erfan 2

10

Upload: farhad-zargari

Post on 07-May-2015

121 views

Category:

Spiritual


3 download

TRANSCRIPT

Page 2: Erfan 2

يامبر اسالمپ:( ص)

بدرستی که از فقر امتم

نميترسم وليکن تدبير سوءاز

ت يري)فقدان مد آنان ح(يصح

.بيمناکم

Page 3: Erfan 2

شیخ ابوالحسن :)ره( خرقانی

گفت:الهی اگر خلق را •بيازارم، همين که مرا

و ببينند راه بگردانند،چندان که تو را

بيازرديم ، تو با مايی...

و گفت: بهترين چيزها •دلی است که در آن هيچ

بدی نباشد

Page 4: Erfan 2

دل فدای او شد و جان نيز هم دردم از يار است و درمان نيزهم يار ما اين دارد و آن نيز هم اين که می گويند آن خوشتر ز حسن

عهد را بشکست و پيمان نيز هم ياد باد آن کو به قصد خون ما گفته خواهد شد به دستان نيز هم دوستان در پرده می گويم سخن

بگذرد ايام هجران نيز هم چون سر آمد دولت شب های وصل گفتمت پيدا و پنهان نيز هم هر دو عالم يک فروغ روی اوست

بلکه بر گردون گردان نيز هم اعتمادی نيست بر کار جهان بلکه از يرغوی ديوان نيز هم عاشق از قاضی نترسد می بيار

و آصف ملک سليمان نيز هم محتسب داند که حافظ عاشق است

Page 5: Erfan 2

خگفتیارانشبهعموسیحضرتفرمایدمیداوند

منششچیزرادرششجاقرارمدادومردمآنهارادرجایابندنمیهرگزوطلبندمیدیگریمنآسایشرادربهشتقراردادمومردمآنرادردنیامجویندیعلمرادرگرسنگینهادموآنهادرسیریمیطلبندعزترادربیداریشبقراردادمومردمآنرادردربارپا

کنندمیجستجودشاهانرفعتوبزرگیرادرفروتنیقراردادم؛مردمآنرادرتکبرمیجویند

استجابتدعارادرغذایحاللنهادهامومردمآنرادرسجویندمیصداوربینیازیرادرقناعتقراردادهام؛مردمآنرادرزیادیمالمیطلبندکههیچگاهنخواهندیاف

ت

کاشبتوانیمبرایدستیابیبههرچیزارزشمندراهیرابپیمائیمکهالزمهدستیابیبهآناست

Page 6: Erfan 2

بـــا يـــار محرمان خلوت ا̂نسيم غم مخورما

آشنــــا سخن آشنــــا بگو

مي در یکی از حلقه های مریدان شيخ نجم الدين •فرمودند كه :

پيش از اين ؛ شياطين و نفس اماره ؛ از كيسه •ديانت و نقد آدمي

چيزي مي دزديدند.  

اما اكنون در اين زمانه نقد دين مرد؛ جمله در دست شياطين و نفس اماره شد.

 

حيلت كنيد كه شما از دست ايشان چيزي بدزديد.  

گفتند: چه چيز دزديم؟  

گفتند: يك ساعت عمر خويش از دست ايشان بدزديد و در طاعت خداي صرف كنيد.

در مورد شيخ نجم الدين كبري و سخن بسیار جايگاه رفيع او در عرفان

.رفته استشيخ داراي كتب بسياري بوده كه

متاسفانه در گذر زمان و به خصوص به دليل حمله قوم مغول از بسياري از اين كتب جز نام چيز ديگري برايمان نمانده

است.

Page 7: Erfan 2

نميدانم پس از مرگم چه خواهد شد •نمی خواهم بدانم کوزه گر از خاک •

اندامم چه خواهد ساختولی بسيار مشتاقم که از خاک گلويم •

سوتکی سازدگلويم سوتکی باشد بدست طفلکی •

گستاخ و بازيگوشو او يکريز و پی در پی دم گرم خودش •

را در گلويم سخت بفشارد و خواب خفتگان آشفته و آشفته تر •

سازدبدينسان بشکند دايم سکوت مرگبارم

را

دکتر علی شريعتی                   

Page 8: Erfan 2
Page 9: Erfan 2

عشق بازی به همين آسانی ست....•که گلی با چشمی

بلبلی با گوشیرنگ زیبای خزان با روحینيش زنبور عسل با نوشی

کار همواره باران با دشتبرف با قله کوهباد با شاخه برگ

ابر عابر با ماهچشمه ای با آهو

برکه ای با مهتابدو کبوتر با هم

و شب و روز و طبيعت با ما

عشق بازی به همين آسانی ست....شاعری با کلماتی شيرين

دست آرام و نوازش بخش بر روی سریپرسشی از اشکی

و چراغ شب يلدای کسی با شمعیو دل آرام تسال

و مسيحای کسی با جمعی

عشق بازی به همين آسانی ست... که دلی را بخریبفروشی مهری

شادمانی را حراج کنیرنجها را تخفيف دهی

مهربانی را ارزانی عالم بکنیو بپیچی همه را الی حرير احساس

گره عشق به آنها بزنیمشتريهايت را با خود ببری تا لبخند

عشق بازی به همين آسانی ست...هرکه با پيش سالمی در اول صبح

هرکه با پوزش و پيغامی با رهگذریهرکه با خواندن شعری کوتاه با لحن خوشی

نمک خنده بر چهره در لحظه کارعرضه سالم کااليي ارزان به همه

لقمه نان گوارايي از راه حاللو خداحافظی شادی در آخر روز

و نگهداری يك خاطر خوش تا فردادر رکوعی و سجودی با نيت شکر

عشق بازی به همين آسانی ست....

یاز

بق

شع

مجتبی کاشانی

Page 10: Erfan 2