زمستان پناهجویان در بلغارستان

40
40 نوزدهم هجدهم و شماره سال هفتموره جدید د

Upload: non-stop-media-inc

Post on 11-Mar-2016

230 views

Category:

Documents


6 download

DESCRIPTION

شماره هجده و نوزده مجله (ماه آوریل-می ۲۰۱۲)

TRANSCRIPT

Page 1: زمستان پناهجویان در بلغارستان

40شماره هجدهم ونوزدهم

سال هفتم دوره جدید

Page 2: زمستان پناهجویان در بلغارستان

39شماره هجدهم ونوزدهم سال هفتم دوره جدید

Page 3: زمستان پناهجویان در بلغارستان

38شماره هجدهم ونوزدهم

سال هفتم دوره جدید

Page 4: زمستان پناهجویان در بلغارستان

37شماره هجدهم ونوزدهم سال هفتم دوره جدید

Page 5: زمستان پناهجویان در بلغارستان

36شماره هجدهم ونوزدهم

سال هفتم دوره جدید

من می گیرم این است که ما باید بسیار محتاطانه و مدبرانه عمل کنیم.« او معتقد بود ک��ه ایاالت متحده آمادگی الزم برای رویارویی ب��ا تولیدکنندگان را ندارد. »ما باید زمانی از زور استفاده کنیم که به نتیجه دلخواه خود برسیم. همواره در مواقع برانگیخته ش��دن، خط مشی ما این بوده است که واکنشی خشن نشان دهیم.« او فهمیده بود که کاسه صبر همه دارد لبریز می شود: »با این حال، من آماده ام که با شاه گفت وگویی خصوصی داش��ته باش��م.« آرتور برنز، رئیس بانک مرکزی ایاالت متحده، با ی��ک پیش بینی بدبینانه به این نشس��ت خاتمه داد: »ما داریم با ی��ک فاجعه در دنیای صنعتی مواجه می ش��ویم. ممانعت از ارس��ال تسلیحات به

ایران، موثر نخواهد بود.«

وقتی پنج روز بعد ریچارد نیکس��ون از ریاس��ت جمهوری برکنار شد، پنجره فرصت بیل س��ایمون برای مقابله با شاه و وادار کردن او ب��ه کاهش بهای نفت بدون رویارویی، برای همیشه بسته شد. کیس��ینجر که مصمم بود به هر قیمتی که ش��ده رویکرد مورد نظر خود را به کرس��ی بنش��اند، از برکناری نیکس��ون در پی رس��وایی واترگی��ت بهره گرفت تا دو س��ال پرارزش دیگر هم برای ش��اه زمان بخرد. با این وج��ود، همان ط��ور که اتفاق��ات رخ داده پ��س از آن واقعه نش��ان می دهند، پیروزی تاکتیکی کوتاه مدت کیسینجر در مقابل بیل س��ایمون، برای رئیس جمهور جدید )جرالد فورد( که برای ورود به دفتر کار خود در نهم آگوست ۱۹۷۴ سوگند یاد کرده بود، در درازمدت موانع و مشکالت بسیاری

به وجود آورد.

پاورقی:

* ای�ن مقاله بلند تحلیلی در پاییز ۲۰۰۸ در مجله »میدل ایس�ت جورنال« منتشر شد که »ایران در جهان« با ترجمه احسان نوروزی در آذر ماه ۱۳۸۷ آن را منتش�ر کرد. س�ال ۲۰۱۱ »آندرو اس�کات کوپر« تحقیقات مفصل خود را در قالب کتابی باَ عنوان »سالطین نفت« و در ۵۳۰ صفحه منتش�ر کرد. به همین بهانه و چون انتشار ترجمه کت�اب خارج از توان ما ب�ود، در دوره جدید مجله در چند

بخش آن مقاله مفصل را دوباره منتشر می کنیم.

۱( هنری کیسینجر، »سال های کاخ سفید«

۲( یمانی تا پای تهدید به افزایش تولید عربستان تا سقف ۵۰ درصد نیز پیش رفته بود، »یمانی می گوید عربستان قادر است تولید نفت خود را تا ۵۰ درصد افزایش دهد«، نیویورک تایمز، ۱۵ ژانویه ۱۹۷۷

۳( حس�ین رضوی و فی�روز وکیل، »فضای سیاس�ی برنامه ریزی

اقتص�ادی در ایران، ۱۹۷۱-۱۹۸۳: از نظام س�لطنتی تا جمهوری اسالمی«، دکتر حسین رضوی، از سال ۱۹۷۶ تا نوامبر ۱۹۸۱ رئیس سازمان برنامه و بودجه در ایران بود. دکتر فیروز وکیل نیز از سال ۱۹۷۳-۷۹ درهمین سازمان مشغول به کار بود. کتاب کم حجم آنها در مورد روال بودجه ریزی و سیاست های مالی در دهه ۱۹۷۰ که در تبعید نگاشته شد، تا کنون مورد تحسین بسیاری از پژوهشگران

قرار گرفته است.

۴( نیکی کدی و یان ریچارد، »ریش�ه های انقالب: تاریخ تحلیلی ایران مدرن«

۵( شاه این اظهارات را در گفت وگو با اسداهلل علم بیان کرده است. علم، وزیر وفادار دربار و معتمد شاه بود، »شاه و من: یادداشت های

روزانه علم از خاطرات محرمانه دربار«

۶( در سال ۱۹۷۳ درآمد دولت ایران از هر بشکه نفت با جهش روبرو شد و از ۸۵/۱ دالر به ۷ دالر رسید. پیش از پایان سال ۱۹۷۴ این رقم به ۲۱/۱۰ دالر در هر بش�که رسید. درآمدهای نفتی دولت ایران از ۸/۲ میلیارد دالر در سال ۱۹۷۲-۷۳ به ۶/۴ میلیارد دالر در سال ۱۹۷۳-۷۴ رسید و در سال ۱۹۷۴-۷۵ با جهشی بی سابقه از مرز ۱۷ میلیارد دالر گذش�ت. حس�ین رضوی و فیروز وکیل، »فضای

سیاسی برنامه ریزی اقتصادی در ایران«

۷( نلس�ون راکفلر در هنگام بازدید خود از ایران در مارس ۱۹۷۶ این اظهارات را بیان ک�رد. خانواده راکفلر و خانواده پهلوی روابط گرم و صمیمانه ای داشتند. اسدهلل علم، »شاه و من«، صص ۷-۴۷۶

۸( در جایی دیگر، علم از نامه تحسین آمیز کیسینجر می نویسد؛ هنگامی که فهمیده بود ش�اه روزی ۱۳ س�اعت کار می کند: »این قطعا همان چیزی اس�ت که او را س�خت کوش ترین سیاس�تمدار دنیا می س�ازد. همان افتخاری که پی�ش از این برای خودم در نظر گرفت�ه بودم. مردی بزرگ تر از او وجود ن�دارد و من این را نه برای رضایت ش�ما، که چون واقعیت دارد می گویم.« اسدهلل علم، »شاه

و من«، ص ۵۰۰

۹( »عربس�تان س�عودی و ایران در بن بس�ت تعیین بهای نفت«، نیویورک تایمز، ۱۰ س�پتامبر ۱۹۷۴. پادش�اه فیصل ترس�ید که هرگونه اقدام یک جانبه از س�وی او برای کاهش بهای نفت، منجر ب�ه ایجاد ش�کاف در میان اعضای اوپک ش�ود و ب�ه افراط گرایی پان عرب ها در داخل عربستان دامن بزند. تهدید به کاهش شدید تولید ایران از س�وی ش�اه موجب ش�د عربس�تان از ایده فروش

مزایده ای نفت خود صرف نظر کند.

۱۰( سایمون زمانی که نیکسون از به هم خوردن معامله با سعودی ها

ب�رای ف�روش مزایده ای نفت مطلع ش�د را ب�ه یاد م�ی آورد: »او خودنویس خود را الی دندان هایش گذاش�ت، سر خودنویس را با دندان هایش برداش�ت و سریع بر روی یک کاغذ باطله یادداشتی نوش�ت. س�ایمون فکر کرد معنی این کار این اس�ت که نیکسون می خواهد با ش�اه تماس بگیرد.« واش�ینگتن پست، یکم جوالی

۱۹۷۹، »نیکسون به شاه اجازه داد تا بهای نفت را باال ببرد«.

۱۱( حاض�ران در این نشس�ت: بیل س�ایمون، وزی�ر خزانه داری، هنری کیس�ینجر، وزیر خارجه، آرتور برن�ز، رئیس بانک مرکزی ایاالت متحده، رابرت اینگرس�ول، معاون وزی�ر خارجه، توماس اندرز، مش�اور وزیر خارج�ه در امور اقتصادی و سیاس�ی و برنت

اسکوکرافت، جانشین مشاور رئیس جمهور در امور امنیت ملی.

۱۲( هن�ری کیس�ینجر هرگز توضی�ح نداد که چه م�دت پیش از تصمیم ش�اه برای افزایش بهای نفت در دسامبر ۱۹۷۳ در تهران، از آن اطالع داشت. آن طور که والتر ایساکسون، زندگی نامه نویس او می گوید، کیس�ینجر »بعدها تصدیق کرد که او احتمال می داد که شاه می خواهد بهای نفت را یک تا دو دالر در هر بشکه افزایش ده�د تا بدهی های مربوط به خرید تس�لیحات جدی�د را بپردازد )یک زندگی نامه، والتر ایساکس�ون، ص ۵۶۳(. اس�داهلل علم نیز در خاطرات روزانه خود مدعی ش�ده اس�ت ک�ه در واقع ریچارد هلمز، س�فیر وقت آمریکا در تهران، پیش ت�ر اطالعاتی در مورد میزان افزایش بهای نفت داشت، اما در مورد میزان دقیق آن دچار سوء تفاهم شد )ش�اه و من، صص ۳۴۸-۳۵۶(. علم کامال درست می گفت. محتمل تری�ن توجیه، قصور س�فیر و دپارتمان وزارت

خارجه در درک مبانی اقتصادی قیمت گذاری نفت است. ظاه�را هلمز گمان می ک�رد که بهای هر بش�که نفت تا س�قف ۷ دالر افزایش خواهد یافت، اما در واقع ۷ دالر، درصد جدید س�ود حاصل از فروش خالص برای تولیدکنن�دگان بود. آن طور که علم در خاطرات خود می گوید، وقتی که هلمز از اشتباه خود آگاه شد، »این مس�اله واقعا برایش هراس آمیز جلوه کرد.« ش�اه احساس می کرد که اعتراض آمریکا نس�بت به می�زان افزایش بهای نفت، غیرمنصفانه اس�ت. علم می گوید شاه معتقد بود که در این مورد، جانب اعتدال را نگه داش�ته است؛ چرا که عراق، ابوظبی و کویت، به ش�دت تالش می کردند که بهای نفت از قیمت ۱۲ دالری جدید،

به ۱۴ دالر در هر بشکه برسد.

۱۳( اس�تفن دی کرس�نر، »اخاذی بزرگ نفتی«، فارین پالس�ی، شماره ۱۳، ص ۱۳۳. کرسنر در این مقاله توضیح می دهد که »سقوط قیمت ها، به سرعت منجر به کاهش درآمد تولیدکنندگان و افزایش مخارج آنها می ش�ود ... برهم زدن انحصار ف�روش، منجر به ظهور رژیم های رادیکال، پذیرش ریسک هزینه کردن درآمدهای نفتی در راستای تامین اهداف سیاس�ی و افزایش احتمال نفوذ روسیه

یا اقدام نظامی از سوی کشورهای مصرف کننده خواهد شد.«

پیوست

Page 6: زمستان پناهجویان در بلغارستان

35شماره هجدهم ونوزدهم سال هفتم دوره جدید

من هرگ�ز تا این حد به انرژی به عن�وان ابزاری برای ایجاد ت�راز اقتصادی فکر نمی ک�ردم. کاهش تولید

واقعا برای من نگران کننده است.بیل سایمون واقعا گمان می کرد که از سوی ریچارد نیکسون مامور شده است تا با تمایل ش��اه به بهای باالی نفت مقابله کند. )۱۰( کمتر از یک هفته بعد، س��وم آگوس��ت ۱۹۷۴، کارگروهی متشکل از مقامات ارشد وزارت خارجه و وزارت خزانه داری، نشس��تی برگزار کردند تا توضیحات سایمون پیرامون این مس��اله را بش��نوند. )۱۱( این نشس��تی بود که به خصوص هنری کیس��ینجر با برگزاری آن موافق نبود. به اعتقاد او بهای باالی نفت، هزین��ه ای ضروری بود که برای حفظ ثبات در خاورمیانه باید آن را می پرداختند. )۱۲( نشریه فارین پالسی مقاله ای را منتشر کرد که بازتاب دیدگاه هنری کیسینجر بود. نظام های سلطنتی محافظه کاری همچون ایران »بس��یار بعید بود که در پی اعمال فشار برای مقابله با حمایت آمریکا از اسرائیل باشند« و افزایش درآمدهای نفتی به رهبران این کش��ورها که اساسا طرفدار آمریکا بودند این امکان را می داد که اقتصاد خود را توسعه دهند، ارتش خود را مجهز کنند و از آشوب های اجتماعی جلوگیری کنند. )۱۳( کیسینجر نشست سوم آگوست را با بیان بدیهیات آغاز کرد:

• کیسینجر: شما می گویید وضعیت نفت مهارناپذیر است؟

• س��ایمون: بله، و این ایجاد یک صف بندی گسترده جدید را در پی خواهد داشت. شما می توانید ارزیابی کنید که این به س�ود ما اس�ت یا به ضرر ما. اروپا هم از نظر نفت و ه�م از نظر پول دارد به اعراب وابس�ته

می شود.

• کیسینجر: شما احتماال باید این را هم بدانید که هنوز امکان بروز یک جن�گ واقعی دیگر می�ان اعراب و اسرائیل وجود دارد. آیا سعودی ها واقعا برای همکاری در جهت کاهش قیمت ها آماده اند، و تا کجا همراه ما

خواهند بود؟

• س��ایمون: اگر میزان تولید کاهش نیابد، بهای نفت با کاهش�ی ۳۰ درصدی مواجه خواهد شد. ما کاهش

تولید را یک اقدام تخاصم آمی�ز می دانیم و در مورد ایران، می توانیم حمای�ت نظامی خود از آنان را قطع

کنیم.

• کیسینجر: سوال نخست این است که چه کسی این رویارویی را انجام می دهد؟ آمریکا، یا آمریکا به همراه اروپا و ژاپن؟ سوال دوم این است که در صورت تحقق این اقدام، چه اتفاقی رخ خواهد داد؟ من فکر می کنم ایران تحت حمایت الجزایر یا بس�یاری کش�ورهای

دیگر قرار خواهد گرفت.

کیس��ینجر در مورد خط��رات اعتماد به س��عودی ها »که می خواهند تنه��ا تامین کننده )نفت( ما باش��ند تا بتوانند هر وقت که می خواهند به ما فش��ار وارد کنند« به همکاران خود هش��دار داد و این نکته را هم یادآور شد: »نتیجه ای که

افزایش برق آسای بهای نفت، موجب دامن زدن به

رکود اقتصادی عمیقی در ایاالت متحده شد و فقط

به همین خاطر بیل س��ایمون، شاه را مقصر اصلی

ایجاد این بحران اقتصادی قلمداد می کرد. امتناع

شاه از پیوس��تن به تحریم نفتی، اعتبار ویژهای به

عنوان یک سیاستمدار نصیب وی کرد.

محمدرضا پهلوی در کنار ریچارد نیکسون، رئیس جمهوری آمریکا

Page 7: زمستان پناهجویان در بلغارستان

34شماره هجدهم ونوزدهم

سال هفتم دوره جدید

• سایمون: نه؛ ما فکر کردیم که وقتی در حال مذاکره با اع�راب )در مورد مش�وق های احتمالی برای آنها( هستیم، بهتر اس�ت ایرانی ها را چنان مشغول کنیم

که قدری عرق بریزند.

- نیکس��ون: او بهترین دوست ما است. اعمال هرگونه فشاری بر روی شاه احتماال باید از جانب من باشد.

• س��ایمون: واقعا تعج�ب می کنم. او در کن�ار ونزوئال سردس�ته موافقان افزایش بهای نفت اس�ت. بدون آنها کاهش قیمت محقق می ش�ود ... شرایط سخت و عذاب آوری است. تعدادی از تولیدکننده های نفت که پول هنگفتی هم دارن�د، جایی برای خرج کردن آن نمی یابن�د و بانک ه�ا و بازار های تج�اری گرفتار مشکالت عدیده ای هس�تند. بهای باالی نفت منجر به ایج�اد بی ثباتی گس�ترده ای در بازارهای تجاری

بین المللی شده است.

تور اروپایی و خاورمیانه ای س��ایمون به طور گس��ترده ای در رس��انه ها انعکاس یافت. در فرانس��ه، او در وصف پادشاه ای��ران گفت: »یک دیوانه ... او می خواهد ابرقدرت ش��ود. او همه درآمدهای نفتی خود را صرف س��رمایه گذاری داخلی می کند و بخش عم��ده ای از آن را به تهیه تجهیزات نظامی اختصاص می دهد.« توهین سایمون به شاه، حساب شده بود: او می خواست پیام روشنی برای عربستان سعودی بفرستد؛ که او نگرانی های آنه��ا را درک می کند و برای انجام معامله آماده است. طی چند ماه، خاندان مشهور، محتاط و مرموز آل س��عود، پشت پرده دربدر به دنبال کسی بودند که بتواند از آنچه در واشینگتن می گذرد اطالعاتی در اختیارشان قرار دهد. به پادش��اه فیصل هشدار داده ش��ده بود که خسارات مالی و سیاس��ی بهای باالی نفت، شرکای سرمایه گذاری و

تجاری عربستان سعودی در غرب را درگیر خود کرده است. عراق، که در آن زمان به ش��دت تحت حمایت مالی شوروی بود و ایران، که درآمد نفتی خود را صرف توس��عه گسترده و تدریجی تجهیزات نیروه��ای نظامی خود در منطقه خلیج )فارس( می کرد، دو کشوری بودند که از بحران به وجود آمده

سود می بردند. عراق و ایران دو دشمن قدیمی هم بودند.

بیل س��ایمون در عربستان س��عودی رابطه دوستی با شیخ یمان��ی برقرار ک��رد. این دو نفر بر س��ر ف��روش مزایده ای بیش از یک میلیون بش��که از نفت سعودی ها در روز توافق کردند؛ تا طبق محاس��به آنها با این اقدام قیمت نفت به مرز ۷ دالر در هر بشکه بازگردد. این معامله نتیجه بخش نبود و برهم خورد، چون ش��اه از آن باخبر شد و تهدید کرد که در واکنش��ی تالفی جویانه به این اق��دام، تولید نفت ایران را به شدت کاهش خواهد داد. )۹( اینک سایمون این اقدام شاه را گواه انکارناپذیر مخالفت او با هرگونه تالش اساس��ی برای کاهش قیمت نفت می دانس��ت. ۳۰ جوالی ۱۹۷۴ او برای ارائه گزارشی از س��فر خود به دفتر کار نیکسون رفت. او در آغ��از گزارش خود به رئیس جمهور گفت که اگر قرار بر دفع فاجعه اقتصادی جهانی پیش رو اس��ت، زمان چندانی برای

انجام این کار باقی نمانده است.

• س��ایمون: پادش�اه فیصل می گوید ه�ر کاری را که بدون کمک ما ممکن بود، کرده است. اما شاه تهدید می کند که در این صورت تولید نفت ایران را به شدت

کاهش خواهد داد.

• نیکسون: او از دوستان خوب ما است، اما در موضوع بهای نفت، وارد بازی دشوار و درگیرانه ای شده است.

• س��ایمون: فیصل در مورد شاه از شما تقاضای کمک دارد. در عربس�تان س�عودی یک درگی�ری داخلی در جریان اس�ت؛ میان کس�انی که خواستار کاهش قیمت اند و کسانی که از افزایش تولید دفاع می کنند. فیصل واقع�ا از ما می خواهد که در ای�ن مورد به آنها کمک کنیم. در گفت وگو با دیگر وزیران، من گفتم که عربستان احتماال تا ۱۵۰ سال دیگر قابلیت تولید نفت را دارد، در حالی که ایران فقط برای ۱۵ سال ظرفیت تولید دارد. ممکن است ایران به توسعه صنایع خود بپ�ردازد و وقتی که ذخایر نفت کش�ور ته کش�ید،

مجبور به وارد کردن نفت شود.

