خواسته ” تأملي بر نوشته

”هاي بهينه جنبش سبز

) جليل آزاديخواه (

بيژن قبادي ! چرا ديالوگ؟

به ھيچ ع�ن�وان ب�ی " احتياج مادر اختراع است"ضرب المثلی كه ميگويد

مص�داق آن ھ�م م�ج�م�وع�ه دس�ت�آوردھ�ای . مسما نيست و نمي تواند باشد

ام�ا اي�ن . آدمی از بدو پيدايش در عرصه حيات خود ت�ا ب�ه ام�روز اس�ت

مجموعه دستاوردھا به حوزه ای خاص وموقعيت زمانی و ج�غ�راف�ي�اي�ی

و ت�م�ام�ی م�ك�ان�ھ�ا " انس�ان"ويژه ای مختص ن�ب�وده وھ�م�ه ام�ورح�ي�ات

وزمانھا را در نورديده است ونيز به ح�ي�ط�ه پ�ي�رام�ون وم�رت�ب�ط ع�ي�ن�ی

خKصه نشده وحتی دنيای تص�ور و ت�خ�ي�Kت انس�ان�ی را درب�ر گ�رف�ت�ه

است، چنانچه با اندكی تأمل متوجه ميشويم كه تمامی ارزشھاي م�ادی و

" انس�ان" معنوی كه امروز دنيای ما را احاطه كرده ان�د، م�خ�ل�وق دس�ت

ھستند وخارج از اراده انسان، ھيچگونه ارزشی نم�ي�ت�وان�د وج�ود داش�ت�ه

درواقع ھيچ پديده ای قابل ارزش گزاری نيست و اي�ن م�ع�ي�ارھ�ای . باشد

نبايد فرام�وش ک�رد ک�ه ت�م�ام�ی . را می آفريند" ارزش"انسانی است كه

اين اختراعات و اکتشافات محصول تخيل و فکر انس�ان ب�وده و ھ�م�گ�ی

ناشی از احساس نيازآدمی و تKش برای پاسخگويی به آن ن�ي�ازھ�ا ب�وده

�ت��دن در . اس��رق ش��ای غ��ن��ع��ه م��ن ب��ت��ف��ان گ��ان انس��ن انس��ه اي��ت��ب�ال

نيست،ھرچند كه ھيچ منعي ھم در تعلق ويا عدم تعلق ب�ه اي�ن "اومانيسم"

ھدف از به ميان كشيدن اين عن�وان پ�رھ�ي�ز . شيوه نگرش متصور نيست

و اس�ت�ن�ت�اج�ی "ت�ف�ري�ط"و"اف�راط"از دو برداشت و قرائت انحرافي يعني

در استدcل�ی واق�ع�ب�ي�ن�ان�ه . واقعی از مقوله ای كامK عينی و واقعی است

را ازكره زمين بر داريم، خود به خ�ود ھ�ر گ�ون�ه " انسان"اگر ما بياييم

است زيرا ھيچ موجود ديگری قادر به بھا دادن ب�ه "ارزش"ارزشی فاقد

انسان خال�ق "ھيچ مقوله و پديده فيزيكی و متافيزيكی نيست و کوتاه سخن

".ھر ارزشی است

در اين ميان بدون شك يكی از اختراعات انسان كه در زمينه ارتباط

گيری ، شناخت و پيوند اختراع كرده و عليرغم اھميتش، اين اختراع تا

عليرغم شموليت جھانی، ضرورت غير . حد زيادی مھجور مانده است

قابل انکار، کم ھزينه بودن، بدون محدوديت سنی، نژادی، فکری،

اعتقادی و جغرافيايی در استفاده از اين ابزار ارزشمند، بھای در خور

بلة زبان، ھمين ! است؟" زبان"و شايسته ای به آن داده نميشود كه آن ھم

در اين باره نمونه . عضو نرم منعطف ھمه كارة بدن تك تك ما انسانھا

بيشمار است اما به يك استدcل ساده و ملموس در دوران معاصربسنده

در کدامين جنگ و کشمکش، گذشته ازقربانی نمودن مجموعه .ميكنيم

ای وسيع از نيروھای انسانی، ھدر دادن امکانات تسليحاتی، تدارکاتی،

ابنيه و منايع مختلف، تخريب شھرھا، آوارگی ميليونی مردم، تحميل

انواع مصائب بر جنگ زدگانی که خود ھيچ نقشی در شروع جنگ

نداشته اند و آسيب ھای اجتماعی، روانی، فيزيکی و غيره ناشی از

جنگ، بطور مزمن و حتی در دراز مدت، کدام يک از اينھا در ميادين

جنگ حل و فصل شده اند؟ در طول تاريخ مکتوب به چه نمونه ای بر

ميخوريم؟ در دوران معاصر، جنگ جھانی اول و دوم ، گذشته از

شکست بانيان جنگ، نھايتا ميدان نبرد مگر پشت ميز مذاکره نبود؟

جنگ بالکان، جنگ ھشت ساله ايران و عراق، جنگ ھفتاد ساله اعراب

آيا دست آورد پنجاه سال جنگ قابل قياس با آن چند دور . و اسرائيل

نشست و مذاکره است؟د در برخی موارد کسی منکر نقش جنگ به

عنوان اھرم فشار و يا مقاومت و ابزاري دفاعي برای به پای ميز

مذاکره کشانيدن يکی از

ك�ه “ احمد ب�اب”زنداني سياسي و فعال مدني پن�ج م�اه پ�ي�ش در ش�ھ�ر م�ري�وان ت�وس�ط اداره �ده و در ��ت ش��ازداش��ر ب��ھ��ن ش��ات اي��Kع�اط

بازداشتگاھ�ھ�اي اط�Kع�ات س�ن�ن�دج و م�ري�وان تحت وحشيانه ترين ش�ك�ن�ج�ه ھ�ا ي روح�ي و جسمي قرار گرفت�ه ب�ود و در اي�ن م�دت دچ�ار

. انواع بيماريھاي جسمي و روان�ي ش�ده اس�تفشار بر اين نامبرده ب�ه ح�دي ب�وده ك�ه در اي�ن

.مدت با كاھش وزن شديد روبرو شده است

اين فعال مدني بعد از پنج ماه ، چ�ن�د روز پ�ي�ش در . به زندان عمومي مريوان منتقل شده اس�ت

ضمن خانواده وي از سوي ن�ي�روھ�اي ام�ن�ي�ت�ي .رژيم شديدا تحت فشار ھستند

cزم به توضيح است كه فرد مذكور م�ت�ھ�م ب�ه �ف ��ال��خ��رد م��زاب ك��ي از اح��ك��ا ي��اري ب��ك��م�ھ

.جمھوري اسKمي شده است

زنداني سياسي به زندان مريوان “ احمد باب” انتقال

�سان ����دام اح����ل روز از اع����ت چھ����د ازگذش���بع

�م ��ان، رژي��ران"فتاحي��Kمي اي��وري اس�در " جمھ

ادامه جنايات و ت�اوان بي�شمار خ�ود علي�ه م�ردم

مبارز و ھوشيار كردستان، درزندان خوي يك�ي

ديگر از جوانان اين مل�ت ح�ق طل�ب وس�تم دي�ده

در طول تاريخ را ب�ه ج�رم مب�ارزه ب�راي ك�سب

ف�صيح . حقوق پايمال ش�ده اش را ب�ه قت�ل رس�اند

�م ��اير ھ��ون س��ه ھمچ��ردي ك��وان كـ��مني ج�ياسميھنان خود ب�ه بھان�ه ھ�اي واھ�ي ھم�راه ب�ا پ�در

عليرغ�م . پيرش بازداش�ت و روان�ه زن�دان ش�دند

�دون و ��وانين م��امي ق��Kف تم��ر خ��اري و ب�بيم

�ير و ���در پ���دام و پ���روز، اع���اي ام���ارف دني��متع

.رنجورش به زندان محكوم شد

�اي ��������ه در روزھ��������ست ك��������ن در حالي�������اي

اخيربيدادگاھھاي رژيم، ب�ا ص�دور احك�ام اع�دام

در شھرھاي مختلف كردستان ب�راي چن�د ج�وان

�ه ���تان را ب���دامھا در كردس���رد آماراع���ر كـ��ديگنوزده نفر رساند وبايد خاطرنشان ساخت كه ھ�م

�ران ���ر اي���ك در سرتاس���ي ٣٧اين���داني سياس�� زن

١٩محكوم به اعدام وجود دارند كه از اين آمار

اخيرا دوزنداني محك�وم . نفر از آنھا كـرد ھستند

�اي ��ه نامھ��دام ب��ه اع��ب "ب��سنپورو حبي��دنان ح�ع

�ه ��نندج، ب��زي س��دان مرك��م در زن��ي را ھ�لطيف

انتق�ال زن�دانيان . سلول انفرادي منتق�ل نم�وده ان�د

محكوم به اعدام در زندانھاي جمھوري اس�Kمي

�م ��راي حك��راي اج��وc ب��رادي معم��لول انف��ه س�ب

�يرد��ورت ميگ��م . ص��ه ھ��ست ك��ه يادآوري�cزم ب

�ان ���ت دژخيم���رگ بدس���س م���ايه نح���ون س��اكن

�م��ران"رژي��Kمي اي��وري اس��ن "جمھ��ر اي��ر س�ب

�د���نگيني ميكن���د س���دانيان در بن���يركو -١: زن��ش

-٤زين�ب جKلي�ان -٣ع�دنان ح�سنپور -٢معارفي

�انگر���دريان -٥فرزادكم����ي حي����ب هللا -٦عل��حبي

رس�تم -٩رش�يد آخكن�د -٨فرھاد وكيل�ي -٧لطيفي

�ا����ي -١٠اركي����م ھوي����يرين عل����سين -١١ش���ح

�ضري���ي -١٢خ���ن آگوش���د امي���د -١٣محم��احم

�د�������سيني -١٤فوcدون�������امي ح�������ال -١٥س������جم

�دي������ليمي -١٦محم������صطفي س������سن -١٧م�����ح

.ايرج محمدي -١٩انور رستمي -١٨تابعي

�رد ��دام كـ��ه اع��وم ب��دانيان محك��ار زن��د از آم�بعالبت�ه باي�د اي�ن را . بلوچھا دومي�ن آم�ار را دارن�د

ھم اضافه نمود كه با اعتراضات چند ماھه اخير

�Kمي از ���م اس���راس رژي���ات و ھ���د از انتخاب��بع

�ران ودر ���ر اي���ه سرتاس���ات ب���سترش اعتراض��گ

جھت مھار بح�ران دامنگ�ير اي�ن

رژيم ، دادگاھھاي چند دقيقه اي

سرعت گرفتن ماشين كشتار رژيم اسالمي در كردستان

برنامه سياسي كومه له زحمتكشان

كردستان

)كنگره رفرم(مصوب كنگره دوازدهم

2008ژوئن -1387تيرماه

)1(

اساسنامه كومه له زحمتكشان

كردستان

)كنگره رفرم(مصوب كنگره دوازدهم

2008ژوئن -1387تيرماه

)1(

اطالعيه كومه له در مورد

“علي سرمدي“بازداشت

جاسوس جمهوري اسالمي

بيش از يکسال پيش، يکی از فعا�ن مدنی به نام علی سرمدی که توسط مأموران جمھوری اس#می در تھران تحت تعقيب بود از ما طلب

دوستانی ھم از . ياری نموداپوزيسيون وی را تأييد نمودند، و در نتيجه با ھمياری ما از ايران خارج شد و امنيت و گذران ايشان

. توسط کومه له تأمين گرديد آقای سرمدی به گفته خود در

اين مدت بارھا از سوی اط#عات تھديد شده و در اثر ارعاب مأموران مخفی اط#عات در کردستان عراق، به برقراری تماس و ارتباط حضوری با آنھا تن می

او در تماسھايش آن اندازه . دھد

اط#عاتی را که خود بدان دست يافته است در اختيارشان می

گذارد و قول برخی ھمکاری ھا به او در م#قات ھای . آنان می دھد

اخيرش با مأموران اط#عات، تحت نظر ما بود تا اينکه با کسب مدارک �زم اقدام به بازداشت وی نموديم و خود ايشان به اين ارتباطات

. معترف بوده است �زم است يادآور شويم که در اين

يکسال و در ماھھای اخير کسانی از روزنامه نگاران و فعا�ن مدنی غير کرد به مقرات کومه له پناه . آورده و توسط ما حمايت شده اند

ھمه آنھا خاطره خوبی از خود به جا گذاشته و عامل تحکيم دوستی مبارزين کومه له با ديگر رزمندگان

وجود . در سراسر ايران بوده انداين ارتباط و پشتيبانی از فعا�ن مدنی و معترض به ديکتاتوری و

