Download - تاریخچه موسیقی در تمدن ملل اسلامی
1
2
ملل تمدن در موسیقی تاریخچهاسالمی
کنندگان تهیهمعمارباشی محمد و هوشنگی محمد
گرامی استاد نظر زیرمجتبوی دک+تر اقای جناب
3
واقعيت اما شده، نوشته زيادي مطالب موسيقي لغت دربارةنه ) از يكي نام يوناني موزيكاي از موسيقي واژة كه است اين
) يونان اساطير است »ربالنوع« شده يك . گرفته هر يونانيانموزيك لفظ و ميگفتند موز را زيبا هنرهاي فرشتگان از
. ) است) شده م+شتق واژه اين از موسيقي برابر در روحي تعليمات معناي به فلسفه در موزيك
. شعر، است شده وضع جسمي تعليمات معناي به ژيمناستيكجزو يونان در زيبا هنرهاي همة و زبان دستور بيان، علم رقص،
. بودند موزيك
لغو+ي تعريف
4
( ثاني معلم فارابي، ( 339ابونصر جهان بزرگ فيلسوف قميكند تعريف چنين را موسيقي علم : اسالم موسيقي
: موسيقي علم است علم دو شامل و است الحان شناسايينظري موسيقي علم و عملي،
با كرده، موسيقي از بتهوون كه تعريفي اخير، سالهاي در : نشانة »موسيقي ميگويد وي است، همراه شيفتگي و عشق
. عواطف و احساسات زبان موسيقي است زندگي و جنبش... است. انسانيت و زندگي بيان موسيقي است
تعريفاصطالحي
5
آيههاي كريم قرآن مورد 61و 60در در »النجم« سورة : و ميخنديد »شما است آمده چنين اسالم از پيش موسيقي
معناي به سامدون و سامدون شماييد و نميگرييداست .آوازخواني
... و مصر و بابل و كلده سومري، سامي كشورهاي ابتدا درو يونان آريائي كشورهاي بعد و گذاشتند بنيان را موسيقي
پاية يونان ع+لمي، نظر از اما كردند توجه موسيقي به ايراننهاد+ بنا را شرقي موسيقي اساس ايران و غربي .موسيقي
»اور« خرابههاي حفريات در موسيقي سازهاي قديميترين . قوم آثار از سازها اين است شده كشف بينالنهرين در واقعاين در مسيح ميالد از پيش سال هزار سه كه است سومري
. داشتند حكومت ناحيه
موسيقيدرتمدنهايپيشازاسالم
6
از شد، آغاز ميالد از پيش هشتم قرن از يونان موسيقي تاريخخوانده هم با موسيقي و شعر يوناني نابيناي شاعر هومر، زمان
فرشتة. نه با كه بود آپولون زيبا هنرهاي و موسيقي خداي ميشد . ميبرد سر به پارناس كوه در خود
حدود در نظرية 6فيثاغورث كردن مطرح با ميالد از پيش قرن. گذارد بنيان زمين مغرب در را موسيقي مباني اعداد،
و اسناد و ميشود آغاز ماد سلسلة از ايران در موسيقياشراف طبقة ميان در موسيقي كه ميدهد نشان تاريخي مدارك . آهنگسازان از عدهاي همواره است داشته خاصي اهميت نجبا و
مالزم و همراه شاه، امين و مشاور عنوان به موسيقيدانان و . »اورگاس« از ميتوان دوره آن موسيقيدانان از بودند وي ركاباست داشته خاصي منزلت و اعتبار درباريان ميان در كه برد نام
موسيقيدرتمدنهايپيشازاسالم
7
و بزمي مذهبي، موسيقي نوع سه هخامنشيان سلسلة درو معمول شيپور و طبل مانند ابزاري از استفاده با رزمي
است بوده .متداول زمان به مربوط اسالم از قبل ايران موسيقي هنر اوج
. بستان طاق در است ساساني پرويز خسرو پادشاهيشده تصوير ها رودخانه در پرويز خسرو شكار روز كرمانشاه
ديد را چنگنواز گروههاي نيز آن در ميتوان كه .است : از عبارتند ساسانيان سلطنت دوران معروف موسيقيدانان
رامتين، خسرواني، خاركش، بامشاد، باربد، آفرين، آزاده، . ... است معروفتر باربد آنان ميان از كه و نكيسا سركش،
موسيقيدرتمدنهايپيشازاسالم
8
