کیتاج ران مورد در یادداشتی

سال در نمایشگاهش اولین در ، را 1963کیتاج خود جایگاه ، لندن مارلبرو در

. در مردی نقش ظاهر به وی نقش گذاشت نمایش به نقاش یک عنوان به

. ، گذشته به نگاهی با کرد نمی فکر طور این او خود چه اگر ، بود روحی تبعید

باالی توان از بخشی حتی و دارد حقیقت او مورد در مسئله این کنم می فکر

کاتالوگ . او دهد می شکل را تفسیر » /1963وی همراه به تصاویر را خود

کردن « نقد به دعوت را دیگران خود ترتیب بدین و نامید تفسیر بدون تصاویر

: ؟ دارند خاصی تأثیر و نکته ، نقاشی عنوان به آنها آیا نمود هایش نقاشی

آورده شده تألیف ای استادانه طرز به که خود کاتالوگ در او که تفسیرهایی

بودند شده استفاده خارج دنیای به هایش نقاشی دادن پیوند جهت در ، بود

یادداشتی » « ) همراه به لوکزامبورگ رزا قتل بزرگ تابلوی آنها ماندگارترین

. ) و سورل درباره ای مقاله کاتالوگ در او عالوه به بود بوم گوشه در

بود . داده جا سوسیالیستی شناسی اسطوره ضرورت

- - و رمانتیک حتی خیالی فوریتهای کیتاج رسد می نظر به ، ترتیب این به

هایش نقاشی اینکه از و داده می قرار نقاشیهایش هدف را خویش سیاسی

است . کرده می جلوگیری قیمتی هر به ، باشند شناسانه زیبایی Q صرفا

است کوشیده می وضوح به وی که ، ها نقاشی هدف گویم می جهت آن از

هیچ که ، فرهنگی از هایی مؤلفه با خود استوار و قوی فیگور طراحی بین

نقاشی . کند قرار بر رابطه ، نداشت نقاشی با سودمند حاضر حال در رابطه

و شده اشباع پیچیده معانی از تواند می زبان که چرا متفاوتند هم با ادبیات و

. تواند می مورخ و شاعر و باشد سیاسی حرکت از بخشی حال عین در

تاریخی ) ( . حقایق و نقاشی اما کند ردیابی زبان طریق از را سیاسی حرکت

ادبی تشبیه نه کیتاج برای و درآمیخت هم با آسانی این به توان نمی هرگز را

پر را آن و کرده تکیه آن به بتواند که بود دست در اجتماع و اخالق با رابطه در

رابطه آن با مخاطبانش کند فرض بتواند که حقیقی مراجعی نه و دهد بال و

پذیرند . می را آن و کرده برقرار

1

. فرهنگی با مرتبط دیگر بخشی است تبعید مفهوم از بخشی تنها این اما

: آلمانی فرهنگ آن نیست او خود به متعلق اش نامه زندگی طبق که است

« مثال طور به های نوشته در شده ارائه ، حاضر قرن ابتدائی سال چهل

» قرون « » التین ادبیات او کتاب از کیتاج که کورتیز روبرت ارنست و واربرگ

کتاب . متن از بخشی مشخص طور به کیتاج کند می قول نقل Q مفصال وسطی

تشبیه مورد در مطالبی گوته قول از کورتیز خود آن در که کند می بازگو را

) ( می بیان ادبیات در مقدس چیزی به کتاب تشبیه خصوص به و شاعرانه

نقاشی . ) ( در زبان کننده ثبت های نوشته لفظی مدارک و کتاب تصویر نماید

سال نمایشگاه در و دارند مکرر نقش کیتاج های 1963های نقاشی بین رابطه

. ، آکسفورد در کیتاج بود گرفته قرار ادگارویند تأثیر تحت شدت به کتاب و او

فقط ) او Q احتماال کرد می تحقیق راسکین مورد در ، سربازی از معافیت برای

). آنجا در او است کرده انتخاب را راسکین ، بوده آکسفورد در که دلیل این به

رنسانس های نقاشی مورد در ادبی تفسیرهای که ادگارویند های سخنرانی به

خود . آموزشی های نمایش با ویند ، واقع در بود داده فرا گوش ، داد می ارائه

بود . ساخته خود شیفته آکسفورد در را زیادی مخاطبان ای سابقه بی طور به

) ( بر تفاسیری قاب در را آنژ میکل و بوتیچلی ، مانتنیا های نقاشی ویند او

داد . می جای دقت و زیبایی به ، شناسی اسطوره مبنای

تأکید هدف با برآمده حکاکی از انحصاری استفاده ، نمایشها این از نمونه یک

. همان بخشیدن برای تالش در کیتاج مهم اقدام گرفتن نادیده بود آثار بر

- - ، خود کارهای به دیگرش اهداف کنار در رنسانس های نقاشی کیفیت

. همان ، زبانی فرهنگ دادن جای خود در قابلیت همان نماید می ناممکن