خواھان دمکراسی، نشانه رشد پيوند مبارزاتی ھمه مردم و ملتھا

مورد علی سرمدی . در ايران استنه تنھا به سياست ما برای دفاع از فعا�ن مدنی لطمه ای وارد نميسازد، بلکه از نظر ما خود علی سرمدی نيز قربانی سيستم پليسی و امنيتی اين رژيم ديکتاتوری مذھبی

منبعد نيز ما حمايت خود از . استمبارزين و فعا�ن داخل را گسترش می دھيم و تحکيم ارتباط آنان با جنبش و مبارزه مردم کردستان و بالعکس را وظيفه خود ميدانيم و

.به آن ارج مينھيم دبيرخانه ی کميته ی مرکزی

کومه له زحمتکشان کردستان

حكومت اسالمي حكم سنگسار

يك زن و مرد را صادر كرد

حکـومـت جـنـایـتـکـار جمـھـوری اسـ�مـی حکم سـنـگـسـار دو شــھــرونــد دراســتــان آذربایـجـان غـربـی را

. صادر کرد

به گزارش مـجـمـوعـه فعا/ن حقوق بشر در

ــه ــب ــران، شــع ١٢ایدادگاه تـجـدیـد نـظـر ــجــان ــای ــان آذرب اســتغربی حکم سنگسـار بـرای دو مـتـھــم بــه زنای محصنه را تائـيـد

. کرده است

و " ولی جانفشـانـی"ــده ــرون ــھــم زن پ مــت

) بدون اع�م ھـويـت(پــيــش تــر از ســوی دادســرای عــمــومــی شھر اروميه به اتھـام زنــای مــحــصــنــه بــه سنـگـسـار مـحـکـوم شده بودنـد کـه ایـن

حــکــم چــھــارشــنــبــه ھفته گذشـتـه مـورخ

دیماه در شـعـبـه ١٦ دادگاه تجدید نظـر ١٢

ھم . استان تائيد شداکنون ھر دو متھم در زندان مرکزی ارومـيـه

. به سر می برند

/زم بــه ذکــر اســت ع�وه بر پروسه مبھم قضایی این حـکـم در حالی صادر می شود که متھمان فاقد وکيل

ـــی ـــدان ـــک زن زن یسـيـاسـی از سـوی دادگاه انقـ�ب شـھـر تھران به اتھام محاربه به تحمل حـبـس ابـد

. محکوم شد

بــه گـــزارش واحـــد انــدیشــه و بــيــان مــجــمــوعــه فــعــا/ن حقوق بشر در ایـران، دادگاه انقـ�ب شـھـر تھران روز یـکـشـنـبـه

دیـــمـــاه ٢٠مـــورخ شيرین علـم ھـویـی

یـک ) روناھی روکـان(زن متھم به محاربه را به حبس ابد محـکـوم

این شھروند کرد . کرداھل ماکو به مـحـاربـه از طریق عضـویـت در ـــزاب ـــی از اح ـــک ی

ــوزیســيــون كــر و د اپاقدام نظامی مـتـھـم شده بود و در ھمـيـن

خـردادمـاه ٨رابطه از در بازداشت ٨٧سال

ــرد ــه ســر مــی ب . بدادگاه این شـھـرونـد کرد در اواسط مھرماه سال جاری در شعبـه

