رساله موسی و خضر اثر محسن امیراصلانی

22
ﻣﻮﺳﯽ و ﺧﻀﺮ1

Upload: mohsen-amiraslani

Post on 05-Aug-2015

235 views

Category:

Education


27 download

TRANSCRIPT

Page 1: رساله موسی و خضر اثر محسن امیراصلانی

موسی و خضر

1

Page 2: رساله موسی و خضر اثر محسن امیراصلانی

موسی و خضر

2

همانا ما آنچه را که بر روي زمین است زینتی براي آن یک از ایشان قرار دادیم تا امتحانشان کنیم که کدام

.کنندبهتر عمل می

ا لوهم أيـهم أحسن عمال إنا جعلنا ما على األرض زينة هل لنبـ﴾٧/کهف﴿

Page 3: رساله موسی و خضر اثر محسن امیراصلانی

موسی و خضر

3

»در مالقات موسی و خضر«

تا 60بررسی تأویلی قرآن کریم در آیات سورة کهف80

محسن امیراصالنی: نوشتۀMohsen Amiraslani:Facebook

Page 4: رساله موسی و خضر اثر محسن امیراصلانی

موسی و خضر

4

حیمحمن الربسم اهللا الرریا برسم، یا آرام نگیرم تا به مجمع دو د: خویش گفتجوان همراهچون موسی به ) یاد کن(و

شان را از یاد بردند و و همین که به جمع میان دو دریا رسیدند ماهی* .برممدتی دراز بسر: گفتآن جوانو چون بگذشتند به * . آن ماهی راه خود را به طرف دریا پیش گرفت

گفت خبر داري که * . ر که از این سفرمان خستگی بسیار دیدیموغذایمان را پیشمان بیاوقتی به آن سنگ پناه بردیم من ماهی را از یاد بردم و جز شیطان مرا به فراموش کردن آن

گفت این همان است که * . که یادش نکردم و راه عجیب خود را پیش گرفتوا نداشت،اي از بندگان ما را پس بنده* . گشتندهاي خویش بازجویی نشانه قدمو با پیجستیممی

. یافتند که از جانب خویش رحمتی بدو داده بودیم و از نزد خویش دانشی به او آموخته بودیمگفت تو * . اي کمالی بیاموزيبه من از آنچه آموختهتاپی تو بیایمدرآیا : موسی بدو گفت*

چگونه در مورد چیزهایی که از راز آن واقف * . به همراهی من هرگز شکیبایی نتوانی کرداگر خدا خواهد مرا شکیبا خواهی یافت و در هیچ باب : گفت * . کنینیستی شکیبایی می

آن مطلبی ةباراگر به دنبال من آمدي چیزي از من مپرس تا در: گفت* . کنمنافرمانی تو نمیآن را سوراخ : سوراخ کرد، گفتپس برفتند و چون به کشتی سوار شدند آن را* . با تو بگویم

مگر نگفتم که تو تاب : گفت* . غرق کنی حقا که کاري ناشایسته کرديردي تا مردمش را کام بازخواست مکن و کارم را بر من مرا به آنچه فراموش کرده: گفت* . همراهی مرا نداري

آیا نفس : گفت] موسی[و. پس برفتند تا پسري را بدیدند و او را بکشت*.سخت مگیرمگر به تو : گفت* ؟گناه کشتی حقا کاري قبیح کرديمحترمی که کسی را نکشته بود بی

گفت اگر بعد از این چیزي از تو * ؟نگفتم که تو به همراهی من هرگز شکیبایی نتوانی کرداي پس برفتند تا به دهکده* . پرسیدم مصاحبت من مکن که از جانب من معذور خواهی بود

ها از مهمان کردنشان دریغ ورزیدند، در آنجا ز اهل آن خوردنی خواستند و آنرسیدند و اار کاش براي این ک: فتد، پس آن را به پا داشت و گفتاخواست بیدیواري یافتند که می

جدایی میان من و تو است و تو را از توضیح آنچه که ) موقع(گفت اینک * .گرفتیمزدي میاما کشتی براي مستمندانی بود که در دریا * . کنماش را نداشتی خبردار میتوانایی شکیبایی

ها را به که در راهشان شاهی بود که همه کشتیکردند خواستم معیوبش کنم، چونکار می

Page 5: رساله موسی و خضر اثر محسن امیراصلانی

موسی و خضر

5

در و مادرش مؤمن بودند ترسیدم به طغیان و انکار اما آن پسر، پ* . گرفتغصب میاما * . تر از آن عوضشان دهدتر و مهربانو خواستم پروردگارشان پاکیزه* . دچارشان کند

دو پسر یتیم این شهر بود و گنجی از مال ایشان زیر آن بود و پدرشان مردي آندیوار ازد و گنج خویش بیرون آرند، رحمتی شایسته بود، پروردگارت خواست که به رشد خویش رسن

بود از پروردگارت و من این کار را از پیش خود نکردم، چنین است توضیح آن چیزها که 1.را نداشتیاشتوانایی شکیبایی

فـلما بـلغا جممع بـينهما نسيا حوتـهما ﴾٦٠/کهفلبحرين أو أمضي حقبا ﴿ٱوإذ قال موسى لفتاه ال أبـرح حىت أبـلغ جممع -1قال ﴾٦٢/کهفءاتنا غداءنا لقد لقينا من سفرنا هذا نصبا ﴿فـلما جاوزا قال لفتاه ﴾٦١/کهفلبحر سربا ﴿ٱختذ سبيله يف ٱفـ

﴾٦٣/کهفلبحر عجبا ﴿ٱختذ سبيله يف ٱلشيطان أن أذکره و ٱحلوت وما أنسانيه إال ٱلصخرة فإين نسيت ٱأرأيت إذ أويـنا إىل ناه رمحة من عندنا وعلمناه من لدنا ﴾٦٤/کهفرتدا على ءاثارمها قصصا ﴿ٱقال ذلک ما کنا نـبغ فـ فـوجدا عبدا من عبادنا ءاتـيـ

قال إنک لن تستطيع معي صربا ﴾٦٦/کهفمما علمت رشدا ﴿قال له موسى هل أتبعک على أن تـعلمن ﴾٦٥/کهفعلما ﴿لله صابرا وال أعصي لک أمرا ٱقال ستجدين إن شاء ﴾٦٨/کهفکيف تصرب على ما مل حتط به خربا ﴿﴾٦٧/کهف﴿لسفينة ٱنطلقا حىت إذا رکبا يف ٱفـ﴾٧٠/کهففال تسألين عن شيء حتأحدث لک منه ذکرا ﴿تـبـعتين ٱقال فإن ﴾٦٩/کهف﴿

