shola jawid€¦ · web viewدر جو ايجاد شده ناشي از نتايج انتخابات...

99
ي ز ك ر م رگان ا ان ت س ن ا غ ف ا ت س ي ن و م ك ب ز ح " ماره ش م ه د دوار سال) ل ن پ ا( ل م ح ماه دوره دوم1373 ( 1994 ) ي س زا ك و م اره د درب: وري ت ا ت ك ب ود ي س زا ك و م د اD . ام تD س ا نG ا ون گ ا وب گ ور صال و ك" دراش ي لت دو ت ي م ك ده حا دب. اد ب ض ت م ه دووج وري ت ا ت ك ب ود ي س زا ك و م دهD ع مان وربD ص ه را ب وري ت ا ت ك ب ود ي س زا ك و م د ي گ ه ساد د ، ب ماب ن ي م ت ي ح ص ور عام ط ب ي س زا ك و م د كه ار ي س ك ه D رابا ك بh ي ز ف يD س ا ت سk اظD ح ل وار ي تD س ليG ده ا D اب ي فD س ل فk اظD ح ل د ار D دب ن ي د . اD ده ي م زارD ف م ه ل D ن ا ق م ع درD م ج ل ا ه Dد دارد وب و D ج ص و ل ا D ح يD س زا ك و م ه د D ب ي ت ا D ق ب ط عD م وا ج ت ي ع ف ه در واD ك زي ط ا D ه ح D ب ي تD س ليG ده ا D .اب تD س ا ت له دوD ك دي D دارد؛ دب ت ل ه دو D ب ت يD س ن ي تD س ليG ده ا D د اب ه در دب" ش ن م ر ر ليG ده ا اب ن ي ص . ا ل ا ح وري ت ا ت ك ب د هD ك ل ب ه ،D ع ام وم حD ك ح م اب D ق ب ط لاي ا D م ب ك اD ح اب D ق ب ط ا D ه ب D ق ب ط ي ت ا D ق ب ط طه لD س الD م ع له ا تD س و وان D ن ع ن ه D را ب. تDD س ا اج DD ت ت ح ا ي ت لا ق ن ا ي ت زDD ح ب زدن ك لاب ق ن ا راي پهD ك اب ي ت لا ق ن ا ب زD ح دون D ، ب ي ت لا ق ن ا ب زD ح ك D ن دون بD م ر يDDDDD ش ك مار ي ت لا ق ن ا وري DDDDD ن ياسDDDDD راس پ-( D م ر ي DDDDD ن ت ن ل ي تDD س سي ك مار ي ت لا ق ن ا ك تDD س ه DD وب) م ر يh ب و تاDD م-( ي تDD س ي ت ن ت ل ت م ن ت س ي ن ت

Upload: others

Post on 04-Jul-2020

6 views

Category:

Documents


0 download

TRANSCRIPT

Page 1: Shola Jawid€¦ · Web viewدر جو ايجاد شده ناشي از نتايج انتخابات روسيه ، دارودسته جناح رباني بخاطر خوشي خاطر غرب

مركزي ارگان

افغانستان كمونيست حزب

اپريل ) (دوازدهمشماره حمل ماه دوم دوره (1994 ) 1373سال

دموكراسي درباره

وديكتاتوري : دموكراسي

وصور دراشكال دولتي حاكميت پديده متضاد دووجه وديكتاتوري دموكراسيبه . ، نمايد مي صحبت عام بطور دموكراسي از كه كسي اما است آن گوناگون

قرار هم مقابل در الجمع مانعه صورت به را وديكتاتوري دموكراسي سادگي . فريبكارانه سياسي وازلحاظ آليستي ايده فلسفي لحاظ از ديد اين دهد مي . دموكراسي نه طبقاتي جوامع واقعيت در كه خاطري به آليستي ايده است

. ايده ديد در ريشه آليزم ايده اين خالص ديكتاتوري ونه دارد وجود خالصسلطه اعمال وسيله بعنوان نه را دولت كه ديدي دارد؛ دولت به نسبت آليستي

خادم بعنوان بلكه ، جامعه محكوم طبقات باالي حاكم طبقات يا طبقه طبقاتي . بخاطري فريبكارانه گيرد درنظرمي جامعه كل براي عدالت ومجري وخدمتگار

قلمداد عموم براي دموكراسي را حاكم طبقات يا طبقه براي دموكراسي كه. نمايد مي

نمايند برخورد اينگونه وديكتاتوري دموكراسي مسئله به ها كمونيست وليگويد : مي لنين

" " خالص" دموكراسي از توان نمي وجوددارد، گوناگون طبقات تازمانيكهگفت " . سخن طبقاتي ازدموكراسي توان مي فقط بلكه آورد، بميان سخن

) مرتد) وكائوتسكي پرولتري انقالبداشت خواهد وجود دولت وجوددارد گوناگون طبقات زمانيكه تا زيرا ؟ چرا

ياوه " " خالص دموكراسي از گفتن سخن باشد داشته وجود دولت وتازمانيكه . و بوده بشري جوامع شدن طبقاتي محصول دولت چون است گوييبر حاكم طبقات يا طبقه طبقاتي سلطه دوام و حفظ براي است دستگاهي

دولتي هر لذا ، سيستماتيك و متشكل قهر اعمال طريق از محكوم طبقات

انقالبي بحزبي كردن انقالب براي . حزب يك بدون است احتياج

ايكه انقالبي حزب بدون ، انقالبيانقالبي تئوري براساس

)-–ماركسيزم لنينيزم انقالبي( سبك وبه مائوييزم

لنينيستي)-–ماركسيستي ) شده گذاري پايه مائوئيستي

و كارگر طبقه توان نمي باشد،غلبه براي را مردم وسيع هاي توده

Page 2: Shola Jawid€¦ · Web viewدر جو ايجاد شده ناشي از نتايج انتخابات روسيه ، دارودسته جناح رباني بخاطر خوشي خاطر غرب

جاويد شعله دوازدهم شماره

، نمايد مي حمل خود با را ديكتاتوري از وجهي و دموكراسي از وجهيمحكومين . براي ديكتاتوري و حاكمين براي دموكراسي

بربردگان گرانه ستم و خشن ديكتاتوري داري برده دردوران كه مورد درين . اين آيا اما باشد داشته وجود تواند نمي بحثي جاي ، شد مي اعمال

در كه است واضح ؟ نداشت دربر را داران برده براي دموكراسي ، ديكتاتوري . بردگان بر ديكتاتوري همانطوريكه دار، برده هاي دولت تمامي در برنداشت

ها . دولت در البته داشت وجود داري برده براي دموكراسي ، شود مي اعمالبردگان بر ديكتاتوري اعمال واشكال دامنه تنها نه ، دار برده مختلف وجوامع

برده براي دموكراسي وثغورواشكال حدود بلكه بود، متفاوت ازهم وبيش كم . براي دموكراسي وثغور حدود مثال داشت معيني هاي تفاوت نيزازهم داران

هاي دولت به نسبت باستان روم و يونان دار برده هاي دولت در داران بردهنيز النهرين مصروبين داران برده ولي بوده بيشتر النهرين بين و مصر دار برده

خشن . ديكتاتوري همچنان بودند مند بهره دارانه برده دموكراسي از حال هر بهبدان اين اما ، شد نمي اعمال يكسان كامال دار برده هاي دولت تمامي در

شوند . برخوردار دموكراسي از ميتوانستند بردگان كه نبود مفهوممي داشته روا دهقانان بر سختي ديكتاتوري فيودالي نظام در كه دانند مي همه

. ، ديكتاتوري اين پهلوي در كه گردد امر اين منكر تواند مي كسي چه اما ، شد . و دامنه البته گرديد مي نظام اين نيزمشمول فئوداالن براي دموكراسيهم از وبيش كم فيودالي مختلف جوامع در ديكتاتوري و دموكراسي اين اشكال

دموكراسي : است بوده يكسان آن طبقاتي مضمون اما ، است بوده متفاوتممثل . " " افغانستان در جرگه لويه مثال دهقانان بر ديكتاتوري و فيوداالن براي

مردم عامه ايكه دموكراسي ، است بوده فيوداالن براي بويژه –دموكراسيميتوانست –دهقانان فقط آنها نصيب و شوند برخوردار آن از توانستند نمي

. دموكراسي ، فيودالي جوامع ساير در باشد استبداد و ديكتاتوري تلخ زهربر ديكتاتوري وطبعا گرديد مي تمثيل ديگر واشكال ها بگونه فيوداالن براي

- دهقانان بويژه مردم تبارز –عامه متفاوتي وبيش كم شمايلي و دراشكال نيزيافت . مي

. " نظام" در اما است عموم براي دموكراسي مدعي بورژوايي دموكراسي ) ( را جوامع در توليد وسايل تمام داران سرمايه كوچكي اقليت سرمايداري

. هيچگونه كارگران دارند را شان كار نيروي فقط كارگران و دراختياردارندبه را شان كار نيروي مجبوراند و ندارند دست در معاش تامين براي وسايلي

. سرمايه براي هم دموكراسي كه است پايه برين بفروشند داران سرمايه . درست اين گرچه باشد داشته وجود تواند نمي كارگران براي هم و داران

يا و فروختن آزادي از حقوقي وازلحاظ دهقان ونه است برده كارگرنه كه است . به توجه با اما است برخوردار داران سرمايه به خود كار نيروي نفروختن

) ( فروش به است مجبور وي كامل داري نا اش مادي زندگي تلخ واقعيتبهتر . فروش براي تواند مي وي البته دردهد تن دار سرمايه به خود كار نيروي

تا ولي ، شود متوسل زني چانه به دار، سرمايه به اش داشته دست متاع اينكارش نيروي فروش براي وي مجبوريت ، است پابرجا داري سرمايه زمانيكه

2

Page 3: Shola Jawid€¦ · Web viewدر جو ايجاد شده ناشي از نتايج انتخابات روسيه ، دارودسته جناح رباني بخاطر خوشي خاطر غرب

جاويد شعله دوازدهم شماره

است . مجبور كارگر دارد وجود داري سرمايه زمانيكه تا بود خواهد پابرجا نيزنمايد . حمل پاهايش و ها دست بر را داري سرمايه وزنجيراستثماروستم غل

" دموكراسي سياسي درروبناي الذكر فوق اقتصادي اي پايه حالت تبلورراي " فروش براي كارگرازدموكراسي كه باشد اين از غير تواند نمي بورژوايي . اين قيمت است مند بهره داران سرمايه از بخش وياآن بخش اين به خود

وعده " اين و است كارش نيروي خريد براي بهتري شرايط تامين وعده فروش . " پرداخت عدم صورت در شود نمي پرداخته غالبا وحتي بعضا سرخرمن

براي داري سرمايه محاكم از اي محكمه هيچ در تواند نمي كارگر راي قيمت" . سياسي عرصه در كه است چنين اين نمايد دعوي اقامه آن دريافت

بگيرد " " " قرار مطلق استثمار مورد تواند مي كارگر ، بورژوايي دموكراسيبرده . يك مثل درست ،

داران سرمايه براي دموكراسي همان كه ، بورژوايي دموكراسي ترتيب بدينو كارگران به نسبت ديكتاتوري از غير باشد ديگري چيز هيچ تواند نمي ، است

. بورژوايي هاي بازي دموكراسي از سطحي هيچ ستم تحت هاي ه تود سايرغير ستم تحت واقشار كارگران به نسبت دموكراسي اين ماهيت تواند نمي

دموكراسي توسط كه برابري و آزادي هرنوع زيرا ، سازد دگرگون را كارگريو بوده صوري وبرابري آزادي ، گردد اعالم ويا گرديده اعالم داري سرمايه

گويد . : مي لنين بود خواهدتضاد با هرگام در هم بورژوائي كشور ترين دموكراتيك در ستمكش صداهاي

دارد " " مي اعالن داران سرمايه دموكراسي كه ظاهري برابري ميان فاحشمزدور بردگان به پرولترها كه ونيرنگي وحيله واقعي محدوديت هزاران و

هستند . روبرو نمايد مي مبدل) مرتد) وكائوتسكي پرولتري انقالب

" " بورژوائي دموكراسي و فاشيزم ميان كه شد امر اين منكر توان نمي . مي لنين ؟ است تفاوتي چگونه تفاوت اين كه ديد بايد اما دارد وجود تفاوت

گويد :موسسه طبقاتي مضمون و مطلب يك دموكراسي وشكل انتخابات شكل

است ) ( . ديگري مطلب يادولت دموكراسي بحث مورد) مرتد) وكائوتسكي پرولتري انقالب

فاشيزم و بورژوائي دموكراسي طبقاتي دراين –مضمون اساسي مسئله كهگردد مي محسوب ، –مقايسه است بورژوائي ديكتاتوري وآن است چيز يك

اقشار و كارگران به نسبت ديكتاتوري و داران سرمايه براي دموكراسي يعني . بورژوائي ديكتاتوري اين تطبيق شكل به وقتي اما كارگري غير ستم تحت

حدودوثغور و اشكال در ، شود نگريسته وفاشيزم بورژوائي دردموكراسيگردد . مي مشاهده معيني هاي تفاوت ديكتاتوري دموكراسي

" دموكراسي حاليكه در ؛ است بورژوائي حزب يك دموكراسي ، فاشيزم . " دموكراسي فاشيزم است بورژوائي حزبي چند دموكراسي ، بورژوائي

رادرچهره كارگري غير ستم تحت هاي وتوده كارگران براي ظاهريبورژوائي " " دموكراسي درحاليكه ؛ بردارد در حزبي يك بورژوائي دموكراسي

3

Page 4: Shola Jawid€¦ · Web viewدر جو ايجاد شده ناشي از نتايج انتخابات روسيه ، دارودسته جناح رباني بخاطر خوشي خاطر غرب

جاويد شعله دوازدهم شماره

بورژوائي حزبي چند دموكراسي لباس به ملبس را ظاهري دموكراسي اين . به نسبت بورژوائي حزبي يك ديكتاتوري فاشيزم ديگر بعبارت سازد ميچند " " ديكتاتوري ، بورژوائي دموكراسي و است زحمتكشان وساير كارگران

بآنها . نسبت بورژوائي حزبي " داشته" وخالي خط خوش و فريبنده ظاهر قدر هر بورژوائي دموكراسي

) ( مورد بورژوازي طبقاتي ديكتاتوري طبقاتي حاكميت كه موقعي ، باشدمي " " كنار را دموكراتيك هاي كاري فريب و ظواهر تمامي ، بگيرد قرار تهديد

، قساوت و ددمنشي تمام با را اش حقيقي سركوبگرانه ماهيت و گذاردو . نمونه صدها و دهها وحال ازگذشته مورد درين گذارد مي نمايش به آشكارا

نيز درآينده و دارد وجود ادامه –مثال خود حيات به داري سرمايه زمانيكه تادهد داشت . –مي خواهد وجود همچنان

" " كشورهاي بورژوائي دموكراسي وروي رنگ خويش ظواهر ديگر ازجانبتوسط ستم تحت ملل و خلقها چپاول و غارت ثمره جهت ازيك ، امپرياليستي . عبارت امپرياليستي بورژوائي دموكراسي ديگر بعبارت است امپرياليستها

تحت ملل و خلقها به نسبت گرانه چپاول و گرانه سركوب ديكتاتوري از است . ناديده امپرياليستي كشور يك به متعلق فرد يك اگر را موضوع اين ستم

و امپرياليستي تفكر داراي ، باشد داشته كه ادعاي هرگونه عليرغم ، بگيردبه آنرا سلطه تحت كشور يك به متعلق فرد يك واگر ، است هژمونيستيضد منش ، باشد داشته كه ادعاي هرگونه عليرغم زعم با بسپارد، فراموشي

دهد . مي نشان را خود دموكراتيك ضد نتيجه در و ملينيمه هاي دولت كه امپرياليزم سلطه تحت كشورهاي بر حاكم هاي دولت

كمپرادوري بورژواي ويا بورژواكمپرادوري ، –فيودالي اند فيودالي نيمهخانوادگي - قدرت سيستم شكل از ، قدرت سيستم مختلف اشكال باوجوديكه

ايران اسالمي جمهوري در ها آخوند قدرت تا عربستان در سعود آل سلطنتيبراي دموكراسي همگي ، دارد وجود آنها در ، هند پارلماني وتادموكراسي

را ديكتاتوري اينكه كما ، نمايند مي تامين را كمپرادورها بورژوا و فئوداالنآيادموكراسي . نمايند مي اعمال خلق هاي توده باالي صورگوناگون و باشكال

( كمپرادوري بورژوا ديكتاتوري خود طبقاتي مضمون ازلحاظ هند –پارلماني ) آن طبقاتي مضمون لحاظ از درايران اسالمي جمهوريت با فيودالي نيمه

فيودالي) نيمه ( –ديكتاتوري دارد؟ اساسي فرق كدام كمپرادوري بورژوانه . كه است روشن

قدرت درتركيب فيودالي نيمه و بورژواكمپرادوري هاي جنبه به كه آنجاي تاگوناگون امپرياليزم سلطه تحت مختلف دركشورهاي وضعيت ، است مربوط

كمتر . بورژواكمپرادوري جنبه و است بيشتر فيودالي نيمه جنبه دريك باشد ميدر و كمتر فيودالي نيمه وجنبه است بيشتر كمپرادوري بورژوا جنبه جا يك در ،

ميان نسبي توازن نوعي آنها ميان كم نسبتا هاي تفاوت با هم ها جا بعضي . و است كمپرادوري بورژوا بيشتر هند بر حاكم قدرت مثال دارد وجود شانو است فيودالي نيمه بيشتر عربستان بر حاكم قدرت و فيودالي نيمه كمتر

نسبي توازن نوعي احتماال پاكستان در درحاليكه ، كمپرادوري بورژوا كمتردارد . وجود قدرت فيودالي نيمه و كمپرادوري بورژوا هاي جنبه ميان

4

Page 5: Shola Jawid€¦ · Web viewدر جو ايجاد شده ناشي از نتايج انتخابات روسيه ، دارودسته جناح رباني بخاطر خوشي خاطر غرب

جاويد شعله دوازدهم شماره

دووجه داراي كشورها اين بر حاكم هاي نظام ها تفاوت اين عليرغم اماطبقاتي مضمون كه اند اساسي سازد : –اشتراك مي را آنها تمامي واحد ملي

كمپرادور. . 1 بورژوازي و فيوداليزم نيمه حاكميت2 . مضمون. اساسي دوعامل اين ها امپرياليست وسياسي اقتصادي سلطه

، نمايند مي معين را سلطه تحت كشورهاي درتمامي دولت سيستم مشترك . در ها تفاوت اين دارد وجود هاي تفاوت قدرت سيستم لحاظ از اينكه كما

" " مختلف اشكال ميان را هاي تفاوت ها توده براي دموكراسي با رابطهو اند شكلي و صوري صرفا ها تفاوت اين اما ، نمايد مي ايجاد قدرت سيستم

انتخابات ايران در ، وجودندارد انتخابات درعربستان مثال ، واساسي بنيادي نهپاكستان و درهند صورتيكه در ، حزبي يك عراق ويا ودرسوريه است حزبي غير

خود . كنه در ها تفاوت اين تمامي است معمول حزبي چند شيوه به انتخاباتفروش حق مختلف اشكال به راي فروش عدم ويا فروش حق فقط و فقط

. ، وجودندارد فروش حق اين عربستان در آورد مي بوجود ها توده براي را رايسياست به ايران در ؛ است موجود برديم نام كه كشورهاي ساير در اما

مداران سياست به وعراق سوريه در ، حاكم طبقات منفرد ظاهر به مدارانمداران سياست به وپاكستان درهند و حاكم طبقات قانوني حزب به مربوط

به مربوط منفرد مداران سياست ويا درانتخابات شامل حزب چندين به مربوطحاكم . طبقات

ويا فردي فروش اي گسترده بطور ، هند ويا پاكستان حزبي چند درانتخاباترواج پولي بطور حزبي غير ويا حزبي مدار سياست آن ويا اين به راي گروهي

گردد . . مي محكوم سياسي فساد يك عنوان به كساني طرف از امر اين دارديعني اساسي سياسي فساد در ريشه ، سياسي فساد اين حقيقت در اما

راي . وفروش خريد دارد ، موجود دموكراسي گرانه استثمار طبقاتي مضمونوفروش خريد كه مادامي و است راي وفروش خريد اشكال از يكي نقد پول به

برجا پا همچنان خود مضمون لحاظ از سياسي فساد نرود ميان از اساسا راي . در نقد پول با راي فروش و خريد سياسي فساد كنيد فرض بود خواهداين نيز صورت درآن آيا ، برود ميان از پاكستان و هند پارلماني هاي دموكراسياين آيا ؟ داد خواهند انجام راي وفروش خريد از بيشتري چيز ها دموكراسي

برقراري و حاكم ارتجاعي طبقات دموكراسي سرنگوني براي ها دموكراسينه . كه واضحست خواهندكرد؟ آوري جمع راي ها توده دموكراتيك حاكميت

وعده ها توده به حقيقي سياسي قدرت توانند نمي هرگز ها دموكراسي اين . اين را آنچه دهند نمي ها توده به حقيقي سياسي قدرت هرگز و دهند

كه نمايند مي تالش كمتري بسيار صورت وبه دهند مي وعده ها دموكراسيدر ها توده بهبودزندگي ، سازند متحقق توانند نمي درعمل نيز غالبا و كنند اجرا

وبس ) ( . است گرحاكم استثمار طبقات ديكتاتوري موجود دموكراسي چوكاتعراق ، سوريه ايران، در مروج قدرت هاي سيستم در سياسي فساد اين

پولي وفروش خريد اينكه ولو ، دارد وجود نيز سلطه تحت كشورهاي وسايرپاكستان و هند از تر محدود اش دامنه اينكه ويا باشد نداشته وجود درآنجا راي

باشد .

5

Page 6: Shola Jawid€¦ · Web viewدر جو ايجاد شده ناشي از نتايج انتخابات روسيه ، دارودسته جناح رباني بخاطر خوشي خاطر غرب

جاويد شعله دوازدهم شماره

است عاملي ، ستم تحت كشورهاي در امپرياليزم وسياسي اقتصادي سلطهمي ناممكن دراساس نيز را متعادل بورژوائي دموكراسي پيدايش حتي كه

. از كشور وقتي ها توده وبراي ها ه تود دموكراسي به رسد چه ، سازدبه حتي حقيقي دموكراسي از تواند نمي ، نباشد برخوردار حقيقي استقالل . از سرنوشتش به وابسته موجود يك آورد بعمل صحبت آن بورژوائي مفهوم

تواند ونمي باشد داشته حقيقي آزادي تواند نمي ، خورد مي رقم ديگري جايآيد . بوجود آن متشكله آحاد و اجزاء براي حقيقي آزادي

گردي : زباله

طبقاتي سياسي هاي نظام كه نيست آن فوق مسايل تمامي طرح از منظورآنها تاريخي تكامل پروسه از را بشري جوامع تكامل طول در آمده بوجود

به . بگذاريم شان ميان مطلق تساوي عالمت تجريدي وبصورت كشيده بيرونتكامل از مرحله يك دهنده نشان داري برده بجاي فيوداليزم سلطه يقين

فئوداليزم بجاي داري سرمايه سلطه كه همانگونه ، است بشري جوامعبرده . از تكامل هم اما رود مي شمار به بشري جوامع تكامل از ديگري مرحله

از نوعي ، داري سرمايه به فئوداليزم از تكامل وهم فيوداليزم به دارياقليت يك براي دموكراسي جايگزين را گر استثمار اقليت يك براي دموكراسي

استثمار تحت اكثريت يك بر ديكتاتوري كه گونه همان نمود، ديگر گر استثمار . مي كه است ترتيب اين به گرديد ديگر اكثريت يك بر ديكتاتوري جايگزين

، داري سرمايه و فئودالي ، داري برده طبقاتي جوامع تمامي در بينيمطبقاتي تواند مي فقط دموكراسي بلكه ، ندارد وجود عموم براي دموكراسي

باشد . نظام ميان مبارزه بشري جوامع تكامل درپروسه كه موقعي آن ديگر ازجانبنظام و بود مترقي فئودالي نظام ، داشت وجود فئودالي و داري برده هاي

. مبارزه بشري جوامع تكامل پروسه در كه هم موقعي ارتجاعي داري بردهبود مترقي بورژوائي نظام ، گرفت در دراروپا بورژوازي و فئوداليزم ميان

فئوداليزم . ميان مبارزه دوران در كسي اگر يقين به ارتجاعي فئودالي ونظامپيشرونده و مترقي نقش بر باتكيه خواست مي ، اروپا در داري سرمايه و

ثابت را فئودالي نظام بودن مترقي ، داري برده عليه مبارزه در فئوداليزمحال كه باشد فئودال مرتجع يك توانست مي فقط شخصي چنين ، سازد

داد . مي قرار گذشته خدمت در را وآيندهمبارزات مقابل در ، داري سرمايه دركشورهاي بورژوازي كه اززماني

دموكراسي جايگزيني و بورژوائي نظام سرنگوني براي متحدينش و پرولتاريابه بورژوائي دموكراسي ديگر ، گرفت قرار ، پرولتري دموكراسي به بورژوائيرا . بشري تاريخ نوين فصل سر اين پاريس كمون گرديد مبدل كهنه مقوله يك

زد . رقممرحله يعني آن تكامل مرحله آخرين در داري سرمايه سلطه ازآنكه پس

گرديد . پرولتري وانقالبات امپرياليزم عصر وارد دنيا ، شد جهاني ، امپرياليزمنمود . اعالم را عصر اين خروش پر سرآغاز اكتبر انقالب پيروزي

6

Page 7: Shola Jawid€¦ · Web viewدر جو ايجاد شده ناشي از نتايج انتخابات روسيه ، دارودسته جناح رباني بخاطر خوشي خاطر غرب

جاويد شعله دوازدهم شماره

و گرديده جهاني امپرياليستي داري سرمايه سلطه كه حالتي چنين دريكو نمايد مي علم قد بورژوائي دموكراسي مقابل در پرولتري دموكراسي

مي مبدل ارتجاعي و كهنه مقوله يك به ديگر بورژوائي دموكراسي درنتيجهملي انقالب ، در –شود امپرياليزم سلطه تحت دركشورهاي دموكراتيك

و . فئوداليزم نيمه ، امپرياليزم سلطه كه انقالب اين ميگيرد قرار روز دستورمي پيش پرولتاريا رهبري تحت ، سازد مي سرنگون را كمپرادور بورژوازي

انقالب تواند نمي ، گردد مي محسوب جهاني انقالب از وبخشي رود . مردم هاي توده دموكراتيك انقالب ، انقالب اين باشد كهن طراز دموكراتيك

را پرولتري دموكراسي هنوز گرچه كه ، است نوين دموكراتيك انقالب يعنيمي باز آنرا به گذار راه نوين دموكراسي تطبيق طريق از اما نمايد نمي اجرا

نمايد.را پرولتري دموكراسي و نوين دموكراسي طبقاتي ماهيت ها كمونيست

دموكراسي و طبقاتي مافوق هاي دموكراسي بمثابه را آنها نمايندو نمي پنهان" . نوين دموكراسي كه است جهت همين به كنند نمي اعالم عموم براي

" براي دموكراسي اين كه زيرا ؛ شود مي ناميده خلق دموكراتيك ديكتاتورياعمال امپرياليزم نوكر و خلق ضد ارتجاعي طبقات بر ، مردم هاي توده

نام . به پرولتري دموكراسي كه است جهت همين به وباز نمايد مي ديكتاتوري " غالبا" گوناگون داليل به بنا ها كمونيست و گردد مي ياد پرولتاريا ديكتاتوري

" " اصطالح نه و برند بكار را پرولتاريا ديكتاتوري اصطالح دهند مي ترجيحرا . پرولتري دموكراسي