• نیکس��ون: باید دید چ�ه کاری می توانیم بکنیم. من ناچارم با شاه مالقاتی داش�ته باشم تا در این مورد با

او گفت وگو کنم.

• سایمون: ش�اه، حمایت ما را پشت س�ر خود دارد و کسی با او مقابله نخواهد کرد. کشورهای تولیدکننده نفت، دارند درها را به روی مصرف کنندگان می بندند و آنها را از ما دور می کنند. اشمیت )صدراعظم آلمان( گفت: »اگر قیمت ها پایین نیاید، مجبور خواهم ش�د اقدامی علیه کمپانی ها انجام دهم و خودم مس�تقیم با تولیدکنندگان معامله کنم.« این مساله در نهایت نیاز به یک اقدام جدی از سوی ایاالت متحده خواهد

داشت.

• نیکسون: مث�ال چه اقدامی؟ باید در این مورد با شما، کن، هن�ری و برنت بحث کنم تا مش�خص ش�ود چه

اقداماتی می توانیم انجام دهیم.

• سایمون: این واقعا مساله بغرنج و هراس آوری است.

بیل سایمون در عربستان سعودی رابطه دوستی با

ش��یخ یمانی برقرار کرد. این دو نفر بر سر فروش

مزایده��ای بیش از ی��ک میلیون بش��که از نفت

س��عودی ها در روز توافق کردند؛ تا طبق محاسبه

آنه��ا با این اقدام قیمت نفت ب��ه مرز 7 دالر در هر

بش��که بازگردد. این معامله نتیج��ه بخش نبود و

برهم خورد، چون شاه از آن باخبر شد.

پیوست

هنری کسینجر در دیدار با محمدرضا پهلوی شاه وقت ایران/ عکس ها کوربیس

Page 8: زمستان پناهجویان در بلغارستان

33شماره هجدهم ونوزدهم سال هفتم دوره جدید

بیاید، از ش��رکای موسسه معتبر تجاری س��الومون برادرز در وال استریت بود. س��ایمون که تازه به سمت معاون وزیر خزانه داری، جرج شولتز، منصوب شده بود، در سال ۱۹۷۲ به »سلطان انرژی« دولت معروف شد و کار بیهوده کاهش

تاثیرات تحریم نفت اعراب به او واگذار شد.

افزایش برق آس��ای بهای نفت، موجب دامن زدن به رکود اقتصادی عمیقی در ایاالت متحده شد و فقط به همین خاطر بیل سایمون، شاه را مقصر اصلی ایجاد این بحران اقتصادی قلمداد می کرد. امتناع شاه از پیوستن به تحریم نفتی، اعتبار ویژه ای به عنوان یک سیاس��تمدار نصیب وی کرد. اما او در دس��امبر ۱۹۷۳ توافق نفتی تهران را نیز پایه ریزی کرد که به موج��ب این اقدام بهای نفت طی م��دت ۱۲ ماه به چهار برابر رس��ید. )۶( اما با این وجود، اعلی حضرت همایونی، شاه محمدرضا پهلوی، نور دیده آریایی ها، ش��اه شاهان و سایه

خدا، از جایگاه ویژه ای نزد ریچارد نیکسون برخوردار بود.

این دو مرد بیش از ۲۰ سال بود که یکدیگر را می شناختند و به تحسین هم می پرداختند. ایران متحد اصلی آمریکا در غرب آسیا بود و از رویکرد های آمریکا در قبال خلیج فارس

پاسداری می کرد.

این کش��ور از تولیدکنندگان اصلی نفت بود و رفته رفته به عنوان یک قدرت نظامی هم رخ می نمود؛ امری که شایسته آن بود. ه��ر روز از میدان های نفتی ایران ۶ میلیون بش��که نفت خارج می ش��د و نیروی دریایی این کشور امنیت عبور ۲۵ میلیون بش��که نفت خاورمیانه را در روز تامین می کرد تا نیاز اروپا، ژاپن، اسرائیل و ایاالت متحده به انرژی برآورده ش��ود. نیروهای مس��لح ایران که به امکانات روز دنیا مجهز بودند، همچون سپری میان اتحادیه جماهیر شوروی و خلیج فارس عم��ل می کردند. در پی تصمیم چش��مگیر انگلیس برای کاس��تن از حضور نظامی خود در خلی��ج )فارس( در سال ۱۹۷۱، دولت های لیندن جانسون و ریچارد نیکسون با ارسال تس��لیحات برای شاه موافقت کردند تا ایران بتواند خال پدید آمده به واسطه خروج نیروهای انگلیسی را پر کند. در نوامبر ۱۹۷۱ زمانی که ش��اه با نقض قوانین بین المللی، از طریق به کارگیری نیروی نظامی تصمیم به تصرف جزایر اس��ترتژیک سه گانه - ابوموسی و تنب بزرگ و کوچک - در دهانه تنگه هرمز گرفت، واشینگتن در برابر خواسته او تسلیم شد. در مطبوعات آمریکایی از ایران با عنوان »شاهراه عبور نفت« یاد می ش��د و چون ایاالت متحده به حکومت ش��اه اطمینان داش��ت، تنها به حضور نمادی��ن ناوهای خود در خلیج )فارس( اکتفا می کرد. ریچارد نیکس��ون همواره شاه را مورد تحسین قرار می داد و از او با عنوان »بهترین دوست ما« یاد می کرد. دولت نیکسون احساسات عاطفی بسیاری )نسبت به شاه( داش��ت. در جایی دیگر، نیکسون گفته بود »رهبران معدودی را در سراس��ر دنیا می ت��وان یافت که به اندازه او )شاه( دوراندیش باشند. اساسا توانایی او برای اداره حکومت مثال زدنی اس��ت. او در مسیری بی خطر، دارد یک دیکتات��وری واقعی را با مالیمت به پیش می برد.« نلس��ون راکفلر، معاون اول جرالد فورد و از دوستان قدیمی خانواده پهلوی، علنا ش��اه را با اسکندر کبیر مقایس��ه می کرد و در گفت وگوهای خصوصی این نکته را مورد تائید و تاکید قرار

می داد که نهادهای آشفته دموکراتیک در آمریکا می توانند از توانایی های ویژه ش��اه بهره مند ش��وند: »او به زودی به ما خواهد آموخت ک��ه چگونه بر آمریکا حکوم��ت کنیم.« )۷( اسداهلل علم، وزیر دربار و نزدیک ترین دوست و معتمد شاه، در کتاب خاطرات روزانه خود به یاد می آورد که تا چه اندازه نگاه هنری کیسینجر به شاه سرش��ار از ستایش و تحسین بود و چقدر آرزو می کرد که رئیس جمهور فورد هم همانند

شاه عمل کند.)۸(

وزیر خزانه داری در آغاز گفت وگوهای خود با نیکس��ون در نهم جوالی ۱۹۷۴ مصرانه از او خواست که برای جلوگیری از افزایش بهای نفت اقدامات بیش��تری انجام دهد. او گفت: »چند اقدام س��خت گیرانه دیگر هم هس��ت که می توانیم انجام دهیم.« س��ایمون متقاعد شده بود که اگر شاه مجاب شود که از مواضع خود صرف نظر کند و راه دیگری در پیش بگیرد، بقیه کش��ورهای عضو اوپک نیز از او تبعیت خواهند کرد. او متحیر و سرگردان بود؛ که چرا نه رئیس جمهور و نه وزیر خارجه، هرگز از شاه نخواسته اند که برای کاهش بهای نفت تالش کند. نیکسون گفت که اخیرا موضوع بهای باالی نفت را در گفت وگویی با س��عود الفیصل، پادشاه عربستان، مطرح کرد: »این موضوع را به صورت خصوصی با )پادشاه( فیصل در میان گذاش��تم، ش��ما هم می توانید همین کار را بکنید، به او گفتم که بهای باالی نفت پایدار نخواهد بود. ما می خواهیم بفهمیم که در این راس��تا چه کارهایی می توان کرد، اما اگر شاه بر مواضع خود پافشاری کند و مانع کاهش بهای نفت شود، از دس��ت آنها کاری ساخته نیست، کویت

هم وضعیت مشابهی دارد.«

• سایمون: آیا اعمال فشار بر روی شاه ممکن است؟

• نیکسون: شما که قصد رفتن به آنجا را ندارید؟

کیس��ینجر در مورد خطرات اعتماد به سعودی ها

»که می خواهند تنها تامین کننده )نفت( ما باشند

تا بتوانند هر وقت که می خواهند به ما فش��ار وارد

کنند« به همکاران خود هشدار داد و این نکته را هم

یادآور ش��د: »نتیجه ای که من می گیرم این است

که ما باید بسیار محتاطانه و مدبرانه عمل کنیم.«

هنری کسینجر در کنار ریچارد نیکسون، رئیس جمهوری آمریکا

Page 9: زمستان پناهجویان در بلغارستان

32شماره هجدهم ونوزدهم

سال هفتم دوره جدید

پیوست

همه چیز محکوم به شکست و توقف است، در ضمن بسیاری از برنامه هایی که داش��تیم باید به زمانی نامشخص موکول

شوند، همه چیز رفته رفته سخت تر می شود.«)۵(

امسال س��ی امین سالگرد )این مقاله در سال ۲۰۰۸ منتشر شده اس��ت( طغیان ناآرامی ها در ایران است؛ رویدادی که جرقه شکل گیری انقالب بود و درنهایت منجر به فروپاشی رژیم سلطنتی، پرواز خانواده شاه به سوی تبعیدگاه و از دست دادن ایران به عنوان یک شریک استراتژیک در غرب آسیا و خلیج فارس از سوی ایاالت متحده شد. در حالی که تمرکز بسیاری از پژوهش های انجام ش��ده در این زمینه تا کنون معطوف به سیاس��ت داخلی، مسائل اقتصادی و فرهنگی و ریشه های اجتماعی انقالب بود، به نقش منابع مالی دولت - و بخصوص درآمدهای نفتی - در ش��کل گیری این فاجعه توجه چندانی نشد. انقالب ایران به دو انقالب بزرگ دیگر، شباهت های بسیاری دارد: انقالب فرانسه در سال ۱۷۸۹و انقالب اکتبر روسیه در سال ۱۹۱۷. بحران های مالی، منشا هر سه این انقالب ها بود. در مورد ایران، نوسانات دراماتیک بهای نفت در س��ال ۱۹۷۷ مورد تایید و اشاره گزارشگران

خارجی مس��تقر در تهران قرار گرفته بود، اما پیرامون علل اساسی تصمیم عربستان سعودی مبنی بر مقابله با افزایش بهای نفت اوپک در دس��امبر ۱۹۷۶ و بخصوص نقش دولت جرال��د فورد در اتخاذ این تصمیم ش��وم، ت��ا کنون توضیح

چندانی ارائه نشده است.

اسناد اسکوکرافت که شامل نسخه های رونوشت مکالمات، یادداشت ها و مکاتبات روس��ای جمهور ریچارد نیکسون و جرالد فورد، هنری کیسینجر، وزیر امور خارجه، دیگر وزرای کابینه و س��ران برخی کشورهای خارجی است، فرض های سنتی پیشین پیرامون »روابط ویژه« ایاالت متحده با ایران در ده��ه ۱۹۷۰ را ب��ا چالش هایی جدی مواجه می س��ازد. این اس��ناد از تنش های شدید دوس��ویه بر سر بهای نفت و هش��دارهای فزاینده در کاخ سفید پیرامون بی توجهی شاه به نگرانی های )دنی��ا( از تهدیداتی که به خاطر بهای باالی نفت متوجه اقتصاد جهانی اس��ت، پرده برمی دارد. »ش��اه آمریکا« بودن به کنار، تصویری که از محمدرضا پهلوی در این مدارک ترس��یم شده، س��یمای متحد سرسختی است که از تامین خواس��ته های دو رئیس جمه��ور محافظه کار جمهوری خواه و دیگر مقامات دولت آمریکا همچون هنری کیس��ینجر - باالترین مقام ستایشگر ش��اه و معمار اتحاد اس��تراتژیک آمریکا و ایران در دهه ۱۹۷۰ -سر باز می زند. بر س��ر نحوه واکنش )به این هش��دارها( ش��کافی در میان رئیس جمهور و مش��اورانش پدید آمد. هنری کیسینجر به همکاران بی قرار خود در مورد اعمال فشار بر شاه هشدار داد، چون از جای گزین ش��دن یک »رژیم رادیکال« و متخاصم هراس داشت. در پایان، این اسناد جزئیات مفصلی در مورد راه های درازی ک��ه رئیس جمهور فورد پیمود تا در ماجرای افزایش مداوم بهای نفت، شاه را در نشست دسامبر ۱۹۷۶ در دوحه متوقف کند، در اختیار ما قرار می دهند. با مطالعه

این اسناد می توان دریافت که این پیروزی برای آمریکا بسیار گران تمام ش��ده اس��ت. قطعا نفت به همان اندازه ای که در نزدیک ش��دن این دو رئیس جمهور آمریکا به شاه موثر بود،

در جدایی و دور کردن آنها از هم نیز نقش مهمی ایفا کرد.

اسناد اس��کوکرافت در این مقاله با در نظر گرفتن پنج دوره زمانی مجزا، مورد بحث قرار می گیرند؛ این اسناد از جوالی ۱۹۷۴ در روزهای پایانی ریاست جمهوری ریچارد نیکسون آغاز می ش��وند، در طول دوره پرآش��وب ریاست جمهوری جرالد ف��ورد ادامه می یابن��د و در ژانوی��ه ۱۹۷۷ در زمانی که فورد و کیس��ینجر آماده می ش��دند تا دفتر کار خود در کاخ س��فید را ت��رک گوین��د و عرصه قدرت را ب��رای ورود رئیس جمهور تازه برگزیده، جیمی کارتر، مهیا س��ازند، به

سرانجام می رسند.

جوالی و آگوست ۱۹۷۴: »ما بدون شکست دادن و ساقط کردن او

نمی توانیم از عهده این کار برآییم«

س��اعت ۱۰ صبح سه ش��نبه، نهم ج��والی ۱۹۷۴ در دفتر کار رئیس جمه��ور در کاخ س��فید، ویلیام س��ایمون، وزیر خزانه داری روبروی ریچارد نیکسون نشست تا در مورد سفر پیش روی خود به خاورمیانه و اروپا با او گفت وگو کند. حتی در شرایطی که رس��وایی واترگیت به ش��دت بر سر زبان ها افتاده بود و نیکسون در نبرد برای بقا در عرصه قدرت می رفت که مغلوب ش��ود، وقتی ویلیام سایمون در جریان گفت وگو بحث را به محمدرضا پهلوی، شاه ایران کشاند، توجه و تمرکز رئیس جمهور - اگرچه محتاطانه - کامال معطوف به او بود. بیل سایمون در میان جمهوری خواهان از جمله افراد تک رو و مستقل محسوب می ش��د. او پیش از آن که به واشینگتن

در نوامبر 1971 زمانی که ش��اه با نقض قوانین

بی��ن المللی، از طریق به کارگی��ری نیروی نظامی

تصمیم ب��ه تصرف جزایر اس��ترتژیک س��ه گانه

ابوموسی و تنب بزرگ و کوچک در دهانه تنگه هرمز

گرفت، واشینگتن در برابر خواسته او تسلیم شد.

شاه ایران در دیدار با پادشاه وقت عربستان سعودی

شاه ایران در دیدار با ریچاد نیکسون

Page 10: زمستان پناهجویان در بلغارستان

31شماره هجدهم ونوزدهم سال هفتم دوره جدید

عامل اصلی سقوط فاجعه بار درآمدهای نفتی ایران در ژانویه ۱۹۷۷ چه بود؟ سیاست، مذهب، فرهنگ و اقتصاد از جمله عواملی هستند که در فروپاشی نظام سلطنتی حاکم بر ایران در سال ۱۹۷۹ موثر شناخته شده اند. اما تا کنون پژوهشگران به اسنادی که می تواند امکان واکاوی الیه های درونی روابط میان مقامات ارشد ایاالت متحده و شاه ایران را فراهم کند و نوری بر این تاریکخانه بیفکند، دسترسی نداشتند؛ شاه ایران کسی است که کیس��ینجر برای تمجید و تحسین او، چنین عناوینی را به کار می گرفت: »رهبری با ویژگی های منحصر به فرد، متحدی بی قیدوشرط و کس��ی که درکش از دنیا در تعمیق دریافت ما نیز موثر بود.«)۱( با خارج شدن اسناد برنت اسکوکرافت - که در دولت های ریچارد نیکسون و جرالد فورد کار می کرد - از طبقه بندی محرمانه، مسائلی آشکار شده که بی تردید درک ما از ریش��ه های انقالب اس��المی در ایران را دس��تخوش تغییر خواهد کرد. این اسناد حاکی از آن است که تبانی ایاالت متحده و عربس��تان سعودی در سال ۱۹۷۶ برای کاهش قیمت نفت، پیامد غیرمنتظره ای هم داش��ت؛ توطئه آنها نقط��ه آغاز یک بحران مالی در ایران بود، بحرانی که با بی ثبات س��اختن اقتصاد ایران، پایه های حکومت شاه

را نیز متزلزل ساخت.

در ۹ روز نخست ژانویه ۱۹۷۷، آشفتگی در بازارهای جهانی نفت، اقتصاد ایران را زیر فشار خردکننده ای قرار داد. با قرار گرفتن ناگهان��ی میزان صادرات روزانه نفت در سراش��یبی س��قوط، صدها میلیون دالر از درآمدهای پیش بینی ش��ده نفت��ی ایران بر باد رف��ت؛ کل تولید نفت به یک باره نس��بت

ب��ه ماه گذش��ته با کاهش��ی ۱۸ درصدی مواجه ش��ده بود. این خون ریزی ش��دید اقتصادی، حکومت ش��اه را وادار به بازنویس��ی بودجه کشور، متوقف کردن پروژه های در دست اجرا و قط��ع برنامه های کمک به کش��ورهای خارجی کرد. گذشته از این، شاه مجبور شد )برای جبران کسری بودجه( ۵۰۰ میلیون دالر هم از بانک ه��ای اروپایی و آمریکایی وام بگیرد. علت اصلی بح��ران مالی ایران، تصمیم گس��تاخانه

عربستان سعودی در نشست ماه دس��امبر ۱۹۷۶ در دوحه قطر برای به چالش کشیدن افزایش بهای نفت بود؛ امری که به غیر از عربستان، همه کش��ورهای عضو اوپک کامال با آن موافق بودند. ش��یخ احمد زکی یمانی، وزیر نفت عربستان، اعالم کرده بود که دولت این کش��ور تاثیر افرایش بهای نفت را با افزایش فروش نفت خود با قیمت پایین تر جبران خواهد کرد. )۲( تهدید یمانی به اشباع بازار با نفت ارزان هرگز محقق نش��د، اما سیس��تم دو نرخی اوپک عمال تا شش ماه ماندگار

شد و صربات مهلکی بر اقتصاد ایران وارد کرد.

