مجله صورتیهاsuratiha.com/wp-content/uploads/2017/02/zemzemeh-eshgh... · 2018. 8....

154
خورشیدنگار ا که صبح آمده باشد طلوع می کند و من هنوز در باورم شب را زل زده بر پنجره یتاق ا می بینم توستی نی و دفتر بازمانده یطراتم خا هی ورق می خورد ورق می خورد ووده بیه سیاه می شود تو را کجای این واژه هاهان پن کنم که آفتاب دست به موهایت نکشد ؟*** به دور و برم نگاهیکنم م. ه ه! یه فرش زوار در رفته، یه آدم به درد نخور بیچاره و بدبخت. ه ه دیگه از این زندگی خسته شدم. دیگه تا کی؟ ها؟؟ تا کی باید بشینم و این دهن کوفتی وبندم ب ؟؟ تا کی باید نگاه هایگین سن و تاسف بار آدما رو تحمل کنم؟؟یا خدا! دیگه خسته شدم. از وقتی یادم میاد توی ناز و نعمت بزرگ شدم. ادرم معلم م و پدرم جراح بود. هرچییخواستم م برام فراهم بود. ولی، هیچلی فامی نداشتیم. نه خاله، نهی دای، نه عمه، نه عمو، نه پدربزرگ و نه مادربزرگشکی هی رو نداشتی. دنیا رو فقط توی این خونهدیدم می. این قدر غرقفکارم ا شدم که فراموش کردم خودم رو معرفی کنم. اسم من ستاره س. ستاره فاتحی، 02 سالمه. از دخترای خر پول بودم. مه ه بدبختیام از معتاد شدن بابام شروع شد. وقتی فهمیدن خفن معتاد شده از بیمارستان بیرونش کردن. بعد از هفت ماه مامان و بابام تصادف کردن و در جاوم تم کردن. بعد از اونادرام برعنی ی دیاکو ونیال دا کار میکردن. من ازشام دادا5 سالوچیک ک ترم والبته بایدضافه ا کنم که دیاکو ونیال دا دو قلو تشریف دارن. هوف! شکام ا رو پاک کردم و دست و صورتم رو شستم. حس غذا خوردن نبود ولی یه لیوان چای خوردم و به زور دو لقمه پنیر هم تو دهنم چپوندم. اوه دیر شد. رفتم توتاقم ا تا آماده شم. شلوار و مانتوی سیاهم رویپوشم م وقنعم م رو سرمیکنم م. تو آینه به خودم نگاهیکنم م. موهای سیاه ل* خ* ت، بروهای ا مرتب سیاه، چشمای آبی و به قولنیال دا پسرکشی که ازادرم م به ارث برده بودم، نی بی قلمی وی لبای که به صورت سفید وافم شف میومد. یه چشمک حواله ستارۀ توی آینه کردم و سریع از خونه بیرون زدم. با صدای وحشتناک بسته شدن درام چشم رو بستم. از کوچه های تنگ عبور کردم. از خیابونا که ردیشدم م با حسرت به بچهی های که بهمراه ه پدر و

Upload: others

Post on 01-Feb-2021

2 views

Category:

Documents


0 download

TRANSCRIPT

  • خورشید باشد آمده صبح که انگار کند می طلوع

    باورم در هنوز من و بینم می اتاق ی پنجره بر زده زل را شب نیستی تو خاطراتم ی بازمانده دفتر و خورد می ورق هی

    خورد می ورق شود می سیاه بیهوده و را تو

    کنم پنهان ها واژه این کجای آفتاب که

    ؟ نکشد موهایت به دست

    *** نخور درد به آدم یه ، رفته در زوار فرش یه! هه .میکنم نگاه برم و دور به

    زندگی این از دیگه هه . بدبخت و بیچاره

    تا ؟؟ ببندم و کوفتی دهن این و بشینم باید کی تا ها؟؟ کی؟ تا دیگه .شدم خسته و سنگین های نگاه باید کی

    . شدم خسته دیگه ! خدایا کنم؟؟ تحمل رو آدما بار تاسف

    . بود جراح پدرم و معلم مادرم . شدم بزرگ نعمت و ناز توی میاد یادم وقتی از

    .بود فراهم برام میخواستم هرچی

    و پدربزرگ نه ، عمو نه ، عمه نه ، دایی نه ، خاله نه.نداشتیم فامیلی هیچ ، ولی

    . نداشتی رو هیشکی مادربزرگ نه

    کردم فراموش که شدم افکارم غرق قدر این . میدیدم خونه این توی فقط رو دنیا

    . کنم معرفی رو خودم

    همه . بودم پول خر دخترای از. سالمه 02 ، فاتحی ستاره . س ستاره من اسم شروع بابام شدن معتاد از بدبختیام

    ماه هفت از بعد . کردن بیرونش بیمارستان از شده معتاد خفن فهمیدن وقتی . شد در و کردن تصادف بابام و مامان

    از من . میکردن کار دانیال و دیاکو یعنی برادرام اون از بعد . کردن تموم جا

    والبته ترم کوچیک سال 5 داداشام

    .دارن تشریف قلو دو دانیال و دیاکو که کنم اضافه باید

    یه ولی نبود خوردن غذا حس. شستم رو صورتم و دست و کردم پاک رو اشکام! هوف زور به و خوردم چای لیوان

    .شم آماده تا اتاقم تو رفتم.شد دیر اوه . چپوندم دهنم تو هم پنیر لقمه دو و میپوشم رو سیاهم مانتوی و شلوار

    ابروهای ، ت*خ*ل سیاه موهای . میکنم نگاه خودم به آینه تو.میکنم سرم رو مقنعم و آبی چشمای ، سیاه مرتب

    که لبایی و قلمی بینی ، بودم برده ارث به مادرم از که پسرکشی دانیال قول به

    .میومد شفافم و سفید صورت به

    صدای با . زدم بیرون خونه از سریع و کردم آینه توی ستارۀ حواله چشمک یه چشمام در شدن بسته وحشتناک

    بچه به حسرت با میشدم رد که خیابونا از .کردم عبور تنگ های کوچه از .بستم رو و پدر همراه به که هایی

  • . نکردم پاکش ولی نشست گونم رو اشک قطره یه . میکردم نگاه میرفتن راه مادرشون غم برای اشک این

    سایه که من خدایا؟ . دارم دوست رو اشک این همین برای . مادرمه و پدر نداشتن ؛ نیست سرم باالی مادر و پدر

    . شکرت بازم ، ولی

    اون . کردم سالم مهناز و نازنین به ، بودن اومده ها بچه همه . شدم کالس وارد

    . بودن جونیام دوست دوتا

    سالم _

    آجی؟؟ خوبی ، ستاره سالم : مهناز

    شوما؟؟ احوال ؛ شفیق رفیق بر سالم : نازنین

    ! همیشگی معمول طبق _

    شده؟؟ چیزی : مهناز

    بابا نه _

    !تابلوئه ؛ کردی گریه : نازنین

    . تکراریه من روز و حال این ، کنین ول . نیوفتاده اتفاقی ها بچه _

    اوهوم :مهناز

    برسونه رو من که کرد اصرار خیلی مهناز . شد تموم کالسامون که بود ظهر یک ساعت پیاده دادم ترجیح ولی ؛

    . کردی تنهام که گرم دمت . داری بدی دنیای عجب خدایا. کنم فکر کم یه . کنم روی

    . رفتم خونه تو !هی

    درست فراوون گوشت با رو ماکارونی . کنم درست ماکارونی براشون میخواستم

    سروکله که بود 0 ساعت . کردم

    . شد پیدا شون

    نباشین خسته ؛ گرام داداشای بر سالم _

    :گفتن همزمان هم اونا

    . خواهرخودم سالم _

    . آوردم رو غذا و کردم پهن رو سفره

    . کاشتی گل.ستاره طال دستت !به به :دیاکو

    . جون نوش ؛ میکنم خواهش _

    . میشه پرو ازش نکن تعریف دیاکو؟؟ اِ : دانیال

    جون دنی ساکت تو _

    دریایی چشم اجی چَشم به ای : دانیال

    *** : خوندم رو نوشته چندبار

    دائم طور به خانه کارهای از برخی انجام و مسن فرد از مراقبت جهت خانم یک به _

    :ماهیانه حقوق ، نیازمندیم

    تومان هزار 022 دانشگاهم خرج دانیال و دیاکو که نیست نیاز جوری اون دیگه ؛ خوبه خیلی که این

    هم اونا دانشگاه خب . بدن رو

    . داره خرج

    .شدم حاضر کالس سر شوق و ذوق با

    .نازی سالم ، مهی سالم _

    . خانوم ستاره بر سالم دوما ؛ جون مهناز و نه مهی اینکه اول : مهناز

    ؟؟ شنگولی خیلی امروز شده چی . مادمازل سالم : نازنین

  • . آوردم گیر کار _

    .. وقت یه نباشه مالف خالف ؟ حاال هس کاری چه ؟ خب : نازنین

    بابا نه : مهناز

    و مسن فرد یه از مراقبت برای زن یه به بودن داده آگهی روزنامه تو ، نه _

    . دارن نیاز خونه کارای از بعضی انجام

    تومنه 022 ماهی حقوقشم

    خوبه خیلی که این :نازنین

    ... ولی خوبه .... آره _

    چی؟؟ ولی : مهناز

    ؟ کنم کار چی بیان غیرت تیریپ دوباره و نکنن قبول داداشام اگه _

    .. میکنن قبول . نباش ناراحت : نازنین

    یه . کردم خداحافظی نازی و مهی از استاد، زبون از نباشید خسته شنیدن با

    لباسام . رفتم خونه وبه گرفتم تاکسی رفته رو و رنگ مبل روی و کردم درست کباب و کتلت ناهار برای و کردم عوض رو

    تماس شماره با و نشستم خونه

    : گرفتم

    بفرمایید ... الوو _

    هستین؟ خوب ..خانوم سالم _

    شما؟؟ میخوام عذر ....ممنون خیلی _

    .شدم مزاحم تون آگهی برای .. هستم فاتحی من _

    امرتون؟؟ ... شدم متوجه ... آها _

    ؟؟ دادین آگهی چی برای بدونم میخواستم _

    هم مشخصی مدت ... آلمان برم میخوام . دارم پرواز دیگه روز چند تا من راستش _

    مدت این تو میخوام .. نداره

    .کنه مراقبت مادرم از طور همین و بده انجام رو خونه مهم کارهای که باشه یکی

    . بدین قرار لیست تو رو من ممکنه اگه ... بسیارخب _

    ؟؟ دیگه همینه شمارتون ، حتما بله _

    . همینه بله _

    گیرم می تماس باهاتون شب تا پس _

    ممنون خیلی _

    .خدانگهدار . میکنم خواهش _

    .خدانگهدارتون _

    : بهم زدم دستامو

    !بریم بزن _

    . کنم باز رو در که حیاط تو رفتم زنگ صدای با

    . میخورد زنگ داشت گوشیم . بود شب 9 . کردم نگاه ساعت به ؟ بفرمایید سالم الو

    آوردین؟ جا به رو من ...فاتحی امم .. خانوم سالم _

    ؟؟ شدم استخدام من هستین؟؟ خوب ... بله _

    تشریف سواالت سری یه برای فردا کنین لطف فقط ؛ شدین استخدام بله .. مرسی _ مشکلی اگه ؛ جا این بیارین

