mir hosein #misetayam

7
1 - ﺟﻮاﻧﻲ دﻟﺒﺴﺘﻪ ﺑﻪ آرﻣﺎن ھﺎي اﻣﺎم ﺧﻤﯿﻨﻲ در وﺑﻼﮔﺶ اﺣﺴﺎس ﺧﻮد را از ﻏﺒﺎري ﮐﻪ در روزھﺎي اﺧﯿﺮ اﻳﺮان را ﺑﻪ ﺗﯿﺮﮔﻲ ﮐﺸﯿﺪ، ﻏﺒﺎري ﮐﻪ ﺑﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﮐﺎرﺷﻨﺎﺳﺎن ﻣﺤﯿﻂ زﻳﺴﺖ» ﺑﻲ ﻧﻈﯿﺮ« و» ﺑﻲ ﺳﺎﺑﻘﻪ« ﺑﻮد، ﭼﻨﯿﻦ ﺑﯿﺎن ﮐﺮد: ھﻮاي ﺗﮫﺮان را ﮔﺮد و ﻏﺒﺎر ﮔﺮﻓﺘﻪ. رﺻﺪﮐﻨﻨﺪﮔﺎن ﺣﻮادث دﻧﯿﺎ و ﻣﺮﺗﺒﻄﯿﻦ ﺑﺎ ﻣﺎﻣﻮران ﻋﺬاب اﻟﮫﻲ ﮐﺠﺎﻳﻨﺪ؟ آن ھﺎ ﮐﻪ ھﺮ ﺳﯿﻞ و زﻟﺰﻟﻪ اي در اﻗﺼﻲ ﻧﻘﺎط دﻧﯿﺎ را ﺑﻪ ﮐﺮدار ﻣﺮدم و ﻣﺴﺌﻮﻻن ﺷﺎن ﻧﺴﺒﺖ ﻣﻲ دادﻧﺪ، ﺑﻮي ﺧﺎک را ﺣﺲ ﻧﻤﻲ ﮐﻨﻨﺪ؟... ﺷﮫﺮ رﺧﻮت ﮔﺮﻓﺘﻪ و ﺳﮑﻮت اﺧﺘﯿﺎر ﮐﺮده ﻣﺎ ﻧﯿﺎزﻣﻨﺪ ﺑﺎران اﺳﺖ ﻧﻪ ﺧﺎک. ھﻤﯿﻦ ﮐﻪ دل ھﺎي ﻣﺎن را ﺧﺎک ﮔﺮﻓﺘﻪ و ﻻﻳﻪ ﻻﻳﻪ ﮐﺪورت ﺑﺮ روﻳﺶ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﺲ ﻧﯿﺴﺖ؟ ﭼﻪ ﮐﺴﻲ ﻧﻤﺎز ﺧﺎک ﺧﻮاﻧﺪه ﮐﻪ اﻳﻦ ﭼﻨﯿﻦ ﺧﻮاﺳﺘﻪ اش ﺑﺮآورده ﺷﺪه و ﺷﺎﻳﺪ ﺑﻌﺪ از اﻳﻦ ﺣﻀﻮر ﺣﻤﺎﺳﻲ و رأي ﺣﻤﺎﺳﻲ ﺗﺮ و ﺗﺄﻳﯿﺪ ﻓﻮق ﺣﻤﺎﺳﻲ، ﺧﺪا ھﻢ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻧﻌﻤﺖ ھﺎﻳﺶ را واروﻧﻪ ﮐﻨﺪ و از اﻳﻦ ﺑﻪ ﺑﻌﺪ ﺑﻪ ﺟﺎي ﺑﺎران رﺣﻤﺖ، ﺧﺎک رﺣﻤﺖ ﺑﺮ ﺳﺮﻣﺎن ﺑﺮﻳﺰد. ﻧﺸﺎﻧﻪ ھﺎ را درﻳﺎﺑﯿﺪ. ﻋﺎﻗﻞ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﺴﻲ ﮐﻪ از ﻧﺸﺎﻧﻪ ھﺎ ﭘﻨﺪ ﻧﮕﯿﺮد) . وﺑﻼگ روح ﷲ رﻳﺎﺿﻲ، دوﺷﻨﺒﻪ15 ﺗﯿﺮ1388 ( ] 1 [ ﻣﻦ ﻧﯿﺰ ھﻤﯿﻦ اﺣﺴﺎس را دارم. ﺣﺲ ﻣﻲ ﮐﻨﻢ ﻏﺒﺎر ﺳﻨﮕﯿﻦ و ﻏﻤﺒﺎري ﮐﻪ اﻳﺮان را ﻓﺮاﮔﺮﻓﺖ» طﺒﯿﻌﻲ« ﻧﺒﻮد ھﺮ ﭼﻨﺪ داراي ﻋﻠﻞ طﺒﯿﻌﻲ اﺳﺖ. ﺧﺸﮑﺴﺎﻟﻲ دھﺸﺘﻨﺎک ﮐﻨﻮﻧﻲ را ﻧﯿﺰ، ﮐﻪ ﭘﯿﺎﻣﺪ ﺳﻪ ﺳﺎل ﮐﻢ ﺑﺎرﺷﻲ اﺳﺖ،» طﺒﯿﻌﻲ« ﻧﻤﻲ داﻧﻢ. اﻳﻦ اﺣﺴﺎس ﻣﻦ اﺳﺖ؛ اﺻﺮار ﻧﺪارم ﮐﺴﻲ ﺑﭙﺬﻳﺮد. ﺑﻪ» آﻳﺎت« و» ﻧﺸﺎﻧﻪ ھﺎ« ﺑﺎور دارم. و در زﻧﺪﮔﻲ دﻳﺪه ام، ﺑﻪ ﺗﻌﺒﯿﺮ ﻣﻮﻻﻧﺎ، ﺳﺒﺐ ﺳﺎزي ھﺎ و ﺳﺒﺐ ﺳﻮزي ھﺎ را ﮐﻪ» ﻣﻨﻄﻘﻲ« ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ و ﺗﺄﺛﯿﺮ آن را در زﻧﺪﮔﻲ ﺧﻮد ﻳﺎ دﻳﮕﺮان. 2 - رﻓﺘﺎر ﺳﯿﺎﺳﻲ و ﺳﻠﻮک اﺧﻼﻗﻲ ﺑﺮﺧﻲ از ﭼﮫﺮه ھﺎي ﻓﻌﺎل در ﺳﯿﺎﺳﺖ و ﻣﻄﺒﻮﻋﺎت، ﮐﻪ ﺧﻮد را ﭘﯿﺮوز اﻧﺘﺨﺎﺑﺎت ﻣﻲ داﻧﻨﺪ، و ﻣﺮدﻣﺎن ﺑﺴﯿﺎر ﺑﻪ ﮔﻔﺘﻪ اﻳﺸﺎن ﺑﺎور ﻧﺪارﻧﺪ، در روزھﺎي ﭘﺲ از اﻳﻦ» ﭘﯿﺮوزي ﺣﻤﺎﺳﻲ« ، زﺷﺖ و ﺣﻘﯿﺮ اﻧﻪ و در ﺑﺮﺧﻲ ﻣﻮارد، ﮐﻪ اﻓﺮادي ﻣﻌﯿﻦ و ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﺷﺪه دﻧﺒﺎل ﻣﻲ ﮐﻨﻨﺪ، ﺗﺪاوم ھﻤﺎن ﭘﺮوژه اي اﺳﺖ ﮐﻪ آﺗﺶ ﻓﺘﻨﻪ را ﺑﺮاﻓﺮوﺧﺖ و اﮐﻨﻮن ﺑﺮاي داﻣﻦ زدن و ﺷﻌﻠﻪ ورﺗﺮ ﮐﺮدن آن ﻣﻲ ﮐﻮﺷﺪ. اﻳﻦ اﻓﺮاد، ﺑﻪ رﻏﻢ ﻧﻘﺎب اﻧﻘﻼﺑﻲ ﮔﺮي، ﮐﻢ ﺗﺮﻳﻦ ﺗﻌﻠﻘﻲ ﺑﻪ اﻧﻘﻼب و ﻧﻈﺎم ﺟﻤﮫﻮري اﺳﻼﻣﻲ اﻳﺮان ﻧﺪارﻧﺪ ﺑﻠﮑﻪ در ﭘﻲ اﻧﻌﺪام آن اﻧﺪ. ﮐﺴﻲ ﮐﻪ دوﺳﺘﺪار اﻧﻘﻼب اﺳﺖ ﭼﻨﯿﻦ ﻧﻤﻲ ﮐﻨﺪ؛ ﻳﺎ ﺟﺎھﻞ اﺳﺖ ﻳﺎ دﺷﻤﻦ اﻧﻘﻼب و ﻧﻈﺎم. در اﻳﻦ آﺷﻔﺘﻪ ﺑﺎزار، دوﺳﺘﺎﻧﻲ را ﻣﻲ ﺑﯿﻨﻢ ﮐﻪ ﺳﻠﻮک ﺷﺎن ﺑﺮاﻳﻢ ﻋﺠﯿﺐ اﺳﺖ. اﻳﻦ ﭼﻪ ﻏﺒﺎري اﺳﺖ ﮐﻪ ﺟﺎن ھﺎي ﺷﯿﻔﺘﻪ و روان ھﺎي ﺷﻔﺎف را ﺑﻪ ﻧﺎﮔﺎه ﻓﺮاﮔﺮﻓﺖ و ﺣﺠﺎﺑﻲ ﺳﻨﮕﯿﻦ ﺑﺮ آن ﮐﺸﯿﺪ؟ اﻳﻦ ﻏﻔﻠﺖ و ﺗﯿﺮﮔﻲ از ﮐﺠﺎ آﻣﺪ و ﭼﺮا ﺑﺪﻳﻨﮕﻮﻧﻪ ھﻤﻪ ﮔﯿﺮ ﺷﺪ؟» دﺷﻤﻦ ﺷﻨﺎﺳﺎن« دﻳﺮوز ﭼﺮا ﺑﻪ ﭘﯿﺮاﻣﻮن ﺧﻮﻳﺶ ﻧﻤﻲ ﻧﮕﺮﻧﺪ و ﻧﻤﻲ ﺑﯿﻨﻨﺪ در ﮐﺠﺎ و در ﮐﻨﺎر ﭼﻪ ﮐﺴﺎﻧﻲ ﺟﺎي ﮔﺮﻓﺘﻪ اﻧﺪ؟ ﭼﺮا ﻧﻤﻲ ﻓﮫﻤﻨﺪ ﮐﻪ در ﻓﺎﺻﻠﻪ ﭼﻨﺪ روز ﻳﮑﻲ از ﺑﺰرگ ﺗﺮﻳﻦ دﺳﺘﺎوردھﺎي ﺗﺎرﻳﺦ ﺳﻲ ﺳﺎﻟﻪ اﻧﻘﻼب ﺑﻪ ﺿﺪ ﺧﻮد ﺑﺪل ﺷﺪ و ﺑﺰرگ ﺗﺮﻳﻦ ﺑﺤﺮان ﺳﯿﺎﺳﻲ ﭘﺲ از اﻧﻘﻼب ﭘﺪﻳﺪ آﻣﺪ؟ ﭼﺮا ﻋﺎﻣﻼن اﺻﻠﻲ اﻳﻦ» ﻓﺘﻨﻪ ﺑﺰرگ« را، ﮐﻪ اﮐﻨﻮن ﭼﮫﺮه ﺷﺎن ﺑﻪ ﮐﻠﻲ ﻋﺮﻳﺎن اﺳﺖ، در ﮐﻨﺎر ﺧﻮد ﻧﻤﻲ ﺑﯿﻨﻨﺪ؟ آﻳﺎ دﻟﺒﺴﺘﮕﻲ ھﺎي ﺳﯿﺎﺳﻲ و ﺗﻌﻠﻖ ھﺎي ﺟﻨﺎﺣﻲ ﻳﺎ ﺑﺎورھﺎي ﻣﺘﺼﻠﺐ ﻣﻲ ﺗﻮاﻧﺪ آدﻣﻲ را ﺗﺎ ﺑﺪﻳﻦ ﺣﺪ ﺑﺎ واﻗﻌﯿﺖ ﺑﯿﮕﺎﻧﻪ ﮐ ﻨﺪ؛ واﻗﻌﯿﺘﻲ ﮐﻪ ﻣﯿﻠﯿﻮن ھﺎ اﻧﺴﺎن دﻟﺒﺴﺘﻪ ﺑﻪ اﺳﻼم و اﻧﻘﻼب در ﮐﻮﭼﻪ و ﺧﯿﺎﺑﺎن آن را ﻓﺮﻳﺎد ﻣﻲ زﻧﻨﺪ و اﻳﻦ ﮐﺴﺎن» ﻣﺤﺎرب« ﺷﺎن ﻣﻲ ﺑﯿﻨﻨﺪ! 3 - » ﻳﻮم ﺗﺒﻠﻲ اﻟﺴﺮاﻳﺮ« اﺳﺖ. ﺑﻪ ﻧﺎﮔﺎه ﺑﺎطﻦ ھﺎ آﺷﮑﺎر ﺷﺪ. زﻣﺎﻧﻲ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﻪ ﺳﺨﺘﻲ ﻣﻲ ﮐﻮﺷﯿﺪم ﺗﺎ راﺑﻄﻪ ﭘﻨﮫﺎن ﻳﺎ ﭘﯿﻮﻧﺪ ﻣﯿﺎن اﻳﻦ و آن را ﺑﺸﻨﺎﺳ ﻢ و اﻣﺮوز ھﻤﺎن ﮐﺴﺎن را، ﮐﻪ دو دھﻪ در ﭘﻲ ﺷﺎن ﺑﻮدم، در ﺻﻒ ﻣﻘﺪم ﺟﺒﮫﻪ ﺗﮫﺎﺟﻢ ﺑﺮاي ﻧﺎﺑﻮدي اﻧﻘﻼب و اﻳﺮان آﺷﮑﺎر ﻣﻲ ﺑﯿﻨﻢ. ﭘﺮده ھﺎ ﮐﻨﺎر رﻓﺘﻪ و ﺑﺎطﻦ ھﺎ را ﻣﻲ ﺗﻮان در ﭼﮫﺮه ھﺎ و ﮐﺮدارھﺎ دﻳﺪ. ﮫﺮھﺎي ﺣﮏُ ﺷﺪه ﺑﺮ ﭘﯿﺸﺎﻧﻲ دﻳﮕﺮ ﺑﺮاﻳﻢ ﻧﺸﺎن ﺳﺠﺪه ھﺎي طﻮﻻﻧﻲ ﻧﯿﺴﺖ؛ در وراي آن ﭼﯿﺰ دﻳﮕﺮ اﺳﺖ. ﻧﮫﺎن ﮐﺎران دﻳﺮوز، اﻣﺮوز ﭘﺮﭼﻢ ھﺎ را ﺑﺮاﻓﺮاﺷﺘﻪ اﻧﺪ ﺑﻲ ھﯿﭻ ﭘﺮوا. در ﺟﺮﻳﺎن دھﻤﯿﻦ اﻧﺘﺨﺎﺑﺎت رﻳﺎﺳﺖ ﺟﻤﮫﻮري، در ﭘﯿﺮاﻣﻮن ﻳﮏ ﻧﺎﻣﺰد، ﺟﺒﮫﻪ اي ﺷﮑﻞ ﮔﺮﻓﺖ از ﻣﺘﺤﺠﺮان ﺑﺎورﻣﻨﺪ و ﺗﻮﺟﯿﻪ ﮔﺮ ﺟﻤﻮد ﻓﮑﺮ و اﻓﻖ ﺑﺴﺘﻪ ﭘﺮواز روح ﺧﻮﻳﺶ ﮐﻪ ﺑﺮاي ﺗﺼﺮف ﻗﺪرت ﺳﯿﺎﺳﻲ ﺑﻪ ﮐﺎرﮔﯿﺮي ھﺮ وﺳﯿﻠﻪ را ﻧﻪ ﻣﺒﺎح ﺑﻠﮑﻪ واﺟﺐ ﻣﻲ داﻧﻨﺪ، ﻗﺪرت طﻠﺒﺎن ﺑﻲ اﺧﻼق ﮐﻪ در دو دھﻪ اﺧﯿﺮ ﺑﺎ اﻧﻘﻼﺑﻲ ﻧﻤﺎﻳﻲ و زھﺪﻓﺮوﺷﻲ اﻓﺮاطﻲ ﻣﻘﺎم و ﻣﻨﺼﺒﻲ ﻳﺎﻓﺘﻨﺪ و اﮐﻨﻮن ﻣﻲ ﺧﻮاھﻨﺪ ﺑﺎﻻ و ﺑﺎﻻﺗﺮ روﻧﺪ، و ﻧﮫﺎن ﭘﯿﺸﻪ ﮔﺎﻧﻲﮫﺮ ﺗﮫﺠﺪ زدهُ ﮐﻪ ﺑﺮ ﭘﯿﺸﺎﻧﻲ ﻣ اﻧﺪ و ﮐﺮدارﺷﺎن در ظﺎھﺮ ﺑﻪ» ﺧﻮارج« ﺻﺪر اﺳﻼم ﻣﻲ ﻣﺎﻧﺪ وﻟﻲ ﭘﯿﺸﯿﻨﻪ ﻣﺮﻣﻮزﺷﺎن آن وزﻳﺮ ﻳﮫﻮدي را ﺑﻪ ﻳﺎد ﻣﻲ آورد در داﺳﺘﺎن ﻣﻮﻻﻧﺎ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻗﻄﺐ و ﻣﺮﺷﺪ ﻣﺴﯿﺤﯿﺎن ﺑﺪل ﺷﺪ و ﻣﺘﻔﺮق و ﻧﺎﺑﻮدﺷﺎن ﮐﺮد. ] 2 [ *