اقتصاددانان برجسته حکومت ش��اه بعدها تایید کردند که حتی احتمال س��قوط بهای نفت نیز هرگز ب��ه ذهن دولت خطور نکرده بود. )۳( ارزیابی آنه��ا از میزان درآمدهای نفتی با واقعیت فاصله بس��یاری داشت، به همین خاطر به گونه ای بی سابقه سرگرم هزینه کردن درآمدها شدند، اما آنچه آنان در انتظارش بودند، هرگز تحقق نیافت. با این حال، پیامد های بدتری هم در راه بود. تالش دولت برای ترمیم نظام اقتصادی، فرجامی جز تش��دید بحران نداش��ت. سیاس��ت های مالی انقباضی )ض��د تورمی( دولت، افزایش بیکاری و آش��فتگی اجتماعی را در پی داشت و همین امر منجر به »کمک به ایجاد وضعیت پیشا انقالبی کالسیک« )۴( شد. واکنش شخص شاه به اقدام سعودی ها نیز قابل توجه بود. محمدرضا پهلوی برای ترمیم اقتصاد ضعیف ایران و تقویت پایه های حکومت خود، روی قیمت باالی نفت حساب کرده بود. در همین دوره، شاه کار بسیار پرریسک لیبرالیزاسیون سیاسی )تبدیل ساختار سیاس��ی ایران به س��اختاری لیبرال( را در کشور آغاز کرده بود. »ما ورشکس��ت ش��ده ایم«، بیان این جمله در دومین روز از ژانوی��ه ۱۹۷۷، نش��انه ای از ناامیدی ش��اه بود. »گویا

راندآخر در دوحه

آندرو اسکات کوپر

نویسنده کتاب »سالطین نفت«

بخش اول

معامله نفتی محرمانه ای که به سقوط شاه ایران یاری رساند

Page 11: زمستان پناهجویان در بلغارستان

30شماره هجدهم ونوزدهم

سال هفتم دوره جدید

پیوست

Page 12: زمستان پناهجویان در بلغارستان

29شماره هجدهم ونوزدهم سال هفتم دوره جدید

در زمان ش��اه محله بدنام تهران، ش��هر نو، محله ای بود که مردان جوان زیادی برای اولین بار تجربه جنس��ی را در آن می آزمودند. جمهوری اسالمی مثل بسیاری دیگر از مسائل گمان کرد که با ممنوع کردن آن، آثار فحشا از جامعه رخت ب��ر می بندد. ولی ظاهرا باروت ریختن از مناره، کاِر کارزار را یکسره نکرده است. روزی یک کارگر بازنشسته به من گفت که »آن ها شهر نو را با خاک یکسان کردند تا فحشا برچیده

شود؛ اکنون تمام تهران شهر نو شده است. «

جای تعجب نیست که طبیعت ظاهرا پرهیزکارانه به شیوه خمینی گراها رفتارهای جنسی را به انحراف کشانده است و کنجکاوی های عجیب و غریب، میل ارتکاب به منهیات را به ویژه در میان مقامات ایران افزایش داده است. امید معماریان روزنامه نگاری که به خاطر مقاله های انتقادی اش از دولت چند ماه را در زندان رس��وای اوین سپری کرده به من گفت که بازجویانش به سر درآوردن از جزییات روابط جنسی او به مراتب بیش از خطاهای کوچک سیاسی اش عالقمند بوده اند. س��عی می کردم به این گونه پرسش های آن ها جواب کلی بدهم؛ که وسط حرفم می پریدند تا از چگونگی جزییات بپرس��ند. به یاد می آورد که پرسیده بودند: »از جایی شروع کن که دگمه های لباس��ش را باز کردی....« امید معماریان می گوید که در یک لحظه با دیدن این که بازجو هنگام گوش

کردن به حرف هایش خودش را می مالد وحشت کرده بود.امریکا س��رزمین آدم هایی اس��ت چون جیمی س��واگارت موسس دانشکده انجیل- مارک سنفورد سناتور جمهوری خ��واه کارولینا و نی��وت گینگریچ نامزد انتخابات ریاس��ت جمهوری. )هر س��ه این افراد رس��وایی اخالقی به بار آورده ان��د-م(. و ناظران سیاس��ت امریکا تعج��ب نکنند که مثال همین آقای گینگریچ به عنوان پرچمدار صریح ارزش های سنتی امریکا شناخته می شود؛ ارزش هایی که خودش در پاسداش��ت آن ها ناکام ماند. معماریان بخش��ی از خدمت اجباری سربازی اش را در تهران، به نوشتن متن سخنرانی یکی از فرماندهان ارش��د سپاه پاس��داران سپری کرد. وی معموال فص��ل الخطاب جمل��ه هایش را با حمله به فس��اد »اس��تکبار جهانی- امریکا« آغاز می کند. کسی که برایش س��ی دی فیلم های قاچاق می آورد -اصطالحا فیلمِی او به من گفت که جناب فرمانده همیش��ه درخواست فیلم های »صحن��ه دار « می کن��د. لفظ »صحنه دار« حس��ن تعبیر

مودبانه تری است از همان کلمه »پورنو«.در رسوایی که در سال ۲۰۰۸ علنی و عمومی شد، فرمانده پلیس تهران بزرگ، رضا زارعی، مسئول اجرای قوانین سفت و س��خت ضد فساد، در فاحش��ه خانه ای به همراه شش زن دیگر هنگامی دستگیر ش��د که عریان بود. یکی از زنان می گوید که جناب فرمانده از او خواس��ته بود بدون لباس نماز

بخواند. در حالی که سیاستمداران امریکا با لو رفتن تخلفات اینچنینی و پخش برنامه های تلویزیونی مربوط به آن عقب نشینی می کنند )رجوع به ماجرای اسپیتزر و الیوت(، پرده برداری از تخلف زارعی باعث ش��د که وی در زندان اقدام به

خودکشی کند.

مسئله شرم از خالف )و اتهام( های جنسی، به عنوان نوعی از ارعاب و اجبار سیاسی پیاپی از سوی حکومت مورد استفاده قرار گرفته اس��ت. وقتی محمد ابطحی، روحانی شوخ طبع و اصالح طل��ب و معاون رییس جمهور در دوره خاتمی پس از بحث و مجادله بر سر )تقلب در( انتخابات ۲۰۰۹ ریاست جمهوری ایران دستگیر و روانه زندان شد، با اعترافی پر آب و تاب در باب مب��ادرت به توطئه انقالب مخملی به حمایت غرب، هوادارانش را شگفت زده کرد. هرچند وی بدون شک مجبور به اعتراف ش��ده است ولی همکارانش می گویند که چیزی که او را مجبور به اعتراف کرد ش��کنجه فیزیکی و یا روانی نبوده است بلکه عکس هایی از او بوده که در عشرتکده مخفی حین ارتکاب جرم از وی داشته اند. می گویند که این

خانه مخفی مدت ها تحت نظر بوده است.

• متن کام�ل ترجمه این مقاله را در وب س�ایت»ایران درجهان« بخوانید.

خمینی هنوز در پاریس در تبعید به سر می بُرد، به

هموطنان انقالبی و همسنگر خود اطمینان داد که

در جمهوری اسالمی زنان از آزادی انتخاب پوشش

بهره من��د خواهند بود و خواهند توانس��ت درباره

آینده خود تصمیم بگیرند.

Page 13: زمستان پناهجویان در بلغارستان

28شماره هجدهم ونوزدهم

سال هفتم دوره جدید

اصوال مردان را در برابر وسوس��ه های نفس��انی بی اراده می داند، نه زنان را.

در اس��الم زنان از نمایش زیبای های خ��ود و جذب مردان منع شده اند تا از فتنه جلوگیری شود. نشان دادن جذابیت های فیزیک��ی به مردان، نوعی فتنه به ش��مار می رود. زیرا اگر این عش��ق به زیبایی و یا دل بستن به جنس مخالف در جایی خارج از چهارچوب خانواده پ��ا بگیرد بنیان خانواده

سست می شود.

جالب اس��ت که واژه ای که خمینی آن را بالقوه به برداشتن حجاب نس��بت داد، همان کلمه ای است که برای توصیف جنبش مخالفان سبز به کار رفت. »فتنه« در تابستان ۲۰۰۹ به مخالفانی اطالق ش��د که در اعتراض ب��ه انتخاب دوباره احمدی نژاد به س��مت ریاست جمهوری به خیابان ها آمده بودند. به بیان دیگر موی زن��ان به خودی خود عامل فتنه و حرکتی ضد انقالب به شمار می رود. حتا سیاستمداران به اصطالح لیبرال )روشنفکر میانه رو( جمهوری اسالمی نیز مدت های طوالنی به این مطلب پرداخته اند. ابوالحسن بنی صدر، اولین رییس جمهور پس از انقالب که سه دهه گذشته را در فرانس��ه در تبعید سپری کرده است بر اساس گزارشی تاکید کرد که از نظر علمی ثابت ش��ده که موی زنان اش��عه های جنسی از خود ساطع می کند. در پاسخ به این ماجرا یک

طنزپرداز ایرانی در کاریکاتوری نشان داد که مردی در هنگام خوردن ناهار در خانه دوستش ناخواسته تحریک شده است. کاشف به عمل می آید که در خورش قورمه سبزی -خوراک معروف ایرانی- یک شاخه موی خانم صاحبخانه بوده است!

درطول چند دهه گذش��ته زنان نس��ل جوان ایران هر روز بیش از پیش گره روس��ری های خود را شل کرده و حجاب ها را عقب کشیده اند. با این همه خامنه ای هیچ گونه بحثی درباره لغو حجاب را بر نمی تابد. در کنار ژس��ت مخالفت با امریکا و اسراییل، حجاب اغلب به عنوان رکن سوم عقیدتی جمهوری اسالمی به شمار می رود. آزاده معاونی، نویسنده ایران��ی امریکایی تبار می گوید: »برای جمهوری اس��المی حجاب اهمیت نمادین گسترده ای دارد. سدی است که بند را نگه می دارد و ایرانی ها را از پافشاری برای دیگر خواسته هایشان بر حذر می دارد. آن ها پیش خود می گویند: حجاب اگر شل شود، همه چیز در هم خواهد شکست، بعد از آن مردم بس��اط آب جو راه می اندازند و بعدش هم البد می خواهند رمان بدون سانس��ور بخوانند. مقام��ات پیش خود فکر می

کنند حجاب دروازه آزادی است. «

با وجود ادعای خامنه ای که حجاب زنان مانع س��رگردانی مردان می ش��ود، سیاس��ت های دولتی در واقع خالف این

مسئله را ترویج می کنند. مثال برای امیال سرگردان جنسی مردان ایران، مجلس - پارلمان متشکل از هواداران خامنه ای - از ازدواج موقت پش��تیبانی کرد. جواز مذهبی ازدواج موقت یا همان صیغه بر اساس شریعت به مرد اجازه می دهد تا هر تعداد که بخواهد ش��ریک جنسی داش��ته باشد. عقد ازدواج موقت می تواند تنها برای چند دقیقه بسته شود، بی آن که نیاز به ثبت محضری باش��د. مرد هر زمان که بخواهد می تواند به صیغه پایان دهد اما شرط طالق به مراتب برای زنان دشوارتر است. و در واقع زنی که بخواهد تقدس ازدواج خود را با ولگردی زیر پا بگذارد خود را در معرض خطر جدی قرار می دهد: تاکنون ده ه��ا زن در ایران به جرم ارتکاب به زنای محصنه سنگسار شده اند. به خاطر بیماری اقتصادی کشور، تیغ قانون و عرف اسالمی هم دیگر کند شده و فحشا، در گونه غیر اس��المی آن هم بیداد می کند. راننده تاکسی های تهران که معموال تحصیل کرده اند و به خاطر بیکاری به این کار روی آورده اند می توانند چنین نمونه هایی را در

خیابان به سادگی شناسایی کنند.

پردیس مهدوی، نویس��نده کتابی درباره روابط جنسی در ایران م��ی گوید: » هنگامی که اقتص��اد رو به رکود می رود اقتصاد غیر رسمی و شبکه های غیرقانونی جذابیت بیشتری

پیدا می کنند. فناوری هم راه آن را هموار می کند.«

»بیش��تر جمعیت )ایران( جوان ان��د.... جوان در

طبیعت خود شیدای شهوت است. به همین دلیل

می خواهد برنامه هایی را ببیند که بتواند با آن ها

خود ارضایی کند. باید کاری کنیم که جامعه از این

جو و وضعیت خودارضایی خالص شود.«

خمینی مدت کوتاهی پس از تکیه بر مقام رهبری

اعالم کرد که اس��الم به مردم اجازه ن��داده که در

س��احل دریا لباس شنا بپوش��ند و تاکید کرد که

»پوستشان را می کنیم!«

آیت اهلل زیر پتو

Page 14: زمستان پناهجویان در بلغارستان

27شماره هجدهم ونوزدهم سال هفتم دوره جدید

شماره هفدهم سال هفتم27 دوره جدید

Page 15: زمستان پناهجویان در بلغارستان

26شماره هجدهم ونوزدهم

سال هفتم دوره جدید

دارد که ترغیب جوانان به انص��راف از خود ارضایی چندان اولویتی به ش��مار نرود. با این همه حکومت صدها میلیون دالر خرج فناوری های سانسور چینی می کند که سپر دفاع اخالقی بسازد و با تهاجم فرهنگی و سیاسی مبارزه کند، که نتایج چندگانه ای با عوارض جانبی به همراه دارد. در نتیجه گیرنده ها برای دریافت شبکه هایی چون بی بی سی فارسی و صدای امریکا با مش��کل روبرو می شوند ولی برای دریافت کانال های پورنوگرافی هیچ مش��کلی نیست. این می شود که دستگاه های سانسور گاهی با تعصب عمل می کنند! یک دوس��ت ایرانی برایم تعریف کرد که چگونه برای دسترسی به حس��اب کاربری و ایمیل دانش��گاهش در بریتانیا پس از تالش های پیاپی ناموفق بوده اس��ت. وی پس از این تالش »essex« ها تازه فهمید که در دانش��گاه وی به نام اسکسحروفی هست که سیستم سانس��ور اینترنت در ایران البد این حروف را به شغل شریف داللی محبت تعبیر کرده و باز

کردن صفحه را غیر مجاز.

در دوران حکومت پادش��اه مس��تبد غرب گرا، محمدرضا شاه پهلوی، تهران جامعه ای با تحول روز افزون بود که این تصور خطا را به وجود می آَورد که دوران گذار به عصر مدرن

را می گذراند.

شاید داس��تان خانواده من نمونه خوبی از سرگذشت طبقه متوس��ط ایران در قرن بیستم باش��د: مادربزرگ پدری ام متولد س��ال ۱۹۰۷، )۱۲۸۱ هجری شمسی( چادر به سر می گذاش��ت و تحصیالت رسمی پس از ابتدایی نداشت؛ از چهار دختر وی س��ه دخترش به دانش��گاه رفتند و از به سر گذاشتن حجاب امتناع کردند. هر چهار دختر وی در تهران بزرگ ش��دند، جایی که دامن کوتاه مد بود و گوگوش پیش از انقالب کس��ی مثل جنیفر لوپز، در مقیاسی معتدل تر به نسبت اس��تاندارهای امروز- »مظهر تقلید« و کعبه آمال و

آرزوها بود.

بخشی از مخالفت خمینی با ش��اه به خاطر امتیازهایی بود که به زنان داده بود. همین حقوق، آب به آس��یاب مخالفت روحانیونی چون خمینی می ریخت. خمینی مسئله حقوق زن��ان را با انحط��اط اخالقی در یک ترکیب م��ی گنجانید. وی در س��ال ۱۹۷۰ ) براب��ر۱۳۴۸ ه.ش( کتاب��ی با عنوان »حکومت« اسالمی نوشت که بعدها به مبنا و الگوی جهان بینی و سیاس��ی در دوران پس از انقالب تبدیل شد. وی در

این کتاب با نفس های به شماره افتاده تشریح کرد که فسق و فجور در میان جوانان ما به درجه ای رسیده که تمام نسل ها را نابود می کند و جوانان ما را به انحطاط می کش��اند و از هرگونه کار باز می دارد: »جوان ها عجله دارند که )کار را هر چه زودتر رها کنند تا( زودتر از اش��کال مختلف فسق لذت ببرند؛ لذت حرامی که آزادانه در دسترس همگان است و با

شوق و ذوق ترویج می شود.«

با این همه تنها چند ماه پیش از انقالب وقتی خمینی هنوز در پاریس در تبعید به س��ر می بُرد، به هموطنان انقالبی و همس��نگر خود اطمینان داد که در جمهوری اسالمی زنان از آزادی انتخاب پوش��ش بهره من��د خواهند بود و خواهند توانس��ت درباره آینده خ��ود تصمیم بگیرن��د. بخش قابل توجهی از روشنفکران لیبرال ایران، اعم از زن و مرد- بیشتر به خاطر تغییر گذشته، پشت سر خمینی صف کشیدند و حتا برخ��ی نیز او را »گاندی ایران« نامیدند. با این همه خمینی و مریدانش مدت کوتاهی پس از تحکیم قدرت به س��رعت تغییر موضع دادند و نظرات مخالف را س��رکوب کردند و به محدود کردن آزادی های اجتماعی و آزادی پوش��ش زنان پرداختند. وی مدت کوتاهی پ��س از تکیه بر مقام رهبری اعالم کرد که اس��الم به مردم اجازه نداده که در ساحل دریا لباس شنا بپوشند و تاکید کرد که »پوستشان را می کنیم!«

زنانی که در برابر اجباری ش��دن حج��اب مقاومت کردند با

خش��ونت و ارعاب روبرو ش��دند و متلکی قافیه مند پاس��خ گرفتند: »یا روس��ری، یا توسری« ! ش��یرین عبادی، برنده صلح نوبل نیز در مقاله اخیر خود نوشت که »گرچه انقالب ۵۷ ایران اغلب به نام انقالب اسالمی شناخته می شود ولی در حقیقت می توان آن را انقالب مردان علیه زنان دانست.... تدوین کنندگان قانون )مجازات اسالمی( ما را۱۴۰۰ سال

به عقب برگرداندند.«

درست مثل اسالمگرایان امروز مصر -و برخی سیاستمداران راس��ت گرای مس��یحی امریکا- انقالبیون ایران نیز زمینه ای فراه��م کردن��د تا با ی��ک سیاس��ت عوامفریبانه، نقش سیاس��تمداران پرهی��زگاری را بازی کنند که به مس��ائل اقتصادی اهمیت نمی دهد و ب��ه این ترتیب از چالش های ایجاد زیرساخت های یک اقتصاد متنوع شانه خالی کردند که البته به مدد ثروت هنگفت و پول یامفت نفت، تمام این ش��عارها به نظر امکان پذیر رسید. خمینی طی یک حرکت قهرمانانه اقتصاددان ها را »خر« نامید و همه شان را مرخص کرد. وی در پاسخ به انتقادها گفت که »ما برای ارزان شدن هندوانه انقالب نکرده ایم.« سه دهه بعد نتایج ماجرا خود را نشان می دهد: در سال ۱۳۵۷ شمسی تولید ناخالص داخلی ایران، با منابع طبیعی سرشارش تقریبا دو برابر ترکیه است. ترکیه، که در مقایس��ه با ای��ران از هیچ منبع خاص طبیعی برخوردار نیس��ت. الزم به ذکر اس��ت که امروز درآمد ایران

نصف ترکیه است.

واقعیت تلخ این است که ایران سرنوشت ملی خود را به مردی سپرد که به جای فکر کردن به چگونگی اداره اقتصاد مدرن مملک��ت، به مراتب زمان بیش��تری را صرف تصمیم گیری درباره اندازه مجازات مذهبی همخوابی با حیوانات س��پری می کرد. برای خمینی که گفته است »در حجاب نگه داشتن زنان، جامعه را از غوطه ور ش��دن در فساد و آشفتگی حفظ می کند«، زیبایی های زنانه نه تنها پیش چش��م مذهب بی اعتبار است بلکه به خودی خود تهدیدی برای ادامه حکومت

به شمار می رود.

خمینی اعالم می کند که س��المت خانواده در گرو سامان جمهوری اسالمی اس��ت که البته زیبایی زن اساساً موجب تضعیف آن است. هرچند برخی این جهان بینی را ناشی از »زن گریزی« و پدیده »تنفر از زن« می دانند، ولی خمینی

مهدی خلجی محقق علوم اسالمی و طلبه پیشین

حوزه علمیه قم می گوید:

»مش��کل اساسی این نیس��ت که چنین مسائلی

اصوال بیان می ش��وند، مش��کل این است که فقه

اسالمی هنوز روزآمد و مدرن نشده است و در واقع

به مسائل روزمره ای که مردم شهر با آن روبرو می

شوند هیچ ربطی ندارد.«

آیت اهلل زیر پتو

Page 16: زمستان پناهجویان در بلغارستان

25شماره هجدهم ونوزدهم سال هفتم دوره جدید

همخواب ش��ود، ادرار و پهن این حیوانات نجس می شود و شیر آن ها نیز حرام خواهد بود. «

من به عنوان نوجوانی که سرزمین آبا اجدادی را ترک گفته و در میانه غرب امریکا رشد می کرد با شنیدن ترجمه سخنان

دقیق خمینی وحشت کردم و سردرگم شدم.محققان شیعه - از جمله منتقدان سرسخت خمینی- تاکید می کنند که چنین موضوع هایی در میان روحانیون نس��ل خمینی بس��یار معمول بوده و باید در زمینه مناس��ب خود درک و بررسی شوند: اس��الم دینی است که از روستایی در یک بیابان ظهور کرده و خود حضرت محمد هم چوپان بوده است. جایی که ادیان دیگر مانند مسیحیت و یهودیت چنین رفتارهایی را گناه می ش��مرند س��الم به آن ها با دیدگاهی

حقوقی می نگرد.