دید . می رنسانس های نقاشی در ، ویند نظریات کردن دنبال با او که رسائی

) ( تفاسیر در کیتاج استفاده مورد منابع از دیگر یکی هم آکسفورد آنجا

است . بوده او ابتکاری

به یا سیاسی فعالیت فوریات در اش نقاشی نمودن درگیر برای او تالش

و زبانی فرهنگ عمق در آن کردن گرفتار برای و سیاسی تأثر بهتر عبارتی

ها نازی آمدن با که اروپا تاریخ از ای دوره با آن کردن مرتبط برای آخر دست

2

سال مهم نقاشی در همه ، یافت پاریس » 1971پایان مرکز در پائیز نام به او

اند« ) ( . ) شده آورده بنیامین والتر یاد توجه ( . Autumn of central Parisبه

آثار . چیز همه در Q تقریبا باشد تصادفی توانسته نمی بنیامین شخصیت به کیتاج

در » بنیامین مقاالت و آرنت هانا توسط شده نوشته بیوگرافی طنین ، او قبلی

( » ( Illuminationsاشراق در تبعیدی یک را خود بنیامین است چشمگیر

خود ) ( مجذوب را وی پاریس آن فرهنگ که دانست می نوزدهم قرن پاریس

است . کرده

فکر نیز شیوه همان به و نوشت می فیلسوفانه و خودآگاه ، آلمانی زبان به او

در پاریس در آنکه از پیش حتی و کرد به 1940می تبعید در ، نیز شود پناهنده

. آن با ناقصی ارتباط که ، یهودی باورهای از همچنین است برده می سر

بزرگ . مذهب این با نه و دانست نمی را عبری زبان بود دور Q کامال ، داشت

اینها . همه ، من نظر به صهیونیسم یعنی آن از منشعب شاخه با نه و بود شده

توانسته می بنیامین که است طریق این از و است صادق هم کیتاج مورد در

- . در پائیز در کافه نقاشی باشد او برای اسطوره یک ، شخصی سمبل یک

- در موسیقی که است سبکی و طریقه همان به آگاهانه پاریس مرکز

برژر ) فlلی بار و بار پیشخدمت ، Musique aux Tuilleries , Servantتویلریه

de Bocks , Barauxfollies Bergere . ) نقاشی این است شده کار نه ما

دهد . می دست به را بودلر از بنیامین تصویر و شهر از بودلری تصویری

کنار» « در که متنی از دارد ای زمینه پیش ، کیتاج اثر پاریس مرکز در پائیز

در . اینجا را متن بود شده داده قرار لندن هیوارد گالری در آن نمایش در تابلو

آورده راست کرده . ) سمت ترجمه آخر صفحه در جداگانه طور به را متن ام

ام . (

این . به که نقاشی باشد می توجه جالب Q باطنا آن کنندگی اشاره و پیچیدگی

نمی بیان را آن تفسیر و دهد نمی توضیح را خود نقاشی ، نویسد می شکل

آنها به متن که حقایقی و عقاید که تابلوست این ، عکس به Q کامال بلکه کند

متمرکز آن بر و کرده منعکس ، بهتر عبارت به یا و تفسیر را کند می اشاره

3

. ، نمادها برای کلیدی یا موضوع یا کار دستور عنوان به متن خواندن شود می

است . بیهوده امری ، فراوان دقت با و معدود موارد در جز

آن ژانر در ، کافه انداز چشم آن در عاطفی حس در و مانده جا به مانه از که

واقعیت ) از طوالنی راهی که کافه در پاریسی روشنفکران زندگی به نسبت

قرن 19قرن اوایل کافه داخل کنسرتهای ( 20تا یک ، است پیموده را

ژوئن در که دارد وجود کند .1940نوستالژی می پیدا بیشتری تأثیر و شدت

که بود لحظه همین در درست و است بوده تاریخ آن از لحظه آخرین این

افتاد . دام به بنیامین

عقب حس با توأم است نگاهی ، باالنه فراغ و آسوده زندگی به تابلو نگاه

را زندگی چنین ، سیاسی واقعیت زمان آن در که چرا ، آن به نسبت ماندگی

را . بیشتری مسائل و اصول ، کیتاج یادداشتهای داد می نشان معنی بی و پوچ

برای . ) ( یادداشتها این موارد بعضی در حتی گیرد می بر در نقاشی به نسبت

. ، کارگر و دیواراما به اشاره هست نیز آموزنده نقاشی انسجام و پیوستگی

. خود که همچنان تابلو آید نمی نظر به مناسب صحنه از بخشی عنوان به

درونگرا و پیچیده بسیار فرهنگی به ، ناخواسته طور به شاید ، کیتاج و بنیامین

یعنی . ، تقابل از استفاده با ، زمینه پیش در کارگر ربط بی تصویر دارد تعلق

