جنگ گلادیاتورها - نسخه الکترونیک

40 شانز دهم شماره سال هفتموره جدید د

Upload: non-stop-media-inc

Post on 13-Mar-2016

240 views

Category:

Documents


7 download

DESCRIPTION

فقط برای ورق زدن :)

TRANSCRIPT

Page 1: جنگ گلادیاتورها - نسخه الکترونیک

40شماره شانز دهم

سال هفتم دوره جدید

Page 2: جنگ گلادیاتورها - نسخه الکترونیک

39شماره شانز دهم سال هفتم دوره جدید

Page 3: جنگ گلادیاتورها - نسخه الکترونیک

38شماره شانز دهم

سال هفتم دوره جدید

ده سال پس از۱۱ سپتامبر

وقت��ی که به گذش��ته نگاه م��ی کنیم و به زندگ��ی فکر می کنیم، در زندگی همه مان لحظات خاصی وجود دارد- فارغ التحصیلی ه��ا، ازدواج ها، تولدها و خاکس��پاری ها. همه ما این لحظات خاص را در مراح��ل مختلف زندگی مان تجربه می کنیم. ولی به ندرت تمام یک کشور چنین لحظه ای را با هم تجربه می کند، همه با هم. این یکش��نبه، ما این لحظه را

تجربه خواهیم کرد.

ما به گذش��ته نگاه می کنیم و وحش��ت و ش��جاعت یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱ را به یاد می آوریم. ما به یاد می آوریم شوک، غم و خش��می را که آن روز احس��اس کردیم. و مخصوصا به ی��اد می آوریم زندگانی را که از دس��ت دادی��م- مردمی که می ش��ناختیم، داستان هایی که ش��نیدیم، چهره هایی که دیدیم. امسال در مقر مرکز تجارت جهانی، به لطف حمایت های فراوانی که از مردم سراسر کشور و دنیا دریافت کردیم، بنای یادبودی زیبا و الهام بخ��ش برای همه قربانیان افتتاح می کنیم: کس��انی که در مرکز تجارت جهانی در پنتاگون و شنکسویل مردند- و همین طور کس��انی که در بمبگذاری

مرکز تجارت جهانی در سال ۱۹۹۳ کشته شدند. \ما می دانیم که بعد از این حمالت نمی توانیم کسانی را که از دس��ت دادیم، دوباره برگردانیم ولی م��ی توانیم با احیای شهرمان از زندگی آنها تقدیر کنیم - و با دستیابی به رسالتی که ما را از غم رهایی می بخشد، تجلی عزم و اراده مان برای به مبارزه طلبیدن تروریست ها و انعکاسی از میهن پرستی مان.

من کمت��ر از دوماه بعد از این حمالت و وقتی که هنوز خرابه های منطقه »گراندزیرو« خاکس��تر می ش��دند، به عنوان شهردار نیویورک انتخاب ش��دم. عقل می گفت که دهه ها زمان می برد تا ش��هر نیویورک و بخص��وص بخش جنوبی منهت��ن به حالت عادی برگردند- البت��ه اگر به حالت عادی برمی گشتند. تجارت و کسب و کار از رونق می افتاد، توریست ها دیگر به این ش��هر نمی آمدند و س��اکنان این مناطق در جستجوی پناهگاه در حاشیه های شهر بودند و یا این منطقه را کامال تخلیه می کردند. این طور فرض می شد که این پایان منطقه جنوبی منهتن)دانتوان( باشد، منهتن آنطوری که ما می ش��ناختیم- و آن طوری که بود، ولی نه به ش��یوه ای که

پیش بینی زیادی در موردش شده بود. جن��وب منهتن ب��رای چندین ده��ه، منطق��ه ای تجاری و پایتخت اقتصادی بود ولی چندان محل سکونت نبود. ساعت ۶ بعدازظهر مغازه ها تعطیل می شدند، مردم ناپدید می شدند و این منطقه شبیه شهر ارواح می شد. بسیاری از نیویورکی ها نمی خواستند در جنوب منهتن زندگی کنند چون فروشگاه ها، رستوران ها، سوپرمارکت ها، مدارس و پارک های خیلی

کمی در این منطقه وجود داشت.در س��ال ۲۰۰۲، کارمان را ش��روع کردیم تا همه این موارد را مطابق تصورها و نقش��ه های جدیدی که در مورد تبدیل جنوب منهتن به محله مس��کونی داش��تیم، تغییر دهیم و سرمایه گذاری هایی صورت گرفت تا نیویورکی ها بپذیرند

که به این منطقه حیات دهند.

در ده سال گذش��ته، جمعیت جنوب منهتن تقریبا دوبرابر شده است. بیشتر از ۱۵ هزار خانه ساخته شده است از جمله بلندترین مجتمع مس��کونی در نیمکره غربی زمین که یک برج ۷۶ طبقه در کنار پل بروکلین است. هشت باب مدرسه باز شده است. بیشتر از ۳۰ جریب پارک احداث و یا به زودی احداث می شود. سالن های جدید تئاتر و هنرهای نمایشی باز شده اند. سرویس های عبور رودخانه ای اضافه شده اند. هتل های جدید افتتاح شده اند. و هم اکنون شرکت های تجارتی جدید بیشتری نس��بت به قبل از حمالت یازده سپتامبر در

جنوب منهتن در حال فعالیت هستند.

در خ��ود محوطه ای که در یازده س��پتامبر مورد حمله قرار گرفت، هفت مرکز تجارت جهانی بازسازی شده است و هم اکنون برای تجارت باز است؛ مرکز تجارت جهانی اول هفتاد طبقه و در مس��یر رسیدن به ۱۰۵ طبقه است؛ مرکز تجارت جهانی چهارم، ۴۰ طبقه است و هر روز هم ارتفاعش بیشتر

می شود. این برج ها، پیمان عزم و قدرت ملت ما هستند.بگذارید این یکشنبه همان طور که به انعکاس تاریک ترین روز ملت مان می پردازیم، دهه ای را هم به خاطر بیاوریم که این گونه دنبال شد - چگونه نپذیرفتیم تا در برابر وحشت و تعصب خم ش��ویم، چگونه متحد شدیم تا دوباره شهرمان و کشور را احیا کنیم و چگونه همانطور که اسامه بن الدن مرده

است، جنوب منهتن زنده تر از همیشه است.*مایکل بلومبرگ، شهردار کنونی نیویورک است.

یک منهتن جدید بعد از یازده سپتامبرمایکل بلومبرگ

ویژه نامه روزنامه یواس تودی

ترجمه محبوبه حسین زاده

Page 4: جنگ گلادیاتورها - نسخه الکترونیک

37شماره شانز دهم سال هفتم دوره جدید

ما زیر سؤال می برند.«

منطق ساده

جن��گ های انگیزه یافته از دین درتاریخ بش��ر بس��یار بوده اس��ت. کالیس��تنس حاکم س��یکون بنا بر تصمیم اتحادیۀ آمفیکتیون��ی به اصطالح اولین جنگ مق��دس را انجام داد. دش��من، شهرکریسا بود که از زائران برای رفتن به دلفی باج می خواس��ت. جنگ هشت سال طول کش��ید قبل ازاینکه

کریسا درسال ۵۹۲ پیش از میالد فتح ونابود شود.ازآن به بعد دین هم��واره کاتالیزور بحران ها بود یا به عنوان بهانه از آن س��وء استفاده شد. منطق ساده می گوید هرکس با ش��یطان می جنگد الج��رم خدا طرف اوس��ت. و تعجبی

ندارد که صفحه های اول یادداش��ت های کوتاهی که رئیس جمهورسابق آمریکا جورج بوش هر روزاز پنتاگون دریافت

می کرد نقل قول هایی از انجیل داشت.

ظاهرا این یادداشت ها در دوران وزیر دفاع دانالد رامسفلد با نقل قول های��ی ازانجیل تزیین می یافت تا به رئیس جمهور معتق��د جرأت دهد.» بدان که به تو امرکردم که بی نگرانی و خرسند باشی. نگران نباش ونترس؛ زیرا خداوند درهرآنچه

خواهی کرد با توست.«

این آیات از قراردر یادداشتی بوده و در یاداشت دیگری روی عکسی از سه سرباز نوشته شده بود: » پیکان های آنها تیزاست و کمان هایشان کش��یده. نعل های اسبانشان چون صخره

است و چرخ های ارابه هایشان مانند توفان.«

مخالفت مشترک

بنابراین دولت آمریکا به افراط گرایی تروریس��ت ها با نوعی اف��راط گرایی واکنش نش��ان داد. دربارۀ ق��رآن به گونه ای صحبت ش��د که گویی مقدمه ای است برای جنگ و ساخت بمب – و درنقطۀ مقابل انجیل ارائه ش��د که گویی رونوشت

بهشت در زمین است.این امربه پرسشی منجر می شود که آیا دین واقعا ریشۀ همۀ بدبختی هاست – یا آیا انسان ها، اگر دین نبود، دلیل دیگری پیدا می کردند تا بر سرهم بکوبند. مطالعه های چندی نشان می دهد که در ۲۰ سال گذشته دقیقا به همان تعداد عملیلت انتحاری غیر مذهبی وجود داش��ته که مذهبی. تنها ش��ش درصد تمامی عملیات تروریستی درسال های بین ۱۹۹۸ و

۲۰۰۴ انگیزۀ مذهبی داشتند.متفکرفرانسوی ولتر روزگاری نوشت: » خداناباوری نیست که درگیری های خونین را باعث می شود بلکه افراط گرایی.« باید این جمل��ه را گس��ترش داد: نه خداناب��اوری ونه دین

درگیری های خونین را باعث نمی شوند بلکه افراط گرایی.پیروان ادی��ان باید باهم زندگی کنند ن��ه در کنارهم و البته نه علیه ه��م. ازاین رو جنگ مقدس قرن ۲۱ نباید بین ادیان انجام شود – بیشتر نیاز به مخالفت مشترک همۀ دین ها علیه

کسانی است که از دین سوء استفاده می کنند.* نویسنده پنج سال در بارۀ دین های مختلف مطالعه کرده و کتاب » می خواهم به بهش�ت بروم – یا به عنوان گاوی خوشبخت دوباره

زاده شوم « را نوشته است.

فقط یک چیز قطعی بود: حمله انگیزۀ مذهبی داش��ت. چنین م��ی نمود که ناگه��ان در نیویورک ب��ه هرکس که فوری پرچم آمریکا را به اهتزاز درنیاورد و تابلوی » خدا آمری��کا را حفظ کند« را از پنچره آوی��زان نکرد ظنین بودند. درفرودگاه ه��ای اروپا، طب��ق مطالعه های انجام ش��ده 75 درص��د اروپایی های غربی، وقتی مسافری را با ریش و عمامه می دیدند، ظرف سه ثانیه دست کم یک باربه واژۀ » تروریس��ت « فکر

می کردند

Page 5: جنگ گلادیاتورها - نسخه الکترونیک

36شماره شانز دهم

سال هفتم دوره جدید

تلویزیون انگلیس درسال ۲۰۰۶ مجموعۀ مستندی پخش کرد. نام این مجموعه » ریش��ۀ هم��ۀ بدبختی ها « و مجری آن منتقد دین ریچارد داوکینز بود. در رس��انه های انگلیس تبلیغ آن را کرده بودند، دراین تبلیغ سراسرنمایی از منهتن دیده می شد که زیرآن نوشته شده بود: » تصورکنید دنیایی

داشته باشیم بدون دین! «مردم مجبورنبودند خیلی قوۀ تخیل خود را به کار بیندازند زیرا می شد دراین تصویربرج های مرکزتجارت جهانی را به

آشکاری دید.

دنیا دراین یازدهم س��پتامبر س��ال ۲۰۰۱ ت��کان خورد – ازس��ویی به دلیل اتفاق های چنان وحشتناکی که کسی تا آن زمان تصورش را هم نمی توانست بکند. ازدگرسو اما زیرا چنین می نمود که دش��من را نمی توان گرفت. سازمان سیا بعدها در یادداشتی این مقایس��ه را کرد که در دوران جنگ سرد با دایناسوری طرف بودند – و اینک درجنگل درحفره

ای ژرف با حیوان های خطرناک افتاده اند.

فقط یک چیز قطعی بود: حمله انگیزۀ مذهبی داشت. چنین می نم��ود که ناگهان در نیویورک به هرکس که فوری پرچم آمریکا را به اهتزاز درنی��اورد و تابلوی » خدا آمریکا را حفظ کند« را از پنچره آویزان نکرد ظنین بودند. درفرودگاه های اروپا، طبق مطالعه های انجام ش��ده ۷۵ درصد اروپایی های غربی، وقتی مسافری را با ریش و عمامه می دیدند، ظرف سه

ثانیه دست کم یک باربه واژۀ » تروریست « فکر می کردند.

ترس ازترورتبدیل به ترس ازاس��الم شد، سوء ظنی عمومی ایجاد گشت – ابتدا نس��بت به اسالم، بعد نیز نسبت به دین های دیگر. کارشناس تروریس��م بروس هوفمان درکتابش به نام » تروریس��م – جنگ اعالم نش��ده « تش��ریح کرد که اقدام های خصمانه در زم��ان حاضرنیز محدود به دین های

خاصی نیست.

« عامل های اصلی بحران»

به گفت��ۀ هوفمان نه تنها تروریس��ت های اس��المی بلکه » تروریسم یهودی« هم وجود دارد که درمنفجرکردن خانه ها خود را نشان می دهد. درکتابش دربارۀ تصویر وحشتناک » میهن پرستان مسیحی« می نویسد که برتری نژاد سفید را تبلیغ می کنند و درس��ال ۱۹۹۵ ساختمانی را دراوکالهاما

منفجرکردند.

وی از فرق��ۀ بودای��ی آئوم گ��زارش می دهد ک��ه اعضایش

درمتروی توکیوگاز اعصاب منفجرکردند، وازهندوهایی که درس��ال ۱۹۹۰ به معبدی در ایودیا یورش بردند که دراین ماجرا بی��ش از ۲۰۰۰ نفرجان باختند. همۀ اینها الجرم این پرسش را مطرح می کند: دنیا بهتر و آرام تر نمی بود اگر دینی وجود نمی داشت؟ آیا دین چیز بدی است و آنگونه که ریچارد

داوکینز می خواهد باید کنار گذاشته شود؟

حتی داالیی الم��ا درکتابش به نام » کتاب انس��انیت « می نویس��د: » درتاریخ طوالنی ما همیشه اینگونه بوده است که دین ه��ا ازجمله عامل های اصلی بحران ه��ا بوده اند. حتی امروز با نفاق مذهبی و نفرت انسان ها را می کشند و شهرها را ویران می کنن��د و جوامع را از تعادل به درمی آورند. ازاین رو تعجب ندارد که بسیاری از مردم اهمیت دین را درجامعۀ

ایمان و بذر بدی؛ده سال یازده سپتامبر و دین

یورگن اشمیدر دویچه تسایتونگ/ سپتامبر ۲۰۱۱

ترجمه ح.پدرام از آلمانی

ده سال پس از۱۱ سپتامبر

داالیی الم��ا درکتابش به ن��ام » کتاب انس��انیت « م��ی نویس��د: » درتاریخ طوالنی ما همیش��ه اینگونه بوده است که دین ها ازجمله عام��ل های اصلی بحران ها ب��وده اند. حتی امروز با نفاق مذهبی و نفرت انسان ها را می کشند و شهرها را ویران می کنند و جوامع را از تعادل به درمی آورند. ازاین رو تعجب ندارد که بسیاری از مردم اهمیت دین

را درجامعۀ ما زیر سؤال می برن

Page 6: جنگ گلادیاتورها - نسخه الکترونیک

35شماره شانز دهم سال هفتم دوره جدید

اینها شکس��ت های سنگین وپرهزینه ای هس��تند، برای آمریکا و برای بقیۀ جهان. طبق ارزیابی محتاطانۀ دانشگاه ب��راون تقریب��ا 140 هزارغی��ر نظامی درافغانس��تان وعراق قربانی شده اند. وعملیات انتقامی سنگین بیش از سه بیلیون دالرهزینه بر م��ی دارد، اکنون دربدهی های آمری��کا و درجیب مردم

جای هردالرخالی است

کش��ور بیش از پیش دچارتشتت اس��ت، با کنگره ای که که درآن راس��ت ه��ای افراطی و چپ های افراط��ی به تلخی با یکدیگر درگیرند – و حتی اگرخطر ورشکس��تگی حکومت

تهدید می کند حاضرنیستند با هم حرف بزنند.

ای��االت متحده، که عظمت خود را مدی��ون باز بودن آغوش این کشور به روی همه اس��ت وازاین نظر شیبه هیچ کشور دیگری نیس��ت، بدگمان ترو ترسوتر شده و بیشتردر موضع دفاعی قرارگرفته– درمقابل مسلمانان، درمقابل خارجیان، درمقاب��ل بیگانگان. آمریکا با اس��تفاده ازنیروی غیرنظامی مهاجران غیرقانونی راتعقیب می کند و رئیس جمهورسیاه

رادرکاخ سفیدهنوز خیلی ها بر نمی تابند.

وضعیت استثنایی آمریکا همیشه برگ برندۀ این کشور بود. نامزدان تازه برای کاخ سفید هنوز درمبارزه های انتخاباتی برآن تأکید می کنند، اما چ��ون وردی بی محتوا طنین می افکند، مانند یک��ی از دروغ های مبارزه های انتخاباتی که به

هیچ رو نباید در بارۀ آنها سؤال کرد.

زیرا بعد ممکن است معلوم شود که بسیاری ازچیزها درآمریکا

استثنایی است زیرا بسیارمنفی است. بدترین آماربهداشتی با وجود یکی ازگران ترین نظام ه��ای خدمات درمانی دنیا. بودجه های آموزشی که به هدر رفته اند. دیوانگی تسلیحاتی که باعث می شود آمریکا برای تانک وموشک به همان میزان

هزینه کند که تقریبا دیگرکشورهای جهان با هم.

و حفظ یک نظام مالی که قمارب��ازی را پاداش می دهد – و مستعدترین جوانان را نه به اختراع وابداع که به انجام معامله های پرخطرمالی تش��ویق می کند. همۀ اینها درحالی است که چین ودیگر کش��ورهای درحال توسعه می توانند توجه

خود را متمرکز رونق اقتصادی خود کنند.

آمریکا – بیگانه از بقیۀ جهان

آمری��کای منحصر به ف��رد به کج��ا م��ی رود؟ » نیویورک ماگازین« خالصه می کند:» رابطۀ مثبت ما با سرمایه داری پیچیده ترش��ده اس��ت، تحرک اجتماعی ما دیگرکمترامن

است، مهاجران و تنوع ما کمترمنحصر به فرد است.«

حتی درسیاس��ت خارجی آمریکای ابرق��درت دیگر خود را سرمش��ق جهان نمی بیند. »هدایت ازپشت « شعار رئیس

جمهورفعلی باراک اوباما اس��ت، وی مجبورهم هس��ت این مطلب را بگوید. زیرا درکشور اتحاد نادری شکل گرفته است،

ازچپی ها افراطی و راست های افراطی.

آنها می خواهند آمریکا را تبدیل به یک ابرقدرت خس��یس بکنند. فقط یک چیز م��ی خواهند: نیروهای آمریکایی باید به خانه برگردند، دیگرکش��ورها هم باید بدانند آنها کجا می مانند. آخرهر چه باش��د، انزواطلبان اینگونه اس��تدالل می

کنند، کشورهای دیگر اصوال آمریکا را نمی فهمند.

آمری��کا ازبقی��ۀ جه��ان بیگانه ش��ده اس��ت. تقصیربا خود آمریکاس��ت، اما بقیۀ جهان هم تقصیردارد – زیرا خیلی ها

آمریکا را درهمه جا عامل می بینند ونه دیگرقربانی.

این واقعی��ت آن روزی که به محل اقامت اوس��امه بن الدن حمله کردند واو را کشتند کامال آشکار شد. آمریکایی ها وقتی خبر را ش��نیدند خود جوش درخیابان ها شادی کردند. اما بسیاری دردیگر کشورهای جهان مایل نبودند در این شادی همراهی کنند. آنها به شادی علنی از مرگ یک تروریست با ناباوری واکنش نش��ان دادند. ناباوری دیگران اغلب همراه با

خودپسندی ودادن درس به آمریکایی ها بود.

اما این نش��ان می دهد: نه دیگرقربانیان این حادثه هستند که در مرکز توجه قراردارند. به جای آن گناهان قربانیان اول کانون توجه واقع گردیده اس��ت – گناهان آمریکا. ابرقدرت باید این موضوع را تا حد زی��ادی تقصیرخود بداند. اما با این

وجود غمبار است.

Page 7: جنگ گلادیاتورها - نسخه الکترونیک

34شماره شانز دهم

سال هفتم دوره جدید

درحالیکه هنوزازبرج های مرکزتجارت جهانی دود بلند می ش��د ریچارد آرمیتاژ معاون وزیردفاع آمریکا چند روزی بعد از یازدهم سپتامبراین جمله را گفت: » تاریخ امروز آغازمی شود« – به دیگرس��خن حرف او به این معنا بود: امروز تاریخ

از نو آغاز می شود.

دهۀ بعدی نش��ان داد که پیش گویی آرمیتاژ درست از آب درآمد. فقط اینکه وی نتوانست پیش بینی کند که تاریخ بعد

از این نقطۀ عطف چه غمگین خواهد گذاشت.صحبت ازماجرای افول ابرقدرت آمریکاست.

مجری تلویزونی جو اسکاربورو امروز با تعجب به یاد می آورد که قبل ازاین حادثه کشور درشکوفایی تمام بود، همانند روم

در بهترین دوران خود. ازبیل کلینتون دمکرات برای ج��ورج بوش جمهوری خواه مازاد بودجۀ چربی رسیده بود. کوتاه زمانی قبل ازآن آمریکا درکوزوو به اروپایی ها نشان داده بود که حتی درحیاط خلوت آنها به عنوان » ملتی بی جانشین« ) مادلین البرایت( توانست بحران را حل کن��د. بیل گیت ومایکروس��افت هنوزهمه را

خوش می آمدند.

بعد هواپیماها آمدند، هدایت شده به دست یاران اوسامه بن الدن – و ب��رای لحظه ای کوتاه چنین می نمود که ابرقدرت بازهم قوی ترمی شود. رهبرفلس��طینی ها یاسرعرفات داد که از اوهنگام اعط��ای خون برای قربانی��ان عکس بگیرند، حتی فرانس��وی ها همه به یکباره می خواس��تند آمریکایی باش��ند، صدراعظم آلمان گرهارد شرودرقول » همبستگی

نامحدود« داد.آنچه در پی آمد س��وء تفاهمی بود نامح��دود. بن الدن امید داش��ت آمریکایی ها را درجنگ های خونی��ن درگیر کند. حتی خودش نمی تونست حدس بزند که چه خوب مؤفق به

این کارخواهد شد.

