هداوناخ شناد khanevade.pdf3 و تخاوهش هوتهب ،هاهنا یوهقح و...

74
1 نوادهنش خا دا و جمعیت س ا ل ت ح ص ی ل ی94 - 93 ت ه ی ه: ح س ی ن ب ح ر ا ن ی

Upload: doankhue

Post on 26-May-2018

242 views

Category:

Documents


0 download

TRANSCRIPT

1

دانش خانواده

و

جمعیت 93-94 یلیصحت لاس

ینارحب نیسح:هیهت

2

ها وهكن هلنم م هي اكن نجولتها كننمهم ل يل نك مهم نه ن كنم ه م هن ن ن ومن آياته

هااها او ا اا زاا از ااه از نشااهن و)ورحمهه اف يههل كنكههي كن يههام كنههير يننكنمفهه ون

همساااىانر ىاااىاا رااامه درى اااش اااه گ زيهگراااه دگا وسى اااش و سهن اااه و ااا ر و

(هه ر ا ت انش شيش نشهن ىىاا ى ر ز ر دگا گ ا نعمت. هىىهنر نهه

خانواده، یک نهاد اساسی و محوری در جامعه است که بهه نوهواه تسهاه او یهه بهرای سهایر نهادتهای اجامهانی بهه

نظها خهانواده کهوریارین واحهت اجامهانی اسهت کهه اسهاا و ویرسهاخت واحهتتای به ر . می رود شمار

ت و تربیهت مهی شهود بهه افرادی که در این واحت کورک اجامهانی رشهت مهی یابه . اجامانی بشری به شمار می رود

ایهن افهراد رووی کهه بهه نوهواه . می اه رشت و شیوفایی شاه سهم در واحتتای اجامهانی به ر انسهانی دارنهت

فرمانروای مقاتر و سیاسامتار سار ، و متیر نیروموهت، و متایهر توانها در جامعهه ههور مهی کووهت، و مسه و یاهای

رشهت . واده و کانوه گر پتر و مهادر تربیاگهاه نتسهاین انهها اسهت سوگین و خطیری را به نهته می گیرنت، نظا خان

و شیوفایی این نظا محتوب و بی بتیل، مرتوه شهواخت و رنایهت دقیهق حقهوی ترییهی او اننهای اه نسهتت بهه

ییتیگر است، تمانطوری که نظامههای به ر اجامهانی، قهوانین و حقهوی خها خهود را در ارتتهار بها اداره

مهماهرین رکهن در نظها خهانواده پهتر و مهادر، و . و با وتگی دارد، نظا خانواده نی روین اسهت واساحیا و رشت

وه و شوتر است که ترکتا او حقوی ویژه ای در ارتتار بها ییهتیگر و در ارتتهار بها فرونهتاه برخهوردار تسهاوت،

یط ونهتگی شهیرین و شایسهاه و تهممین شهرا . رنایت این حقوی، رشاه تای پربار نظا خانواده را مساحیم مهی سهاود

شهواخت .ایجاد محیط سا م و امن محصول ایماه و اناقاد وه و مرد به قهانوه دیوهی و نمهل بهر آتهق اه مهی باشهت

3

مسایل مربور به خانواده انم او وه و مرد و فرونهتاه و قنهاود دربهاره احیها و حقهوی انهاه، بهتوه شهواخت و

تن ناصهواب خواتهت بهود، و تمنوهین سهتن گزهان او حقهوی فهردی و توجه به موقعیت و جایگاه نهاد خهانواده سه

اجامانی مرد و یا وه و بررسی حقوی وه و شهوتر بهتوه نوایهت بهه نقهش و موقعیهت خهانواده در ماهوه و موهاب

بتین حاظ ضروری است که پهیش او بررسهی نقهش حقهوی ماقابهل وه و مهرد در تعها ی و . دیوی امری ناشتنی است

وسهس نگهاتی اجمها ی داشهاه باشهیم اشهاره شود در اسهم ه به موقعیت و جایگاه این نهاد مقهتا اساحیا خانواد

به نوارض خانماه سوو حاکمیت تزیر فیمیویسای در غرب واروپا بهر کهانوه خهانواده کهه اشهار شهو اه روو بهه روو

.در جوام یترا یسای نمایانار می شود

جایگاه خانواده در قراه کریم

در باره ی نظا خانواده، شیل گیری و اتمیت اه رتومودتای فراوانهی در ماهوه دیوهی مها ه انهم او کاهاب و سهوت

در ایهاتی او قهراه کهریم مایهه ارامهش روحهی شهمرده شهته اسهت، ( وه و شهوتر )خانواده . ه وارد شته است

:ختاونت فرموده است روانیه

و او نشانه تای او این که تمسرانی او جهو خودتهاه بهرای شهما افریهت تها در کوهار انهاه ارامهش یابیهت، و در »

در جهای دیگهر او وه .«دراه نشانه تایی است برای گروتهی کهه تزی هر مهی کووهت ;میانااه مودد و رحمت قرار داد

هنف هنف كبا:و مرد به نوواه تاا یاد شته است انهها تهاا شهما تسهاوت، و »(.۷۸۱ ه ، )س كنم و لنهن كبهاس كن

و بهه قهول . تاا وسیله پوشهش و حزا هت بهرای بهته اسهت .«تردو ویوت تم و ستب حزظ ییتیگریت ;شما تاا انها

نوهواه وه بهرای مهرد و مهرد بهرای وه بهه . نممه آتاآتایی در این ایه اساعاره بسی طیف به کار برده شته اسهت

و نیه تمهانطوری کهه تهاا مایهه . تاا و پوشش می باشت که تمتیگر را او ا ودگی و فجهور محافظهت مهی کوهت

.ویوت و ویتایی برای انساه است و وه و مرد نی مایه ویوت و ویتایی برای ییتیگر است

4

تاکیهت فهراواه شهته در قراه و روایاد اسممی، بهه امهر مقهتا اودواج، سهزار و - اتمیت اودواج در اسم

و انیحوا االیامی مهویمم و ا صاها حین مهن نتهادکمم و امها،یمم، اه ییموهوا فمقهرا :سوره نور می خوانیم 33در ایه . است

اه به مرداه و وناه بهی تمسهر، تمسهر دتیهت و تمنوهین بهه غممهاه و کویه ".یغوهم اهللم من فنله و اهللم واس نلیم

صا ح، تمسر دتیت، فیر فقیر وتوگتست باشوت، ختاونت اناه را او فنل خهود، بهی نیهاو مهی سهاود، ختاونهت وسهعت

در این ایه، تمه مرد مورد خطاب ختا قرار گرفاه انت، تها بها تعهاوه و وسهاآت و کمهک تهای ".دتوته و اگاه است

در امهر مقهتا و پهر اتمیهت اودواج کهه یهک . تما ی و فراتم نموده استاب کار بی تمسراه را دارای تمسهر کووه

موضهو اقهتا و فهراتم نمهوده اسهتاب کهار، بهرای . امر ضروری برای حزظ نزت جامعه است، بی تزهاود نتاشهوت

کسهی کهه بهرای تحقهق اودواج بهین ":فرمهود ( )تحقق اودواج به قتری در اسم مهم اسهت کهه پیهامتر اسهم

:وت، ختاونت نموه بر پاداشهای بسیار نظیم تا انجا به او طف می کوت کهموموین و مومواد، وساآت و اقتا ک

هها يههل ككههي یمههك صههلن هها كنهها و هها و کههان كنهه ام ههك خههي ر نخاههها لنو ام ههك کنمهه ر تنمنهه ا

اراها ویهت، شهواب ییسهال نتهادد را کهه شهتهای ترگامی که انساه بر دارد و تر کلمه ای که در این راسهاا مهی گ ".ن

در حهتییی مهی ( )امها کها م "رووه بگیهرد، در نامهه نمهل او مهی نویسهوت ا قیا و نتادد به سهر ایهت و اه ب

لنو لكامهه ا يههي ل ههكف لله فهه رههك جو ا لنهها، لكممهه الثن يمههننلنين الههك یهه ا لما يههيثن: فرمایوههت

ص هل سه آایزه انت که در روو قیامهت در سهایه نهر خهتا قهرار دارنهت، در اه رووی کهه سهایه ).لندم لنو کننن كن

کسهی کهه خهتمت کووهته -کسی که وسایل اودواج برادر مسهلمانش را فهراتم سهاود ای ج سایه نر ختا نیست

(".ار برادر مسلمانش را پوهاه بتاردو کسی که اسر-.فراتم نمایت( توگا نیاو)ای برای مومن

5

مهن لن ر كنه وكنهد و یلهد، مها :نهت در مورد مسئو یت پهتراه دربهاره اودواج فرونتانشهاه فرمود « »و پیامتر

مها و کسهی کهه فرونهت بهه حهت رشهت رسهت و امیانهاد ته وی او را ):يزنو ينن يزنو ينانحدثن ينالثا لن

(داشاه باشت و اقتا نیوت و در نایجه فرونت مرتیب گواه شود، این گواه بر تردو نوشاه می شود

( وارسهاه و تهارد دنیها (( )ماتالهه ))مهن وه : امت و نهرض کهرد ( )بانو،ی به حنور اما صادی : حیایای اموونته

"تسام

و هتد تهای غریه ه جوسهی )اودواج نمهی کهوم : موظورد او این جمله ریست؟بانو گزهت : نتفرمود( )صادی اما

مهی : رهرا اودواج نمهی کوی؟بهانو گزهت : فرمهود ( )امها صهادی (را به خاآر وتت و وارساگی، ترد مهی نمهایم

ن تصهمیم دسهت بهردار، بهرو، او ایه : فرمهود ( )امها صهادی .شو ( وتت و وارساگی)خواتم دارای فنیلت اخمقی

سه اوارتر او تهو بهود کهه بهرای اه فنهیلت تهرد اودواج ( ا)اگر ترد اودواج، فنیلت اخمقی باشت، حنرد وترا

بهرای بتسهت اورده فنهیلت اخمقهی، سهتقت او دیگهراه نومهوده ( ا)کوت، ویهرا تهیب بهانو،ی مانوهت فاآمهه

.د اودواج، فنیلت و وارساگی نتواتت بوداودواج کرد، بتاه که تر( ا)بوابراین وقای که فاآمه"است

اودواج، و تشییل کهانوه گهر خهانواده، دارای اشهار میتهت و مزیهت او جههاد متالهف - اشار میتت و مزیت اودواج

درتهای رحمهت ا ههی در اسهماه در رههار مهورد بهر روی بوهتگاه ":نهت فرمود( )است، تا انجا که رسول اکر

توگها بهاو -3فرونهت بهه رههره پهتر و مهادر ( مهرانگیه )توگا نگاه -3توگا امته باراه -1: گشوده می شود

"توگا اودواج -4 شته کعته

روت نمونه او اشار درخشاه اودواج

ومی بها اروشهار او اسهاقمل نیسهت، اسهاقمل، او را او وابسهاگی برای یک انساه، تیب مزهه - خودکزایی و اساقمل(1

و آزیلی ویسان اواد می کوت، و در مرحله ای جتیت او رشهت و کمهال قهرار مهی دتهت، بهه گونهه ای کهه روی پهای

6

بهه نوهواه میهال، .خود می ایسات، و خود با اراده ای نیروموت و فیهری اواد، نههته دار اداره ونهتگی مهی شهود

اری را در نظر بگیریت که سر بر اسماه کشیته و بها کمهال اسهاواری، جلهوه مهی کوهت، و در کوهار او گیهاه درخت رو

کتو ست شته و روه نمی توانت بر پای خود بایسات، بر درخهت روهار تییهه داده و ونهتگیش وابسهاه و آزیلهی شهته

ه و شها و بهرگش فهرو مهی پاشهت، امها است، و ی وقای که باد خ اه و پا،ی ی بر اه وویت، او ریشه و بن خشک شهت

"اسهاقمل "را ( )قهراه ییهی او ویژگیههای پیهرواه پیهامتر اسهم درخت روار تمنواه بر سر پای خود باقی است

ظهفن :دانساه و روین میال می ونت يلاهر لكهزنرلعا ك نفن يناصهننيل یهل صهي ينهاجر، يناصهننظ ن کنزنرع لن نا شنهخ

تمانوت ورانای است که جوانه تای خود را خهارج سهاخاه، سهس بهه تقویهت اه پرداخاهه، تها محیهم ")_لكم كهار اا

( 39-فهاح "شته و بر پای خود ایسااده است، و به قتری رشت و نمهو کهرده کهه وارنهاه را بهه شهگزای وا مهی دارد

وانهه وده و کمهک کهرده بهرای پهرور و این ایه بیانگر مراحل حرکت و کمال یک فرد مسلماه است، که په او ج

محیم شته به مرحله اساقمل می رست و بر پای خود مهی ایسهات و نمهو کهرده و جلهوه رشهمگیر پیهتا مهی کوهت و

اودواج، مرحلهه ای جتیهت او رشهت و اسهاقمل اسهت، و انسهاه را او آزیلهی . موجب خواری و خشم کافراه می شود

در روایهاد . ی و پریشهانی بیهروه اورده و بهه او تمرکه و نظهم مهی بتشهت بوده و این سو اه سو رفان و نهاموظم

فقر و تهیتسای را بهانه ترد اودواج قهرار نتتیهت، و روانیهه خهواتیم گزهتی شتصهی در حنهور : ماعتد امته است

ای او فقر شیایت کرد، پیهامتر بهه او فرمهود بهرو اودواج کهن، او رفهت اودواج کهرد و او فقهر و تهیتسه ( )پیامتر

در ایهن رابطهه مهی ( )نهور، بهر ایهن مطلهب صهراحت دارد، و امها صهادی 33و قراه نی در ایه .نجاد یافت

اگهر بها دقهت توجهه کوهیم، د یهل ایهن "رووی، تمراه تمسهر و فرونهت اسهت ":لك جق مع لكلماء و لكالا:فرمایوت

مطلب تماه اساقمل و احساا مسئو یای است که انساه پ او تشهییل خهانواده، در خهود مهی بیوهت، و بهر تهم و

حرکت و اننتار او می اف ایت و در نایجه او فقر نجهاد مهی یابهت ویهرا انسهاه تها مجهرد اسهت، روهتاه احسهاا

و یت نمی کوت، و ابایار و نیرو و اساعتاد خود را به انتاوه کافی بهرای کسهب درامهت مشهرو بسهی نمهی کوهت مسئ

و به توگامی که درامتی پیتا کرد، در حزظ و بارور ساخان اه نمی کوشت و بهه تمهین د یهل مجهرداه، غا تها خانهه

7

ک شتصهیت اجامهانی مهی شهود و خهود را به دو و تهی دساوت، و ی بعت او اودواج، شتصیت انساه تتهتیل بهه یه

شتیتا مسئول حزظ تمسر و ابروی خانواده و تامین وسها،ل ونهتگی فرونهتاه ایوهته مهی بیوهت، بهه تمهین د یهل،

تما تو و ابایار و اساعتاد خود را به کار می گیرد و در حزظ درامهتتای خهود و صهرفه جهویی تهم مهی کوهت

مهن نمنه :مهی فرمایوهت ( )بر تمین اساا است کهه رسهول اکهر . یره شودو در متد کوتاتی می توانت بر فقر ر

و لنمن ك لصننح ف والي ن لما کسی که برای ختا اودواج کوهتی و بهرای خهتا تشهییل خهانواده دتهت، شایسهاه ":كه

بهه نوهواه مهتیر و رتتهر یهک یعوی بهره ای او رتتری و سرپرسای ختا، به او مهی رسهت و . "می گردد والیت ختا

.اجاما کورک احساا مسئو یت می کوت

نهو بشهر و ارامهش خهاآر تمسهراه در پرتهو او اتهتا اصهلی اودواج، بقها -نسل و ارامش خهاآر بقا (3

اودواج است، این دو موضو مهم، با ارو و پراتمیهت او فوا،هت اودواج اسهت کهه اگهر بهرای اودواج جه ایهن دو

مها م :سهوره بقهره مهی خهوانیم 333ایهه .، کافی بود که ما به اتمیهت فهراواه اودواج پهی بتهریم فایته نتود

قهراه بها ایهن بیهاه، ضهرورد وجهود وه را در اجامها ...ح ث كنم ينات يل ح ثنم لنهل شن و ند ميل كانك مهم

شههود نوگریهت، بلیهه وه یهک وسهیله ای بهرای بقها نسهل و انسانی، مجسم می کوت که به او به نوواه وسیله اآزا

31ایهه تمنوانیهه قهتم رکهر شهت در .حزظ حیاد نو بشر و مرک و مترسه ای برای پرور فرونتاه شایسهاه اسهت

ها و هكن هلنم :سوره رو می خوانیم نه ن كنم ه مهن لنك مهم لنجولها كننمهم ل يل لكن ن لن مهي و و من آيات

تمسهرانی او جهو خهود شهما، بهرای شهما افریهت، تها در کوهار انهها : و او نشانه تای وجود ختا ایویه ").رحم

("ارامش یابیت، و در میانااه مودد و رحمت قرار داد

سهوره 189ایهن مطلهب در ایهه . این ایه بیانگر اه است که تهت او اودواج، سهیونت و ارامهش تمسهراه اسهت

ها .را نی امته استان اكن مهم نن فكهور ولحهد ر وهكن ملها جوها ك نم ه م هن ن ن اوسهت اه ....هي لكفذل

8

بوهابراین، ...ارا گیهرد در کوهار او ز واحهت افریهت و جزهت و را او اه پتیهت اورد تها نکه شما را او ختا،ی

اودواج ییی او مواتب ب ر ا هی بر بشر است، رراکه مایهه ارامهش تمسهراه مهی گهردد، تهم ارامهش روحهی و

او نظر جسهمی بیمهاری تها و پریشهانی تهایی کهه بتهاآر تهرد اودواج . تم ارامش جسمی و تم فردی و اجامانی

روحهی و نها ارامهی تهای روانهی کهه او نظر روحهی نهت تعهادل . برای جسم بشر پیش می ایت قابل انیار نیست

مهی کووهت دامن گیر افراد مجرد می شود رشمگیر است و او نظر اجامانی افهراد مجهرد کماهر احسهاا مسهئو یت

و به تمین جهت اناحار و خودکشی در میاه مجرداه بیشار دیته می شهود و جوایهت تو وهاد نیه او انهها بیشهار سهر

ه تجرد گها بهه مرحلهه ونهتگی خهانوادگی مهی گهتارد، شتصهیت تهاوه ای در توگامی که انساه او مرحل. می ونت

او سهوی .خود می یابت و احساا مسئو یت بیشار مهی کوهت و ایهن اسهت معوهی احسهاا ارامهش در سهایه اودواج

دیگر اودواج بانث پیونت محتت امیه و نهاآزی شهته و تمهین محتهت و رحمهت رشهاه تهای افهراد جامعهه را بهه

او سهوت تهای اسهم اسهت کهه ": فرمهود ( )حنرد رضها . ونت و پیونت انها را محیم تر می نمایت تمتیگر گره می

مراسم اودواج را شب برقرار کویت ویرا ختاونت شب را مایه ارامهش قهرار داده، وه تها نیه مایهه ارامهش شهوتراه

.ارامش اجامانی تمسراه در پرتو اودواج صحیح تم ارامش فردی می یابوت و تم: نایجه ایویه"تساوت

انساه تا توهاست بیشار در فیهر خهود اسهت و حرکهت او بسهوی بهی بوهت و بهاری و تروگهی -احساا مسئو یت (3

روتاه ستت نیست، به نتارد دیگر اگر دین نتاشاه باشهت روهتاه احسهاا مسهئو یت نمهی کوهت و هی اگهر اودواج

او ایهن رو . ت وه و فرونهت نیه بهر نههته او اسهت کرد او فیر می کوت که توها نیست بلیه پیش وجتاه خهود مسهئو ی

حرکت او بسوی بی بوت و باری دشوار اسهت و اودواج تمنهوه سهتی سهر راه اوسهت و او را کواهرل و مراقتهت مهی

شواتت بسیار وجود دارد که جواناه بسهیاری بعهت او اودواج سهر بهه راه شهته انهت و سهتک سهری و بیراتهه .نمایت

نموده انت و این ستن نقل مجا شهته اسهت کهه جوانهاه اودواج کهرده، در گزاهار خهود رفان تای گتشاه را ترد

ما دیگر اودواج کرده ایم، میل سابق نمی توانیم بهه ترجها بهرویم، به اسهت بهرای مها کهه وه و بنهه ": می گویوت

ورد جلهوه اسهت کهه بهه ایهن صه "احسهاا مسهئو یت "این تماه ."...داریم نیب است که به تر راتی گا بگتاریم

. می کوت، احساا مسهئو یت پایهه مراقتهت و کواهرل و دوری او تروگهی و انایهاد و سهایر انحرافهاد خواتهت شهت

9

اسهت کهه نقهش بسهیار در پهاد ویسهای و اننهتار رفاهاری "نز وامه"احساا مسئو یت و تماه وجتاه اخمقی

ر دروه و جهاه انسهاه اسهت، توگها وجتاه اخمقی و احساا مسئو یت، در حقیقت یهک دادگهاه کهوریی د . دارد

کار نیک ارامش درونی به وجهود مهی اورد و روا انسهاه را تریه او شهادی و نشهار مهی کوهت و توگها خطها و

جوایت آوفانی او غم و انتوه به دروه جاه پتیهت مهی اورد و روهین احساسهی قطعها نیهروی مهمهی بهرای جلهب

واج صهحیح نقهش سهاونته ای در ایجهاد روهین احساسهی در اری اود. سعادد و دوری او ترگونهه انحهرا اسهت

هنف :او وه و مرد به نوواه تاا یهاد شهته اسهت وبرای تمین .انساه دارد ه ، )ههنف كبهاس كنم ه و لنهن كبهاس كن

تعتیهر بهه تهاا در مهورد وه و شهوتر، او روهت نظهر قابهل توجهه انها تاا شما تساوت، و شما تاا انها»(.۷۸۱

تمانگونه تاا، انساه را او سرما و گرما و خطراد نزهور بیماریهها بهه بهته حزهظ مهی کوهت، وه و اول ایویه :است

تمانگونهه تهاا، نیهب ایویهه دو .شوتر نی تمتیگر را او خطرتا و اسیب تا و آغیاه جوسهی حزهظ مهی کووهت

تمانگونهه تهاا، ویوهت بهرای ایویهه سهو .تای بته را می پوشانت، وه و شوتر معیوب تمتیگر را مهی پوشهانوت

براسای رهه تعتیهر ویتها و جهام ، و رهه میهال جا هب .انساه است، وه و شوتر مایه ویوت و اراساگی تمتیگر تساوت

که بتوبی اشار میتت اودواج را نشاه می دتهت، تهم بهی تمسهراه را بهه تمسهر دار شهته دنهود مهی ! و د وشیوی

د جا ب و فوا،هت اودواج توجهه مهی دتهت، کهه اگهر مهی خواتوهت تمسهراه ایهته ال کوت، و تم تمسراه را به نیا

.اسممی باشوت، بایت تاا تمتیگر باشوت

انسهاه را او بهی پوهاتی و و رشهم ررانهی مهی شهود وجب ترد و دوری او انحرافاد جوسیاودواج، م :نایجه ایویه

باوار روابهط نامشهرو و ونها و ا هودگی جوسهی را کسهاد کهرده، و و .و سرگردانی و پوری و توهایی نجاد می دتت

پیامتتای جوایت امی و نتاوتها و کیوهه تهای مو هود اه را تقلیهل مهی دتهتاودواج، موجهب سهرخوردگی آغیهاه

اودواج، ارو و پهادا نتهاداد انسهاه را دتهها و گهاتی صهتتا برابهر مهی .افراد شهرور و مغهرور مهی شهود

اودواج انسهاه را او تهک ویسهای .باودارنته و ناملی کواهرل کووهته انسهاه او تجهاوواد اسهت اودواج، اترمی.کوت

اودواج انسهاه را او رتتانیهت مشهئو مسهیحیت خهارج سهاخاه .نقته اور و دوری او مواتب اجاما نجاد می دتهت

11

بیشهار انسهاه مهی اودواج، موجهب حیییهت و اناتهار .و در دنیای تاوه ای او تجلیاد اجاما ونته قهرار مهی دتهت

.اودواج، موجب شیوفایی ونتگی جتیت و پرمحاوا می گردد.شود

نیاا در غت به معوی تقابل است، و در وباه نهرب ترگهاه دو کهوه در مقابهل ییهتیگر قهرار گرفاهه -تعریف نیاا

. اسهت "نقهت "ه مزههو نیهاا شهرنا به .دو کوه در مقابل تم واق شته انت: تواکح ا جتمه، یعوی: باشوت گزاه می شود

نه توها صیغه، بلیهه مهراد حاصهل او اه اسهت کهه در فارسهی بهه ( مزهو شرنی نیاا)بوظر میرست که موظور او نقت

نکاح رابطهااربارب ا رررر»:بوهابراین نیهاا را روهین تعریهف مهی کوهیم .تعتیر مهی شهود "شوتر کرده"و "وه گرفان"

رایررا ححر رطاارانحاحرحادررایرحبادرکاارطاحردکادد رننادریررررررررررررعحطفیرکارطو یلارعقدرطای رن ر ررا حرحح ا رررر،حقوقی

ر«. ررظح رطحانربد رابطهارحدرتمتعرجنسیرب .رکنند

و ( )و امامهاه ( )در شهیوه ونهتگی پیهامتر اسهم - شیوه و گزاار پیشهوایاه اسهم در اودواج اسهاه

داده انهت تها مسهلماناه ت یوهه تهای گزاار انها در مورد اودواج، به روشوی اسازاده می شود که انهها دسهاور اکیهت

رسهول . سهتک و اسهاه بگیرنهت، و موانه سهر راه مجهر داه را بردارنهت -انم او مهریاه و سایر قسماها -اودواج را

هنف مه ل :فرمودنت در این رابطه ( )اکر بهاهرین ونهاه اماهت مهن، ».لنيضنكن مهاء ل م نهل لن هبحنن وها و لن نف

ل :فرمودنهت در نههی او مهریهه سهوگین ( )امها نلهی .تر اسهت وترنت، و مهریه انها انتدرگشاده اناه تساوت که

مهریه تای ونهاه را گهراه و سهوگین نیویهت کهه موجهب نهتاود و دشهموی ».ت ظاك يل اميرا لكلماء ينننم ين یدلو

