مقاله "الموسيقي الكبير" ابونصر فارابي the article...
DESCRIPTION
مقاله اي علمي درباره اصول علمي و هندسه و رياضي موسيقيAn article about the scientific principles of geometry and mathematics to musicTRANSCRIPT
WWW.HONAReNO.COM
الميتمدن اسهنر در )ها گرايشي كليه(
)٢(تمدن اسالمیهنر در علی اکبر والیتی: نويسنده
٢ماهنامه اصحاب قلم شماره : منبع
كتابهـا را در تـرين گرانـسنگ فـارابي . است ايراني بزرگ و موسيقيدان ، رياضيدان فيلسوف محمد فارابي ابونصر محمد بن
احـصاء «و » الموسـيقا في كالم«و » وسيقي الم صناعة الي المدخل«، او در موسيقي از كتابهاي . درآورد نگارش به موسيقي. اسـت رفته از آنها از بين بخشي ، كه است» مقاالت « به موسوم اي و رساله » االيقاع مضافا الي النقرة في كتاب«و » االيقاع، و بر چنـد فـصل مشتمل كتابي » احصاءالعلوم«. است» الكبير و الموسيقي احصاءالعلوم « در موسيقي آثار فارابي ترين مهم
در فـصل . اسـت و نحو و غيره و لغت و منطق و الهيات و طبيعي و مناظر و موسيقي عدد و هندسه از علوم با يكي مرتبط كـه ور اسـت با ، بر اين انگليسي و موسيقيدان فارمر، خاورشناس . دارد موسيقي دربارة دقيقي بحث ، فارابي كتاب اين سوم
آن تـر نباشـد، مـسلماً در رديـف تر و كامل جامع موسيقي ارسطو دربارة هاي ، اگر از نوشته » احصاءالعلوم « يا مقدمة مدخل .دانند وسطا مي در قرون موسيقي كتب نويسندة ترين را بزرگ رو، فارابي از همين. است
نگـارش به زمين مشرق در موسيقي كه است اثري ترين و بزرگ فارابي كتاب نتري و مفصل ترين ، مهم » الكبير الموسيقي« كـامالً اثـر، از منظـري اين. بود شده نوشته) موجز و مجلد دوم مفصل مجلد نخست( در دو مجلد كتاب اين. است درآمده نقـدي پردازد، و درواقع مي اصوات رياضي و نسبتهاي ضرب ، قوانين ناظر بر آن و قواعد فيزيكي و اصول موسيقي به عملي را بـاز، و يونـان موسـيقي دانـش ، كاسـتيها و اشـتباهات » الكبيـر الموسـيقي « در فارابي. يونانيان موسيقي بر دانش است
.كند مي را حل آن مجهوالت قـرار را مـورد بحـث سينا آن از او ابن ، و پس وارد ساخت ايران يقيرا در موس ) هارموني( صداها توافق بار، فارابي نخستين
و دانشمندان براي علمي تحقيق مرجع و معتبرترين ترين مهم به بعدي هاي در سده فارابي» الكبير الموسيقي « كتاب. داد . شد تبديل موسيقي فن صاحبان بايد به اسالم جهان و بلكه ايران موسيقي ، پدر دانش حق او را به كه باالست پايه دان تا ب موسيقي در دانش فارابي جايگاه
تـدريس را مـدارس بود و آن مسلمان دانشمندان مورد استفادة و ديگر بالد اسالمي او سالها در ايران كتابهاي. شمار آورد فـن دانـشمند در اصـول اين دارد كه از آن نشان فارابي هاي نوشته«: نويسد مي فارابي هاي نوآوري فارمر دربارة . كردند مي
تنبـور خراسـاني در بـاب ، شـرحي » الكبير الموسيقي« خود، الشأن عظيم و در كتاب را پيموده عاليه مدارج ايران موسيقي ابعـاد دسـته روي ي)هـا پـرده ( يـا بنـدها از دساتين . دارد ان اير در سرزمين موسيقي عالي از پايگاه نشان كه است نوشته، انگليـسي بـزرگ ، موسـيقيدان » پـري سـرهيوبرت « عقيـدة بـه كـه خاسـت برمي شد، و از آنها آهنگي مي حاصل اي ويژه ». است وجود آمده امروز به تا به كه است آهنگي ترين كامل
