ﻲﺴﻴﻠﮕﻧا top notch - tahlilgaran.org · - 1358 ،ﺎﺿﺮﻴﻠﻋ ،ﺪﻤﺘﻌﻣ:...

خودآموز زبان انگليسيTop Notch

)مقدماتي(

اولجلد

Advance

Upper‐Intermediate Intermediate

Pre‐Intermediate Elementary

1391بهــــار چاپ دوم ـ عليرضا معتمد: گردآوري و تاليف

-1358معتمد، عليرضا،: سرشناسه Top Notchخودآموز زبان انگليسي:عنوان و نام پديدآور

.گردآوري و تاليف عليرضا معتمد.1390،تحليلگران:تهران: مشخصات نشر

.مس11×17؛.ج4:مشخصات ظاهري 978-600-5866-27-8:دوره: شابك

978- 600- 5866- 28-5 :1. ج 978- 600- 5866- 29-2 :2. ج 978- 600- 5866- 30-8 :3. ج 978-600-5866-31-4:5.ج

فيپا:وضعيت فهرست نويسي.انگليسي-فارسي: يادداشت.كتابنامه: يادداشت 3سطح. 4.ج 2سطح . 3.ج 1سطح.2.ج مقدماتي.1.ج: مندرجات فارسي --هاي درسي براي خارجيان كتاب--زبان انگليسي: موضوعخودآموز--زبان انگليسي: موضوع

/PE1128: رده بندي كنگره م6خ9 1390428/24فا: رده بندي ديويي

2597771:كتابشناسي مليشماره

18پالك ،هجدهم گاندي خيابان ،ونك ميدان ،هرانت 88873718: تلفن 2واحد www.PersianVi.com : اينترنت سايت [email protected] : الكترونيكپست

اولجلد – خودآموز زبان انگليسي تاپ ناچ :نام كتاب عليرضا معتمد : گردآوري و تاليف

1391 بهار: دومچاپ صفحه 80: قطع جيبي نسخه 2000 :شمارگان

978- 600-5866- 27- 8 :شابك دوره 978-600-5866-28-5 :شابك ريال 25000 :بها

كليه حقوق مادي و معنوي اين اثر براي ناشر محفوظ است و هرگونه نسخه .قانوني داردبرداري از آن پيگرد

:مقدمه ناشر سطح 6مجموعه اي شامل كتابهاي آموزشي زبان انگليسي تاپ ناچ،

بوده كه توسط انتشارات النگمن جهت آموزش ) به انضمام كتابهاي ساميت(زبان انگليسي به نوجوانان و جوانان غير انگليسي زبان، بصورت كاربردي و

هر درس شامل مجموعه اي از لغات . با شيوه اي نوين طراحي شده است موجب افزايش مهارتهاي چهارگانه وجديد به همراه نكات گرامري بوده

. گرددمي ) خواندن، نوشتن، مكالمه و درك مطلب شنيداري(زبان انگليسي ه واقعي با اقتباس از ريكي از نكات برجسته درسها، استفاده از زبان محاو

از طرف ديگر بيان موضوعاتي از قبيل . زندگي مردم انگليسي زبان مي باشداردي از كاربرد مو ... خريد كردن، تاكسي گرفتن، سفارش غذا در رستوران و

زبان انگليسي در زندگي روزمره بوده كه در اين كتاب به آن پرداخته شده .است

هر درس كتاب حاضر مجموعه اي از نكات گرامري به همراه واژگان جديد در چهار جلد شامل ناپ ناچ مقدماتي، تاپ ناچ از كتابهاي تاپ ناچ است كه

و مي تواند به عنوان شدهرايه ا 3و تاپ ناچ سطح 2، تاپ ناچ سطح 1سطح كتاب راهنما و خودآموز زبان انگليسي در كنار كتابهاي اصلي تاپ ناچ مورد

.استفاده قرار گيرددر آموختن كليد موفقيت شما تكرار و برنامه ريزي، به ياد داشته باشيد كه .هر زبان جديد مي باشد

موفق باشيد عليرضا معتمد

و مدير مسئولموسس

:فهرست مطالب

تركيب جمالت زبان انگليسيNames .1درس كاربرد ضماير فاعلي كاربرد صفت ملكي تركيبات سوالي و منفي جمالت

6

this, thatكاربرد Relationships .2درس

كاربردwhat

14

whereكاربرد Directions .3درس

17

whoكاربرد People .4درس

كاربردhow old

20

& Events .5درس Timesجمالت كاربردي در بيان زمان حروف اضافه زمان و مكان

23

زمان حال سادهClothes .6درس پاسخ كوتاه به جمالت پرسشي كاربرد كلمات پرسشيwh

28

حروف اضافه مكانHome &Work .7درس كاربردthere is, there are كاربردhow many كاربردa lot of

36

.8درس

Activitiesسوم شخص مفرد در حال ساده تلفظ صحيحs سوم شخص مفرد كاربردhow often كاربرد قيدهاي تكرار

41

& Weather .9درس Activities زمان حال استمراري بيان چگونگي آب و هوا

46

كاربرد اسامي غير قابل شمارشFood .10درس كاربردa, an, the كاربردsome, any, a lot

كاربردmany, much

51

زمان گذشته سادهPast Events .11درس افعال بي قاعده در گذشته ساده فعل كمكي

56

should62كاربرد Appearance & Health .12درس

& Abilities .13درس Requests كاربردcan, may

كاربردenough, too

66

wouldكاربرد Past, Present & Future .14درس

كاربردwill, be going to حقيقيكاربرد جمالت شرطي

غير حقيقيكاربرد جمالت شرطي

71

)مقدماتي( خودآموز زبان انگليسي تاپ ناچ 6

Unit 1: Names and Occupations. Grammar.

تركيب جمالت زبان انگليسي: مفعول+ فعل + فاعل در زبان انگليسي تركيب جمالت بصورت

مانند . فاعل شخصي است كه كاري را انجام مي دهد. مي باشدفعل، عمل انجام كار مي .علي درس مي خوانددر جمله علي .علي درس مي خوانددر جمله درس مي خواندمانند . باشد

ان انگليسي در درسهاي بدر خصوص ساير قسمتهاي جمالت ز .آينده بيشتر توضيح خواهيم داد

كاربرد ضمير فاعلي: درس علي بجاي مثال. روند مي بكار فاعل بجاي فاعلي ضماير

مثال اين در خواند مي درس او بنويسيم توانيم مي خواند مي

: از عبارتند فاعلي ضماير . است فاعلي ضمير او I :من You :تو He : مرد(او( She : او)زن( It : او)حيوان ، اشيا(

We :ما You : شما They :هاآن

ملكي صفت كاربرد:

در زبان انگليسي صفت براي توصيف اسم و قبل از آن قرار مي )كتاب خوب( Good Bookمانند . گيرد

7 Top Notch Fundamentals

. صفت ملكي قبل از اسم قرار مي گيرد و مالكيت را بيان مي كند

همچنين صفت ملكي اسم را )كتاب من( My Book مانند :صفتهاي ملكي عبارتند از .محدود كرده و بدون اسم معني ندارد

My انند مMy book )كتاب من( Your مانندYour book )كتاب تو( His مانندHis book ) مرد - كتاب او( Her مانندHer book ) زن -كتاب او( Its مانندIts color ) اشيا مانند ميز -رنگ آن(

Our مانندOur book )كتاب ما( Your مانندYour book ) شودي نوشته ممانند كتاب تو - كتاب شما( Their مانندTheir book )كتاب آنها(

كاربرد فعلto be : جمالت تركيب ترين ساده در )هستن( معني به to be فعل

رود مي بكار انگليسي بصورت ساده حال زمان در فعل اين.are , is , am نماييد دقت زير عبارتهاي به .شود مي صرف:

