زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf ·...

370
خانه مجازی کتاب ساز کتابWWW.KETABSAZ.INFO Www.Ketabsaz.info ایرانلود رمان دریت دانگترین سا بزر کـــتاب ســــــاز1 صفحهW w w . Ketabsaz . info* * این کتاب در سایت کتاب سازیه ته و منتشر شده، وامی تموق حق آن نزد این سایت محفوظ است.

Upload: doanquynh

Post on 29-Aug-2019

235 views

Category:

Documents


0 download

TRANSCRIPT

Page 1: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 1 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

W w w . Ketabsaz . info** .است محفوظ سایت این نزد آن حقوق تمامی و ، شده منتشر و تهیه ساز کتاب سایت در کتاب این

Page 2: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 2 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

میشد عاشق رمان

یگیب هزهر :سندهینو

خدا بنام

مثل حافظ ریام و شد باز اطیح در که زدمیم الب بال نیزم یرو خنده زور از داشتم

و سلن چارهیب. شد وارد رغضبیم

ادی همش من یول !رحافظیام یپا کف افتاد لبشون رو ی خنده و دنیپر جا از ایهل

و افتادم یم بیشک نیمت افهیق

به برسه چه کنم، جمع اطیح یها سنگفرش یرو از رو خودم یحت تونستم ینم

اخه.کنم کنترل رو ام خنده نکهیا

تالش یهرچ .ییجلو یصندل ریز افتاد خودکارم که میبود نشسته کالس سر امروز

حرص با .دارم برش نتونستم کردم

کالس ی خوشگله پسر ب،یشک نیمت موقع همون ،که عقب دمیکش رو یصندل

که نهیبش یصندل همون رو خواست

.شد نیزم پخش

!!بخند یک نخند حاال. بود میعذرخواه یجا. خنده از دمیترک

سوراخ و دماغ سوراخ و هاش گوش جفت از .بود یدنید بیشک نیمت ی افهیق

دود هاش سوراخ همه وکالا هاش گوش

...تیعصبان از شدیم بلند

رو کوچه کل صدات کن جمع خودتو پاشو :گفت بهم رو تیعصبان با رحافظیام

.برداشته

گرفته رو دستم باترس که ایهل ککم به و کردم جمع بود یزحمت هر به رو ام خنده

بلند کنه بلندم دیکشیوم بود

Page 3: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 3 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

رو شمین دیفهمیم رحافظیام اگه !بماند بودم دهیخند دانشگاه تو چقدر حاال. شدم

هام گوش تا همش که دوختیم

...نشه باز

.رغضبیم سالم کیعل :گفتم روبهش

!وضعشه؟ چه نیا: گفت شدو تر درهم هاش اخم

...گهید افشیق بود شده دار خنده کنم کاریچ خب.بود کرده دیکل باز رحافظیام نیا

سلنه ریتقص همش دیببخش :گفتم رحافظیام به رو خنده ونیم و شد باز شمین هم باز

فیتعر هجده مثبت یها جوک

. کنهیم

.زد رو سکته که چارهیب سلن .کرد کوپ حافظ

خوردنم زیچ به تا جلوش باشم مظلوم اگه دونستمیم ،خوب بود داداشم رحافظیام

.کنهینم ولم نندازه

.داد رو جوابشون اخم با حافظ که خنده، ریز زدم یپق .کردن سالم تازه سلن و ایهل

5

تو شه شل شتین :گفت گوشم ریز چوندیپیم رو دستم مچ عادتش طبق که یحال در

غروبه دم.کنمیم چالت باغچه

. توسرتون دیانداخت صداتونو آمده و رفت از پر کوچه

.دستمو کن ول چشم.ببرن رتتویغ خودتو شور مرده یعوض .شکست دستم آخ-

نگاه که سلن و ایهل ی وارفته افهیق به. افتاد راه خونه سمت به و کرد ول رو دستم

.خنده ریز زدم بازم کردم،

گه،ید رو شتین نکبت،ببند مرگ :گفت و گذاشت دهنم یرو رو دستش عیسر ایهل

.بخورتمون ودب مونده کم

Page 4: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 4 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

فیتعر هجده مثبت جوک من یعوض :گفت و پام ساق تو زد لگد با هم سلن

چارهیب بیشک با بگم بود حقت!کنم؟یم

!بود کرده پر رو دانشگاه کل تیجادوگر ها خنده یصدا و یکرد کاریچ

!دیکرد فیکث خودتونو شماها منه، داداش جفتتون سر تو خاک -

.بپرسم حالشو نشد ،یکرد سگش بنفشت یها هخند نیا با :گفت حسرت با ایهل

لیعزرائ حال آخه .خورد هم به ،حالم کن جمع خودتو:گفت و اش کله پس زد سلن

به روز هی !!داره دنیپرس هم

گوشت شیسگ اخالق با که بس کنم، یم اش خفه خودم یدستا با مونده عمرم

کنهیم آب رو تنمون

هر!!!!ریز به سر که منم بود، یعصبت حد از شیب حافظ ریام .گفتیم راست سلن

تشر هی دتمونید یم کوچه تو دفعه

ریگ یچ همه به کال.کرد یم آب رو چارهیب دوتا نیا تن گوشت و زد یم بهمون

از موهامون بودن رونیب !گهید دادیم

در چرا !دونم یم چه !زدنمون دنمون،حرفیخند مدل وکفشمون، فیک رنگ مقنعه،

!درازه تیروسر چرا!بازه گنجه

!زنهیم گرامافون چرا رزنهیپ نیا دختر

دیبزن یحاضر خوابگاه دیبر ها بچه گهید بسه: گفتم فکرهام از گرفت خندم خودمم

.دیش زیج خونتون نزدن زنگ تا

خداحافظ :گفت و کرد نگاه حافظ ریام اتاق پنجره به زونیآو ی لوچه و لب با ایهل

جونم حافظ

عوق:فتمگ و دراوردم تهوع حالت یادا

.زدم دید رو ییرایپذ و شدم رد راهرو از.خونه داخل رفتم و رونیب دادم حلشون و

سالن تو حافظ ریام شکر رو خدا

Page 5: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 5 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

سرم یرو از رو ام مقنعه که یحال در...کردیم بازخواستم دوباره گرنه و نبود

و آشپزخونه سمت رفتم دمیکشیم

.بایفر یانداخت راه ییبو عجب هوم:گفتم

6

رفتند؟ دوستات :گفت و سمتم برگشت و بست رو خچالی در لبخند با مامان

.برو د و کردن پا رو هاشون یاسک کفش چارههای،ب گرفت رو پاچشون حافظ آره -

؟ بود برداشته رو محل تون خنده یصدا که بود شده یچ حاال -

خب یول نبود یرتیغ رحافظیام مثل یلیخ مامان البته !!کن قانع مامانو ایب حاال

نیرنگ برو نیسنگ گفتیم شهیهم

رو آخر من یها خنده و ها یباز جلف نیا با کردیم فکر چارهیب کنم فکر ...ایب

!کنم یم باد دستش

جان گهید ندارم جنبه یشناسیم که منم گفتش، جوک سلن بابا یچیه: گفتم خنده با

جوک میتسل نیآفر جان به

.شدم

که ینگاه اون با کنه فرار هم رحافظیام ی هیسا از ماه چند تا کنم فکر سلن چارهیب

.کرد بهش حافظ ریام

.بخندم منم رو جوک اون نمیبب بگو خوب :گفت طنتیش با مامان

قش خودمم !سرم تو خاک!نداشتم که ایح.کردم فیتعر هجده مثبت فوق جوک هی

یا یگردن پس که دمیخند قش

. خورد گردنم به

بود دهیشن یعنی یوا.دیپر سرم از خنده و کرد خکوبمیم درجا حافظ ریام یصدا

سلن ادی به !سلن بدبخت !رو جوک

Page 6: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 6 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

اش خنده هم خودش یول کرد نگاهم چپ چپ کمی هم حافظ ریام.دمیبازخند

دمی،پر دمید که رو بازش شین .گرفت

لنگه یخوشگل تو عشقمه، .برم قربونش .گرفتم هاش لپ از ماچ تا دو و روش

و ستیب لی،استا بلند قد .نداره

براش دلم .حالت خوش و یعسل چشمها بلند، بایتقر و مواج یموها یورزشکار

ینبود داداشم اگه :گفتم .رفت ضعف

.شدمیم چاکت نهیس عاشق

یخواهرم که خدا شکر :گفت و کرد جدا خودش از منو خنده یول اخم با

یپسرها ی همه .بخواد دلت هم یلیخ اقتیل یب: گفتم و شد زونیآو هام لب

شکنن،یم دست و سر برام دانشگاه

هامن چشم هالک

زیم یرو از رو ام مقنعه و فیک یا روزمندانهیپ باخنده که طرفم به برداشت زیخ

سمت به بستم رو فلنگ و برداشتم

کنار کنسول زیم یرو که حافظ ریام یگوش به چشمم ها پله ،وسط اتاقم تو باال طبقه

شتدا. افتاد بود ها پله راه

افتاده ید یس ال صفحه رو ارشیک اسم.بود سکوت حالت رو. زدیم چشمک

به هام کرم و شدن روشن هام رادار.بود

7

کردم لمس رو تماس یبرقرار و نییپا برگشتم رو رفته ی پله دوسه.افتادن جنبش

ارشیک که گوشم کنار گرفتم و

!تو؟ یهست یگور کدوم زنمیم زنگ دارم دوساعته شرفت یب:دیترک

.دیگرفت اشتباه تونو عمه شماره نکهیا مثل دیببخش :گفتم یخونسرد با

؟ییتو نازیپر :گفت زود یول خورد جا

Page 7: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 7 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

بدونم چه: گفت و گرفت اش خنده !یکرد صحبت عمت به خطاب که اول نکبت-

بزرگ کفش تو پا خانوم فوضول

کنهیم ترش

کنمایم بارت کلفت هی.یگرفت اشتباه ت عمه با منو امروز کال تو -

کن باورم :گفت و دیخند

اسوختهیس:گفتم یخونسرد با

خانوم نازیپر گهید رسهیم بهت دستم:گفت یا خنده تک با

کنهیم نصفت حافظ بخوره بهم دستت ینامحرم-

هی درصد صد لیعزرائ با که یریبم حافظ یا .پروندتم جا از متر کی حافظ یصدا

!یدار یخون نسبت

کنه؟یم کاریچ وت دست من یگوش-

.داشت کار بود،عمشو گرفته اشتباه :گفتم بشنوه ارشیک که یطور

نکهیا از قبل .کردیم نگاهم دیوتهد اخم با .دستش دادم رو یوگوش زدم تماسو قطع

فرش به بزنه گند و بشه منفجر

اتاقم وداخل باال رفتم در یکی دوتا هارو پله من، نقص یب کلیه به وصدالبته

رو انداختم و کندم رو مانتوم.شدم

بود مونده کم تور،یمان رو انداختم کندم هم رو شلوارم .وترمیکامپ زیم یصندل

قورباغه مثل که بشه پا کله توریمان

تنم یمشک شلوارک هی با جذب یاریسبزخ شرتیت هی.دادم نجاتش و روش دمیپر

مقنعه ریز صبح از موهام. کردم

و پرپشت یموها یال هوا تا دادم تکون ارب چند رو سرم و روکندم پسمیکل بود

موهام به نهیآ تو چشمم .بره لختم

یب و لخت.دارم دوست بلند یمو .خوبه کمرم، ریز تا بود بلند افتاد

.فرم یموها عاشق.ندارم دوست!حالتن،افتضاح

Page 8: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 8 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

دم،اگهیسف خودم سبزن، چشمام .ادیم بدم بور یموها از .خداروشکر ان،باز یمشک

فکر شد، یم بور هم موهام

8

خاک یعنی !!!رو هیتشب !شدمیم افتند یم درخت از کال که ها وهیم نیا مثل...کن

دم سفت سرم یباال !!سوادم برسر

بستمشون یاسب

محسن و یمهد!؟ کجا :گرفت رو دستم مچ حافظ اول قدم تو که رونیب زدم اتاق از

.نندییپا

آوردم زبان به رو فکرم !پالسن؟ نجایا ،همش ندارند یزندگ و خونه نایا

هست هم یرعلیام :گفت حافظ

عشقمو بگردم دورش: گفتم باذوق

.خورد هم به تعادلم.گرفت رو دستم اول پله رو که بشم ریسراز ها پله از خواستم

هی با که پابشم کله بود مونده کم

بغلش تو افتادم. خودش سمت دتمیکش حرکت

یچلفت پا و دست -

خورد هم به تعادلم یگرفت دستمو تو شعوریب-

اومدم رونیب بغلش از

چشما ببند درست کن باز هم رو موهات کش.بپوش یحساب و درست لباس هی برو-

مغزت تا یدیکش رو تیسگ

رتیغ دست از داشتم! هستند هام خواهر شوهر که یمهد و محسن !!شیا

در اتاق تو رفتم .شدم یم خل رحافظیام

...پرس در ال گرتیج رحافظیام یعنی .مه به دمیکوب محکم رو

Page 9: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 9 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

گرفتیم رو باسنم رو شیبلند .کردم تنم یبلند نیآست زیبل و درآوردم شرتمو یت

و دمیپوش رو ام یغواص شلوار.

به افتاد چشمم نهیآ تو !!چارهیب دیکش خجالت شال که موها یرو انداختم هم یشال

یچ شال نقش االن مثال .خودم

سر انیب میسگ ها چشم کنم باز رو موهام کش که رفت ادمی آهان !سرم؟ رو بود

.جاشون

جلوتر کمی بار نیا .سرم یرو انداختم مجدد رو شالم و کردم پسیکل ریز موهامو

خودم روبه اخر نگاه نهیآ تو!

شتریب شد،یم یطوس چشمام یوقت .بودن شده یطوس دوباره هام چشم.انداختم

هام چشم.سبز تا داشتم دوست

به. داشتم دوست شتریب رو دوم حالت .شدنیم یطوس ییوقتا هی. بود شنرو سبز

دورنگ چشماش. بودم رفته بابام

بابام مادربزرگ یعنی جونم خانوم گهیم مامانم.بود ینجوریا هم وایش عمه.شدیم

عوض رنگ تا هفت چشماش

دوستشون ها قبالا .یوگوشت درشت لبام عوض در بود، کوچولو دماغم .کردهیم

مردم که وقت اون از یول .تمنداش

9

سوراخ ریز تا باال از رو لب خط هم ها یبعض و لباشون کردن پروتز به افتادن

شون رچونهیز تا هم نییپا واز دماغشون

اون جزو منم کردن،یم فکر هم هایلیخ .اومد خوشم مدل نیا از منم!! دنیکشیم

دل. دادم انجام پروتز که ام دسته

.رسوندم نییپا به رو خودم هیثان کیج عرض در و برداشتم رو میگوش. کندم نهیآ از

Page 10: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 11 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

داداش یعل ریام.یحساب چلوندمش و یعل ریام بغل دمیپر همه از اول

رتیغیب!جواهر!ماه. بشم فداش.بزرگمه

ایدن اون انگار.داشت رو یرعلیام اخالق از خورده هی هم حافظ کاش برم قربونش.

صف تو هبود رفته ادشی یرعلیام

کمی زنش.دنیمال گلش تو رتیغ دوبل حافظ ریام جاش و سهیوا رتیغ میتقس

من زبون پس از خب یول داره شین

فکر باباها ننه نیا دونمینم من.ادیم بهش شتریب عقرب!!!ست غزاله اسمش.ادیبرنم

هاشون بچه رو اسم کننینم

بود ستودوسالشیب بود کرده یعروس تازه.کمهیکوچ خواهر سایپر!!واال!!زارنیم

محسنم.بزرگتر من از دوسال یعنی

یخوردن دوتاپسر.هیمهد اقا هم شوهرش ست، خانواده ارشد فرزند اامیپر.شوهرشه

قربونشون.مهرداد و مهراد.داره ام

.داد نجاتش ماهیپر که کردم شیتف تف و مهراد یلپا جون به افتادم.من برم

.یکرد هالک بچمو نازیپر اه_

.ایکن ماچش دمینم بشه بچم.گدا_

!!داره کردنم ماچ تو ی بچه:گفت تمسخر به غزاله

.داره کردن ماچ تو ی بچه نه پ_

کن شیکار ماچ یخواست چقدر هر تو مال بچم:گفت شیذات یمهربون با یعل ریام

کنم کنترل خودمو دمینم قول بشه غزاله شکل اگه یول .باشه بشه، تو شکل اگه_

نکنم گازش گاز

.ام یجد کامال من دیخندیم یچ به!حناق.دنیخند همه

.ریبگ گازش نداره بی؟عیدار اعتقاد عمه روح به.نازیپر عمه:گفت غزال

.رمیگیم گازش ؟؟باشهیدار اعتقاد تو یچ ننه روح به_

.ندادم محلش گهید

Page 11: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 11 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

سمت دمیدو و زدم قاپ ماهیپر بغل از رو مهراد حرکت هی با و شدم بلند.اومد بابا

.بابا

10

ییبابا ینباش خسته گفتم و چسبوندم بابا به خودمو

؟یچ من پس گفتم اخم با.دیبوس رو مهراد وصورت انداخت کمرم دور رو دستش

دیبوس لبخند با رو میپبشون

یکن بوس لپمو بشم عروس بشه یک.بود بهتر یچیه از یاِ:گفتم

رو مهراد و شد در بغلم ،از بود دستش کاهو بزرگ برگ هی که یحال در رحافظیام

یندار که ایامیح گفت و گرفت

که دیچسب محکم رو بهراد .دارم یا دنقشهیفهم .سمتش رفتم و کردم زونیآو لبامو

کاهوش نقشه من یول نقاپمش

دمیدو و دمیکش دستش از .روداشتم

شکمو روحت تو -

منه هیشب عمت_

دهنم از دیبا ورد،خ یم هم به داشت حالم گهید !عمه به بودن داده یریگ چه ملت

رو گوشم بابا .انداختمش یم

؟ پدرسوخته یگفت یچ :گفت و دیکش گرفت

غلط !؟ییجا نیا توام عامو یوا :گفتم یرازیش لهجه به !!!سرم تو خاک!!!! یسوت

کردم

نرم موقع به بودم بابا عاشق .رفت بود اومده استقبالش به که مامان سمت و دیخند

ثلم نه.متعصب موقع به بود،

و میگفت یکل .یاغی و کلفت گردن رحافظیام مثل ،ن بود شول و شل یرعلیام

شول یعل ریام شام از بعد میدیخند

Page 12: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 12 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

ماهیپر و سایپر. کرد یم وزوز یچ نبود معلوم غزال، یها صحبت یپا نشست

هم واسه ییزناشو یزندگ از داشتن

و برداشتم رو میگوش منم بود شیگوش تو حافظم باهم مامانم بابا .کردن یم صحبت

تو امیپ یکل.کردم باز رو قفلش

.کرد هنگ معمول طبق میگوش.کردم باز رو تلگرام.داشتم نیال و واتساپ و تلگرام

!!!کرد هنگ نیا باز اه: زدم داد

باز نزدن یحرف .بودند کرده عادت من یها یباز شلوغ به گهید .دندیکش یپوف همه

دیبا.شدند خودشون کار مشغول

یمعمار ارشد یدانشجو! بود یگوش دکتر ارشیک !!دکتر بردم یم رو میشگو فردا

بودن هم با یبچگ از حافظ مثل بود

توپ یلیخ نایا ارشیک یمال وضع.میبود هیهمسا .نشدن جدا هم از هم دانشگاه تو.

بود، متر ۰۲۲ ما خونه متراژ.بود

ارث و دیخر نبود نینش مرفه هنوز محلمون یوقت ام بزرگ پدر شیپ سال یلیخ

وارویش عمه سهم البته بابا، به دیرس

چرا تهران تو کردند یم یزندگ رازیش که نایبابابزرگ دمینفهم هم اخرش .دیخر

عا بوده مشکوک !!بود دهیخر خونه

11

!یا کارخانه چه اونم .داشت کارخونه باباش بودن دار هیکالما نایارشیک !امرزیب خدا

که دکترا اون از، بود دکتر مامانش

بود رفته تخصصش ی دوره واسه .بود کشور از خارج پاشون هی و رانیا پاشون هی

.کانادا

اول ،معلم پرورش و آموزش بازنشسته مامانم .بود بانک ساده کارمند من یبابا

شیپ زمون اون ،اگه بود ها ییابتدا

Page 13: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 13 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

خودم به خودم.گرفت ام خنده. شد یم ها یدبستان شیپ معلم حتما بود یدبستان

خودت نمیبب. شتوببندین: زدم تشر

! یشیم یچ

.نشستم و طرفشون رفتم رجهیش .بودن کالس سر سلن اویهل شدم که کالس داخل

بیشک که میزدیم حرف داشتم

یصندل نشست اومد و کرد نگاهم چپ چپ .بازشد شمین باز .کالس داخل اومد

...بیشک :گفتم شدم دوال .ما یجلو

. نیمت توام با... بیشک

.بود تابلو یلیخ لبش پشت خنده یول بود یعصبان هنوز .طرفم برگشت

.نذار دمم رو پا مایعصبان یپر -

؟؟یدرآورد دم اااا _

. کنم ینم جبران نکن فکر روزتوید کار .ارمیم در چشماتو مونده عمرم به روز هی-

نبود یعمد کن باور :گفتم و کردم نگاهش مظلومانه

بعدش؟ خنده؟ یچ بعدش -

چون.کردم گرد عقب .چشمم سمت خودکارشوآورد حرص با .گرفت خندم بازم

یبود،صندل یوناگهان عیسر یلیخ

دارم یزارینم یتالف بدون رو یکار چیه که بیشک نیمت یریبم یا(. شد پا کله

رو چشمام و موندم حرکت یب )برات

یپر یپر :دمیشن رو نیمت نگران یصدا .آوردن هجوم سمتم به همه دمیفهم .بستم

.... ناز یپر

یلیخ انگار .بود میتنظ نیمت یصدا رو ، من یرادارها اما. ومدیم هم هیبق یصدا

بهوش که گوشم زدتو. بود دهیترس

.گوشش تو زدم زارت و شد باز چشمام.داوم نشون العمل عکس عیسر...! االغ. امیب

خب یول .شد چهارتا هاش چشم

Page 14: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 14 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

سکته داشتم دختر :ولوشد نیزم یرو و دیکش یوفپ.بود یعاد براش کارهام

.کردمیم

12

و رفتن و خوردن حرص یکل دستم از ها بچه. شدم بلند خنده وبا حرکت هیبا

ادشی تازه. جاهاشون سر نشستن

یریکبیا .شدم کنف نکنه فکر تا دمیخند هم من.بخنده من به دیبا که بود افتاده

و ایهل با شد تمام کالسامون غروب!!

گرفتم رو ارشیک شماره و کردم یخداحافظ سلن

ن؟یکرد گم شماره به به-

؟یستین بلد سالم-

دسالمیپر سرم از ادب دمید شمارتو .شمارت کف چشم دیببخش -

؟ییکجا . سالم کیعل_

ابرا رو -

!!!!نیریش-

.شرکتم تو-

خونه یایم یک _

.نمک جمع دیبا که یزد یگند بازچه گهید ساعت هی _

ریغ تلگرام .شده فرمت آم امیپ کرده هنگ میگوش !کنه جمع خودتو خوادیم یکی -

کنهیم یقاط یه .شده فعال

...شهیم استارت یر...

ای خونه، میریم هم با کنم، درستش شرکت ایپاشوب. نداره هیگر که نیا کوچولو -

کنم یم درست امیم شب خونه، برو

باش-

Page 15: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 15 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

؟یایامی امیب ؟یچ یعنی باشه-

رهیم یور کدوم پاهام نمیبب فتمیب راه-

فعال: گفتم.دیخند

باش خودت مواظب_

13

جان پدر چشم-

آسانسور سوار .نداشت فاصله خونه تا یلیخ .شرکت سمت رفتم .کرد قطع و دیخند

ششم طبقه رفتم و شدم

...)حافظ شرکت(

بود، ارشیک و فظحا نیب که یعشق .بود گذاشته شرکت یرو رو حافظ اسم ارشیک

،آمار بود وشوهرها زن نیب اگه

!رفتینم باال انقدر طالق

ادی ...بود شیآرا بدون .نبود بد افشیق .افتاد یمنش به چشمم. شرکت داخل رفتم

تو بود اومده که یروز نیاول

بره خواستیم انگار !بود دهیپوش یلباس چه !داشت شیآرا چقدر.افتادم شرکت

قرار بودم، شرکت اونروزم !یعروس

نه گذاشت نه حافظ .شام خوردن یبرا رونیب میبر ارشیک و حافظ همراه شب بود

وضشه چه نیا گفت برداشت

.لطفا رونیب .میخواینم که نگیمدل میکن استخدام میخوا یم یمنش !خانوم؟

رفت و ها حرف نیا از و داره اجیاحت کار نیا به که گفت التماس یکل با دختره

.تشس رو ششیآرا

خانم نازیپر سالم -

رونیب فکراومدم از

Page 16: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 16 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

؟یخوب سارا سالم -

د؟یخوب شما .ممنون -

.ببندن جمع رو مفرد آدم اد،یم بدم انقدر !!!پوف

میکنیم خواهش میخوب: گفتم

..خیپ: گفتم کرد نگاه تعجب با

ایدیدار کار یرازیش مهندس با !شما دست از :گفت و دیخند.دمیخند .دیپر جا از

یاستانب یآقا

ارشیک با-

کنم هماهنگ دباهاشونینیبش لحظه هی -

14

روباز در .کردم هماهنگ خودم شهیم زحمت :گفتم و رفتم ارشیک اتاق سمت به

:زد لبخند من دنید با ارشیک.کردم

ها سهیرئ دفتر بابا یاُهن یاهن هی .یاومد خوش خانوم سالم

؟؟!!!آرش ااا:گفتم و ردمک زونیآو یلوس حالت با ازسرعادت لبامو

رو ترش یالیخ ریت و دیکش رو یالیخ کمان کردم، یم صداش آرش که شهیهم مثل

مثل من و کرد رها سمتم به

دار خنده من یتکرار حرکت نیا یکجا. دیخند صدا با .مبل رو افتادم و شدم جنازه

جمع مبل یرو از رو خودم!!بود

هی و زیم رو دمیپر .سمتش ورفتم آوردم نرویب ام کوله داخل از رو میگوش و کردم

در به یا تقه. جلوش نشستم ور

خورد

دییبفرما -

بود حافظ ریام

Page 17: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 17 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

غضب داش سالم-

؟یکن یم کاریچ نجایا تو_

کنه درستش ارشیک اوردمش بود، شده خراب میگوش-

زشته نهیبب ادیب یکی زیم رو از کن جمع پاشوخودتو-

ارشیک دست مداد رو یگوش .نکردم گوش حرفش به

ه؟یچ مشکلش _

گهید کن فشیرد یمغز مرگ کن فکر !گفتم بهت که تلفن پشت-

.نخر ینیچ یگوش گفتم. شهینم خوب گهید که یمغز مرگ !خوب دختر _

دمیخر زور به نمیهم تومن پونصد با گه،ید دیببخش-

اصل یول یدیخر یم کوچکتر .یبخر اجر قد نبود واجب_

میگوش باشه بزرگ دارم دوست .ادینم خوشم_

15

از نمیهم :،گفت بست یم رو ارشیک زیم یکشو در که یحال در رحافظیام .دیخند

هیادیز سرت

نخواستم نظر تو از-

با .دمینم تومنم هی یادب یب انقدر که حاال ،یبخر یبر بدم پول بهت خواستمیم -

هم کله توسرو نیچ محصول نیهم

دیبزن

بغلش تو دمیپر زیم رو از حرکت هی با

بخرم بده ،پول خوردم مدفوع کردم داداش؟غلط یگیم راست-

جدا خودش از منو رحافظیام .خنده از بود مرده که ارشیک .بود گرفته اش خنده

رفتیم در سمت به کهیحال در و کرد

Page 18: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 18 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

سه دو یگوش به چه رو بچه کردم، یشوخ فتین خوردن مدفوع به خودیب :گفت

یتومن

...خوشگلشا صورت تو برم پا فتج گهیم طونهیش

!!؟؟ یخندیم یچ به حناق :گفتم ظیباغ.رفت رحافظیام

گوسفند هیشب رو موهات که افتمیم اونروز ادی کنمیم فیک یخوریم حرص یوقت-

یبود کرده

شدت و اومد در آخش یصدا که اش نهیس تو زدم ،بالقد بودم نشسته زیم یرو

شیپ سال دو .شد شتریب اش خنده

کنم ماهه شش فر رو حالتم یب و لخت یموها برم زد م کله به چال و خل مثل

به دادم تومن چهارصدهزار

اطیح تو .موهام به بود زده تر کثافت !موهام شد گوسفند نیع شگر،آخرمیارا

و شد باز در که کردمیم هیگر داشتم

مهم اصال که خودم واسه. نبود سرم یروسر .اطیح تو اومدن حافظ ریام و ارشیک

با اونروز دادیم ریگ حافظ یول نبود

بزنه تشر بهم رفت ادشی هم حافظ ریام یحت من یفرفر و کرده پف یموها دنید

که منم .کنم سرم یروسر که

سوزونده هامو مو شگریآرا گفتم و بغلش تو کردم هیگر یکل نداشتم اعصاب

:گفت ارشیک.گرفته ازم هزار چهارصد

.سراغش شگاهیآرا میبر پاشو

شو اماده پاشو نکن هیگر : گفت ام حافظ

خوام یپولموم من رمیگیم حالشو یول شهینم درست موهام نکهیا با -

یچیه که رفت یم قره چشم بهش ارشیک یول. بود گرفته خندش افمیق از حافظ

رو میروسر عیسر .نخنده و نگه

Page 19: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 19 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

قهی به دست شگرهیباارا بود مونده کم ارشیک .شگاهیآرا در دم میرفت و دمیپوش

شدینم بود خانوم خب یول. بشه

16

یقشنگ اون به یموها بچمون بود هلو :وگفت گرفت ازش پولمو شد موفق آخرم

یببع هیشب.یکرد لولوش هیشب

!شده؟؟

.زد رو حرف اون من گذاشتن سر سربه برا دمیفهم البته

نیا با سرت تو خاک کنهیم دفاع من از بکنم رو کلش خواستمیم جا همان !!ابوی!

و نکردم ینامرد منم زدنت حرف

؟؟؟!آره ام یببع من گوساله :گفتم و پاش ساق تو دمیکوب کفشم بانوک

نیماش حافظ .کردم دشیتهد و دمیدو دنبالش خونه خود تا منم .رفت در دویخند

تو که کرد دعوام یکل و اورد رو

خرس که کرد دعوا رشمایک ؟!یدیدو ارشیک دنبال و یکرد غیج غیج چرا کوچه

.من دست داده عقلشو شده گنده

افهیق بود معلوم. زدیم لبخند داشت هم ارشیک .رونیب اومدم شیپ دوسال فکر از

حرص با .چشمشه جلو اونروزم

دارم درس برم خوام یم کن درست مویگوش :گفتم

.باشه تیگوش تو نبود واجب اصال. کردم پاک نستاتمیا و تالکیب نویال شد درست -

کشمتیم :زدم غیج

کاریچ تالکیب و نیال تو تو .نازیندارمپر یشوخ مورد هی نیا تو :گفت اخم با و یجد

و درس سر نیبش !یکن یم

کردم درست رو تلگرام یول. مشقت

!؟یداریم نگه تیگوش تو چرا رو عکس همه نیا

Page 20: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 21 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

) دهید عکسامم شاغال(

انداختنت عکس نیا با ؟!شهیم یچ یکن گم رو تیگوش یدونیم

من؟ یعکسها لیفا تو یرفت چرا تو -

کن پاکشون یگوش تو از وتریکامپ تو زیبر. داشتم دوست -

حلقم تو ژستت له اوله:گفت و زد یچشمک میگوش صفحه به

17

طرف کی موهامو .کوتاه نیج شلوارک و کوتاه قرمز تاپ با کردم یگوش تو سرمو

گریج ژست هی .بودم داده حالت

.بودم گرفته هم کن چک چشم

ینم بر سرم از یروسر جلوتو من خان ارشیک :گفتم و گرفتم دستش از مویگوش

بر خاک عکسا ینشست حاال دارم

!یکن یم نگاه رو من یسر

جمع خودتو پاشو !خورهیم جونت عمه درد به یکن سر حافظ زور به که یروسر-

نیا ،با ایح یب ی دختره زیازروم کن

!مزخرفن موهات مثل تمژستا عکسات

کرد باز رو اتاق در و برداشت رو کتش .شد دور ازم کنم، نصفش وسط از امیب تا

آرش کشمتیم-

رفت خطا ریت یعنی که چپ سمت به دادم تاب هی رو کمرم کرد رها و دیکش کمان

که همش گفتم و خنده ریز وزدم

واال .من ام یفرز بچه نیهمچ هی. دادم یجاخال رمیبم بهم بخوره دینبا

میبر ایب نکن یطونیش :گفت و دیخند

ریام اتاق در به یا تقه دادو تکون یسر گفت، دینباش خسته بهش که یمنش یبرا

:گفت کردو بازش و زد حافظ

Page 21: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 21 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

.میبر ینباش خسته بسه داداش حافظ

حرکت هی با و داد کمرش به یقوص و کش .گذاشت زیم یرو رو مدادش حافظ

. شد بلند هاش قلنج شکستن یصدا

چند بودن، کلیه هم بایتقر .میشد خارج شرکت از هم با و برداشت رو کتش

یموها .بود بلندتر حافظ یسانت

ابرو و چشم .داشتم دوست رو موهاش حالت .بود حافظ یموها از تر کوتاه ارشیک

بود سبزه پوستشم بود یمشک

تو گهید که شونپایت.رحافظیام مثل شکستن؛ینم دست سرو براش کم بود، جذاب.

دوست خوشبحال حلقم

اهل.بزنن مشکوک ای بزنن حرف یدختر از بودم دهیند حاال تا من یول .دختراشون

نبودن ینجوریا یها یدوست

ینم خطا پا از دست که دونمیم یول رفتند یم هاشون دوست یها یمهمون البته.

وقت یلیخ از بود جمعه فردا. کردن

خاله و رایسم خاله یها بچه همه که پمونیبااک کوه میرفت یم جمعه هرصبح ها شیپ

و ایهل بودندو نادر ییدا و الیسه

من یول زدنیم صداش ایک ای ارشیک همه.ارش گمیم بهش فکرمم تو.آرش و سلن

و کردمیم مخفف اول از رو اسمش

ها وقت یبعض آرش. کوچکه یپر ای نازیپر گفتند یم منم به .زدم یم صداش آرش

روش به دیشا .زدیم صدام یناز

خواهر و من.ومدیم خوشم گرفتیم فاکتور اسمم اول از یوقت...زدتمیم صدا خودم

یم مخفف اخر از اگه رو هام

!!!!!!یپر میشدیم تامون سه کردند

18

Page 22: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 22 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

شد پاره شلوارم زانو نیزم خوردم کوه تو هفته نیا حافظ ریام-

؟!! خوب _

" گهید خوام یم شلوار کوفت و خوب"

جانم یا... و خوب -

.کوفته همون منظورم دیفهم.گرفت ش خنده

؟ کوه امیب یشلوار چه با فردا داداش-

. بابا شلوار-

.دیخند هم آرش .نیزم دمیکوب حرص با پامو

"داشتم دوست" ۰۲ قهیدق یگذاشت حاال یبود روخواب هفته کل -

افتاد ادمی االن خوب-

بپوش گهید شلوار هی یدار لباس همه نیا-

خدا رو ،تو بود باحال .بود خوب اون. ستمین راحت تنگن-

خدا به ام خسته-

کردم حلقه کمرش دور رو دستم .رونیب میرفت شد، باز آسانسور در

من جان-

میخریم قهیدق هی میریم شد بهتر حالم خورمیم قرص خونه میبر دارم، سردرد-

؟! سردرد بازم :گفت ینگران با ارشیک

کرده جمیگ ساعته هی آره-

بگم بهت بار صد یروز دیبا هم نیا یشد گنده خرس. برو دکتر هی-

19

۰۲۲ % گرنهیم. فکرشم تو خودم -

"داداشم رمیبم یاله "کردم زونیلباموآو

.شه خوب کنم بوست ایب بگردم دورت حافظ -

Page 23: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 23 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

.دیخند

گهید ایب :گفتم لوس

نک ول منو ،دست کوچه تو زشته نازیپر -

که خودت بابا. داره مشکل هم خودش با ستین کن ول داره که دردم سر "

"...واالااا یداداشم

یریت مزدا. نیماش تو دمیپر حرکت هی با .کرد باز رو نیماش در موتیر با ارشیک

رحافظیام بودم نشیماش عاشق .بود

ارشیک . رفتنیم نیماش هی با برن خواستنیم جا الاهر معمو یول داره، ایپرش ام

. فرمون پشت نشست

کنم ماچ اریب سرتو حاال :گفتم حافظ روبه

خوب: گفتم و کردم ماچ رو شیشونیپ محکم .سمتم کرد روخم سرش دویخند

یشد

پاساژ امیب دنبالت بتونم که اونقدر نه -

بشه خوب سرت فقط تو. پوشمیم ساپورت فردا. نداره بیع -

حاال: گفت و انداخت روراه نیماش ارشیک .دمیخند غش غش من و شد یعصبان

واجبه

هم گرمکن شلوار بپوشم، زارهینم حافظ که ساپورت و یغواص شلوار بخدا آره-

اممیل بپوش،شلوار نگو بکن رو سرم

برم باال کوه از تونمینم بپوشم ان لوله و جذب همشون

دنبالش من ن،یماش تو ینیبش یتون یم: گفت حافظ ریام به و گرفت ازم نگاه نهیآ از

.بخره توپاساژ رمیم

لمیف ادی.اش نهیس یرو زاشتیم و دیبر یم رو سرش بود، ارشیک جز به یهرک

بااون عبد.افتادم نرگس و سام

!!!!!!نبود الشیخ نیع کردیم ماچم رو نرگس سام اگه رتشیغ

Page 24: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 24 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

بخوابم بخورم، قرص کنم، حمام دیبا .دیشمابر خونه برسون منو -

20

داداش دکتر میبر :گفت ینگران با ارشیک

خونه برسون منو شنبه یبرا باشه. قربونت -

رو هام لب و کنار دمشیکش. شدم ادهیپ منم .شد ادهیپ حافظ میدیرس که خونه دم

یچشمها با و کردم زونیآو

بهش زدم زل میسگ

؟یخوایم پول :دیخند

.ندارم شتریب تومن یس اره وتیک یآ قربون -

بسه؟: داد بهم یپنجاه تراول تا سه و ورددرآ رو پولش فیک

گرم دمت آره -

ینیبش پشت نداره یخوش صورت جلو نیبش :گفت که کنم باز رو عقب در خواستم

" رتشایغ با داشت یریدرگ خود وقتا یبعض حرفا وااااچه"

میبر بزن :نشستم و کردم باز رو جلو در خواسته خدا از

حرف نگرانشم: کرد بشیتعق ارشیک نگران نگاه و رفت و داد تکون یدست حافظ

کنهینم گوش

هفت ارشی،ک بودم نو شلوار فکر به خونش، هم . بودم خواهرش من سر تو خاک

!!خونم تو خاک. بود بهیغر پشت

م؟یبر کجا :دیپرس و افتاد راه

هوم؟؟ -

برم؟ کجا گمی؟؟مییکجا یناز -

...پاساژ میبر حافظ شیپ رفت فکرم لحظه هی نجاامیا -

Page 25: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 25 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

سردرده هی!! بود نگران انقدر یعنی .نزدم یحرف منم بود فکر تو .نزد یحرف گهید

خوب خورهیم قرص داره دوره گهید

تو خاک !!شمیم خوب خورمیم قرص دارم درد کمر روز چهار سه درماه منم .شهیم

ت سهیمقا نیا با سرت

کرد پارک پاساژ نگیپارک تو نویماش شدم قانع..خخ..نازیپر

21

تو بکن موهاتو -

!!!جان

رونیب ادیم خودش خب، لخته موهام _

مونه یم پنهان دید از مبارک یگلو اون هم یند جر اونقدر رو ت مقنعه چونه اگه -

رونیب تون لخته یموها ،هم

ادینم

!!ها یریگ بد-

معلومه مقنعت چاک از کلتیه همه گهید دیببخش -

یادیانگارز کنمیم ،اعتراف خب یول نه کلمیه همه گهید کردم نگاه نهیا تو خودم به

فتادمین تا و تک از .بود گشاد

بخواد دلت یلیخ -

.سرت تو خاک !گفتم یچ نوواسهی؟؟؟ا!!! ها

بچه نییبپرپا: گفت و دیخند

عمت و یخودت ام بچه !!بپر گهیم یه دهید یچ و من

هی چشمم اول مغازه همون وت !!!!دمینپر.نییپا رفتم آروم و کردم باز رو نیماش در

گرفت رو بیج شیش بگ شلوار

.بود هم برمودا نکهیا مخصوصا

Page 26: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 26 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

باحاله؟ ارشیک -

زارهینم حافظ .وجقه اجق کمی ستین بد:گفت و کرد نیتریو پشت شلوار به ینگاه

یبپوش

.دمیخر منم باحاله یگفت تو گمیم-

دنبال و گرفتم هم رو آرش دست و مغازه داخل رفتم کرد، نگام چپ چپ .دمیخند

و مغازه داخل دمیکش خودم

...پرو اتاق تو رفتم و گرفتم دستش از رو شلوار .کنه اعتراض نذاشتم

22

بود جذب رونم یباال و باسن از کردم تنم رو شلوار و آوردم در رو شلوارم مانتو

سانت ده شیبلند .شدیم گشاد بعد

.کنم ترش کوتاه و بکشم شدیم که داشت هم بنده هی تازه .بود پام مچ یباال

پشت دوتا داشت رونام یرو بیدوتاج

صدا رو ارشیک و کردم باز رو در بود خفن. چپ یپا ساق پشت بمیج هی باسن

ارشیک .زدم

کرد یم نگام تعجب با. زدم یچرخ و کردم تر باز را در. شد پرو اتاق کینزد

..خخخیپ:گفتم توصورتش کرد گل طنتمیش

وردخ یتکون

یجا !کنم؟ دییتا دیبا من رو تو تن شلوار! یندار ایم ایتوح دختر .خیپ و کوفت -

یخال حافظ

بده نظر کنم روصدا فروشنده خود کنار برو یخوایم اه اه اه .بخواد دلت یلیخ-

شو خفه :وگفت کرد یوحشتناک یاخم

گرفت ام خنده افکارم تو خودم لحن از" رتیغ جووونم"

خوبه؟ .واکن اخماتو حاال خب-

Page 27: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 27 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

رونیب ایب زود خوبه آره -

لباس دیخر واسه باشه ادمی :دمیشن رو اش زمزمه یصدا که بستمیم رو در داشتم

نرم دنبالش ریز

تر واشی کوفت :گفت و کرد باز رو در که دمیخند

ام باالتنه به چشمم تازه .کردم جمع زور به رو خندم .حافظ ریام خود بود شده یعنی

کوتاه و باز تاپ هی ده؛افتا نهیتوآ

من به را عمش صفت که شهینم لیدل یول .دمیکش خجالت ینگ یبگ. بود تنم دیسف

بده

چقدر :گفتم فروشنده به رو .زیم یرو گذاشتم رو شلوار .رونیب اومدم پرو اتاق از

شد؟

نگاهش با یعنی، بود هم تو اخماش. کردم نگاهش. زد پهلوم به یا سقلمه ارشیک

مرد.روببره رمس خواستیم

شده حساب :گفت فروشنده

کنه حساب بگم خواستم یم همون!آها ها؟-

23

یم و بود گرفته حرص با رو دستم که یحال در و گرفت رو شلوار پاکت ارشیک

ممنون یلیخ :گفت دیکش

"نشه مبارک اگه کنم کاریچ حاال !باشه مبارک بگه فروشنده که نستادیوا"

! یدار یقاط! شیشکوند: گفتم و دمیکش رو تمدس مغازه رونیب

رو شلوار پول یخوایم رونیب یاومد ن،بعدیبب ایب یزنیم صدا منو پرو؛ اتاق تو یرفت-

گهینم اروی !یکن حساب خودت

بود کارشیچ کلفت گردن نیا

ها؟: گفتم یجیگ با

Page 28: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 28 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

فت وکو ها-

دومیم دنبالت دارم یریم تندراه چقدر_

.کرد کم رو سرعتش

شد؟ چقدر حاال-

شو خفه یعنی که کرد نگاهم یجور هی

حساب تو نگو حافظ به پس :گفتم ییپررو با .رهیبگ رو پولش عمرا دونستمیم

ازم تومنشو صدوپنجاه گرنه و یکرد

رهیگیم

پررو بچه :گفت و دیخند

هم باز یبعد ترک زدم. بود یا هیترک آهنگ هی .کردم روشن رو پخش نیماش تو

بود یا هیترک

ه؟؟یا هیترک همش _

رسرمیخ ترکما -

یترکعل بود رفته ادمی -

؟یندار تتلو گفتم لهیپ بد و بودم رپ عشق دیخند

24

نه -

afm - ۰ نیآرم

!!؟یکنیم گوش گهید نیک نایا_

گهید یشصت دهه!؟یشناسینم -

گهید یهست یهفتاد دهه یالیگودز-

سوخته نسل -

پدرسوخته نسل-

Page 29: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 29 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

هم خودش و کرد ادیز رو پخش یصدا .خنده ریز زدم دارم نگه رو خودم نتونستم

.بود ماهسون .کرد شیهمراه

پخش و کرد نگاهم خنده با ارشیک .دادم تکون رو خودم یصندل یتو اومد خوشم

کرد خاموش رو

گرفتم یم فاز داشتم ؟تازهیدار مرض -

سخته کنترلت نباشه دنبالت حافظ تو-

بودن فرستاده برام گروه تو امیپ یکل .میگوش تو تمرف و آوردم در براش شکلک

چرا شبید که فحش یکل که اولش.

دمیترکیم کدام هر خوندن با که جوک یکل بعدم. چت یتو نرفتم

بخندم منم بخون بلند -

سوخته نسل ادینم خوش تو مزاج به -

؟!! بوده یچ شما خلقت از هدفش خدا کار تو موندم! گهید هجده مثبت آهان-

دهیروآفر ما شما نسل از بعد که رهیبگ خواستهیم یبهتر جهینت مطمئنا-

دمیخند و نموندم جواب منتظر.خوندم رو یبعد جوک

شو ادهیپ میدیرس گهید بسه -

25

حافظ.میپشت کوله تو گذاشتم رو یگوش شدن ادهیپ از قبل.اومدم رونیب یگوش از

ابونیخ کوچه تو اومد یم بدش

رمیبگ مدست یگوش

کنم جبران بشه باشم.ارشیک گرم دمت-

؟یبلد حرفاام نیازا -

بلده عمت فقط پ ن پ-

چرخوندم در یتو رو دیکل و کردم نازک براش یچشم پشت

Page 30: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 31 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

برم وقته رید خدا به اینکن تعارف-

برو باشه-

پررو بچه .شد اطیح داخل و شد رد کنارم از.گرفت اش خنده مییپررو از

خاله؟؟؟...اای -

دنبالش افتادم راه .بستم رو رد

.اومد استقبالمون به مامان

خودم خاله به سالم-

کاراش نود قهیدق شهیهم هینجوریهم دهیپر ور نیا نکنه درد دستت .زمیعز سالم-

.کنهیم رو

با.رهیم یبندر واسم نزده نیا .برم قربونت شهینم ینکن عیضا نیا یجلو منو حاال"

" الیواو گهید که حرفا نیا

من؟ به یداد ریگ تو باز بایفر-

یچ یعنی بایفر.بچه بزن حرف درست مامان با -

توچه به مامانمه.عاشقشم -

مقنعه چونه ریز نکنه درد دستت خاله یراست: گفت مامان به رو یبدجنس با ارشیک

بدوز براش شده شکافته نازیپر

26

.برات دارم پرروو بچه

سرش و گرفت اش خنده .کرد نگام تعجب ،با دمیکش رمس رواز مقنعه حرکت هی با

تو.پات کف چشم.انداخت ریز رو

کی نیهم ای زدیم چشمک من یبرسر خاک یعکسها به داشت بود یک شرکت

داشت یک پرو اتاق در شیپ ساعت

!!زدیم دید

Page 31: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 31 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

و دمیخند و انداختم سرم یرو یروسر حالت رو مقنعه.رفت قره چشم بهم مامان

آب از یباش تو تا :تمگف بهش اروم

یرینگ یماه گاللود

یخوردن چقدرم که نه:گفت اروم خنده یم ریز به سر داره دمید شدم، رد کنارش از

؟یا

بخواد دلت یلیخ :گفتم.میبود خورده که نبود مامانم

موندم من خاله :کرد مامان به رو بعد... گذرا کرد، نگام. نوگفتمیا باز سرم تو خاک

.آقا نقدریا عمو.مخانو انقدر شما

درآمده آب از ینجوریا چرا دونه هی نیا ...ماهیپر سایپر یرعلیام ۰۲ حافظ

نازیپر :زد بارصدام شماتت مامان .ومدین ابروش به خم که بازوش تو زدم مشت با

؟ میدار یچ شام حاال با؟یفر جانم :گفتم طنتیش و یخونسرد با

یماکاران-

جون اخ-

حال ،هم بدم لتونیتحو سالم و حیصح رو نخور درد به تردخ نیا هم اومدم خاله-

؟ شده بهتر .بپرسم رو حافظ

دیخواب نخورد هم شام بچم_

میخوریم هم با کنم یم دارشیب رمیم نخوردم منم _

هی و کندم رو هام لباس و شدم اتاقم داخل و باال دمیدو هارو پله ارشیک از قبل

،با دمیپوش چشمام رنگ ورسبزیپل

شلوارم دادن نشان یبرا و موهام رو انداختم یالک هم یمشک شال هی .دمیجد رشلوا

همه از و حافظ و مامان به

خنده یصدا شدم، که آشپزخانه داخل. شدم ریسراز ها پله از شام خوردن مهمتر

هم مامان .بود بلند ارشیک و حافظ

Page 32: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 32 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

و شدم زونیوآ بود نشسته یصندل یورو بود من به پشتش که حافظ گردن از. نبود

.کردمش یابدار ماچ

27

یکرد سر به دست رو لی؟عزراع داداش یخوب-

.گوشم در زد آروم

یبکن خواست دلت یغلط هر ی،بمون رمیبم یکرد الیخ-

کردم کاریچ من مگه حافظ یشعوریب یلیخ :گفتم اخم با و کردم زونیآو رو لبهام

حرف ینجوریا من به راجع که

یزنیم

.نیهم یا بچه و هوا به سر :گفت و دیبوس رو صورتم

ارشیک. کرد نگام برگشت حافظ .گرفتم عقب دنده. کرد بوسم شدم مرگ ذوق

انداخت ریز رو سرش

"باز شد ریز به سر پسرم یاخ"

؟ خوشمله -

برگرد-

ها؟_

برگرد گمیم _

ستادمیا بهش پشت و دمیچرخ

پات ساق پشت هیچ نیا-

گهید بهیج-

چرا اونجا-

اون به بدوزن نبود اونجا شلوارتو گهید دیببخش -

شیبپوش یندار حق : رفت بهم یا قره چشم

Page 33: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 33 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

؟ ها -

28

ومرگ ها-

زهیچ .آهان ها؟-

نه مگه خوشگله گفت کرد، انتخاب برام ارشیک: نشستم یصندل یرو روشون به رو

ارش؟؟

لحظه چند کرد نگاهم .کن درستش شلوارت به دستم یعنی آرش نیا

!!!نرفت قره چشم بهم چرا نیا وااا

کرد حافظ به رو

راه شلوارک و ساپورت با یدیند مردمو ی؟دخترا مگه چشه اومد، جالب نظرم به -

ابونیخ تو افتندیم

."کنم جبران ماچ هی با گهیم طونهیش استدالل جونم"

هی منم .شد خوردن مشغول و داد تکون رو سرش فقط و نزد یحرف رحافظیام

هنوز یول .دهنم تو گذاشتم پر چنگال

گند موقع بره، قره چشم بهم بودم کرده عادت انگار . بودم ارشیک نگاه مات

رهیچرانم.گرفتم وجدان عذاب.زدنام

و کردم بلند رو سرم ! نییپا رفت.. نهیا.دمیسرکش رو دوغ وانیل کی !ن؟ییپا

رو ناراحتش خمارو یچشما کردم نگاش

.گرفت ازم

؟یخورینم اچرایک-

شد بلند و گذاشت بشقابش یتو رو چنگالش

خوب.گهید برم برگشته سیپار از مرجان امشب بود رفته ادمی .ندارم لیم اصال-

دیبخواب

Page 34: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 34 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

هم حافظ .رونیب رفت آشپزخانه از یعل ای گفتن با زدو حافظ سرشانه به یدست

.رفت دنبالش

انتخاب شد رفتهگ حالش .سرم تو خاک. گرفت هاد یافسردگ هوی چرا نیا"

".گردنش انداختم خودمو مزخرف

ظرف و قابلمه تو کردم یخال رو خودم خورده مین یغذا روبا ارشیک یغذا بشقاب

با. اتاقم تو رفتم و شستم هاشو

رو دمیپر و دمیپوش خوابمو لباس گوشه هی وانداختمش کندم رو شلوارم حرص

خواب تخت

نه...دنده اون...دنده نیا...ارشیک یمهاچش نیغمگ نگاه ...دنده اون...دنده نیا

برهینم خوابم

29

؟یناراحت دستم از جونم یارش: نوشتم و برداشتم رو میگوش

!باشم؟ ناراحت یچ برا وونهید نه: داد جواب

یبخوابم؟ب راحت تو گردن انداختم رو شلوار انتخاب یستین ناراحت یعنی :نوشتم

وژدان؟ عذاب

بخواب ریبگ زمیعز نه: نوشت و اشتگذ خنده کریاست

...الال دنده اون به دهینرس. دنده نیا.شد نیا اهان

رو تتلو و کندم دل تخت از .بود میگوش آالرم .شدم داریب تتلو ریام یصدا با صبح

کردم ساکت

اسپرت کوتاه مانتو هی.شستم سرد آب با رو صورتم و شدم یبهداشت سیسرو داخل

از وشرتمیس هی دمیپوش

مچهین هی. کردم سرم یمشک شال و کردم جمع پسیکل با سرم یباال موهامو.روش

بلند یادیز هام مژه.کردم شمیارا

Page 35: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 35 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

همراه به کردم پام رو م استار آل یها یکتون.دادیم ریگ ریام نزدم، ملیر بودن

یم حافظ نیماش با.افتادم راه حافظ

به بود داده هیتک فکرمت و ریز سربه ارشیک م،یشد کوچه داخل .میبر میخواست

ما خونه یروبرو که خونشون وارید

سمتمون اومد دنمونید با. بود بودومنتظرمون

ریبخ صبح سالم-

ریبخ ام تو صبح سالم:داد جواب حافظ ریام

بوق که منم:گفتم

بوق سالم :گفت و زد یلبخند

اما!!!نشدم ناراحت نه گفت.یپشت یصندل نشستم رفتم.کردم نازک یچشم پشت

دروغ از دلخوره دونمیم!! رهآ

شبمید

.قهرکردم باز دیفهم. کرد نگام برگشت

؟یدینپوش وکاله گردن شال چرا تو:گفت قهرم به توجه یب

بپوشم دینکش عشقم-

30

ایب بپوش کاله و گردن شال برو گهیم راست :حافظ

ترم راحت ینجوریا کلفته شالم-

...که باز هیسگ اخالقت یشد داریب چپ دنده از صبح اول :افتاد راه حافظ ریام

رمایگیم پاچتونو هوی شدم سگ که یدونیم دیند ریگ-

مهسا.بودن رایسم خاله یها بچه بودن منتظرمون وسپند دیسع و مهسا قرارمون سر

نیماش از. بود ام جونم دوست

Page 36: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 36 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

یوالپرساح و سالم وسپندم دیباسع. میدیپر نییپا باال بغلش، تو رفتم و نییپا دمیپر

لیفام دهیترش پسر سپند.کردم

بود، شده دیسف موهاش تار چند چون یول نبود ادیز سنش .بود سالش ۰۰ .بود

۰۲ هم دیسع .رمردیپ میگفتیم بهش

سلن.کردند یاحوالپرس و اومدند ام ارشیک و حافظ ریام .بود جوک یلیخ بود سالش

میرفت مهسا با .اومدند اامیهل و

ابیکام .بودند الیسه خاله یها بچه. اومدند هم دالرام و امرانوک ابیکام . سمتشون

دالرامم ۰۲ کامران و سالش ۰۲

.ومدندین در نا ییدا یها بچه .بود سالش ۰۰

لیفام خونه کرج رفتن ستندین تهران ناینادر ییدا دینش منتظر ها بچه :گفت ابیکام

.ییدا زن یها

مامان از روزید که افتادم خبر هی ادی ،میرفت شیپ که کمی.شد کامل بایتقر پمونیاک

هی ها بچه بلندگفتم. بودم دهیشن

اول دست خبر

عقب دنده که همانطور و برگشتم و رفتم جلوترازهمه .شد من جمع حواسشون همه

نکهیا اول :گفتم رفتم یم راه

سپند یموها به میبزن میبخر یمشک یمو رنگ هی دیبا

حرفام هنوز رش،یبگ کامران :گفتم عیسر .تبرداش زیخ سمتم به خنده با سپند

یباز مسخره با کامران.نشده تموم

.گرفتتش

باز سپند بخت کنه خرش بلکه ، کرده دایپ رو یدختر هی آباد دوغوز از خاله :گفتم

بشه

.گفت یزیچ هی یهرک .دندیکش غیج یهمگ

دهینم پس نم کاه ریز اب -

Page 37: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 37 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

ه؟یچ اسمش -

31

کارس؟یچ-

گله؟خوش -

بپوشم؟ یچ من: گفتم

ه؟یچ اسمش :گفت مهسا .آماربدم دیبپرس یکی یکی گفتم خنده ریز زدن یهمگ

کوکب -

میدیخند

آروشا :گفتم

اروشا بابا-

سالشه؟ چند :گفت آرام دل

هشت و یس-

توقع گهید دنیم بزرگ مادر بزرگ، بابا به خوب: گفتم.شد بلند ها اعتراض یصدا

باشه سالش هجده که دینداشت

پرتگاه لبه واز گرفت رو گردنم نامرد.طرفم دیپر زیخ هی با سپند .دنیخند بچهها

داشتم وحشت ارتفاع از .کرد خمم

!!!ینورد کوه نایا دنبال ومدمیم یچ واسه دونمی،نم

بچه اعتراض یصدا.گرفت رو وجودم تموم وحشت کمکم. خنده با اول دمیکش غیج

رو حافظ ریعجزام با .شد بلند ها

زدم صدا

قفل سرم پشت دستش ...گرفت ام هیگر .بغلش تو رفتم .شد دهیکش بازوم هوی که

ریام ادکلن تلخ و سرد یبو... شد

Page 38: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 38 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

شد بلند آرش یصدا که. کردم حلقه کمرش دور رو دستام و روشناختم حافظ

یندار عقل تو سپند:

بود من سر یباال قایدق آرش یصدا...وااا"

" !!!گرفتمش؟؟ اشتباه

!کردم یشوخ !کرد یشوخ .گهید هیهو یها جواب:گفت باخنده ندسپ

32

!!! ینجوریا -

!!!یدونینم تو ترسهیم ارتفاع از یپر یخر یلیخ :شد بلند هم مهسا یصدا

دینکن خراب رو روزتون خوب یلیخ :کرد دخالت حافظ ریام

یباز بچه:ردک پاک شصتش انگشت با رو اشکام.بغلش تو رفتم و گرفت رو بازوم

پاش ساق تو بزن پا با اربرویدرن

کن هیتخل خودتو

اگه دند،ید رو ضعفم و ها اشک ها بچه نکهیا خاطر به دونستیم.شناختتمیم خوب

روز چند تا کردمینم یتالف

یصدا که پاش ساق تو دمیکوب کفشم نوک با و نداره اشکال گفتم رفتم.بودم داغون

شد بلند آخش

؟یخوب : زد لب. بود نگران هنوز نگاهش .کردم نگاه ارشویک

شب اخر تا وگرنه گفتمیم یزیچ هی دیبا .شدم یجور هی .ازش دمیکش خجالت

پنهون ازش خودمو بودم مجبور

سرم و بودم کرده بغلش محکم یاونجور که نگفت من به یچیه چرا رحافظیام.کنم

بودم چسبونده اش نهیس یتو رو

نداره یمشکل یعنی .بود دنمیپوش ساپورت و امه خنده یصدا یبرا فقط رتشیغ!؟

!!!واعجبا!کنم؟ بغل ملتو برم

Page 39: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 39 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

شدم پرو شلوار رو !یزنیم دید که منو هیبرسر خاک یعکسا:گفتم و سمتش رفتم

روکه دستم !یدیم نظر که هم

!یکرد که یکن بغلم بود مونده فقط !یریگیم

ریام ادکلن مثل ادکلنت یبو:گفتم و انداختم ریز رو سرم نشدم هیتخل .کرد نگام

.گرفتمت اشتباه بود حافظ

؟یبلد هم دنیکش خجالت-

بهش شدم براق

بلده عمت فقط پ نه_

رو تو .بود هم به هاش اخم ابیکام. دیماچرخ سمت به نگاهها همه. صدا با دیخند

دونستمیم!! بزارم دلم یکجا

کردمیم حس. دبو سرد نگاهش هم آرام دل .داره یبودار یها یمعن بهم نگاههاش

رفتم. ادیم خوشش ارشیک از

؟یخوب: دیپرس تازه سایپر.سایپر و مهسا سمت

33

"!!!!خواهرم نباشه خسته"

کن جنازموجمع ایب نییپا افتادم نه.صبح هفت تهران نجایا ریبخ صبح-

یراست: گفت مهسا گذشت، که کمی .شدم دور ازش خنده با منم .کرد دنبالم سایپر

آروشا هیقض یگفتیم یداشت

!ه؟یچ

حالم به زد بازگند

بشه قاطر نیا زن خوادیم که هیخر هی.هیگچ یحاج خر :گفتم

. نگفت یزیچ سپند

Page 40: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 41 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

من مثال سپند رسمیم رم تو حساب.مامان گرم دمش:گفت یدلخور با مهسا

!باشم؟ داشته خبر دینبا خواهرتم

کردم دفاع ازش یباز مسخره واسه .دمشیند اصال من خدا به بابا: کرد باز سپندلب

که ییدخترا همون مثل هیکی.

. کرده نشون برام مامان

؟یخودت تو چرا هیچ:سلن شیپ رفتم گذاشتم تنها رو سپند و مهسا

ره؟یبگ زن خوادیم سپند یجد -

؟؟!بود یچ سوالم اصال ؟!!بود نیا من جواب وااا

داره حسرت براش یلیخ خالم دونمینم-

ارشیک و تو نیب: دیپرس مقدمه یب و اومد کنارمون نشسته ریکفگ مثل دالرام

!ه؟ییخبرها

"فوضول بچه آخه چه تو به!! باردارم ازش آره "

؟؟ چطور-

ینجوریهم-

.ندادم محلش

34

قرمز زود یلیخ بود، نیا شیدبدیسف پوست .بستمیم لیقند داشتم سرما از

!!آرش .اومد اس ام اس برام.شدمیم

.رفتندیم داشتند دیسع و حافظ ریام با من از یکم فاصله با .کردم لندب رو سرم

نمیبب گرفتم، ازش نگاه.سمتم برگشت

! داده صفا مخابرات به امکیپ هی و بگه بهم برنگشته دوقدم که داره کاریچ

لبو رنگ .ینکرد گوش.بپوش کاله و شال گفتم بهت :بود نوشته کردم بازش

یداد من هب که یافتخار اون با .یشد

Page 41: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 41 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

.ریبگ ایب خودت بدم بهت هم کاله و شال امیب همه جلو شهینم گهید

کالهتو اگه بگو ایب یعنی نیا .بود دستش تو و بود برداشته رو کالهش کردم نگاش

مینیب و میشونیپ. من بده یذارینم

ارشیک :کردم صداش بلند. نبود دیترد یجا .بود کرده خی

.تادندسیا ییتا سه .دمیدو سمتش به و

؟یخواینم کالتو ایک-

خودش و درآورد هم رو شالش .گرفت سمتم به رو کالهش .خورد رو لبخندش

بهش :گفت و گردنم دور انداخت

حافظ نگفتم.کنهیم خی گفتم

یا قره چشم حافظ ریام .رورم ختنیر بلندم یها مو و شال ریز کردم رو دستم

بیس یلیخ صبح از..نهیا اهان.رفت

.کاله ریز کردم فرو موهامو کل عیسر و سرم روگذاشتم کاله !یدبو شده ینیزم

مینیب و دهن دور هم رو گردن شال

؟!! چمه من یوا !!؟یحال چه .کرد میحال هی ادکلنش تلخ یبو که دمیچیپ

ارشمیک ساده و بود یمشک .ارشیک دست داد گرفت، دستم از شالمو رحافظیام

گفت و داد تاب گردنش دور رو شالم

؟ یبخو:

یمرس.شمیم گرم دارم-

حافظ ریام:گفت حافظ ریام به رو و بهم دیچسب اومد ام ایهل .شدم قدم هم باهاشون

مطمئن یجا گردمیم کار دنبال

؟یزیچ یا یمنش ؟یندار سراغ

هیاجیاحت ؟چهیگردیم کار دنبال یچ واسه :کرد اخم ریام

؟ ندارم اجیاحت یدونیم کجا از_

. کنم یم خبرت. شهیم یچ نمیبب:گفت و راگذ کرد نگاهش حافظ ریام

Page 42: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 42 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

35

ممنون-

جور هی سمتم برگشت .ارشیک سمت گرفتم و آوردم در رو کاله و شال نیماش تو

دور رواز شالم ...کرد نگاهم یخاص

...داد یم رو ارشیک یبو شالم .سرم رو انداختم .دستم داد و کرد باز گردنش

فکر چرا دونم ینم !!!!ارشیک یبو!!ها

خودم که منم .داشت منو حس دیچیپیم گردنش دور رو شالش یوقت ارشمیک کردم

فکر. کردمیم خفه عطرم با رو

یج به رو بلک یج عطر اسم دیبا واشی واشی گهید ها عطرفروش هیکمپان کنم

!!!دادنیم رییتغ یپر

دمیشن رو ارشیک یصدا .دمیکش دراز عقب یصندل یرو !!! شده چم من

کن ادهیپ خونه دم منو داداش حافظ-

؟یاینم زیعز خونه مگه-

بخوابم کم هی بتونم اگه خوام یم ام، خسته نه -

داداش یراحت هرجور-

گهید هم ارشیک م،یشدیم جمع مادرم مادر یعنی زجونیعز خونه یتو ما جمعهها

بود شده لیفام از یجزع

گهید ایب :گفتم فکر یب و پاشدم

خدا به نازیپر ام خسته :گفت و دیکش قیعم نفس هی

" یا خسته چرا نازیپر جون"

هم سلن و ایهل.دهینم فاز زیعز خونه نباشه آرش کردم فکر خودم با.نگفتم یزیچ

کاش.انیدارندونم گفتنددرس که

Page 43: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 43 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

باال یجیگ با یا شونه شد؟؟یم تابلو یچ!! شد یم تابلو یول. چونمیبپ تونستمیم منم

.شد ادهیپ ارشیک. انداختم

هشت ساعت شب فردا گرفتم، نوبت برات حافظ یسترا -

36

باشه گرم دمت -

دادند دست مردانه باهم

؟یندار یکار یپر-

...رو چارهیب کردمیم قهر باهاش انقدر چرا. ندادم جوابشو .خواب به زدم خودمو

انگار دهیخواب :حافظ ریام

یعل ای باشه-

ارتی یعل -

!!واال.گهید یراستک ؛یالک چرا!!.بود تهگرف بغضم یچراالک دونمینم

میدیرس پاشو نازیپر-

بود آورده اروشارو عکس رایسم خاله .بود سپند دادن زن سر بحث زیعز خونه

دختر هی. بده هیبق و سپند نشون

موهاش .بود تنش کیش یول ساده شلوار تاپ هی.داشت یفیظر اندام .نازبود و بلوند

.بود ختهیر اش شونه طرف هی

شیشونیپ یرو اخم.سپند به دیرس بعد .گشت خانوما نیب دست به دست عکس

.افتاد

یبد نشونم بده نداشت تر دهیپوش لباس با عکس دختره نیا مامان -

کلشویه هم ینیبیم موهاشو هم تو، بهترِ هیحرف چه نیا مامان وا-

به دیمق دیکن یم فکر که چه اون از شتریب یلیخ زنم خوادیم دلم ادینم خوشم من -

نیهمچ که یدختر. باشه اصول

Page 44: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 44 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

من از قبل ستین معلوم .بپوسه باباش خونه دی،با دیبد نشون من به داده رو یعکس

گهید خواستگار تا چند به

داده نشونش

روز هی اگه منم. گهید گهیم ،سپندراست خاله: گفت حافظ ریام. شد پکر رایسم خاله

پس بزنه خدا نکرده، ییخدا

سپنده نظر قایدق نظرم رم؛یبگ زن و بکنم رو یخبط نینچ بخوام کلم

:گفت و کرد باز اخماشو رایسم خاله جون زیعز دییتا با و کردند دییتا پسرا همه

و آزاد یلیخ آره. یگیم راست

.بود راحت

37

.هیخوب دختر د؟یکنینم یخواستگار رو سلن یچ یبرا: گفتم یقبل یزیر برنامه بدون

سرو چه دیدید هک خودتون

. رهیم و ادیم نیسنگ

باز نوشابه هم برا شما .دارهیبرم رو محل کل هاتون خنده یصدا:گفت ابیکام

!؟ بکنه یک دینکن

"!خواست نظر تو از یک !!عروس نیماش از بوقم هی"

؟یمخالف زن دنیخند با سپند :گفتم سپند به رو

. اصال نه -

یشیم خفه وتگل پرهیم کن تف هستشو یخورد ابیکام-

ه؟یچ تو نظر سپند.هیناز و خوب ،دختر یآبج :گفت الیسه خاله

بود فکر تو سپند

ازش دارما سرلختم و قامت تمام عکس سپهر...عروس نخ تو رفته: گفتم

Page 45: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 45 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

یتونیم نیبب :وگفت سرم تو زد دستش یتو ی مجله با کامران. گرفت اش خنده

شیاریب جوش دوباره

گمشو -

دیبزن حرف هم با دینیبش... که نداره کردن فکر پهرس :سپهرگفتم به رو

ستین یتهران سلن_

!؟ داره یربط چع. ستمین تهران منم خوب-

کنهینم یزندگ تهران که نهیا منظورم نه-

ستین یپسند محکمه لیدل نمیا -

تامله قابل یول:گفت دیسع

یگیم یچ تو -

38

سپند بخواد دیبا شه،ینم که زور به! یگیم یچ خودت-

یعشق مثلث .ناراحته دادم رو شنهادیپ نیا من نکهیا از دیسع کردم فکر لحظه هی

دوست رو سلن دیسع که شد

سپند به ،رو دیسع الیخیب...گرفت خندم.رو دیسع سپندم ...رو دیسع سلن ...داره

رو دهنش مزه یخوایم: گفتم

بزن حرف باهاش ؟یبفهم

نجاستیا هم میزندگ محل جهینت در تهرانه کارم محل من .بگم یچ -

حله؟؟ کنه نوقبولیا اگه -

و اخالقامون اصال مینیبب تا صحبت سر میریم تازه کنه قبول اگه !یگیم یچ-

!هیکی هم با اعتقادامون

رفتن یم اونا. بشم جدا ایهل و سلن از چطور بعد سال دو کردم یم فکر همش

دلم یلیخ من و خودشون یشهرها

Page 46: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 46 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

یعال حافظ ریام شیر به ببندم ارمیهل بتونم اگه ...سلن از نیا .شدیم تنگ براشون

!!!ارشیک طرف رفت فکرم. شهیم

عاشق نکنه !!یمن فکر تو همش گهید خونتون برو من؟؟ فکر تو اومد یم یچراه

ییجورا هی... خوشگله شدم؟؟

عاشق جون خدا حله ...هست که دارم ،پول کرده رد رو یخوشگل گهید گره،یج

خندم خودم افکار از خودم .مشد

نداره دم و شاخ که وونهید.گرفت

اس ام اس. زهیعز یها فسنجون عاشق آرش. بود دهیچیپ خونه تو فسنجون یبو

یزاریم کالس من واسه :دادم

بخور ناخوناتو حرص از نیبش حاال رفت کفت از فسنجون ...ام خسته

چرا .بودم خسته واقعا!؟ جونم یناز یکالس چه :داد جواب تا دیکش طول قهیدق چند

نزار امیم االن !بخورم ناخن

ننیبچ زرویم

!!روزه هی !!شدم عاشق یجد یجد نکنه .شد یراض دلم چرا دروغ

ارم؟یب یترش ریس برم زیعز-

برم رنگت هفت یچشما اون قربون برو-

!همش رنگه دو !!رنگه هفت کجا

ایدن هی توش که برم، شما نمهربو اهیس یچشما اون قربون من.زیعز نکنه خدا -

.صفاست

39

.دمیبوس رو صورتش

!!یترش ریس خاطر به یخوار پاچه:گفت دیسع

Page 47: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 47 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

هی امروز. داد نشونم مشتشو که درآوردم براش یشکلک. داد تکون تاسف با سرشو

حال سر د،یسع شدیم شیزیچ

.نیرزمیز تو میرفت آرام دل و مهسا با!! الشیخیب .نبود

؟؟ نازیپر :یسپر مهسا

میستین ما آقا !!س خواسته تا هزار ،پشتش گفتنت نازیپر نیا ابوالفضل ای-

عمرا کنم خواهش تو از من .حاال بزنم حرف بزار شو خفه-

بنال خوب-

!؟ هیتوچ به ارشیک یها توجه هیقض -

تا بودند داده هم دست به دست یچ همه چرا امروز .کردم استپ نیزم ریز وسط

آرش؟ بزنندبه نهیپ ییوراج هی منو

!ینکن کوپ سنگ ؟!شد یچ -

س شهیهم ،مثل ستین کار در یتوجه گمشو-

حافظ نکهیا از شتریب کرد باهات رو یخرک یشوخ اون سپند یوقت .هست چرا-

یوقت .شد یعصبان ایک بشه، یعصبان

سمتت ،به شد بلند گفتنت رحافظیام خراش گریج یصدا و دیرود ترست که هم

دست از حرکت هی با داشتبر زیخ

گرفتتت سپند

دا؟؟یجد یدید یهند لمیف -

ببره رو سرش حافظ ریام که االنه گفتم قهیدق هی گمشو -

.کنه انتیخ یکس اعتماد به که ستین یآدم ارشمیک .داره اعتماد ارشیک به حافظ-

دیارین در براش مفتم حرف

پسره گهید که ایک !درآورده پا از هارو دختر تو هیسگ یچشما نیا -

40

Page 48: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 48 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

ینامحرم محرم و یپسر دختر مالحظه تو نکهیا مخصوصا: گفت یسرد به آرام دل

یشوخ همه با و یکن ینم رو

ارشیک با مخصوصا ،یکنیم

:گفتم و شالم ریز کردم موهامو !ارشاد گشت آش، از داغتر کاسه یشد چرا تو

!؟ لیفام حراست مامور خوبه

... واال

هایترش دبه سمت رفت و کرد اخم

".رمیگیم رو یکی تو حال من"

ه را تو .اطیح سمت افتادم راه و کردم یترش ریس از پر رو بلور بزرگ کاسه نشستم

دهنم آب .خوردم حبه تا چند

پله. سالش هفت یها یرترشیس مخصوصا .بودم زیعز یها یترش عاشق !!افتاد راه

اطیح در آرش باال میرفت که رو ها

دنبالم هم دالرام و مهسا .برداشتم قدم سمتش به اریاخت یب. تو اومد و کرد ازب رو

. اومدن

.خسته خان ارش سالم به :گفتم طعنه به

ریس هنوز من .کن عفو رو دفعه نیا :گرفتم باال رو دستام خنده با.دیکش کمونشو

زیعز یها یرترشیس از نشدم

تا یعنی اوه اوه اوه:گفت و کرد آرام دل دست یتو یرترشیس کاسه به ینگاه

خودته یپا خونت یایب طرفم آخرشب

تو طرف ادیب خواست یک حاال-

باهات کلمه دو خواستم دیشا . دختر باش داشته تسلط شکمت به کم هی خب-

بزنم حرف

.برخورد مبارکم کلیه به !!ابوی گفتن شاه اسب به باز

ندارم یحرف چیه باهات من :گفتم حرص با

Page 49: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 49 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

لب لرزش کنم فکر .بود شده نازک دلم نقدریا چرا دونمینم.دوندمبرگر رومو

دید نموییپا

کردم یشوخ بابا یناز -

یوقت شدم زده ذوق چقدر که باش منو ...گرفت رو حالم شعوریب .اتاق تو رفتم

اصال یبود ومدهین کاش. امیم گفت

بزنم آروغ صورتش تو برم گهیم طونهیش !کرد یا قهوه رو حالم چه دالرام جلو...

