كنكاشي در مكي يا مدني بودن سورة إنسان - basu.ac.ir · web...

43
ي ش كا ن ك در ي مك ا ي ي ن مد ودن ب ور س ة إ سان ن رم ك ي ش او ي س1 مات ل ك: دي ي كل وم ل ع، ي ن6 رإ ق ب ي ت ر ت ول،> ر ت ي مك و ي ن مد، ور س سان ن إ. دة: ي كA چ ب خ ا ي س ب س در و ق ي ق د ات ي6 إ و رَ وُ س ي مك و ي ن مد إر ن ي ر ت ر تK و م ر ق نK ي إ م لار، ب ه ج ر سي ف ت و نV ي يX ب ت ي ح و ي ن ما س6 إ و ي له إ ن6 رإ ق. ب س إ ور س ة« سان ن إ ر ه / د» ي كV ي إر وإردي م ب س إ كه در اط ي ت إر ت ا ي مك ا ي ي ن مد ودن ب و دن ي م ا ي ا ي» مه ه« ي» ش خ ب« إر ات ي6 إ ن6 إ، در ي ت ن ن6 رإ ق وهان رA ت ش ق ا ي م ه يّ د چ ود ج و ب خ دإرد. صا ن ي إ ال ق م ا ي هK إرإئ و ي نV بX ت ار ي دگاة دي هاي ف ل ت خ م و ا ي ي ه گا ن ادي ق ت> ت إ ور ت اي ي مب ل ي حل ب و ه ي خ و ب ي ن وإ ي خ م و ه وج ب ه ئ اق ي س ات ي6 إ ورة س ورد م، ب خ ب ر ي ئ ا يد مد إر اد ي سK إ، ي خ ب ار ي ن ي إ ورة س رإ ا ي- ود ج و ول> ر ت ي ش خ ب إر ات ي6 إ( ن6 إ5 ا ي22 در) ه ي ت مد ورة س- إي ي مك ي م د دإي و ي م امد ي و درد صد ت ي و ق ت و ب يX ب ي ت ن ي إ دگاة دي مدة6 رإ ت. ب س إ م دمه ق ب خ ب م ي مك« و ي كV ي» ي ن مد إر ب خ ا ي م م ه م وم ل ع ي ن6 رإ ق ب س إ كه ه ئ ورت ص ي ع تX ب ط در ل ت د م ب خ بّ عام ب ي ت ر ت« ول> ر ت» ات ي6 إ ورد م ي شرر تإر ر ق ي م د. إر ر گي ا ح ب6 إ كه در ب خ ب ب ي ت ر ت1 - ار ادي ي س إ روة گ ات ي ه ل إ گاة ش ن دإ ي عل و ب ا ي سب درس:6 إ مدإن ه) ف ل إ وإر لX ي- دإن ي ه ش ي گ يX ت هادر ب ع م ت خ م ي' ن و سك م د ي ت إسا گاة ش ن دإ« وك لX ي1 - : ن ف ل ي09183526627 ل: ر مي0811422719 7 ) ت مدإن ه گاة ش ن دإ- ي عل و ب ا ي سب کدة س ن دإ ات يX ت إد و وم عل ي ن سا ن إ روة گ ات ي ه ل إ امه: اي رإي[email protected] 1

Upload: others

Post on 13-Feb-2020

2 views

Category:

Documents


0 download

TRANSCRIPT

Page 1: كنكاشي در مكي يا مدني بودن سورة إنسان - basu.ac.ir · Web viewسورة « انسان/ دهر » يكي از مواردي است كه در ارتباط

نسانإ ةسور بودن مدني يا مكي در كنكاشي1سياوشي كرم

كليدي: كلمات.انسان سور ،مدني و مكي نزول، ترتيب قرآني، علوم

چكيده: مؤثرترين از مدني و مكي سور و آيات دقيق و درست شناخت

است. قرآن الهي و آسماني وحي تبيين و تفسير جهت ،الزم ائنقر مكي اب ارتباط در كه است مواردي از يكي « / دهرانسان » ةسور

نبي در ،آن آيات از »بخش«ي »همه« يا ناميدن و بودن مدني يا و ارائه با مقال اين دارد. صاحب وجود جدي ةمناقش پژوهان قرآن

و تحليل مبناي بر و انتقادي نگاهي با و مختلف هاي ديدگاه بازبيني مدد با نيز بحث، مورد سورة آيات سياق به توجه و محتوايي توجيه

آن) آيات از بخشي نزول وجود - با را سوره اين تاريخي، أسناد از صدد در و نامد مي و داند مي مكي اي - سوره مدينه ( در22تا5

است. برآمده ديدگاه اين تثبيت و تقويتقدمهم

به كه است قرآني علوم مهم مباحث از مدني« يكي و »مكي مبحث مي قرار بررسي موردآيات« نزول »ترتيب عام بحثم ذيل در طبيعي صورت

اعتماد قابل و قاطع يا نتيجه به توان نمي نزول ترتيب بحث در كه آنجا گيرد. از ،زيديا دست قرآن سور و آيات نزول زماني تأخير و تقديم تعيين باب در

اين در الزم معرفت حداقل به دستيابي براي قرآني انديشمندان و مفسران و برآمده يكديگر از مدني و مكي ورس و آيات تمييز و تشخيص صدد در رابطه،

.اند دهدا إرائه را معيارهايي و قواعد منظور همين بهمدني و مكي آيات شناخت فوائد تحوالت و اسالم رسالت مختلف مراحل چند هر مدني و مكي آيات شناخت

مهم و مستقل دوره ي دو از يك هر هاي ويژگي لكن نماياند؛ نمي دقت به را آن در كه را شرايطي و اوضاع و سازد مي مكشوف ما بر را حضرت آن رسالت

قرآن دخالت چگونگي نيز بوده، مواجه آن با مسلمانان و پيامبر ،دو آن از يك هر جهت و مسلمانان و پيامبر از دستگيري براي گوناگون هاي معركه و ها ميدان در

و مهم نقش امر اين كه دساز مي آشكار ما بر را اسالم رسالت تداوم و تقويت اسالم- به صدر از پس نسلهاي و عصرها مسلمانان به الگودهي در يا سازنده

2داشت. خواهد - برعهده اسالمي حيات تجديد هنگام به ويژه

مدني و مكي تعيين و تشخيصكه: باورند اين بر پژوهان قرآن از برخي بعالوه تاريخي شرايط و فضا از اطالع جهت امگ اولين عنوان به قرآن، روس و آيات ؛57-56)صدر،آيد مي شمار به تفسير ضروري مقدمات از قرآن، آيات نزول

منسوخ، و ناسخ آيات شناسايي در:جمله از آن ديگر فوايد نيز (42-41ابوزهره، مشهود قرآن مفاهيم صحيح فهم در و آيات، نزول مكان و اسباب از طالعإ در

و ناصحيح مطالب يافتن راه موجب گاه امر ناي به توجهي بي چنانكه است؛-357بابايي، اكبر علي ؛290-288)ميرمحمدي،گردد؛ مي تفسير در نابجا تأويالت

سينا بوعلي دانشگاه الهيات گروه استاديار- 1 تلفن: -1بلوك – دانشگاه اساتيد مسكوني مجتمع – بهادربيگي شهيدان - بلوار الف(همدانآدرس:

08114227197 منزل: 09183526627الهيات گروه – انسانی علوم و ادبيات دانشکده – سينا بوعلی - دانشگاههمدانب(

[email protected]رايانامه: ر.ك: سيد نمونه عنوان اند. به نموده اشاره پرارج ي فايده اين به معاصر پژوهان قرآن و مفسران از - بسياري 2

. 76-75 صدر، ؛42-41 ابوزهره، ؛13/235 ،طباطبايي... ؛و3/1243 ،1010-1009، 1005 -2/1004قطب،1

Page 2: كنكاشي در مكي يا مدني بودن سورة إنسان - basu.ac.ir · Web viewسورة « انسان/ دهر » يكي از مواردي است كه در ارتباط

بن )محمدابوريشني ابوالقاسم كه است حد نبدا تا شناخت اين ( اهميت358دارد: مي " اظهارالقرآن علوم فضل على التنبيه" كتاب در ق(245 م حبيب،

ترين » شريف گيري جهت دانستن نزول، مواقع از قرآن،آگاهي علوم مدينه و مكه در آيات نزول ترتيب شناخت و نزول هاي

(1/45،االتقاناست...«)سيوطي، را شناسان قرآن از يرخب كه برخوردارست اهميتي چنان از شناخت اين نيز

كه: دهند پيشنهاد داشته برآن به دستيابي براي مسلمان دانشمندان پژوهش اصلي مسير است » سزاوار

اين از باشد! تا موضوع همين ،اسالم گسترش و پيشرفت مختلف مراحل به را قرآن ي حكيمانه هاي گام چگونگي نظران صاحب و طريق،محققان

اسالمي نوبنياد ي جامعه شرايط و حوادث وقايع، با همراهي هنگام(254،صالح صبحي) «بازشناسند

مدني و مكي تشخيص معيارهاي مكي سور و آيات شناخت كه نكته اين به توجه با و گفته پيش ضرورت وجود با

صورت در و است موثق« ممكن نقل بر طريق» استناد از نخست وهلة در شناخت حداقل به دستيابي راه تاريخي، منقوالت در نارسايي و كاستي مشاهدة

« است؛ قرآن سور و آيات در روشمند كنكاش و » تامل عرصه اين در ممكن اين از متعددي موارد در قرآن مفسران( 1/18همان،سيوطي، ؛1/242)زركشي،

كاستي اين! اند بهره بي و محروم مهم ةتوش -1گردد: مي باز امر دو به عمدتا -2آن. موجود موارد در تناقض يا تاريخي موثق و متقن مدارك و أسناد كمبود ارائه با آن بازيابي جهت روشمند و كافي علمي و فكري كوشش و تالش عدم

و قوي احتمال صورت به چند سياق)هر و قياس مبناي بر و استوار معيارهايي يمستدل(. ترجيح

از مدني و مكي آيات تفكيك و شخيصت منظور به ديرباز از پژوهان قرآن البته (3 ؛مكان( 2 ؛زمان( 1 از: عبارتند معيارها اند. اين دهنمو ارائه معيار سه ،يكديگر

(.195-1/192،زرقاني ؛60-1/50،همانسيوطي، ؛1/187،ر.ك: زركشي)طابخ دارد، « وجود خطاب و معيار: » مكان دو از استفاده در كه مشكالتي به توجه با

شمار به معيار ترين آسان و ترين جامع و ترين دقيق عنوان به «زمان» معيار طول در كه است آياتي از عبارت«مكي قرآن» معيار، اين مبناي بر1.است آمده او بر مدينه به حضرت آن هجرت از پيش وپيامبر-ص- رسالت نخست سال13

پس كه است آياتي همه بر مشتمل نيز« مدني قرآن» چنانكه؛است شده نازل2است. دهگردي نازل حضرت آن بر رحلت، زمان تا و هجرت از

شناخت جهت معيار بهترين - كه زمان معيار حتي شد، يادآوري كه گونه همان است گرديده معرفي قرآن مدني و مكي تاريخي قوي مستندات پرتو در - عمدتا-1/191بسيار)زركشي، هاي كاستي وجود به توجه به است. لذا استفاده قابل استفاده تاريخي، هاي گزارش در موجود تناقضات ( و1/38،همانسيوطي، ؛192

دليل همين به دارد؛ كارايي محدودي موارد در فقط فوق گانة سه معيارهاي از و قياسي هاي دريافت و اجتهاد « و » عقل به تمسك «، به» نقل استناد كنار رد

عنوان به قرآن آيات در محتوايي و موضوعي اسلوبي، هاي تحليل و سياقي دو اين تشخيص در كه است شده گرفته كار به عرصه اين در كارآمد ابزاري ؛74-1/70ج،همانسيوطي، ؛189-1/188 زركشي،)است مؤثر و مفيد آيات از دسته

خطاب و زمان معيار» مكان، هرسه از برداري بهره كه نمود توجه - بايد1 تاريخي هاي گزارش پرتو در « عمدتا » توان مي است آيات در كه قرائني به توجه با و معدود مواردي در چند هر است؛ ممكن موثق روايات و متقنكرد! حكم آيات آن بودن مدني يا مكي به سپس و شناخت را قرآن « آيات مخاطبان و مكان و زمان

شد؛با شده نازل حضرت آن بر«مكه» در حتي يا«مدينه» از خارج در آيات اين از بخشي رچنده- 2 مي مدني شده نازل پيامبر بر تبوك از بازگشت هنگام به و مدينه از خارج در آن از آياتي كه را«توبه» سوره چنانكه

آن سوم ةآي آنكه وجود با را«مائده» سوره و ؛داند و عرفات - در سنت اهل نظر - از و مدينه از خارج در قطعا نازل مكه فتح ثنايأدر و مكه در كه را«نصر» سوره سان همين به و داند مي مدني است شده نازل مكه محدوده

است. شده2

Page 3: كنكاشي در مكي يا مدني بودن سورة إنسان - basu.ac.ir · Web viewسورة « انسان/ دهر » يكي از مواردي است كه در ارتباط

پيداست ( ناگفته78-77،صدر ؛198-1/196زرقاني، ؛271،344-270صالح، صبحي آور يقين و حتمي ،قطعي ها مالك اين طبق بر مدني و مكي آيات تشخيص كه

- مكي آيات از برخي چه ؛است تر فزون كنكاش نيازمند همچنان و بود نخواهد و ستا مدني آيات در موجود هاي مالك و خصوصيات بر مشتمل- أحيانا

.(97-91در،ص)بالعكس؟اساسي پرسش چند چند طرح ،انسان ةسور بودن مدني يا مكي تبيين بحث به ورود از يشپ

نمايد: مي ضروري آنها به پاسخ و پرسش، و پي در پي صورت به يا و قرآن- ضرورتا- يكباره سور از يك هر آيات آيا- 1

خير يا است؟ گرديده نازل ،ديگر اي سوره آيات نزول و شدن گشوده از پيش به سپس و گرديده نازل سوره يك آيات از تعدادي تنها- آغاز در- مواردي در

،سوره آن آيات مابقي متمادي، ساليان گاه و ماهها روزها، طول در و تدريج؟است شده نازل ديگر، سور آيات نزول با همزمان

پرسش اين ،باشد منفي فوق پرسش اول بخش پاسخ كه صورتي در- 2 كه شود مي يافت يا سوره ي،مك ورس ميان در آيا:كه است مطرح جديد