ــقــ�ب ١٥ ــاه ان دادگ دیماه این ٢٠برگزار و

حکم در محل دادگـاه انــقــ�ب بــه ایشــان

. اب�غ شد

صدور حکم حبس ابد برای يک زن زندانی سياسی

ســــــــــــــــــــــرعت

ي ...گرفتن صـدور احكاـم

ســــــنگين بــــــراي ناراضــــــيان

ــم بازداشـــت شـــده در روز دـھ

ازي محرم، ه ـس در صدد زميـن

بــراي راه انــدازي كــشتارھاي

ام ه اتـھ دانيان ـب دسته جمعي زـن

ــستند ــه ـھ در صـــورت . محارـب

اھمـــال ســـازمانھا و مجـــامع و

نــــيز افكــــار جامعــــه جھــــاني،

جمھــوري اســKمي در اجــراي

ــصور ــود ـق ــد ـخ ــت پلـي ــن نـي اـي

. نخواھد كرد

ادامه سرمقاله

رم وان اـھ ـن ه ـع د ـب طرفين نيست آما ھمانگونه که گفته ـش

ده و ـن ـن م ـک ـت زاری ـخ وان اـب فشاری مطرح است نه به عـن

د، اـن خود اين گذينه که بايد با جنگ طرفی را پای ميز نـش

ل اـب ـق ان طـرف ـم ناشی از عدم درک و حالی شدن از زـب

ای ت ـھ ـئ ـي م ـھ استچه بسا که انسانھا و يا بھتر است بگوئـي

ش ـق حاکمه، دول و قدرتھا با واقع بينی و اندکی درايت، ـن

ه . تعيين کننده ای در ممانعت از بروز جنگھا دارند ـت گذـش

ت ـل ه ـغ ه ـب ا ـک ورـھ ی دول و کـش از موضوع منافع برـخ

ه منافع خود را در جنگ ميبينند و در اين زمينه نيز چه ـب

عنوان غالب و چه به عنوان مغلوب عاقبت کارناگزير به

د . تن دادن به مذاکره و گفتگو ميشوند اـي ع ـب ی در واـق يعـن

ده و ازـن ی ـس وـگ اـل گفت که زبان و به کار گيری آن در دـي

دام ،امروزين، درقياس با سKحھای کشتار ـھ تخريب و اـن

وده و وردار ـب رـخ ری ـب ـت ـش ـي طبيعتا ازکارايی به مراتب ـب

د . تعيين کننده است ـن ازـم ـي وده و ـن ـم ات ـن ـب اين را تاريخ اـث

ت ـس ـي م ـن ده ـھ ـن ـن در . واکاوی و بررسی زمانبر و کسل ـک

ر ي، اـگ Kـم وري اـس ـھ ـم م ـج طـه رژـي ھمين ايران زير سـل

ه، ـج ـن ـك دان، ـش ه زـن ش ـب داـي ـي دو ـپ ان ـب ـم رژيم حاكم از ـھ

اعدام، ترور و خKصه به انواع و اقسام سKح و خشونت

و "ديالوگ"و بگير و ببند متوسل نميشد و از در ـگ ـت ـف و ـگ

ي ار ـم ـت رـف وارد ميشد، آيا در بحران خود ساخته امروزـگ

وري و ـھ ـم آمد؟ اگر با متحدين قبل از انتخابات رياست ـج

ه درت ـب ب ـق ام تصـاـح ـھ ات در ـس منتقدين بعد از انتخاـب

ل اـب ـق روز در ـم د، اـم دـن ي آـم دان ـم ـي ه ـم گونه اي ديگر ـب

د جنبش اعتراضي مردم اين گونه زبون ميشدند؟ البته نباـي

ر ا ـھ ي اي ـب اـس ـي م ـس ـت ـس فراموش كرد كه ھر رژيم و سـي

ه ابزاري كه به قدرت ميرسد، با ھمان ابزار ھم ناگزير ـب

ت درت اـس ويــض ـق ـف طــه بــا . ـت وق در راـب ورھــاي ـف اكـــت ـف

ات و . قدرتھاي حاكمه مصداق پيدا ميكند اـن اما مقوله جرـي

ت راـئ جنبشھاي رھايي بخش، مختصات خود را دارد و ـق

ا ـھ ـي ژـگ ويژه خود را ميطلبد و از اين بحث بنا بر ھمان وـي

د از . بايد مستثنا باشد ـع ان، ـب ـت ردـس به عنوان نمونه در ـك

م ۵٧قيام دي رژـي ـي و تحميل سلطه ارتجاع بر ايران ، ـع

ود ون ـب م .اسKمي براي ملت ما بمب و آتش و ـخ رـغ ـي ـل ـع

ردم و تمامي وحشيگريھا و جنايات جمھوري اسKمي، ـم

اي ـھ ـت واـس ه ـخ ـب احزاب كردستان دمي ازتKش براي مطاـل

ه اـن وـي بر حق خود، با توسل به تمامي راھھاي مسالمت ـج

اي . فارغ نشدند ـھ داـن ي وـج اـم ـم ي ـت واـھ در مقابل، بنابر ـگ

ود؟ زي ـب بيدارجواب دشمن به اين مردم حق طلب چه چـي

راي ي ـب ـث ـح رـب ـگ ار دـي ـم ـش ـي بنا براين مKحظات و دcيل ـب

ار " ديالوگ" ـش ـت دف از اـن وگ"با دشمن نداريم، ـھ اـل " دـي

ر امكان سازي براي گشايش دريچه اي است كه ما و ساـي

وي درك ا را بـس ـھ ن آـن ـي ـت ملتھاي ايران و نمايندگان راـس

ا ر ـب ـگ دـي متقابل سوق دھد و كانالي باشد براي فھميدن ھـم

ي به رسميت شناختن و احترام به تمامي تفاوتھا و ويژه ـگ

ن ـت راي زيـس ھايشان كه اين تنھا گذينه مناسب و شايسته ـب

. است

ان ـي داـن ای زـن تعدادی از خانواده ـھ

ی را اـي ت ـھ محکوم به اعدام نشـس

موضوع مخالفت با حکم اعYدام با

و درخواست آزادی فرزندان خYود

. آغاز کرده اند

بــه گــزارش : خــبــرگــزاری ھــرانــا

اcن ـع ه ـف وـع ـم کميته کردستان مـج

حــقــوق بشــر در ايــران، تــنــی از

رد خانواده ھای زندانيان سياسی ـک

مــحــکــوم بــه اعــدام در حــرکــتــی

ت ـس زاری نـش رـگ ا ـب غيرسياسی ـب

م ـک ردن ـح وم ـک ـک ھايی ضمن مـح

اعــدام در تــمــامــيــت آن، بــه بــيــان

مــوارد حــقــوقــی نــقــض شــده در

ھــايــتــا ود و ـن رزنــدان ـخ رونــده ـف ـپ

د ـن ـت رداـخ . درخواست آزادی آنان ـپ

ه ا ـب ت ـھ ـس ن نـش خانواده ھا در اـي

نــاعــادcنــه بــودن و غــيــرحــقــوقــی

م ـک بودن روند منتھی به صدور ـح

اره ود اـش دان ـخ رزـن اعدام برای ـف

دام داوم اـع ن از ـت کردند و ھمچنـي

ه ان ـک ـت زندانيان سياسی در کردـس

ه ـت ـف با اعدام دو زندانی در طـی ـھ

دی دـي ل ـج راـح ر وارد ـم ـي ھای اـخ

.شده است ابراز نگرانی کردند

ورخ ت ـم ٢٣جلسه اول اين نشـس

ه ـس ـل اران و ـج ديماه در شھر کامـي

٢٤دوم آن روز گــذشــتــه مــورخ

د . ديماه در شھر سنندج برگزار ـش

ل فضـای ـي در اين نشست که به دـل

ر ـم ـت د مـس دـي ـھ امنيتی کردستان و ـت

خــانــواده ھــا بــه صــورت غــيــر

واده اـن عمومی و فقط با حضور ـخ

ود، ده ـب زار ـش رـگ ھای زندانيان ـب

مــادران و بســتـــگــان بــا آوردن

تصاوير فرزندان محکوم به اعدام

.خود ياد آنان را گرامی داشتند

خــانــواده ھــای مــورد اشــاره در

اقــدامــی نــمــاديــن بــا اســتــفــاده از

دام تصاوير زندانيان محکوم به اـع

ن ـي ـن ـچ ـم ور و ـھ در ساير نقاط کـش

ع اـي تصاويری از جان باختگان وـق

اد ـح ی و اـت اخير به اعKم ھمبستـگ

ان ـي داـن ای زـن واده ـھ اـن ر ـخ اـي با ـس

ســيــاســی مــحــکــوم بــه اعــدام و

ع اـي ان وـق ـگ ـت اـخ ان ـب طـور ـج ـن ھمـي

.اخير پرداختند

دام ه اـع مادران زندانيان محکوم ـب

Kم ن اـع ـست ضــم حاضر در نـش

رش ـت داوم و گـس تصميم خود بر ـت

ی ادـگ Kم آـم ود از اـع فعاليتھای ـخ

ت ـھ ران ـج ـھ ه ـت خود برای سفر ـب

ود و پيگيری وضعيت فرزندان ـخ

ھــمــبــســتــگــی بــا ســايــر زنــدانــيــان

ان ن زـم ـي محکوم به اعدام در اوـل

.ممکن سخن گفتند

ادران و ت دوم، ـم ـس در پايان نـش

خــانــواده ھــای مــورد اشــاره بــا

عــزيــمــت بــه بــھــشــت مــحــمــديــه

در مــراســم ) گــورســتــان ســنــنــدج(

ســالــگــرد ابــراھــيــم لــطــف الــھــی

ــه در ( ـــت ــاـخ ــان ـب ــوی ـج ـــج دانـش

) بــازداشــتــگــاه اطــKعــات ســنــنــدج

.شرکت کردند

cزم بــه يــادآوری اســت در حــال

حــاضــر بــيــش از چــھــل زنــدانــی

ســيــاســی مــحــکــوم بــه اعــدام در

ســراســر کشــور وجــود دارد کــه

رار ٣٧اسامی ه ـق ان ـب ن از آـن ـت

:ذيل است

وب پــرکــار، - لــی صـارمــی، اـي ـع

ی ـل درضـا ـع ـم ـح ی، ـم ـم رـي احمد ـک

زمانی، ناصر عبدالحسينی، رضـا

ـــــی ـــــان خـــــادمـــــی، آرش رحـــــم

د اـب ی، ـع اروـئ ان ـن ـم پور،عبدالرـح

ی، ـگ د رـي ـي ـم ـح داـل گھرام زھی، عـب

عــبــدالــجــلــيــل ريــگــی، نــاصــر شــه

بــخــش، مــحــمــود ريــگــی، عــلــی

رادی د ـف ساعدی، وليد نيسی، ماـح

پور، دعير مھاوی، ماھر مھاوی،

ور، ه ـپ ـت ـف ف ـل وـس احمد ساعدی، ـي

ی، زينب جKليان، حبيب هللا ـف طــي ـل

ی، ـل ـي اد وـک رـھ ی، ـف ارـف شيرکو مـع

ان، درـي ـي ی ـح ـل ر، ـع ـگ فرزاد کماـن

دی، ـن ـک د آـخ ـي حسين خضری، رـش

وcد د ـپ ـم ی، اـح وـش محمد امين آـگ

د ـي ی، ـس ـن ـي ی حـس اـم خانی، سيد ـس

جــمــال مــحــمــدی، رســتــم ارکــيــا،

ی، ـم ـت ور رـس ی، اـن مصطفی سليـم

تابعی و ايرج محمدی حسن

نشست خانواده ھای زندانيان محکوم به اعدام در سنندج

جاسوس جمهوري “ علي سرمدي”اطالعيه كومه له در مورد

�اره��������Kع : اش��������ه اط�������ب�دگان �����������������������������������������خوانن

ميرس�انيم " دي�الوگ"گرامي�ن ��تر اي��ه در تي��ه ك�ھمانگون�ده ����اره ش����يز اش����ب ن���مطل�م ����ره دوازدھ����ت، كنگ���اس�شان ������ه زحمتك������ه ل�����كوم�ه������وم ب������تان موس�����كردس

�رم( ��ره رف��اه ) كنگ�در تيرم�د١٣٨٧���زار ش���ر گ��در . ب

�ي ��ه سياس��ره برنام��ن كنگ�اي�ن ���نامه اي���ن اساس��و ھمچني�صويب �������ه ت�������زب ب������ح�ه ��يد و نظرب��دگان رس�نماين�وعات ���������ت موض��������اھميمطروحه، چه در اساسنامه �ز ����ه و ني����ه در برنام��و چ

�شريه���شار ن���الوگ"انت��، "دي�ن ��ه از اولي��ديم ك��ر آن ش�ب�اي ��صوبه ھ��شر م��ماره ن�ش

. كنگره را آغاز نمائيم

"ديالوگ"

مبانی و : بخش اولمحورھای اصلی خط و سياست ھای کومه له

کومه له و مسئله -١ ملی در کردستان

در باره مسئله کرد در ديگر بخشھای =

کردستان

کومه له و احزاب کردستانی=

در باره ملل ساکن ايران=

در باره ترفند تجزيه طلبی در ايران و =

مساله تماميت ارضی

کومه له و مسئله - ٢ فدراليسم

آلترناتيو حکومتی در ايران و =

کردستان

کومه له و جنبش کارگری -٣ و جنبشھای اجتماعی

سياست ما در قبال مبارزات کارگری =

کردستان

کومه له و جنبش زنان =

کومه له و استرات2ژی - ۴سوسياليست2ی و گس2ت2رش

سوسياليسم د(دمکراسی

)موکراتيک

پلوراليسم سوسياليستی =

در صحنه سياسی ايران =

جنبش کارگری =ديدگاه کومه : بخش دوم

له در قبال مھم ترين مسائل سياسی و اجتماعی

در باره ارزش ھا و مبانی نظام =

دمکراتيک

در باره بيانيه حقوق بشر=

در باره رژيم جمھوری اس:می=

له و مسئله مذھب-کومه=

در باره اعتياد و مواد مخدر=

در مخالفت با جنگ و س:ح کشتار =

جمعی

در باره حقوق و کار کودکان و مسئله =

کودکان خيابانی

تحصيل و آموزش اجباری و رايگان=

در باره تامين اجتماعی سالخوردگان=

.....و

در ضرورت لغو حکم اعدام=

در مخالفت با مجازات در م: عام=

در باره منابع طبيعی، محيط زيست و =

آثار باستانی کردستان

پيشگفتار

ی گذشته و تحو�ت چند دھه

تغييرات اساسی در ساختار سياسی،

اجتماعی و اقتصادی، دگرگونيھای

چشمگيری در ھمه ی عرصه ھای زندگی

کومه له . مردم کردستان پديد آورده است

که بيش از سی سال است در ابعاد

اجتماعی و سياسی کردستان ايفای نقش

می كند، عليرغم افت و خيزھای

تشکي8تی و سياسی، ھمواره مدافع حق

ملی مردم کردستان و خود بخشی از

مبارزه برای رھايی اين مردم از يوغ ستم

ملی و مدافع پيگير ستمديدگان و

طبقات محروم در جامعه و مروج و مبشر

فرھنگ مترقی و عدالت خواھانه بوده

. است

تح<<<و�ت سياس<<<ی، اقت<<<صادی و گ<<<سترش

شکاف طبقاتی از يکسو و رشد خودآگاھ<ی

ملی در کردستان از سوی ديگر ، ح<ضور

خ<واه و معط<وف -يک جريان چپ، ع<دالت

ی رھ<ايی مل<ی م<ردم کردس<تان و به م<سأله

طبق<<<<ات استثمارش<<<<ده را بي<<<<ش از پي<<<<ش

ام<روزه کردس<<تان . ض<روری س<اخته اس<<ت

بيش از گذشته از يک جامعه ساده و س<نتی

، سازمان يافت<ه -به سوی يک جامعه پيچيده

کردس<<<تان . و م<<<درن ت<<<ر گ<<<ام نھ<<<اده اس<<<ت

اي<<ران بي<<ش از ھ<<ر زم<<انی نيازمن<<د حزب<<ی

سوسياليستی، آزادي خواه و پيکارگر اس<ت

که مبارزات مل<ی و دموکراتي<ک اي<ن مل<ت

.را رھبری و ھدايت کند

جامعه ايران و کردستان در

. آستانه تحو�تي اساسی قرار گرفته اند

جمھوری اس8می در تنگناھای داخلی و

در صورت . بين لمللی گرفتار آمده است

بروز ھر تحول سياسی و

اجتماعی، کردستان بيشترين آمادگی را

دارد تا بپاخيزد و گام بزرگی به سوی

.اش بردارد-آرزوھای ديرينه

خواھی -جنبش ملی و آزادی

کردستان جغرافيای پھناورتری را در

برگرفته است و چنان با زندگی و

ھای وسيع عجين گشته که -آرزوھای توده

حل واقعی و دمکراتيک مساله ملی و

رھايی اين ملت از ستم، زورگويی و

اشغالگری نظامی به امری ھم تاکتيکی و

ھم استراتژيکی منجمله برای يک

. جريان سوسياليستی تبديل شده است

مبارزه برای رھايی ملی و دفاع از حقوق

برابر اين ملت با ساير ملل آزاد

ی عدالت جھان، بخش مھمی از مبارزه

.خواھانه و برابری طلبانه ماست

له با پشتوانه عظيمی که از -كومه

کسب کرده و ۵٧سال ھای پس از بھمن

عليرغم اشتباھات سياسی اش می تواند با

نقد صميمانه و صادقانه گذشته کماکان

نقطه اميد توده ھای وسيع مردم کردستان

باشد و در يک فرصت تاريخی ديگر

مبارزات اين ملت را برای تحقق حقوق

و اقتصادی و سياسی اش سازماندھی

اوضاع متحول کنونی از ما . رھبری کند

از به عنوان کومه له، به عنوان بخشی

جنبش چپ و سوسياليستی در کردستان،

ھای سياسی -طلبد که نه تنھا ديدگاه-می

خود را در شرايط کنونی به

روشنی بيان داريم، بلکه عزم خود را

برای حضور موثر در پيکارھای آتی

.نشان دھيم

مباني و : بخش اول

محورهاي اصلي خط و سياست

هاي كومه له

کومه له و مسئله ملی. ١

کومه له وجود ستم ملی و تداوم آن در کردستان را اساسی ترين چالش اين

ھرچند در آغاز قرن . جامعه می داندبيستم خودآگاھی و ھمبستگی ملی در سطح پايينی قرار داشت، اما با تشکيل

که اساسا )١٣٢۴(جمھوری کردستان متکی به شرايط آن مقطع بين المللی بود، به مبارزات ملی در کردستان ايران جھش

. درخورتوجھی داد

اقدامات دمکراتيک جمھوری کردستان ھم چون نخستين تجربه حاکميت خلق کرد، در شرايط اجتماعی و سياسی

اين . آن ھنگام تحولی شگرف بود ماه دوام آورد، اما ١١جمھوری تنھا

ويژه اثرات آن بر مبارزات ملی و بهبلحاظ غنا بخشيدن به آن و پايه ريزی ارزشھای دمکراتيک در جنبش کردستان و در ديگر بخش ھای آن انکارناپذير

. است

مبارزات ملی در کردستان از به اين سو و با تشکيل کومه ١٣٢٠سال

و ) ک.ی ژ-کومه له(له حيات کردستانسپس تشکيل و تأسيس جمھوری کردستان

و تشکيل ١٣٢۴در مھاباد در سال احزاب سياسی، به صورت مدرن امروزی، جھش درخورتوجھی به خود

شکست جمھوری کردستان و . ديد ٣٠ی سرکوبھای رژيم شاھنشاھی در دھه

ھای - و دستگيری۴٧ -۴۶و سالھای وسيع و مداوم، مانع از آن نشد که خلق

. وسيع تر به ميدان بيايد۵٧کرد در سال

سه دھه حاکميت خونين و سبعانه جمھوری اس8می در کردستان نه تنھا خلق کرد را برای رسيدن به خواست رھايی خود به زانو در نياورده است، بلکه اکنون جغرافيای اين مبارزه در

. ای است تر از ھر دوره-کردستان وسيع-در دھه ھای اخير و عليرغم سرکوب

ھای خونين، لشکرکشی ھای بزرگ، اشغال نظامی کردستان، بمباران و اعدامھای جمعی، کردستان ايران بيش از پيش به سوی خودآگاھی، ھمبستگی و . مبارزات ملی دمکراتيک سوق يافته است

٢٨اگر لشکرکشی جمھوری اس8می در برای اشغال کردستان و ١٣۵٨مرداد

سرکوب ندای آزاديخواھی آن صورت سال خلق کرد ٣٠گرفت، امروز پس از

بيش از گذشته بر دستيابی به آزادی و حق تعيين سرنوشت خويش مصر و مصمم

. است

تر و -امروز ملت کرد ھمبستهمتحدتر است و جغرافيای مبارزه سياسی

گاه چنين وسيع و -در کردستان ھيچمضاف بر آن . گسترده نبوده است

مطالبات ملی و مدنی مردم کردستان، امروز از شفافيت بازھم بيشتری نسبت به

است و سال ھای پيش برخوردار گشتهحتی شاھد تعميق و اعت8ی سطح اين

.ايم مطالبات و خواستھا بوده

کردستان آبستن تغيير و تحو�ت له مبارزه برای رفع -کومه. است پيشگفته

ستم ملی را در شرايط کنونی در صدر اولويت سياست و برنامه ھای خود

توجه به بيداری ملی، . گنجانده استسازماندھی و رھبری اين مبارزات که ھر روزه ھم گسترش می يابد، از وظايف

.اساسی کومه له است

له خود را حزب -کومهستمديدگان، حزب سازمانده مبارزات ملی برای رھايی و حزب اميد و آرزوھای

تعيين -خلق کرد برای دست يابی به حق .داند-سرنوشت خويش می

له با - که کومه۵٧ ھمانند مقطع ابتکارات نوين و انديشه ھای پيشرو انسانی اش نشان داد که می تواند يکی از موثرين حزب سياسی برای رھبری مبارزات ملی دمکراتيک باشد، اکنون به درجات با�تری چنين ضرورتی در

له می طلبد که ھم -کردستان از کومهمبارزات ملی و دمکراتيک را سازماندھی کرده و ھم کماکان مبشر پيشروترين

