˘ˇ ˆ - journals.miu.ac.irjournals.miu.ac.ir/backend/uploads/a72af66932faa9e3a69055b5ccdf...(1 !˘...

32
( ) ( ) » « !" #$ % & ’!! ( )!!*+ !!, !!-./ ’!! 01!!2 .4!! 0!! !! 5!!,6 7 " ’2 8 ! !- ! 01!2 .09" /0" 9 ’: 9;7 ! : < 9;7 ! 0!1= ! /0" >.? +2 9 .01= @= 8 ABC D @6E ’F1 ,? ’+- # " G " /0" 0- +<"7 H: " 9;7 ""! ! .4 0- $, : +2 ’9;7 . : * 5 / 8 / 1391 * : 25 / 11 / 1391 !" # 13 # $%& ’ () 1391 *+, #-

Upload: trinhnguyet

Post on 03-Apr-2018

223 views

Category:

Documents


6 download

TRANSCRIPT

Page 1: ˘ˇ ˆ - journals.miu.ac.irjournals.miu.ac.ir/backend/uploads/a72af66932faa9e3a69055b5ccdf...(1 !˘ q!$ 1989 j! " ˇ .0!- 0! + 1947 j " 01*9 k˙ 02 " #$ % ˆ! ˙ " " r0 ! ˘! .0"

و تاريخ و تاريخبررسي ديدگاه مستشرقان در مورد سيره نگارينگاريبررسي ديدگاه مستشرقان در مورد سيره(با رويكرد قرآني)(با رويكرد قرآني)

چكيده

و تاريخ و قرآن«نگاري بخشي از مقاله موضوع سيره �نگارش ويم رافن از دايـر»سيره

ــيره، ــف واژه س ــاني مختل ــي از مع ــه، گزارش ــنده مقال ــدن اســت. نويس ــرآن لي ــارف ق المع

و تاريخسيره و در پايان سيره مينويسان، انواع سيره دهد. نويسـنده بـا اشـاره بـه نگاري ارائه

و تـاريخ پژوهي را از قرون اخير آغاز مـي پژوهان غربي، سيرههاي سيرهديدگاه نگـاري كنـد

و قرآن را ميجزء ديدگاه سيره كند. هاي مستشرقان بيان

و ارائه كامل و توضيح مباحث تر تاريخچه در اين نوشتار، با مراجعه به منابع، به تكميل

و ديدگاه آنان درباره تاريخسيره و قـرآن مـردود پژوهي در غرب پرداخته شده نگاري سيره

معرفي شده است.

.سيره پژوهي، مستشرقانسيره، تاريخ نگاري، قرآن، : كليد واژگان

5/8/1391* تاريخ دريافت مقاله: 25/11/1391اله:* تاريخ تأييد مق

ـ ترويجيدو فصلنامه پژوهي خاورشناسانقرآنعلميو زمستان،13، شماره هفتمسال �����ش، صفحات 1391پاييز

Page 2: ˘ˇ ˆ - journals.miu.ac.irjournals.miu.ac.ir/backend/uploads/a72af66932faa9e3a69055b5ccdf...(1 !˘ q!$ 1989 j! " ˇ .0!- 0! + 1947 j " 01*9 k˙ 02 " #$ % ˆ! ˙ " " r0 ! ˘! .0"

مقدمه)1

موفـق بـه 1989متولـد شـد. وي در سـال 1947ويم رافن در رامسدانك هلند در سال

اخذ دكترا در زمينه مطالعات عربي در دانشگاه ليدن گرديد. او سـابقه تـدريس در دانشـگاه

و اكنـون نيـز در مركـز مطالعـات خاورميانـه و فرانكفـورت را دارد و خـاور آزاد آمستردام

و متـون و قـديم، شـعر عربـي نزديك دانشگاه ماربرگ در موضوعات ادبيات عربي جديـد

كند. اسالمي قديم تدريس مي

و اسالم اوليه دارد. وي تأليفاتي در زمينه حديث

و ويـرايش كتـاب موضوعات تحقيق او شعر عربي قديم، معادشناسي اسالمي مي باشـد

در» دبيرالدالئل االعتبارعلي الخلق والتـ« در نيـز كارنامـه علمـي خـويش دارد. وي مقـاالتي

، پايـان دنيـا، قيامـت، بهشـت، جهـنم،9موضوعاتي همچون حديث، سيره، محمـد پيـامبر

و ابـوداود اصـفهاني و بيستم، اسالم جديد، تئوري عشـق ادبيات عربي مصر در قرن نوزدهم

و تهيه فهارس كتاب را بـا» اظ الحـديث النبـوي المعجـم المفهـرس اللفـ«منتشر كرده است،

و نيكام در سال م بر عهده داشته است. 1987همكاري يان بوستي

و قرآن ويم رافنخالصه)2 مقاله سيره

9درباره محمد قابل اعتماديسيره نگاري تواند منابع مفيدي براي آيا متون سيره مي

به مستشرقانباشد؟ اين سؤال، عصر نخست اسالمي يا تاريخ نگاري و نيم را مدت يك قرن

. به خود مشغول كرد

) كهكه ) كامال مطمئن بودم1893-1823ارنست رنان هاي سـاير اديـان ريشهدر حالي

و رؤيا ، بـا تـاريخي نوشت 1851طور كه وي در سالو اسالم، همان مفقود گرديددر ابهام

مازندگي بنيانگذارش روي زمين است.و ريشه هايش روشن پديد آمد مثـل زنـدگي براي

و معلوم است. رنان و متكلمـان مستشـرقان در حالي كه هر اصالحگر قرن شانزدهمي روشن

و افسـانه يـافتن، مسيحي و قسمت كمـي از زنـدگي عيسـي و تحليل كردند انجيل را تجزيه

Page 3: ˘ˇ ˆ - journals.miu.ac.irjournals.miu.ac.ir/backend/uploads/a72af66932faa9e3a69055b5ccdf...(1 !˘ q!$ 1989 j! " ˇ .0!- 0! + 1947 j " 01*9 k˙ 02 " #$ % ˆ! ˙ " " r0 ! ˘! .0"

و تاريخ (با رويكرد قرآني)بررسي ديدگاه مستشرقان در مورد سيره 3/ نگاري

وزناولهـ ژوليـوس كامال از منابع اسالم اوليه بـي اطـالع بودنـد.، مسيحيت را باقي گذاشتند

) ) نمونه ديگـري از ايـن دسـته از مستشـرقان اسـت. او نقادانـه انجيـلم1844ـ1918آلماني

نسـبتا منتقدانـه، اما وقتي به بررسي سـنت اسـالمي پرداخـت، را مورد بررسي قرار داد عبري

و الهام الهيهيچ راهي را براي كار مستشرقان كهنهاين. برخورد نكرد يا معجزات فرو وحي

و قبل از بهم1850ـ1921( گلدزيهرسايگنانزما نگذاشتند هـاي سياسـي يـا گـرايش دليل)

مي عقيدتي در منابع آنچـه مناسـب متعـارض از آب درآمدنـد، اما وقتي متون، كردندتعمق

به همان گذشته تاريخي سازيو تصور كردند كه مطالب كافي براي باز حذف كردند، بودن

مط. وجود داردنحوي كه واقعا بوده است، كبلاين كـه تمـام منـابع اوليـه ايتـاني بـه وسـيله

م1862(سهنري المن. به شدت مورد ترديد قرار گرفت، معروف آن زمان را ويرايش نمود

ميم1937ـ از؛ دانسـت ) هم به همان اندازه شكاك بود. او تمام سيره را وابسته به قرآن لـذا

در نظر تاريخي بي اعتبـار اسـت. دوره هـاي اروپـا بـراي بررسـي بعـد از جنـگ جهـاني اول

(ر.ك: مطالعات علمي عصر پساروشنفكري درباره قـرآن) مناسب نبودهانتقادي سير مـوج.

سها شكاكي و اين . شـد زنـده مجـددا، ال كه واقعـا چـه اتفـاقي افتـاده بـودؤبيشتر ظاهر شد

شد9در باره محمد عالمانهنگاري سيره پهب. اثري تاريخي نوشته نجـاه وسيله وات در دهه

اين نظر كه متون سيره براي تاريخ نگاري مفيـد اسـت در دهـه هفتـاد بـا. به اوج خود رسيد

و انتقاد روب ونهموج جديدي از ترديد برو خيلي ديرتر از ديگران به تاريخ گـذاريزرو شد.

و كه را براي سيره به كار برد، همان» نقد منبع«آن پرداخت انجيل چنين كـاري دربارهطور

و اهـدافو گرفته بـود صورت را انـواع مختلـف ادبـي و كـوك آن تحليـل نمـود. كـرون

و تشـكيل جهـان اسـالم« بـه عـالوه آنهـا يـك. ايـن روش ادبـي را ادامـه دادنـد» هاجريسم

و آنچه تا اسـالمي غيـر منابع آن زمان درباره بدگماني اساسي از سنت اسالمي را ارائه دادند

درح كردنــدگرفتــه بــود، مطــر قــرار مــورد غفلــت و . هويلنــد وئمســا مطالــب ل اقتصــادي

حساسيت زيادي نشان داد. هاي عربيهاي جغرافيايي سرزمينواقعيت

Page 4: ˘ˇ ˆ - journals.miu.ac.irjournals.miu.ac.ir/backend/uploads/a72af66932faa9e3a69055b5ccdf...(1 !˘ q!$ 1989 j! " ˇ .0!- 0! + 1947 j " 01*9 k˙ 02 " #$ % ˆ! ˙ " " r0 ! ˘! .0"

ب دتوانـ مـي، وجود آمدهه يك متن كه بر اساس متن انجيل يا قرآن يا از داستان قديس

ب تفـاقاتواند براي وقـايعي كـه اما نمي، كار روده براي تاريخ عقايد در زمان خاص خودش

ميبه كار رود. متنافتد، مي ، در حالـت يكسـان خواهند تبليغ شوند يا تكريم شـوند هايي كه

امـا شـوند، معرفـي مـي به عنوان منـابع تـاريخي غير قابل استفاده هستند. بعضي از انواع متنها

، بـه طـور كلـي حتي آنها كاربرد محدودي براي تاريخ نگاري در مفهوم جديد دارند. سيره

ح تـاريخ علمـي. يـك نگـرش ترديـدي در كتـاب نجات است نه وسـيله تاريخ ركت چرخ

در« وبينر در كامال مأيوسـانه بـود» اسالم اوليه متونتالش براي جدايي تاريخي از خرافه و

. وجود دارد، هر گونه اطالعات تاريخي كه ممكن است در سيره يافت شود شولركتاب

زنـدگي ره نگـاري تـاريخي صـحيح از يك حسرت خاص براي يـك سـي، به هر حال

در شولردر كتاب9پيامبر و بـر اسـاسو بـه صـورت كامـل موتسكي كتابمطرح است

پيتر خودش را كامال مطلع پژوهشگر ديگري به نام است. رفته به كار آمدپژوهشي روزشيوه

و مسيرش را به سوي يك سيره نگاري از ماهيت سيره نشان مي اي غيربر. كندمي دنبالدهد

ممكـن اسـت كمـي، وجـود دارد9مسلمانان اين عقيده كه اطـالع كمـي دربـاره محمـد

، بـا ايـن وجـود. سيره نسبت به حـديث اعتبـار كمتـري داشـت، در قديم. آشفته كننده باشد

به عنوان حمله به خود ديـن احسـاس شـود. توجـه بـه تواند به خوبيميتضعيف تاريخي سيره

امـا متأسـفانه، بسـيار مهـم اسـت، انـد نمـوده عرضه اين موضوع ارهدربآنچه مسلمانان امروزي

. سيره هنوز فاقد چنين توجهي است درباره نقدمسلمانان جديد هاي ارزيابي يا بررسي نگرش

) بررسي مقاله3

كنـد، در حـالي كـه پژوهـي غربيـان را از قـرون اخيـر شـروع مـي مقاله، سـيره نويسنده

و موضع و سيره آن حضرت، از عصر رسـالت9آنان درباره پيامبرگيري مطالعات غربيان

تاكنون ادامه داشته است.

