مهارت حرف شنوی در کودکان و نوجوانان
DESCRIPTION
مهارت حرف شنوی کودک کودکان نوجوان نوجوانانTRANSCRIPT
علل حرف نشنوی فرزندان از والدین حرف نشنیدن از والدین و اجرا نکردن فرمان های آنها دالیل متعددی دارد که نیازمند بحثی تفصیلی دربارۀ� هر ی��ک از آن دالی��ل اس��ت .
اینک به برخی از آن دالیل اشاره می کنیم.
وجود خانوادۀ� نابسامان -1 یک کشور با سرو سامان دارای قوانین مشخص و معین است که به شهروندان ابالغ می گردد و همه ملزم به رعایت قوانین اند . در
اجتماعی از این دست ، نظم و اطاعت از قوانین را مالحظه می کنیم . به قول »ونبل « نظم اجتماعی یکی از سه عنصر فرهنگ اس��ت که به قوام و دوام حیات جامعه کمک موثر می کند و حاکی از ح�اکمیت ق�وانین برجامع�ه و ن�یز بی�انگر دارا ب�ودن یکی از ش�اخص ه�ای توسعه است . خانوادۀ� خوب هم باید در بسامانی به سر ببرد و بر آن نظم و نظامی حاکم باشد . خانواده های بی نظم و ترتیب که فاقد قوانین مشخص و معین اند ، نمی توانند در تربیت فرزندان حرف شنو ، موف��ق باش��ند. در چ��نین خ��انواده ه��ای تفک��ر ح��اکم ب��روا ل��دین توانایی قانونگذاری ندارد و قادر به نظم بخشیدن و قانونمند ساختن خانواده و روابط می��ان اعض��ای آن نیس��ت . پ��در ه��ر موق��ع ک��ه ب��ه خواهد به منزل وارد می شود ، چه مورد قبول همسر و فرزندان باشد و چه نباشد . مادر هر موقع بخواهد ب�ه خ�ارج از م�نزل می رود ، چه مورد توافق او با شوهر باشد ، چه نباشد . دعوا و درگیری در خانواده روندی عادی بوده ، ارتباط های سالم در خانواده حاکم نیس��ت و گاه تهدید و تنبیه و در گیری بین دو والد نیز دیده می شود . به طور قطع ، تربیت فرزندانی مطیع و حرف شنو در چنین فضایی ک��اری دشوار یا به عبارتی بهتر کاری ناممکن است ؛ زیرا خانواده نه قوانینی دارد که آن را ابالغ کند و نه وا لدین قانون مند زندگی می کنن��د ، پس مقررات مشخصی که فرزند باید از آن پیروی کند وجود ندارد، جز در خواست ها و نیازه�ای وال��دین ک�ه این ام�ر ن�یز در فض�ای بی قانون توسط فرزندان به اجرا در نمی آید ، زیرا باز هم معلوم نیست که اگر کاری توسط فرزند انجام شود ، آن وقت چه قانونی ح��اکم است و چه می شود . در حالی که در خانوادۀ� بسامان ، قوانین مشخص و معل��وم اس��ت و فرزن��د می دان��د ک��ه اگ��ر فالن ک��ار را انج��ام ندهد ، چه قانونی وجود دارد و با وی چگونه برخورد می شود ، لذا خود را بیشتر ملزم به انج��ام تک��الیفی میبین��د ک��ه ب��ه وی مح��ول می
گردد. »شخصیت های ضد اجتماعی « ، غالبا محصول خانواده های نابسامان اند . لذا در فضاهای اجتماعی هم قانون پذیر نبوده ، برای قوانین اجتماعی ارزشی قائل نیستند . این قبی�ل اف�راد وق�تی ک�ه عملی خالف ق�انون ن�یز م�رتکب می ش�وند ، احس�اس ت�اثر و ن�اراحتی نمی کنند .خالصه آنکه نابسامانی خانواده موجب حرف نا شنوی در خانواده و اطاعت نکردن از قوا نین اجتم��اعی اس��ت . پس ب��رای ف��راهم کدن زمینه های الزم برای حرف شنوی در خانواده و اط��اعت از ق��وانین اجتم��اعی ، بای��د ب��ه خ��انواده س��امان بخش��ید و آن را قانونمن��د
ساخت .