خواھانه، و عدالت انديشه ھای انسانگرايانه و مدافع ستمديدگان و آزادي خواھانه

.محرومان جامعه باشد

حزب ما تشکيل دولت مستقل کردستان را ھمانند ساير ملل جھان، حق

داند و دمکراتيک و مسلم ملت کرد میبرای حاکميت اين مردم بر سرزمين خود

-در چھارچوب يک نظام فدرال برنامه .نمايد-ريزی کرده و مبارزه می

شعار مبارزاتی کنونی ما در سراسر کردستان، خروج قوای اشغالگر از کردستان است که به عنوان مضمون محوری تمام حرکت ھای اعتراضی طرح

. می گردد

کومه له برای ايجاد جبھه کردستانی متشکل از احزاب و سازمان ھای سياسی موجود در کردستان ت8ش

بنابراين ما از ھم اکنون برای . می کند... ھرگونه ھمكاری دوجانبه، سه جانبه و

و ائت8ف تا تشکيل يک جبھه کردستانی . ھمه گير، اع8م آمادگی می کنيم

ھمچنين ما از فرھنگ سازی برای شناساندن حق برابر خلق کرد با ديگر ملت ھايی که از ستم ملی رنج نمی

.برند، کام8 پشتيبانی می کنيم

�اره������دگان : اش������Kع خوانن������ه اط�����بميرس�انيم ھمانگون�ه " ديالوگ"گرامي

كه در تيتر اين مطلب نيز اش�اره ش�ده �ه ���ه ل���م كوم���ره دوازدھ���ت، كنگ��اس�ه����وم ب����تان موس����شان كردس���زحمتك

ب�ر ١٣٨٧در تيرم�اه ) كنگره رفرم( �د���زار ش���ه . گ���ره برنام���ن كنگ��در اي

�ن ����نامه اي����ن اساس����ي و ھمچني���سياسحزب ب�ه ت�صويب نماين�دگان رس�يد و نظربه اھميت موضوعات مطروح�ه، �ه و ��ه در برنام��نامه و چ��ه در اساس�چ

�شريه��شار ن��يز انت��الوگ"ن��ر آن "دي�، بشديم كه از اولين شماره نشر مصوبه

. ھاي كنگره را آغاز نمائيم

"ديالوگ"

ی اساسنامهی له کومه

زحمتکشان کردستان

فصل اول ـ نام و اهداف

نام: بند يك

�ل����ام کام����ه : ن����ه ل����ی -کوم����ازمان انقKب���سزحمتکشان کردستان ايران بوده است ک�ه در

کوم�ه “ي�ا : کومه ل�ه“ميان مردم کردستان به منبع�د در . معروف شده است” له زحمتکشان

�ام ��می ن��ور رس��ه ط��ا و ب��ه ھ��تار، اعKمي�نوش�تان“���شان کردس���ه زحمتک���ه ل���ورد ” کوم��م

استفاده قرار ميگيرد

اهداف: بند دو

لــه حــزب چــپ و كومــه

سوسياليست مردم كردستان

كومه له نظام سـرمايه . است

داري را نظـامي ناعادالنـه

دانــسته و بــراي اســتقرار

سيستمي مبتني بـر عدالـت

اجتماعي و رفـاه عمومـي

..مبارزه ميكند

کومه له حق تعيين سرنوشت و تشکيل دول�ت �ل ��اير مل��د س��تان را ھمانن��ی کردس��ستقل مل�م�رد ��ت کـ��ک مل��سلم و دمکراتي��ق م��ان، ح�جھ�ر ����ردم ب����ن م����ت اي����رای حاکمي����د و ب���ميدانسرزمين خود برنامه ري�زی ک�رده و مب�ارزه

.مينمايد

ما قاطعانه از حقـوق همـه

مليتها براي زدودن ستم ملي

در ايران، حمايت ميكنيـم و

براي ايجاد امكان همزيستي

برادرانه مليتهاي مختلف، در

شرايط كنوني فدراليـسم را

.اي مناسب ميدانيم گزينه

�شان، ��ارگران، زحمتک��ارزه ک��اد و مب��ا اتح�م�ران را ��روم در اي��شار مح��اير اق��ان و س�زن�ک ��سانی و دمکراتي��ات ان��سب مطالب��رای ک�بخود، برحق مي�دانيم، ل�ذا پ�شتيبانی، تقوي�ت و �ش ��تھا را بخ��ن خواس��رای اي��ارزه ب��م مب�تحکي

.مھمی از وظايف خود ميدانيم

فصل دوم ـ اصول

:تشكيالتي

: ماده دوم

اصل بنيادي سازماني در کومه له، دمکراسی و مشارکت دادن ھمه کادرھا و

اعضا در تعيين و انتخاب ارگانھای مختلف بر اين اساس موازين . ھدايت تشکيKتی است

زير مبناي مناسبات تشكيKتي کومه له قرار :ميگيرد

انتخابي بودن كليه ی ارگانھاي مسئول و -١ھدايت کننده تشکيKتی از پايين تا باc توسط

اعضای آن بخش تشکيKت يا نمايندگان .منتخب اعضا در آن تشکيKت

معين بودن دوره ھاي انتخاب براي ھمه -٢ ..ارگانھای مسئول تشکيKتی

مختار بودن تشكيKتھاي محلي برای - ٣پيشبرد، چگونگی اجرا و به کارگيری

سياسھتای حزب و کميته مرکزی در امور .داخلي و محلي مربوط به حوزه فعاليت خود

محفوظ بودن کامل حقوق اقل�ي�ت س�ي�اس�ی -٤�ل ��ائ��ر در مس��ظ��راز ن��ه اب��ن��ي��ی در زم��زب�حسياسي و عقي�دت�ي، از ج�م�ل�ه در ارگ�ان�ھ�اي تبليغي، در عين حال پايبند بودن کامل اق�ل�ي�ت �رد ��ش�ب��Kت�ي و پ�ي��وازي�ن تش�ك�ي��اي�ت م�ب�ه رعوظايف تشكيKتي؛ اتخاذ ترتيبات�ي ك�ه اق�ل�ي�ت �د، ��ن��وان��ت��م�ی ب��ده رس��Kم ش��ي اع��اس��ي�ھ�اي سمطابق با وزن خود در تشكيKت، در کن�گ�ره ھا، تجمعات حزبي و به اين اعتبار در کميت�ه

.ھا و ارگانھای رھبری نمايندگي شوند

شرايط تشکيل اقليتھای تشکيKتی : ١تبصره به اين ترتيب است که بايد پKتفرم سياسی

خود را در اختيار کميته مرکزی حزب قرار م حزب در اختيار .دھند و از طريق ک

تشکيKت قرار گيرد تا وجود و مشخصات .اين گروه بندی سياسی، رسميت يابد

�روه : ٢تب�صره ��ک گ��نامه ای ي��ميت اساس�رس�رطی ��ه ش��سيون ب��ک فراک��ا ي��ی ي��دی سياس�بن

�داقل ���ه ح���ت ک���ضای ١٠اس���ل اع���د ک�� درص�د و در آن ���داری کنن���شکيKت از آن جانب��ت

.شرکت نمايند

) اقليت سياسی(فراکسيون: ٣تبصره cزم است نظر سياسی و پKتفرم خود

را به طور علنی و در سطح جامعه .اعKم نمايد

يكسان بودن دي�سيپلين حزب�ي ب�راي کلي�ه - ٥ .اعضای کومه له

�صميمات و - ٦���ردن ت���ه راه ب���ذيرش و ب��پ�رد، ���ط ف���شكيKت توس���ع و ت���صوبات جم��م

.پيروی اقليت از اكثريت

�اي - ٧��ر از ارگانھ��ايين ت��اي پ��ت ارگانھ�تبعي�ه ���شكيKت از كميت���ام ت���يروی تم���اcتر و پ��ب

.مركزي

�بري -٨ ���ل رھ���شبرد اص���ودن و پي���بر ب��معت�شترك در ��يري م��صميم گ��ث و ت��ي و بح�جمع

.كميته ھا و مراجع تصميم گيري حزبی

معمول داشتن اصل علني�ت و دي�الوگ ب�ا - ٩جنبش در مسائل نظ�ري و سياس�ي و ن�يز در �ه، ��ه ل��ت کوم��ه سرنوش��وط ب��ه مرب��سائلی ک�م

.مردم و جنبش کردستان است

�ودن ��ابي ب��ل انتخ��ل اص��راي كام�� اج��صره ـ�تبارگان ھاي رھبري و ھدايت کنن�ده ت�شکيKت ـ ھمه ارگانھ�ای رھ�بری کنن�ده ت�شکيKت در

در ش�رايط . سطوح مختلف بايد انتخابی باشند�ران و �����ی اي�����اتوری کنون�����سی و ديکت����پلي�بری �����ای رھ�����اب ارگانھ�����تان، انتخ����کردس�ا ��ی ب��شکيKت مخف��ه در ت��تان و منطق�شھرسمانع واقعی و ضرورت رعايت اص�ل مخف�ی

. کاری روبرو ميشود

�ه ��دگان ھم��ست نماين��ن ني�در اي�ن ش�رايط ممکاعضای شھرستان يا منطقه در يک انتخاب�ات

�د��رکت نماين��ه . آزاد ش��رايط ک��ن ش��ذا در اي�ل�ند��ب باش��د منتخ��ا ميتوانن��وزه ھ��سئولين ح�. م

�ضا ���ب اع���ود منتخ���ه خ���وزه ھاک���يران ح��دب�ه ده را ��ا کميت��ه ي��ه محل��د کميت��ستند، ميتوانن�ھتشکيل دھند و اي�ن کميت�ه ھ�ا ن�يز م�سئولين و

دبيران کميت�ه .دبيران خود را انتخاب مينمايندھای چند محله يا ده، کميت�ه ي�ا ارگ�ان ھداي�ت �ود ���ه وج���ستان را ب���ا دھ���ھر ي���ده آن ش��کنن

.ميآورند

در صورت تغيير در شرايط پليسی و امک�ان �ون ��ودن ھمچ��ابی ب��ل انتخ�انتخاب�ات آزاد، اص�ل ��ی داخ��شکيKت مخف��شکيKتھا در ت��ر ت�ديگ

.کردستان نيز، پيش برده ميشود

فصل سوم ـ ساختار

:تشكيالتي كومه له

:حوزه ها -ماده سوم

پايه ای ترين واحد تشكيKتي كومه له، ح�وزه است كه در مح�ل ك�ار، تح�صيل و زي�ست و ديگر محلھاي اجتماعي مناسب ب�راي فعالي�ت �ضو و ���ه ع���داقل س���ركت ح���ا ش���ه ب���ه ل��كوم

. عضو تشكيل مي شوند٧حداکثر

حوزه ھ�ا اولي�ن ت�شکل و الگ�وی ک�ار حزب�ی براي تماس م�ستقيم و ح�ضور در مي�ان ت�وده ھا و پي�شبرد ك�ار آگ�اه گران�ه در مي�ان م�ردم

�ستند��ا . ھ��وده ھ��ان ت��د در مي��ا موظفن��وزه ھ�حفعاليت كرده و نفود مادی و معنوی كوم�ه ل�ه �د، ���سترش دھن���ت خودگ���ه فعالي��را در حيط

.برنامه و سياست ھاي كومه له را تبليغ كنند

�اي ��ه ھ��ر كميت��ت نظ��وان تح��ي ت�� م��صره ـ�تب�راي ��ژه ب��اي وي��روه ھ��افوق، گ��شکيKتی م�تفعاليت ھا و ماموريت ھ�اي م�وردي ي�ا دوره اي تشكيل داد و يا در ميان ح�وزه ھ�ا، ح�وزه

.خاصي را به اين امور گمارد

:ماده چهارم ـ كميته ها

�ي - ١���شكيKت محل���ر ت���ان ھ���اcترين ارگ��ب�ت��شكيKت اس��ه ی آن ت��سئول . كميت��ه م�كميت

ھدايت تشكيKت تابع بر اس�اس سياس�ت ھ�ا و مصوبات كومه ل�ه و نيازمن�دي ھ�اي مب�ارزه

.تشكيKتي و توده ای در محل خويش است

ھر كميته از ميان اعضاي خود يك نفر - ٢

. را به عنوان مسئول يا دبير انتخ�اب م�ي كن�ددبير، رابط كميته با كميت�ه ی م�افوق اس�ت و �ر ���ارت ب���ردن و نظ���گ ك���سئوليت ھماھن��م�ارج ���ه را در خ���ضاي كميت��اي اع���ت ھ�فعالي

دبير فعاليت ھ�اي . جلسه کميته، به عھده دارد�زارش ��افوق گ��ي م��ه كميتھ��ا ب��ه را منظم�كميت

.ميدھد

شيوه ك�ار در درون كميت�ه ھ�ا مبت�ني ب�ر - ٣�ن ��ي و در عي��يري جمع��صميم گ��ي و ت�بررس�پاری و ���ار و كارس���سيم ك���ا تق���وام ب���ال ت��ح

