مديريت استراتژيک

Post on 05-Jan-2016

97 Views

Category:

Documents

9 Downloads

Preview:

Click to see full reader

DESCRIPTION

مديريت استراتژيک. مولف: دکتر لطف الله فروزنده دهکردي ناشر: دانشگاه پيام نور تهيه کننده : محمد مهدي پرهيزگار. اهداف درس. آشنايي دانشجويان با: تعاريف و مفاهيم فرايند مديريت استراتژيک مدلهاي تدوين استراتژي تدوين اهداف بلند مدت و انواع استراتژيهاي اصلي - PowerPoint PPT Presentation

TRANSCRIPT

مديريت استراتژيکدهکردي: فروزنده الله لطف دکتر مولف

نور: پيام دانشگاه ناشرپرهيزگار : مهدي محمد کننده تهيه

درس اهداف

: با دانشجويان آشنايياستراتژيک 1. مديريت فرايند مفاهيم و تعاريفاستراتژي 2. تدوين مدلهاياستراتژيهاي 3. انواع و مدت بلند اهداف تدوين

اصلياستراتژيک 4. اساسي متغيرهاي مفاهيم

سازماني استراتژي 5. اجرايها 6. استراتژي ارزيابيمديريت 7. فرايند و وري بهره مديريت ارتباط

استراتژيک

مقدمه

پايه • دروس از يکي استراتژيک مديريت درسشناخت . است بازرگاني مديريت رشته ايتوانمندي افزايش و محيطي تغييرات دقيق

يک وظيفه مهمترين فرصتها از استفاده برايديد . افق استراتژيک مديريت است مدير

, کند مي تعيين را آن به رسيدن نحوه و موسسهبا بزرگ موسسات و بازرگاني مديران اصوال

رشد هاي پله اند توانسته استراتژيک ديد داشتننمايند . طي سرعت به را ترقي و

اول فصل

استراتژيک مديريت فرايند

جامع , , • هماهنگ اي برنامه استراتژيک مديريتسازمان ممتاز استعدادهاي که است پيوسته و

آن از منظور و دهد مي ارتباط محيط با رااجراي چوب چار در سازمان هدفهاي تحقق

است . مديريت صحيح

در • استراتژيک مديريت تدوين در قدم اولينمديران . شد برداشته پنجاه دهه آخر سالهايچرايي و کجايي براي که کردند ابداع روشي

کنند گيري تصميم آينده در خود موسسه حرکتاستراتژيک طراحي را روش اين تحليلي قسمت

برنامه را آن گروهي طراحي فرايند و ناميدهاند . خوانده استراتژيک ريزي

زماني , • شد برداشته هفتاد سالهاي در دوم قدمگسسته تغيير هر با که کردند کشف مديران که

درون , گيري شکل موسسه استراتژي در . شد مي دگرگون بايستي نيز موسسه سازماني

نامگذاري توانمندي ريزي برنامه فرآيند اينشد .

• , واکنش هفتاد دهه آخر سالهاي در سوم قدمدر ناگهاني تغييرات روزافزون نظرات به نسبت

اين . با شدن موجهه براي شد برداشته محيطاستفاده به شروع بازرگاني موسسات تغييرات

کردند واقعي زمان در استراتژيک واکنش فن ازناميدند, . مسئله مديريت را آن و

ريزي • برنامه استقرار تدوين ترين تازه , که است استراتژيک مديريت و استراتژيک

با برخورد براي اي يافته نظام و جامع روشالزم توانايي مدير که طوري به است تغييرات

با و آورده بدست را تصميمات اداره برايشناخت با کامل خدماتي سيستم يک از استفاده

زمينه محيطي فرصتهاي و داخلي توانمنديهايکند . مي فراهم را سازمان پويايي و رشد

استراتژي تعريف

يک • در تحول ايجاد معناي به اصل در استراتژيگرفته قرار توجه مورد مجموعه يک يا سازماناداره معني به استراتژي عميد فرهنگ در است

آورده جنگ در ارتش حرکت و عمليات کردناست . شده

اصول • و اساس را استراتژي بوفر آندرهتجربي , و عملي انديشه و فلسفه راهنما

است . کرده تعريف

تعريف چنين را استراتژي کوئينکرد:

که • طرحي يا الگو از است عبارت استراتژييک , عملياتي هاي زنجيره و سياستها هدفها

با پيوسته هم به کل يک قالب در را سازمانکند . مي ترکيب يکديگر

چنين را استراتژي آنسف : نمود تعريف

جهت • در است جامعي برداشت استراتژيعمومي مديريت روزافزون و خطير مسئوليت

محيط با ارتباط در سازمان آن موجب به کهمي تعيين طوري را خود جايگاه و ميکند حرکت

. گردد تامين سازمان موفقيت که کند

Mintzberg:

• Strategy as aPlan Pattern PloyPerspective Position

استراتژي فوق تعريف به توجه بااست : زير نکات حاوي

جايگاه • تعيين و سازماني بروي محيط از جامع تصويري داشتنآن . در سازمان

رونق • براي آني فرصتهاي فداکردن و بلندمدت هدفهاي داشتنغافلگيري . از احتراز و آينده

سازمان .• شخصت و رسالت تعيينگيري .• تصميم و منابع تخصيص در مدت بلند نگرشقبال • در عمومي مشترک تعهد و سازماني درون انجام ضرورت

. حرکت مسير و برنامهتحقق • براي اي وسيله عنوان به تاکيدهايي و سياست اتخاذ

سازماني . هدفهاي

در وسياست هدف جايگاهاستراتژي :

مسير • واقع در استراتژي که صورتي درمي خود که ميکند تعيين را هدف به دستيابيلذا باشد نيز متعددي سياستهاي حامل تواند

مشخص را هدف بر دستيابي طريق سياستتحقق , مسير بيشتر استراتژي ولي کند مي

. کند مي تعيين را هدف

مدت , • کوتاه هستند هاي صفبندي تاکتيکهامتقابل : , نيروهاي که تعاملي و عملي انطباقيکار به محدود هدفهاي به دستيابي براي را آنها

جهت. براي را مستمر مبناي استراتژي ميگيرندگسترده مقاصدي سوي به انطباقها اين به دهي

کند . مي مشخص تر

استراتژيک مديريت طراحي فرايند

سال • در که 1990ديويد کند مي ارائه مدليسه فرايندي کلي طور به را استراتژيک مديريت

است . کرده تعريف اي مرحلهاستراتژي : • تدوين اول گاماستراتژي : • اجراي دوم گاماستراتژي : • ارزيابي سوم گام

سيستم اطالعاتي

تجزيه و تحليل عوامل داخلي:

نقاط قوت1نقاط ضعف2

ارزيابي

استراتژي

اجراي

استراتژي

تعيين استراتژي

مطلوب

تعيين تغييرات الزم در استراتژي

موجود

شناخت

وضع موجود

اهداف و

رسالت سازما

نتجزيه و تحليل عوامل

خارجي:فرصتها1تهديدها2

سيستم فرايند مديريت اطالعاتي

استراتژيک

سيستم اطالعاتي

سيستم برنامه ريزي

سيستم کنترل

ساختار سازماني

سيستم انگيزشي

فرهنگ سازماني

استراتژيک گيري تصميم فرايند

• , , , ارزيابي اجرا طراحي تدوين فرايند در مديرگيري تصميم پديده با استراتژيک مديريت

, گيري تصميم است رو روبه استراتژيکهدفهاي به رسيدن براي تدبيري استراتژيک

. کند مشخص بايستي مدير است سازمان نهايي , او تواند مي ابزاري و ها برنامه ها سياست چه

. کند کمک اهداف به رسيدن در را

سال در که تحقيقاتي اثر در ديوئي جانحل 1910 که رسيد نتيجه اين به داد انجام

به مختلف مرحله چهار مستلزم مسئلهاست : زير شرح

را- 1• گيرنده تصميم که جرياناتي يا و رويدادمينمايد . مسئله وجود متوجه

مورد- , 2• آن ويژگيهاي و ابعاد مسئله نوعشود , . مي شناسايي گرفته قرار بررسي

حلهاي- 3• راه يافتن براي تجسس و جستجوآغاز , کند حل را مسئله تواند مي که مختلفي

. گردد ميهر- 4• بستن کار به و انتخاب از ناشي عواقب

اساس , بر و گرفته قرار بررسي مورد حل راهبه , و انتخاب حل راه مناسبترين ارزيابي اين

شود . مي گذارده اجرا مورد

دوم فصل

استراتژي بندي مضمون فرايندسازماني

مقدمه

را • مدلي بايستي سازمان استراتژي تدوين براي , مختلف ابعاد از استراتژيک مدلهاي کرد تعريف

ارائه و تدوين مديريت دانشمندان توسط . تناسب به کدام هر مدلها اين است گرديده

مربوطه محقق ديدگاه و مقتضيات و شرايطنظر در را يک استراتژ ريزي برنامه از ابعادي

اند . گرفته

استراتژيک ريزي برنامه

تيلور )• توسط استراتژي سال( Taylorاين در1975 , يا جامع ريزي برنامه شد بيان

و اهداف آن ضمن که است فرايندي استراتژيکسازمان هاي ماموريت و فعاليتها کلي خطوط

. و اولويتها تشخيص ميشود تعيين مدت دراز دربه نيل براي که کليدي و اصلي اقدامات تعيين

ريزي برنامه در است ضروري سازمان اهدافگيرد . مي انجام جامع

کنترل استرات

ژي جديد

در عمل

اجراي استرات

ژي جديد

تصميمگيري

در مورد استرات

ژي مطلو

ب

تعيين تغييرا

ت الزم

شناخت

وضع کلي سازم

ان

تشخيص

اهداف و

استراتژي

موجود

تعيين اهدا

ف

تجزيه و تحليل محيط

تجزيه و تحليل توانمنديهاي

سازمان

هاروارد مشي خط مدل

سال • در هاروارد 1980اندرسن مشي خط مدلبه مخفف SWOTمعروف Threats (T)که

) ( Opportunities(O)تهديد) نقاط ) و فرصتهاقوت( Weaknesses( )Wضعف ) نقاط باالخره و

(S )Strengths . کرد بيان را است

(S)ليست نقاط قوت 1 .2.3.

ضaعف نقaاط ليسaت (W)1 .2.3.

شرايط داخلي

شرايط محيطي

St (Maxi- Mini) Wt (Maxi- Mini) (T )ليست تهديدها1 .2.3.

So (Maxi- Mini) Wo (Maxi- Mini) (O)ليست فرصتها1 .2.3.

Wt )Maxi- Mini(

حتي • کاهش استراتژي از هدف حالت اين درباشد . مي تهديدات و ضعف نقاط االمکان

Wo )Maxi- Mini(

و • ضعف نقاط کاهش هدفش استراتژي دومين . به شرکتها حالت اين در فرصتهاست افزايش

امکان اساسي ضعفهاي از برخورداري علت . ندارند را آمده دست به فرصتهاي از استفاده

St )Maxi- Mini(

در • شرکت توانمندي اساس بر استراتژي ايناين . آن هدف است بناشده تهديدات مقابل

و داده افزايش را موجود توانمنديهاي که استدهد کاهش را تهديدات مقابل .در

So )Maxi- Mini(

اين • در هميشه که است مند عالقه شرکتي هرگيري بهره بتواند تا باشد داشته قرار موقعيتبرساند . حداکثر به را فرصتها و توانمنديها از

صنفي استراتژدي

سال • در اندروز توسط الگو مطرح 1980اينعبارت , موسسه يک صنفي استراتژي شد

آن اساس بر که سازي تصميم الگوي از استمقاصد , و جزئي هدفهاي عمده هدفهاي

شود . مي مشخص و معين را سازمان

اجرا دستيابي به نتايج

تدوينتعيين آنچه بايد صورت

گيرد

استراتژي صنفي

الگوي هدفها و سياستهايي که

موسسه و بازرگاني آنها را

معين مي کند

شناخت فرصتها و . 1خطرها

. تعيين منابع مادي 2فني مالي مديريت

موسسه

. ارزشها و 3آرمانهاي شخصي

مديريت عالي

. پذيريش 4مسئوليت غير

اقتصادي نسبت به جامعه

. ساختار و روابط سازماني 1- تقسيم کار

- هماهنگي مسئوليت افراد - سيستم اطالعاتي

. رفتار و فرايندهاي سازمان 2- معيارهاي و سنجشها

- سيستمهاي انگيزش و تشويق - سيستمهاي نظارت

- جذب و پرورش مديران . رهبري باالي موسسه 3

- استراتژيک - سازماني - شخصي

تدوين : • بعد است بعد دو داراي مدل اين اصوالتدوين , براي اساسي اقدامات اجرا بعد و

و وموجود تهديدها و فرصتها شناخت استراتژيتوانمنديهاي , نموده شناسايي يافتني دست

برآورد بازار با برخورد براي را بالقوه و عملي . کند مي

شرايط روند محيطي اقتصادي- فني- فيزيکي - سياسي- اجتماعي - جامعه - ملي - جهاني-

شايستگيها و توانايي

مالي- مديريتي -

وظيفه اي - سازماني - فهرست – اعتبار - پيشينه -

تهديد فرصتها ياشناسايي - پژوهش - ارزيابي خطر -

منابع صنفيگسترش دهنده يا -

محدود کنتده فرصت شناسايي تواناييها - طرح افزايش -

قابليتها

توجه به تمامي ترکيبها

ارزيابي براي بهترين

تطبيق فرصت ومنابع

گزينش استراتژي

مناسب

پورتر رقابتي مدل

باشد . • مي رقابت بر استراتژي اين اساس , رقابت بازار در بيشتر سهم کسب براي تالش

. بلکه شود نمي متجلي رقبا حرکتهاي در تنهاآن اقتصادي اصول در صنعت يک در رقابت

که دارند وجود رقابيتي نيروهاي و دارد ريشه , . کنتدگان عرضه مشتريان هستند رقبا از فراتر

, کاالهاي و باالقوه نورسيدگان اوليه مواد . است ممکن که هستند رقابتي همگي جانشينبرجسته بيش و کم صنعتي رشته نوع حسب بر

. صنعت يک در رقابتي وضعيت باشند فعال ونمودار در که است اساسي نيروي پنج به متکي

: است شده بيان زير

جديدالورودها

کاالهاي جايگزيني

تامين کنندگانخريدارانرقبا

صنعتي شرکت رقابت

مدل پورتر

ريزي برنامه نظام مدلاستراتژيک

سال • در سال 1980لورنج در اين 1986والنجهر . است معتقد لورنج کردند طرح را مدل

چهار اين به بايد استراتژيک ريزي برنامه نظامدهد : پاسخ اساسي پرسش

وجودي ) (• فلسفه ؟ رويم مي کجا به؟ • برسيم مقصد به خواهيم مي چگونه

استراتژيها) (بودجه ) (• ؟ چيست اقدام براي ما امکاناتدر • درست مسير در که شويم آگاه چگونه

) ( کنترل ؟ حرکتيم

استراتژيک ريزي برنامه مدلهاي : باشد مي ويژگيهايي داراي

سطوح • در مهم تصميمهاي اجراي براي منظم سيستمي ارائهسازمان مختلف مشاغل و

طريق • از استراتژي يک چارچوب در منابع کنترل و تخصيصمنطقي گيري تصميم

گيري • تصميم کليدي هاي زمينه کليه کامل پوشش به اقداماز : عبارتند مدل اين مفروضات

بيني • پيش بر مبتني و منطقي بايد استراتژي اجراي و تنظيمباشد .