مي بسر پرولتري وانقالبات امپرياليزم عصر در تاريخي لحاظ از كه امروزگرديده مبدل وارتجاعي كهنه پديده يك به تاريخا بورژوائي ودموكراسي بريمخواهانه ترقي هاي جنبه كه دارد تعلق ها گذشته به دوران آن ديگر ، است

مي قرار تائيد و تاكيد مورد فئودالي نظام با مقايسه در بورژوائي دموكراسيبراي . ها زباله ميان جستجو ، مقايسه نوع اين به زدن دست امروز گرفت . " براي " ديگري چيز ونه دهد مي معني دردبخورتر وبه بهتر وكثافت گند يافتن

كثافت كه داد اطمينان توان مي ندارد گردي زباله از باالتر همت كه كسيفئودالي استبداد از بهتر وصورت درشكل بورژوائي همان –دموكراسي كه

باشد فئودالي دلخوش " " –دموكراسي درخشان مقايسه اين به وي تا ، است . پرولتاريا ديكتاتوري و نوين دموكراسي به كه كسي اما باشد

توفاني) ( امواج رادر خود كه دارد آنرا وهمت انديشد مي پرولتري دموكراسيچيز جستجوي به ها زباله درميان كه بيند نمي ضرورتي ، بيندازد جهاني انقالب

بپردازد . بهتري

امپرياليستي : جهاني نظم چوكات در دموكراسي

از بخشي به ديگر بورژوائي دموكراسي امروز كه امر اين مشخص تبارز يك " نوين نظم خيال و خواب در ، است شده مبدل تاريخ دان زباله محتويات

ها " امپرياليست كه ساله صد امريكائي -–جهاني هاي امپرياليست ويژه بهبي . دوام خيال و خواب ، وخيال خواب اين شود مي مشاهده ، اند كرده مطرح

7

Page 8: Shola Jawid€¦ · Web viewدر جو ايجاد شده ناشي از نتايج انتخابات روسيه ، دارودسته جناح رباني بخاطر خوشي خاطر غرب

جاويد شعله دوازدهم شماره

جهان هاي خلق و پرولتاريا بر مرتجعين و ها امپرياليست سلطه منظم و دغدغه . باقي براي است وخيالي ديگرخواب عبارت به است ديگر سال يكصد براي

و ها امپرياليست ستم و استثمار درتحت جهان هاي خلق و پرولتاريا ماندناست . بزرگي وخيال خواب ، وخيال خواب اين ديگر سال يكصد براي مرتجعيننشان. را ها امپرياليست ناگوار وضع بزرگ وخيال خواب همين خود حتي اما " درسر . " را هزارساله رايش روياي بود قدرت دراوج كه زماني هتلر دهد مي

و سلطه دغدغه بي ازدوام فقط ها امپرياليست امروز ولي ، پروراند مي . زنند مي حرف ديگر سال صد بريا شان حاكميت

ها امريكائي –امپرياليست هاي امپرياليست "–بويژه " جهاني نوين نظماين " " . سازند مي مربوط جهاني دموكراتيك جنبش با را شان خواست مورد

دموكراسي معيارهاي ساختن جهاني همان كه دموكراتيك جنبش اصطالح بهنظم ) ( " شعار تحقق خدمت در مستقيما ، است بورژوائي دموكراسي غربي

مرتجعين " و ها امپرياليست سلطه دوام و حفظ يعني ساله صد جهاني نويندارد . قرار

،دست " " ها امپرياليست جهاني دموكراتيك جنبش اقتصادي اي پايه خواستتا كاالاست وتجارت سرمايه صدور براي آزاد جهاني بازار يك به آنها يابي

گردد . فراهم جهاني درعرصه سرمايه افزون روز انباشت براي الزم شرايطامريكائي - هاي امپرياليست بويژه ها امپرياليست كه است جهت همين –به

مي " " مطرح جهاني نوين نظم اقتصادي سيستم بعنوان را بازارآزاد اقتصادصد . براي جهاني آزاد بازار اقتصاد اين وغش غل بي ودوام ايجاد اما نمايند

سياسي سطح در كه است جهت همين به ودرست است ناممكن امر يك ساليك " " تواند مي فقط ها امپرياليست براي ساله صد جهاني نوين نظم تحقق

باشد . وخيال خوابميان د تضا ، است داري سرمايه نظام ذاتي كه اقتصادي متعدد بحرانات بروزخود جدي ناتواني ، آن وتقسيم جهاني بازار بر سرسلطه بر ها امپرياليست

جهان مختلف مناطق به لزوم مورد هاي سرمايه صدور در ها امپرياليستهاي كشور خريد وقدرت سرمايه جذب قدرت تر جدي بسيار هاي ومحدوديت

عملكرد خاصتا و سلطه تحت كشورهاي بويژه الزم هاي سرمايه فاقدها امپرياليست بورژوازي –تضادهاي و ستم تحت آن –ملل ، پرولتاريا

صد براي امپرياليستي جهاني اقتصاد داد نخواهند اجازه هرگز كه اند عوامليبقا از كه اين به رسد چه ، باشد داشته اي شده تضمين وبقاي دوام ديگر سال

گردد . خوردار بر نظمي وبا باثبات ودوامفريب " " خواست يك اصوال جهاني آزاد بازار اقتصاد خواست ، ازآن گذشته

است . كارانهبه امپرياليست كشورهاي تمامي در تقريبا امروز امپرياليستي داري سرمايه

. درامور دولت مداخله بدون درواقع اند شده بروكراتيك مختلفي درجات . بخش مثال است ناممكن امپرياليستي داري سرمايه بقاودوام ، اقتصادي

مي دريافت تقاوي دولت از غربي امپرياليستي هاي كشور درتمامي زراعتقيمت . مجموع با است برابر سويس در تقاوي اين مقدار نمونه بطور نمايند

. اين اگر كه است چنان وضعيت زراعت بخش توسط شده توليد تحصوالت

8

Page 9: Shola Jawid€¦ · Web viewدر جو ايجاد شده ناشي از نتايج انتخابات روسيه ، دارودسته جناح رباني بخاطر خوشي خاطر غرب

جاويد شعله دوازدهم شماره

خواهند ورشكست زراعت بخش در فعال هاي سرمايه گردند، قطع ها تقاوي . امروز كه است چيزي آن آزاد، بازار اقتصاد بناء خوابيد خواهد شدوتوليد

آن به وكمال تمام بصورت شان كشورهاي در توانند نمي خود ها امپرياليستبدهند . وموجوديت فعاليت اجازه

سطح در ناگزير به ، اقتصادي پايه در الذكر فوق هاي ومحدوديت تناقضاتجهاني " نوين نظم براي ها امپرياليست خواست و يابند مي انعكاس سياسي

تحت " . هاي خلق و پرولتاريا سازند مي تحقق قابل غير امر يك را ساله صدرا مبارزه اين و نمايند مي مبارزه ومرتجعين ها امپرياليست عليه جهان ستم

تحت . دركشورهاي اوضاع اكنون هم داد خواهند ادامه آنها كامل سرنگوني تاها توده مبارزاتي امواج و رود نيم پيش ها امپرياليست دلخواه طبق سلطه

طلبيده مصاف به را حاكم امپرياليستي نظم متعددي درنقاط جنگ هاي وشعله . نيرومند امواج و يافت خواهد گسترش و تعميق طلبي مصاف اين است

داخل . در ها توده وشورش جنگ كرد خواهند سربلند افزوني روز بطور انقالب" . درواقع است گرفته را ها امپرياليست نيزدامن امپرياليستي هاي كشور

و " است نيافته كامل تطبيق فرصت هرگز ها امپرياليست جهاني نوين نظمنظام كل تااينكه ، شد خواهد وبيشتر بيشتر درآينده آن ورشكستگي دامنهايجاد آن جاي به اي تازه وجهان گردد سرنگون جهان بر حاكم امپرياليستي

شود . نظم " " " سياسي پايه ، ها امپرياليست جهاني دموكراتيك جنبش كه ازآنجايكين " دشمني آن عنصر اولين ، سازد مي را آنها خواست مورد جهاني نوين

ظالمانه نظم مخالف كه است هايي توده و انقالبيون با سركوبگرانه و توزانهديگر . عبارت به نمايند مي مبارزه آن وعليه اند جهان بر حاكم گرانه واستثمار

انقالبي " " ضد ، ها امپرياليست جهاني دموكراتيك جنبش اين عنصر اولين ، است . آن بودن مردمي ضد و بودن

كه است الذكر فوق وسياسي اقتصادي سرنوشت و سرشت درچهارچوبهسلطه " " تحت دركشورهاي شانرا جهاني دموكراتيك جنبش ها امپرياليست

درخدمت . دموكراتيك جنبش اصطالح به اين كه است روشن برند مي پيش بهونه دارد قرار امپرياليستي نظام يعني كنوني جهان بر حاكم نظام تحكيم

دموكراسي . و نظم حفظ كه جاي آن جهت ازين آن ساختن متزلزل درخدمتمي ترجيح آنها ، باشد دربرداشته را شان سره نوكران سقوط خطر خواهي

خواهي دموكراسي كه است سبب همين به ، بگذرند دموكراسي خيز از دهندكاري وريا دورويي با توام اي وگسترده عميق صورت به ها امپرياليست

. نيز شان نافرمان وبيش كم وظاهرا ناسره نوكران درمورد حتي اما استخواهد همراه به را بزرگ واغتشاشات نظمي بي خطر آنها سقوط ببينند اگر

فشارهائي باصطالح وايجاد خواهي دموكراسي ظاهر حفظ عليرغم ، داشتاين " " حاكميت و قدرت حفظ براي اساس در بشر حقوق رعايت براي

بينيم . مي ايران بر حاكم رژيم مورد در مثال كوشيد خواهند نيز شان نوكرانامريكائي - هاي امپرياليست بويژه ها امپرياليست به –كه گويا كه باوجودي

" " " باالي " وبيش كم المللي بين تروريزم در وشركت بشر حقوق نقش خاطرو سقوط معرض در كه اند متوجه پيوسته اما ، آورند مي فشاروارد رژيم آن

9

Page 10: Shola Jawid€¦ · Web viewدر جو ايجاد شده ناشي از نتايج انتخابات روسيه ، دارودسته جناح رباني بخاطر خوشي خاطر غرب

جاويد شعله دوازدهم شماره

سقوط متعاقب واغتشاش آشفتگي از آنها كه زيرا ، نگيرد قرار فروپاشي ، واغتشاش آشفتگي دراثر كه دارند واهمه وازين ترسند مي اسالمي رژيم

گردد . خارج شان كنترل از اوضاعكمپرادوري بورژوا دموكراسي كه دركشورهاي حتي يعني –ولي فئودالي نيمه

، است قرار بر ها امپرياليست به ووابسته ارتجاعي طبقات هاي دموكراسينازكي پرده فقط دموكراسي اين كه دريافت توان مي دقيق نگاه بايك

اين . است حاكم مرتجعين فاشيستي و فئودالي استبداد زشت و كريه برچهرهدر بلكه ، ها توده و انقالبيون جويانه مبارزه اقدامات با مقابله در تنها نه پردهوبه پيوسته نيز مرتجعين مختلف هاي دسته ميان ارتجاعي تصادمات ميدان

اعمال . " " راستي به كه حدي آن تا دموكراسي اين شود مي زده كنار آسانيدرهاي كامل گذاشتن باز آن دهدو انجام تواند مي كارجدي يك فقط شود ميتوسط آزادانه وچپاول غارت يعني امپرياليستي هاي سرمايه ورود كشوربراي

. " اند " گذاشته آزاد بازار اقتصاد برقراري را آن نام كه است آنها

: پزند مي افغانستان براي ايكه دموكراسي

پخته ما كشور براي درواقع ايكه دموكراسي آن درمورد نيست الزم دراينجا " " بر نعمت اين به دسترسي از كه است ها مدت اينك ما مردمان و اند . و ظاهرخاني تاجدار دموكراسي از اگر نمائيم كمث زياد ، خورداراند

- فئودالي نيمه اشرافي استبداد يعني خاني داود شاهانه جمهوريتها امپرياليست و ها امپرياليست سوسيال به وابسته بورژواكمپرادوري

دموكراسي " " يعني آن تكاملي مرحله و ثوري هفت دموكراسي به ، بگذريمكه رسيم مي آن وحشيانه و جنايتكارانه جوانب وتمامي اشغالگر قواي

" " ونيم يك بهاي خون پرداختن با را آن نعمت از برخورداري كشور مردمانكشور وسيع خرابي و آواره ميليون چندين ، معيوب هزار ها ،صد شهيد ميليون

" " " " . فيوضات و بركات از بردن فيض دور دور، كه حال آوردند بدستهاي دارودسته دموكراسي ، افغانستان هاي خلق ، است اسالمي دموكراسي

... ودريك و قتل ، ناموسي بي غارت، ، چپاول براي اسالمي ارتجاعي رهزنرا جهادي هاي وقوماندان اسالمي احزاب الطوايفي ملوك دموكراسي كالم

و . گند چنان آن دموكراسي اين كه نيست توضيح به حاجت نمايند مي تجربهكه را خود امپرياليست دهندگان پرورش شامه حتي كه پراگند مي تعفنيآزار اند، نموده مصرف دالر ميلياردها رسيدنش قدرت به و شدن بزرگ براي

دهد . ميشان - " " جهاني دموكراتيك جنبش درچوكات ها امپرياليست آنچه مي –اما

ونابودي سرنگوني نه و است ووحشت جنايت رژيم اين وترميم اصالح ، خواهند . هاي گرفتاري و برهم درهم و پيچيده آنچنان افغانستان اوضاع ولي آن

المللي –امپرياليستها بين سطح در چه و شان كشورهاي درداخل آنچنان –چهضد فاجعه وقوع از دوسال تقريبا شدن سپري عليرغم ، آنها كه است زياد. آنها نمايند بندي فرمول را ميهني حل راه اند نتوانسته حال تا ، اسالمي انقالب

ارتجاعي جنگهاي كش هيزم درواقع ويا گر نظاره همچنان عمده صورت به

10

Page 11: Shola Jawid€¦ · Web viewدر جو ايجاد شده ناشي از نتايج انتخابات روسيه ، دارودسته جناح رباني بخاطر خوشي خاطر غرب

جاويد شعله دوازدهم شماره

شان هاي طرح بندي فرمول براي بيشتري فرصت تا اند افغانستان در جاريهم . از را وناسره سره نوكران آورند بدست آنها تطبيق براي توانمندي وكسب

اسالمي . تنظيم ده همانند يا كه هاي ويادسته افراد حالتي درچنين نمايند سوانوكري جنبش براي يا و اند امپرياليزم بسته كمر نوكران بالفعل مقتدربصورت

تا اند داده ارائه دموكراتيكي باصطالح هاي طرح نمايند، مي داوطلبي اعالم اي " عرصه " به فعلي پرآشوب ميدان و گرديده برقرار دموكراسي آنها تطبيق با

. اين تمامي واساسي مشترك نكات گردد مبدل متقابل وتحمل وصفا صلحاز : عبارتند ها طرح

به- 1 نسبت تحمل و مدارا با بلكه ، نجنگند هم با اسالمي ارتجاعي هاي تنظيمنمايند . حكومت مشترك بصورت همديگر

بورژوا- 2 و فيودالي وعناصر نمايندگان ساير به بايد رسمي اسالمي هاي تنظيموبورژوازي فيوداليزم نيمه تا ، بدهند را حاكميت در شركت حق نيز كمپرادوري

فقط اينكه ونه باشند داشته البنياد وسيع مشترك حاكميت مجموع در كمپرادور . نمايند انحصار خود دردست را حاكميت از بخشي

3 -، متنفذين ، جهادي هاي قوماندان ، اسالمي هاي تنظيم حق حاكميت. است وفيودال كمپرادور بورژوا روشنفكران و ها بوروكرات ، روحانيون ، است ضروري شورا و جرگه هر در شان نمايندگان يا و ها اين تمامي شركت

واقشار كارگران ، دهقانان ، زنان نمايندگان از يك هيچ شركت كه همانگونهاست . ممنوع و ندارد ضرورتي آنها در بورژوائي خرده مختلف

بويژه- " " "4 و متحد ملل سازمان يعني ها امپرياليست مشترك خانه توطئهآن " امنيت به –شوراي كشي لشكر براي امپرياليستها مشترك ستاد همان كه

است جهان اكناف و و –اطراف صلح برقراري در اساسي نقش بايدنمايد . ايفا ، افغانستان در ارتجاعي دموكراسي

سوال – 5 قابل غير آن دولت بودن اسالمي يعني افغانستان اسالمي تشخيص . ضد و ارتجاع ضد وانقالبي دموكراسي ، ملي هاي شخصيت و نيروها است

و فيوضات از شدن مند بهره حق ، انقالبي هاي كمونيست بويژه ، امپرياليزمشان هاي فعاليت و ندارند را اسالمي دموكراسي اين صرف –بركات بسا وچه

شان است . –موجوديت قانوني غير و ممنوع آن چوكات درشان طرحات تطبيق اعمال براي كافي قدرت و توان دموكراسي اين طراحان

آورند . بدست قدرتي و توان چنين كه ندارند نيز قصد معلوم قرار از و ندارندلشكر يعني امپرياليستها كشي لشكر به را شان هاي ارزش و اميدها تمام آنها

" " " " شان سرجاي را گو زور هاي تنظيم كه اند بسته متحد ملل كشيدر را خود مناسب جاهاي كه سازد فراهم خسرات براي را فرصت واين بنشاند

و . دروابستگي ها دموكرات باصطالح اين ترتيب اين به نمايند اشغال حاكميتازهر " " ) شوراها از تر آزرم بي و تر اگرگستاخ امپرياليستها بارگاه به مزدوري

. ) دنيا اما داشت نخواهند ازآنها نيز اي كمتري اقل حد ، نباشند شان قماش ، پرآشوب و خطرناك بسيار نيز افغانستان و است وبرهم درهم زياد بسيار

كشتن به جا دراين را شان نازپرورده ارتشيان حاضرنيستند ها وامپرياليستها . " " دموكرات ناقراراين دلهاي در قدرت به دستيابي حسرت درنتيجه بدهند

بود " " . خواهد پادرهوا همچنان شان دموكراتيك طرحات ماندو خواهد باقي

11

Page 12: Shola Jawid€¦ · Web viewدر جو ايجاد شده ناشي از نتايج انتخابات روسيه ، دارودسته جناح رباني بخاطر خوشي خاطر غرب

جاويد شعله دوازدهم شماره

و توان ونظربه اند نظامي هاي نيرو داراي اسالمي هاي تنظيمه ازآنجائيكهترين محتمل ، دارند حاكميت كشور مختلف محالت و مناطق بر شان قدرت

تنظيم دموكراسي ، افغانستان در واحد اسالمي دموكراسي استقرار شكل " ملي جنبش اضافه به جهادي " –هاي يعني ، است دوستم رشيد اسالمي

بي . قول به وبنا نگنجند هم با ها تنظيم اين اگر اسالمي تنظيم ده دموكراسيبه نظامي عرصه از شانرا ميان مبارزات رباني استخبارات رئيس قولي

يقينا نيز البنياد وسيع ارتجاعي دموكراسي متقاضيان ببرند، سياسي عرصهنيست . ساخته شان دست از كاري نشوند راضي هم واگر شد خواهند راضي

هاي " " تنظيم قالب در شانرا دموكراتيك هاي فعاليت نيز اينها آنصورت درداخل در شان زياد تعداد يك نيز اكنون هم اينكه كما ، برد خواهند پيش رسمي

اند . مصروف گذاري خدمت به متذكره هاي تنظيمبا آنچنان درافغانستان نيز تنظيم ده واحد اسالمي دموكراسي استقرار ولي

" جنبش . بنا رسد مي نظر به بعيد آن تحقق كه است مقابل عديده مشكالت " چند براي افغانستان در شان مزدوران و امپرياليستها جهاني دموكراتيك

" هاي تحفه و كرد خواهد حفظ را خود جنگي شكل همچنان ديگر سالعمال " اكنون هم كه بود خواهند هائي همان بالفعل بصورت شان دموكراتيك

. دارند وجوددموكراسي ازاستقرار هرشكلي در كه ندارد وجود شكي دراين حال بهر

فعلي ) ( جنگي درصحنه موجود عمال تنظيم ده ارتجاعي ديكتاتوري ارتجاعيسياست- - صحنه در بازيگر اصلي نيروهاي همجنان آنها ترين نيرومند بويژه

جنگ طوالني پروسه يك طي اينكه مگر ، ماند خواهند باقي كشور رسميو بيفتند پا از كه شوند ناتوان و فرسوده آنچنان شان بين ما في ارتجاعي

گيري شكل جانشين ارتجاعي نيروهاي پروسه همين طي در حال درعينببرند . پيش كافي قدر به شانرا يابي وتوان

دموكرات " " : – انتيكمونيزم

دموكراسي براي آشكارا كه هايي دسته و افراد آن وحالت وضع ميان درينآن - اي جرگه لويه شكل براي حتي زنند –ارتجاعي مي كف و كشند مي هورا

دموكراسي و نوين دموكراسي به باور واز انقالبي ازدموكراسي درخفا ولي ، خنده ) ( و آميز تحقير ، بار اسف ، زنند مي دم پرولتاريا ديكتاتوري پرولتري

است . آورمي نيز افغانستان كمونيست حزب رزمندگان از اينان كه است اين جالبمي كه زيرا ، نمايند پنهان شانرا ونظريات مقاصد و فروببندند لب كه خواهند

باعث جانب يك از ، نظريات و مقاصد اين صريح و روشن طرح پندارندملي جنبش شد دانند - –خواهد مي شامل نيزدرآن شانرا خود كه دموكراتيك

و – افكار اين ديگر ازجانب و بگيرد قرار بزرگ صدمات و ضربات تحتگيرد " " . نمي قرار جامعه پذيرش مورد وتيز تند نظريات

مال بر شانرا خواست مورد دموكراسي لباب و لب حضرات اين ، ترتيب اين به . حزب براي را آزاد سياسي فعاليت حق اينان دموكراسي ساند مي

12

Page 13: Shola Jawid€¦ · Web viewدر جو ايجاد شده ناشي از نتايج انتخابات روسيه ، دارودسته جناح رباني بخاطر خوشي خاطر غرب

جاويد شعله دوازدهم شماره

نمي برسميت ها كمونيست براي را وبيان عقيده آزادي حق و كمونيستبا البته و حاكم مرتجعين مثل درست ، است آنها سركوب خواهان و شناسد

ديگر، . ووسايل طرق از استفاده اين البته ديگري ووسايل طرق از استفادهاز قدرتمندي حالت در اال و است آنها فعلي سياسي ازموقعيت ناشي

توهمي . هيچگونه دچار مورد درين ما كرد نخواهند مضايقه نيز فهري سركوباز ، آنها فروخته خود و شرير عناصر از بعضي نيز حال تا زيرا ، نيستيم

كمونيست حزب درمورد حاكم اسالمي مرتجعين براي چيني وخبر جاسوسيراستي . به كه خودفروخته و شرير عناصر اين اند نكرده مضايقه افغانستان

خدمتگار و خادم عمال فعلي درحالت ، دارند اي شعله گذشته دروغ به ويا ) ( . و گذاري خدمت اين اتفاق به قريب موارد بسياري درموارد اند ارتجاعبه خفيه هاي درصحبت كه نمايشي و سازي ظاهر هرگونه ،عليرغم چاكري

مخفي سياسي هاي فعاليت پيشبرد براي پوششي اساس در ، شود داده آنوقتي . افراد اين است شخصي هاي جوئي استفاده براي اي زمينه بلكه ، نه

را خود مبارزاتي شعار و نظريات ، مقاصد كمونيست حزب كه بينند ميبخاطر مبادا كه شوند مي وهراس بيم بچار ، نمايد مي مطرح صريح و روشنومنافع گيرند قرار ارتجاع اعتمادي بي مورد شان دروغين يا راست گذشته

بناء . بگيرند قرار ارتجاع خشم و غضب مورد بدتر وازآن بدهند ازدست شانرانزد اينكه ويا نمايد سكوت كه خواهند مي حزب از دشنام و فحش ويا تمنا با

" " حزبي كبيره گناه از شان دادن جلوه منزه براي ودرتالش دوند مي ارتجاعنمايند . مي جاسوسي ارتجاع براي عمال ، بودن

ملي جنبش گرفتن قرار مهلك صدمات و ضربات تحت درمورد –اما : با كه آنهاي بلكه ، كمونيست حزب نه كه بايدبگوئيم ، كشور دموكراتيك

ساطور درزير درست را آنها شان صفوف سياسي ماندگي عقب از استفادهملي برجنبش مهلك صدمات و ضربات ، دهند مي قرار دموكراتيك –ارتجاع

نمايند . مي وارد كشورملي جنبش صفوف دادن ،قرار سياسي ازلحاظ ، در –اوال كشور دموكراتيك

ملي جنبش بر مهلك وصدمه ضربه خود ذات به ارتجاعي هاي باند درفش زيراست . – كردن وارد دموكراتيك

ملي اين –جنبش ، كافي بقدر گذشته پانزده طول در افغانستان دموكراتيكاست . گرديده متحمل را ضربات و صدمات چنين

ملي جنبش تاريخ ، نيز فزيكي صدمات و ضربات لحاظ از حتي ، –ثانياروشن وطرح اصول روي بر پافشاري نه كه دهد مي نشان كشور دموكراتيك

ايدئولوژيك ونظريات فعاليت –سياسي –مقاصد هاي وشيوه ضوابط اتخاذ كهسازد مي الزامي را خود به مناسب بي –تشكيالتي و روي راست بلكه

اصلي ساز زمينه ، تشكيالتي بندوباري بي ودرنتيجه سياسي بندوبارياست . بوده وارده ضربات و صدمات

" تندوتيز " شعارهاي طرح نتيجه ، طياره سقوط حادثه در نفر سي عام قتلنيروهاي صفوف در گرفتن پوشش اصطالح به نتيجه يا بود كمونيست حزب

ثور از ، طوالني زمان درطول ؟ آنها ميان در وپو تك و بي 1357ارتجاعي آيا ، بازي جبهه و خواهي اسالمي جمهوري ، كودتاگري ، تشكيالتي بندوباري

13

Page 14: Shola Jawid€¦ · Web viewدر جو ايجاد شده ناشي از نتايج انتخابات روسيه ، دارودسته جناح رباني بخاطر خوشي خاطر غرب

جاويد شعله دوازدهم شماره

ملي جنبش صفوف جوقه جوقه كه نبود نيز –متقلبانه و ، را كشور دموكراتيكنمود؟ شان عام قتل و قرارداد دشمنان تيغ زير در ، را گزاران خط خود

واصولي درست طرح كدام كه است اين مطلب اصل ، مسايل اين از گذشتهمطلب . اين شدن روشن از پس فقط اصولي غير و غلط طرح كدام و استكشنده و مهلك وضربات صدمات از جلوگيري هاي راه ميتوان كه است اصليعملكرد هاي شيوه و ضوابط از استفاده با و داد قرار ارزيابي و دقت مورد را

داد . كاهش اقل حد به را امنيتي خطرات ، مناسب تشكيالتيرفع از ونه نمائيم مي صحبت اقل حد سطح يك در امنيتي خطرات ماازكاهش

است " ناممكن ، عاميانه المثل ضرب يك به مطابق چون ، خطرات اين كاملخانه به سالمت به وهم غازي هم ، شود شهيد هم رود، مي جنگ به كه كسي

. " انقالبي مبارزه پيشبرد سترگ امر در دادن وقرباني جانفشاني گردد بر ) ( يك پرولتاريا ديكتاتوري پرولتري ودموكراسي نوين دموكراسي تحقق بخاطر

نمي . كسي ، بازي سر براي آمادگي بدون باشد بايد قبول مورد و الزمي امرباشد . انقالبي دموكراسي راه مبارز تواند

هاي توده توسط انقالبي دموكراسي پذيرش عدم داستان درمورد واماكشور :

. آشكارا ازينها بعضي گيرد مي تعلق حضرات خود به پذيرش عدم اين اوال، . " اين " بعدي سطور در نمايند مي زمزمه را جهان در كمونيزم نابودي افسانه

. جا درين كرد خواهيم مكث افسانه اين مختلف جوانب روي كمي ، نوشته ، حضرات اين جانب از افسانه اين قبول كه گفت توان مي قدر فعالهمينرا گرباچف زمان شوروي ، شان ضمير درعمق ايشان كه است مفهوم بدين

يكي كمونيزم نابودي با را آن نابودي كه اند دانسته مي سوسياليستي دولت يكميگيرند .