تو خاک ..آ کنه ش خفه ریس بو

41

حالم یول. بودم دخترا با منم .بود پسرا شیپ شام موقع تا ...نزاکت یب سرت

گند یلیخ اخالقم بود گرفته یبدجور

و موندیم دلم تو گرنه و آوردند یم در دلم از یجور چه دیبا و بودم ،زودرنج بود

از بودم منتظر هم حاال .کردم یم باد

محلش .روم کنهیم زوم بار هی وقت چند هر ارشیک که بود حواسم ...دراره دلم

زیعز یغذاخور زیم.شعوریب دادم ینم

نشست .نشستم سفره سر . میکرد یم پهن سفره نیزم معموالارو. بود کوچک

کرده میقا که رو یترش ریس .روبروم

میخوایم ام ما: که شد بلند همه اعتراض .خودم یجلو ،گذاشتم بودم

ارهیب نیرزمیز بره خوادیم یهرک .خودمه مال دمینم-

نیزم ریز میرفت هم با بده، منم به :گفت مهسا

دمیم تو به استثناعا-

رهیگیم بو دهنم خورم ینم که من :گفت یچندش حالت هی با دالرام

.ارهیب روم به ارشیک با رو شبم سر برخورد خواستیم کثافت

Page 50: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 51 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

امروز شده یچ دونمینم ها یترش ریس دبه تو رفتیم پا فتج روزید تا :گفتم

برگشته نظرش

منم :گفت که رو منظورم دیفهم ارشیک یول نه، ای گرفت رو کالمم طعنه دونمینم

خوامیم

یخورد کوفتم تو -

هی با .خودش هم دیشن مهسا هم یول بودم، گفته آروم. گرفت اش خنده مهسا

خودش طرف دیکش رو کاسه حرکت

کشتمت یبخور :گفتم .شد گرد شمامچ.

بخورن همه یآورد یم شتریب مادر خب:گفت زیعز

.شیا! هیچ دهیم بو باال داد یخال یخال نازیپر رو همه زیعز بود ادیز :گفت دالرام

یترش ریس یک فسنجون با تازه

! خورهیم

من :گفت ارشیک. کردم نگاهش حرص با

دهیم بو گفتیم بود یک :گفت و ارهیب طاقت نتونست

یدوربرداشت چرا تو کردم یشوخ یناز با من :گفت آروم

42

یم زور به کنم فکر .خوردن به کرد شروع ...درآورد دلم از... گرفت حالشو جان

جلوش از رو کاسه !بدبخت نییپا داد

شدیم هیتنب دیبا بود حقش .بخوره رو همه تا برنداشتم

رفتم یم ارشیک و حافظ ریام همراه شد،یم شروع زود کالسم که ییروزا صبح

.نکردم نگاهش اصال راه تو .دانشگاه

آرش یدانارویجد نقدریا چرا دونمینم .هست بهم هواسش نهیا از کردم حس

هم رو شب ی همه. بودم شده حساس

Page 51: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 51 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

پشت که حاال .کردیم یحال هی رو دلم بهم توجهش. کردم فکر زجونیعز خونه به

ینیسنگ و بودم نشسته سرش

.آوردمینم خودم یرو به سرتق یبچهها ،مثل کردمیم حس نهیآ یتو از رو نگاهش

ینم رو قلبم ضربان یول

نشیماش از عیسر تشکر هیبا و شدم ادهیپ دانشگاه در دم.کنم کنترل تونستم

نیماش یتو رو دلم انگار ،اما دورشدم

همش که ارشیک !بودم؟ شده ینطوریا چرا ...بود بد حالم چقدر ...جاگذاشتم

با ها یتازگ چرا پس بود، چشمم یجلو

دلم چرا !نمش؟یبب تند تند خواستیم دلم چرا !شدیم ینطوریا حالم دنشید

کهیت بهم میقد مثل خواستینم

دلم !بندازم؟ کل باهاش نداشتم دوست گهید چرا !کنه؟ ناراحتم و ندازهیب

فکر ابوالفضل ای .خواستیم رو شیمهربون

داخل و کردم جور و جمع رو افکارم زور به. باشه عشق مرض عالئم همش کنم

.بود ومدهین استاد هنوز. شدم کالس

گذشت؟ خوش شبید گفت ایهل ،یاحوالپرس و سالم از بعد

؟یچ شما به .یعال -

کل و گذاشت توگوشش شویهنسور ام سلن .ومدین درسم که من... مزخرف -

.گرفت ابغوره رو روزید

کنه یخال معده باد تو شیپ آدم خوبه. شو خفه :گفت زدو بهش یا سقلمه سلن

. یزارینم براش ،آبرو

چه :گفت من به رو خوردیم حرص دستش از که یحال در سلن. خنده از مرد ایهل

؟ یعروس خبراز

شد دهیپسند عروس-

بوده سپند یبرا هات آبغوره .بگو نویا خوب اهان.شد هم به اخماش

Page 52: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 52 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

.بود ناز یلیخ -

. شد گرفته حالش دمیفهم. نشست صاف و رگردوندب رو روش

ومدین خوشش سپهر .دیپسند خاله فقط البته_

...سمتم برگشت ذوق با

43

؟؟ یگیم یجد -

!!سننه تورو-

...گمشو ...زهیچ خب ...من :گفت و کرد جمع رو ششین

. گرفت ام خنده

اد؟یم سپندخوشت از تو گمیم سلن-

!؟ هیچ منظورت -

دمینم لوت بابا ترسن-

نگو مزخرف -

نداره خجالت که یعاشق -

یگیم یچ معلومه -

؟یکن یزندگ تهران ییایب شهیبراهم یحاضر کنه یخواستگار ازت سپند اگه-

تو؟ یگیم یچ -

سپند برا رو تو خوادیم خاله .کهیتار بست بن کوچه اون به نزن رو خودت -

نهیا سپندم حرف نیاول .کنه یخواستگار

کنه ترک رو تهران تونهینم وجه چیه به ه،ک

سلن یول. میشد بلند ادب عرض یبرا.شد کالس وارد استاد .کرد نگاهم بابهت

کرد یم نگاهم زده بهت طور همون

مینشست.

Page 53: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 53 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

؟یکن یم یشوخ :گفت

.آرش جان به نه-

!ارشیک نه هم چکسیه کردم باور گهید :گفت و دیخند ایهل

44

واسه !زشدهیعز برام نقدریا یعنی !آرش جون گفتم چرا حاال .ادمد یا یسوت چه

دمیخند خودمم نشه تابلو نکهیا

. داد تذکر استاد ،که

حافظ ریام جان به:گفتم اروم

. بزار هیما خودت جون از هوووو:گفت ایهل

شد شروع مونیکاغذباز تازه یول. میشد خفه یهمگ و داد تذکر دومرتبه استاد

؟ زمیعز وی. یاریاخت یوارید چهار : نوشتم

.جلوش گذاشتم رو برگه

.درش به در عاشق .اهستمیهل: نوشت

ادین در صدام که دهنم یرو گذاشتم رو دستم محکم. گرفت خندم

ه؟یچ انیجر بگو یجد. دیارین در یباز مسخره :نوشت و دیکش رو برگه سلن

یشهرستان ی دهیترش یییا:نوشت ایهل

خدا به :نوشتم و کردم کنترل رو خودم یول .خنده از شمب منفجر بود مونده کم

گمیم راست

؟یک :نوشت سلن

؟یک یچ-

گه؟ید میخواستگار ادیم یک-

کتاب با سلنم .خنده ریز میزد یپق و میدار نگه رو خودمون مینتونست ایهل با گهید

درکمال هم استاد.سرمون تو زد

Page 54: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 54 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

راه هم سر پشت پوک کله سه لمث هم ما و داد نشونمون رو یخروج در !!!آرامش

سالن وسط و رونیب میرفت میافتاد

.کردم فیتعر براشون رو انیجر و دنیخند به میشد ولو

گهید کن شنهادیپ حافظ ریام به منم گوساله خوب :گفت حرص با ایهل

.کردم بازش سرمون از بود دهیترش چون سپندم.فهیح داداشم-

45

خدامه از من که دونست ینم گهید. افتادن دنبالم هاام ونا و گذاشتم فرار به پا

حافظ ریام! بود فیح ایهل تازه.

ریام خاطر به فقط و بود یآزاد دختر ایهل...شیخرک رتیغ اون با کرد یم وونشید

بود، داده چهره رییتغ حافظ

یوب دادندیم دست همه با آزادانه که بودند راحت یها آدم پیت اون از اش خانواده

یم ها بهیغر یجلو حجاب

رحافظیام اگه رو بود انداخته خارج تو که ییها عکس تموم ایهل نیهم. گشتند

باهاش گهید ذاشتینم دیشا دیدیم

! کنه ازدواج باهاش نکهیا به برسه چه باشم دوست

حس وجودم تو یاجیاحت هی بودم، دنشید قراریب چقدر .بودمش دهیند بود روز دو

حضورش ازین ...زاین هی ...کردمیم

پس؟؟ اومد ینم چرا.بهم بزنه زل داشتم اجیاحت واقعا ...دنشید ازی،ن

نبود دنبالش ارشیک و خونه اومد تنها حافظ ریام هم سوم روز یوقت راحت یلیخ

.کردم هیگر و خوابم تخت تو رفتم

خودم به آخر در و ختمیر آرش یپا به که آوردم کجا از اشک همه نیا دونمینم

و شدم عاشق که کردم افاعتر

Page 55: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 55 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

دهیند ارشیک از یحرکت چیه من !نداشتم یرودرواس که خودم با. دارم دوستش

...داره دوستم کنم حس که بودم

مشکالت منتظر دیبا حاال !!اول؟ نمود آسان عشق که پس !!حافظ حضرت ای یوا

باشم بعدش

خودم دست اخد به... شم یم ذوب دنتیند از دارم گه،ید ایب آرش؟ یاینم چرا

...ستین

در از داشت. امدم در اش نهیس به نهیس کردم باز که رو اطیح در چهارم روز

داشتم منم .رونیب ومدیم خونمون

دیببخش :گفتم پته تته با شد یچ دمینفهم اصال .خونه تو رفتمیم

عاشق از قبل اگه !یخواه معذرت و من !دادم یا یسوت چه .کرد نگام تعجب با

به منو یکور مگه گفتمیم بود شدنم

. ینیبینم یگندگ نیا

برام رو راه. انگار بود کالفه. گرفت بهش بودم زده زل که چشمام تو از رو نگاهش

داخل ها اسکول مثل من و کرد باز

نییپا ختیر اشکام شد یچ دمینفهم. کرد نگاه بهم لحظه چند .شدم اطیح

... یناز :گفت یخاص لحن هی با

برا گهید ام هیگر...دلم تو خبره چه نره لو نیا از شتریب تا دمیدو خونه سمت به

اصال نکنه کن کمکم ایخدا ... بود یچ

.زدم کنار رو پرده اتاقم داخل رفتم .طرفه کی عشق شهیم !باشه؟ نداشته دوستم

رفته. کردم نگاه رو شیخال یجا

پنجره به شنگاه بود خودشون اطیح داخل .رفت جلوتر یمتر چند هام چشم... بود

بهش افتاد که چشمم .بود اتاقم

46

Page 56: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 56 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

یلیخ ارشیک .نهیآ یجلو رفتم .رفت ابروم سرم بر خاک .انداختم رو پرده عیسر

پسنده یم منو یعنی. بود جذاب

هیگر باز .نقص و بیع یب . بودم ناز کردم نگاه تراشم خوش و گرد صورت ؟؟به

کاش ...شدن یطوس چشمام کردم

...باشه اشتهد دوستم

...صبح جمعه تا دمشیند گهید

داشتم دوستش چقدر دمیپوش رو شلوارم .افتادم قبل هفته ادی، دمیپوش هامو لباس

کاله. بودمش دهیخر ارشیباک.

به پالتو و دمیچیپ گردنم دور رو شالم و گذاشتم سرم یرو رو خوشگلم و شل بافت

زیم سر .نییپا رفتم دست

اخم با حافظ ریام .رشدیز سربه عیسر دنمید با .حافظ ریام با بود نشسته صبحانه

. کرد دستم یتو یپالتو به اشاره

بچه: گفت شد بلند.نشستم و کردم تنم عیسر رو پالتو .بود تنم تاپ سرم بر خاک

کنم روشن رو نیماش رمیم هامن

"کنم نگات بزار نیبش دمتید روز چند از بعد خوب "رفت؟ چرا .شکست دلم

.یپر شو بزرگ: شد منفجر رحافظیام رفت ارشیک هک نیهم

ست آشپزخانه تو ارشمیک که بدونم چه من-

حاال خب یلیخ :گفت و دستم داد بزرگ لقمه هی شد بلند کالفه .ختیر فرو اشکام

رینگ آبغوره

به ...نه حافظ ریام یحرفها خاطر به نه بود گرفته هنوز حالم .میشد نیماش سوار

به رشایک یتوجهیب خاطر

را احساساتم هاش یمحل کم با خوادیم شدم عاشقش دهیفهم کردم یم حس.خودم

چیه هم کوه تو.کنه سرکوب

Page 57: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 57 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

میبود کردن کل کل حال در همش نیا از قبل نکهیا ،با مینداشت هم با یبرخورد

صحبت روز اون مهم اتفاق تنها...

هم زیعز خونه ارشیک ...دندیرس هم یجینتا به انگار که بود سلن و سپند کردن

.گرفت رو حالم یحساب و ومدین

ومدین کوهم قبل هفته دو در ...بودمش دهیند بود هفته دو قایدق بود دیع به هفته دو

یبرا بود قرار .میکرد کنسل توافق با که بود سرد هوا انقدر البته. بود ه

توافق با .مشهد میبر سلن از یخواستگار

هم ارتیز هم یخواستگار هم .مشهد میبر دیع التیتعط یبرا شد قرار یهمگ

میبود نایا زیعز ی خونه .حیتفر

حداقل کاش. داشتم گلوم تو بغض چقدر .بود ومدهین و بود کرده بهانه رو ی،خستگ

دل و درد براش که داشتم رو یکی

خواستیم دلم چقدر .چشه گهینم و خودشه تو یلیخ ارشیک گفتیم رحافظیام. کنم

تو یچ ممبفه بپرسم رو حالش

...سرشه

47

یکی ...ندارم رو قبل یها بخند بگو دماغ و دل یلیخ بودن، دهیفهم همه ییجورا هی

آبت نبود نونت آخه بگه ستین

!پوک کله بود یچ شدنت عاشق نبود

بهش دادمیم آمار ارشیک به هم قبالا که هیتوج نیا با و پا ریز گذاشتم رو غرورم

آرش سالم: فرستادم اس ام اس

برات دلم یریبم ترسمیم .نمتیبب ایب قهیدق هی .بده حالت گهیم حافظ ریام ؟یخوب

بشه تنگ

"... یمرد هم تو ک رهیبم دختر الل زبونت"

Page 58: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 58 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

آفت بم بادمجون نترس !؟یشد طونیش باز:داد جواب تا دیکش طول یا قهیدق چند

نداره

سفر برنامه دارن .زیعز خونه ایب پاشو:نوشتم بود شده یزیچ هی یجد یانگارجد

تونمینم پربشه ستیل. ننیچیم

.بکنما برات یکار

؟ یا برنامه چه-

سلن از یخواستگار هم مسافرت هم ارتیز میریم هم. مشهد-

بگذره خوش -

؟یاینم تو مگه: نوشتم یسرتق با باز یول ذوقم تو خورد

...نه ای ادیب گرفتیم میتصم داشت کنم فکر .بده جواب تا دیکش طول کمی

امیب تونمینم زیتبر میبر میخوایم -

دارم چطور .کنم یم کیکوچ رو خودم دارم ...نداره دوست منو اصال خدا یوا

!ادیب کنم یم التماسش

...دید یم رو هام اشک یکس دینبا .یبهداشت سیسرو داخل رفتم شدم بلند

.مچش تو زد یم شیقرمز یفور که درشت هام وچشم بود روشن پوستم انقدر

.جمع تو اومدم شدم سبک که خوب

و صورت به هوا کمی نکهیا خاطر به خواسته، خدا از دیچیپ خونه تو که زنگ یصدا

شیسرخ از و بخوره هام چشم

کنم یم باز رمیم من گفتم رونیب یسرما به بدم ربط شویسرخ حداقل ای بشه کاسته

اف خدا شهیهم که شکر را خدا

...طایح رفتم .بود خراب زیعز اف

48

Page 59: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 59 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

سرخم یچشما. کردم باز رو در ه،یک بپرسم نکهیا بدون که بود مشغول انقدر فکرم

و خمار یچشمها تو دوختم رو

بودم تابلو من چقدر .هم تو رفت اخمام و اومدم خودم به زود یلیخ یول قشنگش،

قهر باز سرم، تو خاک... آخه

..کردم

!!؟یناز :رتمصو به زد زل و بست رو در و تو اومد

رفت غنج دلم .گفتنت یناز یبرا رمیبم من یاله

منو کن نگاه -

کردم نگاهش

شده؟ یزیچ -

.داشت نگهم و گرفت رو دستم که برم اومدم .دادم تکون نه عالمت به رو سرم

گرفتم شیآت

؟یکرد هیگر قرمزه چشمات نقدریا چرا :گفت و کرد ول رو دستم. ستادمیا ...دید

!!! بود همم براش یعنی

هم یلیخ .میدیچ که یمسافرت برنامه نیا با مخصوصا !کنم هیگر یچ یبرا. نه -

کوکه فمیک

شده پر ستتیل: گفت و گرفت ازم نگاه کالفه .شد انیب حرص با حرفام ناخواسته

!!ها؟؟-

"ها "گفتمیم یجیگ با که میشگیهم لحن به گرفت خندش

مشهد امیب خوام یم -

شد یچ :گفتم و کردم جمع رو شمین زود ...کنن تابلوم سر تو خاک .شد باز شمین

شد؟ کنسل زیتبر

زد لبخند دمیدزد ازش که چشم .داد چشمام تخم یتو نافذ نگاه هی با رو جوابم

دادمیم یسوت دینبا گهید.

Page 60: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 61 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

یگرفت کار در دم رو مخم ساعته کی گه،ید تو ایب -

49

که یحال در یخونسرد با ارشیک یول .خونه سمت دمیدو و آوردم در براش شکلک

خندهیم بهم داره دونستمیم

اقوامم یویک یآ ذره هی فقط اگه. اومدنش با شد عوض میروح چقدر... اومد دنبالم

!بودم رفته لو بود رفته خودم به

برد ییبوها هی ابیکام کنم فکر البته !نبودن باال ویکیآ یلیخ که شکر رو خدا یول

.نبود مهم برام یول

نجایا خدا شهیهم حاال !بود کرده کم ما خونه به رو آمدش و رفت چرا دمیفهمینم

دهیفهم دمیترسیم همش !بودا ولو

مثل منو نکنه.باشه نیهم هم شیدور علت و دارم بهش نسبت یحس چه که باشه

دفه هزار چون دونهیم خواهرش

خوام ینم آرش داشدا من جون خدا یوا... داداشمه حافظ ریام گفته که دمیشن

دهییزا مامانم که داداش دوتا نیهم

...بسه

رحافظیام همراه ارشیک .زیتبر بودند رفته ارشیک مادر و پدر .بود سال لیتحو شب

یروحساب خودم .خونه اومد

که هم شیپ روز ۲ همون .بودمش دهیند که بود یروز شیش .بودم کرده خوشگل

بود پنجره پشت از دمشید

هفت سفره مامان. بودند اومده هاشون خانواده با هم سایپر و ماهیپر و یرعلیام.

خودش مخصوص زیم یرو رو نیس

بود نواز دماغ دیع یبو چقدر .بود دهیچ کیش یلی،خ بود گذاشته سالن کنار که

...صفر سواد !رو جمله!

Page 61: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 61 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

.ومدیم داشت ارشیک که بود خوب حالم چقدر .گرفتم فاصله زیم از و دمیخند

ضربان و دیچیپ خونه تو اف فا یصدا

با اول... کنم نگاهش خوب خواستم یم بودم، ستادهیا سالن ته. هزار رو رفت قلبم

تو پتیت .کرد یاحوالپرس مامان

سه نیآست راهنیپ .یمشک جذب نیج شلوار .خودش واسه بود شده یگریج. حلقم

داشتم جز به جز د،یسف ربع

سالم :گفتم و جلو رفتم قدم هی .دکر یپرس احوال همه با .کردمیم نگاهش

تر رنگ پر لبخندش چشمش زد یبرق هی .کرد نگاهم و گرفت سایپر از رو نگاهش

کهیکوچ یپر سالم :گفت و شد

نبود بابا اگه !؟یفهمینم ابوی! شدم عاشق! شدم بزرگ من!! مار زهر و کهیکوچ یپر

از رو بهراد زدیم صدام یناز حتما

یفور خواسته خدا از منم .من یدست کنار مبل رو نشست اومد و گرفت ماهیپر بغل

.رهینگ جامو یکس که نشستم

مویگوش. بشنوند روهمه قلبم کوبش یصدا دمیترسیم همش.ساکتم تابلو یلیخ دمید

رحافظیام که دستم گرفتم

؟یکنینم ول هم امشب کنار بزار نازیپر :کردوگفت اخم

یلیخ که نه:گفتم و زیم رو گذاشتمش و شد زونیآو لبام. نداشتم حوصلشو خودمم

سالمه هم

50

و کردن یباز هم با میکرد شروع و گرفتمش .بغلم تو انداخت رو خودش مهراد

.دنیخند

با هم محسن زدیم حرف یمهد و حافظ ریام و یعل ریام با همش معرفت یب ارشیک

که مامانم و سایپر و ماهیپر بابا

Page 62: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 62 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

نمیبب جمعشون تو برم بشم زن بشه یک!!نداشت یمومت زنانشون یها حرف انگار

یب توسر خاک!! نایا گنیم یچ

...نازیپر اتیح

مایپر .میدیپر نییپا و باال یکل مهراد با و دمیترک منم ل،یتحو سال بمب دنیترک با

و گرفت بغلم از رو مهراد خنده با

هم به یچوندیپ رو ام بچه روده و ،دل وونهید :گفت

دیخندیهرم هر بچت بود اومده بدش چقدرم که نه حاال

ریام کلیه از هم بعد شدم زونیآو بابا کلیه از منم. کردند یروبوس مردانه مردها

دادیم یحال چه. حافظ ریام و یعل

دادن دست رسوماتمون ماتو یول کنم ماچش و بشم زونیآو ارشمیک گردن از شدیم

... نبود هم نامحرم به

.داد رو مون همه یدیع و کرد باز رو قرآن بابا

خورد زنگ ارشیک یگوش

بگو مرجان جانم-

بود مامانش اسم

زاشیعز شهیپ آدم شهیم ،مگه یخال جاتون ...گذرهیم خوش ...مبارک هم شما دیع

مارو داشت "...بگذره بد و باشه

خونه تو باشه خودشون خونه نکهیا از شتریب ارشیک ادیم ادمی که ییاونجا تا گفتیم

خداحافظ من از پس..." دبو ما

دیشا البته. شد جون مرجان با صحبت مشغول مامان و مامان سمت گرفت رو یگوش

رو گهیهمد هم بار کی یماه

ارشیک:زدم صداش که شد یچ دمینفهم. گهید میبود هیهمسا خوب یول دنید ینم

جانم :سمتم برگشت

..فتمین پس رهیبگ منو یکی یوا

Page 63: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 63 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

؟ زیتبر ینرفت چرا گمیم-

برم پاشم یناراحت-

51

اونم یداد حیترج خودت خانواده به رو ما که یجور چه یعنی گمیم وونهید خخ-

دوست یکس هر که لیتحو سال

باشه خودش خانواده شیپ داره

! یپرس یم بزرگ یسواال یشد بزرگ -

!!! ارشیک-

شیپ دارم حیترج لیتحو سال منم .دیمن خانواده شما چون. نزن داد خب یلیخ-

شتونم،یپ سال هر من باشم شماها

شده؟ زوم من رو امسال ینازناز که شده یچ

!!ها؟ -

تحفه گمشو :گفتم .گفتیم راست .دیخند

حافظ ریام و یعل ریام .بود فیظر گردنبند هی داد رو مامان یدیع بابا .دیخند بازم

هی کدوم هر دادن هیهد بهش هم

نینگ با انگشتر هی. بود دهیخر هیهد هرسال لمث ارشیک یول .نخورده تا تراول

ریام و حافظ ریام مثل روزهیف درشت

مثل.دیشوبوسیشونیپ و نذاشت فرق هرسال مثل مامانم.دیبوس رو مامان یشانیپ یعل

بود خودش یها بچه

خودم حال تو .کنم نگاهش تا گرفتم رو مامان انگشتر .گفتیم شهیهم نویبراش،ا

بزرگ بهم. دستم تو انداختم بودم

نه.بود من مال کاش. ومدیم یلیخ دمیسف پوست به یا روزهیف نینگ رنگ یول بود

باشه، اومده خوشم انگشتر از که

Page 64: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 64 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

هرسال. بود نگرفته هیهد برام کم البته. خواستیم ارشیک از یادگاری هی دلم ...نه

پارسال .دیخریم هیهد برام تولدم

خاک. کردم آسفالتش دمیپوش شمامچ رنگ سبز وشرتیس هی برام؟اهان دیخر یچ

ریزنج پالک هی ارسالیپ.سرم تو

!قمیسل سر تو خاک یعنی.کردم گمش استخر تو.دیخر رز گل شکل به

ادیم بهت قدر چه نازیپر یوا: سایپر

میآدم نیهمچ هی :گفتم و کردم نگاهش

. مامان دست دادم و آوردم در انگشتم رواز انگشتر .دیخند

.یکن یم شرمنده شهیهم جان ارشیک خدا به-

خرنیم هیهد دایع مادرشون یبرا همه خاله هیچ حرفها نیا -

. باشه داشته دوست منم کاش. داره دوستش یلیخ که دونستمیم

52

اومده همه .بود شلوغ یحساب زیعز خونه. جون زیعز خونه میرفت میشد اماده

حرکت زود صبح فردا بود قرار.بودند

جا هی که ما پیاک با اونم. نبود مسافرت هیپا یلیخ. مشهد اومد یم هم زیعز .میکن

دوست همش و مینبود بند

میببر که میکرد جمع ایسون و مهسا با رو وهیم و یچا یظرفها .میبگرد میداشت

یبرا هامون خونه میبر بعد میبشور

بود تربزرگ مهسا و من از سال دو بود نادرم ییدا ادختریسون. میبش آماده فردا

؟یپر-

. بود داده هیتک آشپزخانه اپن به بود ابیکام .صدا سمت برگشتم

ها -

بله نه ها -

Page 65: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 65 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

بگو بله حاال-

یادب یب یلیخ-

یدار لطف شما -

دارم کارت رونیب ایب -

دستکش لیم یب. اطیح سمت رفت و کنم مخالفت که نستادیوا. باال رفت ابروم یتا

یکی :گفت ایسون .درآوردم رو ها

کنه صدا منو ادیب هم

برو تو یخوایم -

یپر یپر آخه کرد صدا رو تو -

.نزن مفت حرف اداینم خوشم اصال ایسون -

دییبفرما دیببخش -

اطیح داخل رفتم

برم زود دی؟با ابیکام یدار کارم یچ-

53

ینامهربون من با نقدریا چرا -

؟!جان -

!!ن؟یهم :گفتم و کردم رجو و جمع رو خودم کمی. چشمام به زد زل

.خبره چه دلم تو یدونیم که دونمیم -

گهید خبر چه توش معلومه باال یداد لیآج و ینیریش یکل خب اره-

باش یجد کمی-

نیهم خوب :شدم یجد

شماست؟ زونیاو همش ارشیک اون یچ واسه :دیکش یقیعم نفس

Page 66: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 66 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

.شده بزرگ ما ونهخ تو یبچگ از ارشیک .زهیعز یلیخ برامون ستین زونیآو اوال -

!شده معما برات حاال یچ واسه

ادیب در دهنت از مورد نیا در یحرف خوادینم دلم گهید .دارن دوستش همه بعدم

نیا که اطیح تو یکشوند و من

.یبد لیتحو رو پرتا و چرت

ارین جوش خب یلیخ -

داخل رو دستش. شد کمینزد قدم هی. کنه کنترل تشویعصبان خوادیم بود معلوم

کیکوچ باکس هیو کرد کتش بیج

نو سال خاطر به هیهد هی نداره قابل:سمتم گرفت و رونیآوردب

. باشه ارشیک طرف از هیهد نیا خواستیم دلم چقدر .زدم پوزخند

کنم؟ قبول دیبا چرا -

نو سال برا است هیهد هی -

؟ شده نو من برا فقط سال مگه-

.یا دونه هی فقط تو من برا-

" خورد هم به المح نکبت عوووق"

54

الو برام گهید پس.بس و نیهم یخالم پسر چون یزیعز برام یلیخ ابیکام-

لطفا نترکون

؟ چرا -

.بدم رو احساساتت جواب تونمینم. ستین آدم خود دست که دل کار-

. دمیکش رونیب دستش از رو دستم عیسر .گرفت رو دستم که برگردم خواستم

؟ هیکار چه نیا. یخر یلیخ -

ستین خر رهیگیم رو دستت کهیمرت اون یوقت چطور: گفت تیعصبان با

Page 67: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 67 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

ه؟یچ منظورت -

.یفهمیم خوب رو منظورم -

..برام یزنیم یزر چه یدار بفهمه رحافظیام اگه

وقت اون .میا شهیر هی از که ماست واسه فقط رتشیغ. نترسون حافظ ریام از منو -

زونتونهیآو ساعته ۰۲ اردنگ اون

خونتون تو

ابیکام بفهم دهنتو حرف-

!!!زدیم یحرف رحافظیام به اگه. دمیترس ازش یحساب

کنه خراب رو ارشیک و ببافه هم به سمونیر آسمون که بود نامرد انقدر

نازیپر دارمینم بر سرت از دست -

گمیم رحافظیام به. یبکن یتونینم یغلط چیه -

خبره چه نجایا -

نه،یبب ارشیک نشده یجار اشکام تا خونه تو برم خواستم عیسر . صدا سمت برگشتم

و گرفت رو بازوم عیسر یول

دینبا .درآوردم قدرتمندش یها دست از رو بازوم نییپا ختیر اشکام. برم نذاشت

زدیم دست من به ابیکام یجلو

55

اب؟یکام چشه نازیپر-

! یا کارهیچ تو خالم دختر و من نیب بود یبحث هی -

دوروبرش گهید بار هی :گفت و دییسا هم به رو هاش دندون حرص از ارشیک

مرد. کنم یم خورد دندوناتو بشه داتیپ

دهیم ریش یبو دهنت هنوز. کن کنترل رو چشمات و دار نگه رو یلیفام حرمت باش

Page 68: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 68 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

یتونیم راحت و یا بهیغر که تو حال به خوش .دارم نگه دیبا رو یلیفام حرمت من-

و عشق و یبزار تهاحرم یرو پا

یکن حال

نلرزن پاهام د،یلرز دلم اگه که هستم مرد انقدر -

"برام بود دهیلرز دلش یعنی یچ یعنی نیا "

بهته حواسم دانگ شیش چون باش حرکاتت مواظب -

خدا رو تو :گفتم بزنه حرف خواست تا .کرد یا قروچه دندون تیعصبان با ابیکام

نهیبب و ادیب رحافظیام اگر. بسته

ایب کوتاه تو آرش. کنهیم پا به خون

تو برو :گفت و کرد موهاش یال رو دستهاش باحرص

داخل رفتم و کردم گرد عقب. دمیترس یم حافظ از که ییها وقت نیع دم،یترس

شدم یبهداشت سیسرو داخل .خونه

.خونه تو برم بعد شم، آروم کم هی تا

بلند میگوش امکیپ یصدا .دندیزلریم هام دست هنوز .شستم بار نیچند رو صورتم

کردم روخشک هام دست .شد

؟ ییکجا :بود نوشته .درآوردم شلوارم بیج داخل از رو میگوش و

ییدستشو :نوشتم

. میبر شو آماده رونیب ایب :نوشت

رفتم !بود؟ بهم حواسش نقدریا چرا .کرد باز هم از رو هام لب اریاخت یب یلبخند

ملحق جمع به و دمیپوش رو مانتوم

یخداحافظ یبرا بودند شده بلند همه گهید البته .شدم

.بود ستادهیا رحافظیام کنار و بود درهم ارشیک یاخما و نبود یخبر ابیکام از

56

Page 69: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 69 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

شمیپ اومد مهسا

داشت کارت یچ-

؟ ی؟چ ها-

.ینچیداو لئونارد خاله بچه-

که صبحم .ما خونه میبر ایب یبست چمدونتو گمیم بهت بعدا: گفتم. گرفت ام خنده

.یبش ما نیماش سوار یخوایم

.نمتیب یم صبح .نبستم چمدونمو یول ام،یب دارم دوست -

رو آدم چشمات رنگ نکن هیگر وقت چیه :گفت گوشم کنار .دیبوس را صورتم

.کنهیم وونهید

هم ضعفم نقطه. زدیم شور یلیخ دلم .شدند یطوس چشمام دونستمیم .زدم یلبخند

زیچ هر سر د،بو نیهم

.دمیترسیم ابیکام از یالک یالک .گرفتمیم استرس یخودیب

از ارشیک و حافظ ریام خنده یصدا ...مخابرات لوزالمعده تو ساف نترنت،یا سرعت

میگوش. ومدیم حافظ اتاق تو

حافظ ریام اتاق در به یا تقه و رونیب زدم اتاق از خواسته خدا از شدم پا کرد، هنگ

زدم

جانم -

حافظ؟ داشدا-

یپر تو ایب -

و جمع رو خودش ارشیک.بودن شده ولو تخت رو اتاق، تو رفتم و کردم باز رو در

. کرد جور

. کرده هنگ میگوش-

.ختنیر فرو هام اشک

!؟یکنیم هیگر یگوش خاطر به سرت تو خاک :گفت رحافظیام

Page 70: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 71 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

ندهیا از و بود ابیکام از ترس خاطر به ام هیگر

57

اداشد ااا-

رمیبگ گازت خوادیم دلم یشیم مظلوم داداش؟ جان -

تویگوش نمیبب بده :گفت ارشیک. گرفت خندم

...زیعز خونه اتفاق بابت ازش، دمیکشیم خجالت

زل و کرد خاموشش .دستش دادم رو میگوش و کنارتخت یصندل رو نشستم رفتم

یزایچ خاطر به وقت چیه : بهم زد

یپر نداره، رو پاکت یاشکا ارزش یزیهرچ و کس هر. زینر اشک پاافتاده شیپ

کهیکوچ

دم،یفهم رو منظورش !گفت ینجوریا رحافظیام یجلو چرا نیا برسرم، خاک یوااا

.نداشت من یگوش به یکار

...گفت یم رو ابیکام

کرد روشن رو یگوش

؟یکرد تمام رو پارسا پروژه هیاول طرح :دیپرس رحافظیام به رو

.رهینم کتش تو کهیمرت نشیزم داره یقناس کمی-

اریب آبم پارچ هی. اریب وهیم و لیآج خورده هی نییپا بپر نازیپر :گفت من به رو بعد

بود اهیس بابات نوکر-

شده دیسف حاال -

و ینیس تو دمیچ رو ها شیفرما سوت سه و نییپا رفتم و براش دراومدم یشکلک

باال اومدم

.شد درست -

.یدار ولیا-

Page 71: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 71 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

دونم یم : زد یلبخند

!لیاج بفرما .کمی کن تشکر خودت از...یییا-

58

میپاش دیبا زود صبح !یندار خواب تو: گفت و دیخند هم حافظ ریام دیخند

کن رونمیب بعد کنم کوفت آوردم که الیآج نیا از کمی حداقل بزار-

رو خونه کل خندتون یصدا دیگفتیم یچ یچ :گفتم و کردم نیگلچ رو ها پسته

که من به منه شانس بود؟ رداشتهب

کنهیم رومشغول فکرتون کهیمرت نیزم هیقناص دیرسیم

خنده ریز زدن و کردن نگاه هم به ییدوتا

!که یدونیم اد،یم بدم خوابالو همسفر از .بخواب ریبگ برو پاشو: گفت حافظ

میبگ که خورهینم دردت به ما یحرفها

یبخند

. ها منحرف ۰۱ مثبت !ههه-

دیخند و نییپا انداخت را سرش ارشیک یول کرد اخم لبخند با فظحا ریام

بچه پاشو -

...قنداقه تو بچه -

جونمم؟ داداش :دادم ادامه یلوس باحالت

بفرما بله؟ دهیم ادی اتیادب ما به داره نیا نیبب -

ینداد مویدیع-

؟یخوایم یچ -

کنم عوض رو میگوش خوام یم .خخخ .پول -

ایب :گفت و دستم داد نخورده تا تراول دوتا و برداشت زیم یرو از را پولش فیک

،یداشت کم اگه نگهدار هاتو یدیع

Page 72: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 72 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

.خرمیم یگوش برات روش زارمیم خودم

با ارشیک .کردمش ماچ تا چند ارشیک رو افتاد هم اون تخت رو کلشیه رو دمیپر

خرس دیکرد لهم: گفت خنده

ها گنده

59

رو شییدمپا و شد بلند ارشیک یرو از هم حافظ ریام .شدم بلند حافظ ریام یرو از

ظرف که یحال در منم و آورد در

قاپ رو یهند بادام

حافظ ریام و خورد بسته در به ییدمپا و بستم رو در و گذاشتم فرار به پا زدم یم

همچنان یول سوخت، شیجا کی

دیخند یم

.بودند تکاپو حال در مهه . رفتم رونیب ازاتاقم خورون تلوتلو و پاشدم صبح

ریبخ شب گفتم

.کردند نگاهم هیسف اندر عاقل یهمگ

.ادیم خوابم هنوز من! کردن دنبالتون مگه !گهید شبه خوب -

بابا نازیپر بزن قر کم:باباگفت

که زد بهم یگردن پس رحافظیام. دراوردم یباز لوس و بغلش تو انداختم خودمو

شد باز چشام

د؟یپر خوابت-

سایوا باش مرد :دمیدو دنبالش

ستمینمیوا نامردم-

تو رفتم رجهیش من و سالن تو اومد ارشیک موقع همون رونیب دیپر و کرد دروباز

دست از خودمو تعادل و شکمش

Page 73: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 73 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

پابشم کله نذاشت و گرفت رو کمرم. دادم

به خدا ،یکرد شروع یباز شلوغ با رو سال اول صبح !یصبح اول خبرته چه-

سال خرآ تا برسه دادمون

"!!!یخرافات"

بغلت تو رفتم رجهیش یسال اول کرده رو بهت شانس :گفتم اومدم رونیب بغلش از

!بغلتم تو سال آخر تا

ببرم :گفت و سرم تو زد اروم چشیسوئ با دمیخند .کرد نگام شده گرد یچشما با

حالت رضا امام حرم به ببندمت

! بده

60

بخواد دلت یلیخ -

آماده رفتم .کردیم جا جابه الرویوسا اطیح بود رفته که شدم رحافظیما الیخ یب

شلوار و کردم یمیمال شیآرا. بشم

از کال کردم سرم ام یمشک شال هی کردم ست کوتاه و دیسف مانتو با رو یمشک نیج

پیت با .ادیم خوشم یمشک رنگ

.بودند هداد جا ها نیماش تو رو لیوسا ی همه .نییپا رفتم بود ست هم ارشیک

کف چشم: گفتم و زدم یسوت بود ستادهیا یمشک سانتافه بغل که ارشیک دنید با

؟یکرد عوضش .نتیماش کایالست

ناقابله-

ها یخرک تعارف نیا از ادیم بدم انقدر -

!نکنه درد دستت-

!نداشت یقابل-

ام؟یب شما با منم :گفتم حافظ ریام به

Page 74: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 74 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

به دلش یا یزیچ یکوزت کنهیم فکر نهیبب ملتمس یچشما نیا با رو تو ادیب یکی -

خب ادیم رحم

ببر خودت با منو و شو ژانوارژان-

بپرباال گفت و دیخند

هوراااااا -

نداشتم نیماش مدل به یکار البته. شدم ارشیک سوارسانتافه و دمیپر نییوپا باال

ارشیک شیپ خواستیم دلم.

سر پشت شنگول رو من که ابیکام .شد ارشیک نیماش سوار هم مهسا .باشم

به .شد توهم هاش د،اخمید ارشیک

؟!! چه اون به اصال !!درک

مشهد؟ میریم نیا با فضام رو ینیماش چه یوا : نشست مهسا

میریم تو یبابا باخره پس نه -

کرد اخم

61

! شد نیتوه بابات پورشه به دیببخش -

"کردنش غش به نه اخمش اون به نه".گرفت خندم خودمم. خنده ریزدز

ام مهسا و من .زدند یم حرف کهیمرد پروژه به راجع داشتن ارشیک و حافظ ریام

براش که یبرسر خاک یها امیپ به

.میدیخندیم بود اومده نیال تو

حافظ ریام .نیماش پشت میبود شده جنازه باا یتقر کنم، عرض چه که میدیخندیم

اگه گفت یجد و یشاک بالحن

پرتتون مخم رو دیبر خراشتون گوش یها خنده نیا با و دیریبگ دستتون یگوش

افتاد؟ .نییپا کنمیم

Page 75: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 75 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

باز .هامون فیک تو میگذاشت رو هامون یگوش و میکرد جور و جمع رو خودمون

به راجع زدن حرف به کردن شروع

،باجفتتونم ارشیک رحافظ،یام یهو:دمیترک هوی دادم گوش که کمی .کهیمرد همون

مورد در رو ریمس کل دیبخوا اگه!

؟ افتاد. رونیب پنجره از کنم یم پرتتون دیبزن حرف کهیمرد اون پروژه

دمیترس لحظه هی نازیپر یریبم : خنده از دیترک مهسا

شوک از بود خورده جا لحظه هی که حافظ ریام .کرد نگاهم نهیآ از لبخند با ارشمیک

و گرفت رو دستم دراومد

تو دست از شمیم وونهید مشهد تا شدم، همسفر تو با کردم یغلط چه یعنی : چوندیپ

کرد ول رو دستم

داداش برات بندمیم لیدخ رضا امام برمتیم ،یبش هم وونهید نکن فکرشو ادیز -

گلم

زلزله تو دست از: گفت و گرفت اش خنده

:دمیکش غیج تنقالت و پسیچ و پفک همه اون دنید با .کرد باز رو اش کوله مهسا

پفک جون اخ

سرم تو زد امهس

.دهیند پفک نکبت. جرخورد گوشم پرده شو خفه-

پاکت. میداد لیآج بهش نبود پسیچ و پفک اهل اصالا رحافظیام.دمیخند هرهر

:گفت ارشیک کردم باز رو پفک

؟؟!! یخور تک نازیپر

تک و من : دهنش یجلو گرفتم رو دستم و جلو شدم خم و برداشتم پفک هی

!!یخور

62

Page 76: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 76 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

یم خودم دست با خوب ".خورد و گرفت دستم از رو پفک .کرد نگام نهیآ از

"...عشقم گهید یخورد

کرم کم: گفت حافظ ریام. افتاد سرفه به که دهنش تو کردم خودم را یبعد پفک

.نازیپر زیبر

نخواستم نکنه درد دستت نازیپر: خنده با ارشیک

! یخواینم پسیچ یعنی-

..تو دست از ،امون یعنی که داد ونتک بار چند رو سرش خنده با

کن روشن رو ستمتیس ارشیک گفتم

مکث یآهنگ یرو و کرد رد اهنگو تا چند و کرد روشنش رو ستمیس برد دست

فرمون رو هم خودش .زد یپل و کرد

شروع مهسا با و شدم پفک الیخ یب .بود یاتیب ایپو راز آهنگ. گرفت ضرب

ولق به یصدا با خوردن تکون به میکرد

:خوندم یاتیب ایپو با "کنم چارهیب وجوان کن خون گریج" مهسا،

طرف هی نازت یچشما طرف هی رازت همه ااااااا الالالالال

نرفت تو چشم نخ تو که را یچشم دمیند

منه بازار سکه منه اری تو ادی

منه گرفتار عشق و تو گرفتار من

یکن یم آبم یبر یراست یبر یخواستیم تو

یکن یم خرابم خونه یکن یم جوابم تو

دلم داره کم شبا یلیخ رو تو یلیل اخه

هی نازت یچشما طرف هی رازت همه دلم داره کم رو تو یوا دلم داره غم آره

...طرف

...منه بازار سکه منه اری تو ادی

نداره یخاص ارزش برام تو یب یزندگ

Page 77: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 77 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

63

نداره یسیوا لحظه هی پاش به نکهیا ارزش

کنمیم شب را روزا یصبور با یدور که تو

کنم یم مرتب موهامو تو شیپ فقط من

...کنم یم عاشق تورو ای کنمیم دق روز هی ای

آدم بچه مثل دفعه هر ما و مینرقص که داد تذکر حافظ ریام بار چند آهنگ وسط

مینشست ساکت هیثان چند یبرا

.اهنگ شد تمام

طرف هی نازت یچشما طرف هی رازت همه بودا؛ تو وصف در :گفت مهسا

بهش زدم زل

عشقم برات رهیم دلم نکن نگام ینجوریا -

فیخرک چقدر میبگذر حاال .کردیم فیتعر من یچشما از هرجا و شهیهم .دمیخند

حرف نیا ارشیک یجلو که شدم

.زد هارو

دلشه تو ییحرفا هی یعنی ذارهیم رو یآهنگ هی برات یکی یوقت ".افتادم ام یپ هی ادی

نیا خوادیم و بگه تونهینم که

" بگه بهت جاش به آهنگ

میکن گوش بزار گهید بار هی ارش: گفتم فکر یب فکر، نیباا

! یگرفت یجد رو مهسا یها حرف :گفت خنده با حافظ ریام

بازوش به زدم

! دونمیم خودم که نگن بگن گمشو -

چشم به قیمع نگاه هی ، لبخند با هم ارشیک .دمیوخند براش کردم یدراز زبون

یپل و زد بک فلش و کرد هیهد هام

Page 78: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 78 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

با روکه ارشیک زمزمه یصدا من و میداد گوش و مینشست بارساکت نیا. کرد

تو جون و دل با کردیم یهمخوان آهنگ

...کردم ضبط ام حافظه

64

یدرخواست خواننده خاطر به نه. خنده از دمیترک هوی یندار تتلو ارشیک گفت مهسا

نیا که یتیحساس خاطر به بلکه!

.داشتند رپ یها آهنگ به نسبت نفر دو

مرگ :گفت و زد دمیخندیم و بودم شده خم که کمرم به یمشت مهسا

!! مهسا توهم. داره کم نازیپر فقط کردم فکر :گفت خنده با حافظ ریام

!هیچ مگه:گفت مهسا

میکن حال کمی بزن نویا: گفتم .ارشیک دست دادم رو فلشم

و هم یروبرو مینشست مهسا با. بود تتلو رانیح سنه اهنگ دستگاهش زدبه و گرفت

و دنیرقص به میکرد شروع

میریبگ فاکتور رحافظیام یتشرها از اگه البته .گذشت خوش یکل .یباز مسخره

نیماش یها شهیش که روشکر خدا!

،پاها نهیس به دست دیبا مشهد خود تا و شد ینم الیخیب حافظ ریام بودوگرنه یدود

میشستیم جفت،

میکن رد رو راه سیپل دیریبگ آروم کم هیبچهها: گفت و کرد کم رو پخش ارشیک

نیهم ناخوداگاه منم .شیروسر تو کرد موهاشو مهسا !میگرفت آروم مهسا و من

یم اشاره داشت چون .کردم کاررو

.کنار میبزن داد

دینباش خسته جناب سالم -

ممنون -

Page 79: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 79 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

سرکار سالم :گفتم نشسته قاشق مثل منم

پسرش دوست با انگار !بود دهیترس چرا دونمینم وونهید مهسا .کرد بهمون ینگاه

فکر !گرفتنش الوترکوندن حال در

کردند شک بهمون مهسا بودن معذب خاطر به کنم

؟ ونیآقا با تون نسبت-

!کرد سیروخ خودش فکرکنم سرش تو خاک .کرد نگاه مهسا به

...زهیچ ما -

65

..گهید بنال

مهسا خالم دختر :گفتم بگه نتونست

مهسا به کردم اشاره

...و ارشیک مون هیهمسا پسر نیا. م نازیپر منم-

برگشتن عیسر بودم نداده بهشون زدن حرف مجال من که حافظ، ریام و ارشیک

!رفت زدم گند کنم فکر.طرفم

دیبش ادهیپ هم ودتون؟خ نیماش مدارک! نطوریا که :گفت اخم من هی با ماموره

خواهرمه سرکار :گفت حافظ ریام

شهیم معلوم-

رفت مامور دنبال و شد ادهیپ و درآورد داشبورد رواز مدارکش ارشیک

هاش اشک مهسا .شد ادهیپ من به وحشتناک قره چشم هی با هم رحافظیام

.ختیفرور

میشد بدبخت یپر یخر یلیخ -

تو خاک بعدشم. گهید کردمیم یمعرف مداشت خب. چه من به:گفتم و سرش تو زدم

کفشته به یگیر مگه. سرت

Page 80: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 81 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

همش برسن بهمون هیبق و بابا نیماش که االنه کن نگاه نیبش میخندیم یکل !یلنگیم

شهیم خاطره

یبرا داشتن که ارشیک و حافظ ریام به دوخت چشم و کوتاه یلیخ البته. دیخند

.دادندیم یحاتیتوض ماموره

...رهیبگ رو بابا شماره خواستیم انگار .گرفت لهفاص ازشون رحافظیام

از .بود سوءتفاهم همش چون ماموره از نه البته .دمیترس کمی خودمم اومدن نایا بابا

ریام یها قره چشم و ها اخم

...حافظ

شد کینزد بهمون سپند

شده؟ یچ نازیپر -

وقتشه شده بچم درد آخ آخ:گفتم بناله

66

با مواد در به در ارشیک .گرفتنمون مامورا یچیه :گفتم و دمیخند .کرد اخم

!پره نشیماش کردیم حمل خودش

رفت و گرفت فاصله ازمون. بود رومخش هام خنده انگار.کردم دنیخند به شروع

.شدم ادهیپ منم .نایا بابا سمت

نرو نازیپر-

ایمخ رو مهسا اه -

نشون رو ییشناسا کارت بابا .دمیشنیم صداشونو .کترینزد رفتم و زدم پس دستشو

من به نگاه هی اخم با مامور. داد

.بود من یمل کارت کنم فکر .کرد دستش تو کارت به نگاه .کرد

سوء .من ها بچه هم نایا. میرفتیم یخانوادگ مسافرت که کردم عرض سرکار -

شده تفاهم

Page 81: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 81 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

نوع .میادد انجام رو مون فهیوظ ما حال هر به: گفت و بابا دست داد رو کارتا

علت بر دیمز هم خانومتون دختر یمعرف

.ادیب شیپ سوءتفاهم نیا که شد

شماست با حق بله -

خطر یب سفر دینکن توقف-

.نیماش تو دمیوپر برگشتم عیسر

اخم من هی با هم رحافظیام. فرمان پشت نشست اومد داغون افهیق هی با ارشیک

راننده شهیش از بابا . نشست اومد

هیکاف طنتیش نازیپر :گفت من به رو و شد خم

.یدلخور و دیتهد با همراه بود دستور هی نیا

نکردم یکار من بابا -

. شد هم به شتریب اخماش

.کردم یمعرف فقط من -

خون پر بشه باز دهنت ساعت ۳ تا رمیگیم میتا نازیپر :گفت ضیباغ حافظ ریام

یدیفهم شده

بابا نیماش تو رمیم اصال :گرفت بغضم

67

مسافرت .ایب کوتاه نازیپر :گفت و زد رو قفل ارشیک که روگرفتم رهیدستگ

نکن روزهرمارمون

.رفت شد تموم .دینکن دعوا .خب یلیخ :گفت باباام

ادیم شی،پ گهید بود سوءتفاهم بابا آره: گفتم ییپررو با

وحشتناک قره چشم کی با برگشت رحافظیام

Page 82: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 82 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

لپ از ماچ هی نور سرعت با و گرفتم جون .کردیم نگاه نهیآ از خنده با ارشیک یول

صاف دوباره و کردم رحافظیام

.بشه کج لبش کوچولو هی نه که بخنده . بخنده شده باعث که نشستم

نایا بابا با خنده از میمرد خدا به نازیپر یرینم :خنده با گرفت قرار کناربابا دیسع

حرصش از سرکار ؟.داشت خنده کجاش: گفتم بودم دهیترس حافظ ریام از

چراغ رنگ از !کرد مون مهیجر خداتومن

مهسا ریز لباس کج سنجاق و من فلش یتو آهنگ و نیماش کف یها تاپفک نیماش

.نوشت مهیجر و درآورد رادیا

خنده از یمرد تو وقت اون

بود ینیزم بیس. خنده ریز زد بلند بلند رتمیغیب دیسع .گرفت شگونمین مهسا

کف شد یم ولو هخند از داشت

آسفالت

ها یاود ریگ وقت رهیم یبندر نزده نیا شو سوار برو دیسع :گفت ارشیک

دیباش بابامواظب ارشیک. نازیپر بسه: گفت بابا

سپند حافظ ریام: گفت هاش بعدخنده دیسع .شد خودش نیماش سوار رفت بعد

ما نیماش تو ادیب بده رو نازیپر دمیم

!!! خورهیم حافظ درد چه به سپند اخه!!!یکن یم معامله سرت تو خاک

قول .امیم کله با خودم بده اپلتو یگوش! یفروش یم داداشتو چرا خوب گوساله -

ات خنده موجبات ریمس تو دمیم

کنم فراهم رو

از .داد حرکت رو نیماش لبخند هی با هم ارشیک. دنیترک خنده دازیسع و مهسا

دست براش یشدن رد مامور، یجلو

سرکار دیببخش :گفتم و دمدا تکون

Page 83: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 83 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

کردینم نکاررویا اگه انگار .چوندیپ حرص با و گرفت رو دستم و برگشت حافظ ریام

شدینم یخال

68

! شه یخال بذار نداره بیع

دستم آخ آخ -

کرد ول

یگوسفند یلیخ خدا به نازیپر :گفت مهسا

میدیخند ام یکل.بود سوءتفاهم همش حاال خوب -

و سر سبک دختر هیتو .نداشت خنده هم اصال.خودت جون آره: گفت حافظ ریام

تو مغز شیپ خر مغز که یفکر یب

رهیگیم گوریف

یکن یم نیتوه من به همش چرا تو-

میشد بدهکار زمیچ هی ایب-

بد باهام. یکن یم خوردم همه یجلو. یسوزونیم آدمو حرفات با تو داداش نه -

یزنیم حرف

یک ،من دلم زیعز من، گل آخه :گفت و کرد نرمش که بود صدام تو یلرزش

کمی گمیم ؟فقط کنم ریتحق تورو خواستم

کن رفتار نیسنگ و شو بزرگ

جلفم من یکنیم فکر تو .دارم قبول یلیخ خودمو خودم .نمیسنگ هم یلیخ من -

موقرتر و تر آروم کمی. یطونیش یلیخ فقط ست،ین نطوریا .کن درستش ایب حاال-

باش

ستمین موقر تو نظر به من گهید نیهم خوب؟؟ ها -

Page 84: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 84 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

یگفتینم رو سرکار دیببخش نیا االن مثال گهیم یزیچ هی گمیم یهرچ اهلل اال اله ال-

یمردیم

بگم داشتم دوست یول شد، یم چرا :گفتم و کردم جمعش زود یول شد شل شمین

مثال !بده صیتشخ غلط از رو درست !دهینم انجام رو داره دوست که یکار هر آدم-

یزد دیسع به بود یحرف چه نیا

حرف کدوم -

69

...لباس سنجاق به کار سر که نیهم -

خورد"استغفراهلل" گفتن با رو حرفش ی ادامه و دیکش اش نداشته شیر به یدست

. گرفت خندم منم .شد سرخ مهسا

!تو کلمات تو یشیم خورد چقدر .دهنم تو هواومدی :گفتم

کن باز دهنتو و نبند چشماتو !بزن و کن نیسنگ سبک حرفاتو -

ستین میحال یچیه خرم من یعنی .یکن یم نیتوه یدار -

زدم؟ یحرف نیهمچ یک من -

؟یچ یعنی یکن یم باز دهنتو یبندیم چشماتو گهید چرا-

نداره دهیفا تو با بحث-

؟ یآورد کم-

بگو یزیچ هی تو ارشیک :دادم ادامه ارشیک به رو

.کنه یروماستمال اشتباهاتم و فیرد برام هامو کار ارشی،ک بودم کرده عادت انگار

ساده و پاک دختر تو نازیپر نیبب: گفت و کرد باز لب انتظارم برخالف بار نیا یول

فکر یول ندارم شک یهست یا

یحرف هم حافظ اگه .ان لهیلهپیشیب پاکو خودت مثل اطرافت یآدمها همه نکن

خاطر به نه اد،یم یتشر ای زنهیم

Page 85: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 85 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

به تو از بهتر و شتریب که نهیا خاطر به...نه ببره، سوال ریز تورو بخواد نکهیا

مهار موهاتو گهیم اگه. داره توجه اطرافت

یلذت مخالف جنس یبرا دنشید که دونهیوم ستین قصدوبامنظور از دونهیم کن

دلش و!یندار خبر ازش تو که داره

باشه اهرشخو به لذت با نامحرم نگاه که خوادینم

به نخند بلند گهیم اگه: داد ادامه و زد یلبخند. شالم سمت رفت دستم اریاخت یب

نسبت مردم اتیذهن که نهیا خاطر

رتیغ یعنی نیا ...نکنه جذب رو یکس صدات یلوند ضمن در و نکنه رییتغ تو به

نیتوه نه. خواهرش به برادر

مثال داره یمشخص زمان و جا یا خنده و یشوخ هر که یبدون دیبا نمیا درضمن!

سیپل تو که نبود درست کارت اصالا

تفاهم سوء رفع تا افتادند کار از یکل .ستنین کاریب ما مثل که اونا.یکرد طنتیش راه

لمیفام .هیخوب پسر دمیسع .بشه

70

با گهید که نکنه یشوخ و خنده که یآدم. نکن یشوخ باهاش گمینم اصال من .هست

خب ی،ول کنهینم یفرق مرده

.ستندین رنگ هی و پاک دیسع مثل که همه. دارم قبول رحافظمیام حرف

!ابیکام مثل گفتم دلم تو

تیشخص خور در ؟اصال اخه خونندیم یچ !دیدیم گوش که ها آهنگ یبعض مثال ای

به هاشون یبعض !ستین تو

به کردن گوش با دینبا !عرف به !شرع به !جامعه به !کنندیم نیتوه ها تیشخص

.یکن دشونییتا فشونیاراج

Page 86: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 86 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

خجالت از آدم که گفتن یم ییزهایچ هی عمالا که ها آهنگ از یبعض گفتیم راست

شد یم آب

بود نشسته دلم به حتاشینص و توجه چقدر .بودم شده حرفاش مسخ

سبکم؟ و جلف من یکنیم فکر ام تو آرش: گفتم

ستین بد اصال اش ندازها به طنتمیش .یطونیش کمی فقط تو! هیحرف چه نیا-

کن حتینص رو حافظ نیا کممی .یدار ییفدا-

دیسع دفعه نیا گمیم :گفتم میایب در نیسنگ جو نیا از نکهیا خاطر به بعد

بزنم انداخت، راه خنده اومدکرکر

اد؟یب دستش کار حساب توگوشش

داشت حق. شد ناراحت ارشیک انگار. کردم غش خودمم .خنده ریز زد مهسا

تو نیاسی داشت ساعت کی هچاریب

. خوندیم خر من گوش

شهینم آدم نیا: گفت حافظ ریام

.دارم قبول هم رو حرفات همه ستمین خرکه .شدم متحول خدا به آرش .حافظ عع-

جا یگفت خودت .کردم یشوخ

!گهید بود جاش .داره

یستین بشو آدم خونته تو طنتیش :گفت و کرد رومهار اش خنده ارشیک

. بده کن، فرمت رو فلشم اصال.کنمیم تثاب.هستم-

نازیپر کنما یم فرمت :گفت و انداخت باال ابرو

71

دارم وترمیکامپ تو همشو ستین یالیخ .بکن :گفتم لکسیر یلیخ

کنار و شدم خم که کرد نگاهم چپ چپ ارشیک نباریا .خنده از دیترک حافظ ریام

اخم کردم یشوخ :گفتم گوشش

Page 87: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 87 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

نکن

کنم کارت یچ گهید یا کهیوچک یپر -

مهسا با .میخورد رو غذاهامون یشوخ و خنده تو و میداشت نگه مهمانسرا هی کینزد

پشت میدیخند و میگفت انقدر

گوشم پرده نازیپر بسته: گفت یدرماندگ با رحافظیام که ارش،یک و حافط ریام سر

افتاد زیو زیو به

نشیماش که شکر رو خدا.میدیوابوخ میکرد بغل گرویهمد مهسا با ظهرم از بعد

بود، سخت یلیخ گرنه و بود جادار

.میدیخوابینم نشسته و میداشت دنیکش دراز به عادت دو هر چون

شروع میلعنت کمردرد و درد دل که میبرس بود مونده یساعت هی! ندارم شانس گمیم

بودم ییدخترا دسته اون از .شد

باشه انقدر هم مانیزا درد نکنم فکرواال .ماه هر دمیکشیم رو مانیزا درد که

رمیمیم دارم مهسا :گفتم مهسا گوش تو

؟ یپر شده یچ-

یلعنت درد ،کمر درد دل بازم-

کار چه حاال !ستین زمانش به حواست وقت چیه !دختر ییهوا به سر قدر چه -

م؟یکن

رمیمیم دارم ؟یمالیم رو کمرم -

خجالت از هم درد، از هم .دمیشن رو ارشیک یصدا .پاهاش رو گذاشتم رو سرم

بایتقر که ارشیک .شد یجار اشکام

دارم بساط ماه هر من که دیفهم یم معموال بود، ما خونه شهیهم

؟یخوب یناز-

کنهیم درد کمرودلش -

Page 88: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 88 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

72

دلم.نشنوه مویگر یصدا که گرفتم گاز محکم رو لبم .بزنم حرف نتونستم خودم

خواب که رحافظیام .دیترکیم داشت

.دیدیروم رستم خان هفت

قرص کنم فکر. بگو خاله به بزن زنگ ستین خوب حالش ارشیک :گفت مهسا

باشه آورده مرصاشو

هوا به سر دختره :گفت رلبیز و حرص با که دمیشن

...دیفهم باز سرم، تو خاک

اشهب ...دیایب زود کنار زنمیم آره ...کرده درد دل نازیپر... میخوب نه... خاله سالم -

نیبنز پمپ تو چشم ...خاله

میمنتطر

شدت میگر.بود کمتر دردم و بود بهتر خوردیم تکون نیماش انگار داشت نگه

من از کردخودشیم درکم مهسا.گرفت

.انشیماه موقع بود بدتر هم

اریب طاقت جونم نازیپر برات رمیبم یاله-

... نازیپر ...نازیپر :گفت حالم دنیباد شد داریب هم حافظ ریام

چشه؟ نازیپر مهسا:گفت مهسا ب رو دمینم جواب دید یوقت

کرده درد دل -

؟ یاوردین قرصاتو :گفت بهم رو

نه :دمینال

رو به رنگ .بشوره رو صورتش و دست کمی یبهداشت سیسرو تو ببرش مهسا-

نداره

رو قرصام. شد کمونینزد مامان بودم نشده ادهیپ هنوز .شدم بلند خواسته خدا از

رو آب و دهانم داخل تگذاش

Page 89: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 89 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

داد خوردم به خودش

مامان یخوب -

ییدستشو برم خوام یم من... آره -

73

زمیعز برو-

.نبود صورتم به رنگ آره .دمید خودمو نهیا تو یبهداشت سیسرو میمهسارفت همراه

...شسم رو صورتم

دمیکشیم خجالت ازش چقدر دادم صیتشخ رو ارشیک نگران نگاه نیماش کنار

خخ باش داشته ایح نازیپر نیآفر

جا به هنوز کمردردم یول بود شه خوب یادیز تاحدود دردم دل بود کرده اثر قرصا

.بود

بماله رو کمرم زیعز خوام یم بابا نیماش تو امیم مامان گفتم مامان به رو

دمیم ماساژ رو کمرت خودم خوابه زیعز فقط زمیاعزیب -

مهسا باز یستین بلد شما-

کلتیه همه مشهد میبرس تا خودم نشو راه مهین قیرف گفت و کرد بغلم محکم مهسا

مالم یم رو

یزیه یلیخ تو خوامینم اصال زدنت حرف نیا با مهسا سرت تو خاک-

؟یبهتر شد کمونینزد ارشیک دمیخند منم دیخند بلند

.خوبم اره گفتم و نییپا انداختم را سرم باشم کرده ییخطا که انگار

یکن استراحت یحساب یتونیم میدیرس نمونده شتریب ساعت مین دیش سوار دیایب پس-

تا دو اطشیح تو. میباش هم دور یهمگ که میبود کرده هیکرا بزرگ ییالیو خونه هی

توت البته بود توت تنومند درخت

Page 90: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 91 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

یلیخ استخر هی اطشیح گوشه.ازش رفتن باال و یباز واسه دادیم جون یول نداشت

یلیخ سالنش .بود هم بزرگ

یلیخ .شد میتقس جمع نیب عیسر و یراحت به که داشت اتاقم تا شش .بود بزرگ

با مشترکم اتاق تا داشتم درد کمر

یرو انداختم خودمو اتاق، تو رفتم شد، مشخص سودابه و ایسون و آرام دل و مهسا

.خودم به دمیچیپ رو پتو و تخت

حرف زیعز یمعجونا جون آخ.اتاق وت اومد جوشانده هیبا زیعز .داشتم درد هنوز

!شدیم زنده خورد یم مرده .نداشت

!ها حد نیا تا یعنی

74

کل و نشستم بودم آگاه معجزهآساش ریتأث از چون یول داشتم تهوع حالت نکهیا با

رو وانیل تو اتیمحتو

.دمیسرکش

جون؟ زیعز -

ز؟یعز جون -

؟ یدیم ماساژ کمرمو -

.کنم کار یچ مدماو یکرد فکر پس-

روغن با و باال داد رو زمیبول .تپلش یپاها یرو گذاشتم رو سرم و کردم بوس لپشو

کردن چرب به کرد شروع تونیز

.بپره روغن گند بو تا زدمیم فیل دیبا حموم تو ساعت هی ومدیم بدم انقدر .کمرم

!!یخال جام .بودن انداخته راه یباز شلوغ اطیح تو که ومدیم دخترا یصدا

. خورد در به یا تقه

مادر تو ایب-

Page 91: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 91 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

!!خب باال یدیکش خرخرم تا رو من راهنیپ باشه مرد دیشا !!مادر؟ تو ایب ویچ یچ

صاف رو رهنمیپ .نییپا انداخت رو سرش اونم. دمیپر جام از ارشیک دنید با

چمدونم اوردین خودش یرو به .کردم

؟یخوب :گفت و وارید کنار گذاشت رو

. دهیروپرس حالم صددفعه زامرو... زمیعز

. یمرس آره:گفتم

ن؟یچ نایا :گفتم. نیزم یرو یآب یها دونه به افتاد چشمم

.شد پاره لباست سگک به کرد ریگ هوا یدیپر مادر منه حیتسب -

.دیبخش پات کف چشمام زیعز آخ -

.جون زیعز بشم خوشگلت یچشما قربون من نکنه خدا -

75

شو خوب تو فقط. کنم یم درستش خودم .سرت یفدا: گفت و شد کینزد ارشیک

.

.شد یحال هی دلم و دمیشن من یول دینشن زیعز کنم فکر. گفت آروم

کن ولش کنم یم جمع خودم مادر -

.کنمیم درستش کارمیب زیعز نه-

انشااهلل ینیبب ریخ -

شیخآ .کرد کمرم دادن ماساژ به شروع زیعز و زیعز یپا رو دمیخواب دوباره

آروم چقدر. خدا به بود شفا دستش

.کمرم درد بود شده

رو زیعز حیتسب یها دونه حوصله با و بود نشسته یصندل یرو که ارشیک به داشتم

کردم یم نگاه نخ تو انداخت یم

جونم؟ زیعز :گفتم زیعز به آروم.

