اسلايدهاي کارگاه خلاقيت – بخش سوم

بخش – خالقيت کارگاه اساليدهايسوم

شخصيتی تيپ شناخت مزايایحرفه • انتخابکار • محيط در

o آن حوزه يا کار نوعo کار فيزيکی محيطoفرهنگo گروه در نقشo تغيير با مقابله

مشتريان •دستيابی • و رشد برای شما به کمک برای ابزاری

زندگی در اهداف به2

فردی، • قوط نقاط دادن رشد باشده شناخته ضعف نقاط از حفاظت

تيپهای بقيه قوت نقاط به احترام وتر، کننده سرگرم زندگی شخصيتی،

آن در که Aاست زندگی از تر جالبترتيب بدين و باشند يکسان همه

جالب ماجرائی به روزمان هر زندگی. شود می بدل

•Isabel Briggs Myers

3

TheMyers-BriggsType Indicator

آن از توان می زير موارد درکرد استفادهفردی • رشدحرفه • شناسائی

مناسببرقراری • مشاوره

ارتباطآموزشی • مشاورهسازمانی • رشد

تيم • ساختنمشکل • حلمديران • آموزش

راهبران وچند • آموزشهای

فرهنگی

بايد ديگران موفق راهبری برایرا انسانی ماهيت و انسانها

شناخت از قبل اما بشناسی،بشناسی را خودت بايد ديگران

گوستاو کارل تئوریيونگ دوست • افراد که طريقی

استفاده مغزشان از دارندپيش قابل تفاوتهای کنند،

می ايجاد را افراد در بينیکند

•

•

تيپ” دانش دارند، تفاوت هم با انسانها وقتیدهد می کاهش را افراد بين اصطکاک آنها بندی

. ارزش ضمن در برد می بين از را تنشها و“. کند می روشن را تفاوتها

Isabel Briggs Myers

8

MBTI می توضيحکه : دهد

عالقمند مختلف چيزهای به مختلف چراانسانهایهستند

دارند را مختلف کارهای در بودن خوب توان چرا سخت برايشان ديگری انسان درک گاهی چرا

است سازنده استفاده اختالفات اين از توان می چگونه

کرد

تفاوتهای که دهد می ئوضيحزير موارد از ناشی مردم

استتمرکز 1. آنجا در دهند می ترجيح که جائی

کننداطالعات 2. آن از دهند می ترجيح که طريقی

کنند دريافت راآن 3. از که دهند می ترجيح که طريقی

بگيرند تصميم طريقگزينند 4. برمی که زندگی شيوه

:MBTI نتيجه

فرضها پيش است ذاتی خاص تيپ به تمايل کند می تضعيف يا تشديد را آن محيط است ديناميک تيپ ارزشمندند تيپها .تمامی

ذاتی فرآيندهای

Perceivingاطالعات دريافت

Sensing Intuition

Judgingبه و اطالعات دهی سازمان

رسيدن نتيجه

Thinking Feeling

Type Preferences

Extraversion Introversion

Sensing iNtuition

Thinking Feeling

Judgment Perception

گرا # • برون گرا درون•Extraversion or Introversionشهودی #• حسی•Sensing or Intuition•) ( عاطفی # احساسی تعقلی•Thinking or Feelingدريافتی • يا قضاوتی•Judgment or Perception

15

- بريگز ميرز شخصيتی شاخصهای

Extraversion or Introversion

دهند Aمی ترجيحدنيای از را انرژAی

شامل خارAجفعاليتها انسAانها،

بگAيرند چيزها و

دهند Aمی ترجيحدنياAی از را انرژیايده Aشامل Aداخلی

و احسAاساAت ها، Aداخلی Aبرداشتهای

Aبگيرند

انرژِی مورد در گيری جهت

Extraversion or Introversion

جمعيت 75• از درصدحراف•کنند • می فکر زدن حرف بادارند • عملگرا رويکردهستند • اجتماعیکنند • می نفوذ فضاها بهمتعدد • روابطمی • انرژی روز طی در

گيرندمتعدد • تفريحات

جمعيت 25• از درصدهستند • خود درونصحبت • بعد کنند می فکردارند • گرا فکر رويکرداست • مهم برايشان فضاهامی • محافظت فضاها از

کنندکم • روابط تعدادطی • در انرژی از استفاده

روز

E - I کاربردهاغير • درونگراها به نادرست به

گويند می دوستانهجلسات•کاری • روابط

دارند دوست ها گرا برونزدن حرف برای زمانی

باشند داشتهدادن انجام برای کاری

ارتباطارتباطارتباط

باشد مهم نظرشان

دارند دوست درونگراهاباشند • تنها زمانینظرشان • که شود سوال ازشان

چيستباشند • داشته کردن فکر برای زمانیداشته • عمل از قبل تغيير برای زمانی

باشند

: برونگرا به درونگرا مکالمهوسط داشتی وقتی که ببخشيد. کAردم صحبت دويدی، می حرفم

Sensing or iNtuition

دارند تمايلاز را اطالعات

حس پنج طريقآن و کنند دريافت

هست واقعا چهمهم برايشان

است.