1باشد. دهش نازل مدينه در هجرت، از پس- زياد يا - كم آن آيات از بخشي

كه نمود اذعان بايد- - ناگزير نخست پرسش بخش دو از يك هر به پاسخ ايرب: يعني ؛ديدگاه دو آن از يك هر قطعي اثبات

تكميل و قرآن رسو از يك هر آيات پي در پي يا و يكباره الف( نزول ديگر اي سوره نزول از پيش آن

مفتوح و قرآن رسو از برخي آيات مدت طوالني و تدريجي ب( نزولهمزمان صورت به چند هايي سوره بودن

در كه اعتمادي قابل غير گاه و اندك قرائن و اطالعات أسناد، به توجه با ينب در ديرباز از ديدگاه دو هر هرچند لذا د؛نماي مي دشوار ،است دسترس لكن ؛داشته مدافعاني يك هر و بوده مفتوح و مطرح پژوهان قرآن و مفسران يبنيان و بستر بر را خويش ادعاي نتوانسته ،ديدگاه دو اين از يك هر مدعيان

ريزد! پي متين و مستحكم آيات درپي پي يا و يكباره نخست)نزول ديدگاه طرفداران داليل بررسي به اكنون

پردازيم: سوره( مي هرسوره( هر آيات درپي پي يا و يكباره نخست)نزول ديدگاه بودن بديهي قرآن، نزول از شيوه اين اثبات داليل مهمترين از كه پيداست ناگفته

قرآن سور نزول كه است آن انتظار چه است؛ آن بودن - منطقي ظاهر به – و ارائه دانشمندان سوي از كه معرفتي و علمي متون تأليف و تصنيف بسان نيزشود. اثبات آن خالف آنكه جز باشد شده نازل شكل بدين شود، مي

سور از هريك آيات چينش و ترتيبمعرفت»ره« اله آيت ،معاصر قرآني انديشمند حقيقي ترتيب با اندك- مطابق يموارد در جز آن كنوني وضعيت در را قرآنگويد: مي ويداند! مي خداوند جانب از آنها نزول

نيست: الف( ممكن فايده از خالي نكته دو ذكر اينجا در إدعاست؛ اين پذيرش مقال، اين در ما سخن - مبناي 1 قرآن سور از برخي نزول در مدت طوالني تدريج اگر كه: حتي كند شبهه كسي ادعا اين پذيرش وجود با حتي است

محدودة در فقط امر اين باشد؛ بوده نزول حال در قرآن از متعددي سور همزمان سبب، همين به و باشد داده رخ و داده رخ مدني و مكي نزول مرحلة دو از يك هر يك آيات نزول اينكه است! نه طرح قابل محدوده همان در صرفا

هجرت( از مدني)پس نزول مرحلة در آن آيات از بخشي كه باشد انجاميده طول به آنقدر آن تكميل و مكي سورة سور از برخي نزول در مدت طوالني إدعا)تدريج اصل هرگاه كه است آن اي شبهه چنين پاسخ باشد!؟ شده نازل تبعيضي چنين ادعاي زيرا بازد مي رنگ آن كنار در فوق شبهة گردد متعدد(اثبات سور از آياتي همزمان نزول و قرآن

است. موجه غير هجرت( از مدينه)پس هجرت( در از مكي)پيش سورة يك از بخشي نزول امكان ادعاي اثبات صدد در ما ب( گرچه

باشند( در شده نازل هجرت از قبل مكي)كه آياتي گرفتن قرار يعني ادعا؛ اين عكس كه دانست بايد لكن هستيم؛ ما لذا نمايد؛ مي ناپذير توجيه و معقول غير است! بسيار شده اشاره آن به منابع از برخي در - چنانكه مدني سورراند. نخواهيم سخن آن از هرگز

3

Page 4: كنكاشي در مكي يا مدني بودن سورة إنسان - basu.ac.ir · Web viewسورة « انسان/ دهر » يكي از مواردي است كه در ارتباط

از پس يكي سوره، آن بسمله نزول از پس سوره هر آيات كه نيست » ترديدي 1(1/204،ر.ك: معرفتاست...«) شده مي ثبت نزول حسب بر ديگري در كه دارد آن از حكايت تاريخي هاي گزارش و روايات از برخي ،آن بر عالوه

الرحيم« الرحمن الله شريفه:»بسم و عظيمه آيت نزول قرآن، نزول روزگار بوده جديد اي سوره نزول آغاز و پيشين مفتوح سوره يافتن پايان قرينه و نشانه

مي ره قرآن هاي سوره فتح و ختم به طريق اين از مسلمانان پيامبر»ص« و و آن از مورد دو به تنها اينجا ( در1/7،همان،سيوطي ؛1/19،عياشياند!) ر.ك: برده

رود: مي اشاره تاريخي، اتمنقول آن كه شده »ع« نقل صادق امام از جمال صفوان طريق از عياشي تفسير در

:فرمود حضرت «)لالخرى ابتداء الرحيم الرحمن الله بسم بنزول السورة انقضاء يعرف كان نما» إ

(1/19،عياشيكه: گرديده نقل جبير بن سعيد از أبوعبيد طريق از درالمنثور تفسير در و السورة نقضاءإ اليعرفون كانوا سلم آله[وو]عليه الله صلى النبي عهد في نإ »

السورة انقضت قد ان علموا نزلت فإذا الرحيم الرحمن الله بسم تنزل حتى ونزلت (1/7،همان، سيوطي«)خرىا

برنكته شيعي منابع در كه رواياتي همه در دقت و تأمل اب كه است ذكر به الزم آنها همة كه گردد مي روشن دندار داللت گفته پيش صفوان» طريق از صرفا

اين كه رسد مي نظر به ! لذاستا شده داده صادق» ع« نسبت امام به«جمال واحدي روايت آنها همة لكن اند؛ شده گزارش مختلف منابع در هرچند روايات

به جا، آن از سپس و گرديده نقل عياشي تفسير در نخست كه نيستند بيش از منقول روايات نيز ديگر سوي آن در ! چنانكهاست يافته لاقتنا ديگر منابع

مي منتهي و محدود عباس ابن به گيهم ،مورد دو در جز ،سنت اهل طريق باز عباس ابن شاگرد«جبير بن سعيد» به مورد يك نيز مورد دو آن د! ازنشو به نيز ديگر مورد و است عباس ابن به انتساب حكم در نيز نآ كه گردد مي

آيد. نمي شمار به معصوم سخن آنها از يك هيچ لذا ؛است سبتنم «مسعود ابن»قرآن( سور از برخي آيات پي در پي نزول دوم)عدم ديدگاه

كه:» آيات است آن طبيعي انتظار شد، ذكر نخست ديدگاه ذيل در كه همانگونه آن خالف آنكه باشد« مگر شده نازل متوالي صورت به قرآن سور از هريك شود اثبات

سور اكثر نزول در انتظار اين كه شود مي نمايان تاريخي، دقيق جويي پي با مواردي در آن نقض داليل ارائة پي در اكنون است. لكن يافته تحقق قرآنيگردد: مي ارائه نكته دو قالب در امر هستيم؛اين معدود

خالق كه خداوند كالم ارائة است كه: » الزم داشت انتظار نبايد سويي - از1 و سخن عرضة روال و سبك به اوست، هاي استعداد و ها توانايي تمام و انسان

و گفت: دانشمندان ميتوان باشد«! چه،-دانشمندان - هرچند مخلوق بشر كالم رسيده نتيجه اين به خود دانش و استعداد باالترين با مطابق بشري، نويسندگان

- در ديرباز از و اكنون - هم كه روشي به را خويش تأليفات است الزم كه اند همة به و امور جزئيات همة به كه خالق خداوند لكن كنند؛ عرضه اند گرفته پيش و كلمات گزينش ترين عالي و ها چينش بهترين چگونگي به و ها اسلوب و ابزار

سبك برخالف گاه است، آگاه كالم ارائة لحظة همان در نياز، مورد حروف خدمت به خويش كالم ارائة جهت را ديگري بديع روش بشري، منطقي و معمول در مطروحه موضوعات و مباحث كه هستيم شاهد اكنون هم است! چنانكه گرفته

و متنوع توجهي قابل شكل بلند- به هاي سوره باالخص – قرآن سور از تعدادي امكان از ديگر مواضعي در و شده گويي تناقض دچار موضوع همين در ارجمند محقق اين كه است ذكر - شايان1

و مكي يا و قرآن سور ترتيب تاخير و تقديم دارد: معيار مي إظهار و گويد مي سخن سوره چند همزمان بودن مفتوح. 234و1/165است.ر.ك: معرفت، سوره هر آيات از بخش اولين نزول آنها، بودن مدني

4

Page 5: كنكاشي در مكي يا مدني بودن سورة إنسان - basu.ac.ir · Web viewسورة « انسان/ دهر » يكي از مواردي است كه در ارتباط

دانشمند هرچند – انسان يك اگر كه حالي در2اند! نامتناسب يكديگر با ظاهر به - به را قرآن هاي سوره در مطروحه مطالب همان تا بود برآن – هوشمند و

دهد، آنها- ارائه از اطالع فرض صورت به مباحث آن از وي ارائة سبك قطعا كه سوري قالب در الأقل يا و قرآن كنوني سور قالب در ارائه آن)؛يعني كنوني

زياد بسيار احتمال به بلكه است( نبود؛ مطرح آنها در پراكنده صورت به مباحث – نوشتار قالب در چه و گفتار قالب در - چه مباحث آن ارائة در يقين، به نزديك

برد! مي بهره انساني توانمندي بر منطبق و منطقي ظاهر به شيوة همان از الناس، كالم علي الخالق كالم شريف: » فضل حديث با مطابق و اساس براين

2« الناس علي الله كفضل

استعدادهاي و ها شيوه با منطبق كه را اسلوبي و شيوه هر كه نيست، شايسته در آن، صحت بر كافي قرائن و شواهد وجود با و نمود انكار نيست بشري

داد! را خويش به ترديد آن پذيرش از قرآن(، سور از برخي پي در پي نزول عدمدوم) ديدگاه ديگر، سوي از- 2

حسب به بعالوه ؛است شده پذيرفته پژوهان قرآن و مفسران از شماري جانب برخي نكهياگو ؛است موجود قرآن ورس در آن ايرب نيز يشواهد و قرائن ،ظاهر

3آنست. گوياي نيز تاريخي هاي گزارش ازكه: آمده تاريخي هاي گزارش و روايات در مثال عنوان به ما فيها الله يزيد ثم مكية، تبتك بمكة سورة فاتحة نزلت إذا كانت»

6/2،همان،سيوطي ؛10/211،طبرسي ؛414 /2،حسكاني حاكم«)ر.ك:يشاء]بالمدينة[(35/256،مجلسي ؛49

به متعددي موارد كه: پيامبر»ص« در است آمده تاريخي هاي گزارش در همچنين يتال سورةال في ضعوها» فرمود: مي وحي كاتبان به قرآن از آياتي نزول هنگاممنظور، ابن ؛15/521رازي، فخر ؛71و9/7،34،حجر ابن«)ر.ك:وكذا كذا فيها يذكر

عثمان گزارش زمينه، اين (. در88 و1/84عاشور، ابن ؛16/188قرطبي، ؛6/242ه إنآية:» نزول از العاص ابي بن رون..... اإلحسان و بالعدل يأمر الل دستور و 4« تذك شنيدني نظر، مورد جايگاه در آيه آن دادن قرار براي حضرت آن

اظهار روايت اين نقل از پس طباطبايي عالمه (؛4/128،المنثور الدرسيوطي،است) به آيه هر نزول از بعد جناب آن كه مىكند يقين آدمى روايات اين ازميدارد:»

قرار جايى چه در و سورهاى چه در را آن كه مىداد دستور وحى نويسندگان5.(12/125،«)طباطباييدهند

اين نماياندن متناسب و دادن التيام جهت راهكارهايي و معيارها طرح صدد در پژوهان قرآن از برخي - چنانكه1اند. برآمده متنوع، مباحث

أفعال خلق بخاري، ؛2/18است. ر.ك:دارمي، شده نقل نيز ديگري ألفاظ با روايت اين كه است ذكر به الزم- 2… و25ابراهيم، بن . شيث246باقالني، ؛99،العباد

و... علق مزمل، ممتحنه، مائده، همچون:» بقره، قرآن سور از برخي آيات كه است آن از حاكي قرائن - چنانكه 3است. شده نازل – ساله چندين طوالني- گاه فواصل « با

.90 آيه نحل، سوره- 4 كه را پيامبر ارشاد و هدايتگري اين و كند مي - نقض - اندكي ديگر موضعي در را خود سخن وي البته- 5

شود مكي( نيز سور در مدني آيات چينش آيات)ازجمله چينش هرگونه شامل تواند مي و است عام صرفا نمايد! بنگريد:» مي محدود و مختص مكي سور در مكي آيات و مدني سور در مدني آيات چينش به

در مكى آيههاى همه نتيجه در بوده، نزول ترتيب )ص( همان خدا رسول نظر در قرآن آيات ترتيب - فرضا – كه سورهاى آن جز شدهاند، داده قرار مدنى سورههاى در مدنى آيههاى همه و مكى سورههاى

بيش حتما باشد چيزى چنين كه هم فرضى به و شده نازل مدينه در ديگر بعضى و مكه در آياتش بعضى مي ارائه ديگر مواضع در كه هايي تحليل و استداللها با وي (البته12/128،طباطبايي)نيست سوره يك از

و كند مي نقض نيز را خود فرض اين دهد ر.ك:)!داند مي مورد يك از بيش را آن - مصاديق - عمال(20/217 و20/74،همان اينكه: » اظهار و فوق، اظهارات وجود با حتي وي و شود نمي ختم اينجا « به » دوگانگي اين كه است ذكر به الزم

با ( و12/125نموده« )همان، اشاره آنها به قرآن آيات در خداوند كه است هايي خصلت همة واجد كنوني قرآن ديگر» اجتهاد مواضعي در (،12/26تغيير- )همان، و جابجايي شكل به - حتي قرآن تحريف عدم اثبات و اظهار وجود

(128- 12/126داند«!!)ر.ك:همان، مي دخيل ها سوره در قرآن آيات چينش در را « صحابه5

Page 6: كنكاشي در مكي يا مدني بودن سورة إنسان - basu.ac.ir · Web viewسورة « انسان/ دهر » يكي از مواردي است كه در ارتباط

تعبير به يا و مفتوح قرآن از چند سوري همزمان كه آنست عالمه سخن مفهوم يا آيه كه بوده مشخص طبيعي شكل به حالت، اين غير در چه، ؛بوده ناتمام ديگر بايست مي جديد نازلة آيات هنوز كه گيرد قرار اي سوره آيات پس - در - لزوما

