ون راگزور - bahmansabz.ir ·...
TRANSCRIPT
شماره44آذر1396
نشريهآموزشيواطالعرساني
سقوط‌سینمای‌عامه‌پسند
صفحه2
محمود کاظمیصنعت‌سینما،مجموعه‌ای‌پیچیده‌و‌چند‌وجهی‌است‌که‌در‌بخش‌هایی‌بهم‌پیوسته‌است.فیلم‌و‌سالن‌سینما‌دو‌عنصر‌ضروری‌این‌صنعت‌هستند.نمی‌توان‌فیلم‌خوب‌تولید‌کرد،اما‌ســالنی‌برای‌نمایش‌آن‌نداشــت.نمی‌توان‌پردیس‌های‌مدرن‌و‌مجهز‌احداث‌کرد،امــا‌فیلم‌جذاب‌و‌تماشاگرپســند‌وجود‌نداشــته‌باشد
تا‌در‌این‌ســینماها‌روی‌پرده‌برود.عزم‌موسسه‌بهمن‌ســبز‌برای‌سینماسازی‌در‌همه‌شــهرهای‌ایران،کوششی‌جدی
برای‌رونق‌دادن‌به‌صنعت‌سینما‌در‌همه‌جزئیات‌و‌کلیات‌اســت.اما‌واقعیت‌این‌اســت‌که‌متولیان‌ســینمای‌ایران‌باید‌بکوشند،تمرکز‌خود‌را‌از‌تهران‌بردارند‌و‌به‌همه‌ایران‌فکــر‌کنند.موج‌عظیمی‌از‌مهاجرت‌که‌در‌بیست‌ســال‌اخیر‌به‌سمت‌تهران‌و‌شــهرهای‌بزرگ‌صورت‌گرفته،نشان‌دهنده‌ضعف‌های‌بسیار‌در‌شهرستان‌هاست.ســاخت‌پردیس‌های‌مجهز‌و‌نمایش‌فیلم‌ها،اجــرای‌تئاتر‌و‌کنســرت‌و‌تفریح‌هایی‌که‌شهرنشینان‌در‌شهرهای‌بزرگ‌از‌آن‌بهره‌مند‌هستند‌می‌تواند‌شــور‌و‌اشــتیاق‌جمعی‌را‌در‌شهرستان‌ها‌بیشــتر‌کند،اشتغال‌های‌تازه‌به‌وجود‌بیــاورد‌و‌جوانان‌را‌ترغیب‌کند‌به‌جای‌حاشیه‌نشــینی‌در‌شهرهای
بزرگ،در‌شــهرهای‌خود‌بمانند‌و‌برای‌آبادانی‌این‌مناطق‌کوشش‌کنند.برنامه‌مدیران‌سینمایی‌به‌جای‌برگزاری‌انبوهی‌جشــنواره‌می‌تواند‌به‌سمت‌گسترش‌سالن‌ســازی‌و‌رونق‌فیلمســازی‌برای‌خانواده‌های‌ایرانی‌معطوف‌شود‌تا‌این‌دو‌بال‌هنر‌سینما،توامان‌به‌سمت‌افق‌های
روشن‌پرواز‌کنند.بازگشایی‌سینما»قدس«تبریز‌پس‌از‌چند‌سال‌تعطیلی‌و‌بازسازی،در‌اواخر‌آذر‌ماه‌یکی‌از‌اتفاق‌های‌مبارک‌روزهای‌پیش‌رو‌برای‌مجموعه‌بهمن‌سبز‌است.سینمایی‌که‌با‌دو‌سالن‌مجهز‌و‌مناسب‌میزبان‌مردم‌هنردوست‌تبریز‌می‌شود‌و‌امیدواریم‌سال‌آینده‌یکی‌از‌بهتریــن‌و‌پرمخاطب‌ترین‌سالن‌های‌این‌مجموعه‌در‌کل‌کشور‌باشد.
سینما‌بدون‌فیلمفیلم‌بدون‌سینما
»خالتور« در طرح داســتانی و تیپ ها قرار اســت بازسازی »گنج قارون« )سیامک یاسمی ۱۳۴۴( باشد. در جزئیات ظاهرا فیلمفارسی دیگری الگو قرار گرفته، ولی آن چه در تنه داستان به چشم می آید
همان »گنج قارون« است.