( ت یوهه و تشهریزاد ) تمانها او نشهانه تهای برکهت وه اه اسهت کهه » امهته اسهت ونیه در احادیهث .«می شود

.«خواساگاریش، انتد و اساه باشت، مهریاه ا نی کم باشت، و تو ت فرونت او او، نی اساه گردد

مرد باتقوا، برای تممین متارج خانه، جه بهه کسهب حهمل روی نمهی اورد و بهه غیهر او مهال - وه و شوتر باتقوا

ل ما ی قتول نمی کوت، او با تحصیل حمل ا هی مقیات به رنایت حقهوی تمها افهرادی اسهت کهه او آریهق کسهب و حم

11

تجارد با او سر و کار دارنت، و به نتارد دیگر او وجهود او در بیهروه او خانهه بهه بوهتگاه خهتا ضهرر و ویهاه نمهی

مهرد بهاتقوا . و قوانهت را او دسهت نمهی دتهت او به خاآر تقوای ا هی دور حرا نمی گردد، و گو نزهت نزه . رست

روه او کسب و کار فارغ شود، و به خانه باو ایت، تما کوفاگی و خسهاگی خهود را کوهار درب خانهه مهی ریه د و بها

نشار و شادی و خوشت ی و خوشحا ی وارد خانه می شود، تمسر تتوهت مهی ونهت و وحمهاد رووانهه او را نسهتت

و نگهتاری فرونتاه خساه نتاشیت مهی گویهت و وی را ارج مهی نههت، بها او و بنهه تها بها به نظافت خانه و پتت و پ

مهرد بهاتقوا گهاتی حهمل و حهرا ، . مهربانی و محتت برخورد می کوت و تریک را در خور شمنش احارا مهی نمایهت

مسهئل دیهن و و معرو و مویر، و حسواد و سیئاد را به اتهل بیهاش گهو ود مهی کوهت و نمهی گهتارد انهاه در

مرد باتقوا، تمه نمر و وقت خود را صهر بیهروه نمهی کوهت، و خوهته و نشهار خهود را . دیوتاری درار غزلت شونت

مهرد بهاتقوا بهه . توها برای دوسااه نمی برد، و در مسجت رفان و شرکت در جلساد مهتتتی راه افهرار نمهی پیمایهت

اد را در تمها امهور حاهی در نتهاداد سهزار فرمهوده و او کهم این نیاه توجه دارد، که اسم رنایت اناتال و اقاص

وه بهاتقوا، .گتاشان او حق وه و فرونت به بهانه رفت و امت با دوسهااه، یها شهرکت در مجها نههی فرمهوده اسهت

نزت و نصمت و پاکتاموی خود را حزظ می کوت، با شور و شوی به کار خانهه مهی رسهت، ومیوهه رفه خسهاگی شهوتر

ول کار بیروه است فراتم می نمایت، او فرونتاه خود بهه نحهو شایسهاه نگههتاری مهی کوهت، بها شهوتر و را که محص

فرونتاه بر اساا اخمی اسممی رفاار می کوت، او نتادتش غزلهت نمهی ورود، خانهه را کهانوه نشهق و صهزا، مههر و

ی اآانهت مهی کوهت، بهه خواسهاه تهای وه با تقوا او تمسر با تییه بر اصهول ا هه . محتات، و شور و شوی می نمایت

بحق او پاسخ میتت می دتت، او نصتانیت و خشم و کتر مهی پرتیه د، بها اقهوا شهوتر بها مههر و محتهت و اخهمی

اسممی روبرو می شود، بوقت امته شوتر او نرصه کهار و کسهب تها درب خانهه بهه اسهاقتال مهی رود، و بهه وقهت

وی را بترقه می کوت و او وی می خواتت ج حمل ختا بهه خانهه نیهاورد، کهه مها بهه حهمل ختاونهت ،خروج شوتر

وه موجهودی فروانهه و الیهق و قابهل اسهت، تها جها،ی . گرره انتد باشت قوانت می کویم، و ویر بار حرا نمی رویم

ریف و اصهیل و باکرامهت که ب رگاه فرموده انت موجب شیوفایی حقایق در وجهود مهرد اسهت، و مهرد موجهودی شه

او هین ونهی : مهی فرمایوهت ( )نلهی . است، تا جا،ی که درحق او گزاه انت، بانث رسیته وه به درجاد نا یهه اسهت

12

که او وناه جهاه قتمش به بهشت می رست، ختیجه اسهت و ایهن معوها د یهل بهر روا ا ههی وه، و مقها خمفهت وی

اری وه اواد او تهوا و تهوا .ی انسهانی و اخمقهی و ایمهانی اسهت او حق، و داشان سرمایه تای نا ی و سرمایه تها

و اواد او اسهارد آههاغود، و اواد او شهههواد و تمنوههین مهرد اواد، دو گههوتر پههر ارو و دو حقیقههت واال در ایههن

حریهت و اوادی حهر بن ی یهت را بهه مهادر ( )اما حسهین .پهوه نظمت افریوش و خلقت اسهت

تت و امیرا مهوموین نظمهت ما هک اشهار را جلهوه دامهن باکرامت اه شهیت نستت می د

مرد در خانه بایت اسوه و سرمشهق خوبیهها بهرای وه، و وه بهرای مهرد باشهت . پاد و ا هی مادر او می دانت

.و تردو سرمشق نییو برای فرونتاه خود

ر تمهراه بها پتراه و مادراه بایت توجهه داشهاه باشهوت کهه حهق اناتهاب تمسه - اساقمل مرد و وه در اودواج

پهتر و مهادر حهق نهتارد در مسهئله اودواج دخاهری را کهه . شرایط خاصی که اسم ن ی فرموده با خود فرونت است

تمنوهین پهتر و مهادر حهق . فرونتشاه نمی پسوتد به او تحمیل کووهت، و او را بهه وور وادار بهه اودواج بها او کووهت

ادار بهه اودواج بها او کووهت، انهاه در اناتهاب تمسهر او جانهب نتارد کسی را که دخار نمی پسوتد، وی را بهه وور و

.حق دارای حریت و اساقمل انت

کزو در غت به معوای شتیه و مانوت اسهت، در مسهئل اودواج تها حهتای بایهت او نظهر هاتر و بهاآن - بوده«کزو»

تاری جلهوه کوهت بهه ایهن مهمارین مرحلهه شهتاتت، بایهت در رههرن دیوه . بین دخار و پسر شتاتت وجود داشاه باشت

: بهه فرمهوده قهراه مجیهت .معوا که به فرتوگ پاد حق، م من تم کزو م موه، و دیوتار شهتیه و مانوهت دیوهتار اسهت

ينهامحيل مها بها كنم ه : فرمهاه مهی دتهت وتمنوهین ختاونهت .وناه پاد الیق مرداه پاکوت. ولكخف با كخف بنن

ایهن پهاکی در ونهاه و مهرداه در مرحله اول پهاکی و پهاکی گی بهاآن .پ با وناه پاد اودواج کویهت . منن لكلماء

بوهابراین .است، که نتارد او ایماه به ختا و قیامت و نتود و قراه و مم،یهه و ماتل هق بهوده بهه اخهمی حهق اسهت

13

و اگهر ایهن اودواج انجها بگیهرد، مرد مسلماه و م من حق اودواج با وناه غیهر مسهلماه و غیهر م موهه را نهتارد،

و تمنوهین وه موموهه حهق نهتارد بها انسهاه غیهر مه من . مشهرو نیسهاوت باآل است و فرونتاه اناه بتوه شک

مه من و م موهه تهم کزهو . اودواج کوت، ویرا او نظر شرنی این اودواج باآل و حرا و فرونهتاه انهاه واده حراموهت

ایهن اودواج باآهل صهورد بگیهرد دری او نهتاب قیامهت بهر روی تهر دو بهاو غیر م من و غیرم موه نیساوت، که اگر

!شته

ول تنلمحهيل لكمره اکا حنههل يهمنف و :شهته انهت بها انسهاه ناپهاد موه اودواج او در موطق قراه مسلماناه

حنههل يمل هيل و كنبهد مهمن نه مهن كنأم مملن ن من مره اکن ر و كنهي لنیلبهنم ول ت لمحهيل لكمره اکنن

آياتهه مرهه ام و كنههي لنیلههبم ل وكههي يههدیين لكههل لكلهههارا ولم يههدیيل لكههل لكللفهه ا و لكمظكهه ن ا ااكهه و يبهه ن

مهاه نیهاورده انهت درنیاوریهت ویهرا یهک بوهته و وناه خود را به اودواج مرداه مشرد تا ای).كلهاسا كنف يننذنکف و

با ایماه او یک مرد مشرد بهار است اگرره موقعیت و ویتایی او شما را شهگزت وده کوهت، مشهرکاه دنهود بهه اتهش

می کووت، و ختا دنود به بهشت و امرو به فرماه خود می نمایهت، و ایهاد خهود را بهرای مهرد بیهاه مهی کوهت

بوابراین موا ب باشیت دخاهر باایمهاه خهود را بهه جهوانی کهه اتهل حهق و حقیقهت (ونتشایت اتل تزیر و انتیشه ش

نیست و در جو ار انیار واقعیاد دست و پا می ونت به ونی نتتیت، و بهرای جهواه پهاد و مه من خهود، دخاهری کهه

ت تها دو نهور مویر اصول ا هی است به تمسری اناتاب نیویت که شرر اول در صهحت اودواج ایمهاه پسهر و دخاهر اسه

و دو پاد و دو پاکی ه و دو مومن به تم برسوت و او به تم رسهیته انهاه شمهراد شایسهاه و پهاد کهه تمهاه فرونهتاه

.صا حوت بوجود ایوت

تصوار نیویت که ویتا،ی و مال و موقعیات در مردی که ایماه نتارد، و در ونهی کهه اراسهاه بهه حقیقهت نیسهت موجهب

ا تاهه بهر خهانواده تها الو اسهت در مسهئله تهم کزهو بهوده، . ا در ونهتگی اسهت سعادد و سممت و نشار و دو

ستاگیری نیووت، وقای پسر و دخار او نظر اناقاد و اخمی و نمهل اسهممی، و او نظهر قیافهه و تییهل هاتر ن دیهک

14

مهت و برکهت به تم باشوت، این دو او نظر شر مقتا تهم کزهو و شهتیه و تمانوهت ییتیگرنهت، و در اودواج انهاه رح

لكل هانم مهن تن ونهين نه و يلنه ينزنو هي، :رسول ختا در روایت دیگر مهی فرمایوهت .حق تجل ی خواتت کرد

انی که اخهمی و دیهوش مهورد رضهایت و پسهوت شهما بهود ).و ل ل تنك ي، تنم ن ينلن يل لألنرضا و ينما کنب

ه او تحقهق ایهن اودواج جلهوگیری کویهت موجهب فاوهه و فسهاد به ر در ومهین شهته به او دخار بتتیت، رواننه

اری ستت گیری در اودواج، و ایجاد موانه و تییهه بهر نهاداد و رسهوماد غلهط، و پیگیهری شهرایط سهتت و (.ایت

سهی نها توجهاری تهای جو آلب جمال و شرود و مقا او جانب خانواده تا برای پسراه و دخاراه خهود، نلهت اودیهاد

فشارتای نصتی، و بیماریهای روانی در دخاهراه و پسهراه اسهت و ایهن تمهه فاوهه و فسهاد نواقهب و تهوابعش در ،

دنیا و اخرد گریتانگیر اه پتراه و مادراه و اقوا و خانواده تها،ی اسهت کهه در مسهئل اودواج سهتت گیهری مهی

ومیوهه اودواج تهم کزهو تها را ).و لنهارول كهل خنكم محهيل لألنکكهاء و لمحهيل مهل ل: رسول حق فرمودنت.کووت

(.فراتم کویت، و با تم کزو اودواج کویت و اناه را برای بوجود امته فرونتاه شایساه به نقت خود دراوریت

بهه آهورکلی، نهه توهها درجههاه انسهانها، بلیهه - اودواج یا وسیله ی تماتوگی با تمه پتیته تای تسهای

اد حای جماداد، یک نو اودواج، وجود دارد، وبهه نوهواه ییهی او نشهانه تهای ا ههی و وسهیله درمیاه تمه موجود

دانشهموت و گیاتشهواا معهرو سهو،تی، در اواسهط قهره « یوهه ».ی تیامل، در سراسر تسای خودنمایی می کوهت

نمهومی اسهت و میمدی، موفق به کشف این واقعیت شت که مسم ه ی ووجیت در دنیای گیاتهاه تقریتها یهک قهانوه 18

و هی قهراه مجیهت قرنهها قتهل . ، بارور می شونت وسس میوه مهی دتوهت ووجیت گیاتاه نی مانوت حیواناد اوآریق

سهوره ی شهعرا 7در ایهه .او این دانشموت، کرارأ در ایاد متالف به ووجیت در جههاه گیاتهاه اشهاره کهرده اسهت

ایا انهها بهه ومهین نگهاه نیردنهت کهه رهه )».ا يا من ک ك جوار کن يرلنوكن ي نول لكل للنرضا کن لنبنل: می خوانیم

بلیه قهراه ، قهانوه ووجیهت را شهامل تمهه موجهوداد «(.وپرفایته افریتیم( نر و ماده)انتاوه در اه گیاتاه جزت

» ). تنهذنکف ون و مهن ک هك شنهل ءم ننلها جوهنا كنفم ه :سهوره راریهاد مهی خهوانیم 49می دانت، در ایهه ی

15

او اجه ا متالزهی « اتمهها »و امروواو نظر نلمهی مسهلم اسهت کهه («.واوترری ، دو ووج افریتیم، شایت ماتکر شویت

نها دارد ،و دیگهری « ا یاهروه »تشییل یافاه انت، او جمله او دو ج که ییی دارای بار ا یاریسهیاه موزهی اسهت کهه

اتهم »می گویوت، با توجهه بهه ایویهه، تمهه موجهوداد جههاه او « پروتوه»اه دارای بار ا یاریسیاه میتت است که به

موجهب بهاروری ( ترکهتا بهه تواسهب بهاروری خهود )روشن است که ووجیت در تمه موجوداد .تشییل شته انت« تا

ایها انسهانی کهه بها اودواج متها ف . و پرور و اف ایش است، و به نوواه نشانه و وسیله تیامل شواخاه شهته اسهت،

است، وصله ی نا تموارکل تسای خواتت بود؟ و برخم قهانوه نمهومی تسهای قهت بهر نمهی دارد؟ مسهلما روهین

.انسانی پشت پا به قانوه خلقت وده بر خم مسیر فطرد وافریوش گا بر می دارد

ی،اجامانی،اخمقیموظر نلمبررسی اودواج او

ساخاار انساه اوغرای گونهاگوه ترکیهب یافاهه ،کهه تهر یهک او اه غرا،ه بایهت بهه -او نظر نلمی روانیاودواج (1

آور آتیعی و صحیح، اشتا شونت و به نیاو خهود برسهوت و قطعها نهت توجهه بهه نیاوتهای فطهری غرا،ه موجهب

موهتترین غرا،ه ، غریه ه ییهی او نیرو . نارسایی یا آغیاه وناگواریههای روانهی و انحهرا او جهاده مسهاقیم اسهت

جوسی است ،که بایت شایساه و صحیح اشتا گردد، اودواج یگانه آریهق سها م بهرای اشهتا وجهواب میتهت داده بهه

به نتهارد روشهواری قهانوه خلقهت، جاربهه جوسهی را بهه .غری ه جوسی است، که تیب ری ی جایگ ین اه نتواتت شت

ه دو جهو متها ف قهرارداده ،و ترگونهه تغییهری او ایهن مسهیر، نوواه نامل بقای نسل انساه وارامش روا او میا

تم بر خم مواوین فطری و نلمی است وتم ارامش روحی را بهر تهم مهی ونهت، بوهابراین نهه مهی تهواه غریه ه

جوسی را سرکوب کرد و تعطیل نمود، و نه می تواه اه را یلهه و رتها گتاشهت ، بلیهه بایهت اه را بها اودواج صهحیح،

تا انجا که گهاه بهه سهر حهت جوهوه مهی .و ی اگر او این حت ومرو بگترد، مسلما نونی بیماری خواتت بود تعتیل کرد

تعتیهر مهی کووهت ، و امهروو دانشهموتاه ، انهوا واقسهامی او ایهن بیمهاری « جووه جوسی»رست، و او اه به نوواه

حیطههای ا هوده بهه وجهود مهی ایهت، در روانی را که بر اشر آغیاه این غری ه، و تن داده به ا ودگیهای جوسهی و م

.کاب خود شرا داده انت

16

به آور کلی، اودواج، مایه شیوفایی ونشار وپرور وه و شهوتر بها تمهتیگر مهی باشهت، و تهر یهک او وه و مهرد

بتوه دیگری ، ناقص انت و پیونت مقتا وناشویی ایهن نقهص را تیمیهل مهی نمایهت، نایجهه ایویهه تهر کهتا اووه

تمتیگرنت ،ویرا یک مرحله او تیامل تر یک او انهها بهه دیگهری بسهاگی دارد، و تهک ویسهای ییوهو وشوتر، میمل

انساه دارای غرا، متالف اسهت مانوهت غریه ه غنهب، غریه ه حهبا دنیها، غریه ه گرسهوگی و .نقص وبیماری است

و اسهت کهه اشهتا تریک او این غرا،ه در حهت ومهرو نادالنهه مواسهب خهود ،ال ....غری ه تشوگی، غری ه جوسی و

نه تعطیل وپشت پا وده به انها روا است، و نه آغیاه انها، میم غریه ه گرسهوگی، بهه انسهاه ختهر مهی دتهت . گردنت

الو ( یعوی بهرای رفه گرسهوگی و جهواب میتهت داده بهه اه غریه ه )که در ره وقت گرسوه است، برای اشتا اه

نتورد، موجب سرکوبی اه غریه ه شهته و بهه دنتهال اه جسهم بشهر است میم نیم کیلو غتا بتورد، حال اگر تیب غتا

در متاآره مر قرار می گیرد، و اگر ویاده او حت بتورد و یها بهه غهتاتای نامواسهب دسهت یهاود، موجهب انهوا

.بیماریها و گاتی مر خواتت شت، بوابراین بایت بطورنادالنه و مواسب ، به اه جواب میتت داد

وسی که او نیروموتترین غرا، اسهت نیه مطلهب تمهین گونهه اسهت، کهه در قتهال اه سهه راه در مسآ ه ی غری ه ج

:وجود دارد

اودواج واشهتا غریه ه ( 3 .آغیهاه غریه ه جوسهی واشهتا اه او راتههای انحرافهی (3. تعطیل غری ه جوسی (1

.جوسی به آور صحیح و مواسب

او بهین بتهریم، روهین اقهتامی ترگه ناقمنهه نیسهت، ویهرا ( بانقیم کرده)به این معوی است که غری ه را : راه اول

این کار یک نو متاروه با قانوه افریوش است ،و تیب نهاقلی بهه نقهص ننهو و سهرکوبی و تعطیلهی غرایه راضهی

تال دارد وسهتب روابهط نامشهرو وانهوا نی موجب انحرافاد گونهاگوه و اشهار شهومی بهتن : دو راه .نتواتت شت

بیماریهای جسمی و روحی و اسیتهای اجامانی خواتت شهت، په روهین راتهی نیه راه معقهول و مطلهوب نتواتهت

کهه ایهن غریه ه او راه معقهول وصهحیحی اشهتا شهته و او اه در است« سو راه »بوابراین راه صحیح و معقول .شت

گردد ، واه راه معقهول وصهحیح جه اودواج نیسهت، کهه نهه موجهب سهرکوب و مسیر ساونته ای بهره برداری می

17

تعطیل غری ه می شود، و نه سر او بی بوهتوباری جوسهی ،و نهوارض نوگهین و شهر اور انحرافهاد جوسهی در مهی

ههه مههن تنههزنو ا يننههد لنحهه نج ههه يلهه ينننفهه ا لمن يههل لكل :فرمودنههت( )پیههامتر بههرای تمههین .اورد

، تو بهتوه تردیه .«(کسی که اودواج نیمی او دیهن خهود را نگهه داشهاه و بایهت مراقهب نهیم دیگهر باشهت )»:للن ا

( )اودواج، موجب پاکتاموی و پاکی شته، و ارو نتاداد را باال مهی بهرد، شهایت بهر تمهین اسهاا امها صهادی

دو رکعهت نمهاو مااتهل، بهاهر او )»:بنن رکه يهها یهزن رکنا يهما لكمننزنو ا لنيضنك من صه :نت فرمود

ای : نهاول شهت وگزهت ( )جترییهل بهر پیهامتر :امهته اسهت «رضها »و در کم اما «(تزااد رکعت نماو مجرد است

دوشهی گاه مانوهت میهوه درخاوهت، وقاهی کهه میهوه رسهیت »: پروردگارد سم می رسانت و می فرمایهت ( )محمت

اه ریته است ، وگرنه تابش خورشیت، اه را فاست می کوت، و بهوی اه را تغییهر مهی دتهت و وقاهی کهه انهها دوای

.«به حت رشت رسیتنت ، دوای انها شوترانوت و گرنه او فاوه ی انحرا ایمن نتواتوت بود

لمن يحم هن كنه يهل جو هيل لنيامهاک ينهاف :درسهتوی میزرمایهت ( )پیهامتر اکهر - اودواج او نظر اخمقهی (3

بهی تمسهراه را تمسهر دتیهت، ویهرا ختاونهت »:لنال ا و ييص ع كنه يهل لنرجل اه و يزيهده يهل مه ولتا

بتشهت، و بهر مهرود و اروشههای نها ی اخمی انها را در پرتو اودواج، نیک گردانت، و بر رووی و معا انهها وسهعت

اخمی نیک برای یک انساه نا یارین تتیهه ا ههی بهرای او اسهت، انسهاه موههای اخهمی، در «ایتانسانی انها می اف

ییهی او نوامهل و اتهر . وده است، و روین انسانی قطعا در پرتگهاه سهقور و تمکهت خواتهت بهود اصف حیواناد

بهه :توضهیح ایویهه .سهت تای باودارنته که نقش اساسی در پاد ویسای و به یسهای و تیامهل اخمقهی دارد، اودواج ا

:انگی ه ی اصلی گواتاه وانحرافاد ، سه قوه است اخمی ، اساتیتگزاه

.قوه ی وتمیه -3قوه ی غنتیه -3قوه ی شهویه -1

18

این سه قوه، در مرو تعتیل خود در وجود انساه برای دف مزاست وجلهب اروشهها ، الو اسهت ، نیهروی غنهب بهرای

انه، نیروی شهود در مسیرآتیعی بهرای بقهای نسهل، و هتتها وتزریحهاد سها م، نیهروی دفا و متاروه باتجاوواد بیگ

برای کسب امور مادی در حت آتیعی، الو تساوت، و ی تعطیل انها و یها آغیهاه انهها موجهب افهرار وتزهریط وتمیه

صهحیح اه در شته و انگی ه ی انحرا و فساد خواتوت شتدر مورد قهوه شههویه، ییهی او امهوری کهه نامهل تعهتیل

شهود جوسی می شود، اودواج است، اودواج موجهب کواهرل ایهن قهوه شهته و اه را او تجهاوو وآغیهاه بهاو مهی

پوشهش و حزهظ قهانوه »دارد، ا تاه غیر او اودواج ، برنامه ری یهای دیگری نی الو اسهت، در ایهن برنامهه ریه ی،

باودارنته بهوده و در کواهرل آغیهاه جوسهی سههم بسهیار بایت اجرا گردد که براسای یک برنامه ی نملی« حریم نزت

خواتت داشت، برنامه ی دیگر دوری او رشم ررانهی اسهت، کهه اه نیه در کواهرل غریه ه جوسهی ،سههم فهراواه

.دارد، در نین حال اودواج نامل خوبی برای پوشش وه،و پاکی رشم مرد خواتت بود

انسهاه ،ونگههتاری او او انحرافهاد وفسهادتای اخمقهی مهی اودواج، کمک شایانی بهه حزهظ اخهمی : نایجه ایویه

و تهم پایهه ای بهرای اروشههای نها ی انسهانی . تم حافظ اخهمی جامعهه اسهت . تم حافظ اخمی فردی است. کوت

غری ه جوسی مانوت اب رودخانه، مایه حیهاد اسهت اگهر در جلهوی اه سهتی بسهاه شهود : به نوواه میال.خواتت بود

ه قرار گیرد، در این صورد ابهای رودخانهه، مایهه حیهاد دامهها وگیاتهاه خواتهت بهود ، و در ودرینه ای پشت سرا

این صورد نه توها اب سیمب به ما ضرر نمی ونهت، بلیهه بها بهاوکرده درینهه ی سهت ، توگها نیهاو بهه اب، دامهها

اریم، ابههای جمه شهته وگیاتاه و انساه به آور صحیح او اب بهره موت می شونت، و هی اگهر سهت را او میهاه بهرد

بوهابراین بهرای حزهظ اخهمی فهرد . آغیاه کرده و تمه ری را در سر راه خود به ویرانی می کشانت، و ترو مهی رود

.است، و روین کوار ی ج در پرتو اودواج سا م ، میسر نتواتت بود«شهویه »و جامعه، نیاو به کوارل قوه ی

جا ب ایویه در اسم ، تاسی و تشهییل خهانواده کهه کهوریارین واحهت جامعهه اسهت - اودواج او نظر اجامانی (3

یهاد شهته ، کهه دوری او اه ( )و او اه به نوهواه سهوت وبرنامهه پیهامتر است نوواه شته برترین بواتا، به نوواه

مار امهته اسهت، ، و در نایجه بیروه رفان او حتود و مروتهای اسهم بهه شه ( )به معوی پشت کرده به سوت پیامتر

19

مها لهل يهل للصهالا لهاء لنحهر لكهل لما :مهی فرمایهت ( )رسول اکر -در این مورد به روایاد ویر توجه کویت

در اسم در پیشگاه ختا بوهایی برپها نشهته کهه محتهوبار و ن ی تهر او بوهای اودواج )».:یزفوكف و لنیزف من لكنفزويجا

اودواج سهوت و برنامهه ی مهن اسهت )»:لنكلماح صلفنل ينمن رغهر یهن صهلفنل يننهو ملههل :نتنی فرمود و«(باشت