میراث غمبار بوش

آمریکا مدتها درعراق گرفتار بود، سرزمینی که به مدتی بسیار طوالنی آمریکا رادرحسرت پیروزی نگاه داشت و پیروزی به دس��ت آمده واقعی نبود. آمریکا درافغانستان گرفتاراست، سرزمینی که پیروزی درآن دیگر ممکن نمی نماید. و آمریکا

گرفتارمتحد خود پاکستان است که دیگر به آن کشورنه می تواند اعتماد کند ونه با این وجود آن را رها – رابطۀ دوستانه

ای که برنده درآن پیش بینی نشده است. اینها شکست های سنگین وپرهزینه ای هستند، برای آمریکا و برای بقیۀ جهان. طبق ارزیابی محتاطانۀ دانش��گاه براون تقریبا ۱۴۰ هزارغیر نظامی درافغانستان وعراق قربانی شده اند. وعملیات انتقامی سنگین بیش از سه بیلیون دالرهزینه بر می دارد، اکنون دربدهی های آمریکا و درجیب مردم جای

هردالرخالی است.

این درحالی اس��ت ک��ه بعد ازماج��رای یازدهم س��پتامبر کش��وربرای مدت کوتاه��ی متحد می نم��ود، آمریکایی ها یکدیگر را درآغوش می گرفتند، حتی نیویورک که اغلب سرد می نماید به ناگهان خونگرم شده بود. اما بوش به جای وحدت دنبال بهانه بود، آن بهانه ای که به افغانس��تان و عراق لشکر بکشد. این میراث غمباراوست: اینکه آمریکا حتی نمی تواند آنچنان که باید وشایدغم قربانیان را بخورد. زیرا مدتهاست

آمریکا را عامل می دانند و نه دیگرقربانی.این درحالی است که دهۀ ترورآمریکایی ها را واقعا به وحشت انداخت و ازآنان قربانی ساخت – حتی آنهایی را که این حمله

را تنها از تلویزیون دیدند.

بدگمان، ترسیده، درموضع دفاعی

ای��االت متحده امروز بع��د از همۀ کاهش ه��ای مالیاتی در زمان بوش کشوری است که ازنظراجتماعی دچار دوپارگی شدیدی است. فاصلۀ فقر وغنا تقریبا آنقدر زیاد است که در زمان صاحبان صنایع نف��ت و فوالد درقرن نوزدهم بود. پنج درصد آمریکای��ی ها تقریبا ۴۰ درص��د کاالهای مصرفی را

مصرف می کنند.

سرزمین قربانیانسرزمین عامالن

گرگور پتراشمیتس اشپیگل آنالین/ سپتامبر ۲۰۱۱

ترجمه ح.پدرام از آلمانی

مجری تلویزونی جو اسکاربورو امروز با تعجب به یاد می آورد که قبل ازاین حادثه کشور درش��کوفایی تمام بود، همانن��د روم در بهتری��ن دوران خود.از بیل کلینت��ون دمکرات برای جورج بوش جمهوری خواه مازاد بودجۀ چربی رس��یده بود. کوت��اه زمانی قب��ل ازآن آمری��کا درکوزوو به اروپایی ها نش��ان داده بود که حتی درحیاط خلوت آنها به عنوان » ملتی بی جانشین« ) مادلین البرایت( توانس��ت بحران را حل کند. بیل گیت ومایکروسافت هنوزهمه را

خوش می آمدند

ده سال پس از۱۱ سپتامبر

Page 8: جنگ گلادیاتورها - نسخه الکترونیک

33شماره شانز دهم سال هفتم دوره جدید

هدف خود قرار داده تا از بین شان هسته های خفته ی ترور ردیابی و از بین برده شوند.

جورج بوش طی سخنرانی ای در سنای امریکا هشدار داد که شبکه های ترور در سرتاسر نقاط جهان را از بین خواهد برد. باید گفت که رییس جمهور امریکا در زمانی این گونه غرورآمیز نسبت به دشمنان حقیر خود حرف می زد که امریکا یک دهه موفقیت در جهان تک قطبی را پشت سر می گذراند؛ نشانه ای از رکود اقتصادی و بازار کساد کار دیده نمی شد؛ امریکا نه تنها با کسری بودجه که مازاد آن مواجه بود، و هنوز امریکایی ها بشکه نفت را نه ۱۱۵ که ۲۸ دالر امریکایی از

خاورمیانه می خریدند.

پس از یک دهه، جانشین جورج بوش از خطرات جدید تروریستی سخن می گوید. پس امریکا در جنگ با ترور موفقیتی به دست نیاورده است. درست است که شبکهی القاعده رهبر قدرتمند خود را در اسالم آباد از دست داد. ولی پس از حمله امریکا به عراق، اکنون القاعده تنها یکی از سازمانهای تروریستی در جهان است. دهها سازمان دیگر با الهام گرفتن از موفقیت ها و جسارت القاعده، ایجاد شدهاند.

حکومت بوش تصور میکرد که با حمله به افغانستان پایگاه القاعده نابود شده و در منطقه نیز متحدین امریکا رد این گروه را گرفته و در نهایت القاعده را از پای در خواهند آورد. اما چه کسی می توانست تصور نماید که متحدین امریکا در منطقه، خود از شورشیان و تروریست های سنی و شیعه در رقابت های سیاسی استفاده می نمایند. ایران جنگ جویان شیعه عراقی را حمایت می کرد و عربستان جنگ جویان سنی را. در اوج اشغال عراق که روزانه ده ها عراقی و سرباز امریکایی در این کشور از بین می رفتند، ۴۰ درصد جنگ جویان سنی از خاک عربستان سعودی وارد عراق می شدند تا در نبرد با

جنگجویان شیعه نفوذ ایران در آنجا را محدود نمایند.

بدون شک، اشتباه »بوش« در حمله به عراق نقطه عطف در قدرتگیری تروریسم در خاورمیانه و شمال افریقا بازی کرد.

در قدم اول، القاعده، از یک گروه ایدیولوژیک نظامی، به یک جنبش الهام بخش مبدل گردید و افراط گرایی اسالمی در

قالب مقاومت در برابر امریکا در عراق جان تازهای گرفت.

در حقیقت، سیاست نظامی امریکا علیه تروریسم پایه های اجتماعی گروههای افراطی و تروریستی را در خاورمیانه وسیع تر ساخت و ایدیولوژی افراطی دینی در درون غرب جای خود را باز کرد. با این که تعدادی در امریکا تالش می ورزیدند که رشد افراط گرایی اسالمی را ریشه در مذهب و نفرت اسالم از زندگی غربی جستجو نمایند، ولی رشد اسالم گرایی نظامی را بدون حمله امریکا به عراق نمیتوان نادیده گرفت. در حقیقت، امریکا به محبوبیت القاعده با حمله نامشروع به عراق کمک کرد تا افراط گرایی و جنگ جویی به

یک وظیفه دینی در برابر »اشغالگران« تبدیل شود.

روند رشد افراطیت و جنگ جویی مذهبی در خاورمیانه متوقف نشده است بلکه دارد قلب جوامع اسالمی را در کشورهای غربی هدف می گیرد. احتمال می رود که در خاورمیانه طغیان های مردمی یا بهار عربی، جای هویت

های سیاسی افراطی-مذهبی را بگیرند.

فرصت ها در درون بحران و شوک

البته کسی به این گمان ساده نیست که امریکا دو جنگ بزرگ، افغانستان و عراق، را تنها با تصور »جنگ با ترور« آغاز کرد. امریکا از فردای یازده سپتامبر به خاورمیانه ارزش ژیوپولیتیک نداد بلکه با شناختی که از تیم جمهوریخواهان، مانند پاول ولفوویتس، طراحی سیاست حمله به عراق، داریم میدانیم که در همان دهه نود در پی طراحی قرن جدید برای ایاالت متحده بود. فلیپ استیفنز، سرمقاله نویس ارشد روزنامه بریتانیایی فایننشیل تایمز، در مورد میراث یازده سپتامبر نوشت که از نظر اداره بوش، خاورمیانه می بایست که بر اساس ارزشهای لیبرال دموکراسی دوبارهسازی گردد.

واشنگتن این رویکرد خود را در استراتژی امنیت ملی

اش در سال ۲۰۰۲ میالدی واضح ساخت: وعده هژمونی و اقتدار دایمی ایاالت متحده، در پیش گرفتن دکترین جنگ پیشگیرانه و کنارگذاشتن قید و بند چندجانبه گرایی و عمل کردن یک جانبه، چه با متحدان اروپایی و چه بی آنها.

ایاالت متحده می خواست که خاورمیانه را بدون دولتهای سرکش، به تعبیر حکومت بوش، تحت نفوذ خود در آورد. سقوط طالبان اعتماد به نفس شدید را به اداره آن کشور داد و شاید احتمال می داد که به خاطر منفور بودن صدام حسین این پیروزی شیرین در عراق و بعدا در ایران تکرار گردد. اما بلندپروازی جمهوری خواهان در عراق شکست خفت باری

از دست گروه های جنگ جوی شیعه و سنی خورد.

اکنون شما میتوانید چهرهای افتادهتر و متواضعتر از امریکا را در جهان امروز ببینید. باراک اوباما به متحدان اروپایی خود تکیه می نماید. در جنگ لیبی نقش اصلی را به فرانسه و بریتانیا داد و خود در عقب صحنه به تالشهایش ادامه داد. امریکا باید تا ۴ تریلیون دالر از کسری بودجه خود کم نماید و به شدت با رکود اقتصادی و کساد بازار کار مبارزه نماید. امریکایی ها تا مرز انزوا از حکومت خود میخواهند که مساعی اش را در درون مرزهای کشور برای بهبود وضعیت اقتصادی

متمرکز نماید.

یازده سپتامبر، امریکای مغرور و پیروز جنگ سرد را به سوی خیالپردازی وحشیانه در مورد طراحی قرن جدید امریکایی کشانید، ولی دو جنگ پرهزینه و بدنام بیشتر از سه هزار میلیارد دالر را بر این کشور تحمیل کرد. این دو جنگ محدودیت نظامی، سیاسی و اقتصادی امریکا را به نمایش گذاشت. به تعبیر سرمقاله نویس فایننشیل تایمز، راکت های کروز در برابر مین های کنار جاده در عراق و افغانستان

کاری از پیش نبردند.

* این یادداشت توسط روزنامهنگار افغانی ضیا زیرک نوشته ۱۹ سنبله ۱۳۹۰« ابتدا در نشریه »هشت و در تاریخ شنبه »

صبح«)www.8am.af( افغانستان منتشر شد.

پس از یازده سپتامبر یک همبستگی جهانی با ایاالت متحده به وجود آمد. روزنامه چپ گرای فرانسوی لوموند در صفحه اول خود با تیتر درشت نوشت: »م��ا هم��ه امریکای��ی هس��تیم!« اما اکنون که 10 سال از این رویداد فاصله گرفته ایم، پرس��ش های جدی تری در ارتب��اط به ی��ازده س��پتامبر و واکنش

حکومت جورج بوش مطرح می گردد

Page 9: جنگ گلادیاتورها - نسخه الکترونیک

32شماره شانز دهم

سال هفتم دوره جدید

با نزدیک شدن دهمین سالگرد فروپاشی برج های جهانی در سال ۲۰۰۱ میالدی، ایاالت متحده خود را برای گرامیداشت رسمی از قربانیان این روز آماده میکند. هفته نامه بریتانیایی »نیواستیت من« گزارش می دهد که امریکایی ها در آستانه دهمین سال حمالت تروریستی یازده سپتامبر، درگیر مشکالت عمیقی چون رکود اقتصادی، بیکاری و بازار مسکن اند. همین چند روز پیش طوفان سهمگین... نیویورک را در

نوردید. آنها واقعا به خاطر این فاجعه نگران بودند.

گزارشگر این هفته نامه باور دارد که مشکالت فوق موجب شده است که یازده سپتامبر اهمیت اولیه خود را برای امریکایی ها از دست بدهد. آنها از دو جنگ عراق و افغانستان که پس از این رویداد رقم خورد، خسته اند و می خواهند به وضعیت عادی پیش از یازده سپتامبر برگردند و حکومت باراک اوباما تمام توجه خود را متمرکز به وضعیت داخلی امریکا نماید. اما، سیاستمداران امریکایی می گویند که دیگر بازگشت به روزهای عادی و بدون دلهره از تروریسم و رادیکالیسم اسالمی دشوار است. ژنرال پتریوس که اکنون مسوولیت استخبارات مرکزی امریکا، سیا، را به عهده دارد، می گوید شاید نسل بعدی امریکایی ها نیز با موضوع تهدید

تروریسم دست و پنجه نرم کنند. پیش از او، جان کری، سناتور امریکایی، در سال ۲۰۰۴ میالدی در جریان کمپین انتخابات ریاست جمهوری خویش گفته بود که تهدید افراط گرایی و تروریسم دیگر در امریکا از بین رفته نمیتواند. مثل این است که بگوییم جرایمی مانند قتل و یا فحشا در این کشور از بین برود. شاید امریکا بتواند در نرخ این جرایم کاهش به وجود آورد، اما آن را از بین برده

نمی تواند.طارق علی، روشنفکر و داستاننویس بریتانیایی، در سایت »کونترپنچ« نوشت که با این استدالل ها ما وارد یک وضعیت دایمی جنگی و اضطرار شده ایم؛ زیرا رهبران امریکا و اروپا از این رویداد برای شکل دادن نظم جدید استفاده کرده اند تا در آن، آن عده از دولتهایی که همراه نیستند، تنبیه و توبیخ شوند. طارق علی می گوید دشمنان در این نظم جدید، در این جنگ بی پایان، هر روز تغییر نام می دهند. یک روز صدام حسین، روز دیگر معمرقذافی. آنها دولت ها را سرنگون می کنند، تروریستها را می کشند تا به ما بگویند که جهان در نبود این ها امن تر می گردد. آیا ما این افسانه ها را باور کنیم؟

اکنون سوال مهم تر این است که آیا در »جنگ با ترور«، به

ویژه با حمله نظامی به القاعده و گروه های افراطی، جهان پس از یازده سپتامبر برای امریکا و اروپا مصوون تر شده است؟

لیون پانه تا، وزیر دفاع امریکا می گوید که هنوز احتمال یک حمله تروریستی دیگر وجود دارد.

وقتی کمپیوترهای اسامه بن الدن که از ابیت آباد پاکستان به دست آمد، بررسی شد، رهبر مقتول القاعده برنامه ای برای

حمله تروریستی به امریکا در اجندای خود داشت.سرآغاز شکست ها

یازده سپتامبر، با واکنش شدید جورج بوش و حمله به افغانستان، جهان سیاست و روابط بینالملل را به شدت دگرگون ساخت. امریکا حق داشت که نسبت به کشته شدن سه هزار شهروند بی گناه خود توسط سازمان القاعده، واکنش نشان داده و مسببان این حمله را توبیخ نماید و عدالت را به گونه مشروع و قانونی تطبیق نماید. آنانی هم که می کوشند با استفاده از تیوری های توطیه، یازده سپتامبر را به دسیسه داخلی حکومت امریکا ارتباط بدهند، قربانیان بیگناه و عزای مردم امریکا به خاطر این فاجعه را نادیده میگیرند. این کار به لحاظ اخالقی محکوم است. وظیفه انسانی ما همدردی با قربانیان یازده سپتامبر است نه انکار آن به دالیل ضدیت

با حکومت امریکا.

پس از یازده سپتامبر یک همبستگی جهانی با ایاالت متحده به وجود آمد. روزنامه چپگرای فرانسوی لوموند در صفحه اول خود با تیتر درشت نوشت: »ما همه امریکایی هستیم!« اما اکنون که ۱۰ سال از این رویداد فاصله گرفته ایم، پرسش های جدی تری در ارتباط به یازده سپتامبر و واکنش حکومت جورج بوش مطرح میگردد. تقریبا میشود گفت که امریکا با خشونت شدید با القاعده به عنوان طراح حادثه برخورد کرد و با نگاه نظامی خواست که به عمر تروریسم در خاورمیانه و شمال افریقا اختتام بخشد. این رویکرد باعث شد که امریکا وارد عصری از سیاست های جنگی و ترتیبات امنیتی گردد که برای این کشور، به تخمین دانشگاه امریکایی براون، بین سه تا چهار هزار میلیارد دالر هزینه برداشته است. اکنون بعضی از منتقدان از خود می پرسند که چنین واکنش پرهزینه زیرنام جنگ با ترور متناسب و منطقی بوده است؟

البته ایاالت متحده پس از این حادثه توانست که با خطر تروریسم به گونه ای برخورد نماید که دیگر القاعده قادر به طرح ریزی یک حمله دیگر نشود. ولی هیچ نظرسنجی در امریکا نشان نمی دهد که اکثریت امریکایی ها با وجود ترتیبات و تدابیر شدید امنیتی و ضد تروریستی احساس امنیت نمایند. آنها هنوز فکر می کنند که خطر یک حمله دیگر وجود دارد. اما در مقابل دستکم ساالنه نزدیک به ۷۰ میلیارد دالر خرج این تدابیر و سیستم های امنیتی در امریکا می گردد. بر اساس گزارش تحقیقی مجله »مادر جونز«، پولیس فدرال امریکا »اف.بی.آی« ۱۵ هزار خبرچین و جاسوس دارد که معموال اجتماعات مسلمانان امریکایی را

چه کسی صدا زد جورج بوش؟میراث یازدهم سپتامبر

ضیا زیرک روزنامه »هشت صبح« افغانستان / ۴نوامبر ۲۰۱۱

طارق علی، روشنفکر و داستان نویس بریتانیای��ی، در س��ایت »کونترپنچ« نوش��ت که با این اس��تدالل ها ما وارد یک وضعیت دایمی جنگی و اضطرار ش��ده ایم؛ زی��را رهبران امری��کا و اروپا از این روی��داد برای ش��کل دادن نظم جدید اس��تفاده کرده اند تا در آن، آن عده از دولت هایی که همراه نیس��تند، تنبی��ه و توبی��خ ش��وند. ط��ارق علی می گوید دش��منان در این نظم جدید، در این جنگ بی پای��ان، هر روز تغییر نام می دهند. یک روز صدام حس��ین، روز دیگر معمرقذاف��ی. آنها دولت ها را س��رنگون می کنند، تروریست ها را می کشند تا به ما بگویند که جهان در نبود این ها امن تر می گردد. آیا ما این

افسانه ها را باور کنیم؟

ده سال پس از۱۱ سپتامبر

Page 10: جنگ گلادیاتورها - نسخه الکترونیک

31شماره شانز دهم سال هفتم دوره جدید

دولتي اصلي دیگر در واشنگتن کاخ سفید ارتفاع کمي دارد. یه ساختمان سه طبقه است که در جهت شیب رودخانه پوتومک بنا شده است. وقتي کاخ سفید براي اولین بار ساخته شد بازدید کنندگان از بوي بد رودخانه و زمین مردابي نزدیک کاخ شکایت مي کردند. از ارتفاع باال دیدن کاخ سفید مشکل است. هواپیما دور کاخ چرخیده و نتوانسته بود راهي براي برخورد به آن پیدا کند. این چیزي بود که لین چیني درباره اتفاقات صبح کمي بعد از ساعت ۹:۳۰ به من گفت قبل از آنکه پرواز ۷۷ از رودخانه عبور کند و به پنتاگون برخورد کند.

ساعت ۷:۱۰ آن شب جرج از طریق یک ویدئو کنفرانس امن از پایگاه آفوت ایر فرس در نبراسکا به همراه مدیران سیا و اف بي آي جلسه اي برقرار کرد و رئیس ستاد مشترک ارتش و معاون رئیس جمهور هم در بحث در مورد دستورالعمل ها و آخرین اطالعات شرکت داشتند. برغم مخالفت سرویس مخفي جرج بر بازگشت به خانه اصرار داشت. با خانواده چیني کمي صحبت کردم. بعد سرویس مخفي به ما گفت که شب را آنجا بمانیم. تخت خواب را به ما نشان دادند به نظر مي رسید زمان ریاست جمهوري FDRدرست شده بود. من و جرج به آن خیره شدیم و هردو گفتیم نه، جرج اضافه کرد »ما این پایین نمي خوابیم. ما مي رویم باال و شما اگر اتفاقي افتاد کمک مان کنید ما باید روي تخت خودمان بخوابیم.«

جرج در حال آماده شدن بود تا از دفتر کارش براي مردم صحبت کند، تا همه را مطمئن کند که رئیس جمهور به

واشنگتن برگشته و آماده پاسخگویي هست.ساعت ۷:۳۰ داشتیم به محل اقامت مان مي رفتیم. یادم نمي آمد چیزي خورده باشم. جرج شاید در هواپیما چیزي خورده بود. سعي کرد تا باال رسیدیم به دختران زنگ بزند اما موفق نبود. باربرا خودش نزدیک ساعت ۸ زنگ زد. و بعد

جرج براي سخنراني رفت.آن شب سرانجام به تخت خواب مان رفتیم خسته بودیم و احساسات مان تحلیل رفته بود. بیرون اتاق سرویس مخفي

پست مي داد. من خوابم برد مي توانستم حس کنم جرج به تاریکي پشت سر من خیره شده است. ناگهان صداي مردي را شنیدم که فریاد مي زد و مي دوید«آقاي رئیس جمهور باید بیدار شوید، آقاي رئیس جمهور باید بیدار شوید کاخ سفید در خطر حمله است« بیدار شدیم من دمپاییم را پا کردم اما عینکم را نزدم. جرج بارني رو برداشت منم کیتي رو. به طرف PEOC رفتیم. جرج مي خواست سوار آسانسور شود اما مامورین گفتند شاید امن نباشد. از پله ها پایین رفتیم. دست جرج را گرفته بودم چون جایي را نمي دیدم. قلبم به تندي مي زد فقط مي توانستم پله ها را بشمارم تا بدانم چند طبقه دیگر باید برویم پایین. وقتي به PEOC رسیدیم یک نیروي ارتشي داشت یک مخفیگاه قدیمي را نشان مي داد در آن لحظه مامور دیگري دوید و گفت »هواپیما از خودمونه«.

تا ماه ها بعد صداي جت هاي نظامي را مي شنیدیم که با سرعت زیادشان زمین را مي لرزاندند. از باالي سر ما عبور مي کردند و ۵ دقیقه بعد باز به ما مي رسیدند. با صداي جت ها به خواب مي رفتم و یاد جمله هواپیما خودیه مي افتادم.

خوابیدن زیر این جت ها هم امنیت چنداني نداشت.فردا صبح قبل از اینکه چشمانم رو باز کنم حس مي کردم اتفاق وحشتناکي افتاده که قابل درک نیست. کمي فکر مي کردم شاید یک رویا باشد. بعد جرج را دیدم و مي دانستم وقایع دیروز با ما خواهد بود براي هر روز، براي همه روزهاي

ما در آینده.