به " نسبت كمونيست حزب تند تيزو طرحات كه دهد مي نشان تجربه ، ثانيادرافغانستان " " بيشتري هاي زمينه اكنون هم ، حضرات ماليم و نرم طرحات

. پيوسته و وجوددارد كمونيست حزب اينكه دارد افغانستان مردمان ودرميان " طرحات پذيرش هاي زمينه دهنده نشان خود ، يابد مي وگسترش رشد

وروشن" . پيوسته را نظرياتش و مقاصد حزب باشد مي درافغانستان تيزوتند . از اما است ايستاده قاطع و محكم آنها روي و نمايد مي مطرح صريح و؟ " " دارند قرار حالتي درچه وماليم نرم طرحات كنندگان مطرح ديگر جانب

. بود تنها مدتها اسالمي رژيم عليه رسمي گيري موضع در كمونيست حزب " دموكرات " حضرات از اي عده ها هنوز –بعد تعدادي چون عده يك فقط

اند كرده حفظ را وباروبرو –سكوت جامعه سياسي واقعيتهاي فشار زير دراسالمي رژيم عليه رسمي گيري موضع بر مبني حزب مكرر تقاضاهاي با شدن

در . تقريبا اما گشودند سخن به لب كم كم و شكستند را سكوت وآنجا اينجا ، شعار سپردن فراموشي وبه نمائي مسلمان و خواني الله بسم با مجموع

. فوق گستردگي و يابي ازعمق پس حاال كردند آغاز ازدولت دين جدائيطرف از آنها قرارگرفتن شديد موردنفرت و اسالمي هاي باند جنايات العاده

، وبيش كم را نمائي ومسلمان خواني الله بسم عناصر ازين بعضي ، ها تودهكنار ، شان قبلي موقف مجدد پذيرش آماده حالت وبا لرز و ترس با آنهم

14

Page 15: Shola Jawid€¦ · Web viewدر جو ايجاد شده ناشي از نتايج انتخابات روسيه ، دارودسته جناح رباني بخاطر خوشي خاطر غرب

جاويد شعله دوازدهم شماره

اما " " ، نمايند مي مطرح را ازدولت دين جدائي شعار وشرمگينانه اند گذاشته . ، ايشان از كساني دارند زيادي فاصله هنوز انقالبي دموكراسي روي تكيه از

) ( چيز را متحد ملل سازمان امپرياليستها مشترك ستاد مداخله ديگردرين شانرا اوليه بوالهوسانه هاي بيني وخوش دانند نمي اي اميدواركنندههائي روزنه و اند نكرده اميد قطع كامال هم هنوز اما ، اند گذاشته موردكنار

اند . بازگذاشته شان اميد منبع آن بسوي - و اطمينان كه سروصدا بي هاي كردن بدل موضع اين عليرغم ، اينها

سازد مي دار خدشه شانرا جديد شده اتخاذ مواضع هنوز –اعتماددرمورد تااند پراگنده و متشتت همچنان و نمايند ارائه را متحدي بندي صف اند نتوانسته

شعارصلح. كشوري خارج نشرات در و –اينان طبقاتي غير صلح يا مطلق صلحنمايند، - مي بلند را ها وامپرياليست مرتجعين نفع به صلحي روشنتر بيان به

مرتجعين جنگي جنايات ودر بوده رنگ درخون شان دستان كشور داخل در اماو ) سابق هاي پرچمي ، ها خلقي شان شده مسلمان تازه متحدين و اسالمي

ازنيروهاي ( بخشي عمال كه زيرا ، اند همداستان و شريك دوستم هاي مليشهسازند . مي را آنها

" " بگذاريم مانراكنار وتند تيز طرحات ميخواهند ازما كساني ترتيب اين بهروشن " " شان خود براي حتي هنوز تا نيز شان خود ماليم و نرم طرحات كهمتفرق . و متشتت تشكيالتي لحاظ واز سردرگم سياسي لحاظ از اينها نيست

. اند متحدانه مبارزاتي بندي صف فاقد وكه : است داده آموزش ماركس

نمايند . پنهان را شان نظريات دارند عار ها كمونيستاز متشتت و شان سياسي مواضع لحاظ از ومتزلزلي افرادسردرگم حاال

قبول را عاري بي آن كه خواهند مي ما از ، شان مبارزاتي بندي صف لحاظبا يكجا تا نمائيم جمع را آن درواقع ويا داريم پنهان مانرا نظريات و نمائيم

ببريم " " . پيش را دموكراتيك مبارزات حضراتچين كمونيست درموردحزب كه مطالباتي چنين با مقابله در دون مائوتسه

گفت : گرديد، مي مطرحچه ، يافت نخواهد توفيق هرگز چين دموكراتيك انقالب كمونيزم هدايت بدون

. با بورژوازي سرسختان اينكه دليل است اين انقالب بعدي مرحله به رسد" . " اين " معذالك كنند مي مطالبه را كمونيزم كردن جمع بلند هاي فرياد چنان

به " چين شود جمع كه اين محض به زيرا ، است ممكن غير درواقع كردن جمعچين . . براي است رهنما اختر امروز دنياي براي كمونيزم آمد درخواهد انقياد

است . چنين نيز امروزينوين) ( دموكراسي درباره

درفش ، آن متحدين و افغانستان كمونيست ازحزب غير نيروئي كدام امروزبراي مطالبه آيا ؟ است نموده بلند را دركشور مردمي و انقالبي دموكراسي

عمومي گذاشتن كنار براي مطالبه از غير حزب درفش كشيدن پائينداشته تواند مي ديگري معني افغانستان در ومردمي انقالبي دموكراسي

ملي جنبش از چيزي چه ، شود كشيده پائين درفش اين اگر ؟ –باشددرآن آيا ؟ ماند مي باقي آن انقالبي و مردمي حقيقي مفهوم به دموكراتيك

15

Page 16: Shola Jawid€¦ · Web viewدر جو ايجاد شده ناشي از نتايج انتخابات روسيه ، دارودسته جناح رباني بخاطر خوشي خاطر غرب

جاويد شعله دوازدهم شماره

سروصدا " " بي مردم كه مزاجي ودمدمي متزلزل ي ها دموكرات صورتمسلمان " " و خواني الله بسم ، كنند مي عوض مواضع وراست چپ بسوي

ملل " سازمان بارگاه به شانرا وتمناي والتجا كرد خواهند تشديد شانرا نمائيرا" ازدولت دين جدائي خواست اينكه يا و كرد ترخواهند متضرعانه متحد

ومواضع شد خواهند انقالبي دموكراسي خواهان بخشيد، خواهند تعميق؟ گرفت خواهند امپرياليستي ضد روشن

وتمام مو به مو را حزب نظريات خواهيم مي ازهمه كه كنند مي متهم ماراهمكاري گونه هيچ ، نكند چنين اين كه ونيروئي فرد هر وبا نمايند قبول وكمال

. . ماكمونيست است دروغ اين داشت نخواهيم مبارزاتي واتحاد همسوئي ، قبول . كه دانيم مي بخوبي ما انديشيم مي طبقاتي و ماترياليستي و هستيم

بلكه ، فعال تنها نه همه جانب از حزب نظريات وكمال تمام و مو به مو شدنانقالب پيروزي از بعد حتي و نوين دموكراتيك انقالب پيروزي از بعد

وحدت . كمونيستي درجامعه حتي بود خواهد ناممكني امر نيز سوسياليستينخواهد جود و جامعه افراد تمامي ميان كمال و تمام و مو به مو ايدئولوژيك

انتا اختالفات از انعكاسي ديگر ايدئولوژيك اختالفات البته ولي ، داشتحزب، . طرحات و نظريات تمام قبول برعالوه بود نخواهد طبقاتي گونيستي

مي بخوبي وما دارد ضرورت را الزمه رزمي هاي وآمادگي مبارزاتي توانكسب براي توانمندي فاقد ها وبعضي اند اينها فاقد بسياري كسان كه دانيم

اليق . و انقالبي پيشروان از فقط ما جهت ازين نيز ه درآيند خصوصيات اينرا حزب نظريات تمام كه خواهيم مي شدن كمونيست و بودن كمونيست

نداريم حق و توانيم نمي لذا و بپيوندند حزب صفوف به يعني ، نمايند قبولنمائيم . دعوت حزب به پيوستن براي هركسي از كه

واتحاد همسوئي ، همكاري نوع هر ما ، مسئله اين با ودرارتباط ديگر ازجانبنظريات تمامي پذيرش به مشروط ديگر هاي ونيرو افراد با را مبارزاتي

. مورد در افغانستان كمونيست حزب نمائيم نمي مان سياسي و ايدئولوژيكسالح سه از يكي آنرا چون ، است جدي ملي متحد جبهه تشكيل براي مبارزه

دهقانان . ، پرولتاريا از غير ملي متحد درجبهه كه است روشن داند مي انقالبنتيجه در كه دارند شركت نيز ملي بورژوازي احيانا و بورژوازي وخرده

نيروهاي ، كمونيست حزب از غير درآن سياسي نيروهاي شركت ازلحاظ . واضح ما براي البته كرد خواهند شركت نيز مردمي طبقات ساير سياسي

و ودهقانان كارگران ازاتحاد است عبارت جبهه اين واساس پايه كه استعمال انقالبي هاي پايگاه وايجاد خلق جنگ برپائي از پس فقط اتحادي چنين

حقيقي اساس و پايه كه است وقت آن فقط چون ، آيد بوجود تواند ميامپرياليستي ضد و ارتجاعي ضد ملي متحد جبهه تشكيل براي مطمئني

پيشبرد . و برپائي براي تدارك درمرحله و ازآن قبل حتي اما شد خواهد فراهمو ارتجاعي ضد نيروهاي باساير جبهوي تحاد از كمونيست حزب نيز خلق جنگ

. روشن و گويا كامال حزب مرامنامه نمايد نمي صرفنظر امپرياليستي ضدنمايد : مي بيان مورد درين را حزب مواضع

از قبل حتي است مكلف افغانستان كمونيست حزب حقايق اين عليرغموانقالبي اصولي هرامكان از سرخ سياسي قدرت وبرقراري خلق جنگ برپائي

16

Page 17: Shola Jawid€¦ · Web viewدر جو ايجاد شده ناشي از نتايج انتخابات روسيه ، دارودسته جناح رباني بخاطر خوشي خاطر غرب

جاويد شعله دوازدهم شماره

خرده نيروهاي با ائتالفي مبارزاتي هاي وفعاليت جبهوي هاي همكاري برايخلق جنگ برپائي تداركي ي ها فعاليت به خدمت در ملي بورژوائي و بورژوائي

سوسيال ضد مشترك مبارزات پيشاپيش ودر نموده استفاده فعاالنه . - هاي همكاري اين باشد داشته قرار وارتجاعي امپرياليستي امپرياليستي

استوار اصلي بردوپايه بايد ائتالفي مشتركي مبارزاتي هاي فعاليت و جبهويباشد .

بورژوازي- 1 ، فئوداليزم نيمه ، امپرياليزم ، امپرياليزم سوسيال عليه مبارزهجنسي . شوونيزم و ملي شوونيزم كمپرادور،

شناختن – 2 رسميت وبه دراتحاد شامل نيروهاي تمامي موجوديت قبولايدئولوژيك آنها –استقالل -–تشكيالتي افغانستان كمونيست حزب منجمله

مشترك . فعاليت دوره سراسر درص) ، افغانستان كمونيست حزب (91و 90مرامنامه

، امپرياليزم ضد ي ها شخصيت وحتي نيروها تمام با مكلفيم ما ترتيب اين به . با ما نمائيم قرار بر مبارزايت واتحاد همكاري شوونيزم وضد ارتجاع ضد

اتحاد تنها نه ناپذير اصالح هاي شوونيست و طبقاتي و ملي طلبان تسليمصفوف مقابل درطرف را آنها بلكه ، باشيم داشته خواهيم نمي مبارزاتي

. درعين مبارزاتي اتحاد و كاري هم اما نمائيم مي محسوب مان مبارزاتيايدئولوژيك استقالل شناختن رسميت وبه موجوديت قبول به مشروط –حال

است مكلف حزب كه همانطوري ، هست نيز كمونيست حزب تشكيالتي - رسميت به نيز را سايرين تشكيالتي ايدئولوژيك واستقالل موجوديت

بشناسد . به ، نمائيم مانراجمع وحزب بگذاريم كنار مانرا كمونيزم خواهند مي كه كساني

" " شان موردخواست دموكراسي ودر اند كمونيست ضد وروشن صاف نظرما . ازمابراي توقع آيا ندارد وجود كمونيست وحزب ها كمونيست براي جائي

فكرانه كوته گوئي ياوه كساني چنين با مبارزاتي اتحاد وبرقراري همكاريگفت : هائي سرائي ياوه چنين اين مقابل در دون مائوتسه ؟ نيست وكوردالنه

. وقشرها طبقات كليه با ما رانيم نمي را افرادانقالبي هاهرگز ماكمونيستيا پايان تا بخواهند كه هايي شخصيت و سياسي وسازمانهاي احزاب وتمام

. اگر اما كرد خواهيم طوالني همكاري و حفظ را متحد جبهه كنند مبارزه جاپاناگر ، نيست شدني كار اين بزنند، كنار را كمونيست حزب بخواهند كساني

نيست . شدني نيز كار اين ، زنند برهم را متحد جبهه بخواهند كسانينوين) ( دموكراسي درباره

: افراد هاهرگز ماكمونيست كه گوئيم مي مي افغانستان امروزي درشرايط . ها وسازمان احزاب وتمامي قشرها و طبقات باكليه ما رانيم نمي را انقالبي

حاكم اسالمي ارتجاع عليه پايان تا بخواهند كه هائي وشخصيت سياسي يراايجاد متحد جبهه حاضرين ، نمايند مبارزه كشور بر امپرياليستي وسلطه

. حزب بخواهند اگركساني اما نمائيم طوالني همكاري آن حفظ وبا كردهو ترين جدي حزب كه زيرا ، نيست شدني كار اين ، كناربزنند را كمونيست

. حزب كنارزدن خواست دركشوراست انقالبي مبارزاتي نيروي ترين مصممداشته تواند مي معني يك فقط كشور امروزي درشرايط افغانستان كمونيست

17

Page 18: Shola Jawid€¦ · Web viewدر جو ايجاد شده ناشي از نتايج انتخابات روسيه ، دارودسته جناح رباني بخاطر خوشي خاطر غرب

جاويد شعله دوازدهم شماره

مبارزاتي اتحاد تحقق براي بايد كه مبارزاتي تخريب از است عبارت وآن باشدكشوربه امپرياليستي وضد ارتجاعي ضد هاي وشخصيت نيروها تمامي ميان

. يك ، خواست اين دركل انقالبي مبارزات در تخريب برآن مقدم و آيد عملضد خواست ويك است ملي خواست يك ، است دموكراتيك ضد خواست

است . انقالبيوضد مرتجعين ، ها امپرياليست خواست عليرغم افغانستان كمونيست حزب

" " " " وجوددارد آن گذاشتن كنار و كردن جمع بر مبني قهار هاي كمونيستسرائي . ياوه دراثر حزب اين دهد مي ادامه را مبارزاتش قدم وثابت واستوار

شد " " نخواهد گذاشته نيزكنار دموكرات هاي كمونيست انتي فكرانه كوته هاي . ها دردشمني كمونيست حزب شود گذاشته كنار كه است ممكن غير ودرواقع

. گفته به بنا ما است قدم وثابت متين ، وراست رك خود ها دردوستي ونيزدون : مائوتسه

ناپذيرمي عالج هاي كمونيست وضد ملت به خائنين سينه به رد دست درحاليكهكرد . نخواهيم رها را دوستي هيچ ، زنيم

نوين) ( دموكراسي دربارهدارد ادامه

جنگجاري

اسالمي ارتجاعي نيروهاي از ائتالف دو ميان شمال وسمت دركابل جاري جنگ " " بندي وصف تركيب لحاظ از چه ، شان اي شده مسلمان تازه ومتحدين

مهمي بسيار تاثيرات ، جنگ خود نتايج لحاظ از وچه آن تاثيرات و دوطرفمخاطرات حال ودرعين ها وفرصت گذاشته بجا كشور سياسي تحوالت برسير

اينكه . براي است كشورقرارداده مردمان انقالبي مبارزاتي راه فرا را بسياريكرده ترسيم بخوبي را آميز مخاطره حال ودرعين مساعد دورنماي اين

ارتجاعي بندي صف گيري شكل چگونگي روي اول درقدم است الزم ، باشيموذهني عيني ازلحاظ ، آن نتايج ونيز وخارجي داخلي عوامل ، جاري جنگ تازه

نمائيم . مكث

گيري : شكل پروسه

" " " " ها پرچمي و ها خلقي با حكمتيار الدين گلب باخت و ساخت جريانپروتوكول امضاي مسعوددرزمان شاه وازاحمد امين الله حفيظ اقتدار درزمان

" " هاي تنظيم ساير نمود تبارز آشكار بطور ، شوروي قواي با بس آتشو " " ها خلقي با ارتباطي ملي مصالحه مشي ازاعالم قبل مدتها نيز اسالمي . ، اش ودارودسته وخاندان امين الله حفيظ با سياف مثال اند داشته ها پرچمي

پرچمي با مذهب شيعه واحزاب اليق سليمان با ، مجددي الله صبغت حضرتشيعي . و هزارگي خانوادگي نسب هاداراي خلقي و ها

از " " ملي مصالحه مشي اعالم وبا يافته ادامه نشيب فرازو با جريانات اين . مشي ازاعالم قبل حتي گرديدند عميق پيش از بيشتر ، نجيب رژيم سوي

18

Page 19: Shola Jawid€¦ · Web viewدر جو ايجاد شده ناشي از نتايج انتخابات روسيه ، دارودسته جناح رباني بخاطر خوشي خاطر غرب

جاويد شعله دوازدهم شماره

تحت ونيروهاي جهادي ازقوماندانان تعداد يك ، نجيب رژيم ملي مصالحهبصورت چه و علني بصورت چه ، گوناگوني وعوامل علل به بنا شان قومانده

اعالم " " . " از پس بودند پيوسته ها شوروي نشانده دست دولت به ، مخفي " با پروتوكول وامضاي وتماس گيري ارتباط جريان ، ملي مصالحه مشي

گسترش " " وسيعا ، ازكشور شوروي قواي خروج از پس بويژه ، نجيب رژيمازرهبري كه گردد مي مبدل سراسري تقريبا جريان يك وبه يابد مي وعمق

. گيرد شانرادربرمي وصفوف فرماندهان تا اسالمي احزاببه " " ، كرد نمي سقوط اش رهبري تحت وبلوك پاشيد نمي ازهم شوروي اگر

رفت مي پيش قسمي به مرتجعين دوجناح ميان وسازش تباني جريان يقين . پيمان سقوط اما ساختند مي را آن وفرعي تابع جناح اسالمي احزاب كه

معكوس " " را سازش و تباني جريان سرعت به شوروي پاشي فرو و وارساسوي به سرعت به ، ها امپرياليست سوسيال مزدور رژيم جناح و ساخت

شدند . رانده تابع موقعيتاسالمي " " هاي تنظيم هم و نجيب مزدور رژيم هم شوروي سريع فروپاشي

بين سازش و تباني وجريان داد قرار مترقبه غير موقعيت دريك را ارتجاعيدرچنين . راند پيش به سرعت به رقيب هاي جناح كشمكش ميان در را آنها

بندي " " فرمول كه صورتي آن به نتوانست متحد ملل سازمان طرح حالتيپرچمي . " " " و ها خلقي هم گردد پياده درعمل مكمل بصورت بود گرديده

" ، گروهي آحادمتشكله به عمال سرعت به اسالمي هاي تنظيم هم و ها . رژيم سقوط و نجيب ناموفق فرار از پس شدند تجزيه خود ومحلي قومي

متجانس ونا پراگنده بصورت درمركز و درواليات وسازش تباني ،جريان وي . اول درجه نقش اسالمي احزاب جا درهمه گرفت بخود نهائي شكل سريعا

درآمدند تابع بصورت نجيب رژيم به مربوط نيروهاي و كردند احراز قدرت درملي " جنبش كنترل تحت منطقه استثناي به كه " –، شمال سمت در اسالمي

كردند حفظ را خود اول درجه نقش سابق رژيم به مربوط نيروهاي درآننمودند . اشغال را تابع موقعيت اسالمي هاي تنظيم به مربوط ونيروهاي

كه نيرومند ائتالفي دوجناح ، نامنظم و ومرج پرهرج جريان همين ازدرون ، نمودند سربلند آشكارا ، بودند كرده آغاز قبل سالهاي از شانرا گيري شكل

ملي جنبش ، وحدت حزب ، نظار شوراي شامل جناح دوستم –يك اسالمي " " شامل ديگر وجناح سابق شوروي مزدوران پشتون غير وافراد ها ودسته

نسب . پشتون هاي خلقي و حكمتيار اسالمي حزبفاجعه وقوع حكمتيار –ثور 8درابتداي اسالمي حزب قول به ائتالف - 5و ثور

" " كابل شهر در نيروهايش درنتيجه و ماند تنها ها خلقي و اسالمي حزبپس . بالفاصله ديگر، جناح در اما شدند رانده بيرون وازشهر گرديده سركوبيعني ائتالف اصلي نيروهاي ميان ونزاع كشمكش ، اسالمي حكومت ازاعالم

ملي " جنبش و وحدت وحزب يكطرف از نظار " –شوراي قدرت از اسالميدر . نگرديد رعايت ائتالف پروتوكول نيزتوافقات وحدت حزب ودرمورد دورماند

ائتالفي جناح اين ميان دركابل، اسالمي حكومت اعالم ابتداي ازهمان نتيجهشد . ايجاد وآزردگي شكررنجي

19

Page 20: Shola Jawid€¦ · Web viewدر جو ايجاد شده ناشي از نتايج انتخابات روسيه ، دارودسته جناح رباني بخاطر خوشي خاطر غرب

جاويد شعله دوازدهم شماره

" ملي جنبش و وحدت حزب شركت براي مجددي الله صبغت اسالمي –تالش . رياست" دوره ازآنكه پس نياورد دست به چنداني موفقيت قدرت در

و شد حاصل توافقاتي وحدت حزب با وبيش كم گرچه ، گرديد شروع ربانينظار شوراي ميان وكشمكش نزاع اما ، گرديد شامل دولت در وحدت حزب

وحدت -–وحزب سياف اتحاد نيروهاي با پيهم هاي درگيري بابت از ويژه بهملي . " جنبش اما گرديد تشديد پيوسته و يافت از " –ادامه همچنان اسالمي

قرار شناسائي مورد رسمي تنظيم يك شدوبعنوان داشته نگه دور قدرت راسنگرفت .

تهاجم مورد شهر اين ، كابل شهر از فريد عبدالصبور شدن خارج از پس وقتي" " " نيروهاي ، گرفت قرار اش خلقي موتلفين و اسالمي حزب نيروهاي

ملي " –جنبش و نظار شوراي نيروهاي درپهلوي وحدت حزب و اسالمييك . وعقد حل اهل شوراي وتدوير تدارك جريان اما جنگيدند آنها عليه جمعيت

مشخصا و داد قرار جدي ضربت مورد را الدين گلب مخالف ائتالف پارچگي . كه موقعي آن برعالوه داد سوق اسالمي حزب طرف به را وحدت حزب

" ملي جنبش نمايندگان ، گرديد شروع آباد اسالم " –مذاكرات در اسالمي . داده شركت مذاكرات در ومستقيما ماندند باقي مذاكرات سالون پشتالبته ؛ نشد داده دلخواهش مورد واهميت نقش نيز وحدت حزب به و نشدندديگر موتلفين و وسياف رباني پافشاري و اصرار بنابه احتماال و توافق بنابر

شان . حزب نيز و وحدت حزب و اسالمي حزب ميان نزديكي جريان بعد به موقع ازين

" ملي جنبش و . –اسالمي " كه موقعي گردد مي متبارز اسالميكابل دراطراف مستقر اسالمي حزب نيروهاي آباد جالل مذاكرات دربحبوحه

وحدت حزب گيرد، مي قرار ومتحدينش نظار شوراي هاي نيرو تهاجم مورد " ملي جنبش و ايستد مي اسالمي حزب درپهلوي " –آشكارا نيز اسالمي

. الدين گلب ، آباد جالل مذاكرات از پس نمايد مي اتخاذ طرفي بي موقف" از نفر دو درآن كه ريزد مي را اي كابينه طرح صدراعظم بعنوان حكمتيار

ملي . –جنبش " حمايت از امر اين دارند شركت وزير بعنوان نيز اسالمي " ملي جنبش و وحدت " –حزب مورد اما ، شود مي برخوردار اسالمي

كنار ودرنتيجه گيرد مي قرار خالص يونس نمايندگان و سياف و رباني مخالفتشود . مي گذاشته

جبهه ، اسالمي حزب ميان نزديكي جريان ، آباد جالل توافقات ماندن نتيجه بيملي " جنبش و وحدت حزب ، ملي سازد " .–نجات مي تر مشخص را اسالمي

حزب با نزديكي مناسبات اش دوماهه اقتدار دوران در مجددي الله صبغتملي " جنبش و داد " .–وحدت ادامه را مناسبات آن و بود نموده ايجاد اسالمي

قدرداني ازوي ازنجيب دوستم روگرداني از بعد شخصا حكمتيار الدين گلبقرار مسعود پهلوي در وي شد مشخص ازآنكه پس فقط و نمود وپشتيباني

اثر . در آنكه از بعد گرديد شروع او با الدين گلب هاي مخالفت ، است گرفتهدوستم نزديكي زمينه ، مقابل طرف ائتالف صفوف درون در حاصله تغييرات

را نزديكي بازاين آغوش به وي ، گرديد مساعد حكمتيار الدين گلب طرف بهو رباني كه رفت پيش دوستم با وهمدستي اتحاد بسوي تاآنجاي و پذيرفت

20

Page 21: Shola Jawid€¦ · Web viewدر جو ايجاد شده ناشي از نتايج انتخابات روسيه ، دارودسته جناح رباني بخاطر خوشي خاطر غرب

جاويد شعله دوازدهم شماره

. كه موقع درآن باري البته بروند پيش حدود آن تا بودند نتوانسته مسعودائتالف كه رسيد مي نظر به جنبش ، گرفت جاي درارگ و آمد كابل به دوستم

گرديده حايل خود ميان در دوستم براي مناسبي جاي الدين گلب مخالفجمعيت . دردرون رقيب هاي جناح هاي كشمكش ميان در گرايش اين اما استدوستم مستقالنه حركت بخاطر همچنان و سياف مثل سايرين مخالفت نيز و

شد . زده كنار الدين گلب با مذاكرات بر مبنيازايجاد قبل كه بگوئيم بايد وحدت حزب و اسالمي حزب مناسبات درمورد اما

حزب و نصر سازمان از معيني هاي بخش ميان نزديك مناسبات ، وحدت حزبشدن روگردان از بعد دوستي سوابق همين و داشت وجود حكمتيار اسالمي

هم فرا وحدت حزب و اسالمي حزب نزديكي زمينه ، رباني و ازمسعود مزاريگردانيد .