I am astudent )من دانش آموز هستم( You are astudent )تو دانش آموز هستي(

He is a student ) مرد دانش آموز است-او( She is a student ) زن دانش آموز است-او(

It is a book )آن يك كتاب است(


We are students )ما دانش آموز هستيم( You are students )شما دانش آموز هستيد( They are students ) هستندآنها دانش آموز(

. گاهي اوقات از مخفف جمالت فوق استفاده مي كنيم :توجه :مانند

I'm a student, You're a student, He's a student

سوالي تركيبهاي : فاعل He جمله اين در. نماييد توجه He is student عبارت به

باشد مي فعل is و افعال از ساده حال زمان در كه جمالتي در.

am , is , are جمله نمودن پرسشي براي ، شود مي استفاده

:مثال. كنيم عوض را فاعل و فعل جاي كافيستAm I a student? آيا من دانش آموز هستم Are you a student? آيا تو دانش آموز هستي Is he a student? آيا او دانش آموز است Is she a student? آيا او دانش آموز است Is it a book? كتاب است آيا آن يك Are we students? آيا ما دانش آموز هستيم Are they students? آيا آنها دانش آموز هستند


منفي تركيبهاي :

am افعال از ساده حال زمان در كه جمالتي در , is , are

را not واژه كافيست جمالت نمودن منفي براي ، شود مي استفاده . دهيم قرار فعل انتهاي در

:مثالI am not a student. = I'm not a student.

.ممن دانش آموز نيست You are not a student. = You aren't a student.

.تو دانش آموز نيستي He is not a student. = He isn't a student.

.او دانش آموز نيست She is not a student. = She isn't a student.

.تاو دانش آموز نيس It is not a book. = It isn't a book.

.نيست آن يك كتاب We are not students. = We aren't students.

.ما دانش آموز نيستيم They are not students. = They aren't students.

.آنها دانش آموز نيستند

جمع و مفرد اسامي : نموديم استفاده مفرد اسامي از خود جمالت در كنون تا مانند.

a book انگليسي زبان در .است )كتاب يك( منظورمان كه


خواهيم آتي درسهاي در كه es يا و( s از اسامي بستن جمع براي

)كتابها( books مانند. شود مي استفاده) آموخت :نماييد توجه زير هايمثال به

a pen : يك قلم pens : قلمها a note : يك يادداشت notes : يادداشتها a student : يك دانش آموز students : دانش آموزان


Vocabulary. athlete: ath∙lete / 5AWli:t/

ورزشكار someone who competes in sports competitions, especially running, jumping, and throwing a professional athlete

actor: ac∙tor / 5AktEr/

بازيگر someone who performs in a play or film She has starred with many leading actors.

pilot: pi∙lot / 5paIlEt/

خلبان someone who operates the controls of an aircraft or spacecraft an airline pilot a fighter pilot

engineer: en∙gi∙neer /7endVI5nIr/

مهندس


someone whose job is to design or build roads, bridges, machines etc He trained as a civil engineer (=one who

designs and builds roads, bridges etc).

architect: ar∙chi∙tect / 5B: rkItekt/

معمار someone whose job is to design buildings

chef: chef /Fef/

سرآشپز a skilled cook, especially the main cook in a hotel or restaurant a master chef

manager: man∙ag∙er / 5mAnIdVEr/

مدير someone whose job is to manage part or all of a company or other organization She's now assistant marketing manager for

the south east area. one of our regional managers


artist: art∙ist / 5B:r tIst/

هنرمند someone who produces art, especially paintings or drawings an exhibition of paintings by local artists

scientist: sci∙en∙tist / 5saIEntIst/

دانشمند someone who works or is trained in science

lawyer: law∙yer / 5lC:jEr/

وكيل someone whose job is to advise people about laws, write formal agreements, or represent people in court

photographer: pho∙tog∙ra∙pher /fE5tB:grEfEr/

عكاس someone who takes photographs, especially as a professional or as an artist a fashion photographer


Unit 2: Relationships. Grammar.

كاربردthis / that : و )اين( thisشيء نزديك از يك در زبان انگليسي براي اشاره به

مانند .مي شود استفاده )آن( thatشيء دور از يك براي اشاره به this book )اين كتاب( وthat pen )آن قلم(

و براي )اينها( theseهمچنين براي اشاره به اشياي نزديك از مانند .استفاده مي گردد )آنها( thoseاشاره به اشياي دور از

these books )اين كتابها( وthose pens )آن قلمها( كاربردwhat :

اطالعات بيشتر در خصوص اشيا از عبارتهاي پرسيدنبراي What is this )و )اين چيست؟ What is that

.استفاده مي شود )؟چيست آن( :به مثالهاي زير توجه نماييد

What is this? اين چيست؟ It is my pen .اين قلم من است What are these? اينها چه هستند؟ They are books. آنها كتاب هستند What are those? آنها چه هستند؟ Those are your pens. آنها قلمهاي شما هستند


Vocabulary.

classmate: class∙mate / 5klAsmeIt/

همكالس a member of the same class in a school, college or, in the US, a university

neighbor: neigh∙bor / 5neIbEr/

همسايه someone who lives next to you or near you One of the neighbors complained about the

noise from the party. Our next‐door neighbors (=the people who

live in the house next to us) say they'll look after our cat for us while we're away.

boss: boss /bC:s/

رئيس the person who employs you or who is in charge of you at work I'll have to ask my boss for a day off.


Since I'm my own boss (=I work for myself,

rather than for an employer) , my hours are flexible.

colleague: col∙league / 5kBli:g/

همكار someone you work with, used especially by professional people a colleague of mine from the bank She discussed the idea with some of her

colleagues.


Unit 3: Directions and Transportation. Grammar.

كاربردwhere : مكان اشياء از عبارتدر زبان انگليسي براي پرسيدن

where is it? مثال. استفاده مي گردد: Where is it? آن كجاست It's here. اينجاست Where is my book? كتاب من كجاست It's there. آنجاست Where is the bookstore?

كتابفروشي كجاست؟ It's down the street on the left. .سمت چپ استپايين خيابان Where's the post office? اداره پست كجاست؟

It's next to the bank. .مجاور بانك قرار دارد


Vocabulary.

pharmacy: phar∙ma∙cy / 5fB:r mEsi /

داروخانه a shop or a part of a shop where medicines are prepared and sold an all‐night pharmacy

travel agency: 'travel .agency / 5trAvEl eIdVEnsi /

آژانس مسافرتي a company that arranges hotel rooms, plane tickets etc for people who want to travel

newsstand: news∙stand / 5nu:zstAnd/

دكه روزنامه فروشي a place on a street where newspapers and magazines are sold

convenience store: con'venience .store /kEn5vi:niEns stC:r/

ساعته 24خواربار فروشي a shop where you can buy food, drink, magazines etc, that is often open 24 hours each day


bookstore: book∙store / 5bUkstC:r/ n

كتابفروشي a shop that sells books

mall: mall /mC:l/

فروشگاه a large area where there are a lot of shops, usually a covered area where cars are not allowed Let's meet at the mall and go see a movie. a huge new shopping mall

taxi stand: tax∙i stand / 5tAks stAnd / n

ايستگاه تاكسي a place where taxis or buses stop and wait for passengers There's a taxi stand on Glen Road.


Unit 4: People. Grammar.