* بخش هایی از کتاب خاطرات لورا بوش است که به نقل از سایت شبکه آن بی سی

در تمام این مدت حواس��م به صفحه تلویزیون بود. پوستم مورمور مي شد. مي خواس��تم آنجا رو ترک کنم ببینم چه اتفاقي در حال مي افتادن است اما درگیر تعارفات شده بودم. نشد بپرسم »سناتور برج ها چي شدن؟« شاید مي ترس��ید اگر روي اتفاق��ات روز تمرکز

کنیم من شروع به گریه کنم

Page 11: جنگ گلادیاتورها - نسخه الکترونیک

30شماره شانز دهم

سال هفتم دوره جدید

فرو ریخته بود ۱۵۰۰ نفر جلوي چشمم جان خود را از دست دادند و ۱۱۰ طبقه از گچ و بتن فرو ریخت.

خیلي اتفاق هاي ناگوار در آن ساعت ها در منهتن اتفاق افتاد. آن روز صبح وقتي کارکنان برج ها پایین مي آمدند براي بعضي ترس عمده غرق شدن افراد در آبي بود که از آب پاش ها زیر ساختمان جمع شده بود. ۲۰۰ نفر براي فرار از دود و آتش به بیرون پریده بودند. به من گفته شد که مایکل جاج رئیس آتش نشان نیویورک به وسیله کسي که خود را

از برج ها بیرون پرتاب کرده بود کشته شده است.

انتظار اولیه تعداد زیاد کشته شدگان بود. تمام بیمارستان ها از منهتن گرفته تا تکزاس منتظر رسیدن افراد مصدوم به کمک حمل هوایي بودند. پنجاه هزار نفر در داخل برج ها کار مي کردند و ۸۰ هزار توریست از طبقه ۱۰۷ برج جنوبي دیدن مي کنند. اگر هواپیماهاي ربوده شده ۴۰ یا ۵۰ دقیقه دیرتر به برج ها مي خوردند خسارت نهایي به ده ها هزار

نفر مي رسید.در ساختمان مرکزي سرویس مخفي من از کارمندانم خواستم به خانواده هایشان زنگ بزنند و من به دخترهایم زنگ زدم که با ماموران سرویس مخفي به مکان امني منتقل شده بودند. در آستین جنا با صداي در زدن یک مامور بیدار شده بود و باربرا در ییل با صداي داد و فریاد یکي از دانش آموزان متوجه این حادثه شده بود. به مادرم زنگ زدم تا هم

از سالمت من مطمئن شود و هم صدایش را بشنوم.

سعي کردم به جرج زنگ بزنم اما نشد. جان میر قول داد که سعي کند این تماس را برقرار کند. مي دانستم که جرج با »ایر فرس وان« از فلوریدا رفته است. مي دانستم جاي دختران و مادرم امن است. اما همه چیز به همراه آشوب بود. به من گفتند باربرا السون همسر معاون دادستان کل مسافر هواپیمایي بوده که به پنتاگون برخورد کرد. در مقطعي خبر رسید که به کمپ دیوید هم حمله شده است. شروع کردم

به فکر کردن به همه افرادي که آنجا بودند مثل باب ویلیام روحاني آنجا. گزارش دیگري درباره حمله به مزرعه مان در کوفورد رسید. همه چیز خیلي سریع اتفاق مي افتاد. هر آن منتظر حمله دیگري بودیم. همه ما در آن اتاق کنفرانس در زیرزمین و خیلي از افراد سرویس مخفي به شایعه ها و اخبار تلویزیون اتکا مي کردند. وقتي گزارش هایي از هدف هاي

دیگري مي آمد باورنکردن آنها غیر ممکن بود.

جرج سعي کرده بود از »ایر فرس وان« به من زنگ بزند. شگفت انگیز بود که پیشرفته ترین ابزار ارتباطي ما امکان برقراري ارتباط او با مرکز سرویس مخفي و یا من را نمي داد. در دومین تماس من از خط امن که سومین تماس تلفني ما بود موفق شدم که با هواپیما تماس را برقرار کنم کمي قبل از ساعت ۱۲ ظهر. از اینکه مي توانستم صداي جرج را بشنوم خوشحال بودم اینکه مي دانستم او حالش خوب است و مي توانستم به او بگویم که حال دخترهای مان هم خوب است. از نحوه صحبت کردنش مي شد موقعیت ریاست جمهوري

او را درک کرد.

ما براي ساعت ها در آن اتاق کنفرانس دلگیر ماندیم و نهایتا تلویزیون را که تصاویر تکراري از وقایع وحشتناک روز نشان مي داد خاموش کردیم. حس غم انگیزي که هیچ وقت نمي

شناختم مرا فرا گرفته بود.چند بلوک آن طرف تر در دفتر کریسلر نزدیک پنسیلوانیا گروهي از کارکنان کاخ سفید جمع شده بودند. بعد از تخلیه بعضي از آنها که تازه به واشنگتن آمده بودند با نگراني در پارک لیفایت جمع شده بودند. اواسط بعدازظهر هفتاد نفر از کارکنان در این دفتر جمع شده بودند تا به کارشان ادامه دهند و سرویس مخفي مانع ورود افراد بدون کارت عبور کاخ سفید مي شد. کارکنان رئیس جمهور و اعضاي تیم امنیت ملي به همراه معاون رئیس جمهور چیني همچنان

در زیرزمین کاخ سفید تحت حفاظت بودند.بعد از آرام شدن آسمان و خیابان ها بحث بر سر من و جرج

بود. سرویس مخفي نظرش این بود که من حداقل تا چند روز واشنگتن را ترک کنم. پیشکار من سارا ماس براي آوردن لباس هایم به کاخ سفید رفت. جان میر او، بارني و کیتي را

مشایعت مي کرد.بعدا خبر رسید که رئیس جمهور قصد بازگشت به واشنگتن را دارد. عصر دوباره با جرج صحبت کردم. ساعت ۶:۳۰ ما با تیم سرویس مخفي وارد کاخ سفید شدیم. از پنجره شهر، رها شده به نظر مي آمد آفتاب در حال تابش بود اما خیابان ها ترک شده بودند. نه عابر پیاده اي بود و نه ماشیني. تنها صداي چرخ هاي ماشین ما در خیابان شنیده مي شد. با تمام سرعت ماشین به طرف دروازه خروج رفتیم و دروازه باز شد. قبل از خروج از ماشین یکي از مامورانم دیو ساندرز گفت »خانم بوش متاسفم، متاسفم«. با احساسات و نگراني این

جمله را گفت او مي دانست این روز چه معني براي ما دارد.

به طبقه پایین اسکورت شدم و از دري فلزي گذشتیم در حالي که به شدت مورد محافظت بودم. االن داخل یکي از راهروهاي ناتمام زیر کاخ سفید بودم به طرف PEOCمي رفتیم، مرکز عملیات اضطراري رئیس جمهوري، که در زمان جنگ جهاني دوم براي فرانکلین روزولت ساخته شده بود. PEOC براي یک مرکز فرماندهي در مواقع اضطرار بنا شده

بود و داراي تلویزیون، تلفن و امکانات ارتباطي بود.

وارد اتاق کنفرانس که مجاور مرکز PEOC بود شدم. اتاق کوچکي بود با یک میز بزرگ. مشاور امنیت ملي کانلیزا رایس، مشاور رئیس جمهور کارن هاگز، معاون رئیس دفتر رئیس جمهور جاش بولتن، دیک و لین چیني هم از صبح آنجا بودند. لین که ماموران او را بعد از اولین حمله به آنجا آورده بودند جلو آمد و مرا در آغوش گرفت. آرام در گوش من گفت، »هواپیمایي که به پنتاگون خورد ابتدا باالي سر کاخ

سفید مي چرخید.«

دردي را در ستون فقراتم حس کردم. بر خالف بناهاي

در حال گذراندن خیابان پنس��یلوانیا بودیم که ش��نیدیم به برج جنوبي هم حمله شده است. سکوت فراگیر شد. م��ا در بهت و ناباوري ف��رو رفتیم. یک هواپیما ممکن اس��ت حادثه اي باشد عجیب اما برخ��ورد دو هواپیما به برج ها قطعا حمله اي آش��کار بود. به جرج فکر مي کردم که ممکن است سرویس مخفي او را با »ایر فرس وان« )هواپیمای

نیروی هوایی( به خانه بازگردانند

ده سال پس از۱۱ سپتامبر

Page 12: جنگ گلادیاتورها - نسخه الکترونیک

29شماره شانز دهم سال هفتم دوره جدید

مکانیزم دفاعي بود بعد از تمامي تراژدي هاي زندگي او - مرگ برادر بزرگش در جنگ جهاني دوم، ترور برادرانش جک و رابرت و مرگ برادر زاده هایش از جمله جک جر- دیگر

نمي توانست شاهد تراژدي دیگري باشد.

ساعت ۹:۴۵ بعد از سخنراني جرج براي مردم که ما آن را از طریق تلویزیوني که روي میز پذیرش قرار گرفته بود دیدیم تد کندي، جود گرگ و من بیرون رفتیم تا به خبرنگاران بگوییم جلسه به تعویق افتاده است. من گفتم همانطور که امروز صبح از رئیس جمهور شنیدید سناتور کندي، سناتور گرگ و من هم به پیروي از گفته رئیس جمهور اعالم مي کنیم که قلب و دعاي ما همراه جان باختگان این اقدام تروریستي است و حمایت ما از مامورین نجات خواهد بود و دعاي ما با

همه افرادي است که االن در محل حادثه هستند.

USA TODAY زمان خروج لورنش مک کوئیلن از روزنامهاز من پرسید«خانوم بوش کودکان هم از این حادثه آسیب دیده اند آیا شما پیامي براي ... » قبل از اینکه سوال او تمام شود گفتم والدین باید کودکان را مطمئن کنند که هرجایي

که هستند امن است.در حالي که از اتاق پرسش و پاسخ خارج مي شدیم تلفن همراه جان میر از افراد برجسته من زنگ زد. دوستي به او گفت CNNخبر برخورد هواپیمایي را به پنتاگون اعالم کرده و تا چند دقیقه دیگر دستور تخلیه کاخ سفید و

ساختمان کنگره صادر خواهد شد.

به دفتر سناتور کندي برگشتم و سریع خودم را به پله ها

رساندم تا سوار ماشین شوم و به کاخ سفید برگردم. ناگهان مسوول سرویس مخفي به من و کارکنانم گفت باید سریع به سمت زیرزمین برویم شروع به دویدن کردیم. جودگرگ اتاق شخصي خودش که در طبقه پایین بود را پیشنهاد کرد. سرویس مخفی به جان گفت آنها منتظر تیم حفاظتي ساختمان کنگره هستند. تیم حفاظتي من را مي برند و کارکنان با من نخواهند آمد. وقتي این موضوع را شنیدم گفتم نه همه باید بیایند. وارد دفتر جود شدیم. من سعي کردم به باربرا و جنا زنگ بزنم و جود سعي مي کرد به دخترش که در نیویورک بود زنگ بزند. سپس نشستیم و آرام درباره نگراني مان براي خانواده هایمان و این شک صحبت کردیم.

کمي بعد از ساعت ۱۰ وقتي که ساختمان کنگره در حال تخلیه شدن بود کارکنان کاخ سفید با پاي برهنه و صداي داد و فریاد داشتند از کاخ سفید خارج مي شدند و ماموران سرویس مخفي فریاد مي زدند بدوید، بدوید. مامورها دور من را گرفته بودند آنها االن شامل ماموران سرویس مخفي و تیم ویژه بودند در لباس هاي سیاه با تفنگ مثل نیروهاي

.SWAT

وقتي از راهرو ساختمان راسل عبور مي کردیم کارمندان اتاق هایشان را تخلیه مي کردند تیم ERT فریاد زد برگردید و با تفنگ از من محافظت مي کردند. به ورودي پارکینگ رسیدیم سوار بر اسکورت شدیم و با سرعت خارج شدیم. سرویس مخفي تصمیم گرفته بود من را به طور موقت به مرکز خودشان چند ساختمان دورتر از کاخ سفید ببرند. بعد از بمب گذاري اوکلوهوما ساختمان آنها در برابر انفجارهاي

بزرگ هم مقاوم شده بود. از پنجره ماشین مي شد خیابان هاي شهر را دید که پر بود از مردمي که محل کار خود را ترک

مي کردند و مي خواستند به خانه برگردند.

زماني که به تیم اسکورت رسیده بودم پرواز ۹۳ به محوطه پنسیلوانیا برخورد کرده بود و قسمت غربي پنتاگون شروع به ریزش کرده بود. جود گرگ تنهایي به پارکینگ سناتور آمد و ماشینش را بررسي کرد. آخرین ماشیني که آنجا باقي مانده بود. ماشین را از پارکینگ بیرون آورد و به طرف خانه

رفت. در خیابان ۱۴ و بعد از پنتاگون که در دود و آتش بود.جود، من و خیلي هاي دیگر در این سال ها فکر مي کردیم اگر پرواز ۹۳ با اجبار مسافرانش در محوطه خالي فرود نیامده بود هواپیما بعد از ساعت ۱۰ به ساختمان کنگره

برخورد مي کرد.

ما از طریق ورودي زیرزمین به ساختمان سرویس مخفي رسیدیم ابتدا به دفتر مدیر اسکورت شدیم و سپس به زیر زمین رفتیم داخل اتاق کنفرانس شدیم که بدون پنجره بود و یک میز زرد در آن قرار داشت. یک صفحه بزرگ تلویزیون بیشتر یکي از دیوارها را اشغال کرده بود. هنگام عبور از هال شماره کمک اضطراري ۱-۱-۹را دیدم. با خودم فکر کردم آیا تروریست ها این تاریخ را از این شماره گرفته بودند که

موقعیت اضطراري به این بزرگي را ترتیب دادند؟

براي مدتي به آرامي تصاویر تلویزیون را نگاه مي کردم. تکرار ریزش برج جنوبي ساختمان تجارت جهاني را مي دیدم و از خدا براي جان باختگان طلب آمرزش مي کردم. برج شمالي

من لباسم را پوشیدم و متن سخنراني را در ذهنم مرور کردم. از سخنراني مقابل کمیته سنا و تمرکز دوربین هاي خبري عصبي بودم. تلویزیون روشن بود و من اولین گزارش برخورد یک هواپیما به برج شمالي مرکز تجارت جهاني را در

حال وارد شدن به آسانسور شنیدم

Page 13: جنگ گلادیاتورها - نسخه الکترونیک

28شماره شانز دهم

سال هفتم دوره جدید

صبح سه شنبه ۱۱ سپتامبر هوا آفتابي و گرم بود و آسمان آبي. روز قبل من ميزبان جنت هووارد همسر نخست وزير استراليا بودم براي ناهار و جرج با همسر او جان مالقات داشت. دوستان من كه براي جشنواره ملي كتاب آمده بودند جملگي به خانه خود بازگشته بودند و جرج هم براي ديدار

مدرسه اي به فلوريدا رفته بود. Gorge.H.wو Bar شب را با من بودند اما ساعت ۷ براي رسيدن به پرواز منزل را ترك كرده بودند و من همه چيزي كه براي يك برنامه ريزي خوب روزانه نياز است داشتم. من تنظيم كرده بودم ساعت ۹:۱۵ به ساختمان كنگره بروم براي توضيحاتي به كميته تحصيالت مجلس سنا به رياست ادوارد كندي پيرامون دستاوردهاي كنفرانس كودك كه در ماه جوالي برگزار شده بود. بعدازظهر ما به مناسبت پيك نيك كنگره ميزبان همه اعضاي كنگره و خانواده هايشان بوديم. حياط جنوبي كاخ سفيد پر بود از ميزهاي پذيرايي و سفره

هايي كه با باد تكان مي خوردند.

سرگرمي ما رقص و موسيقس تكزاسي با گروه موسيقي كالسيك ري بنسون بود.

من لباسم را پوشيدم و متن سخنراني را در ذهنم مرور كردم. از سخنراني مقابل كميته سنا و تمركز دوربين هاي خبري عصبي بودم. تلويزيون روشن بود و من اولين گزارش برخورد يك هواپيما به برج شمالي مركز تجارت جهاني را در حال وارد شدن به آسانسور شنيدم. رئيس سرويس مخفي ران اسپرينكل اين خبر را زماني كه من داشتم داخل ماشين مي شدم چند دقيقه بعد از ساعت ۹ در گوش من گفت. ما داشتيم با ماشين به ساختمان اداره سنا جنب ساختمان كنگره مي

رفتيم. اندي بال كه در حال حاضر هم رئيس دفتر من است در كاخ سفيد رئيس دفترم بود، مارگرت اسپلينگ مشاور امور داخلي و من داشتيم به اين فكر مي كرديم كه چه اتفاقي ممكن است افتاده باشد. يك هواپيماي كوچك ممكن است به يكي از آن برج هاي بزرگ برخورد كرده باشد. فكر كرديم ممكن است هيالري كلينتون به جلسه كميته نيايد چون

ساختمان تجارت جهاني در نيويورك بود.

در حال گذراندن خيابان پنسيلوانيا بوديم كه شنيديم به برج جنوبي هم حمله شده است. سكوت فراگير شد. ما در بهت و ناباوري فرو رفتيم. يك هواپيما ممكن است حادثه اي باشد عجيب اما برخورد دو هواپيما به برج ها قطعا حمله اي آشكار بود. به جرج فكر مي كردم كه ممكن است سرويس مخفي او را با »اير فرس وان« )هواپيمای نيروی هوايی( به

خانه بازگردانند.

ساعت ۹:۱۶ صبح ما به ورودي ساختمان راسل رسيديم. در اين فاصله دو مايل بين كاخ سفيد و كنگره دنيايي كه من

مي شناختم به طور قطع تغيير كرده بود.

سناتور كندي منتظر خوش آمد گويي به من بود. ما مي دانستيم كه به برج ها حمله شده و بدون اينكه حرفي زده شود مي دانستيم كه امروز جلسه پرسش و پاسخي نخواهد بود. با هم به دفترش رفتيم او هديه اي به من داد كه نقاشي يك گلدان گل نرگس بود در اصل كپي از نقاشي بود كه به همسرش در روز عروسي داده بود. روي آن اسم من و تاريخ

۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ نوشته شده بود.

يك تلويزيون قديمي گوشه اتاق روشن بود و من با يك نگاه تصاويري از دود كه از برج هاي دوقلو بلند مي شد را مي ديدم. سناتور كندي به تلويزيون نگاه نمي كرد او قسمت هاي مختلف اتاقش را به من نشان داد. عكس ها، يادبودها و حتي يادداشتي قاب شده از برادرش جك كه در زمان كودكي براي مادرش فرستاده بود و نوشته بود«تدي داره چاق ميشه«. سناتور كه ۴۰ سال بعد از مرگ برادرش زندگي كرده بود به نوشته خنديد و آن را به من نشان داد. هنوز براي او ديدن اين

يادداشت سرگرم كننده بود.

در تمام اين مدت حواسم به صفحه تلويزيون بود. پوستم مورمور مي شد. مي خواستم آنجا رو ترك كنم ببينم چه اتفاقي در حال مي افتادن است اما درگير تعارفات شده بودم. نشد بپرسم »سناتور برج ها چي شدن؟« شايد مي ترسيد

اگر روي اتفاقات روز تمركز كنيم من شروع به گريه كنم.قرار بود سناتور جود گرگ از ايالت نيوهمپشاير هم من را تا اتاق كميته همراهي كند و درست زمان پايان تور ما به اتاق سناتور كندي رسيد. سناتور كندي ما را دعوت به نشستن كرد و شروع به صحبت كردن درباره هرچيزي به جز تصاوير وحشتناكي كه از تلويزيون اتاق ديده مي شد كرديم. از كنار شانه هاي او مي شد قسمت كوچكي از صفحه تلويزيون را ديد. و من سعي مي كردم صحبت هاي او را هم دنبال كنم. نشستن در آن اتاق در زمان وقوع آن تراژدي كامال

غير واقعي بود.

هميشه فكر مي كنم صحبت هاي آن روز تد كندي يك

خاطرات لورا بوشاز واقعه ۱۱ سپتامبر

لورا بوش خاطرات لورا بوش به نقل از سايت شبكه آن بی سی

ترجمه داوود ايرانی

عكس ها از روزبه ميرابراهيمی

ده سال پس از۱۱ سپتامبر

Page 14: جنگ گلادیاتورها - نسخه الکترونیک

27شماره شانز دهم سال هفتم دوره جدید

ده سال پس از11 سپتامبر

Page 15: جنگ گلادیاتورها - نسخه الکترونیک

26شماره شانز دهم

سال هفتم دوره جدید

توانایی های ایران این روزه��ا همه جا موضوع بحث محافل است. میت رامنی جمهوری خواه پیشگام، از ایران به عنوان »بزرگ ترین تهدید جهان در خالل ده س��ال آینده« نام می برد. وی و دیگران تحت تاثیر آزمایش های موش��کی ایران و همچنین گفته های اخی��ر مقاماتش درباره ظرفیت های هسته ای این کشور قرار گرفته اند و نیوت گینگریچ، چالش های مربوط به ایران را به ظهور هیتلر در آلمان شبیه می داند. مفسران بیشتری نیز هر روز توجه شان به نفوذ و قدرت ایران

در سراسر خاورمیانه بیش تر جلب می شود.

ولی در واقع داس��تان از این قرار است که ایران ضعیف است و هر روز نیز ضعیف تر می ش��ود. تحریم ه��ا اقتصاد ایران را به ورطه سقوط کش��انده اند. نظام سیاسی در حال گسست و فروپاش��ی است. در خارج از کشور نیز تقریبا تنها پشتیبان ایران، س��وریه، خود رو به زوال است. شیخ نشین های حوزه خلیج فارس علیه ایران با هم متحد شده اند و با واشنگتن در یک س��و صف آرایی کرده اند. هفته پیش عربستان سعودی بزرگ تری��ن قرارداد خرید جنگ افزار خود از ایاالت متحده را به انجام رساند. در این میان اروپا نیز در پی تصویب تحریم

هایی به مراتب شدیدتر در برابر تهران است.

