نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ...

364
هنما رای یوران نابا خدایجاد برای ا به قلم پیتر بو گوشنر از پیشگفتا مایکل شرمر ترجمه ازعی امیرمنی

Upload: others

Post on 30-Apr-2020

8 views

Category:

Documents


0 download

TRANSCRIPT

Page 1: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

برای ایجاد خدا ناباوران ییراهنما

گوشنپیتر بو به قلم

مایکل شرمرپیشگفتار از

امیرمنیعی از ترجمه

Page 2: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

سخنی از مترجم

جانم برایتان بگوید، اگر خدا وجود داشت دیگر احتیاجی به کشیش و آخوند و خاخام و مسجد و ”

“کلیسا و کنیسه نبود...

توپ مرواریصادق هدایت، گزیده ای از داستان __

)برنامه ای در مورد علم و دانش، سرگرمی( که “دیدنی ها”بچه که بودم عشقم این بود که برنامه ی

هر یکشنبه شب از کانال دو سیما )اون وقتها کال تلویزیون ایران دو تا کانال بیشتر نداشت( پخش

. عشق گل هامیشد رو تماشا کنم. هنوزم که هنوزه موسیقی زیبای تیتراژ از ژول فاژرمان تو گوشمه،

اب و مجله های علمی میخریدم، حتی اگه خیلی از چیزاش از اون روزا اغلب با پول تو جیبیم کت

سنم بیشتر بود ولی حداقلش این بود که ساعتها زل میزدم به عکساشون.

کالس دوم راهنمایی )هفتم( که بودم یک روز سر کالس درس دینی، یه ۳۱۳۱چند سال بعد، سال

ت دو زن در اسالم معادل شهادت یک )گاو( در قرآن در مورد اینکه، شهاد“بقره”جمله ای از سوره

چهل ساله ای بود با حالت تعجب مم که مرد حدودا

مرد است، فکرم رو بدجوری درگیر کرد.به معل

مم یه جوری که انگار انتظار نداشت یه نفر از قرآن “این جمله به نظرم منطقی نمیاد.”گفتم، معل

من که گیج شده بودم، پیش “ن رو بخونی و بفهمی!باید با ایمانت قرآ”ایراد بگیره محکم جواب داد،

یه لحظه برگشتم عقب یه نگاه به “یعنی چی با ایمانم بخونم، جور در نمیاد.”خودم آروم گفتم،

دیدم به پشت “تو میفهمی چی میگه؟”همکالسیه پشت سرم که پسر خیلی تیزی بود انداختم که،

ندم ، یه سیلی محکم خورد تو صورتم...! سر من خیره شده. تا صورتم رو دوباره برگردو

Page 3: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

دانشگاه ’در “متن و فضای حاکم بر متن”برای گذروندن یک دوره تابستانی در مورد ۳۱۳۱سال

، یک خانم و ‘پالک هالز’خوابگاه ‘جان مکین تایر’در اسکاتلند بودم. یک روز صبح در سالن ‘ادینبرا

میانسال و خیلی خوش برخورد سر میز صبحانه روبروی من نشستند. همین طور که آقا تقریبا

صبحانه می خوردیم اون آقا از من پرسید که اهل کجام و ادینبرا چکار میکنم. بعدش در مورد

مسیحیت خودشون و اینکه امریکایی هستند و واسه یه جور همایش مسیحی اونجا اومدن و فعالیت

تبشیری انجام میدن صحبت کرد. حین صحبت متوجه شدم براشون خیلی جالب بود که من از

اونجا حضور داشتم. بعد از کمی گفتگو، ازم “با اکثریت مسلمان”ایران بعنوان یک کشور به اصطالح

خدا هم در مورد تفکرات مذهبیم پرسیدند و منم خیلی کوتاه جواب دادم که آدم مذهبی نیستم و به

اعتقاد ندارم. با این وجود از من دعوت کردند که بیشتر با عقاید کلیسای اونها آشنا بشم و باشون

وقت بیشتری رو صرف کنم. من هم که نمیخواستم بی ادبی کرده باشم نشستم و به حرفاشون گوش

ینهایی که ا”دادم. وقتی حرفاشون یا حداقل بخشی از حرفاشون تموم شد، بشون محترمانه گفتم،

اون آقا در جواب “گفتید خیلی هاشون قابل استدالل منطقی نیستند و متاسفم من نمیتونم بپذیرم.

“پسرم! باید اول به ایمان به مسیح باور بیاری بعدش این چیزا درست میشه...!”با لبخند گفت،

این کتاب بسیار تاین اجازه را به بنده دادند برای اینکه اپیتر بوگوشن آقای دکتراول از هرچیز از

صمیمانه سپاسگزارم. توصیه می نمایم قبل از اینکه نمایمرا به زبان فارسی ترجمه ارزشمندمفید و

این کتاب را مطالعه بفرمایید چند نکته ذیل را در نظر داشته باشید:

( سعی کنید با حداقل پیش داوری این کتاب را بخوانید. فرصت ۳کافی برای مخالفت و یا احیانا

موافقت تا اتمام کتاب وجود خواهد داشت.

Page 4: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

علوم ”(به علت فقر قابل توجه منابع فارسی در خصوص کتاب های تحلیلی و عینی گرا در حوزه ی ۲

)فلسفه، جامعه شناسی، مردم شناسی، ادبیات و غیره( وظیفه خودم دانستم تا این کتاب را “نرم

ی را به روشنی یا در ترجمه نمایم. بارها این سخن بسیاری از اندیشمندان سکوالر بین المللی و محل

لفافه شنیده ایم که راز اصلی عقب ماندگی فرهنگی جوامع، عدم تکیه به خرد و عقل و چسبیدن به

خرافات و موهومات است.

ن عنصر آن آمادگی (این کتاب معرفی گونه ای طرز فکر و رویکرد است که به زعم بنده مهمتری۱

همیشگی برای بازنگری و تصحیح نگرش در صورت مواجهه با استدالل عقالنی مورد صدق است.

نقشه ی راهی برای آزاد اندیشی صادقانه و خالصانه است. راهنمایی برای ایجاد خداناباوران

تر ر پیدکتاو نمی آورم به همان دلیلی است که ی ازاز عزیزی که اگر نامویژه با سپاس

.بوگوشن در انتهای کتابشان ذکر نموده اند

امیر منیعی

۳۱۳۳بهمن ۳۳

Page 5: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

پیش ستایش

”فنون ترغیب دوستانه ی پیتر بو گوشن1 متعلق به من نیست، ولی اگرمتعلق به من بود شاید با

“هستند. و بسیار مورد نیاز __بی شک بسیار ترغیب کننده داشتن آنها تاثیر گذارتر می بودم.

__ریچارد داوکینز، نویسنده ی پندار خدا2

کته مهم تا به اکنون، اکثریت خدا ناباوران مذهب را به اشکال گوناگون مورد نقد قرار داده اند ولی ن”

کنار گذاشتن خود مذهب است. در این کتاب3، پیتر بو گوشن این خالء را از طریق توصیه به خواننده

طه ضعفنقمهارت هایی در جهت حمله به ارائه برای تبدیل شدن به یک معرفت شناس خیابانی با

ی آن . این کتاب برااست تکیه بر ایمان به جای برهان نقطه ضعف مذهب مذهب پوشش می دهد:

، است در خصوص مذهب ه کردنیدسته از بی اعتقادانی واجب است که هدفشان چیزی بیش از گال

“.دارند جهان برمذهب کریه تسلطگرایش به تضعیف پایه های آن دسته ای که یعنی

__دکتر جری کوین، نویسنده ی چرا نظریه تکامل درست است4

مان خودکند تا معتقدین را از ای کتاب دیگری مشابه این کتاب که به خدا ناباوران کمک”

ین امر عالقه مند است و یا باندارد. هر خدا ناباوری که به اخارج نمایند در بازار وجود

ب هم الزم معتقدین در رابطه با ایمان بحث می کند بایستی این کتاب را بخواند. این کتا

“است و هم درخشان! 1 Peter Boghossian 2 Richard Dawkins, author of The God Delusion 3 A Manual For Creating Atheists 4 Jerry Coyne, Ph.D., author of Why Evolution Is True

Page 6: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

__جان دبلیو لوفتس، نویسنده ی چرا من یک خدا ناباور شدم و آزمایش برون محور بروی ایمان 5

امروز را در برای مسیریابی همه ما در دریای متالطم تفکر سحرآمیزی که امریکای بوگوشن ”

“خود غرق نموده کتابی نقشه محور و الزم االجرا عرضه کرده است.

__دکتر پیتر استنگر، نویسنده ی خدا: فرضیه شکست خور ده و خدا و اتم6

اختی مانع در جهت رخنه به سد ایدئولوژیک و روانشن راهبردبکارگیری ممتاز علم، فلسفه، و ”

ه شکل از تفکر آزاد، همه و همه با ادبیاتی که برای عموم قابل فهم و اجرا باشد. این کتاب ب

دیدی لذتبخشی بدیع و بحث برانگیز است، این همان چیزی است که من برای مدت های م

ه کاربردی ریم: در دسترس قراردادن فلسفبدنبال آن بودم و از این دسته آثار بیشتر نیاز دا

“برای قشر عامه.

__دکتر ریچار کریر، نویسنده ی معنا و نیکی بدون خداوند7

میق ایمان این کتاب تالشی صریح و بی پرده در جهت بی اثر نمودن آنچه که نویسنده آنرا آسیب ع”

می به جامعه می خواند می باشد. چیزی در این میان است که ممکن است موجب خشم طیف عظی

ترقیان،از افراد شود: لیبرال ها، دانشگاهیان، طرفداران حقوق زنان، روانشناسان، سیاستمداران، م

5 John W. Loftus, author of Why I Became an Atheist and The Outsider Test for Faith 6 Victor Stenger, Ph.D. , author of God: The Failed Hypothesis and God and the Atom 7 Richard Carrier, Ph.D., author of Sense and Goodness Without God

Page 7: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

ی از ایده آزادیخواهان و هر آن کس که در این حد فاصل قرار دارد. این کتاب به مثابه کوکتل مولوتوف

“هاست. عیب جوییها، استدالل ها، اظهارات سیاسی، آزمایشات فکری، دلگرمی ها و

__دکتر استیون بروتوس، نویسنده ی مذهب، فرهنگ و تاریخ8

دقیقا که جایی امن تر و خرد مدار تر برای همه باشد، پس اگر می خواهیم دردنیایی زندگی کنیم”

سترده و دغدغه با تکیه بر تجربه گ گوشناین همان کتاب راهنماییست که منتظرش بودیم. پیتر بو

نرا در حالت عمیق برای بشریت اثری تحول گرا از خود به جای گذاشته است. این کتابی نیست که آ

کارگیری بعد ازظهر آفتابی بخوانید. این کتابی عمل گرا برای ب استراحت در جای خواب خود در یک

ن در جای جای زندگی روزمره و در تقابل از دست رفتن یا احیا نمودن ذهنیت ها بین عقل و جنو

“است.

__گای پی هریسون، نویسنده ی 05 سوال ساده برای هر مسیحی، هر نژاد و هر واقعیت9

انه و به طرز یک اثر دقیق، پرشور، دلسوز گوشندکتر پیتر بو برای ایجاد خدا ناباوران راهنمایی ”

ت شب نیسی درخشانی خرد مدار است که هر ذهن پویا و کنجکاوی را روشن می سازد. این قصه

دهد تا برا که به شما کمک کند بخوابید، این زنگ بیداری صبح است که به شما این فرصت بزرگ

“خود را احیا نمایید. ذهن خردمند

__استفان مولینو، میزبان برنامه رادیویی قلمرو آزاد، بزرگترین و مشهورترین برنامه فلسفی در

فضای مجازی10

8 Steven Brutus, Ph.D., author of Religion, Culture, History 9 Guy P. Harrison, author of 50 Simple Questions for Every Christian and Race and Reality 10 Stefan Molyneux, host of Freedomain Radio, http://www.freedomainradio.com

Page 8: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

ا در قالب موفق شده اطالعاتی به حجم یک کتابخانه ر گوشنیک کتاب عملیاتی برای اعصار. بو ”

فکرات یک راهنمای فشرده و عملی درهم بتند و از این طریق خواننده را از میان امواج تیره و گنگ ت

ردم و برساند. من کامال از خواندن این کتاب لذت ب درک سحرآمیز به سرمنزل ساحل عقل، منطق و

شدید“آنرا پیشنهاد می نمایم. ا

__ال استفانلی، نویسنده ی صدایی از عقل در دنیایی غیرعقالنی11

ده اند این کتابیست که می توانیم در تعامالت روزمره با کسانی که به ویروس ایمان آلوده ش”

نیان گذار و قابل یادگیری هستند. به عنوان ب کاربردیاستفاده نماییم. مهارت ها و مفهوم ها همگی

و رئیس هیات مدیره بنیاد بازیابی از مذهب12 ، توصیه می کنم که رهبران و دست اندرکاران ما نه

پرسش و و کالمی فنوناستفاده از ی تنها این کتاب را بخوانند و به اشتراک بگذارند بلکه نحوه

ازمی کند تا به شما کمک کار فرا بگیرند. این تشریح می نماید را عمال گوشنکه دکتر بو پاسخی

ت بیشتری با افراد مذهبی کیفی خودو همچنین به مباحثات دوری کنیدپیش پا افتاده اشتباهات

“.ببخشید

__دکتر درل ری، نویسنده ی ویروس خدا و سکس و خدا13

به ما یاد می وشنگسبد پنهانش کرد. پیتر بو اوری خبر خوبیست، نبایستی زیر از آنجاییکه خداناب”

“!این کتابم ببریم. من عاشقرا به کوی و گذر دهد که چطور آن

__دن بارکر، مدیر مشترک بنیاد رهایی از مذهب14

11 Al Stefanelli, author of A Voice of Reason in an Unreasonable World 12 RecoveringfromReligion.org 13 Darrel Ray, Ed.D., author of The God Virus and Sex and God 14 Dan Barker, co-president of the Freedom From Religion Foundation

Page 9: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

د. نبوغ کتابی به قدری فوق العاده که می توانید از متن آن رد شوید و فقط پاورقی ها را بخوانی”

“خالص.

__کریستوفر جانسون، بنیان گذار مشترک رسانه مجازی پیاز 15

ان در بشارت که جهان از گزند ایم با این می آید. ارتش خرد گرایانپس از چهار سوار، پیاده نظام ”

شه هم نق فراخوان است وشیپور برای این گردان جدید قهرمان هم گوشن. کتاب بو ماندامان می

“باور!ناخدا راه. به پیش ای سربازان

ورن، برنده ملب، استاد تمام دانشگاه موسسه مشاوره ای آستینک، رئیس دکتر تیم فن گلدر__ جایزه یورکا برای تفکر نقادانه16

کشور ممنوع ۲2پیش بینی می کنم به فاصله یک هفته پس از چاپ این کتاب، دست کم در ”

“شود.

__کوین بوالو، نویسنده ی مقاالت پدیدار شناسی و خویشتن17

مع من خیلی تحت تاثیر کتاب شما قرار گرفتم، و هر بار که جمعه شب ها و شنبه شب ها با ج”

م. واقعیت شما استفاده می نمایفنون اطرافیان خدا ناباور به مقابله با واعظین خیابانی می روم از

که نونیفاین است که این کتاب بی عیب و نقص است. ساده و روان و مهمتر آنکه در دسترس است.

در تمامی جنبه های زندگی قابل استفاده هستند. جنبه هایی همچون موضوعاتمطرح شده

15 Christopher Johnson, co-founder, The Onion 16 Tim van Gelder, Ph.D., Principal, Austhink Consulting, Principal Fellow, University of Melbourne, Eureka Prizewinner for Critical Thinking 17 Kevin Boileau, author of Essays on Phenomenology and the Self

Page 10: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

یچ عدالت اجتماعی تا مباحث جلسات مدیریتی. این کتاب کاری را انجام می دهد که تابحال ه

ا تمام و کتاب خدا ناباور و یا شکاکی انجام نداده است: این اثر موجب می شود تا بعد از اینکه آنر

میده. مال خواندید به جایی بروید و بگویید: خب، معرکه بود، حاال کدوم گوری باید برم؟ جوابک

“واقعا جواب میده.

، و نامه ای به رهبران مسیحی: ادعاهای شما پوشالی است نویسنده ی ،وارتون-جیک فار__ میزبان برنامه دوستان خیالی18

ه و استناد به تفکر صادقان گوشنبو یک کتاب جسورانه و صریح، غنی از دیدگاه های مفید. دعوت ”

ر را در خود در بمحور، مفهوم های ضمنی فراتر از تمرکز بر مناظرات مرتبط با خدا و ایمان مذهبی

ات در هر تبلیغچالشی قوی در مقابل ایدئولوژی و برای ایجاد خدا ناباوران ییراهنما. کتاب دارد

“جایی که باشند است.

افسانه در 05و نویسنده ی مشترک آزادی مذهب و نظام سکوالر ، نویسنده ی راسل بلکفورد__ مورد خدا ناباوری19

18 Jake Farr-Wharton, author of Letters to Christian Leaders: Hollow Be Thy Claims, and host of The Imaginary Friends Show 19 Russell Blackford, author of Freedom of Religion and the Secular State and co-author of 50 Great Myths About Atheism

Page 11: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

راهنمایی برای ایجاد خدا ناباوران20

به قلم پیتر بوگوشن21

پیشگفتار از مایکل شرمر 22

ترجمه از امیر منیعی 23

پیچستونانتشارات

دورام، کارولینای شمالی24

20 A Manual For Creating Atheists 21 Peter Boghossian 22 Michael Shermer 23 Amir Maniee 24 Pitchstone Publishing, Durham, North Carolina

Page 12: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

Pitchstone Publishing

Durham, NC 27705

www.pitchstonepublishing.com

Copyright © 2013 by Peter Boghossian

All rights reserved.

To contact the publisher, please e-mail [email protected]

Front cover design by Corey Van Hoosen, coreyvanhoosen.com

Author photo courtesy of Steve Eltinge

Printed in the United States of America

Library of Congress Cataloging-in-Publication Data

Boghossian, Peter G. (Peter Gregory)

A manual for creating atheists / Peter Boghossian ; foreword by

Michael Shermer.

pages cm

Includes bibliographical references and index.

ISBN 978-1-939578-09-9 (pbk. : alk. paper)

ISBN: 9781939578150

1. Atheism. 2. Rationalism. 3. Faith and reason. 4. Religion—

Controversial literature. I. Title.

BL2747.3.B587 2013

211’.8—dc23

2013019026

Page 13: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

تقدیم به مایکل شرمر و سم هریس25

25 Michael Shermer and Sam Harris

Page 14: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

فهرست مطالب

پیشگفتار از مایکل شرمر

د دوباره ی خداناباورتول

: معرفت شناسی خیابانی1فصل

های محاوره به ابزار معرفت شناسان خیابانیمعرفی معرفت شناسی خیابانی و هدف کتاب: تجهیز

به سمت ترک ایمان و پذیرش خرد. مخطبان خودای در جهت رهنمون نمودن

: ایمان2فصل

وان یک . تفصیل ایمان بعن“تجاهل گرا )ال ادری(”و “،خداناباور” “،ایمان” :واژگانتشریح و بررسی

خالصه نبییادعاهای معرفتی ، و سپس ت بعنوان معرفت شناسی، برجسته نمودن ادعاهای ایمانی

و خطر ایمان. لهأسم ی

و معرفت شناسی باور، یاعتقادرسوخ ناپذیری : 3فصل

افراد مصونیت نظام های اعتقادی گی، چگوننظام های اعتقادی بستهتوصیف آسیب شناسی

ررسی بدر خصوص ایده امکان تغییر باورهای ایمان محور، استدالل، نسبت به بازنگری

Page 15: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

در تغییر مبحث آن با مستقیم معرفت شناسی بدلیل ارتباط ات صورت گرفته بروی مطالع

باورها.

راهبردو مداخله: انواع 4فصل

گان های گسترده ی محاوره ای که خوانند راهبردو ارائه از مطالعات معتبر در این زمینه ای گزیده

می توانند در زمان تالش برای رها نمودن مخاطبان از بند ایمان از آنها استفاده نمایند.

: سقراط وارد می شود5فصل

ذاشتن کنار گ جهتبمنظور کمک به افراد یجزئیات و تشریح چگونگی استفاده از روش سقراط

ایمان.

: بعد از سقوط6فصل

توضیح در خصوص آنچه که بعد از حذف ایمان جایگزین آن می گردد.

مذهبیمدافعه مقابله با درآمدی بر: 7فصل

هدف بررسی پاسخ های معمول در مورد دفاع از ایمان و تشریح پاسخ های موثر که بصورت خاص با

تغییر باور طراحی شده اند.

: ایمان و دانشگاه8فصل

Page 16: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

این موفقیت فضای دانشگاهی معاصر در جهت نحوه برخورد با ایمان، اشاره بهبحث در مورد عدم

ند، موضوع که مدرسین نبایستی به ادعاهای ایمان محور طرح شده در کالس درس اعتبار ببخش

ی.معرفت گرایی ش پژوهان در رابطه با نسبیارائه یک نقشه راه برای از اشتباه در آوردن دان

مهارتمهیداتی جهت : 9فصل

در یراهبرد های آینده محور اهداف تبیین می گردند. یبا نگرشهوم سازی و مساله ایمان از نو مف

ه در آن است ک .این فصل شامل بخشیداده می شودجهت متوقف نمودن گسترش ایمان پیشنهاد

و شکاک توضیح داده شده است. گرکودک با ذهینت پرسش نحوه پرورش

نامه سپاس

پیوست ها

واژه نامه

کتاب شناسی

نویسنده ی درباره

Page 17: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

عنوان هایی دیگر از انتشارات پیچستون

Page 18: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

پیشگفتار

د دوباره ی خداناباورتول

سال ۳۳۳۳، در دوره پایانی دبیرستان کرسنتا ولی26 در کارولینای جنوبی ، من مسیح را در دلم

ارچه نوشته های بیشماری در پ ویر که ب)متنی ۳۱۱:از یوحنا را پذیرفتم و همچنان که متن ذیل

ه یک با صدای بلند تکرار می کردم ب( به نمایش در می آمدمومن مسابقات ورزشی توسط هواداران

گانهیرا دوست داشت، "از آن روی که خداوند خیلی جهان :مسحیی دوباره زاده شده تبدیل گشتم

انه در او باور بیاورد، از بین نخواهد رفت، و زندگی جاود، و هر آنکه به را ارزانی داشت شپسر مولود

انتظارش خواهد بود."

عاهای اد”شکاکیون می گوییم، و همانگونه که ما ،عجب. ادعاییست برای خودشزندگی جاودانه.

دارا شدن از زندگی جاودانه در اثرآیا برای ادعای “خارق العاده نیاز به مدارک خارق العاده دارند.

ق آیا حتی برای چنین ادعای خار خیر. خارق العاده ای وجود دارد؟ برهانپذیرش عیسی ناصری،

دال بر که تا به این لحظه هیچگونه مدرکی خیر. ، سند و دلیل معمولی وجود دارد؟العاده ای

درخود قرن اول با پاز زمان جار که در آن یک ن فر از مرگ و گزارش یک فضای قدسیبازگشت یک ن

ورد متعقل و علم با عینک بیایید این ادعا را )خداوند( در آن سکونت داشته باشد وجود ندارد.

:بازبینی قراردهیم

نی یع __مطلق، حاضر مطلق و رحیم مطلق استمسیحیان معتقدند که خدا عالم مطلق، قادر .۳

نیکی است، خالق همه چیز را می داند، دارای همه قدرت هاست، در همه جا حضور دارد، تماما

گیتی و هر آنچه از جمله ما که داخل آن است.

26 Crescenta Valley

Page 19: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

نی مسیحیان معتقدند که ما از ابتدا معصوم آفریده شده ایم، ولی چون خدا به ما اختیار ارزا.۲

، چشندبرا خیر و شر شناختب کردند که میوه ممنوعه انتخابنا به اختیار ا آدم و حو سپس داشت و

اینکه ما ، حتی با وجوددر نتیجه تمامی ما با این گناه ازلی بعنوان بخشی از ذات خود زاده می شویم

مرتکب آن گناه ازلی نشدیم.ه اخودمان راسا

سی را پسرش عیولی به جای آن خدا می توانست گناهی که ما هرگز مرتکب نشده ایم ببخشد .۱

ای قربانی کرد، که در واقع مسیح خود خدا در قالب گوشت و پوست است چون مسیحیان بر خد

س تجلی که در واقع مسیح و روح القدو__که این همان معنای یکتا پرستی است__یگانه باور دارند

های دیگر آن هستند. سه در یک و یک در سه.

ب خدای رحیم و مهربان به خاطر گناهانی که هرگز مرتک تنها راه برای دوری از جزای ابدی این.4

بعنوان منجی است. بنابراین... __که در واقع خود اوست__یرفتن پسرش نشده ایم، پذ

دیوانه! کامال خداوند خودش را برای خودش قربانی کرد تا ما را از خودش محافظت نماید.

، ده ۱گناه ازلی، که ریشه در فرمان شماره و اساسا چرا ما بایستی نجات داده شویم؟ به خاطر آن

"به آنان تعظیم نخواهی نمود، و آنان را خدمت ننمایی: برای آنکه من، فرمان ]موسی[ دارد؟

ی بینم، خداوند، خدای تو، خدایی حسود هستم، که گناهانشان را از پدر به پسر و از نسل به نسل م

این چه با فرزندان فرزندان فرزندان آنها زاده شود؟است عجب! گناهان پدران قرار “که از من بیزارند.

این در تضاد با پانصد سال فقه مغرب زمین است. جور عدالتیست؟

است و اینها کامال احمقانه است ولی وقتی شما در حباب مذهبی قرار دارید همه چیز منطقی

احتماالت وجود ندارد. همه چیز بر اساس دلیلی رخ می دهد و چیزی بعنوان بخت و اقبال و

خداوند برای تک تک ما برنامه ای دارد. وقتی اتفاق خوشایندی رخ می دهد، خدا به خاطر

اتفاق وقتی .ایمانمان، به خاطر کارهای نیکمان، به خاطر عشقمان به مسیح، به ما پاداش می دهد

Page 20: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

مشیتی در کار خداست. همانطور که برایان دالتون27 از ناگواری رخ می دهد، خب، می دانید، حتما

زبان شخصیت داستانش ”آقای الهی“28 در توضیح به جسی)مسیح(29، ”پسربچه ای“ که آقای

، اینطورسرزنش می کند پیغام گیرروی اش های ضبط شدهرا به خاطر پاک کردن بیشتر دعا الهی

:می گوید

؟ من! کیه پیش بیاد، اعتبارش برای براش دعا کنه و شرایط خوبیببین، اگر کسی خطاب به من ”

؟ ش میشه، کی سرزنپیش نیاد شرایط اونجور که میخوادولی سته؟ ولی اگر خطاب به من دعا کنهدر

اره، ربط ند و فضولی تو جایی که بم میخوام با دخالتحاال . خب نه! پس...همه چیز روبراهه ،من

“اینو بهمش بریزم؟

ک از درجات علو تا مضح ال است.فع سطحی در هر جیه کننده ، فیلتر تومذهبی حباب در داخل

، از ردمپارک خالی. من از خداوند به خاطر همه چیز تشکر کی ترین آنها، از فرصت های شغلی تا جا

اینکه موجب شد من در دانشگاه مسیحیت محور پپرداین30 پذیرفته شوم )نمرات و رتبه های من بی

ی مسیحی در جهان بین پارک پیدا کنم.ی ، تا اینکه باعث شد دم سینما و رستوران جانظیر شدند(

، دباور کنید یا نکنیچه برای همه چیز در جهان جایی وجود دارد و همه چیز سرجای خودش است و

از لحاظ درونی استوار و از لحاظنظام مزبور اعتقادی متعهد می شوید، نظامشما به آن وقتی

رادیما افالبته تا آنجایی که خیلی دقیق نشوید و پیرامون ش...به نظر می رسدمنطقی، منسجم

.زندگی می کنندکه در همان حباب باشند

ر زندگی ولی وقتی از آن حباب پای خود را بیرون بگذارید و با افرادی برخورد کنید که از خرد و علم د

سوف که فیل استخرد و منطقی منظورم منطق درونی حل می شود. این می برند، معمایشان بهره

ان خود در در رساله درخش “معرفت شناسی خیابانی”از آن تحت عنوان وگوشن، پیتر بمورد بحثمان

برای من و میلیون ها نفر دیگر که تو .سخن به میان آورده استخصوص ایجاد خدا ناباوران د دوباره ل

27 Brian Dalton 28 Mr.Diety 29 Jesse/Jesus 30 Pepperdine

Page 21: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

آنها همزمان با این دوره تاریخ امریکا )مصادف با خیزش حق مذهبی31 و جنبش تبشیری32(، کتاب

به اصطالح گمراه کننده ینیاز است تا بواسطه آن کالم دقیقا همان چیزی است که گوشنپیتر بو

. از هم بدریم را قالب و سرب سمی آن گشتم قربانیکه من حیت یمدافعه ی مس

مطمئناهی و در رابطه با موضوع قبول یا رد وجود خدا و اعتقادات دین مسیحیت رساله های دانشگ ا

ود گرفته اید کتب فلسفی زیادی وجود دارند ولی تاکنون کتابی مثل این کتاب که شما در دستان خ

ن ایناگر م می باشد، وجود نداشته است. “برای ایجاد خداناباورانراهنمایی ”و بدرستی عنوانش

رت منزل کتاب را زمانیکه که کارآموز جوگیر انجیل بودم می خواندم، خیلی ها از دست مراجعه و بشا

که قطبه منزل و بی وقفه من در امان می بودند و اعضای دوست داشتنی و صبور خانواده ام ) عا

ب ا( مجبور نبودند نیمچه موعظه های من در خصوص مسیح و کت جانشان به لبشان رسیده بود

اب زمانیکه که مسیحی بودم کت اگر حقیقت را بهمراه داشت تحمل نمایند.مثال مقدس که

.را می خواندم، در زمان اتمام کتاب یک خدا ناباور می بودمبرای ایجاد خداناباوران راهنمایی

ریچارد بهترین همراه برای کتاب پندار خدای گوشنپیتر بو برای ایجاد خدا ناباورانراهنمایی

ی خدا ناباور نرم افزار بستهاین دو بایستی به گونه ای ترکیب شوند که انگار یک داوکینز است.

ات ی ایمان و علم به جای خرافبمنظور برنامه نویسی مجدد ذهن ها در جهت استفاده از عقل به جا

واع نوعی از انبشریت به و خیل عظیم مذهب همچنان قدرتی قوی در دنیاست تهیه شده است.

یاالنع ولی با تشکر از متفکرین خرد مدار و ف ایمان پایبند هستند )ولی حق با کدام آنهاست؟(.

شجاع همچون پیتر بو گوشن که در رهبری گسترش سریع این جنبش مذهبی در امریکا )جنبش

هیچکدام33__کسانی که وقتی از آنها در مورد ایمان مذهبی شان سوال می شود، گزینه هیچکدام را

چکدام ما جنبش هیاین مهم در حال تغییر است. ،کمک شایانی داشته است انتخاب می نمایند(

عنوان هستیم و درحال گسترشیم. و در بلند مدت پیروز خواهیم شد به این دلیل که خرد و علم ب

هستند. ما شناخت دنیا ساخته شده اند همراهبهترین ابزاری که برای

31 Religious Right 32 Evangelical movement 33 Nones

Page 22: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

مایکل شرمر

آلتادنا، کالیفرنیا34

34 Altadena, California

Page 23: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

1فصل

معرفت شناسی خیابانی

street /strēt/ Noun: A public thoroughfare e·pis·te·mol·o·gy /i- pis-t e‘mä-le-jē / Noun: The study of knowledge

/استریت/خیابان

مسیر گذر :اسم

/اپیستمالژی/ معرفت شناسی

معرفت )دانش( ی اسم:مطالعه

اخواهید چگونگی سوق دادن افراد به کنار گذاشتن ایمان را به شما یاد می دهد. شما فر این کتاب

رایی و برهان درگیر نمایید که باعث شود آنها به خرد گ گفتگوهاییگرفت تا چگونه افراد مومن را در

ک می کند االنه را که کممن نام این رویکرد فع بنگرند.باور و ایمان خود با دیده شک بهارج بنهند و

یت هدف این کتاب ترب می نامم. "افراد از یوغ ایمان خود خارج شوند "معرفت شناسی خیابانی

ظره ای افرادی مجهز به دامنه ای از ابزار های منا :است (میدانی)نسلی از معرفت شناسان خیابانی

، و اتماعاجتو ال در خیابان ها، زندان ها، میخانه ها، کلیساها، آموزشگاه هاو بالینی که به شکل فع

را رها هرجایی که مومنین در آن حضور دارند حاضر می شوند و به این افراد کمک می کنند تا ایمان

بگیرند.نموده و خرد را در آغوش

Page 24: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

میدانی باشید به شما آموزش می دهد که چگونه می توانید یک درمانگر بالینیبه تفصیل این کتاب

ار ببرید.بک ، شما نیزنموده امو استفاده و چطور ابزارهایی که بعنوان یک مدرس و فیلسوف ایجاد

ی من در تجربیات آموزشبه اشتراک گذاشته شده در این کتاب ، فنون ها، و راهبرد، منشاء تعالیم

جربه زندان ها، تدریس به هزاران دانش پژوه در دانشگاه های پرجمعیت عمومی، بیش از ربع قرن ت

، بیش از دو دهه پژوهش های دقیق و در نهایت از دل خیابان ها می باشد. قیم با مومنانمست

خت، ساده افرادی سرس__وی ارزش های فیلسوفان باستان استبسمعرفت شناسی خیابانی نگاه

اره آشکارا اشگو، مشهور به مدافعه از خود، متعهد به حقیقت، تسلیم ناپذیر در برابر خطر و شجاع در

طر شجاعت افالطون کشتی گیر بود و شانه های پهنی داشت. به خا و یاوه.کذب، تضاد ، تناقض به

در نبرد مورد تمجید قرار گرفته بود )کریستین، ۲2۳۳، صفحه 1۳(35. سقراط یک سرباز آبدیده بود.

عذرخواهی و دفاع به خود نگرفت. موضعدر زمان دادگاهیش، وقتی با حکم اعدام مواجه شد،

بود که وقتی از او پرسیده شد که به خاطر جرم هایش، مجازاتی را پیشنهاد دهد، پاسخ سقراط این

بایستی از او قدردانی شود )افالطون، آپولوژی(36.

یوس، سکتس عصر یونان باستان در مقابل خرافات زمان خود به مقابله ایستادند. لوکرتفیلسوفان

ز آن س و سایرین در مقابل قدرت های مذهبی آن دوره و ایوامپریکوس، اپیکتتوس، مارکوس اورل

جمله جلوه های نوپای مسیحیت مبارزه می کردند )کالرک، ۳۳۱۳ ؛ ناسباوم، ۳۳۳4 (37. آنها

هراسیو نمودن مردم از ترس شکنجه توسط نفرین شدگان خالص ، معتقد بودند که مهمترین قدم

بودند تا عصر یونان باستان در تالش نفیلسوفا .افکندندمی مردم دلبود که واعظین آن زمان در

.اشاعه دهند را واقع گرایانه ، حس خود مسئولیتی و انسان گراییاستغنای رواقی

35 Christian, 2011, p. 51 36 Plato, Apology 37 Clarke, 1968; Nussbaum, 1994

Page 25: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

انسان برای نسل بعدی خداناباوران، شکاکان، راهبردمعرفت شناسی خیابانی یک چشم انداز و

ر پشت سر چشم انداز ایده آل گرایانه ی فالسفه ی ضعیف و بی اث االن است.گرایان، فالسفه، و فع

کشیدن س به کت های پشت آرنجی دار، در حالملب ،: مردانی پا به سن گذاشتهگذاشته شده است

ینی پیپ، که دست به ریش سفید ژولیده خود می کشند. دوره تعظیم به ایدئولوژی، راست د

.درست آیینی سیاسی بسر آمده است عصر مدرن در رابطه باات و تهدیدمذهبی

هت کمک قفه در جصدایی شیوا ، رسا و مفید با تالشی بی و معرفت شناس خیابانی وارد می شود:

، عقالنیت، دنیایی که از هوش، خرد__و دنیایی بهتر را خلق کنند آیند به مردم تا بر ایمان خود فائق

بر بنا شدهی نه دنیای ؛اندیشه، نبوغ، خلوص نیت، علم و محبت برای ساختن آینده استفاده می کند

م در نگه داشتن مرد حاصل از ، تظاهر، مذهب، ترس، شبه علم، خرافه و یا یقینی کهتوهمایمان،

.باشد و تبدیل آنها به سرسپردگان قدرت هایی که از آنها وحشت دارند می بالهت

دانی این شخص دارای هوش و ذکاوت می معرفت شناس خیابانی یک فیلسوف و یک مبارز است.

ات هرکذبیبین بردن او با از است که نتیجه تالش سخت و طاقت فرسای طریق مکتب اوست.

شماره اورقیپ)به آنها یاری می رساند. بی وقفهکه افراد را به بردگی گرفته ای حقیقت ضریح شده

یک(.

دیدگاه او یک ولی این شخص فقط افسانه ها، توهمات شیرین و موجودات خیالی را از بین نمی برد.

ایید تا به بی باشیم.انسان گرایانه ارائه می دهد. بیایید با خودمان و سایرین، رک، صریح و صادق

د میل افراد کمک کنیم تا نسبت به تعقل حس اطمینان در خود ایجاد نمایند، به بازنگری مجد

وعی از انسان معرفت شناسی خیابانی ن بورزند، و بیایید تا عقالنیت را در خدمت بشریت قرار دهیم.

ع شیرین این انسان گرایی از نو فراز و فرود هایی داشته است.گرایی عرضه می کند که در گذر زمان

فتاده و گوارا نیست. این انسان گرایی سیلی های بسیاری را به جان خریده ولی هرگز از پای نی

می روند. برباد ن آن دو د. زمانی که ضربه ای محکم به شما بخوردنخرد و عقالنیت پایداری دار است.

شماره دو(. پاورقی)و شما ضربه ای محکم خواهید خورد.

Page 26: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

بخشی هستند که هرکدام به سهم خود ذیل “چهار سوار”پیشگامان معرفت شناسی خیابانی همان

ل و سم هریس، عصب شناس امریکایی، مسائ از مساله ی ایمان و مذهب را شناسایی نموده اند.

توهم خدا عواقب ایمان را مطرح نمود. زیست شناس تکاملی بریتانیایی، ریچارد داوکینز در خصوص

رهنگ عقاید از یک نفر به نفر دیگر در سطح یک فکه چگونه می آموزد کنکاش می کند و به ما

ه طبیعی مورد اثراتش را بعنوان یک پدیدفیلسوف امریکایی، دنیل دنت، مذهب و گسترش می یابد.

مجزا دانست اتاخالقینویسنده بریتانیایی امریکایی، کریستوفر هیچنز مذهب را از تحلیل قرار داد.

ب مساله ایمان و مذهبا به بحث گذاشتن این چهار سوار و نقش تاریخی مذهب را خطاب قرار داد.

ادن به در عین ارزش نه این چهار نفر __جاد شودما ایموجب گشتند تا تغییری در تفکر و فرهنگ

ه را مورد و خراف نسبت به مذهب، ایمانجامعه نگرش رویکرد خردگرا، انسان گرا ، عقالنی و روشنگر،

ند.ه انکوهش قرار داد

مشکالت و باال بردن سطح آگاهی ما ، راه حل های محدودی یدر عین شناسایمندرج چهارسوار

فکرین و حال این وظیفه نسل بعدی مت حتی بدون بلد راه. یعنی بدون نقشه راه. ند.ه اارائه نمود

چنز االن است تا اقدامی مستقیم و عاجل در جهت رفع مسائلی که هریس، داوکینز، دنت و هیفع

بعمل آورند. ،نمودند شناسایی

ابانی این اسان خیبا ایجاد معرفت شن این کتاب گامی فراتر از هریس، داوکینز، دنت و هیچنز است.

معرفت شناسان __ایمان و مذهب ارائه می دهدکتاب راه حل عملی در جهت مواجهه با مشکالت

آنهاودن را بعنوان کمک بالینی در جهت رها نم روهی از افراد که تعامل با مومنانگخیابانی بعنوان

از ایمانشان می بیند.

، میلیون بجای یک سوار جایگزین را نمی گیرد.ممکن است هیچنز رفته باشد، ولی یک فرد جای او

کی از این شما، خواننده این کتاب، ی ها سوار در عصر عقالنیت و روشنگری نوین سکنی گزیده اند.

سته شکدرهم یک معرفت شناس خیابانی خواهید شد. شما یک دنیای شما سواران خواهید شد.

Page 27: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

عقل، ت مبتنی بر ایمان بوده به جامعه ایکه برای مدت های متمادی تحت سلطه بی قید و شرط

تبدیل خواهید نمود.سنجیده برهان و مواضعی

نیای بهتر نتیجه اش زندگی در یک د کمکی خواهد بود کهاین کاریست که می بایست انجام شود و

راد را به برای خواننده ای که مشتاق است تا اف باشد.برای میلیون ها و یا حتی میلیارد ها انسان

به فصل این کتاب رجوع نماید. 4خروج از ایمان سوق دهد، تمایل بر آن خواهد بود که مستقیما

د.نباش ارائه درکی از ساز وکار باور و اعتقاد میفصل های آغازین در جهت اشتباه است.این کار ولی

ریف تعا مبتنی بر درک مفهوم ها و (برای رسیدن به هدف فوق ذکر)موثر و نتیجه بخش مداخله

به آنها اشاره شده است. ۱و ۲بنیادینی می باشد که در فصل

پاورقی

بعنوان ایمانمی توان به این موارد اشاره کرد: و مهمالت از انواع دیگر کذبیات: شماره یک پاورقی

در زمینه های گرایی افراط گونه، نسبی گراییذهنیت آتشین، اعتقاد پرشور و، اهمیت تلییک فض

پس در که ابتدا ما را موشکافی می کنند و س جهان فراحسیادراکی، فرهنگی و شناختی، موجودات

ریق افرادی که مدعی هستند در بیابان و یا از ط ما را سزاوار پاداش یا جزای خود می دانند،نهایت

توهمات ایمان محور سایرین راسات توهین نشود، به مقد ظروف زرین بر آنها وحی نازل شده،

اهالنه ی از ندانستن احساس شرم کنیم، تزریق ج محترم بشماریم و نسب به آنها حساس باشیم،

بر ه بعد از مرگ در قضاوت هایمان، باورهای بی پایه و اساس در رابطه با آنچه کبرابرگرای فراگیر تفکر

.ما رخ خواهد داد، و غیره

Page 28: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

پاورقی شماره دو: مورخ دهم سپتامبر ۲2۳2 ، دوست من، استیون بروتوس38، سخنرانی روز فارغ

التحصیلی انجمن هنری پورتلند را در سالن گردینگ39 شهر پورتلند ایالت اورگان را انجام داد.من

ست:اچشم انداز معرفت شناسی خیابانی از رسادیباچه ای گزیده ای از آنرا در اینجا آورده ام چون

موضوع را ید. بازی می کن رو .به مسائل مستقیم می نگریدیعنی اینکه شما سفت و سخت و دیرپز

می شما به حقیقت سخت و سرد با لطافت و شیرینی ظاهری یا از سر ضعف مطرح نمی کنید.

شما .شماست و سالمت این همان شکاکیت سالم می کنید. مطرحشما صادقانه مسائل نگرید.

پس __شما کاراگاه هستید __باشید خودتانخصوصی محققشما بایستی __دیمی شو محقق

ارید، به آن قرار است به جاهای خطرناکی پا بگذ بهتر است بدانید که چگونه خود را مدیریت کنید.

ان.افراد شرور و اوباش، اغواگران و افعی__آدم های بدی در انتطارتان هستند سوی مسیر، و آنجا

دنیایی در .اخالقی پیروی میکند از اصولفرد سرسخت ،از هر اصل اخالقیستکه عاری در دنیایی

ارزشی __هرگونه ارزش اخالقیفاقد ن ایش ، یاناطراف کل برعکس تقریبا وجود ندارد.اساسا

ه اند و نشست در دنیایی که همه سرسخت به خاطر چیزی می ایستد و مقاومت می کند. ی حرامزاده

خفه خوان گرفته اند، او ایستاده است. بطور اخص فیلیپ مارلو40، در دنیایی که همواره در ضدیت

شه یک همی فرد سرسخت با روح و روان و اعتبار اوست، به انسانیت و نجابت خود تکیه کرده است.

ن نوع فردای__فقط به خود وابسته استاو مستقل، قوی، شجاع و استثناست، یک گرگ تنهاست.

جایی تقر__ددر مرکز توجه قرار ندار و است، مهجور و غریبه جایی ندارد خیلی در دنیای خارج یبا

ی دارد. جهان بینیک و رویکرداو همیشه یک دیدگاه، یک با این وجود .غیر اخالقینزدیک قلمرو

ت اسمدته آنها__چیزی خیلی آنها را نمی ترساند__همه چیز را تجربه کرده اند این جنس از افراد

..پایبند به اصول هستند. یافراد که در این وادیه بوده اند و

38Steven Brutus 39 Gerding Theater 40 Philip Marlowe

Page 29: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

را نمی ستاینکه شکباشند، سرسختی و مقاومت آنهاست، ءآن چیزی که موجب می شود استثنا

دشان آنها برای خو__ برای هدفی واال__نگندبرای چیزی می جبلکه __آن فقطپذیرند. ولی نه

در مورد ولی هرگز آبروی خودشان را دارند. و به اصول هستند، غرور، اعتبار وفادار __اینجا نیستند

رای شما به شما نمی گویند که چقدر بزرگ هستند و یا چه کارهای بزرگی ب آن صحبت نمی کنند.

فقط کارشان را انجام می دهند. حرف و موعظه ندارند. عمل می کنند. __انجام می دهند

“یمرکز کنترل درون”او چیزی دارد که روانشناسان به آن __است “وردرون مح”این فرد سرسخت،

که او خیلی نگران آنچه که نفر بعدی در موردش فکر می کند نیست. او می داند__می گویند

بیه ای بازی شود، خودش از پس سختی ها بر آید، روی پاهای خود بایستد، آدمی شبایستی مهی

بقیه آدم ها شود.

اد به به قوی شدن و یافتن نیرویی در درونتان صحبت می کنم که باعث شود اعتممن دارم راجع

.دیورز باش یپا__دیدر شکست پا پس نکش__نفس پیدا کنید، مشت بخورید ولی در بازی بمانید

ت، چون اشسقراط در خصوص خوشبختی شک د ست.کلید خوشبختی فرزانگیسقراط...گفت که

ی نمایم تصور م کسی را نمی شناسد که فرزانگی داشته باشد.او __ما دارای فرزانگی نیستیم

ان قابل امیدوارم میز که__از جمله خود بنده__استادانتانبایستی اذعان کنم که تمام آنچه که از

وشان تی در مکتب سخت کآنرا بایس نیست. فرزانگیآموخته اید، هیچکدام __توجهی باشد

خودتان آنرا بایستی__است که خودتان بدست آورده ایدزی چی__بیابید آنرا و اگر__جستجو کنید

به همه __وییدبه بقیه ما نیز بگیافتید و آن چیز به کالم خود شما خواهد بود. ولی اگر آنرا __بیاموزید

که می توانید کمک کنید.تعداد نفری به هر__بگویید

Page 30: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

2فصل

ایمان

و “رخداناباو” “ایمان،”تشریح عبارات در رابطه با بخش اول این فصل شامل بر دو بخش است.

اعتقاد بدون”این کار از طریق ارائه دو تعریف از ایمان انجام می شود: .می باشد “تجاهل گرا”

ردد.متمایز می گ “امید”از “ایمان”سپس “تظاهر به دانستن چیزهایی که نمی دانید.”و “برهان

رفت شناسی بعنوان یک مع یمانا ،این فصل بخش دومدر وقتی که معنای این عبارات تبیین گردید،

هستند و سپس در ادامه بصورت عاهای ایمانی ادعاهای معرفتیکه اد شودمطرح و تاکید می

.بر شمرده می شودخالصه مسائل و خطرات ایمان

تجاهل گرامعنای کلمات: ایمان، خداناباور و

ود را از تالش می کنند خ شما با افرادی روبرو خواهید شد که معرفت شناس خیابانیبعنوان یک

از تعریف ارائه شده ای “هر”کمک شما برهانند و این کار را با طرح این مطلب انجام می دهند که

چیست. “اصال شما متوجه نیستید”ایمان ناصحیح است و اینکه که ایمان دقیقا

در واضح یکنند که یا عمال تالش مطرح میرا تعاریف گنگی ،باشند تحت فشارزمانیکه مومنان

کند. را گل آلود می “ایمان”به عمد معنای که تعاریف ساده انگارانه ای، و یا است جهت فرار از نقد

:برد بکار میبرای آن را “غامضیا حالت گزاره ”حالت مصطلحی که ]یکی از آن چهار سوار[ عبارت

Page 31: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

”اکنون ایمان، جوهره آنچه که به آن امید بسته شده، دلیل آنچه که دیده نشده، است.“)عبرانیان 41 )۳۳:۳

چیزهایی اگر ایمان داشته باشید، امید به بنابراین، ؛ایمان داشتن دانش مطلق از چیزها نیست”

خواهید داشت که دیده نشده اند و حقیقت دارند.“ )آلما ۱۲:۲۳ 42(. )پاورقی شماره یک(

”ایمان عملی است که در آن عقل به شکلی عجیب به فراتر از خودش می رسد.“ )تیلیچ، ۳۳1۳، صفحه ۳۳(43

ایمان همان ایمان به خدای زنده است، و خداوند بعنوان رازی ورای درک بشر هست و خواهد بود. ”

با وجود اینکه ایمان ما به خداوند اسناد می شود، اوست که همواره نهاد مطلق است.“)میلیوره، ۳۳۳۳، صفحه ۱ (44

روع می توانید ش این دوو واقعیات است. با هرکدام از اد حس ایمان تالش برای ترکیب معناایج”

کنید ولی نکته مهم آن است که ادعاهای هر دو را باهم لحاظ نمایید.“ )کیناست، ۳۳۳۳، صفحه ۳

.45)

”ایمان داشتن در واقع به دنبال چیزی بودن فراتر از خود ایمان است.“ )مک الرن، ۳۳۳۳، صفحه 46)۱

...و بعالوه، عمال هر اظهار نظری که دیپک چپرا47، پزشک هندی امریکایی بیان نموده

، حاکی از این مطلب است:۲2۳۱فوریه ۳است.بعنوان مثال، توئیت های چپرا مورخ

“تنها در آگاهی وجود دارد. جهان”

41 Hebrews 11:1 42 Alma 32:21 43 Tillich, 1957, p. 87 44 Migliore, 1991, p. 3 45 Kinast, 1999, p. 7 46 McLaren, 1999, p. 3 47 Deepak Chopra

Page 32: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

“در آن سربرمی آرد و سر فرو می برد. جهانخداوند ظرف آگاهی است که ”

تمام اشیای مادی فرم هایی از آگاهی در ظرف آگاهی، حواس، تصاویر، احساسات و تفکرات ”

“هستند.

یلی از خ__کند پر از ایمان غامضیهرکسی می تواند که سرتاسر یک کتاب را از چنین گزاره های

ین حداقل از زمان آگوست را قبال انجام داده اند. بطور اخص مسیحیان نویسندگان چنین کاری

ل ( سنتی در جهت استفاده از چنین گزاره هایی را باب کرده اند و تعاریف غیرقاب 4۱2تا ۱14)

اتکایی در پس کالمی مبهم ارائه نموده اند.

وبیمش، بر زمین بکزیم، شبیه یک خوک لیز است. باید دست خود را بروی او بیندا “ایمان”کلمه

ند باشد. تعاریف سپس الی پتو بپیچیم که بتوانیم قبل از آنکه برو فائق شویم دستمان به چیزی ب

شماره دو(. پاورقیمنعطف و چکش خور موجب می شود که ایمان بتواند از بوته نقد بجهد. )

دو تعریف از ایمان

به فایده ما مفیدبرای آنها هم می توانند در دید واضح کلماتی که استفاده می کنیم مهم هستند.

پسندیده حال من دو تعریف باشند و یا می توانند مسائل را گنگ، گیج کننده و مبهم کنند.

شماره سه( پاورقیمتمایز خواهم ساخت. ) امیدخود از ایمان را ارائه و سپس ایمان را از

faith /f āTH/

دلیل و برهان.اعتقاد یا باوری بدون 1

Page 33: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

میان غیر محتمل و آنچه که با ایمان خالءاز روی احتماالت است. یجهش به زعم من، ایمان ”

ماالت برفراز احت غیرعقالنیمحتمل تر می شود را ایمان پر می کند. بر این اساس، ایمان جهشی

“است.

__جان دبلیو لوفتس48، ”حاال ویکتور رپرت می گوید که ایمان ندارد!“ 49)لوفتس، ۲2۳۲(

باورکردن در جریان یک ادعا، شواهد کافی برای اثبات آن باور وجود داشته باشد، دیگر نیازی بهاگر

رای کلمه ایست که فرد در زمانیکه شواهد کافی ب “ایمان”آن ادعا براساس ایمان نیست.

دامه اه و باور خود اتوجیه اعتقاد ندارد از آن یاری می جوید، و یا اصال بدون توجه به آن، به ر

می دهد.

ماالت در نظر داشتن جهشی غیرعقالنی از روی احت “باور بدون برهان”راه دیگر برای تفکر در مورد

ته که تصور کنید که یک مسیح تاریخی وجود داشبطور مثال، شماره چهار(. پاورقیاست )

تصورمصلوب گردیده است و سپس جسدش در یک مقبره قرار داده شده است. کنید ضمنا

ود می ش که توضیحات شاهدان عینی صحیح بوده و چند روز بعد مقبره خالی بوده است.

که کالبد از مثال کسی می تواند معتقد باشد گفت که جسد به چند دلیل ناپدید شده است.

تقد شخص دیگری می تواند مع دنیای مردگان برخاسته و به سوی عرش پرواز کرده است.

ین باور باشد زمینیان او را به زندگی بازگردانده اند و یا فرد دیگری می تواند بر ا فراباشد که

ده است.و به او جان دا کالبد درهم آمیخته آن که یک روح باستانی به دام افتاده در مقبره با

که امکان وقوع از این ادعاها به معنای درنظر نگرفتن باقی ادعاهایی است یک هراعتقاد به

جای از آنجا بهمثال اینکه جسد دزدیده شده، پنهان گردیده و یا __بیشتری داشته اند

شده است.دیگری منتقل

48 John W. Loftus 49 “Victor Reppert Now Says He Doesn’t Have Faith!”

Page 34: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

دد، در برهان ادعا کند و یا اینکه ادعایش با برهان نقض گر سند و به دانشی در نبود اگر کسی

ز کلمه ا ی دقیقتعریف “شکلیباور به هر ”استفاده می شود. “ایمان”آنجاست که از کلمه

است. “ایمان”

faith /f āTH/

.ادعا به دانستن چیزهایی که نمی دانید.2

ادعای یی نسبت به دانستن چیزی ادعاگونه هر یایمان ادعایولی به حساب نمی آید یایمانلزوما

ال کسی مث شماره پنج(. پاورقیکه نمی دانید ) ستیهایتظاهر به دانستن چیز از نمونه ای

لد می تواند ادعا کند که پختن کیک را ب ،که هیچ چیزی در مورد پختن کیک نمی داند

بر . ولی اگر کسییستن یایمانی هاپس نتیجه می گیریم این مثال از نوع ادعااست،

ت که اساس ایمانش ادعا کند که چیزی می داند، در واقع در حال تظاهر به دانستن چیزیس

ه نبوده هیچوقت در آشپزخان بطور مثال، استفاده از ایمان شبیه کسی است که نمی داند.

.دستورالعمل پخت شیرینی می دهد ولی

ه را شنیدید، آنرا در ذهن خود ب “ایمان”در قالب یک معرفت شناس خیابانی، هر وقت که کلمه

ات ممکن کلم ترجمه کنید. اگرچه بازی با این “تظاهر به دانستن چیزهایی که نمی دانید”

د موجب می شو “تظاهر به دانستن چیزهایی که نمی دانید”است جمالت را جذاب کند،

شود. روشنمعنای جمله

ر یک ستون که د جمالت مصطلحی، مطالب ذیل شامل برای اینکه بتوانیم در این قالب بیاندیشیم

تظاهر به ”با عبارت “ایمان” ی استفاده شده و در ستون دوم کلمه “ایمان” ی از کلمه

جایگزین شده است، ارائه می گردد: “ی که نمی دانیددانستن چیزهای

Page 35: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

“دانید نمی که چیزهایی دانستن به تظاهر” “ایمان”

من تظاهر به دانستن چیزهایی که نمی دانم برای” “.ایمانم برای من سودمند است”

“.مفید است

“.من در مورد خدا تظاهر به دانستن چیزهایی می کنم که نمی دانم” “.من به خدا ایمان دارم”

بردارم م تظاهر به دانستن چیزهایی که نمی داناگر دست از ” “.زندگی بدون ایمان معنایی ندارد”

“.معنایی نداردزندگی

ن من به قدر کافی تظاهر به دانست” “.من به حد کافی ایمان ندارم که یک خداناباور باشم”

خداناباور از سوی دیگر، اگر تعریف “که یک خداناباور باشم. چیزهایی که نمی دانم نمی کنم

می داند ن جهانرد خلق به اینصورت باشد که"فردی که تظاهر به دانستن چیزهایی که در مو

ه دانستن من به قدر کافی تظاهر ب”بدین شکل خواهد بود: جمله اولیه"، در نتیجه نمی کند

خلق چیزهایی در موردمی کند چیزهایی که نمی دانم نمی کنم که فردی باشم که تظاهر

“که نمی داند. می داند جهان

می تظاهر به دانستن چیزهایی می کنید که نشما در خصوص علم ” “شما به علم ایمان دارید”

“دانید.

Page 36: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

هر شما درخصوص عشق همسرتان تظا” “شما ایمان دارید که همسر شما به شما عشق می ورزد.”

“به دانستن چیزهایی می کنید که نمی دانید.

دست از اگر همه ” “منحط خواهد شد. اخالقیاگر همه ایمان خود را رها کنند، جامعه به لحاظ ”

“د.منحط خواهد شاخالقی معه به لحاظ اتظاهر به دانستن آنچه که نمی دانند بردارند، ج

قیقی تظاهر به دانستن چیزهایی که نمی دانم برای من ح” “ایمان من برای خودم حقیقی است.”

“است.

کمک می گذران زندگیچرا اصال باید مردم دست از ایمان داشتن بکشند وقتی که ایمان به آنها در ”

د وقتی چرا اصال باید مردم دست از تظاهر به دانستن چیزی که نمی دانند بکشن” “کند؟

“به آنها در گذران زندگی کمک می کند؟ ن کارکه ای

ه نمی دانند را به فرزندانتان تظاهر به دانستن چیزی ک ” “به فرزندانتان ایمان داشتن را بیاموزید.”

“بیاموزید.

“آزادی در تظاهر به دانستن چیزی که نمی دانید.” “آزادی در ایمان.”

Page 37: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

ایی که نمی کنوانسیون بین المللی تظاهر به دانستن چیزه” “ایمان. بین المللی کنوانسیون”

“دانید.

می داند چیزهایی که ناو در یک بحران تظاهر به دانستن ” “او دریک بحران ایمانی بسر می برد.”

ر تظاهر به او تحت تاثیر این واقعیت قرار گرفته است که د”و یا از سوی دیگر، “بسر می برد.

“دانستن چیزهایی بوده که نمی دانسته است.

تمایز: ایمان امید نیست

برخوردار جمالتی با این کلمات از یک ساختار زبانشناسی مشترک ایمان و امید مترادف نیستند.

د دارم من امی”مثال ، می شود گفت __نیستند و درضمن به لحاظ معنایی متفاوت هستند

“من ایمان دارم اینطور شود.”ولی نمی شود گفت “اینطور شود

“،عهد”در ظرف مذهبی بکار میرود بایستی از کلمات انآنطور که توسط مومن “ایمان”کلمه

“،عهد” شماره شش و هفت(. پاورقیمتمایز گردد ) “امید” بویژهو “اعتماد،” ،“اطمینان”

هرکسی می تواند امید به ادعاهای معرفتی نیستند. “امید”و “اعتماد،” “اطمینان،”

این با ادعای هرچیزی داشته باشد و یا اعتمادش را به هر شخص یا چیزی معطوف کند.

ر طلب می پذیرد که آنچه دل ددر خود امید داشتن به چیزی نفس دانستن چیزی فرق دارد.

ید، ه امثال اگر به افزایش ارزش سهام خود در فردا دل بست اوست ممکن است محقق نگردد.

نید که ادعایی مبنی بر اینکه می دانید ارزش سهام باال خواهد رفت ندارید، ولی درک می ک

ی طلب همان قطعیت نیست، فقط آرزویی براامکان باال نرفتن ارزش سهام وجود دارد.

تحقق یک نتیجه است.

Page 38: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

ی رخ دهد، اگر امید بسته اید که اتفاقامید داشتن همان دانستن نیست. امید همان ایمان نیست.

مسیح ” ن می گویند کهوقتی مومنارخ می دهد.به قطعیت شما ادعا نمی کنید که آن اتفاق

در شد.دارند مسیح بروی آب راه رفته با امیدمنظورشان این نیست که “بروی آب راه رفت،

بروی آب راه رفت. واقع ادعایشان این است که مسیح واقعا

فکری!چالش

برای انسان گرایان در شهر پورتلند، از طریق 2512می سال 6در سخنرانی عمومی مورخ

داشتم: امیدارائه چالش فکری ذیل، تاکید موکدی بروی تفاوت ایمان و

ابل استفاده کند و آن کلمه ق “ایمان”جمله ای به من بگویید که در آن فرد باید از کلمه

که جایگزین شدن با "امید" نباشد، و در عین حال مثالی از ادعا به دانستن چیزی

نمی دانیم نباشد.

ل پاسخ تا این تاریخ هیچ کسی این چالش فکری را پاسخ نداده است. فکر نمی کنم که قاب

باشد چون ایمان و امید مترادف نیستند.

خداناباور

“اعتقاد دارم. شما مدعی هستم که هردوی ما خداناباوریم، من فقط به یک خدا کمتر ازمن ”

__استیفن اف. رابرتز50

ساز، مورد مساله “خداناباور”، هیچکدام به اندازه کلمه از میان تمامی عبارات بکار رفته در این کتاب

.و گیج کننده نیست افکنمناقشه، تفرقه

50 Stephen F. Roberts

Page 39: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

.لذا این سردرگمی قابل درک استجای گرفته از آن جهت که کلمه خداباور در کلمه خداناباور

بسیاری از .دبه نظر می رسبین این دو کلمه طبیعی تقارن و موازاتبنابراین تصور یک حالت

به خدا باور دارد، یک خداناباورن بر این باورند که همانطور که یک خداباور قو مومنا و قبه یا

یا

این ابهام تعریفی و مفهومی بایستی روشن گردد. به خدا باور ندارد.

ق اعتقاد کافی در تصدی و شواهد فقدان برهان”آنطور که من آنرا بکار می برم به معنای “خداناباور،”

ر جهت است. اگرچه، در صورتیکه دالیل کافی د جهانبرای طبیعیفرابه یک خالق الهی و

پاورقی) “من ارائه شود، من هم معتقد خواهم شد.به تصدیق اعتقاد به چنین مفهومی

توانیم را با این روش مفهوم سازی کنیم تا ب “خداناباور”شماره هشت و نه(. توصیه می کنم

بحث خود را به جلو ببریم.

، من متقن است طبیعیفراچقدر دلیل وجود یک خالق اهمیت ندارد ”که مدعی نیست خداناباور

ی از آن ، یکپندار خداشماره ده(. بطور مثال در کتاب پاورقی) “از باور به آن سر باز می زنم.

بیانگر اعتقاد ۳ارائه می دهد که در آن ۳تا ۳ عددی یک مقیاس چهار سوار )داوکینز(

مطلق و ۳ بیانگر عدم اعتقاد مطلق به یک وجود الهی است )داوکینز ۲22۱ الف، صفحه

.51)1۳-12

قرار می ۱داوکینز که به زعم بسیاری از عجیب و غریب ترین خداناباوران است، خودش را در درجه

او به کالمی دیگر، حتی داوکینز هم بصورت مطلق ادعای نفی وجود خدا را ندارد. دهد.

ا یک اهل تفاوت یک خداناباور ب فقط فکر می کند که وجود خداوند بسیار غیرمحتمل است.

کافی ایمان این است که یک خداناباور تمایل به بازنگری در باور خود دارد )اگر که دالیل

ولی یک مومن چنین اجازه ای برای بازنگری نمی دهد.؛ارائه شود(

تجاهل گرا 51 Dawkins, 2006a, pp. 50–51

Page 40: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

سایی و غیرقابل شنا ه در وجود یا عدم وجود یک موجود فراطبیعیاظهار می کنند ک تجاهل گرایان

افی برای دالیل کبراین نظرند که تجاهل گرایان را آفریده باشد مطمئن نیستند. جهانکه

ا اعتقاد به خدا وجود ندارد، ولی چون به لحاظ منطقی این امکان وجود دارد، لذتصدیق

ایانتجاهل گر و البته اگر شواهد کافی ارائه گردد، هستند. د خدااز وجو نامطمئن همچنان

تمایل به بازنگری اعتقادشان دارند.

سال تاریخ متفکرانه گذشته حتی یک ادعای ۲422این است که در طول مشکل تجاهل گرایی

وجود خدا نیز تاب موشکافی را نیاورده است. حتی یکی. پنج اثبات آکوئیناس52 شکست

خورد. شرط پاسکال53 شکست خورد. استدالل هستی شناسانه آنسلم54 شکست خورد.

مباحثات لطیف و زیبا شکست خوردند. استدالل کیهانی کالم55)اسالمی( شکست خوردند.

شماره یازده( پاورقی.)عدم توفیقهمگی تکذیب شدند. کال

ابانی معرفت شناسان خیتوصیه من به را نمی پسندم. “تجاهل گرایی”و “تجاهل گرا”من عبارات

واقعی که من به بابانوئل بعنوان یک شخصبه این دلیل: عدم استفاده از این عبارات است.

ابا ب بی” من یک گوزن ها پرواز می کند و هدایا پخش می کند اعتقاد ندارم. ی با سورتمه

با وجود اینکه هستم. “نوئلوجود ی غیرممکن در رابطه با این پدیده هیچگونه مورد منطقا

س قرمز با ) یعنی اینکه، یک مرد گنده در لبانیستم. “بابانوئل شاید ” من یکولی ، ندارد

تجاهل”و “تجاهل گرا” (.سرعت نور مشغول پخش هدایاست یک تضاد منطقی نیست

یز کنند.عبارات غیرضروری هستند. معرفت شناسان خیابانی بایستی از آنها پره “گرایی

معرفتیمعرفت شناسی و ادعاهای

52 Aquinas 53 Pascal’s Wager 54 Anselm 55 The Kalām

Page 41: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

با تبیین گردید، می توانیم بحث “تجاهل گرا” و “،خداناباور” “ایمان،”معنای کلمات حال که

واقعیت بعنوان یک راه غیرقابل اتکا در جهت یابی “اعتقاد بدون برهان”مفهومی در رابطه با

می توانیم خطرات ناشی از شکل گیری داشته باشیم.اجتماعی باورها و سیاست هایضمنا

بر پایه ی عدم وجود شواهد و دالیل کافی را مورد بررسی قراردهیم.

ادعاهای ایمانی ادعاهای معرفتی هستند

اصطالح معرفت شناسی از کلمه ”اپیستمالوژی“56 با ریشه در زبان یونانی از ”اپیستم“57 به معنای

”معرفت یا دانش“ و ”لوگوس“58 به معنای ”دلیل و منطق“ و ”استدالل و شناخت“ نشأت می

ت معرف”. اصطالح در قالب یک شاخه علمی نیز قرار می گیرد همین آن بعبه تگیرد و

ماهیت ، )معرفت( شاخه ای از فلسفه است که برچگونگی دستیابی ما به دانش “شناسی

دارد.دانش، و اینکه چه روند هایی در شناخت دنیا قابل اتکا هستند تمرکز

اختی نتایجی که فرد پس از طی یک روند معرفت شناسی طی می کند ادعاهای معرفتی یا شن

می توان به اینادعاهای معرفتی از جمله ادعای معرفتی اظهار حقیقت است. هستند.

مشت من قطری بیشتر از یک ” “مایل از زمین فاصله دارد، 1۲42۳ماه ” موارد اشاره کرد:

قوطی سودا دارد،“ و ”آزانده، خدای بزرگ، اونیامه59، جهان و تمام خدایان کوچکتر را خلق

“کرد.

تفاده از روش و فرایندی است که افراد با اس (.دوازدهشماره پاورقییک معرفت شناسی است )ایمان

من ”،مثال استنتاج های ایمان محور ادعاهای معرفتی هستند. آن واقعیت را درک می کنند.

56 Epistemology 57 Episteme 58 Logos 59 The Azande supreme God, Onyame

Page 42: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

باور دارم که مسیح بیماری من را درمان خواهد نمود چون در لوقا60 چنین آمده است“ یک

ود.گوینده این مطلب تاکید می ورزد که مسیح او را درمان خواهد نم ادعای معرفتی است.

افرادی که ادعاهای ایمانی دارند اظهار می کنند که در خصوص دنیای خارج چیزی می دانند.

مثال، وقتی فردی می گوید، ”مسیح بروی آب راه رفت“ )متی ۱۱ – ۳4:۲۲(61، آن فرد مدعی

ال بروی عماست که می داند که شخصی در تاریخ بنام مسیح بوده که بدون کمک فن آوری،

ار یک اظه__یک ادعای معرفتی است “آب راه رفتمسیح بروی ”.ه استسطح آب راه رفت

عینی در خصوص واقعیت.

بخش زیادی از ابهامات ادعاهای ایمان محور از اشتباه گرفتن ادعاهای ذهنیت گرایانه62 و غیر

عینی به جای ادعاهای عینی63 نشات می گیرد. ادعاهای معرفتی چون حقیقتی در مورد

ادعاهای ذهنی ادعاهای مفهوم عینت گرایانه هستند.از جنس دنیا را اعالم می دارند

رادر واقع ادعاهای ذهنیت گ ؛تی درمورد دنیا را ارائه نمی دهندمعرفتی نیستند و حقیق

اظهاراتی غیرعینی درباره ی تجربیات و تمایالت منحصر به فرد شخصی هستند.

سس خردل روی”مثال، را همان سلیقه و یا تصور شخصی در نظر بگیرید. اظهارات ذهنی گرا

ساندویچ هات داگم خوش طعم است،“ ”جان ترولتا64 بزرگترین بازیگریست که تابحال

زیسته،“ و ”فصل آخر سریال جنگ ستارگان گلگتیکا65 بخوبی دو فصل ابتدایی نبود.“

ن ای بشمار می آیند. ذهنی گرااین موارد چون به سلیقه مرتبط هستند مثال هایی از اظهارات

این .اشندو به هرشخصی قابل تعمیم نمی ب درباره دنیا نیستند جمالت، اظهاراتی از واقعیت

ایاین جمله یک ادع مقایسه نمایید. “تناسخ روح پیدا کرد داالیی الما”اظهارات را با

لیقه و متقن درباره ی حقیقتی از دنیا که مستقل از س اظهار یک .بحساب می آیدمعرفتی

60 Luke 61 Matthew 14:22–33 62 Subjective claims 63 Objective claims 64 John Travolta 65 Battlestar Galactica

Page 43: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

اظهار این یک ادعای ایمانیست که در لباس مبدل ادعای معرفتی یا ؛عالیق شخصیست

واقعیت عینی پنهان گشته است.

نیا ادعاهای ایمانی ادعاهای معرفتی هستند. ادعاهای ایمانی، اظهاراتی متقن از واقعیت در مورد د

.می باشند

ایمان یک معرفت شناسی غیرقابل اتکاست

” کرده تاثیر پذیرفته از جامعه ای است که در آن بزرگ شده یا زندگیباورهای مذهبی شما معموال

رن بیست مردم یونان باستان، ژاپن قرون وسطی و عربستان سعودی ق اخالقیتجربیات اید.

ذهبی به قاد به مسیحیت نمی شود. بنابراین، به نظر می رسد، اعتقاد متمنجر به اعو یکم

“موقعیت اجتماعی جای دارد.مسیر حقیقت در مسیر جای قرار گرفتن در

-گری گاتینگ، ”سنگ،“ نیویورک تایمز، ۳4 سپتامبر ۲2۳۳66

ده و انجام ش ایمان یک معرفت شناسی شکست خورده است. نشان دادن عدم توفیق ایمان قبال

مک ؛۲2۳2لوفتس، ؛۲224هریس، ؛۲2۳۳انجام شده است )برینگ، بخوبی نیز

استنگر و بارکر، ؛۳۳۳۳اسمیت، ؛۳۳۳۳شرمر ؛ ۲22۳شیک و وان، ؛۲2۳۲کورمیک،

کل رئوس این مطالب ۲2۳۲؛ تورس، ۲2۳۲؛ وید، ۲22۳ (67. نیازی نیست که مجددا

ی ازکه به زعم من یک یک استداللرا مرور کنیم. به جای آن، من به اختصار در مورد متعدد

.خواهم پرداختاست ایمان در مقابلاستدالل های اساسی

66 Gary Gutting, “The Stone,” New York Times 67 Bering, 2011; Harris, 2004; Loftus, 2010; Loftus, 2013; McCormick, 2012; Schick & Vaughn, 2008; Shermer, 1997; Shermer, 2011; Smith, 1979; Stenger & Barker, 2012; Torres, 2012; Wade, 2009

Page 44: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

ره از آن تاج موخ یک اعتقاد برمبنای شواهد ناکافی بنانهاده شده باشد بنابراین هرگونه استناگر که

را به باور داشتن متکی بر دالیل ناکافی نمی تواند فرد مورد گمان و پرسش خواهد بود.

ت، چه حقیقت سوق دهد. مثال، واقعیات بدیهی و تردید ناپذیر ذیل مورد وفاق همه گیر اس

خداباور و چه غیر:

.سنن ایمانی مختلفی وجود دارد.۳

.سنن ایمانی مختلف ادعاهای متفاوت از حقیقت دارند.۲

ت. ه برخی سنن ایمانی در تناقض با ادعاهای سایر سنن ایمانی اس.ادعاهای حقیقت مربوط ب۱

بطور مثال، مسلمانان معتقدند که محم د )۱۱۲-1۳2( آخرین پیامبر بود )سوره ۱۱:42(.

مورمون ها68 معتقدند که جوزف اسمیت69 )۳۳44-۳۳21( که بعد از محم د می زیسته یک

پیامبر بود.

ر بوده د می زیسته نیز پیامبپیامبر باشد و کسی که بعد از محم د آخرین .نمی شود که هم محم 4

باشد.

غلط باشد )شاید هردو(. بایدیکی از این دو ادعا دستکمبنابراین: .1

اشد ابزار مورد استفاده در جهت تشخیص اینکه کدامیک از این دو ادعا غلط هستند بایمان اگر

ک روش بعنوان یک معرفت شناسی، بعنوان یبعنوان یک ابزار، تشخیص غیرممکن است.

یند شناخت دنیا، ایمان قادر به داوری بین ادعاهای رقیبآاستدالل، بعنوان یک فر

نمی (. ایمان“جوزف اسمیت یک پیامبر بود”در مقابل “د آخرین پیامبر بودمحم ”نیست)

تواند یکی را از اشتباه براهند و به سمت حقیقت سوق دهد.

68 Mormons 69 Joseph Smith

Page 45: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

، تغییر، بازنگریاین یعنی هیچ راهی برای ل ایمان در درون خود سازوکار اصالح ندارد.به همین دلی

سال 4222عمر زمین ”، بطور مثال ویرایش، و یا اصالح ادعاهای ایمانی وجود ندارد.

ازنگری ایمان داشته باشد، چگونه ممکن است این باور مورد ب به این ادعااگر کسی “است،

سال عمر دارد، پس هیچ 4222اگر کسی حسب ایمان معتقد باشد که زمین قرار بگیرد؟

از باور به این ادعا باز سند، دلیل، یا مجموعه ای از واقعیات وجود ندارد که فرد را

(سیزدهشماره پاورقیدارد.)

غ تنها صحیح و کدام احتماال

لط راه برای تشخیص اینکه کدام ادعاها در خصوص دنیا احتماال

.راه دیگری وجود نداردهستند از طریق برهان و استدالل است.

خطر ایمان

“یک واقعیت نمی شود. شکل گیریهیچ میزان از اعتقاد منجر به ”

__جمیز رندی70

اس باور داشتن براس دانید به همه ما آسیب می زند. اپیدمی تظاهر به دانستن آن چیز که نمی

برهان و عقالنیت موجب می شود تا انسان ها در تشخیص آنچه که برای بجز چیزهر

ا آن دسته از افراد که اعتقاد آنه خودشان و اجتماعشان مفید است دچار اشتباه شوند.

یا می کنند رونی را مهبراساس شواهد ناکافی باشد برحسب آنچه منافعشان باشد شرایط بی

از در ایاالت متحده، سیاست های عمومی مثال واقع این عمل نتیجه عکس می دهد. ولی در

طرف افرادی که تظاهر به دانستن چیزی می کنند همچنان باعث آزار مردم می شود:

محور، ممنوعیت ازدواج همجنسگرایان، ممنوعیت مرگ باوقار-آموزش جنسی خوددار

70 James Randi

Page 46: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

یق ، تنبیهات بدنی در مدارس، عدم توفاسته برای بیماران در حال احتضار()مرگ خود خو

ت بین المللی کنترل جمعیت، ترویج آموزش مکتب خلقدر کمک مالی به سازمان های

ه در اثر بی ک می باشدو سایر شبه علوم فقط چند نمونه از نتیجه گیری های اشتباه گرایی

خردی صورت پذیرفته است.

ر خواهد به تعقل و برهان در استنتاجات اتکا شود، نتیجه گیری حاصله قراردادی ت هرچقدر کمتر

ت شد حاصله از فقدان دالیل کافی می توانند عواقب ب یجه گیری هایدر نهایت، نت بود.

ات گرفته قرآن نش ازطالبان سعادتمندمثال ریشه نگرش زندگی خطرناکی داشته باشند.

، تصور است دستورات الهی نازل شده به پیامبرآنها ادراک منظر ازبا عمل به آنچه که است.

رقیپاوولی چنین نیست.) می کنند که در حال ایجاد یک زندگی و اجتماع خیر هستند.

، (.پانزدهو چهاردهشماره ل می آن نتیجه گیری ها، اینچنین عم براساسطالبان متعاقبا

ارند و پوشاندن و کتک زدن زنان، گردن زدن افرادی که قرائت های متفاوت از قرآن د__کنند

دن علیه غیراسالمیست، مرتکب خشونت ش طالبانیا به نحوی رفتار می کنند که به زعم

افراد ند، زنانی که به دنبال تحصیالت هستند، آزادی های اساسی شهروندی را نقض می کن

از حق یک زندگی خوب محروم رامردم ت اعدام می نمایند،را به خاطر توهین به مقدسا

ه اند، و به اجتماع شکوفا می شود را اشتباه تشخیص دادکه طی آن فرایندیطالبان سازند.

عقالنیت و برهان از ایمان بعنوان راهنما یاری جسته اند.جای استفاده از

سان نشده می توانیم متوجه شویم که اجتماعی که طالبان خلق نموده منجر به شکوفایی ان چگونه

صادرات در مقابل واردات، سواد، کمک های اقتصادی،عمال با هر سنگ مقیاس نوینی: است؟

سالمت عمومی، امید به زندگی، مرگ و میر نوزادان، درآمد خانواده، تولید ناخالص ملی، شاخص

سیاره خوشبخت71، و غیره. افغانستان تحت کنترل طالبان یک فاجعه کامل است. به نفع هیچ

زن انده ی عقب م کابوس شهرکه یک می باشدآنانکه تحت جفای طالبان هستند ن کسی و خصوصا

ابوس شهر اگر فکر می کنید که یک ک) .(شانزدهشماره پاورقی)ایجاد شود.دینی ی خودکامه ستیز

71 Happy Planet Index

Page 47: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

ای ساخته اند یک نسبی گرا هستید و تصور می کنید که طالبان جامعهدرست نکرده اند، و یا اینکه

متفاوت است، نه بهتر یا بدتر، گویم. از مثال دانمارک، دیگر چیزی ندارم که به شما بکه اساسا

(هرچیزی که در این کتاب بنویسم شما را متقاعد نخواهد نمود.

ایمان برای فهم دنیا، جهت دهی به اعمال و بنا نهادن بنیان های خود بخش عظیمی از مردم از

ایران از استفاده می کنند. کشورهایی مثل عربستان سعودی، یمن، موریتانی، سومالی، سودان و

اهد این شدر حال حاضر اگر قانون اسالمی )شریعت( بعنوان پایه قانون مدنی استفاده می کنند.

حدان، و ، ملارانگردن زدن همجنس گرایان، کفرگویان، زنا ک از قبیل، نمایش معرفتی دهشتناک

مقیاس از این در ایمان محوری معضل رفتار به شدت نابرابر با افراد برحسب جنسیت آنها نبودیم،

ت غیرقابل تصور بود.وسعت و شد

در حال زوال تعددغیرعقالنی به ولی امید زنده است. ایمان به تدریج در مسیر رسواییست. نیروهای

هستند: هزاران سوار جدید، معرفت شناسان خیابانی در حال ظهورند:

کاوش عمیق تر

کتاب

Sam Harris, The End of Faith (Harris, 2004) Stephen Law, Believing Bullshit (Law, 2011) John W. Loftus, The Outsider Test for Faith (Loftus, 2013) Michael Shermer, The Believing Brain (Shermer, 2011) Al Stefanelli, A Voice Of Reason in an Unreasonable World: The Rise of Atheism On Planet Earth (Stefanelli, 2011)

Page 48: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

Victor Stenger, God and the Folly of Faith: The Incompatibility of Science and Religion (Stenger, 2012) Lawrence Wright, Going Clear: Scientology, Hollywood, and the Prison of Belief (Wright, 2013)

ویدئو

Peter Boghossian,“Jesus, the Easter Bunny, and Other Delusions: Just Say No!” http://www.philosophynews.com/post/2012/02/14/Jesusthe-Easter-Bunny-and-Other-Delusions-Just-Say-No.aspx Peter Boghossian, “Faith: Pretending to Know Things You Don’t Know,” http://www.youtube.com/watch?v=qp4WUFXvCFQ Jerry Coyne, “Why Science and Faith Are Incompatible: My Talk in Edinburgh,”http://whyevolutionistrue.wordpress.com/2012/12/26/whyscience-and-faith-are-incompatible-my-talk-inedinburgh/ QualiaSoup’s YouTube channel, “UK Secular Humanist Discussing: Science & the Natural World, Critical Thinking, Atheism, Philosophy, Religion,” http://www.youtube.com/user/QualiaSoup The Atheist Experience, “The Atheist Experience is a weekly cable access television show in Austin, Texas geared at a non-atheist audience. Every week we field live calls from atheists and believers alike, and you never know what you’re going to get!” http://www.atheistexperience.com Thunderf00t’s YouTube channel, “The true beauty of a self-inquiring sentient universe is lost on those who elect to walk the intellectually vacuous path of comfortable paranoid fantasies,” http://www.youtube.com/user/Thunderf00t

Page 49: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

پاورقی

لماآ لما: پسرآکتاب ”لما یکی از زیر مجموعه های کتاب مورمون ها است. عنوان کامل آن آکتاب .۳

می باشد. “

از طریق بکارگیری هوشمندانه علم معانی72 مورد دفاع قرار می گیرید. باور یا اعتقاد مذهبی معموال

وقتی از یک اهل ایمان در مورد یک یا چند نکات مهمی در خصوص این طفره رفتن ها وجود دارد.

اینطور پاسخ می دهندخب، ”، انگاره ی غیرمنطقی مشخص از اعتقادشان سوال می پرسید، غالبا

بی قرار اسمعرفت شناس خیابانی را در وضعیت نامننه تنها و با این کار “البته من به آن باور ندارم،

دامه می ایمان محور تغییر ناپذیر خود ا اعتقادبه اظهار ، همچنان بدون هرگونه توجه بلکهمی دهند

از اینکه یا با نسخه ای جدیدی اگر بیشتر تحت فشار قرار بگیرند، یا با جمالت متناقض دهند.

این فرم خواهند داد.به باور خود ادامه می دهند پاسخ همچنان باوجود نبود دلیل کافی “چرا”

ی که از حس من بر این است که کسان می شود. فوق ذکر چرخه یسنگرگونه موجب تکرار بیشمار

خود با را لغات بی معنی برای حفاظت از تعلقات احساسی خود به ایمان استفاده می کنند خویش

ل در لباس مبد یک تک گویی است که ؛دو طرفه نیست “گفتگو”این نوع از )فریبی درگیر می کنند.

گفت و شنود پنهان گردیده است.(

متکی به باورکردن احساسی اعتقاد مذهبی قو ارضای اع معرفت دف ؛اعتقادات استعینی و واقعی یا

تعاش یا است. این ار ت وابسته به پذیرش غیرعینی و ذهنیشناسانه از چنین اعتقاداتی به شد

برای جستجوی حقیقت نیست. شکست ادراکی داللت خوبی

ن دو انجام می دهند خویش فریبی همزمان خود مابی ماهرکاری که اکثر قریب به اتفاق معتقدان

همزمان اعالم __ه نرفتهاالبته که او روی آب ر __باور ندارند آنآنها صد درصد به حالت است:

عرفتیوقتی از منظر م است.دنیا بوسیله یک نیروی متعالی آفریده شده __اینقطعیت در مورد

اینگونهخود دفاع می کنند، اعتقاد وجود یک به اعتقاد داشتن ملزمتوصیف می کنند که اساسا

72 Semantics

Page 50: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

و این عشق است که ” “عشق مهم است،”یعنی “خداوند به همه ما عشق می ورزد”) یستنویژه

کنند، ولی به محض اینکه چالش معرفتی را حل می و قص علی هذا.(، “درنهایت مستولی می شود،

یعنی “خداوند به همه ما عشق می ورزد”) باور خود را خیلی عینی تر، و از نو شکل می دهند

(.“شخص خاصی هست که به ما عشق می ورزد”

است و تر پراهمیت تصور می کنم پرداختن به این مساله اخیر از آنچه که منتقدان ایمان درنظر دارند

وشنفکران محدود به ر یعنی ضمنا اینکه این پدیده ایست عمومی تر از آنچه که فکرش را می کنیم )

ه شکلیراحتی و بباین بخشی از کاریست که یک معتقد در زمان پاسخ به نقد حداقل، .نیست(

یی دقیق با آشناشما فاقد ”بخش دیگر این است، “شما متوجه نیستید.” :زبان می آورد بر اسرارآمیز

“فرهنگ، تاریخ، و دین شناسی مذهب من هستید.

شاره اش به ااین موضوعی مجزا و اغلب صحیح است. البته پاسخ به آن شبیه پاسخ به فردیست که

خیالی بودن سریال استار ترک 73 به این شکل است که، ”شما اگر مثل من تجربه دقیق و کامل

ترکی 74)شخصیت سریال( بودن را داشتید هرگز این جمله را به زبان نمی آوردید،“ که البته این

است. مهمل پاسخ

امید اکنون ایمان جوهره ی چیزهاییست که”ایمان را به این صورت تعریف می کند، ۳۳.عبرانیان ۲

به آنها بوده است، دلیل ]تکذیب[75 چیزهایی که از انظار پنهانند.“ آنچه که جالب است استفاده از

در این متن است.)النخوس( “تکذیب”عبارت

”النخوس“76درمتن هومر )قرن هشتم( با معانی زیر آمده است: شرمسار کردن، رفتار اهانت آمیز،

محکوم کردن پرسش در جهت مردود کردن، با هدف سانسور، اتهام، متهم کردن و احتماال

اغلب در مواردی که مافوق نظامی سربازان را خلع درجه و لباس می کند. در دادگاه های __فرد

ات، حقوقی نیز از این عبارت استفاده می شود: ادای جرائم، ادای اتهام، و همچنین، ارائه مستند 73 Star Trek 74 Trekkie 75 Elenchus 76 Elenchus

Page 51: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

مدارک، ارائه دالیل متقن. افراد پیش از سقراط مانند پارمنیدس77 )اوایل قرن پنجم( به همان شکل

.د کردناستدالل، موشکافی، آزمون متقابل بمنظور تکذیب و ر :ردندسقراط از آن استفاده می ک

در گویش کوین78 یونانی فعل ”النخو“79 به معنای این موارد است:”متهم می کنم، مالمت می کنم،

در معرض می گذارم، نشان می دهم که گناهکار است، ثابت می ”و همچنین “نکوهش می کنم،

(.می گیرد)در حالتی که یک دروغ در معرض قضاوت و اظهار نظر عمومی قرار “کنم

این نکته در متون یوحنا 80۱:۲2 ؛ کورینتیان یک ۳4:۲4 81 ؛ افیسیان 1:۳۳ الی ۳۱82 ؛ جیمز

۲:۳ 83، آمده است.

فرهنگ لغات عهد جدید سوتر عبارت ”النخوس“84 را مترادف با ”اثبات“، یا ”امکان متقاعد کردن“

برمی شمارد )سوتر ، 85۳۳۳۳(.

ار ، دچ “النخوس”در عصر حواریون، کلمه ما را به یک واقعیت روشن منتهی می کند: مدرکاین

به کالمی .را در بگیرد ۳۳معنی مندرج در عبرانیان بطوریکه می شود پوشش معنایی دگیگستر

د، بکار از این کلمه حمایت ش دیگر مردم شروع به استفاده از این کلمه به شکل جدیدی نمودند.

اره به یک از این کلمه برای اشبرده شد، و در نهایت منجر به استفاده موفقیت آمیز از آن شد. سقراط

این د ازجدیفهوم در م منطق استفاده نمود. موشکافانه یفرایند دقیق استدالل با بکارگیری

یا یقیناره به برای اش __یعنی بدون ورود به فرایند دقیق استداللی سقراط__بدون استدالل__کلمه

.استفاده می شود ، و یا انواع دیگری از تایید دلخواه و مورد پسندمتقاعد کردن

77 Parmenides 78 Koine 79 Elencho 80 John 3:20 81 1 Corinthians 14:24 82 Ephesians 5:11-13 83 James2:9 84 Elenchus 85 Souter, 1917

Page 52: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

ولی در باشد.سقراط در نتیجه آزمایش فلسفی این حق را بدست آورد که ادعا به استنتاجی داشته

چیزهاییست که امید تضمینایمان عوض آن، نویسنده ناشناخته ی عبرانیان اینطور می نویسد که

اگر سقراط این جمله را می شنید، تصور چیزهایی که از انظار پنهانند. پسند بهو یقینو به آنها بوده

نه باشد ولی یک استدالل نیست، نه یک آزمون متقابل، و یقینممکن است یک می کنم می گفت:

رسیدن واقعی به نتیجه. بدون اثبات، و بدون -آزمایشی موشکافانه، فقط یک جهش بدون توجیه

فضیلت این کار کجاست؟

۱.برای اطالعات بیشتر به ”تعریف ایمان از طریق استدالل بیزین“86 به مطلب ریاضیدان امریکایی

جیمز ا.لیندسی87 مراجعه نمایید )لیندسی، ۲2۳۲(. لیندسی تحلیلی متقاعد کننده از ایمان با

استفاده از نظریه بیز88 ارائه داده است.

نی عمومی این افراد یا متوهمند و یا قربا .استثنای این مورد افرادی هستند که تظاهر نمی کنند.4

هان در موضوع اخیر، خیلی از مردم در ج فقدان نظریات جایگزین و معرفت شناسی های متفاوت.