انساه مسلماه بعهت او اسهم ، او تهیب فایهته ای بههره موهت نشهت ( پ کسی که او سوت من دوری کوت او من نیست

که بهار او داشان تمسر شایساه باشت، که ترگاه به او نگاه کوت شاد شهود، و وقاهی بهه او امهر کهرد او اآانهت کوهت، و

گهه شت، تمسر او را در مهورد رنایهت نزهت خهانواده ، حزهظ کوهت و او مهال او ن متتی او مو ل دور بودوقای که

تنلههاکنحيل تنمنرفهه ول ينههاهل ل ههاهل ام هه لل مهه يههي لكامهه ا و كنههي در کههم نتههوی امههته اسههت «داری نمایههت

بر تعتاد نزراد خود بیز ایت، تمانها مهن بهه جمعیهت شهما بهر سهایر اماهها ( با تو یت نسل)اودواج کویت، و)»: ااكم ط

بوهابراین، تمانگونهه کهه مها سهعادد و خوشهتتای ونهتگی «(سقط شهته شهما متاتاد می کوم حای در مورد فرونت

فردی خود را می خواتیم، بایت در سعادد جامعه نی نقش داشهاه باشهیم، تشهییل کهانوه گهر خهانواده، و پهرور

فرونتاه صا ح و توشموت گا بسیار مهمی برای رشت وتیامل جامعه خواتهت بهود ،اننهه کهه سهرونش شهته، تحویهل

تاه ناصا ح به جامعه است، و ی سعی وتم برای پرور افراد صها ح باشهت قطعها خهتمت ب رگهی بهه جامعهه فرون

و مقا مادری او این رو انهمهه مقهتا وبها ارو اسهت کهه نقهش بسه ا،ی در رشهت صهحیح ی بشریت شته است،

.جامعه دارد

مقا وه نتاشاه انت هایی که تزسیر درست اوفیری انسان ادانحراف

، محهرو سهاخاوت شهت وبهاه پهاد انتیها تتلیه مهی بها او تعا یم حق، که خود را غروریتر و تاقوا و مللی که بر اشر

امور جهاه و انساه درار انحرا فیری شتنت، و نستت به تسهای و متلوقهاد در قنهاود خهود بهه تهارییی تزسیردر

تهای مطا تی خم واقعیت گزاوهت، و بهر اسهاا برداشهاهای غلهط و قنهاود ره سسردنت، و مسا،لی دور او حقیقت، و

21

، کهه مهی باشهت اهونه جایگهاه انهاه نسهتت بهه نگهاه او جملهه . ا مانه لم سوگیوی بر خود و دیگراه روا داشاوت،

در کاتهی کهه در ایهن ومیوهه نوشهاه همطا عه بها .ه اسهت قناوتی دور او حقیقت، و امری خم اخمی و انسانیت بود

، کهه اقهوا و ملهل جهتای او حهق و مهی رسهیم شته ره کاب غربی و ره کاابهای تا یف شته در شری به این نایجهه

و گزاهه ه داشها ده گونهه قنهاود ا مانهه و دور او موطهق ،افیار غلط نستت به وه در بریته او وحی، غری

.انت

بر ایهن اسهاا بایهت نسهتت بهه مهرد در تمها جههاد، بهی : می باشت موجودی صت در صت ضعیف و ناتواه وه -1

روه و ررا تاب و فرمانتردار و محیو باشت، و حهق متاخلهه در تهیب کهاری را حاهی در رههارروب خانهه شتصهی

.نتارد

حهتود انسهانیت اسهت، یها اگهر بر این ممد یا صت در صهت خهارج او : موجودی است دارای روا شیطانی وه -3

باشهت، و قابهل احاهرا بها،ی به او داده شود ری ی بین انساه و حیهواه اسهت، روی ایهن حسهاب فاقهت ارو مهی

.تواه تصاور کردگونه شتصیای نمینیست، و برای وی تیب

رد، اگهر مهرد نستت به اشیا و نواصهری کهه قابهل ملییهت اسهت وجهود نهتا یما ییت و اخایار دار وهبرای -3

.توانت ما ک شود، اه تم نه تر ره را بتواتتصما بتانت می

برد، بلیهه خهود او او نواصهر ارس اسهت کهه په او مهر پهتر یها گونه ارشی نمیتیب وه موجودی است که -4

!!رستشوتر به دیگراه ارس می

فاقهت ارو اسهت، و اجهر و مه دی نیست، رهوه نتهاداتش وهنتادد و بوتگی و ورود در حووه معوویت حق -5

.برای نتادد نتارد ویرا او نظر نقلی بسیار ضعیف و موجودی بو ا هوا است

21

یاقت اناساب به پتر و پسر خهود را نهتارد، توهها ریه ی کهه رابهط بهین انهاسهت وه او نظر حقوقی و قنا،ی -6

!ه فرونت پتر و مادر فرونتتواه او را نستت به پتر و پسر تم خوه خوانت، نخوه است، فقط می

یهک امهر قطعهی شوتر کرد فرونتاه وی نون پتر او نیساوت، بیگهانگی بهین پهتروه و فرونهتاه وه وه روه -7

، می باشت

،په او مهرده بهاقی، و وه په او پایهاه نمهر دو مرد در مسئله مر تزاود کل ی وجهود دارد، مهر وهبین -8

.فانی است

را در مهال و شهروتش دارد، تصهر وه تصهر تمانگونهه کهه روی این حساب مهرد یک کاال بوده وتمانوت وه -9

.دارد، میاوانت او را بتتشت، بزروشت، اخراج کوت و نهایاا به قال برسانت

گیهری او او قهانونی ی مرد افریته شته، مهرد تهم در هتد بهری و بههره اتوها برای تد بر و کاالی شهود است-11

اننوهاه نسهتت بهه وه راه افهرار پیمهوده، شواست، در این قسمت دتم اروپا و امرییای جهتای او نتهود انتیها نمی

ای او مغهرب ومهین کهاالی سهیوما، تلوی یهوه، ویهت،و، مهاتواره نیست، وه در قسمت نمته ماصور که حتی برای اه

بهرای م ساسهاد حیهوانی و شههوانی تهر و انوا مجمد برای جلب و جتب مشاری بیشهار، و درامهت مها ی سهوگین

!!است

اسهم ا،هین و دیهن ا ههی اسهت، -به افرادی که تزسیر درست او مقها وه نتارنهت پاسخ اسم

اسم فرتوگ فطرد و اتوگی تماتوگ با تما شئوه انسهاه و انسهانیت اسهت، قهوانین در اسهم او جانهب ختاونهت

، بهر اسهاا انسانهاسهت هاتر و بهاآن اکهاه بهه که ختا،یکه بوای ساخاماه انساه را بوا نهاده، وض مشودب رگی

تهتایت شایسهاگی انهرا داشهاه کهه انگونهه را بوهته تهایش قانوه وض کهرده، و اناهکیاه و حیییات و موجودیت

در افیهار و انتیشهه ه شهته و مقها وه روا داشها در رابطهه بها ای کهه تهای دتگانهه یاوه بهاسم پاسخ .نموده است

:ایوگونه می باشت شته استفرتوگ و نموده رسو بعنی او جوام غربی وشرقی

22

بهه (4/تهن ). كننهد ننلنها لكنامهان يهل نحمهنا تنهياير اسهت اهمرد افریوش خلقت وه و کیزیت وجود او تمانوت -1

نبه امها .حقیقت که انسهاه را در نییهوترین سهیرد و صهورد افریهتیم فه نهنن ک هكف شنهلءم ل هلع لما لكفهذل لنت

صو ختاست، ختا،ی که تر ری ی را در کمهال اتقهاه و اسهاحیا سهاخاه کهه او بهه اننهه انجها (۸۸/مك). تنكين

لكفذل نحمنن ک .دتیت اگاه استمی .ختا،ی که تر ری ی را به نییوترین وجه افریت (۱/صلد،) .كف شنلءم ننن

برای وه روا ا هی و انسانی محض قرار داده شته، تمهاه روحهی کهه او جانهب حهق در او دمیهته شهت و او را -3

و وی را موت ههور کمهاالد قهرار داد، روحهی کهه بها روا مهرد تزهاود ه به خاآر این روا امایاوی خا بتشیت

ها لكلفهاس لتف هيل ر م ه .نتارد، تویای که با تویت مرد ییساه است، گوتری که با گوتر راتی مهرد ییهی اسهت يها نيه

ف ملمها نه ن ملها جوها و ه ن نكهور ولحهد ر و نم ه مهن ن ن ای (۷/ مهاء . )راهال کنره ل و مهاءت لكفذل

مرد او پروردگارتاه پروا کویت که تمهه شهما را او یهک انسهاه افریهت، و تمسهر او را او او خلهق کهرد، و او اه دو

نجولها كننمه .نزر مرداه و وناه فروانی در روی ومین مواشر کهرد نك مهم نه ن كنم ه مهن ن ن م ل يل و مهن آياته

تای قترد ختاونت این است که تمسهراه شهما را او جهو شهما قهرار داد تها بهه وسهیله او نشانه(1۷/ رو. )اكنا

دتت کهه در خلقهت وه او نظهر هاتر و بهاآن کمهی و کاسهای وجهود این ایاد نشاه می مزاتیم.انها ارامش یابیت

یهته شهته و بها قوه موجهودی کامهل، احسهن، و اتقهن نتارد، و روا او تما روحی است که او جانب حهق در او دم

توانت او اساعتاد و فطرد و روا و نقل خود، در سایه تهتایت حهق کمهک گرفاهه بهه نها یارین مقامهاد می اسایه

.پوشی کوت و به اسزل سافلین وارد شودتوانت او تم واقعیاد و حقایق رشممعووی برست، و می

تهای کارتهای پسهوتیته و مشهرو حهق خهود اوسهت، محصول وحماد او در ومیوه او دارای حق ما ییت است، و -3

ون كفهو كنامهاا اكفها .و مسئل ما ییت او و تصرفاتش در اننه ملک اوست بتوه کهم و کاسهت تمانوهت مهرد اسهت

23

ما هک سهعی و اری انسهاه .و برای ادمی ج اننهه بهه سهعی خهود انجها داده نتواتهت بهود (93/ ل). ما صى

کوشش و نمل و حرکت خود است، و این واقعیای است که حنرد حهق در دنیها و اخهرد بهه تهر انسهانی رهه وه و

.ره مرد واگتار کرده است

ن ميهنف شنه ا و بهرای شهما مهرداه حهمل نیسهت کهه ریه ی او (113/ ه ، . )لن يحكن كنم ن تنأ ذ ول مم ا آتن

مهاع : لكمهه هلق ثنالثنه : فرمایوهت در روایاهی مهی ( )اما صهادی .ایت بگیریترا که به انها پرداخت کرده مهریه اناه

انیهه او پرداخهت : دوداه سهه نزرنهت .نکنهذكي مهنا لصهنندلن وكنه يليا نضهاء، لكزفکا ا وممهننحكن مهيرا لكلمهاء و

تمسر خود را حمل دانساه و بهه او نسهرداود، و کسهی کهه او مهرد وا بگیهرد وکاد بتل ورود، انیه خورده مهریه

.و قصت پرداخت اه را نتاشاه باشت

هه ن اهه لار ا منایهها اكنههى لكحههيلا غن / هه ،. )و لكفههذينن يننييفههين مههلم و يههذنرون نجولهها و هه كههأنجولا

انشاه ونته مانوت، بایت وصیت کووهت کهه انهها را تها یهک سهال نزقهه دتوهت، و او خانهه مردانی که بمیرنت و ون(142

.شوتر بیروه نیووت

و غیر او مهریه و وصیت به متارج وه پ او مر شوتر، در ومهاه بعهت او آهمی سهزار او را بهه مهرداه فرمهوده

و بهرای تمهه ونهاه آهمی داده (14۷/ ه ، . )نهى لكمنفهنن و كمخنفا مناع اهاكم و حاها ی :کوتانم می

.، این حقی است بر نهته مرداه پرتی کار«گرددکه او جانب شوتر پرداخت می»شته تتیه مواستی است

ک نهر ینهم اكل حضنه ن نحهدک لكمهي ا :بهرد وه او پتر و مادر و او شوتر و او فرونهتاه خهود ارس مهی -4

بر شما نوشهاه شهته، توگهامی کهه ییهی او شهما (۷۸2/ ه ، . )تن ن ن ل لكي كيلكدينا و لكأن ن نن ااكم و

24

را مر فرا رست، اگر ما ی او خود به جای گتارده، وصیت برای پهتر و مهادر و ن دییهاه بطهور شایسهاه کوهت، ایهن

.حقی است بر پرتی کاراه

ن مم ه ك ا و لكهأن ن ي لكيلكهدل نههر مم ها تنه ن ن و كلمهاء ا و لكأن ن ي لكيلكدل نهر مم ا تن ن ا نهكف مله الا

این ایه شریزه در صهتد متهاروه بها نهاداد و رسهو غلطهی اسهت کهه ونهاه و (۱/ ماء. )نو کنر ن نهبا مك ووا

مانهه مربهور بهه انهراب بهود، و ایهه شهریزه خهط اساخت، و این رسهم او حق مسلم خود محرو میکودکاه را

:بطمه بر این رسم خا،وانه کشیت و فرمود

گتارنت دارنهت، و بهرای ونهاه نیه او اننهه پهتر و مهادر مرداه سهمی او اموا ی که پتر و مادر و ن دییاه بجای می

االدا خواه اه مال کم باشهت یها بسهیار، ایهن سههمی معهین شهته و واجهب گتارنت سهمی تست،و خویشاونتاه می

.است

نتادد وه در پیشگاه حق تمانوت نتادد مرد، دارای ارو و قیمهت اسهت، بهشهت و اجهر و مه د و حهق، و شهواب -5

اه در قهر .بر بوتگی اخاصا به مرداه نتارد، نوایت و رحمت ختاونت بهرن ابهتی نتهاد اوسهت رهه مهرد و رهه وه

:خوانیممجیت می

اننأعاى ع نن عع ننیعنعةاونننعىع ااه نن ن عا نأاه عمن ا نننعمننععععععمن علننصاعنن لعملن ع ا ىعهنعمنن ملعاا ن

نا او کسی که نمهل شایسهاه بجها اورد او مهرد یها وه، در حها ی کهه مهومن اسهت بهه (79/ع نصع.ع) اعع

او صهریح ایهه .انهت خهواتیم داد دتیم، و پادا قیامای اناه را به بهارین انمها ی کهه انجها داده ونتگی پاکی ه می

شود که توها معیار در می اه حق ایماه و نمل صها ح انسهاه اسهت کهه میهوه اوسهت، قیهت و شهرر شریزه اسازاده می

او نظر مهرد بهوده و وه بهوده و او نظهر سهن و سهال و دیگری برای کسب حیاد آیته و اجر اخرتی در کار نیست نه

ع.نه او نظر نژاد و قتیله و جوسیت و نه او نظر پایه و رتته اتری

25

ييهدم وينابمه الهو محم هدم ومه ي ل لنه :فرمود( )رسول ختا نديله الهو نههكا لكللفه ا مهاء نيضنك

ختیجهه دخاهر خویلهت، فاآمهه دخاهر محمهت : برترین وناه بهشهت رههار وه تسهاوت . الو مزنلحریم نل وآص

وه اگر اتهل نتهادد و بوهتگی حهق و ایمهاه و معرفهت باشهت ا تاهه . و مریم دخار نمراه و اسیه دخار م احم( )

دیوهی و فسهاد گهرایش پیهتا بهی دارای حیاد آیاته و اجر نظیم ن د ختا خواتت شت، و اگر مانوهت مهرداه فاسهق بهه

.کوت اتل نتاب ابت خواتت شت

تمسر نوا و ور به خاآر ایویه ا،ین ا هی را نستیرفاوت، و بر انیار خهود اصهرار ورویتنهت بهه فرمهوده قهراه اتهل

مرنال كفذينن کنكنه ول لمه نن ن هيحر ولمه نن ن ك هي م .نتاب و خلود در جهوم تساوت کنانننها تنحهو یبهدينا مهن ون ن لكف

نها لكلفهار مهع لكهد ل ا و هكن ل شنه فه نه يظلها یلمها مهنن لك ننناهمها ين نا نا هاكحنا ين / تحه ي . )ننیبا

تگاه شایسهاه مها ختاونت برای اتل کزر وه نوا و وه هور را میهل ود، اه دو تحهت سرپرسهای دو بوهته او بوه (۷2

بودنت، و ی به اه دو پیامتر خیانت ورویتنت و رابط انها با این دو پیامتر سهودی بهه حا شهاه در برابهر نهتاب خهتا

سهورن مهریم در قهراه مجیهت، امهته .شهونت نتاشت، و به انها گزاه شت وارد اتش شویت تمراه کسانی که وارد مهی

رنوه تمه و تمه نشهاه دتوهته ایهن معواسهت کهه وه در مسهئل نتهادد و سورن دتر و ایاد مربور به تمسر م موه ف

موهت اسهت، و ایهن تمهه ای بههره ا عهاده او موقعیت واال،ی برخوردار است، و در قیامت او اجر نظهیم و شهواب فهوی

گویوهت کهه نتهادد وه را جایگهاتی در نه د خهتا و گویاه تاریخ است کهه گزاوهت و مهی مشت محیمی بر دتاه یاوه

.ه نیستادیا

رسهت کهه وی را او ایهن اناسهاب خله وه فرونت پتر و مادر خویش و مادر فرونتاه خود است، و احهتی را نمهی -6

قهراه مجیهت دخاهر را تمانوهت پسهر اوالد واقعهی پهتر و .کوت، که خل این نستت امری ا مانه و کاری خا،وانه است

او ختاونهت در قهراه .دانهت مهادر اوالد مهی شهونت دار و اوالد هشهوتر کهرد توگامی کهه را اناه دانت و مادر می

کردنت، خشهم خهود را نسهتت بهه ایهن جوایهت انهم فرمهوده و او ایویه انراب فرونت دخار خود را ونته به گور می

26

. قرل تنن هيل نول ک ه مهن امهال :هکویهت نههی اکیهت فرمهود اه نمل قتیح در رابطه با ایویه به فرونت خود لم مهی

کویهت در صهریح ایهه شهریزه ممحظهه مهی .فرونت دخار خود را او ترا توگی معیشت به قال نرسهانیت (۷5۷/ لا)

نول ک ه كهذفکن ا و هم لكفه يهل : مفرمایهت مهی کوت، یا در ایه مربوآهه بهه ارس او دخار به نوواه فرونت یاد می

نا سزار ختا به شما نستت به اوالدتهاه ایهن اسهت کهه در مسهئل ارس بهرای پسهر دو (۷۷/ ماء. )مرك حف لكأ رن

در صریح ایه شریزه او دخار تعتیهر بهه اوالد فرمهوده اسهت، و ایهن رویاهه قهاآعی نلیهه . برابر دخار سهم قرار دتیت

:فرمایتمی و قراه حق مادری را به رسمیت شواخاه.سرایاه تاریخ استیاوه

مهادراه فرونهتاه خهود را تها دو سهال کامهل شهیر (199/ ه ، . )ناولكيلكدل ي ونن نول هنف حهيكننا کهامن

.بتتوت

و مها بهه مهادر ( ۱/ هه .... ) ميصهى و نوحلها اكهى : در رابطه با داسااه موسی در قهراه مجیهت فرمهوده

.فاآمه پاره تن من است. بم ض ملليا: فرمود( )رسول ختا دربارن حنرد وترا .موسی وحی کردیم

اوالدتای او بتوه تردیت نون پتر او تساوت، توجه بسیار شتیت رسول ختا بهه حسهن و حسهین بهه نوهواه دو نهوه -7

گزاوهت فرونهتاه ماو هت او وه نهون پهتر اه وه تمه تهاریخ کهه مهی گهو،ی جها ن ی ، خط بطمنی است بر یاوه

گویت تما کسانی که مادرشاه سهیته اسهت پیونهت قطعهی بها پیهامتر دارنهت، و حاهی مرجه فقه اسممی می.نیساوت

.تواه به کسانی که او آریق مادر وابساه به رسول حقوت خم دادب ر شیعه سیت مرتنی فاوا داشت که می

شود، بلیهه تمانوهت مهرد دارای بقها و حیهاد ابهتی و در صهورد بوهتگی حهق متلهت در مر فانی نمی وه با -8

بهشت، و در صورد دوری او نتادد متل ت در نتاب است، بیش او ت ار ایه قهراه در رابطهه بها قیامهت ایهن معوها را

.دتتصریحا نشاه می

27

موجودیسهت ناقهل، بها اراده و در گهوتر خلقهت و وه ، بلیه به صریح ایهاد کاهاب حهق وتنیسا وکاال شیئ وناه -9

.مایه آتیعت با مرد ییی است، و او تما خصوصیاد و امایاواد انسانی و ا هی برخوردار است

دتوهته نیمهی او ونهتگی اسهت، و اودواج بها کاالی شهود نیست، بلیه شریک مرد، و نامل بقا نهو ، و تشهییل -11

او در صورد نیت پاد نتادد، و برخورد صحیح و سا م بها او موجهب توشهه اخهرد و سهممت حیهاد اخهروی انسهاه

هيل ل : در قراه مجیت فرمود.است فهى شهن و نهد ميل كأنك مهم و لتف ن كفه و ماؤ ک حه ث كنم ه ينهأت يل حه ثنم

-مهی « کشها ار »با تعتیهر طیهف و پهر معوهای حهرس ختاونت (119/ ،. )لینميل نفم مال ي، و ر ا لكمملنن

خواتت ضرورد وجود وه را در اجاما انسانی مجسم کوت، که وه یک وسیله اآزها شههود نیسهت بلیهه ومیوهه پهاد

این ستن در مقابهل انهها،ی کهه نسهتت بهه جهو وه تمنهوه . نو بشر است ای برای حزظ حیادای پاکی هو وسیله

مهرد مهومن بایهت او ایهن .شهود نگرنت تشتاری جتای محسهوب مهی نگریساوت و مییک باوینه و وسیله توستاوی می

موضو برای ایجاد پرور فرونتاه شایساه اسازاده کووت، و این خهتمت مقهتاا را بهه نوهواه یهک رخیهره معوهوی

دتهت کهه در اناتهاب تمسهر اصهو ی را رنایهت ای فردای خود او پیش بزرساوت، و به این ترتیب قراه تشتار مهی بر

در قسهمت اخهر ایهه . کویت که نایجه اه پرور فرونتاه صا ح، و تهی این رخیره به ر اجامهانی و انسهانی باشهت

و معوهوی انهاسهت تسهلیم تسهاوت بشهارد داده به افراد با ایماه که در برابر این دساوراد که به سود ونهتگی مهادی

ارو و نظمهت ایهن کهانوه محتهت را ( )در روایت بسیار مهمهی او حنهرد صهادی .«و ر لكميملن»فرمایت می

ختاونهتا ایهن افهریوش ویتها : داشهت وقای حوا افریته شت اد بهه حنهرد حهق نرضهه : دتتبتیوگونه نشاه می

کوهت، خطهاب رسهیت ای ا زهت مهی ودتهت، و بهرایم ایجهاد انه نجاد می ،یتوهاریست که قرب و نگاه به او مرا او

تهای بهه حهق تهو باشهت؟ نرضهه دوست داری با تو باشت، انی تو گردد، با تو تم ستن شهود، و تهاب خواسهاه اد

!! نا مهرا سهساا و شهیر که ای به خاآر این یاری که بهرای تهو قهرار داده خطاب رسیت بوابراین تا ونته. داشت اری

اری وجود وه صا حه، و تمسر باوفا، نعمت حق است، و تا پایهاه نمهر بهر ایهن نعمهت ارونهته حمهت و سهساا الو

28

روایهت نجیتهی اسهت، کهه موته .بیشارین خیهر در ونهاه اسهت . کرن كن ا يل كلماء: فرمایتاما ششم می.است

و رنایهت حقهوی او نتهادد، و محتهت بهه او آانهت اکیر خیر را وه دانساه، اری اودواج با وه حزهظ نصهف دیهن،

بهشت ویر پای مادراه است، : حق، و به تعتیر رسول ختا

ایهن واقعیهاد ا هیهه را نسهتت بهه وه توجهه کووهت، و او انهت، یا اودواج کرده جواناه ن ی ی که قصت اودواج دارنت،

انهت، و بهه دخاهراه حقوی اناه جتا بسرتی یت، و بتانوت که ونتگی خود را بها رهه گهوتر پربهها،ی ارو داده تنی

کهه بها توجهه بهه ایهن مطا هب شهود انت، و به وناه ب رگوار سزار میجواه که قصت اودواج دارنت، یا اودواج کرده

و سساا ارنت، و بهه حقیقهت بهرای مهرداه خهود بهر قتر خود را بتانوت و بر نعمت وه بوده، ختاونت مهرباه را شیر

ای باشهوت، و در مسهئل وه اساا تتایت قراه و فرمایشاد رسهول اسهم و ا،مهه ب رگهوار تمسهر الیهق و شایسهاه

بوده و شوترداری و مادر بوده او نواآهف و احساسهاد پهاد خهود بههره بگیرنهت، و دسهاوراد ا ههی را در تمها

شایسهاه و پهاد، و دارای ونهتگی غهری ای سها م و فرونهتانی ایوت، تا خانه و خهانواده جوانب حیاد خود مراناد نم

امویت و خوشی داشاه باشیت، و او این آریق رضا و خشهوودی حهق را جلهب کهرده، و بها انمهال و رفاهار و اخهمی و

.حرکاد خود به ونتگی صزا و صمیمیت و شیریوی و نور و حمود و ویتا،ی بتتشیت

تهاریخ نسهتت بهه جهو وه در آهول بعنهی او اقهوا نهه جاتم بر خوردتهای – اهون جایگاه یتتاریبررسی

ویسهاوت، وه را تمنهوه ابه ار و وسهیله اناه که جتای او موطق حهق و نهور وحهی مهی . اور استا عاده شگزتفوی

خوانهته و .دانسهاوت تها بهرای مهرد مهی شواخاوت، و وی را نامل تهیه انهوا هتد برای ونتگی بوا هوسانه مرد می

دانساوت، و او خانهه بیهروه رفهان را بهرای امهور آتیعهی ونهتگی و دیهت و باودیهت نوشان را برای او خطرناد می