﴾٧٢/کهفتستطيع معي صربا ﴿قال أمل أقل إنک لن ﴾٧١/کهفخرقـها قال أخرقـتـها لتـغرق أهلها لقد جئت شيئا إمرا ﴿نطلقا حىت إذا لقيا غالما فـقتـله قال أقـتـلت نـفسا زکية ٱفـ﴾٧٣/کهفقال ال تـؤاخذين مبا نسيت وال تـرهقين من أمري عسرا ﴿

قال إن سألتک ﴾٧٥/کهفقال أمل أقل لک إنک لن تستطيع معي صربا ﴿﴾٧٤/کهف﴿بغري نـفس لقد جئت شيئا نکرا لها فأبـوا أن ستطعما أه ٱنطلقا حىت إذا أتـيا أهل قـرية ٱفـ﴾٧٦/کهفعن شيء بـعدها فال تصاحبين قد بـلغت من لدين عذرا ﴿

قال هذا فراق بـيين وبـينک ﴾٧٧/کهفختذت عليه أجرا ﴿ٱيضيـفومها فـوجدا فيها جدارا يريد أن ينقض فأقامه قال لو شئت لـلبحر فأردت أن أعيبـها وکان ٱلسفينة فکانت لمساکني يـعملون يف ٱأما ﴾٧٨/کهف﴿سأنـبئک بتأويل ما مل تستطع عليه صربا

غيانا وکفرا لغالم فکان أبـواه مؤمنـني فخشينا أن يـرهقهما ط ٱوأما ﴾٧٩/کهفوراءهم ملک يأخذ کل سفينة غصبا ﴿لمدينة ٱجلدار فکان لغالمني يتيمني يف ٱوأما ﴾٨١/کهففأردنا أن يـبدهلما ربـهما خريا منه زکاة وأقـرب رمحا ﴿﴾٨٠/کهف﴿

ما وکان أبومها صاحلا فأ لغا أشدمها ويستخرجا کنزمها رمحة من ربک وما فـعلته عن أمري ذل وکان حتته کنز هل ک راد ربک أن يـبـ﴾٨٢/کهفتأويل ما مل تسطع عليه صربا ﴿

Page 6: رساله موسی و خضر اثر محسن امیراصلانی

موسی و خضر

6

شانس از دست رفتهو خضرداستان مالقات موسی

بسیاري از ما ایجاد خواندن این قصه در قرآن سؤاالت و ابهاماتی را در ذهنهاست که سال.نموده است که به اذن خدا پاسخ برخی از این سؤاالت را بررسی خواهیم نمود

دو غالم یتیم در شهر چه کسانی هستند؟پدر آن دو کیست؟آن دیوار چیست و کجاست؟آن گنج چیست و کجاست؟آن کودك که باید کشته شود کیست؟پدر و مادر مؤمنش چه کسانی هستند؟چرا باید آن کودك بمیرد؟فلسفۀ قتل چیست؟آن کشتی چیست؟آن ساکنین و فقرا چه کسانی هستند؟مقصد و مبدأ آن کشتی و آن دریا کجاست؟گیرد؟گیرد و چرا میمیراآن پادشاه کیست که هر کشتی سالم؟...خضرکیستمقام است و تنها یک فرد خاص است؟یک آیا خضرآن دو دریا کجاست؟(بین النهرین و آن صخره کجاست؟ ... شوداو کجا یافت می(ماهی و غذا چیست؟کیست؟آن رفیق و جوان همراه موسیفرستد؟ها را به رسالت نمیچرا آن،اگر خداوند بندگانی دانشمندتر از پیامبران داردهاي زمان خود نیستند؟انشمندترین انسانمگر پیامبران داز او چیزي یاد گیرد؟خواهد موسیگیر است و نمیچرا خضر سخترود؟شود و به کجا میچه میآن جوان همراه موسی

Page 7: رساله موسی و خضر اثر محسن امیراصلانی

موسی و خضر

7

شناسی تأویلی، تفسیر تأویلی قرآن تفسیر یک رؤیا، سبکی در سمبلاز باب کوآنتوم

خواهد براي خوردن آن که میهمیناست؛کردهصیدبزرگیبیند که ماهیخواب میموسی.افتدشود و به دریا میرها میاز دستش ماهی ،تصمیم بگیرد

که دو دریا را ایستاده استايیا تنگهشبیه خلیجدر جایی که بیند فرد دیگري خواب میو یا اي که یک انسان واصل، تجربه خواهد کرد، محل ترین نقطهعجیب(کند؛به هم متصل می

. شوددر آب سرازیر میو زنده )غذایی که به همراه دارد(ناگهان ماهی او )برخورد دو دریاستخواهد میو اي تکیه داده است به صخرهايدر کنار رودخانهبیند فرد دیگري خواب می...

.جهدمیآب درشود ومیماهی زنده اگهانن. اي را بخوردشدهصیدماهیبیشتر. آوردن موقعیت یا پاداش خوب استدستحوت همیشه سمبل شانس و به:2تحو

دست بهبیداريدر عالم راشانس یا موقعیتی،بینندرا میصید ماهی افرادي که خوابآب دانیم قالبی که داخلما نمییعنیخواهی نیست،هبماهی گرفتن، امري دلزیرا؛آورندمیبه قسمت موضوع پس کار ما در این .افتدماهی به صیدش میازايافتد چه نوع و اندازهمی

.دست ما برسدچگونه و چه زمانی این روزي بهو شانس ما بستگی دارد که بیند فردي خواب می. خود اوستکاريفراموشو سمبلی از جوانی جوان همراه موسی

.شناسد؛ همراه اوست که نه جنسیت و نه هویتی داردکه نمیسیکروح دیگري که در درون ماستبه عبارت دیگر، استموسیاي از خودسایهجوانآن شاید عدي که در بسیاري از همان ب. همراه اوستکه ما درونشخصیی از خصوصیات و بعض

(Multi Personal)پرسنالیت روحانی، صمیمی و مولتی حاصل زوج،شرایط عاديمثل . دهدمیرا به شیطان نسبت اینکار است که تا حدي در این رؤیا فراموش.باشدمی

ایم که از آن نگهداري کند و آن را با به او سپرده)چیزي(واقعیت کاريدوستی که در عالم !تا بخوریمهمراهت بود بیاورآن غذایی که :گوییممیاوبه کهدرست زمانی.خود بیاورد

.دانداهریمنی میيمتافیزیکی یا کار،فراموشی را غیر اراديو اینفراموش کردم :گویدمی

)یمنی، پادشاهی، مکنت، دانش الهیشانس، خوش(کنند نقل میچنین تعابیريرؤیاشناسان براي سمبل ماهی-2

Page 8: رساله موسی و خضر اثر محسن امیراصلانی

موسی و خضر

8

کند و روح ماست که تعهدات خود را فراموش میاي از بعد ناپختۀاین رؤیا نشانهپس دیدنیبایی گونه است و اگر این اتفاق در راه و مسیري خاص باشد، نشان ناپختگی و ناشکدائم این