يادداشت مديرعامل
روزگار نوآغاز‌بازسازی‌سینما»فلسطین«بروجرد
کتاب »پدر پولدار، پدر بی پول«
تعهد اعضای یک گروه، به مجموعه ای که در آن مشغول به کار هستند می تواند همدلی، مشارکت و در نهایت بهره وری
را بین اعضای یک سازمان، موسسه افزایش دهد
تعهد، کیمیای کار تیمی
چگونه در بند فقر نمانیم‌‌صفحه4
صفحه3
نشريه‌آموزشي‌و‌اطالع‌رساني‌‌‌‌‌‌‌شماره44آذر1396
آذر1396صفحه2
ریوي
صش ت
زارگ
فیلم سینمایی »بیست و یک روز بعد« محصول حوزه هنری در شبکه نمایش خانگی عرضه شد.
اکران مردمی »شکالتی« در پردیس چهارباغ اصفهاننمایش »قهرمانان کوچک« در سینما بهمن بیرجند
سعید‌مروتی»خالتور« در طــرح داســتانی و تیپ ها قرار است بازسازی »گنج قارون« )سیامک یاسمی ۱۳۴۴( باشد. در جزئیات ظاهرا فیلمفارسی دیگری الگــو قرار گرفته، ولــی آن چه در تنه داستان به چشم می آید همان »گنج قارون« اســت. پوریا پورســرخ جای فردین را گرفته اســت. محمدرضا شــریفی نیا، آرمان است، سحر قریشی هم فروزان؛ نقشی که ظهوری در »گنج قارون« بازی کرده، ازسوی سازندگان »خالتور« تکثیر شده تا مهران غفوریان و علی صادقی به نمک فیلم بیفزایند. »گنج قارون« به عنوان یک فیلمفارســی کالسیک بارها چه در قبل از انقالب و چه پس از انقالب، بازسازی یا عناصر، مضامین و تیپ های نمایشــی اش استفاده شــده است. داســتان مفصل سری فیلم هــای موســوم بــه فردینی ســال های دور را که کنــار بگذاریم، در همین ســال ها »گنج قــارون« به عنوان منبعــی الهام بخش مورد بهره برداری فعاالن سینمای عامه پسند قرار گرفته اســت. مثالش را می شــود آرش معیریان کارگــردان »خالتــور« زد که چند سال پیش ورسیونی از »گنج قارون« را با نام »شیر و عسل« کارگردانی کرد که اتفاقا در آن هم پوریا پورســرخ و مهران غفوریان حضور داشتند و اگر قرار بود مقایســه باشد »شیر و عسل« به عنوان یک فیلم عامه پسند ضعیف، سروشکل نسبتا بهتری از »خالتور« دارد، اما
»خالتور« را اگر کنار »گنج قارون« قرار دهیم با واقعیت غم انگیزی مواجه می شویم؛ واقعیت غم انگیزی که از ســقوط سینمای عامه پسند ایران حکایــت دارد. موضوع این نیســت که چرا »خالتور« براساس »گنج قارون« ساخته شده، مسئله این جاست که چرا فیلم این همه از منبع اقتباسش عقب تر است. ۵۲ سال پیش وقتی »گنج قارون« اکران شد و رکورد فروش را جابه جا کرد، هیچ منتقدی حاضر نشد درباره فیلم بنویســد. آن ســال ها منتقدان نوشتن درباره فیلم های عامه پســند فارســی را کسر شأن خود می دانستند. در سال های بعد هم از »گنج قارون« به عنوان فیلم نمونه ای سینمای رویاپرداز یاد شــد. به عنوان عصاره و نمادی از فیلمفارسی که با سرهم بندی ساخته می شد و کارش هــم تحمیق توده ها بــود. امروز که »خالتور« را می بینیم به نظر می رسد بیش از هر زمان دیگر به اعاده حیثیت از »گنج قارون« نیاز داریم. این که فردین چقدر از پوریا پورسرخ بازیگر بهتری است و این شریفی نیای منفصل و بی انگیزه تا چه انــدازه از آرمان فاصله دارد و این که سیامک یاســمی به عنوان کارگردان دکوپاژ و میزانس های بسیار بهتری نسبت به آرش معیریان دارد که حدود ۱۵ســال است فیلم عامه پســند می ســازد، ولی جز یکی دو اســتثنا، همواره زیراســتاندارد فیلم ساخته
