reading translations second language school

7
سی انگلی آموزش زبان مرکزhttp://eltc.persianblog.ir / گ زبان دوم دبیرستان ریدین های ترجمه: درس اولعماها و ماشو و( پازل ها) دگی می کندو در یک آزمایشگاه زنیمون است ااشو یک م و. ن ها ویمودها و زن ها روی م محلی است که مر آزمایشگاه مطالعه می کنندواران سایر جان. گیرنداد می بفهمند چطور ینند کهنات مطالعه میک حیوا آنها روی. یعمای یک مرد م روزی( پازل) اشو گذاشت را در قفس و. عماور بود ماشو مجب و( پازل) دیگر جدا کند را از یک. مینجام دفعه که آن را درست ا هر دادز به او می داد تکه مو ، مرد یک. بودداش او آن پا. وز را نمی خورد های ماشو تکه و. می گذاشت آنجا راو فقظ آنها ا. عم مرد م تر کرد را سخت ا. را از هم جدا کند یاد گرفت آن به زودیاشوما و ا. ام شدرد تمپس موزهای آن م س. چه ؟ آیا حاو نگاه کرداشو به ا ادامه می داد ؟ وعماداش به حل مو بدون پا ا. او( اشو و) تظر ماند من. ی را به او دادعمای بعد مرد م. اشو وا کرد آن را از هم جد. پس یک س مرد بیرون گذاشتا از قفس برایداشت او آن را بر تکه موز ر. و این( موضوع) ان همچنمه یافت ادا. اشو می دادی به وعمای مرد م و او( اشو و) تکه موز پس می داد یک. او( اشو و) موزهامه ه اینکهد تا ادامه دا را پس داد. یاد گرفت و آن مادی جدید زیعماهای آن روز ماشو وزی آموخت رد هم چی. راعماون ها میمد بعضی از م او فهمیمی کنند غذا حل نست آوردن فقط برای بد. عماها آنها م( پازل ها) به خاطر سرگرمی حل می کنند را( میدهندنجام ا. ) ن و شما درست مثل م. برویده ادامه مطلب ی درس ها بدن بقیه دی برای: درس دوم

Upload: iman70

Post on 18-Feb-2016

4 views

Category:

Documents


2 download

DESCRIPTION

translations of Reading - Second Language School

TRANSCRIPT

Page 1: Reading translations Second Language School

مرکز آموزش زبان انگلیسیhttp://eltc.persianblog.ir/

:ترجمه های ریدینگ زبان دوم دبیرستان

درس اول

(پازل ها )واشو و معماها

آزمایشگاه محلی است که مردها و زن ها روی میمون ها و . واشو یک میمون است او در یک آزمایشگاه زندگی می کند

) روزی یک مرد معمایی . آنها روی حیوانات مطالعه میکنند که بفهمند چطور یاد می گیرند . سایر جانواران مطالعه می کنند

هر دفعه که آن را درست انجام می . را از یکدیگر جدا کند ( پازل )واشو مجبور بود معما . را در قفس واشو گذاشت ( پازل

. او فقظ آنها را آنجا می گذاشت . واشو تکه های موز را نمی خورد . آن پاداش او بود . ، مرد یک تکه موز به او می داد داد

حاال چه ؟ آیا . سپس موزهای آن مرد تمام شد . اما واشو به زودی یاد گرفت آن را از هم جدا کند . ا را سخت تر کرد مرد معم

واشو . مرد معمای بعدی را به او داد . منتظر ماند ( واشو )او. او بدون پاداش به حل معما ادامه می داد ؟ واشو به او نگاه کرد

همچنان ( موضوع ) و این . تکه موز را برداشت او آن را از قفس برای مرد بیرون گذاشت سپس یک. آن را از هم جدا کرد

ادامه داد تا اینکه همه موزها ( واشو ) او . یک تکه موز پس می داد ( واشو ) و او مرد معمایی به واشو می داد. ادامه یافت

او فهمید بعضی از میمون ها معما را . رد هم چیزی آموخت واشو آن روز معماهای جدید زیادی یاد گرفت و آن م. را پس داد

