حکومت افشاریه
DESCRIPTION
تهیه کنندگان: کیارش نصیری و محراب پهنه کلایی. حکومت افشاریه. تحولات دوران افشاریه. - PowerPoint PPT PresentationTRANSCRIPT
افشاریه حکومتکنندگان :تهیه
کالیی پهنه محراب و نصیری کیارش
افشاریه دوران تحوالت مرحله این با مرتبط های : جنبه
حوادث . ( و نادر آمدن کار روی از قبل داخلی بحرانهایآن ) از فاصله ( 1148-1135ناشی بال که اغتشاشهایی
به ایران نقاط از بسیاری در صفویان سقوط از پسبرای را زیادی فالکتهای و مصائب چه اگر آمد وجود
طوالنی مد و جزر یک در اما ، آورد بار به اجتماعی تودهافشاریه قدرتمند اما دوام کم سلسله آمدن کار روی بهمی . شورشهایی و قیامها ذکر به جا این در گردید منجربیگ قلی نادر توسط قیامها این سرکوبی با که پردازیم
شد تشکیل افشاریه . سلسله
احمد سید قیامسیستانی محمود ملک قیام
دوم – میرزا تهماسب افغان اشرف
. نادر آمدن کار روی از قبل خارجی بحرانهای
و . شورشها شد متحمل را بسیاری نامالیمات صفوی عصر از پس ایرانکرد . باز ایران مرزهای به را خارجی دشمنان پای داخلی خونین قیامهای
دولت هجوم و غربی مرزهای از نادر نگرانیهای بر عالوه زان این درو شد اضافه ایران مرزهای تجاوزات عرصه به نیز ثالثی عنصر ، عثمانی
بیگ . قلی نادر درگیریهای نحوه به ابتدا ما جا این در بود روسیه دولت آنشمال در روسهای تجاوزات آغاز جریان به سپس ، پردازیم می عثمانیها با
پردازیم . می خزر دریای سواحل و
در عثمانیها تجاوزات از ناشی صفوی عصر از پس خارجی ناآرامیهاغربی مرزهای
سلسله تشکیل از قبل ایران مرزهای در روسها طلبی توسعه آغاز افشاریه
افشاریه سلسله خاستگاه : افشاریه سلسله خاستگاه و نسب و : اصل
افشار تیره و افشارند از ای تیره که دانند می قوقلو ایل از را افشار سلسله موسسایل ، یافتند استیال ترکستان به مغوالن زمانیکه باشند می ترکستان ترکمانان ار نیز
سلسله ظهور از بعد کردند اختیار وطن آذربایجان در و کردند کوج ترکستان از قرقلوگزیدند اقامت خراسان ابیورد چون مناطقی در یعنی ایران شرق قسمت در . صفویه
افشاریه سلسله موسس بیگ قلی نادر : ب بیگ قلی نادر افشاریه سلسله : موسس
و نادر خود شناخت به ابتدا ، نادر توسط افشاریه سلسله تشکیل چگونگی مورد درآن نقش
دسته دو به را نادر زندگی دوران منظور این برای پرداخت آمده وجود به رتحوالت دکنیم می : تقسیم
حکومت : . ) تشکیل از قبل بیگ قلی نادر زندگی روند (1100-1145الف دوم -1 طهماسب شاه اردوی به پیوستن تا تولد ابتدای . از
حکومت -2 و قدرت تشکیل تا دوم طهماسب شاه به پیوستن . از داخلی -3 رقبای با . درگیری
خارجی -4 نیرویهای . سرکوب
نادر : ) زمامداری و تاجگذاری 1145-1159ب مقدمه
سال محرم یازدهم روز در اصفهان تسلیم دو 1135با بیشاز که ای سلسله عمراریکه بر غلزایی محمود آمد سر به داشت اختیار در را ایرانی جامعه زمام قرن
