أ

أ

آوانسیان رد رشاویرآ: نویسنده

1355 -تهران

ابوطالب رحیمی: تایپ شده توسط

بجنورد - 1390 مرداد

Abootaleb.rahimi@gmail.com

خواري ار خامذگ ، بنیانر آوانسیانآرشاویر د

ج

فهرست

صفحه عنوان

1 .............................................................................................................................................................................................. العمل عکس

6 ....................................................................................................................................................................................... سرطان چیست؟

13................................................................................................................................................ سازي ي بیماري بیمارستان یعنی کارخانه

18................................................................................................................................................................................................. گرسنگی

21.............................................................................................................................................................................. قتل عام علم پزشکی

28................................................................................................................................................. آورد خواري مطلق سالمتی می فقط خام

32.................................................................................................................... گوید یا آزمایشگاه پزشکان؟ آزمایشگاه طبیعت راست می

39............................................................................................................................................................. خواران سرگذشت جمعیت خام

52......................................................................................................................................... چند نامه و بیوگرافی از بیماران معالجه شده

1

العمل عکس

و معنی آن را کردهالعمل را خوب مطالعه عکس ي کنم مسأله من از خوانندگان مخصوصاً خواهش می

شود، که بیماري با دو جنبه ظاهر می خواري گفته شد در کتاب خام .خیلی مهم است کهدقیقاً درك کنند

و دیگـري مسـموم شـدن غیرکافی بودن غذاي طبیعـی ي در نتیجه ها ارگانناقص کار کردن یکی عالئم

ماننـد مـرض قنـد، قلـب، ها ناناقص کار کردن ارگ. است توسط غذاي پخته و داروهاي شیمیاییها آن

مسـمومیت شـوند و ظـاهر مـی ها آنخونی، پارگی فتق و مانند ، کملیس یا کلیت، نفریت، زخم معده، و

:آورد، بدین ترتیب که را به وجود می فشار خون، نقرس، سیاتیک، دیسک، تشنج و غیره ،ها ناارگ

ماند اگر این سم تماماً در بدن باقی می. شود هر روز با غذاي پخته یک مقدار مواد سمی وارد بدن می

را دفعها آنکند قسمت عمده از بدن سعی می. کشت کرد و می در عرض چند ماه شخص را مسموم می

جـوش، چـرك، درد، اسـهال، خـارش . کنـد پیدا مـی مختلف هاي ها و راه براي این کار بدن وسیله. کند

کند مقداري سموم را از بدن العمل شفابخش بدن است که همیشه سعی می پوست و تب، عالمت عکس

ـ هاي بدن را نمـی العمل خواري معنی این عکس خواري و هیچ پزشک پخته هیچ پخته. دفع کند هـم . ددان

کنـد ایـن پزشک بـا سـموم مختلـف سـعی مـی . کنند بیمار و هم پزشک این عالئم را بیماري تصور می

خود برگردانـد و چنـد ي هاي شفابخش بدن را قطع کند، سموم دفع شدنی را به جاي اولیه العمل عکس

که بیماران را اینعوض ها آن. خوار این است کار پزشکان پخته. اضافه کندها آننوع سم دیگر هم روي

از اینجـا تجـارت . سـازند کنند و بیمار را بیمـارتر مـی العمل شفابخش بدن را قطع می شفا بدهند، عکس

شـود، چـون روز بـه روز نـاراحتی کار از یک قرص شروع می. آیند آمپول و شربت به میدان می ،قرص

مـن . این است پیشرفت علم پزشکی. رسد شود این یک قرص به زودي به بیست قرص می تر می سنگین

کرد، داروسـاز چنـد نـوع گَـرد دارو را بـا هـم یاد دارم در بچگی وقتی پزشک دارو تجویز میه خوب ب

بیننـد کـه ایـن داروهـا و اکنون همه می. داد پیچید و به ما می ، توي کاغذهاي کوچک میکرد لوط میمخ

العمل شـفابخش که عکس هیچکدام از این داروها به غیر از این. ها مثل سیل دنیا را پوشانده است آمپول

دم هـر پزشـکی کـه به نظر بعضی مر. را خنثی و مردم را مسموم کند قادر نیست کار دیگري انجام دهد

.رود شود و شهرت او باالتر می تر شناخته می تر دارو تجویز کند معروف قیمت بیشتر و گران

خـواري موقـع پختـه . هاي شفابخش را خوب بـه یـاد بسـپارید العمل عکس ي عزیز مسأله ي خواننده

کنیـد، و مرتبه پر میگردد، شما د شود، مقداري از سموم دفع می هاي بدن زود زود تکرار می العمل عکس

. کننـد دائماً ادامـه پیـدا مـی ) ها بیماري(ها العمل کنید، بدین ترتیب عکس کند و شما وارد می بدن دفع می

دهید، به داروفروش پول کنید، به پزشک پول می یعنی شما همیشه بیمارید، همیشه به پزشک مراجعه می

شـما خوشـحال هسـتید، . کند العمل بدن را قطع می دهد و عکس دارو نیز کار خود را انجام می. دهید می

2

چنـد روز دیگـر درد ".از بیمـاري نجـات داد "کـرد، پزشـک شـما را از درد و "معالجـه "دارو شما را

داروهـا رفتـه رفتـه . که بدن شما به این زودي مغلوب شودخواهد طبیعت نمی. شود تر شروع می سنگین

.کنند غذایی شما را از این دنیا مرخص میشوند تا متفقاً با سموم بیشتر می

هـا ایناید، آوري کرده خواري دائماً سموم زیادي در جاهاي مختلف بدن جمع ها سال پخته شما در ده

کـه هـاي زائـد سلولشوید خوار می وقتی شما خام. را باید از بدن بیرون کنید تا به سالمتی کامل برسید

گردنـد و وزن بـدن میرند، سموم حل شده دفـع مـی گرسنه مانده و میکنند فقط با غذاي پخته تغذیه می

جامد -3نه مایع و نه جامد -2مایع -1: سم در سه حالت در بدن موجود است. آید ین مییصریحاً پا

مانـد شود مدتی در خون باقی می نه مایع و نه جامد که کلمی نامیده می. گردد مایع نسبتاً زود دفع می

،ستون فقـرات در شست پا، مفاصل، تر است جامد که از همه مهم. کند ي مختلف ایجاد میها و ناراحتی

سمی که داخل بدن شده به طـرف خـون . دشو ها نفوذ کرده و مرحله به مرحله حل می ها و مویرگ رگ

دچـار و احتماالً » بیمار«کند، او را یک مدت خوار را مسموم می آورد تا دفع گردد و خونِ خام هجوم می

خـوار اینجا است کـه شخصـی کـه تـازه خـام . کند اشتهایی و غیره می سرگیجه، ضعف، درد، اسهال، بی

. کننـد ها هستند که سموم بدن را دفـع مـی العمل شود باید خوب توجه داشته باشد که این قبیل عکس می

.ها نجات دهند کنند تا او را از همه نوع ناراحتی یعنی خود بیماري را دفع می

پنجاه و سه سالگی همه نوع بیماري جمع کرده بودم و تمام بدنم پر از سم بود، بعـد تامن خودم که

درد، درد، کمـر درد، پـا درد، دل هاي خیلی شدید مانند ضعف، سرگیجه، سر العمل خواري عکس از خام

خـواري بعد از خـام . داشتم هاي دیگر العمل اشتهایی، اسهال، تب و خیلی عکس ، بیدرد درد، گردن زانو

هیچ کـس راجـع بـه . هاي شدید داشتم، دردها کشیدم ولی یک دقیقه هم شک نکردم العمل چقدر عکس

ر کردم العمل به من چیزي نگفته بود، هیچ جا نخوانده بودم، فقط فکرم به قدري روشن بود که فک عکس

پـس ند به من ضرر برسـانند، توان سیب یا پرتقال نمی مثل غذاي طبیعی خورم و من که غذاي طبیعی می

خواهد بیشتر درد کند که زودتر بـدنم از شود، بگذار هر چه می این همین سموم است که از بدن دفع می

اطرافیـانم . تحمـل کـردم و موفـق شـدم . ها زودتر نجات پیدا کـنم من از این ناراحتی تاسم خالی شود

هـاي ولی من مثل خاره ایستادم و به حرف ».میرد می این بیچاره دیوانه شده، همین امروز فردا«: گفتند می

.وقفی نگذاشتمها آن

اینقدر صحبت کردم و نوشتم، باز هم بیشتر مردم که العمل تعجب من از این است که راجع به عکس

ایـن قبیـل ».خـواري را امتحـان کـنم خـواهم خـام می«: گویند خواري را شروع کنند می خواهند خام می

خـواري را هنـوز درك امتحان کنند معلوم اسـت کـه معنـی خـام خواري را خام خواهند اشخاص که می

از . اند اند، هنوز به دانایی طبیعت ایمان نیاورده و غیرطبیعی و مضر بودن پخت و پز را درك نکرده نکرده

3

ه غذاي زنده، طبیعی و کامل را با علمی ک. خواري با علم ثابت شود خام ي که فایدهخواهند همه بدتر، می

. کنـد ها دالر پول جمع می سازد و با این عمل احمقانه میلیون کشد و براي ما غذاي شیمیایی می می آتش

دهنـد، ادامه مـی آن را باز هم ولیبازي چیز دیگري نیست اند که این کار جز حقه بیشتر پزشکان فهمیده

.کنند اند اجرا می هاین که هر چه یاد گرفت ي به بهانه فقط

خـورد هـر نـاراحتی و هـر نمـی اي پختـه خوار کامل است و چیز کسی که خام من چند دفعه نوشتم

شـود، العمل شفابخش است و باید خوشحال باشد که دارد معالجـه مـی عکس کندکه احساس » بیماري«

کنند؟ این سـم کـه فکر میمردم چه . کند ها سال وارد بدن کرده دارد دفع می سمومی را که در عرض ده

برد؟ سم از جاهاي مختلف بدن در همه جاي بدن نفوذ کرده چطور باید از بدن خارج شود؟ باد که نمی

شود و با درد، با مدفوع، با ادرار، با عرق کـردن، بـا به طرف خون جاري می ،شود با درد فراوان کنده می

خواري را امتحان کند معلوم است خواهد خام میکسی که . گردد جوش، با خارش و غیره از بدن دفع می

ببیـنم «: گویـد او مـی . خواهد صحت قانون طبیعت را امتحان کنـد طبیعت ایمان ندارد و میدانایی بهکه

شود، این آدم خیـال العمل شفابخش شروع می و وقتی عکس» خواري با بدن من سازگار است یا نه؟ خام

.انده استخواري به او ضرر رس کند که خام می

اسـت یـا معنـی آن را درك نکـرده و العمل شفابخش هم اگر خواننده فراموش کرده راجع به عکس

خون بیمـار . فرستد بالفاصله خون و ادرار او را به آزمایشگاه می هم دکتر. رود زده پیش دکتر می وحشت

او وحشت . دیده بوددهد که دکتر در عمرش ن العمل به قدري زیاد اسید اوریک نشان می در مدت عکس

داند که این اسید اوریک از بیرون وارد خون شده یا از بدن کنده شده و به طرف خـون کند چون نمی می

چنـد نـوع قـرص . خواري کرده و بیمـار شـده اسـت داند که این آدم خام او فقط اینقدر می. آمده است

شود چون کبـاب و نیز خوشحال میبیمار . خواري نکند دهد و قدغن می کند که دیگر هیچ وقت خام می

دهد، مبلغی پول هم هدیـه ترکیه کتاب سفارش می ي ارامنه اسکف ،شنرح. سبزي در انتظار اوست قورمه

: نویسـد شـود مـی شروع می شفابخش العمل بیست روز دیگر وقتی عکس. شود خوار می فرستد و خام می

یـک وقتـی » .خـوار شـوم کنم و دوباره پختهخواري به بدن من نساخت، مجبور شدم ول متأسفانه خام«

از مردم ساده لوح چه انتظاري باید داشته باشیم؟ دیگر کند طور فکر و عمل می کرده این اسکف تحصیل

کسی که خام خوار شد و هیچ وقت : گویم عزیز، خوب توجه کنید، من گفتم و باز هم می ي خواننده

العمل شفابخش یعنی خود عالمت معالجـه س کرد عکسپخته نخورد، هر ناراحتی و هر دردي که احسا

بعد از هـر . العمل تمام شود اي شک داشته باشد، باید تحمل کند تا این عکس است، هیچ وقت نباید ذره

تر شد، یعنـی ده پـانزده سـال طـول کند که ده پانزده سال جوان العمل مشابه، شخص احساس می عکس

هـاي العمـل خواري را امتحـان کنـد بایـد ایـن عکـس هد خامخوا پس اگر کسی می. عمرش زیادتر شد

.خواري را مشاهده خواهد کرد خام ي تمام شدند آن وقت نتیجهها آنرا تحمل کند و وقتی شفابخش

4

هیچ کس نگوید نخواندم، ملتفت تاالعمل شفابخش بدن را تکرار کنم عکس ي باز هم مجبورم مسأله

العمـل خواري را شروع کرد باید انتظـار عکـس کسی که خام. ها حرفنشدم، توجه نکردم و از این قبیل

العمل براي همه یکسان نیست، بدن هر کس خصوصیت خاصی این عکس. شفابخش بدن را داشته باشد

اسـید اوریـک . هاي مناسب و جاهاي ضعیفی پیدا کند کند راه براي دفع کردن سموم، بدن سعی می. دارد

هاي ستون فقـرات، زانـو، گـردن و خیلـی مانند شست پا، مفاصل، بین مهره شود در هر کجا که حل می

درد، نفخ، اسهال، سـرگیجه، گاهی شخص دچار دل. آورد به وجود می يدر آنجا درد شدید جاهاي دیگر

هـاي گاهی موهـا و نـاخن . شود هایی از پوست و غیره می درد، جوش، خارش، خشک شدن قسمت سر

هاي العمل این عکس ي پزشکان همه. کند را مو و ناخن تازه و سالم پر می ها آنریزند و جاي ضعیف می

.برند کنند و داروهاي سمی به کار می شفا بخش را بیماري تصور می

طوري که مردم حق دارند بگویند کنم به اندازه کافی نوشتم به هاي بدن خیال می العمل راجع به عکس

. هاي تکراري را خوب درك نمایند م که مردم معنی همین حرفخیلی آرزو دار. که کتاب تکراري است

خورد هر ناراحتی و هر دردي که احسـاس کنـد یعنـی بـه شود و غذاي پخته نمی خوار می هر کس خام

خوشـحال شـود کـه دارد از هـم تشخیص پزشکان بیمار شود، نه فقط نباید بترسـد بلکـه بایـد خیلـی

کند، دفع میکند، سمومی را که در بدن جمع کرده دن را تصفیه میکند، ب هاي خود نجات پیدا می بیماري

اینقـدر کـه راجـع بـه . رود کند و خالصه به سوي سـالمتی کامـل پـیش مـی هاي زائد را حل می سلول

خـواري نیاینـد خـام مـاه صحبت کردم امیدوارم که بعد از چند هفته یا چنـد هاي شفابخش العمل عکس

آقاي آوانسیان، پاهـاي مـن «: یا» رود، چکار کنم؟ ن، ضعف دارم، سرم گیج میآقاي آوانسیا«: بگویند که

».آري«: دهد اید؟ جواب می خواري را مطالعه کرده پرسم کتاب خام من می» درد گرفته است، چکار کنم؟

گویم پس چرا می» .آري«: دهد اید؟ جواب می العمل شفابخش کمی مطالعه کرده پرسم راجع به عکس می

،آینـد حاال این خوب است که پیش مـن مـی » .دانستم العمل است؟ نمی این عکس«: گوید میید؟ پرس می

.گردند بر می) دارو(روند و با یک مقدار سم وحشت کرده پیش دکتر می که ها بعضی

جانی همـه و عقل هاي گنده گنده؛ اگر من بگویم نادان، بی ، چه حرف"دانشمند"، "پزشک"، "دکتر"

ولی مقصود من توهین کردن نیست، بـه . کنم میپزشکان محترم توهین به خود کنند که بی مذمت می مرا

مهندس بدن انسان، طبیعت، بـراي بـدن . گویم من فقط حقیقت را می. حقیقت گناه نیستگفتن نظر من

کسی که قانون ابتدایی طبیعت را نشناسد او نادان . تعیین کرده است را ي خام گیاهیهاساخت خود غذا

گذارد او وقعی نمی اما فقط منبع بیماري است شنود غذاي پخته ارزش غذایی ندارد و است، کسی که می

کـش و کند او یـک جـانی، یـک آدم غن میمردم قد برايي طبیعی را کسی که غذاي زنده .عقل است بی

ي خام را قـدغن دهید به کسی که به گاو و گوسفند خوردن یونجه شما چه لقب می .یک جنایتکار است

ي ي پخته بدهد و یا به شتر خار پخته بدهد؟ خار بیابان غذاي طبیعی شـتر و میـوه یونجهها آنکند و به

5

کند او هـم مردم قدغن می برايي خام را وقتی یک پزشک مصرف میوه. زنده غذاي طبیعی انسان است

خواند و باز هم مصرف غـذاي ها را می وقتی یک پزشک این حرف. عقل و هم جانی هم بی ،دان استنا

.کند او دیگر تمام دیوانه است بیماران قدغن می برايخام را

6

سرطان چیست؟

بـدن . خوار داراي دو بدن است، بدن اصلی و بدن دروغـی ام، پخته طور که در کتاب اول نوشته همان

شناسـان خیلـی یاخته. شود میهاي پخته تغذیه آید و با خوراك هاي پخته به وجود می دروغی از خوراك

یگانه فرقی کـه .سرطانی و طبیعی را بشناسند) هاي سلول(هاي تالش کردند تا فرق بین ساختمان یاخته

و فاقـد هرگونـه اي داشـته شـکل کـامالً سـاده هـاي سـرطانی توانستند پیدا کنند این بود که سلول ها آن

ها این اسـت کـه عقـب یگانه هدف این سلول. باشند مفید می هايهاي تخصصی براي انجام کار دستگاه

خوارهـا عـین هاي زائد پخته انیم سلولد طور که می همان. پروتئین بگردند، آن را ببلعند و تولید مثل کنند

،بـه ایـن معنـی کـه بـدن اصـلی .وجـود دارد هـا آنهمین خاصیت را دارند، فقط یک درجه فرق بـین

بدن مثالً زیر پوست، را به جاهاي خالی ها آندارد و هاي زائد را به نحوي زیر کنترل خود نگاه می سلول

هـا نابدن اصلی براي نگاه داشتن حجـم ضـروري ارگـ .کند ها پخش می آقایان و پاي خانم جلوي شکم

ها آنشود که هاي اصلی کند و بدین طریق موقتاً مانع می قاطی سلولهاي زائد را مجبور است این سلول

.فشار خود را روي یک ارگان متمرکز کنند و آن را از کار بیندازند

آینـد کـه شـخص ته به وجود مـی هاي سرطانی از همین غذاهاي پخ هاي زائد و هم سلول هم سلول

هـاي زائـد قـادر نیسـتند مقـدار سـلول . کنـد ي خود با دست خود تهیه می حریص و معتاد در آشپزخانه

. شود تماماً جـذب کننـد خوارها می هنگفتی غذاي غیرطبیعی را که از راه اعتیاد حریصانه وارد بدن پخته

فایـده ناپدیـد شـود و بـی ارت زائد تبدیل میسوزد، به حر قسمت زیادي از آن با کوشش دفاعی بدن می

هـاي زائـد کنند استقالل پیدا کنند تا بتوانند این خوراك هاي زائد سعی می یک قسمت از سلول. گردد می

شـوند و اسـتقالل هاي زائد در تالش خود موفق می وقتی که یک یا چند تا از این سلول. را تماماً ببلعند

کننـد، مخصوصـاً هاي زائـد مـی به بلعیدن خوراك شروع باور نکردنیآورند به یک صورت به دست می

به همین طریق از یک یا چنـد . کند تعارف میها آني حیوانی که ارباب پرخور به هاي گندیده اسید آمینه

.آید که تمام دنیا را به وحشت انداخته است سلول ناچیز شروع شده یک هیوال به وجود می

توانـد تعجـب دارد نمی فکر خود را همیشه با مسائل اساسی مشغول نگاه میبین که یک شخص واقع

انرژي و پـول مصـرف ،نکند که دانشمندان در تحقیقات و مطالعات خود براي چه مسائل پـوچی وقـت

آوري زا جمـع ي سرطان در تحقیقات خود راجع به وجود آمدن سرطان چهارصد نوع مادهها آن. کنند می

. اي با عامل اساسی سرطان ندارد ي تغذیه کوچکترین رابطه به غیر از مسأله ها آنام از اند که هیچکد کرده

خیلی خوب، فرض کنیم سموم مختلـف، اشـعه، تحریکـات مـزمن، که هر کس باید از خود سؤال کند

ف یها را از وظـا توانند سلول آسیب بدنی، سوختگی، ویروس، نیکوتین، قیر و گروهی چیزهاي دیگر می

را ضعیف سازند، له کنند، بکشند و از بـین ببرنـد؛ ولـی کـدام ها آنضرر بزنند، ها آنباز دارند، به خود

7

عظیمی براي رشد و تکثیر بدهد که قادر شـود نیرويچنان ،شود که به یک یا چند سلول عامل سبب می

.انگیز بدن انسان را زمین بزند و به هالکت برساند در مدت کوتاهی ساختمان شگفت

تـر بـراي نـابودي خـود در آشـپزخانه خود صاحب بدن با دقت هرچه تماماین نیروي وحشتناك را

هاي غذاهاي پخته متفقاً سرطان را به ي لقمه زاست، یعنی همه پس هر لقمه غذاي پخته سرطان. آفریند می

خـورد در حین مطالعات خود دانشمندان با عامـل اصـلی سـرطان بـه دفعـات زیـاد بر . آورند وجود می

کننـد ولـی شوند، حتی تأیید هم می گیرند، مدتی به آن خیره می کنند، مدرك انکارناپذیر در دست می می

بندنـد و مثـل زده چشمان خود را سفت می وحشتها آنآید تغییر تغذیه به میان می از همین که صحبت

خواهند چیـزي ي خود نمی در عادت تغذیهها آنچرا این طور است؟ چون که . کنند ها فرار می رعد زده

مقدسیي قدیم غذاي اصلی و حتی ها ناخورند و از زم نان که هر روز میاز مخصوصاً . غیرطبیعی ببینند

بـا پوسـت که نان طبیعـیِ خـود، گنـدم زنـده را خواهند ببینند خواهند انتقاد کنند، نمی حساب شده نمی

.اند خمیر کردن و پختن چندین بار حرام کرده ،آرد کردن ،گرفتن

ی فعالیـت یاند و توانا هاي تخصصی هاي سرطانی فاقد دستگاه بینند که یاخته شناسان آشکارا می یاخته

هاي اشخاص به اصطالح سالم سلول ها آنبه نظر . مفید ندارند1 دراند و سـپس عیب بوده اول کامل و بی

به عبـارت دیگـر . دهند طبیعی و قدرت اختصاصی خود را از دست میت ازا صف اثر بعضی مواد سرطان

هاي تخصصی و نقص در کار تولیدي بـه هـر نـوع عامـل اتفـاقی شناسان نبودن ماشین به نظر این یاخته

سـاخت خـود ) بـدن انسـان (براي کارخانه ) طبیعت(اي که مهندس باشد به غیر از مواد اولیه مربوط می

،سـمی ،هـاي مـرده توانند ببینند که چطور هر روز مقدار زیادي سلول آقایان نمیاین . تعیین نموده است

شناس معروف آمریکـایی بـه نـام یاخته. شود خوارها می ارزش و توخالی به عنوان غذا وارد بدن پخته بی

کاودري2

آوري کرده و در اند جمع که دانشمندان دنیا در مطالعات خود به دست آورده را ي مدارکی کلیه

هاي سرطانی یک کتاب قطور زیر عنوان سلول3توانـد بین می ي واقع یک خواننده. کرده استآوري جمع

ابتدا ایـن کتـاب بـه . چه اندازه روشن و آشکار است به به آسانی ببیند که تشخیص علت اصلی سرطان

خواستم از اصل کتـاب اسـتفاده خواري می بعداً براي کتاب انگلیسی خام. ی به دست من افتادزبان روس

در اینجا چند قسمت از این . با زحمت فراوان موفق شدم یک جلد کتاب اصلی از آمریکا وارد کنم. کنم

.آورم کتاب را براي خواننده می

هـاي هـاي تخصصـی در سـلول سـتگاه ي د با از دست دادن یک قسمت یا کلیـه «: نویسد کاودري می

هـاي الزمـه انجـام وظیفـه بدون دستگاه. شود کاسته میها آنسرطانی به همین نسبت از قدرت تولیدي

1 .نداردوجود هم خوارها حتی یک نفر انسان سالم آنها خبر ندارند که بین پخته -

2 - Cowdry3 - Cancer Sells

8

».ممکن نیست1ها به مـواد خـام احتیـاج سلول ،هاي تولیدي کاودري خبر ندارد که براي ساختن دستگاه

ي ماند و نه انجام وظیفه شوند براي یاخته نه ساختمان می دارند و وقتی مواد خام به مواد پخته تبدیل می

.مفید

هـا و هـاي طبیعـی داراي دسـتگاه سـلول « :نویسـد و مـی کنـد اقتباس می Ruschکاودري از روش

ها وقتی وسائل ساختمانی عملیات این ماشین. کند میرا مشخص ها آنهایی هستند که کامل بودن ماشین

».رسد به حد اعال می رسد به حدود معینی میها آن2در راه به سوي سرطان، «: نویسد و در جاي دیگر می

شود، براي ایـن دهند، یعنی تغییرات ارثی می ها یک یا چندین استعداد فعالیتی خود را از دست می سلول

تخـم و نطفـه چـون . رسند مجبورند چند دستگاه و وسایل مفیـد از دسـت بدهنـد که به استقالل کامل ب

».شوند هاي کامل هستند به سرطان تبدیل نمی سلول3

هاي سرطانی این است که دائماً مواد هیدروژنی شکار کنند، پروتئین حیـوانی مهمترین فعالیت سلول

. هـاي دیگـر انجـام دهنـد بسازند و خیلـی زرنگـی هاي مصنوعی ببلعند، آمینو اسیدها را ببلعند، پروتئین

کشـند و بـر هـا را بیـرون مـی ي بـدن اسـید آمینـه ي هیدروژنی از ذخیـره مانند تله«هاي سرطانی سلول

».گردانند نمی4

رسـد کـه متابولیسـم چنـین بـه نظـر مـی «: نویسد کاودري سپس در چند سطر دیگر می 5

هاي فعال بسیار احتیاج کنند موادي را که سلول عی میهاي سرطانی در پیشرفت خود س هیدروژنی سلول

سـن کریسـتین . دانـد نویسنده، پروتئین حیوانی را بـراي بـدن خیلـی الزم مـی » .بربایندها آندارند از 6

و

هندرسن7

هـاي سـرطانی و رشـد هـا توسـط سـلول آوري اسـید آمینـه کنند که برتري در جمع خیال می

.باشد ضعیف یک عامل مهم می در یک موجود ها آني اندازه بی8ضـعیف شـدن بـدن در هـا آنبه خیال

.باشد نه از کمبود غذاي طبیعی حیوانی میهاي ي کمبود اسید آمینه نتیجه

سنتز(سازند هاي سرطانی دائماً پروتئین می سلول9

گـاهی مشـاهده شـده کـه «: نویسـد کاودري می).