که . اظهاراتی کند می اشاره رسوم و عادات همان به ، آن به نداشتن تعلق با

بی تابلو در Q ظاهرا نیز شود می کاالها رساننده عنوان به روسپی زن مورد در

. پشت که زنی انگیز حزن زیبایی مقابل در او بودن مندرس ماند می پاسخ

است . گرفته قرار نشسته میز

و » « . فیلم پوسترهای توده است توجه جالب یادداشتها در باریکید به اشاره

قرن پاریس در خیابانی جنگهای ضمنی » 19داللت آزادی نقض نوعی به

( . » دالکرواست مردم ( Liberty leading the peopleپیشاپیش طرح با

شود . احساسمی جنگیدن قدرت و مردم ، آزادی خالی جای ، باریکید مسئله

تبیین و موضوع کردن تفسیر به تحریک را بیننده که است نقاشی کیتاج

این . شود مفید و مختصر و پیوسته امکان حد تا که طوری به کند می نقاشی

دار ) ( . لکه افکت او نیست نقاشی در کار روش گرفتن نادیده معنی به کار

4

حس کار این که کند می استفاده توجه قابل ثباتی با را رنگ با بوم کردن

های نشانه که آورد می خاطر به را عکاسی نور به حساس پالت نمایش

. است شده اضافه آن به گرافیست نگار روزنامه یک توسط شده طراحی

به : بلکه نقاشی به نه را توجه او اوست مستند واسطگی بی از بخشی این

کند .ر می جلب موضوع شته

П

زمینه » « در کیتاج کارهای اوج نقطه را پاریس مرکز در پائیز تابلو توان می

در موجود گرفتاریهای و مسائل و فکری . 1963های دو با تابلو این دانست

( » « اخالقی مناظر ( moral landscapesتابلو سال در دیگرش کارهای و

کنیم .1977 مقایسه هم با را آنها نیست بد که دارد خاصی ریشگی هم ،

عبارت . گذاشت نمایش به را جنسی آشکار برخورد با طراحی تعدادی کیتاج

. این برجسته موارد بعضی در نیست موضوع از گریز برای رفته کار به

. دارند خود در را پرداز خیال یا چران چشم فردی شخصیت ها طراحی

دو توسط ها مبتذل مطراحی وضوح به ، چرخند می آن حول که ای شخصه

آنهاست . مصلحت از بخشی ، کیتاج ریسک این اما هستند

که است آن گویی رک اول دهد می ثبات و توازن آنها به که ای مشخصه دو

بیننده) ( کردن گم در سر برای تالشی هیچ و پنهانی بیرحمی هیچ آن توسط

گستاخی . چنین با وی که است این مشخصه دومین و است نشده داشته روا

. نیست شده خالصه اثر کل در گستاخانه طراحی اما است کرده طراحی

کناری . ) ( هم اند گرفته قرار هم کنار در ناگهانی طور به ها طرح بلکه

کیتاج . خورد می چشم به دیگر شکلی به ها پرتره برخی در پیوستگی مشکل

که متفاوتی نمایشی مالحظات به نسبت خاص مردم برای جدیدی میزانسن

در . مثال طور به کند می اختراع ، دهند می نشان خود هویت به بسته یک هر

گلدینگ» ) ( « . جان و جول جیمز نفره دو پرتره و نیکوس یونانی اسمیرنای

اول . نگاه در باشند می پرتره نقاشی در ابتکاری Q حقیقتا هایی پیشرفت اینها

نظر به مشخص Q کامال طرفه دو دید زاویه از استفاده ، گلدینگ جان پرتره به

5

معنا بی به تواند می تکرار راحت چقدر که کنید می فکر که آنقدر ، آید می

. تزئینی چیزهایی تنها آنها بین در گرفته قرار صفحات بعد بینجامد اثر شدن

قرار نحوه که شوید می متوجه اینکه تا رسد می نظر به فضا کردن پر برای

به / و مستقیم سینک میز و سرجول اطراف ، چپ سمت در صفحات گرفتن

قرار اریب طور به ، باشند می گلدینگ به متصل که آنهایی و ، جلو سمت

و ممتاز ، برابر و مشابه طور به مرد دو هر ایستادن حالت ، اند گرفته

است ) ( طراحی اجزاء سایر از دو .مشخص این بین شانه به شانه رابطه این

کند . می نفوذ آن به و شده رد مدوالسیون این میان از فیگور

در توازن و شخصیت حس اما است شده ریزی برنامه پیش از اتفاق این

گیرد . می فرا خود در را شدگی تعیین پیش از حس این ژست

برابری برای تالش و گذشته نقاشیهای درآوردن ظاهر به ، نقاشان همه برای

ذاتی شکست معنی به آن از اجتناب و است اجتناب قابل غیر امری ، آن با

« » از . » « » استفاده قصد نه که نه اگر و ها دریاچه سرزمین در کیتاج است