Upload: amir-talaei

Post on 25-Mar-2016

214 views

Category:

Documents


2 download

DESCRIPTION

8 - ‫ﺑﻪ‬ ‫را‬ ‫ﻣﻮﺳﻮي‬ ‫ﻣﯿﺮﺣﺴﯿﻦ‬ » ‫ﻣﺨﻤﻠﻲ‬ ‫اﻧﻘﻼب‬ « ‫ﻣﻲ‬ ‫ﻣﺘﮫﻢ‬ ‫ﮐﻨﻨﺪ‬ . ‫ﺗﺮاژﻳﮏ‬ ‫ھﻢ‬ ‫اﺳﺖ‬ ‫ﻣﻀﺤﮏ‬ ‫ھﻢ‬ ! ‫ﻳﺎدداﺷﺖ‬ ‫در‬ ‫را‬ ‫ﻓﻮق‬ ‫ﻣﻘﺎﻟﻪ‬ ‫ﮐﺎﻣﻞ‬ ‫ﻣﺘﻦ‬ ‫روزاﻧﻪ‬ ‫ھﺎي‬ ‫ﮐﺮده‬ ‫ﺛﺒﺖ‬ ‫ﻋﻨﻮان‬ ‫اﻳﻦ‬ ‫ذﻳﻞ‬ ‫ام‬ ‫ام‬ : » ‫ھﺘﺎﮐﺎﻧﻪ‬ ‫زﺷﺖ‬ ‫و‬ ‫ﺗﺮﻳﻦ‬ ‫ﻣﻘﺎﻟﻪ‬ ‫ﺗﺮﻳﻦ‬ ‫ﺧﻮاﻧﺪه‬ ‫اﺧﯿﺮ‬ ‫روزھﺎي‬ ‫در‬ ‫ﮐﻪ‬ ‫اي‬ ‫ام‬ . « ** ‫ج‬ ،‫زرﺳﺎﻻران‬ ،‫ﺷﮫﺒﺎزي‬ 2 ‫ﺻﺺ‬ ، 346 - 347 . ‫ﮔﻔﺘﻢ‬ ‫دوﺳﺘﻲ‬ ‫ﺑﻪ‬ ‫ﭘﯿﺶ‬ ‫ﭼﻨﺪي‬ :

TRANSCRIPT

ھاي امام خمیني در وبالگش احساس خود را از غباري که در روزھاي اخیر ايران را به جواني دلبسته به آرمان -1 :بود، چنین بیان کرد» سابقهبي«و » نظیربي«گفته کارشناسان محیط زيست تیرگي کشید، غباري که به

ھا که ھر مرتبطین با ماموران عذاب الھي کجايند؟ آنرصدکنندگان حوادث دنیا و . ھواي تھران را گرد و غبار گرفته... کنند؟دادند، بوي خاک را حس نميشان نسبت مياي در اقصي نقاط دنیا را به کردار مردم و مسئوالنسیل و زلزله

اليه مان را خاک گرفته و اليهھايھمین که دل. شھر رخوت گرفته و سکوت اختیار کرده ما نیازمند باران است نه خاکاش برآورده شده و شايد کدورت بر رويش نشسته بس نیست؟ چه کسي نماز خاک خوانده که اين چنین خواسته

