اصول عكسبرداري پرتره
TRANSCRIPT
پرتره اصول عكسبرداري
. گرفتن براي است كرده پيدا فراواني تغييرات تاكنون عكاسي اختراع آغاز از پرتره: باشيد داشته نظر مد را زير موارد بايد خوب پرتره يك
صورت -1 حالت بهترين و كرده تحليل و تجزيه را مدل صورت خصوصيات و صورت . صحبت او با اول كنيد، بررسي را مدل كار اين براي بگيريد درنظر عكاسي براي را
. عنوان به كنيد انتخاب را نرسد نظر به او معايب كه حالتي بهترين بتوانيد تا كرده. بياورد پايين به را خود سر نبايد ميباشد چاق چانه داراي كسي اگر مثال
از -2 استفاده است نياز مورد پرتره عكسبرداري براي كه وسايلي مهمترين از يكي . اين ميباشند دارا را تصوير نرمكردن ويژگي كه ميباشد پرتره خاص عدسيهاي
. گرفت اشتباه عدسي بودن ناميزان دليل به عكس نبودن واضح با نبايد را ويژگي . توضيح به الزم البته ميكنند محو را چروك و چين مثل چهره خطوط عدسيها اين
چروك و چين عمد، به بخواهد است ممكن پرتره عكاس اوقات گاهي كه است. بدهد نشان هم بيشتر را پوست
. اين كرد كنترل را نرمش شدت ميتوان و بوده كنترل قابل نرمكننده عدسيهاي . از اگر ميباشند استفاده قابل بزرگ قطع دوربينهاي در بيشتر ها عدسي
شيشههاي از ويژگي اين اعمال براي ميكنيد استفاده كوچك قطع دوربينهايشكست با و ميشوند بسته عدسي روي بر فيلتر مانند كه كنيد استفاده مخصوصي
)) (( . كننده پخش يا نرمكننده فيلتر شيشهها اين به ميكنند ايجاد را نرمي نورميگويند.
3- . بيشتر نبايد لذا ميشود كجشكلي و اعوجاج باعث نزديك فاصله در پرتره گرفتن. 5/1از فاصلة كه كنيد استفاده عدسيهايي از بايد بنابراين شد نزديك مدل به متر
. برداريد چهرهاش از درشتي مدل،نماي به نزديكشدن بدون تا دارند بلندتري كانونيفاصله برابر دو آن كانوني فاصله كه است لنزي پرتره، عكاسي براي لنز بهترين
. دوربين يك در مثال عنوان به باشد نرمال لنز با 35كانوني عدسي يك ميليمتري،كانوني .135تا 85فاصلة است مناسب پرتره براي ميليمتر
پرتره عكسبرداري در وايد لنز تاثير
بسيار -4 ميكنند روتوش را عكس كه حرفهاي عكاسان براي دوربين اندازه و نوع . دوربينهاي مانند كوچك كادرهاي در است براحتي 135مهم نگاتيو روتوش امكان
. سنسور رزولوشن هرچه ديجيتال، دوربينهاي از استفاده هنگام همچنين ندارد وجود. است مناسبتر پرتره عكاسي براي باشد، بيشتر
5- . باشد موضوع با متناسب بايد زمينه6- . باشد دارا را زاويهها مناسبترين بتواند كه شود تعبيه جايي در بايد دوربينموضوع -7 اصلي نقاط كه شود بسته جايي تا ديافراگم و شود تنظيم طوري فاصله
. شود واقع وضوح ميدان داخل در است، عكاس نظر مد كه
وضوح ميدان عمق تغيير تاثير
8- . حساسيت كه قديم زمانهاي در بخورد تکان عکاس شدن آماده تا نبايد سوژهموضوع نگهداشتن ثابت و نگهداري براي آالتي از بود كم عكاسي شيشههاي
. . نشود خارج وضوح ميدان از تكانخورد با سوژه كه كرد دقت بايد ميكردند استفادهميشود ديده ياب منظره در c دائما سوژه انعكاسي دوربينهاي از استفاده صورت در
. است مشخص آن وضوح تغيير و