داشته « را سینا پابلیکوی پالزو در آمبروجولورنستی ناصالح و صالح حکومت

) Land of Lakesاست . ) ) ،Good / Bad Government , if not , not . ) او

) » « (» « بدون اندازی چشم صالح حکومت همانند ها دریاچه سرزمین در

. ) ( و کردن دار لکه تکنیک از استفاده است داده نشان انسان مردم وجود

و شده هماهنگ لورنستی وسیع گردانی ساده با خوبی به تابلو سنجیدگی

قابل و تر ملموس ام دیده من که کیتاج نقاشیهای بقیه به نسبت آن فضای

درباره . » « گوید می کیتاج که نه که نه اگر رسد می نظر به است تر درک

( زندگی نشاط خشمگینانه بازنگری ، است انسان (Joie de vivreپستی

. . توان می آیا آورد می ذهن به دست این از سؤاالتی تابلو باشد ماتیس

، ستایشگر میزبانی نبود در مسیح تنهای تصویر با مساوی را تنها بره تصویر

گ الترپیس می ندر چگونه را چپ سمت زمینه پیش زوج ؟ گرفت نظر در ت

واقعیت در گناه و جسمی ناتوانی و زمختی فرعی مفاهیم آیا ؟ کرد تعبیر توان

گی تکه تکه ؟ دانست ماتیس روستایی آرام زندگی با تقابل در توان می را

تابلوهای ، نیز تابلو بصری و می 1911 - 1914ادبی خاطر به را کاندینسکی

6

را . اثر فرد به منحصر و متفاوت لحن ، ارجاعات پیوستگی هم به این اما آورد

برد . نمی بین از

انگیز هیجان با ، پیشین اثر به نسبت که ، است گریز مرکز اثر یک تابلو این

( خاص یا و جدید موضوعی بر کنندگی داللت با یا و پیچیدگی با یا و بودن

غیر ( مناظر ، مثال طور به از تقلید قصد و دهد می نشان العمل عکس خود

لور های طراحی در انعطاف . نسقابل میراث این از بخشی ندارد را تی

روشی) ( . ) ( باشد می راپاوند از میراث ، کیتاج مورد در و دادائیسم روش

از ای خانواده تا شود می دور طراحی و موضوع محکم بافتن هم به از که

پاریس . » « مرکز در پائیز با تابلو این ، نظر این از کند تولید مستقل اشکال

، میز روی اشیاء ، آویزان چتر در رفته کار به وابسته هم به های منحنی آن با

ندار . اجازه اشکال اینکه است متفاوت بسیار ، مناظر ، ها صندلی ، دنسرها

استعاره از بخشی تواند می خود ، بسازند همسان و هماهنگ خانواده یک

حرارت نپذیرفتن ، باشد نقاشی تابلو چیزی دردرونی عنوان به سخنوری

نقاشی . در بیهودگی احساس با نامتجانس

Ш

دهه به متعلق که دارد وجود کیتاج کارهای در عمومی مشخصه می 60یک

هستند . پیچیده و مرموز طوری به همواره او ادبی تلمیحات اینکه آن و باشد

» « عدم و شک از ای فاصله که است بیستم قرن هنر مکرر مشخصه این

کند می باز دیگر سوی در خواننده یا بیننده و سو یک در هنری اثر بین اطمینان

وقتی : » ، نوشتار کند می تعریف استرن الرنس که نیست آن ، فاصله این و

می - فکر من ، بدانید است ممکن که همانطور که شود ارائه شکل بهترین به

- ، نیست گفتگو برای دیگر نامی جز هستند اینگونه خودم های نوشته که کنم

مناسب مصاحبت از هدف کسی وقتی که تفاوت این جرأت را با ، داند می

تربیت و دانی آداب مقتضی حدود که ای نویسنده اما ندارد را چیز همه بیان

. حقیقی دهد می خود به را چیز همه به کردن فکر جرأت ، فهمد می را صحیح

این که است این گذاشت خواننده شعور به توان می که احترام نوع ترین

او تا بگذاریم باقی برایش چیزی و کنیم نصف وی با دوستانه طور به را مسئله

7

) ( نویسنده عنوان به خودمان که همانطور کند تصور را آن خود نوبه به هم

به . را قبیل این از تعارفاتی همیشه من ، خودم مورد در کنیم می را کار این

) ( قدرت گرو در کار این انجام در موفقیت و دارم می عرضه خواننده وی

تخیالت همچنانکه ، است خواننده خیال قوه داشتن نگه مشغول در نویسنده

. نوبت حاال و دارد می مشغول را ... اوست خود ) باید) تخیالتش خواننده

باشد . « داشته کار و سر آن با مدتی برای

. - است بوده گویی نکته انواع از هجدهم قرن در خواننده نویسنده رابطه

