مانیفست جمهوری خواهی

178
ﺧﻮﺍﻫﻲ ﺟﻤﻬﻮﺭﻱ ﻣﺎﻧﻴﻔﺴﺖ2 ﺧﻮﺍﻫﻲ ﺟﻤﻬﻮﺭﻱ ﻣﺎﻧﻴﻔﺴﺖﺧﻮﺍﻫﻲ ﻣﺸﺮﻭﻃﻪ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺩﺭﺧﻮﺍﻫﻲ ﺟﻤﻬﻮﺭﻱ ﺳﻴﺎﺳﻲﺑﺴﺖ ﺑﻦ ﺍﺯ ﺧﺮﻭﺝ ﺑﺮﺍﻱ ﻣﺪﻟﻲ ﮔﻨﺠﻲ ﺍﻛﺒﺮ ﺍﻭﻳﻦ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﻓﺮﻭﺭﺩﻳﻦ، 1381

Upload: onlymehdi

Post on 27-Jul-2015

434 views

Category:

Documents


13 download

DESCRIPTION

اکبر گنجیمانیفست جمهوری خواهی ۱ جزوه‌ای است که در فروردین ۱۳۸۱ توسط اکبر گنجی به هنگام گذراندن دوران محکومیت ۶ ساله خویش در زندان اوین نگاشته شده‌است. این جزوه مشتمل بر یک مقدمه و ۶ فصل است که در آن ناکارآمدی جنبش اصلاحات در نظام جمهوری اسلامی ایران و راههای خروج از بن بست توسط جمهوریخواهی به بحث گزارده شده‌است.

TRANSCRIPT

Page 1: مانیفست جمهوری خواهی

2 مانيفست جمهوري خواهي

مانيفست جمهوري خواهي

جمهوري خواهي در برابر مشروطه خواهي

مدلي براي خروج از بن بست سياسي

اكبر گنجي

1381 ، فروردين زندان اوين

Page 2: مانیفست جمهوری خواهی

3 مانيفست جمهوري خواهي

جمهوري خواهي در برابر مشروطه خواهي مدلي براي خروج از بن بست سياسي

در حقوق بشر، اين است كه هر ملتي بايد خودش سرنوشت خودش را تعيين كند، يعني االن خودمان بايد

ما حق نداريم . سرنوشت خودمان را تعيين كنيم ، اعقاب ما بعدا مي آيند؛ سرنوشت اعقابمان را تعيين كنيم

رنوشتي دارند، به دست خودشان بايد باشد، نه خودشان س .به دست من و شما

32 ، ص ، صحيفه امام ، جلد ششمآيت اهللا خميني

Page 3: مانیفست جمهوری خواهی

4 مانيفست جمهوري خواهي

، بايد داراي همان ، در همه حال هر قرني و هر نسلي . آزادي عمل باشد كه قرون و نسلهاي قبل از آن داشته اند

ن فكر كه كسي بخواهد پس از بي اساسي و خودبيني اي مرگ نيز حكومت كند، از هر بيدادگري و استبدادي

من از حقوق زندگان ... مسخره تر و تحمل ناپذير است ، ، خراب كردن دفاع مي كنم و مي كوشم تا از منزوي كردن

، ، از سوي قدرت غاصب مردگان يا تضعيف آنان اي برك طرفدار قدرت مردگان عليه اما آق . جلوگيري كنم

كساني كه اين جهان را ... حقوق و آزادي زندگان است بدورد گفته اند و آنان كه هنوز به وجود نيامده اند، نسبت به يكديگر فاصله اي عظيمتر از آن دارند كه تصور انسان

تعهدي ، بين آنان چه امكان پس. بتواند آن را دريابد چه قاعده يا اصلي را . ممكن است وجود داشته باشد

، مي توان وضع كرد براي آنكه از ميان دو موجود خيالي كه يكي از حيات محروم شده و ديگري هنوز به گلشن

، دو موجودي كه هرگز نمي توانند زندگي پاي ننهاده است ت كنند، يكي مجاز باشد تا در اين جهان يكديگر را مالقا

هر چند قوانين ... پايان جهان بر ديگري حكمفرمايي كند به وسيله يك نسل وضع مي شود و در دست چندين نسل به قدرت اجرايي خود باقي مي ماند، اما قوت اجرايي آن

.زندگانرضامندي قوانين ادامه نمي يابد مگر با

امس پينت

Page 4: مانیفست جمهوری خواهی

5 مانيفست جمهوري خواهي

چگونگي حاكميت بر خود را دارد، آنگاه هيچ نسلي

را از نسل هاي بعد از حق موجه نخواهد بود كه اين ممكن است نسلي دموكراسي را طرد . خود سلب كند

نمايد، يا به ديكتاتوري رضايت دهد اما نسل بعد، از اين ميماتي را فسخ حق مطلق برخوردار است كه چنين تص

، حاكميت مردمي انتقال ناپذير ، در عمل بنابراين. نمايد آنتوني آربالستر . است

ديكتاتوري هاي بسيار شخص گرايانه در برابر افشاگري هاي علني از سوي خودي هاي ناراضي آسيب

شرم آور دربارة انواع » افشاگرانه«گزارش هاي . پذيرند ، منتشر اعم از دموكراتيك و غيردموكراتيك حكومت ها،

شده اند، اما اين گزارش ها، به ويژه براي آن نظام هايي كه به شيوه اي اساسا غيرمشروع حكومت مي كنند خطرناك

زيرا در اين موارد، اين تنها نقطه ضعف هاي . هستند شخصي يا سوء استفاده رهبر از قدرت نيست كه موشكافانه بررسي و افشا مي شود بلكه فساد شكل خود

تالش براي خوشايندتر ... حكومت نيز بازگو مي گردد « و » مشروطه گرايي « ساختن اين گونه نظام ها از طريق

به آساني مي تواند توسط خائني » اصالح گرايي اجتماعي را افشا مي كند طور عريان بودن امپرا از حلقة دروني كه

مارك تامس .نقش بر آب شود

Page 5: مانیفست جمهوری خواهی

6 مانيفست جمهوري خواهي

هنضت اصالح طليب پس از ساهلا مبارزه هنوز تصميم گيري در مورد حق اگر هر نسلي ، در پريوزي در چند انتخابات مهم . نتوانسته است به مطالبات اساسي و بر حق خود دست يابد

يت دو گانه ؛ در عمل هيچ ، تبديل حاكميت به حاكم دست گرفنت كنترل قوه جمريه و قوه مقننه دستاوردي نداشته و بن بست ناشي از انسداد سياسي آنچنان خبش اصالح طلب حاكميت را فلج و ناكارآمد كرده است كه ديگر هيچ اميدي به حتقق مطالبات از طريق اصالح طلبان حاكم

، سرخوردگي و وادادگي شده ، نااميدي فتار يأس مني توان داشت و لذا خبش وسيعي از جامعه گر ، آيا راهي براي برون رفت قابل تصور است ؟ راه برون رفت از بن بست در اين شرايط . است

، چرا ، و كارآمد و مشروطه كردن آن امكان پذير نيست تصلب سياسي با تداوم حاكميت دوگانه كارآمد كردن : اوال. خود راه آن را بسته اند ) حمافظه كاران(ظان نظام كه امانت داران و حاف

، ناكارآمدي پويا، زوال تدرجيي ، چرا كه نزاع هاي فرسايشي ، كاري نشدين است حاكميت دوگانه عنا اگر كارآمد منودن حاكميت دو گانه به اين م . از مجله خصوصيات حاكميت دوگانه اند ... و

باشد كه خبش هاي خمتلف حاكميت ملزم به رفتار در چارچوب قانون شوند تا ديگر خبش اقتدارگرا از قدرت مطلقه برخوردار نباشد و لذا نتواند به سركوب مطالبات مردم بپردازد، در

Page 6: مانیفست جمهوری خواهی

7 مانيفست جمهوري خواهي

و مطالبات مردم ترجيحات . صورت حتقق اين امر، ديگر حاكميت دو گانه اي باقي خنواهد ماند مني تواند مورد پذيرش حمافظه كاران قرار بگريد، چرا كه ممكن است مردم بگويند ما، مشا و قانون

ويل بايد افزود كه در . اساسي تان را مني خواهيم و بنا دارمي نظامي كامال مردم ساالر بنا هنيم ترين شرايط مي توان به حاكميت دو گانه ، در هب چارچوب قانون اساسي مجهوري اسالمي

ثانيا . ناكارآمد دست يافت و در بدترين شرايط يك نظام متاما اقتدارگرا نصيب مان خواهد شد ، اگر ، خبش اصالح طلب نظام را فلج كرده است خبش اقتدارگراي حاكميت وقيت ناكارآمد است

هر گونه طرح و استراتژي اي : ثالثا. طليب را نابود خواهد كرد كارآمد شود، كل جنبش اصالح ، اگر خبواهد موفق باشد، نيازمند مهراهي نظري و عملي جريان روشنفكري براي اصالحات

، مني تواند جريان روشنفكري استراتژي مشروطه خواهي و كارآمد كردن حاكميت دوگانه . است ، اقتصادي را حل نشده ا كه مسائل و مشكالت اساسي فرهنگي ـ اجتماعي چر. را جذب منايد رويكرد مشروطه خواهي به دليل عدم اجابت مطالبات اكثريت مجعيت : رابعا. باقي مي گذارد

اگر هم خبواهد به مطالبات . ، محايت نسل جوان را به دنبال خنواهد داشت )نسل جوان (كشور نسل جوان پاسخ بگويد، از اسالميت مجهوري اسالمي چيزي باقي خنواهد ماند و بدين ترتيب

توضيح اين مدعا در فصل سوم آمده . (را مي زند ) نظريه مشروطه خواهي (خود زير آب خود . لذا تنها گسست از اقتدارگرايي مي تواند گذار را ممكن سازد .) است

واال مشكل . ، شفاف و بسط يافته باشد براي جايگزيين وضع حاضر، بايد دقيق هر مديل ، متامي معتقدان به اصالح ناپذيري در دوران قبل از انقالب. دوباره تكرار خواهد شد57انقالب ، ه شاه ، برسر تغيري نظام حاكم وحدت داشتند از اين رو كليه خمالفان رژمي خود كام نظام

ويل به دليل اينكه خود دچار استبداد نظري بودند و با سالح . آزادخيواه حمسوب مي شدند ، نظامي ، پس از پريوزي انقالب استبداد نظري مني توان يه جنگ استبداد سياسي رفت

شود، آزادخيواه هر كس با رژميي خودكامه مبارزه كند و يا زنداين . دموكراتيك شكل نگرفت آزادخيواه مي بايست دقيقا در نظام فكري و مباين نظري خود جايگاه آزادي و . نيست

Page 7: مانیفست جمهوری خواهی

8 مانيفست جمهوري خواهي

وگرنه مي توان نظامي اقتدارگرا را كنار گذارد و رژميي . دموكراسي و حقوق بشر را روشن منايد ي و حقوق بشر نه تنها در گفتمان آزادي و دموكراس . به مراتب خودكامه تر را جانشني آن كرد

، بلكه بسياري از نظريه پردازان به صراحت و از مسلط بر دهه پنجاه جايگاه روشين نداشت دموكراسي به شدت حمكوم . ، دموكراسي و آزادي را نفي مي كردند موضعي كامال ايدئولوژيك

گفته . »ست و با رهربي ايدئولوژيك جامعه مغاير است يك رژمي ضدانقاليب ا «مي شد، چون بلكه . نبايد واگذار كرد » سرنوشت انقالب را به دموكراسي رأي هاي يب ارزش «مي شد

، ، و نه حكومت دموكراتيك رهربي جامعه را به شيوة اصيل رهربي انقاليب «ايدئولوگ ها بايد ساختمان انقاليب جامعه به يك دوران «لذا . اند »شستشوي فكري «د مردم نيازمن . »ادامه دهند

، و لنني مي گفت نيم قرن«شستشوي فكري مردم چقدر زمان الزم دارد؟ . »طوالين نيازمند استانقالب در چنني بستر فكري اي زاده شد و به . » انقالب فرهنگي چني معتقد است كه مهيشه

ايدئولوگ انقالب مي خواست يك . ، آبسنت دموكراسي مني توانست باشد ، مادر انقالب ور طبيعي طنظام ديده باين مشرف بر «وبر و » قفس آهنني «جامعه حتت كنترل و هدايت داميي برپا كند كه به

ه از بند استبداد كهن و رژمي فوكو، بيشتر شبيه بود تا به آزادسازي جامع » مهه جا و مهه كس لذا در هر گونه طرحي بايد دقيقا مشخص شود كه به دنبال جايگزين كردن چه چيزي . سلطاين ، تلقي شود، بلكه ارائه دقيق مدل هاي بديل » دموكراسي درس دادن «اين امر نبايد . هستيم

اكنون مهه اصالح طلبان از مردم ساالري . مي آورد امكان نقد و انتخاب و گفت وگو را فراهم دفاع مي كنند ويل دقيقا مني گويند مرادشان از مردم ساالري چيست ؟ مشار زيادي از اصالح طلبان تصرحيا يا تلوحيا اقتدارگرا هستند و از مردم ساالري فقط نام آن را يدك مي كشند و گمان باطل

مسائل و مشكالت كشور به صرف اينكه آهنا جايگزين جناح راست شوند، رفع و مي برند كه . ، گام اول حركت اصالحي است ، يعين مفهوم مردم ساالري لذا حترير حمل نزاع . حل خواهد شد ، مني توانيم انيماگر معناي واژه هايي را كه به كار مي برمي به دقت و وضوح ند « : به گفته كرامسن

بيشتر مباحثات بيهوده اي كه مهه وقتمان را بر سر . درباره هيچ چيز به حنو سودمندي حبث كنيم

Page 8: مانیفست جمهوری خواهی

9 مانيفست جمهوري خواهي

، عمدتا معلول اين واقعيت است كه هر كداممان نزد خود معاين مبهمي از آن ضايع مي كنيم فرض را بر اين قرار مي دهيم كه خمالفان ما نيز آن الفاظي كه به كار مي برمي در نظر دارمي و

، حبث هاميان به مراتب اگر از اول الفاظ را تعريف كنيم . واژه ها را به مهان معاين به كار مي برند . »سودمندتر خواهد بود

آقاي ، معطوف به مدل ارائه شده از سوي نقد اين مكتوب از مدل مشروطه خواهي ، نه صورتبنديهاي عقال قابل تصور ديگري كه در آهنا دقيقا به مسائل و حجاريان است

. مشكالت و حبران ها پرداخته شده و براي آهنا چاره جويي شده باشد

Page 9: مانیفست جمهوری خواهی

فصل اول

اهداف جنبش

Page 10: مانیفست جمهوری خواهی

11 انيفست جمهوري خواهي م

، ، از منظر فلسفينظريه هنجاري . حبث ما در اين خبش متكي به نظريه هنجاري است روش ، درپي درك تبعات و داللتهاي به دنبال گزاره هاي اخالقي راهنماست و در كاربرد عيين اش

اي براي گفت نظريه سياسي هنجاري طريقه . گزاره هاي اخالقي براي رفتار واقعي سياسي است و گو پريامون هنادها بويژه آهنايي كه مربوط به كار برد قدرت عمومي هستند، و نيز رابطه ميان

، توجيهايت را كه براي ترتيبات سياسي موجود ارائه شده اين نظريه . افراد و آن هنادها، مي باشد بنياهناي . ممكن را مورد بررسي قرار مي دهد و مهچنني ميزان توجيه پذيري ديگر ترتيبات

، مسأله در اين چارچوب . اخالقي دولت مهمترين موضوع مورد عالقه اين نظريه مي باشد :اهداف جنبش اصالح طليب را دنبال خواهيم كرد

ضت اجياد هدف اصلي اين هن اگر ـ جنبش اصالح طليب معطوف به كدام اهداف است ؟ 1 اين . است جمهوري تمام عيار نظامي مردم ساالر باشد، مردم ساالري مهان دموكراسي يا

، چرا كه به گمان برخي جنبش اصالح طليب معطوف به گزاره را به صورت شرطيه بيان كردمي . كردن دولت و جامعه است كار آمد كردن و تقويت نظام مجهوري اسالمي بدون دموكراتيزه

Page 11: مانیفست جمهوری خواهی

12 انيفست جمهوري خواهي م

. برخي ديگر بر اين گمانند كه اصالحات يعين حل مسأله بيكاري و مبارزه با فساد اقتصادي برخي ديگر اصالحات را به ورود چپها به حكومت و تقسيم عادالنه قدرت بني دو جناح

ي بر اين تصور باشد كه جنبش آزادخيواهي حال اگر فرد يا گروه. ، تقليل مي دهندراست و چپ ، در اين صورت ما مدعي هستيم كه مردم ساالري معطوف به اجياد نظامي مردم ساالر است

، مهان دموكراسي است كه در ايران در شكل سازماين مجهوري متام عيار، هبتر از ديگر اشكال .ظاهر مي شود

، قدرت آناين را كه اعمال قدرت مي كنند وامي ح افزون خواهي قدرت ـ بر مبناي رو 1ـ1 قدرت فسادآور است و قدرت مطلق فساد مطلق به دنبال . دارد تا اعمال آن را بسط دهند

، در يد قدرت يك تن ) ، اجرا و قضاوت قانون گذاري(لذا مجع آمدن وظايف سه گانه . مي آوردجتمع مهه . توزيع قدرت شرط الزم التيام جراحات جباريت است . خودكامگي است متضمن

، حيت اگر خودكامگان. ، امكان دادگري و انصاف را از او مي ستاند قدرت ها در دست يك تن ، اجراي عدالت توسط فردي كه داراي قدرت مطلقه است . خبواهند مني توانند عادل باشند

اين گماين باطل است كه قدرت ناحمدود . قدرت ناحمدود با عدالت تعارض دارد . ناشدين است به حمض اينكه فردي قدرت مطلق را . را به فردي عادل بسپارمي تا حكومت عدل مستقر شود

اين مسأله . است ، اولني چيزي را كه از دست خواهد داد، عدالت و انصاف در دست گرفت ، اگر عدل را استيفاي حقوق تعريف كنيم . الزاما ناشي از بدخواهي دارندة قدرت مطلق مني باشد

آنگاه حقوق را آن گونه كه . آن كس كه قدرت مطلق دارد، قدرت تعريف حقوق را نيز دارد ، معيار ، حاكم بنابراين در قدرت مطلقه . كردخود مي خواهد يا عادالنه مي پندارد، تعريف خواهد

، براي قادر مطلق در چنني شرايطي . بريوين عدل را از دست مي دهد و خود معيار عدل مي شود اين است كه گفته مي شود وقيت مهه قدرت ها به . ، مفهومي ندارد ، عدل از منظر ديگران )حاكم(

، مني توان هيچ انساين را در عني حال . لت ورزي از او گرفته مي شود كسي داده شد، قدرت عدا به حساب آورد كه به هيچ وجه از قدرت مطلقه و فرمانروايي گستردة دولت » آنقدر خوب «

Page 12: مانیفست جمهوری خواهی

13 انيفست جمهوري خواهي م

، مهار كردن حكومت خودسرانه و حمدود يكي از مهمترين ارزشهاي اخالقي . سوء استفاده نكند . ترسي است كه حكومتها مي توانند در دل شهروندان بيفكنند ساخنت

، متعادل كردن و كارآمد ساخنت دولت ـ اصل تفكيك قوا براي مهار، حمدود كردن 2ـ1 : براساس اين اصل . است

ـ حكومت بايد سه شاخه شود و هر يك از شاخه ها يكي از وظايف تقنني و اجرا و1ـ2ـ1 .قضا را به عهده گريند

ـ هر شاخه بايد حمدود و مقيد به وظايف خود باشد و جماز نيست در وظايف آن دو 2ـ2ـ1 ، يعين در بعضي موارد اجنام وظايف يك قوه توسط قوه ديگر دخل و تصرف كند، مگر بالعرض

اجرايي توسط قوة جمريه كه در واقع مثل هتيه آئني نامه هاي . ديگر، كارآمدتر و دقيق تر است يا ديوان اختالفات روابط كار كه وظيفه قوه قضاييه است ويل قوه جمريه . وظيفه قوه مقننه است

.اجنام مي دهد

ـ افراد شاغل در هر سه خبش بايد جدا باشند، هيچ فردي جماز نيست در آن واحد 3ـ2ـ1 . شاخه كار كند در بيش از يك

قوه اجرائيه به اين : ، ضرورتا تبعي اند ، نسبت به قوه مقننه ـ وظايف اجرائيه و قضائيه 3ـ1 سبب اجرائيه است كه بايد قوانني مصوب پارملان را اجرا كند و قضاييه به اين دليل قضاييه

شهروندان و نيز ميان شهروندان و حاكمان است كه وظيفه اش داوري و فصل خصومت ميان .براساس قوانني پارملان است

ممكن است هر يك از قوا از ) : checks and Balance System(ـ نظام نظارت و كنترل 4ـ1 چه كسي يا . حدود قانوين مصوب قانون اساسي جتاوز منايند و راه خودكامگي در پيش گريند

ادي بايد پاسدار قانون اساسي باشد و مانع از جتاوز قوا گردد؟ اگر گفته شود قانون چه هن ، در آن صورت اين پرسش اساسي نيازمند يك يا حيت چند هناد نگهبان قانون اساسي است

قانون مطرح مي شود كه چه كسي بايد مواظب نگهبان ها باشد؟ مني توان نگهبان يا نگهبانان

Page 13: مانیفست جمهوری خواهی

14 انيفست جمهوري خواهي م

اساسي را كه ضرورتا ماهييت مافوق آن دارند، توسط مرجع قانوين ديگري مهار و در صورت لذا هر يك از قوا بايد وسايل اعمال نفوذ و نظارت بر ديگر قوا را در اختيار . ختطي جمازات كرد

توسط قواي ديگر تعديل ساخت دروين نظام مجهوري چنان است كه هر قوه . داشته باشد از اين رو به هيچ وجه به عاملي كه از . مي شود، يعين با نصب يك مرجع قانوين در مهان سطح

. ، نيازي نيستبرون اعمال نظارت كند، چيزي مثل نگهبان قانون اساسي

، جود ندارد، بلكه متام آدميان انسان شناسي مجهوري مدعي است كه نه فقط انسان كامل و قانون اساسي مجهوري براي مهار خودكامگي . كامال انسان اند و لذا جايزاخلطا و جاه طلب ، روشن ، صريح يعين اصول آن بايد آنچنان دقيق . آدميان جاه طلب و خطاكار طراحي شده است

، مبهم و كش دار بتوانند ان با استفاده از مفاهيم گنگ و شفاف باشد كه مانع از آن شود كه متخلف .راه خودكامگي و فساد در پيش گريند

، نظام نظارت و كنترل اين موضوع را بديهي فرض مي كند كه كارگزاران قواي بر اين اساس ، اختيار ه حكوميت از آجنا كه هر حوز . خمتلف در پي حفظ و توسعه قدرت خويش خواهند بود

، دخالت در خبشي از وظايف اصالتا حمول شده به حوزة ديگر را در اختيار خواهد داشت . چنانچه حوزة اخري از حدود خود ختطي منايد ضربه اي به قدرت آن حوزه وارد خواهد شد

ل دارند، هر كدام الجرم از ، با اين فرض كه متام شاخه ها به حفظ و بسط قدرت خود مي پس. ، به علت ترس از مقابلة به مثل و خسارات احتمايل آن پرهيز مي كنند جتاوز به قلمرو ديگري مانند حق وتوي . ، نظارت متقابل قوا منجر به حمدوديت متقابل مي شود در نظام هاي دموكراتيك

.رئيس مجهور يا كنترل قضايي

، هيچ قدريت از انتخاب مستثين ر مجهوري مدرن به عنوان نظامي كامال وكاليت ـ د 5ـ1 ، به موجب تعريف خود، اجياب مي كند كه متامي حكومتگران به طور حكومت مجهوري . نيست

ان رقابيت ، در جري ادواري تابع انتخاب جمدد باشند و در جريان هر انتخايب امكان بركناري آنان

Page 14: مانیفست جمهوری خواهی

15 انيفست جمهوري خواهي م

انتخاب ادواري و بدون استيناف تكليف زمامداران را روشن . متام عيار، وجود داشته باشد .مي كند

حق انتخاب كردن و : ـ مهه شهروندان بالغ حق دارند در انتخابات مشاركت كنند 1ـ5ـ1 .حق انتخاب شدن

اعتقادي ـ سياسي ـ مذهيب ـ نژادي از امكان ـ هيچ فردي را مني توان به داليل 2ـ5ـ1 .شركت در انتخابات و حق انتخاب شدن براي مناصب حكوميت حمروم كرد

مجهوري حكم مي كند كه متامي مناصب در قواي خمتلف انتخايب باشد، و قاعدة ـ 3ـ5ـ1 .باشداستثناء انتصايب بودن

، انتخابات در يعين رأي خمفي ( از طريق سازوكارهاي سياسي ـ حاكمان بايد 4ـ5ـ1 ، در برابر مردم حتت حكومت ) ، رقابت نامزدان با يكديگر، و مبارزه ميان جناحها فواصل منظم

هيچ چيزي جز اين سازوكارها، وسيلة رضايت خبشي براي گزينش و . پاسخگو و مسئول باشند به ياري اين وسايل . كنترل تصميمهاي سياسي در اختيار شهروندان مني گذارد تفويض اختيار و

.اجياد تعادل بني اقتدار و آزادي امكان پذير مي شود

درباره ) مركب از شهروندان (ـ افكار عمومي از طريق هيأت منصفه غريحكوميت 5ـ5ـ1 .عقل عريف مالك قضاوت است. ئم تصميم گريي مي كنندجمرم بودن يا نبودن متهمان در كليه جرا

پيوند بسيار مستحكمي بني مفهوم . ـ مجهوري هاي مدرن متكي به حقوق بشرند 6ـ1 اساسا مجهوري مدرن يك تنظيم قانوين براي . مجهوري و ايدة جهاين حقوق بشر وجود دارد

به حقوق بشر، ) التزام نظري و عملي (مجهوري غريملتزم . ترعايت حقوق بشر و شهروندان اس انسان «جامه اي است كه در حد قد و قامت ) دموكراتيك(نظام مجهوري . مجهوري مدرن نيست

دوخته شده » انسان مكلف «دوخته شده است و دولت مطلقه جامه اي است كه در اندازة » حمق .است

Page 15: مانیفست جمهوری خواهی

16 انيفست جمهوري خواهي م

، براساس فرايند در اين مجهوري . ـ مجهوري مدرن از نظر ايدئولوژيك يب طرف است 7ـ1 از منظر نظري نيز . ، هناد دولت از هناد دين متمايز شده است تفكيك ساختاري ـ كاركردي

ديين مردم ساالري . ، دولت ، دين است و نه دولت ديين استدالل مي شود كه نه دين دوليت نكته مهم اين است كه دولت حق دخالت در دين . مفهومي پارادوكسيكال است ) مجهوري ديين (

يعين حكومت (را ندارد ويل دين مثل هر هناد ديگر جامعه مدين مي تواند در سياست جاري يا حيت اهلام خبش . نا بيان كند دخالت كند و انتقادات خود را عل ) ، نه نظريه پردازي سياسي كردن

اما اگر هناد ديين به عنوان نريويي سياسي وارد مبارزات ) در مقام نظر و تئوري (سياست باشد . بايد از قاعده كلي ناظر بر مجهوري تبعيت كند ) مثل احزاب دموكرات مسيحي (سياسي شد

، كشور نيست كشور بدون دولت . ـ كشوري است ، شرط الزم و ضروري تأسيس هر ملتدولتتقريبا مهه كشورهاي . ويل كشور بدون دولت ديين يا دين رمسي قابل تصور و تصديق است

. در هر كشوري اديان خمتلفي وجود دارد . كنوين فاقد دولت ديين و بسياري فاقد دين رمسي اند كه دولت نسبت به اديان خمتلف يب طرف باشد و جانب يكي را لذا مقتضاي عدالت آن است

به اين معنا كه هيچ حق و تكليف سياسي را بر مبناي رأي فرقه يي از فرقه هاي ديين بنا . نگريددر مجهوري هاي مدرن نه دين مبناي مشروعيت حكومت و فرمانروايي سياسي است و نه . ننهديعين (مجهوري هاي مدرن حق ناحق بودن . حكام شريعت مبناي قانونگذاري در حوزة عمومي ا

را به رمسيت مي شناسند و به روي كثرت گرايي معرفيت و پلوراليسم ) حق هاي غريديين را -هوريهاي ليربال مج. پلوراليسم آدميان را به پي جويي تنوع وامي دارد . ارزشي راه مي گشايند

. دموكراسي بيش از هر جامعة ديگري تنوع را پاس مي دارند و در خود جاي مي دهند خودخمتاري انساين و خودآفريين افراد براي مجهوري هاي مدرن بسيار مهم است

زندگي « از الزمة خودخمتاري اين است كه حكومتها از حتميل نوع خاصي ). آنديويدواليسم(بايد شرايطي فراهم شود كه شهروندان امكاهناي . به شهروندان پرهيز كنند » خوب و خري

اجازه دادن به هر . انتخاب و فرصتهاي انتخاب متعددي براي خلق زندگي شان داشته باشند

Page 16: مانیفست جمهوری خواهی

17 انيفست جمهوري خواهي م

ازد، راهي است براي آنكه شهروند كه آن زندگي را كه فكر مي كند برايش از مهه هبتر است بس بر مبناي پلوراليسم . پلوراليسم ارزشي متكاي اين رويكرد است . خودخمتاري او تأمني شود

، پايه اي ترين خريهاي بشري متكثر و توافق ناپذيرند و در نتيجه زماين كه در تضاد قرار ارزشياگر ارزشها متكثر و . اهباي دشوار ميان آهنا مي شوند مي گريند، افراد ناچار از دست زدن به انتخ

توافق ناپذير باشند، دولت حق ندارد ترتيبات سياسي خاصي را مطلوبتر از ديگر ترتيبات . سياسي قلمداد كند و آن را به عنوان هبترين راه براي هدايت زندگي به شهروندان حتميل كند

و داناتر از هيچ گروه ديگري از انسان ها نيستند و هبتر از آهنا مني دانند مقامات حكوميت عاقلتر كه چه چيزي را هبتر است در زندگي دنبال كنيم و براي مهني نبايد به آنان اجازه داد كه از

ح و كه خوب و خري و سعادت و صال خودشان قدرت دولت براي به كرسي نشاندن اين نظر حقيقت مهانست كه در اثر جستجوي مستمر، و از طريق . مصلحت و حق چيست استفاده كنند

رايزين مجعي در شرايط آرماين گفت وگو، رفته رفته نقاب از رخ بر مي كشد، نه آنكه به زور از .سوي دولت به مردم حتميل مي شود

يك قانون اساسي است كه مي تواند تأسيس گردد، و با تداوم ، تنها با مجهوري مدرن-1-8 قانون اساسي به عنوان نظامي كه . اين قانون اساسي مورد رجوع است كه مي تواند حفظ شود

براي اجياد حمدوديت اعمال قدرت در نظر گرفته شود مي تواند هبترين حالت براي اطمينان از و حوزة ) minimal-state(دولت حداقلي يا كمينه . انني در مقابل خودكامگان باشد حكومت قو

جدايي دولت از جامعة . عمومي گسترده از اصول مهم قانون اساسي مجهوري مدرن است . ، ويژگي حموري زندگي دموكراتيك به مشار مي آيدمدين

هوري كامال مشروع نيز ممكن است برخي از شهروندان برخي در مج : نافرماين مدين -1-9 لذا نافرماين مدين يكي از اجزاء ضروري مجهوري هاي . از قوانني را بسيار نامشروع تلقي كنند

.مدرن است

Page 17: مانیفست جمهوری خواهی

18 انيفست جمهوري خواهي م

در مجهوري مدرن شهروندان حق دارند هنادها را به دليل ناعادالنه : عدالت پويا - 1-10 نظم سياسي موجود را ناعادالنه خبوانند و بديلي عادالنه تر به جايش پيشنهاد . ودن طرد كنند ب

، هيچ هنادي خنست: در مجهوري مدرن عدالت پويا به سه شكل متفاوت تعميم مي يابد . كننده و به عنوان هنادهاي تافتة جدا بافته نيست و تك تك هنادها مي توانند مورد آزمون قرار گرفت

، هر كسي مي تواند مدعي نامشروع بودن اين يا آن دوم. ، ناحق و ناموجه حمكوم شوند ناعادالنه ، متامي كساين كه در دفاع و سوم . از آن گردد ) حقانيت( ، خواستار سلب مشروعيت هناد گشته

ند، مي توانند برهان خويش را برپاية درسيت و از راه حل ها و بديلهاي ديگر استدالل مي كن جهانشمول و (اعتبار آزادي و حقوق بشر استوار سازند، زيرا اين دو مبين ارزشهاي كلي

.هستند ) مهگاين

، اعتقاد و التزام به حقوق و آزاديهاي فردي تنها راه جلوگريي از خودكامگي - 1-11 رمان آدميان صرفا به حكومت اكثريت تقليل يابد، ممكن است گرفتار اگر آ . انساهنا است

. با رأي اكثريت مردم سر كار آمد 1933فراموش نكنيم كه هيتلر در . جباريت اكثريت شوند فرق آن با دموكراسي ليربال اين است كه آزادي اقليت . فاشيسم مي تواند حكومت اكثريت باشد

، آزادي است و دموكراسي هبترين نظامي است كه ما را به هدف اصلي و هنايي . ا سلب مي كند ردموكراسي وسيلة مناسب و صلح آميزي براي حتقق خبشيدن به هدف متعايل . مقصود مي رساند

وب براي حتقق نظام سياسي مطل . جاي هدف و وسيله را نبايد اشتباه گرفت . آزادي است ، آزاديها و كرامت فردي انساهنا شكل مي گريد نه به منظور حتقق خبشيدن به خبشيدن به حقوق يعين دموكراسي به معناي حاكميت اكثريت صرفنظر از اينكه اكثريت به دنبال (ارادة مجعي آهنا حمور اصلي قانون اساسي مطلوب بايد حقوق لذا ). ، آرمان قابل دفاعي نيست چه هديف است

دموكراسي قالب و چارچويب خنثي يا رقيق از حقوق است كه در حمدودة آن افراد . انساين باشد مجهوري مدرن بايد به گونه اي . مي توانند دركها و مفهومهاي متفاوت خود از خري را دنبال كنند

ننده آزادي و برابري مردم باشد، يعين دولت بايد به حنوي دموكراتيك تعريف شود كه تقويت ك

Page 18: مانیفست جمهوری خواهی

19 انيفست جمهوري خواهي م

سازمان يافته باشد و سياستهايي را دنبال كند كه متحقق كنندة تساهل و تسامح و آزادي وجدان د برنامه براي مهه شهروندان باشد، و بريون از حوزه اي بايستد كه افراد در آن براي زندگي خو

.را دنبال مي كنند» برداشتهاي شان از خري«مي ريزند و

***

در ذهن ) با اوصاف يازده گانة آن ( آدميان دنياي جديدي از نظام مجهوري چنني تصويري همان معنايي كه همه جا « به » جمهوري«ويل معلوم نيست وقيت آيت اهللا مخيين از . دارندما تابع آراي ملت «، »ميزان رأي مردم است « : دفاع مي كرد و مي گفت » هوري است جم

اكثريت ملت هر چه گفتند ... ملت هر طوري كه رأي داد، ما از آن تبعيت مي كنيم . هستيم دولت ، يك دولت اسالمي «، »آرايشان معترب است ولو به خالف و يا به ضرر خودشان باشد

دموكراتيك به معناي واقعي است و براي مهه اقليتهاي مذهيب آزادي به طور كامل است و هر در اسالم دموكراسي مندرج است و مردم آزادند «، »كس مي تواند اظهار عقيده خودش را بكند

ونه تعارضي بني مجهوري متام ؛ آيا واقعا هيچگ » ، هم در بيان عقايد و هم در اعمال در اسالم عيار و نظام مبتين بر واليت فقيه احساس مني كرد؟ اگر روزي مردم اعالم كردند حكومت ديين را قبول ندارند و مي خواهند نظام ديگري را جايگزين آن كنند، آيا رأي و خواست آهنا

ك مورد پذيرش واقع خواهد شد؟ يا با زور از اين ، به حنو دموكراتي است و تغيري نظام » معترب«لذا . مردم مي دانست» حق«حتول ممانعت به عمل خواهد آمد؟ ظاهرا آيت اهللا مخيين تغيري نظام را

، سرنوشت ملت بعد را معني مي كند؟ ملت پنجاه سال پيش از اين حقي به چه « : مي گفت داشتند ملت در آن زمان سرنوشت ما حقي چه ... ه دست خودش است سرنوشت هر مليت ب

، چه حقي اگر چنانچه سلطنت رضا شاه فرض بكنيم كه قانوين بوده... را در اين زمان معني كنند ، مگر آهنا داشتند كه براي ما سرنوشت معني كنند؟ هر كسي سرنوشتش با خودش است

، هشتاد سال پيش از ما هستند؟ مگر آن اشخاص كه در صد سال پيش از اين ولي ما پدرهاي بدين » اين بودند، مي توانند سرنوشت يك مليت را كه بعدها وجود پيدا مي كنند، آهنا تعيني بكنند؟

Page 19: مانیفست جمهوری خواهی

20 انيفست جمهوري خواهي م

وب خود دارد سرنوشت خود را از طريق تأسيس نظام سياسي مطل » حق«ترتيب نسل جديد .معني كند) مجهوري متام عيار(

نظرات ايشان به دو . يك تفكيك مهم مي تواند در زمينه ديدگاه آيت اهللا مخيين راهگشا باشد دورة استقرار و تثبيت . دورة تغيري رژمي پيشني و تأسيس نظام جديد، دوم . اول: دوره تعلق دارد

آيت اهللا مخيين بر مبناي اعالميه جهاين حقوق بشر، 1357 و 1356ل نظام جديد، در متام سا مگر . آمريكا و غربيان را حمكوم مي كرد كه چرا از رژمي ناقض حقوق بشر شاه دفاع مي كنند

آمريكا و انگليس و چني و رژمي هپلوي اعالميه حقوق بشر را امضا نكرده اند؟ پس چرا آن را ل نقض مي كنند؟ اگر انقالب پريوز شود، هبتر از متامي رژميهاي موجود حقوق بشر را در عم

به عنوان منونه . ، دوران تغيري رژمي پيشني و تأسيس رژمي جديد بود دوران. رعايت خواهد كرد بشر عمل ما مي خواهيم مطابق اعالمية حقوق «: اين وعده ها متعلق به دوران تأسيس اند

-سرلوحة اعالميه آزادي حقوق بشر ـ سرلوحه اش «، » ما مي خواهيم آزاد باشيم ، كنيممهه بايد در مقابل قانون . ، بايد آزاد باشد هر فردي از افراد بشر آزاد است . آزادي افراد است د باشند، در شغلشان آزاد باشند ، در سكين آزا مهه بايد آزاد باشند در حملشان . علي السواء باشند

سي يك چيز خيلي خوش مناي با زرق و برقي را مي نويسند، ... و در مشي شان بايد آزاد باشند و يكي اش را عمل ، ماده مي نويسند كه همه اش موادي است كه خوب به نفع بشر است

، ، تبليغات ، آزادي راديو تلويزيون زادي مطبوعات ، آ ، آزادي انتخابات آزادي بيان «، » مني كنندحكومت اسالمي مبين بر حقوق بشر «، » اين از حقوق بشر و از ابتدايي ترين حقوق بشر است

هيچ سازماين و حكوميت به اندازه اسالم مالحظه حقوق بشر را نكرده . و مالحظه آن است اسالم مهه حقوق بشر و امور ... به متام معنا در حكومت اسالمي استآزادي و دموكراسي . است

، دارد كه مستقيما در برابر سايرين حق هر فردي از افراد ملت «. » بشر را تضمني كرده است زمامدار مسلمني را استيضاح كند و او بايد جواب قانع كننده دهد و در غري اين صورت اگر

» استمعزول خالف وظايف اسالمي خود عمل كرده باشد، خود به خود از مقام زمامداري بر

Page 20: مانیفست جمهوری خواهی

21 انيفست جمهوري خواهي م

يا مشايي كه دسته مجعي مردم را ! ما كه مي گوييم به قانون اساسي عمل كنيد ما مرجتعيم ؟ «، ، از اساتيد، از حمترمني حبس مي كنيد، تبعيد مي كنيد؟ سلول هاي مشا پر از حبسي ها، از علما، از

در اين دوران . » مطبوعات بايد آزاد باشد، هيچكس حق ندارد جلو قلم را بگريد ... متديننيمالقات كنندگان خارجي از ماهيت . هنادهاي بني املللي نگران رژمي آينده ايران بودند

آيت اهللا مخيين به آهنا . مي كردند اي كه قرار است در ايران تأسيس شود، سؤال »مجهوري« . اطمينان مي داد كه حقوق بشر رعايت خواهد شد و اين مجهوري مثل ديگر مجهوري هاست

به عنوان منونه راسل كر عضو حزب كارگر و مناينده جملس عوام انگليس از آيت اهللا مخيين : آيت اهللا مخيين پاسخ مي دهد » گونه خواهد بود؟ وضع حقوق بشر در آيندة ايران چ «: مي پرسد

هيچ سازماين به اندازه اسالم . حكومت اسالمي مبين بر حقوق بشر و مالحظه آن است « ... آزادي و دموكراسي به متام معنا در حكومت اسالمي است . مالحظة حقوق بشر را نكرده است

. » اسالم مهه حقوق و امور بشر را تضمني كرده است ... دندزهنا در حكومت اسالمي آزا آيت اهللا مخيين خطاب به مناينده خمصوص كاخ اليزه و مدير كل سياسي وزارت امور خارجه

ويل پرواضح است » اصل مجهوري مهني است كه در مملكت مشا هم هست «: فرانسه مي گويند » مجهوري فرانسه«يا » مجهوري به مهان معنايي كه در مهه دنياست « ، قر تثبيت شده كه نظام مست

، به عنوان فردي كه مرحوم مطهري . مني كند » مطابق اعالمية جهاين حقوق بشر عمل «نيست و ات ليبراليستي تعليم« : متام آثارش مورد تأييد آيت اهللا مخيين بود، در دوران تأسيس مي گفت

: ، متفكران و نويسندگان اعالميه جهاين حقوق بشر » در متن تعاليم اسالمي وجود دارد اصل اساسي مورد توجه اين گروه اين نكته بود كه ... حق عظيمي بر جامعه بشريت دارند «

اين حقوق و . قوق و آزاديهاست ، واجد يك سلسله ح انسان بالفطره و به فرمان خلقت و طبيعت روح « ، » آزاديها را هيچ فرد يا گروه به هيچ عنوان و با هيچ نام مني توانند از فرد سلب كنند

. » مورد تأييد اسالم و فلسفه هاي شرقي است ... و اساس اعالميه حقوق بشر

Page 21: مانیفست جمهوری خواهی

22 انيفست جمهوري خواهي م

ن تأسيس با دوران استقرار را روشن نكته مهم ديگري نيز وجود دارد كه تفاوت دورا آيت اهللا مخيين در جنف در درسهاي فقه حكوميت اسالم موضوع واليت فقيه را براي . مي كند

ويل در طول دوران انقالب هيچگاه مسأله واليت فقيه به عنوان نظام حكوميت . طالب مطرح كرد ، كه قرار بود مثل ديگر مجهوري ها باشد، رسي مجهوري اسالمي پس از مهه پ . آينده مطرح نشد

يعين در هيچ . واليت فقيه را عنوان كردند23/6/1358آيت اهللا مخيين براي اولني بار در تاريخ ، حيت يكبار مفهوم واليت فقيه بكار نرفته ، از ابتداي هنضت تا اين تاريخ يك از سخنان ايشان

مفروض متام مجهوريها اين است كه هيچ فرد يا صنفي ذاتا حق حكمراين ندارد و تنها . استويل بر مبناي نظريه . مردمند كه با رأي خود هر كس را خواستند به عنوان حكمران برمي گزينند

در . دارند » واليت«دم ، بلكه آهنا بر كليه مر فقهاست » حق« ، نه تنها حكمراين واليت فقيه . مردم است » ويل« ، حكمران ، وكالي مردم اند ويل بر مبناي نظريه واليت فقيه ، حاكمان مجهوري

جالب آن است كه حيت يك دليل عقلي براي اثبات واليت فقيه وجود ندارد و هيچ دليلي براي با برهان مني شود « ، امور اعتباري را تعبري عالمه طباطبائي اين امر ارائه نشده است چرا كه به

ما مني توانيم با دليلي كه اجزاء آن را حقايق تشكيل «، و به تعبري دقيق منطقي » اثبات كرد آيت اهللا مخيين كه به برهان ناپذيري . » يك مدعاي اعتباري را اثبات كنيم ) برهان(داده اند

، واليت فقيه را امري بديهي معريف كرد و ، براي حل اين معضل تباريات وقوف كامل داشت اعواليت فقيه از موضوعايت است كه تصور آهنا موجب تصديق مي شود و چندان به برهان « : گفت

مجاال دريافته باشد چون به اين معين كه هر كس عقايد و احكام اسالم را حيت ا . احتياج ندارد به واليت فقيه برسد و آن را به تصور آورد، يب درنگ تصديق خواهد كرد و آن را ضروري و

، نه از واليت فقيه «: اما مهانگونه كه ساهلا پيش گفته شد . » بديهي خواهد شناخت اگر هم به كفايت . عقل عملي برهانيات و بديهيات عقل نظري است و نه از بديهيات

و كارآمدي واليت فقيه در عمل تمسك شود، آن امري است تجربي و پسيني كه به عالوه رقبا و آلترناتيوهاي تجربي و . پيش از تجربه نمي توان بدان توسل نمود

Page 22: مانیفست جمهوری خواهی

23 انيفست جمهوري خواهي م

واليت فقيه را در كه صالبت و كفايت تجربي ) مثل دموكراسي (آزمودة بسيار دارد . »بوتة آزمون مي اندازد

گويي . ، مدعي ارائه قرائيت مجهوري خواهانه از آراء آيت اهللا مخيين اند برخي از اصالح طلبان ، حيت كامال در دانش هرمنيوتيك هرج و مرج مطلق حاكم است و لذا هر كس جماز به هر قرائيت

ست و يا گمان مي كنند دانش هرمنيوتيك مسيحا نفسي معجزه گر است كه ، ا متعارض با منت از . ، دموكراسي و آزادي بريون كشيده و تشنگان را سرياب كند مي تواند از ته چاه اقتدارگرايي

. ار بگريدآن جالبتر اينكه به صراحت مي گويند ما نبايد بگذارمي آيت اهللا مخيين در جبهه مقابل قر ، ضرورهتاي سياسي اجياب مهم نيست كه ايشان به دموكراسي و آزادي اعتقاد داشت يا نه

، دموكرات و آزادخيواه لذا مي گوييم او مجهوري خواه . مي كند كه او در جبهه دوم خرداد باشد .، نه هيچ چيز ديگراين رويكرد، استفاده ابزاري براي مقاصد سياسي نام دارد. بود

***

، حاصل جتربه تارخيي آدميان براي تأسيس دو مدل مشروطه خواهي و مجهوري خواهي غربيان رفته رفته و بطور تدرجيي نظام هاي دموكراتيك . نظام هاي دموكراتيك در جوامع غريب اند

نظام دموكراتيك در شكل پيشرفته و كنوين يعين . را از طريق اصالحات يا انقالبات بنا هنادند مثال توكويل . اين نظام به مرور تكامل يافت . ، به صورت طرحي از قبل آماده وجود نداشت آن

مي نويسد، اياالت مريلند كه توسط مردان عايل مقام بنيان گذاري شده بود اولني 1835در سال هم ) و زنان (ويل او هم مثل تقريبا متام مردان . ي مهگاين را اعالم منود جايي بود كه حق رأ

در انگليس در سال . شامل زنان مني شود » مهگاين«عصرش به طور ضمين فرض مي كرد كه حق راي به 1920در امريكا زنان در سال . سال به باال حق راي داده شد 30 به زنان 1918

در فرانسه و بلژيك و سويس زنان پس از جنگ دوم جهاين حق راي به دست . دست آوردند واجد حق رأي 1990 و در آفريقاي جنويب در سال 1960سياهان آمريكا در سال . آوردند

Page 23: مانیفست جمهوری خواهی

24 انيفست جمهوري خواهي م

نه اين مسأله را ويل اكنون مردم هر كشوري كه به دنبال نظام دموكراتيك اند، اوال آگاها . شدند .ثانيا مدل پيشرفته آن را طلب مي كنند. دنبال مي كنند

، مدعي كشف چيز از سوي ديگر نه مدافع مشروطه خواهي و نه مدافع مجهوري خواهي بلكه صرفا براي حل و رفع مسائل و مشكالت جاري كشور، اين مدل ها را . تازه اي نيستند

. ، از راه سلسلة يب پاياين از حدس ها و ابطال ها حاصل مي شودپيشرفت معرفت. مي كنندپيشنهاد ، دو مدل مشروطه خواهي و از اين جهت . نقادي مهمترين عنصر اين فرآيند است

. ، تقويت يا ابطال خواهند شد ، حدس هايي هستند كه از راه نقادي مجهوري خواهي براي خروج از بن بست سياسي ؛ مجهوري خواهي به عنوان راه حل و رفع مسائل مشروطه خواهي

.و هر دو براي شرايط خاص كنوين ايران . و مشكالت اقتدارگرايي

، )اعم از درون حكومت و بريون حكومت ( ، با توجه به مقدمات ياد شده ؛ نريوهاي موافق ، مشروطه خواهان و ظه كاران تقسيم مي شوند و خمالفان به مجهوري خواهان به اصالح طلبان و حماف

، مجهوري خواهي و سلطنت طليب به دو دربارة مشروطه خواهي . سلطنت طلبان تقسيم مي شوند اول حبث نظري در اين باره در اين مدل ها حاوي و حامل چه . شيوه مي توان گفت وگو كرد

دوم حبث استراتژيك و گزينش . و مدلواليت هستند و داليل ترجيح يكي بر بقيه چيست تبعاتسلطنت طلبان بدنبال سلطنت . ، امكانات و موازنة قوا ، با توجه به توان يكي به عنوان استراتژي

اهان بدنبال آنند كه مشروطه خو . يعين اينكه شاه فقط سلطنت منايد نه حكومت . مشروطه اند ، فقط بر امور نظارت منايد؛ يكي حكومت مشروطه با جباي حكومت كردن ) در هنايت (ويل فقيه

، بگمان مجهوري خواهان . شاه را دنبال مي كند، ديگري حكومت مشروطه با ويل فقيه را مبناي حكمراين رأي و . اي نيست ، صنف و يا طبقه هيچ فرد، گروه » حق«حكومت يا سلطنت شركت در آن را ) فرصت(اين رأي در رقابت متام عياري كه مهگان حق . رضايت مردم است

.دارند، خود را منايان خواهد كرد

Page 24: مانیفست جمهوری خواهی

25 انيفست جمهوري خواهي م

فصل دوم

)اصالح پذيري نظام ؟(امكان و امتناع اصالحات

Page 25: مانیفست جمهوری خواهی

26 انيفست جمهوري خواهي م

. است) instiutional approach(روش حبث ما در اين خبش متكي به رهيافت هنادي پژوهش . مطالعة ساختار سياسي رمسي ـ قانوين حوزة صالحيت دانشمندان علوم سياسي است

در نتيجه يكي تأكيد بر مطالعه حقوق عمومي كه . قانوين ـ رمسي داري دو نوع تأكيد مي باشد اصطالح قانوين براي آن بكار مي رود و ديگري شامل مطالعه سازماهناي رمسي حكوميت است

اين دو تأكيد در مطالعه حقوق عمومي يعين . و در نتيجه اصطالح رمسي براي آن بكار مي رود اين رهيافت . تركيب مي شوند ،كه مربوط به سازمان هاي رمسي حكوميت است » قانون اساسي «

روشهاي آن عبارتند از توصيفي ـ . بر قواعد، رويه ها و سازماهناي رمسي حكومت متركز مي منايداين رهيافت از تكنيك هاي تارخيداهنا و . ، قانوين ـ رمسي و مقايسه اي ـ تارخيي هنادي

بطه ميان ساختار و دموكراسي و راههايي كه طي حقوقدانان استفاده مي كند و در پي ايضاح را آن قواعد، رويه ها و سازمان رمسي در حمدود ساخنت رفتار سياسي موفق مي شوند يا شكست

