زن در اسلام

4
لام س و ا له دال ب ع ن ب مد ح م دگاه دی از ن ز! وزش ی از ;pma&ش! ی( پ ما دزان و ما دزان, که ی ی گ ب ه ر ف دهای ب برا ی د، ز ردی گ از غ< ، ا ران ی ه ا لام ب س و ا ان ی از> ی وزش! ی ش از, پ ی ما گ ب ه ر ف ازی> ت ف ر گ د.! ه سC ت خ ی س گ م ه د از ودی ید داده ا ه ما ی ب ران ی ه ا لام ب س ا ر س م ه ود خ د بC ست پ وا> ت مت دو، ی ی از> ی ان ی د. ز رودی س می روده س ود خ از جV ی ه ا ش ی پ ان ی ه ز د و ب بC ت! س روده دا س ود خ ودگاه ت م ه لام دز س ا از ;pma&ش! ی( پ ا> ی ان ی از> ی د. ب ه د مان سا ود زا خ ی گ د ی د و ز بV ت پ ر گر ی د، بC ت! س ی دا م لا س ا ;pma&ش! ی( پ و دز دوزان د ی ان ی از> که ی ادی ز< م ، ا لا س د که ا ده ای ب س د ز ب ه م ن ب ه ا ود ب خ، ر ی ب ی از> ی ان دای خ ی از> ی روز م ا مد ح م> ت س د ی ان! س ک ر ی! ش ش ر گ ی و د ب ل طا یk ب ا ن ب ی غل از> ب! س ک ا ود ی ی هC ت ف ر گ وام ان ودی ه ی ن& ی پ< ا له از دال ب ع ن ب مد ح م ی که ی ها ی و ی ا د و غ! ه سC ت ف ر گ له دال ب ع ن ب دز ر ی ب وز ت ه ی ، که م لا س ا ش! می ود ی ن ب د. ا ردی ک ب م دا ج ش!V یC پ ر از س> ت ف گ ب م زا ان! س پ ا ان ت خ س ی وازون س ک ر ه ی که ی ا ا ج> د ، ی! ه س ت ب هاد ی ی از> ی د. دی وان> ت مت ی م لا سی ا وزها! ش ک ود خ گ ب ه ر ف رده و از ک روی ی( ب وز ت ه ی ن ب د ن ی ت, چ ده، از! س مان سل م ی یرا ی ا ران> ی خ ی د خر ی و وان ی ا که ی> ت س گ ا بV ب ی و> ن خ ی ! وز ش ای از ج بس پ د. دوزی ی ر> ی! ش& یk پ م ن ه می ان وای خ ا> م ی ,رداز ی& ی م ی م لا سی ا ها ی و ی ا غ ن ب ا ی از خر ی ه د. ب! اس ی ر ی> ی س پ لام، ز س ه ا داز ه ای رد که ب ک دا ب( ب ی ن ب د وان> ت مت ن ی> ن گت ن ب دز ا د. ازی گد ی از ب ک وده زا ه یk ب ی گ د دی ک د و پ ب! س ا گاه ی< ا ه ب< ،ا ن< را> ف دز۲۰ د: وی گ ی م م که ن ب وا خ ی م سا پ وزه ش د ری گی ی ری گ ی د ن ی او ز ا ه ج رده و ب ک زها زا ان> بV ب ا ی د ز ب ب وا> ت مت د ، ب> ست وا خ ر گ ا" " ن ز) > ق خ( وده ه ی ی سا< ا ن می ه ه لام، ب س ا ن& ی پ< دز ا د ب ت بk تk پ، ( ن ا ز> د ی ت, چ د وای> ت مت مان سل م رد م ک ش پ, پ، ان> بV ب ا ی ز> ت س ه ا> ت! س و ی که ب ب ا> ت س خ ی ود.! ش می مال ن ا, ی۴ های ,رواب ی ن ی ت, چ ن که ز ب ل رد، دز ها گی ی) ا> ی دون را ی, چ ,رسد که یk ب رد م د از وای> ت مت ن د و ای ب م ! ماز ش پ رد م ک رای پ یلا کا ک پ ون, خ م ه لام س دز ا ن گاه ز ای که ج ب بازد. دوم ا د لام ی س ا ن& ی پ< دز ا د؟! اوزی ب م ه اب ه ج ر زا ب گ ی ش د ک د و ب کت ی م رون یk ب زا ن م م، ی و گ ی ی ن خ س م ی وا> ت ب ن م که ب ب ا

