١

السالم جهت وسعت رزق عليهاميرالمومنين حضرت هفتاد بند استغفار

: مقدمه

مؤمن بايد سعي و تالش عملي را هر چه : اوال : به سه تذكر اكتفا مي شود ارغفستا يناباره در

)لالنسان الا ماسعي ليس (:م مي فرمايد بيشتر و بهتر انجام دهد زيرا خداوند متعال در قرآن كري

.٠F1

نابرده رنج گنج ميسر نمي شود

آن گرفت جان برادر كه كار كرد مزد

حتما توصيه مي كنم قبل از خواندن دعا ترجمه آن را مطالعه فرماييد و با تأمل و تفكر به : ثانيا . مضمون دعا توجه كنيد

چون بعضي از گناهان سبب كمبود رزق مي شود با اين كه مؤمن تالش الزم را انجام مي : ثالثا

دهد ولي گويا كارش قفل شده و از تالش خود نتيجه كافي نمي گيرد، در اين صورت با استغفار

يده عليه السالم رسدر بين استغفارهاي مختلف متني از حضرت اميرالمؤمنين . مشكل حل مي شود

. كه مؤثرترين و مجرب ترين استغفارهاست

. چون دعا طوالني است مي توانيد تقسيط نموده ، دعا را چند شب بخوانيد

حضرت استاد

استغفار و امدادهاي الهي

: نقل مي كند يكي از اصحاب حضرت علي عليه السالم

! د شد و عرض كرد يا اميرالمؤمنين عليه السالم نشسته بودم كه عربي وارروزي نزد اميرالمؤمنين

اي : حضرت فرمودند . من مرد عيالمند و فقيري هستم و مالي كه زندگي مرا كفايت كند ندارم

. 39/ نجم - 1

٢

زياد استغفار مي كنم ، اما : چرا استغفار نمي كني تا حالت نيكو شود ؟ عرض كرد ! برادر عرب

خداي متعال مي فرمايد ! بردار عرب اي : حضرت فرمودند . تغييري در زندگي ام پيدا نشده است

:

كم استغفروا ربكم انه كان غفارا يرسل السماء عليكم مدرارا و يمددكم باموال و بنين و يجعل ل

١F. اجنات و يجعل لكم أنهار

1

تا ] استغفار كنيد[ .آمرزنده ست لبيد و كه او بسيار به درگاه خداوند توبه كنيد و آمرزش ط

رحمت فراوانش را بر شما فرود آورزد و شما را با ثروت و اوالد مدد فرمايد، و باغ ها و

. نهرهاي جاري به شما عطا كند

يعني چون به گناه بودن بعضي از اعمالت آگاه نيستي استغفار تو ناقص است ؛ زيرا از آنها استغفار

مي آموزم كه اگر آن را اينك به تو استغفاري : سپس فرمود . ري نمي كني و نتيجه نمي گي

دعا را نوشته ، به اعرابي داده و فرمودند . بخواني خدا به تو وسعت رزق عطا فرمايد هنگام خواب

. ستغفار را بخوان و گريه كن و اگر اشكت جاري نشد تباكي كن شب ، قبل از خوابيدن ، اين ا:

يا : سال بعد اعرابي به خدمت حضرت آمد و عرض كرد : يه السالم فرمود امام حسين عل

شتران و گوسفندانم آن قدر زياد شده . خداوند به من نعمت هاي زيادي عطا فرمود ! اميرالمؤمنين

قسم به آن خدايي ! اي برادر عرب: آن حضرت فرمودند . اند كه محلي براي نگهداري آنها ندارم

ه عليه و آله را به نبوت برگزيد، بنده اي نيست كه با اين دعا به درگاه خدا كه محمد صلي الل

استغفار كند ، مگر اين كه خداي متعال به بركت آن، گناهانش را آمرزيده ، حوائجش را برآورده و

. به مال و اوالدش فراواني و بركت عطا فرمايد

هفتاد استغفار اميرالمؤمنين عليه السالم

١٠/ نوح - ١

٣

» بلد االمين « ذكر است كه نسخه كامل تر اين استغفار را مرحوم كفعمي در كتاب شريف الزم به

. حاوي قطعات بيشتري از استغفار است نقل نموده كه عالوه بر دارا بودن اين متن

. آورده ايم چون آن متن كامل تر و جامع تر بود ، براي بهره مندي بيشتر ، آن را در اين جا

استغفار كنندگان به اين مناجات استغفار ، مار ار در مظان اجابت دعا قرار داده تا اميدواريم كه

. توشه راه آخرتمان گردد

)1 (مالث الله به لتلي ما نع كونتعبم ليكني اثني عر ااق و ليكع ناء لي نفسي بما أنتع لك

ستالم و فيأهله له قدر وجب ين قيني فسادي ضعف تي و .

الم عمن أنا و وبربالم بئس و أنت الرب عمن و أنت لهاال عمن مبئالله و ولي أنت أنا س العبد و

رمت و كم قد أج ذنبينعم المالك أنت و بئس المملوك أنا فكم قد أذنبت فعفوت عن

فلم تؤاخذني و كم قد تعمدت فتجاوزت عني و كم قد ت عن جرمي و كم قد اخطأتفصفح

بذنبي المعترف بخطيئتي نا الظالم لنفسي المقرذني علي غرتي فأعثرت فأ قلتني عثرتي و لم تأخ

لعثرتي فأحسن اجابتي فانك اهل االجابة و اهل تغفرك لذنبي و استقيلكنوب أسفيا غافر الذ

رة التغفاهل الم قوي و .

و به سبب فساد نيت و . تو را مدح مي گويم كه به ياري تو موفق به ثنايت شدم ! بارخدايا

ا آن طور كه مستحق و سزاوار هستي مدح كنم ، اقرار ضعف يقينم به ناتواني خود كه تو ر

! بار الها ، تو خوب معبود و خوب پروردگاري هستي ؛ و من بد پرورش يافته اي هستم . دارم

چه بسيار ! تو خوب مالكي هستي و من بد مملوكي ! تو خوب مواليي هستي و من بد بنده اي

سيار جرم ها كه از من سر زد و تو از آنگناهي كه مرتكب شدم و تو عفو نمودي ، و چه ب

۴

و چه بسيار بدي ها كه عمدا ! چه بسيار خطاها كردم ، ولي مرا مؤاخذه نكردي ! گذشتي

لغزش ها كه از من سر زد و از آن چشم و چه بسيار ! مرتكب شدم و تو از آن درگذشتي

خود ظلم كرده ام و به اينك منم آن كه به ! پوشي نمودي ، و مرا بر غفلتم مؤاخذه نكردي

از تو مي خواهم كه گناهم ! پس اي آمرزنده گناهان . گناهم اقرار و به خطاهايم اعتراف دارم

را ببخشي و از لغزشم در گذري، پس به نيكي اجابت كن كه تو سزاوار اجابت و اهل تقوي و

! آمرزشي

)2 (ب كل ذنب قويل ركني استغفا ماو الله كتعمتي بفضل نقدر او نالته كتيبعاف ليهني عد

نهخوفي م ندع فيه او اتكلت تركن الناس بسم فيه بتاو احتج كة رزقعدي بتوسي ليها طتسب

وع و كلمبح فيه ليع كتطون سم قتثو كلي اناتع دمحلي مل عفص فوكلي كرم عع فيه لت

. و آله و اغفره لي يا خير الغافرين

از هر گناهي كه به واسطه عافيت بخشي تو ، بدنم بر . مرزش دارم از تو مسألت آ! بار خدايا

طه رزق واسع تو آن توانا شد ، يا به واسطه نعمت فراوان تو به آن قدرت پيدا كردم؛ يا به واس

به آن دست يافتم ؛ و يا با پرده پوشي تو ، در آن گناه از مردم پنهان ماندم ، يا هنگام هراسم از

گناه ، در آن معصيت بر صبر و درنگ تو تكيه كردم و در آن گناه ، از خشم بر من ، به حلمت

و آل محمد و آلش اعتماد كردم و آن را بر عفو كريمان هات واگذار نمودم ، پس بر محمد

. درود فرست و اين گونه گناهم را بيامرز اي بهترين آمرزندگان

۵

اللهم و استغفرك لكل ذنب يدعو الي غضبك او يدني من سخطك او يميل بي الي ما ) 3(

حلي مل عفص ليهوتني اعا دمناني عاو ي نهيتني عرين نهلي يا خير الغاف رهاغف و هآل و دم .