دارند تمايلاز را اطالعات

ششم حس طريقکه آنچه و بگيرند

باشد است ممکنمهم برايشان

است.

اطالعات دريافت طريقه

Sensing or iNtuition

جمعيت 75• از درصدحقايق•واقعگرا • عملی،دقيق •جزييات•حال • زمان به رويکردکننده • عملجزييات • عمق تا

) درختان)

جمعيت 25• از درصداحتماالت•انتزاع•نوآور /• تخيلیعمومی•تصادفی • جهشهایآينده • رويکردساز • تئوری•) جنگل ) بزرگ تصوير

کاربردهايادگيری

عمومی: يا خاص سواالتنسبی: يا دقيق زمان

تفاهم سوء

Sensing دارد :نيازدقيق، • اطالعات

اتفاق اين چراافتاد

گذشته • با ارتباطواقع • تبيين

آينده گرايانهتوقعات • راهنماها،

عملی نقشهای و

•Intutive: دارد نيازکلی • بزرگ تصويرعمومی • راهنماهایآينده • تصويرجهت • برای انتخابهائی

عمومیشدن • درگير فرصت

کجاست؟ کن آبسردمی: • راهرو، آخر ری می حسی

سری يک Aکنارت چپ، به پيچیجای که است قرمز عالمت

اون است، آتشنشانی کپسولکردی رد که می 25را قدم

کپسول يAک به رسی می رویکن سرد Aآب ديگر، آتشناشانی

. است کپسول کناربگير،: • را راهرو راست شهودی

چپ سمت شد می جا هربينيش، می Aخودت جلو ،Aبپيچ

نکنی پيداش AمکنهAم غير

Thinking or Feeling

به تمايلو سازماندهی

به ساختاردهیتا دارند اطالعات

صورتی بهعينی و منطقی

کنند گيری تصميم

و سازماندهی به تمايلبه دهی ساختار

به تا دارند اطالعاتفردی کامال صورتیارزشها بر مبتنی و

کنند گيری تصميم

اطالعات ارزيابی طريق

Thinking or Feeling

50 جمعيت درصدعينیمنطقی سخت سرعدالت فردی غير کارهای

50 جمعيت درصد ذهنی مردم بر تاثير قلب خوشبخشندههماهنگیفرآيندها

Judging or Perceiving

دارند تمايلبرنامه زندگیای شده ريزی

باشند داشته

دارند تمايلمنعطف زندگی

با مطابق وداشته شرايط

باشند.

خارج جهان به رويکرد

Judging or Perceiving

جمعيت �50 درصديافته � سازمانمرتب�يافته � ساختارمصمم�نه/� آرهسازند � می ليست�Deadlines--Plan aheadمحيط � کنترل

جمعيت �50 درصدمنعطف�تطابق � قابليت�Spontaneousباز � انتخابهایشايد�کنجکاو��Deadlines?تطابق � محيط با را خود

دهند می

J دارد دوستمشخص • و دقيق نقشهو • خروجيها تعريف

اهدافبا • زAمانی برنامه

آن مراحلمشخص • اولويتهایرقابت••No surprises!

P دارد دوستباز • انتهای رويکردعمومی • عواملانتخابها • و انعطافاطالعات•تطابق • برای فضاجريان • با حرکت باز، رويکرد

کاربردها

Deadlines

ها برنامهبازی مقابل در کار

P دانند می هارا کار کی که

و کنند ولبستنی بروند

بخورند

شخصيتی شناسی تيپ فرمان دهآن • از زندگی اتفاقات داريم، خاصی تيپ به تمايل وقتی

تيپ به اطمينانمان به که ای گونه ،به کند می حمايت. دهيم می دست از را مخالف

حساب • به ضعف نقطه يک تواند ،می قوتتان نقاط تقويتآيد.

امتحان • است، نظری پيشنهاد يک فقط شما شخصيتی تيپ. کند تاييد را آن بايد زندگی وقايع در آن

به • نبايد شماست، رفتار برای توضيحی شخصيتی تيپ. شود استفاده آن از بهانه عنوان

است • بيشتر اجزا مجموع از کل

شخصيتی شناسی تيپ فرمان دهشخصيت • ديدن برای منظر يک فقط شخصيتی تيپ

است انسانروی • بر را شناسی تيپ اول بايد بوAدن موثر برای

ديگران روی بر را آن بعد و کند آزمايش خودتانبيازماييد

شناسی • تيپ مورد در زدن حرف يا کردن فکر. است آن به کردن عمل از تر آسان شخصيتی

نياندازيد • خوAد Aمخالف تيپ گردن به را ها تقصير همهنيست • مشکالت تمام برای حلی راه شناسی .تيپ