را • همساز کل يک بايد سازمان يک هاي استراتژي مجموعهدهد تشکيل

را • داخلي عمليات اکثر يا کليه مرکز از تواند مي سازمانکند . کنترل

• , وضوح به توان مي را عملکرد در مقاصد اهداف شاخصهايکرد . مشخص

است • حصول قابل منطقي هزينه با عملکرد به راجع اطالعات .

رايت مدل

سال • در را زير مدل کرده 1992رايت بيانکه است اصلي مرحله پنج داراي مدل اين است

است . اطالعاتي نظام تاثير تحت مراحل همه

مدل رايت

تحليل صنعت و محيط برون سازمان

تعيين اهداف و ماموريتهاي سازمان سازمان

تدوين استراتژي در سطوح شرکت فعاليتوظيفه

اجراي استراتژي شاملساختاررهبري فرهنگ سازماني

اعمال کنترل و نظارت

مينتزبرگ مدل

سال • در انتخاب 1990مينزبرگ براي را مدلياستراتژي اين در است داده ارائه استراتژيضعف و قوت نقاط ارزيابي بحث مينتزبرگ

را محيطي تهديدات و فرصتها ارزيابي و داخليتاثير تحت ارزيابي اين و کند مي مطرح

اجتماعي , ارزشهاي و باورهاي مدير باورهايانتخاب مناسب استراتژي و است گرفته قرارو استراتژي ارزيابي بعدي گامهاي در و شده

ميدهد . قرار تاکيد مورد را آن اجراي

بررسي محيط داخلي

بررسي محيط خارجي

فرصت ها و تهديدها

نقاط ضعف و قوت

باورهاي مدير

انتخاب استراتژي

باورها و ارزشهاي اجتماعي

مدل زبرگتمين

ارزيابي استراتژي

اجراي استراتژي

هيل مدل

سال • در طراحي 1992هيل براي را مدليجامعي مدل نسبتا که دهد مي ارائه استراتژي

و نظرات همه از شده برگرفته و استشکل. در مدل اين اصلي عناصر ديدگاههاست

. است آمده زير

نظام اطالعاتياهداف و تحليل ماموريتها

محيط بيروني

انتخاب معيار کنترل

انتخاب ساخت سازماني

تطبيق ساخت و سيستم کنترل با

استراتژي

مسائل مربوط به تعارض و ايجاد

تغيير

توجه به استراتژيک صنعت

استراتژيکهاي فصلي

انتخاب استراتژي

تحليل محيط دروني

نظام اطالعاتي

نظام اطالعاتي

نظام اطالعاتي

مدل هيل

ديويد مدل

سال • در ديويد توسط مدل شد 1990اين بياناست : شده طراحي گام سه در مدل اين

استراتژي : • تدوين اول گاماستراتژي : • اجراي دوم گاماستراتژي : • ارزيابي سوم گام

در : : استراتژي تدوين اول گاماستراتژي تدوين در اول گام

: شود مي برداشته زير گامهاي

سازمان , • جاري استراتژي و ماموريتها اهدافميگيرد . قرار دقيق شناخت و بررسي مورد

و • فرصتها شامل خارجي محيط موثر عوامل . شود مي مشخص تحليلها

قوت • نقاط شامل داخلي محيط موثر عواملشود . مي تعيين ضعف و

قوت • نقاط و فرصتها اساس بر غايي اهدافميشود . تدوين

و • عملياتي اهداف قالب در غايي اهداف پسشود . مي تدوين اجرايي استراتژي

مديريتي , • زمينه در عملياتي استراتژي اهداف , , به , , توسعه و تحقيق توليد بازاريابي مالي

شود . مي مشخص اي وظيفه صورت

اجرا : مرحله دوم گام

الزم • مادي و انساني منابع اجرا مرحله در , استراتژي است طبيعي شود مي داده تخصيص

وجود آن اجراي براي منابع که اجراست قابل , و منابع اساس بر بايد استراتژي باشد داشته

شود اجرا امروز توانمندي

استراتژي : ارزيابي سوم گام

اطالعاتي • نظام يک از استفاده با مرحله اين دراهداف با مقايسه در را استراتژي اجراي فعال

گيرد مي قرار ارزيابي مورد

تخصيص منابع

ارزيابي استراتژ

يها

تعريف ماموريتها و

اهداف و استراتژيهاي جاري

ارزيابي متغيرهاي

خارجي

تعيين اهداف غايي

ارزيابي متغيرهاي

داخلي

تعيين فرصتها

تعيين تهديدها

تعريف نقاط ضعف

تعريف نقاط قوت

تعيين اهداف

تعيين استراتژ

ي

تعيين اهداف

مديريت1بازارياب2

يمالي3توليد4تحقيق 5

و توسعه

تعيين استراتژي

- مديريت12 -

بازاريابي- مالي3- توليد4- تحقيق 5

و توسعه

بازخور طراحي استراتژي

Fred R. Davidمدل

اجراي استراتژي

ارزيابي استراتژي

سوم فصل

انواع و بلندمدت هدفهاي تدويناصلي هاي استراتژي

مقدمه

انتظار • مورد هاي نتيجه بيانگر بلندمدت هدفهاي . باشد مي مشخصي استراتژيهاي اجراي از

هدفهاي به دستيابي براي استراتژيستهامي پيشنهاد عملي راههاي نظر مورد بلندمدت

هدفها. و استراتژيها اين زماني چارچوب کنندمعموال که باشند سازگار هم با بايد مدت بلند

ميکشد . 5تا 2بين طول سال

• , , واقعي کمي صورت به بايد بلندمدت هدفها , مراتب سلسله داراي چالشگر درک قابل

واحدهاي , هدفهاي با و دستيابي قابل سازماني. باشند سازگار سازماني

, بلندمدت موفقيت به يافتن دست برايزير هاي حوزه در معموال استراتژيستها

: کنند مي تعيين را بلندمدت هدفهاي

آوري • سودوري • بهرهرقابتي • موقعيتکارکنان • بهبودکارکنان • روابطتکنولوژي • رهبرياجتماعي • مسئوليت

بلندمدت : هدفهاي ويژگيهاي

قبول • قابلپذيري • انعطافگيري • اندازه قابلبرانگيزاننده •فهم • قابلمناسب •دسترس • قابل

استراتژيها انواع

بلند • هدفهاي به رسيدن راه اصلي استراتژيهاي . استراتژيهاي بنابراين ميدهند نشان را مدتو کلي رويکردي عنوان به توان مي را اصلي

نمايند مي رهبري را عمده فعاليتها که فراگيرکرد . تعريف

يکپارچگي- 1 استراتژي) ادغام)

• , باال به عمودي از عبارتند ادغام استراتژيهايبه که افقي ادغام و پايين به عمودي ادغام

پردازيم : مي کدام هر کاربرد و تعريف

باال( به ادغام الف

که • است اين باال عمودي ادغام از مقصودخرده يا پخش شرکتهاي خريدن با شرکت

بر خود کنترل ميزان بر کوشد مي فروشها . بيفزايد توزيع

پايين( به عمودي ادغام ب

استراتژيهايي • از يکي پايين به عمودي ادغامبر آن اجراي در کوشد مي شرکت که استعرضه شرکت و بيفزايد خود مالکيت ميزان . ويژه به نمايد خريداري را اوليه مواد کننده

شرکت که هستند مناسب استراتژي اين زمانيکافي اعتماد خود اوليه مواد کنندگان عرضه به , منظور ال با بسيار را قيمتها آنها باشد نداشتهتامين را شرکت نيازهاي نتوانند که اين يا کنند

کنند .

افقي ( ادغام ج

از • يکي اجراي افقي ادغام از منظورکوشد مي شرکت که است استراتژيهايتا آورد در خود مالکيت به را رقيب شرکتهاي

. افقي ادغام در بيافزايد خود کنترل ميزان بتواند , ادغام است معمول رشد استراتژي امروزه , و رقيب شرکتها خريدن يکديگر در شرکتها

مي آنها مصاديق جمله از ديگر شرکتهاي بلعيدنباشد.

متمرکز- 2 استراتژيهاي

• , توسعه و بازار توسعه بازار در رسوخ گاهي . زيرا نامند مي متمرکز استراتژيهاي را محصولدارند نياز اي فشرده و متمرکز تالشهاي به آنهارا خود محصوالت وسيله بدان بتواند شرکت تا

. بخشد بهبود رقابتي نظر از

بازار در رسوخ

رسوخ • بر مبتني استراتژيهاي اجراي در شرکتهاتالشهاي مجراي از کوشند مي بازار در

کنوني خدمات و محصوالت بازار سهم بازاريابيدهند . افزايش را خود

• : است زير اقدامات شامل بازار در رسوخ , هاي هزينه افزايش فروشندگان عده افزايش

و, فروش افزايش براي گسترده ترويج تبليغات. تبليغات و عمومي روابط تقويت

بازار توسعه

يا • خدمات عرضه بازار توسعه از مقصودجديد جغرافيايي مناطق به جديد محصوالت

, غالبا. فعلي محصوالت استراتژي اين در است , در مشتريان به صوري تغييرات با فقط

کانالهاي افزودن طريق از مربوطه بازارهاي , تبليغات محتواي دادن تغيير با يا جديد توزيع

: برخي شود مي شامل را فروش ترويج وسايلمصرف نرخ افزايش از عبارتند روشها از

, جذب رقبا مشتريان جذب فعلي مشتريان . محصول خريد به ديگران

محصول توسعه

مي • شرکت که است اين توسعه از منظوراصالح يا بخشيدن بهبود طريق از کوشد

فروش ميزان بر کنوني خدمات و محصوالتخدمات. يا محصوالت اصالح معموال بيفزايد . است پژوهش و تحقيق زياد هزينه مستلزم

طوالني • براي غالبا محصول توسعه استراتژيبراي يا فعلي محصوالت زندگي دوره شدن

کار به تجاري نام و شهرت حسن از استفادهرود . مي

تنوع استراتژيهاي

را • خود استراتژيها عمده روش سه به شرکت , . و همگون نا تنوع همگون تنوع کنند مي متنوع

افقي . تنوع

همگون تنوع

کوشد • مي شرکت که استراتژي از است عبارتبر مرتبط ولي جديد خدماتي و محصوالت . اين در بيافزايد خود خدمات و محصوالت

با کارجديد و کسب يک ايجاد يا خريد استراتژيمي کار و کسب افزايي هم موجب امکانات

سهام ارزش افزايش مانند روشهايي شود , موسسه, رشد نرخ در افزايش موسسه

, خط به بخشيدن تنوع جديد گذاري سرمايه , جديد, منبع يک فوري آوردن دست به توليد

راستاي در سودآوري و کارايي افزايش . باشد مي تنوع استراتژي

افقي تنوع

شرکت • که است اين افقي تنوع از منظور , به ربط بي ولي جديد خدماتي و محصوالت

به و افزايد مي خود خدمات و محصوالتکند . مي عرضه خود کنوني مشتريان

ناهمگون تنوع

خدمات • و محصوالت شرکت استراتژي اين در . کند مي عرضه بازار به ربط بي ولي جديد

اجراي طريق از کوشند مي شرکتها از برخيتنوع بر ناهمگون تنوع به مبتني استراتژي

بيافزايد . خود خدمات محصوالت

تدافعي استراتژي

• , يکپارچکي استراتژي بر عالوه سازماندرصدد فعاليتها به بخشيدن تنوع و متمرکز

اين آيند مي بر هم ديگري استراتژيهاي اجراي , : مشارکت تشکيل از عبارتند استراتژيها

انحالل يا سازمان از بخشهايي فروش کاهشدر, تدافعي استراتژيهاي عنوان به که شرکت . گيرند مي قرار استفاده مورد خاصي شرايط

مشارکت

• , يا دو با شرکت مشارکت استراتژي اجراي دريا موقت تضامني شرکت يک شرکت چند

پيش فرصت از و دهند مي تشکيل کنسرسيوم . }ژي استرات اين در نمايند مي وري بهره آمدهحفظ براي و است تدافعي موضع در شرکت

اين شرکت سه يا دو کمک با بقا و موجود وضع . دهد مي انجام را فرايند

کاهش استراتژي

موجوديت • و بقا حفظ استراتژي اين هدفشکل دو به استراتژي اين از است سازمان

شود . مي استفاده ترکيبي يا انفرادي

پرسنلي ( : , , • جاري هزينه هزينه کاهش الفتعديل , و حذف با بازاريابي گذاري سرمايه

يابد . کاهش فعاليتعايزمين( : , • فروش طريق از دارايي کاهش ب

فعاليت , براي ضروري غير تجهيزات ساختمانپاشها و ريخت حذف و موسسه اساسي هاي

يابد . کاهش دارايي

سلب يا واگذاري استراتژيمالکيت

يا • مستقل واحد يک فروش استرتژي اين در . گيرد مي قرار توجه مورد سازمان از بخشيانجام به موفق کاهش استراتژي که هنگامي , استراتژيک مديران شود دلخواه جهت تغييرگيرند . مي موسسه فروش به تصميم غالبا

انحالل استراتژي

انحالل • را واقعي ارزش به داراييها تمام فروشنوعي . عنوان به انحالل نامند مي شرکت

نظر از و است آمده حساب به شکستبه مشکلي بسيار استراتژي تواند مي عاطفي

آيد . حساب

ترکيب استراتژي

چند • يا دو آيند مي بر درصدد شرکتها از بسياريترکيب هم در همزمان صورت به را استراتژي

انداره از بيش فعاليت اين دامنه اگر ولي نمايندسنگين بسيار خطرات داراي يابد گسترش

بود . خواهد

چهارم فصل

استراتژيک اساسي متغيرهاي با آشناييسازماني

مقدمه

بايستي • سازمان استراتژي طراحي در اصوالمتغيرهاي يکسري شناخت به نسبت مديريت . اين در نمايد اقدام سازمان بيروني و دروني

قرار بررسي مورد استراتژيک متغيرهاي فصلگيرد . مي

و : اجتماعي عوامل اول بخشانساني

انساني , • اجتماعي تاثيرگذار عوامل از تعدادياز : عبارتند سازمان از خارج

شناختي- 1 جمعيت

و ( ) • زن جنس تفکيک به کشور جعيت الفمرد(

سني( . • هرم و سن تفکيک به کشور جمعيت باجتماعي( • منشا تفکيک به کشور جمعيت ج

) , , عشايري) روستايي شهري

خانوار( • هر بعد دحسب( • بر زندگي به اميد و مير و مرگ نرخ ه

جنس جمعيت( • رشد نرخ وفصلي( • غير و فصلي مهاجران ز

اشتغال- 2 و انساني نيروي

• , , اجتماعي اقتصادي فني جنبه اشتغال پديده , يکي دارد بااليي بسيار اثر جامعه در که دارد

ايجاد جامعه هر اجتماعي مهم مسائل از , هر در است انساني نيروي اشتغال زمينه

مطالبات از يکي بافتي و فرهنگ هر با جامعهاشتغال زمينه ايجاد دولت از مردم جدي

است.

