آموختـــنــــی های از استاد مصطفی سباعی برای جوانان

25
اد ت س ا ی از ی ها ن ت خ و م ا رای ب ی ع ا ت س ی ف صط م ان وان ج: م# ی ه ف اه( رش# ی( ش ده وزن ردا گ( روش س ر# صی ن ل دا ت ع مکازی ه ه ب

Upload: shirshah-fahim

Post on 06-Aug-2015

80 views

Category:

Education


5 download

TRANSCRIPT

Page 1: آموختـــنــــی های از استاد مصطفی سباعی برای جوانان

از های آموختـــنــــیسباعی مصطفی استاد

جوانان برایفهــــــــــــــــیم: شـــــــــیرشاه گردآورنده

ســـــــروش عبدالنصیر همکاری به

Page 2: آموختـــنــــی های از استاد مصطفی سباعی برای جوانان

خوش رفتاریبد – که طور همان پوشاند می را ها بدی از بسیاری رفتاری خوش و اخالقی خوش

. پوشاند می را ها خوبی از بسیاری اخالقی

Page 3: آموختـــنــــی های از استاد مصطفی سباعی برای جوانان

ده پندرا- جسمت و اندیشی دور با را عقلت و هایش خواهش در کردن شک با را نفست

با را کردارت و حکیمانه انفاق با را ات دارایی و هایش خواست در کوتاهی با. ده پند هایش چشمه سر در نگریستن

Page 4: آموختـــنــــی های از استاد مصطفی سباعی برای جوانان

ماند نمی پاداش بی خیر؛ .کاربیماری- هنگام در را ای عده گرفتم، کار به مردم به خدمت برای را خود سالمت

بیماری و سالمتی در نعمتش بیابم پروردگارم نزد را پاداشم اگر یافتم، خود کنار در . است شده کامل من بر

Page 5: آموختـــنــــی های از استاد مصطفی سباعی برای جوانان

نفریبد را تو شیطانگرداند - توجه بی کم چیزی به را تو گاهی که نفریبد را تو ات پارسایی در شیطان

را نوافل گاهی که نفریبد را تو عبادتت در و کند، بزرگ و مهم چیزی آزمند و. افکند دلت به را فرایض ترک ی وسوسه و گرداند، محبوبت

Page 6: آموختـــنــــی های از استاد مصطفی سباعی برای جوانان

درد بدون بیماریخستگان ! - و ناتوان و طاقت بی های انسان برای که درد بی بیماری زیباست چه

است آسایش

Page 7: آموختـــنــــی های از استاد مصطفی سباعی برای جوانان

بود نمی درد اگرداشتنی - دوست را تنبلی که بود، آسایش بیماری صورت این در بود نمی درد اگر

را انسان در رحمت های نیاز زیباترین سالمتی بود نمی بیماری اگر و کرد میکرد، نمی عمل واجبات انجام به بود نمی آدمی برای سالمتی اگر کرد، می پاره

. بود نمی معنایی زندگی این در آدمی وجود برای نبود تکالیف اگر کالم یک در

Page 8: آموختـــنــــی های از استاد مصطفی سباعی برای جوانان

پریشانی و آرامشاز - پریشانی که دانی خود تو و ، است محال تقوا نبدون آرامش و اطمینان

. است ها معصیت

Page 9: آموختـــنــــی های از استاد مصطفی سباعی برای جوانان

مردم بدتریناست - گروهی دو ما نزد مردم بدترین

-. فروشد می دنیا به را اخرش که حاکمی فروشد، می حاکم به را دینش که

Page 10: آموختـــنــــی های از استاد مصطفی سباعی برای جوانان

پیروزی بزرگترینو - هماهنگ همسرت و خود های خواسته میان که ، است این پیروزی ترین بزرگ

کنی ایجاد پیوند

Page 11: آموختـــنــــی های از استاد مصطفی سباعی برای جوانان

هم کنار در-. پزیرد می دیگران خقلی بد با شما اخالقی خوش و بینی خوش

Page 12: آموختـــنــــی های از استاد مصطفی سباعی برای جوانان

باطل با حق گفتگوی-. رفتند می هم با باطل با حق روزی

-. : ترم بلند سر تو از من گفت باطل

-. : ترم قدم ثابت تو از من گفت حق

-. : ترم قوی تو از من گفت باطل

-. : ترم ماندگار تو از من گفت حق

-. : هستم ثروتمندان و قدرتمندان با من گفت باطل

- ( : یشعرون وما االبانفسهم یمکرون وما فیها لیمکروا مجرمیها اکابر قریه کل فی جعلنا کذلک و گفت حق