مردم . که بود دردناکی واقعه مرکزی مقتدر حکومت رفتن میان از نشست قدرتآورد پدید مملکت سطح در گسترده و عمیق بحرانی و کرد اضطراب دچار را ایران
مواجهه. همواره صفوی عصر ایران حکومت عمده کارهای و ساز اینکه خصوصامقتدر مرکزی حکومت فروپاشی با و بوده بیرونی درونی نیرومند عامل دو با
تحریکشد مرزها سوی چهار در متجاوز و زورمند همسایگان . مطامع اوضاع سبب به اینکه با ، بودند غافل روشمملکتداری از افغانی عصیانگران
درک . و کافی توان عدم بود آمده وجود به ایران در که ضعفوسستی و ناآرامدر را نیرومندی حکومت نتوانند که حکومتداریسببشده شیوه از آنها درست
دهند تشکیل ایران
را بیگانه تدبیر بی حاکم یک توان که ایران ، سقوطصفویه پساز دلیل همین بهمتعدد . شورشهای گردید بسیاری نامالیمات و ناآرامیها صحنه ، نداشت خود بر
و کشور دفاع از هواداری به که مختلفی گروهای مردان قیامهای و داخلیرا ایران دشمنان پای داد روی مختلفکشور مناطق در ، متمرکز حکومت تشکیل
کرد فراهم بودند ایران مرزهای تعرضبه انتظار در . همیشه اصفهان سسقوط از یعنی ساله حوادثسیزده بررسی کلی طور سال 1135به تا
سال به شاه نادر باید 1148تاجگذاری را باشد متعددی بحرانهای از سرشار که راتبیین خارجی و بخشداخلی دو در
نادر جانشینان عادلشاه : خان علیقلی الف
شاه: ابراهیم ب شاه: شاهرخ ج
خان: علیقلی الف کرد تقسیم دسته دو به باید را خان علیقلی پادشاهی : دوران
خان .1 علیقلی رسیدن قدرت به از قبل دوران خان .2 علیقلی پادشاهی دوران
خان: ابراهیم ب جریان در و بود ترکان با نبرد در نادر همراه به خان ابراهیم
داشت آنها سرکوبی در نقشمهمی در نادر عهد اواخر شورشهایکند سرکوب را اردبیل در میرزا توانستشورشسام جمله . از
میرزا: شاهرخ ج نواده – ) ، مادر طرف از چون او نسب و اصل بودن ممتاز علت به الف
شد می محسوب صفوی حسین . سلطان بود- داده نشان میرزا شاهرخ به نسبت نادر که ای عالقه و احترام ب
بود شده مردم نزد وی موقعیت شدن محبوب . سبب سال محرم یازدهم روز در اصفهان بیش 1135تسلیم که ای سلسله عمر
محمود آمد سر به داشت اختیار در را ایرانی جامعه زمام قرن دو ازمرکزی . مقتدر حکومت رفتن میان از نشست قدرت اریکه بر غلزایی
عمیق بحرانی و کرد اضطراب دچار را ایران مردم که بود دردناکی واقعهعمده . کارهای و ساز اینکه خصوصا آورد پدید مملکت سطح در گسترده و
درونی نیرومند عامل دو با مواجهه همواره صفوی عصر ایران حکومتهمسایگان مطامع مقتدر مرکزی حکومت فروپاشی با و بوده بیرونی
شد تحریک مرزها سوی چهار در متجاوز و . زورمند سبب به اینکه با ، بودند غافل مملکتداری روش از افغانی عصیانگران
توان . عدم بود آمده وجود به ایران در که وسستی ضعف و ناآرام اوضاعنتوانند که شده سبب حکومتداری شیوه از آنها درست درک و کافی