کردنهت، و وی را در مقابهل میاه ونتگی او را موحصر بهه رههار دیهوار خانهه قلمهتاد مهی . دانساوتارحا مجاو نمی

نشهین کهه صهت و تشهااد درجهه در موهاآق مسهیحی .دانساوتخایار میاپوتاشاوت بیمرد که موجودی فعال مایشا می

بوهت ود، و مهرداد بودنهت کهه روا وه ایها روا وه را بایهت دتهن : گزاوهت او ا،ین ا هی مسیحیت انحرا داشاوت، می

، تهر که قا،هل بودنهت مهادی در افریقا وه حیم کاال و شرود داشت و برای او اروشهی !! بشری یا روا حیوانی است

29

شهت، خریهت و فهرو وه و بیهارگرفان وی بهرای شهتم ومهین بیشاری در اخایار داشت شروتموتتر شواخاه مهی وه

فروخاوهت، و تهر سهال بهاواری بهرای ایهن در کلته و بابل، وناه را مانوت سایر کاالتا مهی . امری معمو ی و نادی بود

-دخاهر را او سهن پهو سها گی شهوتر مهی در توتوسهااه .کار داشاوت تا دخاراه به سن اودواج خهود را بزروشهوت

مهرد او را بها دانسهاوت، و رهوه شهوتر مهی دادنت، و برای انها حقی قا،ل نتودنت، حیاد وه را آزیهل مهرد مهی

-امهروو تمنوانیهه در روونامهه مهی . دانسهاوت تر او شهوتر مهرده نمهی سووانتنت، و تیب موجودی را پستشوتر می

در رهین و !!کووهت فراتم نشته جه یه، دخاهراه خهود را در کهودکی نهابود مهی نویسوت، بسیاری او توتوتا او ترا

تتات وناه ج در کار رهار دیوار خانه حقی نتاشاوت، و برای کاسهان قهترد راه رفهان وه، په او تو هت او پهایش را

در یونهاه . !کردنهت مهی بساوت و پ او رسیته به سن پان ده سها گی اه قا هب را او پهایش جهتا در قا ب اتوی می

که مرک نلم و دانش و فلسزه و حیمت بود، وا،یته دخاهر بهه وسهیل وه جهر بهود و تها دو بهار دخاهر وا،یهته در

در نربسهااه روانیهه قهراه .شهت دادگاه محاکمه و محیو به پرداخت جریمه و بار سهو محیهو بهه انهتا مهی

نهكف اكل ره ن نحهده ااكهأ رى و :نمهود اده مهی ونته به گور کرده دخاهراه امهری نهادی و سه : فرمایتمجیت می

یهى مهنن لكنهيا مهن يننهيلر و ممي ل و ههي کنله ههير ن يدصهه يهل صهيء مها ره ن اه ن يممهم

امهت روه ییی او اناه را به فررونهتی کهه دخاهر بهود مهژده مهی (53 -5۸/ حك. )لكنن لا نلصاء ما يحم مين

شهت شت و به خهاآر ایهن ختهری کهه بهه خیهال خهود و او شتد غم و انتوه رخسار سیاه و ستت و ناراحت می

افاهاد کهه اه دخاهر را بها خزهت و داد، و بهه فیهر مهی گردانت و فرار را برقرار تهرجیح مهی بود روی او اقوا می

خهرداه نسهتت بهه دخاهر بهت بهود، و قناوتشهاه خواری نگاه دارد، یا ونته به خاد گور انتاود، بتانیت حیم اه بی

.وشت

داشهاوت، مزصهل ایهن خهرد نسهتت بهه جهو وه روا مهی بیختر و ای او جوایاتی است که مرد بیاین مسا،ل گوشه

نظهر ا،هین مقهتا ا ههی را تهم . توانیت به اه مواب مراجعه کویهت مسا،ل در کاب مربور به حیاد وه شتت است، می

ای که در سطور قتل نستت به وه ا هار شته دقت کردیت، با توجهه بهه تعهابیر قهراه و روایهاد او جهو در ده مسئله

31

. ميههر ههاء ههيع : حهه ث() ۱/ ههه . مهها ر يلههل ل ريرهه و ملبههع ههه ههز ) وینوه تحههت نوهها

: كباس)(119/ ، )(۷/رو. تمهمن یهو آرلمه .پيشه حها : مهو .شها لهك و يه : ريحاه

انت ره انهاه کهه قصهت اودواج دارنهت توجهه بیشهاری بهه مرداه و جواناه ره اناه که اودواج کرده( یلايو ح ه

معووی و اشار وجودی این خلقت ویتا و پر موزعت حق داشهاه باشهوت و بتانوهت انتیها خهتا و امامهاه و او یها موقعیت

و نا ماه و نارفاه و حییماه، و نویسوتگاه و فقهای ب ر ، و صها حاه او نتهاد خهتا او دامهن پهاد ایوهاه قهت بهه

بهر پهتر و مهادراه ن یه اسهت کهه .شهر بودنهت دایره تسای گتاشاوت، ایواه موت این تمه خیر و برکت در حیهاد ب

نستت به هور کماالد در وجود دخارانشاه بیش او پیش دقت کووت، و نستت به تربیهت ا ههی و انسهانی انهاه تها سهر

حت فتاکاری بیوشوت، و بر شوتراه است که حقوی اناه را بها کمهال وقهار و ادب رنایهت کووهت، تها دامهن انهاه در

در سایه رنایت حقوی توسط شهوتراه، امهاده تربیهت نسهل صها ح گهردد، و او ایهن آریهق خانه پتراه و مادراه و

مگر یک دخاهر مسهیحی مسهلک په او اسهارد در جوهگ و امهته . جامع بشری به بهارین صورد تغتیه معووی شود

ه دامهن ، و قرار گرفان در سایه تربیت ا هی به وسهیل امها دتهم و حنهرد حییمهه خهاتو ( )به خانه حنرد تادی

ای او پاد و واالیش اماده برای بوجود امهته امها دواودتهم، گسهارانوته نهتل جههانی نشهت؟وه روهین رشهمه

کماالد و حقایق با قوه است، که با تابش نور تتایت وحهی و معلهم خیهر بهه فعلیهت رسهیته و موشها اشهار جاویهت و

ده وی خهارج او دسهاوراد حییمانهه دیهن، تحقیر وه، حمله بهه شتصهیت او، محهتود نمهو . مواب ابتی خواتت شت

وجر داده به او، و مموو کردنش او دیته پتر و مادر و اقوا ، بها تلتهی و ترشهرو،ی بها او ونهتگی کهرده، خسهاه

غرا،ه او ، تمهه نواآهف و او کار رووانه و درگیریهای بیروه به وقت خانه رفان با او روبرو شهته، پاسهخ نهتاده بهه

خواتیهت بوهای ونهتگی بهر پایه نشهق و اگر مهی .ری ناپسوت، و کاری وشت و لمی فاحش استو تمه او نظر دین ام

محتت اساوار باشت، شتصهیت وه را رنایهت کویهت، بهه او انهم دوسهای و محتهت نما،یهت، او وی د جهو،ی داشهاه

او را کهه محصهول کهار تهای باشیت، در کار و برنام خانه به او کمک دتیت، او اوار وی بسرتی یت، و بعنهی او برنامهه

رووانه و خساگی و محتودیت وجودی اوست با تما وجود گتشهت کویهت، تها شهیریوی ونهتگی را بنشهیت، و بها ایهن

31

او ریشهه و سررشهمه خیهر و کشها ار انسهانیت، و پوشهش . رو ختاونت مهرباه را در حتا نا ی نتادد کرده باشهیت

رسهول بها . گلسهااه تسهای، و نعمهت حهق در کوهار شماسهت شما در ونتگی، و مای ارامش، و گل طیف و ریهف

حب هر اكنهل مهنن لكهدها :انهت کرامت اسم محتت بهه وه را در نهرض نمقهه بهه بهوی خهو و نمهاو قهرار داده

اگهر .محتوب من او دنیا وه، بهوی خهو ، و نهور رشهم مهن در نمهاو اسهت .لكلماءولكخهر و ف یلل يل لكه ال ا

ای پیهتا کوهت، پرونهته نملهش حاهی فرونت صا ح و شایسهاه انساه با رنایت حقوی وه و احارا به شتصیت او، او او

-رسهول خهتا مهی . شود، او اشار پاکی و صا ح بوده فرونت بعت او مهر بههره خواتهت بهرد پ او مر قط نمی

نو وكنهدم هاك ر : كل ما لإلاما انخنع یم ه اله مهن ثنهالثم :فرمایت نو یهر يلننكنهع اه مهن هد ن ر ارايه ر

او کهار خیهری کهه دوا دارد، او دانشهی کهه : شهود مگهر او سهه ریه روه انساه بمیرد، نملش قط می.يدیي كن

ر را بتانیهت، و په پهتراه و مهادراه قهتر دخاه .ای که برای وی دنا کوهت دیگراه او او سود بترنت، او فرونت شایساه

داری موته خیهر بهرای دنیها و اخهرد مرداه او تمسراه پاد و شایساه خود قتردانی نما،یت، کهه دخاهرداری و وه

.انساه است

تیا یف مشارد ووجین

حسن معاشرد ییی او تیا یف مشارد وه و شهوتر اسهت وه و شهوتر میلهف بهه حسهن معاشهرد -حسن معاشرد )1

یا خهو رفاهاری وه و شهوتر مربهور بهه نهر و نهادد و رسهو احامهانی اسهت و حسن معاشرد . با ییتیگرنت

کوهت تهواه گزهت حسهن معاشهرد ایجهاب مهی به آور کلی مهی . مقانای اه بر حسب وماه و میاه تغییر خواتت کرد

که وه و شوتر با خوشرویی و مسها مت و صهمیمیت بها تهم ونهتگی کووهت و او مجاد هه و ناسه اگویی و اتانهت بهه

تواه او واو حسهن معاشهرد دانسهت بوهابراین مهرد میلهف اسهت ونهش را ونتگی مشارد را می.گر بسرتی نتییتی

داشهان روابهط جوسهی بهه آهور ماعهار او . در خانه خود بستیرد و وه اصوال میلف است در خانه مرد ونتگی کوهت

و یزهه حسهن معاشهرد رفاهار واو حسن معاشرد است و ترگاه وه یا شهوتر او اه تیلیهف اماوها کوهت بهرخم

32

( ناشه ه )ضمانت اجرای این تیلیف اه است کهه اگهر وه او انجها و یزهه حسهن معاشهرد سهرباو ونهت . کرده است

توانهت او آریهق قنهایی وه را مله بهه انجها و یزهه بعموه شهوتر مهی . محسوب و حق نزقه او ساقط خواتت شت

توانهت بهه دادگهاه شهیایت کهرده شهوتر را مجتهور بهه حسهن معاشرد داشاه باشهت وه مهی اگر شوتر سو. نمایت

ای برست که ادامهه ونهتگی وناشهویی غیهر قابهل تحمهل باشهت وه معاشرد شوتر به درجه معاشرد نمایت و ترگاه سو

.حق آمی خواتت داشت

تهت . متهانی خهانواده و تربیهت اوالد خهود بهه ییهتیگر معاضهتد نمایوهت تحیهیم ووجین بایت در - معاضتد )3

بوهابراین . اصلی اودواج تمیاری در ونتگی و اشاراد مسانی وه و شوتر در تهامین سهعادد و رفهاه خهانواده اسهت

معاضهتد ووجهین . وه و شوتر نتایت او معاضتد ووجین به ییهتیگر در امهور خهانواده و تربیهت اوالد دریه ورونهت

. شهود د مقانهیاد ومهاه و میهاه تعیهین مهی به ییتیگر نی مزهومی نرفی است و حتود اه با توجه به نهر و نهاد

میم ممین اسهت بوها بهه مقانهیاد ومهاه و میهاه خریهت . شودمیم ممین است بوا به مقانیاد وماه و میاه تعیین می

واو و نیاوموتیهای خانه به نهته مرد یا وه باشت یا وه میلف به اداره امهور داخلهی موه ل باشهت تیلیهف معاضهتد

و یزهه انجها داده اسهت مطا تهه تیب یک او وه و شوتر ناوانت برای کارتهایی کهه در مقها ایزها کوت کهاقانا می

دتهت و یزهه اگر مرد یا وه برای تامین رفهاه و تشهییت متهانی خهانواده و تربیهت اوالد کهاری انجها مهی . م د کوت

ترگهاه مهرد یها وه او انجها تیلیهف . اخمقی و حقوقی خود را ایزا کرده است و او این رو نتایت مساحق اجرد باشهت

توانت به دادگاه مراجعه کوت و ا ه ا متالهف را بهه ایزها و یزهه بتواتهت بهه معاضتد خودداری کوت آر دیگر می

.نموه اگر وه او ایزا و یزه معاضتد خودداری کوت مساحق نزقه نتواتت بود

بطهه نامشهرو بها بهتین معوهی کهه او برقهراری را وه و شوتر بایت نستت به ییتیگر وفهادار باشهوت - وفاداری )3

.دیگراه بسرتی نت

. در حقوی ایراه، مانوت حقوی بسیاری او کشورتا، ریاسهت خهانواده بهه نههته مهرد اسهت -ریاست شوتر بر خانواده

لمهاء امها لك هال ني لمهين ینهى لك )او سوره نسا و فقهه اسهممی اسهت 34قانوه متنی که متاوی بر ایه 1115ماده

33

ضن ینى ضر در روابهط ووجهین ریاسهت : در ایهن ومیوهه مهی گویهت .(و اما نكن يل مهن نمهيلكا ينضفكن لكه

تهر اجامهانی را بایهت ر،یسهی باشهت کهه کارتها را : در توجیه این قانته گزاه انهت . خانواده اوخصا،ص شوتر است

. خهانواده نیه او ایهن قانهته مسهایوی نمهی توانهت بهود . بروو اخام ،نظر او قاآ باشتتماتوگ کوت ودر صورد

هیین اگهر دربهاره مسها،ل . اصوال وه و شوتربایت باصزا و صمیمیت و توافق ییهتیگر امهور خهانواده را اداره کووهت

قهت خواتهت بهود و وه بایهت خانوادگی بین اناه اخام نظر وسلیقه پتیتایت ،نظر مرد به نوهواه ر،هی خهانواده م

اگر خانواده ر،یسهی نتاشهاه باشهت و وه و مهرد در اداره امهوراه برابهر باشهوت، نارهار بایهت .نظر شوتر را بستیرد

برای حل اخام خود در تر مورد به دادگاه رجو کووت و تمهین امهر ممیهن اسهت صهلح و صهزای خهانواده را بههم

ریاست خهانواده مقهامی اسهت کهه بهرای تیتیهت و مصهلحت خاوهواده . و ری د ب نت و پایه تای ونتگی وناشویی را فر

ریاسهت خهانواده بیشهار یهک و یزهه . به مرد داده شته است و یک امایاو و حق فردی برای شوتر محسوب نمی شهود

بهر اجامانی است که برای تامین سعادد خانواده به مرد محول گردیهته واو نمهی توانهت او اه سهو اسهازاده کوهت و

میم شهوتر نمهی توانهت بهه نوهواه ر،هی خهانواده وه را او رفهت و .خم نر ومصلحت خانواده اه را بیار برد

سو اسهازاده مهرد او اخایهاراتی کهه بهه نوهواه ر،هی خهانواده بهه او . امت ماعار با خویشاه و دوسااه باو دارد

سهوا ی کهه در ایوجها پهیش مهی .شرد به شمار ایهت واگتار شته بر خم قانوه است ممین است او مصادیق سو معا

در :ایت اه است که ررا ریاست خانواده به مرد داده شته است نهه بهه وه ؟در پاسهخ بهه ایهن سهوال میاهواه گزهت

جامه ما،بر حسب نر ونادد وسوت ،تمیشه ریاسهت خهانواده بها مهرد بهوده اسهت بهه نهموه مهرد معمهوال دارای

مهرداه در اجامها مها اغلهب بیشهاراو ونهاه و نی می اه تجربه و اآمنهاد . ری است توانا،ی جسمی و روحی بیشا

.او این رو قانونگتار مرد را برای ریاست خانواده و انجا و ایف ناشی او اه مواسب تر دانساه است .است

ریاست خانواده ، که او خصها،ص شهوتر اسهت ، در حقهوی مها دارای اشهار وناهایجی -اشار ریاست شوتر بر خانواده

اقاماگهاه وه (. قهانوه شتهت احهوال 43مهاده )وه حق دارد نا خانوادگی شوتررا بها موافقهت او بیهار بهرد : است

ههری ریاسهت خهانواده ایجهاب مهی کوهت کهه والیهت ق (.قانوه مهتنی 1115ماده )اصوال تماه اقاماگاه شوتر است

34

نهموه بهر ایهن اشهار،روه .نستت به اآزال او اه پتر بوده و تم او ت یوه اداره خهانواده را بهه نههته داشهاه باشهت

شوتر ر،ی خانواده است، اخایار تعین مسین اصوال بها او اسهت و وه بایهت او او تمیهین کوهت و نیه شهوتر میاوانهت

.دوه را او شغلی که موافی مصا ح خانوادگی است باو دار

اسهاقمل .در این گزاار او اساقمل ما ی وه شهوتردار، نزقهه و مههر سهتن مهی گهوییم -روابط ما ی وه و شوتر

ما ی وه شوتردار در حقوی ایراه، اموال وه ومرد دارای مشهارد را تشهییل نمهی دتهت، بلیهه امهوال تهر یهک او

،کهه در ایهن قسهمت نیه او فقهه اسهممی بتیوسهاه وه در حقهوی ایراه . ووجین مساقل و جتا او اموال دیگری است

وی میاوانت در اموال خود رهه بهه صهورد جهی یهه باشهت رهه غیهر اه، . پیروی کرده است، او نظر ما ی مساقل است

شهوتر حهق تینگونهه متاخلهه در .اوادانه تصر کوت و ترگونه نمل مادی یا حقوقی نسهتت بهه انهها انجها دتهت

او ایهن حهاظ حقهوی . یاست او بر خانواده برای وی در این ومیوهه ایجهاد نمهی کوهت اموال و دارایی وه را نتارد و ر

را بهه تهی وجهه محجهور نشهواخاه اسهت اسم وایراه برای وه اتلیت قا،ل شته و بر خم حقوی سابق اروپها، وه

امهوال او کهار اقاصهادی وه تهم جه .."وه مساقم می توانت در دارایی خودتر تصرفی را که می خواتهت بیوهت ".

وه مهی توانهت :به شمار می ایت و وه مجتور نیست اه را در اخایار شهوتر بگهتارد ، در حقهوی اسهممی گزاهه انهت

ا تاهه اگهر وه قصهتتتر .ی که در مو ل شوتر به امر او انجا می دتت او او مطا ته حهق ا حمهه نمایهت ،برای کارتا

مسهاحق حهق .آور رایگاه و افاتهاری کارتهای خانهه را انجها دتهت داشاه باشت ،یعوی قصت اه را داشاه باشت که به

.ا حمه نتواتت بود

این م یای اسهت کهه قانونگهتار ایهراه بهرای وه قا،هل شهته . "درنقت دا،م نزقه وه به نهته شوتر است - نزقه وه

کیزهری او را است و به موجب اه وه می توانت او شهوتر مطا تهه نزقهه کوهت و در صهورد ه و او آریهق مهتنی و

برای پرداخت نزقه تحت تعقیب قرار دتت

35

ومیوهه مقهرر قهانوه مهتنی درایهن 1114مهاده . اخایار مسین در حقوی ایراه، اصوال با مرد اسهت - تعیین مسین

وه بایت در مو ی که شوتر تعیین می کوهت سهیوی نمایهت، مگهر انیهه اخایهار تعیهین موه ل بهه وه داده ":می دارد

موه ل وه را بوابراین، ممین است، به موجب شرآی که محیمه بها جلهب نظهر اقربهای ن دیهک آهرفین . "شته باشت

."ه محل مورد اآمیواه را معین خواتت کرد معین خواتت کرد و در صورتی که اقربا،ی نتاشوت خود محیم

انجها تیها یف وناشهویی مهان او اه اسهت کهه وه . بایت تاب شرایط جتیهت بشهود وه پ او اودواج، - شغل وه

شهوتر، رهوه ریاسهت خهانواده را بهر نههته . باوانت اوادانه مانوت وه بی شوتر به تر شغل مشهرونی اشهاغال ورود

بهه موجهب . ه، با پاره ای شرایط مقرر در قهانوه ، او حرفهه و کهار وه جلهوگیری نمایهت دارد، در راه مصلحت خانواد

یها حیییاهاد شوتر می توانت وه خود را او حرفه یا صهوعای کهه موهافی مصها ح خهانوادگی ":قانوه متنی1117ماده

ا مهرد اسهت یها نهه درباره ایویه ایا شغلی موهافی مصها ح خهانوادگی یها حیییهاد وه یه . "خود یا وه باشت مو کوت

این امر بر حسب وماه و میهاه و وضه خهانواده تزهاود مهی کوهت و تشهتیص اه . ضابط کلی نمی تواه بتست داد

.با نر است

تمیین به معوی نا اه است که وه و هایف خهود را نسهتت بهه شهوتر انجها دتهت واو او در حهتود -تمیین وه

پ اگهر شهوتر توقعهاد نها مشهرو یها ماعهار او . خانواده بستیرد قانوه و نر اآانت کوت و ریاست شوتر را در

مهیم اگهر شهوتر وه را او ادای فهرا،ض مهتتتی بهاو دارد،یهااو وه . وه داشاه باشت،وه میلف به اآانت او او نیست

نهت مهرد مهی توا او سهوی دیگهر بتواتت که اموا ش را به او اناقال دتت، وه می توانت او اآانت شوتر سهر بهاو ونهت

ترگهاه مهرد بهر . رفت و امت و میاتتاد وه را کوارل کوتی یین این کواهرل نتایهت او حهتود ماعهار خهارج شهود

خم ماعار او خروج وه او خانه و باودیت خویشهاه و دوسهاانش جلهوگیری کوهت،رفاار او سو معاشهرد بهه شهمار

یجهاب مهی کوهت کهه ترگهاه در امهور خهانواده و مقا ریاست خانواده برای مرد و و یزه تمیین برای وه ا. می ایت

تربیت اوالد و معاشرد و انمال وه اخام نظهری بهین وه و مهرد وجهود داشهاه باشهت ، وه او نظهر شهوتر پیهروی

نهت تمیهین در اصهطما حقهوقی .کوت ،مگر ایویه مجوو قانونی برای نت اآانت او شوتر وجود داشهاه باشهت

36

نشهوو در غهت بهه معوهای ارتزها و . می کوت ناش ه نامیهته مهی شهود نشوو و ونی که او شوتر اآانت ن

نافرمهانی ووج و نهت ایزها و هایف . بلوت شته اسهت و در اصهطما حقهوقی نافرمهانی ییهی او ووجهین اسهت

ترگهاه نافرمهانی و و یزهه نشواسهی او تهر . وناشویی او ناحیه او نی در فقه اسممی نشور نامیته شهته اسهت

و ی در حقوی امروو نشهوو را معمهوال بهرای نافرمهانی وه بهه کهار مهی .ه را شقای نامیته انتدو آر باشت ا

.برنت

حقوقی که وه و شوتر نستت به ییهتیگر دارنهت در قهراه مجیهت و روایهاد بهه آهور -دور نمایی او حقوی خانواده

ماقابهل را مطا عهه مییوهت، اه را انسهاه وقاهی ایهن حقهوی . مزصل رکر شته، و در این ومیوه ری ی فروگتار نشهته

و مترسهه ای بهه ایهن صهورد بهه حقهوی وه و شهوتر اشهاره در تیب میاب. او معج اد فرتوگ پاد اسم می بیوت

قسهمای او ایهن حقهوی ماقابهل واجهب، و قسهمای . نشته، و تیب میاتی تم تواه ارا،ه ی بهار اه را تا قیامت نهتارد

ه گتشت آهر مقابهل موجهب نهتاب، و تهرد مسهاحب بانهث کهم شهته تم مساحب است، ترد حقوی واجب بتو

.شیریوی ونتگی است

بها تمسهراه خهود « 19نسها ».و یاشه وهنف اهاكم و : قراه کریم در رابطه با احارا بهه تمسهر مهی فرمایهت

قهوقی کهه مهرداه بهر ونهاه و مانوهت تمهاه ح «388/ بقره»".و كنف مرك لكهذل ینانف ااكم وم.خوشرفااری کویت

ه .دارنت، وناه به نحو معرو بر مرداه دارنهت ا يهل لنجولا نه مها تهر ( 51/احه اب .( نهد یملها مها ين نوهلا ی

مهي مهي مهن : فرمهود ( )رسهول حهق . اننه را در رابطه با ونانشاه بر اناه واجب کرده ایهم، مهی دانهیم

و نیه اه حنهرد . ی نا،لهه ی خهود را ضهای کوهت او رحمهت خهتا دور اسهت کسهی کهه حقهو .ون ع من يهيل

بهارین شهما کسهی اسهت کهه بهرای خهانواده ا بهاهر باشهت، و .ن ک ن ک كانه و لننا ن ک كانهل:فرمود

37

ره لكبها لكنهل لما یزفوهكف یهال لك فهكا صه ل و لنحه : و نیه فرمهود .من برای خانواده ا او تما شهما بهاهر

نا،له ی شتص در قیهت اویوهت، محتهوبارین بوهتگاه خهتا ن دخهتای نه و جهل کسهی .لحمل لا لكل ص ل

.است که با افراد در قیت بهار رفاار کوت

حقوی وه بر شوتر

نف اهاكنم و : مهی فرماییهت ( )رسول حق -تهیه واو ونتگی(1 هننف و کمهيت خهوراد وپوشهاد .يننهم راج

مهن صها ا لك فهكا لن يمهين لكنه یهل : فرمهود ( )امها ششهم .وناه به نحو معرو بهر شهما واجهب اسهت

.یتگی به امور اناه او خوشتتای مرد استسرپرسای وه و بنه و رس.یاك

بها « 19نسها ».و یاشه وهنف اهاكم و : قراه کریم در رابطه بها احاهرا بهه تمسهر مهی فرمایهت -معاشرد (3

تمسراه خود خوشرفااری کویت

کسی که به باوار مهی رود و بهرای نیها ش تحزهه مهی خهرد، مانوهت :فرمود ( )رسول حق- گشایش در ونتگی (3