.در روح انسان استکه در اثر ناپختگی و ناشکیبایی در این راه از تمثیلی از رزقیست شود،غذایی که فراموش می

.روددست می، موازيرسند، یعنی در جریان غیرهم میبهرسیدن به جایی که دو دریا :البحرینمجمع

مانند طریقت و شریعت که دو راه .دارند) دریا(مانند دو رودخانه یا دو دریا که یک هدفنشمندان همیشه بین دا،بر استمیاندیگريهرچند یکی نسبت به.رسیدن به حقیقت است

براي رساندن این دو به موسی ،حالهربه. بر استکدام میانکه و اهل ایمان اختالف بوده ه مرد موسی کشود که مردي چونمیهم متصل زمانی این دو به. دنبال راهیستهمدیگر به

با همدیگر همراه ،که مرد طریقت محض است) شاید خضر(شریعت محض است و دیگريآب که همان علم اینها همان دریاست و هر دو ازهدف اصلی آنکههامانند ماهی.شوندمی

.دنشوسیراب می،استو مشهوریچون موسخداوند هستند، یکی همةکه هر دو پسندید،علماي شریعت و طریقت

ها حتی خداوند از آن.گمنام استو بسیاراز جانب خداوند دانش و حکمت یافته کهدیگريخضر نیز .آن عالم مسیري دارد که با مسیر و باورهاي موسی متفاوت است؛برداسم هم نمی

کنار پس هر دو مانند دو دریا. چون موسی قابل هضم نیستافراد عاديراهی دارد که براي ، ولی در هر دو،استشور و تلخدریایی و آن یکیشیرین و گوارااین دریاآب... ستندههم

ي این دو دریا در کنار همدیگر مواز.هاي فراوان استها و روزيزینت) دستاوردها(هاماهیشود و این از عجایب قدرت پروردگار است ها با همدیگر مخلوط نمیاما هرگز آب آنند؛سته

کند، پس این معناي اما مخلوط نمی،کندیکه این دو دریا را در کنار هم جمع م.البحرین استمجمع

برخی از . را پیدا کندالبحرین رفت تا مرز بین شریعت و طریقت به مجمعحقیقت، موسیدر ؛دانندواجب میدینیکه قشر کارهاییبدون انجام داشتن ظاهر شریعتی و حتی ون افراد بد

.رسندبه حقیقت می

Page 9: رساله موسی و خضر اثر محسن امیراصلانی

موسی و خضر

9

چیست؟شریعت. استقابل فهمهمگانرايدرست و غلط که بمحضۀهمان عقل و اندیش

؛ استفهممردم قابل بیشترشریعت را پرطرفدارتر قرار داده است که برايخداوند رو از اینچه که عقل، هرپس.ستو دین همان عقل و باورهاي عقلیشریعترسوالن؛فرمودةبه زیرا

.پذیردشریعت نیز نمی،چه که عقل نپذیردپذیرد و هربپذیرد شریعت نیز می... دارد و خواهد داشتبسیارن اپیرووموسی حاکم شریعت است

.یاد داده باشدرا اي خداوند نکتهکه باشد داستانیشاید هرگز این اتفاق نیفتاده باشد و تنها حکمت مقصود خداوند تمایز بین شریعت و طریقت در اصلی به نام هم باشد؛اگر داستان

.استگیرد که طریقت را تصمیم می،موسی با تمام اراده و آنچه که خداوند به او یاد داده است

قابل پیامبر و یا رو خداوند او را در ماینر و گلوگیر را لمس نماید، ازدریاي شویا اینبپیماید چیزي که ، اگر تو را پیروي کنم:گویدموسی می. دهدقرار می) خضر(بزرگ اهل طریقت

ي که توانی بر چیزچگونه می: گویدآموزي؟ خضر میبه من می،باعث رشد و ترقی من شودمرا از خداامیدبه:گویدمیبا اطمینانصبر نمایی؟ موسی ،ن ندارياي بدادانش و احاطه

!شکیبایان خواهی دیدبار خالف اگر سه:فرمایدو میبنددرا می) عدد سه(عهد و عدداز همان ابتدا خضر با موسی

در واقع ... این راه را نداريۀانتظار عمل کردي و چیزي پرسیدي، از نظر من شایستگی ادامالبته از (.انی که معنی اصلی طریقت استخواهد و مسلممیتسلیم محضدر طریقتش خضر

)این منظراز که دهدخضر کارهاي عجیبی انجام می.افتددر این راه اتفاقاتی می.افتدموسی به راه می

را سوراخ کرد و کشتی)خضر(عقالنی و صحیح نیست، ،منطقیو اهل شریعت،نظر موسیولی .استاعتراض موسی به این عملاین اولین ... بودندشدناهل کشتی در حال غرق

تأویل ،کندسوراخ کردن کشتی جدا از آن معنی که خضر در قرآن براي موسی بیان می... دیگري نیز دارد

.کندنشینان میتصمیم به غرق کردن کشتی) خضر(گاهی پیر طریقت باشد که باز بینیم دیدار آشنا راشکستگانیم اي باد شرطه برخیزکشتی

Page 10: رساله موسی و خضر اثر محسن امیراصلانی

موسی و خضر

10

در یک دریاي زیراافراد است، معنوي و جوهري در،ترین سمبل حرکت گروهی، بزرگکشتیقایق توان مقاومت در برابر زیرا.بپیماییمتنهایی بهمسیرمان را توانیمنمییک قایق بزرگ با

د که به نوبت جایشان نباشنپاروزن يزیادتر اگر تعدادندارد و از همه مهمهاي سنگین را موجهرگز ،را بپیمایندمسیررا با همدیگر عوض کنند و همدیگر را یاري دهند و با نظم و ترتیب

براي همین است که .عبور کننددریا یک مسیر عظیمازتوانندنمیتعداد محدودي پاروزن،الزم ه و آذوقهراۀنقشنما،ها، جاشوها، قطبملوان،بادبان،ناخدا.ستنیاز ابه یک کشتی

سوي موفقیت است، اگر بخواهیم دانیم بهپس بهتر است در راهی قدم برداریم که می.است...زیرابهتر است کشتی بسازیم، ،ها بگذریمها و طوفاندر این سفر از گرداب

هاکجا دانند حال ما سبکباالن ساحلشب سخت و بیم موج و گردابی چنین حائلاین کشتی ما را به ! نشینان نشستدر جمع کشتیتنهاباید با کشتی همراه شد و،پس

هاي او کشتیست که در از نشانه: فرمایدرساند و از این روست که خداوند میمیواالمقصديبه مقصد دهد ورا عبور میآناگر بخواهد .رسدنظر میبه)عالمتی(چون کوهیدریا هم

ها و هاي او این است که آناز نشانهسازد ود باد را بر آن ساکن میخواهاگر نرساند،می. خواهد کردها حمل فرزندانشان را در کشتی