�ت���ردي اس���ای ف���يري در . کنترلھ���صميم گ��تكميته ھا براساس اكثريت مطلق آرا ص�ورت

ھر كميت�ه در براب�ر ارگ�ان م�افوق . مي گيرد .داري مسئوليت جمعي است

ماده پنجم ـ تشكيالت

: هاي محلي

تشكيKت ھاي محلي كومه له، ب�ر ح�سب - ١: محل از پايين به باc، در شھرھا عبارتن�د از

�ه، ����شکيKت محل����ار، ت����ل ك����شكيKت مح���تتشکيKتھای محلی در مناطق . تشكيKت شھر

، )روس�تا( ت�شكيKت ده: روستايی عبارتند ازمجموع�ه ھ�ر دو در ش�ھر و . تشكيKت بخش

در مناطق روستايی، تشکيKت شھرس�تان را .تشکيل ميدھند

�يله - ٢��ه وس��ا ب��شكيKت ھ��ن ت�ھ�ر ك�دام از ايكميته ی آن ت�شكيKت ھ�دايت و رھ�بري م�ي

.شود

کنفرانس تشكيKت شھرستان، ب�ا انتخ�اب - ٣�شکيل و ���ه ت���اي تابع���شكيKت ھ���دگان ت��نماين

کنفرانس سياس�ت ھ�ا و نق�شه . برگزار ميشودعمل فعاليت تشکيKت شھرس�تان خ�ود را در �اي ����ت ھ����ا و اولوي����ت ھ����ارچوب سياس���چھ�تن ���ر داش���ا در نظ���ه و ب���ه ل���ي كوم��عموممقتضيات و نيازھاي فعاليت محلي بررسي و تصويب نموده و كميته شھرس�تان را انتخ�اب

.مي کند

�صره ���ارج ١تب���ه در خ���ه ل���شكيKت كوم��� ت��ـكشور يكي از تشكيKت ھاي اصلی كوم�ه ل�ه �ودن و ����ابی ب�����وارد انتخ����ه در م�����ت ك���اس�ول و ������ان اص������ی، ھم������ی درون�����دمکراسپرنسيپھای مندرج در اساسنامه در آن ب�ه راه

�شود���رده مي���ه . ب���ه ب���ا توج���شکيKت ب���ن ت��ايمحيطي كه در آن فعاليت م�ي كن�د و وظائ�ف �ار و ��وه ی ك��ده دارد، نح��ه عھ��ه ب��ي ك�خاصضوابط آن در ھمه موارد، ھم�انی ني�ست ک�ه

ل�ذا .. در مورد تشکيKت داخل تعريف ميشودوظايف مشخصتر آن در آييننامه ای جداگان�ه که ھم�ان مب�انی ت�شکيKتی اساس�نامه ای باي�د بر آن ناظر باشد، توسط کميته مرکزی تدقيق

اي�ن ت�شکيKت ب�ر مبن�ای کميت�ه ھ�ای . مي�شود�ل ��د و اص��ازمان ميياب��شوری س��ھری و ک�ش

�شود��رده مي��ه راه ب��ودن در آن ب��ابی ب�. انتخ�ل ���د حداق���ره باي���له دو کنگ���ن در فاص��ھمچني�ضای ���دگان اع���ط نماين���ارکنفرانس توس��دوب

کنفرانس خ�ارج . تشکيKتھا برگزار شده باشد�ت ��وه فعالي��شکيKتی و نح��تھای ت��شور سياس�کما در اين ت�شکيKت را م�ورد بررس�ی ق�رار �رخط ���يرد و س���ايج cزم را ميگ���د و نت��ميدھ

.نحوه فعاليت آتی را تعيين مينمايد

ـ تشكيKت مسلح و نيروي پيشمرگ ٢تبصره كومه له، داري وظائف و كاركردھاي خاص خود مي باشد که شيوه ك�ار و ض�وابط آن در آئين نامه ي نيروي پيشمرگ كوم�ه ل�ه تعيي�ن

.شود-مي

:ماده ششم

كميته مركزي كومه ل�ه نم�ي توان�د تق�سيمات �ن ��ه در اي��ز آن چ��ه ج��ري، ب��ازماني ديگ�س�را ��ه اج��ت را، ب��ده اس��ني ش��ش بي��نامه پي�اساس

�زوم . درآورد����ورت ل����د در ص����ا ميتوان���امارگانھای ستادی و غير س�تونی ض�روری را برای اج�رای ام�ور محول�ه و ي�ا پ�روژه ھ�ای

ام�ا اي�ن ارگانھ�ا در ھي�چ . معي�ن، ايج�اد نماي�د�ا ��ارات ارگانھ��ايف و اختي��د وظ��رايطی نباي�ش�نامه ای و ����شکيKتی اساس����ای ت����ه ھ���وکميت

.منتخب را محدود نمايند

:فصل چهارم ـ كنگره

: ماده هفتم

باcترين ارگان كومه له، كنگره است كه باي�د ھر سه سال يك بار تشکيل شود و ت�صميمات

�ت��را اس��شكيKت cزم اcج��ام ت��راي تم�. آن ب�ط ��نامه توس��رر در اساس��د مق��ره در موع�کنگ

.کميته مرکزی فراخوان داده ميشود

کميته مرکزی بايد حداقل شش ماه : ١تبصره �ره��زاری کنگ��ل از برگ��ضای « قب��ان اع�از مي

خود، کميسيونی برای تدارک کنگره سازمان �د����ا . دھ�����ت ت����ف اس����سيون موظ�����ن کمي���اي

کميسيونھای معينی از مي�ان خ�ود، کادرھ�ا و �سات ��تور جل�ت�شکيKت، ب�رای ھرک�دام از دسپيشنھادی کنگره، ب�ه کميت�ه مرک�زی پي�شنھاد �ه ���ا را ب���ار آنھ���وه ک���ازمان و نح���د و س��نماي

.تصويب کميته مرکزی برساند

�صره ��دگان : ٢تب��ن نماين��رای تعيي��ات ب�انتخاب�زاری ��ل از برگ��اه قب��دود دو م��د ح��ره باي�کنگ

�د��يده باش��ام رس��ه اتم��ره ب��رار و . کنگ��ر ق�ھپيشنھادی برای طرح در دستور کار کنگ�ره،

�داقل ����د ح���زاری ١٥باي����ش از برگ�� روز پي�ره ��دارک کنگ��سيون ت��ار کمي��ره در اختي�کنگ

.قرار گيرد

در شرايط برگ�زاری کنگ�ره ف�وق : ٣تبصره �اه و ��ه م��ه س��ه ب��ش ماھ��ان ش��دت زم��اده م�الع

.کمتر از آن تقليل مييابد

ماده هشتم ـ وظائف و

اختيارات كنگره

:كنگره كومه له

برنامه و اساسنامه كوم�ه ل�ه را ت�صويب - ١ .و يا اصKح ميكند

�سائل - ٢���ه، م���ه ل���ي كوم���شي سياس���ط م��خاستراتژيك و تاكتيك ھاي مھم و ضروري را

.بررسي و تعيين مي كند

�ن - ٣��رد اي��زي و عملك��ه مرك��زارش كميت�گکميته و ارگانھای اصلی كومه له در دوره ي مي�ان دو کنگ�ره را م�ورد بررس�ي ق�رار م�ي

.دھد

ھمه اعضا و علل بدلھاي كميت�ه مرك�زي - ٤ .كند-را انتخاب مي

ماده نهم ـ شركت

كنندگان در كنگره

:عبارتند از

�شكيKت - ١��ك از ت��ر ي��ب ھ��دگان منتخ�نماين�ضاي آن ����اب اع����ه انتخ����ه ب����ه ل����اي كوم���ھ