برقرار روابطی باید ، خواننده هدایت در نویسنده که شد می فرض اینگونه

مطلق غیر توسط ،سازد ، شود می اشاره آن به هرگاه حال عین در که

اتفاق این استداللی بحث یک در که ترتیبی همان به ، باشد درک قابل خواننده

. وجود نقاش یا نویسنده منظور دریافت برای نیز دیگری راه ولی افتد می

عین : در که معانی از طیفی با دادن نشان العمل عکس بود این آن و داشت

مشترکی عاطفی خصوصیات دارای ، دیگر شخص به شخصی از تغییر

( ) ( . در هجدهم قرن هنر و ادبیات کار دستور در فاصله ایجاد اما هستند

نفوذ ( . با و نفوذتر با مخاطبان بین نبود فاضالنه مطلق نمایش عمل با تقابل

شباهتهای ، نفوذ با مخاطب شد می باعث که داشت وجود تفاوتی تر کم

. قرن در اما کند درک بهتر و بیشتر را معانی ساخت خوش بافتهای و دقیق

تأثیر 20و 19 پاوند هم بعد و داشت ماالرمه در ریشه که یافت رشد ای پدیده

را اصلی مرجع و خواننده تفکیک آن ، فاصله آن که ، گذاشت آن بر جدیدی

. ) ( این نمود می نویسندگان برای توجه و عالقه مورد موضوعی به تبدیل

تا شد می بیننده یا خواننده بر یافتن برتری برای راهی به تبدیل همیشه

های . عنوان با ، کیتاج خود او ذهن مفروضات کشیدن بیرون و کردن مجذوب

نوشته ) » « کلماتی از شود می گفته که ، غیره و یهودی اش پیچیده بسیار

) روش از آید می نظر به شده گرفته بر داستان کتاب یک پشت در شده

نمایشگاه ) معرفی که اشبری جان تأثیر ( 1977برخورد است نوشته را کیتاج

کیتاج . بصری و ادبی شناسی زیبایی میان تنشی من عقیده به و باشد گرفته

8

احساس شخصی هنر یک آفریدن و ساختن برای او دغدغه میان ، است کار در

گرا نو و مبتکر گروهی برای عمومی .،گرا طنین با هنری و

Ecce Homo

آمده هم گرد مردم از گروهی ، سانفرانسیسکو در عصر روز یک گذشته سال

. Q مثال دهند فرا گوش زیبایی انسانی غیر مفهوم پیرامون بحثی به تا بودند

زیبایی چگونه انگشتی سه پره شب یک یا خاکستری وال یک ، پروانه یک اینکه

پیت » « . کنند می تعریف را گروه دیگر راعضای

مشخصات یا و خصوصیات Q ظاهرا که کند می تأکید ، شناس جانور ، ارشال و

) ( محیط با سازگاری بهترین که حیوانات توسط شدند انتخاب فیزیکی

این) ( . کرد جلب را من توجه که چیزی سازد می میسر را مولد و مطمئن

نامه که بود پریما دی دایان روز آن عصر در کنندگان شرکت از یکی که بود

در - سیاسی اجتماعی بقاء و نجات مورد در راهنمایی کتابچه اش انقالبی های

. داده ترتیب فیزیکدان ، اپنهایمر فرانک توسط مباحث سری این خود دارد بر

با رابطه در تحمیلی Q شدیدا سؤال با رابرت برادرش همراه به که بود شده

عالئ حقوقی سالهای قوضعیت در جرم ارتکاب و درگیر 50انسانی و مواجه

کامل . ارتباط به باید ، متن چه و موسیقی چه باشد نقاشی چه ، هنر بود شده

) ( » « مدرن پست ، حاضر حال در و مدرن دوره در فرآیند پروسه به آن

باروف . ویلیام آمیز کنایه کمی گفتار پژواک حالیکه در همینطور داشت توجه

عریان » « ) ناهار جسم ( » Naked Lunchدر که وقتی که پیچد می ذهن در

مجموعه ... « که پنداشت توان می ، ؟ روند می کجا به آنها ، کنند می ترک را

قرن اواخر به شدن نزدیک با انسان مادی جسم و 19های شد گذاشته کنار

صورت دلیل این به روشنفکرانه گرایی انسان افول ، غرب جهان در اینکه

اینکه همچنین و نداشت هایش اندیشناکی برای مادی اعتبار هیچ که گرفت

دست به را اعتبار و قدرت این بشر افراد باالی سطح و مستقل گروههای

خوبی . به زمان آن برجسته اسامی از تعدادی به توجه با تنها نکته این گرفتند

اگرچه . که دیگران و مارکس ، انیشتین ، فروید مانند کسانی شود می روشن

کل در اما ، کردند می بیان را اتفاقات ای پاره ، فردی سطح در ابتدا یک هر

9

می سخن نیز انسانی شرایط از ای مجموعه مورد در ای نماینده عنوان به

گفتند .