هر به مثال، خیلی از مردم در عربستان سعودی در تظا قرار می گیرند.اسالم در این طبقه بندی

ده اند و یا نیستند. آنها هیچگاه با این موضوع مواجه نش ،دانستن چیزی در مورد قرآن که نمی دانند

م واقعیت معنای واقعی کلمه درگیر راه های مختلف فههیچگاه به آنها این فرصت داده نشده که به

، هر شخصی که شوند.ط والدین توس در مفهوم دقیق، آنها قربانیان معرفت شناسی هستند. ضمنا

روشنگری مسیر رو قرار گرفتن دتعالیم مذهبی ایستادگی در مقابل بنیادگرا تربیت شده باشد برای

است. ستایشمستحق

به جای “لتوک ”و استفاده از “ایمان”.حرکت اخیر مدافعان مذهبی پرهیز کامل از بکارگیری کلمه 1

غامض است، تصور می کنم این حرکت یک راه “ایمان”با توجه با اینکه کلمه آن است.برد فوق ذاتا

توانید بدون شواهد کافی چطوری می”اگرچه، استدالل متقابل آن همانیست که بود: العاده است.

86 Defining Faith via Bayesian Reasoning 87 James A. Lindsay 88 Bayes theorum

Page 53: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

پاسخ شما ،“شواهد کافی وجود دارد”اگر پاسخ این باشد که “کنید؟می بفهمید به چه چیزی توکل

“پس شما به ایمان نیاز ندارید.”بایستی این باشد:

ریف کرده تع “نگرشی نسبت آنچه که نمی دانیم ”شنیده ام که ایمان را بعنوان ، به همین صورت.۱

از وقتی از این دسته افراد سوال شود ذات این نگرش چیست، پاسخ این است که: نوعی د.ان

کنیم به تداعی می کسیاین تعریف آن چیزیست که ما با نگرش اطمینان، تضمین و یا قطعیت.

توجیه دارد. “من می دانم” عبارت قدر کفایت برای گفتن

قا مشابه این است که دقی “که نمی دانیمنگرشی نسبت به آنچه ”مشکل تعریف ایمان بصورت

چگونه ” دانه سوال این است،ااز منظر نق عمل می کند. ،نگرشی که ما نسبت به آنچه که می دانیم

ی کار کند که یک نگرش که فاقد توجیهات الزم برای تصدیق یک اعتقاد است می تواند مشابه نگرش

د. و پاسخ صریح این است: نمی توان “مملو از توجیهات الزم برای تصدیق یک اعتقاد است؟

قرار چون برخی از این نگرش بهره می جویند منصفانه است که آنها را در این خصوص مورد خطاب

شما کهاینه نیستید. و شما در خصوص این تضمین یا قطعیتی که دارید موج ”دهیم و بگوییم،

نموده معطوف این نگرش ن را خودن این مطلب است که صداقت عقالنی نگران آن نیستید مبی

ست که صداقت این ا درحالیکه__به واقع شما تمایل به انجام این کار ندارید یا می ترسید__اید

عالقه( یک ه نیست، ولی چیز دیگریست...شاید )از رویبگویید، ایمان من مثل دانایی نیست، موج

“انتخاب باشد.

ه در مورد این است: کسی که تظاهر به دانستن چیزهایی ک “خداناباور”یک تعریف جایگزین از .۳

نمی کند. ،نمی داند جهانآفرینش

۳.برخی از خداناباوران بنام، از جمله تاریخ دان امریکایی، ریچارد کریر89، به خداناباوری از دید یک

این (. دیگران، از جمله ]یکی از آن چهار[ سوار، سم هریس، ۲2۳۲هویت نگاه می کند )کریر،

صیست. دیدگاه را ندارد. نظر من این است که خود شناسایی بعنوان یک خداناباور یک انتخاب شخ 89 Richard Carrier

Page 54: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

من تمایل به ایجاد تعادل در زندگی شخصی و حرفه ای و یا داشتن یک خواب شب کامل )شخصا

دارم.(

آیا خداناباوری بخشی از هویت من است؟ پاسخ من همیشه ات از من سوال می شود کهبه کر

رانی منفیست. عجیب ممکن است به نظر برسد ولی با وجود این کتاب، شغل من، و انجام سخن

هایم، خداناباوری بخشی از هویت من نیست. فقدان باور به لپرچان ها90 )در فرهنگ ایرلندی،

ن هم بخشی از هویت من نیست. م یت می شود(موجب آزار و اذکه ای پیرمردی کوچک پری گونه

نجام خودم را بر اساس آنچه که باور ندارم یا انجام نمی دهم تعریف نمی کنم. من خیلی از کارها را ا

نمی دهم. تایچی91 )نوعی ورزش رزمی( انجام نمی دهم. فقدان تایچی در زندگی من بخشی از

هویت من را تشکیل نمی دهد.

مردم بخش اعظمی از اینکه خالفت با سایر افراد تعریف نمی کنم:با وجودمن خودم را برحسب م

خداناباور را نسبت نمی دهم.لفظ خود را خداناباور تلقی نمی کنند، من به خودم

ل کافی وقتی با دوستان خداناباور در منزل جمع می شویم، نمیشینیم دور هم و راجع به اینکه دالی

در مورد اینکه تایچی انجام نبرای اثبات وجود خدا در می دهیم اختیار نیست صحبت کنیم. ضمنا

رای نیز صحبت نمی کنیم. من خود را بعنوان یک خداناباور هویت نمی بخشم چون تالش من ب

ه استدالل ن اعتقاد مبنی بر اثبات هیچ چیزی عالوه بر دیدگاه معرفت شناسانه به من نمی افزاید.

ی مورد احتمال وجود یک خالق الهی به معنای این نیست که من آدم خوبمن و نه استنتاج من در

ر خصوص و یا اطالعات وسیعی دهستم، یا نسبت به سگم مهربانم، یا اینکه پدر صبوری هستم،

سبک علمی تخیلی دارم، یا برای حضور در مهمانی ها آدم باحالی هستم، یا در فن رزمی جیو

جیتسو92 مهارت دارم. اگر عبارت ”متفکر منتقد خوب“ را با لفظ ”خداناباور“ جایگزین کنیم، پس

90 Leprechauns 91 Tai Chi 92 Jiu jitsu

Page 55: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

پا دا عدم وجود دالیل کافی برای تصدیق اعتقاد به خ گسترهمبرهن خواهد بود که خداناباوری از

فراتر نخواهد گذاشت.

مکچه فرد خداناباور باشد و چه معتقد، ربطی به اخالقیات نخواهد داشت. ولی با این وجود، ررا

جنبشی مثال، در حال حاضر اخالقی به خداناباوران و مومنان نسبت داده می شود. صفات

)امیدوارم( کوتاه مدت به نام ایتئیزم پالس93 در جریان است. در مرام نامه این جنبش مواردی

گرایان مانند عدالت اجتماعی، حمایت از حقوق زنان، اعتراض به نژاد پرستی، مبارزه با ضد همجنس

و دگرباشان، تفکر انتقادی و شکاکیت وجود دارد )مک کریت، ۲2۳۲(94. همانطور که ماسیمو

قاد به خداناباوری به معنای عدم وجود اعت”، مشکل این موارد این است که، شدهمتذکر پیلیوچی

از فراگیری ندارد چون هیچیک در خود موقعیتی مثبت و خدا یا خدایان است... .این عدم اعتقاد

این موارد به هم ارتباطی ندارند“ )پیلیوچی، ۲2۳۲(95. خیلی افراد سعی می کنند خداناباوری را

رایان، و یا تبدیل به چیزی کنند که نیست. خداناباوری در مورد نژاد پرستی، ضدیت با همجنس گ

به خداست. فقط در مورد فقدان دالیل کافی بمنظور تصدیق اعتقاد ؛انجام تمرینات تایچی نیست

خداناباوری در مورد معرفت شناسی، اثبات، صداقت، خلوص، عقل و جستجو است.

، شاید چون من به خداناباوری به دیده ی یک ویژگی تغییر ناپذیر )مثل رنگ چشم( نگاه نمی نهایتا

من تمایل دارم تا در صورت مشاهده دالیل متقن در نیست.کنم، دیدگاهم به آن بعنوان یک هویت

می توانم بفهمم چرا بسیاری از خداباوران، خصوص وجود خدا یا خدایان، نظرم را عوض کنم.

اعتقاد را بعنوان بخشی از هویت خود می شناسند، چون اغلب اظهار می کنند که تمایلی به تغییر

ابل تغییر نداند، محتمل است که آن چیز را جزئی از هویت ذهنیت خود ندارند. فردی که چیزی را ق

خود قلمداد کند.

93 Atheism+ 94 McCreight, 2012 95 Pigliucci, 2012

Page 56: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

۳.طی یک ایمیل از پزشک امریکایی و نویسنده پرفروش سال، دکتر ویکتور استنگر96 پرسیدم

موضوع باور ”. ۳جا قرار می دهد. ویکتور جواب داد، خودش را در مقایس درجه بندی داوکینز در ک

اتبات )مک “است. من دانشی فراتر از شک معقول دارم که خدایی وجود نداردنیست. موضوع دانایی

شخصی، ۳1 آگوست، ۲2۳۲(. برای اینکه در خصوص نظر ایشان بیشتر بدانید به خدا: فرضیه

ناموفق97 )استنگر، ۲22۳( رجوع نمایید.

( علل ۲(، )( حرکت )چون هیچ چیزی بخودی خود حرکت نمی کند۳پنج اثبات آکوئیناس: ).۳2

( امکان و ضرورت )چون هر چیزی ۱اثربخش )چیزی بایستی وجود داشته باشد که معلول نیست(، )

وجودش ممکن است بایستی در زمانی وجود نداشته باشد، پس باید چیزی وجود داشته باشد که

وجود دارد، پس بایستی چیزی نیز سلسله مراتبوجود )چون سلسله( 4ضرورت وجود دارد(، )

)چون اجرام طبیعی نقشه طرح ( 1له نردبان قرار دارد که همان کمال است( )پاشد که در باالترین ب

(. هستندآن در مسیر در طبیعتکه مواد ن در حرکتند، پس وجودی دانا هستبه سمت یک پایا

برای اطالعات بیشتر در خصوص شرط پاسکال98، پاورقی شماره یازده در فصل 4 را مطالعه نمایید.

استدالل آنسلم از گفتار شماره دو99:”بنابراین، حتی ابلهان نیز متقاعد می شوند که چیزی که هیچ

، آنرا درا می شنو وجود دارد، چون وقتی این جمالت فهمچیز برتر از آن قابل تصور نیست در

ر از وجود دارد. و به یقین آن چیزی که فرات فهمو هر آنچه که فهمیده شود در آن ؛می فهمد

ن فهمآدر ییتنها به زیرا اگر هم وجود ندارد. فهم در آن ییتنهابه ، قابل تصور نباشد ، آن

آناگر ، پس است. فراترتصور کرد، که اینچنینوجود داشته باشد، می توان آنرا در واقعیت

ن چیز که آداشته باشد، وجود فهم آن در ییتنهابه نباشد، تصور قابل آن از فراتر که چیزی

این ولی مط خودش است که فراتر از آن قابل تصور است. ،قابل تصور نیستآن از فراترمئنا

96 Victor Stenger 97 God: The Failed Hypothesis 98 Pascal’s Wager 99 Proslogion II

Page 57: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

، چه در امکان ندارد. بنابراین، بی شک، چیزی که فراتر از آن قابل تصور نباشد وجود دارد

“فهم و چه در واقعیت.

برای اطالعات بیشتر در رابطه با استدالل میزان سازی دقیق100، پاورقی شماره پنج از فصل ۳ را

مالحظه نمایید.

برای اطالعات بیشتر در رابطه با استدالل کیهانی کالم101، پاورقی شماره سه از فصل ۳ را مالحظه

نمایید.

ناسی یکی از همکاران بخش هنر و علوم از من پرسید، اگر ایمان نشانه های مرتبط با معرفت ش.۳۳

اشد مگر نباید معرفت شناسی، معرفت شناسی باینکه را ندارد، چرا آنرا معرفت شناسی بنامیم؟ برای

یمان به ا چیزی که او می خواست به آن برسد مربوط ”ایفا کند؟ در آن اثبات عینی یک نقش اساسی

معرفت د ینآفر بود، چون اثبات عینی نقشی را ایفا نمی کند )یا به کالم فالسفه، ایمان در یک

اریم؟(، چرا نامش را معرفت شناسی بگذ“شناسی " موفق به برآورده کردن شرایط الزم نمی شود

ی هستند که متکی بر واقعیات عینناسی های مختلفی از جمله خردگرا و عمل گرا معرفت ش

دون تجربه نیستند. مثال دکارت، معرفت شناسی خردگرایانه دارد. از منظر وی، عقل به تنهایی، و ب

داخل می توانم مغزی__ون بروم و دنیا را ببینمنیازی نیست من بیر جهان منبعی از دانش است.

کری به ند فخمره باشم که از طریق الکترود به کامپیوتر متصل است، و فقط به تنهایی از راه فرای

این دیدگاهی خردگرایانه است. هیوم، الک و برکلی102، دانش در مورد دنیا دست پیدا کنم. اساسا

ماندهی خیر، عقل به خودی خود قابلیت ساز”، دادنداین نقطه نظر را انکار و اینطور واکنش نشان

تجربه صوصتجربه را دارد ولی منبعی از دانش در خصوص تجربه نیست. تنها یک منبع دانش در خ

ا ب گرایانه است، برخوردی از جنس نزدیک با دنیای واقعی عینی و آن محتوای واقع وجود دارد

“.استفاده از حواس

100 Fine-tuning argument 101 The Kalām cosmological argument 102 Hume, Locke, Berkeley

Page 58: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

گرایی و از نقطه نظر تاریخی، پیروان کانت، مکتبی مجزا هستند. موضوع آنها این است که هم خرد

از منظر کانت، مفهوم ها بدون تجربه تهی ، و در طرق خودشان صحیح هستند. هم واقع گرایی

فت های دانش ترکیبی از سازماندهی عملکرد ذهن و دریا ؛هستندتجربیات بدون مفهوم ها نابینا

حسی است.

ت وجود دارند که هرکدام نوعی از معرفسپس، مکاتب عمل گرا، عینی گرای نسبی، شهود گرا

تعریف متفاوت خود از معرفت را دارند. )دانش( را مجاز می دانند. تمام این مکاتب

مان ای ایمان یک معرفت شناسیست چون بعنوان یک معرفت شناسی از آن استفاده می شود.

ان مردم از ایمان برای شناخت و تعبیر جه ؛ه مدام در حال استفاده استکمعرفت شناسی است

منبع می کنند که انجیل استفاده می کنند. مثال، حدود یک سوم مردمان امریکای شمالی فکر

آسمانی دارد، و بیش از نیمی از آنها فکر می کنند انجیل کالم حقیقی خداوند است )جونز،

۲2۳۳(103. در میان امریکایی ها این باوری عام است که فرشتگان و ارواح هدایت کننده ی دست ها

هستند )نقشی از کاراواجیو به سال ۳۱2۲ ”سنت متیو و فرشته“(104، یا در گوش نویسندگان انجیل

م متیو تبشیری که توسط یک فرشته مورد الها” ۳۱۱۳رامبرانت به سال ی از)نقش زمزمه می کنند

و “سنت متیو و فرشته،” ۳1۱4جیووانی جیروالمو ساوولدو به سال نقشی از “قرار گرفته است،

نقشی از گیدو رنی به سال ۳۱42 ”سنت متیو و فرشته“(105. در نتیجه، بسیاری از مومنان ریشه ی

ا اعتبار آن زیر اینکه ایمان قابل اتکا نباشد، ی بسیاری از باورهایشان را در حقانیت انجیل می دانند.

ه معنای آن سوال برود، فقط منجر به غیر قابل اتکا بودن و بی اعتباری ایمان می شود. این مطلب ب

نیست که ایمان یک معرفت شناسی نیست.

نند به بمنظور جهت یابی واقعیت استفاده نمی کهام در رابطه با افرادی که از ایمان بخشی از اب

ست.غیرقابل اطمینانی ا ستداللیایمان فرایند ا نماینددرک می خاطر این است که مشخصا

103 Jones, 2011 104 Depicted by Caravaggio’s 1602 “Saint Matthew and the Angel” 105 seen in Rembrandt’s 1661 “The Evangelist Matthew Inspired by an Angel,” Giovanni Girolamo Savoldo’s 1534 “Saint Matthew and the Angel,” and Guido Reni’s 1640 “St Matthew and the Angel”),

Page 59: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

ه سایرین بنابراین، یا به ایمان در قالب یک معرفت شناسی نگاه نمی کنند یا فکر می کنند ک از واقعا

دیگری می ین دسته به ایمان به دیده یا بعنوان یک ابزار معرفت شناسی استفاده نمی کنند.آن

چیزی نگرند، بعنوان چیزی عجیب، چیزی دیگر، چیزی شخصی، چیزی بد اندیش، و شاید حتی

رستگاری بخش.

هم، ولی در باطن، ایمان همچنان یک معرفت شناسیست. فرایندیست که افراد از آن در جهت ف

تعبیر و شناخت جهان استفاده می کنند.

ه بر ایمان ادعاهای معرفتی ایجاد می کند. ادعاهایی که برخاسته از معرفت شناسی بدون تکی

اینها اظهاراتی از __عرفت شناسی هاستاستدالل است همانند ادعاهای برخاسته از سایر م

یر همراه با خطا ، عجیب و غ حقیقت در خصوص دنیاست. ادعاهای ایمانی با وجود اینکه منحصرا

محتمل هستند ولی همچنان ادعاهای معرفتی هستند.

۳۲.یک استثناء همان به اصطالح آیات شیطانی106 قرآن است. در سوره های ابتدایی قرآن، محمد

و به ؛خواندولی بعدا این سوره ها را باطل می ؛با بت پرستی معمول و ماقبل خود مسامحه می کند

وحی و سپس قاعده جدید ایجاد می کند که طی آن__یات شیطانی را اطالق می نمایدآآنها عبارت

تن از راه دیگری البته بدون یاری جسبنابراین، های جدید جایگزین وحی های قدیمی تر شوند.

دامیک تعقل و اثبات وجود دارد که متوجه شویم کدام ادعاها را در مورد جهان بایستی بپذیریم و ک

ر قرآن جایجدید بر مبنای آخرین وحی است. سوره های موخ ی قاعده .و نپذیریم غلط هستند

آن رلیه را می گیرند. متاسفانه، خیلی از سوره های ستیزه جوی قرآن در بخش موخ سوره های او

یافت می شوند.

دارنددر این مثال، مسلمانانی که اظهار می __من هرگز این ادعاهای مومنان را درک نکرده ام.۳۱

برهان وارد گستره ای از اعتقاد بدونفردی از قرآن ندارند. وقتی یسایر مسلمانان قرائت صحیح

شد، مبهم است که برچه اساسی ادعا می کند که قرائت صحیح یا غلط از قرآن وجود دارد.

106 Satanic verses

Page 60: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

سازیم وجود آنچه که به نفع ماست و چه جوامعی بایستی ب عقالنی.راه های مختلفی برای تعیین ۳4

دارد.مثال، در کتاب نظریه عدالت107، جان رالز108، فیلسوف امریکایی، آزمایشات فکری ارائه می

نماییمیدا دهد تا از طریق آن بصورت مستدل بسوی یک سیستم سیاسی اقتصادی ایده آل سوق پ

را شرح می دهد.فراگیر اجماععدالت با تکیه بر لاصوایشان راه های ایجاد (.۲221)رالز،

ازندغلط برای خود می سنیل به خوشبختی ساختاری . برای اینکه بفهمیم انسان ها برای۳1حتما

ل ر و قاببه بدترین مثال ها رجوع کنیم. رژیم های غذایی غیر علمی مثالی دم دستی تنیاز نیست

ش باشگاه محلی مان مالقات نمودم که با آرزوی کاه. چند سال پیش شخصی را در درک تر است

نه وزن و بازیابی سالمتی، روزانه مقادیر بسیار زیادی هندوانه می خورد. ولی نه وزن کم کرد و

زیاد سالمتیش را بدست آورد. موفق به انجام هیچکدام نشد چون خوردن روزانه هندوانه در مقادیر

به یقین فع ود. نجر به سالمتی و یا کاهش وزن محسوس منجر شالیتی نیست که متقریبا

107 The Theory of Justice 108 John Rawls

Page 61: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

3فصل

رسوخ ناپذیری اعتقادی ، باور، و معرفت شناسی

“فراخوان تحلیل زندگی یعنی تغییر طرز فکر مردم.”

__استیون بروتوس، مذهب، فرهنگ، تاریخ )۲2۳۲(109

“ذهن ها را تغییر بده، قلب ها بدنبالش می آیند.”

پیتر بوگوشن__

آماده هستید تا کار خود را بعنوان یک معرفت شناس خیابانی آغاز کنید. اگرچه، قبل از شما تقریبا

( کنار ۳اینکه افراد را به خروج از ایمان سوق دهید، جهت موارد ذیل به یک چاشنی نیاز دارید: )

؛ندیت می کن( نیروهایی که نظام های بسته اعتقادی را تقو۲) ؛نهادن مستدل اعتقادات غیرمعقول

( 4و ) ؛( عواملی که موجب می شود افراد اعتقادات خود را در اختیار مهمل گویان بگذارند۱)

وری واکنش محتمل افراد نسبت به درمان شما )ناراحت خواهند شد!(. خود شما نیز به یک دوره ف

آموزشی معرفت شناسی نیاز خواهید داشت.

تمام انسان ها ” “دمشتاق دانستن هستن ذاتا

مشتاق دانستن بیعه110، ارسطو ذکر می کند که، "تمام انسان ها ذاتا

در بخش اول کتاب ماورالط

ور دستیابی هستند." با تعمق در افکار افالطون و سقراط ، ارسطو اینطور استدالل می کند که بمنظ

ود اشتیاق برای آن سوال ها را دنبال نماییم. نب وبه یک زندگی تحلیل شده بایستی طرح سوال کنیم

.مطمئن هستیم یا بی تفاوت دانستن به معنای این است که یا

109 Steven Brutus, Religion, Culture, History (2012) 110 Metaphysics

Page 62: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

اور به قول سقراط انسان چیزی را که حس کمبود به آن ندارد نمی خواهد. این یعنی، اگر شما ب

ه تردید گر نقطدارید که حقیقت نزد شماست، پس چرا به دنبال حقیقت دیگری باشید؟ مثال، ا

غایی ناپذیر آغاز شما این باشد که ده فرمان ختم کالم در خصوص اخالقیات است، یا قرآن کتاب

است که همه پاسخ هایی که در جستجوی آن هستید در آن یافت می شود، و یا اینکه تمام انسان ها

از مانو111 نشأت می گیرند، جستجوی شما متوقف می شود. یقین دشمن حقیقت است: آزمودن و

دوباره آزمودن هم پیمانان حقیقت هستند.

در زمان یونان باستان، چارفون112 نزد پیشگوی معبد دلفی رفت و از او پرسید فرزانه ترین انسان در

خودش فکر یونان کیست. پیشگوی معبد پاسخ داد کسی فرزانه تر از سقراط نیست. سقراط پیش

می کرد شاید آن پیشگو__پیثیا113__گفته که تمام مردم نادانند. در ظاهر امر، منظور پیثیا همین

شمرده می بود، ولی اشاره به این مطلب نیز داشته که درک جهل، و اشتیاق برای دانستن، فضیلت

شود.

تمایل به دانستن دارند. وقتی یک فرآیند فیزیکی ر ا در جهان حق با ارسطوست:تمام افراد ذاتا

جاد می خواهیم بدانیم چرا شیر در قهوه طرح ای__کاو می شویممشاهده می کنیم در موردش کنج

ه با می کند، و چرا برگ در باد به شکل خاصی از درخت می افتد. ما یک کنجکاوی ذاتی در رابط

خص اشتیاق به دانستن دارند. افراد، پدیده های طبیعی و حیاتمان داریم. کودکان بأل

نکه چه بطه با جهان، آنچه که باید بر آن ارزش بنهیم، ایدر را ایمان باعث می شود حس کنجکاوی ما

الب تواضع زندگی را دنبال نماییم، تضعیف و یا حتی از بین برود. ایمان، تکبر معرفتی را که در ق

ن و کاشتن دروغین پنهان شده جایگزین حیرت و شگفتی می کند. با ریشه کن کردن عطش دانست

ند.ز تغییر ناپذیری نقطه ی آغازین جستجو را عوض می کاطمینانی بی اعتبار، ایمان به طر

111 Manu 112 Chaerephon 113 The Pythia

Page 63: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

و اگر زندگی بدون تحقیق ارزش زندگی کردن ندارد، پس فهم جهلمان آغاز راه وظیفه عقالنی

واهیم احساسی ماست. وقتی به این درک برسیم که دارای دانش و شناخت نیستیم، مبنایی خ

یم.شگفتی، و تفکر نقادانه پیش بروداشت که بر اساس آن در فضایی آکنده از تحقیق،

ر برای خودآگاهی در خصوص جهل، عزم به چالش کشیدن اعتقادات بنیادین، عطشی سیری ناپذی

که ارزش حقیقت، و اشتیاق به دانستن، از جمله اهداف معرفت شناسان خیابانیست. برای زندگی

دانستن، نیت، و تمایل بهزندگی کردن دارد، شگفتی، کنجکاوی، درون اندیشی صادقانه، خلوص

شالوده های استوار هستند.

گفتی معرفت شناسان خیابانی به دنبال کمک به سایرین درجهت بازیابی حس کنجکاوی و ش

ندگی خود هستند که هر دو توسط ایمان به تاراج رفته است. یک انسان می تواند بدون پرسش به ز

ادامه دهد، ولی همانطور که فیلسوف بریتانیایی جان استیوارت میل )۳۳۳۱-۳۳2۱(114 متذکر

ناراضی بهتر است که سقراط ؛بهتر است که یک انسان ناراضی باشید تا یک خوک راضی”شده،

انستن، حس پیشرفت خردمندانه در زندگی و پاسخگویی به عطش د “باشید تا یک ابله راضی.

اجزایی حیاتی از تجربه بشری هستند.)پاورقی شماره یک(

اندیشمندان اغلب در مورد سو گیری متعصبانه115 و حلقه تفسیر116 صحبت می کنند__وقتی

م، و تجربه درحال تعبیر چیزی هستیم، پنداشت ما بر آنچه که حس می کنیم، می شنویم، می بینی

ظار یک می کنیم تسلط دارد. مثال، سال ها پیش که در نیو مکزیکو زندگی می کردم، در اتاق انت

ه به دیوار بود. ر کنار هم نشسته بودیم و یک تابلو نقاشی بد قواره نیز آویختپزشک با سه غریبه د

احل پیاده نقاشی راجع به صحنه ای بود که در آن مهاجرین به امریکا تازه از یک کشتی بزرگ لب س

ه بودند. خانم شده بودند و توسط امریکایی های بومی به شکل صلح آمیزی مورد استقبال قرار گرفت

خواند. ت چپ من شروع به صحبت کرد که چه نقاشی زیبایی و اینکه در دانشگاه هنر میجوان سم

114 John Stuart Mill (1806–1873) 115 Confirmation bias 116 Hermeneutic circle

Page 64: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

مردی مسن تر سمت چپ آن خانم اظهار کرد که نقاشی مزبور توهین آمیز است و در ادامه در

ه لحاظ خصوص میراث بومیان امریکا سخن گفت. مرد دیگری در مورد اینکه کشتی مصور شده ب

کشتی ها در آن وقتتاریخی صحیح نبوده چه اظهار نظر کرد و در ادامه در خصوص اینکه اساسا

یل نمود. شکلی بودند توضیح داد. هر یک از این افراد تجربه شخصی خود را در تعبیر نقاشی دخ

یری های سقراط و نیچه، گونه دیگری از تجربه ی تعبیری را توصیه نمودند که در آن نه تنها سوگ

را پیدا و تایید می کنیم بلکه به آنها حمله ور می شویم. هر زمان این موقعیت موجود را شناسایی

ا ببینیم، کنیم که نگاهی به تعصباتمان بیاندازیم و جانبداری ها و مفروضات آزمون نشده ی مان ر

این فرصت را خواهیم داشت تا به آنها حمله کنیم و خود را از شر پیش فرض دانش و شناخت

دانیم، فرصتی یل و نقد متفکرانه ی سوگیری ها و تعابیر و آنچه که تصور می کنیم میبرهانیم. تحل

ایجاد خواهد نمود تا حس شگفتی و حیرت از نو در ما ظهور کند.

جهت بعنوان یک معرفت شناس خیابانی، یکی از اهداف اصلی شما بایستی کمک به افراد در

ف از بین بردن یابی حس شگفتی. یاری شما با هدیعنی باز__بازیابی حس تمایل به دانستن باشد

مان است. اعتقادات بنیادین، مفروضات سست و بی پایه، معرفت شناسی های غلط، و در نهایت ای

آنطور که فیلسوف اتریشی لودویگ ویتگنشتاین117 در کتاب پژوهش های فلسفی )۳۳۳ §(118

انی خانه های پوشالی و محو شالوده ی زبکاری که ما انجام می دهیم از میان بردن ”اشاره می کند:

د، وقتی شما خانه پوشالی را ویران می کنی “است که )موارد مندرج ( بر آن بنا نهاده شده اند.

تصویری از واقعیت خواهید داشت که دیگر توهمات سد راه آن نیست.

هدفی ت. اینیاری افراد در جهت رها شدن از توهمات بخش اصلی پروژه معرفت شناسان خیابانیس

غیر بسیار محترم و بجای مانده از گذشته های دور است. از اشتباه درآوردن افراد از جزم اندیشی

ه ارزش مستدل و القاء کردن حس شگفتی به آنها، کمکی به غایت عظیم در جهت زندگی است ک

زندگی کردن دارد.

117 Ludwig Wittgenstein 118 Philosophical Investigations (§118)

Page 65: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

کنار گذاشتن معقوالنه نامعقوالت

”با وجود استدالل معروف پاپ ژان پل دوم119 در کتابی با مسما تحت عنوان ایمان و تعقل، که این

و به_دو دو را جایگزین یکدیگر برای رسیدن به حقایق واحد می داند، ایمان و تعقل اغلب_

عنی باور به دو ضد آشتی ناپذیر تلقی می شوند. هرچه که باشد، بنا به تعریف، ایمان ی_درستی_

چیزی بدون در نظر گرفتن برهان، و به کالم مشهور دیوید هیوم120:’انسان خردمند باور خود را با

‘دالیلش متناسب می سازد.

حاظ تجربی این به نظر می رسد ایمان فرد، قابل تغییر از طریق تعقل نباشد. البته خوشبختانه، به ل

افراد از گزاره صحیح نیست. شواهد نظام مند تاریخی و گاه به گاهی وجود دارند که نشان می دهند

های گروشطریق فرآیند تعقل_تا حدودی_از سیطره ایمان به در آمده اند. بطور مثال، در کتاب

شگفت انگیز: چرا برخی به ایمان روی می آورند و برخی مذهب را رها می کنند121، باب آلتمیر

و بروس هانسبرگر 122در خصوص اینکه چگونه در یک دوره خاص این حالت در دو جهت رخ می

البی د را تحلیل نموده )یعنی بدست آوردن ایمان یا از دست دادن آن( و درنهایت به عدم تقارن جده

ساس دست پیدا کرده اند.گرویدن افراد غیر مذهبی به مذهب اغلب در اثر یک رخداد ناگهانی و اح

ه برانگیز که در سطح فردی )مثال، مرگ یک عزیز( و یا در سطح اجتماعی )مثال، حمالت یازد

ته تر است، سپتامبر( اتفاق می افتد انجام می پذیرد. البته، مسیر محتمل به سوی بی ایمانی آهس

.سالها به طول می انجامد تا آشکار شود، و نیازمند مطالعات، مباحثات و تعمق بسیار است

وقتی در مجموعه پروتستان های موسوم به کمربند انجیل123 زندگی می کردم چند نفری را می

جرقه اولیه در اثر خواندن متن یک نویسنده سکوالر شناختم که مسیر فوق ذکر را مصور کردند. غالبا

119 Pope John Paul II 120 David Hume 121 Amazing Conversions: Why Some Turn to Faith & Others Abandon Religion 122 Bob Altemeyer and Bruce Hunsberger 123 Bible Belt

Page 66: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

که به طرز غیر تهدید آمیزی می نوشت شروع می شد )نمونه مثال آن کارل سیگن124 بود( و یا اینکه

ت در تعالیم مذهبی خود قرار می گرففرد )مومن( در معرض چند شکاف ریز ولی مشوش کننده

ل آواز )مثل اینکه واعظتان به شما می گفت دوستان شما به خاطر موضوع پیش پا افتاده ای مث

خواندن در کلیسا به دوزخ خواهند رفت(.

نشناختی و در خصوص رابطه میان ایمان و تعقل نیاز بیشتری به انجام مطالعات سازمان یافته ی روا

ت دارد ولی اثبات تا همین جا روشن است: افراد در مقابل استدالل معقول، ذهنیاجتماعی وجود

این کار را می کنند. مشکل اینجاست که وقت بسیاری صرف خود را می توانند عوض کنند و واقعا

اینکه خصیصه می شود، بایستی در معرض نظریات مشابه از منابع گوناگون قرار گرفت، و خصوصا

“ه ای در رغبت به تعمق داشته باشیم.ی شخصیتی ویژ

__زیست شناس و فیلسوف ایتالیایی امریکایی، ماسیمو پیلیوچی125

ن امکان سوق دادن افراد به خروج از اعتقادات نامعقول از طریق تعقل یکی از حوزه های توجه ای

کتاب است. البته همه اندیشمندان موافق این قضیه نیستند. در مقاله ”چرا مذهب

طبیعیست؟“126 مردم شناس فرانسوی، پاسکال بویر127، به مخالفت با این نگرش که مردم

( )پاورقی ۲224اعتقادات مذهبی دارند چون نمی توانند به درستی استدالل کنند، بر می آید)بویر،

ی شماره دو(. در پایان مقاله، جمله ای معروف از نویسنده ایرلندی، جاناتان سوئیف به زبان م

ز نظر بویر، ا “ا نمی توانید کسی که بی دلیل وارد باوری شده با دلیل از آن باور خارج کنید.شم”آورد،

کنار گذاشته شدن باورهای مذهبی از طریق استدالل بسیار بسیار غیرمحتمل است.

من مخالفم. دلیل و استدالالت متضاد بنده به شرح ذیل است:

124 Carl Sagan 125 Massimo Pigliucci 126 Why Is Religion Natural? 127 Pascal Boyer

Page 67: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

ده از از طریق استدالل از مذهب خارج شده اند. خیلی از افراد رها ش تابحالبه واقع .برخی افراد ۳

اعالم نموده اند که از طریق تعقل و استدالل از باور خود خارج گردیده اند. حتی بند مذهب راسا

ن بارکر، نمونه هایی از واعظان سابق به خداناباوران تبشیری تبدیل گشته اند: هکتور آوالوس، د

پز، رابرت ز، جری دویت، جو هولمن، جان دبلیو لوفتس، تریسا مک بین، نیت فلکنث دبلیو دنیل

پرایس، سم سینگلتون128 و غیره. این افراد با بهره جویی موفقیت آمیز از آموخته های گذشته بهمراه

تعقل و استدالل به سایرین در رها نمودن مذهب کمک می کنند.

به نسبت حق با بویر است.اگر تمرکز بروی مذهب در مقابل ایمان باش۲که د، آن وقت احتماال

ق تعقل قابل کنار گذاشتن از طریق تعقل نیست. تالش برای کنار گذاشتن مذهب از طری مذهب

غیره شبیه کنار گذاشتن حمایت های اجتماعی، دوستان، عالیق، آهنگ های آرامشبخش، سنن و

را مذهبشان یستی سعی کنند که مردماست. به همین دلیل است که معرفت شناسان خیابانی نبا

نار نهادن جدا کنند. به جای آن بایستی تمرکزشان بروی جدا کردن افراد از ایمانشان قرار بگیرد. ک

یکه ایمان از راه تعقل به معنای یاری به افراد در رها کردن یک معرفت شناسی غلط است، در حال

ها که افراد حمایت شبکه اجتماعی خود را ر کنارنهادن مذهب از طریق تعقل به معنای این است

کنند.

تفکر تحلیلی تحت عنوان ۲2۳۲.متعاقب بخش قابل توجهی از کتاب بویر، یک مطالعه در سال ۱

بی اعتقادی مذهبی را قوت می بخشد129، )همانطور که از نامش پیداست( اشاره نمود که تفکر

منجر به بی اعتقادی مذهبی می شود )گر ویس و نورنزیان، ۲2۳۲(130. با وجود اینکه تحیلی واقعا

رهه ساز و کار بی اعتقادی مذهبی و عوامل گوناگون که منجر به بی اعتقادی می شوند در این ب

ه معنای افزایش بطور کامل درک نشده اند، نویسندگان این اثر نشان دادندکه بهبود فرآیند تحلیلی ب

128 Hector Avalos, Dan Barker, Kenneth W. Daniels, Jerry DeWitt, Joe Holman, John W. Loftus, Teresa MacBain, Nate Phelps, Robert Price, Sam Singleton 129 Analytic Thinking Promotes Religious Disbelief 130 Gervais & Norenzyan, 2012

Page 68: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

ل اگر فردی به روش های مشخصی در تعق مذهبی است. به کالم دیگر،بی اعتقادی احتمال

نقادانه دست یابد، احتمال زیادی وجود دارد که پس از آن عقاید مذهبی نداشته باشد.

ی، ویلیام .سرانجام، بسیاری از مدافعان مذهبی از طریق استدالل )اللخصوص دین شناس امریکای4

لین کریگ131( موفقیت های چشمگیری در جهت ترغیب افراد به چسبیدن به اعتقادات نامعقول و

ابطه با غیرمستدل داشته اند. )کریگ، بدون ذکر تاریخ(. جمله مندرج جمله ای ناامید کننده در ر

وجود اثر بخشی تاکتیک های مومنان است. حجم عظیمی از مطالب و نوشته های مدافعان مذهبی

ر جزئیات توضیح می دهد.دارد که چگونگی استدالل و ترغیب ناباوران به ایمان را با ذک

را با تعقل له تعقل است. می شود افرادأتا اندازه ای مس دستکمعلیرغم نقد های بویر، مساله ایمان

و بدون تکیه بر تعقل، باورهای مذهبیخود از اعتقادات غیرمعقول خارج کرد. در عمل، مردم مکررا

. ت ایمانی دیگر ترک می گویندرا تغییر می دهند و سنت ایمانی فعلی خود را با هدف سن

باورکردن مهمل

“باورش می کنم چون مهمل است.”

_ترتولیان )۳۳۳-۲۲2(132

نیست. منظورم این است که استنباط ما از اینکه ایمانمان صادق است بر مبنای دالیل و اثبات”

تریدید روشنی و بیمنظورم این است که در عالم قدسی خداوند که در گفتار با دل هایمان است، به

“می بینیم که ایمانمان حقیقیست. روح خدا صادق بودن ایمانمان را بدیهی می نماید.

_ویلیام لین کریگ، پرسش های دشوار، پاسخ های واقعی )۲22۱، صفحه ۱1(133

131 William Lane Craig 132 Tertullian (197–220) 133 William Lane Craig, Hard Questions, Real Answers (2003, p. 35)

Page 69: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

( ۳د: )پنج دلیل وجود دارد که در صورت فقدان آنها افراد منطقی گزاره های بی معنی را می پذیرن

( ۲اند؛ ) ای گویندگان به این اشاره دارد که اعتقادات خود را بر پایه سندیت ایجاد ننموده سابقه

ال، ادراک اعتقادات خود را بر پایه آنچه که به زعم آنها قابل اتکاست ولی نیست شکل داده اند )مث

رقیب قرار ( این افراد هرگز در معرض معرفت شناسی ها و باورهای۱آنها از میثاق روح القدوس(؛ )

( حقیقت را بی ارزش می کنند 1( این افراد تسلیم فشارهای اجتماعی می شوند؛ و )4نگرفته اند؛ )

و یا نسبی گرا هستند.

برهان منطبق اکثر انسان ها مایلند اینطور فکر کنند که در زندگی معرفتی خود، اعتقاد را با تعقل و

تیجه گیری تری داشته باشند، اطمینان کمتری به ننموده اند. این یعنی، هرچقدر دلیل و برهان کم

ل نیست. خود و آنچه که به آن معتقدند دارند. ولی بعضی مواقع دلیل وبرهان خیلی به اعتقاد متص

جغرافیای منظور اینکه افراد اعتقادات خود را بر مبنای عوامل تاثیرگذار دیگری همچون تعالیم یک

عوامل البته شایان ذکر است همه ی_اجتماع شکل می دهند_ خاص، فشار اطرافیان، و یا انتظارات

موثر نسبت به اهمیت برهان، نگرش ذهنیت گرا ندارند.

خار در برخی مواقع، افراد در اثر عادت به عدم انطباق اعتقادات با برهان و در نتیجه احساس افت

ل مرتبط با ثال، در مسائنسبت به این نوع نگرش ، به فرآیند فکری خود آسیب می رسانند. بطور م

ند، مذهب، خدا، و ایمان، به معتقدین گفته شده که ندانستن نشانه ای بر نزدیکی به خداو

را در این روشنگری معنوی، و ایمان صادق است.)معرفت شناس خیابانی بایستی زمان قابل توجهی

ود. این نوع می شاین گونه محیط ها صرف کند.اینجا جائیست که بیشترین نیاز به شما احساس

نتیجه بخش باشند.( مداخله ها چالشی ولی در عین حال می توانند عمیقا

ی در گذر زمان ابزار تشخیصی را در خود پرورش خواهید داد که به شما این امکان را می دهد تا ب

اس قادر درنگ فرد مخاطب را در یکی از پنج دسته ی فوق ذکر طبقه بندی کنید. سپس بر آن اس

هید بود که به موضوع، منطبق با شرایط خاص آن ورود کنید.خوا

Page 70: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

رسوخ ناپذیری اعتقادی

کلمه ”دکزاتیک“134 )در زبان انگلیسی( برگرفته از ریشه یونانی ”دکزا“135 به معنای ”اعتقاد“ است.

من از عبارت ”رسوخ ناپذیری اعتقادی“136 که حتی در میان معرفت شناسان و منطق دانان کارکشته

د فنی که و درون گراست، استفاده می کنم. البته درون گرا به مفهومی متفاوت و نه در آن حرمزگونه

فرد و یا در ادبیات فلسفی بکار می رود. من از این لفظ برای اشاره به یک اعتقاد خاص مورد قبول

چهار(. اره کل نظام اعتقادی آن فرد که مقاوم در برابر بازنگریست استفاده می نمایم.)پاورقی شم

می باشد. بازنگری اعتقادی به معنای تغییر نظر در خصوص اینکه آیا یک باور درست است یا غلط

رسوخ ناپذیری اعتقادی درجات مختلف دارد. در شدیدترین شکل خود ، فرد اعتقاد یا نظام

بازنگری بت به اعتقادی دارد که ثابت، منجمد و غیرقابل تغییر است، و بنابراین گشایش کمتری نس

قاد بیشتر دارد. هرچقدر که میزان رسوخ ناپذیری کمتر باشد ، میزان گرایش و توان برای تغییر اعت

خواهد بود.

ثال، فرد صرفنظر از محتوای اعتقاد، هر کسی می تواند در خصوص اعتقاد خود رسوخ ناپذیر باشد. م

ا با هدف ی بچه های کوچک ر ما نبایست”نسبت به یک باور اخالقی، بسته و رسوخ ناپذیر است )

(، “دارندبازارهای مالی نیاز به مدیریت تنظیم ن”(، یک اعتقاد اقتصادی )“سرگرمی شکنجه دهیم

م عاشق دوست پسر ”(، یک اعتقاد رابطه ای )“من مغزی در یک خمره نیستم ”یک اعتقاد فرا حسی )

مان (، یک اعتقاد ای“نی داردتغییرات جهانی آب و هوا منشاء انسا”(، یک اعتقاد علمی )“من است

محور )”یک زن بدون شوهر مانند یک میت است،“ سریماد باگاواتام ۱۲. ۳ . ۳(137 و غیره.

رسوخ ناپذیری طرز تهیه ی

134 Doxastic 135 Doxa 136 Doxastic closure 137 Śrīmad Bhāgavatam9.9.32

Page 71: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

جامعه شناس امریکایی، بیل بیشاپ138، در کتاب گروه بزرگ139، بر این نظر است که ما در جناح

(. یعنی، ما به دنبال ۲22۳بندی می کنیم )بیشاپ، های مورد عالقه ی سیاسی مان خود را دسته

خاصی دوست داریم در کنار اش_افراد و گروه هایی هستیم که ایدئولوژی مشابه ما داشته باشند_

د فرآیند باشیم که به آنچه ما ارزش می نهیم ،ارزش بنهند. یکی از عواقب این سنگر بندی، تشدی

ترین باشید، حتی دور از ذهن “های ایدئولوژیکیشباهت ”رسوخ ناپذیریست؛ وقتی در محاصره

باور خودم در مورد چند همسری عادیست. همه همین باور را ”عقاید عادی سازی می شوند.)مثال،

زش و ( در نتیجه، سنگر بندی میزان ار “در مورد چند همسری دارند، و آنهایی که ندارند دیوانه اند.

ی مطمئن یعن_باور نسبت می دهیم را افزایش می دهد_ اعتباری که ما بصورت غیرمستقیم به یک

تر خواهیم شد که اعتقاداتمان صحیح هستند. حالت پیچیده تر پدیده ی سنگربندی140 همان

چیزیست که الی پریسر141، مدیر امریکایی برنامه ریزی در فضای مجازی به آن لفظ ”حباب های

غربالی“142 را اطالق می نماید )پریسر، ۲2۳۲(. ”حباب غربالی“ پدیده حاکم بر پرتال های آنالین ر ا

ین موجود که براساس الگوهایی که از داده های پیش _مثال گوگل و فیسبوک__توصیف می کند_

ن فرد( است )از قبیل، جستجوهای قبلی، نوع کامپیوتر متعلق به فرد و موقعیت جغرافیایی آ

اطالعات دلخواه کاربران را حدس و ارائه می دهند.

، و نامعلوم برای کاربران، محتوایی که در اینترنت می بینند در انطباق با باور متهایشان است. عاقبا

مثال اگر در حال پژوهش در مورد خداناباوری عصر جدید از طریق خواندن و یا دیدن سواران آن،

ها، ورا در گوگل جستجو کنید، الگ “خلقت گرایی”هیچنز و داوکینز بوده اید، و سپس کلمه

ی که قبال جستجوی های قبلی شما را در نظر می گیرند و به شما نتایجی بسیار متفاوت از آن کس

)مثال، شورصفحات مرتبط با خلقت گرایی، ویدئو های مدافعان مسیحیت، و یا زندگی در بخشی از ک

که آمار باالتری در زمینه حضور در کلیسا را دارد، ارائه می دهد. (یپیسیسیم

138 Bill Bishop 139 The Big Sort 140 Clustering 141 Eli Pariser 142 Filter bubbles

Page 72: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

این کار موجب می شود تا کاربران در حبابی قرار بگیرند که داده ها و آرای ناموافق به لحاظ

ود که ایدئولوژیک را غربال می کند. دستاورد،مواجهه با محتوای انحصاری تحریف شده ای خواهد ب

رض راد در معباورهای موجود پیشین را تقویت می کند. این یک سنگربندی اعتقادیست. زیرا که اف

ت اطالعات ناخواسته گزینش شده ای قرار می گیرند که بعنوان "سند" تایید در رتبه نخس

”مالتی شبیه جستجوی گوگل باال می آیند و اعتبار اعتقاداتشان را تحکیم می بخشند . بنابراین، ج

تم، خودم مطئنم که درسته ، همین امروز صبح تو گوگل دنبالش گش”یا “همش تو اینترنت هست،

مفهوم های جدیدی به خود می گیرند. “یدم،د

نرا روی یک آ سپسسنگر بندی اجتماع های هم عقیده را بوسیله حباب های غربالی ترکیب کنید،

طرح ادراکی که زمینه را برای اعتقاد و تعصب فراهم می آورد سوار کنید )شرمر، ۲2۳2(143، سپس

ها ی ساده و بسیار فراتر از یک پذیرش راه حل این نکته را القاء کنید که تفکر نقادانه و استدالل

همه آزادانه تلخی ها و تندی های نظام های اعتقادی مشخصی را در دسترس سپسمبتذل است،

د های ، این ایده را برانگیزید که داشتن برخی اعتقادات و بکارگیری فرآینسپس قرار دهید،

ذران این مخلوط را بروی مشکالت گ، کل سپساستداللی خاص، حرکت های اخالقی هستند، و

دی! زندگی روزمره و امکان اختصاص وقت به تعمق بگذارید. بفرمایید: رسوخ ناپذیری اعتقا

)پاورقی شماره پنج(

جهل نسبت بهاعتقادی و خود آگاهی گشایش

گشایش اعتقادی144، آنطور که من از آن استفاده می کنم، نوعی گرایش و توانایی بمنظور باز نگری

باورهاست. )پاورقی شماره شش(. گشایش اعتقادی زمانی رخ می دهد که فرد به جهل خود پی

143 Shermer, 2010 144 Doxastic openness

Page 73: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

لحظه ایست که فرد متوجه شود ممکن است اعتقاداتش صحیح نباشند. گشایش ببرد؛ دقیقا

اعتقادی آغاز راه فروتنی خالصانه است )بوگوشن145، تحت نگارش(.

طبق تعریف، آگاهی از جهل همان گشایش اعتقادیست. آگاهی از جهل موجب می شود که فرد

دیل، متوجه شود آن چیز را که قبال فکر می کرده می داند، نمی داند ودر نتیجه به گزینه های ب

زار و هم آگاهی نسبت به جهل، اب استدالالت، جهان بینی ها و نظرات دیگر توجه کند. از طریق خود

ش همه مورد پرس_جزم اندیشی، تعصب، تظاهر، جانبداری، بی منطقی و خرافه__قطاران ایمان_

واقع می شوند. )پاورقی شماره هفت(

از در کاری که بعنوان معرفت شناس خیابانی انجام خواهید داد به واقع در عمل افراد را به خروج

ه ندرت ف شما کمک به آنها در جهت ایجاد گشایش اعتقادیست. بسیار بایمان سوق می دهید. هد

که پیش می آید که شما به سرعت فرد را از ایمانش خارج کنید. شکل عوامانه اش اینطور است

کی وقتی شما به کسی کمک می کنید که پی به جهل خود ببرد، در واقع، در حال کاشت بذر ش

شایش اعتقادی، شکوفا خواهد شد. هستید که در لحظات رو به گسترش گ

نفوذ ناپذیر نسبت به معرفت شناسی خیابانی؟

پذیر در قالب معرفت شناس خیابانی، با افرادی برخورد خواهید نمود که دارای اعتقادات نفوذ نا

ن نسبت به تعقل هستند. مهم نیست که چه می گویید، به نظر می رسد که امکان وارد شد

ای هم زمینه ای برای گشایش اعتقادی فراهم نمی شود. حتی تک لحظه_نیست_

( یا ساختار عصبی ۳در این قسمت، دو دلیل اصلی پدید آمدن این شکست را تشریح می کنیم: )

دارید موفق می شوید. در حالت دوم، ۲مغز طرف صحبت شما دچار صدمه شده است، یا )( یا واقعا

، وقتی _مثال _ید که مداخله شما به شکست منجر شدهاز رفتار کالمی هم سخن شما چنین بر می آ

145 Boghossian

Page 74: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

ی روند. عصبانی می شوند یا صدای خود را بلند می کنند، یا اینکه بیشتر درعمق باور خود فرو م

خن شما چنین اعتراضاتی ممکن است نشانه یک درمان صحیح باشد.)البته، ممکن است که همس

راهی برای مواجهه با اس استداللی داشته باشد که هنوز به زبان نیاوردهتداللی که ، ولی خب طبیعتا

در کالم منعقد نشده وجود ندارد(.

ی.توهم و رسوخ ناپذیری اعتقاد1

برخی توهمات باور نیستند )بورتولوتی، ۲2۳2 (146. مثال، برخی افراد که دچار صدمات شدید به

ناحیه سر شده اند ممکن است از توهم کپگراس147 رنج ببرند__این دسته بیماران بر این باورند که

آنچه که هستند نیستند و در حال وانمود می افراد آشنا، مثل شوهر، خواهران و برادران، واقعا

( تصور می کنند که مرده اند. باشند. برخی دیگر از افراد دچار توهم کوتارد148 هستند__)واقعا

م وجود ندارد.امکان اینکه با صحبت این افراد را از توهمشان خارج کنی

ی در جهت کمک به مومنان بسو معرفت شناسان خیابانی بایستیهدف واقع گرایانه

ه که مدعی . بذرهای شک را بکارید. به افراد کمک کنید نسبت به آنچباشد اعتقادی گشایش

ظاهر به به دانستنش هستند حس اطمینان کمتری داشته باشند، و به آنها کمک کنید از ت

مداخالت و با تکیه بر تجربیات ی که نمی دانند دست بکشند. در گذر زماندانستن چیزهای

. در نهایت، در خواهید دادمهارت های خود را صیقل و اهداف خود را افزایش ، قبلی خود

حضور ردی که از خود به جای گذاشته اید، نه تنها افرادی که از زندان ایمان رهایی یافته اند

ن خیابانی بیشتری نیز ملحق شده اند. دارند، بلکه معرفت شناسا

ود. در نمونه های صدمات مغزی، مداخالت جدلی در ایجاد تغییرات ادارکی و نگرشی موثر نخواهد ب

و این گونه موارد و سایر موارد مشابه از قبیل، برخی سکته های مغزی، تومور های داخل جمجمه

146 Bortolotti, 2010 147 Capgras delusion 148 Cotard delusion

Page 75: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

ه ز توان دخالت های غیرپزشکی هستند. خالصبیماری آلزایمر، روی مغز اثر می گذارند و خارج ا

هد بود.اینکه اگر کسی از توهم ایمانی ناشی از صدمات مغزی رنج می برد، تالش شما بیهوده خوا

2.”اولین قدم، آسیبی نرسان“149

ن ]ایمان[ موجب می شود که ما یا داده های عینی را در نظر نگیریم و یا تحریف کنیم ]و بر ای”

“تمام شواهد متضاد با آنچه باور دلخواه ماست را نادیده می گیریم.منوال[ اغلب،

__جان دبلیو لوفتس، آزمون برون محور بروی ایمان )۲2۳۱(150

د که دالیل وقتی افراد با شواهدی روبرو می شوند که در تضاد با اعتقادشان است و یا متوجه می شون

جود دارد )نمی ند که در اعتقاداتشان تناقض وکافی برای تصدیق اعتقاداتشان ندارند و یا پی می بر

شود که هم درختان قبل از آدم باشند، کتاب آفرینش ۳۳-۳۲ :۳ و ۲۳-۲۱ :۳ 151، و بعد از آدم ،

کتاب آفرینش ۳-4: 152۲ (، و یا به این درک برسند که استداللشان همراه با خطاست، به نظر

سرسختانه تر به عقاید خود وفاردار می مانند.

مان سیب شناسی اعتقادی در باورهای ایمان محور بسیار مشهود است. یعنی، باورهای ایآ

قه محور بخش خاصی از طبقه بندی باورها را به خود اختصاص می دهند که خصیصه آن طب

ور و یا . یاری به اشخاص در جهت بازنگری یک باور ایمان محستدشواری بسیار در بازنگری

در سایر حوزه هایکنار گذاشتن کلیت آن باور، موجب چالش هایی خواهد شد که معموال

ایدئولوژی های مختلف اعتقادی با آن مواجه نمی شویم؛ حتی در حوزه سیاست که با

که استاین مندرج وارد، سهولت تغییر یک باور عملی تر خواهد بود. علت مسروکار داریم

ی امل گسترده ای در تقویت رسوخ ناپذیرعو ،های اعتقادی ایمان محور نظامدر رابطه با

االنه ع اعتقادی نقش دارند: جامعه به ایمان بعنوان یک فضیلت می نگرد، نهاد های مذهبی ف

149 Primum non nocere 150 John W. Loftus, The Outsider Test for Faith (2013) 151 Genesis 1:11–12 and 1:26–27 152 Genesis 2:4–9

Page 76: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

ا از ود ایجاد نموده که آنر در حال نشر ایمان هستند، ایمان در طی زمان ساز وکارهایی برای خ

عملی نهی شده در فرهنگوان س تحلیل در امان نگه دارد، چالش ایمان مردم بعنأتیر ر

اینکه اجتماع های ایمان محور فع االنه از اعتقادات اعضایشانتلقی می شود، و نهایتا

گردد، حمایت می ورزند. )معاف از مالیات بودن باعث شده تا ایمان تبدیل به تجارتی بزرگ

ذره بین و نقد مداوم است.( الف ایمان، تجارت بزرگ همواره زیرولی بر خ

باعث بدتر شدنشرایط آیا این بدان معناست که مداخله ی شما نتیجه عکس داده؟ آیا شما سهوا

معرفتی مخاطبان خود شده اید؟ آیا رسوخ ناپذیری اعتقادی را تقویت کرده اید؟ خیر.

در حوزه روان درمانی، مطالعات بسیار جالب سمپسون، وایس153 و همکاران ایشان، این شرایط را

؛ گاسنر، سمپسون، وایس و ۳۳۳۳کند )کرتیس، زیلبرشاتز، سمپسون، وایس و روزنبرگ، تشریح می

؛ نورویل، سمپسون و وایس، ۳۳۳۳؛ هورویتز، سمپسون، زیگلمان، وایس و گود فرند، ۳۳۳۲برومر

۳۳۳۱؛ سمپسون، ۳۳۳4؛ زیلبرشاتز، کرتیس، سمپسون، و وایس، ۳۳۳۳؛ وایس و سمپسون،

۳۳۳۱.(154 فرض محققان بر این بود که روان درمانی کوتاه مدت به افراد در جهت جدا شدن از

عقاید بیماری زا مفید واقع می شود. باور بیماری زا155 باوریست که مستیم یا غیرمستقیم منجر به

ر است و آسیب احساسی، روحی و یا جسمی شود؛ به کالم دیگر، حفظ اعتقاد بیماری زا خود ویرانگ

وست من د”منحرف می کند. گونه هایی از این دسته باورها اینچنین است، انسان را از تندرستی

شم. من رقت انگیز، ضعیف و بی ارز ” “داشتنی نیستم، من همیشه در عشق شکست می خورم،

بدون کمک مسیح نمیتونستم خودم مشروب رو کنار بذارم،“ ”بدون علم گرایی156 و نظارت، هرگز

“می که زندگی مرا نابود می کند را بگیرم.قادر نخواهم بود که جلوی اثرات زخ

153 Sampson, Weiss 154 Curtis, Silberschatz, Samp-son, Weiss, & Rosenberg, 1988; Gassner, Sampson, Weiss, & Brumer, 1982; Horowitz, Sampson, Siegel-man, Weiss, & Goodfriend, 1978; Norville, Sampson, & Weiss, 1996; Sampson, 1994; Silberschatz, Curtis, Sampson, & Weiss, 1991; Weiss & Sampson, 1986.) 155 Pathogenic belief 156 Scientology

Page 77: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

ت که برحسب داده های روانشناختی منطبق بر جامعه ی آماری انسانی، فرض روانکاوان بر این اس

یک باور بیماری زا را خنثی می کند، مداخلهدرمانی از طریق ایجاد فضایی که در آن درمانگر مداوما

طش را غلاثر بخش خواهد بود؛ این کار موجب می شود تا شخص بیمار تالش خود برای اثبات باور

درمانگر خود دو برابر کند. مثال، باور بیماری زای یک بیمار این است که بقیه او را دوست ندارند. نزد

او چه اتاق سردی. شما اصال اینجا گل ندارید. روانک”می رود و در مطبش اینطور اظهار می کند،

ه د و حتی می خواهد کبیمار در این حالت انتظار دار “دیگرم گل های چیده شده گذاشته بود.

، ولی در عوض “خب، منم دوست ندارم،”روانکاو باور مفروض وی را تایید و اینگونه پاسخ دهد،

یشتر از احساست در مورد سردی اینجا ب”روانکاو متناسب با فن روانکاوی، اینگونه جواب می دهد،

ابر کند منفی اش را دو بر این جواب باعث می شود تا بیمار تالش خود برای ابراز حس “صحبت کن.

جمله را بر و در نتیجه بیشتر با ذهنیت آلوده خود درگیر شود. در نهایت، ممکن است فرد بیمار این

از اینکه اینجا گل ندارید آزرده خاطرم. این بی فکریه شما را می رسونه”زبان آورد، “.من واقعا

ر حال دن اوضاع او باشد ولی در واقع او درفتار کالمی بیمار ممکن است به ظاهر مبین وخیم تر ش

ال بهبود است. مادامی که او سعی می کند صدای خود را باالتر ببرد و گوش خراش تر شود، در ح

رسیدن به سطح خود آگاهی باالتر است.)ما شاهد این موضوع در بخش اول کتاب جمهور157

هستیم: بخش تراسیماکوس158 به سمت پایان منو159 همراه با آنیتوس160، در بخش هیپیاس

ماژور161 همراه با هیپیاس162، در گریگیاس163 همراه با پلوس164 و کلیکلس165، در بخش

یوثیفرو166 همراه با یوثیفرو. در کلیتوفون167، که اغلب به خاطر عدم شباهت ویژگی ها، بعنوان یک

157 Book I of The Republic 158 Thrasymachus 159 Meno 160 Anytus 161 Hippias Major 162 Hippias 163 Gorgias 164 Polus 165 Callicles 166 Euthyphro

Page 78: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

ردم به غیر افالطونی مطرود شناخته می شود ، از سقراط به خاطر عدم اشائه ی فضیلت در میان م

بدی یاد می شود. در تمثیل غار در آغاز بخش هفتم از جمهور168، سقراط اشاره می کند آنان که در

و اگر _دارند_ داخل غارند از اینکه فردی به آنها می گوید آنچه که می بینید فقط سایه است شکایت

ر شک دستشان به او برسد، او را خواهند کشت. به خاطر سواالت سقراط، مردم هرچقدر بیشتر دچا

الیل می شوند صریح الکالم تر می گردند و یا از منظری دیگر، هرچقدر که شنونده نسبت به د

گوینده ابراز شک کند، گوینده صریح الکالم تر می شود.(

نباط نمایند این شناسان خیابانی از رفتار قاطعانه کالمی شنونده استنتیجه ای که بایستی معرفت

ادات و فرآیند بطوریکه به آنها کمک کنید اعتق_است که اگر شما به دنیای معرفتی فرد وارد شوید_

ممکن است در گفتار و کردار آنها واکنش عکس_کسب معرفت خود را مورد پرسش قرار دهند_

اظهار نببینید. به مجرد اینکه اعظر های تقاد یا معرفت شناسی را جعلی جلوه می دهید، احتماال

ابانی کوبنده تری از طرف مقابل خواهید شنید. اینطور به نظر می رسد که معرفت شناسی خی

شان موجب هرچه رسوخ ناپذیرتر شدن شنونده ی شما شده، در حالیکه گفتار جدی تر و سخت ای

نوید می دهد.بارقه ای از گشایش اعقتادی را

ا بیش از اگر نگران هستید که مداخله ی شما و واکنش قاطعانه ی شنونده، زندگی معرفتی وی را ر

ظار معرفت نگران نباشید. کردار کالمی آنها نتیجه طبیعی و قابل انت_پیش از واقعیت دور کرده_

شایش ر واقع گشناسی خیابانیست. آنچه که به ظاهر رسوخ ناپذیری اعتقادی به نظر می رسد د

اعتقادیست.

“اقدام متناسب”اعتقاد، معرفت شناسی، و

بسوی بدی نمی رود." "هیچکس عامدا

167 Clitophon 168 Book VII of The Republic

Page 79: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

_سقراط برگرفته از پروتاگوراس 169

اقعیت کمک به فرد در جهت ارزش نهادن و بکارگیری نوعی معرفت شناسی که اعتقادات وی را با و

ه تغییر کردار متناسب آن نیست؛این عدم توفیق در مشاهدمنطبق می سازد، ضمانتی بر رفتار و

ک به رفتاری می تواند موجب ناامیدی در معرفت شناسان نوپا شود. شما وقت و انرژی خود را در کم

ه گذشته شخصی گذرانده اید تا ایمان خود را رها کند، ولی در کمال تعجب از آنها می شنوید که هفت

ط ر یافته اند. چطور ممکن است فردی به معرفت شناسی غلدر مکان مقدس مذهبی خود حضو

از طرف خود پی ببرد ولی در عین حال عدم تغییر در رفتارش نشان بدهد که اقدام عملی متناسبی

او صورت نگرفته است؟)یک پاسخ شاید اجتماع حمایت کننده پیرامون فرد مومن باشد.(

الیل بسیاری عملکرد فرد بر اساس آن نیست. د داشتن معرفت شناسی قابل اتکا به معنای تضمین

به وجود دارد که موجب می شود افراد برحسب نتیجه گیری های خود عمل ننمایند. دالیل اصلی

شرح ذیل است:

۳.رهایی اخالقی. روانشناس کانادایی امریکایی، آلبرت باندورا170، تحقیقات جالبی حول موضوعی

که به کالم ایشان رهایی اخالقی171 است، انجام داده است )باندورا، ۳۳۳2، ۳۳۳۳، ۲22۲ (. از

نظر باندورا، فرد می داند که چه کاری انجام دهد ولی این کار را انجام نمی دهد چون خود را به

از آن اقدام می داند. مثال، من هدفون های جدید را خیلی _رها شده__لحاظ اخالقی بریده_

تن هدفون بدون صاحب می بینم. حس بدی از برداشدوست دارم. در رخکتن باشگاه یک جفت

آنها دارم، ولی چشم هایم را می بندم و خودم را از آنچه که می دانم نباید انجام دهم رها می کنم و

ح چه سپس هدفون ها را برمی دارم.این مثالی از رهایی اخالقیست چون می دانستم که اقدام صحی

به آنچه می خوابود ولی به لحاظ اخالقی خود را از آنهم چه انجام آن درست بود بریدم که سریعا

دست پیدا کنم.

169 Protagoras 170 Albert Bandura 171 Moral disengagement

Page 80: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

۲.آکراسیا172. یونانیان باستان از این کلمه برای اشاره به ”فقدان تسلط به نفس“ و یا به زبان ساده

رش "ضعف اراده." استفاده می نمودند. فرد می داند که چه کاری را باید انجام دهد_مثال به همس

خیانت نکند_ولی شاید نمی تواند اراده خود را جهت انجام کار صحیح کنترل کند.

جه، حسن تو. به خاطر بهره مندی از برخی منافع از جمله، احترام، منافع و فشارهای اجتماعی.۱

ال، دوستی و همدردی از دایره اجتماعی مرتبط، افراد به برخی رفتارهای خاص تن در می دهند. مث

تی نفر شخصی در سرویس بهداشتی عمومی در نظر دارد تاپس از ادرار بالفاصله خارج شود، ولی وق

ین د. در ادیگری همزمان از اتاقک دستشویی بیرون می آید، مجبور می شود دست خود را بشوی

مثال، فرد ممکن است رفتاری را نیز نشان دهد تا از خجالت زدگی پرهیز کند.

رند. عدم در خیلی مواقع، ممکن است افراد نسبت به حضور در رسومات ایمانی تحت فشار قرار بگی

تسلیم ممکن است به داغ ننگ منجر گردد )فرقه ی مسیحیان جهووا173 از آن بعنوان ”طرد“ و

”اجتناب“ یاد می کنند( و یا بدتر از آن )علم گرایان174، از دین برگشتگان خود را با بکار بردن عبارت

داوم و بدنام می کنند و تعداد بیشماری از اعضای سابق آنها گزارشاتی از اذیت و آزار م “موش خرما”

از جمله پیگرد قانونی ارائه داده اند.

آن فرد دی را از بند ایمان رها خواهید نمود و سپسبعنوان یک معرفت شناس خیابانی، دیر یا زود فر

ل به طوری رفتار خواهد نمود که انگار هیچ اتفاقی رخ نداده است. اجازه ندهید این واکنش تبدی

ا عاملی بازدارنده برای شما شود. عوامل زیادی وجود دارد که موجب شود فرد سنت ایمانی خود ر

به وی د، و یا حتی وقتی فردی ایمان خود را رها نموده ،ترک نکند، بسوی سنت ایمانی خود برگرد

ل فشار آورده شود که ارتباط خود با اجتماع مذهبیش را حفظ کند. عوامل مندرج خارج از کنتر

شماست.

172 Akrasia 173 Jehovah’s Witnesses 174 Scientologists

Page 81: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

واردی هستند تعداد نفراتی که درگیر می کنید و گرایش مداوم شما نسبت به بهبود شرایط مداخله م

لی خودتان، به د. با تبدیل معرفت شناسی خیابانی به پل ارتباطی اصکه تحت کنترل شما می باشن

تاثیر ورود شما نیز بهبود خواهد یافت. به تعداد افراد بیشتری دسترسی پیدا خواهید نمود و ضمنا

مرور زمان، عدم توفیق در ایجاد گشایش اعتقادی به ندرت رخ خواهد داد.

1 مداخله

ی و طبیعی بودم که خانم جلویی من شروع به صحبت کرد. سدر صف یک فروشگاه مواد غذایی

ن چیزی (. گفتگو از اینجا شروع شد که او دو مرتبه از مل راندی ساله، موهای فر، با لباس راحتی )

خواست ولی من نشنیدم.

:ببخشید، نشنیدم شما چی گفتید. یک گوش من ناشنواست.پ ب

ت در خصوص جابجایی مقسم خرید مشتریان صحب)بصورت خالصه در مورد سوال اولیه ایشان

نمودیم.(

: ببخشید میتونم بپرسم آیا ناشنوا به دنیا اومدید یا اتفاقی براتون افتاده؟ل ر

: خواهش می کنم. جالبه که میپرسید. چند سال پیش یک روز از خواب پا شدم و دیگهپ ب

آخه _همسرم خواستم چک کنه_ نمیتونستم از گوش چپم بشنوم. اولش فکر کردم موم باشه.از

که من دچار بهم گفت سریع برم پیش یه دکتر متخصص. دکتر تشخیص داد_همسرم یک پزشکه_

ناشنوایی ناگهانی ایدیوپاتیک175 از ناحیه ی یک گوش شدم.

:از شنیدن این موضوع خیلی متاسفم.ل ر

م.()خیلی خالصه در مورد زندگی همراه با ناشنوایی و درمان آن صحبت کردی

.: آیا تا حاال طب سوزنی را امتحان کردید؟ میپرسم واسه اینکه شغل خودم طب سوزنیهل ر

175 Idiopathic

Page 82: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

)یک کارت به من داد.گرفتم و خوندمش. او یک پزشک در طبابت طبیعی بود.(

: نه.امتحان نکردم چون جواب نمیده.پ ب

)کارت تو دستم بود.(

:ا، جواب میده. میدونم که جواب میده. ل ر

من مردم رو باش درمان کردم. دیدم که جواب میده. :چونل ر

: آیا فکر می کنید سوگیری تو انتخاب ربطی به این موضوع داره؟پ ب

: نهل ر

: چه بیماری هایی رو تا حاال درمان کردید؟پ ب

: همه چی. شما بگو.من درمانش کردم.ل ر

:پارکینسون، ابوال، اوتیسم؟پ ب

بیماری ها درمان نکردم.: تا حاال کسیو با این ل ر

: ولی اگه کسی با این مریضی ها بیاد پیشتون، میتونید درمانشون کنید؟پ ب

:نمی دونم. میتونم امتحان کنم.ل ر

نید؟: بذارید یک کار دم دستی تر انجام بدیم، مثال ناشنوایی من. می تونید درمانش کپ ب

: اگر درمانش کنم به من باور می آرید.ل ر

ه بودم به صندوق و اون خانم اونورتر ایستاده بود(.)من رسید

به تمام بیمارستان های اطفال تو کل دپ بنیا میرم. : بله. و وقتی این کار رو انجام بدید، شخصا

بی اخالقیه که این ک میگم، اگه بتونید این بیماری ها رو درمان کنید، خیلی واقعا

ارو انجام واقعا

Page 83: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

درمان جرمه. حس من اینکه شما شخص خوب و مهربونی هستید. فکر نمیکنمندم، یعنی یه جور

بر این باورید که طب سوزنی گرانبهای خودتون رو از مردمی که بش نیاز دارند دریغ کنید. اگر واقعا

جواب میده، چرا خدماتتون رو داوطلبانه ارائه نمیدید؟

_ی هستند_: تو کل بیمارستان های پورتلند متخصصان طب سوزنل ر

: آره درسته، ولی طب سوزنی جواب نمیده.پ ب

: نمیدونم شما چرا انقدر مطمئن هستید که جواب نمیده.ل ر

پ ب:چون سندی براش وجود نداره. در واقع، مدارک موجود ضدش هستند. بهتره کتاب علم

روغن مار176 باسل177 رو بخونید )باسل، ۲22۳(.

هم ب سوزنی رو تایید میکنه. اونارو دیدم و تجربه خودم هم ب: مطالعات زیادی وجود داره که طل ر

میگه که جواب میده.

: یکیشو بگو.پ ب

)وقفه(

: االن یادم نیست.ل ر

ه.: ولی مطمئنید که کتابهایی وجود داره که اثربخشیه طب سوزنی رو تایید می کنپ ب

: صد در صد.ل ر

)پایان مکالمه(

2مداخله ی

176 Snake Oil Science 177 Bausell

Page 84: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

کند انجام ( که در دانشگاه مسیحیان تبشیری تدریس میا مو یک استاد ) گفتگوی زیر بین من

ش بر شد. باهوش و اهل دین مسیح است و با کمال تعجب بر این نظر می باشد که ادعاهای مذهبی

اساس شواهد هستند. گفتگوی زیر از وسط داستان شروع شده.

__که مسیح پسر خداست :خب پس موضوع را روشن کنیم.شما صد در صد مطمئن هستیدپ ب

:بله.ا م

شما مطمئن هستید که ادعاهای داخل انجیل دالیل کافی برای تصدیق اعتقپ باد را مهیا : ضمنا

میکنه. نمی خوام که موضوع شما را اشتباه توصیف کنم. درسته دیگه؟

: بله، درسته.ا م

_یشم_دیر ملتفت م: بسیارخوب. فقط به خاطر اینکه درست متوجه بشم، و ببخشید که پ ب

: راحت باش.ا م

_ه_: خوبه، خیلی ممنون. پس، فکر میکنید که یه فرد واقعی به نام مسیح وجود داشتپ ب

.ا م: قطعا

: خب، و او کم و بیش طبق آنچه که در انجیل نوشته شده رفتار میکرده. درسته؟پ ب

: مسیح کارهایی رو انجام داده که در انجیل قید شده. بله.ا م

ده دالیل )راجع به برخی از معجزاتی که مسیح انجام داده بود و اینکه آیا آنچه که در انجیل نوشته ش

قابل اتکا هستند صحبت کردیم(

تقاد در : و این بخش برام فهمش سخته. باور شما بر اینه که مدارک کافی در جهت تصدیق اعپ ب

این مطالب وجود داره، درست میگم؟

که گفتم. : بله، همونطورا م

Page 85: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

م که : باشه، پس برای همه اعتقادات برهان محور، ممکنه که با دالیلی جدیدی مواجه بشیپ ب

وض بشه؟باعث بشه اعتقاداتمون تغییر کنه. شما خودتون به چه دالیلی نیاز دارید که نظرتون ع

پاسخ داد( )سریعا

: استخوان های مسیح.ا م

خودش د و به اینصورت این موضوع شکل افسانه به)که معناش اینکه مسیح به عرش عروج نکر

میگیره(

: استخوان های مسیح باعث میشه به شک بیفتید؟پ ب

ا م: صد در صد.

:ولی چطوری متوجه میشید که استخوان های مسیحه؟پ ب

)وقفه طوالنی(

یک ح رو در :منظورم اینکه فرض بگیریم یه باستان شناس معروف بگه، "ما استخوان های مسیپ ب

علق به مقبره قدیمی در اسرائیل یافته ایم." نمیپرسید که چطوری فهمیدن این استخوان ها مت

مسیحه؟

میپرسم.ا م: قطعا

: و چه جوابی شما رو راضی می کنه.پ ب

)به من با حالتی که متوجه نشده نگاه می کنه(

تخوان ها عد بشید اس: منظورم اینکه اون باستان شناس باید به شما چی بگه که شما متقاپ ب

واسه مسیحه؟ واقعا

نمیدونم. باید ببینم چرا این حرف رو زده.ا م:خب، واقعا

Page 86: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

ته باشین که : نمیتونم بفهم چطور میشه به چیزی که انقدر تو زندگیتون محوریه، پاسخی نداشپ ب

بدین. پس یعنی شما مطمئن نیستید که چه چیز میتونه اعتقاد شما رو باطل کنه؟

:مطمئن هستم. همونجور که گفتم، استخوان های مسیح.ا م

متعلق به مسیحه؟ اگپ بر : چه شواهدی الزمه که شما رو راضی کنه که اون استخوان ها واقعا

استخوان های مسیح_و یا راهی نباشه که متوجه بشید__هرگز متوجه نشید_بودن یا که اونا واقعا

ه باشه ، پس پس اگر اعتقادتون قابلیت باطل شدن نداشت نه، پس اعتقادتون رو نمیشه باطل کرد.

اصال آیا اون اعتقاد بر حسب سند و مدرکه؟

)وقفه کوتاه(

یدونید که : من خیلی مودبانه نمیگم، ولی فکر نمی کنم که شما خلوص داشته باشید. شما مپ ب

هیچ دلیل و مدرکی وجود نداره که کسی به شما نشون بده که به خاو عوض طر اونا نظرتون ر قطعا

کنید.

: وجود داره.گفتم که به شما.ا م

دید و باش : ولی بش باور ندارید.این فقط یه شعاره. شرایط غیر ممکن برای خودتون درست کر پ ب

و برهان مشکلیم ندارید؟ این نگاه روشنفکرانه در خصوص شکل دادن عقاید فردی بر اساس عقل

نیست.

)سکوت(

هر قیمتی به نمیفهمم اینه. چرا نمیگید که نسبت به برهان بسته هستید و به : چیزی که منپ ب

باور خودتون ادامه میدید؟ زندگی اینطوری صادقانه تر و خالصانه تر نیست؟

:بت گفتم. من آغوشم برای برهان بازه. من مشتاقم کسی چیزی بگه بشنوم.ا م

Page 87: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

بت به آغوشتون برای برهان بازه ولی در واقع نس: من باورم نمیشه. شما تظاهر میکنید که پ ب

برهان بسته هستید.

: من نسبت به برهان آغوشم بازه ولی شما نسبت به ایمان آغوشت باز نیست.ا م

ه. شما : موضوع باز بودن من نسبت به ایمان نیست؛ موضوع باز بودن شما نسبت به برهانپ ب

یرید جزئیات ز هستید ولی وقتی تحت فشار قرار می گهمین االن به من گفتید که نسبت به ایمان با

چه شکلیه؟ برهان خودتون رو نمی تونید ارائه بدید. اصال برهان شما دقیقا

ق می کنه.: ایمان همان اعتقاد به چیزهایی که امید بشون بسته شده و برهان نیز همونا رو تصدیا م

م کنه ن. اگه یک باستان شناس معروف اعال: این یه حرفه غامضه. برگردیم به همون سوالموپ ب

ت رو که استخوان های مسیح رو کشف کرده، چه مدرکی نیاز دارید که باور کنید اون داره حقیق

میگه؟

)پایان گفتگو(

کاوش عمیق تر

مقاله

Brock and Balloun, “Behavioral Receptivity to Dissonant Information” (Brock & Balloun, 1967) David Gal and Derek Rucker, “When in Doubt, Shout! Paradoxical Influences of Doubt on Proselytizing” (Gal & Rucker, 2010)

کتاب

Page 88: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

Cass Sunstein, Going to Extremes: How Like Minds Unite and Divide (Sunstein, 2009)

ویدئو

Peter Boghossian, “Walking the Talk” https://www.youtube.com/watch?v=9ARwO9jNyjA Peter Boghossian, “Critical Thinking Crash Course” http://www.youtube.com/watch?v=A7zbEiNnY5M

پاورقی

۳.فیلسوف دانمارکی، کی یرکگارد178 متذکر می شود که دغدغه، یک تجربه انسانی است. اغلب

مردم از حس دغدغه در هراسند، و هرکاری که از دستشان برآید در جهت دوری کردن از آن انجام

نای می دهند. منظور کی یرکگارد این است که اگر می خواهید یک زندگی تحقق یافته و بامع

دنبال ازه ندهید از دستتان رها شود. از دغدغه برایدغدغه را بیابید و اج_انسانی داشته باشید_

هید در کردن افکارتان استفاده کنید و اجازه دهید دغدغه شما را رهبری کند. فرار نکنید. اجازه د

فهم زندگی شما شور ایجاد کند؛ بگذارید که شما را از جهل خودتان و همچنین اشتیاقتان برای

ی تحقق به زعم کی یرکگارد، توجه به دغدغه کلید یک زندگ لحظات هر تجربه، آگاه سازد. حداقل

یافته است.

ت است. .وقتی افراد بدون استدالل به ایمانشان وارد شده اند، خروجشان از ایمان با استدالل سخ۲

ا استدالل بسیاری از اهل ایمان مستقل از عقالنیت به اعتقادات خود رسیده اند. برای اینکه آنها را ب

رد این ابزار جدید ان خارج کنید، بایستی ابتدا بیاموزند که چگونه تعقل کنند، و سپس کارباز ایمانش

چالش در موقعیت معرفتی که در آن قرار گرفته اند به آنها آموزش داده شود. کلیت این کوشش و اقعا

178 Kierkegaard

Page 89: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

وه القبرانگیز است ولی هدف معرفت شناسان خیابانی ایجاد امید در میان مردم است. تعقل، ب

رهایی بخش است.

بمنظور کمک به درک این راهبرد، مطلبی بایستی در خصوص تعریف پاسکال بویر179 در کتاب

مشروح مذهب180 مطرح شود)بویر، ۲22۳(. بویر در زمینه ای که می توان به آن واژه مذهب

شناسی عصبی181 را اطالق نمود، یکی از سرآمدان است. متفکرینی همچون جاناتان هید182،

مایکل گاتزانیگا183، و بویر درحوزه های مردم شناسی، زبانشناسی، علم ادراک ، عصب شناسی،

ن دالیل روانشانسی تجربی و غیره، پژوهش می کنند. همه این افراد در جهات مشابه و بمنظور یافت

اصلی در رابطه با حضور مذهب در تعامالت انسانی گام برمی دارند. پاسخ های آنها در خصوص

ه ت مرتبط، گرچه تخمینی، ولی جالب است: منشاء مذهب کجاست؟ جوابگوی چبرخی سواال

چه طرقی نیازیست؟ این موضوعات از نقطه نظر زیست شناسی تکاملی چگونه دیده می شوند؟ از

مذهب به بقای جانداران برتر184 کمک می کند؟ از نقطه نظر فرهنگی، دلیل بقای مذهب چیست؟

هند؟یرمستقیم ایدئولوژی ها و خرافات مذهبی را گسترش می دچرا فرهنگ های انسانی بطور غ

نمودن .در حوزه فروش، بازار پردازی و تبلیغات، منابع بسیار زیادی در خصوص ترغیب و متقاعد۱

یص نحوه افراد به خرید چیزی که نیاز به آن ندارند وجود دارد. تمامیت برخی صنایع بر اساس تشخ

ایع و مصرف کننده می چرخد. جهت اطالعات بیشتر در مورد این صنتاثیرگذاری بر رفتار خرید

فنون مورد استفاده آنها، من دو مستند تلویزیونی پی بی اس فرانت الین 185 را توصیه می نمایم:

ترغیب کنندگان و سوداگران باحالی186.

179 Pascal Boyer 180 Religion Explained 181 Neurotheology 182 Jonathan Haidt 183 Michael Gazzaniga 184 Survival of the fittest 185 PBS Frontline 186 The Persuaders and The Merchants of Cool

Page 90: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

بط آن .یک مقاله جالب و در عین حال بسیار فنی در خصوص انواع نگرش به منابع اطالعاتی و ر4

عنوان رویکرد های اعتقادی ب”به رویکردهای اعتقادی، اثر بالتاگ، رودنهازر و اسمتز تحت عنوان

روش های بازنگری باور“187 می باشد )بالتاگ، رودنهازر و اسمتز، ۲2۳۳(188. متن ایشان بدین

صورت است:”این مقاله موضوع ’هضم اطالعات‘189 )یعنی آنچه که فرد پس از دریافت یک داده

وابسته به ی اطالعات فرد نسبت به منبع دریافت نگرشاطالعاتی جدید انجام می دهد( که اساسا

(. تحقیقات ۳)صفحه “است را مورد بررسی قرار می دهد: ارزیابی فرد نسبت به قابل اتکا بودن منبع

باستان آنها قابل تعمیم به اعتقادات ایمان محور شکل گرفته براساس درک از صحت برهانی متون

بت به نیز می باشد. همچنین، این مقاله، دریچه ی بالقوه ی جدیدی در مورد مداخله با تمرکز نس

نوع تلقی از منابع اطالعاتی را به رویمان باز می نماید.

، من نوشته ی روانشانس اجتماعی، آری کرروگالنسکی190، تحت عنوان ”نیاز برای بستن.“ را ضمنا

فه ای ثقیل توصیه می کنم. ایشان، مقاالت جالبی که البته شاید برخی از آنها برای خوانش غیر حر

باشد، در خصوص اهمیت ذهن بسته به چاپ رسانده است.

دارد که مثال، مواقعی وجود .نوع دیگری از رسوخ ناپذیری به ضمیر و خود شیفتگی ارتباط دارد.1

مان درگیر یک ما به شکلی بسیار خود شیفته درگیر نتیجه گیری خودمان هستیم، وقتی که ضمیر

وقتی قضاوت است، وقتی که نظری که مدت ها در درونمان نگه داشته ایم به کالم در می آید، و یا

ی از نده مباحثات باشیم. وقتکه نمی خواهیم مخالفت ها را در نظر بگیریم چون می خواهیم بر

اشته خودمان می پرسیم چرا این عقاید برای ما اهمیت دارد، بایستی در کنار آگاهی، خلوص نیز د

امعناست.باشیم. خلوص نه تنها جزء جدایی ناپذیر یک زندگی متفکرانه بلکه جزئی از روابط ب

187 Doxastic Attitudes as Belief-Revision Policies 188 Baltag, Rodenhäuser, & Smets, 2011 189 Information uptake 190 Arie Kruglanski

Page 91: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

۱.کلمات غیر تخصصی تر ”شکستن“191 )دابرو-ایشل، ۳۳۳۳، صفحه. ۳۳1(192 و ”خنثی کردن“193

)کیم، ۳۳۳۳، صفحه.۲۳2(194 بمنظور توصیف حالتی که تغییر ساختار ادراکی افراد برای جدایی از

سنن مذهبی اتفاق می افتد، بکار رفته است.

۳.در یک مطالعه جالب، اورنستاین195 حضور در کلیسا و باور مذهبی را با اعتقاد به دنیای

فراعادی196 مرتبط می داند )اورنستاین، ۲22۲(. اورنستاین نگاه جالب و وسیعی به موضوع دارد:”

یک مقایسه ی جذاب در این داده ها، ما بین متغیر های مذهبی و اکتسابات آموزشی است.

درخواست های بسیاری برای ارتقاء آموزش علمی در جهت مبارزه با اعتقادات فراعادی وجود

، اچیز است که انگار ارزش ها و ایمان به جای خردداشته است... . اگرچه، تاثیر آموزش آنقدر ن

، مطابق آمار و داده ها، با فرض عوامل محرک در جهت مقابله با اعتقادات فراعادی هستند. ضمنا

ار بود اینکه اعتقادات فراعادی آنقدر که این داده ها نشان می دهند به مذهب متصل باشد، اگر قر

مخالفان دنیای فراعادی بگیرند، بایستی احتمال تحریک که مدارس موضع شکاکانه ای در قبال

ز مذهب محور را به جان می خریدند. برخی از محققان بر این نظرند که حتی مشروعیت علم نی

(.۱2۳، صفحه . ۲22۲)اورنستاین، “توسط طرفداران دنیای فرا عادی مورد سوال است

در کتاب مغز باور پذیر197، نویسنده امریکایی، مایکل شرمر198، این موضوع را مطرح می کند که

کاری برای تضعیف اعتقاد به دنیای فراعادی انجام نداده است )شرم(. ۲2۳۳ر، آموزش علوم تقریبا

یل، شرمر نشان می دهد که این معلول مرتبط با محتوای علم است و نه فرایند آن. به همین دل

ر دانشمندان را ست که بایستی به افراد شکل و طرز تفکاستدالل شرمر که من نیز با آن موافقم این ا

191 Snapping 192 Dubrow-Eichel, 1989, p. 195 193 Unfreezing 194 Kim, 1979, p. 210 195 Orenstein 196 Belief in the paranormal 197 The Believing Brain 198 Michael Shermer

Page 92: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

آموزش دهیم )برنامه ی درآمدی بر شکاکیت 199 شرمر را ببینید و فقط از افراد نخواهید که

(.۲2۳۲آگوست، ۳۱واقعیات علمی را از بر کنند( )شرمر، مکاتبات شخصی،

199 Shermer’s Skepticism 101 program: http://www.skepticblog.org/2011/08/30/skepticism101

Page 93: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

4فصل

راهبردو مداخلهانواع

خروج دارد که اعتقاد مذهبی چیزیست که افراد به سرعت به آن وارد می شوند، ولیشواهد داللت ”

ریق استدالل از آن به نسبت کند تر است. این موضوع صحیح است، تقریبا هیچ کسی به یکباره از ط

توسط از باور خود خارج نمی شود. ولی این بدان معنا نیست که خروج از یک اعتقاد مذهبی راسا

قاد مذهبی به کمک شخص ثالث از طریق تعقل امکان پذیر نباشد. من با خیلی افراد که اعتفرد یا

قل، همواره خود را کنار گذاشته اند صحبت کرده ام و نتیجه اینکه گرایش به تفکر نقادانه و مست

“نقش محوری در این امر ایفا نموده است.

__استیفن ال200

ی افراد عادی جامعه، هیچگاه نبایستی از نبرد روحان در ردای واعظان مسیحی، دانش پژوهان و”

مراقب آنچهکه می گوییم و وسیع تری که با آن دست به گریبان هستیم غافل شویم و بایستی شدیدا

“یم.می نویسیم باشیم، مبادا که بازیچه ی دست شیطان در از بین بردن ایمان سایرین شو

_ویلیام لین کریگ، پرسش های دشوار، پاسخ های واقعی )۲22۱، صفحه ۱4(201

هت جهت شروع فعالیت بعنوان معرفت شناس خیابانی، این فصل، ابزار و راهبردهای الزم در ج

موثر مداخله را برای شما فراهم می آورد. در این فصل، به اصول اساسی مرتبط با مداخله ی جدلی

می پردازیم. ابزار و راهبردهایکه در جهت کمک به افراد در کنار گذاشتن ایمان طراحی شده،

و مندرج که شامل نمونه های مداخله با افراد خارج شده از فرقه ها، درمان موثر معتادان به الکل

ور مواد مخدر، و حتی مداخله در تعالیم آموزشی برجسته است، همگی از منابع وسیعی که بط 200 Stephen Law 201 William Lane Craig, Hard Questions, Real Answers (2003, p. 34)

Page 94: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

انی، از راهبرد بعنوان معرفت شناس خیابعلمی مورد بررسی قرار گرفته، تهیه شده است. در فعالیتم

ی قید شده در این فصل بهمراه اصلی ترین روش درمانی مورد نظرم که همان روش های کل

ن و راهبرد ها را سقراطیست )توضیح در فصل بعدی( استفاده می نمایم. در نهایت، بایستی این فنو

یم خصیت و سبک خودتان تنظبر اساس فردی که با او تعامل خواهید داشت، فضای حاکم، ش

نمایید و صیقل دهید.