دهند تشکیل ایران در را نیرومندی . حکومت
افشار شاه نادر
نگاه یک در افشاریان سلسله
سال در افشار در. ۱۰۶۶نادرشاه افشار ایل در ش ه . دو به ایل این آمد دنیا به خراسان شمال در درگز : دیگری و قاسملو یکی میشد تقسیم بزرگ شعبه
. بود اخیر شعبه از افشار شاه نادر قرخلو؛ یا ارخلوبه آذربایجان از اسماعیل شاه را قرخلو طایفه
نواحی در سرزمین، آن شمال در و کوچاند خراسانتا داد؛ مسکن مرو حدود تا باخرز و گز دره و ابیورد
. باشند سدی مهاجم ترکمانان و ازبکان برابر دراول عباس شاه زمان در ایلها این از بسیاری تعداد
گشتند ادغام شاهسون ایل .در
به هنوز و بود نادرقلی او اصلی با ۱۸نام همراه که بود نرسیده سالگی
. از بعد آمد در آنها اسارت به ازبکهایخوارزم یورشهای از یکی در مادرشخدمت در و برگشت خراسان به و گریخته اسارت از کوتاهی مدت
. کرده جمع خود دور به را کوچکی گروه او بود بیگ باباعلی ابیورد حکمراننامید بیگ نادرقلی را خود خراسان ناحیه چند کنترل از .بعد
کرده تصرف را اصفهان افغان محمود رهبری به افغانها هنگام این در . اصفهان سقوط با رساندند قتل به را صفوی حسین سلطان شاه و بودنداز که صفوی دوم تهماسب شاه نام به او پسر حسین، سلطان شاه قتل و
( خواند ایران پادشاه را خود بود گریخته قزوین به ( ۱۱۳۵اصفهان . ولی ق ه . افغان محمود نشدند او از اطاعت به حاضر کشور گوناگون نواحی حکام
بعد کمی میکرد حکومت آن اطراف نواحی و اصفهان بر تنها که نیز( رسید قتل به افغان اشرف نام به عمویش پسر (. ۱۱۳۷بدست . ق ه
در صفوی خاندان نفوذ میزان از که نادر احوال و اوضاع این با همزماناو سپاه سردار و پیوست دوم تهماسب شاه به بود، آگاه مردم میان
.(. ۱۱۳۹شد) . آورد در خود تصرف به را خراسان سپس ق ه .
) مانع ) حدی تا سیستان حاکم سیستانی محمود ملک بزرگ فئودال
سال در نادر ولی شد بیگ نادرقلی گیری شاه ۱۷۲۶قدرت پشتیبانیو ) قاجار خان قلی شاه پسر قاجار خان فتحعلی و صفوی طهماسب ) را محمود ملک توانست کرده جلب را قاجار محمدخان آقا پدربزرگ
. شاه نماید پا بر خراسان در را ایران شاه حاکمیت و دهد شکستاز پس و کرد اعالم خراسان در خود والی را قلی نادر نیز، طهماسب
. مناسباتش او بعد سال داد تغییر قلی طهماسب به را خود نام نادر آنکرد و ترک ایل چند سرکوب از بعد و کرده قطع را طهماسب شاه با
. رساندن قدرت به برای آنگاه میرسد خراسان کامل حکمرانی بهدر شده جنگ وارد افغانها با طهماسب یعنی ۱۷۲۹شاه افغانها رییس
) دامغان نبرد طی دامغان نزدیکی در مهماندوست در را افغان اشرففارس زرقان در سوم بار برای و اصفهان خورت مورچه در سپس و
تاز و تاخت مورد را افغانستان وی، تعقیب در سپس و داد شکست . هفت از پس ترتیب بدین نمود مطیع را دیار این قبایل و داده قرار
( رسید پایان به افغانها شورش (۱۱۴۲سال . ق ه .