ھايش را وارونه کند و تر و تأيید فوق حماسي، خدا ھم تصمیم گرفته نعمتبعد از اين حضور حماسي و رأي حماسيعاقل نیست کسي که از . نشانه ھا را دريابید. از اين به بعد به جاي باران رحمت، خاک رحمت بر سرمان بريزد

]1[ )1388تیر 15هللا رياضي، دوشنبه وبالگ روح. (نشانه ھا پند نگیرد

چند نبود ھر» طبیعي«کنم غبار سنگین و غمباري که ايران را فراگرفت حس مي. من نیز ھمین احساس را دارم» طبیعي«خشکسالي دھشتناک کنوني را نیز، که پیامد سه سال کم بارشي است، . داراي علل طبیعي است

ام، و در زندگي ديده. باور دارم» ھانشانه«و » آيات«به . اين احساس من است؛ اصرار ندارم کسي بپذيرد. دانمنمي .نیستند و تأثیر آن را در زندگي خود يا ديگران» منطقي«را که ھاسوزيسببو ھاسازيسبببه تعبیر موالنا،

ھاي فعال در سیاست و مطبوعات، که خود را پیروز انتخابات ميرفتار سیاسي و سلوک اخالقي برخي از چھره -2انه و در ، زشت و حقیر»پیروزي حماسي«دانند، و مردمان بسیار به گفته ايشان باور ندارند، در روزھاي پس از اين

اي است که آتش فتنه را کنند، تداوم ھمان پروژهافرادي معین و شناخته شده دنبال ميبرخي موارد، که گري، کمرغم نقاب انقالبياين افراد، به .کوشدورتر کردن آن ميبرافروخت و اکنون براي دامن زدن و شعله

کسي که دوستدار انقالب . اندبلکه در پي انعدام آن ترين تعلقي به انقالب و نظام جمھوري اسالمي ايران ندارند . کند؛ يا جاھل است يا دشمن انقالب و نظاماست چنین نمي

ھاي اين چه غباري است که جان. شان برايم عجیب استبینم که سلوکدر اين آشفته بازار، دوستاني را ميآن کشید؟ اين غفلت و تیرگي از کجا آمد و چرا ناگاه فراگرفت و حجابي سنگین برھاي شفاف را بهشیفته و روانبینند در کجا و در کنار چه نگرند و نميديروز چرا به پیرامون خويش نمي» شناساندشمن«گیر شد؟ بدينگونه ھمه

ترين دستاوردھاي تاريخ سي ساله انقالب فھمند که در فاصله چند روز يکي از بزرگاند؟ چرا نميکساني جاي گرفتهرا، که » فتنه بزرگ«ترين بحران سیاسي پس از انقالب پديد آمد؟ چرا عامالن اصلي اين خود بدل شد و بزرگ به ضد

ھاي جناحي يا ھاي سیاسي و تعلقبینند؟ آيا دلبستگيکلي عريان است، در کنار خود نميشان بهاکنون چھرهھا انسان دلبسته به اسالم و ند؛ واقعیتي که میلیونتواند آدمي را تا بدين حد با واقعیت بیگانه کباورھاي متصلب مي

! بینندشان مي»محارب«زنند و اين کسان انقالب در کوچه و خیابان آن را فرياد مي

کوشیدم تا رابطه پنھان يا پیوند زماني بايد به سختي مي. آشکار شد ھاباطنناگاه به. است» يوم تبلي السراير« -3شان بودم، در صف مقدم جبھه تھاجم براي م و امروز ھمان کسان را، که دو دھه در پيمیان اين و آن را بشناس

مھرھاي حک . ھا و کردارھا ديدتوان در چھرهھا را ميھا کنار رفته و باطنپرده. بینمنابودي انقالب و ايران آشکار ميديروز، امروز کاراننھان. ديگر است ھاي طوالني نیست؛ در وراي آن چیزشده بر پیشاني ديگر برايم نشان سجده

. ھیچ پروااند بيھا را برافراشتهپرچم

باورمند و توجیه متحجراناي شکل گرفت از جمھوري، در پیرامون يک نامزد، جبھهدر جريان دھمین انتخابات رياستوسیله را نه مباح بلکه کارگیري ھر گر جمود فکر و افق بسته پرواز روح خويش که براي تصرف قدرت سیاسي به

نمايي و زھدفروشي افراطي مقام و منصبي اخالق که در دو دھه اخیر با انقالبيبي طلبان قدرتدانند، واجب مياند و کردارشان در ظاھر که بر پیشاني مھر تھجد زده گانيپیشهنھانخواھند باال و باالتر روند، و يافتند و اکنون مي

آورد در داستان موالنا که به را به ياد مي وزير يھوديماند ولي پیشینه مرموزشان آن ميصدر اسالم » خوارج«به * ]2[. قطب و مرشد مسیحیان بدل شد و متفرق و نابودشان کرد

را، که ) 249بقره، (» كم من فئة قلیلة غلبت فئة كثیرة باذن هللا وهللا مع الصابرين«انگیز زير از آيه شريفه برتأويل فتنهدر مقام مصاف مسلمانان با کفار حربي نازل شده و قابل انطباق با شھروندان جمھوري اسالمي ايران نیست تا چه

سرشناس امام راحل، بايد به ترين مجاھدان انقالب و دولتمردان نظام اسالمي و خويشان و ياراننامرسد به خوشپیروان راستین انقالب در دھه سوم در : گويندکدام يک از سه گروه فوق نسبت داد؟ در محافل خصوصي مي

زعم آنان، اند، با توسل به ھر روش، براي حفظ انقالب رأي و نظر اکثريت، بهاند و لذا مجاز و موظفاقلیت ! ه گیرند و بر پیامدھاي آن صبر کنند زيرا خدا با ايشان استناباورمند به اسالم و انقالب را ناديد

خودخوانده يھودي سده ھفدھم » پیامبر«اي، چه تفاوتي است میان تأويل فوق از اسالم با اين تأويل ناتان غزهدرباره کردار يھوديان مخفي، که به درون صفوف دشمن : گفتپرداز فرقه دونمه، که ميمیالدي و نظريه

نفوذ کرده اند، و ھر اقدامي براي ايشان جايز است، تنھا پس از پايان کار و رھايي از ) نانمسلما( ** .اسارت اسالم بايد به داوري اخالقي نشست

پیشه » تعبد«را به کناري نھاده » تعقل«از سر صدق سال و پیر، که دارند؛ جوان و میان پیروانيسه گروه فوق -4ھاي مشابه در طول تاريخ اندرکاران حرکتگونه که خیل کثیر دستاند ھمانکردار خود صادقآنان در گفتار و . اندکرده

و » کفار«قمع وشرکت در قلع» فیض«گفتند که اند؛ کساني که از صمیم قلب خداوند را شکر ميصادق بودهشان فرمانبرداري از اين آيه برند عملآنان گمان مي. شان کردرا نصیب) اسراي شام(» ھاخارجي«و » منافقان«

. جاھدوا الکفار و المنافقین و اغلظ علیھم: شريفه است

ھا ديده ميھا و تمدنگران، پديده فوق به جھان اسالم منحصر نیست؛ در ھمه فرھنگبرخالف نظر برخي تحلیلتعبد خشک به باورھا، از گونه و ھاي تقدس، محصور شدن در قالبانجماد فکريگونه پیروان متعصب، که اين. شود