ه آماده تقویت، نوپا بالغ بر نیم میلیون معرفت شناس بالقوه داریم ک “ارتشی”فقط در ایاالت متحده،

میلیون نفر در ۱۳۲دریافت ابزار و حرکت به سمت آزادی بخشی افراد از ایمانشان هستند. حدود

امریکا زندگی می کنند. پنج درصد از جمعیت امریکا به خدا اعتقاد ندارند )اخبار شبکه ی سی بی

اس، ۲2۳۲(202. اگر فقط پنج درصد این ۳15۱ میلیون غیرمعتقد به معرفت شناسان خیابانی

معرفت ۳۳2222تبدیل شوند و فعاالنه در جهت رهایی مومنان از شر ایمان کوشش کنند، بنابراین،

طح ه در خدمت نشر میلیون ها ریز واکسن تعقل در سشناس خیابانی بصورت غیررسمی و روزان

جامعه خواهند بود.

مداخالت: 1بخش

مداخله گرنقش جدید شما:

انند یک کسی که برنامه نوشته شده ای را به حالت اولش باز می گرداند ]برنامه ریزی معکوس[ م”

یی از یک از نهر برای رها مربی یا یک کالسکه ران است که حیوان محتاط را متقاعد می کند که عبور

“حصار آنقدرها هم خطرناک نیست.

لبه تیغ “ )۲22۳(203 __جوزف زیمهارت، ”حقیقتا

به ارتداد، به برنامه ریزی معکوس )برگرداندن برنامه به نقطه صفر(، بعنوان روشی در جهت بازگشت”

از واقعیت رقه مآبانهشدت نیازمند به بدیل های مختلف بمنظور جایگزین نمودن آنها با تعبیر ف 202 CBS News, 2012 203 Joseph Szimhart, “Razor’s Edge Indeed” (2009)

Page 95: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

زان است. بعد از ایجاد عدم توازن ذهنی و یا حتی بعنوان یک روش برای رسیدن به آن، برنامه ری

، الگوی شستشوی مغزی گرایش و عضویت در فرقه های مذهبی را پیشنهاد می معکوس، معموال

ماندن در آن عهد اولیه ودهند. این نوعی از الگوی درمانیست که افراد را از مسئولیتشان نسبت به ت

تقل از جنبش، مبرا می سازد. همچنین، این الگو به فرد این نوید را می دهد که زندگی حقیقی مس

هد جنبشی که فرد در حال ورود به آن است خواهد داشت و استقالل و آزادی اندیشه اش حفظ خوا

ز یک دین به فرد در زمان گرویدنش ا شد. با استفاده از این الگو، ارتداد مشابه با تغییر جهان بینی

د که دین دیگر ، تسهیل خواهد شد. چنین الگو یا پاردایمی ساختار ادراکی در خود ایجاد می کن

گی خارج افراد بتوانند درون آن جهان بینی های فرقه ای و تجربیات خود و همچنین پیش بینی زند

“از آنرا بازتعبیر کنند.

__ال نورمن اسکونود، ارتداد )۳۳۳۳، صفحه ۳۲۳(204

ریه نقش جدید شما، مداخله گر است. یک آزادیبخش. هدف شما ایمان است. مشتریان خدمات خی

ی شما افرادی هستند که به ایمان آلوده شده اند.

ه معنای معرفت شناسان خیابانی هر گفتگو با مومنان را به چشم یک مداخله می بینند. مداخله ب

یا رفتار وی ( در جهت تغییر اعتقادات و“فرد تحت نظر”فرد )در ادبیات پزشکی تالش برای کمک به

ن می باشد. آغاز کار افراد با اعتقاد ایمان محور و یا معرفت شناسی ایمان محور است. شما درما

کال از جدلی را آغاز می کنید که هدف آن کمک به کاهش یقین آنها در تعهد ایمانیست )و شاید هم

مان خالص شوند(. شر ای

یی به معنای واقعی کلمه، طبابت جدلی خود را در خصوص افراد مخاطب پیاده می کنید که گو

ف معتادان به مواد مخدر به خاطر سوء مصرف، مورد درمان قرار می گیریند. معتادان در وضعیت ال

ت ب که وارد یک مرکز سموم زدایی می شوند، تحت درمان قرار می گیرند، و سپس در وضعی

204 L. Norman Skonovd, Apostasy (1981, p. 121)

Page 96: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

معتادان مواد امیدواریم شرایطشان بهبود یافته باشد، مرکز را ترک می کنند. با این تفاوت که شما

ند.شما افرادی را درمان می کنید که دچار عفونت ویروس ایمان شده ا_مخدر را درمان نمی کنید _

هر تعاملی را بعنوان یک مداخله می بینم. )پاورقی شماره یک(. دری مخاطب ر فرآیند فکمن تقریبا

ته ی سقراط، خود ورود می کنم تا او بتواند با وضوح و تاثیر بیشتری تفکر و استدالل نماید. به گف

دیگری تفکر، همان گفتگوی صامت میان روح با خویش است. این یعنی وقتی من در تفکر شخص

د.ورود می کنم، این کار خیلی فرقی با بلند فکر کردن در ذهن خودم ندار

سه تا هم فرصت هستند و هم مداخله. حتی اگر تعامل_صحبت با خودم و بقیه شبیه هم هستند_

ص و چهار دقیقه طول بکشد، فرصتی خواهد بود تا به شخصی کمک کنیم تا از شر ایمان خال

زندگی عاری از توهم داشته باشد.

ه شرح کنید ، دستاورد ها شما بوقتی به تعامالت خود به دید مداخله و نه مواجهه یا مناظره نگاه

ذیل خواهد بود:

تری به این امکان برای شما ایجاد خواهد شد تا عقب بنشینید و در ورود خود عینیت گرایی بیش-

خرج دهید. اهمیت این امکان از این جهت است که احساسات و عواطفتان عامل پیشران درمان

شما الگوهایبازنگری رفتاری از جمله اعتماد به تعقل و تمایل به نخواهند بود و به جای آن، احتماال

ی نمایید.در باور که مایلید سایرین از شما تقلید کنند را ابتدا خودتان از طریق اجرا، الگو سازی م

اخله و فرد اگر شما آنچه که انجام می دهید نه بعنوان فضایی برای قضاوت کردن، بلکه به دید مد-

موفقیت به شما دستیابی احتمالکسی که به کمک شما نیاز دارد ببینید، مومن مد نظر را بعنوان

ود.بیشتر خواهد بود. نگرش مثبت و پذیرا مترادف با احتمال بیشتر تاثیر درمان خواهد ب

خدایان بی”)و به تعمیم کل خداناباوران را “یک بی خدای عصبانی”احتمال اینکه شما را به دید-

بسیاری ( که از دست یک معتقد ناراحت است ببینند کمتر است. مدافعان مذهب تالش“عصبانی

ز جانب برای تحکیم روایت فوق ذکر انجام داده اند، و در نتیجه اگر مخاطب شما ذره ای عصبانیت ا

Page 97: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

شما حس کند، این حس می تواند درمان را پیچیده نماید. بطور مشخص، روند درمان آهسته

، گرتا حتی ویروس ایمان تقویت و مستحکمتر خواهد گردید. نویسنده امریکاییخواهد شد و یا

نی وران انقدر عصبابانا چرا شما خداکریستینا در مورد خداناباوری و و عصبانیت در کتاب

( به این موضوع اشاره کرده ۲2۳۲)کریستینا، چیز که روی مخ بی خدایان است 99هستید؟

است.

داخله الب مداخله به شما کمک می کند که به دقت گوش فرا دهید و از هر ممشاهده گفتگو در ق-

خواهد شد. چیزی فرا بگیرید. در این حالت بمراتب احتمال تغییر رفتار فرد مورد نظرتان بیشتر

هید عالوه بر آن، موجب خواهد شد تا شما معرفت شناس خیابانی کارکشته تری شوید چون خوا

خود را بهبود ببخشید. توانست مداخله های آتی

کن هر شخص ثالثی که شاهد مداخله ی شما باشد و درستی اجرای فرآیند درمان را ببیند، مم-

بالقوه است تشویق به اقدام جهت کمک به سایرین شود. هر شخص یک معرفت شناس خیابانی

است.

نند و حس توهم را ببیمداخله به معنای برد و باخت نیست، مداخله یعنی کمک به افراد که در پس -

تی که شما از کمک به افراد خواه

لذید برد، شگفتی را در خود باز یابند. در بعد شخصی، احتماال

بیش از برنده شدن در یک مناظره است.

الگوی رفتاری

“اگر می شد خودمان را تغییر دهیم، تمایالت در کل جهان نیز تغییر می کرد.” _مهاتما گاندی205

“نگو چکار میخوای بکنی، نشونم بده.فقط بم ”

205 Mahatma Gandhi

Page 98: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

_مت ثرنتون206، فعال اجتماعی

نگرش شما مهیای خرد ورزی هایی همچون اگر در حال خواندن این کتاب هستید، احتماال

اعتماد به تعقل )انجمن فلسه امریکا، ۳۳۳2، صفحه ۲(207 و تمایل به بازنگریست )انجمن

کر ترسی به فهرستی از رویکرد ها و تعریف متف(. )برای دس۲ صفحه ،۳۳۳2 امریکا، فلسه

وابط این کتاب مراجعه فرمایید.( موارد مذکور،بعالوه ی خلق ر Aنقاد ایده آل، به پیوست

ومنان الگو غیر خصمانه، هسته اصلی رفتاری که معرفت شناسان خیابانی بایستی برای م

سازی کنند را تشکیل می دهد )موران و باربر، ۲2۳2، صفحه ۳(208 )پاورقی شماره دو(

شما یا با ما هستید و یا ضد ما._جهان را به شکل صفر و یک نمایش ندهید_

ا، تیر کمک به مردم در راه تفکر روشن و کنار گذاشتن معرفت شناسی های غیرقابل اتک

برای دیگری از کمان در جنگ فرهنگ ها نیست. گفتگوی شما با مومنان فرصتی اصیل

ها در د در مسیر تفکر قابل اتکا می باشد و همچنین حس خجالت را در آنیاری به این افرا

، فرصتی برای د خوزمان تظاهر به دانستن آنچه نمی دانند، تقویت می نماید.ضمنا

شود. تا سرشتی را پرورش دهید که منجر به بناگذاری اعتقادات بر واقعیت می شماست

تداللی در نظر داشته باشید که شاید فرد مومن چیزی را بداند که شما ندانید، یا روش اس

بیفتد، و یا قابل اتکایی داشته باشد که شما از آن غافل مانده اید، و یا سوء برداشتی اتفاق

ته باشید که کمک کند که واضح تر فکر کنید. تا زمانیکه به خاطر داش شمااینکه اصال او به

هان و تعقل دیگر ممکن است چیزی را بداند که شما نمی دانید، و تا زمانیکه بر مبنای بر فرد

ین پذیرای تغییر ذهنیت خود باشید، زمینه ی وسیعی از احتمال رابطه خصمانه را از ب

خواهید برد و از تبدیل به آنچه که خود در مبارزه با آن هستید، پرهیز خواهید نمود. 206 Matt Thornton 207 American Philosophical Association, 1990, p. 2 208 Muran & Barber, 2010, p.9

Page 99: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

وال ی مراحل سفر یک فرد بسوی تعقل، خیلی از افراد اغلب ازخودشان سدر نیمه یا انتها

و نگرش، کالم “حاال چی؟ حاال باید چکار کنم که ایمانم غلط از آب درومده؟”می کنند،

ماد به خرد، رفتار معرفت شناس خیابانی، الگوی عملکرد معتقدان سابق می تواند باشد: اعت

س ح “من نمی دانم،”نمی دانیم، و پذیرش لفظ، توقف تظاهر به دانستن چیزهایی که

راحتی در ندانستن و اجازه به احتمال بازنگری در باور.

رسوخ پذیری اعتقادی

تید، اگر شما شخصی مثل خودم هستید، خوشحال میشم سواالتم رو ادامه بدم: اگر نیس”

زد، از حرف نادرستیمی تونیم ادامه ندیم. من از کدوم دسته آدمام؟ یکی از اونایی که اگر

حرف رد شدن حرفش خوشحال بشه و اگر یه نفر دیگه ای هم حرف نادرستی بزنه، اینکه

ون اونرو رد کنه خوشحالش کنه؛ ولی دقت کن که، خوشحالیم از رد شدنه تا رد کردن، چ

“منفعت اولی رو بیشتر می دونم. __سقراط برگرفته از گرگیاس209

ص اول زمانیکه که شخصی در حال مباحثه با شخص دیگریست، این خطر در کمین است که شخ

ا مومنان، بطور ناخود آگاه به ضدیت با شخص دوم برآید. یکی از موارد غیرقابل تحمل در صحبت ب

ه لحاظ تجربه ی تعامل با مومنیست که به لحاظ اعتقادی رسوخ ناپذیر باشد. وقتی شخصی ب

به استدالل گوش فرا نمی دهند، به بدیل های فکاعتقادی دچر نمی ار آسیب روانی باشد، عمدا

ری سوگی”کند، و در نهایت به نتیجه که خودش می خواهد می رسد و به قهقرا می رود )این همان

است(. “متعصبانه

209 Socrates in Gorgias

Page 100: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

به یقین برسیم حقیقت غیرقابل تغییر از آن ماست، به دشمن اعتقادخودمان ی لحظه ای که جدا

تی بی زمان بدل خواهیم شد. مشکالت معرفتی ما از زمانی شروع شد که یقین پیدا کردیم به حقیق

زهایی و ابدی گره خورده ایم. )و آری، حتی این دو جمله آخر بایستی کم و بیش صادق باشند.( چی

، خیلی تکه ممکن است خطرناک تر از افرادی باشند که تصور می کنند حقیقت مطلق نزد آنهاس

بختی در این زیاد نیستند. جستوگران صادق با پرسش های خالصانه و ذهنی باز به ندرت به ایجاد بد

ختی دنیا کمک کرده اند. در عوض معتقدان پرشور و خشک مسلک به رنج بشری و تحدید خوشب

انسان همت گمارده اند.

حتی _د_یل وارد مباحثات می شوناز همان ابتدای راه، معرفت شناسان خیابانی با نگرشی باز و اص

می اگر در طرف مقابل چنین حالتی وجود نداشته باشد. )پاورقی شماره سه(. اگر کسی چیزی

ت به آنچه که داند که شما نمی دانید، بپذیرید که نمی دانید. معرفت شناس خیابانی هیچگاه نسب

که _عامدانه و یا غیر از آن__د_نمی داند تظاهر نمی کند. ولی اغلب مومنان سعی در این کار دارن

انید.بودن دست بدهد چون شما آنچه که آنان به آن تظاهر می کنند نمی د “کمتر”به شما احساس

ا برای فائق آمدن بر این حس کمبود اجتماعی یا شخصی، من نصیحتی برای کمک به شم

ه خله آغازین خود بنصیحتی در مورد نوعی از احساس که معرفت شناسان تازه کار در مدا_دارم_

ی فضای مومنان خواهند داشت. بایستی در ندانستن و عدم تظاهر به دانستن احساس آسودگ

که تظاهر به کنید، حتی با وجود اینکه دیگران ممکن است شما را به سخره بگیرند و یا به خاطر این

مبود در حس ک دانستن چیزی که نمی دانید نمی کنید ولی آنها به دانستن آن تظاهر می کنند،

شما ایجاد کنند.

بخش دوم: راهبردها

از واقعیات دوری کنید

Page 101: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

قدرت تغییر ذهنیت ما را ندارند. در واقع، کامال برعکس، ...وقتی افراد” خص ،واقعیات لزوما

وصا

یح ، که اطالعات غلط به خوردشان داده شده ، در معرض اطالعات صحسیاسی متعصب طرفداران

به اعتقاد می گیرند، به ندرت نظر خود را تغییر می دهند. در واقع، بیش از پیش نسبتدر اخبار قرار

وتیکی خود جزم اندیشی نشان می دهند.پس واقعیات،...اطالعات غلط را درمان نکرد. مثل آنتی بی

“که توانش کاسته شده، واقعیات حتی می توانند اطالعات غلط را تقویت کنند.

__جو کیوهین، ”واقعیات چگونه نتیجه عکس می دهند“ )۲2۳2(210

ه عادت به عدم شکل دهی به باورها براساس دلیل وبرهان موجب می شود تا افراد برای خود چال

قی شماره های ادارکی ایجاد کنند. از همین روی، اعتقادات اکثر افراد بر مبنای واقعیت نیست.)پاور

ق آن را ر تشکیل باور و عدم موشکافی دقی(. فردی که سابقه ی عدم ارزش دهی به نقش برهان د4

حالتی در وی شکل بگیرد که برهان را مبنایاعتقاد خویش دارد، برایش بسیار دشوار است که نهایتا

قرار دهد. بنابراین، در زمان تالش برای رهایی افرادی که در مرحله ی آغازین و پیش تعمقی

واقعیات، اثر بخش نخواهد بود. اگر این افراد می اعتقادات ایمان محور خود قرار دارند، ارائه

ند.خواستند بر اساس برهان به باوری برسند، اکنون، در این باتالق ادارکی خود را نمی یافت

گره زدن وقتی به معرفت شناسان نوپا، چگونگی کمک به مومنان در جهت رهاییشان از بند ایمان و

یکی از سخت ترین راهبرد ها در عمل به شرح ذیل اعتقاداتشان به واقعیت را آموزش می دهم،

ه تکه است:وقتی دارید سعی می کنید افراد را از برخی گزاره های ایمانی مشخص جدا کنید، تک

از افراد هایی از برهان )واقعیات، نکات برگرفته از داده ها( را در بحث خود دخیل ننمایید. بسیاری

ود را بروی نان قبال جادو شده و متوجه نیستند که اعتقاد خخردمند و متفکر تصور می کنند که موم

س، تمام، و در نتیجه اگر برهان محکمی به آنها نشان داده شود، پ_برهان قابل اتکا بنا ننموده اند_

غییر ت مداخلههسته اصلی آنها درمان خواهند شد! این تصور غلط است. به یاد داشته باشید:

از همین روی است که لفظ__دهی باور توسط افراد استباور نیست، تغییر روش شکل

210 Joe Keohane, “How Facts Backfire” (2010)

Page 102: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

زی استفاده می شود. دخیل کردن واقعیات در بحث راهی اشتباه در مفهوم سا “معرفت شناس”

یده له معرفت شناسی مورد استفاده افراد است، نه نتایجی که به آن چسبأله است: مسأمس

است.)پاورقی شماره پنج(.

در افراد بنیاد گرا و کبیهوده بودن تالش برای سانی که متقاعد نمود مومنان از طریق برهان خصوصا

باور باشد به شدت از آسیب های اعتقادی رنج می برند، آشکار است. مثال، اگر یک بنیاد گرا بر این

هیچ برهان، هیچ مجموعه ای از واقعیات وهیچ داده ای 4222که سیاره ما سال عمر دارد، قطعا

ساله بر مبنای 4222رد که بتوان در جهت رهایی وی از باورش ، به او نشان داد. باور سیاره وجود ندا

ور نخواهد بود باور دیگریست. یعنی، بدون یک ساختار اعتقادی پایه )مثال، انجیل( کسی بر این با

آن د درسال عمر دارد. ساختار اعتقادی پایه مانند خاکی عمل می کند که باور افرا 4222که زمین

جوانه می زند و سپس ریشه می گستراند.

گی های از آن جهت که ارائه واقعیات ممکن است منجر به تغییر مسیر بحث با مخاطب به سمت ویژ

هم و قابل اتکا بودن برهان شود، بی مورد و غیر سازنده است.)پاورقی شماره هفت(. این موضوع م

در فضای مداخله یگونه معرفت شناس خیابانی، شما به ندرت با این معقولی است، ولی معموال

مخاطبان برخورد خواهید داشت.

تمام مومنان از نوعی سوگیری متعصبانه ی مزمن رنج می برند: با یک باور اصلیشروع می تقریبا

ی کنند و سپس بصورت عقب گرد به سمت باور های مشخص حرکت می کنند. مثال، اگر کس

چه مقبره، چه_به الهی بودن مسیح شروع کند، هر بحثی از برهان_ صحبت خود را با اعتقاد

همواره عبث خواهد بود. هر تکه ای از برهان خلف که به بحث وارد_شاهدان، و چه غیره_ تقریبا

کنید برای تصدیق در جهت تغییر باور کافی نخواهد بود.

، رد و یا بسیار غیرمحتمل برهان خلف شما بعنوان مطلبی مغایر، توهین آمیز، بی ربط، مهمل

خواهد شد.

Page 103: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

اسی، به علت وجود نوع شدیدی از سوگیری متعصبانه از منظر معرفت شن مذهبی مدافعان ی همه

ناتوان هستند.)پاورقی شماره هشت و نه(. بطور مثال، گری هابرماس211 این مرض ادارکی را در

و من تصور _عی بر این باور_( مد۲224، ۳۳۳۱قالب نمونه نشان می دهد. هابرماس )هابرماس،

باور دارد_خی و است که دالیل کافی برای تصدیق اعتقاد به یک مسیح تاری_می کنم او واقعا

اینکه مسیح از میان ۳۳۳۳معجزاتی که به او نسبت داده می شود، وجود دارد )هابرماس، (، و ضمنا

تند، می شود )مثال، مردم دورغ گفمردگان برخاست. ولی وقتی با مخالفت های ساده و اولیه روبرو

مترین یکی مقبره را مورد دستبرد قرار داده، شاهدان قابل اتکا نبودند(، هابرماس گزینه ای با ک

م تبدیل می کند. امکان منطقی را در نظر می گیرد و نه تنها آنرا به یک احتمال بلکه به یک امر مسل

یح و الهی بودن مس_یک باور بنیادین شروع می کند_ او این کار را انجام می دهد چون از ابتدا با

ار می زند. سپس براحتی منطق و تعقل را به شکل رو به عقب از باور خود کن_حقیقت کتاب مقدس_

و از طریق این روش )شروع با یک باور و سپس حرکت رو به عقب(، باور هابرماس هم برای خودش

روع کرده اند، با مفهوم و منطقی است.هم برای کسانی که با همان باور مسیر را ش

ه ی خود اعالم مثال دیگری از سو گیری متعصبانه زمانی رخ می دهد که مثال فردی به واعظ محل

وانید می کند، که در خصوص ایمانش دچار شک شده اند. واعظ در پاسخ به وی می گوید انجیل بخ

یند چه اهید از اول با باورش شروع کند و ببو درباره ی آن موضوع دعا کنید. این یعنی از کسی بخو

د آنچه که رخ خواهد داد تقویت باور آنهاست. اندرز مشابهی به مسلمانان می شو_رخ خواهد داد_

ه در قلب فرد است. مسلمانان از طریق تکرار مکرر یک که ذکر بگویند. ذکر به معنای به یاد آوردن الل

ه اکبر”عبارت مانند ه”زرگ است(، )خداوند ب “الل

ا سایر )شکوه از آن خداوند است(، و ی “سبحان الل

می شوند. “نائل”عبارات بمنظور تقویت سرسپردگی خود، به این مهم

در اکثر موارد معلول فشارها و مستقل از برهان و سند است. بنابراین، رسوخ ناپذیری اعتقادی تقریبا

الیل، ایمان محور رنج می برند، از اشاره به واقعیات، د در بحث با افرادی که از انواع رسوخ ناپذیری

رفت جهان فرا حسی و نکات برگرفته از داده های اطالعاتی خودداری نمایید. این کار باعث پیش

211 Gary Habermas

Page 104: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

واهد درمان نمی شود. موجب نمی شود تا فرد تحت نظر ایمان خود را رها کند. آنچه که مفید واقع خ

بعدی )در و استفاده از فنون مطرح شده در این فصل و فصل شد، حفظ تمرکز بروی معرفت شناسی

رابطه با پرسش های سقراطی( است:

مبناساختار اعتقادات: هدف قرار دادن

ژاک دریدا212، فیلسوف فرانسوی که عقایدش بیش از حد بزرگنمایی شده، جمله ی معروفی دارد که

درک کنید. بر اساس می گوید قبل از اینکه سنتی را واسازی213 کنید، بایستی آن سنت را واقعا

یند، مهم همین سخن، قبل از اینکه بخواهید به دیگران کمک کنید تا بر باورهای غلط خود فائق آ

است که ساختار باور را در چارچوب مداخله ی معرفتی درک کنید.

در فلسفه، دو مکتب اصلی در رابطه با توجیه )معرفتی( باور، وجود دارند که انسجام گرایی214 و مبنا

گرایی215 هستند. پیروان مکتب انسجام متصورند که در ظرف یک نظام اعتقادی، اگر گزاره های

ه اعتقادی منسجم و تسهیل کننده ی سایر گزاره های داخل آن نظام، موجود باشند، پس گزار

اعتقادی مورد نظر موجه است. مثال، به فیلم ماتریکس216 فکر کنید. بر اساس دیدگاه انسجام

ی رسد گرایان، اگر شما در داخل ماتریکس قرار داشته باشید، باور شما به آنچه که میز به نظر م

میز است چرا که سایر نشانه های داخل ماتریکس بر میز بودن آن د اللت موجه است و آن چیز واقعا

دارد.

ورهای دیگر قابل توجیه هستند که از بامبناگرایان استدالل می کنند باور های مشخص تنها زمانی

ی کند استنباط شوند. دکارت نمونه خوبی از مبنا گرایان است. او با این جمله سخن خود را آغاز م

ایر دکارت بر اساس این گزاره س “فکر می کنم پس هستم.”که وجود او مبنای باور های اوست:

ل اتکا بودن حواس خود را مبنا قرار می دهد،گزاره های خود را استوار می کند. مثال، وقتی قاب

212 Jacques Derrida 213 Deconstruct 214 Coherentism 215 Foundationalism 216 The Matrix

Page 105: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

وقتی چیزی را به وضوح و _گزاره های خود در مورد صحت ادراکش از دنیا را تشکیل می دهد_

از دقیق درک می کند، دچار گمراهی نمی شود. شناخت جهان توسط دکارت و سایر مبنا گرایان

یر قابل تقلیل صورت می پذیرد.طریق قرار دادن باور هایشان بروی گزاره های پایه و غ

ی انسجام گرایی در فضای مداخله ی اعتقادی جواب نمی دهد چون تصنعات موجود در دید معرفت

اده می فرد )مثال، یک متن باستانی، احساس و یا تجربیات فردی( برای ارجاع به همدیگر استف

صدق ربیات شخصی وی دال برشوند. بطور مثال، فرد تحت نظر شما مجدانه اظهار می دارد که تج

احساسات فردی وی نیز یک سند مضاعف است. اگر الگوی انسجام گرا کتاب اورانتیاست217 و ضمنا

تاب را برای این مثال بکار ببریم، بدلیل ماهیت دوار توجیه مذهبی، عبور از موانع و تعامل با ک

هن با که هر یک از ساخته های ذاورانتیا، احساسات شخص و غیره، غیرممکن خواهد بود. یعنی این

یز با ساخته ها یا تصنعات دیگر ذهنی موجه می گردد. بنابراین، از درون نظام انسجام گرا، همه چ

انگار که فرد داخل یک ماتریکس قرار دارد._مفهوم است_دقیقا

ت نظر خود تحمعرفت شناسان خیابانی بایستی از پارادایم مبنا گرایانه در زمان وا سازی ایمان فرد

استفاده کنند.

مبنا گرایی و خانه ها

ک خانه ترسیم ساختار اعتقاد از منظر فن معماری مفید است__یک سیستم اعتقادی به مثابه ی

نا نهاده بزرگ است. در بخش زیرین خانه، اعتقادات بنیادین وجود دارند که کل عمارت بروی آنها ب

دوم و سوم بعنوان چوب بست این ساختار عمل می شده است. عالوه بر آن، اعتقادات دسته

وزن کنند__این اعتقادات از آن جهت مهم هستند که به بنا، انسجام و استواری می بخشند ولی

آنها را شالوده ساختار تحمل می کند.

217 The Urantia Book

Page 106: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

ارت فرو برای تخریب یک خانه از شالوده شروع کنید. ستون اصلی عمارت را بیرون در آورید، کل عم

دازید، کل د. ایمان، شالوده است. ایمان کل ساختار اعتقاد را سرپا نگه می دارد. ایمان را بیانمی ریز

عمارت سقوط می کند.

ایمان شالوده است: ایمان را هدف بگیرید، نه مذهب را

و آن اینجا نقطه ایست که راه من از چهار سوار جدا می شود__افرادی که بی وقفه به مذهب تاخته

نموده اند. و هر طور که بنگریم، این چهار سوار در نشان دادن ذات دروغین و خطراترا تضعیف

موفق بوده اند. من به دنبال این هستم که گفتمان خود را با تمرکز مجدد حمالتمان مذهب عمیقا

کل مذاهب را بطور همزمان تضعیف روی ایمان پیش ببریم. از طریق تضعیف ایمان، می توان تقریبا

د تا اینکه وی د، و شاید اصال اینکه ساده تر باشد که به یک فرد کمک کنیم تا ایمان خود را رها کننمو

را از مذهبش جدا کنیم. مداخله ی شما بایستی ایمان را هدف قرار دهد و نه مذهب را.

سان یکی از اهداف شخصی و حرفه ای من، و همچنین یکی از اهداف این کتاب، ایجاد معرفت شنا

یر ابانیست. برای نیل به این هدف، من ابزار های ساده ای را که کمک می کند افراد را از مسخی

رانه، ایمان جدا و به سمت تعقل، خردمندی و خصائص کلیدی در جهت داشتن یک زندگی متفک

ی ایمان سوق دهیم، معرفی می نمایم. بزرگترین مانع گسترش تعقل و خردمندی، ایمان است. وقت

د، کل عمارت های بنا شده روی آن و اطرافش خواهند ریخت.فرو بریز

مذهب یک تجربه اجتماعی است )هوفل و الک، ۲2۳۳، صفحه.۳1؛ موبرگ، ۳۳۱۲(218. بناهای

ق، اعتماد مذهبی )کلیسا، مسجد، کنیسا، معبد( مکان هایی هستند که افراد با هدف دوستی، عش

د، گرد ل کننده، که سازنده و آرامشبخش هستنو انجام کار دسته جمعی شیرین، معنادار، خوشحا

هم می آیند. جشن های جمعی در رابطه با نقاط عطف زندگی__تولد، سن تکلیف، ازدواج،

218 Höfele & Laqué, 2011, p. 75; Moberg, 1962

Page 107: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

وست جدید نیز تجربیات اجتماعی قابل توجهی هستند. در کلیسا بطور مثال، خیلی افراد د_مرگ_

روهی می کنند، به بازی های ورزشی گ پیدا می کنند، در سالن های اجتماعی دبل نا )دبرنا( بازی

ملحق می شوند، با دوستان و غریبه ها آواز می خوانند، با شخص مورد عالقه ی خود آشنا می

__بعنوان شوند، و قص علی هذا. اکثریت معتقدین، زندگی مذهبی خود را اینگونه تجربه می کنند

یک رخداد جمعی و اجتماعی که به زندگیشان، معنا، هدف و شادی می بخشد )آرگالیل، ۲222،

صفحه. ۳۳۳219(.

ه این حمله به مذهب اغلب بعنوان حمله به دوستان، خانواده، اجتماعات و روابط تلقی می گردد. ب

ایی علت، حمله به مذهب ممکن است موجب حس بیگانگی در فرد، و در نتیجه دشوارتر شدن جد

از ایمان گردد.

او پرسیدم، امکان دارد فردی که خرد گراست به کلیسا برود. من ازیکی از شاگردانم از من پرسید آیا

استانی میشه کسی خرد گرا باشه و آواز هم بخونه؟ و شعر هم بخونه؟ و بازی هم انجام بده؟ و متون ب”

یک مذهب لز “هم بخونه؟ البته. یه نفر میتونه همه ی این کارها را انجام بده و خردگرا هم باشه.وما

افراد مانع غیر قابل عبور بر سر راه تعقل و خرد نیست. مشکل، خواندن متون باستانی توسط

نیست. من با پسرم شکسپیر220 می خوانیم. ولی البته فکر هم نمی کنم که ایاگو، هملت و لیر221،

ار یز از آثشخصیت های تاریخی بوده اند. ضمن اینکه اعتبار و قدرت اخالقی غایی خودم را ن

ر دارند رو شکسپیر نمی گیرم. نمی خواهم افرادی که قرائت های موازی از نمایشنامه های شکسپی

ندوق های بکشم. ضمن اینکه وقت انتخابات نمی خواهم که اتلو را به کارزار تصمیم گیری پای ص

رای بیاورم.

ایمان شالوده است: ایمان را هدف بگیرید، نه خدا را

219 Argyle, 2000, p. 111 220 Shakespeare 221 Iago, Hamlet, and Lear

Page 108: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

ت ا نمودن افراد از بند باور به خدا ) خدا:یک استنتاج فراحسی در اثر یک معرفتالش برای ره

و احتمال فراوان نه به اندازه رها شناسی اشتباه( می تواند جالب، سرگرم کننده، تفریحی ولی نهایتا

ی ر غلطنمودن افراد از بند ایمان سازنده باشد. سعی در جهت رهایی افراد از خدا یا خدایانشان مسی

رهای اجتماعی له است. خدا استنتاجی است که فرد در اثر فرآیند تعقل اشتباه )و فشاأدر ترسیم مس

له__ایمان است. أو فرهنگی(، به آن می رسد. فرآیند تعقل اشتباه__یا همان مس

ر به خدا یا فرض موجودات فراحسی ساختگی نتیجه یک مشکل معرفت شناسی عمیق تر است. باو

له أمس یی جزمی و بی پایه و اساس،أله است. خودر أله نیست. باور بدون برهان مسأخدایان خود مس

ت. باور به له اسأله است. ایمان مسأاست. تکبر معرفت شناسانه که در لباس خشوع پنهان شده مس

یک موجود فراحسی تخیلی__خدا__عارضه ی ضعف های مهارت محور نگرشی و نقادانه است.

وجود ایمان و عناصر اجتماعی، فرهنگی و نهادی مرتبط و حامی آن محققعارضه ای که به لطف

شده است. باور به خدا یکی از عواقب معرفت شناسی ناکاراست. در این حالت، سازوکارهای

ی را فرو می اجتماعی و فرهنگی توامان از این باور فراحسی پشتیبانی می کنند و چالش های معرفت

نشانند.

، معرفتمعرفت شناسی هشناسی ای اشتباه حداقل بخشی از علل باور افراد به خدا هستند. ضمنا

ود در های اشتباه، شکل گیری نهاد های مذهبی را تسهیل می کنند که این نهاد ها به نوبه ی خ

. درجه اول، یکی از علل اصلی )ایمان( موجودیت خودشان را جاودانه، تقویت و پایدار می کنند

ش داناباوری هر دو، دستاورد های اخیری هستند که پس از سقوط آداب و شعائر پیخداباوری و خ

ندیشمندی از تاریخ که با کشف نوشتن و آغاز سنن اندیشمندی میسر شد، رخ داده اند__این سنن ا

شامل سنن ایمانی و سنن شکاکیت نیز می شود. ایمان علت مذهب نیست )بروتوس، ۲2۳۲(222.

ایمان ایده ای است که در بسیاری سنن مذهبی نمود دارد. شکاکیت ایده ای است که در پاد سنن

ها223 نمود دارد. ایمان و شکاکیت با یکدیگر ظاهر می شوند.

222 Brutus, 2012 223 Countertraditions

Page 109: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

حالت غیرسازنده یک مناظره تالش برای از اشتباه درآوردن مردم در خصوص اعتقاد به خدا معموال

توهمات را به خود می گیرد. این راهبرد غلط است و احتمال اینکه بتواند به افراد کمک کند تا بر

ری خود فائق آیند بسیار کم است )حتی ممکن است باعث شود هرچه بیشتر در رسوخ ناپذی

د ایده های بد عتقادی خویش فرو روند و تبدیل به مناظره کنندگان بهتری شوند و در نتیجه بتواننا

لط نیز خود را عقالنی توجیه کنند(. با هدف قراردادن باور به خدا، شما با خطر ایجاد زمینه رفتار غ

وانایی در تمواجه هستید__رفتار رسوخ ناپذیری اعتقادی__داشتن یک نظام اعتقادی بسته و عدم

دستیابی . این رفتاری نیست که یک معرفت شناس خیابانی در جهتتانشخص خود عقایداصالح

__تمایل به به تغییر رفتاری، الگو سازی کند. شما بایستی پذیرش اعتقادی را الگوسازی کنید

اصالح باور.

در مواردی که قابل دانستن نیستند، مان یک مکن است بعنوهدف قرار دادن باور به خدا، خصوصا

ی تعبیر نوع ستیزه جویی تلقی گردد و چون افراد مخاطب، رفتار شما را نوعی افراط گرایی فراحس

ا می کنند، بیش از پیش به سمت توهمات ایمان محور خود هل داده می شوند. در زمان مداخله، ب

هدف قراردادن ایمان به جای خدا می توانید از این دام حذر کنید.

اگر که باید افراد را از اشتباه اعتقاد به خدا در آورید

جای بسیاری از خوانندگان به پیشنهاد من در خصوص هدف قرار دادن ایمان)معرفت شناسی( به

ست خدا اعتناء نمی کنند. افراد عالقه مندند تا در مورد وجود خدا مناظره کنند، و این قابل درک ا

انی، به بلیت هدف گیری آسان است. معرفت شناس خیابچون مرکز سیبلی واضح و بزرگ ، با قا

سوی آن مرکز سیبل هدف نمی گیرد. به جای آن، محو کل سیبل و حواشی آن، هدف وی می

ر کافی باشد. کسانی که در سودای معرفت شناسی خیابانی و فقط اهل ادا درآوردن هستند، از صب

مناظره لذت ببرند. “میسرگر”برخوردار نبوده و یا اینکه فقط می خواهند از

ولی اگر که باید افراد را از اشتباه اعتقاد به خدا در آورید، مهم است که اهداف خود را در نظر بگیرید

ان در چون برد و پیروزی در کار نخواهد بود. شاید در بهترین حالت، طرف شما دچار تغییر اطمین

Page 110: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

یرد، من یک نصیحت من مورد بی اعتنایی قرار نگخصوص وجود خدا شود. بنابراین، با علم به اینکه

راهبرد فراگیر برای تضعیف اعتقاد به خدا ارائه می دهم.

در مباحثاتی که در رابطه با وجود خداست، شرایط پیروزی را در نظر بگیرید. در مقیاس داوکینز224

مطلق به وجود خدا نشانگر بی اعتقادی ۳در آن نشانگر اعتقاد مطلق به وجود خدا و عدد ۳که عدد

ط فرد می باشد، کسب پیروزی یعنی کم بودن احتمال اختصاص عدد کوچکتر به وجود خدا توس

۳/۳شروع کند، می توانید به او کمک کنید تا به ۳تحت نظارت شما. بطور مثال، اگر کسی با عدد

_ ۱دد یدن به عبرسد. )البته علی رغم اینکه امکان کمک به فرد تحت نظارت در رس ۲یا حتی عدد

از حد یعنی عددی که نشانگر وجود بسیار نامحتمل خداست_ مفروض است ، ولی این عدد بیش

جاه طلبانه به نظر می رسد.(

ه در همان ابتدای مداخله، آشکارا از فرد تحت نظر خود بخواهید تا بر اساس مقیاس داوکینز ب

از آنها بخواهید تا به خودشان عددی را خودش عددی را اختصاص دهد. در پایان مداخله، دوباره

توانید اختصاص دهند. با انجام این کار می توانید اثربخشی عملکرد خود را متوجه شوید. شاید ب

متوجه شوید چه کارهایی جواب می دهد و چه کارهایی جواب نمی دهد، و سپس بر این منوال

اس ی حتی به قدر یک دهم در مقیرویکرد خود را تنظیم نمایید. کاشت بذر شک و ارتقاء کس

و آموختن داوکینز، کمکی معنادار به حیات ادراکی این افراد خواهد بود.)یکی از عواقب تفکر روشن

م دیگر، استدالل این است که فرد نسبت استنتاج های خود اطمینان کمتری خواهد داشت. به کال

فرد به باورهای خود ارزش اعتمادی کمتری اختصاص می دهد.(

حبت یک راه برای پایین آوردن احتمال خود امتیازدهی کم در مقیاس داوکینز، توسط فرد طرف ص

ی، و شما ، همانیست که من همواره در این کتاب به آن تاکید ورزیده ام؛ تمرکز بر معرفت شناس

عدم اجازه دخیل شدن موضوعات فراحسی در بحث است. این امر در مباحثات با محوریت تقریبا

ا بعنوان یک موجود فراحسی از اهمیت بیشتری برخوردار است.خد

224 Dawkins’ Scale

Page 111: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

راحسی( به عبارت دیگر، به جای اینکه بروی داللت باور فرد نسبت به قطعیت وجود )خدا و جهان ف

مرکز باشید ادعای فرد نسبت به دانسته هایش مت چگونگیبحث کنید، بروی تضعیف اعتماد به

به جای بحث در مورد وجود مفهومات فراحسی که نه می)معرفت شناسی( )پاورقی شماره ده(.

ا شده توان آنها رد کرد و نه پذیرفت، بحث را به این سمت ببرید که اصال چطور این موجودات ادع

می تونی ن”وجود دارند.)این کار باعث می شود تا از یکی از معمول ترین انواع تالفی ها، یعنی جمله

در میان قشر نافرهیخته و ساده اندیش پرهیز گردد.( “ثابت کنی، درست نیست.

من خدا را در قلبم حس می”هر ادعای معرفت شناسانه ای را جداگانه مورد هدف قرار دهید. مثال،

ما نپذیرد که . یعنی، تا زمانیکه فرد تحت نظر ش “به واقع، میلیاردها نفر به خدا باور دارند.”یا “کنم،

اثبات باور به خدا کافی نیست، سراغ ادعای بعدی نروید.ادعای مورد بحث برای

و دوباره، توصیه می کنم همواره ایمان را هدف قرار دهید و از هدف قرار دادن خدا پرهیز کنید.

را از اعتقاد جدا کنید اخالقیات

وجود آن ارزش نهادن به یک گزاره ای خاص به صرف اینکه منزلتی شریف در فرآیند باور و یا اظهار

ی که نمی دارد، بایستی مورد چالش قرار بگیرد. هیچ فضیلت اخالقی در تظاهر به دانستن چیزهای

اعتقادات دانید و یا اعتقاد به یک گزاره خاص وجود ندارد. داشتن یقین__حتی در قالب این باور که

بر مبنای برهان اانسان بایستی بر پایه برهان باشد__فضیلت به شمار نمی آید. شکل دهی به باور ه

است که و سپس عمل کردن به آنها، فرد را به انسان بهتری تبدیل نمی کند. تنها کاربردش این

ی شماره احتمال درست بود اعتقادات فرد را بیشتر و احتمال غلط بودن آنها را کمتر می کند )پاورق

دی ن( فرد را به انسان بیازده(. به همین صورت، عدم شکل دهی به باورها بر اساس برهان )ایما

یجه تالش برای بدل نمی کند. ارسطو بین فضیلت اخالقی و فضیلت فکری تفاوت قائل شده و در نت

ایجاد یک معرفت شناسی قابل اتکا، قدمی در راه توسعه فضیلت فکریست.

Page 112: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

بروی یک باور معرفت شناس خیابانی بایستی سخت بکوشد تا تصوراتی مثل عمل باور کردن، اصرار

خاص و نظام معرفت شناسی که فرد به آن متکی است، را از فضایل اخالقی جدا کند. دنت225، این

بایستی اعتقادات حالت را "باور به باور" می نامد )یعنی، این تلقی که مردم باور دارند حتما

ت. مشخصی داشته باشند(. در این خصوص، دنت در دو اثر مندرج به تفصیل توضیح داده اس

”واعظانی که خود معتقد نیستند“ و شکستن طلسم )دنت و السکوال، ۲2۳2؛ دنت، ۲22۳(226.

ر سر خروج این باور که ایمان یک فضیلت است و فرد بایستی ایمان داشته باشد، از موانع اصلی ب

افراد از اشتباه ایمان است.

ندارند، ایمان با مبنایی از نوع اخالق گره خورده است. خیلی افراد، حتی آنهایی که خودشان ایمان

یمان و اسیر این اشتباه می شوند که ایمان یک فضیلت است. تداعی معانی و درهم آمیختگی ا

ا هدف ق ر اخالقیات بایستی پایان یابد. مداخله های ایمان محور بایستی ارتباط بین ایمان و اخال

قرار داده و آنها را از هم متمایز نمایند.

عنوان در ردای یک معرفت شناس خیابانی، یکی از اهداف درمانی شما تغییر درک از ماهیت ایمان ب

_یعنی، یک فضیلت اخالقی به ایمان بعنوان یک فرایند غیر قابل اعتماد در امر استدالل است_

ناسی رفیع اخالقی، به ایمان بعنوان یک معرفت ش تغییر نگرش، از ایمان بعنوان یک جایگاه

ان شکست خورده )و بر همین اساس، این تلقی که باور به یک گزاره خاص موجب می شود انس

خوبی باشید بایستی تغییر یابد(.

ر اقدام به جدایی مفهومی بین اخالقیات و ایمان در ذهن مومنان، از بیش از یک راه صحیح میس

رخوردار رک دالیل چرایی باور به ادعاهای ایمانی افراد تحت نظرتان، از اهمیت باست. فضاسازی و د

رح زیر است. راه های فعلی مورد ترجیح بنده جهت آغاز فرآیند تمایز معانی ایمان و فضیلت به ش

است:

225 Dennett 226 Preachers Who Are Not Believers and Breaking the Spell (Dennett & LaScola, 2010; Dennett, 2007)

Page 113: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

خش اگر چه ب “تظاهر به دانستن چیزهایی که نمی دانید.”از طریق تعریف مجدد ایمان بعنوان -

ارگیری است، ولی من مداخله هایی را شاهد بوده ام که با بک “ایمان”گفتگو ها پیرامون معنای اعظم

بر اینکه این راهبرد موجب می شود تا ازاستفاده ی این راهبرد بسیار سازنده، موفق بوده اند. مضافا

ایمان به جای امید ابهام زدایی گردد.

ن منجر ایمان منجر به اخالق نمی شود، و نداشتن ایمااز طریق اظهار آشکار این مطلب که داشتن -

، از مثال خداناباورانی که اکثریت مردم آنها را اخالق مدار می به بی اخالقی نمی گردد. معموال

پندارند، استفاده می کنم: بیل گیتز227 )برای اعطای بخش زیادی از ثروتش به امور خیریه( و پت

تیلمن228 ، تکاور ارتش)برای رها کردن حرفه ی ورزشی بسیار موفق خود-فوتبال امریکایی-و جان

ی از خود را در راه کشورش فدا کردن(. سپس از افراد تحت نظر خود می پرسم آیا می توانند مثال

افراد مومن که بی اخالق بوده اند، بیاورند )پاورقی شماره دوازده و سیزده(.

بنابراین، به اخالقیات ارتباطی ندارد غافل هستند، وخیلی از افراد از این واقعیت که ایمان داشتن

صی مطرح نمودن آشکارای این مطلب ممکن است به ایجاد حسی از "بیم و ترس" در میان قشر خا

، ولی در از مومنان منجر گردد. وقتی در تعامل با شخصی هستم که متوجه عدم فضیلت ایمان است

، سمت و سوی گفتگو را به طرف جدایی معانی ایمان و اخالقیات دچار مشکلاست، معموال

و ایمان بعنوان یک معرفت شناسی، بر می گردانم. “ایمان”تعریف

میانبرها

ا گهگاه، وقتی دچار کمبود وقت هستم و نمی توانم جهت مخاطبم شکل کامل روش سقراطی ر

م.استفاده می نمایپیاده کنم )مثال، قضیه ی صف خرید در فروشگاه(، از دو میانبر جدلی

227 Bill Gates 228 Pat Tillman

Page 114: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

ره )پاورقی شما “باور شما ]به الف[ به چه صورت می تواند غلط باشد؟”ابتدا، خواهم پرسید،

چهارده(. من در مورد غلط بودن باورهای فرد مورد نظر جمله ای اظهار نمی کنم؛ در عوض، از وی

اید.سوال می کنم چه شرایطی بایستی مفروض باشد تا باور شما غلط از آب در بی

در بعضی وقتی فرد مورد نظر در حال فکر برای پاسخگوییست، بایستی به دقت گوش فرا دهیم.

در افرادی که خیلی در عمق ایمان خود فرو نرفته اند، مواقع، فقط با همین پرسش، و خصوصا

لحظه ای از پذیرش اعتقادی رخ می دهد. اگر فرد مورد نظر از من بخواهد که به او بگویم چه

بسیار پرسش”رایطی بایستی مفروض باشد تا من به باور برسم، جواب من اینطور خواهد بود، ش

مفروض ستیبای شرایطی چهخوبیست. اول مایلم نظر شما را بشنوم، قبل از آنکه من به شما بگویم

البته در ضمن، این جمله ای تاکیدی به منظور تصریح سوال است، و “.برسم باور به من تا باشد

اینکه دعوت به کسب پاسخ نیز می نماییم.

پرسیده وقتی فرد مورد نظر پاسخ می دهد، ابتدا از ایشان تشکر نموده و سپس در صورتیکه از من

رح شده پزشک ط، پاسخی شبیه مثال برسم باور به من تا باشد مفروض بایستی شرایطی چهباشند

امریکایی، الرنس کراوس229 در مناظره ایشان با ویلیام لین کریگ230 را استفاده خواهم نمود:اگر

، "من خدا شب بیرون بروم و ببینیم تمام ستارگان طوری قرار گرفته اند که این متن خوانده شود

ان هستم که با تو صحبت می کنم، به من باور بیاور!" و همه انسان های جهان این متن را به زب

از یک )ولی همچنان بسیار دور مادری خود تصدیق کنند، در آن صورت می تواند داللت تلقی شود

ه(نتیجه قطعی چون این یک ادراک است و می تواند نوعی توهم باشد.( )پاورقی شماره پانزد

عداد دوم اینکه، خواهم پرسید، "چگونه باور خود را از یک توهم متمایز می سازید؟ شهادت قطعی ت

نازل پن الهیست، و یا وحی هایبیشماری از افراد در دست است که احساس می کنند امپراتور ژا

توهم شده بر محمد در قرآن حقیقی هستند. چگونه می توانید تشخیص دهید که این افراد دچار

نیستید؟"

229 Lawrence Krauss 230 William Lane Craig

Page 115: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

وقتی افراد به من بگویند چیزی در قلبشان در رابطه با برخی ادعاهای مذهبی خاص و خصوصا

یجاد زمینه اثربخش تر خواهد بود. با ا حس می کنند، تجربه به من ثابت کرده پرسش کوتاه مندرج،

یم تا توهمات ی تردید نسبت به اینکه باور آنها ممکن است توهمی بیش نباشد، به آنها کمک می کن

را تشخیص دهند.

به این سوال که چطور تشخیصمی دهند بر اساس تجربه متوجه شده ام که افراد معدودی مستقیما

ی وجود ر رابطه با اعتقادات ایمان محور، مطمئن نیستم پاسخمتوهم نیستند پاسخ می دهند. )د

از نوعی توهم رنج می برد.( در عوض و در اکثر موارد با خلوص بیشتر و داشته باشد چون فرد اساسا

وری شما چطور میدونید که باورهاتون توهم نیستند؟ چط”خشم کمتر اینطور پاسخ می دهند،

ک از منم میتونم در مورد هر ی”و من اینطور پاسخ می دهم، “میدونید که شما اشتباه نمیکنید؟

فسیر اشتباه باورام دچار اشتباه باشم. میتونم حتی واقعیت رو اشتباه تفسیر کنم. تفاوت بین ت

م که باورم رو واقعیت و متوهم بودن، تمایل به اصالح باور هستش. اگه پیشاپیش تمایل داشته باش

ه باور جود داره که تصور کنم باورم یک توهمه. آیا شما هم مایلید کاصالح کنم، احتمال کمتری و

ح )پاورقی شماره شانزده(. مطر “خودتون رو ]در مورد اعتقاد به موضوع مثال الف[ اصالح کنید؟

بهفرد کردن این سوال از آن جهت مفید است که ایده ی داشتن توهم را بدون اینکه مستقیما

آرامی تقویت می کنیم.بگوییم متوهم است، به

مصاحبه ی انگیزشی

و مواد در باب طیف وسیعی از مشکالت روانشناختی و سالمت )مثال، مرض قند، اعتیاد به الکل

حریر در مخدر، قمار و غیره( ، منابع گسترده ای از تشریح شرایط اثر بخش در جهت درمان به رشته ت

تاری در ه درمانگران در جهت دستیابی به تغییر رفآمده اند. هدف از تحریر این رویکردها، کمک ب

بیمارانشان می باشد.

Page 116: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

یکی از اثربخش ترین رویکرد ها، مصاحبه ی انگیزشی است )م ا(231 )میلر و رولنیک، ۲22۲(232.

زه های اشاره دقیق به جزئیات مصاحبه انگیزشی از حوزه مورد بحث این کتاب خارج است ولی آمو

نها مفید ه می توانند برای معرفت شناسان خیابانی در مداخله های جدلی آبینادینی وجود دارند ک

واقع شوند.

روابط غیر خصمانه ایجاد کنید.-

خواهند به افراد کمک کنید تا متفاوت فکر کنند و متوجه شوند از راه تغییر چه عوایدی بدست-

آورد.

ید.( و اجبار به تغییر ننمای)پاورقی شماره هفده “با افراد آنجاییکه هستند مالقات کنید”

یکدلی را ابراز کنید.-

پای ورزی داشته باشید.-

اقدامتان در جهت تغییر رفتار درونی باشد. -

ا و مصرف مصاحبه انگیزشی در رابطه با نحوه برخورد با معضالت اجتماعی که شامل درمان الکلی ه

کردی ه یک مشاور یا پزشک، رویکنندگان مواد مخدر است طراحی شده است. بطور مثال، وقتی ک

، امکان اخالق مدارانه و قضاوتی نسبت به فردی که در شرایط ناامیدی و تضرع است، بکار ببرد

همواره نتیجه عکس می دهد و اغلب باعث ایجاد مشکل به وجود می آید. این نوع از مواجهه، تقریبا

از بین رفتن کامل همکاری بین مشاور و بیمار می گردد.

ر آن، کات مندرج در باال موجب کمک به افراد می شود تا دچار مشکالت تعاملی نگردند. عالوه بن

به معرفت شناسانخیابانی این نکات اشاره به قواعد درمانی حرفه ای تر و وسیع تری دارند. اکیدا

231 Motivational Interviewing (MI) 232 Miller & Rollnick, 2002

Page 117: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

ع مرتبط با توصیه می کنم که با نیم نگاهی به موضوع مداخله در ایمان، مصاحبه ی انگیزشی و مناب

آنرا را مطالعه نمایند.

از نشان دادن یٲس خودداری نمایید

گرایشی به سمت بی تابی وجود دارد که نتیجس خواهد ٲه آن یدر رابطه با معرفت شناسان نوپا، غالبا

بود، ”چرا نمیتونه بفهمه که اعتقاداتش مسخره هستند؟“ )زیمهارت، ۲22۳(233. از همان آغاز

اصله بعد از بدانید که توقع برای اینکه فرد از تظاهر به دانستن آنچه که نمی داند در حین یا بالف

ست هفته ها، اولین نوبت درمانش دست بکشد، غیرواقعیست. صبر پیشه کنید. آثار مداخله ممکن ا

ماه ها و یا حتی سال ها بعد نمایان شود.

ال ها بعد ه مداخله ی من را بی پاسخ گذاشتند یا پاسخشان منفی بود، سدر آغاز، افراد بیشماری ک

، به طی ایمیل یا مواجهه ی حضوری در فضای عمومی از بنده تشکر نمودند. در برخی از مداخله ها

و ازت من انگ "شیطان" یا "دهان شیطان" را زدند و یا عباراتی از قبیل "تو پلیدی، مریض روانی

از من تشکر کردند و حتی برایم هدمتنفرم." درخطاب یه به من بکار بردند. همین افراد بعدا

خطاب به من نیست؛ بلکه، این عواقب فرستادند. ولی به واقع، واکنش های تند آنها مستقیما

ماری زای درمان است. وقتی افراد، خالصانه ایمان خود را زیر سوال ببرند، و یا وقتی از مفروضات بی

تی می شوند، از طرف مقابل خود ناراحت می گردند. معرفت شناسان خیابانی بایسیوس ٲخود م

وس با سعه ی یٲآمادگی خشم، اشک و دشمنی را داشته باشند. بایستی تالش کنید با افراد مبارز و م

صدر، مهربانی، رحمت و وقار برخورد کنید.

ادراکی مبرا بت، از سرزنشوقتی فرد در دام یک معرفت شناسی غیر قابل اتکا بیفتد، به نس

اجتماع و قربانی قرار گرفتن وی از لحاظ معرفتی مشروع است. مانند خردساالنی که در یک

نه های معرفتی خاص به دنیا آمده اند و یا بزرگساالنی که در اجتماعات منزوی اغلب با گزی

زیادی مواجه نیستند.

233 Why can’t he just see his beliefs are ridiculous? (Szimhart, 2009(

Page 118: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

تقلراد در توقف یوس نشوید. کمک به افٲید کنید. مرفتاری که می خواهید الگو سازی کنید را راسا

د، به تظاهر به دانستن آنچه که نمی دانند، نیازمند زمان است و در چند مرحله عملی خواهد ش

د. ضمن آنکه ماه ها و ماه ها بایستی ممارست کنید تا به یک معرفت شناس بالغ بدل گردی

ق انکار نه، پیش تعم

الگوی تغییر ترا نظری234 نوعی الگوی نظری تغییر رفتاریست که در جهت راهنمایی و اطالع رسانی

؛ گریملی، پروچاسکا، ۳۳۳۳به انواع مداخله مورد استفاده قرار می گیرد )دیکلمنته و پروچاسکاف

ولیسر، بلیس، و دیکلمنته، ۳۳۳4(235. برای معرفت شناسان خیابانی، مراحل تغییر و برخی واژگان

شد.پایه ممکن است مفید با

د:بیان می کند که تغییر رفتاری در سلسله ای از مراحل رخ می ده نظری ترا تغییر الگوی

پیش تعمق )عدم آمادگی به تغییر(-

تعمق )آماده شدن برای تغییر(-

اقدام )فعلیت تغییر(-

حفظ )پایدار نگه داشتن تغییر(-

پایان )تغییر انجام شده است(-

ه رسوخ "پیش تعمق" نامیده می شود. این مرحله حالتی شبیه ب مرحله اول یا همان پیش تغییر،

اه نیست فرد مومن حتی تصور تغییر ندارد چون از اینکه مشکلی دارد آگ_ناپذیری اعتقادی است_

م انکار )پاورقی شماره هجده(. پیش تعمق یعنی مرحله ای حتی قبل از آغاز تعمق و بنابراین مفهو

شود.در این مرحله متبادر نمی

234 The Transtheoretical Model of Change 235 DiClemente & Prochaska, 1998; Grimley, Prochaska, Velicer, Blais, & DiClemente, 1994

Page 119: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

یش می نامند، در مرحله پ “میانه رو”حسب تجربه ی شخصی، بسیاری از افراد که خود را در ایمان

ان و اعتقادشان تعمق قرار دارند. از سوی دیگر، دریافته ام که مبنا گرایان تفکر زیادی را نسبت به ایم

قایست؛ در بل تعمیم نمعطوف داشته اند و در نتیجه این الگوی تغییر در خصوص آنها مستقیما

واقع، آنها از نوعی اختالل ادراکی که هنوز طبقه بندی نشده رنج می برند.

یست و یا اینکه حالت تعمقی یعنی حالتی که فرد به نیاز برای تغییر پی برده ولی انجام آنرا متصور ن

لی کار بروی در عجب است و مطمئن نیست آیا بایستی تغییر انجام شود یا خیر. به دلیل تمرکز اص

برای کمک به افراد در جهت گذر از پیش تعمق به تعمق و یا از تعمق بسوی آمادگی، سایر مراحل

معرفت شناسان خیابانی از درجه اهمیت کمتری برخوردار هستند.

تغییر در در زمان مداخله، یکی از اولین مواردی که بایستی انجام دهید تعیین مرحله ی دگرگونی )

ن تحت نظارت شماست. قاعده ای برای چگونگی انجام این کار وجود ندارد ولی در هما خود( فرد

به نظراتی دست پیدا خواهید نمود. سپس می توانیداز پژوهش های دقایق نخستین گفتگو احتماال

معطوف به اعتیاد و سالمتی ”با بیمار خود در آنجایی که هستند مالقات کنید“236 )بلوم، شمالینگ،

و مار لت، ۲222، صفحات. ۱۳۳ تا ۱۳4(237 نکاتی را به عاریه بگیرید. آیا فرد مورد نظر شما در

اهید مرحله پیش تعمق است یا تعمق، و یا مصمم به انجام اقدامی می باشد؟ از راه تجربه قادر خو

ید که بود تا تشخیص های دقیق تری داشته باشید و متعاقب آن درمان خود را طوری تنظیم کن

بق با مرحله ی دگرگونی فرد مد نظر باشد.مطا

که مانع از در نهایت، به نظرم واژگان "پیش تعمقی" و "تعمقی" نه تنها آراستگی صحیح را دارند بل

ت شناسان بکارگیری لفظ "انکار" که بار معنایی همیشگی تر و ناکارآمدتری دارد، می شوند. معرف

نند، نمونه که وانمود می کنند چیزی را می دانند که نمی دا خیابانی پیام آوران امید هستند. آنهایی

های ناامیدی نیستند__در واقع نمونه های مرحله پیش از امید238 هستند.

236 Meet the patient where they are 237 Blume, Schmaling, & Marlatt, 2000, pp. 379–384 238 Prehope cases

Page 120: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

از سیاست دوری کنید

یاالت اجازه ی رخنه به مسائل سیاسی به مداخله ی شما ساده است. در این برهه خاص از از تاریخ ا

یمان به خداناباور می شناسند به دموکرات ها متمایلند در حالیکه اهل امتحده، بسیاری که خود را

سمت جمهوریخواهان گرایش دارند )کفی، ۲22۳؛ سی ان ان، ۲22۳؛ میلر، ۲22۱(239. اجازه

ندهید این واقعیت بر ورود شما مستولی شود. از سیاست هر جا که ممکن است دوری کنید.

سیاسی اک و اصیل است که تمایل به همراهی موضوعاتمعرفت شناسی خیابانی بهترین میراث پ

ایمان را دارد. در فرایند مداخله، مطرح کردن سیاست موجب به حاشیه رفتن بحث اصلی که همان

است می گردد.

د. مثال، در ضمن، بسیاری افراد متصورند که حمالت به ایمان با انگیزه سیاسی صورت می پذیر

راد مخاطب صورت غیرمستقیم حمله به ایمان است و در نتیجه ، افمسائل مرتبط با سقط جنین، ب

ردد. از شما، حالت تدافعی به خود می گیرند که در نتیجه موجب تضعیف اثربخشی درمان می گ

مطرح کردن موضوعاتی مانند سقط جنین، ازدواج همجنس گرایان، عبادت در مدارس، پژوهش

،های مرتبط با سلول بنیادین، هرزه نگاری240، جلوگیری از بارداری، و غیره خودداری نمایید. غالبا

ود استنتاج هایی که فرد در رابطه با این موارد به آن می رسد، عواقب یک معرفت شناسی مرد

ف می هستند: ایمان. اگر ایمان را تضعیف کنید، تمامی استنتاج های ایمان محور همزمان تضعی

گردند.

گوناگون

ی نو پا می نکات و پیشنهادات گوناگون هستند که معرفت شناسان خیابان موارد ذیل شامل برخی

توانند از آنها بهره بگیرند:

239 Coffey, 2009; CNN, 2008; Miller, 2006 240 Pornography

Page 121: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

-همانطور که فرایند تبشیری کردن رابطه محور است )به اصطالح "مکتب تبشیر ارتباطی241"(

ره (. هموا۲22۳؛ چیمبرز، ۲2۳2معرفت شناسی خیابانی نیز بر همین پایه استوار است )اندرسون،

آگاه باشید که ارتباط شما با فرد مورد نظر، درمان را ایجاد و یا قطع می نماید.

رقرار کنید. در زمان مناسب، با در میان گذاشتن تجربیات شخصی، با فرد تحت نظر پل ارتباطی ب-

اورهایی مثال، اگر هم کیش فرد تحت نظر خود بوده اید، به وی بگویید که زمانی نیز شما چنین ب

داشته اید.

از اهداف خود در سرتاسر روند مداخله آگاه باشید. اجازه ندهید تا با موضوعات سیاسی و یا -

فراحسی به حاشیه کشانده شوید؛ درمان را بروی معرفت شناسی متمرکز کنید.

در نهایت

نمایید. بایستی این راهبردها را مطابق با شخصیت خود و شرایط خاص فرد تحت نظرتان تنظیم

فراگیری چگونگی در هم آمیختن این مهارت ها در جلسات مداخله، زمانبر خواهد بود. آسوده

جواب باشید. معرفت شناسی خیابانی مسابقه نیست. به مرور زمان خواهید آموخت که چه کاری

می دهد و چه کاری جواب نمی دهد.

، فراموش نکنید که افراد تحت نظرتان بابت کمک به آنها درچیزی به شما رهایی از ایمانشان، نهایتا

بدهکار نیستند. معرفت شناس خیابانی در قبال تالشش، انتظار سپاسگزاری ندارد.

مداخالت

: باور به باور1 مداخله

241 Relationship Evangelism

Page 122: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

در سال ۲224، من مکالمه ذیل را با چند زندانی داشتم. جلسه مداخله بیانگر نظر دنت242 تحت

عنوان ”باور به باور“ است )بوگوشن، ۲224(243. این گفتگو را دوست دارم چون موجز است و ضمنا

“ند.به چیزهای درست باور داشته باش”موجب می شود افراد به این فکر برسند که بایستی

: عدالت چیه؟[گوشنپژوهشگر ]پیتر بو

: پای باوری که بش معتقدی واستی.6زندانی شماره

ه میخواد باور داشته باشی چی؟ مثل یکی از اون دیوونه ها ک :اگه به چیزای عجیب غریبپژوهشگر

امریکایی ها رو بکشه؟ یا اگه یه بچه باز بودی چی؟

)سکوت بیست ثانیه ای(

ی فکر : فکر کنم اگه بتونی رو دو تا پای خودت واستی و اینکه بقیه راجع بهت چ6زندانی شماره

باشه یری یا هرچی، اونوقت مردی. چه درستمیکنن برات مهم نباشه، و بخوای براش بجنگی، بم

چه غلط.

ی، مثال : پس مرد بودن یعنی مصمم به باورات بودن به هر قیمتی؟ اگه تو ارتش بودی چپژوهشگر

ر رواندا، و بت دستور می دادن همه این آدمارو سالخی کن، و تو هم که این نظر سفت و سخت رو د

، و باورت می ایستادی، برای کشورت، یا قبیلت، یا هرچیمورد وفاداری داری. و تو هم به خاطر

باعث شروع به سالخی ملت می ردی؟ هوتو ها یا توتسی ها یا هر کی که هست. آیا عادالنست؟ اون

میشه که یه مرد باشی؟

: آره، جالبه. تو ویتنام همین شد.0زندانی شماره

ی که بش باور داری نیست؟: چی داری میگی؟ اون عدالت به خاطر چیز4زندانی شماره

242 Dennett 243 Boghossian, 2004

Page 123: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

[ گفت پای چیزی ایستادن ۱: من نمیگم؛ دارم می پرسم. عدالت چیه؟ ]زندانی شماره پژوهشگر

عدالت ایستادن پای چیزیه که بش باور دارید؟ نباید اولبه چیزای که بش باور داری. ولی آیا واقعا

درست باور داشت، بعدش پاشون ایستاد؟ نه؟

ره،شاید. شاید.: آ6زندانی شماره

همه چپ دست هارو بکش: 2مداخله

ه مکان های باید می رفتم دنبال دختر دوستم که سر تمرین گروه کر کلیسا بود. با وجود اینکه ب

هیچوقت سر نمیزنم، زودتر رفتم تا از این فرصت در جهت مداخله با اهل ایمان در عبادی تقریبا

در نهایت چند بار تالش بی نتیجه جهت درگیر کردن افراد،قلمروی خودشان استفاده کنم. بعد از

بیست و اندی ساله. او در طول ده سم آفرد مناسب این مداخله را یافتم: مردی آراسته )اله ( حدودا

اخیر در آن کلیسا حضور داشته است. گفتگوی ما از وسط آن به شرح زیر است:

ی و گناه به خدای مسیح، رستاخیز، رستگار : پس واسه اینکه کمکم کنی متوجه بشم، شماپ ب

ساله باور نداری. و اینکه 4222ازلی معتقدی ولی به وجود فیزیکی آدم و حوا و اینکه عمر زمین

به تقدیر اعتقاد نداری، ولی به این اعتقاد داری که اعمالت در اینجا ]روی زمین[ نشانه ی دقیقا

اقعی و نم میرید. به بهشت و جهنمی که باور داری و خوبیه که معلوم میکنه شما به بهشت یا جه

، معتقدی که خدا به دعاها پاسخ میده و اینکه خدا میتونه با مردم مکان های فیزیکی هستند. ضمنا

هتر داری، عمیق و از ته قلب به نبود یک دنیای ب “حسی”ارتباط برقرار کنه. و اینها رو میدونی چون

درست گفتم دیگه؟ بله؟ حدودا

)خنده ای خفیف(

:آره، زدی توخال.م ا

(“بهشت و جهنم مکان های فیزیکی هستند.”)صحبتی خالصه در مورد مقصود از جمله ی

Page 124: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

:پس، میتونم ازت بپرسم چه اعمال خوب و یا خیری تا حاال انجام دادی؟پ ب

: البته.م ا

به)داستان یک همسایه سالمند را نقل میکند. چمن های حیاطش را کوتاه او سر می میکند و مکررا

زند، گاهی اوقات نیز برای او خرید میکند.(

: و اون کارها رو برای چی انجام میدی؟ انجامشون میدی به خاطر اینکه...؟پ ب

ا ما :انجامشون میدم چون مسیح به خاطر گناهان من مرد. به معنیش فکر کن. او جونش رو داد تم ا

رستگار بشیم.

کار رو انجام میدی چون یه مسیحی هستی؟: خب پس اون پ ب

: صد در صد.م ا

رف : خب، عالیه، ممنون. حاال کنجکاو شدم. قبلش گفتی که فکر میکنی خدا با مردم حپ ب

میزنه. یعنی نه فقط خیلی قدیما، بلکه االن حتی.هنوز. آره؟

:بی تردید__م ا

گیم که ی خیلی کنجکاوم. بیا ب:خب، خوبه، ببخشید حرفت رو بریدم، ولی راجع به یه چیزپ ب

مثال خدا امر کرده که افراد چپ دست رو بکشی و__

:خدا هرگز از من نمیخواد چنین کاری رو انجام بدم.م ا

که کمکم : باشه، این فقط یه تجربه ی ذهنیه. فقط یه ثانیه بام همراهی کن. فقط برای اینپ ب

دارم سعی میکنم بفهمم حرفات ای یکی دو ت میگیره؟ ممکنه فقط بر ٲاز چی نشکنی بفهمم. واقعا

دقیقه ادامه بدیم؟

:باشه، حتما. چرا که نه.م ا

Page 125: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

د در ص: خب، خدا به شما میگه که افراد چپ دست رو بکش. و شما مطمئنی، منظورم اینکه پ ب

عجیب مطمئنی که خود خداست. تو قلبت احساسش میکنی. این کار رو انجام صدمیدی؟ شدیدا

آیا همه چپ دست هارو میکشی؟

: دوباره میگم، خدا به کسی نمیگه چنین کاری رو انجام بده. حاال، شما__م ا

ر کا :باشه، ولی بم همین االن گفتی که بام ادامه میدی؟ فقط اینکه تو اون وضعیت چهپ ب

تاب آفرینش میکردی؟ مقصودم اینکه، یعنی من متخصص کتاب مقدس نیستم ولی فکر کنم تو ک

نوشته خدا به ابراهیم امر کرد که پسرش رو قربانی کنه، درسته؟

در :آره، درسته، این کار رو کرد. ولی خدا جلوش رو گرفت. پس، مطمئنم که خود خدا بود؟ صدم ا

؟صد مطمئنم، شما چی میگید بهش؟ یقینا

: آره، شکی در موردش نیست. تو قلبت احساسش میکنی. تو ذهنت، میدونی. در ذراتپ ب

کش. وجودت ترکیب میشه. مثل باورت به مسیح. خدا به شما امر میکنه که افراد چپ دست رو ب

چکار میکنی؟ آیا خواست خدا رو اجرا میکنی؟

ارو میکنم.اشته باشم، اونوقت بله. این ک: خب، اگه مطمئن باشم، یعنی اگه صد در صد یقین دم ا

کاری رو :جالبه. خیلی ممنون که بام همراه شدی. خب، اذیتت نمیکنه اگه میخواستی چنینپ ب

امش بده انجام بدی؟ منظورم اینکه اذیتت نمیکنه شخصی باشی که کاری که میدونه غلطه انج

چون خدا به اون امر کرده؟

میکنه.که اون خداست. اگه بدونم که خدا بوده، چیزی اذیتم ن میدونستم:نه. شما گفتی و من م ا

جا )اشاره :خب، پس یه بار این رو مرور کنیم که من مطلب رو بگیرم. فرض کنیم که اون بچه اونپ ب

چپش به یک نوجوان که از کنارمان رد شد( چپ دسته. مثال بگیم هر جفتمون دیدیم که با دست

ون آدم ا سرویس بهداشتی میریم. و فرض کنیم که من بات همراهی میکنم چامضاء زد. دنبالش ت

Page 126: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

م. من با اون بی ریایی هستی و منم میخوام خواست خدا را انجام بدم. تا دستشویی تعقیبش میکنی

ه گلوش را میکوبم تو کلش ]اشاره به سه پایه ی نت موسیقی[. میفته زمین. بت یه چاقو میدم ک

ن داری ه اون افتاده به سمت در میدوم تا مراقب باشم. تو گلوش رو میبری چوببری و منم همزمان ک

جدی میگی وقتی داره از اون خون میره حتی یه ذره هم با این از امر خدا پیروی میکنی. حاال واقعا

صحنه اذیت نمیشی؟

)وقفه(

. ولی شما فرضی صم ا. حبت کردی:خب، اگه اونطور که شما تعریف کردی باشه، آره مطمئنا

و این منظورم اینکه خب معلومه که من کسی رو تا حاال نکشتم. نمیدونم چه حسی خواهم داشت.

شرایط فرق میکنه.

ون میشی. : فکر کنم بدونی. حس کثیفی بت دست میده. فکر کنم از کاری که کردی پشیمپ ب

نی. احسنت. آفرین، فال”، فکر کنم حالت میریزه بهم. ولی نه اینجا نه اونجا. اگه خدا بعدش میگفت

“متوقف نشو، ادامه بده. باید تا قبل از طلوع آفتاب دو تا چپ دست دیگرو هم بکشی.

:میخوای به چی برسی؟م ا

ه ایمانت : به چیزی نمیخوام برسم. فقط میخوام حدود ایمانت دستم بیاد. به نظرم میرسه کپ ب

ناهان. خواسته انجام میدی، حتی قتل بیگبی حد و مرز باشه. تو هرکاری که فکر کنی خدا ازت

درسته؟ یا اینکه شاید من دارم خصوصیات تعهد ایمانیت رو اشتباه توصیف میکنم؟

)وقفه(

یک : شما یک مسیحی هستی. میخوای بری بهشت. واسه رسیدن به اون، به نظر میرسه،پ ب

؟قطعی، عملی کردن خواست خدا باشه. پس، یه چپ دست دیگرو هم میکشی حداقلیشرط

:آره، این کارو میکنم اگه مطمئن باشم خدا گفته.م ا

Page 127: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

یاد، : خب، پس اگه بین وجدانت و اونچه که بش باور داری خواست خداست، تضادی پیش بپ ب

باورت که داری خواست خدا رو عملی میکنی، وجدانت رو کنار میزنه؟

)وقفه(

:آره. درسته. آره. آره.درسته.م ا

ا پیش میاد : خب. آیا موقعی پیش میاد تو این شرایط، که بخوای یقینت رو زیر سوال ببری؟ آیپ ب

که فکر کنی متوهم شدی؟ شاید اشتباه میکنی، یا تحت تاثیر مواد هستی؟

که خداست. حاال داری میدونم:نه، نه. دوباره رفتی سر خونه اول. خودت گفتی که من م ا

داستانت رو عوض میکنی. اولش اینو نگفتی.

ونی که : ولی افراد متوهم فکر نمیکنند که متوهم هستند؟ این تعریف توهم نیست؟ نمیدپ ب

توهمه.

: مقصودتون از این حرفا اینکه؟م ا

دارم به عمق باورهای شما فپ بم. کر می کن: دوباره میگم، من منظور خاصی ندارم. فقط واقعا

قبول دارم سوال عجیبیه، ولی شما فکر میکنید مقصود من چیه؟

رد : نمیدونم. شاید اینکه وجدان مهمترین چیزه؟ یا شاید چیزی در مورد خدا. میدونی، در موم ا

خدا.

داره باش :آره. مطمئن نیستم چطور شما و یا کسی دیگه میتونه یقین داشته باشه که خداپ ب

چون یه نفر یقین داره که خدا باش صحبت میکنه دلیل نمیشه که خدصحبت میکنه. ا باش واقعا

طمئن صحبت کرده. ممکنه دچار خطا شده باشه. و اینکه احساس میکنی مسیح پسر خداست، م

دم به خاطر نیستم راجع به اون هم یقین داشته باشی. همیشه امکان اشتباه یا توهم آدم هست. شای

اینکه کار کردن مغزمون، این ایده در شما شکل گرفته و رشد کرده. منظورمفرهنگمون و یا شکل

Page 128: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

میگن. خیلی از افراد این حس رو داشتن که کتابهای مقدسشون حقیقین، ولی همشون صحیح ن

درسته؟

)سکوت(

دو کلیسا: 3مداخله

با دو خانم به تریگفتگوی زیر در یک رستوران فست فود در پورتلند، اورگان اتفاق افتاد. مرد مسن

هجده ساله( حرفش تموم شده بود و به نظر میرسید صحبتشون سخت و نسبت جوانتر )حدودا

پرسیدم شدید بوده باشه. من نتونستم بشنوم چه صحبتی شد، ولی از روی کنجکاوی، از خانم ها

راجع به چی صحبت میکردند:

یلی تند و بتون چی گفت؟ صحبتتون خ :ببخشید از اینکه از روی کنجکاوی میپرسم، اون آقاپ ب

تیز به نظر میرسید.

: از ما میخواست که به کلیساش بریم.خانم اول

شب؟ ۳: االن؟ ساعت پ ب

: نه، نه.خانم اول

: چی بش گفتین؟پ ب

: بش گفتیم ما کلیسا داریم.خ ا

.:ا ، پس چرا نمیخواستین به به کلیساش برید؟ اونطوری، دو تا کلیسا داشتیدپ ب

)حالت تعجب(

: چی؟خانم دوم

Page 129: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

ه، میتونید :منظورم اینکه اگه داشتن یه کلیسا خوبه، پس دوتاش شاید بهتره. یعنی اینکپ ب

شده باشن، ولی بعضی چیزای اساسی رو تکمیل کنید. اگه تو کلیسای شما از یه نکته کلیدی غافل

تو اون یکی کلیسا، چیزی بگن که کلیسای شما نگفته؟

ما چیزی رو از قلم ننداخته.:کلیسای خ ا

: ا ، چطوری میدونی؟پ ب

:چی میدونیم؟ منظورت چیه؟خ د

مام :منظورم اینکه چطوری میدونید که کلیسای شما هر چی بخواین رو داره، و یا اینکه تپ ب

لیسای شما قواعد رو درست گرفتن و این چیزا، و کلیسای اون آقا ممکنه چیزی پیدا کرده باشه که ک

انداخته؟جا

:راجع به چی داری حرف میزنی؟خ ا

د؟ درسته؟ :در مورد دلیلتون واسه کلیسا رفتن صحبت میکنم. میخواین که نجات پیدا کنیپ ب

درست میگم؟

: البته. ما نجات پیدا کردیم.خ ا

: خیلی هم عالی. این رو تو کلیساتون به شما گفتن؟پ ب

: آره، یه جورایی.خ د

: بله.خ ا

گه شما قبال نجات پیدا کردین، چرا اون مرد میخواست به کلیساش برید؟: پس اپ ب

: چی؟خ ا

Page 130: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

ا کردید، که : وقتی به اون مرد گفتید که به کلیسای خودتون میرید و اینکه قبال نجات پیدپ ب

نین چیزی رو تصور می کنم بش اینارو گفتید، پس چرا میخواست که به کلیساش برید؟ چرا باید چ

تن به کلیساش وقتی که شما قبال نجات پیدا کردین چه معنی داره؟بخواد؟ رف

)وقفه طوالنی(

ردین؟:چرا بش نگفتین اونه که باید بیاد به کلیسای شما چون شما قبال نجات پیدا کپ ب

:برامون مهم نیست اون کجا کلیسا میره.خ ا

اشه که چون کجا کلیسا میرید. باید فکرش این ب شما: ولی به نظر میاد واسه اون مهم باشه که پ ب

د چون به کلیسای به کلیساش نمیرید، نجات پیدا نکردید، و شما هم فکر میکنید که نجات پیدا کردی

نجات پیدا کردید؟ یکی این وسط اشتباه میکنه. خودتون میرید. چطوری میتویند بدونید که واقعا

چطوری میدونید شما اشتباه نمیکنید؟

: چون میدونیم که نجات پیدا کردیم. میدونیم.د خ

که شماها که شما نجات پیدا نکردید. در واقع، فکر کنم اون بیشتر مطمئنه میدونه:ولی اون پ ب

نجات پیدا نکردید تا خودتون که میگید نجات پیدا کردید.

:نجات پیدا کردیم. نجات پیدا کردیم.خ د

ها کنید؟سیحیه دیگه از شما بخواد که کلیساتون رو ر : فکر نمیکنید که عجیبه که یک مپ ب

: منظورت چیه؟خ ا

ید؟: اگر که شما قبال نجات پیدا کردین، پس اصال چه فرقی میکنه کدوم کلیسا میرپ ب

)وقفه(

ید؟: اگر که شما قبال نجات پیدا کردین، پس اصال چه فرقی میکنه کدوم کلیسا میرپ ب

Page 131: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

: فکر کنم مهم نباشه.خ ا

: پس اگه قبال نجات پیدا کردین اصال چرا برید کلیسا؟پ ب

)وقفه(

نمیدونم.خ ا:واقعا

)پایان مکالمه(

کاوش عمیق تر

مقاله

Daniel Dennett and Linda LaScola, “Preachers Who Are Not Believers” (Dennett & LaScola, 2010)

وبالگ

Matt McCormick, “The Defeasibility Test” (McCormick, 2011)

کتاب

Christopher Muran and Jacques Barber, The Therapeutic Alliance: An Evidence-Based Guide to Practice (Muran & Barber, 2010) (Focus on pp. 7–29, 97–210,and 285–320) Daniel Dennett, Breaking the Spell (Dennett, 2007) William Miller and Stephan Rollnick, Motivational Interviewing (Miller & Rollnick, 2002) (Focus on pp.3–179)

Page 132: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

Dan Barker, Godless: How an Evangelical Preacher Became One of America’s Leading Atheists (Barker,2008) For a frightening glimpse into the Christian world of “Relationship Evangelism,” see: Shawn Anderson, Living Dangerously: Seven Keys to Intentional Discipleship (Anderson, 2010) Arron Chamber, Eats with Sinners: Reaching Hungry People Like Jesus Did (Chambers, 2009) Dave Earley and David Wheeler, Evangelism Is …: How to Share Jesus with Passion and Confidence (Earley & Wheeler, 2010)

پاورقی

و۳قتی که .سفر هوایی فرصت بسیار خوبی برای انجام معرفت شناسی خیابانی است__خصوصا

خط هوایی شما ساوس وست244 یا هر خطی باشد که صندلی خاصی را برای نشستن شما تعیین

کمی با تاخیر سوار هواپیما میشم که بتوانم کنار کسی بنشینم که در حال نکرده باشد. من معموال

رد خواندن یک متن مذهبی باشد. صندلی های وسط خوب هستند، چون احتمال نشستن یک ف

اهل ایمان کنار شما را افزایش می دهند.

مایل .ایجاد روابط غیرخصمانه شرطی الزم برای انجام یک درمان موفق است. اعتماد به تعقل و ت۲

ه به بازنگری دو طرز برخورد موثر بعد از درمان هستند که اهل ایمان بایستی در راه رسیدن ب

سالمتی کامل از آن بهره مند باشند.

۱ ، من .به نظرم این راه جهت معقتدان معمولی آسان باشد ولی برای رهبران اهل ایمان خیر. معموال

ه و صادقانه در خصوص مدافعان مذهبی متفکر و به لحاظ کتابت پرکار، این تردید را دارم که خالصان

دسوزا ت، دینشبه آنچه که ادعای باور دارند، باور ندارند. یکی از افرادی که به نظرم ناصادق اس

244 Southwest Airlines

Page 133: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

ت، فرد است؛ ولی راوی زاکاریاس، بعنوان کسی که به نظر من نمونه ای بارز از توهمات بیماری زاس

صادقی است.

در پایان مباحثاتم با مدافعان مذهبی، این حس را دارم که آنها حرف هایی را گفته اند و یا تقریبا

ر طول کنند. برایم خیلی عجیب بود که د موجه خودشانمواضعی گرفته اند که باور خود را برای

نیمچکه ه دندید یم یوقتوقفه های مباحثات، انتظار تایید و ستایش از طرف من را داشتند، و

حالت ناامیدی پیدا می کردند. اتفاق نخواهد افتاد یزیچ

شرمر245 متذکر شده که هرچقدر یک فرد باهوش تر باشد، در استدالل عقالنی نیز بهتر عمل می

عتقدند کند. فکر کنم حق با ایشان است. مدافعان مذهبی باهوش، در دلیل آوری برای اینکه چرا م

ادی از باورهای غیرمنطقی آنها درست هستند خیلی خوب عمل می کنند__و ضمن اینکه بخش زی

صرف این کار می کنند. زمان خود فقط

ند. ترکیب معتقدان عام، روز خود را با تفکر به اینکه چگونه از ایمان خود دفاع کنند، سپری نمی کن

کا، ریاکاری، هوش و رهبری و یا فریب عامدانه ی افراد به درون یک معرفت شناسی غیر قابل ات

ر می سازد.ادی داشته باشد را دشواشرایط را برای اینکه فرد در این تعامالت اجتماعی پذیرش اعتق

یزی .اغلب، همین دسته از افراد سطح تحمل کمتری برای این موضوع که برهان صحیح از چه چ4

ک خود آیا من صورتتشکیل شده است، دارند. برای اطالعات بیشتر به کتاب مل تحت عنوان،

صفحه ۲۱4(246 رجوع نمایید. نقل فریبی را کنار زده ام و یا خود فریبم؟ )مل، ۲22۳، خصوصا

قول اصلی در این منبع ذکر شده است: تروپ، وای، و لیبرمن، ای )۳۳۳۱(247. آزمایش مفروضات

اجتماعی248: ساز و کارهای ادارکی و انگیزشی در ای.تی. هیگینز و ای .دبلیو. کروگالنسکی

245 Shermer 246 Unmasked Self-deception or Am I Selfdeceived? Mele, 2009, especially p. 264 247 Trope, Y., & Liberman, A. (1996) 248 Social hypothesis-testing

Page 134: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

(. نیویورک: ۲۳2تا ۲۱۳)صفحات. روانشانسی اجتماعی: راهنمای قواعد اصلی)ویراستاران(،

انتشارات گیلفورد.249

1.یکی از روش ها برای ترسیم ارتباط بین باور و برهان بکارگیری تفکر از نوع نظام ۳و تفکر از نوع

نظام ۲ 250 می باشد، که توسط روانشناس و اقتصاددان اسرائیلی امریکایی، دنیل کاهنمان251

( دفعتی، خودکار و ناخودآگاه است )شهود ۳(. نظام تفکری ۲2۳۳مطرح گردیده است )کاهنمان،

نتیجه عادات و مقاومت نسبت به ۳و اغلب حدودی از بار احساسی را بهمراه دارد؛ نظام تفکری

الش )تعقل( بسیار کندتر، در معرض تغییر و آگاهانه است و نیازمند ت ۲تغییر است. نظام تفکری

مضاعف می باشد.

شکل گرفته اند. رسوخ ناپذیری ۳نظام تفکری دفعتی بسیاری از باور ها بر اساس پدیده ی

اعتقادی زمانی احتمال رخداد دارد که افراد دچار فقدان ظرفیت برای باز ورود252 برهان به نظام

محفوظ است. در این ۲آنها در مقابل نظام تفکری ۳هستند__به کالم دیگر، نظام تفکری ۳تفکری

شکل نگرفته ۳جهت رخنه به باورهای نظام ۲ه به نظام تفکری دسته افراد، زمینه ی الزم برای اجاز

است.

۱. داوکینز بطور آشکارا اظهار نمود که با پیروان مکتب خلقت گرایی مناظره نخواهد نمود )داوکینز،

۲22۱ ب(253. با اشاره به نصیحت استیفن گولد254، داوکینز ذکر می کند که، ” ’این کار را نکن.‘ وی

ه خلقت گراها در مناظره نیست. برد چیزی نیست ک “برد”اره می کند که بحث بر سر به این نکته اش

نها پوشش در واقعیت به دنبالش باشند. از نظر آنها، همین که مناظره برگزار شود کافیست. برای آ

اها خبری موضوع مهم است. برای ما نه. برای جماعت زودباور که طیف طبیعی هواداران خلقت گر

عی ببینند. ط کافیست که نماینده ی خودشان را بروی صحنه در مقابل یک دانشمند واقهستند، فق 249 Cognitive and motivational mechanisms, in E. T. Higgins & A. W. Kruglanski (Eds.), Social psychology: Handbook of basic principles (pp. 237–270). New York: Guilford Press 250 System 1 and System 2 thinking 251 Daniel Kahneman 252 Reinsert 253 Dawkins, 2006b 254 Stephen Gould

Page 135: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

ط برابر این یه چیزی باید در مورد خلقت گرایی مهم باشه، یا دکتر فالنی قبول نمیکرد که در شرای’

“ ‘مناظره انجام بشه.

قت گرا مناظره با یک خلمن پا از این فراتر می گذارم و اظهار می کنم که برای یک دانشمند مشهور

ا رنج می در انظار عمومی مبین عملی غیر اخالقیست. ارائه تریبون به کسی که از باوری بیماری ز

برد ممکن است موجب فرو بردن هرچه بیشتر خلقت گراها در توهم شود.

مطلب ذیل از شیک و وان را توصیه می نمایم،۳چگونه ” .برای اطالعات بیشتر در این زمینه، قویا

راجع به چیزهای عجیب فکر کنیم“ )شیک و وان، ۲22۳(255. بلٲخص، صفحات ۳۳۳ تا ۳۳۳

(، وسعت ۳۳۲(، ثمربخشی )۳۳2معیارهای کفایت را مورد بررسی قرار می دهند: آزمایش پذیری )

(.۳۳۳(، و محافظه کاری )۳۳۱(، سادگی )۳۳1دید )

منجر به دور شدن مباحثه از محور اصلی صحبت در خصوص ماهیت برهان و معیارهای آن معموال

ر می می شود. تغییر جهت اینچنینی جزئی از تاکتیک های لفاظی مدافعان مذهبی است. اگ

و وان را خواهید وارد بحث محتوای برهان قابل اتکا شوید، پیشنهاد می نمایم به دقت متن شیک

بخوانید.