رسول»ص« حضرت ارشاد و راهنمايي به نيازي ديگر و است نرسيده انتهاء به.است نبوده ارائه هنگام »التمهيد« به در معرفت»ره« نيز محمدهادي ارجمند پژوه قرآن

است. نموده اشاره نكته اين به مدني، و مكي سور نزول ترتيب فهرست ديدگاه اين ( البته1/165،)ر.ك:معرفت از تنها نه كه شيعي- دارد مخالفاني- عمدتا

ر.ك:مرتضيند)ا دهنمو ارزيابي نيز معقولنا امري را آن كه ننموده حمايت آن.(296،ميرمحمدي ؛144-143،العاملي كافي قرآن، نزول در شيوه اين از مورد يك قطعي اثبات كه است ذكر شايان دوران افزارهاي نوشت كيفيت و كميت به توسل با كه را كساني ديدگاه تا است

بلكه ترديدآفريني صدد « در عليه يكتب ما و به اصطالح» مايكتب به يا رسالت در تنها امر اين هرگاه كند. چه طرد اند، برآمده نزول از شيوه اين قطعي نفي يا غرابت برسد، اثبات - به بخش اطمينان صورتي - به قرآن سور از مورد يك

بازد! آنگاه مي « رنگ عليه يكتب ما و به بر» مايكتب استناد با آن وقوع دشواري و تاريخي معتبر هاي گزارش كه جايي در ديگر، موارد به شيوه اين انتساببود. نخواهد دشوار است ياريگر رسا، و گويا شواهد روايات و گزارشها از دسته دو تحليل

هريك آيات درپي پي نزول از هم تاريخي گزارشهاي و روايات آمد كه گونه همان مواردي در حالت اين خالف وقوع از هم و كنند مي حكايت قرآن هاي سوره از

محدود! و معدود و سخن صحت و روايات اين إسناد صحت قطعي اثبات به بتوان كه صورتي در

آنكه جز ماند نمي اي چاره گرديد نائل گرديده مطرح آنها ضمن در كه ادعاييگردد. ارائه آن از معقول توجيهي و تاويل و گردد جمع تعارض و تزاحم اين بين كه نمود ادعا توان مي صورت، اين در كه است آن نوشتار اين صاحب نظر

اي سوره آغاز و سوره يك پايان بيانگر را بسمله آيت نزول كه رواياتي مقصود بوده صورت اين به موارد اكثر در امر اين كه است آن اند كرده معرفي جديد از خاص شكل آن وقوع روايات دوم دستة مقصود و موارد همة در نه و است قرآن سور نزول اعلم. والله است بوده معدود مواردي در صرفا

بخش اعتماد و آور اطمينان شواهد از برخي و بزرگان آن حقانيت و فضايل اثبات البيت-ع- جهت اهل مذهب الف( پيروان مخاطبان و مخالفان قرآن، آيات از منفك روايات به استناد بر عالوه شايستگان،

آيات اين از دهند. برخي مي ارجاع نيز قرآن از متعددي آيات به را خويش و پس آيات با – ظاهر به – كه دارند قرار قرآن سور از موضعي در ادعايي

بر شواهدي گاه نيز آيات آن خود در آن، بر ندارند! عالوه تناسبي خود از پيش روايات شود. همچنين مي ديده خود از پيش و پس آيات با آنها ارتباط عدم

كه است موجود فريقين تاريخي و روايي منابع در اي خدشه قابل غير و معتبر و پيش عبارات و آيات از قرآني عبارات و آيات آن جداگانة و مستقل نزول بر

همراه به آيات از دسته اين نزول ادعاي كه است بديهي1دارد. داللت آنها از پس - ع – البيت اهل امامت باب در را شيعي هاي انديشه آنها از پس و پيش آيات

سازد. مي مخدوش آنها عصمت و

الرسول أيها مائده:»يا سورة از67 آية مائده؛ سورة از3 آية ميانة و.....« در دينكم لكم اكملت - عبارت: » اليوم1 33 آية انتهاي و.......« در البيت اهل الرجس عنكم ليذهب الله يريد عبارت: »إنما ربك.......«؛ من اليك انزل ما بلغاست. موارد اين جملة ... از و احزاب سورة از

6

Page 7: كنكاشي در مكي يا مدني بودن سورة إنسان - basu.ac.ir · Web viewسورة « انسان/ دهر » يكي از مواردي است كه در ارتباط

آيات أخير چينش در صحابه اجتهاد و دخالت ادعاي طرح كه است ذكر به الزم آنكه جز بود؛ نخواهد راهگشا آيات- هرگز از دسته اين چينش در جمله - از قرآن

و1شود! قرآن« مطرح تنقيص و خطير» تحريف و بزرگ ادعاي ادعا، اين كنار در ديگر سويي از و بار خسارت سو يك از ادعايي چنين طرح كه است روشن

است. ناممكن قابل شواهد و مدارك قرآن سور از برخي متوالي غير نزول با ارتباط ب( در قرآن سورة بزرگترين و مدني سورة اولين كه بقره است. سورة موجود توجهي

شايع و ترين مطرح از است – آيات شمار لحاظ به هم و حجم لحاظ به هم – آن در سوره، اين در موضوعات آور شگفت پراكندگي بر آنهاست. عالوه ترين

نزول به نسبت آنها متأخر بسيار نزول بيانگر كه گرديده مطرح احكامي و مباحث آيات در گزينشي و اجمالي سيري با حتي است! چنانكه سوره اين آيات اولية مدارك تفسيري، منابع و تاريخي منابع در آنها تفسير جويي پي و سوره اين

دست به حقيقت اين اثبات براي استواري موضوعي و معنايي شواهد و تاريخي بقره: سورة از203تا196آيات: نزول نمونه، عنوان آيد. به ميه العمرة و الحج أتموا و» ..................« الهدي من استيسر فما أحصرتم فإن لل از است گرديده وضع آن احكام از برخي يا حج مراسم اصل آنها، طي كه

صورت بقره سورة آيات اولين نزول از ساله چندين فاصلة با كه است مواردي ؛125-6/123،دروزه ؛1/200،عاشور ابن ؛2/75،)ر.ك:طباطبايي2است گرفته

فاصلة با مزمل سورة پاياني آية (. نزول1/193،سيدقطب حتي يا ساله يك حدودا شاهد تحليلها، و ها گزارش از برخي طبق آن، اولية آيات نزول از ساله10

در توالي عدم و سوره چند همزمان بودن فوق) مفتوح امر بر ديگري گوياي29/2،عاشور ابن ؛ 29/225،صادقي ؛20/74،آنها( است)ر.ك:طباطبايي آيات نزول

( و6/3743،سيدقطب ؛1270-15/1269،خطيب ؛ 1/426،دروزه ؛260و35-237 ...

- الله رسول عند » كنا : كه ثابت بن زيد از منقول و مشهور تاريخي ج( گزارشاحمدحنبل، ؛611و2/229نيشابوري، الرقاع«)ر.ك:حاكم من القرآن نؤلف- ص

و زيد همچون وحي اصلي كاتبان كه است آن ...( بيانگر و5/390ترمذي، ؛5/185 با شد مي نازل مختلف هاي سوره از كه را متفرقي و پراكنده آيات ديگران، گرديد- نقل آن بر دال گزارشهايي نيز پيشتر چنانكه–اعظم»ص« پيامبر هدايت

از امر اين جز كه است دادند. بديهي مي قرار سوره هر از نظر مورد مواضع در،ر.ك:طباطبايي داشت)نيز ديگري معقول برداشت توان نمي ثابت بن زيد سخن

نوشت به توجه با است مدعي كه محققي ادعاي ( لذا6/124،دروزه ؛12/120 و متفرق آيات تنظيم و ترتيب امكان وحي، نزول دوران در موجود افزارهاي

3(138-132بهشتي،نداشته!!) وجود آنها اساس بر قرآن سور تشكيل صرفا نوشت و انساني هاي توانايي و امكانات ميزان از غيرمتين و نااستوار برداشتي

طوالني تدريج و پراكندگي اين وقوع اثبات با ويژه است. به روزگار آن افزاري هيچ به ديدگاه اين ب(، و قرآن)بندهاي: الف سور از برخي آيات نزول در مدت براي خود پيش از محقق اين كه نيز هدفي نيست. همچنين اعتنا قابل وجه

آيات، اين چينش در صحابه آفريني نقش به اعتقاد صورت در كه روست آن از دوم ادعاي طرح - ضرورت1 اين فورا آيات از يك كدام كنار در و سوره كدام كجا)در آيات اين حقيقي و اصيل جايگاه كه: پس گردد مي مطرح پرسش

با تا يافت موضعي توان نمي موجود قرآن در كه دانند مي خوبي به انديشان ژرف و هوشمندان قرآن( است؟ ديگر از آياتي يا و سور يا سوره كاهش و حذف به معتقد بايد ناگزير گردد! لذا رفع مشكل آنجا، در آيات اين دادن قرار موضوعي و ظاهري تناسب ادعايي!! از آيات و سور آن كنار در يا ميان در گرفتن قرار با آيات اين تا شد كريم قرآنشوند!!! برخوردار الزم

در أنفال- كه سورة نزول آغاز از پيش تا بقره، سورة آيات كه: همة كند ادعا تواند نمي كسي كه نيست - ترديدي2 سال در احد جنگ ضمن در - كه عمران آل سورة نزول آغاز از پيش حتي بوده- و هجري دوم سال در بدر جنگ طي

حاكي تاريخي هاي گزارش حتي متن، در شده ارائه مثال بر عالوه آنكه است! حال گرديده - نازل بوده هجري سومدارد! قرار سوره اين در نيز قرآن نازلة آية آخرين كه آنست از(.138-132)ر.ك:بهشتي، و...، مدني و مكي بندي تقسيم به تاريخي - ر.ك: نگاهي3

7

Page 8: كنكاشي در مكي يا مدني بودن سورة إنسان - basu.ac.ir · Web viewسورة « انسان/ دهر » يكي از مواردي است كه در ارتباط

هيچ به پراخته آن تضعيف به سرانجام و نموده ارائه نزول از گونه اين ارزيابي(. 142-147همان،نيست!) استوار و دقيق وجه

قرائت، جهت سال هر قدر شب در پيامبر با - جبرئيل ويژة - و ساليانه د( مالقات يكي پيش، هاي سال يا سال در شده نازل قرآن مرور و بررسي و مدارسه

و پاسداري براي حق حضرت آسماني و دقيق شگفت، راهكارهاي از ديگر مطابق است! چنانكه بوده خويش ارجمند فرستادة به نازله وحي از مرزباني

شده واقع دوبار اكرم رسول حيات پاياني سال در مالقات اين روايات از برخي(.6/102 و2/228است)ر.ك:بخاري،

- داراي معتبر روايات با - مطابق وحي نزول دوران همان در قرآن ه ) سور قرآن آيات از يك هر آن بر اند. عالوه بوده مستقل و نام« مشخص و »عنوان

به لذا ؛اند بوده خود به « مخصوص رقم و » شماره داراي آغاز همان از نيز آيات به - نسبت زياد يا - كم تاخير با كه كه: آياتي كرد ادعا توان مي سهولت

مي قرار آن جزء كه اي سوره عنوان ثبت با گرديده، مي نازل سوره يك اولية رقم ثبت با و اند شده مي نوشته آن در كه اي قطعه باالي بر يا كنار در گرفته

آن پيشين قطعات با پيوند و تنظيم قابليت از آساني به كنارشان، در آيات آن به ناچار به روزگار آن افزارهاي نوشت آنكه ويژه اند! به بوده برخوردار سوره

لذا است؛ آمده مي فراهم كوچك و بزرگ و متنوع، و پراكنده هاي تكه صورت رسد چه تا است نبوده دشوار خيلي نخست كتابت در حتي تنظيم و جاگذاري اينو... دوم هاي كتابت به

مدني؟ يا است « مكي / دهر » إنسان سوره يبرأنگيز چالش باحثم از انسان سوره بودن مدني يا مكي قطعي تعيين

كه است اين قطعي اثبات در را خود تاكنون شيعي و سني مفسران همه تقريبا و وسواس به زمينه اين در كه دارد حكايت آن از امر اين1!اند ديده ناتوان امر

چنان از سوره اين در مطروحه اجرايم چه است؛ نياز بسيار تدق و احتياط آن دربارة سهوانديشي و مباالتي بي هرگونه از را ما كه ستبرخوردار اهميتي هاي گرايش از فارغ ما كه نيست آن سخن اين مفهوم گرچه!دارد مي برحذر و قواعد و « نباشيم مستدل « و» مقبول «،» صواب » نظر دنبال به مذهبي!ندهيم قرار مبنا و معيار را مفسران و پژوهان قرآن ميان در مرسوم ضوابط سوره اين ةبار در مختلف هاي ديدگاه

است: مطرح ديدگاه سه ،سوره اين نزول ساني چه با إرتباط در طوركلي بهاست؛ شده ه« نازلمك» در آن »همة« آيات- 1است؛ شده دينه« نازلم» در آن »همة« آيات- 2 شده نه« نازلمدي» در »بخشي« ديگر ه« ومك» در آن آيات »بخشي« از- 3

. است ميان در هم و شيعي مفسران ميان در هم فوق ديدگاه سه از يك هر

رازي الفتوح ابو» چون: مفسراني مثال، عنوان دارد! به حامياني ينس مفسران كثير، ابن رازي، فخر ميبدي، ثعلبي،» و شيعه از« گنابادي محمد سلطان و

سنت اهل از«و... دروزه عزة قطب، دسي عاشور، ابن آلوسي، بروسوي، حقي مكي يا و هستندهجرت( از مكه)پيش در سوره اين آيات همة نزول به معتقد را آن بودن ند.ا هادد - ترجيح - قويا

جديد نگاهي - با - البته را ديدگاه اين 2شيعي معاصر محققين از يكي نيز أخيرا است)ر.ك: نموده مطرح انسان سورة در مطروحه حادثة به نسبت متفاوت و

(. 53-51بهارزاده،

شد. خواهد روشن ناتواني اين چگونگي آتي مباحث - در 1 در پژوهش به متفاوت و نوآورانه كنجكاوانه، نگاهي با كه است معاصر پژوهندگان بهبودي«از » محمدباقر - وي2

است. پرداخته قرآني و اسالمي هاي انديشه و منابع8

Page 9: كنكاشي در مكي يا مدني بودن سورة إنسان - basu.ac.ir · Web viewسورة « انسان/ دهر » يكي از مواردي است كه در ارتباط

مصطفي احمد زمخشري،» چون: پژوهاني قرآن و مفسران ديگر، سوي از كاشاني، الله مالفتح» و سنت اهل از« خطيب عبدالكريم زحيلي، وهبة المراغي،