( . انجام میدهند ) را به خاطر سرگرمی حل می کنند ( پازل ها ) آنها معماها . فقط برای بدست آوردن غذا حل نمی کنند

.درست مثل من و شما

:برای دیدن بقیه ی درس ها به ادامه مطلب بروید

درس دوم

Page 2: Reading translations Second Language School

طرف دیگر ماه

می کردند و فقط آیا شما می دانستید که یک طرف ماه همیشه روبه زمین است ؟ مردم سالهای زیادی به ماه نگاه

مردم درباره . اما طولی نکشید اوضاع تغییر کرد . یک طرف آن را می دیدند به نظر می رسید که طرف دیگر ماه یک راز باشد

آن . هوا ، آب یا زندگی گیاهی ندارد ( ماه )آنها می دانستند آن . یاد می دانستند آن طرف ماه که می توانستند ببینند ز

حفره ها به وسیله تخته . حفره های زیادی روی آن وجود داشت . کوههای بلند و جاهای مسطحی به نام دریا داشت

آنها . فره ها خیلی وسیع بودند بعضی از ح. تخته سنگ ها از فضا روی ماه افتادند . سنگهای خیلی بزرگی ساخته شدند

اما طرف دیگر ماه چطور ؟ آن شبیه چه بود ؟. دیواره هایی به بلندی ساختمانی های بلند داشستند

اما دوربینهایی وجود داشتند که عکس . یک سفینه روسی به دور ماه چرخید هیچ انسانی داخل سفینه نبود 9191در سال

ما دیدیم که طرف دیگر ماه . گرفتند بعدًا سفینه های دیگر عکس های بیشتری . ند هایی از طرف دیگر ماه می گرفت

. آن جاهای مسطح کمتری دارد . اما آن حفره های بیشتری دارد . بسیار شبیه طرفی است که ما همیشه می بینیم

.دانستند ، می دانید نمی( و)زندگی می کردند 9191بنابراین شما اکنون آنچه را مردمی که قبل از

!شما میدانید که در دوطرف ماه چیست

درس سوم

شهر اسباب بازی هلند

Page 3: Reading translations Second Language School

در هلند یک شهر . شاید شما مزارع اسباب بازی را دیده باشید . شاید شما هواپیما یا اتومبیل های اسباب بازی ساخته اید

شما . وجود دارد ( ساختمان ها ) اما تعداد زیادی از آنها . در ان شهر ساختمانها کوچک هستند . بازی است اسباب

. آن نشان می دهد شهر چقدر بزرگ است . میتوانید در تمام خیابانها قدم بزنید اما ممکن است سه ساعت طول بکشد

وجود ( نیز ) مدرسه و کلیسا . مغازه و مزارع وجود دارند( در شهر ) .شهر از نمونه های کوچک ساخته شده است

خانه ها خیلی . آنها خیلی از انگشت شست شما بزرگتر نیستند . خیلی کوچک هستند ( آدمکها )مردم اسباب بازی . دارد

شما می توانید در دستتان نگه در یک پارک یک چر خ وفلکی وجود دارد که آنها ممکن است تا کمر شما برسند. بلند نیستند

قایق های کوچک در . یک فرودگاه در شهر اسباب بازی وجود دارد که هواپیماهایش به اندازه واگن یک بچه هستند . دارید

) قطارها روی . کانالهایی که در حدود یک پا عرض دارد حرکت می کنند و اتوموبیل ها با سرعت در بزرگراهها حرکت میکنند

اسب 8 آن در حدود یک پا طول دارد. حتی یک کالسکه طالیی وجود دا رد . ریل های کوچک حرکت می کنند ( اد در امتد

آنها شهر را روشن می . هزاران المپ روشن کوچک وجود دارد . هنگام شب شهر روشن می شود . کوچک آن را می کشند

دارند ، و پسرهایی که با قطارهای اسباب بازی بازی این شهر برای دخترهایی که خانه های عروسکی را دوست . کنند

.و برای هر مرد یا زنی که زمان بچگی را به یاد می آورد . میکنند ساخته شد

درس چهارم

چارلز دیکنز و بچه های کوچک

ها مجبور بودند خیلی سخت آن. سالهای خیلی پیش بچه های خانواده های فقیر مجبور بودند تا ساعت های زیادی کار کنند