در قبال مدافعان مذهبی باهو۳ش و سخنور صادق است. هرچقدر مدافع .این موضوع مشخصا

مذهبی باهوشتر و سخنورتر، سو گیری متعصبانه پدیدار تر و سست تر.

آیند از . چون هر کسی از جمله شخص من، به نحوی از سوگیری متعصبانه رنج می برد، لذا آغاز فر ۳

اباور و در ی خوانم، ننقطه خنثا ی اعتقادی بسیار دشوار است. مثال، وقتی آثار مدافعان مذهبی را م

می توانند با چنین چرندیاتی موجب سرگرمی شوند. عجبم که چگونه افراد متفکر و باهوش واقعا

م تا برهان باید خودم را وادار کنم که یک قدم به عقب برگردم، به لحاظ اندیشه ای ذهن خود را بگشای

رار دهم. ها رسیده اند را مورد بررسی ق آنها و مهمتر از آن فرآیند تعقلی که طی آن به این استنتاج

255 "How to Think about Weird Things" Schick & Vaughn, 2008

Page 136: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

ست چون فرایند گشایش ذهنی واقعی در قبال آرا و نظرات مخالف به جهت حیات تعقلی فرد ضروری

را ایجاد از رسوخ ناپذیری اعتقادی جلوگیری می کند. اینکه فرد ابتدا به ساکن چطور این نگرش

ساسی ی شخصی، روانشناختی، اجتماعی و احمی کند پیچیده است و متغیرات بسیاری از حوزه ها

در آن دخیل هستند.

.مباحث فراحسی حول محور شالوده ی جهان می چرخند__هستی و نیستی. وارد کردن جهان۳2

بی ثمر و حتی اثر عکس دارد و حتی در برخی مواقع موجب می فراحسی در داخل بحث معموال

ر وطه ور شود. گفتگوهایی از جنس هستی، دشود فرد عمیق تر در ایمان و توهمات فراحسی غ

گان، تقابل با چگونگی تشخیص هستی آن چیز، چون نهاد های مورد بحثشان )خدایان، فرشت

ش ادارکی شیاطین( صفاتی ندارند که در قلمرو طبیعی رد پایی برجای بگذارند، امکان ایجاد کش

دست آخر، ها به جایی ختم نمی شود.ندارند. با در نظر گرفتن این شرایط آغازین، این نوع گفتگو

به طور ثابت به عبارات این گفت و آن گفت تبدیل می گردند. این مباحث تقریبا

ت ٲین نشیکی از دالیلی که خیلی ها به اعتقاد به خدا در مقیاس داوکینز نمره باالیی می دهند از ا

مت و سپس رو به عقب به سمی گیرد که این طیف کارشان را با جهان فراحسی شروع کرده اند

معرفت شناسی حرکت نموده اند. یعنی، افراد با باور وجود به خدا کار خود را آغاز و سپس از

الل خودشان می پرسند چطور این را می دانند. این همان سو گیری متعصبانه است. هیچ استد

شد ولی به اشته بادیگری در رابطه با شکل گیری هستی به سایر طرق ممکن )شاید خدایی وجود د

واند نوعی محدود است، شاید خدایی بوده ولی در زمان خلقت کیهان خودش را از بین برده( نمی ت

این پیوند خود خواهانه ی فرد متعصب با جهان فراحسی را از هم جدا نماید.

نیم ه ک.یک سوال جالب این است که آیا اصال امکان دارد که آگاهانه معرفت شناسی را استفاد۳۳

چگونگی که ما را به حقیقت سوق نمی دهد. مثال، اگر کسی بداند که قربانی کردن بز به حقیقت

انی کردن ساخت باتری بهتر جهت اتومبیل منجر نمی شود، آیا ممکن است که آن فرد از فرآیند قرب

Page 137: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

ر جهت اتومبیل بز استفاده کند و به خودش این باور را بقبوالند که این کار منجر به ساخت باتری بهت

منجر می شود؟ نظرات متقابل کلیفورد و جیمز256 در این زمینه مفید هستند.

، دیدگاه کلیفورد )کلیفورد، ۲22۳( با دیدگاه افالطون در ثیاتتوس257 در خصوص فهم دانش اساسا

ا مشترک است. دانش= باور موجه صحیح. دانش حالتی فازی به خود ندارد که ندانیم داریم ی

ما باورتان را به نداریم. از منظر کلیفورد، فرد نمی تواند تعیین کند که به چیزی باور داشته باشد. ش

اید، که به آن معطوف داشتهیک گزاره وام می دهید چون عالوه بر دالیل دیگر، به دلیل تعمقی

وادار مجبور هستید باورش کنید. از دید کلیفورد، امکان ندارد که شما خود را به باور به چیزی

پس نوعی نمایید. و اگر هم به طریقی بتوانید خود را مجاب کنید که به چیزی باور داشته باشید،

مریضی معرفت شناسی دارید.

موضع ویلیام جیمز258 بسیار متفاوت است )جیمز، ۳۳۳۳(. از منظر جیمز، همیشه اینطور نیست

ویکرد ما به که ما بدانیم، یا به چیزهایی باور داشته باشیم و یا دنیا را از باب فهم شواهد بنگریم. ر

زگشت و چگونگی تعامل با زندگی بخودی خود همه چیز است. جیمز به اتاقش در منزل خانوادگی با

نجام و در رابطه با پرسش های راجع به باور به بررسی پرداخت. وی سرا سال های مدیدی آنجا ماند

ر داشته باشد؛ به نظری متضاد با کلیفورد رسید:فرد می تواند تصمیم بگیرد به موارد مشخصی باو

ر در سالمتی فرد می تواند تصمیم بگیرد به چیزی باور داشته باشد؛ در موارد مشخصی انجام این کا

همیت در موارد دیگر مضر. بعنوان یک عمل گرا، حرف جیمز این است که برایش افرد مفید است و

یزی که ندارد آیا یک باور بر اساس چارچوب انتزاعی حقیقت، صحیح باشد یا نباشد، به جای آن؛ چ

هت از اهمیت برخوردار است، این سوال خواهد بود که آیا این باور اصال پاسخگوی اهداف فرد در ج

ابل مستقیم دگی انسانی می باشد یا خیر. بنابراین جواب کلیفورد و جواب جیمز در تقتحقق یک زن

بزند و یا هستند. موضوع مورد سوال اینجاست که آیا بعد انسانی ما می تواند تعقل علمی ما را کنار

نوعی از فهم شواهد علمی جایگزین بعد احساسات انسانی ما می شود.

256 Clifford and James 257 Theaetetus 258 William James

Page 138: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

انتخاب شخص به باور به یک گزاره خاص در گفتمان فلسفی ”داوطلبی اعتقادی“259 نامیده می

در شود. با وجود اینکه جیمز به لحاظ زمانی در این متون مقدم است، یکی از مثال هایی که وی

ه این جهت نشان دادن انتخاب باور استفاده می کند در حوزه سالمت می باشد. استدالل جیمز ب

ه خوبی و باور ب اتیسم در بستر فریاد می زنیم، کسی نمی تواند،وقتی که از درد روم ”صورت است،

خوشی ما داشته باشد، اهمیت ندارد شدت میزان خواست، اراده و آرزوی ما برای محقق شدن آن

(. اگرچه، شواهد دال براین است که افراد حتی وقتی هم که 1، صفحه ۳۳۳۳)جیمز، “چقدر است

(. اینکه آیا این ۲22۳؛ ووس و د هاس، ۲22۳مت هستند )لیونه، خیلی بیمارند، باور دارند که سال

افراد بر این باورند کهبیمار هستند انتخابی آگاهانه است یا خیر نامعلوم می باشد. و برعکس، غالبا

درحالیکه سالمند.

درم سن”از میان نمود های جالب این پدیده ها، موردی است که انسان شناسان طبی به آن عبارت

نیز در آخرین چاپ کتاب راهنمای تشخیصی و های فرهنگ بست“260 را اطالق نموده اند که اخیرا

آماری اختالالت ذهنی )برنشتاین و گا، ۳۳۳2(261 لحاظ گردیده است. ”سندرم های فرهنگ

بست“ بیماری های مشخصی در یک محدوده ی خاص فرهنگی یا اجتماعی هستند. بطور مثال،

کورو262 یک باور بی اساس است که در آن گفته می شود که آلت تناسلی فرد به داخل بدنش برمی

گردد،و در نهایت ناپدید خواهد شد )ادواردز، ۳۳۳4(263. کورو، در درجه اول در چین و جنوب شرق

در برخی نواحی کشورهای در حال توسعه و یا حتی میان افراد ناتوان آسیا نمود داشته ولی اخیرا

(.۲22۳گشته است )فاچینی، ذهنی نیز پدیدار

در ارتباط با استدالل های همپوشان و بخصوص استدالل های جالب در مورد انتخاب باور، مشخصا

خدا، در منابع موجود در رابطه با شرط پاسکال264 قابل دسترسی است: شرط پاسکال یعنی فرد

259 Doxastic volunteerism 260 Culture-bound syndromes 261 DSM-IV (Bernstein & Gaw, 1990) 262 Koro 263 Edwards, 1984 264 Pascal’s Wager

Page 139: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

کند، چون ته باشد و زندگیبایستی روی بودن خدا شرط ببندد، و در نتیجه روی این شرط باور داش

هد. اگر کسی این کار را انجام بدهد، همه چیز برای بدست آوردن دارد و چیزی ندارد که از دست بد

ریس، یک نقد این خواهد بود که فرد نمی تواند خودش را وادار کند که به خدا باور داشته باشد. ه

این مطلب را در نوشته ای در واشینگتن پست، تحت عنوان ، "شرط پوچ265" )هریس، 266۲22۳(

ه انسان ولی بزرگترین مساله در مورد این شرط...اشاره ی آن ب”به این صورت مطرح نموده است که،

بته که خردمندیست که دانسته از خودش می خواهد گزاره ای را باور کند که برایش اثبات ندارد. ال

ه باور تحت اینکه بایستی باور ب هر شخصی می تواند اظهار به طریقتی کند که می پسندد، ضمن

(. بسیاری از مدافعان مسیحیت و حتی نویسندگان۲22۳)هریس، “بررسی را صحیح قلمداد کند

( با این نظر مخالفند.44تا ۱۳، صفحه ۳۳۳۳سکوالر )بریث ویت

تالش فرد برای وادار کردن خودش به باور “خدا وجود دارد”یکی از رگه های معمول در مباحث

ا وادار ست. تا آنجا که من می دانم هیچ مطالعه ی عینی که نشان دهد که آیا ممکن است فرد خود ر ا

نجد به باور خدا یا اصال وادار به باور گزاره های بی اهمیت ) مثال آیا نان همبرگر مک دونالد دانه ک

شود ر میبیشتری دارد یا نان برگر کینگ( کند، وجود ندارد. ضمن آنکه، مشخص نیست چطو

امکان وادار نمودن فرد به باور به گزاره های گوناگون را آزمایش کرد.

۳۲.در اینجا به چند مثال شناخته شده تر اشاره می کنیم: تد هگرد267 )با یک روسپی مذکر رابطه

جنسی داشته و کریستال مصرف کرده بود(، پیتر پاپف268 ) افشاء توسط جیمز رندی269 به خاطر

استفاده از یک گیرنده رادیویی مخفی با هدف فریب پیروانش(، جیمی سواگارت270 )با یک روسپی

رابطه جنسی داشته(، پدر مورفی271 )بسیاری از کودکان ناشنوا را مورد تعرض جنسی قرار داده(،

265 The Empty Wager 266 Harris, 2007 267 Ted Haggard 268 Peter Popoff 269 James Randi 270 Jimmy Swaggart 271 Father Murphy

Page 140: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

دبلیو وی گرنت272 )یک شفابخش ایمانی273 که نامش به خاطر استفاده از رمالی برای فریب دادن

پیروانش افشا گردید(، پدر تامس اللین274 )آزار جنسی پسربچه ها(، موسیو ویلیام لین275 )پنهان

ه های دیگر کردن چندین فقره آزار جنسی و تجاوزات کشیشان، از طریق اعزام این کشیشان به ناحی

برای خدمت(، بنی هین276 ) مبلغ تبشیری تلویزیون277 و شفابخش ایمانی که نامش در برنامه دیت

الین شبکه ان بی سی278 افشاء شد(، اسقف جیمز هانتر279 )دستگیری به خاطر فروش مواد

مخدر(، تری هورن باکل280 )خوراندن دارو و تجاوز به زنان حاضر در کلیسای خودش(، آنتونی

مارتینز گاردونو281 )فروش کریستال و داروهای روانگردان جنسی در کلیسای خودش(، راین جی

مولهاسر282 )تعرض جنسی به دو همجنسگرای مر د. برطبق شکوائیه، در زمانیکه در جلسه مشاوره

رادی با کلیسا که قرار بوده راجع به گرایشات جنسی این دو فرد باشد، سعی نموده آنها را به اف

تمایالت به جنس مخالف تبدیل نماید(، اسکار پرز283 )تعرض جنسی به پسران حاضر در کلیسای

خود(.

انجام داشته باشد، هیچ کار غیر اخالقی “ایمان واقعی”. گهگاهی به من می گویند کسی که ۳۱

نخواهد داد. این جمله نسخه ای از همان استدالل متوهم284 "هیچ اسکاتلندی واقعی"285 نوشته ی

فیلسوف بریتانیایی، آنتونی فلو286 است: تصور کنید یک اسکاتلندی در حال خواندن روزنامه صبح

یگناه که یک فرد اهل اسکاتلند در رابطه با یک شخص باست. مقاله ای در مورد عملی بی رحمانه

نمی مرتکب شده را می بیند. واکنش او اینطور خواهد بود، "هیچ اسکاتلندی واقعی، این کار را

272 W. V. Grant 273 Faith healer 274 Father Thomas Laughlin 275 Monsignor William Lynn 276 Benny Hinn 277 Televangelist 278 Dateline NBC 279 Bishop James Hunter 280 Terry Hornbuckle 281 Anthony Martinez-Garduno 282 Ryan Jay Muehlhauser 283 Oscar Perez 284 Fallacy 285 No True Scotsman 286Antony Flew

Page 141: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

آن کند." وقتی صبح روز بعدی نیز دوباره روزنامه را می خواند، مقاله ای را می بیند که محتوای

ی کند، توسط فردی اهل اسکاتلند است. در آن موقع تکرار م ارتکاب عملی به مراتب بیرحمانه تر

“.کند نمی را کار این واقعی، اسکاتلندی هیچ”

م. اگر این یکی از مواردیست که به خاطر آن مثال افراد اهل ایمان که بی اخالق بوده اند را نمی آور

عمل را داشته باشد آن واقعیخب، هیچ فردی که ایمان ”بیاورم، ممکن است این پاسخ را بشنوم،

ظرمان، برای جلوگیری از استدالل متوهم، بهتر است که اجازه دهیم افراد مورد ن “مرتکب نمی شود.

به میل خودشان مثال بیاورند.

۳4. فیلسوف امریکایی، مت مک کورمیک287 حالت دیگری از این مطلب را با عنوان ”آزمون

شکست پذیری“ 288 ارائه می دهد )مک کورمیک، ۲2۳۳(. خواندن دقیق آن ارزشمند است.)این

که از افرادی ، اولین سوالیست“چه شرایطی باید حاکم باشه که شما ایمانتان را رها کنید؟”سوال که

که عالقه مند هستند با من مناظره کنند می پرسم.(

ا دالیلی یآیا حتی به شکل فرضی، مالحظات، استدالل، شواهد ”مک کورمیک اینطور می نویسد،

دقیق به وجود دارند که ممکن است به تغییر نظر من در رابطه با خدا منجر شوند؟ با تفکر و تعمق

بم از شواهد، آیا اصال این امکان را می توان متصور بود، که من نهایتا

ه این مجموعه ای وسیع و منظ

ت پذیر آیا باور من شکسنتیجه برسم که دیدگاه حال حاضرم در خصوص خدا اشتباه است؟ یعنی

مورد است؟ اگر پاسخ، خیر باشد، پس دیگر کاری نداریم. در مشارکت شما در این گفتگو هیچ

ما در آموزنده، سازنده یا جالبی وجود نخواهد داشت. هرچه بگویید سفسطه خواهد بود. مشارکت ش

لف از خود در ابعاد مخت اندازه یک وکیل حاذق است که با استفاده هوشمندانه از الفاظ ، دفاعیات

در موضوع را ارائه می دهد. چنین فردی عالقه به حقیقت ندارد، و فقط به دنبال کسب امتیاز

ق هستند(“.مناظره و یا ساخت قصرهای بناشده بروی لفاظیست )قصرهایی که روی هوا معل

287 Matt McCormick 288 The Defeasibility Test

Page 142: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

در همایش ملی بنیاد رهایی از مذهب289 در سال ۲2۳۲، من بطور خالصه به نمونه ای از آزمون

شکست پذیری در سخنرانیم اشاره نمودم.

۳1.در برنامه زمانی واقعی با بیل ماهر290، ماهر پاسخ طنزآمیزی به این سوال که چه شرایطی

ال امریکایی، بایستی مهیا باشد تا او به باور برسد، مطرح می نماید:در بین دو نیمه مسابقه فوتب

ناچو ها را به نان و ماهی تبدیل نماید.مسیح از آسمان به پایین بیاید و

.اگر کمی بیشتر وقت داشتم، ایده مندرج را ساده تر توضیح می دادم:هم اهل ایمان و هم ۳۱

، سیب رو به پایین از درخت می افتد، زمین به ۲+۲=4خداناباوران به گزاره های مشترک باور دارند )

مام در به گزاره های دیگری نیز باور دارند )استح دور خورشید می چرخد، و غیره.(. البته اهل ایمان

ه291 پیام آوری از جانب خدا بود. آنچه که رودخانه گنگ گناهان را پاک می کند، یا بهاءالل

د. خداناباوران به آن معتقدند، زیر مجموعه ای از آنچه که )اکثر( مومنان به آن باور دارند می باش

ر راها و سایر مکاتب ضد علمی هستند، ولی در اکثاستثناء های مشخص آن ادعاهای خلقت گ

اشد. فرق موارد، چیزی نیست که یک خداناباور به آن اعتقاد داشته باشد ولی یک مومن نداشته ب

د.اهل ایمان با خداناباوران در این است که اهل ایمان به تعداد گزاره های بیشتری اعتقاد دارن

ی باشد، وبی برای انگیزش فرد مورد نظرتان جهت اقدام متصور می کنید دلیل خ شما. آنچه که ۳۳

لیل خوبی ممکن است برای آن فرد دلیل خوبی به نظر نرسد. و بلعکس، آنچه که فرد مورد نظرتان د

می پندارد ممکن است دلیل خوبی برای شما نباشد.

نزین بزنم. ب چند سال پیش، دیروقت آخر شب در یک پمپ بنزین بیست و چهار ساعته توقف کردم تا

مواد مصرف کرده بود به من نزدیک شد. روی صورتش دمل های چرکی خانم جوانی که مشخصا

ی منو سوار میتون”سرباز داشت و یک سیگار از گوشه لبش آویزان بود. یک دفعه با نگرانی گفت،

مهمه. ”هستش(.پیراهنم رو باال زدم و جواب دادم. )روی شکمم یک جای بزرگ عمل “کنی؟ واقعا

289 Freedom From Religion Foundation’s (FFRF) 290 Real Time with Bill Maher 291 Bahá’u’lláh

Page 143: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

کرد به من نگاه “سوارت میکردم، ولی آخرین بار که خانمی رو سوار کردم، همسرم با چاقو من رو زد.

اشین و سرش رو به عالمت اینکه منطقی به نظر می رسید تکان داد. سپس رفت به سمت یک م

ر مکان اد دمالقات با افر ”دیگر. برای آن خانم، این پاسخ منطقی به نظر می رسید. این مثالی از

“خودشان است.

روی بدنش و مثالی دیگر:یکی از دوستانم که پسرش قصد داشت تصویر بزرگ مسیح سربریده را

رو خالکوبی کنه با من تماس گرفت. این خانم می خواست من با پسرش صحبت کنم و نظرش

نگ بزنید. من ز پیت، میدونم مامانم از شما خواسته به”برگردونم. وقتی بش تلفن زدم به من گفت،

ه چی آره، ک”من هم سریع جواب دادم و گفتم آیا هنوز ماری جوانا میکشی؟ گفت، “نتیجه ای نداره.

اخته میشی تا حاال به این واقعیت توجه کردی که شما یک مجرم بین المللی شن”بش گفتم، “حاال؟

”اسخ دادم، ، پ“کرده.گفتش، "ببین، این لعنتی فکر من رو همش مشغول “که قانون به دنبالشه؟

ه نفری که یک خب، فرض کنیم دنبالتن، پلیسها، اف بی آی، فکر نمیکنی کم و بیش شناسایی ی

ا افراد در مکان هرگز خالکوبی نکرد. ب “خالکوبی بزرگ مسیح سربریده داشته باشه براشون راحتتره؟

خودشون مالقات کنید.

میسمپوزس کمبود نمی کند نمی خواهد ).سقراط گفت که انسان چیزی را که به آن احسا۳۳

۲22 آ و ب؛ لیسیس ۲۲۳ د(292. یعنی اگر کسی بر این تصور نباشد که نقص او بینی بزرگی است،

ه حقیقت هیچگاه به بینی احساس نیاز پیدا نمی کند. به همین شکل، اگر کسی احساس کند ب

رسیده در جستجوی آن نخواهد بود.

الت .در حوزه ی اعتیاد، طرز نگرش امروزی این است که فرد در حالت انکار نیست، بلکه در ح۳۳

برده اند، پیش تعمق است. شنیده ام که حتی افرادی که از اشکال مختلف اعتیاد به الکل رنج می

م، زمانمند، و دفعتی تصمیم به ترک الکل گرفته اند و این کار را به یکب

جام داده اره انبصورت منظ

از اند. این موضوع، هر ساله در خصوص تعداد زیادی )شاید یک اقلیت ولی همچنان تعداد زیاد(

292 Symposium 200a-b; Lysis 221d

Page 144: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

در موضع انکار الکلی ها رخ می دهد. حتی الکلی هایی که به ظاهر اصالح پذیر نیستند و عمیقا

گونه افراد در ینبسر می برند، به شکل دفعتی ترک کرده اند. در قالب الگوی ترا نظری، این یعنی ا

یزشی به این موضع انکار نبوده اند، بلکه در وضعیت پیش تعمق قرار داشته اند. )مصاحبه گران انگ

روش وضعیت فرد را ترسیم می نمایند.(

Page 145: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

0فصل

سقراط وارد می شود

“به نظرت نباید بذارن نشئه شیم؟”: کالس دهمی

“چی فکر میکنی؟نمیدونم، تو ”:گوشنپیتر بو

“به نظرم اگه خودمون بخوایم، باید بذارن که نشئه شیم.”:ک د

“خب، چرا اینطوری فکر میکنی؟”: پ ب

“چون باید حق داشته باشیم اون کاری رو که می خوایم انجام بدیم.”:ک د

“چیه؟ ‘حق’منظورت از ”:پ ب

، متوجه همینطوری انجامش بدمیعنی یه چیزی که نمیخواد بدستش بیارم، یعنی، بتونم ”:ک د

“منظورم هستی؟

ت انجام فکر کنم متوجه ام.منظورت اینکه باید این حق رو داشته باشی که هرکار دلت خواس”:پ ب

“بدی؟

“نه هر کاری، اگه به کسی آسیب برسونه، نباید اون حق رو داشته باشیم.”:ک د

“سیگاری کشیدن به کسی آسیب نمیرسونه؟”:پ ب

“نه.”: ک د

“نه؟”: پ ب

Page 146: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

“نه.”: ک د

“هیچکسی رو؟”: پ ب

“نه.”: ک د

“خودت رو چطور؟ به خودت آسیب نمیرسونه؟”:پ ب

“منظورت چیه؟”:ک د

“منظورم اینکه برای سالمتیت مضر نیست؟ به بدنت آسیب نمیرسونه؟”:پ ب

“شاید یکمی ولی نه زیاد.”:ک د

“ولی بت آسیب میرسونه، نه؟”:پ ب

“ولی...آره فکر کنم، ”:ک د

“، نه؟خب پس اگه آسیب میرسونه نباید این حق رو داشته باشی که این کارو انجام بدی”:پ ب

“ولی خیلی چیزا برام مضره ولی اجازه دارم که انجامشون بدم.”:ک د

ه صحبت نمیکنیم. ما داریم راجع به حق انجام کاری که ب ‘خیلی چیزا’ولی ما راجع به ”:پ ب

ارن انجام صحبت میکنیم__معنی موضعت میشه اینکه اون کارم نباید بذخودت آسیب میرسونه

“بدی.

“پس منطورت اینکه نباید حق داشته باشیم که نشئه بشیم؟”:ک د

کر نمیدونم، ولی موضوع این نیست که من چی فکر مکینم، موضوع اینکه شما چی ف”:پ ب

زنرو داشته کاری که بت آسیب میمیکنی. به نظر میرسه شما هم فکر میکنی بایستی حق انجام

ین باشی و در عین حال حق انجام کاری که بت آسیب میزنرو نداشته باشی؟ به نظرخودت همچ

“حرفی منطقی میاد؟

Page 147: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

“نه خیلی.”: ک د

__پیتر بوگوشن، ”روش سقراطی )یا، حق نشئه شدن(“293

صوص دم دانشش در خاغلب و بواسطه ی انجام یک گفتگوی پایدار از نوع سقراطی، فرد متوجه ع”

“موضوعی که متصور به دانستن آن بوده می شود.

__پیتر بوگوشن، ”تعلیم به سبک سقراط“294

لسات هدف از این فصل نمایش چگونگی بکارگیری روش سقراطی بعنوان یک فن محاوره ای در ج

رسد، مداخله بمنظور رهایی افراد از ایمان می باشد. روش سقراطی ممکن است پیچیده به نظر ب

چیزی جز پرسش و پاسخ نیست. ولی اساسا

از بیست معرفت شناس خیابانی می تواند با افراد غیر منطقی، منطقی برخورد نماید__برای بیش

اصول سال، پیشه ای که من به آن اهتمام ورزیده ام همین بوده است. ولی برای اینکه کسی را با

وسیع ه خارج نماییم، به چیزی بیش از مجموعه یمنطق از اعتقاداتی که بدون منطق وارد آن گشت

نیاز خواهید داشت. ورای اعتقادات ایمان محور، انواع مثال از سایر 4راهبرد های مندرج در فصل

ر باورهای اشتباه شامل این موارد می باشد: باور بی اساس باال رفتن احتمال جریمه سرعت د

گر بدون کت بیرون امیانه ی اشتباه مبنی بر اینکه که اصورتیکه رنگ اتومبیلتان قرمز باشد، تلقی ع

د است. در بروید سرما خواهید خورد، یا این خرافه که اگر زیر یک نردبان قدم بزنید، نشانه ی بخت ب

یح این بخش، ابزار اصلی که برای رهایی افراد از دام رسوخ ناپذیری استفاده می نمایم را توض

خواهم داد.

له ای موثر، بدون هزینه و از جنس جدلی است که می تواند موجب خروج روش سقراطی، مداخ

ه شود، می متعقالنه افراد از ایمانشان گردد. در صورتیکه روش سقراطی به شکل اثربخش استفاد

اشتباه تواند در لحظاتی باعث گشایش یا پذیرش اعتقادی در فرد گردد__لحظاتی که افراد به

293 Peter Boghossian, “The Socratic Method (or, Having a Right to Get Stoned)” 294 Socratic Pedagogy

Page 148: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

ر این می برند. در چنین مواقعی، حالت یقین ، قطعیت و اطمینان، دمستتر در استدالل خود پی

ه افراد رنگ می بازد و جای خود را به فرضیه ها و توضیحات بدیل می دهد. افراد از جهل خود آگا

ایت می شوند. روش سقراطی مانند این است که ابزار را در دستان فرد معتقد قرار دهید تا در نه

ن چارچوب باور )غلط( استفاده نماید.خودش از آن برای ریخت

ردممبه خود آن سقراط از این روش بعنوان یک راهنما بمنظور کمک به مردم استفاده می کرد تا

اورهای نشان بدهد آن چیز را که فکر می کنند می دانند، نمی دانند )پاورقی شماره یک(. ابتدا ب

پس ناصحیح را به معرض نمایش می گذاشت، در مخاطبان خود حس تشویش ایجاد می نمود، و س

فتگو ها با انجام پرسش های تند و تیز ولی غیر تهدید آمیز، تناقضات را استخراج می کرد. این گ

ر فراد را وادار می نمود تا بطور اساسی، باورهای خود را مورد ارزیابی قرار داده و در خیلی مواقع دا

رسش نهایت باور خود را تغییر دهند. و این کار تنها از طریق طرح پرسش، شنیدن پاسخ، طرح پ

دوباره، شنیدن پاسخ آن و الی آخر میسر می شد.

ق احل روش سقراطی همراه خواهد بود و سپس مثال های موفآغاز این فصل با توضیحی در مورد مر

حظه و ناموفق مداخالت با بکارگیری این روش را که من در طی سالیان مدید تجربه نموده ام را مال

خله، که خواهیم کرد. دست آخر، خوانندگان را با ترکیبی از فنون سقراطی و روش های تکمیلی مدا

نا خواهم نمود.به آنها اشاره شد، آش 4در فصل

مراحل

روش سقراطی دارای پنج مرحله است: )۳( شگفتی)حیرت و تعجب(؛ )۲( فرضیه؛ )۱( سوال و

جواب متوالی295، )بازجویی( )4( پذیرش یا اصالح فرضیه؛ )1( اقدام متناسب )دای، ۳۳۳۱(. حال

مداخالت بطور خالصه این مراحل را توضیح و سپس نشان خواهم داد که این مراحل چگونه در

واقعی با محوریت موضوع ایمان ، نمود پیدا می کنند.

295 Elenchus

Page 149: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

مرحله اول: شگفتی

عدالت”روش سقراطی در حالت شگفتی آغاز می شود. کسی از چیزی در حیرت است: )مثال(

چیست؟“ یا ”آیا بروی کرات دیگر حیات هوشمند وجود دارد؟" یا "آیا چرخه علی و معلولی تحت اثر

کارما296 می باشد؟“ و غیره. شگفتی حالت یک گزاره را به خود می گیرد__کلمات برای اشاره به

اده بگوییم: تفکرات فرد مورد استفاده قرار می گیرند__و سپس در قالب پرسش متجلی می شود. س

ای سقراطی این کتاب، پرسش ه Bاز دل شگفتی، فرضیه بیرون می آید. )با رجوع به بخش پیوست

ودم را مالحظه فزایش سطح تفکر نقادانه و قابلیت تعقل زندانیان در پژوهشم استفاده نمکه برای ا

نمایید.(

یه: فرض2مرحله

هستند. پاسخ هایی ۳فرضیه ها، همان پاسخ های حدسی به سواالت مطرح شده در مرحله

آیا بروی ”ال، آزمایشی و غیر دقیق به پرسش شگفتی طرح شده. بطور مثال، یک پاسخ ممکن به سو

بزرگتر از بله، باید باشد. جهان خیلی”، می تواند این باشد، “کرات دیگر حیات هوشمند وجود دارد؟

باشد ساده “نه”یک پاسخ دیگر می تواند یک پاسخ “آنی هست که درش حیات دیگری نباشد.

)پاورقی شماره دو(.

جواب متوالی )بازجویی( : سوال و3مرحله

است، جواب، قلب روش سقراطی است. در بازجویی که نوعی تکذیب مستدلبازجویی، یا سوال و

مثال سقراط از مثال های نقض برای به چالش کشیدن فرضیه استفاده می نماید. هدف از آوردن

نقض، زیر سوال بردن فرضیه و در نهایت نشان دادن اشتباه بودن آن است.

با مثال قبلی مان ادامه می دهیم:

“بروی کرات دیگر حیات هوشمند وجود دارد؟ آیا ”:فرد الف

296 Karma

Page 150: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

]توجه: مرحله شگفتی[

]توجه: “.بله، باید باشد. جهان خیلی بزرگتر از آنی هست که درش حیات دیگری نباشد”:فرد ب

مرحله فرضیه[

مخاطب سقراطی:”خب، اگه بخوام کارل سیگن297 رو نقل قول کنم، ’ما می تونیم اولیش باشیم؛

جویی که ]توجه: مرحله مثال نقض و آغاز باز “ ‘باشه دیگه، و اون میتونه ما باشیم.یه نفر باید اول

منجر به خود آگاهی از جهل می شود[

ت غلط از در مرحله بازجویی، فرد مسلط به فن سقراط، یک یا چند حالت که در آن فرضیه ممکن اس

یح نماید؟ شد که فرضیه را ناصححاکم بامی تواند آب در آید را مطرح می نماید. یعنی، چه شرایطی

، ذکر اینکه در کرات دیگر حیات وجود ندارد مثال نقض بحساب نمی آید چون بصورتمستقیم قطعا

اشد. غلط بمی تواند ، ولی اظهار نمی کند چطور این فرضیه غلط استاظهار می دارد که فرضیه

در واقع لیقه ی جلوه کند، ولیابتدا به ساکن مورد فوق ذکر شاید به ظاهر فقط یک مساله ای س

جلسه ی تعامل فوق ذکر، در روند فرآیند نقش بسیار حیاتی دارد چون بدون گفتگو امکان تحقق

مداخله وجود نخواهد داشت. ساده بگوییم: هر دو طرف وارد یک مباحثه ی آزاد می شوند.

ان ، وجود ما بعنودر مثال حیات بروی کرات دیگر، یک حالت برای نادرست نشان دادن فرضیه

وشمند نخستین نمونه از حیات هوشمند است. اگر فرض نخستین بودن ما بعنوان اولین حیات ه

رات صحیح باشد، پس مفهوم آن این است که در حال حاضر حیات هوشمند دیگری بروی سایر ک

الم کوجود ندارد. این نمونه ای از یک مثال نقض موفق است چون فرض را به چالش می کشد__به

از دیگر، مثال نقض فوق ذکر می تواند توضیحی محتمل در مورد چرایی عدم وجود انواع دیگری

حیات هوشمند در جهان باشد.

مونه از همانطور که ما می توانیم نخستین ن”حالت دیگری که می تواند فرض را زیر سوال ببرد:

“اشیم.نه از حیات هوشمند نیز بحیات هوشمند باشیم که ظهور پیدا کرده، می توانیم آخرین نمو 297297 Carl Sagan

Page 151: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

ین این مثالی نقض است چون حالتی را مطرح می کند که تحت آن، فرض غلط از آب در می آید. ا

امکان وجود دارد که جهان در مقطعی مملو از حیات هوشمند بوده ولی شاید ”غربالی بزرگ“298

وجود دارد که از حیات هوشمند جلوگیری و یا دوام آن را به شدت دشوار می نماید )هنسون،

۳۳۳۳(299. امکان وجود غربال بزرگ و یا امکان نخستین بودن ما بعنوان حیات هوشمند، فرض را

زیر سوال می برد.

ی مکرر در درستی یک فرضیه هیچگاه به اثبات نمی رسد. بعد از آنکه یک فرضیه از بازگویی ها

ند تکذیب ت که تا این تاریخ در مقابل فرآیبخش بازجویی جان سالم به در می برد، این بدان معناس

هر صورت، مقاومت کرده است. مثال، از پنجره یک دریاچه، یک میلیون قوی سپید دیده اید؛ ولی به

ید، دال بر این به معنای سپید بودن همه ی قوها نیست. اینکه چه تعداد قوی سپید تابحال دیده ا

درج )هنوز( ست؛ فقط مفهومش این است که فرض منصحیح بودن فرضیه سپید بودن تمام قو ها نی

تکذیب نگردیده است.

ق وضعیت یک مثال نقض می تواند کل یک فرضیه را از بین ببرد، ولی حتی میلیون ها نمونه مواف

ضیه بنگریم، فرضیه را تغییر نمی دهد. )بین تایید و تکذیب عدم تقارن وجود دارد.( مثال، به این فر

ینید. ، ولی یک روز که در حیاط خانه ی خودتان یک قوی سیاه را می ب“هستند.تمام قوها سپید ”

از آب در این حالت، فارغ از تجربه شما در دیدن تعداد بیشماری قوی سپید، فرضیه مزبور غلط

درآمده است.

ام ا بودن تصرفنظر از محتوای اعتقادات فرد، )مثال اینکه آیا فرد به تناسخ، مارهای سخنگو، یا خد

باهات کروز، اعتقاد دارد یا خیر(، تمامی افراد بجز آنهایی که به شدت متوهم هستند، برخی اشت

د(، ساختاری بنیادین در امر تعقل، مانند تضاد )چیزی نمی تواند هم الف باشد هم الف نباش

ادهتعارضات و تنقضات )عدم سازگاری با سایر ادعاها( را تشخیص می دهند. بازجویی، روشی س

دالل فرد ولی موثر در به چالش کشیدن فرضیه از طریق استخراج تضادها و تناقضات موجود در است

298 Great Filter 299 Hanson, 1998

Page 152: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

، یا که در نهایت به یک گزاره غامض منجر می شود، می باشد. یک مثال کالسیک از سخن غامض

بغرنج چنین است، "هر آنچه می گویم، دروغ است."

یه: پذیرش یا اصالح فرض4مرحله

د می فرضیه یا بطور ضمنی بعنوان فرضی صحیح مورد پذیرش قرار می گیرد و یا ر ، 4در مرحله

می شویم. ولی اگر 1شود. اگر مورد پذیرش واقع شود، بازجویی بالفاصله متوقف و وارد مرحله

مطرح و بازجویی از نو آغاز می گردد. مردود شود، فرضیه دیگری مجددا

را طول بازجویی برآید، وادار خواهد شد تا فرضیه خوداگر مخاطب نتواند از پس استداللش در

، دفاع اصالح کند. در مثال فعلیمان، اگر نتواند از ادعای حضور ما بعنوان نخستن حیات هوشمند

بایستی کند، بایستی فرض اولیه خود را اصالح نماید، که این اصالح در مثال مزبور، در جمله ذیل

“کامل، ناناطمی با تقریبا”فرد مخاطب می تواند با افزودن عبارت یعنی، “بله، باید باشه.”رخ دهد:

ر کند که به جمله اش یک فرضیه جدید ارائه دهد، و یا اینکه اصال فرضیه جدیدی ارائه ندهد و اظها

به قطعیت نمی داند.

رضیه به براین فت می گیرند نتوانند فرضیه را باطل کنند، بناٲاگر استدالل هایی که از بازجویی نش

به قوت قوت خود باقی خواهد ماند. تذکر این نکته امر بسیار مهمی است که حتی اگر یک فرضیه

ن فقط بدان که فرد به حقیقت ابدی دست پیدا کرده است. ایبه معنای آن نیست خود باقی بماند

معناست که فرضیه بطور موقت صحیح است.

: اقدام متناسب0مرحله

دام در حالت ایده آل، فرد بر اساس نتایج جستجوی خود اقدام می نماید. اق در اثر روش سقراطی،

، ارتباط چندانی 1می تواند هرچیز از تغییر باور گرفته تا انجام یک عمل خاص را شامل شود. مرحله

با اجرای روش سقراطی ندارد، و در عوض، بیشتر با عواقب تعمق فرد مرتبط است.

ه از روش سقراطیواقعی با استفادمداخالت

Page 153: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

های حاال چگونگی استفاده از مراحل روش مداخله ی سقراطی را به شما نشان خواهم داد. گفتگو

ون فن ،خود با طیف وسیعی از افراد در فضاهای مختلف را مورد بررسی قرار داده و جمله به جمله

کامل، در ه تا شکسترا توضیح خواهم داد. نتایج متفاوتی از موفقیت سریع گرفت 4مندرج در فصل

ایان قید شده است.پ

ی در این بخش شکست ها را عنوان می نمایم چون اکثر مداخله ها که با هدف حذف ایمان انجام م

وس ایمان شوند، ابتدا به ساکن موفقیت آمیز نیستند. گاهی اوقات حتی بعد از سال ها درمان، ویر

ن در آغاز راه بسیار نادر است. من روزانه چندی از میزبان خود رها نمی شود. موفقیت تمام و کمال

مداخله به روش سقراطی انجام می دهم و با وجود اینکه تالش زیادی برای رهایی مردم از ایمان

ر میان دارم، خیلی به ندرت تجربه فردی را داشته ام که درجا ایمان خود را رها کرده باشد. آنچه که د

ر روش است مشاهده ی بارقه هایی از پذیرش اعتقادی در اث __هو امیدوارکنند __این افراد مشترک

ه باشید سقراطیست. به برخی از این لحظات درگفتگو های ذیل اشاره شده است.) به خاطر داشت

ی که بر اساس الگوی ترا نظری، هدف از هر مداخله، انتقال فرد مورد نظر یک مرحله رو به جلو م

تعمق، و یا از حالت اقدام به حالت آماده سازی.(باشد، مثال ، از پیش تعمق به

ار مهم است. در نهایت، چشیدن طعم شکست در فعالیت شما به عنوان معرفت شناس خیابانی بسی

ای موفقیت شاید نکاتی که بایستی از مداخله های منجر به شکست فرا بگیرید بیش از مداخله ه

ای زیر برخی از گفتگوه__نه از موفقیت هایمان ما از شکست هایمان درس می آموزیم__آمیز باشد

ادی به شما این امکان را خواهد داد که تصویر روشن تری از مثال های واقعی رسوخ ناپذیری اعتق

ه برحسب مهارت داشته باشید. برخی دیگر، به شما در تقویت نگرش نسبت به بهبود و تنظیم مداخل

درمان نیز می توان بعنوان برشی کوتاه از فضای کلیهای خاص خود کمک می کند و موارد دیگر را

بلند مدت دید.

:پذیرش اعتقادی1مداخله

Page 154: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

لی ( در ساعات دیروقت شب و در یک باشگاه ورزشی محم جگفتگوی زیر بین من و مرد جوانی )

ه بعد، ازاست. روی ترد میل بودم که این مرد شروع به راه رفتن بروی ترد میل کنار کرد. چند دقیق

من درباره ی تیشرت ورزش رزمی300 که پوشیده بودم سوال کرد.از آنجا بود که صحبت ما به خرافات

موجود در هنرهای های رزمی، به بسیاری از باورهای همه گیر ولی غلط، و در نهایت به مذهب

ارد زندگی او کشیده شد.حدود ده دقیقه از گفتگوی ما نگذشته بود که به من گفت عیسی مسیح و

ه بود.شد

: ]عیسی مسیح[ منو لمس کرد. تو اون لحظه برای همیشه زندگیم عوض شد.م ج

فرضیه است. جمله ای که من برای تکذیب، هدف قرار “منو لمس کرد،”در این مثال، جمله ی

رده را دادم. توجه داشته باشید که در هیچ جای این مداخله، احساساتی که فرد مورد نظر تجربه ک

انکار نمی کنم. انجام این کار اثر عکس خواهد داشت چون همه ی ما در خصوص سالیق و

یا ظور تکذیب مورد هدف قرار می دهم منبعاحساساتمان مصون از خطا هستیم. آنچه که من بمن

علت ایجاد این احساسات و ایمان حاصل از آن است.

: خیلی جالبه. میتونی راجعبش بم بگی؟پ ب

م. از فهم ن شوئادعای مزبور مطم دقیقاین سوال را به دو دلیل پرسیدم. ابتدا اینکه از فهم ماهیت

یشان ایده اشم. درخواست از افراد برای بازگویی ادعاآن مطمئن بودم ولی می خواستم یقین داشته ب

ی مفیدی است.در کتاب کووی301 به نام ۷ عادت افراد بسیار موثر302، این عادت پنجم است،

(. دومین دلیل که این مطلب را در ۲224)کووی، “ابتدا سعی کنید بفهمید، سپس فهمیده شوید”

ل خود را ت به پاسخگویی پذیراتر نمایم. جهقالب سوال پرسیدم این بود که فرد مد نظر را نسب

را به پذیرفتم و از وی خواستم تا به من در فهم مطلب کمک کند. به عبارت دیگر، درخواست خود

300 MMA (mixed martial arts) T-shirt 301 Covey 302 7 Habits of Highly Effective People

Page 155: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

در موردش بهم بگو،”این شکل ادا نکردم، ”چون این بیان بهمراه لفظ “لطفا

دا قابلیت در ابت “لطفا

تعبیر دستوری بودن )از طرف شنونده( را خواهد داشت.

سب سواالت را به این شکل پرسیدن موجب می شود تا فرد احساس کند می تواند جواب ندهد. ح

پیرو برای تجربه متوجه شده ام که وقتی سواالت به شکلی که در باال ادا شد مطرح شوند و سواالت

د.وضوع پرسیده شوند، افراد نسبت به روند درمان پذیرا تر می گردننشان دادن عالقه به م

ت.مرد جوان از تجربیات خود به من گفت، آنچه در زندگی او گذشته و آنچه که احساس نموده اس

: چقدر جالب. ولی یه سوال دارم.چطوری میدونی که چیزی که احساس کردی دلیلش پ ب

مسیحه؟

استفاده از حالت مجهول موجب می شود مسیح در جمله اول نقش (۳چهار نکته را متذکر شویم: )

چطوری ”د، فاعل را نداشته باشد، در حالیکه اگر در حالت معلوم بیان کنیم بدین ترتیب خواهد بو

یان . اگر جمله خود را به شکل مجهول ب “میدونی مسیح باعث شده این احساس رو داشته باشی؟

لوم:مری پذیرای دالیل بدیل باشد بیشتر خواهد بود. )جمله مع کنید، احتمال اینکه فرد مد نظر

( چون این یک سوال است، در ۲ویولون را کوک کرد. جمله مجهول: ویولون توسط مری کوک شد.( )

ب نتیجه مرد جوان می تواند پاسخ های مشخصی را اعالم کند که هر کدام قابل تمایز و تکذی

ت مهم است که چون گاهی اوقات در روند مداخله، فرد موردجداگانه هستند. این موضوع از آن جه

یه پرسش نظر به شدت در سنگر فرضیه خود فرو رفته است. در صورت بروز چنین شرایطی، یک ال

وعات مختلفی جایگزین می تواند به پیشبرد گفتگو کمک کند. به مفهوم دیگر، در صورتیکه موض

قادی فراهم زمینه های مستعدی برای ایجاد پذیرش اعتبرای گفتگو وجود داشته باشد، می توانیم

ا خود ( متوجه شده ام که پرسش به جای بیان صریح، بار تهدید کنندگی کمتری را ب۱نماییم. )

یان ه پاسخ مطابق با میل خود آزاد است. مثال، بئبهمراه دارد چون فرد مخاطب حس می کند در ارا

روشن ذیل، کمکی به افزایش پذیرش اعتقادی در فرد نمی کند)کیم، ۳۳۳۳، صفحه ۲2۱303( که

303 Kim, 1979, p. 203

Page 156: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

اون مسیح ”هیچ، بلکه با تزریق تهدید یا روابط خصمانه، سنگر بندی اعتقادی را قوت می بخشد.

جربه کردن نبود. این حس در اثر برهم کنش عصبی شیمیایی بدن شما و فرهنگ ایجاد شده است. ت

بخودی م این دنیا ندارند هرگز رخ نمی دهد. اینمسیح برای انسان های عادی که دسترسی به عوال

( پرسش موجب آغاز مجدد گفتگوی سقراطی از ابتدا و از 4) “خود گویاست که شما متوهم هستید.

، مرد جوان فرضیه ای را اراف ه خواهد داد که می توان آن را هدئمرحله شگفتی می گردد. احتماال

گرفت.

، مرد جوان به این شکل ادارا در مسیح بوده و حقانیتش “همون لحظه میدونسته”مه داد که اساسا

قلب خویش احساس کرده است.

لمان : جالبه. ولی خیلی ها باور های مذهبی رو تو قلبشون احساس میکنن، بودایی ها، مسپ ب

ست ها، مورمون ها، یا کسایی که فکر میکنن امپراتور ژاپن یه موجود مقدسه. ولی همشون که در

، نه؟نمیگن

ه باور شما چطوری میدونی ک”خودداری کردم. مثال، نگفتم، “شما”بطور اخص از بکار بردن کلمه

ر شود که انجام این کار می تواند تهدید آمیز باشد چون ممکن است این ذهنیت متباد “شما درسته؟

، در مورد مباحثات شرایطی ایجاد شده تا فرد را به جای فرضیه مورد هدف قرار داده ایم. خصوصا

مذهبی، بسیار پراهمیت است که درمانگر سقراطی بین افراد و گزاره ها تمایز قائل شود )بوگوشن،

شخصی برای افراد است و هرچقدر ایمان بعنوان یک معرفت ۲22۲ الف304(. ایمان تجربه ای عمیقا

)پرسش و پاسخ یا بازجویی( به ۱شناسی از ایمان بعنوان یک هویت جدا شود، انتقال از مرحله

د )اقدام( آسان تر خواهد بود. تقویت اتحاد و عدم تمرکز بروی تفاوت ها موجب پیشبر 1مرحله

گو می گردد. گفت

304 Boghossian, 2002a

Page 157: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

عی یعنی س__من در تالش بودم تا مرد جوان بتواند تجربه خود را به طرق دیگری ترسیم نماید

ش را داشتم شرایط عینی و واقع گرایانه تری برای او فراهم کنم تا در قالب آن دلیل احساسات

مشاهده کند.

ه او می کرد که احساسش ب صحبت ما چندین مرتبه به جلو و عقب رفت و مرد جوان هر بار تکرار می

گوید درست است.

ی دارند که :خب پس فکر میکنی دلیلش چی باشه که افراد مختلف تجربیات مذهبی متفاوتپ ب

همشون هم یقین دارند که درسته؟

)شگفتی( شروع ۳این مطلب بار دیگر در قالب یک پرسش مطرح شده تا روش سقراطی را از مرحله

؛ هوروث ۳۳۳۲ایجاد شده و مرد جوان دچار حس تهدید نیست )کالرک، کند. در این مقطع، تعامل

، از بکارگیری کلمه ”شما“ پرهیز و لوبروسکی، ۳۳۳۱؛ زیمهارت، ۲22۳، صفحه 305۲۱2(. مجددا

ان شده تا به مخاطب امکان فرار از تجربه ی شخصی خودش داده شود. ساختن چارچوبی که ایم

بعنوان ایمگفتمان ما ان متعلق به فرد ثالثی به بحث گذاشته می شود، برایمورد نظر در آن اساسا

له آن هم درباره ی موضوعی به شدت أسودمند است چرا که شخصی کردن بیش از حد مس

خصوصی می تواند بسیار تهدید آمیز باشد.

: نمیدونم.م ج

روس جدا می کند. وی زنده باد! جرقه ای از پذیرش اعتقادی. مرد جوان بطور نسبی خود را از معادله

ایمان اولین واکسن را دریافت کرد.

: آره، منم نمیدونم.پ ب

، اجرا بسرعت الگوی رفتاری پذیرش و عدم قطعیت را که در تالشم در فرد مورد نظر ایجاد نمایم

، منجر خواهد شد تا مخاطب شما “من نمیدونم.”کردم. جمله ای فریبنده و قوی است. ضمنا

305 Clark, 1992; Horvath & Luborsky, 1993; Szimhart, 2009, p. 260

Page 158: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

بدی بدرستی در بیابد که پاسخ همه سواالت نزد شما نیست و ندانستن همه پاسخ ها هم چیز

زیچ نیست. نداشتن جواب ها نه فقط برای من ، بلکه برای هر کسی از جمله خود آن مخاطب نیز

.ستین یبد

)وقفه طوالنی(

ل به در جهت حصو وقفه ی طوالنی، باألخص در حوزه فروش، فنی بسیار مفید و غیر تهدید آمیز

سکوت آزار دهنده با یک پاسخ می شکند؛ جدای از آن، موجب پیشبرد گفتگو اهداف است. غالبا

با میل خود می گردد. البته در صورتیکه این خالء جدلی ناشی از سکوت پر نشد، می توانید مطابق

بیشتر صبر نمایید.

و از ته دل این تجربیات روپ بذهبی رو این تجربیات م__احساس میکنند : پس افرادی که عمیقا

ر میکردن فکر میکنی متوجه بشن که دلیل رخ دادنشون به اون دلیلی که فک__احساس میکنند

نبوده؟

رسم. به این گفتگو مربوط چند سال پیش از این است. امروز دیگر چنین سوال مشخصی را نمی پ

آن قالب، سواالت دیگری می پرسم کهجای این کار، به دقت یک چارچوب ایجاد می کنم و در

کی از مخاطب برای آنها فرضیات مضاعفی را بسازد که مورد هدف من جهت تکذیب قرار بگیرند. ی

فضایی __تاثیرات این هدف گیری و تضعیف مداوم ایجاد فضای معرفتی حاکی از عدم قطعیت است

قمی گردد. عمال، از طریق هدف قرار که در آن هر گزاره ای از کمند بنیان ادراکی خود جدا و معل

به دادن هر گزاره ای که جهان بینی وی را تشکیل می دهد، قادر خواهم بود تا اطمینان او نسبت

شخصی که آنچه که صحیح می داند را به چالش بکشم. وقتی این فضا شکل گرفت، می توان باور م

ق را از طری__را بر فرد آشکار نموده در این مثال، مسیح خودش__در اثر ویروس ایمان ایجاد شده

مباحثه تضعیف، مطرود و از بین برد.

Page 159: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

ین ، و درضمن ا م در آن زمانتجربه به مراتب کمتر بگویم و صادقانه تفاوت سنی آن جوان با من

جدا شیادراک ها ریاز سا مانیا روسیو فرصت که بتوانم ایشان را ضد نظام اعتقادی خودش کنم ، و

بروم.در مورد موضوع جلو عتریسراعث شد همگی ب نمایم،

: بعضیا متوجه هستن، بعضیام نه.م ج

من اینکه، این جمله یک فرضیه است. خیلی واضح به نظر می رسید و مزیتی در تکذیب آن نبود. ض

با عدم هدف گیری فرضیه های منطقی در این مقطع، فرد مورد نظر تصور می کند چیزهایی

ود.می تواند به آنها چنگ بزند و بنابراین در عدم قطعیت غوطه ور نمی شهمچنان وجود دارد که

درسته.ولی خود تو راجع به اینکه ممکنه مسیح علت حس هایی که داشتپ بی : آره، احتماال

نبوده فکر کردی، درسته؟

)وقفه طوالنی(

دوباره، به بیان جمالت به شکل مجهول توجه داشته باشید.

: نه.م ج

ی ز این جواب متعجب شدم. تصور می کردم ضمیر ایشان بخودی خود وی را به پاسخ دهمقداری ا

مثبت سوق خواهد داد.

: پس ممکنه حس های که داشتی از طریق تجربه مسیح نبوده باشه؟پ ب

)وقفه طوالنی(

سوالم را دوباره پرسیدم.

: نمیدونم.م ج

Page 160: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

ق به از اطمینان مطلق به شک؛ از پیش تعم __زدم تو خال! از قطعیت رفت به سمت عدم قطعیت

ام شده تعمق؛ از تصور اینکه مسیح را تجربه کرده به سمت عدم اطمینان. این مداخله ی خاص تم

اجه موبا آن بود ولی من به شدت از خطری که این جوان به محض برگشت به اجتماع ایمانی خود

به داخل توهمی شد آگاه بودم. از این نگران بودم که از طریق نمات زدیکان و یا روحانیون مجددا

زدم تا او را ایمانی خود کشیده شود. برای چندین هفته بعد از آن، شب ها دیروقت به باشگاه سر می

انه، هرگز بیابم. می خواستم درمان های متعاقب را انجام دهم و بدانم وضعیتش چگونه است. متاسف

وضوع افسوس خوردم که چرا شماره تماسم را به او ندادم.او را دوباره ندیدم. همیشه از این م

: ناموفق2مداخله

می ۲2۳۲جوالی ۳۱( در صبح روز ه دمطلب ذیل گفتگوی من با یک دوست خانوادگی )

گاه موفق باشد.برای بیش از پنج سال در تالش بودم این خانم را درگیر موضوع ایمان کنم ولی هیچ

نشده بودم.

جمله بم بگو، چرا، بعد این همه صحبت، هنوز ایمانت رو حفظ کردی؟: خب، تو یک پ ب

)وقفه طوالنی(

بم بگی.پ ب:مجبور نیستی االن جواب بدی، میتونی بعدا

:باشه.بذار راجع بش فکر کنم.ه د

)وقفه کوتاه(

: خب، جوابت چیه؟پ ب

)خنده(

: چون بم آرامش میده. تو وجودم حک شده.ه د

Page 161: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

ته در بازجویی این بخش مورد هدف قرار گرف “.. تو وجودم حک شدهدهیآرامش مچون بم ”فرضیه:

است.

ی خواهد یک مزاح ناچیز، در صورتیکه صادقانه و بجا باشد، تاثیر شگرفی در تحکیم وفاق درمان

ت که داشت. مزاح، فنی به شدت موثر است که در مباحثه به ندرت بکار می رود. به ندرت از آن جه

ه آن حد وناگون ممکن است نتیجه عکس دهد. ولی اگر موفقیت آمیز باشد، هیچ چیزی ببه طرق گ

در پیشبرد تعامل موثر نخواهد بود.

ی رو دارن : میدونستی اونایی هم که برده داشتند،آرامش داشتند، چون میدونستند که کسایپ ب

که زمینشون رو واسشون شخم می زنن؟

ی بود. قبول دارم که مثال نقض من از حد خارج بود ولی با توجه به فضای رابطه ی ما، مثال مناسب

راهبرد های مداخله ای زیادی را امتحان کرده بودم ولی همگی ناموفق از آب در آمده بودند. در

دی رانهایت، اغلب در گفتگو هابه آزمایش تجربی رو می آورم. چون معرفت شناسان خیابانی اف

شخصی در منعطف هستند، لذا توصیه ی من به کار تجربی و پرورش سبک و سیاق بر حسب شرایط

ده ها و این حوزه است. انجام این کار برای رشد خودتان و همچنین جهت گسترش فنون تجربی، ای

راهبرد هایتان از اهمیت برخوردار است.

: ا، پیتر، اینا اصال شبیه هم نیستن.ه د

م ت میگی، ولی منظورم اینکه همه چیزایی که بت آرامش میدن به لحاظ اخالقی ه: راسپ ب

رگذر که به صحیح نیستند، یا حداقل برای تو صحیح نیستند، درسته؟ مثل اون الکلیه کنار زی

بطریش چسبیده.

ی دهد هدف نزدیک من مشخص بود: به ایشان بقبوالنم که همه چیزهایی که به یک فرد آرامش م

ثال نقض من ستند. دوباره، مثال به نسبت تند تری با امید اینکه باعث شود احتمال قبول مخوب نی

م.از طرف ایشان باال برود استفاده کردم تا در نتیجه ی آن بتوانم فرضیه را تضعیف کن

Page 162: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

یکنه.: من به کسی آسیبی نمیرسونم. من از اونا نیستم که عقایدش رو به بقیه تحمیل مه د

نی به خودت آسیب میرسونی؟: فکر میکپ ب

این جمله توسط فیلسوف آلمانی، امانوئل کانت306 )۳۳24-۳۳۲4( معروف شد. ضمن اینکه این

غیر مستحکم تر دارند، مبه مراتب سوالی است که من در مواجه با افرادی که دیدگاه هایی کررا

ه فرد را از اد می کند کاستفاده می کنم. گاهی اوقات همین سوال به قدری فضای ادراکی کافی ایج

ک تضادهای ممکن در استداللش آگاه می سازد.این کار از طریق وادار نمودن فرد به تعمق در ی

جستجوی جدید )عدالت در حق خویش( عمل می نماید و در پس آن فرد متوجه خواهد شد که آیا

باور مورد نظر نوعی بی عدالتی در حق خویش است یا خیر.

عرفتی این سوال در یک سطح وسیعتر نیز موثر است: وقتی از افراد در مورد نظام های معالوه بر آن،

ر می سازد، آیا بر این نظر هستید که یک تعقل بد، تعقلی که فرد را از واقعیت دو”سوال می پرسم،

این نکته خیلی هم سقراط گونه اس “نوعی از بی عدالتی نسبت به خود شماست؟تفکر __تمضافا

کرد آسیب به خود یا اجتماع بعنوان یک سنگ مقیاس.با روی

:منظورت چیه؟ه د

نه واسه : منظورم اینکه آیا فکر میکنی داشتن یک باور فقط به این دلیل که آرامش میده وپ ب

اینکه خود اون باور درست و برحق باشه، یه شکلی از آسیب به خودته؟

.: من هرگز نگفتم اون باور درست و برحق نیسته د

رست بودند، شاید این خانم آشکارا بیان نکرد که اعتقاداتش درست نبودند، ولی اگر باور داشت که د

ت، بایستی می گف “؟یرو حفظ کرد مانتیهمه صحبت، هنوز ا نیچرا، بعد ا”پس در پاسخ به،

م بر این بود که رفتار کالمی این خ “چون باورم برحقه.”انم با ولی چون این جواب اولش نبود، شک

اعتقاداتش همسو نباشد.

306 Immanuel Kant

Page 163: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

: اعتقاداتی که بواسطه ی ایمانت داری درست هستند؟پ ب

گیری.:نمیدونم پیتر. باعث میشن حس خوبی داشته باشم، و انگار میخوای این حس رو ازم به د

اعتقادات ای داشتیم می دانستم که ادعایی نسبت به برحق بودنچون از قبل گفتگو های مشابه

ایمان نخواهد داشت. هرگز اجازه نمی دهم که افراد سمت و سوی این مباحث را از خودش یمانیا

کنند تغییر دهند مگر آنکه به روشنی اذعان است)آرامش بخش( ایمان سودمندبه درست است

فککه ایمان راهنمای قابل اتکایی در جر می کنم هت نیل به واقعیت نیست. به هر شکل، چون واقعا

ه من ب”که آن خانم بواسطه ی ایمانش آرامش می گیرد، در این مثال هدف من برای تکذیب، جمله

بود. “آرامش میدهد

برحق . فقط نمیتونم بفهمم چطوری از چیزی که میدونیه د:من نمیخوام آرامشت رو بگیرم پ ب

نیست انقدر آرامش میگیری. تا حاال کشتی حرفه ای وینس مک ماهون307 رو تماشا کردی؟

نم: ایمان به در تالشم تا فرضیه را تضعیف ک__حاال دارم صحنه را برای یک مثال نقض آماده می کنم

، می خواستم کمی حالار ت مزاح به گفتگو بدهم با این امید که این کاو آرامش می دهد. ضمنا

اینکه باور های این خانم از حصاربدر شوند.باعث خواهد شد تا بحث از خشکی خارج و احتماال

:من نه ولی شوهرم قبال میدید.ه د

ن برای یه : شاید بتونی یه چیزی رو برام توضیح بدی. هیچوقت نفهمیدم چطوری مردم میتونپ ب

ونن نتیجه ]نقل قول با اشاره انگشتان دو دست[ داد و هوار کنن، وقتی که از قبل مید “کشتی گیر”

ونم بفهمم تو گاو بندی شده. وقتی میدونی کی میبره، وقتی میدونی تو مسابقه تبانی شده، نمیت

اون فضا طرفداری از یه نفر یعنی چی.

: باعث میشه آدما حس خوبی داشته باشن.ه د

رو نمیفهمم.چطوری؟: آره، همین پ ب 307 Vince McMahon

Page 164: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

:واسه اینکه مردم میخوان کسی که دوسش دارن ببره.ه د

اعث میشه حس : فکر کنم یه جورایی ایمان باشه. میدونیکه کذبه ولی بش تکیه میکنی چون بپ ب

خوبی داشته باشی؟

تقادات اینجا استفاده کردم به این امید که دست از اصرار بکشد و بپذیرد که اع “کذب”از کلمه

ه باور به آدم آیا چون ی”ایمانیش به واقع کذب هستند. به دنبال ایجاد حس شگفتی در ایشان بودم،

“حس خوبی میده باید بش تکیه کرد؟

)وقفه طوالنی(

درست و برحق حس خوبی دارم چی؟ یه چیزی که واقعپ بی بود. :اگه بت میگفتم از یه چیز واقعا

دونم خوردن بهتره.]خنده[ حس محشری دارم وقتی میتعقل حس خوبی بت میده. حسش از بیکن

ه میتونم مشکالت رو بر اساس یه چیز واقعی حل کنم. به چی نیاز داری که آغوشت رو برای ی

همچین هدیه ای باز کنی؟

وامل در اینجا از الفاظ خاص فرقه گرایانه استفاده نمودم. پژوهش های زیادی در زمینه تحلیل ع

“کردن آغوش باز”رفتن افراد توسط فرقه ها صورت پذیرفته است. عباراتی مانند موثر بر طعمه قرار گ

د.این به دفعات و با هدف تزریق نظام های ایمانی در افراد مورد استفاده قرار می گیرن “هدیه”و یا

عبارات در سوق دادن افراد به سمت تعقل نیز می توانند موثر باشند.

راضیم.: من همینطور که هستم ه د

بعات به نظر می رسد مداخله موفقیت آمیز نبوده است. اگرچه هیچوقت نمی توان بطور قطع از ت

ا یک درمان در بلند مدت مطمئن بود. دوباره این خانم را با موضوع ایمان درگیر خواهم نمود و ب

د اهم بوآزمایش راهبرد های مباحثه ای مختلف سعی خواهم نمود تا به وی کمک کنم. امیدوار خو

ایمان خود را رها کند.ه د که در نهایت

Page 165: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

: بی اثر3مداخله

ان یک زندان در یک کار پژوهشی مطالعاتی متعلق به خودم با زندانیمباحثه سقراطی ذیل برگرفته از

(. هدف از انجام این پژوهش بهبود سطح تفکر ۲2۳2نزدیکی محل سکونتم می باشد )بوگوشن،

اخالقی و افزایش مقاومت زندانیان نسبت به ارتکاب جرم بود.نقادانه، قابلیت تعقل

در ردای یک مسیحی ۱فرد مورد نظر، زندانی شماره نه ماه از حبسش می گذشت و اخیرا

، حدودا

ایمان را از دوباره متولد شده بود. بدلیل اینکه مجوز الزم برای کمک به زندانیان برای رهاییشان از

سوی هیأت ممیز نظارتی308 نداشتم )پاورقی 4(، پرسش های مرتبط را لحاظ ننمودم. اگر پافشاری

اعتقاداتی رو هدف قرار می دادم که سرمنشاء ترسیم مسیح تاریخی در نظر آن می کردم، مشخصا

نین چ__شخص بود. رسوخ ناپذیری اعتقادی وی به ویژه در مورد برخی گزاره ها به شدت قوی بود

ستولی اغلب در مراحل اولیه ی افرادی که به تازگی ویروس ایمان بر آنها محالتی از رسوخ ناپذیری

ز برخی باور شده نمود دارد. در این گفتگو مقدار کمی فضا برای ایجاد پذیرش اعتقادی با استفاده ا

های فرعی بود و لذا من سعی خود را بروی همین مطلب معطوف نمودم.

گفتی که بایستی باهوش بوده باشه.: یه نظری در مورد مسیح دادی 6زندانی

داشتم میپرسیدم، مسیح باهوش بود؟ :(وگوشنب یتر)پ محقق

مئن شوم تا گفتگو را به مرحله شگفتی برگرداندم. می خواستم در مورد فرضیه شخص مورد نظر مط

د که سپس آن را برای تکذیب هدف قرار دهم. وقتی درحال اجرای روش سقراطی هستید، دقت کنی

د، گفتگو د فرضیه های معدودی را ارائه نمایید. اگر گیر کردید و برای ادامه دچار سردرگمی شدیتعدا

“وش بوده باشه؟فکر میکنی مسیح باه”را به مرحله شگفتی بازگردانید. مثال، می توانید بگویید،

اه کاران، گن: خودش انتخاب کرد که بمیره.مسیح تجلی خدا بود. هدفش این بود که برای تمام 6ز

بره ی قربانی باشه.

308 Institutional review board (IRB)

Page 166: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

ی را اینها همه فرضیه و همگی قابلیت هدف قرار گرفتن جهت تکذیب را دارا هستند. من قربان

اگر موردی را انتخاب کردم تنها به این دلیل که این مفهوم برای من جالب است. در کل باید گفت که

ا ر مورد آن دارید،همان خط مشی ر انتخاب می کنید که برایتان جالب است و یا دانش خاصی د

ن این کار موجب افزایش احتمال اثربخشی می شود و یا حداقل پیروی از آن به ای__ادامه دهید

علت خواهد بود که چون به زعم شما جذاب و آموزنده است، کنجکاوی ذهنیتان از آن بهره خواهد

برد.

میدونی؟ : خب، پس به خاطر اون قربانی، مسیح رو انسان واالتریم

تأدر این مقطع از درمان هیچ پرسشی در مورد الوهیت مسیح مطرح نشد )چون مجوز الزم را از هی

در مرحله پیش تعمق قرار داشت. پس هدف اینبود ممیز نظارتی نداشتم(. فرد مخاطب مشخصا

ربانی ی ق که پذیرش اعتقادی را به وجوه دیگر حیات ادراکی او تعمیم بدهیم. دوباره سروقت ایده

کردن رفتم.

:صد در صد.6ز

یت نیاز استخراج تضاد از پاسخ هایی که حاوی قطعیت درمقابل ابهام هستند، آسان تر است. قطع

عنوان حقیقت به کالمی دیگر، قبل از آنکه فرد ادعا به دانستن چیزی ب__به اثبات خدشه ناپذیر دارد

نشان دهید نته داشته باشد. اینکه به فردیمطلق نماید بایستی دلیل موجه بسیار محکمی در چ

آسانیست. در رابطه با فاقد موجهات الزم برای اثبات ادعایی که به آن یقین دارد است، کار نسبتا

تنها کاری افرادی که دچار آسیب های جدی اعتقادی نیستند، یک پرسش و پاسخ کفایت می کند:

فی گردد.) تحت آن حقیقی بودن باور مورد بحث نکه بایستی انجام دهید یافتن شرایطی است که

یایی را بیابید برای نفی این فرضیه کافیست یک آس “تمام آسیایی ها در ریاضی قوی هستند.”مثال،

، به “تند.اکثر آسیایی ها در ریاضی قوی هس”که در ریاضی قوی نیست. البته، تکذیب فرضیه،

نسبت دشوارتر است.(

Page 167: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

ونه ون پایه و حقیر باهوش میبودن و جلوی مسیح رو میگرفتن که نت: خب، پس اگه آدمای دم

ماموریتش رو با موفقیت تموم کنه چی؟

: آدمای حقیر نمیخواستن اون به هدفش برسه.6 ز

، اونوقت : آره، ولی اگه آدمای حقیر که باهوش بودن، جلوی مسیح رو میگرفتن که به هدفش نرسهم

یتونست داشته، هوش و ذکاوت بوده، چون هوش و ذکاوت منمیتونستی بگی فضیلتی که مسیح

ش انتخاب عامل رسیدنش به هدفش بشه؟ منظورم اینکه نمیشد یه قربانی باشه مگه اینکه خود

اشته. بنابراین، کرده باشه. و برای اینکه بتونه انتخابش کنه، بایستی حق انتخاب دیگری رو هم مید

و به هدفش نرسه.نمیتونسته قربانی شدن رو انتخاب کنه

: به هدفش رسید.6ز

قادی این پاسخ نشانگر حالت پیش امید در فرد است. شخص مزبور از نوعی رسوخ ناپذیری اعت

جیره شدید رنج می برد. هر چقدر فرد مورد نظر در خصوص باورهای معین رسوخ ناپذیرتر باشد، زن

ارتفاعی که در خانه )ب(، بایستی 4ل ا تکیه بر استعاره مبنایی فصباورها طوالنی تر است و طبیعتا

فرد مورد نظرمان باال برویم بیشتر خواهد بود. در شرایط ایده آل، بایستی باوری را شناسایی کنیم که

معقولی به آن دارد و سپس آن باورخاص را با اجرای روش سقراطی مورد هدف قرار اطمینان نسبتا

اختیار محصور و استوار است، راهی که برای تضعیف آن در دهیم. چون باور مبنا و بنیادین بسیار

شد، می داریم، رسوخ به تخته های چوبی اتاق زیر شیروانیست. وقتی اتاق زیر شیروانی تخریب

توان اتاق های فوقانی خانه را خراب کرد و به سمت شالوده پیش روی کرد.

: میشه که موفق نشده باشه و یا سرنوشتش این بوده؟م

:میتونست موفق نشه.حق انتخاب داشت.6 ز

: پس برای باال بردن احتمال موفقیت به هوش و ذکاوت نیاز داشته.م

Page 168: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

:برگرد برو متی، مرقس، لوقا و یوحنا رو بخون.6ز

: اون کار جواب این سوال رو نمیده.م

امثال کی ازبرخی گفتگو های سقراطی به نظر ناراضی کننده و حتی ناامید کننده هستند. این ی

زه به زندان مثال، افرادی که تا__بود. به این نتیجه رسیده ام که وقتی با طیف های پایین اجتماع

یمان کار سر و کار دارید، کنار زدن ویروس ا__افتاده اند یا معتادانی که در مراحل اولیه ترک هستند

، دریافته ام که بسیاری از افراد در مراآوری )و حل نخستین ایمانبسیار سختی خواهد بود. ضمنا

اگر گرویدن به ایمان در زمان ترک اعتیاد(، نوعی مبنا گرایی در افکار و کردار خود دارند، خصوصا

فرد مد نظر به موجب یک مصیبت شخصی )فوت عزیزان( رخ داده باشد.

:موفقیت سریع4مداخله

را درس که آنجا کالس های شبانه( در دانشگاهی است ن امداخله زیر درباره یک نگهبان امنیتی )

نداشتیم. او می دادم. چندین مرتبه با ایشان صحبت کوتاه داشتم ولی هیچوقت گفتگوی مفصلی

مردی جوان و مهربان، با کالمی نرم بود. او را دوست داشتم.

غی توضیح می یک روز اتفاقی شنیدم داشت به یک نفر در مورد جلسه آموزشی آتی بابت کار مبل

داشت نحوه تغییر دادن مذهب افراد به مذهب خودش را فرا میداد . او یک مورمون بود و مشخصا

گرفت.

ه؟ : خب، بهترین جملت چیه؟ منظورم اینکه، کدوم جملرو میگی که اونارو متقاعد میکنپ ب

میتونی اگه میخوای رو من امتحان کنی. شاید بتونی متقاعدم کنی.

)خنده خود آگاه(

ت، درسته؟ ورو برت رو ببین. چطوری همه چی به اینجا رسید؟ بایستی یه علتی میداش:باشه. دن ا

کل چیزا.

Page 169: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

(. پاسخی که او به ۳یک اظهار شگفتی است )مرحله “ د؟یرس نجایبه ا یهمه چ یچطور ”سوال

ال او هم این یک فرضیه است. در این مث “.داشتیم یعلت هی یستیبا ”سوال خودش داد این بود،

یک مثال نقض شگفتی و هم فرضیه را یکجا ارائه کرد. بنابراین، مستقیم رفتم به مرحله بازجویی و

برایش آوردم.

: خب، اگه همیشه اینجا بوده چی؟پ ب

: منظورت چیه؟ن ا

رض خودش ف : خب، شما فکر میکنید نیستی حالت پیش فرض اولیه هستش. اگه این پیشپ ب

یه چیزی بود چی. یعنی، اگه یه چیزی بود که رو به عقب در بینهایت کش میومد چی.

: منظورت چیه؟ن ا

جهانی را مطمئن نبودم که سوال ایشان جرقه واقعی از پذیرش اعتقادی بود یا اینکه نمی توانست

وال خود این لحظه سکه رو به عقب به سمت بینهایت کشیده شده را درک کند. بر همین اساس، در

را با هدف اذعان پذیرش و تاکید دوباره بر فضای امن بحثمان دوباره مطرح نمودم.

اگه اصال : منظورت چیه از اینکه میگی منظورم چیه؟ شما فکر میکنید جهان یک آغاز داشته.پ ب

آغازی نداشته چطور؟

)وقفه(

: هیچوقت بش فکر نکردم.ن ا

حال به لگیر شدم. او مترصد تغییر مذهب سایرین بود در حالیکه تا ببه شدت از این جمله غاف

رش اساسی ترین چالش مقابل جهان بینی خودش فکر نکرده بود؟ در ضمن، از این درجه از پذی

ه او دست اعتقادی در ابتدای گفتگو غافلگیر شده بودم. در این مقطع قصد داشتم حس حماقت ب

)اقدام متناسب( اجرا شود. 1نان حاصل کنم بدرستی مرحله ندهد، ضمن اینکه می خواستم اطمی

Page 170: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

ساختار هدفم نه فقط یاری به او در زیر سوال بردن ایمانش بود، بلکه در صدد بودم تا وی را از بند

رها کنم.__کلیسای مورمون__حامی و نگهدار معرفت شناسی اشتباهش

ه باش. بعالوه، این شغل منه واس:خب، من راجع به این چیزا زیاد فکر میکنم، پس راحت پ ب

گذاران زندگیه. پس اگه ممکن باشه که جهان همیشه وجود داشته، مفهومش برای تو چیه؟

براینکه مایل بودم تا خودش نتیجه گیری کند و شاید گفتگو را به مرحله شگفتی برگرداندم. مضافا

اده پاسخی که من بروی او پیروش سقراطی را روی خودش پیاده کند. یعنی، همان روش پرسش و

دش را کردم خودش بروی خودش اعمال نماید. بنابراین، صبر کردم تا آن فرد فرصت خروج از اعتقا

ه پس خودش به خودش بدهد. نتیجه گیری واضح از این مطلب این است که اگر جهان همیشه بود

ی که ا خلق نکرد و خدایخدا آنرا خلق نکرده است. فاصله ی ذهنی کوتاهی بین خدایی که جهان ر

ولی آن مرد جوان هنوز متوجه آن نبود. ادامه دادم.__وجود ندارد می باشد

:مطمئن نیستم.ن ا

: خب، بیا با هم راجع بش فکر کنیم.پ ب

)وقفه(

نجایبه ا یهمه چ ی. چطورنیدورو برت رو بب ”:خب، بحث اصلی در مورد خدا این بود، پ ب

همیشه ولی میدونیم که برای آنچه که وجود دارد توضیح دیگری نیز هست. خب اگه جهان “د؟یرس

وجود داشته، معنیش چیه؟

، باهم برابر استفاده کردم تا به مخاطب این نکته را القاء کنم که او تنها نیست “ما”در اینجا از لفظ

می شویم. هستیم، و همه ی ما بعنوان انسان با همین پرسش های نهایی مواجه

)وقفه(

: مطمئن نیستم.ن ا

Page 171: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

، در روند مداخله وقت بیشتری را صرف می کنم ولی کالسم دیر شده بود. با این وجود، از معموال

این فرصت باید استفاده می کردم.

دراکی عجله ای که داشتم باعث شد به اشتباه موضوع را بیش از حد جلو ببرم. اگر به او فضای ا

ال موفق خودش به نتایج مد نظرش برسد بهتر بود چون در آن صورت احتمال انتقکافی می دادم تا

خودش به بیشتر می شد. همانطور که پیش تر ذکر کردم، اگر با شرایط )اقدام متناسب( 1به مرحله

استنتاج و نتیجه گیری می رسید احتمال اینکه آن را بپذیرد بیشتر می شد.

اشته پس اصال خلق نشده. اگر جهان معلول نبوده پس : خب، اگه جهان همیشه وجود دپ ب

معنیش چیه؟

)وقفه(

:که خدایی نیست؟ن ا

سعی کردم خوشحالی و تایید خودم را پنهان کنم و صحه بر موفقیتمان نگذارم.

: بله. معنیش بایستی همین باشه.پ ب

بع مورد نیاز وحشت زده و بیمناک به نظر می رسید. با اینکه کالسم دیر شده بود، شروع به ارائه منا

که ایشان جهت رهایی از کلیسای مورمون ها نمودم.به ویژه، منابع و افرادی را به او معرفی نمودم

ه او توضیح ، بمی توانست به آنها تکیه نماید. اطمینان حاصل نمودم که بداند تنها نیست. خصوصا

را تسلیم نشود، زی “فقط در موردش به دعا متوسل بشو”دادم که چرا مهم است در مقابل جمله

مطمئن بودم به محض مطرح نمودن تردیدش، در معرض این جمله قرار خواهدگرفت. )درخواست

وق می س آنها را به نوعی سو گیری متعصبانه “فقط در موردش به دعا متوسل بشو” از افراد برای

.(دهد که در آن نفس انجام دعا به معنای برگشت به نظام اعتقادیست که از آن فرار کرده اند

Page 172: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

ی ایما و اشاره این مداخله موفقت آمیز بود. موفقیت آمیز از آن جهت که گفتگویی کوتاه بود که با کم

ه من ترک کردم ب از جانب من منجر به حصول نتیجه از سوی فرد مورد نظر شد. آن شب وقتی او را

را به اتمام برساند و کلیسا را 1شده است. نمی دانم آیا در نهایت توانست مرحله “وحشت زده”گفت

ترک کند. هرگز بعد از آن او را ندیدم.

خالصه فصل

مداخالت سقراطی، در عین سهولت اجرا، درمان هایی بی هزینه برای ایجاد پذیرش اعتقادی و

فرد میزبان هستند. راه اصلی برای عملی نمودن این روش نشان دادن حتی جدایی ایمان از

تضادها و تعارضات موجود در فرآیند تعقل فرد مخاطب است.

در زمان اجرای روش سقراطی، موارد ذیل را به خاطر داشته باشید:

، از داده ایداز مراحل این روش آگاه باشید. در صورتیکه تمام موارد موجود در یک مرحله را انجام ن-

یک مرحله به مرحله دیگر نروید. عجله ننماید.

ته را بکار ببندید: به فضایی که در آن قرار گرف 4در موقعیت مناسب، راهبرد های مندرج در فصل -

ان طبیعی با جری”اید توجه داشته باشید، از ایجاد ارتباط خصمانه و یا لحن منفی خودداری نمایید،

ت را از اخالقیات جدا کنید، تمرکزتان به جای جهان فرا حسی بروی معرفباور “به جلو بروید،

تان شناسی باشد، ایمان را به جای مذهب هدف قرار دهید و رفتاری که از مخاطب انتظار دارید خود

رفاقت گونه برای بحث خود ایجاد نمایید. الگو سازی کنید. فضایی امن و تقریبا

رس از جلسات مداخله، افراد مورد نظر دچار سردرگمی و حتی تدر زمان نتیجه گیری حین برخی -

ح خواهم له و اینکه جایگزین ایمان چیست توضیأ، چگونگی برخورد با این مس۱می شوند. در فصل

داد.

کاوش عمیق تر

Page 173: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

مقاله

Peter Boghossian, “How Socratic Pedagogy Works” (Boghossian, 2003) Peter Boghossian, “Socratic pedagogy: Perplexity, Humiliation, Shame and a Broken Egg” (Boghossian, 2011b)

کتاب

Guy P. Harrison, 50 Simple Questions for Every Christian (Harrison, 2013) Platonic Dialogues Plato, Euthyphro Plato, Meno (focus on the discussion with Meno’s slave)

Plato, Republic (particularly Books I, II, and III)

پاورقی

رند که او .شخصیت اصلی در گفتگو های افالطون، سقراط بود. اکثریت اندیشمندان بر این نظ۳

روش ”رت هرگز چیزی را خودش ننوشته است. ضمن آنکه سقراط نیز هیچگاه به روش تدریسش عبا

ای سوال پرسیدن به ج __ننمود. اندیشمندان بعد از سقراط روش تدریس اورا اطالق “سقراطی

را روش سقراطی نامگذاری نمودند. __اطالع رسانی

ه می به جای هم استفاد “باور”و “فرضیه”. فقط و فقط در متن یک مداخله سقراطی، از کلمات ۲

نمایم.

Page 174: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

ا دارد دچار شگفتی و سوال شده اند. چر .عمال، همه از اینکه آیا حیات هوشمندی در جهان وجود ۱

فرازمینیان با ما تماس نگرفته اند؟ یک روش برای ترسیم این پرسش استفاده از معاد له دریک309

است. معادله دریک، تعداد تمدن های هوشمند و با قابلیت داشتن فن آوری را در سطح جهان

تخمین می زند:

N = R* • fp • ne • fl • fi • fc • L

ر این فرمول:که د

N.تعداد تمدن های در حال ارتباط در کهکشان راه شیری =

R*.تعداد و ضرباهنگ شکل گیری ستارگان =

fp.کسر تعداد ستارگانی که سیاره دارند =

ne.تعداد سیاره هایی که ستاره دارند و برای زندگی محیط مناسبی هستند =

fl آنها قابل توسعه است.= کسر تعداد سیاره هایی که حیات بروی

fi.کسر تعداد سیاره هایی که روی آنها زندگی هوشمند قابل توسعه است =

fc کسر تعداد تمدن هایی که فن آوری را گسترش می دهند )یعنی عالئم حیات خود را به فضا =

ساتع می کنند(

L فضا بفرستند.= میزان زمانی که آن تمدن ها نیاز دارند تا عالئم حیاتی خود را به

زا با قراردادن اعداد مناسب در جای متغیر ها، می توانید تعداد اشکال زنده ی هوشمند و فن آوری

خواهد ۳ز را در کهکشان راه شیری تخمین بزنید. حتی با تخمین های محافظه کارانه عدد بزرگتر ا

بود.

309 Drake Equation

Page 175: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

پس چرا ما تابحال اثری از حیات فرا زمینی را ندیده ایم؟ )وقتی پای ایده ی مخترع امریکایی، ری

کرزویل310 در مورد رشد تشریحی فن آوری311 را همراه با موضوع چند قرن اثر گذار در تفاوت های

شگرف فن آوری میان تمدن ها وسط می کشیم، این پرسش جذاب تر هم خواهد شد.(

وجه وجود دارد که متوجود ایراد در الگوی ما از جهان می تواند یک پاسخ به این سوال باشد. چیزی

ک امر صورت نمی شویم، و یا چیزی که بعنوان یک امر ممکن بسیار بعید در نظر گرفته ایم در عمل ی

پذیر است. مثال، شاید مغزهایی داخل یک خمره باشیم )ماتریکس312(، یا آنطور که فیلسوف

سوئدی، نیک بستروم313 مطرح نموده، شاید ما در یک شبیه سازی هولوگرافیک314 ز ندگی می کنیم

)بوستروم، ۲22۱(. یا به فرضی دیگر، شاید یک ”فیلتر بزرگ،315“ وجود داشته باشد که نوعی مانع

احتماالتی است و زندگی بایستی از درون آن گذر کند )هانسون ۳۳۳۳(316.

نجر محتمل ترین حدس درباره مسیر تکاملی م”( مطلبی بدین شرح ارائه می دهد ۳۳۳۳هانسون )

د می و در ادامه قی “ار که موجب سلطه بر اکثریت بخش قابل مشاهده جهان می شود.به یک انفج

کند:

.نظام مناسب ستاره ای )شامل ارگانیسم ها(۳

( RNA.باز تولید چیزی )مثال، ۲

( تک سلولی317.حیات ساده )پروکاریوتی۱

تک سلولی 318.حیات پیچیده )آرکیاتیک و یوکاریوتیک(4

310 Ray Kurzweil 311 Exponential technological growth 312 The Matrix 313 Nick Bostrom 314 Holographic simulation 315 Great Filter 316 Hanson, 1998 317 Prokaryotic 318 Archaeatic & eukaryotic

Page 176: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

.تولید مثل جنسی1

.حیات چند سلولی۱

.جانوران ابزارپرداز با مغرهای بزرگ۳

.جایی که در حال حاضر هستیم۳

.انفجار سلطه ۳

بوده “یر محتملغ بسیار”فرضیه فیلتر بزرگ بیان می کند که یک یا چند مورد از این مراحل بایستی

ی فرا ابطه با زندگ(. اگر غیرمحتمل نبود، تا االن بایستی بشر شواهدی در ر ۳۳۳۳باشد )هانسون،

واد خام خود زمینی هوشمند، مثال شبیه آنچه که در اکتشافات فون نومان )فضاپیمای خودزایی که م

یا را از ستارگان، سیارات، غول های گازی و غیره تهیه می نمود ( یا کشتی های فضایی بوده و

حداقل نشانه هایی از این دست را مشاهده می نمود.

، چون استدالل می کند، خوشبختانه، عدم ارتباط خبر خوبی برای بشر استآنطور که بستروم

(. یعنی، اگر ۲22۳مفهوم آن در پشت ما قرار داشتن فیلتر بزرگ است و نه در پیش رویمان )بستروم،

ا در رویش حیات و برخاستنش از دل مراحل مقدم )اولیه( دشوار تر بوده، پس شاید سفر در فض

آینده ی ما __آسان تر باشد. خبر وجود حیات هوشمند خبر خوبی نیست مراحل موخر برایش

آبستن این مطلب خواهد بود.

مان جواب .در علم به اینکه استفاده از راهبرد سقراطی برای یاری به افراد در جهت فائق آمدن بر ای4

رد ویکمی دهد، یک مشکل هویدا وجود دارد: هیچ مطالعه ای در زمینه تصدیق اثربخشی این ر

هیچ مطالعه ای وجود ندارد. در واقع، له که استفاده از روش سقراطی بعنوان یک روش مداخاصال

برای کاهش تاثیر ایمان بروی افراد را ثبت و ضبط کرده باشد، وجود ندارد.

Page 177: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

ه مد نظر را از به این علت: برای انجام یک مطالعه بروی نمونه انسانی )مردم(، محقق بایستی تاییدی

با دانشگاه ها مرتبط یک هیأت ممیز نظارتی319 اخذ نماید. این واحد های حقوقی که معموال

ر ت های ممیزی اخالقی می باشند که برای مطالعاتی که از نمونه های انسانی دأهستند، هی

نه آزمایشات خود استفاده می کنند، مجوز صادر می نمایند. هدف آنها از این کار محافظت از نمو

انسانی در مقابل سوء استفاده است.های

غیر اخذ مجوز برای مطالعه ای که بمنظور یاری رسانی به مردم در جهت فائق آمدن بر ایمان است،

ممکن است.

سانی مخرب اعالم انجام چنین مطالعه ای نه تنها بسیار بحث برانگیز است، بلکه برای نمونه های ان

ی ت ممیز نظارتأواند برای چنین مطالعه ای از هیهیچ محققی نمی تو آسیب زننده است.

تاییدیه اخذ نماید.

از این بدان معناست که هرکسی می تواند از روش سقراطی برای کمک به افراد در جهت رهایی

یت ایمان استفاده نماید و سپس درباره آن در وبالگ خود مطلب درج کند و یا شکست ها وموفق

رسانی نماید، و یا حتی از آن در کالس بعنوان یک مداخله ی های خود را به دوستانش اطالع

های تعلیمی بهره ببرد. )من به افراد بیشماری کمک نموده ام تا ایمان خود را رها نموده و مسیر

چ نشریه علمی ت ممیز نظارتی، هیأقابل اتکایی به سمت معرفت و دانایی بردارند.( بدون تاییدیه هی

روی را نمی پذیرد و هیچ دانشگاهی به دانشکده اجازه انجام پژوهش ب معتبری چنین مطالعه ای

ه افراد در نمونه های انسانی را نخواهد داد. در نتیجه، در مقطع فعلی، تاثیر روش سقراطی بر یاری ب

جهت کنار گذاشتن ایمان هنوز ثبت وضبط نشده است.