ساده ترین معیار سنجش ایران، ارز این کشور است. هنگامی که باراک اوباما رییس جمهور شد، یک دالر ۹۷۰۰ ریال بود. از آن زمان تاکنون دالر به نس��بت ری��ال ۶۰ درصد افزایش قیمت داش��ته است و این یعنی ش��ما با دالری که در دست داش��تید اکنون می توانید ۱۵۶۰۰۰ ریال ایران خریداری کنید. رییس جمهور ایران، محم��ود احمدی نژاد به تازگی به مجلس گفته اس��ت که تازه ترین دور تحریم ها وسیع تر از همیش��ه بوده اس��ت و از آن به عنوان بزرگ ترین یورش اقتصادی علیه ی��ک ملت در طول تاریخ نام برد. هر روز تمام فعالیت های بانکی و توافقنامه های بازرگانی زیر ذره بین می روند و مسدود می شوند. به گزارش این هفته رویترز، قیمت اقالم اساس��ی غذایی در طول چند ماه گذشته در ایران ۴۰

درصد افزایش داشته است.چشم انداز تحریم بر صادرات نفت این کشور تاثیر می گذارد و واکنش تهران از ناامی��دی حکایت دارد. در روزهای اخیر، معاون رییس جمهور ای��ران- صاحب منصبی بی اقتدار- به همراه یکی از افس��ران نیروی دریایی اش تهدید کردند که تنگه هرمز را مس��دود خواهند کرد و ب��ا بهره گیری از گفتار معروف فارس��ی اعالم کرد که »چنین کاری )برای ایران( به

آسانی آب خوردن است.«

ولی یکی از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران انقالب اسالمی- منبع حیاتی اقتدار ایران- به سرعت از این موضع عقب نشینی کرد و توضیح داد که تهران به هیچ عنوان قصد مسدود کردن تنگه ای را ندارد. چنین کاری دیوانگی است زیرا ایران بیش از هر کش��ور دیگری آسیب خواهد دید. مسدود کردن تنگه به معنای تعطیلی کل صادرات و واردات ایران خواهد بود. و با اقتصاد ایران که بیش از ۶۰ درصد به صادرات نفت وابسته

است این امر به مفهوم تعطیلی کل دولت است.

چنین اختالفات عمومی بخشی از آشفتگی دستگاه سیاسی ایران را تش��کیل می دهد. دقیقا دو سال پیش، احمدی نژاد با رهبر عالی کشور )ولی فقیه( آیت اله علی خامنه ای متحد بود. اکنون این دو، دشمن یکدیگرند. جناح اصالح طلب، از جمله میرحسین موسوی، نامزد ریاست جمهوری و محمد خاتمی، رییس جمهور پیشین نیز مخالف احمدی نژادند. در

میان روحانیون نیز چند دستگی دیده می شود و اقتدارشان رفته رفته از دس��ت می رود. و در صدر آنان، سپاه پاسداران که ایران را از حکومتی دین س��االر به سوی دیکتاتوری شبه نظام��ی می برد و هی��چ یک از این جریانات نش��انی از ثبات

سیاسی و یا اقتدار در طبقه حاکم را ندارد.در همی��ن حال برنامه هس��ته ای ایران پیش��رفت می کند و چنی��ن چیزی اجتناب ناپذیر اس��ت: فناوری هس��ته ای پیشینه ای ۷۰ ساله دارد و ایران از جامعه علمی اندیشمندی برخوردار است که انرژی اتمی را به عنوان نمادی از امنیت و غرور ملی می داند. اما آیا ما کره ش��مالی را نیز به خاطر چند دستگاه خام هس��ته ای قدرتمند می بینیم؟ )این در ضمن پاسخ به کسانی اس��ت چون گینگریچ که تغییر رژیم را »راه حل« می دانند؛ که موس��وی و دیگر رهبران جنبش سبز به شدت از برنامه هسته ای ایران پشتیبانی می کنند و احمدی نژاد را به خاط��ر اتالف بیش از اندازه وقت بر س��ر مذاکرات

هسته ای با غرب به انتقاد می گیرند.(

دولت اوباما از جبهه های مختلف فشار فوق العاده ای به ایران آورده است، فشاری به مراتب بیش از توانایی دولت بوش در جلب آرا برای اعمال این گونه فش��ارها. چنین برنامه ای به این دلیل امکان پذیر شده که بخشی از این فشارها در صورت امکان به وسیله دولت های دیگر در برابر ایران به اجرا نهاده می شود. ایاالت متحده از ایران نفت نمی خرد. ولی کشورهای اروپایی، ژاپن و کره جنوبی به خرید خود ادامه می دهند و اگر قرار باش��د با دور تازه تحریم همراه شوند ایران با چشم انداز

واقعی »سقوط آزاد« اقتصادش روبرو خواهد بود.

به نظر می رس��د دولت اوباما به این نتیجه رس��یده که رژیم ایران توانایی ایجاد آشتی راهبردی )استراتژیک( با غرب را ندارد. حکومت بیش از اندازه گسسته است و خامنه ای، مقام اصلی قدرت، از دید جهان بینی )ایدئولوژیک( بیش از اندازه سرسخت است. بنابر این در حال حاضر واشینگتن با این امید بر ایران فش��ار می آورد که حکومت ای��ران را در نقطه ای به

گفتگوهای جدی وادار کند.هرچند چنین راهبردی قابل درک اس��ت ولی ممکن است به نوبه خود زمینه ساز خطر باشد -با پیامدهای انفجاری به دنب��ال آن. در دوره رکود جهانی، قیم��ت نفت تنها به دلیل همین خطرات سیاسی در حال افزایش است. بدون راهبردی دقیق، بس��تر چنین خطراتی فراهم خواهد شد. کشورهای ضعیفی که حکومت هایشان با فشار روبرو می شوند گاهی از

کشورهای قوی تر مشکالت بیشتری می آفرینند.

ایران، در سراشیبی نا امیدی فرید ذکریا

منتشر شده در واشنگتن پست/ ۷ ژانویه 2۰۱2

ترجمه فائقه اشکوری از انگلیسی

ساده ترین معیار سنجش ایران، ارز این کشور است. هنگامی که باراک اوباما رییس جمهور ش��د، ی��ک دالر ۹۷۰۰ ریال ب��ود. از آن زم��ان تاکنون دالر به نس��بت ریال 6۰ درصد افزایش قیمت داشته اس��ت و این یعنی شما با دالری که در دست داشتید اکنون می توانید ۱۵6۰۰۰ ریال ای��ران خریداری کنید. رییس جمهور ای��ران، محمود احمدی نژاد به تازگی به مجلس گفته اس��ت که تازه ترین دور تحریم ها وس��یع تر از همیش��ه بوده است و از آن به عنوان بزرگ ترین یورش اقتصادی علیه یک

ملت در طول تاریخ نام برد

بر صفحه رسانه ها

Page 16: جنگ گلادیاتورها - نسخه الکترونیک

25شماره شانز دهم سال هفتم دوره جدید

تهران- جمهوری اسالمی ایران از زنان انتظار دارد که موها و تمام بدن خود را هنگام حضور در اجتماع بپوش��انند. ولی چگونگی پیاده س��ازی این دس��تور به عهده خود زنهاست. چنین چیزی پریشانی سماجت باری را در خیابان به ارمغان

آورده است.

با این که روحانیون مسلمان ش��یعه که سکان رهبری را در دست دارند زنان را نصیحت می کنند که پوششی عمدتا سیاه و سرتاپا شبیه ش��نل، به نام چادر به سر بگذارند، مدگرایان شهری روپوش های تنگ و روسری های کوتاه را هر روز بیش

تر از پیش می پسندند.

اکنون رییس جمهور محمود احمدی نژاد سر به ناسازگاری نهاده و می خواهد اختالفات را با ترویج پوشاک مصوب دولت برای زنان حل و فصل کند. پوش��اک مصوبی که قرار اس��ت مجموعه ای از لباس هایی را معرفی کند که در عین اسالمی

بودن زیبا هم به نظر بیایند.

ولی تندروها از چنین ماجرایی خشنود نیستند. می گویند لباس های جدی��د ارزش های غربی را تروی��ج می کند. در نمایش اخیر مد لباسی که دولت ترتیب داده بود، زنان جوان و مادرانشان به مانکن های پالستیکی که روپوش و روسری های جدید را به نمایش گذاش��ته بودند با دی��ده تایید نگاه

می کردند.شکوفه ع.پور، ۲۳ ساله، »مانتو« بنفش به تن دارد. در ایران لف��ظ »مانتو« به جای »کت زنان��ه«، از کلمه همان مانتو در زبان فرانسوی گرته برداری شده است. نام طرح روی لباس ع.پور طاووسی )بته جقه-م( است و زمین تا آسمان با چادر

سیاهی که به دور خود پیچیده تفاوت دارد.

ع.پور که دانش��جوی طراحی لباس است می گوید: »عاشق این طرح هس��تم«. دور تا دور وی زنان دیگری از لباس های مجموعه ۱۱۰ عکس می گیرند. طرح هایی که قرار است در

مسابقه بهترین پوشش اسالمی با هم به رقابت بپردازند.گروهی از قضات که بیشترشان مرد اند دورتادور سالن حلقه زنده اند و به کارایی، طرح و اس��المی بودن مانتوها نمره می

دهند. دوربین های تلویزیون از آن ها استقبال می کنند.

ع.پور به مس��ابقه عالقه ای نش��ان نمی دهد، با توضیح این که اگر دس��ت خودش بود به جای چادر، چیزی شبیه همان ط��رح بته جقه را به تن می کرد که ب��ه جز صورت همه جا را

می پوشاند.

»چادر به سر می کنم چون خانواده ام از من چنین انتظاری دارند.« ع.پور ادامه داد: »متاسفانه در مقایسه با دیگر ملیت

ها ما در انتخاب پوشش خود با محدودیت روبرو هستیم.«به هر حال تندورها از صمیم قلب خواستار چنین محدودیت

هایی هستند و از آن پشتیبانی می کنند.

تندروهایی که می گویند »فرهنگ« پوشیدگی زنان آنان را از تبدیل شدن به ابزار جنسی محافظت می کند. آنان اغلب

تبلیغات غرب را با عنوان س��وء اس��تفاده از ب��دن زنان برای فروش محصوالت محکوم می کنند.

با این که عمده جمعیت ایران را جوانان تشکیل می دهند و نزدیک ۷۰ درصد جمعی��ت ۷۲ میلیون نفری ایران زیر ۳۵ سال س��ن دارند ولی محافظه کاران مذهبی کارزار بی امانی را ترتیب داده اند که زنان جوان ش��هری را از پوشش دلخواه خود باز دارند و حتا در چهارچوب قوانینی که مانتو و روسری

را برای زنان ضروری می داند اعمال نظر کنند.

تغییر و مقاومت

با جمعیتی که تغییرات سریعی را در جامعه ایرانی تغذیه می کند بسیاری از زنان امروز، حتا زنان محافظه کار، ویدیوهای غرب��ی را تماش��ا می کنند، اف��کار خود را در فی��س بوک به اشتراک می گذارند و در تعطیالت به سواحل ترکیه و دوبی،

امارات متحده عربی سفر می کنند.

اگر یک روز از خیابان های تهران عبور کنید طیف وسیعی از پوشش های مختلف را می توانید ببینید؛ ترکیبی از روپوش های باز، آرایش های سنگین و موهای رنگ شده بلوند روشن، گیره موهایی بس��یار بزرگ، زیر روسری های رنگ روشن و بسیار کوچک. از دید کارشناسانه، با این که مقررات پوشش

زیر پا گذاشته نشده ولی هنوز احتمال دستگیری هست.

تندورهای مذهبی در پاسخ به چنین تغییراتی تالش کرده اند که مقررات پوشش را هر چه شدیدتر به اجرا بگذارند.

عالوه بر صف آرایی پلیس امنیت اخالقی ایران، که با صدای بلند نطق امر به معروف و نهی از منکر را در خیابان تکرار می کنند و گاه زنانی را که پوشش��ان را ناپس��ند تلقی کرده اند دس��تگیر می کنند، نزدیک ۷۰ طراح مد نی��ز در ماه نوامبر )ماه پیش( جمع و بیش از ۴۰۰ لباس فروشی به خاطر فروش

پوشش نامناسب بسته شدند.

گام هایی به سویتصویب کنترل پوشش در ایران

توماس اردبرینک منتشر شده در واشنگتن پست/ ۲۸ دسامبر ۲۰۱۱

ترجمه فائقه اشکوری از انگلیسی

اکنون رییس جمهور محمود احمدی نژاد س��ر به ناس��ازگاری نه��اده و می خواهد اختالفات را با ترویج پوش��اک مصوب دولت برای زن��ان حل و فصل کند. پوش��اک مصوبی که قرار است مجموعه ای از لب��اس هایی را معرفی کند که در عین اسالمی بودن زیبا هم

به نظر بیایند

Page 17: جنگ گلادیاتورها - نسخه الکترونیک

24شماره شانز دهم

سال هفتم دوره جدید

بر صفحه رسانه ها

گاهی بعید به نظر می رس��د که واشنگتن را بتوان بدون ایده های چرند تصور کرد: گویی یک پای بدیهیات است که ایده های مذخرف هیچ گاه از واش��نگتن رخت ب��ر نبندند بلکه در پستو بمانند تا در نامناس��ب ترین لحظات قد علم کنند. سیاست امریکا در قبال ایران نیز یکی از همین موردهاست: سیاس��تی که در ماه های اخیر در گیروپیچ باب تازه گشوده ناآرامی های »بهار عرب« و عقبگرد های ایران و کارکشتگی روزافزونش در تالش های اتمی به در و دیوار خورده اس��ت و مرکز سیاستگذاری واشنگتن را به این فکر انداخته که بار دیگر با این ایده وصف العیش کند که شاید بتوان با جمهوری اسالمی به گونه ای از روابط دیپلماتیک و حسنه دست یافت.

آخرین پرچمدار بازگش��ت به گزینه »گفتگو« کسی نیست جز جناب آقای فرید ذکریا، که شش دانگ سیاست خارجی س��ی ان ان را به نام تمثال مبارکش س��ند زده اند؛ سر مقاله نویس عمده تایمز. وی به تازگی در ستونی از واشنگتن پست، اوباما را بر آن داش��ت که به س��ال ۲۰۰۸ بازگردد؛ به زمانی که ایده گفتگوی بی قید و شرط با ایران گزینه خوبی به نظر می رس��ید. ذکریا چنین پیشنها کرد: »اوباما باید به رویکرد حقیقی خود بازگردد و ایران را آزمایش کند ، ش��اید دری از

گفتگو و توافق گشوده باشد.«

خوب، نظر بدی نیس��ت. ولی اگر حتا ایاالت متحده چنین گفتگویی بخواهد، چه پیش آمده که ایران که عمال در همان آغاز دولت اوباما دست دوستی و پیشنهاد واشنگتن را رد کرد، پس از سه سال بخواهد این فرصت را مثال همین امروز مغتنم بش��مرد؟ تازه بگذریم که ایاالت متحده امروز نسبت به سه س��ال پیش در منطقه از موضع ضعیف تری برخوردار است. با خروج امریکا از عراق و وضعیتی مشابه در افغانستان برای س��ال پیش رو، ایران متقاعد شده که امریکا آهنگ خروج از خاور میانه را دارد. در نتیجه باید دید چه منافع ملموس��ی از گفتگو با »واشنگتن رخت بازگشت بر بسته« دستگیر تهران می ش��ود؟ چرا به س��ادگی نباید گمان کنیم که تهران می تواند باز هم صبر کند؟ به هر حال تهران خود را به خاطر این ناسازگاری با تهدید خاص و یا قریب الوقوعی روبرو نمی بیند.

در حال��ی که مقامات دولت همچنان آیه »گزینه و دس��تور کار روی میز« را برای ایران ب��از می خوانند، برای تهران نیز چون همگان مثل روز روشن اس��ت که چنین اورادی روی همان میز باقی می ماند و به این زودی ها رنگ حمله نظامی به برنامه اتم��ی ایران را به خود نمی گیرد. فش��ار اقتصادی

داستانی متفاوت است، اما اگرچه نیش برنامه تحریم انرژی -مصوب پارسال- دیگر دردآور ش��ده ولی چنین برنامه ای طبیعتا کارایی مختصری دارد و در مرحله ابتدایی باقی می ماند. تنها شرکت های خارجی انگشت شماری تا به امروز )به خاطر داد و ستد با ایران( مشمول تحریم شده اند و کاخ سفید خود را با کشورهایی مثل چین درگیر نمی کند؛ کشورهایی که پیوس��ته ایران را در فعالیت های هسته ای تشجیع کرده و کمک های الزم را رسانده اند. عالوه بر این با گذشت زمان از تعهد و شدت چنین اقداماتی در منطقه کاسته می شود و آزادی عمل ایران نیز افزایش می یابد. تمامی این ها مس��یر گفتگوی م��داوم را تیره می کند و ایران را از پذیرش مذاکره

نیز باز می دارد.ولی ش��اید بزرگ ترین دلیل این که چرا نباید با ایران به داد و ستد نشس��ت خود ایرانی ها باش��ند. مقامات دولت ایران

به تازگی لعاب خوش بینانه ای ب��ر ناآرامی های خاورمیانه و جه��ان عرب م��ی بینند و ادعا م��ی کنند ک��ه نظام های قدرتمندی که در تونس، مصر و لیبی در حال شکل گیری اند در نهایت به نتایجی چون جمهوری اسالمی منجر می شوند.

با این که چنین پیش بینی ممکن است به واقعیت بینجامد ولی به جرات می توان گفت فعل و انفعاالت سیاسی کنونی در منطقه از تونس و در زمس��تان سال پیش آغاز نشد، بلکه از ایران و تابستان ۲۰۰۹ شروع شد، یعنی زمانی که محمود احمدی نژاد با تقلب در انتخابات دوباره رییس جمهور شد و

جبهه مخالفانی را روبروی حکومت ایران بنا کرد. جنبش هوادار مردمس��االری به نام »جنبش س��بز« که به عنوان نتیجه یک نارضایتی عمومی بروز کرد شاید اکنون به دلیل فشارها و س��رکوب های گسترده به حاشیه رانده شده باشد ولی شرایط داخل ایران از افزایش تورم گرفته تا بیکاری گس��ترده و رکود اقتصادی نشان می دهد که داستان تهران هم می تواند به تونس، قاهره و ترابلس بینجامد. با چنین پس زمینه ای »تعامل« با حکومت ایران نه تنها بیهوده نیس��ت بلکه می تواند تیش��ه به ریشه چش��م انداز واقعی تغییرهای

خودجوش مردمی در داخل ایران بزند.ذکریا نیز چنین چیزی را خوب درک می کند. به همین دلیل اس��ت که بحث خود را با یادداشتی نپذیرفتنی و نامعقول به پایان می رساند و می گوید »هر چند »تعامل استراتژیک« با ایران امکان پذیر نباشد با این همه باید در این راه تمام تالش

خود را به خرج داد.«اگر چنین سیاس��ت ظریفی به نظر شکننده می رسد بیخود نیست، چون در واقع چنین این سیاست واقعا شکننده هست. واشنگتن در واقع نیاز مبرمی دارد که درباره گام های بعدی سیاست درباره ایران، عمیق بیندیشد. به ویژه باید درک کند که چگونه می توان حلقه تحریم را تنگ تر کرد و چه تحریم های تازه ای می تواند موثر واقع شود؛ چگونه می توان ایران را از هر دو جبهه هسته ای و هم از فعالیت در جاهایی چون عراق و افغانستان بر حذر داشت؛ و شاید از همه مهم تر چگونه می توان تغییری اساسی در درون جمهوری اسالمی را پرورش

داد و تشویق کرد.

ولی بازگشت به همان شیوه شکست خورده که معرف دو سال اول دولت پرزیدنت اوباماس��ت، پیشرفت به شمار نمی رود؛ دو سال وقت تلف کردن که به دولت ایران زمان با ارزشی داد تا به تالش های هسته ای خود بپردازد. ادامه چنین دیوانگی

خطرناک خواهد بود.

چرا گفتگو با ایرانهنوز گزینه بدی است

االن بیرمان منتشر شده در فوربس/ ۴نوامبر ۲۰۱۱

ترجمه فائقه اشکوری از انگلیسی

آخرین پرچمدار بازگش��ت به گزینه »گفتگو« کس��ی نیس��ت ج��ز جناب آق��ای فرید ذکری��ا، که ش��ش دانگ سیاس��ت خارجی س��ی ان ان را به نام تمثال مبارکش سند زده اند؛ سر مقاله نوی��س عمده تایمز. وی ب��ه تازگی در ستونی از واش��نگتن پست، اوباما را بر آن داشت که به سال 2008 بازگردد؛ به زمانی که ایده گفتگوی بی قید و شرط با ایران گزینه خوبی به نظر می رسید. ذکریا چنین پیشنها کرد: »اوباما باید به رویکرد حقیقی خود بازگردد و ایران را آزمایش کند ، شاید دری از گفتگو و

توافق گشوده باشد.«

Page 18: جنگ گلادیاتورها - نسخه الکترونیک

23شماره شانز دهم سال هفتم دوره جدید

رئی��س جدید ارتش بن��ی گانتس نیز به هیچ رو از حرف حملۀ پیش��گیرانه خشنود نیست. جانشین داگان یعنی تامیر پ��اردو و رئیس جدید س��ازمان امنی��ت داخلی یورام کوه��ن و رئیس س��ازمان اطالعت نظامی نیز به برنامه ه��ای حملۀ نظامی به دیده ش��ک می نگرند. تصمیم دس��ت آخر با نخست وزیر اس��ت. اما قراینی وجود دارد که ناتانیاهو در مورد ایران نه تنها سنجیده عمل می کند بلکه می خواهد از پس این مسئولیت مهم هم برآید که منافع ملت اسرائیل را به هر طریق حفظ کند اسرائیل چه میزان اس��ت. برد این جنگنده ها بستگی به نوع

سالح و ارتقاع پرواز و میزان سوخت دارد. پنج هواپیمای تانکر قادرند به جنگنده ها در هوا س��وخت برسانند – اما در آسمان کدام کشور؟ عربستان رسما به اسرائیل اجازۀ عبور از آسمان هوایی این کشور را نخواهد داد، اما احتمال دارد که پادشاهی عربستان چش��مان خود را هم بگذارد زیرا موضوع مربوط به درگیری با رقیبان شیعه بر سر سلطه برمنطقه است. نظامیان نس��بت به خسارت های احتمالی هشدار می دهند، گفته می شود گرچه دفاع ضد هوایی ایران قدیمی است اما به این دلیل

بی خطر نیست.در مقابل خطرها، احتمال مؤفقیت محدودی وجود دارد. برنامۀ اتمی ایران آنقدر پراکنده و بعضا در زیر زمین است که تنها با یک

حمل��ۀ هوایی نمی توان آنها را نابود کرد- گرچه از قرار ایاالت متحده بعد از مدتها تعلل ۵۵ موشک ضد پناهگاه جی بی یو ۲۸ که با لیزر هدایت می شود به اسرائیل داده است. در این صورت اس��رائیلی ها می باید مهمترین هدف ها را برای خود در نظر بگیرند و در بهترین حالت می توانند برای چند سال برنامۀ اتمی را به تعویق بیندازند. نیروی هوایی اسرائیل در سال های گذشته همواره موشک ها دور پرواز را آزمایش کرده است، آخرین بار در هفتۀ گذشته مش��ترکا با هواپیماهای ایتالیایی و آلمانی و

هلندی در پایگاه دسیمومانو در جزیرۀ ایتالیایی ساردنی.اما در مورد پیامدهای احتمالی چنین حمله ای مشکل بتوان

خود را آماده کرد. چندین موش��ک گراد در آخرهفتۀ گذشته از نوار غزه پرتاب ش��د و منطقۀ جنوبی اس��رائیل را به ترس و وحش��ت انداخت. در صورت وقوع جنگ، چند موشک میان برد از ایران که به آسانی می توان آنها را رهگیری کرد احتماال کمترین تهدید هستند. هم متحدان ایران در غزه و هم حزب اهلل در لبنان احتماال با این در خواست تهران مواجه می شوند که برشدت حمله به اسرائیل بیفزایند. صدها موشک می تواند بخ��ش بزرگی از اس��رائیل را تقریبا غیر قابل س��کونت کند و اسرائیل مجبور می شود همزمان در سه جبهه بجنگند. مشکل بتوان گفت که لبنان و اسرائیل در چنین وضعیتی چه واکنش

نشان می دهند. جنگی منطقه ای تصور شدنی است.به احتمال از اینرو رئیس س��ابق موس��اد میردگان – که واقعا نمی توان گفت صلح دوس��ت چپ گراست – کوتاه زمانی بعد از رفتنش از موس��اد در س��ال جاری اعالم کرد حمله به ایران »احمقانه ترین حرفی است که تا به حال شنیده«. وی بعدها گفت به این علت به صراحت این حرف را زده که نگران اس��ت دیگر کس��ی وجود ندارد که بتواند جل��وی ناتانیاهو وباراک را بگیرد – چراکه عالوه بر او رئیس ستاد ارتش اشکنازی و رئیس س��ازمان امنیت داخلی یووال دیس��کین هم دیگر در سمت های خود نیستند. به گفتۀ وی اینها با هم می توانستند جلوی »هرگونه ماجراجویی خطرناک را« بگیرند. به نظر می رسد وی خود را خیلی دس��ت باال می گیرد و می خواهد خودی نشان دهد. در واقع ارزیابی حملۀ نظام��ی در بین اطرافیان ناتایاهو

تغییر زیادی نکرده است.اما رئیس جدید ارتش بنی گانتس نیز به هیچ رو از حرف حملۀ پیشگیرانه خشنود نیست. از قرار جانشین داگان یعنی تامیر پاردو و رئیس جدید س��ازمان امنیت داخل��ی یورام کوهن و رئیس سازمان اطالعت نظامی نیز به برنامه های حملۀ نظامی به دیده ش��ک می نگرند. تصمیم دس��ت آخر با نخست وزیر است. اما قراینی وجود دارد که نشان می دهد ناتانیاهو در مورد ایران نه تنها س��نجیده عمل می کند بلکه می خواهد از پس این مس��ئولیت مهم هم برآید که منافع ملت اسرائیل را به هر

طریق حفظ کند.