واسطه عطا شود که خداوند بدو دانش و حکمتی بیخضري متولد میباریکسالهرصدبدعتی ین کشتی در واقع دین وآورد، اوجود میو وي کشتی را بههامانند اویسی.نمایدمی

وحی مطابق کشتی را :فرمایدکه خداوند بدو میمانند نوح.است) ظاهر ساختگیو به(خاصاین کشتی همان طریقت اوست ود یآوجود مینشینانش بهکشتیۀآن خضر به وسیل.بسازما

...که به آیین کشتی معروف استبیشتر، دیر یا زود استدر پیروانشگذارتأثیرقدرت و پر،ها که بسیار جذاباین طریقت

س از چندي به صاحب کشتیبدان خواهند گروید و پکه هستند يیعنی افراد بسیار.شودمیست کس که غرق شدنی؛ تا آنکنوحی خواهد شد که کشتی را سوراخ )حرکت جوهري(

...غرق شودجمع شدند و هر روز )خضري(يشاگردان بسیاري گرد پیرروزي:اندقدیمی گفتهیدر داستان

؛برسدبیشترمستعدتر خواست به شاگردان که اگر پیر میطوريشد، ها افزوده میبر تعداد آنها به ناچار خداوند به وي وحی کرد که کشتی را آنافزایشدلیلبه. شددیگر وقت نمی

ها براي آنسر منبر رفت تا؛شاگردانش را جمع کرده بودۀروز که پیر، همدر یک. سوراخ کن

Page 11: رساله موسی و خضر اثر محسن امیراصلانی

موسی و خضر

11

پایش ،رفتکه باالي منبر پیر به محض این.کند، سکوت تمام مجلس را فرا گرفتصحبت .از بدن خود خارج ساخترا بلند کرد و روي پاي دیگر انداخت و صدایی ناخوشایند

را نگه تواند خودبرخی گفتند کسی که نمی،نددبرخی خندی.در جمع ایجاد شدسروصدایی! چگونه ما را عبور دهد؟،؟ ناخدایی که تحمل یک باد را ندارد!چگونه ما را نگه دارد،دارد

پیر پراکنده شدند، پیر نگاه کرد و دید در گوشه و اطراف این ها رفتند و از دورآنبیشترهمگی به! ایدها را صدا زد و گفت چرا شماها نرفتهآن. اندشماري نرفتهمجلس تعداد انگشت

با شما فقط پس پیر گفت من !ایم که با باد برویمباد نیامده، ما با)خضر(گفتند یا پیراتفاق ...بوداین داستان سوراخ کردن کشتی توسط این پیر. چند نفر کار دارم

ها که آن، براي اینموظف هستندهمیشه به سوراخ کردن کشتی خود) خضران(پیرانو در عین حال بااستعدادتر، که نیازمندتر بگذارند،افرادي برايبیشترخواهند وقت خود را می

روست که خضر به موسی پس از این).انداهللا رسیدهبه مرحلۀ فقر الی(یعنی فقیر الهی هستندستتعدادي از فقرااز آن )این حرکت(این کشتی زیرا.این کشتی را سوراخ نمودم:گویدمی

راهر کشتی سالمستم،ست که به در وراي آن حاکمیزیرا؛کنندکه در دریاي بیکران کار میو ها آن. استراهگوهراست کهراز، حفظدر بین اهل طریقتترین کار بزرگ. گیردمی

زیرا همیشهشود، افشاراز د که در طریقت نخواهوجه نمیها به هیچخداوندگار و مالک آناي در شود و عدهحکم خداوند کشتی سوراخ میروست که به پس از این. ندباید در انزوا باش

رسیده ) مکنت(مقام فقرمانند که به و تنها کسانی باقی می... کشتی غرق خواهند شدطریقترا اودارد و تنها مرد توانمندي بر نمیدامانفقیر سمجی که دست از چونهمباشند، یعنی

فرقی ندارد که در دریاي ، اهللافقیر بآندیگر برايپس. داندنگري خود میغنا و تواۀوسیلمقصد . اندیشدیبلکه تنها به مقصد م.به ساحل برسدیا سالمت،معنویت غرق شود و بمیرد

کسی که هدفش از کسب و)هو األول واآلخر والظاهر والباطن (وست ساحل نیست، مقصد ه. شدن باشد هرگز در این کشتی نخواهد ماندباشد یا به دنبال عالم3اهدافبه رسیدن ،علم

.پسنددتر از واصل بودن میمستغرق بودن را بیشخداوند اما . مستغرق شوددر صفات و کسب صفات رسد که کس به حقیقت میپس در طریقت آن

نیاز شدید به (اندتنها کسانی که به مقام فقر الهی رسیده،خواهدوقت تنگ است و خضر می.او باشندحقیقتمالک طریقت و وارث ،وارث کشتی او)اندرا درك نمودهتقرب خدا

.بندگیستمهم ، بلکهنباید براي ما مهم باشدهدف -3

Page 12: رساله موسی و خضر اثر محسن امیراصلانی

موسی و خضر

12

مطلع از آن را موسی،خضرو بدان اشاره شدبودکه در تأویل عمل خضراین یکی از معانی.ساخت

هاییآزمونخضرها بازیرا؛ اندپیروان خضرها بودهکمی افرادروست که همیشه پس از اینبرند و مابقی به جرم سرنشینان غرق کمی را با خود میةعد،گیرندراه میکه از جوانان در این

سرنشینان در احساس کند که افراط و تفریط ) ناخدا(شوند و این زمانی است که خضر می. سالکان حقیقی شده استاز تعداد بیشتراو ۀ، یعنی تعداد خطاکاران در حلقستکشتی هو:اندروست که گفتهپس از این

رهرو گر صد هنر دارد توکل بایدشتکیه بر تقوا و دانش در طریقت کافریستشوند و تنها انتخاب می) 5س(ها با استعدادها و سویه شدهتنها ) 4طـ(در مسیر طریقت

ها را آن6بادها، بادوگرنه در اولین تند،که توکل و صبر دارندتوانند عبور کنند میکسانی .خواهد برد

ترسم اي دوست که بادي ببرد ناگاهمخاکم و در کوي توام جاي خوش استذرة سرنشینان در ذات و صفات کههمان ... !؟در کشتی باقی مانددپس راه فقیر چیست که بتوان

داران در هر زمان دینبیشترینست که براي اهل شریعت که مستغرق شوند و این چیزیالهی.چندان قابل هضم نیست و نخواهد بودهستند،یو دین

و تا خواهد تا با او همراه باشد پذیرد و بار دیگر فرصتی از خضر میموسی این تأویل را میبا همدیگر مشغول بازي نوجوانرسند که تعدادي روند که به شهري میپیش میجایی کند و خضر میاعتراض موسی کشد، را بدون سؤال و جواب میهاآنخضر یکی از . هستند