غییرات فنون سقراطی قابلیت ایجاد ت خوشبختانه خارج از حوزه ایمان، شواهد متقنی وجود دارد که

از رفتاری در افراد را دارند. بخش اعظم پژوهش قبلی من حول محور کمک به زندانیان جهت خروج

( و تشریح ساز وکار روش ۲2۳2الف ، بوگوشن، ۲22۱؛ بوگوشن، ۲224رفتار مجرمانه )بوگوشن،

319 IRB

Page 178: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

ت. پژوهش فعلی من بر ( بوده اس۲2۳۲، ۲22۱ب، ۲22۲الف، ۲22۲سقراطی )بوگوشن،

اه علوم استفاده از روش سقراطی در جهت کمک به افراد دیابتی کلینیک دیابت واقع در دانشگ

، مثال درمانی اورگان تمرکز دارد.در این پژوهش، که با رویکرد بهبود شرایط درمان صورت گرفته

می گردد. اهداف درمانیهای نقضی ارائه می شود که موجب تبیین فرآیند فکری و در نهایت نیل به

-ارگا، کالروپ-افراد دیگری نیز در رابطه با تاثیر استفاده از روش سقراطی در تغییر ادراک )فرویان

الویرا، و مونتانو-فیدالگو، ۲2۳۳(320 و بهبود تفکر نقادانه و تعقل، تحقیقاتی را انجام داده اند

تاری بخش زیادی از منابع و مطالعات(. عالوه بر آن، مداخالت مشابه ادراکی رف۲224)بوگوشن،

این منابع باز پروری، اعتیاد و روانشناسی را به خود اختصاص می دهند ولی با این تاکید دوباره که

در خصوص موضوع رهایی افراد از ایمان نیستند.

دال بر این مطلب )البته نه به طور قطع( است که از روش سق راطیمطالعات و منابع موجود عمیقا

ل استفاده می توان بعنوان یک ساز و کار اصالحی خود آگاه برای بهبود اشتباهات در فرآیند استدال

که در کرد. در کل از عملکرد و نحوه کار ، موفقیت ها و موارد دیگر روش سقراطی آگاه هستیم. آنچه

مان ل ایمنابع معتبر مکتوب نشده، استفاده از روش سقراطی بعنوان یک روش درمانی در مقاب

ع است. بر پایه ی مطالعات و مآخذ مرتبط در خصوص اثربخشی روش سقراطی و بر اساس مناب

، ۳۳۳۳آیشل، -موجود در مورد شرح موفقیت پرسش در جداسازی افراد از فرقه های مذهبی )دابرو

صفحه ۳۳1-4۳-4۱(321، منطقی به نظر می رسد که قابل اتکا بودن مداخالت سقراطی بمنظور

عنوان یمان را از این روش استنباط نماییم. اگرچه، به این علت که ذهنیت عمومی ایمان را بدرمان ا

ارد یک فضیلت تلقی می نماید، و یا در خصوص تهدید آزادی های مذهبی نگرانی هایی وجود د

)رابینز و آنتونی، ۳۳۳۲، صفحه ۲۳۲(322 و یا حتی انجام این مطالعات با هدف مستقیم کمک به

ی در ت ممیزی نظارت( روبروست، لذا پژوهشأجهت کنار نهادن ایمان با مسائل اخالقی )هی افراد در

مورد اثر بخشی این نوع مداخله وجود ندارد.

320 Froján-Parga, Calero-Elvira, & Montaño-Fidalgo, 2011 321 Dubrow-Eichel, 1989, pp. 43–49, 195 322 Robbins & Anthony, 1982, p. 292

Page 179: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

6فصل

بعد از سقوط

در تاریخ ۳4 اکتبر ۲2۳۲ ساعت ۳۳:۲۱ قبل از ظهر ، کیتی ز323 نوشت :

ید؟ واسه متن که بتونید معرفی کن من دیگه به خدا اعتقاد ندارم. حس باورنکردنیه. کتابی هستش

دن بم های کنایه آمیز یا تمسخر آمیز آمادگی ندارم. هنوز نه. ولی نیاز به راهنمایی دارم. حس گم ش

دست داده. هرچی که بتونید پیشنهاد بدید کمک میکنه. خیلی ممنون.

پاسخ داد: <[email protected]>بعد از ظهر، پیتر بوگوشن 1:42ساعت ۲2۳۲اکتبر ۲۲در تاریخ

همیشه فکرم این بوده ، آنچه مهم است این است که فردی باشیم که به خرد و تعقل ارزش می گذارد

و نه اینکه خدا ناباور باشیم. خداناباوری، نتیجه گیری است که فرد بعد از بررسی صادقانه و خالصانه

ی شواهد به آن می رسد. سند وجود خدا بدین شرح است:

دال بر وجود خدا وجود ندارد. هیچی. هیچ سندی

شاید این نصیحتی نباشد که شما مایل به شنیدن آن باشید ولی به زعم من مهمترین چیز آن است

له در حال مبارزه ام. این أکه از جهل و ندانستن حس بدی به شما دست ندهد. من هنوز با این مس

بپذیرید و تصمیم بگیرید که حین مذهب است که پاسخ ارائه می دهد. ولی وقتی تعقل را در خود

تحلیل زندگی خود، خرد ورز، منطقی، متفکر و صادق باشید، بسرعت به این نتیجه خواهید رسید

که همه پاسخ ها نزد شما نیست. چرا به افراد تعلیم می دهیم که از عدم قطعیت حس بدی نداشته

یکرد* حس آسودگی از عدم قطعیت باشند؟ پاسخی ندارم که همه را راضی نماید. نمی دانم که *رو

کلید ماجراست یا خیر ولی در خصوص مسیری که شما را به این نقطه در زندگی می رساند، خب،

هنوز درباره اش مشغول فکر کردن هستم. تا زمانیکه در خصوص یک باور خلوص نیت داشته باشید

323 Katie Z.

Page 180: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

لیل قرار دهید، فکر می کنم و با خودتان صادق باشید و همچنین زندگی خود را بدرستی مورد تح

همین ها به تنهایی به شما کمک کند که با ندانستن و جهل خود کنار بیایید. البته خودم تردید

دارم. فقط می دانم که هیچ چیز نمی دانم. تنها قطعیت من همین است.

ه را انقدر تکرار کنید که به آن باور بیاورید. مسیحیان به مسلمانان به شما خواهند گفت که نام الل

شما خواهندگفت که دل خود را به روی مسیح بگشایید تا باور حقیقی را بیابید. این گونه پاسخ ها،

پاسخ هایی هستند که شما را به خانه اول راه برمی گردانند. در مورد تعقل به این شکل نیست.

گیری برای شما از وقتی شما اعتقادات خود را بر اساس شواهد شکل می دهید، هیچگونه نتیجه

قبل تضمین نشده است. همه چیز قابل برداشت است؛ کتابی که به شما یاد بدهد چگونه این کار را

انجام بدهید وجود ندارد؛ این فقط یک مجموعه از مهارت ها نیست، این یک نگرش است.

ش را پیدا بنابراین، پیشنهادات من: با خودت و دیگران صادق و یکرنگ باش. همه چیز راه خود

خواهد کرد. ببخشید، بیش از این نمی توانم به شما کمک کنم.

هرموقع خواستی گپ بزنیم.

پیت

کوتاه بودن این فصل از آن جهت است که منابع و مطالعات معتبر پیرامون این موضوع کم است،

برنامه ی ” ضمن آنکه تمرکز اصلی من کمک به مردم برای کنار گذاشتن ایمان است نه اینکه به آنها

ارائه نمایم. آنهایی که با تردید کنار آمده اند، سالیان مدیدی را صرف بخودآیی “بخودآیی )ریکاوری(

برای این دسته افراد، خرد همان بلد راه، صداقت و عطش دانستن، همان __خویش نموده اند

خاخام، __انگیزه و کشف جسارت جدید، همان درمان آنها بوده است. برعکس سخنگویان خدا

هرگز تصور نمی کنم که به کسی بگویم کدام راه برای آنها بهترین است. این گونه __کشیش و امام

منش های پدرانه و متکبرانه، رفتار هایی هستند که موجب تسهیل روی برگرداندن افراد از مذهب

شده اند )پاورقی شماره یک(.

Page 181: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

یست که از بند ایمان رها شده و در حال یکی از نقش های من تامین اطالعات حمایتی جهت افراد

بخودآیی هستند. تصور نمی نمایم به معرفت شناسان خیابانی چیزی بیش از این در خصوص آنچه

که به مخاطب خود بایستی بگویند یا نگویند، ارائه کنم. اگر کسی بخواهد باید و نباید های فراگیر و

ی )گذشته فردی، سنن ایمانی، آموزش، میراث جهانشمول ارائه کند سر راهش متغیر های بیشمار

فرهنگی، ساختار روانشناختی، روابط، فضای زندگی، غیره ( وجود دارند )پاورقی شماره دو(.

این فصل شامل توصیه های بعد از درمان است. در ادامه، اهداف وسیعی که به شکل گرفتن

ر جهت شکوفایی تعقل و خرد، اهمیت فرهنگی منجر می شود که در آن افراد به ساختار های الزم د

بورزند، مورد بحث قرار خواهند گرفت. در نهایت این فصل با دو گفتگوی کوتاه به پایان خواهد

رسید.

ی مجازی و محل زندگی خود را پذیرا باشیدعظیم شکاکان در فضاخیل

قرار داده اید، شما یک فضای ادراکی ایجاد کرده اید، یک معرفت شناسی اشتباه را در معرض دید

به فردی در مسیر خروج از ایمان یاری رسانده اید، حاال چکار کنیم؟

ات بعد از انجام مداخله، فرد تحت نظر خود را به حال خودش رها نکنید. برای ارائه اسامی، مشخص

ین اینکهتماس و منابعی که می توانند مفید واقع شود، آمادگی داشته باشید. جدایی از ایمان در ع

از “خارج شده”رهایی بخش است، می تواند موجب صدمات روحی شود، به ویژه وقتی که فرد

ستی ایمان به جو غیرحامی خانواده و یا دوستان وارد شود. کسانی که ایمان خود را رها کرده اند بای

منابع هبدانند که گروه های حامی وجود دارند که آماده هستند به آنها کمک کنند. همیشه برای ارائ

همواره اطالعات الزم را در دسترس داشته باشید چون در پایان مداخله خود آماده باشید و ضمنا

سایت شاید یک مخاطب پیشین را اتفاقی در آینده دیدار کنید. من همیشه شماره تماس و آدرس

Page 182: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

قات ها، و مال پورتلند، بخش علوم انسانی پورتلند بزرگ، قرار__های منابع محلی )مرکز پرسشگری

آزاد اندیشان دانشگاه ایالتی پورتلند(324 را روی کارت همراه خودم دارم.

از افراد اگر وقت کافی دارید، سعی کنید برای روابط بعد از درمان نیز زمانی را اختصاص دهید. من

ر شوند چون آنجا حداقل از حمایت مجازی برخوردا “دوست”دعوت می کنم که با من در فیسبوک

مومن، برای صرف ناهار یا شام، یا صرف زمانی در دفتر ک خواهندارم، و شد. در ضمن، از افراد سابقا

ی رسانده )به واقع( با خیلی از افرادی که به آنها یار__یا حتی به کالس جوجیتسو دعوت می نمایم

ام روابط دوستانه برقرار نموده ام.

عرفت به جمع ها و دوستان جدیدی است که از ممزیت دیگر برقراری روابط دوستانه، معرفی افراد

اهش شناسی های قابل اطمینان استفاده می نمایند. شکل گیری ارتباطات جدید به جهت ک

دن احتمال برگشت پذیری افراد به جمع های ایمانی سابق خود از اهمیت برخوردار است. برهم ز

ه ارزش دید این امکان بالقوه را دارد کفضای تعاملی فرد از طریق ارائه روابط و جمع های حمایتی ج

ویژه در له بهأاین مس__ها و معرفت شناسی های جدید و قابل اطمینان تری برای وی شکل بگیرد

ند مهم مراحل ابتدایی )پیش تعمق، تعمق و آمادگی( که فرد شروع به پرسش در مورد ایمانش می ک

است )پاورقی شماره سه(.

ینهادینه سازی ارزش شگفت

‘من نمی دانم٬ما در اجتماعی زندگی می کنیم که افراد حس خوبی از ندانستن ندارند. به بچه ها ”

ا نیز آموزش داده نمی شود و در این ساختار به ندرت صداقت برای آنها الگو سازی می گردد. بچه ه

ودشان شاهد هستند که بزرگساالن به خاطر ترس و یا خجالت، از سواالت اجتناب و پاسخ هایی از خ

ا ما به ی دنی ارائه می دهند و البته این کار هزینه ای با خود بهمراه دارد. برای حل مسائل پیچیده

324 Center for Inquiry–Portland, Humanists of Greater Portland, Meetups, and the Portland State University

FreeThinkers

Page 183: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

ی حمایت ذهن های خالقی نیاز داریم که از عدم قطعیت الهام گرفته اند. بیایید از والدین و آموزگاران

“کنیم که در حال پرورش نسل بعدی ذهن های خالق هستند.

__آناکا هریس )اخبار روزانه سکوالر، ۲2۳۲(325

ایمان سقوط کرده است. چه چیز جای آنرا می گیرد؟ شگفتی.

محور بعالوه شگفتی، ذهنیت باز، کنار آمدن با حس ندانستن، عدم قطعیت، رویکرد شکاکانه و علم

ی عطش خالصانه نسبت به دانستن موارد درست و حقیقی، همگی از صفات یک ذهن آزاده

یم، و بیایید نسبت به هستند. بیایید مشاهده کنیم، بیایید مستند کنیم، بیایید به دقت توصیف کن

بانه و قطعیت را ج آزار دهنده تعارف نداشته باشیم. پرسش و شگفتی بایستی جای عقاید متعصنتای

ی به ارزش بگیرد. هدف بلند مدت برقراری شرایطی است که طی آن صفات پرسشگری و حیرت زدگ

و فضایل اجتماعی تبدیل گردند )پاورقی شماره چهار(.

رند میزان اسان خیابانی نوپا به آن پی می بیوس کننده ترین چیزهایی که معرفت شنأیکی از م

سر مهجور ماندن صفات شگفت زدگی و پرسشگری در میان ارزش های اجتماعی است. مانند آن پ

در رمان غم انگیز جیمز اگی326، مرگی در یک خانواده327، که حس کنجکاوی و امید از وی ربوده

تعقل وشگفتی توسط نیروهای ، ۲22۳مضر سرکوب می گردند )اگی، شده، در جامعه نیز غالبا

عزم (. اخالل در رابطه ی میان شگفتی و نهاد ها و نیروهای سرکوبگر نیازمند یک 11-14صفحه

شان به که به افراد در تبدیل__یک عصر روشنگری نوین__اجتماعی و یک جنبش خرد ورزی است

شخصیت های عقل محور در تمامی عرصه ها کمک می کند.

ه شنهاد می دهم که برای جدا کردن افراد از برخی ارزش ها و سرشت ها و سوق آنها بپی ۳در فصل

یریم.سمت استفاده از معرفت شناسی های قابل اتکا، ابزاری را از جنبش های حقوق مدنی وام بگ

325 Annaka Harris (Secular News Daily, 2012) 326 James Agee 327 A Death in the Family

Page 184: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

وقتی شگفتی به خودی خود کافی نیست

ی در ضمن آنکه توده ا در ظرف دو هفته، مادر من دچار سکته قلبی، مشکل کلیوی و عفونت شد

ی مجرای رحم وی مشاهده گردید. توده مزبور سرطان تشخیص داده شد که به بافت های تحتان

شوخ شکم و استخوان ها سرایت کرده بود. یک زن پویا، با انرژی، سخاوتمند، بد دهن و به شدت

، او در خانه، در ۲۲2۳اکتبر ۲۳مسلک و مهربان از پایانی دردناک و آهسته رنج کشید. در تاریخ

او را دوست می داشتند و به وی احترام می گذاشتند، درگذشت )پاور قی میان افرادی که عمیقا

شماره پنج(.

آدم مذهبی نبود، و یا حداقل آن روی خودش را به من نشان نمی داد، مادر من با وجود اینکه لزوما

جاییکه من ز به کلیسا نمی رفت و یا تا آنبعنوان یک کاتولیک در خانواده خود بزرگ شده بود. هرگ

تی می دانم هیچوقت دعا نمی کرد و یا اشاره ای به ایمانش به خدای کاتولیک نداشت. ولی وق

رفته داشت به اتاق عمل قلب می رفت، یک مجسمه کوچک نوزادی مسیح در گهواره را در مشتش گ

ان بیاورد و واسته بود تا آنرا به بیمارستبود. در طول مدتی که در بیمارستان بستری بود از پدرم خ

پدرم هر روز این کار را انجام می داد.

د و فکر نمی کنم که مادرم از مرگ هراسی داشت. می دانم که دلیل زنده بودنش نوه هایش بودن

آن رنج می عاشق این بود که بزرگ شدن آنها را ببیند. صرفنظر از تمام دردی که در ماه های پایانی از

همه رد، دانستن این مطلب که دیگر نوه هایش را نخواهد دید ، برای او سخت ترین رنج از میانب

چیز محسوب می شد.

ت وقتی به گذشته برمی گردم و در مورد مادرم که با مجسمه کوچک مسیح، دستش را به عالم

صلیب می کشید فکر می کنم می بینم که ارائه حس شگفتی به او کافی نبود. تقرکافی نبود. او یبا

د...شاید نیاز به چیز دیگری داشت...شاید این خبر که نوه هایش حالشان خوب است و روبراه هستن

م. و اینکه بداند من و پدرم کنار او هستیم، دستان او در دست ماست و خیلی به او عشق می ورزی

شاید کال چیز دیگری؟

Page 185: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

ی فکر ائه نماییم؟ من در مورد این سوال مدت زیادچه چیزی می توانیم به افراد شبیه به مادر من ار

ه کرده ام و پاسخ آن در عین آزار دهندگی ، بی مقدار است. شاید هیچی. وقتی شخصی آلوده ب

آرامش ایمان شد و به ناشناخته ها اعتماد نمود، شاید دیگر چیزی قابل جایگزین شدن با آن حس

روحی و روانی وجود نداشته باشد.

از موازات مطلب فوق ذکر، همه می دانیم که روزی خواهیم مرد. با وجود آنکه زندگی عاری اگرچه به

قطعیت می تواند برای برخی درجه ای از ناامیدی را بهمراه بیاورد، حداقل در اینکه همه ی ما

هایت انسان ها روزی خواهیم مرد، با هم برابر هستیم. بشر به واسطه ی این واقعیت که همگی در ن

خواهیم مرد قوی تر گشته است.

ی، آسایش و آرامش ذهن در لحظات ناممکن و دشوار اسابیت ایمان، تسل

ت. شاید بزرگترین جذ

حتی وعده ی پاداش هفتاد و دو حوری در آن دنیا در قیاس با سعادت ابدی بودن در کنار

مرگ دن است یا باعزیزانمان،کم می آورد )پاورقی شماره شش(. وقتی یک نفر در حال رنج کشی

ی از مواجه شده، آیا استدالل واقعیت محور کمکی می کند؟ نمی دانم. در زمان سختی ها، اگر کمک

حتضار دست ما بر بیاید، همان حضور فیزیکی و در کنار آنها بودن است. نشستن در کنار تخت ا

دشوار و هم دوست داشتنی بود، و ضمنا

ف در می دانستم صرمادرم و دستش را گرفتن هم شدیدا

ت او کنار او بودن موجب کاهش درد و رنجش می شود. وقتی از او پرسیدم آیا می توانم روی لبه تخ

زد. این آخرین و سپس لبخند “البته که میتونی،”بنشینم و دستش را بگیرم، به آهستگی گفت،

کلماتی بود که او به زبان آورد.

م تضاد با نظریه مندرج در این کتاب است، ولی حتی من همی دانم که عدم اقدام از طرف من در

قادر نبودم مادرم را در روز های آخر عمرش در رابطه با ایمان درگیر کنم.

نسل بعدی و انقالب در ارزش ها

امید ما به نسل بعدی است. ما به یک کارزار وسیع هدفمند در همه جا و هر جایی )در نظام های

در حضور ساله، در اردوهای تابستانی، در کتابخانه ها، در مباحثه با مومنان گوناگون آموزشی دوازده

Page 186: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

سترسی فرزندان آنها، در رادیو و تلویزیون، در چت روم های اینترنتی( نیاز داریم تا به خردساالن د

ن آنها عیب پیدا کنیم. فهوای کالم باید این باشد که چیزهایی وجود دارند که نمی دانیم و ندانست

، یک حتی مرگ. عدم ادعا به به دانستن چیزی که نمی دانید ایراد شخصیتی نیست__ستنی

فضیلت است.

خرد ساالن، برای کنار آمدن با حس ندانستن و در عین حال تشویقآنها به کمک به افراد، خصوصا

اره ی تقویت کنجکاوی، شگفتی و گرایش به اکتشاف جهان، تعهدی حیاتی و واجب است.درب

ناسی های گی ایجاد حس آسودگی در افراد نسبت به ندانستن و همچنین گسترش معرفت شچگون

وم قرار قابل اتکا بایستی کتاب ها و مطالب زیادی به رشته تحریر درآورده شود و در دسترس عم

ی بگیرد. در آغاز ، برای حس آسودگی نسبت به عدم قطعیت، به ویژه در مورد پرسش های غای

زندگی، ارزش خلق کنید. به عبارت دیگر، نه فقط بایستی که ابرانگاره328 فعلی )ایمان( را سلب

ارزش کنیم، بلکه بایستی ابرانگاره مهجور )تعقل( را ارزش مضاعف ببخشیم.

به تنهایی از بین درس های ارزشمندی که از تعلیم به زندانیان آموختم این را هم اشاره کنم که کتاب

ز کتابی را نمی خود را به بچه هایی برسانیم که خواندن بلد نیستند، هرگکافی نیست. ما باید پیام

ین چالش گشایند، و یا به ویژه آنهایی که در حصار اجتماعات مذهبی قرار گرفته اند.اینها بزرگتر

، جوانی که دسترسی به کسانی که غیر قابل دسترسی هستند: دختر پیشوای مذهبی__هستند

هار اب شود، بچه هایی که در مورد حضور در مدرسه های یکشنبه اظنجات یافته تا مسئول محر

دادن به تاسف می کنند )و سپس، در کمال تعجب، شکوه و جالل معماری کلیسا را به جای نسبت

که مراحل کارگران ماهری که با مشقت فراوان آنرا ساخته اند، به مسیح نسبت می دهند(، نوجوانانی

رشی ل و مواد مخدر را سپری می نمایند، بچه هایی که در برنامه های پرودوازده گانه بازپروری الک

اسالمی و یهودیت329 برای جوانان قرار دارند، بچه هایی که به لحاظ اقتصادی در شرایط نامناسبی

ذیرترین بچه هستند، به منابع مطالعاتی دسترسی ندارند و در مدارس ناکارآمد بسر می برند. آسیب پ

328 Paradigm 329 Hasidic

Page 187: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

هستند شستشوی مغزی می شوند، آنهایی که دسترسی به آنها دشوار است، نقاطی ها، آنهایی که

که بیشترین کوشش بایستی به آنها معطوف گردد )پاورقی شماره هفت و هشت(.

مداخله

نمودم. ( برخوردد سوقتی در صف یک رستوران معروف ژاپنی بودم با یکی از دانشجویان سابقم )

۳۱2تا ۳2با من گذرانده بود ولی من بدلیل اینکه کالس هایم بین دو تا از کالس های فلسفه را

اندی ( که فردی به نظر قبراق، بیستد ددانشجو دارد او را نشناختم. او به همراه دوست دخترش )

دم که ساله و با کفش های کابویی ناجور بود در آنجا حضور داشت. داشتم با موبایلم کار می کر

سالم و احوالپرسی کرد.خیلی مشتاقانه با من

:پیت! پیت! اینجا چکار میکنی؟اوه خدای من! پیت!د س

:سالم آقا.پ ب

: میدونی من کیم؟د س

: نه.پ ب

: موردی نداره! تو کالس تفکر نقادانه و کالس علم و شبه علم شما بودم.د س

اون کالسها ؟ : آها. برات چطوری بودنپ ب

سپس، دانشجوی سابقم من را به دوست دخترش معرفی کرد. )برای چند دقیقه ای با هم گپ زدیم.

ت.(له در رابطه ی آنها شده اسأبه من گفت که ایمانش را رها کرده و این کار باعث بوجود آمدن مس

: شما دو تا بایستی عاشق همدیگه باشید.پ ب

: هستیم.د د

Page 188: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

عقل تد س : خب، خیلی هم عالی. پس مشخصه که حرف همدیگرو شنیدید و راجع به اینکه پ ب

رو پذیرفته صحبت کردید، درسته؟

: آره. ولی...د د

له ای نیست.أ: بگو، مسپ ب

)وقفه طوالنی(

: اگه راحتی که بگو میشنوم. اگرم نه که مشکلی نیست.پ ب

)وقفه(

.مون. برای خودمون، میدونی.خیلی دوره ی سختی بودمیترسم. برای خانواد دس:من برای د د

: آره، کامال میفهمم. زندگیه بعد از ایمان میتونه ترسناک باشه.پ ب

)وقفه طوالنی(

: چی بیشتر از همه چیز میترسونتت؟پ ب

.: خب...خب، اینکه به بهشت نره. میدونم واسه شما احمقانست.ولی منو ناراحت میکنهد د

.احمقانه نیست. کامال درک میکنم احساست رو و اینکه شما اینجوری بار اومدی: هیچم پ ب

: آره.د س

: پس فکر میکنی چون به بهشت اعتقاد نداره نمیره بهشت؟پ ب

: نه، ولی،..ولی آخه اون به مسیح معتقد نیست.د د

مرد خوبیه؟ آیا با بقیه خوب رفتار میکنه؟ آیا مهربونه؟ آیا صادقه؟ د س :آیاپ ب

: بله!د د

Page 189: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

)خنده(

: البته که اینطوره.د د

به مسیحم معتقد باشه؟ و: ولی بیشتر از این میخوای؟ میخوای آدم خوبی باشه پ ب

: آره، میخوام.د د

؟بره به بهشت : اگه کسی آدم بدی باشه ولی به مسیح معتقد باشه، فکر میکنیپ ب

: اگه معتقد باشه، آره.د د

م واسه : پس اگه بهشت هدفته، اعتقاد به مسیح از اینکه آدم خوبی باشی، مهمتره؟ میپرسپ ب

اینکه سعی میکنم بفهمم چطوری راجع بهش فکر میکنی.

یکنه.:خب، راه رسیدن به بهشت از طریق مسیحه. اگه به مسیح معتقد باشی، همون خوبت مد د

؟ خیلی ها به مسیح اعتقاد دارن ولی آدمای خوبی نیستن. یا شایدم فکر میکپ بنی اونجور : واقعا

آدما تظاهر میکنن؟

: نمیدونم. شاید دارن فقط تظاهر میکنن.د د

قط یه : آره.من با این نظرموافقم. خیلیا این روزا تظاهر میکنن.خب، کنجکاوم بدونم، اگه فپ ب

اب آدم خوبی باشه یا به مسیح معتقد باشه، کدوم رو انتخد س دونه حق انتخاب داشتی، که

میکردی؟

: هردوتاش رو.د د

)خنده(

: ولی بیا فرض کنیم نمیتونستی جفتشو انتخاب کنی.پ ب

Page 190: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

اه()سکوت کوت

.خوب باشه: د د

برات مهمتره رو داری.پ ب:پس شما همین االنم چیزیو که واقعا

:آره، فکر کنم.ولی بیشتر میخوام. واسه خودش.د د

خودتوپ ب یه بخشی از صفات آدمه. کنجکاوم بدونم، شما ظاهرا

ن رو آدم : خواست بیشتر احتماال

خوبی میدونید، درسته؟

: آره.د د

مسیح اعتقاد نداشتی، آدم خوبی میبودی؟:اگه به پ ب

: منظورت چیه؟د د

یدی که این : منظورم اینکه اگه باور نداشتی که مسیح پسر خداست، اگه به این نتیجه میرسپ ب

ام همش قصه هستش، بازم همینطوری که االن رفتار میکنی رفتار میکردی یا کارای بد انج

میدونی که، کارای بد؟ میدادی؟ مثال، بدجنس، انتقام گیر، پست،

: هیچوقت قبال در موردش فکر نکرده بودم.د د

ضیه مسیح، : فرض کنیم که یه وقتی، مثال فردا یا یه روز بعدش، تصمیم میگرفتی که کل قپ ب

ا خوب بودن بهشت، شیطان همش یه قصه، یه افسانست، و در نتیجه دیگه باور نداشتی بشون. آی

خودت رو ادامه میدادی؟

: نمیدونم. راستیتش، میترسیدم تو همچین موقعیتی.د د

: از چی میترسیدی؟ مرگ؟ نری به بهشت؟پ ب

: آره.به بهشت نرم. مرگ. آره. همش.د د

Page 191: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

رو؟د س : اونایی که عاشقشونی نبینی، مثل پ ب

: آره. فکر به نیستیه. میدونی؟د د

: منظورت اینکه بعد از اینکه بمیری هیچی نباشه؟پ ب

.: د دآره، همین. دقیقا

: نمیخوام حرف تو دهنت بذارم.میخوام که بفهمم.پ ب

: میدونم. شما چی فکر میکنی؟د د

:میدونم. ولی میخوام بدونم شما چی فکر میکنی.پ ب

: من راجع به چی، چه فکری میکنم؟پ ب

:راجع به همین بحثمون. راجع به همینایی که تا االن میگفتم. راجع به همین.د د

(د سشاره به )ا

واهید :خب، من فکر میکنم که هردوی شما آدمای خوبی باشید. فکر کنم که صادقید و میخپ ب

عاشق همدیگه هستید و این، خیلی مهم__که کار درست رو انجام بدین. فکر کنم که واقعا

ه. ضمنا

گ میشدی، دنیا بزر فکر میکنم یه سری باورهارو بتون القاء کردند. فکر کنم اگه جای دیگه ای تو

و فکر مثال، عربستان سعودی، مسلمان صادقی میشدی. فکر نمیکنم که مسیح پسر خداست

ا نه، و این میکنم تو درونتون هم خودتون این سوال رو از خودتون میپرسید که آیا این حقیقت داره ی

ارید راجع و دوست د کارو همین االنم کردید. فکر کنم که دوست دارید به چیزی باور داشته باشید،

مکان واقعیه به خودتون اینطور فکر کنید که شخصی هستیدکه به این موضوع باور داره. فکر کنم ا

ین کارو انجام این رو دارید که این باور رو بذارید کنار و راه خودتون رو پیدا کنید. میدونم که میتونید ا

د. این چیزیه ستید که آمادگی این کارو داریبدید. و در ضمن، فکر میکنم تو نقطه ای از زندگیتون ه

که من فکر میکنم.

Page 192: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

)وقفه طوالنی(

:ایول بابا!د س

:شما چه فکری راجع به فکر من میکنید؟د دخطاب به پ ب

)وقفه(

: خب، ...خب. شاید. من نمیدونم.د د

و :ندونستن چیز بدی نیست. فکر کنم آمادگی این رو داری که صداقت و خلوص خودت ر پ ب

صادق باش. از خودت بپرس واقعخودتنسبت به باورهات بکار ببری. فقط با ،واقعا

باور ، واقعا

ا

د سداری کسی از مرگ برخاسته و روی آب راه رفته. از خودت بپرس آیا واسه اینکه خودت یا

از خودت بپرس. آدمای خوبیباشید، باید به اون چیزا باور داشته باشین. واقعا

)وقفه طوالنی(

: باشه، باشه.د د

)همدیگر را در آغوش گرفتیم.(

کاوش عمیق تر

کتاب

Seth Andrews, Deconverted: A Journey from Religion to Reason (Andrews, 2012) Jerry DeWitt and Ethan Brown, Hope after Faith: An Ex-Pastor’s Journey from Belief to Atheism (DeWitt & Brown, 2013) John W. Loftus, Why I Became an Atheist: Personal Reflections and Additional Arguments (especially chapter 20) (Loftus, 2008)

Page 193: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

Marlene Winell, Leaving the Fold (Winell, 1993)

منابع آنالین

The Clergy Project (http://clergyproject.org):

پروژه روحانیون یک انجمن محرمانه آنالین برای روحانیون فعلی فعال و روحانیون ”پروژه روحانیون:

عملیاتی شد...در ۲2۳۳مارچ ۲۳سابق است که عقاید خرافی ندارند. پروژه روحانیون در تاریخ

عضو دارد از این شبکه برای بحث و تبادل و نظر در ۱۳2ین انجمن که بالغ بر حال حاضر، اعضای ا

ارتباط با چگونگی رهبری یک جمع مذهبی در عین خدا ناباوری استفاده می کنند. هدف این

“پروژه حمایت از اعضای انجمن در فرایند خروج آنها از ایمان است.

John W. Loftus, “Advice to People Who Leave the Fold,” http://debunkingchristianity.blogspot.com/2009/07/adviceto-people-who-leave-fold.html RationalWiki, “RationalWiki Atheism FAQ for the Newly Deconverted,” http://rationalwiki.org/wiki/RationalWiki_Atheism_FAQ

Recovering from Religion (http://recoveringfromreligion.org/pages/home):

ل غیر دولتی است که تمرکز آن بروی حمای ”ت چند بخودآیی از مذهب:بخودایی از مذهب یک تشک

ل، آموزش های توسعه محور، و پشتیبانی جانبه و ترغیب افرادی می باشد که از طریق این تشک

قات مذه“بی خود را کنار گذاشته اند.گروه های محلی در سطح دنیا، تعل

The Secular Therapist Project (http://seculartherapy.org/index.php):

ا یک در تعاملم با قشر سکوالر، خاطرات زیادی از افرادی شنیده ام که ب”پروژه درمانگر سکوالر:

رد مزبور متخصص سالمت روانی مشاوره داشته اند و بعد از چندین جلسه تازه متوجه شده اند که ف

Page 194: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

به نوعی روحانی یا مذهبی بوده و یا تحت تاثیر ایده های مذهبی عرفانی مکاتب عصر جدید330 بوده

سکوالر باشد و یا از روشهایاند. بعد از بررسمستدل در ی متوجه شدم که یافتن درمانگری که صرفا

ن یا انسان گرا رابطه با بیمار خود استفاده نماید، بسیار دشوار است. درمانگران سکوالر ، سکوالر بود

ا که اغلببودن خود را تبلیغ نمی کنند چون با این کار ممکن است کلیساها و پیشوایان مذهبی ر

مذهبی بیمارانی را به آنها معرفی می نمایند از خود برانند. بعالوه اگر این درمانگران، مشتریان

دانم که داشته باشند، تبلیغ سکوالر بودن باعث رانده شدن آنها خواهد گردید. از سوی دیگر، می

ران ته درمانگهزاران از این نمونه درمانگران وجود دارند، پس چگونه باید مشتریان را به این دس

متصل نماییم. این وظیفه ی هان هیلز331 است و من در سال ۲2۳۳ سعی کردم آنرا عملیاتی نمایم.

راه اندازی نمودیم و از آن به بعد مشاهده می نماییم که مشتریان و ۲2۳۲سایت را در آوریل

ی در آن امور زندگدرمانگران یکدیگر را می یابند و لذا امیدواریم که این روند اثربخشی و تسهیل

ادامه یابد.

پاورقی

نسل قبل از آن با تاکید بر اینکه می دانند راه درست برای ف۳رزندانشان .نسل والدین من و احتماال

رش را چیست از مسیر صحیح خارج شدند.حتی والدین تطبیق پذیر شخص من نیز این نوع نگ

سیار چنین خطای قطعیتی که در نسل قدیم بداشتند. امید دارم که من، همسر و فرزندانم اسیر

د والدی نمود داشت نشویم .فکر می کنم بیش هر از زمان دیگری در گذشته ی اخیر، رابطه ی فرزن

امروز از حد برابری بیشتری برخوردار است.

رورش . خالصانه امیدوارم که رشته تحصیلی پیرامون مسائل بخودایی از مذهب و ایمان و نحوه پ۲

اب را می تخردساال

وان بر ن شکاک، بسط و گسترش پیدا کند. عالوه بر آن، حرفه های نوآورانه و جذ

ی پایه اساس گسترش رویکردهای ایمن سازانه و خود آگاه که ارزش باور عقل محور را در مقابل باور ب

تقویت می کنند، بنا نهاد. این حوزه ای بکر برای انجام پژوهش است.

330 New age ideas 331 Han Hills

Page 195: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

یکایی الیزابت ط با اندوه و به ویژه رجوع به نقطه نظرات روانپزشک سوئیسی امر.بررسی منابع مرتب۱

به تازگی از کوبلر راس332 در مورد اندوه ارزشمند است )کوبلر راس و کسلر، ۲221(333. من شخصا

اخله درک عمیق ایشان در مورد از دست دادن عزیزان و ارتباط آن با ایمان، برای تقویت و بهبود مد

فاده نموده ام.هایم است

ر .هدف ما باید ایجاد انسان هایی باشد که درس های کلیدی را از از سقراط، نیچه و چهار سوا4

یی را افرادی که خطر ذاتی فرایند های معیوب تحلیلی، قطعیت محوری و مذهب گرا__آموخته اند

انسته، در ناد می فهمند. بایستی جامعه ای بسازیم که در آن فضیلت نشمردن تظاهر به دانستن

مقابل دیدگاه فعلی فضل به واسطه اعتقاد قطعی، ارزش تلقی گردد.

1. در )ایالت( نوادا334 که والدین من در آنجا زندگی می کردند و مادرم نیز در همآنجا فوت شد، قانون

مرگ با وقار335 وجود ندارد. اهل ایمان، این امید که مادر من و سایرین که از مرگ آهسته و درد آور

، ۲2۳۱ال رنج می برند بتوانند با انتخاب خودشان با وقار از این دنیا بروند را از بین برده اند. تا س

ی فقط ایالت های اورگان و واشینگتون آن هم در شریط بسیار محدود و خاص این قانون را اجرا م

کنند.

درد به بسرعت و بدونمتاسفانه، دلیل اصلی که بیماران در حال احتضار و دردمند قادر نیستند

زندگی خود خاتمه دهند و به جای آن مجبورند روزها، هفته ها و یا ماه ها، رنج شدیدی را تحمل

واسته کنند، با رویکرد قطعی نگر ایمان گره خورده است. این مرضی مسموم است که افراد مومن خ

مان آنها ندارند، تعمیم میهای مندرج در چارچوب ایمان خود را به افرادی که وجه اشتراکی با ای

دهند. اقدامات و کارزار کلیسای کاتولیک بر علیه مرگ با وقار، سندی بر این ماجراست.

نسی ت بگیرد. اگر از زمان بلوغ از رابطه ی جأ.شاید تمایل من از فرهنگ جنسی لیبرال من نش۱

ی رسید.منع شده بودم، پس شاید هفتاد و دو حوری برایم بسیار جذابتر به نظر م 332 Elisabeth Kübler-Ross 333 Kübler-Ross & Kessler, 2005 334 Nevada 335 Death with Dignity law

Page 196: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

۳.من با دانشجویانم )راین مارکز، آنا ویلسون، رنی بارنت، کای پک، استیو هلمز336 و سایرین( به

. برای بیش از شدت فعالیت نموده ایم که تفکر نقادانه را به عرصه دبیرستان های دولتی بکشانیم

به یک سال به شدت کار کردیم و و با انبوهی از چالش ها مواجه شدیم. متاسفانه، پروژه ما )اساسا

ائه ات دانشگاه ار دلیل کاهش بودجه( متوقف شده است، ولی مطالبی که دانشجویان به مقام

نمودند تحت عنوان اشتراکات خالقانه337 مورد تایید و دسترس عموم قرار خواهد گرفت. به محض

ه کلیه مطالب بارگذاری سایت، هرکسی که مایل باشد تا از برنامه پیشنهادی ما گرته برداری کند، ب

این گان این کتابدانشجویان و استادان دسترسی خواهد داشت. صادقانه امیدواریم که خوانند

پروژه را در دست بگیرند و آنرا در دبیرستان های محل زندگی خود پیاده سازی نمایند.

. دالیل استدالل من در جهت اختصاص زیاد منابع به کسانی که در خطر باالتری قرار دارند از ۳

ل، سندیت آن مطالب و اسناد برگرفته از عدالت کیفری است. با توجه به عینی گرا بودن مطلب ذی

روشن است: وقتی زندانیان کم خطر در طول دوران حبس و یا حتی افراد کم خطر یک اجتماع

. زندانیان کم باالتر می رودخاص، مورد درمان قرار می گیرند، احتمال ارتکاب مجدد به جرم در آنها

یاز ندارند، به زعم ولی قرار دادن آنها تحت درمانی که به آن ن 338“نشکسته اند”خطر در ابتدای راه

هستند و در نتیجه این موضوع موجب خشمشان “شکسته”خودشان مبین این مطلب است که آنها

می گردد. در نهایت این اتفاق، باعث ترکیب این افراد با زندانیان پرخطر و شکسته شده که تاثیرات

منفی بسیاری روی سایرین دارند خواهد شد.

درصد تکرار ارتکاب به جرم را ۳۲تحت درمان جزئی، دارای احتمال در یک تحقیق، مجرمان پرخطر

. از سوی دیگر، کاهش پیدا نموددرصد ۲1داشته اند ولی بعد از درمان گسترده این آمار به

درصد آمار تکرار ارتکاب به جرم را به خود اختصاص ۳۲مجرمان کم خطر در صورت درمان جزئی،

داده بودند ولی این نرخ به واسطه انجام درمان گسترده روی آنها به ۲۳ درصد افزایش یافت )اندروز

336 Ryan Marquez, Anna Wilson, Renee Barnett, Kai Pak, Steve Helms 337 http://creativecommons.org/ 338 Not “broken”

Page 197: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

، فریسن، ۳۳۳۳(339. بسیاری از مطالعات فرا تحلیلی این الگو را که مجرمان سابقه دار تر با انجام

روز و درمان مناسب بهتر می شوند ولی مجرمان کم سابقه بدتر می شوند را اثبات نموده اند )اند

(.۳۳۳2غیره،

وم، راردادن افراد کم خطر در زندان آنها را از تمام عناصری )همسر و فرزندان حامی، شغل با مفهبا ق

م می دوستان اجتماع گرا، غیره( که این اشخاص را به افراد کم خطر تبدیل می کند دور می کنی

ت کنند، دریاف کنیم. زندانیانی که خطر باالتر دارند، شکسته شده اند و درنتیجه وقتی درمان صحیح

احتمال تکرار ارتکاب جرم در آنها کاهش می یابد. نام این مفهوم ”قائده رسیک“340 است. این قائده

ستی برای مسئوالن زندان مشخص می نماید که برای کدام دسته از زندانیان خود )پرخطرها( بای

رای ید که بمنابع محدود خود را هزینه نمایند. مفهوم مندرج برای مسئوالن زندان مشخص می نما

چه کسی چه چیزی را بایستی مورد تمرکز قرار دهند.

یاری از بسیاری از حوزه ها از جمله سالمت روان، فقر و عزت نفس پیش زمینه ی جرم نیستند. بس

برند، افراد فقیر که عزت نفس پایین دارند و یا از افسردگی های ناشی از عدم عزت نفس رنج می

یاد می شود، “جرم خیز”حوزه ها، که از آن به نام حوزه های جرمی مرتکب نمی شوند. سایر

د احتمال ارتکاب به جرم را افزایش می دهند.بطور مثال، افرادی که نگرش، ارزش و باورهای ض

د اجتماعی دارند، دوستان ضد اجتماعی دارند و یا خودشان دارای شخصیت ضد اجتماعی هستن

)ویژگی های شخصیتی تکانشی، خویشتن داری ضعیف و خود شیفگی(341 و یا سوء مصرف مواد

اد است. ند، احتمال اینکه مرتکب جرم شوند و در حوزه های یاد شده به کمک نیاز پیدا کنند زیدار

ی موثر قواعد ریسک و نیاز دو نمونه از چندین قائده ی ضد شهودی )عینی گرا( برنامه های بازپرور

339 Andrews & Friesen, 1987 340 “Risk principle” 341 Impulsivity, low self-control, and narcissism

Page 198: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

نیل، ؛ مک۲2۳2؛ بونتا و اندروز، ۲22۳؛ بوگ، دیبل، و اوکانر، ۳۳۳2هستند )اندروز، و غیره.،

رینور، و تراتر، ۲2۳2(342.

342 Andrews, et al., 1990; Bogue, Diebel, & O’Connor, 2008; Bonta & Andrews, 2010; McNeil, Raynor, & Trotter, 2010

Page 199: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

۷فصل

مدافعه مذهبی مقابله با در آمدی بر

مطالعات سم هریس343 نشان می دهد که سه دفاعیه در خصوص نقد مذهب وجود دارد )هریس،

( خداناباوری موجب تباهی جامعه و ۱( مذهب مفید است؛ )۲( مذهب صادق است؛ )۳ب( ) ۲22۳

یا ارزش های دیگر خواهد شد.

لمه ی همین حالت برای ایمان نیز صادق است )البته برخی دفاعیات ار ایمان بر تعریف مجدد از ک

فقط یازده دفاعیه در ارتباط با ایمان وجود د “یمانا”ارد. و یا گزاره های غامض تکیه دارد(. اصوال

د، و یا اکثر این دفاعیات در یکی از سه بخش مندرج هریس طبقه بندی می گردند: صادق، مفی

همراه با پی آمد های اجتماعی.

واهند پیشنهادی هریس دسته بندی خدر این فصل، دفاعیات معمول از ایمان در طبقه بندی های

ر شد و سپس نسبت به هرکدام نظرات خود را قید خواهم نمود )پاورقی شماره یک(. در آغاز اکث

یم.دفاعیات، نقل قول هایی را مطرح می نمایم تا در فضای متناسب با آن، نظر خود را مطرح نما

مذهب صادق است

“دارید که خالقی وجود ندارد. ؟ شما ایماناستچرا به جای نیستی، هستی ”.1

روی در نظر داشته باشید که خداناباور معتقد است که تمام رخداد های معجزه آمیز از سر اتفاق ”

نیست داده اند. البته خداناباور اعتقاد دارد که نه فقط حضور زن و مرد در این دنیا از سر وجود خالق

یبا، ختان عظیم، میوه های شیرین، پرندگان زبلکه کل مجموعه هستی )گل های خارق العاده، در

343 Sam Harris

Page 200: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

د. ایمان او سلطنت حیوانات، دریا، ماهی ها، قوانین طبیعت، غیره( نیز از این اصل پیروی می نماین

“به مراتب از من با شکوه تر است.

ید شما می توانید یک خداناباور را به سمت شواهد سوق دهید، ولی نمی توانری کامفورت،

مجبورش کنید فکر کند )۲22۳، صفحه ۲(344.

که افراد این بهترین استداللی است که در رابطه با وجود خدا شنیده ام. این برگ برنده ای است

اه برای معتقد آنرا رو می کنند. گرچه، جواب نمی دهد. برای بررسی هستی در مقابل نیستی چند ر

ین پرسشی بی ا “اولیه بوده است؟چرا بایستی تصور کنیم که نیستی پیش فرض ”پاسخ وجود دارد:

پاسخ است. همانطور که فیلسوف فعال آلمانی، آدولف گرونبام345 اظهار می کند، ”چرا اصال باید از

ترام ترتر و قابل اح یعیطب یبعنوان امر یستیتصور نبودن متحیر شویم؟ حیرت در وجود همان

ستی د را آغاز نمودند؛ شاید نیستی از هاست. ولی چرا؟ انسان های باستان با موضوع هیچ کار خو

عجیب تر است“ )هولت، ۲2۳۲(346.

واهیم حتی اگر بخ “چطور می دانید که جهان همیشه وجود نداشته است؟”مشابه مطلب فو ق ذکر،

از طریق مستمسک شدن به مه بانگ347 از موضوع دفاع کنیم، هیچ کس هیچوقت نخواهد فهمید

ه سوی ابدیت ک حلقه ی بی پایان زمانی با ترکیبی از مه بانگ ها، رو بکه آیا آن واقعیت )مه بانگ(، ی

است و یا طبق نظر فیزیکدان نظری امریکایی، براین گرین348، ما بخشی از یک چند جهان349 عظیم

تر با تعداد بیشماری مه بانگ هستیم که همواره در حال رخ دادن هستند.

یش فرض چرا به جای هستی، نیستی نیست؟ بر چه اساسی می توانیم که ادعا کنیم نیستی، پ

آن امر اولیه جهان است؟ )پاورقی شماره دو(. یا آیا هستی حالت پیش فرض اولیه بوده و نیستی

عجیب خارق العاده؟ و حتی اگر به واسطه ی دانش محدودمان حکم صادر کنیم که هستی و نه

344 Ray Comfort, You Can Lead an Atheist to Evidence, but You Can’t Make Him Think (2009, p.2) 345 Adolf Grünbaum 346 Holt, 2012 347 Big Bang 348 Brian Greene 349 Multiverse

Page 201: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

ی آن مر خارق العاده است، آیا به صرف این حکم، اجازه داریم پاسخ هایی در مورد چراینیستی، آن ا

نمی از خود در بیاوریم؟ این سوال مطرح می شود: آیا بهتر نیست نسبت به دانستن جوابی که واقعا

“من نمی دانم؟”دانیم مدعی باشیم و یا اینکه بهتر است صادق باشیم و بگوییم،

ر لی جهان قابل رد کردن نیست )پاورقی شماره سه(. به لحاظ مفهومی این خود بامکان وجود از

اشد.وجود خالق سایه تردید می افکند. برای طرح فرضیه وجود ازلی جهان، نیاز به ایمان نمی ب

“شما نمی توانید ثابت کنید که خدایی وجود ندارد.”.2

”تصور می نمایم مثال سنت پل350 بهترین جمله در خصوص ایمان است. پل نیازی به اثبات ندارد،

را به این تجربه ی من است، و نیازی ندارم آن’فقط تجربه اش را به شما می گوید، و همین و همین:

بود، االن وضع اگر کلیسا به همان موضع پایبند ‘کسی اثبات کنم و شما هم نمی توانید آنرا رد کنید!

ر مسیح این کار که به دنبال دلیل و مدرک بگردیم، بفهمیم چه بر سر پیک ما خیلی بهتر بود.

به موضوع حیات ایمان بی ربط است. به مفهوم دیگر، باور به رستاخیز، غایت__آمداست، تماما

غایت تجربه ی ایمان351 )می خواستم بگویم آزمایش ایمان352، ولی آن نیست(.

ایمان برخاست. از نظر من این بیانی غایی در خصوص معتقدم که مسیح مصلوب شد، مرد و دوباره

لب را است. نمی توانم هیچکدام از آنرا اثبات کنم ولی بدون آن همه چیز بی معناست.پل این مط

ان یک )کورینتی ‘اگر مسیح نبود، ایمان شما بیهوده بود’بهتر از هر کس دیگری به زبان آورده:

ت کنم ور می کنم ختم کالم است. نمی توانم به شما اثبا(. متن آن فوق العاده است و و تص۳1:۳4

ا هم آنرا که مسیح برخاسته است، ولی بدون آن تجربه ی رستاخیز، همه چیز بی معناست. شاید م

شتباه ترین اصال قبول نداشته باشیم. وقتی در بچگی این سخن را می شنیدم، می گفتم که این ا

ی کند، س پل ادامه می دهد و دلیل خود را اینطور بیان ماستداللیست که تا بحال شنیده ام! سپ

350 St. Paul 351 Final experience of faith 352 Test of faith

Page 202: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

ابت نکرده در نتیجه، پل چیزی بجز ایمانش را ث ‘ولی به واقع مسیح از میان مردگان برخاسته است.’

“است، و من این کار را بسیار احساس بر انگیز بر میشمارم.

__ ورنا دوزییر، مواجهه با خدا: موارد ضروری ورنا دوزییر )۲22۱، صفحه ۳۳(353

رانگیز وقتی این را می شنوم سعی می کنم آرام باشم. چیزی که همواره در مورد دفاعیه باال تعجب ب

این است است آن است که آنرا از قول تمامی طیف اندیشمند و تحصیلکرده می شنوم. اصل پایه آن

شد. از میان داشته باکه وقتی شما نمی توانید اثبات کنید که خدایی نیست، پس خدا باید وجود

رای ارائه تمامی دفاعیات ایمانی، این از همه درکش دشوار تر است که چگونه یک نفر از این مبنا ب

دفاعیه مشروع از ایمان یا اعتقاد به خدا استفاده می نماید.

د اشاره برای تکذیب این سخن به موجودات کوچک آبی رنگی که درون سیاره زهره زندگی می کنن

کوچک یم )پاورقی شماره چهار(. روشن است که کسی نمی تواند ثابت کند که هیچ انسانمی نما

ه انسان آیا باور دارید ک”آبی رنگی درون زهره زندگی نمی کند. پس سوالم را مستقیم می پرسم،

، سه پاسخ برای این سوال وجود دار “های آبی رنگ کوچک درون زهره زندگی می کنند؟د: اساسا

، یا نمی دانم.بله، خیر

م که آن وقت رنگ را به زرد تغییر می دهم. آن قدر به تغییر رنگ ادامه می ده “بله،”اگر بگویند

ند. سپس، بگویند تمام انسان هایی که توصیف کرده ام امکان وجود فیزیکی درون آن سیاره را ندار

ره را تکرار می کنم.دوباره سوال خودم در مورد امکان وجود آدم های آبی رنگ کوچک درون زه

ثر افراد اک “چرا نه؟ نمی توانید ثابت کنید که حقیقت ندارد.”پاسخ خواهم داد، “نه،”اگر بگویند

وع له فرق دارد. یعنی، این نأمتوجه این نکته می شوند و سپس اظهار می کنند در مورد خدا مس

استدالل در مورد همه چیز قابل تعمیم است بجز خدا. )اینجاست که سخن مدافعان استدالل

آنسلم354 در رابطه با وجود خدا را بیاد می آورم. هر بار که کسی با آن مخالفت می کند، اظهار می

353 Verna Dozier, Confronted by God: The Essential Verna Dozier (2006, p. 18) 354 Anselm’s argument

Page 203: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

کنند که این استدالل فقط در مورد خدا جواب می دهد.( وقتی مخاطب می گوید، در مورد خدا

اهم درج قابل تعمیم نباشد، از آنها خوحالت بخصوصی وجود دارد که موجب می شود استدالل من

پرسید چه چیز خاصی در مورد خدا وجود دارد. هنوز پاسخ منطقی در این مورد نشنیده ام.

ها باشد، از آن “من نمی دانم،”اگر پاسخشان به پرسش حیات انسان های آبی کوچک درون زهره،

“من نمی دانم.”یید، خواهم پرسید چرا همین موضع را در خصوص خدا ندارید و نمی گو

ندارد؟ چه دلیل و مدرکی می توانم برای شما بیاورم که ثابت کند خدا وجود”در نهایت، می پرسم،

می توانید مثال دقیقی برایم بیاورید که آن دلیل چه شکلی است؟ن باور موجه به چون امکا “آیا لطفا

تقاعد معدودی قادر بوده اند که پاسخ م خدا بدلیل عدم وجود شواهد کافی وجود ندارد، افراد بسیار

ن پایه ای کننده ای به این پرسش بدهند )پاورقی شماره پنج(. بنابراین، من از بحث مندرج بعنوا

ن نیست. از برای بیان این مطلب استفاده می نمایم که اعتقاد آنها به خدا بر بر مبنای دلیل و برها

کافی نبایستی به چیزی که برای آن شواهد”ت، این نقطه مسیری ناهموار ولی روشن پیش روس

“نیست اعتقاد داشت.

“آن قدر ایمان ندارم که یک خداناباور باشم.”.3

”داوکینز355 نسبت به مخالفی که ’نمی تواند دلیل را ببیند‘ و یا ’از دیدن آن سر باز می زند چون در

واسطه ی ولی به حقیقت کتاب مقدسش متقاعد گشته و ب ‘آن صورت کتاب مقدسش نقض می شود

نوز نور آن قدم بر می دارد و و امید به آینده ای حاکی از روشنگری دارد )کالم ایشان( که حال آنرا ه

، هم در واژگان موردنزیو داوک سیهر تجربه ننموده ولی به آن یقین دارد، اظهار اندوه می کند.

رند، و هم در استداللی که بکار می ب ‘زمانی فرا خواهد رسید،’ ‘بی شک،’ ‘باور،’ ‘امید،’استفاده )

بخوبی تعریف ایمان مندرج در عبرانیان ۳۳ 356 را به تصویر می کشند، ’جوهره آنچه که به آن امید

“ ‘بسته شده، دلیل آنچه که دیده نشده.

355 Dawkins 356 Hebrews 11

Page 204: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

__ استنلی فیش، ”خداناباوری و دلیل“ )۲22۳(357

ادن شواهدی که در دنیای پسا مدرن امروزی وجود دارد، کدامیک از نظام های و با مبنا قرار د”

د، یا اعتقادی نیازمند ایمان بیشتری است، اعتقاد خداناباور که حیات و جهان اتفاقی روی دادن

موده اعتقاد خداباور که علت حضور ما در اینجا را وجود یک ماهیت فراطبیعی که ما و جهان را برپا ن

ن با توجه اند؟ نکته اینجاست که هردو نظام اعتقادی به ایمان نیازمندند، ولی خداناباورااست می د

“موضوع دلیل و برهان به ایمان بیشتری احتیاج دارند.

، ۲22۳) آیا واقعیت است یا خیال؟ اندیشمندان وارد می شوند :مقبره مسیحدن سوزا، __

(۳صفحه

این اعتراض را بارها شنیده امنه داشته اند. و بیشتر از زبان کسانی که ماهیت مبناگرایا__من شخصا

نسبت به ایمان خویش تشکیک دارند ولی مایلند حمایت تردیدم اینجاست که افرادی که واقعا

به دیگران، بلکه بهخودشان( این گفتاری و یا عملی خود را نسبت به ایمانشان نشان دهند )نه لزوما

اظهارات را بیان می کنند.

که چه میزان ه برای عدم باور کسی ب “ایمان”این دفاعیه به چند دلیل دچار مشکل است. اوال

خدای ثور اقوام شمالی358 نیاز است؟ یا، آیا اکثر افراد ثورناباور هستند؟ آیا عدم باور به ثور نیازمند به

ثور را اعتقادشان به تالش است؟ آیا بایستی افراد دور هم جمع شوند و با هم آواز بخوانند که عدم

ای یا معن “من آنقدر ایمان ندارم که یک خداناباور باشم،”تقویت گردد؟ هرکسی که بگوید،

را درک نمی کند و یا ناصادق است. “خداناباور”

، دلیل محتمل دیگر که موجب شده تا این دفاعیه کشش زیادی نسبت به خود ایجاد کرده باشد ثانیا

ارت هل ایمان با پیش فرض ازلی خدا، مبحث خود را شروع می کنند؛ به عبنقطه ی آغاز آن است. ا

واپیما . ولی من االن داخل ه“خدا”دیگر، مومنان به دنیای پیرامون خود نگاه می کنند و می گویند،

357 Stanley Fish, “Atheism and Evidence” (2007) 358 The Norse god Thor

Page 205: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

اپیدا، هستم، و وقتی به اطراف می نگرم، ابر، صندلی، مردم و لپ تاپم را می بینم ولی عنصری ن

که چرا و فرا طبیعی را مشاهده نمی نمایم. من اشیاء را می بینم. برایم گنگ استواحد، فراحسی

پیش فرض اولیه کسی خدا باشد.

مدافع مسیحی امریکایی معاصر، آلوین پالتینگا359 ، از طریق سنسوس دیویناتاتیس360 یا همان

”حسگر خدا“ 361) واژه ای وام گرفته شده از دین شناس و پیشوای فرانسوی جان کلوین362 که برای

زلی پاسخ اولین بار از آن استفاده نمود( سعی کرد تا به سواالت مرتبط با خدا بعنوان پیش فرض ا

حسی الهی ۲222بدهد )پالتینگا، ، پاسخ پالتینگا این است که برخی افراد ذاتا

(. اصوال

دیداری وجود چیزی درون آنها خدا را حس می کند، همانطور که چشمان ما آنچه در بعد __دارند

دارد را حس می کند.

عا دارند یکی از مشکالت عدیده در رابطه با استدالل حسگر خدا این است که همانطور که برخی اد

نند. که خدا را حس می کنند، برخی دیگر می توانند ادعا کنند که مفهومات دیگری را حس می ک

عنوان این تکذیب مرسوم، ”کدو حلوایی بزرگ“363 است. در کامیک استریپ انیمیشن ساز

امریکایی، چارلز ام شولز364 با نام بادام زمینی ها365، لینوس366 معتقد است که یک کدو حلوایی

ک بزرگ از میان مزرعه ی کدو حلوایی ها برمیخیزد که به بچه های باادب جایزه بدهد. اگر که ی

م کس دیگری که خالصانه یک مفهوخداباور ادعا دارد که حسش از خدا آنی است، پس چرا هیچ

د خیالی را حس می کند نمی تواند ادعا کند که آن مفهوم واقعی است؟ )این استدالل می توان

ز آن پرهیز خیلی پیچیده شود، و بعنوان یک قاعده کلی پیشنهاد می نمایم تا آنجا که امکان دارد ا

یست به منزله صحت آن حس نشود. به جای آن، بروی این نکته که یقین فرد نسبت به حسش

359 Alvin Plantinga 360 Sensus Divinitatis 361 God sensor 362 John Calvin 363 The Great Pumpkin 364 Charles M. Schulz 365 Peanuts 366 Linus

Page 206: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

ور ژاپن چون مردم در ته قلبشان حس می کنند امپراتور ژاپن مقدس است، امپرات__تمرکز نمایید

مقدس نمی گردد.(

تعاریف پاسخ می دهم، ابتدا با “آنقدر ایمان ندارم که یک خداناباور باشم،”در زمانیکه به جمله ی

و ی توانم تصور کنم چطور می شود کاری کرد که این دشروع می کنم. نم “خداناباور”و “ایمان”

تعریف کنار هم بنشینند تا بتوان این جمله را معقول نمود.

“است. صادق خودمایمانم برای ”.4

و از طرف معتقدان فرهیخته به ندرت شنیده می شود “ایمانم برای خودم صادق است”جمله ی

پیروان مکتب مبنا گرایی نیز هرگز آنرا به زبان نمی آورند. تقریبا

فردی که چنین اظهار نظری می توضیح چرایی غلط بودن این ادعا بسیار دشوار است چون غالبا

ت. و منطقی بی بهره اس کند از زمینه ی تعقلی و آموزشی الزم برای فهم پاسخ های متفکرانه

ی هستند.(له، نفس گرایان تازه کار، پسامدرنیست ها، و نسبی گرایان ادراکأ)استثناء های این مس

وینده به این معناست که باورهای ایمان محور فرد برای گ “ایمانم برای خودم صادق است،”جمله ی،

برای سایرین اینطور نیست. بیان کننده که باورهای این جمله مدعی نیستدرست است ولی لزوما

یعنی، باورهایش برای همه صادق باشد.__ایمانی وی بطور فراگیر درست باشند

ی پاسخ من بدین شرح است:آیا سنت ایمانی شما حاوی اظهار نظر های عینی درباره ی جهان م

باشد؟ مثال، انسان ها، ثیتان هایی367 هستند که در بند کالبد خود روی زمین به دام افتاده اند،

مسیح روی آب راه رفت، قابلیت پرواز می تواند در اثر روزه داری باشد )جیکوبسن، ۲2۳۳(368، و یا

باغ بهشت369 در جکسون کانتی، میسوری370 قرار دارد.

367 Thetans 368 Jacobsen, 2011 369 The Garden of Eden 370 Jackson County, Missouri

Page 207: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

سنت در صورتیکه سنت ایمانی شما حاوی گزاره های عینی نباشد، پس مشخص نیست که این

مه ی هر سنت ایمانی شما گزاره های عینی داشته باشد )شامل چه چیزهایی می شود. البته، اگ

نکه ادعاهای ایمانی که در حوزه ی مذهب هستند ادعاهای عینی گرایانه دارند(، پس صرفنظر از ای

جهان چگونه است، آن چیزی که می گویید برای شما صادق است. چون جهان صرفنظر از واقعا

، جمله ی ما برای شناخت آن، آنطور که باید باشد استاعتقادات و معرفت شناسی مورد استفاده ی

ر از اظهار نظری غیرمعقول می باشد. می شود ایمان داشت که اگ “ایمانم برای خودم صادق است”

آرامش بال خواهید پنجره طبقه بیستم به بیرون بپرید، به یک عقاب تغییر شکل می یابید و بسوی

گشود. ولی این ایمان آن فرض را به واقعیت مبدل نمی کند.

ن است به واقع آنچه که می گوید ای “ایمانم برای خودم صادق است،”وقتی یک نفر اظهار می کند،

“توهمات خودم را ترجیح می دهم، و مایلم با وجود شواهد در همان توهمات بمانم.”که،

“علم نمی تواند مکانیک کوانتومی را توضیح دهد.”.0

مله را وقتی در یک گفتگو، باقی موارد جواب نمی دهد، فرد مدافع در یک تالش ناامیدانه، این ج

ده ام د تا دژ ایمان را مستحکم کند. بارها این اظهار نظر را شنیده و از افراد درخواست نمومی پران

دفاعیه ای منظور خود را توضیح دهند، ولی حتی مطمئن نیستم چگونه این مطلب می تواند بعنوان

ش مرو داناز ایمان تلقی شود. مکانیک کوانتومی یک علم است که با ابزار علمی کشف شد و در قل

قابل رسیدگی و آزمایش است.

ر می گردد اینکه چرا هرگز مطالعات و منابع مربوط به دفاع از ایمان را نخوانده ام شاید به این نکته ب

ندی که تمایل این افراد به منحرف کردن نقطه تمرکز اصلی است. در ضمن، این مورد در طبقه ب

ا به یگری از استدالل جهت ربط دادن جهل مهریس نیز نمی گنجد. عالوه بر آن، مورد مذکور نوع د

(.مشیت الهی نیست و یا در قالب یک سخن غامض نیز قرار نمی گیرد )پاورقی شماره شش

اویه، تصور می نمایم این جمله شاید به نوعی ابراز عدم قطعیت در خصوص همه چیز است. از یک ز

د که حتی است که رازهایی وجود دارن تالش عاجزانه ای برای تضعیف تعقل از طریق بیان این مطلب

Page 208: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

رای و درنتیجه از این راه مجوز الزم ب__بهترین ها و باهوش ترین های ما نیز آنها را درک نمی کنند

اهل ایمان جهت تظاهر به آنچه که نمی دانند صادر می شود.

اده می معجزات استفاز یک زاویه عامی تر، شنیده ام که از این راه بعنوان وسیله ای برای توجیه

دنیای قابل __نمایند. یعنی، عدم ثبات کوانتومی به قلمرو دنیای قابل مشاهده نشت پیدا می کند

مشاهده همان چیزیست که داوکینز371 به آن پادشاهی میانه372، و فیلسوف بریتانیایی جی ال

آستن373 به آن قلمرو ”کاالهای خشک حد واسط“374 لقب داد )داوکینز، ۲221(__و این دنیای قابل

من بسیاری از حوادث عجیب و غریب مثل باز شدن دریا از وسط و یا شفایأمشاهده می تواند م

ناگهانی انسان ها باشد.

تعمیم به یک در ارتباط با زاویه ی دوم فوق ذکر، پاسخ به اینگونه است که عجیب بودن کوانتوم قابل

از انحاء نتوم رخ می داده حتی اگر به نحویسنت ایمانی خاص نیست. یعنی، آنچه که در قلمرو کوا

ندی دال بر به پادشاهی میانه تراوش کرده و موجب پدیده ی غیر قابل توضیحی شده باشد )البته س

این موضوع وجود ندارد(، باز هم نمی توان آنرا به یک سنت ایمانی خاص منتسب نمود. عجیب

ولی اگر فردی__رآن )و یا انجیل( نشدهموجب معجزات ادعایی مندرج در ق فقطبودن کوانتوم

زی را مدعی باشد که می داند پدیده ها اینگونه رخ داده اند، از وی خواهم پرسید چگونه چنین چی

کنید که می داند و بایستی دلیل خود را ارائه دهد. )بمنظور تمرین این مطلب، می توانید استدالل

ه سنت ایمانی مخاطبتان، هر سنت ایمانی ک حاالت کوانتومی رخ می دهند، ولی فقط در ]بجز

خواستید در جای خالی قرار دهید[.(

ت. در خصوص زاویه اول، متوجه نمی شوم چطور عدم درک ذرات زیراتمی به معنای نیاز به ایمان اس

سیار چون ما هنوز و شاید هیچگاه درک کاملی از نظم جهان و چگونگی عملکرد آن در سطح بسیار ب

371 Dawkins 372 The Middle Kingdom 373 J.L. Austin 374 Medium-sized dry goods

Page 209: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

مینان را به ته باشیم. این عدم درک نیاز به استفاده از یک معرفت شناسی غیر قابل اطریز را نداش

ذهن متبادر نمی کند.

“شما به علم ایمان دارید.”.6

اباوران عصر اگر ایمان به خدا نیاز به تایید مستقل علمی دارد، پس تکلیف ایمان عظیمی که خدان”

“جدید به علم دارند چه می شود؟

__جان هاوت، خدا و خداناباوری عصر جدید )۲22۳، صفحه 41(375

یشمندانه خواه بپذیرند یا نپذیرند، دانشمندان ایمان دارند. روشن است که این ایمان، ایمانی اند”

ه هر ت می گیرد. ولی بأاست که از اطمینان آنها به روش علمی برای آشکار ساختن حقیقت نش

ی از فقیت های گذشته، دانشمندان ایمان دارند که روش علمصورت ایمان است. به واسطه ی مو

جدیدی را کشف می کنند یا نه، حقایق نامکشوف پرده برمی دارد. بدون آنکه بدانند آیا چیز واقعا

ی دست به انجام آزمایش و مشاهده می زنند، ولی اطمینان دارند که اگر چیزی در دنیای طبیع

ست که نرا کشف می کند. این همانا ایمان است، و این ایمان امانده که بایستی کشف شود، علم آ

ته، ایمان اندیشمندانه افراد مذهبی را منعکس می کند؛ ایمانی منطبق با موفقیت های گذش

“خردمندی و تجربیات شخصی.

پیتر دومیت، اتحادی بین علم و مذهب )۲2۳2، صفحه ۲4(376

م، باید این فرض به خاطر کار ’دانشمندان باید به اعتبار ماده گرایی باور داشته باشند. باید بگویند، ”

“که این خودش اظهار به ایمان است. ‘را در نظر بگیرم که همه چیز ماده گرایانه است!

__آن فارست، ”آیا انسان روبات ها خواب نان و شراب می بیند؟“ )۲22۳، صفحه ۳۳۳(377

375 John Haught, God and the New Atheism (2008, p.45) 376 Peter Doumit, A Unification of Science and Religion (2010, p. 24) 377 Anne Foerst, “Do Androids Dream of Bread and Wine?” (2001, p. 197)

Page 210: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

ل، باید چه ایمان خارق العاده ای داشته باشد که اطمینان کند علم صادق است ولی انجی فرد”

“بهشت، جهنم، و عیسی مسیح افسانه اند.

فلوید مک الوین، ایمان یک خداناباور )۲22۳، صفحه ۳۳(378

نوعی دفاع دقیقه نودی است که وقتی ایمان ویران شده و جعلی بودن آن آشکاده ر گردیاین معموال

ت در توسط مدافعان مذهبی مطرح می گردد. گفته شده که این کار بمنظور ایجاد توازن و مساوا

عالوه، باور است:آنها به الف اعتقاد دارند و شما به ب. هر دو ایمان دارید ولی به چیزهای مختلف. ب

ه را به اینکه مباحث افرادی را تجربه نموده ام که به جهت دوری از انگ احمق یا نادان بودن و یا برای

شکل مناسب و آبرومندانه ترک کنند، عبارات مندرج را به زبان می آورند.

علم آنتی تز ایمان است. علم فرایندی است شامل آزمون های مضاعف و چند باره، توازن ها و

و فی نفسه ساز وار ک تمهیدات الزم برای در امان بودن از سوگیری و جانبداری انسان. علم ذاتا

اصالح کنندگی و آزمایش فرضیه را دارد که باعث می شود ادعاهای نادرست مردود گردند.

صدق قرار ادعاهایی که بر مبنای نتیجه فرآیند علمی هستند بطور ضمنی توسط دانشمندان مورد

ه همین می گیریند و این بلعکس ادعاهای ایمانیست که بصورت ابدی صادق تلقی می شوند. ب

نی راهی وجود عاهایی که بر مبنای نتیجه فرآیند علمی هستند قابل تکذیب می باشند، یعمنوال، اد

پذیر دارد که بتوان نادرستی آنها را نمایش داد. ولی درخصوص اکثر ادعاهای ایمانی این امر امکان

نیست. بطور مثال، راهی برای تکذیب اینکه لوکی، خدای اقوام شمالی379، قادر بوده به اشکال

لف درآید وجود ندارد.مخت

عالوه بر آن، بر خالف پیشوایان مذهبی که بطور جزمی اظهار به درستی ایمانشان دارند،

ر رابطه با دانشمندان در تالشند تا ادعاها را مردود اعالم کنند )فرآیند اثبات مردود بودن فرضیه(. د

اص ذهنیت عجیب وجود یک توطئه بزرگ در میان دانشمندان برای مسکوت نمودن برخی موارد خ

378 Floyd McElveen, Faith of an Atheist (2009, p. 11) 379 The Norse god Loki

Page 211: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

ت پژوهشی، مبرهن است که اگر دانشمندی بتواند نشان دهد که یک ادعای معروف علمی نادرس

سب است، مشهور خواهد شد، ارتقاء خواهد یافت، نتایجش به چاپ خواهد رسید، درآمد بیشتری ک

، هرچقدر فرضیه خواهد نمود و توسط جمع همکارانش مورد احترام قرار خواهد گرفت. ضمنا

ظ ر شکست خورده باشد، پاداش مورد انتظار بزرگتر خواهد بود. اگر یک واعمعروف سنگین ت

خود مذهبی ادعا کند که ادعای ایمانیش نادرست است، مطرود، خلع لباس و یا وادار به ترک سمت

خواهد گردید.

ر با حقیقت برای پیشبرد ادراک ماست. فرآیندی جهت استفاده بمنظور ارتباط نزدیکت روشیایمان

و جدا نمودن ادعاهای غلط. علم بهترین روشی است که در حال حاضر برای توصیف و فهم

یشتر، چگونگی عملکرد جهان در اختیار داریم. اگر روش بهتری پیدا شود )با خاصیت توصیف ب

(.۲22۳یک و وان، جویی بهتر و غیره( بایستی علم را به کنار بگذاریم )شپیش بینی بیشتر، صرفه

“شما ایمان دارید که شریک زندگیتان عاشق شماست.”.۷

م.استفاده کنی “ایمان”: فقط وقتی که شواهدی موجود نیست بایستی از کلمه داوکینز

مدرکی دارید؟ آیا سند و: نه، اصال چنین نیست. تصور می کنم شما به همسرتان ایمان لنوکس

__برای آن دارید؟ یا بر اساس

: بله، یک عالمه شواهد.داوکینز

: عجب.لنوکس

له فقط راجع به همسر من نیست...أ: بیایید موضوع را عام نگاه کنیم، مسداوکینز

...

ی بگوییم، چطوری می توانیم بفهمیم که کسی عاشق ماست؟داوکینز__باشه : ... بصورت کل

: بله.سلنوک

Page 212: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

، استفاده : شما اگر مایلید می توانید برایش از کلمه ایمان استفاده کنید ولی نیستداوکینز

__صحیحی از آن کلمه نیست

: نه هست.لنوکس

نه های : چون، چون میدانید چرا، میدانید که همرستان عاشق شماست، به خاطر تمام نشاداوکینز

کوچک... . آن خودش سند و مدرک است.

: بله، درسته.لنوکس

: آنها سند و مدرک است. سند و مدرک مناسب. ایمان نیست.داوکینز

: نه، ایمان است.لنوکس

در جریان یک مناظره در سال ۲22۳، با فیلسوف بریتانیایی، جان لنوکس380، از داوکینز این سوال

این صحیحی از استفاده”(. در نهایت، داوکینز اینگونه پاسخ داد این ۲22۳پرسیده شد )داوکینز،

ولی نیست. “نه هست.”لنوکس جواب داد، “کلمه نمی باشد.

کیشر که دیدار مانیشما ا”قبل از اینکه ایمان بعنوان یک سالح برای مناظره تیز شود، جمله ی

کور شبیه بعنوان تاکتیکی برای ابتدای کار مطرح شده است.جمله مذ “عاشق شماست تانیزندگ

تر است ولی نه به آن اندازه سطح باال. در واقع راهی عامیانه “ایمان دارید،شما به علم ”جمله ی

تفاده برای بیان این مطلب است که شما از ایمان در زندگی روزمره خود برای جهت یابی واقعیت اس

می کنید.

که ذات قیاس چیزی که برایش شواهد بسیاری )اقدامات یک فرد واقعی( وجود دارد با ادعای ایمانیا

لفارق دارای نقصان شواهد است )مثل وجود یک خالق غیرقابل شناسایی برای جهان( قیاسی مع ا

به من عشق می ورزد، فرضیه ی افراطی به حساب نمی آید. این است. این ایده که همسرم احتماال

دگان مر ایده که چیزی این جهان را خلق کرد، زنی را آبستن نمود، پسری را بدنیا آورد که از میان 380 John Lennox

Page 213: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

ا یک برخاست، ادعایی بسیار خارق العاده و افراطیست. برابر قرار دادن یک ادعای خارق العاده ب

.، قیاسی مع الفارق است“هر دو نیازمند ایمان است،”ادعای دنیوی، و سپس اشاره به اینکه

ایمان مفید است

“ایمانم برای خودم مفید است.”.۸

دیابت من را ایمانم تکیه می کنم. دعا بخش اعظم کنترل و مراقبت ازمن برای مقابله با دیابتم به ”

هم. تشکیل می دهد. من این واقعیت را قبول دارم که هیچ کاری را بخودی خود نمی توانم انجام د

من را محافظت می کند. نمی دانم چرا دیابت دارم ولی ایمانم به عشق، جالل و مشیت الهی واقعا

ن تمرکز و ایط بایستی ماموریتی را در زندگیم به سرانجام برسانم. برای من، ایمی دانم با این شر

“ایمان برای آرامش ذهنم ضروریست.

__نیکول جانسون، زندگی با دیابت )۲22۳، صفحه ۳۳1(381

ت و ایمان بود که باعث شد احساس هدفمندی و اعتماد به نفس به من بازگردد. ایمانم حس لذ

“به من برگرداند.نشاط در زندگی را

__علی و علی، روح یک پروانه )۲224، صفحه ۳4۳(382

نخواهد چون اگر فرض کنیم در پایان، چیزی وجود ‘ایمانم’ایمانم به من امید می بخشد. می گویم ”

داشت، هنوز هم در پناه ایمانم خواهم بود. موجب می شود متمرکز و متوازن باشم. موجب می شود

ت می بخشد. باعث حرکت من می شود. من به چیزی بسیار بزرگخوشبین باشم. به من

تر، لذ

قدرتمند تر و همه جا حاضرتر از خودم باور دارم. می دانم که این خداست که موجب طی طریق من

“می شود.

شوگر ترنر و تریسی بچراچ اهلر، زندگی شوگر در سویشرت )۲22۱، صفحه ۲۳1(383

381 Nicole Johnson, Living with Diabetes (2001, p.185) 382 Ali and Ali, The Soul of a Butterfly (2004, p. 147)

Page 214: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

قیقت است، تا زمانیکه مخاطب من آشکارا نپذیرفته باشد که ایمان راهی غیرقابل اطمینان بسوی ح

مطمئن یگاه هیتک مانیخواه ااجازه نمی دهم گفتگویمان به سمت فوائد ایمان تغییر مسیر دهد.

بدون استثناء تمام مباحثات در خص باشد، خواه نباشد قتیبه حق دنیرس یبرامنافع وص تقریبا

ادعایی ایمان گمراه کننده اند و بحث را از تمرکز اصلی خارج می نمایند.

ر نموده در کارتان بعنوان یک معرفت شناس خیابانی، وقتی افراد مومن را در مداخالت جدلی درگی

وب اید، متوجه خواهید شد که صحبت های آنها در خصوص منافع ایمان هیچگونه مرزبندی و چارچ

اسی باشه، شما درست می گویید، ایمان یک معرفت شن”کسی نخواهد گفت، مشخصی ندارد.

یمان داشتن هم ناموفق است و بنابراین بسیار بعید است که فرد را به حقیقت منتهی نماید. البته، ا

“برای فرد و هم جامعه به غایت مفید است.

سوی حقیقت پذیرفته باشد که ایمان راهی غیرقابل اطمینان ب آشکارا از اینکه مخاطبتان بعد تنها

طلب را تایید است، گفتگو در رابطه با فوائد ایمان بایستی انجام است. وقتی از افراد بخواهید این م

هیچگاه وارد گفتگو در خصوص فوائد ایمان نخواهید شد. کنند، تقریبا

وارد چنین گفتگویی شدید، من اگغیرقابل اتکا ر باشم می پرسم چگونه یک استداللاگر که احیانا

ی غیرقابل موجب نفع کسی می شود. همچنین خواهم پرسید که چگونه یک فرآیند اشتباه استدالل

اطمینان و بطور بالقوه اصالح ناپذیر می تواند به گروه عظیمی از مردم کمک کند.

یکی از مشکالت استدالل منفعتی384 این است که افراد در تشخیص نفع خودشان دچار اشتباه می

استفاده شوند. در سطح فردی، معتادان به هروئین، الکلی ها، و افراد درگیر با روابط انسانی سوء

گرایانه یا متجاوزانه، در مقاطع مختلف ادعا خواهند نمود که این نوع اعمال سودمند است. و

چار آنچه که برایشان سودمند است دهمچنین در حوزه ی ایمان مذهبی، اغلب افراد در تشخیص

ده اند بطور مثال، تصمیمات در مورد روابط شخصی که توسط ایمان نهی نش __اشتباه می شوند

ط )پدر بزرگم که به مذهب کاتولیک گرویده بود، از همراهی نمودن مادرم در راهرو کلیسا توس 383 Sugar Turner and Tracy Bachrach Ehlers, Sugar’s Life in the Hood (2003, p. 215) 384 Benefit argument

Page 215: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

کلیسای کاتولیک منع شده بود، به این علت که والدین من در یک کلیسای حواریون385 ازدواج

کردند (، جلوگیری از روابط همجنس گرایانه، سر کردن در یک ازدواج ناخوشایند و به لحاظ

ید و احساسی آسیب زننده فقط به دلیل منع شرعی در مورد طالق، زنجیر زنی و یا روزه داری شد

اموری از این دست که به لحاظ بدنی بسیار پرصدمه هستند.

ه نفع طالبان اعتقاد دارند که حبس و کتک زدن نیمی از جمعیتشان نه تنها بدر سطح وسیع،

دالل هرچقدر تعداد بیشتری از افراد یک فرآیند استآنهاست بلکه وظیفه بشمار می آید:

وه آن بیشتر است

خ پیش از . تاریاشتباه را به اشتراک داشته باشند، میزان ابعاد خطر بالق

مان ربط یی است که بخشی از دالیل حرکت آن رو به سوی نابودی، به ایعصر مدرن، پر از فرهنگ ها

داشته است )پاورقی شماره هشت(.

تمامی مطالعاتی که در خصوص مزایای ادعا در نهایت، و شاید مهمترین نکته اینکه تمامی، و واقعا

ب، آنها به مذهشده ی اجتماعات اعتقادی از زبان افراد می شنوید ربطی به ایمان ندارند و ربط

جامعه ی مربوطه، شبکه های اجتماعی، حمایت اجتماعی و غیره است )پاورقی شماره نه(.

ستند. متغیر های این مطالعات که مورد آزمایش قرار گرفته اند، انسجام اجتماعی و تعامل گروهی ه

نرا در موده و آقبل از آنکه هر گونه مزایایی نشان داده شود، بایستی ابتدا ایمان را شناسایی ن

یک متغیر قرنطینه کنیم. تا آنجا که من اطالع دارم، هیچ مطالعه و پژوهشی تا بحال ایمان را بعنوان

جدا سازی و قرنطینه ننموده و نتایج مثبتش را نشان نداده است.

“زندگی بدون ایمان بی معناست.”. 9

“بدون ایمان، زندگی بی ارزش و بی معنا می گردد، و شکست و مرگ عاقبت آن. ”

__هرمینیو گامپونیا، نسخه ای برای بهتر شدنتان )۲2۳2، صفحات ۱۳ و ۱۳(386

385 Apostolic Church 386 Herminio Gamponia, Great Prescriptions to a Better You (2010, pp. 67–68)

Page 216: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

ر نابینا و بدون امید یا ایمان زندگی بی معنا می شود؛ یک معمای پوشالی که باید در مقابل حضا”

“ناشنوا آنرا بازی کنید.

__لوئیس سولومون، از آتن به امریکا )۲22۱، صفحه ۳(387

نرا به کرات با وجود اینکه مطمئن نیستم چگونه این جمله می تواند دفاعیه ای از ایمان باشد، ولی آ

قت پایبند می شنویم. این جمله عواقب ایمان را بیان می کند صرفنظر از آنکه آیا ایمان فرد به حقی

گونه راد ادعا می کنند که زندگی آنها بدون ایمان بی معناست و هیچاست یا خیر. بسیاری از اف

هدفی از زندگی بی آن ندارند )پاورقی شماره ده(.

میم قلب و اگر زندگی برای کسی بدون تظاهر به دانستن چیزی که نمی داند بی معناست، من از ص

مشاوره و درمان اساسی را توصیه می نمایم. بویژه وقتی حس بینوان دلیل معنایی و فقدان بع قویا

الل جدی می شود، این مورد بسیار صدق می کند. اگر دچار یک اخت یافسردگمنجر به بیماری

ندارد که ذهنی نباشیم و یا دچار آسیب و حادثه شدید از ناحیه سر نشده باشیم، هیچ دلیلی وجود

عناست.یک انسان بالغ احساس کند بدون داشتن نوعی از توهم زندگی بی م

طریق آنها به وی منابعی را که از “زندگی بدون ایمان بی معناست،”وقتی می شنوم کسی می گوید،

، مطالعه، می تواند معنای زندگی را دریابد پیشنهاد می نمایم:بچه ها، موسیقی، هنر، شعر، خیریه

ی ناچیز ولی ارهاکارهای اوقات فراغت، اینکه فقط سعی کنیم دنیا جای بهتری برای زندگی باشد، ک

سعی می کنم معنای زندگی را برحسب فردی که با او صحبت میکنم محبت آمیز و غیره. معموال

، از دخترمان که از چین بعنوان ”کودک در انتظار“388 به فرزند شخصی سازی و تنظیم نمایم. ضمنا

حبت خواندگی قبول کردیم سخن می گویم. در مورد معنا و لذتی که او به زندگی ما جاری نموده ص

می کنم.

387 Lewis Solomon, From Athens to America (2006, p. 1) 388 “Waiting child”

Page 217: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

رای آنان که بخش اعظم مردم قبول دارند که می تواند منشاء معنا بخش برای زندگیشان پیدا کنند. ب

مند شوند. نشناسی بهرهمنشائی نمی یابند، من صادقانه توصیه می نمایم از خدمات تخصصی روا

“؟مدریغ کنیچرا وقتی ایمان کمک می کند افراد روز را به شب برسانند، آنرا از آنان ”.15

ای این جمله ای مشهور از قشر کارگر لیبرال که هنوز دچار شستشوی مغزی بوسیله ی ارزش ه

نه از ام که چگو آکادمیک چپی ها نشده اند می باشد )پاورقی شماره یازده(. هیچوقت درک نکرده

د، به نظر بین بردن یک راه بد در تعقل، روز به شب رساندن را دشوار می کند. اگر نفعی داشته باش

برسانند را می رسد که تصحیح تعقل فرد به طرز چشمگیری بخت آنها برای اینکه روز خود را به شب

رایط به نحوی که ی رقم زدن شبیشتر می کند. با تکیه بر اشکال مختلف تعقل قابل اطمینان، توانای

فرد مشکالت زندگی را سرو سامان دهد وجود خواهد داشت. از طریق بکارگیری شکل قابل

ید.اطمینان تری از تعقل، افراد به مراتب در امر ایجاد زمینه ی شکوفایی تواناتر خواهند گرد

ت روبرو تواند با مشکالتعبیر دیگر این اظهار نظر این است که محتوای باور فرد موجب می شود ب

شود. بطور مثال، اگر کسی باور داشته باشد که عزیزی تازه از دست رفته به دیار شکار موعود389

ی شود، کنار شتافته )باوری در میان قبائل بومی امریکا(، به جایی که شکار به فزونی در آن یافت م

اده آمدن با فوت او برایش آسان تر خواهد بود. با وجود آن، اگر کسی از روش تعقل صحیح استف

ه بعد از مرگ ککند، به نتایج بهتری خواهد رسید و به جای اینکه کورکورانه دل به باوری عامه پسند

ی چه رخ خواهد داد بدهد، بر زندگی خود مسلط تر خواهد بود. در این صورت، فرد کمتر به محتوا

به باور باورش تکیه می کند و در عوض تمرکز اصلی او بروی فرآیندی قرار خواهد گرفت که طی آن

خواهد رسید.

نایی در فهم م شدن مومنان به عدم توابحث از نیاز مردم به ایمان یعنی کنار گذاشتن امید، یعنی مته

ن در اهمیت تعقل و خرد ورزی. ولی راه های بهتر و بدتری برای کنار آمدن با مرگ، قدرت پیدا کرد

389 Happy Hunting Ground

Page 218: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

ه سعادت زمان بحران، معنا دادن به زندگی و هدفمند کردن آن، تعبیر حس بیم و شگفتی، و کمک ب

و رسیدن به آنها را دارند.بشریت وجود دارد که مومنان کامال توانایی فهم

جامعه خواهد شد یموجب تباه یخداناباور

“بدون ایمان، جامعه به لحاظ اخالقی منحط می شود.”.11

به این موضوع م”“عتقدم.فکر می کنم دنیای بدون ایمان دنیایی رو به اندوه و فاجعه باشد، واقعا

__تونی بلر )نقل قول در هالو ول، ۳1 می ۲2۳۲(390

مکاتب قرن گذشته بی خدایی را در سطح وسیع تجربه نمودیم و نتایج آن ویران کننده بود:در ”

نازی، استالینی، خمر های سرخ پل پات391، کشتار دسته جمعی،سقط جنین و روابط اجتماعی

ی بهتر همه و همه تحت تاثیر بی خدایی تحمیلی حاکمیت...توهم ساختن زندگ__شکست خورده

“بودن خدا.

__اسقف انگلیکن پیتر ینسن )نقل قول در استفانلی، ۲2۳۲ ب(392

بار به پل این هم دفاعی از نوع دقیقه نودی با ذکر همیشگی هیتلر و استالین، و اشاره هر از چند یک

خاندان کیم در کره شمالی برای خالی نبودن عریضه است. مسله اساسی أپات، موسولینی، و نهایتا

نسان رچوب عینی گرایانه از درست و غلط، نه تنها افراد عادی به ااین است که بدون تعاریف و چا

های وحشی تبدیل می شوند، بلکه دیکتاتوری های پلید اجتناب ناپذیر خواهند بود.

ا یک ادعای عینی گرایانه و در ارتباط ب “،شود یمنحط م یجامعه به لحاظ اخالق مان،یبدون ا”

ذهب ای پاسخ به آن، به بررسی در مورد شاخص های مدنیاست. همچنین ادعایی نادرست است. بر

ن تر سطح گرایی و قابلیت زندگی در جوامع گوناگون نیاز داریم. منطقه اسکاندیناوی دارای پایی

390 Tony Blair (as quoted in Hallowell, May 15, 2012) 391 Pol Pot-ery 392 Anglican Archbishop Peter Jensen (as quoted in Stefanelli, 2012b)

Page 219: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

اعتقادات مذهبی در دنیاست، ولی به جد در خصوص همه شاخص های خوشبختی و رفاه،

اس در این رابطه به اثر جامعه شنکشورهای این منطقه سرآمد هستند )برای اطالعات بیشتر

امریکایی، فیل زوکرمان393، مراجعه نمایید(.

