بدن انسان نور ساطع میکند، توسط نور ارتباط برقرار می کند، و ازنور ساخته شده است

علم به گونه ای فزاینده در حالت توافق با آهنگ تجربه مستقیم خود بشر است: ما چیزی بیشتر از اتم ها و مولکول هایی هستیم که بدن مان را تشکیل می دهند، بلکه موجوداتی از نور هستیم. بیوفوتون هایی که توسط بدن انسان ساطع می

شوند، می توانند از طریق نیت ذهنی نیز آزاد شوند، و قادر اند تا فرایند های بنیادین در ارتباط سلول به سلول و همچنین فرایند های بنیادین در دی ان ای را

اصالح و تنظیم نمایند. هیچ چیز خارق العاده تر از این حقیقت غیر محتمل، که بشر وجود دارد، نمی باشد.

ما اغلب این حقیقت را نادیده می گیریم که بجای اینکه اصال چیزی وجود داشته باشد، ممکن بود هیچ چیز وجود نداشت، چرا این جهان هستی وجود دارد و به

واسطه ما از خودش آگاه است، بجای اینکه یک فضای خالی و کامال ناهشیار ازخود باشد؟

نور ، هوا، آب و مواد معدنی ابتدایی، را در پوسته زمین در نظر بگیرید، و حداقل بعد از سه میلیارد سال اطالعات در ظرف هسته یاخته تخم سلول قرار می گیرد،

و بدن انسان شکل میگیرد، و در ظرف آن بدن، یک روح که قادر است منشاءفیزیکی و روحی خود را درک کند، وجود دارد.

با توجه به اینکه شکل گیری بدن و شرایط آن، به عنوان یک کل، و در نظر گرفتن اینکه موجودیت زمینی مان تا حدی از نور خورشید شکل گرفته است، و به مصرف

مداوم نور خورشید چگالیده شده به شکل غذا، نیازمند است، ممکن است خیلیایده دور از ذهنی به نظر نیاید که بدن مان از خود، نور ساطع می کند.

در حقیقت بدن انسان از خود بیوفوتون ساطع می کند، که با نام "گسیل های UPE=Ultraweak photonفوتونی فوق ضعیف" نیز شناخته می شوند )

emission )که مرئی بودن آن هزار برابر از حساسیت چشم غیر مسلح کمتر است. در حالی که برای ما مرئی نیست، این ذرات نور )یا امواج نور( بخشی از

نانومتر( و780 تا 380طیف الکترومغناطیس مرئی هستند، )طول موجی بین [2], [ 1 ] توسط ابزارهای پیشرفته مدرن، قابل اکتشاف هستند.

چشم فیزیکی و چشم ذهنی از خود نور ساطع می کند

خودِ چشم که به طور مداوم در معرض فوتون های محیطی قدرتمندی است که از بافت های مختلف بینایی عبور می کند، تابش های فوتونی فوق ضعیِف خود به

حتی این فرضیه ایجاد شده است که نور مرئی باعث 3خودی را ساطع می کند.

در بافت های بینایی که در معرض نور( bioluminescenceالقاء تابناکی بیولوژیکی ) قرار گرفته شده اند، می شود، که این خود توضیحی را برای منشاء پدیده "پس

4تصویر معکوس" ارائه می دهد.

این تابش های نوری همچنین به متابولیسم انرژی سربرال و استرس اکسایشی در و با این وجود، تابش های بیوفوتونی الزاما5,6مغز پستانداران ربط داده شدنه اند.

( پیشنهاد می کند که فوتون هایBókkonپدیده هایی ثانویه نیستند. فرضیه باکان ) آزاد شده در طی فرایند های شیمیایی در مغز، تصاویر بیوفیزیکی در حین

تصویرسازی خیالی ایجاد می کنند، و اخیرا در تحقیقی اثبات شد که هنگامی که افراد همواره به طور فعال نور را در یک محیط بسیار تاریک تصور می کردند،

صرفا این نیت آنها افزایش قابل توجهی در تابش فوتون های فوق ضعیف ایجاد-Byاین موضوع با این حقیقت که بیوفوتون ها صرفا فراورده های جانبی) 7کرد.

productsمتابولیکی سلولی نیستند، هماهنگ و سازگار است، چرا که شدت ) بیوفوتون ها در داخل سلول به طور چشمگیری می تواند بیشتر از بیوفوتون های بیرون سلول باشد، دسترسی ذهن به این انرژی برای خلق تصاویر ذهنی-درونِی

8بیوفیزیکی طی ادراک های بصری – خیالی، امکان پذیر است.

