یشنماخه یرامعم یسانشکبس -...

10
19 هخامنشیعماری سبکشناسی م هخامنشیعماری سبکشناسی م چکيدهاری به ماعمســت. آنچه که مر بشــر دان ی فکر و هنّ میتوان آن را تجل هنر اســت وســان باز انقی نياعماری نقطة ت مه است. دوران آن شــکل گرفتی که بنا درنســانمعة اقتصاد، مذهب و فرهنگ جاع، اجتمای اســت از انمایاند، نمای می برای موضوعی هنوز هماهای عظيم آن شک بن ایران است که بدونعمارییخ هنر و مخار تارمنشی از فصول پر افت هخا باشکوه خاص ومنشی راتوری هخار است. آن چه که امپرا و تاریخ هنشناسیعماری، باستاندگان مری از پژوهن ر بسياّ تفکتقدان،د برخی منط، از دیلتقا است. این ا بومی پارسيانها با عناصرذشتگان آنر و گنهاي دیگ میکند، تلفيق هنر سرزميش ذوق هنرمند خو ص میشود کهّ نکته مشخ بيشتر اینکاویهای وا ا باّ ــی محسوب میشود، اماری هخامنشعم ضعف م، در نهایت سبکرانی اصيل ایعماریایص م آنها با خصا ترکيبوراند و با پراریشده ر عناصر گرتهبرد، این هخامنشــیط با هخامنشی مرتبهای شاهانه کتيبهســتناد ب ادگان با پژوهش نگارند آورد. در اینجوعماری به و شــکوهی را در م باعماری و سبک مارند الگوشناسی سعی دز کاوشهای باستانصل اهای حايل یافتهرسی و تحلين براری و همچنعم آثار مشناسیرشهای باستان گزاده ازستفا این پژوهش بايق امایند. روش تحقا معرفی ن هخامنشی راتوریخص امپر خاص و شاش باید به آند این پژوه برآینوانچه به عنده اســت. آنی برجای مانعمارخی ـ تطبيقی آثار م تارید و مطالعات موجو،)ی ستون داررهاتا( نادا زیر بنا،آپاست که شامل صفهسازی درمنشی ان هخاری در دوراعمارد سبک خاص مشــاره ک انی و...است. یادماهایی، دروازه پيکرهایعماریی، م گوشهای ستونها، برجهایا،پایه سرستونه عظيم سنگی و ستونهایوش، پاسارگاد.يد، شخت جمشعماری، تی، سبکشناسی مدي: هخامنشژگانکلي وا2 صفدریدات ميرلسااره ا ، شر*1 حمدی فر یعقوب م سینانشگاه بوعلیسی دا شنا گروه باستاننشیار دا1 شناسیرشدباستانسی اجوی کارشنا دانش2 )1393/06/27 :يخ پذيرش تار1393/03/14 :اريخ دريافتت( * E-Mail: [email protected]

Upload: others

Post on 26-Sep-2019

2 views

Category:

Documents


0 download

TRANSCRIPT

Page 1: یشنماخه یرامعم یسانشکبس - iic.icas.iriic.icas.ir/image/Journal/Article/No16/2.pdf · 21 Ö À»ZzÅ Õ Z¼ » Ö ZÀ ®^ لمتشم یناتساب ةطوحم

19

شیامن

هخی

مار مع

سیشنا

ک سب

سبک شناسی معماری هخامنشی

چکيدهمعماری نقطة تالقی نياز انســان با هنر اســت و می توان آن را تجّلی فکر و هنر بشــر دانســت. آن چه که معماری به ما می نمایاند، نمایی اســت از اجتماع، اقتصاد، مذهب و فرهنگ جامعة انســانی که بنا در آن شــکل گرفته است. دوران هخامنشی از فصول پر افتخار تاریخ هنر و معماری ایران است که بدون شک بناهای عظيم آن هنوز هم موضوعی برای تفّکر بسياری از پژوهندگان معماری، باستان شناسی و تاریخ هنر است. آن چه که امپراتوری هخامنشی را خاص و باشکوه می کند، تلفيق هنر سرزمين هاي دیگر و گذشتگان آن ها با عناصر بومی پارسيان است. این التقاط، از دید برخی منتقدان، ضعف معماری هخامنشــی محسوب می شود، اّما با واکاوی های بيش تر این نکته مشّخص می شود که هنرمند خوش ذوق هخامنشــی، این عناصر گرته برداری شده را پروراند و با ترکيب آن ها با خصایص معماری اصيل ایرانی، در نهایت سبک با شــکوهی را در معماری به وجود آورد. در این پژوهش نگارندگان با اســتناد به کتيبه های شاهان هخامنشی مرتبط با آثار معماری و هم چنين بررسی و تحليل یافته های حاصل از کاوش های باستان شناسی سعی دارند الگو و سبک معماری خاص و شاخص امپراتوری هخامنشی را معرفی نمایند. روش تحقيق این پژوهش با استفاده از گزارش های باستان شناسی موجود و مطالعات تاریخی ـ تطبيقی آثار معماری برجای مانده اســت. آن چه به عنوان برآیند این پژوهش باید به آن اشــاره کرد سبک خاص معماری در دوران هخامنشی است که شامل صفه سازی در زیر بنا،آپادانا )تاالرهای ستون دار(، ستون های عظيم سنگی و سرستون ها،پایه ستون ها، برج های گوشه ایی، معماری پيکره ایی، دروازه های یادمانی و...است.

واژگان کليدي: هخامنشی، سبک شناسی معماری، تخت جمشيد، شوش، پاسارگاد.

یعقوب محمدی فر1*، شراره السادات ميرصفدری2

1 دانشیار گروه باستان شناسی دانشگاه بوعلی سینا

2 دانشجوی کارشناسی ارشدباستان شناسی

)تاريخ دريافت: 1393/03/14 تاريخ پذيرش: 1393/06/27(

* E-Mail: [email protected]

Page 2: یشنماخه یرامعم یسانشکبس - iic.icas.iriic.icas.ir/image/Journal/Article/No16/2.pdf · 21 Ö À»ZzÅ Õ Z¼ » Ö ZÀ ®^ لمتشم یناتساب ةطوحم