دفاعیه مندرج را از مسیحیان می شنوم. ولی یکی از جواب هایی که می دهم این است، من معموال

د( عربستان استفاده کنی “ایران.”)البته برای جواب تک کلمه ای می توانید از “عربستان سعودی.”

اولیه از دیندارترین و پایبند ترین جوامع را در دنیا دارد، ولی شهروندانش از حقوق سعودی یکی

شهروندی محرومند و مورد ستم نیروهای امنیتی مذهبی خود قرار می گیرند.

کتاتوری ها در در نهایت، بعضی افراد از کارت استالین/هیتلر برای اثبات این مطلب که بدترین دی

کیاگر افراد خداناباور در راس خود بوده اند، استفاده می کنند )هیتلر زمان های اخیر دارای

با حداقل یک یکتاپرست بود( )پاورقی شماره دوازده(. با این وجود، حتی نبود یمذهب یباخدا

نها به فرض این استدالل، این افراد آنچه که انجام دادند از سر خداناباوری نبود. یعنی، عدم باور آ

است قدسی، عاملی برای وادار نمودن آنها به اعمالی که انجام دادند نبود. )این مثل اینیک وجود

که بگویید پل پات__که انسان پلیدی بود__به لپرچان ها394 )پریان( اعتقاد نداشت، شما نیز به

شاره ه به آنها الپرچان ها اعتقاد ندارید، بنابراین، شما هم به پلیدی پلی پات هستید.( نظام هایی ک

بدلیل اینکه از نظام های ایمان محور که صدق باور را مردود می دانند، گرته برداری شد دقیقا

، فاشیسم و کردند، دهشتناک بودند )مانند باور جمعی ایدئولوژی هایی از قبیل کمونیسم، نازیسم

غیره( )پاورقی شماره سیزده(.

گوناگون

موده هستند که پاسخ مد نظر خود برای هرکدام را درج نموارد ذیل شامل دفاعیه های کم تکرر تر

ام:

393 Phil Zuckerman 394 Leprechauns

Page 220: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

“خداناباوری یکی دیگر از مذاهب است. شما به خداناباوری ایمان دارید.”: دفاعیه

ری خداناباوری نتیجه ایست که فرد در اثر خرد ورزی و صداقت به آن می رسد. خداناباو”:پاسخ

ه ک__در خصوص وجود خدا حاصل می شود نتیجه ایست که بر اساس متقن ترین برهان موجود

، چنین برهانی موجود نیست. خداناباوری یک مذهب نیست. خداناباوری یک اعتقاد نیست.اصوال

نمی خداناباوری فقدان اعتقاد به خدا یا خدایان است. خداناباوران از فرقه یا آموزه خاصی پیروی

“کنند و درگیر رفتاری های بخصوصی نیستند.

ایه ی و نه بر پ ‘ترجیحات ذاتی’خش زیادی از علم مدرن و ریاضیات کاربردی بر اساس ب”:دفاعیه

اضیدان )برای نگاهی جالب به موضوع، اثر ری “اثبات عقالنی می باشد. ایمان هم همینگونه است.

فرانسوی، هنری پوانکر با عنوان علم و فرضیه395 که یکصد سال پیش نوشته شده ولی هنوز قابل

را مطالعه نمایید.(تعمیم است

ی و در علم، فی نفسه دارای سازوکاریست که ایمان فاقد آن است. در تمامی حوزه های علم”:پاسخ

ه مورد تمامی فرضیه های علمی از قرن هجدهم به بعد همگرایی وجود دارد. آیا تصور می کنید ک

ون این ور نمی کنم چزمانی در آینده بین گزاره های ایمانی مشخصی همگرایی ایجاد شود؟ من تص

“گزاره ها قراردادی هستند.

ی کنند شما هرگز نباید چنین چیزهایی را بگویید. موجب توهین به افراد می شوید و فکر م”:دفاعیه

“یک ابله هستید.

در یک ”:پاسخ آنچه که انسان ها به آن باور دارند و به آن عمل می کنند اهمیت دارد. خصوصا

. حکومت مردمی که افراد تا حدی بروی زندگی هم وطنان خود تاثیر دارند این مطلب مهم است

د ایده، من را به قصدم این نیست که یک ابله باشم. من تحت تاثیر این ذهنیت قرار نمی گیرم که نق

ایده ها سزاوار .ن بدی تبدیل کند. نقد ایده به منزله ی نقد فرد نیست.ما ایده هایمان نیستیمانسا

395 Henri Poincaré’s Science and Hypothesis

Page 221: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

ه . من ایده ای را نقد می کنم به خاطر عدم درستی آن، و اینکعزت نیستند ولی انسان ها چرا

برخی فکر می کنند که آن ایده درست است تبعات سنگینی بهمراه خواهد داشت.

“ت.ید راجع به ایمان کورکورانه صحبت می کنید. ایمان من کورکورانه نیسشما دار”:دفاعیه

ایمان بر پایه نیست. تمام ‘کورکورانه’با استفاده از کلمه ی ‘ایمان’نیازی به اصالح کلمه ی ”:پاسخ

اگر کسی ی باور متکی بر شواهد ناکافی بنا نهاده شده است. همین آنرا به ایمان تبدیل می کند.

“داشت، دیگر به ایمان نیاز ندارد، بجای آن، بایستی شواهد خود را ارائه دهد. شواهدی

ه خداناباوری و انسان گرایی هر دو، نوعی از مذهب هستند و بمانند هر مذهب دیگری ب”:دفاعیه

در رابطه همان میزان به ایمان نیاز دارند. خدا ناباوران و انسان گراهای سکوالر عاشق این هستند که

هبی مدعیند که مذهبی نیستند و هیچ تعصب مذ__مسائل مذهبی حرف های دو پهلو بزنند با

گاه ولی آنها نیز به اندازه ی بقیه مذهبی و مومن هستند. از ایمان و سوگیری های خود آ __ندارند

“ ‘را.هیچ فرد المذهبی وجود ندارد، ولی خدایان دروغین چ’نیستند. جمله ای هست که می گوید:

تفاهم اساسی اشتباه در ترکیب نمودن خداناباوری با انسان گرایی سکوالر نشان از یک سوء ”:پاسخ

؛ در معنای این الفاظ است. انسان شناسی سکوالر یک فلسفه و مجموعه ای از ایده آل هاست

خداناباوری یعنی فقدان اعتقاد به خدا یا خدایان. در عدم اعتقاد به شیوا، الهه نابودی396، هیچ جزم

این دفاعیه احمقانه است. اظهار این مطلب که افراد قادر نیستند اندیشی وجود ندارد. و ضمنا

گذارند، کوته باوری افسانه ای به پریان را بدون جایگزین نمودن آن با شکل دیگری از پرستش کنار ب

“بینانه، متکبرانه، بدبینانه و بدون ارزش استنادیست.

مداخالت

اد. ده از این پاسخ ها را در دو مداخله جدلی غیر رسمی کوتاه نشان خواهم دحال، چگونگی استفا

هدف از این مداخالت تغییر باور های مورد نظر در مخاطبانم بود.

396 Shiva the Destroyer

Page 222: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

اخله ( که اتفاقی با او در خیابان برخورد نمودم می باشد. دومین مدج ماولین مداخله با همکارم )

یک مهمانی است؛ در حال بحث در مورد فلسفه و ( درک پمربوط به دوست یکی از دوستان )

ایمان بودیم. هر دو گفتگو از وسط ماجرا می باشد.

1مداخله

:چیزی که به نظر میرسه میخوای انجام بدی اینکه ایمان بقیرو بگیری.مج

:آره. مشکلیه؟پ ب

:خب، چی تو اون کلته؟ منظورم اینکه مج چی فکر میکنی؟ واقعا

کلی نیست که من چی فکر میکنم.موضوع اینکه تو چی فکر میکنی.چرا مش:موضوع این پ ب

وجود داره؟

:من شاگردت نیستم.سوال رو با سوال جواب نده.مج

اینطوری فکر میکنم. به نظرم باید به من یه جور جایزه خدمات مردمیپ ببدن به : باشه.من واقعا

وال تعقل موثر کردم. حاال ممکنه تو به س خاطر اینکه زندگی خودم رو وقف کمک به مردم در جهت

من جواب بدی؟ چرا کمک کردن به مردم واسه اینکه ایمانشون رو کنار بگذارن چیز بدیه؟

ی خوب : بیشترش به خاطر اینکه اونا آدمای خوب و شریفی هستن. شما داری یه سری مسیحمج

تکیه کردند.و مهربون رو میگیری و داری چیزی رو ازشون میگیری که رو اون

نتهی کنه؟: فکر میکنی چیزی که روش تکیه کردند ]ایمان[، فکر میکنی اونارو به حقیقت مپ ب

وخوب : معلومه که نه. هیچ آدم عاقلی اینطوری فکر نمیکنه. ولی ]ایمان[ نه فقط حالشون ر مج

النی )یک فمیکنه بلکه باعث میشه تحت نظر باشن. فکر میکنی چه اتفاقی می افتاد اگه تو و

همکار( راه خودتون رو میرفتید و کار خودتون رو میکردید؟

Page 223: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

:فکر میکنی چه اتفاقی می افتاد؟پ ب

ل، تجاوز، و : تو میدونی چه اتفاقی می افتاد، واسه همینم ازم میپرسی چه اتفاقی می افتاد. قتمج

دیگه کی میدونه چه کارای دیگه.

دم قاتل عقل غلط رو از فرد بگیری، عواقبش اینکه مر : پس شما منظورت اینکه اگر یک راه تپ ب

میشن؟

: دلیل اصلی که خیلی از مردم دست به قتل و تجاوز نمیزنن، مذهبه.مج

: خب پس در مورد اسکاندیناوی چطور؟پ ب

: شماها عاشق اینید که راجع به اسکاندیناوی صحبت کنید.مج

: خب؟پ ب

: خب اون شبیه این نیست.مج

چی؟ :شبیهپ ب

: شرایط اونجا شبیه شرایط اینجا نیست و تو این رو میدونی.مج

: اصال متوجه نمیشم راجع به چی داری حرف میزنی. منظورت چیه؟پ ب

منظورم رو میفهمی.این مقایسه برابری نیست ولی شما داری باهم برابرشمج ون میکنی.:تو دقیقا

تر ثابت نگه داریم و مردم اسکاندیناوی مومن : منظورت اینکه اگه همه متغیر های دیگروپ ب

بشن، آمار قتل و تجاوز پایین میاد؟

)صدای آه کشیدن و یک وقفه طوالنی(

: تو غیرممکنی.مج

Page 224: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

ر :پس میخوای نظرت رو عوض کنی و با این حرف که کمک به تعداد زیادی از آدما که از شپ ب

بی رو اجتماع نداره، موافق باشی؟یک فرآیند تعقل غیر قابل اتکا خالص بشن اثر مخر

)صدای آه کشیدن(

: خب؟پ ب

)صدای آه کشیدن(

2مداخله

:به خانمت اعتماد داری؟ک پ

مسر من :که چه کاری انجام بده؟ خلبانی کنه، نه. یه بیماری ساده رو تشخیص بده، بله. ]هپ ب

یک پزشک عمومی و مدرس دانشگاه است.[

:خب، منظورم اینکه به خانمت ایمان داری. ک پ

:خب، این همون اعتماد داشتن به خانمم نیست، درسته؟ اعتماد و ایمان دو تا مقوله ی پ ب

متفاوتن.

: خب، آره، منظورم اینکه، به همسرت ایمان داری، درسته؟ک پ

که یه کارهای : نه، راستیتش، نه. من به خانمم ایمان ندارم. من به خانمم اعتماد دارمپ ب

اعتماد مشخصی رو انجام میده یا نمیده.بش اعتماد دارم که با بچه هامون بد رفتاری نمیکنه. بش

دارم که قضیه لورنا بابیت397 رو سر من در نمیاره. ولی این ربطی به ایمان نداره. چرا میپرسی؟

مان داری.فکر کنم ای: میدونی، ازت میپرسم واسه اینکه گفته بودی ایمان همیشه بده. و من ک پ

: به چی ایمان دارم؟پ ب

397 Lorena Bobbitt

Page 225: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

:خب، خیلی چیزا. ]حرکت به سمت همسرم[ خانمت. وقتی کلیدی رو بزنی المپ روشنک پ

__میشه

:من ایمانی ندارم. زندگی من بدون ایمان خوشاینده.پ ب

)خنده از طرف هر دو(

واسه ندارم. این رو میدونم هم:من به اینکه وقتی کلیدی رو میزنم المپ روشن میشه ایمان پ ب

میشه. اینکه تجربه قبلی داشتم و هم مهتر از اون به خاطر فرآیند علمی که باعثه همچین رخدادی

چرا فکر میکنی این به ایمان یا یه باور صدق نشده ربط داره؟

:چون نمیدونی که المپ روشن میشه.ک پ

__: درسته. المپ میتونه بسوزهپ ب

ری که المپ نمیسوزه.:پس ایمان داک پ

که المپ نسوزه ولی همیشه ممکن هم هست که بسوزه.این امیدهستش، امیدوارم:نه. پ ب

میکنم. و ایمان نیست. باور نمی کنم بسوزه مگر اینکه ببینم سوخته. و اگرم که بسوزه، عوضش

جواب میده چون سابقه ی عوض کردن المپ رو دارم. پس به ایمان نیاز میدونم تعویضش احتماال

ست. یا شایدم من چیزیو متوجه نشدم؟ آیا استدالل من غلطه؟ندارم. ایمان اصال الزم نی

)وقفه(

:نه، فکر نکم.ک پ

، به :پس، میتونیم توافق کنیم که وقتی حرف از خانم من یا روشن کردن المپ میاد وسطپ ب

ایمان نیاز نداریم؟

)وقفه طوالنی(

Page 226: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

: آره، فکر کنم.ک پ

به ایمان و راجع به این صحبت کنیم که چرا اصال :خوبه. پس باید حاال این رو تعمیمش بدیم و پ ب

نیاز نداریم و نباید داشته باشیم. ایمان، فقط بگو نه.

)خنده(

کاوش عمیق تر

کتاب

Christopher Hitchens, The Missionary Position: Mother Teresa in Theory and Practice (Hitchens, 1995) Christopher Hitchens, The Portable Atheist: Essential Readings for the Nonbeliever (Hitchens, 2007) Victor Stenger, The Fallacy of Fine-Tuning: Why theUniverse Is Not Designed for Us (Stenger, 2011) Victor Stenger, God and the Atom (Stenger, 2013) Phil Zuckerman, Why Are Danes and Swedes So Irreligious? (Zuckerman, 2009)

ویدئو

“Is God Necessary for Morality?” William Lane Craig versus (American philosopher) Shelly Kagan Debate, http://www.youtube.com/watch?hl=en&client=mvgoogle&gl=US&v=SiJnCQuPiuo&nomobile=1

پاورقی

Page 227: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

رابطه با از دفاعیات استداللی در رابطه با ایمان و تمرکز بروی دفاعیات استداللی در.برای گذر ۳

کتاب شیوا و در دسترس نویسنده ی امریکایی، گای پی هریسون398 به نام 05 وجود خدا، قویا

دلیلی که مردم برای باور به خدا ارائه می دهند399 را توصیه می نمایم )هریسون، ۲22۳(. من از

ب ریاضیدان ب برای کالس خداناباوری در دانشگاه پورتلند استفاده می کنم. همچنین کتااین کتا

امریکایی، جان آلن پائولوس400 به نام بی مذهب:یک ریاضیدان توضیح می دهد چرا

استدالالت در مورد خدا جور در نمی آید401 )پائولوس، ۲22۳( پیشنهاد می نمایم. در این کتاب

های کالسیک و معاصر در خصوص وجود خدا را رد می کند. کوتاه، پائولوس استدالل

از استدالل الرنس کراوس402 مبنی بر اینکه نیستی بی ثبات است و دیر یا زود چیزی از ۲.معموال

که این استدالل با محدوده ی ۲2۳۲درون آن بیرون خواهد جهید )کراوس، (، پرهیز می کنم. اوال

اینکه من کوچکترین تسلطی به مباحث فیزیکدرک مفهومی من اصطکاک دارد. ثانینظری ندارم ا

تر در این نظریات که راجع به این موضع استدالل کنم. تا وقتی آشنایی کاملی به قوانین فیزیک مست

ندارید، پیشنهاد می نمایم از آن در مباحثات خود استفاده ننمایید.

کتاب کراوس به نام جهانی از نیستی: چرا به جای هستی، نیستی نیست؟403، اثر مهمی است.

ناشان البته، سرفصل های مندرج در آن بیشتر برای یک مناظره مناسب است تا برای معرفت ش

خیابانی.

برای مدافعان مسیحی عزیز شده، ۱.این هم ضربه ای مهلک به استدالل کیهانی کالم404 که اخیرا

می باشد.استدالل کالم به این شرح است:

م میان همه آنچه که وجود دارد، هرآنچه که یک آغاز دارد، با علتی همراه است.:در فرضیه مقد

398 Guy P.Harrison 399 50 Reasons People Give for Believing in a God 400 John Allen Paulos 401 Irreligion: A Mathematician Explains Why the Arguments for God Just Don’t Add Up 402 Lawrence Krauss 403 A Universe from Nothing: Why There Is Something Rather than Nothing 404 The Kalām cosmological argument

Page 228: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

م :جهان آغازی دارد.فرضیه مقد

: جهان علتی دارد.نتیجه گیری

4.این گونه ای از قوری چایی405 فیلسوف بریتانیایی برتراند راسل406 )۳۳۳2-۳۳۳۲( است. راسل

زمین و سکوپ ها، در یک مدار بیضوی بینمدعی است که یک قوری چایی کوچک، پنهان از دید تل

؟ من مریخ وجود دارد. اگر نمی توانید وجود آن قوری را نفی کنید، آیا پس باور دارید که وجود دارد

آنقدر که با مثال ذکر شده در این قسمت موفق بوده ام با مثال قوری چایی راسل موفق شخصا

رقابل ی توانند ذهن خود را به یک شیء غوطه ور غینبوده ام. شاید به خاطر این باشد که افراد نم

ه در یک شناسایی در فضا معطوف کنند. و شاید هم استنباط تضاد در تعدد فزاینده ای از مواد ک

ن موثرتر فضای دربسته قرار گرفته باشند ساده تر است. اگر مثال قوری راسل برای شما از مثال م

یید.است، پس از موثرترین مثال استفاده نما

می بیاورد، متهمان اصلی نمایان “دلیل”.وقتی فردی سعی می کند تا برای اثبات وجود خدا 1

، استدالل نظم دهی407 بر این نظر استوار شوند. مرسوم ترین آنها نظم دهی و پیچیدگیست. اصوال

ردد. گاست که خدا یا خدایان شرایط اولیه را در جهان تنظیم نمودند تا امکان ظهور حیات فراهم

ابش با عنوان فرضیه غلط نظم دهی: چرا

ویکتور استنگر408 )فیزیکدان( در کتاب فوق العاده جذ

از پایبست فرو می را هیفرض نیبطور کامل ا (۲2۳۳)استنگر، جهان برای ما طراحی نشده است

ریزد.

گاهی اوقات از ایده ی اصلی تشکیل دهنده ی استدالل پیچیدگی409، بعنوان ”استدالل ساعت

ساز،“410 یاد می شود. این استدالل بر این مبناست که کارکرد داخلی یک ساعت مچی آنقدر

جهان ما پیچیده است که نمی شود بخودی خود ایجاد شده باشد، و به همین ترتیب کارکرد داخلی

405 Teapot 406 Bertrand Russell 407 Fine-tuning argument 408 Victor Stenger 409 Complexity argument 410 Watchmaker argument

Page 229: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

راح پا به نیز اینچنین است. جهان بیش از آنی که تصورش می رود پیچیده است که بخواهد بدون ط

عرصه ی وجود گذاشته باشد. داوکینز و سایرین به این موضوع پرداخته اند.

ان پاسخی که من برای رها نمودن افراد از بند اعتقاد بدون صدق انجام می دهم به یکی از همکار

ا انگشتش آیا تابحال گردباد دیده اید؟ فکر می کنید که خد”خود مدیونم؛ در مورد گردباد می پرسم:

“ه ای قرار داده و این پدیده های طبیعی پیچیده و خارق العاده را طراحی می کند؟را روی دکم

ط چیزی موضوع اینجاست که پیچیدگی می تواند حاصل طبیعی یک نظام باشد و نه اینکه توس

طراحی و هماهنگ شده باشد.

آن .استدالل جهل ما به علت مشیت الهی نوعی مستمسک شدن فرد معتقد به خداست که از۱

داشته باشد. طریق بتواند راجع به پدیدهایی که نمی توانیم بصورت علمی توضیح دهیم، توضیحی

دا خ”مثال اگر درک علمی در خصوص روز نتواند صاعقه را توضیح دهد، فرد معتقد خواهد گفت،

یح دهیم، وقتی که بتوانیم به شکل علمی ساز و کار مستتر در صاعقه را توض “را انجام داد.این کار

د. به این فرد معتقد به پدیده ی دیگری رجوع می کند و خدا را بعنوان دلیل آن پدیده مرتبط می دان

استدالل، ”استدالل خدای خالء ها“411 اطالق می شود، چون وقتی دانش علمی ما باال می رود،

علت خالء ها بسته می شوند و در نتیجه موقعیت های )پدیده های( کمتر و کمتری را می توان به

الهی ربط داد.

در حال حاضر، طراحی هوشمند412، نوعی استدالل خدای خالء ها می باشد. ایده مستتر در

است، هشما نمی دانید چطور زندگی شکل گرفته و پایدار ماند”طراحی هوشمند از این قرار است،

اء زندگی پرسش های مرتبط با منش “این خداست که زندگی را شکل داده و آنرا پایدار نگه می دارد.

به شما فرآیندی که طی آن ارگانیسم های زنده”نیز نوع دیگری از استدالل خدای خالء هاست،

“شکل طبیعی از مواد غیر زنده حاصل می شوند را نمی دانید؛ بنابراین، علت خداست.

411 God of the gaps 412 Intelligent Design (ID)

Page 230: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

ه می .در ابتدا از اینکه از من سوال می شد چرا فکر می کنم این ادعای عجیبی است شگفت زد۳

ستن یک شدم. ولی دیگر نسبت به این سوال به خاطر تکرر آن بی تفاوت شده ام. اگر از مرگ برخا

ن ر آامر روزمره و پیش پا افتاده بود و همواره انتظار آن می رفت که افراد از مرگ برخیزند، پس د

اد چه از مرگ عجیب به نظر می رسید. ما در جهانی زندگی نمی کنیم که افر برنخاستنصورت

ر از مرگ بصورت منظم و چه حتی اصال یکبار از مرگ برخیزند. بنابراین، ادعای برخاستن یک نف

ادعایی قابل توجه است.

العاده یاز به شواهدی خارقوقتی بیان می کنم که برخاستن از مرگ ادعایی خارق العاده است که ن

ک سند خارق دارد، می شنوم که نه تنها انجیل یک منبع قابل اتکای شواهد است، بلکه فی نفسه ی

ور کنید تص”العاده است و بنابراین موجهات کافی برای صدق باور را دارد. پاسخ من از این قرار است:

عنوان یک نیده اید. بیایید فرض کنیم که بقضیه ای را در مورد زنی که از میان دیوارها می گذرد ش

، “بازپرس، مسئولیت تشخیص درستی این موضوع با شماست. چه کاری انجام خواهید داد؟اصوال

ی افرادی که به صدق ادعاهای مندرج در انجیل باور دارند را ترغیب می کنم تا از چارچوب شواهد

؟ کجا بهره بجویند: نام شاهدین چیست که یک بازپرس معاصر استفاده می کند برای این کار

زندگی می کردند؟ آیا افراد خوشنامی هستند؟ چند نفر شاهد این ماجرا بودند؟ آیا با آنها مستقیما

د؟مصاحبه نمودید؟ چطور می دانید قابل اطمینان بودند؟ نسبت آنها با فرد مورد نظر چه بو

ذیرند که انجیل ا بپرسد، بسیاری از افراد می پاگر یک معرفت شناس خیابانی کارکشته این سواالت ر

در این مواقع،گفتگو منبع قابل اتکایی برای توجیه باور به ادعاهای خارق العاده نیست. احتماال

بطور معمول به موضوع ایمان داشتن باز می گردد که در آن صورت ایمان را بعنوان یک معرفت

ید.شناسی غیرقابل اتکا مورد هدف قرار می ده

عا، با این وجود، هنگام مداخله، به جای ادامه بحث در مورد رستاخیز مسیح و شواهد دال بر این اد

د سوال در مورد محمد که سوار بر اسب بالدار بسوی بهشت تاخت صحبت می نمایم.به ویژه، از افرا

است، وجود دارد که محمد یک شخص تاریخی بوده متقنیمی پرسم که چرا با وجود اینکه دالیل

Page 231: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

یمانی به چنین گزاره ای بر اساس ایمان باور ندارند. به لحاظ مفهومی، وقتی فردی از یک سنت ا

یک فاصله می گیرد این کار به وی کمک می کند تا شواهد خارق العاده ی مورد نیاز جهت اثبات

ادعای خارق العاده را بیآزماید. )این گونه ای از ایده ی جان دبلیو لوفتس413 در ارتباط با آزمون

برون محور برای ایمان414 است.(

۳.مثال هایی از این دسته شامل اقوام آناسازی، ساکنان جزیره ایستر، مایاها، و اقوام شمالی

گرینلند415 هستند. یکی از دالیلی که اقوام شمالی ساکن گرینلند دچار شکست شدند این بود که

آنان را از خوردن صدف دریایی و سایر خوراکی های معمول و در دسترس آن منطقه منع مذهبشان

کرده بود. بطور خالصه، منع رژیم غذایی بر اساس مذهب )مثل منع گوشت خوک در اسالم و

یهودیت( دلیل تفاوت بین توفیق و شکست بودند.

۳.متنی خالصه و کامل که متاسفانه بدون منبع است، ”پاک کردن خدا“416، نوشته ی تام بارتلت417

(.۲2۳۲است )بارتلت،

.آنچه که مومنان می خواهند، و ادعا به دانستن آن دارند، این است که جهان بهمراه پیش ۳2

مجموعه ای از خصائص انتزاعی مانند معنا و هدف وجود دارد. یکی از مشکالت باور به خصائص

عنا در زندگیمان است.ذاتی جهان از بین رفتن وظیفه ما برای ایجاد م

در کتاب جستجوی انسان برای معنا418، ویکتور فرانکل419 در خصوص معنایی که او و هم

قی بر قطارانش در در زمان حبس در آشویتز به آن رسیدند صحبت می کند. این کتاب تاثیر عمی

ی ها درک من از چگونگی جستجوی معنا در زندگی داشت. کمکم کرد تا معنای مبتنی بر محیط

413 John W. Loftus 414 Outsider test for faith 415 Anasazi, Easter Islanders, Mayan, and Norse Greenlanders 416 Dusting Off God 417 Tom Bartlett 418 Man’s Search for Meaning 419 Viktor Frankl

Page 232: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

توانیم افراط گرایانه را بفهمم، اینکه چطور معنا و هدف را برای خودمان خلق می کنیم و چگونه می

در هر لحظه از زندگیمان معنا را بیابیم.

ر .اندیشمندان چپ گرا دیدگاهی بمراتب رقت انگیز تر به مومنان دارند ولی در عین حال د۳۳

یالی د. حمالت به ایمان از دید آنها نوعی استواکنش به پرسش در خصوص ایمان ناراحت می شون

رجوع نمایید(. ۳اندیشه ای و استعمار معرفتی است )به فصل

می .اغلب اظهار نظری ساده انگارانه و سطحی در مورد برابر دانستن خداناباوری و نازیسم را۳۲

هی در دعاهای مشابا “خداناباوری به هیتلر/ نازیسم منجر می شود.”شنوم. مثال، جمالتی مانند،

هر ربع قرن مطرح شده اند: نازیسم محصول اجتناب ناپذیر داروین420 بود، یا محصول لوتر421، یا

پیمان ورسای422، یا اپراهای واگنر423، یا نیچه424 و یا هگل425. بدلیل آنکه قشر کثیری از

ه افراد ای بخداناباوران، پیروان مکتب داروین، لوتر، واگنر، نیچه، هگل و معترضان به پیمان ورس

پوچ از نازی بدل نشدند، تمامی این ادعاها محکوم به شکست هستند. اینها همگی استدالالتی

دیدگاه تاریخ نگارانه است.

ی در عین آیا آدولف هیتلر یک خداناباور بود؟ نمی توان هیتلر را یک مسیحی کلیسا برو نامید ول

سر نهاد که یاد کرد. هیتلر کودکی و تربیتی را پشتحال نمی توان از او بعنوان مثالی از خداناباوری

می نمود و نمی توان آنرا تعلیمات ضد مسیحیت نامید. او با مادر معتقد خود در عشای ربانی شرکت

برای با گروه کر آواز می خواند و از آن لذت می برد. به واقع، نمایش شکوه و جالل کلیسا به شدت

یرگذار بود.مراسمات و تجمعات نازی ها تاث

یک کاتولیک باقی ماند. او هرگز بصورت رسمی بعنوان یک کاتولیک زاده، هیتلر تا آخر عمرش اسما

حمایت از منکر کلیسا و یا عضویتش در آن نشد، ولی در عین حال، با انگیزه های کلیسا در خصوص

420 Darwin 421 Luther 422 The Versailles Treaty 423 Wagner’s operas 424 Nietzsche 425 Hegel

Page 233: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

ه این اشت. البتضعفا، و ناتوانان جسمی و ذهنی که او قصد از بین بردنشان را داشت ضدیت د

موجب نشد تا مسیحیت را غیر قانونی اعالم کند.

ه او یک هیتلر هرگز به الهی بودن عیسی ناصری شک نکرد، ولی یهودیتش وی را متقاعد نمود ک

را بخود آریاییست! تصویر مسیح با چشمان آبی و موهای روشن که بسیاری از خانه های امریکایی

ید هیتلر نیز قرار می گرفت.مزین نموده، بی شک مورد تای

آنچه که در ذیل آمده ارائه مثال مشخصی برای رد خداناباور بودن هیتلر است:

-وقتی دبیر حزب مارتین بورمن426 یک محفل مسیحی که خاله ی اوا براون427 )همسر هیتلر( در

نین آنجا به راهبه گری مشغول بود را بست، هیتلر این فرمان را برگرداند و بورمن اعالم نمود چ

اعمالی به جای نتایج مثبت، تبعات منفی بهمراه خواهد داشت.

رد بپذیرند. هیتلر به ارتش آلمان اجازه داد که روحانیون مذهبی کاتولیک و پروتستان را در میدان نب-

ا در آغوش مامی سربازان کمربند هایی که بروی آنها نقش یک عقاب آلمانی که صلیب شکسته ر ت

گرفته و دور آن نوشته شده ”خدا با ماست“428 را بهمراه داشتند.

ابراز تاسف بروی مسیحیان آلمانی “آن ساخته ی یهودیت”هیتلر از تاثیر انجیل و به گفته ی وی، -

یک ماری که برای اطرافیان خود داشت، هیچگاه اعالم ننمود کهمی نمود. در سخنرانی های بیش

یشترین خداناباور یا غیرمعتقد به ادیان ابراهیمی اسالم، یهودیت و مسیحیت است. از این سه، ب

تحسین او برای اسالم بود، و به ویژه به خاطر سنت نظامی آن دین.

ول زنده را مسئ “قادر مطلق”و “یت الهیمش”نجات یافته از دو جین طرح سوءقصد و توطئه، هیتلر -

ماندش برای اتمام ماموریت بزرگ429 خود می دانست. در شب اشغال اتحاد جماهیر شوروی و نبرد

426 Martin Bormann 427 Eva Braun 428 Got mitt uns 429 Great Mission

Page 234: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

ایان رساند، او برای پاکسازی و سلطه، هیتلر با این کلمات سخنرانی خود خطاب به سربازانش را به پ

“قادر مطلق، خداوند حافظ نیروهای ما باشد!”

-اولین کودتای سیاست خارجی آلمان نازی ”پیمان رسمی با واتیکان“430 بود که به شرط دوری از

ناختن امور سیاست، استقالل کلیسا و فعال ماندن مدارس کاتولیک مجاز گردید. به رسمیت ش

یسا نیز از کلیسای کاتولیک امری بسیار مهم و مشروعیتی سریع برای این طیف مذهبی بود. کل

ه هیتلر، فرماند “جرای عملیات بارباروسا )کارزار ضد شوروی بی خدا( تقدیر نمود.نحوه ی ا”

کاتولیک، نیروهای اس اس، هاینریش هیملر، و طراح هولوکاست، راینهارت هیدریش، همگی اسما

ولیک های هیچگاه توسط واتیکان مطرود نگردیدند. تا امروز که از نظر تنها کلیسای حقیقی کات

اند. موجهی بوده

ادرم اگر م”در ارتباط با محدودیت حضور در کلیسا، آنطور که ادعا شده است، هیتلر اعالم نمود، -

زب نازی، وقتی مقامات پرشور ح “االن زنده بود، بی شک یک کلیسا برو بود و من مانع او نمی شدم.

اینصلیب ها را از دیوار کالس های درس استان باواریا به پایین کشیدند، هیتلر شخفرمان را صا

برگرداند و صلیب ها دوباره نصب شدند.

قیق و برخی افسانه های پیرامون خداناباوری هیتلر قابل ارجاع به نسخه ای به لحاظ ترجمه ناد-

غلط از کتاب صحبت های دور میز431 است. این کتاب، ثبت گفتگو های هیتلر با اطرافیان

ود نزدیکش می باشد. برخی نسخه های متن که به زبان های دیگر ترجمه شده حاوی جمالت خ

ساخته ای است که در نوشته اصلی آلمانی وجود ندارد.

ر یک سطح، دآین کرشاو، آلن بالک و سایر زندگی نامه نویسان هیتلر، وی را و بطور کلی نازیسم را -

د و ضد روحانی جلوه می دهند. ولی این مطلب بایستی در قالب یک واکنش سیاسی درک شو

ه کلیسای ممکن است ارتباطی با دیدگاه های مذهبی یا غیر مذهبی هیتلر نداشته باشد. هیتلر ب

ل حزب قابکاتولیک احترام می گذاشت و حتی از آن بعنوان یک رقیب بالقوه )به لحاظ سازمانی در م 430 Concordat with the Vatican 431 Table Talk

Page 235: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

مونیست نازی و یا دولت آلمان( در هراس بود. در کنار سوسیالیست ها، یا اعضای اتحادیه کارگری ک

زی در سال و البته یهودیان، فعاالن کاتولیک به لحاظ آمار نگاری کمترین احتمال حمایت از حزب نا

ه و در جهت نیل بهایی که همچنان انتخابات آزاد برقرار بود را داشتند. شاید به همین دلیل،

بتواند از رهبر اهدافش، هیتلر مایل به معامله کردن با مقامات کاتولیک بود )با این نگاه که تقریبا

جمعیت کاتولیک پیشی بگیرد(.

ر کلیساهای احتمال اینکه پروتستان ها از نازیسم حمایت کنند بیشتر بود و به همین دلیل هیتل

نگاه او به کلیسای پروتستان همراه با اپروتستان را منعطف تر تلقی می نموهانت و تحقیر د )ضمنا

آب در بود(. اگرچه، تالش هیتلر برای همکاری با کلیساهای پروتستان در پایان خیلی خوب از

نیامد؛جماعت پروتستان، کلیسایی تحت عنوان کلیسای اعتراف432 را ایجاد نمودند که به یکی از

مراکز مقاومت در مقابل نازی ها بدل گردید: بارث، نیمولر، بونهوفر433 و غیره. شاید، این مساله نیز،

از تبار آلمانی های شمالی و پروسی(، چه در ارتباط با سلسله مراتب کاتولیک و چه پروتستان )عموما

اشد.پژواکی از تعصبات فرهنگی دوران تربیت خردسالی هیتلر در شهر کوچکش در اتریش ب

اد دارند. مونیستی هر دو، نظام های ایدئولوژیک هستند که الزام به اعتق.مذهب وجزم اندیشی ک۳۱

سیستی، می ضمن آنکه فاقد هرگونه سازوکار اصالح شوندگی هستند.)در رابطه با تزریق عقاید مارک

جزم اندیشی توانید تعالیم مذهبی کاتولیک را متصور شوید.( خداناباوری به جای اینکه بر پایه ی

شک است و سدی در مقابل شگفتی نمی سازد. باشد بر اساس

432 Confessing Church 433 Barth, Niemöller, Bonhoeffer

Page 236: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

۸فصل

ایمان و دانشگاه

فکر فرومایه، نسبی دانشگاه ها و کالج ها قابلیت فعالیت بسیار بیشتری در رابطه با مقابله با ایمان، ت

نیست و چه باید گرایی معرفتی و استدالل بد را دارند. در این فصل به اینکه چرا آنگونه که باید باشد

اد از کرد می پردازم. عالوه بر آن، خوانندگان این کتاب را در خصوص الگویی که برای رهایی افر

دیگر معرفت شناسی نسبی گرایانه )به هر روش که به دانش و آگاهی برسید بخوبی روش های

خواهد بود( بکار می برم، راهنمایی خواهم نمود.

تقاء سطح یک قدم بنیادین در راهبرد مقابله با ایمان، ار درگیر نمودن دانشگاه ها در مبارزه با ایمان

عدی تعقل،خرد ورزی و ایجاد شکاکان است. بسیاری از فارغ التحصیالن دانشگاهی به نسل ب

کر نقادانه را رهبران و سیاست سازان تبدیل خواهند شد. نه تنها بایستی به مدرسان نحوه آموزش تف

وزش یکرد افراد در مسیر صحیح عاری از ایمان را به آنها آمیاد بدهیم بلکه چگونگی قراردادن رو

دهیم.

این فصل که شامل سه بخش مجزا می باشد، به منزله ی فراخوان برای مسئوالن آموزشی،

گاهی چپ گرایی دانش”دانشگاهیان، مدرسان، و از همه مهمتر فعاالن دانشجویی است. بخش اول،

بخش دوم، له می باشد؛أاین بخش در باب توصیف مس “ی شد،معاصر: چطور نقد تفکر بد غیراخالق

بخش دوم راه حل های مشخصی را برای برخی از مسائل “ادعاهای ایمانی در داخل کالس درس،”

عرفت بخش سوم نقشه راه را برای مدرسان و م “فراتر از نسبی گرایی،”ارائه می دهد؛ بخش سوم،

بی گرایی معرفتی ارائه می دهد.شناسان بمنظور رهایی افراد از بند نس

تفکر بد غیراخالقی شدنقد معاصر: چطور دانشگاهیچپ گرایی

Page 237: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

ن وقتی حرف از سعه صدر به میان می آید، هرج و مرج بین نظرات و افراد ، موجب شکل گرفت ”

ه محیطی می شود که در آن عقل و خرد ورزی برای تمایز بین نظریات خوب و بد قابل استفاد

تند، محیطی را وقتی نمی خواهیم قبول کنیم که سالیق ما تعیین کننده ی واقعیت نیس نیستند.

“ایجاد می کنیم که واقعیت در آن قابل بهبود نیست.

__مت ثورنتون434، فعال اجتماعی

ی سلطه ی در این بخش، در رابطه با چگونگی تبدیل نقد معرفتی به یک عمل نهی شده به واسطه

لیبرالیسم نوین )دانشگاهی( که من آنرا ”چپ گرایی دانشگاهی معاصر“435 می نامم، خواهیم

به ر ادامه پرداخت. برای ارائه این استدالل، با مختصری از شجره نامه لیبرالیسم آغاز می نمایم؛ و د

ارزش های زیان آور پیوند خورده با لیبرالیسم اشاره خواهم نمود؛ سپس بحث خود را با مطرح

نمودن اسالم و اسالم هراسی پیش خواهم برد؛و سپس در نهایت، صحبتم را با تاثیر انحراف

لیبرالیسم معاصر بروی فمنیسم و ایمان خاتمه خواهم داد.

لیبرالیسم کالسیک و اجتماعی

لیبرالیسم محصولی از قرن هفدهم با رهبری فیلسوف بریتانیایی جان الک436 )۳۳24-۳۱۱۲( می

تیار عمل، باشد. از منظر الک، لیبرالیسم یعنی دولت محدود، حاکمیت قانون، فرآیند نظام مند، اخ

ا به آزادی مذهب، آزادی بیان، آزادی مطبوعات، آزادی تجمع، جدایی دین از سیاست، و تفکیک قو

ی که بر فعالیت یکدیگر نظارت دارند.شاخه های

صولی از قرن مح__لیبرالیسم کالسیک الک در گذر زمان تکامل پیدا نمود و به لیبرالیسم اجتماعی

نوزدهم__ تبدیل گردید که پدر آن یک متفکر بریتانیایی دیگر به نام تامس هیل گرین437 )۳۳۳۲-

434 Matt Thornton 435 Contemporary academic leftism 436 John Locke 437 Thomas Hill Green

Page 238: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

نیک توصیف ن( بود.گرین در مورد آزادی مثبت شروع به نگارش ک۳۳۱۱مود، و رد، انسان ها را ذاتا

از نظم اجتماعی و اقتصادی که معطوف به ارتقاء رفاه عمومی باشد، دفاع کرد.

پ در قرن بیستم، لیبرالیسم اجتماعی همچنان به تکامل خود ادامه داد و صفت غالب آن به چ

یسم اسکلتی دید از لیبرالگرایی دانشگاهی معاصر تبدیل گردید )پاورقی شماره یک(. این تجلی ج

ه با آن گره از تجلیات قبلیست، و نه از سر آنچه که هست بلکه به خاطر ایدئولوژی های زیان آوری ک

ری، خورده و ظاهری فاسد به آن داده توصیف می گردد: نسبی گرایی، ذهنیت گرایی، بلند نظ

ر به سابقه ی این ارزش های اشغال گ، احترام به تفاوت و فراگیر بودن. یفرهنگ ییکثرت گراتکثر،

ی کنند.مبارزه لیبرالیسم تاریخی و اجتماعی برای آزادی و مقابله با هر شکلی از ستم، خیانت م

آنرا به ایدئولوژی به لحاظ تاریخی، هیچ خصیصه ی ذاتی در بطن لیبرالیسم وجود ندارد تا لزوما

السیک د بزند. این واقعیت که مابین اشکال کهایی که در حال حاضر از آن سواری می گیرند پیون

باط لیبرالیسم و ارزش هایی که هم اکنون در حوزه چپ گرایی دانشگاهی معاصر می گنجند ارت

ضروری وجود ندارد، امید بخش است. امید به اینکه چپ گرایی دانشگاهی معاصر از این ارزش

یف می کالسیک و اجتماعی را تضع های اشغال گر خارجی که چشم انداز آزادیبخشی لیبرالیسم

کنند جدا شود و در نهایت لیبرالیسم به ریشه های مد نظر و تاریخی خود بازگردد.

سالیقارزش های اشغال گر و

سبی تعیین و تمایز ارزش ها و ایدئولوژی های سوار بر لیبرالیسم دشوار است ولی از میان آنها ن

شد. گرایی فرهنگی می تواند یک نقطه آغاز با

ده و نسبی چپ گرایان دانشگاهی معاصر بطور عموم، از پوشش نسبی گرایی فرهنگی استفاده نمو

یک نسبی ترویج می دهند. )من تابحال با فرد محافظه کاری که ارزشیک گرایی فرهنگی را بعنوان

ه چون گرای فرهنگی باشد برخورد ننموده ام.( ایده اصلی در نسبی گرایی فرهنگی این است ک

همواره افراد یک فرهنگ دیگر را برحسب شرایط و موقیعت خاص خودشان قضاوت می کنند

م قضاوت قابل اتکا در مورد فرهنگ ها و آداب)دیدگاه فرهنگ موقعیت محور(، بنابراین انجا

Page 239: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

تند. مثال، فرهنگی غیرممکن است. این بدان معناست که فرهنگ و آداب فرهنگی قابل قضاوت نیس

مردم در برزیل آووکادو را با شکر و خوراکی های شیرین می خورند )مثل نوشیدنی های آووکادو438( و

در ایاالت متحده ما آووکادو را با نمک و خوراکی های نمکی می خوریم )مثل گواکامولی439(. اینها

مثال هایی از آداب فرهنگی هستند و بنابراین نه درست هستند و نه غلط.

با ادعا نسبت به عدم امکان انجام قضاوت های قابل اطمینان در خصوص آداب فرهنگی به غلط

هنگی در خصوص آداب فر نیم نمی تواما ”مترادف گردیده است. یعنی، جابجایی از، اخالقیارزش

در اینجا به این حرکت جعلی “ما نباید در خصوص آداب فرهنگی قضاوت کنیم.”به، “قضاوت کنیم

انجام بودنغیر اخالقی بودن نقد عقالنی یک سلیقه فرهنگی، به غیرممکنتوجه کنید، از

قضاوت در خصوص یک سلیقه فرهنگی.

بودن نقد از حوزه فرهنگی به حوزه معرفتی ورود پس از این، نسبی گرایی و غیراخالقی

یعنی از غیرممکن بودن انجام قضاوت قابل اطمینان در مورد سالیق فرهنگی به، __نمود

ر غیراخالقی بودن قضاوت های قابل اطمینان درخصوص شناخت دنیا. و همانطور که هیچ منظ

ه باشیم، پس قضاوتی قابل اتکا داشتفرهنگی بخصوص و غالبی وجود ندارد که از آن جایگاه بتوانیم

ضاوت با این استدالل، هیچ منظر بخصوص و ویژه معرفتی وجود ندارد که از آن جایگاه بتوانیم ق

های عینی گرایانه معرفتی داشته باشیم.

رای شکل دهی نسبی گرایی معرفتی با دو ایده پیوند خورده است. یکی اینکه هر فرآیندی که فرد ب

به باورها استفاده کند بخوبی سایر فرآیندهاست، که این یعنی نوعی برابرگرایی معرفتی440. و دوم

قضاوت قرار اینکه فرآیندها قابل قضاوت نیستند چون همواره یک فرآیند توسط فرآیند دیگر مورد

د داشت.می گیرد. در حالت دوم، هیچ پایه و اساسی برای مقایسه قابل اتکای معرفتی وجود نخواه

438 Avocado smoothies 439 Guacamole 440 Epistemic egalitarianism

Page 240: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

فهم ال، فرض کنیم که مردم جامعه الف ترجیح می دهند از قرآن برای رسیدن به دانش وبطور مث

سبی واقعیت استفاده کنند، در حالیکه مردم جامعه ب از روش علمی بهره می گیرند. از نظر یک ن

ی تراز گرای معرفتی، اینها هردو راه های مختلفی برای شناخت جهان است. اگر فردی در تالش برا

از قبیل __اعتقاداتش با واقعیت، از روش علمی استفاده نماید، در نتیجه هر فرآیند دیگرصحیح

رای کسی را نه فقط حقیر بلکه احمقانه می شمارد. به همین صورت، مطلب باال ب__استفاده از قرآن

یب و نقص وکه با قرآن کار خود را شروع کند صادق است.اگر کسی با این فرض که قرآن کتابی بی ع

اندارد، هر کامل است و برای فهم واقعیت بهترین راه می باشد کار خود را شروع کند، پس با این است

فرآیند دیگری حقیر و گمراه تلقی خواهد گردید.

نسبی گرایی معرفتی نه تنها منجر به ذهنیت گرایی441 شد بلکه با آن همزمان رخ داد )به تبدیل

نسبی گرایی معرفتی به ذهنیت گرایی، عنوان چرخش ذهنیت گرایانه442 هم اطالق می شود(.

یعنی، ما از تفکر در قالب یک جهان عینی گرای443 قابل شناخت به یک جهان ذهنت گرای قابل

ادق شناخت پا گذاشته ایم. در یک جهان قابل شناخت ذهنیت گرا، هرچه برای من صادق است، ص

به وجود دارند که افراد می تواننداست. در یک جهان قابل شناخت عینی گرا سنگ معیارهایی

اق، سنگ معیارهایی مانند واقعیات باثبات و مورد وف__درستی عقاید خود را با آنها تراز کنند

وشن، استفاده از گفتگوی فلسفی، جهان فراحسی جمعی، معین، و بی نیاز از ذهن گرایی )بوگ

۲22۱ ب، ۲2۳۲ الف(444. به عبارت دیگر، به عینت گرایی اینگونه فکر کنید: اگر هرکسی و من

جمله خود شما، قرار بود ناپدید شود، جهان به آنچه که هست ادامه خواهد داد. آنچه که هست، از

عینی باور شما مستقل است. ولی در دنیایی که به ذهنیت گرایی اولویت داده می شود، حقایق

آنچه که صادق است، فقط برای شما صادق است.__وجود ندارد

441 Subjectivity 442 Subjective turn 443 Objective 444 Boghossian, 2006b, 2012a

Page 241: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

نگ، یجه، نظام های معرفتی به سالیق محدود می شوند. یعنی، آن دسته از مردم، در آن فرهدر نت

ویی، طالع ترجیح می دهند از فرآیند الف برای شکل دهی به باورهای خود استفاده نمایند )پیش گ

اشد بینی، رجوع به متون مذهبی(، در حالیکه سلیقه ی باقی مردم استفاده از فرآیند ب می ب

بدیل می ه و تجربه، خطا یابی، روش علمی(. نظام های معرفتی به افزودنی های روی پیتزا ت)فرضی

به ذائقه ربط دارد و درست و غلطی درکار نیست )پاورقی شماره چهار(.__شوند

کثرت گرایی فرهنگی

ل است و راه این نظر که نظام های معرفتی ذهنی و سلیقه ای هستند به کثرت گرایی فرهنگی متص

را ا برای آن هموار می سازد. اینجاست که مطالب گمراه کننده می شود و بایستی اصطالحاتر

تبیین نماییم.

در محیط دانشگاهی شنیده می شود. “ یفرهنگ ییکثرت گرا ” اصطالحی است که مکررا

وده )کانادایی ها در دهه هفتاد از این اصطالح در سیاست های رسمی خود استفاده نمودند.( شال

سالمت آمیز این است که فرهنگ ها می توانند و بایستی به شکل م یفرهنگ ییکثرت گرای اصلی

کردن مردم رت گرایی فرهنگی یک روش راهبردی برای همگراهمزیستی داشته باشند. در ابتدا، کث

ی بعنوان در لوای یک فرهنگ فراگیر متشکل از طیف های متعدد و معین بود. کثرت گرایی فرهنگ

.اصطالحی که در فضای علمی امروز بکار می رود بسیار متفاوت است )پاورقی شماره پنج(

مانند __مزیستی ها نیز تعمیم داده شده استچتر کثرت گرایی فرهنگی جهت پوشش بر سایر ه

د بطور همزیستی نظام های معرفتی و ادراکی. و همانطور که فرهنگ ها و نژاد های متفاوت می توانن

رفتی متفاوت یکدست مثال تا زمانیکه به آنها حمله نشده همزیستی داشته باشند، پس نظام های مع

انند بطور یکدست همزیستی داشته باشند.نیز تا زمانیکه به آنها حمله نشده می تو

بالقوه تفکر اکنون می بینیم که چگونه لیبرالیسم کالسیک به نوعی ایدئولوژی که آزادیبخشی

قالنی نقد معاصر تحلیل ع دانشگاهیچپ گرایی نقادانه را تضعیف می کند مبدل گشته است.

Page 242: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

انه به یک یک فرآیند مورد استفاده برای شناخت واقعیت را از مرتبه ی یک نقد معرفت شناس

ل داده اند.اخالقی تنز نهی

وال آنچه که می خواهم بنویسم ممکن است موجب پریشان احوالی مطالب تزریق شده فعلی در ر

ه متون )مانند فرآیند اطالع از عمر زمین از طریق مطالع فرآیندمرسوم دانشگاهی باشد: نقد یک

به زنان برای باستان(، یا نقد یک آداب فرهنگی )مانند استفاده از نظام اندازه گیری متریک یا اجبار

یا نقد خصشپوشش(، یا نقد بر یک متن مذهبی )مانند کتاب مورمون یا اورانتیا(، بمانند نقد یک

نسانی از طریق تعمیم ویژگی های معین ا یفرهنگ ییکثرت گرایست. لذا یک نژاد از انسان ها ن

ناخت، )مانند نژاد، جنسیت، تمایالت جنسی، مذهب( به نظام های معرفتی، روش های فرهنگی ش

سنن ایمانی، افسانه های محلی و غیره، به این ابهام و سردرگمی دامن زده است.

دارای ،آراء و عقایداهی معاصر این باور و ارزش است که یکی دیگر از انگاره های چپ گرایی دانشگ

ست، در ن و مقام از خصائص آراء و عقاید اأ. وقتی کسی بر این باور باشد که شن و مقام هستندأش

ه نباید نتیجه نقد یک نظر مساوی با نقد فرد است. به عبارت دیگر، به لحاظ اخالقی، همانطور ک

را نقد کرد به ساکنان صحرای آفریقا و یا میان ساکنان اسکاندیناویجنبه های فیزیکی مرسوم میان

همان نسبت نبایستی نظریات، سنن ایمانی، و غیره را در بوته ی نقد قرار داد.

ی به منزلت دادن به عقاید دو پی آمد دارد. اولین پی آمد آن این است که افراد به نقد سنن ایمان

دیده ی گفتار های تنفر آمیز می نگرند )مانند بکار بردن حرف N 445 در زبان انگلیسی برای خطاب

شود تا قرار دادن سیاهپوستان به شکل توهین آمیز(. این نوع تصحیح سیاست مآبانه باعث می

که آنها نه ایمان بیش از پیش در مقابل نقد جدلی محافظت شود. اکثر افراد از سر ترس از نگاه مردم

نه ای می بلکه بد ذات، عصبی، سرسخت، متعصب، بی احساس و کیفقط انسان های بدی هستند

باشند، از نقد ایمان خودداری می کنند.

445 Saying the “N” word

Page 243: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

دومین پی آمد آن پزشکی سازی446 افراد بر اساس نقد های آنان است.این کار از طریق افزودن

ق فوبیا“447 )هراسی( به شخصی است که چیزی را نقد می کند، بطور مثال، اعتقادات متعل

پسوند” ا

به سنت ایمانی اسالم. )به اشتراک وجه این اصطالحات توجه نمایید: اسالم هراس، دگرهر اس،

ایمان هراس(448. پیام مستتر این اصطالح سازی آن است که تحلیل عقالنی و نقد، عالئمی از

اختالالت روانی هستند.

د چه از برچسب زدن به کسی که منتقد نظریات است، صرفنظر از حوزه ی آن، چه از سر ترس باش

یک و سر آسیب های روحی روانی، خیانتی تمام و کمال به ایده های بنیادین لیبرالیسم کالس

ق به اجتماعی می باشد. ایده هایی همچون حق زندگی برای هر نفر در سایه ی دیدگاه متعل

ت بردن از حق آزادی بیان شخصی. خودش، آزا

د بودن، در جستجوی خوشبختی بودن، و لذ

اند. )افرادی از ایمان ها و نژادهای مختلفی وجود دارند که بطور جدی از تبعیض و تنفر رنج برده

رادی می مخلوط کردن نظریات و اشخاص و پزشکی سازی نقد، نه تنها موجب لوث شدن تجربه ی اف

را ستینالو نقد عق لیتحل یآزادیض رنج برده اند، بلکه ریشه ای از آزادی که همان باشد که از تبع

بدور می اندازد.

و اسالمبلند نظری

ه بلند نظری )سعه صدر( یکی دیگر از ارزش های لیبرال است که با همان خط مشی فکری ک

د )پاورقی صحبت آن به میان رفت به ارزشی دیگر انحراف پیدا کرده که تعقل را تضعیف می نمای

اشد. یعنی، شماره هفت(. بلند نظری و شکیبایی تنها زمانی معنا می دهد که تعاملی وجود داشته ب

از سر وجود آن نظری ارتباط مناسبی با کوته نظری ندارد. وقتی بلند نظری و پشتیبانی کهبلند

ردد، حاصل می شود از افراد به نظرات تعمیم پیدا می کند و تکیه گاهی برای آراء و عقاید می گ

سوگیری کارمان در نهایت به طرفداری از کوته نظری، دیدگاه های ضد دینی، بی منطقی و کلیه ی

446 Medicalization 447 O-phobia 448 Islamophobe, homophobe, faithophobe

Page 244: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

دید که ای سلسله مراتبی دیگر ختم می شود. مثال هایی از این دست را می توان در اروپای قدیمه

تند.لیبرال دموکراسی های آن زمان در مواجهه با افراطیون اسالمی موضع بی طرفانه بخود گرف

ان یمو حاال به بلند نظری و سعه صدر اجتماعی می پردازیم. بسیاری از جوامعی که فرآیند های ا

ند. برنتافتن دگرباشان، محور را مقدس می شمارند به واقع و به شکل عمیقی بی صبر و تحمل

تافتن آزادی بیان، برنتافتن حقوق زنان، برنتافتن حقوق اقلیت ها، برنتافتن سنن ایمانی دیگر، برن

و موارد یبرنتافتن آزادی تجمع، برنتافتن آزادی مذهبی، و غیره )پاورقی شماره هشت(. چپ گرای

عمیم مندرجی که از سعه صدر کولی می گیرند، ارزش آنرا به آداب اجتماعی، فرهنگی و معرفتی ت

در افغانستان اعتراضات و کشتار مردمی به خاطر هتک حرمت ادعایی داده اند. بطور نمونه، اخیرا

نسبت به قرآن اتفاق افتاد )پارتلو و لوندونو، ۲2۳۳؛ زیف، ۲2۳۲(449، و در سطح وسیعتر جهان

دانمارکی اسالم شورش هایی به خاطر تصاویر کارتونی پیامبر مسلمانان، محمد، که توسط روزنامه

ییالندز پوستن450 به چاپ رسیده بود رخ داد.

اخیرتر از نمونه قبلی، در واکنش به فیلم، بی گناهی مسلمانان 451، اعتراضات خشونت آمیزی در

نز بلند الیا اتفاق افتاد. در دنیای غرب، این اعمال از دریچه ی للیبی، مصر، اندونزی و حتی استر

ی جامعه، یعن__نظری تعبیر گردیدند. چپ گرایان دانشگاهی مشکل را از جانب جامعه ما می دیدند

سایر خص، بایستی حساسیت، صبر و و درک بیشتری از ارزش ها و ایمان هایو ایاالت متحده بأل

(. ولی جوامعی که در آنها ۲2۳۲؛ویلیامز، ۲2۳۲؛ فالک، ۲2۳۲یس، فرهنگ ها داشته باشد )دیو

کشتارهای اعتراض آمیز رخ داد شاید کوته نظرترین جوامع روی زمین هستند.

بیشتر، مردم این جوامع به خاطر ناکافی بودن بلند نظری ما یا به هوای درخواست برای بلند نظری

ن مردم شروع به هیاهو کردند چون متن مقدسشا هیاهو نکردند. تشنج عمومی زمانی رخ داد که

ی مورد هتک حرمت کسانی قرار گرفت که برای آن بعنوان راهی منتهی به دانش و حقیقت ارزش

449 Partlow & Londono, 2011; Sieff, 2012 450 Jyllands-Posten 451 The Innocence of Muslims

Page 245: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

یز را به قائل نبودند )پاورقی شماره نه(. با این وجود، بسیاری از چپ گرایان این رفتار اعتراض آم

نی از و حتی خیلی ها بطور عل__ل تعبیر نمودندمثابه فراخوانی به ما جهت افزایش سطح تحم

(.۲2۳۲سانسور حمایت بعمل آوردند )مالک،

علت موضوع دیگری در رابطه با هیاهو و کشتار در خیابان آزاردهنده است. بسیاری از چپ گرایان

می دانند چون یمعرفت ینظام هارا در عدم درک این فرهنگ ها و یرفتار نیاز چنناراحت شدن

زرده آزرده در بطن این جوامع زندگی نمی کند. اگر مردم سایر فرهنگ ها را درک کنند، دیگر آ فرد

خاطر نخواهند شد. منظور چپ گرایان این است که در درک فرد امر باطنی وجود دارد که مانع از

ین هواضح دیدن موضوع توسط او می شود. در مقابل نظر مندرج، این نظر وجود دارد که به خاطر تو

مسست و له دار و غلط اأبه حساسیت های مذهبی، سرازیر شدن به خیابان و هیاهو و کشتار، واقعا

بر همین اساس، ایرادی عدیده در ارتباط با نظام های معرفتی ایمان محور وجود دارد )پاورقی

شماره ده(.

یابان دیگری در خنظر شخص من این است که دسته ای از مردم به علت عدم درک اینکه چرا دسته

درک می کنند ها داد و بیداد می کنند آزرده نمی شوند، آنها آزرده می شوند سته چرا دچون دقیقا

دیگر در خیابان ها داد و بیداد می کنند.

چپ گرایان، فمنیست ها و احیای لیبرالیسم کالسیک

غال چون ارزش های اشچپ گرایان امروزی قادر به تشخیص عدم توازن اخالقی و معرفتی نیستند

ه قضاوت های گر سوار بر لیبرالیسم کالسیک و اجتماعی این فرصت و توانایی را از آنها گرفته اند ک

چپ اخالقی و معرفتی انجام دهند. آنچه که امروز در آموزش عالی اتفاق می افتد نمونه الگویی از

علیم می ن نیز این رویکرد را تگرایان تحصیلکرده ای است که مانع از قضاوت هستند و به دیگرا

خود دهند. این افراد به جای اینکه قضاوت های مستدل و واقع گرایانه داشته باشند، از ممانعت

احساس منزلت اخالقی می کنند.

Page 246: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

اکثریت مدرسان موسسات امریکایی امروز از طیف چپ گرایان دانشگاهی هستند که وصف

تفاوت میان ایدئولوژی فراگیر نداده اند در تقسیم بندیحتی دانشگاهیانی که تن به این __نمودم

ند احترام به ارزش های فردی و انجام قضاوت نقادانه بروی معرفت شناسی ها دچار مشکل هست

؛ توبین و ۲221؛ راثمان، لیچر، و نویت، ۲221؛ کورتز، ۲2۳۲؛یاشیک، ۲22۳)گراس و سایمنس،

واینبرگ، ۲22۱(452. یکی از پی آمد های ناخوشایند این مسأله این است که بسیاری از استادان

خودداری از قضاوت و به ویژه قضاوت های اخالقی را به دانش پژوهان خود می آموزند )پاورقی

رسان بایستی شماره یازده(. جلوگیری از نقد معرفتی اشتباه است و بایستی خاتمه یابد. آنچه که مد

تمایز ضاوت های بهتر ومتمایزتر است:یعنی، چگونگی مبه دانش پژوهان بیاموزند نحوه انجام ق

ساختن روش های قابل اطمینان در استدالل از روش های غیرقابل اطمینان در استدالل.

ون، اگر به شکست فمنیسم دانشگاهی معاصر اشاره نکنم، از موضوع، گذرا رد شده ام. هم اکن

یجه، بگویم، با او همخانه است. در نت فمنیسم با چپ گرایی دانشگاهی ازدواج کرده و یا بهتر

این، فمنیسم نیز بمانند لیبرالیسم همان ارزش های برون زاد را در خود جذب نموده است. بنابر

فراگیر در خصوص اعتراض به سن ستیزی بیرحمانه و شکستی غم انگیز، فاجعه بار و تقریبا

افسارگسیخته ی طالبان، خشونت دهشتناک و وسیع داخلی برعلیه زنان گینه نو پاپوآ453، خشونت

جنسی و جسمی مرسوم علیه زنان در قبائل بومی استرالیا454، و... رخ داده است.

و کثرت اگر قرار بود فمنسیم را نیز مانند حوزه ی عقیدتی، از ارزش هایی مانند بلند نظری، تنوع

ا زنان در یکایی رفتار بفرهنگی عاری سازیم، نتیجه چه بود؟ آیا احتمال اینکه فمنیست های امر

م قابل درک فرهنگ های دیگر را نقد کنند بیشتر بود یا کمتر؟ پاسخ روشن است. سکوت فمنیس

لوده است چون بوسیله ی شعارهای ارزش های اشغال گر همچون کثرت فرهنگی و نسبی گرایی آ

شده است.

452 Gross & Simmons, 2007; Jaschik, 2012; Kurtz, 2005; Rothman, Lichter, & Nevitte, 2005; Tobin & Weinberg, 2006). 453 Papua New Guinea 454 Aboriginal women and girls in Australia

Page 247: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

ایمان

ن، با ایمان هستند. این چپ گرایادر ضمن، چپ گرایان دانشگاهی معاصر هم پیمانان بی اطالع

قلدری موضوع نقد ایمان را از دستور جلسه حذف نموده اند )پاورقی شماره دوازده(.

یژه در به و “متنوعی”کثرت گرایی فرهنگی و ایدئولوژی های مرتبط با آن، معرفت شناسی های

هنگ، و کیب نژاد و فر بخش فرآیند های ایمانی که مصون از نقد هستند را عرضه می کنند. با تر

اد، حمله به فرآیند های ایمانی و تعقل و به لحاظ اخالقی مترداف دانستن آنها با حمله به نژ

رآیند های ایمان جنسیت، و سایر صفات تغییر ناپذیر، کثرت گرایی فرهنگی از مورد نقد قرارگرفتن ف

مال خیر اخالقی بدل می محور ممانعت بعمل می آورد. در نتیجه ی آن، نقد های منطقی به اع

شوند )پاورقی شماره سیزده(.

بیان نقد با جلوه ای دروغین از لیبرالیسم کالسیک و اجتماعی، چپ گرایان دانشگاهی معاصر عمل

ایمان له ای اخالقی و حتی شکستی اخالقی بدل نموده اند. نقدأایمان و ادعاهای ایمانی را به مس

صورت، هنده، غیرضروری و نامهربانانه تبدیل می شود. به همینبه عملی غیراخالقی، فاسد، آزارد

از، بی رحم و به افرادی که این نقد ها را ارائه می دهند به دید انسان هایی فاسد، کوته نظر، تفرقه اند

هارده(.حتی کینه ورز نگریسته می شود. این حرکتی نامشروع و اشتباه است )پاورقی شماره چ

ه ایمان دیگر ر ناپذیر نیست؛انسان ها ترک ایمان می کنند و یا از ایمانی بایمان یک خصیصه تغیی

انی را ترک می تغییر مسیر می دهند. این شبیه جنسیت یا قومیت نیست. حتی برای افرادی که ایم

ه این وجود دارد )پاورقی شماره پانزده(. در برخی نقاط دنیا، جریم “ارتداد”گویند کلمه ای به نام

عمل مرگ است )وزارت امورخارجه ی ایاالت متحده، دفتر دموکراسی، حقوق بشر و کار، ۲2۳۳

الف(455.

455 United States Department of State, Bureau of Democracy, Human Rights and Labor, 2011a

Page 248: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

ای به غایت غلط نمایش تسلیم به عمل کشتن افرادی که یک سنت ایمانی را ترک گفته اند استفاده

و وحشتناک از ارزش ”بلند نظری“ می باشد که متفکران عصر روشنگری زمان جان الک و تامس

هیل گرین456 آن را فریاد می زدند. این نه بلند نظری، بلکه کوری ایدئولوژیکی و بزدلی اخالقیست.

امید

فتی چپ گرایان دانشگاهی معاصر فضایی سراسر فاجعه آمیز به لحاظ اجتماعی، اخالقی، و معر

، ایجاد نمود اند. عقل و منطق تضعیف شده و به جای آن شرایط برای شکوفایی ایمان، مذهب

شارکت شبه علم، و معرفت شناسی های اشتباه از هر رنگ و بویی فراهم گردیده است. عدم مخرافه،

باور مد آن یک نسل کامل از دانش پژوهان به بهره گیری از ظرفیت های خرد گرایی نقادانه و به پی آ

انشگاهی ، حاصل مسئولیت مستقیم چپ گرایان دداشتن به اینکه انسان های بهتری هستند

است.معاصر

، کثرت گرایی امیدوارم که چپ گرایی معاصر به لیبرالیسم بازگردد و از نسبی گرایی، ذهنیت گرایی

ود. ن و منزلت از انسان ها به آراء و عقاید است، جدا شأفرهنگی و افکار درهمی که معلول تعمیم ش

هریس، هیچنز، دنت457 و افراد دیگری به شیوایی از مرزها و حدود نئو لیبرالیسم و اهمیت احیای

راوت و موثر لیبرالیسم کالسیک و اجتماعی با هدف بازگشت مجدد آن بعنوان یک عامل تغییر پر ط

سخن گفته اند.

ادعاهای ایمانی در داخل کالس درس

“در علم، وقتی تظاهر به دانستن چیزی می کنید که نمی دانید، به شما می خندند.”

__مت ثورنتون458، فعال اجتماعی

456 John Locke and Thomas Hill Green 457 Harris, Hitchens, Dennett 458 Matt Thornton

Page 249: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

کرده سی شاگرد شما در کالس درآمدی بر فلسفه، خود را فعاالنه برای آزمون میان ترم آمادهتمام

ا بر حسب اند )پاورقی شماره هفده(. بعد از پایان آزمون به شاگردانتان اعالم می کنید که نمرات آنه

لی459 خواهد بود__یعنی انگشتانتان را روی نشانه قرار می دهید و ارواح نمر ه استفاده از تخته رما

ایده آل خود را از عالم قدسی به شما اعالم می کنند.

این کار چه واکنشی را برخواهد انگیخت؟ عصبانیت؟ حیرت؟ گیجی؟

تظار نمره البته دو گروه از دانش پژوهان تصور می کنند که این ایده ی معرکه ای است: آنهایی که ان

ه بسیار قبولی برای آنها به ارمغان بیاورد، و دستپایینی را دارند ولی امیدوارند چرخش تاس نمره

سایرین معدودی که معتقدند تخته رمالی ساز وکار قابل اطمینانی در جهت نمره دهی عادالنه است.

همین حس را به زبان خواهد آورد. نیز شگفت زده خواهند شد و احتماال

آن می ل دانش پژوهان خود را دراین شرایط مشابه موقعیتی است که استادان در زمان نقد استدال

را نمی دهد. یابند، البته با این تفاوت که جو دانشگاهی فعلی اجازه بیان شگفتی از این وضعیت

ل اطمینان این جو موجب شده تا استادان از به چالش کشیدن حتی فقط یکی از فرآیند های غیرقاب

ر ه حفاظت یک غالف نفوذ ناپذیاستداللی در هراس باشند. اعتقادات ایمان محور به واسط

فرهنگی، اجتماعی و اندیشه ای، موقعیتی یگانه را تصاحب نموده اند.

درعلوم نرم460 )جامعه شناسی، فلسفه، انسان شناسی، غیره(، اگر دانش پژوهی بیان کند که به

منجر به کهو فرآیندی __فالن گزاره باور دارد چون در راستای سنت ایمانی وی می باشد، با آن گزاره

اپذیر طوری برخورد می شود که انگار ادعای معرفتی مشروعی استوار بر منطق تردید ن __آن شده

مصون است. پیش فرض عمومی این است که ادعاهای ایمانی نسبت به نقد و پرسش های پیرو آن

هستند.

459 Ouija board 460 Soft sciences

Page 250: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

ن مطلب را ذکر می نباید اجازه داد انجماد خردورزی در تمام سطوح و رشته ها رخ بدهد. مجددا ای

شده کنم که در علوم نرم، پرسش از دانش پژوهان در مورد ساز و کار شکل دهی به باورها عملی نهی

تلقی می گردد ولی در علوم سخت461 )ریاضیات، شیمی، زیست شناسی و غیره( به چالش کشیدن

قعی آموزش امری باطنی در القای معنای واادعاها و پرسش در مورد فرآیند های استداللی،

به دانش پژوهان می باشد. استدالل اثربخش

ثال برای اینکه نشان دهیم ایمان بعنوان یک توجیه در علوم سخت چطور به نظر می رسد، به م

.پژوه است نگاهی بیندازیمفرضی ذیل که بحثی ما بین استاد زیست شناسی و دانش

زا سلولی را آلوده کند.: بیماری الف زمانی رخ می دهد که ویروس آنفلواناستاد

: خب، این نظریه من نیست.دانش پژوه

: نظریه شما چیه؟استاد

: بیماری ب اتفاق میفته.دانش پژوه

: چرا چنین نظری دارید؟استاد

: ایمان دارم که نظریه من درسته.دانش پژوه

پایان گفتگوی منطقی است. “ایمان”همین تک کلمه ی

. تظاهر دارند که گفتمان منطقی مورد خدشه قرار نگرفته استدر علوم نرم، مدرسان به این

می استعانت از ایمان بعنوان توجیهی برای استنتاجات، در مقام یک عمل مصون و ممتاز تلقی

خشیم.شود. حالت پیش فرض این است که به فرد باورمند احترام معنوی و مشروعیت اجتماعی بب

یبانی از پاسخ آیند های استداللی دانش پژوهان، و عدم پشتاین امر بایستی پایان یابد. تصحیح فر

د.سطوح تحصیلی تبدیل گرد تمامهای ایمان محور باید به نرم علمی، فرهنگی و آموزشی

461 Hard scienecs

Page 251: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

حیح را ایمان فرآیندی در جهت تالش برای شناختن جهان است که احتمال رسیدن به نتیجه ی ص

د. یکی از راه ایمان به باور اثبات شده منجر نمی گرد. و یا به کالم فلسفی، استفاده از کم می کند

نی در هایی که متوجه این نکته شویم آن است که سنن ایمانی با یکدیگر در طرح ادعاهای ایما

باشند. رقابت هستند و نمی شود این ادعاها همگی صحیح باشند ولی البته می شود که همه غلط

اسی حیط علمی، به ایمان فقط به دیده ی یک معرفت شنمتاسفانه چه در داخل و چه در خارج از م

ده و این با ظاهری فریبنده نگریسته نمی شود. ایمان به درون یک سازه ی پنهان معنوی تزریق ش

است سازه به ایمان اعتبار اخالقی و مشروعیت فرهنگی اجتماعی می بخشد. آنچه که بویژه مهم

لکه اخالقی ایمان در ذهن اهل ایمان حضور دارد، ب این مطلب می باشد که نه فقط جایگاه رفیع

رفت شناسی بدلیل نهادینه شدن، حتی سایرین و حتی آنهایی که از ایمان بعنوان وسیله ای برای مع

استفاده نمی کنند، وادار می شوند قداست استدالل ایمان محور را بپذیرند.

ی بی کند، این عمل او به منزله ی عملاگر استادی ادعاهای ایمان محور دانش پژوهانش را تصحیح

. ولی ادبانه، ناهنجار، توهین آمیز، اجبار آمیز، متجاوزانه و حتی غیردموکراتیک شمرده خواهد شد

انش این انتظار از یک استاد می رود تا ادعاهای نژاد محور و نابرابرگرایانه را شناسایی و حتی د

درت و د.)این نشان می دهد که در بطن رابطه ی قپژوهان گوینده ی اینگونه مطالب را توبیخ کن

چیزی بخودی خود وجود ندارد که موجب شود تا از دانش پژوهان یشاگرد-استاداختیار عمل

اجبارآمیز و تحریک آمیز دقت نظر داشته باشند، بلکه این خواسته شود نسبت به ادعاهای ذاتا

ها مورد که بایستی ادعاها نسبت به آنعوامل اجتماعی، فرهنگی و حتی سیاسی درگیر هستند

موشکافی قرار بگیرند. سیاست مندرج به وضوح سیاستی دوگانه است.

مشابه با حوزه ی علوم سخت داشته مدرسان حوزه ی علوم نرم بایستی رویکرد آموزشی دقیقا

ید گوینده ارباشند:از دالیل ایمان محور پشتیبانی ننمایند. ادعاهای ایمانی را جدی نگیرند. بگذ

هان دعوت کنید بداند که ایمان پایه ی قابل قبولی برای نتیجه گیری قابل اتکا نیست. از دانش پژو

Page 252: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

عدم ارائه تا مدرک، استدالل، و دالیل خود را بابت استنتاجی که داشته اند ارائه دهند ولی در صورت

به آنها بگویید که ادعاهایشان جدی گرفته نخواهد شد: )پس( برگردیم سر میز خردساالن462.

ت، همانطور که می دانیم استفاده از تخته رمالی فرآیندی مطمئن برای نمره دهی عادالنه نیس

بولی برای یک مدرسان بایستی پشتیبان این واقعیت باشند که ادعاهای ایمانی پایه و اساس قابل ق

نتیجه گیری قابل اتکا نمی باشد.

گرایی فراتر از نسبی

مهمقد

وم گرایی ادراکی، معرفتی و اخالقی داروهای سمی هستند که دانش پژوهان حوزه ی عل نسبی

در انسانی در مقادیر زیاد بطور مداوم مصرف می کنند. به آنها آموزش داده می شود تا از قضاوت

مورد معرفت شناسی های متفاوت، آداب و رسوم فرهنگی و نظام های اخالقی خودداری کنند.

انایی آنها در انجام ارزیابی های نقادانه بشدت آسیب دیده است.درنتیجه، تو

یار خطیر پیش از آنکه بتوان ایمان را بعنوان یک معرفت شناسی معیوب در معرض دید قرار داد، بس

)نوعی است که افراد را از شر این ذهنیت نسبی گرا که هر معرفت شناسی یا بخوبی بقیه است

”نسبی گرایی مساوات مدار“463 عجیب و متناقض( یا اصال معرفت شناسی ها قادر به قضاوت

نیستند، رها کنیم.

ا، بطور هدف از این بخش آموزش نحوه جدا نمودن افراد از معرفت شناسی نسبی گرایانه است. ابتد

را را بسط اجمالی تجربیات آموزشی خودم را که انگیزه ای شد تا یک الگوی تعلیمی ضد نسبی گ

ان دهم بیان خواهم نمود. سپس در قسمت بعدی، در خصوص الگویی که مدرسان و معرفت شناس

عرفتی نی امکان استفاده از آن را برای کمک به افراد در جهت فائق آمدن بر نسبی گرایی مخیابا

مراجعه نمایید(. Cدارند، توضیح خواهم داد )به پیوست 462 The Kid’s Table 463 “Egalitarian relativism”

Page 253: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

“صادقه خب اون فقط واسه شما”

ف نسبی گرایی وقتی بیش از دو دهه ی پیش شروع به تدریس تفکر نقادانه کردم، تالشم برای تضعی

هر “.خب اون فقط واسه شما صادقه”با این جمله تکراری دانش پژوهان همراه می شد: معموال

از منظر شما”استداللی که می آوردم یا با ذکر آن جمله پاسخ داده می شد یا با یک عبارت مشابه،

مارطلب، شما نمی توانید از دیدگاه غربی، سلطه گرا، استع”یا “فرهنگی خودتان درک می کنید،

ارم می در ابتدا به خاطر این واکنش ها دچار وقفه در ک “پوست و مردانه خودتان فرار کنید.سفید

همان شدم. اهمیت نداشت که چه مثال هایی را ارائه می دادم و یا اینکه استداللم چه بود، همیشه

را می شنیدم. “اعتراضی”پاسخ های تک جمله ای

زش به زندانیان، ده ها هزار دانش پژوه در کالج ها و در گذر زمان، به خاطر تجربه ای که از آمو

نه فقط دانشگاه های سراسر کشور و مردم در سطح شهر کسب کردم، به این نتیجه رسیدم که این

حیح را برای یک مشکل فراگیر بود )و هست(، بلکه امکان تعلیم نحوه ی بهبود تعقل و استدالل ص

ی ربط را ح، فرد بایستی بتواند گزینه های موازی و بمی کرد. برای استدالل صحی غیر ممکنمن

ر خصوص حذف نماید. ولی در صورتیکه آن فرد بر این باور باشد که امکان قضاوت عینی گرایانه د

این گزینه ها وجود ندارد، نمی تواند این کار را انجام دهد.

ک دکتر جدید باید نزد ی بطور مثال، اگر بخواهم تعیین کنم که برای امتحان کردن یک نوع درمان

صصی بهره طب سنتی بروم یا از معالجه علم محور و مبتی بر دالیل علمی نزد یک پزشک با بورد تخ

بهترین پاسخ مند گردم، بایستی ابتدا قادر باشم ساز و کاری قابل اتکا را ایجاد نمایم که که من را به

در همان است؟ اگر با این نتیجه گیری برای سوال مذکور منتهی نماید: کدام برای سالمتم بهتر

ک معیار ابتدا کار خود را آغاز نمایم که اینها نظام های متفاوت پزشکی هستند و قابل قضاوت با ی

از طریق آن مشترک نیستند، بنابراین تمام انگیزه خود برای شکل دهی به ساز و کاری که بتوانم

ار آن قضاوت می کنم قابل قضاوت نباشد و سازوکقضاوت کنم را از دست خواهم داد. اگر آنچه که

هد.نیز ذهنیت گرایانه باشد، پس اصال یادگیری انجام قضاوت دقیق و متمایز معنی نمی د

Page 254: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

ابتدایی برای یک مدرس، مبارزه با نسبی گرایی یک اولویت است. من همواره سی تا شصت دقیقه

ر پیوست و برای این کار به الگوی مندرج د هر کالسم را به بسط مباحثه سقراطی اختصاص می دهم

C د آمادگی این کتاب متوسل می شوم. با این امید که مدرسان و معرفت شناسان خیابانی بتوانن

فاده از آنرا بکارگیری درجا از این ابزار را در هر مباحثه ای داشته باشند، فرآیند مذکور را ساده و است

تسهیل نموده ام.

واقعیتاز برداشت اشتباه

ه دانش ، امکان بی اثر کردن برخی از صدماتی ک قهیتا شصت دق یدر ظرف ساز دیدگاه آموزشی،

پژوهان به خاطر چپ گرایی دانشگاهی معاصر متحمل شده اند وجود دارد. بسته به جمعیت

اشد چون در کالس هایی که بیش از یکصد نفر حاضر هستند ممکن است این کار دشوار ب __کالس

گو استفاده از این قالب بعنوان یک ال__طرح سوال هر یک از دانش پژوهان وقت گیر خواهد بود

ی فرار کنند. بایستی به دانش پژوهان کمک کند تا در ظرف یک ساعت بتوانند از چنگ نسبی گرای

نیز نداشته ام که از این الگو استفاده کرده ام تا آنجاییکه می دانم حتی یک دانش پژوه در پنج سالی

که از بند نسبی گرایی معرفتی رها نشده باشد.

دانش اکثر؟ داشته باشندواقعیت برداشت اشتباهی از آیا امکان دارد برخی افراد :1پرسش

تعداد پژوهان پاسخشان به این سوال مثبت است و سرشان را به عالمت تایید تکان می دهند. از

محدودی که پاسخشان منفیست و یا مردد به نظر می رسند ، اینطور سوال می پرسم، ”اگر فرد 464

فکر کند که دو بعالوه دو می شود هجده، و سو 465 فکر کند می شود چهل و یک، و اگر هر

یت را دونفرشان درک مشترکی از عالمت جمع ریاضی داشته باشند، آیا کسی در این میان واقع

“خیر.”حتی یک نفر از دانش پژوهان هم نخواهد گفت “اشتباه تعبیر نموده است؟

عبیر سوال دوم از امکان سوء ت ؟برداشت اشتباه می کنند از واقعیت آیا برخی افراد:2پرسش

می دهد. واقعیت به این امر که برخی افراد در عمل واقعیت را سوء تعبیر می کنند، تغییر جایگاه 464 Fred 465 Sue

Page 255: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

زنند. بگذارید تا دانش پژوهان خودشان مثال ب__مهم است که در این مرحله شما مثال ارائه ندهید

موضوع را به مثال های مطمتاسفانه باید خودم مثال پیدا می کردم ولی دانش پژوهرح ان معموال

شده از طرف همکالسی های خود ربط می دهند تا مثال های مطرح شده از سوی استاد. پرداختن

بین پنج تا هفت دقی وقت گیرترین بخش از این مراحل است؛ من حدودا

قه برای به مثال ها معموال

این مرحله اختصاص می دهم. ترغیب و انگیزش دانش پژوهان به مشارکت حداکثری در

م نسبی بطور نمونه رشته ی مردم شناسی که آکنده از جز__شاید برای عده قلیلی از دانش پژوهان

ز قابل له دار تلقی شود. در چنین مواقعی، خواهم پرسید که آیا چیأاین مفهوم مس__گرایی است

چیزهای قابل شناخت و غیر شناختی وجود دارد، و سپس از آنها خواهم خواست تا مثال هایی از

عضب ”رود ) قابل شناخت ارائه نمایند. تکرار مکرر عبارات، نظیر آنچه که در ریاضیات و زبان بکار می

برای اینکه دانش پژوهان بپذیرند که چیزهایی وجو“یعنی مردی که ازدواج نکردهد دارد که ( معموال

ندهد، اشاره خواهم نمود که ما در حال قابل شناخت هستند، کفایت می کند. اگر این هم جواب

ه به نحوی از گفتگو هستیم و حتی برای اینکه آنها با مطلب من مخالفت کنند بخودی خود یعنی ک

این انحاء متوجه صحبت من هستند، و بنابراین منظور رسانده شده قابل شناخت است. معموال

وعه سواالت بعدی هول خواهد داد.روش حتی پر شورترین نسبی گرا را به مرحله بعدی و مجم

ن 0و اظهار نظر 4، 3پرسش های : اگر کسی بخواهد واقعیت را بداند، آیا یک فرآیند معی

اگر اینچنین بخوبی سایر فرآیندهاست؟ پس با این تفاسیر آیا برخی از فرآیند ها بد هستند؟

طرح است، معنایش باید این باشد که برخی فرآیندها خوب و یا بهترند. حاال مثال های خودم را م

می کنم.

بعد”از بحث در مورد ایمان خودداری می نمایم. اگر حرف از ایمان به میان بیاید، خواهم گفت، ا

مگی غیر قابل اتکایی که ه راجع به آن صحبت خواهیم نمود. در حال حاضر، بیایید فرآیند های

نی من از فرآیند های ناهنجاری مثل سکه انداختن یا قربا “روی آنها اجماع داریم را پیدا کنیم.

ه ی قابل کردن بز استفاده می کنم. حصول اجماع دانش پژوهان روی این مثال که سکه انداختن پای

Page 256: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

ود، اگر خط ا انتخاب خواهم نماگر شیر بیاید رشته ریاضی ر __اتکایی برای تصمیم گیری نیست

د های کار آسانی می باشد. بعالوه، از دانش پژوهان خواهم خواست تا فرآین__بیاید رشته رقص را

دیگری که به نظرشان غیرقابل اتکاست را نام ببرند.

ثل اگر برخی فرآیندها م”سپس پرسش بعدی را با اشاره به مطلب پیش رو مطرح خواهم نمود،

ی فرآیند ها ، بد هستند، این یعنی نمی توانید روی آنها حساب کنید. ولی وقتی برخانداختن سکه

عنی آنهایی بد باشند، این باید بدان معنا باشد که فرآیند های دیگر خوب هستند. منظورم از خوب ی

صحبت از یک یک کلمه قیاسی است، ‘بد’که می توانید روی آن حساب کنید. با توجه به اینکه کلمه

“رآیند بد بی معناست مگر اینکه فرآیند خوبی درکار باشد، درسته؟ف

ال های یک کلمه ی قیاسی است، مث “بد”برای آن دسته از دانش پژوهانی که فکر نمی کنند که

ه کسی را برای اینک”را بکار می برم. می پرسم، “خوشمزه”یا “ابله”دیگری از کلمات قیاسی مانند

این م “این معنا نیست که برخی دیگر باهوش هستند؟ ابله تلقی کنیم، آیا بهوارد برای ادامه معموال

نند. در گیر ک “بد”بحث کافی هستند. اگرچه، در مواردی نادر، فرد یا افرادی ممکن است روی کلمه

ت جدا می یعنی فرآیندی که شخص را از واقعی “فرآیند بد”اینصورت توضیح خواهم داد که منظور از

گونه چ “بد”ر هنوز سردرگمی وجود داشته باشد، از این دسته افراد می پرسم که از کلمه سازد. اگ

با نحوه ی استفاده من از این کلمه در تطابق استولی اگر استفاده می کنند. تعریف آنها معموال

ما ه شنه تنها مطمئن نیستم ک”نبود، جمله ای را از سم هریس وام می گیرم و به آنها خواهم گفت،

‘بد’ر از کلمه استفاده می کنید، بلکه اصال فکر نمی کنم که خودتان بدانید چطو ‘بد’چطور از کلمه

به مرحله بعد می ۳و ۱بعد از صحبتی کوتاه در مورد کلمه ی بد، با پرسش های “استفاده می کنید.

روم.

؟ها خوبند و کدام بد: آیا راهی وجود دارد که متوجه شویم که کدام فرآیند ۷و 6پرسش های

“کا،ات”در این مقطع، شالوده کار بنا نهاده شده است. وقتی در خصوص منظورمان از کلمات قابل

Page 257: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

د هایی بحث نمودیم، افراد بسیار انگشت شماری خواهند بود که در رابطه با فرآین “بد،”و “خوب،”

شند.ایی خود را حفظ کرده باکه فرد را به واقعیت نزدیک یا از آن دور می سازد، حالت نسبی گر

نظر دانش پژوهان درباره ی چگونگی تمایز فرآیند خوب از بد را خواهم پرسید. صرفنظر از

ا را قادر پاسخشان، خواهم پرسید چطور می دانند معیار انتخابی آنها که به آن متوسل شده اند آنه

این ی سرنخ، دانش پژوهان بهخواهد ساخت تا فرآیند خوب را از بد تشخیص بدهند. با دادن کم

یکه سایر نتیجه می رسند که فرآیند هایی که متکی بر تعقل و شواهد هستند خوب هستند درحال

فرآیند ها بد.

پیشنهادات

تید را تازمانیکه تمام دانش پژوهان بروی یک نکته به توافق نرسیده اند مرحله ای که در آن هس

ه ارد که متوجه امری نشده، زمان بیشتری را در آن مرحلخاتمه ندهید. اگر دانش پژوهی حضور د

ر مفهوم ها صرف کنید. از پرسش ها بعنوان فرصتی برای کمک به دانش پژوهان استفاده کنید. اگ

ه همچنان گنگ )پاورقی شماره هجده( بود، از آنها دعوت نمایید تا به دفتر اداری شما جهت ادام

بحث بیایند.

د. الزم باشد در مورد عینت گرایی در مقابل ذهنیت گرایی بحث کنی، شاید ۳در طول پرسش -

ه خاطرنشان نمودم، به دانش پژوهان می گویم به تمایزات در تشخیص ب ۲همانطور که در فصل

ت.مثال شراب قرمز به نسبت شراب سفید با گوشت بره بهتر اس__دیده ی ذائقه بنگرید

را ایی از افرادی که برداشت اشتباهی از واقعیت دارند، وقتی دانش پژوهان مثال ه۲در پرسش -

آنها را تحسین کنید. در کل، از تحسین برای پیشبرد گفتگو آنمقدار که باید مطرح می کنند، حتما

استفاده نمی شود.

، پرسش شماره -برای دانش پژوهان این فرصت را فراهم می کند تا متوجه شوند تعداد ۲ضمنا

ک ادعا باور دارند احتمال صدق آن ادعا را افزایش نمی دهد. حصول این ایده از افرادی که به ی

Page 258: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

واقعیت آیا تعداد افرادی که برداشت اشتباهی از”طریق سوال پیش رو برای شما میسر خواهد بود،

دارند، احتمال صدق باورهایشان را افزایش خواهد داد؟ بطور مثال، اگر جو 466 فکر کند که یک

بیگانه فضایی در حیاط است، و سپس بتی 467 را متقاعد کند که این موضوع درست است، آیا این

“کار احتمال بودن یک بیگانه فضایی واقعی در حیاط را افزایش می دهد؟

مداخالت

1مداخله

ناراحت بودمن هرگز تلفن دفترم را جواب نمی دهم. یک بار هم که جواب دادم، تماسی از پدری

(. پسر ایشان در کالس من ثبت نام کرده بود و پدرش از این ناراحت بود که من ایمان ن پ)

ا بتوانیم فرزندش را مورد سوال قرار داده بودم. به او گفتم که در طول ساعات اداری به دفترم بیاید ت

رار دادن معراجع به این موضوع صحبت کنیم. خوب یا بد، بار مسئولیت را بر عهده کسی قموال

کنند.( موجب پایان گفتمان می شود،چون اکثر افراد بیشتر از یک تماس اولیه خود را درگیر نمی

پنجاه و اندی ساله، تنومنپ نایشان ظرف سی دقیقه در دفتر من حاضر شد. د ولی ، مردی حدودا

خم و تخم و نشست. با ابا دستانی نرم و موهایی رنگ کرده بود که مشکوکانه به اطراف نگریست و

حسی ناشی از ضرورت شروع به صحبت نمود.