.بگو زیعز جون-

Page 92: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 92 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

جواب کیب مراد زمثلیعز زنمیم حرف خورزوخان مثل من گهید بزن حرف واشی

دهیم

.زیعز واشی :گفتم

یعنی زیعز گمیم .من برم هات خنده قربون : رفت براش دلم که کرد یزیر خنده

ارت؟یز برم تونمینم گهید

.شنوهیم صداتو. یزنیم حرف باهاش ینیشیم اطشیح تو. من برم قربونت نه-

به یبچسب یبر دینبا حتماکه

.بگردم دورت که، حشیضر

سه همش ما .حرم یتو برم خواست یم دلم داشتم حاجت من زیعز : گرفت بغضم

خراسان میبر دیبا میمشهد روز

؟ ارتیز برم یک من پس .شمال میریم بعد مییاونجا دوروزم .یخواستگار یشمال

.یایب یبر یکن غسل یتون یم شد کم که تیزیخونر مادر-

.یبرد آبرومو خوب بزن حرف واشتری زیعز یوا-

.زنمیم حرف اشوی دارم زمیعز -

76

.بودم شده حساس من .زد یم حرف واشی گفتیم راست

کنم؟ ارتیز غسل برم من بهتره حالت اگه مادر-

.شد اولش روز مثل جون زیعز ایب : زیعز دست داد رو حیتسب و شد بلند ارشیک

.مادر ینیرببیخ یاله -

جون زیعز کن دعا منم واسه :گفت و دیبوس رو زیعز یروسر ارشیک

.پسرم شه برآورده دلته تو یهرچ انشااهلل گفت و دیبوس رو شیشونیپ زیعز

.شدیم تموم گرون برام کاراش همه انقدر چرا. خنده با اتاق تو دیپر نزده در غزاله

هی ینزن در.. دیبفرما االی االی گفتم

Page 93: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 93 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

.در نیا دکوره واسه وقت

!یندار ارتیز سعادت دمیشن :گفت و کرد یا خنده

فکر یب که افتاد شیدوزار هم خودش انگار. خجالت از شدم آب ارشیک یجلو

زیعز .کرده باز رو گشادش دهن

؟ خوب دختر هیحرف چه نیا :گفت بار شماتت

بود رفته هم تو هاش اخم که ارشیک به نگاه هی .یحساب بود گرفته بغضم من یول

تو رفتم. رونیب زدم اتاق از و کردم

مهسا شیپ اطیح

؟ یبخو-

!شما یاحوالپرس از:گفتم

. عشقم پروند سرم رواز عشق اطشیح یدلباز و یقشنگ دیببخش -

درخت یها کنده یرو قیآالچ ریز میرفت .کشوند خودش با و گرفت رو دستم

مینشست

چته؟ بگو حاال:گفت

رندهیگ بابا یچیه -

؟یدار درد هنوز -

77

؟؟ مهسا -

. متاخوریم نزن صدام ینجوریا-

.داشت رو خودش یلودگ حالت همه در. دمیخند

.نذار سرم به سر چل و خل -

.عشقم چته بگو من به -

.عوق -

Page 94: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 94 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

مهسا؟ نداشتم ارتیز سعادت من :گفتم دیخند

یم .رمینم حرم تو منم اصالا .حهیضر به دنیچسب فقط کردن ارتیز مگه گفته یک-

باور تا اطیح تو نمیبش تو با خوام

از یباش اطشیح یتو گنبد یروبرو ای یبر حرم یتو کنهینم یفرق چیه که یکن

که خوادیم سعادت هم تهران همون

.یبزن حرف باهاش

.مهسا یبلد ییحرفا چه تو یوا -

. بابا سربازتم-

را یکس بخوام وازش برم حرم به خواستیم دلم فقط .نشد یراض دلم یول .دمیخند

داشته دوستم دارم دوستش که

ینجوریا که ارتشیز برم خواستهینم حتما کردمیم فکر داشتم، یحس هی .باشه

۰۰ مشهد اومدم که یبار نیآخر.شدم

و کردم یباز اطیح تو شتریب. نبود میحال ارتیز از یزیچ اصال که وقتا اون بود سالم

پارک و وحش باغ برم خواستمیم

... نایا و

اگه که داشتم باور یعنی ،کردمیم فکر ارتیز اومدم بارمه نیاول کردم یم احساس

برآورده رو آرزوم ارتیز برم بتونم

جون و دل از قیعم آه هی .بودم شده ها بچه مثل یول بود سالم ستیب. کنه یم

اگه کنم یم فکر مهسا گفتم و دمیکش

رضا امام که هیمعن نیا به .رمیگینم حاجت که هیمعن نیا به کنم ارتیز نتونم

.بشنوه حرفامو نخواسته

. نگو ینجوریا بگردم سرت دور -

یزنیم بال بال خاطرش به نقدریا که هیحاجت چه نیا: گفت طنتیش با.دمیورچ لب

Page 95: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 95 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

78

؟؟ ها -

.یند جواب یخوایم یعنی ها یگیم یوقت... ها و مار زهر-

دمیخند

مردا میباش سقاخونه کنار یهمگ بعد ساعت کی شد قرار . حرم میرفت میشد آماده

و موندم من ...هم خانوما .رفتند

.مهسا

.گهید برو پاشو مهسا -

صدامو بهتر ینجوریا کنم یم فکر .کنم دعا جا نیهم از خوام یم رمینم نه -

ترسمیم پلوغه شلوغ حرم تو .شنوهیم

بدبخت خوب بشه عوض غزاله با من حاجات بکن فکرشو. بشه یپات یقاط حاجتا

پدر یب ی بچه نیا با بعد که شمیم

!کنم؟ چکار شکمم یوت

.گرفت ام خنده !هیچ منظورش افتاد میهزار دو تازه .کردم نگاهش تعجب با

ارتیز بره زنهیم بال بال داره دونستمیم

رهینم که منه خاطر به فقط ،

؟ میکن یکار هی :گفتم

باشه-

!سایوا باش آماده بعد هیکار چه که نیبب کن صبر ت سر تو خاک-

.گمینم نه من رمیبم یبگ تو اخه خوب -

.کن دعا منم یبرا تو برو تو .وونهید-

.باشه -

قول کنم دعا تو حاجت شدن برآورده یبرا اول خورمیم قسم: گفت و شد بلند

.شرف

Page 96: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 96 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

!اینکن یشرفیب -

.رفت و میکرد بوس رو هم و میدیخند آروم

79

منه فقط ارتیز بودند رفته همه .ییطال گنبد به زدم زل بود سرم نمازم چادر

منفجر داشتم بودم اطیح تو بدبخت

صورتم رو دمیکش رو نمازم چادر .دیترک بغضم بالخره. کردیم درد نمیس شدم،یم

کمی کردم هیگر و کردم بغل پاهامو

رترید ساعت دو فقط کردیم طلبم بده خواستیم اگه نخواستم رو حاجتم شدم سبک

رو ام ارتیز بودم شده ضیمر

اول گذشت که ساعت کی. کرد ردم هم رضا امام بدبختم من رچقد بودم کرده

.اومد ابیکام

قبول ارتیز -

"!!!بود کجا ارتیز"

.نیهمچن ممنون -

کجااند؟ هیبق !یاومد زود چقدر -

.نجایا اومدم کردم گمشون -

.یشد یخوردن چقدر چادر با -

!!!عق

؟ینزن حرف من با کال شهیم :گفتم .بودم یشاک دستش از هنوز .هم تو رفت اخمام

زدنت حرف مدل از ادینم خوشم

. کردنت نگاه رهیوخ

اد؟ینم بدت ارشیک رهیخ ینگاهها از وقت اون آهان :گفت و زد یپوزخند

.کنم یشکن حرمت خوام ینم حرم وسط .ببند دهنتو -

Page 97: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 97 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

.گرفت فاصله ازم حافظ ریام و ارشیک اومدن با و زد یپوزخند

.داره مشکل ابیکام با هم حافظ ریام دونستمیم .ترف هم تو هردوشون یها اخم

بود داده تذکر بهم بار چند

کارهام تو و انداخت یم کهیت بهم راه به راه ومدینم خوشم ام خودم .نرم دوروبرش

که هم نگاهش از .کردیم دخالت

.بودم متنفر

80

و پارک م،یرفت یم که جا هر نگذشت؛ خوش بهم یلیخ .گذشت سرعت به روز سه

حالم هم باز پاساژها، و گردش

حرم، رفتند یخداحافظ یبرا که هم آخر روز .کنم ارتیز نتونستم که بود گرفته

هیگر یکل و خونه موندم و نرفتم من

.کردم

نشستم مهسا با باز .ها نیماش تو مینشست و میگذاشت ها نیماش داخل رو ها چمدون

به نه بار نیا .ارشیک نیتوماش

ذهنم همه .نبود ارشیک به حواسم اصال باشم، ارشیک شیپ خواستمیم نکهیا خاطر

رو من چرا که بود رضا امام شیپ

یبدجور نداشتم ارتیز سعادت و ام یبد آدم که حس نیا .حرمش تو نداد راه

فکر نکهیا اون از بدتر. دادیم آزارم

یم حاجت گرفتن واسه فقط رو ارتیز انگار.من جز به رندیگیم حاجت همه کردمیم

از .بودم شده بچه واقعا.خواستم

یصدا که بودم شده رهیخ رونیب یمنظرهها به حوصله یب .دمیکش خجالت خودم

ریام کردم نگاه شد بلند پخش

Page 98: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 98 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

که بود تلنگر هی منتظر بغضم چون باشه شاد آهنگ کاش زد رو یپل که بود حافظ

گهید منه شانسه ایب" بشکنه

"کرد خراب رو حالم شتریب آهنگم نیا داشتم سمیساد کم خودم

یاتیب ایپو آغالما آهنگ

یش من مال که نخواست ریتقد که نکن هیگر

یچ من عشق سهم پس بمونم تنها خواسیم

ام هیگر زود داچقدریجد .ختندیفرور اشکهام .کرد ادیز رو پخش یصدا ارشیک

قول به هم قبالا البته .گرفتیم

!نقدریا نه یول بودم زرزرو رحافظیام

هام نفس شنیم تموم رمیمیم نکن هیگر

هام دست تو ستین تو دست نمینب کنه خدا

زنهیم جونم به شیآت تو یاشکا نکن هیگر

. دمینشن رو یاتیب ایپو یصدا گهید و دیترک بغضم

81

دوتا نیا ازدواج اگه. گهید بسه جونم یپر :گفت گوشم ریز آروم و کرد بغلم مهسا

مراسم یبرا یزود به بشه جور

ارتیز میریم .میگردیم بر عقد

کرده؟ تتیاذ ی؟کس یکن یم هیگر چرا نازیپر ناز؟یپر :زد صدا رحافظیام

.ستین یچیه بابا نه :داد جواب مهسا من یجا به

تر تشنه چشمه به اومدم تشنه من ستین شیحال واقعا رفته ادشی خنگه چه نیا"

جور و جمع رو خودم .برگشتم

رو هام اشک" نباشه ادشی اونم کاش بود، ارشیک اون از بدتر .نفهمه که کردم

جرعت یکس: گفتم و کردم پاک

Page 99: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 99 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

!یگذاشت هیآهنگ چه نیا آخه گرفت دلم کمی فقط ؟؟!!کنه تیاذ منو کنهیم

نیا به :گفت خنده با و گرفت اش خنده من یناگهان حالت رییتغ از حافظ ریام

گهیم یه نکهیا !یدار کاریچ بدبخت

! یستین کن ول ،تو ،آغالما نکن هیگر نکن، هیگر

.بازوش به زدم یمشت یدلخور با

.کرد یپل و کرد عوض رو آلبوم و برد دست ارشیک

!!! آهنگ جونم

یمشت از ساعت مین هنوز ببخش رو نایا یول ارتیز ینداد راه که منو رضا امام ای

رو آهنگا نیا نگذشته شدنشون

! واال دنیم گوش

افتاد نگاهم .بشم هماهنگ آهنگ با بلکه بخوره بهم هوا کمی نییپا دادم رو هشیش

یتو ارشیک شب رنگ نگاه تو

؟یخوب :گفت یخون لب حالت به نهیآ

یلبخند اریاخت یب .کردیم آرومم هاشینگران چقدر ...بود شده زیعز برام چقدر

. آره یعنی بستم چشامو .زدم

هی. میدیرس تا میبود راه تو ساعت دو. بود چیپ در چیپ انقدر بود کجا دونمینم

خونه از کوچکتر میکرد اجاره تییسو

اطشمیح یمتر ۲۲ سالن هیبا داشت، یمتر ۰۰ اتاق تا دو .بود مشهد تو ییالیو

خاله شوهر محمد آقا. بود کیکوچ

. بهتره میکن اجاره تیسوئ دوتا نظرم به ها بچه :گفت رایسم

ها خانم یبرا مخصوصا. سخته کوچکه انجیا گهیم راست :گفت سپند

82

Page 100: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 111 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

یهام اتاق تو خانوما!! یا یسخت چه .همش گهید شبه دو بابا نه :گفت الیسه خاله

سالن تو مردا . خوابن

. چسبهیم شتریب همه دور گهیم راست: گفت مهسا

یخواستگار یبرا شب بود قرار .میکرد جابجا رو ها لیوسا و کردند موافقت همه

من و سپهر و رایسم خاله و اقامحمد

سلن چون منم. میکن شلوغش یاول جلسه نبود درست بابا نظر به.میبر مهسا و

معرف ییجورا هی و بود دوستم

اوهوم اوهوم....صفانداره من بدون یمجلس چیه کال نکهیا از میبگذر البته .بردنمیم

!باشه یمشک لطفاا نوشابه

و دیکش یسوت ابیکام رونیب میزد اتاق از و میدیرس خودمون به یکل مهسا با

مراسم رو نایا یوا یوا :گفت

!؟یعروس ای هیخواستگار

! چه تو به نکبت

و؟ی یوزمیاکسک: گفتم

!ها ااکثرامامزادهی .زد صدام رحافظیام .رخندهیز مهسازد

رو رحافظیام رتیغ که بودتم گرفته سفر جو.دنبالش افتادم راه.اطیح سمت رفت

یبرا که هم ارشیک .بود فتهر ادمی

ابروش یتا من دنید با. شد اطیح داخل همزمان بود رفته ینیریش و گل دیخر

دیند رواصال حافظ کنم فکر باال دیپر

!وضعشه؟ چه نیا یناز: گفت که

"!جان "

چمه؟ مگه -

!مانتو نه شرته یت یکرد تنت که یاون فقط ستین یزیچ :گفت ضیغ با حافظ ریام

Page 101: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 111 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

رو خندم گرفت، خندم .بود ارنجم تا نشمیآست .بود کوتاه یلیخ کردم نگاه مانتوم به

زود:شد تندتر لحنش .دید که

.کن عوضش برو

. گهید یخواستگار میریم میدار داداش عه -

!یکرد خفه خودتو خبره چه :گفت داره یربط چه یعنی کرد نگاهم هیسف اندر عاقل

!!! ها -

83

.کنهیم چکه ازت داره لیاکل.کوفت هاو-

!لیاکل .کالس یب ماته شمیآرا هیچ لیاکل: گفتم خنده ریز زدم

رو ینیریش و گل ارشیک .چوندیوپ گرفت رو دستم مچ گرفت، لجش ام خنده از

مچ و اطیح کنار تخت یرو گذاشت

.تو روببر ینیریش و گل تو: گفت و آورد در حافظ ریام دست داخل از را دستم

چارهیب نیا به راه به هرا یدار یقاط

. یدیم ریگ

بهم خودش تا کردیم یمال ماست داشت شناختمشیم یول .رفت قنج دلم دفاعش از

اخم من هی با حافظ ریام بتوپه

کنفم ارشیک جلو رحافظیام نکهیا با .خونه داخل رفت و برداشت رو ینیریش و گل

هیبا و اوردمین کم یول بود کرده

. یا دونه هی :گفتم ارشیک به رو درآر پدر چشمک

رتیز لباس بند که یکنیم تنت مناسب یمانتو هی یریم عیسر تند زود! یخودت-

.نکنه چپ روت رو مردا چشم

!!!حدافتصاحه نیا تا یعنی برسرم خاک

Page 102: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 112 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

گرفت اش خنده .کردم نگاه رو پشتم سرشانه یرو از و دیچرخ سرم اریاخت یب

هیرژ چه نیا کن کم شتمیآرا: وگفت

!یزد

ییصدا یب خنده. لبام یرو کردم چیروق چشمام و رونیب دادم لبامو اریاخت یب باز

کم گفت و لبهاش رو نشست

.خودتو کن درست برو بدو کن یطونیش

!آرش: گفتم یدلخور با

.بپوش یزیچ هی مانتوتم ریز از . کوفت و آرش -

وونهید من یعنی: گفت و زد یلبخند .دمیکش خجالت تازه .دندونم یال رفت لبم

. دناتمیکش خجالت نیا

رمایگیم گازت نکن نگام ینجوریا: گفت و دیخند صورتش تو شد گرد چشمام

!!؟؟ جان-

. بروبچه-

؟ یا آماده نازیپر: زد صدام خونه داخل سپنداز

84

. شمیم اماده امیم االن ؟نه!ها-

. زده دمید چه طکصاف .افتادم رمیز لباس بند ادی که برم برگردم خواستم

.اتاق تو برم اونور بکن روتو :گفتم

اونور؟ کنم رومو من چرا برو خب-

. یزیه و پررو یلیخ چون-

تا اتاق تو بپر زودم. برو راه من شیپ ایب :گفت و خونه سمت افتاد راه زد یلبخند

چه نیا یندار توعقل .نکردم یقاط

.یدیپوش هیلباس

Page 103: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 113 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

.بخواد دلت یلیخ-

یلیخ مانتو چون کردم نگاه رو پشتم نهیا ،تو اتاق تو رفتم .زد یبخندل و کرد نگام

رد لباسم بند بود ونازک تنگ

با ممویمال یصورت کوتاه مانتو .سرم تو خاک.بود دایپ رنگشم تا مانتو تو بود انداخته

بود زانو یباال تا که مانتو هی

هی و کردم پاک چرکمو یصورت رژ کردم تنم شرتیت هی هم رشیز از .کردم عوض

با هم مدادچشممو.زدم لب برق

؟ گرفت پاچتو گفت و دیخند مهسا.رونیب زدم اتاق از و کردم کمرنگ دستمال

؟یک-

! حافظ ریام رقضبیم :گفت یول کرد اشاره ارشیک به و زد چشمک

. کردم نازک یچشم پشت رحافظیام یبرا و براش اومدم افهیق

.ها بچه میبر یعل ای :گفت و شد بلند محمد آقا

اولش دفعه که نیزایعز وا :گفت مهسا. کرد رد قران ریز رواز سپند جون زیعز

.ستین

. کنهیم فرق دفعه نیا: گفت و کرد نثارش یگردن پس سپند

دفعه نیا شاالیا کنه مبارک خودش خدا که کردم ردش قرآن ریز از :گفت زیعز

.پسرم برگرده داماد

ردکن قران ریز از منم .داره هم گریج داداش هی سلن ! زیعز :گفتم ذوق با

.برگردم عروس

85

.شو رد ایب: گفت و دیخند زیعز

چشمم که زیعز سمت برگشتم و شدم رد و کردم بوس محکم رو قرآن و دمیخند

بود هم تو اخماش. افتاد ارشیک به

Page 104: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 114 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

:گفتم یمال ماست یبرا عیسر. شده ناراحت من حرف از کردم فکر نانهیب خوش.

به گمیم ها، داره زن داداشش زیعز

!هووم با ندارم یکش سیگ و سیگ حوصله ست؟ین بهتر بهش بدم رد جواب نظرت

داشتنت واسه که دمیم یکس به دمینم کسونت کس به :گفت و دیکش رو لپم زیعز

.بده جونشو

زنده بده جون نکنه خدا .پات کف چشمم زیعز نگو :گفتم و شدم مرگ ذوق

.شخوامیم

. منتظرن همه برو کن یطونیش کم-

درچه رمردیپ گفتم و سپند دست دادم رو گل خونشون در دم .میشد نیماش سوار

؟یندار که استرس! یحال

!شوریب اه.شد بلند اعتراضم یصدا که صورتم تو دیکش رو شالم آزادش دست با

یا قهیسل با مامان بود معلوم یول بود کوچک که نیا با .بود صفا با یلیخ خونشون

یها وارید یحت وسواس با .داره

.هیمعمول یلیخ شونیمال وضع که بود گفته سلن .بود انداخته برق هم رو کوچه

سلن به یادیز شباهت مامانش .کردند استقبال ازمون یخونگرم با و مهربون یلیخ

بود تر کوتاه قدش ،فقط داشت

.بود زیباعز یشوخ هی طفق برادرش.بود بچه تک سلن !نبود کار در یبرادر.

چهره برخالف پدرش .لبم رو نشست لبخند و افتادم ارشیک گرهخورده یاخما ادی

شده دیسف کامال موهاش جوانش

کو؟ سلن پس: گفتم فکر بدون.سالن داخل میرفت یهمگ .بود

.بهم رفت یا قره چشم خاله

. زمیعز ست آشپزخانه: گفت یمهربان با سلن مامان

شش؟یپ برم :گفتم بود دهش تنگ براش دلم

!ناز یپر :گفت بار شماتت خاله

Page 105: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 115 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

" شو خفه درستتر عبارت به ایریبگ آروم یعنی"

86

یخواهر براش برم دیبا داره، استرس االن سلن خاله، نیبب :گفتم و نرفتم رو از

.کنم

سلن؟ مامان نه مگه :گفتم سلن مامان به رو بعد

. باش راحت دخترم برو .ست شهره سمما :گفت و کرد ییصدا یب خنده

من باشم گفته سپند :گفتم رفتم یم آشپزخانه سمت به که یحال در و شدم بلند

ییجورا هی! عروسما لیفام

!شمیم حساب خواهرزن

ی خنده سلن پدر یول شد سرخ سپند .رفت بهم یا گهید ی قره چشم خاله

با و آشپزخونه تو دمیپر .کرد یمهربان

بود دهیپوش یآب رنگ به بلند نیآست کت هی . دمیکش یغیج پیت اون اب سلن دنید

شال و یمشک بلند و تنگ بادامن

.میدیپر نییپا باال و میکرد بغل رو گهیهمد .بود کرده یمیمال شیارا .یمشک و یآب

من؟ وونهید یچطور -

سپند؟ خوشگل عروس یچطور تو خوبم خوب -

.اریب یچا ینیس هی زمیعز: گفت و شد ظاهر آشپزخانه درگاه تو خانوم شهره

.مامان چشم-

زم؟یبر ای یبلد سلن :گفتم .رفت

.بلدم خودم یببر آبرومو یخوایم گمشو برو-

!دهیترش شییییا-

.فنجونا تو ختیر یچا وسواس با.دراوردم شکلک براش .دیخند

Page 106: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 116 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

.سلن به دوختم چشم و مهسا دست بغل نشستم رفتم. میشد سالن داخل هم همراه

سالم :گفت آهسته

خونه زونیآو جمعه هر بایتقر که بود یسال دو .شناخت یم رو همه.سربلندکرد و

همه با و زد یلبخند. بود زیعز

کنار نشست و گردوند دور رو یچا ینیس. گفت آمد خوش و کرد یپرس احوال

کرد صحبت به شروع پدرش. پدرش

87

یلیخ برام .داد من به جان شهره با یزندگ سال ستیب از بعد خدا رو خانوم سلن-

برم خوام یم گفت یوقت .زهیعز

ندهیآ و خودش خاطر به یول بود، سخت برامون یلیخ نکهیا با بخونم، درس تهران

دلمون پارو میکرد قبول اش

تهران همون تو رو دلش گفت و اومد بعدشم. میبد بها دلش خواسته به تا میگذاشت

که بود سخت برامون ،بازم باخته

کی یبرا اهلل شاء ان بلکه که سال چهار یبرا نه اونم .شه جدا ازمون که میکن قبول

شاء ان شد بلند همه یصدا عمر

اهلل

نکهیا با .هیدیمق دختر سلن .دارم اعتماد سلن به چشمم از شتریب من :داد ادامه

جمعه هر دادم اجازه بهش خودم

تماس پنجشنبه هر حال نیا ،با بره شدوست مادربزرگ خونه به دوستش همراه

یشناخت .کردیم اعالم باز و گرفتیم

هم ما یبرا داره محترمتون خانواده به که یاعتماد و کرده دایپ شما به راجع که

یازین من. اعتماده قابل و قبول قابل

Page 107: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 117 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

البته و هستند جوون دوتا نیا مهم .نمیبینم یمقدمات یها برنامه نجوریا و قیتحق به

.تهیاولو تو که خدا استخو

هم آخر در.حرفهاش نشستیم دل به و کرد یم صحبت قشنگ.زدند لبخند همه

ندارم یا گهید حرف من :گفت

. خوام یم رو دخترم یخوشبخت نکهیا جز

هیما جون از شیخوشبخت یبرا دمیم قول :گفت محکم و سفت یول خجالت با سپهر

سربلند شما شیپ تا بگذارم

امیب رونیب

اجازه با البته دیبزن حرف هم دبایخواینم جان ،سلن جان سپند :گفت رایسم لهخا

.سعادت یآقا

. ان یاوک حرف یب نایا خاله تخت التیخ: گفتم

آقا. ستین زدن حرف به یاجیاحت که کردند اعالم سلن و سپند چشم اشاره با سپس

تا کله با که ما سپند گفت محمد

.جان سلن جواب مونهیم حاال اومده نجایا

.ادیم تهران تا کله با هم سلن راحت التیخ محمد آقا :گفتم

. شد ریز وسربه رفت بهم یا قره چشم سلن یول .دندیخند یهمگ

دخترم؟ هیچ نظرت: گفت رایسم خاله

چشم کردن بسته و باز با هم سعادت یآقا .کرد نگاه پدرش به و زد یلبخند سلن

تیرضا اعالم لبخند زدن و هاش

. بگن پدرم یچ هر :گفت سلن و کرد

88

مبارکه :گفت هم سعادت یآقا و کرد سعادت یآقا به ینگاه لبخند با محمد اقا

انشااهلل

Page 108: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 118 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

.میزد دست یهمگ

آنها و بود بزرگ خونش که سلن مادربزرگ خونه میبر یهمگ شب فردا شد قرار

تا کنند دعوت رو هاشون مهمان هم

یتو که تابستون یبرا باشه یعروس مراسم و بشه ندهخو نشونیب یتیمحرم غهیص

شهیم برگزار تهران

. شدیم برگزار تهران مراسم ... نداشت وجود یبرگشت پس افتادم مهسا حرف ادی

دیخر ینیریش اقامحمد برگشت راه یتو .نشه میناراحت متوجه یکس که زدم یلبخند.

.کردیم فیتعر رو ها قرارو قول و ازدواج انیجر همه واسه داشت ذوق با مهسا

خودم و رفتم نداشتم حوصله یلیخ

.بودند نشسته نفره دو یراحت یرو ارشیک با که حافظ ریام کنار چپوندم زور به رو

برخالف دیفهم راحت یلیخ

...بارش آماده و شده یطوس چشمهام دارم لب به که یلبخند

ناز؟یپر چته -

. ستین میزیچ -

برنگشته عروس کنم فکر :گفت بود نشسته یتک مبل یرو ارشیک کنار ابیکام

.ناراحته

!!!نکبت !عروس نیماش از ام جمله هی

!یگریج چه جون گفت، بهم افتاد چشمش تا داداشش اتفاقا :گفتم

کرده یقاط یعنیداد کمرم به یفشار رحافظیام. اومد بدم خودم لحن از هم خودم

هم تو رفت اخماش هم ارشیک.

یناز یپر که حقا نازیپر گفت هم بعدش :دادم ادامه بهشون توجه یب.

ییها آدم به هم سگ محل من یول دراد چشمات تا :دادم ادامه و گرفت ام خنده

بهم رو خودشون خوانیم زور به که

Page 109: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 119 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

.ذارمینم ببندن

.شد شیچا خوردن مشغول بهم یا قره چشم با

. ارهند داداش اصالا سلن.رحافظیام یکرد له رو کمرم: گفتم آروم

89

مناسب زدن حرف طرز نیا . یبزن حرف مزخرف نقدریا شهینم لیدل .باشه نداشته-

.ستین تیباشخص دختر هی

. یکن یم نیتوه بهم یدار باز -

. کردم پاکشون زود .ختیر فرو هام اشک

جوجو دیببخش .رینگ ابغوره حاال خب -

تهران اونم گهید ماه چند واسه افتاد یعروس و عقد مراسم-

. نداره هیگر که نیا-

! آوردم زبون به رو افکارم یوا

.ینجوریهم گفتم یزیچ هی. دونم یم-

.پتو ریز دمیخز و اتاق یتو رفتم و شدم بلند

کردم بازش و پتو ریز دمیخز دوباره و برداشتم رو یگوش و شدم بلند .اومد امیپ

دوست نازیپر :خوندم .بود ارشیک.

ارت؟یز یبر یدار

!نه ای برم تونستمیم که بود نیا منظورش کردم فکر کمی

؟یچطور یول دارم دوست که معلومه :فرستادم

. نزن یکس به یحرف فقط برمتیم باش، آماده صبح -

ها؟؟-

خوام یم که کنم یم اعالم صبح گذاشتم جا مشهد تیسوئ روتو ساعتم !!وونهید-

اجازه مامان از هم تو ارمشیب برم

Page 110: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 111 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

!!ها هنوز ای افتاد؟.یایب راهمهم که ریبگ

؟؟! ها :نوشتم کردنش تیاذ یبرا و دمیخند

.باشه یبارون چشمات نمینب گهید پس :نوشت و فرستاد برام خنده شکلک هی

90

. یا دونه هی :نوشتم

رمیبگ حاجت رمیم دارم. دتمیطلب پس .کردم فکر ارتیز به جام تو ساعت مین

. دونمیم

" ام بچه یلیخ مدونیم خودم"

.سالن تو رفتم و شدم بلند

برم دیبا. گذاشتم جا مشهد رو ساعتم :گفت ارشیک صبحانه سفره سر صبح

.ارمشیب

مادر یبرگرد و یبر ساعت هی خاطر به رو راه همه نیا سرت یفدا:گفت زیعز

۲ ارزش یونیلیم هفت ساعت هی گدا گهید گهیم راست :گفت یلودگ با دیسع

اخه؟ داره رو یمعطل ساعت

مادر؟ گهیم راست :گفت و شد گرد چشمهاش زیعز

زهیعز برام هیادگاری ستین مهم پولش البته زیعز آره :گفت و زد یلبخند ارشیک

.ارمشیب برم دیبا

مامان :گفتم و مامان شیپ رفتم میکرد روجمع سفره

مامان جون-

مشهد؟ برم ارشیباک منم -

جان؟ مامان یچ واسه -

خدا رو تو هیخوب فرصت یلیخ االن .کنم ارتیز نتونستم من رفته دتای مامان -

.دیکن قبول

Page 111: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 111 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

یبارون چشمهام باز دید یوقت یول دادینم اجازه دیشا بود دهیند رو هام هیگر اگه

رحافظیام به بزار باشه :گفت شدند

.بگم

...ایکن شیراض مامان یدار ییفدا -

"!چغندر چارهیب که باباام"

91

خبر گهید ببره، منم که گفتیم بهش داشت .ششونیپ رفتم .بود ارشیک شیپ مامان

بهم ارشیک خود که نداشت

!برم باهاش گفت

شده ریگ دختره نیا هم .بهتره ینباش تنها هم .ببر خودت با نازمیپر جان ارشیک-

ارتیز بره خوادیم دوباره که

" مامان یاومد خوب رو دوباره نیا"

. دونمیم شهیم زحمتت -

.رحمتم من! هیچ زحمت مامان وااا :وگفتم حرفش وسط دمیپر

دهنشو و پاش و دست هیچ زحمت شم فدات خاله :گفت و زد یلبخند مامان به رو

صندوق تو ندازمشیم بندمیم

.مخم رو نرفته وراج دختره نیا هم .شده شمااجرا دستور هم .برمشیم عقب

.دمیکش نشون و خط براش ابرو و چشم با

بده رتیخ خدا-

!ا؟ینکن یطونیش :گفت من به رو بعد

! دوباره ارتیز رمیم دارم .هیا غهیص چه یطونیش مامان عه -

" اومدم خوب رو دوباره"

.شدم آماده و رفتم

Page 112: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 112 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

یم روما ینیریش و وهیم دیبا زیعز نظر به .بودند شب مراسم یتکاپو تو همه

زود صبح از نیهم خاطر به و میدیخر

سپند با ابیکام .بودند رفته ینیریش و وهیم دیخر یبرا حافظ ریام و دیسع و کامران

یبرا محضر از گرفتن وقت یبرا

و مامان سای،پر عقد سفره دنید یبرا مهسا و غزاله و یعل ری،ام عقد غهیص خواندن

نشون انگشتر دیخر یبرا ها خاله

ارشیک همراه نم نشد خبردار یکس بایتقر .هاشون هیهد و عروس دیسف چادر و

شب تا کنم فکر. مشهد برگشتم

م؟یبر گفت و شد سوار .شدم ارشیک نیماش سوار .باشن ریدرگ

.میبر-

92

نرفتم چرا دونستیم نکهیا خاطر به کال منم .بود فکر تو. گذشت سکوت تو یساعت

هی .بود شده بسته دهنم ارتیز

و برگشتم بود، یکاف دنیکش خجالت ساعت هی خب یول.دمیکشیم خجالت ییجورا

رخ مین به و دادم هیتک در به

.شدم رهیخ متفکرش و یجد

برگشته و پر یپرمژهها و یمشک یابروها .بود تا هزار اشیخوشگل ایهل قول به

یچشما روز، به مدل با پر ی،موها

لشی،استا رهیت و یا قلوه یلبا کدست،ی و سبزه ،پوست کیبار ینی،ب درشت و خمار

یچیه گهید که

؟یکرد کشفم تازه-

شده؟ یزیچ یساکت یلیخ .تهفه:گفتم گرفت ام خنده و خوردم جا

Page 113: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 113 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

چیه :گفت و جاده به دوخت چشم باز و کرد بهم ینگاه مین و دیکش قیعم نفس هی

نکهیخاطرا به کردمینم فکر وقت

تو که ییهوا به سر دختر کوچکه یپر. یزیبر هم به همه نیا ارتیز یبر ینتونست

به یول شده بزرگ یمذهب وادهخان

هزارتاست طنتشیش .واجبش ینمازا برا سجاده سر سهیم یوا مامانش یادآوری زور

کنهیم هیگر حرم به رفتن واسه

!!!

!مذهبم و نید یب انقدر من تو چشم تو یعنی-

.ییهوا به سر و طونیش یلیخ -

.ستین یکن یم فکر که ینجوریا -

.ستین ینجوریا هک هیماه چند اقل ال دونمیم -

؟یچجور :گفتم تعجب با

زنهیم دودو سبزت یچشما تو یزیچ هی-

؟!یچ میطوس یچشا تو: گفتم یشوخ به

. نگفت یزیچ و کرد نگاهم لبخند با

اون و :گفتم برسم ییجاها هی به خواستمیم اومد خوشم بود انداخته راه که یبحث از

ه؟یزچیچ هی

. دونمینم گهید همون -

93

بد؟ ای خوبه-

.باشه بد و خوب نیب کنم فکر -

.تره یعال هم خوب از خودم نظر به یکرد فکر اشتباه -

؟ینیبب یچ تو رو یعال تا -

.عشق تو -

Page 114: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 114 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

به .شدم عاشق بگم راحت انقد کردینم فکر. بود متعجب کمی. کرد بهم ینگاه مین

جاده به و شد مسلط خودش

.یباش داشته یرداشتب چه عشق از تا :گفت و دوخت چشم

...خون تو گرما هی... نهیس تو لرز هی ...پاک حس هی -

.یکن کنترلش ینتون که نگاه هی :گفتم و کردم نگاش

...کوچکه یپر: گفت کرد نگاه باز

شده؟ بزرگ گفتم عی،سر داد یجاخال

یلیخ -

.باشه داشته شهیر باشه داشته عمق دیبا عشق:گفت و کرد فکر کمی

...گرفته رو وجودم همه. هدار شهیر -

؟ یگرد یم اش شهیر دنبال هیچ :گفتم هام چشم به زد زل

تو کرده نفوذ استخونام تا وجودمه تو ششیر:گفتم روبرو به برگردوند رو نگاهش

نهالش تاینها نگرد دنبالش چشمام

سبزه نیبب رونیب باشه زده چشمم از

.گفتم رو حرفام خنده با کمی

. س نقره رنگ.ستین سبز :گفت یجد

94

افتاده آفتاب بودن یطوس .کردم نگاه چشمام به نهیآ تو و نییپا دادم رو ریآفتابگ

بود شده یا نقره و چشمهام تو بود

آرش؟: گفتم و باال دادم رو ریآفتابگ

جانم-

بودم گفتناش جانم عاشق یوو

؟یشد عاشق حاال تا -

Page 115: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 115 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

؟نه ای شدم نظرت به :گفت و بهم زد زل

تا انگار !هیچ دونستمینم ی،ول بود چشماش تو قیعم محبت هی زدم زل چشماش تو

میتفه شهینم ثبت ادین زبون به

. دونمینم :گفتم و رونیب منظره به زدم زل و گرفتم ازش نگاه ...شهینم

؟یدادیم جواب شد یم یچ.داد جواب دنیپرس سوال روبا جوابم

.کنم تکرار رو مسوال دوباره نتونستم بود گرفته بغضم

. ستین قیال یکن یم فکر که هم اونقدرها لرزونده رو خوشگلت قلب که یاون :گفت

و زندیبر فرو اشکام دمیترس .نذاشت بغضم یول شیشناسیم مگه بگم خواستمیم

آره نگفت یحت.ببرند رو آبروم

یک عاشق نگفتم که من .باشه من عاشق دیشا که باشم دواریام کمی که شدم عاشق

اگه دیشا معلوم کجا از .یشد

؟ یک دمیپرس یم ...آره گفتیم

.شد بلند پخش یصدا .رونیب منظره به دوختم وچشم شهیش به دادم هیتک سرمو

یول. دمینفهم یزیچ .بود یا هیترک

یوا:گفتم و برداشتم کولمو. کرد پارک رو نیماش .کرد یم زمزمه باهاش ارشیک

رمیم دارم شهینم باورم ارشیک

. رتایز

.شه کوچولو زائر منتظر رضا امام که میبر شو ادهیپ-

سرم و آوردم در ام کوله داخل از رو چادرم .افتادم راه کنارش .شدم ادهیپ بالبخند

شده صورتم خیم نگاهش .کردم

اطیح داخل گفت لبخند با و شال ریز کرد فرو موهامو و جلو آورد رو دستش .بود

رفت انیآقا قسمت از.منتظرتم

ا :گفتم گرفتم قرار که کنارش افتاد کفترا به چشمم. بانوان قسمت از منم داخل

برا رمیبگ دونه رفت ادمی یدید آرش

Page 116: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 116 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

. کفترها

95

.ایشد کفترباز یحساب روزه چند نیا: کردوگفت ییباصدا خنده

. مزه یب :گفتم و بازوش به زدم مشت با

.ختمیر یم دونه کفترا واسه منم رفتندیم ارتیز و نماز واسه همه که ییروزا اخه

حرم سمت افتادم راه

؟ یناز -

جانم؟ :گفتم برگشتم

.بزن زنگ بهم رونیب یاومد .کن ارتیز راحت الیباخ: گفت و زد یلبخند

حس .بودم کرده تعجب خودمم دیکوبیم قلبم.حرم سمت رفتم و گفتم یچشم

.کرده پر رو بدنم تمام لرز کردمیم

کردم یم حس نه که چرا .برسه حیضر به دستم خداکنه.بود شلوغ درچق جلو رفتم

رو تیجمع .منه منتظر رضا امام

دل دونستمیم رضا امام .دیترک بغضم و حیضر به دمیرس راحت یلیخ و کردم رد

.گرم دمت یکردینم میراه شکسته

.کنند ارتیز هم هیبق بزار بکن هاتو هیگر رونیب برو ایب خانوم -

و رونیب تیجمع از اومدم. کردمیم هیگر بود وقت یلیانگارخ. کردم پاک را اشکهام

که فرستادم بوس ضرح برا دور از

یکی رمیم هرجا من چرا .برام دادند سرتکون تاسف با و دندید مسن خانوم تا دو

نکنه!کنه؟ گره برام ابروهاشو هست

بشم فدات: مگفت دلم تو و انداختم باال یا شونه!؟! هست میزیچ هی یجد یجد

خدا به یا دونه هی رضا امام

. رونیب رفتم و کردم پاک ازاشک دمیسف چادر گوشه با رو صورتم

Page 117: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 117 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

نبود، زدن زنگ به اجیاحت کردم دایپ رو ارشیک .رفتمیم دیبا یول نبود رفتنم یپا

و دادم تکون دست براش .دمشید

.بود قرمز چشماش ششیپ رفتم

! یکشت رو خودت که باز :گفت

.داد حال یلیخ :وگفتم اخمشو گرفتم دیند .کرد اشاره صورتم به

.باشه قبول :گفت و زد یلبخند

96

.شدم یمشت :گفتم ذوق با کردم یفیک چه یوا

.میبر :گفت و کرد فرو شالم ریز رو گوشمیباز یموها باز و دیخند صدا با

نگیپارک داخل .ام کوله یتو گذاشتم و کردم تا رو چادرم .میزد رونیب حرم از

؟یستین گرسنه: گفت

.یلیخ -

.ها بچه سر رو ختهیکارر یکل. میبرگرد زود میبزن توپ ناهار هی میبر پس-

.ناهار میبر بعد. میکن دایپ ساعتتو میبر اول ایب ؟یچ ساعتت پس-

. چمدونمه تو ساعت-

؟!یچ :گفتم بهت با و ستادمیا

؟یستادیوا چرا:سمتم برگشت ستادیا اونم

؟یبرگشت یچ واسه پس -

.نداشتم رو تیناراحت و اشکات طاقت گهید نکهیا خاطر به -

".کنم ماچش نپرم کن کمکم ایخدا یا وونهید تو آرش "

. وونهید دارم دوستت :گفتم و رفتم فرو بغلش تو چون ...نکرد کمکم یلیخ انگار

تازه .کرد زشنوا موهامو شال ریز از دستشم هی با.شد حلقه کمرم دور دستش هی

هی. بود گرم چقدرآغوشش.گرگرفتم

Page 118: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 118 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

زل چشماش به کردم، بلند رو سرم. یچ یعنی دمینفهم که گفت لب ریز یزیچ

ینرم بوسه و آورد نییپا سرشو.زدم

به یفشار .شد بسته چشمام و ردندونمیز رفت لبم اریاخت یب .نشوند میشونیپ یرو

خودتو نازیپر :گفت و آورد مینیب

شه؟یم یچ نهیبب حال نیا تو رو تو و من رحافظیام اگه یدونیم کن کنترل

. دیببخش شدم یاحساسات: گفتم خجالت با و شدم جدا آغوشش از

!بخواد دلم هم یلیخ نداره بیع-

97

.اورد روم به مویشگیهم طنتیش

حافظ ریام روح از تازه .دمیکش خجالت یول بغلش تو برم باز خواستیم چقدردلم

روحت تو یا! دمیترس هم

.رحافظیام

؟ یخوب ؟یناز میبر -

؟!ها-

. تو دست از:وگفت داد تکون رو سرش بار چند و دیخند

میشد رستوران داخل هم با .نیماش سمت کشوند خودش ودنبال گرفت رو دستم

واو :شکستم رو سکوت باالخره.

.یخوشگل رستوران چه

.رسه ینم که من یناز یخوشگل به -

.درصد سگ که اون-

نکن یطونیش :دیخند

نیبش یدار دوست هرجا: گفت و داشت نگه کمرم پشت فاصله با رو دستش

. خوبه اونجا -

Page 119: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 119 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

. بود یبلند پنجره رستوران گوشه

. هیعال -

.مینشست و میرفت

؟ میبخور یچ خانوما خانوم خب-

ینم ..یناز ناز. خانوما خانم .بال یناز .کوچکه یپر.زدیم صدام نطوریهم شهیهم

مااز خوب. عالقه یپا بزارم خواستم

. نداشت تعجب یجا تیمیصم نیا .میبود شده بزرگ هم با یبچگ

"باشه داشته دوستم کاش ایخدا"

98

؟ییکجا -

؟ یگفت یچ .نجاامیهم .اهان !ها؟-

.سمتم گرفت رو منو

.کن انتخاب -

؟ یچ تو. چهیماه با پلو یباقال -

. یزعفران کباب-

.زنمایم ناخنک باشم گفته .حالت به خوش یوا-

. بده سفارش زعفران کباب هم تو خوب :گفت و دیخند

.چهیماه با پلو یباقال همون نه اوووم-

.رفت و نوشت رو ها سفارش گارسون

.بهم زد زل لبخند هیبا و یصندل یپشت به داد هیتک نهیس به دست

.شمیم معذب نکن نگام ینجوریا -

چرا؟ :گفت و شد تر قیمع لبخندش

.راه هی همون خاطر به -

Page 120: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 121 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

خوشبخته چقدر کردمیم فکر داشتم :گفت کردو یکوتاه خنده .کردم یدراز زبون

. یشد عاشقش تو که یاون

!یرتیغ نه یحسرت نه زدیم حرف من عشق از راحت قدر چه! ذکم تو خورد

. گندت قاخال نیا با بخته بد هم یلیرفت؟اصالخ توهم اخمات چرا حاال -

.بردمش باال دیتهد حالت به و برداشتم رو زیم وسط گلدان

.کننیم نگاه دارن همه وونهید .میتسل: گفت و گرفت باال رو دستاش خنده با

99

ابونیخ به پنجره واز برگردوندم رومو و زیم وسط دمیکوب یدلخور با رو گلدون

.کردم نگاه

؟ یقهر -

. کنمایم نصفت زننیم یازبند دستم اگه یول نه-

...من به کن نگاه :گفت و دیخند

.نکردم نگاهش

؟یقهر پس-

. کردم نگاهش

" .گهید شو عاشقم خب .چمه من مگه"

؟یدیند خوشگل هیچ-

. دمیند اهیس -

.اهیس گفتم،یم بهش کردیم تمیاذ وقت هر .دیخند

آرش؟ -

؟یشد عاشق االح تا . ینگفت: گفتم گرفت خندم .دیکش رو شیالیخ کمان

.فارغ سالم ته شمیم عاشق بار هی یسال بخواد دلت تا -

؟یگیم راست :گفتم و کردم بغ

Page 121: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 121 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

اد؟یم من به: گفت و زد یلبخند

!نه کم بگم یچ -

خوبه؟ گمیم تو به نفر نیاول شدم عاشق روز هی اگه -

100

نشده یکس عاشقهنوز چغندر مثل سن سال ۰۲ با روشکر خدا باز. بهتره یچیه از

رنگ یها لیفام اون با مخصوصا.

عاشقش کن کمکم ایخدا. پسرا به برسه چه برن یم هم دخترارو دل که وارنگش و

.خودم عاشق کنم

.رفت و شد تموم کارش تا میدوخت چشم هم به ساکت .آورد رو غذاها گارسون

آخر؟ ای یزنیم ناخنک اول -

.آخر .بخور حاال :گفتم گرفت خندم

و رفت سال همه نیا تو که نیا .بود طرفه کی عشقم پس .بود شده مشغول مفکر

دیبا چطور رو نشده من عاشق آمد

ترسه؟ یم حافظ ریام از ای نهیبیم نداشتش خواهر چشم به منو ؟؟نکنه کنم عاشقش

؟یخورینم چرا یناز -

.خورمیم ؟چرا ها -

و بخند و بگو قبل مثل .کنار بزار رو گانه بچه افکار .یشد فیضع یلیخ وقته چند -

. بخور

همه به حواسش که خوبه نیا یول .گونه بچه افکار گهیم عشقم به!من یخدا یوا

قاشق تا چند .هست من یچ

حرکت هیبا. رفت اشتهام که بود مشغول انقدر فکرم یعنی. شدم ریس.خوردم

و برداشت جلوم از رو من بشقاب

.نرو فکرهم تو .بخور :گفت تحکم با و جلوم گذاشت رو خودش بشقاب

Page 122: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 122 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

از پر نگاهش که شیپ قهیدق چند برعکس .بود یجد .کردم نگاه چشماش به

. انداختم باال هامو شونه .بود طنتیش

.بخور-

.اخالق بد چشم :گفتم و کردم لوس رو خودم

یرو به .من باقاشق من یغذا خوردن به کرد شروع اونم. خوردن به کردم شروع و

.اوردمین خودم

.است خوشمزه: گفتم

.جونت نوش -

.شد باز اشتهام

101

برد خوابم کم کم که گذشت سکوت به باز یساعت مین برگشت راه تو

.خوشخواب میدیرس پاشو جان ناز یپر... ناز یپر-

.نشستم زدموصاف کنارش .بود بدنم یرو ارشیک کت. کردم باز زور به رو چشمام

م؟یدیرس -

. کردم دارتیب دارم مرض هم ار تو پ نه پ-

.لوس: گفتم و دمیخند انهیناش یول اوردیم رودر من یادا

.بخواب ریبگ راحت اتاق تو برو: گفت و زد رو نیماش ریدزدگ.شدم ادهیپ و

" هست حواست بخوابمم که شم فدات"

.کنم جبران بشه باشم. خدا به یا دونه هی آرش-

.گذشت شخو شتریب خودم به خواد ینم جبران -

آره؟ -

.آره :گفت و رفت دلم که زد یچشمک برام

Page 123: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 123 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

یفیلط جنس که داشتم یتونیز کت هی .میبود شدن آماده یتکاپو در یهمگ شب،

.بود ریحر از هاش نیآست و داشت

... بپوشمش که رمیبگ هیدییتا تا مامان شیپ رفتم

؟ مامان-

مامان؟ جونم-

بپوشم؟ رو میتونیز کت-

. زمیعز بپوش -

بوووووق هم حافظ ریام جون خآ

102

.شد سد راهم سر ابیکام که اتاق سمت رفتم یم ذوق با داشتم

؟ یشنگول-

" لعنت خرمگس بر"

!یچ که--

گذشت؟ خوش -

کجا؟ -

؟ گمیم رو نفرتون دو مسافرت -

.ایکنیم دراز متیگل از شتریب پاتو یدار گهید ابیکام آخه؟ چه تو به-

بتونم که نشدم رتیغ یب انقدر هنوز خاله دختر نیبب :گفت و کرد قروچه دندان

یغلط هر تونیهمسا پسر با نمیبب

.نگم یچیه و یکن یم خواست دلت

؟یداداشم و؟ی یوزمیاکسک ؟یکارم چه .تره شاعرانه میبر زنون قدم شو ادهیپ -

دارم داداش خداروشکر ؟یبابام

؟ سننه تورو .شهیکلفت تو برابر سه گردنش

Page 124: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 124 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

رو من و اخم من هیروبا ابیکام یوقت .اومد رونیب اتاق از آماده و حاضر رحافظیام

یچ :دیپرس دید یتهاجم حالت با

باز؟ شده

.کردمیم کم رو روش دیبا

.مشهد یرفت ارشیک با چرا که کرده باد گردنش رگ آقا ،یچیه -

نیتوه باشه حواست کترهینزد من به داداش از ارشیک ابیکام. دادم اجازه خودم -

.ینکن

. بابا الیخیب ...گفتم فقط من ه؟یچ نیتوه -

تا شد اتاق داخل و رفت بهم یا قره چشم که کردم یدراز زبون ابیکام یبرا

بوسه هی با منم .رفتن یبرا بشه آماده

یمشک نیج شلوار . دمیپوش رو نانازم کت . دخترا اتاق تو رفتم رحافظیام صورت

به و داشت سبز یکار سنگ که

103

خودتون ها بچه: گفت ایسون .دادیم ویو رو موهاش دالرام دمیپوش هم ومدیم کتم

برون بله هی، گهیددینکن خفه رو

شوت مهسا .باشن حجاب یب خانوماشون نکنم فکر هیمذهب شهر نجاامیا. ست ساده

فشیک تو کرد روشوت رژگونش

رو داداشتم ،آبرو دیبرس خودتون به. کنهینم بیع یکار محکم از کار :گفت و

.پاشنیتر اون از یدید هوی .مینبر

پاش؟یتر کدوم: گفت خنگا مثل سودابه

یعروس که بود نیا سر دعوا وقت چند نرفته که ادتونی . غزاله فهیطا پیازتر -

جدا ای باشه مختلط

. گذشت خوش یلیخ شییخدا ریبخ ادشی یوا: گفت ایسون

Page 125: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 125 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

.جنبت یب سر تو خاک :گفت خنده با مهسا

عمه پسر با رو رقص دور یدیترس ینم سپند از اگه که برم تو قربون به من اخ-

؟ بود یچ اسمش غزاله

.گریج یسام :گفت عاشق مثال لحن هی با مهسا

. خنده ریز میزد

!شاغال یسام همون اره-

!کثافت کردیم ام یرقص چه -

.ندادم پا کس چیه به دیکرد فیک منو جنبه شییخدا یول :گفتم

.یومدین رونیب رحافظیام و ارشیک بغل از بله: گفت یسرد لحن با دالرام

چشمات که بود نشده دعوات غزاله با اگر: گفت ایسون.خوردنش حرص به دمیخند

. زدینم دودو کم

.ببرند رو الشونیفام شور مرده بابا خفه-

اون وردیدرن درپ تیسگ یچشما کم یول :گفت عیسر ا.بال زد آمپرم دیفهم مهسا

!شبا

سرم یباال ساده مو ها مو داشت یتونیز یپرها که پسیکل هی با. زدم یکج لبخند

هم موهام یجلو .کردم جمع

کوچولو رهیگ کی با نداشت دادن پوش به اجیاحت اصال دالرام یموها برخالف

ختمیر کج دستشم هی و کردم فوکلش

نییپا

104

!قلبم یوا :گفت مهسا

.بابا ریبم: گفتم غزاله با دعوام و یرعلیام یعروس یادآوری خاطر به یخلق کج اب

.تنم به دمیکش رو مانتوم و کردم سرم رو شالم

Page 126: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 126 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

!عشقم که باز یشد سگ :مهساگفت

.گوگولم رمیپاچتوبگ خوامیم-

.کرد ماچم عیسر دیپر که دمیکش لپشو

؟ ارتیز یرفت یفندتر چه با نازیپر: گفت و کرد نگاهم موشکافانه دالرام

؟یچ واسه ترفند-

ارت؟یز یبر دوباره یخوا یم یچ واسه نگفت ارشیک -

.بزنه جا یب حرف که حرفاست نیا از تر عاقل ارشیک :داد جواب مهسا من یجا به

اصال یپر که دیفهم خودش

. نرفته ارتیز

؟ دیفهم یجور چه-

.بود شونیکودن از دنینفهم هم هیبق که ست جنازه انقدر نازیپر .اولش همون-

.عمته ام جنازه گهید دردکردم دل هی. بابا خفه -

.سرت بر خاک: گفت و دیکش بلند نیه هی سودابه

. گوسفند خودت سر بر خاک -

...که نهیا منظورم نه-

.کنن تابلوت سر بر خاک که نهیا منظورش :گفت و دیپر حرفش وسط دالرام

105

"ستمین آرش یبال یناز نشونم خودت یجا رو تو من"

شعوریب یلیخ .دینزن حرف ها یذهن معلول مثل شده بزرگ ما خونه تو ارشیک -

که همونطور !نفهمه که باشه دیبا

هی نکردم که خالف .ندارم هیقض نیا از ییابا هم اصالا فهمهیم اونم فهمهیم حافظ ریام

هیعیامرطب

Page 127: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 127 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

دونمینم من .خونهینم ماها با کال .وعهپرر یلیخ ارشمیک !یاپن که بس: گفت دالرام

گردن و ادعاش اون با حافظ چطور

.رو پررو بچه داده رو بهش نقدریا کلفتش

! ستندین بسته گوش و چشم ابیکام مثل همه .دیببخش گهید-

! گذاشته اخالق درس من واسه بچه هی حاال بشنوه دهنت از خدا

...شداواال ینداستا خودش واسه هم من ماه نیا ماهانه هیقض

به ربهایش و هیمهر سر دهیم حال حاال مگه هیعروس کردن چه نارویا نایمامانم یوا

شگاهیآرا به که یپول .نرسند توافق

!توفاضالب بره دادن

و جادار و خوب یول نبود، یانچنان و کیش بود بزرگ یلیخ سلن مادربزرگ خونه

میدرآورد رو مانتوهامون .بود زیتم

و دخترها .برداشتند هم هیبق .برداشت مهسا! نه ای بردارم دیبا رو المش دونستمینم.

بودند مراسم یتو که ییها خانم

چیه نداشتند یروسر یول .بود یرسم نبود ناجور هاشون لباس .بودند یروسر بدون

شالهاشون خاله و مامان .کدوم

چوب زا برداشت رو شالش شبنم ییدا زن یول رونیب رفتند و کردند مرتب رو

کال ییزندا البته .کرد زونیآو رخت

یجلو سرم بود یرمشکیحر شال هی .باشم شال با دادم حیترج بود، یراحت آدم

آزاد رو شالم کردمو مرتب رو موهام

موهاشون با نهیآ یجلو داشتند که دخترها به توجه یب و کردم رها سرم یرو

سلن زودتر تا رونیب رفتم دندیجنگیم

. نمیبب رو

؟ شهره لهخا-

زم؟یعز جونم-

Page 128: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 128 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

کجاست؟ سلن-

. ست آشپزخونه: گفت و زد یلبخند

106

؟ ششیپ برم-

.اول در چپ سمت شهیم دوقسمت که روهست راه هی سالن ته .برو گلم اره-

!!..نشم گم یآدرس چه یوا

ممنون-

. دیسف کوتاه شال هی با روشن یصورت بلند دامن و کت هی با دمید رو سلن

.یشد یخوردن چه یوا :وگفتم بغلش دمیرپ

.رسم ینم که تو یپا به-

! دیدار ییالیفام چه-

! یدید کجاشو حاال-

سرته؟ شال چرا تو پس-

ینشو یخواه .کنمینم سر شالم خب یول ستمین اپن مختلطه مراسمامون معموالا -

گهید رسوا

دونه؟یم حساسه یلیخ سپند -

.گفتم بهش اره -

سرته؟ شال االن چرا پس -

! شالش به بودم شده شیریس

.بهتره ینطوریا کردم حس-

.دیدار لیفام چقدر جمعن همه سالن یاینم چرا. یا یعال -

بچه با هام عمه و ها عمو هاو ییدا هاو خاله فقط .ستنین المونمیفام چهارم کی -

.هاشونن

Page 129: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 129 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

؟ ان یا مشهد ماشااهلل -

107

.ان پراکنده کشور تو نه-

شبه؟ هی رسوندن رو خودشون چطور پس :گفتم گرفت خندم

.زمیعز خونه بودن نجایا همشون بایتقر گهید دهیع-

سالن؟ تو ییآ ینم. آهان-

. امیم داد اجازه مامانم من برو تو یگرفت تو آمار اگه فعالا نه-

.درک به یاینم ایب یایم رفتم من!یخودت فوضولم گمشو-

دایروپ مهسا چرخوندم چشم .توسالن رفتم و دمیبوس تشوصور .دمیخند منم .دیخند

دمیرود حافظ ریام که کنم

.سمتش رفتم.

حاال گلوم، تو بود کرده ریگ نیا.تیدوماد شاهللیا بگم بهش خواستمیم برم قربونش

.کردمیم دایپ بعداا مهسارو

.اپیخوشت امضا :گفتم و نشستم حافظ ریام کنار .بود قولش معمول طبق هم ارشیک

خوبه یلیخ شالت :گفت و زد بهم یلبخند حافظ ریام. برداشتم زیم یرو از یموز

ادیم بهت

! یاوردین در رو شالت که نیآفر یعنی !داشت یربط چه وااا

!یخودت.دونمیم بله :گفتم

!؟ نداره یاخالق مورد لباسم د؟یندار یکارشناس نظر شما جناب: گفتم ارشیک به رو

.گهید بودم پررو و خل.منظورمو دیفهم .زدم بهش یچشمک

نم؟یبب برگرد: گفت خنده با

و کرد نگاه رو سرم پشت شد خم هم حافظ ریام!رحافظیام جلو.بود من از تر پررو

خوبه چطور؟ :گفت

Page 130: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 131 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

. کنم تشیاذ خواستمیم بابا یچیه: گفت خنده با ارشیک

!کن تیاذ عمتو برو

108

. گردمیم دنبالت ساعته هی یینجایا تو -

.بود مهسا

. تیدوماد انشااهلل بگم داداشم به اومدم آره -

؟ یبگ دمینشن من چرا پس :گفت خنده با حافظ ریام

شلوار و کت تو بره گندت کلیه نیا انشااهلل برم شکلت قربون خام خام گرتویج-

. یداماد

!مسخره ای کنهیم فیتعر ستین معلوم:گفت و کرد یا خنده

... ارزو. یداداش اتبر کنم یم آرزو-

مشهد از خواستگارم تا ۲ ندارم اعصاب کن جمع حواستم.زینر زبون .پاشو خب -

.ایکن دایپ

خونه تلفن خور زنگ دهینکش دوروز به میرفت یم که یمراسم هر .گرفت خندم

یم در رحافظیام حرص و باال رفتیم

قدم افمیق خاطر به صرفاا که احمقن مشت هیها نیا که بود نیا هم استداللش.اومد

که یصورت در گذاشتن شیپ

هی به چهره ییبایز کنه، جذب رو مقابل طرف دیبا اخالق داشت اعتقاد خودش

از حرف مامان وقت هر .بنده حادثه

نشونت شدم دختر هی رفتار و اخالق فتهیش وقت هر گفتیم زدیم براش گرفتن زن

چند ام چارهیب مامان .دمشیم

از دماغشون فقط که نایا از رهیبگ زن هیآخر کنم فکر بشه فتهیش آقا تا نشسته ساله

اگه تازه ا!وال رونهیب یروسر

Page 131: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 131 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

! یسر رو تو بکن دماغتم که رندهیگ بهش

و اومد هم سلن اومد عاقد. نبود یخبر آهنگ از انگار ها بچه شیپ میرفت مهسا با

به زدنا دست و دنیکش کل یصدا

چه سپند. نشست سپند کنار رفت کردو یحوالپرسا همه با اروم و باناز .رفت هوا

عاشقش ساله ۰۲ انگار.زدیم میدید

ربهایش بودند دهیرس توافق به ربهایش و هیمهر سر قبال .دنیرس هم به االن و بوده

حال به خوش و نخواستند که

سال کی انگار .صرفه به و کیش سکه ربع سلن تولد خیتار به هم هیمهر شد سپند

نیهم .داشتند یآمادگ بود

وسط ختندیر لشونیفام یپسرا دختر همه باا یتقر. میکرد یخواستگار خوبه شبید

ریام .وردندین کم هم ما یها بچه

رفتم باز... زدن حرف و خنده به هم با بودند نشسته شهیهم مثل که ارشیوک حافظ

. ششونیپ

اجازه؟ با-

ه؟یچ گهید اجازت با .ینشست که تو -

109

د؟یخوب شه وا گلوم راه گفتم یچ هی-

؟ منظور-

وسط؟ دیرینم گمیم-

منظور؟ نه :گفت و خورد رو اش خنده

.کنم کاریچ فراوانه باسنم تو قر حافظ ریام ا -

گفت و زد بهم میمال یگردن پس رحافظیام .نییپا انداخت سرشو خنده با ارشیک

قر بعدم. من یعروس واسه دار نگه:

Page 132: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 132 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

!سنبا تو نه کمره تو

. جام سر نمیبش بتونم من که بذارن گهید آهنگ هی بگو پس: دمیخند

دست ونیم. شد تموم آهنگ. شدم رحافظیام وهیم خوردن مشغول شدو تر باز شمین

سپندوسلن شون هورا و غیج و

.کردند دورشون هیبق و وسط اومدند

برم؟ منم رحافظیام یوا-

! نایا داشتند هم یآمادگ چه یعروس ای برونه بله: گفت اخم با

برم؟ من حاال.نیخوش یالک یها آدم چه واقعاا یگیم راست: گفتم یجد

کشته مصاب اعصاب .دارم هواتو خودمون ها بچه شیپ برو: گفت .گرفت اش خنده

افتاد؟ ندارم هم مرده

. مهسا شیپ رفتم. گرفت اش خنده .رفتم و کردم بوسش

شد؟ صادر مجوز باالخره -

!یسخت به -

نبود یخبر هیبق رقص از یلیخ. زدند یم صوت و دست همه داماد و عروس دور

نیزم به تمیر با پاهاشونو فقط.

یم باناز.بود شده ناز بود برداشته رو شالش سلن .شدم یکوبیپا مشغول منم.زدندیم

کالا که هم سپند.دیرقص

اددام عروس شد تموم آهنگ .بود معروف انیخرداد به رمردیپ جز به لیتوفام

دمیبوس رو سلن.کردند یکوتاه میتعظ

110

نخ داشتند پسر دوتا چون .رفتم در بشه شروع یبعد آهنگ نکهیا از قبل و

یزیآبرور رحافظیام دمیترس .دادندیم

. شد تموم مراسم .دندیرقص ام گهید اهنگ هیبا ها بچه. کنه

Page 133: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 133 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

و روبرداشتم شالم.صداست و سر خونه تو شدم متوجه. شدم پا خواب از که صبح

رونیب رفتم سرکردنش درحال

شهینم روش مامانم تهرانند راه تو که زنهیم زنگ مامان به رازیش از عمه صبح انگار.

رو قدمتون گهیم و میمشهد بگه

عمه .بود شده ذره هی عمه یبرا دلم ومدینم بدمم .کنسل شمال هیقض پس. چشم

به یلیخ نداشت دختر چون وایش

ماکه .بود شده جادیا نمونیب خاص محبت هی. من به مخصوصا .کردیم محبت دخترا

چمدونا مامان بود روشن مونیقض

حوصله خواسته خدا از گردهیبرم گفت هم زیعز برگشتن یبرا بود بسته هم رو

.نداشت رو گذار و گشت و شمال

غر مهسا. تهران برگردند باسلن بعد روز چند و بمونه مشهد خواستیم که سپند

که نازمیپر ادینم سپند که زدیم

آدم همه نیا زدیم غر که هم خاله .گدرهینم خوش گردم یبرم منم ادینم

؟یوسپند نازیپر ریگ.شتنیپ

شمالشون به هیبق و میبرگرد ارشیک و زیوعز ما شد قرار آخرش خالصه

نیماش با نایا ماهیپر و نایا سایپر.برسن

نیهم منم .بخوابه نیماش پشت خواستیم اومد نایا بابابا زیعز.گشتنیبرم محسن

نیماش سوار و کردم روبهانه

دوردور رحافظیوام ارشیک با کم خوب یول بود گرفته حالم مهسانبود .شدم ارشیک

سربه کمی .بودم نرفته

تو مهسا با ای بودم خواب ای رو ریمس کل باایتقر برد خوابم و گذاشتم سرجفتشون

چت

.دادم بدنم به قوص و کش هی و شدم بلند. شدم خسته دنیخواب از

Page 134: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 134 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

نهیس به دست و بود خوابونده رو شیصندل ارشیک .بود فرمون پشت رحافظیام

چقدر. حلقم تو ژستت. بود دهیخواب

نبود حافظ ریام اگه دیشا. کنم بوسش شدم وسوسه دوباره. بود یخواستن خواب تو

مثل و آوردم یم در یباز خل

و کرد من به نهیآ از ینگاه رحافظیام. کردمیم مداشت دوست که رو یکار شهیهم

یدیخواب رو راه همه که تو: گفت

!دختر

یها حرف به شستمیم خوب کردمیم کار یچ :گفتم و کردم جور و روجمع خودم

کردم یم گوش دوتا شما مزه یب

کنم مرتب موهامو بردارم رو شالم ان یدود که هم ها شهیش خلوته جاده یداداش.

.شالم ریز شده ختهیر بهم یلیخ

.بردار-

111

بردم رو دستم.پشتم ختندیر موهام .کردم جدا موهام رواز پسمیکل برداشتم رو شالم

بره هوا تا دادم تکون رشونیز

رو موهام از کیبار دسته هی کردم طنتیش هوس بود خواب هنوز ارشیک .نشونیب

و بردم صورتش کینزد و گرفتم

رحافظیام تازه دمیخند .شد باز چشماش هوی.شد قلقلکش .شینیب و لب به دمیکش

. شد طنتمیش متوجه

. کن جمع موهاتم.نازیپر ریبگ آروم-

! بچه بود برده خوابم تازه :گفت و دیکش یپوف ارشیک

. کردم غش ازخنده حالتش از

.یخواب ساعته ۵ !!تازه -

Page 135: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 135 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

!یگرفت میتا یک یدیکش یم خورناس خرس مثل خودت که تو :گفت رحافظیام

.یخستها بخواب ریبگ :گفت ارشیک به رو بعد

.دهیورپر نیا لطف به دیپر خوابم گهید نه -

کردم سرم رو شالم و کردم جمع پسمیکل با موهامو

.نازیپر طلبت یکی:گفت

.انداختم باال رو هام شونه الیخ یب

!یکن کاریچ یخوایم خونه تو ییتنها. ور نیاایب: گفت ارشیک به رو حافظ ریام در دم

ان؟یم یک مهموناتون. بخوابم ظهر فردا تا کنم فکر ام خسته یلیخ فدات نه -

.میخوریم باهم رو صبحونه نوریا ایب یشد داریب برسند صبح هم اونا کنم فکر -

. داداش باشه -

تو ببره رو نیماش بابا تا کنه طاق چهار دررو که رفت رحافظیام.دندیرس هم نایا بابا

طنتیش با ارشیک به رو. اطیح

؟یبزرگ نیا به خونه تو یترس ینم ییتنها :گفتم

شم؟یپ یایب یخوایم ترسمیم چرا :گفت طونیش که روخوند نگاهم طنتیش

112

.بود شده طونیش یلیخ ها یتازگ کثافت

.باش هم مقابلت طرف طنتیش منتظر یکن یم یطونیش :گفت و کرد یا خنده

! ها یشد ایح یب یلیخ ها یگ تازه -

!ها یشد یخجالت یلیخ که تازه-

.اومدم براش یشکلک و برداشتم عقب یصندل رواز ام کوله

در .نهیبش راننده یصندل بره شد ادهیپ اونم .شدم ادهیپ و کردم باز رو نیماش در

یطونیش کم بچه: گفت نیه همون

!رمایگیم گازت و دمیم دست ارازیاخت. کن

Page 136: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 136 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

شوک از تازه من و کرد پارک خونه کنار رو نیماش حرکت هی اب و کرد یا خنده

کردم حس و اومدم رونیب حرفش

.خونه داخل رفتم .شدم گرم

نمیبب کنم یطونیش خوادیم دلم کردم فکر هم بعدش. داره دوسم اونم کردم حس

!یریگیم گازم یچطور

و کردم عوض وهام لباس عیسر .بودند اومده هم نایا ،عمه شدم پا خواب از که ظهر

و نییپا رفتم یکی دوتا رو ها پله

محکم اونم. کردم بغلش محکم بغلش تو دمیپر و رسوندم عمه به را خودم ذوق با

چقدر من یجوجو .کرد بغلم

.نییپا یایب هاست پله به چشمام دوساعته یخوابیم

.عشقم بود شده ذره هی برات دلم -

.ببرمت خودم با دفعه نیا اومدم گفتم یم دیوح داداش به داشتم . نطوریهم منم -

.خدامه از من عمه یگیم راست :گفتم فکر یب

!داشت خنده وا.دنیخند همه

.سالم فراز عامو یوا :دمیرود هیبق تازه

.یدید مارم عجب چه دختر سالم :گفت لبخند با

عامو نده خجالتم -

113

واسه یشد یخانوم :گفت و زد پشتم به یضربها بادست اونم. دادم دست بهش

.خودت

.خانوم یپر گنیم بهم ها بچه یدید کجاشو حاال عامو اره-

فرتاش و فرهود .خنده از دیترک عمه.زدمیم حرف باحال یلیخ رو یرازیش لحجه

چه فرتاش یوا. بودند اومده هم

Page 137: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 137 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

کی یتو رفته باشگاه کنم فکر !یکلیه چه !خودش واسه بود زده هم به یا افهیق

دهیند رو گهیهمد که یمین و سال

صورت که بود زده یامروز و کوتاه موهاشو !بود شده برابر دو باا یتقر میبود

فرهود یول .بود کرده جذابتر رو دشیسف

یلیخ و کردم یواحوالپرس سالم دو هر با .سوسول و یقلم بود نکرده رییتغ یلیخ

یاحوالپرس موقع فکر یب و شنگول

ریبخ ادشی :خوندم خنده با که ذهنم تو اومد غم یب یعل رپ آهنگ فرتاش با

هی یبود الغر ...یبود جوون فرتاش

! پسر یزنیم تستسترون ؟؟نکنه یشد تپل یکرد کاریچ بگو ... یبود استخون پاره

!پسر یخوریم دگزامتازون نکنه

! ادیب بهت کن اب شکمتو کمی چشات مست یریگیم خون یچرب

.نازیپر یطونیش هنوز تو:گفت و دیخند بلند یصدا با

ارشیک سرم بر خاک یوا! یا غره چشم چه اونم . رفت غره چشم بهم حافظ ریام

کن کمکم ایخدا !نجاستیا که هم

هر کالا مرد یم خنده از داشت .نشستم سایپر شیپ رفتم! نکنم سیخ رو خودم

خوندمیم رپ واصول ادا با وقت

یعروس نیتر سبک تو :فتگ من گوش در شد تموم که خندهاش .شدیم جنازه

.دمید که یهست

کنم یم ادیز وزن شم عروس تا گفتم .دمینفهم رو منظورش اصالا

!دختر ینخور دگزامتازون گفت خنده با

.ترم موافق دنده کباب با راحت التیخ نه: گفتم گرفت خندم

!خنگ سبک دختر رحافظیام از یبخور دیبا کتک فص هی که فعالا شکمو -

.خانوم عروس نمیبب نجایا ایب پاشو: گفت و کرد اشاره خودش دست بغل به عمه

Page 138: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 138 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

بغل نشستم و برداشتم پرتقال هی !عروس گنیم من به یه چرا نجایا خبره چه

گرفتنش پوست مشغول و عمه دست

خانوم؟ عروس چرا حاال: گفتم و شدم

.گهید یبش عروس دیبا عمه یشد بزرگ -

!بود کجا خواستگار .خونه که نذار دلم رو دست عمه یوا-

114

رو خونتون در پاشنه خواستگارا دارم خبر زلزله :گفت و دیخند لذت و یسرخوش با

.کندن جا از

. خواستگارن گهیبابام یآبرودار واسه. بابامن طلبکارا عمه بابا نه -

. سوخته پدر :گفت و کرد یا خنده بابا

.شده دایپ برات خوب رخواستگا دفعه نیا یول گفت لبخند با عمه

.یبکن برام یکار هی تو نکهیا مگه !!عمه؟ یگیم راست :گفتم یجد افهیق با

یزد یم بهش کارد که رحافظیام. رفتیم غره چشم بهم مامان.خنده از مرد عمه

یگرفتار چه .اومد ینم در خونش

بخوره حرص نقدریا بچه نیا که یدیآفر سبک انقدر چرامنو آخه ایخدا !ها شدم

ینجوریا شده که هیکار گهید یول.