بايستي اشتغال پديده تحليل درکرد : توجه زير متغيرهاي به

بخشهاي ( • حسب بر فعال جمعيت توزيع الفاقتصادي عمده

فعال( • غير و فعال جمعيت توزيع ب

• , و( بيکار شاغل حسب بر فعال جمعيت توزيع جکار جوياي

در( • انساني نيروي مهارت و تخصيص سطح همختلف سطوح

مديران( • و کارکنان بين ارتباط و

پژوهش- 3 و آموزش

• , , و کوچک چه سازماني هر هدف به نيل براي , کار و اليق نيروهاي از کادري بايد بزرگ چه

, . دبستان باشد داشته اختيار در را آمد , و تربيت براي نظامي دانشگاه و دبيرستان

را افراد که است معلوماتي و دانش آموزشمي آماده موثر خدمات و اجتماع به ورود براي

سازد.

متغيرهاي عامل اين به توجه درقرار توجه مورد بايستي را زير

داد :

گروههاي ( • حسب بر باسوادان درصد توزيع الفجنس و سني عمده

مقاطع( • حسب بر باسوادان درصد توزيع بتحصيلي

خدمات( • دهنده ارائه مراکز درصد و تعداد جتحصيلي . مقاطع حسب بر آموزشي

کشور( • اطالعاتي و تحقيقاتي مراکز دکاري( . • هاي رشته تفکيک به محققان تعداد هرشته( • در و کل در تحقيقات درصد و بودجه و

تخصصي هاي

جغرافيايي- 4 شرايط

• , , آداب فرهنگ در جغرافياي شرايط و اقليم , و, سياسي سيستم زندگي سطح رسوم , شرايط شناخت دارد بسيار اثر اقتصادي , , خاک آب نوع نظر از جغرافيايي محيط

. است مطلوب هنگامي موقعيت

شرايط تحليل و تجزيه درزير نکات به بايستي جغرافيايي

کرد : توجه

• , آهن( ) راه نقل و حمل سيستمهاي بازدهي الف) , هوايي, زميني دريايي

مصرف( • به توليد مراکز نزديکي بمورد( • خام مواد و منابع به دسترسي ميزان ج

داخلي نياز• , , برق( ) آب زيربنايي امور به دسترسي ميزان د

و ...( گاز

فرهنگي- 5 شرايط

هنجار , , • اعتقادات باورها مجموعه فرهنگ , يک , رسوم و آداب ها ديدگاه و بينش هاتعيين نقش که دهد مي تشکيل را جامعه , باورهاي دارد افراد زندگي در اي کننده

هر افراد حرکات و رفتارها زيربناي فرهنگي . ميدهد تشکيل را جامعه

در که فرهنگي عناصر از برخيمورد بايستي تحليل و تجزيهاز : عبارتند گيرند قرار توجه

زندگي ( • بر حاکم ها انديشه و باورها الفآنها( • فرهنگهاي زير و اجتماعي طبقات باجتماعي( _ • فرهنگي تغييرات نرخ جبراي( • تالش و خودي فرهنگ به تعلق ميزان د

توجه با آن کردن بروز و خرافات از آن زدودنجهاني . متحول شرايط به

منابع به مربوط هاي متغيرسازمان در انساني

منابع • حوزه در اي وظيفه استراتژيهاي اهميتفراگيرترشده و رايجتر اخير سالهاي در انساني

, شناسايي . را انساني منابع مديريت است , نيروي پرورش و تربيت استخدام انتخاب

تعريف سازمان اهداف به نيل منظور به انسانياند . کرده

حوزه • يک به فقط انساني منابع مديريت مسائل , و تصميمات بلکه شود نمي محدود تخصصي

و سطوح کليه در انساني منابع مديريت عملکردمي تاثير سازمان استراتژي کل بر تبع به

گذارد .

شدن • تر پيچيده و سريع تحوالت و تغيير همچنيندر که است مهمي عوامل جمله از محيطدر انساني منابع مديريت نقش گسترش

. قوانين تغيير امروزه است بوده موثر سازمان , سيستم انساني نيروي آموزش ايمني بهداشت

مواردي, جمله از عادالنه پرداخت استخدام . دارد تاثير انساني نيروي وري بهره بر که است

منابع • مديريت مبحث در مهم مسائل از يکيانساني نيروي کردن اجتماعي فرايند انساني

را. فرايند اين زير نکات به توجه استدر مستقيم تاثير و کرد خواهد اثربخشتر

. دارد استراتژي

و- 1 طرح اساس بر بايستي را وارد تازه فردنمود . سازمان وارد قبلي شده تدوين برنامه

باشد- 2 گروهي يا فردي تواند مي شدن اجتماعي.

وارد تازه افراد کردن اجتماعي مسئوليت همچنينتعلق سازمان به نسبت و انگيزه با بايستيداشته را کافي اطالعات و تجربه و داشته

باشد.

متغيرهاي : دوم بخشساختاري

مقدمهاستراتژي تدوين براي سيستمي ديدگاه از

تجزيه مورد را آن مختلف ابعاد بايستي سازمانگروه . دو به سازماني ابعاد دهد قرار وتحليلمحتوايي : و ساختاري شوند مي بندي طبقه

يک • دروني ويژگيهاي بيانگر ساختاري ابعاددهند مي دست به مبنايي آنها و هستند سازمان

اندازه را سازمانها وسيله بدان توان مي که . محتوايي ابعاد کرد مقايسه هم با و گيري

ساختاري ابعاد بر که هستند سازمان کل معرف . عبارتند سازمان ساختار ابعاد گذارند مي اثر

از :

پيچيدگي- 1

سازمان • در که تفکيکي ميزان به پيچيدگي . ميزان افقي تفکيک کند مي اشاره دارد وجود

مي نشان را واحدها بين افقي تفکيک حد ياسلسله. ارتفاع يا عمق به عمودي تفکيک دهد . اساس بر تفکيک دارد نظر سازماني مراتب

دارد . اشاره جغرافيايي مناطق

رسميت- 2

• . , است رسميت سازماني ساختار جزء دومينمشاغل که حدي يا ميزان به رسميت

. , کند مي اشاره اند شده استاندارد سازماني

به بايستي رسميت خصوص در : کرد توجه زير نکات

و • مبهم يا و صريح و واضح تواند مي رسميتهم و مکتوب اسناد هم دومي که باشد تلويحي

را بودن رسمي ميزان از را کارکنان ادراکدبردارد .

هم • به نسبت سازمانها بين رسميت ميزاننيز سازمانها درون در همچنين و بوده متفاوت

دارد . وجود مختلفي درجات به تفاوت اينيا • تخصصي مشاغل حسب بر تنها نه رسميت

سطوح حسب بر بلکه است متفاوت اي حرفهاي وظيفه واحدهاي و سازماني مراتب سلسله

است . تفسير و تغيير قابل نيز سازماني

, و پيچيدگي تمرکز ارتباطرسميت

معکوس • رابطه يک بر داللت شواهد و مدارک . با تمرکز عدم دارد پيچيدگي و تمرکز بين

. مثال براي شود مي مرتبط باال سطح پيچيدگيمعناي به اي حرفه متخصصان تعداد در افزايشافزايش معناي به اي حرفه تخصص در افزايش

اخذ براي نياز مورد توانايي و تخصيص دراست . تصميمات

که • انداره همان به بودن رسمي و تمرکز رابطه , بود واضح و روشن پيجيدگي و تمرکز رابطه

, . يا تواند مي زياد رسميت است نامعلوم و مبهممترکز غير ساختار يک يا و متمرکز ساختار يک

شود . مرتبط

غير • آنها کارکنان بيشتر که سازمانهاييبه که داشت انتظار توان مي اند متخصص

مقررات و قوانين افراد اين راهنمايي منظوراختيار مديريت وقتي باشد شده تدوين متعدد

. کند مي حفظ سازمان در را متمرکزمسلط سازمان بر اقتدارگر مديريت مفروضاترسميت. طريق از کنترل حالت اين در ميگرددعالي مديريت سطح در گيري تصميم تمرکز و

آيد . درمي اجرا به

, تمرکز با آن ارتباط و اندازهرسميت, پيچيدگي

مورد , • در تحقيقات اساس بر و بالو پيتر , فروشگاهها و دانشگاهها دولتي موسسات

موثر عامل مهمترين سازمان اندازه که دريافت . افزايش وي نظر از سازمانهاست ساختار

, را سازمان ساختاري تفکيک سازمان اندازهکاهنده نرخي با امر اين اما دهد مي افزايش

. گردد مي محقق

• , سازمان اندازه افزايش وي تحقيق اساس بربا تدريجي طور به سپس و سريع طور به ابتدا

, پستهاي تعداد محلي شعبات تعداد افزايش . سازد مي متبلور را کار تقسيم که اي حرفه

مراتب سلسله در عمودي سطوح تعدادواحد, در عملياتي بخشهاي تعداد سازماني

مي همراه بخش هر قسمتهاي تعداد و مرکزيشود .

رسمي • و سازمان اندازه افزايش ديگر سوي ازدنبال به را اختيار تفويض و تمرکز عدم شدن

دارد .

و : ها بازار سوم بخشسازماني محيطها

مقدمه , , اشتغال و کار بازار رقابتي بازار بخش اين در , , دولتي نهادهاي و دولت کنندگان عرضه بازار

بر گذار تاثير خارجي مهم عوامل عنوان بهتحليل و بررسي مورد سازمان استراتژي تدوين

. گيرد مي قرار

بازار • در الزم قدرت داراري که موسساتيافزايش . و جديد خدمات و کاال توليد در هستند

برخوردار استراتژيک برتري از بازار سهم . طريق از را خود قوت نقاط بود خواهند

دهند . مي افزايش مختلفي

بايستي • که متغيرهاي بررسي به بخش اين درگيرند قرار توجه مورد بازار تحليل و تجزيه در

شود . مي پرداخته

رقابت

پنج • به صنعتي هر در رقابت ميزان و ماهيتدارد : بستگي نيرو

• , , مشتريان زني چانه قدرت نوآمدگان تهديد , تهديد کنندگان تامين زني چانه قدرت

کار روش و جايگزين خدمات يا محصوالت . فعلي رقباي

• , نرم پنجه و دست استراتژي صورتبندي جوهر . سادگي به وجود اين با است رقابت با کردن

بدبينانه و محدود بسيار را رقابت توان مي . مي شنيده برعکس که حالي در نمود فرض

دارند شکوه آن از گاهي اجرايي مديران شودنه و است اتفاقي نه صتعت در تنگاتنگ رقابت

. شانسي بد

اساسي • نيروي پنج به صنعت يک در رقابت وضع . بندي مضمون فرايند دوم فصل به دارد بستگي

. شود , مراجعه پورتر مدل سازمان استراتژي , باالقوه نهايي سود نيروها اين مشترک قدرت

مينمايند . تعيين را صنعت هر

*** , مدل سازمان استراتژي بندي مضمون فرايند دوم فصل به. گردد مراجعه پورتر

• , اقتصادان مدنظر رقابتي کامال صنعت درسهل صنعت به ورود و ندارد محدوديتي رقابت . ساختار گونه اين با صنعتي البته است ساده وبلندمدت سودآوري براي را انداز چشم بدترين

. کم مشترک نيروهاي چه هر کند مي ايجادبيشتر بهتر عملکرد فرصت باشند تر قدرت

است.

مخالف يا رقيب نيروهاي

سودآوري • رقابتي نيروهاي يا نيرو قدرتمندترينتدوين در بنابراين و ميکنند تعيين را صنعت

. عنوان به دارند را اهميت بزرگترين استراتژييک در قوي موضع با اي موسسه حتي مثال , سود بالقوه رقباي از ترس بدون و صنعت

جايگزين محصول با که اگر داشت خواهد اندکي. شود رو به رو ارزانتري يا بهتر

در • رقابت دادن شکل در مختلف نيروهاي . تانکرهاي صنعت در دارند اهميت صنعت

, خريداران احتماال کليدي نيروي پيما اقيانوس , ) در) که حالي در هستند نفتي بزرگ شرکتهاي

قدرتمند خريداران کليدي نيروي الستيک صنعتاند . جان سخت رقباي و

ورود تهديد

• , به عالقه جديد ظرفيت خود با نوآمده رقباي , قابل منابع غالبا و بازار سهم آوردن دست

. ساير خريد طريق از شرکتها آورند مي توجهي . شوند مي ديکري صنعت وارد شرکتها

منشاء شش ورود موانعدارند :

•1 : طريق_ از ها صرفه اين مقياس صرفهمقياس با ورود به داوطلبان ساختن مجبور

, آنها ورود از مانع زيانبار هزينه قبول يا بزرگ , , . بازار تحقيق توليد در مقياس صرفه شود ميصنعت, به ورود موانع مهمترين خدمات و يابي

, که چزيري همان است بزرگ کامپيوترهاي . بردند پي آن به تاسف با ئي جي و زيراکس

عنوان به تواند مي همچنين مقياس صرفه , , فروش نيروهاي کارگيري به توزيع در مانعي

کند . عمل موسسه بخشهاي همه تقريبا و مالي

مجبور- : 2• با تجاري نام تشخيص محصول تمايزگزاف مخارج پرداخت به داوطلبان ساختن

پرديد مانعي مشتريان وفاداري بر غلبه برايآورد . مي

• : مالي گذاران سرمايه لزوم الزم سرمايهمانعي شدن رقابتي منظور به زياد بسيار , اين اگر ويژه به کند مي ايجاد ورود براي

بازيافت قابل غير هاي هزينه براي سرمايهباشد . اوليه توسعه و تحقيق و تبليغات

• : , شرکتهاي اندازه از مستقل هزينه مضارهزينه در برتريهايي است ممکن شده تثبيت , باالقوه رقباي دسترس در که باشند داشتهقابل, مقياس صرفه و اندازه چند هر نباشد

. باشد بزرگ آنها وصول

جديد : • فروشنده توزيع کانالهاي به دسترسيرا , خود خدمات و محصول بتواند بايد البته بازار

بايد . جديد غذايي محصول يک مثال نمايد توزيعفعاليتعاي , , ترويج قيمتها شکستن طريق از

در را خود رقباي ديگر وسايل يا فروش شديدجاکند . جابه مارکتها سوپر هاي قفسه

به : • ورود تواند مي دولت دولت مشي خطاخذ لزوم چون کنترلهايي طريق از را صنعت

, اوليه مواد به دسترسي محدوديت و پروانه . همچنين دولت نمايد ممنوع حتي يا محدود

کنترلهايي طريق از ورود موانع در تواند ميو آب و هوا آلودگي استانداردهاي مثل

کند . ايفا مستقيمي غير نقش ايمني مقررات

خريداران و کنندگان تامينقدرتمند

خود • زني چانه قدرت توانند مي کنندگان تامينيا قيمتها افزايش طريق از صنعت اعضاي بر راشده خريداري خدمات و کاال کيفيت از کاستن

نمايد . تحميل

صورتي در کنندگان تامين گروهاست : قدرتمند

آن • تمرکز و باشد شرکت محدودي تسلط تحتفروشد . مي آن به که باشد بازاري از بيش

متمايز • کم دست يا فرد منحصربه آن محصولکرده, ايجاد کردن جا جابه هاي هزينه يا باشد

باشد .