و قرآن را مناسب براي تاريخ در اين مقاله آمده است كه اكثر نويسندگان غربي، سيره

مينگاري نمي چـون سـيره وابسـته بـه قـرآن اسـت، پـس از نظـر«نويسد: دانند. مثال المنس

Page 5: ˘ˇ ˆ - journals.miu.ac.irjournals.miu.ac.ir/backend/uploads/a72af66932faa9e3a69055b5ccdf...(1 !˘ q!$ 1989 j! " ˇ .0!- 0! + 1947 j " 01*9 k˙ 02 " #$ % ˆ! ˙ " " r0 ! ˘! .0"

و تاريخ (با رويكرد قرآني)بررسي ديدگاه مستشرقان در مورد سيره 5/ نگاري

و كـوك بـه ايـنتع». اعتبار استتاريخي بي دادي ديگر از غربيان نيز همچون وات، كـرون

و ونز برو نقد منبع را براي سيره به كار برد. عده اي ديگر هم همچون شولر روند ادامه دادند

و موتسكي به اطالعات تاريخي بر اساس شيوه پژوهشي اقدام نمودند.

وپذيل يك. تاريخچه سيرهاكنون مطالب مذكور را در دو قسمت ژوهشـي در غربيـان

و قرآن دو. عدم تاريخ ميو نقد مورد بررسي نگاري سيره دهيمقرار

تاريخچه سيره پژوهشي غربيان.يك

و آثار مستشرقان درباره سيره پيامبر گـردد. به قرن هفتم مـيالدي بـر مـي9مطالعات

و بـه9يوحنا دمشقي نخستين كسي است كه كتاب مستقلي درباره حضرت محمد نوشت

و توانايي و رفتـار ايشـان بـا تبيين شخصيت حضرت هاي ذاتي او براي تأسيس جامعه جديـد

نام نهاد.» حقوق شهروندي«شهروندان پرداخت. وي كتاب خود را

. با توجه بـه اينكـه يوحنـا دمشـقي، قـديسو از آبـاءشدم رسما عرضه 730اين اثر در

و عناد نوشت 9و اتهامات ناروايي به حضـرت محمـد كليسا بود، اين اثر را از سر تعصب

نگار منفـي لقـب داد. او نزديـك بـه عصـر گذار سيرهتوان بنيانوارد كرد. در واقع، او را مي

مي�سال بعد از اولين سيره نويس مسلمان يعني عرو38رسالت بود. يوحنا زيست. بن زبير

نوالبته پيش از يوحنا هم اروپاييان نوشته اند، ولـي هـيچ كـدام شتههايي درباره حضرت

اند؛ براي نمونه، كسـي بـه نـام پرداخته9مستقل نبود، بلكه ضمن آثار ديگر به پيامبراكرم

) و ضــمن آن بــه حضــرتم) گاهنامــه يــا گــاه660ســبئوس شــماري دربــاره ارامنــه نوشــت

را احيــاگر9هــم پرداخــت. بــرخالف نظــر يوحنــا دمشــقي، ســبئوس، محمــد9محمــد

و فرمـان يكتاپرستي معرفي كرد و نوشت: محمـد خـداي ابـراهيم را بـه مـردم معرفـي كـرد

م 1686النهـرين نيـز در سـال خداوند را به مردم شناساند. جان بارينكـاي از راهبـان شـمال بـين

و مربي براي عرب و به همين دليل مردم بـر او وفـادار ماندنـد نوشت: محمد يك راهنما ها بود

)- Hoyland, Muhammad the Earliest Christian writing on, P…2Muhaimmad,

Ed Harald Motzki, Brill, the Biography of- 772276 .(

Page 6: ˘ˇ ˆ - journals.miu.ac.irjournals.miu.ac.ir/backend/uploads/a72af66932faa9e3a69055b5ccdf...(1 !˘ q!$ 1989 j! " ˇ .0!- 0! + 1947 j " 01*9 k˙ 02 " #$ % ˆ! ˙ " " r0 ! ˘! .0"

تري به خود گرفته است. در ميان آثاري كـه مسـتقال وسيع دامنهنگاري در قرون اخير، سيره

هاي خطـي كتـب پديد آمده است، تعداد قابل توجهي مربوط به تصحيح نسخه9درباره پيامبر

. هاي برگزيده از منابع تاريخي مربوط به زندگي پيامبر استو مغازي يا بخش سير

و شرح شناختند؛ از اينمي9ها دين اسالم را به نام دين محمداصوال غربي رو، سيره

و آنان بوده است؛ از اين توجهاحوال آن حضرت همواره مورد رو، بخشـي از ذهنيـت غلـط

و نوشتهها درباره اسالم خصمانه غربي هاي مربوط به پيامبر، بـه ويـژه را بايد در اظهار نظرها

هـاي اسـالم هاي نخستين مطالعات اسالمي در غرب، جستجو كـرد. نخسـتين نوشـته در دوره

و ذيـل ترجمـه9شناسان درباره زندگي پيامبر هـاي قـرآن پديـدار شـده در مقدمه، شـرح

مح«هــا بايــد كتـاب اسـت. در ميــان نخســتين كتـاب نوشـته هنــري دوبولينويــه» مــدزنــدگي

بام) نام برد. اين كتاب را نخستين كتاب اروپايي به شمار آورده1722( اند كه نوعي تعاطف

(بدوي، موسو9پيامبر ). 142ـ144المستشرقين،��دارد

) را نوشت» زندگاني محمد«م) كتاب 1724در همان دوران، همفري پريدوي انگليسي

ش 1697كه در سال د. ايـن كتـاب بـرخالف كتـاب دوبولينويـه، آكنـده از تعصـبم منتشر

(همان، حيات محمد بر اساس«). گانيه انگليسي كتاب 107ـ108شديد نسبت به اسالم است

و مؤلفان بزرگ عرب و سنت و هـامر پورگشـتال پرتغـالي 1732را در سال» قرآن م نوشت

(عقيقي، المست» سخنان پيامبر«م) 1856( ). بارون فـون 274ـ2/276شرقون، را به چاپ رساند

) و مقدمـه 1889كريمبر اتريشي و شـرح كـرد آنم) مغـازي واقـدي را تصـحيح اي نيـز بـر

(همـان، ( 278نوشت محمـد پيـامبر،«) نيـز كتـاب 1889). گوسـتاولو سـيمون ويـل آلمـاني

و دين و سـيره ابـن اسـحاق را نيـز بـه زبـان» زندگي و سيره ابن هشـام را در سه جلد نوشت

(همـان، و اشـپر 366آلماني بـه چـاپ رسـاند (ي) و داراي 1893نگر م) كـه اتريشـي االصـل

و تعـاليم او بـر اسـاس«ترين كتاب خـود، يعنـي تابعيت انگلستان بود، مهم زنـدگاني محمـد

را در نيمـه دوم قـرن نـوزدهم بـه چـاپ» مصادري كه تاكنون مورد استناد قرار نگرفته است

(بدوي، موسو ).28ـ32مستشرقين،ال��رساند

Page 7: ˘ˇ ˆ - journals.miu.ac.irjournals.miu.ac.ir/backend/uploads/a72af66932faa9e3a69055b5ccdf...(1 !˘ q!$ 1989 j! " ˇ .0!- 0! + 1947 j " 01*9 k˙ 02 " #$ % ˆ! ˙ " " r0 ! ˘! .0"

و تاريخ (با رويكرد قرآني)بررسي ديدگاه مستشرقان در مورد سيره 7/ نگاري

) و سيره ابن هشام را با تعليقـاتي بـه زبـان 1899وستنفلد م) سيره ابن اسحاق را تصحيح

(عقيقـي، ( 367-369، المستشـرقون آلماني چاپ كـرد م) اسـكاتلندي 1905) ويليـام مـوير

و تـاريخ اسـالم«االصل تبعه انگلستان كه يك مبشر ديني بود، كتاب را بـا» زندگاني محمد

(همان، دي خباثتدي ). 367-369آميز تأليف كرد

) و تشـكيل جامعـه«هايم) كتاب1918ژوليوس ولهاوزن آلماني مدينه پيش از اسـالم

در«و»9اسالمي در مدينه به دست پيامبر و قانون اساسي را» عهـد پيـامبر محمد در مدينه

(همان، (367ـ369نوشت و مونتگمري وات محمـد«و» در مكهمحمد«م) دو كتاب 1930)

(132(همان،» در مدينه و نولدكه » آيا محمد آموزگاران مسيحي داشـت؟«م) كتاب 1930)

(379ـ382(همان، سياسـت دينـي حضـرت«م) كتـاب 1936) را نگاشتند. هرگرونيه هلندي

(313ـ316(سحاب، فرهنگ خاورشناسان،»9محمد و هنري المنس هايم) كتاب1937)

در« و مكه (آيا محمـد، امـين بـود؟«و» آستانه هجرتشهر طائف /3، عقيقـي، مستشـرقون»

(293ـ296 (همـان،» موضع پيامبر نسـبت بـه يهـود مدينـه«م) كتاب 1939)، ونسيك هلندي

(319ـ 2/320 ــارگليوث ــاب 1940)، م ــد«م) كت ــد آوردن و نهضــت اســالم را پدي ــد محم

). 132، سحاب، فرهنگ خاورشناسان(

) در«هـاي دي، دانش آموختـه دانشـگاه اوپسـاال، كتـابم) سوئ1947تورآندرا محمـد

و اعتقادات امتشآموزه و ايمان محمد«و» ها را به جامعـه علمـي عرضـه كـرد»9زندگي

(132، فرهنگ خاورشناسان(سحاب، و«م) كتاب 1949). اوگوست فيشر آلماني نام محمـد

(بــدوي، موســو» تقــدس آن نــزد مســلمانان ــ407، المستشــرقين����را نوشــت و كــارل43ـ (

) (عقيقـي،» الوفاء في فضـائل المصـطفي«م) نيز به تصحيح 1956بروكلمان همـت گماشـت

). 424ـ430المستشرقون،

) پرداخـت» مباهلـه در مدينـه«م) به خلق آثاري همچون 1962لوئي ماسينيون فرانسوي

(529ـ 535المستشرقين،��(بدوي، موسو مسـئله«نـامم) نيـز كتـابي بـه 1973). رژي بالشر

را چاپ كرد كه در آن بـه ارائـه گزارشـي جـامع از مسـائلي كـه مستشـرقان دربـاره» محمد

(همـان،،اندمطرح كرده9پيامبر تـاريخ«). آرتـور جفـري كتـابي بـه نـام 127دسـت زد.

Page 8: ˘ˇ ˆ - journals.miu.ac.irjournals.miu.ac.ir/backend/uploads/a72af66932faa9e3a69055b5ccdf...(1 !˘ q!$ 1989 j! " ˇ .0!- 0! + 1947 j " 01*9 k˙ 02 " #$ % ˆ! ˙ " " r0 ! ˘! .0"

(عقيقي، المستشرقون،» محمد و كـوك در سـال 158-3/159را نگاشت و كرون م 1980)

و تشك«كتاب را تأليف كردند. همچنين بايد از اثـر گيـوم بـا نـام» يل جهان اسالمهاجريسم

» الرسـول وتـاريخ الخلفـاء الراشـدينةسـير«و نيز چـاپ» تحقيقاتي جديد درباره سيره نبوي«

نگـاري غربيـان دمشقي به تصحيح كلود كاهن ياد كرد. به طـور كلـي، رونـد سـيره ابوزرعه

د و يكم پاپ به اظهار نظر درباره رسول همچنان ادامه يافته است؛ به طوري كه ر سده بيست

پردازد.مي9اكرم

و قرآن.دو عدم تاريخ نگاري سيره

و و اشخاص ديگـر مـي9پيامبر سيرهمستشرقان قرآن و بـا را مانند ساير كتب داننـد

و تعـاليم پيـامبر را پيش ذهني كليسايي خود بر عدم وحياني بودن قرآن حكم مـي نيـز كننـد

مييدي نميچيز جد و آن را برگرفته از عهدين يا اشخاص ديگر قلمداد كننـد؛ بنـابراين، دانند

و سيره را فاقد اعتبار تاريخي مي داننـد؛ چـون افرادي همچون المنسو مونتگمري وات، قرآن

و بعضي نيز همچون ونز برو با ترديـد بـه انتظار دارند كه اين متون وارد مباحث تاريخي شود.