. ھا ھستندزند، در تمامي اديان و فرھنگھر نوع، کردارشان را رقم مي

سپردند، از جمله کودکان تزار نیکالي دوم را، ھاي روسیه زماني که ھزاران انسان را به جوخه اعدام ميکمونیستچیني را، حتي رھبران انقالب چین و اعضاي ھواداران مائوتسه تونگ، در جريان انقالب فرھنگي، زماني که ھزاران

کردند، يا پیروان پول پوت در کامبوج زماني که صدھا گاه اعزام ميبلندپايه حزب کمونیست، به زندان و تبعید و قتل، به »روشنفکر بودن«را، تنھا به جرم » روشنفکر«گرفتند و ھزاران پزشک را در روستاھا به جاي دھقان به کار مي

. دانستندمي» خدمت به خلق«و » مقدس«اقدام خويش را صادقانهبردند، مسلخ مي

ھا بمب ھا و بیمارستاندر آمريکا در کلیساھا و پارک ***» کاھنان فینحاس«در دھه پاياني سده بیستم میالدي، مارس 20در ****» ام شینريکیو«دانستند، يا فرقه ژاپني مي» اجراي اراده خداوند«کردند و کار خود را منفجر مي

نفر را مجروح کرد که 3800نفر را کشت و 12ترين متروي جھان، حمله برد؛ با گاز سارين به متروي توکیو، بزرگ 1995بر » ھالیسيسلطه يھوديان و انگ«ھدف کاھنان فینحاس، که در پي مبارزه با . حدود يکھزار تن از اينان ھنوز بیمارند

دشمن درجه اول بشريت و «ھا و دولت آمريکا را جامعه آمريکا ھستند و فرقه ام شینريکیو که يھوديان و فراماسونراه جھنم را با نیات حسنه فرش : گوينداروپائیان مي. ظاھر موجه استدانند، بهمي» مانع اصلي تعالي انسان

.اندکرده

اش نگاشتم بيرا در ستايش 1387بھمن 28ستايم که يادداشت از آن زمان مي امروز میرحسین موسوي را بیش -5 ]3[. که او را بشناسمآن

بینم که مانند بسیاري ديگر او را نشناخته شناسم ولي اکنون ميکردم میرحسین موسوي را ميآن زمان تصور ميبعد از ]4[. پاسخي دادم» تدبیر«با وبگاه 1387اسفند 11در گفتگوي » .ھندوانه سربسته است«گفتند مي. بودم

اعتراف ]5[ !اين ھندوانه سربسته، عجب ھندوانه سرخ و شیريني بود :حوادث اخیر، جواني به طنز نوشتشناختم و ھیچگاه به سان امروز او را قابل ستايش کنم که میرحسین موسوي را چون امروز نميمي

*****. است» چیز ديگر«یر امیرخسرو دھلوي، فھمم که میرحسین موسوي، به تعباکنون مي. امنیافته

. امین سال انقالب اسالميچند روزي در تھران بودم مقارن با سي. بود 1387بھمن 15آخرين سفرم به تھران در -6ھیچ کس، نه رئیس دولت . حیران بودم و متأثر. فروغ ديدمھاي آن را تاريک و بيھا و خیابانراهشبانگاه شھر و بزرگ

اگر روسیه شوروي يا چین . ھردار، در اين انديشه نبود که در سي سالگي انقالب بايد تھران را آذين بستنه ششان امین سال انقالب يا استقاللمانده چون آلباني بود در سيکمونیستي يا آمريکا يا حتي کشوري کوچک و عقب

با تمام وجود دريافتم حتي آن کساني . رونق بوددر تلويزيون نیز سي سالگي انقالب بي. گرفتندھا که نميچه جشنامین انقالب اسالمي در سي. انداند از گرامیداشت آن غافلکه به برکت انقالب از ھیچ به ھمه چیز رسیده

توجھي به کردم و اين کم» خانه کتاب اشا«اي با بھمن مصاحبه 18در . سالگردش سخت مظلوم و مھجور بود ]6[. ل انقالب را به سختي به نقد کشیدمامین ساداشت سيگرامي

ھاي آن رفت، انقالب اسالمي، ارزشمیرحسین موسوي در سي امین سال انقالب، که ياد آن رو به خاموشي مي -7جمھوري حال و ھواي انقالب را در مین انتخابات رياستدر کوران دھ. ھاي امام راحل را بار ديگر زنده کردو آرماندو سال . تر از آنانديدم؛ حتي فرھیختهھا تنفس کردم؛ گويي ھمان نسل جوان بااخالق زمان انقالب را ميخیابانگري فزاينده مردم و ھاي انقالب و سقوط اخالق اجتماعي و پرخاش، ھراسان از افول ارزش)1386تیر 15(پیش

: جوانان، نوشتم

کردند و مردم شادمان بودند روزھاي انقالب را خوب به ياد دارم که جوانان خودجوش مسلح امنیت مردم را تأمین ميبه . ھايي شدمقايسه کنید با آشوب شب گران شدن بنزين چندي پیش که چه غارت. زده از آشوب نه وحشت

اين . لرزم از فجايعي که رخ خواھد دادکنم شورش محتمل در تھران را بر خود ميميراستي، من زماني که تصور فاصله وحشتناک .تاکنون رخ داده 1357است ژرفاي ھولناک تحولي که در فرھنگ و ساختار جامعه ايراني از سال

خلوقي وحشتناک و اقتصادي جامعه ايراني را مثله کرده و م -ھا و اقدامات نادرست فرھنگيطبقاتي و سیاست ]7[ ...بیچاره چون فرانکنشتین آفريده است

انان را زنده و ويژه جوام، موسوي جامعه ايران و بهزدهدر برابر چشمان حیرت. اين تلقي من از ايران دو سال پیش بودمیزان ھمبستگي اجتماعي . ، مھربان شدند و پرجوش و بااخالق1357مردم بار ديگر، درست به سان سال . شاد کرد

ھا نديدم که، ھمچون پیش از روزھاي انتخابات، با چشمان جواني را در خیابان. تربه سان آن روزھا بود و شايد بیشبرخالف گذشته، کارمنداني . براي کاري به دو اداره رجوع کردم. اندک خانوادهھمه گويي عضو ي. آلوده به دختري بنگرد

اي اندک حیران بودم که چگونه در فاصله. رو ديدمشناس و خوشرا که با ايشان سروکار داشتم متعھد و وظیفه . تحولي چنین بزرگ در اخالق و رفتار مردم رخ داده است

وزيري موسوي را، با اسالم جوان را، که نه امام را ديده بود نه دوران نخستويژه نسل میرحسین موسوي مردم و بهنخست«: زدندھا فرياد ميچه زيبا بود طنین صداي جوانان زماني که در خیابان. و انقالب اسالمي و امام آشتي داد

. را نثارشان کردند ھاترين دشناماند که اندکي بعد زشتاينان ھمان جواناني» !جمھور ماوزير امام، رئیس