سرطان بدخیم10

همراه با سنتز غیرطبیعی و حتی همراه بـا بـه وجـود آمـدن پـروتئین غیرطبیعـی جلـو

کـه در شـرایط شـوند و حـال آن هاي تازه ظاهر می ي سرطانی پیوسته پروتئین براي رشد غده. روند می

آیند و از طرف دیگر هاي تازه به وجود می شود، یعنی از یک طرف سلول طبیعی سنتز با تجزیه کنترل می

1 11صفحه -

2 15صفحه -

3 333صفحه -

4 39صفحه -

5 - Metabolism6 - Christensen7 - Henderson

8- 1952

9 - Sinthese10 - Malignancy

9

».میرند می1

سپس کاودري از گاسپرسن 2هاي بـدخیم سـرطانی و رسد که بین سلول به نظر می«: آورد می

هـاي در سـلول . سازي یک فرق اساسی وجـود دارد هاي نرمال مربوط به پیشرفت سیستم پروتئین سلول

ي معـین سـازي یـک حـدود هاي جلوگیرنده که معموالً در فعالیت سیستم پروتئین ي بدخیم دستگاه غده

».افتند کنند کم و بیش از کار می می3ي عزیـز، ایـن همـین پـروتئین خواننـده . پروتئین و باز هم پروتئین

طـور کـه همـان . کننـد است که آقایان پزشکان مصرف آن را شب و روز به بزرگ و کوچک توصیه مـی

.دخورن ي سرطانی می ها به درد غده ها و این اسید آمینه بینید این پروتئین می

هاي کوچک و پیچیده قابل تصوري شخصیت هاي بدن انسان غیر سلول«: کند که کاودري تصدیق می

-هاي ریاضی چهار تشخیص فرمول. اند هستند که شاید از بیشتر از ده هزار قسمت مختلف تشکیل شده

ه پنج عضو ترکیب کننده کاري است بسیار مشکل، چطور ممکن است با هزارها عضـو گونـاگون معاملـ

»کرد؟4شناسانی که از ساختمان و فعالیت یک سلول اینقدر کم اطالع دارند، سرنوشت تمـام بلی، زیست

کنند که اند و خیال می را به آتش سپرده) طبیعت(هاي مهندس اصلی اند، حساب مردم را در دست گرفته

با ایـن . و غیره احتیاج دارند اي، پروتئین، ویتامین ها روزانه چقدر چربی، مواد نشاسته دانند این سلول می

.اند هاي پوچ، غلط و خطرناك هم مغز خود و هم مغز مردم زودباور را به کلی خراب کرده حساب

خوري در به وجود آمدن سرطان یا دهد کم اند که نشان می شماري گواهی جمع کرده شناسان بی یاخته

ها در دانمـارك، روسـیه، آلمـان و بندي جیره ي الملل در نتیجه در زمان جنگ بین. روي رشد آن اثر دارد

به نظر هیندهـد . اتریش تلفات سرطانی کمتر شد5. در رویـدادهاي سـرطانی اثـر زیـادي دارد پرخـوري

کی مک. آورد می ییها انجام گرفته نمونه ها حیوانکاودري از تجربیاتی که روي 6دهد که محدود نشان می

پیوند سرطان بـه . کاهد کند و یا از سرعت رشد آن می میمحدود کردن تغذیه از بروز سرطان جلوگیري

هـایی کـه بـا غـذاي محـدود مـوش . بستگی دارد ها آني هاي پرخور به مقدار غذاي خورده شده موش

کـی و مـک . کننـد هـاي پرخـور قبـول مـی تر از مـوش کنند پیوند سرطان را به مراتب سخت زندگی می

هـم خورند که فقط نمیرند ولی رشـد که به قدري کم غذا می اند هایی مطالعه کرده دوستانش روي موش

انـد اند و نگذاشته ي دیگر را نهصد روز جوان نگه داشته را هفتصد روز و دستهها آنیک دسته از . نکنند

وقتـی بـه . ششصد روز اسـت ها آنکه در شرایط معمولی طول عمر صورتی در ،به بلوغ برسندها آنکه

به حد کافی غذا دادند بیش از هزار و چهارصد روز یعنـی بیشـتر از دو برابـر طـول ها مجدداً این موش

تغذیـه "نرمـال "مـوش کـه بـا رژیـم 198مدارك بعدي نشان داد که بـین .زنده ماندند "طبیعی"عمر

1 152صفحه -

2 - Gasperson3

102و 101صفحه -

4 152و 151صفحه -

5 - Hindhede6 - MacCay

10

ي سـرطانی غـده 38خوراك فقـط موش کم 200مورد سرطان مشاهده شد، ولی بین 150کردند، می

.دیده شد

اي بـین دفعات تالش کردند از دفاتر بیمه مدارکی به دست آورند که نشان دهـد چـه رابطـه به ها آن

در هـر صـد هـزار . نامه بررسی شـد بیمه 7740672. وزن بدن و مرگ و میرهاي سرطانی وجود دارد

یـک . ه شـد مـرگ نشـان داد 24و کمتـر از نرمـال 32، وزن نرمال 37براي وزن باالتر از نرمال ،سند

زمـان بـا هـم 1950تـا 1900سـال از پنجـاه یلی قابل توجه ولی قابل تأسف براي مـدت حساب خ

در : پیشرفت مرگ و میرها از سکته و سرطان از این قرار است علم پزشکی و به موازات آن "پیشرفت"

هـاي رسیده، همچنـین از بیمـاري 6/139به 64سال براي یکصد هزار مرگ از سرطان از پنجاهمدت

یعنـی در 1964در ،تـر از ایـن حاال جالب. یعنی تقریباً دو برابر رسیده است 1/478به 244قلبی از

همچنین . رسید) در یکصد هزار نفر( 3/151به 6/139ي سرطان از سال مرگ در نتیجه چهاردهمدت

سمی ها را دانشمندان آمریکایی از دفاتر ر این صورت. رسید 6/508به 1/478هاي قلبی از در بیماري

همـین حـاال حسـاب کنیـد اگـر بـا . اند اند و هیچ خجالتی هم نکشیده شرکت هاي بیمه به دست آورده

وحشـی در محـیط طبیعـی هاي حیوانبین . رسند سال به کجا می صدیا پنجاهسرعت جلو بروند بعد از

بیعـی تغذیـه طوالنی با غـذاي غیرط یهاي اسیر را مدت که میمون بعد از این. سرطان شناخته نشده است

در عمـق دریاهـا، آنجـا کـه دسـت . مشـاهده شـد هـا آني سـرطان ماننـد در نمودند یک یا دو تا غـده

.ي سرطانی به کلی نایاب است نرسیده است غده ها انساني خرابکارانه

بـاالخره «: نویسـد او مـی . کند که کیفیت غذا در بروز سرطان خیلی مـؤثر اسـت کاودري تصدیق می

کنند به سرطان کمتر تمایل دارند دهد که حیواناتی که با غذاي طبیعی تغذیه می حقیقت آشکارا نشان می

جوداتی که از سـرطان ي بزرگ از مو یگانه دسته» .کنند یی که با غذاي کامالً تصفیه شده تغذیه میها آنتا

کنـد بـه دلیـل اینکـه این حقیقت بیشتر اهمیت پیدا مـی . کنند به کلی مصونند در عمق دریاها زندگی می

آب "متمـدن "متأسـفانه اکنـون مـردم . جمعیت موجودات دریاها سه برابر موجودات روي زمین اسـت

.کنند دریاها را نیز مسموم می

کننـد، شوند، به آن نگاه می رو می با عامل اصلی سرطان روبهشناسان باالخره حین این جستجو زیست

کـه شـوند مثـل ایـن عالقگی و خونسـردي از کنـار آن رد مـی کنند ولی با تمام بی حتی تصدیق هم می

اي که مصرف زیاد بعضی مواد غـذایی یـا عقیده«: نویسد کاودري می. چیز دیگري استها آني خواسته

».کنـد کم زمینه پیـدا مـی شود کمسرطان دن انسان سببتواند در ب میها آنفقدان 1اثـرات غـذاي هـا آن

دهـد بعضـی آید که نشان می باالخره مدارکی به دست می«: نویسد کاودري می. بینند طبیعی را صریحاً می

1 220صفحه -

11

یی که با غـذاي تصـفیه ها آنشوند تا کنند کمتر به سرطان مبتال می حیوانات که با غذاي طبیعی تغذیه می

ي پنبه، ویتامین و مواد اي، روغن دانه این غذاي تصفیه شده از کازئین، مواد نشاسته» .کنند ده تغذیه میش

.شود معدنی مصنوعی تشکیل می

را در هـا آنکنند که صد درصد از سرطان مصون هسـتند، هایی جمع می شناسان از صحرا موش یاخته

را هـا آن "اسـتاندارد "کنند، با غـذاي رفتار می ها آنهاي ظریف با کنند، مثل بچه نگهداري می ییها قفسه

ها آنگذارند نمی و کنند دارند، سخت حفاظت می گیري وا می را با همدیگر به جفت ها آنکنند، تغذیه می

وجود ایـن هشـتاد درصـد با . زاي فیزیکی، شیمیایی یا بیولوژیکی تماس یابند ي سرطان با هیچ نوع ماده

آور اسـت کـه خیلی تعجب. شوند به سرطان مبتال می "نامعلومی"و به دلیل "خود به خود"ها این موش

شناسان زیست. شود بیند همین محیط غیرطبیعی و غذاي غیرطبیعی باعث سرطان می چطور کاودري نمی

هاي سرطانی کـه ي غده در همه«: ویسدن اند، با وجود این کاودري می زا پیدا کرده چهارصد عامل سرطان

در » .انـد رو بوده زا روبه هاي سرطان احتماالً با این عاملها آناند کمتر از یک درصد پزشکان مطالعه کرده

مقابل این ما دیدیم که چطور غذاي غیرطبیعی از صد مـوش سـالم هشـتاد مـوش سـرطانی بـه وجـود

با محدود کردن نسـبی . شوند سرطانی میها آنتاي 150موش 198در یک آزمایش دیگر از . آورد می

شناسـان حاال ببینیم با وجود این همه مدارك ارزنده زیست. یابد کاهش می 38به 150غذا این رقم از

ي این همهپیاده کردن «: گوید او می. رسد آور می ي تعجب کاودري به یک نتیجه. اند به کدام نتیجه رسیده

ـ . روي انسـان بـه احتیـاط نیـاز دارد ، بـر نات انجـام گرفتـه مطالعاتی که روي حیوا ک موجـود انسـان ی

کند، ولی موجودات دیگر جمع می ي مختلفاست که از هر طرف دنیا جور به جور غذاها خوارچیز همه

. طول عمر انسان خیلی زیادتر از حیوانـات آزمایشـگاهی اسـت . کنند ي محلی تغذیه می از گیاهان ساده

هاي زیاد یعنی تقریباً یک چهارم قرن که پیشرفت پنهانی سـرطان رژیم فرضی براي سال چسبیدن به این

».احتیاج دارد عملی نیست

کند، به عبارت دیگر آقاي کاودري و شرکا، شما پیدا کردید که غذاي طبیعی از سرطان جلوگیري می

و پز چیزي هست که غذاي تر از پخت آیا مهم. شود هاي خطرناك می غذاي غیرطبیعی باعث این بیماري

دهیـد؟ شـما در حقیقـت ها و مطالعات خود را ادامه می طبیعی را به غیرطبیعی تبدیل کند؟ چرا آزمایش

تـر از گردید؟ کدام عامـل مهـم عامل اصلی بیماري خطرناك سرطان را کشف کردید، دیگر دنبال چه می

ایـن تواند این دیو شیطانی را در بدن انسان به وجود آورد؟ هاي حیوانی می پروتئین حیوانی و اسید آمینه

شـما . کنیـد هایی که به بچه، بزرگ، به بیمار و ناتوان با صداي بلند توصیه مـی پروتئین و این اسید آمینه

رسـانید؟ بـراي مـردم عمـوم مـردم نمـی عامل سرطان را پیدا کردید، پس چرا این خبر مهم را به اطالع

کنیـد بـروز کنید که فکر مـی کنید که مبادا از لذت غذاي پخته محروم بمانند؟ شما اشتباه می دلسوزي می

نه آقاي کاودري، فقط یک ثانیـه الزم اسـت کـه یـک سـلول از . خواهد سال وقت می 25-20سرطان

12

اي را سراغ ندارید که با سرطان به شما هیچ بچه اآی .هاي خود جدا شده و به سرطان تبدیل شود همسایه

اید؟ مطمئن باشید اگر صـنعت پخـت و ي سرطانی برخورد نکرده ي دو ساله دنیا آمده باشد؟ شما به بچه

پز و داروسازيِ مردم متمدن با همین سرعت پیشرفت کند چنـد نسـل دیگـر هفتـاد درصـد مـردم مثـل

شما حقیقت را اعالم کنیـد، بگذاریـد مـردم خودشـان . آیند می هاي آزمایشگاهی با سرطان به دنیا موش

خواهند با غذاي طبیعیِ سالم تغذیه کنند یا با غذاي غیرطبیعی و خطرناك میها آنتصمیم بگیرند که آیا

.خودشان را به هالکت برسانند

انـد میـده اند کـه هنـوز نفه شناسان گمراه شده چطور این پزشکان و زیست ببینید .خیلی عجیب است

هاي کند و باعث همه نوع بدبختی غلط و خطرناك که قانون طبیعت را پایمال می پخت و پز عاملی است

گشت در دست خـود گرفتـه و بـاز هـم در تـاریکی کاودري آن چیزي را که دنبالش می. شود مردم می

سمی دارد به اسم سیگار. کنند اکنون همه جا از خطر سیگار صحبت می. دهد جستجوي خود را ادامه می

وقتـی . گوشت و لبنیات است که قادرند سلول بسازند پروتئینِ. تواند سلول بسازد نیکوتین، این سم نمی

یـک محـل ضـعیف و پیـدا کـردن شود، براي کند و حاضر می بدن براي ساختن سرطان آمادگی پیدا می

ثـر نیکـوتین ضـعیف شـده جـاي ریه کـه از ا . از آنجا کار خود را شروع کند تاکند مناسب جستجو می

و یـا دائمـاً هسـتند هایی از بدن که بیشتر در حرکـت معموالً قسمت. شود مناسبی براي بروز سرطان می

گاهی یک قسمت از دست یا پا بـه یـک جـا . دنشو د جاي مناسبی براي بروز سرطان مینخور ضربه می

.شود شود و تبدیل به سرطان می کند، این زخم یک مدت خوب نمی خورد و زخم کوچکی پیدا می می

اي بـه بزرگـی ام غـده زیر پوست بیضه. داشتم یهاي کوچک من خودم در بعضی از جاهاي بدنم غده

خواري روز به روز کوچکتر شد تا یک روز پوسـت را سـوراخ یک نخود پنهان شده بود که بعد از خام

وي انگشتان مـن دو تـا زخـم کوچـک ر. ي سیاه بیرون آمد وقتی فشار دادم یک تکه گوشت مرده. کرد

هاي بیگانه هستند کـه بـراي خـود گوشت ها اینمعلوم بود که . شدند ها خوب نمی وجود داشت که سال

با چشم خود مشاهده کردم که چطـور . خواستند بچسبند و جوش بخورند اند و به گوشت بدن نمی مانده

خواري بعد از خام. شود تر می رود و بزرگ خورد و جلو می کم گوشت بدن مرا می این گوشت بیگانه کم

.دیدحرکت ماند، جوش خورد و ناپدید گر چند سال بی

داد کـارگرانی کـه در هاي آمریکایی مدارکی به دسـت آورد کـه نشـان مـی کاودري از بایگانی دادگاه

داشتند این زخـم کارخانه موقع کار یک زخم کوچک روي دست یا پا یا یک قسمت دیگر از بدن بر می

. شد ر میکرد و باعث مرگ کارگ شد که گسترش پیدا می شد و به سرطان تبدیل می یک مدت خوب نمی

بها محکـوم بین این زخم ناچیز را باعث مرگ دانسته و صاحب کارخانه را به پرداخت خون دادگاه کوتاه

.ها وجود دارد ي این دادگاه شماري دادرسی مشابه در پرونده بی. کرد می

13

سازي ي بیماري بیمارستان یعنی کارخانه

و امیـد مردم نسبت به آن احترام قائلنـد ي ، همها را فرا گرفتهعلم پزشکی که شهرتش همه جاي دنی

طور به. کند سازد و پخش می ي بیماران است، عوض اینکه بیماران را معالجه کند خودش بیماري می همه

پزشکان . هاي انسانی است ها و سایر بدبختی ي بیماري قطع ثابت شده که مصرف غذاي پخته باعث همه

عجیـب ایـن اسـت کـه . خوراننـد بیماران صبحانه، ناهار و شام فقط غذاي پخته مـی به ها نادر بیمارست

هـا آن. گذارنـد شناسان در مطالعات علمی هیچ وقت بین غذاي خام و پخته فرقی نمی پزشکان و زیست

قـدر مـواد قدر پـروتئین، فـالن اند که یک انسان روزانه فالن اند و نتیجه گرفته هاي سال مطالعه کرده سال

قدر چربی الزم دارد؛ ولی این پروتئین، چربی یا نشاسته پخته است یا خام، مرده اسـت اي و فالن شاستهن

چـه جـور ایـن . دهند مواد پخته را ترجیح می بیشتر موارد در ها آنفرقی ندارد، حتی ها آنیا زنده براي

تمام اختیارات را بـه . بفهمد پخت و پز عملی است غیرطبیعی و مضر است علم است که هنوز نتوانسته

دهند که هر چه بخواهد بخرد، قاطی کند، روي آتش بگذارد، بپزد، بجوشاند، بسوزاند و سواد می آشپز بی

مهمترین مسأله که تغذیه است، تمام اختیارش به دسـت آشـپز نـادان داده شـده . به اتاق بیماران بفرستد

.است

خام احتیاج دارد که بدون غذاي طبیعی هـیچ انسـانی دانند که بدن انسان به غذاي پزشکان هنوز نمی

کنـد و بـا گرسـنگی ولی آقا یا خانم پزشک خیلی راحت مصرف آن را قدغن مـی ،تواند زنده بماند نمی

هــا آنوقتــی . جگــر مــن از ایــن گونــه نــادانی پزشــکان داغ دیــده اســت. کنــد مــردم را قتــل عــام مــی

بالند که بیمـاري کنند چه قدر به خود می ي سمی قطع میهاي مفید و شفابخش را با داروها العمل عکس

کند، کلیه از گرسنگی از کار افتاده اسـت و قلب از گرسنگی کار نمی. ندا هرا معالجه و درد را ساکت کرد

ي ویتامین، پروتئین، چربـی و مـواد شده مقدار معین. داند ي بدن چیزي نمیها ناپزشک از گرسنگی ارگ

خوارهـا هـم ي پخته ي همهها ناارگ. دانند سوخته و مرده را غذاي کامل براي انسان میايِ پخته، نشاسته

ي گرسنه با یک چهارم یـا یـک پـنجم ظرفیـت خـود کـار ها نااین ارگ. گرسنه و هم مسموم شده است

هـا آنغذاي طبیعی بدهد و ها آنکه به شود، پزشک عوض این کنند، وقتی این یک پنجم هم تمام می می

او پیونـد . تـر کنـد را پیوند بزند و تجربیات خود را کامـل ها ناگیرد این ارگ ه کار اندازد، تصمیم میرا ب

آیا برنارد باز هم براي به دست آوردن تجربیات خود . کشد لوح را راحت می زند و بیچاره بیمار ساده می

ناراحت نیست؟ در مجالس، کُش هیچ کشد؟ آیا وجدان این آدم ي آزمایشگاهی میها نامردم را مثل حیو

دانشمندي که عوض این که به ارگان گرسـنه غـذاي .کند در بیمارستان و در مطب رل دانشمند بازي می

اندازد و یک ارگان مصـنوعی دانی می رد و مانند یک آشغال در آشغالب طبیعی بدهد تا کار کند، آن را می

یم کـه علـم پزشـکی یتوانیم بگو به کار ببرند ما می اگر این کار را در موقع تصادفات. گذارد جاي آن می

14

ذاي توانستند بـا غـ ي گرسنه و مسموم شده را که میها ناارگها آنیک عمل مفید انجام داده است، ولی

گیرنـد و او را راحـت دار و ندار بیمار را از دستش مـی . اندازند رند و دور میب گیاهی به کار بیندازند می

.کشند کنند و می می

کُشی نیست براي این کار کثیف چه اسمی باید بگذاریم؟ اگر این جنایت نیست پس چیست؟ اگر آدم

کاران را به محاکمـه برداري نیست پس چیست؟ کسی وجود ندارد که این جنایت پس چیست؟ اگر کاله

.کنند خودشان براي خود داوري میها آن. بکشد

کُشـند و حاضـر و مـی ها آن. را مجازات کندها آند شون کسی حق ندارد براي جنایتی که مرتکب می

خـوارن نیـز از پخته. اکنون دیگر علم پزشکی شهرت سابق را ندارد. آماده منتظر یک قربانی دیگر هستند

گیرنـد اي نمـی کنند و نه فقط هیچ نتیجـه اند، چون مقادیر هنگفتی پول خرج می ناتوانی آن به ستوه آمده

کننـد بلکـه صـدها نـوع سـم شوند؛ چون پزشکان نه فقط پخته را منع نمی نیز میبلکه روز به روز بدتر

کشند، کنند، زحمت می مردم تمام عمر کار می. کنند دیگر به نام دارو یا ویتامین مصنوعی به آن اضافه می

هـا را بـه دکتـر تحویـل کنند تا پول جمع کنند و در موقع بیماري ایـن پـول گویند و دزدي می دروغ می

بـراي یـک گذارد که چهل هزار تومان پول یک آقایی با دکتر قرار می. بدهند و از این دنیا تشریف ببرند

پردازد و بـراي بـاقی بیسـت این آقاي محترم بیست هزار تومان نقد می. عمل جراحی همسرش بپردازد

آور آمپـول خـواب رسد، دکتر با اولین کار به عمل جراحی نمی. نویسد دار می هزار تومان یک چک وعده

دهـد بلکـه بـراي گر نه فقط بیست هزار تومان را پس نمـی رحم و چپاول این پزشک بی. کُشد زن را می

.کند کند و آن را وصول می چک هم اجرا صادر می

کردنـد، بـا ها و غارهـا زنـدگی مـی حاال ببینیم دارو چیست؟ نیاکان ما قبل از کشف آتش در جنگل

کردند و از چنان سالمتی برخوردار بودند کـه بـا دسـت خـالی بـا گلی تغذیه میهاي جن ها و ریشه میوه

که آتش کشف گردید و مردم به غذاي پخته عادت کردند، بعد از این. شدند جانوران وحشی گالویز می

چشـم بـاز کردنـد، ایـن تـا این عادت که به زودي به اعتیاد تبدیل شد چنان گسترش پیدا کرد که مردم

هـیچ کـس در عـادت . طور هم باید باشد طور بوده و همین عادت را دیدند و خیال کردند که از اول این

شناس آمدنـد و ها پزشک، دانشمند و زیست میلیون. خواري چیزي غیرطبیعی و مضر مشاهده نکرد پخته

ها اعـالم کند و آن را باعث بیماريجسارت نکرد عمل پخت و پز را محکوم ها آنرفتند و هیچ کدام از

.دانند خوردن را هدف زندگی خود می "لذیذ"کند، به خصوص که بیشتر مردم غذاي

مشـاهده کردنـد ها آن. دانشمندانی ظاهر شدند مانند پاستور، کخ و غیره که میکروب را کشف کردند

. شـوند بیشتر است اصالً بیمار نمی ها آنشوند ولی دیگران که مقاومت بدن که یک عده از مردم بیمار می

عوض این که علت ضعیف شدن بدن را جستجو کنند و علتش را در پخت و پز ببیننـد و مصـرف ها آن

15

بعـداً . آن را محکوم کنند به کار داروسازي پرداختند که خیلی زود پیشرفت کرد و به حال کنونی رسـید

کند و باز هم عوض این که مصـرف عی نابود میمردم دیدند که آتش بعضی مواد حیاتی را در غذاي طبی

عموماً . هم سم خاص هستندها آنهاي مصنوعی کردند که آتش را قدغن کنند شروع به ساختن ویتامین

. انجـام دهـد يي داروها سم هستند و معلوم است که سم در هیچ شرایطی قادر نیسـت کـار مفیـد همه

هاي العمل دهد قطع کردن عکس ري که دارو انجام میمهمترین کا. ي سم فقط مسموم کردن است وظیفه

شوند که داروها به غیر کم پزشکان متوجه می کم. کنند شفابخش بدن است که پزشکان بیماري تصور می

کنند کمتـر دارو توانند انجام بدهند، لذا بعضی از پزشکان سعی می هیچ کار دیگري نمیاز مسموم کردن

.توانند پول بگیرند ورند نسخه بنویسند، چون اگر ننویسند نمیتجویز کنند ولی معموالً مجب

برویـد «: پزشکانی که عقل دارند، انسان واقعی هستند و رحم دارند باید روي تابلوي خـود بنویسـند

هـا آن. درِِ مطب را ببندند و بروند براي خود کار دیگري پیدا کنند» .خواري کنید، دیگر بیمار نیستید خام

خواهیم با غذاي مرده، با پروتئین حیوانی و داروهـاي سـمی باعـث باید علناً اعالم کنند که ما دیگر نمی

ایـم، کردیم و فعالیت ما غلط بـوده، اکنـون حقیقـت را شـناخته مرگ مردم شویم، ما تا به حال اشتباه می

زو داریم کـه بـا ایـن راه کنیم و آر کنیم، مصرف داروها را محکوم می مصرف غذاي پخته را محکوم می

.ساده و طبیعی همه به سالمتی کامل برسند

شـود کـه از خودگذشـتگی بکنـد و بـه خـاطر مـردم آیا در این دنیا یک نفر انسان حقیقی پیـدا مـی

برسد؟ این کار خیلی سـاده اسـت، هـر کسـی ها آني این دنیا حقیقت را تصدیق کند و به داد دیده ستم

، غذاي زنده را شکند و پز عملی غیرطبیعی و مضر است که قانون طبیعت را می تواند بفهمد که پخت می

راستی ایـن پزشـکان چـه . شود ها می کند و باعث بیماري ي مواد حیاتی را محو و نابود می شد، کلیهکُ می

ي خـوار توانند بگویند که خـام اکنون دیگر نمی. بینند هایی هستند که این حقیقت آشکار را نمی جور آدم

هاي ما همه جا پخش شـده و اعالمیه. خواري است اکنون همه جا صحبت از خام. چیست؟ خبر نداریم

ترسند بیماران را بـا غـذاي طبیعـی تغذیـه جواب ایشان چیست؟ می. دیوارها نوشته شده است بر روي

چه شغل . ترسند میترسند بلکه از خالی ماندن جیبشان ترسند و البته از سالمتی بیماران نمی کنند؟ بله می

گیرند براي اینکه اسم دو سه سم را روي کاغـذ مقادیر هنگفتی پول می. زحمتی دارند آسان و بی ،خوب

ي عزیـز، مقصـود مـن خواننـده . شـند کُ کنند و بعد می بیماران را اول لخت میها نادر بیمارست. بنویسند

حقیقت هر قدر هم تلخ باشد باید گفته گویم، اغراق گفتن و توهین کردن نیست، من فقط حقیقت را می

. انـد تا بـه حـال کسـی را سـالمتی نبخشـیده ها اینها و مانند ها، کورتیزن ها، سرُم بیوتیک این آنتی. شود

بندند بدانید که دو سـه روز دیگـر بیشـتر ایـن بیمـار زنـده اکسیژن چطور؟ وقتی بیمار را به اکسیژن می

جـواب دهیـد؟ اي ندارد، چـرا انجـام مـی دانید این کار نتیجه ا که میپرسیم شم می ها آنوقتی از . نیست

16

ولی بـراي » .ي ما این است که دو سه ساعت هم که شده بیمار را بیشتر زنده نگه داریم وظیفه«: دهند می

.کند تر می تر یا کوتاه من معلوم نیست آیا اکسیژن زندگی بیمار را طوالنی

میرد و را خاموش کنید هیچ بیماري در بیمارستان نمی ها ناي بیمارست اگر آشپزخانه ،خوب توجه کنید

هاي من خیاالتی نیست، مـن بـا هـزاران حرف. گردند هاي خود بر می ي بیماران کامالً سالم به خانه همه

گـر دهد چـون دی شود دیگر یک دینار به پزشک و دارو پول نمی خوار می مورد ثابت کردم کسی که خام

اگر این نهضت را پزشـکان ایرانـی در . کند این نهضت دنیا را از جهنم به بهشت تبدیل می. بیمار نیست

.رسانند دست بگیرند احترام و شهرت ایران را در تمام جهان به حد اعال می

مانند و براي اصـالح روش خـود هـیچ اقـدامی تفاوت می خوانند، بی ها را می پزشکانی که این حرف

هاي غلـط علمـی فرمول. کش هستند و یا کامالً احمق هستند کار هستند، آدم واقعاً جنایتها آنند کن نمی

ي هـا نادر بیمارستان همیشه بیمارانی هستند بـا ارگـ . یاد گرفتن و حفظ کردن عالمت عاقل بودن نیست

دو سـینی به جـایی رسـیده اسـت کـه ها آنوضعیت . گرسنه و فرسوده که تمام بدنشان پر از سم است

کنـد و پزشـک ایـن کـار را مـی . غذاي سمی و چند نوع داروي سمی کافی است که این بیماران بمیرند

ها را به زبان کُش نیست؟ من نباید این حرف کار نیست؟ آیا او آدم آیا این پزشک گناه. کشد بیماران را می

ـ وع داروي سـمی، ایـن بیاورم؟ در صورتی که اگر پزشک عوض این دو سینی خوراك سـمی و چنـد ن

بیشتر پزشکان بعد از خواندن کتـاب . ماندند زنده می ها آنکرد بیماران را با میوه و سبزي زنده تغذیه می

تواننـد راجـع بـه اصـالح کننـد و مـی خواران حقیقت را قبول می هاي خام خواري و شنیدن گزارش خام

ترسند کنند چون می هاد کنند ولی این کار را نمیدار برنامه پیشن به مقامات صالحیت ها ناي بیمارست تغذیه

من چـرا بایـد ایـن کـار را «: کنند این طور فکر میها آنهر یک از . باران کنند را سنگ ها آنهمکارانشان

همـه » .کـنم آورم و معـاش خـود را تـأمین مـی من از این کار پول گیر مـی . بکنم؟ بگذار سایرین بکنند

.کند ارها مثل سابق ادامه پیدا میکنند و کشت طور فکر می این

ي سرطانی دائماً با پروتئین سر و کـار دارد، پـروتئین ي گرامی مشاهده کرد غده که خواننده طوري به

