divezadegi

8
دﻳﻮزدﮔﯽ زﺑﺎن ﺣﺎﻓﻈﻴﺎن ﻣﺤﺴﻦ دﮐﺘﺮ_____________________ _ ﮐﻨﮑﻮردﻳﺎ داﻧﺸﮕﺎﻩ ادﻳﺎن، هﺎﯼ ﭘﮋوهﺶ داﻧﺸﮑﺪۀ اﻳﺮاﻧﺸﻨﺎﺳﯽ، ﮔﺮوﻩ- ﮐﺎﻧﺎدا ﮐﺘﺎب» ﺑﺎرﻩ در ﭘﮋوهﺸﯽ ﺑﺎز، زﺑﺎن ﻣﺪرﻧﻴﺖ و زﺑﺎن « دارﻳﻮش ﺁﻗﺎﯼ اﻳﺮاﻧﯽ ﺁﺷﻨﺎﯼ ﻧﺎم ﭘﮋوهﺸﮕﺮ ﻧﻮﺷﺘﮥ ﻧﺸﺮ ﮐﻪ اﺳﺖ ﺁﺷﻮرﯼ در اﻣﺴﺎلﻣﺮﮐﺰهﻤﻴﻦ اﺳﺖ رﺳﺎﻧﺪﻩ ﭼﺎپ ﺑﻪ ﺗﻬﺮان. و اﺳﺖ ﺧﻮاﻧﺪﻧﯽ ﺑﺴﻴﺎر ﮐﺘﺎب اﻳﻦ ﺑﺴﻴﺎر ﻧﺜﺮ ﺑﺎ را زﺑﺎن ﻣﻘﻮﻟﮥ از هﺎ ﻓﻬﻤﯽ ﮐﺞ ﺗﺮﻳﻦ راﻳﺞ از ﺑﺮﺧﯽ ﮐﻪ ﭼﺮا ﺧﻮاﻧﺪﻧﻴﺴﺖ ﺑﺮاﻧﮕﻴﺰاﻧﻨﺪﻩ؛ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻴﺸﻴﻨﮥ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺑﻪ ﮐﻪ ﭼﺮا اﺳﺖ ﺑﺮاﻧﮕﻴﺰاﻧﻨﺪﻩ و اﺳﺖ اﻧﺪاﺧﺘﻪ ﺁﻓﺘﺎب ﺑﺮ ﺷﻴﻮاﻳﯽ زﺑﺎن، از اﻳﺸﺎن هﺎﯼ ﺑﻨﻴﺎدﻳ ﺷﺎﮐﻠﮥ اﻳﻦ اﺳﺖ ﺁﻣﺪﻩ ﻣﻴﺎن ﺑﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﻣﻠﯽ، و ﻓﺮدﯼ هﻮﻳﺖ. ﻣﯽ ﭘﯽ در ﭼﻪ ﺁن در از ﭼﻨﺪ ﻧﮑﺎﺗﯽ ﺑﻪ ﺁﻳﺪ، ﻣﯽ ﮐﺘﺎب اﻳﻦ دروﻧﻤﺎﻳﮥ ﺑﻮدﻩ ﺁﻣﻮزﮔﺎرم ﮐﻪ ﺁﻧﺎﻧﯽ ﺑﻪ دﻳﻦ اداﯼ ﺑﺮاﯼ هﻢ ﭘﺮدازم، زﺑﺎﻧﯽ ﭘﺎﺳﺪاﺷﺖ ﺑﻪ وهﻢ اﻧﺪ دارﻳﻢ ﺁن ﮔﺮو در دل ﮐﻪ. 1

Upload: xuxanov-vwvw77

Post on 10-Mar-2016

213 views

Category:

Documents


1 download

DESCRIPTION

Language and forms in farsi

TRANSCRIPT

زبان ديوزدگی

دکتر محسن حافظيان

_____________________

_

کانادا-گروه ايرانشناسی، دانشکدۀ پژوهش های اديان، دانشگاه کنکورديا

نوشتۀ پژوهشگر نام آشنای ايرانی آقای داريوش » ِی زبان و مدرنيتزبان باز، پژوهشی در باره«کتاب