Upload: sh-ariabod

Post on 07-Mar-2016

214 views

Category:

Documents


1 download

DESCRIPTION

 

TRANSCRIPT

Page 1: زن در اسلام

اسالم و عبدالله بن محمد دیدگاه از زن

پدران که فرهنگی‌ بند‌های زیرا گردید، آغاز ایران، به اسالم و تازیان یورش از پس ما فرهنگی‌ گرفتاری. شد گسیخته هم از بودند داده یاد ما به ایران به اسالم یورش از پیش ما مادران و

. میسرودند سروده خود هنجار نا بس زبان به و داشتند سروده خود همبودگاه در اسالم از پیش تا تازیان. دهند سامان را خود زندگی‌ و برگزینند همسر خود میتوانستند بدو، تازی زنان

پیش دوران در بدو تازیان که آزادی ، اسالم که اند رسیده مهند این به خود نیز، تازی دانان تاریخ امروزداشتند، یهودیان  اسالمی آیین از عبدالله بن محمد که غانونهایی و شد گرفته عبدالله بن محمد بدست

کسی‌ هر که جایی‌ تا ، شد نهادینه تازی کشان شمشیر دیگر و ابیطالب بن علی‌ کشتار با بود گرفته وام . در نیز هنوز که ، اسالمی منش بود این میکردند جدا تنش از سر میگفت را ایشان سخنان وارون

. دید میتوان اسالمی کشور‌های

هنوز دینی چنین از شده، مسلمان ایرانی‌ دختران برخی‌ و بانوان که است ننگ و شوربختی جای بسیار. بدورند خود فرهنگ از و کرده پیروی

. اسالمی غانونهای این از برخی‌ به باشد زنستیز اسالم، اندازه به که کرد پیدا دینی نمیتوان گیتی‌ این در. بگذارند کنار را بیهوده دندگی یک و باشند آگاه بیشتر میهنم جوانان تا میپردازم

،آیه قرآن :۲۰  در می‌گوید که میخوانیم نسا سوره

 " بگیرید" دیگری زن او جای به و کرده رها را زنانتان ،میتوانید خواستید به  اگر اسالم، آیین در ببینید ، . ) ( مسلمان مرد یک پس زنانتان، است نوشته اینکه نخست میشود پایمال زن حق هوده آسانی همین

زن ) تا چند . ۴میتواند ) زن جایگاه اینکه دوم ندارد اسالم آیین در پروانه‌ای چنین زن هالیکه در بگیرد، تامن اینکه بدون چرا که بپرسد مرد از نمیتواند و میاید بشمار مرد یک برای کاال یک همچون اسالم در

! میاورید؟ خانه به را دیگر کس و می‌کنید بیرون را من بگویم، سخنی  بتوانم

: همان صفّیه و ریحانه جویریه، چون یهودیانی شوهر‌های کشتن از پس اسالم، پیامبر ، عبدالله بن محمد " : . شوهرش زنی‌ اگر می‌گوید محمد خود که هالیست در این خوابید آنان با و شد ایشان همبستر ، شب

تا نمیبایست زن آن ، !۴بمیرد اسالمی " دادگری می‌گویند این به بگیرد پیوند کسی‌ با  ماه،

کشتار از پس عبدالله، بن محمد که بود زیبایی و جوان زن و ۷۰۰ریحانه قریظه بنی‌ یهودی تبار از تن . ریحانه بیفزاید خود حرمسرای به میخواست او، چنین ۱۹شوهر به تن نمیخواست هرگز چون ساله

محمد انجام سر که بماند، او با ، بشود همسر اینکه ،بدون محمد ترس از شد ناچار ، بدهد پیمانی " " . بهتر یا حجرت دهم سال در محمد مرگ از پیش سال یک ریحانه کند خود همپیمان را او توانست

در مدینه، به مکه از محمد فرار .۲۵بگویم گفت زندگی‌ بدرود سالگی

است آمده الله سوی از میگفت که محمدی که بگویم گرامی‌ میهنان هم به دارد این جای اینجا خود  در وساده آدم یک از او کردار ،زمانیکه باشد دیگران برای خوبی‌ الگوی میتواند چگونه مینهد، نام پیامبر را