.مي خورند، مي باشد

Page 26: مانیفست جمهوری خواهی

27 انيفست جمهوري خواهي م

. ، بايد به چهار پرسش پاسخ دهد هر نظريه سياسي دربارة دولت

ند؟سياست گذاري مي ك / ـ چه كسي حكومت

ـ چگونه آهنا حكومت مي كنند يا سياست را شكل مي دهند؟

ـ چرا برخي بازيگران در يك فرايند سياست گذاري در موقعييت ممتاز قرار دارند؟

ـ آهنا به نفع چه كساين حكومت مي كنند و چگونه حكومت آهنا منجر به اين مي شود كه آن كسان هبره بربند؟

بلكه صرفا در . بته ما در اينجا به طور مستقيم به پاسخ اين پرسش ها خنواهيم پرداخت الاصالحات معطوف به مجهوري ( ، پرسش و مسأله اصالح پذيري نظام چارچوب رهيافت هنادي

.را مورد بررسي قرار خواهيم داد) متام عيار

مي توانست داشته باشد؟ وقيت عمر نظام سلطاين از ـ نظام سلطاين شاه چه جانشيين 2 ماركس از . (طريق فروپاشي به پايان رسد، نظامي انقاليب و اقتدارگرا جانشني او مي شود

.) پرولتاريا پس از انقالب و تا پيش از جامعه آرماين كمونيسيت سخن مي گويد ديكتاتوري موكراتيك بسيار ضعيف است چرا كه آثار و پيامدهاي ماندگار نظام احتمال جانشيين نظام د

هانا آرنت مي گويد هر نظامي كه با خشونت نظام قبلي را . (سلطاين براحيت قابل زدودن نيست كيش شخصيت .) سرنگون كند، جتربه نشان مي دهد كه داراي خصلتهاي عمده آن خواهد شد

مرياث نظام سلطاين است و در شكل رهربي كاريزماتيك خود را بازتوليد خواهد بزرگترين ، دستگاه بوروكراسي ( ، عدم مشروعيت افراد و هنادها ، فساد گسترده دست پرورده گماري. كرد

، يب اعتمادي و فقدان مهبستگي اجتماعي ؛ عادات خشونت ...) ، دستگاه قضايي و ، ارتش پليس ، كه مهه كيش شخصيت سلطان و شخصيت فراقانوين خودكامه اش . يادگارهاي نظام سلطاين اند

چيز را متعلق به خود مي داند، سنت پايداري در زمينه رهربي اجياد مي كند كه تبديل آن به لطاين شاه با انقالب نظام س . رهربي عقاليي ـ قانوين اگر حمال نباشد كاري بسيار دشوار است

اينك طرفداران مردم ساالري با . فروپاشيد و جباي آن نظام مجهوري اسالمي تأسيس شد 57

Page 27: مانیفست جمهوری خواهی

28 انيفست جمهوري خواهي م

آيا امكان اصالح ساختاري نظام مجهوري اسالمي ايران و : اين پرسش كليدي روبرو هستند :رسش از دو منظر مي توان پاسخ گفتتبديل آن به مجهوري متام عيار وجود دارد؟ به اين پ

) جتريب(علمي امكان چنان حتويل عقال حمال نيست و از منظر فلسفي ـ از منظر 1ـ2 تاريخ نظامهاي سياسي . هم تبديل نظام مجهوري اسالمي به مجهوري متام عيار امكان پذير است

، توتاليتر، اقتدارگرا و سلطنيت به نظام دموكراتيك دكامهنشان مي دهد كه تبديل رژميهاي خو پس نظام . لذا اصالح پذيري بدين معنا نه عقال حمال است و نه جتربتا . امكان پذير است . اصالح پذير است

آيا در چارچوب قانون اساسي و ساختار نظام مجهوري : ـ از منظر قانون اساسي 2ـ2 دالئل اين امر . امكان اصالح نظام و تبديل آن به مجهوري متام عيار وجود دارد؟ خري اسالمي

:به قرار زير است

، رهرب مادام العمر، فقهاي شوراي نگهبان ـ مطابق اصل يكصد و دهم قانون اساسي 1ـ2ـ2 نود و هنم قانون اساسي و متكي آنگاه فقهاي شوراي نگهبان بر اساس اصل . را منصوب مي كند

، تعداد حمدودي از فقها را برمي گزينند، تا پس از تشكيل جملس خربگان بر نظارت استصوايب فقهاي (در واقع آنان كه بايد درباره انتخاب يا كشف رهرب . ، آهنا رهرب را انتخاب منايند رهربي

، با تصميم بگريند، پيشاپيش بايد صالحيت شان ) د نه انتخاب ان »كشف«شوراي نگهبان معتقد به . ، توسط رهرب تأييد شودواسطه

اولني مقام سياسي كشور، مادم العمر اين مسئوليت را برعهده : در مجهوري هاي رياسيت ؛ اوال. نوبت انتخاب مي شود آهنم حداكثر براي دو ) مثال چهار ساله (ندارد، بلكه براي مدت حمدود

ثالثا جمبور است در يك . ثانيا از طريق انتخاب به وسيله مردم به اين مست برگزيده مي شود رابعا در دوره انتخابات مهگان آزادانه كارنامه و . انتخابات رقابيت با رقبا به رقابت بپردازد

قدرت . است» پاسخگو«خامسا به مردم و ديگر هنادها . عملكرد كانديداها را به نقد مي گريند .غريپاسخگو، با دموكراسي و مجهوري منافات دارد

Page 28: مانیفست جمهوری خواهی

29 انيفست جمهوري خواهي م

مقام رهربي پس از مشورت «ـ مطابق اصل يك صد و هفتاد و هفتم قانون اساسي 2ـ2ـ2 ح يا تتميم با جممع تشخيص مصلحت نظام طي حكمي خطاب به رئيس مجهور موارد اصال مصوبات ... قانون اساسي را به شوراي بازنگري قانون اساسي با تركيب زير پيشنهاد مي منايد

شورا پس از تأييد و امضاي مقام رهربي بايد از طريق مراجعه به آراء عمومي به تصويب مربوط به اسالمي بودن نظام حمتواي اصول ... اكثريت مطلق شركت كنندگان در مهه پرسي برسد

و ابتناي كليه قوانني و مقررات براساس موازين اسالمي و پايه هاي امياين و اهداف مجهوري . »تغيريناپذير است ... اسالمي ايران و مجهوري بودن حكومت و واليت امر و امامت امت

. مجهوري متام عيار را قانونا ناممكن كرده است تبديل مجهوري اسالمي به 177 اوال اصل ، و تأييد و امضاي هنايي آن با مقام ، موارد اصالح يا تتميم ثانيا تشخيص اصالح قانون اساسي

لذا مقام رهربي هيچگاه تبديل نظام به مجهوري متام عيار را به شوراي بازنگري . رهربي است ، آن را تأييد يا امضا سي پيشنهاد خنواهد كرد و در صورت تصويب شوراي بازنگري قانون اسا

.خنواهند كرد

ـ در جوامع توسعه يافته آدميان طي فرآيند دموكراتيزاسيون ابتدا موفق شدند تا حق 3ـ2ـ2 يب كليه قوانني منحصرا ، تصو ، انتخاب منايندهقانونگذاري را از حاكم بگريند و با تشكيل پارملان

، فرمانروا را به صورت جمري قوانني مصوب پارملان و پاسخگو در برابر آن توسط جملس ، تشكيل پارملاين است كه به طور اولني گام فرايند توزيع قدرت متمركز و متراكم . درآورند

ايد و فرمانروا و كابينه اش صرفا جمري قوانني احنصاري به منايندگي از مردم قانونگذاري مي من ، پارملان وجود دارد، يا آيا در چارچوب قانون اساسي مجهوري اسالمي . مصوب جملس اند

چرا؟. مي تواند وجود داشته باشد؟ خري

اصل يكصد و دهم قانون اساسي تعيني سياستهاي كلي نظام با 1ـ مطابق بند 1ـ3ـ2ـ2 ، رسانه ها، در صورتيكه در مجهوري هاي مدرن گروههاي ذي نفوذ، احزاب . مقام رهربي است

Page 29: مانیفست جمهوری خواهی

30 انيفست جمهوري خواهي م

در اين باره اظهارنظر مي كنند ويل در هنايت تعيني و تصويب سياست هاي كلي ... قوه جمريه و .نظام با پارملان است

تواند در فرايند قانونگذاري پارملان ـ رهرب به عنوان واليت مطلقه فقيه مي 2ـ3ـ2ـ2 مقام رهربي حق حتقيق و » اجازة«جملس بدون ). مانند مورد قانون مطبوعات . (اعمال نظر منايد

، وكالي در مجهوري هاي مدرن منايندگان پارملان . تفحص از هنادهاي زير نظر رهربي را ندارد را دنبال مي كنند ويل در اينجا كليه منايندگان به طور مكتوب مردم اند و منافع و مطالبات آهنا

التزام نظري و عملي به . (تعهد داده اند كه به واليت فقيه اعتقاد دارند و پريو عملي رهربند شايد گمان رود كه تعهد در اينجا به مهان معنايي است كه ماكس وبر در اوصاف ). واليت فقيه

مقامات رمسي به معناي تعهدي ) وفاداري و تعهد ( ، يعين التزام ديوانساالري مدرن باز گفته است است نسبت به وظايف غريشخصي كه گستره و حمتواي مقام رمسي آهنا را تعريف غيرشخصي

بر پايه رابطه اي دقيقا است كه » عبد « اما در اينجا تعهد به معناي وفاداري يك . مي كنند .ابراز مي دارد و اصوال اين رابطه هيچگونه حمدودييت برمني دارد» موال « شخصي نسبت به

، شوراي نگهبان بايد قوانني خمالف قانون ـ مطابق اصل نود و يكم قانون اساسي 3ـ3ـ2ـ2 در عمل كليه مطالبات اصالح طلبانه مردم را، شوراي نگهبان . اساسي و احكام شرع را رد منايد

. ، به نام خمالف شرع و قانون اساسي رد مي كند كه جملس آهنا را به صورت قانون درآورده است نكته مهم ديگر آنكه اخريا شوراي نگهبان هنادهاي خمتلفي را فراتر از جملس نشانده و در

، مصوبات جملس را رد خواهد ت جملس با مصوبات هنادهاي ذكر شده صورت تعارض مصوبا شوراي نگهبان مصوبه جملس دربارة استفاده مدارس از اينترنت را به دليل تعارض با . كرد

از اينرو . سياست هاي كلي مقام رهربي و مصوب شوراي عايل انقالب فرهنگي رد منود . ، بر مصوبات جملس اولويت دارد نامه هاي كليه هنادهاي منصوب رهربيمصوبات و آئني

، مصاحل نظام را تشخيص ـ جممع تشخيص مصلحت نظام به جاي منايندگان مردم 4ـ3ـ2ـ2 در مجهوري هاي . لذا منايندگان مردم حيت جماز به تشخيص مصاحل نيستند . و تصويب مي كند

Page 30: مانیفست جمهوری خواهی

31 انيفست جمهوري خواهي م

، نه هيچ كس ديگر، خصوصا يك هناد خيص مصاحل مردم و كشور با پارملان است مدرن تش بنابراين اصل مصلحت مردم است . نظام براي مردم بوجود آمده نه برعكس . صددرصد انتصايب . و نه مصلحت نظام

، شوراي نگهبان ،جممع تشخيص مصلحت نظام (وقيت حداقل سه هناد صددرصد انتصايب بر فرايند قانونگذاري سيطره دارند و به جاي جملس يا ...) شوراي عايل انقالب فرهنگي و

قانونگذاري مي كنند يا طرق قانونگذاري را به جملس ديكته مي كنند، پارملان به معناي واقعي و . ، مني تواند وجود داشته باشديمدرن آن وجود ندارد و در چارچوب قانون اساسي فعل

، ، پس از تأييد شوراي نگهبان ـ منايندگان جملس براساس نظارت استصوايب 5ـ3ـ2ـ2 وقيت بسياري از شهروندان به دالئل عقيديت ـ سياسي از حق كانديداتوري . انتخاب مي شوند

در شرايط رقابيت . مظهر افكار عمومي نيست ، منايندة واقعي مردم و حمروم مي شوند، پارملان كامل معلوم نيست اكثريت جناح اصالح طلب جملس بتوانند آراء مردم را كسب منايند، چه رسد

هستند و ) شهروندان درجه يك ( ، به هر حال از خوديها منايندگان جملس . به جناح حمافظه كار .ن درجه دو، حذف شده انددگرانديشان به نام شهروندا

ـ قوه قضاييه صددرصد انتصايب است و مردم در فرآيند انتخاب سران آن قوه و 3ـ2 ، بلكه منصوب سلسله مراتب ، منايندة عموم مردم نيست مدعي العموم. قضات هيچ نقشي ندارند

، حكم »قضاوت مبتين بر عقل متعارف « اصل اساسي مجهوري ها، يعين . متاما انتصايب است مي كند كه هيأت منصفه در كليه حماكم براي تشخيص يب گناهي يا گناهكار بودن متهمان حضور داشته باشد ويل در قانون اساسي ما اين اصل ناديده گرفته شده و قانون اساسي آن را فقط

، به رمسيت شناخته كه در عمل به دليل نگاه شوراي نگهبان براي جرائم سياسي ـ مطبوعايت ، عضو هيأت منصفه ، به جاي مردم يك گروه حكوميت انتصايب . سالبه به انتفاء موضوع است

.مطبوعات شده اند

Page 31: مانیفست جمهوری خواهی

32 انيفست جمهوري خواهي م

ابق اصل مط. ، به معناي واقعي كلمه وجود ندارد ، دادگاه علين در نظام مجهوري اسالمي ، اجنام مي شود و حضور افراد بالمانع ، علين حماكمات« : يكصد و شصت و پنجم قانون اساسي

. » ، علين بودن آن منايف عفت عمومي يا نظم عمومي باشد است مگر آنكه به تشخيص دادگاه ه اين دو هبانه هر دادگاهي را ، كه عمال مي توان ب اين اصل آنچنان دست قضات را باز گذارده

قانون آئني دادرسي دادگاه هاي عمومي و 188اما از اين مهمتر ماده . غريعلين برگزار كرد . ، علين بودن حماكم را منتفي كرده است انقالب است كه به طور كلي با تعريفي عجيب و غريب

، عدم اجياد مانع جهت حضور افراد در از علين بودن حماكم منظور « : اين ماده 1مطابق تبصرة ، جماز خنواهد بود دادگاه مي باشد لكن انتشار آن در رسانه هاي گروهي قبل از قطعي شدن حكم

بر اين مبنا دادگاه با حضور ده ـ . »و متخلف از اين تبصره به جمازات مفتري حمكوم مي شود فر تشكيل خواهد شد ويل هيچكس جماز به انتشار مطالب دادگاه نيست تا مردم از مفاد پانزده ن

، ماهها بعد حكم توسط دادگاه جتديدنظر، پس از صدور حكم دادگاه بدوي . آن مطلع شوند ريي بر آنگاه كه آب ها از آسياب افتاد، ديگر انتشار دفاعيات متهم چه تأث . قطعي خواهد شد

افكار عمومي خواهد هناد؟ و مگر اينبار دستگاه قضايي با توجه به حمكوميت متهم مني تواند، انتشار دفاعيات متهم را، دفاع از جمرم بنامد و مطالب آن را از مصاديق نشر اكاذيب قلمداد

يابد تا از طريق رسانه ها، در منايد؟ علين بودن دادگاه بدين معناست كه افكار عمومي امكان . ، از كيفرخواست و دفاعيات مطلع شودزمان برگزاري حماكمه

اصل نود قانون اساسي حنوه نظارت بر ديگر قوا را معني كرده است ويل به دليل نگاه . ييه منتفي شده است ، در عمل نظارت منايندگان مردم بر قوة قضا شوراي نگهبان و قوه قضاييه

در تزاحم اهم و مهم و دوران امر بني افسد و « ، به صراحت مي گويند دربارة مراحل دادرسي و از آن نتيجه مي گريند كه » فاسد، ترجيح اهم و دفع افسد به فاسد، حكم عقلي و شرعي است

. ن را صادر منايندقضات مي توانند بر اين مبنا دستور شكنجه متهما

Page 32: مانیفست جمهوری خواهی

33 انيفست جمهوري خواهي م

آنچه گفته شد به شرطي است كه دقيقا به قانون اساسي عمل شود، وگرنه بسياري از اصول قانون اساسي عمال نقض مي شود و جمري قانون اساسي نيز هيچگونه امكان قانوين و عملي

. ز حقوق قانوين خود نيز حمروم شده است جملس كامال ا . براي ممانعت از آن در اختيار ندارد شرح و تفسري قوانني عادي در صالحيت جملس «مطابق اصل هفتاد و سوم قانون اساسي

، از قوانني ، در مقام متيز حق مفاد اين اصل مانع از تفسريي كه دادرسان . شوراي اسالمي است كه جمري قوانني جملس اند از حق تفسري قوانني مصوب در حايل كه قضات . »مي كنند نيست

جملس برخوردارند، جملسي كه خود اين قوانني را به تصويب رسانده از اين حق حمروم است و .شوراي نگهبان تفسري جملس از قوانني را نيز رد مي كند

كه بانكها و بازرگاين خارجي بايد دوليت با اينكه در قانون اساسي به صراحت آمده است باشند، ويل شوراي نگهبان با تأسيس بانك خصوصي موافقت كرد و بازرگاين خارجي در

ويل شوراي نگهبان به شدت با تأسيس و راه اندازي راديو و تلويزيون هاي . احنصار دولت نيستمتعارض چگونه قابل دفاع است ؟ در واقع شوراي اين تفسريهاي . خصوصي خمالف است

قانون اساسي به حنوي طراحي شده . نگهبان از متامي ظرفيت هاي قانون اساسي استفاده مي منايد .است كه چنني اقدامايت را امكانپذير مي سازد

حكومت كردن دولت . است دموكراسي مبتين بر انديشة برابري : ـ برابري و نابرابري 4ـ2 بايد جوامع را به گونه اي سامان داد كه در آهنا . دموكراتيك مبتين بر برابري كليه شهروندان است

افراد از قدرت اجباركنندة دولت در امان باشند و شرايط الزم براي آزادي و برابري افراد در ر فرد بتواند ارتباطات اجتماعي اش را به هر حنوي كه خود آهنا فراهم باشد، به حنوي كه ه

در حكومت . رفتار شود » برابر«و » آزاد«بايد با مردم به عنوان افراد . مناسب مي بيند دنبال كند دموكراتيك با مردم چنان رفتار مي شود كه گويي مهة آهنا داراي حقوقي مساوي نسبت به

حكومت در اختاذ تصميمها، در مورد . ، خوشبخيت و ساير مصاحل و منافع هستند ي ، آزاد زندگي. مصاحل و منافع هر فردي كه وابسته بدان تصميمها است مالحظه اي يكسان ملحوظ مي منايد

Page 33: مانیفست جمهوری خواهی

34 انيفست جمهوري خواهي م

از حلاظ ...) ، سفيدپوست ـ سياه پوست و زن ـ مرد، مسلمان ـ غريمسلمان (كليه شهروندان انتخاب (حقوق برابرند و از فرصت برابر براي شركت در فرآيند دموكراتيك ادارة حكومت

، گروه خاص يا صنف ، حق هيچ فرد خاص حكومت. برخوردارند ) كردن و انتخاب شدن هيچ گروه يا صنفي شايسته تر از ديگران براي حكومت كردن نيست تا مدعي . خاصي نيست

كليه شهروندان حق دارند براي كليه مناصب رقابت . اقتدار كامل و هنايي ادارة دولت باشد قانون اساسي مجهوري اسالمي حداقل پنج نوع نابرابري را به رمسيت شناخته كه از حتقق . منايند

.مردم ساالري ممانعت به عمل مي آورد

كليه قوانني و مقررات «مطابق اصل چهارم قانون اساسي : مردان يك ـ نابرابري زنان و بر اساس موازين » ، سياسي و غري اينها ، نظامي ، فرهنگي ، اداري ، اقتصادي ، مايل ، جزائي مدين

اين اصل بر مهه اصول قانون اساسي حاكم است و تشخيص آن بر عهده . فقهي تعيني مي گردد نابرابري زن و مرد، يكي از اصول اساسي و انكار ناكردين فقه . هاي شوراي نگهبان است فق

، بلكه در حقوق سياسي نيز به نابرابري حقوقي نه تنها در قانون مدين مشهود است . است اساسي رئيس مجهور مطابق اصل يكصد و پانزدهم قانون . گونه اي بارز خود را عيان منوده است

بالطبع وقيت زنان نتوانند رئيس مجهور شوند، تكليف . انتخاب مي شود ) مردان(از ميان رجال . مشخص است ... ، جملس خربگان رهربي و ، قوه قضاييه ، عضويت در شوراي نگهبان رهربي

يك سر طيف نيمي از . رابر قرار دارد نيمي از مجعيت كشور از نظر قانوين در وضعييت كامال ناب صرفا خواهان برابري حقوقي اند ويل سر ديگر طيف آنان از انديشه هاي ) زنان(مجعيت كشور

، خواه آشكارا فمينيسيت يا غري مبارزات زنان «: به گمان مانوئل كاستلز . فمينيسيت دفاع مي كنند ، اقتصاد و ترش است كه در نتيجه پدرساالري را در خانواده ، در سراسر جهان در حال گس آن

من بسيار حمتمل مي دامن كه با گسترش مبارزات . در هنادهاي جامعه از بنيان سست مي كند ، و با آگاهي فزاينده آنان از ستمي كه بر ايشان مي رود، چالش مجعي آنان عليه نظم زنان

، كه فرآيندهاي حبران ساختاري خانوادة سنيت را خصليت عمومي خواهد يافت پدرساالري

Page 34: مانیفست جمهوری خواهی

35 انيفست جمهوري خواهي م

و داخلي حمسوب مي شوند، » خصوصي«به علت آنكه زنان به عنوان حوزه . » دامن خواهد زد » هروندش«لذا مني توان زنان را . اين امر حمدويت هاي زيادي براي زندگي آنان به وجود مي آورد

تقسيم . نابرابري ساختارمند مبتين بر جنسيت ؛ به نابرابري سياسي مي اجنامد . حمسوب كرد ، مشاركت سياسي زنان را بسيار حمدود نابرابري جنسييت كارها و وظايف در درون خانواده

سرپرسيت « از آنان. » ، سياسي نيز هست هر چيز شخصي «لذا به گمان فمينيست ها . مي منايد .دفاع مي كنند تا فرصت برابر براي حضور در عرصة عمومي فراهم آيد » مشترك

فمينيست ها با تفكيك حوزه خصوصي از حوزه عمومي خمالف اند چون در عمل اين تفكيك كومت منجر به اين مي شود كه شوهر مدعي شود، زندگي خانوادگي امري خصوصي است و ح

بايد خود را از امور خصوصي مردم بر كنار نگه دارد، بنابراين من در مقام شوهر مي توامن هر كتك زدن زن توسط شوهر در مهني چارچوب . ، چون او مال من است چه خواستم با زمن بكنم

قل خود را از دست مي گويند زنان پس از ازدواج هويت جداگانه و مست . توجيه مي شود درست به مهان حنو كه پدر پاسخگوي اعمال (مي دهند و شوهران مسئول رفتار آنان مي شوند

تنبيه «، و بنابراين شوهر براي جلوگريي از رفتار ناپذيرفتين مي تواند از )فرزندان است در قرن گذشته اين نوع رفتارها را البته دادگاه هاي دولت هاي ليربال . استفاده كند » جسماين

مثال در يك دعواي . صرفا با مقوله تفكيك حوزه خصوصي از حوزه عمومي توجيه مي كردند حقوقي در قرن نوزدهم دادگاهي در اياالت متحده آمريكا از پذيرش شكايت زن عليه

د، چرا كه پذيرش شكايت را متضمن مداخلة ، كه او را كتك زده بود، امتناع ورزي شوهرش :در حكم دادگاه آمده است . دولت در امور خصوصي شهروندان مي دانست

نتيجه گريي ما اين است كه حكومت خانوادگي به رمسيت شناخته شده در قانون به مهان « حال تابع آن حكومت دوليت است ؛ و ما به ، و در عني متام و كمايل است كه حكومت خود دولت

اين نتيجه رسيده امي كه نبايد در حكومت خانوادگي دخالت كنيم يا تالش كنيم آن را به نفع زن ، مگر در مواردي كه صدمه و لطمه هاي دائمي و حاد به يكي از طرفني يا شوهر كنترل كنيم

Page 35: مانیفست جمهوری خواهی

36 انيفست جمهوري خواهي م

چون . آن وجود داشته باشد، يا شرايط يكي از طرفني غريقابل حتمل باشد وارد شود يا هتديد ، و حيت كشمكشهاي شخصي منجر به وارد ، مشاجره هر قدر هم كه شرور و مضار بدخلقي

آوردن درد و رنج موقت بزرگ و زياد باشد، قابل قياس با شرور و مضار باال زدن پرده ها و در هر خانواده اي حكوميت . قرار دادن اتاق خواب و حمل هاي خصوصي زن و شوهر نيست مالعام

از خود دارد و بايد داشته باشد كه چنان ترتيب و تنظيم يافته باشد كه مناسب خلق و خو، اين حكم ما حتما توجه خواهد شد كه مبناي... ، و شرايط اعضاي خانواده باشد ، متايالت اخالق

اين نيست كه شوهر حق شالق زدن زنش را، كم يا زياد، دارد؛ بلكه اين است كه ما در موارد ما مهانطور كه وقيت شوهري . جزئي و پيش پا افتاده در حكومت خانوادگي مداخله خنواهيم كرد

مهان وجه نيز اگر زين شوهرش را شالق زنش را شالق مي زند در اين امر مداخله مني كنيم بر بزند مداخله خنواهيم كرد، اما اين بدان معين نيست و نبايد فرض شود كه معتقدمي زين حق

.»شالق زدن شوهرش را دارد

مبارزات جنبش هاي حقوق زنان نه تنها بدينجا منتهي شده كه زنان و مردان در در نظر گرفته مي شوند، بلكه شوهران مني توانند به هبانه تفكيك » برابر«موكراتيك حكومت هاي د

ويل در اسالم وضع . ، مهسران خود را در مرتل كتك بزنند قلمرو عمومي از قلمرو خصوصي :چگونه است ؟ در قرآن كرمي آمده است

م علي بعض و مبا انفقوا من امواهلم فالصاحلات الرجال قوامون علي النساء مبا فضل اهللا بعضه قانتات حافظات للغيب مبا حفظ اهللا و الاليت ختافون نشوزهن فعظوهن و اهجروهن يف املضاجع و

مردان را بر زنان تسلط و حق نگهباين ) 34نساء، (اضربوهن فان اطعنكم فالتبغو عليهن سبيال آن برتري كه خدا بعضي را بر بعضي مقرر داشته و هم به واسطه آنكه مردان از است به واسطه

مال خود بايد به زنان نفقه دهند پس زنان شايسته و مطيع در غيبت مردان حافظ حقوق الفت و شوهران باشند و آنچه را كه خدا به حفظ آن امر فرموده نگهدارند، و زناين كه از خم

نافرماين آنان بيمناكيد بايد خنست آهنا را موعظه كنيد اگر مطيع نشدند از خوابگاه آهنا دوري

Page 36: مانیفست جمهوری خواهی

37 انيفست جمهوري خواهي م

گزينيد باز مطيع نشدند آهنا را به زدن تنبيه كنيد چنانچه اطاعت كردند ديگر بر آهنا حق .هيچگونه ستم نداريد

آن فزوين و امتيازي » ما فضل اهللا «مراد از «: گويد عالمه طباطبايي در تفسري اين آيه مي است كه بالطبع مردان بر زنان دارند، يعين زياديت قوه تعقل و فروع آن مانند مهاوردي و حتمل

زيرا زندگاين زنان زندگاين احساسي و عاطفي است و بر ... شدائد و كارهاي سخت و سنگني و ، نفقه و مهريه اي است كه مردان به زنان مراد از انفاق . فت مبتين مي باشد نازكديل و ظرا

، معلوم مي شود كه قيمومت منحصر و از عموم و توسعه علت قيمومت مردان . مي پردازند خمصوص به مورد زن و شوهر نيست بلكه دامنة آن متام نوع مرد و زن را مي گريد؛ در متامي

، حكومت ، آن دو را به هم پيوند داده يعين جهات اجتماعي مهگاين مانند جهايت كه زندگي ، زيرا اين جهات با مسأله تعقل كه در مردان بالنسبه بيش از زنان است دفاع و قضاوت

زن مايل مي پردازد، زن نيز چون مرد در مقابل متتع خود از «. » ارتباط و نسبت مستقيم دارد مطيع و در پشت سر، ) در مباشرت (بايد در آنچه كه مربوط به متتع مرد و لذت وي از زن است

حافظ ناموس وي باشد و ديگري را خبود راه ندهد و از متتعي كه كسي جز شوهر حق ندارد، به انوادگي و زندگي مشترك در اختيار وي گذاشته است بيگانه نرساند و در مايل كه در حميط خ

مهار مهه كارهاي مهگاين اجتماعي را ـ كه بايد عقل قوي تدبر آن كند و در «. » خيانت ننمايد آن از فرمانروايي عواطف جلوگريي گردد، چون حكومت و قضاوت و جنگ ـ الزم است به

« . » ل آنان ممتاز و عواطفشان ضعيف باشد و آهنا مردان هستند نه زنان دست كساين داد كه عق ، واجب است و و اطاعتش در حضور و حفظ ناموس و مالش در غياب مرد قيم زن است

، آزادي داده شود مگر در واجبات كه روا نيست كه به وي در اموري كه مزاحم حق مرد است .» مزامحت ندارد شوهر حق

يكي از مطالبات اساسي جنبش هاي برابري طلب زنان اين بود كه آميزش جنسي اجباري . ، جتاوز به عنف حمسوب شود شوهر با مهسر، در صورت عدم رضايت زن به مهبستري

Page 37: مانیفست جمهوری خواهی

38 انيفست جمهوري خواهي م

يدگاه توجيه كننده ، با طرح سه د ديوانعايل ايالت جورجياي آمريكا در يك دعواي حقوقي ، از پذيرش مهبستري اجباري شوهر با مهسر به عنوان جتاوز به عنف خودداري فرودسيت زنان

خنست اين ديدگاه كه وقيت زن ازدواج مي كند تلوحيا رضايت مي دهد كه حتت هر : ورزيد جزو ملك و ماميلك شوهرش است ؛ و ، اين ديدگاه كه زن شرايطي با شوهرش مهبستر شود؛ دوم

، اين ديدگاه كه در ازدواج شخصيت زن حتت الشعاع شخصيت مرد قرار مي گريد و بنابراين سوم ، و معناي اين حرف آن پس از ازدواج فقط يك شخص حقوقي وجود دارد و آن شوهر است

ند با استناد به آن عليه سوءاستفاده از خود شكايت است كه زن شخصييت حقوقي ندارد كه بتوا .اين هر سه ديدگاه بيانگر اين انديشه هستند كه زنان در بستر ازدواج فرودست و تابعند. كند

مبارزات برابري طلبانه زنان منجر به طرد اين ديدگاه ها شد و اينك در بسياري از جوامع براساس نظام . جنسي اجباري شوهر با مهسر، جتاوز به عنف حمسوب مي شود دموكراتيك روابط

، روابط جنسي زن و شوهر بايد با رضايت طرفني حقوقي جوامع دموكراتيك و از مجله انگلستان ، يك زن براساس اصل برابري . ، گوهر اصلي جرم جتاوز به عنف است عدم رضايت . توأم باشد

، ملعبه ي جنسي زن . متأهل نيز از خودخمتاري و حق كنترل كامل از جسمش برخوردار است شوهر نيست و شوهري كه در حميط خانواده و با اجبار و از روي اكراه با مهسرش مهبستر

. رق چنداين ندارد مي شود، با بيگانه اي كه در حميط خارج از خانه اين عمل را اجنام مي دهد، ف ، دادگاه استيناف مبناي اين قاعده را كه زن به وسيله ازدواج 1991 مارس 14در روز «

، رضايت خود را براي برقراري نزديكي جنسي در طول مدت ازدواج اعالم كرده است كه يك مرد نتواند مرتكب جتاوز غريواقع بينانه اعالم و مقرر منود كه هيچ قاعده اي وجود ندارد

امري زايد 1976در قانون » غريقانوين«به عنف نسبت به مهسر خود گردد و مفهوم وصف بوده است و بنابراين در مواردي كه فرد با هتديد يا تظاهر كذب نسبت به زن خود مرتكب عمل

» د كه اين رأي در جملس اعيان نيز ابرام گرديد جنسي شود مي تواند جتاوز به عنف حمسوب شو

، در مورد وطي از دبر حيت در صورت بنابر قوانني انگلستان رابطه جنسي مرد با زنش .

Page 38: مانیفست جمهوری خواهی

39 انيفست جمهوري خواهي م

، جرم ، بدون رضايت زن كام جويي جنسي مرد از مهسرش . ، ممنوع و مرد جمرم است رضايت زن .ب مي شود و مي تواند تا جمازات حبس ابد را به دنبال داشته باشداست و جتاوز به عنف حمسو

:در قرآن كرمي آمده است. حال پرسش اين است كه اسالم در اين زمينه چه حكمي دارد

در ] زنان مشا ). 223 ، بقره( نساؤكم حرث لكم فأتوا حرثكم اين شئتم و قدموا النفسكم كشتزار مشا هستند، پس هرگونه كه خواستيد به كشتزار خويش در آييد و براي [ حكم

. خودتان پيش انديشي كنيد

موقعيت زنان در جامعه انساين مهانند زراعيت «: عالمه طباطبايي در تفسري آيه مي فرمايند بقاء آن است ونيز براي ابقاء ختم است كه آدمي براي حتصيل غذايي كه مايه حفظ زندگاين و

بدان احتياج دارد، مهچنني جامعه انساين براي دوام نوع و بقاء نسل حمتاج به زنان است زيرا ، و خداوند متعال تكون انسان و مصور شدن او را به اين صورت در طبيعت رحم قرار داده

اگر ... اين « » ن ماده اصلي در ايشان است مائل به زنان فرموده طبيعت مردان را كه جزيي از آ هر وقت خواستيد و اگر به معناي مكان باشد معنايش : به معناي زمان باشد معنايش اين است

. » هر جا خواستيد و در هر صورت نتيجه اش اطالق حكم و مقيد نبودن آن است : اين است

زين كه عقد دائمي شده نبايد بدون شوهر از خانه بريون « : اين مبنا فقها حكم كرده اند كه بر اگر زن در كارهايي كه در « » رود، و بايد خود را براي هر لذيت كه او مي خواهد تسليم منايد

س و مرتل و مسئله پيش گفته شد اطاعت شوهر را نكند گناهكار است و حق غذا و لبا در دبر « » خمارج سفر زن اگر بيشتر از خمارج وطن باشد با شوهر نيست « » مهخوايب ندارد

اگر «. » وطي در دبرزن حائض كفاره ندارد «. » زن حائض وطي كردن كراهت شديده دارد كه هيچ كدام عذرموجه بچه خبواهد و ديگري خنواهد، در صوريت- يكي از آهنا -زن يا شوهر

. »و شرعي نداشته باشند حق شوهر مقدم است

فرض بر اين است كه زن و . نكته مهم پيش فرضي است كه در پس اين احكام وجود دارد هيچ كس منكر تفاوت هاي . مرد فرادست و زن زيردست است . مرد از نظر حقوقي نابرابرند

Page 39: مانیفست جمهوری خواهی

40 انيفست جمهوري خواهي م

، ويل مسأله اين است كه آيا مي توان از تفاوت زيسيت . زنان و مردان نيست ) يسيتز(وجودي در هر صورت انديشه دموكراسي ). »است«از » بايد«استنتاج (تفاوت حقوقي را استنتاج كرد؟

و مرد باشد، با مبتين بر برابري حقوقي زن و مرد است و هر مكتيب كه مبتين بر نابرابري زن . هيچ فرد، گروه يا ايدئولوژي اي جمبور به پذيرش دموكراسي نيست . دموكراسي تعارض دارد

. ويل مني توان به طور مهزمان از دموكراسي و نابرابري حقوقي زنان و مردان دفاع كرد

نابرابري مسلمان و ): تساوي مهكيش و نامهكيش ( نابرابري مسلمان و غريمسلمان -دو ، سران در نظام سياسي مجهوري اسالمي نيز، رهربي . غريمسلمان يكي از اصول مسلم فقه است

، ، جممع تشخيص مصلحت نظام ، اعضاي خربگان رهربي ، اعضاي شوراي نگهبان سه قوه از ميان مسلمانان انتخاب مي شوند و ... ، وزراء، قضات واعضاي شوراي بازنگري قانون اساسي

شايان ذكر . ، هيچگاه مني توانند به اين مناصب دست يابند غريمسلماهنا، براساس قانون اساسي .است حيت مسلمانان اهل تسنن نيز مني توانند به بسياري از مناصب دست يابند

سلب احلقوق العامة عن بعض االفراد واجلوامع «: عالمه طباطبايي در تفسري امليزان مي گويد مما ال مناص عنه يف اجلامعة االءنسانية لكن الذي يعتربه اجملتمع االنساين الصاحل هو سلب احلقوق

، والذي يعتربه االسالم يف ثبوت احلق هو دين التوحيد من عمن يريد ابطال احلقوق و هدم اجملتمع ، فال حق له من احلياة و هو الذي ينطبق علي الناموس االسالم او الذمة فمن ال اسالم له و ال ذمة

سلب حقوق عمومي از بعضي از ( » الفطري الذي مسعت انه املعترب امجاال عند اجملتمع االنساين ست اما جامعة انساين شايسته فقط سلب افراد و گروهها در جامعة انساين امري گريزناپذير ا

نابودي � حقوق كسي را قبول دارد كه مي خواهد حقوق ديگران را زير پا بگذارد و جامعه را به ، يا ، كه مهان اسالم است بكشاند؛ اما آنچه اسالم در باب ثبوت حق قبول دارد دين توحيد است

، كسي كه نه اسالم را بپذيرد و نه ذمه را حق حيات ندارد؛ و اين امري در نتيجه . پذيرش ذمه ).است كه با قانون فطري كه امجاال مورد قبول جامعة انساين است انطباق دارد

Page 40: مانیفست جمهوری خواهی

41 انيفست جمهوري خواهي م

عقيدة خود مشا، حتي براي حيوانات ، به چگونه اسالمي كه : اوال : در مهني جا بايد گفت كه امام زين العابدين در احصاء حقوق سعي در رسالة احلقوق منسوب به (حقوقي قائل شده است

شرطي حق قائل است كه يا مسلمان باشند يا از اهل ذمه ؟ براي انساهنا فقط به ) بليغ كرده است ضاء دارد كه حق فقط براي مسلمانان با چه جرأيت مي توان ادعا كرد كه قانون فطرت اقت : و ثانيا

، هم مهني و اهل ذمه وجود داشته باشد و كدام جتربة تارخيي گواهي مي كند كه جوامع انساين .نكته را تصديق و اعتبار مي كنند

و از سوي ديگر مسأله برده داري و نابرابري حقوق ارباب : سه ـ نابرابري ارباب و بنده ). 4سوره حممد، آيه . (بلكه اسالم آن را تعديل كرده است . برده هم توسط اسالم نفي نشده است

سوره بقره خبشش مال به بردگان به عنوان يكي از مصاديق نيكي مؤمنان ذكر 177مثال در آية ، در نظام برده داري . ن تشويق شده است سوره بلد آزاد كردن بردگا13 و 12در آيه . شده است

برده جزو اموال مالك خود بود و مالك حق داشت بچه هاي بردة خود را نيز تصرف كند و به هر مطابق احكام فقهي مقاربت با كنيز به صرف متلك جايز است و عقد و . كس خواست بفروشد

كنيز مي تواند او را براي مهبستر شدن در اختيار غري نيز قرار صاحب . ملك با هم مجع مني شوند و فرزندي كه از آن كنيز به هم رسد مطابق نظر فقهاي اهل سنت ملحق به ) اباحه و حتليل (دهد

مادر است يعين در متلك صاحب كنيز در مي آيد مگر آن كه شوهر آزاد باشد و آزادي طفل را ويل فقهاي شيعه گفته اند فرزندي كه از عقد يا حتليل كنيز با مردي آزاد به . ط كرده باشد هم شر

. دنيا مي آيد آزاد است مگر آن كه صاحب كنيز شرط كرده باشد كه فرزند او بنده خواهد بود ر آزاد باشد در هر حال برخي از فقها چنني شرطي را باطل دانسته و گفته اند فرزندي كه از پد

.آزاد است

در اسالم چاره ها انديشيده شده تا «: آيت اهللا مصباح يزدي درباره اين موضوع مي گويد اگر . نظام بردگي بر چيده شود ويل اين به آن معنا نيست كه بردگي مطلقا در اسالم حمكوم است

سلط بشوند و آهنا را اسري بگريند، اسري كافر در دست در جنگ مشروع مسلماهنا بر كفار م

Page 41: مانیفست جمهوری خواهی

42 انيفست جمهوري خواهي م

مسلمانان پريوز، حكم برده را دارد و احكام بردگي بر او ثابت است امروز هم اگر جنگي اتفاق اين گونه نيست كه بردگي به طور كلي برچيده شده باشد و الزم باشد . بيفتد، حكم مهني است

به هر حال مسأله بردگي يف اجلمله در اسالم پذيرفته شده است و ما ... تق شسته شود كه كتاب ع . »از آن دفاع مي كنيم

، دموكراسي مبتين بر برابري متامي آدميان . چهار ـ نابرابري ميان مسلمان و نامسلمان شده و . انيت آدميان و متايز حقوقي آنان نيست عقيده مالك انس . مستقل از انديشه و عقايد آهناست

صرف عقايدشان مستحق حيات و ممات مني شوند و با تغيري عقيده يا دين از حق آدميان به حيات حمروم مني شوند، چرا كه برمبناي دموكراسي هيچ انديشه اي برتر از آدمي نيست و هيچ

، حتت گ مني كند، و حال آنكه در اسالم صرف تغيري عقيده و دين انديشه اي آدمي را مستحق مر : در اينجاست كه مي توان پرسيد كه . عنوان ارتداد، جرم تلقي شده و استحقاق مرگ مي يابد

اش حدي عظيم است كه جرميه ، آن هم جرمي كه به چه دليل تغيري عقيده و دين جرم به : اوالاصال چه دليلي اقامه شده است بر اينكه اعتقاد و زوال اعتقاد : ، تلقي مي شود، و ثانيا مرگ است

استثناي معدودي از به . اموري اختياري اند تا بر آهنا حسن و قبح و صواب و خطا مترتب شود يك گزاره ، كه عقيده يافنت به )William James(و ويليام جيمز ) Clifford(متفكران مثل كليفورد

يك گزاره را امري اختياري مي دانستند، امروزه عموم فيلسوفان � و از دست دادن عقيده به و روانشناسان اين امر را از امور غرياختياري مي دانند و ) مانند گيلربت رايل و گلدمن (ذهن

(رواييت غريوظيفه گروانه ) Rpistemic Justification(توجيه معرفيت مهني جهت معرفتشان از � بهnon-deontelogical (دست مي دهند به.

، حكومت حق كساين بر مبناي نظريه قيمومت ): قيمومت سياسي ( نابرابري صنفي - پنج مردم عادي صالحيت . است است كه معرفت شان در زمينه سعادت دنيا و عقبا، بيش از ديگران

مهانگونه كه براي ساخنت ساختمان به مهندس و براي درمان بيماري به پزشك . حكومت ندارند آيت اهللا مخيين . مراجعه كرد ) فقها(مراجعه مي شود، براي امر حكومت هم بايد به متخصص آن

Page 42: مانیفست جمهوری خواهی

43 انيفست جمهوري خواهي م

پس مردم به » ص اند و نيازمند كمال اند و ناكامل اند مردم ناق «: در كتاب واليت فقيه مي گويد و به پا نگهدارندة قيم ويل امر يعين حاكمي كه «. حمتاجند» حاكمي كه قيم امني صاحل باشد «

واليت فقيه از امور اعتباري عقاليي است و واقعييت جز جعل «. » نظم و قانون اسالم باشد قيم براي صغار، قيم ملت با قيم صغار از لحاظ ) قرار دادن و تعيني (انند جعل ندارد، م

: آيت اهللا آذري قمي براي اثبات واليت فقيه مي گويد . » وظيفه و موقعيت هيچ فرقي ندارد الزم ي قيمدر اصل اين مطلب كه . حتما براي اجتماع بايد يك قيمي وجود داشته باشد «

: آيت اهللا جنيت عضو فقهاي شوراي نگهبان مي گويد . » ، مهة شيعه و سين اتفاق نظر دارند است ، حالت يتيمي را دارند كه ساية پدر از سرش كوتاه شده و ، امت ) [ ص(آل حممد ] بعد از آهنا «

كنند و هدايت امت را به عهده گريند، سفارش كرده اند كه علما به جاي امامان از آهنا كفالت . »مانند قيمي كه بعد از پدر متكفل اداره امور ايتام است

نياز » قيم«لذا به . ، صغري و مهجورند و توان تشخيص مصاحل خود را ندارند ، يتيم مردم ، در مقابل يك رأي ويل فقيه م مردم رأي متا . كه راه را از چاه نشان دهد ) ويل فقيه(قيمي . دارند

: آيت اهللا خزعلي به درسيت به يكي از پيامدهاي نظرية قيمومت اشاره دارند . هيچ ارزشي ندارد مشا وقيت واليت را قبول نداشته . قانون اساسي مي گويد قواي ثالثه زير نظر واليت فقيه است «

ميليون هم رأي بياوريد تا اين رأي به تأييد مقام واليت نرسد، 30 ، هيچ ميليون كه 20باشيد ، را، برخالف نظر آيت اهللا مخيين » ويل فقيه « ممكن است اصالح طلبان بگويند ما . »معترب نيست

تنها راه اثبات اوال. اين رويكرد دو اشكال دارد . ، بلكه وكيل مردم مي دانيم قيم مردم مني دانيم اگر مردم صغري و مهجور و . بدانيم ) يعين مردم(واليت فقيه آن است كه او را قيم و ويل صغريان

ثانيا حيت اگر ويل فقيه قيم مردم نباشد . دارند » قيم«يا » ويل«يتيم نباشند، ديگر چه نيازي به ينكه زمامداري فقط حق فقها باشد، بزرگترين نابرابري ا. هم مشكل نابرابري حل خنواهد شد

ويل بگمان نظريه پرداز . اين نوع نابرابري قطعا با مردم ساالري تعارض دارد . استاگر ما اين ايده را بپذيرمي كه مشروعيت دو ركن دارد و مجهوري اسالمي « : مشروطه خواهي

Page 43: مانیفست جمهوری خواهی

44 انيفست جمهوري خواهي م

ما ... ي دارد، مي شود بني نظريه واليت فقيه و مجهوريت قائل به مجع شدماهييت قراردادي و عقدرا مشخص كنيم و بگوييم از اين روايات » ويل«بايد وجوه شرعي و ركن مشروعيت اهلي

استنباط مي شود كه خداوند متعال فرموده است كه مردم براي تأسيس حكومت بايد به چنني هم بايد رضايت مردم وجود داشته باشد، » مشروعيت مردمي اش«فردي رجوع كنند، اما از نظر

اوال : اين رويكرد دو اشكال عمده دارد . »يعين بدون رضايت مردم اين عقد مشروعيت ندارد . ناممكن است ) اسيدموكر(مشكل نابرابري را حل مني كند و لذا مجع واليت فقيه با مجهوريت

مجهوري اسالمي «ثانيا بنيانگذار مجهوري اسالمي چنان تصوري از عقد نداشت و مني گفت شرط ضمن العقد هم دارد كه اگر كسي . عقدي است بني حكومت شوندگان و حكومت كنندگان

حكومت مي تواند قراردادهاي « : بلكه به صراحت مي گفت » مي باشد فسخ عدول كند قابل ، در موقعي كه آن قرارداد خمالف مصاحل كشور و اسالم شرعي را كه خود با مردم بسته است

لذا بگمان بنيانگذار مجهوري اسالمي حكومت مي تواند به طور » باشد يك جانبه لغو كنند ، در اين نكته هم بايد توجه كرد كه مصلحت به. يكجانبه از شرط ضمن العقد خود عدول كند

، بلكه مهه جا ، هيچگاه به معناي مصلحت عمومي يا مصلحت مردم نيست انديشه آيت اهللا مخيين .است » مصلحت نظام«سخن از

ويكرد، مقتضاي منطقي اين ر . نظام دموكراتيك به دنبال كاسنت از درد و رنج آدميان است ، از اينرو حذف و كاهش نابرابريهاي خمتلف . است) برابر(نگاه به متام ابناء بشر به يك چشم :كارل پوپر در اين زمينه مي گويد . شرط الزم انديشه دموكراتيك است

متكي باشد ، من پيشنهاد كردم كه برنامة مربوط به سياست عمومي اوال مي بايدساهلا پيش «با قرار دادن اين . ، تا جايي كه امكان پذير است به يافنت راهها و وسايل اجتناب از رجنها و آالم ، كه در فلسفة سودانگاري مطرح مي شود، خاطر پيشنهاد، در برابر اصل حداكثر ساخنت سعادت

مي تواند به ابتكار عمل شخصي واگذار ، مي بايد و تنها ، در حالت كلي نشان ساختم كه سعادت . شود، در حايل كه كاسنت از آالم قابل اجتناب مسأله اي است مربوط به سياست عمومي

Page 44: مانیفست جمهوری خواهی

45 انيفست جمهوري خواهي م

، زماين كه از به حداكثر رساندن سعادت سخن مهچنني اشاره كردم كه برخي سودانگاران . » بدخبيت و تريه روزي را در نظر داشته باشندمي گويند، ممكن است به حداقل رساندن

. ، برابري حقوقي و برابري فرصتها است كاسنت از نابرابريها، متضمن برابري در مقابل قانون ، ، مسيحي مسلمان(، دين )زن يا مرد ( ، مهه آدميان مستقل از جنس بر مبناي برابري حقوقي

، نژاد و غريه در حقوق اساسي و نقض ناشدين بشر با ، طبقه و صنف ...) ، بودايي و يهودي .يكديگر برابرند

رويكرد مشروطه خواهي به . رويكرد مشروطه خواهي در مقابل معضل نابرابري ساكت است . ري باشد ، مني تواند راهگشاي مردم ساال دليل عدم توجه به مشكل نابرابري ناشي از سيطرة فقه

بايد توجه داشت كه آيت اهللا مخيين به صراحت بر اين نكته تأكيد مي هناد كه واليت فقيه حكومت استبدادي يا مطلقه اي نيست كه فردي خودكامه بر آن سيطره يابد و هر گونه متايل

ويل فقيه مشروط به احكام قلمرو اختيارات . بلكه حكومت مشروطه است . ، عمل منايد داشت . است » مشروطه«حكومت اسالمي نه استبدادي است و نه مطلقه ؛ بلكه «: مي گويند . فقهي است

البته نه مشروطه به معناي متعارف فعلي آن كه تصويب قوانني تابع آراي اشخاص و اكثريت كنندگان در اجرا و اداره مقيد به يك جمموعه شرط مشروطه از اين جهت كه حكومت . باشد

مهان » جمموعة شرط « . معني گشته است ) ص(هستند كه در قرآن كرمي و سنت رسول اكرم از اين جهت حكومت اسالمي . احكام و قوانني اسالم است كه بايد رعايت و اجرا شود

. » است »حكومت قانون اهلي بر مردم«

از . رويكرد مشروطه خواهي اگر متعهد به فقه باشد، مني تواند معطوف به دموكراسي باشد ، ، پلوراليسم اين جهت حق با آيت اهللا مصباح يزدي است كه به درسيت مي گويد دموكراسي

ين دارد و بر مبناي علم تساهل و مدارا، اعالميه حقوق بشر و جامعه مدين با فقه تعارض بنياد عقل . دموكراسي حكومت عقل عريف است . حق قانونگذاري ندارد ) يا منايندگانش ( ، بشر فقه

