ﻱﺎﻫ ﻪﺒﻴﺘﮐ ﻲﻠﮑﺷ ﻭ ﻲﻳﺍﻮﺘﺤﻣ ﻲﺳﺭﺮﺑ...

21
ﻣﻮﺯﺓ ﺑﻨﮑﺎﻳﻲ ﺁﺗﻦ، ﻣﺄﺧﺬ:Carswell, 2000,140:Fig.161 ﺑﺮﺭﺳﻲ ﻣﺤﺘﻮﺍﻳﻲ ﻭ ﺷﮑﻠﻲ ﮐﺘﻴﺒﻪﻫﺎﻱ ﻫﺎﻱ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﻣﻨﻈﻮﻡ ﻓﺎﺭﺳﻲ ﺩﺭ ﺳﻔﺎﻟﻴﻨﻪ ﺗﻴﻤﻮﺭﻱ ﻭ ﺻﻔﻮﻱ

Upload: others

Post on 15-Jan-2020

6 views

Category:

Documents


0 download

TRANSCRIPT

Page 1: ﻱﺎﻫ ﻪﺒﻴﺘﮐ ﻲﻠﮑﺷ ﻭ ﻲﻳﺍﻮﺘﺤﻣ ﻲﺳﺭﺮﺑ …negareh.shahed.ac.ir/article_258_3da96d881217df349ffa56875adfc913.pdf · ۹۴ﻥﺎﺘﺴﻣﺯ

موزة بنکايي آتن، مأخذ:Carswell, 2000,140:Fig.161

بررسي محتوايي و شکلي کتيبه هاي منظوم فارسي در سفالينه هاي دوران

تيموري و صفوي

Page 2: ﻱﺎﻫ ﻪﺒﻴﺘﮐ ﻲﻠﮑﺷ ﻭ ﻲﻳﺍﻮﺘﺤﻣ ﻲﺳﺭﺮﺑ …negareh.shahed.ac.ir/article_258_3da96d881217df349ffa56875adfc913.pdf · ۹۴ﻥﺎﺘﺴﻣﺯ

شماره ۳۶ زمستان۹۴۱۹

فصلنامة علمي- پژوهشي نگره

بررسي محتوايي و شکلي کتيبه هاي منظوم فارسي در سفالينه هاي دوران تيموري و صفوي سيد رسول موسوي حاجي* مرتضي عطايي** مريم عسگري وشاره***

چكيدهپس از گذشت دو سده از ظهور اسالم، رفته رفته استفاده از خط به عنوان عنصر تزييني گونه هاي مختلف سفالين رواج يافت. مضامين کتيبه هاي سفال ها که ابتدا به کلمات يا عبارات کوتاه عربي چون نام سفالگر يا طلب خير محدود مي شد به مرور گسترش يافت و احاديث، جمالت قصار بزرگان و اشعار را نيز در بر گرفت. اشعار فارسي نيز به سرعت جايگاه خود را بر روي سفالينه هاي دوران اسالمي يافتند و سخن موزون شاعران برجستة پارسي گوي به يکي از مهم ترين عناصر تزييني سفال دوران سلجوقي، خوارزمشاهي و ايلخاني بدل گشت. اين روند در دوران تيموري، صفوي و قاجار با شدت کمتر و شيوة خوشنويسي متفاوت ادامه يافت. در پژوهش حاضر پژوهش حاضر که به شيوة توصيفي- تحليلي و گردآوري اطالعات آن به شيوة اسنادي انجام پذيرفته است، به منظور شناخت بيشتر شکل و مفاهيم اشعار سفالينه هاي دوران تيموري و صفوي، اشــعار ١٩ نمونه از سفالينه هاي دوران مذکور از لحاظ ارتباط با فرم و کارکرد ظرف، انتخاب

اشعار، نوع خط و شيوه و خطاهاي نگارشي به دقت مورد بررسي قرار گرفت. سوالهاي اين پژوهش عبارتند از: آيا ارتباطي ميان محتواي اشعار منتخب با فرم، كاربرد يا تزيينات ظروف وجود دارد؟ شــيوه انتخاب اشعار و انتقال آنها بر روي ظروف توسط سفالگر و يا شخص ديگري بوده و شيوه تركيب بندي، رسم الخط رايج و سبكهاي خوشنويسي كدامند؟ نتايج اين پژوهش نشان مي دهد که انتخاب اشعار سفالينه ها در اين دوران هدف دار بوده و غالب ابيات انتخابي به نوعي با شکل ظرف يا کاربرد آن در ارتباط هستند. کتيبه ها در بيشتر موارد به خط نستعليق نگاشته شده اند و تمايزات حروف مختص فارسي (گ، چ، پ، ژ) نيز در سده هاي نهم، دهم، يازدهم و اوايل دوازدهم هجري قمري در غالب موارد رعايت

نشده است.

واژگان كليدي سفال، تيموري، صفوي، کتيبه، شعر فارسي، رسم الخط فارسي.

Email: [email protected] (مسئول مکاتبات) .دانشيار گروه باستان شناسي، دانشگاه مازندران، شهر بابلسر، استان مازندران Email: [email protected] .دانشجوي دكتري باستان شناسي، دانشگاه تربيت مدرس تهران، شهر تهران، استان تهران

دانشجوي کارشناسي ارشد باستان شناسي، دانشگاه مازندران، شهر بابلسر، استان مازندران. Email: [email protected]

تاريخ دريافت مقاله : ٩٤/١١/١ تاريخ پذيرش مقاله : ٩٤/٨/٨

Page 3: ﻱﺎﻫ ﻪﺒﻴﺘﮐ ﻲﻠﮑﺷ ﻭ ﻲﻳﺍﻮﺘﺤﻣ ﻲﺳﺭﺮﺑ …negareh.shahed.ac.ir/article_258_3da96d881217df349ffa56875adfc913.pdf · ۹۴ﻥﺎﺘﺴﻣﺯ

مقدمهسفال، به عنوان ارزان ترين و متنوع ترين کاالي مصنوعي اختيار در بعد به نوسنگي دوران از باستان انسان که داشته است، عالوه بر رفع احتياجات روزمرة جوامع، در بسياري از موارد محملي براي تصاوير و انتقال اساطير، باورها و احساسات سازندگان و سفارش دهندگان بوده اسالف برخالف ايران، تاريخي دوران سفال هاي است. ُپرنقش و نگار خود در دوران پيش از تاريخ، به دليل رواج هنر از حاکم طبقة عدم حمايت و فلزي ظروف فراوان سفالگري، رو به سادگي رفته و تا اندازة زيادي از نقوش نمادين و روايتگر عاري شدند. با ظهور اسالم، توليد سفال دستخوش به تدريج اسالمي سرزمين هاي سرتاسر در و شيوه ها سفالگران ابتدا در شد. شگرف تغييراتي سنت هاي پيشين را دنبال كردند اما اين امر بيش از حدود دو قرن نپاييد. رفته رفته تزيين گونه هاي مختلف سفالين به دو شيوة کتيبه نگاري و تصويرگري رواج يافت. اگرچه تحت ايران اسالمي اولية سفالينه هاي سده هاي تزيينات تأثير هنر ساساني، سفالگري چين، سفالگري عباسي و هنر محلي قرار داشت اما با فرارسيدن سده هاي مياني اسالمي، ظهور شاعران برجسته پارسي گوي و سرايش منظومه هاي شاخص ادبي منبع الهامي جديد براي نقوش سفالينه هاي ايران پديد آورد. روايات، داستان ها و مضامين و اشعار فارسي به دو شيوة تصويري و کتيبه و در بسياري از سفالين مختلف گونه هاي بر توأمان به صورت موارد و زيرلعاب نقاشي مينايي، زرين فام، اين دوران همچون

آبي و سفيد نقش بستند.دوران سفالينه هاي فارسي اشعار روي بر اگرچه ساماني، سلجوقي، خوارزمشاهي و ايلخاني پژوهش هاي مختلفي انجام شده است (بنگريد به پيشينة پژوهش) اما کتيبه هاي سفالينه هاي متأخرتر دوران تيموري و صفوي از اين رو پرسش هاي کمتر موردتوجه قرار گرفته است؛ از يکي است. مانده باقي کتيبه ها اين پيرامون زيادي مهم ترين اين پرسش ها ميزان هدفمند بودن انتخاب اشعار اشعار محتواي ميان ارتباطي آيا که معني بدين است، دارد؟ وجود ظروف تزيينات يا کاربرد فرم، با منتخب شيوة انتخاب اشعار و انتقال آنها بر روي ظروف و اينکه آيا خود سفالگر اشعار را قرائت و تحرير مي کرده و يا اينکه با کمک تقرير فرد ديگري به نگارش کتيبه ها مي پرداخته نيز از ديگر پرسش هاي اين پژوهش به شمار مي رود. عالوه بر اين موارد، موضوعاتي چون آگاهي از شيوة ترکيب بندي خوشنويسي سبک هاي و رايج رسم الخط کتيبه ها، مورداستفاده در زمرة اهداف اين پژوهش قرار مي گيرند. به منظور پاسخ گويي به پرسش هاي مذکور، کوشش شد تا مجموعه اي از نمونه هاي تيموري و صفوي داراي کتيبه هاي فارسي منظوم در موزة متروپوليتن، موزة ايران باستان، موزة بريتانيا، موزة ويکتوريا و آلبرت، موزة ارميتاژ، موزة

هنرهاي ملي موزة والترز، هنر موزة اونتاريو، سلطنتي شرقي ُرم، موزة سيغناغي گرجستان، موزة بنکايي آتن، موزة دولتي برلين، موزة ملي کويت، موزة بيرجند، مرکز طريق از ديويد مجموعة و ژاپن در خاورميانه فرهنگي مراجعه به کاتالوگ ها، کتب و پژوهش هاي تخصصي و يا پايگاه هاي اينترنتي اين موزه ها و مجموعه ها فراهم شود. نتيجة کار پس از حذف دو قطعه از سفال هايي که کتيبة آنها به طور کامل ناخوانا بود، مجموعه اي ٢٠ نمونه اي با اطالعات نسبتًا کافي براي پژوهش را فراهم نمود. از اين ميان تعداد هفت سفال به دوره تيموري و تعداد سيزده

سفال به دورة صفوي تعلق دارند.

روش تحقيقداراي سفال هاي از نمونه هايي معرفي ضمن مقاله اين تحليل شکل به تيموري و صفوي، ادوار فارسي اشعار و محتواي اين کتيبه ها مي پردازد. شيوة پژوهش حاضر توصيفي- تحليلي است و گردآوري اطالعات آن به شيوة

اسنادي انجام پذيرفته است.

پيشينة پژوهشکتيبه هاي سفالينه هاي دوران اسالمي مورد توجه و مطالعة پژوهشگران زيادي قرار گرفته است. در اين ميان مطالعات عبداهللا قوچاني بر روي کتيبه هاي سفالينه ها و کاشي هاي دوران مختلف اسالمي از ارزشمندترين و گسترده ترين ١٣٦٦ ١٣٦٤؛ (قوچاني، مي آيد به شمار پژوهش ها اين الف؛ ١٣٧١). برخي از مقاالت وي به طور خاص بر ارتباط کتيبه ها با کاربرد ظروف معطوف است (قوچاني، ١٣٦٦ ب؛ ١٣٨٠؛ ١٣٨١؛ Ghuchani & Adle, 1992). فلوري کتيبه هاي (Volov, 1961) ولو ليزا و (Flury, 1930) Pancaroğlu,) کوفي سفالينه هاي ساماني و پانجار اوغلو2001) کتيبه هاي سفال هاي ساماني و سلجوقي را مورد پژوهش خود قرار دادند. شيال بلر ضمن ارائه زندگي نامه و معرفي آثار ابوزيد کاشاني، به بررسي اشعار کتيبه هاي و وي ساخت مينايي و زرين فام سفال هاي از تعدادي ميزان ارتباط اشعار با تصاوير سفالينه ها پرداخته است مطالعه خالل در اتينگهاوزن و گاست .(Blair, 2007)

بررسي محتوايي و شکلي کتيبه هاي منظوم فارسي در سفالينه هاي دوران

تيموري و صفوي

تصوير ١. موزة متروپوليتن، شمارة ١٩٧٠,٢٨.