از را روسها و شد جنگ وارد خارجی دشمنان با سپسغرب که عثمانیها با جنگ زمان در اما راند، ایران شمال
ایران شرق در شورشی متوجه داشتند اشغال در را ایران . شاه رفت سامان آن به کرده رها کاره نیمه را جنگ و شدبا را وی جنگ دنباله وجود اظهار قصد به صفوی تهماسب
شد منهزم سختی به که گرفت .عثمانیان سال . ۱۱۴۵در . شاه میان قرارداد یک دنبال به ق ه
آن به را آذربایجان از بخشی که عثمانی دولت و طهماسبپشتیبان که را ایلها رهبران نادر میکرد، گذار وا دولت
طهماسبشاه آنها یاری با و نمود جمع جا یک در بودند صفویه ) السلطنه نایب را خود و برگزید جانشینی به را سوم عباس . شاه. نادر بود نادر دست در اصلی قدرت واقع در اما نامیدعثمانیان از را گرجستان و آذربایجان کل سال دو عرض در
داد شکست سختی به را عثمانیان و گرفت .پس
سال در ۱۱۴۸در را ایران کدخدایان و حکمرانان کلیه نادرشاه قمریبر ) بالغ کرد جمع مغان (. ۲۰۰۰۰دشت مغان دشت شورای در او نفر
و استراحت به تصمیم و داده انجام را خود وظایف که کرد اعالم . مایل باطنا او میدانستند که کشور بزرگان دارد کارها از کنارهگیری
. شاه ترتیب بدین پذیرفتند سلطنت به را وی است، سلطنت بهافشار سلسله حکومت و شده برکنار شاهی از صفوی سوم عباس
. در بعد اندکی نادر شد آغاز نادر پادشاهی . ۱۱۴۸با . تاجگذاری ق ه»الخیر. را وی تاجگذاری تاریخ ماده الدین، قوام نام به شاعری نمود
منقوش نیز افشاریه دوره سکههای روی بر که سرود ماوقع« فی .گردید
برای به ۱۲او لشکرکشی به دائما مدت این در و کرد پادشاهی سالقندهار، بحرین، توانست مدت این در و بود مشغول گوناگون نواحی
ایران از سالها برای که را دیگر نواحی بسیاری و بخارا خوارزم، . بود هندوستان فتح او فتح مهمترین بازگرداند ایران به شدهبود .جدا
گریخته دهلی به نادر، دست به قندهار گشایش از پس که یاغی افغانهایجزو. که افغان اشرف افسران که نمود اخطار هند به بار سه نادرشاه بودند
حدودا ) بودند ( ۸۰۰غارتگران اساسی نقش ایران مردم عام قتل در و نفررود از ایران سپاه آنها تحویل عدم پی در که دهد تحویل ایران به را داشتند
آن پایتخت دهلی و داده شکست را هندوستان کرنال جنگ در و گذشتند سند . سپس کرد تصرف و ۸۰۰را زدند دار به دهلی بازار در را افغان متجاوز
. ۵بازگشتند.] غنائم[ با نادر شدند کشته نفر هزار سی از بیش جنگ این دررا هند پادشاهی تاج و بازگشت ایران به بود آورده چنگ به هند از که فراوان
. برابر ده آورد ایران به شاه نادر که غنائمی گذاشت شاه محمد سر بر . غنائم این میان در شدهاست برآورد صفویه دوران ساالنه درآمد بیشترین
جواهرنشان کره و طاووس تخت و نور دریای و نور کوه چون جواهراتی . مقابل در سپاهیانش کمی رغم به ایران توانای شهریار نادر دارند شهرتجنگی نوین تاکتیکهای کارگیری به با توانست هندی سوار فیل لشکریان
. با بود توانسته بزرگ شاه نادر بکوبد هم در را هندوستان انبوه لشکرآور رعب افزار جنگ یک رابه خود ارتش کارآمد و سنگین رزمی آموزشهای
. انقراض و تضعیف زمینه هندوستان به نادر حمله با کند تبدیل دشمن برایدولت مدتی از پس و کرد فراهم را گورکانیان یا هند مغولی امپراتوری
