tabdil magazine, july 2006

12
ﻣﻲ دﻋﻮت ﺷﻤﺎ از ﺷﻮد ﻳﻜﺸﻨﺒﻪ ﻫﺮ ﻛﻪ ﺳﺎﻋﺖ6 ﻫﻔﺘﮕﻲ ﺟﻠﺴﺎت در ﻋﺼﺮ ﻓﺮﻣﺎﻳﻴﺪ ﺷﺮﻛﺖ ارواﻳﻦ اﻳﺮاﻧﻴﺎن ﻛﻠﻴﺴﺎي. اﻳﻦ ﺑﺎً ﻟﻄﻔﺎ ﺑﻴﺸﺘﺮ، اﻃﻼﻋﺎت ﻛﺴﺐ ﺑﺮاي ﻓﺮﻣﺎﻳﻴﺪ ﺣﺎﺻﻞ ﺗﻤﺎس ﺗﻠﻔﻦ: 1020 - 831 ) 949 ( Persian Christian Church ﻛﻠﻴﺴﺎ ﻧﺸﺎﻧﻲ: Pacific Church of Irvine, 15 Orangetree Lane Irvine, CA 92618 ﻣﺴﻴﺢ ﺑﺮاي اﻳﺮان ﺧﺪﻣﺎﺗﻲ ﺳﺎزﻣﺎن اﻃﻼﻋﻴﻪ ﻣﻲ ﻋﻤﻮم اﻃﻼع ﺑﻪ ﻣﺴﺮت و ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﻲ ﺑﺎ رﺳﺎﻧﺪ: ﺗﻠﻮﻳﺰﻳﻮﻧﻲ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﻣﺴﻴﺢ ﺳﻴﻤﺎي ﻫﻔﺘﻪ ﻫﺮ ﭼﻬﺎرﺷﻨﺒﻪ و دوﺷﻨﺒﻪ ﻫﺮ اﻛﻨﻮن، ﻫﻢ ﻣﺤﺒﺖ درﺗﻠﻮﻳﺰﻳﻮن. اﻳﻨﺘﺮﻧﺘﻲ آدرسwww.Mohabat.tv اروﭘﺎ درﺧﺎورﻣﻴﺎﻧﻪ، و ﻣﺎﻫﻮاره روي ﺑﺮ اﻳﺮان و ﺑﻴﺸﺘﺮ اﻃﻼﻋﺎت ﺑﺮاي ﺗﺒﺪﻳﻞ ﻣﺎﻫﻨﺎﻣﻪ ﺗﻠﻔﻦ ﺷﻤﺎره ﺑﺎ1525 - 522 ) 818 ( ﻓﺮﻣﺎﻳﻴﺪ ﺣﺎﺻﻞ ﺗﻤﺎس. ﺷﻤﺎ ﻧﻈﺮ ﺑﻪ ﻛﻴﺴﺖ؟ ﻋﻴﺴﻲ ﺑﺮﺟﺴﺘﻪ ادوار؟ ﺗﻤﺎم در ﺷﺨﺺ ﺗﺮﻳﻦ اﻧـﺠـﺎم ﺑﺸﺮﻳﺖ ﺑﺮاي را ﻛﺎرﻫﺎ ﻧﻴﻜﻮﺗﺮﻳﻦ ﻛﻪ ﻛﺴﻲ ﺷﺨﺼﻴﺘﻲ داد ﻣﻘﺪس ﻛﻪ زﻧﺪﮔﻲ ﻛﺴﻲ ﻫﺮﮔﺰ ﻛﺮد، اﺳﺖ ﻧﺰﻳﺴﺘﻪ او ﻫﻤﺎﻧﻨﺪ. دﻧـﻴـﺎ ﻛﺠﺎي ﻫﺮ ﺑﻪ اﻣﺮوزه ﻧﻤﺎﻳﻴﺪ، ﺻﺤﺒﺖ ﻛﻪ ﻣﺬﻫﺒﻲ ﻫﺮ ﭘﻴﺮوان ﺑﺎ ﺑﺮوﺑﺪ، ﻛﻪ ﺻﺮف از ﻧﻈﺮ اﻳﻨﻜﻪ ﺧﻮﻳﺶ ﻣﺬﻫﺐ ﺑﻪ ﻧﺴﺒﺖ ﭼﻘﺪر ﺑـﺪاﻧـﻨـﺪ، ﺗﺎرﻳﺦ درﺑﺎره ﭼﻴﺰي اﮔﺮ ﻣﻴﺒﺎﺷﻨﺪ، ﻣﺘﻌﻬﺪ وﺟﻮد ﻋﻴﺴﻲ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻛﺴﻲ ﻫﺮﮔﺰ ﻛﻪ ﺑﭙﺬﻳﺮﻧﺪ ﺑﺎﻳﺪ اﺳﺖ ﻧﺪاﺷﺘﻪ. داد ﺗﻐﻴﻴﺮ را ﺗﺎرﻳﺦ ﻣﺴﻴﺮ او. . . درﻳﺎﻓﺖ ﺑﺮاي راﻳﮕﺎن ﺑﮕﻴﺮﻳﺪ ﺗﻤﺎس ﻣﺎﻫﻨﺎﻣﻪ دﻓﺘﺮ ﺑﺎ ﻓﻴﻠﻢ اﻳﻦThe Change Paper P.O Box 371043 Reseda, CA 91337 USA ﺷﻤﺎرة اول ﺳﺎل9 ﺟﻮﻻي2006 ﺗﻴﺮ، 1385 اﻳﻨﺘﺮﻧﺘﻲ آدرس روي ﺑﺮ ﺗﻮاﻧﻴﺪ ﻣﻲ را ﺗﺒﺪﻳﻞ ﻣﺎﻫﻨﺎﻣﺔwww.Iranforchrist.com ﻓﺮﻣﺎﻳﻴﺪ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ. ﺑﻔﺮﺳﺘﻴﺪ ﻣﺎ ﺑﺮاي را ﺧﻮد ﻧﻈﺮات ﺗﻮاﻧﻴﺪ ﻣﻲ ﺷﻤﺎ ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ: [email protected] Farsi Praise Ministries ﺧﺪﻣﺎﺗﻲ ﺳﺎزﻣﺎن ﻛﻨﺪ ﻣﻲ ﺗﻘﺪﻳﻢ ﻋﻼﻗﻤﻨﺪان ﻛﻠﻴﺔ ﺑﻪ را دﻳﮕﺮي ﺟﺪﻳﺪ آﻟﺒﻮم: (Encounter) ﻣﻼﻗﺎت ﺗﻮﺳﻂ ﭘﺮﺳﺘﺶ اﻧﺼﺎري ﻓﺮﻳﺒﺮز ﺑﻬﺎ10 دﻻر ﺑﻪ آن ﺧﺮﻳﺪ ﻳﺎ و آﻟﺒﻮم اﻳﻦ آﻫﻨﮕﻬﺎي ﺷﻨﻴﺪن ﺑﺮايً ﻟﻄﻔﺎwww.farsipraise.com ﺳﺎﻳﺖ ﻳﺎ وiTunes ﻓﺮﻣﺎﻳﻴﺪ ﻣﺮاﺟﻌﻪFarsi Praise Ministries, Inc. is proud to present yet another new Farsi Christian worship CD: Encounter (Molaghaat) with Fariborz Ansari as lead worshiper. This is an “Enhanced CD” which contains the lyrics and chords for all the songs. Price: $10 To preview the songs or to purchase, go to iTunes or visit: www.farsipraise.com July 2006 ﺗﻴﺮ/ ﻣﺮداد1385 Sun Mon Tue Wed Thu Fri Sat 30 8 31 9 1 10 2 11 3 12 4 13 5 14 6 15 7 16 8 17 9 18 10 19 11 20 12 21 13 22 14 23 15 24 16 25 17 26 18 27 19 28 20 29 21 30 22 31 23 1 24 2 25 3 26 4 27 5 28 6 29 7 ﺑﺎ ﺗﺒﺪﻳﻞ ﻣﺎﻫﻨﺎﻣﻪ در ﺧﻮد ﺑﺎزرﮔﺎﻧﻲ آﮔﻬﻲ درج ﺟﻬﺖ ﺗﻠﻔﻦ ﺷﻤﺎره1525 - 522 ) 818 ( ﻓﺮﻣﺎﻳﻴﺪ ﺣﺎﺻﻞ ﺗﻤﺎس. ﻓﻮﺗﺒﺎﻟﻴﺴﺖ ﻫﺎي ﺧﺪاﺷﻨﺎس! ﺻﻔﺤﻪ در ﻣﻘﺎﻟﻪ اﻳﻦ ﻛﺎﻣﻞ ﺷﺮح4 ﺗﺒﺪﻳﻞ، ﻣﺎﻫﻨﺎﻣﻪ در آﮔﻬﻲ ﻗﺒﻮل ﻣﻬﻠﺖ ﺑﻴﺴﺘﻤﻴﻦ) 20 ( ﺑﺎﺷﺪ ﻣﻲ ﻣﺎه ﻫﺮ روز. ﺗﻤﺠﻴﺪ او اﺳﻢ ﺟﻼل ﺑﻪ را ﺧﺪاوﻧﺪ ﻧﻤﺎﻳﻴﺪ. زﻳﻨﺖ در را ﺧﺪاوﻧﺪ ﻛﻨﻴﺪ ﺳﺠﺪه ﻗﺪوﺳﻴﺖ. دﻋﺎي درﺧﻮاﺳﺖ ﻣﻬﻢ ﻣﺎ ﺑﺮاي ﺷﻤﺎ ﺑﺮاي را آن اﺳﺖ، ﻧﻤﺎﻳﻴﺪ ارﺳﺎل ﻣﺎ. را ﺧﻮد آﻳﻨﺪة ﺑﻴﻨﻴﺪ؟ ﻣﻲ ﭼﮕﻮﻧﻪ آﻳﻨﺪة ﺑﺎرة در آﻳﺎ ﻫﺴﺘﻴﺪ؟ ﻧﮕﺮان ﺧﻮد را ﺧﻮد آﻳﻨﺪة ﺑﺴﭙﺎرﻳﺪ ﺧﺪا ﺑﻪ.

Upload: iran-for-christ-ministries

Post on 14-Mar-2016

234 views

Category:

Documents


5 download

DESCRIPTION

Tabdil is designed for Christians and non Christians, its informative while staying true to the Word of God. It's the product of Iran for Christ Ministries

TRANSCRIPT

Page 1: Tabdil Magazine, July 2006

كه هر يكشنبه شود از شما دعوت مي عصر در جلسات هفتگي 6 ساعت

. كليساي ايرانيان ارواين شركت فرماييد

براي كسب اطالعات بيشتر، لطفاً با اين : تلفن تماس حاصل فرماييد

1020 - 831) 949(

Persian Christian Church : نشاني كليسا Pacific Church of Irvine,

15 Orangetree Lane Irvine, CA 92618

اطالعيه سازمان خدماتي ايران براي مسيح برنامه تلويزيوني : رساند با خوشحالي و مسرت به اطالع عموم مي

هم اكنون، هر دوشنبه و چهارشنبه هر هفته سيماي مسيح www.Mohabat.tvآدرس اينترنتي. درتلويزيون محبت

و درخاورميانه، اروپا و ايران بر روي ماهواره براي اطالعات بيشتر

با شماره تلفن ماهنامه تبديل1525- 522) 818 (

. تماس حاصل فرماييد

به نظر شما عيسي كيست؟

ترين شخص در تمام ادوار؟ برجسته

كسي كه نيكوترين كارها را براي بشريت انـجـام كرد، هرگز كسي زندگيكه مقدس داد شخصيتي

امروزه به هر كجاي دنـيـا . همانند او نزيسته است كه بروبد، با پيروان هر مذهبي كه صحبت نماييد،

چقدر نسبت به مذهب خويش اينكهنظر از صرف متعهد ميباشند، اگر چيزي درباره تاريخ بـدانـنـد، بايد بپذيرند كه هرگز كسي مانند عيسي وجود