سلول های بدن و دی ان ای از بیوفوتون ها برای ذخیره انرژی وارتباط های اطالعاتی استفاده می کنند

بیوفوتون ها توسط سلول های اُرگانیسم های زنده برای برقراری ارتباط استفاده می شوند، که باعث سهولت انتقال انرژی )اطالعات( می شوند، که بسیار سریع

ارتباط سلول2010تر از انتشار شیمیایی اطالعات است. طبق تحقیقات در سال به سلول توسط بیوفوتون ها در گیاهان ، باکتری ها، حیوانات و نوتروفیل ها و

محققین قادر بودند تا نشان 9سلول های کلیه، به خوبی نشان داده شده است. دهند که "تحریک توسط طیف های نوری متفاوت )فرو سرخ، قرمز،

زرد،آبی،سبز،سفید( در یک طرِف حواس نخاعی یا اعصاب حرکتی، منجر به افزایش چشمگیری در فعالیت های بیوفوتونی در طرف دیگر نخاع می شود" .

محقیقن یافته های خود را اینگونه تعبیر کردند که تحریک نوری می تواند بیوفوتون هایی ایجاد کند، که در امتداد تارهای عصبی حرکت کرده، و به عنوان "سیگنال های

ارتباطی عصبی" عمل می کنند. حتی هنگاهی که به سطح مولکولی ژنوم خود می رویم، خودِ دی ان ای می تواند به عنوان یک منبع تابش های بیوفوتونی شناخته شود. یک نویسنده این را مطرح

می کند که دی ان ای آنقدر به بیوفوتون وابسته است که ویژگی هایی مانند "لیزر

اگزایمر" را دارد، که دی ان ای را قادر می سازد تا در حالتی باثبات به دور از 10تعادل دمایی در آستانه باقی بماند.

از لحاظ تکنیکی، بیوفوتون یک ذره بنیادی یا "کوانتوم نوری" از یک منشاء غیر حرارتی است، که در طیف مرئی و فرابنفش از سیستم های بیولوژیکی زنده

تابیده می شود. محققین بر این باورند که متابولیسم های انرژی در سلول، منجربه تولید بیوفوتون میشود و یا رسمی تر اینکه بیوفوتون ها فراورده های جانبی )

by-productواکنش های بیوشیمیایی هستندکه توسط مولکول های برانگیخته ) شده از فرایند های بیوانرژیایی که شامل گونه های "اکسیژن فعال" است، تولید

11می شوند

خروج شبانه روزی بیوفوتون از بدن:

از آنجایی که متابولیسم بدن، به صورت شبانه روزی تغییر می کند، تابش های . طبق نقشه و الگوی به دست 12بیوفوتونی نیز همراه با این ریتم بدن، تغییر میکنند

آمده از تحقیقات، در محل های آناتومیک مشخصی در بدن، تابش های بیوفوتونیبسته به زمان روز، قوی تر و یا ضعیف تر است.

به طور کلی تغییرات در ازدحام فوتون ها در بدن، در صبح نسبت به بعد از ظهر کمتر بود. نواحی شکم و سینه کمترین مقدار تابش را داشت اما با ثبات ترین بود

و به طور مداوم می تابید. اندام فوقانی و سر، بیشترین تابش را داشت، و در طیروز افزایش می یافت.

مراقبه و گیاهان در بازده بیوفوتونی تاثیرگذار اند

محققین تفاوت چشمگیری را در تابش های بیوفوتونی در به تعادل رساندن استرس اکسایشی مغز، در میان مراقبه کنندگان و آنهایی که مراقبه نمی کردند

دریافتند. آنهایی که منظم مراقبه می کردند، تمایل به تابش کمتری از فوتون های فوق ضعیف داشتند، که تصور می شود به خاطر سطح کمتری از واکنش های

رادیکال های آزادی که در بدنشان رخ میدهد، باشد. در یک تحقیق کلینیکی شامل، محققین دریافتند: TMشرکت کنندگان برای مراقبه فرارونده یا

( در دو مورد که بسیارUPEکمترین شدت های تابشی فوتون های فوق ضعیف ) منظم مراقبه می کردند، مشاهده شد. تحلیل و آنالیز طیفی تابش های فوق ضعیف در انسان، این را پیشنهاد می کند که احتماال تابش های فوق ضعیف ،

حداقل در بخش هایی، بازتابی از واکنش های رادیکال های آزاد در موجودات زنده

است. مدارکی دال بر تغییرات بیوشیمیایی و فیزیولوژیکی بعد از مراقبه های بلند مدت وجود دارد، و اینگونه استنباط می شود که مراقبه بر فعالیت رادیکال های

13آزاد، تاثیرگذار است.