و شـولر، سـيره ري متون سيره نگريستند. در آثار عدهنگاتاريخ نگـاري اي هم مثل موتسـكي

دهيم: تاريخي مشهود است. مطالب مذكور را در دو قسمت مورد نقد قرار مي

. قرآن، كتاب تاريخ نيست1

و جزئيات آن نمـي قرآن همچون كتاب و حوادث پـردازد، در هاي ديگر به بيان تاريخ

ه ميغير اين صورت، از 7شد؛ مثال اگر قرآن براي زندگي حضرت نـوح دف اصلي دور

و جزئيـات زنـدگي سال پيامبري براي هر روز يك صفحه اختصاص مـي 950در مدت داد

و به خاطر سپرده نمـي كرد، در آن وقت مطالب حفظ نميآن حضرت را ذكر مي و شد شـد

و نگهداري نبود. براي نسل هاي بعدي نيز قابل استفاده

ها، عبرت است. هدف قرآن از بيان داستان.2

ميقرآن هدف از ذكر داستان و قصص را عبرت معرفي و نكـاتي را كـه بـراي ها كنـد

عبـرة لـأولي لقـد كـان فـي(كنـد: زندگي مفيد اسـت، در آن داسـتان بيـان مـي ـهمصقص

/)الألباب... ). 111(يوسف

Page 9: ˘ˇ ˆ - journals.miu.ac.irjournals.miu.ac.ir/backend/uploads/a72af66932faa9e3a69055b5ccdf...(1 !˘ q!$ 1989 j! " ˇ .0!- 0! + 1947 j " 01*9 k˙ 02 " #$ % ˆ! ˙ " " r0 ! ˘! .0"

و تاريخ (با رويكرد قرآني)بررسي ديدگاه مستشرقان در مورد سيره 9/ نگاري

(راغــب عبــرت در لغــت بــه معنــاي عبــور كــردن از محسوســات بــه معقــوالت اســت

در يعني). 543اصفهاني، مفردات الفاظ القرآن، و بايد از چيزهاي محسـوس نتيجـه گرفـت

و جهت و بينش گيري را بايد بر اساس آن تغيير داد. آن مطلب به فكر فرو رفت

ب يـان مستشرقين با پيش فرض خود انتظار دارند كه قـرآن نيـز همچـون سـاير كتـب بـه

و حواشي بپردازد؛ اما قرآن، قصص ذكر مي كند نـه قصـه. قصـص در جزئيات زندگي افراد

و قابل پيگيـري باشـد، امـا قصـه بيـان قرآن يعني بيان مطالبي كه هدف خاصي در آن هست

(همـان، و نكات ريز اسـت بـه سـوي7)؛ مـثال زمـاني كـه حضـرت موسـي 671جزئيات

و او را به سوي حق فرعون مي و فرعـون اسـتنكاف مـي دعـوت مـي رود و زمينـه كنـد ورزد

ميهالكت خويش را فراهم مي في(فرمايد: كند، خداوند يخشـى إن )ذلـك لعبـرة لمـن

/ و خداپرسـت شـويد تـا26(نازعات و حق جو ): يعني شما اين مسائل را مد نظر قرار دهيد

كـه قـرآن، تنهـا بـه گوشـه كـوچكي از همچون فرعون هالك نشويد. در جايي الزم بـوده

(مانند حضرت لوط از7حضرت صالح،7زندگي افرادي بپردازد و يا تنها اسـمي و...)

و در جايي هم الزم بوده كه قسمت تبع) (مانند قوم هاي بيشـتري از زنـدگي قومي ذكر كند

(مانند زندگي حضرت يوسف ). به اين دليـل7و حضرت موسي7افرادي را ذكر كند

و حاشيهكه در آن، عبرت وجود دارد، نه اينكه قصد داستان گويي باشد. قرآن كتاب سرايي

و مـي و يـادآوري مطالـب گذشـته، در مسـير تربيت انسان است خواهـد انسـان را بـا تـذكر

و سرمشقي قـرار مـي دهـد تـا بدانـد كـه صحيح قرار دهد. از طرف ديگر، براي انسان نمونه

و نمونـه عملـي9ل است. سيره پيامبرنمونه ذكر شده قابل عم نيـز كـه برگرفتـه از قـرآن

و مفسـر آن اسـت، بـدين و مبـين و رفتار ايشان مطابق قرآن و گفتار اجراي دستورات الهي

و حاشـيه و دليل است كه افـراد بشـر پيـرو ايشـان گردنـد، نـه اينكـه وارد مسـايل جزئـي اي

و خود را به جزئيات مشغول دارنـد تحبـون اللـه فـاتبعوني( تاريخي گردند كنـتم قـل إن

الله كمببحو محبـوب اوسـت.9). تبعيت از رسول31(آل عمران/)...ي تبعيت از خداوند

و عمـل قـرار مـي9ما مسلمانان سيره پيـامبر دهـيم؛ چـون در آن، درس را مـورد مطالعـه

و آخرت وجود دارد. و خوشبختي دنيا زندگي

Page 10: ˘ˇ ˆ - journals.miu.ac.irjournals.miu.ac.ir/backend/uploads/a72af66932faa9e3a69055b5ccdf...(1 !˘ q!$ 1989 j! " ˇ .0!- 0! + 1947 j " 01*9 k˙ 02 " #$ % ˆ! ˙ " " r0 ! ˘! .0"

نتيجه)4

و موضـع گيـري دربـاره مستشرقان از همان دوران عصـر رسـالت تـا كنـون بـه مطالعـه

گيـري آنـان در اثـر پـيش ذهنـي كـاتوليگي اند. موضـع نموده اقدامو سيره ايشان9پيامبر

و عدم آگاهي از منابع اسالمي، معموال به خطا مي و كـج خويش رود. يكـي از ايـن خطاهـا

و تناقضفهمي و تاريخ نگاري است. عـدهيگويها اي آن را مناسـب تـاريخ ها پيرامون سيره

و عدهنگاري مي اي ديگـر بـه دليـل ارتبـاط آن بـا قـرآن، آن را فاقـد اعتبـار تـاريخي دانند

و سـيره پيـامبر مي و اسـوه9دانند، در حالي كه قرآن كتاب تاريخ نيست بـه عنـوان الگـو

و به منظور پن و عبـرت حسنه، برگرفته از قرآن آمـوزي اسـت. ديگـر اينكـه در بيـان دگيري

و حواشي. مسائل تاريخي از سوي قرآن، عبرت مدنظر است نه بيان جزئيات

فهرست منابعچ دوم.1384قرآن كريم، ترجمه گروهي زير نظر محمد علي رضايي اصفهاني، نشر دار الذكر، قم،.1 ش،لل.2 م. 1993ماليين، بيروت، چاپ سوم، بدوي، عبدالرحمان، موسوعة المستشرقين، دارالعلم

ق. 1416راغب اصفهاني، حسين، مفردات الفاظ القرآن، بيروت، دارالشاميه،.3

ش. 1372سحاب، ابوالقاسم، فرهنگ خاورشناسان، سحاب، تهران،.4

بي.5 تا. العقيقي، نجيب، المستشرقون، دارالمعارف، قاهره،

6. Hoyland, Muhammad The earliest Christian writing on p. 2 Muhaimmad, Ed Harald Motzki, Brill, The Biography of – 772276.

Page 11: ˘ˇ ˆ - journals.miu.ac.irjournals.miu.ac.ir/backend/uploads/a72af66932faa9e3a69055b5ccdf...(1 !˘ q!$ 1989 j! " ˇ .0!- 0! + 1947 j " 01*9 k˙ 02 " #$ % ˆ! ˙ " " r0 ! ˘! .0"

ديدگاه مستشرقان دربارهديدگاه مستشرقان درباره نقدنقد(با رويكرد قرآني)(با رويكرد قرآني)99هاي پيامبر اعظمهاي پيامبر اعظمجنگجنگ

المصطفي العالميه)���عضو هيئت علمي جا(∗دكتر حسين عبدالمحمدياالسالم حجت

چكيده

سر9اهداف پيامبر اكرم و اي اسـت كـه مـورد توجـه مستشـرقان ايا مسـئله از غزوات

و آثار زيادي را درباره آن خلق كرده هـاي انـد. اكثـر مستشـرقان اهـداف جنـگ قرار گرفته

و در راستاي جنگ9پيامبر اكرم و اقتصادي غارت،هارا مادي و سلطه سياسي هاي بدوي

شـده ديـدگاه مستشـرقان، بنـدي گزارش طبقهاز دانند. اين نوشتار، پس پيامبر بر ديگران مي

و سـه كـرده بررسـي9ديدگاه آنان را از منظر قرآن كريم به عنوان نقشه راه پيـامبراعظم

و ناسـازگاري ديـدگاه يـ دليل بـراي دفـاعي بـودن قـانون جهـاد در اسـالم ارا ه كـرده اسـت

مستشرقان با تعاليم قرآن را به اثبات رسانده است. ايـن سـه دليـل عبـارت اسـت از: محـدود

و مسـلمانان؛ مقيـد و امكانات جنگي بـه دفـاع از كيـان اسـالم شدن تقويت نيروهاي نظامي

و وجوب و معاند و آميزهمزيستي مسالمتشدن دستور جهاد به كفار محارب با اهل كتاب

.مشركان غير معاند

، غزوات، جهاد دفاعي، مستشرقان.9پيامبر اكرمقرآن، گان:كليد واژ

[email protected]

7/5/1391* تاريخ دريافت مقاله: 28/7/1391* تاريخ تأييد مقاله:

ـ ترويجيدو فصلنامه پژوهي خاورشناسانقرآنعلميو زمستان،13، شماره هفتمسال ��ـ��ش، صفحات 1391پاييز

Page 12: ˘ˇ ˆ - journals.miu.ac.irjournals.miu.ac.ir/backend/uploads/a72af66932faa9e3a69055b5ccdf...(1 !˘ q!$ 1989 j! " ˇ .0!- 0! + 1947 j " 01*9 k˙ 02 " #$ % ˆ! ˙ " " r0 ! ˘! .0"

درآمد

از9هاي رسول خدااره جنگمستشرقان درب و اهداف آن نظر واحدي ندارنـد. برخـي

و منابع تاريخي تحليـل نسـبتا مقبـولي ارا و جنـگ يـ آنان با بررسي منصفانه اسناد هـايه كـرده

و مسلمانان دانسته اند، اما بسياري از آنـان عصر پيامبر اكرم را امري ضروري براي حيات اسالم

و بـه دسـت آوردن غنـائم، هاي پيامبر اكرماهداف جنگ و با انگيـزه خشـونت طلبـي را مادي

و تحليل نموده مي اند.تفسير هاي عصـر پيـامبر توان ديدگاه مستشرقان درباره جنگبا دو شيوه

و ارزيابي كرد: اكرم را نقد

و سـنت پيـامبر1 را9. بر اساس مباني نظري اسالم يعني قـرآن كـه نقشـه راه حضـرت

دهد.نشان مي

مي2 دهد.. بر اساس اسناد تاريخي كه نكات ظريفي را در اختيار ما قرار

دهيم.در اين مقاله، با شيوه نخست مسئله را مورد بررسي قرار مي

از منظرمستشرقان9هاي پيامبراكرماهداف جنگ

و سرايا در عصر توان ديدگاهبه طور كلي، مي هاي مستشرقان را دربارة اهداف غزوات

.را در پنج قسمت دسته بندي كرد پيامبر اكرم

و معيشت مسلمانان1 .تأمين زندگي

براي نجات پيروان خـود دانند كه پيامبراكرمبرخي از مستشرقان جهاد را راهكاري مي

و تنگدستي ارائه كرد: از فقر

مي�نويسنده مقاله پيامبر اسالم در داير نويسد:المعارف آمريكانا در اين باره

ي با ضرورت تأمين معاش پيروان خود كه از مكه گريختـه بودنـد به زود]9[محمد

(يـاوران)و اكنون مهاجرون ناميده مي و همچنين تازه مسلمانان كه در مدينه به انصـار شدند

شدند، مواجه گرديد. محمد براي تأمين نيازهاي آنها قطع طريق كردن كـاروان را ناميده مي

وع دانست... . پيروزي در بدر قدرت دنيوي اسالم را كه در راه بازگشت از سوريه بود، مشر