جنگ زمان در که بود ای کلمه ، کوبیسم و سورئالیسم همانند شیزوفرنی

. همینطور شد اختراع اول )جهانی اعماق از ) فریاد cri de

profundis » ... « : دارای Q مشخصا کنم متصل را آن توانم نمی ازراپاوند

. » ... نیست » آن داشتن نگه به قادر مرکز است ییتس جمله این در معادلی

عمل » « . در که نظامی بود انسان تصویر ، بود شده گم میان این در آنچه

هر » « در چیزی از متشکل را خود ، جمعی هم و انفرادی صورت به هم بتواند

دهد . نشان عملی واقعیت از ای زمینه و بعد

من » « » « این و ؟ هستم که من که است این ما زمان مکرر و مداوم سؤال

همان این ، عکس به Q کامال بلکه ، نیست سابق همگانی و مجموع من آن Q لزوما

وجود «داثبات « من یک به ناامیدی و پارانویا از متورم که است کارت

مثال . - اولین Q احتماال که مارلو فاستوس است شده تبدیل ناسازگار انتزاعی

تبدیل - » « کس هر به حاضر حال در ماست ادبیات در بحران این از چشمگیر

است . شده

است) . شده منتقل جامعه افراد همه به ما زمان در فاستوس دکتر شخصیت

قرن» « تمثیلی انگلیسی نمایشنامه یک کس آن 15هر از جمله این که است

«) پائین مرا کسی چه ، برخیزم خدا سمت به اگر آه است شده برگرفته

هستند « فرهنگها و افراد از توجهی قابل تعداد که نماند ناگفته ؟ آورد خواهد

همان به بردن بهره اما ، اند نشده گرفتار غربی Q مشخصا معمای این در که

) ( از پس جهان از غرب ما مشخص چنین 1900میزان کاهش باعث ،

است . شده آن با مرتبط زبانی گروههای و فرهنگی واحدهای

) ( » « همنام که ، انسان سرشت آدم گ}ل رابطه در یادداشتی در ، کیتاج

سال در کبیر بریتانیایی هنر انجمن برای که است انتخاب 1976نمایشگاهی

نفره : » تک فیگور طراحی گوید می ای کننده سالح خلع سادگی با ، بود کرده

... می که کنم می صحبت خالقیتی و مهارت مورد در زیباست بسیار انسان

تجربه . به توجه با و دارم اعتقاد من که طور آن دید را رسیدنش ثمر به توان

10

به توان می هنر تمام در که است کاری ترین مشکل این ، زمینه این در خودم

. نشان را مهارتش Q واقعا هنرمند که آنجاست ، من نظر به داد انجام خوبی

و پروازی بلند در شکست فضیلت در توانم می که است زمان آن و دهد می

کنم . شرکت استادانگی صریحانه افشا

نمی فوتورئالیسم یا مستند هنر به مربوط وجه هیچ به ذهنی اشتغال این

کروزوئه . رابینسون برای مفرد پای جای آن که است معنایی همان این شود

. ، پاسخ و پرسش هیچ بدون فیزیکی لحاظ از که چیزی داشت دفو ذهن در

. » « می در کروزوئه طریق از و وسیله به دفو که چیزی هست جا همان

شود » « . می برانگیخته دیگر انسانی در که است اطالعاتی بحران ، یابد

به لندن از ، عادی غیر واقع در انسانهایی ، گلدینگ جان و جول جیمز بنابراین

. که همانطور ببینند را خود اطالعاتی محدوده ، اروپا تا کنند می نگاه بیرون

می خاطر به را آنان نگاه در اروپا هم و بیند می را آنها ، خود نوبه به ، کیتاج

. در اینها همه آن درباره را خویش شده تعیین پیش از مفهوم هم و آورد

واژگان و ذهنی اشتغاالت از طیفی از انعکاس با دارو طنین چنین دیتیلی

تواند بشر نمی کسی . که طور به دارند کند،حضور فهرست را آنها براحتی

جال آقای سر که بینید می تعمیر مثال جوتو فرسکوهای از بعضی شکل به

نقاشی » آورد می یاد به را مدرن جذاب انگاره این ادامه در که است شده

البته « ! بگوید آن به پاسخ در کیتاج شاید و است دوبعدی سطح یک

نه » « که نه اگر ، پیداست عنوانش از که همانطور ، آن از تر پیچیده Q احتماال

( . 1است . تنوع( از مقیاسی است نقاشی چندگانه ابعاد در آن پیچیدگی

های » « » « رویا یا ، چیزها مورد در او احساسات و بشر اطالعات مستمر

به . و کرده تغییر فیزیکی دید زاویه ، اینجا در کنجکاوانه مالیم برهم و درهم

خاطرات و حضور ، هنری آثار فراوانی از آگاه ، شود می تبدیل پرسپکتیو

اصالت .انسانها بر که کند می هدایت و رهبری را سنجیده حرکت یک ، رنگ

ورزد . می اصرار انسان عنوان به نقاشی

شخصیتی» « » « ، شده کار جلوتر زمانی نظر از که بیل مانند غیره و یهودی