9- . قدر به بايد نور ميخواهد را زيادي بسيار دقت كه است مواردي از نورسنجي . ديافراگم با است بهتر باشد بيحركت نميتواند موضوع اگر بتابد فيلم به كافي
جلوگيري موضوع تكانخوردگي از باال عكسبرداري سرعت با تا گرفت عكس بازتري. كودكان پرترة مانند شود؛
10- . روبروست آن با عكاس كه است مسئلهاي مهمترين از بيشك نور. دارد وجود نور نوع دو كلي بهطور
1- . ميدهد قرار لطيف روشنايي در را مدل همهجاي كه عمومي نور
2- . ميشود تابانده الزم نقاط به فقط كه اختصاصي نور
. نور است بهتر ميدهد نشان مسطح و تخت را موضوع تنهايي به عمومي نور . پارچة يا كاغذ وسيلة به ميتوان شود استفاده kعد ب و عمق القاي براي اختصاصي . عكاسي در كه است ذكر قابل آورد وجود به را دلخواه انعكاسهاي و سايهها سفيد
. رنگي عكاسي در اما ندارد مانعي طبيعي نور و مصنوعي نور دو تلفيق سفيد و سياهانجام دقيقي بسيار نورسنجي بايد نورها اين در موجود زرد و آبي تأثيرات علت به
. ) شود ) استفاده يكسان كلوين با طبيعي يا مصنوعي نور نوع يك از و شود
: پرتره نورپردازي
1- . : ميكند ايجاد بيعمق و مسطح c كامًال تصويري روبرو نور
روبرو نور
2- : تاريكي در ازچهره قسمتي ولي ميدهد نشان بهتر را برجستگيها مايل نور است.
مايل نور
3- : پيش چنان ميتوان مايل نور وضع در چهره حالتهاي از برخي براي مماس نور. شود مماس آن با و كند روشن را صورت از نيمي تا رفت
مماس نور
4- : كه ميبخشد چهره به را خاصي حالت و ميتابد موضوع به پايين از پايين نور . كمي سوژه حالت اين در دارد كاربرد نوري ويژه هاي جلوه ايجاد براي بيشتر
.. رسد مي بنظر ترسناك
: موضوع شرايط
: از دهيد، قرار رخ چهارم سه حالت در دوربين به نسبت را سوژه چاق يا گرد صورت. ببريد باال كمي را دوربين زاويه نماييد، استفاده كوتاه نورپردازي
. : دهيد قرار رخ تمام را سوژه الغر صورت
. : نماييد استفاده روبرو و مات نورپردازي از پرچين صورت
: يا دهيد قرار سايه در را مشكل داراي نواحي سوختگي اثر با يا لكدار صورت. نشود ديده عكس در مشكل كه دهيد قرار طوري را سوژه موقعيت
. : دهيد قرار بيني راستاي در را دوربين لنز ببريد، باال را چانه كمي بزرگ بيني
. : داريد نگه زاويه با بيني به نسبت را دوربين لنز كوچك بيني
. : ببريد باالتر را دوربين زاويه كنيد، استفاده رخ چهارم سه حالت از مستطيلي فك
. كنيد: كج دوربين طرف به را سوژه سر بكشيد، را گردن غبغب
: سايه در را ديگر چشم و دوربين به نزديك را بزرگتر چشم اندازه هم غير چشمهاي. دهيد قرار
. : بتابانيد چشمها روبروي را نور گودافتاده چشمهاي
. بگيريد: پلكزدن يك از بعد بًالفاصله را عكس پلكزدن
. : گوش دهيد نشان را گوش يك فقط رخ، چهارم سه سوژه موقعيت بزرگ گوشدر را عينك بگيريد، عكس خالي فريم با عينكي با دهيد، قرار سايه در را ديگر
سقف بازتاب از يا و كرده زياد را نور ارتفاع دهيد، قرار نورها از دور موقعيت. نماييد استفاده
: جداگانه نور از نميشود، محو موها در پسزمينه كه كنيد بررسي تيره موي. بزند برق موها تا كنيد استفاده موها مخصوص