معرفت،)ر.ك: هادي محمد صادقي، محمد شيرازي، مكارم 1طباطبايي، عالمه سوره اين بودن مدني بر شيعه از« ... و الله فضل (محمدحسين1/185معرفت،

ند.ا نموده تاكيد ديدگاه اين ترجيح يا كاشاني، فيض طوسي، شيخ» چون: مفسراني إقبال با نيز سوم ديدگاه

است. شده مواجه مذهب دو هر از« ... و 2طباطبايي عالمه ،قرطبيكه: است اين اساسي پرسش ها افتراق و اختالف اين وراي در و اكنون

– آيا سوره، اين و است شده نازل همك در انسان سوره آيات همه- حقيقتا اين و گرديده نازل مدينه در آن آيات همه يا ؟است شمار به مكي سور از

و گرديده نازل مكه در آن آيات از بخشي يا است؟ مدني سور شمار در سوره حقيقت به مدعا سه اين از يك كدام ديگر تعبير به3مدينه؟ در آن از ديگر بخشياست؟ تر نزديك

پيشتر تاريخي- كه مدارك و اسناد در موجود مشكالت و ها كاستي به توجه با استوار و هوشمند مفسران براي پرسش اين به پاسخ- رفت اشارت بدانها

مي نمايان مفسران از دسته اين ديدگاه وارسي با چنانكه نيست؛ آسان انديش ابراز«ترديد» و« احتمال» با باره اين در را خويش نهايي ديدگاه آنها كه گردد

ابن ؛6/3777،قطب سيد ؛20/217ر.ك: طباطبايي، مثال عنوان اند)به هاشتد4(.29/357عاشور،

و صريح ينظر ارائة و ها تشكيك و ترديد اين از گذر براي حال هر به.دز تن نابجا هاي تعصب از و ادد تن معيارها و قواعد به بايد ناگزير شفاف،انسان سوره محتوايي تحليل

را إنسان ةسور گانة31آيات توان مي إجمالي، موضوعي تفكيك يك حسب بر (؛22-5آياتدوم: ) بخش (؛4-1آياتاول: ) بخشنمود: تقسيم ذيل بخش سه به ،

5(.31-23آياتسوم: ) بخش

( كه22-5سوره)آيات: اين دوم بخش 7،مشهور و 6معتبر روايات اساس بر نموده رخ مدينه در كه است مرتبط ماجرايي و حادثه به است آيه18 بر مشتمل

واقعة اين از است گزارشي و آمده فرود حادثه اين پي در آيات اين لذا است؛ بيت اهل توسط« اسير و يتيم و مسكين» إطعام آموز! واقعة درس و شگفت

به خويش گرسنگي رفع جهت ضروري و نياز مورد قوت و طعام پيامبر»ص« بانذر! روزة أداي هنگام

(. 20/120،نمايد)ر.ك: طباطبايي مي چنين وي اولية - نظر1 در آن آخر و مدينه در سوره گفت: اول بايد بنابراين» گويد: مي خويش نهايي نظر اظهار در ايشان - چنانكه2

(20/217است«)طباطبايي، شده نازل مكه انسان« سوره » سورة قرآني، علوم دانشمندان سوي از شده ارائه معيار طبق نيز صورت اين در كه- 3

. هستيم نظر اين تحكيم صدد در مقال اين در ما و آيد مي شمار به مكي اي فيه جزم فال... جدا فيه مختلف تهامدني و يتهامك أمر أقولگويد» مي رابطه اين در -آلوسي 4

(15/174...«)ر.ك:آلوسي،بشيء بندي دسته - اين 5 تقسيم قابل ديگر هاي نظرگاه از بسا چه لذا است؛ نويسنده شخصي دريافت و برداشت صرفا

تقسيم فصل دو يا دسته دو به را سوره اين آيات طباطبايي- ره- همة عالمه چنانكه باشد؛ نيز ديگري هاي بخش به(.20/217ج ،طباطبايي است.)ر.ك: نموده

از آورده، »تذكره« خود در را آيات اين نزول روايت ( كه ه654 حنفى)م جوزى ابن سبط المظفر ابو- 6 مورد را او آورده، موضوعه احاديث ضمن را روايت اين( ه 597م جوزى بن ) ابوالفرجاو جد اينكه

اهل باره در«تىأ هل»نزول حديث سند تاثبا از پس ويمىكند. رد را يو نظر و داده قرار سرزنش اظهار او انكار و شجد سخن از و داند مي منزه ضعفى هرگونه از را حديث آن ،السالم( بيت)عليهم

افزايش(. اندكي و نگارش در تصرف اندكي با39ر.ك: حجتي،كند.) مي يشگفت حقي ؛6/299،المنثور الدرسيوطي، ؛5/427بيضاوي، ؛2/511زمخشري، ؛30/750رازي،جزء ر.ك: فخر- 7

مدني بر نظر : جمهور اند نوشته شوكاني و قرطبي …. و3/525سمرقندي، ؛5/349شوكاني، ؛10/268بروسوي،-3/107آثار،ر.ك:اميني، اين ي همه رؤيت . براي5/343،شوكاني ؛19/118،قرطبيدارند. ر.ك: سوره اين بودن-20/131طباطبايي،است.ر.ك: پرداخته آنها تحليل به و كرده ذكر را روايات اين از بسياري الميزان مفسر .نيز111.41-30حجتي، ؛136

9

Page 10: كنكاشي در مكي يا مدني بودن سورة إنسان - basu.ac.ir · Web viewسورة « انسان/ دهر » يكي از مواردي است كه در ارتباط

و نزول شأن اين كردن لوث براي برخي كه اي بيهوده هاي تالش وجود با روايات برآيند1اند! داشته ديگر حوادث با يا ليدب هاي نسخه با آن جايگزيني

كه: است آن سني و شيعه واقعه اوال: اين است. افتاده اتفاق قطعا

حادثه اين وقوع ثانيا: مكان پيامبر»ص« به هجرت از پس و مدينه شهر قطعا ازدواج يكديگر س« با فاطمه» علي»ع« و كه زماني يعني است؛ بوده شهر آن

از بخش اين اند. نزول گرديده متولد دو آن السالم« از حسنين»عليهما و نموده و روشن قدري به پيشگفته ماجراي با آن إرتباط و مدينه در انسان سورة آيات

اين بودن مدني به - حكم - يكسره سنت اهل مفسران از برخي كه است صريح هوهب و خطيب عبدالكريم المراغي، احمدمصطفي اند. زمخشري، داده سوره2ند.هست مفسران دسته اين از زحيلي

در سوره از بخش اين حقيقت)نزول اين ،تاريخي معتبر سنادأ اشارة بر عالوه مي دست به نيز شهورم حادثة با بخش اين آيات محتواي موجه تطبيق مدينه( از

آيد. در آنها نزول بر ديگري ليدل ،آيات از دسته اين ميان در«اسير» واژه استعمال

موضوعيت عدم علت به« اسير » واژه مكي رسالت دوران در چه است؛ مدينه شاهد بهترين را امر اين نيز طباطبايي عالمهاست. نداشته استعمال مناسبت ،خارجي

اهل مفسران از برخي (؛البته20/127)طباطبايي،نددا مي مدينه در آيات اين نزول بر نزول در سان دينب تا اند برآمده ديگري صاديقم به واژه اين تاويل صدد در سنت ؛فخر4/377،جوزي ر.ك:ابن نمونه، عنوان به !)نمايند رديدآفرينيت ،آيات اين مدني(30/748رازي،

متفاوت ديدگاه يك بررسي كه پژوهشي در - انسان سورة بودن مدني يا مكي با ارتباط - در أخيراآيات) از بخش اين از متفاوت تحليلي ارائة با آن نويسندة است؛ گرديده منتشر

اهل با را آيات اين پيوند و نسبت - هم همزمان – تا برآمده صدد در (،5-22 تبع به آيات)و اين بودن مكي هم و نمايد؛ حفظ آنان منزلت و فضائل البيت-ع- و

»تحليلي آغاز در وي منظور رساند! بدين اثبات را( به انسان سورة آيات همة آن آنگاه نموده؛ معاصر- گزارش محققين از يكي از نقل آيات- به اين جديد« از

به استناد با آيات، اين مدني نزول كه را هايي استدالل آن، تأييد و تقويت جهت ارائة با سپس است. وي نموده مواجه چند هايي خدشه گردد! با مي اثبات آنها

را)كه خويش مقصود مرتبط، تاريخي مدارك و اسناد - از تحليلي- دلخواه و تبيين رسانده سرانجام است( به انسان سورة آيات همة بودن مكي ادعاي

(.60-41،39است)بهارزاده،ش كه – جدي بررسي و بحث از مقال اين در – بود خواهد نيز مفصل احتماال

توان و بضاعت حسب بر – را جديد ديدگاه اين مهم نكات لذا نيست ناگزيريشود: سنجيده آن نااستواري يا استواري تا گذاريم مي بحث - به خويش اندك

ها: الف( خدشه از - پس سوره اين نزول بر كه رواياتي بودن متناقض و ضعيف.1

دارد - داللت اطعام ماجراي » زاد »الموضوعات« و در جوزي ابن سخن به استناد با شده ياد نويسندة

به را اطعام واقعة به مربوط قرطبي(روايت از نقل )به ترمذي سخن المسير« و حادثه اين انجام معقول[ بودن ]وغير مذموم ب( و آن روات جهت: الف( ضعف دو

از كه رواياتي آن همه ميان از جوزي ابن كه است آن نمايد! جالب مي تضعيف استناد روايت يك به تنها گرديده، گزارش بزرگ رخداد اين دربارة مختلف طرق

دو كوشد! لذا مي إطعام مشهور ماجراي در ترديدآفريني جهت در كند! آنگاه مي نظر»يحيي به توسل نباته( با بن أصبغ و كثير بن يعني)محمد را؛ آن روات از تنو...109-6/108دروزة، ،29/344عاشور، ابن ؛4/377،جوزي ابن ديگر،ر.ك: هاي نزول شأن مطالعة - براي 1انسان. سوره ذيل المنير التفسير و للقرآن القرآني التفسير المراغي، تفاسير: كشاف، - ر.ك: به 2

10

Page 11: كنكاشي در مكي يا مدني بودن سورة إنسان - basu.ac.ir · Web viewسورة « انسان/ دهر » يكي از مواردي است كه در ارتباط

محمد حنبل« دربارة بن ديدگاه»احمد پرتو در و نباته بن أصبغ معين« دربارة بن آية: » يسئلونك به تمسك با وي كند! بعالوه مي معرفي ضعيف كوفي كثير بن

بي و باشكوه انفاق آن انجام از را پيامبر البيت « اهل العفو قل ينفقون ماذا غير امري كننده انفاق شخص نياز بر مازاد در تنها را انفاق و كند مي تبرئه بديل

( 50-41،49داند!)ر.ك:بهارزاده،ش مذموم]معقول[ مي ( روايات47-43مطروحه)ر.ك:همان، مباحث ضمن در خود نويسندهپاسخ: نموده گزارش فريقين مختلف منابع از اطعام، واقعة با ارتباط در را متعددي

به و روايت يك به استناد با تنها ديگر موضعي در كه نيست سزاوار لذا است؛ مذهب به باورمندان توسط شيعي ضعيف غير يا موثق راويان تضعيف خاطر

عالوه دهد؛ تناقض و ضعف نسبت مشهور و معتبر روايات آن همة به مخالف، شناخت در و داند مي دين مفسر و شناس قرآن را خود كه جوزي ابن آن بر

آيات: با قرآن در آيا داند مي صالحيت داراي را خويش مذموم و معقول اعمال.9خصاصة... « حشر/ بهم كان لو و أنفسهم علي يؤثرون » ... و

ى البر تنالوا لن» ون مما تنفقوا حت .92/ عمران « آل تحباست! خبر بي آنها از و نشده مواجه آيات اين با مرتبط روايات در تناقض و تفاوت وجود.2 وجود ادعاي گرديده، مطرح گفته پيش نويسندة توسط كه اي خدشه دومين آن با مرتبط حادثة جزئيات و آيات اين با مرتبط روايات در تناقض و تفاوت

» شخص نذر« و دهندة » پيشنهاد است: فرد چنين ادعايي آياتست. تناقضات دهندة قرض هر براي متعددي افراد روايات در چون نيست مشخص آرد« دقيقا

نياز مورد آرد- ابيطالب-ع بن علي كه نيست روشن نيز است؛ شده ذكر مورد دو دريافت را كاري« آن انجام عوض » در نموده« يا » قرض را نان تهية جهت ساختگي پيامبر- ص- همه بيت نداري« اهل و » فقر داستان است؟بعالوه نموده

كه زمان آن در پيامبر بيت اهل است! زيرا سبب به بوده هجري7سال احتماال فردي از گرفتن قرض به نيازي آن از هنگفت درآمد كسب امكان و فدك تملك

حسنين- گرفتن » روزه از روايات از برخي در آنكه ديگر اند! نكتة نداشته يهودي آميز غلو و معقول غير امري اين كه آمده ميان به سخن حادثه آن ع-« دراست. اين از اي پاره بسا داشته:» چه اذعان خود نويسنده كه گونه اوال: همانپاسخ: موارد برخي در و باشد؛ روايات بودن معنا به نقل خاطر به ها تفاوت و تناقض

مطالبي افزودن موجب البيت-ع- ، اهل به گزارشگران وافر عالقة شايد نيز(53 ،41باشد)بهارزاده،ش « شده ماجرا اصل حسنين-ع- بر گرفتن همچون:روزه » حادثة هنگام به حسين-ع- را امام و حسن امام سن سو يك از ثانيا: نويسنده

حادثه اين زمان گويد: بايد مي سو ديگر از و دانسته سال5 و6 ترتيب « به نذر اينكه به توجه با تخمين اين ( لكن54 زد) همان، تخمين هجري7سال از بعد را

كه اند شده متولد هجري4 و3سال در ترتيب به امام دو آن تاريخي روايات طبق آن سن وي اينكه به توجه با ( و43نموده)همان، اشاره آن به نيز خود نويسندهدانسته)همان، سال5 و6ترتيب به اشاره، مورد آيات نزول هنگام به را حضرات

در را امام دو آن سن مقدار وي كه نيست اوال: مشخص زيرا نيست؛ ( صحيح541است. آورده دست به كجا از هنگام، آن باشد درست ادعايي سن همين اگر ثانيا

سال در إطعام حادثه كه است روشن حالت، اين در نيست! چه تخمين به نيازي حضرت-ع- به دو آن سن كه شود ثابت آنكه مگر است؛ نموده رخ هجري9

است. نموده ذكر نويسنده كه است مقداري آن از كمتر مذكور حادثة هنگام نگردد تعيين درستي به حادثه، وقوع هنگام حسنين-ع- به سن تا اساس، براين فقير يا بودن فقير جمله از نويسنده اشارة مورد هاي يابي تناقض و ها تحليلبود. خواهد اعتنا غيرقابل و نااستوار هنگام، آن البيت-ع- در اهل نبودن

است! ننموده مشص را تاريخي نظر اظهار اين مرجع - الاقل111

Page 12: كنكاشي در مكي يا مدني بودن سورة إنسان - basu.ac.ir · Web viewسورة « انسان/ دهر » يكي از مواردي است كه در ارتباط

سال نذر( در حادثة و بيت اهل به فدك ماجرا)انتقال دو هر كه فرض ثالثا: به ماهي و موقع چه در دو آن از يك هر كه گردد مشخص بايد باشد داده رخ هفتم

ماه12 تا1 سال،از يك اواخر و اوايل بين زيرا است؛ افتاده اتفاق سال از بسا چه است! لذا فاصله رخ آن اواسط يا هفتم سال آغاز در نذر حادثة مثال

افتاده .... اتفاق و سال پايان در يا حادثه آن از پس فدك الحاق لكن باشد؛ دادهباشد.