Page 4: ﻱﺎﻫ ﻪﺒﻴﺘﮐ ﻲﻠﮑﺷ ﻭ ﻲﻳﺍﻮﺘﺤﻣ ﻲﺳﺭﺮﺑ …negareh.shahed.ac.ir/article_258_3da96d881217df349ffa56875adfc913.pdf · ۹۴ﻥﺎﺘﺴﻣﺯ

شماره ۳۶ زمستان۹۴۲۱

فصلنامة علمي- پژوهشي نگره

بحث برانگيز ترين و معروف ترين از يکي شمايل نگاري را آن کتيبه هاي مياني، سده هاي زرين فام سفالينه هاي Gust & Et-) دادند قرار بررسي مورد به تفصيل نيز tinghausen, 1961). از ميان ديگر پژوهش هاي داخلي محتواي و شکل پيرامون مطالعاتي به مي توان نيز ١٣٨٨؛ (اعتصام، ساماني سفالينه هاي کوفي کتيبه هاي جباري و معصوم زاده ١٣٨٨؛ جباري و معصوم زاده، ١٣٨٩؛ پناهي، ١٣٩٣؛ زکرياي کرماني و ديگران، ١٣٩٤)، روي بر (١٣٨٥) شايسته فر و (١٣٤٨) برزين مقاالت و باستان ايران موزة کتيبه دار سفالينه هاي از تعدادي پژوهش موخواه (١٣٨٨) پيرامون تأثير ادبيات بر نقوش

سفالينه هاي اوايل اسالمي اشاره کرد.

کتيبه نگاري بر روي سفال هاي دوران اسالميپس از ظهور اسالم، هنرمندان از خوشنويسي، در جايگاه نسخه هاي آراستن در نه تنها اسالمي»، گوهرين «هنر قرآن بلکه براي تزيين مساجد و اماکن مقدس و نيز اشياي مورداستفاده روزمره بهره مي بردند (شيمل، ١٣٧٩: ١٩٧). با رواج خط عربي، ظروف سفالي بستري مناسب جهت

نگارش اين خط شد و همين امر به يکي از وجوه تمايز سفال دوران اسالمي از سفال پيش از اسالم بدل گشت. يکي از قديمي ترين سفال هايي که داراي نوشتة عربي است پيه سوز بدون لعاب با نقش برجستة متعلق به قرن دوم هجري است که عبارت «الجاموس ابن حديج بجرش» به خط کوفي بر .(Grube, 1994: 10, 11, no. 1) آن نگاشته شده استبر روي ظروف لعاب سفيد مات عباسي١ نيز استفاده از کلمات کوفي نظير برکه، عبداً، عمل […] و عباراتي از اين دست بر کف داخلي ظرف رايج بود. اين ظروف از خاک خوب، نرم و سفيد مايل به زرد ساخته شده و با لعاب سفيد مات پوشانيده شده و قسمت زير پاية آنها اغلب بدون لعاب

.(Morgan, 1994a) مانده استرواج گستردة کتيبه هاي کوفي در قرون اولية اسالمي، در سفالينه هاي منقوش گالبه اي٢ در مناطق تحت نفوذ و سلطة سامانيان يعني گستره اي وسيع از مرکز و جنوب شرقي ايران به سوي شرق تا آسياي مرکزي ديده مي شود (عطايي و ديگران، ١٣٩١: ٧٣-٨١). در اين ميان زيرگونة از زيباترين با نقش سياه روي زمينه سفيد» که «سفال سفالينه هاي منقوش گالبه اي به شمار مي آيند داراي تزيينات Fehervari,) غالبًا کتيبه اي با نوعي کوفي متفاوت هستند50 :2000). قوچاني پيرامون شيوة نگارش بر روي اين سفالينه ها مي نويسد: «به نظر محقق، از وسيله اي شبيه به قالب يا شابلون امروزي براي کتابت استفاده گرديده است و در کمتر موردي کتيبه ها با دست نوشته شده و از همين طريق خطاطان يا سفالگران در نوشتن حروف قادر بودند از حروف واحدي براي نوشتن چند حرف کمک بگيرند؛ مانند حرف «و» که جاي حروف «ف، ق، م» و حرف «د» که به جاي حروف «ذ» و «ک» نوشته شده است» (قوچاني،

1.Abbasid opaque white- glazed wares2.Slip-painted potteries

و قصار روايات، جمالت براي .٣روي بر (ع) علي حضرت اشعار به: بنگريد نيشابور سفالينه هاي

قوچاني، ١٣٨٠.

Bagherzadeh, 1978, Fig. 160 :تصوير ٢. موزة ايران باستان، مأخذ

تصوير ٣، موزه ملي هنرهاي شرقي ُرم ، مأخذ: (Golombek et al, 1996, 210: Fig. 51)

Page 5: ﻱﺎﻫ ﻪﺒﻴﺘﮐ ﻲﻠﮑﺷ ﻭ ﻲﻳﺍﻮﺘﺤﻣ ﻲﺳﺭﺮﺑ …negareh.shahed.ac.ir/article_258_3da96d881217df349ffa56875adfc913.pdf · ۹۴ﻥﺎﺘﺴﻣﺯ

آب خوشتر هزارباره ز مي و من الماء کل شيء حي آن چنان که روشن است، پس از برخي کتيبه هاي عربي سفالينه هاي منقوش گالبه اي، که بعضي از صفات خوب Watson,) را به همراه مضاميني از خوردن ارائه مي کنند206 :2004)، کتيبة فارسي اين ظرف نيز به طور مستقيم بر کاربرد ظرف داللت مي کند. اين رويکرد در سدة ششم از برخي عربي اشعار که آن گونه مي يابد، ادامه هجري تنگ هاي سفالي اين سده بر کاربرد ظرف براي نگهداري

«نبيذ» اشاره دارند (نک: قوچاني، ١٣٨١).در سده هاي مياني اسالمي اشعار حماسي، عارفانه، اسطوره اي، پند و اندرز، عاشقانه، صوفيانه و رباعيات به (کياني، زينت بخشيدند را نقوش، ظروف سفالين همراه ١٣٨٠: ٩٧). از سدة ششم هجري به بعد، تحولي شگرف در نگارش سفالينه ها به وجود آمد. در موارد معدودي اشعاِر خود سفالگر (همچون سفالگر و کاشي ساز پرآوازه ابوزيد کاشاني) و در غالب موارد اشعار شاعراني چون فردوسي، عبدالرزاق انواري، اوحدالدين کاشاني، افضل الدين خيام،

اين کتيبه ها شامل احاديثي از حضرت محمد .(١٣٦٤: ٥(ص)، کلمات قصار حضرت علي (ع)٣ و همچنين گفته ها و رواياتي از بزرگان علم و ادب است که در دوران قبل از اسالم و اوايل دوره اسالمي مي زيسته اند (همان: ٧). از جالب ترين ويژگي اين کتيبه ها مضامين فرهنگي و اخالقي است که بر آرزوي برکت، دعاي خير براي صاحب ظرف، صبر، خردورزي، دانش آموزي، خدا، به توکل آزادگي،

شکيبايي و مضاميني از اين دست تأکيد دارد. استفاده از اشعار فارسي براي تزيين ظروف مختلف از قرن سوم هجري آغاز شد که قديمي ترين نمونة آن بر

روي يک تکه سفال مکشوفه در نيشابور چنين است:نگهدار بادا جهان آفرين

به هر جا که باشد خداوند اينو قمقمه ها و کوزه ها تزيين هجري پنجم قرن در به طورکلي ظروف مخصوص نگهداري آب با اشعار فارسي به خط نسخ، ثلث يا کوفي رايج شد. يکي از اين ابيات که بيشتر بر روي اين ظروف نگاشته مي شد اين بيت است

(قوچاني، ١٣٦٦: ٣٠؛ همو، ١٣٧٣: ٣١):

(Golombek et al., 1996, 243: Colour Pl. IIa) :تصوير ٤، موزه ارميتاژ، مأخذ

تصوير ٦، موزه سيغناغي گرجستان، مأخذ: (مهجور،١٣٨٧، ٤٢٢: تصوير ٥. موزة هنر والترز، شمارة ٤٨,١٠٣٧تصوير ٩٧)

بررسي محتوايي و شکلي کتيبه هاي منظوم فارسي در سفالينه هاي دوران

تيموري و صفوي

Page 6: ﻱﺎﻫ ﻪﺒﻴﺘﮐ ﻲﻠﮑﺷ ﻭ ﻲﻳﺍﻮﺘﺤﻣ ﻲﺳﺭﺮﺑ …negareh.shahed.ac.ir/article_258_3da96d881217df349ffa56875adfc913.pdf · ۹۴ﻥﺎﺘﺴﻣﺯ

شماره ۳۶ زمستان۹۴۲۳

فصلنامة علمي- پژوهشي نگره

شيرازي، بقلي روزبهان ابوالخير، ابوسعيد اصفهاني، اوحدالدين كرماني، مولوي، کمال الدين اصفهاني، طغانشاه کاشي هاي و سفال ها روي بر ... و بغدادي مجدالدين ,Blair) زرين فام، مينايي و نقاشي زير لعاب نگاشته مي شدهمو، همو، ١٣٧١: ١٧؛ قوچاني، ١٣٦٦: ٣٠؛ ٢٠٠٨: ١٦٢؛ دوران اين در .(٧٠ :١٣٦٤ کياني، و کريمي ٣٢؛ :١٣٧٣ادبيات با به طورجدي نيز سفالينه ها تصويري تزيينات مرتبط شدند، آن گونه که تعدادي از صحنه هاي حماسه ملي بر روي ظروف و کاشي ها پديدار گشت (اتينگهاوزن و گرابر، ١٣٨٤: ٥١٣). درعين حال در غالب موارد ايجاد ارتباطي مستقيم ميان مفهوم اشعار کتيبه ها و صحنه هاي نقش شده بر سفالينه ها مشکل به نظر مي رسد (واتسون، ميان اين در هم استثنائاتي اگرچه ٢١٢-٢١١)؛ :١٣٨٢افزوده با .(Blair, 2008: 168 به: (بنگريد وجود دارد شدن سطح سواد و آگاهي هنرمندان، شيوه هاي مختلف خوشنويسي براي نگارش بر روي سفالينه ها اجرا مي شد. و نسخ کوفي، خطوط از هنرمندان سلجوقي دورة در بر به مرورزمان عالوه بردند و بهره امر اين براي ثلث خطوط فوق، شيوه هاي تعليق، شکسته تعليق و نستعليق نيز استفاده قرار گرفتند، چنان که با تکوين و تکامل خط (فضائلي، هجري نهم و هشتم سده هاي در نستعليق ١٣٦٢: ٤٤٥-٤٤٤؛ جباري، ١٣٨٦) اين شيوة خوشنويسي زينت بخش بسياري از آثار سفالين کتيبه دار ادوار تيموري

و صفوي گرديد.

بررسي نمونه هادر اين بخش ۲۰ نمونه از ظروف سفالين کتيبه دار تيموري و صفوي معرفي و به تفصيل به صورت و معني کتيبه هاي آنها پرداخته مي شود. رسم الخط اشعار و کتيبه ها به همان صحيح نحوة است. ظروف روي بر نگاشته شده شکل نگارش هر کلمه بالفاصله پس از همان کلمه داخل پرانتز

آمده و افتادگي کلماِت کتيبه ها نسبت به نسخه اصلي اشعار، در داخل کروشه قرار گرفته است. به دليل تعدد موارد عدم رعايت تمايز حروف فارسي و عربي در کتيبه ها (شامل عدم رعايت سرکش کوچک گ و سه نقطه چ، پ، ژ)، در اين موارد صورت امروزين نوشته شده و به خطي در زير

حرف موردنظر اکتفا شده است.

تصوير ١تاريخ شفاف؛ لعاب زير آبي و سياه طرح با بشقاب ساخت: ٧٧٩ ق؛ محل ساخت: ايران؛ محل نگهداري: موزة

متروپوليتندر بخش دروني اين بشقاب بيتي بدين شرح نگاشته شده

است:تا نيک باشد کار آش صحن اگر نيکو نباشد گو مباش

با استفاده از بيتي متضمن کلمات «آش» و «صحن» در اين ظرف، اشاره به کاربري و شکل ظرف به طور توأمان انجام گرفته است، چه آنکه صحن به معني کاسه، طبق يا بشقاب بزرگ است (دهخدا، ١٣٧٧، ج ١٠: ذيل واژه). طرح تزييني اين بشقاب شامل چندين نوار مدور تودرتوست و غير از نواري که با خط نستعليق تحريري مزين شده ديگر سطوح با اشکال هندسي آرايش يافته است. مرکز مشترک کلية دواير در مرکز ظرف نيز با يک گل قاصدک يازده پر

تزيين شده است.