؛شدپدر و مادر مؤمنی داشت و اگر بزرگ میاین بچه،که :گویدمیپس از اعتراض موسیها باشد، به آندر یکتاپرستی و خوبی از خدا خواستم فرزندي که.شدمیهاآنباعث گمراهی

.دهدخداوند به پیامبران نمیطور معمولبهاي کهاجازه.بدهدنه ،کردن استن طریقت باید فرا بگیرند، قربانیترین چیزهایی که پیروااز بزرگدیگریکی

چه مانع رشد است نمودن آنو گوسفند و نذورات، بلکه قربانیکردن چیزهایی مثل گاوقربانیدهد و به تشخیص ست که خضر میحکمیآن ،و آن چیزي نیست که سالک بدان پی ببرد

.باشدتفصیلی بر حروف مقطعه می-4.باشدتفصیلی بر حروف مقطعه می-5تفسیر-6

Page 13: رساله موسی و خضر اثر محسن امیراصلانی

موسی و خضر

13

باید مطیع ) سالک(و او .)یعنی توسط سالک رها شود(انی شوداوست که باید چه چیزي قربچه باشد،فرزندوچه همسراست؛سالکینراه تعالیسردارد که را برمیچه آن،خضر. باشد

ضعف سالک است، همگی باید هر تعلقات دیگري که نقطهو مال!باشدمالشانیاشغل ...شودمیرو حکم به ذبح داده برداشته شود و از اینزیرا؛ داردشباهت ) غالمش(فرزندشکردنو قربانی7ابراهیمداستاناین مسئله بسیار به

که از خداوند ؛ابراهیم بوداینخداوند از ابراهیم نخواست که فرزندش را قربانی کند، بلکهبه این سطحورودشرط . اعلی را بدو نشان دهد و او را وارد عالم معنا گرداند8خواست ملکوت

ابراهیم که پس از ابراهیم بهترینةفرزند پاك و برگزید.استقربانی عزیزترین چیز،ملکوت.هللالملک. بودوندخدا،عالم بود و مالک او و فرزندش آن مالک حقیقی

تو )در رؤیا(امدیده:گفتبلکه خداوند فرموده تو را قربانی کنم، :نگفتبه فرزندشابراهیمو .کنم و در ملکوت قربانی فرزندش را دیدرا قربانی می

تا به ،همه چیز را باید قربانی کند؛دیداوهایی از جلوي چشمان ابراهیم کنار رفت و پردهروست که رو به از این.ملکوت برسد و چیزهایی ببیند که دیگران توان دیدنش را ندارند

زیرا؛البته این تنها آزمون ابراهیم نیست. کنمنی میام که تو را قربادیده:گویدفرزندش میابراهیم فرزند ،اگر واقعا.گرداندبا ملکوت آشنا ذن خداوند فرزندش را به ا،خواهدوي می

الناسآیا عوامگرفت؛، جلوي او را نمیقربانیۀکرد و خداوند به وسیلدلبندش را قربانی میداشتند؟ از ابراهیمچنان عملی راقبولعین طاقتیا متشرآ! ؟...کردندابراهیم را تکذیب نمی

اما در عالم و دریاي شور و گلوگیر طریقت، . آیدذبح پیش میۀمسئلکه روست پس از اینی در غالب اسرار و الهامات همگشود و چونن کارهاي عجیب داده میگاهی حکم بدی

به اذن خضرتنها بدانید که.مینیستمجاز به صحبت در این رابطه بیش از این ؛ستخاصی.تر گردداصلحقیقتتر فداي پستظاهرکه ؛دهدحکم می،خداوند

که سبب جدایی مطلق یاتفاق.شودبازسازيست که بایددیوار ناقصیۀسوم، مسئلۀمسئلوجه با همدیگر مخلوط نخواهند دو به هیچکند که اینشودکه ثابت میشریعت از طریقت می

!!ظاهر غیر عقالنی در مسائل خاص استاجر و بهخدمت بی،تعمیر دیوارۀمین مسئله،شد

المنام أين أذحبك فانظر ماذا تـرى قال يا أبت افـعل ما تـؤمر ستجدين إن شاء فـلما بـلغ معه السعي قال يا بـين إين أرى يف -7﴾۱۰۲/الله من الصابرين ﴿صافات

﴾۷۵/وكذلك نري إبـراهيم ملكوت السماوات واألرض وليكون من الموقنني ﴿انعام-8

Page 14: رساله موسی و خضر اثر محسن امیراصلانی

موسی و خضر

14

ترین مرز بین شریعت بزرگ[است مزدهاي بیعین همین خدمتعلت سؤال بسیاري از متشر.]است) همین دیوار(و طریقت همین مرز

،خوداناز مرید) خضریان(چرا اهل طریقتکه آیدهمیشه سؤال پیش میبراي متشرعین هزار روز در خدمتمانندبیهوده است،ظاهر ي که بههم در امورگیرند، آنمزدمیخدمت بی

بابت یادگیري یا یمبلغیا دریافتهاي بهداشتیدر سرویسکار کردنسالیا سهکنی کفش... ورا جاروکردنیر خانقاه و دسالده

ها سالسال و یا دههزار روز و سهبه جاي این ست که فرد تنگدست و سؤال متشرعین اینو پولی دریافت بپردازند ايصنعت و حرفه، بهکار کنند، بهتر نیستخدمت رایگان و عبث

...نمایندعین معتقد بودند که خضریان، مریدان و پیروان سالک خود را به کارهاي بیهوده همیشه متشر

براي مرزها. البته این دیوار مرز استآید، وجود میو لذا بحث این دیوار به... مارندگمیتبدیل هایی شود و به خانهدیوارهاي این خانه توسط خداوند باال برده می،اي خاصخانهرد تا در آن یاد خداوند شود که خداوند اذن داده است و دیوارهایش را باید بلند درست کمی

.بیان شود و از سمع ناپاکان محفوظ بماند!و خدمت وظیفۀ هر سالک... استمؤمن ةحکمت گمشد

به سود رشد این مسئلهودارد، فواید عجیبیبه امر خضربه ظاهر عبثاموردر کردن خدمتبیشترقدر آن خانه را بسیار ،سازدمیاش را خانهخود زیرا فردي که . سالک استپیشرفتو

مانند گنجیست که ، لذا حکمت در طریقت؛اش را خریده استداند که خانهاز کسی میةگمشد،روست که حکمتاز این. فته است و او باید آن را بیابدنظر گرخداوند براي وي در

نی خواهد یافت که را زماخدمت خواهد یافت و آنۀمؤمن است و این حکمت را در زیر سایانسان را صبوراجرت،بیکردنخدمت[... رسد مگر به حکمتو به بلوغ نمیبه بلوغ برسد

.]گیردست که انسان یاد می، آخرین چیزیکند و صبرمیتأویل کوآنتومی و عواملاز دیگرهاه است؛ اینچه که در قرآن ذکر شدپس عالوه بر آن