!گهید یدیآفر

گفته ما؟ خواستگار نیا هست یشکل چه حاال عمه یگفتیم خوب :گفتم عمه به رو

نهیس یکلیه بلند قد باشم

بره کن ردش نصورتیا ریغ در .باشه مهندس ای دکتر حایترج .پولدار .پک کسیس

. ندارم گردوندن یچا حوصله

.داره رو یگفت که یاتیخصوص همه عمه اتفاقاا -

.ذوق از مردم گه،ید هیک بگو خوب عمه یوا -

Page 139: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 139 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

! نازیپر: گفت حرص با مامان

.ستین بهیغر که عمه.یشوهر یب زمونه نیا تو. گهید نرو قره چشم .مامان جونم-

بچه ریدرگ گهید روز دو کنه یجوون بذار رو بچه بایفر کن ولش: گفت خنده با عمه

رو وزار نیا حسرت شهیم یدار

. خورهیم

هیتک لکسیر یلیخ ارشمیک .مامان و رحافظیام جز به البته .بودن خنده حال در همه

تو و مبل یپشت به بود داده

نکنه یوا. ادیم خواستگار داره من واسه انگار نه انگار !گوساله .بود شیگوش

نیا از بابا نه!!خواستگارست؟ خودش

.کنهیم ریس شیگوش تو داره لکسیر یلیخ نکهیا تازه .ندارم شانسا

؟یگفتیم یداشت خوب :گفتم عمه به رو

.داره حرف باهات عمه .بابا باش یجد کمی نازیپر :کردوگفت دخالت بار نیا بابا

115

.گفتم یروجد همش دارم یشوخ من مگه پات کف چشم بابا -

! نازیپر -

. بزنه حرف بزرگترت بزار شو خفه یعنی نیا

.چشم !!آهان-

. یبش خودم عروس خوام یم: گفت عمه. شدم خفه

نگاه رو ارشیک داشتم منم .کرد نگاهم و رونیب اومد شیگوش تو از ارشیک !ها

با .دلخوره نگاهش کردم حس. کردمیم

.کردم نگاه عمه به باز و کرد رییتغ نگاهم جهت عمه یصدا

.هست مهندسم حایترج داره که پولم .سپر نهیس یکلیه بلند قد -

عمه؟ یگیم ویک: گفتم خنده ریز زدم

Page 140: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 141 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

.فرتاش -

دیجد فرتاش نیا با مونییآشنا از قهیدق ده یذاشتیم عمه: گفتم شد چهارتا چشمام

ادمونهی ما واال .بعد گذشتیم

. گرفتندیم تقارن عکس ونیقل ین با فرتاش

.خنده ریز زد فرتاش

! یبخند روآب

سال دوازده یعنی بود سالش دو و یس شفرتا ذاشتیم سرم به سر داشت عمه حتماا

یوقت ییجورا هی .من از بزرگتر

بود عموش دختر عاشق ادمهی واال .بود گرفتنش زن موقع اون اومدم ایدن به من

کرد ازدواج عموش دختر که بعدم

ما .کردند ازدواج دیفر و فربد یعنی کوچکترش یبرادرها و زد رو ازدواج دیق گهید

میبود رهودف یعروس خبر منتظر

.ها جوابه منتظر عمه بال طونیش گفت عمه!!! نیا یخواستگار نه

!ها؟-

یخواستگار من از یکنون تشن قول سابق، ونیقل ین نیا االن یجد یجد یچ یعنی

!کرد

116

آماده رحافظیام .بود نگران مامان .ومدیم نظر به یراض نگاهش کردم نگاه بابا به

شهیهم وضعشم نکهیا خوب !حمله

حتماا آهان کو؟ یرعلیام .ترشه ینم خواهرش خوشحاله حتماا خندون؛ سایپر !نهیهم

یب ارشیک .خوابه غزاله تنگ

یمشک ی،اشک یا قره چشم ،یاخم هیگوسفند خوب .زد یم یعصب هم کمی تفاوت،

یحرکت هی عاشقتم، من شعوریب

Page 141: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 141 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

و گرفت ازم نگاه کالفه که بود چطور نگاهم دونمینم. بهت باشه خوش دلم که ایب

و تیوضع نیا از فرار خاطر به من

یب یجور نیهم. کردند نگاهم همه .شدم بلند مییایخولیمال افکار کردن جور و جمع

.ارمیب ییچا رمیم: گفتم فکر

.کردم فیتعر ۰۱ مثبت جوک شون واسه انگار !دیبخند آب رو کوفت !!دندیخند

خاک یوا! داره خنده آوردن یچا

مرگ یچا یجا به !؟یاریب ییچا یریم.زدم یزر چه داره خنده که معلومه برسرم

شیمال ماست نتونستم !!!یاریب

آخه .دمیترک یم حرص از داشتم .یصندل یرو نشستم و آشپزخونه تو رفتم .کنم

منو کرده فکر یچ خودش با عمه

دختر واسه کنه یخودکش بود مونده کم ادمهی! کرد یخواستگار فرتاش واسه

که بشم یکس زنه عمراا !عوق !عموش

ینیکرات .بزرگتره من از سالم ۰۰ تازه. کرده پاره کهیت گهید یکی واسه خودشو قبالا

یک اوه! رازیش!! هست که هم

نازمیپر من .کنم یم کنم ارشیک قالب زور به خودمو شده!!رو؟ راه همه نیا رهیم

یچ هر و کنم یم بخواد دلم یهرکار

مراسم به یخونسرد با نیبش خان ارشیک حاال ارمیم دست به رو خواد یم دلم که

دارم .کن نگاه من یخواستگار

اومد ارشیک و حافظ ریام یصدا !برات

. بمون داداش یریم کجا-

. برس مهمونا به برو تو.گردمیبرم ادهیز وقت حاال .برم-

.نبودم وبش آدم .نییپا دمیپر رواپن از و اپن رو دمیپر .رفتیم داشت آرش یوا

یجلو قشنگ گهید برو در از خوب

Page 142: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 142 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

دند،ید که رو ام خنده .دندیترس جفتشونم .گرفت خندم .اومدم فرود پاشون

:گفت حافظ ریام .کردند اخم هردوشون

.شو آدم گنده خرس

کجا؟ آرش :گفتم ارشیک به رو بهش توجه یب

.قبرستون -

؟یدیترس دیببخش :گفتم کرده یقاط ترسوندمش دیشا کردم فکر

یموند دستمون رو ،مگه زشته .نازیپر کن جور جمع شتوین: گفت و زد یپوزخند

؟یمرگ ذوق انقدر

117

خاطر واسه هام خنده ای ام یراض من کرده فکر!؟ گفتیم یچ نیا ؟!یچ

:گفت بهم حرص با هم حافظ ریام!فرتاشه

.ندارم ام یشوخ شکنمیم تو گردن گرنه و باش نیسنگ کمی

از آشپزخونه تو گشتم بر. رونیب زدند در از بود چشون دوتا نیا. گرفت بغضم

اطیح در دم. کردمیم نگاهش پنجره

و نیغمگ ارشیک و زدیم حرف یعصب و کالفه رحافظیام .زدندیم حرف داشتند

حرف قهیدق ۰۲ کردیم گوش یعصب

راه دس و رونیب زدم آشپزخونه از زمیبر یچا نکهیا بدون. رفت ارشیک که زدند

. دراومدم حافظ ریام

.کن درستش خودت شمینم فرتاش نیا زن من خودتون واسه دشمایگیم یچ-

کننیم فکر همه و یندازیم راه خنده وهرهر یخندیم که یوقت. نداره یربط من به -

فکر یافتیم پس ازذوق یدار

.بکن هم رو بعدش

. خدا رو تو حافظ ریام -

Page 143: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 143 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

.دونن یم عروس رو تو همه بایتقر االن .نده قسم-

تییچا پس: گفت سایپر افتادم راه دنبالش. سالن تو رفت و شد جدا ازم حرص با

کو؟

زد که یحرف برخالف دونستمیم .رحافظیام شیپ نشستم و رفتم غره چشم بهش

گفت عمه. کنهینم یخال رو پشتم

هوی یشد پکر چرا زمیعز نازیپر:

!د؟یکرد یرخواستگا فرتاش یبرا منو یجد یجد شما عمه-

. ام یجد که معلومه جون عمه شم فدات -

کترم؟یکوچ فرتاش از سال چند یدونیم آخه-

. سال ده -

.سال ۰۰ : حرفش وسط دمیپر

.میدار یسن تفاوت سال ۰ فرازم و من اونور نوریا دوسال یکی حاال خوب-

"حله انگار هیقض نیا هیموروث خداروشکر خوب "

118

.باشه جور باهم که هاتونه هیروح مهم -

" جوره افتاده لیف دماغ از فرتاش نیا با من هیروح یکجا قایدق االن عمه "

.بشم جدا رحافظیام و بابا و مامان از خوامینم من یول-

. آورد بهش یوفشار کرد گرد ام شونه دور رو دستش و زد یلبخند حافظ

داره هم فرتاش .بخونه درس انتهر ادیب خوادیم فرهود .عمه یش جدا ستین قرار-

که هم ما زنهیم شرکت تهران تو

. میبمون رازیش تو میتونینم دوتا نیا بدون

"زیبر هم به رو شهر بعد تهران یبرس بزار"

Page 144: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 144 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

ازدواج قصد من آخه جون عمه :گفتم. نزد یحرف کردم نگاه رحافظیام به درمانده

منو فرتاش یپا کف چشم ندارم

.دیکن عفو

نازیپر با خوام یم دیبد اجازه اگه ،ییدا جان، مامان :گفت و کرد لتدخا فرتاش

.کنم صحبت

. بشه المیخ یب گمیم خودش به بهتره ینجوریا آهان

پاشو :گفت خنده با عمه .نشستم .رفت غره چشم بهم مامان .شدم بلند اجازه بدون

؟ینشست چرا

.شدم بلند باز .داد اجازه. کردم نگاه مامان به

.اطیح سمت افتادم راه شد بلند هم فرتاش

عمه داشتم ذوق چقدر!کردند دنبالشون انگار !کردند رمیغافلگ نخورده صبحونه

زودتر بشه یک گمیم حاال یول ادیم

.برند

خوشگل و خانوم یلیخ :گفت و کرد نگاهم رهیخ .زانو چهار تخت؛ یرو نشستم

.یشد

.صبحمه اول افهیق نیا.مشیم محشر نکردم تیال شیآرا حاال :گفتم یبالودگ

یمدل نیا مهسا و ایهل و باسلن که انقدر .گرفت خندم ام خودم. دیخند صدا با

.بودم کرده عادت بودم زده حرف

.یطونیش یلیخ -

119

!کنم ینم سجده آدم به بترس آره -

باوو میدار قبولت :گفت و زد یلبخند

Page 145: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 145 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

دوسم یجد یجد :گفتم.زد حرف خودم نیع. اومد خوشم گفتنش باوو نیا از

؟یدار

.نبودم نجایا که نداشتم -

!رو گریهمد میدیند که مهین و سال کی یشد عاشقم یک -

! بابا هیچ عاشق-

.ادیم خوشم ازت :داد ادامه و دیخند

!ستین عاشقم گفت علنا !نکبت

.عاشقم من یول: گفتم حرصش دراوردن واسه

!یبش عاشقم یکرد وقت یک :گفت و باال رفت ابروش یتا

!گفت تورو یک! یتگر یپپس بفرما بابا برو

.یبرنج ازم خوادینم دلم. دارم دوست رو یا گهید کس من فرتاش متاسفم-

به بار نیا یبش عاشق دوباره دوارمیام

ستین یزندگ هی شروع واسه یقشنگ جمله ادیم خوشم ازت . یبرس عشقت

. یکن شروع عاشقتم با دوارمیام.

!براش اومدم خوب یلیخ رو رهدوبا نیا

؟یشد ناراحت نازیپر: گفت و شد بلند عیسر .شدم بلند

عاشق خودم من. یستین عاشقم که شکر رو خدا!بشم ناراحت یچ واسه .وونهید نه-

.ام یا گهید یکس

.نباف قصه من چوندنیپ واسه نداشتم یمنظور دیببخش -

!ادینم تخوش ازش کن یگوسفندحال نیا به ایب حاال پووووف

باشه؟ کنسله هیقض نیا میبگ میبر ایب .گفتم راست حافظ ریام جون به -

120

. نکن نگاه ام ینجوریا :گفتم طلبکار کرد نگاهم اخم با

Page 146: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 146 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

.یاوک :گفت و زد یلبخند شهیهم مثل کرد روحفظ غرورش

:گفت مهع به رو لکسیر یلیخ .دنبالش افتادم راه بز مثل منم خونه سمت افتاد راه

. کنسله جان مامان

...مامان آخه -

.دینکرد گوش بهتون که گفتم. خواهرمه یجا نازیپر نده کشش لطفاا مامان -

از عمه :گفتم نشستم عمه کنار و شدم بلند بودند ساکت همه .گذشت ریبخ انگار

.دخترتم من باشه نباش دلخور من

. شمیم خراب خونتون امیم روز هر هم تهران یایب

.زد بخندل

پس:دمیپرس رحافظیام از و اوردمین طاقت آخر. ومدین شام و ناهار واسه ارشیک

ستین ازش یخبر کجاست؟ ارشیک

. خونه تو نترکه ییتنها

.زیتبر رفت-

ها؟ -

!داره؟ ها ز،یتبر به رفتنش. وکوفت ها-

. رفت نکرده یخداحافظ شعوریب: گفتم دلخور کردم جور و جمع خودمو

عزا سال هشت عموش دختر واسه فرتاش کردیم فکر البود .بود گرانن یلیخ عمه

سال هشت منم واسه داشته نگه

.رهیبم نکنه خدا سرم تو خاک .مونده دل به آرزو و مرده عمه گهی،د داره نگه عزا

موندندخونمون بدر زدهیس تا

نحسش خوشگل افهیق ادیز خوشبختانه و بود شرکتش یکارها دنبال شتریب فرتاش.

از رو عمه انگار .دمیند رو

. بود خوشحال عمه که بود آورده در ینگران

Page 147: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 147 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

عمه بدر زدهیس یفردا .شدم یم تر دلتنگ گذشتیم ارشیک رفتن از که روز هر

.شدم دانشگاه یراه و رفتند نایا

هنوز یول بود گذشته تهران به برگشتنش از هفته کی. تهران اومد هم ارشیک

.شدمیم ونهوید داشتم .بودمش دهیند

121

تو .دمیخواب یم و کردم یم هیگر یدلتنگ با شبا .دیترک یم یدلتنگ از داشت دلم

دهیفهم همه و بودم رفته خودم

نازیپر :گفت و اوردین طاقت مامان باالخره .شده میزیچ هی بودند

مامان؟ جونم-

؟یخودت تو چرا -

.ینجوریهم -

...نکنه -

مامان؟ یچ نکنه -

؟یمونیپش یکرد رد رو فرتاش عجوالنه نکهیا از کنهن-

. خنده ریز زدم صدا با

!یکرد شادم مامان یرینم

!یکرد فکر ینطوریا شد یچ مامان یوا-

.خودت تو یرفت یداد رد جواب که روز همون از آخه -

زیچ .شدمینم فرتاش زن عمراا من راحت التیخ .سمیعس نه: گفتم و زدم یلبخند

.دارم سمیادس ستین یمهم

.گذرهیم داره دوره ستین خطرناک نترس

!نازیپر :گفت اخم با

.بشه راحت الشیخ تا کردم بوسش و دمیخند

Page 148: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 148 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

اصال آشپزخونه تو اومد حافظ ریام که شستمیم رو ظرفها داشتم .میخورد رو شام

.بودم ارشیک فکر تو نشدم متوجه

نکنه .شدم عاشقش که وقت نهما از قایدق !!من؟ از کردیم یدور نقدریا دایجد چرا

عاشقش دهیفهم نداره؟ دوسم

؟ بکنم ازش دل کنه میحال خوادیم شدم

؟ نازیپر-

122

.نشکست شکر را خدا. ییظرفشو تو افتاد دستم از وانیل

.دمیترس یوا -

شدن؟ غرق هات یکشت :گفت خنده با حافظ ریام

. باشه کفنم و بود کجا گورم بود؟ کجا یکشت -

. یشد وقار با و خانوم یلیخ وقته چند .شنوم یم تازه یحرفها .آ-

یافسردگ یدلتنگ از دارم من!!! میدیفهم روهم وقار و خانوم یمعن و مینمرد آهان

!یشد باوقار گهیم نیا رمیگیم

واال. نشم باوقاروخانوم اهیس سال صد خوام یم

ست؟ین بساطت تو ییما یییچا -

. گفت یم یجور نیهم خواست یم ییچا قتو هر هم ارشیک ...جانم

.بزن رو ساز یچا دکمه خودت بنده دستم -

.داده استعفا ییصفا خانم -

چرا؟ عه-

.کنه ادکارینم خوشش هم همسرش کرد ازدواج -

. افتاده گوسفندا شوهر نیا ریگ چارهیب -

!بودا بودار حرفت: گفت و دیکش لپمو

Page 149: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 149 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

.اومد ینم خوشش زن کردن کار از رمیام اخه

داد؟ یم یچ یبو -

.کهیت -

123

.نبوده بدبو پس اهان-

؟ییکجا هست؟ من به حواست اصال خانوم نازیپر -

؟؟ ها -

.شماست با بفرماگوشم دیببخش: گفتم دادم بهش رو حواسم دونگ شیش دمیخند

.شرکت ادیفرداب نکرده دایپ کار هنوز اگه بگو ایهل به-

.شدند فعال رادارهام

.یداداش ایمشکوک ایهل چرا حاال اها اها اها-

. میکنیم روزنامه .یبگ بهش نکرده الزم اصال گمشو برو -

.ستین یشک یجیهو تو که نیا در .ننداز خوردن نون از رو بدبخت بابا کردم غلط-

اون به دختر بخواد دلت هم یلیخ

. یماه

.رهبهت بمونم جیهو همون. یریبگ لقمه من واسه خوادینم-

ج؟یهو میایب چند ساعت فردا .بمون باشه-

.دیایشدب تموم کالست وقت هر :گفت و زد بهم یگردن پس

.میایم ۵ ساعت پس-

.اریب برام یچا وانیل هی یاوک-

نبود؟ اهیس بابات نوکر -

.بود دیسف نه-

Page 150: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 151 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

گرنه و نمیبیم رو جونم آرش شرکت امیم فردا که فمیک خر که فیح یعوض

!بود یرنگ چه بابات وکرن دادمیم نشونت

124

. تلگرام تو بود نیآنال ایهل .اتاقم تو رفتم و دادم رو حافظ ریام یچا

نکبت؟ یچت تو یک با شب نصف :فرستادم امیپ براش یفور

. خواهرم با بابا یچکیه -

مهال-

. اوسکل گهید دارم خواهر هی خوب!!! یکی اون نه -

. دارم برات خوب خبر هی خخ-

.دارم اجیاحت خوب خبر هی به بد خبر همه نیا از بعد. بنال-

.کرده دایپ کار برات حافظ ریام-

.عشقمه بشم فداش گرم دمش بگردم دورش .زمی؟؟عز یگیم راست یوا -

.بابا خفه -

؟ یکار چه کجا .گدا بابا باشه -

.یچیگار مانیس و گچ کارخانه تو-

. ندارم حوصله اصالا خدا به یندازیم ستد منو نرسه بهت دستم مگه .کصافط -

.کردن صحبت واسه میبر فردا گفت. خودشون شرکت یمنش .عمته کصافط -

دروغ؟ -

.کن باور هیچ دروغم-

فقط روزم ۰ ندارم دانشگاه هفته در روز دو فقط من وقته تمام که اونا یمنش یول -

باز چون. برم تونم یم صبحها

دارم کالس ظهرش از بعد

.پرسمیم ازش رمیم االن. دینرس خودم ذهن به چرا یگیم راست آره ؟ها-

Page 151: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 151 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

125

.بشه مونیپش ترسمیم. شرکت میریم فردا حاال .یبپرس خوادینم-

.کردم شادت کن شادم بفرست جوک تا چند باشه-

تو یکرد نصبش یچ واسه .دیع از قبل روز ۰ دیبازد نیآخر ارشیک لیفا تو رفتم

!یکنینم ادهاستف ازش که

بغل از یزدیم رو سرش کالا که سلن .رونیب میزد دانشگاه از مین و چهار ساعت

باز یزدیم رو تهش اومدیم در سپند

سمت میافتاد راه هم ایهل و من .رفت و کرد یخداحافظ .اومدیم در سپند بغل از

موهامو آسانسور نهیآ یتو .شرکت

و گرفت رو لبم رژ ایهل. زدم گکمرن رژ هی فقط بود خوب صورتم .کردم مرتب

و دیکش رنگش یصورت یها لب یرو

؟ خوبم :گفت

بگم بهت بعدم .گهید یبش یمنش یریم !نه ای خوبه که یدلبر یریم یدار مگه-

.ادینم خوشش شیآرا از رحافظیام

. دارم شیآرا من االن که نه بعدم .کردم بزرگش خودم من بابا برو -

. گفتم اطالع محض-

جرش سال چند نیا نکردن شیآرا ،بابت رهینگ منو حافظ ریام نیا اگه خدا هب یول-

.دمیم

.یریگیم سخت خودت به یدار خودت تو نزده یحرف که اون: گفتم و دمیخند

خوادیم یچ ییایباح نیا به دختر .انگار سر بر خاک کوره . نتمیبب بلکه نکهیا واسه -

!!پس؟

.برسره کخا و کور عمت! ها داداشمه هووووو-

.بشه فداش ام عمم. بشم فداش-

.شد باز آسانسور در

Page 152: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 152 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

. دارم استرس یوا -

.بشه یجمهور سیرئ ینامزد یدایکاند بره خوادیم انگار ربابایبم-

نیا :گفت ایهل .بود نشسته ییصفا خانوم یجا ساله هشت-هفت و ستیب دختر هی

ه؟یک

. دونمیم چه -

126

گرفتن؟ یمنش نکنه-

. حافظ ریام اتاق تو میبر ایب دونمینم -

.دییبفرما دیداشت یکار ها خانوم دیببخش-

.یرازیش مهندس خواهر هستم یرازیش -

.شدم استخدام تازه چون نشناختم خوام یم عذر سالم -

اتاقشه؟ تو رحافطیام کنم یم خواهش. سالم: گفتم .وارفت ایهل

.بله-

...اجازه با پس -

وقت هی ینزن در :گفت و کرد بلند رو سرش .کردم باز رو در نهک اعتراض ادیب تا

.زنم ینم هست حواسم نه-

.چل و خل تو ایب -

.بستم رو در اتاق تو دمیکش و روگرفتم ایهل سرد یدستا

. سالم :ایهل

شده؟ یچ.یفتین پس. سالم :گفت بهش رو خنده با

!ریام یگرفت یمنش توکه گفتم. گرفت خندم

. میکرد استخدام تازه آره .دیوارفت تروند خانوم اطرخ واسه آهان -

.ادیب ایهل یگفت که تو-

Page 153: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 153 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

.بدم حیتوض تا نیبش ایهل -

.مینشست

127

هم داد،یم انجام برامون رو پیتا یکارها هم بود شرکت یمنش هم ییصفا خانوم -

هماهنگ و لیمیا و فکس یکارها

.شرکته یمنش فقط تروند نمخا یول. قراردادها صورت نوشتن و کردن

.ستین آزاد وقتم وقت تمام من آخه: گفت ایهل

یتونیم یحت .بده روانجام کارها شرکت ایب یتونیم که ییروزها همون تو دونمیم -

خوابگاه تو یببر رو یپیتا یکارها

ست؟ین که سختت. یبد انجام

.امیم بر پسش از وجه چیه به نه نه -

.یش استخدام که سیبنو قرارداد هی کار شروع واسه خوب -

.باشه: گفت و زد یلبخند ایهل

.بزنم ارشیک به سر هی برم شدم بلند منم. حافظ ریام زیم سمت رفت و شد بلند

برنامه تا ۰۵ . کنه هنگ میگوش کاش

:گفتم حافظ ریام به رو و زدم یا یطانیش لبخند.کرد هنگ اهان. کردم باز هم روبا

ببرم هدیهنگ میگوش رحافظیام

کنه درست ارشیک

.برو بود رفته اگر بپرس تروند از داشت مهمون -

.دمیچسب رو رهیدستگ .رمیبگ اجازه تروند از من عمرا. رونیب رفتم و شدم پا

...مه یباستان یآقا کنم یم خواهش یرازیش خانم یوا-

ومر بود اتاق به پشتم. بودم کرده باز رو در من چون دهنش تو دیماس نصفه حرفش

و فرستادم بوس براش تروند به

Page 154: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 154 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

.شدم اتاق داخل

...خر یلیخ خدا به آرش -

.من به بود زده زل هم اروی. شدم خشک .بوده نرفته مهمونش سرم بر خاک یوا

اونا بود ارشیک دست تو دستش

رفتن سادمیوا کلم مثل من و کردند یخداحافظ هم با و اومدند خودشون به زودتر

فکر خودم با. کردم نگاه رو اروی

!شهیم منفجر ارشیک االن ابوالفضل ای کردم؛

128

صداش یول بست، آروم .بست رو در و کرد بدرقه رو اروی آرش بود در به پشتم

رستانیدب یشینما زلزله ریآژ از برام

.هوا دمیپر .بود بلندتر هم

... یخوایم یک نازیپر یبرد آبرومو -

غلط: وگفتم بغلش تو رفتم عیسر بود کینزد بهم یلیخ چون و سمتش برگشتم

خدا به دیببخش آرش کردم

.نرفته مهمونت دونستمینم

یرو دستش هی آروم بعد. کرد گوش زدم عیسر که حرفامو .بود شده شکه انگار

سرم پشت گشید دست و کمرم

.شد قفل

گر سرم یرو دستش حرکت با .بود شده تنگ براش چقدر دلم .گرفت بغضم تازه

.گرفتم

زیتبر یریم یشیپام یخداحافظ یب. خدا به یخر یلیخ تو؟ ییکجا روزه هفده گفتم

.خونمون یاینم هم ی،اومدن

زم؟یعز چته .باش آروم یناز-

Page 155: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 155 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

چمه؟-

باز کمرش دور از دستامو قفل یول .کردم نگاه صورتش به و کردم بلند رو سرم

واسه ؟ چمه :گفتم دومرتبه .نکردم

نمون؟خو یاینم گهید یچ

.زمیعز بودم گرفتار یناز :گفت کالفه .ختندیفرور اشکهام

تو و زد دودد چشمام تو یزیچ هی که روز همون از :گفتم فکر یب شد یچ دونمینم

یاینم گهید یشد گرفتار یدید

آرش؟ شدم بد شمون؟منیپ

لحظه هر .هیبغل اتاق حافظ ریام ، نازیپر: گفت و گرفت رو اشکام دستش باشصت

.ریبگ آروم کم هی نجایا ادیب ممکنه

باشه؟ میکنیم صحبت هم با

رو سرم .کرد آرومم اهشیس یها چشم نگاه.بود بخش آرامش صداش تو محبت

و دادم تکون دییتا ی نشونه به

زشیم سمت رفت و خورد زنگ شیگوش .کردم باز کمرش دور از را دستهام حصار

.

.باشن منتظر دیبگ دارم مهمون بله-

129

.بشم آروم تا کردمیم هیگر ساعت مین جا هی رفتمیم دیبا

.برس کارت به رمیم من: گفتم

؟یناز :زد صدام که برم برگشتم

.روم جلو ستادیا اومد .کردیم وونمید گفتنش یناز خواهش با نجوریا یوا. سادمیوا

و گرفت روقاب صورتم دستاش با

هم یلیخ .یبدنشد ؟تو باشه نکن گونه بچه یها فکر :گفت و زد زل چشمهام تو

.ام کالفه من. یخوب و معصوم

Page 156: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 156 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

؟یفهمیم

. نه :گفتم صادقانه دمیفهمینم

هیثان ده... سه دو کی میشونیپ به چسبوند رو هاش لب که داد دست از اریاخت انگار

و گرفت فاصله ازم و برداشت صورتم یرو از رو دستهاش قاب گرفت فاصله ازم

باشه؟ میزنیم حرف باهم بعدا: گفت

. دادم تکون رو سرم

.نکن بغضم-

.دادم تکون رو سرم بازم

خوب؟ .نکن ام هیگر -

بچه.نازیپر: گفت یدلخور با .گرفت میگر. رهیگیم م هیگر بدتر که یگیم ینجوریا

باز یشد

. ادیم بدم بچه بچه نگو یه -

.بزرگ خانوم نکن هیگر. گمینم خوب یلیخ-

.بگو ایهل به خونه رمیم: گفتم و کردم پاک رو هام اشک .گرفت خندم

ادی شرکت تو رو فشیوظا و بشه آشنا همه با تا کشهیم طول ساعت هی ایهل کار-

بخواب استراحت اتاق تو برو رهیبگ

خوبه؟ من مهمون شام روز هفده نیا تیخر خاطر به امشب. یبش سرحال تا

بغلش تو کنم ول خودمو باز بود مونده کم چون .بود موقع به .خورد زنگ یگوش

130

خوبه؟ -

.آره -

.کن پاک ذهنت از هم رو گونه بچه یفکرا بخواب ریبگ تخت برو -

.قنداقه تو بچه :گفتم لب ریز در سمت رفتم یم که یحال در

Page 157: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 157 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

.بزرگ خانوم دیببخش بله -

احتاستر اتاق تو رفتم بود شده کمتر هم بغضم. بود گرفته خندم کردم باز رو در

تخت گرفتم بود هم بالش و پتو

دنید شوق .بود شوق اشک انگار یول ختمیر اشک یکل قبلش البته .دمیخواب

شوق .آغوشش لمس شوق .ارشیک

داره دوستم گفتیم بهم یحس هی.پرمحبتش و پهلو دو یحرفها شوق .اش بوسه

.دمیپر جام از یدست دیشد تکون با

.خرسه خانوم خواب ساعت -

.یکن دارمیب یستین بلد آدم مثل. اه -

.بندنیروم شرکت در دارن .باباته خونه مگه نمیبب پاشو. نه -

.مگه چنده ساعت -

.هفت-

؟ ها یکردیم یغلط چه داداشم با دوساعت تو-

.باردارم کنم فکر-

.کنن اتیح سر بر خاک عوق-

؟ یشناسینم رو داداشت. هینیزم بیس بابا برو: گفت و دیخند

.رونیب میرفت ییدوتا حافظ ریام یصدا با

131

؟ شما دییکجا -

.نجایهو-

.شمونیپ اومد دهیاتوکش و مرتب ارشیک

.نفره چهار شام هی یسو به شیپ -

!دانشگاه لباس و مقنعه با عمرا :گفتم

Page 158: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 158 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

!خورهیم ها یدانشگاه بچه لباس به پتیت چقدر رمیبم: گفت حافظ ریام

.کوتاه چرک یآب یمانتو با یآب نیج شلوار .کردم نگاه خودم به

هی بودم یعال بود سرم ام یمشک شال هی اگه .یآب یها بند با یمشک اسپرت یکتون

. ییجورا

.امیم فرم لباس با رو دفه نیا جهنم :گفتم و کردم یشیا

!فرم لباس :اگفتیهل

شده یمخف مانتو ریز نبود معلوم که کرم شلوار با بود تنش یقهوها بلند یمانتو هی

با یا قهوه کفش کرم کوله. بود

و نکردم ینامرد .بزنه رو حافظ ریام مخ خواستیم کصافط یمشک یونیپاپ مقنعه

عکس قربون :گفتم گوشش کنار

.عمت بره تیدوب یتو ساده یها

.پهلوم تو رفت فرو انگشتاش مته مثل

.یدار مرض شاغال آخ -

.رمیمیم دارم یخستگ از برم دیاینم :گفت و در سمت افتاد راه رحافظیام

.نکنه خدا :گفت دار کش و عیسر ایهل

که دیفهم اتازهیهل و اوردین خودش یرو به حافظ ریام .گرفت اش خنده ارشیک

با هم من. شد لبو رنگ و داده یسوت

سمت رفتیم داشت ما به توجه یب که حافظ ریام سمت افتادم راه صدا یب خنده

پشت مینشست ایهل با آسانسور

؟ میبر کجا خوب :گفت و فرمون پشت نشست حافظ ریام.

132

.بگه بزرگ خانم یهرچ :گفت ارشیک

!!ایخوایم کتک :گفتم .کرد نگاهم و برگشت

Page 159: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 159 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

.ادیم بدت بزرگ خانوم گمیم ادیم بدت بچه گمی؟م بهت بگم یچ خوب -

.عا بگو بهش یزیچ هی ریام -

.متر شیش یدار زبون خودت -

.روما داداش -

حساب بچه رو ،من ندازهیم دستم داره کردم یم فکر همش .کردم قهر باهاش باز

بچه افکار گهیم عشقم به و کنهیم

سرت یشوخ دیببخش :گفت یمهربون با که دلخورم دیفهم نگاهم از کنم فکر .گونه

. میبر کجا دییبفرما حاال !شهینم

...بود شیآت رو آب لحنش

.خونه سفره می،بر اوم-

. یچا و شام صرف به فقط: وگفت کرد نگاهم نهیآ از حافظ ریام

.ونیقل و: گفتم خنده با

.ارنیب برات تا نیبش -

ارش؟یک نه مگه .کن نگاه نیبش کنم یم ونمیقل .ایک پاچه تو کردم رو شام امشب -

.بگه کهیکوچ یپر یهرچ امشب: گفت و زد یچشمک برگشت

. دینکن یباز ریش بادم ناییپا کنم یم پرت رو جفتتون :گفت حافظ ریام

سفره وارد ایهل دست تو دست.خونه سفره به میدیرس تا میدیخند و میگفت یکل

هم ارشیک و حافظ ریام. میشد خونه

.اومدندیم سرمون پشت

.اونجا میبر: گفت ایهل

133

ریام .مینشست .بود یخال تخت هی کنارحوضچه.دیروکش دستم و کرد اشاره دست با

اومدندنشستند ارشیوک حافظ

Page 160: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 161 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

.شمونیپ

. دوغ با یسلطان کباب من :گفتم

. منم :گفت ایهل

.خورمیم جوجه من :گفت بود جوجه عشق حافظ ریام

.زنمایم ناخنک :گفتم

.بود متنفر غذاش به زدن ناخنک از حافظ ریام

! یا جنازه بعدش که یدونیم -

. داد سفارش وجهج هم خودش واسه .داد رو ها غذا سفارش ارشیک

.باشم گفته زنم،یم ناخنک :گفتم ارشیک یغذا ظرف به یطونیش نگاه با

ندوز چشم گربه مثل: گفت و غذام ظرف تو گذاشت و برداشت رو جوجه خیس هی

.بخورم راحت بزار غذام به

.وونهید کردم یشوخ -

.جونت نوش بخور -

.ریبگ ادی: گفتم حافظ ریام به

.یخورد کوفتم نده وقلقلکر احساساتم. گشنمه -

؟یخوریم جوجه یهل :گفتم ایهل به رو

.هیشیآت رنگش نیهمچ ادینم بدم -

.بده قلقلک رو حافظ ریام احساسات خواست یم کثافت

با ما رو غذا لقمه هی دیندار چشم زنا شما :گفت صدادار پووف هیبا هم حافظ ریام

.میبخور لذت

134

. ایهل ظرف وت گذاشت جوجه خیس هی

.حافظ ریام ظرف تو گذاشت رو کبابش از خیس هی بعد زدو دست ها بچه مثل ام ایهل

Page 161: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 161 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

.خورد هم به حالم میبر پاشو آرش! عوق :گفتم

!ها غره چشم اون از بهم، رفت غره چشم حافظ ریام

.لوس جنبه یب: گفت و طرفم کرد پرتاب حونیر پره هی ایهل

عوض یخواینم نازیپر یخودت: گفت و داشتبر ظرفم از کباب خیس هی ارشیک

دوتا نیا واسه حرف یبد رو ام جوجه

.یاریم در

.نره ادتی ونیقل یول بخور: گفتم و بهش زدم یچشمک

.سفره وسط گذاشتم برداشتم رو ازیپ .زد یلبخند

؟یکن یم کاریچ :گفت ایهل

.بترکونمش خوام یم -

کینازیپر: گفت و کرد نگاه بهم هم دفعه نیا .بود من ترکوندن ازیپ عاشق ارشیک

.سه دو

من دینکن قیتشو :گفتم و باال گرفتم رو دستام .شد سفره پخش ازیپ ضربه هیبا

. همتونم به متعلق

رو خونه سفره کل صدات گنده دختر سیه: گفت اخم یکم و خنده با حافظ ریام

.برداشت

ریام از دونستمیم .زد بهش محتاطانه یضربها اون و ارشیک سمت گرفتم رو دستم

بره،یم حساب ییجورا هی حافظ

ارشیک با من یها یشوخ به یکار یلیخ حافظ ریام معموالا یول .کنهیامیح دیشا ای

یشوخ هر نه ،البته نداشت

یم رو دسرمیشا کردیم کاریچ شدم ارشیک عاشق که دیفهم یم اگه دونمینم.یا

.دیبر

و داد دم؛ید رو ندهیآ لحظه کی یتو. دیچرخ سرم دور رستوران انگار فکر نیباا

نهاشیتوه . هاش ادیفر

Page 162: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 162 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

.کنهیم فکر زایچ نیا به هم ارشیک نکنه. شهیم یعصبان حتماا نه یوا ...هاشیدلخور

گفتیم رحافظیام شهیهم

ارشیک و من دینبا گفت یم .دارم اعتماد بهش هام چشم مثل داداشمه، مثل ارشی،ک

آره. میباش داشته یفرق برات

بگم بزنم حرف باهاش راحت ذاشتیم که دونستیم محرم رو ارشیک حافظریام

یحت حافظ ریام. کنم یشوخ بخندم

135

هام خواهر شوهر نکهیا با بشم یخودمون یلیخ گذاشتینم هم محمد و محسن با

بودم فکر تو چقدر دونمینم .بودند

ناز؟یپر ییکجا :شد بلند ارشیک یصدا که

!؟ ها -

؟ یکنیم یباز قضات اب چرا-

کبابم و جوجه فقط من یول بودند خورده نصفشو کردم نگاه غذاشون یها ظرف به

.بودم کرده کهیت کهیت رو

شما خواستم یم :گفتم و زدم یلبخند بفهمه دینبا. کرد نگاهم موشکافانه رحافظیام

دلتون بخورم من بعد دیبخور

.فتهیب آب

به آخر لحظه .شدند خوردن مشغول دوباره مزه یب گفتن با همشون .خنده ریز زدم

هی نگاهش ته کردم نگاه ارشیک

و جمع رو افکارم کردم یسع و کردم گرم خوردن به رو سرم .زد یدودوم ینگران

که غذام.جمع یتو امیب و کنم جور

؟یهایپا ایهل :گفتم ایهل به رو شد تموم

.بود پر و دربسته شیکی بود شده خورده ها دوغ از یکی

Page 163: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 163 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

.نه من یوا :گفت. کردم اشاره بهش و زدم چشمک

همه دنیسرکش نفس هی سر یبند شرط .میآوردیم در ادیز ها یباز خول نیا از

نوشابه ای دوغ

. سوسول گمشو -

؟یکن کاریچ یخوایم :گفت ارشیک .برداشتم رو دوغ

.باال بدم نفس به -

.اونم بود طونیش موقعش به.زد یبرق چشماش آن هی

.یبتون اعمر -

؟یهل نه مگه دونهیم ایهل .تونمیم -

.ادیم بر دستش از یکار هر خوله: گفت و کرد دییتا ایهل

136

. میکن یبند شرط -

.شترهیب تریل کی یکن یم درد دل بچه :گفت رحافظیام

. گهید وانهیل تا چهار هیچ انگار ترهیل کی یگیم یجور هی-

.بچه یتونینم-

م؟یببند شرط. تونمیم چرا -

.سرت رو کنم یم یخال رو دوغ هیبق ینتونست -

.باشه!!! یوا: گفتم و دمیخند

؟ تونمیم :گفتم ارشیک به رو

.یتونینم یخورد یلیخ .نه. اوم-

تونم؟یم: گفتم ایهل به رو

.نکن شک صد در صد-

.دستم کف زد محکم .سمتش گرفتم رو دستم

Page 164: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 164 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

برام دیبا یگوش هی دیباخت شما یعنی وردمخ اگه: گفتم حافظ ریام و ارشیک به رو

.دیبخر

.خور سگ قبول یول.یتونینم که تو :گفت خنده با رحافظیام

قبول؟ آرش .ادب یب -

. نده ادامه یآورد کم یول بخور آره -

.کردم باز رو دوغ در

.زد دست و یتونیم تو :گفت جانیه با ایهل بود دارم گاز سرم بر خاک یوا

.دینکن توجه جلب .ریبگ آروم ایهل: گفت رتش با رحافظیام

137

خودم؟ انتخاب به: گفتم حافظ ریام و ارشیک به رو. شد آروم عیمط ایهل

. برسه وسعمون یچ هر خودمون نزن چونه :گفت رحافظیام

.نکن تشیاذ ریام: گفت لبخند با ارشمیک. زد یچشمک ارشیک به

. یخواست یهرچ بخور تو:داد ادامه من بعدروبه

.ومدیم بند داشت نفسم.لبم رو گذاشتم رو یقوط دهانه و دمیکش یا خفه غیج

:گفت یم که دمیشن رو ایهل یصدا

.نیآفر بخور بخور یتونیم تو

.یترکیم بچه بسه :حافظ ریام یصدا

ادامه بچه یشد لبو رنگ خرمیم یگوش برات خودم یبرد تو نازیپر :ارشیک یصدا

. نده

... شد تموم ...و اوردمین کم من یول

. دمیترکیم داشتم .ایهل بغل تو ولوشدم و کردم سرفه یکل هم بعدش

؟یخوب نازیپر-

.شنیم باز تک تک دارند مانتوم یها دکمه فقط دینترس بابا آره -

Page 165: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 165 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

.حرفش و مرد خوام یم مویگوش فردا: گفتم و خنده ریز زدم

. چقدر سرده :گفتم کردم بغل دستامو بود شده سردم

.بود کرده زونیآو تخت لبه از و بود آورده در البته که بود تنش کت ارشیک فقط

سمتم گرفت و برداشتش .برد دست

یلیخ خدا به: گفت و کرد نگاهم لبخند با حافظ ریام.هام شونه رو انداختم گرفتم.

.نازیپر یخول

.ام دونه هی گهید مینیا ما خودتونه از یخول یدار ییفدا -

.خودمه جون دوست :گفت ایهل

.یندار غذا به ازین گهید روز چند تا یپر :گفت ریام

138

.شدم واجب هیتخل بابا نه: گفتم و دمیخند

رو سرش هم ارشیک .رفت بهم غره چشم هی حافظ ریام .خنده ریز زد پق ایهل

هاش شونه و نییپا بود انداخته

.خنده از دیترک یم داشت یعنی نیا .دیلرزیم

.اصال رن ینم ییدستشو خودشون انگار. نکن نگام ینجوریا حافظ ریام وااا :گفتم

شده؟ خراب نیا کجاست حاال

دوتا اون خنده از هم حافظ ریام و داره نگه رو خودش نتونست .دیترک ارشیک

و شد بلند ایهل .گرفت اش خنده

. میبخور یچا میایب میبشور رو دستامون میبر :گفت

.بگه شهینم روش داره ییدشو: گفتم خنده با ارشیک تدس دادم رو کت

. باشه حاضر ونیقل میبرگرد تا آرش: گفتم ارشیک به رو .رفت غره چشم بهم ایهل

متنفره رحافظیام گفتم بهش یوقت بود ونیقل حالک ایهل .میبرگشت و میرفت ایهل با

. پرش خوردتو یحساب

Page 166: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 166 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

!بازشد چشات:گفت لبخند با حافظ ریام

.نمکیب :گفتم بازوش تو زدم مشت با

بیع مردم من بازم. بگم من بازشد چشام ینگفت تو تا گفتم واال :گفت خنده با

. یدختر سرت ریخ تو نداره

باز چشام شیاخ گفتمیم اومدم یم که ییدسشو از داشتم عادت اخه. گرفت ام خنده

که ارشیک جلو گهید یول .شد

ایهل.شدم مرگ ذوق. آورد رو ونیقل نهخو سفره خدمت شیپ.وونهید گفتیم دینبا

ونیقل .شد زونیآو لباش چارهیب

اهل رحافظیام :گفتم بود نشسته دستم بغل که ایهل به رو خودم سمت دمیکش رو

یترک تو که هم تو. ستین ونیقل

اومد شد بلند هم ارشیک و بلندشد خواسته خدا از .کن عوض ارشیباک جاتو پاشو

.من کنار

.من اول-

...یول شهبا -

برات رمیگیم میتا قهیدق دو یناز :گفت و دیکش نشون و خط برام اشاره انگشت با

139

.گهید نکن کوفتم -

! نازیپر: گفت اخم با حافظ ریام

!!نازیپر !!نازیپر !!نازیپر یه بابا خوب یلیخ-

تا چهار. کردن درست حلقه دودش با کردم شروع بعد و زدم یمحکم پوک الیخیب

.کنم درست نتونستم تا سه از شتریب دفه اون .تا ۲ آرش :گفتم ارشیک به رو باذوق

.شهیم تموم داره زمانتم ! حاال کرده شاهکار انگار خوب یلیخ :گفت بااخم

.ایب بابا مینخواست -

Page 167: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 167 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

. دهینم ریگ بهت یکس که تو بابا بزن: گفتم ایهل به رو

حتما .نزنم ونیقل به لب گهید مگرفت میتصم :گفت و رفت بهم یا غره چشم

گهید دنیم ریگ بهت که هیزبدیچ

هر به باش راحت :گفت شناختمیم من فقط که یا موشکافانه لحن هیبا رحافظیام

خودشون خاص قیعال ها آدم حال

.دارن رو

!برم مقابلت شخص قیعال به تو احترام قربون من اخ اخ

هاشون عادت و قیعال پارو توننیم راحت یلیخ آدما :گفت شد ناراحت انگار ایهل

.کنند اراده ،اگه بزارن

؟یتونیم: گفت لحن همون با حافظ ریام باز

.تونمیم که معلومه -

.یکن یم نگاه ونیقل ینیس به یدار یجور بد آخه -

ساعت کی، قهیدق ده دیشا واسه فقط خونه از رفتن رونیب یبرا که بودم یآدم من -

یم طول صورتم و سر شیآرا

یباز امل حجاب و یروسر ما فهیطا یتو. کردم عادت راحتترک یلیخ یول .دیکش

با که یروز از من یول شهیم یتلق

به .کنم تجربه رو اعتقاد نیا یول امل بگن بهم همه دادم اجازه شدم آشنا نازیپر

.بودم هم موفق که خودم نظر

140

از دونمیم بود گرفته بغضش ایهل! کرد اعتراف رحافظیام واسه راحت چه نیا واااا

هیکنا از پر لحن و حافظ ریام دست

من یعنی ایهل یوا :گفتم هوا و حال اون کردن عوض واسه. بود شده ناراحت ش

داشتم؟ ریتأث روت انقدر

Page 168: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 168 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

حراست ریگ باشه داشته هواتو یخوایم رو یکی خودت تو گمشو: گفت و دیخند

.یوفتین

!ازت خورد بهم حالم یعنی شیمعن دیفهم که وردمدرا شکلک هی براش شاغال

!؟ دونهیم دکتر خانم .باالجناب زده مصرفت :گفتم ارشیک به رو

.گشتم ناباب یها آدم با :گفت و دهنم یجلو گرفت رو ونیقل ی دسته

.گهید بسه:گفت و نداد که رمیبگ دستش از خواستم و زدم یپوک

ر؟یام میبر :گفت حافظ ریام به رو بعد

اهل از یکی که انگار تعارف بدون هم آرش در دم .خوابگاه در میرسوند رو ایله

تو اومد همراهمون باشه ما خونه

.کرد استقبال ازش گله با یول باز یرو با هم مامان .خونه

؟یخوب .خودم یبایفر خاله سالم -

رسمشه؟؟ نیا. پسرم سالم -

خدا به خاله شرمندتم :گفت و گذاشت چشماش یرو رو دستش باتواضع ارشیک

. گرفتارم

پله سمت رفتم منم .ییرایپذ تو رفتند!؟ هیچ شیگرفتار بدونم داشتم دوست چقدر

روعوض لباسهام تا باال رفتم و ها

.کنم

براش خودمو یحساب خونمون بود اومده روز هفده بعداز که حاال خواستیم دلم

در رو لباسهام عیسر کنم خوشگل

یآب جذب نیج شلوار هیبا دمیپوش دیسف رنگ به باسن یرو تا بلند زیبول هی آوردم

رنگ هم یآب شال هی ..یکاربن

دیتجد رو لبم برق کردم مرتب رو موهام یجلو و سرم یرو انداختم هم شلوار

چشمام یتو هم کمرنگ مداد هی کردم

Page 169: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 169 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

سالم بلند .کردیم صحبت بابا با .نییپا رفتم عیسر بره، که نیا ترس از. دمیکش

رفتم لبخند با .کرد نگاهم بابا .ردمک

بوس محکم رو هاش گونه و شدم زانیآو گردنش از و نشستم پاش یرو و سمتش

. کردم

. خودم دیوح بابا سالم-

141

چطوره؟ میتغار ته حال .ماهت یرو به سالم-

اباب یپا یرو از پاشو نازیپر: گفت اعتراض با و اومد داخل یچا ینیس با مامان

.است خسته

شده؟ تیحسود ای س خسته: گفتم طنتیش با

یرو از رو من و گفت یا سوخته پدر لبخند با بابا .رفت قره چشم بهم معمول طبق

رو کنارش نشستم .کرد بلند پاش

اسم .شد توهم هاش اخم کرد نگاه شد روشن شیگوش چراغ .ارشیک یرو به

به اگه کردم حس بود افتاده مامانش

.بود کالفه یلیخ.زدیم تماس رد نبود ما حضور خاطر

:داد جواب

بعد به نیا از حیصح شما شیفرما ...بود لنتیسا نشدم متوجه ...مرجان جانم -

شارژ حتماا دونمینم... کنمینم لنتیسا

... شده خاموش کرده تموم

. بوده خاموش و زده زنگ هم حافظ ریام به خانوم مرجان احتماال. کرد نگاه حافظ به

در ماه ۲ فقط البته. یستین خونه رو روزش چهار هفته یروزا از که شما من مادر-

مسافرت که هم وقتا هیبق. سال

Page 170: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 171 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

پس!؟ بدم اطالع شما به موندن رونیب شام هی خاطر به داره یلیدل چه .یهست

هم شما و امینم خونه کالا که ییشبها

تازه ...ستمین که بچه سالمه هفت و ستیب من مرجان نزن جوش ...یچ دیفهم ینم

ریام شیپ ...پسرتم افتاده ادتی

اومدن که اومدن من مادر نداره یچ یعنی...اومدن خوش روشن چشمتون ...حافظم

امیم االن خوب یلیخ... چه من به

... من باشم گفته فقط

.االن امیم :گفت و خورد رو حرفش و کرد جمع به ینگاه

از شون خانواده با ادالنم عمو :گفت مامان باوبا به رو شد بلند کالفه. کرد قطع و

یبرا چرا هیشاک مرجان اومدن هیترک

.خونه نرفتم شام

رو تخصصش داایجد بکنه رو پوستم ومدهین تا برم اجازتون با :گفت و زد یپوزخند

!گرفته هم

.زدیم هیکنا بهش داشت ارشیک و بود گرفته ییبایز یجراح متخصص خانوم مرجان

. دیباش خوش بابا برو: گفت بابا

142

؟ باشه براش نکن تخم و اخم .خوب مادره :گفت لبخند با مامانم

.بایفر مامان چشم-

.چشمش رو گذاشت و گرفت رو مامان یروسر گوشه

یعنی نیا. بایفر مامان گفتیم مامان به بود ناراحت خانم مرجان دست از وقت هر

که وقتها اون .شیناراحت اوج

شدن بزرگ و یزندگ یتو مرجان گفتیم که بودم دهیشن ازش بارها بود کترکوچ

فقط برام و نداشته ینقش چیه من

Page 171: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 171 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

.مادر نه مرجانه

.زد یم صداش مرجان هم معموال

.نره ادتی قرارمون. ها مکه یحاج یحاج ینر یول یاومد خوش ارشیک :گفتم

.کن تصور تبیج تو رو یگوش امروز از رهینم ادمی :گفت و زد یلبخند

حرف باهم بود قرار که گفتم رو قرار اون .نگفتم رو قرار نیا که من سرت تو خاک

.میبزن

ریز رفتمیم بدرقش یبرا دنبالش که همونطور حافظ ریام همراه و شد زونیآو لبام

.کار فراموش خنگه:قرزدم لب

نگمخ بزن قر کم :گفت ارشیک یول دینشن حافظ اصال کنم فکر گفتم آروم یلیخ

.یخودت

دوست من که یا یگوش ضمن در :گفتم و آوردم در یشکلک براش .بود ادشی پس

.شهینم جا بیج تو دارم

.کردم گرد وعقب براش دادم تکون یدست خنده با و

که یآرامش به محبتش، به حرفهاش، به. کردمیم فکر ارشیک به صبح یهایکینزد تا

به بود، صداش و نگاه یتو

انجام رو یکار عقل و اراده با وقت چیه و نبود یاراد حرکاتم از کی چیه که خودم

یم گفتیم دلم یهرچ .دادمینم

کردمیم احساس نبود یوقت که انقدر داشتم بهش یبیعج کشش چه ...چشم گفتم

یوقت و ندارم نهیس یتو یقلب

شدن رسوا از من .رونیب زنهیم دهنم تو از داره قلبم کردمیم احساس بود

بگم بهش خواست یم دلم .دمیترسینم

.باشه داشته دوستم و دارم دوستش

پس بود روشن هاشون چراغ کردم نگاه رو شون اطیح اتاقم پنجره از و شدم بلند

یم شیپ کم یلیخ .بودند داریب

Page 172: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 172 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

داخل یشهر یها مسافرت حال در ای معموالا .باشه خونه تو خانوم مرجان که اومد

و عمل و ناریسم یبرا بود کشور

143

چون بود، اگه امشبم. بود کشور از خارج که سالم ،نصف زهایچ جور نیا و کنفرانس

آرش.داشتند زیعز مهمان که

حق دیشا باهاش بود سرد نقدریا ،چرا مرجان با افتادم هاش حرف ادی بود، یعصبان

...داشت

نهیس... ینگدلت بغض .بودم کرده بغض باز. نبود یخبر ازش که بود روز چهار بازم

یتو یدیشد درد ...سوختیم ام

حس قلبم و دارهیم بر شکاف داره ام نهیس کردمیم حس .کردمیم حس قلبم

به و شده هندوانه هی اندازه کردمیم

.ترکهیم ام نهیس تو یزود

زور به و نمشیبب نکهیا بدون .کردم یم نگاه رو اطشونیح اتاقم پنجره از شب هر

از بعد، پنجم روز بردیم خوابم

دختر دوتا حضور متوجه که رفتمیم نییپا به ناهار یبرا داشتم. نداشتم کالس ظهر

. شدم نایا ارشیک اطیح تو

رسدشون کینزد تااز آوردم رو نمیدورب عیسر. بودند ادالنش عمو یدخترها

داشت یمشک یموها شونیکی.کنم

بودند بسته یاسب دم موهاشونو دو هر .رنگ و دکلره لطف به ،البته بلوند شونیکی

و جذب یها شرتیت ام دو هر

دهیند بود یسال سه بودند شده عوض چقدر .نیج شلوارک بودبا تنشون یچسبون

یباز نتونیبدم داشتند. بودمشون

Page 173: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 173 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

حسادت حس دمیشا شد گرفته حالم چرا دمینفهم. آفتاب و گرما نیا تو .کردندیم

...بود ترس و

پنج گرفتاره آقا ستین خودیب :گفتم و کردم پرت تخت رو حرص با رو نیدورب

. شده لیسه ستاره باز روزه

ادیب داشت دوست وقت هر ازاده اون!داده یقول تو به مگه نازیپر سرت تو خاک

.ادین نداشت دوست

گفتم یرمنطقیغ یلیخ من یول.گفتیم رو تیواقع بهم که بود شعورم و عقل نیا

من منه مال ارشیک بابا خفه:

. باشه داشته دوستم دیبا اونم دارم دوستش

چشم و اتاقم تو رفتم زود شام بعد.کردم فکر بهشون که بس شدم وونهید شب تا

دوبه ساعت تا اطشونیح به دوختم

تمام ساعت چهار درست من دیپر سرم از برق ساعت دنید با.زدم زل شون اطیح

بودم دوخته چشم اطشونیح به

!تهم و سر یب یها فکر لطف به کنم حس رو زمان گذر نکهیا بدون

ذوق وبا هوا دمیپر .یچا بزرگ وانیل هی با .اطیح تو اومد که بشم بلند خواستم یم

جون آخ یوا: گفتم

مطمئنا همه. بود شب نصف دو ساعت گذاشتم دهنم یرو محکم رو دستم زود

رو نمیدورب عیسر بودند خواب

.روش کردم زوم و برداشتم

...رفت ضعف براش دلم بود تنش یمشک شرتیت هی با گرمکن شلوار

144

تو شد تموم که دارمید ذوق. بودم صورتش نیا وونهید من .بود دراومده ششیر ته

شده یچ .شدم قیدق صورتش

Page 174: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 174 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

و یگوش و دیکش دراز درازشو یصندل یرو. اومدیم نظر به نیغمگ و گرفته چقدر

زیم یرو گذاشت رو شیچا وانیل

دارم نشه متوجه که کردم روشن رو آباژور و کردم روخاموش تاقا چراغ شدم بلند

رو میگوش. زنم یم دشید

؟ یداریب :نوشتم و برداشتم

و برداشت صورتش یرو از رو ؛آرنجش دمینشن من البته که امکیپ زنگ یصدا با

زیم یازرو رو شیگوش حوصله یب

لباش یرو ینگکمر لبخند. کرد نگاه بود دهیکش دراز که همونطور و برداشت

:لبخند با کرد نوشتن به شروع و نشست

.بخواب ریبگ ؟یندار دانشگاه فردا تو مگه چنده؟ ساعت یدونیم خوب دختر

ریبگ سرکار یبر یخوا ینم فردا مگه !چنده ساعت یدونیم خودت بد پسر: نوشتم

.بخواب

کردم حس چرا دونمینم. نوشت لبش یرو نشست یلبخند باز امیپ خوندن با

.بود نیغمگ و تلخ یلیخ بخندشل

.نیآفر. بخواب برو بال یناز یشد طونیش باز -

یعموها دختر با گذرهیم خوش نجایا یاینم گهید یرفت که بازم. برهینم خوابم -

.قولت ریز یزد که گولتیژ

که تو گرنه و نازیپر شلوغه سرم هستم قولم سر :نوشت و شد توهم هاش اخم

رو الهخ دیبا شب هر من یدونیم

.خونمون برم و نمیبب

! یچ من رو؟؟پس مامانم فقط معرفت یب -

که شدم متوجه یگوش صفحه به زد زل نشست یصندل یرو شد بلند کالفه بار نیا

امشیپ .نوشت. دیکش یآه

کردم باز عیروسر

Page 175: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 175 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

بره؟ینم خوابت چرا بگو حاال .یزیعز برام چقدر یدونیم خودت -

؟ برهینم خوابت چرا بگو تو حاال. خخ عاشقم چون:نوشتم

. گرفتارم ام یلیخ .گرفتارم چون-

؟!!گرفتار؟:نوشتم

.برهیم خوابشون گهید االن عاشقاام وقته رید بخواب ریبگ برو .الیخیب -

145

آرش؟ -

جانم؟ -

.نجایا یایم فردا شده تنگ برات دلم-

یچ دونهینم ردمک حس کرد فوت رو نفسش و زد چنگ موهاش به .شد کالفه باز

باالخره ریتاخ با یول .سهیبنو

.فرستاد

.نکن تمیاذ گهید تو رحافظیام جان ناز،یپر -

باشه؟ امیم بشه حل میگرفتار بزار

دادم هیتک و نیزم یرو نشستم پنجره به پشت بدم جواب نتونستم گرفت ام هیگر

کردم هیگر و وارید به

؟ یدینم بجوا چرا شد یچ نازیپر: شد بلند امیپ یصدا

.ریبخ شب کنم تتیاذ خواستمینم دیببخش: نوشتم کردم پاک رو هام اشک

باهام؟ یکرد قهر: داد اس دوباره

. نه -

.اومد امشیپ ریتاخ با

.باشه بده جواب بعد کن فکر. ازت بپرسم سوال هی -

.بپرس باشه: نوشتم عیسر

Page 176: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 176 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

به محکم بار چند. بود کالفه چقدر .کردم نگاهش دست به نیدورب باز شدم بلند

امشیپ ریتاخ با زد چنگ موهاش

مثالا یبد دست از رو یدار دوستش که یاون اگه :وارفتم خوندنش با کرد روارسال

؟ یکن یم کاریچ کنه ازدواج

من دونهینم که آرش نه یول ره؟یگیم زن داره نکنه !هیچ منظورش من یخدا یوا

یبرا سوال نیا .دارم دوست ویک

.دمیپر امشیپ یصدا با که بودم رهیخ میگوش به بهت تو چقدر دونمینم! هیچ

؟یدینم جواب -

146

.کردمیم فکر داشتم :نوشتم

خب؟ -

گهید یکس مال ای نباشه نمیبب تونمینم و دارم دوستش واقعاا چون .کشمیم خودمو -

.باشه یا

از برق مثل فکر نیا که خوابوندمیم گوشت تو دهیکش هی یبود دستم دم اگه -

.احمق بپره سرت

.یدیپرس روازم سوال نیا یچ یبرا -

.بفهمم رو حماقت زانیم خواستمیم -

. آرش یرحم یب یلیخ .عشق گمیم من .حماقت بگو تو -

:نوشتم و ستادمیا پنجره یجلو کردم روشن رو اتاق چراغ و زدم کنار روکامل پرده

.شد سرد هم تییچا

بدون .کرد نگاه اتاقم پنجره به و کرد روبلند سرش عیسر یول شد شوکه یا لحظه

همونطور باشه دستم نیدورب نکهیا

Page 177: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 177 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

رو پرده و اومدم خودم به زودتر من .هم به میزد زل ادیز فاصله نیا از

هیگر و انداختم تخت یرو رو خودم.دمیکش

...برد خوابم یک دمینفهم .کردم

نقدریا ارشیک چرا :دیپرس حافظ ریام از مامان شام زیم سر .گذشت هم شب سه

؟ ست ختهیر هم به و ناراحت

.شدند فعال هام رادار

؟یدونیم کجا از شما :گفت حافظ ریام

...بپرسم رو حالش زدم زنگ بهش صبح -

نگاهم اخم با حافظ ریام کردم یم نگاهش تابلو یلیخ و بودم دهیکش ازخوردن دست

من نگاه مال اخمش دیشا .کرد

گفتم و شدم بلند بفهمه رو حالم دمیترس من یول. بود ارشیک بد حال مال نبود،

یلیخ نکنه درد دستت مامان

.بود خوشمزه

.خب غذاتو کن تموم -

.ریبخ شب . بوس یمرس شدم ریس-

147

.ستادمیا گوش و نرفتم باال یول .ها پله سمت رفتم. رونیب اومدم آشپزخونه از

دعا برام خاله گرفتارم گفت شده؟ یزیچ یاینم چرا مکرد گله آره :داد ادامه مامان

دمینپرس داره یا یگرفتار چه.کن

.بگه نداره دوست کردم حس

. شهیم داماد داره-

:انداخت یم اکو ذهنم یتو حافظ ریام جمله دمینشن یزیچ گهید .رفتم وا ها پله تو

داماد داره شهیم داماد داره

Page 178: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 178 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

...شهیم

انقدر.اتاقم به رورسوندم خودم یکندن جون چه با و مشد بلند پله یرو از زور به

.اومد ینم باال نفسم که بود بد حالم

داشت پس. شد ینم وباز بود گلوم یتو نیسنگ بغض هی یول .شدندینم قطع اشکام

...کرد یم ازدواج

یاراد ریغ تمام کارهام .گرفتم رو اش شماره احساس با و زدم روکنار عقل باز

کاریچ دارم دمیمفهینم اصال.بود

داماد داشت نبود من مال گهید آره رفت فرو قلبم یتو خنجر مثل صداش .کنمیم

من از ریغ یکی عروس شدو یم

... بود

ناز؟یپر جانم-

.ستمین تو جان من جانم نگو من به گهید .گفتم دلم تو

یدار ...یناز ...نازیپر گفت که بود صدا یب اخه دیشن مویگر یصدا چجور دونمینم

آروم جان یناز ؟یکن یم هیگر

بگو نکن هیگر کنم یم خواهش شمیم وونهید دارم نازیپر ...شده؟ یچ بگو باش

شده یچ

من به رو بود قرار که یلیس هنوز تو آرش :گفتم درد شدوبا بلند میگر یصدا

. بپره سرم از یخودکش فکر که ینزد

وونمید یدار نازیپر ی؟وا یکن یم هیگر چرا !هیچ منظورت نازیپر باش آروم-

.یکنیم

...یلیخ تو ...تو هیک من عشق که یدونستیم تو. یریگیم زن یتودار-

.بزنم رو حرفم نذاشت هیگر

هیگر دلم زیعز توروخدا !رمیگیم زن دارم گفته یک .باش آروم زمیعز نازیپر -

.بده منو جواب نکن

Page 179: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 179 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

148

.یشیم داماد یدار گفت ...گفت حافظ ریام -

!بود کجا داماد گفته پرت و چرت... اهلل اال اله ال .کرد غلط رحافظیام -

.یدیپرس من از رو سوال اون هم شب اون که هست یزیچ هی یگیم دروغ -

. بدم حیتوض برات بزار کن گوش لحظه هی گلم نازیپر -

شاهللیا برو یبش من طرفه هی عشق پاسوز دینبا که تو یبد حیتوض خوامینم-

نه گمیم یزیچ هی فقط .یبش تخوشبخ

که ندارم دلشو یعنی ندارم دوست این نجایا گهید برو هم بعد ...بعد نمتیبب ایب نگو

...

. کردم قطع رو تماس و بزنم حرف نتونستم

نخوندم احمقها مثل هم رو امشیپ ندادم جواب یول خورد زنگ میگوش بار چند

.کردم خاموش رو میگوش.

کجا من... بستم ارشیک به دل که بودم احمق چقدر. کردم هیگر صبح یهایکیتانزد

و نیزم فرق ما فرق ...کجا اون و

من با و ادیب ارشیک گذاشتیم عمرا دکتر خانوم .دیخورش و ماه ،فرق بود آسمون

ارشیک خود یحت! کنه ازدواج

با آدم مگه.باشن ش نداشته یخواهرها حافظ ریام یها خواهر که بود خورده قسم

نیا ،که کنهیم ازدواج هرشخوا

و قرمز نقدریا چرا چشمات نازیپر :گفت مامان صبحانه زیم سر صبح !باشه شیدوم

؟!آلوئه پف

.بودم داریب صبح تا -

؟یچ واسه -

. کردمیم چت سلن و ایهل با داشتم -

. گهید دیباهم که شب تا صبح دیاریدرب رو هاتون چشم پدر واجبه حاال-

Page 180: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 181 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

.خوابگاه ها بچه شیپ روزبرم چند خوام یم مامان. میتسین هم با که شبا-

مامان؟ بشه یچ ؟که خوابگاه -

یم خواهش مامان: گفتم که بود یخوب فکر یول زدم یحرف نیهمچ شدیچ دونمینم

یب و نیغمگ یلیخ ایهل کنم

.ششیپ برم دیبزار شده دعواش باباش زن و باباش با است حوصله

149

شده؟ دعواش یچ یبرا: دیپرس بود ساکت لحظه نیا تا که حافظ ریام

رو هامون فکر هم با میخواه یم .بدن شوهرش زور به خوان یم :گفتم یالک

میکن دایپ براش حل راه هی هم رو میزیبر

. فقط روزه چند برم بزار خدا تورو ریام.

دمیفهم یول بودم گرفته رو ام هیگر یجلو زور به و بود خراب یلیخ حالم نکهیا با

رفت هم تو حافظ ریام یاخما

ریام خدا تورو :گفتم

. نه -

و مامان .زدم زار زویم یرو گذاشتم رو سرم یاراد ریغ یلیخ و ختندیر فرو اشکهام

تونستند زور به حافظ ریام

. رحافظیام بغل هم بعد کردم هیگر یکل مامان بغل تو. کنند آرومم

چه بچه تا سه آخه یول برو، خوب یلیخ :گفت و اومد رحم به دلش رحافظیام

دیبکن دیخواه یم یفکر

مرغ مثل خودم یول شدند، مرگ ذوق یکل ششون،یپ رمیم گفتم سلن و ایهل به یوقت

فکر از. زدمیم بال بال پرکنده

ایهل یوقت دمیرس یم جنون مرز به نداشته دوستم و دادم دست از رو ارشیک نکهیا

کرده پف چشات چرا که دیپرس

Page 181: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 181 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

با داشتم اجیاحت خوابگاه میرفت و مینرفت هم ها کالس سر. هیگر ریز زدم بغلش وت

یچ هر ...زدم و بزنم حرف یکی

ختندیر اشک پام به پا هم ایهل و سلن. رونیب ختمیر بود قلبم و ذهنم یتو

. شمیم وونهید دارم کنم کاریچ رهیگیم زن داره رمیمیم آرش بدون من-

یم درکم مطمئناا و بودند عاشق هردو .نداشتند یاردلد یبرا یحرف کدوم چیه

فکر ایهل :گفتم درد و هیگر با .کردند

گفت بهم نشد یول کنم عاشقش آروم آروم تونمیم الاقل ای داره دوستم کردمیم

زودتر که بودم احمق من آره احمق

. کردمشیم خودم مال زودتر دیبا نکردم عاشقش و نشدم عاشقش نیا از

.اریب قند آب وانیل هی پاشو سلن.یریم حال از یدار. بسته یرپ شم فدات-

. خوام ینم -

یدار داره به نه باره به نه هنوز تازه. دهینرس آخر به که ایدن. یخواینم یکرد غلط-

.یکن یم یخودکش

.مامانته نازیپر یوا: شد بلند سلن یگوش زنگ یصدا

150

ندارم ،حال ییدستشو رفته بگو کنه شارژ دارهن هم شارژر شده تموم شارژش بگو -

.بزنم حرف

.باشه -

.کرد وصل رو تماس

.خاله سالم -

.صدا روپخش زد

خوبه؟ حالت زمیعز سالم -

خوبند؟ همه دیحافظ؟عمووح ری؟ام دیخوب شما ممنون -

Page 182: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 182 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

دختره نیا یگوش به یهرچ جان سلن .دارن سالم خوبند همه زمیعز برم قربونت -

خاموشه زنمیم زنگ هوا به سر

اونجاست؟

به بزنه که ستین دنبالش هم شارژرش شده تموم شارژش دینباش نگران خاله آره -

شارژ

.ششیپ موند دلم که زد زار انقدر ؟صبح چطوره خوبه حالش-

بزنه؟ زنگ بهتون بگم یخوایم ییدستشو رفته بهتره منم از حالش خاله اره-

. برسون سالم ما ایهل به برسون سالم زمیعز نه -

. خداحافظ بوس خاله چشم-

.همرات به خدا :گفت و دیخند مامان

هم به دروغ چقدر نازیپر کنه کارتیچ بگم خدا :تشرزد بهم و کرد قطع رو تماس

بهم خودم از حالم .عوق .بافتم

. خورد

151

.خورد زنگ ام ایهل یگوش

.اریب مویگوش سلن-

.بود اهیس بابات نوکر -

گفت و نشست کنارم جاش به سلن و شد بلند کنارم از سلن به قره چشم هیبا ایهل

درکت خدا به بگردم سرت دور:

.کردم هیگر صبح تا شب اون رهیبگ زن خوادیم سپند یگفت کوه تو ادتهی .کنم یم

.ارشهیک نازیپر: گفت و کرد قطع رو حرفش ایهل

. کردم بغ و نشستم صاف

Page 183: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 183 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

ریمد بده رو جوابش .چه نیا به .ارشهیک که ارشهیک: گفت ایهل به تشر با سلن

کار خودت با حتماا شماست شرکت

.داره

.بله: داد جواب و داد تکون یسر ایهل

.زد رو صدا پخش حالت و

شماست؟ شیپ نازیا،پریهل -

.بودند افتاده راه اشکهام بگم بهش یچ دونستمینم. کرد نگاه من به

. دیچیپ یگوش تو یعصب دوباره صداش

؟ کرده خاموش رو شیگوش چرا .جاست اون دونمیم ایهل-

.ستین دنبالش شارژر شده تموم شارژش-

!؟ خرم من -

...کن باور .ازجون دور-

رو یگوش! یبگ یستین بلد هم دروغ خورهیم شیگوش به تو شارژر کنمینم باور -

بهش بده

152

...آخه -

دمیشنیم رو صداش دمیکشیم درد یواقع یمعنا به زانوهام یرو گذاشتم رو سرم

...گرنه و نبود حواسم -

.بهش بده رو یگوش بسه ایهل -

.نزد حرف ام خاله با بزنه حرف تونهینم. ستین خوب حالش آخه -

چشه؟ -

.کنهیم هیگر فقط گهینم دونم ینم -

Page 184: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 184 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

...من برعکس بود یعاقل دختر ایهل. کردم نگاه ایهل به و کردم بلند رو سرم

نگفت که کرد یخوب کار کردم احساس

.وادادم

. کنه گوش فقط نزنه حرف دستش بده رو یگوش -

. چشم-

آروم یعنی زد پلک بار چند .کرد بوس رو صورتم .گوشم کنار گذاشت رو یگوش

. بده گوش رو هاش حرف و باش

.دمیکش باال رو مینیب و کردم پاک اشکامو

هم مناسب لباس. منتظرتم در دم ایب پاشو. هشینم تموم که یدار تواشک چقدر-

.میزنیم یدور هی میریم .بپوش

؟ باشه

آرش؟-

.نازیپر من با نکن ینجوریا.آرش دل جان -

. برو امینم من -

. منتظرتم میبزن حرف باهم که بود؟؟ یچ قرارمون کنم یم خواهش نازیپر-

153

. کرد روقطع تماس

خدا به وونهید پاشو :گفت و کرد بلندم جا از حرکت هیاب و گرفت رو دستم ایهل

شیدوماد هیقض نیبب برو داره دوست

.هیچ

رو خچالی سپند من که همونطور اریب بدستش برو پاشو: گفت لبخند با هم سلن

ننه بود نشسته پسره. آوردم بدست

. کنه دایپ زن واسش اش

Page 185: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 185 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

قانعم فقط اومده آرش که دونستمیم یول شد روشن دلم تو رنگ کم یلیخ نور هی

.میخور ینم هم درد به که کنه

. انداختم سرم یرو رو شالم و دمیپوش مانتو .نزدم یحرف

.بدبخت که کنهیم سکته خوب بنداز نهیآ به نگاه هی گفت سلن

پلکهام. بود شده قرمز کامالا هام چشم یدیسف نشناختم رو خودم کردم نگاه نهیآ به

متورم و رنگ یب لبام .متورم

.بشور رو صورتت خنک آب با: گفت ایهل . سرخ ولپام دماغم .بود شده

کنهیم قرمزش بدتر که خنک آب. بشور گرم آب با بابا نه :گفت سلن

.بخوابه صورتش باد که بشوره خنک آب با بابا نه -

از. بودند شده مت و پت نیع .گرفت خندم هاشون ازحرف هام غصه وسط

. روشستم تمصور و شدم رد کنارشون

هم کیپالست یجراح با حاضر حال در دینکن دعوا. شناسمیم خودمو صورت من -

آب با برسه چه .شهینم درست

. سرد و گرم

.ملیر با بزن کرم خورده هی حداقل: گفت سلن

هیگر بگه اومده!؟ میخواستگار اومده مگه. ها خوشه دلت: گفتم! بودا خوش دلش

دست و یمونیم میآبج مثل تو نکن

.رمیگیم زن دارم منم خونتون گمشو ابرویب و دار بر احمقانه یکارها نیا از

. ختیر فرو هام اشک خودم تلخ یها حرف از

.شمیم وونهید .بگه خوادیم رو ها نیهم خدا به رم ینم :گفتم نشستم تخت یرو

154

یا گهید حرف ادخویم بده احتمال درصد هی پاشو عشقم .نازیپر توروخدا :گفت ایهل

خوادیم دونم یم من. بزنه

Page 186: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 186 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

. زمیعز پاشو دارم دوستت بگه خوادیم بزنه یا گهید حرف

با هم یخواستگار واسه باشه اومده اگه. زینر اشک هم تمساح مثل: گفت سلن

. شهیم مونیپش افتیق نیا دنید

. گمشو :گفتم .بندازه خوادخندمیم دونستمیم

و فکر تا هزار با کندن جون هی با .رونیب دادن لمح .کرد بلندم و گرفت رو دستم

یجلو .نییپا رفتم جور وا جور الیخ

با. کردیم نگاه خوابگاه در به متفکر و نهیس به دست و نشیماش به بود داده هیتک در

نیماش از رو اش هیتک دنمید

ازش هم بود شده تنگ براش دلم هم .بود نییپا سرم .اومد سمتم به و گرفت

از دمیترس یم هم .دمیکشیم خجالت

ریز رو دستش .رونیب زدیم دهنم تو از داشت قلبم. بزنه بهم بود قرار که یحرف

یوقت .کرد بلند رو سرم و زد ام چونه

! نازیپر :روصدازد اسمم آروم بهت با کرد نگاهم

صداش .بده بهم طاقت خداجونم یوا. بستم رو چشمهام و گرفتم دندون به رو لبم

وونهید دارم ،حضورش، ،نگاهش

حرکتم و گذاشت کمرم دور رو آزادش دست و دستش تو گرفت رو دستم .شمیم

باز رو چشمام .نیماش سمت داد

ایدن هیبا و آورد دستم به یفشار. داد بارتکون چند رو سرش کردم نگاهش کردم

خودت با نیبب گفت یمهربون

.ندارم رو اشک همه نیا ارزش من یکرد کاریچ

باز و انداختم نییپا رو سرم. نبود من مال گهید یول .کنم بغلش خواست یم دلم

تو دتمیکش .شد یجار هام اشک

پاهام رو تونستمینم. کردم ضعف .چسبوند اش نهیس به محکم رو سرم و بغلش

.ستمیبا

Page 187: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 187 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

. کنهیم وونمید اشکات دنید خدا به بسه زمیعز نازیپر -

بلند نشیس یرو از را سرم .ستمیبا اهامپ یرو تونمینم و کردم ضعف دیفهم انگار

. نازیپر یلرزیم چرا :گفت و کرد

دیترس .نبود خودم دست بود، افتاده تنم به یلرز

...نازیپر باش آروم یپر -

فشار و حضورش حاالام. بودم کرده هیگر زیر هی و بودم نخورده یچیه صبح از

کردم یم تحمل داشتم که یا یعصب

دستپاچه و عیسر. کنم مهار رو بدنم لرزش نتونم که بودند داده هم دست به دست

نشوندتم و کرد باز رو نیماش در

و بود صدا فقط. دمینفهم یزیچ گهید باا یتقر و افتاد هم یرو چشمام .یصندل رو

قطع صدا آروم آروم کابوس و ترس

زمیعز نازیپر: اومد ارشیک یصدا و شدنر دور ازم ها کابوس و ختیر ترسم شد

. کن باز ماتوچش

155

نیماش تو ادمهی اومد ادمی یچ همه . زد رو چشمهام اتاق نور کردم باز رو چشمهام

برد خوابم آرش

کجاست؟ نجایا-

.مارستانیب -

تخت یرو کنارم .دادیم آزارم کمتر نور بار نیا .کردم باز رو چشمام دومرتبه

.بود خم صورتم یتو و بود نشسته

.خوب دختر برگشتم و رفتم تهسک مرز تا -

آرش؟-

.ارش دل جون-

Page 188: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 188 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

؟یگرفت زن گمیم -

. بگم بهت بشه بهتر حالت خواستمیم دارم بچه تاام دو آره: گفت و کرد اخم

دار خود نتونستم حال نیا با یول کنهیم مسخرم داره دونستمیم نبود خودم دست

هیگر ریز زدم و باشم

.وونهید بود کجا زنم گنده دختر عه عه عه یناز-

آرش جون: گفت و داد فشار رو مینیب و برداشت صورتم یرو از رو هام دست

تا میبر نجایا از بذار نکن هیگر گهید

باشه؟ شده یچ بگم بهت

نازک خانم سالم: شد اتاق داخل پرستار لحظه همون. دیبوس رو میشونیپ و شد خم

یخوابیم چقدر ینارنج

؟یخوب :گفت و کرد خارج دستم از رو سرم

.خوبم بله-

. بره جیگ سرت یپاش داره احتمال فتهیب جتیسرگ تا بکش دراز قهیدق ده-

. دشیببر دیتونیم :گفت ارشیک به رو

. خونه بعد بره نیب از ضعف نیا تا رستوران اول البته: گفت یشوخ به

156

:گفت آرش به رو برگشت و شد مونیپش در دم یول .رفت و زد من به یچشمک

ممکنه شهیم بلند دیباش مواظب

.بره جیگ سرش

.ممنون چشم -

.کنم یم خواهش -

. دادم ماساژ دستم یرو رو سرم سوزن یجا و تخت یرو نشستم و شدم بلند

کنه؟یم درد-

Page 189: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 189 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

.خوبم. کنهیم گز گز نه-

؟یندار جهیسرگ-

.نه -

ساعته چند یوندیم یکن قهر شکمت با دینبا بباره که سنگم آسمون از خوب دختر -

ینخورد یچیه

!فوضول یایهل دمیشا !فوضول سلن یا

بپوشم کرد کمکم و آورد مانتومو

. بپوشم تونمیم خودم-

!هیلیخ یبر راه یبتون .وروت رنگ از معلومه آره-

خوابگاهم؟ یدیفهم کجا از -

زدم زنگ بهت بار چند شبید از یدونیم. توبکنم سر خوادیم دلم که ننداز ادمی -

.رفت راه هزار دلم !؟یبود خاموش

برم خوام یم که کرده هیگر یکل صبح خانوم گفتن که رهیبگ آروم دلم رفتم شب

خوانیم زور به رو ایهل خوابگاه،

. بدن شوهر

به رو آرش ای بدن شوهر زور به خوانیروم ایهل :داد ادامه طنتیش و لبخند با بعد

!!زن؟ زور

بده؟ زنت زور به خوادیم یک :گفتم شد فعال رادارهام

157

.نییپا ختندیر هام اشک باز

. گمینم بهت یچیه یریبگ آبغوره اگه: گفت تند

.کردم غلط دیببخش :گفتم کردم پاک رو هام اشک عیسر

Page 190: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 191 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

خدا به. یکن یخواه معذرت که نگفتم :گفت و گذاشت لبام یرو رو دستش عیسر

یلیخ دیبا آدم نازیپر یا دونه هی

.نلرزه دلش یول بشه رد کنارت از اشهب خر

یتونیم :گفت و کرد مرتب سرم یرو رو شالم و زد یلبخند .کردم نگاهش بابهت

؟یپاش

. آره :گفتم و گرفتم چشمانش از رو نگاهم

:گفت و گرفتتم عیسر ارشیک. رفت یاهیس لحظه هی چشمام .رفتم نییپا ازتخت و

؟یخوب

.خوبم االن رفت یاهیس چشمام لحظه هی -

هم خودش .نمیبش کرد کمکم و کرد روباز نیماش در .رونیب میرفت ارشیک کمک با

.افتاد راه و نشست

؟ میبر کجا خوب -

.دونمینم-

.ینخورد هم شام ینخورد ناهار یبخور دیبا غذا پرس دو گهید نشد -

.میبزن حرف باهم بود قرار خدا به رمیس -

برم؟ خودم ایکجا یگیم. شام از بعد یول میزنیم حرف آره -

.خونه سفره میبر -

.یچا و غذا صرف به فقط باشه :زد یلبخند

.باشه :گفتم حوصله یب

. دوخت چشم جاده به و کرد یاخم

158

زدن یبرا هم یحرف. باشم ساکت دادم حیترج منم. بود فکر تو .نزد یحرف گهید

پارک خونه سفره یجلو .نداشتم

Page 191: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 191 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

خوبه؟ حالت :دیپرس و کرد

.خوبم بابا آره -

.بود تب بدنم تمام .گرفت دستش تو دستمو اومد سمتم به .شدم ادهیپ منم شد ادهیپ

سفره داخل سکوت تو ؟!رو ها دست نیا یگرما کنم فراموش تونمیم چطور ایخدا

دنج یجا هی. میشد خونه

. اومد شخدمتیپ .مینشست

. دیاومد خوش سالم-

گاز بدون دوغ با یسلطان خیس پونزده تشکرمم سالم :داد رو جوابش آرش

.خبره چه آرش یوا-

.یبخور دیروبا همه نگو یچیه -

؟یچ تو-

.نخوردم شام منم کنم یم کمکت -

نگاه. دمیکشیم خجالت ازش. انداختم نییپا رو سرم. صورتم به زد زل موشکافانه

آوردیم بند رو نفسم ش رهیخ

آرش؟: گفتم هدف یب و شدم کالفه کردم یم حس رو نگاهش ینیسنگ هنوز.