عقل عريف مبناي . است ) حضور هيأت منصفه در حماكم (عريف مبناي داوري و حل نزاع

Page 45: مانیفست جمهوری خواهی

46 انيفست جمهوري خواهي م

فقه چنني عقلي را . يا به زير مي كشد عقل عريف حكام را بر صدر مي نشاند . قانونگذاري است . احكام فقهي متضمن مصاحل خفيه اي هستند كه به چنگ عقل عريف مني افتند. مني پذيرد

، راه حلي براي اين مسائل اما اگر رويكرد مشروطه خواهي با تبعيت از نوانديشان ديين ، دولت را جمري احكام فقهي ندانسنت نزد استاد تر سروش بالعرض دانسنت كل فقه نزد دك (بيابد

، ) ، جدي و راهگشاي عقالنيت و معنويت استاد مصطفي ملكيان جمتهد شبستري و پروژه مهم . ، واليت فقيه و اركان قانون اساسي استالزمه آن وداع با حكومت فقهي

باقي » غرض شارع «ديگر جايي براي » رگ مؤلف م« ، با نظريه ـ به گمان برخي 5ـ2 متون « ، هر فهم و روايت و قرائت و برداشيت از مني ماند و از طرف ديگر، رويكرد هرمنوتيكي

، با توسل به بر اين مبنا برخي از نوانديشان ديين . مي منايد» جماز«و » ممكن«را » مقدسراسي و پلوراليسم و جامعه مدين و تساهل و تسامح و رواداري و ، از دل دين ؛ دموك هرمنوتيك

نه بر دانش هرمنوتيك . به گمان ما اين رويكرد نادرست است . را بريون مي آورند ... حقوق بشر كتاب . هر تفسري و قرائيت را ممكن مي سازد » ساختار منت «هرج و مرج مطلق حاكم است و نه

تعارض دارد و چنان تفاسريي » سوسيال دموكراسي «و » ليربال دموكراسي « ، با ت قطعي و سن . را برمني تابد

مهني نكات را در دهه گذشته ضمن دو نقد بر نظريه حكومت دموكراتيك ديين دكتر سروش خ گفت و با تأكيد بر دكتر سروش طي مقاله اي بلند به مسائل طرح شده پاس . مطرح منودم

جامعه (، مدعي شد كه نه تنها مجع حكومت ديين »حريت ذايت اميان و كثرت نازدودين آن «و بدين . مني تواند دموكراتيك نباشد ) امياين( ، بلكه حكومت ديين و دموكراسي ممكن است ) امياين

، هيچ كس مدعي نبود و نيست كه اميان آزادانه. كردترتيب صورت مسأله را به طور بنيادين پاك بلكه پرسش اين بود و هست كه آيا مجع دموكراسي با ديين . و متكثر با دموكراسي تعارض دارد

، از طريق دولت ديين مي باشد، و كه داراي فقهي است كه مدعي تأمني سعادت دنيا و آخرت

Page 46: مانیفست جمهوری خواهی

47 انيفست جمهوري خواهي م

اخروي آن در عرض يكديگرند، ممكن است يا نه ؟ ما با ذكر دليل به اين مصاحل دنيوي و .پرسش پاسخ منفي دادمي

، حتويل دين به اميان و جتربه ديين يا عقب نشيين دين از قلمرو دولت به حوزه خصوصي م و دموكراسي وجود ندارد مگر امكان مجع اسال «لذا گفته بودمي . البته مسأله را حل خواهد كرد

دست كشيدن مؤمنان از « : و دكتر سروش در نقد آن نوشت » اينكه اسالم كامال سكوالر شود ، به هيچ روبرخاسته از اميان خود و يا دنياوي كردن تام دين و ستاندن پشتوانه اهلي آن

گفته است سكوالريسم يعين دست كشيدن مؤمنان چه كسي . »دموكراسي و مهبسته با آن نيست از اميان خود و يا دنياوي كردن تام دين و ستاندن پشتوانه اهلي آن ؟ سكوالريسم به معناي

، برمبناي نظريه سكوالريسم . از هنادهاي دين بنياد است ) مثل دولت(جدايي هنادهاي عقل بنياد قانونگذاري در عرصه عمومي توسط دولت است و نه مبناي مشروعيت نظام دين نه مبناي

.سياسي و كارگزارانش

اما فرو كاسنت مسأله امكان و امتناع مجع دين و دموكراسي به مسأله مجع اميان و ، اخالق و ش اعتقادات چرا كه دين داراي سه خب . ، كمكي به حل مسأله اصلي مني كند دموكراسي

به طور طبيعي وقيت دولت ديين تشكيل شود، فقه مبناي قانونگذاري قرار . است ) فقه(حقوق .خواهد گرفت و ختلف از احكام فقهي جمازات به دنبال خواهد داشت

دكتر . د گذارد اولني تعارض با دموكراسي در مسأله نابرابريها خود را به منايش خواه در اسالم نابرابريهاي حقوقي فراوان وجود دارد، «: سروش هم وجود نابرابريها را تأييد مي منايد

از مجله نابرابري ميان حقوق عبد و موال، نابرابري حقوقي زن و مرد و نابرابري حقوقي مسلمان ز مسلمات فقه اسالمي است و فقهاي فريقني اين نابرابري ها ا . و غريمسلمان در جامعة اسالمي

» .بر آهنا امجاع دارند

، حكم برده گريي و برده )اهل سنت (حكم جناست كفار، حكم جواز غيبت كفار و خمالفان ، حكم قتل مرتد، تفاوت حقوق برده و آزادي و كل الگوي فروشي يعين خريد و فروش انسان

Page 47: مانیفست جمهوری خواهی

48 انيفست جمهوري خواهي م

قطعا اين نابرابريها با . بد و موال، نشان از نابرابري مي كند كه سد راه دموكراسي است روابط ع ، حكومت فقهي بر بلي«: دموكراسي تعارض دارد و لذا دكتر سروش در مهان مقاله مي نويسد

آنكه . رآنجامعه اي مقلد چندان از روح دموكراسي دور است كه عشق از صبوري و ديو از ق ناقدان را مي فشرد تا در امتناع امجاع فقه و دموكراسي سخنان تفتيده و تلخ بگويند مهني نكتة

. » آشكار و انكار نكردين بود

، جامعه ديين و حكومت ديين بدون فقه ناممكن است و اگر ويل مسأله اين است كه دين ين و دموكراسي مهچنان پابرجاست لذا دكتر سروش در مهان مقاله چنني باشد، مسأله مجع د

دكتر سروش . مدعي مي شود كه فقه از سه راه به حتكيم دموكراسي ديين كمك خواهد رساند را به ذايت و عرضي تقسيم ) نه معرفت ديين( ، آنچه در دين آمده بعدها براي حل اين نوع مسائل

، ذايت دين »دين بدون آن دين نيست و تغيريش به نفي دين خواهد اجناميد « آنچه كه . كردعرضي ها، عرضي اند . ، عرضي دين است »مي توانست به گونة ديگري باشد «است اما آنچه كه

. تغيريپذير و جانشني پذيرند چون اوال از دل ذات برمني آيند بلكه بر آن حتميل مي شوند و ثانيا يك عرضي مي تواند جاي خود را به عرضي ديگر بدهد بدون آن كه ذات دستخوش دگرگوين

ذات مهواره خود را در . نبايد فراموش كرد كه هيچ گاه ذات از عرضي ها مستغين مني شود . شودسروش مسأله نابرابريها را در . مي كند جامه اي از جامه ها و چهره اي از چهره ها عرضه

حال سؤال اين است كه اين نابرابريهاي حقوقي جز «: چارچوب اين تفكيك حل مي منايد به طور كلي . ذاتيات اسالمند يا جزء عرضياتند و لذا بنا به تعريف مي توانستند غري از اين باشند

. »ضيات اسالم استمتام نظام حقوقي اسالم جزء عر

، ويل در حتقق تارخيي غري از اين نبودند و »بنا به تعريف مي توانستند غري از اين باشند «درباره آنچه نيست و بعدا بايد . نيستند و لذا مجع آنچه وجود دارد با دموكراسي ممتنع است

ه مسأله نابرابري زن و مرد، نزد دكتر سروش كما اينك. تأسيس شود، از قبل مني توان داوري كرد نبايد مقررايت وضع شود كه زن را از مدار زنانگي و مرد را از «: وي مي گويد . راه حلي ندارد

Page 48: مانیفست جمهوری خواهی

49 انيفست جمهوري خواهي م

مدار زنانگي مهان است كه در طول تاريخ در شكل كامال نابرابر . » مدار مردانگي بريون بربد براي ارائه تعريفي امجايل و استعجايل از مدار « : ود را نشان داده است با مدار مردانگي خ

باالخره زنان در طول . ، به تاريخ نيز مراجعه كنيم ، بايد عالوه بر رجوع به علوم جتريب زنانگي يعين مني توانيم ،ما مني توانيم از اين منصة ظهور چشم بپوشيم . تاريخ خودشان را نشان داده اند

كل تاريخ زن را داخل پرانتز بگذارمي و كل حيات بلند تاريخ زنان را مورد اغماض يا انكار ما مني توانيم به سادگي بگوييم زنان در كل تاريخ حتت ستم بوده اند و چون حتت ... قرار دهيم

اگر تاكنون چنني ... آن چنان كه بايد نشان بدهند ستم بوده اند، نتوانسته اند گوهر خودشان را به . »بوده اند، البد در آينده هم چنني خواهند بود، مگر اين كه زنان از زن بودن دست بشويند

زنان چنني بوده اند . است » هست«از » بايد«گمان نگارنده اين يكي از مصاديق بارز استنتاج دكتر سروش قائل است كه اين مصداقي از استنتاج بايد از هست . ايد باشند پس چنني ب

بلكه موردي است از اينكه براي آنكه يك بايد لغو نباشد چاره اي نيست جز اينكه . مني باشد چون اگر مي خواهيم يك بايد در زمان . اين سخن نيز درست نيست . هست ها را در نظر بگريد

1 t 1 لغو نباشد بايد هستهاي زمان t 1 در مد نظر باشد، نه هستهاي زماهناي متقدم بر t يا در اين مورد بايدهاي زمان حال و آينده بر هستهاي زمان گذشته توقف . t 1مؤخر از

.يافته اند

مهمترين حمل انتخابگري « : در نقد خود بر عنصر انتخابگري انسان تأكيد هناده و نوشتم براي انسان بايد اين امكان وجود داشته باشد كه . انسان دنياي فكر، انديشه و عقايد است

او در . آزادانه با آراء، افكار و انديشه هاي متعارض روبرو شود و آزادانه دست به انتخاب بزند آنچه در اين فرايند مهم و با ارزش است . آزاد است »يب ديين«ديين از اديان و يا » انتخاب«

، حق حكومت ... اصل انتخابگري آزادانه است نه تعلق خاطر داشنت به عقيده يا ديين خاص يكي از ويژگي هاي دموكراسي قبول حق انتخاب ... حتميل هيچ ديين از اديان را به ديگران ندارد

Page 49: مانیفست جمهوری خواهی

50 انيفست جمهوري خواهي م

حقي كه از نظر اسالم مردود است و اگر مسلماين . ده و دين توسط انساهنا است و تغيري عقي .»شود مرتد خوانده مي شود و احكام مرتد بر وي جاري مي گردد) كافر(غريمسلمان

دكتر سروش با انفكاك منطقي دموكراسي و ليرباليسم و جدايي افكندن ميان آن دو، راهي ، جامعه اي است مهواره درحال ، جامعة ليربال بلي«: راي نفي عنصر انتخابگري گشود تازه ب

اما جامعة . انتخاب و امتحان كه هيچ گاه دورة امتحان را به سر آمده يا به سرآمدين مني داند ن را برگزيده است و او دي . ، جامعه اي است از انتخاب گذشته و به جواب امتحان رسيده ديين

آدميان مؤمن حق خود در قانونگذاري را « » بر آن است كه از آن پس در ظل آن زيست كند به خدا واهناده اند و اين عني دينداري و حق دينداران است و از اين روست كه قانون جامعة

.» ديين از آمسان مي رسد

در سراسر آن « : ، دكتر سروش ضمن نقد آراء آيت اهللا منتظري نوشت ويل پنج سال بعد حق انساهنا در انتخاب عقيده و قدرت عقلي انساهنا در [ مقاله آيت اهللا منتظري ] مقاله

تشخيص حقيقت ناديده گرفته شده است و اين يب التفايت نسبت به حقوق بشر و عقل بشر است كسي كه حق دارد ديين : سؤال اين است . ار را به آسيب شناسي پديده ارتداد كشانده است كه ك

، آن حق از او سلب دين انتخاب را اختيار كند چرا حق ندارد ديين را واهند؟ آيا پس از را بپذيرند، پس مي شود؟ مگر مسلمانان از غريمسلمانان مني خواهند دينشان را واهنند و اسالم

چرا اين امر را در جامعه مسلمني روا مني مشارند؟ آيا كافري كه مسلمان مي شود غده سرطاين است يا فائز به سعادت ابدي ؟ به عالوه حمققي كه دين پژوهي مي كند و به نتيجه اي متفاوت

و عقلش او را به مسريي ديگر هدايت مي رسد و عقيده اش با مجهور دينداران فرق مي كند، مي كند و او هم به حكم خرد خويش عمل مي كند، آيا او غده اي سرطاين و پديده اي مرضي است يا در باغستان اجتماع درخيت است متفاوت با ديگر درختها؟ و روييدن درختها و

ز ديدگاه حقوق انسان نظر كنيم كمابيش به مهني اگر ا . ، طبيعي آب و خاك است بوته هاي خمتلف ، به مهان جا مي رسيم كه فقيهان ويل اگر از ديدگاه فقه مسلمانان نظر كنيم . جاها مي رسيم

Page 50: مانیفست جمهوری خواهی

51 انيفست جمهوري خواهي م

دربارة تفكيك منطقي دموكراسي از ليرباليسم نيز بايد سه نكته را گوشزد . » گفته اند و مي گويند :مناييم

متام « : به گفته مكفرسون . ، تقدم تارخيي دارد ، بر دموكراسي هاي مدرن ليرباليسم: اوال ، ابتدا ليربال و در مرحله بعد دموكراتيك حكومتهاي ليربال دموكراتيكي كه ما امروز مي شناسيم

حق رد، جامعه و به بيان ديگر، قبل از آن كه دموكراسي به دنياي غرب قدم بگذا . شدند ، جامعه و خط مشي هاي بازار، تكوين يافته ، جامعه و روش هاي رقابت )سياسي(انتخاب

روشن است كه منظور من از واژه ي . ، ليربال حمسوب مي شد و اين جامعه و حكومت . بودند آنچه من از صفت ليربال مدنظر .ليربال در اينجا، مفهومي كلي و بسيار عام از اين واژه است

، هر ، معناي اصلي آن است ؛ يعين اين كه هم جامعه به عنوان يك كل و هم نظام حكوميت دارمبه تعبري ديگر ليرباليسم . » استوار گشته و سامان يافته باشند آزادي انتخاب دو، به قاعدة

دي دموكراسي بود و دموكراسي جامه اي در حد قامت ليرباليسم علت بريوين و پيش شرط وجو .بود

، ، برابري سياسي آزادي: متامي حنله هاي ليربايل در چند اعتقاد اساسي مشتركند : ثانيا ، عقالنيت انتقادي به تعبري ، يب طريف ايدئولوژيك دولت ، تساهل و تسامح و رواداري دموكراسي

دكتر سروش . ، حقوق بشر و انسان حمق ، پلوراليسم و يا خردگرايي حتويل به تعبري هايك پوپرمتامي اين مقوالت را قبول دارد و طي دو دهه گذشته كوشش منوده قرائت و رواييت از دين ارائه

، حل آهنا و مسائلو از اين رو به دليل طرح . (منايد كه با اين مقوالت سازگار باشد راهگشايي هاي فكري نقش برجسته اي داشته و بسياري از مقواليت كه بعدها در عرصه عمومي

لذا كار عظيم ايشان غريقابل انكار است و بسياري از . ، ابتدا توسط وي مطرح شدبه بار نشستپر واضح است كه آنچه ) تغذيه مي كنند نظريه پردازان جنبش اصالح طليب از آبشخور فكري وي

، چون چنان سروش از آن دفاع مي كند، دموكراسي به معناي صرف حكومت اكثريت نيست استبداد (ممكن است به ... ، هايك و ، ميل ، توكويل حكوميت به قول متفكراين نظري جفرسن

Page 51: مانیفست جمهوری خواهی

52 انيفست جمهوري خواهي م

كن است با آزادي تعارض بيابد، لذا بايد شيوه هايي حكومت اكثريت مم .تبديل شود ) اكثريتليرباليسم حاوي . تعبيه شود كه به هيچ وجه آزادي و حقوق اقليت توسط اكثريت پاميال نشود

دموكراسي ليربال «به گفتة آلن رايان . معتقدايت است كه آزادي را با دموكراسي سازگار مي كند .»و دموكراسي هاي غريليربايل اصال دموكراسي نيستند » «كراسي مشروع استيگانه دمو

مدارا و مديريت « : ، قابل تأمل است در اينجا عنوان مقالة دكتر سروش در پاسخ به نگارنده يك پذيرش يا رد و انكار تسامح و تساهل و رواداري در مقام « : به گفته آلن رايان » مؤمنان

. »حق است كه بيش از هر چيز ديگر ليربال ها را از غري ليربال ها جدا مي كند

دكتر سروش يك نكته مهم ديگر را نيز از دموكراسي جدا كرده و مبناي ليرباليسم : ثالثا ه شرط اينكه تعارض ندارد، ب ) اميان(مي داند و بدين ترتيب نشان مي دهد كه دموكراسي با دين

در جامعة ليربال كه دين هيچ گاه «: مي نويسد. مبناي معرفت شناخيت ليرباليسم را كنار بگذارمي بر مسند قبول هنايي و حاكميت تام مني نشيند و حكومت نسبت بدان يب طرف مي ايستد و رد

نه خمتار بودن آدميان است و نه جايزاخلطا ، دليلش ، سكه رايج است و قبول علمي و عملي دين ، بلكه دليل معرفت شناسانه ديگري دارد و آن اين است كه فيلسوفان ليربال مسائل بودن ايشان

متافيزيك را قابل نقض و ابرام مني دانند و نزاع بر سر حقانيت و بطالن معتقدات و اخالقيات جه و به نتيجه نارسيدين مي مشارند و دوام و كثرت فرقه هاي مذهيب و جتزم هر يك ديين را يب نتي

بر رأي خود و عقب ننشسنت از مواضع صلب خويش را گواه تارخيي صحت اين تشخيص از بريون مي دانند و به مهني سبب فتوا به رواج عقايد خمتلف و مهنشيين آهنا مي دهند و با نگاه

و از باال، جنگ هفتاد و دو ملت را عذر مي هنند و آهنا را در طلب حقيقت گرفتار افسانه ها ، آن را پاية پلوراليسم معرفت ويل چند سال بعد با پذيرش مهني مبناي ليرباليسيت . »مي بينند

به گمان . شگريف در دين اجياد مي كند ، قبض و بسط شناخيت قرار داده و با قرائيت تازه از دين ، ، كثرت معلل كثرت مدلل : ، در پلوراليسم معرفت شناسانه مندرج است سروش سه نوع كثرت

پلوراليسم معرفيت يعين دركهاي متفاوت و حتويل ناپذير به يكديگر . ) هرمنوتيكي(كثرت مؤول

Page 52: مانیفست جمهوری خواهی

53 انيفست جمهوري خواهي م

عرصه دين عرصه اي است كه اگر پاي عقل به آجنا رسيد به تكافؤ «. ده و ادلة به بن بست رسي ما سه حنوه تفكر «. » مثل عرصة متافيزيك . ادله مي رسد، يعين به بن بست برخورد مي كند

نه دنبال مشا » معين«در . ، حنوة تفكر علت ياب و حنوة تفكر معناياب حنوة تفكر دليل ياب . دارمياصال مدعايي نيست كه مشا دليلش را خبواهيد، پديده اي نيست كه مشا . علتيد، نه دنبال دليل

در عرصه دين وقيت پاي ... علتش را جبوييد بلكه متين است كه مي خواهيد معنيش را بفهميد اگر با علت جلو برومي به . صل مي شود دليل به ميان مي آيد عقل پنچر مي شود و تكافؤ ادله حا

اگر با . مشكل برمي خورمي و دينداري به پديده اي غريعقالين چون رنگ و نژاد تبديل مي شود راه حل رجوع به معنا . دليل جلو برومي به مشكل برمي خورمي و دچار بن بست عقالين مي شومي

وقيت هم عرصة معنايايب شد، عرصه كثرت است و اين ... ايب استعرصه دين عرصه معناي . استكثرت الزمه و مقتضاي معنايايب است و اين كثريت است كه هم در فهم جتربه ديين و هم در فهم

در و حاال اگر تئوري اي . متون ديين پيش مي آيد و هيچ چاره ندارد و ما بايد آن را بپذيرمي حقانيت را نه به ادله راجع كنيم و نه به . ، بايد در اين جغرافيا مطرح كنيم باب حقانيت دارمي

سروش در هنايت حقانيت اديان را مشابه . » ، بلكه بايد به معاين و به تفسري نسبت دهيم عللمسيحيت . م براي مسلمانان حق است اسال. مي داند) Indexical(حقانيت گزاره هاي اشاري

. بوديسم براي بودائيان حق است . يهوديت براي يهوديان حق است . براي مسيحيان حق است ] بر ديين اين چنني «لذا . هيچ راهي براي برتر مشردن يك دين نسبت به دين ديگر وجود ندارد

وان هناد و نه از سوي آن وعدة بسيار مي توان داد، و نه به نام آن نه بار بسيار مي ت [ اسالم بايد قبول كرد كه تشيع و تسنن دو پاسخ بوده اند به دعوت « . »كارهاي بسيار مي توان كرد

المي اند آهنا دو مكتب ك . پيامرب اسالم و الزمة بسط تارخيي اسالمند، نه حمصول توطئه اين و آن كه اينك به متاميت رسيده اند و در قالبهاي تارخيي و ايدئولوژيكشان منجمد شده اند و بيش از

آهنا روزي الزمه و نتيجه هويت سيال مسلمانان بودند و . اين بر سر آهنا نزاع كردن نارواست يت و عرضي در دين و متعلق به صدر با طرح نظريه ذا . » اينك عالمت هويت ركوديافتة آنان

Page 53: مانیفست جمهوری خواهی

54 انيفست جمهوري خواهي م

اسالم دانسنت كل احكام فقهي مگر آنكه عكس اش ثابت شود و مهچنني پلوراليسم معرفيت و سروش حيت . ارزشي چيز چنداين باقي مني ماند تا دربارة تعارض آن با دموكراسي پرسش شود

اگر از . و فقط مردم عامي حمتاج نيب اند » بالعرضند شخصيت ها در اديان «به صراحت مي گويد لذا . دين چيزي جز اميان و جتربه ديين باقي مناند، مسأله تعارض با دموكراسي منتفي خواهد شد

دكتر . » مي توانيم قرائيت ليربال از دين داشته باشيم «درهنايت به گمان سروش به دو معنا ليربال دموكراسي با اميان و جتربه ديين تعارضي ندارد . ك مؤمن ليربال دموكرات است سروش ي

، بسيار بيشتر از جوامع ديين ) حمققانه( ، امكان زندگي عاملانه و در يك جامعه ليربال دموكرات ظواهر اكتفا مي شود و اقتدارگرا و توتاليتر فراهم است كه در آهنا به رعايت اجباري قشر و

، قلبا كافركيش و ، جامعه اي بنيادگرايان. ، مهه از دين گريزان باشند اصال مهم نيست كه در باطن بنيادگرايان با . ، دينداري ظاهري مهم استكفر باطين مهم نيست . صورتا شريعت پيشه مي سازند

مهيشه . فر هنان را در زير خرقه ظاهرپرستان پنهان منايند متام كوششي كه مي كنند، مني توانند ك : ، متالشي كند ساله اي پيدا خواهد شد، تا كفر عريان را با افشاي آن8كودك

بيار بادة پنهان كه يك حكايت فاش بگومي و بكنم رخنه در مسلماين

ه بر در ميخانه ام به درباين به خاك پاي صبوحي كشان كه تا من مست ستاد

به هيچ زاهد ظاهرپرست نگذشتم كه زير خرقه نه زنار داشت پنهاين

: آري

در خرمن صد زاهد عاقل زند آتش اين داغ كه ما بر دل ديوانه هنادمي

مي در خرقه از اين بيش منافق نتوان بود بنياد از اين شيوه رندانه هناد

، كه مقبول اما پرسش مهچنان باقي است آيا عقالنيت ليربايل يا ليربال دموكراسي سازگار است ؟ دكتر سروش اين نكته را قبول دارد كه ) قرآن( ، با متون مقدس دكترسروش است

نت را درنظر اگر كل م . »حمدوديتهاي ساختاري در منت هست كه هر معنايي را برمني تابد «

Page 54: مانیفست جمهوری خواهی

55 انيفست جمهوري خواهي م

، ساختار منت با معرفت شناسي ليرباليسيت ، نه اينكه خبش مهمي از آن را ابتدا حذف مناييمبگريمي .تعارض دارد

را به دست هرمنوتيك در مزرعة ) يا ليربال دموكراسي(دانة دموكراسي : مدعاي ما اين استنيز قرائيت » اليسم رقيق و دموكراسي و اگزيستانسياليسم سوسي«و تركيب . دين مني توان نشاند

:دليل اين مدعا به قرار زير است . سازگار با كتاب و سنت نيست

، ، به معناي دقيق كلمه عامل واقع . شناخت عامل واقع با شناخت منت متفاوت است - يك ، بلكه خود پيامي و سخين دارد و خواننده بايد نيست ، ساكت ، به هيچ وجهساكت است ويل منت

با شناخت ) ناظر به عامل واقع (اگر چنني نبود شناخت و تفكر معلل . آن پيام و سخن را در يابد مفهوم . ، كاركرد، و هدف واحدي مي داشت ، ساختار، روش )ناظر به منت (و تفكر تفسريي ، يعين امتزاج افق منت با سفه هر منوتيكي گادامر نيز ناظر به مهني معناست امتزاج افقها در فل

. افق خواننده و مفسر و گفتگوي ميان منت و مفسر در راستاي نوعي انتظار متعايل براي معنا نتيجه ). فرهادپور، انتشارات روشنگران . ، ديويد كوزنز هوي ترمجه م حلقه انتقادي ك به .ر(

، بلكه بايد هر چه را منت مي خواهد بگويد اينكه مني توانيم هر چه مي خواهيم از منت در آورمي . كشف كنيم

معناي الفاظ در زبان و (= دو ـ در فهم منت شرط صحت كار الاقل توجه به معناشناسي با توجه به معناشناسي و حنوشناسي متون . و حنوشناسي است ) زمان به كاربرده شدن الفاظ : كتاب و سنت مي توان ديد كه

الف ـ اين متون حاكميت را فقط از آن خدا مي دانند و بشر را، الاقل در هر جا كه خدا ) ، چه در ناحية ارزشها، چه در ناحيه تكاليف چه در ناحية امور واقع (حكمي كرده است

.سلوب االختيار مي داندم

، و اوضاع و احوايل بينهايت ، مكاين اين متون احكامي صادر كرده اند كه مشول زماين - ب .دارند

Page 55: مانیفست جمهوری خواهی

56 انيفست جمهوري خواهي م

، نتيجه دو بند گذشته اين است كه تا بشري وجود دارد بايد احكام اهلي در هر زمان - ج . د و دقيقا و بر طبق آهنا انديشه و رفتار شود ، و اوضاع و احوايل بال منازع باشنمكان

معصوم بنا به قول شيعه و 14( د ـ تفسريگر اين متون نيز اشخاص خاصي معريف شده اند . و هيچ تفسريي در مقابل تفسري اينان اعتبار ندارد ) پيامرب گرامي اسالم بنا به قول اهل سنت (

ر احكام اهلي كه ثابت است تفاسري فراواين نيز كه ناظر به آن احكام اند نتيجه اينكه عالوه ب .ثابت اند

هـ ـ از سوي ديگر، هيچ فعلي نيست مگر اينكه كتاب و سنت آن را مشمول احكام اهلي يد مهة ، براي يك نظام مردم ساالر كه با مي دانند در اين صورت ) يكي از احكام مخسه (

تصميم گرييها در آن بر اساس رأي مردم باشد چگونه امكانپذير است كه ديين باشد؟

، تساهل و تسامح و رواداري و ، جامعه مدين ، پلوراليزم مفاهيم و آرايي نظري مردم ساالري يت نشان داده است اين عقالن . حقوق بشر حاصل اعمال عقالنيت در حوزة امور انساين است

. هيچ انسان مزييت بر انسان ديگر ندارد : و ثانيا . هر انساين در معرض خطاست : اوال : كه: چگونه از ديين كه معتقد است كه اوال . ، بايد به مهة آن مفاهيم و آراء ملتزم شد بنابراين

، قدرت تشخيص مصاحل و مفاسد مادي و عيصورت مج � صورت فردي و نه به � انساهنا، نه به خري و � معنوي و دنيوي و اخروي خود را ندارند و هنايتا مني توانند دريابند كه چه چيزي به

مهني دليلي كه قدرت تشخيص مصاحل و � به: ، ثانيا صالح هنايي آهنا هست و چه چيزي نيست آدميان نيست آدميان با يكديگر برابر نيستند، زيرا گروهي از آنان مفاسد در وسع قواي ادراكة

صورت مستقيم يا غريمستقيم از علم لدين و اهلي برخورداند و گروه پرمشارتري از آنان � كه به اين قدرت تشخيص ) روحانيان و عاملان ديين ��(=كه شارحان و مفسران اقوال گروه اولند

هيچ انساين آزاد نيست كه : ، از موضع معرفيت واالتري برخوردارند؛ و ثالثا ا دارند و، بنابراين رفرآورده اي منجر شود � روند فكري خود تسليم شود، زيرا ممكن است اين فرايند فكري به � به

Page 56: مانیفست جمهوری خواهی

57 انيفست جمهوري خواهي م

مي توان . تعارض داشته باشدكه با اقوال كساين كه خود را شارحان و مفسران قول خدا مي دانند آن مفاهيم و آراء را استخراج كرد؟

نكات ياد شده نشان مي دهد كه در چارچوب قانون اساسي مجهوري اسالمي و -2-6 دموكراسي يا مجهوري به مهان . ، امكان تأسيس نظامي دموكراتيك وجود ندارد نظام مبتين بر آن

لذا اگر كسي صادقانه به . ، با قانون اساسي ما تعارض بنيادين دارد ر مهه دنياست معنايي كه د دموكراسي خواهي در . قانون اساسي اعتقاد داشته باشد، مني تواند مردم ساالري را طلب منايد

اتيك منوط ، و تأسيس نظام دموكر چارچوب قانون اساسي مجهوري اسالمي ايران ناممكن است » مشركانه«را » نظام دموكراسي «از اين رو آيت اهللا جوادي آملي . به تغيري قانون اساسي است

1302 وقيت در سال . باشد ) يعين مشركانه (مي خواند و لذا واليت فقيه مني تواند دموكراتيك هي قاجار، مسئلة تأسيس مجهوريت ، براي از ميان برداشنت سلسلة پادشا رضاخان سردار سپه

مدرس رهربي جناح خمالفان مجهوريت را . را مطرح كرد، علماي بزرگ در مقابل وي ايستادند اين جملس مشروطه است هر كس عقيده اش خمالف « : در جملس به دست گرفت و اعالم داشت

مدرس براي به . » شمش كور از در برود بريون قانون اساسي و طرفدار مجهوري است بايد چ ، رحيم زاده صفوي را به اروپا فرستاد تا امحدشاه را ترغيب منايد شكست كشاندن طرح رضاخان

، سردار سپه ناچار به وقيت احساسات مذهيب ضدمجهوري خواهي باال گرفت . به ايران بازگردد و براساس رهنمود آهنا از مجهوريت دست برداشت و بيانيه زير را قم نزد مراجع تقليد رفت

، حمافظت و صيانت چون من و كليه آحاد و افراد قشون از روز خنستني ... مهوطنان«: منتشر كرد هلذا در موقعي كه براي ... اهبت اسالم را يكي از بزرگترين وظايف و نصب العني خود قرار داده

، با معظم هلم مشرف شده بودم ) ع (وديع آقايان حجج اسالم و علماء اعالم به حضرت معصومه تدر باب پيش آمد كنوين تبادل افكار منوده و باالخره چنني مقتضي دانستيم كه به عموم ناس

خود را مصروف سازند كه توصيه منامي عنوان مجهوري را موقوف و در عوض متام سعي و هم اين است كه به متام وطن خواهان و ... موانع اصالحات و ترقيات مملكت را از پيش برداشته

Page 57: مانیفست جمهوری خواهی

58 انيفست جمهوري خواهي م

عاشقان اين منظور مقدس نصيحت مي كنم كه از تقاضاي مجهوريت صرف نظر كرده و براي نيل رئيس الوزرا و فرمانده كل قوا . توحيد مساعي منايند ، با من به مقصد عايل كه در آن متفق هستيم

). رضا(

، عبدالكرمي حايري ، حممدحسني نائيين سيد ابواحلسن اصفهاين : آيات عظام (سه مرجع تقليد چون در تشكيل مجهوريت بعضي اظهارايت شده بود كه مرضي « : هم تلگراف كردند كه ) يزدي

، آقاي ا مقتضيات اين مملكت مناسبت نداشت هلذا در موقع تشرف حضرت اشرف عموم نبود و ب رئيس الوزراء دامت شوكته كه براي موادعه به داراالميان قم نقض اين عنوان و الغاي اظهارات

تعايل عموما قدر مذكوره و اعالن آن به متام بالد را خواستار شدمي و اجابت فرمودند انشاءاهللا . » اين نعمت را بدانند و از اين عنايت كامال تشكر منايند

: گويي مجهوري متام عيار هيچ تعارضي با دين نداشت و تنها دو مشكل پيش روي بود پرسش اين است كه . يكي عدم رضايت عمومي و ديگري عدم سازگاري با سطح توسعه ايران

، رفع و حل شوند، يعين اكثريت مردم خواهان مجهوري متام عيار ر اين دو مشكل و مسأله اگباشند و پيش شرطهاي اجتماعي آن آماده و حاضر باشد، آيا فقها نظرا حاضر به تأييد يك نظام

مجهوري متام عيار خواهند بود؟

يست و مگر شيخ فضل اهللا نوري در انتقاد از ن ) مساوات( مگر مجهوري مبتين بر برابري : مني گفت» افراد مملكت متساوي احلقوق اند «اصل هشتم متمم قانون اساسي مشروطه كه مي گفت

حاال اي برادر ديين تأمل كن در احكام اسالمي كه چه مقدار . حمال است با اسالم مساوات «ات مكلفني در عبادات و معامالت و جتارت و سياسات از بالغ و تفاوت گذاشت بني موضوع

، اسالمي كه اين قدر تفاوت گذارد بني موضوعات اي برادر ديين ... غريبالغ و عاقل و جمنون اي ملحد اگر اين قانون ... ، چگونه مي شود گفت كه معتقد به مساوات است خمتلفه در احكام

.» مطابق اسالم است كه ممكن نيست در آن مساوات دوليت

Page 58: مانیفست جمهوری خواهی

59 انيفست جمهوري خواهي م

اگر نظام مجهوري با دين اسالم تعارض نداشت و اگر مراجع تقليد به جاي تشويق ، از طرح وي براي تأسيس نظام مجهوري رضاخان به حكومت كردن در قالب نظام پادشاهي

اخان خود را رئيس مجهوري مادام العمر اعالم مي كرد، احتماال محايت مي كردند، حيت اگر رض وضع دموكراسي در ايران هبتر بود و ما مراحلي از فرايند را طي كرده بودمي و شايد نيازي به

.انقالب مني افتاد

Page 59: مانیفست جمهوری خواهی

60 انيفست جمهوري خواهي م

فصل سوم

، مشكالت و بحران هامسائل

Page 60: مانیفست جمهوری خواهی

61 انيفست جمهوري خواهي م

رفتارهاي . ، مي توان به مشكالت وحبران هاي كشور پي برد »ليل رفتاري حت«از طريق

فردي و مجعي مشاهده پذير، مسائل اساسي اي چون مشاركت سياسي و ظرفيت باالي خشونت چرا كنشگران اينگونه رفتار مي كنند؟ علل و دالئل . در جامعه را برجسته خواهد كرد

عي ما كدام است ؟ نارضاييت و يب ثبايت حمصول چه شرايطي است ؟رفتارفردي و مج

بذل توجه به برخي از دستاوردهاي علوم اجتماعي در حتليل وضعييت كه در آن به سر -3 هر گونه مديل براي . ، ما را ياري منايد ، مي تواند در فهم حبران و راههاي خروج از آن مي برمي

: بدون آنكه راه حلي براي مسائل زير نشان دهد، راه به جايي مني برد » بن بست«روج از خ

فساد سياسي زماين روي مي دهد كه يك كارگزار قانون را به نفع خودش با قرباين -3-1 گر، سوء استفاده از به تعبري دي . كردن منافع اجتماعي حاصله از يك اصل حقوقي نقض مي كند

ارتشاء، حامي پروري و . ، فساد سياسي نام دارد قدرت عمومي به نفع منافع خصوصي

Page 61: مانیفست جمهوری خواهی

62 انيفست جمهوري خواهي م

حامي پروري نوعي از فساد است كه به نصب غري . رانت جويي سه مصداق مهم فساد سياسي اند دادن رفتار تبعيض آميز نسبت به قابل توجيه دوستان يا خويشاوندان به مناصب دوليت يا نشان

نوعي نظم اجتماعي مبتين بر روابط ميان يك ) clientelism( مريدپروري . آهنا اشاره دارد و افرادمرتبط با وي كه تأكيد آن خبصوص در حوزة سياسي بر هبره مندي ) patron( حامي

. و نزد مجعي است كه با يكديگر ارتباط برقرار كرده اند آزمندانه اعضا از اين روابط و امكانات وقيت حامي يك پست دوليت دارد و يا از كساين كه داراي مشاغل دوليت هستند منافعي دريافت

، رانت وقيت پديد مي آيد كه در قانون گذاري . مي كند، محايت و فساد بر هم منطبق مي شوند ختاذ تصميمات اجرايي يا اجراي قوانني و سياست هاي موجود امتياز ويژه اي ، ا سياست گذاري

وقيت اين گونه امتيازها از طريق فشار و چانه زين . براي گروهي خاص در نظر گرفته شود ،بنابراين. گروه هاي ذي نفع با قانون گذاران و حاكمان بدست آيد، رانت جويي حمقق مي شود

، معافيت ها، جموزها و حيت بسياري از ممنوعيت ها سهميه بندي ها، نرخ گذاري هاي ترجيحي وقيت فرايند چانه زين براي كسب سهم بيشتر از . مي تواند معطوف به منافع گروه هاي ذي نفع باشد

مات رانت جويانه معموال اقدا. ، فراگري مي شود، اقتصاد و جامعة رانيت پديد مي آيد كيك اجتماع رقابت آزاد واحدهاي اقتصادي و سازوكار بازار را خمتل مي كند و منفعت عمومي را كاهش

سياست هاي رانت طليب نه تنها كارايي اقتصادي ندارند و زيان مصرف كنندگان را در پي . مي دهد ، عدم پذيرش نابرابري هاي به مشروعيت دولت ، صدمه زدن مي آورند، بلكه به بدبيين عمومي

. درآمدي و سراجنام رفتار ضد اجتماعي منجر مي شوند

، رانت جويي و سوءمديريت در بافت رژميي تنيده شد، محايت وقيت ارتشاء، حامي پروري پايه هاي مشروعيت ، رشد مستمر فساد، حامي پروري و ناكارآمدي . مردم از رژمي زوال مي يايد

.سياسي را اندك اندك تضعيف مي كنند

، فساد را ، در چارچوب نظريه نوسازي ، چون هانتينگتون برخي حتليل گران 1960 در دهة آهنا مدعي بودند كه فساد . داراي كار ويژة مثبت در كشورهاي در حال توسعه تلقي مي كردند

Page 62: مانیفست جمهوری خواهی

63 انيفست جمهوري خواهي م

، كارآمدي را تشويق وسعه مي تواند انگيزه سرمايه گذاري بوجود آورده در كشورهاي در حال ت فساد مانند . كرده و به دور زدن تأخريها و تشريفات اداري در ديوانساالري ياري برساند

كه جايگزين يب كفاييت رويه هاي رمسي اداري » انگيزه پنهاين «روغين دانسته مي شد كه با اجياد در پايان قرن . مي شود به تقويت مهگرايي اجتماعي و نيز توسعه اقتصادي ياري مي رساند

بيستم هم مانوئل كاستلز بر اين نكته تأكيد مي هند كه فساد يكي از اجزاي چهار برب شرق آسيا ها بسيار كارآمد و توسعه ويل آن دولت . بوده است ) ، سنگاپور و هنگ كنگ ، تايوان كره جنويب (

است كه كارايي ، فساد تنها وقيت مانعي بر سر راه از نظر كاركردي «به نظر كاستلز . گرا بودند و تنها در صوريت مانعي در برابر . دستگاه اداري را از اجراي وظايفي كه بر عهده دارد باز بدارد

دموكراتيك بر مسند امور باشد و در برابر جامعه اي مدين به مشار مي آيد كه دوليت مشروعيت با اين . » [ باشد ] كه انتظار دارد منافع عمومي بر منافع خصوصي مقدم مشرده شود، پاسخگو

:مهه فساد از چندين مسري، رشد اقتصادي را كند مي سازد

ار عمل مي كند و موجب افزايش هزينة چون به صورت نوعي ماليات يا هزينة سرب ) الفيا مهان هزينه هاي غريقابل پيش بيين مي شود، سطح سرمايه گذاري را ) transaction cost(مبادله

.كاهش مي دهد

افراد نه � چرا كه پرداختها به . به ختصيص ناكارآمد منابع و استعدادها مي اجنامد ) ب .اساس قدرت چانه زين آهنا خواهد بود�زش افزودة آهنا كه براساس كارآيي و ار�بر

منابع مايل بني املللي را از پروژه هاي كمك رساين در كشورهاي جهان سوم دور ) ج .مي سازد

درآمدهاي ماليايت حكومت را كاهش مي دهد كه عواقب وخيمي براي بودجه به مهراه ) د .دارد

. كيفيت خدمات زيربنايي و عمومي را تضعيف مي كند) هـ

. تركيب هزينه هاي دوليت را برهم مي زند) و

Page 63: مانیفست جمهوری خواهی

64 انيفست جمهوري خواهي م

گزارش سازمان ملل از نقش دولت ها در توسعه اقتصادي در قرن بيستم نشان مي دهد كه ، در نتايج مطلوبتري حضور و مداخله گسترده دولت ها در اقتصادهاي قرن بيستم الزاما به

به ويژه اقتصاددانان -رويكرد عمومي اقتصاددانان . ، نينجاميده است مقايسه با عدم مداخله در دو دهه اخري اين است كه -هنادگرا، طرفداران راست جديد و اقتصاددانان كالسيك جديد

ا كه ممكن است مكانيسم هاي بازار بايد قلمرو دولت بايد تا حداقل ممكن كوچك شود و تا آجن دولت حداكثري به فساد . جايگزين نظارت اداري شوند تا فساد تا حد ممكن كاهش يابد

. ، فساد دوليت را به حداقل مي رساندحداكثري منتهي مي شود و دولت حداقلي

، بلكه مسئوالن بلند پايه نظام فساد سياسي گسترده امري است كه نه تنها مخالفان هر از گاهي برخي از موارد كوچك فساد، بر اثر . نيز وجود آن را تأييد مي كنند

اما مسأله فساد، ريشه اي و عميق تر از . نزاع هاي جناحي به عرصه عمومي مي كشد ور جهان از نظر كش 67ايران در ميان . آن است كه در مطبوعات مطرح مي شود

مطابق جدول زير، . ميزان انواع فساد و كارايي در جايگاه شصت و پنجم قرار دارد نمايشگر حداقل فساد و حداكثر كارايي و عدد صفر نمايانگر حداكثر فساد 10عدد

)رجوع كنيد به جدول شماره يك ( .و حداقل كارآيي است

، بايد تكليف خود را با فساد سياسي روشن كند و بستهر رويكردي براي خروج از بن

اقتصاد . نشان دهد كه چگونه وبا چه روشهايي مي خواهد اين مرض سرطاين را درمان منايد ، حل اين مشكل را دوليت مندرج در قانون اساسي مجهوري اسالمي و دولت حداكثري

روطه خواهي چه راه حلي براي اين مسئله دارد؟رويكرد مش. امكان ناپذير مي سازد

، ام الفساد است و مرداب استبداد، جز فساد و ، خودكامگي در عني حال به گمان برخي لذا بايد ريشه فساد، يعين خودكامگي را زد تا علفهاي . ديگر رذايل چيزي در انبان ندارد .هرزش نيز به مهراهش نابود شوند

Page 64: مانیفست جمهوری خواهی

65 انيفست جمهوري خواهي م

به جمموعه اي از انساهنا كه در ابژه ها يا منادهاي نسلي با يكديگر : شكاف نسلي -3-2 ، پديده هايي هستند كه براي اجياد حس هويت ابژه هاي نسلي . سهيم شده اند، نسل گفته مي شود

تقريبا هر . دارند نسلي به كار گرفته مي شوند و حكم چارچوب شكل دهندة نسل خاصي را ، ارزشها، پسندها، عالئق بيست تا بيست و پنج سال نسلي جديد ظهور مي كند كه از فرهنگ

ابژه هاي نسلي . ، تعريفي جديد ارائه مي كند ، ديدگاه هاي سياسي و قهرمان هاي اجتماعي هنرير فرد، نشانگر نسل اوست و به ياد ، شي ء يا رويدادي كه از نظ ، مكان عبارت است از شخص

، هر نسلي آن ابژه هاي نسلي . آوردنش احساسي از نسل خود او را در ذهنش زنده مي كند ، رويدادها و چيزهايي را بر مي گزيند كه براي هويت آن نسل داراي معنايي خاص اشخاص

. ، سبك زندگي ، قهرمانان ، كلمات و تعابري زباينسيقي ، حنوة تزئني اتاقها، نوع مومد لباس : است

نسل جديد با نسخ پاره اي و با جتديدنظر و تفسري جمدد پاره اي از ابژه هاي نسل قبل ظهور ، عالمت ظهور نسل جديد به تعبري ديگر، دگرگوين صريح در سليقه هاي نسل قبلي . مي كند ، زوال و پيوسنت خود و چرا كه انقراض . ل هاي قبلي را هبت زده مي كند اين رفتار، نس . است

از اين رو برخي از نسلها، جايگزيين نسل جديد را نوعي . ابژه هايش به تاريخ را برمني تابد تلقي مي كنند و باخصومت و توسل به آميزه اي از ترغيب و خشونت با نسل » غصب جايگاه « .ديد روبه رو مي شوندج

تفاوت نسلها كه امري كامال طبيعي است و مناد تفاوت برداشيت است كه آحاد هر نسل از خود 80 و نسل دهه 50دوره و زمانه خود دارند، در ايران به شكلي بارز در تفاوت نسل دهه

گفتمان . به دنيا آمده اند 57 پس از انقالب بيش از نيمي از مجعيت كشور . را منايان كرده است آرماهنا، عالئق و مطالبات اين . وسبك زندگي نسل جديد بسيار متفاوت از نسل انقالب است

دربارة شكاف نسلي و بيگانگي نسل جوان بسيار . دو نسل به طرز عجييب متفاوت از يكديگرند ويل . سخن مي گويد » حبران هويت «ران نسل جديد است واز نسل پيشني نگ . حبث مي شود

سخن دقيق آن است كه هويت نسل جديد با نسل دهه پنجاه متفاوت است وسخن دقيق تر آن

Page 65: مانیفست جمهوری خواهی

66 انيفست جمهوري خواهي م

اين نسل به سبك هاي خمتلف زندگي خوشامد . است كه نسل جديد داراي هويت واحدي نيست قهرمانانش جالل آل امحد و شريعيت نيستند، بلكه اساسا چهره هاي سياسي و نه تنها . مي گويد

معيارهاي . گروه مرجع اين نسل بسيار متنوع ومتكثر است . ايدئولوگ ها، قهرمانان او نيستند عصر نسل دهه . اخالقي گذشتگان فرورخيته است و اخالق جديدي جايگزين آن نشده است

نسل جديد، هنرپيشه ها، . سپري شده است و تداوم گفتمان آن نسل امكان پذير نيست 50خواننده ها، ورزشكاران و متفكران غريب را به مراتب بيشتر از مرياث فرهنگي و ديين خود

. مي شناسد و گروه هاي مرجع خود را در ميان آنان جستجو مي كند

، شكاف خودكامگي ـ خفقان ودموكراسي ـ ترين شكاف عرصه سياست در حاليكه اصلي ، ، كنسرت موسيقي . آزادي است ،مطالبات اصلي نسل جديد، آزادي هاي اجتماعي است

خواستة اصلي اينان . غريب براي اين نسل از كليه نزاع هاي سياسي بيشتر جاذبه دارد ... فيلم هاوبا قدرت خودكامه خمالفند، چون در جستجوي جتربه هاي . ، نه تسخري قدرت ي است تغيري زندگ

اما هبر حال وقيت . شخصي اند و قدرت خودكامه راه هاي خودآفريين را مسدود كرده است نوبت به انتخاب در عرصه سياست فرا مي رسد و عرصه اجتماعي مي خواهد با عرصه سياسي

. ، به اصالح طلبان رأي مي دهد ت شود، نسل جديد از بني حمافظه كاران و اصالح طلبان حاكم چفچراكه احساس مي كند اينان حمدوديت هاي اجتماعي ـ فرهنگي كمتري بر آنان حتميل خواهند

و گرنه ميليون ها . است البته اين حكم درباره آهنا كه در انتخابات شركت مي كنند صادق ( . كردتن از اين نسل در انتخابات شركت مني كنند، چون آن را منايش بيهوده اي مي يابند كه هيچ تأثري

از .) فقط از آراء آهنا براي سركوب مطالباتشان استفاده مي شود . مثبيت در زندگي آهنا ندارد رويكرد . ، ارتباط وثيقي دارد براي خروج از بن بست با هر مديل » شكاف نسلي «اينرو مسأله

مطابق قانون اساسي مجهوري . مشروطه خواهي مني تواند به مطالبات اين نسل پاسخ بگويد فرهنگي به طور گسترده دخالت كرده و - ، دولت در بسياري از عرصه هاي اجتماعي اسالمي

رويكرد مشروطه خواهي فقط به دنبال حمدود كردن . حتميل مي كند اشكال خاصي را به مهگان

Page 66: مانیفست جمهوری خواهی

67 انيفست جمهوري خواهي م

فرهنگي نظريه مشخصي ارائه -قدرت خودكامة سياسي است ويل دربارة عرصه هاي اجتماعي اجتماعي را -در عرصه هاي فرهنگي » دولت حداقلي « ، آيا مدل مشروطه خواهي . مني كند

را وظيفه دولت مني داند؟ اگر نظرية ) مثال حجاب اجباري (راي احكام مي پذيرد؟ آيا اج ) فقهي( ، اجراي احكام را وظيفه دولت نداند، در آن صورت ابعاد شرعي مشروطه خواهي

مجهوري اسالمي حذف مي شود و از آجنا كه ديگر دولت وظيفه اجراي شريعت را به عهده از اينرو اگر نظريه مشروطه خواهي تا اين حد . به فقها و واليت فقيه هم ندارد ندارد، نيازي

پيش رود، با مجهوري اسالمي وداع كرده و لذا ديگر نظريه مشروطه خواهي نيست و اگر تا اين .حد پيش نرود، مني تواند به مشكل شكاف نسلي پاسخ بگويد

تقاضاهاي عمومي فزاينده و غريقابل ارضا، يكي از : فزاينده انقالب انتظارات -3-3 ، افزايش آموزش و سواد، اعالم برنامه هاي اصالحي . مشخصات وضعيت كنوين كشور ما است

، مشاهده حتوالت كشورهاي مشابه و طرح انديشه هاي مدرن عدالت طلبانه و مشاركت جويانه فته و مقايسه آهنا با عقب ماندگي ما، منجر به مطالبات گسترده اي شده است كشورهاي توسعه يا

مهه مي خواهند به دانشگاه بروند، مهگان . ، مطلقا امكان پاسخگويي بداهنا را ندارد كه نظام مسكن طالب اشتغال به شغلي آبرومند هستند، مهه جواهنا مي خواهند ازدواج كنند، مي خواهند