و وحشي كشوري اسالم پيدايش از پيش عربستان كشور . پيش قرن يك حدود در كه ادبيات جز به بود تمدن از عاري
زيبا هنرهاي از آنان يافت، اهميت كشور آن در اسالم از . و پست صورت به كشور اين در موسيقي نداشتند بهرهايو ميرفت كار به شهواني احساسات تحريك براي بيمايه
تحريمش و دانستند »لهولعب« را آن اسالم در جهت اين به.كردند
موسيقي اسالم پيدايش آغاز از موسيقي، تحريم وجود با . كتاب تالوت و اذان براي نخست شد وارد مذهب در
كردند توجه دلنشين آواز و خوش صوت به .آسماني
زماننخستينبارقهوجوانههايموسيقيدرتمدناسالمي
9
و ترتيل گونة به قرآن تالوت در اسالم موسيقي حقيقت . صوت شد م+تجلي تجويد و قرائت اصول رعايت با تحقيق
آن، قاريان تالوت م+وسيقي و قرآن دلنشين و خوش ) ( . را قرآن م+ن اگر فرمودند ص اكرم پيامبر بود اعجابانگيز
نداشتند؛ را آن شنيدن طاقت مردم ميخواندم صوت باحضرت ازجمله بزرگوار، ام+امان+ از بعضي دربارة كه چنان ) تالوت ) را قرآن خوش، لحن با وقتي است، نقل ع سجادچنان داشتند، دوش بر آب مشك كه سقاياني ميكردند،
بارگران متوجه كه ميشدند حضرت دلرباي صوت مدهوش . ميرفتند هوش و حال از گاه و نبودند خود
ادامه
10
است اسالم در موسيقي از ديگري كامل صورت اذان ) ( خوشصدا اذانگو، كه كردهاند سفارش ع امامان و
بردگان. از رياح بن بالل اسالم مؤذن نخستين باشدآواز خوب و داشت جذابي صداي كه بود سياه
معصوم. امام كه آمده هم ديني روايتهاي در ميخواند : ) ( ) فرمودند) ع سيدالشهداء ذاكر و مداح به ع
. ميخواني خودتان براي كه همانگونه بخوان »محزون
ادامه
11
خوش 1. آواز به ناگزير كه كريم قرآن تجويد علم عملي مراعاتميانجاميد دلنشيني .و
و 2. آهنگها انواع شنيدن به مردم باطني و فطري تمايلسوگواري و عزاداري موقع در غمانگيز .سرودهاي
اينكه 3. بر مبني اسالمي غني منابع و فرهنگ تأكيد و توصيهامر براي و باشد خوش صداي داراي مؤذن است مستحب
بوده نياز خوش نواي به مذهبي عزاداريهاي و تعزيهخواني.است
فرقههاي 4. دانشمندان و علما بيوقفة و پيگير جستجويبيان با آن اباحت يا و حرمت اثبات براي اسالمي مختلف
خاصي .شرايط
علتهاوانگيزههايگسترشروزافزونگرايشبهصداينيكوودلپذيردرميانمسلمانان
12
تمدن پاية مانند هم اسالم از پس موسيقي اساسهنري آثار اگر و شد گذاشته ايرانيان دست به اسالمي
. نميآمد وجود به شرقي موسيقي نبود، ايران اعراب حملة از پس كه ایران تمدني آمد به وجود به
زور به ايرانيها چون و بود ايران قديم فرهنگ دنبالةروي كه آثاري ناگزير پذيرفتند را اسالم آئين شمشير
گرفت اس+المي جنبة كردند بنا عظمت دوران خرابههايدر بزرگي س+هم ايرانيان موسيقي، قلمرو در ويژه به
تمام كمابيش هجري دوم قرن از و داشتند اسالمي تمدنبودند ايراني بزرگ+ آهنگسازان و .موسيقيشناسان
13
) ( ) دامنة ) كه ع علي حضرت و ص رسول حضرت از پس . ... و هند روم، و ايران كشورهاي به اسالمي حكومت
طبع به كشورها اين در رايج موسيقي و غنا شد، كشيدهو ترويج را آن و آمد شيرين عباس بني و بنياميه خلفاي
. در را باطل موسيقي آغاز ميتوان پس كردند تشويقرواج رفتهرفته كه دانست معاويه حكومت زمان از اسالم
كرد .پيدا كه بود كسي نخستين معاويه بن يزيد بنياميه، حكومت در
. كرد اعالم مباح را غنا خود و داشت عالقه موسيقي به نيز اموي يزيد بن وليد