است.میــزان پیش پاافتادگی »خالتــور« حتی در
مقایســه با دیگــر محصــوالت »پویا فیلم« به عنوان پیگیرترین دفتری که پس از انقالب بــه بازســازی فیلمفارســی ها پرداخته، هم
حیرت انگیز است.درباره »خالتــور« مثل هر فیلــم دیگری از دفتر »پویا فیلــم«، آدم اصلی و تعیین کننده نه کارگردان که تهیه کننده اســت. حســین فرح بخــش پــس از شکســت های پی درپی فیلم هایــش در یک دهه اخیــر، اعتقادش به فیلمفارســی را از دســت نداد، فقط کوشید محصول نهایــی را تا می توانــد ارزان تر از کار دربیاورد تا دست کم محصوالتش دخل و خرج کند. »خالتور« به عنوان فیلمــی ارزان که با صرف حداقل وقت و دقت ساخته شده توانسته در صدر جدول گیشه فیلم های روی پرده قرار گیرد. حرف زدن درباره این که »خالتور« چقدر از جامعه امروز ایران عقب است، کار بیهوده ای به نظر می رســد. فیلــم با چنان ســرعت و بی دقتی های ساخته شده که کف استانداردها هم در آن رعایت نشده اســت. نتیجه این که
»گنج قارون« در مقایسه با »خالتور« شاهکار به نظر می رسد. درفیلم ســیامک یاسمی که نیم قرن به عنوان ســمبل فیلمفارسی فحش خورده، استانداردهایی رعایت شده است که در »خالتور« خبری از آن ها نیست. »خالتور« به شــکل حیرت انگیزی پیش پا افتاده است. آتراکسیون الله زاری ســطح پایین و مبتذل )به معنی پیش پا افتــاده( که به عنوان کمدی عامه پسند می فروشد و تماشاگر می یابد، اما نه
کمدی است و نه حتی عامه پسند.فیلم به شــکل غریبی ضد الگــوی خود عمل می کند و سر و شــکل یک هجویه را به خود می گیرد. داریم دربــاره فیلمی حرف می زنیم که مثال فیلمبرداری اش از سطح تصویربرداری مجالس عروســی فراتــر نمــی رود و نمونه مثال زدنی از تولیدات »بزن دررویی« اســت. یک محصــول ارزان و بی کیفیت که ســقوط آزاد سینمای عامه پســند ایران را به نمایش
می گذارد.منبع:روزنامه‌آسمان‌آبی
پرفروش ترین فیلم این روزهای سینمای ایران، یک کپی پرغلط از سینمای فارسی است
سقوط‌سینمای‌عامه‌پسند
علی‌رضاییمدتی‌است‌سینماسازی‌در‌شهرهای‌بزرگ،رونق‌گرفته‌و‌اجرای‌طرح‌های‌بزرگ‌پردیس‌ســازی‌از‌تهران‌به‌مشــهد،شیراز‌و‌ســایر‌شهرهای‌اصلی‌ایران‌رسیده‌است.بازار‌گرم‌پردیس‌ها‌و‌فروش‌باالی‌بیشتر‌فیلم‌ها‌در‌این‌فضاهای‌تازه‌و‌مدرن،سرمایه‌گذاران‌را‌ترغیب‌کرده‌با‌وجود‌مشکالت‌مالی‌و‌هزینه‌های‌سرسام‌آور‌سینماداری،در‌مناطق‌مختلف‌دست‌به‌ساخت‌پردیس‌های‌چند‌سالنی‌بزنند.مجتمع‌هایی‌که‌رویکرد‌تجاری‌و‌فرهنگی‌دارند‌و‌همزمان‌نیازهای‌مختلف‌اقشــار‌گوناگون‌جامعه‌را‌پاسخ‌می‌دهند.اما‌آیا‌سهم‌همه‌مردم‌ایران