حقيقي روايات آن ضعف« در و تفاوت »تناقض، وجود كه صورتي در رابعا: حتي يعني خويش؛ نظر مورد ديدگاه اثبات براي ارجمند محقق به كمكي امر اين باشد نيز وي نظر مورد تحليل در زيرا1كرد! نخواهد انسان سورة آيات همة بودن مكي

حادثة و بيت-ع- است اهل فضايل دربارة انسان سورة دوم بخش آيات همچنان بلكه كند نمي انكار را مشهور آيات آن نزول زمان خاص، تحليلي ارائة با صرفا

داند. مي مكه در و هجرت از پيش را سبب عنوان به نه گرديده البيت-ع- نازل اهل شأن در آيات اين.3

إطعام حادثة نزول صراحت - به اطعام حادثة روايات از برخي راويان كه گرديده يادآور خود نويسنده

نموده (معرفي22-5انسان) سورة نزول« آيات »سبب عنوان به را حادثه - آن و ننموده حادثه( تصريح آن بودن نزول امر)سبب اين به آنها از برخي هرچند اند؛ ...« و بيته؛ اهل و علي في نزل علي-ع-؛ في چون:» نزل عباراتي ذكر به تنها

از دوم دستة اين كه پنداشته وي دليل همين (به56اند) همان، كرده بسنده صورت به سوال اين آنگاه است؛ بحث مورد آيات نزول شأن بيانگر روايات،

نزول« است؟ »سبب نزول« همان كه: آيا» شأن گرديده مطرح وي براي جدي به روايات از برخي در شده متذكر نيز نويسنده خود كه گونه همان آنكه حال در و است شده تصريح ( بوده22-5آيات) نزول اطعام« سبب »حادثة كه نكته اين

حادثه آن بودن نزول شأن به نشده، تصريح امر اين به به كه نيز آنها از برخي نشده اشاره - نيز محترم نويسندة توصيفي و نظر مورد نزول شأن به ويژه به –

بيته« عبارات اهل و علي في نزل علي-ع-؛ في عبارات:» نزل آن بر است! عالوه به هم و باشد نزول« داشته »سبب به اشاره تواند مي هم كه هستند عامي سبب به تصريح روايات از برخي در كه آنجا از (و1/313نزول«)معرفت، »شأن نزول سبب حكم در نيز را عام الفاظ اين كه است شايسته لذا شده، نزولبالعكس! نه و بدانيم

صحابه معمول عادت و رسم »گرديده: مدعي كه زركشي ديدگاه از وي همچنين كذا«، فى االية هذه مىگفت:»نزلت آنها از يكى اگر كه هدوب چنين تابعين و

آن كهاين نه ،است حكمى چنان و چنين متضمن آيه آن كه هبود اين او منظور (173حجتي،از: نقل «)بهآيد حساب به آيه آن نزول موجب و سبب عنوان به امر با روايات آن بودن ارتباط بي يعني خود؛ دلخواه برداشت براي تاييدي عنوان به

كه: سخن است تذكر شايسته است! لكن برده بهره بحث، مورد آيات نزول سبب پرسش اين آنگاه باشد درست ادعا آن اگر است! چه ناقص و ناتمام زركشي

را نزول سبب گزارش قصد تابعين و صحابه كه مواردي در كه: پس آيد مي پيش برده مي بهره خود، مقصود اين بيان براي الفاظي و عبارتي چه از اند داشته

اند؟ آيات، نزول اسباب گزارش هنگام به آنها كه آنست پاسخ همين از عمدتا

اگر آنكه اند! حال برده بهره «، كذا فىاآليات[ ]أواالية هذه نزلت :»عبارت از نزول اسباب گزارش براي لفظ همان استعمال باشد درست زركشي ادعاي شده موجب كه بوده آفرين ابهام و ناشايست عملي تابعين و صحابه سوي

اشتمال » تبيين آيات« يا از راوي استنباط و » تفسير مبهم لفظ آن از آيندگاننمايند! دريافت حكم« را فالن بر آيه

- شد ذكر كه گونه - همان بلكه نيست؛ مدينه در آيات آن نزول عدم يا نزول دربارة مطروحه تناقضات - زيرا1است! حادثه آن جزئيات ديگر دربارة

12

Page 13: كنكاشي در مكي يا مدني بودن سورة إنسان - basu.ac.ir · Web viewسورة « انسان/ دهر » يكي از مواردي است كه در ارتباط

گويد: » از مي كه است تر نزديك صواب به رابطه اين در تيميه ابن سخن لذا منظور و هدف گونه دو كذا« مىتوان فى االية هذه نزلت گفتهاند: » كه سخن ايننمود: برداشت راكند. گزارش را آيه« نزول سبب» مىخواهد آن ةگويند - گاهى1 يعني ؛آيه« تفسير و توضيح» از است عبارت آن، از گوينده هدف نيز گاهى - و2 اين . دراست آيه مفهوم و مدلول جزء امرى چنان كه گردد يادآور مىخواهد يو

:بگويد كسى كه است آن مثابه كذا« به فى االية هذه »نزلتعبارت: صورت نقل «)بهاست دهنمو اراده را چيزى چنين آيه، اين از«كذا االية بهذه »عنى

.(172حجتي،از: اصطالح - براي نويسنده- خود كه تعريفي با مطابق كه است آن ديگر مشكل

كه است جامع قدري به اصطالح اين داده، ارائه محققين از يكي از نزول شأن امور و حوادث با ارتباط در كه را آياتي هم گيرد، مي بر در را نزول سبب هم

در است قرار كه آنچه و آينده امور با مرتبط كه را آياتي هم است، گذشتهپردازد! مي احكام بيان به كه را آياتي هم و گردد مي شامل دهد رخ آينده

( 41،56) بهارزاده،ش موجه غير يا زائد جامعيت اين با اصطالح اين استعمال مقال، اين صاحب نظر به

بارة در ما كه ندارد وجود ضرورتي انجامد! چنانكه مي آفريني ابهام به و است و حوادث كه آياتي يا پردازد مي گذشته امور و پيشينيان سرگذشت به كه آياتي

« استفاده نزول » شأن اصطالح ... از و كند مي بازگو را آينده پيشامدهاي مي يافت گوياتري و رساتر الفاظ و عبارات موارد، اين از هريك براي نماييم! چه

شده استعمال به نيز پژوهندگان و نويسندگان از برخي سوي از گاه كه شود مي گذشته امور يا پيشينيان سرگذشت به كه آياتي بارة در مثال عنوان است. به

»داستان عبارت نزول« از »شأن جاي به كه است آن تر مناسب پردازد كه آياتي بارة در و شود استفاده دو آن مانند گذشته« و »وقايع گذشتگان« يا

« يا» » پيشگويي عبارت از استفاده كند مي بازگو را آينده پيشامدهاي و حوادث اين زيرا دارد اولويت نزول شأن از استفاده بر دو آن مانند غيبي« و أخبار

نمايند. از مي منتقل مخاطب به را مقصود باسرعت، و آساني به گونه عباراتگويد: مي كه ارجمند،سيوطي، پژوه قرآن سخن رو اين گرديده نازل امر آن وقوع ايام در آيه كه است امرى آن از عبارت نزول سبب»

رسد. مي نظر به تر دقيق و تر ( صحيح174-173«)ر.ك:حجتي، باشد » گفته:»فيل« سوره نزول دربارة كه را نيشابوري واحدى سخن وي همچنين

وسيله به فيل آوردن داستان و قصه از است عبارت سوره اين نزول سبب مي و،دانسته نزول« خارج اسباب » تعريف محدوده از «،مكه به حبشه مردم عنوان به وجه هيچ به نمىتوان ها حبشي سوى از را فيلها آوردن واقعه» گويد: و خبار» إ باب از فيل سوره نزول زيرا ،آورد حساب به مذكور ةسور نزول سبب

قوم داستان يادكرد همانند فيل اصحاب داستان و ،است «گذشته وقايع گزارش عنوان به نبايد را داستانها اين و باشد مي كعبه بناء داستان و ثمود و عاد و نوح

اين ميان زيرا آورد؛ شمار به ،است آنها كننده بازگو كه نزول« آياتى »اسباب «)بهاست فاصله يدراز و دور مدتهاى آنهاست كنندة بازگو كه آياتى و رويدادها

(174-173حجتي،از: نقل غير و نقل بر مبتني غير مكي، سور در مدني آيات وجود ايدة.4

است. قبول قابل دليلي بر مستند پي در پي نزول دوم)عدم ديدگاه عنوان ذيل در اين از پيش خدشه اين پاسخ مي خودداري آن تكرار از لذا گرديده مطرح تفصيل بهقرآن( سور از برخي آيات

ورزيم. جديد( هستند)تحليل غيبي خبري بر مشتمل آيات اين.5

مدعيان هاي استدالل بر متعدد ايرادهاي و نقض طرح با گفته پيش نويسندة ادعاست اين اثبات صدد در حقيقت در انسان، سورة ( از22-5آيات) بودن مدني

13

Page 14: كنكاشي در مكي يا مدني بودن سورة إنسان - basu.ac.ir · Web viewسورة « انسان/ دهر » يكي از مواردي است كه در ارتباط

رخ از و است غيبي خبري بر مشتمل كه إطعام حادثة پي در نه آيات كه: » اين آن ديگر، تعبير « به دهند مي خبر اسالم حيات آيندة در اطعام حادثة نمودن دهند. وي مي حادثه ن آ از خبر آيات اين بلكه نيست آيات اين نزول سبب حادثه

دانستن مدني ( و2 دانستن ( مكي1: مستقل ديدگاه دو از تلفيقي را ديدگاه اين(. 41،51دارد.) بهارزاده،ش مدعياني يك هر كه داند مي انسان سورة ( و4-1اول) بخش سياق به استناد با بهبودي(، نو)استاد ديدگاه اين دهندة ارائه

انسان ( سورة31-23سوم) به آنگاه داند؛ مي مكي را بخش دو - آن - صراحتا مي نويد بخش گويد: » اين مي و پردازد (مي22-5سوره)آيات: اين دوم بخش

نشان و نام با خانداني و نشيند مي ثمر به قرآن مكتب نزديك، آيندة در كه دهد جوياي فقط احوال همة در كه خانداني گذارند؛ مي حيات عرصة به »أبرار« پا

و مسكين به را خود افطار موجودي كه اويند رضاي مشتاق قدر آن و باشند حق نطعمكم كه: إنما است اين شعارشان حال آن در و بخشند مي اسير، و يتيم

و جزاء منكم النريد الله لوجه يادشده، محقق ادامه (. در52« )ر.ك:همان، شكورا توسعة و تحكيم براي و نمايد مي مطرح خويش ديدگاه تقويت جهت را مباحثي

را موارد آن همة و آورد مي شاهد قرآن آيات از نيز را ديگري مشابه موارد آن، پيام همان كه پيام يك داراي و سنخ يك از انسان سورة از12-5 آيات با همراهكند. مي معرفي آينده« است، هاي نمودن رخ و رخدادها از دادن » خبر )مكي ديدگاه دو هر حاميان موردپسند ادعاهايي بر مشتمل ديدگاه اين گرچه و طرفداران هم تواند مي همزمان و انسان( است سورة بودن مدني و بودن

را انسان سورة بودن مكي مدعيان هم و را – ع – البت اهل مكتب دوستداران مي اعتنا قابل و معقول ادعاي يك كه دانست بايد سازد! لكن خشنود يا قانع

به آن طرد و نقض تا گردد ريزي پي ناپذير خلل و استوار هايي پايه بر بايست با فوق ديدگاه نوشتار، اين صاحب اعتقاد به آنكه حال نباشد ممكن سهولت

غيرقابل و متين هاي استدالل از بودن بخش وحدت و جامع و متفاوت و نو وجود و نيست برخوردار نقضي است. شخصي ذهنيت و برداشت بر متكي صرفاديدگاه: اين نقض موارد مطر خويش نظر تاييد براي يادشده محقق كه را ديگري مصاديق و موارداوال:

يك از نموده مطرح را گفته پيش ادعاي آن دربارة وي كه موردي با نموده ح كه است روشن زيرا نيستند؛ مشترك رساني پيام گونه يك داراي و نبوده سنخهمچون: آياتيه صدق »لقد ؤيا رسوله الل ... «الله شاء إن الحرام المسجد لتدخلن بالحق الر.27فتح/

.6-1/ ...... « روم االرض أدني في الروم » غلبته الدين على ليظهره الحق دين و بالهدى رسوله أرسل الذي هو » ؛33...« توبه/كل

.9صف/ و28فتح/ برخوردارند متفاوتي گيري جهت از انسان سورة22تا5 آيات با مقايسه و... در

براي رساني پيام ويژگي بر مشتمل يكديگر، كنار در را دسته دو هر توان نمي و شاهد، موارد گويانه« در »غيب »پيشگويانه« و گيري جهت دانست. البته آينده بحث محل كه – انسان سورة از22تا5آيات در ويژگي اين لكن زند؛ مي موج

كه نيستند؛ پيشگويانه نگاهي بر مشتمل تنها نه آيات اين و نيست روشن – است با الهي شفاي و درمان يعني» درخواست شگفت؛ رخدادي وقوع بر اول وهلة در