داشته باشند، خواهان تفريح و شادي اند، خواهان كاهش كنترل حكومت در روابط دو جنس هستند، خواهان عدم دخالت در حوزه خصوصي هستند، كارمندان و كارگران خواستار افزايش

، ، اينترنت هوارهآزادي ما . حقوق و امنيت شغلي اند، و باالخره خواستار كاهش نرخ تورم اند . برخي از ديگر مطالبات مردم است... ارتباط با شهروندان ديگر كشورها و

و پاسخ به ...) ، اعتياد و ، فقر، فحشا، تورم بيكاري(ويل دولت قادر به حل مسائل اجتماعي دخالت كند، نظام وقيت دوليت به طور گسترده در زندگي مردم . مطالبات شهروندان نيست

. سياسي هنايتا به عنوان مسئول مشكالت اجتماعي شناخته مي شود و بايد هم شناخته شود تالش براي اجنام . دولت حداكثري در مقابل انتظارات فزاينده و حداكثري فلج خواهد شد

Page 67: مانیفست جمهوری خواهی

68 انيفست جمهوري خواهي م

تنها راه . اجتماعي پديد مي آورد ، انتظارات گسترده اي براي حل مهه مشكالت اصالحات ناقص ويل ساخت سياسي اقتدارگرا به دليل سرشت . ممكن اقدام به اصالح ساختاري و بنيادين است

غريدموكراتيك خود فاقد ظرفيتهاي الزم براي جذب اين انتظارات و پاسخ بداهنا مي باشد و يكي از اوصاف » ناكارآمدي فزاينده «. زا نيز مي باشد پيدا است كه اين وضع بالقوه حبران

.نظام هاي اقتدارگراست

، حمروميت اختالف ميان انتظارات ارزشي و تواناييهاي ارزشي : حمروميت نسيب -3-4 ، كاالها و شرايط زندگي اي هستند كه مردم خود را انتظارات ارزشي . نسيب ناميده مي شود

، كاالها و شرايطي هستند كه عمال در اختيار مردم تواناييهاي ارزشي . آهنا مي دانند مستحق اگر توانايي ها نستبا ثابت باقي مبانند ويل انتظارات افزايش يابند و تشديد شوند، با . است

ا افزايش شديد اگر مهراه ب . حمروميت ناشي از بلندپروازي يا حمروميت آرزويي روبه رو هستيم . ، توانايي ها به طور مهزمان شديدا كاهش يابد، با حمروميت پيش رونده مواجه هستيم انتظارات

اگر انساهنايي كه به طور مداوم از كاالهاي ارزمشند و شرايط مناسب زندگي حمروم شده اند، بر هنا است ويل در عمل هيچ اتفاقي نيفتد، بر اين باور باشند كه حكومت در صدد رفع حمروميت آ

متركز قدرت و منابع . ، به طرف خشونت سياسي متمايل خواهند شدمبناي نظرية حمروميت نسيب ، نارضاييت ها را سياسي در دست دولت و تأثري چشمگري رژمي بر زندگي اكثريت يا متامي مردم

ناراضي گمان برند كه نظام سياسي ظرفيت و منابع حل حمروميت اگر مردم شديدا . خواهد كرد ، مقامات هيچ اقدام مؤثري اجنام مني دهند، احتمال توسل به روش هاي آهنا را دارد ويل در عمل

غريمساملت آميز به منظور كنترل نظام سياسي و قرار دادن آن در خدمت منافع و مطالبات مسدود كردن راههاي مساملت آميز طرح نارضاييت و بيان مطالبات از . زايش خواهد يافت اف

، اعتراض كنندگان را بدان سو مي راند كه توسل به سوي دولت و گروههاي قدرمتند اجتماعي حايل كه خط در . خشونت براي دستيايب به اهداف و منافع ملموس شيوه اي مفيد و مؤثر است

گسل ناشي از فعاليت نسل جديد تنها لرزه هاي خفيفي را در زيردستان آهنني اقتدار

Page 68: مانیفست جمهوری خواهی

69 انيفست جمهوري خواهي م

حمافظه كاران اجياد مي كند، به حمض اين كه شتاب سياسي فرآيند جتديد ساختار اين فشار را .واهد كوبيدكاهش دهد، امواج لرزه هاي آن بنياهناي اقتدارگرايي را در هم خ

، منايانگر ساخت سياسي به نكات پيشني) : Political Participation(ـ حبران مشاركت 5ـ3 اين امر پيامدهاي . شدت متصليب است كه متامي راههاي مشاركت عادالنه را مسدود كرده است

هر نوع اقدام . ان مشاركت است ، حبر يكي از پيامدهاي انسداد سياسي . زيادي به دنبال دارد ، مقطعي يا مستمر براي ، سازمان يافته يا يب سازمان ، موفق يا ناموفق داوطلبانه شهروندان

تأثريگذاري بر انتخاب سياست هاي كلي نظام و عمومي كشور، ادارة امور عمومي يا گزينش ، از طريق به كارگريي از حملي و يا ملي رهربان سياسي در سطوح خمتلف حكوميت اعم

مشاركت به معين تالشهاي مردم . نام دارد » مشاركت سياسي « ، روش هاي قانوين يا غريقانوين عادي در هر نوع نظام سياسي جهت نفوذ بر كارهاي حاكمان خود و گاهي تغيري دادن آنان

تور كار و خط مشي ها، يا در سطوح پايني تر، بر روي اجراي اين امر ممكن است بر دس . استوقيت . ، نوعي مشاركت به مشار مي آيد ، انواع اعتراض و خشونت سياسي اينك. آهنا متمركز باشد

، تقاضاها و رفتار افراد و گروههايي را كه خواستار مشاركت در نظام فرومانروايان سياسي ع و غريقانوين تلقي كنند، يا اگر شهروندان قدرت حكام را نامشروع بدانند، سياسي اند نامشرو

. تعارضي بروز خواهد كرد كه حبران مشاركت نام دارد

اقتدارگرايان حكومت را حق ويژه خود مي دانند و تقاضاي مشاركت سياسي ديگر گروهها . ز دست دادن قدرت غريانتخايب خود مي دانند را نامشروع و اجابت آن را مترادف با ا

اقتدارگرايان مطالبات و ترجيحات مشاركت كنندگان سياسي را نامشروع قلمداد مي كنند و مانع اقتدارگرايان متامي روش هاي مساملت آميز بيان مطالبات را براندازي . حتقق آهنا مي شوند

) 56اصل (مورد تأييد آيت اهللا مخيين و قانون اساسي » سرنوشت حق تعيني «. خاموش مي نامند مورد پذيرش نيست و اگر فردي خواهان رفراندوم براي تعيني نوع حكومت شود، متهم به

، براندازي مطابق قانون. هيچكس با حرف زدن يا نوشنت مقاله برانداز مني شود. براندازي مي شود

Page 69: مانیفست جمهوری خواهی

70 انيفست جمهوري خواهي م

لحانه اي است كه از سوي گروه يا يك سازمان متشكل صورت مي گريد و نيازمند قيام مس ويل فردي كه خواهان ). قانون جمازات اسالمي 188 تا 183مواد (اسلحه و مواد منفجره است

. است رفراندوم دربارة نظام مي شود، عملي مساملت آميز براي تعيني سرنوشت را خواستار شده است ؛ تقاضايي كه اگر امكان آن فراهم شود، به اقدامي مساملت آميز بدل » تقاضا«اين يك

.خواهد شد

اگر بني اقتدارگرايان حاكم و خمالفانخواهان مشاركت بر روي مشروعيت تقاضاها و اعتبار ، به احتمال زياد حبران مشاركت حل توافق حاصل شود ) براي تامني تقاضاها (رويه هاي هنادي

به تعبري ديگر يك نظام سياسي وقيت مي تواند حبران مشاركت را حل منايد كه بني . خواهد شد ، امجاع يا توافق گسترده اي حاصل شود و امكان گردن قدرمتندان و فاقدان قدرت طالب آن

ويل اقتدارگرايان روش هاي حمدودكننده و سركوب . اهم گردد هنادن به رأي و خواست مردم فر قتل هاي (پروژه قتل عام درماين . را انتخاب كرده اند و حبران مشاركت را تشديد مي كنند

، حبس آيت اهللا ، زنداين كردن فعاالن سياسي ـ مطبوعايت ، بسنت فله اي مطبوعات )زجنريه اي ، دكتر سيدجواد ، ناممكن شدن امكان تدريس اساتيدي چون دكتر سروش خود منتظري در بيت

، ، دكتر حمسن كديور و مهاجرت آهنا و صدها متفكر و انديشمند ديگر به مغرب زمني طباطباييونه هايي ، محله اوباش به جتمعات قانوين و بسياري از ديگر موارد، من محله به كوي دانشگاه هتران

.از سركوب به منظور ممانعت از مشاركت است

، عبارت از ميزان عدم مشروعيت . حبران مشروعيت نتيجه منطقي حبران مشاركت است ناشايستگي يك حكومت و به معناي فراروي از آستانه حتمل شهروندان آن است ؛ به طوري كه

اختالف ميان انتظارات مردم درخصوص انواع . و خمالفت مردم مي شود ، مستحق اعتراض دولتارزشهاي مشاركيت و امنييت اي كه رژميهايشان بايد فراهم كنند و آنچه واقعا فراهم مي كنند، به

تصلب سياسي موجود دامنة حبران مشاركت و حبران مشروعيت . عدم مشروعيت منتهي مي شود

Page 70: مانیفست جمهوری خواهی

71 انيفست جمهوري خواهي م

اگر اين حبران ها واقعي است و تنها دورمناي پيشرو، بناپارتيسم يا انقالب . را گسترش مي دهد ، روشنفكر عرصه عمومي چه دارويي براي درمان اين امراض جتويز مي كند؟است

ون جامعه ما قرن ها بر مبناي اخالقي مي زيست كه با ديگر شئ : ـ فروپاشي اخالقي 6ـ3 ، و ضرورهتاي ناگزير ورود تكنولوژي و انديشه هاي مدرن . معيشيت و معرفيت مان تناسب داشت

، پس از انقالب . ، به فرسايش باورهاي گذشته منتهي شد زندگي در جهان جديد و انطباق با آن جمازات هاي قانوين . ميل گرديد ، اعتقادات و اخالق و فقه به مهگان حت از طريق اجبارهاي دوليت

پيامد ناخواسته ويل طبيعي اين فرآيند، بيگانگي . ، تنها پشتوانه دينداري قرار گرفت و غريقانوين قصة ما، قصة آن پريمرد مقدسي . نسبت به فرهنگ ديين و مهمتر از آن فروپاشي اخالقي است

، يب خرب ي زيست و از رويداد هولناكي كه در جهان رخ داده است كه مهچنان در دنياي خود م وقيت مرد مقدس . ما نيز مهچون او به زرتشيت نياز دارمي تا ما را از عمق فاجعه آگاه سازد . بود

:با زرتشت رويا روي شد

»قديس در جنگل چه مي كند؟«: زرتشت پرسيد

مي و مي خوامن با سرودن مي خندم و مي گرمي و زمزمه سرود مي سرا «: قديس پاسخ داد با سرود و گريه و خنده و زمزمه خدايي را نيايش . اين گونه خداي را نيايش مي كنم : مي كنم

»اما تو ما را چه هديه آورده اي ؟ . مي كنم كه خداي من است

مرا چه چيز است « : س سري فرود آورد و گفت زرتشت با شنيدن اين سخنان در برابر قدي و اين گونه پريمرد و » !باري بگذار زودتر بروم تا چيزي از مشايان نستامن ! كه مشايان را دهم

. ، از يكديگر جدا شدندمرد، خنده زنان چون دو پسرك

ديس پري در جنگل اش چه بسا اين ق « : اما زرتشت چون تنها شد با دل خود چنني گفت » ! خدا مرده است هنوز چيزي از آن نشنيده باشد كه

را » مرگ خدا « ، پيام نيچه دربارة تاريخ » فراموش كردن « شايد ما آن نسلي باشيم كه با . درك خواهيم كرد

Page 71: مانیفست جمهوری خواهی

72 انيفست جمهوري خواهي م

: گويي ديوانه در ميان ما ظاهر شده است

د حكايت آن ديوانه اي را كه بامداد روز روشن فانوسي برافروخت ، آيا نشنيده اي ديوانه « :و به بازار دويد و پياپي فرياد كشيد

در آن هنگام بسياري از كساين كه به خدا » !من خدا را مي جومي ! من خدا را مي جومي «يكي . انه خنده هاي فراوان برانگيخت ، ديو اميان نداشتند در آن پريامون ايستاده بودند و، بنابراين

مگر مهچون كودكي راه خود را گم كرده است ؟ يا : مگر گم شده است ؟ ديگري پرسيد : پرسيدپنهان شده است ؟ مگر از ما مي ترسد؟ مگر به سفر رفته ؟ يا مهاجرت كرده است ؟ و مهني طور

.نعره مي زدند و مي خنديدند

خدا كجا رفته ؟ به مشا خواهم «: فرياد زد. به ميانشان پريد و با نگاه ميخكوبشان كرد ديوانه ويل چگونه چنني كاري كردمي ؟ . ما مهه قاتالن اوييم . او را كشتيم ـ من و مشا ـ ما . گفت

با آن بزداييم ؟ چه چگونه توانستيم دريا را بنوشيم ؟ كه به ما ابري داد كه سراسر افق را مي كردمي هنگامي كه اين سرزمني را از خورشيد گسالندمي ؟ اكنون زمني به كجا مي رود؟ ما به

، به هپلو، كجا مي رومي ؟ به دور از مهه خورشيدها؟ پيوسته سرازير در سراشييب سقوط ؟ به پس مگر در هيچي بيكران سرگردان نشده امي ؟ ، به هر سو؟ مگر هنوز زير و زبري هست ؟ به پيش

مگر دم سرد هتيگي را احساس مني كنيم ؟ مگر اين دم سرد، سردتر نشده است ؟ مگر شب دم به دم بيشتر ما را در تاريكي فرو مني پيچيد؟ مگر نياز ندارمي بامداد تابناك فانوس ها را روشن

هياهوي گوركناين كه خدا را به خاك مي سپارند به گومشان كنيم ؟ مگر هنوز هيچ چيز از نرسيده ؟ مگر هنوز هيچ چيز از وا پاشيدگي الوهي به مشاممان خنورده ؟ خدايان نيز متالشي

.ما او را كشته امي. خدا مرده مي ماند . خدا مرده است. مي شوند

يشنت را تسلي دهيم ؟ آنكه جهان تاكنون مقدس تر ما قاتالن سرآمد مهة قاتالن چگونه خو «كيست : و نريومندتر از او به خود نديده است زير خنجرهاي ما آنقدر خون از دست داد تا مرد

كه اين خون را از ما پاك كند؟ به چه آيب خويشنت را بشوييم ؟ چه آيينهاي توبه و چه بازيهاي

Page 72: مانیفست جمهوری خواهی

73 انيفست جمهوري خواهي م

ر خواهيم بود اختراع كنيم ؟ آيا عظمت اين واقعه از حد ما در مني گذرد؟ آيا نبايد آمسانيي ناگزي ، و به صرف اينكه شايستة آن بنماييم خود، خدا شومي ؟ هرگز واقعه اي به اين عظمت نبوده است

تارخيي تا امروز تعلق هر كه پس از ما زاييده شود، به جهت اين واقعه به تارخيي باالتر از هر » .خواهد داشت

اينجا ديوانه خاموش شد و بار ديگر به شنوندگانش نگريست ؛ آنان نيز دم دركشيدند و سراجنام ديوانه فانوس برزمني كوبيد؛ فانوس تكه تكه شد و فرو . شگفت زده به او نگريستند

اين رويداد عظيم و . من هنوز نرسيده است [ آمدن ] ت وق . من زود آمده ام « : ديوانه گفت . مرد ، رعد و ، هنوز به گوش آدميان نرسيده است ، هنوز سرگردان است دهشتناك هنوز در راه است

، نور ستارگان نيازمند زمان است ؛ رويدادها گرچه روي داده باشند، باز برق نيازمند زمان است اين واقعه هنوز از ايشان دورتر از دورترين . ديده و شنيده شوند، نيازمند زمانند براي اينكه

». و، با اينهمه خودشان اين كار را كرده اند ستارگان است ـ

. و باز حكايت كرده اند كه ديوانه مهان روز به زور وارد چند كليسا شد و مرثيه خواند اگر « زور بريونش بردند و بازخواستش كردند، جز اين پاسخي نداد كه مي گويند هنگامي كه به

مراد نيچه از مرگ . » امروز مهة كليساها، مقربه ها و تابوت هاي خدا نيستند، پس چيستند؟ ن ، وجود داشته است و ما امروز فهميده امي كه آ ، اين نبود كه خدا، به عقيدة ديروزيان خدا، البته

( سخن نيچه صبغه اي وجودشناخيت . عقيده خطا و كاذب بوده است و خدايي وجود ندارد ontological ( وعيين )objective ( يعين ناظر به وجود خدا در عامل واقع نبود، بلكه نداشت ،

ذهن و ضمري منظور وي اين بود كه خدا در . ناظر به وجود خدا در اذهان و نفوس ما بود ، ويل امروزه اين حضور را در ذهن و ضمري ما از دست داده گذشتگان وجود و حضور داشت . مي گفت ) subjective( و ذهين ) psychdogical( است و نتيجتا سخين روانشناخيت

. كردمي را نابود ) اخالق( ، ما خدا را كشتيم و مهراه با آن چسب حيات مشترك آريبه يكديگر در مهه عرصه هاي حيات مجعي زوال يافته و به جاي » اطمينان«و » اعتماد«

Page 73: مانیفست جمهوری خواهی

74 انيفست جمهوري خواهي م

مهگان به دنبال آنند تا در . سيطره يافته است » پيش بيين ناپذيري «و » عدم تعهد «، »وفاداري«پديده هاي زير . ببندند كوتاهترين زمان از فرصت هاي موجود استفاده كرده و بار خود را

: ، كامال فرسوده و منهدم شده اندنشانگر آن است كه سنت ها و قواعد رفتار مجعي

، افزايش فساد و فحشا، افزايش فرار دختران نوجوان از ، افزايش طالق افزايش خودكشي و وضعيت كامال ناهبنجار ، افزايش مرگ و مريناشي از تصادفات ، افزايش قتل و جنايت خانه

، افزايش )فرار مغزها ( ، افزايش مهاجرت به خارج ، افزايش بيماري هاي روحي ـ رواين رانندگي ، افزايش جرامي اجتماعي باور نكردين اعتياد، افزايش چك هاي برگشيت ناشي از اختالف

، ، افزايش پرخاشگري و خشونت ين، افزايش سكته هاي ناگها )خصوصا پديده زورگريي ( ...افزايش ورشكستگي ها، افزايش قانون شكين و

، نگاه جمدد به دين و در جامعه اي با حكومت ديين و در شرايط ناهبنجاري كه ذكر آن رفت باقي ، چيز زيادي از دين ويل نگاه عقالين به دين . سنجش عقالين آن ضرورت تام يافت

، عقل فقط در خدمت دفاع و تأييد نيست . ، پروژه مهه يا هيچ است پروژه عقالنيت . مني گذاردآن چنان » عقل خود بنياد نقدي «ميهمان تازه وارد . بلكه بيش از آن به نقد و حتليل مي پردازد

» تكافؤ ادله «اعالم . سيد عمل مي كند مهچون ا . فربه است كه جز خود مهنشيين باقي مني گذارد در حوزه اديان فرا رسيد و » تكافؤ ادله «بعد نوبت به . ، آغاز كار بود در متافيزيك توسط كانت

اعالم شد كه هر ديين فقط براي پريوان مهان دين حق است و پريوان هيچ يك از اديان مني توانند آنگاه . امكان پذير نيست » اثبات عقالين «و اساسا . ن خود را اثبات منايند ، حقانيت دي با دليل

پلوراليسم ارزشي از راه رسيد و اعالم شد هيچ برهاين دال بر قابل مجع بودن كليه فضايل .اخالقي وجود ندارد

مي و از خواب چند پايان يافت و ما وقيت چشم گشود » تعطيالت در تاريخ « آري قرهنا . روبرو شدمي ) مدرنيته( ، با جهان و دوران كامال جديدي ، بيدار شدمي ، مهچون اصحاب كهف قرنه

منايان شد ويل تنها چيزي كه نصيب مان شد، » بنياد ستيزي «گسست با دوران كهن در شكل

Page 74: مانیفست جمهوری خواهی

75 انيفست جمهوري خواهي م

اين فرآيند متامي بنيادهاي گذشته يب بنياد در . رذايل و آفات و ناهبنجاريهاي جوامع جديد بود عقالنيت . ، پيامد ناخواسته پروژة عقالنيت انتقادي بود ويران سازي كليه بنيادهاي گذشته . شدند

وقيت مدعايي با ادله اي تأييد شد، يا روشن شد قوت . به معناي تبعيت حمض از استدالل است ، اگر فرد در مقام نظر بدان دلبستگي بيابد و در مدعيات رقبا بيشتر است مدعيات آن از قوت

پروژه عقالنيت وقيت . مقام عمل به پيامدهاي آن پايبند باشد، وارد حوزه عقالنيت شده است نيورسال وارد عرصه دين شد، متام جنبه هاي لوكال آن را حذف منود تا به جنبه هاي گلوبال و يو

ويل در پايان اين پروژه چه چيز باقي ماند؟ براي دكتر سروش فقط اينكه آدمي . دين دست يابد ، سعادت اخروي مهم ترين هدف اخالق ديين است و حفظ عقل و نسل و مال و جان خدا نيست

ا مي توان با برهان اثبات كرد؟ نبايد اما آيا مهني مدعيات ر . مهم ترين اهداف دنيوي دين است ... هنوز هم اين يب آبرويي براي فلسفه مانده است « : اين تاكيد كانت را فراموش كرد كه مي گفت

پذيرفته شود و اگر كسي در ايمان بايد به صرف ... كه وجود چيزهاي خارج از خود ما . » وانيم با هيچ برهان قانع كننده ايي با شك او مقابله كنيموجود آن چيزها شك كند، ما مني ت

. »باالترين ارزشها خود را يب ارزش مي كنند « به گفتة نيچه نيهيليسم بدين معناست كه ، ناچار گشت حقيقت تارخيي انسان مسيحي كه به ضرورت كشف و بيان حقيقت اميان داشت

، و حيت متون مقدس خويش را مورد سؤال قرار دهد و بسياري از آهنا را مناسك مهة باورها، متامي حقايق و ارزشهاي مشترك متالشي شد، زيرا فاقد . به مرتلة افسانه يا اسطوره طرد كند

، به برنيهيليسم به گمان نيچه راه غل . ، عيين يا فرا تارخيي دانسته شدند هرگونه بنيان متافيزيكي ، دانسته ها و ارزشهاي ما اموري سراپا تارخيي و پذيرش فعاالنه اين امر است كه مهة حقايق

.فاقد هرگونه بنيان مطلق طبيعي يا ماوراء طبيعي اند

وقيت در . در جوامع سنيت معناخبشي به هسيت و ارزش آفريين برعهده مذهب است ، تفسري مذهيب از جهان و اميان و اعتقادات چون جامعه ما، به علل و داليل خمتلف جامعه اي

مذهيب سست مي شود، پيامد منطقي و عملي آن براي افراد به ناگزير، هتي شدن زندگي از معنا،

Page 75: مانیفست جمهوری خواهی

76 انيفست جمهوري خواهي م

گسست با . است ، توجيه ناپذيري ارزش ها و در نتيجه پريوزي نيهيليسم يب هدف منودن هسيت : ، پيامدهاي خطريي به دنبال داردخدا و اميان

، و اين كه ديگر »خدا مرده است«اين كه [ يعين ] بزرگ ترين رخداد روزگاران نزديك ـ « ... اميان به خداي مسيحي هم ارزشي ندارد ـ تازه خنستني ساية خود را بر اروپا افكنده است

، اگر چه افقي روشن نباشد؛ سراجنام دريا، م افق در پيش روي ما گشوده شده است سراجناچه بسا هرگز دريايي به اين گشادگي در كار نبوده . درياي ما، فرا روي ما گشاده گشته است

.» است

، پايه و مبناي اخالق است بايد به اين نكتة اساسي توجه داشت كه در جوامع ديين كه دين . وقيت اعتقادات ديين فرسايش يابد، به ناگزير اخالق مبنا و متكاي خود را از دست خواهد داد

، وقيت خدا از دل بندگان رخت بربندد و مبريد، آن گزارة شرطي مشهور لذا در چنني جوامعي اگر خدا وجود ندارد، « : بناي عمل قرار مي گريد كهداستايوفسكي در رمان برادران كارامازوف م

. ، چرا كه خدا مرده استهر كاري جماز است. »پس هر كاري جماز است

» ذايت و عقلي « نكته مهمي كه در اينجا فراموش مي شود آن است كه اگر به حسن و قبح ويل درك و فهم اين نكته . وجود خنواهد داشت » قعلم اخال « ، علم مستقلي به نام قائل نباشيم

، بسيار دشوار است و وجود اخالق مستقل از دين و خدا، غريقابل تصور براي اشعري مسلكان ، اخالق سازگار با فيلسوفان مدرين چون راولز و هابرماس براساس مباين ديگري . است

هر كاري جماز «اينك حكم . اخالق در ميان ما جايگاهي ندارد ويل آن . مدرنيته وضع كرده اند مبناي عمل ماست و اين امر منجر به اهندام سرمايه اجتماعي و سرمايه انساين ما شده » است و آن را ناشي ) نظر سنيت (با اين مهه اگر اخالق را داراي خاستگاه ديين و مذهيب ندانيم . است

و آن را فقط به عرف و عادات و قراردادها نيز ) نظريه مدرن (از عقالنيت مهگاين هم نينگارمي ، باز هم مي توانيم گفت كه شرط الزم يا، به تعبري )نظرية پست مدرن (ارجاع و حتويل نكنيم

با ديگري چنان رفتار كن كه « : ، حداقل اخالقي بودن را مي توانيم در اين گفته كه ديگري

Page 76: مانیفست جمهوری خواهی

77 انيفست جمهوري خواهي م

چنان عمل كن كه (گذشته از تقرير كانيت اين گفته . بيابيم» خوش داري ديگران با تو رفتار كنند كتب ) ، نه هرگز صرفا وسيله ، مهواره غايت بداين انسان را، خواه شخص خودت و خواه ديگران

در كتاب مقدس آئني . ز بر اين قاعدة زرين وفاق دارند مقدس مهة اديان و مذاهب ني : در آئني بودا آمده است . آنچه را مني خواهي با تو بكنند با ديگران مكن : كنفوسيوس آمده است

، در لذت در آيني چني آمده است در شادي و رنج . با آنچه تو را رنج مي دهد ديگر را رنج مده ، ما بايد مهة خملوقات را چنان بنگرمي كه به خودمان مي نگرمي و بنابراين بايد از هر هو اندو

در آئني . آزاري كه اگر ديگران با ما بكنند ما را ناخوش مي آيد نسبت به ديگران اجتناب كنيم در آئني هندو . مكن هر چه را كه براي خودت خوشايد نيست با ديگران : زرتشت آمده است

در آئني . آن چه را كه اگر با تو اجنام شود به درد و رجنت مي افزايد با ديگران مكن : آمده است : در آئني مسيحيت آمده است . آنچه مورد تنفر توست با ساير مهنوعان نكن : يهوديت آمده است

با : در آئني سيك آمده است . يز با ديگران مهان كن آنچه مي خواهي ديگران با تو بكنند تو ن .ديگران چنان رفتار كن كه خوش داري كه ديگران با تو مهان كنند

دومني دوره رياست ) ميالدي 2005 (1384در مرداد ماه سال : ـ نقطه انفجار 7ـ3 مطالبات . يل زير سال انفجار اجتماعي است اين سال به دال . مجهوري آقاي خامتي پايان مي يابد

، بيش از ظرفيت حكومت است و نظام به هيچ و درخواست هاي گروه هاي اجتماعي از دولت ( » بار اضايف «اين امر باعث بروز پديده . وجه توانايي پاسخ دادن به اين درخواست ها را ندارد

overload ( مي گردددر نظام سياسي .

ـ1368( ميالدي 1980 ، طي دهة براساس آمار رمسي سازمان ثبت احوال ايران ) الفساالنه ) 1359ـ65(طي ساهلاي . ميليون كودك در ايران به دنيا آمده اند 21بيش از ) 1359

)اره دورجوع كنيد به جدول شم( .بيش از دو ميليون نفر در اين كشور متولد شده است

Page 77: مانیفست جمهوری خواهی

78 انيفست جمهوري خواهي م

اين امر بدان معناست كه طي چند سال آينده ساالنه حداقل دو ميليون نفر وارد بازار كار ، مجعيت پانزده تا نوزده ساله 1375 ، مجعيت كشور در سال مطابق سرمشاري . ايران مي شوند

آينده نه ميليون نفر جوان يعين در سه سال . حدود نه ميليون نفر بوده است 80كشور در سال روبه رو ) لشكر بيكاران (وارد بازار كار مي شوند و بدين ترتيب ما با پديده انفجار بيكاري

اكنون متولدين خنستني . نظام مطلقا توان پاسخگويي به مطالبات اين نسل را ندارد . خواهيم شد ، ازدواج و باروري مي رسند و نيازهاي جديدي از غال ميالدي به سن اشت 1980ساهلاي دهه

دقيقا به مهني دليل است كه روند رشد نرخ بيكاري افزايش . مجله كار و مسكن را طلب مي كنند گذشته از مهه اين فشارها، رسيدن . يافته و فشارهاي مضاعفي بر عرضة مسكن وارد شده است

را درپي دارد؛ انفجاري كه 1980 ، احتمال تكرار انفجار مواليد دهة ه سن باروري اين انبوهه ب . در صورت عدم پيشگريي از بروز آن ممكن است كشور را به شرايط هراس آور برساند

رجوع كنيد به جدول ( . ، رو به افزايش هناده است خوشبختانه ميانگني سن در اولني ازدواج )ره سهشما

سال و براي خامن ها به 27حداقل سن ازدواج در شهرهاي بزرگ كه اينك براي آقايان به . سال افزايش خواهد يافت27 سال و 30 ، در آينده نزديك به سال رسيده است24

مان يكي از مهمترين چالشهاي پيش روي ايران عضويت يا عدم عضويت در ساز ) بعضويت در سازمان . جتارت جهاين است كه عواقب يب مشاري براي آينده ايران به دنبال دارد

با عضويت در سازمان جتارت جهاين . جتارت جهاين تا حدود زيادي از قدرت دولت مي كاهد ي معيين بايد سري كاهنده اي را موانع غري تعرفه اي كال برچيده شده و موانع تعرفه اي با زمان بند

براي كشورهاي WTOالبته مقررات . تا نرخ صفر درصد در آينده قابل پيش بيين طي كند ، در صورت عضويت . توسعه نيافته فرجه زماين بيشتري را بر حسب توافق اعضا قائل است

، حفظ حميط زيست و ، دفاع و امنيت ملي ، هبداشت حق قانونگذاري به مواردي چون آموزش تقليل قدرت دولت و آزاد گذاردن مردم در اكثر عرصه هاي حيات . فرهنگ حمدود خواهد شد

Page 78: مانیفست جمهوری خواهی

79 انيفست جمهوري خواهي م

هر كشوري كه به عضويت سازمان جتارت جهاين . مجعي به نفع پروژه دموكراتيزاسيون است :را از حلاظ حقوقي بپذيرد گانه زير 9پذيرفته شود بايد اصول

، لغو آزادي ورود مهة حمصوالت صنعيت و كشاورزي (آزادسازي جتارت خارجي . 1 ، حذف حقوق گمركي بر حمصوالت صنعيت و كشاورزي حمدوديت ها در مورد ورود خدمات

و خدمات و حذف آزادسازي نرخ كاالها . 2 ) ، آزادسازي صدور مهه توليدات داخلي واردايتلغو احنصارات . 5آزادسازي نرخ هبره . 4آزادسازي نرخ ارز . 3مهة يارانه هاي غريمستقيم

جداسازي . 8ختصيص هبينة منابع به وسيلة بازار . 7جريان آزاد اطالعات . 6دوليت و خصوصي ه جاي دولت عامل در عرصة سياست اجياد دولت ناظر ب . 9دو مفهوم اقتصاد و تأمني اجتماعي

.و اقتصاد

در سال . به عضويت سازمان جتارت جهاين در آيد 2005 ايران جمبور است تا سال قوانني و قواعد سازمان جتارت جهاين به كار افتاده و اعمال حمدويت ها براساس 2005

يعين در آن سال براساس . و آغاز مي شود سياست هاي آن سازمان براي كشورهاي غري عض ، واردامتان حمدود و اقتصادمان قفل قواعد و حمدوديت هاي آن سازمان صادرات مان ممنوع

مسلما امروز اگر آمريكا با عضويت ما موافقت منايد، شوراي نگهبان توافق نامه . خواهد شد يا جمبور 2005ويل در سال . را رد خواهد كرد ) ز آن سازمانبه منايندگي ا(ايران و گروه كاري

خواهيم شد متامي شرايط آن سازمان را يكجا بپذيرمي و يا اينكه از اقتصاد جهاين به طور كامل .حذف شده و پيامدهاي غريقابل حتمل آن را بپذيرمي

آنچنان بر » شعارهاي ايدئولوژيك «طي ساهلاي پس از انقالب : ـ خطر نابودي 8ـ3 در ساهلاي . باقي نگذارد » منافع ملي «سياست خارجي تسلط يافت كه جايي براي تأمني

عبور از ساحت ختيالت به دنياي . مسأله اصلي سياست خارجي بود » صدور انقالب « ، آغازينشيين متاثر از فشار روابط و ساختارهاي جهان سترب واقعيات ما را جمبور منود تا با يك عقب ن

. جديد، مدعي شومي كه صدور انقالب به معناي به راه انداخنت انقالب در ديگر كشورها مني باشد

Page 79: مانیفست جمهوری خواهی

80 انيفست جمهوري خواهي م

بلكه به معناي ساخنت يك جامعه ايده آل يا آرمانشهر در سرزمني انقالب به منظور الگوبرداري توليد (از نظر اقتصادي . ويل چنان آرمانشهري پديد نيامد . جهان از آن است متامي مستضعفان

وضع به مراتب خرابتر از ...) ، فقر گسترده و ، بيكاري ، رشد اقتصادي ، درآمد سرانه ناخالص ملي و مرحوم ، به گفته جانشني رمسي عالمه طباطبايي دوران پيش از انقالب شد و از نظر فرهنگي

. ، از زمان خلقت آدم تاكنون هيچگاه شرايط فرهنگي ايران تا اين حد حبراين نبوده است مطهريمهچنان روابط ايران » مصاحل ايدئولوژيك «لذا شعار صدور انقالب بطور كلي كنار هناده شد اما

ايگاه ايران را در سطح جهاين و منطقه اي اين رويكرد ج . و ديگر دول را به دنبال خود مي كشاند ، قبل و بعد از انقالب ، عربستان و پاكستان مقايسه موقعيت ايران با تركيه (به شدت ترتل داد

فقط (و خسارات فراواين بر منافع ملي ما وارد ساخت ) يكي از شواهد اين مدعا است اشغال سفارت ). بر يك هزار ميليارد دالر برآورده شده است خسارات مادي جنگ حتميلي بالغ

، مشكل »مرگ بر آمريكا «آمريكا، قطع روابط با آن كشور و تكرار مداوم شعار از ياد نرفتين در . آمريكا در جهان تك قطيب به تنها ابر قدرت دنيا تبديل شد . خاصي براي آمريكا اجياد نكرد

در دنياي دو قطيب گذشته امكان مانور بيشتري براي كشورهايي چون ايران وجود حايل كه يكي . ، ضربات چشمگريي بر منافع ملي ما وارد كرد در عني حال آمريكا با فشار مداوم . داشت

شني اياالت از اين موارد به جنگ ايران و عراق باز مي گردد كه خامن آلربايت وزير خارجه پي سياست كشورش در تسليح و تشويق عراق به آغاز جنگ با 1998 مارس 17متحده در

، پس از اشغال بلوكه كردن دارايي هايي ايران . اعالم كرد » كوته بينانه « را 1980ايران در سال ه هاي گروگان گرفته شده در سفارت آمريكا و استفاده از آهنا براي پرداخت خسارت به خانواد

، ريگان 1985در سال . لبنان توسط حزب اهللا، مورد ديگري است كه نبايد ناديده گرفته شود اعضاي « ، نيكاراگوئه و كره مشايل را ، لييب رئيس مجهور وقت امريكا كشورهاي كوبا، ايران

كه قصد داشت ايران و عراق را » مهار دوگانه » سياست. ناميد » فدراسيون دولتهاي قانون شكن :حتت كنترل نگه دارد، خسارات مهمي بر ايران وارد كرده است

Page 80: مانیفست جمهوری خواهی

81 انيفست جمهوري خواهي م

نظامي و ( الف ـ ممنوعيت انتقال تكنولوژي هايي كه قابليت استفاده در اهداف دوگانه م جتارت با ايران در اين رابطه بسيار با هم پيمانان آمريكا، هنگا . را دارا مي باشند ) غرينظامي

، حترمي فروش هواپيماهاي مسافربر آمريكايي و اروپايي به ايران . احتياط وارد عمل مي شوند باعث شده تا ايران از تكنولوژي عقب افتاده هواپيمايي روسي استفاده كند كه سقوط آهنا طي

از آن بدتر اينكه اخريا . مرگ صدها انسان يب گناه شده است ساهلاي گذشته منجر به اسپانيا طي . هواپيماهاي دست دوم و از رده خارج شده از كشور تركيه خريداري مي شود

ساهلاي جنگ ايران و عراق حيت از فروش سيم خاردار به دولت ايران در بازار آزاد امتناع . ين سيم را قابل كاربرد در مقاصد نظامي به حساب مي آوردندآهنا ا. كرد

كلي اجنام مبادله و جتارت با ايران را ) و هزينه ( ب ـ كشورهاي جتارت كننده با ايران قيمت وري رتبه اعتباري ايران در بازارهاي مايل بسيار پايني تر از آن ميزان است كه كش . باال برده اند

ايران به خاطر رتبه بندي اعتباري پايني و ريسك باالي كشور، بايد . مانند ايران بايد داشته باشد .ايران قادر به خريد فن آوري مربوط به نفت به شيوه رقابيت نيست. نرخ هبره باالتري بپردازد

با مهه . را از ايران دور نگاه مي دارد ، سرمايه گذاري خارجي پ ـ استراتژي مهار دوگانه ، تالش هاي ايران براي ترغيب بازرگانان به سرمايه گذاري در كشور يا مناطق آزاد جتاري

.موفقييت حاصل نشده است

ايران : ت ـ منحرف ساخنت لوله هاي نفيت و گازي خزر ـ آسياي مركزي از راههاي ايران واشينگنت با . ، كوتاه ترين و عملي ترين راه اقتصادي براي صدور نفت و گاز خزر است امن ترين

اين برنامه . ، روي چند راه عبور لوله سرمايه گذاري هاي كالن كرده است برنامه ريزي فراوان تركمنستان ـ خط خط باكو ـ جيهان از راه گرجستان و تركيه ؛ : شامل خطوط زير مي شود

پاكستان از راه افغانستان ؛ خط روسيه ـ گرجستان از راه چچن ؛ و يك خط لوله زيردريايي ميان .تركمنستان و مجهوري آذرباجيان

Page 81: مانیفست جمهوری خواهی

82 انيفست جمهوري خواهي م

طي دو دهه گذشته نزديك به سه ميليون نفر پناهجوي : ث ـ حذف ايران از افغانستان ، سياسي و امنييت دراز مديت به مهراه ، اقتصادي و مشكالت هبداشيت افغاين وارد ايران شده

اينك ايران از سوي آمريكا متهم به اخالل در روند صلح در افغانستان و محايت از . آوردند. تروريست هاي القاعده مي شود تا بدين وسيله در آينده مهسايه خود هيچ نقشي نداشته باشد

يعين درآينده . مريكا رياست نريوهاي حافظ امنيت در افغانستان را به تركيه واگذار كرد آ .بيش از ايران نقش خواهد داشت) پاكستان به جاي خود( ، تركيه افغانستان

درباره چگونگي تقسيم منابع درياي خزر بني پنج كشور : ج ـ رژمي حقوقي درياي خزر آمريكا در اين ماجرا . ، آذرباجيان و تركمنستان اختالف نظر وجود دارد ، قزاقستان ، ايران يهروس

، آذرباجيان و قزاقستان و حتريك آهنا، به منافع ملي و مرزهاي تارخيي ما با پشتيباين از روسيه اكتشايف مجهوري ايران از عمليات 2001وقيت در تابستان . آسيب جدي وارد مي آورد

آذرباجيان در مناطقي كه ايران متعلق به خود مي داند، جلوگريي به عمل آورد، نه تنها آمريكا از آذرباجيان محايت كرد، بلكه تركيه با به پرواز درآوردن جنگنده هاي خود برفراز باكو به ياري

. آذرباجيان شتافت

در اختاليف كه بني ايران و امارات متحده عريب : يران در خليج فارس چ ـ جزاير سه گانه ا . برسر سه جزيره ايراين وجود دارد، آمريكا از امارات دفاع مي كند

آمريكا به شدت به كرملني جهت : ح ـ فشار بر روسيه جهت قطع مهكاريهاي امتي با ايران اين در حايل . هاي تكنولوژيك و نظامي روسيه با ايران فشار وارد مي آورد پايان دادن به مهكاري

، است كه ايران در منطقه اي قرار دارد كه برخي از رقيبان منطقه اي اش مانند هند، پاكستان و ، مصر ، سالح امتي در اختيار دارند و برخي ديگر چون تركيه ، روسيه و اسرائيل قزاقستان

، دولت ايران به دنيال غين سازي لذا اگر، به فرض حمال . عراق در اين راه گام برمي دارند يا ممنوعيت . اورانيوم و دست يايب به سالح هسته اي باشد، اين امر نبايد چندان عجيب تلقي شود

اگر رقباي ما حق دارند اين سالح هم خواهد شد و يا اينكه ... ، هند و ، پاكستان شامل اسرائيل

Page 82: مانیفست جمهوری خواهی

83 انيفست جمهوري خواهي م

در عني حال بايد . بازدارنده را در اختيار داشته باشند، ايران نيز بايد از اين حق هبره مند باشد و منافع كالين كه از اين ) و ناتو (بدين نكته توجه داشت كه روابط استراتژيك روسيه با آمريكا

شود، بر منافع ارتباط روسيه با ايران مي چربد و لذا مني توان بر روي راه نصيب آن كشور مي ).اين حكم شامل ارتباط با چني نيز مي شود(ارتباط با روسيه حساب باز كرد

خ ـ ممنوعيت ورود ايرانيان به آمريكا

و كشته شدن 1988وئيه د ـ محله به هواپيماي مسافربري ايران توسط ناو وينسنس در ژ . سرنشني يب گناه ايراين290

وضعيت «ويل سخنراين ساالنه . اينها برخي از پيامدهاي سياست مهار دوگانه است حمور « و معريف ايران و عراق و كره مشايل به عنوان 2002 ژانويه 29بوش در » احتاديه، جايگزين سياست مهار دوگانه »اصل حماصره «اين بار، . است، از نوع و سنخ ديگري »شيطاين

ايران از تروريسم بني امللل محايت مي كند، به سالح كشتار مجعي دست : آمريكا مدعي است . شد ، با روند صلح خاورميانه خمالف است و براي اخالل در روند صلح يك كشيت حامل يافته است

، پرونده بدي در زمينه حقوق بشر دارد و در براي گروه هاي فلسطيين ارسال داشته اسلحه ايران نيز « : بوش در سخنراين ياد شده گفت . افغانستان عليه دولت حامد كرزاي فعاليت مي كند

مهني حال تعداد ، برنامه دستيايب به اين سالح ها و صدور ترور را دنبال مي كند و در با جديت انگشت مشاري از افرادي كه منسوب و منتخب مردم اين كشور نيستند اميد مردم ايران به

من منتظر حوادث خنواهم شد چرا كه زمان به انتظار پليدي كه هر ... آزادي را سركوب مي كنند تحده آمريكا به خطرناكترين اياالت م . حلظه نزديكتر و نزديكتر مي شود خنواهد نشست

رژمي هاي جهان معاصر اجازه خنواهد داد كه با هبره گريي از خمرب ترين تسليحات ممكن به اگر اكنون توقف كنيم و اردوگاه هاي . ما نبايد كوتاه بياييم ... هتديدي براي ما بدل شوند

، آن گاه را بررسي نشده به حال خود رها كنيم تروريسيت را سامل و دولت هاي ترور آفرين

Page 83: مانیفست جمهوری خواهی

84 انيفست جمهوري خواهي م

، آمريكا محله در پرتو اين سياست » .احساس امنيت مان را بايد دروغني و موقيت قلمداد كنيم .نظامي به ايران را طرح ريزي مي كند

غافل از . مي كنيم برخي كودكانه شعار سر مي دهند كه ايران را براي آمريكا به ويتنام تبديل ، كوزوو و جتربه محله آمريكا به عراق . اينكه قرار نيست آمريكا به ايران لشكركشي كند

افغانستان نشان مي دهد كه به حداقل رساندن تلفات خودي جزء اصلي سياست نظامي آن ، شليك ادي از راه مبباران هوايي نابود كردن متامي مراكز نظامي ـ صنعيت ـ اقتص . كشور است

) smart bombs( مبب هاي هومشند . موشك از زير دريايي ها و ناوها، جنگ از راه دور نام دارد كه مهانند مبب امتي داراي امواج » ديزي كاتر «مببهاي . به جنگ خواهند آمد، نه سربازان آمريكا

، فرصت رويارويي با نظاميان آمريكا را ناممكن لومتري است ويران كننده در شعاعي يك كي .مي كنند

، كامال ناخبردانه است و فقط در اين شرايط متاما نابرابر، حتريك آمريكا براي محله به ايران پا، در ، قدرت چهارم نظامي ارو نبايد فراموش كرد كه صربستان . منجر به نابودي ايران مي شود

آمريكا هيچ غلطي «با تأكيد بر اينكه . جنگي مشابه نتوانست بيشتر از چند ماه دوام بياورد ، در رابطه با هاي زيادي »غلط«، مشكلي حل خنواهد شد چرا كه تاكنون آمريكا »مني تواند بكند

به اقدامي دست زند كه » لطغ« ، مرتكب شده است و مي تواند با اختاذ يك سياست كامال ايرانگمان مني برم هيچ ايراين آزاده و وطن دوسيت . منجربه نابودي كامل سرمايه هاي ملي ايران شود

عدم . خواهان حتريك آمريكا به نابودي اقتصاد و كشته شدن مردم يب گناه و مظلوم ايران باشد . كاري است كه مي توان اجنام داد ، حداقل حتريك و ندادن هبانه

اما مسأله اساسي بازنگري بنيادين در سياست خارجي كشور و ترجيح منافع ملي بر ، مورد تأييد اقتدارگرايان توسعه و اصالحات » مدل چيين « . اولويت هاي ايدئولوژيك است

آمريكا روابط گسترده اي دارد و به عضويت چني با . ، از چنني سياسيت پريوي مي كند ايراين ، تاكنون 1979حفظ باالترين نرخ رشد اقتصادي از سال . سازمان جتارت جهاين درآمده است

Page 84: مانیفست جمهوری خواهی

85 انيفست جمهوري خواهي م

آيا . كشور عقب مانده سوريه نيز با آمريكا ارتباط دارد . بدون تغيريات بنيادين امكان پذير نبود ا آمريكا، استقالل خود را از دست داده و تابع سياست هاي آمريكا سوريه به صرف ارتباط ب

شده است ؟ يعين ايران حيت از سوريه ضعيف تر است و لذا نگران آنيم كه اگر براي دفاع از . ، استقالل خود را از دست خواهيم دادمنافع ملي مان با آمريكا مذاكره مناييم

آمريكا در . رد كه آمريكا اينك تقريبا در متامي مرزهاي ما حضور فعال دارد نبايد از ياد ب كشورهاي آسياي مركزي حضور نظامي قوي دارد و مهسايگان مشايل ما از يكديگر سبقت

آذرباجيان از پيش . مي گريند تا تأسيسات و پايگاه هاي نظامي شان را در اختيار آمريكا بگذارند . جنگ افغانستان با مهكاري امنييت و نظامي با اياالت متحده آمريكا موافقت كرده بود از

سال به 25تركمنستان مهمترين پايگاه نظامي خود در پايتخت خود، عشق آباد، را براي مدت كه به گفته بوش و آمريكا در افغانستان پايگاههاي نظامي دارد . اياالت متحده اجاره داده است

.رامسفلد تا مديت نامعني فعال خواهند بود

دولت آن كشور براي ادامه حضور نظامي . در افغانستان وضع بسيار جاليب پيش آمده است ، مي تواند به كمك آمريكا به غري از تأمني امنيت . آمريكا، كار را تا التماس پيش برده است

خود نفت و گاز آسياي مركزي را از خاك افغانستان عبور دهد كه اين امر فوايد شركتهاي ، ايران نه تنها خط لوله نفت و گاز را از دست داده است . اقتصادي كالين براي افغانستان دارد

ناتو و يكي از تركيه عضو . بلكه جمبور است حضور فعال نريوهاي نظامي آمريكا را حتمل كند ، عربستان سعودي و امارات متحده عريب تنها پاكستان . پايگاههاي نظامي آمريكا است

نريوهاي . آهنا طالبان را به وجود آوردند . كشورهايي بودند كه طالبان را به رمسيت شناختند . كنار نريوهاي طالبان بودند امنييت پاكستان مسئول اجياد، آموزش و در اكثر موارد جنگيدن در

وقيت . سپتامرب و به درخواست آمريكا، آهنا با تغيري جهت به آمريكا پيوستند 11پس از حادثه در زمان رويارويي با آمريكا ) ايران(آنان با فرزند خود چنني مي كنند، با رقيب منطقه اي خود

Page 85: مانیفست جمهوری خواهی

86 انيفست جمهوري خواهي م

، ايران را حماصره كرده كشورهاي ميزبان نظاميانش چه خواهند كرد؟ آمريكا با كمربندي از .است

اسرائيل بزرگترين خمالف هببود روابط بني امللل ايران و آمريكا است و در اين راه از هيچ حداقل احساسي كه محله نظامي آمريكا به ايران در مهسايگان ما اجياد . اقدامي دريغ مني منايد

، صربستان و افغانستان طالبان در ما كرد، مهان احساسي است كه محله آمريكا به عراق خواهد ، متحدان آمريكا در منطقه و در رأس آهنا گفته مي شود كه در جنگ ايران و عراق . اجياد كرد

لذا بايد . د ميليارد دالر به عراق كمك مايل و نظامي كرده ان 200كويت و عربستان حدود تكليف عراق نيز . ، آهنا به كمك آمريكا خواهند شتافت مطمئن باشيم كه در صورت وقوع جنگ

.به زودي روشن خواهد شد

يكي از آن فرصت ها پيام وزير امور . تاكنون چندين فرصت تارخيي را از دست داده امي 1378 اسفند 25سبت فرا رسيدن سال جديد ايرانيان در خارجه آمريكا مادلني آلربايت به منا

بود، كه ضمن آن تأييد كرد آمريكا در محايتش از رژمي شاه اشتباه كرده است و به نشانه حسن مني توان تا ابد بار سنگني گذشته را به . ، ممنوعيت واردات برخي كاالها از ايران را لغو كرد نيت

آيت اهللا مخيين گفته بود اگر از مسأله قدس و صدام و مهه كساين كه به ما بدي . شيددوش ك ويل نه تنها از فهد . ، از فهد خنواهيم گذشت بگذرمي ) كه در رأس آهنا آمريكا قرار داشت (كردند

به نفع منافع ملي ايران گذشتيم بلكه او را در آغوش گرفتيم و گسترش روابط با عربستان كامال .متام شد

پس از سقوط هواپيماي مسافربري ايران توسط آمريكا، آيت اهللا منتظري طي نامه اي به : آيت اهللا مخيين درخواست برخورد متقابل كردند ويل ايشان اين پيشنهاد را نپذيرفت و نوشت