( . » « نوع از اینها شود می یافت هم نه که نه اگر در که کند می آغاز را

11

: ) ( ) همانطور گوید می آنها مورد در صحبتی در کیتاج که هستند شخصیتهایی

می و آیند می مختلف کتابهای در که شخصیتهایی ، یافت توان می رمان در که

در. - » « تاریخ که همانطور جریان حال در و تنهاست شخصیت اینجا در روند

متغیر» « . مکانهای

کند - ) ( - می مردن به تظاهر که کاتاالن مسیح مانند فیگورها بقیه بنابراین

. دانم نمی Q شخصا من که تفاوت این با هستند تاریخی هایی نمونه و پیشرفتها

» « تعریف به نیاز شخص کلمه از بیش حتی ، شود می گفته که چیزی آن

. ، اجتماعی ، اصلی مسأله اینکه به نظر باشد تواند می چه یا و چیست دارد

معنای ، باشد شناسی زیست یا و اقتصادی ، حقوقی ، روانشناسانه ، سیاسی

و هستند مرتبط هم با که مختلف مفاهیم خود در چه ، عام قبول قابل واضح

این . به شناس جانور وقتی باشد نمی موجود آنها ای رشته میان حالت در چه

دیگر افراد برای Q ظاهرا ملکه پروانه خاص خصوصیات که کند می اشاره نکته

استتار » « قابلیت ، آن دلیل که است باور این بر ، شود می تصور زیبا نوع آن

شکارچیان » « عالقه از را او چراکه زیباست هم آن تلخ مزه حتی و اوست

به . ها پروانه دیگر انواع ، حقیقت در نماید می محافظت و کرده دور احتمالی

چنین . طرح برای شاید کنند می تقلید ملکه پروانه رنگ و بافت از دلیل همین

نیستم مطمئن اما ، باشم نداشته اختیار در کافی وقت ای سودگرایانه مفاهیم

ادا را مطلب حق باشیم توانسته کار اینجای تا .کنیمکه

می . » « - بدانم را چیزی خواهم می ، ساده زبان به نباشد اینگونه امیدوارم

- » « ، معتقدم و بودن انسان هست چه و چرا و چگونه که بدانم خواهم

و ترین مشخص ما از یک هر به ، هنر ، بود معتقد لورنز کنراد که همانطور

موجود جهان در احتمالی مسائل و سؤاالت زمینه در را اطالعات ترین عمیق

دهد . می

- پنج تا نبود قادر اگر حتی و ، بود نقاشی زمینه در ای نابغه تنها کیتاج اگر

- بفهمد و بخواند را روزنامه معمولی سواد با فرد یک اندازه به یا و بشمارد

شبیه) ( چیزی با بار این اما نماید لذت غرق مرا توانست می خوبی به هم باز

. خستگی و هستم بشر یک من آب ژرفای در فام آبی تیرگی یا غروب نسیم

12

می آنچه ، کنیم می احساس چگونه که سؤال در همیشه و نامطمئن ، ناپذیر

چنین از انبوهی ، کیتاج هنر در ؟ چیست اینها همه معنای و چیست دانیم

تعداد و دارد وجود دقت و اطالعات جداگانه های الیه بسیاری و توجهات

تواند ) ( می انسان گویا ، است نهایت بی کردن دنبال برای ممکن مسیرهای

ریشه ) ( او هنر در اصلی مسأله ، من نظر به ، حال عین در و برود سو هر به

. مکانی تاریخ در ، بسیار و تکی ، جمعی و انفرادی دارد انسان حقیقت در

« : . هیچ گوید می او خود که همانطور ما حال زندگانی در حاضر یا و خود

آورد می بار به متعالی هنر ، انسان نوع به عشق که کند ادعا تواند نمی کس

باید و نماید می شاعرانه حدودی تا و تازه و مقدس من برای آن به نیاز اما

ایم ... « . . کرده تمام را کار کنم می فکر حاال و ببینیم و بمانیم منتظر

عنوان (1) به ، شده برداشته او کتابخانه در کتابی از که زیر متن به

اندازه : » به که ما کنید توجه او اجتماعی و سیاسی زمینه از مثالی

یاد سوگند نیستند ما از بهتر که شما حضور در ، هستیم خوب شما

مسئول را شما و بپذیریم خود پادشاه عنوان به را شما که کنیم می

( . نه که ، نه اگر ولی سازیم خود قوانین و ها آزادی تمام داشتن برپا

مسئول ، نگذاریم احترام شما حق به و ندانیم مسئول را شما اگر

. ) رابطه ، آراگون باستانی گذاری تاج سوگند قاعده این نیستید

پادشاهی قلمرو تمام در را خود زاده نجیب توابع با فرمانروایان

( » . ، دموکراتیک lیادرسنت گ کند می تعریف وسطی قرون اسپانیای

کلینگندر . . ( دی اف نوشته

ولو دهند نشان نقاشی در را خود حضور توانند می کلمات این همه

باشد . یافته تغییر آنها، از کیتاج استفاده اینکه

13

) ( » «، بنیامین والتر یاد به پاریس مرکز در .1971پائیز

- باالترین به را ما زمان نقد که بود آلمانی یهودی ای نویسنده بنیامین والتر