20

1393

ان بست

تام

دهنـز

شـاره

شما

ي هش

ژو ـ پ

مي عل

امهصلن

ف

مقّدمه کتيبة سناخريب متعلّق به 691 ق.م.، به نظر مي رسد نخستين سند به دست آمده اي اســت که در آن به ايالت پارسوماش اشاره شــده است و شايد پارسوماش تنها اشــارة درست به ايالت مربوط به پارســيان باشــد)مالزاده، 1391: 120(. »پارســيان در جنوب غربی ايران از جمله در انشــان، پاســارگاد و نواحی ديگر مسکن« گرفته بودند)شــاپور شــهبازی، 1379: 19(. آن ها بعد از سکونت خود، در گذر زمان توانســتند قلمرو خود را وســعت بخشند و به امپراتوری گسترده اي تبديل شوند. هخامنشيان در شهرهای مهم خود و ايالت هاي تابعه شــروع به ســاخت و ساز کردند و بنابر آثار باقی مانده، از برخی اصول معمــاری به صورت الگو بهره گرفتند؛ به طور مثال آن ها تاالرهای بزرگی ســاختند و آسمانة اين سازه ها را با ســتون محکم کردند. آنان ســپس ســر و پاية ستون ها را با اشکال گوناگون آراستند و برای ورود به مجموعه های خود بناهايی، به صورت دروازه يادمانی بنا کردند و به منظور مسّطح کردن شالودة ساختمان های خود از صّفه های خشتی استفاده نمودند. داريوش در کتيبه ای ســاخت بنای خود را در شوش شرح داده است. متأسفانه آثار بر جای مانده از پارســيان، به دليل استفاده از مصالح ناپايدار و نبود شــهرها )شهر به معنای تعريف شدة آن، که بعدها در دورة اشکانی ســاخته شــد(، آثار زيادی از معماری عامة مردم در اين دوره برجای نمانده است. با توّجه به داده های فوق، در اين نوشتار با نگاه ديگر به معماری هخامنشــی تالش شده تا الگويي واحد در طّراحی مجموعه های معماری به دست آيد؛ الگويی دقيق که حّتی در ســاتراپ هانيز، به کار بسته شــده است. بر اين مبنا دو فرضّيه مورد بررســي قرار مي گيرد:1- ســبک معماری شاخص در دوران حکومت پارسيان وجود داشته است. 2- برخی از عناصر اين سبک

از دوران های پيش از آن اقتباس شده است.

پرسش هاي پژوهش 1- آيا معماری در دوران هخامنشی دارای سبک واحدی است و

يا در مناطق مختلف شيوه های متفاوتی را دنبال می کرد؟2- رابطة عناصر ســبک معماری اين دوره با دوران پيش از آن

چگونه است؟

روش پژوهشاين پژوهش داراي ماهّيتي بنيادی است وگردآوري اطالعات آن عمدتاً مبتني بررروش کتابخانه اي و اســنادي است. بدين منظور با بهره گيري از کتب، مقاالت و ســاير اسناد زبان شناسی و آخرين نتايج بررســی های داخلي و خارجي مرتبط بــا موضوع، اطالعات

مورد نياز گردآوري گرديده است.

آثار معماری شاخص هخامنشی )داخل مرزهای کنونی(آن چه که پارســيان در شــهرهای مختلف امپراتوری خود بنا کرده انــد نه تنها از جنبه های معماری قابل بررســی اســت، بلکه بی شک، تجلّی هنر واالی هنرمندان هخامنشی است. آنان با دّقت

بســيار داخل و خارج بناهای خود را می آراستند. »هنرشناسان و متخّصصان تاريخ هنر، مهارت هنرمندان دربار هخامنشيان، که در مصنوعات کم نظير خود ترکيبي عالي و اســتثنايي از هماهنگي و تناسب عناصر گوناگون به اجرا گذاشــته اند، را مورد ستايش قرار داده اند« )گيرشمن، 1371: 130(. داريوش شاه بزرگ هخامنشی در کتيبة خود در شــوش مراحل ســاخت اين بنا را برای ما شرح داده اســت در اين کتيبه مي خوانيم: »سطور 26-44: اين کاخ که در شــوش بکردم از راه دور و زيور و مصالح آن آورده شد. زمين به طرف پايين کنده شــد تا در زمين به سنگ رسيديم چون کند و کوب انجام گرفت پس از آن شــفته انباشته شده قسمتی 40 ارش در عمق، قسمتی ديگر 20 ارش در عمق روی آن شفته کاخ بنا شد حفر زمين و انباشتن محل آن با ريگ درشت و قالب گيری آجرکار بابليان بود که آن را انجام دادند. سطور 26-44: چوب سدر از کوه موســوم به جبل لبنان آورده اند، مردم آشور آن را تا بابل آورده اند از بابل تا شوش آن را کارين ها و ايونيان حمل کرده اند، چوب ياکا از قندهار و از کرمان حمل شــده. طاليی که در اينجا بکار رفته از ساردو و بلخ )باکتريا( آورده شد. سنگ گران بها الجورد و عقيق را که در اينجا به کار رفته از ســغد آورده اند. سنگ فيروزه گران بها از خوارزم، نقره و مس که در اينجا بکار گرفته از مصر، آرايه هايی که ديوار را آراسته اند از ايونيه آورده شد، عاجی که بکار رفته از حبشه، هند، و رخج )آراخوزيا( حمل شده ستون های سنگی که اينجا کار گذاشــته شــده از دهی ابيراودش نام در خوزستان آمده، زرگرانی کــه طال را کار کرده اند مادی و مصريــان بودند، آنان که آجرهای سينايی ساخته اند، بابلی بودند« )گرتنويچ، 1385: 721(. داريوش در اين کتيبه برای ما مســير انجام فعالّيت عمرانی خود را شــرح داده است. بررســی های بيش تر برای ما مسير دقيق و برنامه ريزی

در پروژه های معماری را آشکار می کند.اکنون به بررســی ســايت های داخل مرزهای کنونی بر اساس تاريخ گذاری آن ها می پردازيم. اين محل ها عبارتند از: پاســارگاد،

شوش، تخت جمشيد، برازجان، ليدوما و دهانه غالمان.پاسارگارد

پاسارگاد اولين پايتخت هخامنشی که ساخت آن را به کوروش کبير نسبت می دهند در اســتان فارس قرار دارد. مجموع بناهای پاسارگاد يعنی تخت گاه کوروش بزرگ در محوطه اي به طول 2/5 کيلومتــر بر پا گرديده که در 40 کيلومتري تخت جمشــيد و 90 کيلومتری شــمال شرقی شيراز قرار گرفته اســت )تصوير شماره 1(. اين محل در جلگة سرســبز مرغاب واقع شده است )استروناخ، 1379: 804(. »نام پاســارگاد از اســم قبيله شاهان پارسی يعنی قبيله پاسارگاد گرفته شــده که آنان که گرزگران می کشند معنی

می دهد«)شاپور شهبازی، 1379: 22(.برازجان

شــهر برازجــان در 67 کيلومتــری بوشــهر و در فاصلة 226 کيلومتری شيراز واقع شده است1. کشف سايت هخامنشی برازجان Saidi sirjani,1990:( در جريــان حفــاری ادارة آب اتفاق افتــاد368(2. آثار مشــکوفه در يک کيلومتری غربی شــهر برازجان واقع

Page 3: یشنماخه یرامعم یسانشکبس - iic.icas.iriic.icas.ir/image/Journal/Article/No16/2.pdf · 21 Ö À»ZzÅ Õ Z¼ » Ö ZÀ ®^ لمتشم یناتساب ةطوحم

21

شیامن

هخی

مار مع

سیشنا

ک سب

شده است. در شهرستان برازجان تعدادی محوطة باستانی مشتمل بر ســه کاخ هخامنشی وجود دارد؛ شــامل: کاخ کوروش در منطقة چرخاب برازجان و کاخ بردک ســياه در روســتای دورودگاه توابع شهرستان دشتستان و ســومی کاخ معروف به سنگ سياه واقع در بيــن قبط و نظرآقــا از توابع بخش ســعدآباد. )کريميان و ديگران،

.)46 :1389شوش

شــوش شهری اســت با 6/5 کيلومتر مربع مســاحت که در 24 کيلومتری جنوب غربی دزفول و 115 کيلومتری شمال غربی اهواز واقع شده اســت )تصوير شماره 1(. منطقة باستانی شوش، پايتخت امپراتوری وســيع ايالم بر ســر راه کنونی انديمشــک به اهواز قرار گرفته و در 640 ق.م »به دســت آشــور بانيپال پادشــاه خونريز و مقتدر آشوری زير و رو گرديد«)گيرشمن، 1390: 138(. »محل آن از همدان و پاســارگاد يا تخت جمشيد بهتر بود« )اومستد، 1380: 222(. شهر باستانی شوش از مراکز تمدن قديم، پايتخت چند هزار

ساله عيالم و پايتخت امپراتوری هخامنشی بود3.