مي خواند ، يا از تو آمرزش مي طلبم براي هر گناهي كه مرا به سوي غضبت فرا! بار خدايا

كرده اي مي كشاند ، يا از مرا به سوي خشمت نزديك مي كند ، يا مرا به سوي آنچه كه نهي

د و آلش درود فرست و اين نمايد، پس بر محم مي آنچه كه مرا به آن دعوت كرده اي دور

! گونه گناهم را بيامرز اي بهترين آمرزندگان

)4(لمتهبحيلتي فع عتهتي او خدبغواي كن خلقدا ماح ليها لتستمكل ذنب ال ركاستغف و مالله

و اوزار مع اوزاري فصل علي وزاري ه ما علم و لقيتك غدا بأمنه ما جهل و عميت عليه من

و دمحرين ملي يا خير الغاف رهاغف و هآل .

از تو آمرزش مي طلبم از هر گناهي كه بنده اي از بندگانت را فريب كاري به سوي ! بار خدايا

فريب دادم ؛ آن گاه گناهي را كه نمي شناخت به او ياد آن كشاندم و با نقشه و خدعه او را

و مي دانم كه فرداي قيامت بايد با . دادم و جلوي ديد او را از آنچه مي دانست گرفتم

ورزوبال گناه ديگران ، عالوه بر گناه خود ، با تو مالقات كنم ، پس بر محمد و آلش درود

! آمرزندگان فرست و اين گونه گناهم را بيامرز اي بهترين

)5 (ركو البمحي ل الرزق وقي و ن الرشدل عضي و الغي ليو ادعكل ذنب يل ركاستغف و مة الله

. و يمحق التلد و يخمل الذكر فصل علي محمد و آله و اغفره لي يا خير الغافرين

۶

از تو آمرزش مي طلبم از هر گناهي كه به سوي گمراهي مي كشاند و از راه رشد ! بار خدايا

دور مي كند ، و روزي را كم و بركت را از بين مي برد ، ميراث گذشته را نابود و نام آدمي را

از خاطره هاي مي برد ؛ پس بر محمد و آلش درود فرست و اين گونه گناهم را بيامرز اي

! ين آمرزندگان بهتر

)6 ( استترت قد وارحي في ليلي و نهاري وج فيه بتكل ذنب اتعل ركاستغف و من اللهم

. الا ما سترتني فصل علي محمد و آله و اغفره لي يا خير الغافرين عبادك بستري و ال ستر

از تو آمرزش مي طلبم از هر گناهي كه در شب و روزم ، اعضا و جوارحم را در ! بار خدايا

آن گناه خسته كردم و خود را در پرده پوشش خويش ، از بندگانت پنهان كردم ، در حالي كه

پرده حفظي جز پوشش تو نيست ؛ پس بر محمد و آلش درود فرست و اين گونه گناهم را

! ن بيامرز اي بهترين آمرزندگا

)7 (رفتتكي فصهاعدائي ل ني فيهدصكل ذنب رل ركاستغف و مالله نهلم تع ني وم عهم كيد

علي فضيحتي كاني لك ولي فنصرتني و الي متي يا رب اعصي فتمهلني و طال ما عصيتك فلم

ألتس ذني وتؤاخ ءلي سوع علي فأعطكفكندع مقوشكر ي ل يتني فايفص ليع كمعن نة معمبن

. علي محمد و آله و اغفره لي يا خير الغافرين

دشمنانم با آن در پي آبروريزي من بودند و كهاز تو آمرزش مي طلبم از هر گناهي ! بار خدايا

نقشه آن ها را از من برگرداندي و كمكشان نكردي كه مرا مفتضح كنند ؛ گويا من دوست تو

تا كي معصيت كنم تو را و تو مهلتم دهي ؟ چقدر ! پروردگارا . توام كه مرا ياري كردي

٧

چقدر معصيت كردنم طوالني شده و تو ! معصيت كردنم طوالني شده و تو مهلتم دهي ؟

با وجود بدي كردارم از تو درخواست كردم و تو عطا نمودي ؟ پس و . مؤاخذه ام نكرده اي

كدام شكر است كه بتواند در برابر حتي يكي از نعمت هايت قرار گيرد ؟ پس بر محمد و آلش

! درود فرست و اين گونه گناهم را بيامرز اي بهترين آمرزندگان

)8 (متكل ذنب قدل ركاستغف و مالله دتاشه و مي بكبتكرم قس هتواج تي ثمتوب فيه ليكا

غير عائد الي معصيتك فلما قصدني بكيده الشيطان و يعلي نفسي بذلك اولياءك من عبادك ان

أة مني عليك و انا ترت حياء من عبادك جرستمال بي اليه الخذالن و دعتني نفسي الي العصيان ا

اعلم انه ال يكنني منك ستر و ال باب و ال يحجب نظرك الي حجاب فخالفتك في المعصية الي

ي لم ازل لك طائعا و الي امرك ما نهيتني عنه ثم كشفت الستر عني و ساويت اولياءك كان

ستفازعا فلب كعيدن وم سارعا وعمال ي و كبادلي عفلم تسع بسيرتي غيرك مني بغير رف

في در جتهم و هم ثم فضلتني في ذلك عليهم حتي كأني عندكاسبغت علي مثل نعمسمتهم بل

ما ذلك الا بحلمك و فضل نعمتك فلك الحمد موالي فأسئلك يا الله كما سترته علي في

. الدنيا ان ال تفضحني به في القيامة يا ارحم الراحمين

. در آن توبه خويش را تقديم به تو كردم از تو آمرزش مي طلبم از هر گناهي كه! بار خدايا

و اولياءت ار از ميان بندگان ، بر خود شاهد . سپس مواجه شدم با كرامت قسم يادكردنم به تو

ولي آن گاه كه شيطان با كيد و حيله اش مرا . گرفتم كه ديگر به سوي معصيت باز نمي گردم

يد و نفسم مرا به سمت آن معصيت هدف گرفت و خواري و بيچارگي ام مرا به سوي آن كشان

و اين ، از گستاخي من نسبت به تو . خواند ، خود را به جهت حياء از بندگانت مخفي ساختم

٨

بود، در حالي كه مي دانم كه هيچ پرده و بابي مرا از تو پنهان نمي كند و هيچ حجابي نظر تو

آن نهي كرده بودي مبادرت پس تو را مخالفت كرده به آنچه مرا از. را از من نمي پوشاند

گويا هميشه مطيع تو . سپس پرده را كنار زده و خود را با اوليائت هم رتبه قرار دادم . نمودم

ظاهرم را آن گونه آراستم كه . بوده و به سوي اوامرت شتابان و از تهديدهايت هراسان بوده ام

ن آگاه نبود ، تو نيز مرا به جز بر بندگانت مشتبه شد ، در حالي كه غير از تو كسي از درون م

بلكه حتي نعمت هايي را كه به آن ها . مرا مي شناختند معرفي نكردي آن گونه كه آن ها

شتابان و از تهديدهايت هراسان هميشه مطيع تو بوده و به سوي اوامرت برتري دادي ، گويا

لي كه غير از تو كسي از ظاهرم را آن گونه آراستم كه بر بندگانت مشتبه شد، در حا. بوده ام

درون من آگاه نبود ، تو نيز مرا به جز آن گونه كه آن ها مرا مي شناختند معرفي نكردي ، بلكه

حتي نعمت هايي را كه به آنها مي دادي به من هم عطا كردي ، سپس مرا به آنها برتري دادي ،

حلم و بردباري تو و نعمت گويا نزد تو هم رتبه آنها هستم و اين ها همه نيست مگر به واسطه

پس از تو درخواست مي ! پس حمد و سپاس از آن توست اي موالي من . فراوان تو بر من

همان طوري كه اين گونه گناه را در دنيا مستور و پنهان ساختي ، در قيامت نيز ! كنم اي خدا

! مرا رسوا نكني اي بهترين رحم كنندگان

ص الي وجوده حتي اذا ك لكل ذنب سهرت له ليلي في التأني لاتيانه و التخلاللهم و استغفر) 9(

تخطأت حتاصب ) العالمين) تخطيت بيا ر رضاك الفر خضمانا م حين والة الصليبح ليكا

. الغافرين و اغفره لي يا خير محمد فصل علي محمد و آل

٩

كه با صرف وقت و تأمل براي انجام آن ، شب از تو آمرزش مي طلبم از هر گناهي ! بار خدايا