.تشكيKتھا

ادامه در شماره بعد

ي زحمتكشان كردستان له ي كومه اساسنامه

)كنگره رفرم( مصوب كنگره دوازدهم

)1(2008 ژوئن 1387تيرماه

بيانيه موسوي كه به دنبال خيزش

بزرگ مردم ايران در روزهاي تاسوعا و

عاشورا منتشر شد، خيزشي كه حاكمان

و قدرت طلبان نظام واليت مطلقه فقيه را

وحشتزده نمود، تفسيرها و تأويلها از

اين بيانيه آغاز و از ديدگاههاي گوناگون

در واقع . مورد كنكاش قرار گرفت

انتشار اين بيانيه از نگاه و نظرگاههاي

. متفاوت و مختلف قابل تفسير است

سخن اول اينست كه چرا اين بيانيه

فوري و در فرداي يورش سردمداران

حاكميت و چنگ و دندان نشان دادنهاي

اين دستگاه سركوب به مردم و

مخالفان، منتشر ميشود؟

بايد در جواب اين پرسش جدي بود و

كليه احتمالها و متغيرها و فاكتورهاي

دروني و عوامل بيروني چنين تصميمي

را در اين لحظه مورد دقت و بررسي

آقاي موسوي از آغاز دوران . قرار داد

انتخابات رياست جمهوري و بعد از

افشاي تقلب بزرگ حاكمان ايران در هيچ

جا و هيچگاه نگفت كه خواهان اصالح

. ساختار در نظام حاكم ايران است

آنچه در طول دوران اصالحات درون

خرداد سال 2حاكميتي در ايران از روز

تاكنون مطرح بوده و رهبران اين 1376

اند، هميشه Yجريان آنرا بيان نكرده

اصالح روش حاكميت و در اين ميان

بيشتر و بيشتر اصالح روشن حكومت

بنابراين سازوكار اين اصالح . بوده است

و اين جريان اصالحخواه همان

. سازوكارهاي نظام حاكم بوده است

بدين معني از ظن آنها ساختار نظام

ساختاري جوابگو، مردمي و مدرن

است، كه با توجه به قوانين همين نظام و

.ساختار روش نيز قابل اصالح است

گرانيگاه انديشه اين جريان از اصالحات

در ايران حفظ كليت و ساختار نظام

گفته هاي . بوده است، با خود واليت فقيه

آقاي موسوي كه بارزترين آنها جمله

جمهوري اسالمي نه يك كلمه (مشهور

) بيش و نه يك كلمه كم، خواسته ماست

مقاله . شفاف ترين بيان اين نگاه است

جنبش سبز و نفي Yاكبر گنجي بنام

نيز جاي هيچ Y صريح تحريم اقتصادي

گونه شك و ابهامي در اين زمينه باقي

. نمي گذارند

در بازبيني دقيق و مورد مطالعه

قرار دادن كل ادبيات سياسي

جريان اصالح طلب درون

حاكميتي، هيچگاه خالف اين

بنابراين . نظر را نخواهيم يافت

ميتوان گفت كه جريان اصالح

طلب درون حاكميت، بر سر

روش، با دولت در تضادو

كشمكش بوده است تا مضمون و

محتواي خود حاكميت و نظام

.جمهوري اسالمي

حركت گام به گام رهبران اصالح طلب

بعد از تقلب بزرگ در انتخابات را

ميتوان بررسي نمود، و روشن است كه

اين جريان در گفتار و عمل از نگاه باال

كوچكترين شعار را . عدول نكرده است

عليه بنيادها و ساختارهاي بنيادين نظام

البته اين جريان بي . حاكم نداده است

ميل نبوده است كه خيزش مردم و

مطالبات و خواسته هاي انبار شده اين

مردم را به عنوان اهرم فشار عليه ديگر

جناح يا جريانهاي حاكم مورد استفاده

همچنانكه مردم و جنبشهاي . قرار دهد

گوناگون اجتماعي در ايران نيز مدام در

پي آن بوده اند كه از اين شكاف ميان

جناحهاي حاكميت بهره جسته و

. خواسته هاي خود را پيش ببرند

ميتوان گفت در اين زمينه رابطه اي دو

طرفه براي بهره برداري بين جنبشهاي

جامعه و جريان اصالح طلب اسالمي در

در طول شش ماه . جريان بوده و هست

اعتراضات آشكار و خياباني مردم،

شعارها و خواسته هايي مديريت و

هدايت ميشد كه، با ساختار و بنيادهاي

نظام درگير نبود، يا مستقيم آنها را به

ليكن در روزهاي . چالش نميكشيد

تاسوعا و عاشورا اوج اين خيزش خود

را نشان داد و ساختار نظام را مورد

البته . شك، چالش و آماج خود قرار داد

16بايد گفت قبل از اين هم و در روز

آذر و مدتي پيشتر شعارهاي راديكال،

جدي و سياسي به ميان آمده بودند كه

با كل انديشه اصالح طلبان درون

چنين . حاكميتي در تضاد و تقابل بود

بنظر ميرسيد كه جريان مذبور به چند

ها از در Yدليل با اين شعارها و خواسته

:مخالفت وارد نشد، زيرا

ميپنداشت كه طرح اين شعارها و : الف

خواستها احتماال حاكميت را نگران

خواهد كرد كه جنبش بسوي راديكاليزم

پيش ميرود و لذا براي پايان دادن به اين

.روند تن به سازش خواهد داد

در محاسبات خود به اين نتيجه : ب

اميدوار بودند كه مهار و هدايت اين

حركتها امكانپذير است، تا هر جا كه اين

جريان بخواهد آنرا پيش خواهد برد و

در هر جا كه بخواهد آنرا متوقف خواهد

.نمود

باور كرده بودند كه تنها جريان : ج

سياسي فعال و براستي رهبر حركت

.مردم ايران هستند

چنين بنظر ميرسيد ميپندارند كه مردم : د

ايران در چارچوب خواسته و اهداف

مشخص آنها قرار دارد و آنها براي

ي سياسي مورد Yدستيابي به برنامه

نظر خود، به تنهايي مردم را به ميدان

. آورده اند

اما حركت روزهاي تاسوعا و عاشورا

به گونه اي روشن، شفاف و صريح كل

اين پندارها را باطل نمود و مشخص شد

كه مردم براي خواستهاي بسيار فراتر

از منظور اپوزيسيون اسالمي به ميدان

شعارها و خواسته .آمده اند

هاي مردم نشان داد كه،

اين لشكر معترض كه به

خيابان آمده است نيرويي

است سياسي، روشن و

مطالبه گر كه نگاهش به

آينده سياست و دولت و

قدرت در ايران بسيار فراتر

و بازتر و دمكراتيك تر و

پيشروتر است تا جريان و

كساني كه نام رهبر جنبش

. را به آنان داده اند

اين شكافي ديرينه و سي و اندي ساله

است مابين حكومت و مردمي به شدت

پيشرفته و امروزه در زندگي خود و در

سياست دچار دوگانگي و در فرهنگ به

نحوي وحشتناك، دچار عقب گرد

گرديده است، حاكميت نماينده اين

اكنون اين . عقبگرد و دوگانگي است

شكاف دهان باز كرده و اين ساختار

. عقب افتاده را به چالش گرفته است

بارها گفته ايم و اكنون نيز ميگوييم كه

مردم و در يك كالم اگر بتوان در چنين

فضاي سياسي و فرهنگي كه حاكميت

رواج داده است، واژه حوزه عمومي را

بكار گرفت، حوزه عمومي ايران بشدت

و با فاصله سالهاي نوري از نظام

تر Yسياسي و مديريتي خود پيشرفته

. است

شكافهاي موجود در جامعه ايران

حاكميت را بطور كلي از مردم و حوزه

عمومي بيگانه كرده است، مردمان ايران

بگونه اي فراوان و بسيار عميق،

سياسي، سكوالر، بافرهنگ و

دمكراسيخواه هستند، اين در حاليست

كه حاكميت، ايدئولوژيك، توتاليتر، بسته

و از نظر فرهنگي به شكلي وحشتناك

جهان مدرن با . منحط و واپسگرا ست

كل وزن مادي و فكري خود در جامعه

. ايران حضوري جدي و چشمگير دارد

ميتوان گفت، جامعه زيست مردم ايران

با حاكميت سياسي و مديريتي ايران از

مردمي بشدت . بيخ و بن متفاوت است

مند به علم، جمعيتي بسيار جوان Yعالقه

و فرهنگي بسيار پويا و باز، شكافهاي

گويا و پر نشدني مردم با حاكيمت

.هستند

جريان اصالح طلب اين

شيار و شكافها را نه دريافته

و نه آنرا جدي گرفته است،

يا حداقل جناح موسوي از

دريافت اين واقعيتهاي

درون جامعه، غافل مانده

.است يا ميخواهد تغافل كند

در خوشبينانه ترين حالت

16جناح موسوي بعد از

آذر و تاسوعاو عاشورا خطر

جدي دگرگوني نظام و در

خطر افتادن بنيادها و

ساختارهاي اصلي نظام را

دريافته، و براي متوقف

نمودن و جلوگيري از تعميق

و راديكاليزه شدن آن ،

اقدام به انتشار اين بيانيه

.نموده است

فرهنگ سكوالر و دمكراسيخواهي و

ريشه تاريخي نيروهاي مترقي و چپ در

ايران تاريخي صد ساله داردو نبايد آنرا

57انحطاط قيام بهمن . دست كم گرفت

لغزشي تاريخي بود كه در فضاي

سياسي جهان و منطقه اي آن زمان رخ

داد، و تكرار اين تجربه تلخ در جهان كنوني و فضاي سياسي امروزي كه

گيتي دگرگوني بنيادي به خود ديده

است حسياسيتها، اهداف، تاكتيك و

)جليل آزاديخواه(”خواسته هاي بهينه جنبش سبز ” تأملي بر نوشته

...ادامه تأملي بر نوشته

كنوني و فضاي سياسي امروزي كه

گيتي دگرگوني بنيادي به خود ديده

است حسياسيتها، اهداف، تاكتيك و

استراتژيهاي آن بكلي بهم خورده است

و نگاه حقوقي آن بطور اخص دگرگون

متغيرهاي جهان كنوني . گشته است

همان متغيرهاي آن زمان نيستند كه

امكان تكرار چنين لغزش فاجعه باري را

بوجود آورند، بنابراين بار ديگر اين

.لغزش محال مينمايد

قيام امروز وامدار ديروز و بر بستر اين

فرهنگ رشد كرده و به ميدان آمده

افول قرائت سياسي و قدرتمدارانه . است

از دين و به ديگر بيان، به بار نشستن

روشنگري چندين ساله اپوزسيون براي

برگرداندن دين به جايگاه خاص خود و

حذف آن از دايره دولت و اداره زندگي

روزمره جامعه، پارامتريست مهم كه

با نگاهي به . غفلت از آن نشدنيست

وضعيت موجود و فعلي ايران درك اين

واقعيت مشكل نيست كه مردم ايران

ميخواهند براي هميشه رابطه خود را با

جامعه، حقوق فردي، دمكراسي، حق

ملل، حقوق شهروندي، دستگاه سياسي

و شكل حاكميت سياسي آينده تنظيم

نمايد تا ساختي فرا مردمي و فرا قانوني

تنظيم رابطه فرد و . دگر بار سر بر نيارد

جامعه، شهروند و دولت، وظايف و

مسئوليتهاي دوگانه و متقابل، امروز در

ذهن و عمل فرد ايراني در افق نمايان

است، و انسان كنوني ايران دولت را تنها

و تنها ابزاري براي بارور كردن زندگي

اين نگاه . خاكي و روزانه خود ميخواهد

تمام خوانشها و تأويلهاي گوناگون دين

و حضور سياسي آنرا در زندگي

سياسي و جامعه ايران بسوي

. بازنشستگي هدايت كرده و ميكند

سكوالر بودن و بازگرداندن دين به

جايگاه رسالتي خود كه همان تنظيم

رابطه فرد و خداست، به معناي بي ديني

و قيام عليه دين نيست، بلكه دقيقا به

معناي رهايي دين از قرائت قدرتمدارانه

و ابزار شدن و مورد استفاده قرار

.گرفتن است

اصالح طلبان ديني تا نسبت خود را با

ها، بگونه اي Yاين مفاهيم و حوزه

روشن و دقيق مشخص نكنند و تا در

بازي دمكراسي با سازو كار و قواعد

خود دمكراسي وارد گود نشوند، محال

است در آينده سياسي ايران جايگاهي

. مشروع، مقبول و مردمي داشته باشند

خواسته هاي (از اينرو ميتوان گفت كه

كه با امضاي عده ) ي جنبش سبز Yبهينه

اي از فعاالن اصالح طلب منتشر شده

است يك گام به پيش و در تقابل با

اين بيانيه تنها و . بيانيه موسوي است

تنها يك گام به پيش است و بس، گامي

شكننده ضعيف و نامحكم است، امضا

كنندگان اين بيانيه را ميتوان از

سرشناسترين كسان اين جريان دانست

كه، اگر گفته شود كه كل سرمايه فكري

و انديشيدگي جريان اصالح طلب در

همين افراد متمركز شده است، سخني

.گزاف نيست

با توجه به اينكه ثقل فكر و انديشه و

قرائت آزادي پذيري دين در نزد اين

افراد است، جا دارد كه بر اين بيانيه

تاملي داشته باشيم و در خوانش آن

امضا كنندگان اين بيانيه . درنگ كنيم

نژاد، Yخواهان استعفاي دولت احمدي

برگزاري مجدد انتخابات و لغو نظارت

هر سه خواسته فوق . استصوابي هستند

با اينكه خواسته به حق و ضروري

ميباشند براي گذار از اين لحظه انسداد

اما اساس خواسته هاي مهم، جدي و

كنوني مردم نيستند، تازه دولت و

دستگاه حاكمه ايران را از اين همه

. جنايت، قتل، زندان و تجاوز تبرئه ميكند

نژاد Yهر چند كه قرباني كردن احمدي

امكانيست ممكن و حاكميت براي عبور

از بحران از صرف چنين هزينه اي ابا

ندارد، اما لغو نظارت استصوابي با

و . وجود واليت فقيه محال مينمايد

اصوال وجود هر گونه نظارت مذموم

است و غير قابل پذيرش در امر انتخاب

اين بيانيه خواهان فعاليت . سياسي

احزاب، برسميت شناختن حق جنبشهاي

. دانشجويي و زنان است

صرفنظر از اينكه اين بيانيه

آگاهانه و شايد عامدانه از

ذكر جنبشهاي مهم ديگر

جامعه چشم پوشي ميكند و

نامي از آنها نميبرد مانند

كارگران، زحمتكشان و جنبش

جنبشهاي حق طلبانه ملتهاي

مختلف ايران، نسبت اين

آزاديهاي خواسته شده را نيز با

قانون اساسي جمهوري اسالمي