جدول شمارة 1: مراحل ساخت شوش طبق کتیبه داریوش شاه هخامنشی

عملیاتمرحله

کندن کوه، خاک برداری و آماده کردن سکواول

شفته ريزی و آماده کردن فنداسيوندوم

قالب گيری آجر توسط بابليانسوم

تهية مصالح و حمل آن توسط مردم آشور و ايونيانچهارم

تهية تزيين ها از سارد، بلخ، سغدپنجم

ساخت بناهای مختلفششم

تخت جمشیدبــر روی صخــره ای در دامنة کــوه مهر)رحمت( بــه فاصلة 57 کيلومتری شمال شرقی شــيراز بنا شده و 1770 متر از سطح دريا بلندتر اســت. آغاز ســاخت مجموعه بنای تخت جمشــيد به سال 518ق.م باز می گردد )تصوير شماره 1(. بناهای اين مجموعه شامل کاخ ها، خزانة پادشــاهان، کارگاه های ساختمانی و تاالر بارعام است. مطالعات باستان شناســی در منطقة تخت جمشــيد از قرن 20م به شــکل گسترده و منســجمی آغاز شــد. اولين کاوش در اين محل توســط بالندل در سال 1891 انجام گرفت. »اگر چه تخت جمشيد ســاخته داريوش و خشايار شاه و اردشير يکم هخامنشی بوده است ولی اخالف آنان در زمان های بعد هم آثاری برجا گذاشــته اند و در زمان اسالمی به آن هزار ستون و چهل بنا ناميدند«)شاپور شهبازی،

.)11 :1384تمب بت

تمب بت در ارتفاع 500 متر از سطح دريا و فاصلة 40 کيلومتری شــمال بندر ســيراف در دشــت کرانه دريا فارس واقع است. »اين محوطه در بخش کوهپايه اي واقع در شــمال غربی دشت پس کرانة المرد در پای کوه تنگ سياه در يکصد متری شمال روستای شلدان قرار دارد«)عسگری جاوردی، 1392: 160(. وسعت محوطه )در يک

مزرعه قرار دارد( با ســاير محوطه های پيرامون آن به 5 تا 7 هکتار می رســد. در سال های اخير در اثر شخم زدن مزرعه تعدادی عناصر سنگی سر از خاک درآوردند که مهم ترين آنها سه سرستون مکعبی شکل، سه سر ســتون ترکيبی حيوان، يک نيم تنه و سر يک پرنده

است)پيشين: 161(.دهانة غالمان

دهانة غالمان در دو کيلومتری روستای قلعه نو از توابع شهرستان زهک در بخش سيســتانی استان سيســتان و بلوچستان و در 30 کيلومتری جنوب شــرقی زابل واقع اســت4. آثــار موجود در دهانة غالمان بر روی سلســله بلندی های طبيعی به درازای 1/5 کيلومتر و پهنای 3 تا 8 متر در کنار بقايای دلتای قديمی و خشــک سنارود واقع شده اســت. بقايای موجود اين شهر شامل دو گروه ساختمان اصلی و تعدادی بناهای منفرد است. شهر به دو بخش شرقی و غربی تقسيم مي شود و در مجموع 27 بنا دارد )سيد سجادی، 1381: 1(

پژوهش های باستان شناسی نشان می دهد اين جا برای مدت کوتاهی مرکز سياســی، اداری و اجتماعی و به سخن ديگر پايتخت درانگيانا

يا درانجانای هخامنشی بود)سيد سجادی، 1381: 41(.لیدوما

در شهرستان ممسنی فارس قرار دارد. ليدوما نام يکی از شهرهايی اســت که در نوشته های هخامنشی از آن ياد شده )محقق، 1390: 11( و در راه شــاهی بين تخت جمشــيد و شوش قرار داشته است. اين اثر احتماالً مربوط به 550 ســال پ.م است. مساحت آن حدود پنج هکتار است)1000×500 متر مربع(. بعد از پيدا شدن الواح گلی تخت جمشــيد و بررسی آن ها توسط جرج کامرون در اين الواح نام 13 شهر از شهرهای هخامنشــی که در منطقه ممسنی فارس قرار

گرفته اند، به دست آمد که يکی از آن ها ليدوماست)پيشين(.

آثار خارج از ایرانشاهان هخامنشی در دوران حکومت خود با تصّرف آسيای صغير، بين النهرين، سوريه و مصر، امپراتوری گسترده ای را به وجود آوردند. در کاوش های جديد آثاری به دســت آمده که الحاق اين سرزمين ها را به امپراتوری هخامنشــی و استفاده از شــاخص های معماری اين شاهنشاهی نشان می دهد. از آن جمله می توان به بابل)بين النهرين(، آلتين تپه)ترکيه(، کاختی وزيخياگورا )گرجســتان(، قره شاميرلی و

ساری تپه )جمهوری آذربايجان( و صيدا)لبنان( اشاره کرد.بابل

خرابه های شــهر بابل، هم اکنون در 85 کيلومتری جنوب بغداد، بر ســر راه بغداد ـ حلّه باقی است5. »داريوش بعد از مدتی سکونت در بابل )در کاخ نبوپلســر(، کاخ خود را بر باروی جنوبی)غرب کاخ نبوپلسر( بنا کرد« )اومســتد، 1380: 24(. بابل در 539م به دست کوروش ضميمه امپراتوری هخامنشــی شــد. با اين که بابل يکی از پايتخت های اصلی هخامنشيان بود، »ظاهراً اقامت گاه های زيادی در آن جــا ايجاد نکرده اند و به اســتفاده از کاخ های دوره بابل نو ادامه دادند. با اين حال اردشــير اول به ساخت کوشک يا کاخ کوچکی به طول 34/80 و عرض 20/5 به ســبک کاماًل ايرانی روی تپه کســر6

Page 4: یشنماخه یرامعم یسانشکبس - iic.icas.iriic.icas.ir/image/Journal/Article/No16/2.pdf · 21 Ö À»ZzÅ Õ Z¼ » Ö ZÀ ®^ لمتشم یناتساب ةطوحم

22

1393

ان بست

تام

دهنـز

شـاره

شما

ي هش

ژو ـ پ

مي عل

امهصلن

ف

در غرب ارگ جنوبی فرمان داد«)کرتيس، 1389: 40(. آثار بر جا مانده از اين کاخ نشــان می دهد، همه عناصر منشاء ايرانی دارند و حتی جزئيات کوچک ويژگی هخامنشــی را نشان می دهند. نقشة بنا شــبيه کاخ های پاسارگاد و تخت جمشيد است. اين کاخ از اتاق باريابی مستطيل شکل ستون دار، با رواق ستون دار که در دو طرف آن برج های چهار گوشی قرار گرفته تشکيل شده است. پاية چهار ســتون رواق گچ بری هاللی ســاده ای دارد. پاية ســتون های اتاق ستون دار)2×4( ناقوســی شکل و مزين به شکل های تخم مرغی و برگ های سبک اســت و از سنگ سياه مايل به خاکستری ساخته