اگـر در . گردد کند و خالصه همیشه دنبال پروتئین می کند، شکار می سازد، سنتز می خورد، پروتئین می می

ن صـاحبش سر بـد تا هایش را به طرف سر دست نکندجایی که خودش مستقر است پروتئین کافی پیدا

کنـد شـروع بـه بلعیـدن بلعد و تمـام مـی هاي موجود در بدن را می ي پروتئین کند و وقتی همه دراز می

.شود کشد و هم خودش نابود می کند تا باالخره هم او را می هاي بدن صاحبش می گوشت

ـ . پرسـتند اند و می کار همین پروتئین است که پزشکان خداي خود کرده ها ایني همه روتئین همـین پ

هاي لعنتی خالص شـوند خواهند از این گوشت سازد که بعداً مردم می هاي زائد می ها کیلو گوشت که ده

ریـال مطالبـه 25000هـا بـراي هـر کیلـو پزشکان براي عمل کردن و بریدن این گوشت. توانند و نمی

17

را کم کردکیلو از وزنش 90خواري با این حساب این افسر بازنشسته که با خام. کنند می1

، مجبور بـود

خواري بدون یک دینار خرج به مقصود خود رسـید و بـه ریال پول خرج کند، ولی با خام 2250000

تـازه .کنـد کرد دیگر خرج نمی هاي زائد خرج می هایی را که براي غذا رساندن به این گوشت عالوه پول

هـاي عمـل وشت جاي این گوشتبعد از عمل کردن با خوردن چند دفعه چلوکباب، سبزي قرمه و آبگ

.شود کرد ولی اکنون با غذاي طبیعی حتی یک گرم گوشت زائد تولید نمی کرده را دو مرتبه پر می

1 .ام خواري چاپ چهارم گنجانیده ش را در کتاب خاما عکس و بیوگرافی. کیلو وزن دارد 70کیلو بوده و اکنون 160 -

18

گرسنگی

. ترین کشف قرن بیستم است این حقیقت بزرگ. ها آنو مسموم شدن ها نابیماري یعنی گرسنگی ارگ

ي هـا دفعـه در سراسـر دنیـا تکـرار شـود تـا در مغـز همـه به قدري بزرگ و مهم که الزم است میلیون

نامند ابداً ارزش غذایی ندارند غذا میکه هاي پخته را خواران خوراك پخته. خوارها محکم جا بگیرد پخته

را چیـز لـوکس و هـا آندهنـد و اسـت چنـدان اهمیـت نمـی جات که غذاي اصلی انسـان ولی به میوه

.کنند غیرضروري حساب می

خـواران چیـز پختـه شـنود کـه خـام خواري را نخوانده مـی که هنوز کتاب خامخوار وقتی یک پخته

شـود تنهـا بـا میـوه شود بدون نان زندگی کرد؟ مگر مـی مگر می«: گوید کند و می خورند تعجب می نمی

»کرد؟شکم را سیر

خورد احساس سیري کند هر چه میوه و سبزي می خواري را شروع می واقعاً کسی که اولین دفعه خام

کننـد، ها این طور فکر مـی کند، دلیلش چیست؟ آیا میوه و سبزي ارزش غذایی کافی ندارند؟ بعضی نمی

اینجـا نیـز سـخت اشـتباه بینند، خواران همه جا سیاه را سفید و سفید را سیاه می طور که پخته ولی همین

به خیال این که به بدن ،اند هاي پخته خورده و شکمشان را با آن پر کرده ها سال خوراك دهها آن. کنند می

قلـب، . مانـد هاي مرده و غیرطبیعی احتیاج ندارد گرسـنه مـی دهند ولی بدن چون به این خوراك غذا می

ي گیـاهی ت طبیعی خود فقط و فقـط بـه غـذاي زنـده ي دیگر بدن براي فعالیها ناکلیه، کبد، ریه و ارگ

هـا زحمـت کند، روزها و گاهی هفتـه ي انسان مواد پخته را به زور قبول می جهاز هاضمه. احتیاج دارند

خوار پرخـور از خـود راضـی اسـت، از خـوردن در این مدت پخته. را از بدن دور کند ها آنکشد تا می

بـه ي پزشـکان کند، چون مطـابق توصـیه را کامالً سیر تصور می برد، خود می "لذت"هاي پخته خوراك

رسد کـه اي و کالري وارد بدن کرده و هیچ وقت به فکرش نمی مقدار کافی پروتئین، چربی، مواد نشاسته

کشـند و احتمـال دارد هـاي خـود را مـی نالند و دارند آخرین نفس ي او از گرسنگی حقیقی میها ناارگ

.ر برسدهمین فردا کار به آخ

کنـد و بـا غـذاي شود مصرف مواد پخته را قطـع مـی در این شرایط وقتی شخص با حقیقت آشنا می

ي او که ها ناکند، چرا؟ چون ارگ خورد احساس سیري نمی کند هر چه میوه و سبزي می طبیعی تغذیه می

نـد و همیشـه بودند، از غذایی که سخت احتیـاج داشـتند محـروم مانـده بود ها سال گرسنگی کشیده ده

کشیدند اما اکنون به فراوانی گیرشان آمده که هر چه میل دارند بخورند، جهاز هاضـمه حسرت آن را می

ي احتیاج روزانـه چه در این شرایط شخص چهار پنج برابر آن .را هضم کندها آننیز کامالً آمادگی دارد

19

هـاي را با سلولها آني گرسنه را سیر کند، ها ناکند تا این ارگ یک انسان کامل باید باشد غذا مصرف می

.سالم مجهز کند و به حال طبیعی خود برگرداند

زنده چقدر غـذاي تتواند بکند که مواد گیاهی در حال خواران تصورش را هم نمی هیچ کس از پخته

فقط . دي بدن یک انسان را تأمین کن و چه مقدار کمی از آن قادر است احتیاجات روزانهپر ارزشی است

خواري که چندین سال تجربه پشت سر گذاشته و کودکی کـه هنـوز طعـم مـواد پختـه را نچشـیده خام

.تواند به این حقیقت پی ببرد می

. طور که گفتیم مواد پخته اصـالً ارزش غـذایی ندارنـد همان. اینجا الزم است کمی بیشتر شرح بدهیم

تواننـد حتـی یـک سـلول هاي دنیـا نمـی تمام پختنی. دکنن براي فعالیت خود از آن استفاده نمی ها ناارگ

ي ها فقط از غذاي زنده این نوع سلول. بسازند که قادر شود کار کلیه را انجام دهد و ادرار را تصفیه کند

آورد که به غذاي طبیعی دسترسی پیدا نکردم خوار قالبی بهانه می وقتی یک خام. آیند گیاهی به وجود می

تـر هـم کـرده باب بخورم، این چلوکباب نه فقط بدن را سیر نکرده بلکـه گرسـنه مجبور شدم یک چلوک

است، چون اگر قبالً یک سیب خورده بود اکنون نصف آن را نیز نفله کرده است زیرا این سیب مجبـور

پـس نتیجـه . شود یک قسمت از انرژي خود را صرف کند تا ضرر چلوکبـاب را از بـدن دور سـازد می

ي گیاهی است کـه گـاهی غذاي زنده کند نصف خواران را تغذیه می ي پختهها ناکه ارگگیریم غذایی می

ها ناتواند احتیاجات ارگ ذاي طبیعی نمیمعلوم است که این مقدار کم غ. کند بدون توجه زیاد مصرف می

.را تأمین کند

تـدریجاً بـه سـوي هـا ناکلیه و سـایر ارگـ ،شود که قلب غذاي طبیعی باعث میاین غیر کافی بودن

ي بیچـاره گرسـنه هـا انهیچ کس در علم پزشکی خبر ندارد که این ارگـ . ازمحالل بروند و از کار بیفتند

که به این مواد مرده عوض این. اي احتیاج ندارند ي پروتئینی، چربی و نشاسته به مواد مردهها آنهستند،

دها نوع معاینات و آزمایشات پزشـکان تشـخیص بعد از ص. کنند را مسموم میها آنغذا بدهند ها ناارگ

ولی چرا خراب می شود؟ آیا بـراي خـراب . شود خراب شده یا دارد خراب می ها نادهند که این ارگ می

توانند ها هیچ وقت نمی این بیچاره. با این چیزها کاري ندارند ها آنشدن یک دلیل هم وجود دارد یا نه؟

خواهند که فوراً شروع به کار کنند، غذایی ستند و فقط غذاي طبیعی میگرسنه هها نابفهمند که این ارگ

بایـد بفهمنـد کـه خودشـان در هـا آنکـی . شـود پیـدا نمـی هـا ناکه حتی یـک گـرم از آن در بیمارسـت

البته کالري زائد مواد پخته یک ؟کنند پزند و به تمام دنیا پخش می بیماري میها ناهاي بیمارست آشپزخانه

ي گرسـنه و ضـعیف یـک بـار خسـته ها ناکند، انرژي بدون ترمیم که روي ارگ انرژي زائد نیز تولید می

ي عناصـر ترکیـب دهنـده خواهد براي انسان غذا تهیه کند کلیه وقتی طبیعت می. کند کننده نیز اضافه می

آتـش . کنـد ما در گیاهان جمع میمطابق احتیاجات بدن ي غذا را به مقادیر حساب شده یعنی مواد اولیه

زند؛ بعضی عناصر عالی و حیاتی را که پزشکان چنـد نـوعش را هاي طبیعت را به هم می ي حساب کلیه

20

کُشـد و نـابود اند بشناسـند، مـی اند و هزارها نوعش را که هنوز نتوانسته اند و ویتامین نام گذاشته شناخته

اي، کـالري و غیـره را کـه ارزش مانند پروتئین، مواد چربی، مواد نشاسـته ه و کمکند، ولی عناصر ساد می

ي ساختمانی، مواد سوختنی و انرژي کاذب بوده و به مراتب بیشـتر از احتیاجـات بـدن مـا مصالح ساده

رساند و کالري زائد حرارت زائد تولید نموده و به عضالت انرژي زائد می. گذارد هستند در غذا باقی می

.آورد را به حرکت در میها آن

ي گرسنه، مسموم ها نااین انرژي زائد، این فعالیت عضالنی زائد و این حرارت غیرضروري روي ارگ

کارگرهـاي سـاختمانی . اندازنـد را خیلی زودتر از کـار مـی ها آنآورند و شده و فرسوده دائماً فشار می

ـ قلب وزنه. شوند و بیشتر مریض می شدهزودتر پیر هـاي سـنگین زودتـر رداران و ورزشـکاران ورزش ب

کیلو وزن 160با خواري چاپ چهارم عکس یک افسر بازنشسته را داریم در کتاب خام. شود مریض می

. بدن او زیر فشار این سنگینی کامالً عاجز و ناتوان شده بود. کرده است برداري کار می که مدتی نیز وزنه

هاي خود همگی کیلو با بچه 70کند و اآلن با وزن وزن خود را کم می کیلو از 90خواري این آقا با خام

کیلـو 30اگر در نظـر بگیـریم کـه ایـن آقـا اقـالً . کنند خوار و کامالً سالم و خوشبخت زندگی می خام

120کیلـویی 40شود کـه یـک انسـان هاي اصلی مبادله کرده معلوم می هاي زائد را نیز با سلول سلول

البته بـا غـذاي خـودش، یعنـی غـذاي (کرده را تغذیه می ها آنزائد را به دوش گرفته، هاي کیلو گوشت

این کار همین پروتئین و همین اسید آمینه است که پزشکان گمـراه . کرده است و با خود حمل می) مرده

ي گرسنه و فرسـوده بیشـتر وقـت ها انکیلویی با ارگ 160این آقاي . کنند به بزرگ و کوچک توصیه می

خـوب توجـه کنیـد یـک . بـرد ها دائماً رنج می گذراند و از همه نوع ناراحتی می ها ناخود را در بیمارست

کند؟ کدام پزشک باور می! ي گرسنه و الغرها ناکیلویی با ارگ 160شخص

21

قتل عام علم پزشکی

هـا پزشکان ظاهر شدند گویا مردم را از بیمـاري . گوته گفته است که حقیقت همیشه باید تکرار شود

. کننـد سـازند و پخـش مـی ولی با غذاهاي پخته و داروهاي سـمی خودشـان بیمـاري مـی نجات دهند

قـط هـزار سازي هستند که مردم را نه ف هاي بیماري ها و داروهاي خود کارخانه با آشپزخانهها نابیمارست

هایم را ثابت کـنم اگر من نتوانم حرف. این حرف افترا نیست. کنند هزار بلکه میلیون میلیون قتل عام می

در طبیعت بیمـاري وجـود نـدارد، مـردم . دهم به مردم تهمت بزنم هیچ وقت به خودم این اجازه را نمی

علم پزشـکی . سازند ماري میها، خودشان بی توسط غذاي پخته و داروهاي سمی، دو عامل اصلی بیماري

هـا آن. کنند بینند، به طبیعت نگاه نمی پزشکان آزمایشگاه طبیعت را نمی. علمی است غلط، متضاد و مضر

در ایـن . سـازند اند و یـک دنیـاي مصـنوعی بـراي خـود و مـردم مـی هاي خود وارد شده به آزمایشگاه

بـین مـواد هـا آن. گیرند هند و غلط نتیجه مید بینند، غلط تشخیص می ها همه چیز را غلط می آزمایشگاه

بیننـد، مفیـد را مضـر و مضـر را مفیـد گذارند، سفید را سیاه و سیاه را سفید مـی خام و پخته فرقی نمی

دهند و میوه و سـبزي خـام را کـه از پروتئین حیوانی پخته و گندیده را مفید قرار می. دهند تشخیص می

ها میلیونها آنفقط با این دستور ابلهانه . کنند ن شده است قدغن میطرف طبیعت یگانه غذاي انسان تعیی

گویم هر چه پزشـک آیند من می وقتی این قبیل اشخاص به باشگاه ما می. دهند افراد بشر را به کشتن می

العملِ شفابخش را که پزشـک خورند، چند روز عکس می. از امروز فقط آن را بخورید قدغن کرده است

پزشکان به مردم بیمـار و نـاتوان . شوند کنند و معالجه می را بیماري تصور کرده بود تحمل میخبر آن بی

گیرنـد و بـا پیـاز ي یک حیوان می کبابی که از جسد مرده. دهند کباب و باز هم کباب بخورند دستور می

، بپوسد و تمامـاً این نرم شدن چه معنی دارد؟ یعنی بگندد. خوابانند تا نرم شود و زیر دندان حل شود می

.ام را با دست خود کشتم با همین کباب من دو بچه. به سم تبدیل شود

اصالً چطور ایـن آقایـان ثابـت . هاي خود پزشکان را دیوانه کرده است پروتئین حیوانی با اسید آمینه

این کـار را در عمـل ها آناند که این نوع پروتئین و اسید آمینه براي بدن انسان الزم و مفید است؟ کرده

توانند ثابت کننـد، اگـر بخواهنـد ثابـت کننـد بلکـه بـرعکس آن را اند و هیچ وقت هم نمی ثابت نکرده

اند زیر فشار این اعتیاد خیـال چون به کباب و بیفتک معتاد شدهها آن. ایم توانند ثابت کنند که ما کرده می

پـروتئین را من خودم پنجاه و سـه سـال ایـن . است هاي حیوانی براي انسان الزم کنند که اسید آمینه می

دختـرم آناهیـد . را قطع کـردم دوبـاره متولـد شـدم آنوقتی مصرف . ي مرگ رسیدم خوردم و به آستانه

ترین فرد این دنیا شده بیست و دو سال است که به این پروتئین لب نزده است، مگر چه شده؟ فقط سالم

کنیم که بتواند به تنهایی احتیاجات بدن یک موجود زنده را تـأمین را غذا حساب می اي ما آن ماده. است

ي گیاهان خام این خاصیت را دارند ولی گوشت پخته به تنهایی در بیست و هشت روز انسان همه. کند

22

ایـن حقیقـت را گـاو بهتـر از . دارند هم مرغ همین خاصیت را شیر و تخم. کُشد کند و می را مسموم می

ي شـود گـاو بچـه دهد وقتی علف بلند می ي خود شیر می بعد از اینکه چند ماه به بچه. داند دانشمند می

عقـل ایـن شـیر را بـه زور از گـاو انسـان بـی . کنـد کند و شیر را قطع می خود را با لگد از خود دور می

چیزهـاي هـا ایـن . کنـد کند، از آن پنیـر، کـره و ماسـت درسـت مـی پزد و خشک می گیرد، آن را می می

چیزهـایی ماننـد هـا آنسـازد، ولـی پزشـکان در آزمایشـگاه در یرطبیعی هستند که انسان خودش مـی غ

مرغ غذاهاي مفید هستند، چه نـادانی کنند شیر یا پنیر یا تخم که خیال میبینند میپروتئین، کلسیم و غیره

ـ طبیعت تخـم . کنند شیر را غذاي کامل و مفید اعالم میها آن. وحشتناکی راي انسـان نسـاخته، مـرغ را ب

انـد ها را به قدري خراب کـرده مرغ اکنون تخم. مرغ براي این است که یک جوجه از آن بیرون بیاید تخم

.آید جوجه در نمیها آنکه دیگر از

افتـد و در بـدن اخـتالالت ي طبیعی وقتی پخته شد دیگر از ارزش غـذایی بـه کلـی مـی غذاي زنده

سازد، سموم مختلف تولید نمـوده هاي زائد می دانیم که غذاي پخته سلول می. آورد گوناگون به وجود می

ها ناخالصه، بیماري یعنی گرسنگی ارگ. مانند گرسنه میها نا، از طرف دیگر ارگکند و در بدن ذخیره می

.ها آنو مسموم شدن

دارو، قرص، آوري کرده و به اسم ي این بیماري صدها نوع سموم مختلف جمع پزشکان براي معالجه

ي گرسنه را سـیر کنـد، ها ناآیا کدام یک از این داروها قادر است ارگ. اند شربت و آمپول دنیا را پر کرده

هاي زائد را بکشد و سموم مختلف را از بدن خالی کند؟ هیچ وقت چنین دارویی وجـود نـدارد و سلول

هـاي زائـد را بکُشـد و نـد، سـلول فرض کنیم دارویی پیدا شد که توانست سم را دفع ک. نخواهد داشت

بـدن وارداي دارد وقتی عامل بیماري یعنی غذاي پختـه هـر روز را سیر کند؛ این کار چه فایدهها ناارگ

چـه . ي این بیماري فقط جریان عامل باید قطع شود، راه دیگري وجود ندارد شود؟ پس براي معالجه می

ما باید سـعی کنـیم . ده دائماً به طرف استخر جاري استفایده اگر آب استخر را پاك کنیم وقتی آب آلو

.که آب آلوده وارد استخر نشود

هـا و مـرگ و میرهـاي زودرس ي بیمـاري کنم و باعث همـه من فعالیت غلط پزشکان را محکوم می

ي منـزل ایشـان مجهزتـر و کننـد، آشـپزخانه دانند چکـار مـی نمی ها آن. این حقیقت است. کنم اعالم می

دچار سکته ها آنتر از بیماران خود هستند و زودتر از مریضها آنر از سایرین است، این است که ت کامل

کننـد کـه بـه مـردم کنند و خیال مـی اند کورکورانه عمل می هر چه در دانشگاه یاد گرفته ها آن. شوند می

ـ اکنون پانزده سال است که من با کتاب. کنند کمک می هـا آني مختلـف بـه هـا ناها و بروشـورها بـه زب

غـذاي پختـه و داروهـاي هـا نااز جریان آگاهی دارند و باز هم در بیمارسـت ها آنکنم، اکنون گوشزد می

کسـب هـا آن. کنند دانند چکار می کُشند، بلکه می مردم را ندانسته نمی ها آناکنون .ستا سمی حکمفرما

کنم، اگر این پزشکان من گفتم و باز هم تکرار می. دهند آور خود را زیر پوشش محترم علم ادامه می شرم

23

را خاموش کنند و عوض یک بشقاب غذاي پخته یک بشقاب ساالدهاي خام ها ناهاي بیمارست آشپزخانه

کـار کـامالً سـاده، آسـان و اینها آنچرا . میرد ي بیماري نمی به بیماران بدهند دیگر هیچ کس در نتیجه

خواهند انجام بدهند؟ شاید بهانه بگیرند که بیماران حاضر نیستند از غذاهاي پختـه دسـت طبیعی را نمی

ایـن غـذا را بایـد بخوریـد، ایـن راه نجـات «: بکشند، این درست نیست؛ اگـر پزشـکان دسـتور بدهنـد

شـکمتان را «: گویند کنند وقتی می نمی طور که مخالفت تواند مخالفت کند همین هیچ کس نمی» .شماست

: ترسـند اگـر بـه بیمـاران بگوینـد اند ولی مـی حقیقت را شناختهاحتمال دارد که پزشکان » .باید باز کنیم

ي درِ همـه ،اي ي ایـن دسـتور دو کلمـه در نتیجه» .خواري است، دیگر پخته نخورید عالج شما در خام«

.شوندخته ها ت ها و مطب ، داروخانهها نابیمارست

علم پزشکی و داروسازي از هدف اصلی و انسانی خود برگشته و به یک تجارت وحشتناك در آمده

ها افـراد بشـر را بـا کنند، میلیون گناه بازي می هاي داروسازي با جان مردم بی ها و شرکت کارخانه. است

پزشـکان عـوض ایـن کـه بـه . آورند و میلیاردها پول گیر میکُشند کنند، می داروهاي کُشنده مسموم می

عوض » .ارگان شما گرسنه است و مسموم شده، بروید غذاي طبیعی بخورید تا کار کند«: بیماران بگویند

این که این دستور رایگان را بدهند و بیمار را نجات دهند، براي یک یا دو ساعت عمل در حـدود یـک

آور زیر عنوان محتـرم این کسب کثیف و شرم .کُشند گیرند و بیمار را می سال کارمزد یک کارگر پول می

ي علم احترام زیادي قائل هستند؛ به نظر من علم پزشکی در شرایط مردم براي کلمه. گیرد علم انجام می

در دنیا همه جور علم . شود ها افراد بشر می ترین علم دنیا است که باعث مرگ میلیون خواري کثیف پخته

برنـد کـه هـر کند که گیر نیفتد، جنگ را نیز با علم جلو می صی دزدي میوجود دارد، دزد نیز با علم خا

.کند برد و تکه تکه می با علم سر حیوان را می هم چه بیشتر دشمن کشته شود، قصاب

کنند کـه ایـن عـادت عـادي و خیال میها آن. دانند پزشکان پخت و پز را چیز غیرطبیعی و مضر نمی

ها را ي بیماري از جاي دیگري باید چارهها آنبه نظر . معمولی است که همیشه بوده و باید همیشه باشد

اي انـد ولـی چـه نتیجـه صدها سال زحمت کشـیده ها آندر این راه . کرد، ولی این کار غیر ممکن است

پزشکان به علم خود خیلی افتخار . دیگر بیشتر بیماري داردي موجودات اند؟ این که انسان از همه گرفته

کنند، ولـی نقص تلقی می هاي آن را صحیح و بی گیري ي دستورات و نتیجه بالند و همه کنند، به آن می می

مگـر هـا چیسـت؟ ها و دستورات صحیح بود پس این بیماري کنند که اگر این فرمول یک دقیقه فکر نمی

ي جنگلی بود ها ناها مال حیو گفت این همه بیماري است؟ اگر علم پزشکی راست می را باد آورده ها این

پس چرا برعکس شده است؟. علم پزشکی ندارند ولی ما داریمها آنبود چون ها آنو انسان محفوظ از

هـاي دوست بیدار شوید، به خود بیایید و حقیقـت را بپذیریـد، آشـپزخانه پزشکان روشنفکر و انسان

این کار کـوچکی نیسـت کـه مـا شـروع . موقع مردم شوید را خاموش کنید و مانع مرگ بیها ناستبیمار

کنید با ایـن راه خیلـی سـاده معالجـه العالج حساب می ي این بیماران که صعب ایم، باور کنید همه کرده

24

تان مرخص ي بیماران را سالم و شاداب از بیمارس فقط مصرف غذاي پخته را قطع کنید و همه. شوند می

کافی است یک بشقاب غذاي پخته را با یک بشقاب غذاي خام و چند نوع میـوه عـوض کنیـد تـا . کنید

هاي خـود را کامالً سالم به خانه ها آنعوض این که جسد بیماران را از بیمارستان به گورستان بفرستید،

.برگردانید

ي وقوع پیوسته است و بـاالتر از همـه ترین انقالبی است که در طول تاریخ بشر به خواري بزرگ خام

است از این دنیـا ها ناترین بدبختی انس ها را که بزرگ ي بیماري ها قرار دارد، یک انقالبی که همه انقالب

. کنـد باطل می خواري و داروخواري تمام دنیا را فرا گرفته است چیند و علم پزشکی را که با پخته بر می

خـواران کنم به کمـک جمعیـت خـام پرست و خیر دعوت می دوست، وطن ي اشخاص انسان من از همه

. ها باال ببریم ي ملت بشتابند تا ایران را مرکز این نهضت عظیم قرار دهیم و احترام ایران را در چشم همه

پزشـکان . خواهیم بهداري یاري میدر این راه از خود دولت، از سنا، از مجلس شوراي ملی و از وزارت

من علم پزشکی . خواري را علمی ثابت کنیم خام باید کنند که ما خیال میها آنبین هستند، اندازه کوتاه بی

تـوانیم بـا مـا چطـور مـی . کـنم ها اعالم مـی هاي غلط خود باعث بیماري کنم و با فعالیت را محکوم می

وز روشن آشکار اسـت ثابـت کنـیم؟ مگـر قـانون طبیعـت را که چون ر یهاي غلط علمی حقیقت فرمول

احتیاج به ثابت کردن دارد؟ هدف علم پزشکی چیست؟ مگر این نیست که مـردم را بـه سـالمتی کامـل

هاي خود را ثابت کنیم؛ خیلی خواهند که ما حرف اند به این هدف برسند، می که نتوانستهها آنبرسانند؟

آیا باالتر از این ،دیگر بیمار نیست و به پزشک و دارو احتیاج نداردشود خوار می خوب، هر کس که خام

در این دنیا از نوزاد گرفته تـا پیرمـرد . مدرکی وجود دارد؟ هر کس شک دارد بگذار خودش امتحان کند

هیچ کس . خواري مطلق بکنند تا نتیجه را خودشان ببینند همه بیمارند، کافی است فقط یک یا دو ماه خام

هاي ارمنی، فارسی، انگلیسی، آلمانی و هندي هزاران نفر من با کتاب. اند این حقیقت را انکار کندتو نمی

.ام ها نجات داده ها نفر را در خارج از بیماري را در ایران و میلیون

ها به هوش آمدند، پخت و پز را رسماً محکوم کردند و مثل مـواد ي دولت صدها سال بعد وقتی همه

را قدغن کردند، آن زمانِ خوشبختی که اثر هیچ نوع بیماري وجود نخواهـد داشـت و مخدر مصرف آن

هاي تاریخی خواهند یافت، مردم آن زمان خواهند گفت اجداد ما چقدر ي بیماري را فقط در کتاب کلمه

در . سـاختند کُشتند و براي خود بیماري مـی عقل بودند که غذاي طبیعی و زنده را با آتش می نادان و بی

یک فضانورد مریخی که از زمین برگشـته «: کند که او نقل می. نویسد تر می این باره دکتر حجازي قشنگ

گفت که آخرین تحقیقـات بـه ایـن نتیجـه این فضانورد می. دهد که در زمین چه خبر است کنفرانس می

و شـعور دارنـد موجوداتی هستند که درك جاي زمین حیات وجود دارد و در آن رسیده است که در کره

یک مشک یا خیک اسـت کـه چهـار تـا . دهم اما شما تصوري از انسان ندارید و بنده برایتان توضیح می

، تالش مـی کنـد و پیوسـته کند هایش روي زمین حرکت می دستاین خیک یا مشک با این . دست دارد

25

کنند زنند، پوست می یپرند، همدیگر را آتش م مشاهده شده که همیشه به جان هم می. شود تکثیر هم می

اما کار عجیبی کـه مـا . و تمام این کارها براي این است که بیشتر بخورند و پیوسته این مشک را پر کنند

ي هاي بسیار لطیف و همه هاي شاداب و گل ایم چیست این است که غذاهاي سالم و میوه هنوز نفهمیده

کشی و جنایت براي به دست این همه تالش، آدمهاي طبیعی را که طبیعت در اختیارشان گذاشته و ادویه

زننـد، کنند، سر و ته آن را می آورند، پوست می را به خانه می ها آنخورند؛ بلکه کنند نمی میها آنآوردن

زنند، زنند، بعد فلفل می را نمک می ها آنکنند، بعد ریزند و همه را با هم مخلوط می را توي آب می ها آن

بعـد ... سـوزانند جوشانند و بعد مـی کنند، بعد می ند، بعد مواد دیگري به آن اضافه میریز بعد روغن می

کنند تا بـه زور بـا دهند و التماس می اي به نام دکتر پول می شوند، بعد به عده خورند، بعد مریض می می