" جنبش نيروهاي و آن واطراف دركابل اسالمي حزب نيروهاي ازآنكه پس) –ملي " قيصار و بندر خان شير وغرب شرق از شمال درسمت اسالمي

تهديد ( مورد جات هزاره غرب سمت از وحدت حزب ونيروهاي فارياب واليتو گرفت شكل هماهنگي شوراي ، گرفتند قرار رباني جناح به متعلق نيروهاي

كودتا بصورت كابل در رباني اقتدار بر ناگهاني و قاطع ضربت آوردن وارد طرحنتوانست . كه خاطري به گونه كودتا حركت اين شد گرفته دست روي اي گونه

زود تهاجم يك شكل از ، آورد وارد كابل در رباني اقتدار بر ناگهاني ضربتتقريبا مدت اينك كه درآمد دار دوام درگيري يك وبصورت گرديد خارج فرجام

اي سابقه بي هاي ويراني وتلفات خشونت و باشدت كه شود مي ماه سهاست . يافته ادامه

وعوامل : علل

داخلي : –الف عواملنقاط در ارتجاعي هاي بندي صف تجديد و بندي صف پروسه جريان در آنچه

مي بازي عمده نقش ، حاكم ارتجاعي گوناگون نيروهاي ميان در كشور مختلففعلي شرايط در كه است فيودالي الطوايفي ملوك ذاتي سرشت همانا ، نمايد

فيودالي برحاكميت است مبتني فرمانده –كشور و مختلف هاي تنظيم نظاميمطلب . اين البته كشور مختلف مناطق و محالت در متحد بسيار نظامي هاي

مليتي احساسات از استفاده قبيل از ديگري عوامل كه نيست مفهوم بديندراين عوامل ساير و شان وفرماندهان ها تنظيم توسط مختلف هاي مليت

هرگونه عليرغم ديگر عوامل كه است مفهوم بدين بلكه ، ندارند مداخله قضاياذاتي سرشت نقش به نسبت ، باشند داشته كه اهميتي با ويا اهميت بي نقش

دارد . قرار تابع درحالت فيودالي الطوايفي ملوكوصاحب مند هرقدرت براي اصلي مسئله ، فيودالي الطوايفي درملوك

متعلق منطقوي و محلي ونيروي اقتدار و قدرت حفظ از است عبارت اقتداري . تامين درموقعيت را خود كه فيودالي نيروي هرآن جهت ازين خودش بهروحيه منطقوي و محلي هاي قدرت به نسبت نمايد احساس مركزي حكومت

. اگر حال نگيرد پيش در تواند نمي درواقع و گيرد مي پيش در تهاجمي

21

Page 22: Shola Jawid€¦ · Web viewدر جو ايجاد شده ناشي از نتايج انتخابات روسيه ، دارودسته جناح رباني بخاطر خوشي خاطر غرب

جاويد شعله دوازدهم شماره

جريان ، باشند داشته وجود مركزي حكومت تامين براي مدعا صاحب دونيرويالطوايفي ملوك دوام و بقا براي جرياني بصورت خود دونيرو اين ميان مبارزه

. نيرو اين با همراهي در گاهي ، كوچك نيروهاي كه صورت اين به ميآيد درمي شان منطقوي و محلي اقتدار و نيرو حفظ وبراي نيرو آن با ديگري وزماني

. ، عبدالرحمن اقتدار زمان تيمورشان سلطنت از بعد دوران طول در كوشندتاج مختلف مدعيان با اي بازي چنين اين با منطقوي و محلي مندان قدرت

فقط . نمودند مي حفظ را شان منطقوي و محلي ونيروي اقتدار ، كابل وتختمندان قدرت نتوانست و نماند، باقي عبدالرحمن مقابل در حريفي ازآنكه پس

را مركزي حكومت و نموده قمع و قلع و سركوب را مختلف ومنطقوي محلينمايد . تامين انگليس استيالي نفع به

حكومت تامين براي مدعا صاحب فيودالي دونيروي كه كشور فعلي درشرايطرا ديگري نتوانسته آنها از يك هيچ گذشته دوسال طي ودر دارد وجود مركزي

و سلطه به انداختن چنگ براي شان متضاد متقابال تالش ، براند صحنه از كامالالطوايفي ملوك ودوام بقاء براي عاملي بصورت خود مركزي حكومت اقتدار

. زده كنار كامال يا مدعا صاحب دونيروي اين از يكي تا درواقع است آمده درفعلي ارتجاعي هاي ودرگيري ها جنگ ، نگردند تضعيف كافي بقدر يا و نشودمهلك . شان براي را وضعيتي چنين بروز كه ديگر نيروهاي اما آورد خواهد دوام

نمايند . جلوگيري تاازآن كوشند مي شدت به بينند مي كننده نابود وثور فاجعه وقوع يكه 1371درابتداي هواي حكمتيار الدين گلب اسالمي حزب ،

. هوا اين كه ازآنجاي سرداشت در را تنهايي به مركزي حكومت وتامين تازيهمه ديگران ، داد مي قرار تهديد مورد را الطوايف ملوك ساير منافع وهوس

. وبيش كم اتحاد دراين خالص و سياف درابتدا هرچند كردند اتحاد آن عليهايستادند . الدين گلب مقابل طرف صف در عمدتا حال بهر اما بودند متزلزل

جناح حال درعين و شدند رانده كابل از اسالمي حزب نيروهاي ازآنكه بعدحزب ، ساخت مستحكم قدرت براريكه وبيش كم را خود موقعيت ربانيموقتا كابل شهر داخل به فريد عبدالصبور اعزام با تا گرديد مجبور اسالميطريق ازان كه اميد اين با البته و نمايد قبول قدرت در را دوم درجه موقعيت . چوكات در ديد ازآنكه پس اما بكوشد قدرت در اول درجه مقام احراز براي

طلبي - انحصار با مقابل لفافه تحت مرحله اين در كه جمعيت طلبي انحصار - ، نمايد بازي تابع كامل نقش تواند مي فقط رفت مي پيش اسالمي حزب

. داد قرار حمله مورد را كابل وشهر گذشت عبدالصبور صدراعظمي ازخيرولذا بود سنگين اسالمي حزب طلبي انحصار كابوس هم هنوز موقع دراين

گرفتند . قرار آن عليه طوايف ديگر ملوك تمامي تقريبا بازهمهاي شكست سلسله يك با توام ، بركابل اسالمي حزب نظامي حمله شكست

را اسالمي حزب طوريكه همان ، كشور مختلف نقاط در ديگر نظاميدرهمان را اسالمي جمعيت كرد، دور قدرت طلبي انحصار باالفعل ازموقعيت

. بندي وصف انزوا از اسالمي حزب خروج سير پس ازين داد قرار موقعيتجناح آن طلبي انحصار تشديد با موازي و گردد مي آغاز رباني جناح عليه جديد . بندي صف يك بصورت رباني جناح عليه بندي صف اين البته رود مي پيشآمده - بوجود اسالمي حزب عليه ابتدا كه آنگونه ها تنظيم تمامي عمومي

22

Page 23: Shola Jawid€¦ · Web viewدر جو ايجاد شده ناشي از نتايج انتخابات روسيه ، دارودسته جناح رباني بخاطر خوشي خاطر غرب

جاويد شعله دوازدهم شماره

ثور - روزهاي متحدين از اي عده فقط بلكه ، نگرديد ايجاد جمعيت 1371بودصف . اين كه است روشن ناگفته گرفتند قرار اسالمي حزب پهلوي در اسالمي

سطح در نه و آمد بوجود آن اطراف و كابل شهر درمحدوده فقط نيز بندي. كشور تمامي

حزب ، اسالمي جمعيت از غير كه پيشرفت قسمي اوضاع تحول سيرملي " جنبش ، وحدت حزب ، دركابل " –اسالمي كه سياف اتحاد و اسالمي

داشتند اي قوي نيروهاي آن دارند –واطراف گذاري –و تاثير ها تنظيم سايربرمحالت شان مربوطه نيروهاي و دادند دست از كابل حوادث برسير را شان

ازان ويا يافتند استقرار واليتي ويا محلي هاي ائتالف در كشور مختلف ومناطق . يك در دولتي امكانات از استفاده بخاطر اكثرا ها اين ندند ما باقي بيرون هاهاي نشانه ارتباط ، گرفتند قرار رباني جناح با وكجدارومريز سست ارتباط نوع

شود . مي ديده درآن ضعيف بسيار نظامي جهتي هم و همسوئيدعوا درموقعيت اسالمي وحزب اسالمي جمعيت فقط ها تنظيم تمامي ازميان

ائتالف يك درراس هريك لذا و دارد قرار سراسري قدرت وتامين رهبري براياند . گرفته قرار بزرگ

" ملي جنبش و وحدت حزب هرنيروي " –موقعيت با كه است قسمي اسالميداشت خواهند جدي ونزاع كشمكش قرارگيرد، اول ودرجه برتر درموقف كه

گرفت . نيروراخواهند ديگرآن وطرففقه وتطبيق گذاشتن اجرا به براي اي ويژه منطقه خواهان كه وحدت حزب

بعنوان را جات هزاره منطقه ، است شيعه هاي آخوند حكومت يعني جعفريشيعه محالت همچنان و نمايد مي تلقي خود قدرت و حكومت ويژه منطقه

نيز را كابل شهر نشين شيعه محالت شمول به جات ازهزاره خارج در نشينگذاري . تاثير لحاظ از كابل شهر نشين شيعه محالت نمايد مي محسوب چنين

اين قدرت ميزان و شركت چگونگي و كابل شهر حوادث روي وحدت حزب . در جات هزاره است برخوردار اي ويژه اهميت از مركزي درحكومت حزب

و است برخوردار ناچيزي بسيار استراتيژيك اهميت از كشور فعلي شرايطقدرت مسايل و كابل شهر حوادث روي تواند نمي برآن تكيه با وحدت حزب

ويژه . مناطقه داشتن جهت همين به باشد داشته چنداني گذاري تاثير مركزياي جدي بسيار اهميت از وحدت حزب براي كابل شهر در تصرف تحت

است . ر برخورداملي " جنبش و " –براي نظامي نيروي وداراي متشكل بخش يگانه كه اسالمي

خلق " دموكراتيك حزب ازبقاياي هاي بخش تمامي ميان از مستقل اي منطقه " " مي" برخوردار اي ويژه اهميت از دومسئله ، است سابقه وطن حزب و

. داشته خود ويژه منطقه بعنوان را شمال سمت واليت چند اينكه يكي باشديك بعنوان ديگر بعبارت ويا شود شريك مركزي قدرت در اينكه وديگر باشد

. خواست شود شناخته رسميت به اسالمي هاي تنظيم توسط رسمي حزبونيز استراتيژيك اهميت داراي منطقه بعنوان شمال سمت بر تكيه با دومي

" ملي جنبش موجود نظامي نيروهاي بر " –تكيه برده پيش دركابل اسالميبقاياي . براي امن منطقه يك بعنوان ، نيرو اين براي ويژه منطقه اما شود مي . داراي منطقه خود برعالوه است برخوردار زيادي ازاهميت نيز ، سابق رژيم

23

Page 24: Shola Jawid€¦ · Web viewدر جو ايجاد شده ناشي از نتايج انتخابات روسيه ، دارودسته جناح رباني بخاطر خوشي خاطر غرب

جاويد شعله دوازدهم شماره

. لحاظ از همچنان باشد مي كشور كل درسطح نيز مهمي اقتصادي اهميت" ( خود اندركاران دست وضرورت امكان ضرورت و امكان درصورت اينكه

ملي ( –جنبش تجزيه " كار ، برآن تكيه با سرآن پشت هاي ودست اسالميباشد . مي اهميت داراي نيز ، شود برده پيش رسمي طلبي

ميان در ل او درجه موقعيت در اسالمي جمعيت كه موقعي فوق داليل به بنااسالمي برحزب برعالوه گرفت قرار اسالمي هاي رهبري –تنظيم برسر كه

دارد قرار ونزاع كشمكش در اسالمي جمعيت با "–دولت و وحدت حزب باملي . –جنبش " و جمعيت شايد البته نيفتد در توانست نمي نيز اسالمي

به بنا نيروها اين ميان واتحاد همسوئي امكان كه كردند مي فكر نظار شوراي . برعالوه بود نخواهد ممكن متعددي منطقوي و سياسي ، ايدئولوژيك داليل

نيروها اين از هريك با كه كردند مي تالش متحدينش و اسالمي جمعيتنيروي دو و شوند طرف عليحده ، عليحده بصورت ، جداگانه وجبهات درمناطق

وجنوب شرق در وحدت حزب با تنها كابل درغرب مثال ؛ دورنگهدارند را ديگرواليت و قندوز واليت در و اسالمي حزب با تنها سروبي و كاپيسا در نيز و كابل

ملي " جنبش با تنها اسالمي " . –فاريابشهر جنوب و شرق مناطق و سروبي ، كاپيسا در اسالمي حزب صورت باين

سمت در نيز و كابل شهر غرب جنوب و غرب مناطق در وحدت حزب ، كابلملي " جنبش و جات هزاره غرب " –غرب و شرق از شمال سمت در اسالمي

كار . اگر درواقع گرفتند قرار تهديد مورد فارياب وواليت قندوز واليت از يعنيطرفه يك توانست مي كابل شهر جنوب و شرق در اسالمي حزب نيروهاي

" ملي جنبش نيروهاي ، " –شود درمجموع وحدت حزب ونيروهاي اسالمي . حزب لذا گرفتند مي قرار كننده تهديد بسيار موقعيت در دركابل وبويژه

" ملي جنبش و وحدت حزب ، " –اسالمي يا كه گرفتند قرار درموقعيتي اسالميبا ، جداگانه هاي دردرگيري را شان مناطق رفتن وازدست نيروها نابودي

شده نزديك هم با آشكارا اينكه پذيرفتندويا مي ومتحدينش اسالمي جمعيتاينها تمامي برآمدندوطبعا مي رباني بردولت كاري ضربت واردآوردن صدد ودر

. برگزيدند را دوم شقدردرگيري نيز و كابل درجنگ وحدت حزب كه است الزم نكته اين جاذكر دراين

در طرفي بربي مبني هاي سازي ظاهر و است شامل عمال شمال سمت هايكابل مسايل –جنگ رعايت بخاطر فقط هماهنگي درشوراي شركت عليرغم

آن بيشتر تشديد از جلوگيري و وحدت حزب دروني هاي بندي جناح به مربوط . مخالف جناح كه بخاطري نيز مقابل طرف ائتالف البته گيرد مي صورت

خود از واحيانا ندهد قرار نامساعد موقعيت در كامال را وحدت درحزب مزاريمي سازي ظاهر اين قبولي به وتظاهر ، تبليغاتي مقاصد بخاطر ونيز دورننمايد

نمايد . اي ويژه وحالت وضعيت در مجددي الله صبغت ملي نجات جبهه ميان دراين

. و تنظيم اين به متعلق نظامي نيروهاي كه گفت توان مي درواقع دارد قرار . تنظيم اين جهت ازين اند اغماض وقابل اهميت وبي كوچك ، آنها مناطق

مي جستجو نيرومند هاي تنظيم ميان نفاق در را خود منافع مدام آن ورهبركه زيرا ، باشد نمي اسالمي جمعيت بالمنازع سلطه خواهان فعال لذا و نمايد

24

Page 25: Shola Jawid€¦ · Web viewدر جو ايجاد شده ناشي از نتايج انتخابات روسيه ، دارودسته جناح رباني بخاطر خوشي خاطر غرب

جاويد شعله دوازدهم شماره

يابد . دوام بايد نفاق داد خواهد دست از را خود هاي چانس تمامي درآنصورتافتاد . خواهد بدستش چيزي كه باشد اميدوار تنظيم اين تا

خارجي : –ب وعوامل علل

وغيرمستقيم مستقيم مداخالت كه ندارد وجود شكي جاي هيچ امر درايناصلي ازعوامل يكي ، افغانستان درامور خارجي ومرتجعين ها امپرياليست

جان دراين شود مي محسوب كشور در ارتجاعي هاي جنگ دوام و موجوديتخواهيم مي بلكه نيست، مداخالت اين همه جانبه همه تحليل و بررسي منظور

نشان دارند نقش فعلي وجنگ بندي صف در كه را مهمي خارجي عوامل صرفادهيم .

حكمتيار الدين گلب اسالمي حزب سر پشت هم هنوز پاكستان ارتش جناح يكنكوشد . تهلكه از حزب اين نجات براي تواند نمي و است ايستاده

حزب دروني بندي جناح و خود دروني بندي جناح هرگونه عليرغم ايران رژيمحاكميت و ي سراسر ونظامي سياسي مهم نقش ، موجوديت از ، وحدت

خواهان و نمايد مي حمايت ، كشور نشين شيعه مناطق در حزب اين منطقويباشد . نمي خوردنش ضربت

همان شان سردمداران كه وتاجيكستان ازبكستان بر حاكم هاي رژيم " ملي جنبش با نزديكي مناسبات ، اند سابق شوروي ي ها –رويزيونيست

" لحاظ از ، دارند دراختيار نيز امكاناتي كه ازبكستان دولت و دارند اسالميمجموع . درواقع ها رژيم اين نمايند مي حمايت را دوستم نيز تبليغاتي و نظامي

كه هستند اين خواهان آذربايجان نيز و ميانه آسياي جمهوري بر حاكم هاي رژيمملي" آنها " –جنبش براي بال سپر بعنوان افغانستان شمال سمت در اسالمي

نيز كافي اقتدار و قدرت بلكه موجوديت تنها نه ، اسالمي گرايي شربنيان از . وساير تاجيكستان در كه ازآن نيروهاي بويژه ، روسيه ارتش باشند داشته

اسالمي گرايان بنيان كه هست اين خواهان نيز ، مستقراند ميانه آسياي نقاط " ملي جنبش وسيله به " –را ، تاجيكستان جنوبي مرزهاي از اسالمي

. حفظ و موجوديت طرفدار تنها نه بناء دورنگهدارد تركمنستان و ازبكستاننيز اش منطقه تر زياد گسترش و بيشتر اقتدار طرفدار بلكه آن ويژه منطقه

باشد . ميدرآن يلتسين عليه ها رويزيونيست و ها فاشيست همسوئي و روسيه تحوالت

و اسالمي حزب ميان همآهنگي بصورت افغانستان در را خود انعكاس ، كشورملي" مي " –جنبش تبارز ، سابق هاي وپرچمي ها خلقي از تعداد ويك اسالمي

دهد . ملي " جنبش دوستي و ، " " " –ارتباط سابق شوروي مزدوران وساير اسالمي

ونيز تركمنستان ، ازبكستان ، تاجيكستان هاي جمهوري در حاكم سردمداران باوروشن آشكار مسئله يك ، روسيه هاي رويزيونيست همچنان و آذربايجان

. ونيز ها فاشيست با رابطه در حكمتيار اسالمي حزب موقعيت اما استالزم لذا و است پيچيده كمي سابق شوروي آسيايي هاي جمهوري سردمداران

نمائيم . بيان آن درمورد اي نكته چند است

25

Page 26: Shola Jawid€¦ · Web viewدر جو ايجاد شده ناشي از نتايج انتخابات روسيه ، دارودسته جناح رباني بخاطر خوشي خاطر غرب

جاويد شعله دوازدهم شماره

آلماني هاي فاشيست با اينطرف به زيادي سالهاي از حكمتيار اسالمي حزب " " . غرب التفاتي بي به توجه با يقينا دارد نزديكي ودوستي مراوده وتركينزديك " " ارتباط نيز و ، شوروي فروپاشي از بعد ، افراطي اخوان به نسبتمنطقا را نكته اين توان مي ، اش دارودسته و رباني با ، روسيه بر يلتسين جناحقدرت وتصرف بيشتر نيرومندشدن به حزب اين كه داد قرار پذيرش مورد

. استعداد اسالمي حزب البته است بسته اميد درروسيه ها فاشيست توسطغرب براي روسيه وضعيت آميزشدن مخاطره صورت در كه دارد را –اين

- بكار ها روس عليه جدي دست آلت يك بصورت ديگر بار يك آمريكا بويژه . . حزب است ديگري طور حزب اين كنوني بالفعل موقعيت اما شود گرفته

آن از تري نزديك رابطه و ازبكستان رژيم با نزديكي رابطه اكنون هم اسالمي . اينطرف به گذشته سال خزان از است نموده ايجاد آذربايجان رژيم با

شوند . مي اعزام آذربايجان به منظما اسالمي حزب به وابسته اجير جنگجويانبدل در نظام پياده افراد كه است ماه چهار جنگجويان اين خدمت اصلي مدت

( مبلغ خدمت ماه بيشتري( 160هر زرهدارمبلغ وقواي توپچي وافراد دالرتوانند . مي اجيران اين ، خدمت اصلي مدت اختتام از بعد نمايند مي دريافتباقي آذربايجان در بيشتري امتيازات آوردن بدست با يا و برگردند باره دو

. بعضي هاي وجنازه اند شده كشته اجيران ازين زيادي تعداد حال تا بماننداند . شده برگردانده ازآنها

واستحكام ايجاد ، تركيه و قفقاز ، ميانه درآسياي تركيستي پان گرايشاتزبان بر تكيه با ايرانيزم پان برمبناي تاجيكستان و افغانستان ، ايران محور

تحقق –مشترك احتمال درافغانستان قدرت راس در تاجيكها موجوديت راكهبا . نيز تاريخي ازلحاظ تركيزم پان بيند نمي خود نفع به ، سازد بيشترمي را آن

ازين . است داشته نزديكي افغانستان در پشتون مليت حاكمه طبقه شوونيزمرا - - پشتون هاي شوونيست ودرواقع را الدين گلب ، ها تركيست پان جهت

رباني الدين برهان تا پسندند مي بيشتر افغانستان حاكميت راس درتاجيك نوپاي شوونيزم و اند حاكم درآن ها تاجيك حال بهر كه ويرا ودارودسته

كنند . مي رانمايندگيدارد - خود پهلوي در را سياف اينكه عليرغم جمعيت ديگر ازاخوان –درطرف

شده نزديك مصر رژيم چون هائي رژيم با حتي و گرفته فاصله عرب افراطيپسندانه اعتدال اصطالح به نمايشات غرب حمايت جلب در –براي آنهم والبته

گري اخواني در –چوكات يلتسين جناح با را روابطش و داد نشان خود ازبي حكومت با نزديكي مناسبات ايجاد صدد در نيز و ساخت نزديك روسيه

روسيه . انتخابات نتايج از ناشي شده ايجاد جو در برآمد پاكستان در بوتو نظيرخود در يلتسين جناح نيز و غرب خاطر خوشي بخاطر رباني جناح دارودسته ،

شدن نزديك با ، را 1372جدي 6روسيه ها كمونيست باصطالح عليه تبليغات– " " بود افغانستان در شان مزدوران و سابق شوروي ازآن منظور –كه

بخشيد . تشديديكسلسله با توام درهم متداخل و ومتناقض متضاد وعوامل علل اين مجموعه

كه افغانستان مسايل قبال امريكادر فعال غير موقف منجمله ، ديگر عواملدر مختلف ارتجاعي نيروهاي ميان كشمكش و جنگ دوام آن عملي نتيجه

26

Page 27: Shola Jawid€¦ · Web viewدر جو ايجاد شده ناشي از نتايج انتخابات روسيه ، دارودسته جناح رباني بخاطر خوشي خاطر غرب

جاويد شعله دوازدهم شماره

عوامل و علل وبرزمينه داده همديگر دست در دست همه ، است كشوررا كنوني جنگ و جديد ارتجاعي بندي صف ، هم روي بر خارجي و داخلي

آوردند . بوجودبندي صف باعث ايكه خارجي و داخلي وعوامل علل همان كه است طبيعيصف ترين تازه اين كه دهند مي نشان خود ، اند شده موجود جنگ و ارتجاعي

ديرپائي ودوام بقا شان قبلي هاي بندي صف همانند نيز مرتجعين ميان بنديخارجي . و داخلي معين وتحوالت تغييرات پيدايش با برعكس داشت نخواهد

، شان هاي وموقعيت كشور ارتجاعي نيروهاي خود دردرون تغييرات ونيز . گرديد خواهد متحول دوباره

وتاثيرات : نتايجارتجاع حاكميت برمجموع ، جاري جنگ ودوام بروز ، تازه بندي صف درنتيجه

آمد . وارد بزرگي صدمات و ضربات متعدد جهات از

ازلحاظسياسي : " " تني دارودسته با باختش و ساخت اينكه عليرغم ، حكمتيار اسالمي حزب

" " و ها خلقي با وتباني سازش ضد هاي نمائي مخالفت بر ، بود آشكار " . ملي جنبش رسمي قبول با اكنون نازيد مي سخت سابق ي ها –پرچمي " " " و مراوده و هماهنگي شوراي در شامل جناح يك عنوان به اسالمي

مخالفت آن ، آذربايجان سردمداران وبويژه ازبكستان سردمداران با دوستيپيمانه به بلكه ، داده دست از را خود تاثير تنها نه اسالمي حزب هاي نمائياعالم . عليرغم نيز رباني جناح ديگر جانب از گردد نمي نيز ابراز ديگر زيادي

" ملي جنبش عليه " –جهاد بقاياي و جان بابه جنرال مثل كساني اسالمي . رباني سوي از جهاد اعالن دارد خود پهلوي در را مومن جنرال دارودستهمردم درميان شركايش و رباني تر جدي و بيشتر آبروئي بي به توانست فقط

هاي سازي ظاهر برخالف نيز باند اين داد نشان اينكه كما ، شود تماماست . نظر تنگ و متعصب اخواني ، بسياري

ملي " " " جنبش بشمول سابق شوروي مردوران از زيادي اسالمي "–عدهبا . آنها اتحاد كردند مي قلمداد افراطي اخوان با مبارزه قهرمان را شان خود

تامين بخاطر آنها و بوده دروغين ادعاي يك مذكور ادعاي كه داد نشان گلبدينافراطي اخوان با توانند مي ، شان خارجي واربابان شان خود ارتجاعي منافع

شوند . همداستان و متحد نيز الدين گلب اسالمي حزب چون ايو داشته آنرا ادعاي مزاري و ودوستم مسعود ايكه ارتجاعي ناسيوناليزم

است . گرديده حيثيت بي سخت ، جاري جنگ و تازه بندي صف دراثر ، دارندكامل سرنگوني صدد در نه اينان از يكي هيچ كه داد نشان جاري جنگ

اين عليه مبارزاتي واحد صف صددايجاد در هم نه و است پشتون شوونيزمبه منسوب كه هاي مليت ملي منافع كننده تامين نه اولي وبطريق شوونيزم

. فقط مرتجعين اين ناسيوناليستي تبليغات كه داد نشان جاري جنگ آنهايندتاجيك هاي مليت فرزندان ساختن توپ دم گوشت براي بسيجي ارزش وفقط

از . ازآن بيشتري چيز ونه دارد شان ارتجاعي اهداف براي را هزاره و ازبك و

27

Page 28: Shola Jawid€¦ · Web viewدر جو ايجاد شده ناشي از نتايج انتخابات روسيه ، دارودسته جناح رباني بخاطر خوشي خاطر غرب

جاويد شعله دوازدهم شماره

پشت ، ها پشتون ميان در شوونيستي گرايشات ، مدتي براي ، ديگر طرف " " با . هماهنگي شوراي تشكيل از پس اما بود شده ايستاده الدين گلب سر