جانم؟ -

تابش یب دلم چقدر .کرد یم نگاهم یخاص یمهربان هیبا .کردم بلند رو سرم آروم

. بود

؟یبزن حرف یخواینم -

اومده؟ خوشت من هیچ از :گفت و زد یلبخند

کرده گم رو جمالت و بودم شده یعصب. شدم عاشقش که آورد روم به واضح چقدر

نگاه.بودم داده یوتس چقدر .بودم

. گرفت لجم دمید که رو خندونش یلبها و رهیخ

Page 192: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 192 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

159

؟یریگیم اعتراف ازم یدار چرا یندار دوستم که تو

.بود خودم تیخر .ادیب خوشم من که ینداشت یزیچ تو :گفتم حرص با

گفت دیخند یحساب یوقت .خنده دازیترک هوی و کرد نگاهم شده گرد یچشمها با

. خدا به یا نهدو هی:

خر یلیخ االن :گفتم شد شل شمین و گرفت خندم انشیب لحن از هم خنده از هم

؟یفیک

چطور؟ :گفت خنده ته همون با

! شدم عاشقت کردم تیخر که -

بدتر. یبش عاشقم نداشتم دوست وقت چیه اصالا نه: گفت و کرد جمع رو اش خنده

که یبگ بهم صاف و ییایب اون از

. یشد عاشقم

بلند .کنه خوردم خواستمینم .گرفت بغضم. شد گرفته حالم .جوابش از خوردم جا

هام اشک که نیا از قبل تا شدم

تخت رو افتادم عقب دیکش و گرفت رو دستم مچ عیسر دیفهم. کنم فرار زهیبر

کشینزد حضور یول بود بهش پشتم

اشک .نمک نگاهش خواستمینم یول بود دستش تو هنوز دستم. کردم یم حس رو

.ختندیفرور هام

خورد منم یول ریبگ زن برو یبد آزارم یخوایم چرا یریگیم زن یدار تو: گفتم

.نکن

. یناز برگرد :گفت و آورد صورتم کینزد سرم پشت از را صورتش

سمت به را صورتم اریاخت یب و کردم حس گوشم کنار رو هاش نفس هرم یگرم

یچشمها تو .برگردوندم صورتش

.زدم لز دلخورش

Page 193: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 193 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

!؟یکن یم ییفکرا نیهمچ چرا کنم؟ خوردت خوام یم گفته یک -

. معلومه هات حرف از نکردم فکر -

ریز دست با رو بود افتاده صورتم یرو که موهام از یا کهیت و کرد رورها دستم

ام گونه آرام و زد گوشم پشت شالم

.شد بسته چشمهام صورتم یرو هاش لب یداغ از .دیبوس رو

شه؟یم یچ دادم دلت به دل بفهمه حافظ ریام اگه یدونیم: تگف آروم

160

!کنمیم هم خودم که ییفکرها همون! حافظه ریام نگران پس

امیم بخواد دلم که روز و شب از ساعت هر حافظ ریام اعتماد رو من یناز :داد ادامه

که رحافظیام اخالق. خونتون

ندارم دوست شه؟یم یچ نمونهیب یحس چه مهبفه اگه یکرد رو فکرش اصالا . دستته

چندسالش اعتماد به کنه فکر

.کردم انتیخ

نمونهیب یحس هی که یچ یعنی! داده دلم به دل که یچ یعنی ؟یچ یعنی حرفها نیا

و دمیچرخ سمتش به!

؟ هیچ گرفتنت زن ی هیقض:گفتم

برات؟ کردم یم لگد گل :گفت و زد یلبخند زود یول خورد یا کهی

حرف یکرد لگد که یگل به راجع بعد تا. هیچ شدنت داماد ی هیقض بگو اولتو -

.میبزن

. رفت شد تموم بابا یچیه -

؟یداشت دوستش. رفت شد تموم یچ یعنی-

بذار خوب یلیخ !!دهیم نفر چند به رو دلش آدم مگه :گفت مهربون و زد یلبخند

زل بهم یشکل نیا تا برات بگم

Page 194: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 194 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

ادته؟ی رو نمادال عمو دختر تارا. ینزن

که کاله دختر همون آره: گفتم حسادت و حرص با .بشه زنش بود قرار تارا پس

. افتاده لیف دماغ از انگار

یتو ها شرکت از یکی با که یقرارداد خاطر به پارسال :گفت و زد یلبخند

هیترک رفتم بار چند میبست استانبول

.موندم عمو خونه

؟یشد عاشقش :گفتم نشسته قاشق مثل

آورد رو غذاهامون خدمت شیپ .گرفت حرصم .دیخند و آورد مینیب به یفشار

یرو دیروچ غذاها. میشد ساکت.

.رفت تخت

. غذا اول خوب -

. بزن حرفتو آرش-

.ماست نیع شده روت و رنگ بخور لقمه هی حاال-

161

و نگالچ به زد کباب یبزرگ تکه دمیبرچ لب" ترم خوشگل که جونت تارا از "

گفت خنده با .دهنم یجلو گرفت

.نگرفتم گازش تا لباتو اون کن جمع

اگه: گفتم طعنه با خوردم رو کباب و گرفتم دستش از رو چنگال .گرفت خندم

ادیم خوش تون مزاج به روم و رنگ

.شنومیم دییبفرما

ام یدیچسب .یشد طونیش باز تو .روم به رو نیبش برو پاشو: گفت و زد یلبخند

بدم خودم دست کار ترسم یم .مبه

.

Page 195: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 195 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

تو بهت دمینچسب من اوال:گفتم و نشستم روش به رو جهش هی با پاشدم !!پررو بچه

یرفت گهید بگو بعدشم یدیچسب

شد؟ یچ عموت خونه

یها بخند بگو تو. که شیدید .هیا یمیصم دختر. نداشتم بهش نسبت یحس چیه -

هی خودش شیپ مون یمعمول

و تارا وابسته یلیخ کالا ادالنم عمو.بود اومده خوشش من از .نگارا بود کرده ییفکرا

بخوان یهرچ .ساراست

فیتشر که رهیگیم تماس بابا با شیپ ماه کی .کنهیم فراهم براشون چشمبسته

به رو دلش که تارا یخواستگار دیاریب

.باخته ارشیک

.بخرن خوانیم شون بچه واسه عروسک انگار :گفت حرص با بعد

!؟یکن یم یشوخ: گفتم جبتع با

خوره؟یم شوخ یها آدم به من افهیق االن: گفت یجد

. نه االن-

برام واقعاا یول .بزنم حرف یکرد مجبورم یپر :گفت کالفه یول گرفت اش خنده

.بابت چند از کردنش فیتعر سخته

مرد هی از کردن یخواستگار با رو دخترش و خودش شان ادم دیبا چرا نکهیا یکی

هی مقام و شان در واقعاا .نییپا ارهیب

همسر چشم به رو تارا تونستم ینم واقعا نکهیا بعدشم .بشه شقدمیپ که ستین خانم

با کردم حس .کنم نگاه ام ندهیآ

کردم خورد رو تشیشخص کردم ردش و آوردهام براشون که یته و سر یب لیدال

از بعدم .بود خودش مقصر اونم که

.خودش واسه هیبساط کردنش قهر که ام حاال .بودم هشد کالفه مرجان یها حرف

. سمتم گرفت و زد چنگال به باز کباب یا تکه

Page 196: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 196 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

162

.کنم فیتعر برات تا سرجاش ادیب اعصابم بزار بخور-

یزیچ صبح از کردم خوردن به شروع و نزدم یحرف گهید ست کالفه دمیفهم

که یذوق خاطر به االنم. بودم نخورده

.نون بدون یخال یخال البته خوردم کباب خیس هفت داشتم آرش نگرفتن نز یبرا

. دمیترک بسه آرش -

.یریبگ جون بخور یدار جا اگه-

. بگو گرفتم جون -

. میبر پاشو یبکش سر نفس هی رو دوغ ی هیبق یخوا ینم اگه: گفت و زد یلبخند

!یهست یبند شرط آدم تو هم چقدر: گفتم و شدم بلند و دمیخند

.بخرم برات برم نکردم وقت بعدشم.خوب دختر هیچ یبند شرط -

.میشد خارج خونه سفره از هم کنار

؟ یدار زدن قدم حال -

.دارم زدن قدم حال ایدن ته تا تو شیپ-

واسه ما نسل. گهید یا پدرسوخته نسل :گفت و آورد مینیب به یفشار و زد یلبخند

عشقشون به سالم کلمه گفتن

.کردندیم ضعو رنگ تا ده

.بگو رو اش هیبق .سوخت گهید نسل اون: گفتم و دمیخند

یها تخم و اخم با و نرفتم بار ریز من یول کردن ذوق یکل که مرجان و بابام -

لیم گفت بابا البته .شدم روبرو مرجان

یتو بود کرده پاشو مرجان یول خودت با هم میتصم خودته مال میزندگ و خودته

و دکتره نومخا تارا که کفش هی

Page 197: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 197 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

نشد ما از یخبر دید یوقت هم عمو.. اساس و هیپا یب لیدل هزارجور و همخونه

شدند قدم شیپ خودشون پاشدن

آوردمیم کم داشتم که بود ادیز روم یعصب فشار انقدر یدونینم نازیپر.رانیا اومدن

حرف باهات شب اون اگه .گهید

.مداد یم وا دیشا یکش یم خودتو یگفتینم و زدم ینم

163

به یلبخند کرد نگاهم و برگشت شد نیزم قفل پاهام .ختیر فرو دلم تو یزیچ هی

نگاه نیا البته و: گفت و زد نگاهم

. کنهیم افسونم برقش هم یمتر صد از که ییجادو

؟یدار دوستم آرش :گفتم التماس با

تو تو ونهوید :گفت و آورد بهش یمحکم نسبتا فشار و دستش تو گرفت رو دستم

من. یخونیرونم احساسم من نگاه

دمیفهم یکرد توبغض و گذاشتم سرت به سر زیعز خونه اطیح تو که روز همان از

داد نگاهت .یشد یحس چه ریدرگ

.خبره چه دلت تو زدیم

؟یواقعن -

.یواقعن آره-

زنمیم حرف تو ازخود و شدم یک عاشق که یدونستیم مشهدهم تو پس -

.اوهوم -

.خدا به یبدجنس یلیخ-

باشه؟ خونه برگرد فردا یول خوابگاه برسونمت ایب وقته رید .دونمیم-

.چشم -

.تو رفتم و کردم یخداحافظ ازش خوابگاه در

Page 198: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 198 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

گفتند و تخت یرو نشوندنم یکنجکاو با ایهل و سلن .بود ردکرده رو دوازده ساعت

.کن فیتعر:

.برسم دیبزار -

. بگو گهید یدیرس -

. کردم فیتعر مو به مو براشون

.پس عاشقته زمیعز. جانم :گفت ایهل

164

هیمردها نیا .دیدید نگفت یول عاشقشه که معلومه. خره یگیم یچ: گفت سلن

فقط که ان یمغرور یایعوض

نجاشمیهم تا ایواند گهید خانوم نازیپر. ارنیم در خودشون کار از سر خودشون

اونه نوبت. بسته یشرفتیپ

.ارمیب دستش به زور به یگفتیم ینبود تو شیپ ساعت ۲ یا کاره یچ معلومه :گفتم

یکن جمع دیبا یکرد شل یادیز خودتو گمیم حاال بود شیپ ساعت ۲ واسه اون -

خوردتو

؟ کنم کار یچ ؟یچ یعنی -

.باش سوخته خودش مثل کم هی یشد سوخته پدر یادیز-

. داره دوستم که نگفت .باشه دونم ینم-

نرو میمستق گهید هم تو .گفت بار چند میرمستقیغ یول نگفت میمستق گهید یخنل-

ته تا بگو چشماش تو بزن زل

.زونتمیآو ایدن

. شعوریب کن مسخره عمتو :گفتم و سرش تو زدم .دیخند

از سر کنه لگد گلشو که یگفت یم خوب ینشست ساکت نیماش تو یچرااومدن-

.یاریب در افکارش

Page 199: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 199 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

یخوب حال هی بود گرفته دستمو .نبود حواسم بودم فکر تو اصالا رفت ادمی آخ -

زبونم به گهید یچیه اصال بودم

.ومدین

جنبه یب باشه دوم بار نیا که بوده جمع حواست یک تو -

!یبش عاشقش که نداشته دوست چرا یدینپرس ازش چرا :گفت ایهل

.رفت ادمی نمیا -

از خدا به نیش گم :گفتم و شدم اپ .دادند تکون رو سرشون تاسف با باهم دو هر

حالم االن فقط کردم هیگر صبح

.دینکن تمیاذ نمیبب خوب یخوابا و بخوابم خوام یم هیحول به یحال

خوابم مهربونش نگاه و گرم حضور یادآوری با و کردم یباز خاطره یکل رو شب

خونه برگشتم هم دانشگاه از بعد .برد

.ادیب حافظ ریما همراه ارشیک دیشا نکهیا عشق به.

165

.خوام یم فسنجون شام گفتم زدم زنگ مامانم به هم شام یبرا

آشپزخونه تو رفتم راست کی .بود برداشته رو خونه فسنجان یبو شدم خونه داخل

در داشت که مامان گردن از و

. شدم زونیآو ذاشتیم رو برنج قابلمه

.نازیپر عشق سالم-

گازداره رو قابلمه. یبردار فکرت یب یکارها نیا از دست یخوایم یک نازیپر یوا-

خطر ادم رو یپر یم خوره،یم قل

.ناکه

.یکرد یقهوها خوبمو حال مامان-

!نازیپر: گفت باشماتت

Page 200: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 211 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

دلم؟ جون -

.کردنته شوهر موقع خدا به دختر زدنه حرف طرز چه. تو دست از -

ایهل کرد کار یچ یراست :داد ادامه باشه افتاده ادشی یزیچ هی انگار

خودت عروس آخرش .بشه الشیخ یب که کنهیم صحبت پسره خود با. شد حل-

.مامان شهیم

زده؟ یحرف حافظ ریام ه؟یخبر ؟یچ یعنی :گفت و کرد نگاهم مامان

که کرده ریگ ریام شیپ ایهل یگلو. پسرت جهیهو بابا نه !رحافظیام نه کسم چیه -

.داره جنگ سر خواستگاراش با

؟ یگیم سترا -

!!هیچ دروغم-

؟یچ حافظ ریام -

تو حرف و کرد دعوام گفتم بهش بار هی دونمینم :گفتم و انداختم باال یا شونه

آورد حرف

.خوره ینم ما به یول هیخوب دختر -

166

؟ طور چه -

!تجارکجا با وصلت و کجا ما-

.کنهیم یزندگ هم چادر تو حافظ ریام با که استیهل اگه -

.رهیبگ دیند رو تفاوت نیا که ستین پسرا اون از رحافظیام که نهیا موضوع -

عاشق کن دعا .کنهیم جشیهو آب ادیب اگه عشق مامان یول جویهو شناسمشیم -

.بشه

.بشه خوشبخت کنم یدعام -

.کن دعا هم من مال مامان نیآفل -

Page 201: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 211 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

انیب نایتابابات کن استراحت کمی کن عوض لباستو برو .مامان روزمه هر کار -

. چشم :گفتم و کردم بوسش

در و شدم بلند .ومدین چشمام به خواب یول کنم استراحت داشتم وقت ساعت کی

تا که کیتون هی کردم روباز کمد

یمشک یها سنگ با بود یا سرمه .بود شل قهی دمیپوش دیرسیم هام رون یوسطا

فیظر کمربند هی بود شده کار

.بستم یاسب دم رو موهام کردم تنم هم یمشک یاصغو شلوار .داشت هم یمشک

زدم گره گردن پشت هم رو یروسر

رو شترشیب باشه داشته چقدر هر گهید زادهیآدم ی،ول بودند پر و بلند هام مژه.

یفرق یچ هر از خوادیم

مات رژ هی .دمیکش هام مژه تو داشت جا تا و برداشتم زیم یرو رواز ملمیر.کنهینم

نجایا مهسا اگه .زدم هم یکالباس

یصدا .افتادم هاشیباز ادخولی .گرفت خندم .خوردتمیم زشیه یچشما با حتماا بود

رو اطیح در شدن بسته و باز

شکسته روزه شش طلسم .نشست لبهام یرو لبخند .کردم نگاهش پنجره از. دمیشن

از و کردم پام هامو پاپوش .شد

و دمیپر یم شدیم خواستیم دلم چقدر زدیم تند تند قلبم .شدم ریسراز ها پله

هی براش دلم .کردم یم بغلش محکم

... میبود هم با شبید نکهیا با بود شده ذره

.بود کرده تابم یب و سرخوش یلیخ داره دوستم اونم گفت بهم میمستق ریغ نکهیا

سالن به برسم بود مونده تاپله سه

کردم یکی رو پله تا سه اهو یب .شدند کینزد کردم صبر.تو اومدند و شد باز در که

. دمیخند و جلوشون دمیپر و

!خانوم دهیترش سالته پنج یکرد فکر: گفت و زد بهم یا یگرگ کف حافظ ریام

Page 202: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 212 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

سالم :گفت دید که نگاهمو. کرد یم نگام لبخند با کردم نگاه ارشیک به و دمیخند

کوکه فتیک

167

! نباشه چرا -

جونم آرش: گفتم آهسته .روصدازد مامان و رفت آشپزخونه سمت به حافظ ریام

به اومدنت گهید خونمون اومده

!شد یم افسانه داشت خونمون

من یوپا پر به برو بچه: گفت اهسته یول باخنده و گذاشت شینیب یرو رو دستش

. ها یدیم جفتمون دست کار چینپ

. ریبگ لیتحو منو ایب خاله: زد صدا رو مامان بلند بعد

یاومد خوش برم قربونت سالم :گفت یپهن لبخند با و شد خارج آشپزخونه از مامان.

؟ ما یب گذرهیم خوش ؟یجونم؟خوب خاله نکنه خدا-

.کردند فراموش رو خالشون و رفتن که گذرهیم اونا به خوش-

خم گردن مامان یجلو برد نیب از قدم هیبا رو مامان با یقدم کی فاصله ارشیک

از من گردن خاله بزن: گفت و کرد

.عاشقتم که یدونیم کترهیبار مو

. یباش زنده: گفت دویکش ارشیک سر به یدست شیشگیهم یمهربون با هم مامان

واسه خودمو رمیم کن لوس مامانم یبرا خودتو کم ایک :گفت خنده با رحافظیام

!کنمایم لوس دکتر خانوم

.من مال ممعل خانوم .تو مال دکتر خانم میزنیم طاق آقا :گفت ارشیک

.خودت مال کردم غلط اوه اوه: گفت یا بامزه حالت با حافظ

!حافظ ریام: گفت گرفت دندون به رو لبش مامان

.دمینشن رو کلشون کل ی هیبق گهید و اف اف سمت رفتم و شد بلند در زنگ یصدا

Page 203: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 213 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

.کردم بوسش .بود بابا

بابا؟ یپر یچطور -

؟یپر یبابا یچطور شما .توپم-

168

.هوم .خونه تو دهیچیپ یفسنجون یبو چه ناجور خستم گفت و زد یلبخند

.میشد سالن داخل باهم

دینباش خسته بابا به لبخند با شهیهم مثل و دنبالمون اومد یچا ینیس با همراه مامان

گفت من به یشوخ به و گفت

.بابات استقبال یبر من از بعد بار هی نشد:

.موند نجامیا که نم آره اخ:گفتم دویخند بابا

. یکن ماچم یایب تو دهیورپر نیا یجا که :داد ادامه و داد نشون رو قلبش

زدن حرف طرز رو بود ینجوریا مامان کالا گرفت دندون به رو لبش مامان

.بود حساس انشیاطراف

.بود گرفته خندشون ارشیک و ریام

گرم شما اومدن میتا تو رو دهیورپر نیا سر رمیگیم ستیب فردا از :گفت رحافظیام

استقبالت ادیب مامان کنم

؟ مردانه قول :گفت و زد یچشمک بابا

.رفت هوا به خندشون کیشل

! بابا وا :گفتم دلخور

. کردم یشوخ.بابا جون: گفت و دیکش رو لپم که

ینم رو نگاهم من یول .کرد یم صحبت باهام گذشته مثل یعاد یلیخ ارشیک

افتادیم چشمم . کنم مهار تونستم

Page 204: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 214 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

یعصب و کالفه هم شیتفاوت یب و یخونسرد نیا از .شدیم شتریب قلبم پمپاژ بهش

خوب بگه ستین یکی بودم شده

!! واال کنه ماچت مامانت و بابا و داداش یجلو یخوایم جنبه یب ی دختره

رفتیم خوردیم یچا بود ینطوریهم شهیهم. رفت و شد بلند یچا خوردن از بعد بابا

و دست و کنه عوض لباسهاشو

مزه مزه رو شیچا حافظ ریام. شام یبرا ادیب ،بعد بخونه نماز بشوره رو صورتش

یساکت چرا :گفت من به رو و کرد

؟ یپر

.ام یباوقار و ساکت آدم نیهمچ هی -

169

خبر؟ چه ایهل از :گفت و دیخند .زدم یلوس لبخند

!جون اخ رفته دلت رحافطیام یا یا یا شده کنجکاوم چه .شدند فعال رادارهام

.رسوند سالم :گفتم و اوردمین روش به

کرد اشاره رحافظیام به و زد یچشمک بهم و کرد کینزد لباش به رو شیچا ارشیک

و نشد متوجه رحافظیام یول.

باباش؟ با کرد کار یچ :گفت

.شصته پنجاه یچ همه فعال یچیه.یپرسیم لحاظ اون از اهان-

چنده؟ چند: گفت تعجب با

درصد پنجاه :گفتم بود شده تعجب عالمت هیشب که ش افهیق به توجه یب و خونسرد

خواستگاراش طرف از هیقض

.حله

!اهیب گفته داده رونشون دستش شصت اامیهل

شصت پنجاه شده ینجوریا

Page 205: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 215 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

بود گرفته اش خنده هم حافظ، ریام .بخند یک نخند حاال ارشیک یگلو دیپر یچا

پشت به هم و بود یعصبان ،هم

وانیل .ارشیک شیپ نشستم و ختمیر آب وانیل هی. ادیب جا حالش که زدیم ارشیک

خورد کمی .گرفت دستم از رو

. شام دیایب ، حافظ ریام ناز،یارش،پریک: کرد صدامون مامان .دیخندیم داشت هنوز

.بره نییپا گلوت از غذاهم .ایب پاشو :گفتم حافظ ریام به رو و شدم بلند خنده با

. میکرد پا کله رو خواستگارها

.آشپزخونه سمت دمیدو من و برداشت زیخ سمتم به حرص با حافظ ریام

170

کامال رفتارش. رفتیم زدیم سر هی ای موندیم اشامی ومدیم ونیم در روز کی ارشیک

یول .گذشته مثل بود یعاد

دستامو. کنه نگاه همب .بزنم حرف باهاش خواستیم دلم .بود شده وونهید من قلب

دوستم که بگه دستش تو رهیبگ

...زد؟ینم یحرف چیه کرد ینم یحرکت چیه چرا داره

و بود سپند و حافظ ریام کنار معموالا .بود راه به دوباره هم مون یکوهنورد برنامه

شدم یم صحبت هم باهاش کمتر

.یمعمول یحرفها و بود جمع تو میزدیم حرف هم اگه.

جمع تو موند یم شب آخر تا هم اگر .رفتیم زود ای اومد ینم ای هم زیعز خونه

یعاد اون دلخور و قرار یب من. میبود

یم فکر ییوقتها هی گرفت یم لجم یخونسرد و ارامش همه اون از.خونسرد و

ارشیک و زدم توهم نکنه کردم

کشمیم رو خودم گفتم چون هم دیشا کردمیم فکر هم ها وقت یبعض. نداره دوستم

!کنه آرومم که خواسته فقط

Page 206: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 216 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

و نزنم بهش ام عالقه از یحرف چیه گهید بودند داده ماتومیاولت که هم ایهل و سلن

یحرکت ارشیک نمیبب باشم منتظر

.مونهینم یگهاید حرف گهید پس یعاشقش که یگفت تو گفت یم سلن. انهی کنهیم

ادیب اون ،بزار نکن ییگدا رو عشق

پنجاه مونهیم حله تو دل درصد پنجاه ارشهیک وبتن باشه هم ینوبت اگه. سمتت

...ارشیک دل درصد

کردم یصبرم دیبا .دارم دوستش چقدر من دونستیم که ارشیک .گفتیم راست

عاشقم بگم زور به برم که شد ینم.

!ریبگ منو ایب ای شو

در به چشمم همش بودمش دهیند که بود روز چهار و بودند شده شروع امتحانام

بزنه زنگ میگوش به ای ادیب که بود

بود زده زنگ بهم یک ارشیک .کردمیم خورد رو خودم اعصاب انتظار با فقط یول.

! باشه دومش بار نیا که

درس ؟یچطورمطور ینباش خسته سالم :بود نوشته کردم باز .داد امیپ بهم سلن

چطورن؟ مرسا

. درس به بدم دل تونمینم .سلن شده تنگ براش دلم سالم -

.سرت به میریبگ یگل هی بعدا تا بخون درس نیبش یشیم مشروط سرت بر کخا-

.بکن حالم به یفکر هی یمن ونیمد عشقتو به دنیرس تو -

. باشه سخته دونمیم برم قربونت -

شکست طلسم ...هورا .کردم نگاه پنجره از عیسر اومد در شدن بسته و باز یصدا

هورا

171

.زدم غیج برداشت رو یگوش تا سلن به زدم زنگ عیسر

Page 207: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 217 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

.اومد عشقم اومد سلن-

.شدم کر گوسفند -

.یندار یکار نییپا برم من .عمته -

یزارت نکرده الزم دارم کار که معلومه !!!یندار یکار نییپا برم من نمیبب سایوا

روز چند نیا .یبگ خوشامد یبپر

اتاقت تو نیبش !نتونخو ومدهینم آقا فاصلتونه شتریب قدم پنج بوده، یگور کدوم

تو رو اون تو بار هی سرت تو خاک

یریم شام موقع. خونتون ادیم وفتهیم راه شهیم دلتنگ خودش وقت هر .بزار انتظار

؟ یدیفهم نییپا

؟ یچ نمونه شام-

نه؟ ای یدار حرفهاموقبول-

.دارم قبول اره-

.رهینم نتتینب تا راحت التیخ مونه یم .کن گوش هامو حرف پس-

. ندارم طاقت -

. تو نه من نه نییپا یبر یپر خدا به-

. بابا باشه-

.بخون درستو نیبش-

.بوس فعالا چشم -

یول نداشتم طاقت درسته. بود درست سلن یها حرف همه دمید کردم فکر کمی

ومدینم بدمم داشتم نگه رو خودم

ینگاهها و شدمیم مرگ ذوق دنشید از که انقدر. بذارم کالس واسش کم هی

کنترل تونستمینم رو ام ختهیافسارگس

یبرا .بود غرورم به توجه موقع حاال .جلوش بودم کرده شل یبدجور رو خودم کنم

توالتم زیم یجلو یوقتکش

Page 208: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 218 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

کردن درست مشغول هدفیب و کردم جمع سرم یباال پسیلیک با موهامو نشستم

یگرایباز مثل .شدم موهام یجلو

یتو یمشک مداد هی شدم نمک با .کردم شونه میشونیپ یرو موهامو یچتر یکرها

ریام بقول که دمیکش چشمام

172

هی با زدم هام لب به هم روشن یصورت رژ هی .شد یسگ هام چشم برق حافظ

شدم ها عروسک هیشب یصورت رژگونه

شکمش یرو. دمیپوش هام رون یباال تا یصورت یعروسک سارافون هی کمد سر رفتم

بود یخرس بزرگ بیج هی

به .کردم ست دیسف ربع سه نیآست یسارافون ریز با هم رو دمیسف یبرمودا شلوار.

یدیسف ینخ کاله یروسر یجا

زونیآو و شل کاله پشت. سرم گذاشتم رو بود دهیخر شیک از برام سایپر که رو

.ومدیم سرشونههام نییپا تا بود

خوادیم دلش آدم یشد دوساله یها بچه مثل :گفت یم سایپر سرم زاشتمیم یوقت

.کنه ماچت

!بود عمل مرد زد ینم حرف گهید که مهسا

!یکن یم کاریچ نییپا ایب نازیپر :دادند بهم رو ایدن انگار .دمیشن رو بابا یصدا

. امیم االن بابا خونمیم درس دارم: گفتم بلند

نفسم ارب چند سالن وارید پشت نییپا رفتم ها پله از و دستم گرفتم تهیفرمال جزومو

کم جانمیه از تا کردم فوت رو

.تو رفتم و گرفتم خودم به یخونسرد افهیق .بشه

.سالم-

Page 209: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 219 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

هی نگاهش تو کردم حس زدم دید رو آرش گذرا .سمتم دیچرخ نگاهشون یهمگ

نگاه بابا به عیسر.بود یدلتنگ ایدن

یدار که ستین هم ساعت مین! یخنث یآقا کن درکم حاال .سمتش رفتم و کردم

!یکش یم ظارانت

؟یپر یبابا ینباش خسته:گفتم و کردم بوس رو صورتش و نشستم بابا یپا یرو

.بابا یپر یباش سالمت -

! دهیترش سالته دو یکرد حس تو باز :گفت حافظ ریام

من :گفت و شد بلند هم بابا .شدم بلند بابا یپا یرو از و کردم یدراز زبون براش

از دارم که امیب روبخونم نمازم برم

.رمیمیم یگشنگ

قول به. بود سالم ستیب سرم ریخ . آشپزخونه رفت شد بلند مامانم رفت که بابا

تو اصالا !!دهیترش دختر رحافظیام

ته گهید کردمیم هنر یعنی. کردمینم کمک مامان به غذا کردن درست ای زیم دنیچ

ظرف ای ختمیر یم یچا تهش

ارشیک به رو خونسرد .بودم مامان با میهمدل و یهمکار نیا هالک خودم. شستمیم

امسال دوست پارسال :گفتم

!یچیه

173

دیینفرما یچوبکار کهیکوچ یپر خدمتتون میدار ارادت: گفت و زد یمعنادار لبخند.

...وارفتم یوا شدم شل روم بپاشه آرد یکی نایا مامانم یوا

ادهیپ سوارشه نکن لوسش: گفت ارشیک به من حرص درآوردن واسه رحافظیام

!ها شهینم

. ریام م لوزالمعده تو صاف ادبت: گفتم

Page 210: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 211 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

بود رفته ادمی ییجورا هی !میدید تو دست کتاب هیو مینمرد: گفت ارشیک.دیخند

!ییدانشجو

.هستم و بودم یدرسخون دختر شهیهم من ضمن در. حافظه کم حلقم، تو ادتی -

جزوست ستین کتاب نمیا

.درسخون دختر شیگرفت عکسم بر بعله:گفت و زد معنادار لبخند

!میدار عیضا نقدریا یسوت یعنی توسرم خاک .کردم نگاه رو جزوم عیسر

نیا از تر پررو من خوب یول .نشه عیضا ینجوریا بزنه یبلبل سوت آفتابه با آدم

عه: گفتم خونسرد بودم ها حرف

.یگفت شد خوب وارونس همش خونمیم یچ هر صبح از چرا گمیم

زد یم لبخند و بهم بود دوخته چشم اقیاشت با ارشیک .خنده ریز زد حافظ ریام

من که حاال بود سلن با حق انگار.

ای رمیبگ رو حالش شتریب نکهیا واسه. بود اقیاشت از پر اون بودم شده سرد خون

:گفتم و شدم پا زمیبر کرم بگم بهتر

.بخونم یور نیا هم دور هی برم من

با نازیپر :گفت خنده با حافظ ریام .دستم گرفتم درست و چرخوندم رو جزوه بعد

هیشب یدونیم کاله لباسهاو نیا

؟یشد یچ

"نکنه عیضا اهلل بسم "

؟یچ -

.یکوک عروسک -

یبارپ چند و جلو دادم لبامو .اومد خوشم کرد رو خودش کار اهلل بسم نکهیا مثل نه

یصدا با و زدم پلک یپ در

... بابا مامان بابا مامان: گفتم یعروسک

Page 211: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 211 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

174

زیخ سمتم به و دیخند. داره دوست رو حرکتم نیا یلیخ حافظ ریام دونستمیم

خنده با منم. گرفتتم و برداشت

. دمیکش غیج و دراومد اشکم درد از که گرفت گاز رو لپم .زدم پا و دست

. بود نذاشته سرم به سر ینجوریا بود وقت یلیخ

یخر یلیخ :گفتم و کردم پاک بود دراومده گازش درد رخاط به که رو هام اشک

.ریام

.افتادم هات یبچگ ادی خدا به :گفت و دیبوس صورتمو

!یگرفتیم گازم هم بودم بچه گوسفند -

عمه کاله نیا کن سرت یروسر هی برو عیسر تند زود حاال .بخواد دلت تا ...اوف-

دارن نایا محسن اریب در هم رو یقز

.نجایا انیم

.دارم دوستش خوامینم :گفتم گرفت حرصم

.کن گوش حرف هما تو رهیم کالهمون -

فتهیب امیگ بچه ادی هم محسن یترسیم هیچ :گفتم گازش یتالف و دادن حرص واسه

. رهیبگ گازم

. رفتم در خنده با که برداشت زیخ سمتم به

و تخت رو کردم پرتش و دمیبوس رو ام جزوه ارشیک دار تب ینگاهها از سرخوش

سرم .دمیچرخ خودم دور خنده با

که گذشت قهیدق ستیب .کردم جور و جمع رو ام خنده و تخت رو افتادم رفت جیگ

.زد صدام شام یبرا مامان

از. کردم سرم رو شالم .دمیپوش زانو یرو تا کیتون هی .آوردم در رو سارافونم

تر نامحرم رو محسن حافظ ریام نکهیا

Page 212: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 212 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

و نامحرم هم رو آرش یکاشک .گرفتم دلشوره چرا دونمینم دونستیم ارشیک از

یقیعم نفس. دونستیم بهیغر

همه. شدم ریسراز ها پله از و کنم دور خودم از رو آزاردهنده یها فکر تا دمیکش

.بودند نشسته زیم سر

جوجه؟ یکرد عوض لباساتو چرا: دیپرس بابا. ارشیک کنار نشستم و رفتم

. فتندیب مایبچگ ادی ها یبعض دمیترس-

.کردم نگاه ریام به و شد شل شمین

شده؟ یچ لپت: گفت مامان .کرد اخم حافظ ریام

175

!نیبپرس آقازاده از -

عروسک یادا لحظه هی مامان خدا به: گفت مامان به رو گرفت ش خنده رحافظیام

هاش یبچگ کوپ دراورد رو ها

خواستمیم اول شیشونیپ رو بود هختیر موهاشم .کرد یم لوس برام خودشو که شد

گازش ومدین دلم .بکشم موهاشو

.گرفتم

: گفت دادو تکون رو سرش و دیخند بابا

.ریبخ ادشی

!من چارهیب یها لپ از تشن غول نیا یگازها! ریبخ ادشی یچ

به شروع کنهیم یباز غذاش با چرا که مامان تذکر با .بود خودش تو انگار ارشیک

.کرد خوردن

و سالم و سالن تو رفتم و ختمیر یچا اومدند نایا سایپر .کردم جمع رو ها ظرف

موقع یپر .کردم یاحوالپرس

شده؟ یچ لپت نازیپر :گفت یچا برداشتن

Page 213: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 213 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

!امشبا شده یتیحکا خودش واسه هم من لپ نیا حاال

!ها گرفتنشه زن وقت کهیمرد .گرفت گازم هاش یبچگ ادی به مامان یمتر دو قول-

.ندازهیم کهیت بهم داره ساعته دو نیبب کردما، خاطره دیتجد هی حاال :فتگ حافظ ریام

.لپات بود قرمزم یلپوبود یلیخ یبود که بچه ریبخ ادشی یوا :گفت خنده با سایپر

کتاب وقت هر تا دو نیا

گاز من هم بار چند نگم دروغ .گرفتند یم گاز لپاتو یکردیم پاره رو دفتراشون

.گرفتم

داغ منم .برداشت رو شیچا تفاوت یب رحافظیام .انداخت نییپا رو سرش ارشیک

بود خجالت از دمینفهم فقط. شدم

...دوش هر دیشا !ارشیک سمت از حرکت نیا تصور از ای

یدرب سر رفت و شد عوض بحث و نباشم ارشیک دید تو که مامان شیپ نشستم

اصال فوتبال عشق منم .فرداشب

... تماشا به میبر زجونیعز خونه تو یهمگ فردا شد قرار .رفت ادمی خجالت

؟ زیعز خونه یایم: گفتم ارشیک به

.بود یعمر اگه: گفت یخاص لحن هی با

176

. شد بلند بعد

و دیبوس رو مامان یروسر گوشه و داد دست حافظ ریوام محسن باباباو مردونه

.خاله زحمتم باعث شهیهم :گفت

.نکنه درد دستت

.ازت حرفارو نیا نشنوما گهید ارشیک هیرفح چه نیا -

بدرقه یبرا حافظ ریام.بودم ارشیک و مامان ترکوندن الو مرده کشته یکی من

زیم رو ارشیک چیسوئ. رفت ارشیک

Page 214: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 214 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

؟ بدم ببرم .جاموند ارشیک چیسوئ گفتم و برداشتم .زد چشمک بهم

.حافظ ریام به خوردم در یجلو .در سمت رفتم و نموندم جواب منتظر

شتابان؟ نیچن کجا به -

.بدم ببرم مونده جا ارشیک چیسوئ کنار برو گَوَن هو -

.خونه تو نرفته تا بدو -

لباس. بود رفته بازکردم رو در ببرم، براش خودم بده بگه دمیترس. شدم فیخرک

در و کوچه تو رفتم بود مناسب هام

صداشو .نزدم نگز نیهم خاطر به بود اطیح تو هنوز مطمئنا .زدم رو اطشونیح

.دمیشن

. اومدم بله -

.خورد جا من دنید با و کرد باز رو در

.یبود گذاشته جا چتوییسو-

.آوردیم رحافظیام صبح یذاشتیم یدیکش زحمت چرا -

اومدم؟ یناراحت: گفتم سرخورده و دمیبرچ لب

منظورم یزیچ نیهمچ یک من! یا حمله آماده شهیهم: گفت و کرد نگاهم لبخند با

نکنه درد دستتم!؟ ودب

.دستش دادم

. تو بفرما-

177

.اطیح تو رفتم پررو بچه من یول. کردیم یشوخ اون

ادیم ریت هفت با حافظ ریام االن زشته برو ایب بچه :گفت و کرد نگاهم باخنده

. سراغمونا

؟یبر یم حساب ریام از نقدریا چرا تو :گفتم و بستم رو در

Page 215: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 215 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

نصف برو ایب کوچولو خانم ستین حرفها نیا وقت االنم .ستین بردن حساب مسئله-

.شبه

. ندارم دوستت گهید: گفتم و کردم باز رو در قهر حالت با

حرف بعدا .ستین خوب حالم خدا به برو: گفت و کرد نگاهم کالفه و لبخند با

.میزنیم

؟یضیمر رمیبم یاله چرا-

.ام خسته.زمیعز خدانکنه-

.بود در دم هنوز. کردم نگاهش برگشتم و رفتم خونمون سمت

. نسایوا کوچه تو ببند درم تو برو -

...رتیغ جوونم

.یخدافظ: گفتم و کردم رونیب در یال از رو سرم .اطیح تو رفتم

.خداحافظ بچه برو :گفت و زد یلبخند

.توخونه رفتم و بستم را در

رو خدا.شد گرفته حالم یحساب و .ومدین زمیعز خونه .ومدین کوه ارشیک فرداش

جمعم که بودند ایهل و سلن شکر

بود گرفته ازسر یمعرفت یب بازهم .خرابمو حال دنیفهمیم همه گرنه و کنند

اومد ینم شتریب بار دو یکی یهفتها.

حافظ ریباام و نبود من به حواسش اصالا کوه یتو ها جمعه .مامان خاطر به فقط ،اونم

.ومدینم زمیعز خونه .بود هیبق و

حرکات با کردمیم حس .کنم یدور ازش منم بود شده باعث هم شیریگ کناره نیا

انیب و دادن نشان با نگاهم، با و

کنم یم لیتحم بهش رو خودم و دمیم قرارش تنگنا تو دارم احساساتم کردن

ینم نویا یول داشتم دوستش.

Page 216: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 216 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

بودم گرفته فاصله خودم یالیخ یب یایدن از .داشتم دوست هم رو غرورم ...خواستم

جوان دختران یایدن به پا و

نیا احساسات از بعد یول برام زد ینم رو اول حرف اگرچه غرور .بودم گذاشته

که کردیم شماتتم مدام که بود غرورم

178

بود شده باعث ارشیک یتوجه یب و یتفاوت یب هم دیشا .نکنم احساسات ابراز گهید

شده اشتها کم .کنم یدور ازش

رو علتش بابا و مامان بار چند. نداشتم رو نشستن جمع تو حوصله یلیخ گهید .بودم

نیسنگ من و بودند دهیپرس

؟ شده یزیچ :دیپرس ازم رحافظیام هم بار هی .بودم کرده بهونه رو درسهام بودن

!بشه یزیچ قراره مگه نه -

. رمیبم برم دیبا دهیم آزارت تو از داره یزیچ هی ندونم اگه من-

. بده آزار منو تونهینم یچیه چون ریبم برو پس : دمیخند

. دونمیم نکرد باور یول

برام باشه داشته حضور باشه فقط که نیهم گهید. دنشید عشق به فقط رفتمیم کوه

... تفاوت یب یحت .بود ایدن هی

رمیگ تنها تا و بود شده پررو یادیز دایجد ابیکام .نداشتم رو زیعز خونه حوصله

.بترکونه الو خواست یم آورد یم

ینم رو از ندارم دوستت گفتمیم بهش میمستق ای کردم یم یمحل کم هم چقدر هر

یم آزارم یلیخ هم نیهم .رفت

یول بود تفاوت یب نقدریا زنمیم بال بال براش و عاشقشم دونستیم آرش داد؛

یمحل کم و نیتوه همه نیا با ابیکام

Page 217: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 217 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

ستین کن ول نکنتم خودش مال تا گفتیم و رفت ینم رو از باز کردم یم بهش که

آرش نکنه کردمیم فکر داشتم...

و شده کالفه من دست از شمیم کالفه ابیکام حرکات و ها حرف از که من مثل هم

.کن کمکم ایخدا ...ادیم بدش

دنهیترک حال در که کرده ورم انقدر قلبم کردمیم حس

.کردم باز چشم حافظ ریام یصدا با صبح

. نازیپر پاشو ؟یخواب نازیرپ -

. تو ایب-

. اتاقم تو اومد و کرد باز رو در

ختهیر بهم یموها .بهم زد وزل کنارتختم نشست اومد لبخند با .تخت یرو نشستم

ختیر هم به شتریب رو ام

.کن ولم ریام کوه امینم من -

.اخالق بد خود یب -

179

.خوامینم ندارم حوصله. عمته اخالق بد -

زهرمار برج نیع رفتارهات به هست حواست خودت اصال .نمیبب پاشو یکرد غلط -

.نمیبب پاشو یشد

یبهداشت سیسرو سمت دیکش و کرد بلندم و روگرفت دستم

. صبحانه زیم سر گهید قهیدق ده -

.چشم-

که بود من به حواسش اصال .نداشتم شیآرا حوصله شستم رو صورتم و دست

.کنم خوشگل براش رو خودم بخوام

Page 218: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 218 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

یرو رو شالم و دمیپوش رو شلوارم و مانتو رفتم و کشو تو کردم پرت رو ملمیر

و شدم ریسراز ها پله از .انداختم سرم

دلخور دستش از انقدر یول خوردم جا کمی ارشیک دنید با. آشپزخونه تو رفتم

که میبود دور هم از مدت نیا و بودم

. زیم سر نشستم رفتم حرف بدون. نهیبب رو شدنم خوشحال نخواستم

.اخماشو اه اه :گفت حافظ ریام

. شدم خودم واسه لقمه گرفتن مشغول و کردم یدراز زبون براش

خورده؟ گربه سالمتو :گفت طنتیش با ارشیک

!رمضون بارم هی شعبون شهیهم زیعز قول به! کن سالم تو بارم هی :گفتم منظور با

!کوچولو خانم کنه یم سالم بزرگتر به کترکوچ معموالا :گفت و زد یلبخند

.بزرگ آقا ستین کلیه و قد و سن به یکیکوچ بزرگ -

.من طرف یگرفت میمستق سرشم پره که توپتم. ایشد بلند چپ دنده از -

.نکنم کیشل کن جمع حواستو:گفتم و زدم زل سرد چشمهاش تو

.برام زیبر ییچا هی :گفتم حافظ ریام به رو بعد

!جان؟ :گفت و باال دیپر ریام یابروها .حرفم از وردمخ جا خودم

من که ییها وانیل یچا همه اون بشه کوفتت .کوفت و جان:گفتم و اوردمین کم

.ختمیر برات

180

. منتظرتونم اطیح تو :دادم ادامه و شدم بلند

. پره توپت امروز یجد یجد انگار. بخور صبحونتو ایب نکن قهر خوب یلیخ-

با یعسل مرغ تخم کوه خونه قهوه تو خوامیم ندارم لیم !کنم قهر ام بچه من مگه-

.بزنم پرتقال آب

Page 219: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 219 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

از محبت توقع چرا دونمینم خودمم بود گرفته رو گلوم راه بغض گفتمیم دروغ

هنوز نکهیا با ...داشتم رو سمتش

!نه؟ ای داره دوستم دونستم ینم

.ایب کن جمع بخور ام تو کنم روشن رو نیماش رمیم شدم ریس منم :گفت هم ارشیک

گه؟ید امر-

.ستین یعرض ریخ نه-

.اومدم برو : گفت باخنده

اومد .گرفتم ضرب نیزم یرو پاهام با و ستادمیا وارید کنار کوچه تو و رونیب رفتم

انداخت اطیح به نگاه هی .رونیب

شده یچ :دیپرس من به رو و بشه مطمئن رحافظیام نبودن از خواستیم انگار.

ناز؟یپر

!باشه؟ میزیچ قراره مگه یچیه-

...یشد اشتها کم ...یشد الغر: گفت صورتم تو شد خم و ستادیا ام نهیس به نهیس

یزدن حرف لرزهیم صدات

من از یخوایم هم همش... یشد اخالق بد ...بارش آماده و هیطوس همش چشمات

!یکن فرار

!پررو بچه یکن یم یمحل کم تو ای کنم فرار خوام یم من

دلم دونستینم رو سوالش جواب و کرد ینم درکم نکهیا از ختنیفرور اشکهام

گهید...بکشم غیج خواستیم

واشک بخوره صورتم به دستش نکهیا از قبل کنم ییگدا ازش عشقمو خواستمینم

پس رو دستش کنه، پاک رو هام

سوار .بزنه یحرف نکرد فرصت ارشیک و اومد رحافظیام .نیماش سمت رفتم و زدم

هم ارشیک که دمیفهم .میشد

Page 220: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 221 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

شهیش و ندادم اون حال به یتیاهم که بود بد انقدر خودم حال یول شده دمغ یحساب

ابونیخ به و نییپا دادم رو

181

و کردم بغلش شد بهتر حالم کمی مهسا دنید با کوه ی دامنه تو.دوختم چشم

بوس را صورتم .دادم فشارش محکم

.من یجون یپر بود شده ذره هی برات دلم: گفت و کرد

.میجون مهسا هم من -

.یزمیعز -

.عاشقتم -

. فداتم -

.سربازتم-

.یقمیرف -

.یزمیعز -

. رفتم در که بزنه هم من به خواست زدو مهسا به یا یگردن پس خنده با دیسع

.عووق ووخ دیریبگ نفس هی بابا نوشابه رو نوشابه لوسا اه اه .خورد هم به حالم -

.میدیخند میکرد بغل گرویهمد

!شهیم تیحسود یندار اری .ارمهی مهسا :گفتم

.شد بار من اری :گفت یجد یول خنده با

.میبفهم هم ما بزن حرف پلمید ریز :گفت مهسا

یادا دستاش با .ابیکام و ارشیک مثل زدیم هم تاریگ. داشت یخوب یصدا دیسع

آهنگ و درآورد رو زدن تاریگ

:روخوند یفالح اریماز من به لعنت

سپردم دل ساده چه من به لعنت

Page 221: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 221 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

مردمیم واست اگر من به لعنت

182

کرد ولم بعد و گرفت منو دست

کرد عاشقم که یکس اون به لعنت

بوده یک من ماه که بگه یکی بگه یکی

بوده یک من گناه مسبب

بود نیهم تو نگاه از من سهم

بود نیربهت قسمت نیبدتر تو عشق

کرد عاشقم منو باد دل تو

کرد ولم آسمون و نیزم نیب

شد نیا که شد یجور چه بگه یکی

شد نیزم من و آسمان تو سهم

... سپردم دل ساده چه من به لعنت

شکست بله :گفت نیغمگ و خنده با دیسع .رفت هوا به مون هورا و غیج و دست

!داره هم زدن دست من یعشق

؟یشد یک عاشق دیسع :بهش شدم شیریس

گرفتم گوریف یالک خوردم؟ خر مغز مگه !هیچ عشق بابا کن ولم -

؟ من جان .دیسع -

.شو الیخیب چکسیه تو جان به-

183

و دمیکش گرفتم بود داده تاب ها خواننده مثل گردنش دور که رو شینییتز شال

یول شمیم الیخیب باشه: گفتم

Page 222: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 222 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

...خنده خوش ...پیخوشت .حالشه به خوش یبش عاشقش تو که یهرک شییخدا

خالصه... حال اهل ...اخالق خوش

دیسع یستیب

نمیا دل نیا خدمتم در من یخوایم اگه .نازیپر نکن تعارف خدا به :گفت خنده با

.تو

. قدش بزن: گفتم و دمیخند

. دستم کف زد

. یخودم مال دمتینم کس چیه به :گفت و کرد بغلم محکم مهسا

!وونهید

نگاه تفاوت یب رحافظیام... جهنم به .بود هم تو هاش اخم افتاد ارشیک به شممچ

یلبخند دید که منو نگاه. کرد یم

کف و هینجوریا دیسع گفتیم شهیهم البته .خندمیم دارم که بود خوشحال دیشا. زد

.دادیم نشونم رو دستش

م؟یافت ینم راه شد ظهر :گفت اخم با و یعصب نشسته قاشق مثل ابیکام

از : گفت گوشم کنار آروم دیسع .ازش دمیترس که کرد نگاهم غره چشم هی با

شر چاکت نهیس عاشق گذشتم رتیخ

!نشه

!دیسع: گفتم اخم با و دلخور

. نباشه تنش به سر خوام یم :گفتم و کردم یا قروچه دندان

.بود شده متوجه هم دیسع که بود تابلو ابیکام چقدر

دمیشن رو هاشون حرف آخر .زدیم حرف ادداشتیهل با که حافظ ریام سمت رفتم

. امتحاناته موقع یایب خوادینم:

.وفتهیب عقب شرکت یتو یکارها خوادینم دلم امیبرم پسش از-

.کردم شنهادیپ من حال هر به یدونیم خودت -

Page 223: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 223 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

.بدم انجام کارهامو خوابگاه خود تو تا ترم راحت شرکت امیم من یول ممنون -

184

دعواست؟: گفتم و حافظ ریام کنار رفتم

بعداا تا یخورینم جم شمیپ از: گفت بده رو جوابم که نیا یجا به حافظ ریام

.بشونم سرجاشون ارویبعض

.خدا به کردیم یشوخ داشت دیسع ریام :گفتم پاچه دست

.گمینم رو دیسع -

. گرفت نگاه ازم یدلخور با کردم نگاه ارشیک به

. شد رید میفتیب راه. رفتن ها بچه: گفت فظحا ریام به رو

سمت دیدو بعد .اومد حافظ ریام با کمی ایهل. میافتاد راه و گرفتم رو مهسا دست

ییتا سه و گرفت منو دست و من

گهید جمعمون .شدیم شر داشت ابیکام .میافتاد راه ارشیک و حافظ ریام یجلو

سپند مراسم از بعد نبود دوستانه

حد در فقط البته .اومده یم خوشش سلن از ییجورا هی دیسع که دمش متوجه سلن و

از یزیچ چون بود حدس

...شدیم صحبت هم کمتر سلن با خوب یول بود یعاد یلیخ .دادینم نشون خودش

حرمت ارشیک قول به ابیکام

آزار رو من داشت شیتفاوتیب با که هم ارشیک ...بردیم نیب از داشت رو یلیفام

نیسنگ سر من با راممدال... دادیم

.میآورد ینم هم یرو به و میبود ریدرگ هم با یهمگ ییجورا هی کال ...بود شده

شدم یم قبل از تر نیغمگ روز هر من و شدند یم یط کسلکننده و یعاد روزا نیا

و سلن یعروس مراسم روز.

Page 224: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 224 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

گندم شانس از ...ماهانمه موقع که بودم کرده فراموش باز خنگ من و بود سپند

رفتنمون به مونده ساعت مین قاا یدق

همش مامان بود بدتر شهیهم از حالم ..یا چهیپ دل چه اونم. گرفتم چهیپ دل باغ به

خودم به که بس که زدیم غر

البته .بودم کرده کم زیدوسا حداقل گفت یم راست .شدم فیضع نقدریا رسمینم

.زدیم غر مامان .بودم یراض خودم

شده باعث که کردمیم هیگر فقط دوستم نیبهتر یعروس رمب تونستمینم که نیا از

البته درده از کنه فکر مامان بود

هامو قرص .بروند من بدون کردم شونیراض سر آخر .بود ادیز یلیخ هم دردم

یم زنگ شدم بهتر اگه گفتم و خوردم

.دنبالم دیایب زنم

...بودم دهیرس ودمخ چقدربه.شستم رو صورتم .کردم هیگر انقدر اوردم باال دوبار

.زدیم زنگ بار هی قهیدق ستیب هر بود کرده ام کالفه مامانم

185

سماور یرو برام مامان که ییها کرده دم با بود گذشته رفتنشون از یساعت کی

.شد کمتر دردم انگار بود گذاشته

. مراسم برم داشتم دوست

بدم بوش از.کمرمو بود بسته الش وبا بود دهیمال کمرم به تونیز روغن یکل مهسا

.اومدیم

.مامان به زدم زنگ

علومامان؟-

؟یبهتر یپر جانم -

. یعروس امیب خوام یم. کنم یم تحمل هم رو دردم کمر خوبه دردم دل مامان آره -

Page 225: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 225 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

.دنبالت فرستم یم رو حافظ ریام شو آماده برم قربونت باشه-

.امحم برم خوام یم نشه معطل بفرستش رید مامان -

.زهیریم هم به موهات و شیآرا یچ واسه حمام-

.ادیم بدم گرفتم تونیز روغن یبو ستین مهم -

.زهینر بهم موهات بشور رو تنت نییپا فقط پس

. هیخوب فکر باشه آهان -

.بشور گرم آب با یینچا باش مواظب یپر-

. رمیام منتظر گهید ساعت مین پس چشم -

. گلم باشه-

گفتیم راست مامان حمام داخل رفتم و برداشتم رو ازمین دمور لیوسا و حوله

خودم کمی حاال بودم شسته شمویآرا.

حوله با و شستم رو بدنم ...که چمیبپ تونستمینم موهامو گهید یول کردمیم شیآرا

رو م ا ه ر ی ز لباس.کردم خشک

اتاق غچرا رونیب رفتم کردم، سنجاق نهیس ریز از دورم دمیچیپ رو حوله و دمیپوش

زود چقدر .بود روشن حافظ ریام

186

اتاق سمت رفتم بشم آماده درست زارهینم که زنهیم غر نقدریا حاال بود اومده

شونه سر نکهیا به توجه یب. رحافظیام

زود چقدر ریام: زدم صداش بود کمد یتو. اتاقش یتو رفتم لختند پاهام و هام

...ستمین حاضر من یاومد

باالتنه با .نیزم به دنیچسب پاهام کنم کاریچ موندم .شدم شوکه ارشیک دنید با

شلوارشم. بود ستادهیا جلوم لخت

Page 226: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 226 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

به من از قبل من به بود زده زل بود شده شکه اونم که انگار .بود دهیپوش نصفه

. اومد خودش

.یپر رونیب برو -

تو پام که اتاقم تو کنم فرار دمیچرخ عیسر اومدم خودم به زد سرم به که یداد با

خورد سر میابر سیخ یها ییدمپا

هم پام دیشد درد طرف هیاز دردم کمر. دمیکش غیج و نیزم افتادم درد با .دیچیپ و

بشم بلند نتونستم .طرف کی از

یچ .نکن هیگر شد؟ یچ نازیپر :گفت و نشست کنارم ارشیک هیگر ریز زدم.

؟یشد

به و گرفتم لختش باالتنه از رو نگاهم بودمش دهیند ینجوریا حاال تا کردم نگاش

وقت هی که کردم نگاه خودم حوله

.بودم زده سنجاقش حداقل که شکر رو خدا .باشه نشده باز

.نکن هیگر نازیپر -

. خدا رو تو ارشیک رونیب برو -

.پاتو نمیبب. نزن حرف-

درد زا کرد آزاد رو پام و گرفت منو دست بودم گرفته رو پام ساق محکم دست با

.دمیکش غیج

.خدا رو تو نزن دست -

؟یدار درد یلیخ .باشه باشه -

.شکسته کنم فکر سر و بود سیخ مییدمپا خورد چیپ پام مچ-

یتونیم ارمیب کجاست هات لباس .کنم سرم تو یخاک چه نمیبب بزار نکن هیگر -

؟یبپوش

رو حولم. دبو صورتم به حواسش همه شییخدا یول رمیبم فقط خواستمیم خجالت از

و دمیکش باال م نهیس یرو

Page 227: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 227 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

.ادیب مامان بزن زنگ :گفتم و کردم هیگر

187

امکان بدتر نیا از یوا در سمت دیچرخ دومون هر نگاه در به خورد یزیچ هی

سر در کنار که بود حافظ ریام نداشت

دکر کهیت کهیت رو قلبم حرفش و درد از پر و مات نگاه .نشست نیزم یخوردرو

کنه؟؟یم فکر یچ خودش شیپ االن.

تو درد که شدم بلند جام از باسرعت.شکسته پام رفت ادمی اصالا شم بلند خواستم

غیج و دیچیپ بدنم تموم

.شد یچ دمینفهم گهید . دمیکش یوحشتناک

و مهسا بود گچ تو پام کردم باز چشم یوقت ...ومدمینم هوش به وقت چیه کاش

کردم فکر کمی بودند اتاق یتو ایهل

دندیدو ایهل و مهسا. هیگر ریز زدم شبید یادآوری با .کنم درک رو تمیموقع تا

نجایا من: دمیپرس هیگر با. سمتم

؟ شده یچ ؟پام کنم یم کاریچ

.گرفتند گچ شکسته پات مچ استخون-

نجا؟یا آورد منو یک -

.حافظ ریام و من :گفت ایهل

؟کجاست؟ شد یچ ارشیک پ -

...شبید دونمینم باش آروم -

.کشمیم غیج وگرنه بگو خدا رو تو ؟یچ شبید -

یفور رو خودم گفت زد زنگ بهم حافظ ریام شبید. گمیم نزن داد خوب یلیخ -

یزیچ یکس به و خونه برسونم

Page 228: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 228 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

ینداشت لباسم بود تنت حوله .یرفت حال از حافظ ریام تخت رو تو دمید اومدم .نگم

رحافظ؟گفتیام شده یچ گفتم

.کن تنش رو نازیپر یها لباس فقط پرسن یچیه

شکسته پاش

.نجایا میآورد و پوشوندم لباساتو منم

شد؟ یچ ارشیک پس-

یدار گفت و سمتمون اومد نیماش تو گذاشت رو تو حافظ ریام یوقت بود در دم-

دفاع فرصت حافظ یکن یم اشتباه

..زد ممحک بزنه حرف نذاشت رحافظیام.بپرس نازیپر خود از اصال بده بهم

188

ایهل بگو -

.نامرد ارین زبونت به منو اسم گهید گفت گوشش تو زد محکم -

تواتاق ارشیک اصال بود؟ کرده فکر یچ ما به راجع رحافظیام شدمیم وونهید داشتم

چرا کردیم کاریچ حافظ ریام

؟!نبود تنش لباس

کو؟ میگوش :گفتم هیگر با

. ست خونه -

.بده تویگوش مهسا-

. بگو ما به یپر شده یچ .ازمون گرفته رو امونیگوش رحافظیام -

هی خدا رو تو. بفهمم تا بزنم حرف آرش با دیبا. دونمینم خودمم خدا به. دونمینم-

.دیکن دایپ برام یگوش

.کنم یم کاریچ نمیبب باش آروم باشه-

.رونیب رفت مهسا

Page 229: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 229 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

د؟یبود تنها خونه تو چرا تو و ارشیک افتاده؟ یاتفاق: گفت ایهل

.بپرسم آرش از دیبا دونم ینم خدا به -

: ارشیک

189

فقط .بزنم حرف ذاشتینم حافظ ریام .بود شده هوشیب و بود شکسته نازیپر یپا

خفه فقط گفت بهم یوقت. زدیم داد

رون؛یب خونمون از گمشو برو و شو

یها آدم از خودمو من .ودب منم خونه خونه، اون .رمیبم فقط ...رمیبم خواستیم دلم

با ...دونستم ینم جدا خونه اون

تو سادمیوا برم نتونستم .بشه آروم خواستم یم ...رونیب زدم خونه از یحال چه

نازیپر حال نگران یطرف از .کوچه

حافظ ریام .ببرم نیب از رو سوءتفاهم نیا دیچطوربا دونستمینم طرف هی از بودم

ممن اگه دیشا .بود حساس یلیخ

که حوله هیبا نازیپر.کردمیم بد یفکرها و شدمیم یعصبان قدر نیهم بودم جاش

پوشونده رو بدنش از یا کهیت فقط

آرومش داشتم یسع برهنه باالتنه با منم کردیم هیگر و بود افتاده نیزم یرو بود

حافظ ریام یبرا یجالب صحنه. کنم

ریام. کردم حس قلبم یرو رو زد گوشم تو حافظ ریام که یا یلیس سوزش .نبود

تنها بگم بهتره ای نیبهتر حافظ

که بود نیا از بدتر حالش خونه تو رفتم یزار باحال...کسم تنها دمیشا .بود قمیرف

صبر دیبا بدم حیتوض براش بخوام

دادمیم حق حافظ ریام به که نیا با شدمیم وونهید داشتم .بشه تر آروم تا کردمیم

افظرحیام. بود شکسته دلم یول

Page 230: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 231 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

که اونوقتا... قبل سال یلیخ .قبل سالها به دیپر فکرم ...کرد یم شک من به دینبا

یتو زیچ همه .بود سالم شش فقط

نگاه رو کوچه اطمونیح در فرفورژه یها نرده یال از که یوقت ...بود گنگ ذهنم

حجاب درمون ها وقت اون. کردمیم

حال در همش مرجان ادیم ادمی که ییجا تا. بود دمید تو کامالا کوچه و نداشت

بود دانشگاه ای روز .بود خوندن درس

یسرد پسر امهریک .دمشید ینم و بودم خواب من ومدیم که هم شبا مارستانیب ای

یراحت نیا به کس چیه با .بود

بود هاش درس تو سرش معموالا . بودم برادرش که من با یحت .شدینم یمیصم

کتاب جور چند هاش درس بر عالوه.

.نداشت شتریب سال دوازده ده که نیا با کرد، یم مطالعه هم

رو من با کردن یباز حوصله و وقت یلیخ و خونه ومدیم کوفته و خسته شب باباهم

بود ام هیدا بانو جهیخد .نداشت

بهم لطفش نیبزرگتر نیهم خاطر به. بود گردنش به هم خونه نظافت و یآشپز.

یزبا اطیح تو بده اجازه که بود نیا

همه شدند بعدها که خوردمیم رو مونیروبرو هیهمسا یها بچه حسرت شهیهم .کنم

نیهم یعنی هیهمسا زن. کسم

دلم چقدر .کوچه سر پارک برد یم هاشو بچه بار دوسه یا هفته بامیفر خاله

ببره خودش با منو هم مرجان خواستیم

رحافظیام .ونزدنش دید نردهها یال از حسرت با بود شده کارم ها مدت. پارک

ذهنم تو خوب یلیخ بود من همسن

تو که یتییببسکو واز سمتم اومد روز اون دیدیم منو روز هر رحافطی،ام نمونده

.من به داد یکی بود دستش

.تنهام یلیخ بود دهیفهم انگار زد حرف باهام هم خاله

Page 231: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 231 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

ها بچه با و برم رو ها وقت یبعض بود شده قرار .بود کرده صحبت بابا با شبش

.نباشم تنها که کنم یباز

190

جلب رو بابا اعتماد بود تونسته حساب نیهم رو کنم فکر. بود معلم وقتها اون خاله

به من یپا که شد نیا و کنه

از شب معموالا هم ،بابا نبود من به حواسش اصال که مرجان .شد باز هایرازیش خونه

هم با و دنبالم اومد یم خونه کار

هم اون حق در مرجان که دونستمیم .بود یصبور آدم بابا .میرفت یم نهخو به

نکهیا از .زنهینم دم یول کنه،یم یکوتاه

همه هاشون بچه و عمو و خاله کمکم داد اجازه و بود خوشحال بودم خوشحال من

یعل ریام و ماهیپر .بشن کسم

یم هم را روز گرید نصف و بودند مدرسه رو روز نصف .بودند ما از بزرگتر

.دندیرسیم هاشون درس به ای دندیخواب

یلیخ یول رفت یم مدرسه هم سایپر البته میبود یباز هم سایپر و رحافظیام و من

ما یپا به پا و نبود درس اهل

.کرد یم یباز

تا موندم داریب شب تا و خونه رفتم بابغض ادمهی خوب رو آمد ایدن نازیپر که یروز

و فتمر هیگر با .اومد مرجان

؟یستین من مامان تو مگه که گرفتم جبهه جلوش

.هستم تو مامان که معلومه زمیعز -

. آورده کوچولو یآبج هی رحافظیام واسه بایفر خاله ؟یارینم یآبج برام چرا پس-

یکوچولو یآبج گمیم بایفر خاله به زنمیم زنگ االن. ندارم وقت من برم، قربونت-

باشه هم تو یآبج حافظ ریام

Page 232: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 232 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

وبه؟خ

...من کهیکوچ یآبج شد نازیپر ینجوریا و کردم ذوق یکل روز اون

خاله با که من جز به بودند اومده ماماناشون با همه ادمهی خوب مدرسه روز نیاول

مارستانیب مامان. بودم رفته بایفر

ییخدا .کردیم کمکم خاله هم ها درس تو.بکشه جورشو بود خواسته خاله از و بود

فرق حافظ ریام و من نیب

چقدر ریبخ ادشی .کرد شون وابسته انقدر منو هم هاش یمهربون نیهم .ذاشتینم

یم گاز رو نازیپر لپ حافظ ریام با

لیوسا همه طونیش ی بچه دختر هی. بود طونیش .ومدیم در غشیج یصدا و میگرفت

به رو هامون کتاب و فیک و ها

. میگرفتیم گازش ،ماام ختیریم هم

...رحافظیام یخو و خلق با .شدمیم بزرگ اش وخانواده حافظ ریام یها اعتقاد با

وقت وقت چیه که بابا و مرجان

رفت و کرد ترکمون سال سه مدت به بود سالم ده یوقت مرجان یحت نداشتند،

چند .تخصصش گرفتن یبرا کایامر

که بود بیعج .برد رو ما هم بار هی رفتیم دنشیبد بابا ای ومدیم ای بار هی ماه

!بود مامان اسمش .شدمینم دلتنگش

...بودم کرده رهاش که بود دور یآرزو هی برام مرجان

191

نماز به هم رو هاشون بچه کردند یم یسع و بودند نماز اهل بایفر خاله و عمو

نماز هم رحافظیام .کنند بیترغ

نگاهش که ارمند ادی هم بار کی یحت .بود پاک چشم .وقت اول و موقع به خوندیم

یخالف چیه اهل باشه دهیپر هرز

Page 233: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 233 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

تیترب ییبایفر منم که چرا. بودم هم موفق .باشم اون مثل کردمیم یسع منم نبود

هی یول ...تیترب اونو که بود کرده

...ختیر هم به زیچ همه و دیلرز دلم جا

از منم.خودمون خونه نرم پخته فسنجون شام :گفت و زد زنگ بایفر خاله روز اون

رفتم حافظ ریام با خواسته خدا

بهیغر خانوم تا دو .خونه تو میرفت ییدوتا. فدهیه سایپر .بود ساله ۰۵ نازیپر .اونجا

.کردندیم یخداحافظ داشتند

.دیکش یپوف و خونه تو اومد بود رفته بدرقشون یبرا که خاله .میشد خونه وارد

حرف نازیپر گوش در خنده با سایپر

.خورد یم نازحرصیپر و زدیم

مامان؟ بودن یک نایا: دیپرس خاله از حافظ ریام

.سالم کیعل -

. جان مامان سالم دیببخش -

. کردما سالم اطیح تو من خاله: گفتم

آقا حاج دختر و خانوم . بودند خواستگار هم ها نیا .یباش سالمت :گفت و دیخند

یشکوه

ه؟یک گهید یشکوه آقا حاج-

. بودند اومده پسرش برا.ابونیخ سر مبل ی خانه صاحبه -

ن؟یشرو ای شهاب :گفتم

.دونمینم -

.ان یسالم و ریز سربه یپسرا جفتشون :گفتم

.ایک نگو یچیه قهیدق هی: گفت حافظ ریام

دونم؟ینم یچ یعنی :گفت مامان به رو

.ها چارهیب بزنن حرف گذاشت دهیورپر نیا مگه-

Page 234: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 234 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

192

دیجو یم رو هاش ناخن و بود هم تو هاش اخم که نازیپر .کرد اشاره نازیپر به

.بود حقشون :گفت

.کردم یکار خوب یعنی .کرد یدراز زبون و

بچه یکن یم ییکارا چه من مادر .ست بچه هنوز سایپر حال هر به: گفت حافظ ریام

!یکن یم ییهوا رو

! ها قهیسلیب ومدین خوششون من از اونا اومد خوشم من: گفت خنده با سایپر

خاله. رفت سایپر به غره چشم هی قبلش البته کرد نگاه خاله به پرسشگر رحافظیام

مامان دونم یم: گفت خنده با

ریگ ست بچه دخترم گفتم. زدند زنگ صبح کردن شوهر به چه رو سایپر جان

نتونستم منم انیب قهیدق هی که دادن

قرار گهید خوب یول کنه،ینم شوهر که انداخت راه قشقرق سایپر خود .بگم یزیچ

کالا که سایپر اومدن .بود گذاشته

پسر میشد متوجه بله که اومد یفوضول واسه ام دهیپر ور نیا امدیدرن اتاقش از

کمونیکوچ یپر عاشق یشکوه یآقا

.شده

ارمیم در چشاشو کرده غلط یلیخ یشکوه یآقا پسر! ؟یچ :گفت داد با حافظ ریام

که دهید رو نازیپر یگور کدوم

. شده قعاش

رم یپر گهید داره مغازه کوچه سر یبنداز راه خون خوادینم حاال .حافظ سسسیه-

نترس دهید مدرسه راه تو

.شد کر جفتشون گوش که دیکش یغیج خودش

.کردم یکار خوب: گفت حرص با نازیپر

Page 235: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 235 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

.یبرد آبرومو دارم حرف باهات بعدا ادب یب یکرد یبد کار هم یلیخ -

شما نازیپر عاشق شیا.یریکبیا ی پسره اومده خوشت اروی از یلیخ انگار -

گفتم خوب .نکبت خورده مدفوع!شده

.بهش

. نداره لنگه نجات تو پسرم :اورد در رو یشکوه خانوم یادا

نه بود کارش به سرش بود بینج اگه پسرت گفتم منم:داد ادامه خودش بالحن بعد

شدن لیتعط ساعت راس که

یپسرا از نازیپر دیبگ پسرتون به.زدن دید به رونیب بپره زده ژل مو رستانیدب

خواهر هی .ادینم خوشش بینج

!جوجه بفروش مبالتو برو توام نداره ازدواجم قصد. داره هم خودش از بزرگتر

! یکن یم تکرارم یزد یخوب یحرفها یلیخ: گفت خاله

193

برات تا مدرسه نمترسویم خودم ام فردا از .گفته بهش خوب اتفاقا: گفت حافظ

.رمیبگ سیسرو

آقا: گفت. رفت یم آشپزخونه سمت به که یحال در و برداشت رو ها ظرف خاله

یالک ادیم خواستگار دختر یبرا زاده

. نکن فیکث رو خودت خون

؟ نشده که مزاحمت: دیپرس نازیپر از خاله حرف به توجه یب حافظ ریام

؟ شهاب یک-

؟یدونیم کجا از اسمشو-

.گهید گفت امانشم -

نشده؟ مزاحمت پسره نیهم خوب یلیخ -

.هیبینج بچه بابا نه-

Page 236: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 236 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

ده واسه تشیعصبان بود ینجورینازهمیپر کال.خورد حرص حافظ ریام. خنده ریز زد

فاز به زد یم ،باز بود قهیدق

!خوردم؟یم حرص چرا من!؟ بود شده مرگم چه من دونم ینم وسط نیا ...یالیخیب

شدم خورد زنا یپر حرکات تو

و درشت یها چشم. بود خوشگل تینها یب یپر نمشیبیم که مه بار نیاول انگار.