. . . او مسير تاريخ را تغيير داد. نداشته است

اين فيلم با دفتر ماهنامه تماس بگيريد رايگانبراي دريافت

The Change Paper P.O Box 371043 Reseda, CA 91337 USA

1385، تير 2006 جوالي 9 سال اول شمارة

[email protected]: همچنين شما مي توانيد نظرات خود را براي ما بفرستيد. مطالعه فرماييد www.Iranforchrist.comماهنامة تبديل را مي توانيد بر روي آدرس اينترنتي

Farsi Praise Ministries سازمان خدماتي :آلبوم جديد ديگري را به كلية عالقمندان تقديم مي كند

(Encounter) مالقات دالر10 بها فريبرز انصاري پرستش توسط

لطفاً براي شنيدن آهنگهاي اين آلبوم و يا خريد آن به www.farsipraise.com و يا سايت iTunes

مراجعه فرماييد

Farsi Praise Ministries, Inc. is proud to present yet another new

Farsi Christian worship CD: Encounter (Molaghaat)

with Fariborz Ansari as lead worshiper. This is an “Enhanced CD” which contains

the lyrics and chords for all the songs. Price: $10

To preview the songs or to purchase, go to iTunes or visit: www.farsipraise.com

July 2006 1385مرداد / تير

Sun Mon Tue Wed Thu Fri Sat

30

8 31

9

1

10 2

11 3

12 4

13 5

14 6

15

7

16 8

17 9

18 10

19 11

20 12

21 13

22 14

23 15

24 16

25 17

26 18 27

19

28 20

29

21

30 22 31

23

1 24

2 25

3 26

4 27

5 28

6 29

7

جهت درج آگهي بازرگاني خود در ماهنامه تبديل با .تماس حاصل فرماييد) 818 (522-1525شماره تلفن

هاي فوتباليست !خداشناس

4شرح كامل اين مقاله در صفحه

مهلت قبول آگهي در ماهنامه تبديل، .روز هر ماه مي باشد) 20(بيستمين

خداوند را به جالل اسم او تمجيد خداوند را در زينت . نماييد

. قدوسيت سجده كنيد

درخواست دعاي شما براي ما مهم

است، آن را براي . ما ارسال نماييد

آيندة خود را چگونه مي بينيد؟

آيا در بارة آيندة خود نگران هستيد؟

آيندة خود را .به خدا بسپاريد

Page 2: Tabdil Magazine, July 2006

انديشة زيستن براي خداي تجربه آسمان و زمين خالق

اما سؤال اينجاست؛ . شيرين و ملموسي استآيا اين موضوع چقدر مهم و تأثيرگذار در

اين آشفته باشد؟ آيا در آدميان مي زندگي مابراي داشتن روزگار، ما نيازي هياهوي و بازار

رابطه با خدا داريم؟ خوب است كه جواب در . اين سؤال را از خود كالم خدا دريابيم

كتاب پيدايش فصل اول، آيه بيست و هفت خدا ما را بصورت خود خوانيم كه مي

آري ما بصورت خدا و براي او ... آفريدايم و اين موضوع بيانگر اينست آفريده شده

كه ماست كه تنها با حضور خدا در زندگيكامل خواهيم شخصيتهويت و ما داراي

او نياز اصلي و حقيقي . او صانع ماست . بودخواننده گرامي، اگر . باشد هر يك از ما مي

در زندگي خود احساس عدم امنيت و عدم كنيد؛ اگر بدنبال شادي واقعي آرامش مي

هستيد؛ از خدا دعوت كنيد تا وارد قلب شما شما خودش شيرين و ملموس حضور با شده،

بدينوسيله رابطه خود را با خدا . را پر سازد برخوردار واقعي زندگي از و سازيد مستحكم

ضمناً ما و همكارانمان با كمال افتخار . شويددر صورت . در خدمت شما عزيزان مي باشيم

. نياز با ما تماس حاصل فرماييد الناتان باغستاني

2006آنجلس جوالي لس

چـيـسـت؟ يافتن روح القدس در كتـابـمـقـدس

زماني كه مردم بعد از شنيدن بشارت به نزد پـطـرس و پطـرس برادران حال چه كنيم؟ : رسوالن آمدند وگفتند

توبه كنيد و هر يك از شما به اسم عيسي : بديشان گفت عـطـاي مسيح به جهت آمرزش گناهان تعميد گيريـد و

ادامـه در او ؛38: 2 اعـمـال روح القدس را خواهيد يـافـت زيرا كه اين وعده است براي شما و فـرزنـدان : ميگويد

شما و همه آناني كه دورند يعني هركه خداوند خـداي خداوند ما عيسي مسيح در ايـن . 39آيه ، ما او را بخواند

كسي كه به من ايمان بياورد، : خصوص چنين مي گويد چنانكه كتاب مي گويد، از بطن او نهرهاي آب زنـده

روح كه هر كه اما اين را گفت درباره جاري خواهد شد بـراي 39 -38: 7يوحنا .. به او ايمان آرد اورا خواهد يافت

بايد به سه نكته مهم توجـه شخص هر يافتن روح القدس خـداونـدي ايـمـان بـه : ايمـان : كند

بـخـش او بـر عمل نجات مسيح و

توسط مرگ وي بر و پيروزي صليب

مردگان، شرط اول و اساسي از قيامــه ــرخــورداري از عــطــي ــراي ب ب

بدون ايمان بـه . روح القدس است اينكه مسـيـح بـراي گـنـاهـان مـا

مصلوب شد و بعد از سه روز از مرگ قيام كـرد هـيـچ واژه توبه در : توبه. كس نميتواند از روح القدس پر شود

يـعـنـي بـايـد هـر . كتابمقدس به معني بازگشت اسـت شخص كه خداوند او را با مسيح آشنا ميكند از تمـامـي اعمال كج و مخالف با اراده خدا دست كشيده و بسوي خدا بازگشت نمايد و زندگي خود را به خـدا تـقـديـم

كه در توبه انسان خـويشـتـن را بايد بخاطر داشت . كنداعتراف عمليِ ايمان ميباشد در واقع : تعميد. انكار ميكند

كند كـه در تعميد، شخص بصورت عملي اعتراف مي عـمـل . دانـد خود را سهيم در مرگ و قيام مسـيـح مـي

اعـتـراف يـك تعميد يك عمل تشريفاتي نيست بـلـكـه سـه قـدم ايـن اگـر . عملي و نشانه اطاعت نيز مي بـاشـد

هر شخص انجام زندگي بصورت كتاب مقدسي در

ايمانداراني كه طـالـب . بشود، آنها شاهدان مسيح خواهند شد

. يافتن اين وعده هستند بايد دائماً در دعاها مـواظـب بـاشـنـد همانطور كه پيشتر اشاره شد كليسايي ميتواند در انتظار حضور ملموس خدا به واسطه روح القدس باشد كه در آن يكدلـي و

يكدلي زماني ميسر ميشود كـه بـه . مراقبت در دعا حاكم باشد زيـرا قـدرت . كند آزاد هايمان از منيت خدا اجازه دهيم، ما را

كـالم . روح در زمان اتحاد بدن مسيح يعني كليسا تجلي مييابـد از شما استدعا دارم كه به شايستگـي : ميگويد در اين باره چنين

كـمـال بـا . كه به آن خوانده شده ايد، رفتار كنـيـد آن دعوتي فروتني و تواضع و حلم، و متحمل يكديگر در محبت باشيد و

. كنيد كه يگانگي روح را در رشته سالمتي نگـاه داريـد سعيايـد در يك جسد هست و يك روح، چنانكه نيز دعوت شده

تعميد روح الـقـدس 4الي1: 4افسسيان . يك اميد دعوت خويش يك تجربه مافوق الطبيعه است كه هر ايمانداري براي ايـنـكـه

بايد تجربه مي بتواند شاهد مسيح باشد كند و به اين خاطر در خيلي مواقع بـا خود نشانه هاي غير طبيعي به هـمـراه

تعميد روح القدس ما را به بـدن . داردكالم خدا در اين . زند مسيح پيوند مي

زيرا كه جميـع مـا بـه : گويد باره مي . . . يك روح در يك بدن تعميد يافتيم

درآب كتابمقدسيكه ايماندار به صورت وقتي 13: 12اول قرنتيان اعـتـراف خـدا بـه گـيـرد و بنام خداوند عيسي مسيح تعميد مي

جـواب در را پذيرفته است و خداوند نـيـز جديد كه عهد ميكندروح القـدس . تعميد ميدهد روح القدس اين عمل شخص را به

كرده، ما را به جميع روح راستي است و زمانيكه در ما زندگي هاي كالم هدايت ميكند و ما را در مسير راسـتـي خـدا راستي

در را سـكـوت روح الـقـدس تعمـيـد . 13: 16يوحنا حفظ ميكند، ميشود تا ما نيز با پولـس زندگي ايمانداران مي شكند و باعث

چونكه قـوت ندارم انجيل مسيح عار از كه زيرا: هم صدا شويم 16: 1روميان ... آورد مي ايمان كه كس هر ، براي نجات خداست

كند اگـر مـرگ درد، رنج و زحمت ما را به يكديگر نزديك مي ولي اگر . انتهاي همه چيز باشد زندگي نبايد پر از درد و رنج باشد

آنـگـاه رسـانـد، مـي مرگ تنها دريچه ايست كه ما را به ابـديـت كشـف خوشبخترين افراد كساني هستند كه در نتيجه درد و رنـج

آنانيكـه دردهـاي . اند كه اين زندگي انتهاي همه چيز نيست كردهاند، هـيـچ اند و حيات ابدي را درخدا شناخته خود را درك كرده

اند تا فقر، گرسنـگـي و آنان اجازه داده . اند چيز را از دست نداده آنان اين گفـتـه . ناراحتي ايشان را به خداوند و ابديت نزديك كند

خوشا بـحـال فـقـيـران در : گويد مسيح را درك كرده اند كه مي .روح، زيرا ايشان پادشاهي آسمان را خواهند ديد

2صفحة ماهنامة تبديل

ماهنامة تبديل The Change

الناتان باغستاني : سردبير و مدير مسئول سازمان خدماتي ايران براي مسيح: ناشر

[email protected] www.Iranforchrist.com

818. 522. 1525

Iran for Christ ministries

P. O. Box 371043 Reseda CA, 91337 USA

. ا ين ماهنامه حق دارد كه مقاالت و آگهي ها را چاپ كرده و يا رد كند We have the right to refuse publishing.