کسی است که در خانه مساموتاه صتقه می برد، او بایت تحزه خریهته شهته را وقاهی بهه خانهه مهی بهرد اباهتا بهه

دخارانش بتتت، ویرا تر ک دخار را خوشحال کوهت روهاه اسهت کهه بوهته ای او نسهل اسهمانیل اواد کهرده، و

تاهه، و کسهی کهه او تهرا خهتا تر ک دیته ی پسر را با برده تحزه روشن کوت، گویها او تهرا خهتا اشهک ری

لف لنروهاک یلهدلما لنصهبظ م :فرمهود ( )امها رههار .گریه کوت حنرد حق او را وارد بهشت تای پر نعمهت کوهت

: فرمهود ( )رسهول حهق .تر که بر خانواده ا بیشار توسعه دتت، حنرد حهق او او خشهوود تهر اسهت .یل یاك

38

هد ن لكل لنكن ن لكمم یل نهو كنه نه و ههي يحننمهبا کا نكن اننهه را مسهلماه بهه خهاآر خهتا بهرای .لنهه

.تمسر می خرد شواب دارد

کسهی کهه وه مهی گیهرد، بایهت او را احاهرا . من اتتت ووج فلییرمهها : فرمود( )رسول حق - احارا به وه (4

هنف لنمانه ينهال ت ضهارهوههنف و ل تنض ه يههنف و : ...فرمهود ( )امیرا مه موین .کوت ونهاه در دسهت شهما امانهت .لف

.تساوت، بر اناه ستت نگیریت، و بمتیلیزشاه مگتاریت

تماه آور که مرد، وه خود را دوسهت دارد ویتها، پهاکی ه، خهو تهاا، معطهر بتیوهت، -هاراساه و پاکی ه بود (5

را دارد، نظافت، پاکی، حما ، مسهواد ، سرشسهان، شهانه وده، نهاخن گهرفان، نطهر وه تم او مرد خود تمین توق

وده، تاا موظم و پاکی ه پوشیته و سایر ویوت تای حمل بر انهتا مهرد وه را خوشهتل و راضهی مهی کوهت، و بهه

حنهرد .نزت و پاکتاموی او می اف ایت و او رشم دوخان به دیگراه و در خیال گهرفان غیهر شهوتر حزهظ مهی کوهت

:او پتراه ب رگوار روایت می کوت( )رضا

ف اهنف ل نه ر لنجولا ا فه تن لكهل لنكك لهيرا مها لنه ننف لكهها ن ننن منن لنككها ماء لل لص لكن ف ل ل ها تنرهنن

ت، و ایهن مسهئله تهیب نلاهی وناه بوی اسهرا،یل او نزهت وپهاکی دسهت کشهیته انه .ملي مركن لكنهذل تنرننل ملا

وه تهم او مهرد تمهاه اناظهاری دارد کهه مهرد : نتاشت ج ایویه شوتراه اه تا خود را نمی اراساوت ، سس فرمود

.او او دارد

بعنی او مردتا واقعا بی انصافوت، به خود نمی رسوت، دیر بهه دیهر اصهما مهی کووهت، اتهل دود تسهاوت، دنهتاه و

ت، تاا مواستی به تن نتارنت، به قیافه ی خهود نمهی رسهوت، و او ایهن بهتتر توقه دارنهت دتانشاه کییف و بت بو اس

.وه اه تا به تر شیلی در بست در اخایار اه تا باشت ایواه مردانی سامگر، و مساحق نااب و سرونش تساوت

39

اشهت وادار بهه درشت گویی، بتوبانی، توتی، ستت گیری آهر مقابهل انسهاه را تهر کهه ب -خو وبانی ومتارا (6

حال ومقال وقاهی خهارج او حهتود باشهت، وه را د گیهر، و روحیهه ی او را کسهل و در نایجهه . نی ا عمل می کوت

: در ایهن ومیوهه بهه مهرداه، روهین دسهاور مهی دتهت ( )امیرا م موین .فنای ونتگی به تلتی و سردی می گرایت

و در تمها تمه حال متارا کویت، خهو وبهاه و نهر خهو باشهیت، با اناه در ).يندلروهنف یل ک ك حالر و لنحمهل يل

(.امور نییی نما،یت، که نی ا عمل اناه با شما به تمین صورد باشت

بعنهی او مهرداه اوادی خهتاداده، و ارداه و اخایهار خهود رشهم مهی - رنایت اراده و اخایار خود را بومایهت (7

رنت، و بعنی او وناه بها تسهتیر و اخایهار شهوتر، حاکمیاهت بهر ونهتگی پوشوت، و در بست در اخایار وناه قرار می گی

ایهن نهو ونهتگی بهه آهور .را به دست می گیرنت و مرکب حیاد را به تر جا که خهاآرخواه اه تاسهت مهی رانوهت

اغلب به یک ونتگی شیطانی تتتیل شته و موجی او گوهاه و معصهیت، و اسهرا و تتهتیر، و خواسهاه تهای نامشهرو

. را پوشانته و معوویت را فراری داده و خانهه و خهانواده را او اصهول انسهانی و ا ههی موحهر نمهوده اسهت ونتگی

درصت باالیی او خانواه تا در این وماه درار این بمی خانماه سوو تساوت، به جهای ایویهه قیها ونهتگی بسهاگی بهه

وه باشهت، وه شهوتری بهرای شهوتر خهود مرد داشاه باشت، بساگی به وه دارد، به نوض ایویه شهوتر بایهت شهوتر

است، و ختا نیوت مرد او خواساه ی وه ترروت نامشرو و خهم خهتا اآانهت نیوهت، اه ومهاه اسهت کهه جوهگ و

دنوا شرو می شود، و اتشی خانماه سوو با دسهت وه روشهن مهی گهردد و تها مهرد تسهلیم نشهود، یها او را آهمی

.نتتت، اه اتش جهومی فرو نمی نشیوت

حقوی شوتر بر وه

در ایهن ومیوهه وه . ای او اساحیا پایه تای ونهتگی، در گهرو رنایهت حهق شهوتر او جانهب وه اسهت قسمت نمته

الو است فقط و فقط حنرد حق و قیامت را حاظ کوت، و او دساور گیهری او دیگهراه نسهتت بهه شهوتر ، و قتهول

41

شهاتاه باشهوت، یها نسهتت بهه ره بسا که دیگراه در فرماه تا و دسهاوراد خهود در خطها و ا . دخا ت اآرافیاه بستیرد

جمال و جمل ونتگی و امویت و وه و شوتر نظر سو،ی داشهاه باشهوت، په ، و رهه بسها مایهه ی دخا هت دیگهراه در

نزور پهتیری و اشرپهتیری وه ویهاد اسهت، بوهابراین بهه . ونتگی وه و شوتر جواه و تاوه نروسی کرده حسادد باشت

سادد دیگهراه توجهه نمیهق داشهاه باشهت، و در رنایهت حهق شهوتر کهه این حا ت آتیعی خود، و امیاه اشاتاه و ح

مهرد دوسهت .رنایت حق ایمانی و اسممی و انسانی است خهتا را ممحظهه کوهت، و قیامهت خهود را در نظهر بگیهرد

دارد وه، وه او باشت، حا ت وه بودنش محزهوظ باشهت، او ایویهه بهاالخره وه اسهت و وه افریهته شهته دسهت بهر

، ناو، تن ناوی، نشوه گری خود را برای شوتر حزهظ کوهت، مقلهت دیگهراه، و قتهول کووهته ی دخا هت نتارد، طافت

در تهر صهورد وه شهوتر باشهت، و بهر محهور خواسهاه تهای مشهرو . اقوا ن دیک و دور وتمسایه و معاشر نتاشت

نهی ونهاه وه بهوده خهود بع. ونتگی کوت، امور خانه را مطابق میل شوتر اداره کوت و برای فرونهتانش مهادر باشهت

را فرامو می کووت، ضمتت و خشن توت و قهرماه مسلک می گردنت، که ایهن حهاالد کها مهرد را فهوی ا عهاده تلهخ

تمیین وه او شهوتر بهه وقهت نیهاو مهرد، اآانهت .و او را او اودواج ونتگی پشیماه و گاتی او نمر خود سیر می کوت

ق بیروه رفهان او خانهه و مسهافرد، موههای سهزر حه واجهب او حقهوی او او تمسر در تما امور شرنی و اخمقی ح

.واجته شوتر بر نهته ی وه و قسمای تم مساحب است

ها و :فرمهود ( )رسهول حهق -اآانت (1 نممها و هامو شنه نها و حل هو هو ر ن نهو لكمه لكل ه

( ع)لنبایو جوا و ی نينو ح ف یهلر بهه توگهامی کهه وه نمهاو ).ينننهد ك مهن لنل لن هيل لكلالهاا شهاء

و او شهوتر فرمهاه بتهرد، و واجب پو وقت را بتوانت، و رووه ی رمناه را بگیهرد، و حه خهود را انجها دتهت

که اما واجب االآانه اسهت بشواسهت، او تهر دری او تشهت در بهشهت کهه مهی خواتهت بهه بهشهت ( )حق نلی

ها :رسهیته توجهه کویهت ( )به این روایت مهم که او رسول با کرامت اسم (.درایت ک هكن لنمه نن ر هاكح ر یبهد ر

41

ا و لنبایو ج ا ننو لنكللف نو لن ين ون تهر اه وه شایسهاه ای کهه خهتا را نتهادد کوهت، واجتهاد را ادا ).وا

(.نمایت، او شوتر فرماه برد وارد بهشت می شود

ها :فرمهود اه حنردبسیار مهم و در گزااری ن حه ف لنمن یزنهوهكنه حنههل ت هف ل حه ف جوا وه ).ل ت هف ل لنكمه

در این روایت ممحظهه کردیهت کهه توهها اآانهت او شهوتر مهمد (.ر را ادا نیوت حق ختاونت را ادا نیردهتا حق شوت

. نجاد نیست، بلیه ایماه وه و نتادد او ادای واجتاد و تهرد محرمهاد نیه دخا هت قابهل توجهه در نجهاد او دارد

گاری و فهما او در دنیها و اخهرد قای تمه ی الین واقعیاد در وجهود وه جمه شهود نامهل رسها .به این معوا که و

.است

محهتودیت دارد، واجهب اسهت نسهتت بهه خواسهاه ی مهرد، در وه در غیر مواردی که او نظهر شهر -تمیین ( 3

. مسئله ی کا گیری تسلیم باشت، حای مساحب است در این ومیوه پهیش قهت شهته و امهادگی خهود را انهم نمایهت

نته ای او اخامفاد او تمین ناحیه مایه می گیرد، وه نطر و بهارین تهاا و نییهو تهرین ارایهش را بهه وقهت رفهان

نروسی برای خود می خواتت و نستت به شهوتر رو و مهوش او معمهو ی اسهت، تهاوه وقاهی او مهمهانی و مهمانی و

نروسی بر می گردد برای شوتر مهلهت دیهته او را بهه ا ه صهور د نمهی گهتارد، بمفاصهله تهاا ویتها را او تهن

کهاری کهه شهوتر را دراورده تاا خانه می پوشت، و ویوت ارایش را جم کرده بهه صهورد نهادی در مهی ایهت،

بسهیاری او .د ده، رنجیته، و ناراحت می کوت و بانث سست شته رابطهه و فهراتم کهرده امهور دیگهر مهی گهردد

مرداه جواه، او نادی بوده، بی تزاود بوده، بهی میهل بهوده ونانشهاه بهه مسهئله ی تمیهین و دوری کردنشهاه او

محاهر مهی توهها سزارشهی کهه بهه بهانواه دارنت شیایت ارایش برای شوتر و تاا ویتا پوشیته و جلوه داده خود

ت تها وه اآانهت کو ( )و امامهاه معصهو ( )این است که در این مرحله با تما وجود او دساوراد رسول اکهر شود

مشیلی پیش نیایت، و مرد بیروه او خانه توا نومایت، وگرنهه بوهای ونهتگی ویهراه مهی شهود، و گوهاه نابتشهودنی

!خانواده در روو قیامت بر نهته ی شماستویرانی خانه و

42

مامسزانه این واقعیت بسیار سهودموت، یعوهی وجهوب اآانهت وه او شهوتر در بیهروه رفهان -بیروه رفان او خانه ( 3

او خانه او جانب بسیاری او وناه، که او حیییت ا هی وه بهوده خهود دسهت برداشهاه انهت و بهرای خهود نسهتت بهه

مصهلحت بهود، اگهر بیهروه رفهان وه او خانهه بهه صهورد اواد و د تهواه . طیل شتهشوترشاه مردی قا،ل انت تع

بهی اجهاوه بیهروه رفاوهت، و مایهه ی فاوهه و فسهاد شهتنت، .شوتر نمی ود مهرباه، اه را گره به و ف اجاوه ختاونت

وجههی اهرین پاکی و ماانت جامعه را به تم ودنت، نادی تم بیهروه نرفاوهت، ویتها تهرین تهاا را پوشهیتنت، بهه به

ارایش کردنت، موی و روی خود را بیروه انتاخان، در برابر مهرد کورهه و بهاوار آوهاوی کهرده بهه نشهوه گهری

برخاساوت، و گاتی در این ومیوه رراغ غیرد مهرد را تهم خهامو کهرده انهت، تها بهه بهاویگری تهای او اناهراض

و تجهتد پیهروی نمهوده انهت، و بمتهایی بهه سهر نیووت، او فرتوگ شیطانی یهود و نصاری و به قول خودشاه تمهته

او بیهروه رفهان ونهاه او خانهه بهتوه ( )رسهول خهتا !اسم و مسلمین اوردنت که تا قیامت جتهراه نمهی شهود

اسهماه و تهر جهن ی تها هاجاوه ی شوتر نهی کردنت، اگر وه بتوه اجاوه ی و رضای وه خهارج شهود تمها مم،یه

. .اش می کووت تا به خانه باوگرددکه بر او می گترنت عووانسی

در ایهن ومیوهه سهتورانی نجیتهی دارنهت، ایهن ( )رسهول اسهم -ار شوتر و توتخویی و بتوبانیوپرتی او ا (4

و جيلهو هي لل جها ر رل، هدل هد ههد له ه لج جيهير :ستورانی را برای وناه ایراد فرمودنهت

نلهی ابهن جعزهر او بهرادر امها ..و مبو دما شهيه صهساس لهذلر مهند ل يي ل ما

ها هالن ل تنهزلل یا ه حنفهل ي نوهل :پرسیت( )کا م ها هال و ن مها حاك ن لنكمظاوب جوا ههك كن لنكم

و و حها ش نه د خهتا رگونهه اسهت؟ ونی که با سو خلق، بت وبانی، درشت گویی، مرد را خشمگین کوت نمها ).یلها

بهه : ه حهيل مهل ي مايهد ( ص)رصهيل هدل (.در معصیب به سر می برد تا وقای که شوتر راضهی شهود : فرمود

به مقا رسها ت اناتهاب کهرده، توگهامی کهه مهرد بهر وه خشهم بگیهرد و اه ختایی که مرا به مقا صتی و راسای

43

ی خواتت بهیش او قهترد و توانهایی مهرد بهر مهرد تحمیهل نیویهت، رسول حق او وناه م.ختاونت نی بر او خشم گیرد

.شیوه او را ن د احتی ره خویش و ره بیگانه نترنت

ها لنكمه ن ر حمهن لكننبههكا : فرمهود ( )امها تزهام -احارا به شوتر و خوشرفااری بها او (5 جههاد وه، نییهو .ا

سساا او وحماد مرد، با محتت و مهربانی با او سهتن گزهان، صهتر بهر نهتاری و فقهر او، پهتیرایی .شوتر داری است

ناشقانه او وی، اساقتال به وقت امته، بترقه ی او به وقهت رفهان، تمیهین بهی رهوه و رهرا در ایهامی کهه مجهاو

امهور ونهتگی بهه نحهوه ی شایسهاه و مواسهب، قوانهت در است، ارایش و ویوت و خوب پوشهیته بهرای او، اداره ی

متارج، تحمیل نوموده بیش او حت قترد بر شوتر، و امیال این امور کهه رسهول اسهم و امامهاه معصهو بهه نوهواه

.و یزه ی وه در برابر شوتر معیین فرموده انت جهاد وه و نییو شوتر داری اوست

ور و ویهور خهود را در در موظهر و دیهتگاه غیرشهوتر :فرمهود ( )حهق رسول -برای غیر شوتر خود را نیارایت(7

مگتار ، در غیاب شوتر خود را خو بو مین، روسری خود را که جلب نظهر مییوهت، و مهب دسهت را نشهاه مهته اگهر

هل لكلنهباهله لن تنهبو لكمه ن لكل ن نه .روین کویت دیوااه را تتاه و ختا را به خشهم اورده ایهت و ثني ها مرهيرل ن

ي يمهمع او ایویه در خارج او خانهه تهاا رشهم گیهر بسوشهت، بهه صهورتی کهه ختارسول ).لنو تننحهرا ما كن

(.نظر دیگراه را جلب کوت نهی فرمود، و او ایویه ویور صتادار با خود بردارد قتغن نمود

ها :مهی فرمایهت ( )ششهم امها -.بتوه اجاوه ی شوتر در اموال او تصر نیوهت (8 كهو كمه ن ا لنمه مهع جوا

ها لكههل يهل كنکها ر لنو اه ر ا جوا نهذرر يهل ماكها لنكههل ه لك يل ین ر و ل د ن ر و ل تنب ر و ل هب ه ر و ن ل

بتتشهت، یها نهتر مها ی وه مجاو نیست بتوه اره شوتر برده اواد کوت یا صهتقه دتهت، یها ریه ی . لنو ا ن ل نا

حم، و احساه نیاو به اجاوه نتاردکوت، اماا وکاد واجب و صله ی ر

44

گهردد و مهر یا صتای که به فارسی کابین گزاه شته است ما ی اسهت کهه وه بهر اشهر اودواج ما هک اه مهی - مهریه

و نظیهر اه وها مه ر حهيق ليه ل مبنلهل ه صهلو و مهذهر لصه مرد مل به داده اه به وه می شود

اگر ره تعیین مهرتای سوگین که به تهاوگی معمهول شهته نیهوبی دارد و بهه ویهژه . تواه یافترا در حقوی غربی نمی

تواه اه را ستی در راه تشییل خانواده محسوب داشت معهتا مهر کهه او جانهب مهرد بهه وه داده مهی شهود مهی می

نشهانه ارج و احارامهی ،راه کوهت بهه نهموه مههر در نهر توانت کمتود سهم االرس وه را در حقوی ما تا حهتی جته

است که مرد برای وه قا،ل است و مظهر تعهت شوتر برای تهامین ونهتگی وه اسهت گهاتی مههر کهه معمهوال توگها

-شود مان گسسان پیونت وناشویی می گهردد و تنهمیوی بهرای دوا اودواج بهه شهمار مهی انحمل اودواج مطا ته می

گیهرد در ونهتگی او بسهیار مهوشر اسهت و مهان وقو آمی نی گاتی ما ی که وه به نوواه مهر مهی در صورد .ایت

اور اسهت کووهت و بهرای مها تعجهب گردد مهر برخم اننه بعنی او غربیاه تصهور مهی پریشانی و درمانتگی وی می

او ومهانی کهه بهرده .بزروشهت توانت خود یا دیگهری را در مقابهل مها ی بهای فرو وه نیست ویرا اوال تینی نمی

شانیها در خریهت و فهرو .شود بلیه تمیشهه آهر حهق اسهت فروشی غو شته انساه تینگاه موضو حق واق نمی

قیمت بایت توگا معامله معین و معلو باشت و گرنهه قهرارداد باآهل اسهت هیین در نیهاا دا،هم تعیهین مههر شهرر

مه که يهي ها حهي ل لصهو ها عیهین مههر واقه گهردد صحت قرارداد نیست و ممین است نیاا بهتوه ت

ه پهدر و مها ر يها ييرها ي ه ج ش ا يا اش که ر هل لج ها شهيه یهالو، ه مه

مههر مها ی اسهت او اه وه و بهه یهک ویهرا هد تا ميليو آا رل لل لج ولا هر کلهد تكهاو لر مل

دتت و خویشاه وه را حقی نسهتت بهه اه نیسهت شهیربها یها باشهلق او بقایهای می ای است که شوتر به وهتعتیر تتیه

.شوددخار او را او آریق اودواج می فروخاوت و خوشتتاانه امرووه کمار دیته می ای است که او یادوره

قراردادی که وه و مرد راج به مهر می بوتنت یهک قهرار داد تتعهی اسهت، یعوهی قهرار دادی اسهت - شرایط مهر

راج به مال که جتا او اصل نیاا و ی تاب نقت م بور مهی باشهت و بهتین جههت شهرایط اساسهی صهحت معاملهه در

45

شهود بایهت دارای شهرایط بوابراین ری ی کهه بهه نوهواه مههر تعیهین مهی . مورد قرارداد مهر نی الو ا رنایه است

مهر بایت ما یت داشاه باشهت یعوهی دارای ارو داد و سهات اقاصهادی باشهت و بهه نتهارد .نمومی مورد معامله باشت

په تهوا و اب دریها را ارو دادوسهات (. 1178مهاده )دیگر باوانت نوض در یهک قهرارداد معهوض قهرار گیهرد

(. 1178مهاده ی )مهر بایهت قابهل تملهک بهه وسهیله ی وه باشهت .اقاصادی نتارد نمی تواه به نوواه مهر تعیین کرد

. و موقوفهاد ر ا نمهی تهواه مههر قهرار داد ( جاده تا و بهاغ تهای نمهومی )بوابراین اموال و مشارکاد نمومی مانوت

تمنوین ما ی را که ماعلق حق شتص شا ث است، مانوهت مها ی کهه بهه نوهواه تهممین یها بهر اشهر صهتور اجرا،یهه

مهال باوداشهای بها حزهظ حهق غیهر ترگهاه . ، نمی تواه مهر قرار داد، مگر با اجاوه ی دارنته ی حقباوداشت شته

که به اه تعلق گرفاه است مهر قرار داده شود، پ او رف باوداشهت، وه مهی توانهت در اه تصهرفاد ما یانهه نمایهت

اانیار بهاقی بمانهت، او اه وه و اگر مال برای اسایزا حق م بور به فهرو برسهت اننهه په او پرداخهت حهق بسه

و اگهر معلهو شهود کهه اه نهین در ومهاه . تر گاه مهر نین معین باشت، بایت در وماه نقت موجود باشهت . خواتت بود

میم اگر اتومتیلی را مهر قهرار دتوهت کهه در حهین نقهت او بهین رفاهه نقت موجود نتوده، تعیین مهر باآل خواتت بود

مها ی کهه مههر قهرار داده مهی شهود بایهت به وه تعلق می گیرد اه و بی اشر است و قیمتبوده است تعیین مهر باآل

اگهر ملهک غیهر بهتوه اره ما هک مههر . ا تاه ملک غیر را نی با اره ما ک می تواه مههر قهرار داد . ملک شوتر باشت

حب مهال اجهاوه نومایهت، هیین اگهر صها . قرار داده شود و بعتا ما ک اه را اجاره کوت تعیین مهر نافت خواتهت بهود

مههر بایهت بهین آهرفین تها حهتی کهه رفه جها هت اه تها بشهود معلهو ».شوتر بایت میل یا قیمت اه را بتتت

بوهابراین نمهی تهواه مقهتار نهامعلومی . معلو بوده مهر این است که مقتار و جو و وصف اه مشهتص باشهت «باشت

شهوتر بایهت قهترد بهرای تسهلیم مههر داشهاه باشهت و .رار دادیا آم یا کاالیی را که مشتصاد اه معلو نیست مهر ق

مهیم انگشهاری یها گردنتوهتی را کهه در دریها غهری (. 348مساوتط او مهاده ی )گرنه تعیین مهر درست نتواتت بود

. شته و دست یافان به اه ممین نیست نمی تواه مهر قرار داد

انوا مهر

46

ترگاه مهر در نقت اودواج تعیهین شهته باشهت اه را مهرا مسهمی گویوهت اصهطما مهرا مسهمی او :مهر ا مسمی -1

تهواه گزهت بها توجهه بهه فقهه اسهممی مهی . قانوه متنی به کار رفاهه اسهت 1111فقه اسممی گرفاه شته و در ماده

شهود یها شتصهی کهه ووجهین او مال معیوی است که به نوواه مهر با توافهق ووجهین تعیهین مهی مهرا مسمی نتارد

این مال ممین است نهین معهین باشهت مانوهت خانهه، ومهین، بهاغ، اتومتیهل و غیهره .نمایتانت معین میاناتاب کرده

معهین مههر قهرار دتوهت و نیه ای را بهرای مهتد ممین است موزعت باشت روانیه سیونت یا اجاره بهای خانهه و ایوها،

تواه مههر قهرار داد کهه ارو اقاصهادی داشهاه باشهت مانوهت تعلهیم وبهاه ا تاه کاری را می. ممین است نمل باشت

.ای معینخارجی یا تور دوونتگی یا اشس ی یا ساخان خانه

ین کهرد ایهن مههر تعیه ( )بهرای دخاهر فاآمهه ( )مهر سوت یا مهرا سوه مهری است که پیهامتر :مهرا سوه -3

شهک نیسهت کهه قهرار داده مهرتهای سهوگین ، میقال پول نقهره مسهیود 5/363پانصت درتم بود که معادل است با

گرانهی روو .در نیاا که مااسزانه امروو معمول شته اسهت اگهر او نظهر اسهم مموهو نتاشهت الاقهل ناپسهوت اسهت

ای بهرای اه انتیشهیت امهوو و پهرور بایهت رهاره اف وه مهر ییی او مشیمد اودواج در نصر جتیت اسهت کهه

تا و توویر افیهار مهرد و معاقهت سهاخان انهاه بهه ایویهه اودواج یهک معاملهه اقاصهادی صحیح دخاراه و خانواده

بهیش او اصهما نیست و حیییت و ابرو و خوشتتای دخار و گرمی کانوه خانوادگی بهه ویهادی مههر بسهاگی نهتارد

.تیل مهر موشر باشت توانت در تعقانوه می

و بها توجهه بهه مهرا میل مهری است که به موجب قرار داد تعیین نشته، بلیه بهر حسهب نهر و نهادد :مهرا میل -3

، تحصیمد، موق خانوادگی و اجامانی او و غیر انهها و بها در نظهر گهرفان مقانهیاد ومهاه و وض وه او حاظ سن