مهدی خلجی محقق علوم اس��المی و طلبه پیش��ین حوزه علمیه قم می گوید: »مش��کل اساسی این نیست که چنین مس��ائلی اصوال بیان می ش��وند، مش��کل این است که فقه اس��المی هن��وز روزآمد و مدرن نش��ده اس��ت و در واقع به مس��ائل روزمره ای که مردم شهر با آن روبرو می شوند هیچ

ربطی ندارد.«در واقع نسخه های مذهبی خمینی اغلب به موضوع خنده جوک و متلک های نس��ل پس از انقالب ایران تبدیل شده اند. »من هرگز در تهران ش��تر ندیده ام« نیک آهنگ کوثر، کارتونیست سرش��ناس ایرانی با گفتن این نکته می افزاید: »چه برس��د به این که کسی بخواهد به فکر خوابیدن با شتر

بیفتد!«

اگر ایهامی وجود داشته باشد که بتوان گفت خاورمیانه امروز به درستی بدان مبتالست، چنین ایهامی لفظ »انباشتگی« یا »قلمبگی« جوانان است)!( در شرایطی که سن میانسالی در میان اعراب ۲۲ س��الگی و در ایران ۲۷ سالگی است و در مقایس��ه، در اروپای غربی به نزدیک ۴۰ س��الگی می رسد. پدیده نفوذ روزافزون اینترنت و تلویزیون های ماهواره ای با برنامه های شایع پورنوگرافی در کنار جمعیت جوان منطقه، رفتار مس��لمانان سراس��ر خاورمیانه را از تمایالت سرشار

جنسی انباشته است.

با بررسی روند جستجو در موتور جستجوی گوگل می توان دید که از هر هفت کش��وری که در آن ها کلمه »س��کس«، پیاپی مبنای جستجوست، پنج تای آن ها مسلمان اند و یکی از آن ها یعنی هند، کش��وری دارای اقلیت بزرگ مسلمان است. واژه »سکسی« در میان اعراب، حتا محبوبیت بیشتری دارد. ردیاب دیگر گوگل، تِرند س��پات، نشان می دهد که از ابتدای س��ال ۲۰۱۲ موضوعی که به سرعت روند صعودی جستجو را در ایران طی کرده، کلیدواژه »گلشیفته فراهانی« بوده است. وی یک بازیگر محبوب ایرانی در تبعید است که در ماه ژانویه با باالتنه برهنه جلوی دوربین نشریه فرانسوی

مادام فیگارو ظاهر شد.

قبل از انق��الب۱۳۵۷، تصاوی��ر زنانی در س��ینمای ایران نش��ان داده می شد که لباس های چندان پوشیده ای به تن نداشتند و چنین امری بنیادگرایان مذهبی را به خروش وا می داشت. پس از انقالب نشان دادن زنان بدون حجاب در سینمای ایران ممنوع شد. این ممنوعیت هنوز در شرایطی

اجرا می ش��ود که بیشتر ش��هروندان ایرانی به شبکه های خیره کننده ماهواره ای دسترسی دارند. نصب آنتن بشقابی ماهواره رس��ما غیر قانونی اس��ت ولی می گویند خوِد سپاه پاسداران انقالب اس��المی در قاچاِق گیرنده های ماهواره دست دارد. در فیلم مستند »ایران جاب«- »کار در ایران« که به زودی پخش خواهد، کوین ش��پرد، بازیکن امریکایی که در بس��کتبال لیگ حرفه ای ایران بازی می کند خواهد گفت که چگونه از گشت و گذار در شبکه های تازه ماهواه ای شوکه شده اس��ت. می گوید: »شش هزار تا شبکه داریم که

چهارصد تای آن ها کانال سکس اند!«

به هر حال حکومت ایران به خاطر ادعاهای مذهبی مجبور اس��ت که چندین میلیون دالر صرف کند که ش��هروندان ایران نتوانند برنامه های ماهواره را ببینند؛ تالش��ی بیهوده برای پس زدن هم زمان تکنولوژی و طبیعت بش��ری که راه به جایی نمی برد. چندین سال پیش یکی از مقامات وزارت اطالعات ایران )س��عید حجاریان( در گفتگویی با نیویورکر

چالشی داوطلبانه را برای خود رقم زد: »بیشتر جمعیت )ایران( جوان اند.... جوان در طبیعت خود شیدای شهوت است. به همین دلیل می خواهد برنامه هایی را ببیند که بتواند با آن ها خود ارضایی کند. باید کاری کنیم

که جامعه از این جو و وضعیت خودارضایی خالص شود.«

ش��اید برخی بگویند کش��وری که از تورم مزمن و بیکاری رنج می برد - صرفنظر از وضعیت تحریم های ش��دید بین المللی و جنگ احتمالی بر سر برنامه اتمی - چنین کشوری با جمعیت جوان آن قدر کارهای مهم تر و انجام نش��ده ای

عکس ها از فارس

Page 17: زمستان پناهجویان در بلغارستان

24شماره هجدهم ونوزدهم

سال هفتم دوره جدید

آیت اهلل زیر پتو

در جمهوری اس��المی ایران سیاس��ت ها ش��اید تمام شان جنسی نباشند ولی سکس قضیه ای سیاسی است.

در س��ال های اول انقالب روحانی گمنامی ب��ه نام آیت اهلل گیالنی از نقطه نظر قوانین اسالم فرضیه های عجیب و غریبی درباره س��کس در تلویزیون ملی بیان کرد که حساس��یت زا شد. یکی از دور از ذهن ترین فرضیه ها - که هنوز پس از سه دهه موجب خنده و مضحکه مردم ایران است از این قرار بود: فرض کنید که مرد جوانی در اتاق خود خوابیده باشد و دقیقا زیر همان اتاق در طبقه پایین عمه وی به خواب رفته باش��د. حال اگر زمین لرزه ای باعث ش��ود که طبقه باال به زیر فرود بیاید و مرد جوان که در این استدالل قاعدتا لخت خوابیده، در حالت تحریک جنسی، دقیقا بر عمه اش فرود بیاید که او نیز از قضای روزگار عریان است، آیا طفلی که از این رابطه زاده

می شود حالل زاده و مشروع است یا حرامزادهء نامشروع؟

داستان چنین هرزگی ش��اید با ظاهر زاهدانه و ضدجنسی جمهوری اسالمی جور در نیاید و ناهنجار به نظر برسد. ولی برنامه ایشان که به »گیلی شو« معروف شده بود به خاطر ور رفتن با موضوعات نگفتنی، هم مورد توجه قش��ر سنتی بود و هم موضوع خنده تهرانی های قش��ر باال را فراهم می کرد. گیالنی تخم کالمی را پایه ریزی کرد که امروزه روز دیگر برج و بارویی برای خود یافته و به روحانیون و بنیادگرایان خرده پا و تازه کار ای��ن فرصت را داده که ب��ه متخصصان تازه کاِر مشاوره جنسی تبدیل ش��وند و از دادن نصایح پرت و پال در این خصوص هیچ ابایی نداشه باشند. از پیچیدن نسخه های فوری در باب ارتباط س��ریع جنسی )و مثال توصیه به مردان برای اطفاء غرایز جنسی در اس��رع وقت و بدون برانگیختن

زن( تا فتوای تحریم استمنا که تاکید می کنند گناهی کبیره است و موجب بروز آس��یب های علمی و پزشکی می شود و

چنین و چنان.

بر خالف پروتستان ها و کاتولیک های مسیحی و ارتدوکس های یهودی و همتایان سنی مس��لمان، شاید چندان جای شگفتی نباشد که بنیادگرایان شیعی ایران، زمان مفرطی را به تعمق درباره تمایالت جنسی سپری می کنند. هر چه باشد آن ها نیز آدمیزاد اند. ولی مسئله شیدایی جنسِی بنیادگرایان دینی ایران ارزش بررس��ی دقیق تر را دارد چ��را که آنان ها مملکتی را با جاه طلبی های هسته ای، ثروت عظیم نفت، و

جمعیت جوان پویا ولی خفه شده، اداره و کنترل می کنند.

با این همه به دالیل مختلف- ترس از پا گذاش��تن جای پای سلمان رشدی، برچسب مستش��رق خوردن، یا جریجه دار کردن حساسیت های مذهبی- به شدت از رو کردن ریاکاری

حکومت ایران پرهیز می شود.این اش��تباه اس��ت. زیرا در حکومت مذهب س��االری چون ایران، مذهب از جنس سیاس��ت است. یکنواختی و کهنگی باورهای مربوط به تمایالت جنس��ی، منحصر به رختخواب و اتاق خواب و خانه نمی ش��ود، بلک��ه در تمام مکتب خانه و حوزه های علوم دینی و غیر دینی نفوذ کرده و س��ربازخانه و عدالتخانه و دیگر خانه ها را هم در نوردیده اس��ت. مَثل تازه سازی در میان ایرانی ها رواج دارد که می گویند قبل از انقالب مردم در بیرون خانه جش��ن و مهمانی می گرفتند و در خانه نماز می خواندند ولی امروز بیرون نماز می خوانند و در خانه

های خود مهمانی می گیرند.چنین دوگانگی در بس��یاری از رفتارهای اجتماعی در ایران

صدق می کند. برای بس��یاری از ایرانی ها مس��ئله انحطاط اخالقی چنان از رن��گ و جال رفته که دیگ��ر ارزش گفتن و شنیدن ندارد. گفتن از آن، درست مثل ارتباط روزمره با نهاد حاکمیت چش��م اندازی نخ نما شده است. برای آن دسته از س��اکنان غرب که می خواهند بدانند حکومت ایران چگونه هن��وز زنده و سرپاس��ت، باید گفت که نق��ش محوری خود حکومت در پیچیده و الینحل کردن مسائل جنسی را نباید

دست کم گرفت.

به قول گفته اخیر تیپ )توماس( اونیل سخنگوی کاخ سفید، در جمهوری اسالمی ایران همه سیاست ها جنسی نیستند ولی غریزه جنسی قطعا مسئله ای سیاسی است. نمونه بارز شماره ۱، پدر انقالب اسالمی مرحوم آیت اهلل خمینی بود. وی چون دیگر علمای شیعه، مشتاق بود که مرجع تقلید شود. این شد که بخش اول کار خود را به بررسی موشکافانه آموزه های دینی اختصاص داد و با خلوص تمام آن ها را در زندگی خود به کار بس��ت؛ مثال توصیه می شود که شخص ادرار و مدفوع خود را نگه ندارد و به ویژه زمانی که از ضرورت قضای حاجت، اندام دفع دردناک شده باشد. همان طور که پیداست، آموزه ها دامنه گسترده ای از مسائل روزمره دنیای فانی را در بر می

گیرد و حتا از مباحث بسیار شهوانی هم چشم نمی پوشد.

در س��ال ۱۹۶۱ برابر با ۱۳۴۰، امام خمینی رس��اله توضیح المسائل مذهبی خود را به رشته تحریر در آورد و در آن درباره بسیاری مسائل، از لواط گرفته تا زنا با حیوانات اظهار نظرهای دقیقی ارائه داد: »اگر مردی پس از ازدواج با زنی با پسر، برادر و یا پدرهمس��ر خود لواط کند در زناشویی آن ها خللی وارد نمی شود.« و یا مثال: »اگر فردی با یک گاو، گوسفند و یا شتر

آیت اهلل زیر پتو کریم سجاد پور

فارین پالسی/ ۷ مه ۲۰۱۲

ترجمه فائقه اشکوری از انگلیسی

Page 18: زمستان پناهجویان در بلغارستان

23شماره هجدهم ونوزدهم سال هفتم دوره جدید

آیت اهلل زیر پتو

Page 19: زمستان پناهجویان در بلغارستان

22شماره هجدهم ونوزدهم

سال هفتم دوره جدید

قانونی تهران در آینده افغانستان ادامه می دهند حتی پس از نقش او در به قدرت آوردن دولت کرزی در سال ۲۰۰۱.

ایران از دیرباز اصرار داشته است که می تواند در تامین امنیت و ثبات در افغانستان و مناطق عشایری پاکستان نقش موثری بازی کند. با این حال، ایران با دو چالش بزرگ در مرزهای خود با افغانستان و پاکستان مواجه است: )۱( فعالیت های گروه های سازمان یافته جنایی و شبه نظامیان در مرز پاکستان و )۲( قاچاق مواد مخدر در مرز مشترک با افغانستان است. از این چشم انداز ، با توجه به مشکالت ایران در مرزهای شرقی، به نظر می رسد نوعی همگرایی منافع بین ایران، افغانستان ، پاکستان و ایاالت متحده وجود دارد.

تهران ترجیح می دهد یک دولت دوست در کابل حکمرانی کند که تسلط فرهنگی ایران را – حداقل به صورت تلویحی قبول دارد. ایران بدون شک یک دولت دوست در کابل که در روابط خود با آمریکا مشکالتی دارد را به یک دولت قوی که ممکن است توسط آمریکا در زمان حمله احتمالی به ایران

مورد استفاده قرار گیرد ترجیح می دهد.

هیچ مدرک یا استدالل منطقی وجود ندارد که نشان دهد

کمک به دشمن بزرگی چون طالبان در جهت منافع ایران است. با این حال، به منظور کاهش احتمال حمله ایاالت متحده به ایران و کاهش احتمال استفاده از مرزهای شرقی برای حمله نظامی به این کشور، ایران می تواند از طالبان به

بهترین صورت در جهت مقاصد خود استفاده کند.

شواهد موجود و سیاست های دولت ایران نشان می دهد که این کشور مخالف هرگونه معامله بالقوه ای است که میان

طالبان و دولت مرکزی کابل صورت می گیرد – دولتی که تحت حمایت ایاالت متحده آمریکا یا سایر کشورهای ناتو است. همچنین به نظر می رسد که ایران به حضور طوالنی

مدت آمریکا در افعاستان با ثبات تمایلی ندارد.

اگر ایران به طالبان در افغانستان کمک می کند، شاید بتوان آن را پاسخ تندروهای رژیم ایران به تالش های آمریکا برای بی ثبات کردن ایران در منطقه قلمداد کرد. در چنین سناریویی، تهران می خواهد نشان دهد که قادر است هزینه حضور نظامی ایاالت متحده در افغانستان را - در صورت تداوم سیاست های خصمانه آمریکا علیه ایران - افزایش دهد. مرور سیاست های گذشته ایران مانند اخراج حکمتیار در سال ۲۰۰۲ بدلیل سخنانش علیه دولت کرزی و حضور نظامی آمریکا، می تواند معیاری باشد که نشان می دهد تندرویان قابلیت اصالح آنچه در گذشته اشتباه و سیاست

های خام قلمداد شده است را دارند.

Iran fears losing له ین مطلب ترجمه فارسی مقا • اinvestment in Afghanistan است که به قلم فاطمه امان نوشته شده و برای اولین بار در آوریل ۲۰۱۰ در نشریه جینز به

چاپ رسیده است.

ظلم و تعدی به ش��یعیان افغانستان و تالش ایران

در راستای توس��عه جامعه شیعیان این کشور نیز

در زمره این منافع قرار می گیرند و هدف ممانعت

از بازگشت کنترل افغانستان به دست سنی های

افراطی تحت حمایت عربس��تان س��عودی است

شرایطی که در سال های 1996 تا 2001 برقرار بود.

رو به همسایه عکس ها از کوربیس

Page 20: زمستان پناهجویان در بلغارستان

21شماره هجدهم ونوزدهم سال هفتم دوره جدید

نمی کند در حالیکه همه همسایگان ما به آمریکایی ها کمک می کنند.«

هر چند ارسال اسلحه به شبه نظامیان افغانستان در تناقض با سیاست های آشکار ایران است ، احتمال دخالت برخی عوامل سرکش دولت در جریان انتقال اسلحه به افغانستان کامال منتفی به نظر نمی رسد. اما حتی این مداخله احتمالی در امور افغانستان توسط عناصر سرکش سپاه پاسداران انقالب اسالمی نباید با کمک هایی که تحلیلگران بین المللی معتقدند اعضای آژانس اطالعات پاکستان به شبه نظامیان مرزهای شرق و جنوب افغانستان کردند معادل

تلقی شود.

برخی از فرماندهان سپاه پاسداران می توانند بدون نیاز به تایید مستقیم فرماندهی مرکزی وارد عمل شوند و به احتمال زیاد انگیزه چنین مداخالتی بیشتر می تواند منافع مادی تجارت اسلحه قلمداد شود تا حمایت صریح ایران از

یک گروه افغان با قابلیت مسلح.

بعالوه، ایران همیشه پذیرای رهبران سابق ضد طالبان مانند حکمتیار، ربانی و چندین نفر دیگر بوده است. حکمتیار تمام سال های ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۲ را در ایران در تبعید به سر برد. او در فوریه ۲۰۰۲ پس از متهم شدن به سوء استفاده از مهمان نوازی ایرانیان از این کشور اخراج شد. او اظهاراتی بیان کرده بود نظیر مردم افغانستان باید با دولت کرزی مبارزه

کنند – دولتی که با کمک ایران بر سر قدرت آمده است.

این افراد، که برخی از آنها هنوز نقش مردان جنگ را بازی می کنند، شبکه های ارتباطی خود را فعال نگه داشته اند و از این طریق سالح های منفجره ساخت ایران را در اختیار شورشیان افغانستان قرار داده اند ، اما این کار لزوما موهبتی

از جانب دولت ایران نمی تواند تلقی شود.

هنوز در ایران بیش از دو میلیون پناهنده افغان وجود دارد

که اکثریت آنان از قوم هزاره و دارای مذهب شیعه هستند. در مقام مقایسه، این گروه بیش از دیگر گروه های قومی

افغانستان از حمایت های دولت ایران بهره جسته اند.

آنها برای کسب و کار مرتبا به افغانستان رفت و آمد می کنند، و حتی در صورت عدم دخالت رهبران سپاه پاسداران در ارسال اسلحه به شورشیان افغان ، برخی از عناصر این سپاه می توانسته اند با استفاده از این شبکه انسانی به درون

جامعه افغان نفوذ کنند.

در شرایطی که احتمال معامله مستقیم دولت ایران در تهیه اسلحه و مواد منفجره برای جنگجویان طالبان بعید به نظر می رسد ، شورشیان افغان به طرق مختلف قادر بوده اند به تسلیحات ساخت ایران دست یابند. به عنوان مثال، قاچاقچیان و سایر شبکه های سازمان یافته جنایی می توانسته اند به این منظور مورد استفاده قرار گیرند – درست همانند قاچاقچیان قوم بلوچ که در قبال ورود مواد مخدر به داخل ایران، بنزین یارانه ای از ایران به پاکستان و افغانستان

ارسال می کردند.

منافع ایران در افغانستان

ایران در طول تاریخ همواره منافع سیاسی و اقتصادی گسترده ای در افغانستان داشته است که از آن جمله می توان به منافع بلند مدت تهران در رودخانه هیرمند – که منشاء برخی اختالفات با افغانستان نیز بوده است – و مبارزه با قاچاق مواد مخدر که مرکزیت وسیع آن در مرزهای شرقی

ایران واقع شده است.

ظلم و تعدی به شیعیان افغانستان و تالش ایران در راستای توسعه جامعه شیعیان این کشور نیز در زمره این منافع قرار می گیرند و هدف ممانعت از بازگشت کنترل افغانستان به دست سنی های افراطی تحت حمایت عربستان سعودی است – شرایطی که در سال های ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱ برقرار بود.

در واقع حضور ایران در افغانستان به استثنای دوره حکومت طالبان هرگز محدودیتی نداشته است. حتی در زمان اشغال اتحاد جماهیر شوروی و دوره حکومت مجاهدین در نیمه اول دهه ۱۹۹۰ باز هم ایران حضوری قوی در افغانستان داشته است. ایران بویژه از ائتالف شمالی افغانستان )با اکثریت مردم شیعه مذهب تاجیک( و حزب وحدت پشتیبانی گسترده ای کرده است. ایران پذیرای حزب اسالمی - به رهبری حکمتیار نیز بوده است )که پشتون

و سنی است.(

ایران همواره برای نفوذ در جامعه شیعیان افغانستان تالش گسترده ای داشته است. آیت اهلل آصف محسنی - معمار اصلی قانون خانواده در افغانستان جدید - در سال ۱۹۷۸ جنبش اسالمی افغانستان را در شهر قم تاسیس کرد که از حمایت قابل توجه ایران بعد از انقالب ۱۹۷۹ بهره مند شد. او متولد قندهار و یک روحانی شیعه پشتون است که صاحب کانال تلویزیونی تمدن افغان نیز استد – کانالی که برنامه های آن مشابه کانال های تلویزیونی دولت ایران است. او خاتم النبیین مرکز شیعیان کابل را نیز بنیان نهاد که به اعتقاد برخی تحلیل گران این کار با حمایت مالی ایران صورت گرفت. او با توجه به هر دو مزیت پشتون و شیعه بودن هم در ایران و هم در پاکستان احساس راحتی می کرد. اما سایر رهبران شیعه مذهب افغانستان لزوما از نسخه ایرانی

فقه )تفسیر قوانین اسالمی( تبعیت نمی کنند. در عین حال، افغان ها از رشد نفوذ فرهنگی ایران در افغانستان رضایت ندارند. برخی پناهندگان افغان قوم هزاره ، شامل روشنفکران، با تقلید سیستم مذهبی-سیاسی ایران

یا موافق نیستند یا تمایلی به آن ندارند.

نتیجه

ایران آشکارا مایل است نقش بیشتری در فرآیند سیاسی امنیتی افغانستان داشته باشد. مقامات ایرانی بر این باورند که آنها همچنان به مبارزه برای به رسمیت شناختن سهم

تهران ترجیح می دهد یک دولت دوست در کابل

حکمرانی کند که تسلط فرهنگی ایران را حداقل

به صورت تلویحی قبول دارد.

ایران بدون ش��ک یک دولت دوست در کابل که

در روابط خود با آمریکا مش��کالتی دارد را به یک

دولت قوی که ممکن است توسط آمریکا در زمان

حمله احتمالی به ایران مورد اس��تفاده قرار گیرد

ترجیح می دهد.

Page 21: زمستان پناهجویان در بلغارستان

20شماره هجدهم ونوزدهم

سال هفتم دوره جدید

سیاسی افغان است که توسط ایران برای انتقال پیام همبستگی با افغانستان و برجسته کردن پروژه های توسعه خویش در این کشور فقیر و همسایه شرقی مورد استفاده قرار می گیرد. در همین حال تهران تالش ها و پروژه هایی که به منظور کمک به حدود ۲ میلیون مهاجر و پناهنده افغان داخل ایران در دست اجراست را نیز به منصه نمایش در می آورد. این دقیقا همان چیزی است که توسط مقامات ایرانی به عنوان جنگ نرم علیه غرب در منطقه یاد می شود.

در فوریه ۲۰۰۹ ، سفیر افغانستان در ایران به نقش کلیدی مهاجرین افغان تحصیل کرده در ایران که به افغانستان بازگشته اند در پروژه های بازسازی این کشور اشاره کرد. طبق آمار رسمی ایران ، در طول سی سال گذشته بیش از ۶۰۲۰۰۰ مهاجر افغان در کالس های نهضت سوادآموزی ایران شرکت کرده و باسواد شده اند و هم اکنون نیز بیش از ۱۶۰۰۰ پناهنده افغان در حال شرکت در این کالس ها

هستند. آمار وزارت آموزش و پرورش ایران نیز نشانگر ۷۵% رشد در تعداد دانش آموزان افغان در سال ۲۰۰۷ در مقایسه با

سال ۱۹۹۰ است.

هم اکنون بیش از ۴۰۰۰ افغان یا دانشجو و یا با مدارج دانشگاهی در ایران وجود دارد. تعداد زیادی از افغان های دارای مدارج دانشگاهی پس از سقوط طالبان و تشکیل دولت جدید به افغانستان بازگشتند. در فاصله سال های ۲۰۰۳ و ۲۰۰۴، اولین گروه از این افراد وارد استان بامیان افغانستان شدند تا دانشگاه بامیان را راه اندازی کنند. این کار در جذب بسیاری از افغان های تحصیل کرده مقیم ایران که به دنبال کار بودند نیز بسیار موفق بود و آنها که جویای مشاغل آکادمیک بودند در نهایت زیر نظارت ایران در وطن

خویش مشغول به کار شدند.

در ژوییه ۲۰۰۸، تقی قائمی، مدیر امور مهاجرین خارجی در وزارت کشور اظهار داشت که تمامی پناهندگان افغان

در ایران »به آموزش و بهداشت دسترسی دارند.« بر اساس اظهارات قائمی اکثریت پناهندگان افغان در ایران در مناطق شهری تمرکز یافته اند و تنها کمتر از ۳/۳ درصد آنها در

اردوگاه های پناهندگان زندگی می کنند.

پوشش واکسییناسیون پناهندگان افغان در مقابل بیماری ها بیش از ۹۵% بوده است و افزون بر ۳۰۰۰ پناهنده افغان در رشته های پرستاری، مامایی و پیراپزشکی فارغ التحصیل شده اند. بر اساس آمار منتشر شده در ایران هزینه

پناهندگان افغان ۶ میلیون دالر آمریکا در روز است.

این در حالی است که به کمیسیون عالی سازمان ملل در امور پناهندگان)UNHCR( –شعبه مستقر در ایران - بودجه بسیار ناچیزی تخصیص داده شده است و بر اساس اظهارات قائمی مقدار آن برای کل سال ۲۰۰۷ فقط ۸/۱۲ میلیون

دالر آمریکا بوده است.

به نظر می رسد در تالشی که به منظور تقویت قدرت نرم انجام می گیرد ، ایران می بایست بر پروژه های برجسته بیشتر تمرکز کند. به عنوان مثال در سال ۲۰۰۹ شرکت کابل ارتباطات شهید قندی ایران با وزارت ارتباطات افغانستان قرارداد مرحله دوم پروژه سایبر اپتیک را به امضا رسانید که شامل ۴۷۰ کیلومتر کابل کشی در استان های پاکتیکا و خوست است. این تنها یکی از قراردادهایی است که پیشنهاد شرکت شهید قندی ایران در رقابت با چندین

شرکت دیگر برنده شد.

پس از سال ۲۰۰۲، ایران با گسترش تجارت با افغانستان سرمایه گذاری های عظیمی در زیرساخت این کشور انجام داد.ایران به تاسیس شرکت های سرمایه گذاری مشترک و بازگشایی کارخانجات سیمان پرداخت ، اعتبارات تجارت خارجی با افغانستان را افزایش داد، از پروژه های هندوستان برای ساخت بزرگراه به سمت مناطق غربی افغانستان حمایت کرد و خط نیروگاه برق را نیز به سمت غرب

افغانستان گسترش داد. ایران به خوبی آکاه است که بخشی از اهرم اجرایی خود در منطقه افغانستان را از دست داده و در حال حاضر روابط با رهبران و جناح های مختلف افغان ضعیف تر از زمان بالفاصله پس از سقوط طالبان است. به نظر می رسد ایران می بایست روش های قابل محاسبه دقیقی در تقویت این روابط در راستای تامین منافع سیاسی مختلف افغانستان به کار بندد تا آنجا که اگر در جایگاه مذاکره با آمریکا در مورد آینده افغانستان قرار گیرد حرفی برای گفتن در گذر

از وقایع داشته باشد.

مداخله و سالح

در سپتامبر ۲۰۰۷، ناتو اعالم کرد که نیروهای بین المللی مستقر در افغانستان مانع حمل سالح های ارسالی از ایران به استان فاراه افغانستان شده اند. هر سه محموله محتوی سالح های منفجره )EFP( بوده اند. رسانه های ایران ارسال هر گونه سالح منفجره به عراق و افغانستان را تکذیب و آن را»ادعای دروغین آمریکا« عنوان می کنند. روزنامه محافظه کار ابرار نوشت :»ناامنی افغانستان عمیقا ایران را تحت تاثیر قرار داده و به آن آسیب رسانده است... سال ها پس از اشغال افغانستان توسط نیروهای نظامی خارجی، شرایط امنیتی هنوز بد است و طالبان دسترسی گسترده تر از گذشته برای

بمب گذاری های جاده ای دارد.«

برای اثبات اینکه ایران طالبان را به سالح منفجره مجهز یرنا( – نکرده است، خبرگزاری جمهوری اسالمی )اسخنگوی رسمی این کشور – به نقل مطلبی از گلبدین حکمتیار، رهبر مجاهدین و نخست وزیر سابق افغانستان می پردازد بدین مضمون که شورشیان افغان »هیچ ارتباطی با قدرت های خارجی ندارند و هیچگونه کمکی از بیگانگان دریافت نکرده اند.« او در ادامه گفت : »ایاالت متحده می داند که هزینه هرسالح منفجره برای مجاهدین معادل ۱۰۰ دالر آمریکا است. هیچ کشوری به مجاهدین کمک

رو به همسایه

عکس ها از کوربیس

Page 22: زمستان پناهجویان در بلغارستان

19شماره هجدهم ونوزدهم سال هفتم دوره جدید

از اواخر سال ۲۰۰۱ که طالبان کنترل افغانستان را از دست داد، ایران در راستای توسعه روابط خود با این همسایه شرقی سرمایه گذاری های بزرگی کرده است. »فاطمه امان« به بررسی نقش ایران در تحوالت افغانستان در ۹ سال اخیر و ارزیابی واکنش ایران به نفوذ فزاینده دو دشمن سنتی –

آمریکا و طالبان – در منطقه پرداخته است.

سقوط سنی های افراطی جنبش طالبان درافغانستان در اواخر سال ۲۰۰۱ به طرز بحث انگیزی منافع ایران را بیش از هر کشور دیگر منطقه تامین کرده است. اکنون با گذشت ۹ سال از آن زمان، هر گونه نشانه گیری در جهت دستیابی به بقایای شورشیان طالبان – چنانچه در حال حاضر مورد نظر دولت کابل و سایر کشورهای ناتو درگیر در افغانستان است - مانعی بزرگ برای منافع امنیت ملی ایران محسوب می شود. اظهاراتی که از جانب مقامات رسمی ایرانی در رسانه های پایتخت این کشور منعکس می شود نشان از نگرانی گسترده تهران از معامالت احتمالی میان آمریکا و سایر کشورهای

ناتو با طالبان دارد.

دیدگاه های تهران

به نظر می رسد که نگرانی های تهران به دو عامل مرتبط باشد: بیرون رانده شدن از دایره مذاکرات محرمانه با طالبان و – عربستان در شرایطی که رقیب اصلی منطقه ای اسعودی – نقشی فعال )اگر نگوییم کلیدی( در میانجیگیری این مذاکرات ایفا می کند. همگام با پاکستان و امارات متحده عربی، عربستان سعودی یکی از تنها سه کشوری بود که رژیم طالبان را در زمان حکمرانی بر افغانستان در دهه ۱۹۹۰ به رسمیت شناخت و حتی پس از سقوط آنها از قدرت همچنان درهای خود را برای همکاران طالبان برای انجام اعمال

سالیانه حج در مکه باز نگه داشته بود.

این در حالی است که ریاض پیوسته از روند رو به رشد نفوذ ایران در خاور میانه ابراز نگرانی کرده است. شاید هدف مقامات سعودی از این کار استفاده از کشمکش های کنونی برای آینده افغانستان در مقابله با نفوذ ایران باشد و این چالشی است که جمهوری اسالمی ایران آشکارا بر آن اذعان دارد. در واقع، این چالش یا به عبارتی طرح قدرت عربستان در امور افغانستان به تالش های ایران برای تبدیل شدن به

قدرت پیشتاز و بالمنازع منطقه گره خورده است.

با این وجود، افعانستان همواره برای ایران حائز اهمیت بوده است و به همین دلیل تهران تالش کرده است در دوره پس از طالبان در بازسازی اقتصادی این کشور و ایجاد یک پایگاه سیاسی قوی در آنجا ایفای نقش کند. چشم انداز یک دولت افغان که در بر گیرنده طالبان نیز باشد – پیشنهادی که بعضُا در کابل و برخی پایتخت های غربی مطرح شده است – تهدیدی است برای برنامه هایی که ایران در مورد افغانستان در نظر دارد. تهران از طالبان تحت حمایت عربستان سعودی که اهداف ضد ایران و ضد شیعه در افغانستان دنبال خواهد

کرد – شبیه آنچه در دهه ۱۹۹۰ اتفاق افتاد – هراس دارد.

برهان الدین ربانی ، رئیس جمهور افغانستان در سال های ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۶ ، در جریان دیدار خود از ایران در اکتبر ۲۰۰۸، مذاکره با طالبان را »تاسف آور« خواند. ربانی که پس از تصرف کابل به دست طالبان وادار به ترک این شهر شد گفت این مذاکرات نشانگر شکست سیاست های آمریکا در افغانستان پس از ۸ سال درگیری نظامی با طالبان است. مطرح شدن این اظهارات از جانب ربانی که مورد حمایت ایران بوده است در واقع طنین صدای مقامات رسمی ایران

در خصوص طالبان است.

در هیجدهمین کنفرانس وحدت اسالمی در تهران در آوریل

۲۰۰۵، زمانیکه تجدید حیات طالبان با جدیت آغاز شده بود، ربانی این گروه را متهم کرد که آلت دست قدرت های غربی هستند. بر اساس اظهارات ربانی: »دشمنان تالش دارند با اجرای عملیات تروریستی به شهرت جهان اسالم خدشه

وارد کنند.«

او در ادامه می گوید اروپایی ها پس از »قرن ها جنگ )بین خود( و محروم کردن مسلمانان« متحد شده اند اما »مسلمانان از یکدیگر جدا شده اند.« موضوع تعمد دولت های غربی در ایجاد تفرقه بین مسلمانان به تکیه کالم مقامات ایرانی بدل شده است. در تاریخ ۱۴ اکتبر ۲۰۰۸، ربانی با سعید جلیلی دبیر شورایعالی امنیت ملی ایران مالقات کرد. بر اساس مطالب مندرج در روزنت آفتاب ، جلیلی با ابراز نگرانی از وخامت اوضاع امنیتی در افعانستان اظهار داشت: »حضور نیروهای نظامی خارجی در افغانستان عالوه برتضعیف وضعیت امنیت کشور موجب افزایش بیکاری و

مشکالت اقتصادی نیز گشته است.«

بر اساس گزارش ایسنا، ربانی »جلیلی را در جریان تحوالت اخیر افغانستان قرار داد.« ربانی در صدا و سیمای جمهوری اسالمی ایران در کابل گفت : » حماس و پیروزی های حزب اهلل )در مقابل اسرائیل( نقش موثری در بیداری مسلمانان

جهان داشته است. «بر اساس گزارش صدا و سیمای جمهوری اسالمی، او با اشاره به »پیشرفت های علمی سیاسی فرهنگی به دست آمده در ایران« اظهار داشت با وجود توطئه های صورت گرفته علیه

ایران، این کشور به یک قدرت منطقه ای تبدیل می شود.

قدرت نرم

ربانی با وجود پشتیبانی ایران تنها یکی از چندین شخصیت

واهمه های ایران در افغانستانفاطمه امان

منتشر شده در نشریه جینز

ترجمه: سیما ماندگار

Page 23: زمستان پناهجویان در بلغارستان

18شماره هجدهم ونوزدهم

سال هفتم دوره جدید

فوتبال زنان ایران

رو به همسایه

Page 24: زمستان پناهجویان در بلغارستان

17شماره هجدهم ونوزدهم سال هفتم دوره جدید

کند. وی از زمانی که مجموع��ه ویدیو هایی برای دفاع در برابر پلیس ضد ش��ورش ای��ران تدارک دی��د و در اختیار چندین شبکه ماهواره ای گذاشت تا در ایران پخش شود، خطر برایش ملموس تر شده است. نماینده اداره پناهنده ها در آخرین جلسه دادگاه وی را تهدیدی برای امنیت ملی بلغارستان نامید. وکالی وی ماریانا و النا می گویند اگر او تهدید ملی بود پلیس در ج��ا وی را به زندان می انداخت. این قضیه برای آن ها خنده دار اس��ت و دردآور. به نظرت می رسد که حق دارند رغبتی برای خواندن قانون نداشته باشند، جایی که قانون جای خود را به هرج و مرج می دهد. کامران می گوید »خطر من از این رو می تواند باشد که اگر سپاه قدس بخواهد یک خارجی را در بلغارستان ترور کند در کنارش چند بلغاری هم کشته می شوند.«مینا صدای نس��لی است که خاموش می ش��ود. دختری است دردانه، شبیه خیلی از دخترهای ایرانی. او اقلیت نیست، اتفاقا جزء اکثریتی است که شنیده نمی شود. نوزده ساله و سرگردان، فرض کن شبیه سی سالگی خودش. در بدنش جای زخم

تیغ خودکشی است که از ۱۶ سالگی مانده. داس��تان خیلی ساده است: به وسیله نامزدش مورد تجاوز ق��رار گرفت. و پدرش با تحقیق درباره پس��ر و خانواده اش فهمید که وزن دروغ های وی آن قدر زیاد اس��ت که نمی ش��ود دختر به چنین کس��ی داد. بعد از آن سرافکندگی و افس��ردگی و چندین بار خودکش��ی. با برادرش آمده ولی

تنهاست.

توی اداره پناهجویان بزرگ ترین پوستر، یک دیوار کامل را تقریبا پوشانده. به فارسی نوشته: برنامه بازگشت داوطلبانه پناهندگان. می گویند یک س��ازمان غیر دولتی است که هزینه سفر بازگشت داوطلبانه پناهنده ها را فراهم می کند.

مینا می گوید برادرش خس��ته شده و می خواهد برگردد: »به او گفته ام من که دخترم و کم س��ن تر هم هستم تا این جا تحمل کرده ام و م��ی خواهم بمانم. ولی او دیگر تحمل ندارد.« اگر ب��ه ایران برگردد به خاطر اثر انگش��تی که در همان ابتدا از پناهجو گرفته می ش��ود هیچ کشور دیگری ب��ه او پناهندگی نمی دهد و در کل تا یک دهه حق ورود به

خاک اروپا را از دست می دهد.

مینا و برادرش ۲ ماه اول را به محض ورودشان زندانی بوده اند. س��ر مرز بلغارستان دستگیر ش��دند. قرار بوده تنها از بلغارستان بگذرند. بوستمانسی جای خوبی نیست. زندان اس��ت دیگر، زندان خارجی ها. بگو همان کمپ، فقط نمی توانی بیرون بروی. بخش مجردها از خانواده ها جداس��ت. به محض ورود غیر قانونی، خارجی ها را قرار اس��ت دو ماه زندانی کنند و در صورت لزوم تا ۱۸ ماه تمدید ش��ود. این

قانون تقریبا همیشه برعکس اجرا می شود.

می گویم مین��ا، این جا چگونه می گذرد؟ موهای س��یاه

صافش روی شانه ریخته و اگر در ایران می بود شاید شالی که به گردن دارد روی سر می انداخت. می گوید دست کم کسی به آدم گیر نمی دهد. می گویم پس مشکل سیاسی نداری؟ با صدای کودکان��ه اش که ربطی به حرکات پخته اش ندارد می گوید مش��کل من اجتماعی است ولی تمام

این ها باز هم بر می گردد به سیاست.

کامران فرایند تازه و سریعی را در اداره پناهنده ها آغاز کرده تا از ابتدا درخواست پناهندگی سیاسی خود را بر مبنای تازه ای تکرار کند. ناگفته پیداست که این روند برای رسیدن به

همان پاسخ منفی فرایندی تسریع شده است.

