98 زییاپ / 19 هرامش / طارص یصصخت یملع همانلصف · 2020. 4. 20. · 98...

208
98 یز / پای19 ط / شمارهی صراه علمی تخصص فصلنام صراطقومییهدرمناطقدگانولیفقماین ابستهبهشوراین میو مرکزتخصصیمذاهباس

Upload: others

Post on 28-Jan-2021

3 views

Category:

Documents


0 download

TRANSCRIPT

  • فصلنامه علمی تخصصی صراط / شماره 19 / پاییز 98

    صراط

    مرکز تخصصی مذاهب اسالمی وابسته به شورای نمایندگان ولی فقیه در مناطق قومی

  • صاحب امتیاز : مرکز تخصصی مذاهب اسالمیمدیر مسؤول : احمد براتی

    سردبیر : سیدمحمد طباطبائیصفحه آرایی : سیدعلی حسینی طباطبائی

    طرح روی جلد : سیدعلی حسینی طباطبائیویراستار: حمزه علی اسالمی نسب

    هیئت تحریریه :استادسیدحسن متهجدعسکری)آل مجدد شیرازی(،

    دکترمحمدحسن زمانی،دکترحسین رجبی،

    دکترمحمدرضا ضمیری،دکترمهدی فرمانیان،

    دکترعلی اصغر رضوانی

    مرکز پخش: قم ـ بلوار شهیدصدوقی ـ بلوار شهیدمحمود اخالقی ـ پالک 65مرکز تخصصی مذاهب اسالمی ـ معاونت پژوهشتلفن: 32935011-025 نمابر: 025-32935073

    www.mazaheb.com :نشانی سایت

    نشریه علمی ـ تخصصی صراط ، در تاریخ 1396/12/28 به شماره 3/37175

    توسط شورای نشر حوزه های علمیه به تصویب رسیده است.

    شناسنامه نشریه

    آنچه در این نشریه آمده صرفًا ارائه دیدگاه های نویسندگان مذاهب است و انعکاس دیدگاه های مؤسسه مذاهب اسالمی نمی باشد.

  • فهرست مطالب

    5 ................................................................................................................................................................... سخن سردبیر

    حضرت زهرا)سالم الله علیها( در منابع تفسیری و روایی اهل سّنت....................................................................................... 9حمزه علی اسالمی نسب؛ فریده علیزاده

    47 .......................................................................................................... بررسی و تبیین تطبیقی مصداق کوثر از منظر فریقینندیم حسین حیدری

    75 ......................................................................................................... تبیین حدیث »بضعة مني« از منظر علمای اهل سّنتسیدشفیع هاشمی؛ سیدمحمد طباطبایی

    121 ..................................................................................................................................... سیرۀ فاطمی در تربیت فرزندانسید مجتبی موسوی؛ شکیال یوسفی

    مروری کوتاه بر زندگی زهرا )سالم الله علیها( به قلم عائشه بنت الشاطی............................................................................ 145فاطمه آزادی نژاد؛ فرزانه باخدا

    فضائل مخصوصه حضرت زهرا )سالم الله علیها( در منابع فریقین....................................................................................... 171ناظم مجیدپور؛ عاطفه فاضلی

    207 ............................................................................................. شیوه نامه نگارش مقاله، در فصلنامه علمی- تخصصی صراط

  • هرامشمش

    سیبدشسسنخسس

    5

    سسخن سردبیر

    سخن سردبیر

    شماره نوزدهم مجله صراط که مختص فصل پاییز بود با توجه به تاخیری که در آماده سازی مطالب

    پیش آمد ناگزیر در دی ماه منتشر شد. هرچند این تأخیر سبب ُحسن اتفاق هم زمانی انتشار این شماره

    نشــریه، با ایام شــهادت فاطمه زهرا۳ گردید که خود موضوع این شماره نشریه است. البته دلیل

    عمده تأخیر، عدم دریافت بموقع مقاالت مورد انتظار، ســفارش شده یا ارسالی از سوی مخاطبان

    نشــریه، و نیز موضوعی بودن نشریه است که از شماره آینده به روال قبل و بدون محوریت موضوعی

    به چاپ خواهد رســید. ناگفته نماند مقاالت زیادی با هدف انتشار در این مجله تخصصی دریافت

    می شــوند که اغلب هدف مؤسسه مذاهب و نشــریه صراط را که می خواهد در چارچوب اهداف و

    تعهدات خود منتشــر شــود و به معنای واقعی تخصصی و در راستای تقریب مذاهب باشد برآورده

    نمی سازند. چون انتشار مرتب و بدون تأخیر »نشریه صراط« نیازمند همکاری صاحبان قلم و توجه

    همه عالقه مندان مجله است سخن سردبیر در این شماره به طور خاص در همین باب است.

    در شــماره های قبل نیز به اهداف نشریه اشاره شد و تأکید می کنیم که مجله صراط می خواهد در

    کنار انتشــار مطالب علمی اتفاقی فریقین، تریبونی برای نشر مسائل و مشکالت بین الفریقینِی روز

    به گونه مســتند و علمی باشــد. هیأت تحریریه ضمن رعایت اصول تقریب بین مذاهب و احترام به

    مقدســات فریقین هیچ بنایی بــر طفره رفتن از بیان واقعیات و حقایق علمــی ندارد. هیأت مدیره و

    سردبیر با انتخاب نویسندگان و مترجمان و پیشنهاد موضوع یا مقاله ای برای تألیف و ترجمه، بخشی

    از اهداف را خود تأمین می کند، اما بی تردید موفقیت در انتشار شایسته و بموقع مجله بدون توجه و

    همکاری دلسوزانه و مؤثر اندیشمندان و پژوهشگران فریقین چندان آسان نیست.

    لذا پیشــنهاد می کنم اگر قصد تحقیق و مرور بر موضوعی مورد عالقــه دارید جز در مواردی که

    که ًنیازمند تألیف واقعی اســت، به گزینه ترجمه متون دســت اول موجود هم فکر کنید. خصوصا

    بسیاری از پژوهشگران شیعه و سنی به منابع مادر و دست اول و گنجینه سلف خود کمتر مراجعه و

    بیشتر از بانک مقاالت موجود استفاده می کنند. الزم به ذکر است پیش از اقدام به ترجمه بهتر است

    کار ًاز مجله صــراط بخواهید که آیا موضوع در اولویت چاپ خواهد بــود یا خیر و این که احتماال

    اساتید محترم، نویسنده و یا ًمشابه آن در دســت دیگران نباشد و برای باال بردن کیفیت کار ترجیحا

  • 6

    هرامشمش

    سبدشسسنخسس

    مترجم اصلی باشند. در کنار انتخاب موضوعی جذاب و تا حد امکان فراگیرتر، چنین مقاالتی بهتر

    است حاوی مروری جامع بر یک موضوع مهم با معرفی نگرش ها، دیدگاه ها و نظریه های نو و مرتبط

    با موضوع باشد.

    این درخواست مجله صراط برای دریافت مقاالت، اعم از سفارشی یا ارسالی از سوی عالقه مندان

    و مخاطبان پرمایه و دلسوز آن، بسیار جدی است. به نظر بنده مجله باید آنقدر مقاالت خوب و قابل

    دفاع داشته باشد که در نوبت های بیشتری فصلنامه و شاید حتی گاهی ویژه نامه ماهانه منتشر شود.

    به امید همکاری ارزنده و مؤثر شما برای تداوم انتشار شایسته نشریه علمی صراط.

    و اما موضوع این شــماره نشریه را حضرت زهرا۳ و شخصیت واالی دختر پیامبر گرامی اسالم

    قرار دادیم چرا که از ماه های قبل و بلکه از ســال قبل مقاالتی از عالقه مندان نشریه به دستمان رسیده

    بــود که با تقاضای مکرر چاپ آنها از جانب نویســندگان همراه بــود. ضمن این که نقائص متعدد

    مقاالت که باعث رفت و برگشت های مکرر آن ها بین نویسندگان و ارزیابان و اعضای هیأت تحریریه

    شد باعث تأخیر بیشتر در انتشار گردید. بعالوه برخی مقاالت در مراحل پایانی ارزیابی بدلیل رعایت

    دقیق تر سیاست های تقریب مذاهب و حساسیت موضوع فاطمه۳ از گردونه چاپ خارج شد. با

    توجه به وجوه شــخصیتی و ویژگی های خاص انسانی و نیز جایگاه و نقش اثرگذار حضرت صدیقه

    کبرا۳ در تاریخ اســالم، و عنایت خاص عالمان شــیعه و دانشــمندان اهل سّنت و آثار مختلف

    علمی، مذهبی، تاریخی، ادبی و ... حول محور ایشان الزم بود رویکردی جدید درباره این موضوع

    در نشــریه اتخاذ شود که این مطلب را بر مبنای مقاالت ترکیبی شیعه و سّنی دنبال و به منصه ظهور

    رضی الله ًرساندیم. بنابراین اگر در مواردی در یک مقاله اصطالحات خاص شیعه و اهل سّنت)مثال

    عنها و علیها السالم( را بطور مشترک می بینید به دلیل همین رویکرد است.

    فاطمه۳ بانوی گرامی اســالم، نه تنها موضوع مشترک همه مذاهب اسالمی است، بلکه کانون

    در مباحث مختلف تربیتی، ًوحدت بســیاری از پژوهشگران ادیان مختلف به شــمار می رود. مثال

    روانشناســی، اجتماعی، حتی سیاسی و اقتصادی، رفتار و عملکرد این عالمه ی بزرگوار قابل تأمل و

    بررسی بوده و مورد مطالعه دانشمندان مختلف قرار گرفته است.

    با این مقدمه، و ضمن توجه به همزمانی این شماره فصلنامه با ایام شهادت این بانوی گرانقدر، در

    مقاالت این شماره نشریه »صراط« به بررسی نظرات، دیدگاه ها و پژوهش های دانشمندان اهل سّنت

  • هرامشمش

    سیبدشسسنخسس

    7

    پیرامون جوانب مختلف وجودی و شخصیتی حضرت زهرا۳ و موضوعات مرتبط با آن پرداخته ایم.