نبود تناسب بین تکالیف و ویژگی های فرزندان -2 گاه تکالیفی که به بچه ها سپرده می شود متناسب با سن و سال و حاالت روحی آنها نیست و این امر م��انع انج��ام تک��الیف می گ��ردد و فرزند را »حرف نشنو « معرفی می کند ، در حالی که اگر تناسب الزم مجود داش��ت او ب��ه اج��را تن در می داد و » ح��رف ش��نو « ن��ام گذاری می شد. دختر نوجوانی می گفت : » دستان من در کودکی وارد چرخ گوشت شد و انگشتانم کامال قط��ع گردی��د . م��ادرم ب��ه من جارو کردن با جارو برقی را محول می کند که حسابی اعصابم را ناراحت می کند ، چرا که صدای همان چ��رخ گوش��ت را ب��رایم ت��داعی می کند و ظرف شستن را به خواهرم واگذار می کند . بارها به او گفته ام که وظایف ما دو نفر را عوض کن ، زیرا ظرف شس��تن م��را تحت تاثیر فشار روانی قرار نمی دهد ،اما مادرم گوش به حرف من نمی دهد و این امر فرمانبرداری را برایم دش��وار می کن��د . م��ادرم می گوید که من دختر نافرمانی هستم ، در حالی که اگر وظیفه ای که به من محول می کند همان باشد که م��ورد عالق��ۀ� من اس��ت ، از او اطاعت می کنم . مادرم وقتی که با اعتراض من مواجه می شود ، متاسفانه می گوید : » من وظیفه های ه��ر ی��ک از ش��ما را تع��یین می کنم و تو حق اعتراض نداری ، برو و حرف هایی را که به تو گفته ام گوش کن و بهانه گ��یری نکن «. ای ک��اش ک��ه او ق��دری هم ب��ه توان و عالیق من توجه می کرد و مقداری فرصت به من می داد تا برای او استدالل کنم و دالیل خود را باز گو نمایم . متاسفانه در خانۀ� ما چنین فرصتی هم وجود ندارد «. نکتۀ� دیگر این که گاه وظایفی به فرزندان محول می شود که متناسب ب��ا س��ن و س��ال آنه��ا نیس��ت. یعنی کارهای مربوط به کوچکتر ها را به بزرگترها می سپاریم ، در حالی که نوجوانان پذیرش چنین تکالیفی را دون شان خود می دانند و آنها را انجام نمی دهند . گاهی نیز تکالیف مربوط به بزرگتر ها را به کوچکتر ها می سپاریم که فاقد توانایی کافی برای انجام آنه��ا می باشد . به هر حال دراین دو صورت میزان حرف شنوی کاهش می یابد . پس باید به هر کسی کاری متناس��ب ب��ا خ��ودش را س��پرد . ب��ه
قول مولوی: هر کسی را بهر کاری ساختند
مهر کاری در دلش انداختند هم چنان که سهل شد مارا سفر
سهل باشد قوم دیگر را حضر
- تحکم و تندی 3 برخی از والدین به هنگام واگذاری تکالیف به فرزندان خود ، معموال ب��ا تن��دی و عص��بانیت تحکم می کنن��د و گ��اه دادو فری��اد ب��ه راه می اندازند . به طور معمول در چنین شرایطی ، فرزندان – به ویژه نوجوانان – مق�اومت می کنن��د ی�ا در ص�ورت اج�رای فرم�ان ، آن را ب�ا رضایت خاطر انجام نمی دهند و عالوه ب��راین ه��ا در س عص��بانیت و پ��ر خاش��گری را هم می آموزن��د . نوج��وانی می گفت : »ه��ر وقت مادرم به من تکلیفی محول می کند، آن را با داد و فریاد می گوید و من معموال سعی می کنم ک�ه آن ر ا انج�ام ن�دهم ؛ در ص�ورتی ک�ه
اگر آرام بگوید ، تمایل بیشتری برای اجرای آن دارم «. مادران و پدران عصبی و پرخاشگر ممکن است خودشان متوجه نباشند که با تندی با فرزندان خویش حرف می زنن��د و ب��ه آنه��ا فرم��ان می دهند ، از این رو گاه الزم است برای بهتر زیستن و آرام بودن به مشاور مراجعه کنند ت��ا پس از درم��ان ی��ا ک��اهش اختالل در آن��ان ، لحن کالمشان بهتر و مناسب تر بشود ، زیرا وقتی که فرمانی با مهربانی و عطوفت صادر شود ، برامکان اجرای آن اف��زوده می گ��ردد. گفتار همراه با مهربانی ، ضمن ایجاد باور در افراد ، آنها را بیشتر به اطاعت وا می دارد . سقراط می گوید : » ما گفتار نیک م��ردان را باور می کنیم « و » نظریۀ� مدیریت روابط انسانی « نیز حاکی از آن است که در یک س��ازمان وق��تی اط��اعت پ��ذیری به��تر ص��ورت می
گیرد که روند حاکم بر رفتار مدیر ، روندی انسانی و توام با مهربانی باشد . پس برای داشتن فرزندانی » حرف شنو« باید از تندی پرهیز کرد و با مهربانی تکالیف را به آنها گوشزد نمود .