طري است براي متامي مسافرهتاي هوايي بايد با متام ، زنگ خ انفجار هواپيماي مسافربري « توسط 598 پذيرش قطعنامه » .وجود تالش كنيم تا چنني صحنه هاي دردناكي پيش نيايد

.آيت اهللا مخيين اقدامي كامال عاقالنه بود

Page 86: مانیفست جمهوری خواهی

87 انيفست جمهوري خواهي م

. ع ملي خود نياز دارند ، براي تأمني مناف اينك مردم ايران به تصميمي شجاعانه و عاقالنه تا وقيت يك تن آزاد باشد و . ويل در چارچوب ساختار سياسي فعلي اين كار امكانپذير نيست

، تا وقيت يك نفر براي مهه و به جاي مهه تصميم بگريد، مشكل به صورت الينحل بقيه مطيع يك شرقيان تنها مي دانستند كه «: مي گويد هگل در درسهاي فلسفه تاريخ . باقي خواهد ماند

از آدميزادگان آزادند، و كه برخي ، و سپس يونانيان و روميان پي بردند آزاد است تن » .سراجنام ما مي دانيم كه مهه انساهنا آزادند و انسان به حكم طبيعت خود آزاد است

حكومت دموكراتيك . از منافع ملي كشور پاسداري كند تنها حكومت دموكراتيك مي تواند ويل . ، از مذاكره با هيچ كس هراس ندارد شهروندان است بر رضايت چون متكي و مبتين

. اقتدارگرايان از مردم خود و قدرهتاي خارجي مي هراسند، چون در هيچ جا، پايگاهي ندارند اي پيوسنت يا نپيوسنت به احتاديه اروپا به مهه پرسي عمومي مراجعه و كليه كشورهاي اروپايي بر

بايد مسأله مذاكره يا عدم مذاكره و ارتباط يا عدم . براساس رأي شهروندان خود عمل كردند با مذاكره و آنان كه معتقدند متام مردم ايران . ارتباط با آمريكا به مهه پرسي عمومي گذارده شود

مذاكره درباره . ارتباط با آمريكا خمالفند، نبايد از مراجعه به آراي عمومي هراس داشته باشند اما اين اقدام فقط و . ، نه براي باج دادن حقوق پاميال شده و منافع ملي ناديده گرفته شده ايران

كساين كه در يك انتخابات رقابيت متام عيار انتخاب . دفقط از منايندگان منتخب مردم برمي آي .شده باشند

، بر نفوذ نريوهاي مسدود كردن راههاي حتقق مطالبات مردم و ضعف نريوهاي داخلي پرسش اين 76پس از انتخابات خرداد . خارجي در تعيني سرنوشت آينده ايران خواهد افزود

، يلتسني ايران متي گورباچف ايران است ؟ و اگر خامتي گورباچف ايران است بود كه آيا خا ، پرسش اين است كه كرزاي ايران ، با توجه به مشخص بودن ظاهرشاه ايران كيست ؟ اما اينك

و كيست ؟ تغيري پرسش بدين معنا است كه نگاه ها از داخل بسوي خارج معطوف شده است نقش عامل خارجي را در سري حوادث ايران اساسي تلقي ) خمالف و موافق (پرسشگران

Page 87: مانیفست جمهوری خواهی

88 انيفست جمهوري خواهي م

اگر واقعا اعتقاد دارمي كه مسائل و مشكالت كشور بايد در چارچوب ايران و توسط . مي كنندجود شهروندانش حل و فصل گردد، چاره اي جز برگزاري رفراندوم جهت تعيني سرنوشت و

.ندارد

، ، هگل ماركس( ، آن مهه فيلسوف و نظريه پرداز به گفتة موافقان دخالت عامل خارجي راهگشاي دمكراسي آملان نبودند، بلكه نظام سياسي آملان با دخالت مستقيم آمريكا ...) كانت و

لذا . به زور آمريكا، دمكرات شد ژاپن را هم ژاپنيها دمكرات نكردند، بلكه ژاپن . دمكراتيك شد اينان به دمكراسي متكي به زور آمريكا خوشامد مي گويند، چرا كه هيچ اميدي به ظرفيت هاي

، مستقل از سوي ديگر معتقدند كه عامل خارجي . داخلي براي تأسيس نظامي دمكراتيك ندارند . كننده سرنوشت آيندة ايران زمني استاز خواست ما، اينك مهمترين عامل تعيني

Page 88: مانیفست جمهوری خواهی

89 انيفست جمهوري خواهي م

فصل چهارم

، و علل اجتماعي و داليل معرفتي ظهور دموكراسي شرايط ايران

Page 89: مانیفست جمهوری خواهی

90 انيفست جمهوري خواهي م

، نيازمند نوعي پيش ، هنادهاي پايدار دموكراتيك بگمان برخي از عاملان علم سياست اين هنادهاي بيگانه به جوامعي كه فاقد » انتقال«. فرهنگي و اقتصادي اند ،شرط هاي اجتماعي

هنادهاي دموكراتيك در جوامع . بسترهاي مناسب اند، به استحاله يا طرد آهنا منتهي خواهد شد .بسته به صورهتايي فاقد حمتوا يا كاريكاتور تبديل خواهند شد

ي هبترين روش حتقق عدالت است و بدون دموكراسي مني توان به ، دموكراس در جهان كنوين ... و » فهم«، »خواست«، »پتانسيل«، »شرايط«عدالت دست يافت ويل الزمه حتقق اين امر

يعين بايد شرايطي در جامعه اجياد شود . »آوردين«است نه » آمدين«از اين رو دموكراسي . است .ن ظهور دموكراسي فراهم شودتا امكا

تأسيس كنند؟ ) ، مجهوري متام عيار دموكراتيك(ـ آيا ايرانيان مي توانند نظامي مردم ساالر 4 مگر دموكراسي و مجهوري متضمن پيش شرط هايي نيست كه تا آهنا حتقق نيابند، دموكراسي

Page 90: مانیفست جمهوری خواهی

91 انيفست جمهوري خواهي م

كان اجياد نظامي دموكراتيك در ايران وجود ندارد حتقق خنواهد يافت ؟ برخي بر اين گمانند كه ام . چرا كه دموكراسي حاصل پيش زمينه هاي فكري و اجتماعي است كه در اينجا وجود ندارد

، دموكراسي نيازمند شهرونداين معترف به به عنوان منونه بر مبناي شرايط روان شناخيت دموكراسي ، خرده گري، نرمش پذير، واقع گرا، سازش جو، بردبار، برونگرا و معتمد ش ، جتريب اندي خطاپذيري

. آنان معتقدند كه اكثر شهروندان ما فاقد چنان خصوصيايت هستند . است

. نكته مهمي كه بايد بدان توجه شود اين است كه دموكراسي هم آرمان است و هم واقعيت دموكراسي امري ذو مراتب . نزديك مي شومي ويل هيچگاه بدان مني رسيم آرماين كه دائما بدان

در هر كشور دموكراتيك ميان دموكراسي واقعي و دموكراسي آرماين شكايف عميق وجود . است .لذا در عامل واقع مهيشه مراتيب از آرمان دموكراسي حمقق مي شود. دارد

دموكراسي . وكراتيزاسيون مهزمان پيش شرط هاي خود را خلق مي كنند جوامع در فرآيند دمنيازمند انساهناي دموكرات است و انساهناي دموكرات هم حمصول نظامها و جوامع

دموكراسي با سطح معيين از توسعه اقتصادي مهبستگي دارد ويل از سوي ديگر . دموكراتيك اندآنچه در فصل اول درباره ويژگي هاي . شورهاي دموكراتيك توسعه يافته اند بايد دانست اكثر ك

كه با » واقعيت دموكراسي « ، نه است » آرمان دموكراسي «مجهوري متام عيار گفته شد، مربوط به ما ، بايد دائ از اين رو نظامهاي دموكراتيك . آرمان فاصله دارد و به سوي آن روان است

.دموكراتيك تر شوند

ـ زمينه هاي مساعد و پيش شرط هاي دموكراسي كدامند؟ دموكراسي حمصول كدام 1ـ4 ، فرهنگي و سياسي است ؟شرايط اجتماعي

خطرناكترين هتديد : ـ كنترل نريوهاي نظامي و انتظامي توسط مقامات منتخب 1ـ1ـ4 رهربان غريمنتخيب صورت مي پذيرد كه به ابزار اصلي سركوب داخلي براي دموكراسي از ناحية

كنترل نريوهاي نظامي ـ انتظامي ـ امنييت در ) مجهوري(در نظام دموكراتيك . دسترسي دارند

Page 91: مانیفست جمهوری خواهی

92 انيفست جمهوري خواهي م

متكني اين نريوها از . اختيار نريوهايي است كه براساس مالك هاي دموكراتيك انتخاب شده اند . منتخب شرط الزم دوام حكومت دموكراتيك استرهربان

توجه نريوهاي . از سوي ديگر چگونگي جهت گريي نريوهاي مسلح بسيار مهم است معطوف باشد تا از خطر مداخلة آهنا در ) دفع جتاوزات (نظامي بايد به مست مسائل خارجي

كشورهاي توسعه نيافته اين است كه در دورة پس از يكي از مشكالت . امور داخلي كاسته شودجنگ توجه نظاميان به امنيت داخلي معطوف شده و نظاميان سياست زده دامنة عملكرد خود

اين امر براي دموكراسي بزرگترين خطر را اجياد . را به مسائل سياسي داخلي گسترش مي دهند .مي كند

اگر كشوري در معرض مداخله : دان هرگونه كنترل خارجي ضد دموكراتيك ـ فق 2ـ1ـ4 كشور ديگري قرار داشته باشد كه از اقتدارگرايان محايت و يا با حكومت دموكراتيك ضديت

طي دو دهه اخري كليه . داشته باشد، امكان گسترش هنادهاي دموكراتيك كاهش مي يابد املللي و هنادهاي مدين قدرمتند در كشورهاي قدرمتند غريب از هنادها و انگاره هاي هنادهاي بني

لذا خطر كنترل خارجي ضد دموكراتيك تا حدود بسياري كاهش . دموكراتيك محايت كرده اند .يافته است

. سيار مؤثر است حميط مساعد يا نامساعد بني املللي بر چشم انداز دموكراسي در يك كشور ب ، زماين فرا مي رسد كه يك دموكراسي با دخالت يك قدرت خارجي سرنگون بدترين حالت

براي فرآيند دموكراتيزاسيون پاسخ اين پرسش بسيار مهم است كه آيا نظام بني املللي . مي شوديا روند خمالفي را دنبال ) ي مساعد از نظر اجياد بسترها (موافق موج گرايش به دموكراسي است

زماين كه گرايش منطقه اي يا جهاين به سوي دموكراسي وجود دارد و زماين كه . مي كندبازيگران قدرمتند خارجي گسترش دموكراسي را هدف آشكار سياست خارجي خود اعالم

.مي منايند، فرايند دموكراتيزاسيون تسهيل مي شود

Page 92: مانیفست جمهوری خواهی

93 انيفست جمهوري خواهي م

دموكراسي حمصول فرهنگ اجتماعي : ـ اعتقادات و فرهنگ سياسي دموكراتيك 3ـ1ـ4 ، خنبگان و روشنفكران كشوري از ارزش هاي اگر اكثريت شهروندان . دموكراتيك است

دموكراتيك محايت منايند، دموكراسي را بر كليه بديل هاي غريدموكراتيك ترجيح دهند و تنها راه مشكالت را تكيه به روش هاي دموكراتيك بدانند، هنادهاي دموكراتيك در آن كشور رشد حل

فرهنگ سياسي را معموال شيوه اي مي دانند كه مردم طبق آن به ارزيايب و داوري . خواهند كرد ظامي از فرهنگ سياسي عبارت از ن . درخصوص هنادها و فعاليت هاي سياسي مي پردازند

، فرهنگ سياسي . باورها، ارزشها و آرماهناي مربوط به چگونگي كاركرد يك نظام دوليت است به گفته دياموند . با برخي تفاوهتا، به استانداردهاي ارزيايب قواعد بازي سياسي اشاره دارد

. ني توسعه اقتصادي حفظ كند فرهنگ سياسي مي تواند دموكراسي را به رغم سطوح نسبتا پاي ، هم هند و هم كاستاريكا تداوم شگفت آور دموكراسي را به رغم توسعة اقتصادي كم براي منونه

يا متوسط به منايش مي گذارند، چون فرهنگ سياسي در هر دو سطح خنبگان و توده ها، آشكارا . كشورها محايت مي كند ، از تداوم دموكراسي در اين و با قدرت

احتمال دموكراتيك شدن كشورهاي فقري : ـ وجود اقتصاد مدرن مبتين بر بازار 4ـ1ـ4 . كشورهايي كه حاكميت دموكراتيك دارند نوعا كمابيش ثرومتند هستند . بسيار ضعيف است

رشد اقتصادي بدون . تگذار كشورهاي سطح متوسط توسعه اقتصادي به دموكراسي ضعيف اس . ، به آرامي راه به روي دموكراسي مي گشايدحبران هاي اقتصادي

، ثروت و منافع مي شود كه اينها جا پاي تنوع و اقتصاد بازار موجد چند گانگي در قدرت . گردندرقابت در سياست را حمكم مي كنند و مانع از احنصارگرايي در قدرت و منافع مي

اقتصاد مدرن مبتين بر بازار، احساسي از خود خمتاري و استقالل شخصي را پديد مي آورد كه رقابت اقتصادي مشوق ساملي مي باشد براي نوآوري و تفكر . ارزش دموكراتيك بنياديين است

. حتت دولت توتاليتر انعطاف پذير كه سدي است در برابر يكنواخيت و مهرنگ مجاعت شدن رابطه خاص مجهوري با موجوديت ساختارمندي به نام بورژوازي يكي از علل پريوزي

Page 93: مانیفست جمهوری خواهی

94 انيفست جمهوري خواهي م

جامعه اي كه خبش بزرگ توليد، توزيع و مبادالت خود را (جامعة جتاري . دموكراسي بوده است ناي اساسي و اجتناب ناپذير مجهوري مب) از طريق بازارهاي كمابيش هببود يافته اجنام مي دهد

بر مبناي دفاع فايده گرايانه از بازار؛ بازار آزاد كارآيي اقتصادي يا قدرت . دموكراتيك است ويل رابرت نوزيك . چنني نظامي رفاه و ثروت را بيشينه مي كند . تأمني رفاه شهروندان را دارد

بگمان وي بازار آزاد با احترام گذاشنت به آزادي . ز بازار ارايه مي كند راه ديگري براي دفاع ا آمار . را متحقق مي كند، لذا اقتضائات آزادي اجياب مي كند كه بازار تأسيس شودعدالت افراد

است كه حمور توجه در ارزيايب مكانيسم بازار بيشتر متمايل به نتاجيي بوده «: تياسن مي گويد اين نكته قابل . مكانيسم بازار توليد مي كند، مهچون درآمدها يا مطلوبيت هاي حاصل از بازارها

اما مورد فوري تر براي آزادي دادوستد بازار در امهيت اساسي خود آن ... اغماضي نيست و جستجو براي زندگي هايي كه ، ، مبادلهما داليل خويب براي خريد و فروش . آزادي هنفته است

نفي اين آزادي به طور كلي خود يك نقيصة اساسي . بر مبناي دادوستدها شكوفا مي شوند دارمي بر هر قضيه اي است كه چه مقدم به رمسيت شناخنت اساس اين آزادي . در هر جامعه اي است

تا براساس آن نشان دهيم كه اوج نتايج بازارها بر حسب بتوانيم يا نتوانيم آن را ثابت كنيم . »درآمدها و از اين قبيل چه هستند

دموكراسي با گسترش طبقه متوسط رابطه مهبستگي بااليي : ـ رشد طبقه متوسط 5ـ1ـ4 رشد طبقه . يش دارد ، طبقه متوسط بيشتر به دموكراسي و آزادي گرا از ميان متامي طبقات . دارد

، گسترش سواد، گسترش آموزش عايل گسترش شهرنشيين . متوسط منجر به دموكراسي مي شود توسعة اجنمن هاي متكثر مبتين بر . و توسعه وسايل ارتباطي نيز از پيش شرط هاي دموكراسي اند

ك جامعه مدين گسترده و قوي است دموكراسي نيازمند ي . ، حامي دموكراسي باثبات است منافعاز اين رو رشد و گسترش . كه چون سپر حمافظ شهروندان در مقابل قدرت خودكامه عمل منايد

. ، گامي اساسي در فرايند دموكراتيزاسيون استهنادهاي مدين

ـ وضعيت پيش شرط هاي دموكراسي در ايران چگونه است ؟2ـ4

Page 94: مانیفست جمهوری خواهی

95 انيفست جمهوري خواهي م

ر طول قرن بيستم در ايران دو كودتا صورت گرفته است اويل كودتاي سوم ـ د 1ـ2ـ4 عليه دكتر مصدق 1332 مرداد 28 رضاخان با محايت انگليس و دومي كودتاي 1299اسفند

سيد ضيا ـ 1299كودتاي . از كودتاي دوم تقريبا نيم قرن گذشته است . با محايت آمريكا ا محايت گسترده روشنفكران ايراين صورت گرفت و پشتيباين نظري و عملي آهنا را رضاخان ب

جتددخواهي . تا حتكيم ديكتاتوري رضاشاهي و تشكيل دولت مطلقه ملي درپي داشت ، رنگ و بوي شديد ناسيوناليسيت به خود گرفت كه علت آن البته احساس روشنفكران اين دوره

آزادخيواهي رنگ باختة دوران . بود) قاجار(خطر جتزيه كشور به دليل ضعف حكومت مركزي اولية انقالب مشروطيت با اين هنضت فكري و سياسي جديد هر چه بيشتر در سايه قرار گرفت

.يافتند ، اقتصاد دوليت و ارزشهاي مجع گرايانه غلبه ، ناسيوناليسمو متركزگرايي

اگر مصدق . هنضت ملي كردن صنعت نفت نيز اساسا هنضيت ناسيوناليسيت و بيگانه ستيز بود موفق به عقب راندن دربار از دخالت در امور دولت مي شد، شايد اميد به مشروطه شدن

با اينكه در طول . فت اين اميد برباد ر1332ويل با كودتاي شاه در سال . حكومت پديد مي آمدقرن بيستم هيچگاه كنترل نريوهاي نظامي ـ انتظامي ـ امنييت در اختيار نريوهاي منتخب مردم

. ، ويل در عني حال احتمال كودتاي ارتش و نريوي انتظامي وجود نداردنبوده است

است كه برخي از فرماندهان سپاه يك مشكل اساسي براي فرايند دموكراسي در ايران آن ، نگاه خود را به مناقشات ، به جاي پاسداري از مرزهاي ملي ايران پاسداران انقالب اسالمي

سياسي داخلي جناح ها معطوف كرده و خود را مكلف مي دانند تا با صدور اطالعيه به نام كل ، موضع گرفته و مدعي مي شوند كه يت مردم را به دست آورده ، عليه جناحي كه آراء اكثر سپاه

جريان نفوذي : نفوذيهاي دمشن از طريق قوه جمريه و قوه مقننه اهداف دمشن را تعقيب مي منايند در «و » در بدنه حاكميت نيز نفوذ منوده «، »يارگريي از برخي مهسنگران سابق «ياد شده با

، گرايشات شديدي به الئيسيزم و سكوالريزم يافته و نه تنها به تفكر سياسي و اجتماعي حوزه حذف واليت فقيه يا تشريفايت كردن و خارج منودن آن از رده تصميم گريي در حكومت

Page 95: مانیفست جمهوری خواهی

96 انيفست جمهوري خواهي م

ي از حكومت مي انديشد بلكه حتت عنوان ايدئولوژي زدايي مهه قواي خود را در مسري اسالم زداي و به دنبال ادغام ... و ارزش ستيزي در هنادهاي دوليت و سيستم قانونگذاري فعال كرده است

. »اقتصاد كشور در اقتصاد ليربايل و سرمايه داري غرب است

، وقيت بدنه سپاه دقيقا مطابق با اكثريت ويل چه سود از صدور چنني بيانيه هاي سياسي ردم به مهان افرادي در چند انتخابات گذشته رأي داده اند، كه در اين بيانيه به شدت مورد م

وقيت برخي فرماندهان مني توانند افراد حتت امر خود را قانع منايند، چگونه . محله قرار گرفته اند بيانيه سياسي باشند؟ مي توانند اميدوار به پريوي جامعه از فرامني نظامي در قالب

ـ هنادهاي مدين قدرمتند در كليه كشورهاي قدرمتند جهان و سازماهنا و هنادهاي 2ـ2ـ4 لذا خطر . بني املللي از جنبش اصالح طليب مردم ايران و فرايند دموكراتيزاسيون محايت مي كنند

در حال حاضر هيچيك از دول . نداردعامل كنترل خارجي ضددموكراتيك به هيچ وجه وجود مسأله مهم عدم محايت دول غريب از . قدرمتند غريب از اقتدارگرايان ايران محايت مني كنند اگر كسي به دنبال اين سوداي دست نيافتين . اقتدارگرايان است و نه محايت آنان از اصالح طلبان

و به دنبال آن نظام دموكراتيك در ايران » ون آيد و كاري بكند دستي از غرب بر « باشد كه ، تامني منافع ملي برگسترش چون اوال نزد دول غريب . مستقر شود، راه فروبسته را دنبال مي كند

ثانيا نظام سياسي هر كشوري متناسب با ظرفيت هاي دروين . دموكراسي در جهان الويت دارد اگر زمني جامعه كويري باشد، بذرپاشي دول غريب منجربه هنال دموكراسي . ن جامعه است آ

.خنواهد شد

، پريوزي و در عني حال بايد به اين نكته توجه داشت كه بر مبناي نظريه قوه حمركه ر جهت گسترش گسترش دموكراسي در هر كشوري باعث فشار رويدادهاي بني املللي د

لذا كشورهايي كه ديرتر از بقيه به كاروان دموكراسي . دموكراسي با توان بيشتري مي شود مي پيوندند، حتت فشار بسيار بيشتري براي پيوسنت به موج دموكراتيزاسيون قرار مي گريند در

ها، جنبش ها و سازماهنا در ، ساختار گسترده اي از هنادها، اجنمن طول موج سوم دموكراسي

Page 96: مانیفست جمهوری خواهی

97 انيفست جمهوري خواهي م

سطح جهاين براي محايت از بسط دموكراسي تأسيس گرديدند كه گسترش و تقويت دموكراسي .و حقوق بشر وظيفه آهنا است

ـ جنبش فراگري اصالح طليب حكايت از آن دارد كه اكثريت روشنفكران به دنبال 3ـ2ـ4 وصا براي اولني بار در تاريخ ايران اكثريت روشنفكران با دموكراسي و آزادي اند و خص

گرايشات خمتلف بر سر دموكراسي به عنوان هدف اصلي و تنها راه حل مشكالت كشور امجاع . روشنفكران بر سر هزار و يك مساله با يكديگر اختالف دارند و اين امري نيكو است . دارند

. ، وحدت نظر دارند ، به عنوان پادزهر خودكامگي بر سر دموكراسي و آزادي ويل خوشبختانه ممكن است آنان هيچگاه بر سر معضالت عميق فكري به توافق نرسند، ويل توافق بر سر

. ، شرط الزم گذار به دموكراسي استدموكراسي و آزادي

. دولت هنوز بر اقتصاد تسلط دارد ـ برخالف سياست آزادسازي اقتصادي 4ـ2ـ4 آزادسازي اقتصادي به معناي برداشنت موانعي است كه دولت در مسري فعاليت هاي آزادانة خبش

، اداري )مالكيت مجعي و احنصارات (اين موانع از نوع اقتصادي . خصوصي اجياد كرده است آزادسازي اقتصادي . مي تواند باشد ) ني دست و پا گري قوان(، حقوقي )ديوانساالري دوليت (

دولت براي . مستلزم اجياد امنيت و به رمسيت شناخنت حقوق مالكيت فردي خدشه ناپذير است رسيدن به اين هدف بايد سياست حفاظت از حقوق مالكيت فردي و آزادي فعاليت افراد را

با خروج دولت از بازار هم به عنوان توليدكننده و هم به عنوان كنترل كننده دنبال كند و اين كار مطابق اين اصل . قانون اساسي است 44اولني مشكل در اين راه اصل . ميسر مي شود

، خبش دوليت شامل كليه صنايع بزرگ «. فعاليت هاي اصلي اقتصادي در احنصار دولت قرار دارد ، تأمني نريو، سدها و شبكه هاي ، بيمه ، بانكداري ، معادن بزرگ صنايع مادر، بازرگاين خارجي

، راه و راه آهن ، كشترياين ، هواپيمايي ، پست و تلگراف و تلفن ، راديو و تلويزيونبزرگ آبرسايناين اصل به اضافه . »استو مانند اينهاست كه به صورت مالكيت عمومي و در اختيار دولت

، امكان فعاليت خبش خصوصي را بسيار حمدود كرده قانون كار و تامني اجتماعي اجباري دوليت

Page 97: مانیفست جمهوری خواهی

98 انيفست جمهوري خواهي م

. در عني حال اقتصاد ايران پروسة گذار از اقتصاد دوليت به اقتصاد بازار را طي مي كند . است، حبران هاي عديده اي به دنبال )شوك درماين( كوتاه البته آزادسازي با سرعت باال و در زمان

، در سطح شعار باقي سال سياست آزادسازي اقتصادي 13درست است كه . خواهد داشت مانده و دستاورد چنداين نداشته است ويل دولت ناگزير به پذيرش اين امر است و بدين ترتيب

ساختار دوليت اقتصاد . اقل در عرصة اقتصادي شكل خواهد گرفت حوزه مستقل از دولت حد ، هر دوليت را با هر شكل سازماين به فعال مايشاء ويژه با وجود درآمدهاي نفيت � ايران به

، مهم ترين تكيه گاه اقتدارگرايي و حكومت اراده خاص . سياسي ـ اقتصادي تبديل مي كند آزادسازي اقتصادي و غريدوليت كردن نظام اقتصادي شرط الزم براي . است اقتصاد دوليت

.حركت به سوي يك نظام سياسي آزاد است

آنچه روشنفكران ايراين اغلب مورد غفلت قرار داده اند مهني مسئله آزادي اقتصادي و دم و مردم صاحبان حق اند زيرا مردم نسبت به در دنياي مدرن دولت خادم مر . امهيت آن است

دولت در برابر . دولت استقالل اقتصادي دارند و دولت از اين حلاظ وابسته به مردم است . ماليايت كه از مردم مي گريد و هزينه هايي كه از قبل آن اجنام مي دهد بايد پاسخگوي مردم باشد

مهانند (ابطه ميان مردم و دولت معكوس شود و مردم مستخدم دولت تلقي شوند اما اگر اين ر پس براي نيل ! اين مردم خواهند بود كه بايد در برابر دولت پاسخگو باشند ) اقتصادهاي دوليت

جايگزين به آزادي بايد دولت را از حلاظ اقتصادي به مردم وابسته كرد و دولت مستخدم را براي رسيدن به اين هدف تنها يك راه وجود دارد و آن اقتصاد آزاد رقابيت . دولت كارفرما منود

در صوريت كه شكل سازماين حكومت تغيري كند اما اقتصاد مهچنان دوليت باقي مباند، . است كه مالكيت رانت نفت در دست تا زماين . اقتدارگرايي مهچنان به حيات خود ادامه خواهد داد

بنابراين يكي از پيش شرطهاي مهم . دولت است دولت كارفرما باقي مي ماند و توزيع كننده رانت نوعي � سوي آزادي اقتصادي و سپس آزادي حركت كنيم اين است كه به � اين كه واقعا به

آمريكا احنصار نفت از دست دولت خارج شود و يا درآمد يعين يا مثل . نقش نفت عوض شود

Page 98: مانیفست جمهوری خواهی

99 انيفست جمهوري خواهي م

گونه �چرا كه نفت هر . نفت يكسان توزيع شود بني كل افراد ويل دولت مالياهتا را جدي بگريد .) �.�. ، كارآمد و غريكارآمد و ، برنامه و يب برنامه ، بدانديشي با نيك انديشي (كه خرج شود بنابراين اين گري تارخيي اصوال . مهراه دارد � لت و مداخله در اقتصاد به دو� نوعي بسط به

.سوي اقتصاد بازار حركت كنيم� اجازه مني دهد نقش دولت كم شود و به

بنياد . براي نيل به نظام هاي حكوميت آزاد بايد از مباين و زير ساخت هاي آزادي آغاز كرد است كه خود مبتين بر حقوق و ) بازار رقابيت (ن و آزاد، نظام اقتصادي آزاد دموكراسي هاي مدر

مانيفست روشنفكران اگر ناظر بر اين رويكرد نباشد، ره به . است) حقوق بشر (آزاديهاي فردي ) بشرحقوق (نظام سياسي مدرن و آزاد حول حمور حقوق و آزاديهاي فردي . جايي خنواهد برد

اقتصاد آزاد بايد به . و اقتصاد بازار رقابيت شكل گرفته و كل يكپارچه اي را تشكيل داده است يكي از اصلي ترين مطالبات جنبش مجهوري خواهي تبديل شود تا راهگشاي حوزه مستقل از

تصاد بازار مشكل دارند و بسياري از دموكراسي خواهان ايران با اق . شود ) جامعه مدين (دولت سروكار دارد و منشأ قدرت دموكراسي اصوال با . دفاع مي كنند » سوسيال دموكراسي «لذا از

ليربال دموكراسي از نوع آمريكا . توزيع ثروت و سوسياليسم با توزيع قدرت ليرباليسم با قة ضعيف ـ مقاومت مي كند، با سوسيال كه بشدت در برابر مداخلة دولت ـ ولو به سود طب

دموكراسي از نوع اسكانديناوي كه رفاه گستري را ولو به هباي مالياهتاي سنگني و مداخله دولت در امر هبداشت و درمان و آموزش و پرورش و بيمه هاي اجتماعي خمتلف و غريه و غريه

منشأ هر دو يكي است ـ رأي مردم و قبول اقتصاد . اي دارند ضروري مي داند؛ تفاوت هاي عمده ، اختيارات شهروندان و حدود دخالت دولت در اين دو نوع دموكراسي ويل توزيع قدرت . بازار

اكثر روشنفكران ايراين به سنت چپ وابسته اند و عدالت اجتماعي . تا حدودي تفاوت دارد ، مسأله تنها دليل خمالفت آنان با ليربال دموكراسي . را وحي مرتل مي دانند ) عدالت توزيعي (ويل بايد به اين نكته توجه داشت كه متامي نظام هاي سوسيال دموكراسي . است » توزيع ثروت «

ت كه بشدت نسبت كارل پوپر يكي از ليربال هايي اس . ، متكي و مبتين بر اقتصاد بازارند اروپايي

Page 99: مانیفست جمهوری خواهی

100 انيفست جمهوري خواهي م

به نابرابريهاي اقتصادي فقر و فالكت اكثريت مردم و قدرت سياسي ثرومتندان حساس بود و لذا اگر «: مي نويسد در جستجوي ناتمام اما مهو . دولت محايت مي كرد » مداخله گري«از نوعي

زيرا هيچ چيزي هبتر . سياليست بودم پيوند سوسياليسم و آزادي فردي ممكن بود، هنوز هم سو زمان الزم . از آن نيست كه انسان زندگي كوچك ساده و آزادي در يك جامعه برابر داشته باشد

بود تا من دريامب كه آنچه مي خواستم رؤياي زيبايي بيش نيست و آزادي مهمتر از تساوي است ، آزادي را به خطر مي افكند و با قرباين كردن آزادي رار تساوي و هر نوع كوششي جهت استق

. »حيت مني توان آن را در ميان كساين كه خواستار تساوي هستند برقرار كرد

هدف من رد اين «: او مي گويد . ويل رويكرد دوركني متفاوت از بسياري از ليرباهلاست ي اساسي متعاريف كه ما نامشان را حقوق گذاشته امي از بنياد با فرض است كه اين آزاديها

، حقوق فردي به شرطي باالترين معنا را پيدا مي كنند كه به نظر من . برابري تعارض دارند من مي خواهم . ، ضروريت داشته شود وجودشان براي هر نظرية قابل دفاعي دربارة برابري

مهيشگي حبث را تغيري بدهم و هر وقت كسي مدعي حق آزادي فردي شد، به جاي چارچوب » ، تا چه حد بايد از برابري صرف نظر كنيم ؟ براي احترام كايف به اين حق « : اينكه سئوال كنم

م را رد كنم مي خواهم اين اهتا » آيا وجود اين حق براي حفظ برابري ضروري است ؟ « : بپرسمكه مي گويند ليرباليسم به قيمت فدا كردن هبزيسيت و رفاه پايينترين قشر جامعه از فرد محايت

من سعي كرده ام استدالل كنم كه برابري اقتصادي و آزاديهاي فردي متعارف هر دو از ... مي كند ، نريوي حمرك و ، برابري مي گريند و، بنابراين تصور بنيادي برابري به معناي استقالل سرچشمه

.» موتور ليرباليسم است و هر دفاعي از ليرباليسم به مرتلة دفاع از برابري است

ـ در طول دو دهه گذشته فرآيند مهاجرت به شهرها به شدت گسترش يافته و اينك 5ـ2ـ4 ، آموزش متوسطه و آموزش عايل رشد با سوادي . اند درصد مجعيت كشور شهرنشني 65تقريبا

، زمينه هاي مساعدي را براي دموكراسي خواهي فراهم آورده و خصوصا رشد طبقه متوسط ، ) ، اينترنت ، ماهواره ، فاكس ، تلفن مهراه ، تلفن راديو، تلويزيون ( توسعه وسايل ارتباطي . است

Page 100: مانیفست جمهوری خواهی

101 انيفست جمهوري خواهي م

بگمان آنتوين گيدنز، جهاين شدن يكي از . يار دشوار و كم اثر كرده است كنترل و سانسور را بس فرايند . را امكانپذير مي سازد » انتقال دموكراتيك كامال سريع «حتوالت ساختاري اي است كه

مهه اينك . يكپارچگي جهاين فضايي آفريده كه خمفي كردن هيچ چيز در آن امكان پذير نيست : چيز رويت پذير شده است و تالش براي كنترل اطالعات امري بسيار دشوار و ناممكن است

نظم اطالعايت باز، به وضوح جامعه را دموكراتيزه مي كند؛ زيرا هر چه اطالعات بيشتري «هاين ارتباطات توانايي سيستم ج » به دست آوريد، بيشتر مي توانيد آن را در جامعه به كار گرييد

دولتها را براي پنهان كردن اقداماتشان از مجله اقدامات ناقض حقوق بشر از چشم تيزبني مردم كاهش مي دهد و مهني در معرض ديد بودن مي تواند منجر به تغيري سياست هاي دولت مربوطه

صنعت جهاين ارتباطات مي تواند منجر به اعمال از اين گذشته اطالعات ارائه شده توسط . شود .فشار بني املللي يا حيت اقدام جهاين به وسيلة كشورهاي ديگر بر ضد كشور خاطي شود

، با كشورهاي مهجوار قابل البته وضعيت ما، از نظر آزادي اطالعات و تكنولوژي ارتباطي كانال 1056هم اكنون . تاب و روزنامه نياز به جموز ندارد در تركيه چاپ ك . مقايسه نيست

استفاده از . كانال تلويزيوين خصوصي در آن كشور فعاليت دارند 280راديويي خصوصي و خط 224 ، دستگاه تلويزيون 309در تركيه به ازاي هر هزار نفر . اينترنت و ماهواره آزاد است

. وجود دارد ) pc( دستگاه رايانه شخصي 8/13 دستگاه فاكس و 6/1 ، مهراه تلفن 13 ، تلفن 400بيش از . به ازاي هر ده هزار نفر مجعيت است 6/3تعداد خطوط ارتباط با اينترنت تعداد زيادي هفته نامه و . ( ميليون نسخه چاپ مي شوند 7روزنامه با جمموع ترياژي حدود

تركيه يكي از كشورهاي ). ه وجود دارد كه ترياژ آهنا در اين حماسبه وجود ندارد ماهنام7 تعداد گردشگران يك ميليون نفر افزايش يافت و به 1995 تا 1994تنها از . توريسيت است

. ردند ميليون نفر به تركيه سفر ك 6/2 تنها از آملان حدود 1995در سال . ميليون نفر رسيد 7/درآمد . به تركيه سفر منود 1995 نفر مجعيت آملان يك نفر در سال 40به عبارت ديگر از هر

ميليون دالر و در سال 600 ميليارد و 7 به 2000اين كشور از خبش توريست در سال

Page 101: مانیفست جمهوری خواهی

102 انيفست جمهوري خواهي م

ماه اول براساس آمار دوليت تركيه در شش . ميليون دالر رسيد 900 ميليارد و 8 به 2001 درصد افزايش نسبت به مدت مشابه سال 7/4 تعداد گردشگران خارجي تركيه با 2002سال

اين درآمد نشانگر آن است كه مردم تركيه در . نفر رسيد 838 هزار و 39 ميليون و 5قبل به ض يك سال حدود ده اينكه در عر . چه سطحي با شهروندان ديگر كشورها ارتباط داشته اند

، از يك كشور ، با سبك هاي خمتلف زندگي و آرا و افكار متفاوت و متعارض ميليون نفر خارجي ديدن منايند، بايد حداقلي از تساهل و تسامح و رواداري در ميان شهروندان آن كشور وجود

گر ساالنه پنج ميليون گردشگر خارجي به ا. داشته باشد، كه بدون آن اين امر ناممكن مي باشد ، چرا ما صنعت گردشگري را تعطيل كرده امي . ايران سفر كنند، چه پيامدهايي به بار خواهد آورد

در . ، سياسي و اجتماعي آن مي هراسيم كه مثل ماهواره و اينترنت از پيامدهاي فرهنگي كوشش مي شود تا با جداسازي اعضاء در مكاين جمزا، مانند ، سياسي يا كموين جنبشهاي مذهيب

دور » دنيايي«يا » اميان بر باد دهنده «، »منحرف كننده« ، اعضا را از مهه تأثريات صومعه ، اينترنت و گردشگري ؛ مي خواهيم كشور را به يك ما نيز از طريق مبارزه با ماهواره . نگهدارند

، وقيت اقتدارگرايان خود مدعي اند كه نفوذيها، اما چه سود از چنني اقدامايت . كنيم صومعه تبديل پروژة اجياد . بدعتگزاران و جتديد نظر طلبان برخي از قواي مهم كشور را به كنترل در آورده اند

فرهنگ خود در هيچ دستاوردي نداشته و دمشن اذهان كثريي را به تسخري » جامعه بسته «گشودن آگاهانة درب ها و پنجره ها و تأسيس حكومت دموكراتيك متكي و مبتين . آورده است

.گره گشاي مشكالت ما است» جامعه باز«بر

Page 102: مانیفست جمهوری خواهی

103 انيفست جمهوري خواهي م

فصل پنجم

)تاكتيك ها(روش هاي رسيدن به غايات

Page 103: مانیفست جمهوری خواهی

104 انيفست جمهوري خواهي م

، امري ضروري و از طريق گفت و گوي آزاد و رسيدن به توافق بر سر آن تعيني استراتژي

راهربد، مستلزم . ، تاكتيك هاي متناسب با خود را طلب مي كند ويل هر استراتژي . نيكو است انتخاب اهداف و جستجوي مناسب ترين ابزار و وسايل جهت رسيدن به آن اهداف در زمينه اي

، تغيري راهربدهاي مناسب با توجه به عامل زمان . و در حلظه اي خاص از زمان است خاص ، عبارت است از تعامل كنشگران صاحب اراده و آگاه ويل در عني حال كنش راهربدي . مي كنند

كه آهنا در آن ) ساختارمند شده (حماط شده توسط ساختار، و زمينه هاي از پيش شكل گرفته اي در عني حال كنشگران قادر به تغيري ساختارهاي متصلب از طريق كنش هايشان . ساكن اند » طرحي نو در انداخنت براي تغيري ساختاري«در نظر آقاي حجاريان استراتژي به معين . هستنداما از منظر . راتژي خمتلف اند در اين معنا مشروطه خواهي و مجهوري خواهي دو است . است

ديگري در يك استراتژي بايد روشن منود كه فرآيند رسيدن به هدف چگونه است و از كجا بايد

Page 104: مانیفست جمهوری خواهی

105 انيفست جمهوري خواهي م

آغاز كرد؟ بر چه چيزهايي بايد تكيه كرد؟ اصول راهنما چه بايد باشد؟ در هر استراتژي بايد با ساختار حقوقي و عملي رژمي سياسي چه بايد كرد به اين پرسش ها پاسخ داده شود كه مثال

و چگونه بايد اين كارها را به سراجنام رساند؟ اين كار با اتكا به كدام نريوهاي اجتماعي بالفعل و كدام ظرفيت ها و مقدورات تشكياليت ممكن مي شود؟ رسانه هاي پيوند دهنده آن نريوي

ن سياسي متشكل چيست ؟ آرايش اين نريوها در مقابل نريوهاي خمالف آن اجتماعي و كانو چگونه است ؟ اقدامات حمتمل طرف مقابل چيست و در مقابل آهنا چه مي توان كرد؟ فرصتها و هتديدهايي كه از ناحيه عوامل بني املللي و فرامرزي وجود دارد چيست ؟ ابزار و مراحل اجياد

...تغيري چيست ؟ اصول راهنماي عملي و اخالقي حركت چيست ؟ و

قرار نيست اگر انسان مدرن با دو پا راه مي رود و از . بايد از تاريخ بشريت درس آموخت . عقل براي فكر كردن استفاده مي كند، ما با سر خود راه برومي و قوة عاقله را تعطيل مناييم

آرماهنا . جديد را آدميان با عقل و درايت و سعي و كوشش و جماهدة فراوان بنا هناده اند دنياي براي آنكه واقعيت را به شكل و صورت خود درآورند، به جمموعه اقدامات انساهناي

دشان آزادخيواهي نياز دارند تا نشان دهند دلبستگي شان به ارزشهاي انساين از عمق وجو .»مستحق هجرانند«آنان كه الف عشق مي زنند و از يارگله مي كنند، انصافا . مي جوشد

را به عنوان هدف برگزيند، ) مجهوري متام عيار = دموكراسي( ، مردم ساالري فردي اگر ـ 5 ، به تعبري عقالنيت. دبراي رسيدن به دموكراسي و اجياد نظام مجهوري بايد عقالنيت را به كار گري

:ماكس وبر، دو سطح دارد

.تناسب دليل و مدعا : ـ عقالنيت نظري1ـ5

در سطح نظري بايد داليل متناسب با اين مدعا ارائه شود كه مجهوري نسبت به متام مدعا ارائه شده براي اين ) ، اجيايب و تارخيي سليب(سه نوع دليل . بديل هاي آن ارحج است

. است

Page 105: مانیفست جمهوری خواهی

106 انيفست جمهوري خواهي م

دموكراسي نظامي است كه در آن مي توان حاكمان را بدون توسل به : ـ دليل سليب 1ـ1ـ5 ، آفات و اين نظام نسبت به متامي نظام هاي بديل . بركنار كرد ) به روشهاي مساملت آميز (خشونت

. عني براي رسيدن به نتايج نامعنيدموكراسي روشي است م. رذايل كمتري دارد

، دست كم يازده مزيت دموكراسي در مقايسه با هر نظام بديل غريآن : ـ دليل اجيايب 2ـ1ـ5 تأمني آزادي هاي فردي ) 3تضمني حقوق بشر و شهروندي )2اجتناب از خودكامگي ) 1: دارد

حراست از ) 7حتول انساين ) 6خمتاري اخالقي خود ) 5تعيني سرنوشت خود ) 4و عمومي دموكراسي ها با يكديگر مني جنگند، (صلح جويي ) 9برابري سياسي ) 8منافع شخصي اوليه

برخالف رژمي هاي اقتدارگرا و ايدئولوژيك كه به دليل ادعاي در احنصار داشنت حقيقت با هنادهاي ليربال دموكراسي به هبترين حنو نه فقط )11 رونق اقتصادي ) 10) يكديگر مي جنگند

.يك يا معدودي از خريها، بلكه وسيعترين طيف ممكن خريها را در خود جاي مي دهند

بنابر نظر برخي مجهوري خواهان وقيت اين نظام را از نظر : ـ دليل تارخيي 3ـ1ـ5 ، اين نظام و فقط اين نظام است كه سياسي مقايسه مي كنيمدستاوردهاي تارخيي با ديگر نظامات

در حال حاضر يك دستور كارسياسي جدي در پاسخ به اين سؤال ارائه مي دهد كه چگونه يك ، رفاه و فرصت براي يك اجتماع انساين مفروض مي تواند امروزه به يك درجة مطلوب امنيت

مجهوري حميطي امن و مرفه در يك . بتا يب آزار در پناه قدرت حاكمان اميدوار باشد زندگي نس جامعة جتاري شدة درون يك اقتصاد پوياي جهاين فراهم مي آورد تا شهروندان هر طور كه

داراي ظرفييت جامعه متكي بر اقتصاد آزاد رقابيت . دخلواه شان است زندگاين خود را به سر برند اين ظرفيت به قصد و يا هوش صاحبان قدرت . است كه مي تواند به افراد بسياري سود برساند

، حمدود بودن قابل مالحظه دخالت آن در يك سياسي ربطي ندارد، بلكه دليل موفقيت اين نظام اين نظام . تصاد داخلي و بازار جهاين حوزة توليد و توزيع اق : حيطة خاص زندگي بوده است

سبك هاي خمتلف زندگي را جماز داشته است و شكل واحدي از زندگي و مدل خاصي از .سعادت را به شهروندان حتميل مني كند

Page 106: مانیفست جمهوری خواهی

107 انيفست جمهوري خواهي م

.تناسب وسايل و اهداف : ـ عقالنيت عملي2ـ5

. دن به دموكراسي را برگزيد در سطح عملي بايد وسايل و روش هاي ضروري رسي ، آزادي انديشه و بيان و ، انتخابات آزاد و منصفانه و ادواري دموكراسي نيازمند مقامات منتخب

و حق مشاركت متامي ) احزاب و اجنمن ها ( ، تشكيالت مستقل رفتار، منابع بديل اطالع رساين و » نابرده رنج گنج ميسر مني شود « به طور طبيعي ويل . شهروندان در هنادهاي سياسي است

حاكمان اقتدارگرا به هيچ وجه حاضر . دموكراسي را مفت و جماين به فرد يا مليت اهدا مني كنند ، با تكرار سخنان كليشه اي . به توزيع قدرت خود با ديگران و قبول حق حاكميت مردم نيستند

، وفاق ملي خوب ، اصالحات بازگشت ناپذير است ن اصالحات خوب است كلي و مبهمي چو چه كسي با اين كليات . مني توان به مردم ساالري دست يافت ... ، ديكتاتوري بد است و است

، هيچ كس ناراحت خنواهد شد، ويل به تا وقيت گفته مي شود ظلم بد است . خمالفت خواهد كرد ، ض اينكه گفته شود فالن نظام سياسي ظاملانه است و فالن فرمانروا فردي خودكامه است حم

حتليل مشخص از «. هنادها و نريوهاي مانع اصالحات ساختاري اينانند، مشكل آغاز مي شود . د است و مهني شجاعت مدين است كه راهگشاي مقصو . توأم با ريسك است » وضعيت مشخص

» ريسك«مگر . الزم آن را پرداخت » هزينه«لذا براي گذار به دموكراسي بايد ريسك كرد و ( ، نيست و آنان جامعه بيم زده يكي از اوصاف جوامع جديد، به گفتة آنتوين گيدنز و الريش بك

risk society ( هان معاصر را بيم را خصوصيت مدرنيته متأخر مني دانند؟ فضاي ج )risk ( و وقيت ما ريسك بسياري از امور را مي پذيرمي اما حاضر به . احاطه كرده است ) danger( خطر

، دموكراسي در ميان ما چه جايگاهي دارد؟ريسك كردن براي به دست آوردن دموكراسي نيستم

ب قوانني در آغوش گرفنت معشوق دموكراسي وقيت در چارچو : ـ نافرماين مدين 1ـ2ـ5 وقيت قوانني و سياست ها . باقي خنواهد ماند » نافرماين مدين «ناممكن باشد، راهي جز ) مجهوري(

، قوانني و سياست ها را اخالقي ندانند و از آن بدتر قوانني و سياست ها عادالنه نباشند، آدميان

Page 107: مانیفست جمهوری خواهی

108 انيفست جمهوري خواهي م

ك بيابند، هيچ روشي جز نافرماين مدين مني تواند راه به روي عدالت و را ناخبردانه و خطرنا . اخالق و عقالنيت بگشايد

اين نكته بديهي است كه از . مقتضاي طبيعي عقالنيت عملي تناسب روش ها و اهداف است اجتماع راه هاي خاصي براي در عامل طبيعت و عرصه . هر راهي به هر نتيجه اي مني توان رسيد

. ، بذر، آبياري و آفتاب است ميوه حمصول زمني مناسب . رسيدن به اهداف تعبيه شده است هزينه اقتصادي ـ سياسي خريد هواپيما آمريكايي . درآمد، حمصول كار و سرمايه گذاري است

اين . رد كه بدون پرداخت آن به دست مني آيد دموكراسي هم قيميت دا . با روسي يكسان نيست امر بدان معنا مني باشد كه دموكراسي كااليي خريدين است كه بايد با پرداخت قيمت مناسب آن

، هبتر است گفته شود دموكراسي اگر جمبور باشيم از تعابري اقتصادي استفاده مناييم . را وارد كرد به صرف حتقق پيش . ، توليد بدون هزنيه امكان ندارد ويل در اينصورت هم . تتوليد كردين اس

ممكن است يك نظام توتاليتر يا . ، دموكراسي متولد خنواهد شد شرط هاي وجودي دموكراسي ، جسارت و لذا به شجاعت . شبه توتاليتر از تاسيس نظام دموكراتيك ممانعت به عمل آورد

به تعبري درست تر يكي از پيش شرط هاي ظهور دموكراسي وجود . پرداخت هزينه هم نياز است ماندال، . آدميان شجاع و مبارزي است كه در اين راه حاضر به فداكاري و پرداخت هزينه باشند

. براي آهنا مهم است در عمل نشان دادند كه واقعا مردم ساالري ... ، دوبچك و واتسالو هاول ها هستند »اتون سان سوكي «دموكراسي را در جوامع اقتدارگرا برج عاج نشينان پيش مني برند،

. كه با پرداخت هزينه در مقابل اقتدارگرايان مي ايستند و قوانني ناعادالنه شان را نقض مي كنند دموكراسي بدون . ، ويل هزينه بردار است )ونت آميزغري خش (نافرماين مدين عملي مساملت آميز

جنبش آزادخيواهي مي تواند بدون خشونت به . ، آرماين خيايل و سودايي ناممكن است هزينهدر هر صورت بايد . مجهوري متام عيار دست يابد ويل مني تواند بدون هزينه آن را به دست آورد

. ، يك منونه از فعاليت هاي مساملت آميز است حترمي انتخابات . ونت بار گرخيت از يك انقالب خش وقيت شركت در انتخابات نه تنها هيچ دستاورد مثبيت درپي ندارد، بلكه اقتدارگرايان آن را رأي

Page 108: مانیفست جمهوری خواهی

109 انيفست جمهوري خواهي م

وه اي مساملت آميز به معشوق خود جلوه مي دهند، حترمي انتخابات عملي عقاليي است كه به شي حترمي انتخابات براي مردم هيچ هزينه اي درپي ندارد، ويل . نارضاييت مردم را به منايش مي گذارد

ممكن است براي گروه ها و افرادي كه رمسا و به طور علين انتخابات را حترمي و مردم را تشويق ، در هيچ لذا تا برگزاري رفراندوم . هزينه هايي داشته باشد به عدم شركت در انتخابات مي كنند،

، يكي از ، تا برگزاري رفراندوم حترمي كليه انتخابات بعدي . انتخابايت نبايد شركت كرد حترمي فقط حمدود به عدم رأي . تاكتيك هاي بسيار مؤثر براي رسيدن به مجهوري متام عيار است

هيچ عمل سياسي . بلكه عدم كانديداتوري هم الزمة حترمي انتخابات است . شوددادن مني ، نافرماين مدين حترمي انتخابات . ( ، مساملت جويانه تر از حترمي انتخابات نيست اعتراض آميزي

اثر عدم چرا كه هيچ قانوين مهگان را مكلف به شركت در انتخابات مني كند تا در . نيستويل استفاده از ماهواره يك منونه كامال مساملت آميز از نافرماين . ، آن قانون نقض شود شركت