یافت استیال کشور این بر شرقی هند کمپانی توسط .انگلستان
. از سپس، کرد کور را میرزا رضاقلی خود پسر و داد اخالق تغییر عمر اواخر در شاه نادرمیدانست مقصر را آنها کار این در که را خود اطرافیان از برخی شده پشیمان خود کارشاه. نادر رکاب در فرانسوی پزشکی همواره که میباشد نکته این گفتن به الزم کشت
میرود نیز او جانب از دسیسه وجود امکان عقیدهای به بنا که .بود
بگیرد، مردم از گزافی مالیاتهای تا بود مجبور خود جنگهای هزینههای تامین برای اورفع برای نادر که زمانی ولی میداد روی کشور جایجای در شورشهایی دلیل همین به
وی چادر به شبانه سردارانش از جمعی بود رفته خراسان به شورشها این از یکیرساندند قتل به ا اور و کردند .حمله
. در علیقلیخان بودهاست ظهیرالدول خان ابراهیم فرزند و نادر برادzرزاده علیقلیخانهمواره دلیری و شجاعت دلیل به و بودهاست او همراه نادر لشکرکشیهای بیشتر
. کشورگشاییهای از آمده پیش اقتصادی مشکالت دلیل به بودهاست نادر عالقه موردمردم توده از جنگها هزینه تامین برای نادر که بسیاری مالیاتهای و نادر دوران
. این از یکی در میشد پا به کشور از گوشهای در شورشی گاهی چند از هر میگرفت،را آن تا کرد مامور را علیقلیخان نادzر، بود، شده پا به سیستان در که شورشها
. بدبین اطرافیانش از بسیاری به نسبت عمر اواخر در نادر آنکه دلیل به کند سرکوب . کرد منصوب سیستان به علیقلیخان همراهی به را جالیر خان قلی تهماسب بود، شده
و شد یاغی او ضد بر و برداشت نادر اطاعت از سر علیقلیخان که بود راه میان در . رسید قتل به درباریان دست به نادر که بود نگذشته شورش این از زمانی کرد .قیام
نادر، قدرت اریکه علیقلیخان نادر قتل از آگاهی از پسهمه و میرزا قلی رضا و کرد تسخیر را آن گنجینههای و کالت . جان که بود میرزا شاهرخ تنها رساند قتل به را نادر فرزندان
. در عادلشاه یا شاه علی لقب با سپس برد در به ۷سالم. ۱۱۶۰جمادیالثانی در نشست پادشاهی تخت بر مشهد در
و بذل به دست مردم رضایت برای که بود هنگام این . برادر شاه علیقلی زد نادر گنجینههای از بسیار بخششهای
و جنوبی مرکزی مناطق به را خان ابراهیم خود کوچکتر . عادلشاه، ماهه یازده حکومت طول در گماشت ایران غربیخان ابراهیم برادرش نیز و کرد قیام قاجار خان حسن محمد
. در را خود که عادلشاه زد شورش به دست او ضد بر نیزولی گریخت تهران به نمیدید توانا برادرش شورش برابربه و کردند دستگیر تهران در را او ابراهیمخان طرفداران
. را او نادر، مانند به نیز خان ابراهیم دادند تحویل خان ابراهیمکرد .کور
خان ابراهیم بود ترکان با جنگ در نادر همراهان از خان ابراهیم
جایگاه نادر، دوران در اخیر شورشهای در نیز و . شورش همچنین او داشت آنان سرکوب در مهمی
بود کرده سرکوب اردبzیل در را میرزا .سام
میرزا شاهرخ سلطان نوادگان از که خود نسب و اصل دلیل به او
و احترام نیز و میرفت شمار به صفوی حسینمردم نزد محبوبیت دارای او به نzسبت نادر عالقه
بzرسد حکومت بzه تا شد باعث نیز همین که .بود
تصرفهندوستا ج برای نادرشاه نبرد دهلی ننگ
شzzzzzرح خارجي مهاجمان گوشمالي وجود با ، سلطنت اريکه بر نادر استقرار از پس