    مقاالت این شماره عبارتند از:

    1. فضایل مخصوصه حضرت زهرا۳ در منابع فریقین؛ این مقاله چنان که از نامش پیداســت،

    به جست و جو و تبیین ویژگی ها و فضایل وجودی و شخصیتی حضرت زهرا۳ در منابع شیعه و

    اهل سّنت می پردازد.

    2. جایــگاه حضرت زهرا۳ در منابع فریقین؛ در ایــن مقاله نیز، نکات مهمی پیرامون جایگاه

    حضرت زهرا۳ در میان شیعه و اهل سّنت، به ویژه مستندات قرآنی آن پرداخته ایم.

    3. تبیین حدیث »بضعة منی« از منظر علمای اهل ســّنت؛ این حدیث اشــاره به سخن معروف

    پیامبــر۶ پیرامون حضرت زهرا۳ دارد که دختر گرامی اش را بضعه و پاره وجود خود معرفی

    فرمودند. این مقاله ضمن تبیین مفهومی این حدیث، طرق روایی و صحت و سقم آن را بررسی نموده

    و آثار و نکات نهفته در آن را تبیین می نماید.

    4. ســیره فاطمی در تربیت فرزندان؛ این مقاله به طــور خاص، به الگوبرداری از روش حضرت

    زهرا۳ در تربیت فرزندان می پردازد.

    5. شــخصیت و زندگی زهرا۳ به قلم بنت الشــاطی؛این مقاله نیز گرته برداری از برخی کتب

    نگاشته شده توسط خانم دکتر عایشه عبدالرحمن بنت الشاطی از نویسندگان بزرگ معاصر اهل سّنت

    است که درگوشه هایی از آثار قلمی خود به ایراد سخنانی شیوا درباره حضرت فاطمه۳ می پردازد.

    الزم بذکر اســت از شماره آینده، تغییراتی در اعضای هیأت تحریریه فصلنامه صراط داده خواهد

    شد و اندیشمندان و پژوهشگرانی از جامعه اهل سنت به هیأت تحریریه اضافه خواهند شد تا مطالب

    ه قرار گیرند و بیش از پیش بر محور تقریب مذاهب و ّنشــریه با دقت نظر و تأمل بیشتری مورد مداق

    حرکت بر مدار وحدت جامعه اسالمی پیش برویم. سید محمد طباطبایی

  • 8

    هرامشمش

    سبدشسسنخسس

  • هرامشمش

    هه مشیل شهسرف شبین شمسلسمشیلس هنمش

    م

    حضرت زهرا)سالم الله علیها( در منابع تفسیری و روایی اهل سّنت

    حمزه علی اسالمی نسب؛))) فریده علیزاده)))

    چکیده از جمله مباحث مهم جهت روشن شــدن حقایق مذهبی و تقریب مذاهب و نیز رفع بسیاری از

    توهمات بررســی جایگاه و فضائل اهل بیت: اســت. این مقاله، شخصیت و فضایل حضرت

    زهرا ۳ را براســاس توجهی که برخی آیات و ســور قرآن بدان دارنــد و در قالب روایات معتبر و

    متعددی که در مهم ترین منابع اهل ســنت آمده اســت، مورد بررســی قرار می دهد. هرچند مدت

    زندگی فاطمه زهرا۳ فقط نزدیک به دو دهه بود، اما در طول این مدت زندگی ای پرفراز و نشیب

    توأم با سختی ها و تلخی های فراوان سبب شد تا نکات بسیاری در منابع تفسیری و روایی اهل سنت

    درباره این شخصیت جلیل القدر برجای بماند.

    واژه های کلیدی: حضرت زهرا۳، اهل سنت، آیات، روایات، نقد و بررسی.

    مقدمهحضرت فاطمه زهرا۳ در ســال پنجم بعثت در شــهر مکه به دنیا آمد. وجود نورانی او قبل از

    خلقت آسمانها و زمین از نور عظمت خداوند خلق شده بود و باعث قبولی توبه آدم و حوا گردید.

    پدرش حضرت محمد۶ خاتم االنبیاء و مادرش خدیجه کبری۳ بود.

    همسر ایشان امام علی۷ و فرزندانشان لؤلؤ و مرجان قرآن، ادامه دهنده نسل کوثر و سید جوانان

    اهل بهشت)3( و دخترانشــان، مانند خود او ، صاحب فضائل و سجایا بودند. لذاست که با مراجعه

    1. دکترای فلسفه اسالمی.

    2. سطح دو حوزوی اهل سنت

    3. احمد خصائص امیرالمؤمنین؛ شعیب، نسائی، ص 195_ 197.

  • هرامشمش

    ه سهش هسهوسروشهرشیلس ربشناشفررخاشیلیسسلشاشااهل شههزشسرضح

    به منابع تفسیری و روایی اهل سنت مطالب بسیاری درباره دختر پیامبر۶ مشاهده می کنیم.

    الف( جایگاه فاطمه زهرا۳ در روایات اهل سنت

    فضایل و مناقب حضرت سیده فاطمه زهراا بسیار فراوان است که این قلم در این مختصر توان

    مه امام جالل الدین سیوطی بسیاری از آنان را در کتابی با نام »الثغور الباسمة ّذکر آن ها را ندارد. عال

    فی مناقب الســیدة فاطمه« جمع آوری کرده است. هم چنین پیش از ایشان نیز ابوعبدالله حاکم در

    »المستدرك علی الصحیحین« این کار را انجام داده که نشان از عظمت جایگاه حضرت فاطمها

    نزد اهل سنت می باشد. اما ما در اینجا فقط به بعضی از این مناقب در منابع تفسیری، روایی، رجالی

    و تاریخی اهل سنت صدها روایت در شان و مـنزلت حضرت فاطمها دیده می شود، که در ادامه

    و ذکر و بیــان مناقب آن حضرت ا به نمونه هایی از آن ها از منظر آیات قرآن و احادیث رســول

    الله۹ اشاره می کنیم.

    ۱. وجود حضرت فاطمه۳ قبل از تولد آدم و حوا

    دانشــمند اهل سنت، ابن حجر عســقالنی )م 852ق( از امام حسن عسکری۷ و او از پدران

    خود: و آن ها از جابر بن عبدالله و او از پیـامبر۶ نقل می کند که آدم و حوا وقتی در بهشت

    بودند، نور وجود حضرت زهرا را دیدند و خداوند به آن دو فرمود: نور ایشــان دو هزار ســال قبل از

    خلقت شما آفریده شده بود.)1(

    در اکثر کتاب های اهل تشیع و بعضی از علمای اهل سنت، مطالبی با عنوان »تکوین نطفه فاطمه

    از میوه های بهشتی« به چشم می خورد؛ با این توضیح که: »روزی جبرئیل بر پیامبر۹ نازل شد و

    عرض کرد: خدای بزرگ، بر تو سالم فرستاد و امر فرمود که چهل شبانه روز از خدیجه دوری کنی

    و به عبادت مشــغول باشــی«، پیامبر۹ از آن روز به خانه نرفت و چهل شب تا صبح به عبادت

    مشغول بود و روزها، روزه داشت... خدیجه نیز به دستور پیامبر۹ عمل کرد ولی از اندوه تنهایی

    1. لسان المیزان،احمدبن حجر، عسقالنی، ج 3، ص 345.

  • هرامشمش

    هه مشیل شهسرف شبین شمسلسمشیلس هنمش

    شش

    و فراق پیامبر۹ می گریســت، چهل روز گذشــت، پیک وحی آمد درحالی که غذایی با خود از

    بهشــت آورده بود، به فرمان خداوند، پیامبر۹ با آن غذای پاک بهشتی افطار کرد، و شبانه روانه

    خانه شــد و - جمعی نیز می گویند: آن غذا را پیامبر۹ در شــب معراج با خود از بهشت آورد.

    »همان شب نطفه پاک فاطمها منعقد گردید.«)1(

    ۲. ازدواج حضرت فاطمه ۳ به امر خداوند

    در منابع اهل ســنت روایات زیادی، از بزرگانی همچون امام علی)2(۷، عبدالله بن مسعود)3(،

    عمر بن خطاب،)4( بالل بن حمامه)5( و انس در این خصوص نقل شده است. با این توضیح که؛

    هنگامی که فاطمه زهراا به مدینه آمد، اندکی از مشــکالت و سختی ها فاصله گرفت و دوران

    به ســر آمد. فاطمها به سن ازدواج رسیده بود، هر کسی می خواست با او ًُحزن و اندوهش موقتا

    ت دیده می شــد؛ یکی به خاطر اینکه این دختر، دختر سید اولین ّازدواج کند و برای این کار دو عل

    و آخرین ســرور کائنات حضرت محمد مصطفی۹ بود که استاد و پدر مشفق صحابه به شمار

    می آمد. دوم، به خاطر کماالت و شایستگی هایی که فاطمه زهرا از رسول الله۹ کسب کرده بود

    و نیــز تربیت های دلســوزانه و کم نظیر خدیجه کبریا که خود در میــان زنان جامعه آن روز از

    ویژگی های خاصی برخوردار بود. هر مردی در مدینه دوست داشت با فاطمها ازدواج نماید و به

    این همه شرف و بزرگواری و قرابت با رسول الله۹ دست یابد.

    از برجســته ترین افراد زیادی که برای خواســتگاری از فاطمها پیش قدم شــدند که البته هر

    کدام به شــکلی جواب رد را می شنیدند، می توان به اصحابی همچون ابوبکر صدیق، عمر فاروق و

    1. بحاراالنوار، محمد باقر، مجلسی، ج 16، ص 78.

    2. ذخائرالعقبی، احمد، طبری، ص 31.

    3. مجمع الزوائد، نورالدین، هیثمی، مجمع الزوائد، ج 9، ص 2۰4.

    4. طبری، همان، ص 31.

    5. اسد الغابة، ابن اثیر، جزری، اسد الغابه، ج 1، ص 2۰6، سنان شفعله، همان، ج 2، ص 358.

  • هرامشمش

    ه سهش هسهوسروشهرشیلس ربشناشفررخاشیلیسسلشاشااهل شههزشسرضح

    عبدالرحمن بن عوفت اشاره کرد که جواب رد دادن به آنان کار آسانی نبود، اما تقدیر الهی چیز

    دیگری بود!

