جنود عقل و جهل
DESCRIPTION
This is good but it's Farsi.Get and translate and read it.TRANSCRIPT
الرحیم الرحمن الله بسم
فرماید: می جهل و عقل جنود حدیث صادق)ع(در امام
آن قرارداد؛که وضداورابدی است وزیرعقل وآن نیکی
وضدآن حق وتصدیق کفر؛ وضدآن است؛وایمان وزیرجهل
؛ ستم وضدآن نومیدی؛ودادگری وضدآن ؛وامیدواری انکارحق
ناسپاسی؛ وضدآن خشم؛وسپاسگزاری و قهر وضدآن وخشنودی
اعتماد و رحمتش؛وتوکل از یاس خداوضدآن رحمت داشت وچشم
مهربانی دلی؛و سخت ضدآن و دلی آز؛ونرم و حرص بخداوضدآن
ضد و شعور و ؛ نادانی ضدآن و فهم و دانش و توزی؛ کینه ضدآن و
و پارسایی ؛و رسوایی و باکی بی ضدآن و پاکدامنی ؛و حماقت آن
بدرفتاری؛پروا آن ضد و رفتاری خوش و ؛ پرستی دنیا ضدآن
آرامی خودپسندی؛و آن ضد و فروتنی و گستاخی؛ ضدآن و داشتن
خاموشی و خردی؛ بی ضدآن و خردمندی و ؛ زدگی شتاب آن ضد و
حق تسلیم و ؛ کشی گردن آن ضد و بودن رام و پرگویی؛ آن ضد و
و ؛ تابی بی آن ضد و شکیبایی و ؛ کردن تردید آن ضد و شدن
آن ضد و نیازی بی و ؛ جویی انتقام آن ضد و پوشی چشم
نگه درخاطر و ؛ بودن خبر بی آن ضد و داشتن یاد به و ؛ نیازمندی
کناره و دوری آن ضد و ورزی مهر و ؛ فراموشی آن ضد و داشتن
آن ضد و مساعی تشریک و آز؛ و حرص آن ضد و قناعت و ؛ گیری
و داری پیمان و ؛ دشمنی آن ضد و دوستی و ؛ خودداری و دریغ
سرفرودی ؛ نافرمانی آن ضد و فرمانبری و ؛ شکنی پیمان آن ضد
دوستی و ؛ بودن مبتال آن ضد و سالمت و ؛ جستن بلندی آن ضد و
حق و ؛ گویی دروغ آن ضد و راستگویی و ؛ انزجار و تنفر آن ضد و
؛ خیانت آن ضد و امانت و ؛ نادرستی و باطل آن ضد و؛ درستی و
و سستی؛ ضدآن و چاالکی و ؛ ناپاکدلی آن ضد و دلی پاک و
و ؛ ناشناسایی آن ضد و شناسایی و ؛ کودنی آن ضد و زیرکی
آن ضد و رویی یک و ؛ کردن رازفاش آن ضد و رازداری و مدارا
ضد و نمازگزاردن و ؛ کردن فاش آن ضد و پوشی پرده و ؛ دغلی
و ؛ خوردن روزه آن ضد و گرفتن روزه و ؛ نماز کردن تباه آن
پیمان آن ضد و گزاردن حج و ؛ جهاد از فرار آن ضد و جهادکردن
به نیکی و ؛ چینی سخن آن ضد و نگهداری سخن و شکستن؛ حج
ضد و بودن حقیقت با و ؛ مادر و پدر نافرمانی آن ضد و مادر و پدر
؛ ناشایستگی و زشتی آن ضد و شایستگی و نیکی و ؛ ریاکاری آن
و ؛ پروایی بی آن ضد و تقیه و ؛ خودآرایی آن ضد و خودپوشی و
ضد و شوهر برای خودآرایی و ؛ باطل داری جانب آن ضد و انصاف
بی آن ضد و وآزرم حیا و ؛ پلیدی آن ضد و پاکیزگی و ؛ زنادادن آن
آن ضد و آسودگی و حد؛ از تجاوز آن ضد و روی میانه و ؛ حیایی
و ؛ گیری سختی آن ضد و گیری آسان و ؛ انداختن رنج به را خود
؛ گرفتاری آن ضد و تندرستی و ؛ برکتی بی آن ضد و داشتن برکت
آن ضد و حق با موافقت و ؛ طلبی افزون آن ضد و اعتدال و
و ؛ جلفی و سبکی آن ضد و متانت و سنگینی و ؛ هوس از پیروی
طلب و ؛ گناه به اصرار آن ضد و توبه و ؛ شقاوت آن ضد و سعادت
آن ضد و مراقبت و دقت و ؛ بستن طمع بیهوده آن ضد و آمرزش
شادابی و خرمی و ؛ سرباززدن آن ضد و دعاکردن ؛ انگاری سهل
؛ اندوهگینی آن ضد و دلی خوش و ؛ کسالت و سستی آن ضد و
بخیل آن ضد و سخاوت و ؛ گرفتن کناره آن ضد و شدن مانوس
بودن.
ی صفحه اول جلد کافی 26تا 24اصول
الرحیم الرحمن الله بسم
حدیثعقل جنود
وجهل
: خواه وطن آقای دبیر
پاک : عبدالرحیم تنظیم