این عقل . هندد آورند و جان مشک را نجات می را از توي مشک بیرون می ها آنزاري دوا و تنگه و گریه

به این ».آورند ها را به وجود می کنند و بعد این همه بیماري فضولی است که در کار عقل کل دخالت می

کنند، بیشتر از همه در کار کنم که بیشتر از همه دکترها فضولی می هاي آقاي حجازي من اضافه می حرف

کنند و اضافه می ها آند و یک دنیا سم به سوزانن جوشانند، می کنند، بیشتر از همه می عقل کل دخالت می

کننـد را محکوم مـی ها آنهایی که از فعالیت غلط پزشکان انتقاد کرده و کتاب. رسانند کار را به اتمام می

تألیف دانشمند نامی ایوان ایلیچ خیلی زیادنـد، امـا متأسـفانه "زا قتل عام پزشکی در پزشکی آفت"مانند

.راه نجات را به مردم ارائه دهند توانند ها نمی این کتاب

را کامالً گیج کـرده ها آناعتیاد مغز مردم را خراب کرده و . کنیم واقعاً ما در چه زمان بدي زندگی می

اند و بیشتر از همه پزشکان خودشان را گم کرده. کند بیند و درست فکر نمی هیچ کس درست نمی. است

گیري نکنم، در قبال پزشـکان این اندازه سخت تاکنند که صیه میمردم به من تو. کنند دانند چکار می نمی

ي عزیز اگر شما ببینیـد شخصـی کـارد بـه دسـت خواننده. توهین نکنمها آنکمی مالیم رفتار کنم و به

آلـود او را کنید؟ آیا دست خون اي را ببرد شما با این شخص چطور رفتار می خواهد سر بچه گرفته و می

کنید؟ آخـر ایـن پزشـکان صـد نفـر یـا هـزار نفـر را اي این عمل کثیف او را تحسین میبوسید و بر می

.کشند گناه را می کنند و بدون عذر علناً مردم بی ها نفر را قتل عام می میلیونها آنکشند، نمی

را هـا آن کـه گـویم کنند که من افترا می خوانند خیال می ها را می البته بیشتر خوانندگان که این حرف

کـش؟ آدم کش هستند و چه جـور بله آدم» .کش هستند مگر پزشکان آدم«: گویند می ها آن. کنم توهین می

را خاموش کنند و بیماران را با غذاي طبیعـی تغذیـه کننـد آن ها ناهاي بیمارست آتش آشپزخانه ها آناگر

گویم حقیقـت را ر چه میمن ه. کش نیستند، بلکه بشردوست هستند آدمها آنکنم که وقت من قبول می

کسـی کـه . را بیدار کـنم ها آنکه شاید رسانم گویم، حقیقت را لخت و با قاطعیت به گوش مردم می می

کش نیست؟ کسی که کباب پخته و گندیـده را کـه تـوي پیـاز خوراند او آدم ها می شیر خشک را به بچه

کسی که با غذاهاي پخته و داروهاي سمی کش نیست؟ کند آدم خوابانده و نرم کرده به بیماران تجویز می

26

غـذاي هـا آنکند، عوض این که بـه دارد و مسموم می کند، گرسنه نگاه می ي مردم را خراب میها ناارگ

کش نیست؟ دانشمند قالبـی ماننـد بارنـارد اندازد، او آدم برد و دور می طبیعی بدهد و به کار بیندازد، می

هـا آن بیچـاره » .بروید فقط میوه و سبزي خـام بخوریـد «: گفت میها آنها را کشت که اگر به آنقدر آدم

ها آنکشان من چه جور باید رفتار کنم؟ الزم است دست کش نیست؟ با این آدم امروز زنده بودند، او آدم

شوند؟ ها افراد بشر می ي من شدند و حاال باعث مرگ میلیون را ببوسم که باعث مرگ دو بچه

، هـا نابه مطب پزشـکان، بیمارسـت آن را در به در اي فارسی منتشر کردم و یش جزوهمن پانزده سال پ

هـا و از آن وقت تا به امـروز رادیـو، تلویزیـون، روزنامـه .ها و هیئت دولت رایگان توزیع کردم دانشگاه

دارنـد ي پزشکان ایرانی از جریان خبر اند، در نتیجه همه خواري زیاد گفته و نوشته مجالت راجع به خام

بـه شـغل کثیـف هـا آندانند، با وجود این خواري چیزي نمی ي خام توانند بهانه بیاورند که درباره و نمی

تربیت حساب کنند، بگـذار پزشـکان بین مرا بی بگذار اشخاص کوتاه. دهند خود به همان ترتیب ادامه می

هاي ها و پروتئین ها، مسکّن بیوتیک آنتی بدانند که باها آناز من برنجند، براي من هیچ فرقی ندارد، بگذار

حیوانی هزار هزار مردم را به گورستان فرستادن کار پاك و انسانی نیست، بلکه این جنایت از کثیف هم

ي داروها سم هستند و هیچ وقت و در هـیچ شـرایطی سـم باالخره باید بدانند که همهها آن. بدتر است

هـاي همین داروها و پروتئین. کار سم فقط مسموم کردن و کشتن است. تواند کار مفیدي انجام دهد نمی

جگر من خیلی داغ دیـده از نـادانی پزشـکانی کـه هنـوز . گناه من شدند هاي بی حیوانی باعث مرگ بچه

ارزش غذایی ندارد و اگر پروتئین حیوانی براي انسان مفیـد اسـت بایـد خواهند بفهمند غذاي پخته نمی

.ثل گرگ زنده زنده و گرم گرم با پوست و استخوان بخورنداین پروتئین را م

هـا آندانند پختن کار غلط و مضري است بلکه به نظر نادانی پزشکان چه اندازه است که نه فقط نمی

بینند کـه وقتـی نمیها آن. کشد ها را می کند و میکروب تر می پختن مفید هم هست که هضم غذا را آسان

کند و براي هضم کردن انسان به غیر از خورد، هضم می مواد حیاتی را خود آتش میپزند تمام غذا را می

هـا آنبـه نظـر . گذارد رود چیزي باقی نمی سوزد و از ببین می تفاله و مواد سوختی که آن هم در بدن می

گیرنـد، بعـد سـفید تر بشود سبوس آن را می هضم گندم کامل مشکل است و براي آن که هضمش آسان

داننـد و تمامـاً خشـک پزند، این را کافی نمـی پزند، دو مرتبه می کنند، سپس می نند، بعد سفیدتر میک می

ي مواد حیاتی را بـا صـاف شود چون که همه تر می در هر کدام از این مراحل هضم گندم آسان. کنند می

گذارند که بدون ایـن را باقی میي گندم و مواد سوختنی آن کردن و سپس پختن نابود کرده و فقط تفاله

ي این عملیات مفید است چون به نظر پزشکان همه. رود سوزد و از بین می غذا برساند میها ناکه به ارگ

ي بیماران سخت، نان تُست مخصوصاً براي زحمت ندادن به جهاز هاضمه. شود تر می که هضم آن آسان

.شود محسوب میهاي علم پزشکی این هم یکی از پیشرفت. کنند تجویز می

27

کشد، شاید این حرف درست باشد یا نه ولی چیزي که مسلم است ها را می گویند پختن میکروب می

. شـوند د با آتش نـابود مـی نکن ها حفظ می هاي طبیعی که بدن را از میکروب بیوتیک این است که آن آنتی

.هاي زائد دشمنی دارند ا سلولبها آنهاي اصلی بدن کاري ندارند، ها با سلول عالوه بر این میکروب

کشـیدم، من خودم تا بیست و پنج سال پیش تمام عمرم را با پزشکان سر و کار داشتم، زحمـت مـی

بیست و پنج سال پیش من همه نوع بیماري جمـع کـرده . گرفتند از دستم میها آنکردم و پول جمع می

در . کنم ت و پنج سال است که دارم زندگی مییکی دو ماه مانده بود که سکته کنم، اما اکنون بیس و بودم

.این بیست و پنج سال من حتی یک دینار به پزشک و دارو ندادم

ها برونشیت مزمن، گریپ، آنژین، هفته. کشیدم ها رنج می پنجاه و سه سال من از دست سرماخوردگی

درجـه زیـر صـفر این بیست و پنج سال من در هواي آزاد و سرد تـا بیسـت . سوختم در تب و عرق می

هـا؟ شود، کجا هستند این میکروب خوابم، حتی یک دفعه توي اتاق نخوابیدم، گاهی بدنم مثل یخ می می

کنـد، ام شود چند قطره آب بینی کار خـودش را مـی ي وارد بینیا نهااگر گاهی یک بویی یا یک چیز بیگ

ام چنـد سـال هـم ج سال را پیدا کردهمن این بیست و پن. بیوتیک است خواران بهترین آنتی آب بینیِ خام

را هـا ناي ارگ کنم آدمی مثل من که پنجاه و سه سال کلیه من خیال نمی .ام زنده بمانم آن را هم پیدا کرده

ها را کامالً بر طرف کند و تا صد و پنجاه الی دویست سـال زنـدگی خراب کرده باشد بتواند این خرابی

خواري اسـت، امـا ي پنجاه و سه سال پخته خواري نیست بلکه نتیجه اماگر من فردا بمیرم این از خ. کند

.کنم فعالً که خودم را خیلی دور از مرگ احساس می

28

آورد خواري مطلق سالمتی می فقط خام

باید گفت که . خواري کردن کار مشکلی است گویند خام شوند معموالً می خوار می کسانی که تازه خام

چقـدر انسـان بایـد . کننـد خواري را در عمـق خـود درك مـی اشخاص بسیار کمی هستند که معنی خام

یون، کتاب و روشنفکر، عاقل و دوراندیش باشد که تمام دانایی خود و آنچه را که همیشه از رادیو، تلویز

ي روزنامه یاد گرفته است از مغز خود بیرون بریزد و قبول کند که با یک راه خیلی ساده و طبیعـی همـه

شود و مطب، بیمارستان و داروخانـه همـه کن می دنیا ریشهشوند و اصالً بیماري از ها معالجه می بیماري

.شوند تعطیل می

دلیل این . شویم خوریم سیر نمی د هر قدر غذاي خام میگوین شوند معموالً می خوار می کسانی که خام

طـور کنند ولی همان طور فکر می ها این کار چیست؟ آیا میوه و سبزي ارزش غذایی کافی ندارند؟ بعضی

ها ده ها آن. بینند در اینجا نیز سخت در اشتباهند خوارها همیشه سیاه را سفید و سفید را سیاه می که پخته

انـد، احسـاس خود مشغول کـرده ي خود را بی اند، جهاز هاضمه ا غذاي پخته پر کردهسال شکمشان را ب

که غذاي طبیعی الزم دارند ها نااند ولی ارگ اند که به بدن غذا رسانیده اند و خیال کرده سیري کاذب کرده

اکنون که غـذاي پختـه را . اند اند بلکه با غذاي پخته مسموم نیز شده نه فقط گرسنه مانده. اند گرسنه مانده

کشیدند و خیلی ها سال حسرت این را می که ده ها ناکنند ارگ اند و با غذاي طبیعی تغذیه می کنار گذاشته

کننـد و اند با خوشحالی آن را قبـول مـی اي دراز از آن محروم بودهه ولی سال داشتندبه این غذا احتیاج

در نتیجه معده تقریباً خالی و همیشه آماده براي قبـول . شوند کنند و سیر می احتیاجات خود را تأمین می

غذاي پخته بر عکس چون غذا نیست، غیرطبیعی و بیگانه است، بدن آن را بـه آسـانی . غذاي تازه است

گاهی اصالً بـه . کند دارد و با زحمت فراوان آن را از معده رد می ها در معده نگاه می د، مدتکن قبول نمی

.گرداند ي خود بر می جاي اولیه

. کند که پر بودن معده عالمت سیر بودن بدن است، ولی این اشتباه بزرگـی اسـت خوار خیال می پخته

دهد و بالفاصـله بـه ا در چند دقیقه انجام میي خود ر شود معده وظیفه وقتی غذاي طبیعی وارد معده می

خالصـه . کننـد سپارند و تفاله را دفـع مـی میها ناها به نوبت غذا را به ارگ دهد، روده ها تحویل می روده

. سیر استها آنخوارها خالی ولی بدن ي خام گرسنه است، معدهها آنخوارها سیر ولی بدن ي پخته معده

اند این است که خام خـوار تـازه وارد چهـار پـنج برابـر آنچـه گرسنگی کشیدهها سال ده ها ارگان چون

را هـا آني گرسنه را سیر کند، ها ناکند تا این ارگ ي یک انسان کامل است غذا مصرف می احتیاج روزانه

.و به حال طبیعی برگرداند هاي سالم مجهز سازد با سلول

29

کند، باز هـم خورد و بدن را کامالً سیر می اي طبیعی میي کافی غذ خوار تازه وارد وقتی به اندازه خام

شخص تریـاکی هـر . این دیگر گرسنگی حقیقی نیست، گرسنگی کاذب است. کند احساس گرسنگی می

هر دو سم دارنـد و اعتیـاد بـه . غذاي پخته با تریاك فرقی ندارد. شود قدر غذا بخورد از تریاك سیر نمی

غذاي پخته سم است، بیمـاري و مـرگ ناگهـانی . اري خیلی مهم استخو ي خام مسأله. آورند وجود می

.است و هیچ کس مرگ را دوست ندارد

آن غذا هر قدر هم دوست داشتنی باشد یقینـاً آن را . بینید بینید مرگ خود را می وقتی غذاي پخته می

زودتـر شـما را به همان نسـبت تر باشد هر قدر غذاي پخته خوشمزه. از جان خود بیشتر دوست ندارید

عمیق فکر کـردن، . تر عقل الزم است خواري البته کمی اراده الزم است ولی از همه مهم در خام. کشد می

.به دانایی طبیعت ایمان آوردن و تصمیم قطعی گرفتن الزم است

گردنـد، خواري دنبال بهانـه مـی خواري مردم را چنان اسیر خود کرده که مردم براي فرار از خام پخته

در "، "رویم چکار کنیم؟ مسافرت می"، "رویم چکار کنیم؟ به مهمانی می"، "مهمان داریم چکار کنیم؟"

.هاي دیگر و خیلی بهانه "اداره چکار کنیم؟

"لذیـذ "هـاي اند و خوراك بینید مردم دور میز نشسته روید و می ي عزیز، وقتی به مهمانی می خواننده

اید کمی اراده داشته باشید، در جلوي مردم خـود را چـون یـک اختهکنند شما که حقیقت را شن تناول می

خورند، براي خورند بلکه بیماري می غذا نمیها آن. کنند بفهمانید که اشتباه میها آننمونه قرار دهید و به

خیلی دیده شـده کـه اشـخاص چـاق و چلـه و . کنند کنند و ندانسته خودکشی می خود مرگ درست می

شـما . انـد جا به زمین افتاده و فوت کرده اند، همان ي خود را پر کرده لوي میز مهمانی معدهظاهراً سالم ج

اراده اگر خود را عاجز نشان دهید و جلوي مردم شروع به خوردن غذاي پخته کنید هم بـه خوار بی خام

ا مسـافرت اگر شـم . اثر خواهد شد هاي شما بی خواري حرف اید و هم براي تبلیغ خام خود ضرر رسانده

روید یک یخچـال اگر با ماشین خودتان می. روید یک کیف پر از خشکبار و میوه همراه داشته باشید می

ن توانیـد در آ چـال داریـد همـه چیـز مـی در اداره اگـر یخ . آن را پر کنیدیخی بخرید و با میوه و ساالد

دیگـر بهانـه . یـد و راه بیفتیـد کنید یک مشت خشکبار در جیب خود بریز بگذارید، اگر در بیابان کار می

.الزم نیست

توانید با تریاك خود را سیر کنید؟ وقتی وارد یک اگر شما به غذاي طبیعی دسترسی پیدا نکنید آیا می

ایـن . شـوید خورید در حقیقت همین کـار را مرتکـب مـی شوید و یک پرس چلوکباب می رستوران می

تـر هـم نه فقط بدن شما را سیر نکرده بلکـه گرسـنه ه وهاي شما غذا نرساند انچلوکباب نه فقط به ارگ

اید، یعنی نصف انـرژي کرده چرا که اگر دیروز یک سیب خورده بودید اکنون نصف آن را هم نفله کرده

اگر قبول کنیم که غـذاي . و از بیرون راندن آن از بدن شودسیب باید صرف خنثی کردن ضرر چلوکباب

30

خورند همـین نصـف میـوه و سـبزي خـام خوارها که غذا می ي پخته پخته ارزش غذایی ندارد پس همه

ببینید غذاي طبیعی چه اندازه کامل و ارزنده است که ایـن مقـدار . خورند است که گاهی براي تفریح می

.ي گرسنه و مسموم شدهها انتواند مردم را روي پا نگاه بدارد، البته نصف زنده با ارگ کمش هم می

شود وقتی غذاي پخته وارد بدن می. واري مطلق واجب است؟ این هم دلیل داردخ گوییم خام چرا می

خوارها با آب و کوالها یا چاي و غیـره کند که پخته حرارت زائد تولید می و سوزد یک قسمت از آن می

از طـرف . کند را تغذیه میها آنسازد و هاي زائد می سلول هم یک قسمت از آن. کنند آن را خاموش می

اگر این سم که هـر روز بـا . کند دیگر غذاي پخته سموم مختلف در بدن تولید نموده و به بدن پخش می

شود در بدن باقی بماند مردم را مسموم نموده و در عرض چند ماه بـه هالکـت غذاي پخته وارد بدن می

ادرار، مـدفوع، ي این سم را هر روز توسط رساند ولی بدن همیشه در حال دفاع است، قسمت عمده می

هـا ماند که بین مفاصل، در رگ فقط دو سه درصد آن در بدن باقی می. سازد عرق و غیره از بدن دور می

اي یک دفعه غـذاي پختـه خوار قالبی هفته وقتی خام. شود و دائماً روي هم جمع می شدهو غیره مخفی

لکه تمام صد درصد آن در بدن باقی ماند ب بخورد، این دفعه دیگر دو سه درصد آن نیست که در بدن می

گـردد و ي دفع شدن بود بار دیگـر بـه جـاي خـود بـر مـی ماند و سمی که در بدن حل شده و آماده می

.گیرند هاي زائد که گرسنه مانده و در حال مردن هستند دوباره جان می سلول

گیرنـد تصـمیم یکنند و سخت تحت تـأثیر قـرار مـ خواري را خوب مطالعه می کسانی که کتاب خام

کننـد و خـواري مـی گیرند، چنـد مـاه خـام کنند، کارت عضویت می خوار شوند، شروع می گیرند خام می

ها نجات پیدا کردند، گاهی ي ناراحتی کنند که چطور از همه گیرند، به همه تعریف می ي خوب می نتیجه

و زود به زود به باشگاه رفـت و پردازند کنند، حق عضویت را مرتباً می به کارهاي جمعیت نیز کمک می

، البـد دسـتورات کتـاب را فرامـوش شویم دیگر پیدایشان نیست گذرد ملتفت می مدتی می. کنند آمد می

نزدیک به نهصد نفر عضو شدند . آیند ها می روند و تازه ها می دائماً کهنه. اند خوار شده کرده و دوباره پخته

.کنند ده ریال به باشگاه کمک میفقط چهل پنجاه نفر روزي ها آنولی از

از بیمـاري کـه خـالص . خـوار مـی شـوند ها که سخت بیمارند و جانشان در خطر است خام بعضی

خـواري خواري کنند، مثل این که خام توانند دوباره پخته کنند حاال که خوب شدند می شوند خیال می می

ال خانم مریم نشـان برجـان کـه عکسـش ح. آور داریم ي تأسف در این مورد یک نمونه. یک دارو است

خـواري روز خواري چاپ شده در عرض دو سال خام ي آخر کتاب خام همراه با بیوگرافی او در صفحه

او که هر روز از اداره به باشگاه . کرد ولی مدتی دیدم پیدایش نیست ، در اداره کار میشد به روز بهتر می

خـواري کـرده، گرفت، معلوم شد که رفته پخته ت ما فیلم میکرد و از فعالی آمد و حتی به ما کمک می می

معلوم است که کار بیمارسـتان چیسـت، آنجـا مـردم را . حالش به هم خورده و به بیمارستان رفته است

همین اشتباه را خود من نیز مرتکب . این خانم بیچاره را نیز با عمل غلط کشتند و از بین بردند. شندکُ می

31

ي من در ده سالگی در یک بیمارستان در هامبورگ زیر دست یک پزشـک جـالد بـه دختر بیچاره. شدم

آسـایی نجـات خواري به طور معجـزه او را از بیمارستان بیرون کشیدم، با خام. ي مرگ رسیده بود آستانه

تواند مثل سایرین همه چیز بخورد خیال کردم که او دیگر معالجه شده است و می. دادم و به ایران آوردم

بیرخـر بنـر در . این اشتباه من باعث شد که دختـرم را از دسـت بـدهم . و فقط کمی میوه زیادتر بخورد

خواهم دیگران ایـن اشـتباه را اکنون نمی. خواري مطلق نداده است خام دستورهیچ وقت هاي خود کتاب

کم شروع کننـد خواري را کم شوند عقیده دارند که مردم باید خام خوار می بعضی پزشکان که خام. بکنند

کسی کـه . من هیچ وقت چنین چیزي نگفتم. گویند آوانسیان نیز همین عقیده را دارد تا عادت کنند و می

خواري را فقط امتحان کند او باید خام و پخته را قاطی خواري را شروع کند یا خام کم خام د کمخواه می

خواري کند و مقایسـه کنـد کـه چطـور در نکند، بلکه در هفته چند روز پخته بخورد و چند روز را خام

ي خـوار کند و ناراحت است ولی برعکس در روزهـاي خـام خواري احساس سنگینی می روزهاي پخته

.شود انجام داد البته این امتحان را فقط براي دو سه هفته می. کند سبکی و راحتی احساس می

خـواري از دهـان پزشـکان مایلند راجع به خام ها آن. ي زیادي دارند مردم عادي به حرف علم عالقه

دارد کـه هیئت مدیره نیز عقیـده . هاي علمی ثابت شود خواري با حرف دوست دارند خام. حرفی بشنوند

مردم بیشتر عالقـه نشـان داده و بیشـتر جمـع خواري پزشکان سخنرانی بکنند ي خام اگر راجع به فلسفه

آقـاي دکتـر . ما همین کار را هم کردیم. خوار بشوند خواهند خام شوند، مخصوصاً کسانی که تازه می می

که این آقایان پزشکان هر محمد کار را آوردیم و رئیس هیئت مدیره هم کردیم ولی به زودي معلوم شد

هاي علمی و آزمایشگاهی راجع به ترکیبات قدر هم به غذاي طبیعی عالقه داشته باشند باز هم از حساب

راجـع بـه ایـن هـا آناگـر . توانند دست بکشند جات یک مرتبه نمی هاي مختلف میوه غذایی و خاصیت

پخته و حیـوانی نخوریـد و غـذاهاي غذاي«: ارزش صحبت نکنند و فقط بگویند هاي پوچ و بی حساب

اي را بگوینـد اگر ایـن دسـتور دو کلمـه » گیاهی را هر کدام و هر وقت و هر قدر دوست دارید بخورید

.ارزش و حتی مضر است خود، بی دیگر هیچ حرفی ندارند که بزنند و هر قدر هم حرف بزنند بی

32

گوید یا آزمایشگاه پزشکان؟ آزمایشگاه طبیعت راست می

وقتـی راجـع بـه . را دیوانـه کـرده اسـت هـا آنکامالً خـراب کـرده و ي پروتئین مغز مردم را مسأله

» شود؟ پس پروتئین چه می«: کنند این است خوارها می شود اولین سؤالی که پخته خواري صحبت می خام

ج دارد بـا ي موادي را که بدن براي فعالیـت طبیعـی خـود احتیـا وقتی طبیعت بدن انسان را ساخته کلیه

آوري کرده و در یک غذاي گیاهی جا داده است، پس گیاهان بـه تنهـایی غـذاي هاي دقیق جمع حساب

شند کُ کم یا زیاد نیست اما وقتی این غذاي طبیعی و زنده را با آتش می ها آنکامل هستند و هیچ چیز در

.شود میرد و نابود می ي مواد حیاتی که در آن موجود است می کلیه

پـروتئین، : انـد گـذاري کـرده خوار در مواد غذایی چند عنصر را پیدا کرده و اسـم شناسان پخته زیست

حساب . شوند ها نابود می اند که موقع پختن، این ویتامین مشاهده کردهها آن. ویتامین، مواد معدنی و غیره

کاهـد، ز ارزش خود مـی درصد ا 80یا 70، 60، 50شود، دیگري تماماً نابود می ها آناز یاند یک کرده

دانشمندان به جاي ایـن . شود درجه حرارت نابود می 80یا 70، 60درجه دیگري در 50اگر یکی در

کننـد بـه ممنـوع کننـد شـروع مـی ها ناکه پخت و پز را محکوم کنند و مصرف آن را در داخل بیمارست

اي شود، ایـن کـار سـاده نمی اگر پخت و پز را قدغن کنند این علمی. مصنوعی ساختن مواد خراب شده

یـک . توانیم از خوردن غذاهاي لذیذ باز داریـم به عالوه مردم را چگونه می. است که ارزش علمی ندارد

و یـا 50، 40، 30تا به حـال ها آنخورند؛ هاي مصنوعی واقعاً به درد می لحظه فرض کنیم که ویتامین

انـد که هنوز کشـف نکـرده را اند پس این ده هزار یا صد هزار نوعش را کشف کرده ها اینعدد از 100

شود؟ چه می

سـوزانند و آن وقتی گندم زنده را در فر با آتش قوي می. دانیم که گندم زنده غذاي کاملی است ما می

ذا بـه رخ مـردم اند به جاي غـ کنند، سپس این خاکستر که اسم آن را نان گذاشته را به خاکستر تبدیل می

کننـد یـا وقتی به دکتر مراجعه مـی . شوند شند معلوم است که با خوردن این خاکستر مردم بیمار میک می

کوچک پردازند و دکتر در عوض این پول اسم چند ویتامین مصنوعی را روي یک کاغذ ویزیت گران می

توانند به غیر از سم چیزي نیستند میدهد، آیا این چند نوع ویتامین مصنوعی که نویسد و به بیمار می می

تواننـد نـان را بـه گنـدم ها سال در نان نابود کرده پر کنند؟ می هایی را که بیمار در طول ده جاي ویتامین

زنده تبدیل کنند؟ راستی این علم است یا مسخره بازي؟ با این مسخره بازي پزشکان با جان مردم بازي

.کنند می

هزاران نوع مواد حیاتیِ غذا را ها سال ده در مدت خوار ه کنید، مردم پختهي عزیز خوب توج خواننده

هـا را تعمیـر خواهند این خرابـی و اکنون با دو سه قرص شیمیایی می اند کردهي خود نابود در آشپزخانه

33

پروتئین حیوانی یعنی مواد گوشتی مانند کباب، استیک، آبگوشت، خورشت، مرغ، ماهی، لبنیـات و . کنند

دانـم نمی. اند اند که اسم آن را اسید آمینه گذاشته یره و پزشکان در این مواد حیوانی چیزهایی پیدا کردهغ

فقـط خیـال هـا آن. ها براي انسان مفید است اند که این پروتئین یا این اسید آمینه از کجا فهمیدهها آنکه

تـرین دشـمن هاي خـود خطرنـاك کنند چون در حقیقت پروتئین حیوانی با اسید آمینه فرض می کرده و

ولی ما یقین داریم که هر کس پـروتئین کنند کنند و فرض می طور خیال می این ها آن. سالمتی مردم است

کنـد ی میآید و سؤاالت کسی که به باشگاه ما می. خورد سالم خورد بیمار است و هر کس نمی حیوانی می

گویم هر چه دکتر گفته بر عکس آن را عمل کند، گوشت و لبنیات تجویز کرده نخوریـد، میـوه و من می

هاي مـن، چهـارده سـال چـه زجرهـایی کشـیدند و چـه بیچاره بچه. سبزيِ خام را قدغن کرده بخورید

هایم را مسموم ي بچهها اني ارگ و گندیده کلیه "خوشمزه"این کباب لعنتی نرم، . هایی تحمل کردند رنج

ترین پزشکان معرفی در تبریز، تهران، هامبورگ، پاریس و سوئیس به معروفها را آن. و خراب کرده بود

که وجود داشت انجام دادم، ولی هیچ کدام از این دانشمندان فکرش را هم نکرد یهر نوع آزمایش. کردم

خـوار حـد و حـدودي انی این دانشمندان پختهناد. تواند زنده بماند که بدون غذاي طبیعی هیچ کس نمی

آیند ناراحتی معده، کلیت، گاستریت، زخم معده، زخم بیشتر از پنجاه درصد مردم که به باشگاه می. ندارد

کند کبـاب گندیـده و توصیه میها آنپزشک به . ي خام بخورند ترسند میوه عشر و غیره دارند که می اثنی

دانـد و کننـد کـه پزشـک حتمـاً چیـزي مـی ها باور می این بیچاره. خورندي خام ن نرم بخورند ولی میوه