دسـت آنهـا را بـه و فواصل كرده دقيق مطالعاتي» فرس وسطاي«و » زلزل وسطاي « موسيقي معروف او در مورد دو پردة اسـتوار ) مقـام (» گـام « ، بر يك بندي پرده ، از لحاظ و عرب ايران بعد، موسيقي به دانشمند بزرگ اين از زمان . است آورده 20. است گرفته مه سرچش ايران موسيقي قديمي از سنن ؛ كه شده
بـسيار آثـاري نيـز صـاحب ، در موسـيقي و منطـق ، فلسفه در طب بر آثار گرانسنگ سينا افزون عبداهللا بن حسين ابوعلي يـا مبحـث مقاله بر شش مشتمل ، كه داده اختصاص موسيقي به» فن « عنوان را به ، بابي »شفا « او در كتاب . است باارزش
ساسـاني دورة ميـراث را، كـه ضربي از آوازهاي قطعه ، بيست موسيقي سينا در باب ابن. دارد چند فصل ، و هر مبحث تاس
ركارشناسي ارشد هن برايمناسبمنابع
WWW.HONAReNO.COM
رواج در انـدلس » دسـتانات « كند كه مي نيز اشاره مطلب اين به وي. دهد مي اند، شرح گفته» دستانات « و بدان است بوده . است داشته
، همـان ايـن . است مانده باقي كتابي فارسي زبان به موسيقي در باب ، از وي از اسالم پس كه است كسي ا نخستينسين ابنسـينا در ابن. است نهاده نام» عاليي دانشنامة« را و آن كرده ، ترجمه شاگرد او، ابوعبيد جوزجاني كه است» النجاة « كتاب
سـپرده فراموشي به تدريج و به داشت رواج قديم در ايران را كه ، فواصلي » رباب« ساز بر روي از مطالعه » ي عالي دانشنامة« .آيد برمي آن بار در صدد احياي نخستين دهد، و براي قرار مي بود، مورد توجه شده
از آثـار او، كـه چنـان . برخوردار اسـت اهميت نخست رجة، از د شناسي روش لحاظ ، به موسيقي سينا دربارة ابن هاي نوشتهامتياز . كند پرهيز مي اساطيري و داستانهاي تخيل به آميخته مطالب ، از نقل آشكار است » الموسيقي علم جوامع« از بويژه
و نظـري جنبة ، و در حقيقت كار برده به» جوامع« در اثر گرانقدر خود، وي كه است دقيقي سينا، محاسبات ديگر آثار ابن ابعـاد دربارة وي آنچه شود كه ، اگر گفته جهت بدين. است قرار داده ، مورد توجه دقيق دانشي عنوان را به ، موسيقي علمي
نظيـر نظيـر يـا كـم خود بـي نوع، در كار برده به موسيقي بنيادي تعاريف در بيان كه يا دقتي آورده موسيقايي و نسبتهاي . دو هنـر بـا يكـديگر دارد ايـن شعر و مقايـسة موسيقي موضوع به اي ويژه توجه ، وي بر اين افزون. ايم نكرده ، مبالغه است
پـنجم قـرن مـي عل موسـيقي هاي جنبه به او را، در پرداختن نامد، و امتياز اصلي مي بزرگ پردازي سينا را نظريه فارمر، ابن 21. داند مي هجري
چهارگانـة هـاي از شـاخه يكـي عنوان دور، به در گذشتة مرسوم بندي طبقه مطابق» موسيقي«، » الصفا اخوان « در رسائل واناخـ « موسـيقي رسـالة ويژگـي بارزترين. است قرار گرفته مورد بحث ) و عدد ، حساب ديگر هيئت شاخة سه ( رياضيات