تا توانستم مرتكب شوم ، ولي صبح كه شد در زي صالحين به سوي تو را به بيداري گذراندم

ن كرده بودم ام اي پروردگار گام برداشتم ، در حالي كه خالف رضايتت را در درون پنها

! پس بر محمد و آلش درود فرست و اين گونه گناهم را بيامرز اي بهترين آمرزندگان ! عالميان

من اوليائك او نصرت به عدوا من اعدائك اللهم و استغفرك لكل ذنب ظلمت بسببه وليا ) 10(

لاو تككتبحبغير م فيه مت كتلي غير طاعا فيه ضتآل او نه و دمحلي مل عفص محمد رهاغف و

. الغافرين لي يا خير

از تو آمرزش مي طلبم از هر گناهي كه به واسطه آن به وليي از اوليايت ظلم كردم ! بار خدايا

كردم ، يا به جهت غير محبت تو سخن راندم ، يا در غير مسير ، يا يكي از دشمنانت را ياري

طاعتت به آن اقدام كردم ، پس بر محمد و آل محمد درود فرست و اين گونه گناهم را بيامرز

! اي بهترين آمرزندگان

رتني اياه فاقمت عليه او قبحته للهم و استغفرك لكل ذنب نهيتني عنه فخالفتك اليه او حذا) 11(

. و اغفره لي يا خير الغافرين محمد فصل علي محمد و آل لي فزينته لنفسي

ودم ا از آن نهي كردي و من مخالفت نماز تو آمرزش مي طلبم از هر گناهي كه مر! بار خدايا

و من بر ارتكاب آن ايستادگي كردم ، يا آن را برايم زشت شمردي ، يا مرا از آن برحذر داشتي

آل محمد درود فرست و اين گونه گناهم محمد و را براي خود زينت دادم ، پس بر و من آن

! را بيامرز اي بهترين آمرزندگان

١٠

)12 (نتو تهاو يتهفاحص كل ذنب نسيتهل ركاستغف و مالله تفس به رتجاه و تهفاثب به ليع رته

لغفرته نهم ليكا لو تبت آل و و دمحلي مل عفص رين محمدلي يا خير الغاف رهاغف و .

از تو آمرزش مي طلبم از هر گناهي كه آن را فراموش كرده ام ، ولي تو آن را ! بار خدايا

ه اي و آن را سبك شمرده ام و تو آن را نوشته اي ، و آشكارا آن را مرتكب شده ام و تو شمرد

آن را پوشانده اي و اگر از آن توبه مي كردم حتما مي آمرزيدي ؛ پس بر محمد و آل محمد

! درود فرست و اين گونه گناهم را بيامرز اي بهترين آمرزندگان

)13 (ركاستغف و مكل ذنب اللهتعجيل ل هضائفيه قبل انق قعتتو قوبةالع لتني و ادليتفأمه

هدا فصل علي محمد و آل محمد و اغفره لي يا خير الغافرين ا فلم آل في هتكه عني جعلي ستر

.

ي هر گناهي كه تعجيل عقوبت را قبل از پايان يافتن گناه از تو آمرزش مي طلبم برا! بار خدايا

تم دادي و پرده پوشش را بر من افكندي و با اين همه از هيچ كوششي توقع داشتم ، ولي مهل

در هتك آن فروگذار نكردم ، پس بر محمد و آل محمد درود فرست و اين گونه گناهم را

! بيامرز اي بهترين آمرزيدگان

لهم و استغفرك لكل ذنب يصرف عني رحمتك او يحل بي نقمتك او يحر مني كرامتك ال) 14(

. الغافرين او يزيل عني نعمتك فصل علي محمد و آل محمد و اغفره لي يا خير

١١

ر گناهي كه رحمتت را از من باز مي دارد، يا عذابت را از تو آمرزش مي طلبم از ه! بار خدايا

بر من فرود مي آورد ، يا مرا از كرامتت محروم مي سازد ، يا نعمتت را از من زايل مي سازد،

! پس بر محمد و آل محمد درود فرست و اين گونه گناهم را بيامرز اي بهترين آمرزيدگان

)15 (كل ركاستغف و مالله ورث الفناءل ذنب ي فكشاو ي االعداء تشماو ي الءل البحاو ي

. طاء او يحبس قطر السماء فصل علي محمد و آل محمد و اغفره لي يا خير الغافرين الغ

بال مي آورد، يا بال را از تو آمرزش مي طلبم براي هر گناهي كه هالك را به دن! بار خدايا

مي درد ، يا قطرات فرود مي آورد ، يا شماتت دشمنان را در پي مي آورد ، يا پرده را

آسماني را حبس مي كند؛ پس بر محمد و آل محمد درود فرست و اين گونه گناهم را بيامرز

! اي بهترين آمرزيدگان

عيرت به احدا من خلقك او قبحته من فعل احد من بريتك اللهم و استغفرك لكل ذنب) 16(

مني علي معصيتك فصل علي محمد و آل محمد و اغفره لي يا ةثم تقحمت عليه و انتهكته جرأ

. خير الغافرين

طلبم براي هر گناهي كه كسي از بندگانت را به آن سرزنش كردم از تو آمرزش مي! بار خدايا

، يا در فعل كسي از مخلوقاتت آن گناه را تقبيح كردم ، اما پس از آن خودم وارد آن گناه شدم

زد ، پس بر محمد و آل محمد درود و مرتكب گشتم به خاطر جرأتي كه از من بر عصيانت سر

! رز اي بهترين آمرزيدگان فرست و اين گونه گناهم را بيام

١٢

)17 ( ليهانا ع و نكم يتفاستحي هعللي فع متاقد و نهم ليكا كل ذنب تبتل ركاستغف و مالله

محآل م و دمحلي مل عفص ليها دتع و نهم استقلتك ثم انا فيه و بتكهر لي يا و رهاغف و د

. خير الغافرين

از تو آمرزش مي طلبم براي هر گناهي كه از آن توبه كردم و بر انجامش اقدام ! بار خدايا

نمودم ، پس از تو حيا مي كردم در حالي كه مرتكب آن بودم ، و از تو مي ترسيدم در حالي

م كه از من درگذري در حالي كه كه من در انجام آن گناه غوطه ور بودم ، پس از تو خواست

باز به سوي آن برگشتم ؛ پس بر محمد و آل محمد درود فرست و اين گونه گناهم را بيامرز

! اي بهترين آمرزيدگان

ك عليه او د عاهدتاللهم و استغفرك لكل ذنب ثورك علي و وجب في فعلي بسبب عه) 18(

اع لك قدتهع قدمن اجل ةو ذبها م ة آليتن غير ضرورم كذل نقضت ثم كن خلقم داحل ك

طني عن رعايته االشر فصل علي محمد و آل ني عن الوفاء به البطر و استحلرغبتي فيه بل استزل

و دمحرين ملي يا خير الغاف رهاغف .

از تو آمرزش مي طلبم براي هر گناهي كه شعله غضب تو را بر من مشتعل ساخت ! بار خدايا

و باعث شد در اثر ارتكاب آن به خاطر عهدي كه با تو بسته بودم ، يا پيماني كه با تو داشتم ،

اما پس از آن . بر ذمه من الزم آيد يا قسمي كه براي يكي از مردم به خاطر تو خوردم ، گناهي

به خاطر ميل و رغبتم به گناه ، آن عهد و پيمان را بدون ضرورت نقض كردم ، بلكه خوش

گذراني مرا از وفاي به آن بازداشت و سرمستي مرا از رعايت آن فرو انداخت ، پس بر محمد

! آمرزيدگان و آل محمد درود فرست و اين گونه گناهم را بيامرز اي بهترين

١٣

)19 ( و كتيعصلي مبها ع بها فقويت متة انععمب نبقني بسكل ذنب لحل ركاستغف و مالله

ك و قدمت بها علي و عيدك فصل علي محمد و آل محمد و اغفره لي يا خير خالفت بها امر

. الغافرين

از تو آمرزش مي طلبم براي هر گناهي كه گريبان گيرم شد به واسطه نعمتي كه به ! بار خدايا

من عطا كردي ، و با آن قوت بر معصيت پيدا كردم و مخالفت امر تو نمودم ، و با آن به سوي

وعده عذابت نزديك شدم ، پس بر محمد و آل محمد درود فرست و اين گونه گناهم را بيامرز

! اي بهترين آمرزيدگان

اللهم و استغفرك لكل ذنب قدمت فيه شهوتي علي طاعتك و آثرت فيه محبتي علي ) 20(

و بإعذارك فيه ليا متقد و بنهيك نهبتني مهذ را كخطبس نفسي فيه ارضيت و امرك

جترين احتجلي يا خير الغاف رهاغف و دمحآل م و دمحلي مل عفص كعيدبو فيه ليع .