النا، رییس کمیته هلسینکی بلغار که به پناهجوها خدمات حقوق��ی رایگان می ده��د می گوید »ما م��ی دانیم که در پروس��ه های اداره پناهنده ها حقوق قانونی و بشری افراد زیر پا گذاشته می شود.« بیشتر پرونده هایی که از دادگاه بین المللی اتحادیه اروپا فرجام خواهی می کند از س��وی

پناهجویان بلغاری است. وی به کامران می گوید: معجزه در کریس��مس اتفاق می افتد ن��ه در اداره پناهنده ها. از خمارزدگی تعطیالت بعد از کریسمس استفاده می کند و زمان می خرد. می گوید هر چه در توان داریم انجام خواهیم داد و از او می خواهد قوی باشد. اضافه می کند: انتظار جواب مثبت نداشته باش، دست کم

تا جواب منفی بعدی اجازه اقامت داری.

در بلغارستان همه جور ایرانی هست، اما کم. می

گوی��د من فقط به کس��انی در رده و اندازه خودم و

پایین تر از خودم دسترسی دارم. هستند، سرمایه

گذار، دانشجو، قاچاقچی، پناهنده، هنرمند. عجیب

است که بلغارستان برای خالفکارها و قاچاقچی ها

جذابیت خاصی دارد.

Page 25: زمستان پناهجویان در بلغارستان

16شماره هجدهم ونوزدهم

سال هفتم دوره جدید

ارمغان آورده اس��ت. هرچند این جمله مصداق بارز جایی اس��ت که واژه »اعتبار« را به جای »پول« نمی توان به کار برد ولی سرستون های تخت جمشید حتا اگر بدلی باشند حکای��ت از اعتباری دارند که این پول گل آلود برای فراهم کردنش تالش می کند. البد خوشنامی سرستون ها بیش از پرچم ایران بوده که بعد از سه سال هنوز آن را نصب نمی کنند. در کوچه کناری، اصال ش��اید پشت به پشت همین س��اختمان، تلویزیون ملی بلغار، با هیبت امنیتی، به نفس های آخر قلعه بال زده ای شباهت دارد. دستگاه هایی رنگ و رو رفته و عمال بازنشسته! تلویزیون های المپی عهد بوق و سیم های آویزان. حتا جای خالی همان دستگاه های کهنه توی ذوق می زند. داالن های به یاد نسپردنی و همان رنگ طوسی ملعون و پرسنلی که به فقر همه سویه تلویزیونشان خوب آگاهند. روس��ری رنگی س��ر کردن و از حقوق آزاد انس��ان برای گرویدن به دین اس��الم گفتن برای زنان زیبا و در جس��تجوی کار بلغار، حرکت دگر اندیشانه ای است.

برای مردان که روسری هم حتا نمی خواهد.

کامران فعال مدنی و سیاسی و زندانی سیاسی دهه هشتاد در کمپ پناهنده های بلغار زندگی نمی کند. از ۱۰۰ دالر حقوق ماهیانه سهم پناهنده ها از سوی سازمان ملل، تنها یک سوم آن به پناهجوها داده می شود، آن هم در صورتی که بخواهند در کمپ بمانند. ب��ه کمپ نگاه می کند و می گوید: »عطایش را به لقایش بخشیدم.« و تعریف می کند

یک بار از ایرانی های اردوگاه پرسیده که آیا سوسک هم در خوابگاه دارند؟ آن ها خندیده اند و گفته اند سوسک جایی جمع می شود که غذا باشد. ما این جا غذای اضافه ای نداریم که سوسک بخورد. کامران در مرکز سوفیا کالس هنرهای رزمی دارد و به ش��اگردهایش به زبان فارس��ی تمرین می دهد. می خندد و می گوید »این مشکل آن هاست، من فقط فارسی حرف می زنم آن ها هم می فهمند.« کسی اعتراضی ندارد. مجاهد بوده و سه سال در دهه ۱۳۶۰ زندانی. از این ۳ سال ۷ ماه را در انفرادی در قفسی که می گوید به آن نام قفس خمینی داده بودند زندانی بوده. صحنه ای به یاد دارد که خون همبندهایش در جوخه اعدام از زیر انگشتان پایش روی خاک تپه های اوین جاری شده بود و خودش فکر کرد که تیر خورده و نفس های آخر را می کش��د. این شکنجه ای معمول برای شکس��تن زندانی ها و تکاندن اطالعات از آن هاست. فردای آن روز تمام موهایش به ناگهان در سن بیست سالگی سفید شده بود. با چشمانی گریان اضافه می کند که »هنوز هم در زندان های ایران ادامه دارد. باور کنید

هیچ چیز عوض نشده.«

روانپزشکان س��ازمان غیر دولتی »اس س��ت«، که بعد از چندین ماه روانکاوی کتابچه ای درباره چگونگی شکنجه های وی در اوین برای دادگاه بلغارستان تدارک دیدند می گویند اعدام مجازی جزء س��خت ترین ش��کنجه هاست. اما نه این گزارش، ن��ه برگه احضاری��ه از دادگاه اوین، که

در ش��لوغی های بعد از انتخابات ریاست جمهوری ۲ سال پیش به وی ابالغ ش��ده بود و نه تالش سازمان های فعال حقوق بشر برای شرح خطر اعدام وی در ایران، هیچ کدام نتوانست نظر دادگاه عالی بلغارستان را تغییر دهد تا شاید نگاهی دوب��اره به رای منفی اداره پناهندگان بیندازد. یک بار جواب منفی از اداره پناهنده ها و دو بار از س��وی دادگاه عالی وی را در خطر اس��ترداد به ایران قرار داده. می گوید »پرونده ام را اصال نخوانده اند، از بس که سنگین بوده!« به تازگی وکیل فعال حقوق بش��ر، یونکو گروزف با همکاری وکالی اداره هسلینکی در سوفیا، از دادگاه اتحادیه اروپا در استرازبورگ برای وی فرجام خواهی کرده است ولی از آن جایی که هنوز دس��تور ترک خاک برای وی صادر نشده، این دادگاه بین المللی عمال نمی تواند از دستوری که هنوز

صادر نشده ایراد بگیرد.

مش��کل در این جاس��ت که روند خروج یک نفر می تواند در یک روز انجام ش��ود ولی یک دادگاه بین المللی دست کم در خوش بینان��ه ترین حالت به چند روز زمان نیازمند اس��ت. کامران می گوی��د اداره پناهنده های بلغارس��تان رابطه نزدیکی با س��فارت ایران دارد و حتا زمانی که تمام کشورهای اروپایی روابط خود را با سفارت ایران به حداقل رسانده اند بلغاری ها مشکلی با دیپلمات های ایران ندارند. دست کم تا زمانی که خرج های ریز و درشت سفارت ایران در بلغارستان بسیاری از دست اندرکاران را نمک گیر می

وقتی می پرس��م هزینه چنین جشنواره ای از کجا

تامین ش��ده، با ش��ادی و غلظت لهجه نش��ان می

دهند که تلویزیون اسم و رسم داری از انتخاب نام

جشنواره استقبال کرده و هزینه ها را تامین کرده:

»پرس تی وی.« و به دنبال تایید و نگاه آشنای من

م��ی گردند که البد باید به چنین اس��م و رس��می

افتخار کنم.

سرگردانی پناهجویان ایرانی

Page 26: زمستان پناهجویان در بلغارستان

15شماره هجدهم ونوزدهم سال هفتم دوره جدید

باید هر چه داریم از دست بدهیم تا بتوانیم بر خاکستر آن از نو بسازیم.« می گوید این جا ساندویچ می فروشم و هیچ ک��س مثل ایران به دیده تحقیر به م��ن نگاه نمی کند. من ج��ای دیگری نبوده ام. و البت��ه االن دیگر به همین خاطر برای فرزندم نگرانم. ما تنها راه پیشرفت در ایران را در درس خواندن می دیدیم او هم مثل خیلی از بچه مدرسه ای های بلغ��ار، ش��اید درس خواندن را بی معن��ی ببیند و نخواهد درس بخواند. االن گرفتن این برگه اجازه کار برایم مهمتر

از پاسپورت است. باید خرج خانواده ام را بدهم.

می گویم ماندن در بلغارستان ش��بیه چیست؟ می گوید ش��بیه این که هر چه پارو بزنی به ساحل نرسی. و سرش را

بر می گرداند.

فیلم که تمام می ش��ود تنها رفتار یک نفر با بقیه فرق دارد. جوانی س��بزه که ب��ا خانمش دور میز گ��رد کوچکی روی

صندلی های پایه بلند نشسته اند.

»گلهای قرآن«، نام مجموعه فیلم های برنامه ایران است در جشنواره فیلم های خارجی سوفیا. مسجدی برای این کار در نظر گرفته نشده و تکیه و هیاتی در کار نیست. برگزار

کننده های جش��نواره، دو جوان بلغار تازه فارغ التحصیل اند که سال پیش در جشنواره فجر ایران شرکت داشته اند و امس��ال هیجان زده اند که چنین برنام��ه ای را به عنوان اولین کار جدی مدیریت می کنند. از سینمای ایران چند فیلم از کارگردان های مختلف در نظر گرفته شده. دو فیلم »شیرین« و »زیر درختان زیتون« ساخته کیارستمی نیز در این میان فیلم هاست. کمدی »لطفا مزاحم نشوید« که اولین کار بلند محسن عبدالوهاب است که برای اولین بار در این برنامه در یک کلوپ بار جاز بر روی پرده ای کوچک پخش می شود. مکان نمایش هر شب فرق دارد. ولی امروز تض��اد عجیبی میان مضم��ون »گلهای قران« با شیش��ه مشروب ها و عکس های نیمه برهنه بر سقف و دیوارهاست. تالش می کنند که به من بفهمانن��د که از دید هنرمندانه ش��ان انتخاب این نام به پیش��نهاد هیچ نهاد دولتی ایرانی

نبوده و سلیقه شخصی آن هاست.

می گویم چرا؟ می گویند چون نامی است که بیانگر سلیقه عمومی مردم ایران است. ژس��ت دینداری پس از سقوط کمونیسم در کشورهای بلوک شرق اروپا ادایی روشنفکرانه اس��ت. می گویم چه کسی به ش��ما گفته که مردم ایران از این نام خوششان می آید؟ کمی دست و پایشان را گم می

کنند و به بلغ��اری در گوش هم چیزی می گویند و حالتی شبیه عذرخواهی و عجله به خود می گیرند. گمان می کنم بلغارها اصوال مردم ساده ای هستند و حرکاتشان خواناست. وقتی می پرسم هزینه چنین جش��نواره ای از کجا تامین شده، با شادی و غلظت لهجه نشان می دهند که تلویزیون اسم و رس��م داری از انتخاب نام جشنواره استقبال کرده و هزین��ه ها را تامین کرده: »پرس تی وی.« و به دنبال تایید و نگاه آش��نای من می گردند که البد باید به چنین اسم و

رسمی افتخار کنم.

روشن است که اگر از جریان سرکوب ها اطالع کافی داشته باش��ند هم ربط زیادی میان این س��رکوب ه��ا و مثال یک ش��بکه تلویزیونی بین المللی نمی بینند. این همه معمای طرح شده در عرض چند دقیقه برای یک شب آن ها هضم نشدنی است. به رویشان نمی آورم که ساختمان پرس تی وی در تهران و زندان اوین با یک اتوبان از هم جدا می شوند

که مردم به آن می گویند مرز شرافت.

مردم در طول فیلم می خندند و بابک غم رفوزه ش��دن در اداره پناهجویان را با سیگار و همدمی نوعروسش هموار می کند. او نیز چند کلمه فارسی یاد گرفته. تا همین چند سال پیش، ازدواج یک پناهجو و حتا بچه دار شدنش هیچ خللی در صدور دستور ترک خاک وی ایجاد نمی کرد. پاسخ این بود: »همس��ر شما مدارک س��فر دارد و می تواند با شما به هر کجا که بخواهید بیاید.« البته پس از دوران کمونیس��م محدودیت های سفر برای بلغاری ها تقریبا برداشته شده و آن ها می توانند به راحتی به کشورهای غیرکمونیستی هم س��فر کند. اما بابک اگر بخواهد به واس��طه ازدواجش درخواست اقامت کند باید خاک بلغارستان را ترک کند و پس از آن پروسه ای چندین ساله را بدون نتیجه ای نامعلوم

از بیرون از خاک بلغارستان آغاز کند.

پس از انتخابات ریاس��ت جمهوری سه سال پیش، شیشه های س��فارت ایران ًخرد ش��د، هرچند که س��وفیا ش��هر خمارزده ای است. سفارت پرچم را پایین کشید و به مکان نامعلومی نقل مکان کرد. وسط شهر از پل عقاب ها که عبور می کنید می بینید که بازار گل آلود نفت، پول کافی برای تعویض دکور بیرونی ساختمان بخش فرهنگی سفارت به

کامران فعال مدنی و سیاس��ی و زندانی سیاس��ی

دهه هش��تاد در کمپ پناهنده ه��ای بلغار زندگی

نمی کند.

از 100 دالر حقوق ماهیانه سهم پناهنده ها از سوی

س��ازمان ملل، تنها یک سوم آن به پناهجوها داده

می شود، آن هم در صورتی که بخواهند در کمپ

بمانند.

Page 27: زمستان پناهجویان در بلغارستان

14شماره هجدهم ونوزدهم

سال هفتم دوره جدید

دانید، غیر قابل تحمل است. می پرسم چگونه اقامت بلغار را گرفتید؟ به خاطر همسرتان؟ می گوید نه، و از زمستان سختی می گوید که ریه هایش آب آورده بود و کم مانده بود که بر گردانندش. مسئولین بیمارستان اجازه مرخصی به او ندادند و در نهایت »عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد.«

همایون قد بلند و ورزشکار است، گوش شکسته اش شبیه کشتی گیرهاست، با رفتاری سربلند و چهره ای خسته. در ایران این دست ها را به ندرت می توانستی با چنین چهره و رفتاری تطبیق دهی، دس��ت کم تا همین یکی دو س��ال پیش. رشته اش تاریخ بوده. می توانست مثال فرزنِد دوست مادرت باشد. زاده ش��میران، بچه شهرک ژاندارمری. پس از ۱۰ سال دوری از زادگاهش، هنوز تلخی رفتارش با طنز بچه های غرب تهران بیگانه نیست. کارت شناسایی آبی پاره پوره اش را روی میز می اندازد که به خاطر بزرگی و دست و پاگیری توی هیچ کیف پولی جا نمی شود و خیلی ها بعد از تاخوردگی هایش آن را شبیه خمیر هزار الیه پیراشکی بلغاری می دانند و به آن لقب »بانیتزا« می دهند. لقبی که فقط بامزه نیست و حکایت از عدم رسمیت کارت دارد. با آن مشکل بتوان بدون پارتی مثال حساب بانکی باز کرد یا پول حواله گرفت، و بسته پس��تی ات را پیش از تحویل حتمن باز می کنند. همه جا از کارتت بارها کپی می گیرند، گاهی

بدون راه افتادن کار.

توی بلغارس��تان همه جور ایرانی هست، اما کم. می گوید من فقط ب��ه کس��انی در رده و اندازه خ��ودم و پایین تر از خودم دسترس��ی دارم. هستند، س��رمایه گذار، دانشجو، قاچاقچی، پناهنده، هنرمند. عجیب اس��ت که بلغارستان برای خالفکاره��ا و قاچاقچی ها جذابیت خاصی دارد. این جا دروازه مواد مخدر اروپاست. به دنبال اجازه کار به آژانس پناهندگان آمده. ۱۰ سال صبر کرده که اجازه کار بگیرد، و به طنز می گوید: »می خواهید ۱۰ س��ال دیگر هم صبر کنم؟« برگه اجازه کار را اگر به سرعت فراهم نکند موقعیت شغلی خوبی را در یک رستوران از دست می دهد. حساب می کند: س��اعتی ۶ لوا )معادل ۳ یورو( برای ۱۴ س��اعت کار در روز، هفته ای ۴ روز. قاعدتا پناهجو یک س��ال بعد از اولین تقاضایش باید اجازه کار دریافت کند. معلوم نیست

چرا چندین سال اس��ت چنین اجازه ای از وی دریغ شده. البته این جا از بی قانونی چیزی کم ندارد. یک ضرب المثل تازه ولی معروف بلغاری هست که می گوید: »همه کارها با پول حل می ش��ود و اگر با پول حل نشود با پول بیشتر حل می شود.« خودش می گوید مش��کالتش از زمانی شدت گرفت که بچه اش متولد ش��د و به خاطر او اعتراف کرد نام واقعی اش را در اداره پناهنده ها اعالم نکرده تا هویت واقعی اش را نگه دارد برای سوئد. دایی اش سوئد زندگی می کند و موس��یقی دان است، مثل بیشتر اعضای خانواده مادری. »نمی خواستم این جا ماندگار ش��وم ولی وقتی بچه ام به دنیا آمد طاقت نی��اوردم و نام واقعی ام را اعالم کردم.« آن وقت بعد از این که تمام ماجراها را از س��ر گذراند، وقتی که برای گرفتن شناسنامه فرزندش به دفتر شهرداری رفت به کارت شناسایی اش نگاه کردند و گفتند این چیه؟ بانیتزا؟ و شناسنامه را با نام خانوادگی مادر بچه برایش صادر کردند.

می گوید این جا هم جاست که شما آمده اید؟ چرا به کشور بهتری نرفتید؟ منتظر پاس��خ نمی مان��د و تاکید می کند

این جا نمانید. جرات نمی کنم که دلیل آمدن خودش را بپرسم. می گویم دوست داشتید بچه تان در تهران بزرگ می شد؟ می گوید:

»خیلی، ولی تهرانی که خودم��ان می خواهیم، نه تهرانی که برای ما س��اخته اند.« می پرسم چه چیز این جا با ایران فرق دارد که حاضر شده اید این جا زندگی کنید؟ می گوید »پلیس بارها مرا نگه داشته، ولی هیچ جا به اندازه ایران به من بی احترامی نشد. توی ایران ۱۵ سالم بود که به خاطر آستین کوتاه توی خیابان کتک خوردم. این جا کسی کاری به کارم ندارد، نمی پرس��د عقیده ات درباره خدا چیست. بلغارستان کشور پیشرفه ای نیست، خیلی هم عقب افتاده است ولی مردمش دست کم کاری به کارت ندارند. غرورت را کس��ی نمی شکند. اگر دولت بلغارستان ۱۰ سال ایرانی ها را معلق نگه می دارد تا از کنار پول پناهندگی س��ازمان ملل به آن ها استفاده اش را ببرد، تحملش برای من ساده تر است تا دزدی دولت خودم. اصال خوبی این جا همین است که خودتی و خودت. انتظار کمک از هیچ کسی نداری.« یاد چهره مغرور کودکی می افتم که با خودش لج کرده باشد.

می گوید »می دانی چند نفر از همکالسی هایم معتادند؟ یکی از دوستانم -در خیابان منوچهری قاب سازی داشتند- به خاطر اعتیاد به کراک از دست رفت. سرنوشت من چه می شد؟ بهتر از آن ها؟« می گویم خوب شاید کشتی گیر تیم ملی می شدی. می گوید ش��اید، و ادامه می دهد: »گویی

النا، رییس کمیته هلسینکی بلغار که به پناهجوها

خدمات حقوقی رایگان می دهد می گوید »ما می

دانیم که در پروس��ه های اداره پناهن��ده ها حقوق

قانونی و بشری افراد زیر پا گذاشته می شود.« بیشتر

پرونده هایی که از دادگاه بین المللی اتحادیه اروپا

فرجام خواهی می کند از سوی پناهجویان بلغاری

است.