برای‌فیلم‌دیدن‌در‌شهرهای‌اصلی‌و‌پرجمعیت‌ایران‌خالصه‌می‌شود؟آیا‌جوانان‌و‌خانواده‌ها‌در‌شهرهای‌دیگر‌نیاز‌به‌فضای‌فرهنگی‌و‌تفریحی‌ندارند؟قطعا‌ظرفیت‌اقتصادی‌شهرهایی‌مانند‌بیجار،بیرجند،سبزوار،کاشــان،کاشمر‌و...به‌اندازه‌یزد،تبریز،شیراز،مشهد،ســنندج،رشت،اصفهان‌و‌کرمان‌نیست.اما‌می‌توان‌برای‌شهرهایی‌با‌جمعیت‌کمتر‌به‌ساخت‌پردیس‌هایی‌کوچکتر،محدودتر‌اما‌مدرن‌و‌مجهز‌فکر‌کرد.در‌سال‌های‌پیش‌از‌پیروزی‌انقالب‌اسالمی،اغلب‌شهرهای‌ایران،حتی‌مناطق‌دورافتاده‌که‌امروز‌سینماهایشان‌تعطیل‌شده،صاحب‌سینما‌بودند‌و‌به‌دلیل‌خصوصی‌بودن‌سالن‌های‌سینما‌در‌آن‌زمان،می‌توان‌با‌قاطعیت‌گفت‌چرخ‌سینماداری‌آن‌روزها‌با‌رونق‌بیشتری‌می‌چرخیده‌و‌قانون‌عرضه‌و‌تقاضا
درست‌کار‌می‌کرده‌که‌در‌شهرهای‌کوچک‌هم‌چند‌سینمای‌رقیب‌در‌کنار‌هم‌فعالیت‌می‌کرده‌اند.پس‌از‌گذشت40سال‌از‌انقالب،با‌وجــود‌افزایش‌جمعیت‌و‌تعداد‌دانشــجویان‌و‌تحصیل‌کردگان،رشد‌شــهرها‌و‌تغییر‌سبک‌زندگی،تعداد‌سینماها‌در‌شهرهای‌کم‌جمعیت‌کاهش‌یافته‌است.مدیران‌نهادهای‌سینمایی‌در‌هر‌مقطع،شــعارهای‌فراوانی‌درباره‌سینماسازی‌و‌تجهیز‌سالن‌های‌ســینما‌می‌دهند‌که‌کمتر‌به‌عینیت‌می‌رســد‌و‌گرنه‌امروز‌نباید‌شاهد‌پرچمداری‌بخش‌خصوصی‌در‌زمینه‌سینماداری‌بودیم،کاش‌نهادهای‌متولی‌در‌ســینماداری‌و‌تولید‌فیلم،به‌ویژه‌وزارت‌فرهنگ‌و‌ارشاد‌اسالمی‌و‌سازمان‌سینمایی‌به‌جای‌برگزاری‌انبوهی‌جشنواره‌کم‌اثر‌و‌خنثی‌به‌ساخت‌سینماهای‌مجهز‌و‌مناسب‌با‌شهرهای‌‌مختلف‌اهتمام‌می‌ورزیدند‌و‌به‌تاثیــر‌بلند‌مدت‌این‌اقدام
خیر‌فرهنگی‌می‌اندیشیدند.
سینماسازی‌در‌شهرستان‌ها،اولویت‌فراموش‌شده
فیلم‌به‌شکل‌غریبی‌ضد‌الگوی‌خود
عمل‌می‌کند‌و‌سر‌و‌شکل‌یک‌هجویه‌را‌به‌خود‌می‌گیرد.درباره
فیلمی‌حرف‌می‌زنیم‌که‌مثال‌فیلمبرداری‌اش
از‌سطح‌تصویربرداری
مجالس‌عروسی‌فراتر‌نمی‌رود‌و‌نمونه‌مثال‌زدنی‌از‌تولیدات»بزن‌دررویی«است
صفحه3 آذر1396
در‌این‌ســتون،دیــدگاه،انتقادها‌و‌پیشــنهادهای‌اهالی‌رسانه،منتقدان،روزنامه‌نگاران‌و‌ســینماگران‌درباره‌سینماهای‌حوزه‌هنری‌را‌مي‌‌خوانید.
معنای‌سینما‌رفتن‌‌رویا‌فتح‌اهلل‌زاده
دانشجوی‌دکتری‌جامعه‌شناسی‌فرهنگیعضو‌انجمن‌منتقدان‌و‌نویسندگان
سینمایی‌ایرانمن همیشــه بــرای تماشــای فیلــم های موردعالقه ام به ســالن ســینما مــی روم. به نظرم سینمارفتن کنش جمعی معناداری اســت که فرد از ایــن طریق خــودش را در ســاختار فرهنگی جامعه متمایــز می کند.
وقتی فــردی ترجیح می دهد کــه به جای نســخه کپی غیرمجاز فیلم به سالن سینما برود و همراه بــا افراد دیگر جامعــه فیلم را
روی پرده عریض ســینما نظاره گر باشــد یعنی خــود را تعریــف و متمایــز می کند. چنین فردی می خواهد پیــام آور این معنا باشد که فیلم را باید با اندازه اورجینال روی پرده ای عریض تماشــا کرد و از سویی دیگر برای گــردش چرخه اقتصادی هنر ســینما
ارزش قایل شد.