و بوده، صوم يعني شاق؛ عبادتي بر مشتمل خود كه نذر عبادي عمل به توسل شده مهيا غذاي طلب تر؛يعني شگفت و تر شاق وقايعي پيشآمد با ادامه در

غذاي آن بخشيدن و اسير و يتيم بينوا، افراد سوي از صائمين افطار براي چيزي خوراك)اگر كمترين به نمودن قناعت سرانجام و خوردن گاه به محبوب

دارد اشاره آب، يعني صرف اي نوشيدني باشد(يا مانده و معتبر تاريخي هاي گزارش و روايات افتاد مذكور تفصيل به پيشتر چنانكه انكار قابل دارند. البته داللت حادثه اين - بر وضوح - به فريقين سوي از مروي

14

Page 15: كنكاشي در مكي يا مدني بودن سورة إنسان - basu.ac.ir · Web viewسورة « انسان/ دهر » يكي از مواردي است كه در ارتباط

و باورمندان بعد گام در حادثه، آن به اشاره بر عالوه آيات اين كه نيست آتش و ترسانه خدا و خداپسندانه رفتارهاي و كردارها انجام به را خداپرستان

و تشويق آمده آيات آن ضمن در كه گستر بهشت و آفرين رحمت و زدايانه برخوردارند بزرگي ارج و وزانت چنان از رفتارها و اعمال آن چه كند؛ مي تحريك

پيش در رحمت پيامبر پيروان و خداجويان سوي از مدام و مستمر صورت به كه براي جمله از مستمر پيامي شامل آيات آن شوند! لذا پيگيري و شده گرفته كه نيست چنان و است رستاخيز روز تا دور و نزديك هاي آينده گزارشگر صرفا

خداوند باشد! چه – بسته صورت ناخواسته پيشامدي دل در - كه بلند خيزشي مورد را ها گيري جهت و رفتارها گونه اين نيز ديگر آياتي در آيات اين بر عالوه1است. نموده درخواست را آنها - تكرار حقيقت - در و داده قرار تمجيد

طي انسان(كه سورة از22تا5 آيات آيات)مشابه گونه اين از آنكه پاياني نكتة شده معرفي باشكوه و فاخر خصوصياتي واجد انساني هايي گروه يا افراد آنها توبه؛ سوره از112-111 گردد: )آيات مي رويت قرآن از ديگري مواضع در اند-18 معارج؛ سوره از35-22 فرقان؛ سوره از76-63 مؤمنون؛ سوره از1-11

و گويانه پيش پيام كس هيچ اما آنهاست؛ جملة ...( از و مطففين سوره از28 گونه اين بر نيز تاريخي نشانة هيچ و ننموده دريافت آنها از اي گويانه غيب

معتبر تاريخي مدارك و ها نشانه نيست! داللت دسترس در آيات آن از پيامگيري دستيابي جهت – نيست كار در وضوحي و صراحت كه رابطه اين در ويژه به – روية بعالوه 2است؛ كننده تعيين و آفرين نقشي نقص كم يا متين ديدگاهي به

بر مشتمل كالمي و سخن كه مواردي در كه است چنين منطقي و طبيعي جانب از آنهم – گونه بشارت و خوشايند أخبار ويژه - به است غيبي اخباري و مشتاقان اطالع به وقوع از پيش آفرين اميد و بخش شادي پيام آن خداوند، 3رسد. مي پيروان

مي مكي نخست نگاه در انسان سورة از22تا5آيات هرچند اساس، اين بر دور مكه در آنها نزول ادعاي - كه نيز خود از پس و پيش آيات كنار در و نمايد

ظهور اين وجود با لكن برخوردارست؛ درخور تناسبي از – نيست واقع از به حقيقت اين است. چه بسته ما دست معتبر تاريخي روايات برابر در سطحي،

به را سني مفسران از تعدادي كه برخوردارست قوتي چنان از تاريخي لحاظ بحث)دوم( واداشته مورد بخش آيات الاقل يا انسان سورة دانستن« همة »مدنياست!كه: است اين سخن اكنون

را سوره اين موضوعات از بخش اولين كه انسان سوره نخست آية چهار آيا آيات همچون نيز آيات اين نزول يا است؟ گرديده زلان مكه در ميگيرد بر در

است؟ بوده مدينه در آن همراه به و دوم بخش گانة هجده ةسور صدر آية چهار در مطروحه موضوعات يا موضوع كه است نمايان

تناسب از مكي سور و آيات در مطروحه موضوعات و مباحث با ،انسانمدني! ورس و آيات با تا رندبرخوردا بيشتري

تنبه و اساسي موضوع پنج چهارگانه، آيات اين در گفت توان مي كلي طور بهاست؛ مطرح آفرين(1«) مذكورا شيا يكن لم الدهر من حين االنسان على أتى نخست: » هل آية در ذكر قابل غير اي سابقه دارد؛ اشاره انسان هپيشين و سابقه به

تنبه و آموز درس بسيار است اي اشاره بر مشتمل آيه بلند! اين بس روزگاري

.9خصاصة... « حشر/ بهم كان لو و أنفسهم علي يؤثرون » ... و- 1ون مما تنفقوا حتى البر تنالوا لن» .92/ عمران « آل تحب

آنست! فاقد مطروحه مدعاي البته كه- 2است. مشهور پيامبر رسالت تاريخ در حقيقت اين از متعددي موارد - چنانكه3

15

Page 16: كنكاشي در مكي يا مدني بودن سورة إنسان - basu.ac.ir · Web viewسورة « انسان/ دهر » يكي از مواردي است كه در ارتباط

عدم درازناي به اي گذشته كه حالي عا! دردم پر و مغرور موجودي براي بخشدارد! هال كه عشقت گورم رس به آمد بودم عدم كتم در بودم مژد خاك من

(.714)مولوي،غزل هبرج كرد بيدارم خويش دست به تو حسن عدم كتم در ناز به بدم خفته من

اول( )عراقي،رباعيات،قسمت يمين، )ابن وجود« صحراي به خيمه عدم كتم از يمين:» زدم ابن قول به و

مقطعات( مغز پر آية نغز اين معرفتي و فلسفي مباحث در تا نيست مجال را اكنون

كه است اين گفتني سخن لكن نم؛دا نمي آن درخور نيز را خود كه رود سخن زمرة در است رفته اشارت بدان آيه اين در كه يبيدارگر و مهم بس مطلب- كه است مباحثي همان ويژه دوران آن در و مكي سور و آيات در- عموما

آفرينش اين گرفتن نشأت و انسان آفرينش آغاز مسألة است؛ شده مي مطرح مكي دهندة هشدار و كوبنده مباحث همان يادآور آيه خداوند. اين سوي از شگفت

كه: است1«؟ الخالقون هم أم شيء غير من خلقوا أم »

سورة موضوعات ديگر با متناسب و ديگر بياني به سخن همان اما اينجا در وخود: از پس آيه با آيه اين رو اين است. از دهگردي مطرح انسان

ا طفة من االنسان خلقنا » إن بتليه أمشاج ن سميعا فجعلناه ن (2«) بصيرا در كه رسالتي و هدف به و »بودن« انسان و«وجود» آغاز چگونگي به آن در كه

2رفته، »بودن« اشارت اين ضروريات و لوازم به و »بودن« است اين وراي كامالاست. متناسب

»بودن« دنيايي دورة اين طول در انسان اختيار و آزادي بيانگر نيز سوم آية ،معنا آن به اشاره بر عالوه كه گرديده مطرح يعبارت با معنا اين البته كه است

از مذموم و منفي ديگري و مثبت يكي؛گيري جهت دو اتخاذ امكان به همزماندارد: اشاره نيز انسان سوي از»بودن« اين رهگذر

ا بيل هديناه » إن إما و شاكرا إما الس (3«) كفورا قرين - كه«بتال»ا »بودن« و اين مسير در كه آنان به است هشداري چهار ةآي

كنند: پيشگي ستم و گيرند پيش در ناسپاسي و كفر است- راه اختيار و آزاديا للكافرين أعتدنا إن (4سعيرا) و أغالال و سالسال

آيات اصلي هاي چهره از يكي كه إنذار و بيم و تهديد آيات با نيز آيه ايناست. متناسب و منطبق است، مكي

سوره( هم نخست بخشفوق) چهارگانة آيات كه آنست بر مقال اين نويسندة بخش گانه هجده آيات با همراه مدينه، در تا برخوردارند الزم قرابت و تناسب از

به تا مندند بهره الزم شأنيت و ظرفيت از هم و باشند شده زلان ه،سور دوم الزم تناسب و ؛دنباش شده نازل مدينه يا مكه در مجزا و مستقل مبحثي عنوان مي دارا نيز را(31-23سوم)آيات: بخش آيات با همراه و همزمان نزول جهت

باشند. شده نازل مكه در كه برآنست نيز قوي گمان چنانكه 3باشند؛ كه نمود اذعان بايد اينرو، از در مطروحه مباحث و موضوع به استناد اب صرفا »مدني« بودن »مكي« يا به توان نمي انسان، سورة نخست بخش چهارگانة آيات است الزم بيشتر، قرائن و شواهد به يابي دست جهت لذا كرد؛ حكم سوره اين

بخش آيات و درنگ با تا گيرد قرار توجه مورد نيز(31-23)آياتسوره اين سومد.آي دست به تريروشن تيجهن آن گانه نه آيات در تأمل

.35- طور/ 1 اين گرفتن برعهده به جهت وي كردن بينا و شنوا و دنيا در او ابتالي جهت چند تركيباتي از انسان آفرينش - مسئله 2

ابتال! و امتحانيافت! آن براي مشابهي مدني آيات در هم و مكي آيات در هم توان مي نيز بيان اسلوب و سبك لحاظ به - چنانكه 3

16

Page 17: كنكاشي در مكي يا مدني بودن سورة إنسان - basu.ac.ir · Web viewسورة « انسان/ دهر » يكي از مواردي است كه در ارتباط

بر تاكيد و است خداوند جانب از قرآن نزول از سخن سوم، بخش آيات درآسماني: و الهي نزول اين

ا لنا نحن إن (23تنزيال) القرآن عليك نز نپوييدن و الهي أوامر جويي پي در شكيبايي به ص« است پيامبر» فراخوان وگناهكاران: و پيشگان ستم راه

ك لحكم فاصبر أو آثما منهم التطع و رب (24) كفورا پرتو در تا كاربستن، به براي حضرت آن به است سفارشي و دستورالعمل وگردد: ممكن و ميسور شده تقاضا بردباري و شكيبايي ،آن

ك اسم اذكر و و بكرة رب (25) أصياليل من و حه و له فاسجد ال ليال سب (26) طويال

و گناهكاران و پيشگان دنياگرايي« ستم و 1»نقدطلبي به است اي اشاره و سنگين و سخت روز همچون زندگي ساز سرنوشت و مهم امور فرونهادنآنان: سوي از رستاخيز

ون هؤالء إن ب يوما وراءهم يذرون و العاجلة يح (27) ثقيال اي گوشه همزمان كه خداوند سوي از انسان آفرينش به مجدد ايست اشاره و

و تهديد با است همراه چنانكه كند؛ مي گوشزد نيز را آفرينش اين كيفيت از مشيت نفوذ و قدرت به اي اشاره يا پيشگان، ستم دنيايي حيات براي هشداري

بازخواست: و محاسبه براي رستاخيز در آنها دوباره آفرينش جهت خالق أمثالهم بدلنا شئنا إذا و أسرهم شددنا و خلقناهم نحن (28) تبديال

نامد مي تذكري را آسماني و بلند اشارات و لطايف اين همة إدامه، در و تا ،فروافتاده كفر مسير در« غفلت سر از» يا« جهالت به» كه آنكس براي

»بازگردد«: را رفته مسير »بازيابد« و را خويش إنسانيتذ شاء فمن تذكرة هذه إن ه إلى اتخ رب (29) سبيال

اين حتي كه است آميز تنبه دقيقة و ارجمند لطيفة اين يادآوري پايان، در و و دانا خالق مدد و مهر پر دامن به تمسك با جز »بازگشت« نيز »بازيابي« و

كه را آنكس »بازگفت«، »تذكر« و اين پس از و بود نخواهد ميسر حكيم،دردناك: بس است عذابي بكوبد جسارت يا غفلت طبل بر همچنان

ه يشاء أن إال تشاءون ما و ه إن الل عليما كان الل (30) حكيما الظالمين و رحمته فى يشاء من يدخل عذابا لهم أعد (31) أليما

اند آمده فرود همك در ه،گان نه آيات اين كه است اين اساسي پرسش اكنون مدنيت يا مكيت تعيين در قطعي اظهارنظر امكان صورتيكه در و ؟نهمدي در يا

از يك هر دليل اينكه سرانجام و ؟است دو آن از يك كدام با ارجحيت نباشد آنهاچيست؟ ها گزينش اين

و شايع عالئم و آشناست مدني و مكي قرآن اسلوب با و موضوعات با آنكه اندكي اب شناسد مي خوبي به را قرآن نوع دو اين از يك هر واضح هاي نشانه موضوع« و و »محتوا لحاظ به هم گانه، نه آيات اين كه دريابد تواند مي تامل

و تناسب و تطابق مكي سور و آيات بياني« با اسلوب و »سبك لحاظ به هم نزول به إذعان: »مانند موضوعاتي و باحثم چه، دارد؛ تامي بلكه بيشتر قرابت و شكيبايي پيامبر)ص( به »دعوت ،امر« اين بر تاكيد و خداوند سوي از قرآن

جهت حضرت آن به الزم دستورالعمل ارائه » ،گناهكاران« با مخالفت و مقاومت و دنياگرايي سيرة به » اشاره،فشارها« برابر در آوردن تاب و ورزيدن استقامت

به اشاره » ،قيامت« به نسبت آنان مباالتي بي و ستمكاران طلبي منفعت ،« برآن مبتني و منطبق تهديد و آفرينش اين هاي ويژگي بيان و انسان آفرينش

براي نهايي لطيف و ظريف »سفارش وفوق« موارد ناميدن تذكر و » يادآوري اين پيمودن جهت وي حمايت جلب و دوست حضرت دامن به جستن توسل

فوري«است. و آني اينجا»منفعت در نقد از - مقصود117

Page 18: كنكاشي در مكي يا مدني بودن سورة إنسان - basu.ac.ir · Web viewسورة « انسان/ دهر » يكي از مواردي است كه در ارتباط

- كه هستند موضوعاتي و مباحث از همگي2«،خطرپر و دشوار مسير در- غالبا سخن اين مفهوم البته مدني؛ ورس و آيات در نه اند مطرح مكي ورس و آيات