اين کتاب بسيار خواندنی است و . تهران به چاپ رسانده استِمرکزهمين امسال درآشوری است که نشر

برانگيزاننده؛ خواندنيست چرا که برخی از رايج ترين کج فهمی ها از مقولۀ زبان را با نثر بسيار

های ايشان از زبان، شيوايی بر آفتاب انداخته است و برانگيزاننده است چرا که به مانند بيشينۀ نوشته

آيد، به نکاتی چند از در آن چه در پی می. ن هويت فردی و ملی، گفته به ميان آمده استاين شاکلۀ بنيادي

اند وهم به پاسداشت زبانی پردازم، هم برای ادای دين به آنانی که آموزگارم بودهدرونمايۀ اين کتاب می

. که دل در گرو آن داريم

1

سامانۀ زبان. 1

ريشه در تجربه های تاريخی و فرهنگی گويندگانش دارد و اجتماعی و پويا که همستزبان سامانه اي

هم دريافتهای برآمده از اين تجربه ها را سامان می بخشد و در داد و ستدهای انسانی در دسترس

بايسته ها و زبان بر کارکرد و دگرگونی های تدريجی به مانند هر سامانه ای، .همگان می گذارد

شناسان، هشف و دريافت و آموختنشان را نزد دستور نويسان، واژنابايسته هايی چيرگی دارند که ک

از سويی، بر مبنای همين دانسته هاست که می توان آگاهانه اين . می شود سراغ گرفت...آواشناسان و

يا آن فرآوردۀ زبانی را پذيرفت، ساخت يا کنار گذاشت و از ديگر سو، اين ناخودآگاه اجتماعی زبانی

فرآورده ای از فرآورده های زبانی را در درازای زمان باعث حذف و يا ماندگاری است که برآمد و

ای سامانۀ ه و نبايستههآرايش و پيرايش داده های زبانی تنها و تنها در درون امکانات و بايست. است

د تولي«آن . و با پذيرش آنها در زندگی هرروزه و يا در زمينه های تخصصی ماندگاراست يادشده شدنی

چ گونه خويشاوندی با نگاه زبانشناسانه به زبان که نويسنده به تکرار می گويد، هي» مکانيکی واژگان

. ندارد

به قلم می آورد، از دو » زبان«و » انساِن مدرن«انديشه ای که نويسنده در سراسر کتاب دربارۀ پيوند

را هم به مانند طبيعت ميدان تاخت ، زبان باختريان18 قرن ميراث گِل دراز سويی، پای . سو نارواست

ا زبان کرده است می توان بنا کردن يک «: می بيند و می خواهد» مدرن«و تاز انسان کاری که ذهنيت مدرن

وار و آسفالت ه شاهرا. شاهراه زبانی ناميد های مدرن همه ی راه بندهای طبيعی را از سر راه بر می دارند و زمين را ها بيشترين سرعت به سوی سر منزلی که می خواهند روانه شوندمی کنند تا رانندگان . بتوانند از سر راست ترين مسير

بربخورد زير آن تونل می زند؛ هشاهراه در مسير خود اگر به رودخانه دره بربخورد روی آن پل می زند؛ اگر به کو

ا آن را دور می زند و از کنار ».شان می گذرداگر به جنگل بر بخورد آن را می برد؛

ب

مب

و

ي

آرزوی اين که دست اين 1

محيط زيست، در پی با تا با زبان همانی نکند که،را از زبان طبيعی کوتاه خواهيم» ذهنيِت مدرن«

از 2.، آرزويی انسانيستکرده است» مدرن«خراشيدن ها، تراشيدن ها و بريدن ها، در اين سده های

از نه در کاربری اش پديده ای بيرون از انسان و ديگر سو، زبان نه در زايشش، نه در باليدنش و

به زبان ی زند، می بالد، شکل می گيرد و فهم انسانی در درون سامانه ای زبانی جوانه م. ش نيستذهن