فروش • براي ديگر محصوالت با نباشد مجبورکنند . نرم پنجه و دست مربوطه صنعت به

جانب • به ادغام به نسبت توجهي قابل تهديدخود از صنعت کار و کسب در کننده مصرف

دهد . نشانتامين , • گروه براي اهميتي با خريدار صنعت

نباشد . کنندگان

صورتي در خريداران گروهاست : قدرتمند

کند • خريداري بزرگ حجمهاي در يا باشد متمرکز .

کند • مي خريداري صنعت از که محصوالتينباشد . متمرکز يا استاندارد

از • جزئي خرد مي صنعت از که محصوالتياز توجهي قابل بخش و باشد خود محصول

دهد . تشکيل را آن هزينه

براي • قوي انگيزه که باشد داشته کمي سود . نمايند ايجاد آنها در خريد قيمت از کاستن

يا • محصوالت کيفيت بر صنعت محصوالتباشد . نداشته تاثيري خريدار خدمات

جويي • صرفه خريدار براي صنعت محصولکند . ايجاد

جانب • به ادغام طريق از توجهي قابل تهديدنشان صنعت محصول ساختن براي اوليه مواد

دهد .

استراتژيک فعاليت

يا • آنها از خريد براي کنندگان تامين انتخابتوسط آنها به فروختن براي فروشنگان گروهاي

استراتژيک تصميم چشم به بايد را موسسهديد . ساز سرنوشت

يا • کنندگان تامين کردن پيدا با تواند مي موسسهتاثير براي را قدرت حداقل که خريداراني

. استراتژيک موضع دارند آن بر منفي گذاريکه . اي موسسه موقعيت بخشد بهبود را خودهمه از تر معمولي کند انتخاب را خود خريدار

گويند . خريدار انتخاب آن به که است

به , • تواند مي موسسه قاعده يک عنوان بهسود حال عين در و بفروشد قدرتمند خريداران

. صورتي در تنها باشد داشته متوسط باالي آوريدر يا باشد پايين صنعت در آن توليد هزينه که

غير هاي مشخصه محصوالتش که صورتي . باشد داشته فرد منحصربه نگوييم اگر معمول

به برقي موتورهاي عرضه در الکتريک امرسون , کند مي کسب بااليي درآمد بزرگ مشتريان

تواند مي لذا و است کمتر توليدش هزينه زيرابفروشد . آنها از ارزانتر يا برسد رقبا قيمت به

جايگزين محصوالت

• , محدود طريق از جايگزين خدمات يا محصوالتکرد تعيين تواند مي که قيمتي سقف ساختن

. صورتي در سازد مي محدود را صنعت تواناييبه يا ببرد باال را محصول کيفيت نتواند صنعت

طريق ) از مثال سازد متمايز را آن نحويآسيب(, رشد احتماال و درآمد نظر از بازاريابي

ديد . خواهد

مصالحه • جايگزين کاالي چه هر که است روشنسود _ باشد داشته تري جذاب عملکرد قيمت

. سازد مي تر محدود را صنعت بالقوهمقياس کارخانجات با که شکر توليدکنندگانکه فروکتوز عصاره صرفه به مقرون بزرگ

, اين شدند رو روبه است شکر براي جايگزيناند . آموخته درستي به را درس

توجه • بيشترين اليق که جايگزين کاالهاي ) روند ) الف که هستند آنهايي هستند استراتژيک

محصول_ با مقايسه در آنها عملکرد قيمت ) توسط ) ب است بهبودي حال در صنعت

بااليي سودآوري که شوند مي توليد صنايعيصنعتهاي. در داليلي به که صورتي در دارندموجب و شود تشديد رقابت جايگزين کاالي

, شود عملکرد بهبود يا قيمت آمدن پايينشوند . مي ميدان وارد سرعت به جايگزين

موضع جستجوي در

بار , • تکاپو شکل موجود حريفان ميان در رقابتبا اين و گيرد مي خود به را گيري موضع

, قيمت رقابت مثل تاکتيکهايي از استفاده . , شود مي انجام تبليغات محصول معرفيعامل چند حضور از ناشي فشرده رقابت

است :

اندازه • نظر از يا و است زياد تعدادشان رقابتبرابرند . تقريبا قدرت و

• , بازار سهم براي مبارزه است کند صنعت رشدمي نرخ گسترده فکر با اعضاي ميان در که را

. بخشد مي سرعت دهدهزينه • يا نيست متمايز خدمات يا محصول

, نگاه خود کمند در را خريداران که ندارد انتقالديگر, هجوم معرض در اي موسسه هر لذا دارد

هستند . رقبا

• , که است فاسدشدني يا و باالست ثابت هزينهقيمتها آوردن پايين براي قدرتمندي وسوسه

. مواد شرکتهاي از بسياري کند مي ايجادکه, هنگامي آلومينيوم و کاغذ مثل اساسي

مي رنج مسئله اين از کند مي فروکش تقاضابرند.

افزايش • بزرگي مقياسهاي در معموال ظرفيت , . و کلوريد صنعت مثل افزايش چنين يابد ميبرهم, را صنعت تقاضاي عرضه توازن کلرين

و ظرفيت مازاد دورانهاي به منجر غالبا و ميزند . شود مي قيمت کاهش

• : . مثل خروج موانع اند بلند خروج موانعبه مديريت وفاداري يا تخصص بسيار داراييهاي

, با حتي را شرکتها کار و کسب از اي رشتهسرپا همچنان منفي سرمايه بازده يا کم درآمد , مي کار همچنان اضافي ظرفيت دارد مي نگاه

, از, و بيند مي آسيب سالم رقباي سودآوري کنداز صنعت کل اگر آويخته مويي به بيماران آن , از است ممکن باشد رنج در ظرفيت اضافهرقابت اگر ويژه به کند کمک تقاضاي دولت

باشد . ميان در خارجي

شخصيت , • و پيشينه استراتژي نظر از رقبانحوه. درباره مختلفي نظرات آنها متفاوتند

مي شاخ به شاخ پيوسته و دارند کردن رقابت , نرخ. شود مي بالغ صنعتي که همچنان شوند

و سود کاهش موجب و کند مي تغيير آن رشدشود . مي کردن غربال

استراتژي بندي صورت

رقابت • بر موثر نيروهاي استراتژيک آنکه از پسرا آنها بنيادي داليل و مربوطه صنعت در , قوتهاي و ضعفها تواند مي نمود ارزيابي

. قوتهاي و ضعفها دهد تشخيص را موسسه , در شرکت وضعيت استراتژيک نظر از حياتي

. در نيروهاست از يک هر بنيادي داليل برابربرابر در ؟ دارند وضعيتي چه جايگزينها برابر

؟ دارد وضعيتي چه ورود موانع

تواند مي استراتژيست پس , شامل کند تدوين اي :برنامه

که- 1• دهد قرار موضعي چنان در را شرکتبرابر در دفاعي آرايش بهترين آن تواناييهاي

يا و باشد داشته را رقابتي نيروهايطريق- 2 • از نيروها توازن بر اثرگذاري

بهتري موضع نتيجه در که استراتژيک حرکتهاييا و کند فراهم شرکت براي

اليه- 3 • عوامل در جايي جابه کردن بيني پيشاميد با آنها به دادن پاسخ و نيروها زيرين

استراتژي انتخاب طريق از تغيير از استفاده , آنکه از پيش رقابتي حديد توازن مناسب

. هر اکنون باشند داده تشخيص را آن حريفانترتيب به را استراتژيک رويکردها اين از يک

. کنيم مي بررسي

موسسه موضع تعيين

• , فرض معين را صنعت ساختار رويکرد نخستينآن با را موسسه قوتهاي و ضعفها و کند مي . به توان مي را استراتژي نمايد مي سازگار

نيروهاي برابر در استحکاماتي ساختن عنواندر که درصنعت موضعي جستجوي يا و رقيب

. نمود تلقي باشند ضعيفتر جا همه از نيروها آن

نيروهاي • علل و موسسه تواناييهاي از آگاهيبا بايد کجا موسسه که سازد مي روشن رقابتي . نمايد اجتناب آن از کجا و شود روياروي رقابت

شده تمام قيمت با اي توليدکننده شرکت اگر . در که بگيرد تصميم است ممکن است پايين , که حالي در بايستد قدرتمند خريداران برابر

بفروشد را محصوالتي تنها آنها به است مواظبنباشد پذير آسيب جايگزين کاالهاي رقابت از که

.

توازن بر اثرگذاري

پديد • صنعت در را رقابت که نيروهايي برابر در , استراتژي يک ميتواند موسسه آورند مي

. کنار صرفا از بيش موضع اين کند اتخاذ تهاجمي . علت خواهد مي يعني نيروهاست خود با آمدن

دهد . تغيير را آنها

برکشيدن • باعث تواند مي بازاريابي در نوآوريتمايز را محصول يا شود تجاري نام هويت

مقياس. تجهيزات در گذاري سرمايه بخشدمي اثر ورود موانع بر عمودي ادغام يا بزرگ

نيروهاي. نتيجه بخشي نيروها توازن گذاردقرار موسسه کنترل در بخشي و است بروني

دارد.

صنعت تغيير از برداري بهره

• , دارد اهميت استراتژيک نظر از صنعت تکامل , خود با را رقابت منابع در تغيير تکامل زيرا

زندگي. چرخه آشناي مفهوم در مثال دارد , همچنانکه, کند مي تغيير رشد نرخ محصولمحصول تمايز شود مي بالغتر کار و کسب

نشان تمايل ادغام به شرکتها و يابد مي کاهش . دهند مي

نظر • از که روندهايي که است روشن , روندهايي دارند را اولويت باالترين استراتژيکياثر صنعت در رقابت منابع برمهمترين که هستند

مقدم صف به را جديدي علتهاي و گذارند مي , . بندي بسته در مثال عنوان به کشانند مي

کمتر, تمايز جانب به روند اکنون اسپريخريدار قدرت خود نوبه به اين و است محصول

, , داده کاهش را ورود موانع کرده تقويت رااست . کرده تر فشرده را رقابت

توان • مي را رقابت تحليل و تجزيه چارچوبهم صنعت واقعي سودآوري بيني پيش براي

, . هر بايد بلندمدت ريزي برنامه در برد کار بهمهر اهميت شوند آزمون رقابتي نيروهاي از يک

, نمود بيني پيش را زيرين اليه علتهاي از يکسوآوري تواناييهاي از جامعي تصوير سپس

کرد . تدوين توان مي را صنعت

• , براي صنعت در رقابت تحليل و تجزيه چارچوب . دارد مستقيمي منافع تنوع استراتژي تعيين

دشوار نهايت بي سوال اين به دادن پاسخ براي . از کند مي ارائه راهنمايي نقشه تصميمات در

بردن کار به در قضاوت با چارچوب اين آميختنرا, خوب آينده يا صنعتي تواند مي موسسه آن

در خوب آينده اين که زماني کند بيني پيششرکتها خريد داوطلبان پيشنهادي قيمت

, مي قرار شناسايي مورد باشد شده منعکسگيرد .

جانبه چند رقابت

و • تعريف به موسسات باالي سطح مديراناهميت پر گامي عنوان به کارها و کسب تعيين

معطوف بسياري توجه استراتژي تدوين دراند . نموده

تعريف • در که اند کرده تاکيد بسيار متخصصانبه و فراتر محصول از بايد کارها و کسب

رقابت به ملي مرزهاي واز انديشيد آن کارکرد , به موسسه فعلي رقباي رده از جهاني بالقوه

موسسه رقيب فردا است ممکن که کساني , . تعريف فشارها اين نتيجه در کرد عبور باشند

آن در موسسه که صنايعي يا صنعت درستآن سر بر توافق که است موضوعي دارد قرار

نميگيرد . صورت سادکي به

جايگاهي • کردن پيدا حيات ادامه حتي رشد کليدجديد يا قديم حريفان حمالت برابر در که است

, , تامين خريداران جانب از و باشد تر ايمنپذير آسيب کمتر جايگزين کاالهاي و کنندگان

شکلهاي. جايگاهي چنين کردن پيدا باشددارد . گوناگون

تمايز , • موافق مشتريان با ارتباط تحکيمطريق از رواني يا ذاتي نظر از محصول

جانب , به يا اوليه مواد جانب به ادغام بازاريابيفن رهبري آوردن دست به يا کننده مصرف

شناختي .

توزيع و بازاريابي

توليد • از پس فرايند به توزيع و بازاريابي عنصرپردازد . مي مشتريان با آن مبادالت و کاال

بقا • و دوام باعث محيطي عنصر اين به توجهکانالهاي . و بازاريابي عنصر شود مي سازمان

و شرايط توجه با نوآورانه صورتي به بايد توزيعو تحليل مورد مکاني و زماني احوال و اوضاع

. امر به بازاريابي اصوال گيرد قرار بررسي . دارد توجه سازمان سود به نهايت در و فروش

به • فروش تبديل فرايند در زير ساختار برابر , , بازار سهم بازار اندازه مانند عاملي سود

دارند . دخالت شده تمام بهاي و فروش قيمتفروش = ] – [ * • قيمت شده تمام بهاي سود

بازار * اندازه بازار سهم

• , سود افزايش براي شده پذيرفته حل راهاز که آيد مي شمار به بازار سهم افزايش

. با زير داليل به بنا است برخوردار زيادي مزايايزياد سازمان رقابت توان بازار سهم افزايش

. شود مي

واحد( , • هر شده تمام بهاي توليد افزايش با الف . يابد مي تقليل محصول

محصول( • نام با بالقوه مشتريان آشنايي بشود . مي بيشتر

افزايش ( • مشتريان با تماس ايجاد فرصت جآنان از دريافتي اطالعات جريان طبعا و ميابد

شود مي بيشتر

و • بازار سهم افزايش با تواند مي سازمان » « کمتر شده تمام بهاي امتياز به دستيابي

جذابيت ميزان محصول در تغييراتي ايجاد ضمنترويج , و تبليغاتي فعاليتهاي بخشي اثر آن

به منجر نهايتا که دهد افزايش را خود فروشزمينه در رقبا به نسبت سازمان برتري

موضوع . اين آثار شد خواهد فروش و بازاريابياست : زير شرح بع

هزينه • حربه با بازار در رهبري نقش ايفاي , . براي را خريد پايين توليد هزينه پايين توليد

جذابتر آنان براي را کاال و صادر مشتريانهاي هزينه تواند مي ترتيب اين به ميسازد

. کند کنترل معقول اي محدوده در را بازاريابي

• . رقبا کاالي به نسبت کاال ساختن متمايزمي پشتيباني را اهداف رقبا به نسبت برتري

کند .