- درإختصار به و گذرا صورت به - حتي موضوعات اين از يك هيچ كه نيست آن شگفت مدني قرآن در آنها طرح يا ،نگرفته قرار اشاره مورد مدني ورس و آيات است آن ميان اين در بخش تمايز نكتة هلكب ود؛ب خواهد قاعده خالف بر و أنگيز

شمارند به مكي موضوعات از ،هگان نه آيات اين در مطروحه موضوعات همة كه و آيات بياني سبك و اسلوب با متناسب و مشابه بسيار بياني و اسلوب داراي و

را سني و شيعه مفسران از برخي كه است امر همين و2باشند؛ مي مكي سور خاطر به نيز3بنامند؛ و بدانند مكي را انسان ي - سوره - يكسره تا داشته آن بر

اطمينان وجود با شيعي انديش ژرف مفسران از برخي كه است ويژگي همين صراحت و قاطعيت با 4مدينه، در سوره اين دوم بخش آية هجده نزول از كامل

بودن مكي بلكه ؛نياورده ميان به سخن انسان سورة آيات همة دننامي مدني از نداشته دور نظر از قوي احتمال يك عنوان به راسوم( )بخش آن آيات از بخشي

سورة كه 6قطب سيد إستدالل به پاسخ در الميزان صاحب مثال عنوان به5اند. از تبعيت عدم و صبر به پيامبر دعوت سبب به جمله از داليلي به را انسان

كند: مي اذعان داند، مي مكي كاران، گناه و كافران )ص( را خدا رسول سوره اين قطب[ گفت: در اينكه]سيد اما » ... و

كرده، نهى آنان با مداهنه و كفور، و آثم اطاعت از و كرده، صبر به امر بماند،] و قدم ثابت مىشود نازل او بر آنچه برابر در داده دستور او به و

آيد[ در مي شمار به مكي آيات مختصات و عاليم از دستوراتي چنين از كه 7آمده بحث مورد سورة از دوم فصل در اوامر مىگوييم: اين پاسخ

ا لنا نحن آيه: » إن سوره آخر تا و گرديده تنزيال« شروع القرآن عليك نز از فصل اين كه مىدهيم احتمال جدى صورت به هم ما و مىيابد ادامه باشد. مؤيد شده نازل مكه - در دارند تام و مستقل سياقى - كه آيات بر مبني آمده گذشته روايات از بسيارى در كه است مطلبى احتمال اين

اول فصل همان شده، بيت-ع- نازل اهل باره در سوره اين در اينكه: آنچه مكه در آن آخر و مدينه در سوره گفت: اول بايد بنابراين است؛ آيات از

(20/217است«)طباطبايي، شده نازلكه: است معترف نيز شيعي مفسر ديگر

سوره30 تا29 آيات با آهنگ هم و همسان و مشابه بسيار الفاظي بلكه و موضوع و مضمون كه است - جالب 1 از بخش اين بودن مكي تقويت جهت ديگري قرينه عنوان به تواند مي كه است آمده نيز مكي سوره دو در انسان،

آيد. بنگريد: شمار به انسان سوره آيات هو :» إن29-27/تكوير تشاؤن ما و* يستقيم أن منكم شاء لمن* للعالمين ذكر إال ه يشاء أن إال « العالمين رب الل يذكرون ما و* ذكره شاء فمن* تذكرة انه كال:» 56-54/مدثر ه يشاء أن إال قوى أهل هو الل «. المغفرة أهل و الت

موضوع لحاظ به هم مكي قرآنرساست:» بسيار مدني آيات از مكي قرآن تمايز باره در ظالل في مفسر كالم - 2 اسلوب هم و قرآن نوع اين اساسي موضوع هم! است شخصم مذاقي و خاص جوي داراي بيان، لحاظ به هم و

و بوده گذار اثر و گر الهام مكي قرآن دارند.اسلوب دخالت ويژه مذاق و خاص جو اين آفرينش در موضوع، اين اداي … و موضوعي هاي گذارنده اثر لفظي، ساختار قبيل از تعبيري خصايص همه زيرا ؛ستبرخوردار ژرف ينواخت از.3/1745، ر.ك:سيدقطب.اند« سهيم اسلوب اين به دادن سامان در آلوسي، كثير، ابن رازي، فخر ثعلبي، و شيعه از گنابادي محمد سلطان و رازي چون: ابوالفتوح - مفسراني 3

اند. دسته اين از سنت اهل و... از دروزة عزة عاشور، ابن سيدقطب، آيات اين در مطروحه واقعة با كه است معتبري و مشهور روايات از ناشي اطمينان اين آمد پيشتر كه - همانگونه4111-3/107آثار،ر.ك:اميني، اين مالحظة گرديد. جهت ذكر پيشتر روايات اين است. منابع هماهنگ زيادي حدود تا نزول بودن مكي به قايل كه دارد وجود سني مفسران از دسته آن براي ديگر سوي در نيز همين مشابه - وضعيتي 5

سوره اين از بخشي نزول درباره كه معتبري و متعدد روايات به توجه با نيز آنها چه هستند؛ مكه در سوره اين تمام و داشته نگاه را احتياط جانب گاه دارد، وجود مدينه در در آيات اين اند: اگر »اسير« گفته ي واژه تفسير در مثال

اين عاشور« در »ابن چنانكه ... است؛ و زن يا زنداني يا مملوك يا اسير: برده از مقصود باشد نشده نازل مدينه من العبد باألسير فالمراد المسلمين، عزة قبل مكية كلها السورة قدكانت فإذ األسير أما و... گويد: مي رابطه

.29/357عاشور، ر.ك: ابن ...المسلمين به گويي پاسخ صدد در و نموده گزارش را وي سخن كه را مفسري نام طباطبايي عالمه كه است ذكر به - الزم 6

وي ي اشاره مورد مفسر كه گردد مي القرآن« روشن ظالل »في تفسير به مراجعه با لكن ننموده؛ ذكر برآمده وياست. قطب سيد

دو را سوره ي همه نموديم، تقسيم بخش سه به را انسان ي سوره نوشتار اين در كه ما خالف بر عالمه - مرحوم 7است. نموده مشخص سخن اين در نيز را آن حدود چنانكه داند مي بخش

18

Page 19: كنكاشي در مكي يا مدني بودن سورة إنسان - basu.ac.ir · Web viewسورة « انسان/ دهر » يكي از مواردي است كه در ارتباط

آيه: تا يا و شده نازل مدينه در همهاش يا انسان مباركه »سوره«) قرشي، مكه در آن مابقي و گرديده نازل مدينه مشكورا« در »سعيكم11/464)

داند)ابوالفتوح مي - مكي يكسره – را انسان سورة نيز رازي الفتوح ابو از يكي عنوان به را31تا23بودن«آيات »مكي نيز طبرسي شيخ ( و20/66رازي،ج

مفسران ديگر سخن ( و10/608ج است)طبرسي، نموده گزارش مطروحه اقوال »مدني قول كنار در را سوره بودن« اين »مكي قول كه نيز سني و شيعي

آن. جز نه و است سوره از بخش همين به مستند اند نموده مطرح بودن« آنفيض، ؛4/221گنابادي، ؛15/166آلوسي، ؛20/118قرطبي، ؛10/316) ر.ك: ميبدي،

29/343عاشور، ابن ؛7/267كاشاني، الله فتح ؛48-14/47مشهدي، قمي ؛5/259و...( براي مفسران ديگر و الميزان صاحب كه رواياتي از بخشي ديگر، سوي از است؛ خدشه قابل اند، جسته تمسك آنها به انسان سورة آيات همة تمدني اثبات مي داللت آنها سستي و ضعف بر كه دارد وجود قرائني روايات همان در زيرا سور نزول ترتيب با ارتباط - در الميزان مؤلف كه مثال: روايتي عنوان . بهكند

انسان، سورة بر عالوه1نموده گزارش »اإلتقان« سيوطي كتاب از- مدني و مكي نيست؛ پذيرفتني إدعا اين كه داده قرار مدني سور شمار در نيز »رعد« را سورة

(رعد سورة بودن مكي بر )مبنيطباطبايي عالمه ديدگاه با حتي امر اين زيرا سوره بودن مكي باره در وي استدالل (11/283طباطبايي،ر.ك:است؛) ناسازگار

است: چنين رعد كه مطالبى از و آن آيات سياق از كه سوره]رعد[ بطورى » اين از بعضى از و شده، نازل مكه در تماميش مىآيد بر آنست بر مشتمل

در كه آن آية آخرين مگر است مكى آن كه: همگى شده نقل مفسرين و كلبى به را قول اين و شده نازل سالم بن الله عبد شان در مدينه كه مىبينيم زيرا نيست؛ صحيح قول اين ليكن دادهاست؛ نسبت مقاتل

فرموده:" و كه آنست آية اولين مضمون همان آن، آيه آخرين مضمونك من إليك أنزل الذي در رعد سوره گفتهاند: تمامى ديگر الحق".بعضى رب أن لو آيه" و يكى آن، از آيه دو مگر شده نازل مدينه رت قرآنا به سي

عكرمه و حسن به را قول اين و آن، از بعد آيه هم يكى و ..."، الجبال دارد، كه مضامينى بخاطر نيست، صحيح نيز دادهاند. اين نسبت قتاده و

نمىكند. تطبيق داشتند مدينه در مسلمين كه وضعى با آن مضامين زيراذين يزال ال آيه: » و گفتهاند: تنها ديگر بعضى صنعوا بما تصيبهم كفروا ال شده نازل مكه در سوره اين آيات بقيه و شده نازل مدينه ...« در قارعة به هجرت از بعد مسلمين كه وضعيتى بر قول اين صاحب گويا و است كه كرده مالحظه چون و نموده اعتماد داشتهاند مكه فتح از قبل و مدينه

نازل مدينه در كه گرديده مدعي است، منطبق وضع آن بر مذكور آية با آن معناى كه كرد خواهم بيان آيه اين تفسير در بزودى ليكن شده؛(11/285،انندارد«.) هم مطابقت مدينه در مسلمين روز آن وضع

است: معتقد رعد، ةسور بودن مكي چرايي با ارتباط در نيز قطب سيد به هم و أدا ةشيو لحاظ به هم و موضوع لحاظ به هم سوره اين»

م- شدت به-يكل جو لحاظ سايه در مدتي كه كسي نمايد! و مي يك خواهد استشمام را آن تيكم نسيم باشد هيستز قرآن سار2(4/2039،«)سيدقطبنمود

به امر اين كنار از الميزان مؤلف چرا كه است تأمل و شگفتي بسي جاي لذا البيان مجمع در كه ديگري روايت ضمن در است. همچنين نموده رگذ سادگي

گزارش طبرسي از نقل به نيز مفسران ديگر و البيان مجمع در طبرسي الميزان، مؤلف از پيش را روايت - همين 1.278-7/276،كاشاني الله فتح .48-14/47 ،مشهدي قمي اند.ر.ك: نموده

مانده دور صواب از و برده خطا به ره رعد، سورة ي آيه آخرين تفسير در وي صائب، نظر اين وجود با - البته2است.

19

Page 20: كنكاشي در مكي يا مدني بودن سورة إنسان - basu.ac.ir · Web viewسورة « انسان/ دهر » يكي از مواردي است كه در ارتباط

سورة ،ستا دهش ذكر ترتيب به يمدن و يمك سور آن در و شده گزارش »رعد« در سورة باز و !گرديده معرفي مكي ةسور نخستين عنوان »حمد« به

إدعا دو اين از يك هيچ ( كه10/613است)طبرسي، گرفته قرار مدني ورس رديف - بلكه تقريبا ضعف بر است ديگري دليل خود امر اين و1نيست پذيرفتني- تحقيقا

آيد. مي دست به آنها از هك نتايجي نااستواري و روايات از دسته اين ترديد نزول ترتيب اين در وارده سور از ديگر برخي بودن مدني و مكي مورد در فخرحج«ر.ك: »سورة دربارة مثال عنوان دارد)به وجود اعتنايي قابل هاي تحليل و

الرحمن« »سورة دربارة و9-6/7،دروزه ؛2406-4/2405،سيدقطب ؛23/199،رازي6/34،سيدقطب ؛27/215،عاشور ابن ؛29/335،رازي فخر ؛18/238،ابوالفتوحر.ك:

چينش دربارة گواينكه( 21/299،الله فضل ؛6/89دروزه، ؛19/94،طباطبايي ؛45 مطرح جدي صورت به ترديدي چنين نيز ها سوره از اي پاره نزول ترتيب

(. 2/832؛554و1/27،سيدقطب ؛6-6/5،است)ر.ك:دروزه گرديده داده نسبت «زيد بن جابر» و«عباس ابن» به كه يروايت دو ديگر، سوي از پژوهان قرآن استناد مورد- معموال- قرآن رسو نزول ترتيب تعيين در و شده و نبوده برخوردار الزم قوت و اعتبار از مهم امر اين اثبات براي 2د؛ريگ مي قرار ؛ندارند را اعتماد شايستگي وجه هيچ بـه روايـات : ايـنكه معتقدند ىرخب حتي يا فراگرفته»ص«اكرم پـيامبر از را ترتيب اين عباس ابن كه نيست روشن زيرا

روشن أشخاص اين هويت دوم، حالت پذيرش صورت در و ديگر ىأشخاص از -يشخو دريافت و اجتهاد مبناي بر را»ترتيب« اين وي است ممكن بعالوه !نيست

كه ابن ! زيراباشد نموده - مطرحدارد ارجحيت و تحجي يو خود براى صرفا است بديهى و دهمون درك را»ص« پيامبر حيات روزگار از ىاندك مدت تنها عباس

ترتيب اگـر لذا باشد؛ نـبـوده شاهد و حاضر قرآن روس ةهم نزول هنگام به كه آنها هويت كه فراگرفته ديگران از را آن ناگزير نباشد«اجتهادى» وي به منتسب حجيت فاقد است مدرك بى يخبر گزارش، اين رو اين نيست! از مشخص

(6فصل/ 2آراسته، )جواناستيج:انت

:يافت راه ذيل نتايج به توان مي گفته پيش باحثم از است موجود فريقين منابع در كه – معتبر و مشهور روايات طبق بر.1

اين لذا ؛است گرديده نازل مدينه در(22-5)آيات:انسان سورة دوم بخش- است. مدني آيات از بخش برخي قوي احتمال و مفسرين از برخي قطعي نظر به توجه با.2 و3(،31-23انسان)آيات: سورة سوم بخش بودن مكي بر مبني آنها از ديگر

مكه در آيات اين زياد بسيار احتمال به گرديد، ارائه كه تحليلي اساس براست شده نازل بخش در سوره اين مشهور«هاي نام» بلكه«نام» كهاين به توجه با.3 جزء نيز بخش اين كه نمود اذعان توان مي4،است واقع (4-1:)آياتآن اول