است؟ تر نکوهیده و تر دون نیز

: مینویسد باختری تاریخدان اشترن، گرترود

) چند" ) با مدینه شهر ،مردان اسالم از پیش که دهد نشان که نیست معتبر مدرک پرمایه‌ای بنچاک هیچ ... در آن، بر افزون باشند کرده نگهداری خانه چند یا و جا یک در آنهارا و باشند داشته زناشویی پیوند زن

) بودن ) از نشانه‌ای ام، یافته رسی‌ دست آنها به گرترود من که شناسی‌ نژاد مانده جای بر بنچاک‌های". نمیخورد چشم به اسالم و محمد آمدن از پیش عربستان در زنی‌ چند

) ( ) تازیان) برای عبدالله بن محمد هدیه ،پیشیاره نیز دیگر تاریخدان چندین را زنی‌ چند دادن رواج رواگ . ) ( . آیا میگردد کاره همه مرد و میشود پایمال نیز بدو تازی زن یک حق هوده که میبینیم باز میدانند بدو

" تنگدستی " زن به میخواسته مردی که گیرم نیست؟ مسلمین گفته به فساد گسترش گونه یک خود این

Page 2: زن در اسلام

زندگی‌ همه در او کشیدن بردگی به و او با شدن همبستر یانی‌ ، تنگدست زن یک به کمک آیا کند، کمکی‌تا نتواند هم شوهر مرگ از پس تازه بیچاره؟ را ۴زن این برگزیند؟؟؟ خویش برای را کسی‌ ماه

دادگری؟ و داد می‌گویند

:۳۴آیه می‌گوید نسا ،سوره

از" ازینرو،  برخی‌ داده، برتری دیگر برخی‌ بر را ( مردم ( حق هوده زنان بر (  مردان و ) تسلط شدن سوار". باشند مردان فرمنبردار باید زنان و دارند، نگهبانی

) که ) یابد در میتواند بسادگی آگاهی‌ نا هر که است روشن سوره نامه بخش این اندازه‌ای تا خوشبختانه " " ) و ) مردان جایگاه همان ، برخی‌ واژه از است، محمد همان که سوره این نویسنده منظور خواسته

. است نیز  زنان کاال  این و زن جایگاه راستای در محمد اندیشه دادن نشان برای دیگریست نمونه یک. اسالم دیدگاه از او  بودن

 

آیه در باز نیز عبدالله بن محمد و " ۲۸۲قرآن زن " دو گواهی برابر را مرد یک گواهی بقره سوره ، : می‌گوید و دانسته

"... زن" تن دو و مرد تن یک نیابید، مرد دو اگر و آورید گواه مردان از تن دو و

. به دادگاه یک در ایشان دیدگاه از زن ارزش میشمارد بایسته هالی‌ هر در را مرد تن یک بودن اینجا باز. نیست بسنده دادگاه برای و میباشد مرد یک نیم اندازه

( آیه قرآن از دیگری آیه در (۱۱باز نسا : ،سوره می‌گوید که میبینیم

) ( ) ارث" ) مردریگ دختران برابر دو ، پسران که آنست شما فرزندان راستای در الله حکم دستورببرند..."

به آوردی  اینجا در من الله زبان به ، زنستیزیش فرنود به که است محمد خود این که است روشن خوبی. بشمار !! مردان از دونتر را زن گونه بدین و الله بگو چنین که می‌گوید خویش

" " " : شد، آغاز ، زنانگی ماهانه کنش یانی‌ حائض مردی زن که هنگامی شد پرسیده صادق جعفر امام از . : به امام سپس میباشد روا فرج بجز چیزی هر داد پاسخ امام کند؟ همخوابگی او با میتواند زن آن مرد

: گفت خود سخن ". دنبال است مرد بازیچه و خوشی ابزار زن که درستی به

چنین تازی، صادق جعفر امام چرا ببینید تا بنگرید اسالمی و تازی اندیشه این به خوب من، میهنان هم. دارد زن یک از برداشتی

عبدالله بن محمد اگر در  آیا دیدگاهی چنین او ،امام بود نیک‌ و خردگرا و دادگرانه و پسندیده کردارشخدای ) می‌گوید او به خود که خود الله سوی از هم آن ، آموزگار یک که زمانی‌ آیا میداشت؟ زنان بارهداشته( میتوانیم پیروانش دیگر از دادگرانه رفتاری براه چشم ، میدهد گسترش را زنستیزی چنین یکتا

باشیم؟

. هستند زنستیز و آدمکش باور این گرفتار امروز که برخی‌ بیشتر آگاهی‌ امید به