تصوير ٢کاسة کوباچه؛ تاريخ ساخت: اواسط قرن نهم هجري؛ محل

ساخت: آذربايجان؛ محل نگهداري: موزة ايران باستاندر بدنة کاسه دو بيت از غزلي متعلق به حافظ شيرازي١

(١٣٨٤: ٩٢) به نگارش درآمده است:يارم چو قدح بدست گيرد

بازار بتان شکست گيرد

Golombek et al., 1996, 226: Fig. 71 :تصوير ٧. موزة ارميتاژ، مأخذ

١. متوفي ٧٩٢؟ هجري قمري

Page 7: ﻱﺎﻫ ﻪﺒﻴﺘﮐ ﻲﻠﮑﺷ ﻭ ﻲﻳﺍﻮﺘﺤﻣ ﻲﺳﺭﺮﺑ …negareh.shahed.ac.ir/article_258_3da96d881217df349ffa56875adfc913.pdf · ۹۴ﻥﺎﺘﺴﻣﺯ

در بحر فتاديم (فتاده ام) چو ماهي تا يار مرا بشست گيرد

در بدنة کاسه يک گل شش پر که حالت شمسه را تداعي مي کند نقش شده و ميان هر دو گلبرگ را غنچه اي کوچک نيز خطي ُپر کرده است. درنهايت طرح هاي فلس مانند و محاط، شکل کلي ُگل را دورگيري کرده است. اگرچه کتيبة اين ظرف نيز به شکل محيطي اجرا شده اما برخالف نمونة پيشين خط کرسي تقريبي کتيبه مدور نيست و، با داشتن زاويه در شش نقطه، يک پنج ضلعي را محيط بر گل مرکزي واژة از استفاده نمونه اين در است. مهيا ساخته ظرف «قدح» به معني کاسه (دهخدا، ١٣٧٧، ج ١١: ذيل واژه) در

متن کتيبه با شکل ظرف همخواني کامل دارد.

تصوير ٣بشقاب کوباچه، نوع قلم سياه؛ تاريخ ساخت: ٨٧٣ هجري؛ محل ساخت: نيشابور؛ محل نگهداري: موزة ملي هنرهاي

شرقي در ُرمدر لبة بشقاب، بيتي از حافظ تحرير شده است:

صحن سراي ديده بشستم ولي چه سود کين خانه نيست در خر (خور) خيل خيال تو

در اين نمونه نيز استفاده از واژة «صحن» به طور مستقيم ظرف اين تزييني طرح هاي دارد. اشاره ظرف شکل به به رنگ که ابري طرح و سيژو١ سبک پيچک هاي شامل سياه زير لعاب فيروزه اي اجرا شده يک طرح رنگي نسبتًا نادر در سفال هاي چيني است اما اين طرح در ايران بسيار معمول بوده و پيشينة آن به دورة سلجوقي بازمي گردد (Golombek et al., 2001: 134, 210). کف بشقاب را يک دايره و اطراف آن را گل بزرگ پنج پري پوشانده است

که داخل هر گلبرگ آن را شاخه اي پيچان و منقش به برگ هاي کوچک و بزرگ پر کرده است. در اين نمونه نيز کتيبه شامل يک بيت به همراه تاريخ ساخت ظرف، به شکل يک نوار مدور

کامل، تزيينات مرکزي ظرف را احاطه کرده است.تصوير ٤

بشقاب آبي و سفيد؛ تاريخ ساخت: ٨٧٨ ق؛ محل ساخت: مشهد؛ محل نگهداري: موزة ارميتاژ

بر روي اين ظرف نيز همان بيت نمونة پيشين متعلق به حافظ، تنها با تغيير واژة «خانه» به صورِت صحيح تِر

«گوشه» نگاشته شده است:صحن سراي ديده بشستم ولي چه سود

کين گوشه نيست درخور خيل خيال تودر اين ظرف همنشيني دو کلمة «صحن» در متن شعر و کلمة «طبق» در کتيبة تاريخ ساخت ظرف، کاربرد همسان اين دو واژه در رابطه با شکل ظروف اين دوران را نشان مي دهد. همچون نمونة پيشين، کتيبه شامل يک بيت ب همراه تاريخ ساخت، نوار مدور محيط بر تزيينات مرکزي بشقاب

را تشکيل داده است.

تصوير ٥بشقاب کوباچه نوع قلم سياه؛ تاريخ ساخت: ٨٨٥ هجري نگهداري: موزة هنر نيشابور؛ محل قمري؛ محل ساخت:

والترز، بالتيموردر کتيبه بيروني تر، همان بيت حافظ با استفاده از واژة مياني ظرف، چهار کتيبة در و «خانه» به جاي «گوشه»

عبارت مقّفي با مضمون طلب خير نوشته شده است:صحن سراي ديده بشستم ولي چه سود

کين خانه نيست درخور خيل و خيال تو

تصوير ٨ . موزه ويکتوريا و آلبرت، شماره. ١٩٠٥-٥٥٢

1.Cizhou

بررسي محتوايي و شکلي کتيبه هاي منظوم فارسي در سفالينه هاي دوران

تيموري و صفوي

Page 8: ﻱﺎﻫ ﻪﺒﻴﺘﮐ ﻲﻠﮑﺷ ﻭ ﻲﻳﺍﻮﺘﺤﻣ ﻲﺳﺭﺮﺑ …negareh.shahed.ac.ir/article_258_3da96d881217df349ffa56875adfc913.pdf · ۹۴ﻥﺎﺘﺴﻣﺯ

شماره ۳۶ زمستان۹۴۲۵

فصلنامة علمي- پژوهشي نگره

اجرت بخير باد/ عاقبت بخير باد/ اجرت (خبرت؟) بخير باد/ عاقبت بخير باد

همچون نمونه هاي پيشين، استفاده از واژة «صحن» در بيت فوق با شکل ظرف (بشقاب) هماهنگي کامل دارد. اين بشقاب نيز با پيچک هايي به سبک سيژو و با نقوش سياه Golombek et) است شده تزيين فيروزه اي لعاب زير al., 2001: 178). مرکز ظرف را يک گل داوودي بيست پر سياه رنگ مزين کرده و کتيبه ها به خط نستعليق سفيدرنگ

در زمينة سياه در دو نوار مدور تودرتو تحرير شده اند.

تصوير ٦بشقاب کوباچه؛ تاريخ ساخت: سده نهم هجري قمري؛ محل اکتشاف: منطقه قفقاز؛ محل نگهداري: موزة شهر سيغناغي

در گرجستانبدنه لبه پهن، يعني اثر، در چهار بخش اين تزيينات محدب، کف و مرکز ظرف اجرا شده است. ويژگي بسيار مهم اين ظرف به کار بردن دو کتيبه منظوم فارسي، هر يک در دو بيت، به صورت دو نوار مدور تودرتو در لبه و کف ظرف است. روي لبه پس از هر مصراع به ترتيب عبارات «مبارک باد»، «دولت باد»، «شاد باد» و «سعادت باد» به

کار رفته است. متن کامل کتيبه روي لبه بدين شرح است:سرو تو مگر ز پا نشيند / مبارک باد/ کين دل نفسي به

جا نشيند / دولت باد/اي ماه بگو چه نامداري / شاد باد/ وندر [چه؟] فلک

مقام داري / سعادت باد/در کف ظرف در فاصلة بين بدنه و نقش مرکزي، کتيبة

دوم به اين شرح نگاشته شده است:نباشد گر غمت [يار؟] دل من

به دشواري کشد کار دل من

مرا خورسندي خاطر همين بس که خورسندي به آزار دل من

کتيبه هاي فارسي اين اثر، به طور مستند، بر ايراني بودن آن داللت مي نمايد (مهجور، ١٣٨٧: ٢٢٥-٢٢٤).

تصوير ٧بشقاب آبي و سفيد؛ تاريخ ساخت: سدة نهم هجري؛ محل

ساخت: تبريز؛ محل نگهداري: موزة ارميتاژدر انحناي ديوارة داخلي بشقاب بيتي از «سفره کنز بدين (١٢ :١٣٠٢) اطعمه١ بسحاق به متعلق االشتها»

مضمون آمده است:در مزعفر بگمانم که چه وصفش گويم

آنکه حلواي عسل دارد از او استظهار«مزعفر» نوعي حلواي زعفراني است (دهخدا، ١٣٧٧، ج ١٣: ذيل واژه) و هنرمند سفالگر، با استفاده از بيتي متضمِن اين واژه و «حلواي عسل»، با لطافت به کاربرد ظرف اشاره

کرده است.تزيينات آبي رنگ اين بشقاب شامل يک گل شش پر در مرکز ظرف و شش گل انار در ميانة گلبرگ هاي آن است که توسط طرح ترنجي بزرگي در بر گرفته شده اند. نوار گرداگرد اين تزيينات را کتيبة نستعليق با تزيينات گياهي محدود ُپر کرده است. روي نوار لبة ظرف نيز شاخه هاي

پيچان اسليمي به شکل منظم و ريز تکرار شده است.

تصوير ٨بشقاب کوباچه؛ تاريخ ساخت: ٩٥٥-٩٠٥ ق؛ محل ساخت: و ويکتوريا موزة نگهداري: محل تبريز؛ احتماًال ايران،

آلبرت در لبة بشقاب يک رباعي از شاه نعمت اهللا ولي٢ (١٣٩١:

Haddon, 2011, 68: Fig. 1-2 :تصوير ٩. موزة بيرجند، مأخذ

١.متوفي نيمه اول سده نهم هجري قمري

٢.متوفي ٨٣٢ يا ٨٣٤ هجري قمري

Page 9: ﻱﺎﻫ ﻪﺒﻴﺘﮐ ﻲﻠﮑﺷ ﻭ ﻲﻳﺍﻮﺘﺤﻣ ﻲﺳﺭﺮﺑ …negareh.shahed.ac.ir/article_258_3da96d881217df349ffa56875adfc913.pdf · ۹۴ﻥﺎﺘﺴﻣﺯ

٦٣١، رباعي ٥٠) به صورت زير نگاشته شده است: / است يکي راه عاشقي طريق) (به بتريق دل اي

دولت؟/ در کشور عشق بنده و شاه يکي است

تا ترک دورنگي نکني در ره عشق واقف نشوي که نعمت اهللا يکي است

به مي تواند که واژه اي رباعي، اول مصراع از پس است آمده شود خوانده «دولت» يا «دوست» شکل دو کاربردي (دوست) اول خوانِش درستي صورت در که همچون احتماًال، (دولت) دوم خوانش در و دارد ندايي کتيبه هاي بسياري از سفالينه هاي دوران اسالمي، دعايي است که به طلب مکنت، جاه و سعادت براي صاحب ظرف اشاره دارد. در کتيبة اين ظرف، هنرمند سفالگر از ابيات شاعري که حدود يک سده پيش از ساخت ظرف مي زيسته بهره برده است. همانند بسياري از سفالينه هاي کتيبه دار دوران اسالمي، ايجاد ارتباط بين نقش صورت فلکي دو ماهي (َسمکتين) که به رنگ سياه زير لعاب سبز زردفام به تصوير درآمده با متن اشعار مشکل به نظر مي رسد. اين نمونه نشان مي دهد که طرح دو ماهي که از چندين سده پيش بر روي سفالينه هاي اسالمي رايج شده بود تا سدة .(Lane, 1939: 161) است يافته ادامه نيز دهم هجري

مصراع هاي چهارگانه کتيبة اين ظرف در چهار قاب منحنِي مجزا بر روي بدنة مقعر داخلي دايره وار تزيينات کف ظرف

را احاطه کرده است.