موسيقيشناسان بين كه بود الحاني و اصوات داراي. است بوده معروف اسالمي
موسيقيعصرامويان
14
نزد در ضربي آهنگهاي ويژه به امويان دوران موسيقيجديد، كيفيت و شكل سه به درباريان و شاهزادگان
. ) اين) در ميشد اجرا زمل + دوم الطاق + اول الطاقگذاشتند عرصه به پاي معروفي موسيقيدانان دوره
اكتفا آنان معروفترين از نفر چند احوال بيان به ما كهسعيد .ميكنيم ابوعثمان ميتوان آنان مشهورترين از
ابجر، عبدالله غريض، نشيط، سريج، ابن مسجح، بندبير، يونس معبد، جميلة، طويس+، خانژ، سائب سياط،عمرالوادي، الواد، حكم عطرد، دالل، ناقد عاتكه، عذة،
... برد نام را و هيربد پور اسماعيل محرز، بن .مسلم
ادامه
15
ايران به ايراني موسيقي آموختن براي مسجح، ابنمملكت دو اين در و كرد سفر روم به بعد و آمد
موسيقي، استادان نزد را رومي و ايراني موسيقيرا موسيقي و بازگشت عربستان به سپس+ گرفت فرا
كرد رايج مسلمانان ميان .در
سعيدبنمسجح
16
مسجح ابن نزد و داش+ت مهارت خيلي بربطنوازي+ در او+ . در+ س+پس گرفت فرا را+ ا+يراني+ آو+ازهاي+ و كرد شاگردي+
خود از را عود نوا+ختن و برآمد موس+يقي تكميل صدد . ابوالفرج ميز+د بربط پارس+يان مانند و+ آموخت ايرانيان
گويند+: ديدهاند را س+ريج ابن زدن بربط كه »كساني+ گويد . او گفتهاند و+ بود ايرا+ني بربطهاي+ پاية بر بربطتش كه
بربط+ عربي+ ش+عر آهنگ به مكه در كه است كسي نخستين . عبداللهبن كه ديد ايرانياني+ نزد را بربط وي ا+ست زده
. گرفت ياد ر+ا آن ز+دن و+ بود آ+ورده كعبه ساختن براي زبير
عبيداللهبنسريج
17
. خانة است عرب موسيقي پايههاي از پايهاي اوبزرگان و موسيقيشناسان محل مدينه در جميله
. بر او خانة در كه بزمهايي از ابوالفرج بود موسيقي . از داستاني ازجمله است آورده داستانها ميشد، پاي
خواننده سي نزديك كه خواننده زن اين رفتن حجزيبا جامههاي پوشيدن در آنان و بودند همراهش+
ميكردند همچشمي .چشم
جمیله
18
دو و عباسي دودمان هواخواهان هجري، دوم قرن درو جنگ سرگرم بيشتر خانواده، اين نخستين خليفةو بودند خود مخالفان ديگر و اموي خاندان با ستيز
نداشتند را ادب و هنر به پرداختن از .فرصت پس اماو هنرها به شد استوار عباسي خالفت بنياد آنكه
. پرداختند دانشها موسيقي اساس ايراني موسيقي كه مهمي عوامل از
رسم و راه و قواعد و اصول و گرفت قرار اسالميشد، عرب موسيقي جانشين ايراني موسيقي
. بود عباسي خليفة المهدي فرزند ابراهيم، طرفداري
موسيقيدرعصرعباسيان
19
كه يافت پرورش عباسيان دربار در ايراني اصيل خانوادة يكايران موسيقيدان خانوادة بزرگترين را آنان ميتوان
خانوادة. و آلمان در باخ خانوادة مانند خانواده اين دانست . از كردند خدمت موسيقي عالم به سالها فرانسه در كوپرن
: زلزل، منصور موصلي، ابراهيم مشهورند نفر چهار آنان بين . از اسحاق فرزند عماد و ابراهيم فرزند موصلي اسحاق
حارث، بن محمد ميتوان عباسي عصر موسيقيدانان ديگر ... برد نام را و زرياب علي طاهر، بن عبدالله ملكي، .يحيي
افرادمشهوردرعصرعباسیان
20
متوفي ) كندي اسحاق بن )ق 218يعقوب . در را خود موسيقي تحصيالت نخست كندي شد متولد بصره در وي
به متوكل خليفه دربار در و رفت بغداد به سپس و كرد آغاز بصره . كتاب خود زمان علوم همة به راجع كندي شد انتخاب منشي سمت
. نگاشته عربي زبان به را موسيقي كتاب اولين همچنين است نوشتهاست.