حمايت مالي شما از ماهنامة تبديل. باعث رشد آن خواهد شد

آيا مايل به دريافت كتاب مقدس

به زبان فارسي هستيد؟ لطفاً با دفتر .ماهنامه تماس بگيريد

Tel_ 818. 522.1525 [email protected]

شرط

www.ArmeniaforChrist.com

Page 3: Tabdil Magazine, July 2006

. چهار بچه بودند كه اسم آنها، پيتر، سوزان، ادموند و لوسي بود. بود يكي نبود چون هواپيماهاي دشمن، لنـدن را . دهد اين داستان در زمان جنگ براي آنها رخ مي

استاد پير در وسط انگلستان در . بمباران ميكردند، آنها به خانه استاد پيري راهي شدند ترين كيلومتر و تا نزديك 15آهن ترين ايستگاه راه جايي زندگي ميكرد كه تا نزديك

جلدي 7اين جمالت آغازين اولين كتاب از مجموعه . كيلومتر فاصله داشت 3پستخانهنويسنده انگليسي ) لوئيس. اس. معروف به سي ( كاليو لوئيس اثر نارنياو مشهور ماجراهاي

. دارد پا قرصي در سطح بين الملـلـي و طرفداران پر هري پاتر است كه مثل داستانهاي يكي از داستانهايي است كه در چند دهة اخير بعنوان ادبيـات خـالق نارنياماجراهاي

. اس. سـي . آيند شناخته ميشوند و در شمار داستانهاي كالسيك انگليسي بحساب مي . مجموعه اين داستانها را در طول دوران بعد از جنگ جهاني دوم نوشته است لوئيس

كرسياست و تدريس ميكردهآكسفورددانشگاه در معتقد بوده است ومسيحياو يك قرون وسطي و رنسـانـس بـه او تـعـلـق

او هم پژوهشگر و در آن دانشگاه . داشترنسـانـس و در باره ادبيات قرون وسـطـي

منتشركرده، و در زمينه مسيحيت صاحب بـه لوئيس. نظري چيره دست بوده است

اهـمـيـت و انديشيد دنياي بعدي بسيار مي كه راجع بـه پـرفسـور مقاالتيدر . داد مي

انـد، اشـاره و داستانهايش نوشتـه لوئيس تصويريسالگي 16در كه نخستين بار شده

او به چيزي شبيه آدم . از داستانش را ديد كه پاها و شاخهايش بـه بـز فاناين . نهاد فانآن را و حيوان فكر ميكرد كه بعدها نام

گردني دورگردنش انداخته و در جـنـگـل قـدم شبيه است چتري بدست دارد و شال چند اين ايـده كرد و هر اهميت پيدا لوئيس براي نارنيابدين ترتيب ماجراهاي . زند مي

آن سال داشـت 52كه يعني موقعي1950بود اما تا سال به ذهنش رسيده1914در سال

از و شايد فكر ميكرد براي نوشتن چنين داستاني بايد بيشتر از ايـن بـدانـد . را ننوشت ها و اسطوره هايي كه در باره رودرروئي خير و شر هستنـد سـر درآورده همه افسانه

شير عظيم و اصالن،هاي داستان كه آدم هم نيست، يكي از مهمترين شخصيت . باشد. ايستد جادوگر مي كه نماد خوبيهاست و روبروي مظهر شر يعني دوست داشتني است

اي تركي است و به معناي شيـر بـيـشـه كلمه اصالنيك توضيح ساده اين است كه او بخشي از ويژگيهاي شخصيت مسيح را هم به اصالن بخشيد و اين كه او را . ميباشد

و . از دنيا رفـت 1960لوئيس در سال. ) صليب و قيام مسيح ( شود كشند و بعد زنده مي مي سال طرفداران اينگونه فيلمها اقدام به ساخت اين فيـلـم 40حال بعد از گذشت حدود

باشدكه درگذشته فيلمهاي ديـگـري مياندرو آدامسن كارگردان اين فيلم . اند كرده باعث شده است تا اثر گـرم و آدامسنعدم تجربه . بوده است شركهمانند كارتن

جذاب لوئيس تبديل به فيلمي بي حس و حال و با بازيهاي سطحي و مصنوعي بـدل . هاي ويژه كامپيوتري قابل تحمل گرديده است گردد كه تنها جلوه

يكي

كتابي دارد بـنـام خادم و نويسندة چيني واچمن ني

اين كتاب زنـدگـي نـرمـال و نرمال مسيحي زندگيطبيعي يك ايماندار به مسيح را از زواياي روحـانـي و

دهد؛كه چگـونـه مـي كالم خدا مورد بررسي قرار مي

شود يك زندگي نرمال و طبيعي را در مسيح آغاز نمود و اين رونـد را ادامـه آن كتاب درج شده بـاشـد ولـي البته سوژة مورد نظر مطلبي نيست كه در . داد

تواند در زندگي روحاني ايماندار نقش بسزايي ايفا نمايـد، اساساً اين سوژه مي حسـب بر ؟آيا هميشه ايد نخنديدهدل ته واقعاً از چه مدت است كه : سؤال اينست

اكـثـر خنديد؟ شـايـد كنيد، مي كه دريافت مي بركتهايي حسب يا بر تصادف و داريـد مـانـنـد اما چـون روزه ؛ انجيل متي را حفظ هستيد 6 فصل 16شما آيه

آيا نقل قـول . دهند زيرا كه صورت خويش را تغيير مي رياكاران ترشرو مباشيد يـاد را بـه گويم شاد بـاشـيـد؛ شاد باشيد باز هم مي معروف پولس در فيليپيان،

اي جـدي و كنيم كه زندگي با مسيح توأم با قيافه گاهي ما فكر مي . آوريد ميمحبوبـتـريـن عـرفـا افتم كه از مي هوتيبياد يك عارف ژاپني بنام . بسته است

در طول زندگي عارفانه خويش حتي يـك هوتيژاپن است، مشهور است كه و كرد كه خود را شناخت شروع به خنديدن كلمه هم به زبان نياورد و از زماني

مـيـخـنـديـد خندي؟ هوتي در حاليكه فقط پرسيد چرا مي هرگاه كسي از او مي جمـع او دور مردم. ميگذاشت سر ها و شهرها را يكي پس ديگري پشت دهكده

و سـرايـت هـم ديـگـران او به به تدريج خنده . . . . ميخنديد همچنان او و شدند ميهـمـه نـهـايـت در افـتـادنـد از ديگري به خنـده مـي يكي پس اشخاص حاضر

خـل گفتند مسخره است اين مرد دانستند چرا؟ به خود مي ميخنديدند ولي نمي را ها و شهر همه دهكدههوتيچل است اصالً ما چرا ميخنديم؟ به اين ترتيب و

آنجا از سرشار از ديگري پشت سر ميگذاشت و به شهري كه ميرسيد پس يكي آن و داد انجام مـي كار يك سال تنها45او مدت . ساخت از خنده و شادي مي

....8ادامه در صفحه كه در ژاپن از هيچكس را هم خنديدن بود جالب است

اي حبيبان، يكديگر را محبت بنمائيم زيـرا كه محبت از خداست و هـر كـه مـحـبـت

را نمايد از خدا مولود شده است و خـدا مي ، خدا نمايد نميمحبت كه كسي شناسد، و مي

8 و 7: 4رساله اول يوحنا . شناسد زيرا خدا محبت است را نمي

2006 شمارة هشتم، ژوئن 3صفحة

P O Box 371043 Reseda, CA 91337 USA

پورپشنگ مهران

زيرا اين چيزي است كه . آيا عاشق زندگي نيستيد؟ پس زمان را تلف نكنيد نجامين فرانكلينب .آن ساخته شده است زندگي از

Page 4: Tabdil Magazine, July 2006

واقعاً بـاور : گويد مي تيمكه فرزند خدا هستم دارم

و او به من براي همه چيز، خصـوص در مـيـدان به

. بـخـشـد مـي قوت فوتبال، وقتي. كنم خدا تقديم مي به را اگر هم پيروز شوم آن

آوري آن را افسـانـه مي بدست كه كوچكي موفقيت گـاهـي . شوي كنند و ناگهان تبديل به قهرمان مي مينه، اما اين داسـتـان گاه رود و مي عالي پيش چيز همه

. زندگي همه است و نه فقط بازيكن منچستر يونايتـد شنـاسـنـدگـرچـه مردم هيچ كدام از بازيكنان را نمي

دانم كه خـدا در حـال شرايط دشواري دارم اما مي دهـد كـه مـا از اوگاه اجازه مي . امتحان من است

خوشبختي . ها رشد كنيم ها عبوركنيم تا درآن سختيمـن . ها و توان مالي من نيسـت من، شهرت، موفقيت

به آرامش، شادي، فيض و رحمت احتـيـاج دارم و . بـخـرد ها را براي مـن يك از آن تواند هيچ پول نمي .گيرند ها از خدا سرچشمه مي تمام اين

بـيـنـد خدا وقتي مي : ليمردم در وضعيت سخت

اند و نـهـايـت در تالش كـنـنـد، سعي خود را مي

مـن . شـود خشنـود مـي ايمان دارم كه خدا مـرا

وقتي جـوانـان و . براي بازي فوتبال فراخوانده است فهمند كه مسيـحـي بينند و مي نوجوانان بازي مرا مي لـي ؟ چرا خدا كيست : پرسند هستم، از خودشان مي

به خدا ايمان دارد؟ من هـيـچ وقـت بـه يونگ پييو كنـنـد اينكه مردم پس از مرگم چطور از من ياد مي

خواهند از من يـاد مي اما اميدوارم اگر . ام فكر نكرده چـه ايـمـانـدار ؛ كنند، يكبار ديگر به خدا بيانديشند

بعنوان بازيكن فوتبال، ايـن امـر . ايمان باشند، چه بي . بيش از هر چيز ديگر باعث شادي من خواهد شد

2002در سال : ميگويد ليشنيدم كه يونگ پييو مي

خيلي دربارة خدا صحبت او اولين كسي است . كند مي

كه به من كمك كرد به خدا و با من در مورد ،بياورمايمان

به . عيسي مسيح صحبت كرد . همين جهت خيلي برايش ارزش قائلم

.... 9ادامه در صفحه

4صفحة ماهنامة تبديل

Tel_ 818. 522.1525 [email protected]

يكي

او زندگي .بود گرفته جسم باكره مريم رحم در و آمده عيسي تاوان و . سراسر پاك و مبرا از هرگونه گناه بودخون مقدس او . كفارة گناهان بشر را بر صليب پرداخت

زيرا گناه در نظر خدا بقدري . شد تا آمرزش يابيم ريختهبايستي زشت و نفرت انگيز است، كه براي رفع آن مي

آن بهاي سنگين هماناً خون . پرداخت شودسنگينيبهاي او بخاطرگناهان ما مرد ولي روز . مسيح بود پاك عيساي

سوم از قبر برخاست و با بدني جاوداني به آسمان به عيسي اكنون زنده است و مي . حضور خدا صعود كرد

. خواهد به قلب شما بيايد وگناهانتان را بيامرزد و پاك سازداگر كسي صداي . هان بر در ايستاده ميكوبم: او مي فرمايد

مرا بشنود و در به رويم بگشايد، به درون خواهم آمد و با او ) 20 : 3مكاشفه ( .همسفره خواهم شد و او با من

كشيش داود توماس

تيم هوارد

يونگ پييو لي

English Service, Sundays 11am Farsi Service, Sunday 3pm

21300 Califa St, Woodland Hills CA, 91367

TEL: 818.522.1525

سو چون لي

اگر

ابديت تا تبديل زندگي در مسيح، آغازي نو

نفرآسيايي، 57 نفر باشند؛ 100همه جمعيت زمين آمريـكـايـي در نفر 6 نفر آفريقايي و 8 نفر اروپايي، 21

70پـوسـت و سفيد نفر30 مرد، 48 زن و 52اين صورت 70 نفر مسيـحـي و 30محتمالً،. رنگين پوست هستند نفر

نـفـر 6بنابرتحقيقات انجام شده، . باشند نفر مسيحي نمي كل ثروت دنيا را دارند كه از آمريكـاي شـمـالـي % 59

80 در عـصر امـروز؛ . هستندكامل زندگي ميكنند؛ فقر در نفر

نفـر 50كه در اين صورت . مرد خواهنداز سوء تغذيه

دارند، خواندنسواد نفر70فقط نفر 1تحصيالت عالي و نفر 1

دارا خود را شخصي كامپيوترجنگ در را خويشاونديهرگز مرگ : شما اگر. باشد مي

و شكنـجـه هنوز اگر ،نبوده ايد ايد، اگر هرگز برده نديده

تر خوشبخت ميليون نفر 500بدانيد كه از نشده ايد، آزار

را يخـچـال و پـوشـاكـتـان را درخوراكتاناگر . هستيدداريد، اگر سقفي باالي سرتان و جايي دركمد نگاه مي

كل جمعيت دنيا ثروتمندتر % 57براي خواب داريد، از .بنابراين خدا را شكرگزار باشيد. هستيد

كه شخص از بزرگترين نعمتهاي زندگي اينست ما معموالً پس از . است آمرزيده شده بداندكه گناهانش

وقتي از . خوانيم مي خدا بيامرز فوت اشخاص، آنها را آمرزيده شده گناهانتـان كه دانيد آيا مي: پرسيم مردم مي

دانم، نمي من: دهند جواب مي عموماً آنها ؟خير يا است .اند نكرده گناهي كه هم ادعا ميكنند بعضيداند خدا مي

از جالل و اند كرده گناه همه :ميگويدانجيل در كالم خدا در مقابل پاكـي . ) 23 : 3رساله روميان ( آيند خدا كوتاه مي