به گونه بسیار جالبی، نوعی گیاه که به خوبی بخاطر خواص کاهش استرسی آن شناخته شده است، )وهمچنین کاهش در کورتیزول(، و استرس اکسایشی زیاد، به

صورت کلینیکی آزمایش شده است، و کاهش سطح تابش بیوفوتونی در انسان هایی که آن را مصرف کرده بودند، مشاهده شده است. تحقیقات منتشر شده در

نشان داده است که کسانی که از2009 در سال phytotherapeutic researchنشریه ( به مدت یک هفته استفاده کرده بودند،کاهش چشمگیریRhodiolaگیاه رودیوال)

14در تابش های فوتونی در مقایسه با گروهی که مصرف نکرده بودند داشتند.

پوست انسان انرژی و اطالعات از طریق نور خورشید دریافت میکند

شاید خارق العاده ترین بخش این موضوع توانایی سلول های سطحی پوست بدنمان در دریافت و نگهداری انرژی و اطالعات از تابش های فرابنفش خورشید

Journal of Photochemistry andباشد. تحقیقی منتشر شده در نشریه Photobiology تحت عنوان "پرتوافکنی مصنوعی نور خورشید،1993 در سال

تابش های فوتونی فوق ضعیفی را در فیبروبالست پوست انسان، القاء میکند" کشف کرد که هنگامی که نور از یک منبع نور خورشید مصنوعی به فیبروبالست

گزرودرما پیگمنتوزوم )خشک پوستی رنگدانه ای( پوست افراد نرمال یا با بیماری شناسایی می شود، تابیده میکه با کاهش در مکانیسم های ترمیم دی ان ای

تا10شود، باعث القاء شدن تابش های بسیار باالتری از فوتون های فوق ضعیف )گزرودرما پیگمنتوزوم شد. برابر( در گروه 20

محقیقین از این آزمایش این نتیجه را گرفتند که این داده ها نشان دهنده این است گزرودرما پیگمنتوزوم تمایل به از دست دادن ظرفیِت ذخیره موثرکه سلول های

فوتون های فوق ضعیف دارند، که نشان دهنده وجود یک سیستم نگه داری فوتون تحقیقات تازه تر همچنین تفاوت های قابل اندازه گیری را 15در بین سلول هاست.

در تابش های بیوفوتونی بین سلول های عادی و سلول هایی با اختالل مالنوما16شناسایی کرده است.

در مقاله قبلی تحت عنوان "آیا رنگدانه های پوست مانند یک پنل خورشیدی عمل می کنند" نقش مالنین را در تبدیل نور فرابنفش به انرژی قابل استفاده برای

متابولیسم بررسی کردیم:

رنگدانه مالنین قادر است، تا انرژی نور فرا بنفش را در فرایندی به نام "تبدیل % تابش فرابنفش جذب99.9داخلی فوق سریع" به گرما تبدیل کند. بیشتر از

(، بهgenotoxicشده، از نور فرابنفشی که باالقوه برای ژن فرد خطرناک است)گرمایی بی ضرر تبدیل می شود.

اگر مالنین بتواند نور را به گرما تبدیل کند ، آیا این امکان وجود ندارد که بتواند ( را به اشکال مختلف و مفیدی از انرژی متابولیکی تبدیلUVتابش های فرابنفش )

کند؟ با توجه به هنگامی که فرد در نظر میگیرد، که حتی تابش گاما، که شدیدا برای اکثر گونه های حیات سمی محسوب می شود، منبع معاش )تغذیه و

نگهداری( نوعی از باکتری ها و قارچ ها به حساب می آید، تبدیل تابش هایفرابنفش به انرژی نیز )در بدن( ایده دور از ذهنی به نظر نمی رسد.

خروجی بیوفوتونی بدن، متاثر از نیروهای خورشیدی و ماهی اند )solar and lunar forces:)

به نظر می آیدکه علم مدرن، تازه در ابتدای به رسمیت شناختن این موضوع است که بدن انسان توانایی دریافت و تابش انرژی و اطالعات به شکل نور، که از

17خورشید می آید را دارد.