    .کنین شروع رو کارتون هفته اول از میتونین نداشتین

    ؟ لطفا ادرس .. میرسم خدمت چشم .. ممنون واقعا _

  • . شد درست که کار از اینم .شکرت خدایا . کردم خداحافظی و گرفتم و آدرس

    راضی اگه وای . بودم کرده درست سبزی قورمه واسشون . انداختم غذا به نگاهی یه چی؟؟ نشن

    با یا کنین می قبول یا ! کش نفس بگوآی بهشون . دستت بگیر رو کفگیر ستاره _

    . میکنم وکبودتون سیاه همین

    . شدی خشن قدر چه وجدان _

    . نیست من ه*ا*ن*گ دله کار _

    ! خدا هی. داریم وجدان هم ما دارن وجدان همه

    : که میخوردیم شام داشتیم . اومدن که بود 02 نزدیکای ساعت

    دیاکو؟؟ _

    ؟؟ جونم _

    . بزنم حرف باهاتون موضوعی یه راجب میخواستم _

    :گفتن هم با

    شده؟؟ چیزی _

    . نشده که چیزی ... بابا نه _

    چی؟ پس :دیااکو

    ... کنم کار دائم طور به جایی یه برم بدین اجازه اگه میخواستم راستش _

    کنی؟ زندگی اونجا برای اینکه منظورت یعنی :دانیال

    آره _

    :گفتن هم با

    ؟ چرا آخه _

    میخواد دلم .. کنین کار شماها فقط نمیخواد دلم . شدم خسته وضعیت این از دیگه _ رو کار از گوشه یه منم

    . میکشم خجالت .... خب میکنم خرج فقط من و میکنین کار جوری این وقتی . بگیرم

    رو خواهرمون چطور ما آخه میگی؟ چی فهمی می بری؟؟ بذاریم که چی یعنی :دیااکو دیگه یکی خونه تو بفرستیم

    ! محاله . بری ذارم نمی ! نه میکنن؟؟ زندگی توش آدمایی جور چه نیس معلوم که

    .. بشین اذیت نمیخواد دلم . بدین حق منم به .. خب ولی .. میگی چی میفهمم

    کار 9 تا 3 از هم عصرها و ظهر 0 تا 8 از ها صبح . نمیشیم اذیت ؛ نترس :دیااکو

    باشی ما نگران نمیخواد . میکنیم

    . باش درسات فکر به تو .

    خرج میخوام من .داره خرج مون سه هر دانشگاه . فشارین تحت میدونم آخه ولی _

    ، دیاکو . دربیارم رو خودم

    . میکنم خواهش

    ! نه یعنی ، نه میگم وقتی : دیاکو

    دیاکو نگاه حالت . شدم بلند سفره سر از بغض با . آخره ضربه اجرای وقت حاال خب

    گونم روی اشک یه. کرد تغییر

    :گفتم . افتاد

    . بخیر شب . نخواستیم اصال ؛ باشه _

    من . انداخت بغلش روتو من و کشید رو دستم مچ که شدم رد دیاکو جلوی از عمد به

    میدونستم .گرفت محکم رو

    .. حساسه اشکام روی دیاکو

    :گفت

  • . کردم غلط اصال . کرده هم بغضی چه . درآورد رو اشکت که داداشیت بشه فدات الهی _ مرگ فقط سرکار برو

    میذارما بیابون به سر . نکن گریه دانیال

    ! الهی برم خودم قربون ! ستاره داری ایول

    :شد بلند دانیال صدای

    حاال ) گفت من به رو بعد ( . شد تموم پوالم همه اخوی نبخش خلیفه کیسه از هوی هوی _ دانیال مرگ گفت که

    .کن قهر باهاش باش زود

    . بوسیدم رو دوشون هر و خندیدم

    . بکشین خودتون هم رو سفره زحمت . من ترشیده داداشای بخیر شب _

    . سالمونه 05 تازه ما :کو دیا

    . زیادیه همونم _

    . رفتم اتاقم به میخندیدم که جور همون منم . شد بلند خندهاشون صدای

    *** و دادم انجام رو کارام ها جن عین و پریدم پایین تخت روی از .. شد دیرم وای ای از و زدم مشکی و آبی تیپ یه

    دمت !فرمونی دست عجب ! ایول هو . شدم سوار و گرفتم تاکسی یه . رفتم بیرون خونه

    . بسیجی برادر گرم

    ؟ آقا شد قدر چه _

    ؟ نداره قابل _

    ممنون خیلی _

    _ تومن 02

    بفرمایید _

    اجازه با ...آجی برکت بده خدا ... نکنه درد شما دست __________

    سالمت به _

    وارد . بود شده پوشیده کمرنگ ای قهوه سرامیکای از خونه نمای ! جایی ،عجب وای احوال از بعد و شدم خونه

    . نشستم سلطنتی های مبل روی ، داشتم مادرشون و خانوم آیناز با که گرمی پرسی

    ! ها نرمه چه به

    :کرد زدن حرف به شروع خانوم آیناز دقیقه چند از بعد

    آلمان برم رو مدتی یه میخوام من گفتم بهت قبال که طور همون ، دخترم ببین خب _

    مادرم از دارم دوست من ....

    . کنی مراقبت خودت مادر مثه

    راحت خیالتون خانوم چشم بله _

    نداری؟؟ مشکلی که حقوقت با _

    خوبه هم خیلی ... عنوان هیچ به .نه نه _

    : گفت و زد لبخندی آینازخانوم

    . کن معرفی رو خودت تو حاال خب _

    نمیزنه دل به چنگی مالیمون وضع.. سالمه 02 .. فاتحی ستاره .. ست ستاره اسمم من _

    این اومدم همین واسه .

    .کنم پرداخت رو بهش مربوط خرجای و دانشگاه شهریه بتونم الاقل که کنم کار جا

    دو -یکی این توی وسایالتم . کنی شروع رو کارت شنبه از میتونی تو ، خب بسیار _

    5 ساعت شنبه من .. بیار روز

    . دارم پرواز صبح

  • طوره؟ چه .. اینجا میام جمعه شب من پس خانوم چشم _

    . عزیزم ممنون خیلی .. خوبه _

    :گفتن خانوم آیناز مادر که زدم لبخندی

    . پیشم اومدی تو که خوشحالم خیلی دخترم _

    . کردم مالقات رو شما که خوشحالم خیلی منم _

    . دخترم کن صدا مادرجون رو من _

    .خدانگهدار برم من دیگه خب ... جون مادر چشم _

    . دخترم سالمت به :خانوم ایناز

    . خداحافظت ؛ مادرجون بال بی چشمت : مادرجون

    *** 0 من جز به .کردم شروع رو کارم و آینازخانوم خونه بردم و کردم جمع رو وسایالم

    کارای که بودن هم دیگه نفر

    که میکردم گریه داشتم ؛ بود گرفته دلم خیلی روز یه . دادن می انجام رو دیگه

    : گفت بهم و دید منو مادرجون

    جان؟ ستاره شده چیزی _

    نیس چیزی جون مامان نه _

    میکنی؟؟ گریه داری چرا پس _

    شده تنگ مادرم پدرو برای دلم _

    دیدنشون برو جمعه این خب _

    ! برم میتونستم کاش ای _

    نتونی؟؟ چرا _

    .شما به دادن رو عمرشون و کردن تصادف بود سالم 02 فقط من وقتی اونا _

    . کردم ناراحتت اگه میخوام معذرت . کنه رحمتشون خدا ... الهی _

    .بوده ناراحتی با زندگیم همه من .. حرفیه؟؟ چه این .. نه _

    .... داری دوس اگه البته ، کنی تعریف برام رو زندگیت داستان شد واجب پس _

    !!حتما _

    :گفتم. ریخت اشک پام به پا اونم ؛ کردم تعریف براش رو زندگیم همه

    .بگین برام رو زندگیتون قصه که شماست نوبت حاال خب _

    یکی .داره بچه دو و فرزنده تک مادرجون ، فهمیدم مادرجون حرفای از که طور اون و داره پسر دو که خانوم آیناز

    . دارن دختر دو و پسر یه که آرشام آقا هم یکی

    *** میزدم خونه به سر یه ها جمعه هفته هر . گذشت می خونه این به من اومدن از ماه 3

    .برمیگشتم ساعته 5 و

    ....خورد زنگ تلفن که میخوندم درس داشتم روز یه

    بفرمایید؟ الو _

    . جان ستاره سالم _

    خوبین؟؟ ، خانوم آیناز سالم _

    خوبی؟ تو ؛ گلم مرسی _

    داشتین؟؟ امری ؛ مرسی خوبم _

    ترتیب مهمونی یه باید .. ایران میاد داره پاکان بگم میخواستم ؛ عزیزم آره _

    .بدین

    دارن؟ خبر مادرجون ؛ چشم بله _

  • دادم خبر بهش دیروز آره _

    میارن؟ تشریف کی حاال _

    ایشاال شنبه سه _

    باشه؟؟ ای دیگه امر چشم بله _

    خداحافظ ممنون عزیزم نه _

    خانوم خدانگهدارتون _

    قدم باید حساسی زمان همچین تو آخه !بیشعور االغ پسرِ . داشتم کم رو همین ! هوف خب جلبک؟ کنی رنجه

    ! آسفالتی دهن ! سوخته کتلت ! آبی خیارشور ! بچه دارم امتحان سرم خیر

    دهنم اال و کرد خبر هم رو دیگه کارگر تا 3 مادرجون . داریم وقت هنوز بازخوبه

    کردن درست . شد می سرویس

    منم .رفتیم خرید به جون مادر با هم دوشنبه روز . گرفتم عهده به خودم رو غذاها آبی وشلوار کت یه خودم برای