نیز داشته که از يسري اعمال خضر بود که بازگو نشده بود و دالیل و تأویلی بسیار دیگر.دیر و خضران خواهند دانستآن را پیران دانش ما خارج است و بهترةحوز

هاسالم برخضریان در تمام دوران...بنابراین .سالم علی عباد الصالحين فی العالمين... سالم علی الخضر فی العالمين

Page 15: رساله موسی و خضر اثر محسن امیراصلانی

موسی و خضر

15

هرچند که وي ماهی خود را از دست ... نبردايبهرهاما فکر نکنید که موسی از این مالقاتشانس با او بودن موسی بر اثر فراموشی و صبوري نکردن،وادامه داد داد و خضر راه دریا را

حال موسی کلیم اهللا، این پیامبر عظیم الشأن از خداوند اموري و از را از دست داد؛ اما به هرشایسته است و آن سه د که از منظري دیگر براي چون موساییگیرخضر چیزهایی را یاد می

یاد گرفت که در دین و شریعت و هدایت موسی... شودگونه خالصه میچیز مهم این.اند، باور کنندنرسیدهآنعلمکه بهچیزي ،پیروانشتاهرگز انتظار نداشته باشد،هاانسان

.کندمجابمسائل ۀدر همرا پیروانش که پس موسی خود را موظف دیداست که خداوند بسیار مصر،در کتب مذهبی تورات و انجیل و قرآنروست کهپس از این

ز بین هدف خداوند از فرستادن موسی به مر. کندمسائل را براي مؤمنان و متشرعین توجیه ، یا شریعتبهتر استطریقت ،این نبوده است که به ایشان بفهماند) النهرینبین(دو دریا

اش حکمت و مرز بین عقل و شریعت را پیدا کند و حقیقتخواهد بندهبلکه خداوند میدر یافت که خوددرلذا موسی پس از مالقات با خضررا بداند؛مرزهاي شریعت و حدود الهیپس چگونه باید توقع داشته باشد که پیروان ؛باور کندتواند نمیمقام شاگرد خیلی از حقایق را

از حقایقکه هنوز چیزيدرحالیبپذیرند، راحتی شریعت و سخنان او را ساده بهو مؤمنان.انند و دانش کافی ندارنددنمی

. ارها باقی خواهد ماندشمول و فراگیر نخواهد شد و همیشه در بطن دیوطریقت هرگز جهان). هاپس از رشد آن(خواهد رسیداشدست وارثین حقیقیتنها به،ست که اسرار آناین گنجی

ترین حجاب است که خضریان دائم این بزرگو) خضرها(ترین نماد اهل طریقت، بزرگدیوارنهفته براي نابالغان نوري در آن و گنجی در زیر آن زیراکنند؛و بلند میبازسازيدیوار را

دهد، میاش را به اذن خداوند هر درختی میوه؛ زیراد رسیدها خواهکه در زمانش به آناستکند و اسرار طریقت در وراي این پنهان میدرونشست که راز را یاین دیوار همان حجاب

که اي هستندرشد نیافتهنو وارثین آن همان سالکیشودماند و آشکار نمیمیدیوارها ...د رسیدنبه رشد و کمال خواهزوديبه

آزمونی نگیرد که باعث پیروانشست که هرگز از ، اینگیرددومین مطلبی که موسی فرا میقرار ندهد و هرگز آیین وي هااي در اعتقادات آند و رخنهها شوسوختن و از راه برگشتن آن

گیردصورت میاينفس زکیهزیرا ؛باشد که باعث مرگ و خونریزي کسی شودناي به گونهست که قصد بزرگیمانند همان ماهیانسانروزي.که خداوند کشتن آن را حرام کرده است

Page 16: رساله موسی و خضر اثر محسن امیراصلانی

موسی و خضر

16

که قرار دارد و برایش )در راهی(ییاو در آن جاخوردنش را داریم، موسی فهمید که روزي، بودخواهد ،این دوقطعا حقیقت مرز و ادغامو!نه در راه دیگر،رسدبه او میاستمقرر شدهبه خضریان بیشتراست و رزقکمی السماءفو،کهحالیدر.اش را از دست داداو روزي

باعث زن و فرزندانزیرا؛نمایندمی) کردنمجرد زندگی(دسالکان خاص خود توصیه به تجرخاطر حل مشکالت مالی خانواده دچار ند و بهشومیو گناه بیشتر مردماندوري سالک از خدا

رسید، تشکیل بلوغ معنوي بهفردزمانی کهشود،میرو توصیه پس از این. شوندمیخطا:در قرآن اهللا فرموده استرواز این. دهدخانواده شمازن و فرزندانتان، در واقعیت دشمنان بعضیبدانید،ایدانی که ایمان آوردهاي کس9.هستند

نباید فکر ق و اسماعیل، بلکه همۀ موحدان هستند وانه تنها اسحابراهیمفرزنداندر واقعدین با شریعت؛هستندیا امام ها پیامبر دانیم آنهاي خضریه که حتی نمیکنید که طریقت

ست که حکمت و با آن سر و کار دارد همان گنجیدر واقع حقیقتی که خضر. هماهنگ استکه ابراهیم دیوارهایش را از خرابی نجات داد و آن را باال ايمانند کعبه.مؤمن استةگمشد

به ما استگرفتهطور مستقیم از خدا فرااذن خدا اصول و قوانینی را که بهخضر نیز به . بردرشد یابند ،هستندموسی ق که پدران ادیان و اقوام سلیمان و ادهد تا اسماعیل و اسحیاد می

.آن را فرا گیرند،را یاد گیرندها و اصولی که قرار است حکمتیخاصو فرزندان

:در حکمت خضر و دانش خضریهاما هاآنست و حتی نامش چیست؟ رازیست که خداوند در ادیان نیز نامی از اکسیاینکه هو چه

،داندو حکمت را میاست اند آن فرد که دانش عظیمی از خداوند گرفته برخی گفته. بردنمیشود که خداوند پیامبري و چگونه می... یاهاباللها وخضر است، برخی گویند لقمانهمان

خود راز ! ؟فرستد که به او ابالغ رسالت و پیامبري نکرده استیعظیم را به نزد فردي دیگر ماین نیست که هرچند که اعتقاد بر . دآوروجود میبهست و این سؤاالت را در ذهن تریعظیم

!نام او خضراستکهدر قید حیات است دارد و فردي عمر جاوید

فحوا وتـغفروا فإن الله غفور رحيم يا أيـها الذين آمنوا إن من أزواجكم وأوالدكم عدوا لكم فاحذروهم وإن تـعفوا وتص -9﴾١٤/﴿تغابن

Page 17: رساله موسی و خضر اثر محسن امیراصلانی

موسی و خضر

17

ست که خاصیمصداقی از بندگان،اما نام خضر.استشخصی بدین اسم بودههرچند و ایشان مدعی ... مانند لقمان و شمس و.رسندو کماالتی میبه مراتبانبیاء ۀواسطبی