Page 19: جنگ گلادیاتورها - نسخه الکترونیک

22شماره شانز دهم

سال هفتم دوره جدید

البته که اتفاق بود، اما چه اتفاق غریبی. در حالیکه مشترکان روزنامۀ اس��رائیلی »ها آرتص« می توانس��تند در صفحۀ اول بخوانند که نخس��ت وزیر بنیامین ناتانیاهو و وزیردفاع ایهود باراک تالش می کنند نظر اکثریت کابینه را برای حملۀ نظامی به برنامۀ اتمی ایران جلب کنند، از پایگاه هوایی پالماخین در نزدیکی تل آویو موشکی بالستیک ش��لیک شد. به زودی در رسانه ها آمد موشکی دور پرواز، به احتمال شکل توسعه یافتۀ

موشک قاره پیمای یریخو، بوده است.وزارت دفاع توضیح داد فقط آزمایشی که از مدتها قبل برنامه آن ریخته ش��ده بوده با مؤفقیت انجام گرفته است. اما در حال حاضر در اسرائیل زیاد گمانه زنی می شود. چند روزی است که در کشور کمتر موضوعی جز احتمال حمله به ایران وجود دارد: روزنامه نگار سرشناس ناخوم بارنا به گفتۀ خود از تالش های گستردۀ آمریکا در سازمان ملل شنیده که می خواهد شورای امنیت را به اقدام شدیدتر علیه دشمن قسم خورده اش ایران وادارد. به گفتۀ این روزنامه نگار دلیل این کار نگرانی آمریکا از اقدام یکجانبۀ نظامی اس��رائیل نیز هست – بویژه اگر گزارش آژانس بین المللی انرژی اتمی در ۸ نوامبر نتایج نگران کننده

ای در برداشته باشد.هرکلمه ای را خوب می سنجند: یعنی چه که باراک در مجلس اسرائیل گفت اس��رائیل باید از »منافع حیاتی« خود احتماال به تنهایی دفاع کند؟ وزیرکش��ور الی ییش��ای، پر رمز و راز از تصمیم های مهمی صحبت کرد که خواب شب را از او گرفته اند. و ناتانیاهو واقعا منظورش حملۀ موش��کی به نوار غزه بوده وقتی گفت فلسفۀ امنیتی نمی تواند »منحصرا به دفاع« بسنده کند؟ به گفتۀ او به همان میزان »توانایی های تهاجمی« مهم هس��تند. ناتانیاهو در ادامه گفته که از این رو یکی از اصل های کلی او این دس��تور تلمود است: »اگر کس��ی آمد تو را بکشد

برخیز و او را بکش.«در محافل داخلی قدرت بس��یاری از این صحبت علنی که به باور آنها اصوال نباید وجود داش��ته باش��د خیلی ناخرسندند. وزیرخارجه آویگدور لیبرمان گفت، ۹۹ درصد از این شایعه ها واقعیت ندارد، به باور او این خبرها »ضررهای پیش بینی ناپذیر«

دارد. وزیر دیگر یعنی بنی بگین از تبلیغاتی غیرمسئوالنه و بی مباالت صحبت کرد، معاون ناتانیاهو دان مریدور این ماجرا را »کمتر از رس��وایی« نمی داند. و در واقع هم این صحبت ها از اسرائیل به ایران رسیده اس��ت. رئیس ستاد نیروهای مسلح این کشور حس��ن فیروز آبادی اعالم کرد اگر اسرائیل چنین »اشتباهی« بکند ایران با »مجازاتی غافلگیر کننده« واکنش نش��ان خواهد داد. وی همچنین گفت احتم��ال حمله را کم

می داند.اگر چنین ش��ود، این اقدام اولین حملۀ پیش��گیرانۀ اسرائیل به تأسیس��ات اتمی یک کش��ور منطقه نخواهد بود: در ژوئن ۱۹۸۱ نخست وزیر مناخیم بگین دستور داد یک رآکتور ر ادر شرق عراق نابود کنند. برنامۀ اتمی عراق هیچگاه نتوانست این

خسارت را جبران کند. در این فاصله هم معلوم شده که بمب افکن های اسرائیلی در س��پتامبر ۲۰۰۷ مخفیانه تأسیسات اتمی سوریه را که به کمک کرۀ شمالی برپا شده بود نابود کردند.

با وجود این مؤفقیت ها دست بر قضا در ارتش اسرائیل نسبت به حمله به ایران تریدی زیادی وجود دارد. کارشناسان نظامی می گویند تنها با موشک های دور پرواز نمی توان آنچنان که شاید و باید برنامۀ اتمی را ضعیف کرد. گرچه برد موشک ها کافی است اما نمی توان آن ها را از این فاصله به اندازۀ الزم مسلح کرد و در نتیجه قدرت تخریبی آنها کم خواهد بود. بنابراین تأسیساتی که در فاصلۀ ۱۵۰۰ تا ۲۰۰۰ کیلومت��ری قرار گرفته اند باید با هواپیماه��ای جنگنده مورد حمله ق��رار گیرند. هیچکس دقیق نمی داند ش��عاع عملیاتی جنگنده های اف ۱۵ و اف ۱۶

حمله به ایران؟میشائل بورگ اشتده

منتشر شده در دی ولت/ ۶ نوامبر ۲۰۱۱

ترجمه ح.پدرام از آلمانی

هرکلمه ای را خوب می سنجند: یعنی چه که باراک در مجلس اسرائیل گفت اس��رائیل باید از »منافع حیاتی« خود احتماال به تنهایی دفاع کند؟ وزیرکشور الی ییش��ای، پ��ر رم��ز و راز از تصمیم ه��ای مهمی صحبت ک��رد که خواب شب را از او گرفته اند. و ناتانیاهو واقعا منظورش حملۀ موش��کی به نوار غزه بوده وقتی گفت فلس��فۀ امنیتی نمی تواند »منحصرا به دفاع« بسنده کند؟ به گفتۀ او به همان میزان »توانایی های

تهاجمی« مهم هستند

بر صفحه رسانه ها

Page 20: جنگ گلادیاتورها - نسخه الکترونیک

21شماره شانز دهم سال هفتم دوره جدید

حکومت روحانیون نمی دهد.

وابستگی شرکت بوش به بازار آمریکا

ش��رکت بوش نیز از تابستان ۲۰۱۰ معامله با ایران را کاهش داد. برای نمونه ش��رکتی وابسته به بوش که در کارفن آوری امنیتی و نظارتی اس��ت دیگر چیزی به ایران نمی فروشد و اجازۀ فروش محصوالت خود را توس��ط ش��رکت های دیگر هم نمی دهد. تنها لوازم یدکی خودرو یا محصوالت خانگی به ایران صادر می ش��وند، به ارزش ح��دود ۵۰ میلیون یورو در سال – ۱/۰ درصد از کل میزان معامالت شرکت درسال. یک سخنگوی این شرکت می گوید: » طبیعتا برای ما بسیار مهمتر است در بازار آمریکا بمانیم تا اینکه برای خود گوشۀ ایران را حفظ کنیم.« معامله با آمریکا در س��ال برای بوش ۵ میلیارد یورو به همراه می آورد – تقریبا ده درصد کل میزان

معامالت این شرکت.

مدیرعامل دایملر دیترتس��چه در آوریل ۲۰۱۰ خروج این کارخانۀ خودروسازی را از بازار ایران اعالم کرد. دوماه بعد این شرکت تحویل ماشین های سنگین و خودروی سواری را به ایران متوقف کرد. یک سخنگوی این شرکت گفت مرسدس بنز » به مناسبات تجاری با وزارت خارجۀ ایران و نیز فروش

به سفارت خانه های این کشور« هم پایان داده است.

در آخرهای مارس ۲۰۱۱ دایملر دفتر خود را در تهران بست؛ از این گذشته این شرکت از اتاق بازرگانی آلمان و ایران خارج شد. وعدۀ تسچه نیز مبنی بر اینکه سهام دایملر را در شرکت کامیون سازی» ایران دیزل« بفروشد تا حدود زیادی انجام شده است. سهامدار اصلی ، ایران خودرو دیزل، سهام دایملر را که یک س��وم است می خرد – قرار اس��ت تا پایان روزآخر

سال معامله انجام شده باشد.

ام آ ان خود را کنار میکشد

برعکس، خودروس��ازی ام آ ان در مارس ۲۰۱۰ تأکید کرد در م��ورد معاله با ایران » برنامه ای برای تغییر وجود ندارد.« ام آ ان ماشین های س��نگین و اتوبوس و موتورهای دیزل و دستگاه های حفاری نفت به ایران می داد. اما طبق اطالعات » ولت ام زونتاگ« هیئت مدیره چند ماه بعد خروجش را از بازار ایران اعالم کرد. یک سخنگوی شرکت تأکید کرد: » ما هیچ معاملۀ جدیدی با ایران نمی کنیم. قراردادهای قدیمی

به استثنای یکی همه انجام شده است.«

فردی مطلع توضیح می دهد چرا ام آ ان که اکنون به فولکس واگن متعلق است معامله با ایران را پایان داد: » خودروهای ام آ ان را آماده تحویل نمی دهند – اینجاس��ت که می توان هرکاری با این خودروها کرد و از آنها برای هدف های نظامی

استفاده برد.«

همین گرفتاری را دایملر داش��ت که نیروهای نظامی ایران ماش��ین های سنگین مرس��دس را تبدیل به سکوی پرتاب

موشک کردند.

خالء ه��ای به وجود آمده برای ایران بس��یار س��ریع پرمی ش��ود – برای نمونه در مورد خروج ام آ ان به دس��ت شرکت اس��کانیا که آن هم به فولکس واگن تعلق دارد. در نیمۀ اول سال ۲۰۱۰ سوئدی ها تقریبا ۱۶۰۰ ماشین سنگین به ایران فروختند – ۱۵۰ درصد بیش از آنچه در سال قرار بوده است. در این فاصله اسکانیا دیگر جزئیات را اعالم نمی کند. اما در ابتدای ژوئیۀ ۲۰۱۱ وزیر وقت صنایع ایران کارخانۀ جدیدی

را برای ساخت ۷۵۰۰ اسکانیا در سال افتتاح کرد.

شرکت های متوسط جای شرکت های بزرگ را میگیرند

شرکت های متوس��ط آلمانی نیز خالء یی را پر می کنند که ش��رکت های یزرگ برجا می گذارند. برای نمونه ش��رکت سازندۀ لولۀ برگ رور با ش��رکت های دولتی ایران در بخش انرژی معامله می کند؛ نمایندۀ این شرکت در تهران به عنوان عضو هیئت مدیرۀ اتاق بازرگانی آلمان و ایران مخالف تحریم های بازرگانی اس��ت. و شرکت خانوادگی اش��تاینر تا پایان سال ۲۰۱۰ س��ه تأسیس��ات فن آوری گاز طبیعی به ایران فروخ��ت – یک معاملۀ قانونی ک��ه ادارۀ صدراعظمی اجازۀ

آن را داده است.

به مدد شرکت های متوس��ط میزان صادرات آلمان به ایران آنچن��ان که انتظار می رفت کاهش نیافته اس��ت. درس��ال ۲۰۰۵ میزان صادرات رسمی به ایران ۴/۴ میلیارد یورو بود؛ در سال ۲۰۱۱ طبق برآورده های اولیه به سه میلیارد رسیده اس��ت. و این آمار و ارقام نشان دهندۀ وضعیت واقعی نیست. زیرا بسیاری از محصوالت از راه های دیگر به ایران می روند.

احتماال شرکت های آلمانی در س��ال ۲۰۱۱ تنها به امارات متحدۀ عربی کاال به میزان ش��ش میلیارد یورو تحویل داده اند – بوی��ژه فرآورده های پتروش��یمی و فلزات و تجهیزات الکترونیکی و ماش��ین آالت و خودرو. این امیرنش��ین تنها بخش کوچکی از این کاالها را نگه می دارد و بیشتر آنها صادر

می شود، به ایران نیز.

اتاق بازرگانی و صنایع ایران اعالم کرد: » بخش عمدۀ واردات از امارات صادرات مجدد از کشورهای ثالث است، نیز از آلمان و چین.« تولیدات آلمان می توانند از راه ترکیه و روس��یه یا

مالزی هم به ایران برسند.

البته ای��ن راه های تج��ارت بین المللی به ش��رکت یکنفرۀ تورستن بلوم کمکی نمی کند. بعد از آنکه دویچه بانک حساب او را بس��ت دیگر بانک ها هم همینکه بلوم گفت می خواهد

با ایران معامله کند نپذیرفتند که برای او حساب باز کنند. گرچه ایس��تگاه های اندازه گی��ری و دیگر دس��تگاه ها در هیچگونه فهرست تحریمی قرار ندارند و صادرات آنها اجازه نمی خواهد شرکت هایی که به بلوم کاال می فروشند نیز در این فاصل��ه از او » تأییدنامه« می خواهند – تأیید گمرک یا

ادارۀ فدرال اقتصاد و نظارت برصادرات.

چنین تأیید نامه ای اما تا ش��ش ماه طول می کش��د. حتی وقتی بلوم قبل از کریس��مس می خواست تنها یک کتابچۀ دس��تورالعمل ب��ه تهران بفرس��تد بای��د ب��ه ادارۀ گمرگ دوسلدورف مراجعه می کرد. بلوم می گوید: » وقتی صحبت

از ایران است کارمندان آلمانی بسیار دستپاچه هستند.«بلوم مقص��ر را برلین می داند: » یا من صاحب یک ش��رکت آلمانی هستم که معامله های قانونی انجام می دهد – پس از نهاده��ا و بانک های آلمانی انتظار دارم به من کمک کنند. یا اینکه دولت آلمان هرگونه معامله با ایران را غیرقانونی اعالم می کند. اما وضعیت فعلی برای یک صاحب ش��رکت تحمل

ناپذیر است.«

Page 21: جنگ گلادیاتورها - نسخه الکترونیک

20شماره شانز دهم

سال هفتم دوره جدید

با فشار ایاالت متحده شرکت های بزرگ آلمانی از تجارت با ایران دست می کشند. شرکت های متوسط جای خالی را پر

می کنند. اما مانع ها پیوسته بلندترمی شوند.

تورستن بلوم که صندوق پستیش را باز می کرد انتظار چیز خاصی نداشت. اما نامۀ بانکش حامل خبر بدی بود. » جناب آقای بلوم، ما طبق دستورالعمل های تجاری خود حق داریم مناس��بات کاری را هرزمان و بدون ذکر دلیل پایان دهیم. از

این حق خود استفاده می کنیم.«

بدین ترتیب دویچه بانک حس��اب شخصی و حساب کاری تورستن بلوم را بست. وی که شیمیدان و اهل شهر راتینگن است و از تقریبا سه دهۀ پیش فن آوری اندازه گیری به خارج می فروش��د می گوید: » برای ای��ن کار تنها یک دلیل وجود

دارد – منظورم معامله با ایران است.«این درحالی است که دس��تگاه های بلوم نه به کار نیروهای نظامی ایران می آید و نه برنامۀ اتمی این کشور. ایستگاه های اندازه گیری که قیمتش��ان هرکدام تا یکصد هزار یورو است تنه��ا برای اندازه گیری آلودگی ه��وا و آب از جمله د رکالن

شهر تهران مورد مصرف دارد.

بلوم هفتاد س��اله می گوید: » ایستگاه های اندازه گیری من تعیین می کنند که کجا وضعیت آلودگی برای مردم خیلی خطرناک است. نتیجه اندازه گیری ها منجر به این شدند که خیابان های فرعی و قطار زیرزمینی ساخته شدند. تمام داد و ستد من قانونی اس��ت. و با این وجود بانکم مرا بعد از چهل

سال بی هیچگونه تشریفاتی بیرون می کند.«

تهدیدهای مشتریان بلوم برای او فاجعه بار شدند. سالهاست که روحانیون برس��ر برنامۀ اتمی ایران بازی درمی آورند و به تهدیده��ای ایاالت متح��ده و اتحادیۀ اروپا و س��ازمان ملل تهاجمی واکنش نشان می دهند. همین تازگی یک نظامی بلند پایه تهدید کرده ایران تنگۀ هرمز را که بین این کشور و عمان واقع است می بندد – و بدین ترتیب دنیا را از یک سوم نفت که با کشتی از این تنگه عبور می کند محروم می سازد.

بداقبالی بلوم: هرچه تحریم ها تش��دید می ش��وند به همان نس��بت تجارت قانونی نیز دشوارتر می ش��ود. گرچه حتی کارشناسان آمریکایی تردید دارند که تحریم های اقتصادی در دراز م��دت بتوانند جلوی بمب ایران را بگیرند. اما جامعۀ

بین المللی دست کم می خواهد زمان بدست بیاورد. و این کار را فقط با تحریم صادرات فن آوری باال انجام نمی دهد: جلوی صنعت نفت وگاز ایران نیز – که نیمی از بودجۀ دولتی ایران را تأمین می کند – گرفته می شود، کارهای بانکی سخت تر می شوند.قوانین ایاالت متحده تقریبا هرگونه معامله ای را

ممنوع می کنندصحنه چرخان ایاالت متحده است.

گرچه قوانین آمریکا که تقریب��ا هرگونه معاملۀ بزرگی را با ایران ممنوع می کنند برروی کاغذ تنها برای ش��رکت های آمریکایی صادقند. اما در عمل کاخ سفید تیغ برنده ای دارد تا شرکت های خارجی را هم به ترک بازار ایران ترغیب کند: هر ش��رکتی که با ایران داد و س��تدی انجام دهد که مخالف نظر واشینگتن اس��ت دیگر در این کشور هیچگونه قرارداد دولتی نمی گیرد و باید جریمه های سنگین بپردازد یا حتی

دسترسی به بازار آمریکا را از دست می دهد.

بر روی کاغذ تحریم ها تاکنون به معامله با برخی از شرکت ها

و اشخاص حقیقی ایرانی مربوط می شوند، برای نمونه اعضای سپاه و شرکت های دستاندرکار انرژی که در برنامۀ اتمی این کش��ور دخالت دارند. اما در عمل مقررات تحریم ها به گونه ای است که ش��رکت های غربی حتی معامله های قانونی را

هم متوقف می کنند.دولت آمریکا تازگی با خوش��حالی خبر داد تاکنون هش��تاد بانک به معامل��ه با ایران پایان داده ان��د. دویچۀ بانک که در آمریکا بسیار فعال است از ژوئیۀ ۲۰۷ حساب مشتری های ایرانی را بست. و این بانک حلقه را تنگ تر می کند، همانطور

که نمونۀ تورستن بلوم نشان می دهد.

در ابتدای سال ۲۰۱۰ دولت اوباما تحریم های ایران را سخت تر کرد. درعین حال ش��رکت های خارجی که اعالم کردند از بازار ایران خارج می ش��وند از تحریم ها در آمریکا مصون ش��دند. البته همۀ شرکت ها تمامی معامالت خود را با ایران

متوقف نکردند.

بایر و ب آ اس اف با میزان کم معامله

برای نمونه بایر به گفتۀ یک س��خنگوی این شرکت هنوز در ایران » معامله به ارزش س��الیانه حدود ۱۰۰ میلیون یورو« دارد. البته فرآورده های فروخته ش��ده از این شرکت کاربرد نظامی ندارد و خشم واشینگتن را برنمی انگیزد. در مورد ب آ اس اف هم همینگونه است: محصوالتی که این غول شیمیایی در نزدیکی تهران تولید می کند از نظر نظامی بی خطراست.

شرکت های دیگر برای احتیاط حتی معامله های قانونی خود را پایان می دهند: برای نمونه توس��ن کروپ که فوالد تولید می کند، سازندۀ تأسیسات گازی لینده، آلیانتس یا زیمنس. شرکت زیمنس در سال ۲۰۰۸ توجه آمریکا را به خود جلب کرد. در آن سال یک کامپیوتر این شرکت در دوبی پیدا شد، این کامپیوتر را یک خریدار چینی می خواست – بدون اطالع

زیمنس- به ایران بفروشد.