كسي . گناه نيست كامالً بي و قدوسيت خدا هيچ انساني پس . خداي قدوس بايستد گناهانش در مقابل با نميتواندكه زيبايي رويداد در سؤال را پاسخ اين چيست؟ ما چاره

خـبـر . يابـيـم دوم آمده است مي مرقس فصل در انجيل اي كه طولي نكشيد، خانه در شهر پيچيد و ورود عيسي

در آن بـود عيسي. شد پر جمعيت از

حتــي كه بطوري نيز جاي خانه بيرون

در . نبود ايستـادنآن حال، او پيام خدا را بــراي

. بيان ميكرد مردم در آن هنگـام

راه از جمـعي مردي رسيدند، و

امـا . آوردند ميكردند، پيش حمل نفر كه چهار مفلوج را عيسي بياورند، را نزد بسبب ازدحام جمعيت نتوانستنداو

سقف باالي سرعيسـي همين جهت شروع به برداشتن بهآن كه مفلوج بر را تشكي سقف، ازگشودن پس . كردند

چون عيسي ايمان . پايين فرستادند خوابيده بود، با طناب گـنـاهـانـت اي فـرزنـد، ” : را گفت را ديد، مفلوج آنها

آنجا كه از علماي دين درآن حال برخي “ . آمرزيده شد چرا اين مـرد چـنـيـن ” : انديشيدندخود بودند، با نشسته

زيرا چه كسي ! آورد؟ اين كفر است سخني بر زبان مي عيسي در دم، در “ ؟تواند گناهان را بيامرزد جز خدا مي

انديشند و بـه كه آنها با خود چه مي روح خود دريافت انـديشـيـد؟ مـي چرا در دل خود چنين ” : گفت ايشان

گفتن كدام جمله به اين مفلوج آسانتر اسـت، ايـنـكـه برخيز و تخت خـود ” يا اينكه “ گناهانت آمرزيده شد ”

حال تا بدانيد كه پسر انسان ؟ “ برو ات را بردار و به خانه :گفت به مفلوج“ گناهان است بر زمين قادر به آمرزش

خـانـه را بردار و به خودتشكگويم، برخيز، به تو مي” درنگ تشك خـود را و بي برخاست مرد آن“ ! برو خود

. رفـت برداشت و در برابر چشمان همه از آنجا بـيـرون : گـفـتـنـد كـنـان را تمجـيـد خدا و شدند شگفت در همه

مسيح حق داشـت . “ هرگز چنين چيزي نديده بوديم ” او ازآسمان. داشت الهي گناه را بيامرزد زيرا او منشاء

Page 5: Tabdil Magazine, July 2006

نيك من . هميشه و در هر راهي... زندگي به سمت مستقيم و راست پيش برو هيچ دست بدون! دنيا در هزاران قلب لمس هستم براي خداوند شاهد. هستمژوويسك

كه پزشكان هيچ تجربه پزشكي براي اين نقص مادرزادي و پا متولد شدم در حاليهر . كنيد با موانع و چالشهاي بسياري روبرو بوده ام نداشتند، همانطوركه تصور مي

در شمارش دردها و . شويد، با مسرت رفتاركنيد زمان با ناماليمات متعدد مواجه ميسختيهايم آيا جايي براي شادي و مسرت ميماند؟ پدر و مادرم مسيحي بودند و حتي

در هر صورت، . آنها اين آيه را خوب مي شناختند.... كليسايمان بود پدرم، كشيشتنها كلماتي ! خداوندا شَكرتجملة ) استراليا(ملبورن در 1982 دسامبر 4صبح روز پزشكان ! شد متولد دست و پا آنها بدون اولين فرزند پسر. آنها شنيد توان از بود كه مي

اين دال بر دليل پزشكي هيچ حال تا به!! حيرت بودند نداشتند، در اينكه هيچ پاسخي از، برادر و خواهري دارد كه مانند هر نوزاد نيك در حال حاضر . تراژدي وجود ندارد

خوردند و تمام عالم مسيحيت از تولد من افسوس مي. اند معمولي ديگر بدنيا آمدهاگر خداوند، خداي عشق : پرسيد هركسي مي. والدينم بسيارگيج و مبهوت بودند

بايست اجازه دهد تا چنين اتفاق بدي براي اينگونه مسيحيان است، پس چرا او مي؟ پدرم تصور ميكرد من براي ساليان طوالني زنده نخواهم تقديم شده صورت گيرد

داد كه من يك نوزاد كامالً سالم هستم تنها با نقص ماند ، ولي آزمايشها نشان ميهمانطوركه قابل درك است، والدين من نگراني عميق و ترس . عضودست و پا

. اند كه من درآينده به دنبال خواهم داشت را داشته آشكاري از آن نوع زندگيخداوند به آنها استقامت، دانش، و شجاعت در سالهاي اول زندگي و سپس وقتي كه

قانون استراليا به دليل . كرده بود آنقدر بزرگ شدم كه بتوانم به مدرسه بروم عطاكرد اي خداوند معجزه. داد معلوليت جسماني، اجازه رفتن به مدرسه عمومي را نمي

. دهد و قدرتي به مادرم داد تا در برابرآن قانون مبارزه كرده، و سرانجام آن را تغييررفتن به مدرسه را دوست داشتم و تمام تالشم اين بودكه مانند هر فرد عادي زندگي

كه به دليل تفاوت فيزيكي ولي اين مربوط به سالهاي اوليه مدرسه بود تا زماني. كنمعادت كردن به آن . با احساس طرد شدگي و غير طبيعي بودن مواجه نشده بودم

ارزشهايم و نگرشها رشد به شروع والدينم، حمايت با اما بود، مشكل برايم شرايط بسيار

من بر اين مسئله . بردار بسيار مفيد بود كردم كه براي روبرو شدن با موقعيتهاي چالشبارها . واقف بودم كه تفاوت دارم و ليكن از سوي ديگر من شبيه هر فرد ديگر بودم

توانستم به مدرسه برم، اتفاق افتاد كه من احساس حقارت داشتم بطوري كه نمي.... 7ادامه در صفحه . هاي منفي آنها روبرو شوم فقط به اين دليل كه قادر نبودم با توجه

ر د

براساس تحقيقات سازمان جهاني بهداشت، استعمال سيگار و دخانيات موجب ضعف سيستم ايمني بدن مي شود، افراد سيگاري بيش از غير سيگاريها مستعد ابتال به انواع التهابهاي پوستي، ريزش مو،

همچنين. دستها هستند و صورت، سر جوشهاي پوستي روي زخم دردهان و ايجادپوست، تحليل هاي منعطف كننده استعمال دخانيات باعث از بين رفتن پروتئين

شودكه موجب ظهور كردن جريان خون در عروق پوستي مي ، محدودآ ويتاميندر اطراف لبها روي پوست به خصوص زود هنگام چين و چروك در صورت و

بر اساس همين تحقيقات افراد سيگاري زودتر با مشكالت . شود و چشمها ميكاهش شنوايي، عفونت گوش مياني و التهاب

استعمال دخانيات . هاي مغز مواجه هستند پردهآمدن اختالالتي در همچنين باعث به وجود

شيمي دهان ايجاد جرم روي دندانها، زرد شدن، فاسد شدن دندانها و كاهش قابل توجه

استعمال . شود زمان از دست دادن دندانها ميدخانيات عامل تورم غير طبيعي ريه در افراد سيگاري است و همين امر با توجه

هاي مزمن، افزايش چرك در ريه، سرفهبرونشيت به كاهش ظرفيت ريه موجب قطران موجود در دود سيگار بر اثر استعمال . شود و مشكل در تنفس مي دردناك

مستمر دخانيات بر روي انگشتان و ناخنها جمع شده و باعث تغيير رنگ آنها به تغيير تواند موجب ميهمچنيناستعمال دخانيات . شود اي مايل به زرد مي قهوهمعلول و نوزاد تولد نهايت در شودكه اي ان ديوصدمه واردكردن به شكل

. ناقص الخلقه را در پي دارد

.ماهنامه تبديل در سراسرآمريكا خواننده دارد، آگهي بازرگاني خود را بدينوسيله به اطالع همگان برسانيد

5صفحة 2006 شمارة هشتم، ژوئن

P O Box 371043 Reseda, CA 91337 USA

زيانهاي مصرف سيگار

به كجا گريزم از تو، .كند ربايدم و مرا رها مي وقتي همه جا عطري از ملكوت نگاهت مي

در جغرافياي گم شده فراموشي جايي كه ديگر ديوارهاي محدود كننده

آبرو هاي بسته بي همان پنجره دوزم شان مي كه هر روز چشم تمنا به سخاوت خفته

كنند هاي قرمز قالي انكار نمي سماع حضورت را بر گل هر كجا روم،

پيچيده درهاي هوي رقصنده آسمان در دايره اي بسته اي؟ چگونه.... رسم باز از تو به تو مي

!ام، اي پدر؟ چگونه به اعماق مي بري اي هاي داالن وار افسانه به آن سوي سپيد راه

آغاز سرزميني بي انتها هاي بي حادثه شورانگيز و پروازي بر فراز قله اي گو شده قصه.... گويي با روحم سخن مي

كشي هايم را در قصرآغوشت در بر مي ترس و پشت پرچين پروانه ها دهي پرواز را با حيراني دستي مي

داني از غرور محراب مقدس گذشته است كه مي اي، به كجا گريزم از تو جز خود، كه هر جا روم؟ از كجا آمده

.برم از تو به تو پناه مي

Page 6: Tabdil Magazine, July 2006

صدا مرا هدايت اي كرد كه بدنبال ستاره

درخشان به سرزمين فلسطين بروم و آن طفل . را بيابم و پرستش كنم

وقتي به اورشليم رسيم، ديدم كه دو نفر ديگر

اند و هم، از يونان و هند، همان رؤياي آسماني را ديدهما او را در شهر . اند براي پرستش پادشاه نوزاد آمده

. كرديم پرستش را او و يافتيم محقر اصطبلي در لحم، بيت با شنيدن اين ماجراي حيرت انگيز به هيجانهور بن

تحقق بزودي رؤياهايش تمام كرد مي احساس .بود آمدهخواهد يافت و اين پادشاه موعود قدرت روم را در هم خواهد شكست و انتقام او و تمام مظلومين را خواهد

ما به : سخن خود را ادامه داد و گفت بالتازار . گرفتهدايت آن نداي آسماني، با شتاب محل را ترك

، پادشاه هيروديس كرديم چون به ما گفته شد كه من . سنگدل وقت، قصد كشتن ما را دارد

بر سر راه خودم، آن زمان، نزد همين اما اكنون . شيخ بزرگوار پناه گرفتم

مردي االن طفل كه دانم مي چون ام برگشتهاست بالغ و حتماً بزودي رسالت خود را

او همين االن مثل همه . آغاز خواهد كرداما . ما غروب خورشيد را نگاه ميكند

رازي كه بر همه يهوديان پوشيده است، پادشاهان ساير مانند او پادشاهي كه اينست

او ظهور نخواهد كرد تا . نخواهد بودقدرت روم را درهم بشكند، بلكه خواهد آمد تا قدرت كينه و نفرت و انتقام را درهم خواهد شكست و

كامالً هور بن ذهن ...كرد خواهد استوار دلها بر را محبتدلش در اميد اي لحظه براي .بود انتقام تشنه او .بود مغشوشاز را مظلومين انتقام خدا كه برد گمان و بود شده روشن

هاي گفته اما .گرفت خواهد رومي ظالمين و اشغالگران. با آنچه كه او فكر مي كرد، تفاوت داشت بالتازار

او قادر نبود ! محبت بجاي كينه و بخشش بجاي انتقام او راه خود را انتخاب . اين را درك كند و بپذيرد

ميدان مسابقه، فرصت در يك هفته ديگر، او. كرده بودخواهد داشت كه عهدهاي خود را در مورد انتقام از

. او را خود را انتخاب كرده بود. تحقق بخشد مساالپس از صرف صبحانه، به چادر هور بن صبح روز بعد،