از تو آمرزش مي طلبم براي هر گناهي كه شهوت خود را بر طاعتت مقدم داشتم ، ! بار خدايا

ردم ، و دوست داشتن خود را بر امر تو ترجيح دادم ، و نفس خويش را با خشم تو راضي ك

زيرا با نهي از آن مرا ترسانده بودني ؛ و پيشاپيش راه عذر را بر من بسته و با وعده عذابت

حجت را بر من تمام كرده بودي ؛ پس بر محمد و آل محمد درود فرست و اين گونه گناهم را

!بيامرز اي بهترين آمرزيدگان

١۴

)21 (متلكل ذنب عل ركاستغف و مفيها الله او اخطأت دتهماو تع او ذكرته ن نفسي او نسيتهم ه

ال اشك انك سائلي عنه و ان نفسي مرتهنة به لديك و ان كنت قد نسيته او غفلت عنه فصل

. الغافرين علي محمد و آل محمد و اغفره لي يا خير

از تو آمرزش مي طلبم براي هر گناهي كه خود آن خبر دارم ، يا فراموش كرده ام ، ! بار خدايا

يا به ياد مي آورم ، يا به عمد آن را انجام دادم ، يا از روي خطا آورده ام ، مواردي بي شك از

ش و از آن غافل من سؤال خواهي كرد و نفسم پيش تو در گرو آن است ، هر چند آن را فرامو

شده باشم ؛ پس بر محمد و آل محمد درود فرست و اين گونه گناهم را بيامرز اي بهترين

!آمرزيدگان

)22 ( ان اتوب لتاغف ليه وتراني ع انك قد ايقنت و به هتككل ذنب واجل ركاستغف و مالله

انسيت و نهم ليكرين الي يا خير الغاف رهاغف و دمحآل م و دمحلي مل عفص له ركان استغف .

از تو آمرزش مي طلبم براي هر گناهي كه با آن با تو روبه رو شدم و يقين داشتم ! بار خدايا

كه از آن كه تو مرا در آن حال مي بيني و غافل شدم كه از توبه كنم ، و فراموش كردم

استغفار نمايم ، پس بر محمد و آل محمد درود فرست و اين گونه گناهم را بيامرز اي بهترين

! آمرزيدگان

دخلت فيه بحسن ظني بك اال تعذبني عليه و رجوتك اللهم و استغفرك لكل ذنب) 23(

ليهع متفاقد هرتغفمل ليع ترتهان س عدان ال تفضحني ب كعرفتي بكرملي ملت نفسي عوقد ع و

. فصل علي محمد و آل محمد و اغفره لي يا خير الغافرين

١۵

از تو آمرزش مي طلبم براي هر گناهي كه وارد آن شدم به واسطه حسن ظن به تو ! بار خدايا

مرا بر آن عذاب نمي كني و اميدوار بودم كه آن را مي آمرزي ، پس به آن اقدام كردم ، در كه

حالي كه اتكاي من بر كرمي بود كه از تو مي شناختم ، كه ديگر پس از آن كه آن را بر من

پوشاندي رسوايم نمي كني، پس بر محمد و آل محمد درود فرست و اين گونه گناهم را بيامرز

! ترين آمرزيدگان اي به

اللهم و استغفرك لكل ذنب استوجبت منك به رد الدعاء و حرمان األجابة و خيبة الطمع ) 24(

. و انفساخ الرجاء فصل علي محمد و آل محمد و اغفره لي يا خير الغافرين

تو آمرزش مي طلبم براي هر گناهي كه به واسطه آن مستحق رد شدن دعا و از! بار خدايا

محروميت از اجابت و نااميدي از طمع و گسستن آرزو شده ام ، پس بر محمد و آل محمد

!درود فرست و اين گونه گناهم را بيامرز اي بهترين آمرزيدگان

و يرد الدعاء الندامة و يحبس الرزق ب الحسرة و يورثاللهم و استغفرك لكل ذنب يعق) 25(

. فصل علي محمد و آل محمد و اغفره لي يا خير الغافرين

از تو آمرزش مي طلبم براي هر گناهي كه موجب حسرت و سبب ! بار خدايا

و رد شدن دعا مي گردد ، پس بر محمد و آل محمد پشيماني و ندامت و باعث بند آمدن روز

! درود فرست و اين گونه گناهم را بيامرز اي بهترين آمرزيدگان

١۶

اللهم و استغفرك لكل ذنب يورث األسقام و الفناء و يوجب النقم و البالء و يكون في ) 26(

ندام سرة وة حيامرين القلي يا خير الغاف رهاغف و دمحآل م و دمحلي مل عة فص .

از تو آمرزش مي طلبم براي هر گناهي كه موجب بيماري و نابودي و باعث ! بار خدايا

گرفتاري و بالها مي شود ، و در قيامت حسرت و ندامت در پي خواهد داشت ؛ پس بر محمد

! ت و اين گونه گناهم را بيامرز اي بهترين آمرزيدگان و آل محمد درود فرس

نفسي او اتيته مدحته بلساني او اضمره جناني او هشت اليه اللهم و استغفرك لكل ذنب ) 27(

. الغافرين لي يا خير علي محمد و آل محمد و اغفرهبفعالي او كتبته بيدي فصل

از تو آمرزش مي طلبم براي هر گناهي كه آن را با زبان تعريف كردم، يا در دل به ! بار خدايا

فكر آن بودم ، يا نفسم به آن مشتاق گشت ، با با كردارم آن را انجام دادم ، يا با دستم آن را

گناهم را بيامرز اي بهترين نوشتم ، پس بر محمد و آل محمد درود فرست و اين گونه

! آمرزيدگان

اللهم و استغفرك لكل ذنب خلوت به في ليل او نهار و ارخيت علي فيه االستار حيث )28(

انت و كخوفل هين تركب زتيم نفسي و ت فيهفار تاب اربيا ج ال انتراني اسن االيحل هن لظها ك

قداملت لي نفسي األوفس آل بك و دمحلي مل عفص لك يهتي فيصبم انا عارف و فواقعته ليهع

. محمد و اغفره لي يا خير الغافرين

يا روز به تنهايي به سراغ از تو آمرزش مي طلبم براي هر گناهي كه در شب و روز ! بار خدايا

آن رفتم و تو پرده هاي ستاريت را بر من فرو انداختي ، به طوري كه هيچ كس جز تو ، اي

١٧

خداي جبار ، نمي ديد ، پس به ترديد افتادم بين اين كه از ترس تو آن را ترك كنم يا به

انجام دادم در پس نفس آن را برام زينت داد و. واسطه حسن ظن به تو آن را مرتكب شوم

حالي كه مي دانستم معصيت تو را مرتكب مي شوم ، پس بر محمد و آل محمد درود فرست و

! اين گونه گناهم را بيامرز اي بهترين آمرزيدگان

و ورطني اللهم و استغفرك لكل ذنب استقلته او استكثرته او استعظمته او استصغرته ا) 29(

. جهلي فيه فصل علي محمد و آل محمد و اغفره لي يا خير الغافرين

از تو آمرزش مي طلبم براي هر گناهي كه آن را كم شمردم يا زياد بزرگ شمردم يا ! بار خدايا

درود فرست و كوچك، يا اين كه نادانيم مرا در ورطه آن فرو برد ، پس بر محمد و آل محمد

! اين گونه گناهم را بيامرز اي بهترين آمرزيدگان

)30( كن خلقم دلي احع فيه كل ذنب مالأتل ركاستغف و ماللهاو اسلي احا بهببس ن أتم د

نتهياو ز كتريب للتلي غيري او دا به مدي او لي نفسي او اشرتبع ليهع او اصررت وايس ليهع

. اقمت عليه بجهلي فصل علي محمد و آل محمد و اغفره لي يا خير الغافرين

از تو آمرزش مي طلبم براي هر گناهي كه در آن معاونت كردم عليه يكي از ! بار خدايا

ه يكي از بندگانت توهين كردم ، يا نفسم آن را برايم زينت داد ، بندگانت ، يا به واسطه آن ب

يا ديگري را به سوي آن راهنمايي كردم ، و يا غير خود را به سوي آن داللت نمودم ، يا با