• . رقبا به نسبت برتري حفظ جانبه همه رقابتمشخص محدوده يک در فوق زمينه دو در

را خاص کاالهاي بازار از قبولي قابل سهمحتي ترتيب اين به و خرد مي سازمان براي

پيدا را بازار در رهبري قدرت سازمان اگردهد . ادامه خود حيات به توانست خواهد نکند

يابي بازار مختلف حالتهاي: از عبارتند

تاثير. 1 تحت شدت به را بازاريابي فعاليتهايدهد . مي قرار توليدي فعاليتهاي

موفقيت. 2 گرو در را سازمان هدفهاي تحققميدهد . قرار بازاريابي فعاليتهاي

ميسازد. . 3 تعادل را توليدي و بازاريابي فعاليتهاي

بازاريابي اهداف تعيين

هدف • تعيين بازاريابي هدف ساختار راس در . به را اهداف گاه دارد قرار بازار سهم و فروش

سود بر که کرد تعيين توان مي اي گونهنگذارد . منفي اثر سازمان

• « » بهاي » منهاي فروش معناي به سود هدف » بازار سهم و فروش به توجه با بايد شده تمام

شود . تعيين

منابع تخصيص هاي مشي خطسازمان اهداف تحقق براي

فعاليتهاي • براي منابع تخصيص مشي خطبا دارد سروکار بازار در رقابت امر با بازاريابي

, بازار شرايط از منتج رقابت انواع به توجه , , ويژگيهاي, تاثير شدت زماني محدوده منطقه

مشي, خط بازار در سازمان جايگاه محصولميشوند . تعيين بحث مورد هاي

از هايي نمونه زير موارهستند رقابت

• . ) متمرکز رقابت الف پراکنده يا متمرکز رقابتبازار در محدود بخش يک در زيادي تالشهايعملکرد محدوده آن در تا شود مي متمرکز

آورد . وجود به را مطلوبي

بين( . • تالشها گسترده و پراکنده رقابت بتوزيع تا ميشود تقسيم بازار مختلف بخشهاي

باشد . متعادل بخشها آن بين تالشها

انتخاب- . 2• محدود منطقه يک در يا کلي رقابتديگري شکل هر يا محدود رقابت يا کلي رقابت

در که منابعي و منطقه به توجه با رقابت ازشود . مي مشخص است سازمان دسترس

• ) الف . کارانه محافظه رقابت يا کاري رقابتکاري . اثر رقبا بر رقابت نوع اين کاري رقابت

مگذارد . باقيراه( . • در موانعي کارانه محافظه رقابت ب

اعتراض ايشان به ولي کرده ايجاد رقبانوع دو به بايد نيز را زماني قلمرو نميکنيم

کرد . اضافه فوق رقابت

داراي . • که سازمانهايي تقليدي يا خالق رقابتايجاد و تقليد با ميتوانند هستند غني منابع

بيافتند جلو پيشرو رقباي از ديگر امتيازاتقادرنباشند است ممکن ضعيف سازمانهايقبلي رقباي توسط که را بازار از بخشهايي

, که حالي در آورند بدست نميشود جذبکم منابع داراي که موسساتي است ممکن

برخوردارند خوبي ازخالقيت ولي هستندآن در قوي رقباي را بازار از بخشهايي بتوانند

دهند . اختصاص خود به ندارند حضور

پيشرو . • شرکتهاي تدافعي و تهاجمي رقابتاتخاذ تدافعي سياست رقبا برابر در معموالدر . ميکوشند شرکتها روش اين در ميکنند

جزئي نسبي برتري داراي خود رقباي مقابلايشان رقابتي امکانات و فعاليتها دائما و بوده

بگيرند . نظر زير را

و ضعيف شرکتهاي استراتژيقوي

1 , محصول. روي بر تمرکز با قوي شرکتهاي , موقعيت فعاليت جغرافيايي محدوده و مشتري

شرکتهاي آنکه حال و کنند مي تقويت را خودخود تالشهاي و کنند مي عمل عکس به ضعيف

, و مشتري عمل جغرافيايي محدوده بر رانمايند . مي معطوف محصول

براي- 2 برتر موقعيتي تثبيتتدويين در قدم اولين سازمان

است . استراتژي

دست- • به بازار در را اي پيشرفته موقعيتآوريد .

کسب- • بااليي سطح موقعيت مشتري مورد درکنيد .

را- • مقام باالترين محصول نظر از کنيد سعينماييد . تحصيل

اي. 3 منطقه استراتژي اصل

مي • شروع واحد يک از گي گسترده اصلميابد . توسعه بزرگتر مناطق سمت به و شود

قوي. 4 شرکتهاي استراتژي

بر • انداختن چنگ باتاکتيکهاي قوي شرکتهاياز ناگذير را ضعيف شرکتهاي گسترده مناطق

کنند . مي مناطق آن ترک

موفقيت • امکان افزايش براي قوي شرکتهايهستند . قابل را اولويت باالترين رقابت در خود

مي • انتخاب را جانبه همه رقابت قوي شرکتهايکنند .

رقبا • استراتژيهاي ضعف نقاط به قوي شرکتهاي. کنند مي حمله شدت به

دام • به استراتژي به نهايت در قوي شرکتهاي . ميشوند متوسل رقبا انداختن

ضعيف. 5 شرکتهاي استراتژي

مي • علني بازار در را رقبا پذير آسيب نقاطکنند

و • بازار در تمايز ايجاد بازار بندي تقسيم بامتحد جبهه به خود فعاليتهاي کردن تخصصي

ميبرند . حمله قوي شرکتهاي

رابطه • حفظ و ايجاد و گسترده خدمات ارائه باکنند . مي حفظ را خود بازار مشتريان با نزديک

باشند , • برنده محلي بازار در کنند مي سعي. نميکنند کوشش وسيع بازار يک در رقابت براي

توزيع متغير

و • درست اجراي که است بازاريابي مکمل توزيعبه مشتريان منافع تامين باعث آن اصولي , افزايش نيازهايشان کردن برآورد وسيله

شد, . خواهد فروش کارايي فروش

کانالهاي وکشف بررسي دربه بايستي توزيع شيوه و توزيع

: کرد توجه زير مسائلتوزيع • طريق از فروش يا مستقيم فروش

کنندگان؟ • باشد بسته يا باشد باز باسيتي توزيع روشفروش • کانالهاي يا انحصاري فروش کانالهاي آيا

؟ باشد انتخابيبزرگ , • کنندگان توزيع کوچک, انتخاب و متوسط

آنها . از ترکيبي يانقل • و حمل و کاال مختلف ويژگيهاي به توجه

آن .

استفاده مورد استراتژيک عواملتوزيع استراتژي طراحي در

توانايايي ( • با پذير تطبيق استراتژي الفکه اساسي نکته بازار در آن جايگاه و سازمان

توجه مورد بايستي توزيع استراتژي طراحي در . به بايستي سازمان رابطه اين در گيرد قرار

کند : توجه زير نکات

ايجاد • فروش کانالي چند سيستم از بايد توزيعپذيرش, به را فروش نمايندگان شود

مشارکت شامل که کنندگان توليد استراتژيکرد ترقيب ميشود نيز گذاري سرمايه در

فروش ) • قيمت به توجه با اطالعاتي شبکه يک ) , مانندآن– و فروش خدمات سود حاشيه

به رقبا تهاجم مقابل در سازمان ايمني برايآورد وجود

قدرت • از استفاده با فروش نمايمندگان از , , ترويج عمومي روابط تبليغات امور در خود

آنها , مانند و خدمات فني آموزش فروش. کرد پشتيباني

از • استفاده با را قوي رقباي فروش نمايندگان. کرد جذب دقيق و مناسب تاکتيکهاي

آورد .• وجود به توزيع براي جديدي کانالهايعاملين • هزينه مانند بازاريابي هاي هزينه به

کرد, . توجه توليدکنندگان هزينه فروش

دوره( با سازگار استراتژي بباشد . صنعت و محصول عمر

تبليغات - 1• و فروش بايستي. ترويج ابتداو فروش ترويج هاي برنامه به شروع سازمان

دوره در بکند محصول ساختن علني تبليغاتو کرده فراهم را محصول نفوذ زمينه رشدشاخصهاي تعيين و کردن استاندارد زمينه

تبليغات بلوغ دوره در کند فراهم را محصولنام به کننده مصرف بندي پاي حفظ براي

از که فروش تقليل از جلوگيري براي محصولميشود . ناشي رقبا تبليغ اثر

توزيع - 2• بايستي . استراتژي ابتدايي دورهچند توزيع از قبلي توزيع کانالهاي حفظ ضمن

. کمک با را بازاريابي وضعيت کند استفاده کانالهنقاط و داد قرار ارزيابي مورد فروش نمايندگانسهم و بازار هاي وضعيت و خود ضعف و قوت

و سريع نفوذ زمينه و کرده شناسايي را بازارو باز سياستها طريق از را بازار سهم افزايش

کند . دنبال بزرگ فروشگاههاي ايجاد

بازار • سهم کند تالش بايستي رشد دوره درپيش , از بيش را توزيع کانالهاي داده افزايش

. نحوه کاالها استانداردکردن با دهد گسترشاستراتژي , دهد تغيير را کنندگان مصرف خريد

کند . دنبال جدي طور به را رقبا با مقابله

• : بيشتر شدن تخصصي براي تالش بلوغ دوره در , بازار نظام تطبيق بازار بندي تقسيم طريق از

, براي جداگانه شاخصهاي تعيين کاناله چند يابيو اساسي و سفارشي کانالهاي از يک هربا فروش کنندگان انتخاب ارزيابي انتخاب

) را ) رشد دوره از تر دقيق معيارهاي از استفادهدهد . قرار خود کار دستور در بايستي

برنامه • بايستي فروش نزول دوره در نهايتا وتوزيع , کانالهاي از نشيني عقب نشيني عقبباشد نظر مورد بازار در ماندن برنامه چنانچهفروش نمايندکان دقيق انتخاب مرحله اين در

دارد . اي ويژه اهميت

: و تکنولوژي چهارم بخشتوليد

با • صنايع در علوم کاربرد تکنولوژي از منظورجهت و منظم مطالعات و ها رويه از استفاده

را تکنولوژي کماکان نيز تعاريف ساير است داربيان عمل در علمي هاي يافته و علوم کاربرد

اند . کرده

و • فکر توان با که است موجودي تنها انسانمنافع راه در را آن و ميسازد ابزار خود انديشه

به زمان از تکنولوژي لذا ميگيرد کار به خودو شده وارد بشر زندگي در ابزار اولين کارگيري

پيشرفت حاصل حاضر زمان نوين تکنولوژياست . آن شتابدار

به نياز و ها انگيزه تحليلتکنولوژي

مختلف • هاي جنبه در که وسيعي تغييرات با , , و, قوانين رقبا فعاليت بازار تکنولوژي

مسائل و مشکالت ساير و دولتي سياستهايميدهند رخ سازمانها فعاليتهاي حين در داخلي

جديد نيازهاي و شرايط تغيير اين است الزمتحليل و تجزيه مورد مداوم روند يک در همواره

گيرد . قرار

که تالشهايي حجم و گيري تصميم اساسدر شود مي انجام آن کردن بهينه براي

و شد خواهد مشخص تحليلها و تجزيه اينشده پرداخته آنها مهمترين به زير در

است .بازار( • تقاضاي و نيازهاي الفنوآوري( • منهاي تکنولوژي و علوم پيشرفتها ب

اختراعات و هااستراتژيک( • رقابت ج

جديد( • محدوديتها و تسهيالت دداخلي( • دستاوردهاي و تجربه هجاري( • نظامات و سازماني مشکالت وارائه( • و توليد سيستم در فني مشکالت ز

خدمات انساني( • مسائل ح

تکنولوژي- 2 انتخاب

مسائل • ترين حساس از يکي تکنولوژي انتخابشمار به تکنولوژي انتقال فرايند در موجود

و. دقت تحليل و تجزيه با مرحله اين در ميآيدکنکاشهاي, و پژوهش از گيري بهره مطالعه

. شد عمل وارد بايد تخصصي

تواند • مي تکنولوژي انتخاب بر موثر عواملگسترده طيف و باشد گوناگون و متعدد بسيار

را انتخاب بر حاکم عناصر و شرايط از ايرا عوامل اينگونه ترين عمده از برخي دربرگيرد

. برشمرد زير شرح به اجمال به ميتوان

جمعيت . الف

تکنولوژي • انتخاب در کننده تعيين عوامل از يکيجمعيت تناسب به توليد مقياس اوال زيرا است

به ) که کار نيروي ثانيا و ميگردد مشخص ) ويژگيهاي از ميتواند دارد بستگي جمعيت

باشد . تکنولوژي نوع انتخاب آشکار

سرمايه. ب

تکنولوژي • نوع انتخاب در دخيل بسيار عوامل ازانتقال فرايند در عملياتي مراحل از يکي است

) موردنياز , ) ارزي سرمايه تامين تکنولوژيمانند گوناگون هاي شيوه به توان مي که است

, سياستهاي و صادرات اقتصادي سياستها اعماليابد . انجام آنها مانند و تجاري

ملي. توليد ج

آن • افزايش که است فراوان اهميت حايز کهبه نتيجه در قرارگيرد نظر مورد همواره بايد , کشاورزي بخشهاي در تکنولوژي کارگيري , که داشت انتظار ميتوان صنعت و خدمات

. يابد, افزايش ملي توليد سرانجام

زيست( محيط ه

• , اينکه ويژه به است خاص عنايت شايسته که ) صنعتي ) تکنولوژي ويژه به تکنولوژي تاثيرات

اينگونه است اجتناب قابل غير زيست محيط بر , تکنولوژي نوع از ناشي است ممکن تاثيرات

, اوليه موارد توليد فرايند استقرار محل , هر, در بنابراين باشد توليدي ضايعات مصرفي

گرفته کار به الزم دقت و مطالعه بايد موردشود.