بنا نهاد. از اين پس، اسالم وضع نظامي مستحكمي يافـت. سـال بعـد ابوسـفيان بـراي جبـران

(تصوير پيامبر در داير،شكست ص�لشكر كشيد ).34المعارف آمريكانا،

Page 13: ˘ˇ ˆ - journals.miu.ac.irjournals.miu.ac.ir/backend/uploads/a72af66932faa9e3a69055b5ccdf...(1 !˘ q!$ 1989 j! " ˇ .0!- 0! + 1947 j " 01*9 k˙ 02 " #$ % ˆ! ˙ " " r0 ! ˘! .0"

ترش اسـالم، منظـور گسـ هاي سريع مسلمانان را نه بـه پيروزي» ويليام مونتگمري وات«

هـاي مسـلمانان بـه دوران داند. وي كـه از دوران پيـروزي بلكه براي كسب غنايم جنگي مي

ميسيادت هـاي نويسـندگان مسـلمان در رد ايـن كند، ضـمن رد تـالش طلبي مسلمانان تعبير

هاي مسـلمانان اساسـا بـراي كسـب غنـايم دارد كه لشكر كشيديدگاه، به صراحت بيان مي

و ات آن9فاقات دوران پيامبربوده است مينيز كند. را تأييد

و مصـيبت) بـه جـاي» رزيه«وي ضمن به كار بردن واژه و» غـزوه«(به معناي خسـارت

مي» سريه« گونه حمالت در ميان قبايل عرب باديه نشين يك عمل رايـج شود كه اينيادآور

و معموال از آنجايي كه هدف از آن به دست آوردن مال بوده است، كمتـر افـراد بوده است

ميشدند؛ لذا براي عرب باديهدر آن كشته مي آمد.نشين يك ارزش به شمار

جزيره عربستان را با هم متحد كرد، بـراي ] پس از آنكه قبايل مختلف شبه9محمد[

و منفـذي بـراي رهـايي انـرژي اندازياينكه جلوي دست هاي قبايل بـر همـديگر را بگيـرد

و هج و هاي پاياني حياتش برنامه حمله به سرزمينوم آنان پيدا كند، در سالمتراكم حمله ها

و قبايل ديگر را سامان داد كه در زمان خالفت عمـر بـه جنـگ هـاي مـنظم ميـان مسـلمانان

(تفاهمات ارتش و مسيحيان (وات، برخورد آراي مسلمانان و ساساني منجر شد هاي بيزانس

ص ).102ـ99و سوء تفاهمات)،

هـاي صـدر اسـالم را فقـر نيز علت اصـلي جنـگ» تمدن قرون وسطي«يسنده كتاب نو

و نيازمندي ميمسلمانان (هاي مادي آنان )B.(Medival civilization p35داند.

نويسد:توماس آرنولد مي

و نيـروي روحيه پست مادي وعالقه اعراب براي به چنگ آوردن غنايم، عامل اصـلي

؛ زيـرا اعـراب اقـوام صـاحب پشـتكار وسـخت هايشان بوده اسـت وزيپير اساسي بپا دارنده

ي خشكو رسيدن بـه اند. اين قوم براي فرار از مشكل گرسنگي نيازمند ترك صحراكوش

(شوقي ابوخليل، اسالم در زندان اتهام، و مرفه مجاور خويش بودند ).395اراضي پر ثروت

Page 14: ˘ˇ ˆ - journals.miu.ac.irjournals.miu.ac.ir/backend/uploads/a72af66932faa9e3a69055b5ccdf...(1 !˘ q!$ 1989 j! " ˇ .0!- 0! + 1947 j " 01*9 k˙ 02 " #$ % ˆ! ˙ " " r0 ! ˘! .0"

(ايـرام الپيـدوس، تـار و سـتانلي76يخ جوامـع اسـالمي، كساني چون ايرام الپيدوس (

(شوقي ابوخليل، اسالم در زندان اتهام، الن هـاي ) نيز همين ديدگاه را درباره جنگ396بول

دارند.9پيامبر اكرم

طلبي تازه مسلمانان. اشباع روحيه جنگ2

مي9برخي از مستشرقان دستور جهاد از سوي پيامبر اكرم دانند به روحيـه را پاسخي

فصـل«و غارتگري كه در وجود تـازه مسـلمانان حجـاز وجـود داشـت. مؤلـف طلبيجنگ

مي» زندگي پيامبر نويسد:در تاريخ اسالم كمبريج در تحليل خود از جهاد

و جمع آن مغازي، عادت پيشه مردم عرب چادرنشـين، در واقـع، نـوعي ورزش« غزوه

و شـتر هـا ربـود تـرين هـدف ايـن جنـگ شد. قبل از اسالم، معمولمحسوب مي ن گوسـفند

(هاي معارض بودگروه ).82تاريخ اسالم كمبريج، جمعي از نويسندگان،»

ميوي سپس با اشاره به شماري از جنگ نويسد:هاي صدر اسالم

و يا غير دينـي همچـون انگيـزه« و شهرنشينان به داليل سياسي بسياري از صحراگردان

مي91(همان،» آوري غنايم، به اين دولت پيوستندجمع او(محمـد)،«دهـد: ) وي سپس ادامه

و صفا زندگي كنند، اما از آنجا كه تـوان طبيعتا خواهان آن بود كه پيروانش با هم، در صلح

مياعراب، بيشتر در جنگ شـد تـا شد، بايد جايگزيني پيـدا مـي هاي ضد ديگر قبايل صرف

جنـگ مقـدس نهفتـه اين انرژي صرف آن گردد. اين جايگزيني از پيش در مفهوم جهاد يا

و كسب غنايم نيز در بر مي (همان).» گرفتبود؛ امري كه اساسا شامل يك غزوه بود

نويسد:مي9آورد محمدو در جاي ديگر با عنوان دست

به منظور جلوگيري از متالشي شدن جامعه، آن هم بـه سـبب قـدرت جنـگ افروزانـه«

.)98(همان،» تفكر جهاد را مطرح كرد آنان، پيامبر

گسترش اسالمو . اعمال خشونت بر غير مسلمانان3

داننـد كـه بـراي سـركوب پيـروان برخي از مستشرقان اساسا اسالم را دين خشونت مي

و گسترش اسالم، جهاد را مطرح كرده است. ديويـد هيـوم، فيلسـوف انگليسـي اديان ديگر

Page 15: ˘ˇ ˆ - journals.miu.ac.irjournals.miu.ac.ir/backend/uploads/a72af66932faa9e3a69055b5ccdf...(1 !˘ q!$ 1989 j! " ˇ .0!- 0! + 1947 j " 01*9 k˙ 02 " #$ % ˆ! ˙ " " r0 ! ˘! .0"

مق1776ـ 1711( : نويسـد ايسـه اديـان مـي ) در رساله خود درباره تاريخ طبيعي دين در فصل

و خون ريزي شروع كرد. حتـي امـروز هـم اگـر چـه اسالم از ابتدا با اصول سختگيري بيشتر

و وعـده جنـگ بـي نصـيب آتشي بر سر پيـروان اديـان ديگـر نمـي ريـزد، آنهـا را از لعنـت

(نمي ).203هاي تبليغي مسيحيت عليه اسالم، بررسي شيوهنظري، گذارد

) (مسـلمانان) دربـارة ديـن ) ميHumbert of Romansهامبرت رومي گويـد: آنـان

رسـيدند، بـدون هـيچ ترحمـي بـه كشـتار خود تا آنجا جدي بودند كه هر كجا به قدرت مي

ميكساني كه عليه دين آنان تبليغ مي (كردند، اقدام ).همانكردند

و در به توضـيح واژة جهـاد پرد» بازورث«يكي ديگر از مستشرقان انگليسي به نام اختـه

نويسد: سخناني كه گويي خود آن را وضع كرده، درباره اين واژه مي

و به معناي واژه» جهاد« باشـد. جهـاد كـه بـه عنـوان شرعي مـي» مبارزه«اي است عربي

[حضرت] محمد نهاده شـده، بـر ايـن مفهـوم اسـتوار9تكليفي ديني بر دوش همه پيروان

ج هان شمول است، بايد حتي اگر الزم باشد، بـه زور است كه چون دين اسالم داراي اعتبار

نويسد: در اسالم سـنتي، اسلحه، در بين همة افراد بشر انتشار يابد. او در ادامة سخنان خود مي

و برتر از همـه يهوديـان» اهل كتاب«بايست عليه جهاد مي (يعني متوليان مقتدر كتب مقدس

و نيز عليه مشركان ترتيب داده و بـه اسـالمو مسيحيان) شود تا به اقتدار اسـالم گـردن نهنـد

) ).199شناسي، فصلنامه شيعه،»المعارف آمريكاناتصوير شيعه در دايرة«رضواني، بگروند

و تسويه حساب با مخالفان4 . انتقام

و سرايا را انتقام مسلمانان از اهل مكه مـي داننـد كـه برخي از مستشرقان هدف غزوات

د و در» محمـد پيـامبر اسـالم«يارشان اخراج كرده بودنـد. نويسـندگان مقالـه آنان را از شهر

مي�داير نويسند:المعارف اسالم ليدن در اين باره

آن9ارتقاي مكه به مركز اسالم، وظيفه جديدي برعهده پيامبر« نهاد كه مسـلما وي

و اطـراف آن بـر را پيش اي بينـي كـرده بـود. هنگـامي كـه زيـارت امـاكن مقـدس در مكـه

مسلمانان واجب شد، آنان ناگزير شدند تا راهي براي ورود به سرزمين مقدس بيابنـد كـه از

Page 16: ˘ˇ ˆ - journals.miu.ac.irjournals.miu.ac.ir/backend/uploads/a72af66932faa9e3a69055b5ccdf...(1 !˘ q!$ 1989 j! " ˇ .0!- 0! + 1947 j " 01*9 k˙ 02 " #$ % ˆ! ˙ " " r0 ! ˘! .0"

(حـج/ آميـز، نامـه صـلح ). از آنجـا كـه دسـتيابي بـه يـك توافـق25آن اخراج شده بودنـد.

ميغير رسيد، الزم بود ورود به مكه با توسل به زور انجام گيرد. پيامبر نيز بايـد ممكن به نظر

مي با مردم كرد؛ زيرا آنان با بيرون راندن او از شهر، در نظـر جهانيـان بـر مكه تسويه حساب

ـ كـه تـا حـدي بـه شـكل و عذابي كه مكررا بـه ايشـان وعـده داده بـود او غلبه يافته بودند

ـ تحقق نيافته بـود. ايـن مسـأله موجـب» هاي عذابداستان«دينان در مجازات كليشه بي بوده

از» اجازه جنـگ«جديدي گرديد كه در متون سيره با عنوان صدور فرمان الهي بـا مشـركان

آن ياد شده است. انصار متعهد شده بودند تنها در صورتي كه پيامبر آماج حمله قرار گيـرد،

و تجار مكه مايل نبودند با آغـاز جنـگ، در حـق او لطفـي كننـد. مهـاجران از او دفاع كنند

و بسيار برخالف احساساتشان بود كه به عنوان اهالي مكـه براي جنگيدن پيمان نبسته بودند،

و خويشاوندان هم خونشان بجنگند. از آيـات قـرآن كـه پيـروان محمـد با اعضاي قبيله خود

(بقـره/ بـاره مالمـت مـي ] را به شدت در ايـن9[ و...)38؛ حـج/ 216كنـد و آيـات بعـد