تعمد بر آن اصرار ورزيدم ، يا از روي ناداني در آن مقيم شدم ، پس بر محمد و آل محمد

! را بيامرز اي بهترين آمرزيدگان درود فرست و اين گونه گناهم

١٨

له نفسي او اخطأت به علي خنت فيه امانتي او بخست بفع اللهم و استغفرك لكل ذنب )31(

من تابعني بدني او آثرت فيه شهواتي او قدمت فيه لذاتي او سعيت فيه لغيري او استغويت اليه

ليه ميلي استزلني ا او كاثرت فيه من منعني او قهرت عليه من غالبني او غلبت عليه بحيلتي او

. فصل علي محمد و آل محمد و اغفره لي يا خير الغافرين

يا از تو آمرزش مي طلبم براي هر گناهي كه به امانت خويش در آن خيانت كردم ، ! بار خدايا

با انجام دادن آن را ارزش نفس خود كاستم ، يا با آن بر بدنم صدمه وارد كردم ، يا شهواتم را

يا ، در آن برگزيدم ، يا لذت هايم را در آن مقدم داشتم ، يا براي ديگري در آن تالش نمودم

آن كس را كه از من پيروي مي نمود اغوا نمودم و به سوي آن كشاندم ، يا عليه كسي كه

مرا از آن منع مي كرد لشكركشي كردم تا بر او چيره شوم ، يا با قهر بر كسي كه مي خواست

بر بر من غلبه كند يا با حيله و نيرنگ بر او دست يافتم ، يا ميلم مرا به سوي آن لغزانيد، پس

! محمد و آل محمد درود فرست و اين گونه گناهم را بيامرز اي بهترين آمرزيدگان

استظهرت بنيله علي اللهم و استغفرك لكل ذنب استعنت عليه بحيله تدني من غضبك او) 32(

كتعصاهل طاعلي مدا ااح به لتل او استمعالي فصليهم بفع ستاو لب كبادع فيه أيتاو ر كتي

. علي محمد و آل محمد و اغفره لي يا خير الغافرين

از تو آمرزش مي طلبم براي هر گناهي كه به كمك نقشه اي كه مرا به غضب تو ! بار خدايا

آن بر اهل طاعتت غلبه كردم ، يا كسي را با آن به نزديك مي كرد به آن دست يافتم، يا با

دادم ، يا با كردارم خود را معصيتت مايل نمودم ، يا با آن خود را نزد بندگانت خوب نشان

١٩

نزد آنها وارونه جلوه دادم ؛ پس بر محمد و آل محمد درود فرست و اين گونه گناهم را بيامرز

! اي بهترين آمرزيدگان

ي بنفسي او رياء او سمعة او كتبته علي بسبب عجب كان من هم و استغفرك لكل ذنبالل) 33(

او رضي او سخط او سخاء او و اشر او بطر او حمية او عصبيةرح او حقد او مرح افخيالء او

او لهو او لعب او نوع مما يكتسب بمثله او خيانة او سرقة او كذب او نميمةلم شح او ظ

. الذنوب و يكون في اجتراحه العطب فصل علي محمد و آل محمد و اغفره لي يا خير الغافرين

ش مي طلبم براي هر گناهي كه بر من نوشته اي به جهت خود پسندي از تو آمرز! بار خدايا

عمل خود را به سمع ديگران ( كه در من به وجود آمده ، يا خودنمايي ، يا خود ستايي

شادي ، يا حميت ، ، يا تكبر، يا شادماني ، يا كينه ، يا خوشي ، يا لذت مستانه ، يا ) رساندن

ظلم ، يا خيانت ، يا دزدي ، يا ، يا بخشندگي ، يا بخل ، يا يا تعصب ، يا خشنودي ، يا خشم

دروغ ، يا سخن چيني ، يا لهو و لعب ، يا هر نوع كاري كه با مانند آن مرتكب گناه مي شوند

هالكت اندازد ، پس بر محمد و آل محمد درود فرست و و هر كه آن را انجام دهد خود را به

! بهترين آمرزيدگان اين گونه گناهم را بيامرز اي

اللهم و استغفرك لكل ذنب سبق في علمك اني فاعله بقدرتك التي قدرت بها علي كل ) )34(

. شي فصل علي محمد و آل محمد و اغفره لي يا خير الغافرين

٢٠

براي هر گناهي كه در علم تو گذشته كه من با كمك و از تو آمرزش مي طلبم ! بار خدايا

استعانت از قدرت تو انجام داده ام ، آن قدرتي كه تو را بر همه چيز توانا كرده است ، پس بر

! محمد و آل محمد درود فرست و اين گونه گناهم را بيامرز اي بهترين آمرزيدگان

ه اولياءك او واليت فيه رهبت فيه سواك او عاديت في اللهم و استغفرك لكل ذنب )35(

كاعداء فيه رضتاو تع كاءباح فيه لاو خذلت دمحآل م و دمحلي مل عفص ن غضبكم شيء

. و اغفره لي يا خير الغافرين

براي هر گناهي كه در آن از غير تو ترسيدم ، يا به وسيله آن از تو آمرزش مي طلبم ! بار خدايا

با اوليايت دشمني كردم يا با دشمنانت دوستي كردم ، يا دوستانت را واگذاشتم يا با آن خود

را در معرض خشم و غضب در آوردم ، پس بر محمد و آل محمد درود فرست و اين گونه

! گناهم را بيامرز اي بهترين آمرزيدگان

)36 ( ينكب يني وفيما ب هدالع نقضت و فيه دتع ثم نهم ليكا كل ذنب تبتل ركاستغف و مالله

جرءة مني عليك لمعرفتي بكرمك و عفوك فصل علي محمد و آل محمد و اغفره لي يا خير

. الغافرين

از تو آمرزش مي طلبم براي هر گناهي كه از آن به سويت توبه كردم و مجددا به ! بار خدايا

سوي آن بازگشتم ، و عهدي را كه بين من و تو بود با گستاخي و جرأت نقض كردم ، زيرا با

كرم و عفو تو آشنا بودم ؛ پس بر محمد و آل محمد درود فرست و اين گونه گناهم را بيامرز

! هترين آمرزيدگان اي ب

٢١

)37( تكحمني رع بجاو ح ن ثوابكاو نآني ع ذابكن عكل ذنب ادناني مل ركاستغف و مالله

. الغافرين او كدر علي نعمتك فصل علي محمد و آل محمد و اغفره لي يا خير

ز تو آمرزش مي طلبم براي هر گناهي كه مرا به عذابت نزديك كرده ، يا از پاداش ا! بار خدايا

يا مانع رحمتت گشته يا نعمتت را بر من مكدر نموده است ؛ پس بر نيكويت دور نموده ،

! محمد و آل محمد درود فرست و اين گونه گناهم را بيامرز اي بهترين آمرزيدگان

)38( استغف و منفسي خيراالله به رمتاو ح دتهقدا شدع به للتكل ذنب حل كر دتني وع

. به فصل علي محمد و آل محمد و اغفره لي يا خير الغافرين

كم از تو آمرزش مي طلبم براي هر گناهي كه به واسطه آن پيماني را كه تو مح! بار خدايا

كرده بودي شكستم ، ياخود را از خيري كه وعده داده بودي محروم كردم ، پس بر محمد و

! آل محمد درود فرست و اين گونه گناهم را بيامرز اي بهترين آمرزيدگان

ل نعمتك او اللهم و استغفرك لكل ذنب إرتكبته بشمول عافيتك او تمكنت منه بفض) 39(

لك خلصعلي ماال يف كشار و فخالطني فيه كجهو به دتاو خير ار كبسابغ رزق ليهع يتقو

كن كذلكوير ما يفكث اكوس به دتما ار ليع بجاو ورهاغف و دمحآل م و دمحلي مل عفص

. لي يا خير الغافرين

از تو آمرزش مي طلبم براي هر گناهي كه با كمك عافيتت آن را مرتكب شدم ، يا ! بار خدايا

با نعمت فراوانت متمكن از انجام آن شدم ، يا به واسطه رزق واسعت بر آن قدرت پيدا كردم ،

٢٢

تو در من وارد شد و كار يا خواستم كار خيري را براي ارضاي تو انجام دهم ، ولي نيت غير

مرا آلوده ساخت ، يا گناهي كه وبال آن بواسطه اين كه غير تو را با آن خواستم دامن گيرم شد

كه بسياري از موارد همين گونه است ، پس بر محمد و آل محمد درود فرست و اين گونه

! گناهم را بيامرز اي بهترين آمرزيدگان

ك لكل ذنب دعتني الرخصة فحللته لنفسي و هو فيما عندك محرم فصل اللهم و استغفر) 40(

. علي محمد و آل محمد و اغفره لي يا خير الغافرين

از تو آمرزش مي طلبم براي هر گناهي كه رخصت در آن انگيزه من شد تا براي ! بار خدايا

دانستم ، در حالي كه نزد تو حرام بود ، پس بر محمد و آل محمد درود فرست و خود حالل

! اين گونه گناهم را بيامرز اي بهترين آمرزيدگان

)41( نهم فاستقلتك نكغرب علم ي و كن خلقع يكل ذنب خفل ركاستغف و مالله فاقلتني ثم

فس فيه دترين علي يا خير الغاف رهاغف و دمحآل م و دمحلي مل عفص ليع ترته .