: صناعه خبر في رساله است زير شرح به كندي كتابهاي و ها رسالهفي الكندي رساله الموسيقي، في خبريه اجزاء في رساله التأليف،
الشعر و الموسيقي اتحاد في الكبير، الموسيقي الغنم، و اللحون+ و اللحون في رسالة « نام با كندي اسحاق بن يعقوب آثار از يكي
سال در » در 1960النغم آن از نسخهاي كه شد چاپ بغداد در ميالدي. است محفوظ برلين دولتي كتابخانة
مهمتريندانشمند+انوآثارموسيقيد+رتمدناسالم+
21
( متوفي ثاني معلم به مشهور ) 339ابونصر به خراسان فارياب قرية در ه . كرد آغاز شهر اين در را خود تحصيالت و آمد دنيا
و عرب زبان فراگرفتن براي و كرد ترك را كشور فارابي چندي از پسب+سيار نيز موسيقي در فلسفه بر عالوه بغداد در و رفت بغداد به ديگر علوم
. ) ( . ميدهند نسبت او به را سنتور قانون اختراع كرد تحقيق فواصل : ) آثار و قواعد زمينة در الموسيقي صناعة الي المدخل
آن+( ) سوم فصل كه است فصل پنج داراي العلوم احصاء كتاب ، موسيقي ) الموسيقي كتاب الموسيقي، في صناعه ، دارد اختصاص موسيقي فن به
) كتاب) و موسيقي تكنيكي و فني رموز، ها، پرده سازها، زمينة در بحثيموسيقي فن زمينة در وي كتاب مهمترين و بزرگترين كه الكبير موسيقي
ميرود شمار .به
ابونصرفارابي
22
است مسلمان اسپانياي موسيقيدان بزرگترين در. او وي استاد . در و خوانندگي در ابتكارش سبب به بود موصلي اسحاق موسيقيتوجه او به بود،هارونالرشيد كرده اختراع خودش كه عودي نواختن . نتيجه،از در برانگيخت را اسحاق استادش رشك كه حدي داشت،به . عبدالرحمان دربار به اندلس در گريخت شمالي افريقاي به بغداد
. ) تار) و كرد تكميل را عود يافت تقرب و پيوست اندلس اموي والي. افزود آن تارهاي به پنجمي
روي از اندلس موسيقي سنت تأسيس وي خدمت بزرگترينراه نيز آفريقا شمال به اندلس از كه بود موصلي اسحاق تعليمات
يافت.
ق(3و2عليزرياب)قرن
23
به عرفاني و نظري بعد دو از دانش+ و حكمت نابغة » عالئي حكمت « ،» شفا « كتاب در موسيقي طرح . موسيقي بخش+ سينا بوعلي پرداخت » اشارات « و
نوشتن با و ناميد موسيقي« علم »جوامع را شفاموسيقي ناتمام مطالب كرد سعي » اللواحق « كتاب . فارسي زبان به رسالهاي سينا ابن كند تكميل را شفا
دانشنامة « كتاب از بخشي كه نوشت موسيقي در . دانشنامة كتاب از بخش اين ميگويند است » عالئي
زبان به كه است موسيقي كتاب نخستين عالئيشده نگاشته .استفارسي
(ق428ابوعليسينا)متوفي
24
و نامي استادان و هنرمندان از گوينده به معروف مراغهاي . است تيموري عهد خوشنويس و حافظ خواننده، موسيقيدان،
موسيقي وارث و بزرگ موسيقيدان آخرين را مراغهاي عبدالقادربوده ارموي صفيالدين پيرو موسيقي در كه ميدانند ايران كالسيك
است. : علم اللحان، كنز االلحان، جامع از عبارتند او تأليفات و آثار
زبدةاالدوار . الموسيقي،+ االلحان، مقاصد االدوار،
(ق837+754عبدالقادرمراغهاي)
25
از نوازندگان و مطربان احوال شرح و موسيقي دربارة كتاب تأليف . « را كتابها اينگونه شد آغاز بغداد در هجري دوم قرن اواسط
را عنوان اين با كتاب نخستين گويا خواندند ها نغمه يعني » االغانيدر متوفي شهريار، بن كرد يونسبن نام به تبار ايراني استاد يك
.135سال نگاشت ق سال در متوفي ارجاني، موصلي ابراهيم بن اسحاق 235ابومحمد
موسيقي پايههاي خود كتابهاي در كه است استادي نخستين قمريعربي موسيقي بنيانگذار تاريخ در و كرد استوار را عربي علمي