. بود رسيده فرا اسبها آزمايش لحظه .رفت ايلدريم شيخقصد داشت براي اولين بار، قابليت اسبهاي هور بن

شيخ را كه اينقدر تعريفشان را شنيده بود، آزمايش هور، كه از ديدن آنها به هيجان به درخواست بن. كند

اجازه بده خودم آنها را يراق : آمده بود، به شيخ گفتخواهم با آنها مي. خواهد با آنها تنها باشم دلم مي. كنم

. صحبت كنم و آشنا شـوم بعضي اسبها شجاع و نتـرس ! هستند و بعضي خـجـالـتـي

هـمـيـن االن : شيخ گـفـت ارابـه را بـرايـت مي گويم

: گـفـت هور بن . آماده كنند امروز با ارابه تمرين نخواهم

زيـن را آن . بجاي ارابه، اسب ديگري به مـن بـده . كردرا هـور بـن خدمتكاران بدون اينـكـه قصـد . خواهم كرد

اسـب زا چـهـار هور بن. بدانند، دستور او را اجرا كردند . اي آنها را به يكديگر متصل ساخت يراق كرد و با تسمه

سوار هور بن كه لحظاتي بعد، شيخ و خدمتكارانش ديدند كـه كند، انـگـار بر اسب پنجم، چهار اسب را هدايت مي

ابتدا، بسيار آهسته، سـپـس . رانَد سوار بر ارابه، آنها را مي بعد دوباره، سـرعـت . با سرعتي بيشتر و باالخره به تاخت

تمرين به ايـن . را كم كرد و در آخر با سرعت راه رفتن در آخر، وقتي اسبـهـا بـه . شكل، چند ساعت ادامه يافت

چادر خود برگشتند، نفس زدنشان چـنـان عادي بود كه اثري از خستگـي در آنـهـا

كه از شـادي ايلدريمشيخ . شد ديده نمي را رد هور بنگنجيد، در پوست خود نمي

بـه تـو تـبـريـك : گفـت آغوش كشيد و تو در چند ساعت، چنان با آنهـا . مي گويم

شان مثل طـوري از دوست شدي كه همه برند كه انـگـار يـك اسـب تو فرمان مي

. پيروزي ما در مسابقه حتمي اسـت . هستنداسبها تا روز بعد از مسابقه، در اختـيـار تـو

اين را گفت و سوار بر اسبي شد و بـدنـبـال . خواهند بود از چادر استراحت ساعتي از پسهور بن. رفت خود كارهاي

در مـيـان . خود بيرون آمده بود، به گپ زدن پـرداخـت تـو : درخواستي از ملوك كرد و گفتهور بنها، گفتگو

رومي، براي تو مسااليپيروزي من بر . هم يهودي هستي تـو هـمـيـشـه . از تو خواهشي دارم . هم بسيار مهم است

اين لطف را هم در حق مـن . اي نسبت به من لطف داشته اي از مقررات مسابـقـه به ميدان مسابقه برو و نسخه . بكن

در ضمـن، سـؤال كـن كـه در روز . را برايم تهيه كن . مسابقه، رنگ من كه عالمت من خواهد بود، چـيـسـت

همينطور ببين موقع شروع مسابقه، ارابه من كـجـا بـايـد باشم كه خيلي عـالـي مساالبايستد، اگر درست در كنار

اگر اينطور نبود، سعي كن جايم را عـوض . خواهد بود هان، راستي يك خـواهـش . كني تا درست كنار او باشم

سعي كن بفهمي ارابه مسـاال : اين خيلي مهم است! ديگراز نوع ارابه سبك است يا سنگين؛ بـعـالوه، بـراي مـن محور چرخ او برايم اهميت زيـادي دارد؛ سـعـي كـن

نمي خواهم مساال هيچگونه برتري . خودت اندازه بگيري . . .ادامه دارد. بر من داشته باشد

در دائرةالمعارفمسيحي كلمة :است شده اين چنين تعريفوبستر

كه به مسيح بودن شخصي كه بر عيسي، و يا به مذهبي

گذاري تعاليم مسيح پايهبـراي . شده است، اقرار كند

درك معناي يك شخص مسيحي، كمك خوبي باشد، وبسترشايد تعريف

كتابمقدس در ايـن ولي در مقايسه باآنچه مسيحي كلمة . كاملي نيست تعريفدهد، مي ارائه رابطه

. فقط سه مرتبه درعهد جديد بكار برده شـده اسـت مسـيـحـي ) براي اولين بار در شهر انـطـاكـيـه ( پيروان مسيح

زيرا رفتار، اعمال، وگفتار ) 26:11اعمال ( خوانده شدند ايمانان انطاكيه از ايـن البته، بي . آنها شبيه مسيح بود

تحقير پيروان مسـيـح اسـتـفـاده تمسخر و اسم جهت

اللفظي اين اسم تعلق داشتن بـه معني تحت . ميكردندحزب مسيح و يا پيروي از مسيح اسـت كـه مشـابـه

.خـوانـيـم مي وبستر دائرةالمعارفدر كه تعريفي است مسيحـي كلمة متأسفانه، به مرور زمان، ارزش و مفهوم

اي عوض شده است كه ديگر اشاره به يـك گونه بهكند؛ نمي يافته باشد اي تازهحيات كه در مسيح شاگرد

شود مي اطالق اغلب به شخصي مسيحيبلكه امروزه،

اي را مرتبـه اخالقي بلند معيارهاي يا و است مذهبي كهاز مردم، بدون اينكه به عيسي بسياري. كند پيروي مي

را مسـيـحـي داشته باشنـد، خـود مسيح ايمان واقعي تنها دليل آنان براي مسيحي بودنشان ايـن و . نامند مي

روند و يا خود را متعلق به يـك كليسا مي است كه به اما نكتة مهم اين اسـت كـه . شمارند قوم مسيحي مي

رفتن به كليسا، خدمت كردن و رفـع احـتـيـاجـات مستمندان، و يا تالش براي اينكه به يك انسان خوب

روزي مبـشّـري . كند تبديل شويم، ما را مسيحي نمي كه وارد شدن به گاراژ همانطور: گفت اش در موعظه شود كه ما به اتومبيل تبديل شـويـم، وارد باعث نمي

عضو بودن . كند كليسا شدن نيز كسي را مسيحي نمي در يك كليسا، شركت مرتب در جلسات كليسـائـي، و يا وقف دارائي براي پيشبرد خدمت كليسا ـ هـيـچ

تعليم كتابمقدس . تواند شما را مسيحي كند كدام نمي دهد كـه اعـمال خوب مـا، مـا را مـقـبـول خـدا مينـه بـه سـبـب : خوانيم مي 5:3درتيطوس. سازند نمي

اعمالي كه ما به عدالت كرده بوديم، بلكـه مـحـض رحمت خود ما را نجات داد به غسل تـولـد تـازه و

بنابر اين، مسيحي .است القدس تازگي كه از روح ...11ادامه در صفحه شخصي است كه از خدا دوباره

ششم قسمت بِن هوربِن هور يك نامه

نوشته ژنرال لوواالس ترجمه آرمان رشدي

6صفحة ماهنامة تبديل

Tel_ 818. 522.1525 [email protected]

. ما را حمايت كنيد . . . ماهنامة تبديل با كمك مالي و دعاي هاي شما رشد خواهد كرد

آن

Page 7: Tabdil Magazine, July 2006

ما توافق داريم كه دعا در زندگي روزمره نقش ها را ممكن كه ما قادريم، ناممكن دعاست در. مهمي دارد

شمارة كه در ادامة مبحث قبلي اينجا جا دارد تا در. سازيمداشتيم، براي بهتر روشن شدن آن به دربارة اين مهم قبل

كتاب يوشع نبي از در. چند مثال ديگر اشاره داشته باشيمكتب عهد قديم ميخوانيم كه يوشع بعنوان رهبر قوم در

طول به تا ميكند دعا نبرد، ميدان در و جنگي سخت شرايط را او دعاي خدا كه گويد مي خدا كالم و شود؛ افزوده روز

عزيزان آري .شد افزوده روز طول به و ايستاد خورشيدشنيد،

رويداديهاي خيلي مقابل در كه هستيم قادر دعا در ايمان با ماهمچنين در . ناهنجار و ناخوشايند، با قوت خدا بايستيم او وقتي شويم، كتاب سموئيل با زني نازا بنام حنا آشنا مي

خواست، فرزندي او از و كرد دعا خود مشكل براي خدا نزدخدا رحم او را شفا داد و دعايش اجابت شده، پسري بنام

. دهيد تغيير را خود زندگي شرايط دعا با .آورد بدنيا سموئيل مازيار

.... ادامه در شمارة بعد

همة

كردم آنها با كمك والدينم تالش مي.... 5ادامه از صفحه كنم و بتوانم براي خود دوستاني را ناديده تصور

شدند آموزان متوجه مي به محض اينكه دانش .بيابممن هم دقيقاً مثل آنها هستم موهبت الهي شامل حالم

بارها شده كه من . شدم شد و با آنها دوست مي ميعصبانيت داشتم، چرا كه من احساس افسردگي و

توانستم راهي را كه در آن قرار داشتم تغييردهم، نميمن در . كردم و يا هركسي را بخاطر آن سرزنش مي

كانون شادي آموختم كه خدا ما را بسيار دوست دارد و مراقب ماست، فهميدم كه بچه ها را بسيار دوست

ولي اين را نفهميدم كه اگر خدا مرا دوست . دارددارد چرا مرا اينگونه آفريد؟ آيا دليلش آن بود كه از من اشتباهي سر زده است؟ انديشيدم كه بايستي اين

. بودم غيرطبيعي فرد تنها مدرسه، من در زيرا باشم گونه براي همه افرادي كه در

. كنارشان بودم سربار شدمو دردها همه به خواستم مي جواني سن در ام زندگي به

مكرراً اما .دهم پايان

ام خانواده و والدين شكرگزار

من براي هميشه كه هستم

من به و بوده آرامش

خداوند .اند داده شجاعت

در را عيسي هاي مصيبت شرحازآن تا نهاد من زندگي

تجربيات براي هدايت ديگران استفاده كنم تا آنكه . خدا باشندشكرگزاربر مشكالت فائق آيند و همواره

شان باشد و اجازه زندگي قدرت خدا الهام بخش شدن آرزوها و برآوردهراه سر هيچ مانعي بر ندهند

همه ما بر اين امر واقفيم كه . رؤياهايشان قرارگيردها را براي كساني كه او را دوست خداوند بهترين

من مي دانم رويدادهاي بد در . دارند، انجام مي دهد من به نهايت . برابر خوشبختي و شانس هيچ هستند

كه آگاه شدم؛ خداوند اجازه ام، همين آرامش رسيدهما اتفاق افتد چيزي در زندگي نخواهد داد هيچ

مگر اين كه او هدف خوبي درآن قرار داده باشد و دليل : بعد از اين كه در انجيل خواندم عيسي فرمود

آيد آن است كه خداوند آنكه فرد نابينايي به دنيا مي سالگي 15در سن . كند از طريق او قدرتش را آشكار

من به راستي . كليسا كردم زندگيم را كامالً وقفبخشيد، چه اعتقاد دارم خداوند به من سالمتي خواهدبعدها بنابر . بسا كه من بتوانم شاهد عظيم او باشم

هر روزه از ) ساعته24( محبتهاي تلويزيون برنامه. طريق ماهواره در ايران و اروپا پخش ميگردد همزبانان عزيز در آمريكا فقط از طريق . اينترنت قادر به تماشاي آن خواهند بود

: آدرس اينترنتي تلويزيون محبت

www.mohabat.tv

اي به درايتم متوجه شدم كه اگر ما براي خواستهدرگاه خداوند دعا كنيم، اگر او بخواهد اجابت

كه اجابت شود، مطمئناً او نخواهد و اگر. خواهد شددانم شگرفي خدا در مي. آن بوده است امر بهتري در

گيرد فقط به اين طريق و نه كه مرا به كار اين است. ساله هستم21در حال حاضر. در شكل ديگر