(تصـوير» شـد]9[دتوان فهميد كـه مخالفـت آنـان تـا چـه حـد باعـث رنجـش محمـ مي

).78المعارف اسالم، در دايرة3و حضرت زهرا9حضرت محمد

و مسلمانان5 . دفاع از اسالم

ناپذير براي حيات مسلمانان هاي صدر اسالم را امري اجتنابنگر جنگمستشرقان واقع

دانند.و اسالم مي

و قـرآن«جان ديون پورت، نويسندة كتاب من تشـبيهضـ» عذر تقصير به پيشگاه محمد

شان، اتهام نشر اسالم با براي تبليغ آيين آسماني7به رفتار حضرت موسي9رفتار پيامبر

و شمشير از سوي پيامبر مي9زور و بر آن است كـه همـان را رد گونـه كـه حضـرت كند

و ناشر قانون بود، براي نجات بني7موسي و قـدرت متوسـل شارع اسرائيل از مصر به زور

ك و اگر چنين و بـا ايـن حـال كرد، به يقين نمياري نميشد توانست قومش را نجـات دهـد

و قـدرت تاكنون هيچ كسي يافت نشده كه آن حضرت را متهم به جـاه خـواهي كنـد، طلبـي

نيز براي وحدت جوامع پراكنده شبه جزيره عربستان كه به قبايل متعـدد9حضرت محمد

Page 17: ˘ˇ ˆ - journals.miu.ac.irjournals.miu.ac.ir/backend/uploads/a72af66932faa9e3a69055b5ccdf...(1 !˘ q!$ 1989 j! " ˇ .0!- 0! + 1947 j " 01*9 k˙ 02 " #$ % ˆ! ˙ " " r0 ! ˘! .0"

و جد و اغلب با يكديگر در حال نزاع ال بودند، راه ديگري نداشت جـز اينكـه تقسيم بودند

و و از قدرت نظامي استفاده نمايد. در هر حال، وضع و سردار آنها قيام كند به عنوان راهنما

(جـان طلبي منزه نگـاه مـي طوري بود كه به كلي او را از تهمت جاه9رفتار پيامبر داشـت

و قرآن، ا تلخيصو اقتباس)).(ب 157ـ 156ديون پورت، عذر تقصير به پيشگاه محمد

) اي كـه در محمـد، سـتاره«)، مستشرق فرانسـوي، در كتـاب M. Savaryام. ساواري

و در سـال» مكه درخشيد در 1349و 1346هـاي(اين كتاب توسط آقاي شـكيباپور ترجمـه

طلبي پيـامبر، بـه دفـاع از جهـاد مسـلحانه آن تهران چاپ شده است) ضمن رد ادعاي جنگ

ميحضرت پرداخته اس مينويسد: پيامبر هرگز نميت. وي و تا توانسـت خواست جنگ كند

و كرد. تنها زماني رسول خدا به جهاد مسلحانه روي مـي از جنگ دوري مي آورد كـه زبـان

و خشك مردم سودمند نبـود. پيـروان او از منطق نيرومند اسالم به علت تعصب هاي جاهالنه

و يهوديـان كـاري از هاي سياسي خود به علت كارشكني احزاروش ب مخالف ماننـد كفـار

و شرافت مسلمانان در خطـر مـي پيش نمي (ام. سـاواري، محمـد بردند؛ جايي كه آبرو افتـاد

ــه نقــل از: آل اســحق خــوئيني،74اي كــه در مكــه درخشــيد، ســتاره اســالم از ديــدگاه«، ب

و اقتباس)). 220،»دانشمندان جهان (با تلخيص

د مياين نويسندة فرانسوي و ايمـانر ادامه و زماني دفـاع از عقيـده نويسد: در هر عصر

و محمـد و پسنديده است و بـراي دفـاع از مسـلمانان بـه جهـاد9شايسته نيـز در راه خـدا

(همان).مي و جنگ در چنين صورتي جهاد انساني است پرداخت

) 9در دفاع از پيـامبر» محمد�الرسول، حيا«در كتاب)R.F Boodliآر. اف. بودلي

ميو رد تهمت جنگي نويسد:طلبي از آن حضرت

مي« ميانتقاد كنندگان بر محمد ايراد و بعضي از گيرند كه او آتش جنگ را دامن زند

باره بسـيار ها را به وجود آورد، در اينتاريخ نويسان به خيال اينكه تنها محمد اين نوع جنگ

ميقلم هـا اند كه در دنيا سـبب اساسـي جنـگ نويسان فراموش كردهتاريخ كنند. اينفرسايي

و ايـن اختصـاص بـه اسـالم نـدارد. اگـر محمـد و اديـان ديگرنـد را]9[مذاهب تـورات

Page 18: ˘ˇ ˆ - journals.miu.ac.irjournals.miu.ac.ir/backend/uploads/a72af66932faa9e3a69055b5ccdf...(1 !˘ q!$ 1989 j! " ˇ .0!- 0! + 1947 j " 01*9 k˙ 02 " #$ % ˆ! ˙ " " r0 ! ˘! .0"

ميمي هـاي مقدسـي را بـه راه انداختـه كـه دو هـزار سـال قبـل از ديد موسي جنـگ خواند،

و اگر كمي بيشتر تـورات را مطا جنگ ديـد پادشـاهان كـرد، مـي لعـه مـي هاي او اتفاق افتاد

ميبني و نيز مـي اسرائيل بيش از او براي دفاع از عقايد خود هـاي ديـد كـه عبرانـي جنگيدند

هاي ديني خود قوانين مذهبي گذراندند كه هيچ قابل قياس با قوانين امروز قديم براي جنگ

و يـا داد تـ ريزي نبود. او به اسير اجازة انتخاب مـي نيست. محمد تشنة خون ا يـا جزيـه بدهـد

اسـالم: آل اســحق«، بـه نقـل از 413محمـد،�(بـودلي، الرسـول، حيــا» اسـالم را قبـول كنـد

).209خوئيني، از ديدگاه دانشمندان جهان،

هاي مستشرقانبندي كلي ديدگاهدسته

مي9هاي مستشرقان درباره اهداف جهاد در عصر پيامبر اكرمديدگاه تـوان چنـين را

كدسته رد:بندي

روحيـه جنـگ طلبـي وغـارتگري تـازه ها، تسـكين جنگاز9. هدف پيامبر اكرم1

مسلمانان حجاز بود.

و تنگدستي بود. . هدف پيامبر اكرم2 و سرايا نجات پيروان خود از فقر از غزوات

و گسـترش3 و بـراي سـركوب پيـروان اديـان ديگـر . اساسا اسالم دين خشونت است

ده است. اسالم جهاد را مطرح كر

و4 و سرايا انتقام از اهـل مكـه بـود كـه آنـان را از شـهر . هدف پيامبر اكرم از غزوات

ديارشان اخراج كرده بودند.

و معنـوي آنـان مطـرح5 و منـافع مـادي . اساسا جهاد با هدف دفاع از حيثيت مسلمانان

و اهداف آن را با رويك رد تـاريخي شد. اين مطالب به نحوي ماهيت جنگ هاي عصر نبوي

ميكند كه چند پرسش كليتبيين مي آورد. تر را پديد

) چراقانون جهاد در اسالم وجود دارد؟ اگر اسالم ديني الهي است، چـرا بـه جـاي الف

صلح، جنگ را مطرح كرده است؟

هاي بدوي كدام است؟و تفاوت ماهوي آن با غارت؟ب) اهداف جهاد در اسالم چيست

Page 19: ˘ˇ ˆ - journals.miu.ac.irjournals.miu.ac.ir/backend/uploads/a72af66932faa9e3a69055b5ccdf...(1 !˘ q!$ 1989 j! " ˇ .0!- 0! + 1947 j " 01*9 k˙ 02 " #$ % ˆ! ˙ " " r0 ! ˘! .0"

انـد اسـالم را بـر ديگـران استفاده از قانون جهاد به خود اجازه دادهج) چرا مسلمانان با

، در حالي كه اين قانون با اصل آزادي عقيده مخالف است؟تحميل كنند

كند كه منطقـا بايـد پرسش سوم مسئله رابطه گسترش اسالم با قانون جهاد را مطرح مي

و دوم پاسخ داده شود؛ از اين رو، بعد از پرسش نخست را از منظر قرآن دو پرسشهاي اول

ميو سنت پاسخ مي و پاسخ به پرسش سوم را به مجال ديگري وا گذاريم.دهيم

ارزيابي ديدگاه مستشرقان از منظر قرآن

و بدون اراخاورشناسان از يك طرف برخالف واقعيت ه اسناد تـاريخي،يهاي تاريخي

توهمه جنگ و درصدد و انگيزه مسـلمانان از هاي صدر اسالم را هجومي گرفته جيه اهداف

و از طرف ديگر، اين اظهارات با قـرآن كـريم بـه عنـوان نقشـه راه ها بر آمدهاين جنگ اند.

به هيچ وجه همخواني ندارد. براي روشن شدن مطلب، اكنون ابتـدا اهـداف9پيامبر اكرم

كنيم.و ماهيت جهاد در اسالم را از نظر قرآن بررسي مي

د فاعي اسالمجهاد برنامه

انـد، بـا اظهـار كـرده9مطالبي كه مستشرقان در باره اهداف جنگ هاي پيامبر اكـرم

هاي قرآن كريم كه نقشه راه پيامبر بوده است، منافات دارد. از نظر قرآن هدف اصلي جنگ

و مسلمانان بوده است. صدر اسالم دفاع از كيان اسالم

كرطور كه عدههمان اند، جهاد در اسالم قانوني است برايهداي از خاورشناسان اذعان

و مسئله دفاع از ضرورت هاي زندگي بشر است. اسالم به عنوان دين جامع براي حيات دفاع

و نجات انسان و پيروانش هاي دربند مسئله جهاد را مطرح كرده است. قـرآن كـريم خودش

ميمي و بندگي خداوند ويران .]1[شدفرمايد اگر دفاع نبود مراكز عبادي

آميز توضيح مطلب اينكه اسالم به عنوان يك مكتب آسماني درصدد زندگي مسالمت

هاست؛ به همين دليل، اصل اولي از نظر اسـالم صـلح اسـت. امـاو با شرافت براي همه انسان

و بي و ظلم مخالف است و باطل را نيز با شـرافت اسالم با پذيرش ذلت تفاوتي نسبت به حق

.داندميانساني ناسازگار

Page 20: ˘ˇ ˆ - journals.miu.ac.irjournals.miu.ac.ir/backend/uploads/a72af66932faa9e3a69055b5ccdf...(1 !˘ q!$ 1989 j! " ˇ .0!- 0! + 1947 j " 01*9 k˙ 02 " #$ % ˆ! ˙ " " r0 ! ˘! .0"

و حقـوق مظلومـان باشـد ـ چه در راه دفاع از جامعه اسالمي (جهـاد از نظر قرآن جهاد

(جهـاد ابتـدايي) دفاعي و گسترش اسـالم و چه براي تبليغ ازــ]2[) در هـر صـورت دفـاع

و قدرت طلبـان؛ از ايـن ارضاي روحيهحقوق انسانيت است، نه رو، خودكامگي دنياخواهان

و بيست مورد واژه»جهاد« كريم يازده بار واژهخداونددر قرآن في سبيل«را با كلمه» قتال«،

و قتال تنها بايد براي خدا باشـد» اهللا آورده است. بسامد اين قيد بر اين داللت دارد كه جهاد

و منفعـتو چنين هدفي محال است با خودمحوري، زورگويي، سلطه گرايـي سـازگار طلبي

و به دسـت نظر اسالم هر نوع جنگو ستيزي كه با هدف جاهباشد؛ به همين سبب، از طلبي

و براي استثمار ديگران باشد، ظلم ناپسند شمرده شده است. و ثروت نامشروع آوردن مال

و ملـت و حقيقـت از نظـر اديـان الهـي و دفـاع از حـق هـاي جنگ با هدف دفع تجاوز

و فرهيخته نه تنها مذموم نيست كه مورد ستايش ترديـد، اگـر ملتـي بـه ايـن است. بـي آزاده

و پايـداري نكنـد، قطعـا مـورد مـذمت بهانه كه ما طرفدار صلح ايم در برابر متجاوز مقاومت

و ذلت است. عقالي عالم قرار مي گيرد؛ زيرا اين كار در واقع تسليم شدن

و تشـريع آن طبق بيان قرآن كريم در همه اديان توحيدي اين نوع جنگ وجود داشـته

.دين اسالم اختصاص ندارد به

وما ضعفو( بيل اللهس في مهابأص لما فما وهنوا كثير نبي قاتل معه ربيون من ا وكأين

يحب الصابرين اللهو اوما استكانوا ربنا قولهم إلا أن قالوا لنا ذنوبنا وإسـرافناوما كان غفر

على القوم الكافرين وانصرنا أمرنا وثبت أقدامنا وحسـن ثـوابفي ثواب الدنيا الله متاهĤف

يحب المحسنين اللهو (آل)اآلخرة خ«)؛ 148ـ 146عمران/؛ [و خـدا با پيامبران كه داپرسـتان