    !ترکوندم ! اوه ، دسر ساالد، ، خورشت و پلو نوع چند . خریدم مخملی تیره

    . کنن درست جوری چه که میدادم دستور داشتم فقط من کنین فکر اگه مدیونین

    ولی بود ساده آرایشم . رفتم کردن آرایش سراغ و پوشیدم رو لباسم و زدم حموم یه

    هم رو موهام . داشتم دوسش

    . وایستادم آینه جلوی . زدم هم رنگ ای نقره تل یه و هام شونه رو ریختم ساده

    ! رو جیگرت ! ژونم اوف

    دختر کرد می کار چشم تا . زدم بیرون اتاق از گرفتم دوش ادکلن با که این از بعد

    پسری یه .بودن جوون پسرای

    به داشتم . دربیارم حدقه از رو چشماش میخواستم که بهم بود زده زل جوری یه نظارت ها نوشیدنی سرو کارای

    :شنیدم رو دختر چند صحبتای که میکردم

    . کرده ازدواج پاکان میگن ؟؟ ها بچه _

    کرده نامزد آلمانی دختر یه با پیش ماه 0 فقط اون چیه؟ ازدواج .بابا نه چی؟؟ _ بهم نامزدیشون خوشبختانه که بود

    .خورد

    ؟ خوشبختانه چرا ؟؟ روژان وا _

    : گفت روژانه اسمش فهمیدم حاال که دختری اون

    حرفی همچین اال و جیگریه چه پاکان این نمیدونی ... جون ژینوس اینکه واسه _

    . نمیزدی

    ؟؟ تحفه هست چی مگه حاال : ژینوس

    با رو فکت بیان باید . میوفته فکت بزن دید رو عکساش برو ؟؟ تحفه : روژان

    عاشق من وای ...کنن جمع جرثقیل

    .شدم طالییش موهای اون

    ! جیگره خیلی. میگه درست جون روژان _

    پسر دوس پای به باشه ناناز و جیگر که هرچقدرم ! باشه جیگر خب ؟؟ ساناز ؟ وا _

    پا یه ... اوم ... نمیرسه که من

    ! جواهره

    کچلت پسر دوس اون با هم تو گمشو )گفت تر یواش(. جون ژینوس بله که اون : ساناز

    !! اوق

    . داشتم نگه رو خودم بود کندنی جون هر به ولی خنده از بترکم میخواستم

  • باشه، مجردم ایران، بیاد حاال .کردن خوش رفته خارج پسره این به دلشونم چه !هه

    ..... که بگیره رو شماها نمیاد

    ! خخخخ ! میخواد کفاره دیدنشون که شدن پنهون آرایش خروار خروار زیر آخه

    بهتره .... میرقصیدن هم با وسط دخترپسرا ، چرخوندم خونه دور تا دور رو نگاهم

    من .. لولیدن می هم تو بگم کنن خالی رو هاشون عقده میخواستن کجا اینا ، نمیگرفت مهمونی کسی اگه موندم

    ؟؟

    آقای افتخار به : گفت می که جی دی صدای با . اومدم خودم به جیغ و دست صدای با

    ... !!جان پاکان ... امشب

    . اوه .. رفت می راه آدم همه اون میون که دیدم رو پسری . رفت باال ها سوت صدای

    خوبه نه !پسر حلقم تو جذبت

    ! اورین اورین

    !.. کنن جمع رو فکم بیان کن خبر جرثقیل یه ؟؟ داداشم ؟ جون وجدان _

    ! چشم به ای _

    سفید ولباس سیاه پاپیون و سیاه شلوار و کت ، شونه چهار .میکردم نگاهش دقیق

    . بود پوشیده

    بینی ، طالیی ابروهای ، سبزه تقریبا پوست طالیی، موهای . شدم دقیق چهرش روی و وحشی سبز چشمای قلمی،

    رو روش . کرد حس رو نگاهم سنگینی انگار . میاومد صورتش به خیلی که نازکی لبای

    چون . برگردوند سمتم به

    من . کردیم می نگاه دیگه هم به . بگیرم ازش رو روم نتونستم ، شدم غافلگیر دور ازش و اومدم خودم به زودتر

    !رو من خوردی بابا هوی . کردم می احساس رو نگاهش سنگینی هنوز ولی شدم

    دی دقیقه چند از بعد .. شد پا به حال و ص*ق*ر بساط دوباره ، شام خوردن از بعد

    :گفت جی

    پر رو ما مجلس خودت العاده فوق و گرم صدای با که اونه وقته حاال جان پاکان _

    ..رمانتیک چه اوووه ( !کنی نور

    )حلقم تو ادبیاتت

    . کنه رحم بهمون خدا ؟ بخونه مانندش جغد صدای اون با میخواد ! ابوالفضل یا

    . پاکان

    نه پاکان. ؟؟ ستاره هوی هوی_

    !! آقا نمیدونم که رو فامیلیش . دیگه خوبه پاکان همون بهش؟ بگم چی خب _

    . نگفت چیزی و شد قانع وجدانم حرف این با به کرد شروع و گرفت دست به رو گیتارش و گرفت قرار جایگاهش توی رفت پاکان

    :خوندن دیدی چه رو خدا

    شد عاشقم شاید عمر یک بعد شاید

    شد عزیزدلم ناامیدی این تو فهمید عشقو شاید دیدی چه رو خدا برگشت قصه شاید ندیدی انگار و بود عاشقت دلم کشیدی آتیش دنیامو کی عشق به شی رد ساده اومده دلت جوری چه

  • شی بد تونی می که بوده کی با دلت نمیشه کم تو به عالقم از چرا همیشه میشه تو خاطرات از پر بودم کنده دل کی هر از غیرتو به

    ...... بودم بازنده بازی اول از من دیدی چه رو خدا

    داد من به دل شاید روزی یه هم شاید

    افتاد من یاد به ناامیدی این تو کرد باورم شاید دیدی چه رو خدا برگشت قصه شاید ندیدی انگار و بود عاشقت دلم کشیدی آتیش دنیامو کی عشق به شی رد ساده اومده دلت جوری چه

    شی بد تونی می که بوده کی با دلت نمیشه کم تو به عالقم از چرا همیشه میشه تو خاطرات از پر بودم کنده دل هرکی از تو غیر به

    ))جلیلی سامان از بازنده (( بودم بازنده بازی اول از من

    دی .شد نمی قطع ها جیغ و دست صدای .بود محشر . کردم می نگاهش اشکم الیه پشت از خواست پاکان از جی

    :کرد شروع اونم . بزنه حرف ای کلمه چند تا

    خیلی.... میکنم مالقات سال 0 از بعد رو شما که خوشحالم خیلی ... همگی به سالم _ تشریف که شدم خوشحال

    همین، ، باشید برده لذت کردم اجرا براتون که آهنگی از امیدوارم .آوردین

    ! ،ممنون ندارم صحبتی دیگه

    .شد خالی خونه کم کم که بود 0 نزدیکای ساعت .شد بلند ها جیغ و دست صدای دوباره مهمونا همه که این از بعد

    :گفت من به رو پاکان رفتن،

    ؟ ببرین رو تشریفتون خواین نمی شما _

    ! بیرون گمشو من خونه از گفت محترمانه خیلی یعنی

    . میکنم زندگی خونه این توی من ، نه _

    ؟ اینجا ؟ چی _

    از خانوم آیناز مادرتون که وقتی تا البته . هستم جون مادر پرستار من بله، _

    ... برگردن آلمان

    بخیر شب ... خب بسیار _

    : گفتم زیرلب

    . گفتی تو که همونی _

    ... اال و نشنید خداروشکر سیاه شلوارک یه و آتشی قرمز تاب یه و کردم عوض رو لباسام که این از بعد

    رو آرایشم که این بدون ، پوشیدم

    اتاقم از . شدم بیدار شدیدی تشنگی احساس با شب نصفه .خوابیدم گرفتم ، کنم پاک کورمال و بیرون اومدم

    چیزی به محکم دفعه یه که رفتم آشپزخونه سمت به کورا موش این عین کورمال

    پسری دیدن با .مخم آخ. خوردم

  • :گفت و گرفت رو دهنم جلوی که بندازم راه داد و جیغ میخواستم ،

    . پاکان منم ...دختر نکش جیغ _

    کنین؟ می چیکار اینجا شما _

    میکنی؟ چیکار اینجا خودت _

    بخورم آب اومدم من .... من خب _

    هستی؟ کی تو راستی ...بخورم آب اومدم منم _

    ...مادر پرستارِ من که گفتم _

    . اسمته منظورم ! خنگ دخترۀ _

    خانم یه با باید جوری چه نگرفته یاد هنوز ، سنشه سال 022 ! بیشعور ؛ عمته خنگ

    گاو ! بزنه حرف بافرهنگ

    !! آفریقایی

    : دادم رو جوابش دایناسوری مدل غره چشم یه با

    ؟ باشه ای دیگه امر . سالمه 02 هستم فاتحی ستاره _

    . ندیده آدم انگار . بود زده زل بهم و بود وایستاده بز عین اونم

    . ندیده خوشگل ... عزیزم دیده چرا _

    جون وجدان مرسی _

    . نداشت رو قابلت میکنم خواهش _

    مرگم خدا وای ؛ افتاد آینه به نگاهم لحظه یه . رفتم اتاقم به و خوردم رو آبم

    جلبک این جلوی جوری این من ! بده میکرد نگاه بهم و بود کرده درشت رو چشماش وزغ عین چرا بگو پس بودم؟ شده ظاهر

    رو ناموسیم چیزای همه.

    . دیده که

    و سرم . حالله نگاه یه دیگه نداره اشکالی . نداشتم رو خودم با بحث جرو حوصله

    . خوابیدم و گذاشتم بالش روی

    *** ؛ هشته ساعت . شد دیرم بازم . دارم که شناسی وقت این با برم خودم قربون یعنی

    کالسم دیگه ساعت نیم تا

    لب رژ یه و میپوشم رو لباسام سریع برم؟؟ جوری چه من حاال خدا ای . میشه شروع

    . خوبه آها .میزنم کالباسی

    ... که میرسوندم در به رو خودم بدو بدو داشتم . زدم بیرون اتاقم از

    سورمه مانتوی با اونم ؟ داری قرار فری قری پسرای با نکنه ؟ عجله این با کجا _

    زیر زد بلند ( !؟ سیاه مقنعۀ و ای

    )خنده

    . زرد مو پسره کنم خفت میخواد دلم وای

    : دادم رو جوابش حرص با

    هر و میذاری قرار دختر یه با روز هر که شما ؛ دانشگاه برم میخوام ، نخیر _ رو کسی یه آغوش طعم روز

    . داداش ببینی خودت مثه رو بقیه نباید دیگه میچشی

    . شدا کنف چقدر . شدم راحت ، آخیش

    . رسونمت می خودم بعدش بخور رو صبحانت بیا _

    ؟ میگیری تحویل رو من قده این چرا شما وقت اون _

    که مادرجونه دستور دوما . بگیرم تحویلت بخوام که ندادم سفارشت که این اول _ صبحانه بدون دخترشون نذارم