سیاستمداران آمریکایی تصریح کردند اگر قرار باشد چنین معامله هایی انجام ش��ود زیمنس باید قراردادهای بزرگ را در آمریکا فراموش کند. زیمنس به جز دادوس��تد در بخش بهداش��ت که برای ش��رکت های آمریکایی هم مجاز است س��فارش دیگری از ایران قبول نمی کند و به ش��رکت های همکار و وابس��ته اجازۀ ف��روش محص��والت زیمنس را به

ضرر باالی آلمان از تحریم ایرانفلوریان هاسل

منتشر شده در دی ولت/ ۳۱ دسامبر ۲۰۱۱

ترجمه ح.پدرام از آلمانی

تهدیده��ای مش��تریان بلوم ب��رای او فاجع��ه ب��ار ش��دند. سالهاس��ت که روحانی��ون برس��ر برنامۀ اتم��ی ایران ب��ازی درمی آورن��د و ب��ه تهدیدهای ایاالت متحده و اتحادیۀ اروپا و سازمان ملل تهاجمی واکنش نشان می دهند. همین تازگ��ی یک نظام��ی بلند پایه تهدید ک��رده ایران تنگ��ۀ هرمز را که بین این کش��ور و عمان واقع است می بندد – و بدین ترتیب دنیا را از یک سوم نفت که با کشتی از این تنگه عبور می

کند محروم می سازد

بر صفحه رسانه ها

Page 22: جنگ گلادیاتورها - نسخه الکترونیک

19شماره شانز دهم سال هفتم دوره جدید

بر صفحه رسانه ها

Page 23: جنگ گلادیاتورها - نسخه الکترونیک

18شماره شانز دهم

سال هفتم دوره جدید

به راه انداخته اند. ولی مسابقه ماه پیش در اردن تنها مورد ستیزه میان فیفا و مقامات فوتبال ایران نبوده است. در طول بازی های ۲۰۱۰ المپیک جوانان در سنگاپور تیم زنان ایران از همان ابتدا، پیش از اعمال تغییرات بر »یونیفرم« از بازی

محروم شد.

کریمی می گوید: »ما کنار آمده ایم، حاال نوبت فیفاست که کنار بیاید. کشور ما مذهبی است و خیلی برایشان سخت است که یونیفرم اصالح شده فیفا را بپذیرند.« فیفا اوایل امسال به تیم ایران اجازه داد که برای دور اول در لباس توافقی خودشان بازی کنند. به همین دلیل رد صالحیت ماه پیش اینچنین همه را شوکه کرد. اردالن می گوید: »فیفا ادعا می کند که فوتبال به همه تعلق دارد. ولی چنین حرکتی این پرسش را برای ما به وجود می آورد که آیا فوتبال

واقعا بر روی زنان مسلمان نیز باز است؟«

مقامات فوتبال ایران مولفه های دیگری را در بازی دخیل می بینند: علی کفاشیان رییس فدراسیون فوتبال ایران ادعا می کند که یک بحرینی عضو هیات برگزار کنندگان رقابت ها تالش داشت که به دالیل سیاسی، یعنی به دلیل حمایت ایران از جنبش اعتراضی بحرین، تیم ایران را تضعیف کند. روزنامه ها و وبالگ ها در ایران به دسیسه بحرینی تاخته اند ولی اعضای تیم می گویند که وی با صداقت تمام همدردی

می کرد و و از هیچ کمکی دریغ نکرد.بسیاری از شاهدان می گویند که ستیزه بر سر »یونیفرم«

زنان از باال نشات می گیرد و به سپ بالتر، رییس مستعد رسوایی فیفا اشاره می کنند. او در گذشته نظرات شهوت پرستانه ای در باره لباس فرم داده بود و مثال گفته بود که زنان »لباس های زنانه تر« و »شلوارک های تنگ تری«

بپوشند. به نظر می رسد که چنین اظهاراتی تنها اتهام جنسیت پرستی که مدت ها گریبانگیر این سازمان بود را تایید

می کند.مقامات فیفا این مسئله را بی اهمیت جلوه داده اند ولی روشن است که پر و بالشان قیچی شده است. یکی از سخنگویان فیفا که نخواست در رابطه با این موضوع نامش فاش شود می گوید: »این مسئله ای بسیار حساس است.« طنز ماجرا در این است که درست قبل از جام جهانی زنان که در نوع خود مهم ترین رویداد ورزشی است، این مسئله

در اوج حساسیت خود مورد بحث قرار گرفت. هر بار که بازی پیش می آید کریمی، هافبک هم به تلویزیون سنجاق شده است. او که هوادار دو تیم برزیل و آلمان است - که هر دو از دور رقابت ها حذف شدند- امید دارد که در این تیم ها توپ بزند. می گوید: »آرزو دارم که می توانستم با لباس های اسالمی بروم و نشان دهم که بازی در این یونیفرم

مشکل ساز نیست.«امروز برای این ستیزه هنوز راه حل روشنی پیدا نشده است.

فدراسیون فوتبال ایران به محدوده های حجاب باز نمی گردند و به نظر هم نمی رسد که فیفا کوتاه بیاید. اردالن نیز مانند هم تیمی هایش عمیقا ناامید است که نتوانسته به فرصت رقابت های المپیک دست یابد. ولی وی تالش می کند که در این رد صالحیت نکته ای مثبت بیابد و خاطر نشان می کند که این ماجرا در داخل ایران جنجال آفریده و چهره تیم را در ایران مطرح کرده است. می گوید: »دست کم اکنون مردان ایران فهمیده اند که زنان هم می توانند

فوتبال بازی کنند.«

اردالن، 25 س��اله که به طور گسترده او را بهترین فوتبالیس��ت زن در ایران می شناس��ند در محیط فوتبال رش��د کرده اس��ت. پ��درش دروازه ب��ان تیم ملی فوتبال م��ردان بود و اکنون مربی است. اردالن در 14 سالگی با فوتسال ش��روع کرد، فوتبال سالنی. می گوید: »فوتبال در خانواده ما ریش��ه دارد .« و ادامه می دهد: »نمی توانم خودم را در

کار دیگری مجسم کنم.«

فوتبال زنان ایران

Page 24: جنگ گلادیاتورها - نسخه الکترونیک

17شماره شانز دهم سال هفتم دوره جدید

سرود ملی دو کشور نواخته شد. سپس ناگهان اعالم غیرمنتظره ای از س��وی داور: تی��م ایران به دلیل ع��دم تطابق »یونیفرم« با مقررات فیفا اجازه ندارد در مسابقه شرکت کند. چندین بازیکن ایران از شدت ناباوری به زانو افتادند و گریستند. این عدم شایستگی رویای المپیک آن��ان را در ه��م کوبیده بود. کاپیتان تیم، نیلوفر اردالن به نیوزویک گفت: »نمی توانستیم ناامیدی خود را

پنهان کنیم. «

پس از هشت ماه تمرین سخت، تیم فوتبال زنان ایران برای دیداری کلیدی به اردوی عمان در اردن پا گذاشت. این تیم روی المپیک ۲۰۱۲ تمرکز کرده بود و دیدار سوم ژوئن )۱۳ خرداد( برای صعود بازی بسیار حساسی به شمار می رفت. بازیکنان »یونیفرم« های محافظه کارانه ای بر اساس سنت مسلمانان پوشیده بودند: پیراهن و شلوار بلند و سرپوشی

شبیه مقنعه.

سرود ملی دو کشور نواخته شد. سپس ناگهان اعالم غیرمنتظره ای از سوی داور: تیم ایران به دلیل عدم تطابق »یونیفرم« با مقررات فیفا اجازه ندارد در مسابقه شرکت کند. چندین بازیکن ایران از شدت ناباوری به زانو افتادند و گریستند. این عدم شایستگی رویای المپیک آنان را در هم کوبیده بود. کاپیتان تیم، نیلوفر اردالن به نیوزویک گفت:

»نمی توانستیم ناامیدی خود را پنهان کنیم.«

در ماه های اخیر بحث پیرامون فیفا کم نبوده است. داستان کثیف رشوه خواری در رای گیری برای انتخاب رییس سازمان و تقلب در انتخاب قطر برای جام جهانی ۲۰۲۲ در اخبار جای گرفت و نقل محافل شد. ولی پژواک ستیزه بر سر »یونیفرم اسالمی «، مرزهای دنیای فوتبال را درنوردید و بازتابی گسترده تر یافت. منتقدان، مقامات فیفا را به نژاد پرستی و جنسیت پرستی متهم کردند. این ممنوعیت نه تنها به تیم ایران صدمه زد، که بالقوه می تواند ده ها بازیکن مسلمان را در داخل و خارج از خاورمیانه رد صالحیت کند. مسئولین فیفا با ادعای این که مقنعه خطر انسداد تنفس در

بر دارد به سهم خود از این تصمیم دفاع کردند.

تیم زنان ایران بالقوه با مشکالت زیادی در راه خود به سوی المپیک روبروست: زنان ایران مطابق قانون مجبورند که موها، گردن، بازو، و پاهای خود را از دیده ها مخفی کنند.

اردوی فوتبال نیز از این قاعده مستثنا نیست. محافظه کاران مذهبی ایران به مدت طوالنی در برابر ورزش زنان در مالء عام مخالفت کرده و حتا از حضور آنان در مسابقات فوتبال در کنار ورزشکاران مرد جلوگیری کرده اند. این محدودیت ها در سال ۲۰۰۶ دستمایه ساخت فیلمی شد به نام آفساید، به کارگردانی جعفر پناهی. پس از سال ها رایزنی زنان ورزشکاران، سرانجام در سال ۲۰۰۵ تیم فوتبال زنان شکل گرفت؛ هرچند که تماشاگران مرد از حضور در مسابقات و

تماشا منع شدند.

منتقدان محافظه کار نیز پیاپی به زنان ورزشکار می تازند. سال پیش، آیت اله العظمی صافی گلپایگانی گفت که مدال

آوردن ورزشکاران زن مایه حقارت است. با وجود تمامی این موانع، زنان ورزشکار پشتکار خود را نشان داده اند. اردالن، ۲۵ ساله که به طور گسترده او را بهترین فوتبالیست زن در ایران می شناسند در محیط فوتبال رشد کرده است. پدرش دروازه بان تیم ملی فوتبال مردان بود و اکنون مربی است. اردالن در ۱۴ سالگی با فوتسال شروع کرد، فوتبال سالنی. می گوید: »فوتبال در خانواده ما ریشه دارد.« و ادامه می دهد:

»نمی توانم خودم را در کار دیگری مجسم کنم.«

مدت زیادی نمی گذرد که جویندگان استعدادهای ناب، استعداد خدادادی او را کشف کرده اند. در سال ۲۰۰۹ تیمی در ابوظبی به اردالن پیشنهاد قرارداد گردن کلفت سالیانه ۱۵۰ هزار دالری برای بازی در این تیم را داد: مبلغی درشت برای بازیکنان زن در منطقه و پرشی بزرگ برای اردالن، نسبت به حقوق باشگاهی اش در ایران. با نهایت شگفتی وی این پیشنهاد را رد کرد. نکته اصلی اختالف، مثل ماجرای مشاجره اخیر فیفا بر سر حجاب بود. تیم ابوظبی خواسته بود که وی بدون مقنعه بازی کند، که این ماجرا به خودی

خود برای بازی در تیم ملی باعث رد صالحیت وی می شد.

فرشته کریمی، بازیکن برجسته دیگر ایران با زمینه ای کامال متفاوت بزرگ شده است. می گوید: »خانواده ام بیشتر اهل فرهنگ و هنرند تا ورزش.« و ادامه می دهد: »تنها کسی که خالف عادت خانواده رفتار کرد من بودم.« کریمی نیز قبل از آن که هافبک تیم ملی زنان شود بازی را از نوجوانی با فوتسال آغاز کرد. وی نیز رد خود را بر زمین نهاد: در مسابقات ۲۰۰۹ پاکستان از مجموع چهار بازی ، سه گل را با سه ترفند سر - آن

هم در یک بازی- به ثمر رساند.

اردالن و کریمی هر دو از منتقدان صریح ممنوعیت اخیر فیفا بوده اند و در داخل ایران همهمه بسیاری بر سر این جریان

لباس دست و پا گیرفوتبالکنفدراسیون بین المللی فوتبال )فیفا(: مقنعه فوتبال زنان خطرآفرین است

بابک دهقان پیشه منتشر شده در مجله نیوزویک/۱۷ جوالی ۲۰۱۱

ترجمه فائقه اشکوری

Page 25: جنگ گلادیاتورها - نسخه الکترونیک

16شماره شانز دهم

سال هفتم دوره جدید

فدراسیون بین المللی فوتبال ناشی می شود. سپ بالتر تا به حال چندب��اری اظهارنظرهایی جنجال آفرین درباره لباس زنان فوتبالیست کرده است. او خواهان آن شده است که زنان فوتبالیست »لباس های زنانه تر« و »شلوارکهایی تنگ تر« بر تن کنند، اظهارنظری که جنجال آفرین شد و رئیس فیفا را به »سکسیم« و »توهین جنسیتی« متهم کرد. سپ بالتر مجبور شد بابت این اظهارنظر عذرخواهی کند و مدعی شد

که از صحبت های او برداشت نادرستی شده است. صدا و سیمای جمهوری اسالمی ایران که بعد از محرومیت تیم فوتبال زنان از ادام��ه رقابتهای مقدماتی المپیک، برای اولین بار در چرخش��ی ناگهانی به فوتب��ال زنان توجه کرد. برای اولین بار پ��ای بازیکنان و مس��ئوالن تیم ملی فوتبال زنان به تلویزیون باز شد، اما فقط به اعالن یک خطی از خبر نایب قهرمانی تیم ملی فوتبال ایران در مسابقات غرب آسیا

اکتفا کرد. صداوسیمای جمهوری اسالمی ایران حتا از پخش صحنه گل های تیم ملی فوتب��ال زنان ایران نیز خودداری کرد و حاضر نشد همین پوشش موردتایید فدراسیون فوتبال ایران را از

صفحه تلویزیون نشان دهد.

دغدغه های مالی ملی پوشان ایرانی

هفت خوان حضور زنان فوتبالیس��ت ایرانی اما فقط محدود

به جنجال های پوش��ش و مخالفت مراجع و مقامات نیست. در شرایطی که ملی پوشان فوتبال مردان ایران غالبا در زمره پردرآمدترین افراد هستند، حقوق دریافتی زنان فوتبالیست ایرانی، آنقدر ناچیز اس��ت که به قول وحیده ایثاری، یکی از ملی پوشان فوتبال ایران »خجالت آور و رقت انگیز« است.

ملی پوش��ان ایرانی م��ی گویند حقوق دریافت��ی آنها برای حضور در تیم ملی »کمتر از یک میلیون و پانصدهزار تومان

در سال« است. رقمی که با اس��تاندارد قوانین کار ایران نیز بس��یار ناچیز و پایین تر از حداقل تعیین شده محسوب می شود. در س��ال ۲۰۱۰ مریم ارژنگی، یکی از ستاره های تیم ملی فوتبال زنان ایران به دلی��ل عدم حضور در یک بازی به شش ماه محرومیت و پرداخت ۲ میلیون تومان جریمه نقدی محکوم شد. زنان فوتبالیست ایرانی می پرسند چطور وقتی درآمد یک س��ال آنها از حضور در اردو تیم ملی به ۲ میلیون تومان نمی رسد، فدراسیون آنها را به دلیل یک اشتباه جریمه

های میلیونی میکند؟

نابرابری تنها در دس��تمزد پرداختی بین ملی پوش��ان زن و مرد به چش��م نمی خورد، زنان فوتبالیس��ت ایرانی اغلب با مینی بوس های معمولی برای مس��ابقات س��فر می کنند، در زمین هایی غیراس��تاندارد تمرین می کنند و به ش��کلی مداوم با تذکرهای منکرانی مس��ئوالن فدراس��یون فوتبال

مواجه هستند.

فوتبال زنان ایران در سال ۲۰۱۱، یک تصویر ماندگار دیگر هم داشت: نگاه مضطرب دختران فوتبالیست که چند روز بعد از محرومیت و بازگش��ت از اردن، پشت در بسته فدراسیون در انتظار و دلهره تجمع کردهاند تا شاید مسئولی بیرون آمده و پاسخگوی رویای برباد رفته و ماه ها تمرین آنها برای حضور

در بازیهای المپیک ۲۰۱۲ لندن باشد.

این بار، ع��دم مخالفت فیف��ا با همان پوشش��ی که جنجال آفرین شده بود، ش��ایعه کهنه ای را دامن زد که بحرین که ناظر ب��ازی بی��ن اردن و ایران بود، نه به دلیل پوش��ش زن��ان که به خاطر مشکالت سیاسی کشورش با جمهوری اسالمی ایران از بازی ملی پوشان ایرانی

جلوگیری به عمل آورده است

فوتبال زنان ایران

Page 26: جنگ گلادیاتورها - نسخه الکترونیک

15شماره شانز دهم سال هفتم دوره جدید

تصویر گریان

هر واقعه خب��ری، یک تصویر وی��ژه ماندگار خب��ری دارد. تصویر سالی که بر تیم ملی فوتبال زنان ایران گذشت، ردیف دخت��ران ملی پوش فوتبال ایران اس��ت ک��ه در زمین بازی ورزشگاهی در اردن، وقتی خبر محرومیت تیم ملی فوتبال زنان ای��ران از حضور در ادامه رقابتها را میش��نوند، زانو زده، روی چمن سبز ورزشگاه نشسته و گریه می کنند. تصویری که شاتر دوربین »علی جارکجی« ثبت کرد و در خبرگزاری

»رویترز« منتشر شد.

بازیکنان تیم ملی فوتبال زنان ایران قرار بود روز جمعه، سوم ژوئن ۲۰۱۱ در دور دوم رقابتهای مقدماتی المپیک ۲۰۱۲ لندن، با تیم ملی اردن مسابقه دهند. تنها چند دقیقه قبل از شروع بازی، نماینده بحرینی فدراسیون بین المللی فوتبال که ناظر این مس��ابقه بود، از شرکت بازیکنان تیم ملی ایران جلوگیری کرد و ش��رط ش��روع بازی را تعویض لباس زنان

فوتبالیست ایرانی اعالم کرد.

زنان ملی پوش ایرانی که می دانس��تند مقامات فدراسیون فوتبال ایران به تعویض لباس آنه��ا تن نخواهند داد، همان جا روی چمن س��بز ورزش��گاه زانو زده و گریه کردند و تیم ملی اردن با کسب س��ه امتیاز این مسابقه، برنده بازی انجام

نشده اعالم شد.

کاله های جنجالی

پوش��ش زنان ملی پوش فوتبال ایران از همان س��ال ۲۰۰۵ که تیم ملی زنان تشکیل شد، س��وژه بحث و جنجال است. فدراس��یون بین المللی فوتبال در س��الهای اخی��ر بارها با مسئوالن فوتبال ایران جلسه برگزار کرده و به پوشش اسالمی زنان ملی پوش ایرانی اعتراض کرده اس��ت. فیفا مقنعه های از پشت بس��ته شده بازیکنان ایران را مغایر با اصول و قوانین فیفا، دس��ت وپاگیر و خطرناک برای ایمنی بازیکن توصیف

کرده بود.

بعد از جلسات متعدد، مسئوالن فدراسیون بین المللی فوتبال ایران در نهای��ت موافقت کردند که مقنعه های جنجالی را با کاله جایگزی��ن کنند، کالههایی که بنا ب��ه قوانین فیفا »از گوش پایینتر نیاید و گردن را نپوش��اند.« فیفا با این پوشش تازه مخالفتی نکرد و به نظر میرسید هفت خوان حضور زنان ایرانی در رقابتهای جهانی فوتبال، به سرانجام خوشی رسیده اس��ت. هفت خوانی که یک سویش مخالفت فیفا بود، سوی دیگر مخالفتهای بعضی مرجع تقلیدهای شهر قم که نه تنها بازی فوتب��ال را برای زنان »حرام« توصیف میکنند، که حتا

با حضور زنان در ورزشگاهها نیز مخالفند.

فدراسیون بین المللی فوتبال اما بعدتر پوشش تازه زنان ملی پ��وش فوتبال ایران را یک بار دیگر مغای��ر با قوانین این نهاد اعالم کرد. کاله های تازه هم در پش��ت گردن گره می خورد و ه��م از گوش پایین ت��ر بود. فیفا اعالم کرد آنها »ش��وکه« شدهاند که دیده اند علیرغم توضیح دقیق آنها به مسئوالن

فدراسیون فوتبال ایران و پذیرش قوانین از سوی آنها، زنان مل��ی پوش ایرانی باز با کالهی وارد زمین ش��ده اند که مرز و

قاعده تعیین شده از سوی فیفا را رعایت نکرده است. اما علی کفاشیان، رئیس فدراسیون فوتبال ایران مدعی است که فیفا حرف خود را زیرپا گذاشته و درحالی از ادامه حضور زنان ملی پوش ایرانی ممانعت به عمل آورد که پوشش تازه زنان بازیکن را تایید کرده ب��ود. بالفاصله بعد از محرومیت، کفاش��یان اعالم کرد که فدراس��یون فوتبال ای��ران از فیفا شکایت خواهد کرد. کفاشیان گفته بود: »مگر ما میتوانیم یک ش��به لباس هایی را که بعد ماهها مذاکره تصویب شده است عوض کنیم؟ آن هم وقتی با همین لباس ها در دور مقدماتی

مسابقات حاضر شده، مسابقه داده و صعود کرده ایم.«

نایب قهرمانی مسابقات غرب آسیا

کمتر از ۲ ماه بعد از محرومیت تیم ملی فوتبال زنان ایران از ادامه رقابتهای مقدماتی المپیک لندن، تیم ملی فوتبال زنان ایران عنوان نایب قهرمانی رقابتهای غرب آسیا در سال ۲۰۱۱ را از آن خود کرد. بعد از همه جنجال های مربوط به پوشش زنان ملی پ��وش و محرومیت، این بار هم زنان فوتبالیس��ت ایرانی با همان پوش��ش وارد زمین ش��دند و فیف��ا این بار با

پوشش زنان ملی پوش مخالفت جدی نکرد.

این بار، عدم مخالفت فیفا با همان پوششی که جنجال آفرین شده بود، شایعه کهنه ای را دامن زد که بحرین که ناظر بازی بی��ن اردن و ایران بود، نه به دلیل پوش��ش زنان که به خاطر مشکالت سیاسی کشورش با جمهوری اسالمی ایران از بازی

ملی پوشان ایرانی جلوگیری به عمل آورده است.

عدهای دیگر از ناظران و کارشناس��ان ه��م در همان زمان مدعی شدند که مخالفت با پوشش زنان فوتبالیست ایرانی، از باالترین مراجع رس��می فیفا و ش��خص سپ بالتر، رئیس

سالی که بر تیم ملی فوتبال زنان ایران گذشت

فدراس��یون بین الملل��ی فوتب��ال در سال های اخیر بارها با مسئوالن فوتبال ایران جلس��ه برگزار کرده و به پوشش اسالمی زنان ملی پوش ایرانی اعتراض کرده اس��ت. فیفا مقنعه های از پشت بسته ش��ده بازیکنان ایران را مغایر با اص��ول و قوانین فیفا، دس��ت وپاگیر و خطرناک برای ایمنی بازیکن توصیف

کرده بود

فرناز سیفی

Page 27: جنگ گلادیاتورها - نسخه الکترونیک

14شماره شانز دهم

سال هفتم دوره جدید

فوتبال زنان ایرانعکس از مریم مجد

Page 28: جنگ گلادیاتورها - نسخه الکترونیک

13شماره شانز دهم سال هفتم دوره جدید

آروزهایش باشد که برای تحقق شان تالش می کند.