[هيچ دوستان] و و جهاد كردند [با دشمنان] كارزار گاه] از جهت آنچه بسياري همراه ايشان

و و ضـعف از خـود نشـان ندادنـد، و مشكالت] بـه آنـان رسـيد، نـاتوان نشـدند [از مصايب

[در چنـان وضـعي] جـز ايـن نبـود كـه خداوند شـكيبايان را دوسـت مـي و گفتارشـان دارد،

و زيادهپروردگا و گام هايرا! گناهان و ما را در روي مان را بر ما ببخشاي مان را استوار دار

و خدا و پاداش نيك اخروي به آنان داد، برابر كافران ياري كن. پس خداوند پاداش دنيوي

Page 21: ˘ˇ ˆ - journals.miu.ac.irjournals.miu.ac.ir/backend/uploads/a72af66932faa9e3a69055b5ccdf...(1 !˘ q!$ 1989 j! " ˇ .0!- 0! + 1947 j " 01*9 k˙ 02 " #$ % ˆ! ˙ " " r0 ! ˘! .0"

بـا7در كتب آسماني ديگـر نيـز مبـارزه حضـرت موسـي ». داردنيكوكاران را دوست مي

و مبارزه ابر و مورد ستايش قرار گرفته است.7اهيمفرعونيان و... مطرح شده با نمروديان

مينويسنده مصري،،عباس عقاد نويسد:در اين باره

پـذيرد. گاه به زور متوسـل نشـدند مگـر در برابـر زوري كـه منطـق نمـي مسلمانان هيچ

مانان در بينند، چنان كه مسـل هرگاه به مسلمانان تعرض نشود، از آنان به جاي بدي خوبي مي

و قبايـل عـربةبرخورد با دولت حبشه چنين كردند. در جزير العرب جنگي ميان مسـلمانان

در نگرفت جز آنكه ماهيت دفاعي داشت يا هدفي پيشگيرانه در بين بود. حق شمشير برابر با

و،حق زندگي است. هر جا اسالم دست گرفتن شمشير را الزم دانسته است از باب اضـطرار

و صـلح .. حق در زندگي بوده است..براي حفظ (العقـاد، حقـائق اسالم دو كلمه است: دين

و اباطيل خصومه، ).14االسالم

داليل دفاعي بودن جهاد از منظر قرآن

مي داليل متعددي از ازيتوان اراقرآن كريم ه كرد كه اسالم مسئله جهاد را براي دفـاع

و مسلمانان مطرح حقوق انسان و كيان اسالم اند از:كرده است. مهم ترين آنها عبارتها

و تجهيزات نظامي1 . محدوديت جذب نيرو

و امكانـات جنگـي را محـدود بـه حـدود خاصـي قرآن كريم تقويت نيروهاي نظـامي

و مسلمانان است: حد مجاز كسب قدرت، كرده است. توانمندي براي دفاع از كيان اسالم

من( لهم مااستطعتم وعـدوكموأعدوا اللـهودع ـون بـهبتره ربـاط الخيـل ومن قوة

شي من تنفقوا وما مهلمعي الله مونهلمالتع هموند من في سـبيلوآخرين ءكمإلـي فـوي اللـه

آنچـه توانـايى داريـد، از نيـرو آمـاده]دشمنان[ر آنها برابدر«)؛60(انفال/)وأنتم التظلمون

و دشـمن]براى ميدان نبرد[ هاى ورزيدهاسب]و همچنين[ سازيد تا به وسيله آن دشمن خدا

و و خـدا گروه ديگرى غير از اينهـا را كـه شـما نمـى]همچنين[خويش را بترسانيد شناسـيد

و هرچه در راه خدا مى د[شناسد، انفاق كنيد، به شـما بازگردانـده]فاعى اسالمو تقويت بنيه

شدمى و به شما ستم نخواهد ».شود

Page 22: ˘ˇ ˆ - journals.miu.ac.irjournals.miu.ac.ir/backend/uploads/a72af66932faa9e3a69055b5ccdf...(1 !˘ q!$ 1989 j! " ˇ .0!- 0! + 1947 j " 01*9 k˙ 02 " #$ % ˆ! ˙ " " r0 ! ˘! .0"

و افزايش قـدرت جنگـى ايـن نيسـت كـه طبق اين آيه شريفه، هدف نهايى تهيه سالح

ممحكومت اسالمي يا مسل و آبادينك نابودرا ردم جهانانان و زمـين ند هـا را بـه ويرانـى هـا

كنكه سرزمينهدف اين نيست . همچنيندنبكشان و اموال ديگران را تصاحب و هـدفنها د

و استعمار را در جهان گسترش ده د، بلكه هدف اين است كه بـا ايـنناين نيست كه بردگى

و دشمن خود را بترسانيد،ليوسا و ديـن مسـلمانان دشمن خدا و جـان تا آنان طمع بـه مـال

(ر.ك: .)7/226تفسير نمونه، مكارم شيرازي، پيدا نكنند

مي;عالمه طباطبايي نويسد:در تفسير اين آيه شريفه

وعدوكم(جمله الله ودع به لهـم(در مقام بيان تعليل جمله)ترهبون اسـت)وأعدوا

و امكانات دفاعى را تدارك ببينيد تا به وسـيله آن دشـمن خـدا و معنايش اين است كه اين قوا

و از آنان زهر چشم گرفته باشيدو دشمن خود را ترساني ).9/117الميزان، طباطبايي،( ده

. ممنوعيت جنگ با غير متجاوزان2

قرآن كريم در آيات متعددي دستور جهاد با كفار را مقيد به كساني كرده است كه بـا

وال تعو(.جنگندمسلمانان مي لونكمقـاتين يالذ بيل اللهس في يحـب قاتلوا ال وا إن اللـهتـد

مي«[)؛ 190(بقره/)المعتدين جنگند، نبرد كنيـد اي مؤمنان!] در راه خدا با كساني كه با شما

». داردو از حد تجاوز نكنيد كه خدا تعدي كنندگان را دوست نمي

اهللا«در اين آيه شريفه جمله هـاى اسـالمى را روشـن، هـدف اصـلى جنـگ»فى سـبيل

ه طلبى يا كشورگشايى يا بـ جويى يا جاهانتقام برايسازد كه جنگ در منطق اسالم هرگزىم

و اشغال سرزمينيدست آوردن غنا مى هاى ديگران نيست.م كنـد اسالم همه اينها را محكوم

بـو مى و بـراىه گويد: سالح و بـه جهـاد پـرداختن فقـط بايـد در راه خـدا، دسـت گـرفتن

و و فسـاد گسترش قوانين الهى و ريشه كن ساختن ظلم و دفاع از حق و عدالت بسط توحيد

و تباهى باشد.

جـدا،دهـد هايى كه در جهان روى مـى هاى اسالمى را از تمام جنگهمين نكته جنگ

و نيز همين هدف، در تمام ابعاد جنگ اثر مـى مى و كيفيـت جنـگ، سازد و كميـت گـذارد

Page 23: ˘ˇ ˆ - journals.miu.ac.irjournals.miu.ac.ir/backend/uploads/a72af66932faa9e3a69055b5ccdf...(1 !˘ q!$ 1989 j! " ˇ .0!- 0! + 1947 j " 01*9 k˙ 02 " #$ % ˆ! ˙ " " r0 ! ˘! .0"

اهللا« به رنگنوع سالح، چگونگى رفتار با اسيران را آورد. پـس قتـال در در مـى»فـى سـبيل

مى.اسالم جنبه دفاع دارد هـا دفـاع خواهد به وسيله قتال با كفار از حـق قـانونى انسـان اسالم

مي2/19تفسير نمونه، مكارم شيرازي،( كند فرمايد:). در آيه ديگري

وبيـنه إلا الذين يصلون إلى( ـنكميم بأنقو مهورـدص ـرتصح وكمءĤـج أو م ميثـق

فلقتلوكم فإن اعتزلوكم ف كمليع ملطهلس الله ءĤش لوو مهمقو أو يقتلوا لوكمقتي لـوكمقتي لـم

لكم ل اللهعا جفم لمالس كما إليألقوبيوس هملي90(نساء/)الع» مگر كسانى كه بپيوندند بـه)

و ميان آنان پيمان محكمى اسـت، يـا نـزد شـما بياينـد، در حـالى كـه گروهى، كه ميان شما

(بـر ] سينه[بيقين و اگـر هاى آنان از پيكار با شما يا پيكار با قومشـان، بـه تنـگ آمـده اسـت.

رامى فرض) خدا مىخواست، قطعا آنان مىبر شما مسلط و حتما با شما پيكار كردند. كرد،

و با شما پيكار ننمودهپس اگر از شما كناره و با شما طـرح صـلح افكندنـد، گيرى كرده اند،

(تعدى) شما بر آنان قرار نداده است .»پس خدا هيچ راهى براى

فرمايد:همچنين مي

)و لها نحلم فاجلسل جنحوا هو السميع العليموإن إنه لى اللهع و«)؛90(نسـاء/)توكل

[چـرا] و بر خدا توكـل كـن! (تو نيز) بدان گراى؛ (دشمنان) به صلح متمايل شوند، پس اگر

[و] داناست .»كه در حقيقت تنها او شنوا

و مشركان غير معاند. وجوب زندگي مسالمت3 آميز با كفار

د با اهـل آميزهمزيستي مسالمتاليل دفاعي بودن جهاد از منظر قرآن وجوب از جمله

و مشركان غير معاند شـوند: غيرمسلمانان به سه گـروه تقسـيم مـي است. از نظر اسالم كتاب

و اهل حرب. اهل كتاب، مشركان معاهد

ميدو گروه نخست آميز با اسالم به همزيستي مسالمت و تنهـا بـه مقابلـه توصيه و كنـد

و محارب از آنان سـفارش مـي پيكار با گروه و بـر همـين مبنـا كنـد. هاي معاند اكثـر آيـات

و جنگ دعوت مي قـرآن كنند مربوط بـه ايـن مـورد اسـت. رواياتي كه مسلمانان را به قتال

ي(فرمايد: كريم مي لمين وي الدف لوكمقاتي ين لمن الذع الله اكمنهلاي ـاركميد من خرجوكم

Page 24: ˘ˇ ˆ - journals.miu.ac.irjournals.miu.ac.ir/backend/uploads/a72af66932faa9e3a69055b5ccdf...(1 !˘ q!$ 1989 j! " ˇ .0!- 0! + 1947 j " 01*9 k˙ 02 " #$ % ˆ! ˙ " " r0 ! ˘! .0"

يحب المقسطين إن الله همطوا إليتقسو مروهتب خـدا شـما را نسـبت بـه«)؛8(ممتحنـه/)أن

و شـما را از خانـه هايتـان بيـرون نراندنـد، منـع كسانى كه درمورد دين با شما پيكار نكردنـد

و نسبتنمى را كند كه به آنان نيكى كنيد [چـرا] خـدا دادگـران بـه آنـان دادگـرى نماييـد؛

.»دارددوست مى

ميهمان بـه دو بنـدي در يـك دسـته افراد غير مسلمان شود، طور كه از اين آيه استفاده

و آنـ انا: گروهى كه در مقابل مسلمشوندگروه تقسيم مى و شمشير كشـيدند راانن ايستادند

و كاشانه و شان به اجبار بيروناز خانه و دشمنى خود را بـا اسـالم و خالصه عداوت كردند،

و مسلمانان هرگونـه انـد مسـلمانان مكلـف؛ بنـابراين، آشـكارا نشـان دادنـد كرداردر گفتار

و دوسـتى خـوددارى نماينـد و از هرگونـه پيونـد محبـت .مراوده با اين گروه را قطـع كننـد

كـه گروهـى؛ يعنيبودند،شسران قري مخصوصا،مشركان مكه اين دستور،مصداق روشن

و گروهى ديگر نيز آنها را يارى كردند. رسما دست به اين كار زدند

و شـرك كـارى بـه مسـلمانان نداشـتند، نـه اما دسته ديگرى بودنـد كـه در عـين كفـر

مىعداوت مى و نه به بيرون راندنشـان ورزيدند، نه با آنها پيكار و ديارشـان كردند از شـهر