    .بره جایی

  • ؛ خانوم ستاره بفرما. داد ادامه کردنش کوفت صبحانه به و برگردوند رو روش

    . باد خودم بر لعنت که کردم خودم

    ؟ بره آبروت داری دوس خیلی . کنه ضایعت هی که پسره این جلوی نکن زر زر قده این

    : درآوردم رو اداش زیر لب و درآوردم براش زبونی

    بگیرم تحویلت بخوام که ندادم سفارشت _ زمزمه خودم با آروم میرفتم طرفش به که طور همون و انداختم مبل روی رو کیفم

    : میکردم

    پخش رو خرمات خودم ! بریزم روت آهن ، خاک جای به و بگیرم رو تابوتت زیر خودم _

    ! الهی کنم

    کالس تو رفتم . رسوند دانشگاه به رو من پاکان ، خوردم رو صبحانم اینکه از بعد

    .کردم سالم ها بچه به و

    سالم _

    تو بر خدایان دررود : نازنین

    شد؟؟ چی ببینیم کن تعریف خب ... خلم دوست سالم : مهناز

    شد؟؟ چی چی _

    . دیگه میگم رو پسرِ همین بابا : مهناز

    .. بابا هیچی میگی؟؟ رو پاکان ، آها _

    . بود شده پخش کالس کف دهنشون . کردم تعریف واسشون رو ماجرا همه

    پاکان؟ مستر این کجاست حاال ، خب : نازنین

    .ببرن رو شورش مرده . دنبالم بیاد ظهر شاید _

    . پاکان آقا این طوریه چه ببینیم بزنیم دیدش بریم هم ما پس ایول : مهناز

    !شانس این تو ای .بحرفیم نتونستیم دیگه و اومد غریبی استاد

    *** )) پاکان ((

    کنم تموم مزاحم مونث جنس این وجود با رو ماموریتم طوری چه من حاال ! لعنتی ! اه ؟

    قربان سالم _

    دارن؟ تشریف سرهنگ ، ستوان سالم _

    . بفرمایید هستن شما منتظر ؛ سروان جناب بله _

    .زدم در و رفتم اتاق طرف به

    بفرمایید _

    :گفتم . گذاشتم احترام و شدم وارد

    سرهنگ جناب سالم _

    باالخره ... ناصری سروان جناب اومدی خوش .شد آراسته نیز سبزه به بود گل به به _

    که روزه 3 ما بابا ؟ اومدی

    . منتظرتیم

    چنگیز کارای درگیر .خدمتتون بیام نداشت امکان زودتر ، سرهنگ جناب شرمنده _ بودم

    ؟ شدین موفق خبرا؟؟ چه خب _

    برای مهمونی یه شنبه 5 روز بعد هفته ، دارم اطالع من که طور اون . قربان بله _ منم ؛ میدن ترتیب دارا سهام شکر رو خدا که بشم دارا سهام از یکی نفوذیمون مامورای از یکی با کردم سعی

    سهام یکی االن و شدم موفق

  • باید . کردم ازدواج گفتم خوردم شکری یه من ولی .چنگیزم اعتماد قابل دارای

    . برم خانم یه با حتما

    :گفت و خندید آروم سرهنگ

    ؟؟ ببری خوای می رو کی حاال . گفت بهم فتوحی ستوان میدونم _

    . نیس بینمون کسی آخه . قربان نمیدونم _

    . کنیم هماهنگ گروه با باید کن پیدا رو یکی تر سریع هرچه _

    . اجازه با ؛ قربان میشه اطاعت _

    . اومدم بیرون اتاق از و گذاشتم احترام

    . نیس برم و دور که دختری ؟ کنم پیدا رو کی من اخه

    بهش خرم نگاه وگرنه مادرجونه سفارش که حیف . قرتی دخترِ این دنبال برم باید

    دم . ایکبیری دخترۀ ؛ کردم نمی

    لحظه یه بودم درگیر گوشیم با . ببینه رو من تا شدم پیاده . رسیدم دانشگاه در تا سه دیدم ، کردم بلند رو سرم

    حدقه از واسه میده جون ! دارنا چشمایی عجب . میکنن نگاه بهم چی عین دارن دختر من به دیگه تا درآوردن

    ؟ بگیره رو من میاد کی حاال . نزنن زل

    . میگیری رو اونا که تویی این ؛ گیره نمی رو تو کسی ولی جون پاکان ببخشید _

    . مجازی وجدان لطفا خفه تو _

    *** )) ستاره ((

    . رودیدم پاکان که زدیم بیرون مهی و نازی با دانشگاه از

    ! پاکان ها؟؟ بچه ؟ ها بچه _

    ؟؟ کجاس : نازنین

    : گفتم حرص با و زدم نازنین کله پس

    جلوش که رو آبرویی سیر نیم همون .. نازی دیگه نکن نیگا تابلو قده این ! اهه _

    ! دادی باد به هم داشتم

    . بنگر رو ها تایی سه اوه اوه : مهناز

    کیا؟ _

    . بشه تموم پاکان آقا که االنه ... دیگه میگم رو شایسته و شیدا و شادی : مهناز

    شدم می رد ها تایی سه جلوی از وقتی . کردم خداحافظی ها بچه از . خنده زیر زدیم

    :گفتم اختیار بی

    ! داره صاحاب اقاهه این . کنین درویش رو باباقوریتون چشای _

    پاکان پیش وقتی ای لحظه تصمیم یک در . کنم کم رو تا سه این روی داشتم دوس

    . کردم بغلش دفعه ،یه رسیدم

    رو از من دید که هم پاکان .بودم انداخته بغلش تو رو خودم ای لحظه چند یه

    . کرد جدا خودش از رو من ، نمیرم

    .کرد پرتم ماشین داخل به ملیح لبخند یه با و کرد باز و ماشین در

    و شیدا و شادی دهن بتونم نمیکردم فکرشم . درمیاوردم بال داشتم خوشحالی از یکی آسفالت با رو شایسته

    هم به محکم رو در و ماشین تو اومد پاکان که بودم هوا و حال همین تو . کنم

    تو برگشتم آسمونا تو از . کوبید

    . ماشین

    :گفت که بودم زده زل روم به رو به

  • کردی؟ کارو اون چرا _

    کردم؟؟ چیکار _

    گذشت؟ خوش . کردی بغلم محکم _

    . نبردی فیض کم همچین که هم شما . ایش _

    هم سر پشت از . برگردوندم رو صورتم .. درنمیاومد خونش میزدی کارد دیگه و پاکان سرخ صورت میتونستم

    رو روش و کرد ترمز راه وسط ای دفعه یه . کنم نگاهش نداشتم جرئت ولی .بدم تشخیص با و برگردوند سمتم به

    : گفت فریاد

    تو چسبیدی؟ من به جوری این که هستی کی کردی فکر ؟؟ها؟؟؟؟ هستی کی کردی فکر _ ای ساده کلفت یه فقط

    مادرجون . مادرجونه سفارش که دنبالت اومدم این واسه االنم . کلفت ؟ حالیته . با خونه از رو تو من اشارهی یه با

    !پوف .. دخترهی...هه ! بیچاره بیرون میندازه اوردنگی

    محکم رو در و شدم پیاده ماشین از . شد تموم تحملم. چکید چشام از اشک قطره دو

    ماشین از پاکان.. بستم

    : خیابون تو کشیدن داد به کردم شروع منم داد؛ تکیه بهش و شد پیاده

    درست تو . ام ساده کلفت یه فقط من . هیچی .. پسر آقا نیستم هیچی من ... آره خب _

    یه فقط من . میگی مثه آدمایی جلوی باید ، آوردن در پول غاز چندر و کردن کار برای که پرستارم

    ماشینشون و خونه و پول ٌپزِ که تو

    بتونن تا . نکشن زجر برادرام تا خونه این توی اومدم . بشم راست و خم میدن رو

    برای تا . بخونن رو درساشون

    شده خسته وضعیت این از چون اومدم . نمونن بیدار شب نیمه تا درساشون خوندن

    نمیخواستم چون . بودم

    اگه نداره اشکالی باشه . بشن راست و خم شماها مثل آدمایی جلوی برادرام

    کن بیرونم خب . کنی بیرونم میخوای

    که اینجا به ( گیرته دامن یتیم بچه یه آه همیشه بدون رو این ولی معطلی؟ چرا .

    شاید )گرفت شدت گریم رسید

    نمی تصادف لواسون جاده توی بابام و مامان اگه شاید ... نمیشد معتاد بابام اگه

    خورِ مفت چنگیز اون اگه ... کردن

    . کنم تحمل رو نکبت تویِ نبودم مجبور االن ، نمیشد باز ما خونه به پاش آشغال وضعیت این از من کردی فکر

    منم . باشم خانوادم پیش همیشه میخواد دلم منم ... آقاجون نه ، هه ؟ میاد خوشم پایِ روی رو پام میخواد دلم

    قهوه که بدم دستور فرت و فرت هی و بشکونم تخمه راحت خیال با و بندازم دیگم ،ولی کنید سرو رو غذا بیارین،

    دانیال و دیاکو دوش روی کارا همه نمیخوام من .. بگو تو ؟؟ ها ؟ کنم کار چی خب

    ؟ میگم چی میفهمی . باشه

    حاال تا عمرت اول از که تو.نمیفهمی که معلومه خوب ؟ میپرسم تو از چرا .. هه

    . بوده دستت دم خواستی هرچی

    نکشیدی آهم یه حتی آرزوهات واسه .... که تو .... نخوابیدی گرسنه شب یه حتی که تو

    چیه میفهمی چه فقر ...

