brAsaT: ریشۀ گذرا از سوم شخص مفرد مضارع انشایی: فعلbram- »ماده مضارع»سرگردان شدن ، :brāsa- ) gar- pres. GrAsaهمانند با ساختی( »آشفتن راندن،« -bar؛ هومباخ از 971ارتلمه ب

aSAtO: صفت: aSAta- »؛ این واژه مرکب است از پیشوند نفی نهادي مفرد مذکر ؛256ارتلمه ب »ناشاد ،غمگینa- و صفتsāta- »ستاك . »شادašāva- چه از نظر معن و چه تحول آوایی ربطی به این بند نداردv>t و

.دیگر اینکه شمار مثنی هیچ تناسبی با این بند ندارد

dVuS.manahiiAica: اسم خنثی: dVuS.manahiia- »؛ صرفش دقیقا برایی مفرد خنثی ؛741ب »دشمنی ca-چسب در حالت برایی است به عالوة پی -yasnaمانند

stvrvtO: مفعولی صفت: stvrvta- » ،صفتی براي ( نهادي مفرد مذکر ؛1595ب ، »ناتوان ،سستفرومانده )جمشید

nidAraT: از ریشۀ گذرا انشایی سوم شخص مفرد مضارعفعلdar- »مادة مضارع »داشتن، نگهداشتن ،dāra- خود را پنهان «: ؛ هینتسه»گریختن«؛ هومباخ با توجه به بندهش 91-690ب ،»پنهان شدن« -niبا پیشوند

. است تصحیح کرده niduuarat؛ کلنز به »داشتن

upairi.zLm : این عبارت مرکب است از حرف اضافۀupairi »در این عبارت(عامل حالت رایی است » بر؛ در .(za m- :ستاك : اسم مؤنثzam- »1663، ب ، رایی مفرد مؤنث»زمین .

paoirIm: صفت رایی مفرد خنثی ازدر اصل ( »درآغازنخستین بار، نخست ،« :قید paoiriia- 874ب(.

apanvmata: ریشۀ ر ازذناگ وم شخص مفردسمضارع انشایی فعلnam- »مادة مضارع »خم شدن ،nǝma- ،اید ولی وقتی بگویید فعل را درست تشخیص داده(. دور شدن: هومباخ؛ 1041ب »گریختن« -apaبا پیشوند

).باید حتما انشایی را بگویید تا معنی گذشته از آن افاده شود. مضارع زمان حال مورد نظر است

xSaEtAT: صفت: xSaEta- : »این واژه صفت جم . 541ازیی مفرد مذکر ب ،»؛ شاه، توانادرخشان)yima- ( . کند است بنابراین با آن مطابقت می

SusaT: از ریشۀ سوم شخص مفرد گذرامضارع انشایی فعلs u-/šav- »مادة مضارع » رفتن، شدنšusa- ،این فعل را درست تشخیص . 1741ب .شود است که به صورت ضعیف ریشه متصل می -sa-این صورت ساز ماده .مقایسه کنید هاي قبلی فعلبا ta–ذر و شناسۀ ناگ t–شناسۀ گذرا .اید در گذرا و ناگذر اشتباه کردهاید اما داده

mvrvGahe: مذکراسم mvrvGa- »این واژه در بند پیش هم بود. اضافی مفرد ،1172ب ،»مرغ.

vArvGnahe: اسم مذکرVarvGn(a)- » ،این واژه در اصل به (. اضافی مفرد مذکر ،1412ب، »شاهینباز -janاز ریشۀ » کشنده« -gnaو » بره« -vārǝnمعناي عقاب بوده است و ساخت آن بدین صورت است

.)»شک بره«روي هم به معناي » کشتن، زدن«

hangVuruuaiiata : از ریشۀ سوم شخص مفرد ناگذرمضارع انشایی فعلgrab- »مادة مضارع »گرفتن ،gǝuruuaiia- با پیشوند ،ham- 28-526ب ،»به چنگ آوردن، ربودن«به معنی .

Vouru.gaoiiaoitiS: صفت: Vouru.gaoiiaoti- »صرف مانند . (نهادي مفرد مذکر ،1430ب ،»فراخ چراگاهgairi- (

sruT.gaoSO: صفت: sruT.gaoSa- »؛ نهادي مفرد مذکر ،1649، ب»شنوا گوش، داراي گوش شنوا ،گوشتیز ). -yasnaصرف مانند . (است »شنیدن« -sruاز ریشۀ جزو اول

هرگز ō-ستاك است با پایانۀ -a-مثال واژة فوق که . در کل باید ابتدا بتوانید ستاك را درست تشخیص بدهید .دهید خیلی خوب است رست تشخیص میبا این حال همین قدر هم که کمابیش د. در حالت اضافی باشد نمی

.موفق باشید