کارفرماهای آنها با آنها . آنها پول زیادی بدست نمی آوردند . آنها در معادن ذغال سنگ و کارخانه ها کار می کردند . کار کنند

. بسیاری از آنها مریض می شدند و می مردند . برای بچه های کوچک زندگی وحشتناکی بود . ظالمانه رفتار می کردند

او برای بچه های کوچک فقیری . در آن روزها کتاب می نوشت چارلز دیکنز. این بچه ها فقط هفت سال داشتند بعضی از

آن . بنا براین او داستانی نوشت . زندگی می کرد ، احساس تاسف می کرد ( چارلز دیکنز ) که در انگلستان ، جایی که او

الیور . بود « الیور تویست » اسم آن پسر . تا شب کار کند داستان درباره پسر کوچکی بود که مجبور بود از صبح

و او مجبور بود خیلی سخت کار کند . تمام چیزی که هر روز برای خوردن بدست می آورد سه کاسه سوپ آبکی بود ! بیچاره

تند الیور یک پسر کوچک واقعی نبود آنها می دانس. آن داستان غم انگیزی بود . مردم وقتی این کتاب را خواندند گریه کردند .

آنها قوانینی را . می دانستند که پسرها و دخترهای واقعی درست مانند الیور وجود دارند اما آنها همچنین .

باید اصاًل کار آنها قوانینی وضع کردند که می گفت نوجوانان ن. به وجود آوردند که بچه ها مجبور نباشند آنقدر سخت کار کنند

. چارلز دیکنز کمک زیادی کرد .امروزه وادار کردن بچه ها به کار در معادن و کارخانه ها خالف قانون است . کنند

Page 4: Reading translations Second Language School

. چارلز دیکنز دلیل خوبی برای کمک به آن بچه ها داشت . کتاب او به مردم نشان داد که چه چیز وحشتتناکی در جریان بود

او کتابش را نوشت تا اینکه بچه . او فقط ده ساله بود. پسر بچه بود مجبور بود برای کارکردن از خانه بیرون برود او وقتی یک

.های دیگر بتوانند زندگی بهتری داشته باشند

درس پنجم

پیرمرد کوچکی که نمی توانست بخواند

را ( مواد غذایی ) همسر او همه غذاها . هرگز نمی خواست یاد بگیرد او . زمانی پیرمرد کوچکی بود که نمی توانست بخواند

بچه ها اسباب بازیهای او .پیرمرد کوچک در خانه می ماند و از چوب اسباب بازیهای چوبی قشنگی می ساخت . می خرید

روزی . های آنها را بخواند اما پیرمرد نمی توانست نامه. را دوست داشتند و به او نامه می نوشتند تا این حرف را بگویند

سپس با او « . شما باید امشب به فروشگاه بروید و غذایتان را بخرید » :اوگفت . همسرش مجبور شد به سفری برود

ردیف های زیادی از قوطی و ردیف های زیادی از جعبه های بدون عکس . پیرمرد به فروشگاه رفت . خداحافظی کرد و رفت

او چیزی شبیه به یک قوطی سوپ و یک جعبه . بودند ؟ پیرمرد نمی دانست و دوست نداشت بپرسد آنها چه . وجود داشت

من » : پیرمرد به خانه رفت و گفت . او چیزی شبیه یک جعبه شکر ، سوپ مرغ و یک کارتن شیر خرید . اسپاگتی خرید

، از سوپ « خیلی بد » :او گفت ! سوپ پیاز . او یک قوطی کوچک را باز کرد « . گرسنه هستم ، مقداری سوپ خواهم خورد

اما نوعی کاغذ در آن جعبه بود . او جعبه بزرگی را که شبیه جعبه اسپاگتی بود باز کرد . او آن را کنار گذاشت » . پیاز متنفرم

او از . ش بود تا صبح روز بعد خیلی گرسنه ا« . ، فکر می کنم بخوابم بهتر باشد « بدشانسی » :پیرمرد گفت .