. شوندو شرایط خاص بر فرد فرستاده میامامت نیستند و تنها بر گروه خاصرسالت و محدوديیا افرادفردشوند، خضریان نیز به فرستاده میمتیاکه بر ،همچون پیامبران

...شوندمیفرستاده بلکه همگی در مسیر ،ستتر از انبیاء و امامان نییا پایینایشان مقامشان نزد خداوند باالتر

و خورشید را نسزد که بر ماه ... اهمیت دارددر عالمکه همچون ماه و خورشید .خود شناورند...10پیشی گیرد و هر کدام در مسیر خاصی در جریان هستند و نه ماه بر روز پیشی گیرد

و مراتب خاصها،بدر قط. رهبران طریقت و نمادي از ماه هستند) به اصطالح(خضریانن کنعابه قول پیر. شونداوند انتخاب میصورت انفرادي از طرف خدهاي خاصی بهزمان

بر هر دانشمند فردي دانشمندتر وجود خواهد :تعالیحضرت یعقوب دانا و به قول حضرت11.داشت

بسا خداوند چه! ترین بندگان خداوند نیستندبدانشمندترین و مقر،پیامبران هر زمانالزاما تر هستند، بلکه نه اینکه خضریان از پیامبران کامل؛تر باشندها باهوشبندگانی دارد که از آن

تري وجود المبر هر دانشمندي فرد دانشمندتر و ع: فرمایدسخن چیز دیگریست که خداوند میبراي هدایت مردم و افراد نفرستاده ) خضریان(ایشان راخداوند ، ستبدیهی. اشتخواهد د

جوان همراه ،موسی ناپخته بود. استطور که براي هدایت پیامبران نیز نفرستادههمین...! استخواست عالوه بر دانش عظیمی که او میزیرا؛او تمثیلی از ناپختگی کنونی موسی بود

و خدمت بهبیشتري کسب کند تا بیشتر، دانشداده بودبه اوخداوند به سبب هدایت مردمخواهد به که خداوند میدرحالی. خلق خدا بپردازد و این از جوانی و ناپختگی وي بودهدایت

مردم را تواند کرده است میتنها با دانشی که از طریق شریعت به وي الهام،موسی بفهماندمردم از آن اطالعی ندارند و لذا چیزي که د و نه از طریق صبر در اموري که هدایت کن

خداوند خضریان را بر این است که. تواننددیگران نیز نمی،تواند بر آن صبر کندموسی نمیپس خضریان، استادان و خاصان را .فرستد که دانش عظیمی دارندمیيیا افراد محدودفرد

﴾۴۰/الليل سابق النـهار وكل يف فـلك يسبحون ﴿يسال الشمس ينبغي هلا أن تدرك القمر وال -10ليأخذ أخاه يف دين الملك إال أن فـبدأ بأوعيتهم قـبل وعاء أخيه مث استخرجها من وعاء أخيه كذلك كدنا ليوسف ما كان -11

﴾۷۶/الله نـرفع درجات من نشاء وفـوق كل ذي علم عليم ﴿يوسفيشاء

Page 18: رساله موسی و خضر اثر محسن امیراصلانی

موسی و خضر

18

شریعت براي همگان جذاب و زیرانمایند؛ارشاد میعموم مردم را،انبیاءودر اموري خاص ولی طریقت و راه خضریان ،است12چون دریایی شیرینقابل فهم و در دسترس است و هم

چون هم(ستااسرارآمیزچون دریایی شور و گلوگیر همخارج از دسترس و ،که راهی خاصچیزهاي (توان ماهی و زیورآالت هرچند که از هر دو می.)و رفتن آن به دریاشدن ماهی زنده

.استخراج کرد) بسیار زیبابه اکراه و اجبار اخراج (،سوزندبه اصطالح می،شوندکسانی که در طریقت وارد میبیشتر

از .تر و گواراتر استقابل هضمتر، شیرین. طور نیست، اینکه در شریعتدرحالی) شوندمیدهد و عموم مردم را از این طریق روست که خداوند رسالت و نبوت خویش را به انبیاء میاین

روست گرداند و از اینه حکمت سیراب میب) طـ(کمی را از طریقت ةرساند و عدبه رشد می.شاندکس که در طریقت صبر پیشه کند خداوند به او آبی گوارا خواهد نوهر

﴾١٦/اجلن﴿و أن لو استقاموا على الطريقة ألسقيناهم ماء غدقا در طریقت باقی بمانند که صبر عظیم دارند و توکل ایشان زیاد توانند میو تنها آن گروهی

.استرهرو گر صد هنر دارد توکل بایدشتکیه بر تقوا و دانش در طریقت کافریست

در طـس... مراتب کشتی و خضر و موسیدر ا هو الذي يسيـرکم يف البـر و البحر حىت إذا کنتم يف الفلک و جرين م بريح طيبة و فرحوا

أنـهم أحيط م دعوا الله خملصني له جاءتـها ريح عاصف و جاءهم الموج من کل مکان و ظنوا ين لئن أجنيتـنا من هذه لنکونن من الشاکرين ﴾٢٢/﴿يونسالد

ها ها باشید و آناو کسی است که شما را در خشکی و دریا می گرداند، تا وقتی که در کشتیها وزد و بادي سخت بر آن]ناگاهه ب[یشان بدان شاد شوند با بادي خوش، آنان را ببرند و ا

اند، در آن حال خدا را موج از هر طرف بر ایشان تازد و یقین کنند که در محاصره افتاده».برهانی، قطعا از سپاسگزاران خواهیم شد] ورطه[اگر ما را از این «: پاکدالنه می خوانند که

ها ريا وتستخرجون حلية تـلبسونـ وما يستوي البحران هذا عذب فـرات سائغ شرابه وهذا ملح أجاج ومن كل تأكلون حلما ط -12﴾۱۲/وتـرى الفلك فيه مواخر لتبتـغوا من فضله ولعلكم تشكرون ﴿فاطر

Page 19: رساله موسی و خضر اثر محسن امیراصلانی

موسی و خضر

19

ا بـغيکم على أنـفسکم متاع احلياة فـلما أجناهم إذا هم يـبـغون يف األرض بغري احلق يا أيـها الناس إمننا مرجعکم فـنـنبئکم مبا کنتم تـعملون نـيا مث إليـ ﴾٢٣/﴿يونسالد

شی شما اي مردم، سرک. زمین بناحق سرکشی می کنندپس چون آنان را رهانید، ناگهان در سپس بازگشت شما به ]. طلبیدمی[زندگی دنیا را ةبهر]شما. [فقط به زیان خود شماست

.دادید با خبر خواهیم کردپس شما را از آنچه انجام می.سوي ما خواهد بودوري که دیگران هاي سوراخ نمودن این کشتی توسط خضر و تصو اما یکی دیگر از فلسفه