. مشخص نميكند

آيا اين قانون ظرفيت تضمين

آزادي جنبشهاي مذكور را

دارد؟

اصوال با اين قانون ممكن است كه چنين

آزاديها و حقوقي تضمين شود؟

چرا اين امضا كنندگان نسبت خود،

آزاديهاي خواسته شده، حقوق مورد

اشاره اي به اين قانون ايدئولوژيك كه

فاكتور بنيادي عدم آزادي و حقوق است

شفاف مطرح نميكنند؟

آزادي زندانيان سياسي و آزادي رسانه

Y ها و استقالل قوه قضاييه، و انتخابي

كردن رياست آن بي شك در نظامي

ممكن است كه بنيادها و پايه هاي

دمكراتيك داشته باشد، و بر آمده از

.اراده آزاد مردم باشد

در ساختمان قدرتي كه بنا بر روايتهاي

ايدئولوژيك اسكلت بندي شده باشد و

قائم به اراده مافوق بشري و خارج از

حوزه داوري و نقد پذيري انسان باشد،

وجود چنين نهادها و امكانهايي ممكن

نظريه پردازان و مناديان فكر . نيست

اصالحات چرا مشخص نميكنند كه

رابطه خود را با دمكراسي با كدام سازو

كارها تنظيم ميكنند و خوانشي را كه

آنها از دمكراسي دارند در كجاي هستي

تجربه شده است، و نتيجه عملي اين

تجربه در جهان اسالم و عالم سياست

چيست؟

كوتاه كردن دست نيروهاي نظامي و

انتظامي، امنيتي و اطالعاتي از ثروت و

سرمايه هاي جامعه و سالم سازي و

پاكسازي اقتصاد كشور و برچيدن

بساط رانتها و رانتخواريها، ساماندهي

نيروهاي مسلح ضرورت انكارناپذير هر

كشور و هر جامعه و از جمله كشور

.ماست

جامعه سالم، نظام سياسي تندرست،

الجرم بايد تعريفي روشن و شفاف از

جايگاه و ماهيت اين نيروها داشته باشد

و با مكانيزمهاي امروزي و كارآمد

رابطه آنها را با جامعه و امنيت ملي

در جامعه اي كه حوزه . تعريف كند

عمومي آن مختار سرنوشت خود و

دخالتگر توانا در سياست بوده و قوانين

دقيقا برآمده از نيازها و منافع مشترك

مردم و براي بهينه سازي اين ضرورتها

بوجود آمده باشد، در يك كالم دولت و

حاكميت برآمده از منافع مشترك جامعه

باشد، توان انجام چنين امري ممكن

.است

اما در نظامي كه بر مبناي ايدئولوژي و

فوق اراده انسانها باشد كه جوابگو و

مسئوليت پذير در برابر اراده عمومي

مردم نباشد، امكان انجام چنين خواسته

نظام سياسي ايران . اي محال است

.نظاميست با مشخصات فوق

قبل از هر چيز بايد تكليـف ايـن نـظـام

بدون بـرچـيـدن بسـاط . مشخص شود

چنين نظامي هر گونه بهيـنـه سـازي و

در . تضمين آزادي حقوقي ميسر نيسـت

خاتمه اين بيانيه بسان هـمـيـشـه و بـا

پيروي از همه گفتـمـانـهـاي پـيـشـيـن

مركزگرا و ايراني خواهي، بـدون مـرز

بندي روشن و مشـخـص دم از عـدم

. دخالت بيگانگان در ايران ميزند

هنوز در ابتـداي راه اسـت كـه گـارد

سركوب ميگيرد، تاريخ صد ساله ايـران

پر از اينگونه ادبيات سركوبگر، توتاليتـر

و بهانه جو است كه هر خيزش و جنبش

و دادخواهي را به اين نام سركوب و بـه

تماميت ارضي چـمـاق . مسلخ برده است

ــاب و ــوب، ارع ــه ي ســرك ــن ــري دي

خونريزيهاي بي پايان نظامهاي توتاليتـر

منطقه و ايران نيز يكي ديگر از اين گزافه

گويي هاي امضا كنندگان بيانيـه اسـت،

كه بدون اينكه بخود زحمت بدهـنـد كـه

اين نيروهاي مورد اشاره را مشخص و

معلوم كنند با تكرار همان ادبـيـات نـخ

نماي جريانا ت سركوب ظرفيت بسـتـه،

ذهنيت ناپويا و عدم مـداراي خـود را

از قبل بجاي ملتهاي ايران . نشان ميدهند

نشسته داغ و درفش در دست با تازيانه

هايي در بـاد مـرزهـاي دمـكـراسـي

خودخوانده و خود پيراسته را مشخـص

.ميكنند

اين بيانيه هر چند كه نسبت

به نوشته موسوي يك گام به

پيش است اما هنوز تكليـف

خود را با ساختار نظـام و

واليت فقيه روشن نكرده و

جايگاه دين و اسالم سياسي

را همچنان جايگاه قـدرت،

. حاكميت و حكومت ميداند

...ادامه تأملي بر نوشته

بفراموشي سپردن حقوق ملتهاي ايران

و حق تعيين سرنوشت كه كانون بحران

و شكاف هميشه پايدار تهديد كننده

امنيت و آرامش ايران است، بي جواب،

اين . در زير سايه تهديد گذاشته است

گفتمان هنوز ظرفيتهاي فكري خود را

تك ساحت و تنها راه نجات ميداند، و به

هيچ كه ... تكثر فرهنگي، ملي، ديني و

نرسيده است تعريفي جامعه پذير از

دمكراسي بدست نمي دهد بدنبال

پيداكردن ولي عادل و عزل ولي جائر

. در برهوتهاي انديشه سرگردان است

امضا كنندگان بيانيه مذكور هنوز اين

واقعيت را در نيافته يا مايل به دريافت

آن نيستند كه جامعه ما از حكومت ديني

. و از دين حكومتي بريده و بيزار است

كل محتوي و متن و مباني نظريي كه در

اين بيانيه آمده است همه در يك راستا

و يك مسير است كه همان آشتي دادن

ملت با دين سياسي و حاكميت دين بر

دولت و جامعه است كه مدتهاست مردم

اصرار . ايران از آن فاصله گرفته اند

بي بنياد جريان اصالح طلبي

درون حاكميتي براي پيوند

دادن مردم به دين سياسي و

حاكميتي و بزك كردن اين دين

براي ادامه حكومت، بزرگترين

عاملي است كه حركت بنام

جنبش سبز را از سراسري شدن

و همگاني شدن محروم نموده

. است

نيروهاي پيرامون مدتهاست كه از

راههاي مختلف به تقويت اين حركت

خود مستقيم از دخالت در . پرداخته اند

آن احتياط كرده اند، تقويت و عدم

تضعيف آن كوششي است در راه

راديكاليزه كردن آن، كه اين راديكاليزه

شدن بستر مناسب شركت پيرامون

اما نيروهايي كه امروز به هر دليل . است

بنام رهبري اين حركت شناخته شده اند،

يا نخواسته اند اين تقويت و همكاري

محسوس را ببينند يا خواسته اند آنرا

بسوي افقها و ايده هاي خود هدايت و

ملتها و . مديريت كنند، كه اين محال است

مردم پيرامون بدون هويت مستقل خود

و بسان يك ايراني كه حقوقش

برجستگي خاص خود را داشته باشد تن

. به هزينه كردن توان خود نخواهند داد

الفاظ كلي، عبارتهاي پر از

ابهام، عدم شفافيت و صراحت

در مورد حقوق ملتهاي ايران،

نبريدن از حكومت ديني،

سرگرداني نسبت به واليت فقيه و

ساختارهاي حكومت موجود،

آلوده كردن دمكراسي به نگاه و

قرائتهاي خاص مذهبي و ديني

مانعهاي جدي و بنياديي هستند

كه اصالح طلبان را از همراهي

. ملتهاي ايران محروم نموده اند

اين جريان آن حدي كه براي تبرئه و

عبور دين از اين بحران سياسي و

مشروعيت ميكوشد هرگز به اين حد و

اندازه براي بازگرداندن حق مردم و

استقرار دمكراسي و حقوق بشر

وجه غالب اين جريان . نكوشيده است

روتوش دين،

بازگرداندن مشروعيت حاكميت ديني بر

پايه يك نوع دمكراسي خاص و در كل

اعمال شيوه هاي به قول خودش نوين

الجرم اين . در حكومت و قدرت است

جريان ميداند ايراني آزاد، آباد و

دمكراتيك در آينده محال است اگر در

اين ايران انسان تصميم گيرنده خود و

فاعل اعمال اراده خويش بر زندگي

تبعيضهاي ملي، ديني، . خويش نباشد

جنسي و طبقاتي اگر از ميان نروند، از

همه مهمتر اگر هويتهاي متنوع و متكثر

جامعه ايران امكان وجود و اظهار

مستقل خود را با همه ويژگيهاي خود

نداشته باشند و دخالتگري مردم در

حكومت و تقسيم قدرت تضمين نشود

سخن از ايراني آزاد، آباد و دمكراتيك

تقسيم . گزافه يي بيش نخواهد بود

و عادالنه قدرت و ثروت اگر ميان مركز

پيرامون صورت نگيرد، اگر دمكراسي

بعنوان شكلي از اشكال سياست و گونه

Y اي آزادي انتخابات و راي در نظر

گرفته شود هم اكنون كوس شكست آن

دمكراسي اگر نتواند با . بلند است

مضمون و محتواي تضمين حق ملل،

اي عدالت Yحق شهروندي و گونه

اجتماعي خود را همراه كند، در ايران

. فردا جاي خوش بيني نخواهد بود

رهايي ايران، ساخت و ايجاد نظمي

دمكراتيك ممكن نيست مگر با شركت و

حضور فعال نيروهاي گوناگون سياسي

ملتهاي ايران، اال با حضور هويتهاي

.مستقل ملتهاي ايران

وحدت و يگانگيي كه تكثر و پلوراليزم

سياسي و فرهنگي در آن وجود نداشته

بنابراين . باشد صورت پذير نيست

جريان اصالح طلب ديني

اگر خواهان گذار دين از

بحران سياسي و مشروعيت

است راهي ندارد بجز برهم

زدن ساختار حكومت كنوني

كه دين را بعنوان ابزاري

بايد بنياد اين .در خدمت دارد

�ي در ���ان روزھاي���ف جھ���ل مختل���اريخ مل��تھستند كه بر تارك تاريخ آن مل�ت، ص�احب

گاھي اين روزھ�اي . جايگاھي ويژه ميشوندتاريخي بنا ب�ر اھمي�تي ك�ه دارن�د و ت�أثيري �ي ���بتھا و روزھاي���ه مناس���د، ب���ه ميگذارن��ك�اي ����يرغم تفاوتھ����ده وعل���ديل ش����اني تب��جھ

�ي و ��اعي، سياس��ي، اجتم��ه ... فرھنگ��ا ب�وباز . رسميت شناختنشان، از آنھ�ا ي�اد مي�شود

�ارگر، روز ��اني ك��وان روز جھ��ه ميت�آنجمل�اي �����ت، روزھ�����اني زن، روز طبيع���جھ�ضKت ���صائب و مع���ا م��ارزه ب���ف مب�مختل

. دامنگير جامعه بشري واز اين قبيل

�تي داراي ���ر مل���يز ھ���ي ن���ھاي مل��در مقياسمل�ت . نمادھا و سمبل ھاي خاص خود است

�رد"��صائب و " كـ��امي م��ته از تم��م گذش�ھمشكKتي كه متحم�ل ش�ده و ت�ا ب�ه امروزب�ا �زمن از ���دار و م���ابرابر، پاي���ارزه اي ن��مب�ون ��ت ھمچ��رده اس��اع ك��ود دف��ت خ�موجودي�ن ���ود داراي چني���اريخ خ���ل در ت���اير مل��س

ھرچند كه گفتي�م در مقياس�ي . مناسبتي استملي، از بحثي ژرف و ت�اريخي ميگ�ذريم و

. به تاريخ معاصر بسنده ميكنيم

بر ت�ارك ت�اريخ م�ردم " دوم بھمن ماه"روزدر سي�ستمھاي . كردستان خود نمايي ميكن�د

�دم ��ل ع��ه دلي��ستبد ب��اتور و م��تي ديكت�حكوم�ان ���راي بي���ساعد ب���ه آزاد و م���ود زمين��وج�ده ��ال ش��تھاي پايم��ه خواس��شكKت ومطالب�م�ه در ��ي ك��اگون، مردم��اي گون��ه ھ�در زمين�ن �����شير چني�����رق شم�����لطه و ب�����ر س����زيحكومتھايي ھستند، ناگزيرن�د ب�راي ني�ل ب�ه �ش ��تھاي پي��ان از فرص��ه خودش��وق حق�حق

ك�ه چنانچ�ه فرص�ت . آمده بھره بردار بكنند�ا ��ه آنھ��تھا و مطالب��روز آن خواس��ال ب�و مج�يري ����ك و آزاد پيگ����اي دمكراتي���از كانالھشود، به ھيچ عنوان زمينه ايجاد تخاص�م و

�د����د ش����راھم نخواھ����مني ف����ع . دش���در واق�رايطي ���ن ش���اد چني���راي ايج���سكي ب��مستم

�ت��د داش��ود نخواھ��اي . وج��ود حكومتھ�وج�ع ��واره مان��دارگرا ھم��واه و اقت��ت خ�تمامي�راي ��ول ب��ب و معق��ستري مناس��اد ب�ازايج�تھا و مطالب�ات و ��ق و بي�ان خواس�احق�اق ح

. نيل به آنھا شده است

�ه ���اگزير ب���تم نيزن���ت س���ل تح���ع و مل��جوام�ا را ��ان آنھ��ه ميت��تھايي ك��تفاده از فرص�اس�ري از ��يز ديگ��ر چ��ا ھ��ي و ي��ت طKئ�فرص

جن�گ . اين گونه تعب�ير و برداش�تھا دان�ستجھاني اول يكي از اين فرصتھا ب�ود ك�ه ب�ا فروپاشي امپراطوري عثم�اني ب�راي خيل�ي از ملل منطقه آزادي و استقKل ب�ه ارمغ�ان آورد كه گذشته از ن�واقص و ك�م و كاس�تي ھايشان در ھرح�ال گ�امي ب�ه جل�و بودن�د و

ي�ا ھم�ه "ب�ر خ�Kف ت�صوري تخيل�ي ك�ه ب�ه�يز��چ چ��ا ھي��يز ي��ع "چ��اور دارد و در واق�ب

�ت����زرگ اس����نگ ب����تن س���داراي ! برداش .دستآوردھاي خاص خودش بود

جنگ دوم جھاني نيز فرصتي ديگر بود كه باعث ش�د اقت�دار آنگون�ه سي�ستمھا متزل�زل

�ند���ود برس���ق خ���ه ح���ايي ب���ده و ملتھ��. ش�اد ����ي اتح����د از فروپاش���ه بع����ه ك��ھمانگون

�ي"��ض " تحميل��ه مح��وروي، ب��اھير ش�جمتزلزل در اقت�دار س�اختار ق�درت مرك�زي، �ه ����م مجموع����اختار و ھ����ود آن س����م خ���ھسيستمھاي اقماري مرتبط با آن دچار چنان �اي آن ���رزه ھ���س ل���ه پ���دند ك���عيتي ش��وضامروز ھم بع�د از بي�ست س�ال ھن�وز ادام�ه

. دارد

�اني دوم و ��گ جھ��ه جن��ت در بحبوح�درسشرايط ايجاد شده در منطقه، فرصتي ب�راي سرباز كردن و گشودن گره م�زمن انك�ار،

�د��راھم آم��تان ف��ف در كردس�. تحق�ير و تحري . ھمانگونه كه در آذربايجان نيز چنين شد