نمره‌باالی‌پردیس‌ها‌‌محمد‌فهیمیان،وکیل‌دادگستری
برای ســینما رفتن، سال هاســت به ســراغ پردیس ها مــی روم. انتخاب فیلــم با توجه به تنوع ســالن ها در این ســینماها ساده تر است. برنامه ریزی برای استفاده از سانس ها هم ســاده تر و ســریع تر اتفاق می افتد. اگر تصمیم داشته باشــیم با توجه به فشردگی برنامه کاری، بعد مســافت و شلوغی تهران فیلم ببینیم، راحت تر این اســت که به سراغ پردیس ها برویم تا از برنامه شان مطلع شویم و یک سانس را از میان انبوه سانس ها و فیلم ها انتخاب کنیم. در پردیس آزادی، کوروش و پردیس چارســو فیلم دیده و لذت برده ام. از میان سالن های قدیمی و اصیل تهران، سینما فرهنگ به دلیل نمایــش فیلم های »هنر و
تجربه« مورد توجه ام بوده است.
از چشم سوم
بازدید مدیر عامل موسسه از سینما فلسطین بروجرد بازسازی سینما فلسطین بروجرد آغاز شد. دیدار محســن مومنی شــریف رئیس حوزه هنری و محمود کاظمی مدیر عامل موسسه بهمن سبز
تعهد، کیمیای کار تیمیتعهد اعضای یک گروه، به مجموعه ای که در آن مشغول به کار هستند و هدفی که آنها را بهم پیوند می زند می تواند همدلی، مشارکت و در نهایت بهره وری را بین اعضای یک سازمان، موسسه و یا یک تیم افزایش دهد
تعهد اگر بر اساس ارزش ها باشد به اوج خود می رسد. هر زمان که بر اساس ارزشهای استوار زندگی انتخابی می کنید، در موقعیت بهتری از حفظ سطح تعهد خود قرار دارید، مجبور نیستید به طور مداوم اهمیت آن را مجدد ارزیابی کنید.
رابی‌هارولد‌کوشنر‌گفته‌اســت:»هدف‌زندگی‌برنده‌شدن‌نیست.هدف‌زندگی‌رشدکردن‌و‌سهیم‌شدن‌است.وقتی‌به‌کارهایی‌که‌در‌زندگی‌انجام‌داده‌اید‌نظر‌می‌افکنید،از‌لذتی‌که‌به‌زندگی‌دیگران‌داده‌اید‌بیشتر‌احساس‌رضایت‌می‌کنید‌تا‌لذتی‌که‌از‌شکســت‌دادن‌دیگران‌و‌پیشی‌گرفتن‌از‌آنان
کسب‌کرده‌اید.«
آیا‌کسی‌را‌در‌تیم‌خود‌سراغ‌دارید‌که‌این‌توانایی‌را‌داشته‌باشد‌که‌وقتی‌در‌کنار‌او‌هستید‌احساس‌حقارت‌کنید؟اینها‌کاهنده‌هستند.کاهنده‌ها‌با‌ورودشــان‌به‌جایی‌سرزندگی‌وانرژی‌را‌می‌مکند.فزاینده‌ها‌کسانی‌هستند‌که‌شما‌را‌بزرگتر‌می‌کنند.وقتی‌که‌آنان‌را‌می‌بینید،حس‌سبقت‌پیش‌می‌آید‌زیرا‌آنان
شما‌را‌بهتر‌نشان‌می‌دهند.
پیشکسوت‌سرمایه‌گذاری،چارلز‌شواب‌گفته‌است:»هنوز‌در‌پی‌انسانی‌هستم‌که‌باوجود‌مقام‌باالی‌خود،کار‌بهتری‌انجام‌نداده‌و‌تمام‌تالش‌خود‌را‌برای‌خلق‌روحیه‌تایید‌به‌کار‌گرفته
و‌روحیه‌منتقد‌ندارد.«
بزرگنماها‌خود‌را‌نیز‌ارزشمندتر‌می‌کنند.شما‌نمی‌توانید‌چیزی‌را‌که‌خود‌ندارید،بدهید.ارتقای‌خود‌پیش‌از‌ارتقای‌تیم‌قرار‌دارد.تنها‌راهی‌که‌شما‌را‌در‌مدیریت‌حفظ‌می‌کند‌این‌است‌که‌همیشه‌در‌حال‌رشد‌باشید.روزی‌که‌از‌رشد‌کردن‌بازایستید،روزی‌است‌که‌باید‌جایگاه‌مدیریت‌را‌به‌دست‌شخصی‌دیگر
بسپارید.