تکنولوژي( توان و

• , بالفعل و باالقوه تواناييهاي به تواند مي کهتوجه بايد گردد مربوط تکنولوژي گرفتن هنگامجهان در مربوط تکنولوژيهاي انواع که داشتآن دارند کشور مقدورات و امکانات براساسموجود, شرايط و عوامل تاثير تحت تکنولوژي

با هماهنگ و منطبق همچنين و کشور آن در , کشور آن جغرافيايي و طبيعي احوال و اوضاع

. است رسيده ظهور منصحه به

عوامل( ساير ز

• , قبيل از ديگري عوامل فوق عوامل بر عالوه , سياستهاي گيرنده کشور نظامي سياستهاي

, توليدات, وابستگيها قطع و کاهش خارجي , , تنوع کارگري و کار مسائل اقتصادي بخشهاي

, مسائل, توليد و بودن اقتصادي تکنولوژيک , امکان فرهنگي و اجتماعي منهاي رواني

, آن صدور و شده گرفته تکنولوژي توسعهمورد ... بايد نيز را و صنعتي و اقتصادي توسعه

داد . قرار نظر دقت و مطالعه

بسيار • مسائل از يکي تکنولوژي توسعه و تحقيقاست , تحقيقات تکنولوژي زمينه در عمده

عنصر و مرکزي هسته منزله به توسعه و تحقيقتکنولوژي , پيشرفتهاي در و ميکند عمل روينده

آفريند . مي نقش

شدت , • بر عالوه توسعه حال در کشورهاي در , انتقال هاي برنامه بايد تحقيقات به بخشيدن

به و هم با هماهنگ توسعه و تحقيق و تکنولوژيساخت و طراحي قدرت که يابد انجام اي شيوه

آورد . وجود به کشور در را صنعتي محصوالت

تکنولوژي تطبيق و جذب

انتقال • فرايند در عمده مراحل از يکياست , تکنولوژي تطبيق و جذب تکنولوژي

که دريافت را واقعيت اين بايد هموارهيافته توسعه کشورهاي از اخذ قابل تکنولوژي

باشرايط که شود تکميل و طراحي اي گونه بههماهنگ و منطبق کشورها آن خود نيازهاي و

باشد .

تکنولوژي , • بکارگيري و هضم تکنولوژي جذبتضمين که است اي گونه به وارداتي جديد

. جذب در لذا باشد آن اساسي نقش کنندهيک ) عنوان به تکنولوژي گيرنده تکنولوژي

) کند هضم اي گونه به را آن بايد جديد تکنولوژيمورد , تکنولوژي سرانجام که بندد کار به و

کند, . ايفا را خود اصلي نقش نظر

نه • و بغرنج اي مرحله تکنولوژي تطبيق و جذب , مطلوب انتقال فرايند کل از ساده چندان

در موثر عوامل دهد مي تشکيل را تکنولوژيتوان, مي را تکنولوژي تطبيق و جذب کاميابي

: برشمرد زير شرح به اختصار به

و _ • تحقيقاتي علمي روحيه و امکانات ايجاد , ايجاد نوآوري و پژوهشي مخاطرات پذيرش

, متخصص و ديده آموزش انساني نيروي و بنيه , , , کارا و هماهنگ متخصص قوي مديريت ايجاد

, محلي مناسب اختصاصي بازارهاي تدارک , اجراي و تدوين المللي بين و اي منطقه

, ارتباط ايجاد دولت طرف از حمايتي سياستهايتحقيقاتي مراکز و صنعتي واحدهاي بين نزديک

, براي کارگاهي و طراحي امکانات تامين وو کاربردي تحقيقات بويژه و توسعه و تحقيق

ساخت.

: سازماني فرهنگ پنجم بخش

مقدمهولي دارد دراز اي پيشينه اينکه با سازماني فرهنگمديريت دانش به تازگي به که است موضوعيرفتار و سازماني و بالندگي قلمرو در بويژه و

و کار مايه خمير و است يافته راه سازمان. است سازمان در مردمان رفتار

مشترک • استنباط از سيستمي سازماني فرهنگاين که دارند يکديگر به نسبت اعضا که است

همديگر از سازمان دو تفکيک باعث ويژگيميشود.

سازماني فرهنگ

ارزشها , • از متشکل نظام سازماني فرهنگسازمان در موجود مشترک عادات و عقايد

ساختار به العمل عکس و عمل که استپديد را رفتاري هنجارهاي و است آن رسمي

آورد . مي

سازماني • فرهنگ که است معتقد شاين ادگارباشد : مي زير شرح به سطح سه داراي

اول سطح

شامل • و دهد مي تشکيل را فوقاني سطحدر , ) است فيزيکي نمادهاي و عاليم رفتارها

. ) مشاهده قابل انساني هاي ساخته

دوم سطح

مي • تشکيل را فرهنگي سازمان مياني سطح , , ارزشها باورها هنجارها شامل و دهد

. ) ارزشها ) نگرشهاست

سوم سطح

سازماني • فرهنگ سطح سومين تحتاني سطحو فرضيات شامل و دهد مي تشکيل را

و ) ساز زير هاي فرض است بنيادي اعتقاداتبنيادي (

• , چنين را فرهنگ سطح سه اين به توجه با شاين : اي مجموعه سازماني فرهنگ کند مي تعريف

در سازمان افراد که است اساسي فرضيات ازو محيط به انتباق براي مسايل با شدن رو روبه

ايجاد , داخلي انسجام و وحدت به دستيابيسودمند که شده ثابت و دادند توسعه و کشف

روش عنوان به نتيجه در و هستند ارزش با و , جديد اعضاي به احساس و تفکر ادراک صحيح

ميابد . انتقال

مي سازماني فرهنگ پذيرشباشد : داشته را زير فوايد تواند

اعضاي : • به را واقعي شناخت احساس يک الف ) ( . سازماني هويت بخشد مي سازمان

تسليم: • را توان از فراتر اهداف کسب تعهد ب ) سازماني ) هويت ميکمند

مينمايد: . • بيشتر را اجتماعي سيستم استهکام ج) اجتماعي) نظام ثبات

را: • آنها رفتار و افزايش را اعضا شناخت د ) ( . رفتارها به دادن شکل دهد مي تشکيل

سازماني فرهنگ مديريت

سازمان فرهنگ مديريت اعمال براي که فراينديزير گانه چهار مراحل شامل است شده توصيه

باشد : ميموجود • فرهنگ از بهينه استفادهسازگار • هنجارهاي و باورها تشخيصناسازگار • باورهاي تغييراستراتژيک • باورهاي تثبيت

که اي عمده هاي شاخصرا سازمان فرهنگ ميتواننداز : عبارتند نمايند مشخص

اينکه • از است عبارت آن و عضويتي هويتنسبت شغلش به بيشتر را خود هويت شخص

سازمانش . به يا ميدهداست • عبارت آن و جمعي با فردي منافع بر تاکيد

توجه خود منافع به بيشتر شخص آيا اينکه ازآنها با که جمعي و سازمان منافع به يا دارد

. ميکند همکاري

عبارت • آن و افراد رضايت يا وظايف بر تاکيدرا خود تصميمات شخص آيا اينکه از است

افراد به يا ميکند معطوف وظايف به بيشترسازمان.

عبارت • آن و سازمان در کم يا و زياد کنترلميزان چه به سازمان افراد اينکه از است

آنها رفتار و هستند نظارت و مراقبت تحتهاي نامه آيين و مقررات کنترل تحت چقدر

. است اداريآن • و سازمان مختلف واحدهاي هماهنگي

واحدهاي ميزان چه به اينکه از است عبارتهدفهاي به ماموريت به سازمان آن مختلف

توجه سازمان هدف و ماموريت مقابل در خوددارند .

ميزان • از است عبارت آن و پذيري ريسکو خالفيت نوآوري به سازمان کارکنان گرايش

کردن . ريسکآيا • اينکه از است عبارت آن و پاداش معيارهاي

پرداخت مطلوب عملکرد مقابل در پاداش. ديگر موارد وفاداري و ارشديت يا و ميشود

عبارت • آن و اختالف و تعارض تحمل ميزانو سليقه اختالف تحمل توان از است

انتقادپذيري.

از • است عبارت آن و وسيله يا هدف بر تاکيدبه بيشتر سازمان يک افراد يا مديريت اينکه

, مقرات رعايت به يا دارند توجه اهداف تحقيقبه که رشهايي و مسايل ساير و غياب و حضور

است . شده ايجاد اهداف تحقق منظورسازمان • رابطه اينکه و سيستمي نگرش وجود

خير . يا است موردتاکيد خارج محيط با

سازماني فرهنگ انواع

منسجمتر • و ژرفتر مشترک باورهاي هرچهباورها هرچه و است تر قوي فرهنگ باشند

فرهنگ باشد کمتر آنها اشتراک وجه و متفاوتبود . خواهد ضعيفتر

( 4ديويس • زير ) شرح به بندي تقسيم دسته نوع: دهد مي ارائه

علمي. 1 فرهنگ با هايي سازمان (Academg)

افراد • استخدام بر سازمانها نوع اين تاکيد , آنها دادن پرورش يادگيري به تمايل با و جوان. آنهاست تخصصي و علمي شخصيت تقويت و

فرهنگ. 2 با سازمانهايي(Club)باشگاهي

روحيه • داشتن تناسب بر تاکيد سازمانها اين درسازمان به نسبت تعهد و وفاداري به افراد

و سن و ارشديت باشگاهي فرهنگ در و استعمده معيار سازمان در خدمت سنوات

. است افراد ارزش و اهميتو • دولتي ادارات سازمانها اين نمونه

نظامي سازمانهاي

فرهنگ. 3 با سازمانهايي(team)تيمي

• , آفريني نوع بر تاکيد سازمانها نوع اين دربارز نمونه است عمل آزادي و پذيري ريسک

- , حسابداري سازمان سازمانها گونه اين - - مشاوره سازمانهاي بانکها حقوقي مشاوران - نرم- توليد سازمانهاي تبليغاتي سازمانهاي اي

بيولوپيکي- تحقيقات افزار

فرهنگ با سازمانهايي(Fort)سنگري

و • اختراع به که تيمي فرهنگ عکس بر , حفظ بر سنگري فرهنگ نهد مي ارج اکتشاف

فرهنگ اين در و دارد تاکيد سازمان بقاياي و . نمونه است زيادي اهميت حائز شغلي امنيت

- - هتل بزرگ فروش عمده سازمانها اين... - و گاز و نفت اکتشاف سازماناي

توسط • سازماني فرهنگ از ديگري بندي تقسيمو » هاروي نام به مديريتي انديشمندان از نفر دو

. شود« مي ذکر که است شده ارائه براونسازماني فرهنگ اقتدار و قدرت ميزان ميتواناعضاي تعداد مهم بسيار معيار دو اساس بر را

فرهنگ ايجاد در بودن سهيم و ارزشها به متعهدو ارزشها به اعضا تعهد ميزان و قالب سازماني

. کرد تعيين سازماني قالب هنجارهاي

ماتريسي • هم کنار در معيار دو اين دادن قرار بادهنده 4 نشان که آيد مي دست به قسمتي

مي زير شرح به سازماني فرهنگ نوع سهباشد.

1) زياد. ) قوي فرهنگ

اعضاي • تعداد آن در که است سازماني فرهنگآنها تعهد ميزان و زياد غالب ارزشها به متعهد

) ( . کيفيت هم و کميت هم باشد مي قوي

ميانه. 2 فرهنگ

و • قوي فرهنگ دو فاصل حد فرهنگها نوع اين , اعضاي تعداد داراي برخي هستند ضعيف

ضعيف آنها تعهد ميزان که هستند زيادي متعهداعضاي تعداد داراي هم برخي و است کم و

زياد و قوي تعهد ميزان با ولي کم متعهد ( ,) بدون ) کيفيت يا کيفيت بدون کميت هستند

کميت(

ضعيف. 3 فرهنگ

اعضاي • تعداد که است سازماني فرهنگهم اندک تعداد تعهد ميزان و کم متعهدشان

) کيفيت ) نه و کميت نه است ضعيف , و انتقال و نقل افزايش را رضايت قوي فرهنگ

را دروني همگوني و کاهش را خدمتها ترکسازمان رسمي مقررات و قوانين جايگزين

ميگردد.

فرهنگ تغيير براي اقداماتسازمان

آنها به متون اغلب در که اقداماتي از بخشيبسيار سازمان فرهنگ تغيير در و شده اشاره

از : عبارتند موثراند• , زيرا سازمان کليدي مديران جايي جابه يا تغيير

. هستند, فرهنگ و تغيير رهبران مديراننمادهاي • و داستانها کردن شايع و ساختن

و سمعي وسايل از و وسيع استفاده و سمبليک. آنه معرفي در بصري

باورهاي • با آنها باورهاي که افرادي تشويق. است همسوتر استراتژيک

تغييرات • اينکه از کارکنان به بخشيدن اطمينانآنها براي استراتژي اعمال در نظر مورد

. آورد نخواهد بار به مخاطراتيو • باورها بر سازمان جديد مقررات در

رعايت و شود تاکيد نظر مورد ارزشهاي. گردند تشويق آن کنندگان

جايگزين • تدريج به نانوشته هنجارهايگردد شده نوشته مقررات از ناشي هنجارهاي

. شود رسمي جديد هنجارهاي تغيير از پس و• , آموزش با سازمان مغاير هاي فرهنگ خرده

مشاغل تغيير و تقويت مشاغل سازي غني. گردد تضعيف

هم • باورهاي با مديران ويژه به کارکنان براياعتماد مورد و مطمئن محيطي سازگار و سو

. شود ايجاد

فرهنگ تثبيت در که تدابيريبه کرد اعمال توان مي سازمان

است بندي تقسيم قابل دسته دوببورهاي • داشتن نگه همسو جهت در که تدابيري

عالي مديران باورهاي با موجود کارکنان. شود اعمال بايد سازمان

اقدام • اين که نظر مورد باورهاي با افراد ورودکارکنان انتقال و جديد افراد استخدام مورد در

. شود مي گرفته کار به ديگر سازمانهاي از

فرهنگ و استراتژي

فرهنگ • زمينه در سان دني دان پروفسوراين به و داد انجام تحقيق اثربخشي و سازماني

, استراتژي بين مناسب رابطه که رسيد نتيجهآن توان مي که ايست گونه به فرهنگ و محيط

در . ) 4را نمودار به گنجانيد مراجعه 5-1گروه: دارند( بستگي عامل دو به ها گروه اين کنيد

ثابت • يا کند تغيير بايد رقابتي محيط که ميزانيو امور- 2بماند به سازمان توجه که ميزاني

. اين به توجه با گردد معطوف خارجي يا داخلي: 4تفاوتها انعطاف از عبارتند مذبور گروه

, در, رويه تداوم و ماموريتي مشارکتي پذيريرفتارها.