كاربردwho : در زبان انگليسي جهت پرسيدن عنوان شخص مورد نظر كافيست از

Who عبارت is this? نماييم و واژه هاي متناظر آن استفاده . :مثال

Who is this? اين چه كسي است This is my mother. اين مادر من است Who is that? آن چه كسي است That is Ali. آن علي است Who are they? آنها چه كساني هستند They are my family. آنها خانواده من هستند

كاربردhow old : areاز عبارت يدن سن افرادبراي پرس you? How old

براي پاسخ به اين پرسش مي توان از هر كدام از . مي شوداستفاده .استفاده نمود .I'm 32 years old و يا .I'm 32عبارتهاي

.مثال زير كاربردهاي ديگر اين واژه را نمايش مي دهدHow old are you? I'm 32. (I'm 32 years old.) How old is he? He is 26. (He is 26 years old.)


Vocabulary.

pretty: pret∙ty / 5prIti/

زيبا تا حديa woman or child who is pretty has a nice, attractive face a pretty little girl Maria looks much prettier with her hair cut

short.

handsome: hand∙some / 5hAnsEm/

قيافهخوش a man who is handsome looks attractive an extremely handsome young man Sam was tall, dark and handsome .

good‐looking: .good‐'looking /gUd lUkIN/

خوش قيافه someone who is good-looking is attractive


cute: cute /kju:t/

جذاب very pretty or attractive The baby's so cute.

grandchild: grandson: granddaughter: grand∙child / 5grAntFaIld/

نوه the child of your son or daughter


Unit 5: Events and Times. Grammar.

در بيان زمان جمالت كاربردي : ?what time is itعبارت ،در زبان انگليسي براي پرسيدن ساعت

براي اعالن ساعت نيز از دستور العمل زير استفاده مي .بكار مي رود :شود It is x o'clockباشد از الگوي 12زمانيكه عقربه بزرگ روي - 1

)ساعت يك است( It is one o'clockمانند . استفاده مي كنيم الگوي دقيقه باشد از 15زمانيكه عقربه بزرگ بر روي - 2

It is a quarter past x مانند. استفاده مي كنيم It is a quarter past one )ساعت يك و ربع است(

دقيقه باشد از الگوي 45زمانيكه عقربه بزرگ بر روي - 3It is a quarter to x مانند. استفاده مي كنيم

It is a quarter to two )ساعت يك ربع به دو است(

Itظهر مي توان از عبارت 12بجاي ساعت :توجه is noon. و Itنيمه شب مي توان از عبارت 12بجاي ساعت is midnight. .استفاده نمود

PMو بعد از ظهر از AMبراي بيان ساعت قبل از ظهر از : توجه :مانند. استفاده مي شود

It is 8:00 PM ) بعد از ظهر است 8ساعت (


حروف اضافه زمان:

و همچنين براي قسمتي از روز in در زبان انگليسي حرف اضافه :مانند .بكار مي رود فصل و قبل از ماه، سال

in the morning, in the afternoon, in the evening, in January

نيمه شب، ظهر، ،شبمقاطع زماني از قبيل براي at حرف اضافه :مانند .بكار برده مي شود ...سپيده دم و

at night, at midnight, at noon, at dawn, at midday, at sunrise

داده مي شود حرف اضافه زمانهايي كه با ساعت نمايش :توجه

at مانند. است: at 11 AM

حروف اضافه مكان: بكار مي ) عموما سرپوشيده(براي مكانها atو inحروف اضافه

.رودShe is in a hospital. استاو در يك بيمارستان They are in an office. هستندآنها در يك دفتر


atعبارتهاي چنانچه : توجه home وat work و

at school مانند(انجام دادن فعاليت در محل باشد به معني ... و atحرف اضافه ، anو aبدون ذكر ) كاركردن ، سر كار بودن

قرار ،در غير اينصورت چنانچه منظور از جمله. برده مي شودبكار . استفاده مي شود inدر موقعيت مكاني باشد از نگرفت

:مثال She works at home. او در خانه كار مي كند They work at school. آنها در مدرسه كار مي كنند I am at work. من سر كار هستم

:مانند. قبل از اسامي خيابانها بكار مي رود onحرف اضافه :توجه On Gandi street


Vocabulary.

a movie: mov∙ie / 5mu:vi/

سينمايي فيلمa film made to be shown at the cinema or on television Do you want to see a movie tonight? Maybe we'll go to a movie .

a play: play /pleI/

نمايش، نمايشنامهa story that is written to be performed by actors, especially in a theatre a play by Chekhov Eliot wrote plays as well as poetry.

a concert: con∙cert / 5kB:nsErt/

كنسرت a performance given by musicians or singers live concert performances a concert of French choral music


party: par∙ty / 5pB:rti/

، ميهماني) مانند جشن تولد( جشن a social event when a lot of people meet together to enjoy themselves by eating etc We're having a birthday party on Saturday.

Would you like to come?

game: game /geIm/

مسابقه، بازي an activity or sport in which people compete with each other according to agreed rules Did you see the game on TV last night?

speech: speech /spi:tF/

سخنراني a talk, especially a formal one about a particular subject, given to a group of people a campaign speech


Unit 6: Clothes. Grammar.

زمان حال ساده: حقايق و يا امور روزمره و روتين از زمان در زبان انگليسي براي بيان من انگليسي مي خوانممثال جمله .حال ساده استفاده مي شود

به معني خواندن زبان انگليسي بصورت روزمره و تكراري مي باشد به مفهوم در فصل تابستان زمين گرم مي شودو يا جمله

.استبيان حقايق در خصوص فصلها :زير مي باشد ده بصورتساختار جمالت زمان حال سا

فاعل+ فعل + )مفعول يا ساير تركيبهاي مكمل ( :به مثال زير توجه نماييد

I Speak English. You Speak English.

I , You فاعل جمالت وSpeak فعل وEnglish مفعول مي .باشد زمان حال ساده تركيبهاي سوالي:

ان حال ساده كافيست نخست مجهت بيان جمالت پرسشي در زو Doجاي فعل و فاعل را با هم عوض كرده و به ابتداي جمله

Does )به .اضافه نماييم) براي سوم شخص مفردDo وDoes


افعال كمكي گفته مي شود كه در درسهاي آتي در مورد آنها بيشتر

.خواهيم آموختبه جمالت سوم شخص Doesتوجه نماييد كه با اضافه نمودن

از انتهاي فعل اصلي حذف مي ) در برخي حالتها esويا ( sمفرد ، :مثال . گردد

I speak English. Do I speak English? He speaks English. Does he speak English?

منفي زمان حال ساده تركيبهاي: براي ساختن جمالت منفي در زمان حال ساده كافيست واژه

do not توجه داشته . ابين فاعل و فعل اصلي اضافه نماييمرا ماستفاده مي does notباشيد كه در جمالت سوم شخص مفرد از

:مثال. شودI speak English. I do not speak English. He speaks English. He does not speak English.


پرسشي جمالت به كوتاه پاسخ :

زمان حال ساده مي توان از پرسشي در پاسخ كوتاه به جمالت :تركيبهاي زير استفاده نمود

Do you speak English? Yes, I do. Does she speak English? Yes, she does. Do you speak English? No, I do not. Does she speak English? No, she does not.

doتوجه داشته باشيد كه بجاي not ن از مخفف آن مي تواdon't و بجايdoes not از مخفف آنdoesn't استفاده

:نمودDo you speak English? No, I don't. Does she speak English? No, she doesn't.