ھاي امام راحل آشتي دھد؟ میرحسین کدام گروه مرجع توانست جوانان را با اسالم و انقالب و آرمانھاي عظیم مالي و سیاسي که موسوي، به تنھايي و در زماني بس اندک؛ يا برخورداران از پشتوانه

سالیان سال مدعي اين راه بودند؟

و دوران نوستالژيک او بازگشت به اصول و راه و ياد امام راحلو ھاي انقالبنوزايي آرمانارزش شگرف اين حالوت اين شور عظیم ملي را به تلخي کشیدند و . را، که با نام میرحسین موسوي پیوند يافته است، قدر نشناختند

. ز آنچه زيبا بود آن روزھا و چه تلخ و تیره بود پس ا. را جايگزين شادماني کردند» افسردگي«

حجاب انداخت؛ روزھايي که دختران بيھاي فراوان ديدم که مرا به ياد سي سال پیش، روزھاي انقالب، ميصحنه : اين روزھا، دختري نومیدانه نوشت. گفتندمي» هللا اکبر«ھا کردند و در خیابانچادر به سر مي

نماز جمعه نرفته بوديم که رفتیم نداده بوديم و ھیس ھیس نکرده بوديم که داديم و کرديمبه خطبه ھاي آقا با دقت گوش

سر پشت بوم هللا اکبر نگفته بوديم که گفتیم توي قرآن و احاديث دنبال فکت نگشته بوديم که گشتیم

در مراسم سالگرد شھداي ھفتم تیر شرکت نکرده بوديم که کرديم کرديم از کنار پسر بھشتي ايستادن احساس دلگرمي نکرده بوديم که

شر شر اشک نريخته بوديم که ريختیم" بھشتي، کجايي، موسوي تنھا شده"با شعار ]8[ ...نخست وزير سابق جمھوري اسالمي ھمه چیز و ھمه کس مون نشده بود که شد

ھاي نظیر، که مشابه آن را تنھا در سالچھل میلیون انسان با شور و شوقي کمبه دلیل حضور میرحسین موسوي میزان . جوشش و پیروزي انقالب اسالمي و در دوران حیات امام راحل ديده بوديم، به عرصه انتخابات وارد شدند

و قدردان او چه کسي میرحسین موسوي را سپاس گفت . مشارکت، يازده میلیون نفر بیش از انتخابات پیشین بود . شد؟ من لم يشکر المخلوق لم يشکر الخالق

!ھم مضحک است ھم تراژيک. کنندمتھم مي» انقالب مخملي«میرحسین موسوي را به -8

. نامید» انقالب مخملي«توان را با ھیچ تفسیري نمي» انقالب مخملي«مضحک است زيرا اين

انقالب «گر غربي در گرجستان تحولي رخ داد که به اي سلطهھگذاري برخي کانونزماني نه چندان دور با سرمايهدر انتخابات او گرايانه مردم ھاي غرببر بستر گرايشنشانده خود را يافتند و آدمي دست. شھرت يافت» مخملي

مطرح نبود و 1917ھاي انقالب بلشويکي گرجستان بازگشت به آرمان» انقالب مخملي«در . را به قدرت رسانیدند» انقالب مخملي«اگر چنین بود، نه . ھاي محبوب مردم از ياران و نزديکان لنین، رھبر انقالب بلشويکي، نبودندچھره

جرج سوروس، . گر غرب نبودھاي سلطهاگر چنین بود، مقبول کانون. گرفتنام مي نوزايي انقالب بلشويکي کهسوروس تحقق . شھرت يافته» انقالب مخملي«عنوان باني زرساالر يھودي که شاگرد و شیفته سر کارل پوپر بود، به

. را 1917ھاي اولیه انقالب بلشويکي کرد نه بازگشت به شعارھا و آرمانپوپر را دنبال مي» جامعه باز«

درباره موجي که با انتخابات دھم در ايران آغاز شد ھمانقدر نچسب است که انقالب » انقالب مخملي«کاربرد ھاي بازگشت به آرمان، )ص(خمیني، مردي از تبار پیامبر اسالم . بخوانیم» انقالب مخملي«را اسالمي ايران

اين . را صال داد و با رھبري او مردم قدرتمندترين حکومت وابسته به غرب را در خاورمیانه ساقط کردند صدر اسالم . ھاي اصیل بودبازگشت به اصول و ارزش

ھاي ھاي دوران انقالب اسالمي، بازگشت به آرمانارھا و ارزشمیرحسین موسوي نیز بازگشت به شعاين خواست، و پیوند آن با پیشینه نوستالژيک و شخصیت متین و فھیم . امام راحل، را مطرح کرد

تر شدهمیرحسین شناخته. ھا ايراني را بار ديگر با نظام جمھوري اسالمي آشتي دادمیرحسین، میلیوناسفمندانه، کساني اين جفا . ھاي زرساالر غرب نامیدکانون» چھره مطلوب«را از آن است که بتوان او

ھا باور داشته باشیم، چشم بصیرت اين افرد اگر به توانايي عرفا در شناخت باطن انسان. را کردندتوان او را فرزند خلف امام راحل عالوه بر میرحسین موسوي، که مي! بسیار فراتر از امام راحل است

ھاي سرشناس ديگر نیز، که نام آنان از تاريخ انقالب اسالمي نازدودني است، در خواند، بسیاري چھرههللا بھشتي، است که دو پسر آيت» انقالب مخملي«اين چه . حضور دارند» انقالب مخملي«اين

ر ميشماشخصیت برجسته انقالب که زماني نفر دوم نظام جمھوري اسالمي، پس از امام راحل، بهاست » انقالب مخملي«اند؟ اين چه لقب گرفت، از گردانندگان آن» شھید مظلوم«رفت و از سوي امام

هللا استادي، در نماز جمعه هللا امیني و آيتهللا جوادي آملي، آيتکه مراجع و علماي بزرگي چون آيتھاي زشت و ھا و روشانگیزيھا و فتنهکنند بلکه علیه ھتک حرمتقم آن را نه تنھا محکوم نمي

شوند؟ غیرانساني، که به اين بھانه در پیش گرفته شده، به شدت معترض مي

اند، کساني میرحسین اي گام نھادهدانند در چه کژراھهتراژيک است زيرا، صرفنظر از جوانان و پیرواني که نمياش در سیاست خارجي و گرايانهمواضع اصول خوانند که تا ديروز او را به دلیلمي» انقالب مخملي«موسوي را منادي

؛ و به اين دلیل در تعارض با امام »لیبرال«هللا بھشتي را آيت» شھید مظلوم«خواندند و مي» کمونیست«داخلي . راحل قرار گرفتند

سقوط تا بدانجاست که پیامدھاي ناشي از سرخوردگي . تراژيک است به دلیل سقوط مدھش اخالق سیاسي» بیگانگان«، که حاصل تناقض فاحش میان نتیجه اعالم شده انتخابات با شور و شوق عظیم ملي بود، به عمومي را

: نوشتند. دھندنسبت مي

احتمال اول آن كه آقاي موسوي و اطرافیانش مبتال به نوعي بیماري شده و نعمت عقل و انديشه را از دست داده ... موسوي و برخي از اطرافیانش جنايات انجام شده را به عنوان يك آقاي باشند و احتمال دوم آن كه