-. : بکشم را تو توانم می اکنون هم گفت باطل

- : تآخیر با چند هر کشت خواهند را تو فرزندانم اما گفت حق

Page 13: آموختـــنــــی های از استاد مصطفی سباعی برای جوانان

زندگی مثلاو - از تو که انگاه و ، گرداند تو از رو باشی طلبش در که انگاه ، است آبروی با زن مثال زندگی

. باشد طلبت در گردانی رو

Page 14: آموختـــنــــی های از استاد مصطفی سباعی برای جوانان

عبادت معنای-. دارد نگه گی بنده در را او مالکش همواره که این به ، است بنده امید عبادت

Page 15: آموختـــنــــی های از استاد مصطفی سباعی برای جوانان

کافر و مومنها - پرچم برایش چه اگر گرفتار و بنده کافر و ، باشد زنجیر و بند در در گرچه است آزاده مومن

. آورند در اهتزاز به را

Page 16: آموختـــنــــی های از استاد مصطفی سباعی برای جوانان

بند در پرندهزندانی - قفسش در که حالی در ، است پرواز در آسمان در پندارد می که ای پرنده بسیار چه

اوست همانند بدرفتار عالم است،

Page 17: آموختـــنــــی های از استاد مصطفی سباعی برای جوانان

سالمت و بیماریروی - بخشد، سالمتیت که گاه آن و ، بخشد سالمتیت ، کنی روی او به کند، بیمارت خدا که گاه آن

. کند بیمارت و گردانی

Page 18: آموختـــنــــی های از استاد مصطفی سباعی برای جوانان

خدا با آنس- . دارد دوستت یقین به کرد، آشنا و همدم ذاتش با و ، کرد ات بیگانه خود از که وقتی

Page 19: آموختـــنــــی های از استاد مصطفی سباعی برای جوانان

اخالصما - بر وای پس پزیرد می را خالص عمل تنها خدا که وقتی

Page 20: آموختـــنــــی های از استاد مصطفی سباعی برای جوانان

آزاده ی بنده و برده ی بنده-. کند آزاد را خود تواند می کار با تنها آزاده بنده و ، کند آزاد را خود پول با تواند می برده ی بنده

Page 21: آموختـــنــــی های از استاد مصطفی سباعی برای جوانان

فرمانبرداری و نافرمانیو - برکت و است آزادیـــــــــــــــــــــــی فرمانبرداری و ننگ و شومی و است زندان فرمانی نا

مباهات

Page 22: آموختـــنــــی های از استاد مصطفی سباعی برای جوانان

! لحـــــــــــــــــظاتینفـــــــــــــــــس - هوای با مقابله و داری خویشتن لحظاتی طاعت و معصیت میان فاصله

Page 23: آموختـــنــــی های از استاد مصطفی سباعی برای جوانان

از باشد لبریز دلـــــــــ که .............. وقتیگردد - او شکوه و هییت از لبریز وقتی شود نورانی چهره گردد، خدا محبت از لبریز دل وقتی

از پر وقتی شود استوار و صواب اندیشه ، باشد حکمت از لبریز وقتی شوند، فروتن تن اعضای. شود ور شعله جنسی ی غریزه و شکم شهوت آتش ، گردد هوا

Page 24: آموختـــنــــی های از استاد مصطفی سباعی برای جوانان

شود نمی خواست باز-. شود نمی خواست باز اما دهد دشنام و گوید یاوه که ، است خوابیده فرد مانند مند درد بیمار

Page 25: آموختـــنــــی های از استاد مصطفی سباعی برای جوانان

ها راهـــــــــــه بی و هـــــــــــــــا راه در- ، مسیر های راهه بی در یافتم خدا در فناشدن در را آن اما باختم را وجودم زندگی های راه در

را . آن و کردم گم را راهم ی توشه مردمان انبوه در ، یافتم قران در را آن و کردم گم را هدفم . یافتم الله رسول نزد