ادبيات و ايدئولوژي
TRANSCRIPT
نشر کارگری سوسياليستی
١
ادبيات و ایدئولوژیادبيات و ایدئولوژی
اب انی «فردریک انگلس در کت ان فلسفه ی کالسيک آلم اخ و پای ، »لودویک فویرب
وری اقتصادی و ) ١٨١٨( ر از تئ ایی ت ر و کن ی ت ر، بسيار غن ه هن توضيح می دهد ک
ه می شود دئولوژی خالص ارائ ه صورت ای ر ب را کمت ا الزم . سياسی است زی در اینج
ابيم س را از نظر مارک » ژیایدئولو«ق ياست معنای دق دئولوژی در درجه ی . يزم دری ای
ا را ) دکترین(اول، مجموعه ئی از آئين ها نيست بلکه راه زندگی انسان ها و نقش آنه
د ا و ای . در جامعه ی طبقاتی مشخص می کن دئولوژی، ارزش ه ی دای ا و انگاره ای ه ه
ی کند و بدینگونه، دانش ه م ضبرای قبوالندن نقش اجتماعی انسان ها به خود آنها عر
د ی ده ت نم ه دس ل، ب ک ک ون ی ه، همچ اره ی جامع ی درب عر . حقيق ر ش ن نظ از ای
ده ی انسانی :، یک محصول ایدئولوژیک است ∗»سرزمين ویران « این شعر نشان دهن
ه م ت ک م یاس الف فه ایی خ يوه ه ه ش د ب اهر ( خواه ه ظ ود ) ب ه ی خ ِت جامع درس
ائی ل نه د شيوه هایی که در تحلي وچ و کاذبن ا ببخشد - پ ه هایش معن ه تجرب ه ی . ب هم
ی ان، ناش دئولوژیک از جه تی ای ا برداش دئولوژیک ی اره ی ای ک انگ ا از ی هنره
وند ی ش انوف، . م ول پلخ ه ق د، ب دئولوژیک باش وای ای الی از محت امًال خ ه ک ری ک هن
دارد ه رابطه ی هن . اصًال وجود ن ای آن است ک ا اشاره انگلس گوی دئولوژی ام ر و ای
وق وری سياسی و حق ان تئ ه مي ی است ک ه ئ ر از رابط ده ت تقيم (پيچي اب مس ه بازت ک
.نيز ترجمه شده» هرزآباد«که به » اليوت. اس. ئی« شعر معروف - ∗
ادبيات و ایدئولوژی
٢
اکم است ه ی ح افع یک طبق ود دارد) من دئولوژی وج أله پس . و ای ه مس ن است ک ای
»رابطه هنر و ایدئولوژی چگونه است؟«
وان . این پرسش ساده ئی نيست با این پرسش به دو صورت افراطی برخورد می ت
ری «که هنر و ادبيات را چيزی جز این یکی : کرد ه شده در قالب هن دئولوژی ارائ » ای
دانيم ان . (ن ای زم دئولوژی ه ایی از ای ا نموداره ی تنه ار ادب ر، آث ن نظ اس ای براس
ه » شعور کاذب «آنها زندانی . خویشند ز از آن و رسيدن ب زمان خود بوده قادر به گری
).حقيقت نيستند
م نوع برخورد ح نای ی را صرفًا ه اصل آن نقد مارکسيستی عاميانه است که آثار ادب
ن ج د، و در نتيرچون بازتاب ایدئولوژی های مسلط در نظر می گي ه تشریح ای ادر ب ه ق
ات، ه چرا ادبي ًال، نکته نيست ک ان عم دئولوژیک زم ر مفروضات ای ه در براب ن هم ای
.خود می ایستد
ا ناسازگاری قایل شده آن یژی و هنر تقابل نوع دوم برخورد آن است که بين ایدئولو
اب (» ارنست فيشر «از نقطه نظر . را به صورت جزئی از تعریف هنر در آوریم در کت
ر اصيل هميشه از محدویت های ای ) هنر در برابر ایدئولوژی ان خود دهن ئولوژی زم
ا ی فراتر می رود و ما را به درون واقعيت هایی رسوخ م دئولوژی آنه ه ای را از دهد ک
.ما پنهان نگه می دارد
ه است وئی آلترسر متفکر . هردوی این برخوردها به نظر من سخت ساده نگران ل
وی ر و ای -فرانس ين هن ه ی ب ر د رابط ف ت ورتی ظری ه ص ه (ئولوژی را ب د ن ر چن ه
ا . مورد بررس قرار داده است ) کامل تر وان ت ر را نمی ت وی خاطرنشان می کند که هن
دئولوژی زل داد حد ای دئولوژی دارد : تن ا ای ژه ب ر رابطه یی نسبتًا وی دئولوژی، . هن ای
ر اساس آن ا ب ان ه ه انس د ک ی ده ه م ود ارائ م آل ائی و ه اره ه ان ) و در آن(انگ جه
ه، رهنر نيز چنين تجربه ئی . واقعی را تجربه می کنند ن هم ا ای ا به ما ارائه می کند، ب
ر ک ش دگی در ی ده ی زن ان دهن تر نش ر بيش ی آن هن ل عقالن ا تحلي اص است ت ایط خ
ر ن با وجود ای .شرایط ار هن ا ب از ، ک ه ه الی آن تجرب اب انفع ر س بازت . می رود ی فرات
نشر کارگری سوسياليستی
٣