. خود كه را آوازهايي بسيار، كتابهاي تأليف بر افزون او شد شناخته « و » المغنين كتاب « نام به ديوانهايي در بود خوانده و ساخته
. آورد گرد » االغاني
كتابهايموسيقي+اسالميدرقرندوم
26
و موسيقي علم اصول در بسيار كتابهايي هجري چهارم و سوم قرن در : مثل شد نوشته خنياگران تذكرة و آوازها ديوان و هنر اهل احوال شرح
) متوفي ) جاحظ بحر عمربن ابوعثمان تأليف آوازخوان زنان القيان كتاب( 255در تأليف ) موسيقي آالت ديگر و عود المالهي و العود كتاب ق،
در ) متوفي سلمه+ بن ( 290مفضل » التاليف صناعة خبر في رساله « ، ق ) و) الهو كتاب من المختار كتاب « ، ها نغمه تركيب هنر در رسالهاي
) ابنخردادبه ) تأليف موسيقي آالت و رامش كتاب از برگزيده » المالهيدر ...ق 300متوفي و
نغمهپردازان و ها نغمه جامع تذكرة و عربي موسيقي المعارف دايرة اما » االغاني « كتاب هجري، چهارم قرن اول نيمة تا جاهليت عصر از تازي
ديوانهاي همة برگزيدة كه است اصفهاني الحسين بن علي ابوالفرج تأليفنغمهپردازان و ها نغمه دربارة اطالعات منبع بزرگترين و موسيقي سابق
است.عرب
سوم+وكتابه+ايموسيقياسالميدرقرنچهارم
27
يعني اوسط االهيات، يا اولي قسم، سه بر را نظري فلسفة فالسفه،به خارجي تحقق در ولي نيست ماده به محتاج تصور در آنچه به علم
طبيعي فلسفة و نجوم هندسه، رياضي، مثل است محتاج مادهتأليف عددي نسبتهاي از كه لحاظ آن از را موسيقي و كردند تقسيم
آورد شمار به رياضيات جزو ند.شده اسالم از پس عرب علوم اسالم، تمدن تاريخ كتاب در زيدان جرجي
: كرد تقسيم قسمت سه به : 1را قرآن،. علم مانند اسالمي علوم ... و تاريخ علم لغت، علم فقه، علم حديث، جاهليت. 2علم آداب
) ( : كهانه ، افسانه ميتولوژي هواشناسي، ستارهشناسي، مانند عرب ... و خطابه شعر، عرافه، : 3و هندسه،. طب، مانند دخيله علوم
... و موسيقي رياضي، هيئت، و فلسفه
جايگاهموسيقيدرتقس+يمبنديعلوم+مس+لمانان
28
) اندلس ) اروپا به را موسيقي زرياب علي شد بيان كه همانطوربرد.
Lute (وع)د rebec (ر )و نمونههاي( ن) nakersباب بارزترين قارهبه از مهمي بخش كه هستند امر اين از حاكي و زباني وامگيري
كه بود ادواتي شامل وسطا قرون اروپايي موسيقي ادوات كارگيريمشابه انواع تأثير تحت يا داشتند عربي + اسپانيايي منشأ مستقيم يا
عربي نام آنها براي و ميگرفتند قرار مسلمانان اسپانياي در آن. ميشد محلي نام جانشين
عود كه ميدهند نشان اندلسي« يا مغربي »گيتار چون هايي واژهمتداول زهي ساز بلكه مينواختند انگشت با كه نبود عربي ساز تنها
بود كرده ظهور قانون نام به .ديگري
استفادة+دانش+مندانغربازآثارموسيقياسالمي
29
.1 : تجدد، محمدرضا برگردان الفهرست، ، اسحاق بن محمد ، نديم ابن ، تهران 1381اساطير،
مسلمان، یواج2. اسپانياي ميراث خضر، سلمي ، محمد: مترجمسيرضوي قدس آستان نژاد، نظري .حسين
فريدني 3. مشايخ محمدحسين تلخيص و ترجمه االغاني، برگزيدة همو:،. فرهنگي و علمي ،
دكتر 4. از مقدمه قرآن، و تاريخ در موسيقي ، علي پور، اسماعيل ، فارسي ، بهشتي 1368احمد
.5 ، خيام باستان، ايران ، حسن 1375پيرنيا،
.6 ، زعيم اسالم، ديدگاه از موسيقي ، محمدعلي ، زاده 1383حسين
.7 ، عليشاه صفي موسيقي، تاريخ ، سعدي ، 1363حسني
مراجعومنابع
30
پایانباتشکر