پذيري انعطاف فرهنگ

از • که ايت اين پذير انعطاف فرهنگ ويژگيهاي ازبه استراتژيک نظر از و پذيري انعطاف مجراي

تا شود مي کوشش و توجه خارجي محيط. گردد تامين مشتريان نيازهاي

ماموريتي فرهنگ

است • حاکم آن بر فرهنگي چنين که سازمانيتامين را خارجي محيط نيازهاي تا کوشد مي

سرعت به که بيند نمي خود در الزامي ولي کند . فرهنگ در گيرد قرار تغييرات دستخوش

هدف ) نظر از مشترک ديدگاههاي به ماموريتيميشود( . زيادي توجه سازمان

مشارکتي فرهنگ

و • مشارکت مسئله به مشارکتي فرهنگ در ) توجه ) و امور در سازمان اعضاي درگيريمحيط در سرعت به که تغييراتي به کردن

. به فرهنگ اگر ميشود توجه ميدهد رخ خارجيقومي کنترل سازمان در شود مشارکتي شدت

ميگردد . اعمال

دانشگاهي سازمان

در . • است مشارکتي فرهنگ از اي نمونه دارايبه باشد فرهنگي چنين داراي که سازماني

داده بسياري اهميت سازمان اعضاي و کارکنانبا. را خود ميتواند سازمان راستا اين در ميشود

دهد . وفق پررقابت و تغيير حال در بازارهاي

تداوم بر مبتني فرهنگ

بر • باشد حاکم آن بر فرهنگي چنين که سازمانيخود ميکوشد و ميکند تاکيد سازمان درون امور

رفتار نظر از و بپندارد ثابت محيطي در را . سازماني چنين بگيرد پيش در رويه تداوم نوعي

شيوه يا روش آن در که است فرهنگي دارايميگيرد . قرار تاکيد و توجه مورد کارها انجام

پنچم فصل

استراتژي اجراي

مقدمه

ابزار • دو به نياز استراتژي اجراي کلي طور به , وظيفه. سطح در استراتژي ابزار اولين دارد . و متمايز قابليتها و رقابتي مزاياي باشد ميآنها جستجوي در شرکتها که را اي برجسته

سطح , توانمنديهاي و منابع به مهارتها در هستندميشنود . خالصه اي وظيفه

کدام • هر که ميباشد سازماني ساختار دوم ابزارداد . خواهد قرار بررسي مورد را

وظيفه استراتژيهاي مديريتاي

اي • وظيفه هاي استراتژي نقش بهتر درک براي , از را آنها بايد استراتژي مديريت فرايند در

. استراتژيهاي ساخت متمايز اصلي استراتژيهاياصلي استراتژي با عمده تفاوت سه اي وظيفه

دارند:زماني • افقبودن • مشخصتوسعه • و مشارکت

زماني افق

نسبتا • معموال اي وظيفه استراتژي زماني افق . فعاليتهاي اي وظيفه استراتژيهاي است کوتاه

يا سال يک طي در معموال که را مدت کوتاهميکنند . هماهنگ و تعيين ميشوند انجام کمتر

بودن مشخص

اصلي • استراتژي از اي وظيفه استراتژي . وظيفه استراتژيهاي است مشخصتر و دقيقتر

در الزم اي وظيفه اقدامات راهنمايي اياستراتژي اجراي براي موسسه کليدي بخشهاي

. راهنمايي اصلي استراتژي باشند مي اصلي . به اي وظيفه استراتژيهاي ميکند ارائه کلي

هدفهاي به رسيدن براي مسئول مديرانميدهد . مشخص راهناييهاي ساليانه

کنندگان مشارکت

سطح • در استراتژي تدوين در مختلفي افرادمشارکت کار و کسب سطح در و اي وظيفه

مديريت . مسئوليت وکار کسب استراتژي دارنداستراتژي . تدوين است کار و کسب واحد

به کار و کسب سطح مديران توسط اي وظيفهکسب عملياتي هاي حوزه که اصلي فرودستان

ميشود . واگذار ميکنند اداره را کار و

توليد مديريت در اي وظيفه استراتژيهايموارد به مربوط تصمياتي بايد عمليات و

نمايند : راهنمايي را زير

يعني , • موسسه عمليات و توليد اصلي نظامو درونداد سرمايه ميان بهينه توازن يافتن

عمليات . و توليد بروندادريزي , • برنامه و تجهيزات طراحي محل تعيين

فرايند . براي مدت کوتاه

انساني منابع استراتژي

• , و آموزش انتخاب درباره تصميمات الگوياستراتژي , کارکنان به مزايا و پاداش پرداخت

مديران . آورد مي وجود به را انساني منابعو سازمان کارکنان و مديريت بين انساني منابع

مثل خارجي ذينفع وگروههاي سازمان ميانو ... دولتي قانونگذاري و کارگري هاي اتحاديه

. کند مي ايفا را کننده هماهنگ نقش

توسعه و تحقيق استراتژي

صنايع • بيشتر در تکنولوژي تغيير آهنگ افزايش باسازمانها, بيشتر در وتوسعه تحقيق رفاقتي

است . يافته اي عمده نقشکليدي • ابزار يا حياتي وظيفه يک توسعه و تحقيق

, و کسب در اگر است کار و کسب استراتژي , توسعه و تحقيق کمتر نوآوري با و ثابت کارهايکمتر اهميتي اي وظيفه استراتژي يک عنوان به

دارد . مالي مديريت و بازاريابي از

ششم فصل

هاي استراتژي ارزيابي

مقدمه

منجر • تصميماتي به استراتژيک مديريت فرايندبار به بلندمدتي و مدت کوتاه آثار که ميشود

موفقيت . عامل ميتواند استراتژي آمد خواهدشود . سازمان رشد و بقا و موفقيت عدم يا

و • مهم امري استراتژيها ارزيابي دليل همين بهميشود . محسوب حياتي

سه شامل استراتژي ارزيابياست : اصلي فعاليت

شرکت • استراتژيهاي اصلي بررسيهايواقعي • نتايج با انتظار مورد هاي نتيجه مقايسهحصول • منظور به اصالحي فعاليتهاي انجام

راستاي در حرکت و عملکرد صحت از اطمينانها . برنامه

معيار چهارم روملت ريچاردارائه استراتژيها ارزيابي براي

است . کردهرويه • ثباتمحيطي • عوامل با سازگاريبودن • پذير امکانرقابتي • مزيت داشتن

با • سازمان زيرا است مهم استراتژي ارزيابياغلب محيط اين در است رو روبه پويا محيط

به خارجي و داخلي محيط اصلي عوامل . موفقيت کنند مي تغيير شدت به و سرعت

. نمايد تضمين را فردا موفقيت نميتواند امروز

ديگري دليلهاي دهنده نشان زير روندهاياستراتژي ارزيابي اينکه بر مبني است

است : شده مشکلترطبيعي • عوامل در پيچيدگي آور سرسام افزايششدن • کمتر و آينده بيني پيش شدن تر مشکل

پيشبيني اين دقت و صحتمتغيرهاي • تعداد افزايش• ) بهترين ) حتي شدن منسوخ باالي بسيار سرعت

ها . برنامهبر • که جهاني و داخلي رويدادهاي تعداد افزايش

. اثرميگذارند سازمانهاها • برنامه توان مي که زماني دوره يافتن کاهش

) ( . اطمينان از اي درجه هر با درآورد اجرا به را

استراتژيک کنترل انواع

فرضيات • کنترلاجرا • کنترلاستراتژيک • نظارتويژه • آگاهيهاي کنترل

فرضيات کنترل

پيش • يا فرضي وضعيتي پايه بر استراتژي هر . پيش يا فرضيات اين ميشود بنا شده بيني , استراتژي اند ريزي برنامه فرضيات بينيها

شده بيني پيش وضعيتهاي اين حول موسسه . رسيدگي براي فرضيه کنترل ميگردد تدوين

فرضيات آيا که است اين مداوم و سيستماتيکهنوز اجرا و ريزي برنامه زمان در شده تعيين

دارند . اعتبار

محيطي عوامل

يا • ندارند کنترل محيطي عوامل بر موسسات , براي عوامل اين اما دارند کمي بسيار کنترل

. دارند اي کننده تعيين تاثير استراتژي موفقيت , , تغييرات, , مقررات بهره نرخ تکنولوژي تورماين/ از هايي نمونه شناسي جمعيت اجتماعي

. اند عوامل

اجرا : کنترل

: است نوع دو بر اجرا کنترلهاي- ) 1 برنامه استراتژيک پيشرفتهاي بر نظارت

) استراتژيک کليدي يا جديد اجرايشمار- 2 راه سنگهاي بازنگري

• . اجراي استراتژي پيشرفتهاي بر نظارتپروژه چند اجراي غالبا گسترده استراتژيهاي

کوچکتر – کارهاي دربرميگميرد را جديدبراي که است چيزي از بخشي که مشخصي

. اين شود انجام بايد کامل استراتژي شدن پيادهايجاد اطالعاتي منبع يک پيشرفتها يا ها پروژهآنها از حاصل بازخور از استفاده با که ميکنند

آيا که دهند تشخيص توانند مي مديراننياز يا ميرود پيش برنامه مطابق کلي استراتژي

دارد . تعديل و تغيير به

• : سعي غالبا مديران شمار راه سنگهاي بازنگريکه را اهميتي پر شمار راه سنگهاي دارند

نمود خواهند رخ استراتژي اجراي زمان درطولممکن شمار راه سنگهاي اين نمايند شناسايي , يا عمده منابع تخصيص مهم رخدادهاي استدر . باشند زمان از مقدارمعني گذشت صرفا

ارزيابي معموال شمار راه بازنگري مورد هريا آن ادامه بودن عاقالنه و استراتژي کامل

بر در را شرکت حرکت جهت در نظر تجديدميگيرد.

استراتژيک نظارت

کنترل • ماهيت اجرا کنترل و فرضيات کنترلمعين . استراتژي کنترل سوم نوع متمرکزند

گرفتن نظر زير براي استراتژيک نظارتبيرون و درون رخدادهاي از وسيعي بخشرا موسسه استراتژي پيشرفت که شرکتبنيادي . نظريه ميشود تدوين ميکند تحديدکه است اين استراتژيک نظارت پشتوانه

منابع عمومي هاي نظارت انواع از شماريآوردن دست به قصد با بايد چندگانه اطالعاتي

و تشويق شده پيشبيني و مهم اطالعاتشوند . هدايت

ويژه آگاهيهاي کنترل

واقع , • در استراتژيک کنترل انواع از ديگر يکي , آکاهي کنترل ديگر نوع سه از مجموعه زير

. به نيازمند ويژه آگاهي کنترل است ويژهاستراتژي سريع غالبا و عميق مجدد مالحضه

و اتفاقي رويداد يک اساس بر موسسه بنيادياست . منتظره غير

يکديگر • با استراتژيک کنترلهاي انواع که حالي در . دارند مشترکي هدف آنها همه اما متفاوتند

آيا شده آشکار رويدادهاي پرتو در اينکه ارزيابي . کنترل برعکس يابد تغيير بايد استراتژيک جهتاند, شده طراحي استراتژيک کنترلهاي عملياتي

اساسي جهت ساز آينده و مداوم طور به تا. دهند قرار سوال مورد را استراتژي

عملياتي : کنترل نظامهاي

بايد بخشي اثر براي عملياتي کنترل نظامهاياز بعد کنترل هر در را عمومي مرحله چهار

نمايند : طي عملعملکرد • استانداردهاي تعيينواقعي • عملکرد گيري اندازهاستانداردها • با تفاوت تشخيصتعديل • يا اصالحي اقدامات تدوين

• : از عبارتند عملياتي کنترل نظامهاي مهمترينموفقيت, , کليدي عوامل و زماني جداول بودجهچند در عمليات کنترل نظامهاي کاربرد و ماهيت

ميشود . داده شرح زير بخش

بندي : بودجه نظامهاي

برنامه • ابتدايي صورت يا دار طاليه بودجه فراينداي سرمايه بندي بودجه است استراتژي ريزي

را استراتژيک منابع تخصيص وسايل ويژيه بهمديريت بکارگيري توسعه با مينمايد فراهم

پايه بر تنها اکنون منابع تخصيص اين استراتژيکپايه . بر بلکه نيست اي سرمايه بندي بودجهمي انجام استراتژيک اولويتهاي و ها ارزيابي

و اي هزينه بندي بودجه وجود اين با شودبه فروش بندي بودجه وهمچنين اي سرمايه

اجراي در کنترل کارهاي و ساز عنواناند . مانده باقي استراتژيک

زماني جدول

موفقيت • در کليدي عامل يک غالبا زماني جدولابزار يک صرفا زمانبندي هستند استراتژي

داراي منابع تخصيص براي ريزي برنامه , فعاليتهاي ترتيب تنظيم يا زماني محدوديت

. استراتژي اجراي توفيق است هم به وابستهزمانبندي بنابراين است وابسته دو اين به کامال , کنترل و نظارت ريزي برنامه براي مکانيزمي

. ميکند ارائه وابستگي دو اين بر

موفقيت کليدي عوامل

به , • توجه عملياتي انجام مفيد هاي راه از يکي . کليدي عوامل است موفقيت کليدي عواملتوجه بايد که عملکرد از هايي حوزه موفقيت

تعيين را باشد معطوف آنها به مديريت دايميدر را اهميت بيشترين عوامل اين نمايد مي

عوامل . از هايي نمونه دارند استراتژي اجرايداخلي عملکرد بر تمرکز با موفقيت کليدي

از : عبارتند

وري- 1 بهره بهبودکنان- 2 کار خوب روحيهخدمات- / 3 محصول کيفيت بهبودسهم- 4 هر درآمد افزايشبازار- 5 سهم رشد

جديد- . 6 تسهيالت تکميل

کنترل نظامهاي از استفادهعمليات

انحرافات • ارزيابي و عملکرد بر نظارتاستانداردهاي ايجاد به عمليات کنترل نظامهاي . که همچنان اين بر افزون دارند نياز عملکرد

زير بايد پيشرفت اجراست دست در استراتژيمورد استانداردهاي از انحراف و باشد نظر

. تشخيص منظور به گيرد قرار سنجشاقداماتي انجام و پنهان داليل تعيين انحرافات

بر اطالعات بايد آنها از استفاده يا و اصالح براي. آورد دست به موقع

پاداش نظامهاي

کنترل • و اجرا براي انگيزه ايجادفردفرد به سرانجام استراتژيک کنترل و اجرا

بستگي کليدي مديران ويژه به سازماني اعضايعملکرد و پاداش دادن انگيزه ايجاد و داردعناصر سازماني واحدهاي و افراد مطلوب