. : كنيد متمايل دورتر شانه طرف به را سر باالي مردان موقعيت
(. : زنان براي البته نماييد متمايل نزديكتر شانه طرف به را سر باالي زنان موقعيت). نمود استفاده ميتوان موقعيتها اين دوي هر از
: را انگشتان لبههاي ندهيد، نشان را دست صاف نواحي هيچگاه دستها مورد در. دهيد نشان
. گيرند قرار لنز مقابل در نبايد انگشتان
. كنيد خم كمي مفاصل تمام در را انگشتان
. باشد بازتر زنان دست و بستهتر است بهتر مردان دست
. نپيچيد هم در را انگشتان
. ندهيد قرار مشت به داده تكيه حالت در را سر
: گروهي عكس گرفتن
از هم شود، ديده گروه در يكنواختي طيف بايد عكس در كلي، قاعدة يك عنوان به. بصري شرايط هم و گروه فيزيكي شرايط لحاظ
. سرد يا گرم طيف باشند، رنگها از يكنواختي طيف داراي است بهتر گروه افراد تمام. گيرند قرار گروه ميانه در بايد پوشيدهاند درخشان و روشن رنگهاي كه افرادي
. دهيد قرار زنان از بلندتر كمي را مردان
. كنيد تنظيم ترتيب به و منظم صورت به را قدها ارتفاع
قرار يكديگر با ارتباطشان اساس بر را گروه افراد را يكبار مردان ديگر بار و داده. دهيد قرار كادر ديگر سمت در را زنان و سمت يك در
. استقرار باشد بصر يا فيزيكي فاصلة افراد بين كه ميگويند عكسي به باز استقرارو بيفتد هم روي عكس در افراد قسمت از بعضي كه ميشود گفته عكسي به بسته
. بزرگ گروههاي در بسته و باز استقرار تركيب با نباشد آنها بين بصري فاصلة. گرفت جالبي عكسهاي ميتوان
بسته استقرار با گروهي عكس نمونه يك
نورپردازي براي پيشنهاداتي
. نمائيد هماهنگ نورپردازي با را تصوير حالت
باال ) . High keyنورپردازي سوژه(: و تصوير قسمتهاي اكثر حالت اين در شادي القاي. است روشن
پردازي Highkeyنور
كم ) . Low keyنورپردازي كنتراست(: حالت اين در درام حالت و غم القاي. باشد مي باال نورپردازي
Lowkeyنورپردازي
باال : نورپردازي نحوة براي مثالي
نسبت ) ● كنيد نزديك هم به را نورپركننده و اصلي نور حداكثر 1:1ميزان 1:2يا
● . روشن زمينة روشن، لباس
● . سايه بدون
اصلي ● نور از باالتر گام يك را زمينه نور و كرده تنظيم زمينه مركز اساس بر را نور. دهيد قرار
● . گيرد قرار دوربين تا زمينه بين راه ميانه در بايد سوژه
و ● مساوي قدرت با چتري منبع دو از بايد اصلي . نور باشد تركيبي حالت در
: شده گفته مطالب به توجه با
كمك- با و ميباشد مشخص چهره جزييات كنيد استفاده المپ يك از اگر الف. كرد مًاليم را شديد سايههاي ميتوان پنجره يك نور يا منعكسكننده صفحات
كنيد- استفاده منعكسكننده صفحه يك از كه صورتي در المپ دو با پرتره در ب . نور دو اين بين تعادل ايجاد مهم كنيد ايجاد برجستگي و عمق با تصويري ميتوانيد
. باشد. داشته برتري ديگري بر يكي بلكه باشند مساوي هم با نورها نبايد ميباشد
المپ دو با نورپردازي
را- سوم نور و كننده پر نور را نور يك اصلي، نور را نور يك المپ، سه با پرتره در ج. دهيد قرار مو و كتفها براي باال از
المپ سه با نورپردازي از مثالي