    زمانی که ابوبکر و عمرب مطمئن شــدند که این ازدواج برای آنان ممکن نیســت نزد علی بن

    ابی طالب۷ آمدند و او را تشویق به خواستگاری از حضرت نمودند. برخی صحابه دیگر نیز این

    پیشنهاد را تقویت نمودند و بدین شکل و با پیشنهاد آن ها و تشویق و ترغیب نمودن ایشان، علی به

    نزد پیامبر۶ آمده و پیشنهاد خود را مطرح نمودند که حضرت۶ نیز بعد از مشورتی که با

    فاطمه داشتند، دستور انجام این ازدواج را فراهم نمودند.)1(

    ۳. فرزندان فاطمه زهرا۳، ذریه پیامبر

    در عالم بشــریت، زهرا تنها کســی است که اوالدش، ذریه پیامبر هســتند. در روایت عاصم به

    بهدله آمده اســت: در مجلسی، حجاج ذریه بودن امام حســین۷ را برای پیامبر انکار کرد . اما

    یحیی بن یعمــر او را ذریه حضرت دانســت و پس از تهدید حجاج، برای اثبــات آن به آیات 84 و

    85 ســوره انعام استشــهاد کرد که خداوند حضرت عیسی را از ذریه آدم معرفی کرده ، در حالی که

    حضرت عیسی پدر نداشت و از طرف مادر خود حضرت مریم به آدم می رسد .)2(

    پیامبــر۹ در هنگام عقد و خوانــدن خطبه و نیز بعد از قبول آن توســط حضرت علی۲ و

    هم چنین برای بار ســوم در وقت خداحافظی از فاطمه در خانه علی )یعنی ســه مرتبه جداگانه( در

    َ

    ْســَعدََما َوأ

    ُک

    َــْمل

    َُه ش

    َّمورد »نســل« فاطمه و علیب دعای خصوصی کرده و فرمودند: »َجَمَع الل

    یًبا«.)3(َ

    ِثیًرا طََرَج ِمْنُهَما ک

    ْخ

    َ أ

    ْد

    َق

    َِه ل

    ََّوالل

    ََنٌس: ف

    َ أ

    َال

    َیًبا ق

    َِثیًرا ط

    ََما ک

    َُرَج ِمْنک

    ْخ

    ََما َوأ

    ُیک

    َ َعل

    ََباَرك َما َو

    ُک

    ََّجد

    صحابه ای که آن را شــنیده اند، آمین گفته اند و چنان کــه در ادامه حدیث انس بن مالک ًو قطعا

    1. االصابة، ج، ص 158، طبقات ابن سعد، ج، ص، أسعد الغابة، ابن اثیر، جزری، ص 364.

    2. المستدرک، محمد بن عبدالله، حاکم نیشابوری، ج 3، ص 164.

    3. نگاه شــود به: ذخائر العقبی فی مناقب ذوی القربی، محب الدین الطبری، ج 1، ص 31؛ شــرح الزرقانی علی

    مواهب اللدنیة بالمنح المحمدیة، الُزرقانی، ج 2، ص 365.

  • هرامشمش

    هه مشیل شهسرف شبین شمسلسمشیلس هنمش

    می گوید: »به خداوند قســم، نسل پاک و کثیری از این دو به وجود آمد«. که منظور همین ساداتی

    هســتند که امروزه در جای جای این کره خاکی پراکنده شــده اند و هر کدام به شکلی، به حضرت

    حســن و حسینب منتسب می شــوند و از طریق آنان نیز به رسول اکرم۹ وصل خواهند شد.

    اما متأســفانه بعضی از علما و به اصطالح روشــنفکران معاصر، این پیوند مبارک را قبول نداشته و

    آن را با پیامبر۹ بی ارتباط می دانند.)1( لذا در اینجا رشــته سخن را به امام جمعه سابق اهل سنت

    بندرعباس، مرحوم ســید عبدالرحیم خطیب؛ می سپاریم که در این باب توضیحات خوبی را در

    کتاب ارزشمند خود »صهرین« نوشته است:

    »فضیلت دومی که خداوند)جل جالله( به حضرت علی۲ عنایت فرموده این اســت که او را

    در کودکی در خانه پیامبر۹ یعنی خانه ای که براساس مشیت ازلی خدا بیت النبوت و خانه خاتم

    زیر نظر خود ًالنبیین بود، سکونت داد و او را تحت عنایت خدیجه همسر رسول الله۹ و مستقیما

    رسول الله۹ قرار داد تا سهم وافری از اخالق و سجایا و کرامت انسانی در این خانه مبارک کسب

    نماید تا منشأ وجود و تسلسل ذریه رسول الله۹ بشود.

    گاه و مغرض فرزندان فاطمه را ذریه حضرت رســول نمی دانند، لیکن جای بســی برخی افراد ناآ

    تعجب است که چنین افرادی، چنین حقیقتی را که در طول تاریخ اسالم مورد اتفاق جمهور علمای

    ق اسالم و مورد قبول عموم مسلمین بوده و هست، انکار می کنند.ّ

    محق

    در زمره ذریه ًدر حالــی که قرآن کریــم، این کتاب وحی الهی، حضرت عیســی۷ را صریحا

    ابراهیم۷ شمرده است و حال آنکه نسب آن حضرت از طرف مادرش مریم۳ به ابراهیم۷

    می رسد نه از پدر، زیرا عیسی۷ پدر ندارد.

    تفسیر ابن کثیر نیز این مطلب تأیید کرده و می نویسد: »وفی ذکر »عیسی«۷، فی ذریة »إبراهیم«

    أو »نوح«، علی القول اآلخر داللة علی دخول ولد البنات فی ذریة الرجال؛ ألن »عیسی«۷ إنما

    1. حل االختالف، عالمه مردوخ، ص 32.

  • هرامشمش

    ه سهش هسهوسروشهرشیلس ربشناشفررخاشیلیسسلشاشااهل شههزشسرضح

    ینســب إلی »إبراهیم«۷، بأمه »مریم«۳، فإنه ال أب له«.)1( »در اینکه قرآن حضرت عیسی را

    )در آیه فوق( در جمع ذریه ابراهیم ذکر کرده، دلیل بر این اســت که اوالد دختران انســان داخل در

    ذریه انسان می شوند، زیرا عیسی۷ از طرف مادرش مریم۳ به ابراهیم۷ می رسد چه او پدر

    ندارد«.

    سید محمد رشید رضا نیز در تفسیر خود به ذکر این مطلب پرداخته و در رابطه با این آیه می گوید:

    »وقد استدل بعضهم بذکر عیسی فی ذریة إبراهیم أو نوح علی أن لفظ الذریة یشمل أوالد البنات«.

    »بعضی از علمای تفســیر به اینکه عیســی )در آیه مذکوره( در عدد ذریه ابراهیم یا نوح ذکر شــده

    است، استدالل کرده اند که لفظ ذریه شامل اوالد دختران هم می شود«.)2(

    امام فخرالدین رازی نیز در تفســیر خود به این آیه استدالل کرده و می گوید: »این آیه دلیل بر این

    است که حسن و حسین از ذریه رسول الله۹ هستند«.

    سید محمد رشــید رضا در همان صفحه و از همان جلد تفسیر المنار می گوید: »وحدیث عمر

    : »وکل ولد آدم فإن عصبتهم ألبیهم، خال ولد فاطمة، ًفی کتاب معرفة األنســاب ألبی نعیم مرفوعا

    فإنی أنا أبوهم«.

    ابونعیم در کتابش به نام معرفة األنســاب به صورت مرفوع از روایت عمر بن الخطاب۲ نقل

    می کند که رســول الله۹ فرمود: »همه فرزندان آدم نسبشان از طریق پدرشان ثابت می شود، جز

    فرزندان فاطمه که من پدرشان هستم«.

    در صفحه 71 جزء نهم صحیح بخاری به روایت صحیح آمده اســت که رسول الله۹ درباره

    حســن بن علیب فرمودند: »ابنی هذا ســید، ولعل الله أن یصلح به بین فئتین من المسلمین«.

    »این پســرم سرور بزرگی است و امید است که خدا به وســیله او، بین دو گروه از مسلمین صلح و

    1. مختصر تفسیر ابن کثیر، ج 2، ص 32.

    2. تفسیر المنار، ج 7، ص 589.

  • هرامشمش

    هه مشیل شهسرف شبین شمسلسمشیلس هنمش

    آشتی دهد«.

    پــس با توجه به مدلول آیه قــرآن کریم که ذکر کردیم و با تصریح حدیــث نبوی که نقل کردیم،

    م است که َحَسَنین ذریه و نسل رسول اللهس می باشند و هم چنین سادات و سیدات حسنی َّمسل

    اوالد رسول الله۹ محسوب می شوند.ًو حسینی هم تبعا

    ۴. فرمایش پیامبر در شأن حضرت فاطمها

    ی فمن أغضبها أغضبنی«: »فاطمه، پاره ِمنٌَِّعة

    ْ َبض

    َاِطَمة

    َپیامبر۶ در شان ایشان فرمودند: »ِإنَّ ف

    تن من اســت، هر کس او را برنجاند، مرا رنجانیده است«. شب عروسیش پیامبر۹ درخواست

    آب کــرد و از آن وضو گرفت آن را بر فاطمه و علــی۲ ریخت و فرمود )اللهم بارك فیهما وبارك

    علیهما وبارك لهما في نســلهما( »خداوند ازدواجشــان را مبارک گردان و بر آنان و نسلشان برکت

    ده«...«.)1(

    ۵. غضب فاطمه۳ غضب خدا و رضای او رضای خدا

    پیامبــر خدا۶ فرمود: »یا فاطمــه ، ان الله یعضب لغضبك و یرضــي لرضاك؛ ای فاطمه،

    بی شک خداوند از غضب تو غضبناک و از رضای تو راضی می شود.

    ۶. فاطمه زهرا۳ در محشر

    در منابــع اهل ســنت، روایات مختلفی از بزرگان، همچون امام علی۷ عایشــه، ابوســعید،

    ابوهریره، ابوایوب ، سوید بن عمیر ، بریده، ابن عمر و دیگران نقل شده که پیامبر گرامی اسالم فرمود:

    »اهل محشر به دستور خداوند ، چشمان خود را می بندند تا حضرت فاطمه۳ از صحرای محشر

    عبور کند«. در منابع شیعه و اهل سنت روایاتی از پیامر مبنی بر برتری حضرت زهرا بر همه زنان در

    قیامت و مقام شفاعت او نقل شده است. از جمله آنکه حاکم و ذهبی از بغوی آورده اند: رسول خدا

    1. الصحیح، البخــاری، )926، 311۰، 3714، 3767، 523۰، 5278(، صحیح مســلم، تحقیق: محمد فؤاد

    عبدالباقی، )2449(.