سرگردانی پناهجویان ایرانی

Page 28: زمستان پناهجویان در بلغارستان

13شماره هجدهم ونوزدهم سال هفتم دوره جدید

معجزه در کریسمس اتفاق می افتدنه در اداره پناهنده ها

می گویم دوشنبه می آیم و این کلمه برای وکیل هلسینکی جالب اس��ت. تلفظش می کند و می پرس��د دوشنبه یعنی »مون ِدی؟« می گویم بله. و خاطر نش��ان می کند که این کلمه را یاد گرفته، ش��اید به خاطر ش��هر دوشنبه پایتخت تاجیکس��تان و نمی فهمد چه ش��ده که در زبان فارسی نام یکی از روزهای هفته اس��ت. به من توصیه می کنند که در محیط اردوگاه با کس��ی زیاد حرف جدی نزنم و دوربینم را در نیاورم تا مایه دردس��ر نشود. و می گویند که درخواست گفتگو با تصمیم گیرندگان اداره امور پناهجویان ایده کامال مزخرفی است: »چند ماه طول می کشد تا در نهایت جواب منفی بگیری« و به نظرم می رس��د که البد یک مامور برایم

می گذارند که مرا زیر نظر بگیرد.

کمپ پناهنده ها جای خیلی تمیزی نیس��ت، با کاغذ پفک و آت و آش��غال هایی که زیر ت��ورِی پنجره ها در همان دید اول به چش��م می آید: ساختمانی بلوک سیمانی با پیشینه کمونیس��تی، رنگ و رو رفته و زهوار در رفته که به سمبه پر زور اتحادیه اروپا که بلغارستان اکنون بخشی از آن است، به تازگی رنگ و روی زرد روشنی به نمای بیرونی خود گرفته که با س��اختمان های دیگر تفاوت فاحش��ی نداشته باشد. داخل ساختمان دست نخورده و همچنان خاکستری تیره بر همه چیز حکمفرماست. حومه شهر سوفیا، جایی نزدیک گورنابانیا- به معنی باال حمام. هر چه باشد بدتر از زاغه های

کولی نشین سوفیا نیست.

حیاطی تقریبا بزرگ با چند نیمکت کهنه و زمین بازی بچه ها که تاب و سرس��ره اش را برداشته اند و بچه های عرب در آن با زبان دوگانه بلغاری-عربی با هم بازی می کنند. روبرو، خوابگاه پناهنده هاست که ورودی اش معلوم نیست دقیقا از کجاست، مثل تمام جریان های پیچیده بلغار، مثل شهر کوچک سوفیا که زیاد و راحت در آن گم می شوی و دیر پیدا. مثل همه چیزهای ساده این جا که تا اندازه ای مخوف اند. در همان حیاط اردوگاه صدای لهجه و گاه موسیقی عربی بیش

از هر زبان دیگری شنیده می شود. پناهنده هایی بیشتر از عراق، سوریه و لبنان و کمتر فارسی زبان هایی با لهجه دری یا کردی در این کمپ زندگی می کنند. گاهی هم بچه محلی از تهران، آشنا و غریبه. وقتی در تشخیص چهره اشتباه می کنی به خاطر می سپاری که هیچ عجیب نیست که عراقی ها این قدر شبیه ایرانی ها باشند، وقتی که نام پایتختشان »بُغ داد- خداداد« اس��ت؛ دست کم در تمام داستان هزار و یک ش��ب، بغداد بخشی از ایران بوده. در زبان بلغاری قدیم به خدا »بُگ« می گویند. و البد این جا همان جایی اس��ت که ی��ک ایرانی، یک عراقی و یک بلغار به هم می رس��ند، با این همه زیگورات میتراییستی که در اطراف و اکناف بلغار کلیساهایی را بر چهار س��تون خود افراشته دارند، و زنان و مردان »نستینار« که در اوقات فراغت خود از کودکی تربیت شده اند تا بنا به س��نتی درونگرایانه بر روی فرش آتش راه بروند. اما چنین کند و کاوی با تمام وزن تاریخی اش به قهقرا کشیده می شود، گویا رد قانون های نوشته و نانوشته اداره الگر بر چهره پناه جویانی پذیرفته نشده، تنها طرحی است

که اکنون حقیقت دارد.

سمت راست اداره پناهنده ها که به »الگر« معروف است، در

فلزی بزرگی با میله های عمودی با سر و صدا به هم می خورد که فرضا اگر قفل باشد هیچ چیز از یک زندان بلوک شرقی کم ندارد. نگهبان این بخش پیرمردی اس��ت اس��الو. هیچ کدام از پرسنل عادی اداره پناهنده ها به غیر از زبان روسی که زبان دوم آن هاس��ت زبان دیگری بلد نیس��تند. گاهی تصادفا مترجمی از زبان عربی یا فارس��ی برای راه انداختن مصاحبه ای از پیش تعیین ش��ده آن جاس��ت که شاید کار

پناهنده ای را هم روبروی گیشه راه بیندازد.

روز تعویض کارت هاست. صبح ساعت ۹ کارت های تردد را می گیرن��د و برگه بلیت مانند کوچکی را به پناهجو تحویل می دهند. برگه کاغذی معمولی اس��ت با نوشته هایی کپی ش��ده و زمان مراجعه با خودکار آبی و مهر س��ازمان که می شود تمام هویت یک نفر. وجود همین پاره کاغذ بند انگشتی کافی است تا پلیس آدم را به عنوان عبور و مرور غیر قانونی به زندان نیندازد. بعضی از پناهجو ها س��اعت ۳ بعد از ظهر همانروز باید برای گرفتن کارت تمدید ش��ده شان مراجعه کنند و چون در همان اردوگاه زندگی می کنند مشکل رفت و آمد ندارند. کسانی هم هستند که برای ۴ بار رفت و برگشت دو ساعته، از شهر سوفیا تا حومه اش برای رسیدن به »الگر« باید یک روز تمام کارهایشان را تعطیل کنند تا اجازه عبور و مرور موقت- تا یک ماه یا نهایتا سه ماه دیگر را داشته باشند. روند فرساینده ای است. اما همین روند فرساینده روز خوش

آن هایی است که دستور ترک خاک می گیرند. »بلغار س��خت می گیرد، سخت تر از س��خیلی کشورهای حس��ابی« آرمان این را می گوید. در ایران به دنیا آمده ولی افغانی است. اگر با تلفن حرف نزند و یا نگوید که نامش ذبیح اهلل است ش��ک نمی کنی که ایرانی است. آمده بود سه روز بماند و عبور کند و حال ش��ده ۱۳ سال. ازدواج کرده و پدر دختری سه ساله است. خیاط خانه کوچکی دارد. و پس از تعطیلی کارگاهش ب��رای گذراندن دوره بحران، تا نزدیک صب��ح در یک تولیدی کار م��ی کند. می گوی��م چرا ایران نماندید؟ می گوی��د وضعیت ایران را که برای افغانی ها می

گزارشی از سرگردانی پناهجویان ایرانی در بلغارستان

گزارش از فائقه اشکوری

مینا صدای نس��لی اس��ت که خاموش می ش��ود.

دختری اس��ت دردانه، ش��بیه خیلی از دخترهای

ایرانی. او اقلیت نیس��ت، اتفاقا جزء اکثریتی است

که شنیده نمی شود. نوزده ساله و سرگردان، فرض

کن شبیه سی سالگی خودش. در بدنش جای زخم

تیغ خودکشی است که از 16 سالگی مانده.

Page 29: زمستان پناهجویان در بلغارستان

12شماره هجدهم ونوزدهم

سال هفتم دوره جدید

گزارش ویژه از سرگردانی پناهجویان ایرانی

Page 30: زمستان پناهجویان در بلغارستان

11شماره هجدهم ونوزدهم سال هفتم دوره جدید

متغیرهای معادله این داستان به هم مربوطند و با هم پیش می روند. هر چند می توان آن ها را جدا شنید، جدا تعریف کرد. در مسائل بیان روزمره، بیان فیلم از خط عبور می کند و در فراسوی بد و نیک می ایستد. اصغر فرهادی جواب سوال

ها را نمی داند و قرار هم نیست که بداند.

خود او در گزارش می گوید که با پاسخ به سوال، اصل پرسش را محدود کرده ایم. فیلم جدایی گرچه پاسخ روشنی به پرسشی نمی دهد ولی در بازگویی ماجراها بهانه ای می یابد

که سوال درستی را به خوبی بپرسد.

وی در گفتگو با ایبرت، نویسنده شیکاگو سان تایمز می گوید که ترجیح می دهد جلوی مسائلی که نگرانش می کند عالمت سوال قرار دهد. به همین ترتیب می گوید که دوست دارد به جای سینمای منتقد از زبان از سینمای پرسشگر

استفاده کند. موریس در نشریه بوستون گلوب می گوید »ما در جایگاه قضاوت هستیم، مثل قاضی که به قضیه شخصیت ها گوش می دهد، و چه افتخاری از این باالتر که قاضی فیلمی باشی

که به مسئولیت تماشاگر اطمینان دارد.«

اصغر فرهادی هنگام مصاحبه با ماهنامه فارسی زبان نافه در تیر ۸۹ اعالم می کند که متاسفانه اینترنت بخش مهمی از زندگی اش شده. خبرنگار می پرسد چرا متاسفانه؟ می گوید: »به خاطر اینکه مدام خبرهایی را سرچ میکنی که سرعتشان از سرعت جذب تو باالتر است و هیچ وقت هم فکر نمیکنی که همین چیزهایی که حاال پیدا کردهای کافی است. هرچه قدر

بنشینی، باز هم خبر و تحلیل جدید هست.« این ماجرا درباره فیلم اصغر فرهادی خیلی خوب صدق

می کند.

ایبرت در شیکاگو سان تایمز می نویسد:

»جدایی داستان سودمندی از ایران امروز ترسیم

می کند. بیان ش��ماری از سیاستمداران امریکا به

تصور برخی مردم امریکا دامن زده که مردم ایران

را ملتی خشن و خواهان جنگ اتمی ببینند و آنان

را شترسوار و صاحب حرمسرا بدانند.«

Page 31: زمستان پناهجویان در بلغارستان

10شماره هجدهم ونوزدهم

سال هفتم دوره جدید

»بسیاری از فیلم ها فکر می کنند باید همه چیز را برای تماشاگر توضیح دهند تا شفاف شود. فرهادی درک می کند که چگونه عمال در زندگی چنین چیزی امکان ناپذیر است. فیلم بر بلندای چنین درکی می ایستد، زمانی که دریافت ما از واقعیت چنان سطحی است که هر ده دقیقه

یک بار تغییر می کند.«

با نقدهایی شبیه این می فهمیم که فیلم مرزها را در نوردیده و با احساسات انسانی مردمانی در آن سوی مرزها دیدار کرده؛ همان مرزهای واقعی که مردم داخل ایران را با تمام دیدگاه هایشان از بقیه دنیا جدا کرده و حتا سفر آن ها را به

دیگر نقاط دنیا ناممکن ساخته است.

روزنامه عرب زبان الجدلیه می نویسد: »داستان جدایی زیر غبار سیاست مدفون می شود« و از قول توماس اردبرینک نویسنده و تحلیلگر نیویورک تایمز نقل می کند که دولت ایران مراقب است که مبادا نقطه ای از فرصتی را از دست بدهد. وی به دست بردن خبرگزاری فارس در گزارش سخنرانی کوتاه اصغر فرهادی هنگام دریافت جایزه اسکار اشاره می کند که در کمال بی امانتی حرف های نگفته ای را در محکوم کردن اسراییل به وی نسبت داده بود. این گزارش، خاطر نشان کرد که مردم ایران نام »فارس نیوز« را »فالس

نیوز« نهاده اند.

دوم ماه مارس، روزنامه کامرشال اپیل چنین عنوانی برای مقاله خود در نظر می گیرد: »این برنده اسکار، تصویری جامع و انسانی ترسیم می کند« و کریستوفر کلی در نقد خود در دیلی گزت چنین عنوانی برای نقد خود بر می گزیند: »در جدایی، اندیشه ها و تشویش ها لمس پذیراند.« وی نیز پس از روایت مختصری از داستان فیلم و بیان این که نادر به خاطر پرستاری از پدر آلزایمری اش، اشتیاق سیمین را برای همراه شدن با وی درک نمی کند، می نویسد: »فیلم اگر به این بلند پروازی نبود، از همین تضاد حل نشدنی درام کاملی می ساخت ولی اصغر فرهادی در داستان جدایی، این تضاد را دستمایه ساخت ملودرام پیچیده تری می کند تا به مسئالی چون جنسیت و طبقات اجتماع بپردازد و جدال روزافزون

مدرن گرایی و سنت پرستی را روایت کند.«

با این همه جان بیفوس در این نقد، یکدندگی فرهادی را در انتخاب دوربین دستی نمی ستاید و معتقد است که »چنین انتخابی در کنار روایت صمیمانه داستان، گاهی پایداری الزم را از دست می دهد و اصرار در بیان غرور و افتخار، بر دروغ ها و پرده پوشی ها سرپوش می گذارد. وی می گوید که اگر گفتن این عقیده، شما را به یاد کارگردان بریتانیایی، مک

لِیه، استاد صحنه های بی قرار و چهره های سینمایی ناراحت می اندازد، باکی نیست. فرهادی نیز چون لیه، زندگی را با تمام آشفتگی ها، تلخی ها، پشیمانی ها و سرگردانی هایش در آغوش می کشد و باید گفت »جدایی« ضرورت سینمایی

و حق مطلب را بیشتر از دهه ها تالش لیه ادا کرده است.«

دیگر تحلیلگران سینمایی نیز به نوبه خود »جدایی« را از جهاتی به فیلم های دیگری شبیه دانسته اند. نشریه دیلی گزت می گوید که »داستان جدایی نسخه ای امروزی تر از فیلم »راشومون« ساخته کارگردان ژاپنی، آکیرا کوروساواست. همچنان که داستان گشوده می شود و پیش می رود حقیقت ماجرا بستگی به زاویه ای دارد که از آن نگاه می کنیم و هیچ وقت معلوم نیست دقیقا که آیا شخصیتها به خود و دیگران دروغ می گویند یا تنها از آن چه می توانست

راست باشد سخن می گویند.«

وسلی موریس نیز معتقد است که این فیلم اضطرابی از نوع فیلم های مایکل هانک را به تماشاگر منتقل می کند، اضطرابی دست دوم و نیابتی. »دلت نمی خواهد این شخصیت ها سازش کنند، دلت می خواهد که ای کاش بتوانند روشن تر ببینند.« و خاطر نشان می کند که »فیلم اصغر فرهادی کاری فوق العاده، و درامی از شفافیت است؛ جایی که خطا مسئله ای ضمنی است که در پرانتز جا می گیرد، دروغ مصلحت آمیز راه دستیابی به حقیقت است. این جا، پرانتز خطا بسته می شود و تماشاگر را خفه می کند. فرقی نمی کند که شخصیت ها نشسته باشند یا ایستاده،

شن روان آن ها را در خود فرو می برد.«

وی درگیری تماشاگر را در همذات پنداری با شخصیت های داستان در این صحنه تعریف می کند که »وقتی نادر

صحنه را برای پلیس بازسازی می کند دلت می خواهد ادامه ندهد. می ترسی مبادا خودش را گیر بیندازد. « و اضافه می کند: »همین مسئله درباره راضیه هم صدق می کند، جایی که چنان اضطراب آلوده است که می ترسی بیفتد.« وی نیز معتقد است که تمام بازی ها عالی اند. ولی شهاب حسینی، با ترکیب عجیبی از اصالت با خشم جهنده، به راز موفقیت دست یافته است. ساره بیات به شما اجازه می دهد که معصومیت درون شخصیت »ترمه« را ببینید. بیات، هشیاری شخصیت و جدال اخالقی خواستگاه فیلم را درک می کند.« وی با این حال معتقد است که بیات با نمایش شخصیتی بیش از اندازه قوی از »راضیه«، درک تماشاگر

را دست کم می گیرد.

در همایش رسانه ای برلیناله ۲۰۱۱ که با حضور ساره بیات و سارینا فرهادی برگزار شد، خبرنگاری با لهجه آسیایی هندی در میان جمعیت بلندگو به دست می گیرد و از ساره بیات می پرسد: »ما خیلی مشتاق هستیم بدانیم که آیا شما بازیگران دوره دیده ای هستید یا نه؟ منظورم این است که هر کدام از این فیلم های ایرانی را می بینیم به نظر نمی رسد

بازیگرها نقش بازی کنند.

بیشتر، گویی بازیگر ها شخصیت خودشان را زندگی می کنند. آیا آموزش های خاصی در این باره می بینید؟ یا این که بازیگرها به شیوه ویژه ای از میان افراد خاصی انتخاب می

شوند؟« ساره بیات لبخند می زند و می گوید دوره دیده.

رویترز در آخرین روز سال گذشته در مقاله خود به قلم جردن ریف گفته بود که برخی از تحلیلگران این فیلم را تفاوت طبقات اجتماعی دیده اند. برخی آن را نقدی بر دادگاه های قرون وسطایی انگاشته اند و برخی دیگر آن را

رو در رویی سنت و مدرنیته.

ژان لوک دوئن در بخش سینمای روزنامه لوموند، عنوانی چون »جدایی، داستان جدایی طبقات اجتماع در تهران«

را برای مقاله تحلیلی خود در نظر می گیرد.

وی درباره جدایی می نویسد: »این فیل است، در اتاق تاریک. هر کس به عضوی از این فیل دست می زند برداشت خود را دارد، یکی به پای فیل دست می زند و آن را ستون معبد می پندارد. دیگری به گوش آن دست می زند و آن را برگ یک درخت گرمسیری می داند و آن دیگری که خرطوم آن را گرفته می گوید که شیپور است. چراغ که روشن شود همه می بینند که این یک فیل است.« که گریزی است به داستان

فیل در اتاق تاریک موالنا رومی.

نگاه ویژه به یک جدایی

Page 32: زمستان پناهجویان در بلغارستان

9شماره هجدهم ونوزدهم سال هفتم دوره جدید

و آنان را شترسوار و صاحب حرمسرا بدانند. شکی نیست که برخی از قوانین مربوط به حد و تعزیز زنا قوانینی است که تنها با نوشته های قرون وسطایی مطابقت دارد ولی این فیلم تصویری ظریف از مردمش رسم می کند؛ شخصیت های محجوب و آراسته ای که تالش می کنند درستکار بمانند.«

کاترین مانک در نشریه دهم فوریه اتاوا سیتیزن، داستان جدایی را در عنوان خود »روایت طبقات ایران می نامد، پنجره ای رو به دنیایی که بسیار شبیه دنیای ماست.« منتقد لوس آنجلس تایمز، کِنت توران می نویسد که »این فیلم به شدت

خارجی است و با این حال دردمندانه، آشناست.«

ژان لوک لوئن در مقاله خود در لوموند می پرسد: »باید پرسید که این کدام جدایی است؟ میان نادر و سیمن؟ یا جدایی و

افتراق باورهای طبقه اشراف رها با باور طبقه خرافاتی درگیِر مسلماِن مذهب گرا؟ یا »فرق آبستنی« میان قشر مرفه و

آبستنی قشر پایین اجتماع؟«

کانال تلویزیونی فرانسه زبان آرت، در گفتگویی با اصغر فرهادی، به بیان این نکته صحه می گذارد که فرهادی با بیان ریز اتفاقات، داستان خود را پیش می برد و تالش می کند که از کلیشه پرهیز کند. بخشی که در تمام نقدها تکرار می شود و از جمله در همین نقد نیز مورد توجه قرار گرفته قسمتی است که راضیه برای کسب اجازه زنگ می زند که بپرسد آیا مجاز است لباس کثیف پیرمرد را عوض کند یا گناه دارد؟ این صحنه به زعم بیشتر منتقدین بیانگر اصل تفاوت قشرهای اجتماع است. خود اصغر فرهادی در این باره می گوید: »نیاز زنان طبقه متوسط به آزادی بیش از هر قشر

دیگر اجتماع است.«

لوفیگارو در نقد خود به قلم لنا لوتا، فیلم »جدایی« را »پدیده تابستان« نام می دهد و با بیان فروش خوب فیلم پیش بینی می کند که این هنوز کافی نیست. پیش بینی فیگارو به وقوع می پیوندد. وی از لیال حاتمی می گوید که با توانایی خود در عالی صحبت کردن زبان فرانسه این امکان را در اختیار رادیو و تلویزیون های فرانسوی زبان قرار داده که آگاهی بیشتری در اختیار تماشاگران بگذارند. لنا لوتا می گوید که »تماشاگران این فیلم در شهر »بیاریتز« تحصن می کنند و نقل فیلم دهان به دهان می چرخد و »جدایی« جایزه خرس نقره ای برلین را می برد. « همین طور وی اعالم می کند که »این فیلم از معدود کارهایی است که در هالیوود به نمایش در می آید

ولی فقط بابت سرگرمی ساخته نشده است.«به هر حال نقطه ای که در بررسی نقدهای فرانسه زبان و انگلیسی زبان به چشم می خورد این است که اروپا یک سال زودتر، تقریبا همزمان با دریافت جایزه خرس نقره ای به این فیلم واکنش نشان داد در حالی که بیشتر نقدهای امریکا همزمان با جایزه گلدن گلوب و اسکار در این باره نوشته اند.