كاربردwho : who جمله زماني بكار مي رود كه فاعل )چه كسي(به معني

:مثال . مورد سوال قرار گيرد


Ali has a green coat. علي كت سبز دارد Who has a green coat? چه كسي كت سبز دارد

كافيست فاعل را حذف whoبراي ساختن جمالت پرسشي با توجه داشته باشيد كه . را جايگزين نماييم whoنموده و بجاي آن

.ساختار جمله تغيير نمي كند whoدر جمالت پرسشي با :مثال

Who has a green coat? چه كسي كت سبز دارد The teacher has a green coat. )معلم كت سبز دارد )همان Who is your best friend? چه كسي بهترين دوست تو است Ali is my best friend. علي بهترين دوست من است

كاربردwhat : what زماني بكار مي رود كه بخواهيم در )چه چيز(به معني

براي ساختن جمالت .اطالعات بيشتري بدست آوريم چيزيمورد ابتداي جمله آورده ، جاي بهرا whatكافيست whatپرسشي با

فعل و فاعل را عوض كنيم و جمله را به حالت پرسشي تبديل :مثال . نماييم

What are you wearing? چه چيزي پوشيدي I'm wearing a coat. من يك كت پوشيدم What is that? آن چيست That's a computer. آن يك كامپيوتر است


كاربردwhen :

when زماني بكار مي رود كه بخواهيم در )چه وقت(به معنيبراي ساختن جمالت .خصوص زمان انجام فعاليت پرسش نماييم

داي جمله آورده ، ابت بهرا whenكافيست whenپرسشي با جاي فعل و فاعل را عوض كنيم و جمله را به حالت پرسشي تبديل

:مثال . نماييمWhen do we eat lunch? كي نهار مي خوريم We eat lunch at noon. ظهر نهار مي خوريم When did you go to Tehran? كي به تهران رفتي I went Tehran last year. تهران رفتمسال گذشته به When are you going to go France? كي قصد داري به فرانسه بروي I am going to go France next year. سال آينده به فرانسه خواهم رفت

كاربردwhere : where زماني بكار مي رود كه بخواهيم در )كجا(به معني

براي ساختن جمالت .پرسش نماييم يخصوص محل انجام فعاليتابتداي جمله آورده ، بهرا whereكافيست whereپرسشي با


جاي فعل و فاعل را عوض كنيم و جمله را به حالت پرسشي تبديل

:مثال . نماييمWhere is the coat? كت كجاست It's in the hall. آن در هال است Where is your pen? قلم شما كجاست My pen is on the table. قلم من روي ميز است Where are they from? آنها اهل كجا هستند They are from Iran. آنها اهل ايران هستند

كاربردwhich : which زماني بكار مي رود كه بخواهيم بين )كدام(به معني

براي ساختن جمالت پرسشي با .چند چيز پرسشي را مطرح نماييمwhich كافيستwhich ابتداي جمله آورده ، جاي فعل و بهرا

. فاعل را عوض كنيم و جمله را به حالت پرسشي تبديل نماييم :مثال

Which chair do you want? كدام صندلي را مي خواهيد I want the green chair. صندلي سبز را مي خواهم Which one of them is your brother? برادر تو استكدام يك از آنها The tall one is my brother. آن بلند قده برادر من است


Vocabulary.

shirt: shirt /FE:rt/

پيراهن a piece of clothing that covers the upper part of your body and your arms, usually has a collar, and is fastened at the front by buttons I have to wear a shirt and tie to work.

sweater: sweat∙er / 5swetEr/

پلوور، ژاكت a piece of warm wool or cotton clothing with long sleeves, which covers the top half of your body

jacket: jack∙et / 5dVAkIt/

كت كوتاه و سبك a short, light coat a leather jacket

dress: dress /dres/

لباس زنانه


a piece of clothing worn by a woman or girl that covers the top of her body and part or all of her legs Sheila wore a long red dress.

blouse: blouse /blaUs/

هنبلوز زنا a shirt for women a silk blouse

pants: pants /pAnts/

شلوار a piece of clothing that covers you from your waist to your feet and has a separate part for each leg She was wearing dark blue pants and a white

sweater.

suit: suit /su:t/

كت و شلوار، كت و دامن a set of clothes made of the same material, usually including a jacket with trousers or a skirt a business suit


Unit 7: Home and Work. Grammar.

حروف اضافه مكان: براي inحرف اضافه همانگونه كه در درسهاي گذشته ذكر شد،

:مانند .بكار مي رودباشند عموما سرپوشيده يي كهمكانهاin a hospital in an apartment

. قبل از نام خيابان استفاده مي شود onهمچنين از حرف اضافه

:مانندon Gandi Street on street

. استفاد مي شود atدر آدرسهاي دقيق از حرف اضافه :توجه :مانند

I live at 18 Gandi Street. .زندگي مي كنم 18من در خيابان گاندي ساختمان شماره

، )در آن طرف( acrossساير حروف اضافه مكان عبارتند از

around )در اطراف( ،about )در حدود( ،between )ميان( ،opposite )مقابل( ،inside )داخل( ،outside )و ) خارج...


كاربردthere is / there are :

همراه there isبراي بيان اطالعات بيشتر در خصوص چيزي از همراه با اسامي جمع استفاده مي there areمفرد و با اسامي

:مثال . كنيم There is one living room in my house. در منزل من يك اطاق نشيمن هست There are two living rooms in your house. در منزل شما دو اطاق نشيمن هست Is there a bedroom in your house? اطاق خوابي هستزل شما نآيا در م Yes, there is. بله هست No, there isn't. نه نيست

كاربردHow many : براي پرسيدن تعداد اشيايي كه قابل شمارش هستند از عبارت

How many مثال . استفاده مي شود: How many pens do you have? شما چند تا قلم داريد

نوشته )pens(بصورت جمع penتوجه نماييد كه در اين عبارت :پاسخ اين سوال مي تواند بصورت زير باشد .مي شود

I have two pens. I have one pen.


كاربردa lot of :

aعبارت lot of قبل از )و تعداد زيادي خيلي(به معني ،در درسهاي آتي با اسامي شمارشي (اسامي شمارشي و غير شمارشي

اين عبارت . بكار مي رود) و غير شمارشي بيشتر آشنا خواهيم شد. عدد از آن مد نظر باشد 10ماقبل اسامي مي آيد كه تعداد باالي

:مثال a lot of books. كتاب تعداد زيادي

قبل از اسامي شمارشي بكار )چندتايي( به معني a fewعبارت 3يا 2اين عبارت ماقبل اسامي مي آيد كه تعداد آن در حد . مي رود

:مثال . عدد مد نظر باشدa few books. چند تايي كتاب


Vocabulary.

upstairs: up∙stairs /7Qp5sterz/

طبقه فوقاني towards or on an upper floor in a building I went upstairs and had a shower. She's upstairs in bed feeling ill.

downstairs: down∙stairs /7daUn5sterz/

طبقه پايين towards or on a lower floor of a building, especially a house Rosie ran downstairs to answer the door. Charles was downstairs in the kitchen.

bathroom: bath∙room / 5bAWrU:m/

حمام و دستشويي a room where there is a bath or shower, a basin, and sometimes a toilet Can you tell me where the bathroom is? I really need to go to the bathroom (=use a

toilet)


living room: 'living room / 5lIvIN ru:m/

اطاق نشيمن the main room in a house where people relax, watch television etc

bedroom: bed∙room / 5bedru:m/

اطاق خواب a room for sleeping in

closet: clos∙et / 5klB:zIt/

كمد لباس a cupboard built into the wall of a room from the floor to the ceiling

dining room: 'dining room /5dQInIN ru:m /

اطاق نهار خوري a room where you eat meals in a house or hotel

kitchen: kitch∙en / 5kItFIn/

آشپزخانه


Unit 8: Activities. Grammar.