د خودتون : تلفنی به شما گفتم که با سوال هایی که در مورد ایمان پسرم از او پرسیدید، از حپ ن

__خارج شدید

. اول بفرمایید پسرتون کدوم کالس رو برداشتند؟پ ب:باشه، صبر کنید، لطفا

: تفکر نقادانه.پ ن

خیلی ممنون. و چرا شما فکر می کنید ایمان نباید جزء موضوعات بحث باشه؟: پ ب

466 Joe 467 Betty

Page 259: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

وال کنید. :واسه اینکه این سوء استفاده از اختیارعملتونه. هیچ حقی ندارید که از شاگرد ها سپ ن

تکرار اونها جوونند و چیزی که شما بشون بگید رو باور می کنن. ]چند دقیقه ای با همان حرفهای

و من گوش دادم.[ادامه داد

:باشه، من باید تو کالس تفکر نقادانه چی بگم؟پ ب

: هرچی غیر از اون.پ ن

: درس جبر؟پ ب

: خنده داره. خودت میدونی که نبایستی راجع به جبر صحبت کنی.پ ب

یا نباید چیزهایی که باید__: صحیح، ولی دارم سعی میکنم یک نقطه پایه داشته باشیمپ ب

ن های کنم. درسته؟ پس نباید راجع به جبر صحبت کنم. ولی، راجع به ایماراجعبشون صحبت

دیگه چطور؟ راجع به اسالم چطور؟ میتونم راجع به اسالم صحبت کنم؟

نه.پ ب: نه.شاید مسلمان تو کالس باشه. قطعا

: میتونم راجع به اینکه چطور به دانش می رسیم صحبت کنم؟پ ب

اجع به ایمان صحبت نکنید.: بله، بله، تا زمانیکه ر پ ن

ش صحبت :پس واسه اینکه موضوع روشن باشه، تا جایی باید راجع به نحوه ی دسترسی به دانبپ

کنم که به ایمان مربوط نشه؟ دید شما اینه؟ من نمیخوام حرف تو دهنه شما بگذارم.

: بله. درسته.پ ن

: راجع به کشتی نوح چطور؟ میتونم راجعبش صحبت کنم؟پ ب

: چی؟ چی راجع به کشتی نوح؟پ ب

Page 260: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

ایا : آیا مجازم راجع به اینکه مردم چطوری متوجه اون قایق بزرگ و اون حیوانات و بقیه قضپ ب

شدند، صحبت کنم؟

: نه.نه.پ ن

: راجع به خرس کواال چطور؟پ ب

: چی راجع به کواال؟پ ن

ت کنم؟: میتونم راجع به رفتن خرس کواال از کشتی نوح به استرالیا صحبپ ب

:داری راجع به چی حرف میزنی؟ کدوم خرس کواال؟پ ن

ندگی : اون خرسهای کوچک کرکی ناز رو میشناسی؟ اسمشون خرس کواالست. تو استرالیا ز پ ب

می کنند. تا حاال رفتی باغ وحش؟

: میدونم خرس کواال چیه، ولی چرا داری راجع به خرس های کواال صحبت می کنی؟پ ن

ما من بدونم چطوری کواالها رسیدن به استرالیا و می خوام بدونم آیا به نظر ش: چون میخوام پ ب

میتونم راجع به این موضوع صحبت کنم؟

:ولی، اصال خرس کواال چه ربطی به چیزی داره؟پ ن

: خب، وقتی خرس کواال از کشتی نوح پیاده شد، چطوری رسید به استرالیا؟پ ب

میدونی.: مهاجرت کرد. مهاجرت کرد. پ ن

ه زمین : ولی کواال فقط برگ اوکالیپتوس میخوره، و اونجایی که ادعا میشه کشتی نوح بپ ب

نشسته، برگ اوکالیپتوس پیدا نمیشه. پس چطوری خرس کواال به استرالیا رسید؟

: اون وقتا چیزای دیگه میخورده.پ ن

Page 261: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

: پس تکامل پیدا کرده؟پ ب

)وقفه طوالنی(

خرس کواال صحبت کنم یا نه؟ : پس میتونم راجع بهپ ب

االتر از :نباید راجعبش صحبت کنی چون داری در واقع راجع به ایمان صحبت میکنی و این بپ ن

__اختیار عمل شماست

ب رو : باشه، پس من سعی میکنم این موضوع واسه خودم روشن باشه. احساس میکنم مطلپ ب

میخوام موضع شما رو درک کنم. __میتونمنمیگیرم ولی واقعا

: خرس کواال در استرالیا زندگی میکنه.پ ن

: سوالی گفتید؟پ ب

:نه، دارم میگم، خرس کواال در استرالیا زندگی میکنه.پ ن

: خب.پ ب

)وقفه طوالنی(

ه؟: پس شما دارید میگید که خرس کواال بدون اون برگها نمیتونست به استرالیا برسپ ن

وکالیپتوس میپرسم. اگه جایی که کشتی نوح زمین گیر شد ا: نه، من چیزی نمیگم. فقط دارم پ ب

نبوده خرس کواال چطوری به استرالیا رسیده؟

به یکباره گوشی خود را در می آورد و تماس تلفنی می گیرد. من سر جای خودم با آرامشپ ن )

تکرار را نشسته ام. کسی جواب نمی دهد. برای پیشوای مذهبیش پیام تلفنی می گذارد و سوالش

ید؟(می کند: بعد از اینکه کشتی نوح بر زمین نشست، خرس کواال چطوری به استرالیا رس

سته؟:خب، وقتی شما یه چیزی رو نمیدونید، به کسی زنگ می زنید که ازش بپرسید، در پ ب

Page 262: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

: آره...پ ن

ذهبی با اعتماد به نفس وارد یک توضیح غیرضروری در مورد سلسله مراتب مپ ن : )سپس بپ

کلیسای خودش شد. بعد از دو دقیقه حرفش رو قطع کردم.(

ه :پس اگر یه موقعی این موضوعات تو کالس مطرح شد، وقتی پسرتون میاد منزل، یا اگپ ب

شون صحبت منزلتون زندگی نمیکنه، هر وقت که شمارو دید، شاید بتونید راجع به این سوالها با ای

کنید. آیا فکر میکنی این کار کمکی بکنه؟

:نه.پ ن

: نه؟پ ب

: خب، بله، ولی نباید سوالی داشته باشه.پ ن

: همه سوال دارند. شما هم سوال دارید. همین االن راجع به همین سواالت با کشیشتون پ ب

تماس گرفتید.

: اون فرق میکنه.پ ن

: چرا شما مجازی سوال داشته باشی ولی اون نباید سوال داشته باشه؟پ ب

)وقفه طوالنی(

:میتونه سوال داشته باشه.نپ

. ما دو تا پدر تو یک اتاق هستیپ بمن دو __م:حاال قبل از اینکه جواب بدید خوب فکر کنید لطفا

تا بچه دارم و مثل شما خیلی عاشقشون هستم و از ته قلب براشون بهترین ها رو میخوام. شما واقعا

اینجور ز فکر می کنید که وضعیت پسر شما اگه سوالی نداشته باشهندگی رو برای بهتره؟ آیا واقعا

؟ بچتون میخواهید؟ جدا

Page 263: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

)وقفه طوالنی(

: نه.پ ن

: موافقم. منم اینطور چیزی واسه بچه هام نمیخوام.پ ب

)وقفه(

خوام :در کالس تفکر نقادانه ی پسر شما، ما این کار رو انجام میدیم. من از دانش پژوهان میپ ب

م. من بدن. سوال میپرسم. مثل همین سوالهایی که امروز از شما پرسید همه چیز رو مورد سوال قرار

هرگز به شما نمیگم چه فکری داشته باشید. من سوال پرسیدم.

)کارمان را با دست دادن و یک درک متقابل خاتمه دادیم.(

2مداخله

یک منگفتگوی ذیل بین من و یک همکار خانم است. او یک روانشناس پنجاه و اندی ساله و ضا

تم، سر حرف را ( بود. بعد از اینکه اتفاقی شنید من گفتم که یک خداناباور هسم پمسیحی پایبند )

باز نمود.

:نمیتونم بفهمم عشق مسیح رو پس میزنی؟چرا باید همچین کاری رو انجام بدی؟م پ

:مضحکه. شما چرا باور داری خرافاتت درسته؟پ ب

ایی نیست.:آدم ابله ته دل خود میگوید خدم پ

، تو :این جواب سوال من نشد. این مثله این میمونه که بگی عدد نه، عدد جادویی بخت منپ ب

رمز و راز اعداد هستش.

میگم. منم پ__:برات احساس تاسف میکنم. واقعا

:ولی هنوز جواب سوالم رو ندادی. چرا خرافه ی شما صادقه؟پ ب

Page 264: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

:خب، خیلی، خیلی دلیل وجود داره.م پ

:فقط سه تای اول رو بگو، یا حتی بهتر، یکی رو بگو.پ ب

:خدا عاشق توئه. بدون عشق خدا تا ابد لعنت شده ای.م پ

:خب، به شاگردایی که یهودی باشن هم درس میدی؟پ ب

ه :من هرگز از شاگردام راجع به این موضوع سوال نمیپرسم. ولی مطمئنم که دارم. هیچی کم پ

تر از شما دارم تدریس میکنم.نباشه من خیلی ساله که بیش

اینکه :از اینکه به شاگردی که درس بدی که ایمانش باهات مشترک نیست چه حسی داری،پ ب

سنن میدونی مورد لعن ابدی خواهند بود؟ باالخره، مسیحیت دینی نیستش که اجازه بده افراد

ایمانیه دیگه پاداش ابدی داشته باشن.

:منظورت چیه؟م پ

ه هندو بودی، هندو ها میگن هچ سنت ایمانی منحصر به فرد نیست. هرفرد:خب، اگه یپ ب

مومنی مستحق سعه ی صدر هستش و میتونه به رستگاری برسه.

: من خیلی از سعه ی صدر فراتر میرم. من همه ی شاگردهام رو پرورش میدم. اگه م پ

برام مهم نبود حتی بات صحبت هم نمیکردم.__رستگاریت__خودت

؟پرورش دادن شاگردات مهمتره یا اینکه راه قابل اتکاتر تفکر رو بشون یاد بدی : آیاپ ب

: هر دو رو انجام میدم.م پ

: ولی اگه قرار بود یکی رو انتخاب کنی؟پ ب

: ولی این کارو نمیکنم.م پ

Page 265: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

، و یا اینکه :باشه. آیا این مهمتره که راه قابل اتکایی برای رسیدن به حقیقت داشته باشیمپ ب

اعتقاداتی داشته باشیم که یقین داشته باشیم درست هستند؟

: اعتقادات من درست هستن.م پ

:چطوری همچین چیزی رو میدونی؟پ ب

:هر روز تو زندگیم میبینم.م پ

:میتونی یه مثال برام بیاری؟پ ب

:دور و بره ماست، هروز، همیشه.م پ

: چی دوروبرته؟ منظورت درخت و این چیزاست؟پ ب

:بله، درختها، ولی همه چیز خلقت خداست. اون رو هروز تو زندگیم میبینم.م پ

چیه؟ “اون رو هروز تو زندگیم میبینم”:خب، منظورت از پ ب

ت وارد بشه.:مشکل تو اینکه دلت رو باز نمیکنی و این فرصت رو به عشق خدا نمیدی که به قلبم پ

ی؟ بازم یح باز کنه، شما یک هندو میش:اگر کسی تمایل داشته باشه که دلش رو برای مسپ ب

میری بهشت.

:نه. من با دین های دیگه راحت نیستم.م پ

:راحتی چه ربطی به این موضوع داره؟پ ب

ور.:من زندگیم رو وقف مسیح کردم. عشقش رو میشناسم و حسی که خودم دارم رو هم همینطم پ

Page 266: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

ون باورهات بت میدن، به حقیقتش:پس برای اینکه من بفهمم، شما از طریق حسی که پ ب

رسیدی؟ درسته؟

:بله، هروز عشقش رو احساس میکنم و این باعث شده آدم بهتری باشم.م پ

ایمان :باشه، ولی ما داشتیم راجع به حقیقت صحبت میکردیم، و حرفمون رفت سمت عواقبپ ب

لی خیلی که خیداشتن، مثل اینکه مثال باعث میشه شما حس خاصی داشته باشی. شما گفتی

دلیل وجود داره که میدونی ایمانت درسته، و من هنوز یکیشم نشنیدم.

:میدونم که درسته.م پ

نمیدونم که درسته یا نه، ولی میدونپ بم باعث میشه : اگه اینطوری بگی صادقانه تر نیست:واقعا

حس خوبی داشته باشم؟ اونطوری زندگی کردنت خالصانه تر نیست؟

لی فقط در صورتیکه فکر نمیکردم ایمانم درست باشه.: ممکنه، وم پ

د موضوعاتی :ولی نمیتونی دلیلی بیاری که چرا فکر میکنی اعتقاداتت درست هستند. در مور پ ب

داقلش که از جنس واقعیت هستند، بیانات احساسی شما باعث نمیشه باورهات درست باشند. ح

ته؟فه ایت رجوع کنی و بپذیریش، درساینکه بعنوان یک روانشانس به سالها تجربه ی حر

)سکوت(

کاوش عمیق تر

مقاله

Peter Boghossian, “Should We Challenge Student Beliefs?” (Boghossian, 2011c)

کتاب

Page 267: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

Paul Boghossian, Fear of Knowledge: Against Relativism and

Constructivism (Boghossian, 2006c) نوزده()پاورقی شماره

Austin Dacey, The Future of Blasphemy: Speaking of the Sacred in an Age of Human Rights (Dacey, 2012) Greg Lukianoff, Unlearning Liberty: Campus Censorship and the End of American Debate (Lukianoff, 2012) Hemant Mehta, The Young Atheist’s Survival Guide: Helping Secular Students Thrive (Mehta, 2012) Alan Ryan, The Making of Modern Liberalism (Ryan 2012)

منابع آنالین

The James Randi Educational Foundation (JREF; http://www.randi.org/site/):

با هدف کمک به مردم در ۳۳۳۱بنیاد آموزشی جیمز رندی در سال ”آموزشی جیمز رندی: بنیاد

ایزه جهت دفاع از خودشان در مقابل ادعاهای نامتعارف و شبه علمی تاسیس گردید. این بنیاد ج

یط تحت ای یک میلیون دالری برای کسی که بتواند سندی دال بر توانایی های نامتعارف در شرا

از طریق بورسیه هایکنترل ارائه کند پیشنهاد داده ولی هنوز کسی مدعی آن نشده است.

ند تا در نسل تحصیلی، برگزاری کارگاه و ارائه منابع نوآورانه برای مدرسان، این بنیاد کوشش می ک

“جدیدی از متفکران منتقد، الهام بخش روح تحقیق و تفحص باشد.

FIRE (Foundation for Individual Rights in Education; http://thefire.org/):

گاه ماموریت این بنیاد دفاع و حفظ حقوق فردی در کالج ها و دانش”فردی در آموزش: بنیاد حقوق

و های امریکا است. این حقوق شامل آزادی بیان، برابری حقوقی، فرآیند نظام مند، آزادی مذهب

حقوقی که از ویژگی های ضروری آزادی و منزلت فردی هستند. هدف __قداست وجدان است

مند ت از بی پناهان و آموزش عمومی و آموزش به اجتماعات امریکایی عالقهاصیل این بنیاد حمای

Page 268: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

در خصوص تهدیدات پیرامون حقوق مندرج در محیط های علمی وهمچنین راه های محافظت از

“آن حقوق است.

Secular Coalition for America (SCA; http://www.secular.org):

ویت صدای ی از نوع وکالتی و غیرانتفاعی است که هدفش تقسازمان ”ائتالف سکوالر برای امریکا:

ع به جامعه متنوع و در حال گسترش بی خدایان در ایاالت متحده می باشد. برای دسترسی سری

با دولت، فعاالن اجتماعی و رسانه ها، ما در واشینگتون دی سی قرار داریم. پرسنل ما در رابطه

ره امریکا ائتالف مورد نگرانی و دغدغه هستند با کنگ موضاعاتی که برحسب ماهیت تاسیس این

“البی می کنند.

The Skeptics Society’s Skeptical Studies Curriculum Resource Center (http://www.skeptic.com/skepticism-101/):

ل ومخزن کام”مرکز منابع برنامه های آموزشی مطالعات شک محور متعلق به انجمن شکاکیون:

ل فهرست رو به رایگانی از منابع با هدف تعلیم نحوه ی تفکر شکاکانه به دانش پژوهان. این مرکز شام

های افزایشی از کتاب ها، فهرست های مطالعاتی، سیالب های درسی، تمرینات کالسی، فایل

می ه نمایشی پاورپوینت، پروژه های دانش پژوهان، مقاالت و ویدئو های قابل دانلود می باشد ک

“،خداناباوری”)سیالب درس های من با عنوان های “توانید سر کالس های خود استفاده کنید.

نیز در این سایت موجود است.( “دانش، ارزش و خردمندی”و “تفکر نقادانه،”

پاورقی

پذیرفت که نه .با وجود اینکه لیبرالیسم کالسیک بروی آزادی تاکید داشت، لیبرالیسم اجتماعی۳

دیگر، ادی توسط حاکمیت محدود می شود بلکه شرایط نیز در این امر موثر است. به عبارتتنها آز

( آزادی را لیبرالیسم اجتماعی تشخیص داد که عوامل معینی )نژاد، جنسیت، تمایل جنسی، مذهب

حاکمیت محدود می کنند و بنابراین بسیاری از لیبرال های اجتماعی استدالل به حمایت از دخالت

(. لیبرال های اجتماعی بر این نظر بودند که یک ۳۳۱4ند )بطور نمونه، قانون مدنی سال داشت

Page 269: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

ضروری جامعه ی عمل گرا برای تضمین فضای متوازن، پویا و تحقق اصول لیبرالیسم کالسیک

است.

ماعی چپ گرایی دانشگاهی معاصر تشخیص داد که محدودیت دیگر در خصوص آزادی، رویکرد اجت

راد به ها مانع برخی افراد در مقابل فرصت ها می شوند تنها به این دلیل که این اف است. رویکرد

ق دارند. درخواست برای اینکه سایرین از وفاق اجتماعی که فرصت های برخی گروه خاصی تعل

روع افراد را محدود می کند آگاه باشند، و در جهت از بین بردن آن وفاق بکوشند، درخواستی مش

ت چون بین تعصب در برابر برخی افراد به خاطر عقبه اجتماعیشان )که کار بدی اس است. اگرچه

ت( تعصب متمرکز روی فرد است( و نقد فرهنگی )که کار خوبی است چون متمرکز روی ایده هاس

تفاوت وجود دارد. فیلسوف امریکایی، آستین دیسی468 ) -۳۳۳۲(، به شیوایی در مورد بد خدمتی

ا تبدیل تی که آنها در حال قربانی شدن توسط گروه های اجتماعی خود هستند( بکه ما به افراد )وق

وب آزادی نشدن به صدای اعتراض آنها می کنیم صحبت نموده است. دیسی، بعنوان نمونه به سرک

بیان توسط مسلمانان بر علیه بخش دیگری از مسلمانان اشاره می کند.

ا کنار زدند نقادانه پر و بال گرفتند و پوشش هایی ر .این اصطالحات با هدف بصیرت بسوی تعمق ۲

مروزی، با ت نگاه انداختن به آنها را نداشت. ولی در قالب تحریف شده ی اأکه تا قبل از آن کسی جر

تعمق خفه کردن ارزش هایی که می بایست نماینده ی آنها باشند، در حال از بین بردن توانایی

و تحلیل منطقی هستند. نقادانه

عنا تمرکز .به لحاظ تاریخی، فلسفه بروی حقیقت متمرکز است. در عوض، فلسفه معاصر بروی م۱

ا آن روی برگرداندن از جهان و رو کردن به تجربیات ما از جهان و زبانی که ب__دارد. معنا ذهنی است

کر این تجربیات را وصف می کنیم. این تغییری ناگهانیست. یک جابجایی و چرخش در تف

468 Austin Dacey

Page 270: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

ها، غییر مسیری از عینیت گرایی، حقیقت، جهان فراحسی مستقل از ذهن بسوی روایتت__ما

تجربیات شخصی، معنا و ذهنیت گرایی )تاسی، ۳۳۳۲(469.

ی تر است در این چارچوب تعبیرمآبانه، تجربیات شخصی بر جهانی که مستقل از ناظر وجود دارد اول

)بوگوشن، ۲2۳۳ الف، صفحات ۳۳1-۳۳4(. بواسطه ی تقدم ذهینت گرایی، هیچگونه خطای

اعتقادی470 وجود ندارد )خطای باور(. علت این مطلب از آن جهت است که قضاوت در مورد درست

و و غلط بودن یک گزاره در نبود یک جهان عینیت گرا غیرممکن است. همانطور که فیلسوف

دانشمند بریتانیایی، فرانسیس بیکن471 )۳۱۲۱-۳1۱۳( در جمله معروفش قید نموده، بدون

ن غیر ممکن است. یعنی، بدو “مورد سوال قرار دادن طبیعت”جهانی که مستقل از ناظر باشد

ا گزاره ای جهانی مستقل و عینی، هیچگونه ساز و کار اصالح کننده ای که این امکان را فراهم کند ت

ا ن گزاره ها ر درست یا غلط باشد وجود نخواهد داشت. و چون جهان نمی تواند درست یا غلط بود

ان یک دنده مرد”قضاوت کند، تمام گزاره ها حتی آنهایی که بطور عینی قابل تحلیل هستند )مثال،

ل خواهند ( ، به موضوعات سلیقه ای تبدی“هولوکاست هرگز اتفاق نیفتاده”یا “کمتر از زنان دارند

شد.

کیک ”) نده ی سالیق شخصیبنابراین، هر گونه گزاره ی جایگاهی مشابه با گزاره های بیان کن

آلبالو مزخرف است“ و یا ”آهنگ ’پلکان رو به بهشت‘ گروه لد زپلین472 آهنگ قشنگی است.“(

برای خواهد داشت. بدلیل تعبیر از منظر ذهنیت گرا، ممکن است گزاره ها برای یک ناظر درست و

ناظر دیگر غلط باشند )بوگوشن، درحال بررسی(.

4.نسبی گرایی معرفتی473 نسبی گرایی را به واقعیات عینی تعمیم می دهد. بهترین استدالل

تکذیبی که در خصوص نسبی گرایی خوانده ام به روانشناس امریکایی کریس سویر474 با عنوان

469 Tassi, 1982 470 Doxastic error 471 Francis Bacon 472 Led Zeppelin’s ‘Stairway to Heaven’ 473 Epistemic relativism 474 Chris Swoyer

Page 271: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

”درست برای“475 بر می گردد ) مایلند و کراوس، ۳۳۳۲(476. در این مقاله موجز، سویر بطور کامل

.و غلط بودن همان چیز برای نفر دیگر را رد می کندایده ی درست بودن چیزی برای یک نفر

“قه.خب، اون فقط برای شما صاد”در جریان مداخله معرفتی، نسبی گرایی اغلب در قالب جمله

به ظاهر می شود. وقتی این جمله را می شنوم از مخاطب خود می پرسم وقتی که مریض می شوند

واب کجا مراجعه می کنند، به یک پزشک رمال یا یک بیمارستان در دنیای غرب؟ اگر به من در ج

کنم که با ور نمی بگوید که نزد دکتر رمال می روند و یا فرقی برایشان ندارد، به ایشان می گویم که تص

من صادق باشند.

1.کثرت گرایی فرهنگی شکل کج و معوجی از جمع گرایی )پلورالیسم(477 است. اصطالح جمع

ها )نژاد، گرایی دارای معانی بسیاریست. در فضای امروزی، جمع گرایی یعنی این نظر که اقلیت

جنسیت، تمایالت جنسی و مذهب( دارای حقوق قانونی هستند )لمب، ۳۳۳۳(478.جمع گرایی ذاتا

مع دارای شایستگی و بخشی جدایی ناپذیر از جوامع متمدن است. کثرت گرایی فرهنگی و ج

رای تالش ب__گرایی )در مفهوم( در تالش برای رسیدن به اهداف خیرخواهانه ی اجتماعی هستند

رسیدن به اهداف مذکور از طریق توصیف تفاوت های موجود در جوامع صورت می پذیرد.

مال فرزندان شود تربیت فرزندان توسط والدین را نیز به این شکل تصور نمود. والدین خوب اع. می ۱

و نه خود فرزندان را مورد نقد قرار می دهند.

.سعه ی صدر بیش از حد، به معنای کنار گذاشتن تفکر نقادانه از ریشه و اساس است.۳

ده است. نتیجه سیاست خارجی ایاالت متح . بطرز ناباورانه ای، لیبرال ها اظهار می کنند که این۳

ت اگرچه، علل عملکرد وزارت امورخارجه در اینجا مورد بحث نیست؛ چیزی که اینجا مورد بحث اس

صحت توصیفات من در خصوص این جوامع است.

475 “True For” 476 Meiland & Krausz, 1982 477 Pluralism 478 Lamb, 1981

Page 272: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

عدم یمسلمانان افراط یاهویعلت ه.شکل دیگری که به این مساله فکر کنیم این است که ۳

به آنها ی از قانون هاییست که بصورت یک جانبه از سوی این مسلمانان افراطیپیروی جوامع غرب

شان دهنده تحمیل شده است. البته، تالش برای تحمیل یکجانبه ی چنین قوانینی بخودی خود ن

کوته نظری و عدم سعه صدر است. هنوز، بسیاری از چپ گرایان و حتی لیبرال های میانه رو

”تقدس زدایی“479 از قرآن را ناشی از نبود سعه صدر تلقی می کنند. اگرچه، سعه صدر نشاید، نمی

یم فرود تواند و نباید که به قوانین نظام های اعتقادی که خود را به آنها نسبت نمی دهد سر تعظ

بیاورد.

انگیزه .چپ گرایان این امکان را دارند که بدین شکل پاسخ بدهند که این سوء استفاده ای از۳2

لیبرال نسبت به موضوع یکدلی است. در مقاله ی ”خشم محق نیست،“480 النگساین و بنده

قد بایستی استدالل می کنیم که تالش برای محافظت از نظرات در مقابل تعمق، بحث، تحقیق یا ن

به مثابه تصورات غلط از منطق تلقی گردند )النگساین و بوگوشن، ۲2۳۲(481.

ت کردن را .چپ گرایان دانشگاهی معاصر همانند نسبی گرایان فرهنگی بطور مطلق جلوی قضاو۳۳

ارجی به نظرشان خ فرهنگنمی گیریند. به جای آن، زمانی از قضاوت خودداری می کنند که یک

ده باشد. دریا بیگانه باشد و یا به زعم آنها یک فرهنگ دچار سوء برداشت و یا قربانی دنیای غرب ش

حال حاضر اسالم در صدر جدول سلسله مراتب اعتقادی و آدابی غیر قابل قضاوت چپ گرایان

معاصر قرار دارد.

اوت طیف چپ گرای تحصیلکرده عناصر موجود درفرهنگ غرب را با شور و حرارت بسیار مورد قض

خار ساس افتقرار می دهند. این گروه از محکوم کردن نهاد ها، نظام های مالی و شرکتهای غربی اح

تران در می کنند. ممکن است چپ گرای تحصیلکرده ای را ببینیم که از قضاوت در مورد ختنه دخ

479 Desecration 480 “Indignation Is Not Righteous” 481 Longsine & Boghossian, 2012

Page 273: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

لمی را شمال آفریقا خودداری می کند ولی نابرابری جنسیتی در تعداد سخنگویان یک همایش ع

فریاد می زند.

۳۲.اولین بار این عبارت را در کالمی از راسل بلکفورد482، فیلسوف استرالیایی ) -۳۳14( در

”اسالم، نژاد پرستان، و مناظره مشروع“483 مشاهده نمودم )بلکفورد، ۲2۳۲ الف(. با این عبارت

بلکفورد به فیلسوف امریکایی، ژان کازز484 اعتبار می بخشد.

قد بر بطور ویژه مرتبط با موضوع چپ گرایی و ن “نظرات قلدرمآبانه جایی در بحث ندارند”عبارت

اشت ست. چپ گرایان معاصر با برابر قراردادن نقد بر اسالم )نظرات( با مواردی مثل بازداسالم ا

ازی امریکایی های ژاپنی تبار )مردم( در طول جنگ جهانی دوم از منظر اخالقی، نقش قهرمانان را ب

می کنند.

۳۱.بمنظور تقویت حقوق و حمایت از افراد و گروه ها، بسیاری از کالج ها، دپارتمان ها یا دفاتر

، این دپارتمان ها، ”تنوع“485 ایجاد نموده اند. اینها دفاتری در جستجوی شرح وظایف هستند. غالبا

به رئیس دانشگاه گزارش می دهند. این واقعیت که ساختار سنتی دانشگاه را دور زده و مستقیما

دور زده و تی دانشگاه رانظام دانشگاهی طوری طراحی شده که دفاتر تنوع را قادر سازد ساختار سن

به رئیس دانشگاه گزارش دهند مبین اولویت، اهمیت و جدیت این ایدئولوژی می باشد.مستقیما

۳4.فیلسوف بریتانیایی گیلبرت رایل486 )۳۳۳۱-۳۳22( اصطالح ”خطای دسته بندی“487 را برای

آن زی که امکان داشتناولین بار مطرح نمود تا از آن برای اشاره به اسناد یک خصیصه به چی

حس ۳۱شماره ”یا “صندلی عصبانیست”خصیصه را ندارد استفاده کند. مثال هایی از قبیل،

“آسودگی می کند.

482 Russell Blackford 483 “Islam, Racists, and Legitimate Debate” 484 Jean Kazez 485 Departments and offices of “Diversity ” 486 Gilbert Ryle 487 Category mistake

Page 274: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

۳1.توصیه به خواندن کتاب احساس برانگیز ابن وراق488 با عنوان، ترک اسالم:از دین برگشتگان

فریاد می زنند489 )وراق، ۲22۱(. وراق جزئیات زندگی افرادی که تصمیم به ترک اسالم گرفته اند را

شرح می دهد. روایت های او در عین جذابیت، آزاردهنده هستند.

به بطور اخص توهین”.وزارت امورخارجه ایاالت متحده، دفتر دموکراسی، امور حقوق بشر و کار: ۳۱

ستان و تلقی می شود در کشورهای افغانستان، ایران، پاک مقدسات و برگشت از اسالم که ارتداد

الف(. ۲2۳۳عربستان سعودی با مجازات مرگ روبرو است)وزارت امور خارجه ایاالت متحده،

قانون ۱2۱ماده ”مجازات ارتداد در جاهای دیگر نیز مرگ است. در قانون جزای کشور موریتانی،

ناخته قانون تصریح می کند که هر مسلمانی که مجرم ش جزایی ارتداد را غیرقانونی می داند. این

خواهد شود این فرصت را خواهد داشت تا ظرف سه روز توبه کند و اگر توبه نکند، به مرگ محکوم

)وزارت امور خارجه ایاالت متحده، “شد و اموال و دارایی او توسط خزانه داری مصادره خواهد گردید

ب(. ۲2۳۳

۳۳.نسخه ای از این بخش برای اولین بار در مجله فالسفه490 به چاپ رسید )بوگوشن، ۲2۳۲(.

م است در هنگام تدریس، مه “اگر هنوز مطلب را نگرفته اند.”.دقت کنید که من ذکر ننموده ام، ۳۳

ه که مطالب را در چارچوب توضیحات خود نظاره کنید و نه در چارچوب درک دانش پژوهان. مثال، ب

ح را . این کار بار وضو “آیا حرف هایم واضح بود؟”اغلب می گویم، “شوید؟متوجه می ”جای جمله ی

بر عهده ی من می گذارد و وقتی دانش پژوهان فکر نکنند که مدرس معتقد است آنها در درک

، اغلب مطلب دچار مشکلند، بیشتر مشارکت می نمایند و درگیر موضوعات می گردند.در نهایت

به من اطالع دهید. شما به من کمک می کناگر این مطلب ن”خواهم گفت، ید که اواضح است، لطفا

“توضیح دهنده ی بهتری باشم.

488 Ibn Warraq 489 Leaving Islam: Apostates Speak Out 490 The Philosophers’ Magazine

Page 275: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

هر دو ماه یکبار از من می پرسند آیا با پل بوگوشن نسبتی دارم. روابط دوستان۳۳ه ای دارم .حدودا

ولی با پل نسبتی ندارم.

Page 276: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

9فصل

تمهیداتی جهت مهار

مذهب ویروسی با ترکیبی از ویژگی های منحصر بفرد است.تصور کنید که ”

همانطور که ویروس اچ آی وی با ویروس سرماخوردگی فرق دارد، هر دو بدن را آلوده و سازوکارهای

آنرا در اختیار خود در می آورند به گونه ای که بتوانند تولید مثل کنند. مذاهب...

.افراد را آلوده می کند.۳

ر ویروس ها از خود آنتی بادی و سپر دفاعی ایجاد می کند..در مقابل سای۲

.اختیار عمل برخی از فعالیت های مشخص ذهنی و جسمی را بدست می گیرد و طوری در بدن۱

فرد پنهان می شود که توسط وی قابل شناسایی نباشد.

.از روش های مشخصی برای گسترش خود استفاده می کند.4

کند تا ویروس تکثیر شود. .طوری میزبان را طراحی می1

“هر مذهبی کم و بیش در یکی از این زمینه ها تاثیرگذار است.

__درل ری، ویروس خدا )صفحه ۲۱(491

همانطور که بدن در معرض سموم قرار دارد، ذهن نیز اینچنین است.

ا از بیمار ایمان یک بیماری ادراکی طبقه بندی نشده در پوشش فضیلت اخالقی است. هر یک از م

. ولی در شدن در هراسیم و هر تمهیداتی که الزم باشد را می اندیشیم تا سالمتی خود را بازیابیم

ن نجشاخصوص ویروس ایمان اینگونه نیست. کسانی که آلوده به ویروس ایمانند به خاطر درد و ر 491 Darrel Ray, The God Virus (p. 23)

Page 277: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

یمان حس سپاس و قدردانی دارند. ولی ورای قدردانی، بخشی از دشواری در کنار گذاشتن ویروس ا

همانطور که دنت خاطرنشان نموده به تصور فضیلت اخالقی بودن آن بر می گردد )دنت،

۲22۳(492. افراد آلوده به ایمان، به دیده ی مرض به آن نمی نگرند، از نظر آنها ایمان، یک هدیه و یا

رحمت است.

د. دالیل آزاردهنده است که بسیاری از افراد بی ایمان از امکان آلوده شدن خودشان مضطرب نیستن

به حوزه ی علوم عصبی تعمیم می یابد )برنز و سایرین.، ؛ مک ۲2۳۲این مطلب، پیچیده و احتماال

نامارا، ۲22۳؛ نیوبرگ، ۲22۱؛ پرویچ، ۲22۱(493 ،ولی بخش اعظم مسأله به درهم تنیدگی ایمان با

ه اخالقیات برمی گردد. افراد آلوده به ویروس ایمان معتقدند که ایمان داشتن و باور محکم ب

چیزی__هر چیزی__یک فضیلت است )دنت، ۲22۳؛ دنت و السکوال، ۲2۳2(494.

این انگاره495 بعنوان پدیده ی غالب و بشدت مقاوم چنان جاذبه ای کسب نموده که به یک ارزش

باور به چیزی. هنگی تبدیل گردیده و به آن به دیده ی یک حقیقت اولی نگریسته می شود:عمیق فر

می کند. پای باورت بایست. باور خوب است. باور مهم است. ایمان ما را به انسان های بهتری تبدیل

انسان مومن انسان خوبیست.

ت مرسوم ت ساخته ایم. حتی عباردر نقش یک جامعه، از اهمیت باور و مبارزه برای باورهایمان فضیل

منتسب فضیلتی که بایستی به آن__در درون خود امر مثبتی بهمراه دارد “پای باورت بایست، ”

شویم و اگر نشویم نشانه ی عیب اخالقی ماست.

به آنچه که به آن باور دارد و چرا باور دارد بر می اینکه فرد بایستی پای باور خود بایستید یا نه منحصرا

نباط گردد. داشتن یک باور محکم فضیلت نیست. برحسب شدت و حدت یقین نمی توان است

یست. در باور پرشور به مثابه انسان خوب بودن ن__اخالقی قابل اتکایی درباره ی یک فرد داشت

492 Dennett, 2007 493 Berns et al., 2012; McNamara, 2009; Newberg, 2006; Previc, 2006 494 Dennett, 2007; Dennett & LaScola, 2010 495 Meme

Page 278: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

فرد را در ارزش هایی هستند که به لحاظ اعتقادی، باور “باور به چیزی”و “پای باور ایستادن”ضمن،

وب بیشتری فرو می برند.رس

قی ما مهم است آنچه که به آن باور داریم صادق باشد )پاورقی شماره یک(. بودن یک ارتباط منط

یمان بین آنچه که باور داریم و وضعیت عینی امور از اهمیت برخوردار است. تنها وقتی که باورها

فایی خودمان بیرونی را برای شکوبدرستی با واقعیت در تطابق هستند، قادر خواهیم بود تا شرایط

. در میان فراهم نماییم. اگر برای حقیقت احترام قائل نباشیم، دیگر در جستجویش نخواهیم بود

ا رها موارد آزاردهنده و غم انگیزی که در رابطه با افراد آلوده به ایمان به چشم می خورد یکی از آنه

کردن جستجوست.

ندیشی، حیاتی و شاید ضروری در راه مبارزه با قطعیت، جزم ا معرفت شناسی خیابانی، قدم آغازین

ت ما بسوی خرافه، شبه علم و ایمان است. ولی شاید معرفت شناسی خیابانی به تنهایی برای حرک

عصر روشنگری جدید496 و عصر عقل مداری497 کافی نباشد. ما باید بطور اصولی دیدگاه مردم در

ن، باور و قطعیت را عوض کنیم و راه حل هایی در مقیاس مورد طرز تلقی و ارزش نهادن به ایما

وسیع برای هدف قرار دادن این موانع به ظاهر الینحل، ایجاد و در نهایت اجرا نماییم.

نندگان هدف از این فصل، ارائه پیشنهادات در مورد تغییرات بالقوه و روش هایی جهت مشارکت خوا

ا انواع پیشنهادات پیش رو از ساده ترین سطح برای اجرا ت در راه مبارزه برای عقل مداری می باشد.

پیچیده و دشوار می باشد.البته این فهرست کامل نیست.

فقط در شرایط مذهبی استفاده کنید. “ایمان”.از کلمه 1

می استفاده “اطمینان”و ”اعتماد،” “امید،”بعنوان مترادف برای کلماتی همچون “ایمان”کلمه

ر که در . بطور نمونه، همانطونیستدر چارچوب مذهبی بدین شکل “ایمان”شود. استفاده از کلمه

در اکثر قریب به اتفاق موارد به ادعاهای معرفتی متصل “ایمان”اشاره شد، ۲فصل است. تقریبا

496 New Enlightenment 497 Age of Reason

Page 279: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

؛ ۳:۳-4برد )متی یعنی، وقتی مومنان می گویند که ایمان دارند مسیح فردی که از جذام رنج می

مرقس 41-۳:42 ؛ لوقا ۳۱-۳۲ :1 (498 و شخص دیگری که فلج بود )متی ۳-۳:۳؛ مرقس ۳۲-

۲:۳ ؛ لوقا ۲۱-۳۳ :1(499 را شفا داد، حرفشان این نیست که امیدوارند مسیح این کار را کرده

آنها را شفا داد. باشد. مومنان دارند ادعا می کنند مسیح واقعا

ول ایمان دارم فردا امتحانت رو قب”در چارچوب غیر مذهبی عبارتند از: “ایمان”مثال هایی از کلمه

قتی و “آن خانم ایمان دارد که هواپیما سقوط نمی کند.” “شما به همسرتان ایمان دارید،” “میشی،

مترادف به این اشکال استفاده شود، پوششی برایش فراهم می آید تا از آن در قالب “ایمان”کلمه

ت له ساز اسأو غیره در چارچوب مذهبی بهره برده شود. این نکته ای مس “اعتماد،” “ید،ام”برای

ان داده چون وقتی که مومنان برای معنی ایمان تحت فشار قرار می گیرند )زمانی که به ایشان نش

مسیح این کارها را انجده ام دامی شود که نمی توانند ایمان را تعریف کنند و نمی دانند آیا واقعا

به کلمات ی پناه می برند و دانش و قطعیت را رها م“اطمینان”و ”اعتماد،” “امید،”است(، معموال

کنند.

م مهم چطور صحبت کردن ما در رابطه چیزهای اطرافمان اهمیت دارد. کلماتی که استفاده می کنی

اه و گمراه که اشتب هستند. کلمات بخصوصی به ما توهم ساختن و باور تصویری از دنیا را می دهند

عبیر از در فضای عادی روزمره استفاده کنید، درب ها را برای سوء ت “ایمان”کننده است. اگر از کلمه

ا مهیا تجربه ی خودتان باز نموده اید، و عالوه بر آن، برای ادعاهای سنن ایمانی مختلف پوششی ر

دادی کلمات و البته بهمراه تع “ایمان،”لمه ساخته اید. من طرفدار تغییر در استفاده از زبان و بویژه ک

اربرد های عبارات دیگر هستم )پاورقی شماره دو(. بنده یک متخصص دستور زبان جهت توصیه به ک

است “خدا”لمه یا عباراتی که با ک “ایمان”جدید در زبان انگلیسی نیستم. حرفم این نیست که کلمه

خارج “ایمان”ه بایستی ممنوع شود. من پاسبان زبان نیستم. استدالل نمی کنم که استفاده از کلم

498 Matthew 8:1–4; Mark 1:40–45; Luke 5:12–16 499 Matthew 9:1–8; Mark 2:1–12; Luke 5:17–26

Page 280: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

ا استفاده از از چارچوب مذهبی اشتباه است، و یا اینکه اصال باید یک مهلت زبانشناسی در ارتباط ب

ن.ل کردکلمه ایمان تعیین کنیم )پاورقی شماره سه(. هدف من یاری رساندن است نه تحمی

ه های حرف من این است که بایستی در هنگام انتخاب کلمات جهت بیان احساسات، وصف برنام

با مسائل، آینده، تعیین مواردی که برایمان حاکی از اهمیت هستند، و نمایش موافقت یا مخالفتمان

به چگونگی بت بادقت تر و متفکرتر باشیم. در صورت انتخاب اندیشمندانه تر کلمات، می توانیم نس

از اهمیت تفکرمان در رابطه با جهان، مسئولیتمان در برابر جامعه، طرفداری از چیزهایی که برایمان

م. باید برخوردار هستند و درکمان از توانایی خودمان جهت اثرگذاری بر تغییر، عمیق تر ظاهر شوی

تفاده از باید در مورد اس__نیمایجاد کرده عبور ک “ایمان”از مانعی که استفاده ی مدید و چند وجهی

ن سنخیت زبان فکر کنیم و آگاه باشیم که چیزهایی به زبان می آوریم که با طرز فکر ما در مورد جها

ندارد.

رفتن یکی دیگر از دالیلی که من را به توصیه درجهت تغییر استفاده از کلمات وا می دارد خو گ

م و قطعی از آیدارند ولی نده است که دلیل محکمی برای دفاع از آن نبسیاری از افراد با تصویر مسل

با آن احساس آسودگی خاطر می کنند. به جای آن، افراد بایستی از ندانستن آینده احساس

اهمیت دارد و آسودگی خاطر کنند و در نتیجه ی آن، رویکردی فعاالنه بخود بگیرند: اگر آینده برایت

ر ش بده. شما از آینده خبر نداری، پس اقدام کن. منتظپس انجام__می خواهی کاری انجام شود

نکن. عمل نباش چیزها اتفاق بیفتند. دعا نکن. ایمان نداشته باش. روی مفهومات انتزاعی حساب

کن.

.ادعاهای ایمان محور را مثل ادعاهای نژاد پرستانه رسوا کنید.2

قند، نهافرادی که پذیرای قطعیت و جزم بدون دلیل هستند، به حاشیه ”به ی جامعه ما متعل

“تاالرهای قدرتمان.

Page 281: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

__سم هریس، پایان ایمان )۲224(500

یکی از اهداف میان مدت و بلند مدت مهار، رسوا کردن ایمان )همانند رسوایی اظهارات نژاد

پرستانه( بعنوان یک روش علمی و ادعاهای مبنی بر آن می باشد. من قبال بهمراه شرمر501 و دیگران

اده نماییم. استدالل کرده بودم که ما باید از الگویی که در جنبش های حقوق مدنی بکار رفته استف

ی معرفت این یک فرآیند سه مرحله ای می باشد:ابتدا، اعالن عمومی و تبلیغ در خصوص بکارگیر

که (؛ دوم اینشناسی ایمان محور بعنوانی عملی نابجا )این مرحله هم اکنون در شرف رخداد است

اده کردن از استفاده از ایمان بعنوان یک توجیه، غیرقابل تصور خواهد بود؛ و سوم، حتی فکر استف

ی غیر بدین صورت ایمان نیز مانند تفکر برده داری بعنوان امر__ایمان به ذهن افراد خطور نکند

ی که نان بوده ایم، جایقابل قبول، رسوا خواهد شد. ما شاهد این موضوع در رابطه با جنبش حقوق ز

الت در آن تبعیض موجب سوق زنان به سمت برابری گردید. به همین شکل، در آینده و بدون دخ

ارزش های فرهنگی، ایمان نیز جای خود را به خرد و تعمق نقادانه خواهد داد.

در کالمی کوتاه، یکی از فنون کالمی برای تقویت مهار توجیهات ایمان محور، پاسخ ”میز

بزرگساالن“502 است. کسی می تواند دور میز بزرگساالن بنشیند که مدرکی مستدل بر موضعی

داشته باشد. بدون سند، فرد مدعی باید سر میز خردساالن503 بنشیند. بطور مثال، اگر کسی فکر

ون احتمال کند همجنس گرایان نبایستی اجازه قبول کودکان به فرزند خواندگی را داشته باشند چ

ای تعیین آنها را کتک بزنند بیشتر است، این ادعایی عینی گرا خواهد بود و ابزار علمی بر اینکه

ر به قیمت درستی یا غلط بودن آن قابل استفاده هستند )که البته ادعایی نادرست است(. حتی اگ

ن ند، و به اینتایج مشمئز کننده باشد، ادعا هایی داشته باشید که قابل راستی آزمایی عینی باش

شما این حق را بدست آورده اید که سر میز __صورت حق صحبت در مباحثه را خواهید داشت

د سایرین تسلیم آن بزرگساالن بنشینید. متن باستانی را در دستتان تکان دهید و انتظار داشته باشی

500 Sam Harris, The End of Faith (2004) 501 Shermer 502 The Adult Table 503 The Kid’s Table

Page 282: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

سر میز آن وقت است که بایستی__شوند و یا مدعی به ایمان در جهت توجیه اعتقادات خود باشید

که خردساالن بنشینید. آنهایی که سر میز خردساالن هستند می توانند راجع به هر موضوعی

ن سیاست های میلشان بود صحبت کنند، ولی نه مسئولیت بزرگساالن را دارند و نه صدایی در تعیی

ی. کل

حاظ ه لاین است که اول خودمان و بعد سایرین را ب “میز بزرگساالن”ایده ی اصلی در راهبرد مهار

ی برای معرفتی مسئول بدانیم. رفتار با مومنان بعنوانی افرادی بالغ و اجرای همان چارچوب مقررات

. باورکردن آنها که بمنظور تحلیل توجیهات افراد منطقی استفاده می کنیم ، عدالت به مومنان است

نتایج فرآیموضع های خط قرمزی که نقد را خاموش می کند و به مومنان اجازه می دهد تا ند علنا

نند ایمان محور خود را فریاد بزنند، نه تنها خطرناک است بلکه موجب می شود اهل ایمان خیال ک

این حق را دارند که توهماتشان را به جد به خورد سایر افراد بالغ دهند.

ه به تسلیم د کیکی از بهترین کاربردهای استعاره ی میز بزرگساالن در رابطه با جوامع ایمانی می باش

، خاخ

ام، واعظ، خو گرفته اند. اگر این فرصت را یافتید تا یکی از پیشوایان مذهبی امثال امام، مال

ره و خادم کلیسا، آخوند، سوآمی )پیشوای هندو(، معلم مذهبی، قاضی شرع، رمال، کشیش، ساح

و برهان برای یا هر رهبر مذهبی دیگری را درگیر این موضوع کنید، در زمان درخواست دلیل

ایستی ادعاهایشان، صریح و رک باشید. اگر نتوانند دالیل و اسناد در جهت ادعایشان ارائه دهند، ب

نمی شما در حال تظاهر به دانستن چیزهایی هستید که”به این شکل به آنها پاسخ داده شود،

“دانید. بروید سر میز خردساالن، اینجا گفتگو مختص بزرگساالن است.

3.سخن از حقیقت504: پیش روی خطر سخن از حقیقت به زبان آوردن.

ات احمقانه ما از گفتگوی شفاف، صادقانه و رک در هراسیم، ولی چیزی که باید از آن بترسیم نظری”

ت، و خطرناک هستند، چون همانطور که گفتگو های رک و صادقانه به زعم برخی توهین آمیز اس

“برای همه ی ما مرگبار باشد.نظریات احمقانه و خطرناک می تواند

504 Parrhesia

Page 283: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

__مت ثورنتون505، فعال اجتماعی

د. ما در فرهنگی زندگی می کنیم که ادعاهای ایمانی در آن بدون چالش به کار خود ادامه می دهن

ودمان افراد اغلب در مقابل اظهارات ایمان محور سر تعظیم فرود می آورند.از ترس توهین به بقیه خ

یه بایستی پایان یابد.را ساکت می کنیم. این رو

ر برخی از عواقب سکوت خویش تحمیل:ادعاهای ایمان محور به میادین اصلی راه می یابند و س

ی حاضر می شوند؛ افراد عادت می کنند که باور های ایمان محورشان دچار چالشأصندوق های ر

ذهنیت د شد و ایننشود؛ و در نهایت مومنان ارزش اتکایی بیشتری برای باورهایشان قائل خواهن

اشتباه را در خود می پندارند که در مقایسه با سایرین انسان های بهتری هستند.

یکی از معالجات برای چنین چیزی، صراحت لهجه است. لحنتان در مواجه با مومنان به لحاظ

ز تعقل، گفتمانی و مباحثه ای مثل خودشان باشد. صادق، صریح، رک و بی پرده باشید. در دفاع ا

عذر میخوام”شکوه، عذرخواهی یا من من نکنید. لحن آرام یا کودکانه نداشته باشید. هرگز نگویید،

در عوض، “...پوزش من رو بپذیرید به خاطر اشاره به”یا “ببخشید از اینکه اینو میگم... ”یا “ولی...

بگویید چه فکر می کنید و چرا اینگونه فکر می کنید. مشتی بخورید و مشتی بزنید. به افراد دقیقا

ید. معرفت باش بیاورید. جزئی از گروه سخنگویان حقیقتبه زبان قتیخطر سخن از حق یرو شیپ

شناس خیابانی باشید.

مانیشان روبرو نگران اینکه افراد به شما احترام نگذارند نباشید. وقتی خالصانه و صریح با ادعاهای ای

ق و شوید، خواهید دید که افراد بیشتر و نه کمتری به شما احترام خواهند گذاشت. افراد صاد

سو مورد احترام نیستند.خالص مورد احترام هستند. افراد بی اصالت و تر

.همواره مطلع باشید.4

505 Matt Thornton

Page 284: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

سخنرانی مطالعه کنید و بخوانید. مناظره های یوتیوب با رهبران مدافع مذهب را مشاهده نمایید. به

های صوتی پر مغز گوش فرا دهید. در دوره های آزاد گسترده مجازی506 شرکت کنید )پاورقی شماره

چهار(. همواره مطلع باشید.

اگر تابحال کتاب های ذیل را نخوانده اید، توصیه من شروع با چهار سوار507 و مایکل شرمر508 است

یده هایی از )پیشنهاد من آغاز با هریس و شرمر و پایان با داوکینز و دنت می باشد(. از آنجا به بعد، گز

گفتگوهای افالطون را بخوانید )جمهور، مدافعه، یوثیفرو، گرگیاس(509 و سپس به آثار کلیدی

نیچه510 مراجعه کنید )سپیده دم، چنین گفت زرتشت:کتابی برای همه و هیچ، فراتر از خیر و

شر، در تبارشناسی اخالق، سایه روشن بت ها، و ضد مسیح(511 )پاورقی شماره پنج(.

نیز شده جهت پیشگیری از هرگونه رسوخ ناپذیری اعتقادی، خواندن آثار مدافعان مذهبی شناخته

کریگ از اهمیت برخوردار است. دو نفری که من پیشنهاد می کنم آلوین پالتینگا و ویلیام لین

شما هستند. با این وجود اصرار می ورزم که کتابشان را نخرید؛ پروژه های آنها نیازی به حمایت

کتاب ایشان را بخرید، کتاب دست دوم بخرید و با این کز کتاب ار اندارند. اگر هم که باید حتما

.لیفی عایدش نمی شودأفروشی محلی خودتان حمایت کنید، با این روش نویسنده حق ت

اینکه، بخش یشتر را در پایان هر فصل، فهرستی از موارد جهت مطالعات ب “کاوش عمیق تر”نهایتا

در اختیار شما قرار می دهد.

.مشارکت کنید.0

506 MOOCs (massively open online courses) 507 Four Horsemen 508 Michael Shermer 509 The Republic, the Apology, the Euthyphro, the Gorgias 510 Nietzsche 511 The Dawn, Thus Spoke Zarathustra: A Book for All and for None, Beyond Good and Evil, On The Genealogy of Morality, Twilight of the Idols, and The Antichrist

Page 285: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

فاقد ویژگی های ال همه نمی توانند به معرفت شناس خیابانی تبدیزم برای آن ل شوند. برخی ذاتا

دغدغه های هستند و برخی دیگر تمایلی به این کار ندارند. سایرین نیز در اثر ترس های اجتماعی و

بینا فردی خود را کنار کشیده اند.

رد اگر که به یک معرفت شناس خیابانی تبدیل نشدید، هنوز هم می توانید در امر منطق و خ

نجام ت داشته باشید. مشارکت خاصی که می توانید انجام دهید را شناسایی و همان را امشارک

ای دهید:اگر وکیل هستید، خدمات حقوقی خود را ارائه دهید؛ اگر صدا بردار هستید در همایش ه

رگرمی عمومی حاضر شوید و به گروه های سکوالر در ضبط صدای آنها کمک کنید؛ اگر تمایل به س

توانید میزبان داوطلبانه یک دور همی در منزل شخصی تان با حضور گروه های آزاددارید می

عدم خرد اندیش محلی شوید؛ اگر از نوشتن لذت می برید مقاالتی را بنویسید که نمونه هایی از

ورزی را شناسایی و در معرض دید عموم قرار می دهد )مطبوعات در عطش نامه های متفکرانه

ک مالی قابلیت سازمانی و برنامه ریزی دارید، گروه هایی را برای جمع کردن کم هستند(؛ اگر شما

تشکیل دهید و یا به گروه های شناخته شده و معتبر مثل مرکز پرسشگری512 و بنیاد آموزشی جیمز

رندی513 کمک کنید؛ اگر بیشتر یک فعال اجتماعی هستید، به برنامه ها و همایش های تبلیغی

دن ندارید، کشید )پاورقی شماره شش(؛ اگر وقت یا تمایل کافی برای درگیر شایمان گستر سرک ب

ان این پس به یکی از نهاد های قانونی سکوالر که نام آنها در بخش کاوش عمیق تر مندرج در پای

فصل آمده، کمک مالی ارائه نمایید.

د. از حمایت می کنن ی بدهید که از عقلأفعال و درگیر باشید. داوطلب شوید. به نامزد هایی ر

مجموعه مهارت های فردی به انضمام کالم خود در جهت گسترش خردورزی و مبارزه با عدم خرد

ورزی استفاده نمایید. مشارکت کنید.

.تجربه کنید و به دید عموم بگذارید.6

512 The Center for Inquiry 513 James Randi Educational Foundation

Page 286: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

ز اراهبرد های خود را درجهت مبارزه با ایمان، آزمایش و گسترش دهید. ارائه عمومی مشارکت خود

ایشنامه، طریق ابزار مناسب را در نظر داشته باشید: کتاب، مجله، یوتیوب، داستان، مستند، نم

فقیت مقاله، نامه به سردبیران، آهنگ، فعالیت های هنری و غیره. به دیگران اجازه دهید در مورد مو

عمل ها و شکست های شما بدانند. خیلی بهتر است که عمل کنید و شکست بخورید تا اصال

نکنید.

ل های علمی مشارکتی . ۷ .ایجاد کنیدتشک

اشد. منی برای زایش و پرورش تعقل و خرد ورزی بأنظام آموزش عالی و متوسطه بایستی بعنوان م

ل های علمی مشارکتی می باشد. تک تک آموز گاران، یکی از راه ها برای انجام این کار ایجاد تشک

ل ها تماس بگیرنداستادان، و کل دپارتمان ها این طور ب__امکان را دارند تا با انجمن ها و تشک

رکز مثال، انجمن شکاکان، بنیاد آموزشی جیمز رندی، بنیاد ریچارد داوکینز حامی خرد و علم، م

ل های معتبر__و سوال پرسشگری، ائتالف دانش پژوهان سکوالر، پروژه ی تعقل514 و یا سایر تشک

لوم هت پیشبرد تعقل، خردورزی، تفکر نقادانه و درک عمومی از عنمایند چگونه می توانند در ج

پیش قدم شوند.

بطه با این مشارکت ها می تواند به اشکال گوناگون باشد: چاپ آنالین مقاالت دانش پژوهان در را

موضوعات منتخب، نظر دهی بروی برنامه های آموزشی، مشارکت در امر تحقیق برای مقاالت

ای درس تفکر نقادانه در نظام آموزشی مدارس محلی، ویراستاری مقاله ه مجالت علمی، تدریس

ه مجالت، و هر کاری دیگری که یک عضو انجمن مفید می پندارد. هدف از این مشارکت، کمک ب

وص انجمن های غیرانتفاعی همسو در جهت بسط و گسترش و به گوش رساندن کالمشان در خص

ی از علوم است )پاورقی شماره هفت(. عالوه بر آن، توسعه ی تعقل، خرد ورزی و درک عموم

نظریات را مشارکت موجب می شود تا مدرسان این فرصت را داشته باشند تا تعقل را گسترش دهند،

514 The Skeptics Society, the James Randi Educational Foundation, the Richard Dawkins Foundation for Reason and Science, the Center for Inquiry, the Secular Student Alliance, Project Reason

Page 287: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

د به جامه ی عمل بپوشانند، به گروه ها و اجتماعات خود کمک کنند و دانش پژوهانی که عالقه من

ورش دهند.مطالعات بیشتر هستند را شناسایی و پر

. با ایمان بعنوان یک بحران سالمتی عمومی برخورد کنید.۸

به نظر راهبرد های زیستی یک ویروس شباهت بسیار قابل توجهی با روش های ترویج مذهب دارد.”

روی می رسد تغییر مذهب بر شخصیت اثر می گذارد. در قالب زیستی ، مانند ویروس هاری که ب

کر بی می گذارد، ویروس خدا بدن را آلوده و کنترل توانایی تفبخش های خاصی از ساختار عص

ه نقادانه فرد در رابطه با مذهبش را از وی می گیرد. یک آزمایش ساده نشان می دهد که چگون

گل، ویروس خدا تفکر نقادانه را خاموش می کند. در زیست شناسی، عوامل ناقل موجب انتقال ان

ل عمل می ه میزبان دیگر می شوند. ناقالن مذهبی به همین شکویروس یا باکتری از یک میزبان ب

. کنند. کشیشان، امامان، واعظان و غیره، حامل ویروس هستند و افراد جدید را آلوده می کنند

را منع ویروس مزبور به دقت منابع را بسوی خودش سوق می دهد و رسیدن منابع به سایر ویروس ها

تی در ت می خورند. هزینه ی ایجاد ناقل اجبار می کند که حمی کند. بعضی مواقع ناقالن شکس

تعرض جنسی به بچه ها توسط یایمثل قضا) شکست هاردد. در ( از آنها محافظت گیغان مذهبمبل

یب مواقع نادری )مثل قضیه مارتین لوتر(، یک ویروس همه گیر می شود و مردم و فرهنگ های آس

“پذیر را آلوده می کند.

__درل ری، ویروس خدا )۲22۳، صفحه ۱۲(515

یر گروه ها، نهادها و سازمان هایی وجود دارند که فعاالنه در حال گسترش معرفت شناسی های غ

ن و عدالت قابل اتکا هستند )بطور نمونه، ائتالف دفاع از آزادی، صندوق ائتالفی دفاع، مرکز قانو

ی حقوق،516 کلیساهای کوچک امریکا، انجمن حقوقی مسیحیان، انجمن قوانین مسیحی، بنیاد مل

تکا را بهمراه و بزرگ، کنیساها، مساجد، معابد و غیره(. بایستی گسترش این فرآیند های غیر قابل ا

515 Darrel Ray, The God Virus (2009, p. 32) 516 Alliance Defending Freedom, Alliance Defense Fund, American Center for Law and Justice, Christian Legal Society, Christian Law Association, National Legal Foundation

Page 288: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

بنگریم. نهادهایی که این قبیل موارد را گسترش می دهند به دیده ی یک بحران سالمتی فراگیر

، های بخصوص نیست. ت هدف از این بخش تبیین چگونگی سیاست ها و توصیف مداخلهرجیحا

ستی مفهوم قصد من ملحق شدن به تعداد فزاینده ای از افراد است که بر این استدالل هستند که بای

ایمان را در نقش ویروسی در ذهن از نو باز آفرینی کنیم )برودی، ۳۳۳۱(517 و با ایمان مانند سایر

ورقی شماره هشت(. بحران های فراگیر برخورد کنیم: مهار و ریشه کن کردن)پا

اری به همان شکل که جامعه سازوکار هایی را برای مواجهه با امراض مسری، عوامل بیماری زا و بیم

موم های عفونی آلوده کننده ی آب، هوا و منابع غذایی )با اهدافی از قبیل اینکه عموم عاری از س

در جهت ه اتخاذ تصمیماتیهستند و از گسترش بیماری جلوگیری می کنند( اتخاذ کرده، نیاز ب

غلط را ورود گسترده به نظام های آموزشی، مکان های عبادی، و سایر نهاد هایی که معرفت شناسی

بسط می دهند می باشد.

و اگرچه مسائل متعدد جدی اخالقی و حقوقی فردی و اجتماعی وجود دارد که مانع از شکل گیری

نی، به جای نهادینه شدن گسترده مداخالت معرفتی می شود. با توجه به این اصول حاکمیتی و قانو

ا دن ببرپا کردن نهاد های بهداشتی معرفت، بایستی مداخالتی طراحی شود که هدف آنها رودرو ش

ا نیست گسترش معرفت شناسی های بدخیم است )منظور نتایج حاصل از از این معرفت شناسی ه

ستایش بلکه خود معرفت شناسی ها مورد هدف هستند(. چنین مداخالتی بایستی در جهت ارتقاء،

. یعنی، و حتی پر زرق و برق نمودن معرفت شناسی های قابل اتکا صورت پذیرد )پاورقی شماره نه(

باور ارزش رد واکسیناسیون و مهاری که مورد استفاده قرار می گیرد بایستی در مسیر تقویتراهب

طالعات برهان محور باشد. جزئیات چگونگی دستیابی به این مهم می تواند موضوع تحقیقات و م

گسترده تری در آینده باشد.

517 Brodie, 1996

Page 289: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

ونی اعالم کرد، را غیرقانبایستی تصریح کنم که به همان شکل و شمایلی که نمی توان نژاد پرستی

کل له ایمان بعنوان یک مشأمن نیز از غیرقانونی شدن ایمان دفاع نمی کنم. من از تلقی مس

سالمتی عمومی و تالش برای طراحی مداخالت بر مبنای الگوی مندرج دفاع می نمایم.

.تامین کنندگان مالی معرفت شناسی های غلط را فلج کنید.9

ند و فلج کردن مالی نهاد هایی است که معرفت شناسی غلط را اشاعه می ده یکی از راه های مهار،

ی )پاورقی برای این کار بایستی با برجسته ترین آنها کار خود را آغاز نماییم: یعنی نهاد های مذهب

معا فیت هایی که به سایر موسسات شماره ده(. در نهایت، معافیت مالی نهاد های مالی و خصوصا

وازده سال ی تخصیص نمی یابد بایستی برچیده شوند.)در ایاالت متحده این حداقل دغیرانتفاع

دیگر بطول می انجامد.( )پاورقی شماره یازده(.

زاینده ای از زمانیکه این موسسات به جهت مالی در مضیقه قرار بگیرند، گسترش و قدرتشان بطور ف

یاسی دت )بازه پنج تا ده ساله( و به لحاظ سبین خواهد رفت. در اینجا به دو راهکار مناسب، میان م

امکانپذیر، بمنظور فلج نمودن موسسات ایمان محور اشاره می نماییم:

مایند. معافیت از مالیات های فدرال برای اکثر پولی که روحانیون در خصوص مسکن هزینه می ن”

این رقم چیزی در حدود یک سوم از بخشش مالیاتی آنها می باشد“ )هنریکز، ۲22۱ الف(518.

نان موسسات برای کارک”معافیت مندرج را حذف نمایید. الزم به ذکر است که چنین معافیت مالیاتی

غیرانتفاعی سکوالر که اهداف خیرخواهانه ی شان با کلیسای کشیش وارن519، یا معلمان کم درآمد

دارد... . ضمن درون شهری و یا مدد کاران اجتماعی خدماتی روزکار قابل مقایسه است، وجود ن

“تانه ندارنددر خدمات بشردوس ینقشاینکه افراد مرتبط با این گروه های غیرانتفاعی سکوالر نیز

الف(. ۲22۱)هنریکز،

518 Henriques, 2006a 519 Pastor Warren’s church

Page 290: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

قانون معافیت مستمری مختص به موسسات مذهبی را ابطال کنید.”کارفرمایان مذهبی از قانون

اریسا520 معاف هستند. اریسا قانون مستمری فدرال است که بر شفافیت و محدودیت های مر تبط با

ایی تضاد منافع مستمری کارمندان و کارگران نظارت دارد. این معافیت موجب شده تا پرونده ه

به مطرح گردند که طی آنها کارمندان بیمارستان های مذهبی متوجه شده اند که مستمری آنها

، ب(.۲22۳)هنریکز، “اعمالی که زیر چتر قانون اریسا مجاز نبوده، پایمال شده استخاطر انجام

هر دو مورد یاد شده ضربه سخت مالی به موسسات مذهبی خواهد زد و همچنین امکان جذب

پیروان جدید در آنها را نیز محدود خواهد نمود.

ته ولی همچنانکه ارزش ایمان کاسنهاد های مذهبی براحتی موقعیت ویژه خود را رها نمی کنند،

می شود، زمان و قانون از هر کلیسا، مسجد، معبد و کنیسا خواهد خواست که مالیات خود را

بپردازد. یکی از سردمداران این تغییر ریشه ای، بنیاد رهایی از مذهب521 است. حمایت شما از این

)پاورقی سرایت ایمان تسهیل گرددبنیاد موجب می شود تا انجام تغییرات حقوقی الزم برای مهار

شماره دوازده(.

.بچه های شکاک )خداناباور( ایجاد کنید.15

اب باز عمال، کل مذاهب بعنوان یک راهبرد آلوده سازی اصلی، بروی شستشوی مغزی کودکان حس”

“می کنند.

(۲۱، صفحه ۲22۳) ویروس خدا درل ری، __

“پسرم به من گفت که در طول دوره ی سرکشی و طغیانش، قصد دارد یک بنیاد گرا شود. ”

__پیتر بوگوشن

520 Erisa 521 Freedom From Religion Foundation (FFRF): http://ffrf.org/

Page 291: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

ف شده لیأکالم بسیاری در مورد نحوه ی تربیت فرزندان کاتولیک، مسلمان، مورمون یا بهایی ت

نشده هاست.ولی در مورد نحوه تربیت فرزندی که به آنچه که نمی داند ادعا نکند مطلبی نوشت

اباوران است. در این بخش نظرات خودم را ارائه می دهم: این نظرات برگرفته از مکاتبات من با خدان

ه مرتبط با بنام و مشهور، مهندسی معکوس تربیت فرزندان در یک سنت ایمانی، تحقیقات گسترد

تکامل مغز و فرآیند تشکیل باور در کودکان می باشد.

ول نداشته ودک را طوری تربیت نمایید که عقاید فراحسی نامعقممکن است عجیب به نظر برسد:ک

در باشد. عجیب ولی حیاتی است.در جامعه ای که اکثریت قریب به اتفاق آن مومن هستند و

کری فرهنگی که به خداناباوری اخم می کند و حتی آنرا محکوم می نماید، چگونه رشد با قالب ف

شکاک تحقق می یابد؟

خیلی آساجازه دهید اینطوان ر آغاز کنم که تربیت بچه های شکاک به لحاظ مذهبی احتماال

بی برای است.این واقعیت که فرزندان مایلند باورهای مذهبی والدینشان را دنبال نمایند، خبر خو

؛ ۳4۳-۳4۳، صفحات ۳۳۳۲؛ اریکسون، ۳۳۳2خوانندگان خداناباور است )اکاک و بنگستون،

هوگ، پتریو، و اسمیت، ۳۳۳۲؛ آیناکن ۳۳۳2، صفحه ۱۳2؛ مایرس، ۳۳۳۱(522. بسیاری از خرد

وند ساالن با عقبه خانواده های مذهبی، ایمان خود را رها نموده و آنرا بازیابی نمی نمایند. و اگر ر

ی در باور به خدا به نزول خود ادامه دهد، هم اقبال عمومی در خصوص خداناباوری بیشتر می کل

شود و هم تعداد خداناباوران رو به افزایش خواهد گذاشت. )”دور نمای مذهبی دنیا،“ ۲2۳۲(523.

این نشانه ای از شرایط پیش روی فرزندان ما و همچنین آینده خواهد بود.

عنوان برای تربیت کودکان خداناباور راه و روش ضمانت شده ای وجود ندارد، ولی تربیت کودک ب

فکر متوهم و آزاد اندیش به احتمال زیاد او را در برابر تیک متفکر منتقد، شکاک، انسان گرا و یا یک

هم ادعا به دانستن چیزهایی که نمی داند مصون می دارد. با وجود اینکه کلیه موارد مندرج به

522 Acock & Bengston, 1980; Erikson, 1992, pp. 141–148; Hoge, Petrillo, & Smith, 1982; Iannaccone 1990, p. 309; Myers, 1996 523 “The Global Religious Landscape,” 2012

Page 292: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

انه، شاید وابسته و با هم مرتبط هستند، آموزش به کودکان جهت بکار گیری رویکرد فکری شکاک

(. خداناباوری ۲2۳۱ی باشد )لوچه، کاالنان، و اسمیلوویچ، مهمترین ارزش از ارزش های تعلیمات

وزش داد تا نوعی شکاکیت به یک ادعای خارق العاده بخصوص می باشد ولی بایستی به کودکان آم

در ارتباط با ایمان یعنی شکاکیت فقط__شکاکیت را بطور فراگیر نسبت به هر ادعایی داشته باشند

کار برده نشود.و ادعاهای خارق العاده فراحسی ب

وفق با نگرش شک محور از پرورش مهارت های تفکر نقادانه مهمتر است. اگر م شخصیتپرورش

سلیم شود شوید شخصیت شکاک بسازید، احتمال اینکه فرزند یا فرزندان شما به ویروس ایمان ت

کمتر است. هر کسی می تواند مجموعه مهارت های تفکر نقادانه را در خود بسط و گسترش

دامی ولی بدون بهره گیری از رویکرد، فرد اق__این کار شبیه آموختن دوچرخه سواری است__دهد

واهد یعنی عمال هرگز دوچرخه سواری نخ__بروی نتایج حاصل از پرسشگری خود انجام نخواهد داد

ی مایلنمود. به عبارت دیگر، اگر از مهارت های خود در پرداختن به موضوعی استفاده نمایید ولی ت

گری از ابتدا وجود به تغییر نظر خود براساس نتایج نداشته باشید پس اصال، دلیلی برای انجام پرسش

نداشته است. این کار به مثابه یک دادگاه ادارکی ولی از نوع فرمایشی است.

ه با این مهارت ها و رویکرد های شخصیتی بطور اعظم از طریق الگو سازی بدست می آید. در رابط

ود دارد؛ سازی رفتارهای اجتماع محور، منابع آموزشی، تربیتی و روانشناسی قابل توجهی وجالگو

ند. مثال، اگر منظور عمل کردن به نحویست که انتظار داریم دیگران و بویژه کودکان آنگونه رفتار کن

وانید تا خمی خواهید که کودکان اهل مطالعه باشند، برای آنها کتاب نخوانید، برای خودتان کتاب ب

بت به شما را در این حالت ببینند. اگر می خواهید بچه ها به آنچه که نمی دانند ادعا نکنند، نس

گو انجام آنچه که نمی دانید ادعا نکنید. رفتاری که از بچه ها انتظار دارید ابتدا خودتان بعنوان ال

دهید.

یرش راحت صحبت کنید و پذبعالوه دقت داشته باشید که آموزش شما آزار دهنده نباشد. با ص

رای ادعاهای اعتقادی را الگو سازی کنید: به بچه ها بگویید که همواره پذیرای شنیدن دالیل آنها ب

Page 293: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

اسخ و ایمانیشان )ایمان درمانی، صحبت افراد به زبان های مرده ای که تابحال نشنیده اند، تن

ود را کمک کنید تا ادعاهای خ غیره،( هستید. سپس با خلوص نیت گوش فرا دهید. به بچه ها

اسخ تمرکز منتهی به نتایج بررسی کنند. بطور نمونه، روی موضوع تن فرآیندبراساس تمرکز بر

د. مثال، آیا از کمتری داشته باشید و توجه شما بیشتر بروی چگونگی اطالع از تناسخ انسان ها باش

این روش برای تعیین جانشین داالیی الما524 بعنوان کسی که بشود به او اتکا کرد، استفاده شده

است؟

ات بی در معرض سنن های ایمانی مختلف قرار گرفتن می تواند موجب این مزیت شود که از اعتقاد

باعث رازآلود و عجیب، ممکن است “دیگری، ”اساس جلوگیری گردد. تبدیل چیزی به یک مفهوم

به سمتی هل داده شوند که شما می رای خواهید از آن دوری کنند. در عوض، بشود تا بچه ها دقیقا

که بچه ها متون مذهبی را بخوانید و با آنها در مراسم مذهبی شرکت کنید. در مقابل هر سوالی

فقطبه دین و ایمان ممکن است داشته باشند آماده و متمایل به پاسخگویی باشید )و البته این لزوما

ا بچه ها ل نکنید:منابع مذهبی را بپذیرید و و آنها را بربط ندارد(. دین را به میوه ی ممنوعه تبدی

قابلی از روند بخوانید، رفتاری که از آنها انتظار دارید خودتان الگو سازی کنید، و به نرمی ارزیابی مت

استدالل و تعقل یکدیگر بعمل آورید.

ه در رد مذهب ، معافیت مختص به آن جهت عدم طبقه بندیتوهم موجود در با توجه به . 11

.ی اختالالت روانی را حذف نمایید

کتاب راهنمای تشخیصی و آماری اختالالت روانی525 که توسط انجمن روانکاوی امریکا526 منتشر

ویه های مرجع ر یگانهمی شود، تنها مرجع مهم مورد استفاده توسط پزشکان می باشد. این کتاب،

شدن تشخیص بیماری است)پاورقی شماره سیزده(. در حال حاضر، توهمات مذهبی از طبقه بندی

524 Dalai Lama 525 Diagnostic and Statistical Manual of Mental Disorders (DSM( 526 American Psychiatric Association (APA)

Page 294: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

تاب بعنوان یک اختالل روانی معاف هستند. مطلب ذیل تعریف توهم مطابق با نسخه چهارم ک

مذکور است:

آن باور با دید برویباور غلط در مورد یک واقعیت بیرونی براساس استنباط ناصحیح و پایورزی ش”

باور . وجود اجماع عمومی بر اشتباه بودن آن باور و اسناد موجود مبنی بر اثبات مردود بودن آن باور

فته توسط سایر اعضای آن فرهنگ یا خرده فرهنگ مورد قبول قرار نگر معمولمزبور بطور

، باوری که بعنوان بندی از طی با وقتی، باور غل. بحساب نمی آید(مذهب ایمانی است )مثال

قضاوت ارزش ها همراه شود، زمانی این عمل توهم تلقی خواهد شد که قضاوت به حدی افراطی

ارد و رفتار شود که در تضاد با باور پذیری قرار بگیرد. قطعیت پنداری متوهمانه ماهیت پیوسته د

بیش ز عالقه یفردی می تواند گویای وجود این خصیصه باشد. تشخیص ومتمایز نمودن توهم ا

دشوار است ) عالقه ی بیش از حد یعنی فرد باور یا نظر غیرمنطقی دارد ولی ازحد به یک ایده، غالبا

)جمالت هایالت شده ی این پاراگراف توسط “مانند حالت توهم به آن میزان پافشاری ندارد(

(.۳۱1، صفحه ۲222بصورت هایالیت ارائه شده است( ) __پیتر بوگوشن__نویسنده

ود. است که معافیت مذهب از قرارگیری در ردیف توهم در مرجع فوق ذکر برداشته شبسیار مهم

امال بمجرد اینکه توهمات مذهبی در ردیف بیماری های این مرجع قرار بگیرد، دسته بندی های ک

دی ها له ایمان قابل شکل گیری هستند. این دسته بنأجدیدی در رابطه با تحقیق و درمان مس

ند) از امل حذف موانع اخالقی فعلی، اعمال تغییر در درمان هایی که قابل پوشش با بیمه هستش

نت قبیل برنامه های آموزشی ایمان محور ویژه در مدارس(، کمک به خرد ساالنی که توسط یک س

فراد از ایمانی دچار شستشوی مغزی شده اند و مشروعیت پیدا کردن مداخالتی که با هدف رهایی ا

ایمان طراحی شده است، می باشد.شر

بعنوان یک اختالل روانی شناخته شود، تالش برداشت معافیت با این هدف که یک پدیده رسما

برای تحقیق جهت راه های درمان آن پدیده را مشروع می سازد. عالوه بر آن، طبقه بندی های

ه در زیابی و نسبت به آنچه کجدید موجب می شود تا پژوهشگران قادر باشند درمان های خود را ار

Page 295: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

ث درمان جواب می دهد کار خود را متمرکز نمایند. البته بر سر راه انجام تحقیق در حوزه های بح

لی یوس کننده ای وجود خواهند داشت. البته فقط با عمأبرانگیز، موانع سازمانی و اجتماعی م

شدن همان یک تغییر فوق ذکر با هدف از میان برداشتن مانع مندرج، دریافت تاییدیه از هیات

ممیزی نظارت527 برای رها نمودن افراد از بند ایمان بالفاصله امکانپذیر خواهد بود.

مذهبی برای مهار و شاید حتی درمان ایمان،هیچ کمکی بزرگتر از این نیست که معافیت توهمات

معافیت نماییم. حذفبعنوان مانعی بر سر راه طبقه بندی ایمان بعنوان یک بیماری ذهنی را حذف

سترده مذهب از مرجع مزبور به این معناست که دانشگاهیان و پزشکان قادر خواهند شد تا منابع گ

له ی درمان ایمان و موضوعات اخالقی مرتبط با مداخالت ایمان محور ارائه أای را در خصوص مس

ردد، اری ایمان پاالیش گنمایند. در بلند مدت، وقتی که مجموعه درمان ها و ساختار پژوهشی بیم

دف می توان از نتایج حاصل از آن برای اطالع رسانی در رابطه با سیاست های درمانی عمومی با ه

مهار و در نهایت ریشه کن نمودن ایمان استفاده نمود.

مداخالت

در تاریخ ۲1 اکتبر ۲2۳۳، در دانشگاه ایالتی پورتلند، سخنرانی برای زیگما ژی528 انجام

من پژوهش های علمی. زیگما ژی انجمنی متشکل از محققان حرفه ای و دانشگاهیاندادم:انج

دویست پیشگام است. این جلسه خاص یک رویداد بینارشته ای محسوب می شد که در آن حدودا

علمی از سرتاسر ایالت اورگان دعوت شده بودند.

عنوان اصلی سخنرانی من ”مسیح، محمد، پری دندان شیری و سایر موجودات اهریمنی“529 بود.

کنم. من اگرچه برگزارکننده مراسم محترمانه از بنده درخواست نمود تا عنوان سخنرانی را تلطیف

527 The IRB 528 Sigma Xi 529 “Jesus, Muhammad, the Tooth Fairy, and Other Evil Creatures”

Page 296: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

ندان د یپرمسیح، مادر ترزا، ”عنوان ذیل را ارائه نمودم که بدون هیچگونه سوالی پذیرفته شد: شیری و سایر موجودات اهریمنی.“530

د را ( از میان جمعیت دست خوداو پاسخ، یکی از دانشگاهیان ) بعد از سخنرانی، در موعد پرسش

باال برد.

:با آنچه که امشب اینجا گفتید، من مورد اهانت قرار گرفتم.دا

)سکوت اتاق را فراگرفت(

. اینکه فقط :توهین به شما برای من معنی ندارد. اگر استدالل یا برهانی دارید مایلم آنرا بشنومپ ب

د.برخورده بخودی خود بر چیزی داللت ندارد. و نباید هم داللت داشته باشبگویید به شما

:همسر من توسط مسیح شفا پیدا کرده.دا

:چطوری میدونید؟ افراد همه مریض میشن همیشه و بعد از مدتی هم خوب میشن. چی پ ب

باعث میشه فکر کنید خدای شما به این موضوع ربط داره؟

ج رنج می برد.:همسرم از یک بیماری العالدا

این از همان مثال های کازز531 است”نظرات قلدرمآبانه جایی در بحث ندارند.“ فرد مزبور می

تصور نمی کرد که اینگونه مسائل در حضور جمع مطرح خواست بحث را تمام کند چون احتماال

ان شدند ه ها پنهشوند. و به واقع، نه تنها سکوت اتاق را فراگرفت بلکه عمال دیدم که افراد از دید

انگار که می خواهند غیب شوند.

رفتن بعد از این موضوع دو نفر از حاضرین در آن سخنرانی اذعان نمودند که، عدم تحت تاثیر قرار گ

را من از حرف های آن فرد، تاثیر شگرفی در زندگی آن دو ایجاد نموده است. تا بحال هرگز کسی

را با صراحت لهجه و در محور مانیا خاص یادعا کید ندیده بودند که نظر مخالف خود در مور

530 “Jesus, Mother Teresa, the Tooth Fairy, and Other Evil Creatures” 531 Kazez

Page 297: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

را حضور جمع اعالم نماید. یک زن جوان نیز به من گفت رویارویی من با فرد مزبور زندگی آن زن

تغییر داد. او گفت این کار برای وی امیدبخش بود.

کاوش عمیق تر

موضوعات مرتبط با تربیت فرزندان

کتاب برای کودکان

کودک، در میان عنوان هایی که حاوی معیارهای الهام بخش پیرامون حس حیرت،در حوزه کتاب

ن کتاب شگفتی و حس آسودگی خاطر از ندانستن باشند، سه کتاب شاخص هستند. هر یک از ای

ها کودکان را از مسیر ضد جزم اندیشی بسوی فرزانگی سوق می دهند:

Richard Dawkins and Dave McKean, The Magic of Reality: How We Know What’s Really True (Dawkins& McKean, 2011) Annaka Harris, I Wonder (Harris, forthcoming) Stephen Law, Really, Really Big Questions (Law, 2012)

پرورش کودکان شکاک )خداناباور(کتاب برای

Dale McGowan, Raising Freethinkers: A Practical Guide for Parenting Beyond Belief (McGowan, 2007) Dale McGowan, Parenting Beyond Belief: On Raising Ethical, Caring Kids Without Religion (McGowan, 2009)

سرگرمی برای نوجوانان

Page 298: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

Baba Brinkman (http://www.bababrinkman.com/):

خاطر بابا برینکمن یک هنرمند رپ، نویسنده، بازیگر و یک درختکار است. شهرت اعظم او به”

ا نمایش های سبک هیپ هاپ وی می باشد که با جوایز متعددی همراه بوده است. این نمایش ه

شامل راهنمای رپ در مورد تکامل532 و ریمیکس داستان های کنتربری533 است که در آنها، آثار

داروین534 و چاسر535 برای تماشاچی امروزی تعبیر می گردد.“

منابع آنالین

Atheist Parents (http://www.atheistparents.org/index.php):

تربیت فعالیت ما معطوف به کمک به والدین در سرتاسر دنیا در جهت”ین خداناباور:والدتارنمای

حیطی اجتماعی مسئولیت پذیر، به لحاظ مبچه های تحصیلکرده، متفکر، اخالق مدار، به لحاظ

“آگاه، و از همه مهمتر بی خدا می باشد.

اردوهای سکوالر

Camp Quest (http://www.campquest.org/):

ست این تارنما ارائه دهنده ی یک ماجرا جویی فرحبخش، آزاد اندیشانه و گروهی ا”اردوی جتسجو:

“های انسانی را پررنگ می کند.که مواردی مثل علم، شگفتی از طبیعت و ارزش

Camp Inquiry (http://www.campinquiry.org/):

مینه ی اینجا جائیست که بچه ها یاد می گیرندخودشان باشند. تالش ما در ز”اردوی پرسشگری:

ت کمک به جوانان جهت رویارویی با چالش های زندگی در دنیای المذهب، شکاک و سکوالری اس

یلی زود مذهبی و شبه علم قرار گرفته است. با اطمینان از اینکه بچه ها خکه تحت تسلط اعتقاد

دارد: عادات نیک و زندگی اخالق مدارانه را بنا می نهند، این تارنما تمرکزی مشتمل بر سه بخش

532 The Rap Guide to Evolution 533 The Canterbury Tales Remixed 534 Darwin 535 Chaucer

Page 299: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

عصر ”که به هنر و علوم، رویکرد شکاکانه و درنهایت، ارتقاء شخصیت اخالق محور متناسب با نگرشی

اهند نونی داریم. مربیان، مشاوران و آموزگاران، به مسائل پیرامون هویت فردی خوک “اکتشافی

انی، و پرداخت و با این کار روابطی بر پایه ی اعتماد، تقویت حس جزء بودن از یک کل محلی و جه

“زندگی با احترام به دنیای طبیعی را ایجاد خواهند نمود.

نام مجله نوجوانان شکاک در تارنمایی به همین

Junior Skeptic (http://www.skeptic.com/junior_skeptic/):

به طرز مجله نوجوانان شکاک با تمام موضوعات مندرج در بخش بزرگساالن این تارنما گره خورده و”

“جذابی علوم و تفکر نقادانه را برای خوانندگان جوان به تصویر کشیده است.

موضوعات غیر مرتبط با تربیت فرزندان:

کتاب

Russell Blackford, Freedom of Religion and the Secular State (Blackford, 2012b) Sean Faircloth, Attack Of The Theocrats! How The Religious Right Harms Us All—And What We Can Do About It (Faircloth, 2012) Brian Leiter, Why Tolerate Religion? (Leiter, 2012) Darrel Ray, The God Virus: How Religion Infects Our Lives and Culture (Ray, 2009) Al Stefanelli, Free Thoughts—A Collection of Essays by an American Atheist (Stefanelli, 2012a) Katherine Stewart, The Good News Club: The Christian Right’s Stealth Assault on America’s Children (Stewart, 2012)

مقاله آنالین

Page 300: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

Ryan Cragun, “How Secular Humanists (and Everyone Else) Subsidize Religion in the United States” (Cragun,Yeager, & Vega, 2012)

پیشنهادات جهت همکاری با گروه های اجتماعی و دانشگاهی

The James Randi Educational Foundation (JREF; http://www.randi.org/site/):

با هدف کمک به مردم در جهت دفاع از ۳۳۳۱بنیاد آموزشی جیمز رندی:این بنیاد در سال ”

میلیون خودشان در مقابل ادعاهای نامتعارف و شبه علمی تاسیس گردید. این بنیاد جایزه ای یک

ل ارائه کند بتواند سندی دال بر توانایی های نامتعارف در شرایط تحت کنتردالری برای کسی که

زاری پیشنهاد داده ولی هنوز کسی مدعی آن نشده است. از طریق بورسیه های تحصیلی، برگ

از متفکران کارگاه و ارائه منابع نوآورانه برای مدرسان، این بنیاد کوشش می کند تا در نسل جدیدی

“روح تحقیق و تفحص باشد. منتقد الهام بخش

The Richard Dawkins Foundation for Reason and Science (RDFRS; http://richarddawkinsfoundation.org/):

قادانه و ماموریت این بنیاد حمایت از آموزش علمی، تفکر ن”بنیاد ریچارد داوکینز حامی خرد و علم:

، کوته تکیه بر آنها بر بنیاد گرایی مذهبی، خرافاتدرک برهان محور از جهان طبیعی است تا با

“نظری و رنج فائق شویم.

Secular Student Alliance (SSA; http://www.secularstudents.org/about):

ت به ماموریت این ائتالف سازماندهی، همبستگی، آموزش و خدم”ائتالف دانش پژوهان سکوالر:

در جهت رشد اهداف پرسشگری علمی و نقادانه، دانش پژوهان و تشکل های دانش پژوهی

ر آن دموکراسی، سکوالریسم، و اخالقیات انسان محور است. ما آینده ای را متصور هستیم که د

دانش پژوهان بی خدا در گفتمان عمومی جامعه مورد احترام قرار بگیرند و به بخش حیاتی از

“شوند. جنبش سکوالر در برابر بی خردی و جزم اندیشی تبدیل

The Skeptics Society and Skeptic Magazine (http://www.skeptic.com/):

Page 301: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

با این انجمن یک موسسه ی علمی و آموزشی غیرانتفاعی”انجمن شکاکان و مجله ی شکاکان:

هدف مشارکت دادن اهل فن و متخصصان جهت پژوهش در زمینه موارد فرا عادی، علوم حاشیه

خارق العاده از هر نوعی است تا از این طریق، تفکر نقادانه را بسط و ای، شبه علم و ادعاهای

لمی گسترش دهد و به ابزار آموزشی برای آن دسته و گروهی که به دنبال دیدگاه های منطقی ع

روزنامه هستند، تبدیل گردد. افراد مشارکت کننده در انجمن ما شامل دانشمندان، اندیشمندان،

نان، استادان دانشگاه و آموزگارانی هستند که بنام و در حوزه ی خودنگاران محقق، تاریخ دا

نه و متخصصانی چیره دست می باشند. امید داریم که تالش های ما در امر توسعه تفکر نقادا

“پرسشگری مداوم و تمام عمر در تک تک افراد اثری شگرف از خود بجای بگذارد.