  • پیش رو خودت نمیخواد . میرم خودمم پاهای با .... میرم باشه میخوای که حاال آخه؟

    .کنی کوچیک مادرجون

    کسایی با وقتی خواهشا که اینه اونم .بگم بهت میخوام رو چیزی یه قبلش ولی رنج چیزی یه از که میشی رو روبه

    خودم به ( کن رفتار درست باهاشون هستن، کار اون انجام به مجبور ولی ، میبرن

    شدت با اشکام ... کردم اشاره

    کنن احساس که نکن کاری . نکن کوچیکشون . نکن تحقیرشون ) میباریدن بیشتری

    .... هستن ضعیفی آدمای

    گریه میون . افتاد راه اشکام سیلِ دوباره . بود فایده بی ولی کردم پاک اشکامو

    : دادم ادامه

    این نداره دوست هیچکس مطمئنا .! بذار من جای رو خودت لحظه یه فقط ... لحظه یه _

    من . بشه تحقیر قدر

    انکارشم و دارم قبول .. ام ساده پرستار یه فقط من ! نه .. هستم مهمی آدم نمیگم

    در که نیستم آدمی . نمیکنم

    خانوادش رفاه برای که پایین به رو متوسط سطح در آدمیم یه من .. باشم شما سطح

    یه من . میکنه کار داره

    آب از پرستار که بوده من دست مگه . نیار روم به تو ولی .... خدمتکارم جورایی که بوده من دست مگه ؟ دراومدم

    اهمیت بهش همه که نیستم آدمی من ؟ رفته باد به ثروتمون همه و شده معتاد پدرم برای خودم الاقل ولی ؛ بدن

    آدم یه رو خودم و کنم فرض پایین رو خودم ارزش که نکن کاری .... قائلم ارزش خودم

    اون با اگه . بدونم فرومایه

    . نداشتم منظوری . میخوام معذرت ازت واقعا شدم ناراحتیت باعث کارم

    . میکرد نگاه بهم و میکشید سیگار داشت . میدیدم رو پشیمونی چشاش توی

    : میرسید گوشم به صداش . رفتم و کشیدم رو راهم و نکردم توجهی بهش

    ... لعنتی ؟ دخترِ هوی ؟ خانوم ستاره ؟ ستاره _

    : زدم فریاد و لج دنده رو افتادم

    ! پشمالو کالت تو هوی _

    : داد جوابمو

    !عمته پشمالو _

    ندارم . شرمنده _

    ! دخترجون بریم شو سوار بیا _

    . خودشیفته پسرهی نمیام آبادم دارغوز تو با من ؛ گمشو برو _

    !جهنم به _

    *** کردم نگاه ساعتم به . میرفتم راه ، باشم داشته هدفی اینکه بدون خیابونا توی

    بوق صدای با .بود شب 00 ؛

    .برگردوندم رو سرم ماشینی

    خدمت در رو امشب یه بیارین تشریف ؟؟ عجله این با کجا ... خوشگله خانوم آهای _

    . باشیم

    . میده آزارم بدجور قارقارت صدای بزغاله گمشو برو _

    : خندیدن بلند بلند فشنش مو دوست اون با پسره

    . نداریا نازکش عزیزم نکن ناز بیا ... دیگه بیا _

    . میگم بهت کنار بکش ... مست مرتیکه بیاد باد بذار برو _

  • . میاومدن طرفم به داشتن آروم آروم

    چهقدر ؛ عزیزم نخور حرص ! کوچولو جوجه داری هم نازی صدای چه ! جونم اوف _ خوبه؟؟ تومن دو میگیری؟؟

    !روانی کنار بکش . نیستم من ، جون خروس کارت رد برو _

    خانوم نمیگذره بد بهت . میشیا پشیمون. میشه دیر داره . عشقم بریم بیا _

    . خوشگله

    . شد احساسات ابراز یکی دست .اومدن می دنبالم داشتن . رفتم در سریع

    میخوای؟؟ جونم از چی . کثافت کن ولم _

    ؟؟؟ مگه میشه چی... بده حال یه _

    دوروبر به نگاهی یه من شهروز اینو بگیرش : فشنه مو اون بغل تو کرد پرت منو

    ... بندازم

    مرتیکه کن ولم .کارم ردِ برم بزار ...... خاصیت بی کن ولم : افتادم در شهروز با

    وگرنه ... مست

    : کرد نزدیک صورتم به صورتشو شهروز

    ؟ کوچولو چی وگرنه _

    ! میداد مجاز غیر نوشیدنی بوی دهنش

    : رسید گوشم به آشنایی صدای که بگم چیزی خواستم و زدم زل چشاش تو نفرت با

    میکنین؟ غلطی چه دارین ... عوضیا هوی _

    ..زدم صداش خوشحالی با

    ! پاکان _

    . شد درگیر دوتا اون با و انداخت من به جدی نگاه یه پاکان

    زدم صداش هندیا فیلم این مثه احساس با چه بگو رو من . خب بخور رو من بیا ؛ ایش

    . ذوق بی .

    : گفت من به رو

    . ماشین تو گمشو _

    خدا .. هوف ! اینا مامانم وای .رفتم ماشین تو سریع که بودم ترسیده قده این رسیدی دادم به که پاکان بده عمرت

    . ننه شی پیر ،

    و شد پیاده ماشین از پلیس یه .شد بلند پلیس ماشین یه آژیر صدای بعد دقیقه چند

    وا . گذاشت احترام پاکان به

    اینکه مگر ؟ میذاره احترام معمولی انسان یه به پلیسی کدوم آخه . دیوونه پلیس

    ... آدم اون

    ؟ ایا پلیسه پاکان یعنی . نداره امکان ؟ چی یعنی ! نه

    آخه شکوندن؟ می دست سرو واسش جوری اون چرا دخترا بگو پس . نمیاد بهش اصن وای چی همه سرکارآقا

    صدا خوش ..هست که هیکل ،خوش هست که خوشگل ، هست که خوشتیپ ، دیگه آره .تمومه

    ..هست که هم بهتر؟؟ این از چی دیگه ؛ هست که هم پلیس

    )) پاکان راه حرفی هیچ بدون و شدم ماشین سوار و معصومی ستوان به سپردم رو مزاحما

    .افتادم

    پلیسی؟؟ تو ... تو _

    ؟؟ ستاره راستی آها ؟ حاال میکنه فرق چه _

    ؟ ها _

  • ادب بی : گفتم لب زیرِ

    : دادم ادامه بلندتر و

    ؟ چیه فامیلیش میگفتی که چنگیزخانی اون _

    :گفت پوزخند با

    . بود مغولی چنگیز لقبش ولی نیست یادم دقیق نمیدونم _

    ؟؟؟ واقعا _

    ؟؟ پرسیدی چی واسه .... آره خو _

    میتونین دارین دوس هم شماها اگه ؛ شمال برم میخوام من . جوری همین هیچی _

    . بیاین باهام

    هم جا اون کشم می زجر دستت از کم جا این )گفت تر یواش بعد(.... نمیخواد نه _

    اون خدا وای ...؟ کنم تحملت

    ! نیاره رو روز

    :گفتم

    .. بیاین خواست دلتون اگه ، بزن حرف مادرجون با تو حاال . گفتیا چی شنیدم _

    .میشه چی ببینم باشه _

    :گفت و کرد بغل رو ستاره و گریه زیر زد مادرجون ، خونه رسیدیم وقتی

    جواب نتونم ، باشم کرده گمت ترسیدم ؟؟ بودی رفته کجا. مادر بشم فدات الهی _ بدم رو بیامرزت خدا مادر و پدر

    . عزیزم میخوام معذرت ازت اون طرف از من . بوده پاکان تقصیر میدونم .

    آقا .بود خودم تقصیر . نیس خواهی عذر به نیازی . نکنه خدا چیه؟؟ حرفا این _

    اجازه با .نداشتن تقصیری پاکان

    . بخیر شب . مادرجون کنم استراحت برم دیگه من

    :گفت مادرجون ، رفت اتاقش به ستاره وقتی

    ؟؟ نیوفتاده براش که اتفاقی _

    . برنداشته هم خش یه حتی .... تخت تختِ خیالتون جون مامان نه _

    خداروشکر خب _

    ؟؟ نمیاد خوابتون شما ... بخیر شب ، بخوابم برم دیگه منم _

    برو تو.نمیبره خوابم ، نکنم نگاه رو فیلم این وقتی تا من ... مادرجون نه _

    .بخیر شبت ؛ بخواب

    همه باید .افتادم دراز به دراز تخت روی و کردم عوض رو لباسام . رفتم اتاقم به

    زیاد . بگم دختر این به رو چی

    دنده یک و لجباز دختره این با جوری چه میخوام موندم فقط من . نداریم وقت کس مرگم خبر آخه ؟ سرکنم

    ! خوردما شکری عجب اهه .نیست برم و دور هم ای دیگه

    بود چی گرفتنت زن ؟ نبود نونت ؟ نبود آبت ، بگه بهت نیست یکی ، بیشعور آخه _ ؟؟؟؟

    تو که ننداختم راه سرم پشت عیالی نکرده خدایی هنوز که من ! درونی پاکانِ خفه _

    . کردی شلوغش قده این

    ؟؟؟؟ چی انداختی وقتی _

    ! بره میکنم ولش مأموریت بعدِ .... دارم نگهش ابد تا نیست قرار که من خب _

    . ها داره عیب مخت هم تو پاکان ..... ؟؟ بره کنی ولش که حیوونه مگه _

    میکنیم باطل رو صیغه مأموریت اتمام از بعد که اینه منظورم خب ، سرویس دهنت _

    . رفت و شد تموم ؛

  • ؟؟ چی خاکی جاده تو افتاد دلت اگه _

    ادامه میخوام ، ندارم ازدواج قصد ها حاال حاال من .درونی پاکانِ راحت خیالت _

    . بدم تحصیل

    دیوانه خب . میرم کالس خودم که نذار کالس من واسه ... بباف رو قالیت بتمرگ _ میشه خراب دختر اون آیندهی

    ! ! نکرده خراب رو کسی آینده ، ؛دوماه نترس _

    چی؟ کرد اگه _

    منظور؟؟ _

    ......... دیدی وقت یه ..... دختره که اینه منظورم _

    تو ! خالص و نمیخوریم دیگه هم درد به دوتا ما میگم بهش .... کشک و دیدی وقت یه _ که میگم بهش کالم یک

    . نیستم تو جٌفت من

    ! راحت چقدر _

    ؟ نمیبره خوابت چرا بلدی الالیی که تو اصال _

    !؟ ها _

    ! من دارم خنگی درونیِ پاکانِ عجب ...... بابا هیچی _

    ! خنگه عمت ، خنگی خودت _

    ! وحشی .... بابا خب خیلی _ اون ، ور این رو بالشتم و دادم تکون هوا تو خودم واسه خیال بی معنی به دستی

    ساعت برای رو گوشیم . کردم ور

    .بستم رو چشمام و کردم کوک صبح 0

    .... قوقو قوقولی قوقو قوقولی

    آالرم که محاله ، میرسه دستش به گوشیم که دفعه هر . نگذره ازت خدا ای شاهین

    انگار ..نکنه عوض رو گوشیم

    ! مارمولک سالشه 02 شده بزرگ انگار نه

    صبحانه یه و پایین رفتم ها پله از . شستم رو صورتم و دست و دستشویی رفتم

    رو لباسام . زدم رگ تو شاهانه

    دختر این . اومدم بیرون اتاق از و رفتم خودم برای دیشلمه احترام یه و پوشیدم

    هی . خوابه ؛حتما نمیبینم رو

    . ناصری پاکان سروان : کردم نگاه اسمم به و شدم ماشین سوار .حالش به خوشا

    معصومی ستوان با . شدم اداره وارد و کردم پارک رو ماشین و اداره رسیدم جناب اتاق وارد و کردم هماهنگ

    . نشستم ، گذاشتن احترام از بعد و شدم سرهنگ

    نه؟ یا کنی پیدا رو کسی تونستی ؟؟ سروان جناب شد چی خب _

    قربان بله _

    هست؟؟ کی ؟ خب _

    هستش فاتحی ستاره اسمش ... میشناسمش خودمم البته که کردم پیدا رو دختری یه _

    از خوشیم دل راستش ..