، يك نوع نافرماين مدين حترمي دادگاه ها و عدم توجه به احضارهاي قوه قضاييه . مدين است ويل پرسش اين است كه . بازداشت است ، متضمن چرا كه نرفنت . مساملت آميز و هزينه دار است

قوه قضاييه چه تعداد را مي تواند در عمل بازداشت منايد؟ مگر بازداشتها براي آهنا هزينه با اينكه افراد . بيشتري ندارد؟ به مهني دليل در يك سال اخري تقريبا كسي را بازداشت نكرده اند

چرا كه . عي شده اند، ويل قوة قضائيه آهنا را راهي زندان نكرده است زيادي حمكوم به حكم قط آهنا حكم را باالي سرفرد نگاه مي دارند تا او به . هزينه اين كار براي نظام بسيار سنگني است

ود كه ، به هدف خ دليل ترس از زندان سكوت پيشه كند و حمافظه كاران بدون پرداخت هزينه امكان و توان بازداشت دويست ـ سيصد نفر وجود . ، دست يابند اجياد رعب و وحشت است

.)ندارد

ـ چه كسي مي تواند نافرماين مدين پيشه منايد؟ يك جبهة وسيع كه يك سر آن در 2ـ2ـ5 ، ياسي حمروم است حاكميت مسئوليت هاي مهم دارد و سر ديگر آن به طور كلي از حقوق س

. مني تواند اقدام به نافرماين مدين كند

Page 109: مانیفست جمهوری خواهی

110 انيفست جمهوري خواهي م

آنان نه تنها چارچوهباي . خبش اصالح طلب حاكميت مني تواند دست به نافرماين مدين بزند . قانوين فعلي را پذيرفته اند، بلكه در مهان چارچوب اهداف و مطالبات حداقلي را دنبال مي كنند

گويند متامي شرايط و ايرادات شوراي نگهبان را مي پذيرند، تا مطالبات حداقلي به تصويب مي . لذا از طريق خبش اصالح طلب حاكميت مني توان به مجهوري متام عيار دست يافت . برسد

طلبان حاكم آن را چرا كه اوال اكثريت اصالح . پروژه خروج از حاكميت نيز دست نيافتين است ويل اين . اش مي كنند »وقت«ثانيا آهنا كه آن را قبول دارند، آن را موكول به . قبول ندارند

روشين معين مني كنند » پيشيين«زيرا براي آن معيارهاي . يا زمان هيچگاه از راه مني رسد » وقت«لذا تا پايان دورة . دادن قدرت مي شود مواجه ننمايند تا خود را با ريسكي كه منجر به از دست

، حاكميت را ترك خنواهد ، هيچيك از اصالح طلبان در اعتراض به اصالح ناپذيري نظام قانوينسهل است بسياري از هم اكنون به گونه اي سخن مي گويند تا صالحيت آهنا در دور آينده . كرد

اگر خروج از حاكميت صرفا يك هتديد براي ترساندن رقيب . نگهبان تأييد شود توسط شوراي . باشد، اين هتديد كارايي خود را از دست داده است

براي رسيدن به هدف راهي جز اين وجود ندارد كه جنبش مجهوري خواهي سرنوشت خود و راه خود را مستقل از آهنا در پيش گريد و به را به خبش اصالح طلب حاكميت گره نزند

روش و راهي كه خبش اصالح طلب . گام بردارد ) مجهوري متام عيار (سوي هدف اصلي ، ناممكن ، بوسيله آنان ، تنها نتيجه اي كه دارد اين است كه اصالحات ساختاري حاكميت برگزيده

، استقالل جنبش مجهوري خواهي از خبش تنها راه ممكن . آهنا اميد بست است و لذا مني توان به ، متحد شويد، شعار اصالح طلبان آزادخيواهان مجهوري خواه . (اصالح طلب حاكميت است

).واقعي است

د ابتدا باي . ، شرط الزم گذار از اقتدارگرايي به دموكراسي است ائتالف گروههاي خمالف گروه هاي خمالف خارج از حكومت يك ائتالف گسترده تشكيل دهند، آنگاه اين ائتالف در

، مي توانند با آهنا مذاكره منايند، نه اينكه از ابتدا صورت متايل اصالح طلبان حكومت به مهكاري

Page 110: مانیفست جمهوری خواهی

111 انيفست جمهوري خواهي م

نتظر مبانند تا آهنا گره از كار سرنوشت مجهوري خواهي را به آهنا بسپارند، هيچ كاري نكنند و م ، نقش در كشورهايي كه گذار به روش هاي غريانقاليب پيموده شده است . فروبستة ما بگشايند

اصلي را جنبش مستقل غريحكوميت دموكراسي خواهي ايفا كرده و اصالح طلبان حكومت با بش مستقل مجهوري خواهي شكل بگريد و از وقيت جن . اين جنبش مهديل و مهكاري كرده اند

طريق نافرماين مدين يا فشار از پايني وجود خود را به دولت حتميل كند، آنگاه مي تواند با . دولت دربارة برگزاري رفراندوم تبديل نظام به مجهوري متام عيار گفت و گو يا چانه زين منايد

، دولت آفريقا نيز از طريق نافرماين مدين و سپس گفت و گو و چانه زين ماندال و كنگره ملي در كشورهاي بلوك . آپارتايد را جمبور به واگذاري قدرت به اكثريت سياه پوست كشور كرد

شرق مردم نافرماين مدين را با روشن كردن مشع در خياباهنا و فرار به كشورهاي غريب به ، دولت را جمبور به بايد به روش هاي مساملت آميز، از طريق نافرماين مدين . ايش گذاشتند من

.برگزاري رفراندوم دربارة نوع رژمي سياسي كرد

، براي دوام و بقا نيازمند مهراهي ، در دوران كنوين هر رژميي : ـ نقش روشنفكران 3ـ2ـ5 ان رژميي را نامشروع بدانند و در آثارشان مدل هاي بديل را اگر روشنفكر . روشنفكران است

.عرضه منايند، آن رژمي امكان دوام خنواهد داشت

، با اگر ائتاليف از روشنفكران . ، رهربان واقعي جنبش مجهوري خواهي اند روشنفكرانستراتژي ياد شده اختاذ گردد، ، شكل بگريد و تاكتيك هاي مناسب ا استراتژي مجهوري خواهي

واتسالو هاول و ديگر 77 بيانيه . ، بدنبال آهنا خواهند رفت ، خصوصا نسل جوان كل جامعه جريان روشنفكري مي تواند با بيانيه هايي كه در . ، راهگشاي چنان منظوري بود روشنفكران چك

ور فعال در عرصه عمومي ظاهر شود، موارد نقض پاي آهنا امضاي صدها تن وجود دارد، به ط بدين . ، مطالبات آزادخيواهانه را دنبال و نافرماين مدين را هدايت منايد حقوق بشر را حمكوم

چرا كه بني تعداد زيادي از افراد توزيع خواهد شد و نظام . ترتيب هزينه ها نيز پايني خواهد آمد در . مكان پرداخت هزينه سنگني بازداشت دهها يا صدها دگرانديش را ندارد در شرايط كنوين ا

Page 111: مانیفست جمهوری خواهی

112 انيفست جمهوري خواهي م

حال حاضر احتاديه اروپا شرايطي را براي گسترش روابط مطرح كرده كه عني مسائل مطروحه بازداشت گسترده دگرانديشان و تشديد سركوب سياسي احتاديه اروپا را . از سوي آمريكا است

ر كنار آمريكا قرار خواهد داد و فضاي ذهين را براي اقدامات خصمانه آمريكا فراهم خواهد ديكي از مشكالت حتليل گران اين است كه قدرت سركوبگري حمافظه كاران را زياد و . كرد

.قدرت خمالفان را بسيار كم در نظر مي گريند

، ساختارهاي اجتماعي ـ ؛ ارزشهاي فرهنگي ياسي نظريه فرصت هاي س ـ برمبناي 3ـ5 ، جنبش هاي اعتراض آميز و تأثري آهنا بر حتول اجتماعي را تبيني سياسي و رفتارهاي فردي

شرايط . ، اهداف و برداشتهاي فرمانروايي را مورد تأكيد قرار مي دهد باورهاي فرهنگي . مي كنندورد توجه قرار مي دهد كه رهربان سياسي از طريق آهنا اعمال ، سازماهنايي را م ساختاري

بعد رفتاري نيز چگونگي تعبري افراد از پيامهاي سياسي و راهربي سازماهناي . قدرت مي كنند . سياسي را تشريح مي كند

كن و هنجارهاي فرهنگي و سازماهناي اجتماعي سياسي بابرجسته ساخنت بديل هاي مم ، بر راهربدهايي كه براي اقدام سياسي )مثال ليربال دموكراسي يا سوسيال دموكراسي (مطلوب

موفقيت سياسي به رهربي كارآمد، مشاركت كنندگان متعهد، . برگزيده مي شوند، تأثري مي گذارند ت حاكم را درهم بكوبد، ، قدرت دول و وضعييت ساختاري كه در آن قدرت اعتراض كنندگان

در صوريت كه اعتراض كنندگان بتوانند از منابع خود براي بسيج محايت كنندگان با . بستگي دارد مهارت استفاده كنند، فعاليت ها را در بني گروههاي خمتلف مهاهنگ منايند، و بر مقاومت خمالفان

برخي شرايط . به هدف روشن به نظر خواهد رسيد غلبه كنند، آنگاه چشم انداز دستيايب جنبش اعتراض آميز بايد خمالفان را از حترك . ساختاري اميد به موفقيت را افزايش مي دهند

، بياندازد، از كنترل دوليت استقالل يابد، انسجام دروين را تقويت كند، و با گروههاي مدين .لي دست به ائتالف بزنداحزاب سياسي و مؤسسات م

Page 112: مانیفست جمهوری خواهی

113 انيفست جمهوري خواهي م

تبيني فرايند گذار از اقتدارگرايي به دموكراسي متضمن توجه به عوامل ساختاري و كنش تبيني هاي ساختاري بر نقش علي روابط اجتماعي تأكيد دارند و تبيني هاي اراده . انساين است

. به طي فرآيندهاي دگرگوين نظام تأكيد مي ورزند گرايانه بر انتخاب هاي احتمايل كنشگران خن فاعالن در . در تبيني دگرگوين نظام ها بايد كنش سياسي را با حمدويت هاي ساختاري مهراه منود

چارچوب سياسي و اجتماعي خاصي عمل مي كنند و به دنبال هدفهاي خود مي روند، و اين كنشگران . انتخاب و فراخناهايي براي عمل آنان فراهم مي آورند چارچوهبا تنگناهايي براي

، نه تنها مواضع استراتژيك را تغيري مرتبط با گذار از نظام هاي اقتدارگرا به نظام هاي دموكراتيك . مي دهند بلكه از حاشيه هاي مانورپذيري در چارچوب حمدوديت هاي ساختاري سود مي جويند

روابط فرمانروا با : هاي مانورپذيري با حتليل سه رابطة بسيار مهم مشخص مي شوند مرز، روابط فرمانروا با جامعه )به ويژه رابطه فرمانروا با نريوهاي نظامي ـ انتظامي (هنادهاي دوليت

روابط زمينه هاي اين . و رابطه قدرت خارجي با كنشگران داخلي ) خنبگان اجتماعي داخلي ( .ساختاري گذار را تعريف مي كنند

. فرمانروا در نظام هاي اقتدارگرا استقالل و آزادي عمل هنادهاي دوليت را از آهنا مي گريد متامي اركان . حاميان خود را به متامي هنادها نفوذ مي دهد و مهه را گوش به فرمان خود مي كند

فرمانروا بقاي نظاميان را متكي به . امني حاكم اند تا مطابق ميل او عمل كنند حكومت منتظر فر چنان القاء مي كند كه اگر من . بقاي خود مي كند تا نظاميان هيچگاه از محايت او دست برندارند

دين ترتيب سركوب جامعه مدين توسط نظاميان را تشويق مي كند و ب . ، مشا هم نيستيد نباشمدستگاه قضايي را مطيع فرمايشات خود مي كند . مشروعيت آهنا را در نظر مردم تضعيف مي كند

متام دستگاه دولت به ثناگويان . تا به وسيله دادگاههاي فرمايشي خمالفان را در زندان حبس كند نظام هاي اقتدارگرا نظام هاي . يابندتقليل مي ) فرمانروا(و دعاگويان اين خدايگان زميين

فرمانروا خنبگان و روشنفكران را از عرصه سياسي طرد و مرتوي مي منايد و بر . طردكننده اندبا محايت از نظام حاكم و ) قدرت هاي خارجي(عامالن بني املللي . شكاف ملت ـ دولت مي افزايد

Page 113: مانیفست جمهوری خواهی

114 انيفست جمهوري خواهي م

، قابليت مانور كنشگران اجتماعي را كاهش يا افزايش محايت ، يا عدم تقويت توانايي هاي آن .مي دهند

، ميانه روها حمافظه كاران و اصالح طلبان حاكم : كنشگران به چهار گروه تقسيم مي شوند ، بدون هيچ قيد حمافظه كاران نظام . خمالف ) مجهوري خواهان(و دموكرات هاي ) مشروطه خواهان(

استراتژي آن ها حفظ قدرت به هر شكل . به دائمي كردن حكومت فرمانروا متعهدند و شرطي آهنا به دنبال . ، بقاي خود را منوط به بقاي فرمانروا مني دانند اصالح طلبان حكومت . ممكن است

شرايط حبراين كه در. آنند كه با اصالحايت حمدود نظام را حفظ و آن را تقويت و كارآمد كنند ، درصدد قطع ارتباط خود با فرمانروا خمالفان در حال پيشرفت باشند، اصالح طلبان نظام

.برمي آيند و شايد به رويارويي با او برخيزند تا قدرت را به طور كامل به چنگ آورند

. كمه در چارچوب نظام است هدف خمالفان ميانه رو حمدود به بركناري فرمانروا و هيأت حا خمالفان دموكرات به دنبال حتوالت ساختاري اند و از حتول بنيادين نظام به يك نظام كامال

.دموكراتيك دفاع مي كنند

تركيب زمينه هاي ساختاري گذار و پاسخ فاعالن به فرصتهاي مانور استراتژيك در اين به عنوان مثال اگر نفوذ شبكه . وسعه سياسي نظام را معني خواهد كرد زمينه ها، مسريهاي ت

، نفوذ باشد، به دليل طرد گسترده خنبگان و روشنفكران » زياد«محايت فرمانروا در دولت » كم«باشد، قدرهتاي خارجي از او محايت نكنند يا » كم«شبكه هاي محايت فرمانروا در جامعه

باشد و » زياد«باشند، نريوي خمالف ميانه رو » زياد« كنند، نريوهاي اصالح طلب نظام محايت ، در صورت باشد؛ امكان گذار از اقتدارگرايي به دموكراسي » زياد«نريوي خمالف دموكرات هم

. دد ، فراهم مي گرائتالف خمالفان و هبره برداري از فرصتها و شجاعت و جسارت داشنت

مقام رهربي اركان دولت را در كنترل خود دارد و مهة حركات با اشارات ايشان اجنام وقيت تعدادي از اعضاي قوة جمريه و . ، پذيرفته مني شود ، حيت حمرمانه هيچ خمالفيت . مي شود

شخيص مصلحت نظام انتصاب اعضاي جممع ت � منايندگان جملس طي نامه اي خصوصي نسبت به

Page 114: مانیفست جمهوری خواهی

115 انيفست جمهوري خواهي م

بيت رهربي احضار و بداهنا گفته شد كه � از يك جناح خاص انتقاد كردند، تعدادي از آهنا به متام بازداشتهاي . بوده است » فعل حرام «مقام رهربي فرموده اند نوشنت آن نامه

طي يك سخنراين اعالم لذا. مطبوعايت با دستور مستقيم ايشان صورت مي پذيرد �سياسي ـانتشار منت حاضر نيز واكنش . را بايد بوسيد ) قضات فرمايشي (كردند كه دست قضات مذكور

دستور مستقيم ايشان با نويسنده برخورد شديد خواهد شد و ايشان را برخواهد انگيخت و به ، هواداران و پريوان د را از مشاوران چرا كه آقاي خامنه اي خو . بر حمدوديتهايش خواهند افزود

اهل نظر و منطق حمروم كرده و لذا چاره اي جز برخورد قضايي و حبس و زندان و تنبيه اگر اين مدعا نادرست است و ايشان مدافع خردورزي و آزادي بيانند، هبتر . فيزيكي ندارند

وانشان دستور فرمايند كل مدعيات مكتوب حاضر پري است اجازه دهند منت حاضر منتشر و به ، مثبت اين مدعاست گونه برخورد با نويسنده �هر. ، بريمحانه نقد منايند را با منطق و عقالنيت

دستگاه � كه ايشان نقدناپذيرند، خود را در مقام خدايي مي بينند و چون حاكمان انتقادناپذير، به آيا . ود دستور مي دهند كه خمالفان را با جمازات سنگني از عرصه حذف كنند قضايي حتت امر خ

، حيت يك تن يافت مني شود كه با سالح منطق و عقالنيت با در آن مهه پريوان و اطرافيان ندارد، خمالفان روياروي شود و لذا جز تنبيه و جمازات ابزاري براي رويارويي با خمالفان وجود

دستور مستقيم مقام رهربي ؟� آن هم به

ميان تا آزادي و دموكراسي پريوز شود� خوش بود گر حمك جتربه آيد به

Page 115: مانیفست جمهوری خواهی

116 انيفست جمهوري خواهي م

فصل ششم

» پريشان آغاز كرديم و پريشان تر به پايان رسيديم«

Page 116: مانیفست جمهوری خواهی

117 انيفست جمهوري خواهي م

ت كه اين نظم پريشان مي نوشت طاير فكرش به دام اشتياق افتاده بودحافظ آن ساع

، حمصول دغدغه هايي است كه نويسنده را اين مكتوب به عنوان يك مصداق از نظم پريشان ا چر . جاي ندارمي » كوي نيكنامي «مهيشه از خود مي پرسم چرا در . در دام خودگرفتار كرده اند

دولت دموكراتيك توسعه گرا در جامعة ما متولد مني شود؟ چرا مومنان نبايد در جامعه اي استبداد «يا » استبداد ديين « ، مداراگر، آزاد و دموكراتيك زندگي كنند؟ آيا ، متسامح متساهل سرنوشت حمتوم ما است ؟ » ضدديين

و عقالنيت و معنويت تعارضي با يكديگر به گمان من مي توان مومنانه و آزاد زيست ديده مني شود، يكي از علل عمده اش » مرد خدا «اگر در سيماي مشايخ شهر، نشاين از . ندارند

، و دلريان است ) احرار( ، شان آزادگان اميان . ، نه اميان ورزي بدون اكراه استبدادپيشگي آنان است ، دفاع از اميان و جتربه ديين در جهان جديد، بدون دفاع از عقالنيت . اننه وصف بردگان و سفلگ

Page 117: مانیفست جمهوری خواهی

118 انيفست جمهوري خواهي م

دينداري در جامعه باز . آزادي و دموكراسي و حقوق بشر، اگر ناممكن نباشد بسيار دشوار است ن حتقق امكا ) توتاليتر، شبه توتاليتر، اقتدارگرا، سلطاين ( ، سهل تر از جوامع بسته و بدون اكراه

و اگر اميان از جانب انسان حمق و از سر آگاهي و انتخاب و متكي بر جتربه امر قدسي . دارد ، جز تكفري نوانديشان كاري ندانند، نباشد، چه ارزشي دارد؟ و اگر مدعيان دفاع از حرمي ديانت

چه كسي دينداري پيشه خواهد كرد؟

دو سخن مهم از آيت اهللا مخيين نقل كردمي » حق حمور «ناي رويكرد در مهني راستا و بر مب كه به درسيت استدالل مي كرد، هيچ نسلي مني تواند شكل و نوع حكومت را براي نسل بعدي

اين مدعاي . هر نسلي حق دارد شكل و نوع حكومت مطلوبش را خود تعيني منايد . تعيني كند اين حق عقاليي . به احناي خمتلف از سوي ايشان تكرار مي شد 57 و 56نه در ساهلاي خردمندا

، مدعيان وقيت از سوي يك مرجع تقليد مورد تأكيد قرار مي گريد، حداقل براي مقلدان ايشان ، مجهوري اصول انقالب پريوي از راه ايشان و آهنا كه دائما تكرار مي كنند تبعيت از امام يكي از

اگر فرد، . اسالمي و وفاق ملي است ؛ بايد به عنوان يك عمل عقاليي ـ شرعي پذيرفته شود ، نظر خود را دربارة نوع حكومت گروه يا مجع كثريي از نسل حاضر با استفاده از اين حق

. آراء آيت اهللا مخيين از آن استقبال شودمطلوبش ابراز كرد، بايد به عنوان عمل به خبشي از

با نقل نوع ديگري از تقرير . دو حنوة تقرير ايشان از حق تعيني سرنوشت را قبال نقل كردمي مدعا، به حتكيم آن پرداخته و از مدعيان پريوي از ايشان درخواست دارمي تا تكليف خود را با

از مدعيان پريوي انتظار مي رود كه صداقت ايشان را انكار نكرده و . نداين مدعيات روشن كن اگر صداقت ايشان مفروض باشد، آن وقت . تلقي نكنند » دروغ هاي الزم «اين سخنان را

ارائه تفسريي سازگار مهم خواهد بود و ديگر به هيچ وجه مني توان درخواست برگزاري ملت يك مجعييت هستند كه بالفعل و «: آيت اهللا مخيين مي گويد . را، براندازي تلقي كرد رفراندوم

در حال حاضر اين مجعيت در اين مملكت ساكن هستند و از اهايل اين مملكت هستند، و يك ملت اين طبقة موجود : وحدت عقيده اي يا وحدت جهات ديگر دارند؛ اينكه ملت است

Page 118: مانیفست جمهوری خواهی

119 انيفست جمهوري خواهي م

عبارت از آن مليت كه بعدها وجود پيدا ... اگر گفتند ملت ايران اعطا مي كند يك چيز را ... هستند ، اينهايي كه االن موجودند ، هر ملت آن وقت ملت است كه موجود است بالفعل مي كنند نيست

و حاال موجود نيستند، اينها علماي آهنايي كه پانصد سال پيش از اين موجود بوده اند ... بالفعلآهنا ملت ايران نبودند؛ ملت ايران در ... ايران يك وقيت بوده اند اما حاال ديگر نيستند، متام شد

االن ملت ايران عبارت از . االن بايد ملت ايران اعطا كند يك چيز را به او . زمان خودشان بودند آن اشخاصي كه در آن وقت بودند نسبت به اين ... تند، اينها ملت ايرانند اينهاست كه موجود هس

. به فرض اينكه رأي داده بودند، حاال ملت ايران نيستند . آدمي كه حاال است كه رأي ندادند خودشان پوسيدند و رأي هايشان هم پوسيد، تمام شد رفت سراغ رأيي داده بودند،

آهنا ديگر حاال ملت ايران نيستند، يعين ... نه خودشان االن هستند نه رأيي آهنا دارند . ش كارآهنايي كه رفتند و فوت شدند ملت ايران نيستند، پدران ما ملت ايران نيستند، ملت ايران االن

ن وقت نبوديد، رفراندوم آن ، مشاهايي كه در آ ماهايي كه «. » ماها هستيم كه موجود هستيم .» وقت و جملس مؤسسان آن وقت هيچ دخالت مني تواند داشته باشد در سرنوشت مشا

، در ساهلا پيش . با توجه به ظهور نسل جديد ارائه شده است » مجهوري متام عيار « مدل ، نظامي متفاوت حق تعيني سرنوشت آيا نسل بعدي مي تواند براساس « : مهني چارچوب نوشتيم

. از نظام واليت فقيه را برگزيند؟ سخن بر سر حسن و قبح يا حق و باطل بودن حكومتها نيست نظام (آيا يك نسل حق دارد بگويد يك نظام خوب . سخن بر سر حق تعيني سرنوشت است

را مي خواهيم ؟ آيا مهانطور كه ) مجهوري(وب ديگري ، زيرا نظام خ را مني خواهيم ) واليت فقيه را دارند، حق انتخاب ...) ، انار، انگور، خيار و هلو، سيب (انساهنا حق انتخاب ميوه هاي خمتلف

اشكال خمتلف حكوميت را ندارند؟ آيا كسي جماز است به انساهنا بگويد بايد فقط هلو خبوريد؟ . » د هلو خبورد، تكليفش چيست ؟اگر انساين خنواه

، كه قرار بود مثل مهه مجهوري ها باشد، )58فروردين ماه ( در رفراندوم مجهوري اسالمي هشت ماه بعد، پس از تصويب قانون اساسي توسط جملس . تن شركت منودند 908،439،20

Page 119: مانیفست جمهوری خواهی

120 انيفست جمهوري خواهي م

، ن معنايي كه در مهه جا مجهوري است خربگان و روشن شدن اينكه مجهوري اسالمي به مها خنواهد بود، مهه پرسي دربارة قانون اساسي مجهوري اسالمي برگزار گرديد و اينبار با پنج

سال از 23اينك . تن در انتخاب شركت كردند 142،690،15 ، كاهش) درصد 25(ميليون :ين مدت چند حتول اساسي اتفاق افتاده استتأييد قانون اساسي توسط مردم گذشته و در ا

حدود . بسياري از شركت كنندگان در مهه پرسي قانون اساسي به ديار حق شتافته اند : اوال .پنج ميليون نفر در سال هاي پس از انقالب درگذشته اند

مردم اينك تصور دقيق و بيش از دو دهه از اجراي قانون اساسي مي گذرد و لذا : ثانياداوري درباره قانون اساسي حق . روشنتري درباره قانون اساسي و نظام مبتين بر آن دارند

.شهروندان است

به قانون اساسي رأي دادند و اينك 58معلوم نيست چه تعداد از آهنايي كه در سال : ثالثا .ي خود اعتقاد و التزام دارنددر قيد حياتند، هنوز به رأ

اينك حدود چهل و سه ميليون نفر حق رأي دارند رأي نسلي كه در آن رفراندوم : رابعابه تعبري . مسلم اين نسل است » حق«اعالم موافقت يا خمالفت . ، مشخص نيست شركت نداشته

، كه اكثريت آهنا بعدا به دنيا اي ملت بالفعل كنوين ، بر 58آيت اهللا مخيين رأي درگذشتگان سال .آمدند، فاقد وجاهت و اعتبار است

برگزاري رفراندوم جديد نشان خواهند داد كه چند درصد از مردم به قانون اساسي ، » است ميزان رأي مردم «اگر . مجهوري اسالمي رأي مثبت و چند درصد رأي منفي خواهند داد

مردم به قيم «، اگر »تعيني سرنوشت حق مردم است «، اگر »رأي ملت بالفعل معترب است «اگر شايد مردم . بايد رفراندوم دربارة نوع نظام را پذيرفت و به آن خوشامد گفت ... و» نياز ندارند

، يا نوع ديگري از ن مجهوري اسالمي در رفراندوم به مجهوري متام عيار رأي ندهند و به جاي آ ، براي ، ضمن رعايت حقوق اقليت ، رأي اكثريت در آن صورت . نظام حكوميت را انتخاب كنند

، اگر عقب ماندگي و اگر مشكالت و مسائل و حبران ها واقعي است . نسل حاضر معترب است

Page 120: مانیفست جمهوری خواهی

121 انيفست جمهوري خواهي م

حكومت دموكراتيك صحت دارد، بايد كاري كرد و جاي نداشنت در كوي نيكنامي جامعة باز و ، ترس و رعب و وحشت را ، فرار از مسئوليت مدين متام توجيهايت كه بافته مي شوند تا سكوت

، جايگزين »بصريت در نظر «ناشي از » شجاعت مدين «تئوريزه منايند، بايد كنار هناده شوند، و بزرگ مي گفت كه مهواره شريفترين چيزها دشوارياب ترين آهنا اسپينوزا، حكيم . آهنا شود

، آسان ياب ترين چگونه مي توان دموكراسي و آزادي را شريفترين چيز و، در عني حال . است چيز دانست ؟

شرطه برخيز باد اي ، شكستگانيم كشيت

را آشنا ديدار ببينيم باز كه باشد

سايش دوگييت تفسري اين دو حرف است آ

مدارا دمشنان با ، مروت دوستان با

ندادند گذر را ما نيكنامي كوي در

را ده قضا تغيري مني پسندي تو گر

اكبرگنجي

زندان اوين فروردين هشتادويك

Page 121: مانیفست جمهوری خواهی

سوي به ، گامي جمهوري رياست انتخابات تحريم: ، دفتر دوم جمهوري خواهي مانيفست باز و جامعه دموآراسي