تصوير ٩کاسة آبي و سفيد؛ تاريخ ساخت: ٩٢٥ ق؛ محل ساخت: ؟؛

محل کشف: بيرجند؛ محل نگهداري: موزة بيرجندخسرو امير غزليات از يکي مطلع کاسه، ميانة در دهلوي١ (پايگاه اينترنتي گنجور«اميرخسرو دهلوي» ديوان

اشعار« غزليات» ١٢٣٠) به تحرير درآمده است:رسته بودم مه من چند گه از زاري دل

از نمکدان تو شد تازه جگرخواري دل٢مرکز کاسه داراي طرح يک شمسه است که اطراف آن به خط نستعليق به شکل دو نيم قوس اشعاري نگاشته شده و حاشية ظرف داراي طرح النه زنبوري است. اين ظرف که بي ترديد يک کپي محلي است در مرحله اي توسط ميخ هاي فلزي تعمير گرديده و در يک مجموعه در يک قبرستان در Haddon,) است شده يافت بيرجند شمال ٧٠کيلومتري 60 :2011). اگرچه واژة «نمکدان» با فرم واقعي ظرف ارتباطي ندارد، اما هم نشيني آن با واژة «جگرخواري» مفهوم خوردن را در ذهن تداعي کرده و با کاربرد ظرف در ارتباط است.

تصوير ١٢. موزة ويکتوريا و آلبرت، شمارة ١٩٠٥-٥٦٤تصوير ١٠. مرکز فرهنگ خاورميانه در ژاپن، شمارة ٧٥-١١٨٢٠

.1910-1973C تصوير ١١. موزه ويکتوريا و آلبرت، شمارة

١ . متوفي ٧٢٥ هجري قمرينفيسي نسخة در غزل ٢.اين شاعر اين اشعار از درويش و (اميرخسرو دهلوي،١٣٦١) نيامده

است.

بررسي محتوايي و شکلي کتيبه هاي منظوم فارسي در سفالينه هاي دوران

تيموري و صفوي

Page 10: ﻱﺎﻫ ﻪﺒﻴﺘﮐ ﻲﻠﮑﺷ ﻭ ﻲﻳﺍﻮﺘﺤﻣ ﻲﺳﺭﺮﺑ …negareh.shahed.ac.ir/article_258_3da96d881217df349ffa56875adfc913.pdf · ۹۴ﻥﺎﺘﺴﻣﺯ

شماره ۳۶ زمستان۹۴۲۷

فصلنامة علمي- پژوهشي نگره

تصوير ١٠بشقاب آبي و سفيد؛ تاريخ ساخت: ٩٢٩ ق؛ محل ساخت: نيشابور؛ محل نگهداري: مرکز فرهنگي خاورميانه در ژاپن

کتيبة اين بشقاب عبارت است از اشعاري فارسي به خط :١٣١٣) جامي١ «سبحه االبرار» از اول بيت که نستعليق

١٥٨) و بيت دوم از شاعري ناشناس است:غنچه سان خرده چه پيچي بورق

خرج کن همچو گل آن را بطبقعارضت همچو گل عرق کرده

گل صدبرگ بر طبق کرده نقوش اين ظرف دو پرنده را نشان مي دهد که بر روي شاخه هاي گل رز نشسته اند. اين ترکيب برگرفته از طرح چيني هاي اوايل دورة مينگ مشتمل بر جفت پرندگاني است .(Canby, 1999: 35-36) که بر روي شاخه اي نشسته انداستفاده از واژة «طبق» به معناي بشقاب (دهخدا، ١٣٧٧، ج ١٠: ذيل واژه) يا سيني (معين، ١٣٧١، ج ٢: ذيل واژه) در به شکل ظرف به طور روشن مصرع هاي دوم و چهارم اشاره دارد. مصراع هاي چهارگانة کتيبة اين ظرف به همراه تاريخ و محل ساخت، در چهار قاب تزييني مجزا، صحنة گل

و مرغ کف ظرف را احاطه کرده است.

تصوير ١١قمقمة آبي و سفيد؛ تاريخ ساخت: ٩٣٠ ق؛ محل ساخت:

کرمان؛ محل نگهداري: موزة ويکتوريا و آلبرتبه خط ناشناس شاعري از ابياتي قمقمه روي بر

نستعليق به تحرير در آمده است:تا گردني (گردن) سراحي (صراحي) مي خم نمي شود

غم از دل رميدة ما کم نمي شود

دروني لعلت لب بي شد خون داِر (صراحي) سراحي (درون) من

دهن چون باز کردم تشنه شد خلقي بخوني (به خون) منعاقبت جمله رندان به خير باد

در پشت قمقمه نيز يک رباعي از بياني کرماني٢ نگاشته شده است:

يا رب که مرا صحبت جان به (بي) تو مباد وز هستي من نام و نشان به (بي) تو مباد

انجامي (انجام) زمانه يک زمان به (بي) تو مباد کوتاه کنم سخن جهان به (بي) تو مباد

در پايان نيز تک بيتي با مضمون دعاي خير از شاعري ناشناس درج گرديده است:

گفت يکي رند درين کهنه دير عاقبت جملة رندان بخير

اين قمقمه داراي دسته هاي حلقوي کوچک در مجاورت يک گردن کوتاه است و بدنة آن از خمير سفيد نسبتًا سخت و مرغوب ساخته شده است. طرحي از يک پرنده به سبک ايراني در ميان شاخ و برگ با رنگ آبي گرم و بسيار روشن در زير لعاب شفاف تصوير شده است. بي ترديد اين ظرف متعلق به گونة ظروف آبي و سفيد و چندرنگ متأخر است .(Lane, 1957: 93-94) که به کرمان منسوب مي شونداشعار اين ظرف در ترکيبي مدور بر منتهي اليه خارجي دو پهلوي قمقمه و بدون هيچ گونه عالئم يا تزيينات جداکننده اي

به تحرير درآمده است.شکمي «با ظرفي به معني صراحي، واژة از استفاده بزرگ و نه کوچک و گلوگاهي تنگ و دراز که در آن شراب يا مسکري ديگر کنند و در مجلسي آرند و از آن در پياله و جام و قدح ريزند» (دهخدا، ١٣٧٧، ج ١٠: ذيل واژه)، نه تنها شکل

Carswell, 2000, 140: Fig. 161 :تصوير١٣. موزة بنکايي آتن، مأخذ

Bagherzadeh, 1978, :تصوير ١٤. موزه ايران باستان، مأخذ Fig.162

١.متوفي ٨٩٨ ق٢. متوفي ٩٢٢ ق

Page 11: ﻱﺎﻫ ﻪﺒﻴﺘﮐ ﻲﻠﮑﺷ ﻭ ﻲﻳﺍﻮﺘﺤﻣ ﻲﺳﺭﺮﺑ …negareh.shahed.ac.ir/article_258_3da96d881217df349ffa56875adfc913.pdf · ۹۴ﻥﺎﺘﺴﻣﺯ

ظرف را يادآوري مي کند که هم نشيني آن با واژه «مي» و «خون» کاربرد احتمالي ظرف را نيز روشن مي سازد.

تصوير ١٢محل ق؛ ساخت: ٩٨٢-٩٠٥ تاريخ سفيد؛ و آبي بشقاب ساخت: ايران (احتماًال تبريز)؛ محل نگهداري: موزة ويکتوريا

و آلبرتکتيبة اين ظرف شامل دو بيت بوده که هر مصرع با برگي کدر از مصرع ديگر جدا شده است. کتيبة سمت چپ

بيتي از حافظ است:ساقي بنور باده برافروز جام ما

مطرب بگو که کار جهان شد بکام ماناخواناست. طاووسي بيت دوم در سمت راست اما در حال پرواز در مرکز ظرف١ به وسيلة شاخ و برگ هاي طرح حواشي فشرده هاشورهاي و شده احاطه پيچان حلزوني شکل لبة ظرف را پر کرده است. کتيبه نيز، مانند غالب نمونه هاي پيشين، ساختاري مدور محيط بر تزيينات

کف ظرف دارد.

تصوير ١٣بخورسوز آبي و سفيد؛ تاريخ ساخت: ٩٢٧ -٩١١ ق؛ محل

ساخت: چين؛ محل نگهداري: موزة بنکايي، آتندر قسمت مياني سطح خارجي اين بخورسوِز سه پايه، بيتي از پندنامة عطار نيشابوري٢ (١٣٨٢: ٣٧٧) به تحرير

در آمده است:آنکه با عطار مي گردد قريب

او همي يابد ز بوي خود (خوش) نصيباين ظرف با نشان امپراتور جنگ دو٣ (حک. ٢١-١٥٠٦ م.) از فرمانروايان سلسله مينگ، در ميان ظروف آبي و

وجه که مي گيرد قرار دوره اين در چين ساخت سفيد تمايز آنها برخورداري از کتيبه هاي فارسي و عربي است کنترل قدرت به امر اين .(Valenstein, 1989: 184)خواجگان مسلمان در دربار اين دوره نسبت داده مي شود، قدرتي که در توليد اين ظروف استثنايي در شهر «جينگ (Carswell, 2000, 139) است يافته بازتاب جن»٤ ده بيت نگاشته شده بر روي ظرف، مشتمل بر کلمات «عطار» به عنوان آن کاربرد با مستقيم به طور «بوي خوش»، و بر روي ترنج کوچک است. شش ارتباط در بخورسوز شکم ظرف جايگاه تحرير دو مصرع کتيبه را فراهم کرده

است.

تصوير ١٤تاريخ ساخت: ٩٧٠ ق؛ محل ساخت: کوزة آبي و سفيد؛

اصفهان؛ محل نگهداري: موزة ايران باستانبر شانة اين کوزه يک رباعي از خيام٥ (١٣٥٤: ٣١) به

خط نستعليق نگاشته شده است:در کارگهي (کارگه) کوزه گري بودم دوش

ديدم دوهزار کوزه گويا و خموشناگاه ز کوزه برآمد (ناگاه يکي کوزه برآورد) خروش

کو کوزه گر و کوزه خر و کوزه فروشسراسر بدنة ظرف را تزيينات گياهي پوشانده و کتيبة دورتادور شانة کوزه را در بر گرفته است. در اين نمونه نيز اشعار انتخابي به روشني به شکل ظرف (کوزه) اشاره

دارد.

تصوير ١٥بشقاب کوباچه؛ تاريخ ساخت: ١٠٠٩ هجري قمري؛ محل

ساخت: تبريز؛ محل نگهداري: موزة ملي کويت

Watson, 2004, 460: Fig. U.12 :تصوير ١٥. موزة ملي کويت، مأخذ

بر نقش اين پيشينة براي .١سفالينه هاي سده هاي هشتم و نهم

Grube, 1996 :هجري بنگريد به٢. متوفي ٦١٨ ق

Zhengde .٣Jingdezhen .٤

٥ . متوفي ٥١٧ يا ٥٢٦ ق

بررسي محتوايي و شکلي کتيبه هاي منظوم فارسي در سفالينه هاي دوران

تيموري و صفوي

Page 12: ﻱﺎﻫ ﻪﺒﻴﺘﮐ ﻲﻠﮑﺷ ﻭ ﻲﻳﺍﻮﺘﺤﻣ ﻲﺳﺭﺮﺑ …negareh.shahed.ac.ir/article_258_3da96d881217df349ffa56875adfc913.pdf · ۹۴ﻥﺎﺘﺴﻣﺯ

شماره ۳۶ زمستان۹۴۲۹

فصلنامة علمي- پژوهشي نگره

دورتادور لبه اين بشقاب، ابياتي بدين صورت تحرير شده است:

اين صحن هميشه پر ز نعمت بادا دايم بميان اهل صحبت بادا

هرگز نشود نعمت ازين صحن تهي هرکس که خو[ر]د تنش بصحت بادا

اين بشقاب داراي زمينة سفيد با تزييناتي به رنگ سياه، آبي، سبز، زرد و قرمز است. کل بشقاب به سه دايره تودرتو تقسيم شده است و دايره وسط نيم تنه مردي که ميوه اي را به دهان خود نزديک کرده و دستاري الوان و راه راه بر سر دارد را در بر گرفته است. شيوة اجراي قاب هاي قوسي تزييني که مصرع هاي کتيبه ها را دربرمي گيرند در

اين نمونه نيز به کار گرفته شده است.