�ران ��زي در اي��اي مرك��ه حكومتھ��د ك�ھرچن�ن ��ه اي��د ك��ته ان��ن داش��ر اي��عي ب��واره س�ھمجنبشھاي ح�ق طلبان�ه را س�اخته و پرداخت�ه �ن ��د و در اي��ارجي بدانن��ي خ��منان فرض�دش

ان�د ك�رده راه سه ھدف اساسي را دنب�ال :كه عبارتند از

تحريك ساير مردمان ساكن ايران براي گسترش خصومت و

دشمني با ملت كرد و يا فرق نميكند با ھر ملتي كه

.خواھان حق خود باشد

توجيه وبسيج امكانات براي تحكيم قدرت دول

دست آويز و .مركزيمستمسكي براي سركوب .بيرحمانه آن ملت يا ملتھا

�اد ����تان در مھاب����وري كردس����يس جمھ���تأس

گذشته از دستآوردھايي ك�ه در ط�ول ي�ازده �ت و ����ود داش����ت خ����ر حاكمي����اه ازعم���م�ق ��ارزات ح��اريخ مب��ه درت��ستگي اي ك�برج�ده و ��ر پدي��د ھ��رد دارد، مانن��ت كـ��ه مل�طلبان�عف ���اط ض���ر، داراي نق���ه اي ديگ��پروس

البت�ه نميت�وان نق�ش . مشخص خ�ود ن�يز ب�ودعوامل پيراموني و حتي زماني و مكاني را �م و ���عف و ك���ن ض���أثير اي���روز و ت��در ب

. كاستيھا به ھيچ عنوان كم رنگ جلوه داد

نبايد فراموش كرد كه برخي از اين ضعفھا �أ ��ته ونوع��اريخي داش��اي ت��شه ھ��نه "ري�پاش

�ثر و . مل�ت م�ا مح�سوب مي�شوند" آش�يل �تك�ت از���ن مل���ه اي���ي ك���تان" تنوع���ا " لرس��ت

�ان"���ات " بازرگ���Kن" و از ارتفاع���ا " گـ��ت�ه"�����رين"و از" ھگمتان�����ا " حم�����ت "ت����تخ

در زمينه ھاي آداب، رسوم، آيين، " سليماندارند و از سوي ديگ�ر ... مذھب، گويش و

بكارت و غناي اين مناطق ھم�وار عوامل�ي بوده اند ك�ه دش�منان اي�ن م�ردم را ب�ه طم�ع

.سلطه اي گسترده انداخته اند

ارجحيت منافع و م�صلحت اندي�شي مح�دود و كم م�دت فرق�ه اي و گروھ�ي ب�ر م�افع و �ردم ��ي م��دت مل��ام و دراز م��اي ع�اولويتھ

�تان���شھاي . كردس���دن در كشمك���ير ش��درگ�ه ��ل ك��ن قبي��شيره اي و از اي��ه اي وع�طايفمتأسفانه درد مھلك محدود نگ�ري فرق�ه اي �وcت ��يرغم تح��تان عل��ي در كردس�و گروھ�ع ��ف جوام��اي مختل��ه ھ��گرف در عرص�ش�اي ��يوه ھ��ه ش��وز ب��ا ھن��ان م��شري، در مي�ب

�شود����شديد مي����اگون ت����ي . گون����د آگاھ���رش�ت، ���د جمعي���ار رش���ردم در كن���ي م��عموم�تان، ����ي كردس����اي سياس����سترش جغرافي���گ�وق ��شري و حق��وق ب��سائل حق��ستگي م�برجمليتھا، توسعه ناسيوناليسم نوين وآمبختگ�ي �ي و ��ي خواھ��ا دمكراس��ي ب��سئله مل��وأم م�ت�اي �����ه فاكتورھ�����بي مجموع�����دالت طل����عامروزين ھ�ستند ك�ه م�ا ميت�وانيم ب�ا ع�برت �وري ������ست جمھ������ل شك������وزي ازدcي����آم�ال ���ارمين س���صت و چھ���تان در ش��كردس�اع ��ه اوض��ه ب��ا توج��ه، ب��يس آن تجرب�تأسجھاني بطور ع�ام و منطف�ه بطورخ�اص و نيز بطور ويژه ت�ر اي�ران و كردس�تان، در �شروع ��امK م��وق روا و ك��أمين حق��ت ت�جھملت كـرد ازفرصت سوزي مكرر و مجدد

�يم��روز آن باش��انع از ب��وده و م��تراز نم�. اح فرصتي ديگر براي رف�ع و ۵٧بعد از قيام

يا حداقل كمرنگ كردن س�تمھاي م�ضاعف فراھم شد كه متأسفانه اينب�ار ن�يز ض�عف و كاستيھاي دورانھ�اي گذش�ته ب�ه ش�يوه ھ�اي ديگر خود نمايي كرده و منجر ب�ه فرص�ت سوزي شدند كه ما در اينجا ب�ه دنب�ال متھ�م

فق�ط ب�ر اي�ن ب�اوريم ك�ه، گذش�ته . نميگرديم�ست���بران ني���ل ج���ت و قاب���ك . گذش���ن ي��اي

�ي"��ه اخKق��يه اي " موعظ��دا "و توص�كدخ�شانه��ست" من��وي "از . ني��م ت��م ھ��ول حلي�ھنيفتاده ايم و چني�ن اس�تنباطي نداري�م "ديگ

�اقط ��Kمي س��وري اس��ردا جمھ��ن ف��ه ھمي�كك�سي " ماھ�ا"و " م�ا"ميشود، ولي آيا بجز

�دون ���ست؟ مگرب��ري ھ��ام ام��ه انج��ادر ب�ق�م ����ن رژي����دي، اي����ت و اراده ي ج���خواستماميت خ�واه عق�ب ن�شيني ميكن�د؟ ج�واب

پس اگر چنين است، چاره . قطعا خير است�ارزات ��شخص از مب��ع م��ن مقط��ست؟ اي�چيمردم، ميداني براي اثبات باورمندي تمامي �ه ������واه، ب������رات وآزاديخ������ات دمك�����جريان

مگر غير از اي�ن اس�ت . شعارھايشان است�ن ��ت از اي��رون رف��ان ب��ي خواھ��ه ھمگ�ك�ع ��أمين مناف��را در راه ت��ستند و آن��رايط ھ�ش�ي ��ت عموم��د؟ خواس��ه ميدانن��ي جامع�عمومجامعه از اين نيروھ�ا چي�ست؟ ك�دام ي�ك از �ه ���خگويي ب���ت پاس���ات در جھ���ن جريان��اينيازھاي مبارزاتي مردم گام بر ميدارند؟ و اصوc اي�ن خواس�تھاي م�ردم از اح�زاب و جريانات سياسي چيست؟ بدون ش�ك اندك�ي �ه ��ارا ب��ش، م��د پرس��ن چن��ر روي اي��ل ب�تأم�اريخ و ��رار ت��انع تك��ه م��شاند ك��ويي ميك�س

. فرصت سوزي اي ديگر باشيم

��د ا��� "� ��ن" ���دوم �د �ر� � �وز �� ��� � ��� !"

اطالعيه كميته ي مركزي

كومه له درباره اعدام رفيق

احسان فتاحيان

باكمال تĤسف صبح امروز چهارشنبه

رفيق احسان فتاحيان توسط بيدادگران

. جمهوري اسالمي اعدام شد

گرچه فقدان احسان، هم براي خانواده

اش و هم براي كومه له زحمتكشان

كردستان و همسنگرانش، دردناك و غم

انگيز است، اما احسان مرگي را انتخاب

كرد كه روي به نيستي ندارد، بلكه

حياتبخش، غرورانگيز و رواج دهنده

او در . هستي و شور و آزادي است

نبردش با حاميان تاريكي و استبداد، با

دشمنان آزادي و انسانيت، جسورانه

او شمعي بود كه نتوانستند شعله . جنگيد

اش را در سلولهاي زندان و تاريكخانه

. دخمه هاي شكنجه، خاموش سازند

بسيار زود شعله هاي آن از ديوارهاي

زندان زبانه كشيد و مشعل آزادي در

. كردستان و ايران را پرنورتر نمود

ساله، فرزند رنج و كار، 27احسان

آنچنانكه در نامه اش از سلول مرگ نيز

پيداست، اگر چند سال پيش به

بيدادگريهاي جامعه معترض بود و راه

آزاديخواهي و مسير پيشمرگان و

او . عضويت در كومه له را انتخاب كرد

در ماهها و سال آخر عمرش نيز، در

برابر شكنجه گران و مزدوران ارتجاع،

كوهي از مقاومت و ايستادگي و دريايي

از باور به راه آزادي انسان و عدالت،

تنهايي در سلول انفرادي هيچگاه . آفريد

باعث نشد كه تاريخ اين مبارزه جمعي و

صفوف ميليوني معترضين به بيداد، از

نگاه چشم پر اميدش دور بماند و لحظه

به تعهدش . اي خود را تنها احساس كند

در برابر مردم رنجديده و آزاديخواه

. وفادار ماند

اين تعهد، گرچه سرش را بر باالي دار و

گردنش را در حلقه طناب توحش قرار

داد، اما باعث شد تا دل خلقي را به

دست آورد و براي هميشه زندگي

جاودانه در قلب مردم را از آن خود

جنبش ما و كومه له از اين اراده . سازد

و اين تك نبرد نيرو گرفت، اما دشمنان

آزادي و حاكمان جمهوري اسالمي،

نفرت و بيزاري اين مردم و انزواي

احسان . بيشتر را نصيب خود ساختند

ديگر تنها عضوي از صفوف كومه ه

زحمتكشان كردستان نيست، او به همه

مردم ستمديده كردستان و به جنبش

. آزاديخواهي در ايران متعلق است

عليرغم دروغپردازيهاي

بيدادگاه رژيم، احسان در

هنگام دستگيري بي اسلحه

بود و در حال انجام هيچ

عمليالت نظامي اي نبود و

همه اتهامات وارده، جز

كومه له بودن را كه هميشه

به آن افتخار ورزيده، رد

. كرده است

ما از همه مجامع و نهادهاي دفاع از

حقوق بشر بين المللي، ايراني و كرد، از

سازمانهاي سياسي، افراد و

شخصيتهاي مدافع حقوق انسان و

آزادي، به ويژه كمپين دفاع از زندانيان

مدني و سياسي كه، در اين مدت

صميمانه براي لغو حكم اعدام رفيق

احسان فتاحيان، تالش ورزيدند، تشكر

ميكنيم و خود را متعهد ميدانيم كه براي

نجات جان انسانهاي ديگر، همراه و

همچنين از زحمات و . همكارشان باشيم

تالش همه سايتها و وبالگهاي انترنتي،

سي و .بي.هايي چون بي Yاز رسانه

تلويزيون فارسي صداي آمريكا، راديو

فردا و ديگر رسانه و تلويزيونهاي كرد

زبان، به خاطر پوشش خبري و اطالع

رساني در مورد احسان، قدرداني

.مينماييم

مردم مبارز و آزاديخواه، خواهران و

!برادران

اعدام ظالمانه رفيق احسان فتاحيان،

سرآغاز اجراي حكم ديگر مبارزين

هم اكنون . محكوم به اعدام است

زندانيان سياسي كردستان و ديگر نقاط

ايران در اعتراض به حكم صادره براي

. احسان، در اعتصاب غذا به سر ميبرند

ضروري است كه اين زورگويي

جمهوري اسالمي از سوي شما بي

به اعدام احسان فتاحيان . جواب نماند

اعتراض و از اعتصاب غذاي زندانيان

ما از همه . سياسي دربند دفاع نماييد

احزاب و جريانات سياسي درخواست

ميكنيم كه براي يك اقدام مشترك و

هماهنگ براي اعتراض به جمهوري

اسالمي و براي دفاع از جان

جگرگوشگانمان، سريعا دست به كار

.شويم

زنده باد ياد و راه عدالت و آزاديخواهانه

رفيق احسان فتاحي

مرگ بر دژخيمان و سيستم ضد انساني

جمهوري اسالمي ايران

كميته مركزي كومه له زحمتكشان

# ($ )$ ، &�ی$ � ��ن �د * * ا� , +م 0 /.ف � � 2گ ن و 3�4ن ، � , 5ن زورورز 67ا ا 8ا 9� � :; :;<= <= > ? @ :B �Dل &� E Fز G H . J E 2 � �ن ن � و K Lار 2دن LMN @ @? ?O ا

�د $) � Pور * QR S R �T U د و� $) � �VW Eن � Wد XYا ا ا 8ا Z [:\ ] ^ _` a b . 5ن Ea))� E د �D , # E ا 2گ ا�dر efی g gh i �Dن)). @ �� �Tن Dh$ ا k l mn

دو هفته نامه اي سياسي خبري است كه از سوي

كومه له زحمتكشان كردستان

منتشر ميشود

بيژن قبادي: سردبير