. که حالي در اثربخشند استراتژي اجراي کليديميشود . تاکيد بيشتر مثبت تقويت به

استراتژي بودجه و رويکرد طرفدارانمينمايند . توصيه را اساسي مرحله سه

از • جدا را استراتژي هدفهاي جانب به پيشرفت . کنيد گيري اندازه متداول عمليات نتايج

جانب • به پيشرفت و متداول عمليات براي , مشوقهاي و پاداشها استراتژي هدفهاي

بگيريد . نظر در جداگانهتجديد • تا کنيد ابداع سهام خريد بلندمدت امتياز

, آفريني کار خطرپذيري استراتژي در نظرشود . ترغيب و تشويق

ارزيابي براي چارچوبياستراتژي

نياز • مورد اصالحي اقدامات موارد اغلب درزير : موارد در مگر است

اي • عمده تغييرات خارجي يا داخلي عوامل . اند نکرده

تعيين • هدفهاي به دستيابي درمسير شرکتدارد . بخش رضايت پيشرفتي و شده

سازمان عملکرد محاسبه

فعاليتهاي • از يکي سازمان عملکرد محاسبهاستراتژي ارزيابي هنگام به که است مهمي . عملکرد محاسبه هنگام به شود مي انجام

واقعي, نتايج با را انتظار مورد نتايج سازمان . را ها برنامه از انحراف کنند مي مقايسه

و ميکنند ارزيابي را فرد عملکرد و مشخصبلندمدت هدفهاي جهت در پيشرفت ميزان

مينمايند . تعيين را نظر مورد

مالي نسبتها از استراتژي ارزيابي براي معموال ) و) ميکنند استفاده کمي شاخصهاي

کوشند مي وسيله بدين استراتژيستهابين کوشند مي وسيله بدين استراتژيستهاآورند . عمل به مقايسه نوع سه سازمان

مختلف • هيا دوره در شرکت عملکرد مقايسهزماني

شرکتهاي • عملکرد با شرکت عملکمرد مقايسهرقيب

صنعت • ميانگين با شرکت عملکرد مقايسه

ارزيابي براي که مالي نسبتهاي از برخيبه ميدهند قرار استفاده مورد استراتژي

زيرند : شرحسرمايه- 1 بازدهسهام- 2 صاحبان حقوق بازدهناويژه- 3 سودبازار- 4 سهمسهام- 5 صاحبان حقوق به ها بدهي نسبتسهم- 6 هر سودفروش- 7 رشددارايي- 8 رشد

اصالحي اقدامات

در • که است فعاليتي آخرين اصالحي اقداماتمستلزم و ميآيد عمل به استراتژي ارزيابي

تا آورد مي عمل به سازمان که است تغييراتيجايگاه و موضع داراي آينده در رقابتي نظر ازعنوان به که تغيير از هايي نمونه شود ديگري

از عبارتند آيند مي اصالحي اقدام

• , يا يک کردن جايگزين سازمان ساختار در تغييرواحد يا بخش فروش کليدي افراد از نفر چند

در نظر تجديد سرانجام و سازمان مستقل . تجديد شامل تغييرات ساير سازمان ماموريت , , جديد هدفهاي تعيين بلندمدت هدفهاي در نظر , جهت سهام انتشار جديد سياستهاي گيري بکار , کارکنان عده به افزودن اضافي سرمايه تامين

اي, شيوه به منابع دادن تخصيص فروشمحرکهاي ها انگيزه گرفتن نظر در يا متفاوت

. افراد عملکرد براي جديدي

دور • جزيره يک همانند نميتواند سازماني هيچ . سازماني هيچ دهد ادامه خود حيات به افتاده

. اينکه براي کند فرار تغييرات دست از نميتواندهدفهاي به دستيابي مسير در سازمان

اقدامات است ناگذير برود پيش به استراتژيکآورد . عمل به اصالحي

کتابهاي • در تافلر الوين معروف پرداز نظريهموج و آينده شک خود پرمايه و برانگيز بحثبسيار سازمانها محيط کردکه استدالل سومو سازمانها آينده شوک و است پويا و پيچيده

. ها ضربه يا شوکها اين کند مي تهديد را افرادسرعت و نوع و ماهيت که آيد مي پديد زمانيو شود سازمان و فرد توانايي از بيش تغييرات

تغييرات اين با را خود نتواند سازمان و فردکند . سازگار

در • تغيير ايجاد به استراتژي ارزيابي دارد امکاندر تغيير ايجاد نيز و استراتژي تدوين فرايند

در که بيانجامد استراتژي اجراي مرحلهو تدوين فرايند ميشود ناگزير شرکت اينصورت

نوع هيچ که اين يا دهد تغيير را استراتژي اجراينياورد . عمل به تغييري

النگ و هاس هاي نامها به پژوهشگر دوديدگاه اصالحي اقدامات مورد در هام

. نمودند ابراز را زير

و • عاطفي جنبه تغيير برابر در مقاومت اغلبعقلي داليل با تنها توان نمي و دارد احساسي

. سبب به افراد دارد امکان آمد فايق آن براز انتقاد مقام دادن دست از ترس احساس , و ازشرايط ترس خود کنوني شايستگيهاي , گذاشته کنار سبب به رنجش جديد اوضاي

) در ) ناتواني رنگرفتن قرا مشورت مورد شدنسبب به امني نا احساس يا تغيير به نياز درک

در شده شناخته و ثابت روشهاي دادن تغييراز بايد بنابراين نمايند مقاومت تغييرات برابر

کامل توضيح و افراد دادن مشارکت طريقآمد . فايق مقامتها اين در تغييرات درباره

اثر ارزيابي سيستم ويژگيهايبخش

اثر • کار اينکه براي استراتژي ارزيابي هنگامرعايت اصلي شرط چندين بايد باشد بخش

شود . انجام • استراتژي ارزيابي زمينه در که فعاليتهاي

. باشد صرفه به يا اقتصادي بايد ميشودارزيابي • زمينه در که فعاليتهاي همچنين

منطقي و معقول بايد ميشود انجام استراتژيباشد .

داشته • معقول اي رابطه سازمان هدفهاي با بايدباشند .

که • کارهايي درباره بتوانند بايد ها ارزيابي ايناطالعاتي دارد نفوذ اعمال و کنترل آنها بر مدير

نمايند . ارائه مفيدکه • باشد اي گونه به بايد استراتژي ارزيابي

. شود ارائه هنگام به اطالعاتاقتضايي • ريزي برنامه

و من لينن نامهاي به پژوهشگر دوريزي برنامه که باورند اين بر چاندرانطي مستلزم اقتضايي آميز موفقيت

است : زير شرح به مرحله هفتامکان • که مفيد و مطلوب رويدادهاي شناسايي

خود استراتژيهاي مسير از را سازمان داردکنند . منحرف

زماني . • تعيين هدف مورد نقاط نمودن مشخص. است رويداد احتمال که

برآورد . • مکمل رويدادهاي از يک هر اثر برآورداز يک هر از ناشي بالقوه زيان يا منفعت

. ) احتمالي ) اقتضايي رويدادهاي

از . • اطمينان حصول اقتضايي هاي برنامه تهيهاستراتژيهاي با اقتضايي هاي برنامه اينکه

اقتصادي نظر از اينکه نيز و سازگارند کنوني. است پذير امکان ها برنامه اين اجراي

هاي • برنامه از يک هر متقابل اثرات برآوردچه. تا که موضوع اين برآورد يعني اقتضايي

هاي برنامه از يک هر از توان مي اندازهرويدادهاي يا نمود برداري بهره اقتضايي

. دادن انجام برد بين از را مربوط اقتضاييهر بالقوه ارزش کند مي ايجاب کاري چنين ) را ) کمي نظر از اقتضايي هاي برنامه از يک

. کرد تعيين

از • يک هر براي اوليه اخطارهاي تعيين . بر نظارت و کنترل اعمال احتمالي رويدادهاي

اخطار عالمتهاي يا ها نشانه از يک هربي • احتمالي رويدادهاي از يک هر به توجه با

, به خطر غالمت يا نشانه دريافت از پس درنگبرداري بهره جهت مقتضي اقدام آوردن عمل

) مناسب ) زمان در اقدام زمان از

حسابرسي

که • است مفيدي ابزارهاي از يکي حسابرسيمورد استراتژي ارزيابي براي مرتب صورت به . که تعريفي از توان مي گيرد مي قرار استفاده

داده حسابرسي از آمريکا حسابداري انجمن . به که منظم فرايند يک نمود استفاده است

ارزيابي هدف و شود مي انجام عيني صورتمورد در نظرها ابراز و متعلق اسناد و مدارک

بدان بتوان تا رويدادهاست و اقتصادي اقداماتو نظرها ابراز بين رابطه ميزان وسيله

و داد قرار تاييد مورد را شده تعيين شاخصهايو ذينفع هاي گروه آگاهي به را حاصل نتايج

. رسانيد گزارشها اين از کنندگان استفاده

هفتم فصل

وري بهره مديريت

مقدمه

استفاده • رساندن حداکثر به مفهوم به وري بهرهبه غيره و تسهيالت انساني نيروي منابع از

, گسترش پولي هزينه کاهش و عيني طريقبراي, کوشش و اشتغال افزايش بازارها

بهبود و واقعي دستمزدهاي افزايشکارکنان نفع به که آنگونه زندگي استانداردهاي

. باشد جامعه و مديريت

زير سطوح در کلي طور به وري بهرهباشد مي بحث قابل

ملي–اقتصادي – بخشفعاليت – رشتهاقتصادي – واحدکارگاه – ادارهکاري – گروه–) فردي ) پرسنل

وري بهره گيري اندازه

نظام • يک در وري بهره گيري اندازه براي ) استفاده) وري بهره شاخصهاي از سيستم

. بهره شاخصهاي است الزم که آنجا از گردد ميمعمول شکل دهد نشان را سيستم توانايي وري

ستاده نسبت صورت به وري بهره شاخصهايبه ) خروجيها ديگر عبارت به يا سيستم داده به

. ) است ها ورودي

ديگر هاي ديدگاه

در- • وروديها به خروجيها نسبت که صورتي در , شاخص شود محاسبه مشخص زماني دوره يک

. شود مي ناميده متوسط وري بهرهافزايش- • به خروجيها افزايش که صورتي در

گيرد قرار محاسبه مورد دوره آن در وروديهامي خوانده نهايي وري بهره مزبور شاخص

تنهايي. به وري بهره کلمه گاه هر معموال شودمي متوسط وري بهره منظور شود استفاده

باشد.

ستاده از متشکل که نسبتي هر کلي طور بهمخرج در سيستم نهاده و صورت در سيستم

. ولي شود مي شناخته وري بهره شاخص باشدوري بهره بهبود چرخه در آنها تمامي ارزش

. چرخه اين در شاخصهايي نيست يکسانسطح داراي که شوند مي شناخته مناسب

: باشد زير ويژگيهاي از مطلوبي

• , هاي داده به دسترسي سهولت محاسبه قابليتمربوطه

زمان • طول در يکنواخت محاسبه قابليتدقت•بودن, • فهم قابل و ملموس عينيجامعيت•

بودن • همسان و همگنبودن • تجديد قابلکنترل • قابليتها • داده آوري جمع بودن صرفه به• ) فهم ) قابليت و بودن فرد منحصربه يگانگي

مشترک

کيفيت • تعيين قابليتبودن • رسالتها راستاي دراطالعاتي • ارزشتحليل • قابليتاطالعاتي • اغتشاش ايجاد عدم و سادگي

اند؟ کدام وري بهره عوامل

• : شوند مي تقسيم دسته دو به وري بهره عواملموسسه مديريت که هستند عواملي اول دسته

کنترل تحت را آنها مدت کوتاه در نيست قادربرون ) عوامل بگذارد تاثير آنها بر يا و درآورد

تحت( که هستند عواملي دوم دسته و سازمانيتاثير تحت بايد و بوده موسسه مديريت کنترل

. ) سازماني ) درون عوامل باشند آن

يرونيعوامل بيبهره ور

چرخه کسب و رات ييکار و تغ

يساختار

منابع دولت و رساختيز

ها

ر ي غيسازمانها و يدولت

يجنبشهاياجتماع

وري بهره دروني عوامل

گنجانده • کار مقدار از است عبارت کار محتواياساس بر که فرايند يا محصول يک در شده

. شود گيري اندازه کار ساعتصرف زمان از است عبارت کار اصلي محتواي

اجراي يا و محصول يک توليد براي شدهمحصول مشخصات يا طراحي اگر عمليات

, طور به عمليات روش يا فرايند اگر باشد کامل , عمليات دوره طول در اگر و شود اجرا کامل

به دليلي هر به کار زمان در اتالفي هيچگونه. نيايد وجود

نهاده به مربوط عوامل

زير ترتيب به توان مي را نهاده عوامل مهمترين: کرد بندي گروه

تجهيزات, – و کارخانه سرمايهفني – دانش و تکنولوژي آوري فنانرژي – و موادمحصول – طراحي

کارکنان–

فرايند به مربوط عوامل

فرايند مرحله به که وري بهره عوامل مهمترين: از عبارتند شوند مي مربوط

–) , , مديران ) متخصصان کارگران کارکنانمحصول – طراحيآوري – فنتجهيزات – و کارخانهانرژي – و موادکار – روشهايمديريتي – و سازماني هاي شيوه

در • که است چالشي ترين جدي وري بهره عمالپيمايش نتايج به اگر دارد قرار مديريت برابر

عوامل مهمترين که کنسل توسط شده انجامکنيم توجه کند مي تعيين را وري بهره بر موثر

هر از که يابيم در 25درمي عامل ده عامل. هستند مديريت کنترل حوزه

بهتر • ريزي درصد 66برنامهموثرتر • درصد 65مديريتشده • اصالح شغلي هاي درصد 49رويهشده • اصالح درصد 48ارتباطاتدستاوردها • به بهتر نهادن درصد 45ارج

کارکنان • بهتر درصد 39آموزشوري • بهره به بيشتر درصد 36توجهبهتر • انساني درصد 35روابطپيشرفته • آوري درصد 34فن

ستاده به مربوط عوامل

تحليل براي توان مي را زير عناصر فهرست. کرد پيشنهاد ستاده لحاظ از وري بهره عوامل

خدمت / – محصول حجم– / خدمت محصول کيفيت–) ( / رقابت قابل قيمت خدمت محصول قيمت

–) ( / فروش از پس خدمات خدمت محصول مشتريمطمئن – و موقع به تحويل– / خدمت محصول طراحي بودن نوآورانه– / خدمت محصول خوب بندي بسته– / خدمت محصول ترکيب

مناسب – مکان و زمان در دستيابي قابليتخوب – تضمينهاي و مدت دراز ضمانت سيستمهايبازار – در نفوذ و بازار از سهم در محصول تاثيرتصور – يکساني در محصول تاثيرمحصول – محيطي ويژگيهاي

top related