دانــــه قانـــون

. دانه ده حاوي کدام هر که باشد درخت به ســـيب پانـــصد شايد بيندازيد ســـيب درخت به نگاهيدرخت. » چند فقط تا است الزم دانه همه اين چرا بپرسيم است ممکن نه؟ دارد دانه خيلي است

شود؟ اضافه «ديگر

. گويد مي ما به دهد مي ياد چيزي ما به طبيعت :اينجا

« . بيفتد، اتفاق چيزي خواهيد مي واقعا� اگر پس کنند نمي رشد هرگز ها دانه اکثرکنيد تالش يکبار از بيش است .«بهتر

آورد بدست را نتايج اين توان مي مطلب اين :از

بياوري - بدست شغل يک تا کني شرکت مصاحبه بيست در .بايد

کني - استخدام مناسب فرد يک تا کني مصاحبه نفر چهل با .بايد

بفروشي - را ات ايده حتي يا و بيمه جاروبرقي، خانه، ماشين، يک تا کني صحبت نفر پنجاه با .بايد

کني - پيدا شفيق رفيق يک تا شوي آشنا نفر صد با .بايد

» نمي » احساسشکست راحتي به و شويم نمي نااميد ديگر کنيم درک را دانه قانون که وقتي.کنيم

درسگرفت آنها از و کرد درک بايد را طبيعت .قوانين

کالم يک :در

کارند مي بيشتري هاي دانه خورند، مي شکست بيشتر چه هر موفق . افراد

مربوطند هم به امور همه

بهتر و تر سالم غذاهاي به ميل كنيد، ورزشمي منظم طور به وقت هر كه ايد كرده دقت آياداريد؟

Q طبعا و داريد بيشتري انرژي خوريد مي بهتري و تر سالم غذاهاي وقتي كه ايد كرده دقت آياكنيد؟ ورزش كه داريد دوست

. شما روحية است، مؤثر شما روحية روي شما تفكر روش است مربوط هم به زندگي در چيز همهروشحرف گذارد، مي اثر گفتارتان نحوة روي شما رفتن راه است، مؤثر رفتنتان راه نوع بر

است مؤثر فكرتان طرز روي !زدنتان

گذارد مي اثر زندگي ابعاد ساير بر زندگي \عد ب يك در پيشرفت براي .تالش

سر وقتي و كرد خواهيد بيشتري احساسشادي نيز كار محل در هستيد، خوشحال خانه در وقتيبود خواهيد شاد نيز خانه در باشيد شاد .كار

معناست؟ چه به اينها

- . اي برنامه با توانيد مي كنيد شروع مثبتي نقطه هر از توانيد مي زندگي در پيشرفت براي اينكهبا بيشتر وقت گذراندن براي تعهد يا غذايي رژيم اهدافتان، ليست نوشتن انداز، پس براي

. به امور همه که چون شود، مي هم ديگر مثبت نتايج به منجر مثبت كار اين كنيد شروع فرزندانتانمربوطند .هم

- . » كه » است اين مهم شود صرفمي كجا كنيد مي پيشرفت جهت كه تالشي كه نيست مهمكنيد .شروع

- . به هم ابعاد ساير شد، خراب شما زندگي بعد يك اگر يعني است صادق هم قضيه اين عكس . باشيد داشته خاصي دقت مسأله اين به بايد شود مي خراب .زودي

کالم يک :در

نيزمؤثر ديگر امور بر زيرا دارد خوداهميت نوبه به دهيد مي انجام كه كاري هر. است

(WHY )چرا؟

» چرا؟ » نكرد خودشسوال از وقت هيچ ولي نداشت دست شد متولد وقتي فوپ جان من دوست » « : ». ديدم كه هنگامي من و ، دهم؟ انجام توانم مي كاري چه پاهايم با پرسيد بلكه ندارم دست من « : كاري هر او گفتم خود با بخورد، غذا تواند مي ژاپني خوري غذا چوبهاي با پاهايش از استفاده با او

دهد انجام تواند مي «.را

عاشقمان كه كسي يا دهيم مي دست از را چيزمان همه يا آيد، مي سرمان به باليي كه هنگاميپرسيم مي خودمان از ما اغلب كند، مي ترك را ما : بوده

« چرا؟»من؟ » « چراحاال؟ » « چراكرد؟ » رها تنها و سرگشته مرا او «چرا

» بيندازند » حاصل بي چرخة يك به را ما است ممكن شوند، مي شروع چرا با كه .سؤاالتي " ندارد " باشد،اهميتي داشته وجود جوابي هم اگر يا و ندارد وجود ها چرا اين براي جوابي .اغلب

» شوند » مي شروع چه با كه پرسند مي خود از سؤاالتي موفق :افراد

آموختم؟ » پيشامد اين از چيزي «چهبكنم؟ » پيشامد اين با برخورد در بايد كاري «چه

« : طي كاري چه پرسند مي خود از است، آميز فاجعه Q واقعا پيشامد كه هنگامي آينده 24و ساعتشود؟ بهتر كمي اوضاع تا بكنم توانم «مي

: کالم يک «در مراد » وفق بر زندگي آيا كه نيستند نگران هيچوقت خوشبخت افرادنه يا .هست

مي انجام آيد مي بر دستشان از كه آنچه و كنند مي را استفاده بيشترين دارند كه آنچه از اينهاچرا؟. » كه نيست مهم خيلي نبود، مراد وفق بر زندگي اگر و «دهند