را اجـرا دسـتور ایـن هـا آن. دهنـد ي پزشکان همین دستور را می تواند اشتباه کند مخصوصاً که همه نمی

.آید می ها آنموقع به سراغ شود تا باالخره مرگ بی کنند، روز به روز حالشان بدتر می می

شـیر کـه یکـی از . پرسـتند پـروتئین را مـی ها آن. پروتئین که خداي پزشکان استپروتئین و باز هم

کننـد و در آن پـروتئین و کلسـیم را آزمـایش مـی مضرترین غذاهاست پزشکان در آزمایشگاه خـود آن

و بـه مـردم معرفـی کردهبینند و شیر را که غذاي خیلی ناقصی است مفید و حتی غذاي کامل تصور می

که نوزادان پستانداران چند ماه از آن استفاده کنند تا غـذاي عت شیر را به وجود آورده است طبی. کنند می

فهمد که شیر غذاي کامل نیست و فقط براي کمک ساخته شـده گاو خیلی خوب می. طبیعی فراهم شود

زنـد و یي خود شیر داد او را لگد م گاو بعد از این که چند ماه به بچه. است، آن هم براي مدت کوتاهی

هسـتند، ولـی یشیر و لبنیات غذاهاي خیلی مضر و خطرنـاک . کند کند و شیر را قطع می از خود دور می

کننـد بـراي بیننـد و خیـال مـی ماست و پنیر چیزهایی می ،در شیرها آنکنند، پزشکان این طور فکر نمی

.کنند را توصیه می ها آنانسان مفید است و خوردن

خـواران دائمـاً بـه پروتئین یعنی مواد گوشتی و پخته. ي پروتئین مردم را کامالً گیج کرده است مسأله

خوارهـا دو بـدن ام که پختـه خواري شرح داده من در کتاب خام. فکر گوشت هستند که مبادا الغر شوند

. آینـد به وجود مـی ارزش خور و بی هاي زائد، مفت از غذاي پخته سلول. دارند، بدن اصلی و بدن کاذب

34

دارنـد کـه بـه سوزانند و فقط پروتئین نگه مـی گوشت، نان و برنج تماماً مواد حیاتی خود را در آتش می

هاي صورت. کنند ها پشت سر هم عبور می گنده در کوچه تماشا کنید چطور شکم. بدن کاذب غذا برساند

کنند زیرا در حقیقـت است، ولی اشتباه می عالمت سالمتی ها اینکنند گرد با رنگ قرمز و مردم خیال می

اگـر . بسـیار الغـر و ضـعیفند هـا آني هـا انبدن اصلی این اشخاص و ارگ. عالمت بیماري است ها این

مانـد، مرتبه خالی کنیم فقط پوست و استخوان باقی می هاي زائد بدن دروغین این اشخاص را یک سلول

ها آنخواري بدن دروغین ولی خوشبختانه خام. ه استیک اسکلت وحشتناك که از گورستان بیرون آمد

تـر کند در عوض بدن اصلی سه چهار کیلـو چـاق کند؛ مثالً اگر ده کیلو خالی می مرتبه خالی نمی را یک

کیلـو 160خوار داریـم کـه یک خام. شود شود و در نتیجه فقط شش هفت کیلو از وزنش کاسته می می

کیلـویی 70او اکنون یک انسان سالم . شود کیلو وزنش کم می 90ي خوار وزن داشته و با شش ماه خام

.باشد می1

تر شـده کیلو چاق 30خواري بدن اصلی او اگر حساب کنیم که موقع خامحاال توجه فرمایید

کیلو بار را بـه دوش گرفتـه روي زمـین 120کیلویی 40خوار گیریم که یک انسان پخته پس نتیجه می

هاي وحشتناك غذاي دلخـواه آورد تا به این بدن دروغین و به این گوشت گیر میکرد و پول حرکت می

. کننـد این همین گوشت و همین پروتئین است که پزشـکان از کمبـود آن وحشـت مـی . خود را برساند

کیلـو 120این علـم اسـت کـه . را مشغول کرده استها آنهمین اسید آمینه است که شب و روز فکر

طبیعـت یعنـی . کنـد حاال ببینیم طبیعـت چـه مـی . کند کیلویی بار می 40ک شخص پروتئین به دوش ی

پروردگار توانا دقیقاً حساب کرده است که بدن انسان یا حیوان براي فعالیت طبیعی خود از هـر یـک از

مواد حیاتی2

. را جمع کرده و در یک غذاي خام گیـاهی قـرار داده اسـت ها آنبه چه اندازه الزم دارد و

هر یک از غذاهاي خام گیاهی در حال زنـده غـذاي کامـل و حسـاب . حساب طبیعت کامالً دقیق است

.شده است

ي اندازنـد، طبیعـت از ایـن دانـه ي کوچک را در درون خاك مـی یک دانه. کار طبیعت را تماشا کنید

بـادام، گـردو، ماننـد را طبیعـی غـذاهاي ترین آورد و بهترین و ارزنده ناچیز درخت عظیمی به وجود می

وقتی ما یک سیب، انگـور یـا . این آزمایشگاه طبیعت است. کند پسته، سیب و یا گالبی از آن آویزان می

خوریم مطمئن هستیم که هر قدر پروتئین، ویتامین و سایر ترکیبات غذایی که بـدن مـا احتیـاج گردو می

هایی کـه هنـوز ایم و هم آن ها اسم گذاشته شناسیم و براي آن هایی که ما می دارد در آن قرار دارد، هم آن

نه چیزي زیاد است و نه چیزي . هایی که طبیعت معلوم کرده در آنجا موجود است شناسیم، به اندازه نمی

ها را به بهترین آیند که تمام ارگان هاي سالم و کامل به وجود می طوري که از این نوع غذاها سلول کم، به

.دنارگم وجه به فعالیت طبیعی می

1 .خواري منعکس است عکس ایشان در کتاب خام -

2 .اند شناسان پروتئین، ویتامین و غیره نام نهاده آن مواد حیاتی که زیست -

35

کـه فیـل بـا علـف ي غذاهاي گیاهی به تنهایی غذاي کامل هستند به دلیل آن من عقیده دارم که همه

جنگل، زرافه با برگ درخت، شتر با خار بیابان، اسب با کاه و جو و گـاو و گوسـفند بـا یونجـه تغذیـه

البته ما هیچ وقت مجبور . تواند با یک نوع میوه احتیاجات بدن خود را تأمین نماید کنند، انسان هم می می

ولی اگر در جایی بیفتیم که فقط یک نوع غـذا وجـود داشـته باشـد، نیستیم با یک نوع غذا زندگی کنیم

ي مـن وقتـی تغذیـه . ذیـه کنـیم توانیم با یک نوع غـذا تغ هاي دیگر می میریم و به زودي مثل حیوان نمی

نه خیر، ما نیز یک نوع حیوان هستیم . حیوان نیستیمکنند که ما زنم مردم اعتراض می ها را مثال می حیوان

.و فقط یک زبان با چند تا انگشت اضافه داریم1هـا نشـخوار فرق ما با پستانداران دیگر این است که آن

کنند، ولی چون انسان به غذاي فشرده و کم سـلولز عـادت کـرده کنند و مقدار زیادي سلولز دفع می می

.خوار به وجود آمده است انسان اصالً میوه. نوع غذاها عادت کرده استدستگاه گوارشی او به این

شـکند همیشـه بـه فراوانـی که این غذا را می) آنزیمی(کند و مایعی حیوان با یک نوع غذا تغذیه می

خـورد انسان چـون غـذاهاي مختلـف مـی . حاضر است، چون حیوان به این نوع غذا عادت کرده است

وقتـی مـا یـک . و براي جذب حاضر کننـد لف حاضرند که این غذاها را بشکنند هاي مخت معموالً آنزیم

شود آنزیمی که این خرمـا شویم معلوم می ها سیر می خوریم و از آن غذاي شیرین مثالً خرما یا عسل می

فرنگی و یا یـک غـذاي هاي دیگر حاضرند تا مثالً خیار، گوجه شکند تمام شده ولی آنزیم و عسل را می

کنند آنزیمی که ایـن غـذا را هایی که با یک نوع غذا تغذیه می حیوان. ها را بشکنند ا بپذیرند و آندیگر ر

خورند، سلولز را دفـع ها مقدار زیادي غذاي سلولزدار می آن. باید بشکند همیشه به فراوانی حاضر دارند

بادام، گـردو، سـیب و یـا آورند از لحاظ ارزش غذایی با کنند و یک مشت غذایی که از آنجا گیر می می

.انگور فرقی ندارد

طبیعـت . ام هر کدام از غذاهاي گیاهیِ خـام، غـذایی کامـل اسـت طوري که من مکرراً تکرار کرده به

خار بیابان، برگ درخت، یونجه و یا میوه ظاهراً به هم شباهتی ندارند . چیزي ناقص درست نکرده است

ي غذاهاي پختـه ولی باطناً یک خاصیت دارند، یعنی غذایی کاملند که همه چیز در خود دارند ولی تمام

گویند ایـن پـروتئین دارد، این که پزشکان می. دنیا همگی با هم به غیر از تفاله و سم چیز دیگري نیستند

آن دیگري ویتامین ب یا آ دارد، این فالن خاصیت را دارد، دیگري براي قلب یا کلیه خوب اسـت و آن

. ر موارد کامالً برعکس حقیقت هسـتند ارزش و در بیشت ها پوچ و بی ي این حرف دیگري براي کبد، همه

شود، چون هر چـه هاي مختلف می هاي غلط و متضاد آزمایشگاهی باعث این همه بیماري اصالً حساب

.ها مفید است نآمفید است به نظر پزشکان مضر و هر چه مضر است به نظر

1 )تایپیست. (ها است آقاي آوانسیان پیدایش و تکامل ساختارهاي زبانی و ساخت ابزار در انساناحتماالً منظورر -

36

ها، ي ویتامین ه همهخواهد باشد، مطمئن هستیم ک خوریم، هر نوع که می وقتی که ما غذاي طبیعی می

ها که ظـاهر پزشکان عقیده دارند ویتامین. کنیم ها و سایر مواد شناخته شده را جمعاً وارد بدن می پروتئین

ها ترکیباتی هسـتند کـه این اشتباه است، ویتامین. دنرس دهند بدون تغییر شکل به بدن می غذا را نشان می

ي گیاهان شبیه هم شوند که در همه می) ها اتم(ه مواد اولیه تبدیل ب و شکنند بعد از وارد شدن به بدن می

ي اظهارات پزشـکان راجـع پس همه. سازد سپس بدن مطابق احتیاجات خود ترکیبات جدید می .هستند

دهند همگی پوچ، غلط، متضاد و خطرناك هسـتند، ماننـد ایـن کـه به ترکیبات که ظاهر غذا را نشان می

.کنند ي زنده را مضر تلقی می هاي خود مفید و میوه آمینه پروتئین حیوانی را با اسید

کننـد؟ چـرا ي اساسـی نمـی دهند؟ چرا مطالعه هاي غلط و خطرناك را چرا ادامه می پس این حساب

بیننـد همـین را دارد و چیـز اي که خود در غـذاها مـی کنند هر ماده ها خیال می کنند؟ آن عمیق فکر نمی

کنند که از باال تا پائین صفحات کتاب را هاي طول و دراز تهیه می ر صورتدیگري نیست و براي این کا

ي غذایی فقط چند عنصر نشـان ها هیچ ارزشی ندارند چون ظاهرش در هر ماده این صورت. کنند پر می

تواننـد ها می مثالً آیا آن. دهد ولی باطنش همه چیز را که بدن یک موجود زنده احتیاج دارد، داراست می

ي موادي را که فیل، شتر یا زرافه احتیاج دارنـد پیـدا خار بیابان، در علف جنگل یا برگ درخت همهدر

کنند یا ببینند؟ پس این حیوانات کتاب ندارند که ببینند پروتئین را از کدام گیاه و ویتامین را از کدام گیاه

بـا ایـن . مغزتـان بیـرون کنیـد هاي غلط و خیـالی را از پزشکان محترم این حساب. باید به دست آورند

ي مردم را نیز خراب کـرده اید کافی نیست، مغز همه هاي متضاد و غلط مغز خود را خراب کرده حساب

. کننـد ي کوچک و بزرگ دائماً از پروتئین و ویتـامین صـحبت مـی کنید در نتیجه همه ها را گیج می و آن

سبز بسازید آن وقت مطالعات شـما ارزش پیـدا وقتی با ترکیبات غذایی شناخته شده توانستید یک برگ

دانیم که هر چیزي را که بدن مـا بـه آن احتیـاج خوریم می خواران وقتی غذاي طبیعی می ما خام. کند می

کند و دانیم که طبیعت هیچ وقت اشتباه نمی ما به دانایی طبیعت ایمان داریم و می. ایم داشته است خورده

هاي آزمایشگاهی که این غذا فالن ویتامین را دارد و آن یکـی حساب پس. کند غذاي ناقص درست نمی

فالن ویتامین را، این فالن خاصیت را دارد و آن یکی فالن، این براي چشم مفید است و آن یکـی بـراي

هایی بنابراین کتاب. ها ابداً احتیاج نداریم ها کامالً چرند و دروغ است و ما به این حرف قلب، این حرف

ایـن قبیـل خوانـدن .انـد نبایـد خوانـده شـود ها صفحات خود را پر کرده ها و صورت این حساب که با

ها نه فقط وقت تلف کردن است بلکه راهنماي غلطی است که مردم را از راه راست منحرف کرده کتاب

.دهد و در راه غلط و خطرناك قرار می

کننـد پزشـکان توصـیه مـی . کننـد هی نمـی خوانند که زیاد به آن تـوج گاهی خوانندگان مطلبی را می

ي طبیعی و با این توصیه باعث ي حیوانی غذاي اصلی انسان است نه غذاي زنده پروتئین مرده و گندیده

ها انسـان را قتـل شوند، یعنی میلیون ها نفر می مرگ نه فقط صدها یا هزاران نفر بلکه باعث مرگ میلیون

37

دوسـت و پزشـکان انسـان . دارند کثیف جاي خود را محفوظ نگاه میداروها نیز در این کار . کنند عام می

گنـاه و زودبـاور را بـا غـذاي توانید مردم بـی روشنفکر، وقت آن رسیده است که دیگر بیشتر از این نمی

هـا را خـاموش کنیـد و بیمـاران هاي بیمارسـتان آتش آشپزخانه. پخته و داروهاي شیمیایی قتل عام کنید

هیچ وارد آشـپزخانه . ي تغذیه هیچ توجهی ندارید شما به مسأله. ذاي طبیعی نجات دهیددیده را با غ داغ

بپـزد و جلـوي خواهـد کـه خـودش مـی زا اید که هر نوع غذاي بیماري آزاد گذاشتهآشپز را شوید، نمی

بـا توانیـد خواري بدین طریق ادامه پیـدا کنـد مـی کنید که اگر عادت پخته شما خیال می. بیماران بگذارد

شما باید عامل بیماري را از . این کار غیر ممکن است مل جراحی بیماران را معالجه کنید؟داروها و با ع

کنید و داروهاي سمی خواري است که شما اصالً به آن توجهی نمی میان بردارید و این عامل همین پخته

ایـد مغـز شـما را بـا د گرفتـه هاي سال با ایمان کامـل یـا علمی که شما سال. نیز باعث همین کار هستند

توانید باور کنید کـه بـا تعـویض یـک بشـقاب شما هیچ وقت نمی. هاي پیچیده اشغال کرده است فرمول

هاي علمی راجع به ترکیبات غذایی باطل ي فرمول شود و کلیه ها برطرف می ي بیماري غذاي طبیعی همه

.شود می

پزشـکان در آزمایشـگاه سـاختمان ظـاهري گیـاه را جا نیست بار دیگر تکرار کنیم کـه جا بی در این

همـدیگر فـرق دارنـد، هـر یـک چنـد نـوع باغذاهاي گیاهی ظاهراً . بینند و از باطن آن خبر ندارند می

ي موادي است که بدن یک داراي همهها د ولی باطناً هر یک از آننده ویتامین، پروتئین و غیره نشان می

. ها باطناً همان خاصیت را دارند طوري که آن را کامل تهیه کرده است به ها طبیعت آن. انسان احتیاج دارد

به این معنی که اگر شخصی یک نوع غذا بخورد یا صد نوع، این صـد نـوع غـذا از آن یـک نـوع چیـز

زیادتري ندارد که البته این حساب مربوط به غذاهاي اصلی مثل سیب، انگور، بادام، خرما و غیره اسـت

شوند مانند پیاز، سیر، دارچین، نعناع، ترخون و غیـره طور چاشنی استفاده می هستند که بهچون گیاهانی

گیریم که ترکیبات ظـاهري گیاهـان بـا بـو، پس نتیجه می. ها را غذاي اصلی حساب کرد شود آن که نمی

هاي این اتمها، بعد از خوردن آن. طعم و رنگ از همدیگر فرق دارند ولی در باطن کامالً شبیه هم هستند

هـا ترکیبـات دلخـواه ها را عوض کـرده و از آن شوند، سپس بدن ترتیب این اتم ترکیبات از هم جدا می

هـاي اي نیست و مردم احتیاج ندارند با ایـن حسـاب پس ترکیب ظاهري گیاهان مسأله. سازد خود را می

.پوچ و متضاد وقت خود را تلف کنند ،معنی بی

خواهند با این آزمایشات و مطالعات به اصطالح علمی به جایی برسند این میل ضمناً اگر پزشکان می

تا زمانی که توانستند حتی یک سلول زنـده ها را براي خود نگاه دارند بگذار این حساب. خودشان است

و چـه نیسـت؟ اشخاص عادي چکار دارند که بدانند در این غذا چه هسـت . بسازند و به ما نشان دهند

هـا کتـاب معنـی و غلـط میلیـون هـاي پـوچ، بـی خواهند پزشک شوند، چرا با این حسـاب همه که نمی

کنند؟ ندازند و سر مردم را گیج میا نویسند، رادیو، تلویزیون، روزنامه و مجله به کار می می

38

د را تـأمین تواند احتیاجـات یـک موجـو ام که هر یک از غذاهاي گیاهی کامل است که می من نوشته

کنم ولی این حقیقـت بـراي همـه بـه ي دیگر آن را تصدیق می این عین حقیقت است که یک دفعه. کند

تواند با یک نـوع غـذا زنـدگی کنند که انسان می بیشتر مردم به آسانی باور نمی. آسانی قابل هضم نیست

اي متنوع گیاهی دارد کـه هـیچ ي خود باقی بمانند چون انسان به قدري غذاه ها در عقیده بگذار آن. کند

.میرد شود مثل حیوانات دیگر با یک نوع گیاه زندگی کند ولی اگر هم مجبور شود نمی وقت مجبور نمی

خـود اسـت؛ هاي مختلف نسبت دادن بی در خاتمه الزم است توضیحی بدهیم که به گیاهان خاصیت

ي گیاهان زنده بـراي خوب است و همه ها ي بیماري ي گیاهی براي همه به این معنی که یک غذاي زنده

خواهـد باشـد مطمئنـیم کـه وقتی ما غذاي خام گیاهی بخوریم هر نوعی که می. یک بیماري مفید است

خورند و بـراي خـود خورند فقط تفاله، سم و بیماري می خوریم ولی کسانی که پخته می غذاي سالم می

.بینند تدارك مرگ را می

39

نخوارا سرگذشت جمعیت خام

ها پیش وقتی من ملتفت سال. خواران توضیحاتی بدهم دانم راجع به سرگذشت جمعیت خام الزم می

یعنی یگانه غـذاي (ي پزشک بوده که میوه و سبزي خام عقالنه شدم که باعث مرگ دو فرزندم دستور بی

ها قدغن کرده بود، مطالعات خود را ادامه دادم و به این نتیجه رسیدم که پخـت براي آن را )اصلی انسان

شـد، نـابود کُ ي مواد حیاتی را در غذاي طبیعی مـی و پز عملی است غیرطبیعی، غلط و خطرناك که کلیه

.شود سان میهاي ان ها و سایر بدبختی کند و آن را به تفاله و سم تبدیل نموده، باعث این همه بیماري می

انـدازهاي خـود را بـه ي پس وقتی به این کشف بزرگ نائل شدم براي بیدار کردن مردم این دنیا کلیه

هایی چاپ کردم و سه هزار کتاب و صـدها هـزار کتابهاي ارمنی، فارسی و انگلیسی کار بردم، به زبان

. ها، مجالت و غیره فرستادم زنامهي کشورهاي جهان، به بزرگان و رهبران، دانشمندان، رو اعالمیه به همه

ها هزار نامه به دست من رسید که ثابت می کند در ها آمد و ده از همه جاي دنیا براي کتاب من سفارش

وزارت بهداري هندوسـتان . کنند هاي سخت نجات پیدا می خواري از بیماري همه جاي دنیا مردم با خام

هـاي مختلـف ي چاپ گرفته و آن را به زبـان ز من اجازهکتاب انگلیسی مرا مفید تشخیص داده، رسماً ا

هاي فرانسه، آلمانی، اسـپانیولی و عربـی تصمیم داشتم کتاب خود را به زبان. هندي ترجمه و منتشر کرد

هـایی بسـازم و فعالیـت جهـانی خـود را هاي خیلی جالب کتاب ترجمه و منتشر کنم و همچنین از نامه

و باشگاهی در تهران تأسـیس ان ایرانی اصرار داشتند که جمعیتخوار گسترش دهم ولی دوستان و خام

.کنم

اي تنظیم کردیم و کار را شـروع نامه با چند نفر از مؤسسان، مبلغی بین خود پول جمع کردیم، اساس

کف بزرگ خود را با آب و برق و تلفن به رایگـان در اختیـار باشـگاه گذاشـتم و دو دو اتاق هم. کردیم

اعضایی جمع کردم که . ي جمعیت، باشگاه و رستوران به کار بردم تمام وقت خود را در اداره سال و نیم

کردنـد، کردنـد، کمـک مـی ي جمعیت مؤمن و وفادار بودنـد و فعالیـت مـی نامه ي من و اساس به فلسفه

عایدشـان خواري اي که از خام کردند، راجع به نتیجه دادند، هدیه جمع می هاي دوستانه تشکیل می جلسه

نفـر 500تـا 400کردند و به ایـن طریـق گفتند و مثل یک فامیل بزرگ شوخی می شده بود سخن می

.عضو جمع کردیم

یک سال پس از تشکیل جمعیت آقاي جـواد رمضـانی کـه سـخت بیمـار بـود و پزشـکان، معـده و

بـه ) ي خودشـان به گفته(عشر او را بریده و تغییراتی در شکم ایشان انجام داده بودند در حال مرگ اثنی

ي خاصـی بـه فعالیـت او بـا عالقـه . خوار شد و از مرگ نجات پیـدا کـرد باشگاه آمد و عضو شد، خام

ي ي عمیق و کـامالً سـاده متأسفانه ایشان فلسفه. جمعیت چسبید و به عضویت هیئت مدیره انتخاب شد

40

فکر من هنوز به فکـر آوانسـیان «: گفتند میایشان گاهی . خواري را هیچ وقت نتوانستند درك نمایند خام

آقـاي . خـود ها منتظر این روزهـا بـودم ولـی بـی من سال» .نرسیده، ممکن است یک روز به آنجا برسد

نباید به پزشکان و به علم پزشکی حمله کـنم و فعالیـت غلـط آنـان را ) آوانسیان(گفت من رمضانی می

.وست داشتم حقیقت را رك به مردم بگویمولی من این عقیده را نداشتم و د. محکوم کنم

اي ي خود را خالی کرده با یک سوم کرایه ي اول خانه وقتی کارهاي باشگاه کمی رونق پیدا کرد طبقه

سه دانگ خانه به (هاي قبلی اضافه کردم و در اختیار باشگاه گذاشتم کردند به اتاق ها پیشنهاد می که دالل

).گیرم خود کرایه نمیهمسرم تعلق دارد، من از قسمت

. مترمکعبی نیز براي انبار سـاختم 30مخصوصی به خیابان باز کردم و یک زیرزمین با خرج خود درِ

اي دادند، چند نفر از اعضاي فعال بین خود هیئـت مـدیره هاي مرتب تشکیل نمی اعضاي جمعیت جلسه

کند به او اجـازه ظریات خود اشتباه میتعیین کردیم و براي این که به آقاي رمضانی ثابت کنم که او در ن

او دکتر محمد کار، استاد دانشگاه پزشکی تهران را بـه عنـوان . دادم که خود هیئت مدیره را انتخاب کند

و هاي پوچ پر از فرمول "گیاهخواري خام"این دکتر کتابی نوشتند به نام . رئیس هیئت مدیره انتخاب کرد

او به زودي . کرد ارزش وقت حاضرین را تلف می هاي بی با سخنرانیآزمایشگاهی و خودش نیز معنیِ بی

ایشـان را از ،ي جمعیـت نامـه اسـاس 29ي در باشگاه بلوائی بر پا کرد که ما مجبور شـدیم طبـق مـاده

گذاري کردند و در خیابـان وزراء ایشان با چند نفر از همفکران خود رفتند سرمایه. عضویت اخراج کنیم

جا را پنجاه هزار تومان ضرر کردند و آنباز کردند، هر نفر چهل "گیاهخواري علمی خام" باشگاهی به نام

.چند نفر نیز از کار خود پشیمان شده و به باشگاه ما بازگشتند. بستند

آقاي رمضانی از این عمل غلط خود عبرت نگرفت بلکه برعکس به جاي یک پزشک دو سه پزشک

.کرددیگر براي سخنرانی وارد باشگاه

جمعیـت ،تفسیر شده و با راهنمایی این کتابخواري ي خام فلسفه که در آن "خواري خام"در کتاب

، کنـد ي اساسی که غلط و مضر بودن علم پزشکی را ثابت می خواران تشکیل شده است به چند نکته خام

:کنم و فعالیت غلط پزشکان را علناً محکوم می کردهذکر ها را آناینجا اشاره شده که من در

ي غیرطبیعی است که مردم خودشـان ي تغذیه بیماري نتیجه. در طبیعت بیماري وجود ندارد)1

ها با غذاي پخته و پزشکان هستند که در بیمارستان ي اول در درجه. اند آن را به وجود آورده

سازند و مردم را میلیـون میلیـون قتـل ها، بیماري می امل اصلی بیماريداروهاي سمی، دو ع

.کنند عام می

هاي آزمایشگاهی راجع به ترکیبات غذایی مانند پروتئین، ویتـامین و غیـره بـه ي فرمول کلیه)2

هاي گندیـده و کـامالً بـه قدري غلط، متضاد و مضر هستند که پروتئین حیوانی با اسید آمینه

41

کنند ولی میوه و سبزي زنده آن را توصیه میکنند و مصرف سم تبدیل شده را مفید اعالم می

.کنند و شاداب را که یگانه غذاي انسان است مضر تلقی کرده و مصرف آن را منع می

مـثالً خـار بیابـان، . ي غذاهاي گیاهی به تنهایی غذاي کاملند گوید که همه قانون طبیعت می)3

، شـتر حتیاجـات بـدن برگ درخت و علف جنگل در ظاهر هیچ شباهتی به هم ندارند ولی ا

پس غذاهاي گیاهی ظـاهراً فقـط چنـد عنصرشـان را نشـان . کامالً یکی هستند فیلو زرافه

دارا هسـتند؛ کـه بـدن یـک موجـود زنـده احتیـاج دارد را ي موادي دهند ولی باطناً همه می

طوري که اگر یک نوع گیاه بخورید یا صد نوع، این صد نوع از آن یک نوع چیز زیـادتري به

طوري کـه هـر چـه بینند و از باطن غذا خبر ندارند به پزشکان فقط ظاهر گیاه را می. ارندند

هـا ها هسـتند و بـراي آن کنند که فقط همان توانند ببینند خیال می خودشان در آزمایشگاه می

بـا ایـن کـار . رسـانند کنند و به فروش می هاي کتاب را پر می کنند، صفحه ها تهیه می فرمول

.زنند خورند و هم مردم را گول می نانه و کودکانه هم خودشان گول میبی کوتاه

این براي قلـب خـوب اسـت، آن . کنند هاي مختلف تعیین می پزشکان براي گیاهان خاصیت)4

یکی براي کبد، این براي اعصاب خوب است، آن دیگري براي چشم و با این قبیل تصورات

ي گیـاهی یـک ي غذاهاي زنده در حقیقت همه .سازند می "علمی"هاي ها کتاب بافی و خیال

ي طور همـه ها خوب است و همین ي بیماري طوري که یک گیاه براي همه خاصیت دارند به

.گیاهان براي یک بیماري خوب هستند

ي ها در نتیجه در دنیا فقط یک بیماري اساسی وجود دارد که عبارت است از گرسنگی ارگان)5

این . ها توسط غذاي پخته و داروهاي شیمیایی دن این ارگانکمبود غذاي طبیعی و مسموم ش

هـاي مختلـف و بـه عالیـم هاي مختلف بدن به شـکل ها در ارگان ها و نارسائی کاري خراب

بنـدي هـا را طبقـه ها و عالئم مرض آن گردند که پزشکان به عنوان بیماري مختلف ظاهر می

به عبـارت دیگـر یـک بیمـاري . اند کرده ها اختراع و صدها نوع اسامی علمی براي آن نموده