از تو آمرزش مي طلبم براي هر گناهي كه از مردم مخفي است ، اما از تو پنهان ! بار خدايا

را هم نيست ، پس از تو خواستم كه بگذري و تو گذشتي ، آن گاه ديگر آن را انجام دادم و آن

بر من پوشاندي ، پس بر محمد و آل محمد درود فرست و اين گونه گناهم را بيامرز اي بهترين

! آمرزيدگان

٢٣

خطوت اليه برجلي او مددت اليه يدي او تأمله بصري او اللهم و استغفرك لكل ذنب ) 42(

استرزقتك علي عصياني طق به لساني او انفقت فيه ما رزقتني ثماصغيت اليه بسمعي او ن

قتني ثمبر فرز نتاستعترتفس كتيعصلي مع كالزي زق ألتكس ثم ليع بني وة فلم تخياد

لمك و و ال تزال عائدا علي بحلي معصيتك تك فيه فلم تفضحني فال ازال مصرا عجاهر

. مغفرتك يا اكرم االكرمين فصل علي محمد و آل محمد و اغفره لي يا خير الغافرين

از تو آمرزش مي طلبم براي هر گناهي كه با پاي خود به سوي آن گام برداشتم ، يا ! بار خدايا

ستم را به سوي آن دراز كردم ، يا چشمم به دقت آن را نظاره كرد ، يا گوشم را به سوي آن د

باز نمودم ، يا زبانم به آن گويا شد ، يا آنچه را به من عطا كردي در آن خرج كردم ، سپس با

آن گاه از رزق تو در راه معصيت كمك . وجود عصيان از تو روزي خواستم و تو به من دادي

سپس از تو بيشتر خواستم باز اميد نكردي و آشكارا آن را مرتكب . و تو آن را پوشاندي گرفتم

شدم ، رسوايم ننمودي و پيوسته بر معصيتت اصرار مي ورزم ، ولي همواره توبه ام را مي

پس بر محمد و آل محمد ! پذيري و با حلم و مغفرتت گذشت مي كني اي كريم ترين كريمان

! ن گونه گناهم را بيامرز اي بهترين آمرزيدگان درود فرست و اي

)43 ( شديد ل بي كبيرهحي و ذابكع اليم غيرهص ليع جبكل ذنب يول ركاستغف و مالله

هتيانفي ا و قابكل عفص كتعموال نز ليهصرار عي االف و كتآل تعجيل نقم و دمحلي مع

. محمد و اغفره لي يا خير الغافرين

كوچك آن باعث عذاب دردناك تو ، و از تو آمرزش مي طلبم براي هر گناهي كه! بار خدايا

بزرگ آن عقوبت شديدت را در پي دارد ، و انجام دادن آن باعث تعجيل نقمتت مي گردد ، و

٢۴

پس بر محمد و آل محمد درود فرست و اين گونه در پي دارد ، اصرار بر آن زوال نعمتت را

!گناهم را بيامرز اي بهترين آمرزيدگان

حد غيرك و ال ينجيني لم يطلع عليه احد سواك و ال علمه ا اللهم و استغفرك لكل ذنب )44(

.علي محمد و آل محمد و اغفره لي يا خير الغافرين اال عفوك فصل عهنه اال حلمك و ال يسم

نشده ، و هيچ كس جز تو بر آن آگاه از تو آمرزش مي طلبم براي هر گناهي كه! بار خدايا

كسي غير تو آن را ندانسته ، و جز حلمت مرا از آن نجاتي نيست، و غير عفوت چيزي فراگير

پس بر محمد و آل محمد درود فرست و اين گونه گناهم را بيامرز اي بهترين آن نيست ؛

!آمرزيدگان

م او يكثر الندم فصل النقم او يعجل العد يزيل النعم او يحل اللهم و استغفرك لكل ذنب )45(

.د و اغفره لي يا خير الغافرين لي محمد و آل محمع

از تو آمرزش مي طلبم براي هر گناهي كه نعمت ها را از بين مي برد و بدختي را ! بار خدايا

فرود مي آورد يا موجب تعجيل در فنا و نيستي مي شود ، يا باعث پشيماني بسيار مي گردد ،

!هم را بيامرز اي بهترين آمرزيدگان پس بر محمد و آل محمد درود فرست و اين گونه گنا

)46( ي و ناتسق الحمحكل ذنب يل ركاستغف و ملاللهجعي و ئاتيالس فضاع و ماتالنق

.لي محمد و آل محمد و اغفره لي يا خير الغافرين عيغضبك يا رب السموات فصل

٢۵

حسنات را نابود و سيئات را دو چندان از تو آمرزش مي طلبم براي هر گناهي كه! بار خدايا

مي كند ، بدبختي ها را با شتاب به سوي انسان سوق داده و تو را ، اي پروردگار آسمان ها ،

پس بر محمد و آل محمد درود فرست و اين گونه گناهم را بيامرز اي به غضب مي آورد ،

!ن آمرزيدگان بهتري

التقوي و ته فانك اهلرعرفته اذكنت أولي بستانت احق بم اللهم و استغفرك لكل ذنب) 47(

.لي محمد و آل محمد و اغفره لي يا خير الغافرين عفصل اهل المغفرة

تو به شناخت آن آگاه تري ؟ زيرا پيش زش مي طلبم براي هر گناهي كهاز تو آمر! بار خدايا

پس چون فقط تو سزاوار پرهيز و آمرزش هستي ، . از هر كس تو به پوشاندن آن سزاوارتري

!بر محمد و آل محمد درود فرست و اين گونه گناهم را بيامرز اي بهترين آمرزيدگان

يال مع ساعدة فيه لاعدائك او متجهمت فيه وليا من اوليائك م كل ذنباللهم و استغفرك ل) 48(

كتلي اهل طاعع كتيعصل اهل مرين عفصلي يا خير الغاف رهاغف و دمحآل م و دمحلي م.

كمك به دشمنانت ، يا كه در آن به جهت از تو آمرزش مي طلبم براي هر گناهي ! بار خدايا

خوش آمد گناه كاران و مقدم داشتن آنها بر اهل طاعتت ، با يكي از اوليايت ، رو ترش كرده

و اخم نموده ، پس بر محمد و آل محمد درود فرست و اين گونه گناهم را بيامرز اي بهترين

!آمرزيدگان

٢۶

برة و انمهاكي فيه ذلة او آيسني من وجود رحمتك البسني ك ذنب اللهم و استغفرك لكل) 49(

فصل الرجوع الي طاعتك لمعرفتي بعظيم جرمي و سوء ظني بنفسي او قصر بي اليأس عن

.افرين لي محمد و آل محمد و اغفره لي يا خير الغع

به لباس تكبر به من پوشانيد و فرو رفتن از تو آمرزش مي طلبم براي هر گناهي كه! بار خدايا

در آن موجب ذلت گرديد ، يا مرا از وجود رحمتت مأيوس گردانيد ، يا نااميدي ، مرا از

س پبازگشت به طاعتت بازداشت ، چون به جرم بزرگم آشنا و به نفس خويش بدگمان بودم ؛

!بر محمد و آل محمد درود فرست و اين گونه گناهم را بيامرز اي بهترين آمرزيدگان

ال ي الهلكة لوال رحمتك و احلني دار البوار لواوردن اللهم و استغفرك لكل ذنب) 50(

كشدلوال ر بيل الغيبي س لكس و كدل تغملي يا خير عفص رهاغف و دمحآل م و دمحلي م

.الغافرين

از تو آمرزش مي طلبم براي هر گناهي كه اگر رحمتت شامل نمي شد ، مرا به ! بار خدايا

هالكت انداخته بود ، و مرا به دار فنا و نابودي مي كشانيد ، بو اگر هدايت تو نبود مرا به