  • هرامشمش

    ه سهش هسهوسروشهرشیلس ربشناشفررخاشیلیسسلشاشااهل شههزشسرضح

    فرمود: حضرت زهرا بانوی تمام زنان در قیامت است.)1(

    جایگاه فاطمه زهرا۳ در سخن علمای اهل سنتدر اینجا به ذکر چند مورد در این باره بسنده می کنیم:

    1. سیوطی می گوید : »ما عقیده داریم برترین زنان عالم، مریم و فاطمه اند.«

    2. آلوســی می گوید : در حدیث آمده اســت: »ان الفاطمــة ابتول افضل نســاء المتقدمات و

    المتاخرات.« با این حدیث، افضل بودن فاطمه ۳ بر تمام زنان ثابت می شود. زیرا او روح و روان

    رسول خدا بود. از این رو بر عایشه نیز برتری داشت .

    3. ســهیلی بعد از نقل حدیث معروف »فاطمه بضعة مني« می گوید : »من کســی را مساوی با

    بضعه رسول الله نمی دانم«.

    4. ابن الجکنی می گوید: »بنابر قول صحیح تر، فاطمه از همه زنان افضل است«.

    ب( جایگاه فاطمه زهراء۳ در آیات قرآن

    صد و سی و پنج آیه در چهل و نه سوره به ًبر اســاس منابع تفسیری و حدیثی اهل ســنت، تقریبا

    نوعی درباره حضرت فاطمه۳ اســت. البته این تعداد غیر از آیاتی اســت که در منابع شیعه ذکر

    شده است. دو ســوره، یعنی دهر و کوثر هم به طور کامل در شان فاطمه۳ نازل شده است . همه

    آیات و سوره های نازل شده در این باره در چهار دسته جای می گیرد:

    1. اسباب نزول : یعنی آیاتی که حضرت فاطمه۳ سبب نزول آن بوده است.

    2. شان نزول: یعنی آیاتی که در شان آن حضرت نازل شده است .

    3. جری و تطبیق : یعنی آیاتی که حضرت فاطمه ۳ به عنوان مصداقی از آن اراده شده است.

    4. بطن: یعنی آیاتی که حضرت فاطمه۳ به عنوان باطن آن مورد نظر است.

    1. شرح السنه، ج8، ص122

  • هرامشمش

    هه مشیل شهسرف شبین شمسلسمشیلس هنمش

    در زیر برخی آیات را بررسی می کنیم:

    ۱. آیه ی تطهیر

    این آیه تنها در شان فاطمه و همسرو فرزنداش حسن و حسین: نازل شده است:

    )1("ًخداوند متعال می فرماید: »انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا

    »جز این نیســت که خداوند می خواهد پلیدی را از شــما اهل بیت: دور کند و شما را به راستی

    پاک سازد.

    بر اســاس روایات بسیاری از فریقین، که از صحابه و تابعین به حد تواتر رسیده است، آیه تطهیر

    در شان اصحاب کساء نازل شده است. بررسی روایات فریقین نشان می دهد که فاطمه ۳ سبب

    نزول این آیه است. این آیه بر طهارت و عصمت اصحاب کساء داللت تام دارد. ابوسعید خدری از

    ام سلمه چنین روایت کرده است:

    آیــه تطهیر در خانه من نازل شــد. من بر در خانه نشســته بودم . گفتم : ای رســول خدا، من از

    اهل بیت: نیســتم؟ فرمود: تو بر خیر و نیکی هســتی ، تو از همسران پیامبر هستی. گفت: و در

    منزل، رسول خدا، علی، فاطمه، حسن و حسین بودند.)2(

    عبدالله بن جعفر می گوید: رســول خدا به رحمت الهی که از آســمان می آمد، نظر کرد و سپس

    دستور داد اهل بیت:، یعنی علی، فاطمه، حسن و حسین را جمع کردند. سپس کسای خویش

    را بر آنان افکند و دعا کرد و ســپس آیه ی تطهیر نازل شــد. حاکم نیشابوری سپس می گوید: »هذا

    حدیث صحیح االسناد؛)3( این حدیث صحیح السند است.«

    1. احزاب: 33.

    2. مـحمدبن جـریر طـبری، جامع البیان، بیروت، دارالفکر، 1988م، ج12، ص7؛ سـیوطی، الدر المـنثور، ج6،

    ص6۰4 .

    3. حـاکم نیشابوری، المستدرک، ج3، ص148.

  • هرامشمش

    ه سهش هسهوسروشهرشیلس ربشناشفررخاشیلیسسلشاشااهل شههزشسرضح

    روایات دیگری نیز از صحابه، همچون عمر بن ابی ســلمه)1(، ابو سعید خدری،)2( و دیگران نقل

    شده که آیه تطهیر در خانه ام سلمه در شان پنج تن آل عبا ۷ نازل شده است.

    بی شک یکی از افرادی که این آیه ی مبارک در شان او نازل شده، فاطمه زهراءا است. این افتخار

    بزرگ شامل حال او نیز هست که پروردگار اعالم فرموده که قصد دارد، پلیدی شرک، شیطان، شک

    و معاصی را از آنان بزداید؛ زیرا در روایتی صحیح از ام المؤمنین، ام ســلمها روایت اســت که

    می فرماید: »هنگامی که این آیه نازل شــد، پیامبر۹ را دیدم که با پارچه ای علی، فاطمه، حسن

    و حســین را پوشید و فرمود: »پروردگارا! اینها اهل بیت من هستند، پلیدی و زشتی گناهان را از آنان

    پاک فرما«)3(ًدور کن و آن ها را کامال

    انس بن مالك۲ می گوید: پیامبر۹ شــش ماه متوالی هنگامی که برای نماز فجر تشــریف

    ُه َّ الل

    ُمی بردنــد، از مقابل خانه فاطمه گذشــته و می فرمودند: نماز! نماز! ای اهل بیــت }إنما یِرید

    ِهیًرا{.)4(ْ

    طَْم ت

    َُرک هِّ

    ََبیِت َویط

    ْ ال

    َْهل

    َْجَس أ ُم الرِّ

    ُِهَب َعْنک

    ِْلیذ

    ابن عباس نقل می کند: »ما شــاهد بودیم که پیامبر نه ماه تمام هــرروز، روزی پنج بار این عمل

    را تکرار می کرد؛)5( همین مضمون توســط ابی برزه،)6( ابی الحمراء)7( و ابوســعید خدری نقل شده

    1. احمد طحاوی ، مشکل االثار، بیروت ، دارالکتب العلمیة، 1955م، ج1، ص229؛ احمد طبری ، ذخائر العقبی،

    ص21.

    2. ســیوطی، همان، ح6، ص6۰4؛ عبدالرحمن بن ابی حاتم، تفسیر القرآن العـــظیم، بـــیروت ، 1999 م، ج9،

    ص313.

    3. مناقب، محمد بن عیسی،ترمذی، الدر المنثور، ج 6، ص 6۰4.

    4. تفسیر ابن کثیر و الدرالمنثور ذیل آیه 33.

    5. احـمد مراغی، تفسیر المراغی ، بیروت ، دار احیاء التراث العربی ، 1985 م، ج24، ص7؛ سـیوطی ، الدرالمـنثور،

    ج6، ص6۰6 .

    6. نورالدین هیثمی ، مجمع الزوائد، ج9، ص169.

    7. احمدبن مرودیه، المناقب ، قم ، دارالحدیث، 138۰ ش، ص3۰4 ـ 3۰5 ؛ ابن اثیر، اسـدالغابة، ج5، ص66 .

  • هرامشمش

    هه مشیل شهسرف شبین شمسلسمشیلس هنمش

    مش

    است.)1(

    برخــی از بزرگان کــه این حدیث را نقل کرده انــد، عبارتند از: ابن عبــاس،)2( انس بن مالک،)3(

    ابوســعید خدری،)4( ابوهریره،)5( جابر بن عبدالله انصاری،)6(ســلمان فارسی،)7(عبدالله بن جعفر

    طیار،)8( ام المؤمنین ام سلمه،)9( ام المؤمنین ام سلیم،)1۰( ام المؤمنین زینب،)11( ام المؤمنین عائشه.)12(

    امالمومنین عایشــها گوید: »خرج النبی۹ غداة وعلیه مرط مرحل من شــعر أسود، فجاء

    الحسن بن علی فأدخله، ثم جاء الحسین فدخل معه، ثم جاءت فاطمة فأدخلها ثم جاء علی فأدخله

    ِهیًرا...{.)13( »یک روز صبح ْ

    طَْم ت

    َُرک هِّ

    ََبیِت َویط

    ْ ال

    َْهل

    َْجَس أ ُم الرِّ

    ُِهَب َعْنک

    ُْه ِلیذ

    َّ الل

    ُثم قال: }إنما یِرید

    پیامبر۹ از منزل خارج شــد و گلیم منقش سیاه رنگ که از موی بافته شده بود، بر دوش داشت،

    ناگهان حســن آمد، پیامبر۹ او را زیر آن گلیم برد، ســپس حسین آمد، بعد از او فاطمه و سپس

    علــی، همگی را داخل آن گلیم کرده و آنان را پوشــاند، و فرمود: »پروردگار می خواهد پلیدی را از

    1. احـمدبن مـردویه، همان، ص3۰4.

    2. محمد شــوکانی، فتح القدیر، بیــروت، دارالمعرفه، 1996م، ج4، ص339؛ احمد مراغی ، تـــفسیر المراغی،

    ج24، ص7.

    3. محمد بن جریر طبری ، همان ، ج12 ، ص6.

    4. عبدالرحمن بن ابی حاتم ، همان ، ج6، ص3132.

    5. ابن کثیر، همان،ج3، ص492؛ نورالدین هیثمی، همان، ج9، ص169 .

    6. حاکم حـسکانی، هـمان، ج2، ص16.

    7. سلیمان قندوزی ، ینابیع المودة، قم، منشورات مکتبة بـصیرتی، 1966م، ص15.