.کنند اصلی را صدها بیماري تصور می

کار سم فقط مسـموم . تواند کار مفیدي انجام دهد دارو یعنی سم و سم در هیچ شرایطی نمی)6

هاي بدن را در مقابل حس کرده و مقاومت سلول سم اعصاب مردم را خرد و بی. کردن است

هـیچ بیمـاري بـا . کند هاي شفابخش بدن را قطع می العمل عکسبرد و ها از بین می میکروب

معالجـه بـا . دارو معالجه نشده است و هیچ انسانی با دارو به سالمتی حقیقی نرسـیده اسـت

.شود دارو یک نوع جادوگري مدرن علمی است که توسط پزشکان اجرا می

پزشکان . غذایی وجود دارد در دنیاي امروز کمبود مواد غذایی وجود ندارد، بلکه ازدیاد مواد)7

کننـد و مـردم را دائماً از رادیو تلویزیون و در مطبوعات از کمبود مواد غـذایی صـحبت مـی

شـناس ها نفر دکتـر، دانشـمند و زیسـت کنم که چطور بین میلیون من تعجب می. ترسانند می

42

درصد غذاي خوار هشتاد حتی یک نفر هم پیدا نشده است که رسماً اعالم کند که مردم پخته

ام، چرا ها پیش در کتابم نوشته و گفته من این حقیقت را سال. کنند طبیعی را با آتش نابود می

اضـافه کننـد غذایی یا از کمبود پروتئین صـحبت مـی مواد موقعی که در تلویزیون از کمبود

کنند که یک نفر هم در تهران وجود دارد که کامالً مخالف این عقیده است؟ نمی

ها اعـالم ي بیماري کنم و باعث همه تر محکوم می طب را با قاطعیت و جسارت هر چه تمام من علم

ها را پیدا کردم و با هزارها مورد ي بیماري من عالج همه. گویم عین حقیقت است من هر چه می. کنم می

هـا هی و میلیونهاي دانشگا ي آزمایشگاهی، برنامه هاي پیچیده ي دستگاه در مقابل همه. آن را ثابت کردم

هـا را یـک مرتبـه هاي انسـان ها و سایر بدبختی ي بیماري اي همه کتاب علمی فقط یک دستور یک کلمه

هـر . این دستور طبیعت و قانون ابدي آن اسـت . "نپز"گوید اي می کند و این دستور یک کلمه ناپدید می

کوتاه ایـن دنیـا را از جهـنم بـه این یک دستور. دهد کس این قانون را بشکند جان خود را از دست می

ها بـراي هاي داخلی یا بین ملت کشی و جنگ گویی، آدم هر گونه دزدي، دروغ. بهشت تبدیل خواهد کرد

اگر مردم بداننـد کـه بـا یـک تومـان . ویسکی و شامپاین بخورند ،ماهی ،این است که هر چه بیشتر مرغ

.کنند دیگر این کارها الزم نیست هاي خود را کامالً سیر توانند بدن گندم و خرما می

هـا پزشـک و بـا خـواهم بـا میلیـون ام و مـی من اکنون به کمک طبیعت یک اسلحه در دست گرفتـه

مـواد "، "نپـز ". این اسلحه دستور و امر طبیعـت اسـت . پرخور و معتاد مبارزه کنم ،خوار ها پخته میلیون

خوار جلـوي مـن یـک ولی نادانی مردم پختهخیلی قوي، قاطع و کامل است این اسلحه . "حیوانی نخور

بینیم که علـم پزشـکی زیـر ما می. دیوار سیاه کشیده است که عبور کردن از این دیوار کار آسانی نیست

اگر پزشکان قبول کننـد کـه پخـت و پـز کـار . پا کرده است نقاب بشردوستی یک تجارت وحشتناك بر

ي کشد که کلیه ها را عوض کنند، طولی نمی ي بیمارستان هغلطی است و آن را رسماً تأیید کنند و یا تغذی

اند و بـدیهی اسـت کـه هـر ها دکانی باز کرده ها تعطیل بشوند، ولی آن ها و داروخانه ها، مطب بیمارستان

هـا انـد و دولـت ها تجارت خود را قانونی کرده آن. داري آرزو دارد که مشتري بیشتري داشته باشد دکان

خواري نوشته بودم قبول هاي مرا که در کتاب خام ها پیش این حرف ها اگر سال آن. ستندها ه پشتیبان آن

در . موقع فـوت کردنـد اکنـون زنـده بودنـد هاي اخیر در ایران بی کردند، بیشتر اشخاصی که در سال می

ش تنبیه شد ها دکتر اقبال، رئیس نظام پزشکی است که مرا به دادگاه سپرد تا تنبیه کنند اما خود ردیف آن

اساس خوانده، آن را رد کرد و به نفـع مـن خوشبختانه دادگاه شکایت نظام پزشکی را بی. و از دنیا رفت

.حکم صادر کرد

براي . ي مرا از بین ببرند کنند فلسفه ها از راه دیگري سعی می آن. ولی پزشکان از من دست نکشیدند

هـا انـد کـه بـه کمـک آن قاي جواد رمضانی پیدا کـرده ها در جمعیت ما یک نفر را به نام آ این منظور آن

.خوار وارد جمعیت ما کردند شتافته است و به عوض یک پزشک سه پزشک زیر نقاب خام

43

کنم زیرا مجبورم ثابت کنم که چطـور شـش من راجع به جریان این جمعیت و باشگاه زیاد تکیه می

ماندم، زحمت کشیدم و پول خرج کـردم ولـی سال تمام وقت خود را تلف کردم، از فعالیت جهانی باز

ي چون چند نفر آدم متقلب، جمعیت و باشـگاه و رسـتوران را بـا کلیـه . تمام این زحمات به هدر رفت

آقـاي . ي آن از دست من و اعضاي حقیقی جمعیت در آوردند و به دست مخالفین سپردند اموال و اثاثیه

نداشـته يالم و فعال، شاید انسان بدي نباشد و نیت بـد پرست، ظ جواد رمضانی یک تاجر ثروتمند، پول

خواري را درك نماید بـر خـالف ي خیلی ساده و عالی خام باشد ولی چون نتوانست معنی عمیق فلسفه

ي خود به قدري ایمان ایشان به عقیده. رسد که توسط علم زودتر به مقصد می کرد میي من خیال عقیده

مئن بود که تصمیم گرفت کاري کند که مرا از باشگاه برکنـار کـرده و داشت و به زرنگی خود چنان مط

بخـور و خوشـگل "ي علمی خود را به جاي قانون طبیعت بگذارد، کتـاب فلسفه وخود را به جاي من

بگذارد و به کمک پزشکان باشگاه را به تصرف خـود "خواري خام"دکتر مجدي را به جاي کتاب "شو

ـ . در بیاورد شـکنی، ه ایـن هـدف خطرنـاك مجبـور شـد صـدها نـوع تخلفـات، قـانون براي رسـیدن ب

اول سـعی کـرد مهنـدس . سازي و غیره پشت سر هم به کار ببرد پردازي، تهدید، زورگویی، صحنه دروغ

.را از راه خود دور سازد) دو عضو هیئت مدیره(محمدرضا مهتابی و مهندس منوچهر صفارزاده

یک جوان بیست و هشـت سـاله مهنـدس کشـاورزي کـه از بیمـاري سـخت کلیـه بـا آقاي مهتابی

او جوانی با استعداد بـود کـه تمـام . خواري نجات پیدا کرده بود چند ماه به تعمیر باشگاه کمک کرد خام

سـپس شـش . کشی، نقاشی و نجاري باشگاه را به کمک آقاي صفارزاده افتخاراً انجام داد کشی، لوله سیم

عنـوان تحـت ي ساالدهاي خام مطالعـه کـرد و کتـابی در تهیه. باشگاه و رستوران را اداره کرد ماه تمام

خواسـت شـرکت کشـاورزي بـراي آقاي مهتـابی مـی . نوشت "غذاهاي خام گیاهی یگانه غذاي انسان"

آقاي مهتابی ثروتی نداشت و اگـر مـا . جمعیت تأسیس کند ولی طرحش ناتمام ماند زیرا زمین پیدا نشد

داشتیم باشگاه ما به این وضع اسفناك دادیم و وي را نگه می ي باشگاه به او می قوق ناچیزي براي ادارهح

: شد، ولی آقاي رمضانی به قدري او را اذیت کردند که از ما فرار کرد و به دوستانش گفته بود دچار نمی

شـهر رفـت در یـک بانـک بـه خرم . و همین کـار را هـم کـرد » .میرم خورم و می روم، پخته می من می«

خواري کـرد و در نتیجـه کشاورزي استخدام شد، از خانه و دوستان و جمعیت دور شد، تنها ماند، پخته

.بیماري کلیوي او دوباره ظاهر شد و او را کشت

ها کرد ولـی چـون بهتـر از همـه ها کشید و کمک آقاي منوچهر صفارزاده براي باشگاه خیلی زحمت

کرد این بود که آقاي رمضانی به او اري را درك کرده بود و همیشه از آن دفاع میخو ي عمیق خام فلسفه

آقاي صفارزاده به شیراز و آقاي . به این طریق هیئت مدیره پراکنده شد. کرد به چشم یک دشمن نگاه می

آقاي ابوالفضل کیهانی شخصیت. ابوالفضل صدارت به جهرم رفت، ماندند آقاي رمضانی و آقاي کیهانی

من در این حوالی سه چهار بار به خـارج . مهمی نیست، او از بستگان آقاي رمضانی و یار وفادار اوست

44

خواهند مرا ببینند و من گاهی به کنند، می خواران در همه جاي دنیا از من دعوت می مسافرت کردم، خام

توري خـود را بـه جریـان در این مواقع آقاي رمضانی میدان را خالی دیـده و دیکتـا . روم ها می دیدن آن

.انداخت می

اند و بینی کرده دانان با تجربه تنظیم شده که همه چیز را پیش اي داریم که از طرف حقوق نامه ما اساس

آقـاي رمضـانی قـانون ولـی . اند که جلوي این قبیل تخلفات گرفته شود اختیارات مرا چنان محکم کرده

.براي او میل او قانون است. شناسد نمی

ي ما امضاء کنندگان زیر تحت عنوان هیئت مؤسسان که در سایه": گوید ي ما می نامه ي اساس اعالمیه

خـواري کـه گذار مکتـب خـام مجاهدت دانشمند بزرگ جناب آقاي آرشاویر در آوانسیان مبتکر و بنیان

جمعیت مرکـزي ایم، خواري توجیه و تفسیر شده گرد هم آمده طور واضح در کتاب خام نطرات ایشان به

ت دبیر دائمی جمعیت انتخاب مخواران را در تهران تشکیل داده، آقاي آرشاویر در آوانسیان را به س خام

".نماییم ماده و یک تبصره تصویب می 35ي جمعیت را در نامه کرده و اساس

و يخـوار ي عمیـق کتـاب خـام مطالعـه ": گوید می 1ي تبصره 28ي ماده ،راجع به شرایط عضویت

خواري است که در ي خام ، پس اولین شرط عضو شدن قبول مکتب و فلسفه"آشنایی کامل با قوانین آن

خواري را مطالعه نکرده ولی آقاي رمضانی و شرکاء حتی کتاب خام. خواري مندرج شده است کتاب خام

بخـور و "یـا "بخـور و خوشـگل شـو "هـایی ماننـد ها کتاب آن. اند ي عمیق آن را درك نکرده و فلسفه

تـألیف آقـاي دکتـر نـواب را بـه مـردم "ي سالم تغذیه"تألیف آقاي دکتر مجدي و کتاب "نیرومند شو

اند و بـاقی مطالـب پـوچ و خواريِ من را برداشت کرده کنند که فقط چند کلمه از کتاب خام سفارش می

ها را ري کرده و این کتابآو هاي خارجی جمع ام از کتاب را که من علناً محکوم کرده "علمی"ارزش بی

.لوح را سرگرم کنند، از راه صحیح منحرف سازند و سود ببرند اند تا مردم ساده نوشته

ي تشکیالت جمعیت تحت رهبري و ریاست دبیـر دائمـی آقـاي همه": گوید نامه می اساس 9ي ماده

ولـی آقـاي رمضـانی بـر ".خواري اداره خواهد شـد گذار مکتب خام مبتکر و بنیانآرشاویر در آوانسیان

.کند ي تشکیالت جمعیت را به دست گرفته و حکمرانی می نامه همه خالف اساس

باشد کـه بـراي یـک سـال ي جمعیت مرکب از پنج نفر می هیئت مدیره"نامه اساس 17ي طبق ماده

شـود و سـه نفـر دیگـر از دو نفر آن از طرف دبیر دائمی جمعیت تعیین و منصوب می. شوند انتخاب می

طرف مجمع عمومی به اکثریت آراء از بین اعضاي جمعیت انتخـاب و افتخـاراً انجـام وظیفـه خواهنـد

".نمود

45

چنانچه هر یک از سه نفر اعضاي انتخابیِ هیئت مدیره از خط مشـی جمعیـت ": گوید می 21ي ماده

".انحراف حاصل کند، تا تشکیل مجمع عمومی از شرکت در جلسات هیئت مدیره محروم خواهـد شـد

در ": کند اضافه می 29ي ماده. آقاي رمضانی یکی از این سه نفر اعضاي انتخابیِ هیئت مدیره بوده است

که هر یک از اعضاء سه ماه متوالی بـدون عـذر موجـه در جلسـات حضـور نرسـاند و یـا حـق صورتی

. نامه و ضوابط جمعیت رفتار نماید، از عضویت اخراج خواهد شد عضویت نپردازد و یا بر خالف اساس

".پذیر است با تصویب دبیر دائمی جمعیت امکانقبول مجدد اعضاي برکنار شده

آقاي رمضانی و آقاي کیهانی قانوناً از عضـویت در جمعیـت محـروم 29و 21، 18پس طبق مواد

.اند غیرقانونی و زورگویی بوده است ها بر علیه من انجام داده بودند و هر حرکتی که آن

ي ها را برکنـار کـنم و اداره توانستم از اختیارات خود استفاده کرده آن خواستم به موقع می من اگر می

ي آید من به آقاي رمضـانی بـراي روحیـه ست بگیریم ولی هر قدر که عجیب به نظر میجمعیت را به د

ایشان . کرد ي خاصی داشتم، مخصوصاً که او براي جمعیت فعالیت و کمک می فعال و پر تحرکش عالقه

ه من همیشه منتظر بودم کـه او اشـتبا . خواستم او را برنجانم من نمی. در باغ خود سمینار تشکیل داده بود

به طرف ما بـر "شاید یک روز عقل من به عقل آوانسیان برسد"ي خود که خود را قبول کرده و به گفته

کـرده اسـت و خـودش را عاقـل و مـرا ها مرا مسخره مـی شوم شاید با این حرف حاال ملتفت می. گردد

.کرده، چرا که خودش علم پزشکی را قبول دارد ولی من ندارم عقل حساب می بی

شـکنی، ي خود چنان ایمان داشت که براي پیشبرد هدف خود همه نوع تخلفـات، قـانون قیدهاو به ع

براي مبارزه آدم باید از همه گونه وسـائل «: گفت او می. پردازي به کار انداخت تهدید، زورگویی و دروغ

دبیر دائمی براي تمرکز درآمدهاي حاصله، ": خوانیم نامه می اساس 32ي در ماده» .و طرحی استفاده کند

هاي ایران حساب جاري افتتاح خواهند نمود و اختیار برداشـت بـا دار جمعیت در یکی از بانک و خزانه

آقاي رمضانی یکی از دوستان و همکالسان خـود را بـه نـام ".دو امضاي نامبردگان انجام خواهد گرفت

شود به بانـک ویت وصول میآقاي مستعان دفتردار کرده که هر پولی که از فروش رستوران، دفتر و عض

کند و بـه چـه ها را چکار می آقاي رمضانی این پول. ریزد رمضانی میآقاي برد و به حساب شخصی می

آقاي مستعان یک آدم عاقل . دهد رساند هیچ کس خبر ندارد و به هیچ کس حساب پس نمی مصارفی می

تواند بر خالف دسـتورات است نمی و درستکار است ولی چون آقاي رمضانی او را سر این کار گذاشته

.او عمل کند

کند، هیچ نوع در علم طب نمی یخواران هیچ گونه دخالت جمعیت خام": گوید نامه می اساس 7ي ماده

هـاي بـه هـاي غـذایی مختلفـی بـراي بیمـاري آورد و برنامـه معاینات و آزمایشات از افراد به عمل نمی

شود و نیازي به طبابت و اقدامات حقیقی هیچ وقت مریض نمیخوار کند، زیرا خام خصوصی تعیین نمی

46

روزهـاي "مهـري سـاخته بودنـد بـه عنـوان ولی آقاي رمضانی ".ندارد) به استثناي تصادفات(پزشکی

ي سـخنرانی و بیمـاران بـه وسـیله 3تـا 1ها از سـاعت شنبه و پنج 8تا 4شنبه از ساعت یکشنبه و سه

هایی که مـن این مهر را روي اعالمیه ".شوند رایگان معاینه و معالجه میپزشکان و متخصصین تغذیه به

نظام پزشکی از . کند زد، چون آقاي رمضانی براي تبلیغ پولی خرج نمی با خرج خود چاپ کرده بودم می

. کنـد کنم، اکنون آقاي رمضانی این کار را می من شکایت کرده بود که من به کارهاي پزشکی دخالت می

این نهضت بزرگ اولین بـار در "هایی که من چاپ کرده و نوشته بودم هانی روي همین اطالعیهآقاي کی

ها به زبان خارجی گذاري شده و با نشر کتاب ي یک ایرانی آقاي آرشاویر در آوانسیان پایه ایران به وسیله

خـواري را قلـم ر خـام گذا طور نام من با بنیان کشید و همین خط می ".به سراسر دنیا اعالم گردیده است

هاي خیلـی قـدیم بـوده امـا در خواري تازگی ندارد و از زمان گویند که خام پرستان می این بیگانه. زد می

.تازگی نداردتفسیر کرده "بخور و خوشگل شو"خواري که کتاب واقع خام

هـاي فـرو سوزنزن و بچه و پیر و جوان کنار دیوار با . مدتی در باشگاه طب سوزنی را راه انداختند

رفته در گوش، بینی، لب، پیشانی، دست و زانو مثل مجسمه ساکت نشسته منتظر بودند که حاال بیمـاري

آوري هاي خنـده خوار چه صحنه نادانی مردم پخته. دهد ها را نجات می پرد و آن از نوك سوزن بیرون می

ي کنـد کـه بـا عقیـده ه و اعـالم مـی دکتر نواب از بلندگوي باشگاه سخنرانی کرد. آورد که به وجود نمی

ي آوانسیان موافق نیستید در ایـن خیلی خوب آقاي دکتر نواب اگر شما با فلسفه. آوانسیان موافق نیست

ي ي آوانسیان مخالفنـد مگـر همـه خوار هستند که با فلسفه ها پخته کنید؟ در دنیا میلیون باشگاه چکار می

ند و بر ضد آوانسیان سخن بگویند؟ها حق دارند که وارد باشگاه ما بشو آن

اعضاء اعالمیه صادر کردم این کار خشم آقـاي رمضـانی وقتی من راجع به این جریانات براي اطالع

کاري کردم عـوض کـرد کـه مـن بـراي را برانگیخت، او قفل در حیاط را که خودم بیل زده و آن را گل

کرد و من مجبور شدم از راهـرو در جدیـدي بـه در دفتر مرا قفل. آبیاري باغچه نتوانم وارد حیاط شوم

.در ورودي باشگاه از راهرو نیز از پشت قفل است. دفترم باز کنم

آقاي رمضـانی از چنـد نفـر جـوان خـواهش کـرد کـه . ي جدید رسید نوبت به انتخاب هیئت مدیره

ها را رمضانی این پاکتآقاي . ها نوشته شد و در پاکت گذاشته شد نامه دعوت. ها را تهیه کنند نامه دعوت

طـوري کـه هـیچ ها پست نشد، به ي خود برد ولی حتی یکی از آن براي تمبر زدن و پست کردن به خانه

در ایـن روزهـا آقـاي رمضـانی . ي جدید خبر نداشت کدام از اعضاي جمعیت از انتخابات هیئت مدیره

به آقاي مستعان دستور داده بود که . ي خود برده بود هاي اعضاء را جمع کرده و به خانه ي کارتکس کلیه

یک نفر از آقاي رمضانی پرسـید کـه . این کار یک جرم بزرگ است. هیچ کس را به عضویت قبول نکند

هـیچ » .اش خوشم نیامد از قیافه«: خواست عضو بشود چرا قبول نکردید؟ و ایشان جواب داد فالن آقا می

آقاي رمضانی در منزل خود دوست، . اي بدهد تاخانهچنین جواب گس شود دیکتاتوري در دنیا حاضر نمی

47

خوار را جمع کرد و به هر کدام یک کارت عضـویت داد تـا روز آشنا، همسایه، فامیل و سایر افراد پخته

.انتخابات وارد باشگاه شوند و به او رأي دهند

شـود و مـتن مـی خواران قالبی خود وارد باشگاه روز انتخابات معین شده آقاي رمضانی با گروه خام

ي خـود فقـط بـا ي جدید را که در خانه ي جدید، با نام جدید، با مرکز جدید و با فلسفه نامه یک اساس

گروهی از پزشکان و سایرین را که باز . کند آقاي رمضانی تصویب شده بود قرائت می "مخفی"یک رأي

هر کس که موافـق اسـت «: یدگو کند و می انتخاب کرده بود معرفی می "مخفی"هم خودش با یک رأي

: کنـد کننـد و آقـاي رمضـانی اعـالم مـی چند نفر از مزدوران با تعجب دست بلنـد مـی » .دست بلند کند

چند نفر از اعضاي قدیمی که فقط براي غذا خوردن وارد باشگاه شـده بودنـد اعتـراض » .تصویب شد«

ي رمضـانی از خیلـی وقـت پـیش از ي خود وارد باشگاه شدم و اعالم کردم کـه آقـا من از خانه. کردند

. طوري که نه حق رأي دادن دارد و نه انتخاب کردن و انتخـاب شـدن عضویت جمعیت محروم است به

انتخابات را به ثبت رساند و ما اعتراض نکردیم، آقاي رمضانی این . قانونی و قالبی استغیراین انتخاب

معیتی است با نام جدید، با هدف جدید، بـا این ج. چون این جمعیت جدید به جمعیت ما مربوط نیست

. گذار و دبیر جدید و با مؤسسـین جدیـد هاي جدید، با بنیان ي جدید، با کتاب نامه محل جدید، با اساس

هر کس آزاد است یک هدف براي خود انتخاب کند، چند نفر از همفکـرانش را دور خـود جمـع کنـد،

ریخ دیده نشده که یک گروه غیرقـانونی وارد جمعیـت جمعیت تشکیل دهد و به ثبت برساند ولی در تا

مخالفین خود بشود، در آنجا براي خود یک انتخابات قالبی تشکیل دهد، مؤسسـین اصـلی جمعیـت را

این کار شبیه بـه ایـن اسـت کـه .برکنار سازد و تمامی دارایی جمعیت اصلی را به تصرف خود در آورد

. ساکنین شهر دروازه را باز کنند و شهر را به دشـمن بسـپارند دشمن شهري را محاصره کند، چند نفر از

خـوار خـام ": گویـد نامه می س اسا 17ي ماده. خواران با فعالیت غلط پزشکان مخالف است جمعیت خام

راجع به تصـادفات مـا ".شود و نیازي به طبابت و اقدامات پزشکی ندارد حقیقی هیچ وقت مریض نمی

بیوتیک، بدون سرم و بدون پـروتئین حیـوانی عمـل خواهنـد که بدون آنتی سازیم خوار می جراحان خام

.کرد

کننـد چـرا خـواري صـحبت مـی خوار هستند و راجع به خام گویند با این پزشکان که خام به من می

گـاهی پختـه هـم بخوریـد اشـکال «: گویـد دکتر مجدي به مردم می. مخالف هستید؟ این درست نیست

خـواري را بایـد تـدریجاً شـروع کـرد و دکتر نواب عقیده دارد که خـام . خورد و خودش هم می» .ندارد

شـود مـی ) ي جدید یکی از اعضاي هیئت مدیره(ي دکتر رشتی از قیافه. کند خودش هم همین کار را می

اند و بـراي مطـب خواران را مرکز تبلیغ قرار داده این پزشکان، باشگاه خام. خوار نیست فهمید که او خام

دکتر نواب رئیس هیئت مدیره شـده، ریاسـت او از چـه . کنند تا شهرتی پیدا کنند مشتري جمع می خود

48

اي یک ساعت راجع به پروتئین و ویتامین صحبت کند و بس؟ رئیس بایـد قرار است؟ فقط این که هفته

.ریاست کند و به کارهاي باشگاه برسد

کنم که دکتر مجدي، دکتر نواب، دکتر رشتی و سـایر اعضـاء هیئـت مـدیره کـه آقـاي من تعجب می

ي من باشـند ولـی اشـخاص محتـرم و قابـل احترامـی رمضانی انتخاب کرده هر قدر هم مخالف فلسفه

آور شـرکت کننـد و سازي شـرم این انتخابات قالبی با این صحنه درها قبول کردند که هستند چطور آن

گذار و دبیر دائمی جمعیت، آوانسیان را برکنار کنند، آقاي رمضانی را به جاي آوانسـیان دبیـر قـرار نیانب

به وجود آورده و شش سـال تمـام آن را اداره کـرده از دسـت او بیـرون دهند، باشگاهی را که آوانسیان

ر باید بداننـد کـه جمعیـت ها اینقد آن. بیاورند و با تمام وسائل و موجودات باشگاه به زور تصرف کنند

بایـد اضـافه کـنم کـه . تواند وجود داشته باشد خواري نمی خواران بدون آوانسیان و بدون کتاب خام خام

ي خواران به قوت خود باقی است و این حق آقاي رمضانی نیست که در خانه ي جمعیت خام نامه اساس

و دبیر دائمی جمعیت را حتـی یـک ذره تغییـر گذار خود این اساس نامه را تغییر بدهد و اختیارات بنیان

توانند رمضانی را بـا مـزدوران و بـا خواران اگر غیرت داشته باشند می اعضاي واقعی جمعیت خام. دهد

.اعضاي قالبی او به جاي خود بنشانند

هـا را هـاي بیمارسـتان خواران این است که پزشکان را وادار سـازیم اجـاق اولین هدف جمعیت خام

اگر دکتـر نـواب، دکتـر مجـدي و دکتـر رشـتی . کنند و بیماران را با غذاي طبیعی نجات دهند خاموش

.ها دوستان ما و دوستان بشریت تلقی خواهند شد بتوانند به این هدف برسند، آن

شوم که جمعیت به دست اشخاص الیق و قابل اعتماد افتـاده اسـت و در این صورت من مطمئن می

در غیر این صورت خـواهش مـن ایـن اسـت کـه باشـگاه را بـه ،رسم می ام انیخود نیز به کارهاي جه

جمعیت ما احتیاج به سـخنرانی . صاحبان اصلی خود برگردانند و دیگر در کارهاي باشگاه دخالت نکنند

پخته نخورید، حیوانی نخوریـد، غـذاي خـام "وقتی دستور طبیعت را قبول داریم که ما . ندارد "علمی"

.هاي دیگر نداریم احتیاج به شنیدن حرف "دام که دوست دارید بخوریدگیاهی را هر ک

کننـد گیرند و سؤاالتی مـی خواران دور من را می وقتی خام. کند آقاي رمضانی خود را عالم تصور می

روزي موقع مشاجره آقـاي . کند شود و از گلوکز و گلوکوژن صحبت می آقاي رمضانی وارد صحبت می

او دستش را بلند کرد و پشت سر هم پنج شش بار فریـاد . روع به فحاشی به من کردابوالفضل کیهانی ش

کنم که ارمنی هسـتم و من افتخار می! مثل این که ارمنی هم نوعی فحش است. ارمنی، ارمنی، ارمنی: زد

ز وطنان ایرانی بـدرفتاري ندیـده و همیشـه ا ملت ارمنی هیچ وقت از هم. کنم که ایرانی هستم افتخار می

این حرکت . بین ارامنه و مسلمانان اختالف انداختن بدترین کارهاست. آنان برخوردار بوده است احترام

.فقط براي اشخاصی مانند ابوالفضل کیهانی، نوکر حلقه به گوش رمضانی الیق است

49

مثل یک روز او. ي مرا نپرداخته است آقاي رمضانی براي این که مرا اذیت کند پنج ماه است که کرایه

: کنم فریاد کشید خواري صحبت می ها وارد باشگاه شد و وقتی دید که من با چند نفر راجع به خام دیوانه

ایـن » .این را بینـداز بیـرون «: بعد به کارگري که تازه استخدام کرده بود دستور داد» .از اینجا برو بیرون«

زنان به زمین افتـادم و سـرم بـه من غلط هاي در ورودي بیرون اندخت و کارگر نیز مرا هول داد و از پله

رفتیم کالنتـري و از . ي مغزي کرده بودم خوار نبودم حتماً سکته اگر خام. یک موتور خورد و زخمی شد