زندان اوين

1384ارديبهشت

مقدمه

دموآراسي گذار به براي سو، مدلي ، از يك خواهي جمهوري مانيفست. 1

را بيان زنداني انديش دگر ديگر، آراء و عقايد يك آرد، و از سوي مي ارائه

آرد سخن مي احساس بود آه آن نويسنده بعدي سكوت دليل. داشت مي

بگويد، بايست مستقر مي رژيم را دربارة ندارد و آنچه مكتوب طرح براي ديگري

از آه انتخاباتي تمامي بود آه آمده خواهي جمهوري در مانيفست. بود گفته

، اينك. شود برگزار خواهد شد، بايد تحريم اسالمي د در جمهوري بع به آن

مانيفست دفتر اول ، در ادامه جمهوري رياست انتخابات تأآيد بر تحريم ضمن

، بيان دموآراسي به گذار ايران براي پيشنهادات ، برخي خواهي جمهوري

مدعيات برخي ادله اينكه رايب. است آوتاهتر از دفتر اول دفتر دوم. گردد مي

. است آمده ها در دفتر اول پرسش برخي و پاسخ

خواهي جمهوري از آشور، بر مانيفست ، خصوصا در خارج بسياري نقدهاي. 2

و نقد شد، خوانده آرائش باشد آه تنها بايد شادمان نه نويسنده. وارد شد

در هر حال. است برده فراوان از نقدها بهره باشد از اينكه بايد ممنون بلكه

، مدل خواهي جمهوري مدل رقيب ترين جدي. است مهم نكته يك يادآوري

هزار مناسبت او به. است سعيد حجاريان عزيز آقاي دوست خواهي مشروطه

مان از آر دفاع گفتگو، ضمن يك ، طي نويسنده روز بازداشت و پانصدمين

به خواهي ، جمهوري طرفين و مقدورات امكانات به ، با توجه خواهي جمهوري

خواه جمهوري نوشتار حاضر همچنان نويسنده. را رد آرد استراتژي يك عنوان

.تر نمايد خود را روشن مواضع است آرده و در نوشتار حاضر سعي است

Page 122: مانیفست جمهوری خواهی

نظري مباني شيراز دربارة اه در دانشگ از سخنراني پس نويسنده. 3

در اوين) 1376 در زمستان( روز 90 و مدت بازداشت) 1376خرداد (، فاشيسم

بايد فعلي از حبس پس آه. مانده باقي ماه9 محكوميت از آن. ( شد محبوس

زنداني در اوين آه روز است1855، محكوميت ، در دومين اينك). نقد شود

هاي ، بيماري تلفني تماس ، ممنوعيت) آزادي سلب ( زندان مجازات. است

بر وارد آمده ـ رواني روحي ، فشارهاي بلندمدت از حبس ناشي مختلف

شد؛ همه و پخش ساخته آه ها و شايعاتي دروغ و اقسام ، انواع خانواده

بايد در نظام نظراتش طرح براي دگرانديش يك آه است اي از هزينه يبخش

.بپردازد. ا. ا. ج سلطاني

هاي ، هزينه خواهي جمهوري مانيفست انتشار دفتر دوم آه است روشن

مقام. است روشن مسأله. خواهد آورد ارمغان به نويسنده براي جديدي

صرفا آه است خدايگاني رهبري. را ندارد انتقادي آوچكترين تحمل رهبري

اوين در زندان. فهمد را مي و بنده خدايگان رابطه فقط. شود بايد پرستيده

2 ( بند دو الف: است ديده خود تدارك براي مدرني اختصاصي هاي بازداشتگاه

، طبقة) اسالمي انقالب پاسداران سپاه اطالعات حفاظت بازداشتگاه) ( الف

از بند ديگري بخش، و ) قضائيه قوة اطالعات حفاظت هبازداشتگا (240 بند اول

.گيرد قرار مي انتظامي نيروي اطالعات بعضا در اختيار حفاظت آه240

هاي شكنجه و اقسام ها از انواع بازداشتگاه اين انفرادي هاي در سلول

پروندة(ند شو مي استفاده زنداني» نويسي نامه توبه « براي ـ روحي جسمي

از به چند نمونه نظرسنجي و پروندة زهرا آاظمي ، پروندة نويسان وبالگ

جديد، يا محدوديت ، هر نوع طور طبيعي به). ها هستند روش اين آارگيري

رهبري مقام با دستور مستقيم ، فقط نويسنده ، براي جاني اي حادثه

با شخص اقدامات آلية مستقيم مسؤوليت ترتيب بدين. پذير خواهد بود امكان

ندارد ارزشي هيچ انفرادي سلول و پشيماني اعترافات. است اي خامنه آقاي

استالينيستي هاي از روش خواهد افزود آه آساني حيثيتي بر بي و فقط

.نمايند مي استفاده دگرانديشان حذف براي

Page 123: مانیفست جمهوری خواهی

دهد مي نشان آه است از مواردي ي، يك نويسنده طوالني حبس

. دارد در انبان چه عمل رهبر، در مقام مورد ادعاي» ديني ساالري مردم«

زهرا و قتل پرونده آن متهمان شكنجه ، بلكه اي زنجيره هاي قتل تنها پروژه نه

تحقق ت و فرص مورد ادعا اگر امكان ديني ساالري مردم داد آه نشان آاظمي

، گوشة نويسان وبالگ تلويزيوني هاي نمايش! خواهد آفريد بهشتي بيابد، چه

. بود استاليني هاي روش از طريق هدف به رسيدن از تمناي آوچكي

از باك رهبر را خشنود سازد، اما چه نويسنده ، آردن نيست شايد سر به

بسيار » با مرگ بازي«. بشر باشد وق حق و رعايت آزادي در راه آه مرگي

. را گرفت آزادي سيل جلوي توان نمي با جنايت. آغاز شد ايام زودتر از اين

در زمين ايران خواهد شد و فرزندان گشوده آزادي افق باشيد آه مطمئن

بشر خواهند بود حقوق به ملتزم دور شاهد نظامي چندان نه اي آينده

در بـقا نكرد جـهـان بـه داد عـادالن چـون

بــيــداد ظـالـمـان شـمــا نـيــز بـگـذرد

و رفت گذشت شيران چو غرش در مملكت

ايـن عـوعـو سـگـان شـمـا نـيــز بـگـذرد

رسيد شما ناآسان به از آـسان نـوبت ايـن

نـوبـت ز نـاآـسـان شـمـا نـيـز بــگــذرد

طبع گرگ چوپان بـه سـپـرده ـه تـو رم اي

ايـن گـرگـي شـبـان شـمـا نـيـز بـگـذرد

اوست حكم بـقا مات شـاه فـنـا آـه پـيـل

هــم بــر پـيـادگــان شـمـا نـيـز بـگذرد

اآبر گنجي

اوين زندان

1384 ارديبهشت

Page 124: مانیفست جمهوری خواهی

اخالقا وظيفه روشنفكران: است مهم حاآم و نقد نظام سياسي مبارزه. 1

ديكتاتور و نظامهاي). پوپر، رورتي( انسانها بكاهند و آالم دارند از درد و رنج

جهت تالش. شوند مي مردم درد و رنج موجب گوناگون روشهاي به خودآامه

آزاد و نظام نمودن اقتدارگرا و جايگزين از شر نظام مردم آردن خالص

آنچنان ديكتاتوري آنوني در جهان. ارزشمند است هنفس في دموآراتيك

سعي خودآامگان حتي آه است شده ممدوح آنچنان و دموآراسي مذموم

ساالري ، مردم بومي ساالري مردم ( ساالري مردم خود را نوعي آنند نظام مي

هاي ، دموآراسي آفريقايي ساالري ، مردم آسيايي ساالري ، مردم ديني

.بنامند) خلقي

. آنند خالي خود شانه اخالقي نبايد از مسئوليت و نخبگان روشنفكران

و ، انفعال ، نااميدي و سرخوردگي يأس گذشته سالهاي در طول نخبگان

بايد اميد آفريد، بايد شور و آه در حالي. اند آرده تزريق جامعه را به تفاوتي بي

و و ايثار، شجاعت اينها نيازمند ازخودگذشتگي. آرد تزريق جامعه را به نشاط

جسور، آرمانگرا و بلند را آدمهاي گامهاي دهد آه مي نشان تاريخ. جسارتند

.اند فداآار برداشته

و بر است گذشته داشتن دهنده و انتظار نجات گرايي قهرمان گويند دوره مي

به از آنكه غافل. زنند را مي و آزادي عدالت براي ه مبارز مبنا زيرآب اين

با مبارزه عدم» است گذشته گرايي قهرمان دوره« از توان نمي وجه هيچ

. ارزشمند است نفسه في آزادي در راه ، مبارزه گرفت را نتيجه خودآامگان

قهرمان با آثرت جوامع نوع در اين. نيستند فاقد قهرمان هم دموآراتيك جوامع

آند و مي رهبر خدايي خودآامه در جوامع آه در حالي. روبرو هستيم

الناس عوام جوامع نوع در اين. شوند مي قهرمان اش ازخودگذشته مخالفين

را رفع آنان اجتماعي- تاريخي و مسائل مشكالت تمام قهرمان انتظار دارند آه

Page 125: مانیفست جمهوری خواهی

دموآراسي و نه. است آاري چنان قادر به انساني هيچ اما نه. آند و حل

. ابناء بشر است مشكالت تمام حالل

و مسائل مشكالت تمام توان نمي دموآراسي و از راه سياست از طريق آري

سياسي ، نظام هم جامعه مشكل يا يگانه مشكل بزرگترين. آرد و حل را رفع

مسائل. شوند حل مشكالت ، همه سياسي ، تا با تغيير نظام نيست حاآم

اقتصادي حل راه اقتصادي مسائل. طلبند مي فرهنگي حل ، راه فرهنگي

و مردم آه است روشن. دارند اجتماعي حل راه اجتماعي مسائل. دارند

صادق مقدمات اين از از هيچيك ولي. نيستند دموآرات هم روشنفكران

بيهوده سياسي فعاليت پس آرد آه را استنتاج آاذب نتيجه اين توان نمي

در راه تالش پس. است آردن تلف وقت با ديكتاتوري مبارزه ، پس است

دموآراتيك نظام يا اگر هم. است آوبيدن در هاون آب دموآراتيك استقرار نظام

سياسي مسائل ، آه مسائل همه آيد، چرا آه برنمي از آن چندانيبيايد، آار

المسائل ، ام ما را در بر گرفته آه) فرهنگي نظام ( اي فرهنگي سنت. نيست

را تغيير عمومي فرهنگ فاسد و نادرست هاي بايد اجزاء و مؤلفه پس. است

. آرد داد و اصالح

» تراشي دليل« خود انفعال شود، براي مي رخورده نااميد و س وقتي آدمي

را گذشتگان آزاديخواهانه مبارزات رود آه مي آار تا بدانجا پيش. آند مي

را بپذيرد و در انتخابات حاآم نظام آليت هر آس. خوانند مي پروري خيال

پيگيري لي و است گفته وداع پروري نمايد، با خيال شرآت جمهوري رياست

. است در هوا برداشتن آميز، گام غير خشونت روشهاي به راديكال اهداف

آند، را تحريم جمهوري رياست دوره نهمين انتخابات اگر آسي ترتيب بدين

. پرور است خيال

Page 126: مانیفست جمهوری خواهی

به اند و ديگر اهميتي بريده از سياست مردم باورند آه ديگر بر اين برخي

. دهند نمي و خارجيشان داخلي با مخالفان زمامداران ميان سياسي اينزاعه

به آسي. باشند بگذرانند، راحت آنند، خوش خواهند زندگي مي مردم

و چه نظامي نوع ، چه نيست ها مهم آن باشد، براي نداشته آاري آارشان

. باشند حاآم افرادي

چه باشد، از آن درست ايران اجتماعي از وضعيت توصيف اين آنكه فرض به

سياسي و فعال روشنفكر، دگرانديش ؟ آيا وظيفه گرفت توان مي اي نتيجه

، مشهودات قبول ( زده را عوام رويكرد آنان ؟ آيا اين است الناس از عوام تبعيت

آند؟ چه نمي) مردم و مخيالت ، موهومات ، مظنونات ، مسلمات مقبوالت

؟ مگر همه است درست افكار و رفتار مردم تمام آه است شده اقامه برهاني

را چرا مردم نيستند؟ پس» آلوده شراب و سجاده تردامن خرقه« سراپا آدميان

، به سياسي نظام را، مثل بايد رفتار مردم. آنيم مي فرض گناه و بي معصوم

نقد و بايد به. نيست سياسي از نظام ناشي مشكالت ههم. نقد آشيد

دنبال نبايد به. پرداخت) است از آحاد مردم يكي روشنفكر هم ( مردم داوري

و از آزادي دفاع به مردم خاطر مصالح بود بايد به خوشايند و بدآيند مردم

اگر . گرا عوام نگرا بود، نه معنا بايد آرما بدين. پرداخت و عدالت دموآراسي

به توان را نمي سياسي مبارزه ، پرچم هست ، آه است محكوم پوپوليسم

و انتقام جز تخريب سودايي بحراني در شرايط سپرد آه هايي توده دست

نظامي اند تا استقرار و تحكيم پيشين حاآمان فكر مجازات به ندارند و فقط

. دموآراتيك

با اگر مبارزه. نهاد در ميان را با مردم وجود دارد، بايد آن حقي اگر سخن

، است حق دموآراتيك باز و نظام جامعه تأسيس اقتدارگرا جهت نظامهاي

و نبودن باشند، يا بودن خودآامه نظام آشور مدافع يك مردم اگر تمام حتي

Page 127: مانیفست جمهوری خواهی

دارد ) وظيفه و بلكه ( حق آزاديخواه موآرات باشد، د تفاوت بي برايشان آن

افراد اندآي را هميشه آزاديخواهانه مبارزات. بايستد نظام آن در مقابل تنه يك

تواند نمي بازيگر سياسي. پيوندند مي بدان ديگران رفته آنند، اما رفته آغاز مي

و طلبي از حق م مرد همراهي يا عدم مردم نبودن سياسي بهانه به

در تمامي گذشته قرن پاياني در نيمه دگرانديشان. بشويد دست آزاديخواهي

همان ولي. دادند مي شمار را تشكيل انگشت ، اقليتي غير دموآراتيك جوامع

را ، مسير دشوار دموآراسي رنج و تحمل و شجاعت با ايستادگي اقليت

.گشودند

ذآر مدعيان همانها باشد آه مردم مطالبات آنكه شرط ه ديگر، ب از سوي

راه اهداف آن به رسيدن براي مردم آه است گفته آسي آنند، چه مي

خود اهداف توانند به موجود مي نظام اند و در چارچوب آرده را انتخاب درستي

از رفتار جمعي تبيين ن بهتري است گفته آسي تر، چه تعبير فني برسند؟ به

از ناظران آه تبييني از رفتار خود دارند، نه آنشگران آه است ، تبييني آدميان

با و وسائل روش تناسب معناي به عملي مگر عقالنيت. ها دارند رفتار آن

ف اهدا ، به روشها و وسائل با اين داد آه نشان مردم ؟ بايد به نيست اهداف

داد آه ها نشان آن بايد به. آورد صحنه را به بايد مردم. رسند خود نمي

بسيار مهم عمومي عرصه. نيست آنان بيچارگي چاره» گريزي سياست«

، نقد قدرت سياسي قدرت توليد و توزيع معناي به ورزي و سياست است

، و زمامداران حاآم نظام ه دربار ، داوري عمومي در حوزه ، مشارآت حاآم

و بازيگر سياسي. بپردازند بدان مردم بايد همه آه است شريف امري

باشد و فكر داشته عمومي از حوزه شتابزده داند نبايد تلقي روشنفكر مي

فرآيندي دموآراسي. آند غلبه تواند بر خودآامگي مي سرعت به آند آه

. پرور است دموآرات و هم است دموآرات انسانهاي ج محتا هم آه است

تاريخي تجربه ولي. نهند ، دموآراسيها را بنا مي دموآرات انسانهاي آري

تمام اند آه نبوده جوامعي محصول دموآراتيك نظامهاي دهد آه مي نشان

بناي الزم طشر» اعتماد«و » ديگري تحمل«. اند بوده دموآرات آن ساآنان

Page 128: مانیفست جمهوری خواهی

هاي و جنگ از نزاع پس تاريخ اما انسانها در طول. است دموآراتيك نظام

متفاوت هاي آنند، فرهنگ بايد يكديگر را تحمل اند آه دريافته ضرورت به فراوان

را منوط آدميان ها روادار باشند، آدميت آن بشناسند و در مقابل رسميت را به

نشوند، دموآرات مردم تا تمامي آرد آه نبايد خيال پس. ندانند دشان عقاي به

دمكرات اي انديشه پوپر با اينكه اند آارل گفته. شود ايجاد نمي دموآراسي

اما . آرد نمي خود را تحمل مخالفان يعني. نبود خود دموآرات ، ولي داشت

و گسترش بسط به زيادي مك آ بيستم در قرن غير دموآرات شخص همين

و ايجاد و تثبيت الزم ، شرط دمكراتيك سياسي فرهنگ. آرد دموآراسي

بنياديني ارزشها، عقايد و معارف جمع حاصل. است دموآراتيك نظام تحكيم

نام سياسي دهند، فرهنگ و ساختار مي شكل سياسي فرآيندهاي به آه

وضع سياست اجرا درآمدن به را براي ، قواعد بنيادين ي سياس فرهنگ. دارد

زندگي اصلي بنيادهاي را آه مشترآي و اعتقادات آند و تصورات مي

مردم تمام سياسي فرهنگ اينكه. آند مي آشورند تعيين يك سياسي

آه سياسي نخبگان فرهنگ ولي. است ناممكن باشد، امري دموآراتيك

فرهنگ. باشد برند، بايد حتما دموآراتيك مي را پيش فرآيند دموآراسي

، و آمادگي و اختالف ، مدارا در برابر تنوع بر اعتماد متقابل متكي سياسي

نظر به. پايدار است دموآراسي قبلي ، شرط و سازش مصالحه براي

) ناخواسته ( تصادفي تصادي و اق تاريخي از تحوالت اي مجموعه انديشمندان

بر مبناي شدند و دموآراسي زمين در مغرب فرهنگي چنين پيدايش موجب

و سياسي نخبگان. ظهور آند غربي در آشورهاي توانست فرهنگ همين

و آزادي بر سر دموآراسي ديگري از هر زمان بيش ما، اينك روشنفكران

مهمتر اما نكته. اند دموآراتيك نظام يك آنها خواهان مةه. دارند و وفاق اجماع

را از طريق سياسي منازعات بپذيرند آه سياسي نخبگان تمام آه است اين

در گرو نتيجه دل از آنكه آنند و بيش و فصل حل دموآراتيك قواعد و روشهاي

قائل ارزش موآراتيك حل منازعات خود فرآيند د باشند، براي فرآيند داشته اين

، فرآيندها و دموآراتيك سياسي در فرهنگ«: ليپست مارتين گفته به. باشند

آثار ناخوشايند آن ند، اگرچهبخش مي از خود مشروعيت آثار حاصل نهادها به

Page 129: مانیفست جمهوری خواهی

وجه هيچ به خودآامه نظام فرآيند آنار زدن آه است پر واضح البته. »باشند

اما . نيازمند نيست دموآراتيك سياسي و فرهنگ دموآراتيك شخصيت به

نخبگان ، نيازمند اجماع واقعي دموآراسي و تثبيت و تحكيم تأسيس

تصديق دموآراسي از محققان بسياري. است بر سر دموآراسي سياسي

و قواعد دموآراتيك بر سر نهادهاي نخبگان ميان وجود وفاق آنند آه مي

بايد سياسي نخبگان. پايدار است دموآراسي اصلي شرط سياست رسمي

. را بپذيرند مطبوعات و آزادي مذهب ، آزادي اجتماعات ، آزادي بيان آزادي

روشن آن مهم هاي گام آه ايست ، نيازمند برنامه دموآراتيك فرآيند ايجاد نظام

، توسط جمهوري رياست انتخابات تحريم آنوني ما در شرايط گمان به. باشد

نظام به آه ايست برنامه ضروري گام ، اولين و مردم سياسي نخبگان

.شود مي ختم دموآراتيك

: شود زير بايد تحريم داليل به جمهوري رياست دوره نهمين انتخابات. 2

تر تعبير درست به ( اساسي قانون مطابق: ر آزاد و غي ـ فرآيند ناعادالنه2ـ1

توانند رئيس ها نمي زنها و سني) اساسي از قانون نگهبان تفسير شوراي

شوراي استصوابي نظارت انتخابات مشكل مهمترين از آن پس. جمهور شوند

. شوند ي م تقسيم دو دسته به شهروندان آلية اول در مرحلة. است نگهبان

اعتقاد اساسي قانون به ها آه اعتقاد دارند و آن اساسي قانون به ها آه آن

شهروندي اعتقاد ندارند از حقوق اساسي قانون به آه افرادي. ندارند

. را ندارند و مناصب از مشاغل بسياري براي آانديداتوري محرومند و طبعا حق

خوديها شهروند فقط ، بلكه نيست ايرانيان همه به متعلق ايران يعني

.شوند مي محسوب

Page 130: مانیفست جمهوری خواهی

التزام صرف. شود مي روشن اساسي قانون به معتقدين بعد تكليف در مرحله

واليت نظريه بايد به ندارد، بلكه آفايت فقيه و واليت اساسي قانون به عملي

را اساسي و قانون اسالم آه افرادي ييعن. اعتقاد داشت و مصداقش فقيه

ندارند، رد صالحيت را قبول يا مصداقش فقيه واليت نظريه دارند، ولي قبول

.شوند مي

دليل ، به غير قانوني روشهاي را به افراد بسياري نگهبان بعد، شوراي در گام

اهللا خميني ، آيت فقيه يت، وال اساسي ، قانون اسالم به عملي التزام عدم

جناح جدي رقباي نگهبان شوراي مرحله در همين. نمايد مي رد صالحيت... و

.نمايد مي اقتدارگرا را حذف

آانديداي. است بعدي آشور، مشكل اي رسانه از امكانات در استفاده تبعيض

مهمي بخش را ندارد، بلكهها از رسانه از بسياري استفاده تنها حق نه رقيب

و امكان شده وارد عمل مورد نظر رهبري آانديداي نفع به نظام از ارآان

.نمايند مي سلب رقيب را از آانديداي عادالنه رقابت

نوع سه. آند مي را ناعادالنه فرآيند انتخابات آه است ديگري عامل تقلب

. است درآمده عرف صورت به ايران ر انتخابات د شده سازماندهي تقلب

بتوانند آراء آاران محافظه گيرد آه مي صورت در اماآني انتخابات برگزاري: اوال

در تقلبي رأي شود معموال چند ميليون مي گفته. ها بريزند صندوق به تقلبي

آراء، معموال شمارش زماندر: ثانيا. شود مي ها ريخته صندوق به مرحله اين

رقبا به آراي. گيرد مي صورت آاران محافظه نمايندة نفع به اي گسترده تقلب

دستور داده» باال«از : ثالثا. شود مي شمارش آاران محافظه آانديداي نام

افزوده آنندگان آراء شرآت بر آل ، درصدي نظام خاطر مصلحت شود، به مي

. گردد تأمين نظام مشروعيت طريق يابد و از اين آراء افزايش آل تا ميزانشود

Page 131: مانیفست جمهوری خواهی

يك انتخابات آري. است اجرايي مشكالت مسائل شود اين گفته است ممكن

آن گيرد، فرآيند و نتيجه صورت تقلب) برگزاري(اگر در اجرا . است امر اجرايي

. است يك و غير دموآرات غير عادالنه

با آاران اگر محافظه آه است اين فرآيند ناعادالنه ديگر از مسائل يكي

نشوند، انتخابات در انتخابات پيروزي به ها موفق روش اين از تمامي استفاده

مورد آانديداي غير معمول طريق شود تا به مي ابطال نگهبان شوراي توسط

اساسي از قانون نگهبان ديگر بنا بر تفسير شوراي ياز سو. نظر صعود آند

. جمهور را تنفيذ نكند رئيس تواند حكم رهبر مي

تغيير : اول. اند دو راهكار پيشنهاد آرده مسأله اين حل براي طلبان اصالح

: دوم. نمايند عمل عادالنه آه افراد جديدي و تعيين نگهبان شوراي اعضاي

ملل سازمان مثل ( المللي بين نهادهاي نظارت آزاد تحت انتخابات ريبرگزا

).متحد

دو راهكار را اين اسالمي جمهوري رژيم آه گرفت را ناديده نكته اين اگر بتوان

شوراي انتخابات قانون آرد آه فراموش توان را نمي نكته اين پذيرد، ولي نمي

رد صالحيت طور قانوني افراد را به بسياري نمايد آه مي ف را موظ نگهبان

، در انتخابات مشارآت ميزان دربارة هر آماري بايد تأآيد آرد آه البته. نمايد

.باشد نمي پذيرش ، قابل المللي بين مستقل نهادهاي نظارت بدون

رفع فرآيند غير دموآراتيك مشكل آنكه فرض به: فاقد اختيارات ـ فرآوردة2ـ2

. سازد مي را ضروري انتخابات تحريم وجود دارد آه مهمتري گردد، مسأله

تغييرات براي الزم فاقد اختيارات فرآيند دموآراتيك فرآوردة: است اين مسأله

در نظام ارآان ترين ، اصلي بر اين عالوه. است بنيادين و اصالحات ساختاري

مگر قرار نيست. خواهند ايستاد واقعي جمهور منتخب رئيس يك مقابل

Page 132: مانیفست جمهوری خواهی

رهبر، همين ؛ با همين اساسي قانون همين در چارچوب جمهور منتخب رئيس

، نظام مصلحت تشخيص مجمع ، همين نگهبان شوراي ، همين مجلس

... و انتظامي و نيروي و سپاه شهر و شهردار، صدا و سيما، بسيج شوراي

باشد چهارمي سالة پنج برنامة جمهور مجري رئيس آار آند؟ مگر قرار نيست

برنامه ؟ مگر نبايد در چارچوب است رسيده هفتم مجلس تصويب به آه

آند؟ مگر نبايد در چهارچوب مورد نظر رهبر عمل ساله انداز بيست چشم

شود، آار آند؟ مي هبر تعيين ر از سوي آه نظام آلي سياستهاي

چارچوب در اين اصالحاتي نوع ، چه پيشكش دموآراسي: است اين پرسش

؟ پذير است امكان

دآتر محمد مصدق چون آنند فردي پيشنهاد مي مسائل اين حل براي برخي

در مياناوال. او بايستد تابع رهبر و نهادهاي را آانديدا نماييد تا در مقابل

داشته دآتر مصدق به شباهتي آوچكترين آه فردي شده اعالم آانديداهاي

آنند بايد دائما گوشزد مي طلب اصالح هاي گروه. شود نمي باشد يافت

فردي صالحيت: ثانيا. داد صورت توان نمي را محدود آرد، آار زيادي انتظارات

. نخواهد گرفت مورد تأييد قرار گونه مصدق

صورتي انقالب آه در آشورهايي تأآيد دارند آه نكته ديگر بر اين برخي

اين اما بايد به. نمودند شرآت ، در انتخابات تحريم جاي ، به مردم يافت تحقق

زير نظر مجامع عادالنه در آنجا فرآيند انتخابات آه داشت توجه نكته

در حاآم اگر نظام. شود نمي حذف شود و رهبر مخالفان ار مي برگز المللي بين

وقوع به خارجي با حمايت مخملي نمايد، انقالب آراء تقلب شمارش

اما در . در آشور است اصلي بر سر قدرت ديگر مبارزه از سوي. پيوندد مي

آلية. است رهآا و او همه العمر است رهبر مادام در دست اصلي اينجا قدرت

خواهند تبديل تدارآاتچي را به جمهور آزاديخواه رئيس يك انتصابي نهادهاي

ايستد و مستقر مي رهبر نظام در مقابل مخالفان در آنجا آانديداي. آرد

Page 133: مانیفست جمهوری خواهی

در اينجا آليه ولي. سازد برمال مي طور علني و فساد او را به خودآامگي

اثبات را به رهبري خود به و ارادت و عملي نظري تزام ال بايست آانديداها مي

فرمايشات تابع ، بلكه نيست و مستقل طرف تنها بي نه قضائيه قوه. برسانند

مردم را با آراء اآثريت ششم و مجلس دولت وقتي طلبان اصالح. رهبر است

با اين برنيامد، اينك ان از دستش آاري دموآراسي در اختيار داشتند، براي

آنيم خواهند آرد؟ فرض ها اعتماد ندارند، چه آن به آه آانديداها و مردمي

بعد، دوباره سال پيروز شوند و سه جمهوري رياست در انتخابات طلبان اصالح

را مدني جامعه تقويت بايد پروژه صورت در آن. را در اختيار بگيرند مجلس

شوراي ولي. باشد اصناف آنها بايد تغيير قانون اقدام اولين. نمايند الدنب

بود را شوراي چهارم در برنامه وآال آه مگر استقالل. آند را رد مي آن نگهبان

نظام نكرد؟ قانون حذف را از برنامه آن هفتم رد نكرد و مجلس نگهبان

بايد سياسي آانديدا را نظام پزشكان حيت صال آه است صورتي به پزشكي

هاي ها و سازمان و انجمن اصناف قدرت افزايش براي تغيير قانون. تأييد نمايد

شوراي. او نخواهد بود منصوب نگهبان و شوراي رهبري ، مقبول غير دولتي

رهبري نكه آ آرد، براي اعالم شرع را خالف مطبوعات قانون اصالح نگهبان

جرم ، تعريف منصفه هيأت مسأله. بود مطبوعات قانون اصالح مخالف

انجمنهاي آنها فقط. شد چه آه است روشن نيز بر همگان... و سياسي

.شناسند مي رسميت را به دولتي

بر اساس دهد آه قدرتمند خبر مي مدني از وجود جامعه دموآراسي

هاي و اتحاديه زنان ، از انجمنهاي متوسط از گروههاي اگوني گون مجموعه

گروههايي چنين. است ، بنا شده بازرگاني تا تعاونيها و اتاقهاي گرفته آارگري

به اجتماعي مطالبات انتقال در خدمت وسيله موثرترين عنوان احتماال به

معناي توانند با توضيح مي همچنين. گيرند قرار مي گيرندگان تصميم

ايفا مهمي آموزش با آنها سر و آار دارند نقش آه آساني براي دموآراسي

شكل داوطلبانه را آه از آغاز انجمنهايي خواهانه آزادي دموآراتيك نظرية. آنند

بر مبتني در دموآراسي رسمي سياسي نهادهاي اساسي اند مكمل گرفته

Page 134: مانیفست جمهوری خواهی

اجرايي ، و مسؤوالن قانونگذاري ، مجالس سياسي احزاب ، از قبيل ينمايندگ

جامعه دادن در سازمان شهروندان آزادي. است آرده ، تلقي مردم منتخب

آورد و مي فراهم و عقايد مردم تعدد منافع را براي و اساسي پايه مدني

از متشكل اي جامعه. سازد مي پذير و محقق را امكان چندحزبي دموآراسي

دولت آه آن براي است نيز ضامني يافته ، و سازمان ، مستقل فعال شهروندان

آه و آزاديهايي اختيارات خود فراتر نگذارد و براي خاص هاي پا را از محدوده

. ايجاد نكند از آنها برخوردار باشند مزاحمتي دولت دخالت افراد بايد بدون

قانوني دهد و از طريق نمي بدان مستقر راه نظام آه است چيزي همان اين

به اقدام مدني نافرماني از طريق مگر آنكه يافت دست بدان توان نمي

با شعار آنهم شود آه از دولت مستقل واقعي هاي انجمن تأسيس

اتحاديه اندازي راه يعني. سازگار نيست حاآم طلبان اصالح گرايي قانون

هاي ، انجمن از دولت مستقل پزشكان ، انجمن از دولت مستقل آارگري

... و از دولت مستقل دانشجويي

زنند، مسيري مي گام در آن طلبان اصالح آه اي جاده: دموآراسي ـ گذار به2ـ3

به از سلطانيسمگذار . شود منتهي دموآراتيك نظام به آه نيست

با » همكاري عدم« و حاآم از نظام» زدايي مشروعيت« نيازمند دموآراسي

، خودآامه با حاآم همكاري از طريق طلبان اصالح ولي. است شخصي حاآم

و خودآامه نظام. آنند او توليد مي براي المللي و بين داخلي مشروعيت

شود و مي و ناتوان ، ضعيف مردم» مستمر همكاري عدم«ستمگر، در اثر

هاي نيروها و گروه. گردد مهيا مي دموآراسي گذار به براي شرايط ترتيب بدين

گسترش را در جامعه همكاري عدم انديشه و عامدانه بايد آگاهانه دموآرات

بايد از همكاري بگان نخ آلية. فراگير آنند اقشار مردم آلية را در بين و آن داده

عدم هاي از روش مختلف گونه هزاران. ورزند خودداري خودآامه با نظام

. آرد ها استفاده از آن نحو احسن به توان مي در عمل وجود دارد آه همكاري

تعداد افراد و . است سياسي قدرت مهم از منابع يكي» انساني منابع«

نمايند، مي همكاري و با آنان اطاعت خودآامه ز حاآمان ا آه هايي گروه

Page 135: مانیفست جمهوری خواهی

بخش توسط همكاري اگر عدم. دارد خودآامه نظام در تثبيت مهمي اهميت

اساسي گرفتار مشكالت خودآامه شود، نظام آار گرفته به از مردم وسيعي

جهت اقدام ، مهمترين» پشتيباني«و » حمايت « گيري بازپس. خواهد شد

. است محو ديكتاتوري

قرار بايد مورد مناقشه رژيم و سياسي اخالقي ديگر مشروعيت از سوي

و خود فرمانبرداري) فرمانروايي حق ( مشروعيت ميزان به هر نظامي. گيرد

يابد، فرمانبرداري افزايش مشروعيت هر چه. نمايد مي دريافت همكاري

حاآميت حق. اتكاتر خواهد بود قابل و همكاري) و فرامين وانين از ق اطاعت(

اصلي از مسائل يكي شهروندان فرمانبرداري و وظيفه فرمانروايان) سلطه(

بايد خودآامه از حاآم زدايي مشروعيت. است سياسي هاي نظام مشروعيت

. بگذارد نمايش خود را به در عمل

و گذاري سياست ، نحوه رژيم رسمي يا اهداف بر اصول مشروعيت آسب

هاي ، رژيم مشروعيت فقدان. ها تأثيرگذار است رژيم ساختار سياسي حتي

آردن مطيع براي نسبتا پرهزينه نمايد تا از ابزارهاي مي را ملزم خودآامه

از دو غير دموآراتيك هاي رژيم. گيرند بهره اي در حد گسترده و جامعه دولت

استفاده مشروعيت آسب براي دموآراتيك و انتخابات ابزار ايدئولوژيك شيوة

رژيم غير مستقيم مشروعيت متضمن ايدئولوژيكي مشروعيت. آنند مي

داشته پاس مربوطه در ايدئولوژي آه است و اصولي اهداف برحسب

تا هر حكومت شده آن منجر به عصر آنوني در دموآراسي تفوق. اند شده

هاي يا ساير شالوده عمومي ، اراده مردم بر گزينش مبتني مشروعي

، )semi-competitive election ( رقابتي نيمه انتخابات. باشد دموآراتيك

تواند مدعي مي آن بر اساس ديكتاتوري يك آه است اي شيوه معروفترين

مآب دموآراتيك هاي ديكتاتوري. شود دموآراتيك/ انتخاباتي مشروعيت

)democratically disguised dictatorships(آه هايي ديكتاتوري ، يعني

Page 136: مانیفست جمهوری خواهی

بين رقابتي نيمه اند، از انتخابات پوشانده دموآراسي خود را با نقاب سيماي

مورد تأييد و همگي بسيار محدود است قدرتشان آه منتخب دولتي مقامات

رقابتي نيمه انتخابات. آنند مي استفاده يبخش مشروعيت اند، براي رژيم

. است خودآامه هاي نظام بخش مشروعيت ويترين با تقلب همراه

هاي و فرصت زنند، از منابع مي چهره به دموآراتيك نقابي آه هايي ديكتاتوري

در واقع. جويند سود مي در انتخابات رقابت آاهش براي دولت حمايتي

بازي يا متقلبانه شده آاري دست تاس ها با يك رژيم در اين انتخابات

انتخابات و اجراي در هدايت طرفي و بي ، انصاف آزادي فقدان. شود مي

. آنهاست انتخابات اصلي ويژگيهاي

آاري توان مي در حاآميت با حضور فعال فقط آه طلبان اصالح باطل گمان اين

در نظام ويترين عنوان ها به آن شد آه اين به منتهي فقط داد، در عمل انجام

سال8 طي طلبان اصالح گسترده همكاري. آنند از آشور عمل و خارج داخل

دموآراسي براي، اگر مقننه و قوه مجريه حضور در قوه از طريق گذشته

. بود آفرين مشروعيت خودآامگان ، اما براي نداشت در پي دستاوردي ايراني

و همكاري عدم نمونه بهترين گذشته سالهاي طي اهللا منتظري رفتار آيت

عدم دليل به هم اهللا صانعي آيت. است از خودآامگي زدايي مشروعيت

. است مغضوب) فقيه ولي ( = با رژيم همكاري

دهد نمي آرد ديگر اجازه اعالم اي نامه طي محمدرضا شجريان آه چرا زماني

آن آنكه شد؟ براي تلقي مهم اقدام آند، اين را پخش صدا و سيما صدايش

چرا استعفاي. بود» زدا مشروعيت«و » همكاري عدم « از مصاديق يكي اقدام

اقدام اين آنكه بود؟ براي مهم شهر اصفهان جمعه از امامت ياهللا طاهر آيت

منتهي زدايي مشروعيت به بود آه» همكاري عدم« از مهمي مصداق

نداد آه نمايد فرهاد هرگز اجازه مي همسر فرهاد اعالم وقتي. شد مي

. است ري از همكا خودداري اقدام شود، اين از صدا و سيما پخش صدايش

Page 137: مانیفست جمهوری خواهی

ها، مهندس خوئيني ، موسوي اردبيلي موسوي آقايان سكوت نيست معلوم

را ... و ، عطاءاهللا مهاجراني آرباسچي ، غالمحسين ، عبداهللا نوري موسوي

با نظام از همكاري و عامدانه ها آگاهانه اگر آن. بايد تفسير آرد چگونه

. زداست دارند، مشروعيت آه اعتباري ميزان ها، به آن اند، عمل آرده خودداري

و همكاري نمونه بهترين) دادن و رأي آانديداتوري ( در انتخابات شرآت

از يكي انتخابات تحريم آه در صورتي. است نظام به يبخش مشروعيت

تحريم. است از خودآامگي زدايي و مشروعيت همكاري عدم مهم مصاديق

ها و مشاغل مسؤوليت تحريم. است همكاري در عدم اول گام تخاباتان

و ( از قبول ، خودداري ها و ساير عناصر دولتي ها، مؤسسه اداره ، تحريم دولتي

سازمانها و از انحالل ، خودداري حاآميت انتصابي مأموران) با همكاري

بايد مد اند آه همكاري عدم ديگر از وجوه برخي... و مستقل هاي مؤسسه

اقتصادي همكاري و عدم اجتماعي همكاري عدم هاي روش. نظر قرار گيرند

. شود بايد بدانها عمل نيز وجود دارند آه

، آمكي جمهوري رياست دوره نهمين تنور انتخابات آردن با گرم طلبان اصالح

شهر و شوراهاي در انتخابات آههمانطور. آنند نمي فرآيند دموآراسي به

آه است اي ها استفاده آن تنها دستاورد اقدام. نكردند هفتم مجلس

مستقر از خود و نظام دادن جلوه مشروع براي از انتخابات پس آاران محافظه

. آنند مي آن

حد تا چه آزاديخواه هاي دموآرات توسط انتخابات تحريم: تحريم آارآيي. 3

را تحريم انتخابات و روشنفكران نخبگان دنبال به و چند درصد مردم مؤثر است

خواهند آرد؟

Page 138: مانیفست جمهوری خواهی

در يك. دهند مي را تشكيل طيف يك در انتخابات شرآت شرايط واجدين آل

شرآت حتما در انتخابات قرار دارند آه شرايط درصد از واجدين30 سر طيف

قطعا قرار دارند آه شرايط درصد ديگر از واجدين30 مقابل نند و در سويآ مي

افراد مردد و بالتكليفي مانده درصد باقي چهل. آنند نمي شرآت در انتخابات

بر در انتخابات شرآت يا عدم شرآت براي طرفين تبليغات عمده هستند آه

.ها متمرآز خواهد بود آن روي

. دهند مي رأي آاران محافظه به شرايط واجدين درصد آل20معموال حدود

درصد 30 را تا آراءشان آه است آن به معطوف آاران محافظه آوشش تمام

، شيراز، تهران چون بزرگ در شهرهاي. ( دهند افزايش شرايط ين واجد آل

درصد تجاوز 10 معموال از آاران آراء محافظه... ، تبريز، مشهد و اصفهان

).آند نمي

فعال شرآت به مردم نمايند تا با ترغيب مي ، سعي پيروزي ، براي طلبان اصالح

شرايط واجدين درصد آل70 حدود را به آراء ، آل در انتخابات و گسترده

منوط طلبان اصالح ، پيروزي آاران آراء محافظه نسبي ثبوت دليل به. (برسانند

). است در انتخابات مردم گسترده شرآت به

40 نمايند با جذب سعي بايست مي انتخابات آنندگان ديگر تحريم از سوي

درصد افزايش70 درصد، تا 30 را از شرآت عدم نها، ميزا درصد بالتكليف

.دهند

Page 139: مانیفست جمهوری خواهی

در اين. آشد تصوير مي به چارچوب آراء را در اين تقسيم زير انواع جدول

يابد و برمبناي مي درصد افزايش70 درصد تا 30 از آنندگان آراء تحريم جدول

آاران آراء محافظه. است شده محاسبه طلبان و اصالح آاران ، آراء محافظه آن

. متغير است شرايط واجدين درصد آل30 درصد تا 20 بين جدول در اين

Page 140: مانیفست جمهوری خواهی

عدم تواند به مي ـ سياسي فرهنگي نخبگان توسط انتخابات گسترده تحريم

. را برمال نمايد نظام مشروعيت منجر شود و عدم در انتخابات مردم شرآت

. درصد خواهد بود70 درصد تا 55 از تحريم پذيرد، ميزان صورت اقدام اگر اين

در درصد مردم40 تا 35 معموال بين دموآراتيك از جوامع در برخي: اشكال

عدم اگر منجر به حتي در ايران انتخابات تحريم. آنند مي شرآت انتخابات

آراء برخي آراء با ميزان شود، هنوز ميزان درصد مردم65 تا 60 شرآت

تا 60 شرآت عدم آه همانگونه ترتيب بدين. برابر است يك دموآرات هاي نظام

ها را از آن ، نظامهاي دموآراتيك از جوامع برخي در انتخابات درصد مردم65

در انتخابات درصد مردم65 تا 60 شرآت آند، عدم نمي ساقط مشروعيت

را نامشروع اسالمي جمهوري نظام هم جمهوري رياست دوره نهمين

.آند نمي

اوال در . شود بايد بدانها توجه در اينجا وجود دارد آه چند تفاوت: پاسخ

. است زمامداران متمايز از مشروعيت نظام مشروعيت دموآراتيك نظامهاي

. شود منجر نمي نظام مشروعيت زوال به حاآمان افتادن ازينرو از مشروعيت

زمامداران مشروعيت عين نظام مشروعيت خودآامه هاي نظام در در حاليكه

نظام افتادن و از مشروعيت همان زمامداران افتادن از مشروعيت. است

. همان

Page 141: مانیفست جمهوری خواهی

مشروعيت) آافي شرط اما نه ( الزم آزاد شرط انتخابات برگزاري: ثانيا

مردم داوري پذيرش دليل به دموآراتيك نظامهاي. است دموآراتيك نظامهاي

رسميت بشر، به حقوق ، رعايت و اجتماعات بيان ، آزادي عمومي در عرصه

، برگزاري خصوصي از عرصه عمومي عرصه اقليتها، تفكيك حقوق شناختن

، و رواداري و تسامح ، تساهل گسترده مدني ، جامعه آزاد و عادالنه انتخابات

نوع در اين. اند مشروع... و عقايد دگرانديشانه دليل افراد به نكردن مجازات

حقوق از رعايت و اطمينان دموآراتيك نهادهاي تثبيت دليل ، به جوامع

اما . ننمايند شرآت در انتخابات مردم اآثريت است ، ممكن شهروندي

آنند، جامعه مي بشر را نقض حقوق اند چرا آه اقتدارگرا، نامشروع نظامهاي

رسميت را به و اجتماعات بيان آنند، آزادي مي را سرآوب مدني

پاسخگو وجود آند، دولت مي در آنجا خدايي خودآامه شناسند، حاآم نمي

خودآامه نظامها و حاآم نوع اين. آنند مي و شكنجه را زنداني ندارد، مخالفان

. دهند جلوه خود را مشروع نياز دارند تا رژيم مردم اآثريت وري ص آراي به آن

در انتخابات درصد مردم90 از بيش آنند آه مي اعالم جوامع نوع ازينرو در اين

در شرآت عدم ترتيب بدين. اند داده رأي حاآم نظام و به آرده شرآت

. است حاآم با نظام مخالفت معناي ه، قطعا ب جوامع نوع در اين انتخابات

از برخي. آرد زير تبيين صورت را بايد به در انتخابات آنندگان اما آراء شرآت

ها آن نصيب نظام مستقيم اند و منافع نظام از وابستگان آنندگان شرآت

نند تا آ مي شرآت در انتخابات و وحشت ترس دليل ديگر به برخي. شود مي

از رد صالحيت مثال ترس(ها را نگيرد آن گريبان شرآت عدم منفي پيامدهاي

و سربازان ، ترس در انتخابات شرآت عدم دليل آنكور به گزينش توسط

از يا ترس ترقي يا عدم از اخراج آارمندان ، ترس از مجازات و زندانيان نظاميان

يعني. است تقلب از آراء محصول بااليي بر اينها حجم وهعال). پاسپورت ندادن

آراء را بسيار باالتر از خود، ميزان مشروعيت دادن نشان براي حاآم نظام

.نمايد مي اعالم واقعيت

Page 142: مانیفست جمهوری خواهی

نهادهاي نظارت اقتدارگرا، بدون هاي در نظام انتخابات هر گونه ترتيب بدين

. است ، فاقد اعتبار و مخدوش المللي معتبر بين

. است فاقد اعتبار علمي دموآراتيك با جوامع جوامع نوع آراء اين مقايسه پس

ايرانند تجزيه نگران طلبان و اصالح از آزاديخواهان برخي: ايران تجزيه احتمال. 4

و خابات انت ها، تحريم نظر آن به. نمايند را دائما گوشزد مي و خطر آن

و حمايت طلبان جدايي موضع تقويت تواند به مي از نظام زدايي مشروعيت

. منجر شود ايران تجزيه تواند به امر مي ها بينجامد و اين از آن خارجي

. آند مي و انديشناك را نگران دوستي خطر، هر ايران اين اندك احتمال حتي

دموآراتهاي تمامي شده پذيرفته اصول از يكي ايران ارضي تماميت

را از دو ، بايد آن احتمال اين بودن واقعي برآورد ميزان براي. است جمهوريخواه

: قرار داد مورد بررسي زاويه

با آميز نظام تبعيض و رفتارهاي در ايران قومي هاي تفاوت: داخلي زمينه: 4ـ1

، آردها و ها بسيار آمتر از شيعيان سني. است ردني انكارناآ ها، واقعيتي آن

مناصب. دارند نقش سياسي ها در نظام نيز بسيار آمتر از فارس اعراب

شده زبانها تقسيم و فارس شيعيان نفع آميز به نحو بسيار تبعيض به حكومتي

. گر دارند با يكدي چشمگيري ، تفاوت اقتصادي استانها از نظر وضعيت. است

. است مرآزنشين زمامداران غلط از سياستهاي اينها ناشي همه

جدايي خواهان وجود ندارد آه داخلي طلبانه جدايي مطرح جنبش هيچ ولي

و تبعيض رفع دنبال ، به مختلف اقوام نخبگان. باشد از ايران خاصي مناطق

نظام يك در چارچوب فدراليسم. دان سياسي در نظام عادالنه مشارآت

دارد و دموآراتها عملي تحقق امكان آه است ، حداآثر درخواستي دموآراتيك

. آنند مي حمايت از آن

Page 143: مانیفست جمهوری خواهی

آشور را مستعد چنان آنند، چند استان مي فرض را جدي خطر تجزيه آه آنان

و ، سيستان نشين ترك ، استانهاي آردنشين استانهاي: دانند مي آاري

استانهاي مردم مشارآت طور طبيعي به. و خوزستان بلوچستان

، حال با اين. بايد بسيار آمتر از ديگر استانها باشد در انتخابات طلب استقالل

و بلوچستان و سيستان) شرايط درصد واجدين83/12 ( آردستان استانهاي

در اولين آم با مشارآت انقالب در ابتداي آه) شرايط درصد واجدين39/34(

رياست دورة آردند، در هشتمين شرآت جمهوري رياست انتخابات دورة

در انتخابات شرايط درصد واجدين13/70 و 45/53 با ترتيب به جمهوري

با اينكه) دوره جز در سه ( خوزستان مردم مشارآت ميزان. اند آرده شرآت

آل متوسط به نزديك همواره ، ولي آشور بوده آل آمتر از متوسط همواره

زير همواره شرقي آذربايجان استان مردم مشارآت. است آشور بوده

اينكه توجه جالب نكته. است داشته و سير نزولي آشور بوده آل متوسط

آشور است محروم ر از استانهاي بهت شرقي آذربايجان استان اقتصادي وضع

در حاآميت مناسبي ديگر سهم استانهاي به نيز نسبت و از نظر سياسي

. است زبان ترك خبرگان مجلس ، رئيس است زبان رهبر آشور ترك. دارند

Page 144: مانیفست جمهوری خواهی

ايران اسالمي جمهوري رياست سراسري انتخابات آماري اطالعات

دوره هشتمين الي دوره ـ اولين ن استا تفكيك به

بزرگ خاورميانه ، طرح خاورميانه براي طرح مهمترين: خارجي زمينه: 4ـ2

آه است اين طرح اين اساسي فرض پيش. اوست پيمانان آمريكا و هم

از ديگر سو، منشاء بنيادگرايي سو و فقر اقتصادي از يك خودآامه حكومتهاي

دموآراتيك اگر منطقه. پرور و فقرگستر است استبداد تروريسم. اند و تروريسم

منطقه براي اقتصادي برقرار و رونق محو، امنيت و بنيادگرايي شود، تروريسم

دنبال به آه است جهاني داري سرمايه نفع امر به اين. خواهد آورد دنبال به

.گردد مي امن بازارهاي

وجود خاص آشوري تجزيه نام به اي ، مقوله مشابه و طرحهاي طرح در اين

بايد . .. و و آويت و عربستان و لبنان و سوريه و عراق و افغانستان ايران. ندارد

آردن دموآراتيك مدلهاي در راديكالترين آما اينكه. تجزيه شوند، نه دموآراتيك

آشورهاي و اشغال نظامي حمله از طريق آردن دموآراتيك ، يعني منطقه

، دو آشور وجود نداشت اين تجزيه براي تنها طرحي ، نه و عراق افغانستان

Page 145: مانیفست جمهوری خواهی

و گروهها، و فرق اقوام تمام با شرآت شد آه آن مصروف آوشش تمام بلكه

بوش جورج. شود دو آشور حاآم تكثرگرا بر اين دموآراتيك حكومت نوعي

را براي پيامي در عراق دموآراسي موفقيت«، است آرده اخيرا اعالم

تواند مي ادي آز بر اينكه فرستد مبني مي تا تهران بيروت ميان هاي سرزمين

منطقه براي آمريكايي دموآراسي مدل اگر عراق» . باشد هر ملتي آينده

ديگر از نظر تهديدهاي از سوي. نخواهد بود مطرح آشوري هيچ باشد، تجزيه

نشد تجزيه عراق بود ولي تجزيه براي بسيار مستعدتر از ايران ، عراق قومي

عنوان آرد به يك است سهل. آشور وجود نداشت ن آ تجزيه براي و طرحي

آردستان«: گويد مي) طالباني جالل(او . شد آشور انتخاب جمهور آن رئيس

ديگري هر مردم آردها نيز مثل. دهد خود ادامه حيات تواند به نمي مستقل

اين اند آه هها فهميد اما آن. آنند را تعيين خودشان دارند سرنوشت دوست

ما به زيرا هر چند همسايگانمان. پذير نيست خواند و امكان نمي امر با واقعيت

مستقل آردستان و يك را خواهند بست آنند اما مرزهايشان نمي حمله

چيزي و واقعيت چيز است رؤيا يك. دهد خود ادامه حيات به نخواهد توانست

خواهان آه جناحي. دادند آردها، رأي ما، جناح هرست ف اآثر آردها به. ديگر

آه است آسي سخن اين» استقالل آسب نه است در عراق فدرال نظام

حكومت تجربه سال15 و حدود است آرده مبارزه استقالل سالها براي

. سر دارد را در پشت مستقل آردستان

دو آشور به آن و تقسيم شمالي قبرس ا اشغال ب1974 در سال آشور ترآيه

در سال شمالي قبرس ترك جمهوري و اعالم نشين و يوناني ترك بخش

را به نشين ترك قبرس آشوري اما هيچ. داشت آن در استقالل ، سعي1983

بخش اتحاد دو خواهان طور يكپارچه به جهاني و جامعه نشناخت رسميت

در . نداشتند نشيني جز عقب راهي شمالي و قبرس ترآيه. شد قبرس

دبير آل طرح ، به نشين ترك درصد مردم70، 2004 آوريل24 پرسي همه

. اروپا لغو شود آمريكا و اتحاديه هاي از تحريم دادند تا برخي رأي ملل سازمان

وي. شد دنكتاش رئوف ن جانشي طلعت محمدعلي28/1/84 در انتخابات

Page 146: مانیفست جمهوری خواهی

ترآيه به ميالدي2005 اروپا تا اآتبر اتحاديه. است بخشطرفدار اتحاد دو

گسترده اگر فشارهاي. آند و فصل را حل قبرس تا بحران است داده مهلت

شمالي و قبرس ، ترآيه و خصوصا آمريكا و اروپا وجود نداشت المللي بين

. از اتحاد آردند، نه مي دفاع جزيه از ت همچنان

دنبال ، به شان ملي امنيت و تأمين اقتصادي منافع دليل ، به آمريكا و اروپاييان

تجزيه. اند خاورميانه در ديگر آشورها و خصوصا منطقه دموآراسي گسترش

آرد آه نبايد فراموش. آند فرآيند نمي اين به آمكي آشورها هيچ

.جنگند ها با همديگر نمي دموآراسي

ديگري مسأله ايران آمريكا به نظامي حمله: ايران آمريكا به نظامي حمله. 5

درستي عقال به. است آرده خود مشغول را به بسياري اذهان آه است

قرار نظامي را مورد تهاجم آمريكا ايران آرد آه نبايد آاري آنند آه تأآيد مي

تواند مي از نظام زدايي و مشروعيت انتخابات ، تحريم برخي گمان به. دهد

وجه هيچ به جمهوريخواه دموآراتهاي. باشد ايران آمريكا به ساز حمله زمينه

چند نكته به اما توجه. نيستند ايران آمريكا به نظامي تهاجم موافق

: ضروريست

، ايران آمريكا به نظامي تهاجم احتمال ها در خصوص بيني پيش ــ آليه5ــ1

سو و تهديدهاي از يك و افغانستان آمريكا در عراق بر عملكرد دولت مبتني

داند در نمي آس هيچ واقع اما به. آشور از ديگرسو است آن مقامات لفظي

طرحي آشور، چه آنگير تصميم آمريكا و ديگر نهادهاي ملي امنيت شوراي

؟ آن چيست طرح آن مراحل و جزئيات. است شده ديده تدارك ايران درباره

رفتار نحوة باشد، به متكي ايران دولت عملكرد مخالفان به از آنكه بيش طرح

عملكرد جمهوري به آمريكا، با توجه زمامداران. است وابسته ايران رژيم

و اعراب و صلح تروريسم و مسأله اي هسته انرژي در چهار زمينه اسالمي

Page 147: مانیفست جمهوری خواهی

خود را به بايد جاي رژيم اين باورند آه بشر، بر اين حقوق و مسأله اسرائيل

به گذار ايران چگونگي اما در خصوص. بسپارد دموآراتيك رژيم يك

تغيير . وجود دارد نظر اساسي آمريكا اختالف زمامداران ، در بين دموآراسي

آه است ، ديدگاهي جهاني جامعه يكپارچه سياسي فشارهاي از راه رژيم

، نظامي حمله شدن مطرح ولي. وجود آورد ها به آن بين تواند اجماعي مي

مقامات بين نمايد، بلكه ايجاد مي آمريكا و ديگر آشورها شكاف تنها بين نه

از اين مستقل. ايجاد خواهد آرد آشور اختالف آن و مردم ييآمريكا

ايران به نظامي حمله آمريكا توان آنوني آيا در شرايط ، بايد ديد آه مشكالت

؟ را دارد يا نه

آمريكا به نظامي حمله: ايران منظور اشغال به متعارف واقعي ــ جنگ5ــ2

حدود چهار ميليارد ماهيانه گذشته دو سال ر طي آشو آن و اشغال عراق

، و استقرار ) دو سال طي آشته1500حدود ( دو آشته ، روزي دالر هزينه

وسعت به با توجه. است داشته دنبال به نظامي هزار نيروي يكصد و پنجاه

ند حداقل نيازم ايران به نظامي حمله ، آمريكا براي ايران و جمعيت خاك

اين متعارف واقعي جنگ مشكل مهمترين. است نظامي سيصدهزار نيروي

جنگ چنين براي الزم انساني حاضر نيروي آمريكا در شرايط آه است

بودجه به اي حمله چنين آمريكا براي آنكه ضمن. را در اختيار ندارد اي گسترده

آمريكا . نياز دارد آار گرفت به در عراق وبرابر آنچه تقريبا د نظامي و امكانات

ـ سياسي اوضاع سرعت و بايد به است و افغانستان فعال گرفتار عراق

. دهد را سر و سامان عراق امنيتي

از راه محدود استراتژيك اهداف به محدود فقط در جنگ: محدود ــ جنگ5ــ3

و نابود شده ايران اي هسته توان حالت در اين. د خواهد ش دور و هوا حمله

قرار مورد حمله پاسداران و مراآز سپاه دريايي و توان موشكي زرادخانه

Page 148: مانیفست جمهوری خواهی

آميز باشد، دو تحليل آامال موفقيت حمله اين آنكه فرض به. خواهند گرفت

: وجود دارد آن نتايج دربارة مختلف

آامال ، حكومت از حمله ، پس تندرو آمريكايي آاران افظه مح گمان به. الف

خيابانها به ناپديد خواهد شد و مردم مردم و وحشت شود، ترس مي تضعيف

. خواهند آرد را سرنگون و رژيم ريخته

، مخالفان ، رژيم اي حمله از چنان ، پس جنگ مخالف دموآراتهاي گمان به. ب

و مردم. را آامال مسدود خواهد آرد سياسي و فضاي سرآوب شدت را به

از رژيم پشتيباني ، به خارجي حمله ، در صورت ستيز ايراني بيگانه روشنفكران

. خواهد شد شود، تحكيم سرنگون رژيم آنكه جاي و به برخواهند خاست

هاي وجود سالح انه به آمريكا تنها به دولت: نظامي حمله ــ بهانه5ــ4

در مذاآرات. نمايد حمله ايران تواند به مي تروريستي و عمليات اي هسته

پروتكل. است آرده نشيني عقب نحو احسن به تاآنون ايران اي هسته

شده ها خواستند فعال تعطيل را آن هرچه. اجراست در حال در عمل الحاقي

آمريكا ترتيب بدين. باز است بعدي هاي نشيني عقب ي برا هنوز راه. است

درباره. بسپارد ملل سازمان امنيت شوراي را به ايران تواند پرونده نمي

تاآنون76 از خرداد آه است ضروري نكته اين به نيز توجه تروريستي عمليات

از حمايت مسأله. اند ده در اروپا ترور نش ايران دولت از مخالفان هيچيك

و از لبنان سوريه ارتش نشيني نيز با عقب و جهاد اسالمي اهللا، حماس حزب

آليه سالح خلع در خصوص خودمختار محمود عباس دولت سياستهاي

اگر بهانه ترتيب بدين. خواهد شد منتفي رفته ، رفته مسلح هاي گروه

نقض بهانه باشد، به وجود نداشته تروريستي ات و عملي اي هسته هاي سالح

اگر البته. قرار دهد نظامي را مورد تهاجم تواند ايران بشر، آمريكا نمي حقوق

امنيت شوراي به پرونده ارسال ندهد، امكان خود ادامه نشيني عقب به ايران

. خواهد شد تقويت ملل سازمان

Page 149: مانیفست جمهوری خواهی

و ايران از رويارويي جلوگيري تنها راه جمهوريخواه وآراتهاي باور دم ــ به5ــ5

و فعلي با وجود نظام. است در ايران دموآراتيك نظام آمريكا، استقرار يك

دموآراتها از . خواهد شد تقويت نظامي رويارويي ، امكان سياستهايش ادامة

، دموآراتيزاسيون آميز است المت آامال مس اقدامي ، آه انتخابات تحريم طريق

، فراگير دموآرات اجتماعي جنبش ها يك آن گمان به. نمايند مي را دنبال ايران

وجود در صورت. آورد عمل به ممانعت ايران آمريكا به نظامي تواند از حمله مي

. خواهد شد منتفي نظامي حمله ، مسأله جنبشي چنان

آمريكا، از مبارزه حمله احتمال دليل توانند به نمي ، آزاديخواهان ديگر از سوي

در امپرياليسم در مقابل اصطالح به( بشويند دست و دموآراسي آزادي در راه

آمريكا قرار بود به آنكه دليل به افغاني آيا مجاهدين). استبداد بايستند پشت

پيوستند؟ آيا مبارزين طالبان را آنار نهادند و به آند، مبارزه حمله افغانستان

صدام با رژيم نمايد، مبارزه حمله عراق قرار بود آمريكا به آنكه دليل به عراقي

آردند از سوي مي پيوستند؟ اگر چنان صدام رژيم را آنار گذاردند و به

نظامي تهاجم مخالف توان گرفتند؟ مي قرار نمي دنيا مورد مالمت آزاديخواهان

. داد ادامه آزاديخواهانه مبارزات به حال بود و در عين ايران آمريكا به

انواع غيردموآراتيك رژيمهاي: و فرآيند گذار غيردموآراتيك هاي رژيم ـ انواع6

و حزبي، نظامي ديكتاتوريهاي رژيمها، به نوع منظر، اين از يك. دارند گوناگوني

در . آند مي حكومت ، ارتش نظامي در ديكتاتوري. شوند مي تقسيم شخصي

، ، فاشيستي آمونيستي ( مسلط حزب ، يك حزبي ديكتاتوريهاي

از ميزان ، حاآم شخصي در حكومت. آند مي حكومت. . .) و ناسيوناليستي

اين. انجامد مي امگي خودآ به آه برخوردار است از خودسرانگي اي يا درجه

نظامي سلطانيسم. نامد مي) Sultanism ( وبر سلطانيسم را ماآس وضعيت

Page 150: مانیفست جمهوری خواهی

. صالحديد امور برخوردار است و قوة از حداآثر اختيارات حاآم در آن آه است

را مشخص شخصي بر سلطة مبتني سياسي نظام چهار نوع) Linz(لينتز

، اليگارشيك ، دموآراسي مدرن سلطانيسم: د از عبارتن آه است نموده

رؤساي وسيلة به حكومت ( محلي متنفذين و سيادت نظامي پدرساالري

ترين و خودسرانه آزترين را متمر سلطانيسم او حاآميت). محلي سياسي

بر سازمانهاي مبتني مدرن سلطانيسم. داند مي شخصي سلطه شكل

از نظر برخي به. است بوروآراتيك بر هنجارهاي و رسما يا علنا مبتني مدرن

و اقتدار تفوق قدرت آارآمد منجر به سياسي نهادهاي ، فقدان انديشمندان

را محدود گرداند تواند آن مي آننده تعديل قدرت تنها يك شود آه مي شخصي

از مناسبات ، نظامي شخصي ها سلطة اعتقاد آن به. موجود تا نهادهاي

و رقباي ، حاميان ، پيروان با همدستان حاآم روابط بر پاية آه است فردي

دولتي و اختيارات ، مناصب شخصي در حكومت. باشد خود، استوار مي

دارايي تعبير ديگر، دولت به. العمر است رهبر مادام شخصي» مايملك«

آار به وضعيتي به اشاره را براي وبر سلطانيسم ماآس. رهبر است شخصي

. رسد خود مي حداآثر ميزان به يا اقتدار مطلق سلطه در آن برد آه مي

را اش شخصي شود تا رهبر موقعيت مي باعث» ساختاري « معموال ويژگيهاي

از نظر قانوني آه دولتي اختيارات آنترل مثل. دبخش تحكيم رژيم در درون

رهبر در موقعيت آنندة ، تضمين قانوني مثال، خودآامگي. اند بسيار گسترده

اهم را فر وي برآناري توانند موجبات مي آه است اي قانوني هاي برابر شيوه

شوراي گزيند، اعضاي را برمي نگهبان شوراي رهبر اعضاي در ايران(آورند

رهبر با يعني. گزينند را برمي رهبري خبرگان مجلس ، اعضاي هم نگهبان

از ). او باشند آنندة ناظر و عزل قرار است گزيند آه را برمي آساني واسطه

. است و انتظامي نظامي نيروهاي آل فرمانده ديگر رهبر شخصي سوي

.آند نمي احساس نظاميان از سوي تهديدي ترتيب بدين

Page 151: مانیفست جمهوری خواهی

لذا با . است سلطاني نظام ، بلكه توتاليتر نيست ، نظام بر ايران حاآم نظام

پاسخ پرسش اين رژيمها از يكديگر، بايد به امر و تمايز انواع اين به توجه

؟ است شده فرآيند دموآراتيزاسيون ، تسليم از رژيم خاصي نوع هچگون: گفت

: بود آرده تقسيم مرحله سه را به دموآراسي روستو گذار به

برابري از قدرت آه مخالفي سياسي نيروهاي بين بلندمدت منازعة: الف

.برخوردارند

نيروهاي رهبران توسط ازش قرارداد س يك به دستيابي براي مذاآره: ب

انجامد و مي دموآراتيك هاي رويه آردن نهادينه به آه سياسي

و ميزان افزايش باعث تدريج به آه دموآراتيك هاي رويه به آردن عادت: ج

.گردد مي اجماع گسترة

و از است اسي سي قواعد بازي بازتعريف دنبال سو به از يك سازش نامه توافق

حافظ آه است متقابلي هاي نامه و ضمانت بر تعهدات ديگر، مبتني سوي

، معموال رهبران قدرت در قرارداد رهاسازي. قرارداد باشد طرفين حياتي منافع

و اعاده شهروندان فردي حقوق دهند آه مي تضمين مقابل طرف به نظامي

دهند آه تعهد مي نظاميان به غير نظاميان در مقابل. ار شود آزاد برگز انتخابات

اند، شده سرآوبگرانه تندرويهاي مرتكب آه زمامداراني درصدد مجازات

خشونت را بدون و فرآيند دموآراسي) نكن و فراموش بخش ب اصل(برنيايند

از فشار پس و حزبي نظامي ديكتاتورهاي در واقع. برند پيش و مرج و هرج

حاصل گذار توافقي. شوند حاضر مي شديد، بر سر ميز مذاآره اجتماعي

. باشند آامال برابر و متوازن طرفين سياسي از نظر قدرت آه است وضعيتي

تندروها عمده اختالفات اقتدارگرا محصول در رژيمهاي توافقي گذارهاي

سو، و ائتالف از يك رژيم درون) طلبان اصالح ( هايرو و ميانه) آاران محافظه(

تندروهاي آنار زدن جهت از حاآميت خارج با دموآراتهاي حاآم طلبان اصالح

بسيار شخصي فرآيند گذار در ديكتاتوريهاي ولي. ديگر است از سوي رژيم

Page 152: مانیفست جمهوری خواهی

در مقايسه شخصي ديكتاتوريهاي رهبران: هانتينگتون گفتة به. است متفاوت

صورت را به قدرت دارد آه آمتري احتمال حزبي و تك نظامي با رهبران

اشميتر و فيليپ) O'Donnell ( نظر اودانل به. واگذار آنند داوطلبانه

)Schmitter(در ديكتاتوريهاي دموآراسي و برقراري تغيير رژيم ، تنها راه

غير مسلحانه شورش«، سوموزا در نيكاراگوئه پيشين نظير رژيم سلطاني

قدرت واگذاري به نوعا مايل شخصي حاآمان اينكه براي. است» نظامي

لذا به. است قدرت از واگذاري ، امتناع شخصي حاآمان آلي گرايش. نيستند

از ميان اي بر آافي فاقد استقالل ارتش آه ، در صورتي)Snyder(نظر اشنايدر

براي حل تنها راه باشد، آنگاه) يا غيرنظامي نظامي ( شخصي حاآم برداشتن

. است انقالبي جنبش يك گيري شكل وي سرنگوني

طور را به قدرت ندارند، بلكه قدرت واگذاري به تنها تمايلي نه شخصي رهبران

مسألة. آنند مي استفاده از آن خودآامه طور و به العمر در اختيار گرفته مادام

نظامي اقتدارگراي ، با گذار در رژيمهاي شرايطي در چنين دموآراسي گذار به

و شخصي با حاآم در اينجا همكاري. دارد چشمگيري تفاوتهاي و حزبي

فرآيند دموآراسي به آمكي او هيچ فرمانروايي به يبخش مشروعيت

و همكاري عدم از راه شرايط در اين ، فرآيند دموآراسي برعكس. آند نمي

بايد روشن خواهان آزادي ترتيب بدين. خواهد شد تسهيل زدايي مشروعيت

رژيم نوع دارد؟ و گذار آن رژيمها تعلق از انواع يك آدام به ايران رژيم نمايند آه

، سياسي شناسي ؟ جامعه است ندي فرآي چه تابع دموآراسي به خاص

و تبيين ، توصيف بشري تجربة رژيمها را بر اساس انواع فرآيند دموآراتيزاسيون

. است آرده

Page 153: مانیفست جمهوری خواهی

، به اسالمي مشارآت و جبهة اسالمي انقالب مجاهدين سازمان دوستان

در فعال مخالفند و از شرآت انتخابات ، با تحريم خاص تحليل يك دليل

در حال در آشورهاي«: سازمان نماينده گفتة به. آنند مي دفاع انتخابات

آم از دست يك هيچ شود آه مي ممكن زماني دموآراسي ، گذار به توسعه

[ يعني. . . ] خود نباشد رقيب حذف قادر به قدرت در درون سياسي دو جناح

نظر از صرف ( حكومت در درون آن نخبگان برسد آه اي مرحله بايد به جامعه

نتوانند ) متمايز ايدئولوژيك هاي اما با ديدگاه يا متفاوت يكسان اجتماعي پايگاه

خواهي وارد عصر دموآراسي جامعه يك وضعيت در اين. آنند يكديگر را حذف

گذار دموآراسي آه در آشورهايي«: مشارآت نمايندة گفتة به» خواهد شد

با رهبران حكومتي هاي دموآرات. . . است گرفته صورت در آنها با موفقيت

اين نهايي ، محصول در حقيقت اند و دموآراسي آرده ها معامله جنبش

.» است ها بوده معامله

نيستند، پيشيني ، معرفتي متافيزيكي ، مانند علوم تجربي اجتماعي علوم

وجود و دربارة نشست عزلت در آنج توان مي. اند پسيني هاي دانش بلكه

گذار به « در خصوص ، ولي گفت و سخن فكر آرده يا جوهر و عرض ماهيت

توسعه يا چهار موج در سه آه گذارهايي به توجه ، بدون» دموآراسي

يا حكمي گفت سخن آلمه يك توان ، نمي است گرفته صورت دموآراسي

.صادر آرد

Page 154: مانیفست جمهوری خواهی

گذار و سنخ اند، سه آرده را طي سوم موج آه آشورهايي به پسيني نگاه

: اند نوع ها سه ديكتاتوري. دهد مي را نشان ديكتاتوري رژيم نوع سه

سه. شخصي هاي و ديكتاتوري حزبي هاي ، ديكتاتوري نظامي هاي ديكتاتوري

. است افتاده اتفاق دموآراسي به ذار از ديكتاتوري گ سنخ

از سر اجبار ضعيف ديكتاتوري) : abdictated transition ( گذار تفويضي: الف

.آند واگذار مي ديگران را به قدرت

در ديكتاتوري ، رژيم در گذار تحميلي) : dictated transition ( گذار تحميلي: ب

فكر را به رژيم مردمي گسترده تظاهرات حال ار دارد، با اين قر قدرت موضع

رژيم24. نمايد را دنبال شده ديكته فرايند دموآراتيزسيون اندازد تا آگاهانه مي

رسيدند دموآراسي به ريزي برنامه از طريق1990ــ95 هاي سال بين نظامي

. . . ، تايلند و ، تايوان برزيل. ر آنها نداشت د بازتابي» نخبگان توافق پديده « ولي