- تقویت نکردن فرمانبرداری 4 برای افزایش حرف شنوی در فرزندان ، باید زمینه های الزم فراهم شود . برای مثال ، وقتی که تکلیفی را می خ�واهیم ب�ه فرزن�د خ�ود متحول کنیم ، باید ابتدا دستی از مهر بر سر او بکشیم ، تبسمی بکنیم و او را ببوسیم . در این صورت تمایل به انجام تکلیف را در او ب��ه
شکل بهتری پدید می آوریم . عالوه براین ها ، وقتی که فرزندتان حرف شما را گوش کرد و اطاعت نمود ، بالفاصله بعد از آن ، باید این رفتار را تقویت کنیم . یعنی دوباره به او محبت کرده ، اورا نوازش کنیم . رفتار گرا ها براین باورند که رفتارهایی که تقویت می ش��وند ، براحتمال وقوع آنها افزوده می گردد. لذا بدترین مدیران را در سازمان ه��ا تش��ویق نمی کنن��د و موجب��ات دلس��ردی آن��ان را ف��راهم می
آورند . علی )ع( در نامه ای که به مالک اشتر نخعی می نویسد ، می فرماید : خادم و خائن نزد تو یکسان نباشند ، چ��را ک��ه این ام��ر – یکس��ان تلقی کردن آنها – فرد خائن را در خیانت جدی کرده ، خادم را از خدمت باز می دارد . لذا با تشویق و تقویت فرزندان فرمانبر و مطیع ، برمیزان حرف شنوی و اطاعت آنان می افزاییم . عالوه براینه��ا ، این ام��ر م��وجب ایج��اد عالق��ه در فرزن��دان دیگ��ر ش��ده ، آن��ان را ب��ه فرمانبرداری و حرف شنوی ترغیب می کند . علی )ع( می فرماید : » از جر المسیء بثواب المحسن « . یعنی ب��ا پ��اداش دادن ب��ه ف��رد نیکو کار ، انسان خطاکار را زجر بده . به هر ح�ال وق�تی فرزن�د فرم�انبردار را تحس��ین می ک�نیم ، در چ�نین ح�التی فرزن�دان نافرم�ان احساس ناراحتی می کنند و برای رهایی و خالصی از چنین حالتی ، در جهت اطاعت و فرمانبرداری گ�ام برداش�ته ، دراین راه تالش می
نمایند. پس ، قبل از محول کردن تکلیف وپس از انجام دادن آن توسط فرزندان ، آنها باید مورد نوازش و مهرب�انی ق�رار بگیرن�د و از پ�اداش و
تقویت والدین برخوردار شوند . این نوع رفتارها ، انگیزۀ� آنان را برای اطاعت پذیری بیشتر می کند . توجه به نکات ذیل می تواند موجب حرف شنوی فرزندان شده ، یا زمینۀ� الزم را برای افزایش حرف شنوی آنها فراهم آورد.