NF آليستها ايدههستند • حقيقت و معنی دنبال بههستند • Aهمدلبينند • می را افراد و سازمانها امکاناتکنند • می اعالم را خود تاييد و عالقه دانی، قدرفردی • بين ارتباطات به پاسخAگوئی به مقيد شAدت به

هستندهستند • تماس دAر Aديگران بانيازمند • هم و کنند می تشويق را ديگران راحتی به هم

هستند ديگران Aجانب از تشويق

هستم : NFشعار اف ان من سالم،کردن کمک برای اينجام و

خوبی • سوپروايزر،زيادی شوند نمی

کارمندانشان بهدهند می امتياز

علوم • تدريس،مشاوره، انسانی،

خانواده پزشکی

ها گرا NTمنطقهستند • دانش و رقابت تشنهکنند • می کار خوب ها ايده و مفاهيم باهستند • جذاب برايشان معماهاو • طراحی بايد که سيستمی عنوان به زندگی به

. کنند می نگاه کنند طراحی دوبارهدر • ولی کنند، شروع را ها پروژه دارند دوست

نيستند خوب آنها پيگيری

خاطر: NTشعار به فقط دادن تغييرشود، می يادگيری باعث دادن تغييرکه چيزی تنها است ممکن چند گر

می تغيير نبايد که باشد اين بياموزيمداديم

درحال • هميشهسيستم ارزيابی

هستندريز • برنامه محقق،

استراتژيک

نگهبان SJفرشتگان• ) دارند ) نياز سازمان به بودن وابسته و مشارکت به•. کنند می تقدير را خدمت و هماهنگیهستند • بين واقع و اعتماد قابل منظم،کنند • می حفظ و فهمند می را سازمانی ارزشهایباشند • بين واقع ديگران دارند انتظارهستند • ساختار و ثبات کننده تامينامکان • کمتر و هستند نگر ريز بسيار اشتباهات مورد در

. کنند تشکر او از داد انجام را اش وظيفه کسی اگر دارد

•

را: SJشعار نشده خراب که چيزیکنی درست نيست الزم

کاری • هر برایاز دارند، برنامهدرست صبحانه

تا ... کردنسيستمهائی • مدير

می زيادی دقت کهخواهد

SPهنرمندانکارند • و آزادی مشتاقزنند • می کله و سر واقعی مشکالت باهستند • باز ذهن با و منعطفدارند • را خطر پذيرش تمايلدارد • وجود آنها با مذاکره امکان کامالدارند • مشکل گيری تصميم در کنيد، فکر است ممکنکه ) • شرطی به هستند جذاب برايشان ساز مشکل نقاط

نشوند آنها گير در طوالنی مدت برایموفق • مدت کوتاه های پروژه و کالمی ريزی برنامه در

هستند

ديگری: SPشعار کار هر وقتیبخوان را دستوالعملها نداد جواب

حال • زمان درکنند می زندگی

باز • که کارهائی : دارند سريع گشت

اورژانس، طب،تعمير فنی کارهای

مامور ماشين،آتشنشانی

:... برای باشی، داشته خوبی روز: NTبرای • روز يعنی

باشی داشته جالبیروز NFبرای • يعنی

داشته بخشی الهامباشی

پر SJبرای • روز يعنیباشی داشته ای بهره

امروز SPبرای • يعنی. کنی تفريح

باال • تعريفهای به توجه بابنويسيد را خود ,.e.g )تيپ

ISFP)

44

ISTJ ISFJ

ISTP ISFP

INFJ INTJ

INFP INTP

ESTP ESFP

ESTJ ESFJ

ENFP ENTP

ENFJ ENTJ

Idealists )nf(

•Advocates–Healer )iNFp(–Champion )eNFp(

•Mentors–Counselor )iNFj(–Teacher )eNFj(

Rationals )nt(

•Engineers–Architect )iNTp(–Inventor )eNTp(

•Coordinators–Mastermind )iNTj(–Fieldmarshal )eNTj(

Guardians )sj(

•Administrators–Inspector )iStJ(–Supervisor )eStJ(

•Conservators–Protector )iSfJ(–Provider )eSfJ(

Artisans )sp(

Entertainers–Composer )iSfP(–Performer )eSfP(Operators –Crafter )iStP(–Promoter )eStP(

نوآور گروه در نقشها

innovation is a multiple of creativity and risk taking

•Dr Jacqueline Byrd: Creatrix

SJ )Gaurdian(•ISTJ )Protector(

SJ )Gaurdian(•ESFJ )Provider(

SP )Artisan( or NF)Idealist(

NT )Rationale(•INTJ )Mastermind(

NT )Rationale(•INTP )Architect(

SP )Artisan(•ISFP )composer(

NT )Rationale(•INTJ )Fieldmarshal(

NT )Rationale(•ENTP )Inventor(