. گذارند نوع اين مصاديق

دو خصوصيت گذار توافقي) : pactde transition ( يا قراردادي گذار توافقي: ج

رو و ميانه) آار محافظه( تندرو بخش دو به حاآم اوال رژيم. دارد مهم

از بيرون آه رژيم دموآرات خالفانثانيا م. شود مي تقسيم) طلب اصالح(

و ، اعتصابات مردمي گستردة تظاهرات از طريق قرار دارند با قدرت حاآميت

اگر عمر . نمايند برقرار مي قدرت موازنة خود و رژيم ، بين همكاري عدم

فق توا به باشد، نخبگان فايده و بي پرهزينه شود و منازعات طوالني منازعات

از طريق در نهايت. شوند مند مي عالقه هايشان اختالف ترين بر سر جدي

، گذار حاآم روهاي و ميانه از رژيم خارج هاي دموآرات ميزگرد، بين مذاآرات

به گذار، گذار لهستان نوع اين مصداق ترين مهم. گيرد مي صورت توافقي

. بود1989 در سال دموآراسي

Page 155: مانیفست جمهوری خواهی

ها گروه ترين مهم رهبران ترين و مجرب ، قدرتمندترين نخست ايند مذاآرهدر فر

يابند دست تفاهم نوعي آنند تا به و سريعا همكاري) يا علني ( بايد محرمانه

را به بايد پيروانشان سپس. باشد قبول قابل از طرفين هر يك براي آه

آردن بايد، با پيشه و سرانجام. متقاعد آنند توافق اين عملي نتايج پذيرفتن

سلوك و آداب توافق اين خاطر دهند آه ، اطمينان دارانه خويشتن رفتارهاي

استقرار نظام. است نخبگان از فرهنگ جزئي از آن حاصل سياسي

مثل به و مقابله جويانه تالفي از برخوردهاي مصونيت در مقابل دموآراتيك

. است

ثانيا . نيست) ميزگرد مذاآرات ( گذارها، گذار توافقي ، اوال تمام ترتيب بدين

جناح بين توافق ، بلكه نيست حاآم رژيم دو جناح بين ، توافق گذار توافقي

آزاد و عادالنه ثالثا انتخابات. است رژيم دموآرات با مخالفان رو حاآم ميانه

دموآرات مخالفان خود را به جاي حاآم شود تا رژيم برگزار مي توافقي

. گيرد صورت اصلي قدرت در زيرمجموعه نمايشي بازي يك آنكه بسپارد، نه

و حزبي هاي با ديكتاتوري آلي ، به شخصي هاي در ديكتاتوري رابعا وضع

. است متفاوت نظامي

به ، رفتن دموآراسي گذار به برند تنها راه مي ان گم حكومتي طلبان اصالح

دو بين قدرت ، ايجاد موازنة دوگانه حاآميت به حاآميت ، تبديل حكومت درون

باشد، اگر چنين حتي. است دموآراسي گذار به براي ضروري و توافق طرف

وجود داشته رژيم مخالف دموآرات قدرتمند اجتماعي جنبش يك بايست مي

را وادار به رژيم. . . و انتخابات ، تحريم ، اعتصابات تظاهرات از طريق باشد آه

تعبير سعيد از باال به زني و چانه فشار از پايين( نمايد و توافق مصالحه

رژيم روهاي ميانه خواهند نقش مي آه طلباني اصالح لذا بهتر است). حجاريان

را دادند، حاآميت اجازه آاران و اگر محافظه شرآت آنند، در انتخابات زيرا با

و ، تحريم همكاري عدم دهند از طريق اجازه ديگران به ولي. آنند دوگانه

Page 156: مانیفست جمهوری خواهی

وجود آورند تا را به خواهي نيرومند دموآراسي ، جنبش زدايي مشروعيت

در باال زني ، چانه فشار از پايين بدون. شود فراهم و مصالحه توافق امكان

. وجود نخواهد داشت

ديكتاتوري نه است نظامي ديكتاتوري نه ايران رژيم آه داشت اما بايد توجه

ديكتاتوري بر ايران حاآم رژيم). باشد مسلط حزب يك در آن آه ( حزبي

ديگر ، با دو نوع نظامي در چنين دموآراسي فرايند گذار به. است شخصي

ضد شخصي ، نوع شناسان جامعه گذار معموال از سوي نوع اين. دارد تفاوت

گذار نوع اين. شود مي ناميده) anti-Personalist transition type(گذار

، در فيليپين مارآوس ( است شخصي حاآمان سرنگوني معموال مستلزم

يا مستلزم) در عراق ، صدام استروراسز در پاراگوئه، چائوشسكو در روماني

، در مصر اينك نمونه براي). فرانكو در اسپانيا ( است ديكتاتور شخصي مرگ

مبارك برآناري ، خواهان دموآرات مخالفان. است حاآم ديكتاتور شخصي

برآناري براي و مبارك در مقابل در رقابتي آزاد، عادالنه انتخابات. هستند

نشيني عقب حاضر به ظاهرا مبارك. زير نظر او در قدرت مشارآت ، نه اوست

به ، رهبري اما در ايران. است با حضور چند آانديدا شده انتخابات و برگزاري

در شرآت رسد به ، چه نيست در انتخابات نفري تك شرآت حاضر به وجه هيچ

آه او است روشن. او بايستند در مقابل رقيب چند آانديداي آه انتخاباتي

نفره تك انتخابات با برگزاري شخصي از حاآمان برخي. را ندارد مردم رأي

در اينجا شوند، ولي مي مردم درصد آراي90 از بيش آوردن دست به مدعي

مردم رأي از طريق اخذ مشروعيت ريسك حاضر به وجه هيچ به رهبري

. نيست

Page 157: مانیفست جمهوری خواهی

، همكاري ، عدم انتخابات تحريم باور برخي به: گري يا اصالح ـ انقالبيگري7

اند و از و انقالبي ساختارشكن ؛ اقداماتي رفراندوم و برگزاري زدايي مشروعيت

انتو منظر مي از يك آه داشت بايد توجه. ناسازگارند طلبي رو با اصالح اين

از يكديگر دو مقام اين تفكيك مهم. طلب ديگر اصالح بود و از منظري انقالبي

. است

، اهداف آن به رسيدن دارند و براي اهدافي آدميان: طلب روشي ـ اصالح الف

، تغيير ساخت هدف آنيم فرض. گزينند را برمي خاصي ها و وسايل روش

و آزادي آه دمكراتيكي ساخت سياسي زيني و جايگ خودآامه سياسي

هدف اين به رسيدن براي. شناسد باشد مي رسميت بشر را به حقوق

و طلبانه اصالح: آرد استفاده توان مي متفاوت ، از دو روش اخالقا مطلوب

. انقالبي

لها و وساي از روش شود آه مي اطالق آسي به روشي طلب ـ اصالح

برد و اصالحات مي بهره و غايات اهداف به رسيدن آميز براي مسالمت

.آند مي را تعقيب و جزءگرايانه ، تجربي ، موقتي تدريجي اجتماعي

قهرآميز و ها و وسايل از روش شود آه مي اطالق آسي به روشي ـ انقالبي

تغييرات دنبال آند و به مي استفاده اهداف به رسيدن بار براي خشونت

به دستيابي خونبار براي هاي روش به توسل. است و ناگهاني انفجاري

. است اخالقا نامجاز و مذموم اهداف

، شده ها گفته آن منفي ها و پيامدهاي انقالب درباره تاآنون آنچه تمام

بار خشونت هاي روش به آه است صادق آالسيك هاي انقالب درخصوص

قصه يك آالسيك انقالب. آردند مي را دنبال يا يوتوپيايي گرايانه آل تغييرات

Page 158: مانیفست جمهوری خواهی

تغيير انقالب هدف. و جديد بود ، تازه آلماتش ، حتي آن آل بود آه تماما تازه

از طريق و نظامي ، اجتماعي ، فرهنگي ، اقتصادي سياسي ساختارهاي آل

يافت مي تقليل سياسي مسائل به مسائل آليه يعني. بود سياسي تتغييرا

شد تا همه موجود بايد زير و رو مي جامعه بنيان سياسي هاي روش و به

. شود و فصل جا حل يك مسائل

و پيوست وقوع به شرق بلوك آرام هاي هشتاد، انقالب اما در اواخر دهه

شدند و عصر ، ذوب در دست توتاليتر با تظاهرات مردم شمع ايه رژيم هاي يخ

بدون هاي نماد انقالب اسلواآي چك مخملي انقالب. فرا رسيد آزادي

و ميلوسويچ بلگراد عليه مردم آرام انقالب از آن پس. جديد است ريزي خون

پس. پيوست وقوع به ه شواردنادز عليه تفليس سرخ هاي گل انقالب بعد هم

در قرقيزستان اي زرد يا الله انقالب و سپس در اوآراين نارنجي انقالب از آن

. پيوست وقوع به

يكي. سازد متمايز مي آالسيك هاي ها را از انقالب انقالب اين عمده دو تفاوت

شدن ، خالص يگر آنكهگيري در آار نبود و د و انتقام ريزي و خون خشونت آنكه

تغيير جديد بود، نه هاي انقالب ، هدف و ايجاد آزادي از شر خودآامگي

، ) ناممكن ( نشدني آاري ، آه خواه تمامت ايدئولوژي يك برمبناي گرايانه آل

تأسيس به آميز، معطوف مسالمت هاي انقالب. است فايده و بي پرهزينه

هاي بر انقالب آه اند و نقدهايي و مطلوب ، ممكن ريساال و مردم آزادي

عنوان به. ها وارد نيست انقالب ، بر اين ها وارد است آن و پيامدهاي آالسيك

بود، از مخالف آالسيك گرايانه آل هاي با انقالب پوپر آه ، آارل نمونه

. آرد مي و دفاع حمايت شرق بلوك آرام هاي انقالب

. آن مخالف و مردم حاآم رژيم: دارد دو طرف شود انقالب شايد گفته

به مردم آه نپيوست وقوع رو به آميز جديد از آن مسالمت هاي انقالب

از حاآم هاي تر، رژيم مهم از آن جستند، بلكه آميز توسل مسالمت هاي روش

Page 159: مانیفست جمهوری خواهی

استفاده مردم سرآوب براي ريه قه و از قوه داده نشان داري خود خويشتن

از ابزار سرآوب و قصد استفاده و توان اراده نظام رهبري در ايران ولي. نكردند

به رژيم ، توسط آميز مردمي مسالمت گسترده تظاهرات را دارد و لذا هر گونه

. خواهد شد آشيده و خون خاك

، اول فرض پيش مطابق. است بال دليل مهم فرض بر دو پيش مدعا مبتني اين

و داخلي المللي جديد بين را دارد و شرايط گسترده سرآوب توان حاآم رژيم

حاآم ، نظام دوم فرض پيش مطابق. دهد ها مي آن را به سرآوب و امكان اجازه

و گرجستان ي، يوگسالو سابق شرق بر بلوك حاآم هاي بدتر از نظام بر ايران

و ميلوسويچ سابق شرق بلوك از حاآمان نظام اين و حاآمان است

. تر و سرآوبگرترند خودآامه

آميز مسالمت تظاهرات حتي آه ناپذير است آنقدر اصالح حاآم اگر نظام

آشاند، تا مخالفان مي و خون خاك را به آند و آن نمي را تحمل مخالفان

نمايند؛ در را با خود همراه همگان رفته دارند و رفته را بيان ند نظراتشاننتوان

روشن پوپر هم آارل چون از نظر فرد ليبرالي حتي قضيه تكليف صورت آن

: است

انقالب ، مخالف شرايط و در آليه احوال در همه من آه نيست چنين«

وسطي قرون مسيحي از روشنفكران ند برخي مان هم من. بار باشم خشونت

باورم دانستند، بر اين جبار را جايز مي حاآمان آشتن آه رنسانس و دوران

نباشد و در جز اين اي جابر و زورگو چاره حكومت در يك است واقعا ممكن آه

معتقدم ن همچني ولي. شمرد بار را بايد موجه خشونت ، انقالب احوال چنين

به... باشد دموآراسي بايد تأسيس قسم از اين هر انقالبي هدف يگانه آه

است جابر و زورگو موجه هاي حكومت تحت فقط گري ديگر، خشونت سخن

Page 160: مانیفست جمهوری خواهی

بايد آن هدف سازند و يگانه مي را غيرممكن گري خشونت بدون اصالحات آه

» . شود ممكن آميز در آن مسالمت ت اصالحا باشد آه ايجاد شرايطي

تحريم(آميز مسالمت هاي ، دموآراتها از روش رفت ذآر آن آنچه به با توجه

نمايند مي عيار دفاع تمام جمهوري تأسيس جهت) رفراندوم ، برگزاري انتخابات

ونمنتها چ. مقصود نيستند به رسيدن براي از خشونت استفاده و معتقد به

روشي آه مدني روند، نافرماني نمي زير بار رفراندوم اقتدارگرايان

، بايد از پيروزي پس. گردد پيشنهاد مي غايت اين براي آميز است مسالمت

. قرار گيرد ياب حقيقت هاي آار آميته مبناي» نكن و فراموش بخشب « اصل

ايران مردم. نخواهد شد و تحكيم تثبيت گيري با انتقام دموآراسي چرا آه

بود، مدرنيته عليه57 انقالب. دانند مي1357 از سال بسيار بيش اينك زمين

و دموآراسي آزادي نبرد براي. است و دمكراتيك مدرن آنوني اما جنبش

دي ناآجاآبا هاي ايدئولوژي در پاي آدميان اما فدا آردن است و مطلوب مشروع

ندارند، و خشونت و وحشت جز رعب دستاوردي اقتدارگرا آه هاي و نظام

، و استخوان و خون و گوشت با پوست تك آدميان تك. است ناروا و نامشروع

آزاد و شرايطي آردن فراهم جهت و مبارزه اند و آوشش با لذات غايت

يابند؛ دست مطلوبشان غايات به ي انتخابگر از طريق تا آدميان دموآراتيك

. است واجب اخالقا مجاز و بلكه

حل ها، براي ها و ايدئولوژي ها و مدل نظريه: ها در طرد آئين ـ انقالبي ب

يا اگر نظريه. شوند مي و ساخته ابداع عملي مشكالت و رفع نظري مسائل

حل باشد، اما از پس عملي شكالت م يا رفع نظري حل مسائل مدعي آئيني

را و آدميان و جامعه جهان آنكه يكي. آرد توان ها برنيايد، دو آار مي آن و رفع

را و آئين نظريه شوند، و ديگر آنكه و آئين نظريه تا مصداق آنقدر تغيير دهيم

تا شده ابداع و و ساخته است آدمي در خدمت و آئين نظريه. آنار بگذاريم

باشد باشد و موظف و آئين نظريه خادم آدمي اينكه نمايد، نه را حل مسائل

. بنمايد آئين خود را فداي جان

Page 161: مانیفست جمهوری خواهی

گيري بهره« بر ، مبتني نوشتار حاضر است مقبول پوپر، آه شناسي روش

ما دينسانب«. است» نقادي خطا از طريق و حذف از فراگرد آزمون انقالبي

ندارد مطابقت خوبي به تجربي با نتايج آه اي نظريه از دست توانيم مي

بقاي شانس شود آه سبب نظريه و پذيرش قبول از آنكه ، پيش شويم خالص

آاري توانيم خود مي هاي نظريه از رهگذر نقد آردن. بدهيم خود را از دست

حائز امر البته اين. بروند ما از بين عوض ما شوند و به ها فداي نظريه آه آنيم

. » است اهميت نهايت

حل مسائل به موفق در عمل آه ها و مكاتبي ها، آئين نظريه طرد انقالبي

آميز خشونت حذف شوند، بجاي ها نمي آن عملي مشكالت و رفع آدميان

قابل شدن در گرو سرنگون عقالنيت فتپيشر. است عقالنيت ، عين آدميان

امكان يك نحو به اين به«: هاست ها و آئين نظريه و زيباترين ترين تحسين

خود را از موقت هاي ها، و فرضيه آزمون توانيم مي: يابيم مي دست اساسي

. نماييم خود را حذف آنكه ، بي آنيم حذف نحو نقادانه به عقالني بحث طريق

عقالني بحث اگر روش... است نقادانه عقالني بحث غرض واقع به نكته اين

زيرا خرد نقاد : برد را از ياد مي امر آاربرد خشونت بشود، اين تثبيت نقادانه

وظيفة اين. است شده يافت خشونت براي تاآنون آه است تنها بديلي

جايگزين براي. آنند تالش انقالب اين براي آه است متفكران همه روشن

» . خشونت آارآرد حذفي جاي به عقالني نقادي آارآرد حذفي آردن

انقالبي آميز در نقادي و نبوغ شجاعانه اقدام از طريق حقيقت به شدن نزديك

هاي نظريه خالقانه عآميز در ابدا و نبوغ شجاعانه و اقدام قديمي هاي نظريه

در همه ، بلكه نيست صادق تجربي تنها در مورد علم نكته اين«: جديد است

. » است چنين[ معرفتي]هاي حوزه

براي از آمادگي است عبارت عقالنيت فكري صورت ترين از نظر پوپر پيشرفته

با نقادانه ها در پرتو بحث آن ح، تصحي نحو نقادانه خود به باورهاي درباره بحث

Page 162: مانیفست جمهوری خواهی

. نيستند مسائل حل قادر به آه باورهايي انقالبي و حذف ديگران

بايد دارد آه سياسي در عرصه مختلفي معنا پيامدهاي در اين بودن انقالبي

. شود بدانها توجه

، روبرو است عملي و ديگري نظري يكي ، آه ما با دو مساله سطح در اين

: هستيم

ناپذير؟ يا اصالح پذير است اصالح اسالمي جمهوري آيا نظام: نظري ـ مساله

سياسي نظام يك مستقر به سياسي نظام ، تحول اگر مقصود از اصالحات(

.ناپذير را بايد آنار نهاد اصالح نظام). باشد) دموآراتيك(ساالر مردم

آدامند؟ دمكراتيك نظام مستقر به گذار از نظام ايه روش: عملي ـ مساله

).رسانند مي هدف ما را به آه ها و استراتژي تاآتيك(

مساله حل جهت طلبان اصالح از سوي تاآنون آه هايي ها و مدل نظريه

حل ، از عهده شده ارائه دموآراتيك سياسي ساخت و گذار به خودآامگي

. است جديد ضروري هاي مدل اند و لذا تجديد نظر و ابداع رنيامده ب مساله

؛ در زدايي و مشروعيت مدني ، نافرماني همكاري ، عدم انتخابات تحريم بحث

. است شده مطرح چارچوب اين

و دموآراسي گفتمان غلبه باورند آه بر اين برخي: مدني نافرماني . 8

همين«:گذارد، لذا نمي باقي رويكرد انقالبي براي جايي در ايران طلبي اصالح

Page 163: مانیفست جمهوری خواهی

آه» مدني نافرماني « از مشي ناشيانه را واداشته آنان آه است محذورات

.» آنند ، دفاع است در غرب از دموآراسي پس اجتماعي جنبشهاي ويژه

در از دموآراسي پس تماعي اج هاي جنبش ويژه مدني نافرماني « آلي گزاره

استعمار در هند دوران گاندي نهضت هاي با نمونه ، حداقل» است غرب

آپارتايد، ابطال رژيم جنوبي ماندال در افريقاي نلسون و جنبش انگليس

و ماندال براي ، گاندي دموآراسي ماقبل در هر دو آشور، در دوران. شود مي

از ، يكي از نظر تبارشناسي. سود جستند مدني نافرماني از روش مبارزه

گاندي خشونت و تز عدم منفي مبارزه به مدني نافرماني تبارهاي مهمترين

.گردد بازمي

مطابق. داد مي سوق مدني نافرماني را به ، گاندي هندويي بنيادي باورهاي

يكي ) Atman ( آل خود با آتمن بيعت ط از ما در ژرفناي ، هر يك باور نخست

در اين ، اگر چه است ما مشترك همه وجود ما، در ميان در عمق ،آه هستيم

خدا . است شده شمار تقسيم بي متفاوت هاي و آگاهي در ابدان حيات

خدا بدون« اشيا وجود دارد همه در بطن باشد، بلكه نمي متشخص موجودي

تشخص صورت وجود بي آن ، به هستيم ما شخص اما چون » است صورت

وحدت اولي طريق و به انسان ذاتي باور، وحدت از اين گاندي. يمبخش مي

براي حيات وحدت سياسي مفهوم. نمود مي را استنتاج حيات هاي جلوه همه

ناپذيري طور جبران و به يگانهتواند آامال ب نمي آس هيچ بود آه اين گاندي

. باشد دشمن

همانatman آتمن. ( از ما وجود دارد در هر يك الهي ، عنصري باور دوم مطابق

، نتيجه» حضور خداوند در هر انساني«او از تز ). استBrahman برهمن

Page 164: مانیفست جمهوری خواهی

از . » نمبي از وجود خداوند مي اي خود نشانه در مخالفان حتي من « گرفت مي

يك باشد زيرا هيچ دشمن يك تواند آامال و در نهايت نمي آس اينرو، هيچ

. خود نيستند در درون الهي بارقه آن بدون

تر عدم طور عام ، و به و آشتن از قتل خودداري ، آهيمسا، يعني باور سوم

حيات هاي جلوه ه هم دارد آه باور ربط آهيمسا آشكارا با اين. است خشونت

نتيجه. وجود دارد در هر شخصي الهي عنصري هستند و اينكه يكي

آه رسانيم مي آسيب آلي ما به ديگران به رساندن در آسيب آه گيريم مي

آسيب مطلق يا واقعيت غايي حقيقت ، و به هستيم از آن خود ما جزيي

آه معناست اين به آهيمسا در عمل. ناميم مي را خدا ما آن آه رسانيم مي

، برخورد با خودآامگان درست ، راه و خودآامگي عدالتي و بي ظلم در هنگامه

ها با استدالل آن دروني سرشت به توسل بلكه آميز نيست خشونت شورش

آه هنگامي ، حتي است ناعادالنه از قوانين مدني با نافرماني همراه عقلي

. باشد داشته در پي و حبس ، خشونت رنج شكن قانون براي مدني نافرماني

ستمگر و هم مشترك انسانيت ، آه خاطر عدالت به رنج تحمل براي آمادگي

گاندي آه است اي اخالقي نيروي خواند، آن مي داوري را به ستمديده هم

تحمل براي آمادگي. نمود را وضع حقيقت اگراها، يا نيروي ساتي آلمه آن براي

گاندي. است و نافرماني خشونت عدم از سياست جزء مهمي و آالم رنج

به خشونت هند، عدم درصد مردم90 براي آه دانم مي من«: گفت مي

از گاهانه آ سرپيچي. » چيز ديگر هيچ و نه است مدني نافرماني معناي

. بود گاندي خشونت ، گوهر تز عدم ناعادالنه قوانين

مدني نافرماني جنبش دومين. آمد پيش1920 در مدني نافرماني نخستين

حيرت انگليسيها را به جنبش اين. داشت تأثير بيشتري1930 دهه در اوايل

و بودند، ضرب سر پيچيده تان انگلس از قوانين آه ميليونها تن ، چون انداخت

مبارزه راه آرد آه مي استدالل گاندي. رفتند زندان آردند و به را تحمل شتم

قدرت نظامي نيروي برتري. نيست در هند خشونت انگلستان با حاآميت

آه آن آند، حال غلبه مخالفان خشن تواند بر اقدامات مي هميشه استعماري

Page 165: مانیفست جمهوری خواهی

، از اعتراض ، در عين آار برد آه زور به مردمي اگر عليه استعماري اآميتح

عدم. بپايد ديري نيست دهند، ممكن نمي نشان خشن خود واآنش

انگيز، اخالقا نفرت چيزي از زور به استفاده روش آردن ، با تبديل خشونت

شوند؛ آشته بايست سيها نميرو، انگلي از اين. آند مي را درمانده حاآمان

آميز در غير خشونت مقاومت. بخورند شكست سياسي از لحاظ بايست مي

آند و از مردم ــ انگليسيها را مهار مي مدني ــ نافرماني ناعادالنه برابر قوانين

.سازد قدرتمند مي هند ملتي

عمل فرا گرفتند و بدان گاندي را از مدني افريقا، نافرماني ملي ماندال و آنگره

افريقا بايد سرانجام ملي آنگره رهبران ما گفتيم«: نويسد ماندال مي. آردند

زندان به گاندي عقايد خود مثل شد در راه آنند و اگر الزم را نقض قوانين

و اني نافرم ملي عمليات انجام بار ايده نخستين والتر سيسولو براي«. »بروند

داد را ارائه او طرحي. آرد از ما مطرح آوچكي را نزد گروه از قوانين سرپيچي

، خاص از قوانين ها عمدا با تخلف گروه از تمامي افراد داوطلب آن طبق آه

را از اي افريقا قطعنامه ملي آنگره آنفرانس. »اندازد مي زندان خود را به

سرآوبي قانون« بود شده خواسته از دولت در آن گذراند آه تصويب

جداگانه نمايندگي قانون«، » گروهي اسكان قانون«، » آمونيسم

به مربوط و قوانين» تردد قانون«، » بانتو مقامات تعيين قانون«، » دهندگان راي

آرد اعالم ريزي برنامه شوراي. لغو آند1952 فوريه29 را تا احشام مالكيت

مقدمه آند آه برپا مي تظاهراتي1952 آوريل26 افريقا در روز ملي آنگره

تخلف روز عمليات در اولين«. » خواهد بود غيرعادالنه از قوانين تخلف عمليات

گونه و آنار آشور اين در گوشه داوطلب250 از بيش غيرعادالنه از قوانين

. بود خجسته ، سرآغازي اين. شدند ا گذاشتند و زنداني را زير پ قوانين

بعدي چند ماه طي نفس و برخوردار از اعتماد به و مرتب ما منظم سربازان

، پزشكان: اقشار از تمامي آردند و افرادي شرآت عمليات نفر در يك8500

و غيره ، آشيشان انآموز و دانش ، دانشجويان ، وآال، معلمان آارخانه آارگران

خواندند سرود را مي ها اين آن. رفتند زندان و به آرده سرپيچي از قوانين

Page 166: مانیفست جمهوری خواهی

قبال زندان«. » وارد شويم خواهيم ما مي. را باز آن زندان آماندا درهاي آهاي«

ي دستاورد بود و اين تغيير يافته طرز برخورد اآنون بود اما اين ننگ نوعي رفتن

از . است بخش آزادي مبارزات در راه بزرگ مانعي از زندان زيرا ترس. بود بزرگ

افتخاري نشان به رفتن بعد، زندان به از قانون تخلف عمليات اجراي زمان

» شد افريقاييها تبديل براي

امع جو به ، نه است انقالبي روشي ، نه مدني نافرماني ترتيب بدين

جمهوريخواه قرمز دموآراتهاي خط ، خشونت آري. دارد تعلق پسادموآراسي

عدم اما نهايت. نخواهند جست توسل خشونت به ها هيچگاه آن. است

، نقض مدني نافرماني. ورزي خشونت ، نه است مدني ، نافرماني همكاري

، آگاهانه قانون فرد با نقض. است ق و ناح ظالمانه قوانين و عامدانه آگاهانه

و تحمل غير عادالنه قوانين عملي گرفتن ناديده. پذيرد را مي) هزينه ( مجازات

.آند مي و تحكيم را تسهيل فرآيند دموآراتيزاسيون آه است ، راهي مجازات

نقض آه خاصي ، قانون اول. دارد دو امر بستگي به مدني نافرماني هزينه

زير، اوال در دو نمونة. آنند مي را نقض قانون آه افرادي ، گسترة دوم. شود مي

در مقابل ، نظام نقض گستردگي دليل ثانيا به. است پائين شكني قانون هزينه

. است آرده نشيني عقب مردم

حجاب بدون آه زناني«: اسالمي مجازات قانون638 ماده تبصرة مطابق

و يا روز تا دو ماه از ده حبس ظاهر شوند به در معابر و انظار عمومي شرعي

مجازات» . خواهند شد محكوم نقدي جزاي هزار تا پانصد هزار ريال از پنجاه

اين شد تا نظام ديگر باعث از سوي آن سو، و گسترش از يك ناچيز بدحجابي

. مدارا آند و با آن گرفته يده را ناد مساله

مصوب ( از ماهواره دريافت تجهيزات بكارگيري ممنوعيت قانون9 ماده مطابق

و بر ضبط عالوه از ماهواره دريافت از تجهيزات آنندگان استفاده«): 23/11/73

Page 167: مانیفست جمهوری خواهی

ريال ون ميلي تا سه ميليون از يك نقدي مجازات به مكشوفه اموال مصادره

سو و از يك قانون نقض اندك هزينه هم خصوص در اين. »گردند مي محكوم

و شده قانون نقض گسترش ديگر باعث از سوي اي ماهواره هاي برنامه جاذبه

بود، ويدئو ممنوع آه در زماني. است امر گرديده اين قبول مجبور به رژيم

آوشش. آردند نشيني عقب را مجبور به ، رژيم قانون گستردة با نقض مردم

از استفاده منظور عدم به قانوني ممنوعيتهاي وضع براي رژيم آنوني

جز اي چاره ، در نهايت مردم توسط رژيم خواست گسترده ، با نقض اينترنت

.گذارد نمي باقي رژيم براي نشيني عقب

عملي وجه هيچ به مدني نافرماني دهد آه مي ان نش موارد ياد شده

، بسيار مؤثر و نتيجه آن گستردگي شرط و به نيست آميز و انقالبي خشونت

دموآراسيها آموختند، را از ماقبل مدني دموآراسيها، نافرماني. است بخش

عدم. باشند گرفته م وا دموآراتيك را از جوامع آن غير دموآراتيك جوامع آنكه نه

، قضائيه قوة احضارهاي به و روشنفكران ـ دانشجويي سياسي فعاالن توجه

سياسي و دادگاههاي نيست طرف و بي مستقل قوه آن آنكه دليل به

تواند عدم مي آه است مدني از نافرماني ، مصداقي است فرمايشي

اسالمي مجازات قانون500 مادة. ا برمال آند ر سياسي هاي رويه مشروعيت

مادة مطابق. شود بايد نقض آه است و ناحقي غيرعادالنه از قوانين يكي

نفع يا به ايران جمهوري نظام عليه هر آس«: اسالمي مجازات قانون500

حبس نمايد به تبليغي هر نحو فعاليت به نظام مخالف ها و سازمانهاي گروه

حقوق جهاني اعالمية مطابق. » خواهد شد محكوم سال تا يك ماه از سه

ابناء بشر ، حق آلية سياسي با نظام يا مخالفت سياسي نظام بشر، انتخاب

سياسي خود را برگزيند و اگر نظام مطلوب دارد نظام حق هر فردي. است

با جلب راه آند و از اين مخالفت با آن علني طور مستقر را نپسنديد، به

مگر . آند خود را تأسيس مطلوب آميز نظام مسالمت روشهاي و به ديگران

1357 بهمن12 زهرا در بهشت آار را در سخنراني همين اهللا خميني آيت

است ناعادالنه و ناحق قانون نكرد؟ اين تئوريزه آيندگان را براي نداد و آن انجام

Page 168: مانیفست جمهوری خواهی

شان بشري را از حق مردم هر نحو ممكن خواهند به آشور مي و زمامداران

به طور علني ، به قانون با نقض بايست مي لذا شهروندان. نمايند محروم

خواهند و نظام را نمي نظام برخيزند و بگويند چرا اين با رژيم مخالفت

، هزينة زمينه در اين مدني نافرماني. است صافي او چه داراي شان مطلوب

شود، گسترده قانون اگر نقض ولي. حبس سال تا يك ماه سه: ندارد زيادي

جمهوري با نظام مخالفت دليل را به افراد بسياري نخواهد توانست رژيم

. آند زندان راهي اسالمي

نظر ساموئل به: و اشاعه پخش فرآيندهاي از طريق دموآراسي گذار به. 9

اشميتر نظر فيليپ به. است داشته موج سه دموآراسي توسعه هانتينگتون

يا ( سوم موج. است داشته بسيار فشرده چهار موج دموآراسي توسعه

ن عمال بدو نظامي با آودتاي در پرتغال1974 آوريل25در ) دموآراسي چهارم

قبلي بيشتر از موجهاي از نظر جهاني چهارم موج دامنه. آغاز شد خونريزي

تأثير و از حيث تأثير گذاشت بيشتري ، در آشورهاي موج اين. است بوده

تاآنون آه آشورهايي. بسيار فراگيرتر بود پيشين از موجهاي ايش منطقه

گرفتار بازگشت گذشته ر از آشورهاياند بسيار آمت شده چهارم گرفتار موج

دموآراسي) يا چهارم ( سوم موج. اند شده و استبدادي خودآامه رژيمهاي به

توسعة امواج آه است اين فرضيه ترين ؟ صريح است شده تبيين چگونه

موفق نمونة. آيند وجود مي به و اشاعه پخش بر اثر فرآيندهاي دموآراسي

و تقليد ديگر آشورها تثبيت براي الگويي عنوان را به آشور، آن ذار يكگ

دموآراتيك سياسي هاي آامال با رژيم اي منطقه آه آند؛ همين مي تعيين

را باقيمانده استبدادي و آشورهاي خواهد گرفت شود، فشار اوج اشباع

ارتباطي نظامهاي توسعه. واهد آرد خود با هنجار نوبنياد خ سازگاري وادار به

سازوآار اند آه آورده از حد را فراهم بيش اطمينان اين فراملي

موج اين ديرتر به آه آشورهايي. آارسازند و اشاعه پخش هاي) مكانيسم(

در اين گيرند آه قرار مي تأثير آشورهايي پيوندند هر روز بيشتر تحت مي

پيشگامان توانند روشها و ارزشهاي مي ديرآمدگان. اند ز آنها بودهمسير جلوتر ا

Page 169: مانیفست جمهوری خواهی

و شروع آشف هاي از هزينه ناگزير شوند برخي آنكه گيرند بي خود را در پيش

.آار را بپردازند

معطوف ساختاري عوامل خود را به نگاه نبايد صرفا تمام ايراني دموآراتهاي

تحوالت. گشايد ما مي ديدگان را در مقابل ، تصوير ديگري اشاعه تئوري. نمايند

حكمرانان آما اينكه. اند فرضيه مؤيد اين ميانه آسياي هاي اخير جمهوري

را در » شده از باال و آنترل اصالح«اند مجبور شده اي طور زنجيره به خاورميانه

.وند نش صورتي انقالبهاي گيرند تا گرفتار موج پيش

، تحريم چون اقداماتي باورند آه بر اين برخي: همكاري عدم رهبري. 10

روز ها را براي بايد آن. سوزاند جهت را نبايد بي... و غذا، رفراندوم اعتصاب

صورت غذايي اعتصاب اگر هيچگاه آه داشت اما بايد توجه. داشت مبادا نگاه

اگر هيچ. عايد نخواهد شد اي تهديد اآتفا شود، نتيجه صرف به نگيرد و فقط

مناسب در فرصتي اميد اينكه نشود و به تحريم) غير عادالنه البته ( انتخاباتي

هيچ تحريم شود، سالح شرآت شود، در انتخابات استفاده حربه از اين

را ياد نخواهد وتبال نكند، ف بازي فوتبال آه آسي. نخواهد داشت اي فايده

اگر مردم. شود مي تبديل مهارت و تكرار به با تمرين هر ورزشي. گرفت

را فرا نخواهند آن نكنند، هيچگاه بازي آمريكايي فوتبال هيچگاه آشوري

. گرفت

ديكتاتورها آن سوي در يك آه است شطرنجي بازي مثل دموآراسي گذار به

ها مهره شد و از تمام بايد وارد بازي. اند ديگر دموآراتها نشسته و در سوي

، برگزاري انتخابات غذا، تحريم اعتصاب. آرد استفاده حريف و مات آيش جهت

به رسيدن براي هايي تاآتيك... و همكاري آميز، عدم اعتراض تجمعات

. نشود هها استفاد از آن هيچگاه اينكه اند، نه اهداف

Page 170: مانیفست جمهوری خواهی

اي هزينه هيچ تحريم. است ضروري عملي فعلي در شرايط انتخابات تحريم

شرآت به را ملزم مردم همه قانوني هيچ ندارد، چون آننده تحريم مردم براي

در پي شود و مجازات نقض قانوني شرآت آند تا در اثر عدم نمي در انتخابات

آنند مي را تحريم انتخابات طور قطع به آه د آسانيتعدا. باشد داشته

تالفي امكان طور مطلق به آه آنقدر باالست) حداقل% 30 = 15 ميليون(

رقم نكنند، اين شرآت در انتخابات از مردم اگر نيمي در حاليكه. است منتفي

ؤثر و آارا باشد، بايد م تحريم آنكه براي. خواهد رسيد تن ميليون24 به

يك سراسر آشور طي ـ اجتماعي ـ فرهنگي سياسي شاخص هاي چهره

. فرا بخوانند انتخابات تحريم را به رسما مردم اطالعيه

را امضا آنند، نفس اي اطالعيه سراسر آشور چنان از نخبگان هزار تن اگر يك

، امضا بر آن عالوه. زداست و مشروعيت همكاري عدم ، عين مدلل اطالعيه يك

خود از ميان ، شورايي دمكراتيك انتخاباتي توانند از طريق مي آنندگان

يي جبهه تشكل عنوان و به آرده ريزي را برنامه بعدي هاي برگزينند تا گام

وآراسي دم جنبش اميدوار شد آه توان مي راه از اين. نمايد ها عمل دموآرات

اگر نافرماني. ايجاد نمايد خود رهبري براي طور دمكراتيك بتواند به خواهي

و ايجاد تشكل دنبال دارد، بايد به احتياج ريزي و برنامه رهبري به مدني

را آزاديخواهانه ، مبارزات وجود رهبري عدم بهانه به آنكه ، نه رفت رهبري

جمهوري جنبش رهبري ظهور تشكيالت زمينه قدامات ا اين. آرد تعطيل

آورد تا مي فراهم فرصتي انتخابات تحريم. آورد مي را فراهم خواهي

از طريق شوند و سپس جمع بيانيه از طريق جمهوريخواه دموآراتهاي

جمع آه هايي حداقل. خود برگزينند براي رهبري شوراي دموآراتيك انتخابات

و در اختيار آليه تهيه نويس پيش صورت نمايد به تواند بر سر آنها توافق مي

. دستور آار منتشر شود صورت به از اصالح قرار گيرد تا پس امضاآنندگان

دموآراتهاي شايد فراتر از امكانات تحريم بيانية هزار امضا براي يك آوري جمع

، بايد در هدف به رسيدن براي. بايد خيز برداشت ولي. باشد خواه جمهوري

هاي چهره آه است تحريمي صدور اطالعية مهم. برداشت گام مسير آن

Page 171: مانیفست جمهوری خواهی

و آوشش با تالش ناهموار آزادي راه. را امضا آنند زير آن خواه آزادي شاخص

Freedom is not free. نيست رايگان آزادي. خواهد شد گشوده

:نويس هازير

آه است يافته استقرار و دوام تنها در جوامعي دموآراسي برخي گمان به. 1

ما در جامعه. اند را داشته» ديگري تحمل« و بوده دموآرات آن مردم

عنايت نكته اين به روشنفكران اينكه براي استقرار نيافت هيچگاه دموآراسي

تعبير به. را نداريم ديگري نيستند و ما تحمل وآرات ما دم مردم نكردند آه

اظهار نظرهاي پذيرفتن به ، تمايل ديگري تحمل ( يا رواداري ديگر، تساهل

در اساسي نقشي هستند آه فرهنگي و اعتماد، دو ارزش) مخالف

ديگران به اعتماد آردن توانايي معناي اعتماد به. پايدار دارند دموآراسي

. است

مهمترين حيوانات مثل هستند آه ها موجوداتي انسان«: گويد ديگر مي يكي.

اين آه است ها ابزاري آن و عقل است و خواهشگري طلبي لذت وصفشان

نوع اين درك عدم. » آند آمتر تأمين بيشتر و هزينه ها را با نتيجه خواهش

فايده و آم غالبا پرهزينه از تكاپوهاي سياريب « ، باعث شناسي انسان

بحرانهاي آه چيزي... است بوده گذشته قرن دو، سه در طول سياسي

. » داشت فراواني منفي بار آورد و نتايج بسيار به

به ممانعت انتخابات اي رايانه از شمارش نگهبان شوراي دليل همين به. 2

براي است خوديها، ابزار مطمئني ، توسط دستي شمارش. ردآو مي عمل

. آاران آراء محافظه يا باال بردن پيروزي تضمين

آردن ، پياده است آامال مشخص بنده برنامه«: گويد مي آروبي مهدي. 3

، ايران(» است من وظيفه چهارم و برنامه ساله انداز بيست سياستها و چشم

).8 ، ص17/2/1384

از يا ناخواسته ما خواسته«: اسالمي جمهوري وزير اطالعات گفته به. 4

نوعي به تبديل و در واقع حيثيتي موضوعي را به انتخابات انقالب ابتداي

Page 172: مانیفست جمهوری خواهی

و خورده گره انتخابات چيز به همه آه ايم آرده ما تبليغ... ايم آرده رفراندوم

بايد شده اينگونه آه اند، حال ما پذيرفته دشمنان و هم مردم م را ه اين

بتواند با قدرت دولت تا هم برگزار آنيم شرايط را در بهترين انتخابات

از مشارآت اسالمي جمهوري را در بر گيرد و هم اجرايي مسئوليت

).2 ، ص18/2/1384، حمايت(» بگيرد بيشتري و قدرت قوت مردم حداآثري

احتياج انتخابات اين آراي خود آنقدر به مشروعيت براي اسالمي جمهوري

پيش را چندي انتخابات ، تحريم طلبش اصالح دولت وزير اطالعات دارد آه

. نمايد مي اعالم و نامسلماني را معيار مسلماني آن خواند و اينك» براندازي«

حضور به«: است» نامسلمان « ، بلكه است» غير خودي« تنها نه آننده تحريم

ما مسلمان گونه و اين بخوريم اگر شكست ، حتي دهيم تن حداآثري

او شك باشد بايد در مسلماني را نداشته احساس اين اگر آسي. هستيم

خود زب ح پيروزي قيمت را به اسالمي جمهوري شكست آه آرد، آسي

).26 ، ص18/2/1384، همشهري(» نيست بخواهد مسلمان

اسالمي جمهوري از وزير اطالعات بايست مي اسالم حتما پيامبر گرامي

انتخابات دورة در نهمين ، شرآت اسالم دين مؤسس عنوان و به آموخت مي

پس از اين تقليد هم مراجع. داد قرار مي مسلماني را مالك جمهوري رياست

. نمايند معيار را درج خود اين عمليه هاي بايد در رساله

شرآت در انتخابات مردم% 50 حداآثر به نظر يونسي جالبتر اينكه نكتة

. نيستند ، مسلمان مردم بقية% 50 ترتيب بدين. خواهند آرد

. است ده ش محاسبه طلبان جزو آراء اصالح آراء باطله. 5

Page 173: مانیفست جمهوری خواهی

حضور صد ، يا ادعاي سكوتوره از پرزيدنت مردم صد درصدي حمايت ادعاي. 6

، دو شمالي در آرة پارلماني ها در انتخابات آن» آري « و رأي مردم درصدي

. ترفند است از اين نمونه

و در افغانستان آه ، حكومتي اسالمي جمهوري وزير اطالعات گفته به. 7

دو اين و سير تحوالت است ايران ملي منافع شد، در جهت حاآم عراق

عراق در انتخابات«: يونسي گفته به. است اسالمي جمهوري نفع آشور به

اتفاق در عراق آنچه... نبود) آمريكا(ها آن ميل باب افتاد آه اتفاق چيزي...

)30/1/84، شرق(» است ايران المي اس جمهوري نفع به افتاده

.3 ، ص25/1/84، حمايت روزنامه. 8

و يا است دموآراتيك نظام يك عراق فعلي نظام آه نيست بر سر اين بحث. 9

بحث بلكه. بنا آرد دموآراسي توان مي نظامي اشغال و از طريق سرعت به

بسيار روشن. وجود دارد يا نه ايران تجزيه ي برا آيا طرحي آه است بر سر آن

تحويل آزاد و عادالنه رقابتي انتخابات به توان را نمي دموآراسي آه است

بودن دموآراتيك بشر ادعاهاي حقوق در حفظ قصور و ناتواني هر گونه. آرد

بر حاآميت ي مبتن نظامي ــ يعني دموآراسي. آند مي را تضعيف نظام يك

، و حمايتهاي قانون قوا، حاآميت با تفكيك آزاد، آه انتخابات از طريق اآثريت

رسمي يابد ــ تنها چارچوب مي متعادل وضعي فردي از آزاديهاي قانوني

آشورها عرضه معاصر به بشر در جهان حقوق تضمين را براي مطمئن

جديد خود را اساسي دارند قانون حق ردم م يعني دموآراسي. دارد مي

اساسي دارند قانون حق مردم. تأثير بگذارند آن گيري دهند يا بر شكل شكل

پيشنويس و تعديل و احتماال جرح مبسوط همگاني از بحثهاي خود را، پس

اساسي ون قان تغيير يا اصالح دربارة دارند آه حق مردم. آنند ، تصويب اوليه

Page 174: مانیفست جمهوری خواهی

گيرند تا عراق شكل فرآيندها بايد در عراق اين. قرار گيرند مشورت طرف

يا نبودن شود، الگو بودن اگر چنان آنگاه. شود آشور دموآراتيك يك به تبديل

. واجد معناست عراق

.1 ، ص25/1/84، همشهري روزنامه. 10

آمريكايي درصد شهروندان66، گالوپ مؤسسة نظرسنجي مطابق. 11

آشور آن درصد مردم28 ايرانند و تنها آشور به آن نظامي حمله مخالف

دموآرات حزب درصد اعضاي17 ديگر از سوي. ايرانند به نظامي حمله موافق

حزب درصد اعضاي43 آه ايرانند، در حالي به نظامي حملة موافق

)1، ص 18/2/1384، همشهري( ايرانند به نظامي حملة فق موا خواه جمهوري

و ، آمريكا يكصد و شصت)10/2/1384 (2005 آوريل30 تا از آغاز جنگ. 12

هزار و پنج و سي و دويست ميليون و هشت ميليارد و نهصد و شصت شش

از آغاز . ست ا آرده عراق جنگ هزينه) 029/235/968/168( دالر و نه و بيست

نفر از 1234 اند آه شده آشته در عراق آمريكايي1586 يادشده تا تاريخ جنگ

آمريكا، آمار رسمي مطابق. اند باخته جان جنگي ها در نبردها و درگيريهاي آن

منابع اند ولي شده و زخمي مجروح آمريكايي664/11، يادشده مدت طي

.زنند مي نفر تخمين000/38 تا 000/15 را بين روحين مج مجموع غير رسمي

جمهوري وقت وزير خارجه آه است آنقدر تغيير آرده المللي بين فضاي. 13

بختيار و قتل چون حوادثي«: گويد مي صراحت به ، اينك ، دآتر واليتي اسالمي

و در خصوص) 4 ص، 11/2/1384، شرق( » آشور نبوده مصلحت به ميكونوس

واقعا اطالع بنده«: گويد خيارشور مي حامل آشتي وسيلة به موشك ارسال

Page 175: مانیفست جمهوری خواهی

پيدا آردند، موشك يك مثال در بلژيك از اينكه اطالعي ما چه. نداشتم

).8 ، ص18/2/1384، ايران( » داشتيم

، ص شرق1383 ، سالنامة و نخبگان ، دموآراسي زاده تاج سيد مصطفي. 14

11.

.6 ، ص24/2/1384، پور، شرق حميدرضا جاليي. 15

گذار به نظرية دربارة خواهي جمهوري مانيفست در اواخر دفتر اول. 16

داخل طلبان با اصالح حاآميت خارج هاي دموآرات توافق از طريق دموآراسي

. است شده گفته سخن طور مبسوط به حاآميت

از سران گيري انتقام. بود بيستم قرن آالسيك انقالب ، آخرين ايران انقالب. 17

هاي و سرآوب حذف از آن و پس خلخالي اهللا آيت هاي در دادگاه گذشته رژيم

هاي ، قتل1367 در تابستان زنداني هزاران اعدام ، آنگاه شصت دهه اوائل

در . انقالبند اين ورزي و خشونت گيري انتقام هاي از نمونه يبرخ... و اي زنجيره

و بخشب « راهبردي ساالر اصل مردم منظور ايجاد نظامي راستا و به اين

.پيشنهاد گرديد» نكن و فراموش بخشب«يا » آن فراموش

رده گست اعدام از پروژه شود، هر آس نبايد فراموش هيچگاه مهم نكته اين

همان نمود، به سكوت آن و در مقابل داشت اطالع1367 در تابستان زندانيان

قاطعانه آه تنها آسي. است داشته مشارآت وحشتناك جنايت در آن ميزان

وي بزرگ» نة«. بود منتظري اهللا ايستاد، آيت ددمنشانه عام قتل آن در مقابل

، ايشان حال در آن در واقع. بود روشنفكرانه حرآت د يك آشتار، نما آن به

بالذات زد آه دست آاري به چون. ، روشنفكر بود از هر روشنفكري بيش

، از روشنفكران برخي گمان به البته. فقيهان بود، نه روشنفكران وظيفه

Page 176: مانیفست جمهوری خواهی

را به روشنفكرانه يت آار و فعال اينان. توانند روشنفكر باشند مي هم فقيهان

در جهت آه گويند آسي آنند و مي مي وصل ) Discours = سخن ( گفتمان

يا درست از محتواي فارغ(آند آار مي ديني يا سخن گفتمان رشد و تدقيق

ـ اجتماعي سياسي در ادبيات. دهد مي انجام آار روشنفكرانه) او بحث غلط

، روشنفكر مسلمان مفاهيم) اي قاره و در اروپاي ر فرانسه د خاصه( اخير دهه

قبلي هاي در دهه طور آه همان. روند آار مي به ، و غيره روشنفكر يهودي

براي. نداشت هم و اشكالي رفت آار مي به روشنفكر مارآسيست مفهوم

.خواندند مي لوآاچ يا آلتوسر را روشنفكر مارآسيست نمونه

هاي و انقالب آالسيك هاي در انقالب انقالب شود مفهوم شايد گفته. 18

توان را نمي دوم نوع و لذا تحوالت بكار رفته لفظي مشترك صورت ، به مخملي

نوع تحوالت. نمايد ايجاد نمي مساله در اصل تفاوتي اشكال اين. ناميد انقالب

. ها رفت آن استقبال اند و بايد به و مطلوب ممكن شوند، خوانده ، هر چه دوم

قائل تفكيك اجتماعي و انقالب سياسي انقالب يهود ميان در مساله مارآس

: معنا بالكان يك و به ( گرجستان حوادث مبنا شايد بتوان بر اين. شود مي

و ، روسيه نسه فرا هاي اما انقالب. دانست سياسي را انقالب) يوگسالوي

قدرت و به جنوبي آفريقاي رويدادهاي ولي. خواند اجتماعي را انقالب ايران

يا سياسي ؟ انقالب ماندال چيست رهبري آفريقا به ملي آنگره رسيدن

؟ اجتماعي

يا ذات. آلي حقيقي نه است آلي اعتباري» جامعه « همچون» نظام«. 19

در ، بلكه است نشده محقق در خارج يا نظام جامعه ماهيت نام به ماهيتي

اعتبار و قرارداد محصول و نظام جامعه. افراد وجود دارند فقط خارج جهان

آه است اجتماعي اي ، برساخته انتزاعي مفهوم يك عنوان به نظام. آدميانند

افرادي است ارزش داراي بالذات آنچه. است ارزشي فاقد هرگونه بالذات

خارج در جهان و خون و گوشت با پوست موجودات عنوان به هستند آه

باشد، همين مقدس اگر چيزي ، بلكه نيست مقدس نظام. آنند مي زندگي

مردم بايد فداي نظام. شود مي ها ساخته آن چيز براي همه آدميانند آه

Page 177: مانیفست جمهوری خواهی

افراد تحت سلطه. نيست مظلوم نظام. شوند نظام افراد فداي ه اينك شود، نه

.اند ، مظلوم گان خودآامه

نهاد و ) methodologic individualism ( متدولوژيك فردگرايي بر مبناي

، قصد، نياز هدف تنها افرادند آه نيستند، بلكه و اهداف ساختارها واجد نيات

فاقد » نظام اهداف« از گفتن ازينرو سخن. گيرند مي دارند و تصميم و اراده

در . شود مي فرو آاسته زمامداران اهداف به نظام اهداف در واقع. معناست

.شود مي تحويل خودآامه حاآم اهداف ، به نظام ، اهداف خودآامه هاي نظام

فوالدوند، انتشارات اهللا عزت ، ترجمه آن باز و دشمنان پوپر، جامعه آارل. 20

958ـ 957 ، ص خوارزمي

در . سازد رها نمي اي را لحظه بسياري گريبان انتقام عطش آه دانم مي. 21

تا ما حال برگرده اوضاع شه مي شود آه مي شنيده و اتوبوس تاآسي

آه شنوي مي مالي زنداني از فالن در زندان. آخوندها و پاسدارها را بگيريم

. رگبار ببندد آخوندها را به برگردد تا با تيربار همه اوضاع گويد منتظر است مي

چند هزار نفر را قتل اند تا حداقل منتظر فروپاشي برخي از آشور هم در خارج

، دموآراسي و بجاي نيست دموآراتيك وجه هيچ رويكرد به اين. آنند عام

سياسي و فعاالن ، دگرانديشان روشنفكران خوشبختانه. تاستبدادساز اس

بشر، زندگي ، حقوق دموآراسي. آنند نمي را دنبال سودايي ، چنان مطرح

. باشد بايد شعار همگان ها و اشكال چهره در تمامي خشونت آميز، نفي صلح

را هرگز كوه باش صحنه آن. وجود ندارد مقدس جنايت. است جنايت جنايت

آنچه: آرد و آشتار اعالم ها جنگ از دهه ماندال پس آرد آه نبايد فراموش

. است گذشته است گذشته

46 نو، ص پايا، طرح علي ، ترجمه چارچوب پوپر، اسطوره آارل. 22

Page 178: مانیفست جمهوری خواهی

46 ، ص پيشين. 23

142ـ 143 ، ص پيشين. 24

101 ، ص پيشين. 25

340 ، ص پيشين. 26

، انتشارات غالمي مهوش ، ترجمه دشوار آزادي ماندال، راه نلسون. 27

.148 ، ص اطالعات

.160 ، ص پيشين. 28

.161ــ162 ، صص پيشين. 29

.172 ، ص پيشين. 30

.181-182 ، ص پيشين. 31

به ازينرو با توجه. خريد است روز قابل90 آمتر از ، حبس قانون مطابق. 32

، نقض است حبس ، دو ماه خصوص در اين شكني قانون حداآثر مجازات اينكه

. حبس دارد، نه مالي جريمه مورد فقط اين

http://news.gooya.com/politics/archives/029281.php PDF by Efsha.co.uk Http://efsha.co.uk/farsi/books