    .. نداره چنگیز مرتیکه این

    چیه؟ قضیه چرا؟؟ _

    رو پدرشون چنگیز ... گفتن فاتحی خانوم یعنی ......ستا که طور این سرهنگ جناب _ تمام باعث و کرده معتاد

    . بوده اون بدبختیاشون

  • باهاش .. داره ما با همکاری برای خوبی خیلی انگیزه مطمئنا ! عالیه که این _ گذاشتی؟؟ درمیون

    . قربان نه هنوز _

    ها بچه به .دارین پرواز یکشنبه شما ... بده انجام رو کارات تر سریع چه هر _

    .کنن آماده رو جاتون سپردم

    !؟؟ چی نکنه قبول اگه قربان ولی _

    برای پس داره کینه چنگیز از چون ؛ شمال میاد سر با و میکنه قبول مطمئنم _

    تو .... میکنه کاری هر نابودیش باید هم تو ولی نده آب به گل دسته تا میکنه جمع رو حواسش که درسته حالت این

    باشه هرچی . باشی مراقب رفتار مخفیا پلیس مثه بخواد که نکرده تجربه رو چیزایی همچین یه حاال تا اون

    با . بده لو رو چیزی نذار . کنه

    کامال ماموریت این که بگو بهش . بره فنا به عملیات تمام ممکنه حرفی کمترین

    من ... بگیره صورت باید مخفیانه

    . سروان جناب میشی موفق که مطمئنم .... جان پاکان دارم اعتماد بهت

    : گذاشتم احترام سرهنگ جناب به و شدم بلند جام از

    . سرهنگ جناب باشم شما درخدمت که میدونید این الیق منو که لطفتونه نظر _

    برای باید ضمن در ... من به نه سروان کردی خدمت مردم به کارت این با تو _ بینتون ای صیغه باید هم راحتیتون

    ... بشه خونده

    ......قربان آخه ولی . چشم _

    ولی بشه محرم مدتی یه برای مردی به بخواد که باشه سخت براش شاید میدونم _ قرار که کن راحت رو خیالش

    . بیوفته اتفاقی نیس ، دایره کارکنان معرفی مسخره مراسم از بعد و بیرون اومدیم اتاق از هم با

    کارها بقیه دنبال به و شدم ماشین سوار

    . رفتم

    )) ستاره

    فیلم داشت و بود نشسته مبل روی جون مامان .شدم بیدار که بود 8 نزدیکای ساعت

    .کرد می نگاه

    بخیر صبح مادرجون سالم _

    بخیر هم تو صبح گلم دختر سالم _

    درست بادمجون قیمه و سبزیجات خورشت . شدم کار به دست و آشپزخونه توی رفتم

    هزار ماشاهللا . کردم

    هزار.نداشتما خبر و خودم واسه بودم کدبانویی ، بخیل و حسود چشم بترکه ماشاهلل

    . اکبر هللا

    زدم رو کالباسیم لب رژ و کردم طالیی و سفید ست یه . برسم خودم به کم یه برم حاال

    .. خب خب خب .ریمل یه با جورایی یه میخواد دلم ؛ برسم نظر به خوب پاکان جلوی میخواد دلم چرا نمیدونم

    باید ، بفهمونم بهش رو خودم

    . اوفته می آینه توی ستاره به نگاهم دوباره . بدم نشون بهش رو خودم

    ! ستاره اندامی خوش چه وای _

    . وجدان کن درویش رو چشات هوی _

    . نیستم مرد که من _

  • زنی؟؟ پس _

    !!! نه _

    چی؟ پس _

    حالم و حس تو _

    . جون وجدان باش خوش باشه _

    خدایا ! پاکانه که این . اوه اوه مخم وای ؟ بود چی این آخ . میام بیرون اتاق از خلق رو پسره این داشتی وقتی ؟؟ بغلش؟؟ تو میرم مخ با هی که نکردی رو بیچاره منِ فکر ، کردی می

    . نبود حواسم . میخوام معذرت وای _

    . دخترِ ؛ میاد پیش ؛ نداره اشکالی _

    ! ایش _

    ! بیچاره بود گرسنه چقده الهی .چیدم رو سفره جون مامان همراه به و پایین رفتم غذا ها افریقایی عین داره

    . میخوره

    : گفت و برداشت رو دوغش لیوان

    . بود محشر .... نکنه درد دستت مادرجون _

    :گفت جون مامان . خورد رو دوغش از قلوپ یه

    . کشیده رو زحمتش ستاره ..... نیست من کار _

    :،گفتم کرد سرفه قشنگ وقتی .بزن کی نزن حاال . کردن سرفه به کرد شروع پاکان

    نمیاد؟ بهم چیه؟؟ _

    :گفت

    .بود خوشمزه واقعا مرسی . آره یعنی نه ها؟؟ _

    . جان نوش میکنم خواهش _

    برای دلم . رفتم اتاقم به و شستم رو ظرفا ، خوردیم رو ناهار که این از بعد

    .بود شده تنگ خیلی دانیال و دیاکو

    .خوابیدم و بستم رو چشمام و کشیدم دراز تخت روی

    من حاال خدایا وای شد؟؟ 5 ساعت کی اوه اوه . کردم نگاه ساعت به هپروت عالم توی کپه شب طوری چه شب

    بذارم؟ رو مرگم

    :گفتم اومد اداره از پاکان که شب

    ؟؟ پاکان آقا _

    بله؟ _

    کیه؟؟ میگفتین شما که چنگیزی بدونم میخواستم _

    پدرت چنگیز گفتی تو . بزنم حرف باهات موضوع همین راجب میخواستم منم ... آها _ درسته؟؟ کرده معتاد رو

    آره خب _

    فوق خالفکار یه به شده تبدیل چنگیز ... میگردیم چنگیز دنبال داریم هم ما _ وارد محموله یه هرماه که ای حرفه

    خاطر همین به .کنی کمک بهمون ماموریت این توی ... تو میخوایم ما . میکنه کشور به یکشنبه روز تو و من

    که دادن ترتیب دارا سهام واسه مهمونی یه هم شنبه 5 .داریم پرواز گیالن سمت حق کسی دارا سهام جز البته

    .نداره ورود

    باشه شدنم کشته قیمت به اگر حتی میکنم کمک بهتون من _

  • راحتیمون خاطر به فقط ولی ؛ بشه خونده بینمون محرمیتم صیغه یه باید البته _

    ! ....... آخه ولی _

    .بیوفته اتفاقی نیست قرار نباش نگران .... بگی میخوای چی میدونم _

    . شمال بیاد نکرد قبول مادرجون فقط ... باشه _

    . خطرناکه مادرجون بودنِ ... ماموریت میریم داریم ما ... بهتر _

    برادرام وقتی تا . بزنم حرف دانیال و دیاکو با تا میرم فردا من پس ؛ باشه _

    . نمیام جا هیچ من ، ندن رضایت

    . بسیارخب _

    رو ولباسام شستم رو صورتم و دست .بود 8 ساعت .میاندازم نگاهی نیم یه گوشیم به

    این اِ . رفتم وپایین پوشیدم

    سالم پاکان و مادرجون به . س جمعه امروز خنگه خوب میکنه؟ کار چی جا این پسرِ

    . نشستم میز سر و کردم

    :گفت پاکان که میخوردم رو صبحانم داشتم

    . میکنم خواهش. کن راضی رو برادرات شده که هرجور ؟ ستاره _

    :گفتم و دادم تکون رو سرم

    . باشه راحت خیالت _ و آدرس و گرفتم تاکسی و زدم بیرون خونه از خوردم رو صبحانم اینکه از بعد

    جلوی دقیقه 02 از بعد . دادم

    . کرد باز رو در دانیال که بود نشده ثانیه 02 هنوز .. زدم و زنگ . بودم خونمون و بغلش تو کردم پرت رو خودم

    : گفتم

    . جونم داداشی سالم _

    . من بشم فدات الهی ، داداشی خوشگل سالم _

    :گفتم بهش . آورد چای زنا عین دانیال ، شدم خونه وارد وقتی

    شدیا کدبانویی خودت واسه نبودم من که مدتی این توی دانیال وای _

    چند از بعد .. کرد نگاهم اساسی غره چشم یه با دانیال و خنده زیر زد دیاکو

    : کردم باز رو حرف سر دقیقه

    نگین کس هیچ به بدین قول باید ولی بگم بهتون چیزی یه میخواستم داداشیا؟؟ _

    باشه؟؟ ...

    میدیم قول باشه .... بگو بگو _

    بهش ماموریتم یه .... پلیسه مادرجون خونه اومده که پاکان آقا این راستش _ پیدا رو مغولی چنگیز باید که دادن

    ... کنه

    :دادم ادامه وقفه بدون منم . باال رفت ابروهاشون

    ....بدین اجازه شما اگه البته کنم کمک بهش عملیات این تو میخوام منم _

    :گفت اخم با دیاکو

    تقدیمش دستی دو ، بده رو خواهرت گفت هرکی نمیتونم که من ..... بذارم اگه عمرا _

    سر از رو تو ما .کنم

    . نیاوردیم رودخونه

    میکرد نگامون شاسکوال عین حرف کلمه یه بدون دانیال .... میکردیم بحث داشتیم ما ک

    واسه محرمیت صیغه یه فقط ما .... خواهرت خاطر به .... میکنم خواهش دیاکو _ اتمام از بعد خونیم می راحتیمون

  • .. میشه تموم صیغه این هم ماموریت

    مونده همین ) داد ادامه تر آروم( ها؟؟ چی؟؟؟ دیگه ؟؟؟ خانوم ستاره چی دیگه _ وقت اون بشی، پسرِ اون صیغه

    فقط ؟؟؟ بره مرتیکه این با بخواد که نیست تو جز به ای دیگه کس ... هوف ... برین این توی اگه موندی؟؟ تو

    یه تو بدم؟؟ چی رو بابا مامان جواب من بیوفته برات اتفاقی مسخره عملیات دو بخوام که نیستی وسیله تیکه