سوم شخص مفرد در زمان حال ساده : همانطور كه در درسهاي گذشته ذكر شد ، افعال سوم شخص در

به انتهاي آنها صرف مي )esيا و( sزمان حال ساده با اضافه شدن )او كار مي كند( She worksمانند . شوند

s , x , o , z , ch , shزماني كه انتهاي افعال سوم شخص به :مثال. اضافه مي گردد esختم شود ، به انتهاي آن

wash ► washes teach ► teaches dress ► dresses fix ► fixes

حذف گشته و yختم شود ، yزمانيكه انتهاي افعال سوم شخص به :مثال . به انتهاي فعل اضافه مي شود iesبجاي آن

cry ► cries try ► tries study ► studies worry ► worries

ختم شود ، هنگام ay , oy , uyاگر انتهاي افعال سوم شخص به :مثال . بي تغيير مي مانند ،sاضافه شدن

stay ► stays buy ► buys enjoy ► enjoys


تلفظ صحيحS افعالاسامي جمع و سوم شخص در :

) /p/ /t/ /k/ /f/( اصواتاگر لغتي به يكي از :قانون اول :مثال. تلفظ مي گردد /s/بصورت sختم شود،

cups, cats, breaks, stops

اگر لغتي به يكي از اصوات :قانون دوم)/s/ /z/ /F/ /tF/ /dV/ ( ،ختم شودs بصورت/Iz/ تلفظ

:مثال. مي گرددbuses, lunches, raises, brushes, pushes, bridges

مانند يكي از حروف صداداراگر لغتي به :قانون سوم)a, e, I, o, u و گاهي اوقاتy ( كه امتصو يا يكي از حروف

، مانند با ارتعاش حنجره همراه است تلفظ آن)/b/ /d/ /v/ /V/ /g/ /z/ /dV/ /n/ /m/ /N/(

:مثال. تلفظ مي گردد /z/بصورت sختم شود، trees, days, shoes, flies, games, heads, trains, songs

كاربردhow often : در زبان انگليسي براي پرسيدن تكرار كاري از عبارت

How often مثال . استفاده مي گردد: How often do you work? هر چند وقت يكبار كار مي كني


I always work. من هميشه كار مي كنم

كاربرد قيد تكرار: قيود تكرار در زمان حال ساده براي نشان دادن تكراري بودن عملي

:مهمترين قيود تكرار عبارتند از. بكار مي رودalways : مواقع% 100 -به معني هميشه usually : مواقع% 90 -به معني اغلب often : مواقع% 80 -به معني گاهي

sometimes : مواقع% 50 - به معني بعضي وقتها rarely / seldom : مواقع% 10 -به معني به ندرت

never : مواقع% 0 -به معني هيچوقت

قيد تكرار هميشه قبل از فعل اصلي و بعد از فعل كمكي : توجه :مثال. بكار مي رود am , is , are) مانند (

I always speak English. من هميشه انگليسي صحبت مي كنم She is usually beautiful. او اغلب زيبا است

مي تواند در sometimesو usuallyقيد تكرار : توجه :مثال. ابتداي جمله نيز قرار گيرد

Sometimes I work in an office. .بعضي وقتها در يك دفتر كار مي كنم Usually he works in a store. .اغلب او در يك مغازه كار مي كند


Vocabulary.

get up: get up /get Qp/

بر خواستن to rise from bed

get dressed: get dressed / get drest/

لباس پوشيدن to put your clothes on Go and get dressed!

brush: brush /brQF/

مسواك زدن، برس زدن to clean something or make something smooth and tidy using a brush Don't forget to brush your teeth.

shave: shave /FeIv/

تراشيدن، اصالح كردن to cut off hair very close to the skin, especially from the face, using a razor He hadn't shaved for days.


makeup: 'make‐up / 5meIkQp/

آرايش، گريم coloured substances that are put on your face to improve or change your appearance I don't usually wear much make‐up . I'm just putting my make‐up on , then I'll be

ready.

get undressed: get undressed / get Qndrest/

لباس از تن بيرون آوردنnot wearing any clothes He started to get undressed (=to take his

clothes off) .

take a shower: take a show∙er / teIk E FaUr/

دوش گرفتن an act of washing your body while standing under a shower Nick rolled out of bed and took a shower.


Unit 9: Weather and Ongoing Activities. Grammar.

زمان حال استمراري: فعل حال استمراري رويدادي است كه در زمان حاضر در حال وقوع

:مثال . بوده و همچنين تكرار پذير باشدI am smoking now. هم اكنون من دارم سيگار مي كشم

.فوق استمرار سيگار كشيدن در حال حاضر را نشان مي دهد هجمل Iدر حاليكه جمله smoke a cigarette به مفهوم عادت

)من كال سيگار مي كشم. (استسيگار كشيدن :زير مي باشد ساختار جمالت حال استمراري بصورت

فاعل + am,is,are + فعل اصلي + ing

:مثالIt is raining. = (It's raining.) باران در حال باريدن است The sun is shining. خورشيد در حال درخشيدن است It is snowing. = (It's snowing.) برف در حال باريدن است

، تركيبهاي منفي زمان حال استمراريبراي ساختن :توجه . استفاده نماييم notاز واژه am,is,areكافيست پس از افعال

به ابتداي جمله am,is,areهمچنين جمالت سوالي با آوردن :مثال . دنساخته مي شو

The sun is not shining. Is it raining?


به ingختم شود، هنگام اضافه شدن eاگر انتهاي فعل به :توجه

:مانند. حذف مي شود eآن، write ► writing

حرف بي صدا ختم شود و ماقبل آن اگر انتهاي فعل به :توجه به فعل، ingحرف صدادار قرار داشته باشد، هنگام اضافه شدن

:مانند. حرف بي صدا تكرار مي شودrun ► running

معموال كه بدون قصد و اراده انجام مي شوند، افعال حسي :توجه

مهمترين .بكار برده نمي شوند )دار ing( بصورت حال استمراري :اين افعال عبارتند از

want, need, like, hate, see, feel, know, seem, mean , …

:مثالI feel cold. I see her.

آب و هوا چگونگي بيان: )هوا چطور است(به معني How is the weatherعبارت

جهت بيان دماي . معموال براي آغاز مكالمات روزمره بكار مي رود :هوا مي توان از لغتهاي زير استفاده نمود


Hot : درجه 40دماي حدود -داغ

Warm : درجه 25دماي حدود -گرم Cool : درجه 10دماي حدود -سرد Cold : دماي حدود صفر درجه -يخ

:مثال How is the weather? است؟ هوا چطور It is warm. هوا گرم است

كاربردwhat are you doing : در زبان انگليسي جهت پرسيدن فعاليتي كه در حال حاضر انجام مي

. استفاده مي كنيم ?What are you doingگيرد از عبارت طبيعي است كه اين عبارت و پاسخ متناظر آن مي بايست در زمان

:مثال .حال استمراري بيان گرددWhat are you doing now? ؟داري چكار مي كني I am reading my book. دارم كتابم را مي خوانم


Vocabulary.

cloudy: cloud∙y / 5klaUdi/

ابري a cloudy sky, day etc is dark because there are a lot of clouds a cloudy night with some light rain Tomorrow, it will be cloudy and cool.

sunny: sun∙ny / 5sQni/

آفتابي having a lot of light from the sun a warm sunny day I hope it's sunny tomorrow.

windy: wind∙y / 5wIndi/

پر باد if it is windy, there is a lot of wind It's too windy for a picnic. a cold, windy day


raining: raining /reInIN/

در حال بارش باران if it rains, drops of water fall from clouds in the sky Outside it was still raining. It is raining very hard.

snowing: snowing / snoUIN/

در حال بارش برف if it snows, snow falls from the sky It snowed all night. It started snowing around five.


Unit 10: Food. Grammar.