فروکاهيدن زبان به دستگاهی که تنها به کار واژگان چسبانی به مفاهيم می آيد، برآيند همان 3.می آيد

.نمودهای سامانۀ زبان وامی ماندساده ترين يح توضازديد مکانيکی است که

. »زبان باز«کتاب . 48. ص. نک 1راه بر پرسشی را که از سمت و سوی اين شاهراه می پرسد بر ذهن » مدرن«ظاهرًا گرد و غبار شوق و ذوق ساختن شاهراهه های آسفالتۀ 2

.نويسندۀ کتاب بسته است »دست دراز از ضمير خاک می گويند رازبا زبان سبز و با « : تمثيل مولوی خواندنی است 3

2

»علمی«زبان طبيعی و زبان . 2

همچنان که از نام کتاب برمی آيد و به تکرار، و به صد زبان، در درون کتاب هم خوانده می شود،

اين . باورمند است» زبان علمی«نويسندۀ کتاب به گسستی ژرف ميان دو بستر زبانی زبان طبيعی و

:آشکارا بر زمينه های نظری و پيش فرضهای نادرستی استوار است که به آن می پردازمکژبينی

زبان در سامانۀ خويش از اليه های گوناگونی شکل گرفته است که در ساز و کار آن عهده دار نقش .ا

ت گفته اس» زبان علمی«در سراسر کتاب هرگاه که نويسنده از . های گوناگونی در پيوند با يکديگرند

زبانی «را که » زبان علوم و فنون مدرن « دستکارِی می توانستنداگر ايشان. نمونه از واژه ها آورده است

ست، يا بهتر است بگوييم، زبانمايه ايست که انسان در آن مانع های طبيعی زبان و محدوديت های آن را از ميان بر می

،هم نشان می دادند... زبانی چون گزاره ها، آواها ودر ديگر اليه های 4»...دارد يا آن ها را دور می زند و

. بسته می شد و گره بر زبان طاعنان فرورسيدکار به فرجام می

آن چه را . از بيخ و بن نادرست است و تبيين ناپذير» زبان علمی« پيش فرض وجود زبانی به نام .ب

ساده و ترکيبِی فنی و تخصصی اند ه هایدر واقع، گروهی از واژ می خوانند،» زبان علمی«که ايشان

که برای ناميدن مفاهيم و پديده های حوزه های دانش بشری برساخته شده اند و يا از ديگر زبانها به وام

نو برای مفاهيم و تجربيات تازه در درون و بر پايۀ ه های در تاريخ انسانی ساختن واژ. گرفته شده اند

ستاره شناسی، فلز (واژگان تخصصی هر حوزۀ علمی . نو نيستداده های زبان طبيعی جاری پديده ای

هم بنا به نزديکی يا دوری به زندگی روزمره وارد زبان طبيعی گويندگانش شده اند يا در ...) شناسی،

زبان طبيعی بستری است که بر آن واژگان و گفتار تخصصی پديد می آيند و می بالند؛ . حاشيه مانده اند

نا گفته نگذارم که .ای رياضيات نيز به زبان طبيعی فهم می شوند و به گفته می آيندپيچيده ترين فرموله

در واژگان نامه ها به جای عبارت هايی ) Mot savant(» واژۀ دانشورانه«وجود عبارت نادرست

خطايی آشکار است و رنگ و ) Jargon(» واژۀ حرفه ای«و ) Mot technique(» واژۀ فنی«چون

گفتن . واهی فرهنگی سياست گزاران فرآورده هايی مهم و تاثيرگذار از اين دست استبوی فرادست خ

. پی آمدهای ديگری هم دارد» زبان علمی«بدين سياق از

برای اشاره به محتوای گفتار يا نوشتاری، در زبانی طبيعی، دريافتنی و » زبان علمی« گفتن از .ج

از 5. می گويد-Dermoواژۀ يونانی » شًان علمی«ده از گزافه گويی آنجاست که نويسن. پذيرفتنی است

، اشاره می کند که »علمی«سويی، با چنين گفتی نويسنده به ماهيتی در اين واژه، و در ديگر واژه های

اين همان باور ناسالمی است که نويسنده در سراسر کتاب، با . گويی در درون ناپيدای آن النه کرده است

. کتاب ياد شده .49. ص. نک 4 . کتاب .64. ص. نک 5

3

»... زبان کهن مادر علم و فرهنگ اروپايی، يعنی يونانی التينی،دو «عبارت هايی چون و

.