    8. حاکم نیشابوری، همان، ج3، ص148.

    9. همان.

    1۰. اسباب النزول، ص2۰5 .

    11. ابراهیم جوینی، فرائد السمطین، بیروت ، مؤسسة المحمودی، 1978م، ج2، ص19.

    12. مـسلم بن حـجاج نـیشابوری، صحیح مسلم، )شرح نووی(، ج15، ص2۰3.

    13. مسلم: ح 2424، الســنن أبی داود، ابوداوود: 4۰32؛ السنن، محمد بن عیسی، ترمذی: ح 3871؛ المسند،

    احمد بن حنبل: ج 6، ص 162.

  • 20

    هرامشمش

    ه سهش هسهوسروشهرشیلس ربشناشفررخاشیلیسسلشاشااهل شههزشسرضح

    شما اهل بیت دور کند...«.

    تی علی عائشة فسألت أی الناس کان ُجمیع بن ُعمیر )از تابعین است( می گوید: »دخلت مع َعمَّ

    أَحبَّ إلی رســول الله۹؟ قالت: فاطمة. فقیل: من الرجــال؟ قالت: زوجها)1( »همراه عمه ام نزد

    عایشه رفتیم، از او سؤال کردم: محبوب ترین فرد نزد پیامبر۹ چه کسی بود؟ عایشه گفت: فاطمه.

    گفته شد: از میان مردان چه کسی؟ گفت: شوهر فاطمه )علی مرتضی(«.

    در میان اهل سّنت، این افراد ، فقط اهل بیت: را اصحاب کساء می دانند: جمهور اهل سنت،)2(

    امام شــافعی،)3( احمدبن حنبل ،)4( محمدبن ســوره،)5( امام طحاوی،)6( شوکانی،)7( شبلنجی،)8(

    حاکم نیشــابوری،)9( ســخاوی ،)1۰( محب الدین طبری،)11( حافظ گنجی،)12( قسطالنی،)13( حاکم

    1. ترمذی، همان، 3874.

    2. عبدالحق ابن عطیه، المحرر الوجیز ، بیروت، دار احیاء التـرث العـربی، 1996م، ج4، ص384.

    3. احـمد ثعلبی، الکشف والبیان، ج8، ص4۰.

    4. همان، ص4۰.

    5. همان، ج5، ص434 .

    6. احمد طحاوی، همان، ج1، ص227.

    7. احمد ثعلبی، همان، ج8، ص41.

    8. مؤمن شبلنجی ، نوراالبصار فـی مـناقب آل البـیت، بیروت، دارالکتب العلمیة، بی تا، ص169.

    9. حاکم نیشابوری، همان، ج3، ص148.

    1۰. احمد ثعلبی ، همان، ج8، ص4۰.

    11. احمد طـبری، هـمان، ص37.

    12. احمد ثعلبی، همان، ج8، ص4۰.

    13. همان ، ص39 .

  • هرامشمش

    هه مشیل شهسرف شبین شمسلسمشیلس هنمش

    ش2

    حســکانی،)1( توفیق ابوعلم،)2( امام ثعلبی ،)3( احمدبن محمد الشامی،)4( ابن صباغ،)5( ابن عساکر

    شافعی،)6( حمزاوی،)7( ســمهودی ،)8( امام مجدالدین فیروزآبادی،)9( ابن حجر هیثمی،)1۰( ابوبکر

    الحضرمی،)11( ابن مردویه.)12(

    ۲. آیه إعطا ء

    خداوند در قرآن مجید می فرماید: »ولســوف یعطیك ربــك فترضی؛)13( و پروردگارت به زودی

    عطایی می کند که راضی شوی « در روایات زیادی آمده است که خداوند به فاطمه۳ این اختیار

    را داد که در فردای قیامت از گنهکاران امت پدرش شفاعت کند و این روایات از طریق فریقین نقل

    شده است .

    مفســران اهل سنت در ذیل این آیه روایاتی آورده اند. از جمله این که جابر بن عبدالله روایت کرده

    اســت که رسول خدا روزی فاطمه۳ را در منزل مشغول آرد کردن گندم دید که حله شتر بر خود

    افکنده بود. فرمود: یا فاطمه! بشتاب و تلخی دنیا را به خاطر نعمت های بهشتی بچش. به دنبال این

    1. حاکم حسکانی، همان، ج2، ص1۰.

    2. احمد ثعلبی، همان، ج8، ص41.

    3. همان، ص36.

    4. همان ، ص41.

    5. همان، ص4۰.

    6. همان، ص39.

    7. همان.

    8. همان.

    9. همان، ص38.

    1۰. همان .

    11. همان، ص37.

    12. احمدبن مردویه، المناقب، قم، دارالحدیث، 138۰ش، ص3۰1.

    13. ضحی : 15 .

  • 22

    هرامشمش

    ه سهش هسهوسروشهرشیلس ربشناشفررخاشیلیسسلشاشااهل شههزشسرضح

    جریان بود که آیه »و لسوف یعطیک ربک فترضی« نازل شد)1(

    روایاتی که این مطلب را به طور التزامی تأیید می کند: از ام المؤمنین عائشــةا روایت است که پیامبرس به فاطمه فرمودند: »أما ترضین أن تکونی

    سیدة نساء أهل الجنة أو نساء المؤمنین؟«، )بخاری در عالمات النبوة، و مسلم در الفضائل(. »آیا

    دوست داری و راضی می شوی اگر سرور زنان بهشت و یا زنان مؤمن باشی؟! «.

    ط رســول الله۹ فی األرض أربعة خطوط. َ

    عبدالله بن عباسب روایت کرده اســت که؛ خ

    ة: خدیجة بنت َجنَّْقال: »هل تدرون ما هذا؟«. فقالوا: الله و رسوله أعلم. فقال: »أفضل نساء أهل ال

    خویلد، و فاطمة بنت محّمد، و آسیة بنت مزاحم امرأة فرعون و مریم بنت عمران«،)2( »پیامبر۹

    چهار خط روی زمین کشید و فرمود: آیا می دانید اینها چیست؟ یاران گفتند: خداوند و رسولش بهتر

    می دانند. آن حضرت فرمود: برترین زنان بهشتی عبارتند از: خدیجه دختر خویلد )همسر پیامبر(،

    فاطمه دختر محمد، آسیه دختر مزاحم )همسر فرعون( و مریم دختر عمران )مادر عیسی(:.

    ًـ عائشة بنت طلحة از ام المومنین عایشه صدیقها روایت می کند که فرمودند: »ما رأیت أحدا

    ب َها ورحََّل بِّ

    َ برسول الله۹ من فاطمة، و کانت إذا دخلت علیه قام إلیها، فق

    ً وحدیثا

    ًکان أشبه کالما

    بها وکذلك کانت هی تصنع بــه«)3(، »احدی را در کالم و گفتار )و در حدیث دیگری گوید در راه

    رفتن و نشست و برخاست( شبیه پیامبر۹ ندیدم به جز فاطمه. وقتی به منزل می آمد پیامبر۹

    بلند می شــد و به استقبالش می رفت، او را می بوســید و خوش آمد گویی می کرد، او نیز نسبت به

    1. سیوطی، همان، ج8، ص543؛ رشید الدین مـــیبدی، کـشف االسـرار، تهران، انتشارات امـیرکبیر، 1376ش،

    ج1۰، ص524؛ حـاکم حسکانی، همان، ج2، ص344.

    2. مسند، احمد بن حنبل، ج 1، ص 293؛ مستدرک، محمد بن عبدالله، حاکم نیشابوری، ج 3، ص 16۰.

    3. السنن، ابوداوود، ح 5217؛ ترمذی، 2871؛ مستدرک حاکم، ج 3، ص 154.

  • هرامشمش

    هه مشیل شهسرف شبین شمسلسمشیلس هنمش

    23

    پیامبر چنین بود«.

    ۳. آیه ایثار

    »یؤثرون علی انفســهم و لو کان بهم خصاصه؛)1( دیگران را بر خود مقدم می دارند، هر چند خود

    سخت به آن نیازمندند.« حسکانی ذیل آیه شریفه از ابو هریره روایت آورده که گفت:

    مردی خدمت پیامبر آمد و از گرسنگی خود شکایت کرد. وقتی پیامبر دید چیزی برای او در خانه

    همســرانش نیست، فرمود: کیست امشب او را میهمان کند؟ علی گفت: من ای رسول خدا! سپس

    به سوی فاطمه۳ رفت و جریان را با او در میان گذاشت و فاطمه۳ فرمود: چیزی جز خوراک

    بچه ها نزد ما نیست، ولی ما میهمان را بر خود مقدم می داریم.

    پس علی گفت: بچه ها را بخوابان و من چراغ را برای میهمان روشــن می نمایم. پس چنین کرد و

    میهمان خوراک خورد . پس از آنکه از میهمان پذیرایی فرمودند ، در بامداد، خداوند این آیه را درباره

    آنان نازل فرمود: »و یؤثرون علی انفسهم و لو کان بهم خصاصة«)2(

    وی روایت دیگری را از ابن عباس نقل می کند که می گفت: »این آیه درباره علی ۷، فاطمه۳،

    حسن۷ و حسین۷ نازل شده است.«)3(

    ۴. آیات سوره کوثر

    طبق نقل بســیاری از دانشمندان اسالمی ، این سوره در جواب شماتت دشمنان اسالم، همچون

    عاص بن وائل و همراهانش نازل شــده است. چون پسران رسول خدا، قاسم و عبدالله و ابراهیم از

    دنیا رفتند ، عاص بن وائل سهمی گفت: نسل او قطع شد و او ابتر و بی عقب است . خداوند متعال در

    پاسخش این آیه را )ان شانئک هو االبتر( نازل کرد که خود عاص بن وائل ابتر و بدون عقب است.)4(

    1. حشر: 9.

    2. شـواهد التـنزیل ، ج2، ص246 .

    3. همان، ص247.

    4. سیوطی، همان، ج6، ص4۰3.

  • 24

    هرامشمش

    ه سهش هسهوسروشهرشیلس ربشناشفررخاشیلیسسلشاشااهل شههزشسرضح

    کوثر همان وجود حضرت فاطمه۳ و فرزندان معصوم آن حضرت است.