اسامي غير قابل شمارشكاربرد: . اسامي شمارشي به اسامي گفته مي شود كه قابل شمارش هستند

همراه مي ) esو يا ( sاسم جمع اين اسامي با . مانند كتاب ، ميز books , tablesمانند . باشد

اسامي غير شمارشي به اسامي گفته مي شود كه قابل شمارش ...، حبوبات و مانند آب، نمك. نيستند

و بصورت مفرد در جمله ظاهر مي شوند اسامي غير شمارشي هنگامي كه بخواهيم اسامي غير شمارشي را بصورت جمع در جمله

بسته به نوع ... نظير قطعه ، ليوان ، كيلو و عبارتهاييبكار ببريم از .اسم استفاده مي كنيم

:مثال two glasses of water يوان آبدو ل two kilos of rice دو كيلو برنج three pieces of bread سه تكه نان

از مهمترين اسامي غير قابل شمارش مايعات ، پودر ، حبوبات ، :مثال .مي باشد... گوشت و

milk, cola, tea, coffee, water flour, salt, sugar, rice, pepper beef, lamb, chicken, fish


كاربردa / an / the :

همانگونه كه در درسهاي گذشته ديديد قبل از اسامي مفرد ازa وan هنگامي كه اين اسامي به شيء . استفاده مي كنيم

a bookمثال . استفاده مي گردد theبخصوصي اشاره نمايد از )كتاب مورد نظر( the book و )يك كتاب(

هنگامي كه به theبراي اسامي جمع نيز مي توان از :توجه the booksمانند . استفاده نمود ،اشياي خاصي اشاره مي شود

)كتابهاي مورد نظر(

همراه نيستند، esو sدر اسامي جمع غير شمارشي كه با :توجه هنگامي كه به اشياي خاصي اشاره مي كنند theنيز مي توان از

:مثال the water مانند. استفاده نمودWater is cold. خنك است )بطور كلي(آب The water in my glass is cold. آبي كه در ليوان من است خنك مي باشد Rice is white. برنج سفيد است The rice in my plate is white. برنجي كه در بشقاب من است سفيد مي باشد


كاربرد some / any / a lot of :

some تعدادي(به معني( وany به معني)و )هيچي a lot of براي اسامي شمارشي و غير شمارشي )خيلي(به معني :مثال . شوندمي بكار برده

I have some apples. I have some water. I have a lot of apples. I have a lot of water. I don't have any apples. I don't have any water.

كاربردmany / much : many تنها قبل از اسامي شمارشي مي )زياد تعداد( به معني

)كتاب تعداد زيادي( many books مانند. آيدmuch تنها قبل از اسامي غير شمارشي )زياد مقدار(به معني )آب زيادي مقدار( much waterمانند . مي آيد :مثال

I have many apples. I have much water.


Vocabulary.

lemon: lem∙on / 5lemEn/

ليمو ترش a fruit with a hard yellow skin and sour juice a slice of lemon Add a few drops of lemon juice.

tomato: to∙ma∙to /tE5meItoU/

گوجه فرنگي a round soft red fruit eaten raw or cooked as a vegetable tomato juice

potato: po∙ta∙to /pE5teItoU/

سيب زميني a round white vegetable with a brown, red, or pale yellow skin, that grows under the ground Marie stood at the sink, peeling potatoes

(=cutting off the skin) .


pepper: pep∙per / 5pepEr/

فلفل a powder that is used to add a hot taste to food

bean: bean /bi:n/

لوبيا a seed or a pod (=case containing seeds) , that comes from a climbing plant and is cooked as food. There are very many types of beans. baked beans green beans

pea: pea /pi:/

نخود فرنگي a round green seed that is cooked and eaten as a vegetable, or the plant on which these seeds grow

juice: juice /dVu:s/

آب ميوه the liquid that comes from fruit and vegetables, or a drink that is made from this a carton of orange juice


Unit 11: Past Events. Grammar.

زمان گذشته ساده: زمان گذشته ساده براي بيان فعلي استفاده مي شود كه در گذشته

:مثال . اتفاق افتاده و خاتمه پيدا كرده باشدI worked yesterday. من ديروز كار كردم

:زير مي باشد ساده بصورت ساختار زمان گذشته

فاعل+ گذشته فعل اصلي

به انتهاي آنها به فعل گذشته edافعال با قاعده با افزودن :توجه :مانند . ساده تبديل مي گردند

rain ► rained work ► worked

ختم شده باشد، براي ساختن eزمانيكه انتهاي فعل به :توجه :مثال . كافي مي باشد آنبه انتهاي dزمان گذشته فعل ، افزودن

exercise ► exercised حرف yختم شده باشد و قبل از yزمانيكه انتهاي فعل به :توجه

قرار مي iedحذف شده و بجاي آن yصدادار وجود نداشته باشد، :مانند . گيرد

study ► studied


حرف yختم شده باشد و قبل از yزمانيكه انتهاي فعل به :توجه

نوشته yedصدادار وجود داشته باشد، گذشته فعل بصورت عادي :مانند . مي شود

play ► played اگر انتهاي فعل به حروف صدا دار ختم نشود ولي ماقبل آن :توجه

حرف آخر تكرار مي edحرف صدا دار باشد، هنگام اضافه شدن :مانند . شود

stop ► stopped در گذشته سادهافعال بي قاعده:

به انتهاي edافعال بي قاعده در زمان گذشته ساده با اضافه نمودن :مثال . آنها ساخته نشده و ساختار فعل عوض مي شود

go ► went : I went to school. من به مدرسه رفتم

:فهرست مهمترين افعال بي قاعده به همراه گذشته آنها عبارتند ازdo ► did انجام دادن have ► had داشتن go ► went رفتن come ► came آمدن drive ► drove رانندگي كردن eat ► ate خوردن


fly ► flew پرواز كردن get ► got آوردن بدست give ► gave دادن leave ► left ترك كردن ride ► rode سوار شدن say ► said گفتن see ► saw ديدن sit ► sat نشستن stand ► stood ايستادن take ► took بردن –گرفتن

تركيبهاي مختلف جمالت زمان گذشته ساده: همانطور كه گفته شد ساختار جمالت گذشته ساده بصورت

جمالت پرسشي گذشته . مي باشد گذشته فعل اصلي+ فاعل به ابتداي جمله و تبديل فعل اصلي به وضعيت didساده با افزودن

:مانند. دنحال ساده ساخته مي شوDid you come home?

ماقبل فعل اصلي didn'tجمالت منفي گذشته ساده نيز با افزودن :مانند. دنو تبديل فعل اصلي به وضعيت حال ساده ساخته مي شو

I didn't come home.


فعل كمكي :

اين افعال جهت . فعل كمكي گفته مي شود didبه افعالي از قبيل .ساختن زمانهاي مختلف بكار رفته و به تنهايي معنايي ندارند

در didهمانطور كه گفته شد هميشه از فعل كمكي :توجه

ابتداي جمله براي ساختن جمالت پرسشي و از فعل كمكي didn't نفي استفاده مي ماقبل فعل اصلي براي ساختن جمالت م

.شود ،باشد )be )was / wereاز تركيبات زمانيكه فعل اصلي جملهو بصورت didn'tو didاز بدون استفاده جمالت پرسشي و منفي

:زير نوشته مي شوندI was at school. من در مدرسه بودم I was not at school. من در مدرسه نبودم Was I at school? مدرسه بودآيا من در


Vocabulary.

beach: beach /bi:tF/

ساحل دريا، شن زار an area of sand or small stones at the edge of the sea or a lake go to the beach a sandy beach

running: run∙ning / 5rQnIN/

دو، دويدن the activity or sport of running Did you go running this morning? running shoes

bike riding: bike rid∙ing /baIk raIdIN/

دوچرخه سواري to ride a bicycle go bike riding Let's go for a bike ride .