شده اند)پيشين: 42(.صیدا یا صیدون

صيدا، يکی شــهر های دولت فنيقی بود. اين شــهر واقع در 35 کيلومتری شــمال صور و 40 کيلومتری جنوب »بيروت در لبنان، يک مرکز سياســی و دريايی مهم در عصر آهن و دوره پارســيان« )Jigoulov, 2012( و مقر سلســله ای از شاهان محلّی بود. در شهر جديــد صيدا آثار اندکی از دوره هخامنشــی وجود دارد که از آن جمله می توان به پيکره گاو دو ســر از ســنگ سفيد)اين مجسمه شاهد وجود ساختمان به ســبک آپادانا در صيدا است( اشاره کرد )تصوير شــماره 1(. در فاصله اندکی از شهر امروزی صيدا معبدی مربوط به خدای اشــمون وجود دارد. اين معبد بر روی صفه ايی از بلوک های سنگی عظيم قرار گرفته است. بلوک های سنگی مربوط

به دوره هخامنشی است.آلتین تپه

آلتين تپه در 17 کيلومتری شرق ارزينجان در حوالی تنگة دره فرات در باالی دشــت ارزينجان کشــور ترکيه واقع است. به نظر می رســد نخستين بار گارستانگ7 از اين محوطه ديدن کرده است. »اليه 2 آلتين تپه در ابتدا بر اســاس تاريخ گذاریُ فن دُراســتن8 بر مبنای ســفال به اواخر دوره اوراتويی نســبت داده شــده بود، اما با تاکيد کاوشــگران، شــباهت آپادانا و نقــوش موجود بر روی ديوارهای آن با تاالرهای دوره هخامنشــی به روشــنی مشــخص گرديد«)Summers,1993: 85( .محوطه ديگري که دارای يافته های مهم و حايز اهمّيت است پاشا تپه است که متأسفانه اطالعات کمی

درباره آن در دست است)پيشين: 86(.کاختی

در 1994 يک هيأت مشــترک گرجی - آلمانی)هيأت کاختی9( کاوش های باستان شناســی را در کاختــی، در خاوری ترين منطقة گرجســتان کنونی آغاز کرد. کاختي در 113 کيلومتري تفليس و جنوب شرقي آن نزديک مرز کشور آذربايجان در درة آالسانی10 در منطقة گومبتی واقع اســت. در اين کاوش ها بقايای بناي تاريخی کشــف شد. اين بنا در ســدة 5 يا اوايل سدة 4 پ.م بنا شده است مســاحت طبقه همکف 40×40متر تخمين شد. قطعاتی متعلّق به دســت کم 5 پايه ستون ناقوس شکل و يک شالی ستون تراشيده از ســنگ آهک محلی يافت شد که شوربختانه هيچ کدام در مکان

.)Knauss & etal, 2006: 36( اصلی خود نيستند

زیخیاگورا11 ايــن ســايت در جنوب شــرقی گرجســتان در شــمال غربی صمدلو واقع شده اســت )Ibid : 43(. پژوهش های باستان شناسی گســترده ای روی تپه ای به نام زيخياگورا انجام شــده اســت. آن جا مجموعه ساختمانی وجود داشــت که به وسيلة ديوار سنگی با برج های مستطيل شکل محصور شده بود. در اين جا قطعات از زير ستون ناقوســی متعلّق به همان گونه ای است که در گومبتی پيدا شــد. سرستون گاو شکل مشــهور که در سدة دوم يا سوم پيش از ميالد ساخته شده است، در سطح ساختمانی که به عنوان آتشکده هم استفاده می شد قرار دارد. به نظر اين سرستون های هخامنشی تقليدی از سرســتون های تخت جمشــيد و شوش هستند. به نظر می رسد اين بنا مسکن صاحب منصبي ايرانی يا سر کرده اي محلی

.)Ibid : 91(بودبنجامین

در حدود 10 کيلومتری جنوب غربی کوماييری در شمال غرب ارمنستان واقع است. فيليکس ترمارتيروسف از دهة1980تعدادی مجموعه آثار تاريخی در مکانی به نام بنجامين کشف کرد. در اين محل يک پايه ســتون سياه از سنگ توف ســياه محلی کار شده

.)Ibid : 101(استقره شامیرلی12

در منطقة قفقاز جنوبی واقع شــده اســت؛ در شــمال شرقی شمکير13 در غرب کشــور جمهوری آذربايجان نزديک دهکدة قره شاميرلی کشاورزی بومی يک ته ستون از نوع تخت جمشيد يافته بــود. جنس آهکی و طرز ســاختن برخی جزئيات اين ته ســتون حاکی از آن اســت که اين ته ســتون ها بايــد در همان کارگاهی ســاخته شده باشد که ته ستون های ناقوسی شکل گومبتی در 60 کيلومتری شمال آن جا ساخته شده اند. حفاری های باستان شناسی

.)Ibid : 100( در اين محل در سال 2006 انجام شدساری تپه

ايــده آل نريمانــوف14 در اواخــر دهــة 1950 کاوش هــای باستان شناســی را در محوطــه اي باســتانی بــه نام ســاری تپه سرپرســتی کرد. اين محوطــه در پيرامون شــهر جديد قزاق در روســتای نورا در کشــور جمهوری آذربايجان واقع شــده اســت )Ibid : 96(. او بخش غربی بنايی را که يادآور کاخ های هخامنشی اســت از زير زمين بيرون آورد. »دو ته ســتون ناقوسی شکل که امروزه در مــوزه تاريخ باکو وجود دارد و ظروف ســفالی اين باور را تقويت می کند. شــکل ويژه پايه ستون ها با در نظر گرفتن پايه ستون های شوش و تخت جمشــيد به مانند گومبتی و شماری از

.)Ibid : 97( »محوطه های شناخته شده در ماور قفقاز است

معرفی اجزا و عناصر سبک معماری هخامنشیمعماری هخامنشی در خود عناصر بسياری، از ديگر سرزمين ها را پرورانده اســت. انطباق اين اجزا بــا يکديگر و تغيير آن ها براثي بهره برداری در شرايط جغرافيايی و بومی پارسيان خود بی شک هنر اين مردم محسوب می شوند. آنان بناهای خود را بر روی صفه های

Page 5: یشنماخه یرامعم یسانشکبس - iic.icas.iriic.icas.ir/image/Journal/Article/No16/2.pdf · 21 Ö À»ZzÅ Õ Z¼ » Ö ZÀ ®^ لمتشم یناتساب ةطوحم

23

شیامن

هخی

مار مع

سیشنا

ک سب

بزرگ ساختند و سقف اين سازه ها را با ستون های بلند باال بردند. از اجزاي مختلف به کار رفته در ساختمان های هخامنشی می توان به صفه سازی در زير بنا، ساخت آپادانا ها، ستون های عظيم، برج های گوشــه ای، دروازه يادمانی،رمعمــاری پيکره ايی، مصالح و تزيين ها