وسلی موریس در بوستون گلوب اعالم می کند: »تمام فیلم ها داستانی را روایت می کنند ولی تمام روایت ها یکسان نیستند.« وی »جدایی« را به خاطر تعادل ظرافت، واقعگرایی و تعلیقی وحشتناک به بزرگی خود زندگی اگر نگوییم بی مانند، که دست کم در سال های اخیر کم مانند می داند. تاکید می کند که »شرایط مسخره در این فیلم خنده ندارد. شرایطی که به مسخرگی بیهودگی می پردازد ولی طنزی در آن راه نمی دهد.« وی درباره اصغر فرهادی می نویسد:

عکس ها از خبرگزاری مهر ، ایسنا ، فارس و حبیب مجیدی

Page 33: زمستان پناهجویان در بلغارستان

8شماره هجدهم ونوزدهم

سال هفتم دوره جدید

در همین مقاله، نویسنده از قول گادفری چشایر، منتقد برجسته می نویسد که »فرهادی سینما را می ستاید و این

ریشه در واقعیت فرهنگ جامعه ایران دارد.«

داستان این جدایی به گونه ای نتیجه گیری از دسترنج سینمای ایران است. نتیجه ای که منتقد »کامرشیال اپیل« معتقد است با وجود فرهنگ نوآور و خارق العاده سینمای ایران خیلی هم دیر به دست آمده. او تنها کسی نیست که از فیلمسازان ایران یاد می کند که با چنین حکومتی هوشمندانه و شجاعانه خطر می کنند. می بینیم که در نقدهای مختلف بارها از جعفر پناهی یاد می شود و از مرضیه وفا مهر که به خاطر بازی در فیلم »تهران من حراج « ، و »محمد رسول اف« که با ساختن فیلم »کشتزارهای سپید« به خاطر تبلیغ علیه جمهوری اسالمی زندانی شدند.

رویترز از قول اصغر فرهادی می نویسد که »هنوز نمی دانم دولت به خاطر جریان برنده شدن فیلم در اسکار چه رفتاری خواهد داشت. باید صبر کرد و دید.« جان بیفاس در همین مقاله اعالم می کند که »نظام، با مردمش فرق دارد. و آنان که چهره ایران را با تعریف گزارش های خبری، شیطانی تصور کرده اند شاید با دیدن وقایع عادی در داستان »جدایی«

شوکه شوند.«

ایبرت در شیکاگو سان تایمز می نویسد: »جدایی داستان سودمندی از ایران امروز ترسیم می کند. بیان شماری از سیاستمداران امریکا به تصور برخی مردم امریکا دامن زده که مردم ایران را ملتی خشن و خواهان جنگ اتمی ببینند

ژان لوک لوئن در مقاله خود در لوموند می پرسد:

»باید پرس��ید که این کدام جدایی اس��ت؟ میان

نادر و سیمن؟

یا جدایی و افتراق باورهای طبقه اشراف رها با باور

طبقه خرافاتی درگیِر مسلماِن مذهب گرا؟

یا »فرق آبستنی« میان قشر مرفه و آبستنی قشر

پایین اجتماع؟«

نگاه ویژه به یک جدایی

Page 34: زمستان پناهجویان در بلغارستان

7شماره هجدهم ونوزدهم سال هفتم دوره جدید

می خورند و به قاضی روی می آورند، در حالی که فهرست موارد قانون، پاسخگوی نیاز احساسات بشری نیست.« وی می گوید: »این فیلم مخاطب خود را به گونه ای غیرعادی، مستقیما درگیر می کند. زیرا با این که منطق را از دید تک تک شخصیت ها را درک می کنیم ولی احساسات ما با آن سازگاری ندارد.« وی با بازگویی بخش هایی از فیلم می نویسد که »فرهادی با دیده ای بی طرف و عادالنه قضایا را روایت می کند و این که کارگردانی بتواند در چنین زمانه دشواری فیلمی همراهانه و غمخوارانه بسازد نشان

شخصیت استواری است که دارد.«

منتقد شیکاگو تریبون، در عنوان خود فیلم را محصول یک ذهن باز و روشن، از سینمایی سرکوب شده می داند؛ هنر کارگردانی که با تمام شخصیت های فیلمش همدردی می کند. در جایی از مقاله می گوید که »این فیلم تنها پنجمین کار این کارگردان ۳۹ ساله است. کارگردان هشیاری که پایان نامه اش را درباره سکوت ها، مکث ها و مفهوم آن ها

در بازی های »هارولد پینتر« نوشته است.«

وی در مقاله خود با دادن عنوان »شگفتی دیگر« به این مسئله می پردازد که چه شد که در کشوری که فیلمسازان باید فیلمنامه های خود را به تصویب سازمان فرهنگ و ارشاد اسالمی برسانند فیلم »یک جدایی« مورد تصویب قرار گرفت. و اعالم می کند که »اصغر فرهادی با انگشت اتهام به سوی کسی اشاره نمی کند. وی نقش بازیگرها را به آن ها می دهد و حقوقشان را پرداخت می کند.« ولی نویسنده از یاد نمی برد که » پس از گرفتار شدن جعفر پناهی و اعالم حمایت اصغر فرهادی از وی مجوز این فیلم نیز باطل شده بود.« وی می نویسد: »اصغر فرهادی جایزه گلدن گلوب را از دست مدونا دریافت کرد؛ کسی که که به زعم مقامات ایران نماد ابدی جسارت غرب به شمار می رود.« وی اعالم می کند:»با وجود این که فیلم به موفقیت های بزرگی دست یافت ولی سخنگوی وزارت امور خارجه ایران، رامین مهمان پرست، هشدار داد که نخبگان دنیای بیرون، اغلب به فیلم هایی رای می دهند که بر مبنای بیان فقر و بدبختی مردم یک کشور ساخته شده باشد. این نباید فیلمسازان ما را از

بیان نکات مثبت و افتخارات کشورمان باز دارد.«

در سرمقاله واشنگتن تایمز، به قلم آدام مازمانیان با بیان داستان زندانی شدن جعفر پناهی و ممنوعیت فیلمسازی وی، از قول فرهادی در مصاحبه اش با تایم اوت که در نشست رسانه ای لندن برگزار شد اعالم کرد »که فیلمسازان ایران ساکت ننشسته اند. هر زمان که بتوانند مبارزه می کنند. خلق اثر و بیان آزاد برای آن ها ارزش بسیاری دارد.« اصغر فرهادی همچنین در این مصاحبه گفته بود: »محدودیت و سانسور در ایران مثل هوای لندن می ماند. یک روز آفتابی است، روز دیگر بارانی. باید امیدوار باشی که امروز که بیرون می روی هوا آفتابی باشد. « نویسنده با بیان تعطیلی خانه سینما در تهران اضافه می کند که بر مبنای صحبت فرهادی به نظر می رسد هوای تهران هر روز تاریک تر می شود. »دیدن وحشت حکومت از پیروزی فیلم جدایی کار دشواری نیست: وزارت فرهنگ و ارشاد نگذاشت که چکه ای از خبر جایزه های فیلم به رسانه های ایران سرایت کند.« نویسنده می افزاید: »شاید سانسور از این هم شدیدتر باشد، تا اندازه ای که شاید خبر فروش فیلم در ایران کمتر از میزان

واقعی به رسانه های دنیا اعالم شده باشد.«

نش��ریه »مرور فیل��م« در گ��زارش خ��ود به قلم

کریستوفر کلی نقد می کند که »فرهادی به جای

روایت طبیعی جریان داستان، زبان نمادین اشاره را

برمی گزیند.« و می افزاید: »ولی طرح نهایی چنان

باورپذیر است که تماشاگر با اشتیاق تمام از تردید

چشم می پوشد.«عکس ها از کوربیس

Page 35: زمستان پناهجویان در بلغارستان

6شماره هجدهم ونوزدهم

سال هفتم دوره جدید

لیال حاتمی توضیح می دهد: »واقعا این که چرا درخواست طالق دادم نمی دانم. فکر کنم می خواهم غافلگیرش کنم. ولی اگر این را بگذاریم کنار، واقعیتش این است که توی این

لحظه از زندگیم راهی نمی بینم به جز جدایی. « هرچند جدایی نادر از سیمین را دیده باشید، این جا تنها نقطه ای نیست که فکر می کنید نکند لیال حاتمی، پیمان معادی یا بقیه در زندگی شخصی شان دچار مشکلی شده اند. بعد می رسید به این خلسه، که چه فرقی دارد که حقیقت

چنین مشکلی از زبان چه کسی گفته شود.

پیمان معادی ادامه می دهد: »خیلی راحت بگویم، می ترسم از دستش بدهم. تازه االن فهمیدم واقعی است. مثل کسی که از یک واقعه ای پس گردنی می خورد، من هنوز در این حالت شوک بعد از پس گردنی هستم.« لیال حاتمی و پیمان معادی چانه می زنند و هر کدام تالش می کنند که نادر یا سیمین حقانیت خود را به دیگری ثابت کند. دوربین شاهدوار، همه جا حضور دارد و همه چیز را ثبت می کند، حتا در کالس زبان سیمین؛ ولی به نظر می رسد تنها بداهه

مستندواری از آن برای فیلم دستچین شود.

شمار مقاله ها و مصاحبه های جدایی نادر از سیمین حتا به زبان های مهجور و در کشورهای دور چنان زیاد بود که عمال نه تنها نام بردن از تک تک نقدها، که حتا نام بردن جایزه های فیلم توان فرسا به نظر می رسد. شمار جایزه های بین المللی فیلم تاکنون به پنجاه عدد رسیده و در برخی کشورها، حتا به دلیل عدم حضور نمایندگان فیلم، افراد دیگری مثال دبیر جشنواره، به نیابت از کارگردان و عوامل

فیلم جایزه را به صورت نمادین دریافت کرده اند.

هر تحلیلی که درباره این فیلم بخواهی بنویسی احتماال پیش از این شبیه آن را جایی گفته اند، که باعث شادی است زیرا گویی که شاهد از غیب برسد. جدا از این نیز از زبان اصغر فرهادی حرف هایی نقل قول شد که هرگز نگفته بود. مثل حرف هایی که هنگام دریافت جایزه، در محکومیت اسراییل یا هر چیز دیگر هرگز بر زبان نیاورد. در حاشیه، فیلم جدایی، پا را از دایره سینما بیرون گذاشت و وارد مقوله های دیگری چون سیاست، جامعه شناسی، تاریخ ادبیات و هنر شد و از

درگوشی های دنیای ستاره ها نیز عقب نماند. لو فیگارو، چندین ماه پیش از دریافت جایزه اسکار، در سال ۲۰۱۱ نوشت که »پرزیدنت سارکوزی و همسرش کارال برونی برای دیدن این فیلم که چند روز است در سالن سینمای الیزه به نمایش درآمده لحظه شماری می کنند.« در مصر نمایش فیلم به وسیله اسالمگرایان ممنوع شد که اعتراضات شدید دانشجویان آزادی خواه را به دنبال داشت، وسلی موریس در بوستون گلوب، اصغر فرهادی را روایتگر »چوب و دود« از آتش خواند و منتقد لوموند، این جدایی را »فیل« نامید.

برای بازسازی صحنه کپی گرفتن شناسنامه ها چهارچوب کابینت آشپزخانه سفارش داده اند. دوربین را زیر نصب کرده اند و کپی شدن صفحه های شناسنامه افرادی با اسم های مختلف، همه آشنا، همه ناشناس، تمثیلی است از تمام نادرها و سیمین هایی که داستان این سناریو را زندگی می کنند. پیش از ساخت فیلم اصغر فرهادی به فیلمبردارش، محمود کالری تکه هایی مستند از دادگاه های مختلف را نشان داده بود و گفته بود چنین چیزی می خواهم. انتخابی که جان بیفوس در نشریه »کامرشال اپیل« آن را نمی

پسندد.

شاید کمتر پیش بیاید که فارسی زبان باشی و نتیجه جستجویت با کلید واژه های فارسی چنین امکانی در دسترست قرار دهد: پیشینه اصغر فرهادی به زبان مادری اش دقیق تر گفته می شود و برخی ماجراها زیر پوستی تر درک می شوند. این جالب است که مثال بدانیم ناصر تقوایی هنگام جایزه دادن به اولین فیلم فرهادی پیش بینی کرده بود که او کارگردان خوبی می شود و فرهادی وقتی که بچه بود چیده شدن دیوارهای خانه در حال ساخت را هر روز با لذت تماشا می کرده و امروز هم از پیشرفت مراحل تهیه فیلم خود لذت می برد. ولی این که به واسطه فارسی زبان بودنت، پشت صحنه فیلم جدایی نادر از سیمین پیش پایت گشوده شود مثل دریافت یک بلیت افتخاری است. لحظه ای فکر می کنی که نه تنها دوربین، که عوامل فنی و کارگردان نیز اجزای شفاف داستان اند که حضور بخارآلودی دارند. به

قول منتقد شیکاگو تریبون »قاضی ناپیدا«.

گویی دوربین و عوامل هم هستند هم نیستند. هستند: برای ثبت بداهه های مستندوار، شاید در مقام قضاوتگری که بازیگرها او را شاهد می گیرند، برایش دلیل می آورند تا راضی شود. نیستند: چون همه عوامل در روایت الیه های داستان گویی همهمه درونی دیگری ندارند؛ انگار ایستاده اند تا فقط حرف دلشان از زبان بازیگران فیلم گفته شود. محمود کالری، فیلمبردار، بی صدا اشک می ریزد. و شهاب حسینی با بغض می گوید دلش به حال این بدبخت )شاید حجت( سوخته است. با سر به دیوار کوبیده و دیوار به اندازه یک گودی فرو رفته. صحنه ای که در خود فیلم نشان داده نشد. باید روی سرش کیسه یخ بگذارد تا ورم نکند، به خاطر

نقشش.

تماشاگر در تمام طول فیلم »جدایی« مترصد است که مچ کارگردان یا دوربین را در زیاده گویی، جانبداری یا بی صداقتی هنگام قضاوت بگیرد و در نهایت هر بار خوشحال

می شود که تیرش به سنگ خورده است.

نشریه »مرور فیلم« در گزارش خود به قلم کریستوفر کلی نقد می کند که »فرهادی به جای روایت طبیعی جریان داستان، زبان نمادین اشاره را برمی گزیند.« و می افزاید: »ولی طرح نهایی چنان باورپذیر است که تماشاگر با اشتیاق

تمام از تردید چشم می پوشد.«

خود فرهادی اما در پاسخ راجر ایبرت که پرسیده بود »چه شد که این فیلم را ساختی« گفت »یک بار داستان مرد میانسالی را از برادرم شنیدم که پدر آلزایمری خود را حمام می کرد. انگار دگمه ای دستم بود برایش کت دوختم. « راجر ایبرت منتقدی که تاثیرش بر فرهنگ عامه مردم امریکا انکار نشدنی است فیلم جدایی را بهترین فیلم سال ۲۰۱۱ می داند و پس از مصاحبه اش با اصغر فرهادی و نمایش فیلم در محل سکونتش، نقدی در شیکاگو سان تایمز می نویسد با

عنوان »تالش برای درستکاری«.

وی ملت ایران را ملتی مدرن می داند و از محدوده مذهبی اسالم در امروز ایران یاد می کند که »شخصیت ها به خاطر درستکار بودن در چهار چوب همان مذهب به مشکل بر

نگاه ویژه به یک جدایی

حاشیه داغ یک جداییمروری بر رسانه های جهان

گزارش و ترجمه از منابع فرانسه و انگلیسی: فائقه اشکوری

Page 36: زمستان پناهجویان در بلغارستان

5شماره هجدهم ونوزدهم سال هفتم دوره جدید

نگاه ویژه به یک جدایی

Page 37: زمستان پناهجویان در بلغارستان

4شماره هجدهم ونوزدهم

سال هفتم دوره جدید

ایرانی ها در جهان

زودتر از این تصمیم داش��تیم ش��ماره جدید مجله »ایران در جهان« را آماده و منتشر کنیم. قرار بود در روزهایی که یک فیلم ایرانی در مراسم بزرگ ترین جشنواره سینمایی جهان، )اسکار( افتخاری تاریخی را به ایرانیان هدیه کرد، با ویژه نامه ای به پوش��ش بازتاب های بین المللی آن بپردازیم. اما مشکالت پیش بینی نشده، این ه��دف ما را با تأخیر روبه رو کرد. با این وجود هرچند با تاخیر، اما در همین ش��ماره گزارشی مفصل از بازتاب های رس��انه ای این فیلم – جدایی نادر از سیمین – تهیه

و منتشر شده است.

گزارشی اصلی این ش��ماره، اختصاص به روایتی دارد که گزارشگر ما، از آژانس پناهجویان در بلغارستان تهیه کرده است. مشکالت پناهجویی و سختی های خاص ایرانی های پناهجو، محور این گزارش اس��ت. تالش خواهیم کرد در ش��ماره های آینده نیز سوژه پناهجویان ایرانی در کشورهای مختلف دنیا را رها نکنیم تا بتوانیم

بازتاب دهنده گوشه ای مشکالت »ایرانی ها در جهان« باشیم.

ترجمه مقاله ای در مورد برنامه های اقتصادی ایران در افغانستان در دوران پس از طالبان، مطلب مفصل دیگری است که در بخش »نگاهی به همسایه« منتشر شده اس��ت. تالش خواهیم کرد تا در این بخش موضوعات مرتبط با برخی کش��ورهای همسایه ایران را نیز در معرض دید قرار دهیم، و آنهم از دریچه های مرتبط با ایران.

مقاله بلند »آیت اهلل زیر پتو« که در شماره ماه می/ژوین مجله »فارین پالیسی« منتشر شده است را به فارسی ترجمه و در این شماره منتشر کرده ایم. این مقاله به تاریخچه و رویکرد جمهوری اسالمی به مقوله »سکس« می پردازد که بازتاب های

زیادی در پی داشت.

مانند همیشه شما می توانید با مراجعه به وب سایت نشریه از مطالب روزانه و بولتن های هفتگی ما نیز بهره ببرید. ت��الش مجموعه همکاران ایران در جهان، بازتاب و

انتقال دیدگاه و رویکرد رسانه های دنیا در مورد ایران، به فارسی زبانان است.

روزبه میرابراهیمی

[email protected]

Page 38: زمستان پناهجویان در بلغارستان

3شماره هجدهم ونوزدهم سال هفتم دوره جدید

ماهنامه ایران در جهانبازتاب خبرهای ایران در رسانه های دنیا

تاسیس بهار ۲۰۰۶

صاحب امتیاز و سردبیر روزبه میرابراهیمی

زیر نظر شورای مترجمان

www.IranDarJahan.net

[email protected]

ISSN 2159 - 4716

www.Non-StopMedia.com

[email protected]

مجری موسسه غیرانتفاعیدفتر مرکزی نیویورک – ایاالت متحده امریکا Non-Stop Media, INC

فهرست

ایرانی ها در جهان

حاشیه های داغ یک جدایی

گزارشی از سرگردانی پناهجویان ایرانی در بلغارستان

واهمه های ایران در افغانستان

آیت اهلل زیر پتو

راند آخر در دوحه

۴

6

13

19

31

Page 39: زمستان پناهجویان در بلغارستان

2شماره هجدهم ونوزدهم

سال هفتم دوره جدید

Page 40: زمستان پناهجویان در بلغارستان

1شماره هجدهم ونوزدهم سال هفتم دوره جدید