كارشناس بازرگاني در رشته حسابداري و برنامه يك سخنور قابل هستم و اميد آن . ريزي امور مالي

دارم كه به هرجايي بروم و داستانم را براي ديگران دانش آموزانمباحثم را به سمت تشويق . تعريف كنم

همچنين در گروه هاي . دهم و جوانان امروزي سوق من شرح حال مصيبت هاي . مختلف سخنراني ميكنم

عيسي براي جوانان هستم و خودم را براي مشيت الهي و آنچه كه او ميخواهد و آنچه كه به او منجر مي شود قرار

اهدافي و رؤياها .ام دادهرا سردارم در كه

. كنم پيگيري مي بهترين خواهم مي

شاهد عشق و اميد و يك . خداوند باشم

بخش الهام سخنور

در صدد هستم كه . غيرمسيحيان و مسيحيان درخدمتسالگي به استقالل مالي برسم و با سرمايه 25در سن

گذاريهاي جدي به توليد ماشيني بپردازم كه بتوانم با نوشتن چندين كتاب پر فروش از . آن رانندگي كنم

ديگر رؤياهاي من است و اميدوارم در پايان امسال بدون دست، بدون پا، اولين نوشته ام را با عنوان

. به اتمام برسانمبدون دلهره

7صفحة 2006 شمارة هشتم، ژوئن

P O Box 371043 Reseda, CA 91337 USA

آيا موضوعي در زندگي شما وجود : خوانندة گراميدارد كه احتياج به دعاي مخصوص داريد؟ تيم دعاي

از . ما در ماهنامة تبديل آماده خدمت به شما مي باشد شما خواهشمنديم مطالب دعاي خود را به ما ارسال

. كنيد تا ما با شما متحد شويمEmail: [email protected] Tel: 818. 522.1525

: و يا صندوق پستيP. O. Box: 371043 Reseda, CA 91337 USA

خواهيد با او زندگي با كسي ازدواج نكنيد كه مي توانيد بدون او با كسي ازدواج كنيد كه نمي. كنيد

مارتين لوتر كينگ . زندگي كنيد

. كنم شنوم، فراموش مي آنچه را مي .سپارم بينم، بخاطر مي آنچه را مي

.كنم دهم، درك مي آنچه را انجام مي كنفوسيوس

خوشا بحال كسي كه او را برگزيده و مقرب خود ساخته اي تا به درگاههاي

از نيكويي خانة تو سير . تو ساكن شود . خواهيم شد و از قدوسيت هيكل تو

4 : 65مزمور

Page 8: Tabdil Magazine, July 2006

درمان افسردگى . افسردگى ضعف شخصيت نيست مثل درمان بقيه بيماريها مثل درمان سرماخوردگى و

تحـقـيـقـات . پذيـر است زخم معده به راحتى امكان بسيارى با موفقيت در درمان دارويى افسردگـى بـه

افسردگىگذشته در زمانهاى. است انجام شده تازگى يـكـى پاپريوس. شده بود شناختهبعنوان يك بيمارى

مستندات و مدارك پزشكى دنـيـا در قديميتريناز هدكـه يـك نـوع يدمصر قديم، حالتى را توضيح م

دلسردى و غم وغصه زياد و يا به اصطالح امـروزى نشان ميدهد يـك بقراطهاى نوشته. افسردگى است

افسردگى ناشى وMelancholy مالنكولينوع حالت بسيارى از . از عدم تعادل در روان و بدن وجود دارد

فالسفه، نويسندگان، دانشمندان، سيـاسـتـمـداران و هايى از زندگى دچار افسـردگـى بازيگران در دوره

افسردگى يكى از اختاللهاى روانپـزشـكـى . اند بودهتوجـه مورد ايمنى فرد دستگاهآن با ميباشدكه ارتباط

بررسيهاى از اى عمده بخش. است قرارگرفته روزافزونفيزيولوژيك حاكى از روانى و ـشناسى، عصبى ايمني

تأثير افسردگى بر ايمنى و عملكرد فـيـزيـولـوژيـك مشكالت روانشناختى دانشجويان خصوصاً . باشد مي

دارى در ميان اضطراب بطوركامالً معنى افسردگى و دانشجويان پزشكى بيشتر از دانشجويان غير پزشكى

منظور بررسى ميزان در تحقيقى كه به . شود ديده مي ه،شيوع افسردگى دركودكان دبستانى صورت گرفت

معلوم شدكه ميزان افسردگى در دختران دبسـتـانـى باشـد و درصد مي6/7 درصد و پسران 1/13حدود

مشكالتى مثل طالق والدين، تغيير محل سكـونـت، اجتماعى ـ اقتصادى خانـواده و تغيير مدرسه، سطح

سابقة بيماريهاى عصبى در خـانـواده در بـروز آن كودكان افسردگى اختالل كه طوري باشد، به مي موثر

كاركرد و تحصيلى موفقيت بر چشمگير به علت تأثير اسـت و درمـان اجتماعى از اهميت بااليى برخوردار

.طلبد فورى جهت پيشگيرى از بروز مراحل بعدى را مي . . . ادامه دارد

و به اندازة، هوتي با عـزت . . . 3ادامه خنده واقعي از صفحه اي از او اي مجسمه كنند، در هر خانه احترام ياد نمي

كـه از وجود دارد و كار او خنديدن و خنداندن بـود مـيـكـنـيـدكـه شايد فـكـر . ميگرفتعمق معنوي ريشه

نـيـشـخـنـد بـه و به معني تمسـخـر خنداندن خنديدن و تصور اين نيست كه در مقابل عمليات . ديگران هست

يك دلقك به خنده وادار شويم، بلكه غرض اينسـت در كه در تمام لحظات در برابر اعمال عجيب خداوند

نميتوان شـاد بـود . زندگي خود و ديگران شاد باشيم . نساخت لبخند نمايان و روي صورت خود خنده ولي بر سازيد تراژدي مي خود يك ايماني زندگي از شما وقتي

حـتـي درآن وضعـيـت . ايد كرده مفتضحآن را در واقع تـظـاهـر خنديد بلـكـه واقع نمي در خنديديد مي وقتي. سازيد مي زور نمايان كنيد و حتي اين تظاهر را به مي

، از تـه دل نميگيردچشمه اگر خند ة شما از قلبتان سر شما به بـيـرون نـمـي اين خنده از هستة وجود . نيست

است كه نماي بيروني و پوششي تراود بلكه تنها رنگ هـيـچ كـه خـنـديـد مـي پوشاند و شما به داليلي را مي

اگر شبيه اين كودكان نشويد به . ربطي به خنده ندارد مسـيـح كـالم ملكوت آسمان وارد نخواهيد شـد؛ ايـن

است، چگونه ميتوان به كـودك شـبـيـه شـد، يـك ...9ادامه در صفحه كودك را نگاه كنيد

لويي بركهوف: بخش آخر نويسنده

اي كلـمـه اين. ) THEOS( تئوس: نامهاي خدا در عهد جديد ترين نـامـي رود و متداول است كه براي خدا به كار مي

اين نام، ترجمه كلـي . كه در عهد جديد آمده است است آخـري ميباشد؛ هرچـنـدگـاهـي اليون و الوهيم، الاسامي

الشداي و شداياسامي .ميشود ترجمه خداي متعال يا متعالقادر مطـلـق تبديل ميشوند، به معني شانبه معادل يوناني

با ضماير ملـكـي معموالً تئوسكلمة . خداي قادرمطلق يا ؛ چون خداي ما و خداي تو ، خداي من آمده است، مانند

حال خداي در مسيح، خدا را ميتوان خداي همه و درعينآن برداشت ملي و . هر يك از فرزندانش محسوب نمود

و فـردي بـرداشـت به تفكر ديني عهدعتيق اينجا قومي در اين نامي اسـت . ) KURIOS( كوريوس. ميشود مبدل شخصي

كه نه فقط براي به كار رفته است؛ لقبي خداوندكه براي اين اسم، . آمده است كار خدا بلكه در مورد مسيح هم به

مـيـگـيـرد؛ قرار يهوه هم به جاي ادونايهم به جاي اسم شده چندان مـطـابـقـت ذكر آخر مورد معنايش با هرچندحاكم بر همـه اما اين نام، خدا را بعنوان صاحب و . ندارد

چيز و بخصوص بر قوم خويش معرفي مينمايد و بعـنـوان . اسـت مشـروع و كسي كه داراي اعتبار و قدرت قانونـي

هم نشـان عباراتي از اين قبيل در گاهي يهوهمفهوم اصلي كه بود و هست وخواهـد بـود، او، الف و يا : داده ميشود

گـفـتـه مـعـمـوالً . ) (PATERپاتر. و آخر اول و انتها ابتدا و

اسـت داده ارائـه خدا اي براي تازه ، نام عهدجديد ميشودكه

صـحـيـح چـنـدان گفتـه اما اين. ميباشد پدر ،پاترهمين كه و ميـشـود يافت هم عتيق عهددر مذكور، چون اسم نيست،

.رفته است كار بهاسرائيل بنيخدا با مخصوص رابطه بيان دراسـم، ايـن امـا . او فرزنـد هم بني اسرائيل بود و پدرآنها خدا

گـاهـي . نيامده اسـت عهدجديـد در ترتيب همين به هميشه. اسـت و آفريننده منشاء خدا كه است اين از حاكي اسم اينتثلـيـث اول كه اقنوم است موقعيتياشاره به موارد، ساير در

كه بين خدا و اخالقي رابطه آن يا به و دارد نسبت به مسيح .او وجود دارد روحانيفرزندان ايمانداران بعنوان

براي تعيين مسير زندگي خـود، روزي آدلف هيتلر تصميم گرفت كه وارد ارتش شود، ارتشي كه پايه و

بـنـا اساس آن بر مبني نژاد پرستي، كينه توزي و تنفـر ديري نپائيد كه هيتلر رهبـر سـيـاسـي، . نهاده شده بود

اوتصميم گرفت تا اهداف . كشورآلمان گرديد نظاميو منافع جهنمي خويش را بر جان تمام انسانها مـقـدم بشمارد و در اين راه كينه و نفرت خود نسبت به خـدا

ميليونهارساند، و تا و نسبت به نسل بشر را به اوج خود ويرانگرآماج بمبهاي را پناه، دفاع و بي بي كودك زن و

سـوزي در سـراسـر آدمهاي كوره. ارتش نازي كند يهودي را زنده زنده درآتش ميليونها اروپا بر پا كرد و

سوزاند، اطاقهاي گاز بر پا كرد و بوسـيلـه گـازهـاي ها را ويران، مزرعه ها خانه . شيميائي بسياري را كشت

را به آتش كشيد، و جناياتي كرد كه حـتـي قـلـم از گرفت تـا بـا تصميماو درنهايت . نوشتن آن شرم دارد

.دهد خود پايان آور گلوله به زندگي انزجار شليك www.farsipraise.comمركز موسيقي مسيحيان ايراني ..... ادامه دارد

8صفحة ماهنامة تبديل

Tel_ 818. 522.1525 [email protected]

دانستيد كه زرافه آيا مي تار صوتي ندارد و الل است

تواند هيچ صدايي و نمي.از خود در آورد

...گذرد ين روزها ميا . كنم كه كسي در باد فرياد مي زند احساس ميكنم كه يك آشناي دور، مرا از عمق احساس مي

. زند آلود، صدا مي هاي مه جاده آهنگ آشناي صداي او مثل عبور نور،

. مثل عبور نور از تاريكي است، مثل آمدن روز است

Page 9: Tabdil Magazine, July 2006

مسيح بخاطر گناهان من بر روي صليب

جان خود را فدا فرمود و به وسيله رستاخيز و غلبه بر مرگ، مرا در

حضور خدا عادل ار او اكنون من .ساخت

بعنوان نجات دهنده در قلب خود

آمين. مي پذيرم

چگونه است و چقدر ژرف كه را ببينيد اش خنده ... 9ادامه از صفحه اولين فعاليت اجتماعي كـه . گيرد از اعماق قلبش سرچشمه مي