معنـوي و نـشاط روحـاني حـاالت تواند در برانگيختن مي فن اين كه است و نقشي موسيقي ابعاد معنوي به ، توجه »الصفا در مجلـس وي كـه ، آنگـاه استناد جـسته فارابي حكايت خود، به مدعاي ، در تأييد صحت » الصفا اخوان«. ايفا كند انساندارد و وا مـي خنـده را بـه مجلـس اهل موسيقي اي گونه با نواختن .) ق 356ـ333 ( حلب ، فرمانرواي ي حمدان الدولة سيف .برد فرو مي خواب به ، سرانجام انداخته گريه را به جمع ، همان با تغيير آهنگ سپس
از اگر در بعضي كه داند؛ و معتقد است مي غفلت از خواب انسان نفس بيدار كردن براي را ابزاري ، موسيقي » الصفا اخوان« و خوشـگذراني شـادخواري را وسيلة نظر حكما، آن خالف به مردم كه است بوده سبب ، بدين شده تحريم موسيقي شرايع
هر فرصتي خود از اند، در رسائل بوده با فلسفه پيوند دين در پي اخوان از آنجا كه . اند كار برده به و در لهو و لعب قرار داده ظـاهر بـر حـسب ، اگرچـه موسيقي در رسالة » الكالم احكام « رو، فصل از اين . اند كرده استفاده هدف اين به رسيدن براي
شود الفبا آغاز مي در ساختار حروف داري دامنه ، با بحث كلي هدف همان در راستاي ندارد، ولي با موسيقي چنداني ارتباط .رسد مي افضل نسبتهاي كارايي و به
اصـول « بـا عنـوان در فـصلي بحـث ايـن . است ، پيوند شعر و موسيقي موسيقي در رسالة توجه جالب از ديگر موضوعهاي شود كه مي ديده نظري گوناگون مسائل به اي پراكنده اشارات در رسائل با وجود آنكه . است شده مطرح» و قوانيها االلحان
اصـلي باشـد، امـا غـرض ايران بويژه اسالمي دوران موسيقي علمي و نظام تواند در حد خود سودمند يا روشنگر تاريخ مي 22» . است نبوده و هنر نوازندگي خوانندگي ، آموزش رساله اين از تأليف اخوان
و اشـخاص حال شرح ، شامل هفتصد گزارش داراي طوركلي ، به اصفهاني رج ابوالف ، نوشتة » اغاني«، عبدالستار فراج گفتة به و بـوده آهنـگ موضـوع شعرشـان كـه ، شاعراني ، خوانندگان آهنگسازان دربارة مفصل رواياتي» اغاني«. جنگهاست روايت، از و ادب موسـيقي را بـراي ممكـن مجموعة ترين گ بزر ، و سرانجام كرده ، نقل است داشته هنرها رابطه با اين كه هركس
او دربـارة بـود و آنچـه يافته اي فزاينده رونق ، كار موسيقي ابوالفرج در زمان. است داده دست به. م 10. / ق 4 آغاز تا سدة و بـرده از آنها نـام » اغاني« او در كه اثري و پنجاه از دويست . است و جامع ، مستند، عالمانه خود آورده در كتاب موسيقي
، ، يـا در آغـاز آن حـال هـر شـرح ، در پايـان » اغاني«در . است نمانده بر جاي ، چيزي جز اندكي ، به پرداخته شرحشان به فنـي مشخـصات بايد همة كه است آوازي آهنگ قطعه ، يك و مراد از صوت . است شده خوانده» صوت « آيد كه مي شعري
. باشد و نواختن خواندن را ذكر كرد تا قابل آن
WWW.HONAReNO.COM
را زيـادي هاي و آرا و فرضيه مانده باقي الينحل نزد پژوهشگران ، همچنان » اغاني « موسيقي جنبة دربارة كه اساسي مشكل در عـصر آن فـن نـزد اهـل فراوان تداول دليل به والفرج اب كه است و نامشخصي منسوخ ، اصطالحات زده دامن باره در اين و شـده نـاممكن الفـاظ آن معـاني دقيـق فهـم لـذا اينـك . اسـت آنها پرهيز كرده و از شرح كار برده به در اغاني خويش