(go for a) walk: walk /wC:k/

پياده روي a journey that you make by walking, especially for exercise or enjoyment Let's go for a walk . I could do with some fresh

air.

swimming: swim∙ming / 5swImIN/

شنا the sport of moving yourself through water using your arms and legs We went swimming on Saturday. a swimming club

drive: drive /draIv/

رانندگي a journey in a car Let's go for a drive along the coast. Taylor took me for a drive through the town.


Unit 12: Appearance and Health. Grammar.

كاربردshould : should جهت بيان و درخواست )... بهتر است كه (به مفهوم

:مثال . بكار مي روددر جمالت نصايح، راهنمايي و پيشنهاد I am tired. I should go to bed .

بهتر است كه به تختخواب بروم . خسته هستم My mother is ill. She should not go to work .

بهتر است كه به سركار نرود . مادرم بيمار است

should مي منفي تركيبهايبراي ساختن فعل كمكي بوده وهمچنين با آوردن . اضافه كنيم shouldرا به not بايست

should نمود سواليرا آنهابه ابتداي جمالت مي توان. You should not go to school today. Should I see a doctor?

در زمان گذشته استفاده مي كنيم كه shouldهنگامي از :توجه

منظورمان عملي باشد كه بايد در گذشته اتفاق افتاده و رخ نداده بصورت shouldدر اين حالت گذشته . است

should have + مثال. فعل نوشته مي شودقسمت سوم: You should have listened to your wife.

)ولي گوش نكردي( گوش مي كردي تو مي بايست به حرف همسرت


Vocabulary.

headache: head∙ache / 5hedeIk/

سردرد a pain in your head I had a really bad headache , and couldn't go

to work.

stomachache: stom∙ach∙ache / 5stQmEk-eIk/

معده درد pain in your stomach or near your stomach

earache: ear∙ache / 5IreIk/

گوش درد a pain inside your ear I've got terrible earache and a sore throat.

backache: back∙ache / 5bAkeIk/

كمردرد a pain in your back


toothache: tooth∙ache / 5tu:W-eIk/

دندان درد a pain in a tooth I've got toothache . I had terrible toothache all last night.

cold: cold /koUld/

سرماخوردگي، زكام a common illness that makes it difficult to breathe through your nose and often makes your throat hurt I' ve got a bad cold . Keep your feet dry so you don't catch a cold

(=become ill).

sore: sore/sC:r/

زخم، درد، سوزش a part of your body that is sore is painful, because of infection or because you have used a muscle too much I had a sore throat and aching limbs.


fever: fe∙ver / 5fi:vEr/

تب an illness or a medical condition in which you have a very high temperature Andy has a fever and won't be coming into

work today. She's running a fever (=has a fever) .

cough: cough /kC:f/

سرفه، سرفه كردن to suddenly push air out of your throat with a short sound, often repeatedly Matthew coughed and cleared his throat. I think I'm getting a cold or flu ‐ I've been

coughing and sneezing all day.

runny nose: run∙ny nose / 5rQni noUz/

آبريزش بيني a runny nose, runny eyes etc have liquid coming out of them, usually because you have a cold


Unit 13: Abilities and Requests. Grammar.

كاربرد can مودبانه پرسشي در جمالت: can مثال . در جمالت پرسشي جهت كسب اجازه بكار مي رود:

Can I eat at the airport? مي توانم در فرودگاه غذا بخورم Yes, you can. مي توانيد -بله Can't I eat at the airport? آيا نمي توانم در فرودگاه غذا بخورم No, you can't. نمي توانيد -خير Can we leave the bus station now?

اتوبوس را ترك كنيم؟حاال ايستگاه آيا مي توانيم

Yes, we can leave now .ترك كنيم) اينجا را(مي توانيم حاال بله

could نيز در جمالت پرسشي جهت كسب اجازه بكار مي رود و

:مثال . مي باشد canرسمي تر از Could I buy three tickets to Tehran? آيا ممكن است سه بليط براي تهران بخرم No, there are no ticket. بليطي موجود نمي باشد -خير Could I go with you to meet Ali in the station? ممكن است براي ديدن علي باشما به ايستگاه بيايمYes, you can.


كاربردmay :

may در جمالت پرسشي جهت كسب اجازه بكار مي رود و نيز :مثال . بسيار رسمي مي باشد couldمانند

May I get some information here? ممكن است اينجا قدري اطالعات بگيريم Yes, of course.

حتما –بله

كاربرد can در بيان توانايي: can مثال. براي بيان توانايي نيز در جمالت انگليسي بكار مي رود:

I can play the guitar. من مي توانم گيتار بنوازم I can speak English. مي توانم به انگليسي صحبت كنم.

اضافه canرا به notبيان جمالت منفي مي توان جهت :توجه به ابتداي جمله canهمچنين جمالت پرسشي با آوردن . نمود

:مثال. دنساخته مي شوCan he speak English? آيا او مي تواند انگليسي صحبت كند؟ No, He can't.( = he cannot.) نه او نمي تواند.


كاربرد enough :

enough بوده و به )به اندازه كافي(قبل از صفت به معني :مثال .جمله مفهوم مثبت مي دهد

He is old enough to go to school. .او به اندازه كافي بزرگ شده كه به مدرسه برود It was warm enough to go to school. .به اندازه كافي هوا گرم شده كه بتوانيم به مدرسه برويم

كاربرد too : too بوده و به جمله ) خيلي، آنقدر زياد(قبل از صفت به معني

:مثال. مفهوم منفي مي دهدThe water is too cold.

)كه نمي توان در آن شنا كرد( آب آنقدر سرد است I can't drink this tea. It's too hot. .خيلي داغ است. نمي توانم اين چاي را بنوشم

:معموال بصورت زير نيز بكار مي رود too :توجه

The water is too cold to swim. The tea is too hot to drink.


Vocabulary.

sew: sew /soU/

دوزندگي، دوختن to use a needle and thread to make or repair clothes or to fasten something such as a button to them I learned to sew at school.

knit: knit /nIt/

بافتندگي، بافتن to make clothing out of wool, using two knitting needles My grandmother taught me how to knit. She's knitting a sweater.

paint: paint /peInt/

رنگ آميزي، نقاشي to put paint on a surface, to make a picture, design etc using paint A white cross was painted on the door. Turner is famous for painting landscapes.


draw: draw /drC:/

كشيدن، رسم كردنto produce a picture of something using a pencil, pen etc She asked the little girl to draw a picture of

the man she'd spoken to. I've never been able to draw very well.

play (violin): play /pleI/

نواختن با آالت موسيقي to perform a piece of music on a musical instrument He's learning to play the piano. Haden has played with many jazz greats.

fix (car): fix /fIks/

تعمير ماشين to repair something that is broken or not working properly He's outside fixing the brakes on the car. Ellis was able to quickly find and fix the

problem.


Unit 14: Past, Present, and Future Plans. Grammar.

كاربردwould مودبانه پرسشي در جمالت: would درخواست مودبانه بكار مي رود جهتدر جمالت پرسشي .

:مثال Would you buy me a ticket? هش كنم براي من يك بليط بخريداممكن است خو Yes, of course. حتما - بله

will you نيز مانندwould جهت درخواستهاي مودبانه بكار مي

:مثال . رودWill you buy me a ticket? ن يك بليط بخريدهش كنم براي ماممكن است خو Yes, of course. حتما - بله

would you like جهت تعارف كردن چيزي بكار مي رود .