گویت بهرای تعیهین مههر ا میهل بایهت حهال وه او حیهث در این باره می قانوه متنی 1191گردد ماده میاه معین می

و اقهارب و تمنوهین معمهول محهل و غیهره در بسهاگاه شرافت خانوادگی و سایر صزاد و وضعیت او نستت به اماشهل و

. نظر گرفاه شود

47

او 336ایهه اصهطما مهرا ماعهه او . موهت شهته و هتد بهرده اسهت ماعه در غت به معوهی بههره :مهرا ماعه -4

گرفاه شته است مهرا ماعه یا ماعه در اصطما حقهوقی مها ی اسهت کهه شهوتر در صهورد وقهو آهمی سوره بقره

قهانوه مهتنی بهرای 1194برابهر مهاده .دتهت قتل او ن دییی و تعیین مهر به تواسب وض اقاصادی خهود بهه وه مهی

شهود بوهابراین در مهرا ماعهه بهرخم مههر ا میهل وضه و عه حال مرد او حیث غوا و فقر ممحظه مهی تعیین مهرا ما

شهود روانیهه شهوتر برحسهب شهرود و درامهت حال وه ممد نمل نیست بلیه وض ما ی شوتر در نظر گرفاهه مهی

و اخهام دادرا بها دتهت و در صهورد بهرو خود ری ی او قتیل دساتوت سانت، گوشواره یا مقتاری پول بهه وه مهی

رجو به نر می اه مهرا ماعه را تعیین خواتت کرد

: نوتاالسهاطانت .پرداخهت مهریهه تهر ومهانی ووجهه مطا تهه نمایهت : نوتا مطا تهه -رگونگی پرداخت مهریه

.پرداخت مهریه تر ومانی ووج تواه پرداخت اه را داشاه باشت

آهمی :در فقهه اسهممی در تعریهف آهمی گزاهه انهت . است رتا کرده آمی در غت به معوی گشوده گره و-آمی

بعنهی او اسهااداه حقهوی آهمی را روهین معرفهی کهرده .نتارد است اووا،ل کرده قیت اودواج بها زظ متصهو

آمی قط رابطه ی وناشویی به حیم دادگاه، در وماه حیهاد ووجین،بهه درخواسهت ییهی اوانهاه یها تهر دو » :انت

اگهر رهه شتهت اه نیهاو بهه ) اه آمی ممین است به حیم دادگاه یا بهتوه اه واقه شهود در حقوی امروو ایر«است

آهمی نتهارد اسهت اوانحهمل : و در تعریهف اه مهی تهواه گزهت ( حیم دادگاه یا گواتی نت امیاه سهاو دارد

، نیاا دا،م با شرایط و تشریزاد خا

مقصهود او موجتهاد یها اسهتاب آهمی ری تهایی :خهانواده قانوه متنی و قهانوه حمایهت او دیتگاه موجتاد آمی

در قهانوه مهتنی بهه پیهروی . است که مجوو آمی به شمار امته و به اساواد انها می تهواه اقهتا بهه آهمی کهرد

:اوفقه امامیه استاب وموجتاتی به شرا ویر برای آمی رکر شته است

.ه به دادگاه وه خود را آمی دتتاوال، مرد می توانت برابرمقرراد قانوه متنی با مراجع

48

.قانوه متنی می توانت او دادگاه تقاضای آمی کوت 1131و 1139و 1139شانیا، وه در موارد خاصی برابرمواد

ایهن گونهه آهمی، خله یها (. 1146و 1145مهواد )شا یا، ووجین با شرایط خاصی می توانوت درباره آمی توافق کووهت

نلل فوی اننه مورد اناقهاد بهود ورهه بسها در نصهر مها موجهب سو اسهازاده مهی شهت او . متاراد نامیته می شود

ره بسا مردانی که بهرای ارضها توسههای خهود و بهتوه نلهت موجهه، بهرخم . اخایار نامحتود مرد در آمی بود

وت و دساوراد متتتی و اخمقی، وه خود را آمی می دادنت و ونهی را بهتبتت وفرونهتانی را تیهره روو مهی سهاخا

سهتک خها ونهتگی وتغییهر تهم اکوهوه .تیب ری نمی توانست مان سو اسازاده و رفاار غیر انسانی انهاه گهردد

موجتهاد و تتلیه مهی شهود رسهانه تها ومهاتواره تها برنامه تای متهرب او آریق اصیل کانوه خانواده تا فرتوگ

دتهت امهانی ناشهی او اه را افه ایش مهی امار آمی ومشهیمد اج را فراتم اورده، سسای متانی اخمقی ومتتتی

بایت توجه داشت که آمی در اسم امری ناپسهوت اسهت ومهرد مسهلماه نتایهت او روی تهوا و تهوا و بهتوه د یهل

اسهم مهی خواتهت تها . اسهم بها آهمی سهتت متها ف اسهت » به دیگر ستن . موجه اقتا به آمی وه خود کوت

می را به نوواه رهاره جهویی در مهواردی کهه رهاره موحصهر بهه جهتایی حتود امیاه آمی صورد نگیردی اسم آ

«. است تجوی کرده است

روسهاا، شههر، شهرسهااه، )ای معهین جمعیت تجمعی او افراد انسهانی اسهت کهه در موطقهه : تعریف جمعیت-جمعیت

پایگهاه سیاسهی ، کووهت و ای او خانوارتها ونهتگی مهی به آور مسامر و معمهوال بهه شهیل مجمونهه ( اسااه یا کشور

.شرایط ملی و قومی واحتی دارنت

:انوا جمعیت

.جمعیت کل جامعه یا کشور را جمعیت اصلی می ناموت: جمعیت اصلی -1

انههوانی او جمعیههت کههه نسههتت بههه جمعیههت کههل جامعههه یهها کشههور کههوریار و (: فرنههی)جمعیههت محههتود -3

.محتودترنت

49

:براساا قلمرو ونتگی جمعیتتقسیم بوتی : ا ف - تاتقسیم بوتی جمعیت

را دارنهت و یها اتهل موطقهه ای تسهاوت تابعیهت کشهوری تما کسانی را شامل اسهت کهه (: قانونی)جمعیت مقیم -1

.صر نظر او ایویه توگا سرشماری در محل حنور داشاه باشوت یا نتاشاه باشوت

در توگها سرشهماری در محهل صهرفا کسهانی را شهامل اسهت کهه (: حاضر یا سرشهماری شهته )جمعیت واقعی -3

.حنور داشاه باشوت و مورد شمار قرار بگیرنت

:تقسیم بوتی بر اساا جابجایی تای جمعیای -ب

دروه کهوری و )جمعیای که در اف ایش یا کهاتش اه نهموه بهر موا یهت و مهر و میهر مههاجرد : جمعیت باو -1

.نی تاشیر دارد( بروه کوری

و تغییهراد اه فقهط او اخهام واد . در اف ایش یا کهاتش اه مههاجرد نقشهی نهتارد جمعیای که : جمعیت بساه -3

.شودو و ت و مر و میر ناشی می

در ترجمهه تحهت ا لزظهی اه او یونهانی ( جمعیهت شواسهی )Demographyواژه دمهوگرافی : تعریف جمعیت شواسی

اسهت کهه مطا عهه سهاخاار جمعیاهی جمعیت شواسی ییی او رشاه تای نلهو اجامهانی . به معوای توصیف مرد است

در ابعاد متالف توصیف و تحلیل اماری بررسی حرکاد جمعیاهی روابهط ماقابهل مها بهین پتیهته تهای جمعیاهی او

تهای جمعیهت شواسهی کلیهه جوتهه .گهردد جوته تای اقاصادی، اجامانی و ویسای تمگی در رار روب اه بررسی می

ج و آهمی ، توویه سهوی، جوسهی و جغرافیهایی جمعیهت، امیهت بهه متالف واد و و ت مر و میر، مههاجرد، اودوا

، گیهرد و بها تییهه بهر نلهو ریاضهی و امهار ، اقاصهاد ، نلهو اجامهانی ونتگی ، آول نمر و نر رشت را در برمی

دتتبهه آهور کلهی متاحهث مطهرا ، پ شیی، تاریخ و جامعه شواسهی، جمعیهت را مهورد بررسهی قهرار مهی ژنایک

:باشتتوجه به موارد ویر قابل بررسی می جمعیت شواسی با

51

ویربوای برنامه ری ی صهحیح داشهان اآمنهاد امهاری دقیهق و شواسهایی درسهت او وسهعت و : حجم جمعیت -ا ف

شواسایی ابعاد جمعیای او مهماهرین وجهوه در بررسهی تهای کمهی جمعیهت شواسهی مهی . انتاوه جمعیت می باشت

گهردد تعهتاد جمعیهت در اکیهر سهال یهک بهار انجها مهی 11دقیق که تهر امرووه با توجه به سرشماری تای. باشت

کشورتا به می اه دقیقی مشتص و در محل تهای تجمه در معهرض دیهت قهرار مهی گیهرد در ایهراه و یزهه شتهت

.انتاوه جمعیت به نهته مرک امار ایراه است

ی، وضهه تاتهل، اشههاغال، توویه و پراکوههتگی جمعیهت او نظههر سهوی، جوسههیت، جغرافیهای : توویه جمعیههت -ب

.تحصیمد و موارد مشابه دیگر در این بتش مورد مطا عه قرار می گیرد

ایهن . جمعیت تینگاه وضه شهابای نهتارد بلیهه تمهواره در حهال تغییهر و دگرگهونی اسهت : حرکاد جمعیت -ج

.شودتغییراد غا تا به صورد انوا مهاجرد، واد و و ت و مر و میر بررسی می

نستت موا یت پسر به دخاهر را نسهتت جوسهی ومهاه تو هت مهی ناموهت و بها تقسهیم : عیت بر حسب جوسیتتووی جم

بوها بهراین نسهتت جوسهی بهر حسهب تعریهف . شودتعتاد مرداه یک جمعیت بر تعتاد وناه تماه جمعیت محاسته می

گی بهه مهر و میهر نستت جوسی یهک جمعیهت تها حهت ویهادی بسها .نزر وه 111نتارتست او تعتاد مرداه در مقابل

نستی مرداه و وناه و در مواآقی که مهاجرد ماوهابهی وجهود دارد و بسهاگی بهه توویه نسهتی و جوسهی مههاجرین

جوگ تای ب ر معموال نستت جوسهی را بهه نلهت مهر و میهر بیشهار و قابهل ممحظهه .به داخل و یا به خارج دارد

-داه سههم بیشهاری او مههاجرین را بهه خهود اخاصها مهی تایی که مرتمین آور جمعیت. مرداه، پایین می اورد

تهواه جتاگانهه بهرای سهوین و یها گروتههای سهوی نستت جوسهی را مهی . دتوت او نستت جوسی باالتری برخوردارنت

تهواه جتاگانهه بهرای سهوین و یها گروتههای تای جوسی را مهی متالف محاسته کرد که در این حا ت موسو به نستت

شهونت نسهتت جوسهی در توگها تهای جوسهی ویهژه مهی ود که در این حا ت موسو به نستتسوی متالف محاسته نم

.تو ت دخار است 111تو ت پسر در مقابل 115تو ت تزریتا در بیشار کشورتای جهاه در حتود

51

در وماه قتیم شمار افراد انساه به وسهیله خهود انهها مسها ه ناشهواخاه ای بهود یها ایهن -مواب اآمناد جمعیای

بطورییه نقیته داشاوت ملاها او اه ختا تساوت و توهها ختاسهت کهه تعهتاد امهت خهود . امر به نظر انها پلیت می نمود

توانت اموال خود را بر شمارد و صهورد بهرداری کوهت حاهی بها پیشهرفت تها و دانت ویرا توها ما ک است که میرا می

مطا عهه .ن تعهتاد انسهانها تها حهتودی دشهوار اسهت امته توهوو در مهواردی تعیهی تحوالتی که در جهاه به وجود

آریقهه دیگهر آریقه نتارد او نیسهترداری در ومهاه معهین او وضه جمعیهت و یکگیرد جمعیت او دو راه انجا می

بهرای ایهن . بررسی حرکاد جمعیت او راه شتت نوامل تشییل دتوته اه مانوت تو هت، مهر و میهر و مههاجرد اسهت

:ییتیگر تساوت دو نو رو بررسی وجود دارددو نو مطا عه که میمل

.ای که نشاه دتوته وض جمعیت در یک وماه معین استسرشماری و امارگیری نمونه -ا ف

.کوتدفاتر شتت احوال که اآمناتی در باره حرکاد جمعیت فراتم می -ب

را جمعیهت غیهر واقه سهال بهه بهاال 65و 15 -1در گروتهای ب ر سوی جمعیت واقه در سهوین -نستت وابساگی

خهارج . ناموهت مهی ( فعهال )سها ه را جمعیهت واقه در سهن فعا یهت 64 -15و جمعیهت ( غیرفعال)در سن فعا یت

.ناموتقسمت تعتاد جمعیت غیر واق در سن فعا یت و بر جمعیت واق در سن فعا یت را نستت وابساگی می

بهه نتهارد دیگهر بهرای . جمعیهت تهر سهوی اسهت ییی او آری نشاه داده ساخاار سوی-تر تای سوی جمعیای

شهود شهود کهه تهر سهوی نامیهته مهی نشاه داده ساخاماه سوی جمعیت در یک حظه معین او نموداری اسازاده می

-نمهایش داده مهی ( تیسهاوگرا )که در اه فراوانی افراد در تر یک او سوین یا گروتههای سهوی بهه صهورد سهطح

گردد که محهور نمهودی بهرای سهن و محهور افقهی بهرای تعهتاد ر تم تشییل میتر سوی او دو محور نمود ب. شود

در تهر تهر . رود معموال قسمت راست تر به وناه و قسمت ره تهر بهه مهرداه اخاصها دارد نزراد به کار می

سوی بایسای در محور نمودی تقسیماد سن را به دقت تعیین نمهود تها معلهو شهود مقصهود او ایهن تقسهیماد سهوین

بهارین بعتی که برای ساخان ترمهای سوی قتول شهته ایهن اسهت کهه در آهول محهور . موزرد است یا گروتهای سوی

دقت نمایش تهر سهوی بهه تقسهیماد سهوی محهور نمهودی بسهاگی . نمودی مساوی دو سو آول محور افقی باشت

52

بها ایهن . ب سهوین موزهرد اسهت دقیق ترین آریقه نمایش ساخاماه سوی و جوسی به کار برده فراوانی بهر حسه . دارد

.رو می توانیم تاریتنه جمعیت را مورد مطا عه قرار دتیم

. ناموهت رگهونگی توویه جمعیهت بهر روی ومهین را توویه جغرافیهایی جمعیهت مهی -تووی جغرافیایی جمعیت

تها و جمعیت تر کشور در تمامی سطح اه به صورتی ناماعادل پتش و تووی شهته اسهت بهرای سهوجش ایهن توویه

ی شهرنشهیوی، روسهاا نشهیوی و کهوی نشهیوی را تها میه اه ای اه می اه تراکم جمعیت وتزاود تا و تغییراد ناحیه

.کووتمحاسته و بررسی می

کوهت و اه تراکم جمعیت شاخصی است که رابطه بین وسهعت موطقهه و تعهتاد جمعیهت را معهین مهی -تراکم جمعیت

راکم حسابی، تراکم ویسای، تراکم اقاصادی و غیرهتواه به روت نو محاسته کرد ترا می

می اه تراکم حسابی جمعیت، نتارد اسهت او رابطهه بهین وسهعت کمهی موطقهه و جمعیهت اه : تراکم حسابی -ا ف

(ماوسط تعتاد جمعیت در یک کیلومار مرب .)یا به نتارتی نستت تعتاد جمعیت به واحت خاد

تهواه برحسهب موهاآق متالهف مانوهت قهاره، سهابی جمعیهت را مهی می اه تهراکم ح -می اه تراکم حسابی جمعیت

34برابهر بها 1371تهراکم حسهابی بهرای کشهور ایهراه در سهال . محاسته کرد... موطقه، کشور، اسااه، شهرسااه و

در حال حاضر کشهورتایی نظیهر بهوگمد و بحهرین دارای بیشهارین تهراکم و کشهورتایی .نزر در کیلومار مرب بود

.ا یا و ایسلوت دارای کمارین تراکم تساوتنظیر اسار

می اه تراکم ویسای یا حیاتی جمعیت نتارد است او رابطه میهاه وسهعت ومهین تهای ویهر کشهت : تراکم ویسای -ب

تهراکم .یا قابل کشت یک موطقه با جمعیت اه و بهه سهتوی دیگهر نسهتت تعهتاد جمعیهت در واحهت ومهین ورانهی

مهی ی می باشت روه ومیوهای قابهل کشهت معمهوال خیلهی کماهر او کهل ومیوهها ویسای تمیشه بیشار او تراکم حساب

باشت

53

می اه تراکم اقاصهادی نتهارد اسهت او رابطهه میهاه تعهتاد جمعیهت یهک موطقهه بها موهاب :تراکم اقاصادی -ج

میه اه تهراکم اقاصهادی شاخصهی . اقاصادی یا مجمو وسایلی که انسانها بهرای ادامهه ونهتگی او اه برخوردارنهت

است که با وجود دشواری محاسته مهمارین ممد ارویابی نستت جمعیهت بها محهیط جغرافیهایی مسهیوه بهه حسهاب

کوهت و یها میه اه تهراکم ایت ویرا برنی می اه تراکم حسابی که ومین تای بم اسازاده را نیه وارد محاسهته مهی می

اه تهراکم اقاصهادی تمها موهاب اقاصهادی را در ویسای که او مواب اقاصادی، توها به ومین ورانهی توجهه دارد میه

.گیردنظر می

او هین سهر شهماری نمهومی کشهور رسهما در سهال . ایراه ییی او کشهورتای پرجمعیهت دنیاسهت -:جمعیت ایراه

سهال ییتهار تیهرار شهت و در حهال حاضهر بوهابر مصهوبه 11شمسی انجا گرفت و پ او اه به آور مرتب تر 1335

صهورد 1391گیهرد کهه او هین اه در سهال سال ییتار سرشماری صهورد مهی 5به بعت 1385قانونی کشور او سال

:تای دیوی اسم در جهت تشویق موا یت در سه قا ب بیاه شته استدساوراد و راتومایی.گرفت

اگهر فقیهر باشهوت . وناه و مرداه مجهرد و غممهاه و کویه اه شایسهاه خهود را تمسهر دتیهت : در قا ب اودواج -1

33ی نور ایهسوره. نیاوشاه خواتت گردانیتاونت او فنل خود بیخت

( )پیامتر. اور، مهرباه و پاکتامن باشتبهارین وناه شما ونی است که بنه: در قا ب وناه پر اوالد -3

تابهت شود بهرای مهن او اننهه کهه خورشهیت بهر اه مهی نووادی که در میاه امت من ماوا ت می: در قا ب اوالد -3

( )پیامتر. تر استبمحتو

.شودترین واحت جمعیای محسوب میکورک- خانواده

ایخانواده تساه و خانواده گسارده: انوا خانواده

54

اودواج ای اسهت کهه او یهک وه و مهرد و فرونهتاه اودواج کهرده و خهانواده گسهارده، خهانواده : خانواده گسارده

بهیش او شهود و اناه، تمسر و کودکاه فرونتاه اودواج کرده و خویشهاونتاه و وابسهاگاه دیگهر تشهییل مهی نوموده

.باشوتمیدو نسل

ای اسهت مرکهب او یهک وه و یهک مهرد بها ای یا خانواده وه و شهوتریی خهانواده خانواده تساه: ایخانواده تساه

.وجود دارد کیر دو نسلحتاای در خانواده تساه. تعتاد فرونتاه اودواج نیرده

:تزاود خانواده و خانوار

.شواخای استشواخای و ی خانوار مزهومی جمعیتخانواده مزهومی جامعه -1

.در خانوار شرر خویشاونتی وجود نتارد و ی در خانواده خویشاونتی نوصر اساسی است -3

.ی در خانواده صحتت او یک نزر نیستشود و یک فرد به توهای به نوواه خانوار مساقل در نظر گرفاه می -3

.توانت باشتتوانت خانوار باشت و ی تر خانوار ا اما خانواده نمیتر خانواده می -4

اسهت کهه شهامل یهک خانواده به مو هه واحهت اجامهانی در نظر بسیاری او مرد : تعریف-متانی و اتتا خانواده

خهانواده نظها نیمهه بسهاه ای اسهت کهه “.کووهت در کوار تم ونتگی می ووج مااتل و فرونتانشاه است و در خانه ای

کوهت، و دارای اننهایی اسهت کهه وضهعیاها و مقامههای متالزهی را در خهانواده و نقش ارتتاآاد داخلی را ایزا مهی

سهت ای ااجاما احراو کرده و با توجه به محاوای وضعیاها، افیار و ارتتاآهاد خویشهاونتی کهه مهورد تاییهت جامعهه

".کوتکه خانواده ج الیوزک اه است، ایزای نقش می

خانواده را او حیث روابط درونی و می اه اساحیا انها، می تهواه بهه رههار تیه تقسهیم نمهود کهه -تیسهای خانواده

خهانواده -خهانواده مامشهی :ایهن تیسهها نتارتوهت او . تریک ویژگیها، کارکردتا و تاشیراد خها خهود را داراسهت

خانواده ماعا ی -خانواده ماعادل -ما ل

55

نتارد اسهت او ایویهه یهک یها روهتین تهن او اننهای خهانواده بهه نلهت شیسهان واحهت :خانواده مامشی( ا ف

.انتخانوادگی یا تج یه برخی او نقشها او نهته انجا تیا یف ناشی او نقش خود انطور که بایت و شایت برنیامته

.شودار، نابساماه و ناماعادل نی نامیته میخانواده دشو:خانواده ما ل( ب

:خانواده ما ل ویژگیها

.خانواده، او تت اصلی ونتگی باومانته و ارمانش را او دست داده است

.جایگاه و مو ت برخی اننا، مشتص نتوده یا حزظ نگردیته است

.فردای روشن و امیت به ونتگی وجود نتارد

.گیری در اه به غایت دشوار استمتیریت تج یه شته و تصمیم

ای کهاتش یافاهه و انگیه ه روهتانی بهرای پایتوهتی اننهای اه بهه مییهای جاربیت ونتگی به می اه قابل ممحظهه

.ونتگی وجود نتارد

-مسئو یت پتیری اوتووی نادالنه ای برخوردار نیسهت و در قتهال ایزهای و هایف، برخهورد مشهوقانه صهورد نمهی

.گیرد

.شودل ج ،ی به سادگی به بحراه یا تشو تتتیل میمشیمد و مسا،

.گیرداناقادتای اننا او ییتیگر به شیلی مساقیم، مسامر و غیر موصزانه صورد می

56

تهای گیهری او شهیوه الو به رکر است که در تی خانواده ما ل، سهاخاار خهانواده قابهل تهرمیم بهوده و بها بههره

یابهت و بهه توانایی افراد برای غلتهه بهر مشهیمد افه ایش مهی ( family therapy)درمانی به ویژه خانواده درمانی

.شودتتری به ا گوی خانواده ماعادل ن دیک می

.شود، ماواوه و موفق نی گزاه می(normal)خانواده بهوجار :خانواده ماعادل( ج

...در خانواده ماعادل: ویژگیها

.گردداو جانب دیگراه نی مورد حمایت و تاییت واق می ترفرد در موقعیت واقعی خویش قرار گرفاه و

.شودنواآف، مسئو یاها و امایاواد به آور نادالنه میاه افراد تووی می

.شودامویت و جتابیت کافی برای افراد وجود داشاه و ری ی بر د تساگی به خانواده، ترجیح داده نمی

.شودشورد و تماتوگی با افراد، انمال میمتیریت مایی بر روابط انسانی و برخوردار او م

.روییرد میتت به انساه، ونتگی، نقشها و ایوته وجود دارد

.گیردای غیر مساقیم، موردی، فردی و موصزانه انجا میاناقادتا، به شیوه

.گیردمشیمد او افراد تزییک شته به جای حمله به فرد، تم برای باوشواسی مسئله و حل اه انجا می

.گیردتتادل ناآزی به شیوه تای قلتی، کممی و نملی انجا می

.شودبا نوواه مایامل، با وته و خودشیوفا نی شواخاه می:خانواده ماعا ی( ج

:خانواده ماعا ی یویژگیها

57

بلیهه رفیاهها و ( خهانواده ماعهادل )شهود گیرد و تم بهرای حهل انهها مهی نه توها مشیمد مورد بررسی قرار می

.گیرداساعتادتای افراد تا مرو خودشیوفایی مورد اسازاده قرار می

بهه تهتفی نیهاو دارنهت کهه توجهشهاه را بهه . کووهت توجه افراد غا تا معطو به ایوته است و در ایوته ونتگی مهی

.ایوته معطو ساود

.افراد او تویای پر معوا، روشن و موسجم برخوردار تساوت

انتیشهوت و بهرای تحقهق اه، شرفت خویش، بلیه بهه انهامی جمعهی اننهای خهانواده مهی افراد نه توها به رشت و پی

.دتوتآرا و انتیشه جتیتی ارا،ه می

.بتشتکار و مسئو یت، به ونتگی معوا و دوا می

.یابت، اگر تتفی را با یک کوار گتاشت، بایت بی درنگ انگی ه نویوی افریتتعقیب تت ، تینگاه پایاه نمی

تمیهاری و اشهاراد مسهانی . اسهت ( climax experience)اد معطهو بهه دسهایابی بهه تجربهه اوج تم افهر

.نمایتدیگراه، تحقق این تت را تسهیل می

ترشیسهت، یهک تجربهه و فرصهای بهرای ارویهابی . بیوانهه اسهت تزسیر و تعتیر وقای و رویتادتای ونهتگی خهو

.شودموقعیت در نیل به پیرووی تلقی می

تربیهت اجامهانی -4 تهامین نیاوتهای اساسهی -3 تهتاو نسهل - 3 تحقق جامعه سا م-1 :شییل خانوادهاتتا ت

رشت و با وتگی-7 جمال اجامانی-6 حراست ایماه-5 نسل

بهه بتهش قابهل تهوجهی او اوالکوت تا در پرتو ونهتگی مشهارد باوانوهت، اودواج موقعیای را برای وه و مرد مهیا می