سرکشي و عصيان و طغيان شاهد ايران مناطق از بسياري مردمان هنوزحسين . به توان مي ياغي سرکشان اين جمله از ند بود تخت و تاج مدعيان
سياسي . ) تحوالت تاريخ ؛ رضا ، شعباني داشت اشاره قندهار حاکم سلطان : ، چارم چاپ ، سمت تهران ؛ زنديه و افشاريه هاي دوره در ايران اجتماعي
ص 1381 بختياري( 39، ياغيان شورش فرونشاندن و تاجگذاري از پس نادرشرقي( 1148) سرحدات بازگرداندن و قندهار حاکم تنبيه براي را زمان ق
سال ) رجب در بنابراين ، يافت مناسب هميشگي مرزهاي به با( 1189کشور قماه پانزده از پس سرانجام و نهاد قندهار سوي به رو هزارنفره هشتاد لشگري
اورد در تصرف به شهررا ان خويش سپاه بختياري دالوران همت با محاصرهص) ، تمام( 40همان و صفا ، بست شهرهاي هنگام همين در البته و
ميرزا رضاقلي او پسر ، امد در او نيروهاي تصرف به نيز مکران و بلوچستانوارد بودند امده قندهار حاکم ياري به که ازبکان بر سنگين شکستي نيز
عباس . ) تصحيح ؛ التواريخ مجمع ؛ ميرزامحمدخليل ، صفوي مرعشي ساخت : ، سنايي تهران ، اشتياني ص 1328اقبال ،13-12)
هند پادشاه از و داشت گسيل هند به را سفيري نادر ، قندهار نبرد ايام درفراريان ورود از ممانعzت دستور مرزي مناطق حکام براي که خواست
نادر درخواست هند پادشاه گورکاني شاه محمد ليکن ، صادرکند را افغانيهند . به حمله براي الزم دستاويز نادر براي نتيجه در گذاشت پاسخ بي را
و ايران مرزي صفحات قطعي ارامش براي شد مصمم او و امد فراهم ( . تحوالت تاريخ نمايد اقدام ان تاريخي حدود به مملکت مرزهاي رسانيدن
ص ، زنديه و افشاريه هاي دوره در ايران اجتماعzي (41سياسي
سال ) در او( . 1151نادر پسر ديگر نمود فتح را اباد جالل ، کابل ، غزنين قدر ساخت خويش مسخر را غور و باميان انکه از پس نيز ميرزا نصرالله
پيش بخارا حدود تا که نيز ميرزا قلي رضا ، رسيد پدر خدمت به اباد جاللکه بود محل همين در والبته پيوست او به اباد جالل فرسنگي پنج در بود رفته
غيبت خالل در را حاکمان نصب و عزل اختيار و ايران سلطنت نيابت نادراراي . ) عالم ؛ کاظم محمد ، مرو وزير کرد تفويض ميرزا رضاقلي به خود
: ، نا بي مسکو ، دوم جلد ، ميکلوخوماکالي مقدمه با ؛ 1960-1966نادريص ، (381-383م
ن
( سال رمضان در بيست( 1151ادر با که را پيشاور حاکم خان ناصر قروانه و داده شکست بود بسته او بر را راه خيبر تنگه در سپاهي هزار
چون . و افتاد راه به دهلي سوي به الهور فتح از پس نادر گرديد الهوربدان است زده اردو کرنال در خويش سپاهيان با شاه محمد که شد اگاههاي . ) دوره در ايران اجتماعي سياسي تحوالت تاريخ نمود حرکت سو
ص ، زنديه و به 42افشاريه نادرشاه اردوکشي ؛ اوف کيشميش وص : ، تا بي ، نا بي جا بي ؛ سپاهيان( 33هندوستان شمار ، تاريخ با برابر
درحدود هندي لشگريان شمار و هزارنفر هشتاد حدود نبرد اين در ايرانبزرگ . ) نبردهاي ؛ غالمحسين ، مقتدر است بوده نفر سيصدهزار
: ، ملي اثار انجمن تران ؛ ص 1317نادرشاه اورده( 226، ديگر سوي از ( ، همان داشت وجود نيز توپ نهصد و فيل دوهزار لشگرهند در که اند