    !! من خواهر میفهمی؟؟ )زد فریاد دوباره ( .. منی خواهر تو ... کنم تقدیمش دستی

    : گفتم و کردم بلند رو سرم ناراحتی با

    تونست شاید ... بزنه حرف باهاتون تا فرستم می و پاکان آقا بعدازظهر من _

    بهشون به دیشب من . کنه راضیتون

    داشته رضایت چه حاال ولی .... نمیام جایی ندن رضایت برادرام وقتی تا گفتم

    ... میرم .... باشین نداشته چه باشین

    . نه یا دارین دوس دوتا شما نیس مهم منم برای

    : اومد سمتم به عصبی دیاکو

    ! نفهمم دخترِ میکنی غلط تو _

    : گفت. نشست صورتم روی سرعت به دیاکو دست

    من وقتی تا . سر خیره دخترهی داری هم بزرگتری یه باشه یادت که زدم رو این _ جا هیچ تو باشم نداشته رضایت

    ... نمیری

    پاک سریع رو اشکام . انداختم فرش روی رو اون و درآوردم کیفم از پول میلیون 4

    : گفتم و کردم

    . خداحافظ .. میرم خوبشم ... میرم _

    . زدم بیرون خونه از و گفتم رو این

    )) پاکان

    اما چرا نمیدونم . میجوشه سرکه و سیر مثل دلم ، بیرون رفته ستاره وقتی از

    میترسم همش .نگرانم براش خیلی

    واسه آره . امانته ما دست دختر این که این خاطر به شاید .بیوفته اتفاقی واسش

    به ستاره ساعت دو از بعد .همینه

    عین کاناپه روی . بود قرمز چشماش. نداشت تعریفی اصال روزش و حال . برگشت خونه

    .نشست ها مجسمه

    : زدم زانو جلوش

    شده؟؟ چیزی خوبی؟؟ ستاره _

    نیست چیزی ... نه هااا؟؟ _

    شدن؟ قرمز چشمات چرا پس _

    : کردن گریه به کرد شروع

    نکبتی وضعیت این برای تونم نمی ؟ کنم گریه بدبختیام برای تونم نمی ؟ چیه _ میکنم گریه آره ؟؟ ؟ها کنم گریه

    یه توی چون .س بسته پام و دست چون کنم می گریه ... بگیرم انتقام نمیتونم چون

    برادرام چون .کردم گیر قفس

    فکر . بگیرم چنگیز از رو رنج و درد و بدبختی اون همه انتقام نمیدن اجازه

    میکنه فکر ... بچم هنوز من میکنه

    خونده محرمیت صیغه بینمون میخواد دیگه کار یه واسه میکنه فکر .. ندارم عرضه

    ... بشه

  • : گفت بهم رو و کرد پاک سرعت به رو اشکاش

    کردم هرکاری که من . بکنی کاری یه باید خودت .کنم راضیشون نتونستم که من _

    ... کنم متقاعدشون نتونستم

    :بهشگفتم ! یخ از سردتر شایدم ؛ یخ مثل بود سرد . شد اسیر دستام بین دستاش

    راحت خیالت ... میکنم فصلش و حل خودم ... نباش نگران _

    : گفت که دادم فشار محکم ، بود دستام تو که رو دستاش

    . منتظرتن عصر ... باشه _

    شده؟ چم من ؟ میوفته داره اتفاقی چه . لرزید قلبم ، دیدم که رو سرخش های گونه

    : گفتم لبخند با

    !! میشی تر خوشگل .. میکشی خجالت وقتی _

    .. بده مرگم خدا. کشید بیرون دستام حصار از رو دستاش . انداخت پایین رو سرش جلوی پاکان خو ؟ گفتم چی باز

    : گفت و شد بلند که کردم نگاش . دیگه بگیر رو دهنت اون

    ... کنم حاضر رو وسایلم میرم من _

    .. نمیای جایی ندن اجازه برادرات تا گفتی که تو اما _

    : داد جواب محکم و کرد مشت رو دستاش

    اوناهم به میکنم بخواد دلم هرکاری .. ندارم احتیاجی هیچ اونا اجازه به من _

    نداره فرقی منم برای .. نداره ربطی

    وقتی تا و بگیرم انتقام عوضی چنگیز اون از میخوام من ... نشن چه بشن راضی چه ... چوبهی باالی نفرستمش که

    ... نیستم بردار دست دار

    . شد دور ازم و انداخت بهم خشمگین نگاه یه

    ..رفتنت بین از قیمت به نه ولی کنی کمک بهم باید گفتم بهت که درسته _

    و لجباز دخترهی آخه کنم کار چی دستت از من . کردم فرو موهام الی رو دستم عصبی خوشم ، نه ولی ؟ دنده یک

    چون .. نیاد سرش بالیی ماموریت این توی کنه خدا فقط . داره شیر دل میاد؛

    ... سهله که قیمه قیمه داداشاش

    . هوف ... ،دلم شایدم . میکنن ام رنده

    . کارات دنبال برو پرتا و چرت این جای به ؟؟ پاکان میدی تفت داری چی _

    . رفتم اتاقم به و دادم تکون شدت به رو سرم

    . شدم ماشین سوار و اومدم بیرون خونه از 5 ساعت نزدیکای عصر

    . بزن رو حرفات ؟؟ خب : دیاکو

    : ایستادم متهم یه جلوی انگار که کردم طوری رو صورتم حالت

    میخواد شده هرجور و نداره احتیاجی شماها اجازه به گفت بهم ستاره . باشه _

    .. ماموریت بیاد

    ، داره هم بزرگتری بفهمه که زدم بهش رو سیلی اون ... اکبر هللا ... دخترِ کرده غلط _

    بالیی اگه . شده بدتر نگو آره؟؟ ؟؟ بدی رو جوابش میخوای تو ، بیاد سرش

    : داد ادامه . شد منقبض فکم زده سیلی ستاره به دیاکو که این فکر از

    رو ناموسش که این ؟؟ چیه میدونی ، بخوای مرد یه از میتونی که چیزی بدترین _ تو کنه پرت خودش دستای با

    .. نمیده بهم رو اجازه این غیرتم یعنی .نمیکنم کاری همچین من . شیر دهن

    .. جان دیاکو ببین _

    ! فاتحی آقای _

  • .. بکنه ما به کمک خیلی میتونه شما خواهر ... فاتحی اقای ببینین ... چشم باشه _ خیلی کینه چنگیز از اون

    ... بکنه رو تالشش همه میشه باعث این و داره دل به بزرگی

    : دادم ادامه و کشیدم عمیقی نفس

    طول ماه دو حداکثر ، گفته بهتون ستاره که محرمیتی صیغه موضوع این تازه _

    قرار نترسین ... بیشتر نه میکشه

    کسی دست کاری که هستم خوددار قده این . بیوفته اتفاقی خواهرتون برای نیست

    پلیس ، بودم دخترباز اگه . ندم

    سروان یه قول به .. گردونم برش سالم و صحیح میدم قول . باشین مطمئن .نمیشدم پسرخوب کن اطمینان

    : دادم ادامه و گذاشتم میز روی رو کارتم و شدم بلند

    خب ولی ، کنین اعالم رو خودتون موافقت دارین وقت یکشنبه تا منه شماره این _ میخواد صورتی هر در ستاره

    . خداحافظ ..نباشین ...) باال انداختم رو شونم ( چه و . باشین موافق چه . بیاد

    .شدم ماشین سوار و زدم خونهبیرون از

    *** )) ستاره ((

    بخاری خیال؛ بی اصن که و دانیال ، نکنه قبول دیاکو ترسم می . ترسم می خیلی

    که درسته ... نمیشه بلند ازش

    دلم .برم جوری این نمیشه راضی دلم ولی ندارم احتیاجی اونا اجازه به گفتم ، برنگشتم دیگه و رفتم اگه میخواد

    . باشن راضی ازم دانیال و دیاکو

    ؟؟ گرفتت جَو باز _

    احساسی حرف یه عمرم طول تو خواستم بار یه حاال ؟ وجدان کردی دخالت باز تو _

    !!بزنم

    . اومد خونه به پاکان که بود 8 نزدیکای ساعت

    سالم _

    خوبی؟ سالم _

    شد؟ چی بگو زودتر آره _

    هیچ که کنم متقاعدش و کنم آرومش حرفام با کرد سعی و زدم حرف باهاش هیچی _

    . نمیاد خواهرش سر بالیی

    .باشه تر راحت زدن حرف برای که دادم بهش هم رو شمارم

    : گفت مادرجون که بودیم شام میز سر

    پرواز ترکیه سمت به 9 ساعت . فرودگاه برم 0 ساعت صبح فردا میخوام من ها بچه _

    پیش برم میخوام . دارم

    . آرشام

    یهویی؟ چرا آخه _

    یه از بعد . ندیدم رو داییت خانواده وقته خیلی تازه . پسرم گرفته دلم خیلی _

    نباش نگران. برمیگردم مدتی

    .مادر خانوم خدیجه به سپردم رو ظرفا ، داشتم درس چون ، خوردیم رو شام که این از بعد

    به و ) خدمتکارا از یکی (

    نوشته به حواسم اما ؛ گرفتم دستام تو رو جزوه و نشستم تختم روی . رفتم اتاقم ، ،پاکان پاکان فقط ؛ نبود ها

  • چشم دخترهی. ! ترکید سرم ! آخ . زدم سرم به محکم و کردم مشت رو دستم ، پاکان

    درست به حواست! سفید

    ؟؟ نفله کار چی میخوای رو مردم پسر . باشه

    ها متن روی اختیار بی و برداشتم رو خودکارم. زنم می زل ها نوشته دوبارهبه

    : نوشتم

    !من کوچک سرزمین این .. شود تر تنگ کاش ای.. توست بازوان .. من کوچک جغرافیای _

    ؟؟ میکنی کار چی ! دختر هوی .. کشیدم کنارش هم قلب تا دو ! رمانتیک چه وای

    . زنه می تلوپ تاالب قلبم ، زنه می لبخند وقتی ..شدم خیره سقف به و کشیدم دراز می ناراحت هم رو من اخماش

    . کرده جادوم که سبزش های چشم . کنه می حل خودش تو رو دستام که دستاش . کنه می هول میاد که اسمش

    .. میوفته شماره به نفسام ... شنوم می رو قلبم ضربان صدای شینه می که کنارم . شم

    و چرت روزا این !خدایا وای

    غریب و عجیب حس یه ؟ شده چم من . شناسم نمی افکارو این . دم می تفت زیاد پرت

    چیزی یه . اومده سراغم

    اره . چسبوندم پیشونیم به رو دستم. میگم هذیون دارم باز .بابا نه ! عالقه شبیه

    قلبمباال ضربان دوباره . دارم تب ،

    ؟ میرم می دارم نکنه ؟ شده چم من خدایا. رفت

    : پیچید گوشم تو آهنگ صدای. کنم گریه خواد می دلم سرم از آب گذشت که من

    میزنم راحت قیدتو خاطرم تو دیگه نیستی

    میسپارم خدا به رو تو پشیمونی ساز نزن من واسه مردی دیگه تو

    خودت کار پی برو من اشتباه بوده این

    زندگی به من امید دارم رو تو که بوده این برو هم تو نداره عیب

    ندارم دلخوشی دیگه پشیمونم دیگه نکن بودی تو من دلخوشیه

    خودم کار پی رفتم نمیمونم باهات دیگه

    ))آی اس بهنام و بابا ازعلی بعد به این از آهنگ از بخشی ((

    . بودم افتاده هق هق به ... نباید ، نباید . کردم می احساس چشام توی رو اشک جوشش می اکو ذهنم توی آهنگ