و

و

زبان های مادر ... «و 6

می پراکند و از ريشه با نظريۀ قراردادی بودن داده های زبانی در 7»...انديشه و علوم و تکنولوژی مدرن

دشان در درون ، کاربراز ديگر سو، اگر نويسنده مرادش از علمی بودن اين دست واژه ها. تناقض است

، »داءاالسد« عربی در »داء«حوزه های تخصصی است که می بايستی بپذيرد که واژه هايی چون

را»ميزش« و »ميزراه«، »ميزک«، »ميزاب« فارسی در »ميز« و »داء الخنازير«، »داء الثعلب«

ژه ها از زبانی اند که، هم واژه های علمی بداند که با دريافتهای ايشان البته بعيد می دانم چرا که اين وا

. تعلق ندارند8»..زبان های پيشرو انديشه و علم مدرن، يعنی انگليسی و فرانسه و آلمانی...«به زعم نويسنده، به

نوشته است يا به زبان » زبان علمی«پرسيد که اين کتاب را به » زبان باز« بايد از نويسندۀ کتاب .د

که بايد بدانيم که آيا علمی بودن آن را بايد در حوزۀ مورد اگر به زبان نخست نوشته است. طبيعی

ه هایدر واژ» زبان های پيشرو«و محتوايش جستجو کنيم يا در بکارگيری پاره هايی از گفتگو

» زبان طبيعی« می پذيرند که کتاب را به اگر هم. »مدرنگری« و »ناسيستمانه«برساختۀ ايشان چون

چيزی جز همان زبان آشنا عادی نيست که » زبان طبيعی«... « آن برشمرده اند؛ نوشته اند به معنايی که برای

، خوانندۀ مکتوب ايشان را جز تسليم و رضا کو چاره 9»در هر حوزه ای بی انديشه و زحمت به کار می رود

.ای

سازی زبان هسامانۀ واژ. 3

زبانمايه ی «10،»ددستکاری در زبان گشوده می شوبا پيدايش زبان های باز دست انسان برای « نويسنده با نوشتن

به عبارت « و 11» نيازمند دستگاه واژگانی آزاد از محدوديت های زبان طبيعی و ادبی ست [...]علمی و فنی و نظری،

اندرون زبان طبيعی پديد می آورد که از پيروی از حکم های دستوری در» آزاد زبانی«ديگر، زبان علمی يک منطقۀ پی روی می کند ؛ يعنی کاربرد - که مکانيکی به کار بسته می شود– و از حکم های خود ايی زبان طبيعی آزاد استمعن

چشم بر سامانمندبودن زبان بسته و محدوديتهايی چون محدوديتهای 12،».يکدست و بدون استثنای آن حکم ها

: ته در اين زمينه اشاره می کنمبه چند نک. ساختاری و معنايی ناشی از آن را هم از ياد برده است

وند التينی برای نمونه ميتوان از . بسيارنده ها نمونه های برآمد محدوديتهای ياد شده در ساختن واژ.ا

Ablilisهاِی گذراِی زبان فرانسه که بهفعلهای تنها به که از زبان التين er و irدر ، ختم می شوند

. کتاب .53. ص. نک 6 . کتاب .71. ص. نک 7 کتاب .18. ص. نک 8 کتاب .57. ص. نک 9

کتاب .27. ص. نک 10 کتاب .68. ص. نک 11 .کتاب ياد شده. 69 و 50، 49، 28 و همچنين صفحات کتاب .49. ص. نک 12