.بود زیانگ سحر واقعاا رنگش چند

و پر یها لب. کنه نوازشش که کرد یم وسوسه رو آدم شیشمیابر و لخت یموها

ها لب نینادرتر جزء حالتش خوش

.کردیم شکار رو آدم نگاه و بود

یتارو قدش...طناز و لوند حال نیع در و طونیش شد ینم دور صورتش از خنده

و سر هی یعنی دیرس یم ام نهیس

رو هفتاد و صد کنم فکر شد یم حساب بلند قد یدخترا جز یول تر کوتاه گردن

اندام الغر، نه و چاق نه. داشت

اون که یفکر از .بشه عاشقش ندشیبب کس هر داشت حق .داشت یتراش خوش

بدم خودم از مداو سرم تو لحظه

ازش رو نگاهم .بود شده باورم بود گفته ریام که انقدر مثالا بود خواهرم نازیپر. اومد

که داشتم رو یآدم حال. کندم

یتو .کرده انتیخ کسش نیزتریعز به که یآدم .شکونده ونمکدون خورده نمک

یتو که ییها رشته تمام لحظه هی

که قشنگ و لوند دختر هی شد برام نازیپر .شد پنبه بودم بافته رفاقت سال ۰۲ نیا

حداقل شدم عاشقش دیشا

... عشقم شد کم کم و ستین خواهرم گهید دمیفهم

194

Page 237: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 237 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

همه .شد ینم یول کنم کنترل رو ام ختهیگس افسار نگاه کردم یسع یلیخ شب اون

طنتیش هاش یزبون نیریش

یمعنا به شام خوردن از بعد بالفاصله . داشت گهید جلوه هی برام اداهاش، هاش،

خودم از دونمینم .کردم فرار یواقع

کردم یسع یلیخ .شون خانواده کل دمیشا حافظ ریام دهمیشا ... نازیپر از ای

...نشد یول کنم مهار رو احساسم

حافظ ریام با گشتن و شدن بزرگ یول .رومه ها نگاه یلیخ دانشگاه تو دونستمیم

توجه یب دخترا به بود شده باعث

پسرا یجلو و کنند کنترل تونستندینم رو نگاهشان که ییدخترا مخصوصاا . باشم

یدخترا از رحافظیام. دادند یوام

.بود سالم کی و ستیب بودم جوون .نطوریهم منم اومد یم بدش زونیاو و جلف

واسه بود شده رید هم یلیخ دیشا

عشق ای حاال .بودند اختهب دل دوستامون همه میبود که رستانیدب ادمهی.شدنم عاشق

نازیپر با... بلوغ و زهیغر ای بود

یب و ساده. بود دونه هی واقعا برام. ادیز یلیخ داشتم، دوستش شدهبودم بزرگ

و طونیش کمی البته له،یپ لهیش

و رمشیبگ دیند نتونستم واقعاا نتونستم .بشم عاشقش تونستمیم. گوشیباز

رفتم شیپ و کنم کنترل رو احساساتم

کردیم نگاهش یکس. گرفتیم درد قلبم اومد یم اش چهره به اخم اگه که انقدر

ینم روز هی .خوردم یم حرص

نازیپر خاطر به شتریب خونشون به هم آمدم و رفت گهید .شدم یم دلتنگ دمشید

هم نیهم. هیبق و خاله تا بود

،با ماومد کنار خودم با تا دیکش طول ماه چند. کردیم شتریروب وجدانم عذاب

که کردم اعتراف خودم به ...احساسم

Page 238: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 238 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

نبود خودم دست دنشیلرز د،یلرز دلم که دادم قول خودم به بعد. شدم عاشقش

کنترل چراکه بلرزه پام نزارم یول

تو و دلم تو فقط و کنم برخورد قبل مثل تونستم واشی واشی. بود خودم دست اون

تا باشم عاشقش خودم خلوت

رحافظیام مثل منو دونستم یم بود یراحت دختر نازیپر... ها بعد شهیم یچ نمیبب

تر سخت رو کارم هم نیهم نهیبیم

وقتا یبعض. کردیم طنتیش .زدیم حرف .کردیم یشوخ باهام راحت یلیخ .بود کرده

یم رو رویز رو دلم یبدجور

و شکوندم نمکدون خودم نظر به وقت هر که گذاشتم قانون خودم واسه بازم... کرد

شد خارج دستم از دلم کنترل

. کنم محروم دنشید از رو خودم روز چند

یم راحت یلیخ. من سراغ آمدیم معموالا ومدیم شیپ هاش درس یتو یمشکل یوقت

تماس از. دستم بغل نشست

دلم تو ییغوغا بود یاراد ریغ و منظور یب همش که دستم ای بابدن دستش ای بدنش

مهارش که شد یم برپا وجودم و

که کنم گوشتزد بهش یباز مسخره و یشوخ با کردمیم یسع .نبود ودمخ دست

.رهیبگ فاصله ازم ای رهیبگ آروم

به معموالا و آورد یم در رو حافظ ریام کفر هاش طنتیش و کارهاش با وقتها یلیخ

سرم پشت و آورد یم پناه من

قدر چه و بدم پناهش و کنم بغلش خواستیم دلم وقتها اون. گرفت یم سنگر

...کردم یم کنترل رو خودم سخت

و جلو دادیم ها بچه مثل لباشو حافظ ریام یها دعوا و ها داد خاطر به که ییها وقت

دفاع ازش که کردیم نگاه من به

Page 239: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 239 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

من یبرا حرکتش نیا عاقبت بفهمونم بهش بتونم تا بود من مال خواستیم دلم کنم

گذشت یم زمان چه هر... هیچ

195

...داشتنش ازین ...خواستنش ازین .شدیم شتریب ازمین و تر سخت ساساتماح کنترل

دنشیبوس ...دنشیکش آغوش به

...

زنده و مردم یم ومدیم براش یخواستگار وقت هر .شهیم یچ آخرش دونستمینم

زیچ همه و کنه تاردش شدمیم

بود نیا نشیمهمتر و نیاول لیدل چند ؛به بذارم شیپ پا دمیترسیم .بشه ریخ به ختم

انتیخ انگ بهم دمیترسیم که

اعتمادشون از و داشتم نظر دخترشون به خونشون به آمدم و رفت یتو که بزنن

لمیدل نیدوم کردم، استفاده سوء

شیسوم خواهرمه، مثل نازیپر و برادرشم مثل بود گفته بهم بارها که بود حافظ ریام

قصد کالا که بود نازیپر خود هم

اون نکهیا تا ...بشه بزرگ و رهیبگ فاصله اش کودکانه و طنتیش یایدن از نداشت

شلوار که پاساژ رفتم باهاش شب

و رفتم. بپرسه رو نظرم بخواد کردم ینم فکر اصال زد صدام پرو اتاق از ی،وقت بخره

کهی دنشید از. کردم باز رو در

بود ختهیر دور شیشمیابر و لخت یموها بود دهیپوش کوتاه یلیخ تاب هی خوردم

یشوخ به اگه دیشا دیلرز دلم.

نگران .میگشت بر و مشیدیخر کردمیم نگاهش همونطور ساعتها کردینم خیییپ

حالشو تا رفتم بودم رحافظیام

دهیپوش شلوارشو اومد که یخور غذا زیم سر میبود نشسته آشپزخانه یتو بپرسم

بپرسه رو حافظ ریام نظر تا بود

Page 240: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 241 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

چقدر کنم نگاهش نتونستم .چشمام یجلو ومدا پرو اتاق یتو اندامش و چهره

...نداشتن و خواستن بود سخت

بود سخت بود خودم مهیجر وقت .کردم یخداحافظ کندن جون با و شدم بلند

چند گرفتم میتصم یول دنشیند

میداشت کوه قرار صبح ...شکست ام اراده .داد امیپ آخرشب که ...نمشینب یروز

و سالم حافظ ریام با. رفتم

.بوق که منم :گفت شد ناراحت کنم نگاهش دمیترس یم .کردم یحوالپرسا

ازار را خودم دارم چرا دهیلرز دلم نکردم که یکار :گفتم خودم با .گرفت خندم

!!یچ که آخرش دمیم

.کرد خمش پرتگاه و ی لبه واز گرفت رو نازیپر گردن یشوخ به سپند کوه یتو

اعتراض به و بود گرفته شیخرک یشوخ .داشت وحشت یبلند از نازیپر

هاش غیج طاقت. نکرد گوش چکدوممونیه

دمیکش و گرفتم رو نازیپر یبازو و سمتش رفتم .آوردم جوش اریاخت یب نداشتم رو

یب باز. بغلم تو افتاد که عقب

یلیخ .کرد بغلم محکم شه آروم تا داشتم نگه ام نهیس یتو رو سرش اریاخت

ریام ...زدم تشر سپند به بود دهیترس

بزنه یحرف رحافظیام دیشا کردمیم فکر .کردم کاریچ دمیفهم تازه .نزد یحرف حافظ

یعاد یلیخ .نگفت یچیه یول

...اوردین روم به اصال

و کشهیم خجالت کرده بغل منو نکهیا از نازیپر که دمید یناباور کمال در اونروز

نیماش یتو. بود معنا از پر برام نیا

شدم داغ تنش یبو از داد پس رو کالهم و گردن شال و دمدا بهش رو شالش یوقت

ازین .شد ازین وجودم همه که انقدر

Page 241: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 241 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

196

رو خودم و باشم ششیپ تونستم ینم ...دنشیبوس و دنییبو و دنشیکش آغوش به

.نرفتم زیعز خونه .کنم کنترل

.کرد قهر .شد ناراحت دمیفهم

ارادم باز بود معلوم دلش حرف کامالا امکیپ متن از.بهم داد امکیپ هی غروب

اطیح تو زیعز خونه رفتم... شکست

یچشما .شد آب پر چشماش که یترش ریس یبو سر بذارم سرش به سر خواستم

ادیفر رو قلبش احساس سبزش

روز. نرفتم خونشون. بودم کالفه روز سه .شدم متفاوت براش کردم حس .زدیم

یداروها .نمشیبب نبود قرار هم سوم

رفتمیم رونیب در از یوقت .شرکت برگردم که براش، بردم بودم گرفته رو خاله

پته تته به.دراومد ام نهیس به نهیس

...زد ینم و بود نزدده سر ازش هرگز کردم یم فکر که یحالت افتاد

کالفه. احساس از پر .یدلتنگ از پر. بود حرف از پر نگاهش. هام چشم به زد زل

کردم باز شبرا رو راه بودم شده

... کرد فرار و ختیر اشکاش

یالیخ یب یایدن تو اگه دیشا .بودم شده یعصب و کالفه بشم خوشحال نکهیا یجا به

دونستمینم .بود بهتر موند یم

ریام عکسالعمل از کاش!؟ نه ای ارمیب دووم تونمیم شده یکی احساسمون که حاال

نازیپر. نبودم مطمئن هیبق و حافظ

شدن طرد دلم .بودند ام خانواده هم هیبق و خاله و حافظ ریام. بود ماجرا طرف هی

به فقط بودم یراض .خواست یرونم

باور یکس دیشا .دنشید نرفتم هفته دو .هیبق و ریام داشتن کنارش در و دنشید

یوقت خواستیم دلم نکنه

Page 242: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 242 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

ییجورا هی. باشم کرده اشتباه و نمینب چشماش تو رو احساس اون گهید نمشیبیم

و ییجدا از بودم مطمئن

پنج بود یقو یلیخ هم حسم... بود کرده لونه دلم تو ترس و یدیناام ...دنینرس

پرورش وجودم تو رو حس نیا سال

خوشبخت یناز .بکشم درد خودم فقط هییجدا تهش که حاال خواستمیم .بودم داده

. بشه

که برم داد امیپ مبه نکهیا تا .نرفتم زمیعز خونه نرفتم هم کوه هفته دو نیا تو

تنگ برات دلم یریبم ترسمیم نتمیبب

... دلتنگ بگم بهتر ای بود شده طونیبازش. شه

خوب یلیخ .نکرد ،اصرار امینم گفتم که ببره ازم خواستم یم .مشهد میبر ایب گفت

...یکس هر از ،بهتر شناختمشیم

و راهنما شد لمد .نبود ارمیاخت به پاهام.کرده بغض باز و شکست دلش بودم مطمئن

رو یهفتها دو طلسم و رفتم

نگاهش. خورد هم به خودم از حالم .کرد باز رو در اومد قرمز یچشما با .شکستم

.بود یدلتنگ از پر

؟یکرد هیگر: دمیپرس

.کوکه فمیک هم یلیخ میگذاشت دیع یبرا که برنامه نیا با مخصوصا نه :گفت

!یاینم تو نکهیا خاطر به کردم هیگر قاا یدق یعنی نیا

197

نیا .زد لبخند و کنه پنهون رو ذوقش نتونست .امیم گفتم و دیکش پر براش دلم

ام اراده و دادم وا باز که شد

یبرا چقدر نازیپر .خاطره پر و یموندن ادی به سفر هی .شدم همسفرش و شکست

هیگر ارتیز بره تونستینم که نیا

Page 243: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 243 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

کردمیم فکر .باشه مهم براش نقدریا کردمینم رو فکرش اصال .بود ناراحت و کرد

تا داره یحیتفر جنبه براش شتریب

همه یوقت که دمید یارت؟میز بره تونهینم روز چند دونستمینم .ارتیز و یمعنو

هیگر اطیح تو یکل. ارتیز رنیم

تو میرفت یم رضا مشهد از میداشت که هم یوقت .پاشهیم دونه کفترا به و کنهیم

تو رو ساعتم ...کرد هیگر یکل نیماش

برش ساعت موندن جا بهونه به دیشا باشه قسمت اگه گفتم کردم پنهان چمدونم

نقشمم .کنه ارتیز و گردونم

یم دلم ...بود پر یلیخ دلم...دوباره ارتیز نیا به داشتم ازین خودمم .گرفت

جلو راه هی بدم قسم رو رضا امام خواست

...تونستمینم نازیپر بدون واقعا .بزاره پام

.کنم یم کار چه و خوام یم یچ دونستمینم هم خودم .میبش هم ریدرگ خواستم ینم

آماده رو حافظ ریام کمکم دیبا

نبود، یکاف برام دنشید فقط گهید. تونمینم نازیپر بدون که بودم دهیفهم .کردمیم

مالک .بشم مالکش خواستمیم

با. بود انداخته سرش رو انهیناش نکهیا ،با بود شده خوشگل چادر با. روحش و جسم

تونستمینم حافظ ریام حضور

بستم عهد خودم با رفتم منم ارتیز رفت. میبود تنها حاال یول کنم نگاهش میمستق

بذاره پام یجلو راه رضا امام اگه

دروغ از بودم یراض و بود شده خوشحال یحساب نازیپر .پابوسش امیب هرسال

.بودم گفته که یمصلحت

فقط دیفهم یوقت .گفتم دروغ که گفتم منم ساعتت؟ دنبال میبر :گفت نگیکپار تو

مشهد اومدم اون خاطر به

Page 244: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 244 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

گهید .بود زیعز برام یلیخ .بغلم تو خورد سر کنه کنترل رو احساساتش ،نتونست

د،ینلرز پام .اونجا نبود یحافظ ریام

هم نیا به اون از شتریب خودم .دادم موهاش نوازش با رو احساساتش جواب فقط

.داشتم ازین یآغوش

خواستیم .بود التماس از پر سبزش نگاه .چشمام به زد زل و بلندکرد سرشو

نداشت خبر گهید.باشم داشته دوستش

و دادم نازش یشونیپ یرو یآروم ی بوسه با رو نگاهش جواب. براش رمیمیم که

...باشه آروم خواستم ازش

اش خانواده با بود اومده شهره مهع.خونشون رفتم صبح میبرگشت که مشهد از

عمه یوقت بود خواب هنوز نازیپر.

تو اومدم،خون ریخ امر یبرا و داره فرق شهیهم با اومدنم گفت دیوح عمو به شهره

حداقل فرتاش .بست خی بدنم

ها آدم دسته اون از .ازش ومدینم خوشم اصال. بود بزرگتر نازیپر از سال دوازده

از .کردیم نگاه باال از رو همه که بود

که وقت اون ادمهی .دونست ینم یدوست قیال رو چکسیه. بودم متنفر کاذبش غرور

نازیپر ره،یبگ زن خواست یم

بگم بهش و بزنم داد شهره عمه سر خواستیم دلم .بود سالش هشت فقط

آخر نیا .رهیبگ عقل یرو رو ماتشیتصم

نفس به اعتماد از چقدر تندنداش یتشابه وجه چیه نازیپر و فرتاش.بود یعقل یب

دونستمیم .اومد بدم فرتاش یباال

ذوق یلیخ دنشونید از اومد که نازیپر .کنهیم قبول کله با نازیپر کنهیم فکر که

از .بود شهره عمه عاشق .کرد

دارانهیخر ینگاهها اصال .ومدین خوشم اصال کرد فرتاش با که یا یشوخ و طنتیش

ستخوایم دلم .دیدینم رو فرتاش

Page 245: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 245 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

198

هم اخر. کنم اش خفه د،یخندیم و زدیم حرف فرتاش راتییتغ از که موقع همون

با و کنم کنترل رو خودم نتونستم

دم .نداشتم نازیپر یرو رو فرتاش ینگاهها تحمل. رونیب رفتم شین و اخم من هی

به برو: گفتم حافظ ریام به خونه در

.برس مهموناتون

.بشه درست کنه شوهر بلکه ستین بشو آدم نازیپر -

شده بزرگ گهید نازمیپر هیراض بابا :داد ادامه .کرد یخال سرم رو خی اب انگار

نتونستم من. ستین یبد پسر فرتاشم.

.بتونه فرتاش بلکه کنم آدم رو نازیپر

و لوس یادیز فقط نازیپر.ستین یگیم ک اامینجوریا .نازیپر به یریگیم سخت -

.شرطه منازیپر نظر.س بچه

. ومدهین بدش هم یلیخ انگار-

...فرتاش آخه-

اومدم وحشتناک حال هیو کردم یخداحافظ .ارمیب بهونه نیا از شتریب نتونستم

فرار نداد قد ییجا به عقلم.خونه

ینم .نباشم شاهد و نباشم نجایا افتاد، هم یاتفاق اگه خواستمیم .زیتبر رفتم .کردم

در جواب بگم نازیپر به تونستم

خواستمینم .نداشتم خبر خودم بودن یاوک واسه هیبق و حافظ ریام از که چرا بده،

.کنم دوارشیام یالک

من به حافظ ریام چرا دمینفهم فقط .بود کرده روجواب فرتاش روز همون نازیپر

و برگشتم بعد روز ده .نگفت یزیچ

Page 246: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 246 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

برم کمتر گرفتم میمتص شهیهم از تر دیناام .بودم کالفه روز ده اون تموم ...دمیفهم

و کنه فراموشم دیشا تا خونشون

بود رفته ادمی چون .بود هم تو همش یول .بودم تر راحت یجور نیا .بشه سرد ازم

قراریب ییجدا باشه عاشق اگه ادم

،از زدم یم له له دنشید لحظه هی یبرا داشتم .خودم مثل ...تر تشنه و کنهیم ترش

کرده کچلم مرجان هم یطرف

ایدن یکجا آخه .اومد بدم ادالنم کارعمو از چقدر. تارا یخواستگار میبر دیبا بودکه

ایب بگه بزنه زنگ دختر پدر رسمه

نازیپر دل به که بود من وونهید دل مشکل نبود یدختربد تارا. دخترم یخواستگار

و فکر کم خودم .بود خورده گره

شرکت ادیب ایهل بود قرار .قوز باال قوز بودند شده هم تارا و مرجان داشتم الیخ

نازیپر بودم مطمئن استخدام یبرا

ازم دل که کنم برخورد سرد باهاش بودم کرده آماده رو خودم ادیم باهاش هم

نبود دوتا یکی که دردم .بکنه

دل من مثل دینبا بود، شوق و شور از پر نازیپر. بشم تیاذ خودم فقط خواستمیم

شمس مهندس با.شد یم مرده

مهندس یجلو طنتیش از پر شهیهم مثل. تو اومد و کرد باز رو در که شتمدا جلسه

البته . بهم شد براق شمس

شیسگ حافظ ریام قول به یچشمها اون با که هم یوقت .دارم مهمون نبود حواسش

معنادار نگاه شمس، به زد زل

کردم پرتش بایتقر و کردم یخداحافظ! زیه کهیمرد .کرد میکفر یحساب شمس

.بکنم رو نازیپر کله خواستمیم. نرویب

199

Page 247: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 247 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

نگاه یکس دینبا بود من مال نازیپر .باشم سرد بودم گرفته میتصم که انگار انگارنه

زدم داد سرش. کرد یم بهش بد

همه شکست ام اراده باز .بغلم تو خورد سر و بشه تموم م جمله نذاشت ی؛ول

سرباز میدلتنگ و کرد فروکش تمیعصبان

یچ دیبا دونستمینم من و داره دوستم گفتیم علنا کرد ینم یکار پنهان نازیپر.کرد

عجز کنم؟از کاریچ و بگم بهش

.کنم آرومش کمی تونستم فقط. بود اومده بدم خودم یعرضگ یب و

یحت رو تارا نتونستم کردم فکر یچ هر .کنم آروم رو خونمون جو تونستم زور به

دلم یتو نازیپر یجا لحظه کی

. کردیم یتابیب یبدجور نازیپر نکهیا مخصوصاا .ذارمب

یول .کشهیم ریت قلبم هنوزم خوابگاه در یجلو متورمش و سرخ یچشما یادآوری از

عشق همه اون بردم لذت چقدر

تا دارم دوستش گفتم بهش میمستق ریغ بارها شب اون .دمید سرخش نگاه تو رو

اون از تر ساده یول بشه آروم کمی

کردم یم حس نبود وقتش هنوز .کنم اعتراف خودش مثل نتونستم .رهیگب که بود

دلم نگاهش شرم .شهیم بزرگ داره

.کرد یم رو رویز رو

که بارم هی. بود خودش تو و نیغمگ انقدر که گذشت یم یچ سرش تو دونمینم

یاخالق بد و نداد جواب کردم سوال

هنوز.ومدین و بود شده ضیرم هوا به سر خانم باز سپند و سلن یعروس شب... کرد

بود نگذشته مراسم از ساعت مین

. گرفت تماس باهام خاله که

خاله؟ جانم-

.اشغاله رمیگیم رو حافظ ریام یهرچ .سالمت جونت -

Page 248: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 248 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

. زد بشیغ کجا دونمینم خاله؟ یدار کارش -

بهش کن داشیپ ارشیک برم قربونت ارتشیب دنبالش بره زده زنگ نازیپر آره-

.خونه تو مونده تنها بچم ارهیب بره بگو

. راحت التیخ خاله چشم -

200

دیسع: دمیپرس دیسع از. نبود گشتم رحافظیام دنبال یهرچ. کردم قطع رو تماس

،یدیند حافظو

؟یدار کارش -

. واجبه آره -

به دهیکوب هیآتل راه تو سپند ارین در صداشم. نشو نگران :گفت آروم و شد کالفه

خداروشکر خودشون .ییجلو نیماش

رو عروس نیماش یها گل که رفت ریام .شده داغون نیماش یول نشده شونیچیه

حافظ ریام نیماش به بزنن بکنن

.انیب

سالمن؟ یمطمئن دیسع -

تخت التیخ زدم حرف جفتشونم با بابا آره -

زدم زنگ یچ هر ...بهتره نازیپر دنبال برم خودم ان،یب بکشه طول دیشا کردم فکر

شماره شدم نگران .دررو بازنکرد

شده نگران یحساب .نداد جواب رو کدوم چیه رو، خونه شماره گرفتم، لشویموبا

وقت .نداشتم هم دیکل .بودم

به گرفت شلوارم پشت باال رفتم در از. نبود هم گرفتن دیکل خاله از و برگشتن

.شد پاره و در یباال یها نرده یزیت

Page 249: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 249 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

خونه تو رفتم اطیح تو دمیپر. دیجوش یم سرکه و ریس مثل دلم .نبود مهم اصال یول

یول نداد جواب .زدم صداش.

بلند یصدا با وونهید ی دختره. دمیکش راحت نفس هی. ومدیم حموم از صداش

گرفت حرصم هم .خوندیم رپ داشت

یم یهم دور هرفصل اول روز مرجان !کنم؟ کاریچ پاره شلوار با حاال .ام خنده هم

و کارهاش هم و ها دوست با گرفت

بود افتاده من گند شانس از .میبذار خونه پاتو مینداشت حق بابا نه و من نه اونشب

اتاق سمت رفتم .شب همون

رو شلوارم و کت .هاش لباس کمد سر رفتم میبود کلیه هم باا یتقر .رحافظیام

شلوار هی. کمد تو کردم پرت و درآوردم

جلوم نازیپر که بود دستم هنوزتو ها لباس .کردم ست سبز راهنیپ با یمشک نیج

منو ...یوضع چه با اونم .شد ظاهر

چند بود یمدل نیهم کال .بهم زد زل و شد خشک .بود گرفته اشتباه رحافظیام با

مغزش تا دیکش یم طول قهیدق

..بود گفتنش !ها؟ همون هیقض کنه درک رو تشیموقع و بهش بده کار دستور

سنجاق زانوش یتاباال نهیس یرو از کیکوچ حوله هی فقط .ودب بدتر خودم وضع

شده شیآرا یموها اون با بود کرده

که نیا از قبل .بود شده عروسک .بود ختهیر لختش یها شونه یرو حلقه حلقه که

کنم کنترل رو نگاهم نتونم

دیچرخ عیسر شد هول.کردم پام رو شلوارم عیسر و رونیب برو زدم داد و برگشتم

دیچیپ سشیخ هییدمپا تو پاش که

تنش لباس که رفت ادمی اصال. شده یچ نمیبب ششیپ ونشستم رفتم. نیزم خورد و

با بود ادشی خودش یول .ستین

Page 250: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 251 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

یول .کرد رو رویز رو دلم نگاهش شرم .رونیب برم خواست من از هیوگر عجز

و بود شده وارید گچ مثل رنگش

201

اون کاش بود شکسته مطمئنا. بود شده اهیس و بود هکرد ورم پاش .برم نتونستم

زیچ همه و ومدینم رحافظیام لحظه

...مارستانیب ببرمش بپوشه ارمیب هاشو لباس برم خواستمیم. شد یم ریخ به ختم

... شدیم دینبا که آنچه شد یول

چشماش .یناراحت و تیعصبان از بود شده کبود صورتش بزنم حرف نداد مجال یحت

نگاهش .بود شده خون هکاس دو

گفتم و کردم باز رو دهنم تا .یدلخور و درد از ،پر گله از ،پر بود ازحرف پر

؟ رحافظیام:

. رونیب مابرو خونه از فقط: زد داد

.ختندیر سرم رو خی آب سطل هی انگار

.کنم یم مرور رو وگذشته زنمیم چرخ دارم یالک ابونایخ تو دمید اومدم که خودم به

کردم نگاه نیماش ساعت به

خورد خونشون بسته در به که چشمم .خونه برگشتم یحال چه با .بود کرده رد دورو

یعنی .دلم به زد چنگ یبغض هی

نیا بار صد دیشا بخوابم نتونستم صبح تا شد؟ بسته روم به شهیهم یدربرا نیا

. کردم مرور رو سال ستیب

هی کردم حس یول بود آشنا نا شماره .خورد زنگ میگوش که بود صبح نه ساعت

دادم جواب عیسر. خطه پشت آشنا

بله:

آرش :دیچیپ گوشم تو صداش

Page 251: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 251 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

.نازیپر جانم-

یروز بشم خورد و بشکنم انقدر کردمینم فکر اصال. انداخت چنگ نمیس به بغض

رهیبگ ازم رو نازیپر حافظ ریام که

یگوش تو هیگر یصدا ...ازش رو یبرخورد نیهمچ بودم مطمئن باایتقر که نیا با.

نکن هیگر تازیپر :گفتم دیچیپ

.زمیعز

...من آرش -

چطوره؟ پات .ستین هیگر وقت االن باش آروم جان یناز -

تو .بزنم حرف باهات نذارن گفته مهسا و ایهل به حافظ ریام. گرفتن گچ شکسته -

اصال شب؟ید شد یچ بگو خدا رو

!؟یاونجور ... اون اونم یکرد یم کاریچ حافظ ریام اتاق توتو

202

ینداد جواب زدم زنگ یهرچ اومدم من نبود .دنبالت ادیب حافظ ریام گفت خاله-

یباال از یوقت شدم نگرانت

که مینگران یبود حموم تو شد پاره نرده به کرد ریگ شلوارم اط،یح تو دراومدم

یها لباس از یکی رفتم شد، برطرف

نذاشت ریام. داشت زنونه یمهمون مرجان. برم شدینم خونمون .بپوشم رو حافظ

.بدم حیتوض بهش

.کنم یم درستش نکن هیگر توروخدا نازیپر :گفتم .کرد هیگر باز

یلیخ اون .ادینم در خونش یبزن حافظ ریام به کارد گهیم ایهل ؟یجور چه -

ترسمیم من که شیشناسیم وونستید

باشه؟ .نزار تنهام آرش

.باش آروم فقط برم قربونت زارمینم تنهات -

Page 252: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 252 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

. اومد حافظ کن قطع یپر :گفت که دمیشن رو مهسا یصدا

. شد قطع تماس یخداحافظ بدون

به یحت رونداد جوابم یول گرفتم تماس باهاش بار نیچند .بود گذشته روز ده

و یگوش یپا اومد. زدم زنگ خونشونم

دفاع ازم خواسته زنایپر مارستانیب تو گفتیم ایهل اومد ینم گهید شرکت .کرد قطع

گفته و گوشش تو رزدهیام کنه

رو نیزم یرو بزاره پاشو کماهی تا دینبا یپر گفته دکتر گفتیم .ارهین منو اسم گهید

به اصالا گفتیم .نهیشیم لچریو

جوش استخوانش تا بخوره یمقو یغذاها دیبا گفته دکتر که نیا ،با رسهینم خودش

هیگر همش خورهینم غذا بخوره،

. هکنیم

یپر خواستهیم حافظ ریام گفت بهم منظور با ایهل که مخصوصاا شدمیم وونهید داشتم

و یقانون یپزشک ببره رو

تب همش که بودم دنشید تاب یب انقدر. زنهینم حرف گهید و شده شوکه نازیپر

فکر چطور که بودم عجب در داشتم

شیآت داشتم مشبود داده دست از که حاال .هیکاف برام دنشید فقط که کردمیم

از برام که یکس رحافظیام. گرفتمیم

بدون تونستمینم هم روز کی یحت که یکس بود، زتریعز هم میخون برادر امهریک

ینطوریا حاال کنم روشب صبح اون

ایراحت نیا به خورد ینم آب چشمم که یتفاهم سوء. میبود شده تفاهم سوء ریاس

زور به شب هر. بشه برطرف

خواب از آشفته یخوابها دنید با زود یلیخ و برد یم خوابم صبح یهایکینزد

.دمیپریم

Page 253: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 253 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

203

در رفتم و ایدر به زدم رو دلم برگشتم که شرکت از .بود شده تموم طاقتم گهید

زدم رو زنگ درنگ بدون و خونشون

نرفتم چرا وقته چند نیا تو که کرد گله ی،کل تو رفتم. کرد باز رو در خاله

گرفتار که براش دادم حیتوض . دنشونید

ست؟ین رحافظیام: گفتم بودم

؟ شد درست شرکت یکارها. ادیم گهید االن بخره نون رفته -

شرکت به ومدنین واسه بهونه هی رحافظیام حتماا کردم فکر !بود؟ یچ منظورش

. آورده براش

.بایتقر آره :گفتم

که میبود سرپا هنوز .ستمتونینم یول بپرسم رو نازیپر حال خواستیم دلم چقدر

و خورد جا دنمید از. اومد رحافظیام

کرد یمصلحت کیعل و سالم افتاد خانه به که چشمش یول. شد هم در ابروهاش

.کرد یباز نقش خوب بایتقر.

چقدر. سالن تو میرفت رحافظیام تعارف با ...گوشم تو زد که افتادم یا یلیادسی

ازم نکهیا ،با بود ارزشمند برام کارش

یکار و بود سوءتفاهم گرچه بره، نایا خاله یجلو آبروم نذاشت باز بود یعصبان

با مینشست که سالن تو .بودم نکرده

نجا؟یا یاومد یچ یبرا :گفت اخم

.نکردم بلند رو سرم .شد مانع نازیپر کردن سالم یصدا کنم، باز دهن خواستم تا

نخواستم یول رفت ضعف براش دلم

نشسته لچریو یرو دمید پاشو یول .بشه شتریب شیآت زمیه و نهیبب رو نگاهم ریام

گلوم تو شد گوله یزیچ هی. بود

.اتاقت تو برو برگرد ؟یاومد یچ واسه :گفت نازیپر به رو حافظ ریام.

Page 254: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 254 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

.بشه دعواتون دمیترس. ریام توروخدا-

نگاهش هم ریام. کنم نگاهش و کنم بلند سر شد باعث کالمش یسادگ و بغض

هم هنوز رحافظیام نگاه تو عشق .کرد

گرفتم ازش نگاه. بود تعصب و غرور یرو از غضبش و اخم. بود یپررنگ همون به

حرف که اومدم رحافظیام :گفتم و

. ذارمینم رونیب نجایا از پامو هم ینکن گوش تا بزنم

رو؟ یکرد امکیپ برام که ییحرفها و؟یچ :گفت یآروم یول بم یصدا با

.یخوند پس -

؟یچ هک -

... حرفم بذار رفاقتمون به تورو حافظ -

204

قسم گهید کنهیم رونابود رفاقت انتیخ !!!!قیرف: دیبر رو حرفم و زد یپوزخند

. برام شده ارزش یب که نده

. شدمیم وونهید داشتم .کردیم هیگر آروم نازیپر

.یفروخت فاهمسوءت هی به رو یبرادر و رفاقت سال ستیب ؟ینکرد باورم حافظ-

من .یبگ تو یهرچ اصال نداره یبیع

.کنم یم عقدش! کردم انتیخ یگینم مگه .خوائن

نازیپر متعجب نگاه ینیسنگ یول. نخورد یتکون چیه. نشد هم یعصب. جانخورد اصالا

ادامه. کردم حس روخودم رو

:دادم

من .بره بزار و کنه انتیخ که هیاون خائن کنم عقدش دیبا گهیم هم قانون و شرع

... آخرش تا هستم

Page 255: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 255 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

.نزد یحرف حافظ ریام که کردم شکر رو خدا من و اومد یچا ینیس همراه خاله

که بود دورنگردونده رو ینیس هنوز

و ایدر به زدم رو دلم گذشت، یاحوالپرس به که کمی .دیرس راه از دمیوح عمو

نون. یکرد یپدر برام دیوح عمو :گفتم

نون همون به رو تو یول .ازتون دارم یدرخواست هی... سال چند خوردم رو نمکت و

نمکدون دینکن ،فکر نمک و

رو نمک و نون حرمت من زترهیعز برام مرجان از که بایفر خاله جان به. شکوندم

.دونمیم

. بزن رو حرفت پسرم هیحرف چه نیا -

.. انیب مرجان و بابا شب فردا دیبد اجازه اگه خواستمیم-

. چشم رو قدمتشون-

بگم خوام یم یچ دندیفهم کردم حس بود دیوح عمو و خاله یلبا رو یلبخند

نییپا رو سرم و بستم چشمامو.

. یخواستگار یبرا: گفتم و انداختم

.خورد ام سرشونه به یدست که نییپا سرم و بود بسته چشمهام وقت چقدر دونمینم

شدم بلند .بود دیوح عمو

آزار رو خودم سال همه نیا یعنی! شد ینم رمباو .بود لبخند از پر لباش. جلوش

خاله به. بود پوچ و چیه خاطر به دادم

.بود لبش رو لبخند. داشت اشک برق چشماش کردم نگاه که

یحت نازیپر به. نداد اجازه که بزرگش قلب خاطر به ببوسم رو عمو دست خواستم

یعنی نکردم هم ینگاه مین

، دمیشن و گفتم یچ دمینفهم کردم ایح حافظ ریام و دیوح عمو و خاله از .نتونستم

ریام. کردم یخداحافظ زود یلیخ

Page 256: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 256 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

هاش اخم پشت یروحت نگاهش محبت هنوز .اومد بدرقه واسه شهیهم مثل حافظ

.بدم صیتشخ تونستمیم هم

205

.ببخش منو و کن یمردونگ یول! نامرد من ریام -

تر برادر برام امهریک از... خودم مثل جونمه به جونش دونستمیم. دیلرز کردم حس

. بود تر زیعز و

یهرچ بعد کن لیتکم رو فالح و یکرمان پروژه حداقل شرکت ایب فردا :دادم ادامه

.یبگ تو

یم کار روشون خونه تو ارمیم امیم فردا :گفت کنه نگاهم نکهیا بدون و کرد باز لب

. کنم

.نشم مزاحمت دمیم قول خودت دفتر تو شرکت تو ایب-

هنوز؟ یقیرف که تو قینارف من: گفتم و اش شونه به زدم

...رونیب خونشون از زدم

شیمنش یوقت .بودم دهیند رو مطبش شتریب دوبار یکی .مرجان مطب رفتم میمستق

نجاان،یا پسرتون گفت بهش

. داخل رفتم .کرد ذوق دمیفهم

سالم -

. نیزم میزد یم یزیچ ،ی،شتر یگاو دیکرد یم خبر آقا .پسرم ماهت یرو به -

.یفتین خرج تو اومدم خبر یب: گفتم .گرفت خندم

.نشستم منم .نشست باخنده

؟یومدین که لیدل یب-

.یکن عمل دماغمو خوام یم چرا -

Page 257: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 257 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

.نبودم یمیصم مرجان با وقت چیه .دمینخند یول گرفت، ام خنده هم خودم .دیخند

.بودم بهیغر و دور یلیخ ازش

.رمیبگ زن خوام یم: گفتم مقدمه یب

که دونمیم. مبارکه: گفت و شد باز لبخند به هاش لب آروم آروم یول .شد شوکه

نیا هست یک حاال .ستیتاران طرف

؟!یزد پس رو تارا و یسادیوا بابات و من یجلو خاطرش به که خوشگل خانوم

206

. نازیپر :گفتم راحت یلیخ

حافظ؟ ریام خواهر خودمون؟ نازیپر :گفت بعد هیثان چند. کرد نگاهم تعجب با

!بود؟ شده خودش مال نازیپر یک از

نه؟ .ستهیب انتخابم آره-

؟ نازیپر نبود تیآبج مگه .شدم شوکه کمی یول .دوعه و ستیب -

.بزار قرار شب فردا یبرا رویبگ تماس بایفر خاله با کن لطف... وقت چیه نه-

.یکن تصحب هم بابات با ستیبدن عجله با چه -

.دونمیم زارهیم احترام من انتخاب به بابا -

.دادم نوبت یکل شب فردا -

دعوت دست با کنم یخال سرش شهیهم مثل رو میدل و دق و بزنم یحرف خواستم تا

ساعت: گفت و کرد سکوتم به

.کنم یم چند؟لغوشون

"!دوزرده اونم یکن یم تخم "

ینیریش و گل .بزن زنگ بهم دیباش هماهنگ بگو هم بابا به یراحت که یساعت هر -

.امیم رمیگیم خودم هم

؟یندار یکار : شدم بلند

Page 258: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 258 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

اخماتو .یا داده قورت وعصا اخالق بد همچنان یول یشیم داماد یدار .یبود حاال -

اخمات دونمیم گرچه !بچه کن وا

.باباته و من مال فقط

.نره ادتی رفتم من!؟یاخم چه -

. رهیبگ زن دخوایم پسرم بره ادمی شهیم -

.گفتنتم پسرم نیا ی مرده مرجان مامان یوا-

207

.ارشیک یبد یلیخ -

.دونمیم -

.رونیب زدم مطب از

یم فکر ها وقت یبعض بود زده ساده کیش و اسپرت پیت هی شهیهم مثل مرجان

و چهل ادینم بهش اصال کردم

از سر بابا .یآجر ،رنگ ست شلوار با رونش یرو تا بلند کت هی. باشه سالش هشت

از تر زیعز برام شناخت ینم پا

مرجان ...یمادر هم و بود کرده یپدر برام بود توانش در که ییجا تا .بود مرجان

نیا: گفت و کرد اسپرتم پیت به نگاه

!؟یایب یخوایم یجور

:گفتم و کردم میمداد نوک و دیسف چهارخونه راهنیپ و یمشک نیج شلوار به نگاه

!چمه؟ گهم آره

الا مث یخواستگار میریم میدار یبپوش شلوار و کت االن دیبا تو !یداماد -

.ترم راحت ینجوریا -

.یباش هم تر راحت که ایب یشلوار ریز با یخوایم :گفت خنده با بابا

Page 259: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 259 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

به یاجیاحت کنم ینم فکر شدم بزرگ خونه اون تو شتریب من :گفتم .گرفت ام خنده

یبرا ضمن در. باشه کارها نیا

.دیوح عمو خونه رمیم شهیهم مثل دارم نکرده رییتغ یزیچ من

و یصورت شلوار با االن نازیپر یکرد فکر نکنه .کرده رییتغ زایچ یلیخ چرا -

منتظرته؟ یخرس شرتیت

بود اومده دنبالم کوچه تو یوقت شب نصفه ها لباس نیا با رو نازیپر بابا بار هی ادمهی

.ودب اومده خوشش یلیخ .دی،د

... نازیپر هیشب یزیچ هی یایب ایدن دختر تو داشتم دوست شهیهم گفت بهم بعدش

؟ بپوشم شلوار و کت برم :گفتم و زدم یلبخند

208

!داماد شاه داره فرق شبا هیبق با امشب. خانوم عروس ذوق تو بخوره نزار آره -

ادیم بهت شتریب بپوش تویمشک کت :گفت مرجان

میقبل یها رفتن با رفتن نیا گفت؛یم راست بابا. اومد خوشم شتریب شدم آماده یوقت

یوقت... کرد یم فرق یلیخ

رو کتم قهی و شد کمینزد مرجان .کردند نگاهم نیتحس با هردو توسالن رفتم

خوشبخت انشااهلل :گفت و کرد مرتب

.یبش

. شهیم رید گهید میبر: گفتم و زدم بهش یلبخند

؟ نه ای یدار عروس دل از خبر حاال: دیپرس طنتیش با بابا

.ستمین خودم دل از مطمئنم اون دل از که انقدر -

چشمهات حرف با گرچه ومدین خوشم حرفت از: گفت و شد هم به بابا یها اخم

تر عاشق دیبا مرد شهیهم. خونهینم

Page 260: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 261 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

تا باشه تر عاشق دیبا ،مرد داره ادیز آرزو و ایرو داره، ،ادا داره ناز زن .باشه

وبه اداهاش به زنش ناز به کنه یصبور

.جنگهیم براشون که اهاشیرو

ادیز ادا و ناز مرجان .بود تنها شهیهم بابا .کردمیم درک رو حرفش یمعن خوب

تیاولو تو آرزوهاش و داشت

...بودند شیزندگ

.دارم دوستش بابا راحت التیخ -

.می؟بر دیدیکش سر رو ها نوشابه: گفت مرجان .زد یلبخند

. زد ینیلبخندغمگ بابا

یبرا همشون بایتقر. بودند هم یرعلیام و ماهیپر و سایپر .بود جمع جمعشون

.نازیپر جز به اومدند استقبال

من با ...شهیهم مثل کرد، بش و خوش بابا و مرجان با باز یرو با هم رحافظیام

مثل نه کرد یاحوالپرس و داد دست

به مشیمال هیتک و بود ستادهیا سالن یانتها ازنیپر میشد که سالن داخل... شهیهم

جذب کیتون هی .بود مبل دسته

هی بود معلوم پاش از کمی یمشک یدمپا نیج شلوار هی با بود تنش یتونیز وکوتاه

ام یتونیز یها طرح با یمشک شاله

بکنم که یکار نیاول گذشت ذهنم از. یخوردن و خوشگل شهیهم مثل بود سرش

ندازمیم دور ور شیمشک یها شال

209

ادی.یمشک رنگ به داشت عالقه بیعج. کردیم سرش یمشک یوقت گرفت یم دلم...

افتادم یم بابا حاج ختم مراسم

...کنم آرومش نتونستم من و کرد هیگر چقدر

Page 261: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 261 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

کرد یعذرخواه بابا و مرجان از لبخند با یول ادیب جلو استقبال یبرا نتونست نازیپر

کرد هاشار پاش به و

؟ یدونستیم شما : گفت من به رو متعجب مرجان

. بله -

.بسوزه عشق پدر: گفت نازیپر به یچشمک با بابا

.شدمیم خفه داشتم .مینشست یهمگ .نشست کنارش نازیپر دنیبوس از بعد مرجان

از یجزئ که انگار نه انگار

با غزاله .دندش فارغ که یاحوالپرس از .کردیم فرق امشب واقعاا ! بودم خانوادشون

لچریو خانوم عروس :گفت خنده

بکشم؟ رو جورت خودم ای یاریب ییچا یبر ارمیب

کردمینم فکر یول داشت مشکل غزاله با کالا . انفجاره آماده نازیپر االن دمیفهم

دونه هی .گهید بود نازیپر !بشه منفجر

شنا ینیس تو اوانیل زیبر یسرخال یول اریب برو :گفت شهیهم مثل راحت یلیخ ...بود

یخواستگار شب مثل .نکنن

.میدیخندیم میدیدیم ینیس روز سه تا .خودت

به رو لبش خاله ی،ول کردند دایپ لبخند جرعت هم هیبق و دیخند صدا با یعل ریام

یشوخ: گفت و گرفت دندون

. جان غزاله کنهیم

.گهید شوهره خواهر: گفت یپنهون یحرص با غزاله

تازه نکردم یشوخ هم اصال :گفت رفت غزاله یوقت که نازیپر از بود گرفته خندم

سه تا نگفتم کردم یخانوم یلیخ

! شایریبگ ینش خر میگفتیم یرعلیام به میدید یم ینیس روز

!نازیپر: گفت بار شماتت خاله

Page 262: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 262 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

رفتار .بود طاق به غزاله سر دنیکوب از تشیرضا نشانه که زد یپهن لبخند نازیپر

.شد باز خمی کمی دمید که رو نازیپر

ریپ اصالا دارم دوست رو تیروح. نازیپر یطونیش یلیخ: گفت لبخند با مرجان

.یشینم

210

.بودم دخترونش شرم نیا عاشق .شد ریسربز و زد یلبخند نازیپر. رفت قنج دلم

صحبت مشغول هم با دو به دو

به حواسش یکس اصالا انگار. بودم شده عرق سیخ نبود دلم تو دل .بودند شده

هم نازیپر. نبود تجمعمون علت

وقت یکل از بعد باالخره. داره منو حال که بود معلوم هاش چشم از بود منتظر

رازیش از جان اردالن: گفت مرجان

رو امشب ینینش شب علت رفته ادتونی کنم فکر .رونیب دیایب

اومد بودند انداخته راه دیوح عمو با که هیحافظ و رازیش بحث از و زد یلبخند بابا

خانم گهیم راست :گفت و رونیب

؟ یرازیش یآقا گمینم درست. رازهیش از قشنگتر تهران امشب .دکتر

.شماست با حق البته صد :گفت و شد تر پررنگ لبخندش دیوح عمو

اریاخت صاحب .ما تا شماست پسر شتریب که ارشیک. مطلب اصل سر میبر پس -

منت دهید به دیبگ یچ هر دییشما

. دارم

ش هیبق .باشن داشته دوست رو گریهمد که ارشنیک و نازیپر اصل .دیدار اریاخت-

س هیحاش تو و فاتیتشر

اامیب رونیب یسالگ شش همان از نجایا اومده کله با که ارشیک: گفت خنده با بابا

.خونتون تو از ستین

Page 263: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 263 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

حافظ ریام. بخندم نذاشت شرم یول گرفت، ام خنده هم خودم .دندیخند یهمگ

هم شرکت امروزتو. بود پکر یلیخ

. مینداشت هم با یبرخورد چیه

یقهایدق چند ارشیک و جان نازیپر یرازیش یآقا اجازه با ستین بهتر :گفت مرجان

کنند؟ صحبت هم با

.خدا تورو نه یوا :گفت فکر یب شهیهم مثل نازیپر

و دمیترس لحظه هی نکنم نگاهش کردم یم یسع که منم یحت .کردند نگاهش یهمگ

باعث نگاهمون. کردم نگاهش

.برم راه تونمینم که من آخه:بگه و ربندازهیز به سر شد

:گفت و کرد یا خنده مرجان دندیکش یراحت نفس. شد راحت همه الیخ انگار

شما تا میریم ما زمیعز نداره اشکال

.دیباش راحت

که میندار یحرف !!یحرف هچ اصالا دیشیم تیاذ شما ینجوریا خانوم مرجان نه یوا-

آرش؟ نه مگه

همون نیا. بکنه رو مراسم مالحظه کمی که کردیم هیتوج رو نازیپر یکی کاش یوا

گفت بابا شب سر که بود فرقه

!رهیم ادشی یه نازیپر انگار!

211

ابرو و چشم اشاره با .بود گرفته شون خنده هیبق یول .بود توهم حافظ ریام یها اخم

ریز به سر .بشه اروم گفتم شبه

رفتند یو یت سالن به یهمگ و کرد اشاره هم جمع به و شد بلند خنده با مرجان شد

و میشونیپ رو دمیکش دست.

! نازیپر تو دست از: گفتم کردم پاک رو عرقش

Page 264: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 264 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

ها؟-

گوشتو بود مونده کم رحافظیام یجلو حداقل کن مالحظه کمی:گفتم و گرفت خندم

.چونهیبپ

؟ینگفت من به قبلش چرا بعدشم .نبود حواسم دیپر دهنم از .گهیاردین روم به عه -

کنم سکته بود مونده کم شبید

. کشهیم رو جفتمون رحافظیام االن گفتم.

؟ رمیبگ پس رو حرفم یناراحت-

.یکن یم غلط-

.یا دونه هی :گفتم و دمیخند

آرش؟ .دونم یم -

ارش؟ جان -

.روز چند نیا تو گذشت بهم یچ یدونینم -

.شد تموم یچ همه یول دونم یم !ها یرینگ آبغوره -

.شمیم وونهید دارم زنهینم حرف باهام اصال حافظ ریام -

.شهیم درست -

.کنهیم رو هیبق و بابات و خانوم مرجان مالحظه !ها هیالک همش هاش خنده -

گهید .دمیم قول کنم یم درستش. خانوما خانوم ستین حرفها نیا وقت االن-

باشه؟ نکن رو فکرش

؟یخوب تو .باشه -

!نباشم؟ خوب رمیگیم زن دارم -

212

.خوابم انگار شهینم باورم: گفت و دیخند

؟یداریب بشه باورت رمیبگ گازت امیب یخوایم -

Page 265: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 265 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

اون !زنهیم دارمون ریام یسر نیا شونه فاصله باهامون متر چند همش خره نه -

خورده گهید که نیا بود نخورده آش

.ست

. خنده ریز زدم و دارم نگه رو خودم نتونستم

.سیه -

؟؟یحرف یشرط یبگ یخوا ینم یچیه :گفتم و کردم روجمع خندم

دارم؟ سوال چرا-

بپرس؟ -

؟یدار دوستم -

بغلش محکم و کنارش رفتم یم حتماا نداشتن دید بهمون اگه رفت ضعف براش دلم

خودت گفتم .شه له تا کردم یم

؟یکن یم فکر یچ

. گهید بگو خوب!!؟ دارم فکر اصال من -

.ش اندازه نشه جاش تو یکوچولو سر تو که انقدر-

.یکن ازدواج باهام یخوایم یمجبور سر از کردم یفکرم همش .شکر رو خدا -

؟یندار سوال گهید .نکن هم یالک یفکرها. وونهید نداره وجود یاجبار چیه -

.یباش داشته دوستم شهیهم بده قول .دارم شرط چرا -

.نکن یدلبر خورمتایم امیم یناز -

؟یندار موال سوال یچ تو .خب بود شرطم !!هیچ یدلبر -

213

.یا دونه هی سوال و شرط یب -

؟ آرش :گفت مظلوم و آروم کردو جمعش زود یول .دیخند

آرش؟ جان-

Page 266: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 266 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

.ها یکن درستش یداد قول -

یرو به بوده سوءتفاهم هی و رفته تند دونهیم رحافظیما االنشم نیهم راحت التیخ -

.ارهینم خودش

شدم بلند . کینزد اومد. داد رییتغ رو نگاهمون جهت حافظ ریام سرفه یصدا

مقدمه یب و نشست بهم توجهیب

مهم برام دینکرد ای دیکرد یغلط هر. متنفرم کردن ازدواج مدل نیا از: گفت

یا قهعال اگه که دیبدون خواستم .ستین

.دیبد ازدواج مدل نیا به تن دیستین مجبور ستین کار در

دینبا بود ینطوریا مدلش کال ریام .ستمیبا جلوش بود وقتش .شد گرفته حالم

...یدادیوام جلوش

...دیلرز دلم کردم، چرا .نکردم خطا گمینم. یداداشم. یزمیعز .یقمیرف رحافظیام -

از کن یبرادر. دینلرز پام یول

.یدونیم که دونمیم پاکتره گل از نازمیپر .بگذر گناهم هی نیا

ی هیمهر. دیبش خوشبخت دوارمیام: گفت خلقش بد ژست همون با و شد بلند

با تمام سکه تولدش خیتار به خواهرم

.تهرانه یجا نیبهتر تو خونه هی

.گفتم نه اگه جونته خواهرم ی هیمهر بگو یترسونیم یچ از منو -

هیمهر هیقض: گفت و برگشت و شد مونیپش راه مهین یول یو یت سالن سمت رفت

. نگفتم یجد رو

ر؟یام یشناخت ینجوریا ؟منویبزن محک رو م عالقه زانیم یخواستیم-

دمیفهم. بودم داده قول نازمیپر به .کردم یم درستش یول گرفت ازش دلم .رفت

طاقت گهید .گرفته بغضش نازیپر

ادشیز عالقه از باش آروم نازیپر: گفتم و کنارش نشستم رفتم شدم بلند .اوردمین

دختر دونمیم. زنهیم رو حرفها نیا

Page 267: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 267 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

.مثبته جوابمون که بگم یندار یا گهید حرف اگه .یدیفهم و یهست یباهوش

.شم آروم کمی بزار -

214

تونستمیم که دستاشو یول .داشت دید سالن به کنم آرومش بغلم تو تونستم ینم

نازش و فیظر یدستا ومآر .رمیبگ

.دادم یفشار و گرفتم دستهام یتو رو

.بده فرصت بهم. بخوره تکون دلت تو آب زارمینم .نفس نیآخر ،تا باهاتم من -

.بشه قبل مثل یچ همه دمیم قول

باشه؟

.باشه -

؟ نازیپر -

جونم؟-

نه؟ ای هست ینامزد دوران به یازین نظرت به -

.دونم ینم -

ذاشتمینم هفته هی به بود نشکسته پات اگه .میکن یعروس زود دارم دوست من -

وقت چند نگفت دکتر. برسه

؟یبر راه یتونینم

بتونم که کشهیم هفته سه دو گفت دکتر. کنه یم باز پامو گچ گهید روز ستیب -

.برم راه راحت

؟ خوبه .گهید ماه دو برا بمونه یعروس و عقد مراسم پس -

ندارم خودم دست کار تا شدم بلند.براش دیکش پر دلم .انداخت نییپا رو سرش

.گرفتم فاصله ازش

.هیبق شیپ میبر عصاتو؟ ای ارمیلچرتوبیو -

Page 268: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 268 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

. امیم راه کنه کمک ادیب بگو یرعلیام به برو ادیم بدم نه -

.ینزار نیزم تو پا-

.ادیب بگو برو .گهید شدم اوستا -

عمو خونه تو بشن جمع کیزدن اقوام بود، گهید روز سه که شب جمعه شد قرار

مونینامزد یرسم طور به و نایا دیوح

نازیپر مثبت جواب فقط .نشد ربهایش و هیمهر از یحرف گهید شب اون .بشه اعالم

سه نیا تو .ینیریش خوردن و بود

215

یول کنه انتخاب خودش رو حلقمون خواستیم دلم .دمیند رو نازیپر گهید روز

ادینم عصا ای لچریو اب که دونستمیم

رو نازیپر خوام یم حلقه دیخر یبرا بگم برم بخوام که شدینم ام روم اصالا .رونیب

حافظ ریام برخورد از.رونیب ببرم

سلن حلقه دیخر یبرا افتاد ادمی .کنم ترش حساس خواستینم دلم. دمیترسیم هم

رفته هم ایهل و نازیپر سپند، و

.گرفتم رو یمنش یگوش و برداشتم رو یگوش .بودند

بله؟ -

.دفترم ایب-

.چشم -

. تو اومد ایهل و خورد در به یا تقه

. دینباش خسته-

.ممنون-

.کردم میتنظ هم رو فردا پس و فردا یقراردادها .کردم رومرتب ها لیفا همه -

دیبد اجازه اگه ندارم یکار گهید

Page 269: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 269 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

.نازیپر شیپ برم خوام یم برم زودتر

. نداره اشکال -

. ممنون یلیخ-

.داشتما کارت زدم صدات من نکهیا مثل :گفتم .بره کرد گرد عقب

د؟ییبفرما نبود حواسم دیببخش آخ -

.داره دوست یمدل چه دونمینم بخرم حلقه نازیپر یبرا برم خوام یم -

د؟یبر ینم رو خودش چرا خوب -

.لیدل چند به -

.فهمم یم اوهوم-

216

خوب؟ -

. کرد انتخاب حلقشو یپر میبود رفته سلن حلقه دیخر یبرا که روز اون راستش -

دخترا نیا از امان .روز همون کرده انتخاب حلقشو ام ایهل خود مطمئنم.گرفت خندم

. مشیریبگ میبر هم با ست،ین سخته اگه پس -

االن؟-

!!امشب مراسم از بعد بزار نه -

پاساژه شده باز االن حتماا هارهچ ساعت میبر باشه. نبود حواسم اصال دیببخش -

کنه لیتعط اونم داشت دوست وقت هر .میگردیبرنم شرکت گهید بگو حافظ ریام به-

. چشم -

.منتظرم رونیب پس-

.شدم آسانسور سوار ایهل همراه

؟یآیم من همراه یگفت حافظ ریام به -

.رمیبگ اجازه نداشت یلیدل-

Page 270: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 271 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

. نبود نیا منظورم -

.بهش گفتم-

"! یریگیم جبهه یدار ضمر پس"

بود کرده انتخاب نازیپر که یحلقها .میشد یطالفروش داخل .نزدم یحرف گهید

نگشیر بود فیظر دیسف طال انگشتر

اومد خوشم .بود اریش داخل زیر نینگ تک هی و بود شده باز حلقه یباال از بیاور

.کیش و ساده.

. آوردم در انگشترها ینیس از

217

خوبه؟ زشیسا -

. بود اندازه .کرد درستش آره -

نازیپر یکارها از بود گرفته خندم

.آورد هم رو مردونه یها حلقه ینیس فروشنده

. ها نیپالت ینیس دیاریب رو نیتریو پشت یدوم ینیس دیببخش آقا :گفت ایهل

.بردار نویا :گفت و درآورد ینیس داخل از یا حلقه

.بود قشنگ .کردم نگاهش

؟ نیا چرا حاال -

. بود کرده انتخاب هم رو شما حلقه نازیپر آخه :گفت و گرفت گاز رو لبش

رو ایهل میدیروخر ها حلقه .دیکش پر براش دلم. گرفتم رو خندم یجلو زور به

هم خودم .ناینازیپر خونه رسوندم

که کردیم غرغر و بود زده زنگ دفه ده صبح از مرجان .بشم آماده تا خونه رفتم

.شرکت فتمر چرا

Page 271: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 271 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

یم نظر زیچ همه مورد در وسواس با .اومد خوشش دادم مرجان نشون رو ها حلقه

رنگ و موها مدل یحت .داد

...مادرمه کردمیم حس داشتم تازه !بود جالب برام .جورابام

و شناخت یم رو تارا چون بود گرفته سخت بهم باتارا ازدواج یبرا اگه گفت بهم

کنهیم خوشبختم که دونستیم

قرار فشار و تنگنا تو هرگز یدار عالقه یا گهید یکس به دونستمیم اگه گفت.

.دادمتینم

. بودند جمع دیوح عمو ی خونه یهمگ

؟قبال هیجور چه االن .کنندیم مشخص رو ربهایش و هیمهر که رسمه: گفت نادر ییدا

نه؟ ای گرفته صورت توافق

.همونه بگن یرازیش یآقا هرچه: گفت بابا

.شونهیخوشبخت اصل. گرفته یک داده یک رو هیمهر :گفت دیوح عمو

218

رو هیمهر زانیم خوام یم نباشه، یگستاخ و دیبد اجازه اگه: گفتم ایدر به زدم دلو

.کنم نییتع خودم

یصلوات پدر نیا .گهید هیتو گردن حال هر به بهتره ینطوریا اتفاقاا :گفت نادر ییدا

لمطالبهعندا شناسمیم من که ام

.رهیگیم روازت همه

تو هاش اخم کردم نگاه رحافظیام به.من به دادند رو حواسشون و دندیخند یهمگ

یجد حرفش دونستمیم .شد هم

تولد خیتار به: گفتم نادر ییدا به .کنم کاریچ خوام یم دونهیم هم االن و نبوده

.ام خونه سند با تمام سکه نازیپر

.بابا و رجانم یحت .کردند کوپ همه دمیفهم

Page 272: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 272 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

.مبارکه :گفت و اومد خودش به همه از زودتر بابا

دیبد اجازه اگه: گفت و کرد باز رو ها حلقه جعبه در مرجان. زدند دست یهمگ

.نندیبش هم کنار داماد و عروس

نازیپر کنار مهسا یجا و شدم بلند زدن دست یصدا با شه بلند تونستینم که نازیپر

رو حلقه یوقت .نشستم

...شکرت ای خدا بگم بزنم ادیفر خواستیم دلم واقعاا کردم شدست

تونستمینم .بود یکاف برام نیهم کرد، یم یراض رو دلم نازیپر نگاه تو یشاد برق

ببوسم رو عروسم دامادها هیبق مثل

خودم به خودم هم دیشا .کنم رو ام عالقه و داشتن دوست زمزمه گوشش یتو و

زا شتریب .گرفتمیم سخت داشتم

لبخند .بزنم بهش یلبخند تونستم فقط .داشتم شرم حافظ ریام از دیوح عمو و خاله

حلقه .بود من از تر قیعم نازیپر

انداخت انگشتم به رو حلقه .سپردم هاش دست به رو دستم . گرفت دست به رو ام

داد و غیج و زدن دست یصدا و

.شد بلند ها بچه

تعارف بهم هم بار کی یحت حافظ ریام یول بود گذشته مونینامزد از هفته کی

زنگ هم خاله .خونشون برم که نکرد

.بود شده ذره هی براش دلم. برم شدینم روم اصالا که هم خودم. زدینم

داده پس رو شیگوش رحافظیام دونستمینم. بود خاموش همچنان نازیپر یگوش

که بود نداده احتماالا نه؟ ای بهش

...بودم کرده نامزد سرم ریخ .بودم شده کالفه تیوضع نیا از یحساب. بود خاموش

ینم اصالا که هم حافظ ریام

رحافظیام نداشتم طاقت گهید. بود سرد همچنان و ادیب کوتاه موضعش از خواست

از راحت الیخ با. بود شرکت

Page 273: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 273 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

اگه بودم مطمئن زدمیم حرف باهاش .خونشون زدم زنگ خونه یتو نبودنش

یصدا .شمیم وونهید نشنوم صداشو

بله؟: دیچیپ یگوش تو خاله

219

.مامان سالم: گفتم ایدر به زدم دلو کنم صداش بایفر مامان داشتم دوست یبچگ از

!عجب ؟چه یخوب پسرم سالم -

.بایفر مامان نکن یکار چوب شدینم روم -

قرمه !! خوادیم شدن رو خودش خونه بره ای بزنه زنگ بخواد آدم خوب پسر -

. نجایا ایب شب ختمپ یسبز

. چشم-

؟ بایفر مامان:دادم ادامه و کردم یمکث

جانم؟-

با... خواستمیم... خواستمیم -

؟یبزن حرف نازیباپر-

نداره؟ یاشکال اگه: گفتم و دمیکش یراحت نفس

.مینکرد یفرق چیه مییآدمها همون ما نکن یبگیغر نقدریا داره یاشکال چه -

. خدا به شما یا دونه هی -

.نازیپر اتاق برمیم رو یگوش .میمنتظرت شب-

.نکنه درد دستتون -

. تلفن مامان جان نازیپر :دمیشن صداشو

.خوابه بگو ندارم حوصله مامان؟ هیک-

؟یخواب بگم .ارشهیک. اخالق بد -

Page 274: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 274 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

یصدا و دیخند ام خاله. نشست لبام رو یلبخند .دمیشن شویخوشحال غیج یصدا

سنف یوصدا اومد در شدن بسته

...نازیپر یها

220

ناز؟یپر: گفتم آروم

. نداد جواب

؟یدینم جواب زمیعز نازیپر-

.کرد ام شوکه اش هیگر هق هق یصدا جاش به نداد جواب بازم

جان؟ ی؟ناز یکن یم هیگر یدار نازیپر-

.آرش یبد یلیخ -

.بگو بهم لشویدل فقط بدم یلیخ آره .خانوم نکن هیگر -

.شده خشک ودر تلفن به چشمم روزه چند یبزن زنگ هی دینبا !؟یدونینم تو یعنی -

.شدما زنت سرم ریخ

ریام سرد رفتار بزنم زنگ شدینم روم.خدا به شرمندم .برم زنم قربون من که آخ-

چند امین شدیم باعث هم حافظ

.بود خاموش زدم زنگ تیگوش به دفعه

دلم .نشد روشن گهید مکرد خاموشش کرد هنگ میگوش :گفت و کرد ینیف نیف

توروخدا آرش شده ذره هی برات

باشه؟+.نجایا ایب شب

. امیم امشب .تنگه دلم شتریب خودم نکن هیگر وونهید -

؟یگیم راست-

. کنه حال طونیش گفتم دروغ هی نه-

. شد ییهوا دلم اش خنده یصدا از .دیخند

Page 275: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 275 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

چطوره؟ پات-

.شهیم بهترم نهیبب رو تو .خوبه رسونهیم سالم -

.ها سراغت امیم کن یطونیش کم :دمیخند

221

دلم چون .کنم یم یطونیش بازم یایم زودتر هام کردن یطونیش با بدونم اگه -

یخر یلیخ خدا به شده ذره هی برات

.کشمتیم برسه بهت دستم اگه

.باش خودت مواظب امیم شب .بشم دلت یفدا -

؟یکن قطع یخوایم-

. آره بگم ومدین دلم رشیلگد و نیغمگ یصدا از

. زمیعز نه-

آرش؟-

جانم؟ -

؟ رونیب یبریم منو .ام خونه روزه ستیب خونه تو دیپوس دلم -

؟ که یدونیم .شه ینم-

.دونمیم-

.یکن یم درک که نیآفر -

.زنهیم زنگ بهم روز هر مامانت-

مرجان؟ -

. مامانت معرفت و مرام باز آره -

!رو طیشرا که یدونیم ایبنداز کهیت یهنشد قرار گهی،د شم فدات-

.شد درست دیشا. یکن ستیر رو میگوش یاریم رو تاپت لب شب .آره -

.بخواه جون شما -

Page 276: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 276 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

! یباش تو نشده عاشق هنوز گفت بهم که یعوض اون شهینم باورم هنوز آرش -

222

. دمیخند

عقب کار یکل کنم قطع یشینم ناراحت اگه زمیعز نازیپر.خودمم بشه باورت -

.نمتیبیم شب .دارم افتاده

.ایب زود.باشه -

. چشم -

.یخداحافظ-

. باش خودت مواظب -

حافظ ریام نیماش. شدم دیوح عمو خونه یراه رز گل دسته هی و ینیریش جعبه هی با

کرده یتنبل باز. بود پارک در دم

ینیریش و گل کردم پرت نیماش داخل و درآوردم رو کتم.ببرتش اطیح داخل بود

درب سمت رفتم و برداشتم رو

.اطشونیح

؟یدیکش زحمت چرا :گفت بایفر مامان. بودند اونجا هم غزاله و یعل ریام

.فشهیوظ :گفت غزاله بزنم یحرف من نکهیا از قبل

!نداره یربط ما به که هم گل: گفت و گرفت دستم از رو ینیریش

یکل دلم تو .نازبدمیپر دست به رو گلها خودم خواست یم دلم چقدر .زدم یلبخند

همراه .کردم تشکر غزاله از

سه نیاست دیسف شرت یت مبل یرو بود نشسته نازیپر .سالن داخل میرفت یرعلیام

،با بود دهیپوش یشل قهی ربع

بود بسته سرش یباال یاسب دم موهاشو.نبود سرش هم یروسر .یخی نیج شلوار

چشماش. ومدیم بهش چقدر.

Page 277: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 277 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

ریام. کرد سالم و شد بلند من دنید با .بود شده تر یخواستن صورتش و تر یوحش

از یخال یها وانیل و ینیس یعل

رو گل دسته و شدم کینزد .رفت رونیب سالن از و داشت زبریم یرو رواز یچا

.ماهت یرو به: گفتم و دستش دادم

. آرش یمرس :گفت و دیکش بو رو ها گل زدو یلبخند

.نداره رو خوشگلم خانم مقابل :گفتم و اوردم وچولوشک ینیب به یآروم فشار

223

کمی .دیوح عمو سرشان پشت و شدند سالن داخل یرعلیام و غزاله و بایفر مامان

گفتم و اوردمین طاقت گذشت که

ست؟ین خونه رحافظیام پس:

به درد سر زور از: گفت یناراحت با و انداخت شیشونیپ به یاخم بایفر مامان

خورده قرص دبچمیچیپیم خودش

.نکنم صداش هم شام یبرا گفت .دهیخواب

پله سمت دیچرخ سرم اراده یب و ختیر هم به اعصابم. دیچیپ سرم تو دردش انگار

آه و کردم نگاه رو باال و ها

. دمیکش

مامان به رو .میرفت شام زیم سر یهمگ برگشت بود رفته نماز یبرا که دیوح عمو

دارهیب حافظ نمیبب مبر: گفتم بایفر

.بخوابه شهینم که شام بدون .انهی

مثل بود خواب .کردم باز رو در یال باال رفتم. کرد دییتا رو حرفم سر با مامان

رو پتو و داخل رفتم .باز طاق شهیهم

رو سرش شدم خم نبود خودم دست بود شده تنگ براش دلم چقدر .روش دمیکش

.دمیبوس

Page 278: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 278 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

.کنم دارشیب ومدین دلم بود خواب: گفتم و ستمنش زیم سر .نییپا برگشتم

شروع ز با بود شده خوب بود مدت هی داداشم یبرا رمیبم یاله :گفت نینازغمگیپر

. شیلعنت گرنیم نیا شد

چاره یریبم تو .شهیم خوب داره دوره : گفت نازیپر بغض کردن باز یبرا یرعلیام

تویعروس شام فعال رینم لطفا نداره

.میبخور

! ها یندار وقت دور؟ دور یببر تو نامزد یخواینم تو :گفت یرعلیام شام از بعد

.خونه تو خدا به دمیپوس داداش یگفت آخ :گفت که زد رو نازیپر دل حرف انگار

و زد یلبخند. کردم نگاه دیوح عمو به. باشم تنها کمی باهاش اومد ینم بدم خودمم

.بگذره خوش :گفت و شد بلند

.خستم یلیخ بخوابم برم منم

دارم کالس فردا رجانیام: گفت بستیم رو مانتوش یها دکمه که یحال در غزاله

.کنم مرور رو جزوم دیبا. گهید میبر

.شماست امر امر چشم: گفت شد بلند یرعلیام

.خوابن حافط ریام و بابا نزن زنگ یاومد مامان دار بر دیکل نازیپر :گفت بایفر مامان

224

.ارمشیم زود نکنه درد دستتون بایفر امانم :گفتم

. ارهیب فشار پاش رو دینبا باش مواظبش -

. راحت التونیخ-

نیا با میبر کجا کوچولو خانم خوب گفتم و نشستم نازیپر یپا یجلو رفتند که همه

خوشگلت؟ یپا

. دور دور میبر نیماش با -

؟ ارمیب برم کجاست تیروسر مانتوو-

Page 279: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 279 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

مامان .باال برم را پلهها تونستم ینم پا نیا با. کمدش تو یعل ریام سابق اتاق تو-

اتاق نییپا بشه خوب پام تا گفت

.باشم یعل ریام

.ارمیب برات برم تا نیبش باشه -

زد یم شهیهم که یعطر یبو با تنش یبو. برداشتم رو شیاب شال و یآب یمانتو

و بستم چشمامو .دماغم تو دیچیپ

.نذاشته دستمزد و جهینت یب رو صبرم سال نجپ که کردم شکر رو خدا

یموها. بود مانتوش یها دکمه بستن حال در .بپوشه مانتوشو کردم کمکش

کردند یم وسوسم یجور بد شیشمیابر

رو سرش .دورش ختیر ابشار مثل موهاش دمیکش موهاشو کش و بردم دست .