تشبیه . آوردن هم کنار در دشوار و غریب و عجیب متد او رساند خود سطح

از متد این در و کرد می استفاده را واقعی دنیای از و متن از هایی

» « ( . می قول نقل را آنها وی شاگرد ، آدورنو نبود تأثیر بی سورئالیسم

( ) . بر گشتاپو آثارش ناتمام ذات و ها پاره تکه به او حروفیونی اعتیاد نامد

) ، اجزا پندارند می برخی که گذارده جا به را معمولی غیر میراث ها پاشنه

آنچه . » « همه با تصویری پازل گوید می آدورنو سازند نمی را واحد کل یک

دارد . فرق ، نوشته

های نوشته که اند شاعرانه و انگیز هیجان همانقدر او های نوشته من برای

) ( پائیز همان در او بود بنیامین دوست که برشت و خودکشی 1940کافکا

پاریس . مورد در بنیامین ناتمام بزرگ اثر بود شاهد را فرانسه سقوط که کرد

کند . می تصویر جهنم از ای شعبه ، کاپیتالیسم شدن پدیدار زمان در را شهر ،

کنند) » ... « ( . می تنفس هوا کمی بعدازظهرها ، کیوان ساکنین آن در که

در هم من خود تصویر و بوده جهنم آن در بنیامین مشهور راهنمای ، بودلر

. استبدادی که پائیزی است شده واقع بنیامین خودکشی از پیش پائیز زمان

علیه بالنکو و بیندازد دست بتواند بودلر که کند می بینی پیش آن از بدتر بس

کند . توطئه آن

بنیامین خود مونتا~ژ متد تنها نه من تصویر این عمومی کمپوزیسیون که) برای

) مدلهای بلکه ام داشته ذهن در دانست می مخلوط و همزمان استفاده را آن

14

. ام داده قرار نظر مد هم را مکالماتش به دیگر نمایید در رجوع بنیامین

دیوراماها ( دیوراما این در بار، آخرین طبقه ، برای گرفتن نظر در کارگربدون

(متجا میشود ظاهر روستایی منظره یک در و صحنه تزئینات عنوان به اش اعی

( خیالپردازی ، متوسط) طبقه پائیزی خیالپردازی عنون به ای کافه ، زندگی

طبیعت .ومرگ

مورد منابع مهمترین از یکی باریکید با بنیامین برخورد در کالژ از استفاده

است کمپوزیسیون این در بارها . استفاده و بارها را باریکید استعارات بنیامین

هوگو ، تکرارمیکند بینوایان از نمونه این شکسته هطرح: مثل منظم نا ، ای

غریب ساختارهای از هایی . "نمایه

هست تصویر این در فیگورها توده پس در دیگری فیلم ، تاثیر که ، پوستر

سا طی را این لفیگورها به است یان آورده در صف به آن . شکل دقیقا ، منبع

به او عالقه با اما نیست افتاده ) بنیامین پا پیش مطابقت( dreamkitschادبیات

عالقه که دارد خیزد این می بر ای گونه تشنج تشعشعات برداشت از در وی که

. میبیند مهجور مردم تصاویر از

کرد می فکر نظر بنیامین به که است شده تحمیل نقشهایی هنرمند بر

هستند ضرر بی واقع در اما آیند می - ولگرد – کاراگاه – گدا شاعر- . ویرانگر

-وجاس پلیس . س کولی همه از باالتر و مخفی خیان) کاراگاه که میگفت گرانتاو

استثنا ، رهبران ، بدون میان در را خود مخالفان و دارند تعلق آخر گروه این به

). میبینند کارگر طبقه واقعی

حال رهاناآ به تا حرکت این که میداند مارکسیستی ترین عجیب را بنیامین نت،

چ که میداند خدا اینکه و دیده خود . به داشت تفاوت همه با قدر میشود ه گفته

) نازیها ) از فقط نه ترس از حاکی پذیرش عدم و نفرت او انگیخت که می بر را

هوگو، . آشفتگی مثل گرو در را دموکراتیک آینده وعده هم می او . دید مدنی

. بود خوشنودی وعده جستجوی چیزدر همه در تقریبا او واقع در

: نقاشی این در کار نحوه مورد در یادداشتهایی

15

مفهو از (مبرخی ( رفته کار به تصویر در که بنیامینی :ات

( می عبور آن کنار از شهر زندگی جریان که محلی باز رو محلی عنوان به کافه

ها، ، کند.( به عابر) سیگاری نام رجوع همین به بودلر اطراف ، ( شعر مردم

بیکاری شهر، و مبدل ، شایعه لباس در هرزه وابسطه ، زن کاران توطئه

مارکس ها ، فرصت ( نشانه روانشناسی) مورد در بنیامین مرور، نظریات

سریع پناهنده ، اجمالی آنها) جمعیت از شاعر عشق،که و جنایتگران،پلیس از

). کند می (، اجتناب شهری) زندگی در راهنمایی عنوان به بی ، تغییر شایعات

( اساس عامیانه) گویش در سیاسی و محرک انسان) ، اشارات زندگی فحشا

) جمع در عفت ( فتیشیسم، بی مlد) اساسی و اصلی بخش عنوان تمثیل ، به

است) تمثیل من برای چیز بودلر(: همه

16