4

در زبان فرانسه فعلهايی، که تنها به ureوند گردد گفت و از میافزوده ، ible وable گونه های

، در نتيجه،و)) شکستن (Casser → Cassure(افزوده می شود که به کاری محسوس اشاره دارند

بر همين سياق، هيچ سوادداری . افزود...) درک کردن، (Concevoirی مانند فعلنمی توان آن را به

.»زبان باز جالبناِککتاب « نمی چسباند و نمی گويد که »جالب«را به واژۀ » ناک«وند

پيشوند پايه ۀنويسندۀ کتاب بر اين توهم استوار است که شماری واژ» واژه سازی مکانيکِی« نظريۀ. ب

ی و هرکس می تواند مکانيک وار اين ها را به هم بچسباند و واژۀ جديدتک معنايی وجود داردو پسوند

پيشوندهای وام گرفته از يونانی و « در کتاب می خوانيم . برای مفاهيم جديد بسازد»سرراست«با معنايی

التينی آن چنان از آن سرمايه ی واژگانی اين زبان شده است که به آسانی هر کسی می تواند آن ها را بر سر هر واژه ای

ازی نيست که از بار معنايی در اين سطح گفتار اصًال ني 13».از هر سرچشمه ی زبانی که آمده باشد بنشاند

با. وندهای معنايی سازه های شاکلۀ واژۀ مرکب بگويم و تًاثير متن بر برآمد معنا و پيه هاانضمامی واژ

ايشان هم می توانند در واژگان نامه های در دسترسشان ببينند که واژه های اراده ای معطوف به راستی

با Astronomique با دو معنی، Astrolabeايی در آيند؛ ايشان هم می توانند به دام چند معن» علمی«

فراتر از آن وندهای اشتقاقی . آمده اند» فرهنگ کوچک روبر«در با سه معنی Atomeسه معنی و

فرانسوی که در پی می ه ها در واژanaبرای نمونه، وند يونانی تبار . هستند که بيش از يک معنا دارند

: می باشد» نو«و » درحاشيه«، »در پشت«، »از پايين به باال «آيد به ترتيب دارای معناهای

Anachorète و Anaglyphe و Anaphylaxieو Anabaptiste . وندهای يونانی)cata( cat و

. ياد شده اندایوندهای چند معنهم نمونه های ديگری از dis و dé (dés) وندهای التينی

ممکنی نيست که در سازوکار سامانۀ زبان می توانسته ه های موجود يک زبان، همۀ واژه هایواژ .ج

و به ترتيب بر مبنای واژه های Nomination و Aspiration و Acceptionاند پديد آيند؛ واژه های

سازی زبان فرانسه ساخته شده اند و ه در روند واژNominatio وAspiratio و Acceptio التين

اشتقاقی تا امروز از اين روندScriptio و Offentio و Effectioواژه های همگن ديگری چون

ههمۀ زبانهای طبيعی توان بهره وری از امکانات به کار گرفته نشده شان را در واژ. مانده اندبرکنار

با توجه به پيوند تنگاتنگ زبان و انديشه، هر واژه و پديده ای که از زبان و فرهنگ . سازی دارند

و به انديشه آيد می تواند به زبان ملتی ديگر برگردان شود و يا توضيح داده شود و اگر بيگانه فهم شود

14»ميدان تنگ زبانهای طبيعی «زمزمۀ . نيازش باشد به آفرينش واژگانی نو در همان زبان بيانجامد

.زمزمۀ ناخجستۀ انديشه ايست که زبان خودی را فرودست می بيند و می خواهد

کتاب .72. ص. نک 13 کتاب .52. ص. نک 14

5

هم وجود مار اندکی از سازه های استثنايی، از جمله واژگان، ش همۀ زبانها زبانیدر داده های .د

Futur واژۀ التينیگفت که از) شدنی در آينده (Futuribleبرای نمونه، می توان از واژۀ . دارند

ی علف تنها به بن ibleالتينی ترکيب شده است و اين در حالی است که وند ) شدنی ( ible وندو ) آينده(