و 43ص افشاريه هاي دوره در ايران اجتماعي سياسي تحوالت تاريخ وص ، کار( 42زنديه سرو دشمني با ايران لشگر و نادر ترتيب اين به
و شجاعت اما ، بود برتر بسيار اسلحه قدرت و تعداد حيث از که داشتندو بخشيد نتيجه ايران سپاهيان دليري همچنين و سردارانش و نادر تدبير
. پ کردند اختيار فرار نااميدانه هنديان ، نبرد ساعت دو از پس
جلد ) ، حيرت ميرزا ترجمه ؛ ايران تاريخ ؛ سرجان ، مالکم : ، نا بي بمبئي ، ص 1876دوم ، 27-28م که ( بود حالي در واين
. خان مهدي ميرزا چنانکه بودند نهاده جاي به بسيار تلفاتدانسته نفر هزار سي از بيش را هند سپاه تلفات استراباديتصحيح ) ؛ نادري جهانگشاي ؛ ميرزامهدي ، استرابادي است
: ، اثارملي انجمن تهران ، انوار ص 1341عبدالله اما( 326،کشتگان و مجروحان شمار نگاران تاريخ که است توجه شايان
بين را ايران لکهارت . ) 1500تا 500اردوي اند کرده براورد نفرعلي : صفي تهران ، همداني مشفق ترجمه ؛ نادرشاه ؛ الرنس ،
، ص 1331شاه پهلو( 184-183، خود که نادر کار، پايان از پساردوکشي ) بود نموده نبرد کارزار ميدان در افراد پهلوي به
ص ، هندوستان به به( 37نادرشاه و اورد جاي به شکر سجدهسياسي . ) تحوالت تاريخ داد پاداش سپاهيان و سرداران
ص z، زنديه و افشاريه هاي دوره در ايران (43اجتماعي
پيشنهاد گورکاني محمدشاه شکست اين از پسنادر خدمت به خود متعاقبا و داد صلح مذاکرات
بر خود بقاي و دوام بر اطمينان گرفتن با و رسيددعوت دهلي به را ايران قواي ، هند پادشاهي
ذي . پانزدهم در شهر به ورود از پس نادر نمzودبود( 1151قعده ) گشته همزمان نوروز با که ق
که سکه ضرب دستور و داشت برپاي بزرگ جشنيباش شده نوشته ذيل بيت بران
افغان اشرف با نادرشاه نبرد خورت مورچه جنگ شـــــرح
فاصله يا 45در خوار مورچه آنرا كه دارد وجود اى قصبه اصفهان کيلومترى . كتابهاى در و مشخصنيست اسم اين به آن نامگذارى علت مىنامند خورت مورچه
. در مشهور حوادث جمله از است شده خوانده نام دو هر به ها سياحتنامه و تاريخ . آن پايتخت جنگ اين در بود افغان اشرف با افشار نادرشاه بزرگ نبرد قصبه اين
. يافت پايان ايران بر افاغنه حكومت و شد گشوده اصفهان يعنى ايران زماننادر جنگيدن نحوه به توجه با افغان اشرف كه بود جهت آن از بيشتر نبرد اهميت
سردره ] و دامغان مهماندوست گذشته پيكار دو در كه تجاربى سپاهيانشو وبسته [ بكار و تقليد را آنها آرايشجنگى خورت مورچه در بود آورده بدست خوار
كه بودند درصدد و رسانده يارى او به اردوگاه اين در ها عثماني طرفى از بود، . هاى تپه خورت مورچه اطرافقريه در گردد مغلوب آنها نشانده دست نگذارنداز گرفت تصميم نادرى قواى از جلوگيرى براى اشرف و داشت وجود مرتفعىاينجا در را خود توپخانه و سپاهيان و گيرد بهره ها تپه اين طبيعى استحكاماتاستتار با و پيشگيرد تدافعى جنبه جنگ اين در داشت قصد او سازد، مستقر
وارد نادر سپاهيان به را كارى مقتضىضربه زمان در نظام، سواره و توپخانهاز. دورى نسبتا فاصله در شد نزديك خورت مورچه به نادر قواى وقتى سازد
مفصل تدارك از دشمن اسراى از چند تنى و جاسوسان بوسيله و زد اردو دشمن . تازهاى جنگى نقشه افشار دالور سردار گرديد آگاه افغان اشرف نظامى نيروى