چیزهایی‌در‌مورد‌متعهد‌بودن‌وجود‌دارند‌که‌یک‌عضو‌تیم‌باید‌بداند.تعهد‌همیشه‌در‌اوج‌بدبختی‌کشف‌می‌شود.شما‌هیچ‌وقت‌تعهد‌اعضای‌تیم‌را‌نمی‌بینید‌تا‌وقتی‌که‌اشــکالی‌پیش‌بیاید.وینس‌لومباردی‌بزرگ‌گفته‌است:»هرچه‌سختتر‌کار
کنید،تسلیم‌شدن‌سختتر‌خواهد‌بود.«
فردریک‌فالش‌نوشته‌است:»در‌انتخاب‌ها‌بسیاری‌از‌افراد‌به‌سالهای‌گذشته‌می‌نگرند‌و‌زمان‌و‌مکانی‌را‌می‌یابند‌که‌در‌آن‌زندگیشان‌تغییر‌چشمگیری‌داشته‌است.چه‌به‌صورت‌تصادفی‌یا‌به‌شکلی‌طراحی‌شده.اینها‌لحظاتی‌هستند‌که،به‌دلیل‌آمادگی‌درونیمان‌و‌همکاری‌وقایع‌اطرافمان،مجبوریم‌خود‌و‌شرایطی‌را‌که‌در‌آن‌زندگی‌می‌کنیم،مجددا‌ارزیابی‌کنیم‌و‌انتخاب‌خاصی‌بکنیم‌که‌بر‌باقی‌زندگیمان‌تاثیر‌بگذارد.«
سرپرست‌تیمی‌که‌افراد‌را‌کامل‌می‌کند،یک‌عضو‌بزرگنماست.اینها‌افرادی‌هستند‌که‌وقتی‌در‌کنارشان‌هستید،از‌شما‌بهتر‌از‌آنچه‌هستید‌می‌سازند.بیل‌راسل‌به‌خوبی‌آن‌را‌بیان‌کرده‌است‌که:»مهمترین‌معیاری‌که‌یک‌بازی‌را‌چقدر‌خوب‌انجام‌دادم‌این‌بودکه‌چقدر‌توانستم‌هم‌تیمی‌هایم‌را‌وادارم‌تا‌بهتر
بازی‌کنند.«
بزرگنماها‌برای‌افراد‌تیم‌خود‌ارزش‌قائلند.آنها‌توانایی‌دارند‌که‌هم‌تیمی‌خود‌را‌در‌بهترین‌نور‌ببینند.این‌نکته‌بسیار‌اهمیت‌دارد،سطح‌کارایی‌ما‌بستگی‌به‌سطح‌ارزشی‌دارد‌که‌برایمان
قائل‌می‌شوند.
بزرگنماها‌آنچه‌را‌کــه‌هم‌تیمی‌هایشــان‌ارزش‌می‌دانند،می‌شناسند‌و‌با‌آن‌ارتباط‌برقرار‌می‌کنند.آنها‌نسبت‌به‌همه‌چیز‌رویکرد‌برنده-برنده‌دارند‌و‌هرگز‌رویکرد‌برنده-بازنده
ندارند.
بســیاری‌از‌افراد‌تمایل‌دارند‌تا‌تعهد‌را‌با‌احساسات‌خود‌همراه‌کنند.اگر‌احساس‌کنند‌که‌راه‌درستی‌را‌برگزیده‌اند،درآن‌صورت‌تعهدات‌خود‌را‌دنبال‌می‌کنند.اما‌تعهد‌حقیقی‌بدین‌گونه‌عمل‌نمی‌کند.تعهد‌احساس‌نیست.بلکه‌خصوصیتی‌شخصیتی‌است‌که‌ما‌را‌قادر‌می‌سازد‌به‌اهدافمان‌برسیم.احساسات‌انسان‌مدام‌باال‌و‌پایین‌می‌شوند،اما‌تعهد‌باید‌همچون‌سنگ‌سخت‌باشد.اگر‌تیمی‌استوار‌می‌خواهید‌چه‌تجارت‌باشد‌یا‌کلوپ‌بازی،ازدواج‌یا‌سازمان‌خیریه،باید‌اعضایی‌داشته‌باشید‌که‌تعهدی‌استوار‌به‌تیم‌دارند.