؛ پس بر محمد و آل محمد درود فرست و اين گونه گناهم را بيامرز اي گمراهي مي برد

!بهترين آمرزيدگان

نهيتني عنه او دللتني او الهاني عما هديتني اليه او امرتني به اللهم و استغفرك لكل ذنب )51(

لي محمد و آل محمد و عفصل ك و ايثار محبتك و القرب منك عليه فيما فيه الحظ لبلوغ رضا

.اغفره لي يا خير الغافرين

٢٧

مرا غافل كرده از آنچه به سوي آن از تو آمرزش مي طلبم براي هر گناهي كه! بار خدايا

ا راهنمايي كردي به سوي آنچه هدايتم كردي ، يا به آن امر نمودي ، يا از آن نهي فرمودي ، ي

پس بر محمد و مي باشد ، كه در آن توفيق رسيدن به خشنوديت ، يا برگزيدن محبت و قربت

!آل محمد درود فرست و اين گونه گناهم را بيامرز اي بهترين آمرزيدگان

ائي او يطيل في سخطك منك رجد عنك دعائي او يقطع ير اللهم و استغفرك لكل ذنب) 52(

.لي محمد و آل محمد و اغفره لي يا خير الغافرين عفصل ي او يقصر عندك املي يعنا

مانع قبولي دعايم مي گردد ، يا اميد مرا از تو آمرزش مي طلبم براي هر گناهي كه! بار خدايا

مي كند ، يا اميدم رنج و زحمت مرا به واسطه خشمت طوالني از تو قطع مي نمايد ، يا

پس بر محمد و آل محمد درود فرست و اين گونه گناهم را بيامرز اي را به تو كم مي نمايد ؛

!بهترين آمرزيدگان

الشيطان و يسخط يميت القلب و يشعل الكرب و يرضي اللهم و استغفرك لكل ذنب) 53(

.لي محمد و آل محمد و اغفره لي يا خير الغافرين عفصل الرحمن

دل را مي ميراند و آتش مشكالت را مي از تو آمرزش مي طلبم براي هر گناهي كه! بار خدايا

پس بر محمد و آل ، مي آورد افروزد ، و شيطان را خشنود و خداي رحمان را به خشم

!محمد درود فرست و اين گونه گناهم را بيامرز اي بهترين آمرزيدگان

٢٨

يعقب اليأس من رحمتك و القنوط من مغفرتك و الحرمان اللهم و استغفرك لكل ذنب) 54(

كندة ماععن سل مآل عفص و دمحلي يا خير لي م رهاغف و دمحرين مالغاف.

يأس از رحمتت ، و نااميدي از مغفرتت از تو آمرزش مي طلبم براي هر گناهي كه! بار خدايا

پس بر محمد و آل محمد درود ، و محروم ماندن از فراواني آنچه نزد توست را در پي دارد ،

!ين آمرزيدگان فرست و اين گونه گناهم را بيامرز اي بهتر

فقبلت و اللهم و استغفرك لكل ذنب مقت نفسي عليه اجالال لك فاظهرت لك التوبة ) 55(

يا سألتك العفو فعفوت ثم مال بي الهوي الي معاودته طمعا في سعة رحمتك و كريم عفوك ناس

.لي محمد و آل محمد و اغفره لي يا خير الغافرين علوعيدك راجيا لجميل وعدك فصل

به خاطر تعظيم تو با نفس خويش دشمن از تو آمرزش مي طلبم براي هر گناهي كه! بار خدايا

فو كردم و تو عفو نمودي ، ولي گشته و اظهار توبه نمودم و تو پذيرفتي ، و از تو درخواست ع

پس از آن هواي نفس مرا به سوي آن مايل كرد تا اين كه به طمع رحمتت واسعه و عفو

پس بر كريمانه ات و با فراموشي تهديدت و آرزوي وعده جميلت مجددا به آن باز گشتم ؛

!گان محمد و آل محمد درود فرست و اين گونه گناهم را بيامرز اي بهترين آمرزيد

ض وجوه اوليائك و تسود وجوه يوجب سواد الوجوه يوم تبي اللهم و استغفرك لكل ذنب) 56(

لدي و قد قدمت اليكم ال تختصموا « اعدائك اذ اقبل بعضهم علي بعض يتالومون فقيل لهم

.لي محمد و آل محمد و اغفره لي يا خير الغافرين عفصل » دبالوعي

٢٩

باعث روسياهي مي شود در آن روزي از تو آمرزش مي طلبم براي هر گناهي كه! بار خدايا

كه چهره دوستانت سفيد و چهره دشمنانت سياه مي گردد ؛ آن زماني كه گروهي يكديگر را

نزد من با همديگر مخاصمه نكنيد ، چه من پيش از « گفته مي شود كه مالمت مي كنند ، پس

پس بر محمد و آل محمد درود فرست و اين گونه گناهم » اين وعيدم را به شما رسانده بودم

!را بيامرز اي بهترين آمرزيدگان

لفكر و يورث الفقر و يجلب العسر يدعو الي الكفر و يطيل ا اللهم و استغفرك لكل ذنب )57(

.لي محمد و آل محمد و اغفره لي يا خير الغافرين عفصل

به كفر مي كشد و فكر و تحير را زياد از تو آمرزش مي طلبم براي هر گناهي كه! بار خدايا

بر محمد و آل محمد درود پس مي كند و موجب فقر مي شود و سختي را پيش مي كشد ،

!فرست و اين گونه گناهم را بيامرز اي بهترين آمرزيدگان

مار فهت عنه حياء منك يدني اآلمال و يقطع اآلمال و يبتر االع اللهم و استغفرك لكل ذنب) 58(

لي محمد و آل عفصل مني فانك تعلم السر و اخفي ند ذكره او اكننته في صدري او علمتهع

.محمد و اغفره لي يا خير الغافرين

مي گردد موجب نزديكي مرگ و اجل از تو آمرزش مي طلبم براي هر گناهي كه! بار خدايا

اه ، چه بر زبان آورده باشم ، ، و موجب قطع اميدها و آرزوها مي مي گردد ، و عمرها را كوت

يا هنگامي كه آن را به ياد آوردم به خاطر شرمندگي از تو از آن دم فرو بستم ، يا آن را در

مي داني ، زيرا تو به هر سر و و تو آن را) من از آن بي خبرم ( ام ، يا سينه پنهان كرده

٣٠

و اين گونه گناهم را بيامرز اي پس بر محمد و آل محمد درود فرستمخفي تر از آن آگاهي ،

!بهترين آمرزيدگان

و تواتر البالء و تراحه قطع الرزق و رد الدعاء يكون في اج اللهم و استغفرك لكل ذنب) 59(

.و اغفره لي يا خير الغافرين لي محمد و آل محمد عفصل ورود الهموم و تضاعف الغموم

روزي، و رد شدن در ارتكاب آن قطع از تو آمرزش مي طلبم براي هر گناهي كه! بار خدايا

دعا ، و پي در پي آمدن بال ، و روي آوردن ناراحتي ها ، و مضاعف شدن غم هاست ، پس بر

!هترين آمرزيدگان آل محمد درود فرست و اين گونه گناهم را بيامرز اي بمحمد و

يبغضني الي عبادك و ينفر عني اولياءك او يوحش مني اهل اللهم و استغفرك لكل ذنب) 60(

و لي محمد و آل محمد عفصل طاعتك لوحشة المعاصي و ركوب الحوب و كآبة الذنوب

.اغفره لي يا خير الغافرين

مرا نزد بندگانت مبغوض مي دارد و از تو آمرزش مي طلبم براي هر گناهي كه! بار خدايا

اوليايت را از من متنفر مي سازد ، يا اهل طاعتت را به جهت وحشت از معاصي و ارتكاب و

آل محمد درود فرست و اين گونه اندوه جرائم ، از من به وحشت مي اندازد ، پس بر محمد و

!گناهم را بيامرز اي بهترين آمرزيدگان

دلست به مني ما اظهرته او كشفت عني به ما سترته او قبحت اللهم و استغفرك لكل ذنب) 61(

نتهيما ز ل بهعفصدمحآل م و دمحرين لي ملي يا خير الغاف رهاغف و.

٣١

با آن ، آنچه را ظاهر كرده بودي وارونه از تو آمرزش مي طلبم براي هر گناهي كه! بار خدايا

يا با آن ، آنچه را از من پوشانده بودي بر مال كردم ، يا با آنچه را زينت داده جلوه دادم ،

د فرست و اين گونه گناهم را بيامرز اي آل محمد دروبودي زشت شمردم ، پس بر محمد و

!بهترين آمرزيدگان

الينال به عهدك و ال يؤمن معه غضبك و ال تنزل معه اللهم و استغفرك لكل ذنب )62(

تكعمن هعم ومال تد و تكحمل رعفصو دمحآل م و دمحرين لي ملي يا خير الغاف رهاغف.