اوه ، فکر کردم این سوپ » پیرمرد آن را چشید . آن پر از چیز سفید رنگی بود . رختخواب بیرون پرید و جعبه گردی را باز کرد

» : او با اندوه گفت . او آن را نیز چشید . سپس یک جعبه آبی را باز کرد ، آن نیز پر از چیز سفید رنگی بود « . مرغ است

او خامه دوست . سی میخواهد صابون بخورد ؟ او وقتی رفت شیر بخورد ، متوجه شد که خامه خریده است چه ک« صابون

آن شب وقتی همسرش برگشت به او گفت که چطور همه قوطی ها ، کارتن . نداشت اما گرسنه بود ، بنابراین آن را خورد

بنابراین همسرش به او خواندن را یاد داد « . به من یاد بدهید لطفًا خواندن را » : او گفت . ها و جعبه را اشتباهی خریده بود

اسباب بازیهای زیبایش را از چوب می ساخت ، می توانست نامه هایی راکه بچه ها به او می حاال وقتی.

.و او دیگر هرگز گرسنه نماند . فرستادند ، بخواند

Page 5: Reading translations Second Language School

درس ششم

سکسکه ، سکسکه ، سکسکه

. شما در حال خواندن هستید یا شاید بازی می کنید . چه موقع شروع می شوند ( سکسکه ها ) شما هرگز نمیدانید آنها

اوه ، این . دوباره سکسکه می کنید . چند ثانیه می گذرد . ناگهان دچار سکسکه می شوید . شما مشغول کار خود هستید

یکی از . آنها فقط اتفاقی رخ می دهند . سکسکه بیماری ها بیماری نیستند . یدوارم زود برطرف شود ام. سکسکه است

نه . و آن زمانی است که سکسکه می کنید . عضالتی که به تنفس شما کمک می کند ، بدون دلیل شروع به انقباض میکند

ابتدا آنها ممکن . آنها دردسر بزرگی هستند . د هستند اما به اندازه سرماخوردگی ناخوشاین. ، سکسکه ها بیماری نیستند

دوستان . شما به سکسکه ادامه می دهید . ممکن است در کالس نشسته باشید. خنده دار به نظر برسند است

می شود ؟ در سکسکه ، سکسکه ، سکسکه اگر متوقف نشود ، چه . شما ممکن است شروع به پوزخند زدن بکنند

اگر سکسکه ها خیلی ادامه یابند ، می توانند باعث شوند که شما احساس بدی داشته . این صورت زیاد خنده دار نیست

اکثر مردم فکر می کنند که میدانند . آنها می توانند صدمه بزنند . آنها میتوانند مثل هر بیماری حال شما را بد کنند . باشید

یا شاید به شما بگویند . آنها به شما خواهند گفت نفستان را نگهدارید ز آنها بپرسید فقط ا. چگونه سکسکه را متوقف کنند

یا از . یا در حالی که نفستان را حبس کرده اید یک لیوان کامل آب بنوشید . برای چند دقیقه داخل یک پاکت تنفس کنید

شما میتوانید آنها را . ظر می رسد که موثر است بعضی از این معالجات به ن. کسی بخواهید با صدای بلند شما را بترساند

نمی توانند انجام دکترها کارهای زیادی برای سکسکه . یکی از آنها ممکن است به شما کمک کند . امتحان کنید

به اما بیشتر دکترها فقط. داروهای کمی وجود دارد که گاهی اوقات کمی به متوقف کردن سکسکه کمک می کنند .دهند

و آن توصیه خوبی است چونکه اکثر آنها فقط برای مدت کوتاهی . شما می گویند صبر کنید تا سکسکه ها بر طرف شوند

میلیون سکسکه 961او قبل از اینکه سکسکه اش برطرف شود . اما جک اوِلری خیلی خوش شانس نبود . طول می کشند

سرانجام چه . بمدت هشت سال سکسکه کرد 9196تا 9198ز سال او ا. آقای اوِلری رکورد سکسکه را حفظ کرد . کرد

.شاید او با یک سکسکه فوق العاده بلند خودش را ترساند . چیزی او را معالجه کرد ؟ نمیدانم