رد ه از آن فاصله بگي هنر با آن که در چارچوب ایدئولوژی می گنجد کوشش می کند ک
ه ا را ب ه م دئولوژی سازنده ی خود » ادراک«و » احساس «و به نقطه یی برسد ک ای
ان . ر کند قاد د در اختيارم ان می کن ا پنه دئولوژی از م بنابراین هنر آن دانشی را که ای
ان شناخت علمی : »آلتوسر«نمی گذارد، زیرا به قول دانش به مفهوم دقيق خود، هم
ا از -است ز آموخت ت اب سرمایه داری چي وان در ب ال بيشتر می ت اب کاپيت مثًال از کت
ن دو . چارلز دیکنس اثر» زندگی دشوار « ه ای ن نيست ک م در ای ر و عل ين هن اوت ب تف
ه ن است ک ًا در ای اوت شان دقيق د، بلکه تف مقوله با موضوعات مختلفی سروکار دارن
د اره ی یک وضع . آنها با موضوعی واحد به اشکال متفاوت برخورد می کنن م درب عل
ه ا آن وضع را معين، معرفتی عقالئی به ما می دهد اما هنر سبب می شود ک ه م تجرب
دئولوژی است ين . کنيم، و از این نقطه نظر مشابه ای ه هم د آن را ب ن، نبای اوجود ای ب
دئولوژی را : محدود کرد ه طبيعت آن ای د ک ن امکان را می ده ا ای ه م ر ب يم «هن » ببين
ل آن ناخت کام ت ش ت-و در جه ی اس ناخت علم ا ش ه همان رویم- ک يش ب ه . پ اینک
د هنر چگون ام می ده ار را انج ن ک ه یکی از همفکران آلترسر مسأله ه ای ئی است ک
ری ( ر ماش ت ) پي کافته اس تر ش اب . آن را بيش وری «وی در کت وی تئ ت و ج در جس
زیرا از نظر او ( چه خود آن را وهم می خواند آنبين قصه و ) ١٩٦٦(» آفرینش ادبی
زی نيست ين چي دئولوژی ضرورتًا چن ل می ش) ای ایز قای م. ودتم ه ی -وه ی تجرب یعن
ا ان ه ره ی انس دئولوژیک روزم ی ا-ای ه ئ اده ی اولي ورد س م نده آن را م ه نویس ت ک
دیل ز دیگری تب ه چي ر روی آن ب ردن ب رده و ا استفاده قرار می دهد، اما با کار ک ش ک
ه آن، . آن شکل و ساختمان می دهد ا شکل دادن ب دئولوژی، ب هنر با مشخص کردن ای
رد و و با گنجانيدن دئولوژی فاصله بگي د از ای روح آن در کالبد یک داستان، می توان
ين . در نتيجه مرزها و محدودیت های آن را آشکار کند به عقيده ی ماشری، هنر با چن
.کاری ما را به رهائی از چنگال وهم ایدئولوژیک یاری می دهد
ز سيرهای آلترسر و ماشری از پاره ئی جفتاینکه به نظر من با وجود هات ابهام آمي
ت ًا گویاس د عميق ی کنن رح م دئولوژی مط ر و ای ين هن ا ب ه آنه ی ک ت، روابط . اس
ادبيات و ایدئولوژی
٤
ا و تصاویر ده ه ایدئولوژی برای هر دوی آنها چيزی بيش از مجموعه ی بی شکل ای
ی خاص خویش . معلق است ام درون این مجموعه در هر جامعه ئی دارای بافت و انتظ
ين ل داشتن هم ه دلي ه م است و درست ب ام نسبی است ک ی ی نظ د موضوع تحليل توان
دئولو . علمی قرار گيرد ش ایکژنقد علمی می کوشد تا اثر ادبی را بر اساس ساخت ای
د ری آن است تشریح کن ور هن ه آن چه : که نتيجه ی تبل دی می کوشد ب ين نق ن چن ای
د سبب اشتراک هنر و ایدئولوژی و در عين حال جدائی آنها از یکدیگر است دست یا . ب
.این کاری است که در نمونه هائی از ظریف ترین نقد ادبی دقيقًا انجام گرفته است
ع نقطه ی حرکت ه عمل آورده، در واق تحليل درخشانی که لنين از آثار تولستوی ب
ر . ماشری به حساب می آید با وجود این، رسيدن به چنين نقدی مستلزم آن است که اث
.مورد بررسی قرار دهيم) اختمانی واجد فرمس(ادبی را همچون ساختمان صوری
ایگلتونایگلتون
مورخه ی ٨شماره » کتاب جمعه«این مطلب نخستين بار در (محمد امين الهيجی : برگردان
. به چاپ رسيده است١٣٥٨ شهریور ٨
)١٣٧٧دی ماه (٦٠ضميمه ی کارگر سوسياليست شماره
یاشار آذری: بازنویس
http://www.javaan.net/nashr.htm: : آدرس انترنتی کتابخانهآدرس انترنتی کتابخانه
٣XX, UK BM Kargar, London WC١N: : آدرس پستیآدرس پستی
[email protected]: : ایملایمل
یاشار آذرییاشار آذری: : مسئول نشر کارگری سوسياليستیمسئول نشر کارگری سوسياليستی
١٣٨١٣٨٣٣: : تاریخ بازنویسیتاریخ بازنویسی