دستم .کرد نگاهم رهیخ کردو بلند

دلم ادیب یکس دمی،ترس میبود سالن. بود یبیغر حس چه. کردم فرو موهاش یال رو

رمشیبگ آغوشم یتو خواستیم

آروم فقط ...شدینم یول.بشم مست عطرش از و کنم فرو موهاش یالبال رو سرم و

رو موهات :گفتم و دمیکش رو دستم

.رونیب نزنه شال از کن جمع سرت یباال

دوتا حافظم ریام: گفت و دز یلبخند و گرفت ازم نگاه .رونیب اومد حس از تازه

.شد

. کرد مرتب سرش یرو رو شالش و کرد جمع سرش یباال موهاشو

خوبه؟-

. هیعال -

225

Page 280: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 281 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

کوچه تا لنگون لنگون و داد هیتک بهم. گرفتم شو بازو ریز بشه بلند کردم کمکش

و کردم باز رو نیماش در .اومد

رو کوچه بود روز چند یدونیم :گفت و دیکش یقیعم نفس .نیماش تو نشوندمش

!؟ بودم دهیند

.شدم سوار

.ینیبب رو شهر کل برمتیم االن -

شهیهم از تر طاقت یب دلمو کردنش یشاد و هاش خنده با و میزد دور ساعت کی

و بود دوستم خواهر قبال اگه.کرد

کم دلم داشت حق بود خودم مال گهید االن نلرزه پام که ازش دمیدزدیم نگاه

...ارهیب

؟ نازیپر -

. جانم-

یبند شرط: گفتم لبخند با .کرد یم لذتم از پر .بودم هاش گفتن جانم ی وونهید

ادته؟ی رو خونه سفره یتو

دوغ؟ سر -

.آره -

برام داده قول کسالهی که نامرد حافظ ریام. دینبود یبند شرط آدم شما یول. ادمهی -

. بخره یگوش

. کردم ترمز خلوت کوچه هی یوانتها یفرع تو دمیچیپ

؟ کجاست نجایا-

. خدا نیزم از جا هی-

. سمتش گرفتم آوردم رونیب رو شده چیکادوپ بسته و داشبورد سمت بردم رو دستم

.خودم ی دونه هی به میتقد-

.یمرس یوا :گفت و دیکش یا خفه غیج

Page 281: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 281 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

جانشیه خواستیم .گرفت دندون به رو رشیز لب اش عالقه مورد یگوش دنید با

.کنه کشفرو

226

. زد زل چشمهام تو محبت و تشکر ایدن هی با

االن؟ بهت بگم یچ -

گرفتم گر .کرد حلقه گردنم دور دستاشو. کردیم ام وسوسه یبدجور سرخش یلبا

یجلو که نشد... نتونستم گهید.

هام لب با رو خوشگلش یها لب همزمان و بغلم تو دمشیکش... رمیبگ رو خودم

.کردم قفل

همه... نداشتن و خواستن ...صبرکردن و دنیکش رو حسرتش سال پنج نبود کم

...بود ازین وجودم

با و گرفت دندون به محکم رو لبش .کردم یرو ادهیز دمیفهم شدم جدا ازش یوقت

جاش سر ریز به ،سر دهیپر رنگ

.نشست

؟یخوب-

. آره :گفت سر تکون با

نازیپر خواستیم دلم .شدم لذت غرق مخود نمشیبب حال نیا تو خواست ینم دلم

دست. باشه داشته منو حال هم

از پس .دیدزد ازم نگاه. خودم سمت برگردوندم رو سرش و اش چونه ریز بردم

بود شرم

.یکن عادت دیبا نکردم یبد کار چون .دیببخش گمینم یناز -

.بود دیبع ازش.بود بال یناز .حالتش نیا بود جالب برام. گرفت روگاز لبش دوباره

گه؟ یم یچ دستت یتو حلقه ...نیآفر ...کن نگاه من به -

Page 282: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 282 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

خدا دفعه صد یروز گهیم: گفت و بغلم یتو انداخت رو خودش و دیلرز شیها لب

.دستتم تو که کن شکر رو

و بود جا به بود برده ارث به اش خانواده از که ییاعتقادها هاش طنتیش همه با

.کردیم ام وونهید

به هیثان من یکنیم شکر رو خدا دفعه صد یروز تو اگه :کردم زمهزم گوشش کنار

.خدا شکرت شده ذکرم هیثان

. شد جدا ازم شد که آروم. کردم نوازش موهاشو .کردیم هیگر اروم

؟یخوب -

. آره -

227

.تیگوش تو بندازم رو کارتت میس بده پس-

داشبورد یرو از عیسر باشه افتاده دشیجد یگوش ادی تازه انگار و زد یلبخند

خنده با بعد. دستم داد و برداشت

. ها خوبه یلیخ هم کردن شوهر :گفت

دمیخند

.نوکرتم خودم یداشت الزم یچ هر بعد به نیا از -

.چاکرتم :گفت یلوس لحن و خنده با

.عا دوباره دمیم دستت کار نکن یطونیش :گفتم و دمیکش لوپشو

.خونه برگردوندمش دادم ادشی رو یگوش با کار نکهیا از بعد

.نشست تخت یرو بردمش اتاقش داخل

؟یندار الزم یزیچ-

.یمرس نه -

.بخواب توام وقته رید برم من -

Page 283: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 283 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

آرش؟ -

؟ دلم جون -

. کنم جبران بشه باشم گمیم-

گفتم و گرفتم قاب هام دست با رو صورتش .نشستم کنارش کرد اشاره شیگوش به

نیا نیب که نیهم .یکرد جبران:

باز کنم توینوکر عمرم آخر تا یعنی یزد من نام به تو کوچولو دل خواه خاطر همه

.کمه

228

آرش؟ :زد لبخند

. جانم -

؟یآ یم ام فردا-

. دمینم قول-

.ینر شدیم کاش شهیم تنگ برات دلم آخه-

یلیخ مه برس خودتم به. اریب طاقت ماه دو فقط: گفتم و آوردم شینیب به یفشار

.پات خاطر به هم یشد فیضع

.یعروس یکارها دنبال میبر یبش خوب زود تا بخور خوب

.کردم یخداحافظ و دمیبوس رو شیشونیپ .خوشگل یها لب یرو نشست لبخند

یم سر بهش دوبار یهفتها باا یتقر

یدلتنگ و گله یکل اول میزدیم حرف یکل تلگرام و آپ واتساپ تو هم ها شب .زدم

و فرستادیم برام جوک یکل بعد

... بود دونه هی گهید بود بال یناز .خندوندتمیم یحساب

زنگ. دکتر ببرمش که منه فهیوظ کردم حس کنه باز رو پاش بود قرار که یروز

با. کردم هماهنگ بایفر مامان به زدم

Page 284: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 284 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

باز پاشو .نبود یمشکل روشکر خدا. مطب میرفت هاش یباز دلقک و ها طنتیش

گفتیم و دیلنگیم کم کی .کردند

و نداره یمشکل که داد نانیاطم دکتر یول .ذارهیم نیزم یرو یوقت کنهیم درد یکم

خوب هفته دو یط و یعیطب

هم با شب تا. میباش یعروس یبرا تدارکات فکر به که بود وقتش حاال. شهیم خوب

از خونه میرفت یوقت شب میبود

یدهایخر و کارها دنبال میبر نازیرپ با که خواستم اجازه بایفر مامان و دیوح عمو

قرار بابا و عمو توافق با .یعروس

یعروس چون بود بزرگ یحساب خونمون .شد گذاشته بعد ماه کی یبرا یعروس

که میدید بهتر بود مختلط هامون

مرجان. نبود یمشکل نایا عمو نظر از اگه البته .باشه خودمون خونه یتو مراسم

ینم که یفخال گفتیم نبود ایب کوتاه

.ستین که پادگان .باشند هم دور دارند دوست همه. هیعروس مراسمه میکن

سپند و یعل ریام یعروس البته. میداشت یآزاد و راحت ی فهیطا کالا داشت هم حق

نازیپر انتخاب به .بود مختلط هم

کردم اصرار چه هر .اطیح یبرا هم سالن، یبرا هم میداد یصندل و زیم سفارش

ونیدکوراس نداد اجازه بایفر مامان

.نازهیپر حق هیزیجه گفت یم. بدم انجام خودم رو خونه

.شد خودم عهده به خانه کردن فرش اصرار با فقط

229

نازیپر .دوستاش از یکی شیپ فرستادتمون مرجان هم عروس لباس انتخاب یبرا

رو اش شده پروف لباس نداد اجازه

Page 285: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 285 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

دیخر فقط کامل روز سه بود دیخر عاشق نازیپر .یارخم تو رفتم یحساب و نمیبب

.دیکش طول کفشش و فیک و لباس

یبعض نکهیا با. کرد یم سرحالم یحساب حرکاتش با .بود شوق و شور از پر نازیپر

یتو تمام ساعت هشت هفت وقتها

نیهمچ هی یبرا سال پنج. نبودم خسته و یناراض اصال یول میزد یم دور ها پاساژ

ایرو هی فقط نظرم به که یروز

ریام بود سایپر عهده به هم شگاهیآرا نوبت. بودم دهیکش انتظار باشه تونستیم

اخمالو حالت اون از هم حافظ

نیا از نازیپر هم و من هم که بود گرفته خودش به تفاوت یب حالت و بود دراومده

یرو به. میبود ناراحت حالتش

داره حافظ ریام یتفاوت یب از که دمیفهم یم .بشه آروم نازیپر تا آوردم ینم خودم

دلم که گفت بارم هی .کشهیم زجر

. سوءتفاهم هی. بود اتفاق هی شب اون ی صحنه که کنه باور رحافظیام خوادیم

.کنم درست رو یچ همه دادم قول بهش

. دیکش یم شیپ رو رحافظیام حرف و شد یم مانع ببوسمش خواستمیم وقت هر

قبول بخره پاشنه بدون کردم اسرار یچ هر کفش دیخر یابر. کردم یم درکش

نظر به کوتوله خوادینم گفت. نکرد

پاشنه کفش کی کرد رو خودش کار آخر. شهیم ادیز باهات میقد تفاوت ام،یب

گرفته ام خنده. دیخر یسانت دوازده

بخره براش یراحت کفش هی گفتم سایپر به .بره راه تونستینم یحت باهاش بود

هم ساعت مین بودم مطمئن صدصددر.

.بره راه ها کفش با تونهینم

العاده فوق لباس و شیآرا اون با دنبالش رفتم یوقت. دیرس یعروس روز باالخره

واقعا. بود شده ها قصه تو یپر مثل

Page 286: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 286 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

چشمک بهم خنده با و زد یچرخ خودش مخصوص ناز و لوند حالت با .بود رینظ یب

شدم؟ خوشگل: گفت زد

.یشد کننده وونهید :گفتم و شدم خم صورتش تو .جلو رفتم

به یرژ مطمئناا کردندینم نگاهمون هیبق و مهسا اگه. کرد ترم وونهید که زد یلبخند

دور رو دستم. موندینم لبهاش

به بوسه هی .شد رهیخ صورتم تو و برد عقب به رو سرش .کردم حلقه کمرش

شیبق :گفتم آروم و نشوندم شیشونیپ

.بش یبرا باشه

از ساعت مین هنوز .کنه یمخف نتونست رو لبخندش یول. انداخت گل صورتش

اخماش دمید که بود نگذشته مراسم

فکر .نداشت نازیپر و من کار به یکار یول .بود شاد توجمع رحافظیام. شده هم تو

کنار .خورده ذوقش تو دیشا کردم

شده؟ یچ اخمالو یکوچولو خانم :گفتم گوشش

؟یکنینم دعوا بگم -

230

شده؟ یچ مگه .بکنم غلط من وونهید-

. تونمینم بترکونم وسط برم خوام یم. کنهیم درد پام -

تکون دست براش دمشید کنم دایپ رو سایپر تا چرخوندم چشم .گرفت ام خنده

. اومد که دادم

پس؟ دینشست چرا :گفت و شد کمینزد

. کنهیم درد پام: گفت یدلخور با ناز یپر

. مناسبه نداره هم پاشنه هیطب .اریب رو زیعز یها کفش برو سایپر: گفتم

.خوبم خوبه نه :گفت وحشت با نازیپر

Page 287: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 287 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

. گرفت فاصله ازمون خنده با سایپر

.کنم ینم پا رو زیعز کفش من-

.یقول مثل تو که یزد غر یه .بردار کوتاه پاشنه یشیم تیاذ گفتم بهت چقدر -

.ارمیب کم خوامینم

. وسط میبر امیم یپالخت پاشو اصال یبد یلیخ-

.شد یم تر یخواستن خوردیم که حرص بزارم سرش سربه اومدیم خوشم .دمیخند

. شدیم بچهها نیع

ای یپوش یم رو زیعز کفش ای. کنهیم خی پات خهی نیزم یبر یپالخت بزارم عمرا-

مجلس اخر تا ینیشیم نجایهم

!مجلس آخر -

.اومد یقشنگ دار لژ یسانت سه پاشنه یکفشها با سایپر هک بکشه، غیج بود مونده کم

دییبفرما: گفت و زد یچشمک

.جون زیعز یطب یکفشها هم نیا

ش؟یآورد در یبدبخت کدوم یپا از یوا :گفت و دیکوب هم به رو دستش نازیپر

!زیعز یپا از-

231

گفت و کنه عوض رو شیها کفش نازیپر تا کرد کمک سایپر .دندیخند ییدوتا

داده دستور آقاتون. خودته یکفشها:

پاشنه کفش اومده در گچ از تازه یپا با یگوسفند کدوم آخه. رمیبگ براتون بود

!پوشه؟یم یسانت دوازده

ستیپ یسو به شیپ .جفتتون یفدامدا :گفت و شد بلند جاش از خنده با نازیپر

.رقص

کنه؟ینم درد که پات یراحت االن -

Page 288: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 288 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

. بمخو عشقم نه -

.شهیم پاک پودرام کرم خره نکن :گفت که دمیکش رو شینیب

هورا و زدند دست یهمگ.رقص ستیپ سمت برد و نییپا دیکش و گرفت رو دستم

ی عشوه و یلوند نازیپر .دندیکش

و بودم لذت غرق طرف کی از... بود کننده رهیخ واقعا ...داشت توحرکاتش یخاص

هیبق ینگاهها از گهید ازطرف

ادیب رحافظیام خواستیم دلم یبدجنس با. ومدینم خوشم اصالا حرکاتش یرو مردها

کمتر تا بگه بهش یزیچ هی و

آخرشب تا بکوب نازیپر و نبود مهم براش اصال رحافظیام ،انگار نه یول برقصه،

شیهمراه کردم یسع منم .دیرقص

چیه که من اقوام با یحت بود جالب برام .بخورم حرص کمتر و ببرم لذت و کنم

یلیخ شناخت ینم رو کدومشون

... یآذر رقص یحت .دیرقص یم و شد یم مچ راحت

بود رقص مشغول ایهل و مهسا همراه نازیپر یوقت و اوردین طاقت رحافظیام باالخره

پسر از منم .کنارشون ،اومد

!خبره چه نمیبب ،رفتم گرفتم فاصله عموهام

.نیبش هم قهیدق ده برهخ چه :گفت نازیپر به رو اخم با حافظ ریام

.مرگه ذوق شهیعروس شب .برقصه بزار گهید هیعروس :گفت مهسا

.بود شیپ ماه دو شیعروس شب :گفت حافظ ریام .زد مهسا یپهلو به یا سقلمه ایهل

.ا اال اله ال گفت لب ریز باشه، شده مونیپش حرفش از هم خودش که انگار بعد

. گهید بسه یکشت خودتو :گفت ایهل به رو هلل

یبدجور منم دل. درآورد رو نازیپر جاش،اشک سر بشونه ارویهل خواستهیم پس

قسم از کدوم چیه پس .سوزوند

Page 289: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 289 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

غره چشم ایهل.کردیم نگاهمون خائن هی چشم به هنوزم .بود نکرده باور رو هامون

به اشاره و رفت حافظ ریام به یا

.کرد بود هیگر آماده که نازیپر

232

رو کفش نوک با که یحال در ریز به سر. کرد نازیپر به ییگذرا نگاه فظرحایام

ها گذشته: گفت بود گرفته ضرب نیزم

.گفتم یزیچ هی.یریبگ ابغوره خوادینم االنم. گذشته

خواست ازمون لمبرداریف یوقت یحت نشد بلند جاش از نازیپر مراسم آخر تا گهید

پام گفت میبد انجام دونفره رقص

...هکنیم درد

.زهیریم اشک نازیپر و زنهیم حرف نازیپر با داره حافظ ریام که دمید لحظه نیآخر

که کنه بغل رو حافظ ریام خواست

کاش. گرفت یلیخ دلم. شد دور و گرفت رو ازش دلخور نازیپر و شد مانع حافظ

...کرد یم بغلش

دم و دادند تیرضا لیفام یها جوون باالخره یگرد ابونیخ و دور دور یکل از بعد

البته. کردند عقبگرد آپارتمان در

... رقص ساعته مین دور کی از بعد

دیبا نازیپر خاطر به یول ...بود تر سخت هم مرگ از برام بودم گرفته که یمیتصم

که یقول خاطر به.کردمیم تحمل

کردمیم مقاومت دیبا .بود خودم خاطر به هم مقدار کی دیشا . بودم داده بهش

م،ییایرو عروس از ذشتنگ بود سخت

چه منتظر و کنه یم فکر یچ که دمیفهم یم صورتش رنگ و حالت از که مخصوصا

...منه طرف از یالعمل عکس

Page 290: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 291 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

گفتم حال همان در و درآوردم رو کتم.نشم وسوسه که کنم نگاهش خواستمینم

؟یخستها:

. ادیز نه -

.بخواب برو پس گفتم یم منم .ادیز یلیخ آره گفت یم کاش

دوش هی منم بخواب برو تو .افتمیم پس یازخستگ دارم من یول :گفتم یجبورم

.امیب رمیبگ

از فرار واسه .خوابمون اتاق سمت رفت و داد تکون یسر یجیباگ. خورد جا دمیفهم

سمت رفتم داغون حال نیا

اتاق از گهید یکی داخل که یحمام داخل رفتم .خوابمون اتاق حمام نه البته .حمام

دل و خودم زور به. بود اه خواب

ذهن از مسموم فکر نیا شهیهم یبرا فردا که فکر نیا با و کردم آروم رو قرارم یب

رو قولم و شهیم پاک رحافظیام

.مشترکمون خواب اتاق برم نتونستم یول .کندم دل حمام دوش از کنم یم یعمل

روتخت همونجا.بدم وا دمیترسیم

.رفتم خواب به تا دم،یجنگ ازمیون احساس و مخود با صبح تا و شدم ولو نفره هی

شدم بلند خواب از صبح نه ساعت

و زدم زنگ حافظ ریام به .رونیب زدم اتاق از. دمیکش یپوف گذشته شب یاداوریبا.

قبول .ییجا هی تا ادیب دنبالم گفتم

نازیپر. شدم مشترکمون اتاق داخل .دنبالش برم گذاشتم قرار ده ساعت یبرا کرد

نشستم کنارش و رفتم بود خواب

233

با .زدم یلبخند. شد باز چشماش. زدم کنار صورتش یرو از رو نمدارش یموها

نخواستم .صورتم یتو زد زل یدلخور

Page 291: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 291 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

کردم فکر .رهیبگ قرار شده انجام عمل تو خواستم .نکنه قبول دمیترس. بزنم یحرف

همه خداشه از هم خودش

...بره نیب از سوءتفاهمها

. کوچولو خانم ریبخ صبحت -

.یباش گفته ریبخ شب بهم ادینم ادمی :گفت دلخور

.برد خوابم بودم خسته دیببخش -

اول روز: گفتم و دمیبوس رو سرش و بغلم تو دمشیکش. کرد نگاهم دیترد با

.نکن نگاهم سرد یجور نیا مونیزندگ

.نزد یحرف و داد تکون رو سرش

جلوشو ش دخترونه غرور یول کنه گله شبید بابت خوادیم دلش کردم حس

با که صبحانه خوردن از بعد .رهیگیم

.ییجا میبر دیبا شو آماده برو جان یناز گفتم. شد خورده سکوت

؟ کجا-

.کنمیم جمع رو صبحانه زیم من ستین یبد یجا شو آماده-

یناز .بود سخت نازیپر غم و سکوت تحمل برام .شد خارج آشپزخونه از حرف یب

و بود یاحساسات و حساس خترد

آروم فکر به همش شبید چرا .بود گذشته سخت بهش یلیخ گذشته شب مطمئناا

فکر به اصال و بودم خودم کردن

و کردم جمع رو زیم اتیمحتو کنم یم جبران که فکر نیا با!؟ نبودم نازیپر دل

.شدم آماده رفتم

به میمستق البته. زدیمن یحرف یول ارمیب در دلش از کردم یسع یلیخ ریمس تو

یدر هر از. نکردم اشاره شبید

اصال کردم حس .دمیند ازش سرش دادن تکون جز یواکنش یول زدم حرف

حس لحظه هی. ستین حرفهام به حواسش

Page 292: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 292 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

گهید ساعت کی فقط .رفتم یم آخرش تا دیبا یول !بوده اشتباه کارم نکنه کردم

...شدیم درست یچ همه

یدوستا از یکی خانومه مطب در دم بردمشون میستقم رحافظیام دنبال میرفت

یحرف نازیپر .حافظ ریام با مشترکم

.نشد رشیدستگ یزیچ انگار کرد نگاه اطراف به کمی .شد ادهیپ نیماش از زدینم

.شد رهیخ صورتم به پرسشگر

234

؟یاومد یچ یبرا نجایا: گفت حافظ ریام

.کنم وفا مداد نازیپر به که یقول به اومدم -

قوله؟ کدام منظورت -

. برگردونم بهش رو معرفتش یب داداش اعتماد دادم قول -

؟یگیم یچ:گفت و شد توهم حافظ ریام یها اخم. کرد نگاهم یجیگ با نازیپر

.فهممینم

یوقت .افتادند راه دنبالم فکر تو حافظ ریام و جیگ نازیپر. افتادم راه مطب سمت به

رو مطب در یجلو یتابلو نازیپر

رفتم ارمیب طاقت نتونستم. شد اشک از پر چشماش و کرد گرد عقب قدم هی دید

ام نهیس یتو رو سرش و سمتش

. دادم فشار

.تامون سه هر خاطر به .زمیعز مینداشت یا گهید راه-

وونهید داشتم خودم .کرد نگاه هردومون به ترس وبا دلخور. گرفت فاصله ازم

کارم از یچ ثلم. حالتش نیا از شدمیم

.ستین کار نیا به یازین :گفت اخم با حافظ ریام .شدم مونیپش

Page 293: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 293 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

سالم:گفت و یمنش زیم سمت رفت .گذاشت مطب داخل قدم پوزخند با نازیپر یول

خواستمیم نوبت هی

ن؟یهست باردار -

.اومدم بکارت نهیمعا یبرا ریخ نه-

از شتریب خواستمیمن. یصندل یرو نشست و گرفت رو ازم که سمتش برم خواستم

شماره نمیبب رو شیناراحت نیا

راه رو کارمون زودتر تا کنه هماهنگ خانمش با خواستم ازش و گرفتم رو ساسان

داخل همه از زودتر نازیپر .بندازه

به.بود شده قرمز و بود اشک سیخ صورتش شد خارج مطب از یوقت .رفت مطب

فرستادم لعنت حافظ و خودم

. شد خارج مطب واز سمتم کرد پرت رو بود ستشد داخل که یپاکت.

.نازیپر دنبال دمیدو عیسر و رحافظیام دست دادم رو پاکت

....جان نازیپر... سایوا .نازیپر -

. دیبردار سرم از دست :زد داد

235

آروم بزار نکن بدترش ایک: گفت و برم دنبالش نزاشت و گرفت دستمو حافظ ریام

.شه

نیبب رو سرم و جوب ی برامده ی لبه ابونیخ کنار نشستم که شد یچ دونمینم

رو اشکام گذاشتم و گرفتم دستام

. کنارم نشست اومد .نهیبب حافظ ریام

.بود نکرده بازش هنوز .کردم نگاه دستش داخل پاکت به و کردم پاک اشکامو

که کنم بازش رمیبگ دستش از خواستم

. کرد پارش

Page 294: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 294 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

.بود سوءتفاهم همش .کنم عمل قولم به که خواستمیم فقط من رحافظیام -

کتیکوچ یابج گهید نازیپر بودم دهیفهم بود وقت یلیخ :گفت ریز سربه و اروم

اومدن موقع شدنت یعصب از. ستین

شدنت نگران از .نازیپر یها یشوخ موقع شدنت رنگ به رنگ از .براش خواستگار

ییها حرص از. هاش یضیمر موقع

روزه چند یها شدن بیغ از .یخوردیم نازیپر یها یبچگ خاطر به من یپا به پا که

ییجورا هی که دمیفهم یم ...ت

بودم گفته بهت که منه از تیناراحت بودم دهیفهم هم باا یتقر .یناراحت موضوع نیا از

جفتمونه یآبج کهیکوچ یپر

یلو بود من خواهر یپر... گمینم گهید هاست مدت من که نبود حواست تو یول.

اعتماد بهت من. خواهرتونبود گهید

ادتی بودم عاشق یزمان هی خودم. خوندمیم اتیح با نگاه تو رو عشقت یپاک. داشتم

.نرفته که

به هنوز تو .ادمهی :گفتم و دادم تکون سر یجیگ با شدم جیگ حرفهاش از کمی

؟یکن یم فکر هیمهد

منم که بود نیا نظورمم. کردم فراموشش منم گهید کرد شوهر که یوقت.بابا نه-

یلیخ و بودم کرده روتجربه عشق

یبرا هم تو بودم دهیفهم که بود مدت هی یحت. کردم یم درک رو احساست خوب

.یستین آرش داداش گهید نازیپر

کنم فکر .کنه یمخف رو احساسش تونست ینم یحت... پاکه و ساده یلیخ نازیپر

نشداز خبردار رازیش ی خواجه فقط

کنهیم ردش یپر بودم مطمئن صددرصد من فرتاش یخواستگار شب دتهای ...دلش

تو یول .بود تو شیپ دلش چون.

Page 295: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 295 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

در تو یول. یبجنب خودت به که اند، یراض همه گفتم بهت .انگار یداشت دیترد

بهت اومد شیپ که هم تارا هیقض.یرفت

ازهسیم عشق رو یزندگ یههایپا .ستین روز دو یکی یزندگ برو دلت دنبال گفتم

.یدینفهم رو منظورم یول

به تو اومدن یبرا یلیدل .یپر هم یبود برهنه تو هم حالت، اون تو شب اون

یپر یدونستیم که یشب اونم خونمون

شوکه. کنم هزمش ذهنم تو تونستم ینم واقعا ...لباس بدون اونم تنهاست، خونه تو

شک داداشم به که شد نیا. شدم

تو پارت شلوار دنید با نازیپر حیتوض از بعد. بودم شک تو روز دو فقط یول .کردم

.کردم باور رو حرفات همه کمدم

.داشتم اعتماد شتریب هم هام چشم از یپر و تو به من

236

.جهنم به ؟من یداد یم روآزار نازیپر چرا ؟یبود سرد نقدریا چرا پس -

.کردم شک چرا که بودم ناراحت خودم دست از شتریب -

تو گوش تو زدم چرا .زدم تهمت پاکم خواهر به چرا کردم؟ شک داداشم به چرا

شدینم ؟روم نازیپر گوش تو زدم ؟چرا

هیتنب رو خودم داشتم هم ییجورا هی نذاشت غرورم .بخوام معذرت جفتتون از و امیب

.کردم یم

. یکرد روداغون نازیپر شبید -

حرص اامیهل دست از بودم تناراح دستش از. شدم مونیپش هم سگ مثل دونمیم-

داده ریگ عموت پسر .خوردمیم

.کردم یخال چارهیب نازیپر سر بهش، بود

.شبید شد داغون نازیپر یگفتیم زودتر کاش -

Page 296: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 296 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

بود شده ماه مثل شبید نازیپر .ارشیک یخر یلیخ :گفت و زد زل چشمام تو

؟یگذشت ازش یچطور

. بزنه بهم رو یحرف نیهمچ حافظ ریام کردمینم فکر .انداختم نییروپا سرم

.احساسم سرکوب ،به کردمیم فکر خودم به فقط .بودم تنها .اتاق تو رفتم شبید-

صبح .نبود نازیپر به حواسم اصال

ترسمیم... دلخوره دستم از چقدر و کردم یغلط چه دمیفهم ،تازه شدم داریب که

متخصص یتابلو یوقت. نبخشتم

فقط من ریام .لرزاند رو دلم نگاهش وت ترس و چشمهاش حالت دید رو زنان

ارمیب بدست رو تو اعتماد خواستمیم

. جونم از شتریب. دارم دوستش واقعاا من. برنجونم رو نازیپر خواستمی،نم

کنه هیگر شب تا. کهیکوچ دلشم کوچکه یپر نترس :گفت و پشتم زد لبخند با

منم.اریدرب دلش از .شهیم درست

. بوده من غرور ریتقص هایدلخور نیا همه .زنمیم حرف باهاش

حاال؟ رفت کجا-

. گردهیبرم خودش بچرخه ول کمی بزار !یولچرخ خودش قول به -

.شدم وونهید ادیب تا-

؟ ارشیک: گفت و زد یلبخند

داداش؟ جونم-

237

.کن خوشبختش -

.دمیم قول. براش زارمیم هیما جونم از -

کالفه شب تا .کرد خاموش بعدشم .نداد جواب یول گرفتم رو نازیپر شماره بار چند

. بودم

Page 297: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 297 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

. حافظ ریام به زدم زنگ

د؟ییبفرما داماد شاه ...به-

.ریام سالم -

شده؟ یچ. رفته وا نقدریا چرا -

ومده؟ین اونجا .کنم یم یقاط دارم .خاموشه شمیگوش .خونه برنگشته هنوز نازیپر -

.یبش کسب کن هیگر کمی .لتیذل زن سر تو خاک -

.مایقاط نکن تمیاذ رحافظیام -

؟ االن ییکجا .بابا خوب یلیخ -

.ابونیخ تو-

.کجاست بدونم کنم فکر دنبالم ایب -

؟ کجاست -

. شجاست پسر پدر خونه-

فرمون و بخندم نتونستم بودم نگران انقدر یول ...وونهید گرفت ام خنده .زد قهقهه

خونه سمت چوندمیپ رو

. نایا رحافظیام

238

که خوابگاه در .دیخند و گذاشت سرم به سر ی،کل دخترا خوابگاه به میبرس تا

کنم فکر ایهل به زد ،زنگ میدیرس

.بود گرفته آمار قبلش

:نازیپر

یخال بدنم و سر رو خی آب سطل هی انگار دم،ید که رو زنان متخصص یتابلو

زل .رفتم عقب عقب اریاخت یب .کردند

Page 298: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 298 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

بود نیا هیقض پس .گرفت یتازها رنگ برام شبید ییتنها تموم ش،اریک به زدم

جلو شبید کل هیثان چند همون تو...

:شد یپل روم

من از. است خسته گفت. نه گفتم ؟یخستها :دیپرس ازم میشد که خونه داخل

ازم آره .بخوابم برم که خواست

هزم شویفگکال علت نتونستم وقت اون یول کالفست دمیفهم .بخوابم برم خواست

رهیگ یم دوش هی کردم فکر. کنم

ساعت .بره حمام مشترکمون اتاق همون تو ومدین چرا کنم هزم نتونستم یحت .ادیم

رو نشستم اتاق تو رفتم بود ۰

کنهیم کاریچ نمیبب برم خواستم. نشستم چهار ساعت تا ومدین یول. منتظرش تخت

. نذاشت غرورم یول

امشب چرا پس ...بکش حجله دمه رو گربه گفت. طرفم دایب دیبا اون بود گفته ایهل

که شگاهیآرا تو شد؟ یشکل نیا

چه حاال گفتم مهسا به رفتمیم ور سرم تاج و موها با که یحال در نکرده فکر میبود

هم ،تو شب کنم باز رو نایا یجور

.یستین که

.اونو یموها یها رهیگ منم کرد،یم جدا سرم از رو ها رهیگ مهسا شهیهم آخه

هی امشب که تو :گفت خنده مهسابا

یجلو دیبا که روبگو بدبخت من بده، برات جونشم حاضره که یدار بست در نوکر

.کنم جنگ موهام با نهیآ

لمبرداریف اتاق تو برهیم رهیگیم دستتو :گفت و زد یچشمک! تجربه با که هم سلن

.خونه از رونیب کنهیم شوت روهم

. کنهیم پاک برات رژتو اول

. منحرف شعوریب :گفتم

Page 299: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 299 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

بچم چقدرم :گفت خنده با سایپر .زد چشمک مهسا و سایپر اویهل به ورو دیخند

باز گوشش دم تا ششین اومد بدش

. شد

239

قول من به تو کثافت ببند شتوین :گفت و زد پهلوم به یمشت مهسا .بود گرفته خندم

یخودم مال فقط یبود داده

تیگریج یلبا نیا بشه کوفتش.

یچ بعدش خب: گفت سلن به رو و دیخند و زد عوق هم خودش که زدم عوق

شه؟یم

رو تاجش اول :گفت طنتیش با هم سلن .میدیخند بهش یهمگ طنتشیش پر لحن از

پا و دست تو که کنهیم جدا

رو هاش رهیگ ستین بلد اولشه دفعه چون کنهیم بایتقر براش رو تورش بعد. نباشه

. کنه باز

.شد پاره که من تور :گفت و دیخند صدا با

شد؟ یچ گهید نکش خجالت. اتیح یسرب تو خاک :گفت و سرش تو زد سایپر

رهیگ دونه به دونه دیبا گفتم نشستم .شدم سگ یچ چیه :گفت و دیخند هم سلن

یکن باز لطافت با رو سرم یها

...بعد کرد باز هامو رهیگ همه آروم آروم ترس از اونم.

.کند هولش از رو عروس لباس پیز البود گفت خنده با سایپر .زد یچشمک

از کثافت: گفت و دیخند شتریب مون همه از که خودش. خنده ریز میزد هممون

!؟یدیفهم کجا

.... خنده از میشد منفجر هممون دوباره

Page 300: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 311 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

دوستم نکنه سرم تو اومد الیخ و فکر جور هزار کردم هیگر فقط هفت ساعت تا

روز اون ادی. نداره دوستم اره! نداره

ادی. نبود عاشقم پس .نه: گفت ؟یشد عاشق حاال تا گفتم بهش. مشهد تو افتادم

و کردم بغلش افتادم نگیپارک

دوست از یحرف چیه .بود برادرانه محبتش. کرد جدام خودش از .عاشقتم :گفتم

خودم خواست من از .نزد من داشتن

،اگه ندتمینب روز چند آوردیم طاقت چطور ادمافت هاش شدن بیغ ادی.کنم کنترل رو

نداشت دوستم ....بود عاشقم

...براش بود راحت انقدر که

و بودم کور احمق منه و دادیم دست بهش فرار حالت سمتش رفتم یم وقت هر کال

خواست یم همش. دمید ینم

ریام داوم که افتادم یشب ادی .آوردیم رو رحافظیام بهونه و کنه جدا خودش از منو

رو ریام کنه، هیتوج رو حافظ

اصال .کنهیم عقد منو گفت ارهیب بدست رو اعتمادش نکهیا یبرا داشت دوست یلیخ

من... لحظه هی یحت نکرد نگاه

چقدر ...کنهینم نگاه داره حافظ ریام با که یرودرواس و خجالتش از کردم فکر احمق

...نداشت دوستم بودم احمق

240

پس. بود رحافظیام به چشمش شتریب .نکرد نگاهم هم یخواستگار مراسم تو یحت

از بعد. بود ریام خاطر به همش

شده جیگ.... هاش بوسه ادی. افتادم محبتهاش ادی بعد .شد بیغ که هم مونینامزد

...بودم

Page 301: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 311 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

تخت رو بود نشسته. بود باز در گوشه اتاقش در پشت رفتم آسه آسه و شدم بلند

گرفته دستهاش نیب رو سرش و

باور نیا به و اتاق تو برگشتم بازم !بود؟ دهینخواب چرا پس بود خسته اگه .بود

زهیغر یرو از هاش محبت که دمیرس

.خواستمیم رو عشقش و بودم عاشق من ...خواستمینم زهیغر من. عشق نه بوده

،چشمهام بود صبح هفت ساعت

کندمشون .چشمام یسیخ از بودند شده بلند یمصنوع یمژهها. سوختیم یحساب

م هیگر بود شده پاک هم رژم

...گرفت

....کردم هیگر و آوردم در رو تاجم

...کردم هیگر و کندم رو تورم

...کردم هیگر و کردم باز رو لباسم پشت پیز یکندن جون چه با

... کردم هیگر و افتادم ها بچه یباز مسخره ادی باز و حمام رفتم

با صبح .برد خوابم و شد ینم باز هام چشم سوزش، تشد از رونیب اومدم یوقت

کردم باز رو چشمهام دستش نوازش

صاف باهاش دلم .انداخت دلم تو شک گرمش نگاه ی،ول بودم دلخور یلیخ ازش

. شدینم

"...برادر ...داماد تازه... هوس ...عشق!!؟ کنم ریتعب یچ رو نگاهت یگرم"

.اومدم رونیب فکر از

.بغلش تو دیوکشر سرم و اومدجلو

.مون سه هر خاطر به نداشتم یا گهید راه :گفت

چقدر .ندارم دوستش گهید کردم حس .زدم پسش .خوردیم هم به داشت حالم

شب نیبدتر .شبید دمیکش عذاب

Page 302: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 312 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

کاررو نیا داشت دوستم اگه. بذاره تنهام نکهیا نه ...بگه بهم تونستیم .بود میزندگ

. کردینم باهام

241

.گرفتم یم تهوع حالت میاومد یکار چه یبرا بگه آرش نکهیا از .مطب داخل رفتم

خانم یوقت. گفتم یمنش به خودم

هم .گرفت م هیگر مخصوص، یصندل یرو نیبش و اریب در لباساتو گفت بهم دکتر

ارشیک یسنگدل از هم خجالت، از

از کدوم چیه یول زد حرف یکل دکتر خانم .کردم هیگر بشه تموم کارم تا.

از و روگرفتم برگه .دمیشنینم رو حرفهاش

حافظ ریام اعتماد سند. ارشیک ی نهیس تو کردم پرتش نفرت با و رونیب زدم مطب

ابونیخ تو شب تا ...براش بود

یجلو از .بود گرفته دلم چقدر .شدم یم ساکت کردم، یم هیگر و دمیچرخ یهام

دمید رو کامران شدمیم رد پارک

خواستینم دلم. ببره حالم به یپ یکس خواست ینم دلم .رونیب زدم کپار از عیسر

ترهم از... بفهمه رو حالم یکس

خاله به زد زنگ که مامان افتادم؛ ابیکام ادی. داشتم دوست رو غرورم .بودم زاریب

به ینامزد مراسم یبرا کرد دعوت

کرد لهگ زد، حرف یکل .دادم جواب زد زنگ بهم ابیکام که دینکش ساعت مین

مال تو گفتیم... دادزد کرد، هی،گر

خوشبخت کس چیه با من که خورد قسم ...بارویفر خاله حرف شهینم باورم .یمن

چون .یمن مال تو گفت. شمینم

،یزد توهم گفتم بهش. بخندم و باشم شاد یزندگ تو زارهینم من شکسته دل هیسا

اگه گفتم بهش. یشد وونهید

Page 303: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 313 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

ازش هم گهید ...دارم دوست رو آرش من بردار سرم از دست یدار دوستم واقعا

بود ینامزد مراسم تو نه .نشد یخبر

هی ...گردنبند هی .دالرام از بود فرستاده برام رو اش هیهد فقط .یعروس مراسم نه

نیالت یپ کاو حروف توش که قلب

توش که کیکوچ برگه هی با !اب؟یکام ای ارشهیک کا نیا دمینفهم فقط شده هک

من آغوش من عشق "بود هنوشت

"... برگرد است باز تو یبرا شهیهم

رفتم بود شده کیتار هوا.گرفتتمون ابیکام نینفر نکنه کردم فکر ها خول مثل

خودمون خونه. ایهل شیپ خوابگاه

خودم خونه از حالم. ارهیب در سر روزم هی یزندگ از یکس خواست ینم دلم نرفتم،

ینم دلم. خوردیم هم به هم

و اول عشق بود، زمیچ همه آرش .وفتهیب صاحبش و خونه اون به چشمم ستخوا

!آرش؟ من با یکرد کاریچ .آخرم

تو نکهیا فکر! بودم کرده خودم شیپ که ییها فکر همه !بود؟ دروغ همش یعنی

دوستم یعنی .یدار دوستم هم

رو غرورم شبید جور چه کنم؟ یزندگ نداره دوستم که یکس با یجور چه ؟یندار

رمیبگ دیند جور ؟چه یکرد له

...یکرد کابوس رو میزندگ شب نیبهتر

خواست یم .کردم فیتعر براش رو یچ همه و تو رفتم .کرد وحشت دنمید با ایهل

.شدم ینم آروم من یول کنه آرومم

با که نییپا میرفت .کردم قبول. میبرگرد میبزن دور هی رونیب میبر پاشو گفت بهم

.شدم روبهرو ارشیک و حافظ ریام

ببخش منو:گفت و کرد بغلم محکم سمتش برگشتم !؟یعنی زد کلک بهم هم ایهل

خونه سر برگرد. شدم مجبور

Page 304: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 314 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

که نهیا مهم یگفتینم مگه نبود؟ تیزندگ همه مگه ؟ینداشت دوستش مگه .تیزندگ

یگفتینم مگه دارم؟ دوستش من

..یآورد بدست زحمت به که یزیچ از نگذر ؟برو کنم یم عاشقش که

242

که باشم یمرد با نداشتم دوست گهید چون. نداشت یداریخر هاش حرف یول

برگشتم. باشه من با نخواست شبید

؛تو افتادم شبید ادی .بود کرده باز برام رو آغوشش زد، صدام که حافظ ریام سمت

حرف بابت نازیپر :گفت باغ

هم رو حرفهات همه .یمخود کهیکوچ یپر هنوزم خوام یم معذرت م دهینسنج

.یتر پاک گل از تو دارم، قبول

باهاش منم .کنهینم هیگر شیعروس شب آدم گفت و نذاشت که کنم بغلش خواستم

رفت ضعف دلم ته یول کردم قهر

بود خودم یرازیش حافظ هنوز .داشت دوستم پس داشت اعتماد بهم هنوز... براش

...خواستیم رو محبتش دلم.

.زدینم حرف باهام بود مدتها

اسم به یبرادر گهید .رحافظیام متنفرم ازت: گفتم و دادم تکون تاسف با رو سرم

ینم هم خواب تو .ندارم حافظ ریام

.کنه نسخه براش رو ،بکارتم رو عفتم که بهیغر هی دسته بسپاره منو برادرم دمید

واستح یسوزونیم یدار یبدجور رو دلم حرفهات نیا با یپر :گفت و کرد باز لب

؟ هست

؟یکن نگاهم فقط که کردمیم نگاهت یچهارچشم تمام ماه سه بود حواست تو مگه-

شدم مونیپش که من مثل .حرفهات از یشیم مونیپش بعدا. یهست یعصبان االن -

.کردم اشتباه آره .سگ مثل اونم

Page 305: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 315 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

. ببخش تو ست شهیش مثل دلت یمهربون تو خوبه .نازیپر کردم غلط

.دهیخواب رتتیغ رگ فس که روشکر ؟خدا یخوند رو رگهب خوب پس :زدم داد

دییتا دکتر خانم اگه خان حافظ نمیبب

بودم؟ خواهرت هنوزم. رو میپاک بود نکرده

شده له غرورم فقط داشتم اعتماد تو به من .یپر نخوندم رو برگه اون اصال من -

.نیهم بود

برادر یتو ...تو .ندکرد لهش کسانم نیزتریعز از تا دو .شده له غرورم منم -

.متنفرم تون هردو از ...شوهر نهیا ...نیا.

. هم با دیباش خوش دیبر دیشد خوب هم با که خداروشکر

بودم دلخور ازش ...دینلرز نه...دیلرز براش دلم بگم دروغه .شد کمینزد ارشیک

گرفت م هیگر

.کنم یم جبران بده جبران فرصت بهم. کردم اشتباه دونمیم نازیپر-

باهام چرا اصالا .رو یکاشت دلم تو که یا یدل دو !؟یکنیم جبران ویچ :گفتم هیگر با

!!؟یداشت دوستم! یکرد ازدواج

برو !آره؟!؟ رحافظیام اعتماد خاطر به .ینداشت دوستم وقت چیه ...آرش ینداشت

بهت بازم حافظ ریام .باش خوش

243

یدار دوستم .شهینم جبران یزد دلم به که یزخم .هاش چشم مثل داره، اعتماد

حافظم، ریام خواهر چون دونمیم

.نمتیبب خوامینم برو .بمونم خواهر همون بزار پس

.بدم حیتوض برات بزار گلم نازیپر-

از نگاهت از حرفات از صدات از خورهیم بهم ازت حالم. ارشیک خوامینم حیتوض -

یهرچ از دروغات از. زتیچ همه

Page 306: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 316 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

. شهیم مربوط تو به که

باش آروم :کنه آرومم خواست .کرد بغلم ایهل .خوابگاه سمت افتادم راه و برگشتم

نکن هیگر .گرمیج نکن هیگر نازیپر

.

ا؟یهل-

جانم؟ -

ر تورم .کنه جدا رو جم تا .کنه جدا سرم از هامو رهیگ نبود یکس شبید ...ایهل -

هیگر صبح تا ایهل ...کنه جدا برام

ایهل. نکرد هم تب یحت برام مردم،یم براش صادقانه نقدریا که یکس چرا که کردم

دست از مردم... مردم من شبید

که نداشت دوستم انقدر که یمرد. داشتم دوستش وجود تمام با که یمرد یسنگدل

برام رو سردش رفتار لیدل

نداشت دوستم اگه ایهل...بودم خواهر هی فقط براش دیشا که یمرد. بده حیتوض

عقد از قبل اگه .کرد یم معقد دینبا

منو تو ایهل ...رفتم یم کنم ثابت رو شیگناه یوب یقانون یپزشک برم گفتیم بهم

که ستمین یآدم من .یشناسیم

دلم ...یلیخ داشتم دوستش داغونم یلیخ ...کنم تحمل رو ها نگاه یسرد بتونم

هم لحظه هی یحت یول رمیبم خوادیم

...ایهل بود مرگم شب ...نداره دوسم عشقم دمیهمف که یشب ادی ...فتمین شبید ادی

.مینیب تو دیچیپ تنش عطر یبو و شدم کنده ایهل بغل از که شد یچ دمینفهم

دیببخش کردم غلط .یمیزندگ همه ،تو زمیعز .نازمیپر :کرد زمزمه گوشم کنار

کنم کاریچ بگو فقط کنم یم جبران

. دارم دوستت خدا به.

Page 307: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 317 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

روزیپ عشق خواستمینم .یدلخور و عشق بودم ریاس حس دو نیب. نبود خودم دست

گرمش آغوش از را خودم .بشه

.بردار سرم از دست خوامینم :گفتم و دمیکش رونیب

تو برو .کنم یم درکت یهست یعصبان االن یپر :گفت و کمینزد اومد رحافظیام

هی مثل بعد. شه خنک دلت دماغش

.ات خونه برو خوب دختر

244

ینم .بمونم ایهل شیپ خوام یم :گفتم و گرفتم فاصله ازش. نداشت خنده هم اصال

.اونجا برگردم خوام

بروسر ایب گمیم بهت خوش زبون با .یاریدرم شورشو یدار گهید :شد یعصبان ریام

.تیزندگ خونه

. شمیم راحت دستتون از کشمیم خودمو دیکن مجبورم که خدا به .رمینم-

سمت دمیدو پابشم، هم ارشیک با کنه مجبورم حافظ ریام کهنیا از قبل و برگشتم

.خوابگاه یورود در

.وونهید دختر کن صبر نازیپر: دمیشن رو شیعصب یصدا

مونو هیسا شبید تا. کردم اش عمه و روحش و خودش نثار بودم بلد فحش یهرچ

برامون امشب حاال زد یم ریت با

...واال .دوش ساق شده

.دنبالم اومد هم ایهل هک دینکش قهیدق ستیب

گفت تشر با و رفت کردمیم هیگر و بودم نشسته وارید کنار که من به غره چشم هی

مونده کم خر ی وونهید دختره:

.چارهیب پسره کنه هیگر بود

.لبم گوشه نشست یپوزخند

Page 308: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 318 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

هم محترمتون شوهر .ایریبگ آبغوره برام که نجایا ینموند. کن جمع خودتو پاشو -

خبر. دنبالتون انیم افرد گفتند

یول درست کنم یم درکت. گهید شد تموم یخوش و یخوب به یچ همه خوب مرگت

.خب وابده.ایب کوتاه گهید

.ایهل رمایم یبزن قر یخوایم -

یبود تنها تو شبید بخواب ریبگ ...داشتم نگهش زور به انگار .باز راه بفرما -

مثل فردا. دیشد ری به ری ارشیک امشب

.برمتیم یاردنگ با گرنه و خونه، یریم خوب دختر هی

.بود آرش طرف از .بدم رو جوابش نذاشت امکیپ زنگ یصدا

خالصه تو یچشمها تو امیدن همه ؟یکن باور که بخورم قسم یچ به یخانوم نازیپر-

.کن استراحت رو امشب .شهیم

.بود مه خودم یزندگ شب نیبدتر شبید خدا به خانوما خانوم .دنبالت امیم فردا

احساسم رو پا تو خاطر به فقط

.کنم جبران بذار کن قبول و کنیخانوم. گذاشتم

اونوقت. کنهیم چکه صداقت حرفهاش از. سرت تو خاک :گفت و سرم تو زد ایهل

!؟یکرد شک یچ به خر تو

245

خودم. لطفاا نکن دخالت من؟ یگوش تو یکرد سرتو یچ واسه اصال ...گمشو-

. کنم کاریچ خوام یم دونمیم

؟ کاریچ-

.فتهیب خوردن زیچ به که گردونمش بر تشنه و چشمه ببرمش انقدر خوام یم-

بشه؟ یچ که -

بشه خنک دلم -

Page 309: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 319 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

!ییوالیه هی تو! یعاشقش واقعا تو -

. بذار اسممو یخوایم یهرچ گفتم .گرفت خندم

. نرو من اتاق تو لطفاا : نوشتم گرفتیم نشأت شدم له غرور از که یبدجنس با بعد

.بمونم ایهل شیپ خوام یم روز سه

ریتاخ به روز کی اومدنم یریبگ رو سراغم که دفعه هر چون رینگ هم رو سراغم

. افتهیم

دستم یریدرگ نیا تو .جونم به افتاد و دیکش غیج ایهل که زدم رو ارسال دکمه

مثل شد پاره و گردنبندش به خورد

که نیا! وا: کردم نگاهش هم خودم. دستم یتو بند گردن به شد خشک مجسمه

. بود حافظ ریام اهلل گردنبند

یکرد اش پاره :کرد هیگر و گرفت دستم رواز گردنبند و نیزم یرو نشست

. یوحش

؟ جونم به یافتاد که تو ای منم یوحش-

.شد پاره ...زمیچ نیزتریعز بود یادگاری یپر-

...کنمیم درستش رینگ آبغوره خوب یلیخ -

؟یگیم استر-

.یآشغال شیبنداز دیبا گهید گرنه و ادیب بند تیگر گفتم دروغ نه -

.گوسفند :گفت سرم تو زد یکی ،که خنده ریز زدم

مارمولک؟ کنهیم کاریچ تو دست حافظ ریام گردنبند .عمته-

246

. داد بهم خودش :گفت و زد یلبخند

.نرسه بهش دستم مگه !شرفیب .ها غلط چه-

؟یک -

Page 310: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 311 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

.خوابگاه رسوندم حافظ ریام ادتهی .تولدم شب -

. براش دارم.زدهیم خیس گریج تو واسه بود قهر من با یعوض ی ا-

حالم و بود قهر باهام حافظ ریام و بود شکسته پام که بود یموقع ایهل تولد شب

کیک مهسا و باسلن .خراب یحساب

سال هر مثل رو ایهل ولدت هم کنند عوض رو من حال هم که اومدند بودند گرفته

شب آخر. میریبگ جشن نفره چهار

بمونه شمیپ خواستیم هم ایهل .دنبالش اومد سپند که هم سلن.موند شمیپ مهسا هم

حافظ ریام یوقت یول رو، شب

من با صبح تا شب کی به رو بودن حافظ ریام با ساعت مین. رسونمتیم گفت بهش

.رفت و داد حیترج موندن

!من شده آدم تازه سوسوله دوست نیا به بود داده دل رحافظیام پس

.گهید گهید -

.ومرگ گهید گهید -

هم؟ با دیکرد ییها غلط چه ازیپ تا ریس از بنال-

.شده هم خرتر تازه قبله االغ همون هنوز حافظ ریام .گمشو -

!معلومه توئه گردن حاال و بود بند جونش به که یگردنبند از .آره-

ادمیپ که خوابگاه در. بهم داد کرد بازش یوقت نشد باورم هم خودم. یگیم راست -

کرد پا اون پا نیا یه کرد،

.تولدته نداشتم خبر من گفت آخر قهیودق

. بود گرفته دلم یعنی بودم ناراحت دستش از

!ستین یا تازه زیچ .یندار خبر یچیازه تو: گفتم پر دل با اراده یب

247

.دیببخش ؟یکرد قهر: گفت که برم برگشتم

Page 311: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 311 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

خنگ یاالغا هیشب افمیق گرنه و شکر رو خدا بود بهش پشتم .یپر درآوردم شاخ

سرم پشت کینزد اومد. بود شده

؟ یآشت. نره ادمی گهید کنم یم یسع :گفت و سادیوا

یبوق اخالقش. ازش دمیترس یم یول کنم بغلش خواست یم دلم.سمتش برگشتم

و گرفت ماز نگاه. دمیترس خب، بود

از رو شالم گوشه .دیلرزیم دستهاش .کرد بازش و گردنبندش قفل سمت برد دست

گردنبند و نییپا انداخت روشونم

.مبارک تولدت: گفت و گردنم انداخت رو

ینم یدار دوست یلیخ رو گردنبند نیا آخه: گفتم دستپاچه. کردم پاک اشکامو

.خوام

. یباش اشتهد دوستش تو بعد به نیا از خوادیم دلم -

دوستش جونم از شتری؟ب بگم یچ دونمینم رحافظیام یوا :گفتم ها مرگ ذوق مثل

دارم

تو برو: گفت و گرفت فاصله ازم .بود یحال هی اونشب اصالا . گرفت ازم رو نگاهش

.برم منم بزار

یول بود شده نیسنگ سر قبل مثل .مینزد یحرف چیه گهید هم شب اون از بعد

بهم چون اشتمند غصه گهید خوب

.داره دوستم گفت

؟یک -

.خنگول گفت میمستق ریغ. گهید موقع همون -

!ها؟ -

خودتو گهید بسه: گفت من تو،به به دنیتوپ از بعد تو یعروس تو.ها و کوفت -

.یکشت

؟ هست اجازه: گفت و اومد ارشیک یپسرعمو ،که نشستم رفتم .دمیترس ازش

Page 312: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 312 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

پسره به رو و کنارم نشست رحافظیام زنمب یحرف اومدم تا .نه بگم خواستم یم

جانم؟: گفت

.یچیه: گفت اونم

248

لحن هی با .خودم به کردم شیج کن باور که سمتم برگشت نیهمچ هوی.رفت پاشد

یخداوند به: گفت وحشتناک

یبخوا وسط یبر یپاش ای نم،یبب برت و دور رو سوسول بچه نیا گهید بار هی خدا

خودم یدستا ،با یکن هالک خودتو

؟ یدیفهم. کنم یم خفت

.شدیم پاره داشت هم گردنش رگ و بود شده خون کاسه دو مثل هاش چشم

؟یدیفهم گمیم :دادزد که بودم دهیترس

... آره آره :گفتم وحشت با

با .دخترا شیپ برو پاشو: گفت تر اروم. کردم سیخ خودمو که دیفهم کنم فکر

. نکن یباز من اعصاب

رو شما که اخرشبم .نخوردم جم هاش بچه و ماهیپر شیپ از گهید شبآخر تا

و سمتم اومد خونتون، در میرسوند

.رسونتمیم گفت

در شدم سوار کرد باز و در .دنبالش رفتم. نداشتم هم یچارها .بزنم یحرف دمیترس

ترس از ،که هم به دیکوب رومحکم

. شد سوار .گرفت میگر

شیریس بار چند خودش .نداشتم پسره اون به یکار من خدا به ریام: گفتم عیسر

. بهم شد

؟یکن یم هیگر چرا حاال. دونم یم خوب یلیخ : افتاد راه و دیکش یپوف

Page 313: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 313 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

... یلیخ ...یزد داد سرم تو ...تو آخه -

ام؟ وونهی؟د خرم-

. خدا به نه -

ام؟ یچ یلیخ پس-

.یترسناک -

سرشو خواستیم دلم.ازش دوندمبرگر رو روم .کرد نگاهم و دیخند بلند یباصدا

.رو وونهید پسره بکنم

.بود خورد اعصابم دیببخش -

.نکردم نگاش

249

ایهل -

.دیکش پر هام یدلخور همه .ختیر یحر دلم

. ایهل منو کن نگاه -

.دیببخش :گفت و کرد نگاه مظلوم .کردم نگاهش

؟؟ دمینفهم من چرا پس .داداشم ها شده وونهید واقعاا -

. بود گرم خودت یعاشق به سرت که بس از-

!بود؟ کجا یعاشق و عشق .خورمیم دل خون دارم ماهه ۳ من ایهل یانصاف یب یلیخ-

پره یلیخ دلم! یعاشق چه اونم

زیل اخر دلش دونستمیم هم اول از داره دوستت رحافظیام خوشحالم برات .ایهل

از ارشیک دل یول .برات خورهیم

. سنگه

.داره دوستت خدا به. یگیم پرت و تچر چرا-

Page 314: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 314 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

عادتم هی هم دیشا ست،ین عاشقم. حافظ ریام خواهر مثل یول. داره دوستم دونمیم -

هم با یبچگ از باالخره. براش

عاشق من. زنمیم رو هام حرف تو به فقط یجونم دوست تو ایهل. گهید میشد بزرگ

ازین .ازمین از پر ارشمیک

رژمو .کنه باز موهامو سنجاق .شمیپ ادیب خواستیم دلم .شبید مثل... داشتنش

دوستم بگه. کنه بغلم .کنه پاک برام

فرار ازم و رفت!؟ کرد کاریچ یول کنه گرمم عشقش یگرما با خواستیم دلم. داره

من ایهل... شهیهم مثل کرد

حرکاتش همه تازه شبید .شدمیخوردنم کارهاش ،تو بودم کور. داشتم دوستش

شهیهم .گرفت جون چشمام جلو

ابراز از بعد کمتر نه شتریب نه کرد،یم تمیحما رحافظیام مثل و بودم خواهر براش

.گرفت فاصله من از گهید هم عالقم

بخوام که ستمین وونیح من ایهل .شدمینم متوجه احمق منه و بود فرار حال در همش

با خوادیم دلم .کنم رفع ازموین

اجبار باحس اون و بغلش تو برم عشق حس با نکهیا از متنفرم .باشم باهاش عشق

جز به یگهاید اسم هر ای ازین

؟ گمیم یچ ایهل یفهمیم .کنه بغلم عشق

.ادیم وجود به ازدواج از بعد ها عشق از یبعض یول .فهممیم آره-

250

در پاشنه تاشون دو یهفتها خواستم یم ازدواج از بعد عشق اگه خوام ینم -

من. آوردند یم در جا زا رو خونمون

.خوام یم عشق

؟یکن کاریچ یخوایم -

Page 315: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 315 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

.کنم یم دل ازش ای شهیم عاشقم ای .ببازم خوامینم دونمینم -

. یا وونهید -

بعداا که بدم غرورم به ییصفا هی دیبا .کرد له یبدجور رو غرورم یول دونمیم-

.نشم شرمندش

.یارشیک زن االن تو یول-

ترس از. بود ترس از .نبود خواستن سر از ارشیک و من اجازدو ایهل .یاجبار زن -

یخودخواه دمیشا .بود شدن ترد

.کردیم فکر رحافظیام به مدت تمام ارشیک یول رودادم بله عشق با من .ارشیک

حرف خاطر به هم رو ام هیمهر یحت

یحت ینامزد شب تا. نخواست نظر من از هم کلمه کی. کرد نییتع اونقدر ریام

کی هم بعدش .کرد ینم هم نگاهم

خاطرشک به کردم یم فکر دم،ید یم رو نگاهش یتو غم من ایهل .زد بشیغ هفته

کردم حس تازه شبید یول .رهیام

عاشق وقت چیه که بود گفته بهم ارشیک خود .بوده من با ازدواج اجبار خاطر به

آوردم کم اگه جونم ایهل ...نشده

؟یباهام

.باهاتم که ومهمعل :گفت و کرد بغلم محکم

؟ که یدونیم ترکهیم دلم تو بمونه حرفام اگه -

.دونمیم وونهید آره-

.ایهل دارم دوستش -

.وونهید دونمیم -

؟ باشه کن دعا برام -

.باشه-

Page 316: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 316 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

از حافظ که دونمیم .یمن با ابد توتا که خوبه چه: گفتم و اومدم در ایهل بغل از

.دهینم دستت

251

. سرده یلیخ رحافظیام. ترسمیم -

شیخرک رتیغ و غرور فقط .هیاحساسات هم حد از شیب رحافظیام اتفاقاا . نترس-

یآشت ریام با. شهیم ابرازش مانع

؟ باشه باش پشتم هم تو .تو خاطر به فقط کنم یم

حس وقت هر .ارشویک نه یکن تیاذ خودتو نه بده قول فقط .توام با شهیهم من-

باشه بشکن یشکنیم یدار یکرد

.یپر ینبود مغرور که تو .بده دستت کار یلعنت غرور نیا ؟نذار

.باشه -

سوم روز. بود یخوب صبور سنگ ایهل .بودم شده آروم یلیخ .گذشته روز سه

دارم یخانوم ینازیپر :داد امیپ ارشیک

؟ دنبالت امیب. گهید بسمه .شمیم وونهید

بود؟ عشق از هاش یقرار یب و ها حرف یعنی .بود گرفته گلومو بغض

.منتظرتم هشت ساعت نوشتم

سشوار موهاموهم .کرد اتوشون بعدش ییلباسشو نیماش انداخت هامو لباس ایهل

غر همش .داد حالت کمی و دیکش

یشد عروس امشب دیشا یدید چه رو خدا گفتیم !هیچ یبرا کارها نیا زدمیم

در یا حجله که دادم نانیاطم بهش.

ریدلگ ازش .انجامش به برسه چه دادیم آزارم هم فکرش یحت هم واقعا .ستین کار

یدختر... یجور بد اونم .بودم

Page 317: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 317 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

همخواب احساس یب هیبا نداشتم دوست .شکستنینم برام دست سرو کم که بودم

یحت که بود پر دلم انقدر. بشم

بود ختهیر هم به اعصابم ...سخته برام ارشیک با هم بودن خونه هم کردمیم حس

ملیر با داشت که رو ایهل دست.

ما. ساعته دو خونمیم خر گوش تو نیاسی :گفتم و زدم پس دادیم تاب مو مژهها

نیا به یاجیاحت چه میا خونه هم فقط

.کاراست

سه نیا که بس شده، شرک زن هیشب افتیق !؟یکن عاشقش یخوایم ینگفت مگه -

له له برات بزار .یکرد زرزر روز

. نمتیبب بزار یول یبد پا خوادینم بابا. باشه بزنه

خبره چه من دل تو دونست یم چه ایهل آخه .صورتم شیآرا به کرد شروع باز

نه.بودم هاش چشم یجلو سال ستیب!

!!کنه عاشقش خواست یم شیآرا با ایهل ؟؟حاال بود کور دمیرس یم خودم به کم که

کوتاه کتان یمانتو و دمیپوش رو اورد برام ایهل که یمشک شال با یمشک نیج شلوار

رو فمیک .کردم تن رو دمیسف و

بود نوشته که رو ارشیک امیپ جواب و .پاکردم رو میمشک یها کفش و برداشتم

.دادم رو منتظرم در دم خانومم

252

. امیب تا باش حاال نشدم آماده هنوز -

.گهید برو یآماده که تو یدار مرض مگه -

کنم؟ کاریچ زهلریم پام و دست ایهل تونمینم -

هیگر: گفت و نشست کنارم اومد .نشستم هم خودم و تخت رو انداختم رو فمیک

زهیریم ملتیر .خره اینکن

Page 318: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 318 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

.ترسمیم ...بود مونیهمسا پسر هنوز کاش -

یخال مهسا یجا !کرد دایپ هم یرنگ چه. برم رنگت هفت یچشما قربون نترس -

ای برو پاشو. برات کنه ضعف کمی که

به ییزناشو یزندگ به کن شروع برو ای بکن رو یخوایم که یکار و باش محکم

حالشو هست هم بهتر دوم راه نظرم

.یبریم

.میسینو یم یادگاری یک وارید رو باش مارو .گمشو. خرابت منحرف سر تو خاک -

.کردم یخداحافظ ایهل از بغل و بوس هیبا و روبرداشتم فمیک .شدم بلند

جذب نیج شلوار با باز گرد قهی دیسف پوش تک هی.دمشید کردم باز که رو در

هل رو نکشیع .بود تنش یمشک

کج گردن با و بود هاش بیج تو هاش دست .اش شده شیآرا یموها رو بود داده

یم برندازم داشت قیعم لبخند و

"یعوض کرده خوشگل چه "گرفت شکل ذهنم تو که یجملها نیاول .کرد

... بابا خفه :جمله نیدوم و

نکهیا فکر از .رفت هم تو اخمام خود به عمد،خود از نه. دمیکش هم تو رو هام اخم

چه قاا یدق قلبش تو دونستمینم

.سمتش رفتم و کردم جا جابه دوشم یرو رو ام کوله ..دارم یگاهیجا

.خانوما خانوم سالم :گفت و شد تر قیعم لبخندش دمید شدمیم رد که کنارش از

!!پررو بچه

جواب من سالم: گفت گوشم پشت درست نم،یبش وخواستم کردم زبا رو نیماش در

خانوم؟ نداشت

برگشتم افتادمیم دکتر مطب ادی حتماا دیبا لحظه اون تو حاال. بودم شده بازسگ

در بشم منفجر خواستم تا سمتش

Page 319: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 319 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

گفت و دیکش رو مینیب و لبم کنار نشوند کیکوچ بوسه هی هوا یب هیثان کی عرض

ادینم بهت اخم

253

باشه آخرت دفعه گفتم و پاش ساق تو دمیکوب کفش نوک با و اومدم خودم به

من و شد سوار ریتاخ با کمی خداروشکر دمیکوب محکم رو در و شدم نیماش سوار

بشم مسلط خودم به تونستم

حرکاتش و نگاه از رو احساسش نوع تونستمینم بودم دخنگیشا .نبود خودم دست

شب هخاطر. بدم صیتشخ

رومو بااخم شد سوار دادیم آزارم یبدجور هم میعروس بعد روز شوک و میعروس

روز ۳ نازیپر :دیپرس که برگردوندم

کنمیم خواهش کن باز نبود؟اخماتو بسم هیتنب

کردمیم فکر داشتم روز سه نیا تو نبود کار در یهیتنب-

؟ یچ به-

.ریاخ ماه چند نیا به-

؟ جهینت خب -

!؟ خوابگاه جلو .افتیب راه خب-

.شنومیم :گفت گذشت که کمی .کرد حرکت و چرخوند رو چشیسوئ

یرو از من از تو یخواستگار .اومدم در تو عقد به فکر یب یلیخ من که دمیفهم -

به خاطر به عشق، نه بود اجبار

یپا به که نداشت اعتماد بهت انقدر که محترمت دوست دوباره اعتماد آوردن دست

یب و زود و هنیبش حرفهات

.نکنه قضاوت رحمانه

Page 320: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 321 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

چیه .خودته االتیخ زاده زایچ نیا یدار یآزار خود ؟یزنیم هیچ حرفها نیا -

فرصت هی اتفاقاا .نبود کار در یاجبار

نشدم ناراحت رحافظیام یاعتماد یب از هم یلیخ .بزنم رو حرفم که من یبرا بود

خواهش و حرف شد باعث که ،چرا

. رمایب زبون به رو دلم

ادتهی .نه یگفت یشد عاشق حاال تا دمیپرس تو از شیپ ماه شش خودم یگیم دروغ-

مشهد تو

...اونروز من ناز یپر-

. خونه سفره میبر .گشنمه. ندارم اعصابم هنگه مغزم نگو یچیه -

.کن نگاهم نازیپر گفت و سمتم برگشت و داشت نگه ابونیخ کنار

254

تو حرف دونم یم: گفت و زد زل چشمهام تو. داشتم یپر دل چه کردم نگاش

خودت عقل با فقط و رهینم گوشت

طرف یچشما تو رو عشق .کن فکر روش گمیم بهت یزیچ هی یول .یریم شیپ

اگه .زبونش نه کن جستجو مقابلت

با ات خانواده و ریام جواب از نکهیا از قبل تا دینبا .داشتم لیدل گفتم دروغ روز اون

.کردمیم تییهوا شدم یم خبر

حرفاتو گرچه ...یکرد یم فراموشم نه گفتند یم ام خانواده و ریام اگر گهید نیهم

من عاشق وقت چیه تو. ندارم باور

.یپر یآبج. بودم کهیکوچ یپر برات من یگفت خودت ینبود

.یکن باور دارم دوست برام ینبود یپر یآبج وقت چیه تو -

.کشهینم مغزم هگشنم االن. کنم یم فکر روش -

Page 321: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 321 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

حس. هاشونشنوم هیتوج گهید تا کردم ادیز صداشم روزدم پخش و بردم دست

سفره یجلو. کنهیم خرم داره کردم

که کنم آزاد رو دستم خواستم .گرفت دستش تو رو دستم میشد ادهیپ خونه

وارد کنارش و شدم الیخیب نذاشت

دست .کردم یم حس رو نگاهش ینیسنگ .یشگیهم یجا میرفت و شدم خونه سفره

یپشت به بود داده هیتک نهیس به

تو ژستت .بود انداخته راستش یپا یرو رو چپش یپا و بود کرده دراز پاهاشم

یب رو خودم کردم یسع ...حلقم

ستیب دیشا .هام امیپ خوندن به کردم شروع و تلگرام رفتم. بدم نشون تفاوت

غذا آوردن با که گذشت قهیدق

کنار گذاشت و دیکش دستم از رو یگوش هوا یوب شد خم سمتم به کرد جمع پاهاشو

.خودش

. وونهید دمیترس -

!که یرینم رو از کنم یم نگات دارم ساعت مین-

داشتم مویگوش بده! یکن یم نگاه یدار که چه من به. کن شیدرو چشماتو خوب -

.کردمیم چت دوستام با

؟!یبود نکرده هنگ یگشنگ از مگه نکرده الزم -

خوردن به کردم شروع و شدم میگوش الیخیب .دماغم تو دیچیپ کباب یبو ازهت

...تعارفیب

من .شد کور اشتهام که شد یچ دمینفهم .دمیشن رو اش مردونه خنده خفه یصدا

.بودم مرد نیا یها خنده عاشق

که مرد نیا. بود پشتم و یحام که مرد نیا .بود هام یبچگ یهمباز که مرد نیا

حاال مردکه نیا. بود منوظهور عشق

Page 322: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 322 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

چرا... دورم ازش ها فرسنگ دمیرس بهش که حاال کردم یم حس چرا ...همسرمه

چرا !بود؟ شده بهیغر انقدر برام

کردمیم حس یول نداشتمش که ییوقتها همون به برگرده زمان داشتم دوست

... دارمش

255

عیسر ...یلعنت اشک ،یلعنت ...کردم بلند رو سرم. کرد پاره رو افکارم رشته صداش

؟یزد صدام :گفتم و کردم پاکش

؟یکن یم یباز غذات با چرا زمیعز :دیپرس و سمتم کرد روخم سرش

خوند ینم چشمهام از رو دلم حال مگه !چمه؟ دونست ینم مگه !د؟یپرس یم چرا

از رو یچ همه گفتیم خودش!؟

... خونه یم نگاهم

. یچیه :گفتم

.ستین گذشته مثل نگاهت گهید-

.ستین گذشته مثل یچیه گهید -

.نیبش نجایا ایب پاشو-

خواب اتاق ساعت یها عقربه دکترو مطب یول.شدم یحال هی. کرد اشاره کنارش به

اطراف به ینگاه .بلندبشم نداشت

.خوبه جام: گفتم. جامون نبود دیتود شهیهم مثل کردم

صورتم کینزد صورتشو و ردک حلقه کمرم دور رو دستش کنارم اومد و شد بلند

رو صورتم گرمش یها نفس. آورد

باورم .ادیز یلیخ .نازیپر دارم دوستت من :گفت و زد زل هام چشم تو .کردیم داغ

سوءتفاهم هی گهید بار هی نذار .کن

Page 323: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 323 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

یها لب شهیهم شناختمیم من که یناز یپر... بخند بشه آزارمون باعث توهم و

و وونهید رو من و دیخندیم قشنگش

هاشو چشم که یوقت کهیکوچ ی؟پر شده دیترد از پر نگات چرا. کرد یم تاب یب

شدم یم گرم دوختیم چشمهام به

زدیم صدام آرش یوقت من ی کوچکه یپر ...!االن؟ ندازهیم تنم لرزبه نگاهت چرا

چرا ...شد یم برابر ده قلبم پمپاژ

!کنه؟ینم صدام آرش گهید

. کنم هیگر خواست ینم دلم .شدمیم ونهوید داشتم .دادیم ادامه دینبا

دمیشا .میسالگ پونزده به دیشا شیپ وقت یلیخ. گذشته به برگردم خوادیم دلم -

رو گذشته خوادیم دلم .کوچکتر

برگردم دارم دوست .داشت دوست حافظ ریام که جور همون .بشم عاقل کنم؟ پاک

باوقار و آروم دختر هی و قبل به

یم تذکر مدام ...دیشن یم حرف مدام که ادیم بدم نازیپر نیا از ...عاقل یلیخ. بشم

یب روزش که نازیپر نیا از. دیشن

از. بردیم پناه داداشش دوست به داداشش ترس از که نازیپر نیا. شدینم شب خطا

یم بهش ارشیک که نازیپر نیا

به برگردم خوام یم. باشم پدرسوخته نسل خوامینم ...ادیم بدم طون،یش گفت

همه خوام یم. بشم عاقل و ذشتهگ

256

.بره ادمی هاش یمهربون خوام یم .کنم پاک ارشیک سر پشت رو گرفتنام سنگر

بکشه کمون برام بشه آرش خوامینم

...بمونه ارشیک همون خوام یم. رهیبگ نشونه رو قلبم و

. بدم ادامه نذاشت هام لب رو دستش گذاشتن با

Page 324: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 324 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

.کردم بغل رو پاهام و یپشت به دادم هیتک و گرفتم فاصله ازش

؟یکن حذف خاطراتت و یزندگ از منو یخوایم: گفت دلخور

ادمبرهی که نبودم هوا به سر نقدریا اگه. عاقل و خوب. بشم سایپر مثل خوام یم -

دوستم نیبهتر یعروس روز صبح

.بود من ریتقص همش .افتادینم اتفاق اون بزنم آمپول دیبا ام پسرخاله و

خواهش یناز کنم؟ ثابت بهت رو خودم تونم ینم چرا کنم؟ آرومت تونمینم چرا -

نیا با یوقت شمیم تیاذ کنم یم

خوشبختت دادم قول حافظ ریام به من .کن باور دارم دوستت خدا به نمتیب یم حال

هیما جون از گفتم بهش .کنم

. برات زارمیم

به هاش حرف همه پس !ظرحافیام هم باز آخرش ی جمله از گرفت دلم چقدر

یچ من پس .حافظه ریام تیرضا خاطر

به کردم نگاه. خواست یم ونیقل دلم . کنه دایپ کش بحث نداشتم ؟دوست

ونیقل بساط داشت که یشخدمتیپ

. برد یم رو یسفارش

م؟یبزن ونیقل: گفتم هاش حرف به ربط یب

. داد ونیقل شسفار و گرفت ازم رو نگاهش اخم با .کرد نگاهم دلخور و رهیخ

دکمه یزندگ کاش .بود بهتر حالم بودم ایهل شیپ چقدر.بودم غرق خودم افکار تو

به گشتمیبرم ...داشت بازگشت

.بودند تر قشنگ روزها اون انگار .نایآرش اطیح به رهیخ پنجره پشت بابا خونه .اتاقم

. آورد رونمیب افکارم از دیکش دستم از رو ونیقل ین که یدست

. یکرد خفه خودتو گهید بسه-

پشت و برداشتم رو فمیک .کرد بلندم و گرفت رو دستم .شد بلند اخم و یدلخور با

نمیماش تو .شدم دهیکش سرش

Page 325: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 325 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

. نازیپر :گفت بالخره تا سکوت و بود سکوت

257

.جونم: گفتم هوا یب

.خانوم زدم صدات دفعه ده: گفت و زد یلبخند

ها؟. دمینفهم -

.لهب نه ها -

مامان برا خوبه؟ نیبب بردار هست عقب صندوق تو بسته هی :گفت که نگفتم یچیه

.گرفتم بایفر

:گفتم. بود کیش ست مین هی. دمیکش رونیب رو داخلش باکس و برداشتم رو پاکت

ه؟یخبر

.گمیم بهت یبزن لبخند و یکن باز اخماتو اگه بله -

.رولبام نشست یجون کم لبخند

.بود بهتر یچیه از یعنی .نبود بد شروع واسه: گفت و اومد یمکبان ییابرو و چشم

. دیفهم .رو پر بچه برداره دور نخندم که دمیکش دهنم داخل رو لبم

یکس خوادینم ؟دلم باشه بخند هم نایا بایفر مامان خونه تو. شد بهتر حاال خوب -

.میدور هم از روزه سه بفهمه

- . روز ۲

فکر همه .من جز بود همه فکر به .نگفت یچیه و نداختا بهم یدلخور و گذرا نگاه

منو و مرده ارشیک که کنند

ریام مهم !!!درک به که هم نازی،پر اومده رشونیگ یداماد چه و کرده خوشبخت

آخ... باستیفر مامان مهم. حافظه

.شد تنگ مامان یبرا دلم چقدر

.شده تنگ براش دلم -

Page 326: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 326 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

؟یک یبرا -

. یعل ری،ام ماهی،پر سای،پر بابام مامانم، -

حافظ؟ ریام و-

258

ه؟یچ کادو مناسبت ینگفت .ادیز نه: گفتم گرفت لجم

؟آها گنیم بهش یچ .جان زن مادر به کنم سالم عرض خونشون میریم میدار -

.سالم زن مادر

.آهان :گفتم و اوردمین خودم یرو به یول .براش رفت ضعف دلم بود نمک با لحنش

مثل باشه؟ بخند: گفت و شد رهیخ چشمهام تو خواهش با و گرفت رو ستمد در دم

.گذشته

. ام یخوب گریباز من نترس -

.بخند گذشته مثل واقعاا نکن یباز-

.کنم یم فکر روش -

؟؟ آورد پست بابا یا: داد روجواب اف اف حافظ ریام زدم زنگ

.نمیبب کن باز. شعوریب گمشو-

و مامان بلند یصدا با .خونه تو دمیدو ارشیک به توجه یب. کرد روباز در و دیخند

از حافظ ریام .زدم صدا رو بابا

برام رو آغوشش و دوشش رو انداخت رو اش حوله. شد خارج یبهداشت سیسرو

براش دلم نبود، خودم دست. کرد باز

شده تنگ محبتش و آغوش یبرا دلم چقدر .بغلش تو انداختم رو خودم و دیکش پر

رو میشونیپ .گرفت م هیگر. بود

. جوجه بود شده ذره هی برات دلم: گفت و کرد پاک رو اشکام و دیبوس محکم

.قول ،نره منم-

Page 327: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 327 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

.دیخند باصدا

دمید ارشیک نگاه تو رو تیرضا. شدم کنده رحافظیام از بابا و مامان یصدا با

بوسه غرق بابا و مامان بغل تو دمیپر.