لـبـخـنـد وقـتـي مـادر . گيرد لبخند زدن اسـت كودك فرا مي لـبـخـنـد و خـنـديـدن . آيـد بيند به وجد مي كودك خود را مي

خنديدن و خنداندن اولين فعالـيـت . كودك دليل خاصي ندارد كـه مـي كنيد آنـانـي شايد فكر مي . يك ايماندار است بشارتي

در . چيزي نـيـسـت ابداً چنين كنند؟ گريه نمي خندند هيچ وقت امـروز . بـكـنـي تـوانـي گريه هم نـمـي اگر نتواني بخندي، واقع

هـايشـان خشـك شـده ميليونها نفر انسانهايي هستند كه اشك عمق خود را از دسـت داده آنها برق و جال و چشمهاي و است

توانـنـد اشـك طراوت شده است، چرا كه نمي و خشك و بي در چشـمـهـايشـان بنابراين اشك بطور طبيعي . بريزند و بگريند

اگر جلوي خند ه را سد كنند راه جاري شـدن . خشكيده است ميتواند خندد خوبي مي كه به كسي. اند گريه واشك را هم بسته

اگر بتواني به خوبي بخندي و گريه كـنـي . كند گريه هم بخوبيآدم مرده نميتواند بخندد و . تواني ادعا كني كه زنده هستي مي

بـه . ها هستند هاي روي زمين مرده ترين آدم اشك بريزد جدي فقط . است تو بيشتر يك جسد نگاه كنيد، مهارت آدم مرده از

دوسـت . كنند توانند بخندند وگريه آدمهاي زنده هستند كه مي ايماندار، چه محبت باالتر از اين است كه در دنـيـاي غـمـزده

كه با انساني. امروزما قلبهاي شاد خود را با ديگران تقسيم كنيم تقسيم ميكند، محبت و شادي را مسيح زندگي ميكند ميبخشد،

كردن ديگران خساست به خرج نـمـي شاد در و احتكار نميكند

اصـال . پـنـدارد چنين آدمي خود را مالك هيچ چيز نـمـي . دهدنبودي دنيـا زمانيكه تو . چطور ميتوان در دنيا صاحب چيزي بود

دنيا ولي. بود رسد كه تو نخواهي روزي هم مي . سر جايش بود فخـرمـا؟ پا برجاست زيرا كه چيست اميدوسرور و تاج همچنان

او خداوند ما عيسي، در هنگام ظهور در حضور مگر شما نيستيد وجـود مـا شـادي و خـنـده دلـيـل . ما هستـيـد خوشي كه شما زيرا

امري هر در كنيد دعا هميشه باشيد و شادمانپس پيوسته شماست، . مسيح عيسي در شما خدا در حق ارادة كه اينست شاكر باشيد

احتمالبيشتر باشد، زنان سن بارداري در چه. يابد ميافزايش دنبال سقط عوارض به و خطر بروز

كه پزشك شما سقط را بـراي بنابراين درصورتي كند، بايد از تأخـيـرهـاي ختم بارداري توصيه مي

درصـد 88بطوركلي، . كنيد غيرضروري اجتناب هفتة اول بعد 12 طيامريكـا در از تمام موارد سقط

برخي . دهد از آخرين تجربة عادت ماهانه رخ مي نحو مـحـسـوسـي از زنان تا زماني كه بارداري به

. شوند نميپيشرفت نكرده است از وقوع آن مطلع انتخابنوع روش بسته به عوارض سقط بطوركلي

كه داروهاييعارضة ترين شايع. است متفاوتشده . هستند اسهال اسـت ها پروستاگلنديناز خانوادة

پيچـه تهوع، استفراغ، دل و تـب ) هاي شكمي كرامپ(

عـــــوارض ازديـــــگــــرمصرف اين داروها مـي

در برخي از زنانـي . باشدكــه از روش ســقـــــط ــاده ـــ ــف ــت ــي اس دارويـ

كنند سـقـط كـامـل ميهـاي گيرد و نياز به استفاده از روش صورت نمي

هـاي خونريـزي عفونت، . ديگر نظير كورتاژ است يا دهانـة آن، و رحم آسيبشديد، سقط ناقص،

جـراحـي ادامة بارداري از جمله عوارض سـقـط هـا كودكان حاصل از اين قبيـل بـارداري . است

هــاي مــادرزادي و مـعــمــوالً بــه نــاهــنــجــاري در نـيـمـة . ماندگي ذهني مبتال خواهند شد عقب

دوم قرن بيستم، سقط جنين دراكـثـركشـورهـاي نخستين در . اعالم شده بود غيرقانوني و مطروددنيا ، آزادسازي سقط جنـيـن در 1960هاي دهة سال

بسياري از كشورهاي اروپايي مورد توجـه قـرار يك سال بعد . پذيرفته شد رسما1985ًدر گرفت و

كشورهاي آلباني، بلغارستان، لهستان و رومـانـي ، 2000درسال. قوانين سقط جنين را مجاز دانستند

سقط پارلماني در ايرلند مصوبة منع كميسيونيك كه تصويب كرد ارائه كشور آن را به مجلس جنين، آزادسـازي سـقـط 1999كشور پرتغال، در. شد

ارمنستان هـم ايـن كرد، كشور جنين را كامالً رد ....ادامه دارد . اقدام را غيرقانوني دانست

ن اعتراف ميكنم م . كه گناهكار هستم

عيسي كه دارم ايمان

. هميشه تفاوت بين تنهايي و يگانگي را به ياد داشته باش يگانگي نور به ! و تنهايي دره . تجربه است ةيگانگي قل

تنهايي ظلمت و خفقان است، . همراه دارد، شعله است يگانگي ، تنهايي زماني است كه به ديگران نيازمندي

! شوي سرمست مي خود از وجود زماني است كه

هيچ چـيـز . . . . . 4ادامه از صفحة چيزهايياندازة تواند مرا به نميداده، من به زندگي در مسيح كه

كند و امروز من اين خوشحالبيـنـم چـون در تفاوت را مي

زندگـي هر دو را امـتـحـان تفاوت اين است كـه . ام كرده

شما تبديل به يك شخص جديد و يك خـلـقـت ما بازيكنان مسيحي هسـتـيـم ولـي . شويد تازه مي

شويم و يـا كـارهـايـي بعضي اوقات عصباني مي . صحيح نيست كه انجام آن براي مسيحيان كنيم مي

مـا هـمـه . كه هيچ گناه نكرد عيسي بود تنها كسي بـراي ولـي عـيـسـي كنيم گناه مي ما. انسان هستيم

به عـيـسـي . به مردم نگاه نكنيد . . . گناهكاران آمد آمده بود اما لـحـظـه هيجان عواطف به . نگاه كنيد

مهم زانـو زدن مـا و . دادن خدا بـود جاللچيز از جـملـه همه من

موفقيت، شهرت، پول،خانه و ماشين دارم اما

تنها عيسـي هنگام تنهايي و مشكالت خانوادگي بههـاي تر بودم براي تيـم وقتي جوان . ام آمد ياري به

. بـردم مختلف بازي ميكردم و ازآن واقعاً لذت مي . آيـد دوست دارم برنده باشم، از رقابت خوشم مي

. ام فرصت ديگري داد خدا بودكه به من وخانواده همه اگر مسيح حتي بدون كه شد خواهيد متوجه شما

.چيز داشته باشيد، هيچ نداريدنميتوان احساس : ميگويد اد

پيروزي . كرد توصيف را خوداولـيـن . بسيار بزرگـي بـود

دارم زمـانـي بيـاد كه چيزياست كه داور سوت پـايـان

با . بازي را به صدا در آورد . كـرديـم دعـا زانوزديم و شروع بـه لوسير و كاكاو پول بـايـد هـمـان كه عليرغم شهرت ميكنم فكرميكنم صادق بـاشـم چـون سعي. كه هستيم باشيم

بـعـنـوان مـا . است بخشيده من عيسي همه چيز را به

كه مهمتـريـن كنيم نام مسيح را اعالن بايد مسيحيانبـراي مـن . چه بـرنـده باشيم است، چه بازنده چيز

اي داشتن موفقيت، شهرت و پول هيچ اسـتـفـاده در اين رابـطـه ، يورگينو. را ندارم نجات اگر ندارد

مـرا عـوض كـرد، كه زنـدگـي شخصي: ميگويداعتقادات بـه مسيحيت با بقية مذاهب و . مسيح بود

طريق مسيح، خـدا از مسيحيت در . خدا فرق ميكند

كـه داد به ما نشـان و نمايان ساخت انسان را به خودبـه باشيم و دوست داشته و را ببخشيم ديگران چطور . مسيحي هستم من كه است دليل همين

9صفحة 2006 شمارة هشتم، ژوئن

P O Box 371043 Reseda, CA 91337 USA

هر

زي روبرتو

لوسيو

اد ميلسون

Page 10: Tabdil Magazine, July 2006

And Jabez called on the God of Israel, saying, Oh that thou wouldest bless me indeed, and enlarge my coast, and that thin hand might be with me, and that thou wouldest keep me from evil, that it may not grieve me! And God granted him that which he requested." 1Chronicles 4:10 M A T T H E W H E N R Y COMMENTARY: The most remarkable person in this chapter is Jabez. We are not told Upon hat account J a b e z wa s m o r e honorable than his brethren; but we find that he was a praying man. The way to be truly great, is to seek to do God's will, and to pray earnestly. Here is the prayer he made. Jabez prayed to the living and true God, who alone can hear and answer prayer; and, in prayer he regarded him as a God in covenant with his people. He does not express his promise, but leaves it to be understood; he was afraid to promise in his own strength, and resolved to devote himself entirely to God. Lord, if thou wilt bless me and keep me, do what thou wilt with me; I will be at thy command and disposal for ever. As the text reads it, this was the language of a most ardent and affectionate desire, Oh that thou wouldest bless me! Four things Jabez prayed for. That God would bless him indeed. Spiritual blessings are the best blessings: God's blessings are real things, and produce real effects. That He would enlarge his coast. That God would enlarge our hearts, and so enlarge our portion in himself, and in the heavenly Canaan, ought to be our desire and prayer. That God's hand might be with him. God's hand with us, to lead us, protect us, strengthen us, and to work all our works in us and for us, is a hand all-sufficient for us. That he would keep him from evil, the evil of sin, the evil of trouble, all the evil designs of his enemies, that they might not hurt, nor make him a Jabez indeed, a man of sorrow. God granted that which he requested. God is ever ready to hear our prayer: his ear is not now heavy.

Why can’t I be happy… Continued from P. 12…. Running after riches, success and rock and roll kept me busy, but left me unsatisfied. They just acted like a temporary anesthesia for the deep pain that lingered in my empty, longing soul. Pleasure did not bring contentment. Yes, I tried almost everything a young person could try, and came up empty and lonely. I turned to a hypnotist for mind control to escape reality by pretending that everything was ok. It did not work; my conscience was still saying that something was not right. Then I wanted drugs and alcohol to medicate myself to forget the pain of being lonely, and the shame and guilt of my sins. I was really bad in relationships and longed for true intimacy, but found that being real was too painful for me. False intimacies were so much easier and less painful, but also never satisfied. Dear reader, does any of this ring a bell? If so, let me tell you clearly that there is an answer to "Why can't I be happy?" Years ago I asked a Christian man this question and the answer he gave me the answer I'm going to give you came as a surprise. He took me to mankind's "owner's manual" the Bible,

10صفحة ماهنامة تبديل

Tel_ 818. 522.1525 [email protected]

To the artist He is the One Altogether Lovely. To the architect He is the Chief Cornerstone. To the astronomer He is the Sun of Righteousness. To the baker He is the Living Bread. To the banker He is the Hidden Treasure. To the biologist He is the Life. To the carpenter He is the Sure Foundation. To the doctor He is the Great Physician. To the educator He is the Great Teacher. To the farmer He is the Sower and Lord of the Harvest. To the florist He is the Lily of the Valley. To the geologist He is the Rock of Ages. To the horticulturist He is the True Vine. To the judge He is the Righteous One. To the juror He is the True Witness. To the jeweler He is the Pearl of Great Price. To the editor He is the Good Tidings of Great Joy. To the oculist He is the Light of the Eyes. To the philosopher He is Wisdom. To the Printer He is the True Type. To the servant He is the Good Master. To the student He is the Incarnate Truth. To the toiler He is the Giver of Rest. To the Sinner He is the Lamb of God that taketh away the sin of the world. To the Christian, He is the Son of the Living God, the Savior, the Redeemer and Lord!