تعهد‌و‌استعداد‌هیچ‌ربطی‌به‌هم‌ندارند.هیچ‌تضمینی‌وجود‌ندارد‌که‌اگر‌شخصی‌با‌استعداد‌را‌یافتید،بسیار‌متعهد‌هم‌هست‌یا‌برعکس.باسیل‌والش‌گفته‌است:»ما‌نیازی‌به‌نیروی‌بیشتر‌یا‌توانایی‌بیشتر‌یا‌موقعیت‌بزرگتر‌نداریم.آنچه‌که‌باید‌استفاده‌کنیم،آن‌چیزی‌است‌که‌داریم.«بنابراین‌تعهد‌بر‌اثر‌انتخاب‌به‌وجود‌می‌آید‌و‌نه‌بر‌اثر‌شرایط.وقتی‌که‌نوبت‌آن‌می‌رسد،تعهد‌داشتن‌را‌انتخاب‌می‌کنند.
به‌منظور‌ارتقای‌سطح‌تعهد‌خود‌باید‌سه‌کار‌را‌انجام‌دهید.اول،تعهد‌خود‌را‌به‌ارزش‌هایتان‌گره‌بزنید.دوم،خطر‌کنید.جورج‌هاالس‌حق‌داشت‌وقتی‌که‌گفت:»هرگز‌کسی‌که‌تمام‌تالش‌خود‌را‌کرده‌است،پشیمان‌نمی‌شود.«و‌آخر‌اینکه،تعهد‌هم‌تیمی‌های‌خود‌را‌ارزیابی‌کنید.نمی‌توانید‌به‌افرادی‌بی‌تعهد
متعهد‌باشید‌و‌از‌آنان‌انتظار‌تعهد‌داشته‌باشید.
نشريهآموزشيواطالعرساني
آذر1396صفحه4
صاحب امتياز: مؤسسه فرهنگي و تبليغاتي بهمن سبز نشاني: تهران، خيابان انقالب اسالمی، خيابان استاد نجات الهی، کوچه سلمان پاک،
پالک 24، کدپستی 1599673433 تلفن 88914381 فاکس 88896762
[email protected]پيشنهادها و نظر هاي خود را بــا مــا در ميــان بگذاريد
راســت)متیو‌مک‌کانهــی(:همه‌آدمهــا‌از‌مرگ‌می‌ترســن،اما‌وقتی‌باهاش‌روبرو‌می‌شن،وقتی‌که‌تنها‌يه‌ذره‌مونده‌تا‌تموم‌شه،ازش‌استقبال‌می‌کنن.چون‌اونجاست‌که‌معنی‌رهايی‌واقعی‌رو‌می‌فهمن.!
»کاراگاه‌واقعی«نیک‌پیزوالتو
گ یالو
د
گارماند
مقایسه‌میزان‌فروش‌درآبان‌ماه96و95در‌سطح‌استان‌هامیزان افزایش فروش 900,0۱0,000 ریال
درصد میزان افزایش فروش دوره ۵,۵9
درصد افزایشفروش 96استانردیففروش 95استانیا کاهش
83,630,000خراسان جنوبي212,910,000154.59خراسان جنوبي13,455,170,000اصفهان5,401,480,00056.33اصفهان2385,560,000بوشهر527,000,00036.68بوشهر3575,710,000کردستان742,120,00028.91کردستان4325,445,000آذربایجان شرقي412,675,00026.80آذربایجان شرقي5199,340,000البرز232,440,00016.60البرز6
چهارمحال و 7چهارمحال و 286,200,0002.07بختیاري
280,390,000بختیاري
352,200,000گلستان357,590,0001.53گلستان8724,950,000همدان728,310,0000.46همدان9
439,810,000قزوین0.10-439,370,000قزوین101,591,140,000خراسان رضوي0.51-1,583,020,000خراسان رضوي112,305,980,000تهران2.70-2,243,750,000تهران12519,380,000خوزستان3.16-502,985,000خوزستان13273,900,000کرمانشاه16.24-229,410,000کرمانشاه14402,610,000آذربایجان غربي20.52-319,980,000آذربایجان غربي151,858,740,000فارس28.87-1,322,150,000فارس16611,880,000زنجان34.97-397,880,000زنجان17408,720,000لرستان35.10-265,240,000لرستان181,293,040,000مازندران39.44-783,095,000مازندران19
16,087,595,000جمع کل16,987,605,0005.59جمع کل
کتاب هایــی از جنس »پدر پولــدار، پدر بی پول« از نظر ادبیات، کم ارزش یا فاقد ارزش محســوب می شــوند اما همه چیز را نباید با مالک ارزش های ادبی سنجید. این کتاب نوشته رابرت کیوساکی یک اقتصاددان موفق است، غولی در جهان سرمایه داری که تالش می کند بــا نظریه هایش درباره موفقیت، ثروت و رشــد جامعه را نســبت به روش هایی که آزموده و نتیجه داده حساس کند و راه های رسیدن به چشم اندازهای جهان مدرن و موفق با به دیگران