تصوير ١٦ظرف دهانه باز (نمکدان)، آبي کبالت با دورگيري سياه مايل به خاکستري؛ تاريخ ساخت: ١٠٣٧ هجري؛ محل ساخت:

کرمان؛ محل نگهداري: موزة دولتي برلينبر سطح خارجي اين ظرف اشعاري با خط نستعليق به

نگارش درآمده است:با هرکه نمک خوري نمکدان مشکن

زنهار بيار عهد و پيمان مشکنضرب المثل يادآور ناشناس، شاعري از بيت اين «هر جا که (جايي که) نمک خوري نمکدان مشکن» است .(٣٣٧ :١٣٧٦ خّرمي، ١٢٠؛ ،٣٨٥ :١٣٨٨ (حبله رودي، ظرف داراي دهانه اي باز است و بدنه آن با نقوش برگ و صخره و پرنده به رنگ آبي کبالت منقش شده است. بيت مورداستفاده که به کاربرد ظرف اشاره دارد در ميان

قاب هايي مجزا گردن ظرف را مزين کرده است.

تصوير ١٧بشقاب؛ آبي کبالت با دورگيري سياه مايل به خاکستري و کتيبه سفيد در زمينه سبز مايل به خاکستري؛ تاريخ ساخت: ١٠٨٤ هجري؛ محل ساخت: کرمان؛ محل نگهداري: موزة

سلطنتي اونتاريوبر نوار داخلي مماس با لبة بشقاب يک رباعي از خيام

(١٣٥٤: ٣٠) مورداستفاده قرار گرفته است:اين قاب (جامي است) که عقل آفرين ميزندش

صد بوسه ز مهر بر جبين ميزندشاستاد ازل بين که چه نين (چنين) جام لطيف

مي سازد و باز بر زمين ميزندشهمچون نمونة حاضر، در موارد متعددي از کتيبه هاي سفالينه هاي دوران اسالمي، واژگاني از شعر که مي توانند بر شکل ظرف داللت داشته باشند نسبت به شکل ظرف دستخوش تغيير شده اند، چنان که در مصرع اول اين رباعي واژه «جام» برحسب مورد به «قاب» به معناي ظرف و طبق طعام (دهخدا، ١٣٧٧، ج ١١: ذيل واژه) تغيير يافته است. در اين نمونه نيز اگرچه شيوة بهره گيري از تعداد زوج قاب هاي تزييني براي کتيبه ها رعايت شده است اما هر مصرع به يک قاب محدود نگشته و کلمات چهار مصرع در ميان اين شش

قاب تقسيم شده است.

تصوير ١٨ساخت: محل ق؛ ١٠٨٨ ساخت: تاريخ چندرنگ؛ بشقاب

کرمان؛ محل نگهداري: موزة بريتانيا، مجموعه گادمناين ظرف داراي تزيينات آبي، سياه، سبز و قرمز در خط به اشعاري بشقاب لبة در است. شفاف لعاب زير

نستعليق نقش شده است:[ اين قاب هميشه پر ز نعمت] بادا / از مال حالل/

دايم بميان اهل دولت بادا / از جمع کمال/هرگز نشود نعمت از اين قاب تهي /هم در مه و سال/

هرکس که خورد تنش بصحت بادا / از درد و بال/چنان که روشن است در اين نمونه ابيات اصلي بشقاب شمارة ١٥ تکرار شده با اين تفاوت که واژة «قاب» جانشين «صحن» شده است، دو واژه اي که بر يک فرم مشابه از ظروف اطالق مي شدند. در اين بشقاب سبک رايج سفالگري صفوي کرمان رعايت شده است؛ همان ترکيب چندرنگ در که بوته هايي و خاردار گل هاي و درآمده نمايش به تزيين ظروف اوليه کرمان معمول هستند با درخت سرو به شکلي که در حاشيه فرش ها، جلد کتاب ها و کتيبه هاي ,Canby) است شده ترکيب مي شود، ديده مصور طاووس چهار مرکزي سرو اطراف در .(١٥٦ :١٩٩٩کتيبه ترکيب بندي است. درآمده به تصوير سيمرغ يا چهارگانه مقفاي عبارات و مصرع ها کلمات تقسيم و و تاريخ ساخت در ميان تعداد زوجي از قاب ها مشابه

نمونة قبلي است.

Golombek, 2003, 259: Fig. 8 :تصوير ١٦. موزة دولتي برلين، مأخذ

Page 13: ﻱﺎﻫ ﻪﺒﻴﺘﮐ ﻲﻠﮑﺷ ﻭ ﻲﻳﺍﻮﺘﺤﻣ ﻲﺳﺭﺮﺑ …negareh.shahed.ac.ir/article_258_3da96d881217df349ffa56875adfc913.pdf · ۹۴ﻥﺎﺘﺴﻣﺯ

تصوير ١٩بشقاب آبي و سفيد؛ تاريخ ساخت: ١١٠٩ ق؛ محل ساخت:

کرمان؛ محل نگهداري: موزة بريتانيااز شاعري نستعليق به خط اشعاري لبة بشقاب در عبارات پيشين نمونة همچون و شده نگاشته ناشناس «هم کمال»، جمع «از مال حالل»، «از مقّفاي و موزون انتهاي در به ترتيب وبال» و درد «از و و سال» مه در هر مصرع آمده است. پيوستگي معنايي اين عبارات با هر

مصرع، ترکيبات زيبايي را رقم زده است.اين قاب هميشه پر ز نعمت بادا / از مال حالل/ دايم

بميان اهل دولت بادا / از جمع کمال/هرگز نشود نعمت از اين قاب تهي /هم در مه و سال/

هرکس که خورد تنش بصحت بادا / از درد و بال/در مرکز بشقاب سه گروه از بوته ها، مانند جزيره هايي از اثري تصوير شدند. َپر، يا نخل برگ به شکل عجيب در مي شود. ديده مرکزي بخش فراز بر مواج ابرهاي يک شکل در xمانند عالئم از مجموعه اي ظرف مرکز مثلث با يک برآمدگي روي رأس آن نقش شده که احتماًال به کار رفته است. در دو سوي به عنوان عالمت سفالگر چپ و راست قاب داخلي، دسته هايي از خطوط عمودي سازه هاي بقاياي است ممکن که مي شود ديده افقي و معماري رايج بر روي ظروف آبي و سفيد چيني باشند. کتيبه همانند نمونة پيشين، با رنگ سفيد بر زمينه سياه نوشته شده است (Canby, 1999: 172). همچون نمونه به صورت ساخت تاريخ و مقفا عبارات اشعار، پيشين مدور و محيط بر تزيينات کف ظرف، اين بار در ١٠ قاب تزييني و بدون توجه به ابتدا و انتهاي مصرع ها به اجرا

درآمده است.

تصوير ٢٠بشقاب سالدون؛ تاريخ ساخت: سدة ٩ ق، محل ساخت: چين؛ محل نگارش ثانويه کتيبه: ايران؛ تاريخ نگارش کتيبه:

سده هاي ١٠ و ١١ ق؛ محل نگهداري: مجموعة ديويدابوسعيد از رباعي يک بشقاب، اين داخلي بر سطح ابوالخير» ابوسعيد گنجور« اينترنتي (پايگاه ابوالخير١ رباعيات « رباعي شمارة ٣٣٠) به خط نستعليق و به فاصلة

يک يا دو سده پس از ساخت ظرف نگاشته شده است.شاها ز کرم بر من درويش نگر

بر حال من خسته و دلريش نگرهرچند نيم اليق بخشايش تو

بر من منگر بر کرم خويش نگرمصرع هاي چهارگانة اين رباعي در چهار قاب قوسي ٩٠ درجه بر سطح داخلي بدنة مقعر ظرف سازمان دهي شده اند و برخالف ديگر نمونه ها، جهت کتيبه رو به بيرون است و نه مرکز ظرف. نکتة قابل توجه پيرامون اين نمونه، رعايت تمايزات حروف (چ و گ) است که با توجه به تاريخ نگارش کتيبه مي تواند در شناخت سير تحوالت رسم الخط

فارسي مورد استفاده قرار گيرد.

تحليل شکلي و محتوايي کتيبه ها (جدول ١)کتيبه هاي سفالينه هاي موردبررسي از دو منظر شکلي و محتوايي قابل بررسي هستند. رويکرد شکلي به نوع خط، نگارش حروف، ترکيب بندي و اشتباهات نوشتاري کتيبه ها معطوف بوده و در رويکرد محتوايي مفاهيم اشعار و کلمات

موردنظر قرار مي گيرد.از نظر محتوايي استفاده از اشعاري شامل کلماتي که به نوعي بر شکل ظرف يا کاربرد آن اشاره دارند قابل توجه

تصوير ١٧. موزه سلطنتي اونتاريو، شمارة 2000.48.1

١ . متوفي ٤٤٠ هجري قمري

بررسي محتوايي و شکلي کتيبه هاي منظوم فارسي در سفالينه هاي دوران

تيموري و صفوي

Page 14: ﻱﺎﻫ ﻪﺒﻴﺘﮐ ﻲﻠﮑﺷ ﻭ ﻲﻳﺍﻮﺘﺤﻣ ﻲﺳﺭﺮﺑ …negareh.shahed.ac.ir/article_258_3da96d881217df349ffa56875adfc913.pdf · ۹۴ﻥﺎﺘﺴﻣﺯ

شماره ۳۶ زمستان۹۴۳۱

فصلنامة علمي- پژوهشي نگره

است، چنان که کلمات قدح (تصوير ٢)، صحن (تصاوير ٣، ٤، ٥، ١٥)، طبق (تصوير ١٠)، قاب (١٧، ١٨، ١٩) و کوزه (تصوير ١٤) به طور مستقيم بر شکل ظرف و کلمات مزعفر و حلواي عسل (تصوير ٧)، عطار و بوي خوش (تصوير ١٣) و نمکدان (تصوير ١٦) بر کاربرد ظرف داللت مي کند. يا مي» «صراحِي چون ترکيباتي نيز موارد برخي در از توأمان استفادة يا (١١ (تصوير خون» «صراحي داِر کلمات «آش» و «صحن» (تصوير ١)، به طور همزمان بر شکل و کاربرد ظرف اشارت دارد. در نمونه هاي معدودي نيز اشارة کلمات چندان دقيق به نظر نمي رسد، چنان که کاربرد کلمات «جام» و «باده» (تصوير ١٢) و «نمکدان» نشان را ظرف شکل نه بشقاب روي بر (٩ (تصوير مي دهند و نه کاربرد اصلي ظرف را، چه آن که بشقاب نه مناسب نوشيدن مي است و نه نگهداري نمک. با اين حال اين اشعار نيز به نوعي متضمن کلماتي هستند که ظرف و (مانند هم نشيني ياد مي آورند را در يا نوشيدن خوردن «جام» و «باده»؛ «نمکدان» و «جگرخواري»). درمجموع در متن اشعار ١٧ قطعه از ٢٠ ظرف موردمطالعه معادل ٨٥درصد از کل مجموعه، نام نوعي ظرف يا نوعي خوردني يا آشاميدني وجود دارد. اين امر نشان مي دهد که اگرچه ابيات احتماًال از ميان مجموعه اشعار و گلچين هاي ادبي گزينش اما (Blair, 2008: 163-164) مي شدند انتخاب ابيات تا حدود زيادي هدفمند بوده است. نکتة ديگر در اين ميان تغيير واژگان مرتبط با فرم به دلخواه شاعر و متناسب با شکل ظرف است، چنان که در نمونة ١٧ «قاب»، به فراخور فرم ظرف، جايگزين کلمة «جام» در شعر اصلي شده است. موارد زيادي از جايگزيني نام هاي «طبق»، «قدح» و «کاسه» و ... با يکديگر بر روي اشعار سفالينه هاي کتيبه دار دوران

.(Blair, 2008: 165) اسالمي ديده مي شود موضوع مهم ديگر استفاده از ابيات، عبارات مقّفي يا کلمات منفرد با مضمون دعاي خير بر روي اين نمونه هاست. در دوران اسالمي طلب خير و برکت براي صاحب ظرف Ha-) ابتدا بر روي پيه سوزهاي سفالي اموي و عباسي

،(dad & Khamis, 1998: 71, no. 11; Amr, 1988 Watson, 2004: 189, 195,) اوليه سفال هاي زرين فام cat. E. 8, cat. E. 17, cat. E.19 ,197) و ظروف لعاب