به توجه با ديگر، سوي از5.ستا مكه در سوره اين از نازله آيات نخستين مي نظر به31،6 تا23 آيات با بخش اين آيات بيشتر مناسبت و قرابت

باشد. مكه در نازله كاملة سورة اولين حمد، بودن مكي ي سوره اولين از مقصود كه اين - مگر1.اند دهنمو گزارش را روايت دو اين دو، آن غير و«سـيـوطى» و«طبرسي» چنانكه- 2 دست به نيز آيات از بخش اسلوب« اين و »سبك و مضمون« و موضوعدر» درنگ پرتو در نتيجه اين- 3

العالم. الله و آيد مي پژوهان قرآن و مفسران سوي األبرار( از سورة و األمشاج سورة أتي، هل دهر، نام) إنسان، پنج سوره اين - براي 4

است.ر.ك:ابن پنج آيه در نيز ديگر نام و دوم، آيه در نام يك نخست، آيه در نام سه ميان آن از كه گرديده مطرح.15/166آلوسي، .29/343عاشور،

آن آيد الزم است شده نازل مرحله چند يا دو در آنها آيات كه سوري در كه است صحيح صورتي در سخن - اين 5باشد. سوره آن نازله آيات از بخش اولين است، واقع آن در سوره نام كه سوره آن آيات از بخش

است: چنين آيات از دسته دو اين ميان قرابت اسباب و - عوامل 6ا« در الف( تكرار از قسمت دو هر به را يكساني موسيقي و آهنگ كه اي گونه به ؛23 و4 ،3 ،2 آيات آغاز لفظ»إن

است: بخشيده آيات20

Page 21: كنكاشي در مكي يا مدني بودن سورة إنسان - basu.ac.ir · Web viewسورة « انسان/ دهر » يكي از مواردي است كه در ارتباط

باشند آيات از دسته دو اين انسان سورة از شده نازل آيات اولين رسد كه نزول از دوم مرحلة در سپس و شود، مي شامل را آيه13 مجموعا

5آن) دوم بخش - آيات است گرفته صورت مدينه در كه – هسور اين آيات دو ميان در وجودم تناسب ،صورت اين غير . دراست شده نازل(22تا

خاطر به نه ،(31تا23 و4تا1)انسان سورة آيات از سوم و اول بخش وجود با كه است بوده الهي ةحكيمان چينش سبب به كه ،نزول در وحدت – بخش دو آن ميان در همچنان ،بخش دو اين از يك هر ةجداگان نزولاست؟ حاكم شگفت تناسبي- سوره بخش هرسه بلكه از بخشي هرگاه منطقي؛ و مرسوم قاعدة يك بر بنا حال، هر به.4 در هجرت از پس آن مابقي و باشد شده نازل مكه در سوره يك آيات

قرار مكي سور رديف در و آمد خواهد حساب به مكي سوره، آن مدينه، انسان)دهر( سوره سورة شد گفته آنچه با مطابق گرفت. لذا خواهد

از برخاسته كه- تعيين و نامگذاري اين مفهوم هرچند است؛ مكي اي مكه در آن آيات ةهم نزول ادعاي -است مكه در آن نزول آغاز واقعيت

آيات به ،متين و محكم داليل استناد هب و انصاف ديدة با اگر و يست؛ن باشكوه و بزرگ ايثار و نظير بي تفضيل ، بنگريم(23-5)آياتدوم بخش

همچنان است، نموده رخ مدينه در كه السالم«، »عليهم البيت اهل العالم. الله وبود. خواهد آموز درس و رخشان و درخشان

مآخذ: و منابع عطية، تحقيق: عبدالباري ،العظيم القرآن تفسير في المعاني روح محمود؛ آلوسي،ق1415 العلمية، دارالكتب بيروت،

، الباردي، عمر بن الله تحقيق:عبد ،المخاصم إفحام في الغالصم حز شيث؛ ابراهيم، ابن ق1405 الثقافية، الكتب مؤسسة بيروت،

تحقيق: ،التفسير علم فى المسير زاد على، بن عبدالرحمن ابوالفرج جوزي، ابن ق1422 العربي، الكتاب دار بيروت، المهدي، عبدالرزاق

بيروت، ،البخاري صحيح بشرح الباري فتح محمد؛ بن علي بن احمد عسقالني، حجر ابنتا. بي النشر، و للطباعة المعرفة دارتا. بي صادر، دار بيروت، ؛المسند احمد؛ حنبل، ابن تا. بي نا، جا،بي ،بيالتنوير و التحرير محمدطاهر؛ عاشور، ابنق1405 العربي، التراث إحياء دار بيروت، ،العرب لسان مكرم؛ منظور، ابناول. قسمت مقطعات، ،اشعار ديوان محمود؛ يمين، ابن

تحقيق: تفسيرالقرآن، فى الجنان روح و الجنان روض على؛ بن حسين ابوالفتوح رازي، اسالمى پژوهشهاى بنياد مشهد، ناصح، مهدى محمد ياحقى- دكتر جعفر محمد دكتر

ق1408 رضوى قدس آستان اسالمي هاي پژوهش بنياد مشهد، ذبيحي، ترجمه: محمود ،بزرگ معجزه محمد؛ ابوزهره،

تا. بي قدس، آستان

اإ طفة من االنسان خلقنا ن بتليه أمشاج ن (2بصيرا) سميعا فجعلناه نا بيل هديناه إن (3كفورا) إما و شاكرا إما السا للكافرين أعتدنا إن (4سعيرا) و أغالال و سالسالا لنا نحن إن (23تنزيال) القرءان عليك نز

است: گرديده ذكر24 و3 آيات ب( لفظ»كفورا« درا بيل هديناه إن (3) كفورا إما و شاكرا إما الس

ك لحكم فاصبر (24) كفورا أو ءاثما منهم تطع ال و رباست: گرفته قرار اشاره مورد29 و3 آيات در مسير انتخاب در انسان آزادي و اختيار ي ج( مسأله

ا بيل هديناه إن (3) كفورا إما و شاكرا إما السه إلى اتخذ شاء فمن تذكرة هاذه إن (29) سبيال رب

است: گرفته قرار اشاره مورد28 و2 آيات در انسان آفرينش ي د( مسألهاإ طفة من االنسان خلقنا ن بتليه أمشاج ن (2بصيرا) سميعا فجعلناه ن

(28تبديال) أمثالهم بدلنا شئنا إذا و أسرهم شددنا و خلقناهم نحن و تناسب كه انسان ي سوره سوم بخش و اول بخش ي گانه13 آيات مجموع كه است محتمل اساس براين

أعلم(. الله باشند)و شده نازل يكباره و مكه در شود، مي مشاهده آنها بين در بيشتري قرابت21

Page 22: كنكاشي در مكي يا مدني بودن سورة إنسان - basu.ac.ir · Web viewسورة « انسان/ دهر » يكي از مواردي است كه در ارتباط

العربي، دارالكتاب بيروت، ،االدب و السنة و الكتاب في الغدير عبدالحسين؛ اميني، ق1397 و حوزه پژوهشكده سمت، قم، و تهران ؛قرآن تفسير شناسي روش ؛اكبر علي ،بابايي

ش1379 دانشگاه، دار مصر، صقر، احمد تحقيق: السيد ،القرآن إعجاز الطيب بن محمد الباقالني،

تا المعارف،بيق1404الرسالة، مؤسسة ، ،بيروت العباد أفعال خلق اسماعيل بن محمد بخاري،ق1401 دارالفكر، بيروت، ؛بخاري صحيح اسماعيل؛ بن محمد بخاري،

انساني، علوم فصلنامه دهر«، سورة بودن مدني يا مكي در ،» كاوشيپروين بهارزاده،ش1381 ،41ش

نامه )پايانمدني و مكي بندي تفسيم به تاريخي نگاهي السادات، فرشته بهشتي، ش،1385 الزهرا، دانشگاه ارشد(، كارشناسي

تا. بي الفكر، دار بيروت، ،التأويل أسرار و التنزيل أنوار محمد؛ بن الله عبد بيضاوي، دار بيروت، عثمان، محمد الرحمن تحقيق: عبد ؛الترمذي سنن عيسي؛ بن محمد ، ترمذيق1403 الفكر، علميه، حوزه اسالمي تبليغات دفتر قم، ،قرآني علوم درسنامه حسين؛ آراسته، جوان

ش1378 تصحيح: محمدباقر ؛التفضيل لقواعد شواهدالتنزيل احمد؛ بن عبيدالله ،حسكاني حاكم

ق1411 االسالمية، الثقافة إحياء مجمع تهران، بهبودي، دار بيروت، ، مرعشلي تحقيق: يوسف ؛المستدرك محمد؛ بن محمد نيشابوري، حاكم

ق1406 المعرفة،ش1369 اسالمي، فرهنگ ،تهران،دفترنشرالنزول أسباب سيدمحمدباقر، حجتي،

تا بي العلميه، الكتب دار بيروت، ،البيان روح اسماعيل بروسوي، حقيتا. بي نا، بي جا، بي ،للقرآن القرآني التفسير خطيب؛ عبدالكريم خطيب،تا. بي اإلعتدال، مطبعة دمشق، ،السنن بهرام؛ ابن عبدالله دارمي، ق1383 العربية، الكتب إحياء دار قاهره، ،الحديث التفسير عزت؛ محمد دروزه، جعفر تحقيق: محمد ،تفسيرالقرآن في الجنان روح و الجنان روض ابوالفتوح؛ رازي،ق1408 قدس، آستان اسالمي هاي پژوهش بنياد مشهد، ناصح، مهدي محمد و ياحقي

و البحوث تحقيق: مكتب ؛القرآن علوم في العرفان مناهل ؛العظيم عبد زرقاني،م1996 الفكر، دار بيروت، الدراسات،

ق.1376 العربية، الكتب احياء دار قاهره، ؛القرآن علوم في البرهان ؛الدين بدر زركشي، العربي، الكتاب دار ،التنزيل غوامض حقائق عن الكشاف ؛محمود زمخشرى زمخشري،

ق1407تا بي الفكر، دار بيروت، ،العلوم بحر الليث، ابو السمرقندي،

ابراهيم،ترجمه: ابوالفضل:تصحيح ،القرآن علوم في اإلتقان الدين؛ جالل ،سيوطيش1363 كبير، امير تهران، قزويني، حائري

ق1365 دارالمعرفة،بيروت، بالماثور؛ التفسير في الدرالمنثور الدين؛ ،جاللسيوطي الطيب، الكلم كثير- دار ابن دار دمشق- بيروت، ،القدير فتح علي، محمدبن شوكاني،

ق1414 فرهنگ انتشارات قم، ،بالقرآن القرآن تفسير فى الفرقان محمد؛ تهراني؛ صادقي

ش1365 اسالمى، فشاركي،تهران، لساني محمدعلي ترجمه: دكتر ،القرآن علوم في مباحث ؛صبحي صالح،

ش1379 إحسان، نشر مجمع قم،حكيم( محمدباقر سيد از اضافاتي ،)باالقرآن علوم سيدمحمدباقر؛ صدر،ق1417 االسالمي، الفكر

تغيير تصحيح، تحقيق، با )همراهالقرآن تفسير في الميزان حسين؛ محمد سيد طباطبايي،تا. بي اسالمي، نشر ي مؤسسه قم، مؤلف(؛ جانب از اضافاتي و

22

Page 23: كنكاشي در مكي يا مدني بودن سورة إنسان - basu.ac.ir · Web viewسورة « انسان/ دهر » يكي از مواردي است كه در ارتباط

و العلماء من تحقيق:لجنة ؛القرآن لعلوم البيان مجمع حسن؛ بن فضل ،طبرسيق1415االعلمي، مؤسسة بيروت، االخصائيين، المحققين

ق.1407 الداودي، مطبعة دمشق، ،القرآن علوم في محاضرات ؛نورالدين عتر،اشعار. ديوان فخرالدين؛ عراقي،

ق.1383 العربية، الكتب احياء دار قاهره، ،الحديث التفسير محمد؛ دروزة، عزة محالتي،تهران،مكتبة رسولي هاشم ،تحقيق:العياشي تفسير ؛مسعود بن محمد ،عياشيتا. االسالمية،بي العلمية

ق.1420العربي، التراث إحياء دار بيروت، ،الغيب مفاتيح عمر؛ بن محمد رازي، فخر النشر، و للطباعة المالك دار بيروت، ،القرآن وحى من حسين؛ محمد سيد الله، فضل

ق1419 صدر، انتشارات تهران، اعلمي، ،تحقيق:حسينالصافي تفسير مالمحسن؛ كاشاني، فيض

ق1415ش. 1377 بعثت، بنياد تهران، ،الحديث أحسن اكبر؛ علي قرشي،ش1364 ناصرخسرو، انتشارات ،تهران،القرآن ألحكام الجامع احمد؛ بن محمد قرطبي،اع؛ القطان، ق1413 المعارف، مكتبة رياض، ؛القرآن علوم في مباحث من

ق.1425 الشروق، دار قاهره، ،القرآن ظالل في سيد؛ قطب، درگاهي، ،تحقيق: حسينالغرائب بحر و الدقائق كنز رضا؛ محمد بن محمد مشهدي، قمي

ش1368 ارشاد، وزارت انتشارات تهران، معارف بنياد قم، اسالمي، معارف ،تحقيق: بنيادالتفاسير زبدة الله؛ مالفتح كاشاني،ق1423اسالمي، االعلمي مؤسسة بيروت، ،العبادة مقامات في السعادة بيان محمد؛ سلطان گنابادي،

ق1408 للمطبوعات، مؤسسه ،بيروت ؛األطهار ائمة أخبار لدرر الجامعة االنوار بحار محمدباقر؛ مجلسي،

ق1403 الوفاء، المدرسين، جماعة قم، ،الكريم القرآن حول هامة حقائق ؛جعفر العاملي، مرتضيق1410

ق1412 االسالمي، النشر مؤسسة قم، ،القرآن علوم في التمهيد ؛هادي محمد معرفت، سازمان تهران، وكيلي، ترجمه: ابومحمد ،القرآن علوم في التمهيد ؛هادي محمد معرفت،ش1371 اسالمي، تبليغاتشمس. ديوان محمد؛ مولوي، تهران، حكمت، اصغر ،تحقيق: علياألبرار عدة و األسرار كشف رشيدالدين؛ ميبدي،

ش1371اميركبير، اسالمي، انتشارات مؤسسه قم، ،القرآن تاريخ في بحوث ابوالفضل؛ ،محمدي مير

ق1420

23