    کوثر از ماده کثرت و مبالغه در کثرت اســت و معنای آن خیر کثیر می باشــد ؛ همان خیر کثیری

    است که ادامه دهنده ی نبوت است. پیامبراکرم۶ در زمان ازدواج حضرت علی۷ با حضرت

    فاطمه۳ به همین خیر کثیر اشاره فرمود . آن حضرت خطاب به امام علی ۷ دعا فرمود : و اخرج

    منکما الکثیر الطیب. خداوند از شما دو تن، نسل کثیر پاکیزه بیرون آورد. انس گفت: »والله اخرج

    منهما الکثیر الطیب)1( خداوند از آن دو ، نسل زیاد و پاکیزه ای بیرون آورد .«

    شیخ التفسیر، امام فخر رازی در تفسیر سوره ی کوثر می گوید: »کوثر به معنای اوالد پیامبر۹

    است؛ چه این سوره در پاسخ کسانی نازل شد که نداشتن فرزند را بر آن حضرت۹ عیب گرفتند.

    معنای کوثر این اســت که خداوند به پیامبر۹ نسلی عطا می کند که در طول زمان باقی خواهد

    ماند. بنگر چه بسیار از اهل بیت پیامبر۹ که کشته شدند، باز هم جهان از آنان ُپر است ولی کسی

    میه باقی نمانده، پس بنگر چه اندیشوران و علمای بزرگی چون »باقر«، »صادق«، »کاظم« ُاز بنی ا

    و »رضا« و امثال آن از نسل پیامبر۹ برخاستند«)2(

    ۵. آیه ذالقربی

    خداوند می فرماید: »و ات ذالقربی حقه؛)3( حق خویشاوندان را بده.« آیاتی که در شان فاطمه۳

    است، فراوان است و در این مقام نمونه هایی از آن ها ذکر می شود.

    در این آیه، خداوند بر ادای حق خویشــاوندی تأکید می کند و مراد از ذالقربی کسانی هستند که

    در آیه ی مودت بیان شد و مراد از آن اقربای رسول خداست. طبق روایات شیعه و سنی ، وقتی این آیه

    نازل شد، پیامبراکرم۶ فاطمه۳ زهرا را فرا خواند و فدک را به او عطا فرمود. خداوند در این

    1. مـؤمن شبلنجی، نوراالبصار، بیروت، دارالکـتب العلمیة، بی تا، ص7۰.

    2. تفسیر کبیر، ج 32، ص 124.

    3. اسراء : 26 .

  • هرامشمش

    هه مشیل شهسرف شبین شمسلسمشیلس هنمش

    25

    آیه به رسول خدا امر فرمود تا حق خویشاوند خود را بدهد و پیامبر هم طبق فرمان خداوند عزوجل

    به فاطمه۳ فدک را داد؛ فدکی که طبق نقل شیعه و سنی از اموال مخصوص پیامبر بود و کسی از

    مسلمانان در آن سهمی نداشت.

    بسیاری از مفسران و دانشمندان اهل سنت روایاتی را از صحابه مانند ابن عباس و ابوسعید خدری

    با طرق متعدد در این باره نقل کرده اند.)1(

    بسیاری از مفسران اهل سنت در ذیل آیه ی باال)2( درباره ی فدک بحث نموده اند. طبری در ذیل این

    آیه روایتی را نقل کرده که فدک با مصالحه مردم و بدون جنگ در اختیار پیامبر قرار گرفت و خاص

    او بود و هیچ یک از مسلمانان در آن بهره ای نداشته اند.)3(سیوطی نیز مانند آن را نقل کرده است.)4(

    از این روایات به دســت می آید که فدک از فیء یعنی چیزی اســت که بدون جنگ از اموال کفار

    به دست می آید. روایت بخاری هم به همین معنا اشاره دارد .)5(

    با قطع نظر از روایات، قرآن مجید »فیء« را حق ذی القربی می داند و می فرماید:

    ه و للرســول و لذی القربی و الیتامی و المســاکین و ّما أفاء الله علی رســوله من اهل القری فلل

    ابن السبیل؛)6(

    آنچه خدا از اموال اهل قری به رسول خود برگردانید ، از آن خدا و رسول او و از آن خویشان رسول

    و یتیمان و مسکینان و درماندگان در راه است.

    1. ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ج3، ص39؛ سیوطی، الدر المنثور، ج5، ص273.

    2. »و ما افاءالله علی رسوله منهم فما اوجفتم علیه من خیل وال رکاب و لکن الله یسلط رسله علی من یشاء«

    3. جامع البیان، ج14، ص38.

    4. الدر المنثور، ج8، ص99.

    5. صحیح بـخاری ، ج5، ص177 .

    6. حـشر: 7.

  • 26

    هرامشمش

    ه سهش هسهوسروشهرشیلس ربشناشفررخاشیلیسسلشاشااهل شههزشسرضح

    ســید قطب نیز به این مضمون اعتراف دارد .)1( از ابی دیلم،)2( حسن،)3( سدی)4( و دیگران نیز نقل

    شده است که مراد از ذالقربی ، نزدیکان رسول خدا هستند. ابن کثیر می نویسد: از ابی سعید روایت

    )5(.»ًشده است که گفت : »لما نزلت و ات ذالقربی حقه دعا رسول الله فاطمة فاعطاها فدکا

    این حدیث با هفت طریق در شــواهد التنزیل نقل شده است. در سند این روایت عطیه قرار دارد

    که بسیاری از دانشمندان رجالی اهل سنت، مانند ابن حجرو یحیی بن معین او را ثقه می دانند.)6(

    از روایات ابن عباس و ابو سعید خدری)7( به دست می آید که فدک در دست فاطمه۳ قرارگرفته

    بود . همین مطلب را امام علی۷ در نامه ی خود به عثمان به حنیف فرموده است: »بلی کانت فی

    ایدینا فدک من کل ما اظلته السماء...؛)8( آری از آنچه آسمان بر آن سایه افکنده ، تنها فدک در دست

    مــا بود...«. ارث پیامبر چیزهای زیادی بود. طبق وصیــت مخیریق، هفت باغ ، اراضی بنی نضیر،

    فدک و سهم آن حضرت از خیبر و غیره همه خالصه پیامبر بود.)9(

    شــاهد بر این مطلب این اســت که در جریــان مطالبه ی فدک، ابوبکر می خواســت فدک را به

    1. محمد قطب، فی ظالل القرآن، قاهره، دارالشروق، 1992م، ج6، ص3523.

    2. طبری، جامع البیان ، ج9، ص72 ؛ ثعلبی، الکشف و البیان، ج6، ص95؛ سیوطی ، همان، ج5، ص271.

    3. ابن حیان اندلسی، البحر المحیط ، ج6، ص29.

    4. عبدالرحمن بن جوزی، زادالمسیر، ج5، ص21.

    5. ابن کثیر ، همان،ج3، ص39.

    6. یوسف مزی، همان ج13، ص91.

    7. سیوطی ، همان ، ج5، ص273؛ شوکانی، همان، ج3، ص27۰.

    8. ابن ابی الحدید، شـرح نـهج البالغه، بیروت ، داراحیاء التراث العـربی، 1967م، ج16، ص2۰8.

    9. عـلی حلبی، سیره حلبیه ، بیروت ، داراحیاء التراث العربی، بی تا، ج3، ص362 .

  • هرامشمش

    هه مشیل شهسرف شبین شمسلسمشیلس هنمش

    27

    فاطمه۳ برگرداند. او قبالهای را برای فاطمه۳ دربارهی فدک نوشت که عمر مخالفت کرد.)1(

    سرنوشت فدکپیامبراکــرم۶ پس از نزول آیــه »و ات ذالقربی حقه«، فاطمه۳ را خواســت و فدک را به

    دخترش داد.)2( بعد از رحلت پیامبر گرامی اســالم، ابوبکر فدک را از فاطمه۳ گرفت و با وجود

    گواهی امام علی)3(۷ امام حســن ۷، امام حســین۷، ام کلثوم،)4( ام ایمــن،)5( رباح غالم

    پیامبر)6( و اسماء بنت عمیس،)7( آن را به فاطمه۳ برنگرداند و گواهی این همه افراد را قبول نکرد.

    عثمان فدک را در زمان خالفت خود به مروان بن حکم پســر عمو و دامادش بخشــید.)8( سپس

    معاویه فدک را بین ســه نفر، یعنی مروان، عمرو بن عثمان و پســرش یزید تقســیم نمود.)9( وقتی

    عمر بن عبدالعزیز خلیفه شــد، به برگرداندن فدک به فرزندان فاطمه۳ دستور داد.)1۰( وقتی یزید

    بن عبدالملک خلیفه شــد، دوباره فدک را پس گرفت. وقتی ابوالعباس ســفاح خلیفه شــد، فدک

    را به حســن بن حســن بن علی بن ابی طالب برگرداند. وقتی منصور خلیفه شــد فدک را از فرزندان

    فاطمه۳ پس گرفت. سپس مهدی بن منصور دوباره فدک را پس داد. سپس موسی الهادی خلیفه

    شــد و فدک را دوباره گرفت . سرانجام نیز مأمون آن را به محمدبن یحیی بن علی الحسین بن علی بن

    1. همان.

    2. همان، ص273؛ آلوسی، همان، ج15، ص58 ؛ شوکانی ، همان، ج3، ص27۰ ؛ ابن کثیر ، همان ، ج3، ص39.

    3. علی حلبی ، همان، ج3، ص326.

    4. عبدالرحمن بن احمد ایجی، المواقف، بیروت، عالم الکتب، بی تا، ص4۰2؛ علی حلبی ، همان ، ج3، ص362 .

    5. فخر رازی ، هـمان، ج29، ص285 .

    6. هـمان .

    7. عبدالفتاح عبدالمقصود، فاطمه الزهرا ، تهران ، شرکت سهامی انتشار، 1381ش، ج2، ص217.

    8. احمد بیهقی ، سنن الکبری، بیروت، دارالفکر، 1996م، ج9، ص437، ابن ابی الحدید ، همان ، ج1، ص198.

    9. ابن ابی الحدید، همان، ج16 ،ص216 .

    1۰. یاقوت حموی ، معجم البلدان، بیروت، دارالکتب العلمیة، بی تا، ج4، ص217.