نيكـى.حتى گروهى از آنها پيمـان تـرك مخاصـمه بـا مسـلمانان بسـته بودنـد.اقدام نمودند

بىو كردن با اين دسته و اگر اظهار محبت با آنها اى بـا آنهـا بسـته معاهدهمسلمانان مانع بود

و در اجـراى عـدالت بكوشـند،بودند تفسـير مكـارم شـيرازي،(ر.ك: بايد به آن وفا كننـد

.)24/33نمونه،

مشجنگ روع از نظر قرآنهاي

و مسيحيان پيمان صـلح امضـا كردنـد با گروه اكرم پيامبر (در هاي مختلفي از يهوديان

ش مورد صلح ر.ك: مجله معرفت، از نظر اسالم اصـل.، مقالة حامد منتظري)40هاي پيامبر

و مواردي كه جنگ مشروع است، محـدود مـي هـاي باشـد. اكنـون جنـگ اولي صلح است

مي مشروع در اسالم كنيم:را مرور

.مشروع شناخته شده است جنگ در اسالمبه طور كلي در هفت مورد،

Page 25: ˘ˇ ˆ - journals.miu.ac.irjournals.miu.ac.ir/backend/uploads/a72af66932faa9e3a69055b5ccdf...(1 !˘ q!$ 1989 j! " ˇ .0!- 0! + 1947 j " 01*9 k˙ 02 " #$ % ˆ! ˙ " " r0 ! ˘! .0"

. جنگ دفاعي1

و حقوق شخصي است؛ و دفاع گاهي از ناموس، اموال از نظر اسالم دفاع واجب است

و خيانت وارد منزل ديگري شود كه مبارزه با او واجـب اسـت. مثل اينكه كسي براي غارت

و شـرافت يـك ملـت اسـت كـه بـر همـه افـراد واجـب اسـت(به گاهي نيز دفاع از استقالل

(ر.ك: مطهـري، جهـاد، أذن():55ـ45صورت واجب كفايي) از كشور خود دفاع كننـد

بـر جنـگكه كسانىبه«)؛39(حج/)لقدير نصرهمعلى الله وإنظلموا بأنهم يقتلونللذين

انـد؛ شـده واقع ستم مورد آنانكه اين خاطربه شد، داده) جهاد( رخصت شده، حميلت آنان

.»تواناست آنان يارىبر خدا قطعاو

و معاندجنگ.2 با مشركان، كفار محارب

و هرگونـه عده و پيمـان نيسـتند و اهـل كتـاب كـه حاضـر بـه مصـالحه اي از مشـركان

و آرام وش در جامعه اسالمي اسـت، رد مـي قراردادي را كه در جهت برقراري صلح كننـد

و گسترش تعاليم اسالم مقاومت مي جنـگ محارب هستند كـه،نماينددر برابر نظام اسالمي

ميبا آنان مشروع است فرمايد:. خداوند متعال

)الم بحالي إن الله والتعتدوا لونكمقتي سبيل الله الذين في حيـثعتدينوقتلوا ماقتلوهو

عند المسـج ملوهالتقتو من القتل أشد والفتنة وكمأخرج حيث من موهأخرجو موهفتمرامثقالحد

كذلك جـزاء الكفـرينحتى مفاقتلوه فإن قتلوكم يهف لوكمقتو در راه«)؛191ــ 190(بقـره/)ي

[از حـد] تجـاوز نكنيـد، چـرا كـه خـدا خدا، با كسانى كه با شما پيكار مـى و كننـد، بجنگيـد؛

و از جايى كه شما را بيـرون دارد.تجاوزكاران را دوست نمى و هر كجا آنان را يافتيد، بكشيد؛

(بدى) آشوبگرى و ك[شرك راندند، آنان را بيرون كنيد. [هم]، از در ] شديدتر اسـت. شتار و

و اگـر بـا شـما كنار مسجد الحرام با آنان پيكار مكنيد؛ مگر اينكه در آنجا با شـما بجنگنـد.

اكثر آياتي كه بـه طـور مطلـق.»پيكار كردند، پس آنها را بكشيد. سزاى كافران چنين است

و كفار مي محدستور جنگ با اهل كتاب، مشركان و اربان از آنان حمل دهد نيز به اهل عناد

و آيه 29،36،123شود؛ همانند آيات مي سوره فرقان.52سوره توبه

Page 26: ˘ˇ ˆ - journals.miu.ac.irjournals.miu.ac.ir/backend/uploads/a72af66932faa9e3a69055b5ccdf...(1 !˘ q!$ 1989 j! " ˇ .0!- 0! + 1947 j " 01*9 k˙ 02 " #$ % ˆ! ˙ " " r0 ! ˘! .0"

نامنافقباجنگ.3

وادهد در صـورتي كـه منافقـ خداوند در قرآن كريم به اهل ايمان فرمان مي ن از نفـاق

أن(:دنـ با آنـان جنـگكن،گري دست برندارندفتنه يريـدون ءاخـرين يـأمنوكم سـتجدون

ـ ويلقـوا إل تزلـوكمعي ا فإن لميهوا فسكأر قومهم كل ما ردوا إلى الفتنة يكم السـلمويأمنوا

وأولئكم جعلنا ل موهفتمث ثقيح ماقتلوهو مفخذوه مهيدأي مبينـاويكفوا علـيهم سـلطنا كم(

مى«)؛91(نساء/ (گروه) ديگرى را خواهيد يافت، كه خواهند از شما آسـوده خـاطر بزودى

(و بت پرسـتى) بازگردانـده (ولى) هر گاه به سوى فتنه (نيز) ايمن باشند. و از قومشان شوند

كنشوند، در آن سرنگون مى (درگيرى با) شما و بـا شـما ارهشوند. پس اگر از گيرى نكـرده

و دست از شما نكشيده (بـه طرح صلح نيفكنده اند، پس آنـان را هـر كجـا يافتيـد، ايشـان را

و آنانند كه براى شما، تسلطى آشكار، بر آنان قرار داديم و بكشيدشان. .»اسارت) بگيريد

م كسانى هسـتند كـه مـى اين دسته از منافقان يـان خواهنـد بـراى حفـظ منـافع خـود در

ت و براى و مشركان آزادى عمل داشته باشند و هدف خويش،مين اينأمسلمانان راه خيانـت

و همفكـرى مـى گروهنيرنگ پيش گرفته، با هر دو ،بـه همـين دليـل.كننـد اظهار همكارى

بتيجوهنگامى كه ميدان فتنه و مىنهاى آناهمه برنامه،پرستى پيش آيدى و بـا وارونه شود

بـه بـه همـين علـت، خداونـد ». كلما ردوا الى الفتنة اركسـوا فيهـا«:رونـد!مى سر در آن فرو

و در صـورت مقاومـت بـه،كه هر كجا آنان را بيابند استمسلمانان دستور داده اسير كننـد

(قتل ).4/59تفسير نمونه، مكارم شيرازي، برسانند

ج4 كارخيانت نگ با پيمان شكنان.

ميشكن پيمان با مشركان خداوند جنگ من بعد(شـمارد: را مجاز أيمانهم وإن نكثوا

ينتهون ملهلع مله أئمة الكفر إنهم لاأيمان دينكم فقاتلوا في وطعنوا مهدهماعقو ألا تقاتلون

أيمانهم وهموا بإخراج ال تخشوه نكثوا أحق أن فالله منهرة أتخشوم أول وكمءدم بهول ورس

مؤمنين كنتم ويشف صدور قـوم إن همليع ركمنصيو مخزهيو يكمدبأي الله مهذبعي ملوهقات

قلمؤمنين علىويذهب غيظ الله توبيو يم وبهمكح يملع اللهو شاءن ي؛15ــ12(توبـه/)م(

Page 27: ˘ˇ ˆ - journals.miu.ac.irjournals.miu.ac.ir/backend/uploads/a72af66932faa9e3a69055b5ccdf...(1 !˘ q!$ 1989 j! " ˇ .0!- 0! + 1947 j " 01*9 k˙ 02 " #$ % ˆ! ˙ " " r0 ! ˘! .0"

و در ديـن شـما طعنـه زدنـد، پـس بـا« و اگر سوگندهايشـان را پـس از پيمانشـان شكسـتند،

(معتبر) نيست، تا شايد آنان [چرا] كه آنان هيچ سوگندى برايشان پيشوايان كفر پيكار كنيد؛

و آهنـگ اخـراج ) پايان دهند.(به كار خود چرا با گروهى كه سوگندهايشـان را شكسـتند،

[خدا] كردند، پيكار نمى (پيكـار) بـا شـما را فرستاده و حال آن كه آنان نخستين بـار كنيد؟!

(مخالفت) آغاز كردند؛ آيا از آنان مى هراسيد؟! اگر مؤمنيد، پس خدا سزاوارتر است كه از

(مشرك او بهراسيد. و با آن ) ان پيكار كنيد، تا خدا آنان را بـا دسـتان شـما مجـازات كنـد؛

و سينه و شما را بر آنان يارى گرداند و هـاى گـروه مؤمنـان را شـفا بخشـد. رسوايشان سازد

[از ميانخشم شديد دل و خدا توبههاى آنان را (و شايسته بداند)، ] ببرد؛ هر كس را بخواهد

و خدا داناى فرزانمى .»ه استپذيرد؛

با اهل بغيجنگ.5

كههاي داخلي نيز گريياغيو سركوبهادفع آشوب جنـگ اسـالم از مواردي است

مي. قرآن مجيد در اينشماردبا آن را مجاز مي وإن طائفتـان مـن المـوءمنين( فرمايـد: باره

ما عداهإح غتما فإن بنهيوا بحلـر اقتتلوا فأصأم حتي تفيء إلي تبغي لي األخري فقاتلوا التي

وا بحلفأص تفإن فاء اللهيطوا إن اللهأقسو )؛13(حجـرات/)نيحب المقسـطينهما بالعدل

و جنگ پردازند، در ميان آنها« صلح برقرار سـازيد هر گاه دو گروه از مؤمنان با هم به نزاع

و اگر يكي از آنها به ديگري تجاوز كند با طائفه ظـالم پيكـار كنيـد تـا بـه فرمـان خـدا بـاز

(و زمينه صلح فراهم شد) در ميان آن دو طبق عدالت، صـلح برقـرار گردد. هرگاه بازگشت

و عدالت پيشه كنيد كه خداوند عدالت پيشگان را دوست دارد .»سازيد

ستم ديدگانجنگ براي نجات.6

مبارزه با سـتمگران ظلم هستند به مسلمانان دستور زيرهايي كه قرآن براي رهايي انسان

والولـدان(را داده است: النساءو من الرجال والمستضعفين بيل اللهس في ومالكم التقاتلون

من أخرجنا ربنا لنـا الذين يقولون واجعـل من لدنك وليا لنا واجعل هذه القرية الظالم أهلها

(بـه دسـت«)؛75(نسـاء/)من لدنك نصيرا و زنـاني كـه و در راه مـردان چـرا در راه خـدا

Page 28: ˘ˇ ˆ - journals.miu.ac.irjournals.miu.ac.ir/backend/uploads/a72af66932faa9e3a69055b5ccdf...(1 !˘ q!$ 1989 j! " ˇ .0!- 0! + 1947 j " 01*9 k˙ 02 " #$ % ˆ! ˙ " " r0 ! ˘! .0"

(سـتمديده اي) كـه مـي پيكار نمي،اندستمگران) تضعيف شده گوينـد: كنيـد؟ همـان افـراد

و بـراي مـا از طـرف خـود خدا (مكه) كـه اهلـش سـتمگرند، بيـرون ببـر يا ما را از اين شهر

و ياوري تعيين فرما و براي ما از طرف خود يار .»سرپرست قرار بده

و حقوق انساني انسان7 ها. جنگ براي احقاق حق اهللا

و سـ و در اصـل آن اختالفـي بـين شـيعه ني جهاد ابتدايي از مسلمات فقه اسالمي است

(ر.ك: مصباح يزدي، جهاد در قرآن، ). برخي به سبب جوي كـه از ناحيـه 139وجود ندارد

(آقاي صالحي نجـف ها به وجود آمده است، جهاد ابتدايي را منكر شدهلبيرال آبـادي در اند

كتاب جهاد در قرآن سعي كرده است جهاد ابتدايي را انكـار كنـد تـا بـه زعـم خـود چهـره