و (Morgan, 1994a: 42, no. 30) مات سفيد عباسي اندکي بعد بر روي سفالينه هاي منقوش گالبه اي ساماني با عباراتي چون «البرکة لصاحبه» يا تکرار کلمة «برکه» رواج Morgan, يافت (ويلکينسون، 1379: 137-138؛ فراوان 1994b: 80, no. 69, 70). اين رويکرد در سده هاي بعد نيز همچنان ادامه داشت با اين تفاوت که طلب خير، عالوه بر کلمات يا عبارات کوتاه عربي، در قالب شعر بر روي در .(Blair, 2008: 164-165) متداول تر شد سفالينه ها ميان نمونه هاي موردمطالعه در اين پژوهش، در يک مورد با استفاده از مضمون شعر (تصوير ١٥)، در دو مورد تنها با استفاده از عبارات مقّفي (تصاوير ٥ و ٦)، در دو نمونه با ترکيب شعر و عبارات مقّفي (تصاوير ١٨ و ١٩) و در يک ظرف با استفاده از تک واژة «دولت»؟ (تصوير ٨) طلب خير انجام پذيرفته است. در يک مورد نيز (تصوير ١١) در قالب يک بيت، عاقبت خير به صورت عام (براي همة رندان) و در نمونه اي ديگر (تصوير ٢٠) بخشايش و عنايت در قالب يک رباعي درخواست شده است. درمجموع، بر روي ٤٠ درصد از ظروف موردمطالعه، شکلي از دعا يا طلب خير (در قالب شادي، دولت، نعمت، صحت، سعادت، عاقبت خير

و ...) وجود دارد.نظر از دوران اين سفالينه هاي کتيبه هاي بررسي شناخت تطور نگارش حروف مختص فارسي (گ، چ، پ، ژ) در خوشنويسي نيز بسيار راهگشاست، آن چنان که شواهد نشان مي دهند نويسندگان ايراني از همان سده هاي نخستين اسالمي در نگارش براي حروف فارسي (چ، پ، ژ) با سه نقطه و براي حرف (گ) با دو يا سه نقطه نسبت به حروف عربي تمايز ايجاد مي کردند؛ اما پس از قرن پنجم هجري، به مرور و با رعايت نکردن اين تمايزات از سوي کاتبان، اين تمايزات در سده هاي ششم و هفتم هجري تا اندازة زيادي از ميان رفت و اين حروف در موارد بسياري به صورت عربي (ک، ج، ب، ز) نگاشته مي شدند. اگرچه در سدة يازدهم هجري اصالحاتي در خط ايجاد شد و خطاطان و کاتبان تمييز حروف (چ، پ، ژ) را رعايت مي کردند (متيني، ١٣٤٦: ١٦٢؛ ١٣٤٧: ١٥٨-١٥٧؛ ١٣٨٧: ٩٦؛ فضايلي، ١٣٦٢: ٤٤٦)، با اين حال بررسي نمونه هاي حاضر نشان مي دهد که نه تنها در قرون هشتم، نهم و دهم هجري بلکه در سدة يازدهم و

.G 308 تصوير ۱۹. موزة بريتانيا، شمارة ١٨٩٦,٠٦٢٦,٥ تصوير ١٨، موزة بريتانيا، شماره

Page 15: ﻱﺎﻫ ﻪﺒﻴﺘﮐ ﻲﻠﮑﺷ ﻭ ﻲﻳﺍﻮﺘﺤﻣ ﻲﺳﺭﺮﺑ …negareh.shahed.ac.ir/article_258_3da96d881217df349ffa56875adfc913.pdf · ۹۴ﻥﺎﺘﺴﻣﺯ

اوايل سدة دوازدهم هجري يعني پس از اعمال اصالحات در رسم الخط نيز عدم رعايت اين تمايزات همچنان رايج بوده است، چنان که در نمونه هايي که حروف (گ، چ، پ، ژ) در آن ها به کار رفته (تصاوير ١، ٢، ٣، ٤، ٥، ٦، ٧، ٨، ٩، ١٠، ١١، ١٢، ١٣، ١٤، ١٥، ١٧، ١٨، ١٩ و ٢٠) به جز نمونه هاي شمارة ٥ (حرف چ) و ١٥ (حرف پ) و ٢٠ (حروف چ و گ)، در ديگر کتيبه ها نشانه هاي تمايز اين حروف اعمال نشده است. در عين حال، رسم الخط کتيبة ظرف شمارة ٢٠ نشان مي دهد، علي رغم نظري که افزوده شدن سرکش کوچک گاف را مربوط به بعد از مشروطه مي داند (فضايلي، ١٣٦٢: ٤٤٧)، اين عالمت پيش از اين

دوران نيز در رسم الخط رايج مورد استفاده بوده است. نکته چندين نيز کتيبه ها انتظام و ترکيب بندي لحاظ از ظروف تمامي کتيبة آنکه نخست است. توجه درخور دهان باز همچون کاسه و بشقاب ها که در سطح دروني مدور نوار دو يا يک به صورت است شده تحرير آنها بر روي لبه، بدنة مقعر يا کف ظرف تنظيم شده است و برخالف برخي از سفالينه هاي سده هاي پيشين (همچون نمونه هايي از سفالينه هاي کتيبه دار ساماني، سفالينه ها لعاب مات عباسي و نمونه هايي از سفالينه هاي نقاشي زيرلعاب و زرين فام سده هاي ششم و هفتم هجري)، هيچ گونه ترکيب شعاعي در کتيبه هاي ظروف موردمطالعه ديده نمي شود (نمونه هاي ١، ٢، ٣، ٤، ٥، ٦، ٧، ٨، ٩، ١٠، ١٢، ١٥، ١٧، ١٨، ١٩ و ٢٠). از سوي ديگر تمامي کتيبه هاي داخلي ظروف که سمت معني بدين است، شده نگاشته مرکز به سمت باالي حروف تمامي کتيبه ها به سوي مرکز ظرف قرار دارد. اين موضوع در مورد کتيبه هاي متشکل از دو نوار مدور

تودرتو نيز رعايت شده است.١حين در اشعار به سفالگر دسترسي چگونگي نگارش آنها بر سفال نيز از مسائلي است که موردتوجه پژوهشگران اين حوزه قرار گرفته است. قوچاني با توجه به شواهد متعدد نشان مي دهد که شخصي غير از سفالگر يا مجموعه اشعار از روي ديوان يا کاشي کار اشعار را مي خوانده و هنرمند آنچه مي شنيده را بر روي سفال يا

يکي .(٢٤-١٧ :١٣٧١ (قوچاني، است مي نگاشته کاشي از اين قرائن که در تعدادي از نمونه هاي حاضر نيز ديده از ناشي مي تواند که است نگارشي اشتباهات مي شود تفاوت تلفظ با شکل نوشتاري کلمه (تصوير ٣)، عدم آگاهي سفالگر از شکل صحيح نگارش کلمة داراي حروف هم صدا در الفباي فارسي (تصوير ٨) و يا اشتباه شنيداري سفالگر

(تصاوير ٢، ١١، ١٣، ١٤) باشد. از ميان ٢٠ سفال موردمطالعه، شاعِر تمامي يا بخشي از اشعار ١٤ سفال مورد شناسايي قرار گرفت. بررسي فاصله زماني حيات اين شعرا با تاريخ ساخت سفالينه ها حاکي از آن است که سفالگران بيشتر از اشعار شاعراني با فاصلة زماني نه چندان زياد (از هم عصر سفالگر تا دو سده پيش از آن) بهره برده اند. در اين ميان اشعار حافظ (تصاوير گرفته قرار مورد استفاده ظرف پنج روي بر (تصوير اطعمه بسحاق اشعار از و (١٢ و ٥ ،٤ ،٣ ،٢دهلوي امير خسرو ،(٨ (تصوير ولي نعمت اهللا ٧)، شاه (تصوير ٩)، جامي (تصوير ١٠) و بياني کرماني (تصوير از است. شده استفاده ظرف يک روي بر هرکدام (١١سروده هاي شاعراني با فاصلة زماني بيشتر از دو سده نيز بر روي سه ظرف رباعياتي از خيام (تصاوير ١٤ و ١٧) و ابوسعيد ابوالخير (تصوير ٢٠) و تک بيتي از عطار (تصوير ١٣) ديده مي شود. از طرفي به نظر مي رسد که در هر دوره نگارش بيت يا ابياتي خاص بر روي سفالينه ها رواج بيشتري مي يافته است. اگرچه شواهد موجود براي تأييد اين فرضيه کافي به نظر نمي رسد اما تکرار يک بيت از حافظ بر روي نيمي از نمونه هاي موردمطالعه متعلق به سدة نهم هجري (تصاوير ٣، ٤ و ٥) يا تکرار يک بيت از شاعري ناشناس بر روي سه نمونه از پنج ظرف متعلق به سدة يازدهم هجري (تصاوير ١٥، ١٨ و ١٩)، احتمال صحت اين فرضيه را قوت مي بخشد. درنهايت استفاده از خط نستعليق در قالب نمونه ها جايگزيني اين خط به جاي نيمة دوم از تزيين سفالينه ها در را ثلث خطوطي چون

سدة هشتم هجري به بعد تأييد مي کند.

Inv. nr. 6/1978 تصوير ٢٠. مجموعة ديويد، شمارة

١.در سفالينه هاي کتيبه دار پيش از تيموري، نه تنها برخي از کتيبه هاي بيرون به رو ظرف داخلي بدنه نگاشته مي شدند، بلکه به عنوان مثال دو از متشکل کتيبه هاي مورد در متعلق تودرتو مدور نوار چند يا سده هاي زرين فام سفالينه هاي به ششم و هفتم هجري، ممکن بود هر يک از رديف ها برخالف ديگري به سمت داخل يا خارج نگاشته شود؛ شيوه اي که احتماًال براي دستيابي به نوعي تعادل و توازن در تزئينات ظرف مورد استفاده قرار مي گرفته

است.

بررسي محتوايي و شکلي کتيبه هاي منظوم فارسي در سفالينه هاي دوران

تيموري و صفوي

Page 16: ﻱﺎﻫ ﻪﺒﻴﺘﮐ ﻲﻠﮑﺷ ﻭ ﻲﻳﺍﻮﺘﺤﻣ ﻲﺳﺭﺮﺑ …negareh.shahed.ac.ir/article_258_3da96d881217df349ffa56875adfc913.pdf · ۹۴ﻥﺎﺘﺴﻣﺯ

شماره ۳۶ زمستان۹۴۳۳

فصلنامة علمي- پژوهشي نگره

يرصو

ع تمنب

يدار

گهل ن

محف

کشيا

ت اخ

سل

محد

جوو

از ي

کلش

ير خ

يدعا

به ره

شاا

ف ظر

ل شك

در د

ربرکا

يا به

کتي

يهش ما

نقه)

تيب ک

بروه

عال)

عرشا

م نا

تاخ

سخ

اريت

ق)(ه.

ونهگ

فظر

ل شك

رديف

انساني

حيواني

هندسي

گياهي

Met

ropo

litan

Mus

eum

of A

rt, N

o: 1

970.

28ين

ولتروپ

متوزة

مران

اي�

**

سشنا

نا٧٧

٩ب

لعاير

ي زقاش

نب

شقاب

١

Bag

herz

adeh

, 197

8, F

ig. 1

60ان

استن ب

يرازة ا

موان

يجربا

آذ�

**

فظحا

همن ن

قرسط

اواچه

وباک

سهکا

٢G

olom

bek,

199

6, 2

10: F

ig. 5

1ُرم

ي، شرق

ي رها

هنلي

ة موز

مور

شابني

�*

*فظ

حا٨٧

٣ياه

م سع قل

نوچه،

وباک

بشقا

ب٣

Gol

ombe

k, 1

996,

243

: Col

our P

l. II

aتاژ

رميزة ا

موهد

مش�

**

فظحا

٨٧٨

فيدو س

ي آب

بشقا

ب٤

Wal

ters

Art

Mus

eum

, No:

48.