But when the kindness and the love of God our Savior towards man appeared, not by works of righteousness which we have done, but according to His mercy He saved us, through the washing of

regeneration and renewing of the Holy Sprit whom He poured out on us

abundantly true Jesus Christ out savior. Titus 3: 4-6

Who is Jesus?

That if you confess with your mouth, “Jesus is Lord,” and

believe in your heart that God raised him from the dead, you will

be saved. Romans 10: 9

where it says that God "satisfies the longing soul, and fills the hungry soul with goodness" Psalm 107:9. God, our Creator, has designed us and knows our needs and problems. He has given each of us the freedom to both love and obey Him or to turn away from Him. Sadly, we all have chosen to sin, to rebel against His commands, and the result is physical and spiritual death Genesis 2:17. Spiritual death ultimately brings separation from God forever, away from the only source of everlasting love. In order to have joy and peace, we must be reconciled to God! God has done His part: "God commendeth His love toward us, in that, while we were yet sinners, Christ died for us" Romans 5:8. Jesus Christ suffered the death penalty for you when He died on the cross in your place and mine. He rose from the dead the third day and is now alive forever 1 Corinthians 15:1-4. He asks you to come to Him. "Come unto me, all ye that labor and are heavy laden, and I will give you rest" Mathew 11:28. God did not let you down. He has cleared the way for you to come to Him. He offers you love, acceptance, forgiveness, peace, and eternal, joyous life with Him. I tried all the other ways; maybe you have, too. But now it is time for you to fulfill your purpose and begin a loving, eternal relationship with God by seeing your need of Jesus and trusting Him to forgive all of your sins. When you do this, you will be spiritually "born again," and begin to experience "life more abundantly". For the first time, you will also be equipped for true happiness and satisfaction, which come from knowing and following God--from aligning your will with His Psalm 16:11; 144:15. "For whosoever shall call upon the name of the Lord shall be saved" Romans 10:13. The word call means to appeal to Him. You do the calling and He will do the saving. Eternal life is free, a gift from God through Jesus Christ Romans 6:23. Gary Pace

Page 11: Tabdil Magazine, July 2006

One woman praying in bitterness of soul led to a nation being impacted!!!

1 Sam 1:10 "In bitterness of soul Hannah wept much and prayed to the LORD. Her bitterness led to weeping.

Her weeping led to praying. Her praying led to commitment.

(made a vow). Her commitment led to sacrifice. Her sacrifice led to her Samuel worshipping. Samuels

worship led to ministering before the Lord. Ministering before

the Lord led to him growing up in the presence of the Lord.

Samuel growing up in the presence of the Lord led to growing in stature with God and with men. Growing up

with stature led to His calling. His calling led to God revealing Himself.

God revealing Himself led to Samuel impacting a

nation with the word of God.

Happy moments, praise God! Difficult moments, seek God! Quiet moments, worship God! Painful moments, trust God! Every moment, thank God!

The name

" F o c u s o n G o d " i s s i g n i f i c a n t . Jesus came saying, "If you have seen me, you have seen the Father." He came to a d i v i d e d

religious world intent on focusing lives on God. He preached the kingdom of God was at hand. His message and miracles were about God's presence in a lost world. Focusing lives on God was the only means to salvaging a lost world. The message continues to be relevant to the 21st century. The Bible came into being as God revealed himself through the lives of real humans, as they sought to focus their lives upon him. God wants to reveal himself in your personal world, through you, as you focus your life upon Him. It is absolutely essential that believers look beyond the divisive issues and focus on God. This requires a personal focus. It is not something a group of believers, or a church can do for us; it is something for which each of us must strive. Christ came to give us a clear picture of God. Lives focused on Christ are focused on God. He is the expressed image of God. To know Christ is to know God. Jesus prayed to his Father saying, "Now this is eternal life: that they may know you, the only true God, and Jesus Christ, whom you have sent" (John 17:3 NIV)

Ingredients: (4 servings) • Ground lamb or beef, 500 g

• Large onions, two (grated)

• Garlic, one clove (crushed)

• Large egg, one (beaten)

• Medium tomatoes, four

• Salt

• Black pepper

• Turmeric, one teaspoon (optional) Sumac (optional) Directions: Mix meat, onions, garlic, egg, salt, pepper and turmeric well and leave in the refrigerator overnight (or for several hours). Press the meat around long, thick metal skewers and shape evenly. Thread whole tomatoes on another skewer. Barbeque each side for about five minutes, turning frequently. (If skewers are not available or barbequing is not possible, kabab-e koobideh can be shaped into long, thin portions on aluminum foil and grilled at high temperature in the oven. The oven should be pre-heated and kabab-e koobideh should be placed as high as possible near the source of the heat. Again, turn a few times).

و ايمان و اعتـماد خود تولد يافته . . . 6ادامه از صفحه بـه مـا 8:2افسسيـان . را بـر عيسي مسيح نهاده است

ايـد زيرا كه محض فيض نجات يـافـتـه : ميگويد اين از شما نيست، بلكه بخـشـش و . بوسيلة ايمان

گناهـان از كه است كسي مسيحي واقعي . خداستتوبه كرده، و ايمان خود را تنها بر عـيـسـي خود

ايمان مسيحي بر خود مسـيـح . مسيح نهاده است بودن و نه بر پـيـروي از بر مذهبي شود، نه بنا مي

كسـي مسيـحـي واقـعـي . هاي مذهبي امر و نهي است كه اعتماد خود را بر شخص عيسي مسـيـح نهاده و به اين حقيقت ايمان دارد كه مسيـح بـر روي صليب مرد تا جريمة گناهان او را پرداخت نمايد و پس از سه روز از مردگان برخاسـت تـا پيروزي خود را بر مرگ ثابت نمايد، و به هـمـة

آناني كه به او ايمان آورند حـيـات جـاودانـي آن كسانيكـه به اما و: ميگويد 12:1يوحنا . بخشد مي، گردند خدا فرزندان قدرت دادتا كردند را قبول او

مسيحي يك. كه به اسم او ايمان آورد هر يعني به واقعي شخصي است كه زندگي جديد در مسيح

از خانوادة حقيقي عطا شده است؛ او قسمتي به او آنچه . خداست؛ او فرزند راستين خدا شده است

كند شما يك مسيحي واقعـي هسـتـيـد ثابت مي محبت نمودن ديگران و اطاعت : عبارت است از .)10:2 ؛ اول يوحنا 4:2اول يوحنا ( از كالم خدا

ايد تا مسيح را در آيا با مطالعة اين مطلب تصميم گرفته را تكراركرده،9قلب خود بپذيريد؟ دعاي صفحة

. براي راهنمايي بيشتر با ما تماس بگيريد

11صفحة 2006 شمارة هشتم، ژوئن

P O Box 371043 Reseda, CA 91337 USA

WHEN GOD SAYS "NO"

Did you ever watch a small child ask his father for something that child REALLY wanted? he cries: I want it ...I want it ...It's the same when we go to our Heavenly Father and ask for something we really want...He always answers our prayers, but sometimes it's a "Yes"... and sometimes it is a "Wait"... but The answer we're never really prepared for is when he says: NO... NO... We find ourselves crying out, "WHY?"...why?....why? remember that He always answers prayers. Some-times it's not the answer we want.. But it's the BEST ANSWER... For it comes from the Father, who knows what's best for his children....unfortunately sometimes We can't understand the wisdom of the Father, any more than a child understands that wisdom from his earthly parent...!!

Page 12: Tabdil Magazine, July 2006

The world is filled with so many unhappy people. Why? Has society let them down? Is happiness an impossible goal? Has God failed them? There's no question that society has failed to meet our needs-it hasn't even given us believable answers to why we are here and how to fulfill the true purpose of our existence. After all, they try to tell us in school that there is no God and that we evolved from some "primordial soup." I knew better and so do you. When I was young, I longed to be truly loved and accepted. So I searched for this from religion, family, friends, and classmates. I was soon disappointed, so next I compromised my values and conscience by joining in with all the juicers, drug users, and the immoral for acceptance. I found out that I had friends as long as I was providing the booze and laughs, though all the while I was slowly destroying my mind and body. Lots of people wanted me to walk the "straight and narrow" but many of them were so hypocritical that I didn't trust them. Continue P.10….

T h e C h a n g e

A Persian church monthly paper

was born in Iran into a very wealthy family. My father was not

religious at all, and his skepticism rubbed off on me. I even had to attend a private high school so that I would not get in trouble at the public high school. My Armenian Christian classmates would ask me questions about my religion, questions I could not answer. I was interested in learning more about Christianity and even attended my friend's sister's wedding just so I could see the inside of a church building. One day an American woman wandered into the expansive enclosure around our house. I was surprised to see that anyone had managed to get by the four guards, not to mention the guard dogs, that usually watched our gate. She was lost, so I walked her back to the street and pointed her in the direction of the address she was seeking. "Thank you," she said, "and, here, I have something for you." She gave me a New Testament in Farsi, my native tongue. When I asked about her later, no one in the area had seen her or knew anything about her. The New Testament sat on a shelf in my room for a long time before I finally picked it up one night after discussions about Christianity with my classmates. I began at the beginning of Matthew and read straight through. When I got to Mark, I realized that it was telling the same story, but I couldn't put it down. When I had finished John, I realized it was four o'clock in the morning! This Jesus character fascinated me, and I wanted to learn all I could about him. Since we had been to…. before on vacation, it was not very difficult to get a tourist visa. My father, mother, and I got on a flight to…. Life suddenly became very difficult. We lived with my uncle's family and worked in his restau-rant. Three months after we first came to…. I realized I would never be able to return home. Around that time, my uncle cheated my father out of

July 2006, 9h issue, 1st year

his money, and one of my cousins in Iran died. I was tired of living and tried to kill myself twice, but both times I was interrupted. The next day after my second attempt, I passed by the First Evangelical Church of ….and saw the cross and remembered why I had come to ….. in the first place. I came home and announced that I would be attending church that Sunday. To my surprise, both of my parents said they would come with me. From that day, the three of us attended church every Sunday, starting with Sunday school at ten o'clock. Even though I went to church every

Sunday, I was still afraid to change my religion, afraid of being the only Iranian to stop being Muslim to become a Christian. But one Sunday I met an American woman who said that she knew a lot of Iranians. I didn't believe her, but accepted her invitation to her English class

at the...R.C. The place was packed full of men, and I was scared I was the only woman there! Then the office door opened and one of the women who worked there asked, "Can I help you?" She took me to the English class, and, yes, there were many Iranians there. Afterward, the teacher introduced me to an Iranian who had converted from Islam to Christianity. I finally realized that I was free to listen to my heart. When I got home, I prayed and said, "Okay, God, I've heard everything, now show me the truth. Which one is right? Show me who

you really are." I fell asleep and had a dream, someone was telling me, I told you that I am the Truth and the Life and the Way. No one comes to the Father except by me. I woke up and cried and knew which one was true. In the morning I called my pastor and asked, "How can I get baptized?", I was getting very involved in volunteering at the…., despite telling myself I didn't need to go there anymore. Something inside me wouldn't let me stay away. It was there, working with other believers, that I discovered what it really meant to be a Christian, through their example. I believe God has a call on my life to bring His truth to my people. I am sure Iranians would see the truth about who God really is, just as He revealed Himself to me.

كليساي سفيران مسيح، از شما فارسي زبانان عزيز دعوت بعمل مي آورد تا در جلسات عبادتي

بعدازظهر3 اين كليسا كه هر يكشنبه ساعت. برگزار ميگردد حضور بهم رسانيد

21300 Califa St. (between De Soto & Canoga) Woodland Hills CA 91367

)818 (522-1525: تلفن اطالعات

I