حمایت حقوقی سکوالر

Americans United for Separation of Church and State (https://www.au.org/):

قف به موسسه ی علمی غیرحزبی که خود را و”اتحاد امریکاییان برای جدایی کلیسا از حاکمیت:

زادی حفظ جدایی دین از سیاست بعنوانی اصلی اساسی در قانون نموده و این را تنها راه برای آ

“می کند.مذهبی جهت مردم امریکا قلمداد

Freedom From Religion Foundation (FFRF; http://ffrf.org/):

اعی و تاریخ تمدن غرب نشان می دهد که بیشترین پیشرفت های اجتم”بنیاد رهایی از مذهب:

اخالقی توسط کسانی ایجاد شده که رها از مذهب بوده اند. در عصر مدرن، اولین کسانی که

، حق برخورد انسان مدارانه با بیماران روانی، از بین بردن مجازات اعدامصحبت از اصالح زندان ها،

ی زنان، مرگ با وقار جهت افراد در حال احتضار، حق انتخاب در جلوگیری از بارداری و سقط أر

همین گروه در گذشته پرچمداران برچیده شدن جنین، آزاد اندشان بوده اند. همانطور که دقیقا

د.این نهاد مانند چتری برای حمایت از افراد رها از مذهب که به اصل گرامی برده داری بوده ان

“جدایی دین از سیاست پایبندند عمل می کند.

Military Religious Freedom Foundation (MRFF; http://www.militaryreligiousfreedom.org/):

Page 302: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

وجب از این مطلب است که بمبنیاد آزادی مذهبی نظامی:این بنیاد معطوف به حصول اطمینان

نظامی اصالحیه اول حقوقی بند تاسیس در قانون اساسی )ایاالت متحده(، کلیه اعضای نیروی

امریکا بطور کامل از ضمانت قانون اساسی امریکا در خصوص آزادی مذهبی بعنوان حق خود

برخوردار باشند.

فرصت های مشارکت ملی

American Atheists (http://atheists.org/about-us):

، نهاد برتر فعال در زمینه ی آزادی های مدنی خداناباوران و عموم بوده و بر جدایی۳۳۱۱از سال ”

کامل دیانت از سیاست تاکید ورزیده است. در اثر یک پرونده قضایی در سال ۳۳1۳ که در آن

د گردید... خانواده موری536 مراسم دعا در مدارس عمومی را مورد چالش قرار دادند، این نهاد متول

ن، حاال در آستانه ی پنجاه سالگیش، این نهاد وقف فعالیت در زمینه حقوق مدنی خداناباورا

گسترش جدایی دین از سیاست، و عرضه ی اطالعات در خصوص خداناباوری می باشد.

Center for Inquiry (http://www.centerforinquiry.net/):

شگری و ماموریت مرکز پرسشگری، پرورش یک جامعه ی سکوالر بر مبنای علم، تعقل، آزادی پرس”

ته و جزم ارزش های انسان گرایانه است. برای مخالفت و ریشه کن کردن روایت های افسانه ای گذش

ری و ارزش ، تعقل، آزادی پرسشگاندیشی های فعلی، دنیا به نهادی نیاز دارد که به گسترش علم

“های انسان گرایانه متعهد باشد. مرکز پرسشگری چنین نهادی است.

Council for Secular Humanism (http://www.secularhumanism.org/index.php):

هبی و ماموریت این انجمن طرفداری و دفاع از رویه ی زندگی غیر مذ”انجمن انسان گرایی سکوالر:

ت گرا و سانی و حمایت به پیروان این رویه است. این رویه ریشه در علم، فلسفه ی طبیعخدمت ر

“اصول اخالقی انسانی دارد.

536 Murray family

Page 303: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

Foundation Beyond Belief (http://foundationbeyondbelief.org/):

ش هایی کهنمایش انسان گرایی به بهترین شکل ممکن از طریق حمایت از تال”بنیاد فراتر از باور:

ان در جهت بهبود این جهان و زندگی در آن می باشد. در عین حال، به چالش واداشتن انسان گرای

اس بمنظور متجلی ساختن باالترین اصول انسان گرایی از جمله توجه و اهمیت متقابل و احس

“مسئولیت.

Freedom From Religion Foundation (http://ffrf.org/)

بنیاد رهایی از مذهب

Secular Coalition for America (http://secular.org):

ویت صدای سازمانی از نوع وکالتی و غیرانتفاعی است که هدفش تق ”ائتالف سکوالر برای امریکا:

ه دولت، جامعه متنوع و در حال گسترش بی خدایان در ایاالت متحده است. برای دسترسی سریع ب

اعاتی واشینگتون دی سی قرار داریم. پرسنل ما در رابطه با موض فعاالن اجتماعی و رسانه ها، ما در

بی می که برحسب ماهیت تاسیس این ائتالف مورد نگرانی و دغدغه هستند با کنگره امریکا ال

“کنند.

سرگرمی

شوند بطور اتفاقی نیست که فیلم های تلویزیونی و سینمایی که در ارتباط با آینده ساخته می

ز یک جهان بی خدا را به تصویر می کشند.مشترک چهره ای ا

0سریال بابل

۷ک لیب سریال

سریال فرار به دوردست

Page 304: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

سریال جهان استارگیت

سریال استار ترک 537

پاورقی

۳.برای اینکه بدانید چرا بایستی برای حقیقت اهمیت قائل شوید، به کتاب کوتاه ولی جذاب درباره

حقیقت،538 اثر فیلسوف امریکایی هری فرانکفورت539 مراجعه نمایید )فرانکفورت، ۲22۱(. ایشان

در مورد چگونه ممکن است جامعه ای که برای حقیقت ارزش ناچیزی قائل شده،”بیان می کند که،

(.۳1)صفحه “اقدام اصلح در بده بستان اجتماعیش، قضاوت و تصمیم آگاهانه ای بگیرد؟

طالحات را تمیز و ردپای دوران های مذهبی را پاک کنیم. در اینجا به برخی اص .بایستی زبان خود۲

ا خد” “در امان خدا باشید،”روزمره اشاره می نمایم که پیشنهاد من توقف استفاده از آنهاست:

ت از تو حرک” “به خاطر خدا،” “خود کاوی روح،” “شکر خدا،” “شیطان در جزئیات است،” “ببخشد،

ف لط” “شکر خدا به خاطر الطاف کوچکش،” “اگر خدا بخواهد،” “فقط خدا میداند،” “از خدا برکت،

از شما متشکرم ای ” “فکر و ذکر ما با شماست،” “خدا نگهدار،” “خدا شامل حال زنان/مردان،

“،عمل ایمانی” “لغزش ایمان،” “در پناه خدا باشید،” “خدا لعنت کند،” “خدا رحم کند،” “مسیح،

“ن،حمد خدا ک” “کار خدا،” “باور ایمانی،” “با ایمانت آنرا بپذیر،” “یمان/ظن ایمان،عمل با حسن ا”

حات و غیره. موارد یاد شده و اصطال “عقدشون رو تو آسمون ها بستند،” “به من ایمان داشته باش،”

دیگر عمال در هر حوزه ای به زبان ما نفوذ کرده است. بطور نمونه، حقوق )”اقدام با ظن ایمان“(540،

ه بختکی“(542، کامپیوتر بیمه )”عمل خدا“541 ]بالیای طبیعی[(، فوتبال امریکایی)”پاس الل

537 Babylon 5, Blake’s 7, Farscape, Stargate Universe, Star Trek 538 On Truth 539 Harry Frankfurt 540 Act in bad faith 541 Act of God 542 Hail Mary pass

Page 305: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

)اصطالح کد نویسی ”دیمون“543 به معنای اهریمنی(، بازی های کامپیوتری )اصطالح ”حالت

خدا“544 که فرد در این حالت بازی، ناپیدا می شود و احاطه کامل به بازی دارد(، فیزیک )”ذره

خدا“(545، اخالقیات )”زاویه دید خدا“(546، روابط )”جفت آسمانی“(547 و غیره.

ان دقت این امکان وجود دارد که زبان مذهبی در سراشیبی منسوخ شدن قرار بگیرد. به جنبش زن

)در شکل )در زبان انگلیسی( عبارت خانم __کلمات و عنوان ها در یک نسل، تغییر نمودند__کنید

مزدوج آن( به خانم548 )به شکل ساده ی آن – یعنی تغییر در خطاب نمودن یک خانم صرفنظر

ازموضوعیت مزدوج بودن وی( و به همین ترتیب در سخنگوی آقا به سخنگو549، مهماندار خانم به

مهماندار550، آتش نشان مرد به آتش نشان551 و مثال هایی از این دست.

۱.در کتاب پژوهش های فلسفی552، لودویگ ویتگنشتاین553، عبارت آلمانی ”اشپقااشپیل“ 554 ، یا

همان ”بازی زبانی“555 را مطرح نمود )ویتگنشتاین، ۲22۳(. ”بازی زبانی“ بیانگر این نظریه است که

اده می افراد از یک کلمه در فضاهای معنایی مختلف استف__کلمات دارای تکثر کاربرد هستند

کنند. هیچ کلمه ای معنای ثابت و مشخصی ندارد.

4.در سال ۲2۳1، کالس خداناباوری من در دانشگاه پورتلند به کالس همزمان مجازی برای

دسترسی عموم556 تبدیل خواهد شد. این کالس بایستی رایگان و در دسترس عموم باشد.

543 Daemon 544 God mode 545 The God particle 546 God’s eye view 547 Soul mate 548 Mrs. to Ms 549 Spokesman to spokesperson 550 Stewardess to flight attendant 551 Fireman to firefighter 552 Philosophical Investigations 553 Ludwig Wittgenstein 554 Sprachspiel 555 Language game 556 MOOC (Massive Open Online Course)

Page 306: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

بان هستند. .بسیاری از افراد با حس بی معنایی که دنیای معاصر بر آنها القاء می کند دست به گری1

اسخ هایی پوچ و پ__عث می شود تا افراد تصور کنند تمام پاسخ ها یکی هستندشبح نسبی گرایی با

عنایی را ناکارآمد. افراد خدا ترس نسبی گرایی را به چشم یک تهدید می بینند، همانطور که بی م

نتیجه اجتناب ناپذیر بریدن از خدا.

ستگی هزاران سال واب آنچه که افرادی همچون نیچه به ما می آموزند حس بی معناییست که نتیجه

سی از به تفکر افسانه گراست. وقتی مشخص می شود افسانه ها غلط از آب در آمده اند، نتیجه ح

ناامیدی خواهد بود چون برای مدت مدیدی بروی آنها تکیه داشته ایم. خروج از بی معنایی

ب مورمون( مکت نبایستی با ورود به درون یک افسانه جدید )جنبش عصر جدید، مکتب علم گرایی،

عمال و قول جبران شود، بلکه بایستی با استغناء و ثبات ذهنی که از اتکا معنایی روی گفته ها، ا

سایرین بیزار است،صورت پذیرد. بایستی خودمان معنا را دریابیم.

ی بر ثبات ذهنی مراحل ترک یک افسانه:وابستگی، ناامیدی، باز بیداری، و استغناء که بر زندگی متک

ش می نهد.ارز

ورتلند، از .در ایالت اورگان، بطور مثال، یک موسسه ی دانش پژوهی مسیحی در دانشگاه ایالتی پ۱

جنبش های صلیبی557 و ریورفرانت558 )کرانه رودخانه( لوئیس پاالئو559 560حمایت می کند. هزاران

ر د ولی دهزار از نوجوانان بواسطه ی برنامه های ورزشی و موسیقی اغوای این همایش ها می شون

ذیرا عین حال بایستی این نوجوانان حجم زیادی از تبلیغات تبشیری را نیز در این جریان پ

ضور باشند.من تا بحال حتی یک فرد معترض را در طول این برنامه ها مشاهده ننموده ام. حتی ح

ه به آنچه ک تعداد معدودی از افراد با تابلو در درب ورودی و اعالم هشدار به والدین که این همایش

د اندیشان نظر می رسد نیست، تاثیر گذار خواهد بود. به علت وجود حجم باالی تبلیغات مذهبی، آزا

می توانند از این موارد آشکار هجمه ی عمومی مذهبی به نفع خود بهره برداری نمایند.

557 Crusade 558 The riverfront 559 Louis Palau 560 http://www.palau.org/

Page 307: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

ماری شافراد بسیاری ممکن است جهت اعتراض به همایش ها حضور پیدا کنند ولی افراد انگشت

ویداد را می توانند یک همایش اعتراضی تشکیل دهند. افرادی را پیدا کنید که امکان برگزاری ر

دارند و به ایشان اعالم نمایید که حضور پیدا خواهید نمود.

با دو بنیاد ریچارد داوکینز 561 و جیمز رندی562 مشارکت دانشگاهی تشکیل داده ایم. ۳. اخیرا

مشارکت ما با بنیاد ریچار داوکینز موجب می شود تا دانش پژوهان حاضر در کالس درس

، بنیاد رندی این خداناباوری نوین بتوانند آثار خود را در تارنمای این بنیاد563 به چاپ برساند. ضمنا

ان بروی آیپد قابل دسترسی باشد. امکان را برای دانش پژوهان فراهم می آورد تا آثار ایش

و متعهد ولی فراتر از مطلب فوق ذکر، این مشارکت ها بنده را قادر می سازد تا دانش پژوهان مشتاق

قدری که به دنبال گسترش عقل و منطق هستند را پیدا نمایم. برای دانش پژوهان فرصت گران

و در ر یک موضوع خاص انجام بدهند ،خواهد بود تا نگارش خود را تقویت نمایند، کاوش عمیقی د

نهایت از مزیت رقابتی در زمان ادامه تحصیالت تکمیلی برخوردار شوند.

۳.عدم حضور معرفت شناسان در مراکز کنترل بیماری ها564 و تارنمای اطالعات پیشگیری از

امراض565 به طرز آشکاری به چشم می آید :”از خوراکی های که میل می کنید، هوایی که نفس می

زندگی کشید تا ماندن در جایی که در آن در احساس امنیت می کنید، ماموریت این مرکز تمام وجوه

انه، شما را در بر می گیرد. محققان، دانشمندان، پزشکان، پرستاران، اقتصاد دانان، اصحاب رس

سالمت د مدرسان، متخصصان فن آوری، معرفت شناسان و بسیاری افراد چیره دست دیگر به بهبو

عمومی اهتمام می ورزند )مراکز کنترل بیماری ها، ۲2۳۲(566.

561 The RDFRS 562 The JREF 563 http://richarddawkinsfoundation.org/ 564 Centers for Disease Control (CDC) 565 Prevention’s information Web page 566 CDC, 2012

Page 308: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

ا نهادینه الزم است که نحوه مقابله با آلودگی ادراکی حاصل از معرفت شناسی های بدخیم و مسری ر

، نگاه نسل های آینده به ریشه کنی بیماری های مسری معرفتی همانند نگاه سازی نماییم. احتماال

یت ریشه کنی آبله و فلج اطفال خواهد بود.نسل های پیش به اهم

م ساله بایستی در جهت تقویت ارزش دقت معرفتی گا ۳۲.وقتی به پدرم گفتم نظام های آموزشی ۳

دبیرستان داری با من شوخی میکنی؟ آمار ترک تحصیل از”بردارند، او با حالتی ناباورانه پاسخ داد،

تی نمی توانیم به بچه ها خواندن یاد بدهیم. چیدرصد است.ح ۱۱در اکثر شهرهای امریکا حدود

“موفق تر بشیم؟ ‘دقت معرفتی’باعث میشه فکر کنی با جا انداختن

یا خیر یک اینکه آیا می توانیم در کمک به افراد جهت پی بردن به ارزش دقت معرفتی موفق باشیم

ائل به این هدف ن سوال عینیت گراست. حدس من این است که می توانیم از طریق فرهنگ پاپ

رد ساالن با بطور مثال، کتاب داستان های سریالی کامیک و برنامه های تلویزیونی برای خ__شویم

معرفی قهرمانان جدید، شوالیه های معرفتی، و آدم بد ها و هیوالهای ایمانی.

د واه.در آنصورت درآمد های مالیاتی قابل تخصیص به برنامه های مرتبط با سالمت عمومی خ۳2

بود که هدف از آنها مهار ایمان و اشاعه ی تعقل است. این درآمد ها و مشوق های مکمل می تواند

ل و برای موارد ذیل هزینه گردد:در مراکز آموزشی که به دانشکده های خود در جهت بازسازی تعق

ند؛ انجام فعالیت های اجتماعی در زمینه درک عمومی از عقالنیت و علم کمک مالی می نمای

های نهادینه سازی درس تفکر نقادانه در دبیرستان ها؛ کمک به برگزاری کارزارهای نقد ارزش

نه منفی ان )ایمانی؛ حمایت مالی از برنامه های موسیقی، سینمایی و تلویزیونی که منفی بودن ایم

بودن افراد اهل ایمان، بلکه فرآیند و پی آمد های ایمان ( را به تصویر می کشند.

ایی ها، کمک .در آلمان و حتی در ایرلند و ایتالیا، عزم به دریافت مالیات از کلیسای کاتولیک، دار ۳۳

نده ها و امالک این کلیسا در حال افزایش است. اگرچه، من بعید می دانم حداقل در پنج سال آی

تی ولچنین چیزی در ایاالت متحده رخ دهد. ولی می توانم تصور کنم که یک مقام روشنفکر د

یا درمان امریکا دوگانگی موجود در اخذ مالیات از یک بنیاد غیر انتفاعی معطوف به معیشت فقرا

Page 309: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

وقتی __سرطان را از عدم اخذ مالیات از امپراتوری در حال گسترش علم گرایان تشخیص دهد

لب ا طاین همان تغییری خواهد بود که می توانیم آنر جامعه به ارزش و بسط عقالنیت پی ببرد،

کنیم.

۳۲.معادل هر یک دالری که بنیاد رهایی از مذهب567 یا بنیاد اتحاد امریکایی ها568 خرج می کند،

؛ ا.زیدل، ۲2۳۲خادمان مسیحی )ائتالف آنها( بیش از یکصد و پنجاه دالر هزینه می کنند )براون،

مکاتبات شخصی، 1 دسامبر ۲2۳۲(569. این ائتالف با بهره گیری از دفاتر حقوقی که منافع خاصی

ایند تا را دنبال می کنند، دادخواست استیناف تنظیم می کند و یا به دادگاه عالی مراجعه می نم

موضوعاتی مانند وقت آزاد مدارس در زمان آموزش های مذهبی، سقط جنین و جلوگیری از

حاملگی را مورد پیگرد قانونی و یا جریمه مالی قرار دهند.

۳۱.انجمن روانکاوی امریکا570 در خصوص راهنمای تشخیصی و آماری اختالالت روانی 571 این

یص این راهنما حاوی توصیفات، عالئم و سایر معیارها برای تشخ”توصیف را بکار برده است:

بیماران اختالالت روانی است. این معیارهای تشخیصی، زبانی مشترک در میان متخصصانی که

های نمایند، ایجاد می کند. از طریق تعریف دقیق معیار مبتال به اختالالت روانی را درمان می

شیزوفرنی اختالالت روانی، امکان تشخیص دقیق و نامتناقض فراهم می آید؛ بطور نمونه، تشخیص

ت )روان گسیختگی( از یک پزشک تا پزشک دیگر یک گونه خواهد بود، و صرفنظر از موقعی

آنها یک نقاط دیگر، این بیماری برای هر دو نفرجغرافیایی هر دو پزشک که خواه امریکا باشد یا

شخیصی مفهوم را در بر خواهد داشت. به این نکته باید توجه داشت که استفاده بجا از معیارهای ت

انجمن ) “موجود در این کتاب نیاز به آموزش پزشکی، ارزیابی و آزمایش دقیق و کامل فرد بیمار دارد

(.۲2۳۲، کایامر یروانکاو

567 FFRF 568 Americans United 569 Brown, 2012; A. Seidel, personal communication, December 5, 2012 570 The American Psychiatric Association 571 DSM

Page 310: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

نامهسپاس

ن کار میسر اولین و بیشترین تشکر من از همسرم می باشد. هرگز بدون حمایت خستگی ناپذیر او ای

ایی نمی گردید. او صخره ی من است. او پناهگاه آرامش من در هیاهوست. از دخترم به خاطر شکیب

رای در و مادرم باو و از پسرم به خاطر اینکه به من اجازه داد از او ایده بگیرم تشکر می کنم. از پ

ودی.محبت تمام عمر، سخاوت و عشق بی قید و شرطشان متشکرم. مادر، تو بهترین دوست من ب

ید و شرط ورای تصور دلتنگ تو هستم: شکوه، شوخ طبعی، دلسوزی، به سخره گیری و عشق بی ق

ی من انجام راتو، الگوهایی هستند که می خواهم از آنها تقلید کنم. هدفم این است که کاری که تو ب

ت دارم و دادی بتوانم برای فرزندانم انجام دهم. از تو به خاطر تقسیم زندگیت با من ممنونم. دوست

همیشه دوستت خواهم داشت.

از جیسن استیونس572 و متیو هرناندز573 بابت مشارکت استثنایی آنها در این پژوهش متشکرم.

یات،موش بود(. این دو در امر ، بررسی جزئ)جیسن به معنای واقعی کلمه یک خداناباور در سوراخ

بازخوانی، و تحقیق موضاعات مبهم به من کمک کردند. راین مارکز، رنی بارنت و آنا ویلسون574 نیز

در تبیین و پژوهش جزئیات مهم به من یاری رساندند. از کوری فن هوسن575 برای طراحی روی جلد

ائه من را نیز متشکرم. )در ضمن، ایشان تصاویر مورد نیاز برای فایل های ار Cو تصویر بخش پیوست

تهیه می نمایند(576. از جیمی فرل577، دوست دوران بچگیم که یک تاریخ دان آماتور است متشکر م

که به من در پاورقی شماره دوازده فصل ۳ یاری رساند. و همچنین از تام اکانر578 به خاطر پاورقی

شماره هشت در فصل ۱ تشکر می کنم. از میکا بارنوت579 برای تالش بی دریغش در جهت توسعه

تعقل ممنوم.

572 Jason Stevens 573 Matthew Hernandez 574 Ryan Marquez, Renee Barnett, and Anna Wilson 575 Corey Van Hoosen 576 [email protected] 577 Jimmy Farrell 578 Tom O’Connor 579 Micah Barnott

Page 311: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

از دوستم رنی بارنت580 به خاطر الهام بخشی و حضور همیشگیش جهت حمایت از من متشکرم.

رنی آینده شغلی فوق العاده ای در پیش رو دارد. از گای پی هریسون، برام اندرسون و جام دبلیو

لوفتس581 برای دوستی و حوصله ی تان در پاسخ به سواالتم تشکر می کنم. از آورام هیلر582 به خاطر

مشارکت های بی دریغش در کلیه ی ارائه های علمی بنده، متشکرم.

تشکر از کسانی که در دانشگاه ایالتی پورتلند حامی من بودند و بویژه تام سپاالینن583، مدیر گروه

کرد دوباره دن این فرصت به من در زمانیکه کس دیگری این کار را نمیفلسفه. تام از تو به خاطر دا

ر ده کتاب حتی اگ”ممنونم. تو آخرین معتقد به شایسته ساالری هستی. از همکارم که به من گفت،

دا نخواهی چاپ کرده باشی که مورد تفقد هاروارد قرار گرفته باشند، بازهم اینجا فرصت تصدی پی

م. حرف های تو همواره موجب انگیزش من است.تشکر ویژه دار “کرد

ی، از مرکز پرسشگری پورتلند و سیلویا بنر584؛ انسان گرایان منطقه پورتلند بزرگ و دل در سطح محل

آلن585؛ ساکنین اورگان حامی علم و خرد، جینی دنوما586؛ جاش فاست، کریستوف توشر، اریک

بودگام و آماندا تامس587 به خاطر مشارکتشان در امور خردورزانه، منطق، تفکر نقادانه و درک عمومی

از علم متشکرم. شما اجتماعمان را بهبود می بخشید.

ی، از مایک کورن ول، الیزابت کورن ول، سوزی لوئیس، جوئل گوترومسون، تاد در سطح مل

استیفل، کرت ولکان، دی جی گروث، گرگ استیکلدر و شان فرکالث588 متشکرم. شما من را نمی

امعه ی د ولی به من لطف داشتید. تالش های شما در جهت خرد ورزی و تفکر بیشتر در جشناختی

مان از اهمیت برخوردار است.

580 Renee Barnett 581 Guy P.Harrison, Brom Anderson, and John W. Loftus 582 Avram Hiller 583 Tom Seppalainen 584 Center for Inquiry (CFI)–Portland and Sylvia Benner 585 Humanists of Greater Portland and Del Allen 586 Oregonians for Science and Reason and Jeanine DeNoma 587 Josh Fost, Christof Teuscher, Erik Bodegom, and Amanda Thomas 588 Mike Cornwell, Elisabeth Cornwell, Suzy Lewis, Joel Guttormson, Todd Stiefel, Kurt Volkan, D. J. Grothe, Greg Stikeleather, and Sean Faircloth

Page 312: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

شان در از دن بارکر، آنی الری گیلور و بنیاد رهایی از مذهب به خاطر تالش های عملی و کاربردی ای

درو زایدل رم. بخصوص، مایلم از انمبارزه با بی خردی به نحوی که من قادر به انجام آن نبودم، متشک

برای حضور در خط مقدم تشکر نمایم. تالش شما تفاوت را رقم می زند.

از دانش پژوهان سابق خودم به خاطر درگیر نمودن و به چالش کشیدنم، متشکرم.

از تمام کسانی که پیش نویش کتاب راهنمایی برای ایجاد خداناباوران589 را خواندند و نظرات خود

تیو التینگ، آلن را ارائه نمودند، متشکرم:سیلویا بنر، استیون بروتوس، بروس کارتر، جان دیگینز،اس

لیچفیلد از مجموعه ی ”مزاح یک یاغی“، گری دبلیو النگساین، جاستین واکوال و باب ویلیامز590.

از ماسیمو پیلیوچی و استیفن ال591 برای مشارکت نوآورانه ی ایشان جهت این کتاب متشکرم.

از دوست قدیمی عزیز و همچنین ویرایشگر این کتاب، کریستوفر جانسون592 متشکرم. قبل از اینکه

ر می است، برای سال ها تصو “بهترین دوست شما!”متوجه شوم که امضای پایین ایمیل هایش

کردم که او فکر می کند من فکر می کنم ما بهترین دوست هم هستیم.

از ویلیام گای هارت593 به خاطر اینکه )بدون اطالع من( صفحه فیسبوک من را ایجاد و مدیریت نمود

متشکرم. از استیون هامفری594 )از مجله پورتلند مرکوری595( به خاطر قمار بروی مقاالتم تشکر می

کنم. از سامانتا راسل596 به خاطر حمایت های مداوم و نقاشی های دوست داشتنیش متشکرم.

قدردانی عمیق و صمیمانه از استیو گلدمن و مت ثورنتون597 به خاطر یاری، همفکری، مشاوره ی

زدش می روم. گرانقدر و دوستی واقعیشان. وقتی در مورد فلسفه سوالی دارم، استیو کسی است که ن

589 A Manual for Creating Atheists 590 Sylvia Benner, Steven Brutus, Bruce Carter, John Diggins, Steve Eltinge, Alan Litchfield from “The Malcontent’s Gambit” (http://www.malcontentsgambit.com/), Gary W. Longsine, Justin Vacula, and Bob Williams 591 Massimo Pigliucci and Stephen Law 592 Christopher Johnson 593 William Guy Hart 594 Steven Humphrey 595 Portland Mercury 596 Samantha Russell 597 Steve Goldman and Matt Thornton

Page 313: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

شت استیو و مت محبت نمودند و اجازه دادند تا من گفتگوهایمان را ضبط و از ایمیل هایمان رونو

. بخش هایی از این موارد در کتاب آمده است.بگیرم

از پل پاردی598 و تارنمای اخبار فلسفه599 به خاطر میزبانی از برخی مطالب من، و همچنین سفر به

حامی کارهای من بوده اند و پورتلند جهت بازبینی برنامه ی ”خرگوش عید پاک“600 متشکرم. واقعا

اولین ضبط مصاحبه صوتی601 را با ایشان داشتم.

بسیاری از افراد به من در این پروژه کمک نمودند. اگر موفق به اشاره به اسامی همگی نشدم، لطفا

پوزش بنده را بپذیرید. از همه حامیانم متشکرم.

نبال در نهایت، پیشاپیش از تمام کسانی که اجازه داده اند من بعد از چاپ این کتاب زمانیکه د

هان شدن هستم روی مبل منزلشان بخوابم، متشکرم.جایی برای پن

598 Paul Pardi 599 philosophynews.com 600 “Easter Bunny” 601 Podcast

Page 314: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

قادانه : بیانیه مورد اجماع درباره ی تفکر ن Aپیوست

و متفکر نقاد ایده آل

یر، تحلیل، متوجه هستیم که تفکر نقادانه قضاوتی هدفمند و خود تنظیم است که نتیجه آن، تعب

عیاری یا های برهانی، مفهومی، رویه ای، م ارزیابی، استنباط و همچنین توصیف استداللی بررسی

ی در جهت محیطی است که قضاوت براساس آنها صورت پذیرفته است. تفکر نقادانه بعنوان ابزار

و منبعی تحقیق ضروری می باشد. و به همین ترتیب، تفکر نقادانه نیرویی رهایی بخش در آموزش

یست. دانه با خوب اندیشیدن مترادف نموثر در زندگی فردی و اجتماعی اشخاص است. تفکر نقا

سب عادت تفکر نقادانه یک پدیده ی انسانی نافذ و خود اصالح گر است. متفکر نقاد ایده آل برح

ع، متکی به عقالنیت، روشنفکر، منعطف، عادل در ارزیابی، صادق در مواجهه با پرسشگر، مطل

م ازنگری، واضح در مورد مسائسوگیری های شخصی، با احتیاط در امر قضاوت، متمایل به ب

ل، منظ

ظر اجازه در مسائل پیچیده، و پایورز در حصول نتیجه دقیق تا آنجا که موضوع، فرد و شرایط مورد ن

ده آل است. این ی آنرا بدهد، می باشد. بنابراین، تربیت چنین متفکرانی به معنای رسیدن به این ای

یوسته در راه پرورش شخصیت هایی است که بطور پکار شامل ترکیب مهارت های تفکر نقادانه بهم

ند و تالش برای رسیدن به نگرش های مفید هستند، و این خود پایه و اساس یک جامعه ی خردم

(.۲، صفحه ۳۳۳2دموکراتیک است )انجمن فلسفه امریکا،

Page 315: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

“معرفی سقراط”:سرفصل مطالب درس Bپیوست

: آموزشیار

پیتر بوگوشن

:شرح دوره

ساعته ی تفکر نقادانه با همدیگر در خصوص برخی پرسش های دشوار، فکر ۳در این کالس

رفته را آن پرسش ها را بیان خواهیم کرد و سپس استدالل های بکارخواهیم نمود، پاسخ هایمان به

مورد ارزیابی قرار خواهیم داد.

:اهداف

(آموختن نحوه ی تشخیص پی آمد ها۳

له(أله )حل مسأ(آموختن نحوه استدالل در جریان یک مس۲

( آموختن نحوه ی ارزیابی تفکر خودمان۱

مان( آموختن نحوه ی ارزیابی روابط کنونی 4

( آموختن نحوه ی بیان نظراتمان1

( توسعه ی مراحل پیشرفته ی استدالل اخالقی۱

( توسعه ی کنترل کالمی۳

( درک چگونگی شکل گیری هویت مان۳

Page 316: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

( درک نقشی که طلب لذت و خشنودی در زندگی ما ایفا می کند۳

:ساختار کالس

( تحلیل بحث۲( بحث و پرسش، و )۳کالس دو بخش مجزا دارد: )

بخش یک

پرسش های بحث

عضی اوقات دقیقه یکبار با پرسشی که به نوعی برگرفته از گفتگو های افالطون است )در ب ۲1هر

وع می ممکن است با روخوانی بخشی از گفتگو های افالطون کارمان را آغاز نماییم( کار خود را شر

تیم کنترل اینکه چه کسی هسچقدر نسبت به ”کنیم. مثال، یک سوال مرسوم می تواند این باشد،

عنوان سپس به ابعاد این سوال فکر خواهیم نمود و پاسخ های ممکن را ارائه می دهیم. من ب “داریم؟

یک راهنما در بحث شرکت می کنم.

کلی بحث ممکن است به مسیرهای متعدد و غیر قابل انتظاری کشیده شود. اگر اینطور شد مش

یکه به شکل نها بخشی از روند یادگیری بحساب می آید. تا زمانارزیابی پاسخ ها و تحلیل آ__نیست

ه دچار مباحثه ی جمعی مسائل عادت نکنید، ممکن است این برداشت از کارتان صورت بگیرد ک

ت فقدان ساختار هستید. در ضمن، اگر به فضای کالسی رسمی تر که در آن، آنچه که قرار اس

شما ت دارید، پس این نوع تدریس ممکن است برایبیاموزید از قبل برای شما مشخص شده عاد

سخت باشد. بایستی در مباحثات این نکته را مد نظر داشته باشید.

بخش دو

تحلیل بحث

اییم، دقیقه به تحلیل بحث خواهیم پرداخت. مراحل و روند استداللمان را مشخص می نم 1در طول

یم در نیم متوجه شویم چگونه می توانستتفکر خود را مورد ارزیابی قرار می دهیم، و سعی می ک

Page 317: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

ه قرار استدالل و بیان خود اثربخش تر باشیم. آنچه که آموخته ایم در بحث بعدی مورد استفاد

خواهیم داد.

انتظارات من به شرح ذیل است:

ر فرد دیگری که شما به بقیه احترام می گذارید. این به معنای آن نیست که بایستی با نقطه نظ-

م ش وافق باشید، ولی بایستی به آن فرد اجازه دهید نقطه نظر خود را بدون اینکه خودحتما

شخصا

مورد نقد قرار بگیرد به زبان بیاورد.

یزی اذیتتان که بپرسید آیا شما سوالی برایتان باقی مانده است، و یا آیا مطلبی مبهم است. اگر چ-

می کند بایستی به من بگویید.

چه که انجام اگر بگویم، یعنی بایستی آن “بسه!”هایمان ممکن است بگویم بعضی مواقع در بحث -

لبی را می دهیم متوقف کنیم و شما را راهنمایی خواهم نمود تا راجع به آنچه که بحث می کردیم مط

بنویسید.

شما چه انتظاراتی از من دارید؟

سرانجام

تی برایمان می توانیم این کار را برای هرکسی که در آن حضور دارد بسیار نتیجه بخش کنیم. فرص

وقعیت را خواهد بود تا مسائل و نظرات را به شکل چالشی روشنفکرانه مورد بررسی قرار دهیم. این م

عدودی خواهیم داشت تا در مورد موضوعاتی که همه در موردشان دچار حیرت شده اند ولی افراد م

ه شما در فرصت بررسی عمیق آنها در فضای کالسی را داشته اند ، بیاندیشیم. نقش من یاری ب

ین کارها از جهت به زبان آوردن افکارتان و ارائه فرآیندی بمنظور ارزیابی نقادانه ی نظراتتان است. ا

گیرید. پس عهده بدست من بر می آید. درنهایت، این شمایید که باید مسئولیت یادگیری خود را به

“؟پذیرفتن مسئولیت آموخته ها به چه معناست”شاید اولین سوال ما بایستی این باشد،

Page 318: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

پرسش های بحث

در طول این دوره سواالت ذیل را از خودمان خواهیم پرسید. اگر که مایل به مطالعه شخصی

ی شود را آنها یافت م بیشتری در زمینه این نظرات باشید، من فهرستی از منابعی که این موارد در

سنده ی ارائه نموده ام. تمام اسامی به آثار نگارش شده ی افالطون اشاره می کند مگر آنکه نام نوی

دیگری قید شده باشد.

-انسان بودن یعنی چه؟ با فضیلت بودن یعنی چه؟ )آپولوژی، منو(602

-شجاعت یعنی چه؟ )الخس(603

-آیا افراد آگاهانه کار بد انجام می دهند؟ )گرگیاس، پروتاگوراس، هیپیاس مینور(604

-عدالت چیست؟ )جمهور(605

(جمهورآیا افراد خودشان مسئول آنچه که به آن تبدیل می شوند هستند؟ )-

روتن باشد؟ آیا انسان می تواند نسبت به خودش بی عدالت باشد؟ آیا کسی می تواند بیش از حد ف-

)”ابعاد فراحسی فضیلت“606 از امانوئل کانت607، بخش اول ابعاد فراحسی اخالقیات608،

گرگیاس، اخالقیات نیکوماخوس609 از ارسطو(

-چرا از قانون پیروی کنیم؟ )کریتو610، جمهور(

(کریتو، آپولوژیچه چیزی ارزش مردن دارد؟ )-

602 Apology, Meno 603 Laches 604 Gorgias, Protagoras, Hippias Minor 605 Republic 606 “Metaphysics of Virtue” 607 Immanuel Kant 608 Metaphysics of Morals 609 Nicomachean Ethics 610 Crito

Page 319: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

(کریتو ،گرگیاسچه زمانی مجازات موجه است؟ )-

-مسئولیت فردی چه میزان اهمیت دارد؟ ”شخصیت مهم است“ به چه معناست؟ )جمهور،

گرگیاس، قوانین611(

رسوم و قراردادها مهم هستند؟ چه رسوم و قراردادهایی وجود دارند )سبک ها، حاالت، قوانین، -

(جمهورطبقه اجتماعی(؟ )

آیا زندگی بهترین زندگی چیست؟ انواع زندگی های ممکنی که می توانیم تجربه کنیم چیست؟-

(جمهوراست؟ )یک ستمگر بهترین زندگی

(جمهوربروی آنچه که هستیم چه میزان کنترل داریم؟ )-

(جمهورچه اجباراتی در خصوص سایرین بر گردن ماست؟ )-

-ادعاهای وفاداری و دوستی چیست؟ )جمهور، لیسیس612(

(جمهوراجبارات ما در خصوص خانواده ی مان چیست؟ )-

اب می کند؟ چه-

ی زند؟ چیز افراد را به سبک زندگی گره م چه چیز یک سبک زندگی را برای ما جذ

(جمهور)

611 Laws 612 Lysis

Page 320: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

پیوست C : نقشه راه ضد نسبی گرایی 613

613 Antirelativism roadmap

Page 321: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب
Page 322: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

واژه نامه

تجاهل گرا )الادری / ندانم گرا( 614

کسی که مطمئن نیست خدا یا خدایان وجود دارند یا خیر.

مدافعه مذهبی 615

معنای این کلمه به اشتباه عذری برای ایمان و یا عذری دفاع از ایمان. ) در زبان انگلیسی غالبا

برای داشتن ایمان تعبیر می شود.(

گنگی 616

شگفتی، سرگشتگی. حالت سکون ناشی از تعمق فلسفی.

خداناباور 617

ود داشته یا خدایان وج.شخصی که معتقد نیست سند )برهان( کافی در جهت تصدیق باور به خدا ۳

باشد ولی در صورت ارائه برهان کافی، باور پیدا می کند.

نماید. .شخصی که به آنچه که در خصوص ایجاد کننده ی جهان نمی داند تظاهر به دانستن نمی۲

614 Agnostic 615 Apologetics 616 Aporia 617 Atheist

Page 323: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

تفح ص 618

غ یا مربی به شخص مبتدی که به وی در عملی در کلیسای علم گرا619 که طی آن یک کشیش مبل

ل اصطالح ”پیش روشن“620 می گویند، ”دستورات تفحصی“621 می دهد. دستورات تفحصی متشک

از پرسش ها و یا دستورالعمل ها می باشد.

آگوستین )سنت آگوستین هیپو(622 )304 تا 435 (

فیلسوف مسیحی قرون وسطی که از تاثیر و حاکمیت بسیار باالیی برخوردار بود.

آزانده623

از یک میلیون نفر تشکیل شده است.قومی ساکن در حوالی مرکز آفریقا که که حدودا

نظریه بیز624

ارائه احتمال یک رخداد حسب آزمایش دقیق احتماالت.

618 Auditing 619 Church of Sceintology 620 “Preclear” 621 “Auditing commands” 622 Augustine (St. Augustine of Hippo) 623 Azande 624 Bayes’ Theorem

Page 324: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

چارفون625

دوست نزدیک سقراط. در آثار آپولوژی، چارمیدس و گرگیاس626 از افالطون به وی اشاره شده است.

نظریه انسجام حقیقت 627

طبیق ک گزاره، زمانی درست است که با سایر گزاره ها انسجام یا تاین نظریه اظهار می دارد که ی

داشته باشد.

سو گیری متعصبانه 628

تمایل به ارج نهادن نسبت به برهان داللت کننده و عدم توجه به برهان نقض کننده.

تفکر نقادانه 629

خش پیوست یک رشته مهارت و یا رویکرد. بمنظور توصیف و تعریف یک متفکر انتقادی ایده آل به ب

A .این کتاب رجوع نمایید

تام کروز630 )تولد کالبدی 1962 - ( )روح حسب فرقه علم شناسی: چندین تریلیون سال(631

625 Chaerephon 626 Apology, Charmides, and Gorgias 627 Coherence theory of truth 628 Confirmation bias 629 Critical thinking

Page 325: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

بازیگر و تهیه کننده امریکایی. برنده مدال آزادی شجاعت فرقه علم گرایی632 در سال ۲224

توهم )پندار( 633

۳.براساس نسخه چهارم کتاب مرجع راهنمای تشخیصی و آماری اختالالت روانی 634، تعریف

درج گردیده است. ۳۱1توهم در صفحه

۲.روانکاو و فیلسوف آلمانی کارل جسپرز635 )۳۳۳۱ تا ۳۳۱۳( سه معیار برای این عبارت ارائه می

بودن دهد: قطعیت )کسی که بطور مطلق یقین دارد که باورش صادق است(، غیر قابل تصحیح

ب و )باور مربوطه غیرقابل بازنگری است(، وجود گزاره غیر ممکن و کذب در محتوا )محتوای عجی

غریب و یا به شدت غیرمحتمل( )ماهر636، ۲22۳(.

دیپک چپرا637

م مذهبی مکتب عصر نو. دارای کمربند مشکی در گزاره های غامض.امریکایی هندی تبار. معل

گزاره غامض638

جمله ای به ظاهر عمیق ولی بی اهمیت از یک وجه است و بی مفهوم در وجه دیگر.

630 Tom Cruise 631 Cruise, Tom (human body: 1962– ) (Thetan: several trillion years) 632 Scientology’s Freedom Medal of Valor 633Delusion 634 DSM-IV 635 Karl Jaspers 636 Maher 637 Deepak Chopra 638 Deepity

Page 326: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

وضعیت تدافعی 639

کشد، بینی فرد را به چالش بحفاظت از خود در مقابل نقد، کمبود های شخصی، هر آنچه که جهان

و یا هر آنچه که بعنوان تهدید برشمرده شود.

باور محور 640

باور و تعقل در خصوص داشتن اعتقاد. کلمه ”دکزاتیک“641 برگرفته از کلمه یونانی باستان ”دکزا“642

به معنای باور است.

رسوخ ناپذیری اعتقادی 643

دارای بازنگری نباشند.)مجموعه باورها و یا باورهای فردیاعتقاد و یا مجموعه ای از باورها که قابل

درجات مختلفی از رسوخ ناپذیری هستند.(

گشایش اعتقادی 644

ای اعتقاد و یا مجموعه ای از باورها که قابل بازنگری باشد.)مجموعه باورها و یا باورهای فردی دار

درجات مختلفی از رسوخ پذیری هستند.(

639 Defensive posture 640 Doxastic 641 Doxastic 642 Doxa 643 Doxastic closure 644Doxastic openness

Page 327: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

ادعای تجربی 645

در رابطه با جهان. ادعایی

روشنگری )روشنگری نوین(646

روی دوپای "رشد متعالی در توسعه بشری، عزم بشری در کنار گذاشتن چیزهای بچگانه و ایستادن ب

خویش، خارج از قیومیت، و باالتر از همه، ]عزم[ برای استفاده از خرد خویش و تفکر برای خویش

)ثروور، ۲222 (647.

معرفتی 648

وابسته به دانش و یا شناخت مربوط به یا

معرفت شناسی 649

علم مطالعه ی دانش

برهان 650

645 Empirical claim 646 Enlightenment (New Enlightenment) 647 Thrower, 2000 648 Epistemic 649 Epistemology

Page 328: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

آنچه که باور را موجه می کند و فرد را بسوی حقیقت سوق می دهد.

قابل تکذیب 651

در خصوص فرضیه ها بکار می رود. قابلیت نشان دادن باطل بودن. معموال

ایمان 652

داند..تظاهر به دانستن چیزهایی که فرد نمی ۳

.باور بدون برهان.۲

.جهشی غیرعقالنی به آن سوی احتماالت.۱

فمنیسم 653

حقوق برابر برای زنان.

مبنا گرایی )یا نظریه مبنا گرایی حقیقت( 654

اعتقادات در اثر وجود باورهای "پایه" و "بنیادین" توجیه خود را وام می گیرند.

650 Evidence 651 Falsifiable 652 Faith 653 Feminism 654 Foundationalism (also, Foundationalist theory of truth)

Page 329: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

چهار سوار 655

ریچارد داوکینز، دنیل دنت، سم هریس، و کریستوفر هیچنز656. عبارت "چهار سوار" برگرفته از عهد

جدید کتاب وحی است.

خدا 657

د. یک مفهوم فراحسی نایافتنی که علت ظهور تمام وجود شد ولی وجود خودش از آن معلول نش

استدالل اشتباه موروثی 658

ی آن. برای دادن شایستگپذیرش یا محکومیت یک ادعا بر مبنای سوابق گذشته به جای مبنا قرار

ور مثال، ارزیابی حقیقت یک ایده، منشاء اصلی آن ایده مبنایی قابل اطمینان است یا خیر. بط

نماینده ی ماساچوست659، مایکل کاپوانو660 از اعمال مالیات بیشتر بروی ثروتمندان حمایت می

ی کند.نو اشتباه مکند: مارکس نیز دارای همین گونه از تفکر اقتصادی بود، بنابراین، کاپوا

حدیث 661

وند.اعمال و گفتاری که به پیامبر مسلمان، محمد نسبت داده می شود ولی در قرآن یافت نمی ش

655 Four Horsemen 656 Richard Dawkins, Daniel Dennett, Sam Harris, and Christopher Hitchens 657 God 658 Genetic fallacy 659 Massachusetts Representative 660 Michael Capuano 661 Hadith

Page 330: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

دایره تعبیر 662

هنری، یک غیرممکن بودن خروج از تجربیات شخصی و بررسی عینی و بی طرفانه یک متن، یک اثر

رخداد و یا یک پدیده.

انسان گرایی 663

رایان، جهان بینی که بر مبنای ارزش ها، دغدغه ها و مسائل بشری تمرکز دارد. انسان گعملکرد و

تصمیمات اخالقی خود را کامال فارغ از مالحظات فرا طبیعی اتخاذ می تصمیمات خود، و خصوصا

نمایند.

هیأت ممیزی نظارت664

ری قرار تایید، رصد و مورد بازنگت تمامی پژوهش های مرتبط با نمونه های انسانی )مردم( را أاین هی

می دهد.

مداخله ) به واژه درمان رجوع نمایید( 665

662 Hermeneutic circle 663 Humanism 664 Institutional Review Board (IRB) 665 Intervention (see “Treatment”)

Page 331: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

توجیه 666

دلیل کافی برای باور داشتن.

دانش )معرفت( 667

باور صادق موجه ) د = ب ص م (668 . ادعاهای حوزه ی دانش بایستی این سه رکن را احراز نمایند:

باور پذیر، صادق، موجه. این فرمول جهت دانش اولین بار توسط افالطون در ثیاتتوس669 مطرح

گردید.

ادعای معرفتی 670

اظهارات عینی و فارغ از ذهنیت در خصوص واقعیت های جهان.

امکان منطقی 671

کوه ” اظهار نظر ممکن مبتنی بر منطق، بدون تناقض گویی قابل ارائه است. بطور مثال، جمله

بصورت منطقی ممکن است. کوهی می تواند وجود داشته باشد که از طال “طالیی وجود دارد

، به لحاظ منطقی غیرممکن است چون “مربع یک دایره است”ساخته شده است. ولی، جمله

س آن چیز تعریف مربع آنرا از دایره بودن منع می نماید.)اگر شما بتوانید چیزی را تجسم کنید، پ

(.قوانین منطق را نقض نمی کند 666 Justification 667 Knowledge 668 Justified True Belief (K = J T B) 669 Theaetetus 670 Knowledge claim 671 Logical possibility

Page 332: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

مارتین لوتر 672 )14۸3 – 1046(

دین شناس آلمانی. شخصیتی محوری در پیدایش شاخه ی پروتستان مسیحی.

مانو673

برگرفته از اسطوره شناسی هندو، خدایان، مانو را که همان جد بشر است آفریدند.

انگاره674

مفهومی که از یک فرد به فردی دیگر انتقال می یابد.

کثرت گرایی فرهنگی 675

ز آموزه ای که بیان می کند اجتماعی شامل چندین فرهنگ که بتوانند بصورت مسالمت آمی

همزیستی داشته باشند قابل تشکیل شدن است.

فرا گیتا )جهان فرا حسی( 676

د.می باش “چیستی”و “علت ازلی”، “کنه وجود”شاخه ای از فلسفه که حوزه مطالعات آن بروی 672 Martin Luther 673 Manu 674 Meme 675 Multiculturalism 676 Metaphysics

Page 333: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

باور بیماری زا 677

ود.به شکل مستقیم یا غیرمستقیم موجب آسیب احساسی، روانی و یا جسمی شباوری که

تعلیم 678

روش و اجرای آموزش

جمع گرایی 679

همزیستی مسالمت آمیز دو یا چند حکومت، مفهوم، فرهنگ و یا پدیده.

پیثیا680

مشهور به عالم دلفی681. پیثیا، راهبه ای در معبد آپولو ، واقع در کوه پارناسس682 بود، که منبع خرد

بحساب می آمد و پیشگویی می کرد.

مکانیک کوانتومی 683

677 Pathogenic belief 678 Pedagogy 679 Pluralism 680 The Pythia 681 Oracle of Delphi 682 Mount Parnassus 683 Quantum mechanics

Page 334: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

شاخه ای از علم فیزیک که رفتار و تعامل انرژی و ماده را در سطح اتمی و زیر اتمی در قالب

ریاضیات توصیف می کند.

نسبی گرایی 684

یا حقیقت مطلق وجود ندارد و یا امکان شناخت حقیقت مطلق نیست.

روش علمی 685

روشی که از طریق آن می توان پژوهش عینی686 انجام داد.

سوگیری انتخابی 687

( انتخاب خود مختار افرادی که قرار است در یک فعالیت یا ۳سوگیری انتخابی به دوگونه است: )”

( انتخاب نمونه ها و ۲تحقیق شرکت کنند، و یا انتخاب خود مختار موضوع در یک آزمایش تجربی، )

یا مطالعات محققان در جهت دفاع از یک فرضیه خاص.“ برگرفته از فرهنگ لغات اسکپتیکز688

)شکاکان( در تارنمای مربوطه689.

مایکل شرمر 690

684 Relativism 685 Scientific method 686 Objective investigation 687 Selection bias 688 The Skeptics Dictionary 689 http://skepdic.com/selectionbias.html 690 Shermer, Michael

Page 335: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

ناشر بنیانگذار مجله اسکپتیک691، مدیر اجرایی انجمن شکاکان692، ستون نویس ماهیانه مجله

ساینتیفیک امریکن693، میزبان انجمن شکاکان و نویسنده پرفروش سال.

سریماد باگاواتام )همچنین، باگاواتا پورانا(694

متن مقدسی از کیش هندو. )داستان مندرج در فصل ۱ درباره ی داکشا695 و دخترش

داکشایانی696 ، که یکی از نامهایش ساتی697 است، می باشد. ساتی همسر شیوای ویرانگر698 و

فاداری بعنوان الهه خوشبختی زناشویی تلقی می شود.او بعنوان آخرین قدم در جهت نشان دادن و

ر ، خودش را بروی آتش مراسم درگذشت شوهر آسمانی خویش قربانی می کند و سپس بعد ها د

حسب قالب پاراواتی تجدید جسم می یابد. زنی که این کار برای شوهرش انجام می دهد عملش بر

یک الگوی الهیست که در متون باستانی هندوستان آمده است. برخی مواقع از باگاواتا بعنوان ودای

پنجم699 یاد می شود-این نشان از باستانی بودن منبع این موضوع دارد.(

ادعای ذهنی 700

جمله ای از سر سلیقه که نه درست است و نه غلط.

691 Skeptic Magazine 692 Skeptics Society 693 Scientific American 694 Śrīmad Bhāgavatam (also, Bhāgavata Purāna) 695 Daksha 696 Dakshayani 697 Sati 698 Shiva the Destroyer 699 The fifth Veda 700 Subjective claim

Page 336: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

فرا طبیعی 701

خارج از دنیای طبیعی

اتحاد درمانی 702

عبارت که ارتباط بین درمانگر و بیمار که موجب می شود بیمار دچار پیشرفت درمانی شود. به این

در مقاله سال ۳۳۳۳ ادوارد بوردین703 استفاده شد، ”رابطه ی درمانی“704 نیز اطالق می شود.

ثیتان705

شده است. “محصور”اعتقاد علم گرایان مبنی بر اینکه روحی در کالبد انسانی

درمان )مداخله(706

یک فرآیند درمانی که طی آن چیزی که مورد آسیب واقع شده به کمال می رسد.

حقیقت 707

باورهایی که با واقعیت در انطباق مشروع هستند.

701 Supernatural 702 Therapeutic alliance 703 Edward Bordin, The Generalizability of the Psychoanalytic Concept of the Working Alliance” (Bordin, 1979) 704 “Therapeutic relationship” 705 Thetan 706 Treatment (Intervention) 707 Truth

Page 337: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

ادعای حقیقت 708

اظهار یک واقعیت.

کتاب اورانتیا709

”کتاب اورانتیا که اولین بار توسط بنیاد اورانتیا 710در سال ۳۳11 به چاپ رسید، براین مدعاست که

ای کتاب توسط موجودات آسمانی و بعنوان یک وحی به سیاره ما ، اورانتیا نازل شده است. نوشته ه

اوند( تعلیم می اورانتیا به ما در رابطه با پیدایش، تاریخ، عاقبت بشریت و رابطه ی ما با پدر الهی )خد

ین گی و آموزه های مسیح می دهد. ادهد. این نوشته ها تصویری بی همتا و متقاعد کننده از زند

یات کتاب چشم انداز های جدیدی از زمان و ابدیت در مقابل دیدگان روح بشری می گشاید و جزئ

برگرفته “بدیعی در رابطه با سفر متعالی ما در جهانی که به دقت و لطافت اداره شده ، ارائه می دهد.

ی و ناشر کتاب اورانتیا. از تارنمای بنیاد اورانتیا711، متول

ناقل 712

ارگانیسمی که عامل بیماری را گسترش می دهد ولی عالئمی از خود نشان نمی دهد.

تصدیق 713

708 Truth claim 709 The Urantia Book 710 Urantia Foundation 711 http://www.urantia.org/urantia-book 712 Vector

Page 338: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

توجیه کافی در خصوص یک ادعا.

لودویگ ویتگنشتاین،714 )1۸۸9 – 1901 (

مچنان بروی فلسفه در قرن بیستم که آثارش ه فیلسوف اتریشی. یکی از مهمترین افراد در زمینه

متفکران معاصر تاثیر گذار است.

713 Warrant 714 Ludwig Wittgenstein

Page 339: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

کتاب شناسی

Acock, A. C., & Bengston, V. L. (1980). Socialization and attribution processes: Actual versus perceived similarity among parents and youth. Journal of Marriage and Family, 42, 501–515. Agee, J. (2009). A death in the family (Centennial ed.). New York, NY: Penguin Books. Ali, M., & Ali, H. Y. (2004). The soul of a butterfly: Reflections on life’s journey . New York, NY: Simon & Schuster. American Philosophical Association. (1990). Critical thinking: A statement of expert consensus for purposes of educational assessment and instruction.“The Delphi Report.” Millbrae, CA: The California Academic Press. American Psychiatric Association. (2000). Diagnostic and Statistical Manual of Mental Disorders DSM-IV (4th ed.). Washington, DC: American Psychiatric Association. American Psychiatric Association (2012). APA DSM-5 . Frequently Asked Questions. Retrieved from http://www.dsm5.org/ABOUT/Pages/faq.aspx Anderson, S. D. (2010). Living dangerously: Seven keys to intentional discipleship. Eugene, OR: Wipf & Stock Pub. Andrews, D. A., & Friesen, W. (1987). Assessments of Anticriminal Plans and the Prediction of Criminal Futures. Criminal Justice and Behavior, 14(1), 33–37. Andrews, D. A., Zinger, I., Hoge, R. D., Bonta, J., Gendreau, P., & Cullen, F. T. (1990). Does correctional treatment work? A clinicallyrelevant and psychologically-informed meta-analysis. Criminology, 28(3), 369–404.

Page 340: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

Andrews, S. (2013). Deconverted: A journey from religion to reason. Denver, Colorado: Outskirts Press. Argyle, M. (2000). Psychology and religion: An introduction. London, England: Routledge. Baltag, A., Rodenhäuser, B., & Smets, S. (2011). Doxastic attitudes as belief-revision policies. (Unpublished manuscript). ILLC, University of Amsterdam. Amsterdam, Netherlands. Bandura, A. (1990). Mechanisms of moral disengagement. In W. Reich (Ed.), Origins of terrorism: Psychologies, ideologies, theologies, states of mind (pp. 161–191). Washington, DC: Woodrow Wilson Center Press. Bandura, A. (1999). Moral disengagement in the perpetration of inhumanities. Personality and Social Psychology Review, 3, 193–209. doi:10.1207/s15327957pspr0303_3 Bandura, A. (2002). Selective moral disengagement in the exercise of moral agency. Journal of Moral Education, 31(2), 102–119. doi:10.1080/0305724022014322 Bartlett, T. (2012, August 13). Dusting off God: A new science of religion says God has gotten a bad rap. The Chronicle of Higher Education. Retrieved from http://chronicle.com/article/Does-Religion-Really-Poison/133457/ Barker, D. L. (Performer). (2012). Making the case for atheists. [Web Video]. Retrieved from http://www.youtube.com/watch? v=e7y5slOkwaU&feature=player_embedded Barker, D. (2008). Godless: How an evangelical preacher became one of America’s leading atheists . Berkeley, CA: Ulysses Press.

Page 341: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

Bausell, R. B. (2007). Snake oil science: The truth about complementary and alternative medicine. Oxford: Oxford University Press. Bering, J. (2011). The belief instinct: The psychology of souls, destiny, and the meaning of life. New York, NY: W.W. Norton & Company, Inc. Berns, G. S., Bell, E., Capra, C. M., Prietula, M. J.,Moore, S., Anderson, B.,… Atran, S. (2012). The price of your soul: Neural evidence for the non-utilitarian representation of sacred values. Philosophical Transactions of The Royal Society, 367(1589), 754– 762. doi:10.1098/rstb.2011.0262 Bernstein, R., & Gaw, A. (1990). Koro: Proposed classification for DSMIV. The American Journal of Psychiatry, 147(12), 1670–1674. Bishop, B. (2008). The big sort: Why the clustering of like-minded America is tearing us apart. New York, NY: Houghton Mifflin Company. Blackford, R. (2012a, August, 8). Islam, racists, and legitimate debate. Talking Philosophy: The Philosophers’ Magazine Blog. Retrieved from http://blog.talkingphilosophy.com/?p=5305 Blackford, R. (2012b). Freedom of religion and the secular state. West Sussex, England: Wiley-Blackwell. Blume, A. W., Schmaling, K. B., & Marlatt, G. A. (2000). Revisiting the self-medication hypothesis from a behavioral perspective. Cognitive and Behavioral Practice, 7(4), 379–384. doi:10.1016/S1077- 7229(00)80048-6 Boghossian, P. A. (2006c). Fear of knowledge: Against relativism and constructivism. Oxford: Clarendon Press. Boghossian, P. (under review). Doxastic closure: Why I ain’t wrong and you is.

Page 342: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

Boghossian, P. (2002a). Socratic pedagogy, race and power. Education Policy Analysis Archives, 10, 3. Retrieved from http://epaa.asu.edu/ojs/article/view/282 Boghossian, P. (2002b). The Socratic method (or, having a right to get stoned). Teaching Philosophy, 25(4),345–359. doi:10.5840/teachphil200225443 Boghossian, P. (2003). How Socratic pedagogy works. Informal Logic, 23(2), TS17-25. Boghossian, P. (2004). Socratic pedagogy, critical thinking, moral reasoning and inmate education: An exploratory study. (Unpublished doctoral dissertation). Portland State University. Portland, OR. Boghossian, P. (2006a). Socratic pedagogy, critical thinking, and inmate education. Journal of Correctional Education, 57(1), 42–63. Boghossian, P. (2006b). Behaviorism, constructivism, and Socratic pedagogy. Educational Philosophy and Theory, 38(6), 713–722. doi:10.1111/j.1469-5812.2006.00226.x Boghossian, P. (2010). Socratic pedagogy, critical thinking, and offender programming. Offender Programs Report, 13(5), 65–80. Boghossian, P. (2011a). Critical thinking and constructivism: Mambo dog fish to the banana. Journal of Philosophy of Education, 46(1), 73–84.doi:10.1111/j.1467-9752.2011.00832.x Boghossian, P. (2011b). Socratic pedagogy: Perplexity,humiliation, shame and a broken egg. Educational Philosophy and Theory, 44(7), 710–720.doi:10.1111/j.1469-5812.2011.00773.x Boghossian, P. (2011c, July). Should we challenge student beliefs? Inside Higher Ed. Retrieved from http://www.insidehighered.com/views/2011/07/192/boghossian

Page 343: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

Boghossian, P. (2012). Faith no more. The Philosophers’Magazine, 59, 15–16. Bogue, B., Diebel, J., & O’Connor, T. P. (2008).Combining officer supervision skills: A new model for increasing success in community corrections. Perspectives, Spring, 2(32), 30–45. Bonta, J., & Andrews, D. (2010). Viewing offender assessment and rehabilitation through the lens of the risk-needs-responsivity model. In F. McNeill, P. Rayner & C. Trotter (Eds.), Offender supervision: New directions in theory, research and practice (pp.19–40). New York: Willan Publishing. Bordin, E. S. (1979). The generalizability of the psychoanalytic concept of the working alliance. Psychotherapy: Theory, Research, and Practice,16(3), 252–260. Bortolotti, L. (2010). Delusions and other irrational beliefs. Oxford: Oxford University Press. Bostrom, N. (2003). Are you living in a computer simulation? The Philosophical Quarterly, 53(211), 243–255. Bostrom, N. (May/June 2008). Where are they?: Why I hope the search for extraterrestrial life finds nothing. MIT Technology Review. Retrieved from http://www.technologyreview.com/article/409936/whereare-they/ Boyer, P. (2001). Religion explained: The evolutionary origins of religious thought. New York, NY: Basic Books. Boyer, P. (2004, March/April). Why is religion natural? Skeptical Inquirer, 28.2, Retrieved from http://www.csicop.org/si/show/why_is_religion_natural/

Page 344: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

Braithwaite, V. & Levi, M. (Eds.). (1998). Trust and governance (Russell Sage Foundation series on trust, volume 1). New York, NY: Russell Sage Foundation. Brock, T. C., & Balloun, J. L. (1967). Behavioral receptivity to dissonant information. Personality and Social Psychology, 6(4, Pt.1), 413–428.doi:10.1037/h0021225 Brodie, R. (1996). Virus of the mind: The new science of the meme. Carlsbad, CA: Hay House, Inc. Brown, S. (2012, October 2). The 10 most dangerous religious right organizations. Network for Church Monitoring. Retrieved from http://churchandstate.org.uk/2012/10/the-10-mostdangerous- religiousright-organizations/ Brutus, S. (2012). Religion, Culture, History: A Philosophical Study of Religion. Portland, OR: Daimonion Press. Carrier, R. (2012). Atheism IS an Identity. Retrieved from http://freethoughtblogs.com/carrier/archives/337/ CBS News. (2012, August 16). More Americans identifying as atheists. Retrieved from http://www.cbn.com/cbnnews/us/2012/August/More-Americans-Identifying-as-Atheist/ CDC. (2012). Centers for Disease Control and Prevention. Retrieved from http://www.cdc.gov/24-7/CDCFastFacts.html Chambers, A. (2009). Eats with sinners: Reaching hungry people like Jesus did. Cincinnati, OH: Standard Pub. Christian, J. L. (Ed.). (2011). Philosophy: An introduction to the art of wondering. (11th ed., pp.51). Boston, MA: Wadsworth.

Page 345: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

Christina, G. (2012). Why are you atheists so angry? 99 things that piss off the Godless. Charlottesville, VA: Pitchstone. Clarke, M. L. (1968). The Roman mind: Studies in the history of thought from Cicero to Marcus Aurelius . New York, NY: W.W. Norton & Company, Inc. Clark, C. M. (1992). Deviant adolescent subcultures: Assessment strategies and clinical interventions. Adolescence, 27(106), 283. Clifford, W. (2007). The ethics of belief. In D. Basinger, W. Hasker, M. Peterson & B. Reichenbach (Eds.), Philosophy of religion: Selected readings (3rd ed., pp. 104–109). New York, NY: Oxford University Press, Inc. CNN. (2008). Election exit polls. Retrieved from http://www.cnn.com/ELECTION/2008/results/polls/ Comfort, R. (2009). You can lead an atheist to evidence, but you can’t make him think. Los Angeles, CA: WorldNetDaily. Coffey, C. (2009). As I see it. Bloomington, IN: AuthorHouse. Covey, S. R. (2004). The 7 habits of highly effective people. New York, NY: Free Press. Cragun, R., Yeager, S., & Vega, D. (2012). How secular humanists (and everyone else) subsidize religion in the United States. Free Inquiry, 32(4). Retrieved from http://www.secularhumanism.org/index.php?section=fi&page=cragun_32_4 Craig, W. L. (n.d.). Christian apologetics: Who needs it? Reasonable Faith. Retrieved from http://www.reasonablefaith.org/christianapologeticswho-needs-it Craig, W. L. (2003). Hard questions, real answers . (pp.35). Wheaton, IL: Crossway Books.

Page 346: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

Curtis, J. T., Silberschatz, G., Sampson, H., Weiss, J., & Rosenberg, S. E. (1988). Developing reliable psychodynamic case formulations: An illustration of the plan diagnosis method. Psychotherapy: Theory, Research, Practice, Training, 25(2), 256–265. Dacey, A. (2012). The future of blasphemy: Speaking of the sacred in an age of human rights. London: Continuum. Davis, R. (2012, February 28). Apology for Afghan Quran burning was right. The Daily Athenaeum. Retrieved from http://www.thedaonline.com/opinion/columnapology-for-afghan-quran-burning-wasright-1.2801610 Dawkins, R. (Performer). (2005). Richard Dawkins: Why the universe seems so strange. [Web Video]. Retrieved from http://www.ted.com/talks/richard_dawkins_on_our_queer_ Dawkins, R. (2006a). The god delusion. London, England: Bantam Press. Dawkins, R. (2006b). Why I Won’t Debate Creationists. The Richard Dawkins Foundation for Reason and Science. Retrieved from http://old.richarddawkins.net/articles/119-why-i-won-39-t-debate-creationists Dawkins, R. (2007, October). In W.H. Pryor (Moderator) debate between Richard Dawkins and John Lennox. The God delusion debate, Birmingham, AL. Retrieved from http://old.richarddawkins.net/audio/1707-debatebetween-richard-dawkins-and-john-lennox Dawkins, R., & McKean, D. (2011). The magic of reality: How we know what’s really true . New York,NY: Free Press.

Page 347: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

Dennett, D. (2007). Breaking the spell: Religion as anatural phenomena. New York, NY: Penguin Group. Dennett, D., & LaScola, L. (2010). Preachers who are not believers. Evolutionary Psychology, 8(1), 121–50. DeWitt, J., & Brown, E. (2013). Hope after faith: An expastor’s journey from belief to atheism . Cambridge, MA: Da Capo Press. DiClemente, C. C., & Prochaska, J. O. (1998). Toward a comprehensive, transtheoretical model of change: Stages of change and addictive behaviors. In W. R. Miller & N. Heather (Eds.) Treating Addictive Behaviors (2nd ed.) (pp. 3–24). New York, NY: Plenum Press. Doumit, P. E. (2010). A unification of science and religion. Pittsburg, PA: RoseDog Books. Dozier, V. (2006). C.L. Shattuck & F.H. Thompsett (Eds.),Confronted by God: The essential Verna Dozier (pp.118). New York, NY: Church Publishing Inc. Dubrow-Eichel, S. K. (1989). Deprogramming: An investigation of change processes and shifts in attention and verbal interactions (pp. 43–49, 52–53,182–216). Philadelphia, PA: University Of Pennsylvania. Dye, J. (2007, February 7). Socratic method and scientific method.

Retrieved from http://www.niu.edu/∼jdye/method.html

Earley, D., & Wheeler, D. (2010). Evangelism is …: How to share Jesus with passion and confidence. Nashville, TN: B&H Academic Publishing Group. Edwards, J. W. (1984). Indigenous Koro, a genital retraction syndrome of insular Southeast Asia: A Critical Review. Culture, Medicine and Psychiatry, 8,1–24.

Page 348: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

Erikson, J. A. (1992). Adolescent religious development and commitment: A structural equation model of the role of family, peer group, and educational influences. Journal for the Scientific Study of Religion, 31(2),131–152. Faccini, L. (2009). The incredible case of the shrinking penis: A Koro-like syndrome in an [sic] person with intellectually disability. Sexuality and Disability, 27(3), 173–178. doi:10.1007/s11195-009-9120-5 Falk, R. (2012, March 9). Koran burning in Afghanistan: Mistake, crime, and metaphor. [Web log message]. Retrieved from http://richardfalk.wordpress.com/2012/03/09/koranburning-in-afghanistan-mistake-crime-and-metaphor/ Faircloth, S. (2012). Attack of the theocrats! How the religious right harms us all—and what we can do about it. Charlottesville, VA: Pitchstone. Fish, S. (2007, June 17). Atheism and evidence. [Web log message]. Retrieved from http://opinionator.blogs.nytimes.com/2007/06/17/atheismand- evidence/ Foerst, A. (2001). Do androids dream of bread and wine? In W. Richardson & G. Slack (Eds.). Faith in science: Scientists search for truth (pp. 197). New York, NY: Routledge. Frankfurt, H. G. (2006). On truth. New York, NY: Alfred A. Knopf. Froján-Parga, M. X., Calero-Elvira, A., & Montaño-Fidalgo, M. (2011). Study of the Socratic methodduring cognitive restructuring. Clinical Psychology & Psychotherapy, 18(2), 110–123. Gal, D., & Rucker, D. D. (2010). When in doubt, shout!: Paradoxical influences of doubt on proselytizing. Psychological Science, 21(11), 1701–1707.

Page 349: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

Gamponia, H. L. (2010). Great prescriptions to a better you. Pittsburgh, PA: RoseDog Books. Gassner, S., Sampson, H., Weiss, J., & Brumer, S. (1982). The emergence of warded-off contents. Psychoanalysis and Contemporary Thought, 5(1), 55–75. Gervais, W. M., & Norenzayan, A. (2012). Analytic thinking promotes religious disbelief. Science, 336(6080), 493–496. doi:10.1126/science.1215647 Grimley, D., Prochaska, J. O., Velicer, W. F., Blais, L.M., & DiClemente, C. C. (1994). The Transtheoretical Model of Change. In T.M. Brinthaupt & R. P. Lipka (Eds.). Changing the self: Philosophies, techniques, and experiences (pp. 201–228). Albany, NY: SUNY Press. Gross, N., & Simmons, S. (2007). “The social and political views of American professors.” Unpublished manuscript, Harvard University, Cambridge, MA. Habermas, G. R. (1996). The historical Jesus: Ancient evidence for the life of Christ. Joplin, MO: College Press Publishing Company, Inc. Habermas, G. R. (1997). In defense of miracles: A comprehensive case for God’s action in history . Downers Grove, IL: InterVarsity Press. Habermas, G. R., & Licona, M. R. (2004). The case for the resurrection of Jesus . Grand Rapids, MI: Kregel Publications. Hallowell, B. (2012, May 15). A world without faith would be a world on the path to tragedy & disaster. The Blaze. Retrieved from http://www.theblaze.com/stories/tony-blair-a-worldwithout-faith-would-be-a-world-on-the-path-totragedy-disaster/ Hanson, R. (1998, September 15). The great filter: Are we almost past it? Retrieved from http://www.webcitation.org/5n7VYJBUd

Page 350: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

Harris, A. (forthcoming). I Wonder. Harris, S. (2004). The end of faith: Religion, terror and the future of reason. New York, NY: W.W. Norton & Company, Inc. Harris, S. (2007, April 18). The empty wager [Web log message]. Retrieved from http://newsweek.washingtonpost.com/onfaith/panelists/sam_ Harris, S. (2007b). Aspen Ideas Festival. Retrieved from http://www.youtube.com/watch?v=H9_WbWLiWKg Harrison, G. P. (2008). 50 reasons people give for believing in a god. Amherst, NY: Prometheus Books. Harrison, G. P. (2013). 50 simple questions for every christian. Amherst, New York: Prometheus Books. Haught, J. F. (2008). God and the new atheism: A critical response to Dawkins, Harris, and Hitchens. Louisville, KY: John Knox Press. Henriques, D. B. (2006a, October 11). Religion-based tax breaks: Housing to paychecks to books. The New York Times. Retrieved from http://www.nytimes.com/2006/10/11/business/11religious._r=2&oref=slogin&pagewanted=all Henriques, D. B. (2006b, October 9). Where faith abides, employees have few rights. New York Times. Retrieved from http://www.nytimes.com/2006/10/09/business/09religious.pagewante=all Hitchens, C. (1995). The missionary position: Mother Teresa in theory and practice. London: Verso. Hitchens, C. (2007). The portable atheist: Essential readings for the nonbeliever. Philadelphia, PA: Da Capo.

Page 351: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

Höfele, A., & Laqué, S. (Eds.). (2011). Humankinds: The renaissance and its anthropologies . Berlin/New York: Walter de Gruyter GmbH. Hoge, D. R., Petrillo, G., & Smith, E. (1982). Transmission of religious and social values from parents to teenage children. Journal of Marriage and the Family, 44, 569–579. Holt, J. (2012, August 2). The basic question: Why does the world exist? The New York Times . Retrieved from http://www.nytimes.com/2012/08/05/books/review/whydoes-the-world-exist-by-jimholt.html?_r=1&emc=eta1 Horowitz, L. M., Sampson, H., Siegelman, E. Y., Weiss, J., & Goodfriend, S. (1978). Cohesive and dispersal behaviors: Two classes of concomitant change in psychotherapy. Journal of Consulting and Clinical Psychology, 46(3), 556–564. Horvath, A. O., & Luborsky, L. (1993). Journal of Consulting and Clinical Psychology, 61(4), 561–573. doi:10.1037/0022-006X.61.4.561 Iannaccone, L .R. (1990). Religious practice: A human capital approach. Journal for the Scientific Study of Religion, 29, 297–314. Jacobsen, K. A. (2011). Yoga powers: Extraordinary capacities attained through meditation and concentration. Leiden, Netherlands: Brill. James, W. (1897). The will to believe: And other essays in popular philosophy. New York, NY: Longmans Green and Co. Jaschik, S. (2012, October 24). Survey finds that professors, already liberal, have moved further to the left . Inside Higher Ed. Retrieved from http://www.insidehighered.com/news/2012/10/24/surveyfindsprofessors-already-liberal-have-moved-further-left Johnson, N. (2001). Living with diabetes: Nicole Johnson, Miss America 1999. Washington, DC: LifeLine Press.

Page 352: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

Jones, J. M. (2011, July 8). In U.S., 3 in 10 say they take the Bible literally. Gallup. Retrieved from http://www.gallup.com/poll/148427/say-bibleliterally.aspx Kahneman, D. (2011). Thinking, fast and slow. New York, NY: Farrar, Straus and Giroux. Keohane, J. (2010, July 11). How facts backfire: Researchers discover a surprising threat to democracy. Boston Globe. Retrieved from http://www.boston.com/bostonglobe/ideas/articles/2010/ Kim, B. (1979). Religious deprogramming and subjective reality. Sociological Analysis, 40(3), 197–207. Kinast, R. L. (1999). Making faith-sense: Theological reflection in everyday life. Collegeville, MN: The Liturgical Press. Krauss, L. (2012). A universe from nothing: Why there is something rather than nothing. New York, NY: Free Press. Kübler-Ross, E., & Kessler, D. (2005). On grief and grieving: Finding the meaning of grief through the five stages of loss. New York, NY: Scribner. Kurtz, H. (2005, March 29). College faculties a most liberal lot, study finds. The Washington Post . Retrieved from http://www.washingtonpost.com/wpdyn/articles/A84272005Mar28.html

Lamb, C. M. (1981, March). Legal foundations of civil rights and pluralism in America. The ANNALS of the American Academy of Political and Social Science, 454(1), 13–25. doi:10.1177/000271628145400103 Law, S. (2011). Believing bullshit: How not to get sucked into an intellectual black hole. Amherst, NY: Prometheus Books.

Page 353: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

Law, S. (2012). Really, really big questions . New York, NY: Kingfisher books. Leiter, B. (2012). Why tolerate religion? Princeton, NJ: Princeton University Press. Lindsay, J. A. (2012, December 8). Defining faith via Bayesian reasoning. God Doesn’t; We Do . Retrieved from http://goddoesnt.blogspot.com/2012/12/definingfaith- via-bayesian-reasoning.html Livneh, H. (2009). Denial of chronic illness and disability part I. Theoretical, functional, and dynamic perspectives. Rehabilitation Counseling Bulletin, 225–236. doi:10.1177/0034355209333689 Loftus, J. W. (2008). Why I Became an Atheist: Personal Reflections and Additional Arguments. Victoria, BC: Trafford. Loftus, J. W. (2010). The Christian Delusion: Why Faith Fails. Amherst, NY: Prometheus Books. Loftus, J. W. (2012). Victor Reppert now says he doesn’t have faith! Debunking Christianity. Retrieved from http://debunkingchristianity.blogspot.com/2012/10/victorreppert-now-says-he-doesnt-have.html Loftus, J. W. (2013). The outsider test for faith: How to know which religion is true. Amherst, NY: Prometheus Books. Longsine, G., & Boghossian, P. (2012, September 27). Indignation Is Not Righteous. Skeptical Inquirer. Retrieved from http://www.csicop.org/specialarticles/show/indignation_ Luce, M. R., Callanan, M. A., & Smilovic, S. (2013). Links between parents’epistemological stance and children’s evidence talk. Developmental Psychology, 49(3), 454–461. doi:10.1037/a0031249

Page 354: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

Lukianoff, G. (2012). Unlearning liberty: Campus censorship and the end of American debate. New York, NY: Encounter Books. Maher, B. A. (2001). Delusions. In H. E. Adams & P. B. Sutker (Eds.), Comprehensive handbook of psychopathology, third edition (3rd ed., pp. 312). New York, NY: Springer Science. Malik, M. (2010, September 14). Benghazi murders: revisit free speech. SFGate. Retrieved from http://www.sfgate.com/opinion/article/Benghazimurders-Revisit-free-speech-3866748.php McCormick, M. S. (2011). The defeasibility test. http://www.provingthenegative.com/2011/02/defeasibilitytest.html McCormick, M. S. (2012). Atheism and the case against Christ. Amherst, NY: Prometheus Books. McCreight, J. (2012, August 19). Atheism+. Freethought Blogs. Retrieved from http://freethoughtblogs.com/blaghag/2012/08/atheism/ McElveen, F. C. (2009). Faith of an atheist: Do you have enough faith to be an atheist? (pp. 11). Riverside, CA: Big Mac Publishers. McGowan, D. (2007). Parenting beyond belief: On raising ethical, caring kids without religion. New York: American Management Association. McGowan, D. (2009). Raising freethinkers: A practical guide for parenting beyond belief. New York: AMACOM, American Management Association. McLaren, B. D. (1999). Finding faith: A search for what is real. (pp. 3). Grand Rapids, MI: Zondervan.

Page 355: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

McNamara, P. (2009). The neuroscience of religious experience. Cambridge, MA, MA: Cambridge University Press. McNeil, F., Raynor, P., & Trotter, C. (Eds.). (2010). Offender Supervision: New Directions in Theory, Research and Practice. New York: Willan Publishing. Mehta, H. (2012). The young atheist’s survival guide: Helping secular students thrive. Engelwood, Colorado: Patheos Press. Mele, A. R. (2009). Have I unmasked self-deception or am I selfdeceived? In C. Martin (Ed.). The philosophy of deception. New York, NY: Oxford University Press,Inc. Meiland, J. W., & Krausz, M. (1982). Relativism, cognitive and moral. Notre Dame, IN: University of Notre Dame Press. Migliore, D. L. (1991). Faith seeking understanding: An introduction to Christian theology. (2nd ed.). Grand Rapids, MI: Wm. B. Eerdmans Publishing Co. Miller, W. R., Rollnick, S. (2002). Motivational interviewing: Preparing people for change, vol. 2. New York: Guilford. Miller, R. (2006). Why Christian’s don’t vote for Democrats. Maitland, FL: Xulon Press. Moberg, D. O. (1962). The church as a social institution; the sociology of American religion. Englewood Cliffs, NJ: Prentice-Hall. Muran, C., & Barber, J. (Eds.). (2010). The therapeutic alliance: An evidence based guide to practice. New York, NY: The Guilford Press. Myers, S. M. (1996). An interactive model of religiosity inheritance: The importance of family context. American Sociological Review, 61, 858–866.

Page 356: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

Newberg, A. (2006). The neurobiology of spiritual transformation. In J. Chioino, P. J. Hefner (Eds.). Spiritual transformation and healing: Anthropological, theological, neuroscientific, and clinical perspectives (pp. 189–205). Lanham, MD: AltaMira Press. Norville, R., Sampson, H., & Weiss, J. (1996). Accurate interpretations and brief psychotherapy outcome. Psychotherapy Research, 6(1), 16–29. Nussbaum, M. (1994). The therapy of desire: Theory and practice in Hellenistic ethics. Princeton, NJ: Princeton University Press. Orenstein, A. (2002). Religion and paranormal belief. Journal for the Scientific Study of Religion, 41, 301–311. Partlow, J., & Londono, E. (2011, April 1). Mob protesting Koran burning kills 7 at U.N. compound in Kabul . The Washington Post . Retrieved from http://www.washingtonpost.com/world/12killedinattackon-un-compoundinnorthernafghanistan/2011/04/01/AFrb5iHC_story.html Paulos, J. A. (2008). Irreligion: A mathematician explains why the arguments for God just don’t add up. New York, NY: Hill and Wang. Pigliucci, M. (2012, August 29). On A+, with a comment about Richard Carrier’s intemperance. Rationally Speaking. Retrieved from http://rationallyspeaking.blogspot.com/2012/08/onwith-comment-about-richard-carriers.html Plantinga, A. (2000). Warranted Christian belief . New York, NY: Oxford University Press. Pariser, E. (2012). The filter bubble: What the Internet is hiding from you. New York, NY: The Penguin Group. Previc, F. H. (2006). The role of the extrapersonal brain systems in religious activity. Consciousness and Cognition, 15, 500–539.

Page 357: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

Prochaska, J. O., Norcross, J. C., & DiClemente, C. C. (1994) . Changing for good: The revolutionary program that explains the six stages of change and teaches you how to free yourself from bad habits .New York: W. Morrow. Rawls, J. (2005). A theory of justice. Boston, MA: Belknap Press of Harvard University Press. Ray, D. W. (2009). The God virus: How religion infects our lives and culture. Bonner Springs, KS: IPC Press. Robbins, T., & Anthony, D. (1982). Deprogramming, brainwashing, and the medicalization of deviant religious groups. Social Problems, 29(3), 283–297. Rothman, S. Lichter, S. R., & Nevitte, N. (2005). Politics and professional advancement among college faculty. The Forum, 3(1), 1–16. Ryan, A. (2012). The making of modern liberalism. Princeton, NJ: Princeton University Press. Sampson, H. (1994). Repeating pathological relationships to disconfirm pathogenic beliefs: Commentary on Steven Stern’s “needed relationships.” Psychoanalytic Dialogues, 4(3), 357–361. Sausa, D. (2007). The Jesus tomb: Is it fact or fiction? Scholars chime in. Fort Meyers, FL: The Vision Press. Schick, T., & Vaughn, L. (2008). How to think about weird things: Critical thinking for a new age. (5th ed.). New York, NY: McGraw-Hill Education. Secular News Daily. (September 6, 2012). “I Wonder” by Annaka Harris teaches children it’s OK to question and

Page 358: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

not know. Retrieved from http://www.secularnewsdaily.com/2012/09/i-wonderby-annaka-harris-teaches-children-its-ok-to-questionand- not-know/ Shermer, M. (1997). Why people believe weird things: Pseudoscience, superstition, and other confusions of our time. New York, NY: Henry Holt and Company, LLC. Shermer, M. (2012). The believing brain: From ghosts and gods to politics and conspiracies: How we construct beliefs and reinforce them as truths . New York, NY: Henry Holt and Company, LLC. Sieff, K. (2012, February 21). Afghans protest burning of Korans at U.S. base. The Washington Post . Retrieved from http://www.washingtonpost.com/world/asia_pacific/afghansprotest- improper-disposal-of-koran-at-usbase/ 2012/02/21/gIQAjhBqQR_story.html Silberschatz, G., Curtis, J. T., Sampson, H., & Weiss, J. (1991). Mount Zion Hospital and Medical Center: Research on the process of change in psychotherapy. In L.E. Beutler & M. Crago (Eds.), Psychotherapy research: An international review of programmatic studies (pp. 56–64). Washington, DC: American Psychological Association. Skonovd, L. N. (1981). Apostasy: The Process of Defection from Religious Totalism . Ph.D. thesis. University of California, Davis. Smith, G. H. (1979). Atheism: The case against God. Amherst, NY: Prometheus Books. Solomon, L. D. (2006). From Athens to America: Virtues and the formulation of public policy. Lanham, MD: Lexington Books. Souter, A. (1917). A pocket lexicon to the Greek NewTestament. Oxford: Clarendon Press.

Page 359: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

Stefanelli, A. (2011). A Voice Of Reason In An Unreasonable World: The Rise Of Atheism On Planet Earth. Fairbanks, AK: UAF Publications. Stefanelli, A. (2012a). Free thoughts—A collection of essays by an American atheist. Fairbanks, AK: UAF Publications. Stefanelli, A, (2012b, October 31). When religious people attribute the acts of Hitler, Stalin and Pol Pot to atheism . God Discussion. Retrieved from http://www.Goddiscussion.com/103457/whenreligious- people-attribute-the-acts-of-hitler-stalin-andpol- pot-toatheism/ Stenger, V. J. (2007). God: The failed hypothesis: How science shows that God does not exist. Amherst, N.Y.: Prometheus Books. Stenger, V. J. (2011). The fallacy of fine-tuning: Why the universe is not designed for us. Amherst, NY: Prometheus Books. Stenger, V. J. (2013). God and the atom. Amherst, NY: Prometheus. Stenger, V. J., & Barker, D. (2012). God and the folly of faith: The incompatibility of science and religion. Amherst, NY: Prometheus Books. Stewart, K. (2012). The Good News Club: The Christian Right’s Stealth Assault on America’s Children . New York, NY: PublicAffairs. Strobel, L. (2004). The case for a creator: A journalist investigates scientific evidence that points towards God. Grand Rapids, MI: Zondervan. Sunstein, C. R. (2009). Going to extremes: How like minds unite and divide. Oxford: Oxford University Press.

Page 360: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

Szimhart, J. (2009). Razor’s Edge Indeed: A Deprogrammer’s View of Harmful Cult Activity. Cultic Studies Review, 8(3), 231–265. Retrieved from the TESC Online Journal database. Tassi, A. (1982). Modernity as the transformation of truth into meaning. International Philosophical Quarterly, 22(3), 185–193. The Global Religious Landscape. (2012, December 18). Pew Forum on Religion & Public Life. Retrieved from http://www.pewforum.org/global-religiouslandscape.aspx Thrower, J. (2000). Western atheism: A short history. Amherst, NY: Prometheus Books. Tillich, P. (1957). Dynamics of faith. New York, NY: Harper Collins Publishers, Inc. Tobin, G. A., & Weinberg, A. K. (2006). Political beliefs & behavior of college faculty. Institute for Jewish & Community Research. Torres, P. (2012). A crisis of faith: Atheism, emerging technologies, and the future of humanity. England: Dangerouslittlebooks. Turner, S., & Ehlers, T. B. (2003). Sugar’s life in the hood: The story of a former welfare mother. Austin, TX: University of Texas Press. United States Department of State, Bureau of Democracy, Human Rights and Labor. (2011a). July–December, 2010 international religious freedom report (Excerpt). Retrieved from http://translations.state.gov/st/english/texttrans/2011/09/20110913111820su0.204366. United States Department of State, Bureau of Democracy, Human Rights and Labor. (2011b). International religious freedom report for 2011 (192947.pdf). Retrieved from http://www.state.gov/documents/organization/192947.pdf

Page 361: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

Vos, M. S., & de Haes, J. C. (2007). Denial in cancer patients, an explorative review. Psychooncology,16(1), 12–25. Wade, N. (2009). The faith instinct: How religion evolved and why it endures. New York, NY: The Penguin Press. Warraq, I. (2003). Leaving Islam: Apostates speak out. Amherst, NY: Prometheus Books. Warren, R. (2002). What on Earth am I here for? Grand Rapids, MI: Zondervan. Weiss, J., & Sampson, H. (1986). The psychoanalytic process: Theory, clinical observation, and empirical research. New York: Guilford Press. Williams, T. (2012, March 9). Koran-burning & sacrilege: Religion matters in diplomacy. Capital Commentary. Retrieved from http://www.capitalcommentary.org/afghanistan/koranburning-sacrilege-religion-matters-diplomacy Winell, M. (1993). Leaving the fold. Oakland, CA: New Harbinger Publications. Wittgenstein, L. (2009). Philosophical investigations. (G.E.M. Anscombe, P.M.S. Hacker, J. Schulte, Trans.). (4th ed.). Malden, MA: Blackwell Publishing Ltd. Wright, L. (2013). Going Clear: Scientology, Hollywood, and the Prison of Belief. New York: Alfred A. Knopf. Zuckerman, P. (2009). Why are Danes and Swedes so irreligious? Nordic Journal of Religion and Society, 22(1).

Page 362: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

درباره ی نویسنده

رتلند می باشد. ت علمی دپارتمان فلسفه دانشگاه ایالتی پوأپیتر بوگوشن عضو تمام وقت هی دکتر

ایشان از دوره ی دکترای دپارتمان فلسفه دانشگاه نیو مکزیکو اخراج شده بودند.

Page 363: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

عنوان های دیگر از انتشارات پیچستون

Attack of the Theocrats!: How the Religious Right Harms Us All—and What We Can Do About It

by Sean Faircloth

Candidate Without a Prayer: An Autobiography of a Jewish Atheist in the Bible Belt

by Herb Silverman

The Citizen Lobbyist: A How-to Manual for Making Your Voice Heard in Government

by Amanda Knief

The Ebony Exodus Project: Why Some Black Women Are Walking out on Religion—

and Others Should Too by Candace R. M. Gorham, LPC

God Bless America:

Strange and Unusual Religious Beliefs and Practices in the United States

by Karen Stollznow

PsychoBible: Behavior, Religion & the Holy Book

by Armando Favazza, MD

What You Don’t Know about Religion (but Should)

Page 364: نارŘابان ادخ داجیا یارب ییامنهار€¦ · 13ادخ Ř سکس Ř ادخ سŘریŘ ی هدنسیون ،یر لرد رتکد__ یم دای ام هب نشوگوب

by Ryan T. Cragun

Why Are You Atheists So Angry?: 99 Things That Piss Off the Godless

by Greta Christina

Why We Believe in God(s): A Concise Guide to the Science of Faith

by J. Anderson Thomson, Jr., MD, with Clare Aukofer