23. نمايد ، بسيار دشوار مي آن و آهنگهاي» اغاني « از آوازهاي رمزگشايياز . بـود هفـتم در سـدة ايـران موسـيقي دانـش در آسمان درخشنده اي ستاره.) ق 693. م ( ارموي عبدالمؤمن الدين صفي
، از فـارابي پـس وي شـود كـه آشكار مي واقعيت اين» الشرفية رسالة « و ديگري » االدوار « معتبر او، يكي دو كتاب مطالعه در كتاب و عربي فارسي نويسي نت ترين ؛ و كهن كرده تحقيق موسيقي فن در اصول كه است كسي ترين و مهم ترين بزرگ
اصـول از او دربـارة پـس كـه دانـشمنداني ، در همـة الدين صفي هاي يافته. است در دست اكنون ، كه است آمده» االدوار« آنهـا نوشـتة تـرين از مهم . است شده نوشته بسياري او شرحهاي هاي ، و بر فرضيه اند تأثيرگذار بوده كرده تحقيق موسيقي
نظري اصول در باب مهم اي ، رساله » التاج درة « به خود موسوم المعارف در دايرة ، كه است.) ق 710. م ( شيرازي الدين قطب 24. است نگاشته موسيقي
. اسـت ) دربـار تيمـور و شـاهرخ ( در عصر تيموري نظري موسيقي علماي ترين مهماز.) ق 838. م ( مراغي عبدالقادر غيبي و توصـيف موسـيقي و نظـري علمـي اصـول دربارة است كامل شرحي كتاب اين. است االلحان او جامع كتاب ترين بزرگ
، موجـود بـوده مراغي نيز، نگاشتة » االدوار شرح« و است تر كوتاه» االلحان جامع« از كه» مقاصد االلحان «. ايراني سازهاي او آوازهـاي بسيار دارد و حاوي قدر و ارزش موسيقي فن به آشنايان براي ، كه مراغي گرانبهاي كتاب» كنزااللحان«. است داشـت عبـدالعزيز نـام كـه پـسرش . ند هـست موسـيقي نيز جـزو علمـاي غيبي ابن پسر و نوادة . است رفته ، از ميان بوده
. را نگاشت» مقاصداالدوار « كتاب اش و نوه» االدوار نقاوة« شـدند، ولـي پيـدا مـي هـايي چهـره گـاه به گاه. وجود نيامد به بزرگ موسيقيداني ، ديگر در ايران هجري نهم از سدة پس فارسي به بلخي عبدالمؤمن توسط يازدهم در سدة كه درموسيقي است اي هرسال» الرواح بهجة«. نداشتند نوآوري كدام هيچ
. است فن اين علمي هاي جنبه ، و بيشتر ناظر به است شده نوشته فـن فـي النقـي « ، كتـاب گفتـه ايـن گواه. بود نمايان عربي در كشورهاي ايران ، هنوز نفوذ موسيقي از اين پس تا دو سده » الـرواح بهجـة « از كتاب اقتباس آن و اساس كرده تدوين. ق1150 در حدود الموصلي احمد المسلم كه است» الموسيقي و حتـي و خاورميانـه عربـي و كـشورهاي قاره و شبه ترك بر موسيقي ايران نفوذ و تأثير موسيقي . است بلخي عبدالمؤمن
آشـكار روشـني ، بـه يافته بالد راه آن و فرهنگ زبان به ، كه فارسي موسيقي ؛ و از اصطالحات است لم مس دور، امري خاور
25. است
كريم قرآن و لحن با صوت پيوند مقامات صـورت ر بـه بيـشت علـم ايـن . دارد نـام » و لحن صوت«شود، مي منشعب قرآن تجويد و تالوت از علوم كه از علومي يكي
بـه كـريم قرآن را خواندن تنعيم علم. گويند نيز مي» شناسي نغمه«يا » تنعيم « را علم شود، و آن مي داده آموزش حضوري و سـرور در ماننـد انـدوه متفـاوتي ، حـاالت مختلف و نغمات از الحان استفاده تناسب به اند، كه و نيكو دانسته آواز موزون