همچنین آگاهی در حال رشدی مبنی بر تاثیرات ماه و خورشید بر تابش بیوفوتونِی بدن انسان، از طریق تاثیرات نیروهای گرانشی، وجود دارد. تحقیقات اخیر، بر

تابش های بیوفوتونی از نهال های گندم در آلمان و برزیل ، این را یافت که تابش های بیوفوتی آنان به گونه بین قاره ای، از ریتم های همزمانی در ارتباط با جریان

(tide در حقیقت نیروهای جزر و مدِی )18های خورشیدی و ماهی برخوردار بودند. ( که خورشید در آن سهمی سی درصدی، و ماهLuni-Solarخورشیدی- ماهی )

سهمی شصت درصدی از این شتاب گرانشی ترکیبی را دارند، برای تنظیم تعدادی 19از ویژگی های رشدی گیاهان بر روی زمین، به رسمیت شناخته شده اند.

نیت ، نیروی زنده فیزیولوژیکی!

حتی خودِ نیت و نیروی اختیار انسان می تواند مبنایی عملی در مورد بیوفوتون ها Investigacionداشته باشد. اخیرا در تفسیر و گزارشی منتشر شده در نشریه

clinica"تحقیقات کلینیکی( تحت عنوان "مدارک و شواهدی درباره قدرت نیت( ارتباط زیر را خاطر نشان کرد:

نیت به عنوان فکری مستقیم برای انجام عملی مشخص، تعریف می شود. افکاری که متمرکز به چیزی هستند، می توانند بر اشیاء بی حرکت و همچنین به گونه ای عملی بر تمام موجودات زنده از ارگانیسم های تک سلولی گرفته تا موجوداتی از

( به نظر همانBio- photonsنوع بشر، تاثیر گذار باشند. تابش ذرات نور ) مکانیسمی می آید که از طریق آن ، نیت از خود تاثیرات بر جای می گذارد. تمام

اُرگانیسم های زنده ، جریان ثابتی از فوتون ها را به عنوان وسیله ای برای فرستادن سیگنال های غیر بومی )امواجی که در قید و بند، مکان- زمان نیستند( از یک سوی بدن به سوی دیگر و همچنین به جهان بیرون، استفاده میکنند. بیوفوتون ها در دی ان ای داخل سلول ها ذخیره می شوند. وقتی اُرگانیسم دچار اختالل یا

بیماری می شود، تغییراتی در تابش های بیوفوتونی ایجاد می شود. نیت، مستقیما خود را به صورت انرژی الکتریکی و مغناطیسی که شارِ منظمی از فوتون ها را

ایجاد میکند، پدیدار می شود. اینگونه به نظر می آید که نیت ما، به عنوان فرکانسهایی بسیار منسجم، قادر است ساختار مولکولی مواد را تغییر دهد.

برای اینکه نیت موثر باشد، ضروری است که زمان مناسب انتخاب شود. در حقیقت موجودات زنده به طور دو جانبه ای با زمین و تغییرات میدان انرژی

( . اینکه انرژی فکر میSynchronizedمغناطیسی اش در هم- زمانی هستند ) تواند محیط را تغییر دهد، نشان داده شده است. هیپنوتیزم، پدیده های استیگماتا و

( به عنوان اثراتی از نیت محسوب می شوند، بهplaceboتاثیرات گول دارو ) state ofعنوان دستوراتی به مغز در حین حالت خاصی از هشیاری)

consciousnessمواردی از درمان های خودبخودی یا درمانهای از راه دور . ) افراد به شدت بیمار، نمونه هایی از نیت های به بسیار قوی، برای کنترل بیماری

های که حیات مان را به خطر می اندازند هستند. نیت برای درمان به همان اندازه ی باورهای شخص بیمار در مورد موثر بودن درمان، در فرایند درمان بیمار تاثیر گذار است. نتیجه اینکه، تحقیقات انجام شده بر فکر و هشیاری به عنوان جنبه

هایی بنیادین، و نه فقط به عنوان پدیده هایی ثانویه، به سرعت منجر به تغییراتعمیقی در پارادایم های بیولوژی و دارو می شوند.

بنابراین علم به گونه ای فزاینده با تجربیات مستقیم بشر، موافق است. ما چیزی بیش از اتم ها و مولکول های بدنمان هستیم، بلکه موجوداتی هستیم نه تنها نور

می تابانیم، بلکه از نور ساخته شده ایم و توسط نور ارتباط برقرار می کنیم.-http://www.greenmedinfo.com/blog/biophotons-human-body-emitsمنبع :

communicates-and-made-light