اشاره کرد.صفه سازی

آن چــه کــه ايرانيان به عنوان ســکويی در زيــر بناهای خود می ســاختند به صفه مشهور شده اســت. در تاريخ معماری ايران ايجــاد صفه تازگی نداشــته اســت و »خانه رييــس قبيله را در بيش تر موارد روی صفه مصنوعی می ساختند)ســيلک(« )سرافراز فيروزمندی، 1387: 115- 114(. بناهای اصلی نوشــيجان نيز بر روی صفه ســاخته شده اند و در نقش برجســته آشوری که شهر خارخار در غرب ايران را به تصوير کشــيده، يک ســکوی برجسته سنگی ديده می شــود )اســتروناخ, رف، 1390: 191(. اين سّنت دوران گذشــته در دوران هخامنشــی هم متجلّی شــده و بناها را بر روی صفه ها می ســاختند. همان طور که اشــميت در اين باره می گويد: »در دوره جديد شــايد بتوان به تخت جمشيد اشاره کرد که در آن چندين بنای مهم بر روی يک صفه البته هر کدام بر روی قطعات ويژه خود ساخته شده اند«)Schmidit,1958: 89(. داريوش برای مصطبه سازی تحت تأثير سکوهای اوليه در دوران هخامنشی قرار گرفت که در جاهای گوناگون از جمله پاســارگاد پيدا شــده اســت)پرادا، 1385 : 211(. ايجاد صفه در زير بنا عالوه بر اين که سطح زير بنا را صاف و يکدست می کند، مانع از نفوذ رطوبت در بنا می شود. در کاوش های شــوش، پاسارگاد و تخت جمشيد حفاران

نمونه هايی از صفه سازی را به دست آورده اند.آپادانا

از اولين بناهای مشــهور به تاالر ستون دار در کاوش های جديد دانشــگاه تهران در محوطه سگزآباد به دســت آمد. قدمت آپادانا ستون دار حدود 3800 پ.م تخمين زدند15. ساخت تاالر ستون دار حسنلویV به1450ق.م باز می گردد و در طبقة چهارم اين محوطه مراحل گســترش و پيشــرفت خود را طی نموده است. اما تنها در دورة ماد اســت که تاالرهايی با بيش از دو رديف ســتون ساخته می شــود و از چنان جايگاهی در معماری اين دوره برخوردار است کــه از همان ابتدا معماری هخامنشــی تبديل به هســتة مرکزی معماری اين دوره شد و به شيوة متکامل تری در گسترة امپراتوری مورد استفاده قرار گرفت )مالزاده، 1392: 12(. تاالر مرکزی آپادانا

تخت جمشيد »بزرگترين و با شکوه ترين کاخ داريوش آپادانا بوده اســت که بنايش در حدود 515 ق.م آغاز شــد و تکميل آن سی ســال به طول انجاميد« )شاپور شــهبازی، 1384: 46(. آپادانای هخامنشی به يکی از شناسه های مطمئن برای شناسايی اليه های هخامنشــی تبديل شــد. فليکس تر- مارتيروزف در مقاله خود با نام گونه شناســی بناهای ستون دار ارمنســتان در دوره هخامنشی می گويــد: »نکته جالب، کشــف مجموعه ای معمــاری تاالری با 30 ســتون بود که می توان آن را يک آپادانا خواند«. کشــف اين تاالر مبنی بر شناســايی اربونی در حکم مرکز شــهربانی هجدهم .)Felix, 2001: 46(شاهنشاهی از سوی تيراتسيان و ديگران استآپادانای هخامنشی اولين و واضح ترين بنا در سبک معماری خاص

دوران هخامنشی محسوب می شود )تصوير شماره 2(.ستون

قديمی ترين بنای ســتون داری که در ايران شــناخته شده در ســگزآباد است. ســتون ها هم زمان با تاالر ســتون دار در ايران به وجــود آمده اند. زيرا آن چه که آپاداناها و به عبارت ديگر تاالرهای ســتون دار هخامنشــی را هويّت بخشيد ستون اســت. استفاده از ســتون های چوبی در معماری ايران از هزاره ششــم ق.م گزارش شده اســت. در بنای حسنلو بدنه همة ســتون ها چوبی ولی پايه ستون ها از سنگ بوده است )Dyson,1989: 109(. پايه ستون های ناقوســی شکل در گومتی و سرســتون يافت شده از زيخياگورا در گرجســتان، پايه ستون يافت شده از قره شــاميری در جمهوری آذربايجان و پايه ســتون های يافت شده از بنجامين در ارمنستان )Knauss & etal, 2006: 96(همگی دليلی بر حضور هخامنشــيان در اين مناطق هســتند)تصوير شمارة 3 و 4(. پايه ستون های برجا مانــده در هکمتانه همدان، حضور اقوام پارســی را در اين منطقه

شهادت می دهد، بی آن که آثاری از آن ها يافته باشيم.برج های گوشه ای

آن چه را که به عنوان سومين نشانه از سبک معماری هخامنشی از آن نام می بريم، برج های گوشه ايی هستند که در 4 طرف تاالرهای ستون دار هخامنشی وجود دارند؛ کاربرد اين برج ها مشخص نيست. اين برج ها در پالن های پاســارگاد، شوش، تخت جمشيد، و دهانه غالمان ... به چشــم می آيند)جدول شمارة 5(. سابقه اين برج ها در پالن برجای مانده در گودين تپه قابل بررســی اســت)در قسمت

شمال پالن گودين تپه 5 برج ديده می شود(.

صیدونتخت جمشیدشوشپاسارگاد

تصویر شمارة 1: صفه سازی در بناهای هخامنشی، مأخذ: نگارندگان

Page 6: یشنماخه یرامعم یسانشکبس - iic.icas.iriic.icas.ir/image/Journal/Article/No16/2.pdf · 21 Ö À»ZzÅ Õ Z¼ » Ö ZÀ ®^ لمتشم یناتساب ةطوحم

24

1393

ان بست

تام

دهنـز

شـاره

شما

ي هش

ژو ـ پ

مي عل

امهصلن

ف

قره شاميرلی

تصویر شمارة 2: آپادانا های هخامنشی، مأخذ: نگارندگان

بابلدهانه غالمانتخت جمشيدشوشپاسارگاد

تصویر شمارة 5: برج های گوشه ایی، مأخذ: نگارندگان

تمب بتبرازجانتخت جمشیدشوشپاسارگاد

قره شامیرلیکاختیبنجامینبابللیدوما

تصویر شمارة 3: پایه ستون های به دست آمده از سایت های هخامنشی، مأخذ: نگارندگان

صیداتمب بتزیخیاگوراتخت جمشیدشوش

تصویر شمارة 4: پایه سرستون های به دست آمده از سایت های هخامنشی، مأخذ: نگارندگان

Page 7: یشنماخه یرامعم یسانشکبس - iic.icas.iriic.icas.ir/image/Journal/Article/No16/2.pdf · 21 Ö À»ZzÅ Õ Z¼ » Ö ZÀ ®^ لمتشم یناتساب ةطوحم

25

شیامن

هخی

مار مع

سیشنا

ک سب

دروازه یادمانیيکی ديگر از نشــانه های هخامنشی اســتفاده از بناهايی با نام دروازه های يادمانی برای ورود به مجموعه اســت)تصوير شمارة 6(. دربارة مدخل ورودی در تخت جمشــيد می خوانيم، پس از عبور از پلکان ورودی و آمدن به باالی صفه اولين بنايی که به چشم می آيد، در فاصلة 15 قدمی پلکان اتاقی است به وسعت 625 مترمربع که ســقف آن بر روی 4 ستون قرار داشت که اينک 2 ستون آن باقی مانده اســت. اين تاالر را می توان تاالر ورودی يا اتاق انتظار ناميد. دارای سکوهای سنگی در چهار طرف بود که قسمت هايی از آن از زير خاک بيرون آورده شد و در جای خود نصب است. کتيبه ای از خشايار شاه در اين بنا وجود دارد که می گويد: »هر چه در سراسر پارس زيباســت من کردم و پدرم کــرد، همگی به لطف اهورامزدا انجام گرفت«)Schmidt, 1953: 65(. دربارة دروازه ورودی در شوش گفته شــده »در شوش دسترسی به جاده ساحلی مرتفعی که کاخ آپادانای داريوش بر روی آن ســاخته شده از طريق دروازه ای بوده

که خود او بنا کرده بود« )گرتنويچ ، 1385: 722(.