    .. شدم می اسیرت زودیا این به نباید . بشه بیشتر گریم شدت شد می باعث و شد پنجره به سرخم چشای چرا؟؟

    ! خودمه پاکان . قلبمه صاحب که آدمی به . شدم خیره آدم یه به . خورد گره

    می سرازیر اشکام دوباره ! پاکانمه

    چرا؟ ؟ من چرا ؟ بپرسم سوال یه ؟؟ خدایا . شن

    )) پاکان

    برش سالم دادی قول باشه یادت فقط .بیاد باهات تونه می ...کردم قبول... پاکان _

    . خدانگهدار دیگه خب . گردونی

  • . داداش خداحافظ .... بیوفته براش اتفاقی نمیذارم بمیرم خودم ... راحت خیالت _

    که آبی الماس دو با که خونه توی برم تا برگردوندم رو سرم ! نوکرتم خدایا وای

    . شدم مواجه ، بارید می ازش اشک ریخته صورتش روی سیاهش موهای ؟ میاره من سر داره بالیی چه ها چشم این خدایا

    و برم خواست می دلم .بود

    آروم و داد تکیه دیوار به و گرفت ازم رو روش . بگیرم سرخش لپای اون از گاز یه

    وای . خورد سر پایین به آروم

    . میشم دیوونه دارم

    ستاره اتاق در جلوی و باال رفتم ها پله از . رفتم خونه سستتو های قدم با

    . نیومد صدایی اما ، زدم در . وایستادم

    : گفتم ثانیه چند از بعد . بود تاریک تاریکِ اتاق . کردم باز رو در معطلی بدون

    . ماموریت بیای میتونی . کرد موافقت داداشت _

    فدات الهی . زد می برق اشک از چشاش . گفت نمی هیچی و بود گرفته بغل رو زانوهاش

    و تو رفتم ! پاکان بشه

    چشماش آبی . آوردم باال دستم با رو صورتش و نشستم کنارش. کردم روشن رو آباژور

    .کرد می دیوونم داشت

    ؟ شده چیزی ... کن نگاه من به... ستاره _

    :داد جواب بغض با

    . کنم می خواهش ؛ بذار راحتم ، پاکان برو ! نه _

    ... فقط رم می باشه _

    . نیست تکرار به نیازی . گفتی چی شنیدم _

    . بخیر شب ، باشه _

    رو خودم و اتاقم تو رفتم . زدم اتاقبیرون از ، باشم جوابش منتظر اینکه بدون

    باش آروم بابا . انداختم تخت روی

    ! خدا ای . کنن سرت تو خاک ای .. کشیدم عمیق نفس تا چند . جنبه بی پاکان

    . بهتره برم ،حضوری نه ولی ؛ بزنم زنگ سرهنگ به خواستم می

    شدیا؟ عاشقش واقعا نکنه پاکان _

    ؟؟ هست چی عشق اصن . کن جمع رو خودت گمشو چی؟؟؟ _

    ! زودی به. پاکان آقا میفهمی زودی به _

    صبحانم . بود رفته فرودگاه به ، کنه بیدار رو ما که این بدون مادرجون ، صبح

    مطمئنم .شدم حاضر و خوردم رو

    و دانشگاه حوصله .. داریم که کارایی و داشت دیشب که بدی حال اون با ستاره

    سوار و حیاط تو رفتم. نداره

    ا !خطر سوی به پیش .شد درست آها ؛ کجه هنوز که کاله این بابا ای . شدم ماشینم

    : وگفت گذاشت احترام معصومی . شدم اداره وارد و شدم پیاده ماشین ز

    .هستن منتظرتون سرهنگ جناب بفرمایید ، سروان جناب سالم _

    : گذاشتم احترام و رفتم اتاق وتوی دادم تکون رو سرم منم

    سرهنگ جناب سالم _

    . بشین ؛ سالم _

    : داد ادامه که نشستم

    ؟ کرد قبول شد؟ چی خوب _

    به ولی کردن نمی قبول برادراش اما . کرد قبول ؛ گفتم ستاره به . قربان بله _ کردم راضیشون بود کندنی جون هر

  • . که این و بگم براش و الزم توضیحات تا اینجا بیاین دختره با ،فردا خوبه _

    صیغه با که برادراش و فاتحی ستاره ؟ ندارن مشکلی محرمیتتون

    . شد حل ولی داشتن _

    . بری تونی می ... باشی موفق ... خوب بسیار _

    یه و نشستم صندلی روی و اتاقم تو رفتم . زدم بیرون اتاق از و گذاشتم احترام

    ویژ ، دیگه یکی . زدم مشتی چرخ

    ! دارم من صندلی عجب به به

    . رفتم خونه به زورگیری و مزاحمت و شکایت پرونده تا چند کردن رو و زیر از بعد

    نیاین خدا رو تو . نباشم خسته . آوردم صفا. اومدم خوش ؛ خونه اهل سالم _

    . قرآن رو تو باشین راحت ، استقبال ؟ دخترجون ؟؟ ستاره ؟ نیست کسی

    تو از صدا .رسید گوشم به آهنگی صدای که باال رفتم ها پله از .کالسه حتما ، هوف

    باز رو در .. بود ستاره اتاق

    فرض علم کسب حال در و سرکارخانوم بگو رو ما ، بابا ای . شدم وارد و کردم

    ؟ وضعه چه این ، اوه اوه اوه .کردیم

    ! ...و بود رفته کنار ،دامنشم ور اون پا یه ، ور این پا یه

    ؟ افتاده اتفاقی براش نکنه وای ای . خونه لکه یه پاش کنار. شد سست پاهام

    : دادم تکونش

    . کن باز رو چشات دخترجون .... ؟ خوبی ستاره .. ستاره _

    ؟ چیه ... اهه _

    ؟ خوبه حالت _

    . خوبم آره ؟ جلبک بپرسی رو حالم که کردی بیدار رو من _

    ؟؟ نیست طوریت مطمئنی _

    .ندارم حوصله صبح کله .... ببینم بنال دِ _

    . خونه لکه یه پات کنار آخه _

    !؟! ها _

    دادم کشتن به دستی دستی و مردم دختر . بریزم سرم تو باید خاکی چه ببینم بگو _

    !! ؟؟؟ شده چی بگو آدم مثه ؟؟؟ کیه مردم دختر _

    . خون لکه یه چرا . اومده سرت بالیی چه بگو من به _

    ؟ خون _

    . رفت بیرون اتاق از سریع و پرید رنگش پاش دیدن با . کرد نگاه پاش به

    )) ستاره

    و برداشتم ازش چشم ترس با . شده چم دونستم نمی . بودم زده زل پاکان چشمای تو

    به . کردم نگاه رونم به

    . زدم بیرون اتاق از سرعت

    که دردی با .نبود یادم اصال . بود شده وقتش ! من خدای وای . شدم دستشویی وارد

    . رفتم اتاقم به بدو بدو داشتم

    کمدم سمت به ، مانند بایرام لبخندِ یه با . بود نشسته تختم روی هنوز پاکان

    ...نخیر . پریدم

    ....دیگ ته به خورده کفگیر

  • اتاقشون در خداروشکر . شدم اتاقشون وارد . افتادم خانوم آیناز یاد لحظه یه

    . نبود قفل

    چیزی کردم رو زیرو و کمدشون تو . نداشتم ای چاره خب ولی بود زشت کارم دونم می

    در . خالی بسته یه جز نبود

    : اتاق توی اومد پاکان که کنم پیدا چیزی یه بتونم تا بودم اتاق ریختن بهم حال چیزی دنبال ؟ شده چیزی

    ... کنم کمکت بتونم شاید بگو میگردی؟

    برو برو ... نیست چیزی .. نه نه +

    ! کجاست بدونم من شاید ... بگو خب .... میگردی چیزی یه دنبال داری تو +

    ؟ بگم جوری چه ... میدونی ... چیزه آخه +

    ! دیگه بگو +

    دستم به لحظه چند .. رفت آبروم نه وای ... افتاد دستم به نگاهش که سمتم به اومد من که این تا بود شده خیره

    ظاهر لبش روی آور چندش لبخند یه ، پشتم بردم رو دستم تا . کردم قایم رو دستم

    می گاز رو رو لبش . شد

    من به چشمش تا پاکان ) پایین سر هوی هوی .. نگیر گازش ، حیفه ( نخنده تا گرفت

    .خنده زیر زد افتاد

    :گفت خندید می غش غش که طور همون

    برو . شده سرخم چه کن نگاش . رفت راه هزار دلم.دختر خوب گفتی می زودتر خب _ برمی زودی کن استراحت

    .گردم

    .بودم هنگ . بگم تونستم نمی هیچی

    زیرلب و سرم تو زدم محکم . رفت بیرون و گرفت خندش دوباره جدیدم قیافه دیدن با

    : گفتم

    . ستاره مالجت تو خاک _ آیناز اتاق کردن مرتب به کردم شروع ، کنم کار چی دونستم نمی خجالت از که من

    می کار بیشتر چی هر . خانوم

    سمت به و بیرون اومدم اتاق از .. شد تموم کارم باالخره .شد می بیشتر دردم کردم

    درست هیچی. رفتم آشپزخونه

    . اومد سراغم شدیدی درد که آشپزخونه تو برم اومدم . بودم نکرده

    خونه کل که برم راه دیگه یکم ترسیدم می . بردارم قدم از قدم تونستم نمی دیگه

    صندلی روی . بکشم گند به رو

    . شد روون اشکام و نشستم مادرجون

    )) پاکان ((

    ؛ مسئول خانوم نگذره ازت خدا ای . شدم ماشین سوار و بیرون اومدم داروخونه از از دست به سفید نایلون وقتی

    ! رفت آبروم وای .. بینن می رو چی همه معلومه خب بیرون میام داروخونه تو

    ؟ دختر کجایی ؟ ستاره : گفتم . خونه تو رفتم

    و اتاقش توی بردمش و کردم بلندش دستام روی .. بود برده خوابش مبل روی ، الهی

    به .گذاشتم تخت روی رو اون

    تردید با . روشکشیدم رو پتو .درخشید می خورشید نور زیر که کردم نگاه صورتش نزدیک صورتش به رو صورتم

    و دادم تکون شدت ب