نمي توان رسيد ، به جهت آن به عهد تو از تو آمرزش مي طلبم براي هر گناهي كه! بار خدايا

و از خشم و غضب نمي توان در امان ماند ، و با وجود آن ، رحمتت نازل نمي شود ، و

محمد درود فرست و اين آل نعمتت به واسطه آن از تداوم باز مي ايستد ، پس بر محمد و

!گونه گناهم را بيامرز اي بهترين آمرزيدگان

ضوء النهار من عبادك و بارزت به في ظلمة استخفيت له اللهم و استغفرك لكل ذنب )) 63(

ندر عان الس لي اني اعلمع ليكني عرأة ملن الليل ج انه ة وبارز كندةعان الخفي ة ويالنع ك

لي عفصل يمنعني منك مانع و ال ينفعني عندك نافع من مال و بنين اال ان اتيتك بقلب سليم

.محمد و آل محمد و اغفره لي يا خير الغافرين

در روشنايي روز ، خودر از ديد از تو آمرزش مي طلبم براي هر گناهي كه! ا بار خداي

بندگانت پنهان كردم و در تاريكي شب ، با جسارت در پيشگاهت آشكارا مرتكب آن شدم ،

با آن كه مي دانستم سر پيش تو آشكار است و پنهان نزد تو هويداست و اين كه هيچ مانعي

٣٢

نمي بخشد مگر اين كه با يزي از مال و اوالد پيش تو به من سوديمرا از تو باز نمي دارد و چ

آل محمد درود فرست و اين گونه گناهم را بيامرز اي قلب سليم نزد تو آيم ، پس بر محمد و

!بهترين آمرزيدگان

يرك او غفلة عن تحذيورث النسيان لذكرك و يعقب ال اللهم و استغفرك لكل ذنب )) 64(

كندن خير ما عم سؤياو ي غيرك ندن عي طلب الرزق مع فطماو ي كركن مي األمن ممادي في

.لي محمد و آل محمد و اغفره لي يا خير الغافرين عفصل

باعث فراموشي ياد تو و غفلت از گناهي كه از تو آمرزش مي طلبم براي هر! بار خدايا

هشدارهايت خواهد بود ، يا مرا در امنيت از مكرت قرار مي دهد ، يا مرا به طمع مي اندازد كه

آل مي سازد ، پس بر محمد و از غير تو طلب روزي كنم ، يا از خيري كه نزد توست مأيوس

!هترين آمرزيدگان محمد درود فرست و اين گونه گناهم را بيامرز اي ب

الرزق عني و اعراضي بي عليك في احتباسلحقني بسبب عت اللهم و استغفرك لكل ذنب )65(

يلي ام و نكعكانة لهستباأل كبادتابلي عحكم كفي م عتني قولكقد اسم ليهم والتضرع ا م و ك

لي محمد و آل محمد و اغفره لي يا خير الغافرين عفصل » فما استكانوا لربهم و ما يتضرعون «

.

مرا به خاطر پرخاش و ناشكري و از تو آمرزش مي طلبم براي هر گناهي كه! بار خدايا

و ذلت در هنگام حبس رزق و بسته شدن روگرداني از تو و رفتن در خانه بندگانت با خواري

در روزي در برگرفته ، آن گاه كه با زاري به سراغ بندگانت رفتم در حالي كه كالمت را در

٣٣

آنان براي پروردگارشان اظهار خضوع و تضرع « كتاب محكمت به گوشم رسانده بودي كه

بيامرز اي بهترين آل محمد درود فرست و اين گونه گناهم راپس بر محمد و » نكردند

!آمرزيدگان

لزمني بسبب كربة استعنت عندها بغيرك او استبددت بأحد اللهم و استغفرك لكل ذنب) 66(

ونكل فيها درين عفصلي يا خير الغاف رهاغف و دمحآل م و دمحلي م.

همراهم گشت به خاطر گرفتاري كه در ز تو آمرزش مي طلبم براي هر گناهي كها! بار خدايا

آل آن از غير تو كمك خواستم ، يا در آن گرفتاري به كسي جز تو پناه بردم ؛ پس بر محمد و

!محمد درود فرست و اين گونه گناهم را بيامرز اي بهترين آمرزيدگان

ع لاحد حملني علي الخوف من غيرك او دعائي الي التواض ذنب اللهم و استغفرك لكل )67(

تمالني اليه الطمع فيما عنده او زين لي طاعته في معصيتك استجرارا لما في من خلقك او اس

لي محمد و آل محمد و اغفره لي يا خير عفصل ك يده و انا اعلم بحاجتي اليك ال غنا لي عن

.الغافرين

مرا واشت كه از غير تو بترسم، يا مرا به از تو آمرزش مي طلبم براي هر گناهي كه! بار خدايا

تواضع كردن پيش يكي از مخلوقاتت كشانيد ، يا به طمع آنچه نزد او بود به سوي او مايل

چون پيروي اش را در معصيت تو براي من زينت و جلوه داده بود مرتكب شدم ، در شدم ، يا

حالي كه من مي دانم كه همواره به تو محتاجم و هرگز از تو بي نياز نيستم ؛ پس بر محمد و

!آل محمد درود فرست و اين گونه گناهم را بيامرز اي بهترين آمرزيدگان

٣۴

)68( ركاستغف و مكل ذنب اللهل سنفسي او ح ليهشت اساني او هبل حتهدثثمعالي او حبف نته ت

ليهني عذبتع قبيح كندع وه قالي وبم ليهل الي يا خير عفص رهاغف و دمحآل م و دمحلي م

.الغافرين

با زبان آن را مدح كردم ، يا نفسم به طلبم براي هر گناهي كهاز تو آمرزش مي ! بار خدايا

سوي آن مشتاق گشت ، يا با كردار خود آن را نيكو جلوه دادم ، يا با گفتارم به آن تشويق

آل محمد كردم ، در حالي كه آن نزد تو قبيح بوده و بر آن غذابم مي كني؛ پس بر محمد و

!امرز اي بهترين آمرزيدگان درود فرست و اين گونه گناهم را بي

غاره و هونت استصمثلته في نفسي استقالال له و صورت لي اللهم و استغفرك لكل ذنب) 69(

ير لي محمد و آل محمد و اغفره لي يا خعفصل علي االستخفاف به حتي اور طتني فيه

.الغافرين

با كوچك شمردن آن در نفسم آن را از تو آمرزش مي طلبم براي هر گناهي كه! بار خدايا

تصور كردم، پس حقير شمردن آن را برايم مجسم نمود ، و خفيف شمردن را بر من آسان كرد

ه گناهم آل محمد درود فرست و اين گونتا آن كه مرا در ورطه آن فرو برد ؛ پس بر محمد و

!را بيامرز اي بهترين آمرزيدگان

جري به علمك في و علي الي آخر عمري بجميع ذنوبي اللهم و استغفرك لكل ذنب) 70(

مها و حديثها و لاولها و آخرها و عمدها و خطاءها و قليلها و كثيرها و دقيقها و جليلها و قدي

٣۵

حآل م و دمحلي مع ليان تص اسئلك و ليكا اتوب و بهذنميع ما انا مج ها وتيالنع رها وس دم

نا مرتهن بها و ان تغفر لي جميع ما احصيت من مظالم العباد قبلي فإن لعبادك علي حقوقا ا

اني شتغف و ئتش ها لي كيفمين رالراح ميا ارح ئت .

در علم تو درباره من و عليه من تا آخر از تو آمرزش مي طلبم براي هر گناهي كه! بار خدايا

و سهوي ، و كم و زياد ، ظريف عمرم ثبت گرديده ، همه گناهانم از اول و آخرش ، و عمدي

اريك ، و يا جليل و بزرگش ، قديم و جديدش ، پنهان و آشكارش ، و همه آن گناهاني كه و ب

و مي خواهم كه بر محمد و آل محمد . من مرتكب آن مي شوم و به سوي تو توبه مي كنم

درود فرستي و همه مظالم بندگان را كه بر ذمه من آمده و تو آنها را به شماره آورده اي

گانت برگردنم حقوقي دارند كه من در گرو آنها هستم ، پس هر گونه و هر ببخشي ، زيرا بند

زمان كه خواستي آنها را بيامرز اي مهربانترين مهربانان