ناممكن به نظر . مرتكب شده باشند» مأموريت« اين احتمال به اندازه اي قوت دارد كه نفي آن تقريبارسد و نه فقط شواھد و قرائن موجود، بلكه اسناد و مدارك غیرقابل انكار فراواني از اين مأموريت مي

ھاي بي حساب نبود كه آمريكا، اسرائیل، اتحاديه اروپا، تمامي گروه... مي كندبیروني حكايت در حمايت از موسوي و ... گر وداران غارتضدانقالب، بدون استثناء، مفسدان اقتصادي، كالن سرمايه

اي خود را در پشتیباني از اين كردند و تمامي توان سیاسي و رسانهاش يقه چاك ميدارودسته ****** .ه كار گرفته بودندجماعت ب

ترين و زشتھتاکانه«: امام ذيل اين عنوان ثبت کردهھاي روزانهمتن کامل مقاله فوق را در يادداشت » .اماي که در روزھاي اخیر خواندهترين مقاله

ھیچ تالش آکادمیک و اش ثبت شده، با استعمار بريتانیا، که پنج سده غارت جھان، از عصر الیزابت اول، در کارنامه -9خدمتي . توانست به اين سادگي خود را در افکار عمومي ايرانیان تبرئه کندگذاري سیاسي و تبلیغاتي نميسرمايه

، »گريشوالیه«ھا و افراد در حوادث اخیر به تطھیر تاريخ استعمار بريتانیا کردند سزاوار دريافت نشان که برخي کانونترين اعتراض ملي به نتیجه انتخابات خواندن بزرگ» توطئه انگلیس«. ه بريتانیاستو حتي فراتر از آن، از ملک

ترين خدمتي نامید که به توان بزرگبودند، آيا نميھا ايراني در آن سھیمجمھوري را، که میلیونرياست استعمار بريتانیا انجام گرفته است؟

وقف پژوھش در اين حوزه کردم و با خون دل تاکنون پنج جلد ھاي زندگي خود رامن مورخ، که دو دھه از بھترين سالصفحه، در ايضاح ابعاد ناشناخته نقش استعمار بريتانیا در تاريخ جھان و ايران 2700قطور از پژوھش خود را، بالغ بر

ويه معترض ام، بیش از ديگران حق دارم به اين ر ھاي منتشر نشده گرد آورده منتشر نموده و بیش از اين يادداشت . باشم

فردا با چه رويي بايد از نقش بزرگ استعمار و . بینممن حاصل يک عمر پژوھش خود را يک شبه بر باد رفته ميگر زرساالر در فروپاشي جامعه ايران، از سده شانزدھم تا به امروز، سخن بگويم؟ فردا ھاي توطئهامپريالیسم و کانون

اوزلي و سر ھنري دراموند ولف و ديگر کارگزاران استعمار بريتانیا را تبیین گور سرتوانم کردارھاي محیالنه چگونه ميھايم اين توانم از نقش بريتانیا در تجزيه ھرات يا سیستان سخن بگويم و خوانندگان جوان کتابکنم؟ چگونه مي

و صعود 1299یا در کودتاي توانم حاصل پژوھش مفصل خود را درباره نقش بريتانسخنان را باور کنند؟ چگونه ميو نقش جرج کندي يانگ و شاپور ريپورتر 1332مرداد 28توانم باز از کودتاي سلطنت پھلوي منتشر کنم؟ چگونه مي

ھاي تاريخ ترين چھرهپروا برجستهتوانم باز ھم از فراماسونري سخن بگويم زماني که بيسخن بگويم؟ چگونه ميهللا ھاشمي رفسنجاني و میرحسین موسوي و سید محمد اسالمي ايران، آيتانقالب اسالمي و نظام جمھوري

! کنندبودن متھم مي» فراماسون«خاتمي، را به

ناگاه پاي بريتانیا را به بینند کساني براي توجیه عملکرد خود، بهبینند، ميمردمي که به چشم حوادث امروز را مياد خواھند کرد؟ آيا محق نیستند اگر گمان برند در گذشته نیز به ھاي من اعتممعرکه کشیدند، چگونه به پژوھش

سان امروز بوده است؟ آيا محق نیستند اگر سخنان آرامش دوستدار و ھمايون کاتوزيان و صادق زيباکالم و جواد طباطبايي و احمد اشرف و ديگراني را بپذيرند که، برخالف شیوه نگرش و پژوھش من، نقش استعمار در عقب

يا » استبداد شرقي«افتادگي جامعه ايراني، و ساير جوامع شرقي، را به کنند و عقبندگي ايران را انکار ميما

جواناني که بايد . گويي اين استبداد در ذات اسالم است و از آن گريزي نیست. دھندنسبت مي» فرھنگ اسالمي« بینند؟ چه را که به چشم ميھايم باشند، سخن من مورخ را باور کنند يا آنخوانندگان کتاب

يابیم اين احساس تا چه پايه کرد، و اکنون درمي» احساس خطر«میرحسین موسوي از سرنوشت انقالب - 10جمھور نشد ولي جنبشي را پديد آورد که مياو رئیس. جمھوري نموددرست و به موقع بود، و خود را نامزد رياست

. اء کند و ايران اسالمي را، که به جراحي عمیق نیازمند است، جراحي کندھاي انقالب اسالمي را احیتواند آرمان

ھاي علمیه، تعمیم داد و بر را به بسیاري از دلسوزان انقالب، از جمله در حوزه» احساس خطر«میرحسین اين ع کنید که نکند حواستان را جم«: يابند کهاينک آنان اين ھشدار امام راحل را درمي. ايشان تلنگري بزرگ وارد کرد

*******» .اندھا ھمه چیزتان را نابود کردهاييک مرتبه متوجه شويد که انجمن حجتیه

جمھور اگر میرحسین موسوي به سادگي رئیس. در کار بود» مشیتي«جمھور نشد زيرا، باز ھم، میرحسین رئیسھايي کرد، کانونھاي قدرت مبارزه ميساالري فاسد و کانونشد، بايد چھار يا ھشت سال با کارشکني ديوانمي

اند، و معلوم نبود از کوران اين مبارزه اي گشودهکثیر و توانمند که در پیرامون اين و آن در ھر شھر و شھرکي دکه . آمدبیرون مي» نامخوش«

کرد ولي شد، معلوم نبود کساني که ورود او به عرصه انتخابات سخت ناخشنودشانجمھور مياگر میرحسین رئیساندکي بعد در پیرامون ستادھاي او گرد آمدند و کوشیدند پرچم او را، و دولت آينده او را، خود به دست گیرند، چه مي

. کردکردند و میرحسین بايد با ايشان چه مي

پیروز کرد، ھمان مشیتي که در سي سالگي خاموش انقالب به 1357ھمان مشیتي که انقالب اسالمي را در بھمن گفته به. را پديد آورد، آينده را نیز رقم خواھد زد جنبش نوزايي انقالب اسالميدور از انتظار ھمگان ناگاه و به