. کردم شون

یرودرواس تو. گهید برو پاشو :گفت حافظ ریام که بود هکرد رد رو ازدهی ساعت

چشم هم تامون سه گرنه و مینشست

.رهیم داره هامون

.بازوش تو زدم مشت با

259

کشهیم عشقم اصالا : گفتم و برداشتم دور .زد تشر بهش یجد یشوخ هم مامان

جرعت یک نمیبب بمونم نجایا امشب

. کنه رونمیب داره

نگه رو زنت و خودت احترام پاشو :گفت ارشیک به رو یالک یها اخم با ظرحافیام

ببرش بردار مینکرد رونتونیب ،تا دار

.

!حافظ ریام اا: گفت مامان

گهید. ادبه یب کالا رحافظیام نخور حرص شما جان مامان: گفت و دیخند ارشیک

.میکرد عادت

داداش؟ یخورد: گفتم و دمیخند

دارم باش منو. شعورت یب سر تو خاک :گفت ارشیک به یزبون ریز رحافظیام

من که امشبم حاال .زنمیم تورو جوش

.ادیم دستت زبونت کنترل یگذاشت کپتو یی،تنها داشتم نگهش

!ها اند پررو پسرا چقدر دنینشن به زدم رو خودم

خوبه؟ کردم غلط :باال برد دستاشو ارشیک

Page 328: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 328 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

.بکنم فکرامو تا بخور هم یزیچ هی -

. امیب بردارم دارم، ید یس چندتا با رو فلشم اتاقم رمیم من :گفتم و شدم بلند

. مامان برو-

ما خاطر به دونستمیم .بود اتاقش تو ده ساعت شهیهم .بود خواب از پر بابا یچشما

عیسر و رفتم .مونده داریب

رید جان یناز :گفت ارشیک که بودند نشسته هنوز .اومدم و برداشتم رو المیوسا

شو حاضر یندار یکار اگه تهوق

.میبر گهید

رو شالم و مانتو .دمیبوس رو شون سه هر .بود سخت ازشون کندن دل چقدر

در تا بابا و مامان بدرقه با و برداشتم

.میشد نیماش سوار کوچه تا حافظ ریام و یورود

اتاق سمت رفتم و گفتم ریبخ شب لب ریز .میشد خودمون خونه وارد ارشیک کنار

یناز :زد صدام که بخوا

.رونیب زدیم دهنم از داشت قلبم .ستادمیا

260

اومده سراغم به بد افکار همه باز .یجد ماتومیاولت هی.کردم یم سرش به دست دیبا

بود منطق ته خودم شیپ .بودند

.بودم دلخور ازش .کنم یزندگ زهیغر با ها وونیح مثل خواستم ینم که

.کرد بغلم سر پشت از

.کنم یم خواهش ارشیک -

.نکن خواهش -

. خدا تورو -

؟ یکن یتالف یخوایم-

Page 329: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 329 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

. امیب کنار خودم با خوام یم خدا به نه-

؟ بود کشک عشقت تمام-

نه؟ ای عشقه تو کشک بدونم خوام یم بود عشق من عشق-

. کن باور عشقه -

.بزنم محک دیبا اونم یچ خودم عشق-

؟یکرد شک پس-

.کنم فکر بذار-

تو زد زل موشکافانه و هام شونه رو گذاشت رو دستش خودش سمت چرخوندتم

و خورد سر دستش آروم .چشمام

.گرفت یباز به نرم لبهاش با لبهامو که ومدیم بند داشت نفسم. شد حلقه کمرم دور

از داشت قلبم رفتم وا بغلش تو

گفت شده خمار یها چشم با و دیکش عقب رو سرش که رونیب زدیم ام نهیس

نگاه تو اگه. خوادینم کردن فکر .عشقه:

.خونمیم تورو نگاه من ،یبخون و یبد صیتشخ یتونینم رو من

!کرد؟ ینم ...کردیم فرق عشق با ازین بود ازین از پر نگاهش

.ایک کن ولم خدا رو تو: گفتم دمیترس ازش

261

.باور البته و کن درکم .تونمینم -

.دونمیم ستین عشق .وسهه از پر چشمات تو -

عقب رفتم قدم هی. زد چنگ موهاش به و بست رو هاش چشم .شد شل دستهاش

یحرف نیهمچ چرا دمینفهم اصال.

...زدم بهش رو

Page 330: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 331 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

رو عشقش ازین یجنس که یعاشق .بخواب برو :گفت بمش و دار خش یصدا با

. کنه شک عشقش به هم دیبا نشناسه

اتاق تو رفتم. دمیشن رو خچالی در یصدا ونهآشپزخ داخل رفت. نکرد نگاهم گهید

. برد خوابم هیگر با و

. شکاک خانم ریبخ صبح :شدم داریب نوازشش با صبح

.ریبخ صبح سالم :شدم بلند و زدم کنار رو پتو

! ایخوشخواب -

چنده؟ ساعت مگه-

.ازدهی -

. واحد انتخاب یبرا ایهل شهیپ برم دیبا. سرم بر خاک یوا-

.ادهیز وقت نکن حول حاال باشه-

شرکت؟ ینرفت چرا ؟یا خونه چرا خودت ؟ینکرد دارمیب چرا :گفتم غرغر با

.کنم کاریچ برم شرکت !دامادما تازه سرم ریخ -

و اومد که زدمیم مسواک داشتم .روشستم صورتم .یبهداشت سیسرو سمت رفتم

با .بهم شد رهیخ و در ب زد هیتک

.کنه نگاهم یکس یزدن مسواک ادیم بدم رونیب برو :گفتم پر دهن

.ستمین یکس هر من: گفت و زد یلبخند

262

. سرمون رو شهیم خراب االن .سقف به خورد نفست به اعتماد-

.دمیشن رو آرومش خنده یصدا .بستم محکم رو در پا با

.نکردم دارتیب یبود خواب زد زنگ مرجان -

بهش امیم االن داشت؟ کارمی؟چینکرد دارمیب چرا :گفتم ردندونیخم از پر دهان با

.زنمیم زنگ

Page 331: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 331 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

.میباش هم دور اونجا میبر گفت. رنیم فردا نایا امهریک. ییپاگشا کرد دعوتمون -

یبرا دلم .کنه حلش ایهل به زنمیم زنگ الیخیب اصال ؟یچ واحدم انتخاب پس -

.شده تنگ مرجان مامان

.تختم یبودرو دهیکش دراز. رونیب اومدم و دمیکش آب رو دهانم

. خوابمیم یم جام سر امیم امشب از. نرمه و گرم چه تختمون-

. ایب دادم راهت اگر-

!توئه؟ دست مگه-

نکنه !ه؟یچ: گفت و دیخند که عقب رفتم قدم هی اریاخت یب .سمتم اومد و شد بلند

شبید که یکلفت با یکرد فکر

!دادم؟ یجاخال یکرد بارم

خودتو. ادهیز صبرم .دونمیم یدلخور :گفت و مینیبب به روزد اش اشاره انگشت

آماده بپر ام حاال. یحساب کن یخال

. خوشگلشه عروس منتظر مرجان. بابام خونه میبر شو

کجا اقیاشت همه اون دونم ینم. ومدیم بند داشت نفسم. کرد روترک بالبخنداتاق

له آغوشش واسه که من. بود رفته

اخم "یلجباز چون "انداخت اکو سرم تو ییصدا .کنه بغلم ترسمیم حاال زدم یم له

دلم چون "گفتم رفت هم تو هام

"...دلخورم ازش شکسته

از پر هامو مژه. کردم تنم دیسف شال و قرمز کوتاه کیتون هیبا دیسف نیج شلوار

رنگ به یسرخ رژ و کردم ملیر

ریحر پانچ مزد یاجر گونه رژ هی .کردم پر رو لبهام رو یحساب و برداشتم لباسم

کیتون یقرمز کردم تنم رو دمیسف

به نهیآ یتو..شدم ها عروس تازه هیشب اومد خوشم بود انداخته هیسا پانچم یرو

تازه .کردم یکج دهن خودم

Page 332: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 332 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

!عروس

263

. دمیکش رونیب کمد داخل از رو قرمزم کفش و فیک

؟یا آماده-

دیسف زیبول هیبا یسرمها نیج شلوار!دامادرو تازه نایمامانم اوف ... سمتش برگشتم

بود دهیناشوکشیاست که

. آره: گفتم و برداشتم خوردنش از دست.بود کرده شونه باال سمت به موهاشم.باال

ستادهیا کمینزد اومده دمید.باال گرفتم سرمو.شدم بلندتر قد.کردم پا کفشامو

گفت و دیکش لبهام یرو رو انگشتش.

ه؟یچ نیا:

!ها؟-

.نک پاکش -

.شد یرتیغ باز

؟یچ واسه-

تا کن پاکش .نشه چهارتا روش ها چشم نکهیا واسه: گفت و شد هم تو هاش اخم

.نکردم پاکش

!ارشیک :گفتم باحرص

.ارشیک یب ارشیک -

؟ داره یربط چه تو به اصال کنمینم پاک -

! داره یربط چه من به-

!کنه پاکش نکهیا از لقب یول .صورتم رو شد خم و بغلش تو دتمیکش حرکت هی با

منو دست هیبا. خورد زنگ شیگوش

Page 333: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 333 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

رونیب بشیج داخل از رو شیگوش آزادش دست با و داشت نگه بغلش تو محکم

:داد وجواب دیکش

...بهش؟ بدم رو یگوش ...بغلم تو نجاستیهم شده داریب ...مرجان جانم-

. مگرفت دستش از را یگوش و کندم طونشیش یها چشم از چشم !ایح یب یا

. یمامان سالم-

264

. خوشگله خانوم خواب ساعت .ریبخ قشنگت صبح .زمیعز سالم-

داشتم کار یکل. نکرد دارمیب هم مزه یب ارشیک. موندم خواب. ریبخ هم شما صبح-

.افتاد عقب که

. کنم دارشیب ادینم دلم دهیخواب ناز نقدریا گفت .ومدهین دلش -

. رفت یریو یریق لمد ته کممی .دمیکش خجالت

.شده ذره هی براتون دلم. میافتیم راه االن میا اماده-

.دییایب زود نطوریهم منم زمیعز -

. چشم-

.دارمش کیکوچ کار هی ارشیک به بده رو یطالگوش خانم-

.فعال پس چشم-

. بود داشته نگهم سخت و سفت همچنان که دستش دادم رو گوش

...خبریب چه ؟یک-

...دارم کاریچ من... اومده راه همه نیا که هیچ کارش :شدوگفت متوه هاش اخم

...خوب یلیخ

؟ شده یچ :دمیپرس

هی خانومم :گفت و کرد نگاه هام لب به طنتیش با بعد .زد یبخش آرامش لبخند

دهید تدارک برام خوشمزه صبحانه

Page 334: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 334 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

.میاومد بخورم

خوشگلش زیبول با رو بهامل کنه قطع رو یگوش نکهیا از قبل ...ایح یب دیخند صدا با

شل هوی هاش دست. کردم پاک

.رخندهیز زدم و کردم فرار من و شد

!اقا ترم زرنگ من یزرنگ تو اگه

.کشتمت برسه بهت دستم یناز-

265

کی. رونیب اومد اتاق از.کردم پاک رو رژم ماندهیباق در یجلو یقد نهیآ یروبرو

تا دو که دیسف زیبول و دیسف شلوار

دیسف لباس تو بود که درشت.بود دهیپوش بود اش نهیس یجلو قرمز درشت برش

هم من با. بود شده هم تر درشت

کردم باز رو در که طرفم ومدیم داشت ثیخب نگاه هی با اومد خوشم. بود شده ست

دنبالم اومد باخنده. رونیب دمیپر و

. حاال برات دارم :گفت و کرد بغلم سر پشت از گرفتتم اطیح وسط

میشد سوار و کرد باز رو نیماش در و گرفت دستش تو رو دستم و کرد ولم بعد و

آهنگ همون.کرد روروشن پخش و

... بود یاتیب ایپو راز

طرف هی نازت یچشما طرف هی رازت همه

نرفت تو چشمه نخه تو که رو یچشم دمیند

منه بازار سکه منه اری تو ادی

نهم گرفتار عشق توام گرفتار من

یکنیم آبم یبر یراست یبر یخواست یم تو

یکنیم خرابم خونه یکن یم جوابم تو

Page 335: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 335 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

دلم داره کم شبا یلیخ تورو یلیل آخه

دلم داره کم تورو یوا دلم داره غم آره

طرف هی نازت یچشما طرف هی رازت همه

نرفت تو چشمه نخه تو که رو یچشم دمیند

منه بازار سکه منه اری تو ادی

266

منه گرفتار عشق توام گرفتار من

نداره یخاص ارزش برام تو یب یزندگ

نداره یسیوا لحظه هی پاش به نکهیا ارزش

کنمیم شب روزمو یصبور با یدور که تو

کنمیم مرتب موهامو تو شهیپ فقط من

کنمیم دق روز هی ای

کنمیم عاشق تورو ای

کنمیم دق روز هی ای

کنمیم عاشق تورو ای

طرف هی نازت یچشما طرف هی رازت همه

نرفت تو چشمه نخه تو که رو یچشم دمیند

منه بازار سکه منه اری تو ادی

منه گرفتار عشق توام گرفتار من

267

چقدر .کردم یم نگاهش لذت با من و کردیم یهمخون باهاش بلند نسبتا یباصدا

و یدلخور همه با.داشتم دوستش

Page 336: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 336 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

دوستم دارم دوستش من که قدر همون کاش. بشم شقمع منکر تونستمینم یلجباز

. باشه داشته

چرا هیچ: گفت و گرفت دستش تو رو دستم. سمتم برگشت یخوشگل ی خنده با

؟ یکن یم نگاه ینجوریا

.قشنگه صدات-

؟ صدام فقط :گفت و داد دستم به یفشار

.نوشابه با جوج بفرما-

.مرجان خونه مدهاو تارا :گفت و کرد کم رو پخش یصدا .دیخند

بدم ازش و شدم حساس بفهمه نزارم کردم یسع .کرد نگاه. گرفت حرصم کمی

. ادیم

چه؟ من به -

.زد لبخند

.ینکن تعجب شیدید اونجا گفتم ینجوریهم -

!؟یشد مرگ ذوق تو چرا حاال -

از رو دستم ...دنایجد دیخند یم ادیز کالا . دراومد حرصم.دیخند یبلند یصدا با

که یحساب. دمیکش رونیب دستش

.کوچولو خانم شده حسود:گفت دیخند

.نمشیبیم زیر!تارا !ویک یحسود -

.دیکش پر مامانم واسه دلم یوا .کرد پارک خونه یجلو

ام؟یب نمیبب رو مامانم برم ارشیک-

268

.امیم منم زمیعز برو -

Page 337: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 337 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

و میبود مامان شیپ یساعت مین .نایمامانم خونه میرفت و دستش تو گرفت دستمو

. شد عوض هوام و حال یحساب

دمیپر و کردم رها رو ارشیک دست. بود منتظرمون یورود در دم مرجان مامان

تو مخصوصا. داشتم دوستش .بغلش

روزکه اون از دیشا .بودم شده تر وابسته بهش داشت، هوامو یحساب که مدت نیا

ذوق یکل و کردم صداش مامان

.شدمیبوس بار چند .کرد

.شد میحسود :گفت ارشیک

. شدم جدا مامان از

.که بود بغلت تو صبح :گفت خنده با هم مرجان

.بود صبح اون-

راه سالن سمت به دیخندیم که مرجان همراه و زدم ارشیک یپهلو به یا سقلمه

دست و شد کمینزد ارشیک .افتادم

. گرفت دستش تو منو

...شلوار بدون زانو یباال تا کوتاه ینهایستآ با باز قهی کیتون هی! رو تارا اوه اوه

زده قرمز رژ و شده شیآرا بلند یموها

.بود

و سالم گرم رایشک و امهریک با. کرد پاک رو رژم که گرفت لجم ارشیک دست از

هم تارا با و کردم یاحوالپرس

.داد دست و کرد یاحوالپرس گرمتر ارشیک با .کردیم نگاهم یکنجکاو با!یمجبور

یاحوالپرس و سالم کردینم نگاه کردم نگاه ارشیک به.بکنم رو اش کله استمخو یم

امهرویک کنار نشست رفت و کرد

ارشیک لبخند هی با و گذاشتم کنار رو یلجباز منم .کنارش به کرد اشاره دست با

امیم ارمیب در پانچمو برم :گفتم کش

Page 338: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 338 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

.زمیعز

طونهیش. درآوردم هم موریحر پانچ .دمیپوش قرمز صندل هی و درآوردم کفشمو

...اهلل استغفر.ارمایب در شلوارمم گهیم

شدم یداف چه یوا .زدم غیج قرمز ورژ دادم جا قرمز پرپره پسیکل داخل رو موهام

ارشیک کنار و نییپا رفتم.

!اینکن گله کردم پاکش همه یجلو :گفت گوشم کنار و کرد نگاهم لبخند با. نشستم

269

مزه مزه مشغول و گرفت ازمون نگاه و زد یلبخند افتاد تارا به چشمم ...پررو بچه

امهریک و ارشیک. شد شیچا کردن

مرجان به رمیم من ها بچه :گفت و شد بلند رایشک .بودند صحبت مشغول هم با

. کنم کمک جون

.شدم بلند

.امیم منم-

بلند ارشیک غلب از خواست ینم دلم .افتادم کردن غلط به. نخورد جم ازجاش تارا

به. بذارم تنها رو اونها و بشم

و خونگرم دختر رایشک .آشپزخونه رفتم رایشک همراه و شدم بلند و تشرزدم خودم

یحدود تا بود، یا خنده خوش

ناهاررو زیم ...کامل نه البته آشپزخانه یتو ارهیب سالن تو از رو حواسم تونست

مچ دمیشا یفوضول واسه .میدیچ

: گفتم و دمیکش خجالت خودم از. نبود یخبر تارا از ،اما شدم لنسا داخل یریگ

.ست آماده ناهار

رونیب سالن ،از شدمیم دیناام داشتم گهید عجب چه گفتن با و شد بلند امهریک

تارا یخال یجا به داشتم هنوز .رفت

Page 339: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 339 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

! خورمیم رو یچ حرص آشپزخونه تو ساعت دو !پس رفته کجا .کردم یم فکر

:گفت و روگرفت مینیبب آزادش دسته با شد حلقه هام شونه ورد ارشیک دست

؟ییکجا

!ها؟-

.داد حرکتم یغذاخور سالن سمت به و دیخند

.کن ولم زشته ارشیک-

.خوشگله هم یلیخ .زشته یچ -

و کردم آزاد ارشیک یدستها حصار از رو خودم .بودند نشسته زیم دور یهمگ

.نشست کنارم هم ارشیک. نشستم

؟ ناهار یبرا انینم بابا سپ: گفتم

.ادیم سه ساعت زمیعز چرا :گفت مرجان مامان

. بود یعال یلیخ .جان مرجان ممنونم :گفت و شد بلند خورد که کمی تارا

ویچ یچ :گفتم آروم و نگرفتم شهیهم مثل زبونمو یجلو ا.بال رفت ها پله از بعد

.خوب بشور ظرفارو سایوا!؟ ممنون

!گهید من گردن افتاد همش

270

خوبه؟ نوکرتم خودم :گفت خنده با ارشیک

دخترش به رفته .شورهیم ادیم خانم جهیخد االن زمیعز :گفت خنده با مرجان مامان

.بزنه سر

.کنمایم صدا رو تارا رمیم ادین اگه :گفتم

به شروع شتریب یاشتها با منم .شد خوردن مشغول و زد بهم یچشمک رایشک

ینیس هیناهار از بعد .کردم خوردن

Page 340: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 341 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

یبرا مرجان مامان شنهادیپ به هم یچا خوردن بعد .سالن وبردم ختمیر یچا

بود قرار .اتاقامون تو میرفت استراحت

.انیب مهمونا پنج و چهار ساعت

که کنم گرد عقب خواستم .شدم مونیپش که بودم نشده ارشیک اتاق داخل هنوز

.اتاق تو دیکش و گرفت رو دستم

.خوشگله نومخا کجا-

.شب یبرا کنم عوض لباسامو خونمون برم خوام یم .کن ولم ارشیک اه-

!خونمون؟ -

. گهید برو رو نیهم .مون عمه خونه نه -

؟ یگیم رو نایبابات خونه اهان-

.گهید کن ولم ا!حال .پوف-

.کن استراحت کمی ایب شهینم رید حاال -

.ستمین ؟خسته کندم کوه مگه -

...یعوض یعنی، بهم زد لز لبخند هی با

رو مامان شدم خونه داخل. رونیب زدم اتاق از و کردم یدراز زبون .گرفت خندم

بود قبال اگه .دمیبوس و کردم بغل

.دیبوس رو صورتم و نزد یحرف ،اما کردیم غرغر

هی .کردم ست یخی نیج شلوار با یدیس سبز کوتاه کیتون هی .کمدم سر رفتم

زدم هم براق و روشن یرژصورت

.شد شتریب هام چشم یسبز .دمیکش چشمم داخل یمشک مداد هی. بود خوب ملمیر.

.نییپا رفتم.اومد خوشم

271

د؟یایم چند ساعت شما مامان -

Page 341: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 341 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

.ادیب بابا که گهید ساعت دو -

اد؟یب ام ایهل بزنم زنگ -

.که یستین تو زبانیم زشته نه -

.ادینم بدش مرجان مامان -

شیپ ببر فیتشر .ور نیا نه یدعوت ور اون هم االن .ستین درست یول .مدونیم -

.شوهرت

.الیخیب کنه استراحت رفت-

. نیآفر من دختر شو بزرگ. دهینم مزه که ییتنها استراحت -

...گهید بشه کوفتش خوام یم منم

مامان اطیح وارد.داد هولم رونیب سمت به مامان که زدم یلبخند خودم فکر از

با بود اطیتوح ارشیک شدم نایمرجان

سرمو االن کوچه تو افتادم راه ها لباس نیا با سرم بر خاک .کرد نگاهم تعجب

.برهیم

!وضعشه؟ چه نیا -

.دیببخش بپوشم پانچمو رفت ادمی -

یپر ،باز یکن یسرکش هرچقدرم :گفت و دیکش رو مینیب و شد باز هاش اخم

.یخودم کهیکوچ

!؟ ها -

یم نگاهمون تارا. سالن پنجره به افتاد چشمم .بغلش تو دتمیشک و دیخند بلند

بغلش از و بزنم یحرف خواستم .کرد

کنم؟ کاریچ دیبا یبزن رژ تو نخوام اگه من گفت که امیب رونیب

؟ شهیم مگه: گفتم و شد پرت تارا از حواسم

!واجبه شبه نون. نداره امکان نه :گفت و کرد یا خنده تک

Page 342: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 342 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

272

ها قبال ایشد ریگ یلیخ دنایجد.کنا مسخره عمتو :گفتم و نشیس تو زدم مشت با

.یبود بهتر

. آخه ینبود من زن ها قبال -

.یا عقده-

ناز؟یپر -

؟ ها -

.یبزن رژ خوادینم دلم ستین خودم دست :گفت و گرفت اش خنده

. رژم عاشق من میندار تفاهم اصالا . خرابه شهیر از تو و من ازدواج -

.کن ترک-

یپ در یپ بار چند جلو لبامودادم.خوامینم نچ یعنی باال انداختم سرمو عادتم به بنا

نیا عاشق حافظ ریام .زدم پلک

.بود حالتم

پنجره پرده به چشمم .شدم مونیپش خود کرده از و شد وصل بهم فاز سه برق

تو زدم کفشم نوک با...افتاد که خورد

.یگر دهاستفا سو یلیخ :گفتم و پاش ساق

ییها وقت اون گفت و دیبوس یطوالن رو میشونیپ .کرد باز اخمامو شصتش انگشت با

ینم دلم ینبود من مال که هم

.کنم چپشون لقمه هی خواستیم دلم لباتو یکرد یم که حالتم نیا .یبزن رژ خواست

داشتم دوستت شهیهم: گفت و زد یلبخند. کردم نگاهش شده گرد یها چشم با

یبود من مال تو نازیپر .کن باور

که یکردیم درک رو خودت به نسبت تمیمالک حس ینبود هوا به سر نقدریا اگه.

بهم ینزن زل باشک االن

Page 343: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 343 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

از که خودت جان به. ببخش منو مونیعروس خاطرشب به: کرد زمزمه گوشم کنار

زترهیعز برام ایدن تو یزیچ هر

.ودمب داده بهت که بود یقول و خودت خاطر به فقط قسم،

خواهشش از پر یچشما .دمیکش باال نگاهمو. زد شیآت دلمو یلعنت شب آن ادی بازم

دست. دیلرز دلم دمید که رو

کمرم دور دستش هی .گذاشتم اش نهیس یرو رو سرم و شد حلقه کمرش دور هام

.سرم پشت دستشم هی. شد حلقه

273

ابراز به هاش، هیتوج ،به شیعذرخواه ،به محبتش به. داشتم ازین بهش یجور بد

هم آغوشش، به اش، عالقه

... برسونتم باور به خواستم یم هم کنم باورش خواستمیم

جدا ارشیک از عیسر شد باعث بابا نیماش شدن داخل و اطیح در شدن باز یصدا

محبت و تیرضا لبخند هیبا. بشم

. دادم دست بهش. اومد سمتمون به زدیم موج نگاهش تو که یقیعم

.دینباش خسته ییبابا سالم -

.خوشگلم دختر یباش سالمت -

کنه؟ینم تتیاذ که مجنونم پسر :دیبوس مویشونیپ

الا فع کرد تحملش شهیم. نه -

مهمونا که بود پنج ساعت .دیخند و دیروکش لپم که کردم یدراز زبون آرش یبرا

اتاق از باالخره تاراهم .دندیرس هم

موهاشو. بود دهیپوش یمشک کوتاه کت کی با یمشک انوز ریز شلوارک .رونیب اومد

بود کرده جمع سرش یباال

Page 344: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 344 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

و من داشت که افتادم پنجره ادی تازه.بود سرخ و بود کرده پف کمی چشماش.

براش دلم کرد یم نگاه رو آرش

...سوخت

که بودند رفته مهمونا .بود کیش انیبرل سیسرو هی هم ام هیهد.بود یخوب شب

دور رو دستش ازهیمخ هیبا ارشیک

..شدا تموم یمهمون: گفت و کرد حلقه کمرم

. شد ریسراز ها پله از چمدون با آماده و حاضر تارا لحظه همون

!کجا؟ تاراجان :گفت اخم با مرجان مامان

قرار دوستام با یول بمونم شتونیپ شتریب داشتم دوست شرمنده جون مرجان -

و اصفهان میبر میخواهیم. میدار

یلیخ .نجایا برگردم بشه وقت گهید نکنم فکر هم ،بعدش فارس جیخل و زرایش

. دمتونید شدم خوشحال

.یموند یم رو امشب حداقل جون عمو :گفت بابا

.دمید که بود ارشیک یخوشبخت و ماهتون یرو دنید قصدم .ممنون گهید نه -

274

اشک و اوردین طاقت دهیرس هک ارشیک به. بود کرده بغض.کرد بغل رو بابا و مامان

لبخند با اما. اومد در هاش

.بغلش تو خورد سر آروم و کرد پاکشون

رو لرزونش یصدا فقط کنم نگاه نتونستم .بست خی تنم همه. شد چهارتا چشمام

یبش خوشبخت دوارمیام :دمیشن

.ببخش شد آزارت باعث که هام یفکر یب همه خاطر به منو .ایک

.باش خودت اظبمو هیحرف چه نیا -

Page 345: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 345 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

خودش از و گرفت دستش یتو رو تارا فیظر یبازوها سمتشون سرخورد نگاهم

.کرد جداش

آغوش تو رو یکس خواست ینم دلم اصالا . رونیب زدیم دهنم تو از داشت قلبم

تو افتادم خودم ادی .نمیبب ارشیک

هم شرکت تو. کرد جدا ازخودش منو آروم ، کردم بغلش که مشهد تو نگیپارک

یچ تارا با من فرق پس...طور نیهم

!بود؟

قدرشو داره دوست یلیخ ارشیک نازیپر :گفت و داد دست فقط نکرد بغل منو را تا

.باش مواظبش بدون

بیج داخل هاش دست و بود دوخته چشم نیزم به بااخم کردم نگاه ارشیک به

:گفتم تارا به رو. بود شلوارش

.دونمیم

راه بدرقه یبرا هم هیبق .افتاد راه در سمت به. موند جواب یب که زد یلبخند

گرفته حالم. رفت هم ارشیک .افتادند

دلم .کردم مرتب روهم شالم.کردم تنم و برداشتم رو پانچم و اتاق تو رفتم. شد

اصال. نایا بابا خونه برم خواستیم

مطب یتابلو و ساعت یها عقربه هم باز ...ارشیک ی خونه برم نداشتم دوست

یکج دهن بهم ذهنم یتو زنان پزشک

شدم ریسراز که پلهها از. ..بماند گهید که تارا با شیآغوش هم ی صحنه.کردند یم

شدم ارشیک نهیس به نهیس

:گفت و دستاش تو گرفت رو سرم. روگرفت جلوم که کنم کج رو راهم خواستم.

؟ دهیپر رنگت ؟چرا شده یچ

.کنار برو خوبم-

!نازیپر-

Page 346: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 346 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

مامان و بابا با .نییپا رفتم و کردم آزاد دستهاش حصار واز دمیکش عقب رو صورتم

و کردم تشکر و یخداحافظ

هم باز .شدیم منفجر داشت.دادم هیتک نیماش شهیش به رو سرم. شدم ارشیک همراه

به نکهیا فکر ...یدودل و شک

به محبتش باعث ام خانواده و حافظ ریام به عشقش نکهیا ای ....شدم لیتحم ارشیک

شهیم نم

275

...رفتیم رژه مخم رو تارا با شیآغوش هم صحنه

...خانومم ...نازیپر-

.ندادم محل

؟ کرده بغض من یناز-

.شد ریسراز اشکام

. نمتیبب یپر -

.لطفاا نزار سرم به سر ارشیک ندارم حوصله-

.شهیم بد حالت نکن بغض چته بگو .رمیبم برم دیبا نشناسم تورو من -

.آرش بده طالقم: گفتم ییهوی و کرف یب

. شهیش یتو شدم پرت شییهوی ترمز با

!؟ یگفت یچ-

.کردنه ترمز وضع چه نیا وونهید-

یها فحش و تیعصبان با شد باعث هاشون گفتن ناسزا و ها نیماش بوق یصدا

.فتهیب راه دوباره یرزبونیز

.یگفت یچ دمینشن -

.خوامیم طالق گفتم یدیشن -

Page 347: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 347 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

بچه و یلجباز نیا از دست اگه یپر خدا به .هرته شهر مگه .یکرد غلط یلیخ تو -

راه باهات یندار بر یباز

بد بشم یعصبان اگر که یدونیم. یدید روهم سگم یرو اون.یشناسیم منو...اماینم

.شمیم یسگ

رو یچ همه کنم یم فیتعر همه به رمیم .شد ثابت که تیگناه ی؟ب زوره مگه-

عقدم یشد مجبور که گمیم. گمیم

.یکن

276

.کنم تکرار دفعه روصد زیچ هی نخواه ازم یپر.افتادما ینفهم زبون آدم رچهیگ -

کس، چیه کس، چیه کس، چیه

مغز نیا با تو .یدونیم خوب خودت کنه، یکار انجام به مجبور منو تونهینم

که یدیرس جهینت نیا به چطور کوچولوت

!کنم؟یم همسوءتفا هی یفدا رو میزندگ من

. یدیم جونتم رحافظیام خاطر به تو -

.بفهم بکنم عقد رو خواهرم رمینم گهید اما دمیم جونمو-

... رو تارا تو -

؟یچ رو تارا-

.یدار دوست-

نقدریا چرا تو دختر .خوبه امشب نذارم ابونیب به سر تو دست از نازیپر یوا-

تارا اگه من!؟یشد آزار خود و البافیخ

.کردمیم قبول دادن ازدواج شنهادیپ خونمون اومدن که وقت همون تمخواسیم رو

. ینکرد قبول که شد من ریتقص -

Page 348: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 348 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

زدم زنگ نکرده فکر مغز یب ی وونهید من: دادم ادامه هیگر با و گرفت م هیگر

دلت رو پا که کردم مجبورت و بهت

.یبزار

.جفتمون با نکن ینجوریا خدا رو تو زمیعز ؟یناز -

؟ یکرد بغلش چرا .بغلت تو اومد من یرو یجلو شعوریب ی دختره ادیم بدم ازش-

.کردم جداش خودم از که من!؟ برم قربونت کردم بغلش یک من-

ادته؟ی یکردیم جدام خودت از شدم یم یاحساسات منم که ییوقتا -

به کردم جدا خودم از رو تارا من اگه .نکن یقاط هم با زمیچ همه .نکن هیگر -

نسبت یحس چیه که بود نیا خاطر

اون اگه توروهم. آغوشمه تو تو یجا فقط و دارم تعهد تو وبه نداشتم و ندارم بهش

کردم یم جدا خودم از روزها

افسار یکردیم بغلم یوقت یشدیم من همراه اعتمادخانوادت با تو که بود نیا لشیدل

دلم.رفت یدرم دستم از دلم

رو یلجباز اگه البته رو، منظورم یفهمیم که نمدویم .فتهیب نمونیب یاتفاق خواستینم

.یبزار کنار

277

.بزارم روکنار یباز لج خوام ینم: گفتم یلجباز با

. مایعصبان دستت از نخند :گفتم که زد یلبخند

.دیروکش لپم و دیخند

اما دارم دوستت که گفتم بهت من اتفاق اون از قبل .یدار دوستم که کن ثابت بهم-

عاشق حاال تا یگفت. ینگفت وت

دوستم کن ثابت بهم! کنم باور کدومو یداشت دوستم ساله نیچند یگیم حاال نشدم

که ستمین یآدم من گرنه و یدار

Page 349: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 349 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

.یدونیم خوب خودتم کنم لیتحم رو خودم

سه وید قصر تو ؟برم برم قاف قله تا بپوشم یآهن ؟کفش کنم ثابت یجور چه -

رم؟ایب برات عمرشو شهیش سرو

.نکن مسخره -

. دیخند

. کنم کارو همون من کنم کاریچ بگو تو .من برم قربونت -

.دونمینم-

؟یکن یم باور بخرم برات لی؟پاست یپر یشد بچه -

!آرش -

خوبه؟ کنم یم دایپ راهشو خودم. نزن غیج باشه .خوام یم معذرت-

.شمایم خر یبخر گل برام روز هر نکن فکر دارم شک بهت من -

. یهست یا دنده کج چه دونمیم -

.عمته دنده کج-

و روخوابوندم یصندل .نداشتم هاشم خنده حوصله که بود مشغول فکرم انقدر

یعطرتند یبو. بستم رو چشمهام

.بود تارا نچسب ی دختره عطر اه !بود؟ یعطرک دادیم آزارم که دیچیپیم مینیب یتو

که نیماش .بودم شده کالفه

رو طنتیش با شدن داریب حوصله.شدم ادهیپ و کردم باز رو چشمهام شد متوقف

. نداشتم

278

هم رو فمیک. در ی گوشه کردم پرت و کندم پام از را کفشهام .میشد خونه داخل

اتاق راه تو .مبل نیاول یرو انداختم

.خواب اتاق داخل رفتم و گهید مبل هی رو انداختم درآوردم پانچمم خواب

Page 350: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 351 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

!ستیب انضباط

یحساب.نهیا داخل ام افهیق به افتاد چشمم. کردم ضیتعو خواب بالباس رو لباسهام

خوشگل هام هیگر یسر صدقه

تخت یرو اومدم رونیب یبهداشت سیسرو از یوقت شستم رو صورتم .بودم شده

رو هاش وچشم بود دهیکش دراز

.بود بسته

. شد ندبل خنده اما درد با که شکمش تو زدم ومحکم تخت لبه نشستم

؟ یوحش چته-

.توجام بخوابم خوام یم نمیبب پاشو پررو بچه.شگاهیزا برسونم پاشو بچمه درد-

.جا همه نیا بخواب خوب -

.ندارم حوصلتو ارین در یباز مسخره-

. بغلش تو افتادم. دیکش گرفت رو دستم

. بخوابم زنم بغل خوام یم !کدومه؟ یباز مسخره-

را سرم !بود باال شیماندگار نقدریا که بود یمارک چه .مینیب تو دیچیپ تارا عطر یبو

و کردم بلند ارشیک نهیس تو از

گند یبو نکرده الزم: گفتم

پاشو یدیم

!گند؟ یبو-

رونیب برو پاشو نشدم سگ تا .یدیم رو افتاده لیف دماغ از دختره نیا عطر یبو-

هم حمام. نیماش تو بنداز لباساتو.

.برو

. چشم یکنیم یاطق چرا خوب یلیخ -

279

Page 351: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 351 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

یم داره که دمیفهم یم هم سرش پشت از .شد بلند و دیبوس رو صورتم خنده با

خنده

!داره؟ خنده -

.داره خنده تو حسادت نه:شد بلند اش خنده یصدا

.رفت رونیب عیسر

نخنده ام یقاط من یوقت گهید باشه اون تا. دمیخواب و کردم قفل رو در ...یعوض

....عمشه هم حسود.

؟بلند صبح وقت نیا هیک .دمیپر خواب از نداشت شدن قطع قصد که یزنگ یصدا با

.اومدم بله: گفتم

.روم افتادن نفر چند چون دمینفهم یزیچ گهید . کردم باز که رو در

.شدم له دیپاش ببرن شورتونو مرده-

.احساس یب بود شده ذره هی برات دلم:گفت ایهل

.بابا ریبم -

.بخواد دلت یلیخ -

. بود افتاده روم کش دراز قشت که سلن

پاشم؟ منم -

.خودت یپا عواقبش فقط بخواب خوبه جات تو نه-

.خوامتیم :کردوگفت بوسم خنده با

.شدم بلند و دادم حلش...ایح یب دختره

.مرگم خبر بودم خواب د؟یندار ؟خواب دیآورد سر صبح اول -

کجاست؟ ارشیک .ازدههی ساعت هیچ یصبح اول -

.شدم داریب االن من دونم ینم -

280

Page 352: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 352 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

.میقد یها زن هم زن.سرت تو خاک -

.گذاشته ادداشتی برات جونت شوهر که یپر ایب :گفت و خچالی سر رفت سلن

شانس خدا دهیچ هم رو صبحانه زیم

.بده

ناز؟یپر یخوب :گفت آروم یلیخ ایهل

.خوبم آره -

؟!ردد دل !؟یندار درد کمر -

.خوبم ؟یچ یبرا وااا-

. کنم سرت تو خاک -

بگو به رو روز کل .رفت در که سرش تو بزنم خواستم .گهیم یچ افتاد میدوزار تازه

و گذشت یباز مسخره و بخند و

.گذشت خوش هم یحساب البته

االن .شد ماندگار و اتاقم تو اومد سخت و سفت ماتومیاولت کی با ارشیک شب

آغوشش مهمون شب هر که دوماهه

تشنه ...رو پاکش عشق کنم یم باور دارم .دمیم گوش هاش حرف به و شدم

یلیخ ارشیک... آغوششم و ها نوازش

...زارهینم حد از فراتر پا و کرده قبول را دمیکش براش که یقرمز خط... صبوره

تیاذ داره و بدم یلیخ کنم فکر البته

ارشیک و خوام یم که شهیم جور نهمو یچ همه یجور چه و یک دونمینم ...شهیم

باورش تا گهیم آرش ...خواد یم

یم وجود تمام با که جور همون دارم دوست گهیم. کنهینم ام رابطه به مجبور نکنم

هم تو و یکن باورم خوامت

برام و دارم دوستت چقدر که یکن باور و یبگذار کنار رو هات دیترد .منو یبخواه

.دارم باور رو هاش حرف ...یزیعز

Page 353: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 353 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

خاطر به منو که کردم باور... پاک عشق هی.عاشقمه واقعا هاش گفته طبق دونمیم

و حافظ ریام نه داره، دوست خودم

برام، شده سخت یلیخ کردنش تیاذ دوماه از بعد ...رحافظمیام خواهرم نکهیا

هم دیشا کشم،یم خجالت ازش دیشا

...بگذاره شیپ پا ارشیک دارم دوست که دخترونه غرور اون به گردهیبرم

باز چشم ارشیک روزه هر یها نوازش با. میداشت قرار ها بچه با معمول طبق جمعه

.کردم

!؟یزیریم کرم یصبح اول یدار مرض. بخوابم بذار -

ینم مگه پاشو .چکهیم ادب تریل ستیب اش کلمه هر از که برم زدنت حرف قربون -

.منتظرن ها ؟بچه کوه ییآ

281

و دمیپر جام از .داشتم ها نقشه رحافظیام یبرا امروز. بود رفته ادمی پاک یوا

از آبدار ماچ تا دو و کردم بغلش محکم

به.شدم یبهداشت سیسرو وداخل تخت از نییپا دمیپر و گرفتم هاش لپ طرف دو

تاسف یرو از مثال یسر حرکاتم

.دیخندیم و دادیم تکون

ساعته هی.زهرمار :گفتم و موهام جون به فتادما و برداشتم رو برسم و رونیب اومدم

گهید پاشو یخندیم یچ به یدار

. شد رید

. دارم کار یلیخ امروز که میبر بزن: گفتم و شدم نیماش سوار آماده و حاضر

!! یزنیم مشکوک-

.گهید گهید-

.ناخونات به یزد هیچ نایا -

Page 354: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 354 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

.الکه: گفتم خونسرد

. کن پاک-

. کنم پاک دستمال با که رژه مگه. کنم یم توکل یبد ریگ خدا به آرش-

؟ یبزن الک یکرد وقت یک :گفت و دیکش یپوف

.گهید مینیا ما -

.ادیم بدم الک از -

!اد؟یم خوشت یچ از تو -

. تو از-

.درآوردم یکلک شیبرا و دمیخند

.دنده هی یکوچولو :گفت و زد یلبخند

282

وارد جمعشون به. بودند آمده ها بچه ی همه .نییپا دمیپر نیماش از کوه نییپا

راه یاحوالپرس و سالم از بعد و میشد

.جادادم ارشیک و حافظ ریام وسط رو خودم .میافتاد

.. ریام -

! دهیم بوها یلیخ تو گفتن ریام نیا! بگذرون ریخ به یعل ای-

.باهات دارم حرف. لوس: گفتم و بازوش به زدم مشت با

.گوشم کلهم من بفرما -

عمو با من .دیکن یباز دیبر ریبگ رو دیسع دست ارشیک پسرم :گفتم ارشیک به رو

.دارم کار

کردم،یم خر دوساله ی بچه انگار که من زدن حرف لحن به دیسع و حافظ ریام

رو شالم خنده با هم ارشیک. دندیخند

Page 355: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 355 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

یبرا یکن یم ینجوریا افتویق :گفت گوشم کنار آروم و صورتم تو دیکش و گرفت

...ها میریم هم خونه ما من،

حافظ ریام دست و کردم مرتب رو شالم و دراوردم یشکلک طنتشیش از پر لحن به

به دمیکش خودم با و گرفتم رو

.میگرفت فاصله آنها از و پرتگاه سمت

.یپر باش مواظب -

ر؟یام. چشم -

جونم؟ -

؟ یاریب درش یفیبالتکل ،از یدار دوستش که یگینم ایهل به چرا-

؟! دارم دوستش گفته یک: گفت خونسرد

.یدار دوستش که تابلوعه! یخودت-

تابلوعه؟ کجام وقت اون! آهان :گفت و زد یمعنادار لبخند

. نبود تابلو هم اصالا .بود دار تو یلیخ گفتیم راست

!شدنت یرتیغ !کردنت نگاهت ...تیچ همه :گفتم

283

.بسه یالبافیخ -

!ریام -

!دارم نظر ایلیه به من یکرد فکر یحساب روچه دونمینم من نازیپر بسه -

چرا؟ ..بهش یداد بندتو گردن-

.تولدش یبرا بود کیکوچ هیهد هی اون-

!؟یدیم ریگ بهش چراهمش. شد دراز گوشام باشه-

.باشه ما با هماهنگ رفتارش دیبا. خواهرم دوست و کارمندمه ایهل -

!رحافظیام :زدم غیج

Page 356: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 356 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

. بفرما حاال یزد حرفاتو. شدم کر مارزهر -

.ازم ینش یشاک یداد دستش از اگه-

؟ هیچ منظورت -

!ینداشت دوسش که تو هیچ-

!یباش من فکر خوادینم. بخور خودتو حرص شما .نداره یمشکل .ندارم هنوزم -

داره دوست ایهل -

.حالش به خوش -

... خودخواه ... مغرور -

.ممنون-

.ریام -

.برات کنمیم لنتیسا تویصوت یتارها ،یبزن غیج گهید بار هی زهرمار -

284

جرم که داشتن دوست ؟یدار دوستش یکنیم یمخف ازم چرا خدا، رو تو ریام -

.ستین

.کن ولم یزد توهم نازیپر -

در یفیبالتکل از که بگم ایهل به پس :گفتم و گرفتم دستشو یفور که کرد تند قدم

؟ ادیب

دستم و دیکش یپوف .دمید نگاهش تو رو ترس لحظه هی. کرد رییتغ اهشنگ رنگ

.پسرها جمع تو رفت و زد پس رو

و ازدواج قصد حاالها حاال ادیم بوش که هم نجوریا. گرفت اعتراف شهینم نیا از نه

.نداره رو گذاشتن شیپ پا

شد؟ یعصبان چرا د؟یگفت یم یچ :کنارم اومد ایهل

. یچیه -

Page 357: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 357 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

.مینشست ها تخت یرو و میداد صبحانه سفارش یهمگ میدیرس که اول ستگاهیا به

دیببخش هی با .شد رهیخ لشیموبا صفحه به اخم با .خورد زنگ ایهل همراه یگوش

ریام حواس .گرفت فاصله ازجمع

فشار بهش پدرش .داره ادیز خواستگار ایهل: گفتم گوشش ریز .بود ایهل به حافظ

از یجنبن اگه. کنه ازدواج که آورده

.یداد دستش

!آسمونه و نیزم فرق ایهل خانواده و ما خانواده فرق:گفت نیغمگ لحن هی با و اروم

.نباش ریگ یپ نقدریا

خواد؟ینم عقلت خواد،یم دلت پس-

.بسه .نازیپر بسه:زد داد بایتقر سرم

. شد مانع و گرفت رو دستم ارشیک که بشم بلند خواستم

. میکنیم صحبت خونه میبر بزار .شهیم لسوا ها بچه یبرا .باش آروم-

.اخه دهیم حرصم-

.شهیم درست باش آروم :کرد حلقه هام شونه دور رو دستش .ختیر اشکهام

. گرفت فاصله ازمون کالفه و شد بلند رحافظیام

285

مادر خواهر خودت مگه ایک یهو: گفت بود نشسته ازمون فاصله با که سپهر

!؟یندار

. اومدم رونیب ارشیک آغوش از و گفتم بهش یا مسخره

واژگون رو یبیسراش بود مونده کم. خورد چیپ کوه از رفتن نییپا موقع ایهل یپا

یلیخ بود من کینزد دیسع .بشه

.شد افتادنش مانع و گرفت رو دستش عیسر

Page 358: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 358 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

بار مگه .کن نگاه پاتو یجلو :گفت ایهل به وحشتناک غره چشم هی با حافظ ریام

.یایوم یریم رو راه نیا اولته

.دیببخش :گفت آروم ایهل

.کرد یپوف و دیکش صورتش به یدست کالفه رحافظیام

موفق یلیخ یول ذاشتم،یم سرش به سر ریمس ،تو کنم خوب رو ایهل حال نکهیا یبرا

به سرش یرو رو شالش. نبودم

بهو گفت ییوا.ختیر نییپا بلندش و لخت یموها و شد شل پسشیکل .ختمیر هم

ریام به...الیواو .کرد نگاه عقب

ی کله هم و رو من کله هم که االنه گفتم .اومدینم در خونش یزدیم کارد حافظ

حافظ ریام و ارشیک .بکنه رو ایهل

تو حرکت یب و بود شده نیزم خیم که رو ایهل دست رحافظیام .دندیرس بهمون

ی وارهید کنار به و گرفت بود شوک

.موهاتو کن جمع: گفت و دیکش کوه

ترس با .کرد مهار پسیکل ریوز داد چیپ موهاشو عیسر و شد خارج شوک از ایهل

...خدا به دیببخش: گفت

؟یکرد بود یکار چه نیا: گفت من به رو و بده ادامه نگذاشت رحافظیام

!؟یباباش ؟یداداشش !؟یکارشیچ .یشیم یرتیغ توچه به اصال .کردم یشوخ -

!ها؟ !؟یشوهرش

ییپررو با هاش چشم تو .چوندیپ و دستموگرفت مچ و دیساب هم به رو شها دندون

امروز . اوردمین کم و شدم رهیخ

.بود داده حرصم یلیخ

.باشه حواست یمخ رو یلیخ ،امروز نازیپر نیبب -

.جونم داداش تلخه قتیحق -

Page 359: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 359 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

286

؟مگه یکرد نتت هییمانتو چه نیا هستم که تو داداش یول.ستمین داداشش درسته -

یزد الک یاومد یعروس

.سرکردنه یروسر مدل چه نیا .یکرد شیآرا

:گفتم و ستادمیا ارشیک کنار و کردم آزاد دستش داخل از زور به رو دستم

بنداز نگاه یول داداشم، واجب احترامت

برو و بکش راهتو هم تو. دهیم تذکر حتما نهیبب یمورد اگه شوهرم گردن یکلفت به

و یکرد دایپ رعتشوج وقت هر

. یکن کنترلش و یبر قره چشم بهش یتونیم یکرد عقدش و یخواستگار یرفت

رحافظیام به رو و بغلش تو دتمیکش ارشیک.دمیترس. برداشت زیخ سمتم به ریام

.باش آروم ریام: گفت

من ریام :گفت و گرفت دستاشو محکم و دیپر حافظ ریام و من نیب ترس با ایهل

نداشته کارش خدا تورو کردم غلط

.باش

نیزم یرو ایهل .شد دور ازمون شتاب زدوبا پس رو ایهل یها دست حافظ ریام

. کرد هیگر به شروع و نشست

؟یرفت تند:گفت ارشیک

.بود الزمش: گفتم

. کردم آرومش و گرفتم بغلم یتو رو ایهل

سپهر .گرفت رو سراغش ارشیک. نبود یخبر رحافظیام از میدیرس که کوه نییپا به

برگشت، ریمس تو همون گفت

.رفت و کرد یخداحافظ

تماس باهاش ارشیک .نبود یخبر رحافظیام از. جون زیعز خونه میرفت یهمگ

.ارشیک پاشو گفتم .زد ردتماس .گرفت

Page 360: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 361 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

کجا؟ -

.نمشیبب دیبا نایمامان خونه میبر -

.شد بلند نزدو یحرف شد رهیخ چشمام به

287

ایهل بود خونه پس .بود در دم کفشهاش .چرخوندم رو دیکل .اومد وندنبالم هم ایهل

حرف .مونمیم اطیح تو من گفت

.بود دهیکش دراز یو یت یجلو کاناپه یرو میشد داخل ارشیک همراه و مینزد

ریام :زدم صداش آروم و رفتم کنارش

؟ ؟داداشم

.برو اا لطف. ندارم حوصله یپر هیچ :گفت کنه باز رو چشماش نکهیا بدون

؟ یریگیم سخت خودت به چرا ؟یندار حوصله چرا اخه-

.نشست و شد بلند کالفه

. نرو راه مخم رو یپر -

.یدار دوسش تو-

.ببرش بردار یخوایم سالم زنتو اگه کلفت گردن یهو: گفت ارشیک به رو

آورده فشار بهش ایهل پدر .زنه ینم یبد حرف که نازیپر .باش آروم رحافظیام -

از یکی پسر یخواستگار به دیبا که

.نیهم یبد دست از ارویهل نداره دوست نگرانه نازیپر .بده مثبت جواب دوستانش

.انشاهلل بشن خوشبخت .باشه مبارک. خوادیم رو صالحش حتما پدرش -

نکن انکار معلومه خرابت حال از. یدار دوستش ام تو خوادیم تورو ایهل :گفتم

کنهیم دق داره ایهل ر،یام خدا تورو.

؟ شده چت تو.

Page 361: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 361 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

بهت یجور چه من آخه: گفت و بغلش یتو دتمیکش شد آرومتر .افتادم هیگر به

من اویهل .جان یپر یبفهم که بگم

.ممکنه ریغ ما وصال میهست یمواز خط دوتا مثل

چرا؟ آخه-

ایهل پارسال تولد هیهد یدونیم .اردرهیلیتر پدرش یدونیم. باباشه نازپرورده ایهل-

بوده یونیلیم صدیس نیماش

چقدره؟ ایهل یبانک حساب رقم یدونی؟م

.یدار خوب کار یدار نیماش یدار خونه هم تو ؟یندار پول تو مگه خوب -

288

نیماش هی یمتر ستیدو خونه هی یول دارم چرا. من برم کوچولوت دل قربون -

من .یمعمول درآمد هی. یونیلیم پنجاه

شهینم خوشبخت من با .بذارم هیما براش بوده رفاه تو ایهل که جور اون تونمینم

کن درک .یپر

.داره خبر هم ما یزندگ همه از. داره دوست ایهل یول -

برم من که هیراحت نیهم به یکرد فکر تو!؟ یچ پدرش. داره دوستم قبول، باشه -

اونا و دارم عالقه دخترتون به بگم

؟!دشیببر دییبفرما یعال چه بگن هم

. نداره ضرر که امتحانش-

رهینم ادشی عمرش آخر تا دارم دوستش که بگم ایهل به هیکاف فقط داره ضرر چرا-

یوقت .ذارهیم ریتاث ش ندهیآ تو و

که دونمیم ی؛وقت داره ضرر ؟!ها کنم یباز دلش با چرا ست،ین من سهم که دونمیم

کنهیم رونمیب خونه از ایهل پدر

!نمیبب شدنشونو خورد و ببرم رو مامان و بابا ،چرا

Page 362: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 362 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

...رحافظیام :دمینال درمانده

.میستین هم مال ما که بفهمون ایهل به فقط .گهید نگو یچیه-

.یگفت خودت یدار دوسش تو یول -

.دمیکش دست ازش که دارم دوستش بله -

.شد داخل و کرد باز رو در ایهل که بودم آورده کم. اتاقش تو باال طبقه بره شد بلند

ستادویا .شد شوکه حافظ ریام

تو .ستادیا حافظ ریام یجلو اومد آروم.بود اشک سیخ ایهل صورت .بهش شد رهیخ

مثال: گفت و زد زل چشمهاش

یلیخ !دوستش؟ به بفروشتم بابام که!؟ یبزن پسم یخوایم که یدار دوسم یلیخ

یکن نگاه و ینیبش که !؟یدار رتیغ

خوش پسر هی نوش و شیع سبابا بشم و کنند معامله عروسک هی مثل و من

نیماش هی من تولد یکادو آره!گذرون؟

به برسه چه نگرفتم دست رو چشییسو هم بار هی یحت که ینیماش .هیونیلیم صدیس

یبرا که ینیماش ...شدنش سوار

من یول .یشرع و یقانون. کنندیم عقدم آره...میفروش خود یبرا بود من خرکردن

تر محرم نامحرم یتو به رو خودم

حس بخوره بهم دستش که بار هر .کنهیم عقد پول با منو که یمرد به تا دونمیم

دهیم دست بهم یفروش خود

و ناز تو من ...رحافظیام نکنه درد دستت !؟یدار رتیغ یلیخ !گم؟یم یچ یفهمیم.

که یمن !شدهم؟ بزرگ نعمت

بابا زن ینهاکرد ناز چشم پشت ها سال که یمن .آواره دلم رو یمادر یب غم سالها

تو !نعمتم؟ و ناز تو رولرزانده تنم

ش؟یاردیلیم نیبابام؟ماش هیمتر چهارهزار ؟؟؟خونه یکن یم معنا یچ رو نعمت نازو

اش؟یدن دور یسفرها

Page 363: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 363 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

289

ییتنها از پر .بود مامانم یها عکس از پر اتاق هی خونه اون از من سهم ریام

هب رفتن نیماش اون از من سهم...هام

با بلکه که بود دوستاش دانهیخر زیه یها نگاه دنیخر جون به و بابام یشرکا خونه

یشتریب پول به هم با وصلت

خونه نیبهتر تونستمیم که انقدر داره یادیز یصفرها من یبانک حساب اره. برسند

.بخرم تهران یجا نیبهتر تو رو

آدم از چون. آرامشم دنبال چون!؟ چرا یدونیم. خوابگاهم تو ساله چند من یول

همه که یرتیغ یب و متکبر یها

خودشونه از تر فیضع یها آدم کردن له و گذاشتن پول رو پول تو رو یزندگ

نگاه من به حافظ ریام .شدم ،خسته

بد همه با .خوشم باتو من ه؟یچ نازیپر با من گشتن و دنیپوش لباس فرق نیبب .کن

تا حاضرم .دارم دوستت اتیاخالق

یتومن پنجاه نیماش اون و یمتر ستیدو خونه اون اگه یحت.امیب باهات فقرم خط ته

.یباش نداشته رو کار نیا و

میخواستگار ایب !؟ یشد آزارم باعث مدت همه نیا که یکرد فکر یچ من به راجع

چرا یدونیم .یکنینم ضرر.ریام

درمپ با من ...معرفتشه و ادب پدرت ثروت.توعه ثروت نیبزرگتر مادرت چون

دوستم برادر به که گفتم .زدم حرف

کردم قبول .کنهیم محرومم ارث از گفت .رفتم هم یخودکش یپا تا .دارم عالقه

از که یپول و ها نیزم گفتم یحت.

.خوامینم هم رو بردم ارث به مادرم

Page 364: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 364 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

یمتر مین فاصله ایهل .کردیم گوش ایهل یها حرف به بود نییپا سرش رحافظیام

تو و برد نیب از هم رو شون

...نیهم یباش داشته دوستم خوام یم فقط حافظ ریام :گفت و زد زل صورتش

تو. نزن پسم ریام توروخدا :گفت هقش هق ونیم. شد ریسربز و افتاد هق هق به

.دونمیم یدار دوستم

.بسه. نگو یچیه سیه :گفت و بغلش تو دتشیکش طاقت یب رحافظیام

شدم یاحساسات. زد ایهل یموها یرو به یا هبوس رحافظیام و خورد سر ایهل یروسر

پناه ارشیک آغوش به هیگر با و

.بردم

تیرضا ماه سه از بعد ایهل پدر تا کردند تالش ایهل و حافظ ریام چقدر که میبگذر

بود گفته ایهل به آخر روز البته. داد

و کنهینم شرکت مراسمها تو هرگز و ده یم بهش عقد یبرا تنامهیرضا هی فقط که

هم ایهل .نداره ایهل اسم به یدختر

کنم یم دعات نامه تیرضا نیا خاطر به دارم عمر تا :گفت و اوردین ابرو به خم

. یکرد تموم من حق در رو یپدر

290

از پر سر دستمال یتو هم رو موهاش یحت که دهیپوش عروس لباس اون یتو ایهل

بود پوشانده شده یکار سنگ

خواهرش جز به ایهل اقوام از. بود باغ تو شان یعروس. بود شده ها فرشته ،مثل

همه .نداشت حضور یگرید کس

ابرها یرو یخوشحال از .بود گرم مجلس یحساب و بودند یکوبیپا و رقص مشغول

که بود آرزوم تینها نیا .بودم

Page 365: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 365 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

عشق عروس که مخصوصا .نمیبب یداماد لباس تو رو خوشگلم برادر رحافظیام

و سایپر اندازه به رو ایهل. بود خودم

وسط میکرد هالک رو خودمون هیبق و مهسا و سلن با یحساب .داشتم دوست ماهیپر

نشستن قصد .رقص ستیپ

.خاموش چراغا و شد عوض آهنگ که میداشت

. دینر من جان:گفت مهسا

.ترکنیم دارند پاهام که من-

خودش به و کرد حلقه کمرم دور دستشو .شد داشیپ کجا از ارشیک دونمینم

ما به دورم هی حاال :گفت .چسبوند

.بانو دیبد افتخار

ادی هوی که شد یچ دونمینم .گرفتند فاصله وازمون زدند چشمک بهم ها بچه

.گرفت دلم و افتادم خودم یعروس

.ارشیک شدم خسته :گفتم

؟ لرزهیم چرا صدات :گفت و کرد تر تنگ رو آغوشش

. افتادم مونیعروس ادی :گفتم صادقانه

.کنمیم جبران ببخش منو نازیپر :گفت و دیبوس رو میشونیپ

.شد ریسراز اشکام فقط نزدم یحرف

...دمیبخش :کردم زمزمه آروم کرد پاک رو اشکام و دید یکیتار تو

...گذاشتم پهنش نهیس یرو رو سرم و

خونه سمت به یریمس از هرکس خونشون به حافظ ریام و ایهل رساندن از بعد

سکوت تو ارشیک .رفت شخود

از پر سکوت نیا خواستمینم ...دلچسب یول تیسنگ سکوت هی .کردیم یرانندگ

مثل .بشکنم رو نیریش و حرف

Page 366: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 366 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

ادهیپ و کرد پارک نگیپارک تو رو نیماش .دوختم چشم جاده به سکوت تو ارشیک

تو چشم آسانسورهم تو .میشد

291

مدت همه نیا از بعد .بود عشق از پر ارشیک نگاه .میکرد سکوت هم چشم

بودم دهیرس باور به گهید بودن همخونه

نگاه از میشد خونه داخل. داره دوستم چقدر و محضه قتیحق هاش حرف همه که

.کردم فرار پرحرفش و داغ یها

.کردم تعجب .بود دیسف و سرخ یگلبرگها از پر تخت یرو. شدم خواب اتاق داخل

تو :تمگف. شد اتاق داخل ارشیک

روتخت؟ یختیر رو گال

.بود بردارمم لباس اومدم ک ظهر.نه :گفت و داد تکان یسر

شگاهیآرا به رفتن یبرا دنبالم اومدن یبرا ایهل یاسرارها ادی. کردم فکر یکم

در یجلو. بودم آماده و حاضر .افتادم

.میبر :گفتم

بده بهمون ییچا هی کن دعوت ا!مثل یشوهر خواهر سرت بر خاک: گفت ایهل که

بفرما گفتم و کردم تر باز رو در.

.شکمو

تو از برگشتم که ییچا با .زد بشیغ ایهل.یچا کردن دم یبرا شدم آشپزخانه داخل

عیسر .اومد در خواب اتاق

... بود یعال یمرس :گفت و خورد رو شیچا

...ها گل نیا بود خودش کار وونهید

حضورش .کنم جدا سرم از رو موهام یها رهیگ که بردم دست. ستادمیا نهیآ یجلو

دستم .کردم حس پشتسرم رو

Page 367: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 367 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

رهیگ کردن باز مشغول خودش و نییپا آورد آروم و گرفت بود موهام یرو که رو

تو بچهها حرف ادی. شد سرم یها

... افتادم میعروس شب

.ببخش :کرد زمزمه آروم

...ایهل بغل تو خوابگاه در یجلو افتادم هام گله ادی

.کردیم جبران داشت پس

ی سرشونه به یا بوسه و ختیر ام شونه طرف هی رو موهام .شد باز که رههایگ

قراریب منم... بود قرار یب .زد لختم

...کرد

...زمیبر فرو و کنم نگاه چشمهاش تو دمیترسیم.گرفتم فاصله ازش

292

شمیاآر کردن پاک مشغول نهیآ یجلو و درآوردم جعبه از یمرطوب دستمال

و هیسا و دمیکش هام پلک پشت.شدم

که بکشم لبهام یرو خواستم و برداشتم یگرید دستمال .کردم پاک رو چشمم خط

.نشست دستم یرو دستش

.چرخوندتم خودش سمت به و آورد نییپا رو دستم آروم

...بود ادشی رو هام گله همه خدا یوا

.ببخش: دکر زمزمه آروم شد رهیخ صورتم به. کرد دورم نهیآ از

...عشق تب... بود تب از پر هاش چشم

شد جدا ازم و گذشت قهیدق چند ...بستم رو چشمام...کرد خم صورتم تو رو سرش

. بود آتش کوره.

زمزمه قبل از آرامتر و کرد توقف لباسم پیز یرو و داد حرکت کمرم از دستشو

...ببخش: کرد

Page 368: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 368 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

ارشیک .کردیم درد دلم تمنداش تحمل گهید .بود کرده رد رو صبح چهار ساعت

حلقه دورم که رو دستش. بود خواب

که گفتم یبلند آخ .دیکش ریت دلم ریز که بشم بلند خواستم .کردم باز آروم بود

مچاله که منو دیپر خواب از ارشیک

چته؟ نازیپر: گفت و نشست عیسر د،ید

:گفت و خورد سر دستم یرو نگاهش. گرفتم مشتم تو رو دلم. ختندیر فرو اشکام

؟یدار درد

.باش آروم دکتر برمتیم االن:گفت و شد بلند .دادم تکون رو سرم

خواب به و شد بهتر حالم کمی سرم، داخل آمپول تا چند زدن و سرم کردن وصل با

چشمهام ارشیک یصدا با. رفتم

صبح. خونه میریم بشه داریب دیایب خوادینم :زدیم حرف تلفن با داشت. کردم باز رو

دیفتیب راه خوادینم تونیعروس

....باشه.... مارستانیب

293

صورتم یرو یدست ینوازشها با .شد بسته چشمام دوباره ومدیم خوابم یلیخ

تختم کنار ارویلیه .کردم باز چشمامو

.دمید

؟ عشقم باالخره یشد داریب-

کاریچ جانیا تو وونهید :گفتم و نشستم تخت یرو و شدم زیخ مین و زدم یلبخند

؟ یکن یم

.نشست تخت یرو شدوکنارم بلند یصندل یرو از

؟ یخوب: گفتم آروم

.قویر بهترم تو از :گفت طنتیش با و دیخند.دیفهم منظورمو

Page 369: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 369 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

.عمته قویر: وگفتم سرش تو زدم

. باشه مبارک. خدا به عاشقتم من یعنی :گفت و کرد بغلم محکم و دیخند

یدیم اجازه حاال. یپر نمیا خانم بفرما: گفت ایهل به رو و شد کمینزد رحافظیام

کردم ؟ضعف میکن صبحونمونوکوفت

. خدا به

شکم هی خوبه :گفت و زد حافظ ریام نهیس به یمشت یساختگ یاخم با و شد بلند ایهل

قر انقدر ،یخورد خونه تو

. یزنیم

مثال .خوام یم عسل ریش و میحل و یکاچ من. بزنم رایپن به دست یگذاشت فقط واال-

.مهیپادشاه صبح امروز

صبحونتونو ها وونهید: گفتم و کردم نگاه بود دهیچ که صبحانه زیم به و دمیخند

!کار؟یچ نجایا دیاورد

ما تا نیتر واجب صبحانه دوتا شما نکهیا مثل:گفت ارشیک به یچشمک با حافظ ریام

.

! ایح یب ...دیدو صورتم یتو بود بدنم تو خون یهرچ

مارستانیب از و میخورد رو مونیعروس صبح صبحانه مارستانیب اتاق وت ییچهارتا

به شدن سوار موقع .میشد خارج

میریم میدار ما دیشد کیشر که رو صبحونمون گمیم: گفت حافظ ریام نیماش

عسلمونم ماه دیخوایم شمال و مشهد

. اهلل بسم دیکن کوفتمون

294

هورا: میگفت همزمان و میکرد بغل رو گهیهمد ذوق با ایهل و من و دیخند ارشیک

همراهم که ممنون.کنمیم آرزو ایدن ایدن براتون رو یشاد و ...شادِشاد براتون ارویدن

.دیبود

Page 370: زاس باتک یزاجم هناخباتکdl.ketabsaz.info/up2/uploads/2/عاشق شدیم.pdf · زاس باتک یزاجم هناخباتک زاــــــس باتـــک ناریا

WWW.KETABSAZ.INFOکتابخانه مجازی کتاب ساز

Www.Ketabsaz.info صفحه 371 کـــتاب ســــــازبزرگترین سایت دانلود رمان در ایران

__۰۳۰۲ بهار. یگیب زهره

ketabsaz_infoآیدی اینستاگرام :

@gmail.comTanhamojtaba1ایمیل :

Forum. Ketabsaz.infoانجمن سایت :

ketabsaz.infoآدرس سایت :

Adminآیدی مدیریت در انجمن :