ایـن «: کـرد خواست خود را تبرئه کند و با صداي بلند تکـرار مـی این کارگر می. آنجا به پزشکی قانونی

آقـاي . خواري همین قدر یاد گرفتـه بـود این هم از خام» .شوید یگوید اگر دست به میز بزنید الغر م می

حتمـاً آقـاي . هـا را عقـب زد خواست به بازپرس نشان دهد که بازپرس آن رمضانی نیز کاغذهایی را می

ي معروف خود را نشان بدهد و ثابت کند که خودش دبیر جمعیت است نامه خواست اساس رمضانی می

ي کمـدي این هم آخرین صحنه. گذشت کردم و بیرون آمدم. توانستم بکنم یاینجا چکار م. و من مزاحم

کند که من مجبـور او بارها مرا تهدید کرد کاري می. دانم، از آقاي رمضانی باید پرسید یا تراژدي بود نمی

ي مـن مـدیون چون جان خـود را بـه فلسـفه ! شاید رسم او این طور باشد. شوم لخت از ایران فرار کنم

پرسـند پـس آوانسـیان کجاسـت؟ جـواب وقتی از ایشان می. گذاري است این هم یک نوع سپاساست

.اي که به جان و مال من برسد از اوست کنم هر صدمه همین جا من اعالم می» .او علمی نیست«: دهد می

گـذاري و بـراي کسـب اطالعـات و روم، مردمِ معالجه شده براي سپاس اکنون که من به باشگاه نمی

.آیند ي دوم می خرید کتاب به منزل ما در طبقه

کسـی کـه ایـن . خواري نوشته شده است اي که در کتاب خام ما یک جمعیت تشکیل دادیم با فلسفه

نامه هم که نوشته شده، راجع به اصالحات اساس. تواند عضو این جمعیت بشود کتاب را قبول ندارد نمی

ي اساسـی جمعیـت را از ه کردن باشگاه است نه این که فلسـفه نامه و طرز ادار س مربوط به جزئیات اسا

هـا و مـا فرمـول . ي کـامالً مخـالف آن را بیاورنـد و در جمعیـت مـا پیـاده کننـد ا میان بردارند و فلسفه

.هاي مختلف گیاهان را قبول نداریم هاي آزمایشگاهی راجع به ترکیبات غذایی و خاصیت برداشت

هاي خود را تعطیل کننـد و بـراي خوارن شوند باید مطب عضو جمعیت خامخواهند پزشکانی که می

توانند از دانش غلط خود ها باالخره پزشک هستند و نمی بیماران نسخه ننوشته و سم تجویز نکنند، اما آن

. به کلی دست بکشند و اگر این کار را بکنند دیگر کاري ندارند که انجام دهند و حرفی ندارند که بزننـد

ها فقط این حرف. کنند هاي گیاهان سخنرانی می ها در باشگاه ما در مورد ویتامین، پروتئین و خاصیت آن

کردنـد، بعـد شـد اي سه دفعـه سـخنرانی مـی اوائل هفته. بافی و ساختگی هستند اي، خیال چرند، افسانه

هـاي ند و حرفشو ها خسته می به زودي مردم از شنیدن این حرف. اي یک روز و فقط یک ساعت هفته

بادام زمینی را "توانند مردم را گول بزنند؟ خواهند بکنند؟ چقدر می شود، بعد چکار می ها نیز تمام می آن

و دویسـت گـرم از آن یکـی قـاطی کنیـد و ایـن ، سیصد گـرم از آننیم کیلو از . حتماً با کنجد بخورید

50

را به مردم بدهند، هزاران نوع گیـاه وجـود ها بخواهند این قبیل دستورها اگر آن ".بخورید که کامل شود

.سازند هاي دروغکی بسازند و می توانند هزاران نوع برنامه دارد که می

خواهیـد کنید، اگر واقعاً می آقایان پزشکان، شما که آمدید باشگاه ما و در آنجا از پروتئین صحبت می

ت بهداري و نزد رهبران و سران مملکتی و به مردم این دنیا کمک کنید بروید به رادیو و تلویزیون، وزار

ها بگویید که پخت و پز عملی است غلط و خطرناك که توسط مردم نادان به وجود آمده و با مردم به آن

این کشتار که تمام دنیا را فرا گرفته و به . تکامل پیدا کرده و دنیا را به جهنم تبدیل نموده است "متمدن"

بتوانند هر چـه بیشـتر مـرغ و مـاهی ده، براي این نیست که مردم پرخور مملکت عزیز ما نیز سرایت کر

بخورند؟ بگوئید که اقالً یک دفعه هم که شده اشاره کنند که پختن کاري است غیرطبیعی و غلـط، یـک

.دفعه اشاره کنند که در دنیا کمبود مواد غذایی وجود ندارد بلکه ازدیاد مواد غذایی وجود دارد

خواران را غیرقانونی نواب، دکتر مجدي و دکتر رشتی، شما که آمدید باشگاه جمعیت خامآقایان دکتر

اشغال کردید، اگر واقعاً نیت شما انسانی است، پول جمع کنید، اعانه جمع کنید، از دولت کمک بگیرید،

سیر کنیـد بروید آفریقا و هندوستان و روزانه با یک مشت گندم زنده و چند عدد خرما این گرسنگان را

خورانند بـه خیـال ایـن کـه ها طبق دستور پزشکان گوشت می اکنون مردم به این بچه. و نجاتشان بدهید

بـا ایـن کـار ابلهانـه بـه . انـد هاي گندیده و زهرآلود حیوانی گرسنگی کشـیده ها از کمبود اسید آمینه این

.کنند که زودتر بمیرند ها مسمومیت نیز اضافه می گرسنگی بچه

هاي هفتگی یـا اقـالً ماهانـه ما این بود که اعضاي مؤمن، وفادار و فهمیده را جمع کنیم، جلسههدف

هایی بسازیم، مجله منتشر کنیم و به سوي هدف خود سریع تشکیل بدهیم، براي فعالیت و تبلیغات کمیته

. ی نه مثل مـن ي درخشانی دارد، ول خواران آتیه آقاي جواد رمضانی فهمیده که جمعیت خام. پیش برویم

من آرزو دارم اعضاء جمعیت زیاد شوند، حق عضویت زیاد وصول کنیم، مجله چاپ کنیم، درآمد زیـاد

ي قـوي ندارنـد آنجـا هایی درست کنیم تا کسانی کـه اراده داشته باشیم، براي پذیرایی میهمانان پانسیون

درست کنیم و مانند ماست و کـره هاي خام بعد غذاها و شیرینی. بخورند و بخوابند و به سالمتی برسند

جمعیـت مـا تـا هاي جمعیت تهیه شود ها با پول خواهم این من می. بندي کرده در شهر پخش کنیم بسته

گـذاري کنـد، خواهد سرمایه او می. ولی رمضانی خیال دیگري دارد. و زودتر پیشرفت کند شدهثروتمند

"بخور"او کتاب . از کند و براي خود بازار باز کندب "کلینیک"براي غذا کارخانه بخرد، با کمک پزشکان

ریـال 60دهـد و ریال به باشگاه می 20فروشد، ریال می 100ریال تمام شده و 20را منتشر کرده که

ریـال تمـام 22مهتابی چاپ کتاب خود را به من واگذار کرده است، مـن آن را . دارد هم خودش بر می

ریال از هر کتاب 78فروشد و ریال می 100باشگاه آن را . اب کردمریال هم با باشگاه حس 22کردم و

.برد سود می

51

ایـن یـک جـرم بـزرگ . خواهد برگرداند ي خود برده و نمی هاي اعضاء را به خانه رمضانی کارتکس

خواهند عضو بشوند و حق عضـویت بپردازنـد پرسند اشخاصی هستند که می وقتی مردم از او می. است

آیا رمضانی خبر دارد » .خواهیم ما عضو نمی«: دهد آورید؟ او جواب می را به باشگاه نمی ها چرا کارتکس

ها، تواند وجود داشته باشد؟ باشگاهی را که با ورودیه که بدون عضو در دنیا جمعیت وجود ندارد و نمی

اسـت ي آوانسیان تشـکیل یافتـه هاي شش ساله هاي هزار نفر عضو و با زحمت ها و هدیه حق عضویت

این آقا خیلی اسـتعداد و جـرأت دارد کـه آشـکارا در جلـوي . کند ي خود تصور می رمضانی تجارتخانه

او اعضاي قدیمی را قبول ندارد، . چشم مردم دنیا مال هزار نفر را ربوده و به تصرف خود در آورده است

هـا ي ایـن همه. اندازد یزند و از باشگاه بیرون م خواهد، بنیادگذارش را هم کتک می عضو جدید هم نمی

بـراي یـک هـدف را هـا ي ایـن زرنگـی اگر همه. آور است پوسیده و شرم "علم پزشکی"به خاطر این

تـرین دشـمنان شاید قابل تحسین بود، ولی اکنون او به بـزرگ صحیح، عالی و انسانی به کار انداخته بود

طلبی او به در هر صورت جاه. دکن کند و شاید خودش هم واقف نیست که چکار می بشریت خدمت می

ولی او باید خـوب . اسم او در تاریخ ثبت گردید. خواست معروف شود، معروف شد او می. نتیجه رسید

طور هم آقاي جـواد خواري را از من بگیرد، همین گذاري خام تواند حق بنیان بداند در دنیا هیچ کس نمی

. من تا زنده هستم دبیر دائمی جمعیت هسـتم . بگیردخواران جاي مرا تواند در جمعیت خام رمضانی نمی

شناسند و از همه جـاي دنیـا بـه مردم مرا می. کند رمضانی فقط خودش را رسوا می. این است قانون دنیا

.آیند سراغ من می

تر کند، اشـتباهات خـود را قبـول ها گذشته، اگر روزي رمضانی مطالعات خود را عمیق ي این از همه

دست بردارد، به طرف طبیعت برگردد و تابع قانون طبیعت بشود، ما با آغوش باز "پزشکیاز علم "کند،

خواران حقیقـی در اخالق خام. گیرم هایی را که او در حقم کرده نادیده می پذیریم و من زحمت او را می

.جویی جایی ندارد، ما اهل گذشت هستیم کینه

52

معالجه شده چند نامه و بیوگرافی از بیماران

هاسـت ي بیمـاري خواري عالج واقعـی همـه نویسم که خام و میگویم وقتی که من هزارها دفعه می

گویند کـه می) طور هستند خوار این درصد مردم پخته 99و (کنند بیشتر مردم که با عقل دیگران فکر می

هـاي پیچیـده نتوانسـتند گاهها دانشمند با هنگفتی وسایل و دسـت با وجود این علم پزشکی عظیم، میلیون

ها را پیدا کند؟ ي بیماري تواند عالج همه کاري بکنند، آن وقت یک آدمی که پزشک هم نیست چطور می

. ي علوم روي زمـین قـرار دارد کنند که قانون طبیعت باالتر از همه آن ها فکر نمی. این کار شدنی نیست

خـواري زیـر همـه نـوع معاینـات و را قبل از خـام گویند الزم است هزارها بیمار مخصوصاً پزشکان می

ایـم ما یک هواپیما ساخته. خواري نتیجه را مقایسه کرد آزمایشات قرار داد و سپس بعد از یک مدت خام

ها، پرواز هواپیمـا خواهند در طول ماه ها می کنند، آن این را تصدیق نمیپزشکان . کند که در هوا پرواز می

.کند ل کنند که به راستی هواپیما پرواز میرا نگاه کنند و بعد قبو

ها در ها و سال کند کسانی که ماه آورم که ثابت می من اینجا چند نامه و بیوگرافی از بیماران ایرانی می

خـواري و عمـل شد، با خواندن کتـاب خـام بردند و روز به روز حالشان بدتر می دست پزشکان رنج می

هـا شـاید پزشـکان بگوینـد کـه ایـن نامـه . کوتاهی معالجه شـدند کردن به دستورات آن در مدت خیلی

داند که معالجه شده، باید پزشک معاینه کنـد، آزمایشـات ساختگی هستند و یا صاحب نامه خودش نمی

در این مدت بیست سـال کـه شـروع بـه ! به عمل بیاورد و بعد تصدیق کند که شخص واقعاً سالم است

ي ممالک دنیا به من رسیده است که خیـال دارم از ي مشابه از همه ار نامهام، صدها هز انتشار کتاب کرده

.خوار و پرخور بیدار شده و به هوش بیایند هاي بزرگ بسازم تا شاید مردم پخته ها کتاب آن

***

به نام خداوند مهربان«

گفتنـد مـی کـردم وقتی به طبیب مراجعه می. در فامیل ما میگرن ارثی است و من هم گرفتار آن بودم

کرد که آن هم بعد از مدتی در اثر هاي گوناگون بود که کمی درد را ساکت می ها مسکّن سال. چاره ندارد

. ي گـردن داشـتم عالوه بر میگرن درد شدیدي در ستون فقـرات ناحیـه . مصرف زیاد دیگر اثري نداشت

نوهـایم کـه بعـداً بـا همچنـین در زا . توانسـتم سـرم را تکـان بـدهم شدت درد به قدري بـود کـه نمـی

با کمی فیزیوتراپی و کشـش ،گفتند باید مدارا کنی برداري معلوم شد که آرتروز است و دکترها می عکس

در اثر خوردن دواهاي زیاد و تزریقات گونـاگون کـه شـاید درد را تخفیـف . شود و چاره ندارد بهتر می

وقتی در ایران نتوانستم کاري بکنم . دمبدهد عالوه بر این که درد خوب نشد به مرض قند هم گرفتار ش

هـا از اولین چیزي که باعث حیرت دکترهـا شـد مسـمومیت مـا ایرانـی . به اسرائیل و بعد به لندن رفتم

53

، جات میوه ،سبزي باها را قطع کردند و این بود که بالفاصله دواها و قرص. مصرف بیش از حد دارو بود

دو لیتر آب خـوردن و مقـداري سـبوس به من روزي .کردند شروعدرمان را مایعات سالم و آب گوارا

ها دستور دادند که باید با این مرض مـدارا البته خیلی بهتر شدم، ولی تمام پزشک. کردند گندم تجویز می

خواري بـه وقتی به ایران برگشتم به خواست خداوند مهربان کتاب خام. کن نخواهد شد کنی چون ریشه

ر من اثر کرد و جالب بود کـه یـک روزه آن را خوانـدم و فـرداي همـان روز دستم رسید و به قدري د

خداوند به مـن قـدرت . ها نترسم خواري صد درصد را شروع کردم، البته با علم به این که از واکنش خام

هاي سخت را تحمل کنم چون ایمان و امید داشتم و حاال که یـک سـال و چهـار داد که توانستم واکنش

پا و گـردن خبـري داز در. کنم تر احساس می گذرد خود را روز به روز شادتر و سالم اریخ میماه از آن ت

.هاي هر روزه به ماهی یک بار رسیده آن هم خیلی خفیف نیست و میگرن

کند و جـاي طلبی و حسادت را از شخص دور می خواري طمع، جاه تر این که روش خام از همه مهم

».خواست خداوند تا آخر عمر این روش درست و مطلوب را ادامه خواهم دادبه . گیرد آن را محبت می

شیرین گیو

***

جناب آقاي آرشاویر آوانسیان«

که دست ضمن عرض سالم و تشکر از راهنمایی و فداکاري شما در مورد خدمت به مردمان مریض

در اثر رفتار به دستورات صحیح شما اما برند اوقات از درد رنج می ها از همه جا کوتاه شده و همیشه آن

اینک مـن ،کنند خواري که تنها غذاي درست طبیعت است نجات پیدا می در مورد اجراي دستورات خام

کـه از سـال ) يي کمر پنجمین مهره( يیکی از افراد این مملکت هستم که به علت بیماري دیسک کمر

بـه . بـردم ي اوقات از درد رنج مـی میشهکردم ه مبتال شده و در شغل شریف افسري خدمت می 1344

دهد که فرمانده در مقابل زیردستان خود کـج راه خصوص چون فرمانده بودم و وضعیت نظام اجازه نمی

لـذا بـه . توانم بدوم، قدم بکشم و راست بایسـتم بردم که خوب نمی برود یا کمرش خمیده باشد رنج می

در صـورتی کـه .کان نداشت خودم را بازنشسته نمـودم ي خدمات صفی برایم ام همین منوال چون ادامه

لذا با ناامیـدي . من در ارتش شاهنشاهی بیش از شانزده سال خدمت نکرده و سنم سی و هشت سال بود

امـام هشـتم ،در مورد رنج درد کمر و ناراحتی معده در یکی از روزهایی کـه بـه حـرم حضـرت رضـا

خواران به نام حاجی غالمحسین باقریه برخورد یکی از خام مسلمین مشرّف شده بودم در اثر ناراحتی با

اینک مدت هفت مـاه اسـت کـه کـامالً . کردم و ایشان مرا به دستورات آقاي آوانسیان راهنمائی نمودند

از هاي قبلی تماماً مرتفع شده و الساعه که مشغول نوشتن این مطلـب هسـتم ام و نارحتی خوار شده خام

54

ایـن مـرد خداونـد .ام که حضوراً از ناجی بزرگ، آوانسیان تشکر کـنم واران آمدهخ باشگاه خام به مشهد

و مردمان سـالم -ي مردمان مریض بزرگ و خیراندیش را موفق بدارد که با دستورات صحیح ایشان کلیه

از بیمـاري خـود -اهند شـد خواري توجه ننمایند حتماً روزي مریض خو دیگر که اگر به دستورات خام

مجدداً از شخص آوانسیان تشکر نموده و موفقیت ایشان را در پیشرفت این کار .پیدا خواهند کردنجات

».نمایم میو خدمت بزرگ به مردمان از درگاه خداوند مسئلت

اکبر حمیدیان با اظهار تشکر فراوان، سروان بازنشسته علی

***

تهران -محمد هاشم فراهی

ي خود را با کمال خواري شما گذشته شایان قدردانی از کتاب خام ي جناب آقاي آوانسیان، با استفاده«

دارم به این امید که شاید این شرح حال بسیار مختصر براي تشویق هر اختصار به شرح زیر معروض می

اید و هم براي کسانی که این نامه احیاناً به نظرشـان خواري که انتخاب کرده چه بیشتر شما براي راه خام

:ام ید واقع شود و این است شرح حال گذشتهرسد مف می

و خـواري صـرف کـردم خواري یـا بـه تعبیـر رسـاتر در مـرده قریب هفتاد سال از عمرم را در پخته

ي معالجاتی کـه آقایـان هایم به وسیله به یاد ندارم هیچ یک از بیماري. هایی را پشت سر گذاشتم بیماري

اند معالجه شده باشد و اگر هم مرضی ظاهراً براي مدتی خودش را ها انجام داده براي رهائیم از آن مرض

را شـناخته بـودم موقتـاً مـن را رهـا کرد دلیل این نبود که معالجه شده بلکه به علتی که من آن پنهان می

تر مرض قندم بود که حدود سی سـال مـرا رنـج از همه ناراحت کننده. آمد باز به سراغم می ولیکرد می

داد و گذشته از این که پرهیز آن بسیار خسته کننده و آزار دهنده بود مرتب بایستی به دکتـر مراجعـه می

نمایـد و روزي شـش عـدد قـرص ضـد دیابـت بخـورم و کردم تا قند خـون و ادرار مـرا آزمـایش می

خواري ي فرزندم سرهنگ فراشاهی کتاب خام این وضع ادامه داشت تا این که به وسیله. هایی بزنم آمپول

به دستم رسید و با استفاده از نیرویی که از استاد بزرگوارم گرفته بودم و باز به ارشاد و راهنمایی همـان

ي را شروع کردم و از همان روزهاي اول با این که مـواد قنـدي ماننـد خرمـا، خوار استاد بزرگوارم خام

مـرض قنـد احسـاس نکـردم، بلکـه کردم هیچ گونه اثـري از وجـود عسل، کشمش و غیره مصرف می

اکنون در وضعی هستم . داد مانند خفقان قلب و سرگیجه از من دور شد دیگري هم که آزارم می عوارض

هیچ وجه حاضر نیستم به جاي اولیه بر گردم و احمقانه سالمت خود را فداي یک و به مکه کامالً سالم

».لقمه غذاي مرده کنم

با احترامات شایسته محمد هاشم فراهی

55

***

ي امور اقتصادي و دارایی ، قاین، اداره1326گل، متولد غالمرضا صباغ

راهی که پـس از نومیـدي از . گذرد میام اکنون یک سال از روزي که در مسیر خوشبختی گام نهاده«

بـه 2536ام تا اول مرداد ماه خالصه زندگی. ي زندگی برایم امید، خوشحالی و شادي همراه آورد ادامه

:شرح زیر بود

و نمـوده خوابی بـه دکتـر اعصـاب مراجعـه به علت بی 2533با وجودي که قوي بودم از اول سال

پس از گذشت سه ماه مبتال به تشنج . بخش کردم ر و آرامآو هاي اعصاب، خواب شروع به مصرف قرص

در نوسان بود و دائم در حـال 120 تا 100که در شبانه روز بین شدم عصبی و به دنبال آن تپش قلب

هـایم ي شـانه و سـوز دردي در ناحیـه ي دائمی به سراغم آمـد سپس سرگیجه. بردم اضطراب به سر می

کیلـو 82ید و دائم داشتم و بر اثر مصرف زیـاد دوا وزنـم بـه کردم و احساس خستگی شد احساس می

ي شـدم کـه ادامـه زدم طوري متشنج مـی وضع عمومیم طوري بود که اگر با کسی حرف می. رسیده بود

هـایم هـاي دسـت نمی توانستم یک صفحه کتاب مطالعه نمایم و استخوان. پذیر نبود صحبت برایم امکان

از زنـدگی . آمد شد و به حالت نیمه فلج در می هایم گاهی چنگ می و پنجه کرد همیشه تا مغز آن درد می

همیشـه . کردم فلج شدن در عنفوان جوانی را چگونه تحمل خواهم کرد قطع امید کرده و همیشه فکر می

همیشه تنها . شد وضع عمومیم روز به روز بدتر می. گذشت ها می اوقاتم در مطب دکترها یا در آزمایشگاه

خـواري توسـط پیک امید یعنی کتاب خام. و منتظر یک حمله بودم که فلج شوم بردم ده به سر میو افسر

اول . خـواري نمـودم ساعت آن را مطالعه کرده و شروع به خام 24ظرف . یکی از دوستانم به من رسید

ي اول سـرگیجه، خسـتگی، درد دسـت و درد شـانه بـر طـرف شـد ولـی ، در همان هفته36مرداد ماه

بـا بـر طـرف شـدن هـر . هاي عصبی و تپش قلب به تدریج از ماه دهم به کلی بـر طـرف شـد احتینار

امـروز مـن . کیلـو از وزنـم کـم شـد 15. کـردم تر احسـاس مـی تر و شاداب العملی خود را قوي عکس

توانند دریابند که این خالصه را فقط کسانی می. دانم خوشبختم و این شادي را مرهون زحمات استاد می

اطرافیـان . چه نعمتی باالتر از باز یـافتن سـالمتی اسـت و خوشبختی پس از ناامیدي. ود گرفتار بودندخ

فقط براي . خواري است اند که تنها راه سالمتی در خام مخالف اکنون بعد از گذشت یک سال قبول کرده

"کـاهی "ض آن توانسـتم در عـو به من بخشید، کاش مـی "کوهی"استاد . استاد آرزوي موفقیت را دارم

».دادم می

گل غالمرضا صباغ

56

***

خواران دبیر دائمی جمعیت خام«

صادره از اراك که شـغلم 6088ي به شماره شناسنامه 1321اینجانب محمود متشرعی متولد سال

:ام خواري داراي امراض ذیل بوده رسانم قبل از خام ي نگین است، به اطالع می مدیر داخلی چاپخانه

اعصابناراحتی .1

اسم برنشیت مزمن.2

ي صفراوي ناراحتی کیسه.3

ها چرکین بودن کلیه.4

پوسیدگی لوزه.5

ي خود بروز کـرده و هـیچ کـدام از اطبـاء نتوانسـتند مـرا معالجـه به نوبهکه هر کدام از این امراض

نمودنـد و از فقط با دادن داروهاي مسکن براي مدت کوتاهی مرا از شکنجه کشیدن راحت مـی نمایند، ن

بنده به بیشتر داروهاي مسکن حساسیت شدید داشتم و به خاطر همین موضوع به تریاك ،شانس خوش

خـواري در اي راجع بـه خـام روي آورده و از زندگی خود با تمام این امراض بیزار بودم تا این که مقاله

دیگـر اثـري از ،خواري خواران پیوستم و بیست روز بعد از خام ي دانشمند خوانده و به جمع خام مجله

این امراض در من مشاهده نشد تا این که هجده روز پیش که براي امتحـان دوبـاره بـه مـدت سـه روز

خواري داروي تمام امراض است و برایم ثابت گردید که خام و تمام امراضم عود کرد کردمخواري پخته

ـ بعد از سه روز پخته. کند گیري می حتی از بروز امراض نیز پیش ي و کیسـه هـایم چـرکین وزهخـواري ل

صفرایم پر شده بود و سه روز تب سه و نـیم درجـه داشـتم و اکنـون کـه هجـده روز از ایـن موضـوع

و ایـن سـالمتی و زنـدگی خـوش را ام ام را به دست آورده العمل دوباره سالمتی گذرد با کمی عکس می

. منت و این کشف بزرگ شما هسـتم دانم و یک عمر رهین قدر عالَم تغذیه می مدیون شما دانشمند عالی

توانـد مـرا بـه اي و هـیچ نیرویـی نمـی آوانسیان عزیز از تو متشکرم، تـو در عـالم تغدیـه اعجـاز کـرده

».خواري بکشاند پخته

***

1353خواران ایران، تاریخ شهریور جمعیت خام 11ي شرح حال منوچهر صفارزاده عضو شماره

تقریباً از ده سالگی ورم رماتیسـمی در ). آن را عمل کردند( دادمي خود را از دست در کودکی لوزه«

تا این که در سن بیست و دو سالگی همراه . یافت پاهایم شروع شد که با قرص و آمپول کمی تسکین می

57

با تب شدید و بستري شدن چند روزه، تشخیص داده شد کـه بـه بیمـاري رماتیسـم قلبـی و نابسـامانی

.ام رال دچار شدههاي آئورت و میت دریچه

براي بیماري رماتیسم چنانچـه . شدم در ضمن تا حدود بیست و پنج سالگی نیز مرتب خون دماغ می

زدم تا در بدنم عفونـت ایجـاد نشـود و می) پنادور(سیلینی هاي پنی متداول است طبق نظر پزشک آمپول

.تر نگردد حالم وخیم

و تپش قلـب در ) هاي پا به ویژه در ماهیچه(ضالنی دانید در بیماران رماتیسمی خستگی ع چنانچه می

خوابیدم هنگام بیدار شـدن قلـبم ظهرها پس از غذا اگر می. هنگام کار یا دویدن یا تند رفتن عادي است

طـور ناهنجـاري شـد و بـه هنگام خشم یا ناراحتی قلبم ناراحت مـی .شد تپید و ناراحت می به شدت می

. کیلـو بـود 49خـواري حـداکثر وزن بدنم قبل از خام. قرچه داشتم انموقع خواب از کودکی دند. زد می

. بیوتیک درد آن تسکین یافـت یکی دوبار دندان درد بسیار شدیدي گرفتم که با تجویز مقدار زیادي آنتی

.گرفت داد و سرم به شدت درد می گاهی حالت استفراغ صفرا به من دست می گاه

خواري پیدا کرده بودم تصمیم گرفتم گوشت که از گوشت حدود پنج شش سال پیش به علت نفرتی

ي غذایی خود حذف کنم و مدتی نیز این کار را ادامه دادم ولی به علت ضعفی که در پاهایم را از برنامه

ي غذایی تشویق کـرد و احساس کردم به نزد پزشک رفتم و او مرا به خوردن مقداري گوشت در برنامه

.خواري برگشتم ه به گوشتمن هم خواه ناخواه دوبار

. خـواري آشـنا شـدم که از ایالم به تهران آمدم براي اولین بار با موضـوع خـام 1352در اسفند ماه

شـروع بـه تجربـه ،خواري آشنا شده از آن با خامام آقاي علی متوسالنی و خانمش چندي قبل پسرخاله

حدود یـک . کردند خواري می دوستان خود خامو ریشخند یا عناد فامیل و کرده بودند و در میان تعجب

ي آن، آغاز طور صد درصد و با ایمان کامل به فلسفه خواري را به خواران، خام هفته پس از آشنایی با خام

.دهم گذرد با کمال خورسندي به آن ادامه می کردم و تا کنون که یک سال و نیم از آن تاریخ می

کیلو رسیده، 45یلو رسید و اکنون کمی بیشتر شده و به حدود ک 42تا این تاریخ وزن من به حداقل

. کنـد دیگر ناراحتم نمـی ) در بعد از ظهرها(خواب بعد از غذا . تر شده است تر و راحت ضربان قلبم آرام

شوم و خستگی عمومی و مخصوصاً خستگی عضالنی در پاهایم خیلی کم شده، خیلی کمتر عصبانی می