. استاد شھید مرتضي مطھري، االمور مرھونة باوقاتھا

: چندي پیش به دوستي گفتم

که تداوم وضع موجود ھاي فساد،شد تمامي شبکهاگر مي. جمھور نشداين خواست خداوند بود که موسوي رئیسايستادند و معلوم نبود پس از چھار يا ھشت سال چگونه از مرداب خواھند، با تمامي اقتدار در برابرش ميرا مي

او . بینم که مشیت الھي نخواست میرحسین در چنین مردابي گرفتار شوداينک مي. شدمديريت کشور خارج مي .ھاي فساد را قطع کنداند ريشهبتو واقعا جمھور خواھد شد که زماني رئیس

شناسي سیاسي و انگیز و بنیادين روانتواند به شکلي حیرتمیرحسین موسوي نشان داد که ميترين ذخیره براي نوزايي انقالب اسالمي میرحسین نشان داد که بزرگ. اخالق اجتماعي را دگرگون کند

میرحسین . گ که تا پیش از اين ناشناخته بودسناي بس گرانھاي امام راحل است؛ ذخیرهو احیاء آرمانشأن . جمھور شود که بتواند نوزايي راستین را براي ايران اسالمي به ارمغان آوردبايد زماني رئیس

. میرحسین موسوي اين است

شھبازی، : تر بنگرید بهبرای آشنایی بیش ]1[. 1387شھریور 11، »موالنا و داستان وزیر یھودی«شھبازی، * ]2[. 1388تیر 21، »توضیحی ضرور درباره یھودیان و بھائیان مخفی«

. 347 -346، صص 2شھبازي، زرساالران، ج **

. ھاي افراطي مسیحي است در اياالت متحده آمريکانام تروريست Phineas Priesthood» کاھنان فینحاس« ***بار در اين سال براي اولین. کردندناشناخته بودند و در پنھانکاري کامل عمل مي 1991تا سال » کاھنان فینحاس«

اين جريان، که در قالب يک گروه . خاطر شرکت يکي از آنان در يک فقره قتل آشنا شدبا نام اين فرقه به. آي. بي. اف. گرفته است) 13 - 6/ 25سفر اعداد، (» عھد عتیق«نوه ھارون، در متمرکز نیست، نام خود را از فینحاس کاھن،

دست گرفت و به داخل خیمه رفت و ھر دو را فینحاس نیزه به. آورد اسرائیل زني مدياني را به خیمه خودمردي از بنيفینحاس بن العازار بن : و خداوند موسي را خطاب کرده گفت» «.اسرائیل رفع شدوبا از بني«بدينسان، . کشت

را در اسرائیلکه با غیرت من در میان ايشان غیور شد تا بنياسرائیل برگردانید چونھارون کاھن غضب مرا از بنيبخشم و براي او و براي ذريتش بعد از او اين لھذا بگو اينک عھد سالمتي خود را به او مي. غیرت خود ھالک نسازم

» .اسرائیل کفاره نمودعھد کھانت جاوداني خواھد بود زيرا که براي خداي خود غیور شد و به جھت بني

شمرند که فینحاس بر عھده اجراي ھمان رسالتي ميخود را مأمور » کاھنان فینحاس«بر اساس اين اسطوره، اين عامالن فساد، از نظر . دانندآنان نیز براي برگردانیدن غضب الھي از آمريکا قتل عامالن فساد را واجب مي. گرفت

ه ب» خداوند«نام توراتي که کاھنان فینحاس براي (» يھوه«زعم آنان، به. ھستند» ھاانگلیسي«و » يھوديان«ايشان، . انسان سفیدپوست را طبق صورت خود خلق کرد و سفیدپوستان ھمان قوم بني اسرائیل ھستند) برندکار ميھا را قبضه کرده و براي شیاطین يھودي دولت. اندترند و يھوديان از نسل شیطانھاي غیرسفید نژادھاي پستانسان

دانند أمور اجراي حدود الھي علیه کساني ميخود را م» کاھنان فینحاس«. کوشندمي» نظم نوين جھاني«ساختن . اسرائیلي را به دلیل ازدواج با زني مدياني کشتگونه که فینحاس کاھن يک بنيکنند؛ آنکه نژاد سفید را آلوده مي

!، نیز مدياني بود)ع(، دختر شعیب )ع(اند که ھمسر موسي آنان فراموش کرده

فردي 1986اين فرقه را در سال . تروريستي مذھبي مقتدر در ژاپن است فرقه Aum Shinrikyo» ام شینريکیو« ****دين «نام اين فرقه را در انگلیسي . را بر خود گذارد» آساھارا شوکو«نام گیزو ماتسوموتو تأسیس کرد که بعدھا نام به

ن است و تھديد اصلي شدت در انتظار آخرالزمااين فرقه در اصل بودائي است ولي به. کنندترجمه مي» حقیقت برترآساھارا سال . ھا و يھوديان و دشمن ژاپن استداند که به اعتقاد آساھارا مخلوق فراماسونرا از جانب آمريکا مي

دانست و معتقد بود در اين سال بشر در اثر حمالت شیمیايي و گاز مي) آخرالزمان(» آرماگدون«میالدي را 2000خواند از طريق فرامي» آرماگدون«الوقوع ه را به آمادگي براي فرارسیدن قريباو اعضاي فرق. سمي نابود خواھد شد

تعداد قابل توجھي از اعضاي اين فرقه داراي تحصیالت عالي در رشته. ھاي مقاوم در برابر حمالت اتميايجاد پناھگاهنفره پزشک و 16گروه آساھارا يک 1993در سال . ھايي چون پزشکي و شیمي و بیولوژي و مھندسي ھوايي بودند

متروي زيرزمیني توکیو، بزرگ 1995مارس 20فرقه ام در . ھاي جديد به زئیر اعزام کردپرستار را براي يافتن ويروسساخت گاز سارين به تجھیزات پیشرفته و تخصص . ترين متروي زيرزمیني جھان، را با گاز سارين مورد حمله قرار داد

. شددر اين زمان دارايي فرقه حدود يک و نیم میلیارد دالر تخمین زده مي. يي میسر نیستنیاز دارد و با وسايل ابتداکادر تمام وقت که 500شمار اعضاي فرقه را در ژاپن دو ھزار نفر ذکر کرد از جمله 1999ژوئیه 15روزنامه گاردين در

يگر جھان داراي شعبه و اعضاي قابل توجه فرقه ام در تايوان، نیويورک، مسکو و نقاط د. در مراکز فرقه متمرکزندھاي فراواني خريداري کرده، و در اياالت متحده آمريکا، ژاپن، تايوان و استرالیا داراي اين فرقه از روسیه سالح. است

. ھا شرکت کامپیوتري و شیمیايي و بیمارستان و غیره استده

امیرخسرو دھلوي، غزل ! (ديگري چیزام، لیکن تو خوبان ديدهام، بسیار ام، مھر بتان ورزيدهآفاق را گرديده *****607(

. 2، ص 1388تیر 13، کیھان، شنبه »!حزب يا ستون پنجم؟«حسین شريعتمداري، ******

. 579، بخش ضمیمه، ص )ره(صحیفه امام خمیني *******