نگاهی گذرا به سیستم انتخاباتی امریکا:

هر چهار سال یکبار، در اولین دوشنبه بعد از اولین سه شنبه ماه نوامبر، شهروندان امریکایی پای صندوق های رای می روند تا رئیس جمهورری)والبته معاون رئیس جمهوری( را برگزینند تا وی برای چهار سال راهی کاخ سفید در

واشینگتن شود.اما این تاریخ شاید »تیتراژ« پایانی یک مبارزه واقعی »گالدیاتورها« باشد. اما تا آن روز، مسیر انتخابات ریاست حمهوری در امریکا، بسیار طوالنی و در نوع خود بسیار

پیچیده است.

هر چند از مدت ها پیش تر کسانی که قصد رقابت دارند، با تشکیل تیم ها و آغاز کمپین های خود بازی را آغاز می کنند اما رقابت اصلی به شکل معمول از یک سال و نیم قبل از تاریخ

انتخابات عمومی آغاز می شود.انتخابات مقدماتی و انجمن های حزبی، مسیری هستند که نامزدها برای رساندن خود به راس حزب باید »تن به آب« دهند. رقابتی سخت و فرسایشی که توان باالی مالی و تیم

مشاوران قدرتمندی را برای ماندن تا به انتها می طلبد.از سوم ژانویه تا سوم ژوئن )جون( در همه ایالت های امریکا،

شهروندان صاحب رای حزبی، رای خود را اعالم می کنند. منظور از رای حزبی این است که برای انتخابات مقدماتی افرادی که عضو یا طرفدار یکی از دو حزب جمهوریخواه یا دموکرات هستند و از قبل برای رای دادن ثبت نام می کنند می توانند به یکی از نامزدها حاضر در رقابت رای دهند.البته این موضوع نیز در دو حزب می تواند متفاوت باشد و بستگی

به اصول حزب و حتی به تصمیم های ایالتی احزاب دارد.

برای مثال، انتخابات برای تعیین نامزدهای نهایی هر نجمن حزبی ) یالت ها به صورت ا حزب، در برخی اCAUCUS**( ، یعنی تجمع هواداران حزب، و در برخی ایالت ها به صورت انتخابات مقدماتی، با رای مستقیم

شهروندان برگزار می شود.

همچنین در برخی از ایالت ها، این انتخابات به صورت »مقدماتی آزاد« و »مقدماتی بسته« برگزار می شود. در مقدماتی آزاد هر فردی می تواند به نامزد مورد عالقه خود از هر حزبی رای دهد، ولی در انتخابات مقدماتی بسته

شهروندان باید فقط به نامزد حزب خود رای بدهند.این روند بسیار پیچیده به نوعی غربال نامزدها هم هست و در طول این مراحل آنکه باقی می ماند، نامزدی است که از

شم و توانایی و ویژگی های سیاسی بهتری برخوردار است.اما تصمیم نهایی در مورد برگزیده شدن نامزد اصلی هر حزب را کنگره ملی یا همان کنوانسیون ملی احزاب خواهند گرفت

که در تابستان پیش رو تشکیل خواهد شد. کنوانسیون ملی حزب جمهوری خواه در هفته ۲۷ آگوست ۲۰۱۲ و در شهر »تامپا« ایالت فلوریدا برگزار خواهد شد و کنوانسیون ملی حزب دموکرات در شهر »چارلوت« ایالت کالرولینیای شمالی از ۳ تا ۶ سپتامبر برگزار می شود. امتیازات و نتایج و دستاوردهای نامزدهای هر یک از احزاب در پروسه انتخابات مقدماتی، تاثیر خود را در همین

کنوانسیون ملی نشان خواهد داد.

هر چند برای هر کدام از این دو حزب نیز فرمول های ویژه ای طراحی شده است تا به کاندیدای مطلوب برسند. چگونگی محاسبه تعداد کرسی های هر ایالت در کنگره ملی حزب، بر اساس عواملی مانند جمعیت ایالت، میزان اهمیت آن ایالت برای حزب مربوطه و تعداد مقام های حزبی انتخاب شده در این ایالت محاسبه می شود. در همان کنگره ملی هر حزب است که نامزد اصلی برای انتخابات ریاست جمهوری، معاون

خود را نیز معرفی خواهد کرد.

بر اساس بررسی های انجام شده، تحلیل گران ۵۰ ایالت امریکا را با سه رنگ دسته بندی کرده اند که برآمده از تحلیل

آرای شهروندان در دوره های مختلف است.

مناطق قرمز که به طور سنتی نامزدهای جمهوری خواه در آن امکان کسب آرای الکترا )در انتخابات ریاست جمهوری بسیار تاثیرگذار است( را دارند. مناطق آبی که دموکرات ها در آن تاثیرگذار ترند و منطقه سفید که شامل ایالت هایی است که اکثریت اش گرایش حزبی ندارند و معموال در لحظات و

فضاهای انتخاباتی حاکم تصمیم می گیرند.

اما این دسته بندی نیز در برخی مواقع با تغییراتی مواجه شده اند اما با کمی اغماض قابل اتکا برای بررسی است. این دوره از انتخابات چند رویداد بر ویژگی های آن افزوده است.

پیش از همه باید یادآور شوم که مسایل مالی در انتخابات امریکا از شفافیت برخوردار است و اصوال چون در چنین رقابتی هیچ رقیبی رحمی به دیگری ندارد، اگر این شفافیت

نبود شاید ماجراهای بگونه دیگری بود.

البته سناتور مک کین که دوره قبل گزینه جمهوری خواهان برای حضور در انتخابات ماه نوامبر بود، از جمله افرادی است که در تصویب این قانون که به شفافیت مالی نامزدها می انجامید نقش اساسی داشته است. کمک به نامزدها در سیستم کنونی به شدت محدود است و از طرق مختلف

اطالعاتش در اختیار عموم قرار می گیرد. نامزدها یا باید از امکانات مالی شخصی خود بهره ببرند یا از طرق مختلف به جمع آوری کمک مالی از طرفداران خود اقدام کنند که در مسیر مبارزات انتخاباتی و میزان توانایی در جمع آوری این کمک در ادامه مسیر نامزدها تعیین

کننده است.

جمه��وری خواه��ان معم��وال معتقد به »دول��ت کوچ��ک« در داخ��ل )در مورد مس��ایل اجتماع��ی و اقتصادی و …( هس��تند اما زمانی که به سیاست خارجی می رسند عمال حامی »دولت ب��زرگ« هس��تند. دولتی ک��ه بودجه بسیاری برای س��یطره آمریکا در نقاط

مختلف دنیا مصرف می کند. از همی��ن نظ��ر ران پاول ی��ک وصله ناچسب برای جمهوری خواهان است که در سیاس��ت خارجی ه��م »دولت

کوچک« را تبلیغ می کند

Page 29: جنگ گلادیاتورها - نسخه الکترونیک

12شماره شانز دهم

سال هفتم دوره جدید

اقدام نظامی رییس جمهوری بدون الزام کنگره« مردود است. وی در جریان مناظره تلویزیونی در ۱۲ نوامبر۲۰۱۱ در این زمینه گفت: »تو) به عنوان رییس جمهوری( باید بروی به کنگره و پیدا کنی امنیت ملی ما مورد تهدید است یا نه. نه

اینکه خودت به این تصمیم برسی.« این نامزد جمهوری خواه همچنین فضای روانی ماه های انتهایی سال ۲۰۱۱ علیه ایران را »جنگی« نامید و این شیوه را مردود دانست و گفت : »من می ترسم انچه در حال حاضر در جریان است شبیه تبلیغاتی باشد که در آستانه جنگ با

عراق روی داد.«با وجود این کمتر کسی یافت میشود که او را نامزد نهایی حزب جمهوریخواه برای رویارویی با باراک اوباما در نوامبر

۲۰۱۲ بداند.

ریک سانتروم و ایران:

سناتور سابق از ایالت پنسلوانیا در جریان مبارزات انتخاباتی درون حزبی حزب جمهوری خواه گفت که »امریکا باید با اسراییل برای ضربه زدن به تاسسیات هسته ایران همکاری کند همانند کاری که اسراییل در سوریه و عراق کرد.« وی نیز خواستار اعمال تحریم های بیشتر علیه ایران و پشتیبانی

از معترضان و مخالفان حکومت ایران شد.وی در نوامبر ۲۰۱۱ در »کمپین« خود در ایالت »ایووا« دانشمندان هسته ای ایران را »جنگجویان دشمن« نامید که »مانند طالبان و القاعده« پتانسیل ترور شان وجود دارد.

ریک پری و ایران:

ریک پری فرماندار تکزاس و یکی از نامزدهایی که برای نامزد نهایی حزب جمهوریخواه شدن تالش می کرد از کاخ سفید خواسته بود که »بانک مرکزی ایران را برای تاخیر انداختن در توانایی های ایران در پروسه برنامه هسته ای تحریم کند.«

وی در ماه نوامبر ۲۰۱۱ در برنامه کریستین امانپور در تلویزیون »ای بی سی« گفت که وی عالقه ای به برداشتن گزینه نظامی از روی میز ندارد. فرماندار تکزاس تاکید کرده

بود که »امریکا در مواجه با ایران تنها گزینه بد را دارد.«وی نیز همچون رامنی و گینگریج حامی سیاست »تغییر رژیم« در ایران است و معتقد است اوباما فرصت تابستان ۲۰۰۹ را از دست داده است. ریک پری باور دارد که امریکا

باید در برانداختن رژیم ایران »فعاالنه مداخله« داشته باشد.

جان هانسمن و ایران:

سفیر سابق امریکا در چین در جریان مبارزات انتخاباتی خود گفت که در صورت انتخاب به عنوان رئیس جمهوری،»چین را تحت فشار می گذارد تا از تحریم های امریکا علیه ایران پشتیبانی کند.« اما به عنوان یک نامزد ریاست جمهوری جمهوری خواه باور ندارد که تحریم ها می تواند جلو برنامه هسته ای ایران را بگیرد. وی در مصاحبه ای با »پییرمورگان« در تلویزیون »سی ان ان« در نوامبر ۲۰۱۱ گفت که »تحریم ها تاثیر زیادی ندارند« و گزینه نظامی را تنها راه نهایی متوقف کردن ایران دانسته بود. هانسمن همچنین در ماه اکتبر در سخنرانی خود که به سیاست خارجی اختصاص داشت در مورد استفاده از گزینه نظامی در مورد ایران سخن گفته بود و تاکید داشت: »من نمی توانم با وجود دست های مجهز ایران به بمب هسته ای زندگی کنم. اگر شما یک نمونه می خواهید که من چه زمانی از نیروی نظامی امریکا استفاده خواهم کرد

آن همان زمان است.«

میشل باکمن و ایران:

میشل باکمن نماینده مجلس نمایندگان آمریکا که ماه های زیادی برای کسب نامزد نهایی حزب جمهوری خواه تالش کرد نیز در مورد ایران »خواستار افزایش فعالیت های سرویس های امنیتی برای تاثرگذار تر کردن تحریم ها شد.« وی همچنین گفته بود که اماده است تا برای متوقف کردن برنامه هسته ای ایران به جنگ با این کشور برود. »پنتاگون باید برنامه حمله نظامی را طراحی و خودش را اماده نگه دارد تا به عنوان راه حل نهایی استفاده شود.« باکمن همچنین به نفوذ ایران در منطقه اعتراض داشت و احمدی نژاد را »مرد

دیوانه« خواند.

هر چند هنوز ماه های زیادی تا مشخص شدن نامزد نهایی حزب جمهوریخواه در انتخابات نوامبر۲۰۱۲ مانده است اما صاحب نظران آمریکایی باور دارند که از میان میت رامنی و نیوت گینگریچ و ریک سانتروم که جدی ترین نامزدهای کنونی در جریان انتخابات دورن حزبی ایالت های مختلف

بودهاند میت رامنی در کنار گینگریچ شانس باالتری برای نامزد نهایی بودن حزب دارند. هر چند ران پاول نیز نامزد غیرقابل انکاری است اما تحلیل گران سیاسی آمریکا برگزیده شدن نهایی وی به عنوان نماینده حزب در انتخابات سراسری

را چندان واقعی نمی دانند. جمهوری خواهان معموال معتقد به »دولت کوچک« در داخل )در مورد مسایل اجتماعی و اقتصادی و …( هستند اما زمانی که به سیاست خارجی میرسند عمال حامی »دولت بزرگ« هستند. دولتی که بودجه بسیاری برای سیطره آمریکا در نقاط مختلف دنیا مصرف می کند. از همین نظر ران پاول یک وصله ناچسب برای جمهوری خواهان است که در سیاست خارجی هم »دولت کوچک« را تبلیغ می کند.

با وجود این همچنان باید در انتظار پیشرفت مراحل تعیین نامزد نهایی حزب جمهوریخواه نشست تا در دوران مبارزات انتخاباتی دو حزب رویکردهای متفاوت در تقابل با هم شفافتر شود. اما آنچه همچنان موضوعی مورد مناقشه

خواهد ماند »ایران« و برنامه هسته ای اش است.

باید دید آیا در نهایت باراک اوباما خواهد توانست علیرغم همه مشکالت داخلی و خارجی دومین دموکراتی باشد که صندلی ریاست جمهوری را حفظ می کند یا باید به مانند جیمی کارتر شاهد ناکامی در انتخابات و بر باد رفتن رؤیاها و

ران پاول بشدت مواضع »ضد جنگ« را نمایندگی می کند و از همین رو پدیده نویی در این حزب بوده اس��ت. تأکید او ب��ر این گونه نکات »آرای بخش��ی از جوان��ان« و فعاالن »ض��د جنگ« را به خ��ود جلب ک��رده اس��ت. ایده ای که چندان با نگ��رش کالن جمهوری خواهان در مس��ایل سیاست خارجی

همخوانی ندارد

انتخابات آمریکا

Page 30: جنگ گلادیاتورها - نسخه الکترونیک

11شماره شانز دهم سال هفتم دوره جدید

Page 31: جنگ گلادیاتورها - نسخه الکترونیک

10شماره شانز دهم

سال هفتم دوره جدید

طرف معامله جمهوری اسالمی اعمال کرد.

در ابتدای سال ۲۰۱۲ نیز هرچند با فشار کنگره امریکا اما سرانجام با امضای شخص باراک اوباما تحریم بانک مرکزی ایران رسمی شد و او برای چندمین بار تاکید کرد که گزینه

نظامی همچنان بر روی میز گزینه ها قرار دارد.اما داستان »ایران« در مبارزات انتخاباتی جمهوری خواهان

نیز گرمای خود را دارد.

میت رامنی و ایران:

فرماندار سابق ماساچوست که صاحب نظران وی را جدی ترین گزینه احتمالی برای انتخاب به عنوان نامزد نهایی جمهوری خواهان میدانند در چندین موضع گیری خود تأکید کرد که »داشتن بمب توسط ایران غیرقابل قبول

است.«»میت رامنی« عالقمند است که در صورت انتخاب به عنوان رئیس جمهوری آمریکا از »سنگین ترین فشارهای اقتصادی

و دیپلماتیک و در صورت نیاز نظامی« برای »متوقف کردن ایران« بهره گیرد. او که از منتقدان سرسخت باراک اوباما است معتقد است که » اگر ما)آمریکا( دوباره اوباما را انتخاب کنیم ایران بمب هسته ای خواهد داشت.« وی این ادعا را در جریان مناظره ماه نوامبر بیان کرد و افزود: »اگر شما مرا به عنوان رییس جمهوری اینده بخواهید ایران بمب هسته ای

نخواهد داشت.«

این نامزد جمهوری خواه همچنین خواستار تحریم های بیشتر و همکاری با مخالفان حکومت ایران برای »تغییر رژیم« در ایران است. میت رامنی در جریان مناظره ها در دور مقدماتی درون حزبی هم گفت که اوباما باید در جریان اعتراضات ۲۰۰۹ در ایران به تظاهر کنندگان می گفت که

»امریکا با شماست.«

نیوت گینگریچ و ایران:

سخنگوی سابق مجلس نمایندگان آمریکا که جزو نامزدهای پیش رو در انتخابات درون حزبی حزب جمهوری خواه است مواضع سرسختانه ای در مورد برنامه هسته ای ایران دارد. وی در این باره گفته است »که برای مختل کردن برنامه هسته ایران از شیوه های مختلفی از جمله عملیات های مخفی و یا خارج کردن دانشمندان هسته ای و جنگ سایبری و... استفاده خواهد کرد.« گینگریچ استفاده از گزینه نظامی را آخرین راه حل این مسیر نامیده است و گفته »اگر ما)آمریکا( به جایی رسیدیم که نظامیان به این باور رسیدند که آنها)ایرانی ها( در آستانه رسیدن به بمب هسته ای هستند من عالقمندم خودم را برای استفاده از حمله

نظامی آماده کنم.«

وی همچنین خواهان »تغییر رژیم« در ایران است. سخنگوی مریکا گفت که »اگر رییس سابق مجلس نمایندگان اجمهوری شود منابع مالی را تأمین خواهد کرد تا به کمک گروه های مبارز ایرانی بیاید و این نیروها بتوانند خود را بازسازی کنند.« این نامزد دور مقدماتی جمهوری خواه »قطع کردن گازویین و منابع سوختی ایران« تا زمانی که »اقتصاد رژیم آنقدر ضعیف شود که رژیم بشکند« را از اهداف خود در صورت رسیدن به سمت ریاست جمهوری آمریکا

اعالم کرده است.

ران پاول و ایران:

ران پاول نماینده تگزاس در مجلس نمایندگان آمریکا از نامزدهایی است که با استفاده از حمله نظامی در مورد »تهدید ایران « بشدت مخالف است. بسیاری از صاحب نظرانی که با آنها به گفت و گو نشستم باور داشتند که »پاول« و دیدگاه هایش در چارچوب فکری و سیاسی حزب جمهوری خواه یک مقوله »غیرمعمول« است. آنها تأکید دارند که این حزب تاکنون چنین نمونهای را در خود نداشته است. این صاحب نظران معتقدند بسیاری از ایدههای »ران پاول« در این انتخابات مبتنی بر یک سری »ایده های امریکای قدیم« است. ایدههایی که آن را ایدههای »توماس جفرسون« می نامند. ایدههایی همچون »امریکا نباید در مسایل دنیا دخالت کند و باید تمرکز و توجه اش به مسایل درون باشد.« ران پاول بشدت مواضع »ضد جنگ« را نمایندگی میکند و از همین رو پدیده نویی در این حزب بوده است. تأکید او بر اینگونه نکات »آرای بخشی از جوانان« و فعاالن »ضد جنگ« را به خود جلب کرده است. ایده ای که چندان با نگرش کالن جمهوری

خواهان در مسایل سیاست خارجی همخوانی ندارد.

ران پاول از جمله نامزدهایی است که معتقد است »هر گونه

»گینگریچ« استفاده از گزینه نظامی را آخرین راه حل این مسیر نامیده است و گفته »اگر ما)آمریکا( به جایی رسیدیم ک��ه نظامیان به این باور رس��یدند که آنها)ایرانی ها( در آس��تانه رسیدن به بمب هس��ته ای هستند من عالقمندم خودم را برای استفاده از حمله نظامی آماده کن��م.« وی همچنی��ن خواهان

»تغییر رژیم« در ایران است

انتخابات آمریکا

Page 32: جنگ گلادیاتورها - نسخه الکترونیک

9شماره شانز دهم سال هفتم دوره جدید

آنچه از هم اکنون مشخص است حضور باراک حسین اوباما در یک سوی رقابت انتخاباتی در نوامبر سال ۲۰۱۲ است. شاید بی مناسبت نباشد تا پیش از آنکه به سراغ مرور مواضع نامزدهای جمهوریخواه در جریان مبارزات درون حزبی برویم به مرور سیاستهای اوباما در سه سال گذشته در مورد

ایران بپردازیم.

باراک اوباما و ایران:

سیاست گفت و گو و تعامل با ایران آن هم »بدون پیش شرط« از جمله سیاست هایی بود که باراک اوباما در دوران مبارزات انتخاباتی خود بارها بر آن تأکید داشت. وی رویکرد »تغییر رژیم« دولت های پیشین و از جمله جورج بوش در مورد ایران را ناکارآمد میدانست و معتقد بود پس از سی سال باید شیوههای گذشته در روبرو شدن با مساله ایران

را تغییر داد.بر همین مبنا او پس از رفتن به کاخ سفید و آغاز دوران ریاست جمهوری اش شیوه نویی را در مورد ایران در پیش گرفت. وی در اقدامی بی سابقه در مارس ۲۰۰۹ در پیام نوروزی خود خطاب به »رهبران ایران« گفت که آماده است براساس صداقت و احترام متقابل با آنها به تعامل بپردازد و در مورد منافع مشترک سخن بگوید. در این بین حداقل دونامه محرمانه نیز از سوی اوباما به آیت اهلل علی خامنه

ای ارسال شد.

اما انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم در ایران که به حوادث خشونت باری انجامید بسیاری از برنامهریزی ها

را دگرگون کرد.در انتخابات)۱۳۸۸( ۲۰۰۹ و حوادث پس از آن اوباما که در چند روز اول سکوت کامل اختیار کرده بود پس از مدتی »بسیار محتاطانه« به موضع گیری پرداخت. اما سرکوب

حکومت ایران علیه مردم معترض به نتایج انتخابات روند دیپلماسی را با مشکل مواجه کرد. به گونه ای که حتی اوباما تالش کرد برای ایجاد تعادل در موضع گیری هایش بر حقوق بشر و خواسته های جهان شمول تاکید کند و بطور مستقیم

از هیچ جریانی حمایت نکند.

در پرونده هسته ای ایران هم دولت اوباما از راهکارهای پیشنهادی آژانس که پیشنهاد داده بود تا ایران پس از جلب »اعتماد جامعه جهانی از صلح امیز بودن برنامه هسته اش کمک قدرتهای پیشرفته را دریافت خواهد کرد« پشتیبانی کرد. اما عدم همکاری دولت ایران سبب شد تا آمریکا و متحدان اروپایی اش بتوانند چندین دور تحریم های بین المللی را از طریق شورای امنیت سازمان ملل علیه جمهوری اسالمی اعمال کنند. به گونهای که این حجم تحریم تاکنون در جمهوری اسالمی بی سابقه بوده و تا آستانه تحریم خرید

نفت ایران نیز پیش رفته است.