  • 28

    هرامشمش

    ه سهش هسهوسروشهرشیلس ربشناشفررخاشیلیسسلشاشااهل شههزشسرضح

    ابی طالب برگرداند.

    البته برخی از اهل ســنت معتقدند که فاطمه زهراا با شنیدن فرموده ی پدر بزرگوارشان، درباره

    ارث پیامبران قانع شــدند. ابن قتیبه می گوید: »کســی منکر این نســیت که فاطمه ی زهراا بر

    سر میراث رســول خدا۹ با ابوبکر۲ اختالف پیدا کرده اســت؛ چراکه آن بانوی بزرگوار در

    ابتدا گمان می کرد که همانند هر فرزندی که در میراث پدرش ســهمی دارد، او نیز از پدرش رسول

    گرامی۹ ارث می برد؛ اما با شــنیدن فرموده ی رسول الله۹ قانع شد و دیگر سهمی از میراث

    ایشانس را مطالبه نکردند.)1(

    قاضــی عیاض رحمه الله می گوید: »زمانی که فاطمــها دلیل ابوبکر۲ را درباره ی میراث

    رسول اللهس پذیرفت، نشان می دهد که در مورد ارث رسول اللهس این اجماع صورت گرفته

    که میراث آن حضرتس، حکم صدقه را دارد. فاطمه رضی الله عنها پس از شــنیدن این حدیث

    رســول اللهس از خواسته اش باز گشــتند. خود امیر المؤمنین علی۲ نیز در دوران خالفتش،

    عملکرد ابوبکر و عمرب را در پیش گرفته و میراث رسول خداس را تقسیم نکرد.)2(

    اینها برخی اقوال مخالف بود که نگارنده الزم دانســت بیاورد و قضاوت را به خوانندگان محترم

    واگذارد.

    ۶. آیه ی مودت:

    اال المودة فی القربی و من یقترف حسنة نزد له فیها حسنا ان الله غفور ًقل ال اســئلکم علیه اجرا

    شکور؛)3(

    بگو من از شما در برابر رسالتم مزدی طلب نمی کنم، به جز دوستی نزدیکان و کسی که حسنه ای

    1. تأویل مختلف الحدیث، ص 189.

    2. نگاه کنید به: شرح صحیح مسلم از نووی، 318، 12.

    3. شوری: 23.

  • هرامشمش

    هه مشیل شهسرف شبین شمسلسمشیلس هنمش

    م2

    به جای آورد، ما حسنه ای بر آن اضافه می کنیم. خداوند آمرزنده و قدردان است.

    طبق روایــات صحیح و متعــدد فریقین، خداونــد محبت امیرالمؤمنیــن علی۷، حضرت

    فاطمه۳، امام حسن۷ و امام حسین۷ را بر امت واجب نموده و آن را پاداش رسالت پیامبر

    خویش قرار داده و این چیزی اســت که از طرف خداوند به پیامبرش امر شــده، نه این که پیامبر آن

    را از خدا خواسته باشد . بنابراین باید مودت اهل بیت: هم وزن رسالت پیامبر باشد و گرنه چیز

    کم ارزش و ســبکی نمی تواند اجر رسالت باشد . از طرف دیگر باید این اقربای پیامبر به دور از گناه

    و معصوم باشــند؛ زیرا بعید است خداوند محبت گنهکاران را واجب کند. از طرف دیگر، اینها اگر

    گناه انجام دهند و باز هم محبت و مودتشان بر امت واجب باشد، با آیات و روایات متعددی منافات

    دارد که خداوند در آن ها مودت هیچ گناهکاری را واجب قرار نداده است. پس اهل بیت: نباید

    گناه کنند و باید عصمت داشته باشند تا مودتشان اجر رسالت قرار گیرد.

    طبق نقل بسیاری از دانشمندان اهل ســنت، این سوره )شوری( مکی است، مگر چهار آیه ی آن

    که در مدینه نازل شده است. نخستین آیه از این آیات چهارگانه نیز، آیه »قل ال اسئلکم علیه اجرا اال

    المودة فی القربی« است. ابن عباس از صحابه و قتاده از تابعین قائل به این قول بودند.)1(

    زمخشــری ذیل آیه ی مودت می گوید: »این آیه نازل شــد و پیامبر فرمود : من مات علی حب آل

    له، اال و من مات علی حب آل ًمحمد مات شهید، اال و من مات علی حب آل محمد مات مغفورا

    ...«؛)2( ًمحمد مات تائبا

    1. صدیق حســن خان، قنوجی، فتح البیان، ج6، ص181 ؛ طه الدره، تفســیر القرآن الکریم ، بـــیروت ، منشورات

    دارالحکمه، 199۰م، ج13، ص21.

    2. زمخشری ، الکـشاف، ج3، ص4۰3.

  • 30

    هرامشمش

    ه سهش هسهوسروشهرشیلس ربشناشفررخاشیلیسسلشاشااهل شههزشسرضح

    روایاتی از صحابه، همچون امام حســن مجتبی)1(۷، مفســر قرآن ابن عباس)2( و سدی)3( نقل

    شــده است که مراد از »کســب حسنه « مودت آل محمد اســت و خداوند به خاطر همین دوستی

    اهل بیت : »غفور للذنوب« اســت و گناهان آنان را می بخشد و »شکور للحسنات«)4( است و

    تشکر هم می کند.

    برخی نیز معتقدند بر اساس روایتی از ابن عباس)5( این آیه درباره ی مودت خویشاوندان پیامبر از

    قریش و خطاب به کفار قریش است.

    مدنی و خطاب به مؤمنین اســت نه کفار قریش، چنان که سیاق آیات بر آن داللت ًاما این آیه اوال

    ایمان نیاوردند، لذا چگونه ً برخی از خویشــاوندان پیامبر۶، مانند ابو لهــب ، اصال

    ًدارد. ثانیا

    می شود مودت آنان واجب باشد؟

    هم چنین معنای اجر وقتی تمام اســت که درخواست کننده ی اجر کاری برای طرف مقابل کرده

    باشــد. در آیه ی شــریفه، اجر وقتی معنا دارد که پیامبر۶ قریش را هدایت کرده باشد. چون با

    فرض باقی ماندن در کفر و تکذیب دعوت آن حضرت ، چیزی از ایشان نگرفته تا در مقابلش اجری

    بدهند.

    ۷. آیه ی مباهله

    فمن حاجک فیه من بعد ما جائک من العلم فقل تعالوا ندع ابنائنا و ابنائکم و نســائنا و نسائکم و

    انفسنا و انفسکم ثم نبتهل فنجعل لعنة الله علی الکاذبین؛)6(

    1. حـاکم نیشابوری ، المستدرک، ج3، ص172.

    2. سیوطی، همان، ج7، ص348؛ محمد اطفیش، تیسیر التفسیر، ج11، ص428.

    3. حسکانی، شواهد التنزیل، ج2، ص149؛ ابن مغازلی ، مناقب، تهران ، المکتبة االسالمیة، 1394ق، ص316.

    4. علی ماوردی ، النکت و العیون، ج5، ص2۰2.

    5. بخاری ، صحیح البخاری ، ج6، ص162.

    6. آل عمران: 61.

  • هرامشمش

    هه مشیل شهسرف شبین شمسلسمشیلس هنمش

    ش3

    پس هرکس درباره ی عیســی، از آن پس که به آگاهی رســیده ای ، با تو مجادله کند، بگو: بیایید

    تــا حاضر آوریم ما فرزندان خود را و شــما نفس های خــود را، آن گاه مباهله کنیم و لعن خدا را بر

    دروغگویان بفرسیتم.

    به اتفاق همه ی اهل ســنت، روز بعد پیامبر از بین همه ی امت به جای »انفســنا« علی۷ و به

    جای »نسائنا« حضرت فاطمه زهرا۳ و به جای »ابنائنا« حسنین۸ را برای مباهله و به عنوان

    گواه نبوت خویش بردند. آن حضرت آن روز زنان متعدد داشت، ولی برای مباهله هیچ کدام را نبرد،

    بلکه به جای آنان فاطمه۳ را برد و این عمل پیامبر گواه بزرگی بر صداقت و عصمت فاطمه ۳

    است.

    علباء بن احمر الیشکری روایت کرده است: هنگامی که آیه ی مباهله نازل شد، رسول خدا۶،

    علی۷، فاطمه۳، حسن۷ و حسین۷ را به حضور طلبید و از سوی دیگر، یهودیان را به

    مباهله دعوت کرد . جوانی از یهود که از پیشنهاد رسول خدا اطالع یافت، خطاب به یهودیان گفت:

    وای بر شما، مگر گذشــته را فراموش کرده اید که برادران شما به صورت میمون ها و خوک ها مسخ

    شدند؟ اینک از مباهله خودداری کنید که سرانجام شما منتهی به سرانجام آنان خواهد شد. )1(

    روایات دیگری نزدیک به این مضمون نیز از جابر بن عبدالله)2( و سعد بن ابی وقاص)3( نقل شده .

    امام فخر رازی داستان را درباره ی مسیحیان نجران ذکر کرده است.)4(

    اصل این قضیه که پیامبراکرم۶ از بین همه امت، تنها حضرت علی۷ را به جای »انفسنا«

    و حضرت فاطمه ۳ را به جای »نسائنا« و حضرات حسنین ۸ را به جای »ابنائنا« برای مباهله

    انتخاب کرد و برد، مورد اتفاق اهل تفســیر و حدیث اســت. چنان که برخی از مفسران اهل سنت،

    1. طبری، جامع البیان، ج3، ص3۰1؛ سیوطی، همان، ج2، ص233.

    2. سیوطی، همان، ص231؛ ابن کثیر، تفسیرالقرآن العظیم، ج1، ص379؛ علی واحدی ، اسباب النزول،ص9۰ -91 .

    3. صحیح مسلم، ج15، ص185؛ سنن تـرمذی، ج5، ص4۰7.

    4. تـفسیر الفـخر الرازی، ج8، ص89.

  • 32

    هرامشمش

    ه سهش هسهوسروشهرشیلس ربشناشفررخاشیلیسسلشاشااهل شههزشسرضح

    همچــون امام فخر رازی )م 6۰4 ق( )1( و نظام الدین نیشــابوری )م 728 ق()2(به این امر تصریح

    نموده اند. نیشابوری ســپس اضافه می کند: »مراد از »انفسنا« علی است و اهل تفسیر و حدیث بر

    این دیدگاه اجماع نموده اند.