نیاوتای حیاتی خود، یعوی غری ه جوسی، اه تم در محیط سا م، پاد و مشهرو پاسهخ دتوهت و بها تییهه بهر ارامهش

58

بهه تهامین نیاوتهای اساسهی روانهی شانیها و . به دست امته او اه، قادر به پتیر مسهئو یاها و و ایزشهاه گردنهت

.خود، اتاما ورونت

رنایت نیاد ویر ستب ایجاد تزاتمی نمیق در بین تمسراه می شود

پاسهخ بهه برخهی نیاوتها و معطهل . ونتگی معقول، حاصل او پاسخ ماعادل بهه نیاوتهای اساسهی ووجهین اسهت -1

.توانت به ونتگی موفقی موجر شودگتاشان برخی دیگر، نمی

ه نوواه میهال برخهی تمسهراه نیهاو بهه غریه ه جوسهی را مههم تر نیاوی او اتمیت خا خود برخوردار است ب -3

کووت، در حا ی که رضهایت حاصهل او اه مهی توانهت نهموه بهر شهادابی تلقی نوموده و تا فعاالنه با اه برخورد نمی

.و نشار ووجین، اساقامت انها را در حل دشواریهای ونتگی اف ایش دتت

ه فهرد در رابطهه بها خهود و تمسهر رو معقهول و موطقهی را اگاتی او نیاوتای اساسی موجب می شود که -3

تمسرانی که گو به ونگ نیاوتهای روحهی ییهتیگر تسهاوت و سهعی در تهامین بهه موقه اه دارنهت، . اتتار نمایت

.قادرنت اناماد آر مقابل را جلب کووت

بها رفاارتهایی نظیهر اوار و رواننهه ایهن و یزهه . تامین نیاوتای اساسی بایت به نوواه یک و یزه تلقهی گهردد -4

دتهت، بلیهه، موجهب نهابودی انمهال ادمهی موت نهاده امیتاه شود، نه توها تاشیر مطلهوب خهود را او دسهت مهی

.خواتت شت

موظهور او خودشهیوفایی، . شهود در صورد تامین بیشار نیاوتای روانی ومیوهه بهرای خودشهیوفایی فهراتم مهی -5

.باالترین حت ممین است هور اساعتادتا و قابلیاهای فرد در

روهین تربیاهی . ییی او اتتا تشییل خهانواده، پهرور فرونهتاه سها م و شایسهاه اسهت :تربیت اجامانی نسل

و خهانواده بهه نوهواه او هین نههاد . دارای ابعاد ماوونی نظیر ناآزی، اجامانی، نقلهی، فی ییهی و اخمقهی اسهت

59

پهتر ومهادر بایهت توجهه داشهاه باشهوت کهه ارکهاه تربیهت نتارتوهت او نشهق .تربیای شرایط الو برای اه را دارد

.اصول در تربیت فرونتاه بتقت مورد ممحظه قرار گیرنتاین تا بایت وناآزه ،نلم واگاتی

:دالیل اتمیت خانواده در تربیت فرونتاه

.خانواده او ین و با نزورترین محیط تربیای برای فرونتاه است( ا ف

شهود بهه آهوری کهه اشهراد تربیاهی گیری شتصیت محسوب مهی سا گی، مهمارین دوراه شیل 7تو ت تا او وماه( ب

.مانتاین دوراه تا سا یاه دراو تمنواه باقی می

ایهت و تای نتست ونتگی، رفاار وا تین را اقاتاا نموده و درصهتد درونهی سهاخان انهها بهر مهی کودد او سال( ج

.دتته تمانوت ساوی با وا ت تمجو میاین امر به تتری جای خود را ب

ممکها و معیارتای گ یوش تمسر

-واقعیت این است که فرد دین بهاور درنگهاه دیگهراه، یعوهی انسهانی کهه دارای درجهه : معیارتای اخمقی و دیوی(1

بهه نتهارد دیگهر، حنهور دیهن بهه . باشهت اخمقهی بتش و پایتوتی به اروشهای ای او خودساخاگی، رفاار اآمیواه

، امهته ( )او فرمایشهاد رسهول اکهر . معوای حنور مجمونه او اداب، اخمی، سهلود و رفاهار اروشهموت اسهت

.تمیشه در اودواج، تمسر با ایماه اناتاب کویت: که

گهرا را، موزهی گهرا یها واقعیهت گه شتصیت، درونگرا یا برونگرا بوده، ماانت و وقار، میتهت : معیارتای روانشواخای(3

.تا و ایجاد ومیوه برای تزاتم استکه تت اه یافان مشابهت... بوده و

ویتایی و جتابیت برای پیونت وه و مرد نقطهه شهرو مواسهتی اسهت و هیین شهرر کهافی : معیارتای ویتا شواخای(3

فاهار مواسهب و مهوش مطلهوب وجهود تای دیگهری نظیهر ر رواننه در کوار ویتایی اتری، ویژگی. شودمحسوب نمی

ایهن نهو ونهتگی . شهود کوت و او شهور و جاربهه تههی مهی نتاشاه باشت، ونتگی مشارد حا ت کسل کووته پیتا می

61

( )او حنهرد رسهول .شتیه اه است که ادمی بوشیوت و ساناد و رووتای مامهادی بهه تهابلویی ویتها خیهره شهود

مها ش موجهب آغیهاه و جمها ش مایهه : فرمایهت مال و جما ش بگیرنت مهی او ایویه ونی را صرفا برای نقل شته است

.تتاتی اوست، در اودواج دین و ایماه وه را در نظر بگیریت

تواسهب میه اه تحصهیمد و تجهان رشهاه تهای دانشهگاتی، نامهل میتهت و تهاشیر : معیارتای نلمی و فرتوگی(4

.گتاری بر رونت تزاتم ووجین محسوب می شود

ترروت در اودواج، احراو و تحقق رشت فیری یا تمهاه سهن نقلهی مقهت بهر سهن واقعهی : تیوین رشتمعیارتای (5

-بهه بعهت مهی 18و بهرای دخاهراه 31تها 33می باشت، در خصو سن مواسب برای اه در مورد پسهراه سها های

.رستسال با ارشتیت مرد نی آتیعی به نظر می 5تا 3وجود فاصله سوی حتودا . باشت

ترروهت پاسهخ ماعهار بهه نیاوتهای اقاصهادی و معیشهای وه و ونهتگی، ییهی او : یارتای مادی و اقاصادیمع(6

و ایف و مسئو یاهای مرد است و ی بایت توجهه داشهت کهه غا تها در بهتو تشهییل ونهتگی، غا تها شهرایط مطلهوب

په . رایط فهراتم مهی شهود اقاصادی مهیا نیست بلیه به مرور وماه و در سایه تهم مهرد و تمراتهی وه، ایهن شه

شایساه است که جواناه با یقین به ونته پروردگار و بهه انگیه ه محهتودیت اقاصهادی، اودواج را بهه تهاخیر نیوتاونهت

اگهر نیاوموهتاه و مسهاموتاه باشهوت خهتا او فنهل خهود بهی : ... و اآمیواه به طف ا هی داشاه باشوت که فرمهود

.نیاوشاه ساود

-او نشهانه :در ایهن خصهو در کهم ا ههی امهته اسهت :حیا مهودد در خهانواده شیوه تای تیتیت و اسا

اوست که تمسری او جو خودتاه افریت تها در کوهار او بهه ارامهش برسهیت و در میهاه شهما مهودد و ( طف)تای

ارتتهار کممهی و توهر خهوب : نتارتوهت او ارتقهای ارتتاآهاد انسهانی بوا بهراین شهیوه (.رحمت نی ایجاد کرد

- گرایهی نگهری و میتهت میتهت - ارتقهای سهطح ارو شتصهی - تمهت ی -تتادل ناآزی پایهتار - شویته

(رنایت اناتال)وسعت نظر - رغتت شواسی آر مقابل

61

تهایی کهه ممیهن اسهت تهرا او مشهیمد و سهتای :موان ریل برای اودواج او سوی جواناه مطرا اسهت

نهاتوانی مها ی -نتود امیهاه اشهوایی بها جهو متها ف در قتهل او اودواج -شغلنتاشان -بعت او اودواج پیش ایت

تهرا اومحهتود شهته اوادی تهای فهردی -وابساگی شتیت بهه خهانواده -وا تین درتتارد اودواج برای فرونتاه

نهت امیهاه -وجود اداب و رسهو دسهت و پهاگیر و بهی فایهته -محتود بوده دایره اناتاب تمسر-پ او اودواج

نهاتوانی فهرد در برقهراری ارتتهار اجامهانی -ترا او قط رابطه بها دوسهااه په او اودواج -مواسب تهیه مسین

نتهوده -تحمیلهی شهته مراسهم متالهف مربهور بهه اودواج -فراتم نتوده جهی یه و وسایل ونهتگی -جو متا ف

نمقهه بهی -در اناتهاب تمسهر یسهتت گیهر -نتاشان توانایی مها ی کهافی بهرای اودواج -پتیریح مسئو یت

تهرا او -او ویهت داده بهه تحصهیل -نهاتوانی وا هتین در راتومهایی بهرای اودواج -بوده نستت به بنه دار شته

شهرر دسهت -(دخاهراه جهواه )ترا او متا زت تمسر با اشهاغال فهرد -تای ناموفق دیگراهاودواج به د یل تجربه

دریهک تحقیهق میهتانی دیگهر (راهپسه )نتاشان کارد پایهاه خهتمت یها معافیهت -(پسراه)و پاگیر خانواده دخار

درصهت جوانهاه، سهوگین بهوده 77موان اودواج او دیتگاه جواناه مورد بررسی و پهژوتش میهتانی قهرار گرفاهه

درصهت مشهیل تهیهه جهی یهه را مهان اصهلی 75درصهت نتاشهان مسهین، 63درصت نتاشهان شهغل، 91تا، مهریه

.انتاودواج دانساه

سهوت تها واداب و رسهومی کهه . فرایوهت اودواج در کشهور مها آهوالنی اسهت -آوالنی بوده پروسه اودواج

انهت ایهن فرایوهت آهوالنی خیلی او انها او فرتوگ تا وکشورتا و ملل خارجی به ناریه گرفاه شته اسهت بانهث شهته

شهیمد تها بهروو بعنهی او م تا، ناتماتوگی تربیاهی بهین خهانواده تجربگی خانوادهدراین میاه بی. و ت یوه بر باشت

و اخام سلیقه تا بانث بروو تشهوجاد و اخمفهاد در میهاه خهانواده تهای نهروا و دامهاد شهته و در بعنهی او

شهود خهانواده تها و تای گه ا نیه بانهث مهی در کوار این معنل صر ت یوه. انجامتمواق این مسئله به آمی می

.بتتوت ود به این فرایوت را او دستجواناه جراد ور

افاد اودواج دیرتوگا

62

انساه در سن خاصی به اه مرحله او رشهت فی ییهی مهی رسهت کهه بهته او او حهاظ :او جهت فی یو وژی بته( ا ف

تته اه، امهادگی نسهتی ارگانیک اماده اودواج است، اما پ او سسری شته این سهن، شهور و نشهار جهوانی و بهه

گتشاه او ایوها کهو ت سن رهه بهرای وه و رهه بهرای مهرد تغییهراد هاتری را . رودفرد برای اودواج به تحلیل می

در پهی دارد کهه بهه نوبهه خهود او موانه اودواج ... در فی یک بته او قتیل ررود دست و صهورد و کهم مهویی و

.خواتت بود

-حای ختاونت باری تعها ی تهم توگهامی کهه نلهت وجهودی ووج . وانی نتاردفرد مجرد، ارامش ر:افاد روانی( ب

او تمهه مهماهر ایویهه سهاخاار روانهی فهرد بهه . دتهت بشارد مهی ( سیونت)کوت ایشاه را به ارامش تا را بیاه می

تها، تها، مهرارد، سهتای شهادی . کوهت نحوی است که تر یک او وه و مرد بتوه دیگری در خود کمتودی احساا می

ایها فهرد مهی توانهت . بایت با کسی در میاه گتارده شود تا بتشی او بار روانی تهر فهرد کاسهاه شهود ... تا و گید او

تمیشه و تمه د اوگی تای خود را به پتر و مادر بگویت؟

معموال فرد مجرد به د یل رویارویی با مشهیمد روومهره فهراواه و فقهتاه تییهه گهاتی مواسهب بهه :افاد دیوی ( ج

او نهت موفقیهت خهود در اودواج . دتهت کل و اناماد خود به رحم و نطوفت بهاری تعها ی را او دسهت مهی سرنت تو

گشهایت و نقیهته ا دو تها رشهم مهی دتت اما فهرد بها اودواج بهه ویتهایی را به اشاتاه به ختاونت ستحاه نستت می

.شودروتاه می

دانوهت و اورا توهوو بهه موجود ناقص و کمهال نیافاهه مهی نموما افراد جامعه فرد اودواج نیرده را :افاد اجامانی( د

.دانوتاصطما مرد یا وه کامل نمی

گیهرد، کهاربرد گسهارده و فواوری اآمناد و ارتتاآاد که در ایوارنت نمود واضهح بهه خهود مهی -ایوارنت و اودواج

متاحهث روو جههاه متهتل تاشیراد اه در ابعاد متالف ونتگی امرووی و ایوته جوام بشهری بهه ییهی او مهماهرین

صهر نظهر او . ی اودواج نیه تهاشیراد متالزهی گتاشهاه اسهت ا عاده ارتتاآی، در نرصهاین اب ار خاری. شته است

تهای متالهف ونهتگی بشهری، ایوارنهت ی وسی کاربرد فواوری اآمناد و ارتتاآاد در بتهش تعاریف ماوو و داموه

63

تهای دسارسهی سهری بهه اآمنهاد پایگهاه . متالزهی را اغهاو نمایهت بانث شته است که اودواج مقوالد مازاود و

تای تمسریابی و برقراری ارتتار احهاد جامعهه و دخاهراه و پسهراه بهتوه در نظهر گهرفان فواصهل اودواج، سایت

تهایی بهر تمهین اسهاا نظریهه . ترین دسااورد این فواوری اسهت تای ومانی محوریجغرافیایی و فارغ او محتودیت

تای مجاوی گزت و گهو، امهوو ا یارونییهی احیها اودواج و خهانواده مطهرا اتای یجاد شهرتای مجاوی،مانوت ا

م ایهای نملهی شهته . تهای قابهل تهوجاهی نمهوده اسهت گردیت و ر روت سال اخیر در برخی او کشورتا پیشرفت

اودواج را بهه یهک موضهو روو ی تها ، اسهازاده او فوهاوری اآمنهاد و ارتتاآهاد و ایوارنهت در ومیوهه این نظریه

ی خهتماد و تهای غیهر دو اهی در امهر اودواج جههت ارا،هه ی ایوارنت توسط ساوماهکاربرد شتیه. تتتیل کرده است

اآمناد به جواناه، سایر م سساد خیریه اودواج و فعاهال در امهر اودواج جوانهاه ایهن ابه ار ارتتهاآی را بهه یهک

اودواج ایوارناهی موضهو جتیهتی اسهت کهه روو بهه روو افه ایش . ل کرده استمزیت در موضو اودواج تتتی وسیله

سهاناه قابهل 34بهتوه واسهطه بهه صهورد ی ارتتاآاد افهراد بهتوه سهاخاماه و دیهوار و یابتی در این شیوهمی

بهه اه بهه راحاهی وارد یهک سهایت ایوارناهی شهته با ایجاد روین امیاناتی است کهه جوانهاه . باشتدسارسی می

سهوای ارتتهار و تعامهل کووهت و درواقه شهیوه دست او ختماد و اآمناد اودواج مورد نیاو خود دسارسی پیتا مهی

شهته ماتصصاه فواوری اآمناد و ارتتاآهاد بهر ایهن باورنهت کهه شهزا . کوتدخاراه و پسراه با تمتیگر تغییر می

ای اودواج و برخههورداری او امیانههاد تههN.G.Oگزاگوتههای دخاههراه و پسههراه، افهه ایش دقههت و شههزافیت در کههار

ایوارنهت تها حهتودی جایگهاه افهراد سهوای و . ارتتاآی بتوه ت یوه م ایایی است کهه بها ایوارنهت ماصهوار اسهت

بهه رغهم م ایهایی کهه تهاکووه . کرد پر نمهوده اسهت ارتتاآاد سوای را که دخار را به پسر و با عی معرفی می

وجهود خطراتهی نیه در ایهن نهو تمسهریابی نهوین واه شته ی اودواج نوبرای ایوارنت در ومیوه

تهای اودواج و نامشهتص بهوده تویاهت دارد که دودی اآمنهاد و ورود افهراد نابهاب بهه سهایت

در اه اسهت و اودواج ایوارناهی او هین مشتصهه در سهرنت او سهویی دیگهر . تاستی اهواقعی افراد او جمله

بها ایهن ..ومهاه او دسهت مهی رود و برای تصحیح اشهاتاتاد قرار می گیرددر اناتاب تحت ا شعا دقت ایوجاست که

ی اودواج تهای مههم ایوارنهت در ومیوهه تهواه او کهارایی بهاال و دسهااورد وجود، به صر وجود برخی خطراد نمی

64

رشم پوشیت و یین اسازاده او این اب ار برای گسهار اودواج جوانهاه نیاوموهت ایجهاد بسهارتای فیهری و فرتوگهی

تهای سهتت افه اری و نهر افه اری برای پتیر اه او آر جامعه، رف موان حقوقی و قانونی و تامین پیش نیهاو

ی اودواج در ی فواوری اآمنهاد و ارتتاآهاد او آریهق ایوارنهت بحهث مههم امهوو را نیه در ومیوهه داموه.است

محققهاه و صهاحب نظهراه واقه شهته و دنتهال برگرفاه که در متحیی با نوواه اموو اودواج ایوارنای مورد تاکیت

تها بهه رشهم در مقابل م ایای ایوارنت در بحث اودواج معایب اه نیه تهر روو در صهزحه حهوادس روونامهه شودمی

تهای متالهف افهراد را مهورد اغهوا قهرار تای گزت و گوی مجاوی به شهیوه خورد ی افراد شیااد و پلیت او آریق اتایمی

تهای جتیهتی را مقابهل امهرووه دنیهای ارتتاآهاد فرصهت . کشانوتتا را به انحرا میاودواج اه تایداده و با قول

و پیش روی نسل جواه قرار داده است امروو مرد بهه حهاظ فرتوگهی اواد تسهاوت وگ یوهه تهای متالزهی بهرای

ایوارنهت، بهرای جهواه مجمونه فرصت تا و امیانهاتی کهه ارتتاآهاد او جملهه . تعیین نو و ستک ونتگی خود دارنت

تمنوهین جامعهه شواسهاه معاقتنهت . کوهت امروو ایجاد کرده است مزهو ستک ونتگی را در جامعه متره مطهرا مهی

و ارو در رتهن افهراد در که تصویر رتوی ترسیم شته توسط ایوارنت بانهث بهه وجهود امهته یهک نهو قنهاود

ه نوهواه موشها سهتک ونهتگی در رفاهار قلمهتاد شهته و توانت بایوارنت می. شودتای اجامانی میخصو واقعیت

تا را در رتن افراد ایجاد کوتی ایوارنت می توانت بها تغییهر نوامهل غیهر اقاصهادی موجهر بهه تغییهر ارو تا و نگر

ایوارنهت امهروو در ونهتگی جوانهاه بتهش .. تا شته و در نایجه ا گوی مصر را نیه درجامعهه تغییهر دتهت سلیقه

سهوای بهه دور باشهوت و معقهول فرا گرفاه است و این مسئله بانث شهته اسهت کهه جوانهاه او ارتتاآهاد ای را نمته

یابوهتی مشهغول شهته بخهود را تمسهر ایوهته و یا انگونه که شایساه تست معرفی نموده ونشاه دتوتناوانوت خود را

-مهی و دیهتاری و شهویتاری دور مهی ی ارتتاآهاد وبهانی، کم بیش او انتاوه جواناه به ایوارنت انهاه را او دایهره

یهابی جوانهاه را ایوارنهت تویاهت . اورد که ناوانوت به تمسهریابی صهحیح بسرداونهت ساود و این معنل را به وجود می

معایهب ویهادی در کوهار موهاف ، ایوارنهت .دگهتار موزهی مهی به تاخیر می انتاود و این مسئله در اودواج انها تاشیر

ساود و این فرایوت تیوو هوژییی کهاممم مهتره کهه ونهتگی بشهریت را بها تحهو ی ب وارد میو به اودواج اسی داشاه

. تهرین نوامهل فروپاشهی کهانوه خهانواده اسهت تهرین و فعهال جتیت رو به رو ساخاه است امرووه ییی او خطرنهاد

65

را ییهی او تای ضهت اخمقهی و ضهت حقهوی خهانواده بهرای ووج تهای جهواه کارشواساه رواه شواسی تاشیر برنامه

ایهن مسهئله اه قهتر درجامعهه اروپهایی و . انهت تها بهه ونهتگی انزهرادی دانسهاه نوامل اف ایش تمایل خهانواده

امرییایی فاحش شت که روتی پهیش ختهر تصهویب آرحهی او سهوی مجله نمایوهتگاه امرییها در جههت ا ه ا

تهای واده و موهافی نزهت در سهانت تای موهافی حقهوی خهان تای پتش فیلم، یرای خود داری او پتش برنامهشرکت

-تهایی بهه سهاوماه حای تعتادی او کشورتای اروپایی و اسیایی بها تسهلیم شهیایت و درخواسهت . ی شب شتنتاو یه

او گسار رو به ف وه فرتوگ امرییایی که غا تا به انه وا و ونهتگی بهتوه کهانوه خهانواده مهی ... تای حقوی بشر

بواسهطه اننه در این بین مهم وقابل رکهر اسهت رشهت روبهه افه وه ایهن پتیهته . نمایت ابراو نگرانی و خطر نمودنت

بررسهی ! باشهت در کشهور مها مهی برنامه تای ماتواره در رابطه با ستک ونتگی و ارتتاآههای نها معقهول ایوارناهی

د کهه در سهاو ی آهمی واضهح مهی تای خانواده تاشیر این مطلهب را درپتیهته تای موجود در دادگاهبرخی او پرونته

او تعههتاد خهانوادگی، کهم رنهگ شهته نشهق و نمقهه در ( تر کتا به نحوی)مجمو ختر او فاصله گرفان ووجین

ونتگی و توجه به مسها،ل ضهت اخمقهی، داشهان اناظهاراد غیهر ماعهار و ضهت اخمقهی ووجهین در ونهتگی او

برخهی او تهاشیراد کهاممم موزهی و . . . ی غربهی در جمیه جههاد ونهتگی و تای پتش شهته تمتیگر، تقلیت او متل

باشترساه ایوارنت میاسیب

فمیویسم

با وجود ایویه خانواده در ونهتگی انسهاه ضهرورتی روشهن و شهواخاه شهته دارد، امها -فمیویسم رگونه شیل گرفت

بحهراه فروپاشهی خهانواده در غهرب و پیامهتتایی کهه او . اشواسهت امرووه بحراه فروپاشی خانواده بهرای تمهه

گیر جوام غربی شهته، بسهیاری او انتیشهموتاه و مصهلحاه اجامهانی را بهه بررسهی و واکهاوی رتگتر اه گریتاه

تهایی کهه بها ییهی او جریهاه .نلل این پتیته تلخ و تم برای یافان راه کارتایی برای مقابله با اه واداشهاه اسهت

اسهت پهرداوی پرداخاهه ه دفا او حقوی وناه به حووه خانواده وارد گشاه و دربهاره کارکردتهای اه بهه نظریهه دانی

او نگهاه . تت محوری فمیویسهم دفها او حقهوی ونهاه در دو نرصهه اجامها و خهانواده بهود .جریاه فمیویسم است

66

او ایهن رو، محهو کلهی نههاد . شهود یتایی است که موجب اسهامرار سهام بهر ونهاه مه انها، خانواده ییی او حووه

.کووت خانواده یا تعتیل اه و بهتود وضعیت وناه را در اه دنتال می

دانیهت خانهه و خهانواده او هین تمهانطور کهه مهی --نیاوی گری ناپتیر برای اساواری اجامها اسهت خانواده پیش

تمانوهت پواتگهاتی مطمهئن، محهیط خانهه .شهود محیط اجامانی، و او ین گروه اه او نظهر نهاآزی، شهمرده مهی

تها، باورتها و کوهت و محهل مواسهتی بهرای اناقهال ارو تا را براورده مهی نیاوتای ویسای و روانی و معووی انساه

تهر اجامهانی دانسهت تمنوهین دامهاه تواه سوگ بوای تشیمد به ر تا خانواده را می. فرتوگ جامعه به انناست

تها و نقطهه نظرتها نسهتت بهه خهتا، دیهتگاه .ه او ین مترسه و دانشگاه اسهت خانواده او ین مرک امووشی و به میاب

تها، نقایهت، فلسهزه حیهاد، آرو فیرتا، ناداد، اداب و رسهو ، ارمهاه . ایوت تسای و انساه او خانواده به وجود می

تیر بهرای نیهاوی گری ناپه خهانواده پهیش .گیرنهت تای رتوی او نیک و بت، تمه و تمه او خانواده سررشمه مهی برداشت

ای و به نوواه نامل اصلی اجامانی کهرده، نظهارد اجامهانی را، کهه اسهاواری تهر جامعهه . اساواری اجاما است

سهااله جها او آرفی خانواده، کهه در کهانوه حیهاد نهاآزی به ر .کوت به اه بساگی دارد، ملیه رتن کودکاه می

ای داردی کووهته سهااله، نقهش تعیهین تهای به ر دارد، به نوواه نامل نظارد اجامانی بیرونی و مزری بهرای تهوش

بهه تمهین خهاآر، تهم خهانواده بهه . کردنهت تا در ونتگی نمومی بهروو پیهتا مهی ویرا اگر خانواده نتود، این توش

تر جوته کارکردی دارنهت و مزیتنهت و بایهت بهه تمهین شهیل نوواه یک نهاد و تم روابط خانوادگی برای جامعه ب ر

او تهم پاشهیتگی کوهت نلهت اصهلی فروپاشهی خهانواده اسهت ی که نقش دیهن را کمرنهگ مهی رویتاد.دوا یابوت

خانواده، امرووه در واق بتشی است او بحراه نمومی نظا صهوعای کهه در اه، تمهه مها شهاتت او تهم گسهیتاگی