1031

ورتيم

بالرز،

والتنر

ة هوز

مور

شابني

��

**

فظحا

٨٨٥

ياهم س

ع قل نو

چه،وبا

کب

شقاب

٥

97وير

ص4: ت

22 ،1

38ر،7

جومه

انجست

گري،

ناغسيغ

زة مو

ف)کش

ل مح

ز (فقا

ق�

*

سشنا

ناهم

ده نس

چهوبا

کب

شقاب

۶

Gol

ombe

k, 19

96, 2

26: F

ig. 7

1تاژ

رميزة ا

موريز

تب�

**

معه اط

اقسح

بهم

ده نس

فيدو س

ي آب

بشقا

ب٧

Vic

toria

and

Alb

ert M

useu

m, N

o: 5

52-1

905

تلبر

و آريا

کتو وي

وزةم

ف)کش

ل مح

ه (اچ

کوب� ؟

**

*لي

هللا وت ا

عماه ن

ش٩٠

٥ -٩٥

٥چه

وباک

بشقا

ب٨

Had

don,

201

1, 6

8: F

ig. 1

-2جند

بيرزة

موف)

کشل

محد (

جنبير

�*

*وي

دهلرو

خسير

ام٩٢

٥فيد

و سي

آبسه

کا۹

Mid

dle

East

ern

Cul

ture

Cen

ter i

n Ja

pan,

No.

1182

0- 7

5پن

ژادر

نه ميا

ورخا

ي نگ

رهز ف

رکم

ورشاب

ني

�*

**

ي؛جام

ل او

تبي

سشنا

ر ناشاع

وم ت د

بي٩٢

٩فيد

و سي

آبب

شقاب

١٠

Vic

toria

and

Alb

ert M

useu

m, N

o: C

.197

3-19

10ت

لبرو آ

ريا کتو

ويوزة

مان

کرم�

�*

*عر

شاي:

روعر

شس؛

شنانا

ي بيان

ت: پش

عرش

نيرما

ک

٩٣٠

فيدو س

ي آب

مهمق

ق١١

Vic

toria

and

Alb

ert M

useu

m, N

o: 5

64-1

905

تلبر

و آريا

کتو وي

وزة م

ريزًال تب

تمااح

�*

**

فظحا

٩٠٥ -

٩٨٢

فيدو س

ي آب

بشقا

ب۱۲

Car

swel

l, 20

00, 1

40: F

ig. 1

61تن

، آکي

بناوزة

مين

چ�

**

طارع

٩١١ -

٩٢٧

فيدو س

ي آب

وزرس

خوب

١٣

Bag

herz

adeh

, 197

8, F

ig.1

62ان

استن ب

يرازة ا

موان

صفها

�*

*يام

خ٩٧

٠فيد

و سي

آبوزه

ک۱۴

Wat

son,

200

4, 4

60: F

ig. U

.12

تکوي

ي مل

وزةم

ريزًال تب

تمااح

��

**

**

سشنا

نا١٠

٠٩ع

نوچه،

وباک

گارن

رنگب

شقاب

١٥

Gol

ombe

k, 2

003,

259

: Fig

. 8ين

برلتي

دولزة

مو

انکرم

�*

**

سشنا

نا١٠

٣٧فيد

و سي

آبدان

مکن

١٦

Roy

al O

ntar

io M

useu

m, N

o: 2

000.

48.1

ريوونتا

ي اطنت

سلوزة

مان

کرم�

**

*يام

خ١٠

٨٤ب

لعاير

ي زقاش

نب

شقاب

١٧

Brit

ish

Mus

eum

, No.

G.3

08وم

وزي مي

شريتي

بان

کرم�

�*

**

سشنا

نا١٠

٨٨ان

کرمگ

رنچند

بشقا

ب١٨

Brit

ish

Mus

eum

, No.

189

6, 0

626.

5وم

وزي مي

شريتي

بان

کرم�

�*

شنانا

١١٠٩

ب لعا

ير ي ز

قاشن

بشقا

ب١٩

Dav

id C

olle

ctio

n, N

o. In

v. n

r. 6/

1978

ويد دي

عةمو

مجين

چت:

اخس

ران: اي

يبهکت

�*

*خير

والد اب

سعيابو

م، نه

دة: س

تاخ

س١١

و ١٠

دة : س

يبهکت

ونالد

سب

شقاب

٢٠

جدول ١. مشخصات سفال های موردمطالعه و کتيبه های آن ها

Page 17: ﻱﺎﻫ ﻪﺒﻴﺘﮐ ﻲﻠﮑﺷ ﻭ ﻲﻳﺍﻮﺘﺤﻣ ﻲﺳﺭﺮﺑ …negareh.shahed.ac.ir/article_258_3da96d881217df349ffa56875adfc913.pdf · ۹۴ﻥﺎﺘﺴﻣﺯ

نتيجهبررسي ٢٠ نمونه از سفالينه هاي تيموري و صفوي منقوش به اشعار و عبارات موزون فارسي در اين پژوهش، از دو منظر شکلي و محتوايي، نتايج مهمي را در بر داشت: نخست آنکه انتخاب اشعار در اين دوران هدفمند بوده به گونه اي که غالب ابيات انتخابي به نوعي به شکل ظرف، کاربرد خاص آن و يا به طورکلي به خوردن يا نوشيدن اشاره دارند. اين تأکيد به اندازه اي است که در بسياري از موارد کلمات خاصي از ابياْت متناسب با شکل ظرف تغيير کرده است. موضوع ديگر ادامة سنت طلِب خير براي صاحب ظرف در کتيبه هاست که غالبًا به صورت شعر يا عبارات مقّفي يا ترکيبي از هر دو بر روي ظروف اين دوره نمايان شده است. ابيات انتخابي غالبًا از ميان اشعار شاعراني که از نظر زماني به سفالگر نزديک بوده اند (از هم عصر سفالگر تا دو سده پيش از آن) گزينش مي شده و از سروده هاي شاعراني با بيش از دو سده اختالف زماني در موارد معدودي استفاده شده است. از لحاظ شکلي نيز بررسي کتيبه هاي موجود نشان مي دهد که عدم تمايز نگارش حروف فارسي (گ، چ، پ، ژ) نسبت به حروف عربي مشابه – تمايزاتي که در سده هاي اوليه رعايت مي شد اما در مکتوبات سده هاي ششم و هفتم هجري تقريبًا از ميان رفت- نه تنها بر روي ظروف سده هاي هشتم و نهم هجري ادامه يافت بلکه اصالحات نگارشي دوران صفوي نيز دست کم بر اصالح کتيبة سفالينه هاي اين دوران تأثير چنداني نداشت.

اشتباهات نگارشي برخي کتيبه ها که بايد از تفاوت تلفظ با شکل نوشتاري کلمه، عدم آگاهي سفالگر از شيوة صحيح نگارش کلمه داراي حروف هم صدا در الفباي فارسي و يا اشتباه شنيداري سفالگر ناشي شده باشد، بار ديگر ديدگاه پژوهشگراني را که خوانندة اشعار از روي متن و کاتب آنها بر سفال را دو نفر مي دانند تأييد مي کند. در مورد شيوة خوشنويسي نيز استفاده از انواع خط نستعليق در بيشتر سفالينه هاي موردمطالعه غلبة استفاده از اين شيوه را نگارش کتيبة سفالينه هاي ادوار دوران تيموري

و صفوي نشان مي دهد.

منابع و مآخذ اتينگهاوزن، ريچارد، گرابار، اولگ. ١٣٨٤. هنر و معماري اسالمي ١. تهران: سمت.

اعتصام، آزاده. ١٣٨٨. مباني نظري خط کوفي در سفالينه هاي اسالمي در ايران، قرون ٣ تا ٥ ه.ق.، پايان نامة کارشناسي ارشد، دانشکده هنر دانشگاه الزهرا.

امير خسرو دهلوي. ١٣٦١. ديوان کامل اميرخسرو دهلوي. مقدمة سعيد نفيسي، به اهتمام م. درويش. تهران: انتشارات جاويدان.

برزين، پروين. ١٣٤٨.« معرفي چند نمونه از ظروف سفالي نوشته دار و تاريخ دار موزة ايران باستان» هنر و مردم، ش ٨٥، صص ٢٤-١٧.

بسحق اطعمه. ١٣٠٢. ديوان اطعمه موالنا ابو اسحق حالج شيرازي. به کوشش ميرزا حبيب اصفهاني. استانبول: چاپخانه ابوّضيا.

پناهي، غالمرضا. ١٣٩٣. بررسي تأثيرات نظام هاي تصوف و فتوت بر شکل گيري کتيبه هاي سفال نيشابور عصر ساماني. پايان نامة کارشناسي ارشد. دانشکدة هنرهاي تجسمي و کاربردي دانشگاه

هنر اصفهان.جامي، عبدالرحمن بن احمد. ١٣١٣. االبرار. طهران: مطبعة علمي.

جباري، صداقت. ١٣٨٦. «تکوين و تطور خط نستعليق در سدة هشتم و نهم هجري قمري»، هنرهاي زيبا، ش ٣٣، صص ٨٤-٧٧.

جباري، صداقت، معصوم زاده، فرناز. ١٣٨٨. «الگوهاي ترکيب بندي در کتيبه هاي سفال ساماني قرن سوم

بررسي محتوايي و شکلي کتيبه هاي منظوم فارسي در سفالينه هاي دوران

تيموري و صفوي

Page 18: ﻱﺎﻫ ﻪﺒﻴﺘﮐ ﻲﻠﮑﺷ ﻭ ﻲﻳﺍﻮﺘﺤﻣ ﻲﺳﺭﺮﺑ …negareh.shahed.ac.ir/article_258_3da96d881217df349ffa56875adfc913.pdf · ۹۴ﻥﺎﺘﺴﻣﺯ

شماره ۳۶ زمستان۹۴۳۵

فصلنامة علمي- پژوهشي نگره

تا پنجم هجري قمري»، فصلنامة هنرهاي زيبا: هنرهاي تجسمي، ش ٤٠، زمستان ١٣٨٨، صص ٨٠-٧١.جباري، صداقت، معصوم زاده، فرناز. ١٣٨٩. «تنوع خط کوفي در کتيبه هاي سفال ساماني، قرن سوم تا

پنجم هجري قمري»، فصلنامة هنرهاي زيبا: هنرهاي تجسمي، ش ٤٢، صص ٤٤-٣٣.حافظ شيرازي، شمس الدين محمد. ١٣٨٤. ديوان حافظ. با استفاده از نسخه تصحيح شده محمد قزويني

و قاسم غني. تهران: اقبال.حبله رودي، محمدعلي. ١٣٨٨. کليات جامع التمثيل يا بهترين دستور ادبي و اخالقي در تهذيب اخالق و

آداب. تهران: اسالميه.خّرمي، حسين. ١٣٧٦. ضرب المثل هاي منظوم. با مقدمة ابراهيم باستاني پاريزي. قم: نشر خّرم.

خيام، عمر. ١٣٥٤. رباعيات خيام. تصحيح محمدعلي فروغي. تهران: اميرکبير.دهخدا، علي اکبر. ١٣٧٧. لغت نامة علي اکبر دهخدا، ج ١٠، ١١، ١٣. زير نظر دکتر محمد معين و دکتر سيد

جعفر شهيدي. تهران: دانشگاه تهران.زکرياي کرماني، شفيعي، مهرنوش، پناهي، غالمرضا. ١٣٩٤. «بازشناسي بن مايه هاي فتوت در كتيبه هاي سفال نيشابور دوره ساماني با تأکيد بر تجليات حضرت علي (ع)»، دوفصلنامة مطالعات هنر اسالمي،

سال يازدهم، ش ٢١.شاه نعمت اهللا ولي. ١٣٩١. ديوان شاه نعمت اهللا ولي. با مقدمة سعيد نفيسي. تهران: نگاه.

شايسته فر، مهناز. ١٣٨٥. «بررسي سفالينه هاي منقوش به کتيبه در موزة ايران باستان»، کتاب ماه هنر، ش ١٠١-١٠٢، صص ٣٤-٢٦.