خواهد این است که در حقیقت خضر نمی؛همچون موسی نسبت به غرق کردن کشتی دارندبرند وي کند که سرنشینانش گمان میاي عمل میاین کشتی را غرق کند ولی به گونه

و این از اصول طریقت است و خوف و رجا در حالتی متناسب ... خواهد کشتی را غرق کندمی،اگر سالک همیشه در سرزمین آرامش و راحتی سلوك باشد؛ زیراگرددمیبر سالک نازل

پس اینکه فقط در خوشی و . برد که هرگز خداوند او را آزمونی نخواهد گرفتگمان میلذا بر سالک الزم است تا . در حال نجاتیمزیرا؛راحتی، فکر خداوند باشیم کار سختی نیست

همان حالتی که در حال غرق شدن ،یاد بگیرد که در حالت خوف نیز دائم به یاد خداوند باشدپس سمبل سوراخ نمودن . ها باید از شاکرین باشدها و گرفتاريو ناامیدي است و در سختی

کند که سالک را جا ایجاد میکران خوفی را پس از رکشتی و حالت غرق شدن در دریاي بین سالک فهمد که آمی) خضر(گرداند و از این طریق نیز آن مرشد حقیقی به حق نزدیک می

بسیاري از سالکان زیرا؛یا خیر و برعکس این نیز صادق استبه رشد و تعالی رسیده استها در حال آناي که کشتیکنند در لحظههستند که خداوند را تنها در سختی و شدائد یاد می

اما به محض اینکه این کشتی به ساحل . خوانندغرق شدن است با خلوص نیت خدا را میرسند و این به برند و به سکون میها را از یاد میسالمت رسید آن را فراموش کرده و سختی

حال، خوف و هسکون رسیدن سالک اصال براي او جایز نیست و او باید یاد بگیرد که در هم.جایش نسبت به پروردگارش یکسان باشدرسیرکنندگان و بسیار سیرکنندگان؛بیاد شمس پرنده.و اوست که به خاطر رفع ) تأویل پادشاه است(نشینان همان جرم پادشاه استجرم کشتی

.داردبر مستضعفان ظلمی را روا میبه ظاهر بالیش

Page 20: رساله موسی و خضر اثر محسن امیراصلانی

موسی و خضر

20

:در نتیجهو برخالف بسیاري از آیات قرآناین داستان تأویل است و معناي تأویلی داردتمامدر کل

براي چو موسایی و هر اهل نظر و اهل علمی .را حمل بر معناي ظاهري نمودآنشودنمیموسی نیز تنها به خاطر متوجه وخضر) جدایی(تأویل حقیقی آن مهم است و اینکه مفارقت

انسان داستان،کندستان مردي که ماهی خود را فراموش میدا. نشدن تأویل آن بوده استنماید وایجاد میفراموشکاري نیزترین عالمبزرگفراموشکاري است که شیطان در دانش

این دهد و دائم حقیقت و شانس خود را از دست میانساننماید وفراموشی میایجادشیطانترین راه نفوذ شیطان بر انسان راه گویا بزرگ؛کندانسان تنها چیزهاي بزرگ را فراموش نمی

مانند زمانی که او در بهشت بود و قبل از آن خدا گفته . انسان استهايیافتهفراموش کردناما انسان فراموشکار خدا و پیام خداوند ! درخت نشوين آبود که فراموش نکن که نزدیک به

.خود رانده شدراموش کرد و به آن درخت نزدیک شد و از مقام را فتنها از خدا اطاعت ) ناسوت(دهد که در دنیا در جایی دیگر انسان به خداي خودش قول می

پس انسان .رودبرد و به سوي تاریکی میاز خاطر میاما کند به حقیقت، پس اعتراف می.کندثیرگذار عد تأترین مرتبه و بترین مرتبۀ حضور شیطان را در فراموشی خواهد دید و بزرگبزرگ

کهیعنی کاري کند که انسان چیزهایی را فراموش کند،شیطان در آدمی بعد فراموشی استی همان اما به دالیل نامعلوم.استآن را لمس کرده و به آن رسیدهبارها حقیقت و حق

...!و این است ایراد کار مااستحقیقت را فراموش نمودهفراموشی است و باید فرا گرفت،ترین حقیقتی که زرگبنابراین در داستان موسی و خضر نیز ب

،گونه شیطانکنند و بدینها و تعهدات خود را فراموش میهایی است که قولداستان انسانموسی نیز در . شکننداند بدین شکل میکند و عهدي را که بستهها نزدیک میخود را به آن

،رسندها به صخره و آن جایگاه میآن. آورددست کل داستان را بهحقیقت باید،همان ابتداراه دریا ) خضر(هاماهی آندهند و را از دست می) ان ماهیهم(اما آن موقعیت و شانس برتر

از دست دادة چون موسایی شانسماهی همان سمبل؛رودگیرد و از دست میپیش میرا .است

از دست بدهدخواهد چیزي که میدست آوردن بهبراي دارد اینکه انسان همان چیزي را که ...شودشرایط و غذاي روحش ،باعث از دست دادن موقعیت،و به دنبال کشف دستاورد جدید

Page 21: رساله موسی و خضر اثر محسن امیراصلانی

موسی و خضر

21

... رزقکمفی السماءو سمائی و معنوي است، ،طور که رزق عباداهللاهرکس غذایی دارد، همان.استگونه است که روزي انسان معنوي در معنویت و لذا این

﴾٦٤/الكهفقال ذلک ما کنا نـبغ فارتدا على آثارمها قصصا ﴿آوردن مجدد دستترین راز بهاي، بزرگدادهابتداي آنچه که از دستو اینکه بازگشت به

.است.شود چون احتماال باعث گمراهی و کفر پدر و مادرش خواهد بودکشتهباید فرزندي که ) الفدو کودك یتیم در شهر و پدر صالح آن و حفظ شود از خراب شدندیواري که باید)ب

!ایشانکه مخصوص کوچکی کشتی ! گرفتهر کشتی سالمی را خواهد ،حاکمی که با غضب) ج

.نمایدباید آن را معیوب خضرد ونکندر دریا کار میکهستفقیرانی:اهللامحمدرسولو رؤیایی که همچنان ادامه دارد و به قول

!رؤیاهاي صادقه یکی از هفتاد رکن پیامبریستهایی که گاهی در زندگی سالکین مانند یک رؤیا، فانتزي و انتزاعی و غیر و نشانه

هاي دهد، همگی از نشانهسوي حقایق غیرقابل بیانی سوق میها را بهو آن... عقالنیست.اوست

Page 22: رساله موسی و خضر اثر محسن امیراصلانی

موسی و خضر

22

...آیدچون کوهی به نظر میهمهمانند کشتی که در دریا

العالمینالحمدهللا رب

باشد که ماهیتان راه دریا نگیرد و نرود...و باشد که داشته باشید

آنچه که شایستۀ شماست...

»پایان«

محسن امیراصالنی