Page 6: Reading translations Second Language School

درس هفتم

حال شما چطور است ؟

«کجا می روید ؟ » ، « ؟ هنوز غذا نخورده اید» ، « صبح به خیر « » حال شما چطور است ؟ « » . سالم »

هستند که مردم وقتی همدیگر را مالقات می کنند ، به زبانهای مختلف به کار ( تعارفاتی ) اینها سالم و احوالپرسی هایی

آن راهی . ولی سالم و احوالپرسی چیست ؟ سالم و احوالپرسی راهی برای صمیمی بودن با یک شخص است . می برند

در بسیاری از زبانها یک سوال به عنوان سالم .آغاز گفتگو است آن همچنین راهی برای. است برای مودب بودن

اما این چنین سواالتی واقعی « اوضاع چطور است ؟ » ، « کجا دارید می روید ؟ » . واحوالپرسی به کار می رود

مثاًل در زبان انگلیسی متداول ترین سالم و احوالپرسی ، سوال .آنها به یک جواب کامل و حتی و واقعی نیاز ندارند . نیستند

:درباره سالمتی شخص است

ما از آنها انتظار . ولی ما انتظار نداریم که مردم درباره سالمتی خودشان به ما چیزی بگویند « حال شما چطور است ؟ »

مردم به این . داشته باشند ( دردی )هم اگر( حتی ) نداریم که در مورد سردرد یا کمردردشان صحبت کنند ،

به همین طریق در . جواب میدهند « .خیلی خوبم ، متشکرم » یا « .خوبم ، متشکرم » سواالت با یک عبارت ثابت مانند

.ست کافی ا« فقط قدم می زنم » احوالپرسی می کنند یک جواب ساده « کجا دارید می روید ؟ » کشورهایی که مردم با

» . همراه است « یک گفتگوی کوتاه » در اکثر زبانها یک احوالپرسی با . الزم نیست توضیح دهید که واقعًا کجا می روید

در کشورهای انگلیسی . می کنیم یعنی چیزهای کوچکی که ما در آغاز مکالمه درباره آنها صحبت« گفتگوی کوتاه

مگرنه ؟ . هوای بسیار بدی است « » روز خوبی است ، مگر نه ؟ » . وی کوتاهی می کنند زبان مردم اغلب در باره هوا گفتگ

این گفتگو باید درباره چیزی باشد که هر دوطرف درباره آن نظر یکسانی . اما چیز خاصی درباره گفتگوی کوتاه وجود دارد «

این . ه داده شود تا در مورد چیزی به توافق برسند منظور از گفتگوی کوتاه این است که به هر دو طرف اجاز. داشته باشند

) مردم معمواًل در مورد هوا توافق دارند بنابراین این موضوع مناسبی . امر مالقات اشخاص را آسانتر و راحت تر می کند

ینها موضوعات اما مردم معمواًل در مورد مذهب یا سیاست توافق ندارند ، بنابراین ا. برای گفتگوی کوتاه است ( مطمئنی

موضوعات گفتگوی کوتاه نیز بستگی به جایی دارد که گفتگو در آن . مناسبی برای گفتگوی کوتاه در زبان انگلیسی نیستند

بازی خیلی خوبی » . در مسابقات فوتبال مردم در مورد بازی که تماشا میکنند ، گفتگوی کوتاهی می کنند . صورت می گیرد

اتوبوس ها این » : گاه اتوبوس مردم ممکن است در مورد سیستم حمل و نقل اظهار نظر کنند در ایست« است ، مگر نه ؟

در هر زبانی سالم و احوالپرسی ها و گفتگوهای کوتاه بخش مهمی از مکالمه هستند « روزها خیلی کند هستند ، مگرنه ؟

ممکن است در یک زبان با زبان ( با وجود این ) نحوه احوالپرسی و چیزهایی که مردم درباره اش صحبت می کنند ، اگر چه .

می گیریم ، چیزهایی بیشتر از کلمات و گرامر برای یاد این نشان می دهد وقتی ما زبانی را یاد . دیگر فرق داشته باشد

.ما همچنین باید رفتار اجتماعی مردمی را که به آن زبان صحبت می کنند ، یاد بگیریم . گرفتن وجود دارد

Page 7: Reading translations Second Language School