شيمل، آنه ماري. ١٣٧٩. «شعر و خوشنويسي: مالحظاتي درباره رابطه آنها در فرهنگ ايراني»، در: اوج هاي درخشان هنر ايران. ويرايش ريچارد اتينگهاوزن و احسان يارشاطر. ترجمة هرمز عبداللهي و

رويين پاکباز. تهران: آگاه: صص ٢٢٤-١٩٣.عطار نيشابوري، فريدالدين. ١٣٨٢. الهي نامه، پندنامه و اسرارنامه. با مقدمة فرشيد اقبال. تهران: مؤسسة

فرهنگي انديشه در گستر.عطايي، مرتضي، موسوي حاجي، سيد رسول، کوالبادي، راحله. ١٣٩١. «سفال منقوش گالبه اي؛ انواع،

گستردگي، تاريخ گذاري»، نگره، ش ٢٣، صص ٨٧-٧١.فضائلي، حبيب اهللا. ١٣٦٢. اطلس خط: تحقيق در خطوط اسالمي. اصفهان: مشعل.

قوچاني، عبداهللا. ١٣٦٤. کتيبه هاي سفال نيشابور. تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسالمي.قوچاني، عبداهللا. ١٣٦٦ الف. «سفالينه هاي زرين فام و نقاشي شده زير لعاب»، باستان شناسي و تاريخ،

سال اول، ش ۲، صص ٤٠-٣١.قوچاني، عبداهللا. ١٣٦٦ ب. «کوزه فقاع»، باستان شناسي و تاريخ، سال دوم، ش ۱، صص ٤٥-٤٠.

قوچاني، عبداهللا. ١٣٧١. اشعار فارسي کاشي هاي تخت سليمان. تهران: مرکز نشر دانشگاهي.قوچاني، عبداهللا. ١٣٨٠. «تجلي علي (ع) بر سفالينه هاي نيشابور»، کتاب ماه هنر، ش ٣١ و ٣٢، صص ١٩-١٧.

قوچاني، عبداهللا. ١٣٨١. «کاربرد سه تنگ سفالي بر اساس اشعار آنها»، باستان شناسي و تاريخ، سال ۱۶، ش ۲، صص ٤٧-٤٤.

کريمي، فاطمه، کياني، محمد يوسف. ١٣٦٤. هنر سفالگري دورة اسالمي ايران. تهران: مرکز باستان شناسي.کياني، محمديوسف. ١٣٨٠. پيشينة سفال و سفالگري در ايران. تهران: نسيم دانش.

متيني، جالل. ١٣٤٦. «رسم الخط فارسي در قرن پنجم هجري»، مجلة دانشکدة ادبيات مشهد، ش ١٠ و ١١، صص ١٥٩- ٢٠٦.

متيني، جالل. ١٣٤٧. «تحول رسم الخط فارسي از قرن ششم تا قرن سيزدهم هجري»، مجلة دانشکدة

Page 19: ﻱﺎﻫ ﻪﺒﻴﺘﮐ ﻲﻠﮑﺷ ﻭ ﻲﻳﺍﻮﺘﺤﻣ ﻲﺳﺭﺮﺑ …negareh.shahed.ac.ir/article_258_3da96d881217df349ffa56875adfc913.pdf · ۹۴ﻥﺎﺘﺴﻣﺯ

ادبيات مشهد، ش ١٥، صص ١٦٢-١٢٥. متيني، جالل. ١٣٨٧. «رسم الخط نسخة ختم الغرايب مورخ ٥٩٣ ق وين»، نامة بهارستان، سال هشتم و

نهم، دفتر ١٣ و ١٤، صص ١٠٢-٩٥.معين، محمد. ١٣٧١. فرهنگ فارسي، ج ٢. تهران: اميرکبير.

موخواه، آذر. ١٣٨٨. «تأثير ادبيات بر نقوش سفالينه هاي اوايل دورة اسالمي ايران»، نقش مايه، س ۲، ش ۴، صص ٧٠-٥٩.

مهجور، فيروز. ١٣٨٧. بررسي سفالينه منقوش گونه کوباچه. رسالة دکتري باستان شناسي، گرايش دوران اسالمي. تهران: دانشگاه تهران.

واتسون، اليور. ١٣٨٢. سفال زرين فام ايراني. ترجمة شكوه ذاكري. تهران: انتشارات سروش.ويلکينسون، چارلز ک. ١٣٧٩. «رنگ و طرح در سفالينة ايراني»، در: ريچارد اتينگهاوزن و احسان يارشاطر. اوج هاي درخشان هنر ايران. ترجمة هرمز عبداللهي و روئين پاکباز. تهران: انتشارات آگاه،

صص ١٤٩- ١٣٣.Amr, Abdel-Jalil. 1988. “Two Early Abbasid Inscribed Pottery Lamps from eraš”, Zeitschrift des Deutschen Palästina-Vereins. 1953-. Bd. 104. 1988. pp. 146-149.Bagherzadeh, F.. 1978. Oriental Ceramics, The World’s Great Collections, Vol 4 Iran Bastan Museum, Tokyo: Kodansha.Blair, S.. 2008. “A Brief Biography of Abu Zayd”, Muqarnas: An Annual on the Visual Culture of the Islamic World, No. 25, PP.155-176.Canby, S.. 1999. The Golden Age of Persian Art. 1501-1722. London: British Museum.Carswell, J.. 2000. Blue & White: Chinese Porcelain around the World. London: British Museum Press.Fehervari, G. 2000. Ceramics of The Islamic World in The Tareq Rajab Museum, London, I.B Tauris Publishers.Flury, S. 1930. “Urnamental Kufic Inscription on Pottey”, In: A Survey of Persian Art, A. U. Pope. ed. Vol. 4, Tehran: Manafzadeh Group, pp. 1743-1769.Golombek, L. 2003. The Safavid Ceramic Industry at Kirman, Iran, vol. 41: PP. 253-270.Ghuchani, A., Adle, C. 1999. “A Sphero-Conical Vessel as Fuqqā a, or a Gourd for Beer”, Muqarnas, Vol. 9, pp. 72-92.Golombek, L. Mason, R. B., Bailey, G. A. 1996. Tamerlane’s Tableware, Toronto, Mazda Publishers in Association with Royal Ontario Museum.Golombek, L., Mason, R. B., Proctor, P.. 2001. “Safavid Potters Marks and Question of Provenance”, Iran, Vol. 39, PP. 207-236.Grube, E. J. 1996. “Notes on the Decorative Arts of the Timurid Period. III. On a Type of Timurid Pottery Design: The Flying-Bird-Pattern”, Oriente Moderno, Nuova serie, Anno 15. 76. Nr. 2, La Civilta Timuride Comefenomeno Internazionale, Volume II. Letteratura - Arte. 1996. pp. 601-609.Grube, Ernest J. 1994. “Pottery of the Umayyad and Abbasid Periods”, In: Cobalt and Luster, The First Centuries of Islamic Pottery, Ernest Grube. ed.. The Nour

بررسي محتوايي و شکلي کتيبه هاي منظوم فارسي در سفالينه هاي دوران

تيموري و صفوي

Page 20: ﻱﺎﻫ ﻪﺒﻴﺘﮐ ﻲﻠﮑﺷ ﻭ ﻲﻳﺍﻮﺘﺤﻣ ﻲﺳﺭﺮﺑ …negareh.shahed.ac.ir/article_258_3da96d881217df349ffa56875adfc913.pdf · ۹۴ﻥﺎﺘﺴﻣﺯ

شماره ۳۶ زمستان۹۴۳۷

فصلنامة علمي- پژوهشي نگره

Foundation in Association with Azi Muth Editions and Oxford University Press Inc., New York, PP. 10-19.Gust, G. D., Ettinghausen, R. 1961. “The Iconography of a Kashan Luster Plate”, Ars Orientalis, vol. 4. 1961. pp. 25-64.Hadad, Sh., Khamis, E.. 1998. “Inscribed Pottery Lamps from the Early Islamic Period at Beth Shean”, Israel Exploration Journal, Vol. 48, No. 1/2. 1998. pp. 66-76.Haddon, R. A. W. 2011. Fourteenth Century Fine Glazed Wares Produced in the Iranian World, And Comparison With Contemporary Ones from the Golden Horde and Mamluk Syria/Egypt, 2 Vols., Ph.D Theses, Department of Art and Archaeology, School of Oriental and African Studies, University of London.Lane, A. 1939. “The So-Called «Kubachi» Wares of Persia”, The Burlington Magazine for Connoisseurs, Vol. 75, No. 439. Oct., 1939. pp. 156-157+160-163.Lane, A. 1957. Later Islamic Pottery Persia, Syria, Egypt, Turkey, London, Faber and Faber.Morgan, P. 1994a. “Abbasid Opaque White- Glazed Wares”, In: Cobalt and Luster, The First Centuries of Islamic Pottery, Ernest Grube. ed.. The Nour Foundation in Association with Azi Muth Editions and Oxford University Press Inc., New York, PP. 36-45.Morgan, P. 1994b. “Samanid Pottery, Type and Techniques”, In: Cobalt And Luster, The First Centuries of Islamic Pottery, Ernest Grube, The Nour Foundation In Association With Azi Muth Editions and Oxford University Press Inc, Newyork, PP. 55-113.Pancaroglu, O. 2001. “Functions of Literary Epigraphy on Medieval Islamic Ceramics”, A Web-based Teaching Course on Islamic Ceramics. Ashmolean Museum: http://islamicceramics.ashmolean.org/Kashan2/oya-part-two.htmValenstein, S. G. 1989. A Hand Book of Chinese Ceramics. New York: The Metropolitan Museum of Art.Volov, L. 1966. “Plaited Kufic on Samanid Epigraphic Pottery”, Ars Orientalis, vol. 6, PP. 107-33.Watson, O. 2004. Ceramics from Islamic Lands. London: Thames & Hudson Ltd.

پايگاه هاي اينترنتيwww.britishmuseum.org موزة بريتانياwww.davidmus.dk مجموعة ديويد www.ganjoor.net گنجور: پايگاه سخن سرايان پارسي گويwww.meccj.or.jp مرکز فرهنگي خاورميانه در ژاپن www.metmuseum.org موزة متروپوليتن www.rom.on.ca موزة سلطنتي اونتاريوwww.thewalters.org موزة هنر والترز www.vam.ac.uk موزة ويکتوريا و آلبرت

Page 21: ﻱﺎﻫ ﻪﺒﻴﺘﮐ ﻲﻠﮑﺷ ﻭ ﻲﻳﺍﻮﺘﺤﻣ ﻲﺳﺭﺮﺑ …negareh.shahed.ac.ir/article_258_3da96d881217df349ffa56875adfc913.pdf · ۹۴ﻥﺎﺘﺴﻣﺯ

Scientific Research Quartely Journal Journal of faculty of art Shahed university

A Survey of Meaning and Form of Persian Poetic Inscriptions on Potteries of the Timurid and Safavid Eras

Seyed Rasoul Mousvi Haji, Associate Professor, Department of Archaeology,Mazandaran University,Babolsar, Iran.MortezaAtaie, Ph.D. Candidate in Archaeology,TarbiatModares University, Tehran, Iran.Maryam Asgariveshareh, MA Student in Archaeology,Mazandaran University, Babolsar, Iran.

Recieved: 2015/10/21 Accepted: 2015/11/29

Shah Two centuries after the advent of Islam, the use of the script as a decorative element in different types of pottery gradually gained currency. The contents of the scripts on potteries, that were first limited to short Arabic phrases such as the name of the potter or blessing, were gradually expanded to include hadith, quotes bypersonages and poetry. Persian poetry also quickly found its place on the potteries of the Islamic era, and poems of outstanding Persian poets became one of the most important decorative elements of the Seljuk,Khwarazmian andIlkhanidpottery. This process was continued with less intensity and different calligraphy styles during the Timurid, Safavid and Qajar eras. In present study,which is done on the basis of descriptive-analytical method and documentary data collection, the poems of 20 examples of potteries from the mentioned eras were examined carefully in terms of the relation with form and function of the container, selection of poems, script type, orthography and errors of writing, in order to further comprehend the form and contents of poems ofthe Timurid and Safavid potteries. The results demonstrate that the selection of the poems of potteriesin these eras was purposeful and most of the selected poems are somehow related to the shape or application of the container. In most cases, the inscriptions have been written in Nastaliq style and the distinctions of the Persian specific alphabets (گ, چ, پ, ژ) are not evident in the ninth, tenth, eleventh and early twelfth centuriesA.H.

Keywords: Pottery, Timurid, Safavid, Inscription, Persian Poetry, Persian Orthography.

2Summer 2015 No34

Abstract