با این حال و پس از گذشت نزدیک به سه سال دولت ایران همچنان به سرکوب نیروهای مخالف ادامه داده است و گزارش جدید آژانس بین المللی انرژی اتمی هم همچنان نگرانی های جدی در مورد برنامه هسته ایران را گزارش می دهد. سیاست های امریکا تا پایان سال ۲۰۱۰ با همین رویه پیش رفت تا اینکه از ابتدای ۲۰۱۱ اوباما تمرکز خود را بر منزوی کردن بیشتر ایران گذاشت و پیگیر تحریم های شدید اقتصادی و مالی شد. در کنار تحریم های بینالمللی، آمریکا خود نیز تحریم های مجزایی را علیه ایران و شرکت های

»می��ت رامن��ی« عالقمند اس��ت که در ص��ورت انتخاب به عن��وان رئیس جمه��وری آمریکا از »س��نگین ترین فش��ارهای اقتص��ادی و دیپلماتیک و در صورت نیاز نظامی« برای »متوقف ک��ردن ای��ران« به��ره گی��رد. او که از منتقدان سرسخت باراک اوباما است معتقد است که » اگر ما)آمریکا( دوباره اوباما را انتخاب کنیم ایران بمب هسته

ای خواهد داشت.«

Page 33: جنگ گلادیاتورها - نسخه الکترونیک

8شماره شانز دهم

سال هفتم دوره جدید

مصاحبه، تاکید کرد که »چنانچه همسرش دستور بمباران تهران را در آن زمان داده بود، برای چهار سال دیگر رئیس

جمهوری آمریکا باقی میماند.«اما کارتر تاکید میکند که: »افراد زیادی عقیده داشتند که باید به تهران حمله کنیم اما این اقدام احتماال به مرگ هزاران بیگناه منجر میشد و عالوه بر آن کشته شدن کارکنان

سفارت آمریکا را نیز رقم میزد.«

کارتر هنوز هم پس از سالها میگوید: »آرزو داشتم برای بار دوم رئیس جمهوری آمریکا شوم تا با انعقاد معاهده صلح میان فلسطینیها و اسرائیلیها، معاهده کمپ دیوید را تقویت کنم. اما من کنار رفتم و چیزهای زیادی تغییر کرد. اگر من رئیس جمهور میماندم تصور میکنم ما سیاستگذاریهای بسیار موفقی در زمینه انرژی در آمریکا و حتی در سراسر

جهان داشتیم.«

آروزهای او با شکست در انتخابات برباد رفت هر چند تالشهای او پس از سالها همچنان ادامه داشت. وی بخاطر تالش هایش در سال ۲۰۰۲ برنده جایزه صلح نوبل شد. عنوانی که در همان سال اول ریاست جمهوری به باراک

اوباما هم تعلق گرفت.

زمانی که باراک اوباما در سال ۲۰۰۸ با موجی بی سابقه به ریاست جمهوری آمریکا انتخاب شد پیام آور »تغییر« و »امید« بود. رؤیاهای بسیاری از مردم را زنده کرده بود. چشم انداز فرداها روشنتر بود اما درگیر شدن وی در مشکالت داخلی جمع زیادی از حامیان وی را ناامید کرد. وی نیز با مشکالتی مشابه کارتر در آستانه دور دوم انتخاباتی اش روبرو است. اوباما نیز با بحران اقتصادی و نرخ باالی بیکاری و کسری بودجه عظیمی روبروست. اقتصاد همچنان اولویت اول مبارزات انتخاباتی است و اما نکته جالب دیگر اینکه اینبار نیز به مانند دوره کارتر »ایران« موضوع داغی است. این بار نه بحران »گروگانگیری« که بحران »برنامه هسته ای« ایران. بحرانی که در محافل سیاسی و بینالمللی تا کلید زدن حمله

نظامی هم پیش رفته است.

اما وقتی به مرور دوره های متفاوت انتخابات ریاست جمهوری آمریکا می نگریم به این واقعیت پی میبریم که تقریبا در هیچ دوره ای سیاست خارجی محور اصلی تأثیر

گذاری در آرا نبوده است. البته بی تأثیر هم نبوده است. صاحب نظران آمریکایی تنها چند نمونه از تأثیر موضوعات سیاست خارجی در سرنوشت انتخابات را به یاد می آورند. جنگ در بوسنی در دهه نود میالدی و بعدها انتخابات دوره دوم جورج بوش پس از ۱۱ سپتامبر از مواردی است که با اغماض می توان تأثیر مسایل خارجی را در چالش های

انتخاباتی دید. و البته پیش از آن نیز در دوره دوم »کارتر« و بحران گروگانگیری در تهران که پیشتر به آن اشاره شد و تأثیر شگرفی که در ناکامی کارتر برای باقی ماندن در کاخ

سفید داشت.

با این همه اقتصاد و مسایل داخلی همواره اصلیترین موضوع تعیین کننده در انتخابات امریکاست. این قاعده در انتخابات پیش روی آمریکا نیز حکم فرماست. با این تفاوت که مانند دوران کارتر »ایران« و »برنامه هسته اش« یک سوژه داغ و

شاید تاثیرگذار در ماه های آینده باشد.در بیشتر تحلیلهای کارشناسان خارجی و رسانههای معتبر بینالمللی ایران یکی از موضوعات بااهمیت سال جاری میالدی نامیده شده است. نگرانیهای بینالمللی از احتمال دستیابی جمهوری اسالمی به »سالح هسته ای« و تهدیدهای گاه و بی گاه مقامات رسمی ایران علیه اسراییل خوراک خوبی برای دمیدن بر آتش این موضوع تهیه کرده است. آخرین گزارش های آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز که تاکنون حاضر به تأیید صلح آمیز بودن برنامه هسته ای ایران نشده مزید بر علت شده تا همچنان ایران موضوعی

مورد توجه باشد.

این توجه به ایران و همزمانی آن با آغاز مبارزات انتخاباتی درون حزبی حزب جمهوری خواه سبب شده تا نامزدها به رویکردهای خود در برخورد با این مساله در فرصت های

رسانه ای و نشست های انتخاباتی بپردازند.

کارتر در کنار همه مشکالت داخلی و نارضایتی های عمومی در زمینه اقتصاد با مقوله ای بین المللی بش��دت درگیر ش��ده بود. س��ال های آغازین ریاست جمه��وری وی که با تح��والت ایران و اوج گیری انقالب علیه نظام سلطنتی محمدرضا پهلوی همراه بود در 14 ماه آخر دوران وی به بحرانی عمیق تبدیل شد.»بحران گروگان گیری« دیپلمات های آمریکایی در س��فارتخانه آمریکا در تهران توسط دانشجویان »خط امام«

Page 34: جنگ گلادیاتورها - نسخه الکترونیک

7شماره شانز دهم سال هفتم دوره جدید

دسته و پنجه نرم کرده است.

از جهات مختلفی شباهتهایی در مقایسه دوران جیمی کارتر و دوران باراک اوباما جلب توجه می کند. جیمی کارتر نیز از همان ابتدای دوران زمامداری اش مجبور شده بود برای اجرای برنامه هایش با کنگره آمریکا وارد یک مبارزه نفس گیر شود. در زمان کارتر نیز نارضایتی عمومی از تورم اقتصادی و نرخ بیکاری و البته بحران سوخت و صف های

طوالنی مقابل پمپ بنزین ها در حد باالیی بود.

کارتر نیز دفاع از حقوق بشر را یکی از دغدغه های خود قرار داده بود و به مانند اوباما در زمینه کنترل تسلیحات اتمی - پیمان محدودیت سالح های هستهای »سالتدو« را با اتحاد جماهیر شوروی - فعالیت گسترده ای را در کارنامه خود به ثبت رسانده بود. در زمینه سیاست خارجی تالش »کارتر« برای برقراری صلح میان فلسطینی ها و اسراییلی ها به »پیمان کمپ دیوید« میان مصر و اسراییل انجامید و همچنین روابط آمریکا با چین با انعقاد قراردادی عادی

سازی شد.

کارتر هرچند با ایجاد هشت میلیون شغل، کاهش کسری بودجه، اتخاذ سیاست ملی انرژی و انجام اصالحات در ادارات دولتی توانسته بود دستاوردهایی در زمینه مسایل داخلی داشته باشد اما همه اینها برای ماندگاری اش در کاخ

سفید کافی نبود.

کارتر در کنار همه مشکالت داخلی و نارضایتی های عمومی در زمینه اقتصاد با مقوله ای بینالمللی بشدت

درگیر شده بود.

سالهای آغازین ریاست جمهوری وی که با تحوالت ایران و اوج گیری انقالب علیه نظام سلطنتی محمدرضا پهلوی همراه بود در ۱۴ ماه آخر دوران وی به بحرانی عمیق تبدیل شد.»بحران گروگان گیری« دیپلمات های آمریکایی در سفارتخانه آمریکا در تهران توسط دانشجویان »خط امام«. اقدامی که منتهی به قطع کامل روابط دو کشور و تشدید

تنشها تا حد بروز جنگ پیش رفت. هرچند آمریکا در طبس تالشی نظامی را انجام داد اما توفیقی در آن نداشت و بحران

گروگانگیری ۴۴۴ روز بطول انجامید.

درگیر شدن جیمی کارتر با بحران »گروگانگیری« و تبدیل شدن آن به موضوعی در مبارزات انتخاباتی عمال سرنوشت کارتر را تغییر داد. تا جایی که وی تا آخرین ساعتهای حضور خود در کاخ سفید هم نتوانست پایان دهنده این بحران باشد. بحرانی که بعد ها با انتشار اسناد تاریخی مشخص شد که تبدیل به باج گیری و باج خواهی هایی در مبارزات انتخاباتی شده بود. »رونالد ریگان« نامزد حزب جمهوری خواه پیروز انتخاباتی شد که کارتر در آن سخت مورد تاخت و تاز رقیبش قرار گرفته بود. هم به بهانه مسایل داخلی و هم به دلیل عدم توانایی در حل »بحرانی ملی« در مواجه با ایران.

جیمی کارتر سالها بعد هم در گفتگو با روزنامه گاردین از خودداری کردن از حمله نظامی به ایران در آن بحران دفاع کرد. با وجود این روزالین، همسر جیمی کارتر که در همان

از جه��ات مختلفی ش��باهت هایی در مقایس��ه دوران جیمی کارتر و دوران ب��اراک اوبام��ا جلب توجه م��ی کند. جیمی کارتر نیز از همان ابتدای دوران زمامداری اش مجبور ش��ده بود برای اجرای برنام��ه هایش با کنگره آمریکا وارد ی��ک مبارزه نفس گیر ش��ود. در زمان کارتر نی��ز نارضایتی عمومی از ت��ورم اقتصادی و نرخ بی��کاری و البته بحران س��وخت و صف ه��ای طوالنی مقابل پمپ بنزین ها در حد باالیی بود.

Page 35: جنگ گلادیاتورها - نسخه الکترونیک

6شماره شانز دهم

سال هفتم دوره جدید

ماجرا وقتی جدی میشود که بدانیم ماندن در سمت ریاست جمهوری در آمریکا به اندازه رسیدن به آن دشوار و پر از اما و اگر است. چهار سال به سرعت برق و بادی سپری میشود و دوباره روز از نو و روزی از نو. و البته ماجرا از این همه جدیتر میشود وقتی که بدانیم در طول پنجاه و پنج سال اخیر آمریکا تنها سه دموکرات را در کاخ سفید دیده که از میان آنها فقط بیل کلینتون در دوره دوم نیز این سمت را حفظ کرده است. با چنین پیشینه ای امسال شهروندان آمریکایی به استقبال انتخاباتی دیگر میروند تا چهل و پنجمین رئیس جمهوری خود را انتخاب کنند. اما این ماه ها و هفتهها چه تصاویری را به ذهن متبادر می کنند؟ باید کمی به گذشته بازگردیم.

او دانش آموخته رشته فیزیک از آکادمی نیروی دریایی آمریکا بود. در یکم اکتبر ۱۹۲۴ میالدی در شهر »پلینز« در ایالت »جورجیا« به دنیا آمد. دغدغه اصلی سالهای رشد او کشت بادام زمینی و شرکت در گفتگوهای سیاسی بود. او که در سال ۱۹۴۶ از آکادمی علوم دریایی»آناپولیس« ایالت »مریلند« فارغ التحصیل شده بود هفت سال از عمر خود را به عنوان افسر نیروی دریایی )۱۹۴۶-۱۹۵۳( مشغول به خدمت شد. پس از آن به شهر خود بازگشت و پس از چند سال به عرصه عملی سیاست وارد شد. وی از سال ۱۹۶۳-

۱۹۶۶ سناتور ایالت »جورجیا« بود و چند سال بعد از آن نیز برای دوره ای فرماندار )۱۹۷۱-۱۹۷۴( ایالتی که محل تولدش بود شد. اما این پایان بلندپروازی های وی نبود. او که با فعالیتهایش در زمینه »محیط زیست و کارامدی دولت و تالش برای رفع موانع نژادی« کارنامه ای جالب توجه به عنوان فرماندار از خود بجا گذاشته بود پا به میدان مبارزات

ریاست جمهوری نهاد.

وی در سال ۱۹۷۶ به عنوان نامزدحزب دموکرات در انتخابات ریاست جمهوری ایاالت متحده آمریکا شرکت کرد و جرالد رودولف فورد رئیس جمهوری وقت آمریکا را از ادامه راه و دومین حضور در کاخ سفید بازداشت. احتماال متوجه شده اید که از چه کسی یاد می کنم. بله! جیمز کارتر

معروف به جیمی کارتر.

برای هر کجای دنیا این نام در یادها کمرنگ شده باشد برای ایرانیها همچنان پررنگ است. برخی به نیکی و برخی به تلخی. برخی او را مسبب عقب گرد ایران میدانند و طیفی هم نقش او و سیاست هایش را مفید برای تحوالت ایران

زمان وی می شمرند.

اما از منظر یک آمریکایی دوران وی دوران درخشانی نیست. کمتر آمریکایی را دیدهام که از »جیمی کارتر« به نیکی یاد کند و یا عمل کرد وی را الگو قرار دهد. اگر به مبارزات انتخاباتی در آمریکا در همین ۱۰ -۱۵ سال اخیر هم نگاه کنید متوجه خواهید شد که کسی یادی از »کارتر« نمی کند. طیف وسیعی از جمهوری خواهان که در »رویایی ریگان« هستند و از وی سمبل سازی میکنند و آخرین رئیس جمهوری دموکرات )رئیس جمهوری کنونی- باراک اوباما( هم که مسحور »آبراهام لینکن« است که البته یک رئیس

جمهوری »جمهوری خواه« محسوب می شود.

این موضوع روی خوب ماجرا است چون کارتر مصداقی شده است که بسیاری از سیاستمداران و نامزدهای انتخاباتی از اینکه با وی مقایسه شوند متنفرند. اما گاهی چارهای نمی ماند بخصوص وقتی ایرانی باشی و بخواهی از انتخابات

مقدماتی ریاست جمهوری آمریکا بنویسی!

باراک حسین اوباما که دانش آموخته حقوق از دانشگاه هاروارد است در ۴ آگوست ۱۹۶۱ در شهر »هانالولوی«

ایالت »هاوایی« بدنیا آمد. یعنی وقتی که جیمی کارتر ۳۷ ساله بود و از خدمت نیروی دریایی بازگشته و در مسیر سناتوری قرار داشت. مسیری که باراک اوباما پس از فارغ التحصیلی و تدریس در دانشگاه شیکاگو و کسب تجربه وکالت آغاز کرد و در سال ۲۰۰۴ به سمت سناتوری از ایالت »الینویز« رسید.البته وی پیش از رفتن به سنای آمریکا از سال ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۴ سناتور منطقه خود در سنای ایالتی بود. چهار سال بعد از حضور در سنای امریکا و در حالی که هنوز اولین دوره سناتوری این وکیل آفریقایی تبار به پایان نرسیده بود او به عنوان چهل و چهارمین رئیس جمهوری ایاالت متحده آمریکا انتخاب شد. در حالی که »جیمی کارتر« سی و نهمین رئیس جمهوری ایاالت متحده آمریکا

در آستانه ۸۵ سالگی قرار داشت.

تاریخچه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا همواره شاهد تلخی ها و شیرینی های بسیاری بوده است. روسای جمهوری که هر دوره می توانست آخرین دوره حضورشان در این سمت باشد. در آمریکا هر دوره چهارساله ریاست جمهوری میتواند دوره دومی نداشته باشد. در این بین سهم دموکرات ها همواره در ناکامی بیش از جمهوری خواهان بوده است. بگونه ای که در طول پنجاه و پنج سال اخیر و پس از لیندون جانسون، امریکا تنها سه رئیس جمهور دموکرات را به خود دیده که پیش از باراک اوباما، اولی جیمی کارتر و دومی هم بیل کلینتون بود. و در ظرف این مدت نیز تنها دموکراتی که دوبار پی در پی انتخاب شد، بیل کلینتون بود.

سال جاری میالدی )۲۰۱۲( برای آمریکایی ها سال یخ ر ی تا ر ئیس جمهو یدن چهل و پنجمین ر گز برامریکاست. در حال حاضر یک دموکرات در کاخ سفید حضور دارد و در سه سال گذشته با چالش های بسیاری برای

پیشبرد اهداف و برنامه هایش روبرو بوده است. بحران اقتصادی آمریکا و نرخ باالی بیکاری و درگیریهای سیاسی و بین حزبی بر سر برنامههای بیمه درمانی و یا مالیات و طرح های مرتبط با اشتغال از جمله مشکالتی بوده که نخستین رئیس جمهور رنگین پوست آمریکا با آن

انتخابات آمریکا

جنگ »گالدیاتورها«

در طول پنجاه و پنج سال اخیر آمریکا تنها سه دموکرات را در کاخ سفید دیده که از میان آن ها فقط بیل کلینتون در دوره دوم نیز این س��مت را حفظ کرده

است

ایران در مبارزات انتخابات ریاست جمهوری آمریکا

روزبه میرابراهیمیعکس ها از کوربیس

Page 36: جنگ گلادیاتورها - نسخه الکترونیک

5شماره شانز دهم سال هفتم دوره جدید

انتخابات آمریکا

Page 37: جنگ گلادیاتورها - نسخه الکترونیک

4شماره شانز دهم

سال هفتم دوره جدید

آمدیم با تأخیر

از شماره پیشین تا این شماره به دلیل مش��کالت مالی که همچنان پابرجاست با تأخیر در انتشار مرتب مجله روبرو شدیم. مجموعه همکاران نشریه تالش بسیاری کردند تا فاصله زیادی ایجاد نشود. اما بهرحال فعالیت داوطلبانه آنهم در شرایط نچندان مناسب اقتصادی انتظارها را محدود می کند. در این مدت یک بار تا آستانه انتشار ویژه نامه ای به مناسبت ۱۱

سپتامبر هم پیش رفتیم اما در به پایان رساندنش توفیق نیافتیم.

با وجود این برخود الزم می دانم که از همراهی دلس��وزانه همکارانم با وجود کاستی های مالی تشکر کنم. متأسفانه با وجود چندبار فراخوان برای جمع آوری کمک های هرچند اندک مالی جامعه ایرانی خارج از کشور چندان همراهی نداشت. نکته جالب توجه نتایج نظرسنجی ما در س��ایت نشریه در مورد سنجش میزان همراهی ایرانیان برای تأمین هزینه های نسخه

چاپی مجله بود که باید اعتراف کنم ناامید کننده بود.

اکثریت مطلق پاس��خ دهندگان خواستار دریافت نسخه چاپی نشریه به طور »رایگان« بودند و حاضر نبودند ماهی کمتر از ۵ دالر هم برای استمرار این نشریه که اکنون در ششمین

سال انتشارش بسر می برد هزینه کنند.

شاید هرکس جای من بود در طول شش سال گذشته که نزدیک به نصف این مدت بدون هیچ پشتیبانی مالی نشریه را سرپا نگهداشته بودیم عطای این کار را به لقایش می بخشید.

اما این نشریه برای من مانند فرزندی می ماند که نمی توانستم به راحتی از آن دل بکنم. و البته باید این نکته را هم یادآور شوم که همکارانی در این مدت داشتم که احساس مشابهی به این مجموعه داشتند و با همت و همراهی همه آن ها تاکنون چراغ این خانه را روشن نگاه داشتم.

بهرحال با همه سختی ها یک شماره دیگر هم آماده کردیم و اینک پیش روی شماست. از این شماره تغییرات اندکی هم در شکل و محتوای نشریه اعمال کرده ایم تا بتوانیم در محصول نهایی نواقص کمتری داشته باشیم و گستره وسیع تری را تجربه کنیم. تالش خواهیم کرد تا بین ترجمه و گزارش نویسی تعادلی را به مرور زمان برقرار کنیم. مجله »ایران در جهان« می تواند خانه ای برای »ایرانیان« در اقصا نقاط »جهان« باشد. اگر موضوع یا رویدادی مرتبط با ایران در محل اقامت تان جلب توجه کرد برای پوش��ش آن در نش��ریه با ما تماس بگیرید. اگر در زمینه گزارش نویس��ی هم عالقه مند به همکاری هستید مجموعه »ایران در جهان«

از همراهی شما استقبال خواهد کرد.

در گزارش اصلی این ش��ماره نش��ریه تالش کردیم تا خوانندگان فارس��ی زبان مان را با تحوالت رو به اوج انتخابات ریاست جمهوری آمریکا آشنا سازیم. مواضع نامزدهای ریاست جمه��وری در مورد ایران را زیر ذره بین بردیم و ت��الش کردیم تا تصویری از آنچه در میدان سیاس��ت آمریکا در مورد ایران می گذرد را به شما منتقل کنیم. با این امید که حاصل کسب

رضایت شما را در پی داشته باشد.

روزبه میرابراهیمی

[email protected]

Page 38: جنگ گلادیاتورها - نسخه الکترونیک

3شماره شانز دهم سال هفتم دوره جدید

آمدیم با تأخیرجنگ »گالدیاتورها«تصویر گریانلباس دست و پا گیرفوتبالضرر باالی آلمان از تحریم ایرانحمله به ایران؟چرا گفتگو با ایران هنوز گزینه بدی استگام هایی به سوی تصویب کنترل پوشش در ایرانایران، در سراشیبی نا امیدی خاطرات لورا بوش از واقعه ۱۱ سپتامبرچه کسی صدا زد جورج بوش؟سرزمین قربانیان سرزمین عامالنایمان و بذر بدی؛ ده سال یازده سپتامبر و دینیک منهتن جدید بعد از یازده سپتامبر

۴ 6 15 17 20 22 2۴ 25 26 28 32 3۴ 36 38

ماهنامه ایران در جهانبازتاب خبرهای ایران در رسانه های دنیا

تاسیس بهار ۲۰۰۶

زیر نظر شورای مترجمان صاحب امتیاز و سردبیر روزبه میرابراهیمی

www.IranDarJahan.net

[email protected]

ISSN 2159 - 4716

www.Non-StopMedia.com

[email protected]

مجری موسسه غیرانتفاعیدفتر مرکزی نیویورک – ایاالت متحده امریکا Non-Stop Media, INC

فهرست

Page 39: جنگ گلادیاتورها - نسخه الکترونیک

2شماره شانز دهم

سال هفتم دوره جدید

Page 40: جنگ گلادیاتورها - نسخه الکترونیک

1شماره شانز دهم سال هفتم دوره جدید