دار شـاید هاي دیرینه و ریشه یشتر شده و با این که تا حذف کامل آثار بیماريظرفیت کار کردنم خیلی ب

ي طبیعـی را ي تغذیه اکنون هم کافی است که حقیقت فلسفه ها وقت الزم باشد ولی براي من تا هم سال

اي براي خرسندي خـود تـأمین هاي تازه گیري در پرتو خورشید این حقیقت جهت تاخودم تجربه کردم

».نمایم

58

***

دانشمند ارجمند و کاشف اسرار الهی آقاي آرشاویر در آوانسیان«

یعنی بیست و هفت سال قبـل در سـنین 1330اولین پیدایش امراض در وجود بنده مربوط به سال

ها در عذاب و درد و رنج به سر سال. شن یا ورم و سنگ کلیه شدمحدود سی و نه سالگی بود که دچار

هاي تهران و بیمارستان شـوروي و بیمارستان پهلوي در آمل و بیمارستان دکترهاي متعددي در و به برده

در بیمارسـتان خصوصـی 1340در سـال .کردم می پزشکان متخصص امراض کلیوي در تهران مراجعه

و ضمن دفع سنگ کلیه بـا تشـکیل شـوراي پزشـکی و شدم روز بستري 25 ،زارنو حافظ با مهدي الله

مـن . بایستی جراحی و برداشته شود من ي چپ که کلیه تصمیم بر آن شدد پزشک متخصص حضور چن

بعداً . دادم قبول ننمودم و با دارو و دواي تسکین دهنده خود را معتاد نموده و به زندگی زجرآور ادامه می

راحتی نـا ،درد اعصـاب ، بواسیر مقعـد و پروسـتات ،هاي راست از لگن خاصره تا ساق پا دچار رماتیسم

و اغلب به سرماخوردگی و بسته شدن راه بینی و تنگـی نفـس شدمترشی روي دل و درد جسمی و بدن

هـا بـر اثـر گرمـی و آتـش بردم و شب چند لحافه پناه می همیشه به لباس گرم و رختخوابِ .بودم مبتال

ق شده و بـه یا صحبت کردن خیس عر خوردن کشیدم و در موقع غذا خوابی می کشیدن پاها تا سحر بی

دچار انفاکتوس قلبی شدم که در بیمارستان پهلـوي 1352سال مردادماه در. افتادم نفس زدن متواتر می

پزشکان به اصطالح متخصـص قلبـی و . آمل یک ماه بستري شده و دو ماه نیز در منزل استراحت نمودم

و دوا دفعـه میـزان دارو کـه هـر دادنـد مـی هاي گوناگون و تجدید نسخه کلیوي هر ماه دستور آزمایش

شـدیداً دچـار 2536و آخـرین بـار در آبـان مـاه سـال 1355و 1354در سـال . یافـت افزایش می

هـا در بیمارسـتان انفاکتوس، انسداد مجاري ادرار، تهییج بواسیر عفونی، درد کلیه و غیره گردیـدم و مـاه

د اما ظرف این چند سال هیچ گونه ام پرداختن پهلوي آمل بستري شدم که چهار دکتر متخصص به معالجه

ام مرا به تهران خانواده 17/8/2536براي آخرین بار در تاریخ . ها وجود نداشت ي آن تأثیري در معالجه

آقایـان دکتـر تـوکلی و دکتـر صـدر نـائینی، . ي ششـم بسـتري کردنـد آورده و در بیمارستان مهر، طبقه

ها همان عمل پزشکان قبلی بـود و در عمـل عمل آنمتخصصین قلبی و کلیوي دکتر معالجم شدند، ولی

در اینجا از طرف پزشکان و بیمارستان اعالم شد که بایستی یکی دو ماه . اي وجود نداشت ها چیز تازه آن

و سپس براي جراحی قلب، کلیه، بواسیر و پروستات آمادگی پیـدا نمـایم شده در این بیمارستان بستري

ي نامـه العالج با نوشـتن وصـیت . تان آشکار و سند مرگ من امضاء شدکه راه نجات پزشکان و بیمارس

228خواريِ تألیف شما در کتاب خام 26/8/2356آور منتظر روز مرگ بودم که درست در روز مرگ

ي برادرم که خود صاحب آزمایشگاه نوبل در تهران بـود صفحه در پشت تخت بیمارستان مهر به وسیله

ي رحمت خدایی ي آن نور هدایت و رستگاري تابان و دریچه رسید که با مطالعهبه عنوان هدیه به دستم

بـا . ام دادند که منبـع نجـات خـود را یافتـه روحم و جسمم همگی گواهی می ،قلبم. به رویم گشوده شد

59

جا و غیرضروريِ بیمارستان براي هیچ را پـرداختم و ي بی هزار ریال هزینه صد و شصت فقط پافشاري

بخـش را اجـراء ي الهـام دستورات کتاب یا رساله 4/9/2536در تاریخ . بیمارستان خارج شدم قهراً از

ي دوا و داروهاي موجود را که بیش از سه هزار ریال بود به دور ریختم و ایمانم از پزشک نموده و کلیه

خواري که در خامبه فضل الهی با عمل صد درصد .شدزا و داروهاي مسموم کننده زایل و پزشکی آفت

ها رهایی جسته و بـا بـدنی سـالم و بـا ي دردها و رنج حال حاضر شش ماه و دوازده روز است از همه

شـوم و بـا ها سـاعت شـش بیـدار مـی یافته سبک شدم و صبح تقلیلکیلو 57کیلو به 65وزنی که از

ون ناراحتی ادامه دارد و خوابم عادي و بد. پردازم چاالکی با بدن لخت فقط با یک شورت به ورزش می

شود و نیز مطمئن هستم که بـه دوم و هر روز بر نشاطم افزوده می در وسط حیاط به سرعت چند بار می

هـاي العمـل عکـس . ام جاي شصت و شش سال به دوران چهل سالگی از لحاظ انـرژي و نیـرو رسـیده

و ناراحتی، چون برایم روشن ي این مدت ادامه داشته ولی بدون درد و رنج و زحمت شفابخش در همه

است که تمام ارگانیزم بدنم در حال تحولند و با خارج شدن سمومِ شصت و شش ساله، نیـروي کـاذب

باشد و به جاي تفکر سابق که در نیستی و مرگ بود در حال اضمحالل و توانائی سالم در حال احیاء می

».ام اکنون به سالمتی و عمر طوالنی امیدوار شده

اصغر مشرفی دوستدار شما، علی

***

صادره از تهران 843ي ي شناسنامه ، شماره1331سیامک متناصري، متولد

خـواران ایـران بـدین ي موسیقی و عضو دائم جمعیـت خـام ساکن تهران دانشجوي سال دوم رشته«

.دارم خواري اظهار می وسیله مختصراً شرح احوال خود را قبل و بعد از خام

به علت فشار 1352خوار هستم یعنی در اوائل بهمن بیش از یک سال و نیم است که خاماینجانب

.خواري روي آوردم هاي مختلف به خام بیماري

و حدود دو سال قبل از این تاریخ به بیماري ورم معده که با دردهاي متناوب همراه بود دچـار شـدم

کرد هیچ کمکی به بهبود درد مـن طبیعی منع میي خام و پزشک که همواره مرا از خوردن سبزي و میوه

خـوابی بـی . هـا بیشـتر شـد ي این دردها کمتر و شدت آن نکرد و بعد از گذشت هشت یا نه ماه، فاصله

خورد کننده و فشارهاي عصبی نیز به آن اضافه شد که پس از مدتی قدرت هـر نـوع فعالیـت را از مـن

عصاب بیمارستان روزبه به استراحت پرداختم و نه تنها در همین ایام مدت چهل روز در بخش ا. گرفت

حال من خوب نشد بلکه سردردهاي من بیشتر و تبدیل به میگرن شد که به مـدت یـک سـال یعنـی تـا

در این مـدت . خواري طول کشید و در این مدت یک سال به تدریج رو به شدت گذاشت شروع به خام

مارستان خصوصی دیگر به مداوا پرداختم و هـر بـار بـا یـک دوبار هر بار یک ماه تا چهل روز در دو بی

60

هرگـاه ایـن . بهبودي مصنوعی و موقتی ناشی از مصرف داروهاي مخدر و مسکّن بـه خانـه بـاز گشـتم

هـا اگر از آن و افتادم می جسمی آلودگی و بی به حال ضعف، خوابکردم را استفاده میها و داروها قرص

خـوابی مـرا از پـاي در درد و بـی سردرد، معده .شدم بدتر از اول گرفتار میبه دردهاي کردم استفاده نمی

خـواري و آورده بود و در بیست و چهار ساعت آرزوي یک ساعت خواب را داشتم تا این کـه بـا خـام

دیگر هرگز جز غذاي خام گیاهی هیچ چیز نخوردم تا آنکه در کمتـر . ي طبیعی آشنا شدم ي تغذیه فلسفه

دهایم به مقدار نود درصد تسکین یافت و توانستم بخوابم و پس از یـک مـاه و نـیم دیگـر از ده روز در

به تدریج با کم کردن . اثري از بیماري در وجودم نبود جز اندکی ضعف که آن هم به زودي بر طرف شد

خـدا بیست کیلو وزن اضافه توانستم به ورزش و کار بپردازم و اکنون در سالمت کامل و شُکر به درگاه

ها ي طبیعی از بیماري ي تغذیه از این که بیماران در تمام دنیا به وسیله آگاهیدهم و با به زندگی ادامه می

بـه آرشـاویر در آوانسـیان کاشـف پایـان خـود را گـزاري بـی کنند همواره سپاس نجات پیدا کرده و می

نه چندان دور افراد بشـر از ایـن دارم و آرزومندم که روزي ي آن کتاب تقدیم می خواري و نویسنده خام

ي این مرد بزرگ است بـر ایشـان کشف بزرگ تاریخی آگاه شوند و آن سپاس و قدردانی را که شایسته

».تقدیم کنند

خواران با تقدیم احترام و با آرزوي موفقیت براي جمعیت خام

***

پـدرم، . در آن موروثی بـود اي به نام پسوریازیس اي چشم به دنیا گشودم که بیماري من در خانواده«

.برادرم و من به این بیماري دچار شدیم

هاي سـیاهی در اي است که در اثر خاراندن به صورت لکه هاي آزاردهنده ي این بیماري خارش نشانه

شـود کـه در ایـن حـال اگـر بـاز شود و سپس پوسته پوسته می تر می آید و به تدریج گسترده بدن در می

براي این بیمـاري داروهـاي کـورتنی ماننـد پمـاد ثریکـور مصـرف . زخم می شودخارانده شود جایش

.شود می

ي بیماري خود یعنی همین بیماري پدر من که خود پزشک بود انواع گوناگون داروها را براي معالجه

حتی چند بار هم بـراي درمـان بـه اروپـا . خواست به دست نیاورد اي که می مصرف کرده بود، اما نتیجه

.اي از گوشت او را براي آزمایش بریدند و رویش آزمایش کردند و یک بار هم تکه رفت

و از داروهاي گوناگون تجـویزي مصـرف که به یاد دارم بیماري با من بوداما در مورد خودم تا آنجا

با داروي دکتر متخصص مدتی اثـر ایـن . وجود این بیماري را ابتدا در پشت گردنم حس کردم. کردم می

. ي پشت حدود کمر ظاهر شـد که این بار بیماري در ناحیهدانم چه مدت گذشت نمی. اري محو شدبیم

سنتی که ي آنتی براي چشمم از قطره. بعد به یک چشم راست و پس از آن به پلک چشم تغییر محل داد

61

بدین .اي است ضد خارش و ضد حساسیت و براي سایر جاهاي بدنم از پماد ثریکور استفاده کردم قطره

طریق تا مدتی بیماري بر طرف شد ولی دوباره عود کرد مضافاً این که این بار عالوه بر جاهاي قبلی بـر

واي بـه حـالم اگـر روزي مصـرف دارو را . پشت دستم هم ظاهر شد و این وضع همچنان ادامه داشت

.داد اي امانم نمی گرفت که لحظه کردم، چنان خارشی بدنم را می فراموش می

ي در این فاصله در مجلـه . خوار شدم و یک سالی هم ادامه دادم یک سال و چند ماه پیش گیاه حدود

خواري به چشمم خورد ولی چون مطالب آن کامل و پیوسته نبود چیزي خامي دانشمند چیزهایی درباره

دامـه دادم خواري سـاده و معمـولی ا خواري دستگیرم نشد و این بود که به همان رژیم گیاه ي خام درباره

.ولی در این مدت تغییر مهمی در بیماري خود ندیدم

اي آن را العـاده خواري به دستم رسید که بـا کنجکـاوي و دقـت خـارق سه ماه پیش اتفاقاً کتاب خام

.ي خود را کامالً عوض کنم و این تصمیم را هم اجرا کردم خواندم و تصمیم گرفتم روش تغذیه

هایم قطره و پماد را فراموش کردم و بدون مصـرف یکی از مسافرتخواري در چند روز پس از خام

.با کمال تعجب دیدم که بیماري و خارش دیگر عود نکرد. ها به مسافرتم ادامه دادم آن

العمل در بدنم به صورت ترشـح گذشت عکس خواري می پس از حدود بیست روز که از شروع خام

شد ولـی بـه تـدریج وز ده دوازده قطره چرك خارج میهر ر. قطرات چرك از مجراي ادرارم شروع شد

عالوه . کردم تر از روز قبل احساس می تر و سرحال تر، چابک شد و خود را قوي حالم بهتر از روز قبل می

هایم که لق و پوسیده شده بودند، بـوي تعفـن دهـان، بواسـیر، نـاراحتی هاي لثه و دندان بر این ناراحتی

از وزنـم هـم در ابتـدا ده .از میان رفتند نیز خوابی ناراحتی و بی ،سستی ،واعصاب، تا حدودي ریزش م

».کیلو کاسته شد ولی اکنون پس از سه ماه تدریجاً دو کیلو به وزنم اضافه شده است

عشقی

***

از اثـرات . در فروردین پنجاه و سه نود کیلو وزن داشتم و مبتال به سردرد و روماتیسم مـزمن بـودم «

دکترها تجویز کرده بودند . توانستم حرکت بدهم و قلبم ناراحت بود دست چپم را به خوبی نمیرماتیسم

واحد تزریق نمایم و در این مـورد خیلـی تأکیـد کردنـد و 200000که حتماً ماهی یک آمپول پنادور

اکنـون .برده تزریق نشود، رماتیسم عود خواهد کرد و براي قلب خطر جدي دارد گفتند که اگر آمپول نام

. اي نـدارم ام و ناراحتی قابـل توجـه بیست کیلو وزن کم کرده. خوار مطلق هستم هجده ماه است که خام

:گویم گیاهخواري می ي خام درباره

»کین هنوز از نتایج سحر است باش تا صبح دولتت بدمد

62

10/6/1354کامبیز آبادیان، به تاریخ

***

طور کلی بیماري فقط بـراي انسـان وجـود دارد و هـیچ موجـود همیشه در این فکر بودم که چرا به«

هاي امـروزي در اکثر انسان. میرد شود و چرا انسان به ندرت به مرگ طبیعی می ي دیگري بیمار نمی زنده

ان هـر چـه علـم در ایـن زمـ . آیـد ها می برند و باالخره مرگ زودرس به سراغ انسان اثر بیماري رنج می

دو سـال پـیش بـرادرم . شود کنند طول عمر انسان نیز کمتر می پزشکی و داروهاي شیمیایی پیشرفت می

مـن اوائـل چـون از مفـاد آن اطالعـی . خوار شـد خواري را خرید و با خواندن آن کتاب خام کتاب خام

ن یک سال پیش که مـن نداشتم و همچنین کالس ششم متوسطه بودم آن کتاب را نخواندم ولی بعد از آ

رود برد و هر چه زمان پیش مـی هاست که در اشتباه به سر می آن کتاب را خواندم فهمیدم که انسان قرن

بنـابراین از همـان زمـان . ایـم شود و مـا از زنـدگی دور افتـاده ها بیشتر می تر و بیماري زندگی مصنوعی

خـواري اي نداشتم ولی با خـام یچ گونه عارضهخواري من ه البته قبل از خام. خواري را شروع کردم خام

روم و ي توچـال مـی کنم و یک روزه به قله نیروي جوانیم دو برابر شد و هیچ گاه احساس خستگی نمی

کینه و جنگـی ،کند و آن حالت قهر خواري انسان را عوض می خام. اکنون از هر جوانی نیرومندتر هستم

هـا در اثـر همـین ورزي ها و کینه تمام جنگ. خواران وجود ندارد خواران وجود دارد در خام که نزد پخته

...شود خواري است زیرا غذایی که پخته می پخته1

خوار شوند و انسان باشد روزي که تمام جهانیان خام

».از فقر، گرسنگی و جنگ نجات یابد

تهران 1334طبیعی، متولد داریوش ابائیان، دیپلم

***

جناب آقاي آوانسیان«

ي آن کـه حـاوي مطالـب خواري و مطالعـه در حدود شش ماه پیش که با به دست آوردن کتاب خام

بسیار ارزنده و آگاه کننده براي سالم زندگی کـردن بـود، بـه خصـوص کـه دریـافتم بیشـتر امـراض و

خواري را کنـار گذاشـته و در سـلک میم گرفتم پختهخواري است، تص هاي جسمی در اثر پخته ناراحتی

البته الزم به یـادآوري . باشم گیاهخوار می اکنون مدت شش ماه است که خام. گیاهخواران قرار بگیرم خام

گیـرم بـود، است که من مدت بیست سال مبتال به میگرن بودم که هر هفته یا پانزده روز یک بار گریبـان

.ز من ربوده بوددردي که قرار و آرام را ا

1 )تایپیست. (در خود کتاب معنی جمله ناتمام گذاشته شده بود -

63

گیاهخواري گرویدم این درد مرمـوز و نـامرئی دسـت از ي اخیر که به خام خوشبختانه در شش ماهه

سرم برداشته و دیگر آن آدم مبتال به میگرن نیستم و آسایش و آسودگی که از این موضوع به من دسـت

ندگی، به شما که با صرف داده مرا بر آن داشت که سپاس قلبی خود را به حضور شما راهنماي خوب ز

وقت و تحمل مخارج سنگین و وقف زندگی خود براي ارشاد و راهنمایی مردم به سـوي یـک زنـدگی

.خواري در تالش هستید تقدیم دارم بدون ترس و دلهره از عوارض ناشی از پخته

امروز که ناشی هاي متداول گیاهخواري از بسیاري از بیماري هایی که با خام ي انسان درود من و همه

.ي ما باد ي جامعه اند، به شما انسان ارزنده خواري است فاصله گرفته از پخته

».ي ماست اید آرزوي قلبی همه موفقیت بیشتر شما در راهی که قدم برداشته

مهري عدالتی

630753: ، تلفن4ي مهرداد پالك امیرآباد شمالی، خیابان دوازدهم، کوي کیائی، کوچه

***

.هسـتم ساکن تهران ،چهل و سه سال مسنو کارمند مشغل ،آبادي امانی نظام مشهرتو نام من محمد «

نظیر سایر افراد و ،نوع تغذیه از لحاظ خام یا پخته برایم تفاوت نداشت و طبق معمول 51تا اوایل سال

در .بـود خوردم و خام خوردن من منحصر بـه مقـداري میـوه و سـبزي بر حسب عادت غذاي پخته می

و چـون روز بـه روز بـر شـدت درد افـزوده ي خود احساس درد نمودم کم در معده کم 51اوایل سال

بـرداري شد باإلجبار به چند نفر پزشک متخصص مراجعه نمودم که پس از آزمایشات مکرر و عکس می

و 16موقـع فشـار خـونم در آن . عشرم داراي زخم حاد است ام لیز شده و اثنی تشخیص دادند که معده

طبق اظهار نظر پزشکان معالجم بایستی براي بهبود کامل الاقل شش سال تحت مداوا . کیلو بود 78وزنم

کردم و غذاي من منحصراً گوشت و کبـاب ي خام خودداري می بودم و ضمناً بایستی از خوردن میوه می

سلسله داروهاي مختلف مصـرف عالوه بر این بایستی یک . بود که کمی نان یا برنج هم تجویز شده بود

روي کـه کشیدم که مرا از پیاده ي زانوي چپ پاي خود درد شدیدي می قبل از آن هم از ناحیه. نمودم می

کتـابی اداريي یکی از همکاران در این موقع به وسیله. باشد باز داشته بود ام می تنها ورزش مورد عالقه

من این کتاب را مطالعه کردم و چون مریض بـودم مطالـب . خواري بود به دستم رسید که عنوان آن خام

دانم روي چه اصلی میل باطنی من بر انجام دسـتورات آن کتاب را با شک و تردید تلقی کردم، ولی نمی

هـاي دریجی ناراحتیخواري و تحمل ت پس از چهل روز خام .خواري را شروع نمودم قرار گرفت و خام

و سـالمتی خـود را بـاز جسمی ناشی از امراض ذکر شده به کلی درد معده و درد پاي من بر طرف شد

تقلیل یافته و کامالً احسـاس راحتـی و 13کیلو و فشار خونم به 65در حال حاضر وزن من به . یافتم

هیچ یک از دسـتورات به ین مورد بدیهی است در ا. کنم و از سالمتی خود کامالً خوشحالم بالی می سبک

64

ي و بـر خـالف توصـیه مصرف نکـردم تجویز نموده بودند ها آن ی را کهو داروهای پزشکان عمل نکرده

بر اساس این تجربه کـه آن را . کردمجات و انواع خشکبار خام سبزي ،جات ها شروع به خوردن میوه آن

تـرین روش خـواري طبیعـی معتقدم کـه خـام بر روي خودم امتحان کردم و براي خودم به دست آوردم

هاي مختلف نصیب بشر شـده هایی که در زمینه تمام پیشرفت که ي انسان است و اگر معتقد باشیم تغذیه

کنم شما هم قبل از آن که به ناراحتی و امراض گوناگون و ناشی از تجزیه و آزمایش بوده من توصیه می

کنیـد خواري را شروع بیفتد از همین امروز خام وپزشک و داروزن زیاد دچار شوید و سر و کار شما به

خـوران شـوند بـه باشـگاه خـام آتش تهیه می استفاده ازو در صورت لزوم براي تهیه غذاهایی که بدون

».و راهنمایی شوید کرده مراجعه

آبادي محمد امانی نظام

***

آقاي آوانسیان عزیز «

بهاي شما را خوانـدم راز هستم، چون از وقتی که کتاب گرانمن یکی از دوستداران و طرفداران شما

خـواریم اکنـون بـه زمـان قبـل از خـام . سالمتی و تندرستی را کشف کردم و اآلن شخص سالمی هستم

:پردازم می

هـا از سال. هستم 1321صادره از آبادان متولد 954ي ي شماره بنده مهوش اشتیاق داراي شناسنامه

گفتنـد به چنـد بیمارسـتان رجـوع کـردم اکثـراً مـی . بردم درد و ناراحتی اعصاب رنج می سر درد، معده

آبادان اسـت ولـی گاز پاالیشگاه ناراحتی من از اعصاب است و موقعی که در آبادان بودم گفتند از بوي

به خدا خوابم نیز کم . ها در تهران بودم باز هم همین آش بود و همین کاسه به تهران هم که آمدم و سال

و بـا البتـه سـر درد مـن از زمـان خیلـی جـوانی شـروع شـد . شد و ناراحتی اعصابم شدت پیـدا کـرد

معـده و گـاهی پـا دردهـاي برداري و معاینات مختلف نتوانستند بفهمند علت سر درد و ناراحتی عکس

ها را با این که خیلی جوان بودم ولی این ناراحتی. رفت ها دستم خواب می بیشتر شب. شدید من چیست

کـه احسـاس نگذشـته بـود خواري من داشتم، اما باور بفرمایید به جان عزیز شما دو هفته بیشتر از خام

از سـر درد، پـا درد، نـاراحتی . رفـتم می ها خیلی راحت به خواب شب. سبکی، راحتی و تندرستی کردم

خواري کمی ناراحتی یا به قول شما البته اوایل خام. اعصاب، درد معده و خواب رفتن دست خبري نبود

فهمم که تازه شخص سـالم، هاي جزئی در من پیدا شد ولی زود از بین رفت و من حاال می العمل عکس

شد و منافذي داشـت در اثـر صورت من که اکثراً کدر میبه خصوص پوست . ام با نیرو و با نشاطی شده

اي و چـه گفت چه جوان شـده رسید می طوري که هر کس به من می خواري روشن و شفاف شد به خام

نـاراحتم و همیشه برم ها گذشته دیگر وقت عزیزم را در آشپزخانه به سر نمی از این. پوستت خوب شده

65

وع را کشف کرده بودم، یعنی کتاب شما را خوانده بودم ولـی که اي کاش من بیست سال پیش این موض

البته همین . متأسفانه آن موقع در تهران نبودم و شما هم کتابتان را به تمام شهرهاي ایران نفرستاده بودید

ام را گذارم که این موضوع را دریافتم و خودم را و شاید بتوانم خـانواده اآلن هم از خداوند بزرگ سپاس

همیشه دعاگوي شما هستم و . هاي الهی است نجات دهم دن مواد گیاهی خام که یکی از موهبتبا خور

.دانم شما را یکی از عزیزترین موجودات روي زمین می

ي دانم کتاب شما نجـات دهنـده کنم و می خواري آرزوي عمر طوالنی می براي شما خالق کتاب خام

».بشر است

11/6/54اشتیاق، مهوش

***

درودهـاي ي شـما ها به شما و به خـانواده باقی ي قره ام و همه آقاي آوانسیان از طرف من و خانواده«

ي مـن بهـاي خـود را بـه خوانـدن نامـه کنم قسمتی از وقت گران از شما خواهش می. فرستم فراوان می

دنیـا بخشـیدن از کنم که شما براي آب و هوا و آفتاب تازه به مردم ایـن من افتخار می. اختصاص دهید

احتیاجی به تملق از شـما نیسـت، پروردگـاري کـه ایـن . اید تمامی وقت و امکانات خود مضایقه نکرده

.طبیعت را به وجود آورده نجات مردم این دنیا را به شما واگذار کرده است

کـه در متوجه شدم رفتم ي خود می وقتی با اتوبوس از ایروان به آبویان و به خانه 1980دوم فوریه

"خـواري در راه خام"توانستم تیتر کتاب را که . زند ردیف جلوي من جوانی نشسته و کتابی را ورق می

. نام این کتاب کنجکاوي مرا چنان بر انگیخت که خواستم حتماً این کتـاب را داشـته باشـم . بود بخوانم

. بفروشد ولی حاضـر نشـد یک صد روبل پول داشتم، به این جوان پیشنهاد کردم که این کتاب را به من

تمام کتاب را از اول تا آخر بـا دسـت . آدرس او را گرفتم و براي دوازده روز این کتاب را قرض گرفتم

.هاي شما و آناهید را چاپ کردم و روي میز گذاشتم که همیشه نگاه کنم عکس. در یک دفتر نوشتم

لی داراي بدن زائـد بـا صـد و ده بیماري مشخصی نداشتم و. هستم 1913آوانسیان عزیز من متولد

خوار مطلق شدم، بیست و هشت کیلو از وزنم را کم کردم و فوراً خام. زد کیلو وزن بودم و نبضم نود می

.ضربان قلبم از نود به شصت رسید

مـن 1913از سـال . کننـد خـواري مـی ي من یکی نوزده ماهه و دیگري پنج ساله با من خام دو نوه

هـی بـه د یهـ اختصـاص دهـم، از د خـواري یم گرفتم وقت خود را به تبلیغ خامبازنشسته هستم، تصم

گردم دنبال بیمارانی می کنم و ، با دوستان قدیمی مالقات میمانم در هر یک پنج تا ده روز می گردم و می

ها با خواري هستند، آن اکنون حدود سیصد و ده بیمار مشغول خام. خواري معالجه کنم ها را با خام که آن

پزشکانی نیز هستند که بیشترشان با شما موافقنـد ولـی . فرستند کنند و به شما درود می هم سفره پهن می

66

وقتی من از مسافرت برگشتم دیدم صد و . رفی بشنوندخواهند ح شوند که نمی گاهی سرسختانی پیدا می

. خـواري آشـنا کـنم ها را بـا خـام کنند که بروم آن بیست نامه جمع شده است، از همه جا مرا دعوت می

.اکنون در آذربایجان شوروي هستم و خیال دارم به زودي به سیبري بروم و در آنجا فعالیت کنم

ها باید باطل شـود و حقیقـت ظـاهر ي کهنه رگ است که همهآرشاویر جان انقالب شما به قدري بز

.گردد

ولی حاال آقایان در مطبوعات و رادیو تلویزیـون ي طالیی شما را خواهند ساخت نسل آینده مجسمه

هـا دارو بگـذار آن . خواهند حقیقت را اعالم کنند کنند و نمی هاي پوچ و غلط مردم را گیج می با صحبت

هـا شوند و بدون کمـک آن در آن غرق کنند، مردم عاقل خودشان پزشک خود میبسازند و خودشان را

».کنند سالم زندگی می

با تقدیم احترام

هاروطونیان. س.س

ریال 150قیمت