26. آورد وجود مي به اطبمخ انـسان از حنجـرة » صـوتي تارهـاي « نام به نازك دو تيغة از ارتعاش كه صوت: است و لحن صوت دو مبحث داراي تنعيم و مقامات صوت يعني. است صوت ، آهنگ در هنر قرائت منظور از لحن . و آواز را گويند آهنگ همان شود و لحن مي خارج .رسد مي گويش ، به شده خارج تكلم از دستگاه با صوت همراه ، كه قرآن موسيقي نغمات
، حجاز، صـبا، چهارگـاه ) سيكاه ( ، سگاه ، رست اند از بيات عبارت وجود دارد؛ كه ) نغمه ( مقام ، هفت قرآن قرائت در موسيقي كه. الجواب ، جواب قرار، جواب : اند از عبارت كه. دارد مختلف) مرحله ( گام ، سه از مقامات هريك). نهوند(، نهاوند ) جهاركاه( و مقامـات تعلـيم بـراي . گوينـد الجـواب را جواب سوم و آهنگ را جواب دوم را قرار، آهنگ هر مقام اول ، آهنگ ترتيب به
اسـت بـديهي . شـود مـي مشخص مقام» معرف « عنوان و به شده خاب انت مقام در فالن قاري يك از قرائت ، قسمتي نغمات
WWW.HONAReNO.COM
. كـرد استفاده از آن در تالوت شود، و بتوان ثبت را مرتباً خواند و تكرار كرد، تا در حافظه ، بايد آن هر مقام يادگيري براي نـت بالفاصـله آهنگي شدن با نواخته موسيقيدان يك طور كه هستند؛ و همان » موسيقي نتهاي« معرفها مانند اين درواقع
نقـش اش حافظـه آنها در دستگاه مقامات ، معرف قرآن شريفة آيات نيز با شنيدن قرآن بندد، قاري مي نقش در ذهنش آن قرائـت موسـيقي مقامات نت به1 شمارة در جدول. خواهد شد قرآن تر تالوت افزون زيبايي ، سبب روش اين. خواهد بست
27. است شده اشاره خـود قـرار مناسـب در جايگـاه ، تا هر مقامي آنها را با يكديگر شناخت ، بايد تناسب قرآن موسيقي مقامات بعد از شناخت بـا ديگـري و تناسـبش مقامـات از كار، هريـك اين براي. پيدا كند زيبا و دلنشيني ، رديف از نظر فنّي قرآن گيرد و قرائت
. است شده اشاره مقامات رديف به2 شمارة در جدول. شود مي سنجيده ضرورت مهم دو اصل يابد، رعايت ، تحقق است قرآن معاني و شايستة درست القاي همان ، كه قرائت اصلي هدف آنكه براي :دارد ، ايـن همـه كـه داشـت كـرد و توقـع را بيان كلي احساس توان نمي باره در اين . هر مقام از خاص احساس درك: اول اصل
گـذرد، مي در پيرامونش كه از آنچه ، و هر كس است انسانها مختلف زيرا نفوس . باشند داشته مقامات به را نسبت احساس شـكل مقامـات يكايـك بـه نسبت معروف قاريان در ميان اجماعي و كلي احساس ، يك با وجود اين . دارد خاصي احساس : پردازيم مي اختصار بدان در اينجا به ، كه است گرفته
هـا و گوشه از نظر وسعت و چه معنوي و حزن لطافت از لحاظ ؛ چه است ،بيات قرآني مقام زيباترين اغراق بي: بيات مقام. 1 .گويند مي» النغمات ام« را آن دليل همين به. ا آنه گستردگي
.گويند» المقامات ملك « دارد، و بدان و بيانگري ، متانت وقار، صالبت حالت بسيار زيبا كه است مقامي: رست مقام. 2 اميد، رجـا و شـادماني حالت سگاه ها از گوشه برخي. انگيزد برمي در انسان نفساني هيجاني حالت مقام اين: سگاه مقام. 3