از آنها اشاره نمونهاين استثناها، که در زبان فارسی هم هست و نويسندۀ کتاب به چند. افزوده می گردد

نه دليلی بر ناکارآمدی زبانهای طبيعی اند و نه حجتی بر فرا و فرودست بودن ،)29. ص( کرده است

.اين يا آن زبان

شش معادل »ه گيری از سرچشمۀ زبان های کالسيکبا بهر «وی و فرانسی نوشته اند که زبان های انگليس.ه

، sym و co،con ، com :پيشوندهای ششگانۀ را هم نوشته اند. فارسی دارند» هم«برای پيشوند

syn ،syl . نخست اينکه وندcorسپس اين که ايشان بايد بدانند که اين وندها . را از قلم انداخته اند

نوشتاری نويسه هايی به خود می گيرند، به -که بنا به متن آوا) Sy و Co(گونه های دو وندپايه اند

سوم آن که هميشه اين وندها . است» ی«گونه ای از وندپايۀ » خانگی«در واژۀ » گی«همانگونه که

واژه های درCo و synclinal و synarchie واژه های درSyنيستند؛ » هم«به معنی

coefficient و cofacteur می » شريک«و » شمار، درصد«، »دارای«، »باهم«به ترتيب به معنی

. باشند

پشِت صحنۀ نمايش شعبدۀ زبان مدرنی که نويسندۀ کتاب سخت شيفته اش شده است، همين قوانين وزن

.و رنگ و جابجايی زندگی هرروزۀ زبان جاری است

»مدرنيت«زبان و . 4

نويسنده با گشاده دستی و کرنشی از سر ارادت » بان بازز«و پيوندش با » مدرنيت« در چند و چون

به کار گرفتن سرمايه ی واژگانی زبان های کالسيک به « التينی دارد؛ -مکرر اشاره به زبان و فرهنگ يونانی

صورت اصلی يا با بهره گيری از تکنيک های توسعه ی واژگان سبب شده است که زبان های مادر انديشه و علوم

،». مدرن از توانايی بی مانندی برخوردار شوند و زبان های ديگر را نيز بارور کنندتکنولوژیو

و و

زبان يونانی حامل « 15

ميراث پرارج و خيره کننده ی علم فلسفه و فرهنگ يونان باستان، و التينی زبان نوشتاری کليسا علم و فرهنگ

بايد از نويسندۀ کتاب باز هم پرسيد که آنچه از ... و16».اروپای غربی از روزگار باستان تا سده ی هجدهم بود

ساخته است چيست؟ اگر اين زبانها در ماهيت و ذات خويش چيزی » علمی«زبان يونانی يا التينی زبان

بودن دارد چگونه می تواند حامل انديشه های کليسا باشد؟ همان کليسايی که، به گفتۀ » علمی«از

کتاب .71. ص. نک 15 کتاب .54. ص. نک 16

6

اگر 17.ول اين زبانها را به نام فرهنگ کفر سرکوب کرده بودندنويسنده، حدود يک هزاره فرهنگ محم

ههم اين زبانها به مانند ديگر زبانهای طبيعی حامل و شکل دهنده و از شاکله های انديشه و فرهنگ دور

ارزش واال و کشش «و» واژگان زبان های پيشاهنگ مدرنيت «های مختلف بوده است که اين دستک زدنهای

برای چيست؟ در خط کشی های عالمانه ای که » رومی- علم فلسفه و هنر و ادبيات يونانیبسيار نيرومند

ترسيم می کند، در هيچ کجای اين افسانه از » زبان های پيشامدرن«و » زبان های مدرن«نويسنده ميان

د تعلق داشته ان»مدرنيت «درخشاندورانی که زبان و فرهنگ يونان و رم به دوران پيش از دوران

را می » مدرنيت«گويی يونانيان و روميان از همان غارهای پيش از تاريخشان منقل . نشانی نيست