مانهه تمامی نهادتای نصر موج دو تسایم، در ریشهه یهابی ایهن بحهراه، روییردتهای مازهاوتی وجهود دارنهت و گ

تهای ج ،هی و تهک بعهتی در حهل مسهئله رسهت نگهر تای ویادی در این باره صورد گرفاه اما به نظهر مهی ونی

تمه این نوامل متالف در گسیتاگی نهاد خهانواده نقهش دارنهت امها سررشهمه تمهه ایهن نوامهل در .کارساو نیساوت

تهای جوسهی را ترغیهب و و اوادیکوهت رست رویتادی که نقش دیهن را کهم رنهگ مهی به نظر می.جای دیگری است

نقطه نطهف بحهراه خهانواده در دنیهای امهروو او دسهت رفهان .کوت، ستب ساو اصلی این ناتوجاری تاست تشویق می

67

، بها بحهراه خهانواده نهت فرایوت صوعای شهته را بیشهار سهسری کرد غربی تای راتی خانواده اساهر قتر جوام ارو

ه وضهعیای بهرای ایهن جوامه پهیش اورد کهه اباهتا خهانواده موقعیهت روه جهاه صوعای شت. نتبیشار درگیر شت

اما نقطهه نطهف بحهراه خهانواده در دنیهای امهروو، او . شتبه تتری ، با بحراه معواداری مواجه و حتاقلی پیتا کرد

تهای خهانواده در جوامه غیرصهوعای، مسهئو یت الو بهه رکهر اسهت کهه .بودتای راتی خانواده دست رفان ارو

ای داشهاه اسهتی مراقتههت او نهوواداه، تربیهت و نگهه داری فرونههتاه و نگهه داری سها موتاه، او جملههه انهه روتگ

کشهیت امها بها تای خانواده بود و وه به نوواه مادر خانواده، مسهئو یت تمها ایهن امهور را بهه دو مهی مسئو یت

صهوعای، خهتماتی، بهتاشهای و صوعای و نهادیوه شته اصهل تقسهیم کهار، بسهیاری او ایهن و هایف بهه نهادتهای

بها بحرانهی شهته موقعیهت خهانواده در جههاه نوسهاوی کووت، سسرده شهت امووشی، که مساقل او خانواده نمل می

تایی کهه وه مو اهی نتاشهت، نمهم بهه نوهواه مهادر شته بیشارین ویاه اه ماوجه وناه شت روه حای در خانواده

با ویراه شته جایگهاه خهانواده در دنیهای نهوین، روهین نقشهی او ونهاه اما . خانواده، او نقش محوری برخوردار بود

بهرای نجهاد ونهاه و هتا ، گروتی خواساوتبه دفا او حهق ونهاه برخی نهت تا دگرگونی اینبر اشر ماقابم گرفاه شت

رد ا تاهه فمیویسهم در اباهتای شهرونش، بهه صهو .مشیمتی که وناه با اه مواجه بودنت، نهنت فمیویسم شیل گرفهت

یک اناراض محتود مطرا شت و در ادامه به یک اناهراض اجامهانی و در نهایهت، بهه یهک جوهتش در حهووه ونهاه

تها و نظامهاد فیهری پوهاه ای و دساگاه فیری بود، بهه دامهاه دیگهر دسهاگاه تتتیل شت و روه فاقت یک نظا انتیشه

تها بهرای توجیهه ایهن بهی فمیویسهت .اوردبرد و در انها یک روییرد جوسیای برای تغییر وضعیت ونهاه بهه وجهود

تها و کووهت کهه ضهمن وفهاداری بهه گه اره ونوهت و انهم مهی ریشگی، او خصلت انعطا برای مانتگاری د مهی

تها و ادبیهاد افیهار نتتگهاه، بهه رو تا و ماقانهت کهرده تای اصلی فمیویسم، نارارنت برای تغییر رفاار توده امووه

.فمیویسم در جوام گوناگوه، در معیت توجارتای حاکم، ممین شودمتالزی روی اورنت تا آرا

م کهه بیشهار کسهانی کهه دربهاره فمیویسهم نظریهه یدر مورد معوای فمیویسم بایت بگوی-فمیویسم یک مزهو واحت نیست

ایهن .سهت انت بر این نیاه تمکیت دارنت که ارا،هه تعریزهی جهام و مهان او فمیویسهم دشهوار ا پرداوی و یا تحقیق کرده

تهای فیهری موجهود تواه با این واقعیت توضیح داد که فمیویسهم در مهان سهوت میاهب بمتیلیزی را تا حت ویادی می

68

اول ایویهه : ایهن موضهو دو نایجهه داشهت .یا تاوه پا، ره یترا یسم، سوسیا یسم، یا مارکسیسهم، شهیل گرفاهه اسهت

تها نارهار او جها بهاو کهرده در تهر یهک او ایهن سهوت تا به نوواه نمایوتگاه تزیهر جتیهت و رادییهال، فمیویست

او ایهن . تها تمهراه شهتنت تا با مقتماد اساسی و خا تر یهک او ایهن ایسهم دو ایویه در این رونت، فمیویست.بودنت

هتا فمیویسهم .تها بهود تا او ییتیگر، تمراتی تر یک او انها با ییهی او ایهن ایهت،و وژی رو، خط جتاکووته فمیویست

بهه .تهایی مازهاود و روهت وجههی اسهت ای او نقایت و در واقه ، کهوش واحت نیست، بلیه بعی مجمونه یک مزهو

تهای تهواه دسهت بهه تهم بهرای یهافان خصهلت بلیهه صهرفا مهی فمیویسم ریست؟: تواه گزت تمین خاآر، نمی

پایهه او متوهای مشهارد اما به تر حال، برای رسهیته بهه یهک تعریهف .مشارد بین انوا ماعتد و مازاود فمیویسم ود

تواه با تمکیت بر این نیاه اغاو کرد که اساا تمهه انهها موقعیهت فرودسهت ونهاه در جامعهه و تتعینهی فمیویسم، می

بوده است که وناه به د یل جو خود با اه روبه رو بودنت، و ایویه تمهامی انهوا فمیویسهم بهه موظهور کهاتش ایهن

.انت اه تغییراتی در نظم اجامانی، اقاصادی، سیاسی و فرتوگیتتعیض و در نهایت، غلته بر اه، خوات

گرایههی، گرایههی، نسههتیت اومانیسههم، سیوالریسههم، تجربههه -سیوالریسههم در فمیویسههم پررنههگ اسههت اومانیسههم و

در نصهر روشهوگری اروپها، .فردگرایی، برابری، نادیهته انگاشهان نههاد خهانواده او اصهول فیهری فمیویسهم اسهت

تها ه وجود امتنت که به تتری ، صتغه اجامانی و سیاسی بهه خهود گرفاوهت و بیشهار ایهن جریهاه تای فیری ب جریاه

اومانیسهم یها میاهب اصها ت بشهر و . کردنهت درصتد تتریب تزیر دیوی بوده، اه را نونی تاریک گرایی قلمتاد مهی

صهورد جهتی مقابهل انساه محوری، که در قروه اخیر و نصر روشوگری به نوواه جوتره تزیهر غهرب درامهته، بهه

در دیتگاه فمیویسهم هتد دنیهوی نقهش محهوری داردبراسهاا نگهر .نظریه ختامحوری در نا م قرار گرفاه است

حهق خهودداری او ،اومانیسای جریاه فمیویسم، روه توا انساه محور و مهمد تمهه امهور ونهتگی اسهت، قهانوه

قهی و اجامهانی، تمجهو بهاوی بهر اسهاا تمیین جوسی وناه در مقابل تمسر، مشهرونیت ترگونهه اباهتال اخم

جتایی روابط جوسی او تو یت میل و حق تسلط بر بته در روابهط جوسهی و متهاروه بها بسهیاری او احیها دیوهی یها

کووهت، بهه بهانهه ته احم بها انسهانیت تای شرنی یا اخمقی و حقوقی ایجهاب مهی مقرراد اجامانی را که محتودیت

در این میهاه، خهانواده و کارکردتهای اه نیه او ایهن نگهر .دانست یسای مجاو میتا، در جهت گرایش اومان انساه

69

تها، محهور در خانهه و خهانواده، انسهاه و بی نصیب نمانته است به د یل انیهه در نگهاه انسهاه گرایانهه فمیویسهت

ر اه نقهش ای باوسهاوی و تعریهف گهردد کهه هتد د تای نزسانی اوست، او این رو خانواده بایهت بهه گونهه خواساه

به تمین خاآر تر ره بتواتت تد دنیوی انساه را محهتود کوهت و یها تهتیهت نمایهت محیهو بهه .محوری داشاه باشت

بوهابراین، .ووال و نابودی است، ترروت این نامل تحتیت و یا تهتیهت کووهته نظها خهانواده و کارکردتهای اه باشهت

رهارروب خهانواده، بهر خهم ایهن اصهل خواتهت بهود و بایت تد جویی جوسی اصل باشت، و محتود کرده اه به

گیهری او تزیهر سیوالریسهم، بها بههره فمیویسهم .شهود تا او حق آتیعی خویش قلمتاد می موجب محتود کرده انساه

تهای دیوهی توانوهت بهه ارو تهای افراآهی نمهی فمیویست.تای اه او نهاد خانواده است به دنتال حت دین و امووه

. دانوهت ا مسا،ل حقوقی، سیاسی و اجامهانی مربهور بهه ونهاه را خهارج او قلمهرو تهر دیوهی مهی معاقت باشوت ویر

موهت شهته روابهط جوسهی و احیها مربهور بهه بوابراین، احیامی مانوت حجاب، مموونیهت سهقط جوهین، ضهابطه

او .کووهت یتای دیوی را مصتای سام به وناه معرفی کهرده، در جههت محهو انهها تهم مه خانواده و اخمی و ارو

تهای ونهتگی اجامهانی، تای دیوهی را تمنهوه دیگهر سهاحت انت تا امووه این رو، تما تم خود را مصرو داشاه

داری غهرب نتهوده او ساحت خانواده جتا ساونت و این جه بهه نلهت حاکمیهت روا سیوالریسهای فرتوهگ سهرمایه

بعنهی او انتیشهموتاه .نی بیهروه رانهته بهود تهای دیگهر ونهتگی اجامها است که پیش او این نی دین را او ساحت

تهای اخمقهی، بهه جوهتش اصهمحاد در غهرب اشهاره یابی فروپاشی خانواده و کم رنگ شهته ارو غربی در ریشه

اکیهر ریشهه انهاه نقیهته دارنهت کهه .انهت تهای جتیهت دانسهاه کرده و سیوالریسم را موشم اصلی هور ناتوجهاری

ی راکهار تهر اگهر خهتا مهرده اسهت، په ) گهردد کهه این ستن نینه باو مهی به یاهتای غرب مشیمد و گرفااری

ورود رراکهه تهم بر اساا ایهن ایهته، فهرد او اودواج و صهاحب فرونهت شهته اماوها مهی (...تواه انجا داد می

نسهتت او اصهول فیهری فمیویسهم، .شهرر دار شته، تر دو، نیاو به اییار دارد تها اوادی بهی قیهت و اودواج و تم بنه

تهای در نسهتت گرایهی، تهر فهردی خهود بایهت ارو .میا تاه بایت در مورد نستت گرایی توضیحی بهتت . گرایی است

خود را اناتاب کوت و اخمقیاد خا خود را پی ری ی کوهت، و خهوب یها بهت بهوده ناشهی او داوری اخمقهی فهرد

تهر که تهر رهه را دوسهت دارد خهوب تها وجهود نهتارد و و تیب ارو و ارماه مشارکی بین تمه انساه. است

71

توانهت بهه سه ال تهر که مهی . بوابراین، اخمی و ا گوتای ونتگی اموری کامم نسهتی و د تهواه تسهاوت .نامت می

تمکیهت بهر نسهتیت .پاسخ گویت، بی انیه دربهاره ماتیهت انسهاه و جههاه انتیشهیته باشهت « رگونه بایت ونتگی کوم»

تهای ترین انها این اسهت کهه انسهاه را او تمهه قیهود اخمقهی و ارو ه مهماخمقی، پیامتتای مهمی در پی دارد ک

فمیویسهم بهه نوهواه مو هود .شهمرد تای اخمقی و دیوی را مجهاو مهی کوت و سرکشی در مقابل فرماه انسانی اواد می

ی را جویهت و تهیب ارو اخمقهی و دیوه تای خود، او این اصهل سهود مهی فرتوگ سرمایه داری غرب نی در انتیشه

ترتیهب جوسهی .دانت و نقیته دارد کهه تهر که حهق دارد ترگونهه کهه بتواتهت ونهتگی کوهت شابت و مطلق نمی

تهرین سهتک ونهتگی را بهرای خهود برگ یوهت و گه یوش او او تا اه است که تر فردی مواسب ارمانی برای فمیویست

خانهه شهوتری باشهت یها ونهتگی مجهردی، سوی دیگراه پتیرفاه شته، مورد احارا قرار گیرد، خواه خانه داری یها

تها نههاد خهانواده و او ایهن رو، فمیویسهت .بنه دار یا بی بنه و یا نونی ارضای جوسی انعطا پتیر را در پهیش گیهرد

نههاد خهانواده بهرای انهها .کووهت تای بی اماه خود قرار داده و با نواویوی وشت او اه یاد مهی اودواج را اماج حمله

انهاه خهانواده و اودواج را محهتود کووهته حهق جوسهی . که در نا م واق تویته شهته باشهت یک ارو شابت نیست

اودواج . کووهت دانوت ویرا اوادی جوسی وناه را، حق دست رسی انهها بهه ارتتاآهاد اواد جوسهی تلقهی مهی وه می

د جویوهی کهه حزهظ حیها .تای جوسی شاه را محهتود نیهرده باشهت تا جایی برای اناه قابل پتیر است که اوادی

تا، تمیشه یک امهر خهوب و میتهت نیسهت، حزهظ جوهین تها ومهانی در شیم وه است، او نگاه نستیت گرایی فمیویست

اما اگهر بهه تهر د یلهی، وجهود جوهین را بهرای . خوب است که وه بتواتت و حنور و حیاد او را اناتاب و اراده کوت

ای وشهت او ایهن موظهر، تمجهو گرایهی پتیهته .شهود میخود م احم تلقی کوت، سقط اه او حقوی مسلم او شواخاه

وقاهی . گهردد دتهت، بهه داوری خهود فهرد بهاو مهی و متمو نیستی ویرا اننه این پتیته را وشت یا ویتا جلوه مهی

گ یوهت، بایهت بهه اناتهاب او احاهرا شتص تمجو گرایی را به نوواه بتیلی برای اودواج ناتمجو گهرا بهر مهی

تهای مهتکور پهیش او تهر ریه بویهاه خهانواده را بهه سهوی فروپاشهی و تر یک او دیتگاهروشن است که .گتاشت

تها، خلقیهاد و فرد گرایهی، محوریهت غریه ه و امیهال انسهانی را در گ یهته ارو .اضمحمل، رتوموه خواتت کرد

یهت غریه ه پتیردفردگرایی ییی او پیامتتای آتیعی اومانیسهم و سیوالریسهم اسهت، فهرد گرایهی محور رفاارتا می

71

پهتیرد و خهرد ادمهی را بهه مو هه ابه اری در خهتمت تا، خلقیاد و رفاارتا می و امیال انسانی را در گ یته ارو

در انتیشهه فردگرایهی، ونهتگی فهرد بهه خهود او تعل هق .دتهت تممین مواف فردی و اغراض و امیال شتصی قرار می

توانهت بها اه ترگونهه و دو هت تعل هق نهتارد و فهرد مهی این ونتگی دارایی خود اوست و به ختاونت، جامعهه . دارد

در روین نظامی، ارو فرد نه در حرکهت تیهاملی فهرد، کهه در میهتاه هتد جهویی مهادی . خواتت، رفاار کوت می

سهاونت کهه در اه ونوهت و شهرایطی مهی اصا ت فرد و تمویاد سمت و سوی حرکت انسانی را رقهم مهی .پتیرد معوا می

تهای دیگهراه تا و امیال نزسانی وجهود نتاشهاه باشهت و جه خواسهاه تا برای رسیته به خواساهج فنایی اواد و ر

تها، در نگاه فمیویسم، اصا ت فهرد شهامل اصها ت حقهوی، خواسهاه .تا نتواتت بود ری دیگری محتودکووته این تم

یت و یها ایجهاد محهتودیت غرای و نقایت فرد است و او اتمیای برخوردار است که تیب قهانونی قهترد سهلب مشهرون

، تها انجها کهه حاهی نههاد محتهوب و مقتسهی تمنهوه افسار گسهیتاه اسهت تا آلتی فمیویست اوادی.اه را نتارد

توانهت و یها نتایهت مهان و یها تای گوناگوه بشری بهوده اسهت، نمهی خانواده، که در آول تاریخ مورد احارا فرتوگ

این رو، اگر تممین خواسهاه فهرد موجهر بهه تتریهب خهانواده شهود، او.تای شتصی افراد باشت محتود کووته خواساه

در ایهن میاهب، انسهاه موجهودی اسهت اواد .باو تم این اناتاب و توجارساوی او سوی جامعه و قهانوه تهرجیح دارد

اواد، نه اواد مسئول بوابراین آرو فیر اوادی یعوی مجاو بوده تر نو اراده و تر نو اناتاب

وجهود دارد تحهت نوهواه ییهی مفمیویسه در او سوی دیگهر، اصهل دیگهری -ه ییی شته با مرداهاصل تحقیر کووت.

په . شته با مرداه که اصلی است حامل یک پیا تحقیرکووته یعوی وه حیییای فرنهی اسهت و مهرد حیییاهی اصهلی

شهود، وه اسهت، نهه شایساه است وه میل مرد شود و اه که بایت تغییر کوت و تحت نوهواه برابهری، تمنهوه دیگهری

ای بوهابراین، اصهل برابهری نتایهت توسهط تهیب نیهرو و اراده .پ اوادی توها راه رسیته به این برابهری اسهت . مرد

محتود گهردد، خهواه اراده نواآهف مادرانهه و یها خصهایص ونانهه و یها تهر نهو بایهت اخمقهی و یها قهرارداد

ری مجهاو اسهت و اواد، کوهار گتاشهاه شهونت، نزهی نههاد تمه موان بایت به حرمت ایویه ادمی در تر کها .اجامانی

اودواج و خانواده و معرفی اه به نوواه فحشهای نمهومی و نامهل بهتبتای ونهاه و جهایگ یوی نظریهه ووج اواد و

تم یسای مشارد و ی بتوه تیب گونه تعهت و مسهئو یای میهاه وه و مهرد بهرای تهممین اوادی مطلهق وه و مهرد و

72

یترا یسهای در انتیشهه نظریهه پهرداواه جریهاه فمیویسهم جوسی، او پیامتتای پهتیر نگهاه تصریح به سوسیا یسم

رونهت کهه اودواج و تشهییل خهانواده را بهه بردگهی تشهتیه فمیویست در دفا او اوادی تا انجا پیش مهی بانیاه است

ییوواخهت و بهه دور او فمیویسهم مهتنی اصهل برابهری کامهل و .دانوهت داری قانونی مهی کووت و اه را توها برده می

در ایهن دیهتگاه، تهر نهابرابری و تهر نهو تزهاود، .تا، انم او وه و مرد، اسهت ترگونه تزاود بین حقوی تمه انساه

وشت و متمو است، اگر ره نادالنهه باشهت و تهر نهو برابهری و نهت تزهاود، ویتها و ممهتوا اسهت، اگهر رهه

ود را انیار کوت و بهر مهرد شهته اصهرار کوهتبرابری حقهوی و مو هت در تعا یم فمیویسم، وه بایت خ.غیرنادالنه باشت

تهای فمیویسهای بهرای کسهب حقهوی برابهر ونهاه و وه و مرد، شعار تمیشگی فمیویسم بوده و تقریتها تمهه دیهتگاه

کووهت کهه ا گوتهای اروشهی و انها تا انجا بهر برابهری پها فشهاری مهی .انت مرداه، به متاروه نظری و نملی پرداخاه

انهت و تابوهت و خواسهاار تحهول انهها شهته ااری مامای میاه وه و مرد را به نوواه برتم ونوته اصل برابری بر نمهی رف

در پرتهو ایهن اصهل .نقیته دارنت که بایت انساه بوده به جای وه یا مرد بوده، تهت فرایوهت جامعهه پهتیری باشهت

در ایهن انگهاره، ونهاه بایهت بها تمهین .بهارنهت برسهانوت نوشاه شته، وناه بایت خود را به یک اصل نانوشاه، که مرداه

تراووی کمی و محسوا برابری، به تر بهایی که شته است به مرداه برسهوت، اگهر رهه وجهه پهر بههای وه بهوده را

در پرتو این تلقی او برابری، وه نه توها بایت خود را انیار کوهت، بلیهه بایهت او اه انهراض کهرده، بهر . ویر پا بگتارنت

.د شته اصرار کوتمر

جریاه فمیویسم، ترروت با ادنهای دفها او حقهوی ونهاه پها بهه نرصهه -ساو لمی منانف بر وناه شت فمیویسم ومیوه

متاروه با سام نلیه وناه گتاشت، اما بتوه توجهه بهه ابعهاد گونهاگوه ونهتگی بشهری و بهتوه اگهاتی او نیاوتهای

تهای نملهی خها دربهاره ونهاه و مهرداه برای انمال سیاسهت واقعی تر دو جو ، به نظریه پرداوی و سس تم

او این راه نه توها سهام نلیهه ونهاه را محهو نیردنهت، بلیهه خهود ومیوهه سهاو لمهی منهانف بهر ونهاه .پرداخت

دانسهاوت و تهم کردنهت ایهن کهانوه مههم و حیهاتی تا ریشه فرودسای وناه را کانوه خانواده مهی فمیویست.شتنت

غافهل او ایویهه نگهاه تهک بعهتی . صر توتم ایویه نامل سام بر وناه است او میتاه بیهروه نیووهت ونتگی بشر را به

ای که سهامی کهه امهرووه در نظها سهرمایه داری بهر و ج ،ی نگر انها، وناه را در گردابی سهمگین انتاخاه به گونه

73

کوهت، قابهل ده بهر ونهاه وارد مهی رود خهانوا شود، ترگ با می اه لم و سهامی کهه گمهاه مهی وناه روا داشاه می

به نقش میتهت خهانواده نیه توجهه نشهاه دادنهت و ایهن 1981تا در دته او این رو، بسیاری او فمیویست.مقایسه نیست

نیاه مورد تمکیت قرار گرفت که نتایت خانواده به نوواه کلیای ییساررهه نزهی شهود و بایهت در کوهار ابعهاد موزهی، بهه

.ه شودابعاد میتت اه نی توج

مقصر دانسهان حهوا در رانهته شهته او بهشهت، باورتهای مهوج اول -«feminism » -فمویسم و جوگ نلیه خانواده

به تتری در جوام متره، ونانی که تشویق به خانه داری می شهتنت، بهه انهها احسهاا ضهرر و نهت . فمیویسم است

کزایت به خاآر این خانه داری ا قا می گردیت ایهن جوهتش تهای سهاوماه یافاهه موقعیهت ونهاه در خهانواده، نههاد

ج، رابطه قانونی با نقش تمسری، کار خانگی و نقش مادری به رها ش کشهیته شهت و نظریهه پهتر سهاالری بهه اودوا

فمویسهت تها مهوج دو …میاه امت و به دنتال رف تتعیض تها و لهم و سهام تهای خهانگی نلیهه ونهاه برامتنهت

بهه مهرداه وابسهاه مهی کوهت و خهانواده در دروه خهود ونهاه را . معاقتنت خانواده او ین جایگاه سام بر وناه است

در امهووه تهای .بوابراین بایت برای رتایی و خروج ونهاه خانهه دار او ایهن سهام خهانگی، بهه انهها امهوو داد

فمویسیم رابطه مرد و وه در دایره روابط خانوادگی به گونه ای است که اگهر تهر کهتا جهای خهود را تهرد و نقهش

بوهابر ایهن دیگهر مهرد خهوب . مقابل او موقعیت اجامانی خود مهی شهود جوسیای خود را رتا کوت، بانث خروج آر

، یموظهور او تویهت جوسه . یها بحهراه تهویای مهی باشهت در مقابل وه خوب قرار نتارد و این تماه انقمب جوسی

اما راه تا و سهاو و کارتهای تحریهک ونهاه بهرای ایجهاد بهه . خود پوتاری تر شتص راج به مرد یا وه بودنش است

پهروژه ملهی امووشهی حقهوی ونهاه و دخاهراه بها !(ما اوادی با فرد گرایی در کشور ما رگونه بهوده اسهت؟ اصط

ته ار دالری سهاوماه ملهل آهی یهک دوره 394بها حمایهت Unicefتمیاری مرک امور مشهارکت ونهاه و دفاهر

انها بهرای امهوو در قا ب کارگهاه تهای امووشهی در مراکه اسها 1379مرحله،او سال 5امووشی میاه متد در

این پروژه و نگر بهه تهتری در ویرسهاخت تهای فرتوگهی کشهور او جملهه کاهاب . گیرنتگاه وه و دخار اجرا شت

تای مقاآ متالف تحصیلی اموو و پرور ، فهیلم تهای سهیومایی، انیمیشهن تهای دوبلهه شهته پتیهتار گردیهت

وارد تهای ایهراه اسهممی کیهاه خهانواده ونوارض شومی را در بر داشهت وضهربه تهای جتهراه ناپهتیری را بهر

74

مهرد و وه ومهادی روحهی اوسهت کهه بهه نیاوتهای و ماسهت خها ق است که گم اخر ایویه ختاونت. ......اورد

بوهابراین قهوانیوی کهه سررشهمه وحیهانی بهوده، اگهاه فیمیویساها و متنی آرفتاری او حقوی خانواده تراو بیشار

نمهوده وانهها را در مسهیر رشهت وکمهال قهرار دتهت دارد می توانت سعادد مرد ووه را در ونتگی اجامانی تنهمین

گزهت پروردگهار مها موسهی ) نالن ر هلنا لكفذل نیخنى ک كف شنهلءم ننه ث ه ههد :تمانگونه که در قراه امته است

52آي -صير، ب (است که تر ری را خلقاى که درخور اوست داده سس اه را تتایت فرموده است کسی

پایاه