.آورد وجود مي به در نفس معنوي ، حزني آن هاي از گوشه كند و برخي ايجاد مي در قاري معنوي از آنها، حالت برخيآورد و مي ارمغان به سرور معنوي هايش از گوشه برخي. است اي و گسترده جذاب نغمة: حجاز مقام. 4
.سازد مي زنده را در انسان الهي و محبت دارد و عشق دهنده بشارت از دارد، و برخـي انگيـزي و خـاطره يـادآوري ، حالـت اش و سـادگي بـا جـذابيت همـراه كه است مقامي: چهارگاه مقام. 5
.گرداند مي معنوي را متأثر از حزني انسان هايش گوشه از بعـضي . دارد هـشدار و بيـدارباش كنـد و نيـز حالـت ايجاد مي در انسان زايدالوصفي حزن كه است مقامي: صبا مقام. 6
.آورد وجود مي به در قاري ، تحسر و تأثر شديدي آن هاي گوشه ، نـسيم لطافـت و از حيـث و خوشبوسـت رنگارنـگ گلي ، همچون آن هاي از گوشه بعضي كه است مقامي: نهاوند مقام. 7
.كند ايجاد مي در نفس ، سرور و بهجت محبت ماند، و حالت را مي سحرگاهان است ، الزم اصل اين شدن عملي براي. است آنها با مقامات تناسب و درك كريم قرآن متنوع موضوعات شناخت: دوم اصل
و آيات مقامات نسبت سپس. كرد آنها عرضه را به از مقامات ، هريك كرده آوري و جمع ستخراج را ا قرآن متنوع موضوعات حجاز تناسـب هاي از گوشه و برخي ، نهاوند، رست بيات با مقامات الهي ، توحيد و اسما و صفات نمونه براي. نمود را تعيين
؛ و رسـت بيـات بـا مقامـات عامه حجاز؛ نبوت هاي از گوشه و برخي ، رست چهارگاه، سگاه با مقامات الهي هاي نشانه. دارد و صـبا؛ بيـات و نهاوند؛ معـاد بـا مقامـات بيات با مقامات ؛ اخالق بيات با مقامات خاصه ؛ نبوت چهارگاه انبيا با مقام تاريخ
كـه است روشن. دارند و صبا تناسب چهارگاه و كفار با مقامات ركين و حجاز، و مش ، نهاوند، سگاه بيات با مقامات مؤمنين و تناسب آيات و موضوعات هر مقام حالت با شناخت . شود معنا مي و بعضاً بي روح تناسبها باشد، بي از اين خالي كه تالوتي
از يكـي بيـان ايـن . كنـد پيـدا مـي تـصويري ، بيان لفظي بر بيان عالوه قرآن قاري ، تالوت تناسب آنها با يكديگر و رعايت 28. است ظهور برساند، هنر قرائت منصة را به تواند آن مي كه ، و تنها هنري است قرآن اعجاز لفظي مصاديق
قرآن قرائت موسيقي مقامات نت---------------------------------------------------------------------------
WWW.HONAReNO.COM
الجواب جواب قرار جواب مقامات ، ، مفاعيل ، مفاعيلن مفاعلين بيات
، ، مفاعيل ، مفاعلتن مفاعيلن فعولن فعولن فعولن ، ، فاعالتن ، فاعلتن فاعالتن رست ، ، فعلن ، فاعلن فاعلن
فعالتن فاعالن فاعالتن--------------------------------------------------------------------------
:ها نوشت پي