ملي " جنبش و وحدت حيثيت " –حزب آن از نيز الدين گلب ديگر ، اسالميباشد . نمي برخوردار ها پشتون نزد در سابق شوونيستي ملي

پيش از بيشتر مردم هاي توده نزد را حاكم مرتجعين جاري جنگ خالصه،و آشكار بصورت را آنها مردمي وضد ارتجاعي ماهيت و ساخت مفتضح

بازي . اسالم سرشت بيشتري بازهم پيمانه به جاري جنگ داد نشان روشنياينان نظام كه داد نشان و ساخت مال بر را ارتجاعي هاي باند نمائي تقدس و

يك بلكه ، برندارد در كشور مردمان و كشور بهروزي براي چيزي هيچ تنها نهمجسم كشتار و شرارت ، ناموسي بي ، غارت ، ددمنشي ، بربريت ، وحشت

خورد . مي ساختن منفجر و كردن سرنگون درد به فقط و است

نظامي : ازلحاظجمعيت نيروهاي به بزرگي وخسارات صدمات ، جاري جنگ درجريان

ملي " جنبش ، است " . –اسالمي آمده وارد اسالمي حزب نيز و اسالميبلخ ، سرپل ، جوزجان ، فارياب واليات در اسالمي جمعيت نيروهايشود . مي زده تخمين شدند سالح خلع و پاكسازي درمجموع تقريبا وسمنگان

نيروها تعداداين درجنگ . 20- 15كه وارده وصدمات تلفات اند بوده نفر هزاراست . بوده سنگين نيز كابل هاي

" ملي جنبش وتعداد" –نيروهاي نفرتلفات هزاران كابل هاي درجنگ اسالميمتحمل بزرگي نيزتلفات بغالن قندوزونهرين هاي ودرجنگ اسيردادند زيادي

شديدا. دوستم هاي مليشه عالي جنگي قابليت افسانه جاري جنگ دراثر شدندآمد . پائين نيز آنها خود جنگي وروحيه خورد ضربت

اسماعيل تورن پرطمطراق هاي وگزاف الف كه گرديد معلوم همچنانمي برايش كه زيادي تبليغات نيزبرخالف ووي ندارد واساسي پايه نيزچندان

باشد نمي وكارا زبده نظامي نيروهاي داراي شود،را شديدي وخسارات تلفات كابل هاي درجنگ نيز اسالمي حزب نيروهاي

. نظامي باختگي روحيه نزولي سير جاري جنگ است گرديده متحملرا اسالمي حزب موقف –نيروهاي از ، نظامي وصدمات تلفات بر عالوه كه

خورد مي نيزآب اسالمي حزب فعلي ثبات بي و ضعيف تنها –سياسي نهاست . بخشيده نيز تشديد آنرا بلكه ، است نساخته متوقف

حاكميت درمجموع و ارتجاعي باندهاي كه شده باعث جاري جنگ ترتيب باينو گرديده شديدي و جدي وخسارات تلفات متحمل نظامي لحاظ از ، ارتجاع

گردند . تضعيف ازبيش بيشتر

مرتجعين : ميان در بيشتر وتفرقه تشتت

تشديد را ارتجاعي نيروهاي ميان وتفرقه تشتت ، جاري جنگ و جديد بندي صف . است افزوده بيش از بيشتر آنها دروني برپراكندگي و نموده

28

Page 29: Shola Jawid€¦ · Web viewدر جو ايجاد شده ناشي از نتايج انتخابات روسيه ، دارودسته جناح رباني بخاطر خوشي خاطر غرب

جاويد شعله دوازدهم شماره

اعالن و اند ايستاده دوستم پهلوي ، جديد بندي صف در ها جمعيتي از تعداد يك . ازبيش بيشتر اسماعيل تورن جناح عالوتا نمايند نمي تائيد را رباني جهاد

وي جناح جانب از صلحي طرح ارائه كه است افزوده خود مستقالنه براقدامات . مخالف سياف اتحاد باشد مي اش طلبي استقالل ، افزايش اين از اي نشانه ،

دوستم با جمعيت گذشته ائتالف عليه را هائي شامل –اخواني درآن نيز خود كهجمعيت –بود ميان فاصله شدن عميق وبيش كم نشانه كه است انداخته براه

است . سياف واتحاداست . گرديده تقسيم وقاد امين وقاضي الدين گلب دوجناح به اسالمي حزب

با اتحاد عليه علنا و است مخالف هماهنگي شوراي با وقاد امين قاضي جناحاز . بعد اسالمي حزب نيروهاي از زيادي عده عالوتا است گرفته قرار دوستم

گيري گوشه وبسوي گرديده مايوس و دلسرد ، دوستم با الدين گلب اتحاداست . گرديده وانزوا

با . كه اكبري جناح است گرديده تقسيم واكبري مزاري دوجناح به وحدت حزبهاي جناح سوي از و است الدين گلب با ائتالف مخالف دارد سروسري مسعود

. دوجناح اين ميان وكشمكش نزاع شود مي حمايت نيز ايران رژيم دردروناست . كشيده نيز نظامي زدوخورد و درگيري به جات هزاره از معيني درنقاط

ملي" شود " . –جنبش مي گفته است داده دست از را مومن جنرال اسالمي ، تصادفي تصادم يك دراثر نه ، وي همراه ديگر تن چند و مومن جنرال قتل كه

نيروهاي . است گرفته صورت ، دوستم توسط شده طرح نقشه يك دراثر بلكهنظار شوراي به هم وبعضا پاشيده ازهم قسما مومن جنرال فرمان مثال –تحت

شدند .–درخنجان تسليم

كابل : اهالي روحي وتاثيرات نتايج

ثور از ايكه ارتجاعي هاي جنگ مجموع ميان اتفاق 1371از كشور در تاحالگردد . مي محسوب آنها ترين كننده ويران و ترين خونبار ، جاري جنگ ، افتاده

بيست مجموعا حال تا جنگ اين ، مردم درميان شايع تقريبي سنجش يك طبقآواره را ازآنها نفر ميليون نيم و ساخت وارد كابل براهالي تلفات نفر هزار

. وزير كارته جنوب به ازشمال كه شهر از وسيعي بخش عالوتا است نمودهتا نو كارته آخر و خان زمان قلعه غرب به شرق واز باالحصار تا اكبرخان

است . گرديده يكسان خاك با كامال جنگ اين براثر ، گيرد مي بر در را دهمزنگكه گرديده باعث واردنموده كابل مردم بر جنگ اين كه هاي وبدبختي مصائب

وانزجار تنفر مورد آنها نزد شدت به و بيش از بيشتر حاكم ارتجاعي باندهايگيرد . قرار

الملي : بين نتايج

سردمداران كه شده باعث شان ميان جاري وجنگ مرتجعين جديد بندي صفبيش از بيشتر شان رهبري تحت كار جنايت هاي باند و كشور بر حاكم مرتجع

المللي بين سطح مفتضح –در مختلف هاي كشور عامه افكار درنزد بويژه

29

Page 30: Shola Jawid€¦ · Web viewدر جو ايجاد شده ناشي از نتايج انتخابات روسيه ، دارودسته جناح رباني بخاطر خوشي خاطر غرب

جاويد شعله دوازدهم شماره

" " . جنگ ، شود مي متحد ملل سازمان به مربوط كه جاي تا شوند ورسواافغانستان قضاياي به مستقيما سازمان اين پاي كه گرديده باعث جاري

است . ازآن نمونه كشور بداخل سازمان اين هيئت سفراخير كه شود كشاندهنرفته فراتر وازآن مانده باقي صرف سياسي درحدود حال تا مداخله اين اما

افغانستان . " " به هيئت ازاعزام تر باال حاضر حال در متحد ملل سازمان استتا كه آنجاي تا ، دهد انجام تواند نمي ديگري كار مختلف هاي جناح با مذاكره ورا . هاي پايه مذاكرات همين البته ندارد دست در نيز مشخصي طرح حتي حالدر اوضاع شدن مساعد صورت در و ريخت خواهد آينده تر جدي مداخالت براي

" ملل سازمان موثربر امپرياليستي هاي قدرت خواست نيز و كشور داخلكامال" نيز افغانستان به سازمان اين نظامي نيروهاي پاي شدن ،كشانده متحد

آن احتمال آينده براي مدت دركوتاه و حاضر حال در اما ، نيست امكان از بعيدگردد . عملي نيست ممكن و است ضعيف بسيار

دورنما : بندي صف هم نه بود خواهند آنها جنگ آخرين مرتجعين ميان جاري جنگ نه . ميان معضله جاري جنگ و جديد بندي صف شان بندي صف آخرين كنوني

پيچيده ومتعددي معين جهات از بلكه ، نكرده وفصل حل را ارتجاعي باندهاي . دركشور ارتجاعي هاي وكشمكش ها جنگ جهت همين به است ساخته نيز

. مجدد وتنظيم آمادگي به نياز بخاطر چنانچه خواهديافت ادامه همچنانطوالني رسمي بس آتش يك پاي اينكه بدون ، جاري جنگ ، دوطرف نيروهاي

يك نشانه بلكه صلح نشانه نبايد ، نمايد فروكش وبيش كم باشد، درميانپوره درموقع بايد زياد بيسار احتمال به كه ، گردد تلقي ديگر خونين درگيري

بيفتد . براه رباني جمهوري رياست موعد شدنگرائي مليت بلكه بازي اسالم تنها نه ، فعلي وضعيت بادوام ، ديگر ازجانبافزوني روز بطور ، مردم هاي توده درنزد ، نيز حاكم سردمداران ارتجاعي

تر گسترده و عميقتر روز به روز آنها وانزجار نفرت و ميگردد ومفتضح رسواشود . مي

مبارزه به پيش از تر وگسترده تر جدي ، قاطعانه بايد كه است اين وظيفه بناءاست . اين مستلزم مبارزه اين موفقانه پيشبرد داد ادامه حاكم مرتجعين عليه

وارتجاعي امپرياليستي هاي قدرت روي تكيه بر مبتني گرايشات بايد تنها نه كهنيروي اتكابه روحيه و نفس به اعتماد وحس شده زوده ها ذهنيت از خارجي

توده وانزجار نفرت كه است الزم حال درعين بلكه ، گردند وتقويت اعاده خود . اين نگردد محبوس ارتجاعي طلبي صلح بند و قيد در حاكم مرتجعين از ها

. گردد بدل حاكم ارتجاع كل عليه وزنده فعال مبارزات به بايد وانزجار نفرتصلح از هم سخني ، مرتجع ساالران جنگ سرنگوني بدون كه است مسلم قدر

انقالبي – يعني مردم نفع به صلحي رسد –بويژه چه ، باشد درميان تواند نميها . توده كامگاري و بهروزي به

كشور در جاري ارتجاعي هاي جنگ كه است برآن افغانستان كمونيست حزبساالران جنگ قهري سرنگوني و انقالبي جنگ طريق از وفقط فقط را

ازين . برداشت وازميان نموده نابود مردم هاي توده نفع به توان مي ارتجاعي

30

Page 31: Shola Jawid€¦ · Web viewدر جو ايجاد شده ناشي از نتايج انتخابات روسيه ، دارودسته جناح رباني بخاطر خوشي خاطر غرب

جاويد شعله دوازدهم شماره

ارتجاع عليه مبارزات اشكال تمامي فعلي درشرايط كه است الزم كامال جهتو تدارك درخدمت را مبارزات اين تمامي حال درعين و سازيم شكوفا حاكم

دهيم . قرار انقالب جنگ برپائيگوئيم . پاسخ انقالبي جنگ با را ارتجاعي جنگ

شان خود اززبان

" " غرض ، افغانستان كمونيست حزب كه اند آگاه جاويد شعله خوانندگانانقالبي ضد و مردمي ضد ، ارتجاعي ماهيت تر وعميق بيشتر هرچه افشاءمحتواي از اش ايدئولوژيكي ، سياسي هاي تحليل پهلوي در ، اسالمي احزاب

، معتبر سند يك عنوان به كشور، بر حاكم اسالمي دولت ماهيت و احزاب اينتوجه نيز ، نمايند مي همديگر عليه احزاب اين خود كه هاي افشاگري به

" " جاويد شعله جريده در را ها افشاگري اين از هائي قسمت و داشتهاين . است نموده ها افشاگري اين درمورد نيز هائي تبصره و ساخته منعكس

مسلسل نشرات به برخورد سلسله به نيز جدي 44بار درماه به 1372كهافشاء به شود مي مربوط كه ايم نموده انتخاب مطالبي ، است رسيده چاپ

اسالمي . جمعيت و اسالمي حزب هاي گيري موضع " شهادت شرارت عنوان تحت مضمون در ، اميد ارگان –مجله منظور

باشد مي اسالمي حزب ما " : " –مركزي نويسد مي اميد نويسنده هاي وپاسخ ) ندانسته) اسالمي اردوي جزء را دوستم هاي قوت هرگز اميد نويسندگان

به دادن پايان جهت را ها مليشه و مجاهدين مساعي اشتراك وحتي ايمايم . نكرده تائيد نيز شمال واليات از برخي در نجيب رژيم حاكميت

را وزمينه مجال كه است جهادي هاي تنظيم ميان اختالفات اين ما عقيده بهاگر و سازد مي مساعد مليشه عمدتا و مجاهد غير نيروهاي شدن مطرح براي

وقبل گرفت نمي صورت قدرت آوردن بدست براي جنگي آميز جنون تالشنمي پا به آشوب و جنگ ، نخست هاي ماه در ويا مجاهدين حكومت تشكيل از

و ميگرديد تمام يكسره روس تجاوز و كمونيستي رژيم بقاياي كارهمه ، شدو مجاهدين جان بالي واليات وبعضي مركز در و مختلف امروزدرسطوح آنانيكه

شده اعالن عمومي عفو از استفاده با ، اند گرديده اسالمي حكومت ... در هرگز و دانسته احسان و نعمت بزرگترين را مجاهدين عفو مجاهدين

افتادند . نمي وامتياز تبارز فكربخشيدن خلعت و دوست با حكمتيار انجينير دوستان مالقات همانطوريكه ما

!! هاي مليشه از اسالمي حزب تبليغاتي لهجه باورنكردني تغيير وبا را او بهتنظيم - !! پنج توافقنامه وبا اسالمي ملي جنبش نيروهاي تا وسفاك وحشي

) ( كرده محكومت و نكوهش را ودوستم حزب بشمول سياسي و جهاديافراد ساير و دفاع سابق وزير ، دولت رئيس نظر صورت همان به ، ايممليشه !! ديگر و اند اسالمي اردوي جزء اينكه و ها مليشه درمورد را جمعيت

ايم !! " . نموده ومحكوم رد نيز ندارد وجود

31

Page 32: Shola Jawid€¦ · Web viewدر جو ايجاد شده ناشي از نتايج انتخابات روسيه ، دارودسته جناح رباني بخاطر خوشي خاطر غرب

جاويد شعله دوازدهم شماره

تالش با مخالفت واقعيت و اميد مجلهقدرت : كسب براي جنگي آميز جنون

بيرون و ناراضيان همان را ها ازآن بسياري درواقع كه اميد مجله گردانندگانتر چرب لقمه بسوي ، ميدهد تشكيل اسالمي حزب و ازجمعيت شدگان رانده

سعودي وهابيت به وابسته و وهابي تنظيم يك كه سياف اسالمي اتحاد يعنيدررقابت خواهد مي وهم دارد پول هم سياف تنظيم كه چرا روآوردند؛ ، است

نمايد . باز افغانستان در بيشتري جاي ها سعودي نفع به ، جمعيت و حزب بابراي جنگي آميز جنون تالش مخالف ، كند مي وانمود گويا كه اميد مجله

بوده ازآن بعد چه و مجاهدين حكومت تشكيل از قبل چه قدرت آوردن بدستقدرت آوردن بدست براي سياف اتحاد آميز جنون هاي تالش رمقابل د ، است

دهد . مي قرار نيز تائيد مورد آنرا بلكه ، سكوت تنها نهپروتوكولي روابط از نه حاال تا اش نشراتي سال چند درطي اميد مجله

خانواده از سياف حمايت از ونه نشانده دست رژيم با سياف هاي قومانداناروپا تا اينجا واز پشاور تا كابل از آن وانتقال مصارف وتامين امين الله حفيظ

... " " از و خلقي ظريف حنرال دادن پناه بحث پاي نه و است زده حرفينشيند . مي سياف جانب

حاكميت دردوره كه دارد صحت ، 7اين اشغالگر قواي تجاوز ودوران ها ثوريواقعيت . اين ولي گرفت صورت جمعيت و اسالمي حزب بين درگيري بيشتري

غرض را وجنگي درگيري ، هيچگاه سياف اتحاد كه معنانيست اين به هرگزقدرت كسب غرض آميز جنون تالش يعني ، خود كنترل تحت مناطق توسعه

است . نيانداخته راه به بيشترولسوالي در بلكه ، قندهار نواحي و پغمان ولسوالي در تنها نه ، سياف اتحاد

با گاهي ، اسالمي حزب با گاهي ديگر مناطق بسا و لوگر واليت ، آباد خانبعد ولي است داشته هائي درگيري جمعيت با گاهي و اسالمي انقالب حركت

ائتالفي دولت برقراري جهادي –از هاي ازتنظيم يكي سياف اتحاد ، اسالميبا تنها نه قدرت كسب غرض را جنگي آميز جنون تالش بيشترين كه است

هدف كه است برده پيش به نيز ، اسالمي باحزب بلكه ، وحدت حزبجنگ آتش به زدن دامن ، بيشتر امتياز كسب غرض كوشش بر آنهاعالوه

است . بوده نيز مذهبي و ملي نفاق وتشديد داخلييك استقرار و مسلمين وحدت چاك سينه عاشق خودرا اينقدر كه اميد مجله

جهادي نيروهاي بين در موجود اتفاقي بي از و زده جا خالص اسالمي دولتداشته دردست امكانات تمام وبا ونظرا عمال خود ، نمايد مي تنفر ابراز گوياوبراي كوشد مي اتفاقي بي اين نمودن چاق براي و زده تبليغات به دست

، اميد مجله كه چرا ريزد؛ مي هيزم آتش اين به آن بيشتر هرچه ورشدن شعلهتشديد آميز جنون جنگ دوام ، ووهابيت سياف به وابسته نشريه يك بعنوانارزيابي سياف اتحاد نفع به و سعودي حكمرانان نفع وبه وهابيت نفع به آنرا

نمايد . ميقرون ايدئولوژي حامل و پرست بيگانه فرومايگان و ها فطرت پست

قدر هر و ، شود بدتر ها توده روزگار هرقدر كه نمايند مي تصور ، وسطائي

32

Page 33: Shola Jawid€¦ · Web viewدر جو ايجاد شده ناشي از نتايج انتخابات روسيه ، دارودسته جناح رباني بخاطر خوشي خاطر غرب

جاويد شعله دوازدهم شماره

به وابستگي پيمانه همان به ، شود داده گسترش مليتي و مذهبي نفاق دامنهخت آب از توانند مي بيشتر ارتجاعي احزاب اين و يافته تشديد احزاب اين

با !! سياف اسالمي اتحاد ، جمعيت ، اسالمي حزب تنها نه بگيرند ماهي آلوداحزابي بلكه ، كوشند مي جنگ اين پيشبرد در ، ارتجاعي ديدگاه چنين به اتكاء

ملي جنبش اسالمي، وحدت حزب . –مانند دارند ديدگاهي چنين نيز اسالميآنها " " : عفوعمومي ماهيت و احزابجهادي

شعار " نمودن علم با احزاب اين ، كه اينست جهادي احزاب ديگرتمام جنايت " با شانرا پروتوكولي رابطه يكطرف از توانستند آن به وعمل عمومي عفو

قبل سالها كه شوروي امپرياليزم سوسيال نشانده دست رژيم ي ها بندي جناحروابط اين آنها به دادن بااطمينان بلكه ، نمايند حفظ تنها نه ، بود شده برقرار

از اسالمي ودولت اسالمي احزاب ، يافته ارتقا ائتالف سطح به حسنهشرمانه بي و ورزيده ابا كشور نفوس ميليون دو وقاتلين جنايتكاران محاكمهعملكرد . اين كشيدند آغوش به را ها ومليشه پرچمي خلقي، جنايتكاران تمام

مرامنامه كه همانطوري مختلف قماش مرتجعين كه داد نشان اسالمي احزابتباني پروسه برپايه ، بود داده تذكر افغانستان كمونيست تقابل –حزب

تا دارند را چانس اين ، شان اختالفات وجود با ، دوابرقدرت بين آمده بوجودنيمه نظام يك چوكات در شان مشترك ارتجاعي منافع از حفاظت براي

- ه را مشتركا ارتجاعي هردوجناح آيندو كنار هم با استعماري نيمه فئوداليگيرند . پيش در را مردم سركوب

، اسالمي رايج حيله به توسل ،جز ديگري وسيله هيچ به توسل با كه اميد مجلهاسالمي اتحاد كه وجنايتكارانه ارتجاعي موافقت اين درستي از تواند نمي . ازبرخورد آگاهانه نمايد دفاع ، رود بشمارمي آن ازموبدين يكي نيز سياف

عفو " " " اين به اسالمي احزاب دادن تن علل ، عمومي عفو مسئله به صريحمي " ابا فيصله اين عقب در نهفت ارتجاعي هاي مصلحت و وديدگاه عمومي

شود . باز مشتش مبادا تا ، ورزدهمان ... وبه و دوستم به آن بخشيدن وخلعت حكمتيار مالقات ساختن محكومافراد وساير دفاع سابق وزير و دولت رئيس نظر نمودن محكوم گويا صورت

توانست مي وقتي ، دانستند مي اسالمي اردوي جزء را ها مليشه كه جمعيتپروتوكول ، سازش تنها نه اميد مجله ، كه رود بشمار گلي بابه ولو استداللي

خلقي با حكومت اين تشكيل درجريان و اسالمي حكومت از قبل دوران هايآن " " قانوني بنياد ، مجاهدين عفوعمومي كه ها مليشه و ها پرچمي ، ها

وشركت همكاري انتقاد پاي بلكه ، ميداد قرار انتقاد مورد ، رود مي بشمارو ها مليشه كه اسالمي دردولت جمعيت با همراه سياف اسالمي اتحاد

. نشست مي نيز ، ساختند مي را اسالمي ارتش عمده جزء پرچمي جنراالن . مجله بنمايد تواند ونمي نمود نخواهد جرئتي چنين هيچگاه ، اميد مجله ولياتحاد مجاهدين ، است مصروف اسالمي حزب سرزنش به حاال همين كه اميد

كابل مسير در آنها قيادت تحت حتي و پرچمي جنراالن مشوره با –سيافبا . ) كه اخير جنگ از قبل ها درگيري اين دارد درگيري اسالمي حزب با غزني

انداخته راه به رباني حكومت عليه اسالمي وحزب مليشه مشترك كودتاياست ( پيوسته بوقوع ، بود شده

33

Page 34: Shola Jawid€¦ · Web viewدر جو ايجاد شده ناشي از نتايج انتخابات روسيه ، دارودسته جناح رباني بخاطر خوشي خاطر غرب

جاويد شعله دوازدهم شماره

" " : را دوستم ي ها قوت شما اگر پرسيم مي اميد مجله ماازگردانندگان ... موتلفانه جنايتكاري مقابل در چرا ، و ايد ندانسته اسالمي اردوي جزء هيچگاه

" " ها مليشه و كمونيست جنراالن با همراه اسالمي وجمعيت اتحادسيافدردولت سياف اتحاد اصال گويا دهيدكه مي جلوه چنين و نمائيد، مي سكوت

؟ باشد نبوده شريك ربانيادعا چه لفظ در تان فرومايه رهبران و شما مثل وقماش شما كه نيست مهم

اينست . از عبارت وآن شماست عملكردهاي وجودي واقعيت مهم ؛ نمائيد ميحركت : ، اسالمي وحدت حزب ، اسالمي حزب ، اسالمي جمعيت تنها نه كهمشتركا ... ها مليشه و ها كمونيست اصطالح به يا ائتالف در و اسالمي انقالب

اتحاد بلكه ، اند مشغول حاكميت اين تحكيم و خويش حاكميت اعمال به " " . ميان درين كه كوچكي فرق فقط است سهيم ائتالف دراين نيز سيافشود بلند آسمان به شما جناح و شما وقال قيل تا شد آن وباعث آمد بوجود

ملي " جنبش ، تان ديروزي موتلفين از ، كه يابقول " –اينست اسالميشما از وقرارها، قول به تان وفاي عدم دليل به دوستم هاي قوت ، شماشما . خود حساسيت حاليكه در است نموده ائتالف تان مخالفين وبا روتافتهتوام و نرم خيلي درائتالف، شامل ي ها كمونيست اصطالح به ساير مقابل در

؟ ! است بوده برادرانه روحيه با

اسماعيل " " : تورن كمونيستي موقفضد" : نويسد مي اسالمي حزب از وانتقاد اسماعيل تورن از دفاع در اميد مجله

ائتالف مخالف آغاز همان از جمعيت فرماندهان از زيادي وتعداد خان اسماعيلموقف واين بودند اردو در ها كمونيست از برخي بقاي و ها مليشه با جمعيتتعجب ... جاي گرفته قرار اميد نويسندگان تحسين مورد آنان واسالمي اصولي

روز نخستين همان از ها مليشه و ها كمونيست با خصومت مدعيان كه استافسران همكاري به تا اند بوده آن درتالش تاامروزهمواره هرات فتحمجاهدين و خان اسماعيل عليه نجيب رژيم مليشه قوماندانان و كمونيست

." نمايند خلق مشكالت آنان وبراي بجنگند هراتيك مديون را شهرتش ، جهادي مشهور قوماندان هر مثل نيز اسماعيل تورن

بستن و ارتباط وبرقراري ها تنظيم بين داخلي وجنگ زدوخوردها سلسله. باشد مي اشغال ازدوره نشانده دست رژيم از هائي جناح با ها پروتوكول

وي آمادگي ابراز طريق از نجيب حكومت شدن وتعويض سقوط مسئله وقتيحكومت عليه دوستم رشيد و مومن جنرال بغاوت و شدن مستعفي براي

مسلح ي ها ارگان ساير و خاد ،اعضاي منصبان صاحب ، گرديد مسلم نجيبدر نشانده دست رژيم از هاي جناح با شان قبلي هاي ارتباط سلسله به دولتي

مليشه و خاد ، هرات اردوي قول از هاي بخش ، داشتند قرار وبند زد و ارتباطفرقه بخش بيشترين با متباقي و اسماعيل تورن با هرات شهر و نواحي ي ها

نمودند . ائتالف اسالمي حزب با شيندند هوائي درميدان موجوددر شده انداخته براه جنگ در ها آن مؤتلفين و اسالمي حزب شكست از بعدبه بيشتر را هرات شهر وتصفيه پيشرفت چانس اسماعيل تورن ، هرات شهركه منصب صاحب هاي پرچمي و ها خلقي با زدوبند طريق از و آورده دست

34

Page 35: Shola Jawid€¦ · Web viewدر جو ايجاد شده ناشي از نتايج انتخابات روسيه ، دارودسته جناح رباني بخاطر خوشي خاطر غرب

جاويد شعله دوازدهم شماره

حزب عليه شد موفق ، بودند شيندند هوائي ميدان در الدين گلب مؤتلفيناز را الدين گلب طرفداران و نموده كودتا شيندند هوائي درميدان اسالمي

. تورن روابط گذشته ها ازاين نمايد مجبور نشيني عقب به هوائي ميدانوباعث درگيري به ومنجر گذاشته تيرگي به رو وقتي هاي مليشه با اسماعيل

، كه شد ارزگان واليت مناطق وبرخي هرات واليت از ها مليشه سالح خلعوحدت حزب طرفدار مجاهد هاي گروه سركوب به دست اسماعيل تورن

نظار وشوراي جمعيت بانيروهاي وحدت حزب هنگام درين كه چرا ؛ زد اسالمي . هيچگاه اميد، ادعاي خالف بر هرات واليت بناء داشتند درگيري دركابل

" مخالف" واقعا اسماعيل تورن ونه است نبوده مجاهدين خالص حكومت داراي. مزدور رژيم به متعلق هاي جناح تمام

خودي مابه فوق گفته نمائيم،صحت اميدتوجه مجله گردانندگان اعتراف اگربه : گردد مي خودروشن

ائتالف- : " ... 1 مخالف آغاز همان از خان اسماعيل كه نمايد مي اعتراف اميدها مليشه با ها جمعيت كمونيست از برخي جمله " "وبقاي به اگر بود دراردو

مي " متوجه ، شود توجه ايم كشيده خط آن زير كه ها ازكمونيست برخي بقايبا جمعيت ائتالف مخالف نه اسماعيل تورن كه اصطالح تمامشويم به

بقاي مخالف بلكه ، دراردو موجود هاي اردوبوده برخيكمونيست در ها ازآناست .