بزدايـد، در صـورتي كـه اگـر بـه داليـل جنـگ ابتـدايي توجـه شـود، اسالم را از خشـونت

(ر.ك: صالحي نجفخشونتي دامن اسالم را نمي )).27ـ15آبادي، جهاد در قرآن، گيرد

ويكون الدين لله فإن انتهـوا فـالاوق(فرمايد: قرآن كريم مي فتنة حتى التكون ملوهت

ع إال (و بـت«)؛193(بقره/)لى الظلمينعدون و سـلبو با آنها پيكار كنيد! تا فتنه پرسـتى،

(از روش نادرسـت و ديـن، مخصـوص خـدا گـردد. پـس اگـر آزادى از مردم) باقى نماند؛

(مزاحم آنها نشويد! زيرا) تعدى جز بر ستمكاران روا نيست .»خود) دست برداشتند،

تبيين براي جهاد ابتدايي.دو

اند:نديشمندان مسلمان با دو بيان جهاد ابتدايي را تبيين كردها

و ذاتي در عالم، حق خداست؛ چـه سـاير حقـوق در پرتـو ايـن حـق1 . تنها حق اصيل

و است كه معني مي و از جملـه انسـان اسـت يابند. خداوند مالـك حقيقـي همـه موجـودات

وطههستي خود را وامدار اويند. اين راب تمامي مخلوقات همه مالكيت بين خداوند از يكسـو

و اراده خـدا ساير موجودات از سوي ديگر، ايجاب مي كند كه تمامي هستي طبـق خواسـت

ر.ك: مصـباح يـزدي، نظريـه حقـوقي (بـراي آگـاهي بيشـتر، به چرخشو گـردش درآيـد

و سياست در قرآن، فصل دوم). اسالم، حقوق

Page 29: ˘ˇ ˆ - journals.miu.ac.irjournals.miu.ac.ir/backend/uploads/a72af66932faa9e3a69055b5ccdf...(1 !˘ q!$ 1989 j! " ˇ .0!- 0! + 1947 j " 01*9 k˙ 02 " #$ % ˆ! ˙ " " r0 ! ˘! .0"

كه در سراسر جوامع بشري تنهـا خـدا در مورد جامعه انساني هم اقتضاي حق اين است

و سخنش برتر باشد: و دين او حاكم )؛40(توبـه/)وكلمة اللـه هـي العليـا(پرستش گردد

». خدا است كه برتر است كلمه«

و شرك اين نيسـت كـه همـه انسـان و موحـد البته مقصود از برافتادن كفر هـا مسـلمان

و زور نمي دلشوند؛ چرا كه با جبر في الدين(ها نفوذ كرد: شود در 256(بقره/)الإكراه ،(

و حاكميـت از و توحيـدي باشـد بلكه منظور اين است كه نظام حاكم بر جهان، نظامي الهي

و موانعي كه براي گسترش عبوديت وجود دارد، برداشته شود. آن خدا گردد.

ها. دفاع از حقوق انساني انسان2

داننـد. ها مـي مندان مسلمان جهاد ابتدايي را دفاع از حقوق انساني انسانبرخي از انديش

و دين حق را يـك امـر فطـري با توجه به اينكه از ديدگاه ايشان، و)11(روم/ اسالم، توحيد

را)56(ذاريـات/ دانـد فلسفه آفرينش انسان را عبوديـت پروردگـار مـي و پرسـتش خداونـد

و پذيرش دين الهي را باعث حيـات طيبـه)51عمران/آل( شناسدصراط مستقيم انسانيت مي

و آسـماني را باعـثو ناديده گرفتن پيام)24؛ انفال/97(نحل/ داند بشري مي هاي توحيدي

و بهيميـت تلقـي مـي ان179(اعـراف/ كنـد سقوط انسان به درجه حيوانيـت قهـرا)،22ال/فـ؛

و دين كامل را يك حق انساني قلمداد مي و دفاع از آن را كمتر از ديگر حقوق كند توحيد

ومي شمارداند. بنابراين، جهاد عقيدتي در حقيقت دفاع از حقوق انساني به انساني نمي آيـد

مي،هاي ديگرمانند همه دفاع و مجاز تلقي گردد. بر اين اساس، اسالم به خـود حـق مشروع

بيمي بيدهد كه با تمام مظاهر شركو عوامل و را اعتقاديديني و خـود بشـر مبـارزه كنـد

و گرايش آنها به سوي شـركو مجاز مي داند با هر چيز يا هر كس كه در اغوا كردن مردم

و نفوذ دين حق را مي و يا جلوي نشر گيرد، مبـارزه نمايـد. در همـين راسـتا باطل نقش دارد

ا7و ابراهيم9شكني پيامبر اسالمبت م كرمو يا جنگ پيامبر كـه، بـه با سران شرك در

ازو راحتي قابـل توجيـه اسـت مسـامحه اسـالم در ايـن زمينـه بـه معنـاي كوتـاهي در دفـاع

؛ سيد قطب، الضالل فـي41ـ64(ر.ك: مطهري، جهاد در اسالم، ترين حق انساني استمهم

.)186ـ187تفسير القرآن،

Page 30: ˘ˇ ˆ - journals.miu.ac.irjournals.miu.ac.ir/backend/uploads/a72af66932faa9e3a69055b5ccdf...(1 !˘ q!$ 1989 j! " ˇ .0!- 0! + 1947 j " 01*9 k˙ 02 " #$ % ˆ! ˙ " " r0 ! ˘! .0"

نتيجه

بـا آيـات اند،هاي مسلمانان صدر اسالم مطرح كردهاهدافي كه مستشرقان براي جنگ

است، منافات دارد. از نظر قرآن هر نوع جنـگو9قرآن كه به مثابه نقشه راه پيامبر اكرم

و بـراي اسـتثمار و ثـروت نامشـروع و بـه دسـت آوردن مـال ستيزي كه با هدف جاه طلبـي

و حرام است. همچنين با سه دليل قرآني دفاعي بودن جهاد در ديگران باشد، ظلم تلقي شده

و امكانات جنگي به دفاع از اسالم اثبا ت گرديد؛ يعني محدود شدن تقويت نيروهاي نظامي

و و معانـدان از آنـان كيان اسالم ومسلمانان؛مقيد شدن دسـتور جهـاد بـا كفـار بـه محاربـان

و مشركان غير معاند آميزهمزيستي مسالمتوجوب . همچنين روشـن شـد كـه با اهل كتاب

يك از آن موارد بـا اظهـاراتن كريم مجاز است كه هيچتنها در هفت مورد جنگ از نظر قرآ

اند.مستشرقان هم خواني ندارد؛ چنانكه مستشرقان منصف نيز به اين حقيقت اذعان كرده

Page 31: ˘ˇ ˆ - journals.miu.ac.irjournals.miu.ac.ir/backend/uploads/a72af66932faa9e3a69055b5ccdf...(1 !˘ q!$ 1989 j! " ˇ .0!- 0! + 1947 j " 01*9 k˙ 02 " #$ % ˆ! ˙ " " r0 ! ˘! .0"

نوشتپي

وصلوات ومساجد يذكر(ـ1 عبيو عوامص تمدله ببعض مضهعب الناس الله فعالد لوو

ينصره إن الله لقوي عزيزف من رن اللهنصليكثيرا و الله ما اسو اگر خداوند«؛)40/حج()يه

و صـومعه و بعضى از مردم را بوسيله بعضى ديگر دفع نكند، ديرهـا و نصـارا و معابـد يهـود هـا

و خداونـد كسـانى را كـه شـود، ويـران مـى مساجدى كه نام خدا در آن بسيار برده مى گـردد!

(و از آيينش دفاع نمايند) يارى مى و شكست ناپذير استيارى او كنند .»كند؛ خداوند قوى

و حقوق شخصي است، مثل اينكه كسي به منزل انسان بـراي2 ـ دفاع گاهي از ناموس

و خيانت وارد شود كه مبارزه با او واجب است. اگر كسـي در ايـن راه كشـته شـو د، غارت

و شرافت يك ملت است كه بر همه افراد واجـب اسـت شهيد است. گاهي دفاع از استقالل

(به صورت واجب كفايي) از كشور خود دفاع كنند. مورد سوم جايي است كه انسان هـايي

هـا كمـك مورد ظلم قرار گرفته باشند كه بر مسلمانان ديگر واجب است در حد توان به آن

ا و عـده كنند. مورد چهارم جايي اي مـانع ست كه حقوق انساني افراد به خطـر افتـاده اسـت

(ر.ك: مطهـري، و انسـاني اسـت، بـه آنـان هسـتند رسيدن پيام اسالم كه منشأ حيـات طيـب

).55ـ45جهاد،

Page 32: ˘ˇ ˆ - journals.miu.ac.irjournals.miu.ac.ir/backend/uploads/a72af66932faa9e3a69055b5ccdf...(1 !˘ q!$ 1989 j! " ˇ .0!- 0! + 1947 j " 01*9 k˙ 02 " #$ % ˆ! ˙ " " r0 ! ˘! .0"

منابع فهرستق. 1417،، بيروت، داراحياء التراث العربييةالنبوةابن هشام، السير.1

.ق1420چاپ سوم، بيروت، ��، نشر دارالكتب اسال����اييسفارس، احمد، معجم مقاابن.2ق. 1397، بيروت، دارالمعرفه،ةدالئل النبو ابونعيم،.3

(پژوهش دانشگاه كيمبريج)، ترجمه احمد آرام، تهـران، اميـر.4 كبيـر، جمعي از نويسندگان، تاريخ اسالم

.1378چاپ دوم،

نش.5 .ش1381ر اسراء، چاپ سوم، جوادي آملي، عبداهللا، تفسير تسنيم، قم، مركزاحر عاملي، محمد بن حسن،.6 ش.1370،:، قم، موسسه آل البيت����وسائل

.1384كبير، كالم، تهران، اميرحوراني، آلبرت، تاريخ مردمان عرب، ترجمه فريد جواهر.7

خوئيني، علي آل اسحق، اسالم از ديدگاه دانشمندان جهان، قم، انتشارات دفتر تبليغات اسالمي..8

و فرهنگـي، خوري حتي، فيليپ، تاريخ عرب، ترجمه ابو.9 القاسم پاينده، تهران، شركت انتشـارات علمـي

.1380سوم،

ش.1343دورانت، ويل، تاريخ تمدن، ترجمه ابوالقاسم پاينده، تهران، اقبال،.10

ش.1362زرين كوب، عبدالحسين، كارنامة اسالم، تهران، امير كبير،.11

.1384كالم، تهران، امير كبير، چاپ يازدهم، اسالم، ترجمه علي جواهرزيدان، جرجي، تاريخ تمدن.12

دارالهجرة، قم. تصحيح صبحي صالح، سيد رضي، نهج البالغه،.13

ق.1402في ظالل القرآن، دار الشروق، سيد قطب،.14

.1355شوقي ابوالخليل، اسالم در زندان اتهام،ترجمه حسن اكبري مرزناك، تهران، بعثت،.15

.1362قم، جامعه مدرسين حوزه علميه قم، التوحيد، محمد بن علي، شيخ صدوق،.16

مدرسين حوزه دفتر انتشارات اسالمى جامعهقم،، الميزان فى تفسير القرآن، طباطبايى، سيد محمد حسين.17

.ق 1417علميه قم،

دوالپيدوس، ايرام، تاريح جوامع اسالمي،ترجمه علي بختياري.18 .1387م، زاده، تهران، اطالعات، چاپ

و عرب، ترجمه سيد هاشم رسولي محالتي، تهران، كتابچي،.19 .1387لوبن، گوستاو، تمدن اسالم

.1387الحسين آذرنگ، تهران، سخن، چاپ هفتم، لوكاس، هنري استيون، تاريخ تمدن، ترجمه عبد.20

ش.1380مطهري، مرتضي، جهاد، تهران، صدرا،.21

.ش 1364دار الكتب االسالمية، تهران،، تهرانتفسير نمونه،،مكارم شيرازي، ناصر.22واقدي، محمد بن عمر، المغازي، تحقيق مارسدن جونز، بيـروت، مؤسسـة االعلمـي للمطبوعـات، چـاپ.23

م.1989سوم،