تخت جمشیدشوشپاسارگاد

تصویر شمارة 6: دروازه های یادمانی، مأخذ: نگارندگان

معماری پیکره ایيکی از ويژگي هاي معماری هخامنشی که آن را از ديگر دوره ها متفاوت می کند، اســتفاده از معماری پيکره است. اين معماری بر مبنای ساخت حيوانات ترکيبی شکل گرفته و می توان آن را نوعی معماری آيينی تلقی کرد. اســتفاده از اين حيوانات در دروازه ها، و سرستون های هخامنشی مربوط به اين دوره نيست و می توان آثاری از اين نوع را در دوران هيتی ها در آسيای صغير و در معماری آشور در بين النهرين مالحظه کرد. در دوران هخامنشی از انواع پيکره ها به عنوان سرســتون استفاده می کردند؛ از شکل هايی چون گاومرد به شــکل گاو، شيردال )عقاب شير( به شکل شير )دادور و مبينی، 1390: 88( )تصوير شــمارة 7(. ســاگونا وزيماســنکی در کتاب ترکيه باســتان در مورد اين پيکره هــا در دوران هيتی می گويند: »دروازه ورودی منتهــی می شــود به پيکره هايی از اســفکس ها با تراش اســتادانه در ناحيه ســر نگهبانی می دهند، اين اشــکال در اواخر امپراتوری به يغما رفته اند و به قطعاتی شکســته شــدند«

)Sagonu, Zimansky, 2009: 269(. در مــورد ديگــر پيکره هــای نگهبان اديت پرادا عقيده دارد، در قسمت ورود برج جنوب شرقی در تخت جمشيد دو پيکرة بزرگ از دو سگ نگهبان نيرومند وجود داشــت )گرتنويچ، 1385: 708(. آن چــه بايد در اين بحث به آن اشاره کرد، استفاده از اين پيکره ها در سرستون های هخامنشی هم

ديده می شود)دادور و مبينی، 1390: 90(.

تصویر شمارة 7: معماری پیکره ایی در تخت جمشید، مأخذ: ماتیسون، 1379: 29

مصالحهخامنشــيان از مصالح متعّددی اســتفاده می کردند؛ پی سازی با ســنگ الشه، نماسازی بيرونی با ســنگ تراش و نماسازی درونی با کاشــی لعابدار. به طور کلی ســاختمانيه اصلی هخامنشی سنگ بريــده و منظم و با تراش و گاه صيقلــی و از بهترين و مرغوبترين ساختمانيه ها است. پارسيان ستون ها را از سنگ و ديوارهای گرداگرد تاالر را از خشت می ساختند. آن ها با به کار بردن خشت و پوشش دو پوسته تالش می کردند جلوی ورود گرما به درون را بگيرند )پيرنيا، 1382: 58(. عالوه بر اين مصالح، هخامنشــيان ديگر مواد و مصالح خود را از کشــورهای اطراف و يا ساتراپ های تابعه تهيه می کردند که در کتيبه های داريوش هخامنشی اسامی تعدادی از اين ايالت ها مانند پارس، بابل، عربستان پارت و هرات، اوراتو، ماکا )پيکران( آمده است )حسن بر، 1388: 37(. آن چه که امروز از معماری هخامنشی بعد از گذر قرن ها باقی مانده تنها آثار ســنگی است، در حالی که با استفاده به کتيبة داريوش در شوش می توانيم از مصالح ديگر آگاهی يابيم)کخ، 1386: 96(. اشميت در گزارش خود از تخت جمشيد ما را از وجود خشت هايی با ابعاد 8×32×32 سانتی متر و در جای ديگر از گزارش خود از خشــت هايی با ابعاد 7×32/5×32/5 سانتی متر با ظاهر قرمز رنگ و به کار رفته کف ساختمان ها آگاه می کند. آن چه که از نوشــته های باال نتيجه می شود آن است که عموماً در معماری هخامنشی از سنگ استفاده می شد و مانند بيش تر مناطق در قسمت جنوبی کشــور از خشــت برای باال بردن ديوارها بهره می گرفتند و در هر جا که الزم بود از چوب از جمله در ســقف ها و ســاخت درها اســتفاده می کردند )جدول شــماره 2(. يافته های باستان شناسی اطالعــات ارزش منــدی در خصــوص تکنيک های پوشــش کف و

Page 8: یشنماخه یرامعم یسانشکبس - iic.icas.iriic.icas.ir/image/Journal/Article/No16/2.pdf · 21 Ö À»ZzÅ Õ Z¼ » Ö ZÀ ®^ لمتشم یناتساب ةطوحم

26

1393

ان بست

تام

دهنـز

شـاره

شما

ي هش

ژو ـ پ

مي عل

امهصلن

ف

عايق بندی ســقف کاخ های هخامنشی در اختيار قرار داده است. در پوشــش کف اين بنا از نوعی مالط ســفيد رنگ سراميک مانند به ضخامت 4 ميلی متر اســتفاده مي شــد. آثار مکشوفه مؤيد آن است که سقف سطح ابتدا با مالطی ساروج مانند هموار و سپس با کاربرد رديفی از آجر، فرش شــده است. اســتفاده از اليه ای قير طبيعی به عنوان عايق بندي سقف اين بنا را )کاخ برازجان( منحصر بفرد نموده

است )کريميان و ديگران، 1389: 49(.

جدول شمارة 2: مصالح و کاربرد آن ها در قسمت های مختلف بناقیرساروجفلزآجرخشتسنگ

چفت کردن کف سازیساخت ديوارپی سازیسنگ ها

سقفسقف

پیتزيين هاکف سازینما سازیستون

کف سازیچارچوب

درها

تزیین هاتزيين هاي زيبای برجا مانده از دوران هخامنشــی طيف بزرگی از هنرهای اين دوران را به نمايش می گذرد که می توان آن ها را نشانگر شــکوفايی هنر در دوران هخامنشی دانست. داريوش شاه هخامنشی در کتيبة خود آورده اســت، »سنگ گران بها کدر )فيروزه( از خوارزم آورده شد، نقره و آبنوس از مصر آورده شد، زيورهايی که با آن ديوار را می آراستند از يونان آورده شد عاجی که در اين جا به کار رفته از حبشه و رخج آورده شد و ستون های سنگی که در اين جا به کار رفته از دهی ابيراودش نام در خوزســتان آمده«)کخ، 1386: 94(. اولين نوع تزيين در کاخ های هخامنشی استفاده از سنگ تراشی در ديوارها و ورودی ها است. آن چه در برازجان به عنوان يکی از هنرهای سنگ تراشی يافت شد، بقايای سنگ حجاری شده بر درگاه جنوبی تاالر مرکزی کاخ بردک ســياه بود)يغمايی، 1384: 43( که شباهت فراوانی با نقش برجسته داريوش در درگاه ورودی کاخ تچر در تخت جمشــيد دارد )کريميان و ديگران، 1389: 54(. نمونه ديگر از اين هنر، مجســمه داريوش در شوش است که ظاهراً در مصر ساخته شد و بعد به ايران انتقال يافت. »استفاده از آجرهای لعابدار يکی ديگر از تزيينات هخامنشی است. در