2" " عمومي- عفو شعار اسالمي مرتجعين ساير مثل نيز اسماعيل تورننموده عمل آن به مطابق و تصديق را مليشه و پرچمي ، خلقي جنايتكاران

مناصب . " همه وملكي عسكري بخش در اميد فرموده بنابه رو همين از استشده سالح خلع مليشه هزاران و بوده مجاهدين دست در مهم هاي پست و

! ؟ است ، اند نموده اعتراف و نگاشته آنچه به شان خود اميد مجله گردانندگان اگر

بوده : ها مليشه صرفا شدگان سالح خلع كه يافتند مي در ، شدند مي متوجهآن كنترل تحت وارتش خاد اعضاي ، پرچمي و خلقي منصبان صاحب نه ، اند . به مجاهدين دردست مهم هاي وپست مناصب موجوديت ديگر ازجانب ها

نداشته دراختيار را كليدي وپست مهم منصب هيچ مؤتلفين كه نيست معنا آناي . گونه به ائتالف پروسه تحقق واليات ساير و درمركز همانطوريكه است

مؤتلفين و داشتن را درهراداره اول هاي مقام مسئوليت مجاهدين كه بودقاعده ازين نيز هرات واليت ، بودند مشاورآنها و معاون آنها پرچمي و خلقي

. اسالمي فورمول ، ديگر بعبارت باشد توانست مي نه بود نه مستنثنيديگر وواليات ودرمركز نبوده هرات خاص چيزي ، هرات واليت در شده تطبيق

است . گرفته قرار اجراء مورد اسالمي نسخه همين نيز

حاكميتاسالمي : وآينده اميد مجله گردانندگانمي چنين نگراني ابراز با اميد مجله گردانندگان اسالمي حاكميت آينده درمورد

" : رژيم سقوط با همزمان جهادي احزاب ميان وجنگ برخورد نويسدنمي قدرت برسر وباطل نامشروع جنگ جز چيزي كه آن وتداوم كمونيستيترديد و سوال مورد جدا كشور درآينده را اسالمي حاكميت چگونگي ، باشد

35

Page 36: Shola Jawid€¦ · Web viewدر جو ايجاد شده ناشي از نتايج انتخابات روسيه ، دارودسته جناح رباني بخاطر خوشي خاطر غرب

جاويد شعله دوازدهم شماره

... وبين ملي سطح در مجاهدين معنوي عظمت و شكوه است داده قراراسالمي وانقالب نهضت ورهبري قيادت چانس و شد دار خدشه المللي

نوع يك وبرعكس رفت ميان از دنيا اسالمي هاي ونهضت احزاب درميانالمللي وبين ملي سطح در افغانستان مجاهدين و جهاد به نسبت وانزجار تنفر

ايجادگرديد " . به- " " 1 بنا ، باشيد داشته بخاطر اگر سرقدرت بر وباطل نامشروع جنگ اين

اسالمي نهضت تاسيس دوران همان از ، اميد مجله قبلي هاي شماره اعترافرژيم " سقوط با همزمان نه ، است داشته وجود انشعاب اولين آمدن بوجود و

نجيب " . 2 " " جنگ- و اوليه اختالفات همان تداوم ، كنوني وباطل نامشروع جنگ

طي كه . 14هائيست پايه بر كه اختالفات اين داشت وجود نيز جهاد سالمختلف هاي جناح به وابستگي ، اسالمي ايدئولوژي از متفاوت هاي تقسير

، باشد مي استوار ، وامپرياليستها عرب و منطقه ارتجاع ، المللي بين اخوانناپذيرند" " . عالج نفاق

چنين- 3 تا نمايد مي ايجاب ، موجود هاي وائتالف ها بندي دسته آني منافع. اين يابد ادامه بيشتر وامتياز قدرت كسب براي مشروع نا وجنگ كشمكشاگر . كه چرا باشد مي نيز غيره و شهادت ، اميد مجله گردانندگان نفع به حالت

بوجود نيرومندي مركزي حكومت و گردد برطرف ها تنظيم بين اختالف فرضاسوال مورد ها تنظيم الطوايفي ملوك هاي حاكميت تنها نه آنصورت در ، آيد

گردانندگان شما تجارت بازار و ها قوماندان حاكميت بلكه ، گيرد مي قرارآن . ايجاب شما آني منافع رو ازين گرائيد خواهد كساد به نيز تنظيمي نشراتكه باشيد مشغول اتفاقي بي بازار نمودن گرم در توان باتمام كه نموده مي

هستيد ! كار- : " " . 4 نمايد تداوي را سرخود اول بايد است طبيب اگر كل گويند مي

جهاد آن 14نامه اخالقي و فرهنگي ، اجتماعي ، سياسي ابعاد در شما سالهصورت زياد شباروزي تالش بايد كامل ترسيم براي كه است ننگين و سياه قدر

. علم با دشمني و جهالت اشاعه در تنها نه اسالم راه مجاهدين شما گيرداخالقيات و كاري جنايت اشاعه در بلكه ؛ ايد بوده تان روزگار سرآمد وانسانيت

چوروچپاول ، بازي سگ ، بازي بچه تا گرفته وبنگ وترياك چرس از ، لومپنانه . ظرف در كه شما ايد نموده برقرار ريكارد مردم ناموس به سال 14وتجاوز

، زنيد مي آنرا پتاق و الف كه اسالمي نمونه جبهه يك حتي نتوانستيد تان جهاد؛ دهيد ارائه اسالمي نمونه جامعه كل درسطح توانيد مي چگونه ، آوريد بوجود

نمي نيز ازين وغير آنيم شاهد همه ما كه همانست ، شما اسالمي نمونه جامعهباشد . تواند

قرار مالمت مورد و اسالمي حاكميت آينده درمورد شما ووااسفاي شكوه اماو مفت هاي حرف همه ، اسالمي غير عمل درارتكاب تنظيم آن يا اين دادنو گردد مي نشخوار مردم بيشتر كشانيدن گمراهي به وبراي بوده تهي ميان

دانيد . نيزمي شما خود را اينو- 5 بجاست اعتراف كامال ، مجاهدين و اسالمي حكومت از مردم تنفر بحث

نيست . جهت بي نيز افغانستان مجاهدين از المللي بين اخوان نارضايتي بحث

36

Page 37: Shola Jawid€¦ · Web viewدر جو ايجاد شده ناشي از نتايج انتخابات روسيه ، دارودسته جناح رباني بخاطر خوشي خاطر غرب

جاويد شعله دوازدهم شماره

تان عدول و اتفاقي بي دليل به شما كه نيست اين صرفا اصلي مسئله ولياينست اصلي مسئله ، ايد گرفته قرار سوال ومورد تنفر مورد اسالمي ازخط

جزآن كه اسالمي آورند . نيستحاكميت مي در اجرايش به ها تنظيم اين كهمتحقق قصد و يابند دست بقدرت هم ديگر كشورهاي اسالمي احزاب اگر

از بهتر نيز آنها كارنامه درآنصورت باشند داشته را اسالمي حاكميت ساختنبود . نخواهد ايران اسالمي جمهوري و افغانستان مجاهدين اسالمي حكومت

6: گفت- توان مي اسالمي احزاب وآينده اسالمي حاكميت آينده درمورد اماچانسي . اما بود نخواهد ها پرچمي و ها خلقي حاكميت آينده از بهتر ، آينده اين

وجود شما ،براي داشت وجود ها مليشه و ها پرچمي ، ها خلقي براي كهحاكميت . و مقاومت جنگ دوره در كه چرا داشت ح 7نخواهد جنا ، ها ثوري

و منطقه وارتجاع غرب به وابسته مزدوران شما را مزدور دولت مخالف اصليداديد . مي تشكيل عرب

خلقي با ائتالف و سازش آماده شان ارتجاعيت بدليل ارتجاعي اسالمي احزابتوده حامي و بوده انقالبي كه مواضعي ؛ بودند مرتجعين وساير ها پرچمي و ها

شگوفائي . با باشد مي آنتاگونيستي حاكم مرتجعين همه با شان وتضاد اند هاوملي انقالبي بيشترمبارزه توهمات –هرچه دورريختن با ها توده ، دموكراتيك

عليه ، اسالمي احزاب و اسالمي دولت ماهيت از عميقتر هرچه وشناخت شاناسالمي حاكميت با همراه شما سلطه و خواست خواهند پا به شما حاكميت

ياراي را قدرتي هيچ درنتيجه و گرفت خواهد قرار سوال مورد بيشتر هرچه تاناحزاب محاكمه و اسالمي حاكميت شدن كشيده زير به از تا بود نخواهد آن

نمايد . جلوگيري آن ومؤتلفين جنايتكار اسالمي ... جدا" كشور درآينده را اسالمي حاكميت برقدرت وباطل نامشروع جنگ

است . ... " داده قرار ترديد و سوال مورد

رژيم نشراتضد بر مروري

خپلواكي" " :

. " " در باشد مي افغان آوارگان ودموكراتيك ملي سازمان مركزي نشريههاي واكتبر 20و 19شماره مه هاي درماه كه در 1993آن ، اند برآمده ازچاپ

" " احزاب مورد در مطالبي ها انداز چشم و مباني عنوان تحت مضمونيو ، درآمده تحرير رشته به سياسي مواضع ساير هاي كاستي و اسالمي ، جادارد كه است شده ارايه بودن متحد چگونه مورد در نيز هائي پيشنهادبا ولو شده ارايه هاي وديدگاه مباحث اين مهم هاي قسمت به را خوانندگان

سازيم : آشنا شده هم اختصار

اسالميوخپلواكي - . 1 احزابعدم جمله از موارد باره در سازمان اين كه هاي تفاوت برخي درنظرداشت با

به اش كنوني مخالفت و چپ به مسما هاي گروه خواهي اسالم با آن موافقت " " " با " ، ظاهرخان و جرگه لويه ، متحد ملل غربي مجامع به داشتن چشم

37

Page 38: Shola Jawid€¦ · Web viewدر جو ايجاد شده ناشي از نتايج انتخابات روسيه ، دارودسته جناح رباني بخاطر خوشي خاطر غرب

جاويد شعله دوازدهم شماره

خواهان هوا همانند نيز سازمان اين ، دارد نيشن خارجه هاي گروه ساير- سياسي مسايل به برخوردش طرز نمايد مي سعي ، غربي دموكراسي

از حمايت و ستم تحت و زحمتكش طبقات اتكابه موضع از نه را اجتماعيسياسي و –منافع طبقاتي غير اصطالح به موضع از بلكه ، آنها اجتماعي

. اوضاع طبقاتي تحليل پاي نيست حاضر رو ازهمين گرداند عيار دموكراتيكگروه - وساير اسالمي احزاب ماهيت و نشسته افغانستان اجتماعي سياسي

مثال . : بطور نمايد روشن را غربي دموكراسي هواخواه هاي: –الف " " بعد افغانستان كه رابپذيرد واقعيت اين نيست حاضر خپلواكي

نيمه است كشوري ، شوروي امپرياليزم سوسيال اشغالگر قواي ازخروجپرچمي –فئودالي ها، خلقي با درائتالف اسالمي احزاب كه استعماري نيمه

در ها مي 8و 5هاومليشه حكومت برآن ، اسالمي حاكميت برقراري اعالن ثورباپوشي پرده هيچ بدون كه درحاكميت شريك هاي بندي دسته اين وتمام ، نمايند

بيروكرات كمپرادورو بورژوازي ، ديني علماي فئوداالن نمايندگان را خودروسيه ، عرب ، منطقه ارتجاع ، امپرياليزم درآستان شان نوكري به ، خوانده

نمايند . مي ومباهات فخر نيز وازبكستانميانه ي ها اسالمي شامل كه غربي دموكراسي هواخواهان ، ديگر ازجانب

با ، شود مي نيز چپ اصطالح به روشنفكران از وبخشي ها ظاهرخاني ، رو" " متحد ملل مداخله طريق از اسالمي دولت برقراري خواست به تاكيد

" مورد " " " نوين نظم قراري بر خدمت در خودرا مشتاقانه جرگه لويه وتدويردر . ازآن هائي بخش كه نيز جناح اين اند رداده قرا ها امپرياليست خواست

- نيمه فئودالي نيمه نظام سلطه تداوم خواهان ، اند شريك حاكميتاند . گراها بنياد از تر معتدل گويا اسالمي دولت سلطه با استعماري

فئودالي : نيمه نظام به خدمت ازلحاظ كه پذيرد نمي هم هنوز خپلواكي هكذاتوده- منافع با دشمني و وارتجاع امپرياليزم به بوسي آستان ، استعماري نيمه

يك سروته آنها وهمه ندارد وجود ماهوي و اساسي فرق ها جناح اين بين ، ها . اند كرباس

سياسي : –ب بحران كه بپذيرد را واقعيت اين نيست حاضر هنوز تا خپلواكياز – بعد آمده بوجود بحران بالفصل تداوم خود كه كشور بر حاكم اجتماعي

فئودالي -7كودتاي نيمه حل راه هيچ با ، باشد مي اشغالگر قواي وتجاوز ثوردر مردم عموم دادن شركت طريق از حل راه اين ولو استعماري نيمهبيابد حلي راه آنچنان تواند نمي ، شود سازماندهي هم جرگه لويه يا ، انتخابات

زندگي مردم به و بوده مردم آن از بلكه ، مرتجعين ازآن نه كميت جا درآن كهرا واقعادموكراتيك هاي وآزادي آورده ارمغان را مندانه شرافت و آميز صلح

نمايد . وتضمين تامينسازمان " ديدگاه در موجود ضعف هاي جنبه ترين عمده از باالئي مورد دو اين

" ... " . " پايه بر سازمان باشد مي افغاني آوارگان ودموكراتيك مليشده تناقض دچار هايش تحليل در كه است انحرافي يا ضعف چنين موجوديت

باشد . مي همراه ها ولغزش ابهامات وبا ناهمگون اش نموده ارايه مواضع وبه كه اسالمي احزاب بين هاي جنگ خالل از خپلواكي وقتي ، مثال بطورمي ... را همديگر گلوي و شان خود هاي جناح براي بيشتر امتياز كسب خاطر

38

Page 39: Shola Jawid€¦ · Web viewدر جو ايجاد شده ناشي از نتايج انتخابات روسيه ، دارودسته جناح رباني بخاطر خوشي خاطر غرب

جاويد شعله دوازدهم شماره

مي ، دهد نشان را اسالمي احزاب ن بود ارتجاعي ماهيت خواهد مي ، درند " : كه نحوي به قدرت به دسترسي براي اسالمي احزاب هاي جنگ نويسد

از بسيارواضح ازتظاهرات يكي ، باشد داشته درقبال را ديگري بر يكي غلبهوافكار عقايد پسندانه تحمل ارزشهاي با كه باشد مي خاستگاهي ماهيت

كند " . مي حركت خصمانه موضع از ، دگرانديشان سياسي : پايه بر نه را اسالمي احزاب ماهيت كه بينش گونه اين بايدگفت اوال

انعطاف ويا پذيري انعطاف چگونگي پايه بر بلكه ، ها آن وسياست ايدئولوژيمي " " سنجش به دگرانديشان سياسي وافكار عقايد مقابل در ها آن ناپذيري

انعطاف كه چرا ؟ بود خواهد كننده وگمراه نادرست بغايت بينش ، گيردكشورهاي به متعلق يا باشد افغانستاني خواه اسالمي وگروه حزب پذيرترين

، اسالمي ظاهر به ويا التقاطي نه ، اند اسالمي وگروه حزب واقعا اگر ديگر،وخواسته ايدئولوژيكي ديدگاه به مطابق تا دانند مي خود وفريضه وجيبه و حق

به و نموده تاكيد جامعه و بردولت دين سلطه روي ، شان سياسي هايارتدادها گونه اين با و داده ادامه بيان و عقيده كامل آزادي برابر در مخالفتونماينده . ارتجاعي ، را اسالمي وگروه حزب چنين داريم حق ما آيا نمايند جهاد

فئودالي نيمه گذار –نظام خدمت و گرا رجعت ، وابسته استعماري نيمه؟ ندانيم امپرياليزم

ملي جنبش بين در ، –متاسفانه انحرافي مواضع سلطه داليل به ما دموكراتيككه بينش اين ، بسياري هاي طلبي انحالل و وطبقاتي ملي هاي طلبي تسليم

دهه اول ونيمه پنجاه دهه طي ، بگردند خوبتر جستجوي به مرتجعين دربين . را الدين گلب كه است بينش گونه اين سلطه دراثر داشت سلطه شصت

پيرسيد و مجددي الله صبغت درمقابل ، خوانده ارتجاع ونماينده فاشيستداراي كه رو ميانه مسلمانان را آنها و خم ارادت و تعظيم سر گيالني احمد

! زنند مي جا اند گرايانه ملي تمايالتاش ترجمه ، نمائيم ترجمه فهم وقابل ساده بزبان را خپلواكي موضع اگر ، ثانيا

در : بجاي ، بپذيرند را دموكراسي اصول اسالمي احزاب بايد كه شود مي اين ، نهند گردن شان خود بين قدرت آميزتقسيم صلح براه جنگ راه گرفتن پيش

" سياسي وافكار عقايد مقابل در انعطاف همانند ، اختالفات حل راه بهترين ! ؟ " باشد مي دگرانديشان

" سياسي وافكار عقايد درمقابل انعطاف تئوري درعقب نهفته بينش ، ثالثابورژوا " رايج بينش همانند . –دگرانديشان ترجيح خپلواكي باشد مي دموكراتيك

توده ودموكراسي نوين دموكراسي موضع روي شدن ايستاده بجاي دهد ميعمال ، ها غربي خواست مورد دموكراسي با ضديت از زدن حرف وجود با ، اي

آن تبليغ به و نموده حمايت طبقاتي غير باصطالح دموكراسي موضع از نظرا وآميز . مسالمت مبارزات اصل به گذاشتن باصحه ، خپلواكي رو ازهمين بپردازد

را خشونت ، اسالمي احزاب ازجانب آن مراعات آرزوي و مطلق بصورتواز پرداخته ارتجاعي خشونت تقبيح به اينكه نه ، مينمايد تقبيح اصل يك بعنوان

نمايد . حمايت عادالنه و انقالبي خشونتبحث " " در نه و ها انداز چشم و مباني بحث در نه خپلواكي ، گذشته ها ازاين

زير به را اسالمي وحاكميت اسالمي دولت آشكارا كند مي جرئت ديگر هاي

39

Page 40: Shola Jawid€¦ · Web viewدر جو ايجاد شده ناشي از نتايج انتخابات روسيه ، دارودسته جناح رباني بخاطر خوشي خاطر غرب

جاويد شعله دوازدهم شماره

بسياري . طلبان تسليم و طلبان انحالل همانند كوشد مي خپلواكي ببرد سوالو حزب ياآن اين روي بحث به را بحث ، موضوع اين روي صريح بحث بجاي

" . آمادگي كميته جانب از برخوردي چنين اگر نمايند كز متمر اسالمي گروه ... ترديد " بدون ، نباشد تعجب مايه و رهايي سازمان ، كشور ملي نهضت براي

به و خوانده دموكراتيك و ملي سازمان يك ارگان خودرا كه خپلواكي جانب ازبلكه تعجب مايه تنها نه ، نمايد مي پافشاري نيز خود بودن دموكراتيك و ملي

. ميرود بشمار فوق هاي گروه مواضع با جهتي هم بسوي ، عقب به گامي بيانگرحتي خپلواكي بينيم مي كه گردد مي برجسته بيشتر ما انتقاد اين درستي وقتينقش قبال در مطلق سكوت با ، برداشته عقب به بازهم اي جداي بسيار گام

اسالم " دين خود نيز حتيارتجاعي اسالمي احزاب عليه گيري موضع ضرورت " روا انسان به كه حرمتي بي و اسالمي احزاب ستم عليه گيري موضع به

دموكراسي " تحقق رابراي ها تضمين از يكي ، كرده محدود و مقيد اند داشته " جنايت هاي دست دوركردن بلكه ، اسالمي دولت سرنگوني خواست نه

" گونه اين گويا ؟ آورد مي بحساب مردم ازسرنوشت اسالمي احزاب كاراندست اگر ، اند افرادشريف ومتباقي كار جنايت نفر چند اسالمي احزاب بين درگلزار و گل افغانستان ديگر ، شود دوركرده مردم سر از كاران جنايت اين

ميگردد ! ! فيودالي نيمه ارتجاعي نظام كل سرنگوني خواست به نكردن نيمه –تكيه

ء اكتفا حد به خواست اين دادن تنزل ، اسالمي دولت آن راس در و استعماري ... جنايت هاي دست دوركردن و اسالمي احزاب ستم عليه گيري موضع به

ملي مبارزه گرفتن جدي نشانه تواند نمي احزاب اين به متعلق كارانباشد . بآن تاكيد و ودموكراتيك

آواره " ودموكراتيك ملي سازمان مركزي زبان بعنوان خپلواكي گذشته ازاين " مي تاكيد پيگير امپرياليستي ضد مبارزات روي بايست مي كه افغاني گان

ترتيب . همين به نمايد پافشاري موضع اين به كه يابيم مي نشاني كمتر ، نمودصراحت با است حاضر ونه نمايد مي تاكيد دموكراتيك پيگير مبارزات روي نه

مبارزه پيشبرد خواهان و ايستد مي چپ صف در سازمان اين كه نمايد اعالم . در سازمان اين رو ازهمين است ودموكراتيك ملي وواقعا انقالبي متحدانه

انقالب يعني ، نوين دموكراتيك انقالب به مربوط موضوع مهمترين موردكارگران دموكراتيك جمهوري تشكيل روي و است نموده سكوت ارضي

مي بعمل ذكري خلق دموكراتيك ديكتاتوري از نه و نمايد نمي تاكيد ودهقانانآورد .

" " اينكه براي ، شود نمي شيرين دهن گفتن حلوا با كه هستيم متيقين مايا و يابد ارتقا دموكراتيك و ملي نهاد يك گوي سخن به واقعابتواند ارگاني

، زبانش است الزم ازهمه قبل شود، خوانده ودموكراتيك ملي واقعا سازمانيبهم مرتبط و پيوسته بهم كل يك عنوان به اش عملي هاي فعاليت و موضعش

. - باشد دموكراتيك ملي واقعا موضع زنده هاي نشانه دهنده انعكاس ، مباحثي نيز مان حزبي قبل ما ومبارزات فعاليت درجريان هم قال باره مادريناند " " . مانده جواب بدون تاهنوز كه بوديم انداخته راه به خپلواكي با را

40

Page 41: Shola Jawid€¦ · Web viewدر جو ايجاد شده ناشي از نتايج انتخابات روسيه ، دارودسته جناح رباني بخاطر خوشي خاطر غرب

جاويد شعله دوازدهم شماره

خپلواكي- " " : 2 و پرچم و خلق پديدهاحزاب : " ستم عليه گيري موضع نويسد مي كه خپلواكي موضع اين به وقتي ... روشن تصوير ارايه ، اند رواداشته ها انسان به كه حرمتي وبي اسالميحركات " " و آنها سوابق و پرچم و خلق پديده برابر در طلبانه تسليم وغير

با " خپلواكي برخورد در كه نمائيم مي مشاهده نمائيم توجه كنوني محيالنه . " " در دارد وجود فاحشي فرق وپرچم خلق و اسالمي احزاب هاي پديده

شريك وجود با ، اسالمي ودولت اسالمي احزاب حاكميت سلطه شرايطاز هائي جناح با شان ائتالف طريق از ها مليشه و ها پرچمي ، ها خلقي بودن

هادرين آن نقش كه است واقعيت يك اين ، درحاكميت اسالمي احزابتصوير . ارايه اگر باشد مي دوم درجه مقام حايز و داشته تابع جنبه حاكميت

" " مؤتلفين يعني ، پرچم و خلق پديده قبال در طلبانه تسليم وغير روشنخپلواكي . چرا است الزم يقينا كه باشد الزم حاكميت در شرك و دوم درجه

آنهاست دست در عمدتا حاكميت كه اسالمي واحزاب اسالمي دولت قبال در... و ارتجاعي مسلط مناسبات از نمايندگي ، فروشي وطن ، درجنايت و

ارايه با نيست حاضر ، ندارند ها مليشه و ها پرچمي ، ها خلقي از كمي دستچنين گرفتن به را وديگران اتخاذ طلبانه تسليم غير موضع ، روشن تصوير

نمايد؟ وادار و ترغيب گيري موضع

خپلواكي- : 3 روشنفكران از انتقادي –الف ها گروه امروزي و ديروزي نظريات نكته ارزيابي پاي وقتي خپلواكي

ها مدت تا ازآنها برخي و بودند نوين دموكراتيك جريان به منسوب زماني كه " " مي ، خوانند مي چپي را خودشان خصوصي درمجالس نيز حاال وحتي

با " " " " . مگر برد بكار را چپي و چپ اصطالح نيست حاضر اصال نشيندكه. امر اين به صريح واعتراف صراحت عدم يعني ، برخورد گونه اين تمسخر "... مي" برخورد مسايل به ديدگاه وازاين است نهادچپي يك و ملي سازمان

روانه ودنباله طلبانه انحالل وبرخورد ديروزي توهمات ازهمان ناشي ، نمايداند . بوده دچار آن به چپي باصطالح هاي گروه از بسياري كه باشد مي

" –ب : تبليغات نويسد مي ها گروه اين گذشته از اش درارزيابي خپلواكيرا ها آن دادن نشان اسالمي غير غايت كه پسندانه عوام مصلحتي و سياسي

مواضع) ( از گيري موضع به يا ، باشند داشته باشد مي اسالمي احزاب منظورمي را خود جايگاه بيشمار هاي گمراهي رديف در يا و گردد مي منتج اسالمي

چنين . موجد افغانستان به شوروي ارتش هجوم با بخصوص ، هشتاد دهه يابد ... اين قبوالندن شد روشنفكران از جمعي درميان ي فكر حاصل بي برش

احزاب نه باشيم مي راستين هاي واسالمي دموكرات كه ها غربي به طرحمي حكايت جويانه مصلحت وحتي سياسي محتواي يك از اينكه تا ، اسالمي

در موضع ونيافتن گرانه انحالل نتايج با همگام آن انديشي ساده نمودار ، كنداست " . بوده مطروحه هاي راه بين

صحيح اش گيري نتيجه ، خپلواكي بحث اصل بودن صحيح وجود با ما نظر به . ، است شده گفته مختلف هاي شماره وطي بارها همانطوريكه نيست