.گيرانده اند

و

م

18

زبان ما. 5

نويسنده به پديدۀ زبان البته دامنه دار است و به تفسير نادرست اين يا آن دادۀ زبانی بسنده نمی کژنگری

بسته، همچون همه ی وجه های زندگی در آن ها، وابسته به عادات زبان در جامعه های «ايشان می نويسند که . کند

در نتيجه، صورت های کنونی نهادها و سنت ها، از جمله زبان، . و سنت هايی ست که در نظر مردمان تقدس يافته اند که سرپيچی از آن سبب کيفر الهی ياهمخوان با يک صورت ازلی انگاشته می شود که سرپيچی از آن گناهی ست

همخوان با يک صورت ازلی انگاشته » جامعۀ بسته«اين که زبان طبيعی در کدام 19.»اجتماعی می شود

ی برای هاز کيفر البا استناد به کدام سند و مشاهده ای شده است يک پرسش است و اين که نويسنده

پيش از باوربيگانهانديشۀ اين . از نهاد زبان در جوامع ياد شده خبر می آورد پرسشی ديگرسرپيچی

، از 20،»واپس ماندگی زبان فارسی«از رسيده است و هموست که خودی زبان خوار شمردن اين هم به

هم می گويد و 22»کاستی ها و لنگی ها و گنگی هايش« و 21»زبان فارسی نمونه ای از همۀ زبان های جهان سوم«

درن «زبانهای علم و عالميان ريزه خوار و جيره خوار نظر می دهد که زبان های پيشرو انديشه و علم

يکی از راه « اما چاره چيست؟ نويسنده به اشاره ای می نويسد که 23.اند» يعنی انگليسی و فرانسه و آلمانی

های مهم توسعه ی واژگان هميشه وام گيری زبان ها از يکديگر، به ويژه، از زبان های فرادست از نظر اقتصادی و

چه شده است که نويسندۀ کتاب اين بار به ما آن چه را تجويز نمی کنند که 24.»سياسی و فرهنگی بوده است

غربيان، به گفتۀ ايشان، دربارۀ سرمايه های واژگان سده ها و هزاره های گذشته شان کرده اند؟ از

کتاب .55. ص. نک 17چنين پرسش از اين که چگونه می شود در اين والگی نقش ديگر تمدنها و فرهنگها و زبانها را در رشد دانش بشری ناديده گرفت و از نقبی 18

.يونانی زد را می گذارم برای ديگران-مستقيم از امروزۀ خويش به دوران باستانی رومی کتاب .21. ص. نک 19 کتاب .18. ص. نک 20 کتاب .8. ص. نک 21 کتاب .8. ص. نک 22افتخار اختراع عبارت . انده و شنيده ايمجيره خوار خو... و» روزنامه نگار«و » سياستمدار«در ادبيات ويژه ای از . کتاب .18. ص. نک 23 .البته کسی را جز نويسندۀ کتاب ياد شده نزيبد» زبان جيره خوار«

کتاب .25. ص. نک 24

7

زبان های «تا دريوزگی از آستان 25نگريستن و کاوش در سرمايه های واژگانی و فرهنگی خويش

.ه بسيار است و در اين راه ها هرکسی برطينت خود می تندفاصل» فرادست

نمی گويم، چرا که اين » غرب زده«بسان آن زنده ياد زبان و انديشۀ بکار رفته در اين کتاب را

و توانش هم در اين باره اندک و در گذر زمان چالش های بسيار از سر گذرانده است عبارت

. آشفتۀ ديوزدگی است، همينباِنزبان و انديشۀ اين کتاب ز. ستنارسا

از پاک نهادانی می گويم که آستين باال زده اند و با بهره گيری از توان و سرمايه های واژگانی زبان ملی خويش خشت بر خشت بنای انديشه 25

فرهنگستان های ايران در دوره های گوناگون، فرهيختگانی چون دکتر محمود ارج باشندگان ،در حوزۀ زبان فارسی. می گذارندهای نو .حسابی، دکتر محمد حيدری و دکتر ميرشمس الدين اديب سلطانی هر آن افزون باد

8