شوش نيز مانند پاسارگاد تاالر آپادانا زير حمايت فرشتگان نيکوکار قرار گرفته و بعضی از آنها در ميان برگ های نخل و خرما و گل های پنج پر قرار دارند و يا در جای ديگر از رديف شيران و سربازان گارد جاويدان بر روش کاشی های لعابدار کاخ شوش سخن به ميان آورده می شود« )گيرشمن، 1390: 140(. نقاشی يکی ديگر از هنرهای تزيينی در اين دوران اســت. ســامرو ون کينلين در مقاله خود به معرفی آثار زيبای نقاشی در کالنيای شهر هخامنشی در افيون پرداخته است. هم چنين در گزارشی از اشميت می خوانيم: ثابت شده که کف کاخ ها که اکنون بيش تر ويران شده اند، در گذشته همانند کف خزانه سرخ بوده است و Schmidt,( نيز ســاختمان های داريوش در شوش و بابل قرمز بوده اند287 :1953(. باستان شناســان چندين اثر نقاشــی در دهانة غالمان

کشــف کرده اند که از آن جمله می توان به نقاشی شکار گراز و نقاشی حيوانی در روی پلکان آن ها اشــاره کرد16. دو نظريّه در مورد نقاشی دوران هخامنشــی وجود دارد: نظريّة اول که مربوط به گاردنر اســت هنر هخامنشــی را التقاطی و فاقد اصالت خوانده است. اما نظريّة دوم نقاشی هخامنشی را اصيل و مستقل می انگارد )فهيمی فرد و ديگران، 1392: 418(. ازجمله شــواهد برجا مانده از نقاشی دوران هخامنشی می توان به آثار موجود در دهانه غالمان اشــاره کرد. اگر چه رنگ های اين برجســته کاری ها )تخت جمشيد( تا امروز حفظ نشده است، ولی مدارکی وجود دارد که آن ها در اصل رنگی بوده اند. تيليا در مقاله رنگ در تخت جمشيد، يک محوطة 2/50 متر طول و بسته به پايه ديوارک در پلکان شرقی را ذکر می کند که در آن جا تکه های بزرگ رنگ های سبز و سرخ و آبی و پاره سفال هايی با همان رنگ ها کشف شده است. اين کشف ثابت می کند در اين مکان کارهای نقاشی و برجسته کاری و نمای پلکان انجام شده است)پرادا، 1385: 712(. در مجموع با بررسی کتيبه های هخامنشی و آثار باستان شناسی برجامانده می توان به اين نکته اشاره کرد که هخامنشيان در تزيين هاي کاخ های پرشکوه خود از تمامی تزيين هاي در دســترس بهره جسته اند؛ از سنگ تراشی ها و گچ بری ها و نقاشــی های زيبا تا زيبنده کردن اين آثار با ســنگ های گران بها و فلزاتی مانند نقره و طال. در اين ميان آثار گچ بری در تزيين بناهای هخامنشی نقش ويژه ای دارند )جدول شمارة 3( . »يک عامل تازه در تزيين معماری نمای ساختمان ها ،گچ بری مقعر کتيبه هاست

که در ابتدا در کاخ داريوش مشاهده گرديد« )پرادا، 1385: 223(.

جدول شمارة 3: استفاده از تزیین ها در سایت های هخامنشی

شوشپاسارگادتخت جمشيد

ليدومابرازجاندهانه غالمان

زيخياگوراکاختیبابلقره

شاميرلیساری

تپهصيدابنجامين

ستون های سنگی تزيينی

ديوار نگاره های

سنگی

کاشی لعاب دار

نقاشی

Page 9: یشنماخه یرامعم یسانشکبس - iic.icas.iriic.icas.ir/image/Journal/Article/No16/2.pdf · 21 Ö À»ZzÅ Õ Z¼ » Ö ZÀ ®^ لمتشم یناتساب ةطوحم

27

شیامن

هخی

مار مع

سیشنا

ک سب

جدول شمارة 4: شناسایی عناصر معماری در عصر هخامنشی

شوشپاسارگادتخت جمشيد

برازجانتمب

بتدهانه غالمان

بابلآلتين

تپهزيخياگوراکاختی

قرهشاميرلی

ساری تپه

صيدابنجامين

صفه سازی

آپادانا

ستون

برج گوشه

دروازه يادمانی

معماری پيکرهايی

نتيجه گيریبا بررســی مدارک و آن چه که از کاوش های باستان شناســی به دست آمده است، می توان سبک معماری خاص دوران هخامنشی را به اين صورت معرفی کرد)جدول های شمارة 2، 3 و 4(: استفاده از آپاداناها)تاالرهای ســتون دار( که به وســيلة ستون های سنگی ســاخته می شــدند. اين ســتون ها به دو صورت اســتفاده از پايه ستون های مکعب شکل ساده و پايه ستون های تزيينی و هم چنين اســتفاده از ساقه ستون ساده و تزيينی)تزيين هاي قاشقی( تقسيم می شوند که به فراخور محل استفاده در سرستون ها هم در مواقعی از تزيين ها اســتفاده شده اســت. در گوشــه های اين آپادانا ها از برج های گوشه ای اســتفاده کرده اند. کاربرد اين برج های گوشه ای هنوز مشخص نيســت. معماران خوش ذوق هخامنشی در ورودی شــهرهای بزرگ خود از دروازه های يادمانی با تزيين هاي پيکره اي اســتفاده کرده اند. آســمانه اين بناها بر روی ستون های عظيم بنا شده اســت. معماری پيکره ای که از ســّنت های هيتی در آسيای صغير الهام گرفته است و نمونه های آن در بين النهرين وجود دارد، به نظر به جز کارکرد تزيينی دارای جنبه های آيينی نيز هســتند. کاوش های باستان شناسی، نشان می دهد، پارسيان از مصالح سنگی در بنا های خود بهره برده اند، و ســنگ اصلی تريــن ماده اوليه در ساخت بناهايشــان بوده است. آن ها از سنگ های تراش خورده در ســاخت ديوارها، پله ها و ستون ها بهره می بردند و از الشه سنگ ها در پی بناها و پی ســازی ستون و غيره استفاده می کردند. آن چه که پارسيان در ساخت ديواره ها و صفه ها از آن بهره جستند خشت است. در سقف ها به نظر می رسدکه الوارهای چوبی به کار می بردند و در برخی از ســتون ها هم از چوب اســتفاده کرده اند. هنرمندان هخامنشی از ساروج و قير برای استحکام سقف و کف بهره جستند. آنان از هر آن چه که داشــتند در تزييــن بناهای خود بهره بردند که از آن جمله می توان به رنگ، کاشــی، ديوار نگاره های سنگی و سنگ های قيمتی اشــاره کرد. استفاده از الگوهای معماری توسط معماران هخامنشــی در ساخت بناهای ســلطنتی و حکومتی در شــهرهای بزرگ به کار رفته است و آن چه که از حفاری های اخير در ســاتراپ ها کشف شده، استفاده از سبک معماری هخامنشی را

در اين مناطق نشان می دهد.