تاثيراوضاع تحت در نوين دموكراتيك جريان به منسوب قبال گروههاي اكثريت

41

Page 42: Shola Jawid€¦ · Web viewدر جو ايجاد شده ناشي از نتايج انتخابات روسيه ، دارودسته جناح رباني بخاطر خوشي خاطر غرب

جاويد شعله دوازدهم شماره

المللي مائوتسه –بين ازمرگ بعد كمونيستي درجنبش آمده بوجود بحرانكشور - خاص واوضاع و –دون انقالبي وگروه منظر پس انحرافي برخوردهاي

نوين دموكراتيك جريان و مترقي جوانان سازمان به بحران –ديگران به - بيرون براي مبارزه پيشبرد بجاي ، بودند شده مواجه سياسي ايدئولوژيكتسليم و طلبي انحالل راه متاسفانه ، بروزآن علل ودرك بحران ازين رفتن . جبهوي هاي مشي به تمكين گرفتند پيش در را وطبقاتي ملي طلبي

بلكه " " هنگام آن انديشي ساده نمودار ،نه خواهي اسالم درفش وبرافراشتنمائوتسه " . . " انديشه هنگام درآن ، م ل م و انقالبي ازموضع ازدوري ناشي

. پاي بلكه ، مقاومت جنگ دوران روي دنباله تنها نه باشد مي نهفته ، دونريشه " " نيز جهاني نوين نظم و ها مليشه ، اسالمي احزاب به كنوني دوي

كه دارد نهفته ها توده ومنافع انقالب آرمان به كردن پشت و ها ارتداد درينهاي راه بين در موضع نيافتن از نشاني توان نمي آنرا صورت هيچ به . " هاي جنبه از اش درارزيابي خپلواكي وجوديكه با نمود قلمداد مطروحه

است موفق مقاومت جنگ دوران در طلبان انحالل مواضع انحرافات مهمبه تمايل منجمله ، خودش ديد طرز در ابهامات بدون موجود دليل به ولياين اصلي علل به تواند نمي كه است طبقاتي مهر فاقد خواهي دموكراسي

يابد . دست روانه ودنباله جويانه مصلحت وبرخوردهاي ها طلبي انحالل

ها : – 4 پيشنهاد و ها گيري موضع ساير " : " " دموكراسي با مرزبندي خوانيم مي اندازها وچشم مباني درمضمون

" " اجزاي متحد ملل به نبستن دل وباالطبع غربي هاي دولت هاي گوئيفصل دروحدت مشتركي فصل عنوان به كه نمايد مي احتوا را سياسي ابتداي

عملي بخش اطمينان جاده در را اسالمي احزاب عليه گرفتن موضع ،– آماتورانه اشكال و خواهي تنها يا انزواگري تدريجي بخشيدن پايان و سياسي

. " براي قرارميدهد وسياسي فرهنگي اشغاالت درقالب روحي نيازهاي رفعنمايد مي پيشنهاد خپلواكي شود فراهم مشترك فصل اين تحقق زمنيه اينكه " : بدان وتوسل وتمايل دموكراسي افكار به كه كشورما روشنفكران كه

جديدي دريچه ميتوانند قبلي هاي كجروي و ها كمبود نقد با اند مدعيتشخيص در مسئوليت فقدان انديشي جزم آنرا هاي زمينه چه ، رابگشايندمصلحتي تمايالت از موجي چه و باشد آورده بوجود افغانستان مشخصات

ديگري ". انحراف هر يا پسندانه وغرب نه يا گرا اسالمنمائيم : مي تصحيح زير گونه به را پيشنهادش و خپلواكي موضع اين ما

با ... –الف بايد و غربي هاي دولت هاي گوئي دموكراسي با مرزبندي جاي به : خورده سوگند دشمن منحيث امپرياليزم با مرزبندي كه شود تاكيد صراحت

سرنگوني بخاطر مبارزه برد پيش در شدن سهيم و ستم تحت ملل و ما خلق " دكان " حيثيت كه متحد ملل سازمان عليه افشاگرانه درمبارزه وشركت آندست در اي وآله داشته را مرتجعين و ها امپرياليست سياسي معامالت

آنهاست.نمائيم ... –ب مي تاكي و اسالمي احزاب عليه گيري موضع درحد توقف بجاي

بدون : ، كنوني ارتجاع چنگال از ما كشور ستم تحت ملل و ها خلق رهائي كه

42

Page 43: Shola Jawid€¦ · Web viewدر جو ايجاد شده ناشي از نتايج انتخابات روسيه ، دارودسته جناح رباني بخاطر خوشي خاطر غرب

جاويد شعله دوازدهم شماره

فئودالي نيمه نظام ساختن سرنگون براي ، –مبارزه استعماري نيمهبر حاكم اسالمي احزاب سرنگوني اول ودرقدم اسالمي دولت سرنگوني

، چيزي هيچ به زمينه درين وناروشني بود نخواهد ميسر آنها ائتالفيون و كشور . شود نمي منتهي انقالب راه به زدن پا پشت جزبه

راه - –ج هيچ از استعماري نيمه فئودالي نيمه نظام و ارتجاع سرنگوني راهمحاصره راه و انقالب هاي پايگاه د ايجا ، خلق جنگ ازطريق جز ديگري

. نا متصورنيست ، مدت طوالني جنگ يك جريان در دهات طريق از شهرهانوين " " نظم به خدمت و ريفرميزم جزبه مشي اين به نكردن وتاكيد روشني

انجامد . نمي امپرياليستيبراي –د خدمت به تمايل و دموكراسي به تمايل مدعي هاي ونهاد روشنفكران

ها كجروي ، كمبودها نقد با صرفا نه ، دموكراتيك واقعا جامعه وبرقراري مردمطلبانه وتسليم طلبانه انحالل مواضع بانقد عمدتا بلكه ، شان قبلي وانحرافات

فاقد خواهي دموكراسي ونقد ، باآن قاطع وبرش شان فعلي وطبقاتي ملي. بگشايند انقالبي مبارزه بسوي را خود راه توانند مي كه است طبقاتي مهر

" " - تن معني به كه انزواگري تدريجي دادن پايان به دادن تن بجاي هـــمي تداعي را خطر بي و آرام ، تدريجي آميز، مسالمت هاي فعاليت به دادنرمق بي و رافاسد انقالبي وتوان نيرو ، خود خودي به فعاليت اينگونه و نمايد

مي سلب انقالبي مبارزه به عالقمندان رااز انقالبي وشوق وشور ساختهصف كه جدي مندانه جرئت و جانبه همه و پرشور مبارازت به بايد ، نمايد

گسترش و تقويت ، افغانستان كمونيست حزب درفش تحت را انقالبجهش . طريق واز بوده همراه ها جهش با ايكه مبارزه نمائيم تاكيد داد، خواهدضعف در آن عمده عامل كه را كنوني ضعف حالت تواند مي كه هاست

كمبوداين ترين اساسي خود و ، است نهفته انقالب صف مسلحانه فعاليت . رفع اصلي راه درواقع نمود برطرف رود مي شمار به ما جنبش مرحله

درجه به توجه و تدريجي فعاليت به تمكين طريق از نه ، كنوني موجود ضعفصالح به بردن ودست انقالب روش به تكيه با اساس در بلكه ، كمي رشد

گردد . طرف بر ميتواند كه استروشن ... –و را وسياسي فرهنگي اشتغاالت آماتورانه اشكال باشد قرار اگر

در چه چپ جنبش كه بدانيم باشد قرار اگر ، نمائيم روشن هم بايد كه نمائيمگرفته قرار جدي ضربت مورد ناحيه ازكدام امروز چه و مقاومت جنگ دوران

، هردومورد در بايد ، شوند اصالح جدي مبارزه با بايد كه گيرند مي قرار و اندبه را وطبقاتي ملي طلبانه تسليم ، طلبانه انحالل هاي وفعاليت مواضع

" اسالم مصلحتي تمايالت از موجي قالب در امروز كه كشيم انتقاد شالقبه " كه اند ها وهمين گذارند مي نمايش به را خود پسندانه غرب و گرايانه

كجراه به باعث وعمدتا ورزيده مبادرت آماتورانه سياسي و فرهنگي اشتغاالتاند . شده چهل دهه نوين دموكراتيك جنبش شدن

م - " . وحتي لنينيستي ماركسيستي هاي فعاليت نام زير كه مواضعي آن وليسياسي، . " درگيري هرگونه ودوراز خلوت هاي گوشه در ، بازيها وكارگر م ل

گيري موضع اعالم با نيستند حاضر حتي و نمايند مي وخالي پر را ها شكمبركشور حاكم استبداد عليه كوچكي گام ، اسالمي دولت عليه اي لفظي

43

Page 44: Shola Jawid€¦ · Web viewدر جو ايجاد شده ناشي از نتايج انتخابات روسيه ، دارودسته جناح رباني بخاطر خوشي خاطر غرب

جاويد شعله دوازدهم شماره

هاي . " گروهك و افراد اينگونه ولي نيستند بيش آماتوري مبارزين نيز بردارندنظرش " ومورد مينگرد آن به خپلواكي كه چشمي گوشه ازآن انديش جزمپرست اصول ونه انديشانه جزم نه ، گوئيم مي باشد مجاز اگر ، باشد مي

ومبارز. - " " بصورت- را دموكراتيك بوژوا افكار است بهتر خواهي تنها درمورد اما ز : انقالبي واقعا موضع كه نمائيم تاكيد مسئله اين روي بدورانداخته، جدي

روي –وملي تكيه از است عبارت آن و نيست يكي از بيش دموكراتيك . براي هاست خلق آن از صرفا قدرت يعني ، خلق دموكراتيك ديكتاتوريتحت خلق ارتش تشكيل ، كمونيست حزب رهبري روي تكيه امر اين تحقق

هرگونه ساختن ممنوع وخواستار يكطرف، از متحد وجبهه حزب اين رهبري ، اسالمي ارتجاعي نيروهاي سركوب به وتاكيد ارتجاعي نيروهاي فعاليت

نبوده " " خواهي تنها صورت هيچ به بيروكرات و كمپرادور بورژوازي و فئوداالن " " . تنها اين به بايد ، بدانيم خواهي تنها را بينش اين اگر باشد تواند ونمي

نمود . تاكيد خواهيو –ح كمبودها نقد با همه از قبل ، خود از وانتقاد انتقاد اصل درمورد اما

برشي خود خطاهاي ، اشتباهات با ، توانيم مي كه است مان خود ي ها كجرويبرخوردي باآن باشد، ما متوجه ديگران جانب از هم انتقادي اگر و نمائيم قاطع

هنوز . . تا د م جنبش متاسفانه نمائيم مبارزه آماده رابهتر خود ، نموده درست. باشد داشته را ها انتقاد تحمل كه است نرسيده خود رشد از حدي اين به

يا مشخص ، كتبي يا ، شفاهي انتقاد مورد را ديگران تا آيد مي خوشش هرگروه . ولي بداند همه سرآمد خودرا نيز موعظه درمقام وهركدام دهد قرار كلي

. ابروست " " چشمت باالي ، بگويد ويرا ديگري نيست حاضر واقعي درعالماز ، شخصي هاي زدن اتهام همان ، هم هنوز انتقادي اصطالح به رايج شيوه

مقابل در سكوت و نمودن خالي شانه ايدئولوژيكي ، سياسي فعالي مبارزه . توجه هم خپلواكي بخود اگر دارد رواج مخالف ولي شده طرح مواضع

اش مواضع كمبودهاي نه هنوز تا نيز نشريه اين كه نمائيم مي مشاهده ، نمائيمجواب هايديگران انتقاد به ونه است قرارداده انتقاد مورد و نشاني خودش را

اختالفات . اتحادورفع معضله كور گره روشي چنين با كنيم مي فكر ما دهد مينمايد . پيدا اي اصولي حل راه تواند نمي

سانسور، اعمال روش تطبيق با كه هاي گروه و نشرات هستند ديگر ازجانبمي جلوگيري خود هاي گروه درجنبش،دربين موجود مواضع يافتن ازراه

فعال. مبارزه به وواردنشدن ديگران ومواضع زيراسانسورنشرات نمايندكنند،مي مي فكر آن بوسيله كه دانند مي مهمي هاي ازراه يكي را ايدئولوژيكي

. حتي كه روست همين از رابگيرند جنبش صفوف جلورشدآگاهي توانندشعله وانتشار افغانستان كمونيست حزب تاسيس خبر نكرد نيزجرئت خپلواكي

دهد . انعكاس را دوم دوره جاويدامر : " كه ديگري آزمون ربرابر د نويسد مي خپلواكي اتحاد شرط امادرمورد

پرنسيب اين رعايت ، آنست خواهان كردن عمل ومتحدانه شدن نزديكناچيز نظرات نقطه فداي اختالفات مواد وجود كه بود خواهد اساسي تضمين

44

Page 45: Shola Jawid€¦ · Web viewدر جو ايجاد شده ناشي از نتايج انتخابات روسيه ، دارودسته جناح رباني بخاطر خوشي خاطر غرب

جاويد شعله دوازدهم شماره

وعملكرد تجمع مانع اختالفات وجود وبا نشود گذر زود احساساتي ويا مشترك . " نگردد موجود مشترك هاي

به ودل داده ادامه مجرد و انتزاعي بصورت بحث اين كننده كسل تكرار به اگرما بدست چيزي ، گذاشتيم برآفتابش و نوشتيم برف روي كه نمائيم خوش آننا . " " " نظريات نقطه ويا اختالفات موارد وجوه وقتي ما نظر به آمد نخواهد : " و گروهها كه دهد مي نشان وبهتر نمايان بطور را خود مشترك چيزبه را خود موضع هم ، آن به كردن وبسنده خود از تعريف جاي به ها شخصيتبا همراه ، گروهها ساير مواضع دادن انعكاس در هم و دهند قرار جنبش اختيار

جنبش صفوف تا ، نمايند همت شان نشرات در خود هاي پيشنهاد و انتقادهابوجود هاي سازمان و گروهها و شان كشور در موجود مختلف هاي ازديدگاه

. وسكوت سانسور به ، برخوردي چنين بجاي كه آنهاي شوند مطلع آمدهوملي انقالبي اصول به تعهد از نشاني نه شوند مي ازخود –متوسل دموكراتيك

مي تمكين ژورناليستي مهم وظيفه به احترام اصل به نه و دهند مي بروزنمايند.

در : " بايست آنچه نويسد مي كشوري خارج گروههاي نقش مورد در خپلواكيبستر در كنوني هاي جوئي اتحاد كه اينست ، داشت اذعان بدان صراحت كمال

اين ، دارد قرار بحث مطرح افغانستان از زيادي هاي فاصله با ديگري شرايطنقطه و ها ديده لزوم مدار در قبلي ساليان ناچيز تاثيرات خالف بر تالشهاحيات با را خويش استقالل بلكه ندارد، قرار كشوري درون مطروحه نظريات

سياسي وچشمداشت توقع شرايط چنين ودر ، كند مي توجيه كشوري بيرونتوقع با است برابر محورداخلي فقدان فضاي در كشوري خارج تشكل يك از

. ودرواقع اساسي مسايل از يكي رو ازين درخت از شكسته شاخچه از ثمركه دهد مي تشكيل پديده مكاني و وجودي واقعيت را ها رهنمود درتهيه الزامي

. " آيد مي بوجود نظران هم جمع ازكه –الف نشين خارجه گروههاي هاي فعاليت بين كه نيستيم آن طرفدار ما

حاضرد " " عمدتا چپ سياسي هاي گروه وفعاليت دارند اي جبهه پشت حيثيتشود باعث كه گيرد صورت مغالطه گونه به آنها ونقش كشور سياسي رصحنهخارج فعاليت روي به ، غلط گيري نتيجه با وبعد رفته ميان از دو اين تفاوت

قرارنگيرند مالمت مورد ها نشين خارجه اين تا شود كشيده بطالن خط كشورخواهان. نقيصه اين ودرك نشين خارجه گروههاي موجود وضع از انتقاد با مابرطرف در است ممكن كه آنجا تا آرزومنديم و بوده حالت اين عليه مبارزه

. خواهيم مي ما آنچه خپلواكي بحث با رابطه در ولي شود كوشيده آن نمودن : خارجه گروههاي مورد در اينكه از قبل كه است موضوع اين نمودن روشن

گروه اين موضع و خط به راجع تا است الزم ، شود صحبت آنها نقش و نشينشود . صحبت دارند قرار طبقه كدام خدمت در ومواضع خط اين واينكه ها

آن با هاومرتبط گيري موضع و خط مسئله با بودن كشوري داخل مفيديت اگردليل به ها مليشه و اسالمي گروههاي آنصورت در ، نشود قرارداده پيوند در

گيرند . قرار تائيد ومورد مطرح همه از بيش بايد شان بودن كشوري داخلمي –ب افغانستان منحصربه نه و نيست نوي پديده نشيني خارج مسئله

نيزنهادهاي ازآن قبل سالها وحتي مقاومت جنگ دوران اوايل باشد،ازهمان

45

Page 46: Shola Jawid€¦ · Web viewدر جو ايجاد شده ناشي از نتايج انتخابات روسيه ، دارودسته جناح رباني بخاطر خوشي خاطر غرب

جاويد شعله دوازدهم شماره

از . " خارج هاي وافغان محصلين عمومي اتحاديه اند وجودداشته كشوري خارجقبل" ها سال كه باشد مي درخارجه شده تشكيل نهادهاي از يكي كشور

، ." " 7ازكودتاي افغاني آوارگان دموكراتيك ملي سازمان بود آمده بوجود ثور ... " جنگ" درجريان تشكالت اين آنهم با ، اند كشوري خارج تشكيالت نيز و فازا

، كشوري خارج و اي جبهه پشت تشكالت عنوان به ، مقاومت ... با و طلبانه وتسليم طلبانه انحالل مواضع از شان صرفنظرازحمايت

و " " حمايت ها ازآن ، بوده رابطه در كشوري داخل چپ به منسوب تشكيالت . درشرايط اما اند داشته فعالي همكاري ها باآن و تبليغ را ها آن مواضع

طلب انحالل هاي ازگروه بسياري فرجام كه اسالمي احزاب بعدازحاكميتازاين وبسياري است شده نمايان بيشتر هرچه وطبقاتي ملي طلبان وتسليمتاكيد ، اند شده تبديل اسالمي حاكمه هيئت دردست هائي مهره به ها بخشنشين خارجه گروههاي مبارزاتي ثمرازفعاليت داشتن چشم كه موضع اين رويشدن" " ايستاده معناي به نه است ازدرخت شكسته ثمرازشاخچه توقع بمعني

طلبان انحالل اين با همراهي بلكه ، ودموكراتيك واقعاملي موضع رويهاست . آن به ميدان ورهاكردن

، دهند انجام توانستند مي ديروز كه را وظايفي آن نشين خارجه هاي گروه . ، كاري مسامحه بجاي آنها برند پيش به را وظايف آن توانند مي نيز امروز

، نادرست مواضع قبال در بند نيم هاي وبرخورد بايد سكوت مندانه مي جرئت- ملي و انقالبي هاي گيري ازموضع جدي حمايت با ، گذاشته پيش به گامي

مشترك دشمن عليه اصولي متحدانه مبارزات طرح از وطرفداري دموكراتيكگيرند . عهده به فعالي نقش وايدئولوژيكي سياسي مبارزات پيشبرد در ،ملي - واقعا هاي شخصيت و نشين خارجه گروههاي ، فوق وظايف برعالوه ج

و اسالمي دولت عليه را وسيعي افشاگرانه مبارزات ، توانند مي ودوكراتيكوحاكميت ها توده عليه آنها مؤتلفين و اسالمي احزاب و دولت اين كه جناياتي

هاي توده افكار ساختن بيدار ودر انداخته راه به شوند مي مرتكب كشور ملي . نمايند ايفا باارزش نقش جهان كشورو

خپلواكي- : 5 و شاه ظاهر مسئلهانتقاد" " " مورد را ظاهرشاه محمد به تمايل موضع كه وجودي با خپلواكيدهدن نمي حق خود براي خواهي دموكراسي ژست دليل به ولي ميدهد، قرار

حكم و سياسي حيات متمادي سالهاي عملكردهاي و ها گيري موضع خالل ازتا ظاهرشاه كه چرا ؛ بنشيند قضاوت به وي ديدگاه ،درمورد ظاهرشاه روائي

گيري موضع ها اسالمي حاكميت استقرار از بعد سياسي اوضاع درمورد هنوز " : ! بر كه دموكراتيك پايه بهترين مينويسد خپلواكي ؟ است نكرده رسمي

مانند نيز ظاهرشاه كه اينست بگيرد، قرار شده ياد اختالفات بحث آن مبنايرا خود هاي طرح ، بزند حرف افغانستان درمورد سياسي نيروهاي ساير

... الدين گلب فاشيستي مواضع مقابل در يكطرف از حال اين با كه كند ابالغموضع ، نزند حرف ازافغانستان تا كردند مي تهديد يرا و سالها كه وي وامثال

طرفداران پوچ مواضع روي مكث با ديگر ازطرف و ميگردد اتخاذ دموكراتيكيابد " . مي توضيح شقاق و نفاق واساب عوامل از قسمتي ، وي

46

Page 47: Shola Jawid€¦ · Web viewدر جو ايجاد شده ناشي از نتايج انتخابات روسيه ، دارودسته جناح رباني بخاطر خوشي خاطر غرب

جاويد شعله دوازدهم شماره

پنداريم : –اوال اگر بود خواهد فريبي توده و فريبي خود اين كه شود گفته بايدتوده و كشور ملي منافع به خاين و جنايتكار الدين گلب از كمتر شاه ظاهر كه

. حفظ وبراي حاكميتش سلطه درزمان نيز ظاهرشاه ميباشد مردم هاياست . نداشته مضايقه فاشيستي برخوردهاي از حاكميتش

فاشيستي- برخورد بين كه بسپاريم خاطر به دقيق بصورت رابايد اين ثانيا - نيمه فئودالي نيمه كشورهاي در كه دموكراتيك اصطالح به وبرخورد

مي بوجود سياسي ازحاالت مراحلي در سرمايداري ياكشورهاي و استعماريتائيد مورد را يكي نداريم حق ما ندارد وجود واساسي كيفي فرق كدام آيند،

. اين بين كه هاي فرق پاره از نظر صرف دهيم قرار انتقاد مورد را وديگريدارند قرار ارتجاعي مواضع تحكيم ارتجاع هردودرخدمت ، وجوددارد دوبرخورد

." " –ثالثا سياسي، عرضگي ازبي بلكه الدين گلب فاشيزم ترس از ظاهرشاه

را نقشي كوچكترين حتي حاضرنشد ، كه بود اش پروري وتن خواهي آسودهشود . متقبل مقاومت جنگ درجريان كشور، ملي آزادي براي مبارزه درجهت

شقاق –رابعا و نفاق عامل ، بپنداريم اگر بود خواهد انديشي ساده عجبسخن به لب ظاهرشاه جناب واگر است ظاهرشان طرفداران پوچ مواضع

! خواهدشد طرف بر وشقاق اتفاقي بي اين الله انشاء بگشايندمبحث در شده مطرح مباحث مجموع از بگوئيم كه يادآوريست به الزم دراخير

" "، يافتيم درست را خپلواكي مباحث زير دردومورد ، اندازها وچشم مبانيايستد مي محكم رويش ، نويسد مي آنچه به دهد نشان درعمل اميدواريم

! اندازد مي بدور را خود ي وكمبودهاچون - ... ) ( " 1 سياسي غلط نظرات يكسري با كشور درخارج اتحاد مسئلهغربي . – 1" ومجامع متحد ملل به تمايلجرگه " " . – 2 لويه به تمايل

3 " ... " - طلب مانند اهدافي با است همراه ظاهرشاه محمد به تمايلندارد " . سازگاري اجتماعي وعدالت ملي آزادي ، دموكراسي

ميسر " ... ) ( – 2 هنگامي اي توده دموكراسي با توام جامعه يك د ايجا تضمين ) ( مختلف زحمات درعرصه آن دربرابر دموكراتيك واقعا نهادهاي كه ، است

. –سياسي اتكاء كه هويتي معرفي با را خود هاي شخصيت شود ايجاد نظاميكند " . ومعرفي ايجاد ، ميدهد نشان مبارزه عرصه درين را خود به

- - - - - - - - - - - - - -افغانستان" : نجات پيمان نامه وبيان فراخوان

مستقيما " " نقد مورد در جاويد شعله دهم شماره در شده داده وعده وجود با " ... تشابه" وجوهات بودن موجود بدليل ، افغانستان نجات پييمنا فراخوان " كميته نقد به عجالتا ، غربي دموكراسي هواخواهان مواضع بين گواناگونشامل كه مفصل نسبتا نقد يك عنوان به كشوري ملي نهضت براي آمادگي

شعله . " از شماره درين ازينرو نموديم اكتفا ، شود مي مواضع اين همه حال" ... افغانستان" " نجات پيمان فراخوان موضع از هائي قسمت آن نقد به جاويد

47

Page 48: Shola Jawid€¦ · Web viewدر جو ايجاد شده ناشي از نتايج انتخابات روسيه ، دارودسته جناح رباني بخاطر خوشي خاطر غرب

جاويد شعله دوازدهم شماره

اينكه يا ، آنهاست خود به متعلق ، شده مطرح ديدگاه يا كه پردازيم مياست ... . نموده ارايه مشخصي پيشنهاد ، معيني مسئله درمورد فراخوان

اسالمي ... : نظام از آن برداشت و نجات پيمان فراخوانمي مطرح چنين را خود ديدگاه اسالمي نظام مورد در نجات پيمان فراخوان

" مردم : " پشتيباني و قبول مورد كه است ازنظامي عبارت اسالمي نظام نمايد . گرو در آنكه بدون نظامي چنين باشد اسالمي كشور يك مسلمان

شعارها " " به يا باشد اسالمي بندي گروه يا حزب آن يا ااين انحصارايدئولژي " " احتياج اسالمي تنظيم آن يا اين فرد، آن يا اين درآوردي من وتعبيرهايبوجود ميتواند مسلمان مردم آزاد انتخابات براساس وفقط فقط ، باشد داشته

. ازآن و داده راي آگاهانه مسلمان مردم كه نظامي يا دولت هر به بس و آيد" " - - اسالمي نظام توان مي باشد چه هر آن ولوعنوان نمايند پشتيباني

گفت ... " .