:مثال Would you like a cup of tea? يك فنجان چايي ميل داريد Yes, I would like. حتما –بله


كاربردbe going to در زمان آينده ساده:

be going to ) و تصميمبراي بيان )داشتنبه معني قصدبكار ) بصورت پيش بيني شده(نزديك آينده زمان دربرنامه ريزي

.مي رود :مثال

She is going to buy a new coat for winter. تصميم -خريد ببراي زمستان كت جديدي قصد دارد تا او Look at the dark clouds. It's going to rain. پيش بيني - بزودي باران خواهد باريد . نگاه كنبه ابرهاي تيره I studied hard. I'm going to get a good grade. برنامه ريزي - نمره خوبي خواهم گرفت . من سخت مطالعه كرده ام

بنابر اين براي ساختن . فعل كمكي مي باشد beدر اين ساختار پرسشي تركيبات دررا به آن اضافه نماييم و notجمله منفي بايد

به ياد داشته باشيد كه . (را به ابتداي جمله بياوريم beمي بايست be بصورتam , is , are ظاهر مي شود( .

She is not going to buy a new coat for winter. Are you going to study architecture?

براي بيان مواردي كه در گذشته قصد انجام آنرا داشته ايم :توجه be going toولي انجام نشده باشد، مي توان از حالت گذشته

.استفاده نمود


:مثال

She was going to see you, but she couldn't. .او قصد داشت كه به ديدن تو بيايد، ولي نتوانست

كاربردwill : will يا بيان مواردي دور و همچنين بيان حقايق براي بيان آينده ،

. بكار مي رود هد افتاداكه بدون پيش بيني در آينده اتفاق خو :مثال

The film will start at 8 PM. حقايق -فيلم ساعت هشت بعد از ظهر شروع خواهد شد It was hot yesterday. It'll be hot today. حقايق -د بود امروز گرم خواه. ديروز گرم بود What will you do five years later?

آينده دور - كرد؟ دپنج سال آينده چه كار خواهي

بنابراين براي ساختن . فعل كمكي مي باشد willدر اين ساختار را به آن اضافه نماييم و يا براي جمالت notجمله منفي بايد

. را به ابتداي جمله بياوريم willپرسشي مي بايست

.است will notصورت مخفف won't :توجه The film won't start tomorrow


جمالت شرطي:

) شرط( if‐clauseدر زبان انگليسي جمالت شرطي از دو قسمت .تشكيل مي گردند) پاسخ شرط( main‐clauseو

مي درجه گرم كني، به جوش 100اگر آب را تا به عبارت درجه گرم 100اگر آب را تا در اين عبارت . توجه نماييد آيد if(جمله شرطي كني clause ( به جوش مي آيدو عبارت

.خواهد بود) main clause(پاسخ شرط كاربرد جمالت شرطي حقيقي:

بيانگر يك جمالت شرطي حقيقي به جمالتي گفته مي شود كه اگر آب را تا (: مانند. باشندمي همواره صحيح واقعيت كلي بوده و

)درجه گرم كني، به جوش مي آيد 100 جمالت شرطي حقيقي بصورت زمان حال ساده در هر دو قسمت

:مثال .دنوشته مي شو) پاسخ شرط(و ) شرط(If you heat water to 100C, it boils. If there is something good on, I usually stay in and watch TV.

كاربرد جمالت شرطي غير حقيقي نوع اول: جمالت شرطي غير حقيقي به جمالتي گفته مي شود كه بيان آن با

جمالت شرطي غير حقيقي به سه نوع جمالت . احتمال همراه است .شرطي نوع اول ، نوع دوم و نوع سوم تقسيم مي شوند


جمالت شرطي نوع اول به جمالتي داللت دارد كه احتمال رويدادي

. ر آينده نزديك را به شرط انجام فعلي در زمان حال بيان نمايدد :مثال

If I have time, I will phone you. اگر زمان داشته باشم به تو تلفن خواهم كرد

:ساختار جمالت شرطي نوع اول بصورت زير مي باشدif جمله شرط در زمان حال ساده, جمله پاسخ در زمان آينده ساده

:مثال If he studies hard, he will pass the exam. . در آزمون قبول خواهد شداگر به سختي درس بخواند If I have time, I'll finish the homework this afternoon.

اهم كرداگر فرصت داشته باشم، تمريناتم را اين بعد ازظهر تمام خو

بكار نيز همچنين مي توان جمالت شرطي نوع اول را بصورت زير :برد

جمله شرط در زمان حال ساده if جمله پاسخ در زمان آينده ساده :مثال

He will pass the exam if he studies hard. .در آزمون قبول خواهد شد اگر به سختي درس بخواند I'll finish the homework this afternoon if I have time. .تمريناتم را اين بعد از ظهر تمام خواهم كرد اگر فرصت داشته باشم


Vocabulary.

architecture: ar∙chi∙tec∙ture / 5B:rkItektFEr/

معماري the art and practice of planning and designing buildings He studied architecture at university.

medicine: medi∙cine / 5medIsEn/

دارو شناسي و درمان دارويي the treatment and study of illnesses and injuries She studied medicine at John Hopkins

University. the remarkable achievements of modern

medicine

psychology: psy∙chol∙o∙gy /saI5k B:lEdVi /

روان شناسي the study of the mind and how it influences people's behaviour experts in the field of developmental

psychology


business: busi∙ness / 5bIznIs/

تجارت the activity of making money by producing or buying and selling goods, or providing services Students on the course learn about all aspects

of business.

education: ed∙u∙ca∙tion / 7edVE 5keIFEn/

آموزش the process of teaching and learning, usually at school, college, or university ,the teaching of a particular subject health education

mathematics: math∙e∙mat∙ics /7mAWI5mAtIks/

رياضيات the science of numbers and of shapes, including algebra, geometry, and arithmetic new mathenatics

science: sci∙ence / 5saIEns/

علوم پايه


the study of science What did you do in science class today? the physical sciences

nursing: nurs∙ing / 5nE:r sIN/

پرستاري the job or skill of looking after people who are ill, injured, or old the nursing profession I'd love to go into nursing.

engineering: en∙gi∙neer∙ing /7endVI5nIrIN/

مهندسي the work involved in designing and building roads, bridges, machines etc civil engineering

law: law /lC:/

علم حقوق law as a subject of study, or the profession of being a lawyer She's studying law in London.


منابع و مراجع

Joan Saslow & Allen Ascher, Top Notch Fundamentals , Pearson Longman 2006

Raymond Murphy, English Grammar in Use 3rd Edition, Cambridge University Press 2010

Alireza Motamed, PersianVi Dictionary, TahlilGaran 2010

Alireza Motamed, PersianVi Elementary, TahlilGaran 2010


ارتقاي جهت اي برنامه ،انگليسي زبان مجازي آموزشگاه دلخواه زمانبندي براساس و خودآموز بصورت انگليسي زبان مهارتهاي

همان دور راه از آموزش اند داده نشان مطالعات. باشد مي شما دركل و آورده فراهم را دارد وجود سنتي كالسهاي در كه انگيزشي

.دهد مي نتيجه انفرادي آموزش از سريعتر درصد نود كساني نياز به است پاسخي ،انگليسي زبان مجازي آموزشگاه

در شركت به تمايلي ، هزينه و وقت در جويي صرفه جهت كه افرادي مناسب آموزشي برنامه اين همچنين. ندارند درسي كالسهاي

آموختن و مطالعه به تحصيل و كار حين در دارند قصد كه باشد مي .بپردازند دوم زبان مراجعه آموزشگاه اينترنتي سايت به بيشتر اطالعات كسب جهت www.PersianVi.com :نماييد

ﻲﺴﻴﻠﮕﻧا top notch - tahlilgaran.org · - 1358 ،ﺎﺿﺮﻴﻠﻋ ،ﺪﻤﺘﻌﻣ:...

Documents