آموزش دهد. در این کتاب رابرت کیوســاکی درباره روش های زندگی افــراد پولدار و افــراد بی پول صحبت می کند. او از کودکی خود می نویســد و اینکه زندگی در کنار پــدر واقعی او که یک معلــم باهوش و بســیار محبوب اما فقیر بوده و زندگــی در کنار پدر بهترین دوستش که او دوســتش را درباره پول و قواعد آن آموزش می داد و بسیار ثروتمند چه امتیازهایی داشــته است. کیوساکی می گوید: یکــی از پدرانم برای به دســت
آوردن چند دالر جان می کند و دیگری مشت مشت پول درمی آورد. یکی از پدرانم بــه من یاد می داد که ســوابق تحصیلی و کارم را چه طور بنویسم که بتوانم شغل خوبی به دســت آورم و دیگری به من می آموخت که چه طــور طرح های قــوی مالی و بازرگانی را خلق کنم، تا بتوانم برای دیگران شغل
ایجاد کنم.فرزند دو پدر قوی بودن این امکان را برای من فراهم آورد تا با مقایسه نظر آنها با یکدیگر تأثیر تفکراتشان را بر زندگیشان بررسی کنم، در این جریان فهمیدم که انسان ها زندگیشان را براساس افکارشان تنظیم می کنند. پدر بی پولم دائم می گفت: من هیچ وقت پولدار نمی شوم و این پیشگویی واقعیت یافت، ولی پدر پولدارم معتقد بود که آدم پولداری است، حتی یک بار پس از ورشکستگی که افسرده اش کرده بود، باز ادعا کرد آدم ثروتمندی است و می گفت بین فقیر بودن و ورشکســته بودن یک اختالف بزرگ است و آن این که ورشکســتگی موقتی، ولی فقر دائمی اســت. »پدر پولدار، پدر بی پول« در ۲7۲ توسط
سلوی شمس الدینی ترجمه شده است.
بازسازی‌سینما»فلسطین«بروجردیک‌اتفاق‌تازه
بازسازی ســینما »فلســطین« بروجرد که مراحل اجرایی آن انجام می شود، یکی از پروژه های عمرانی مهم این روزهای بهمن سبز است. این سینما 800 صندلی ظرفیت دارد که امکانی مطلوب برای پذیرایی از سینمادوستان است. سینما فلسطین پس از بازسازی به یک سالن مدرن تبدیل می شود. بازسازی و بهســازی بخش های تاسیساتی، ایمنی، بهداشتی و ... که باید در یک سینمای مدرن و مجهز، به شکلی علمی طراحی و اجرا شوند، در این سینما لحاظ شده و امید است این سینما، بخشی از نیازهای فرهنگی ساکنان این شهر را برآورده کند. موسسه بهمن سبز، در این ســال ها دو برنامه مهم در بخش عمرانی داشته. اولویت اول تاسیس پردیس و سینماهای جدید بوده و اولویت دوم، بازسازی و ارتقای سیستم نمایشی در ســینماهایی که امکان احداث در آنها نبوده است. سینما فلسطین »بروجرد« که سینمایی قدیمی و معتبر در این شهر اســت، طبق برنامه ریزی هایی که ماهها طول کشید به مرحله بازسازی رســید تا وضعیت آن ارتقا یابد و در همه بخش ها، بهتر شود. این سینما اواخر بهمن ماه امسال افتتاح و به
ناوگان سینمایی کشور اضافه می شود.
معرفی کتاب »پدر پولدار، پدر بی پول«
چگونه‌در‌بند‌فقر‌نمانیم
telegram: bahmansabz_ir Instagram:bahmansabz_ir
پدر‌پولدارم‌معتقد‌بود‌که‌آدم‌پولداری‌است،
حتی‌یک‌بار‌پس‌از‌ورشکستگی‌که‌افسرده‌اش‌کرده‌بود،باز‌ادعا‌کرد‌آدم
ثروتمندی‌است‌و‌می‌گفت‌بین‌فقیر‌بودن‌و
ورشکسته‌بودن‌یک‌اختالف‌بزرگ‌است‌و‌آن‌این‌که
ورشکستگی‌موقتی،ولی‌فقر
دائمی‌است