1 - ، ايدئولوژيكي مشخص هاي اصل برخي بر مبتني وعقيدتي كيش ، هرآئينهاي اصل آن با نمودن وعمل باورداشتن با فقط اندكه وتشكيالتي سياسي

بودن منسلك ادعاي توانند مي جامعه افراد يا فرد كه است مشخصنمايند . ابراز وعقيده آئين ازآن شانرا خود وپيروبودن

تنها نه كه باشد مي هائي دين ترين وارتجاعي ترين متحجر ازجمله اسالم دين ، دين اين درستي به قلبي تصديق پهلوي در بلكه ، نميكند اكتفا زباني اقرار به

از شده مطرح وظوابط اصول به نهادن گردن و اركان به عمل پيروانش ازخواهد . مي نيز را خودش جانب

: او براي خداوند آنچه به مسلمان فرد هر ميكند حكم اسالم دين مثال بطور ، است ديده كنندگان بايداليق كفران تادرزمره باشد وصابر شاكر آن به

نشود . گردانيده شامل : است متدين مسلمان وظيفه كند مي حكم اسالم دين ترتيب همين به

تمرد درصورت فراتر ازآن و ديني احكام تبليغ به منكرين و كفار تادرمقابلدين عليه كنندگان تبليغ درمقابل و شوند متوسل جهاد به آنان

زنند . گردن را وآنها مقابله شمشير با ، درقلمرواسالميآن وحاكميت برقراري طالب ، نجات پيمان فراخوان كه شرعي احكام مطابق

ودستورقرآني،حجاب ارشاد به مطابق است مكلف مسلمان باشد،هرزن مي ، است داده واختيار صالحيت وي به سنت و قرآن آنچه وبه رارعايت اسالمي

وشاكرباشد .... ،راضي قانع بودن، مرد برده و تابع يعنينظامي – 2 آن به ، نجات پيمان فراخوان وتفسير تصور برخالف اسالمي نظام

اتباع ، داشته قرار المسلمين خليفه يك امارت تحت كه شود مي اطالقآن به و داده اسالمي واحكام اصول به تن ، آن نه كامالمسلمان ، باشند پابند

. مردم است ممكن بسيار باشند داده راي آن به مسلمان مردم كه نظامي هردولت طرفداريك ، ديني دولت يك تائيد جاي به كشور يك مسلمان . دولتي هاي نظام تمام باشند دولت از دين جدائي وخواستار سكوالريست

مستقيم راي ويا انتخابي بصورت كه اسالمي كشورهاي در حاكم سكوالريست

48

Page 49: Shola Jawid€¦ · Web viewدر جو ايجاد شده ناشي از نتايج انتخابات روسيه ، دارودسته جناح رباني بخاطر خوشي خاطر غرب

جاويد شعله دوازدهم شماره

جدائي اصل درآن كه اند اي دولتي نظامهاي ، اند آمده بوجود مردم سري ورسميت به را جدائي اين آن قوانين و شده شناخته رسميت به دولت از دين

" اسالمي ." نظام وغيره سوريه ، عراق ، تركيه هاي حكومت مثل شناسد، ميازعدم نشاني و گي جزسرتنبه وچيزي نادرست كامال ها دولت اين خواندن

. باشد نمي درآوردي من وبرخورد اسالمي معلوماتتنها نه ، اند جانب به حق كامال اسالمي بنيادگراي احزاب ، اسالمي ازديدگاه

اسالمي غير را وغيره ازبكستان ، سوريه ، عراق ، تركيه بر حاكم هاي نظامبدانند . اسالمي وضد اسالم مخالف نيز را سعودي بر حاكم رژيم بلكه ، بدانند

به افغانستان مردم ساختن پابند به الدين گلب و رباني ، خالص ، سياف تنها نهكه مينمايند تاكي مساجد هاي قبله مجدد تصحيح حتي و دين اساسات از پيروي

مي افغانستان مردم اكثريت مسلماني قراردادن شك مورد معنايشمالمت رامورد مردم نيز حضرت مثل ليبرالي باصطالح افراد باشد،بلكه

: فراندادند گوش بزرگوار اين قبل سال سي هاي گفته به قرارميدهدكهشدن نازل باعث نافرماني وهمين نكردند خود اسالمي وجايب به واعتنائي (. دولت ممثل ، حضرت خطبه اولين از نقل به شد آنها باالي الهي عذاب

بعداز كابل ( .8اسالمي خشتي پل مسجد جمعه درنماز ثور

مردم : وآراء دموكراسي اصول به احتراممبتني :" دولتي نظام هيچ كه نمايد مي تاكيد باربار نجات پيمان فراخوان وقتي

" " و باشد وجودداشته افغانستان در تواند نمي اسالم منافي اساسات بر " " " با ميتوان ، ميزند جا اسالم براي مبارزه معني رابه دموكراسي براي مبارزه

: دموكراسي اصول به احترام ها اين ازخود بيش كسي هيچ گفت قاطعيت : . چراكه دهند نمي قرار تمسخر رامورد مردم وآراء

بدون- 1 مردم آراء به احترام به شان تاكيد وجود با نجات پيمان گردانندگان ، باشد نموده تفويض را صالحيت اين آنها به وانتخابي قانوني مرجع كدام اينكه

دولتي : " نظام هيچ كه نمايند مي صادر حكم آنها وآراء ازمردم نيابت مقام درباشد " . قبول مورد درافغانستان تواند نمي اسالمي منافي براساسات مبتني

2 – : مردم كه فهميدند ريفراندمي نوع چه طريق از ، پرسيم مي ازآنها ماسينه وعاشق پذيرند نمي ، جداباشد ازدولت دين درآن كه ايرا دولتي نظام

اند؟ وجامعه بردولت دين حاكميت چاكباشد - 3 گرفته قرار اين به كشور اين مسلمان مردم اكثريت راي وقتي فرضا

آيا : صورت درآن ، خواستاراند را اسالم دين اساسات بر مبتني دولتي نظام كهبراي وعقيده بيان آزادي حق موجوديت ضرورت روي تاكيد با نجات پيمانخيزد نمي بر ودشمني مخالفت به اكثريت باراي ، دموكراسي نظام يك پيشبرد

را آن با مخالفت و دانيد مي همه وجيبه را آن به احترام شما خود كه رائي ؟سازيد . مي وانمود ملي خيانت

4 : به- اعتقاد حتي كه دانستند مي بايد نجات پيمان فراخوان گردانندگانبه ، باشند صادق واقعا اصول آن به اگر ، بورژوائي متداول دموكراسي اصول

دين وسلطه اسالمي دولت خواست بين ندارند حق آنها ، كه نمايد مي حكم آنهاازاصول يكي كه دولت از دين جدائي خواست و يكطرف از جامعه و دولت بر

49

Page 50: Shola Jawid€¦ · Web viewدر جو ايجاد شده ناشي از نتايج انتخابات روسيه ، دارودسته جناح رباني بخاطر خوشي خاطر غرب

جاويد شعله دوازدهم شماره

تساوي عالمه ، ميباشد بورژوائي متداول دموكراسي همين حتي بنياديبزنند . جا اسالم براي مبارزه معني به را دموكراسي براي مبارزه گذاشته

بگوئيم – 5 بايد ، برد مي نام ازآن نجات پيمان كه سياسي پلوراليزم درمورد : اسالمي تنظيم چند به كه نيست آن سياسي پلوراليزم قبول موجوديت كه

و باشند داشته فعاليت حق اسالمي احزاب عمدتا يا شود داده فعاليت اجازهتشكيل حكومت ، پارلمان در ها ائتالف آوردن بوجود طريق از احزاب همين

. اين درك قبول ازهمه قبل ، سياسي پلوراليزم موجوديت قبول الزمه دهند ، سياسي مشخص هاي خواتسه و منشور مبناي بر بايد احزاب ، است موضع

طرح و مذهبي منشورهاي پايه بر نه ، شوند تاسيس اجتماعي و اقتصاديوجامعه . دولت باالي مذهب سلطه تحميل

، اند آمده بوجود مردمي ضد و ارتجاعي هاي بينش چنين برپايه كه احزابيغير بايد ، دولت از دين جدائي قبول و سياسي پلوراليزم باصول مطابق

. احزاب از بسياري حاال همين كه چيزيست آن اين شوند اعالم قانونيو . احزاب برخي نيز پاكستان ودر نمايند مي تاكيد آن روي ديش بنگله سياسيدر . " " كه نجات پيمان فراخوان استدالل مابرپايه دارند خواستي چنين گروههابا نجات پيمان خوان فرا بگوئيم، كه دهيم مي حق بخود ، رفت تذكرش باال

نمودن همراهي خواست و دموكراسي اصول به احترام به تاكيدش وجودآن به را خود باوري بي آشكارا خود ، اصول اين تطبيق براي درمبارزه ديگران

براي مبارزه ، پذيرفت توان نمي صورت بهيچ چراكه ، است گذاشته نمايش به . اسالم براي مبارزه به باشد مساوي دموكراسي

كنوني : سياسي بحران از رفت بيرون وراه نجات پيمان فراخوانديگرهواخواهان همانند ، كشور سياسي بحران حل براي نجات پيمان فراخوان

مي تاكيند پارلماني اصول و آميز مسالمت مبارزه روش به غربي دموكراسي . مي صحبت مردم حاكميت برقراري و ازتامين فراخوان وجوديكه با نمايدمي كشور سياسي بحران حل طرح پاي وقتي واقعي عالم در ولي ، نمايدمي مرتجعين ازان قدرت همه كه نمايد مي بخشي لك مندانه سخاوت ، نشيند

گردد! اسالمي" " مرتجعين به دودسته را سياسي قدرت تنها نه نجات پيمان فراخوان

از شده گرفته هاي تصميم با مخالفت بلكه ، نمايد مي تفويض آنها دوان پاي واين " " " " . در بيائيد داند مي نيز ملي خيانت را كبير مجلس يا جرگه لويه جانب

بشنويم : نجات پيمان خود زبان از موردباشد- 1 افغانستان مردم اراده ممثل ارگان عاليترين كه مؤسساني مجلس

) زودترداير) هرچه شود گذاشته برآن كه هرنامي يا العاده فوق جرگه لويه . كه انتقالي دوره رسراسر د بوده ملي حاكميت ممثل كبير مجلس اين گردد

، تواند نمي بوده آن جلسه اولين تشكيل از بعد دوسال از كمتر آن اقل حد . اكيدا آن هاي فيصله و تصاميم گردد نمي منحل داده ادامه خود بموجوديت

بود . خواهد ملي خيانت درحكم ازآن سرپيچي و بوده االجرا مرعيكميسيون- 2 افغانستان مردم اراده ممثل ارگان عاليترين تدويراين براي

گردد : تشكيل ذيل تركيب با تداركي

50

Page 51: Shola Jawid€¦ · Web viewدر جو ايجاد شده ناشي از نتايج انتخابات روسيه ، دارودسته جناح رباني بخاطر خوشي خاطر غرب

جاويد شعله دوازدهم شماره

جهادي . –الف هاي تنظيم نمايندگاننظامي . –ب سياسي وتشكيالت ها سازمان نمايندگانسفيدان . –ج وريش روحانيون نمايندگانوروشنفكران . –د فرهنگيان نمايندگانزنان . –ح نمايندگانمهاجرين . –و نمايندگانكنفرانس –ز و منسلك غير هاي وكشور متحد ملل ناظرين نمايندگان

اسالمي . كشورهايهيئت – 3 نظارت و سرپرستي تحت مؤسسان مجلس تدارك كميسيون

بود . خواهند پيش را خود كار متحد ملل ناظرينباشد - : 4 ذيل برحسب بايد مؤسسان مجلس تركيب

نمايندگان –الف و قوماندانان ، ها تنظيم سران از متشكل آن اعضاي ثلث يكگردد . مي تعيين خودشان طرزالعمل و تناسب با مطابق كه مسلح داران تفنگ

مردم –ب وطبقات اقشار تمام نمايندگان از متشكل باقيمانده ثلث دومنجمله : افغانستان

مردم( . 1 انتخابي نمايندگان2 ( )، زنان ، روشنفكران ، سفيدان ريش ، روحانيون انتسابي نمايندگان

ثور فاجعه از قبل هاي دولت رتبه عالي مامورين ها شخصيت ، ، 57مهاجرينسياسي وتشكيالت ها سازمان نمايندگان ، مذهبي هاي اقليت –نمايندگان

متنفذين ( . ، وعلوم فرهنگي معارف ، اجتماعي1 - نيمه ، اسالمي مؤسسان مجلس يا جرگه لويه شدن داير با مخالفت

و –فئودالي فرد هر وظيفه ، آن هاي تصويب با مخالفت و استعماري نيمهپيمان . فراخوان به باشد مي دوست وطن و دموكرات ، ملي ، انقالبي تشكل

خادمين و اسالمي ازمرتجعين نيابت به تا داد نخواهد حق كسي نجاتملي خيانت برچسپ ، اسالمي و ارتجاعي جرگه لويه مخالفين به امپرياليزم

نمايد . محكوم ملي خيانت به را آنها و زدهو- 2 ها سازمان ، سفيدان ريش ، روحانيون ، ها تنظيم نماينده كردن شامل با

سياسي مسلح –تشكيالت هاي دسته از عبارت نجات پيمان منظور و نظاميملي جنبش و نجيب رژيم ، –بقاياي متحد ملل ناظرين و باشد مي اسالمي

كميسيون تركيب در اسالمي كشورهاي كنفرانس و منسلك غير كشورهايداده نشان فراخوان واقعا ، اسالمي مؤسسان مجلس تدوير براي تداركيدارد قرار سياسي احزاب كدام و نظامي چه به خدمت در وي موضع كه است

دهد ! مي قرار مجازات مورد را كاران جنايت نجات پيمان چگونه وونظارت - 3 سرپرستي تحت ، جرگه لويه يا مؤسسان مجلس تدوير خواست

امپرياليستها منافع تامين درخدمت است طرحي نيز ، متحد ملل ناظرين هيئت ... سياسي سرنوشت در آنها ومداخله كنترول تائيد و و منطقه مرتجعين و

. ، نجات پيمان ازجانب ، نوكرمآبانه و نواستعماري طرح اين ما كشور و مردم . احزاب ، ظاهرخان طرفداران مختلف طيف برعالوه نيست نوي طرح

طرح و قبول آنرا نيز رباني و الدين گلب اسالمي حزب مثل اسالمي بنيادگرايياند . نموده ارائه آن شدن عملي راه در هاي

51

Page 52: Shola Jawid€¦ · Web viewدر جو ايجاد شده ناشي از نتايج انتخابات روسيه ، دارودسته جناح رباني بخاطر خوشي خاطر غرب

جاويد شعله دوازدهم شماره

تا را مختلفي هاي بحث متحد ملل ماهيت مورد در افغانستان كمونيست حزبقرار مختلف سياسي حلقات و ها توده ودراختيار نموده دهي سازمان هنوز

نهضت " براي آمادگي كميته پيرامون نقدي ها بحث ازاين يكي كه ، است دادهملل " . " نقش ارتجاعي ماهيت پيرامون نقدنامبرده در باشد مي كشور مليقدر " " " ... به و اسالمي كشورهاي كنفرانس و منسلك غير كشورهاي ، متحد

است . شده صحبت كافي

تركيبمجلسمؤسسان- : 4 درموردنهصد - ) را مؤسسان مجلس نمايندگان تعداد مجموع اگر فرضا نفر( 900الف

ازين " چوكي صد سه ، خود سخاوتمندانه بخشش دراولين نجات پيمان ، بدانيم " نمايندگان و قوماندانان ، ها تنظيم سران مسلم حق را كبير مجلس

ظرف در تنها نه ها اين كه چرا ؛ داند مي مسلح ، 14تفنگداران جهاد سالهيچ به زدن ازدست هم با ائتالف در بعدا بلكه ، بودند مكيده را مردم خون

. جانب از پاداشي چنين مستحق لذا اند نشده روگردان مردم حق در جنايتي؟ ! باشند توانند مي ارتجاعي ضد نهاد يك

ثلث –ب يك ،شايد نجات پيمان فراخوان ميرسد، ديگر دوثلث به نوبت وقتيمكمله . شهرت وقتي ميداند انتصابي نمايندگان حق را كمتر و بيشتر چيزي يااكثريت كه بود خواهد متوجه خواننده شود، مي داده شرح انتصابي نمايندگان

كه هائي آن چه اند؛ مردم خورده قسم دشمنان ترديد بدون نمايندگان اين - روحانيون نماينده كه آنهائي وچه داوداند ظاهر دوره عاليرتبه مامورين نماينده

. " " حتي اند مذهبي هاي اقليت ونمايندگان متنفذين ، سفيدان ريش ، با چنداني احتماالفرق ، شوند مي انتصاب كه ورشنفكراني زنان نمايندگان

ثلث . يك نيز را انتصابي نمايندگان فرضي بصورت اگر داشت نخواهند سايريننماينده كه شناختيم را آن صد شش ، صد نه از ، نمائيم قبول نفر صد سه يعني

فئودالي نيمه اند . –نظام امپرياليزم مزدور و استعماري نيمه : اين مردم انتخابي نمايندگان باصطالح يعني متباقي ثلث يك درمورد بيائيم

، ظاهرخاني انتخابات سالهاي تجريه رويت به نيز مردم انتخابي نمايندگان ، ، 7داودخاني " 8ثوري " همان ، غيره و وعقد حل اهل شوراي ، ثوري

، دهقانان نه ، بود خواهد سفيدان موي ، متنفذين ، مالها ، قوماندانها ، اربابانكارمندان و معلمين ، ها سرتراش ، ها بقال ، ها جوالي ، دريورها ، كارگران

: . رويت وبه اسالمي حاكميت موجوديت در ها توده اين كه چرا رتبه پائيندرمقابل " " نمايند، جرئت توانند مي نه و دارند حق نه انعام كل عوام فتوايوخانقاه آرگاه صاحب وروحاني محل سفيد ،ريش قوماندان همان وبه فالن . صندوق پاي تا آنها رفتن همان توانند مي عوام اين آنچه نمايد كانديد را خود

تمام . بناء بود كانديدخواهد وبهمان فالن خرچ به يا ، خودشان بخرج راي هاي ، اسالمي دولتي نظام مدافعين همان نيز مردم منتخب اصطالح به نمايندگان

اسالمي احزاب ليسان كاسه وساير روحانيون ، كمپرادوران ، فئوداالنپيمان گردانندگان و ، بود خواهند آنها ومليشه پرچمي ، خلقي وائتالفيون

چنين اگر ، شد نخواهند نصيب چيزي مؤسسان مجلس باني جزدروازه ، نجاتشوند . نصيب بتوانند خدمتي خوش اين بدل در را چانسي

52

Page 53: Shola Jawid€¦ · Web viewدر جو ايجاد شده ناشي از نتايج انتخابات روسيه ، دارودسته جناح رباني بخاطر خوشي خاطر غرب

جاويد شعله دوازدهم شماره

! بيطرف؟ مصلح

ثور فاجعه وقوع زمان از دوسال تقريبا مدت شدن سپري از پس 1371اكنونحاكم مرتجعين مختلف باندهاي ميان ارتجاعي هاي وكشمكش ها جنگ ودوام

را مانندي وبي گسترده ي ها عزتي وبي فقر ، وقتال قتل كه كشور بر ، است گرديده مملكت وسيع هاي ويراني وباعث نموده تحميل ما برمردمان

بيشتر دارد سعي افغانستان به صلحي هيئت فرستادن با متحد ملل سازمانطرف . " بي مصلح اين دهد نشان طرف بي مصلح يك لباس در را خود ازپيش

كامال" باشد داشته درافغانستان جاري جنايات در شركتي گويا اينكه ازبابتوآرامش امنيت و صلح تامين جز قصدي هيچ نيز وفعال است الذمه بري

؟ ! دركشورندارد" " هوشيار بسيار ازافراد معيني وتعداد ساده بسيار افراد از تعدادزيادي البد

دهند . مي وبرگ وشاخ پرورانند مي را افسانه اينجاري درجنايات ازشركت متحدنه ملل سازمان كه دهند مي نشان حقايق اما

صلح تامين براي است طرفي بي مرجع هم ونه است الذمه بري درافغانستاندركشور . وآرامش

فالكتبار اوضاع قبال در متحد ملل سازمان مسئوليت و شركت به تاآنجائيكهشكل در مستقيما سمازمان اين كه بگوئيم بايد است مربوط افغانستان فعلي

ثور فاجعه مرتجعين . 1371دهي ميان وسازش تباني پروسه اينكه داشت نقشسقوط تاثير وتحت نرفت پيش متحد ملل سازمان پالن و ميل مطابق كامال

درآن مهمي غير ويا مهم تغييرات امپرياليستي سوسيال شوروي ناگهانيمنتفي پروسه كل دهي درشكل را سازمان اين مسئوليت و شركت بوجودآمد،

. نمايد نميوخيم اوضاع از متحد، ملل سازمان نيز گذشته دوسال تقريبا درطول

. خاك به را كشور مردمان و كشور كه مرتجعيني است نبوده كنار بر افغانستانافغانستان اسالمي دولت در همگي اند كشيده ملل –وخون سازمان عضو كه

- الدين برهان يعني ارتجاعي جنگ اصلي دوطرف اندومشخصا شامل استهستند . دولت همين وصدراعظم جمهوري رئيس حكمتيار، الدين گلب و رباني ، دارد شامل رادرخود افغانستان اسالمي جنايتكار دولت متحدكه ملل سازمان

چون ، آن مختلف هاي دارودسته جنايات همه اين قبال در تواند مي چگونه؟ قراردهد طرف بي مصلح موقف در را خود ميش لباس در گرگي

نمايد مي بازي متحد ملل سازمان صلح هيئت كه را واقعي نقش ، نيز اكنونارتجاعي هاي بندي صف وتجديد ها بندي صف بيشتر تحريك از است عبارت

. در صلح برقراري انتظار جهت ازين فعلي هاي جنگ بيشتر دوام ودرنتيجه- –افغانستان ، هيئت اين توسط انقالبي صلح ونه ارتجاعي صلح يك حتي

باشد . داشته محكمي اساس بايد كه نيست انتظاريدرحل طرف بي مصلح توانديك نمي متحداساسا ملل سازمان ازاينها گذشته

جهان مختلف كشورهاي قضاياي .–وفصل اين باشد افغانستان منجملهاست كنوني جهان در حاكم مرتجعين و امپرياليستها مشترك مجمع سازمان

53

Page 54: Shola Jawid€¦ · Web viewدر جو ايجاد شده ناشي از نتايج انتخابات روسيه ، دارودسته جناح رباني بخاطر خوشي خاطر غرب

جاويد شعله دوازدهم شماره

. وسيله سازمان اين مشخصا امروز دارد قرار آنها منافع تامين ودرخدمتودوام برقراري جهت ، امپرياليستها وساير آمريكا امپرياليزم دردست ايست

سازمان" " فعلي تالش حقيقت ، مبنا براين آنها خواست مورد جهاني نوين نظمدراين صلح تامين بخاطر تالش دراصل افغانستان درمورد متحد ملل

قدرت منافع تامين راه بهترين جستجوي براي است تالشي بلكه ، كشورنيستمملكت مردمان سرنوشت با بازي ازطريق مذكور، سازمان در مسلط هاي

ما . مي برده پيش ومرتجعين امپرياليستها توسط كه ايست بازي بازي، اين اما

درآن توپ دم گوشت بمثابه بلكه ، بازيكن بعنوان نه مردم هاي وتوده شود . قوت تمام با بايد كمونيست انقالبيون بويژه انقالبيون جهت ازين دارند شركت . بدانيم بخوبي مابايد بايستند وارتجاعي جنايتكارانه بازي اين عليه شان وقدرتخواهد مي هاي هيئت چنين هاي داري ميدان ايكه واقعي هاي نقش از يكي كهخارجي ارتجاعي هاي وقدرت ها امپرياليست به اتكاء روحيه نمايد،القاء بازي

شان مبارزات به واتكاء شان خود به اتكاء تاروحيه است، ها توده درفكروذهنمقتدرجهان حاكمان توسط نجات واهي اميد وبه نگردد وشكوفا زنده درآنها

بنشينند . شان سرجاي بگذارندوخواروذليل دست روي دست . صلح، آيد نمي بدست ومرتجعين امپرياليستها جهاني ازبارگاه گدائي با صلحوفقط فقط باشد، ومرتجعين امپرياليستها نفع به نه و ها توده نفع به كه صلحي

گردد . جستجو انقالبي نبرد هاي درعرصه بايد ، طرف بي مصلح نه ، برجهان حاكم مرتجعين و امپرياليستها مشترك مجمع

جرمست . شريك بلكه

كنيد ! چياباسحمايت ازقيام

جنوري اول به 1994درروز سر مكزيك چياپاس استان در مسلح دهقان ها صد . را دهقان هزاران حمايت آنان چشمگير و متهورانه عمل برداشتند شورش

زد . دامن كشور تمام در را ها توده وشوروهيجان برانگيخت اطراف درمناطقآنهاي ؛ شد انقالبي هاي توده و آگاه راه ي پرولتاريا خوشحالي باعث خبر ايناياالت خود در منجمله آمريكا امپرياليزم توسط وارده واستثمار ستم از كه

برند . مي رنج متحدهرابيان آنها اي پايه نيازهاي و مكزيك مردم انقالبي عميق اساسا شورش اين

اين : ) آمريكا امپرياليزم وعمدتا امپرياليستي سلطه از رهايي به نياز كند مي " " تشديد درحال يانافتا شمالي آمريكاي آزاد نجات پيمان بواسطه سلطه ) حاكمه طبقه سرنگوني به نياز ؛ ارضي عميق انقالب اجراي به نياز ؛ است

طبقات –بوروكرات ومتحد آمريكا امپرياليزم خادم كه مكزيك دار سرمايهاست . دار زمين

افگند هراس اش آمريكايي اربابان و مكزيك حاكمه طبقه قلب در چياپاس قيامازيك. : يعني بود انقالبي ضد دوگانه تاكتيك ، شد داده قيام اين به كه پاسخي

طرف از و ، خلق عليه وترور گذشت بي و وحشيانه سركوب اعمال طرفاصالحات . برانجام مبني دروغين هاي وعده و اشاعه ديگر

54

Page 55: Shola Jawid€¦ · Web viewدر جو ايجاد شده ناشي از نتايج انتخابات روسيه ، دارودسته جناح رباني بخاطر خوشي خاطر غرب

جاويد شعله دوازدهم شماره

وايدئولوژيك " سياسي برنامه از انترناسيوناليستي انقالبي جنبش كميته چه اگر " بطور دارد قرار شورش اين رهبري در كه زاپاتيست ملي آزاديبخش ارتش

و بوده محقانه كامال شورش اين كه است واضح اما ، نيست مطلع كاملمي جهان سراسر مترقي نيروهاي و كمونيست انقالبيون حمايت سزاوار

باشد . مرزي ازبداقبالي كه است التين درآمريكاي پرجمعيت كشور يك مكزيك

. ، آمريكايي امپرياليستهاي كه مدتهاست دارد آمريكا امپرياليزم با طوالنيآورند مي بحساب استثمار فوق انجام در خويش اختصاصي جوالنگاه را مكزيك

مداخله. كشور دراين ارتجاعي منافع از دفاع براي كنند اراده كه هرزمان آنهامكزيك . ، انقالبي مبارزات درنتيجه كه دهد مي نشان اخير وقايع نمود خواهند

استراتيژيك خنجري به آمريكا امپرياليزم استراتيژيك جوالنگاه ازيك تواند مي. رود نشانه امپراطوري قلب كه شود تبديل جهان پرولتري انقالب برايبرخوردار ستمگران عليه خلق هاي توده ونبرد خيزش انقالبي سنت از مكزيك

. زيرااز ، نشده منجر واقعي رهايي به هيچگاه گذشته مبارزات اما استبيش . مكزيك خلق است بوده محروم پيشآهنگ حزب و پرولتاريا قاطع رهبري

: ماركسيزم بر مبتني حزب دارد نياز حزبي چنين به هرچيز –لنينيزم –ازدموكراتيك انقالب پيشبرد در خلق رهبري براي وتوانا مصمم حزبي ؛ مائوئيزم

. نمونه كشور آن كمونيست حزب رهبري پروتحت در خلق جنگ امروز نويناست . رهايي كسب مائوئيستي راه صحت از شكوهمندي

انقالبي انفجارات وقوع براي شرايط دهدكه مي بارديگرنشان چياپاس قيام . كه انترناسيوناليستي انقالبي جنبش است شدن پخته درحال وجهان درمكزيك

ماركسيست هاي وسازمان احزاب مائوئيست –لنينيست –نيرويهاي توده از را خود حمايت نمايد مي وتقويت متمركز و متحد را سراسرجهان

ماركسيزم انقالبي ايدئولوژي با خلق تسليح براي كه نيروهاي و مكزيك انقالبيكسب –لنينيزم – تا مبارزه هدايت به قادر ايدئولوژي يگانه يعني مائوئيزم

ميدارد . اعالم ، رزمد مي پيروزي

انترناسيوناليستي انقالبي جنبش كميته1994جنوري 15

حبيب ) " " ( كننده بازتايپ

55