پی نوشت ها 1. http://www.behrah.com/mapphp?sid=115&did=287 2. http://www.iranicaonline.org/articles/borazjan-town-sahrestan-farsEncyclopeadiairanica on- 3. مطالب ذکر شــده برگرفته از سايت

line بوده به همين دليل در رفرنس شماره صفحه ذکر نشده است.4. http://www.iranicaonline.org/articles/dahan-e-golaman5. http://www.encyclopaediaislamica.com/madkhal2.php?sid=586. Kasr 7. Garestang8. Drosten9. Kakheti10. Alasani11. Zikhiagora12. Qaradshamirli13. Şəmkir14. Ideal narimanov15. http://farsidoc.infor.uva.es/

16. فصلنامه هنرهای تجسمی مجموعه هنر و معماری دی و بهمن 1381 - شماره 19صفحه 39به نقل از منصور سيد سجادی

فهرست منابع و مراجع1. اومســتد، ا.ت)1380(، تاریخ شاهنشــاهی هخامنشی، ترجمه

محمد مقدم، انتشارات اميرکبير، تهران.2. اســتروناخ، ديويــد)1379(، پاسارگاد، ترجمه دکتر حميد خطيب

شهيدی، ناشر سازمان ميراث فرهنگی، تهران.3. پرادا، ايديت )1385(، هنر ایران باستان، ترجمه يوسف مجيدزاده،

انتشارات دانشگاه تهران، تهران.4. پيرنيا، محمد کريم)1386(، سبک شناســی معماری، ســروش

دانش، تهران.5. حســين بر، رحمت اهلل)1388(، مدیریت پروژه در زمان داریوش

هخامنشی، مجله تدبير، شماره 214.6. دادور، ابوالقاســم و مبينی، مهتاب )1390( »ســتون، نماد قدرت در معماری هخامنشی«، فصلنامه علمي- پژوهشي نگره، شماره 19.

Page 10: یشنماخه یرامعم یسانشکبس - iic.icas.iriic.icas.ir/image/Journal/Article/No16/2.pdf · 21 Ö À»ZzÅ Õ Z¼ » Ö ZÀ ®^ لمتشم یناتساب ةطوحم

28

1393

ان بست

تام

دهنـز

شـاره

شما

ي هش

ژو ـ پ

مي عل

امهصلن

ف

7. ســرافراز، علی اکبر و فيروزمندی، بهمن )1387(، باستان شناسی و هنر دوران تاریخی ماد، هخامنشــی، اشکانی، ساسانی،

انتشارات مارليک، تهران.8. سيدسجادی، سيد منصور)1381(، دهانه غالمان، سازمان اداره کل

آموزش، انتشارات و توليدات فرهنگی، تهران.9. شاپور شــهبازی،عليرضا )1379(، راهنمای جامع پاسارگاد، بنياد

فارس شناسی، شيراز.10. شــاپور شــهبازی، عليرضا )1384(، راهنمای مســتند تخت

جمشید، بنياد پژوهشی پارسه، پاسارگاد.11. عسگری چاوردی، عليرضا)1392(، پژوهش های باستان شناسی

کرانه خلیج فارس، ناشر سبجان نور، شيراز.12. فهيمــی فر، اصغــر و مهرنگار، منصــور )1392(، »ديوارنگاری در دوره هــای ما قبل هخامنشــی و هخامنشــی«، فصلنامه علمی،

آموزشی و پژوهشی، سال نخست، شماره يک.13. کخ، هايدمــاری )1386(، از زبان داریوش، ترجمه پرويز رجبی،

نشر کارنگ، تهران.14. کرتيس، جان)1389(، بین النهرین وایران در دوره هخامنشی،

انتشارات سمت، تهران.15. کريميان، حســين؛ سرافراز، علی اکبر ســرافراز و ابراهيمی، نظرا... )1389(، »بازيابــی کاخ های هخامنشــيان در برازجــان با اتکا به

داده های باستان شناسی«، باغ نظر، شماره 14، سال هفتم.16. گيرشمن، رومن)1390(، هنر ایران در دوران ماد و هخامنشي،

ترجمه عيسي بهنام، شرکت انتشارات علمي و فرهنگی، تهران.17. گيرشــمن، رومن )1371(، فرهنگ هــای هنری ایران)ماقبل تاریخ، هنر مادی، هنر هخامنشی، هنر پارتی(، ترجمه يعقوب

آژند، انتشارات مولی، تهران.18. گرتنويچ، ايليا )1385(، تاریخ ایران دوره هخامنشیان، ترجمه

مرتضی ثاقب فر، انتشارات جامی، تهران.19. محقق، صدرا )1390(، لیدوما همچنان زیر خاک، روزنامه شرق،

سال هشتم، شماره 1274.20. ماتيسون، ورنر فليکس سيلويا )1379(، پارسه، انتشارات يساولی،

تهران.21. مالزاده، کاظم)1391(، پارشوا، پارسواو پارسواش و پارسوماش و ارتباط آن با پارسی ها و مهاجرت آن ها به داخل سرزمین

ایران، پژوهش های علوم تاريخی، دوره 4.22. مالزاده، کاظم )1392(، »باستان شناسی ماد«، مجموعه مقاالت همایش یک روزه باستان شناســی هگمتانه همدان، ميراث

فرهنگی و صنايع وگردشگری همدان.23. ياری، محمد و باقری رســايی، عليرضا )بی تــا(، تحلیل فضایی و محیطی کاخ های هخامنشی مکشوفه برازجان، بي نا، بی جا.

24. يغمايی، اســماعيل )احسان()1384(، گزارش کاوش کاخ بزرگ ســیاه، مرکز اســناد ســازمان ميراث فرهنگی، صنايع دستی و

گردشگری استان بوشهر.

24. Dyson, jr)1989(, “The iron age architecture at hasanlu:an assay”, publisher Expedition, Volume 31, Number 2 .

25. Felix I.ter-Martirossov)2001(, “The typology of the colunnar Structures of tenenia in the tehaement period”, The Royal place institution in the first millennium.

26. Jigoulov, Vadim)2012(, Sidon, Published Online: The Encyclopedia of Ancient History, London.

27. Ilyas Babaev, Iulon Gagoshidze, Florian S. Knauß)2006(, An Achaemenid Palace at Qarajamirli (Azerbaijan) Preliminary Report on the Excavations, leiden, boston.

28. Nielsen Inge )2001(, “The Royal Palace Institution in the First Millennium”, Regional Development and Cultural Interchange between East and West, Vol 4. the Danish Institjte in Athens.

29. Sagna, Antonio, paul zimansky )2009(, Ancient Tur-key, usa, Routledge, crewyork.

30. Saidi sirjani, aliakbar )1990(, encyclopeadia iranica, Routledge, keygan pauol london

31. Schmidit Erich )1953(, perspolice, oriental press institute publications volumelxviii, london.

32. Summers G.D )1993(, Archaeological Evidence for the Achaemenid Period in Eastern Turkey Source: Anato-lian Studies, Vol. 43 pp. 85-108.

33. Url1: http://www.iranicaonline.org 34. Url2: http://www.behrah.com/map.php?sid=115&did=287