فاقد كه ها تپه از قسمتى از دشمن قواى با برخورد بدون شد آن بر و كرد طرحكه مىشد موجب امر اين بتازد اصفهان به و داده عبور را خود قواى است مدافعو پوشيده چشم خود تدافعى نقشه از تصرفاصفهان از جلوگيرى براى اشرفبا و مىشدند درگير گذشته هاى جنگ همانند طرفين نتيجه در بزند دست حمله به
ضمنا و اشرفمىافتاد اردوى در شكست داشتند نادرى قواى كه خوبى روحيهمىگرديد افشا نيز دشمن توپخانه اختفاء .محل
سال الثانى ربيع بيستم، روز دم نقشه 1142سپيده اين ق ه . كه يارانش و افغان اشرف درآمد اجرا مرحله به ماهرانه
به نادر سپاهيان مانورهاى از بودند خويش اردوگاه مراقب . نادر فرمان به گرفتند مدافعه به تصميم و افتاده هراس
اجراى براى يك هر و شدند تقسيم دسته سه به لشگريان . تفنگچيان از دسته يك گرديدند جنگ ميدان عازم خود هدفهاى
تصرف و كشف را دشمن هاى توپخانه محل كه يافتند مأموريتاينحال با بود خطرناكى و دشوار كار امر اين اجراى نمايند
آتش توپها اشرف دستور به كه شد سبب عده اين پيشرفت . آن از پس شد افشا آنها تمركز محل ترتيب بدين و كرده
به سنگينى تلفات دادن با نادرشاه ارتش جانبازان از گروهىنابودى و ها توپ تصرف به موفق و رسيده توپخانه محل
. نادرى قشون حمالت دشمن، توپخانه تصرف با شدند توپچياناشرف كه استحكاماتى و مواضع و شد دنبال بيشترى حرارت با
شد اشغال ديگرى از پس يكى بود، بسته دل آن به همه .آن
و او لوازم و لشگرگاه و خيمه اشرف فرار از پس
. كه غنايم همه اين تصرف افتاد نادرى سپاه چنگ به سردارانشبيرون قياس ميزان از آن قيمت جهانگشا كتاب مؤلف قول به
و دارد باز دشمن تعقيب از را سربازان داشت امكان بود، . مسئله اين به كه نادر اندازد هم جان به را آنها دنيا مال تصرفآورند گرد ديگر جائى در را غنايم تمام تا داد فرمان بود برده پى . . شد اجرا بالدرنگ او دستور سازند حريق طعمه را همه آنگاه و
روز سال 23در الثانى اصفهان 1142ربيع عازم يارانش و نادرخود. وظيفه ها اصفهاني شهر اين به او ورود از قبل البته شدند
از قبل كه معنى اين به بودند رسانده انجام به اكمل نحو به راآنان مرده از افغانها جنايات بخاطر كه ها اصفهاني نادر پيكار
آنان و افتاده آنها جان به تبر و كارد و شمشير با مىترسيدند نيز . از پس و اصفهان نادر سپاه حمله با ساختند عدم ديار روانه را
شد پاك آنان وجود لوث از ايران .آن
افشار شاه شاهرخ زندگینامه
زندگینامه و بیوگرافی - : او زاده برادر نخست ، نادر قتل دنبال به افشار شاهرخ
به) ( و گرفت دست در را قدرت زمام عادلشاه خان عليقليخان ) ( ابراهيم خود برادر دست به ، سال يک فاصله
ميرزا . رضاقلي فرزند ، شاهرخ گشت زنداني و ،كور مغلوبدليل) ( به چون و شد پيروز اعمام بني بر سرانجام نادر نواده
به الجرم ، نداشت را كشور امور اداره توانايي شدن نابينا براز بخشي و هرات گاه و نيشابور و مشهد بر فرمانروايي همان
به . توجه با او حكومت كرد بسنده شمالي خراسان صفحات ، نادرشاه يعني ، خود نعمت ولي براي زند خان كه احترامي
سال ) تا و بود بالمعارض ، . ( 1210داشت . محمد آقا كه ق هيافت ادامه آورد در خود تصرف به را ايران سراسر . خان