    حاکم نیشابوری )م4۰5 ق( در این زمینه ادعای تواتر کرده است.)3( زمخشری می گوید : ال دلیل

    اقوی من هذا علی فضل اصحاب الکساء و هم علی و فاطمه۸ و الحسنان؛)4(

    هیچ دلیل و مدرکی قوی تر و مهم تر از آیه مباهله بر فضل و برتری اصحاب کساء موجود نیست و

    اصحاب کساء علی ، فاطمه، حسن و حسین می باشند.

    پیامبراکرم۶ به جای »نســائنا« )که کلمه جمع اســت و حداقل برسه نفر داللت می کند (

    تنها حضــرت فاطمه۳ را به مباهله بــرد. در حالی که در آن زمان چند نفر از همســران پیامبر

    حضور داشــتند، ولی آن حضرت هیچ کدام از زنان خود را به مباهله نبردند، زیرا در مباهله، نبوت

    آن جناب زیر ســؤال بود و باید کســانی را می برد که اگر نبی نباشد، شریک کار رسالت و نبوت و

    حائز مقام معنوی مناسب با آن باشند و آن کسان فاطمه۳ و اهل بیت: بود ند. در مباهله قرار

    بود دروغگویان رسوا شــوند. بنابراین اگر پیامبر کسی را می برد که در طول حیات خود دروغ گفته

    بود، دیگر نمی توانست بر دیگران لعنت بفرستد، زیرا خودش از دروغگویان بود. از اینجا عصمت

    فاطمه۳ اثبات می شود که هیچ دروغی در زندگی نگفته و مصداق کامل یک انسان صادق است.

    این روایت با بیش از پنجاه و یک طریق مختلف)5( از سی و هفت نفر از اهل بیت: صحابه و

    1. همان.

    2. غرائب القرآن، ج2، ص178.

    3. حاکم نیشابوری، معرفة علوم الحـدیث، بـیروت، دارالکتب العلمیة، 1966 م، ص5۰ .

    4. الکشاف، ج1، ص193.

    5. علی طاووس ، سعد السعود ، قم، انتشارات دلیل، 1379ش، ص182.

  • هرامشمش

    هه مشیل شهسرف شبین شمسلسمشیلس هنمش

    33

    تابعین نقل شده است ؛ کسانی از اهل بیت۷، همچون امام علی۷،)1( امام حسن۷،)2( امام

    سجاد۷،)3( امام باقر ۷،)4( امام صادق)5(۷ و امام کاظم)6(۷، و از صحابه، تابعین و دیگر

    بزرگان، همچون کسانی ابن عباس،)7( جابر بن عبدالله انصاری،)8( ابی وقاص،)9( حذیفه بن یمان،)1۰(

    ابی رافع )غالم پیامبر (،)11( عثمان بن عفان،)12( طلحه بن عبدالله،)13( زبیربن عوام ،)14( عبدالرحمن بن

    عوف)15( و دیگر بزرگان اسالم.

    ســعد بن ابی وقاص که به عقیده اهل سنت یکی از عشره مبشره است. می گوید: »لما نزلت هذه

    ُهم ّ فقال: »الل

    ً وحسینا

    ً وفاطمة وحسنا

    ًْم...{ دعا رسول الله۹ علیا

    ُْبَناَءک

    َْبَناَءَنا َوأ

    َُع أ

    ْْوا َند

    ََعال

    َاآلیة }ت

    ْم...{ نازل شد، پیامبر۹ ُْبَناَءک

    َْبَناَءَنا َوأ

    َُع أ

    ْْوا َند

    ََعال

    َهؤالء اهل بیتی«.)16( »زمانی که آیه ی مباهله }ت

    1. ابن حجر هیثمی، الصواعق المحرقه، قاهره، مکتبة القاهرة، 1965م، ص156.

    2. عـلی طـاووس، هـمان، ص183 .

    3. همان

    4. ابن ابی حاتم، تفسیر القرآن العظیم، ج2، ص667 .

    5. آلوسی ، روح المعانی، ج3، ص168.

    6. نـهایة االرب، ج8، ص173، به نقل از نورالله تستری، احقاق الحق، بی جا، بی نا، بی تا، ج9، ص91 .

    7. حاکم نیشابوری، معرفة علوم الحدیث، ص5۰.

    8. علی واحدی، اسباب النـزول ، ص68.

    9. سـیوطی، هـمان، ج2، ص233؛ ابن جوزی، زادالمسیر، ج1، ص324.

    1۰. حسکانی، شواهد التنزیل، ج1، ص126.

    11. ابوالفرج اصبهانی، االغانی ، بیروت ، دارالکـتب العـلمیة، 1992م، ج12، ص7.

    12. علی طاووس، همان، ص183.

    13. همان.

    14. همان .

    15. همان.

    16. مسلم: ح 24۰4؛السنن، محمد بن اسماعیل، ترمذی: ج 2999.

  • 34

    هرامشمش

    ه سهش هسهوسروشهرشیلس ربشناشفررخاشیلیسسلشاشااهل شههزشسرضح

    علی، فاطمه، حسن، حسین را فراخوانده و فرمود: پروردگارا! اینها اهل بیت من هستند.

    دیدگاه مخالفان الف( ابن تیمیه: وی اصل قضیه همراهی امام علی۷، فاطمه۳ و حسنین۷ را برای مباهله

    می پذیــرد و آن را حدیثی صحیح می داند، اما می گوید : »پیامبر آنان را به خاطر اقربیت برای مباهله

    برد، زیرا آنان نزدیک ترین افراد به رسول خدا بوده اند.«)1(

    نقد و بررسی

    در پاســخ سخن فوق باید گفت: اگر پیامبراکرم۶ آنان را به خاطر اقربیت برای مباهله همراه

    خود برد، می بایست به جای »انفسنا« که به صیغه ی جمع آمده است، حداقل سه نفر از خویشاوندان

    خود را می برد. از سوی دیگر، عباس از علی نزدیک تر به پیامبر بود، زیرا او عموی آن حضرت است.

    بنابراین ، پیامبر آنان را به خاطر مقام و عظمت معنوی انتخاب کرد، و آن انتخاب به دلیل نسب نبود .

    ب( عبــده : وی این حدیث را جعلی و با ظاهر آیه که »نســائنا « در آن به صیغه جمع به کار رفته

    اســت، ناهماهنگ می داند.)2( او با کمال بی انصافی مصادر این روایات را فقط از شیعه ذکر کرده

    است. در حالی که بسیاری از مفسران و محدثان اهل سنت ، همان طور که گذشت، این روایت را در

    کتب تفسیر و حدیث خود ذکر نموده و قبول کرده اند.

    در جواب به اشــکال ادبی ایشان نیز می گوییم: زمخشری که خود از بزرگان علم ادب است ، در

    ذیل آیهی شــریفه، نه تنها این اشــکال ادبی را بیان نکرده، بلکه می گوید: این دلیلی است که هیچ

    دلیلی قوی تر از آن بر فضیلت اصحاب کســاء نیســت و این برهان روشنی بر صحت نبوت رسول

    خداســت. هم چنین در قرآن چند مورد لفظ جمع استعمال شــده و مراد از آن فقط یک نفر است،

    مانند آیه 45 ســوره ی آل عمران که در آن کلمه ی مالئکــه به صیغه ی جمع بوده، ولی تنها جبرئیل

    1. منهاج السنه، ج2، ص118.

    2. محمد رشید رضا، تفسیر المنار، بیروت، دارالکتب العـلمیة، 1999 م، ج3، ص265 .

  • هرامشمش

    هه مشیل شهسرف شبین شمسلسمشیلس هنمش

    35

    مراد است.)1(

    ج( رشــید رضا: او بعد از ذکر روایات مباهله گفته اســت: ابن عساکر از جعفر بن محمد و او از

    پدرش روایت کرده که در ذیل آیه »قل تعالوا ندع ابنائنا و ابنائکم« فرمود: رســول خدا برای مباهله،

    کالم در جماعتی از مؤمنین ًابابکر و پســرش و عمر و پســرش و عثمان و پســرش را آورد و ظاهرا

    می باشد.)2(

    اما ابن عســاکر این روایت را از طریق ســعید بن عنبســه و هیثم بن عدی از امــام صادق آورده

    است. ابوحاتم رازی درباره سعید بن عنبســه می گوید: »الیصدق.«)3( و عبدالرحمن می گوید: از

    علی بن حسین شنیدم که می گفت: سعید بن عنبســه کذاب است.)4( درباره هیثم بن عدی هم هیچ

    مدحی پیدا نکردیم. بخاری او را کذاب و نسایی نیز وی را متروک الحدیث می داند .)5(

    ۸. آیاتی که تأویل آن در شان حضرت فاطمه۳ است

    به جز مواردی که در باال یاد شد، آیات دیگری وجود دارد که طبق آیات و تفاسیر رسیده، حضرت

    زهرا۳ در تاویل آن ها واقع شده است، برخی از این آیات عبارتند از:

    یا ایها الذین آمنوا اتقوالله و کونوا مع الصادقین؛)6(

    اولئك الذین یدعون یبتغون الی ربهم الوســیلة ایهم اقرب و یرجــون رحمة و یخافون عذابه ان

    ؛)7(ًعذاب ربك کان محذورا

    1. آلوسـی ، روح المـعانی، ج3، ص141.

    2. تفسیر المنار، ج3، ص265.

    3. ذهبی ، میزان االعتدال ، ج2، ص154 .

    4. عبدالرحمن رازی ، کتاب الجرح و التعدیل، بیروت، دارالکـتب العـلمیة، بی تا، ج2، ص53.

    5. ذهبی ، میزان االعتدال ، ج4، ص324 .

    6. توبه: 119.

    7. اسراء : 57 .

  • 36

    هرامشمش

    ه سهش هسهوسروشهرشیلس ربشناشفررخاشیلیسسلشاشااهل شههزشسرضح

    آیــات 135 طه ، 74 مؤمنــون، 37، 43، 58، 143 و 256 بقره 1۰3 آل عمران 7 بینه 38 و 39

    مدثر33 انفال24 و 25 ابراهیم 69 عنکبوت 1۰۰ شعراء 54 نساء و 36 نو