.440 ؛ ص) داوود حاتمي. (» تعزيه«؛ 1377؛ 4 ؛ ج فاني ، كامران خرمشاهي ، بهاءالدين سيدجوادي ؛ زير نظر احمد صدر حاج تشيع المعارف دايرة. 1 .17ـ15 ؛ ص1368 نويد؛ ؛ شيراز؛ انتشارات در ايران ؛ تعزيه همايوني صادق. 2 .5 ؛ ص46 جمشيد هنر شيراز؛ تخت جشن. 3 شمارة از نشرية نقل ؛ به14 تا؛ ص هنر؛ بي جشن انتشارات: جا ؛ بي خواني و تعزيه ؛ تعزيه همان. 3 .1367؛ و فرهنگي علمي انتشارات شركت: ؛ تهران داوود حاتمي ؛ ترجمة در ايران و نمايش نيايش: ؛ تعزيه چلكووسكي. پتر جي: نك. 4 .132 ؛ ص1344؛ ؛ تهران در ايران ؛ نمايش بيضايي بهرام. 5 ). رفيعي علي(» تصوف«؛ 4 ؛ ج تشيع المعارف دايرة. 6). همـايوني ، صـادق صباحيمحمد (» تعزيه«؛ 7 ؛ ج اسالمي المعارف بنياد دايرة: ؛ تهران حداد عادل ؛ زير نظر غالمعلي اسالم جهان دانشنامة: نك. 7
.128ـ9 ؛ ص در ايران ؛ تعزيه همايوني صادق: نيز نك .73ـ60 ؛ ص ؛ پيشين بيضايي بهرام. 8 ).1378 تابستان (40 جديد، ش هنر؛ دورة ؛ فصلنامة) خواني پرده(» خواني صورت هنر مقدس«پور؛ بهروز غريب: نك. 9
.175ـ7 ؛ ص1366؛ ؛ تهران در ايران و نيايش نمايش بر ؛ درآمدي جابر عناصري. 10 .53ـ4 ؛ ص1366؛ ؛ تهران خواني در شبيه مضامين پور؛ سير تحول جمشيد ملك. 11 داوود ترجمـة ؛ چلكووسـكي . پتر جي ؛ گردآورنده در ايران و نمايش نيايش: در تعزيه » آن به مربوط و هنرهاي تعزيه«؛ پيترسون ساموئل: نك. 12
. ش1367؛ ؛ تهران حاتمي .1375؛ ؛ تهران ايران هاي خانه ؛ قهوه بلوكباشي علي: نيز نك. 1366؛ ؛ تهران قديم ؛ تهران بيگي محمدرضا حسن: نك. 13 ).پرويز ورجاوند(» بازي شب خيمه«؛ 7 ، ج تشيع المعارف دايرة. 15 ). محمود صباحي(» خواني پرده«؛ 5 ؛ ج اسالم جهان دانشنامة: نك. 14 .140 ؛ ص اسالم فارمر؛ ميراث جورج هنري: نك. 17 .230 و ص208 ؛ ص ؛ قاهره5 ؛ ج ؛ االغاني اصفهاني ابوالفرج: نك. 16 .H. G. Farmer; A History of Arabian Music to the XIIIth Century< London 1967; pp. 124-130: نك. 18 .1948؛ ، قاهره54ـ5 ؛ ص6 ؛ ج ؛ پيشين اصفهاني ابوالفرج. 848 ؛ ص1 ايرانشهر، ج. 83ـ4 ؛ ص التاج ؛ كتاب جاحظ. 19؛ در ايران يونسكو ملي ، ايرانشهر؛ كميسيون» موسيقي«؛ بركشلي مهدي. 144 ، ص فارمر، همان جورج هنري. موسيقي ، فصل احصاءالعلوم: نك. 20
1342 / 1963.Encyclopaedia of Islam, New Edition; S.V. "musiki", (by O Wright.( ؛ خاور زمين موسيقي فارمر؛ تاريخ جورج هنري). بينش تقي ( موسيقي . IVسينا، ابن ، ذيل اسالمي بزرگ المعارف دايرة. ؛ همان بركشلي مهدي. 21
). بينش تقي( الصفا اخوان ؛ موسيقي تكمله» الصفا اخوان«؛ اسالمي بزرگ المعارف دايرة: نك. 22 .368 ؛ ص1366؛ هران؛ ت بهزادباشي ترجمة .133 ؛ ص ؛ پيشين مشحون: نك. 24 ). آذرنوش آذرتاش ( ؛ االغاني9 ؛ ج همان: نك. 23 .1942؛ 1 روزگار نو؛ ش فارمر؛ مجلة جورج هنري. 25 .111 ؛ نشر دارالخير؛ ص1991؛ والتجويد؛ دمشق القراءة علم المستفيد في ؛ كفاية القباني محمد عربي.26 .65ـ53 ؛ ص1374؛ بهار اول ؛ چاپ ؛ نشر زالل ؛ جلد اول قرآن قرائت موسيقي ؛ مباني تهراني ميرزا مهدي ابراهيم. 27 .1386 ـ 1384 ؛ ص1377 ـ ناهيد؛ دوستان: ؛ تهران خرمشاهي بهاءالدين كوشش ؛ به پژوهي و قرآن قرآن دانشنامه: نك. 84ـ78 ؛ ص همان. 28
مجري طرح استاندارد كنكور هنر ور كارشناسي و ارشد هنرهاي آمادگي كنك ي كالس برگزاركننده